نظرات مطالب
سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها
- ویژگی Optional به معنای اختیاری بودن این پارامتر در تزریق وابستگی‌ها است. یعنی اگر تعاریف این وابستگی تزریقی پیشتر در سیستم تزریق وابستگی‌ها ثبت نشده بود، بجای صدور خطا، این شیء، این وابستگی را به صورت نال دریافت خواهد کرد.
- ویژگی SkipSelf به معنای الزام به استفاده‌ی از وهله‌ی تزریق شده‌ی توسط والد هست؛ بجای وهله‌ی ارائه شده‌ی توسط تزریق کننده‌ی فعلی. برای مثال استفاده‌ی از ماژول‌های lazy loaded سبب ایجاد یک تزریق کننده‌ی خاص خود آن‌ها می‌شود که با
Root Injector یکی نیست. به همین جهت در اینجا اعلام می‌کنیم که از تزریق کننده‌ی جاری صرفنظر کن و با Root Injector کار کن.
نظرات مطالب
نمایش خطاهای اعتبارسنجی سمت کاربر ASP.NET MVC به شکل Tooltip به کمک Twitter bootstrap
باتشکر.محل قرار گیری صحیح ارجاعات به فایل‌های *.js در فایل Layout در بخش head هست یا در انتهای فایل layout ؟
من برای مثال اول این مطلب زمانی که فایل‌های ارجاع به js رو بعد از فوتر قرار می‌دهم این ویژگی غیر فعال است ولی زمانی که ارجاعات رو در بخش head معرفی می‌کنم ویژگی tooltip به نحوی که در این مطلب آموزش دادید نمایش داده می‌شود.
من در مطلبی دیدم که تاکید کرده بود ارجاعات به خاطر سربارشون در انتهای فایل layout معرفی بشوند.
نظرات مطالب
آشنایی با ویژگی DebuggerDisplay در VS.Net
سلام
دو ماخذ در بالا معرفی کردم که به اندازه‌ی کافی توضیحات لازم را به همراه دارند و ترجمه هر کدام شاید 20 - 30 صفحه‌ای می‌شود.

کلا شما مجبور نیستید از این خصیصه‌ها یا ویژگی‌ها استفاده کنید. این‌ها یک سری اطلاعات اضافی هستند که به تعاریف کلاس‌ها یا متدها اضافه می‌شوند (می‌توانند اضافه شوند)، مثلا راهنما یا URL یا بیان این‌که این متد منسوخ شده است و دیگر از آن استفاده نکنید (در intellisense ظاهر می‌شود) و امثال آن.
و یا کارآیی زمان اجرا می‌توانند داشته باشند مثل متدهای یک وب سرویس که با ویژگی وب‌ متد مشخص می‌شوند و در زمان اجرا به عنوان یکی از متدهای یک وب سرویس قابل استفاده خواهند بود. یا اگر مباحث unit testing را دنبال کرده باشید، یک سری ویژگی سفارشی دیگر نیز به کلاس‌های آزمون واحد اضافه می‌شود که نه در کامپایل تاثیری دارند و نه در هنگام اجرا بلکه توسط ابزارهای بررسی آزمون‌های واحد شناسایی شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند.
مطالب
کار با اسکنر در برنامه های تحت وب (قسمت دوم و آخر)

در قسمت قبل « کار با اسکنر در برنامه‌های تحت وب (قسمت اول) » دیدی از کاری که قرار است انجام دهیم، رسیدیم. حالا سراغ یک پروژه‌ی عملی و پیاده سازی مطالب مطرح شده می‌رویم.

ابتدا پروژه‌ی   WCF را شروع می‌کنیم. ویژوال استودیو را باز کرده و از قسمت New Project > Visual C# > WCF یک پروژه‌ی WCF Service Application جدید را مثلا با نام "WcfServiceScanner" ایجاد نمایید. پس از ایجاد، دو فایل IService1.cs و Service1.scv موجود را به IScannerService و ScannerService تغییر نام دهید. سپس ابتدا محتویات کلاس اینترفیس IScannerService را به صورت زیر تعریف نمایید :

    [ServiceContract]
    public interface IScannerService
    {
        [OperationContract]
        [WebInvoke(Method = "GET",
           BodyStyle = WebMessageBodyStyle.Wrapped,
           RequestFormat = WebMessageFormat.Json,
           ResponseFormat = WebMessageFormat.Json,
           UriTemplate = "GetScan")]
        string GetScan();
    }
در اینجا ما فقط اعلان متدهای مورد نیاز خود را ایجاد کرده‌ایم. علت استفاده از Attribute ایی با نام WebInvoke ، مشخص نمودن نوع خروجی به صورت Json است و همچنین عنوان آدرس مناسبی برای صدا زدن متد. پس از آن کلاس ScannerService را مطابق کدهای زیر تغییر دهید:
    public class ScannerService : IScannerService
    {
        public string GetScan()
        {
            // TODO Add code here
        }
    }
تا اینجا فقط یک WCF Service معمولی ساخته‌ایم .در ادامه به سراغ کلاس WIA برای ارتباط با اسکنر می‌رویم.
بر روی پروژه‌ی خود راست کلیک کرده و Add Reference را انتخاب نموده و سپس در قسمت COM، گزینه‌ی Microsoft Windows Image Acquisition Library v2.0 را به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.
با اضافه شدن این ارجاع به پروژه، دسترسی به فضای نام WIA برای ما امکان پذیر می‌شود که ارجاعی از آن را در کلاس ScannerService قرار می‌دهیم.
using WIA;
اکنون متد GetScan را مطابق زیر اصلاح می‌نماییم:
        public string GetScan()
        {
            var imgResult = String.Empty;
            var dialog = new CommonDialogClass();
            try
            {
                // نمایش فرم پیشفرض اسکنر
                var image = dialog.ShowAcquireImage(WiaDeviceType.ScannerDeviceType);
                
                // ذخیره تصویر در یک فایل موقت
                var filename = Path.GetTempFileName();
                image.SaveFile(filename);
                var img = Image.FromFile(filename);

                // img جهت ارسال سمت کاربر و نمایش در تگ Base64 تبدیل تصویر به 
                imgResult = ImageHelper.ImageToBase64(img, ImageFormat.Jpeg);
            }
            catch
            {
                // از آنجاییه که امکان نمایش خطا وجود ندارد در صورت بروز خطا رشته خالی 
                // بازگردانده می‌شود که به معنای نبود تصویر می‌باشد
            }

            return imgResult;
        }
دقت داشته باشید که کدها را در زمان توسعه بین Try..Catch قرار ندهید چون ممکن‌است در این زمان به خطاهایی برخورد کنید که نیاز باشد در مرورگر آنها را دیده و رفع خطا نمایید.
CommonDialogClass  کلاس اصلی در اینجا جهت نمایش فرم کار با اسکنر می‌باشد و متد‌های مختلفی را جهت ارتباط با اسکنر در اختیار ما قرار می‌دهد که بسته به نیاز خود می‌توانید از آنها استفاده کنید. برای نمونه در مثال ما نیز متد اصلی که مورد استفاده قرار گرفته، ShowAcquireImage می‌باشد که این متد، فرم پیش فرض دریافت اسکنر را به کاربر نمایش می‌دهد و کاربر از طریق آن می‌تواند قبل از شروع اسکن، یکسری تنظیمات را انجام دهد.
این متد ابتدا به صورت خودکار فرم تعیین دستگاه اسکنر ورودی را نمایش داده :


و سپس فرم پیش فرض اسکنر‌های TWAIN را جهت تعیین تنظیمات اسکن نمایش می‌دهد که این امکان نیز در این فرم فراهم است تا دستگاه‌های Feeder یا Flated انتخاب گردند.

خروجی این متد همان عکس اسکن شده است که از نوع WIA.ImageFile می‌باشد و ما پس از دریافتش، ابتدا آن را در یک فایل موقت ذخیره نموده و سپس با استفاده از یک متد کمکی آن را به فرمت Base64 برای درخواست کننده اسکن ارسال می‌نماییم.

کدهای کلاس کمکی ImageHelper:

        public static string ImageToBase64(Image image, System.Drawing.Imaging.ImageFormat format)
        {
            if (image != null)
            {
                using (MemoryStream ms = new MemoryStream())
                {
                    // Convert Image to byte[]
                    image.Save(ms, format);
                    byte[] imageBytes = ms.ToArray();

                    // Convert byte[] to Base64 String
                    string base64String = Convert.ToBase64String(imageBytes);
                    return base64String;
                }
            }
            return String.Empty;
        }
توجه داشته باشید که خروجی این متد قرار است توسط callBack یک متد جاوا اسکریپتی مورد استفاده قرار گرفته و احیانا عکس مورد نظر در صفحه نمایش داده شود. پس بهتر است که از قالب تصویر به شکل Base64 استفاده گردد. ضمن اینکه پلاگین‌های Jquery مرتبط با ویرایش تصویر هم از این قالب پشتیبانی می‌کنند. (اینجا )

این مثال به ساده‌ترین شکل نوشته شد. کلاس دیگری هم در اینجا وجود دارد و در صورتیکه از اسکنر نوع Feeder استفاده می‌کنید، می‌توانید از کدهای آن استفاده کنید.

کار ما تا اینجا در پروژه‌ی WCF Service تقریبا تمام است. اگر پروژه را یکبار Build نمایید برای اولین بار احتمالا پیغام خطاهای زیر ظاهر خواهند شد:


جهت رفع این خطا، در قسمت Reference‌های پروژه خود، WIA را انتخاب نموده و از Properties‌های آن خصوصیت Embed Interop Types را به False تغییر دهید؛ مشکل حل می‌شود.

به سراغ پروژه‌ی ویندوز فرم جهت هاست کردن این WCF سرویس می‌رویم. می‌توانید این سرویس را بر روی یک Console App یا Windows Service هم هاست کنید که در اینجا برای سادگی مثال، از WinForm استفاده می‌کنیم.
یک پروژه‌ی WinForm جدید را ایجاد کنید و سپس از قسمت Add Reference > Solution به مسیر پروژه‌ی قبلی رفته و dll‌‌های آن را به پروژه خود اضافه نمایید.
Form1.cs  را باز کرده و ابتدا دو متغیر زیر را در آن به صورت عمومی تعریف نمایید:
        private readonly Uri _baseAddress = new Uri("http://localhost:6019");
        private ServiceHost _host;
برای استفاده از کلاس ServiceHost لازم است تا ارجاعی به فضای نام System.ServiceModel داده شود. متغیر baseAddress_ نگه دارنده‌ی آدرس ثابت سرویس اسکنر در سمت کلاینت می‌باشد و به این ترتیب ما دقیقا می‌دانیم باید سرویس را با کدام آدرس در کدهای جاوا اسکریپتی خود فراخوانی نماییم.
حال در رویداد Form_Load برنامه، کدهای زیر را جهت هاست کردن سرویس اضافه می‌نماییم:
        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            _host = new ServiceHost(typeof(WcfServiceScanner.ScannerService), _baseAddress);
            _host.Open();
        }

        private void Form1_FormClosing(object sender, FormClosingEventArgs e)
        {
            _host.Close();
        }
همین چند خط برای هاست کردن سرویس روی آدرس localhost و پورت 8010 کامپیوتر کلاینت کافی است. اما یکسری تنظیمات مربوط به خود سرویس هم وجود دارد که باید در زمان پیاده سازی سرویس، در خود پروژه‌ی سرویس، ایجاد می‌گردید. اما از آنجا که ما قرار است سرویس را در یک پروژه‌ی دیگر هاست کنیم، بنابراین این تنظیمات را باید در همین پروژه‌ی WinForm قرار دهیم.
فایل App.Config پروژه‌ی WinForm را باز کرده و کدهای آنرا مطابق زیر تغییر دهید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>

  <system.serviceModel>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior name="BehaviourMetaData">
          <serviceMetadata httpGetEnabled="true" />
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
    <services>
      <service name="WcfServiceScanner.ScannerService"
               behaviorConfiguration="BehaviourMetaData">
        <endpoint address=""
                  binding="basicHttpBinding"
                  contract="WcfServiceScanner.IScannerService" />
      </service>
    </services>
  </system.serviceModel>

</configuration>
اکنون پروژه‌ی هاست آماده اجرا می‌باشد. اگر آنرا اجرا کنید و در مرورگر خود آدرس ذکر شده را وارد کنید، صفحه‌ی زیر را مشاهده خواهد کرد که به معنی صحت اجرای سرویس اسکنر می‌باشد.

اگر موفق به اجرا نشدید و احیانا با خطای زیر مواجه شدید، اطمینان حاصل کنید که ویژوال استودیو Run as Administrator باشد. مشکل حل خواهد شد.


به سراغ پروژه‌ی بعدی، یعنی وب سایت خود می‌رویم. یک پروژه‌ی MVC جدید ایجاد نمایید و در View مورد نظر خود، کدهای زیر را جهت صدا زدن متد GetScan اضافه می‌کنیم.
( از آنجا که کدها به صورت جاوا اسکریپت می‌باشد، پس مهم نیست که حتما پروژه MVC باشد؛ یک صفحه‌ی HTML ساده هم کافی است).
<a href="#" id="get-scan">Get Scan</a>
<img src="" id="img-scanned" />
<script>
    $("#get-scan").click(function () {
        var url = 'http://localhost:6019/';
        $.get(url, function (data) {
            $("#img-scanned").attr("src","data:image/Jpeg;base64,  "+ data.GetScanResult);
        });
    });
</script>
دقت کنید در هنگام دریافت اطلاعات از سرویس، نتیجه به شکل GetScanResult خواهد بود. الان اگر پروژه را اجرا نمایید و روی لینک کلیک کنید، اسکنر شروع به دریافت اسکن خواهد کرد اما نتیجه‌ای بازگشت داده نخواهد شد و علت هم مشکل امنیتی CORS می‌باشد که به دلیل دریافت اطلاعات از یک دامین دیگر رخ می‌دهد و اگر با Firebug درخواست را بررسی کنید متوجه خطا به شکل زیر خواهید شد.


راه حل‌های زیادی برای این مشکل ارائه شده است، و متاسفانه بسیاری از آنها در شرایط پروژه‌ی ما جوابگو نمی‌باشد (به دلیل هاست روی یک پروژه ویندوزی). تنها راه حل مطمئن (تست شده) استفاده از یک کلاس سفارشی در پروژه‌ی WCF Service  می‌باشد که مثال آن در اینجا آورده شده است.
برای رفع مشکل به پروژه WcfServiceScanner بازگشته و کلاس جدیدی را به نام CORSSupport ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه کنید:
    public class CORSSupport : IDispatchMessageInspector
    {
        Dictionary<string, string> requiredHeaders;
        public CORSSupport(Dictionary<string, string> headers)
        {
            requiredHeaders = headers ?? new Dictionary<string, string>();
        }

        public object AfterReceiveRequest(ref System.ServiceModel.Channels.Message request, System.ServiceModel.IClientChannel channel, System.ServiceModel.InstanceContext instanceContext)
        {
            var httpRequest = request.Properties["httpRequest"] as HttpRequestMessageProperty;
            if (httpRequest.Method.ToLower() == "options")
                instanceContext.Abort();
            return httpRequest;
        }

        public void BeforeSendReply(ref System.ServiceModel.Channels.Message reply, object correlationState)
        {
            var httpResponse = reply.Properties["httpResponse"] as HttpResponseMessageProperty;
            var httpRequest = correlationState as HttpRequestMessageProperty;

            foreach (var item in requiredHeaders)
            {
                httpResponse.Headers.Add(item.Key, item.Value);
            }
            var origin = httpRequest.Headers["origin"];
            if (origin != null)
                httpResponse.Headers.Add("Access-Control-Allow-Origin", origin);

            var method = httpRequest.Method;
            if (method.ToLower() == "options")
                httpResponse.StatusCode = System.Net.HttpStatusCode.NoContent;

        }
    }

    // Simply apply this attribute to a DataService-derived class to get
    // CORS support in that service
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class)]
    public class CORSSupportBehaviorAttribute : Attribute, IServiceBehavior
    {
        #region IServiceBehavior Members

        void IServiceBehavior.AddBindingParameters(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase, System.Collections.ObjectModel.Collection<ServiceEndpoint> endpoints, BindingParameterCollection bindingParameters)
        {
        }

        void IServiceBehavior.ApplyDispatchBehavior(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
            var requiredHeaders = new Dictionary<string, string>();

            //Chrome doesn't accept wildcards when authorization flag is true
            //requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Origin", "*");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Request-Method", "POST,GET,PUT,DELETE,OPTIONS");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Headers", "Accept, Origin, Authorization, X-Requested-With,Content-Type");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Credentials", "true");
            foreach (ChannelDispatcher cd in serviceHostBase.ChannelDispatchers)
            {
                foreach (EndpointDispatcher ed in cd.Endpoints)
                {
                    ed.DispatchRuntime.MessageInspectors.Add(new CORSSupport(requiredHeaders));
                }
            }
        }

        void IServiceBehavior.Validate(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
        }

        #endregion
    }
فضاهای نام لازم برای این کلاس به شرح زیر می‌باشد:
using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Description;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
کلاس ScannerService را باز کرده و آنرا به ویژگی
    [CORSSupportBehavior]
    public class ScannerService : IScannerService
    {
مزین نمایید.

کار تمام است، یکبار دیگر ابتدا پروژه‌ی WcfServiecScanner و سپس پروژه هاست را Build کرده و برنامه‌ی هاست را اجرا کنید. اکنون مشاهده می‌کنید که با زدن دکمه‌ی اسکن، اسکنر فرم تنظیمات اسکن را نمایش می‌دهد که پس از زدن دکمه‌ی Scan، پروسه آغاز شده و پس از اتمام، تصویر اسکن شده در صفحه‌ی وب سایت نمایش داده می‌شود.
مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 2
لطفا قسمت اول را در اینجا مطالعه بفرمائید

گام سوم: افزودن یک button
در این مرحله یک button را به صفحه html اضافه می‌کنیم. button زمانی فعال می‌شود که هیچ متنی در فیلد input موجود نباشد. زمانی که کاربر بر روی دکمه کلیک می‌کند نام Meysam Khoshbakht را در کادر قرمز رنگ می‌نویسد.
تگ <button> را بصورت زیر در زیر فیلد input ایجاد کنید
...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
  <div>
    <button id="generateButton">Aye! Gimme a name!</button>
  </div>
</div>
...
در زیر دستور import و بصورت top-level متغیر زیر را تعریف کنید تا یک ButtonElement در داخل آن قرار دهیم.
import 'dart:html';

ButtonElement genButton;
توضیحات
- ButtonElement یکی از انواع المنت‌های DOM می‌باشد که در کتابخانه dart:html قرار دارد
- اگر متغیری مقداردهی نشده باشد بصورت پیش فرض با null مقداردهی می‌گردد
به منظور مدیریت رویداد کلیک button کد زیر را به تابع main اضافه می‌کنیم
void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
  genButton = querySelector('#generateButton');
  genButton.onClick.listen(generateBadge);
}
جهت تغییر محتوای کادر قرمز رنگ تابع top-level زیر را به piratebadge.dart اضافه می‌کنیم
...

void setBadgeName(String newName) {
  querySelector('#badgeName').text = newName;
}
جهت مدیریت رویداد کلیک button تابع زیر را بصورت top-level اضافه می‌کنیم
...

void generateBadge(Event e) {
  setBadgeName('Meysam Khoshbakht');
}
همانطور که در کدهای فوق مشاهده می‌کنید، با فشردن button تابع generateBadge فراخوانی میشود و این تابع نیز با فراخوانی تابع setBadgeName محتوای badge یا کادر قرمز رنگ را تغییر می‌دهد. همچنین می‌توانیم کد موجود در updateBadge مربوط به رویداد input فیلد input را بصورت زیر تغییر دهیم
void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  setBadgeName(inputName);
}
جهت بررسی پر بودن فیلد input می‌توانیم از یک if-else بصورت زیر استفاده کنیم که با استفاده از توابع رشته ای پر بودن فیلد را بررسی می‌کند.
void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  setBadgeName(inputName);
  if (inputName.trim().isEmpty) {
    // To do: add some code here.
  } else {
    // To do: add some code here.
  }
}
توضیحات
- کلاس String شامل توابع و ویژگی‌های مفیدی برای کار با رشته‌ها می‌باشد. مثل trim که فواصل خالی ابتدا و انتهای رشته را حذف می‌کند و isEmpty که بررسی می‌کند رشته خالی است یا خیر.
- کلاس String در کتابخانه dart:core قرار دارد که بصورت خودکار در تمامی برنامه‌های دارت import می‌شود
حال جهت مدیریت وضعیت فعال یا غیر فعال بودن button کد زیر را می‌نویسیم
void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  setBadgeName(inputName);
  if (inputName.trim().isEmpty) {
    genButton..disabled = false
             ..text = 'Aye! Gimme a name!';
  } else {
    genButton..disabled = true
             ..text = 'Arrr! Write yer name!';
  }
}
توضیحات
- عملگر cascade یا آبشاری (..)، به شما اجازه می‌دهد تا چندین عملیات را بر روی اعضای یک شی انجام دهیم. اگر به کد دقت کرده باشید با یک بار ذکر نام متغیر genButton ویژگی‌های disabled و text را مقدار دهی نمودیم که موجب تسریع و کاهش حجم کد نویسی می‌گردد.
همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input و خالی کردن آن وضعیت button را بررسی کنید. همچنین با کلیک بر روی button نام درج شده در badge را مشاهده کنید.
 

گام چهارم: ایجاد کلاس PirateName

در این مرحله فقط کد مربوط به فایل dart را تغییر میدهیم. ابتدا کلاس PirateName را ایجاد می‌کنیم. با ایجاد نمونه ای از این کلاس، یک نام بصورت تصادفی انتخاب می‌شود و یا نامی بصورت اختیاری از طریق سازنده انتخاب می‌گردد.

نخست کتابخانه dart:math را به ابتدای فایل dart اضافه کنید

import 'dart:html';

import 'dart:math' show Random;

توضیحات

- با استفاده از کلمه کلیدی show، شما می‌توانید فقط کلاسها، توابع و یا ویژگی‌های مورد نیازتان را import کنید.

- کلاس Random یک عدد تصادفی را تولید می‌کند

در انتهای فایل کلاس زیر را تعریف کنید

...

class PirateName {
}

در داخل کلاس یک شی از کلاس Random ایجاد کنید

class PirateName {
  static final Random indexGen = new Random();
}

توضیحات

- با استفاده از static یک فیلد را در سطح کلاس تعریف می‌کنیم که بین تمامی نمونه‌های ایجاد شده از کلاس مشترک می‌باشد

- متغیرهای final فقط خواندنی می‌باشند و غیر قابل تغییر هستند.

- با استفاده از new می‌توانیم سازنده ای را فراخوانی نموده و نمونه ای را از کلاس ایجاد کنیم

دو فیلد دیگر از نوع String و با نام‌های _firstName و _appelation به کلاس اضافه می‌کنیم

class PirateName {
  static final Random indexGen = new Random();
  String _firstName;
  String _appellation;
}

متغیرهای خصوصی با (_) تعریف می‌شوند. Dart کلمه کلیدی private را ندارد.

دو لیست static به کلاس فوق اضافه می‌کنیم که شامل لیستی از name و appelation می‌باشد که می‌خواهیم آیتمی را بصورت تصادفی از آنها انتخاب کنیم.

class PirateName {
  ...
  static final List names = [
    'Anne', 'Mary', 'Jack', 'Morgan', 'Roger',
    'Bill', 'Ragnar', 'Ed', 'John', 'Jane' ];
  static final List appellations = [
    'Jackal', 'King', 'Red', 'Stalwart', 'Axe',
    'Young', 'Brave', 'Eager', 'Wily', 'Zesty'];
}

کلاس List می‌تواند شامل مجموعه ای از آیتم‌ها می‌باشد که در Dart تعریف شده است.

سازنده ای را بصورت زیر به کلاس اضافه می‌کنیم

class PirateName {
  ...
  PirateName({String firstName, String appellation}) {
    if (firstName == null) {
      _firstName = names[indexGen.nextInt(names.length)];
    } else {
      _firstName = firstName;
    }
    if (appellation == null) {
      _appellation = appellations[indexGen.nextInt(appellations.length)];
    } else {
      _appellation = appellation;
    }
  }
}

توضیحات

- سازنده تابعی همنام کلاس می‌باشد

- پارامترهایی که در {} تعریف می‌شوند اختیاری و Named Parameter می‌باشند. Named Parameter‌ها پارمترهایی هستند که جهت مقداردهی به آنها در زمان فراخوانی، از نام آنها استفاده می‌شود.

- تابع nextInt() یک عدد صحیح تصادفی جدید را تولید می‌کند.

- جهت دسترسی به عناصر لیست از [] و شماره‌ی خانه‌ی لیست استفاده می‌کنیم.

- ویژگی length تعداد آیتم‌های موجود در لیست را بر می‌گرداند.

در این مرحله یک getter برای دسترسی به pirate name ایجاد می‌کنیم

class PirateName {
  ...
  String get pirateName =>
    _firstName.isEmpty ? '' : '$_firstName the $_appellation';
}

توضیحات

- Getter‌ها متدهای خاصی جهت دسترسی به یک ویژگی به منظور خواندن مقدار آنها می‌باشند.

- عملگر سه گانه :? دستور میانبر عبارت شرطی if-else می‌باشد

- $ یک کاراکتر ویژه برای رشته‌های موجود در Dart می‌باشد و می‌تواند محتوای یک متغیر یا ویژگی را در رشته قرار دهد. در رشته '$_firstName the $_appellation' محتوای دو ویژگی _firstName و _appellation در رشته قرار گرفته و نمایش می‌یابند.

- عبارت (=> expr;) یک دستور میانبر برای { return expr; } می‌باشد.

تابع setBadgeName را بصورت زیر تغییر دهید تا یک پارامتر از نوع کلاس PirateName را به عنوان پارامتر ورودی دریافت نموده و با استفاده از Getter مربوط به ویژگی pirateName، مقدار آن را در badge name نمایش دهد.

void setBadgeName(PirateName newName) {
  querySelector('#badgeName').text = newName.pirateName;
}

تابع updateBadge را بصورت زیر تغییر دهید تا یک نمونه از کلاس PirateName را با توجه به مقدار ورودی کاربر در فیلد input تولید نموده و تابع setBadgeName رافراخوانی نماید. همانطور که در کد مشاهده می‌کنید پارامتر ورودی اختیاری firstName در زمان فراخوانی با ذکر نام پارامتر قبل از مقدار ارسالی نوشته شده است. این همان قابلیت Named Parameter می‌باشد.

void updateBadge(Event e) {
  String inputName = (e.target as InputElement).value;
  
  setBadgeName(new PirateName(firstName: inputName));
  ...
}

تابع generateBadge را بصورت زیر تغییر دهید تا به جای نام ثابت Meysam Khoshbakht، از کلاس PirateName به منظور ایجاد نام استفاده کند. همانطور که در کد می‌بینید، سازنده‌ی بدون پارامتر کلاس PirateName فراخوانی شده است.

void generateBadge(Event e) {
  setBadgeName(new PirateName());
}

همانند گام سوم برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید.

مطالب
Blazor 5x - قسمت هشتم - مبانی Blazor - بخش 5 - تامین محتوای نمایشی کامپوننت‌های فرزند توسط کامپوننت والد
تا اینجا با نحوه‌ی تعریف کامپوننت‌ها و انتقال اطلاعات به آن‌ها و برعکس، آشنا شدیم. در ادامه علاقمندیم اگر کامپوننتی را به صورت زیر تعریف کردیم:
<Comp1>This is a content coming from the parent</Comp1>
محتوایی را که بین تگ‌های این کامپوننت فرزند، توسط کامپوننت والد تنظیم شده‌است، در قسمت مشخصی از UI کامپوننت فرزند نمایش دهیم.


معرفی مفهوم Render Fragment

برای درج محتوای تامین شده‌ی توسط کامپوننت والد در یک کامپوننت فرزند، از ویژگی به نام Render Fragment استفاده می‌شود. مثالی جهت توضیح جزئیات آن:
در ابتدا یک کامپوننت والد جدید را در مسیر Pages\LearnBlazor\ParentComponent.razor به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component"></ChildComponent>

@code {

}
- در اینجا یک کامپوننت متداول با مسیریابی منتهی به ParentComponent/ تعریف شده‌است.
- سپس دوبار کامپوننت فرضی ChildComponent به همراه پارامتر Title و یک محتوای جدید قرار گرفته‌ی در بین تگ‌های آن، در صفحه تعریف شده‌اند.
- بار دومی که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، به همراه محتوای جدیدی در بین تگ‌های خود نیست.

برای دسترسی به این کامپوننت از طریق منوی برنامه، مدخل منوی آن‌را به کامپوننت Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="ParentComponent">
       <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Parent/Child Relation
    </NavLink>
</li>
اکنون می‌خواهیم کامپوننت ChildComponent را افزوده و انتظارت یاد شده (دریافت یک پارامتر و نمایش محتوای سفارشی تنظیم شده) را پیاده سازی کنیم. به همین جهت فایل جدید Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\ChildComponent.razor را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
<div>
    <div class="alert alert-info">@Title</div>
    <div class="alert alert-success">
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    </div>
</div>


@code {
    [Parameter]
    public string Title { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }
}
توضیحات:

- خاصیت عمومی Title که توسط ویژگی Parameter مزین شده‌است، امکان تنظیم مقدار مشخصی را توسط کامپوننت دربرگیرنده‌ی ChildComponent میسر می‌کند.
- در اینجا پارامتر عمومی دیگری نیز تعریف شده‌است که اینبار از نوع ویژه‌ی RenderFragment است. توسط آن می‌توان به محتوایی که در کامپوننت والد ChildComponent در بین تگ‌های آن تنظیم شده‌است، دسترسی یافت. همچنین اگر این محتوا توسط کامپوننت والد تنظیم نشده باشد، مانند دومین باری که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، می‌توان با بررسی نال بودن آن، یک محتوای پیش‌فرض را نمایش داد.


با این خروجی:



روش دیگری برای فراخوانی Event Call Back ها

در قسمت قبل روش انتقال اطلاعات را از کامپوننت‌های فرزند، به والد مشاهده کردیم. فراخوانی آن‌ها در سمت Child Component نیاز به یک متد اضافی داشت و همچنین تنها یک پارامتر را هم ارسال کردیم. برای ساده سازی این عملیات از روش زیر نیز می‌توان استفاده کرد:
<button class="btn btn-danger"
        @onclick="@(() => OnClickBtnMethod.InvokeAsync((1, "A message from child!")))">
   Show a message from the child!
</button>


@code {
    // ...

    [Parameter]
    public EventCallback<(int, string)> OnClickBtnMethod { get; set; }
}
- در اینجا برای تعریف و ارسال بیش از یک پارامتر، از tuples استفاده شده‌است.
- همچنین فراخوانی OnClickBtnMethod.InvokeAsync را نیز در محل تعریف onclick@ بدون نیازی به یک متد اضافی، مشاهده می‌کنید. نکته‌ی مهم آن، قرار دادن این قطعه کد داخل ()@ است تا ابتدا و انتهای کدهای #C مشخص شود؛ وگرنه کامپایل نمی‌شود.

در سمت کامپوننت والد برای دسترسی به OnClickBtnMethod که اینبار یک tuple را ارسال می‌کند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component">
    <p><b>@MessageText</b></p>
</ChildComponent>

@code {
    string MessageText = "";

    private void ShowMessage((int Value, string Message) args)
    {
        MessageText = args.Message;
    }
}
در اینجا OnClickBtnMethod تعریف شده، به متد ShowMessage متصل شده‌است که یک tuple از جنس (int, string) را دریافت می‌کند. سپس با انتساب خاصیت رشته‌ای آن به فیلد جدید MessageText، سبب نمایش آن می‌شویم.


امکان تعریف چندین RenderFragment

تا اینجا یک RenderFragment را در کامپوننت فرزند تعریف کردیم. امکان تعریف چندین RenderFragment در ChildComponent.razor نیز وجود دارند:
@code {
    // ...

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment DangerChildContent { get; set; }
}
در یک چنین حالتی، روش استفاده‌ی از این پارامترهای RenderFragment در سمت والد (ParentComponent.razor) به صورت زیر خواهد بود:
<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    <ChildContent>
        A `Render Fragment` from the parent!
    </ChildContent>
    <DangerChildContent>
        A danger content from the parent!
    </DangerChildContent>
</ChildComponent>
که به همراه ذکر صریح نام پارامترها به صورت تگ‌هایی جدید، داخل تگ اصلی است.

از آنجائیکه ذکر این تگ‌ها اختیاری است، نیاز است در ChildComponent.razor بر اساس null بودن آن‌ها، تصمیم به رندر محتوایی پیش‌فرض گرفت:
    @if(DangerChildContent == null)
    {
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    }
    else
    {
        <span>@DangerChildContent</span>
    }




کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-08.zip
مطالب
اشتباهات متداول برنامه‌نویس‌های دات نت

اشتباه 1:
استفاده از

throw ex;
بجای استفاده از
throw;
در حالت اول، تمام stack trace موجود تا نقطه‌ی فراخوانی دستور ذکر شده پاک خواهند شد، اما در حالت دوم stack trace‌ حفظ شده و دیباگ کردن کد را ساده می‌کند.

اشتباه 2:
درک اشتباه عملکرد متد replace :
string s = "Take this out";
s.Replace("this", "that"); //wrong
بجای استفاده از :
s = s.Replace("this", "that");  //correct

اگر از fxCop استفاده کنید، اینگونه خطاها را (عدم استفاده از مقدار بازگشتی) گوشزد می‌کند.

اشتباه 3:
استفاده‌ی بی دقت از متغیرهای استاتیک در یک برنامه وب. دو مثال زیر را در نظر بگیرید:
public static string GetCookieName(Cookie c)
{
return c.Name;
}

static List<string> cookieList = new List<string>();
public static void AddToCookieList(Cookie c)
{
cookieList.Add(c.Name);

}

برنامه‌های وب ذاتا چند ریسمانی هستند و زمانیکه یک متغیر را از نوع استاتیک تعریف می‌کنید، این متغیر، هنگام مراجعه‌ی کاربران بین آن‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود و امکان تخریب یا استفاده‌ی ناصحیح از مقادیر آن‌ها وجود خواهد داشت. در حالت اول نیازی به مباحث همزمانی و قفل کردن منابع نیست زیرا متغیری که در متد استفاده می‌شود، thread safe است اما cookieList در مثال دوم خیر و حتما هنگام استفاده از آن باید مباحث قفل کردن منابع را درنظر داشت. (حتی اگر برنامه‌ی شما از نوع وبی هم نیست اما چند ریسمانی است این مطلب باز هم صادق می‌باشد)


اشتباه 4:
مقابله با خطاها به شکلی نادرست: (اصطلاحا خفه کردن خطاها!)
 try
{
//something
File.Delete(blah);
}
catch{}
در این حالت اگر خطایی رخ دهد کاربر متوجه نخواهد شد دقیقا مشکلی وجود داشته یا خیر و علت آن چیست.
هرچند گاهی از اوقات اگر خطای حاصل برای ما اهمیتی نداشت می‌توان از آن استفاده نمود، در غیراینصورت باید حتما از این روش پرهیز کرد.

اشتباه 5:
ارائه‌ی برنامه‌های ASP.Net با گزینه‌ی پیش فرض Debug=true در web.config که پیشتر در مورد آن در این سایت بحث شده است.


اشتباه 6:
عدم استفاده از امکانات ویژه‌ی دات نت فریم ورک هنگام کار با رشته‌ها:
string s = "This ";
s += "is ";
s += "not ";
s += "the ";
s += "best ";
s += "way.";

StringBuilder sb = new StringBuilder();
sb.Append("This ");
sb.Append("is ");
sb.Append("much ");
sb.Append("better. ");

زمانیکه نیاز به کنار هم قرار دادن رشته‌های مختلف وجود داشت و تعداد ‌آن‌ها نیز زیاد بود، مثال دوم توصیه می‌شود.
البته در مثال فوق که تعداد کمی رشته قرار است با هم جمع شوند، کامپایلر به اندازه‌ی کافی هوشمند خواهد بود که تمام ‌آن‌ها را کنار هم قرار دهد و تفاوتی در کارآیی احساس نشود، حتی روش اول سریع‌تر از روش دوم خواهد بود، اما زمان استفاده از هزاران رشته، این تفاوت محسوس است.

اشتباه 7:
عدم استفاده از عبارت using هنگام استفاده از اشیایی از نوع Idisposable . مثالی در این مورد.

using (StreamReader reader=new StreamReader(file))
{
//your code here

}

اشتباه 8:
فراموش کردن بررسی نال بودن یک شیء هنگام استفاده از آن.
string val = Session["xyz"].ToString();

این نوع کد نویسی یکی از اشتباهات متداول تمامی تازه واردان به ASP.Net است. حتما باید پیش از استفاده از متد ToString بررسی شود که آیا این سشن نال است یا نه. در غیراینصورت حاصل کار فقط یک exception خواهد بود. (استفاده از افزونه‌ی ری شارپر در این موارد کمک بزرگی است، زیرا به محض قرار گرفتن مکان نما روی شیءایی که احتمال نال بودن آن میسر است، یک راهنما را به شما ارائه خواهد کرد)

اشتباه 9:
بازگشت دادن یک property عمومی از نوع لیست‌های جنریک.
با توجه به اینکه این نوع لیست‌ها فقط خواندنی نیستند و امکان دستکاری اطلاعات آن توسط فراخوان وجود دارد، توصیه می‌شود از نوع جنریک IEnumerable استفاده شود. همچنین توصیه شده است هنگام انتخاب نوع پارامترهای ورودی یک متد نیز به این مورد دقت شود.

مطالب
مرتب‌سازی، فیلتر کردن و صفحه‌بندی اطلاعات در ASP.NET Core

مقدمه

اگر با Apiها کار کرده باشید احتمالاً با این چالش که گاهی نیاز است منابعی (Resources) که به کاربر ارسال می‌شوند مرتب (Sort)، بر اساس درخواست کاربر فیلتر (Filter) و در صفحه‌بندی (Paging) مشخصی تحویل داده شوند، برخورد کرده‌اید. این نیاز خصوصاً در پاسخ (Response) با روش GET از استاندارد HTTP مشهود است. در این مطلب به معرفی کتابخانه‌ای می‌پردازیم که با استفاده از آن می‌توان عملیات فوق را پیاده‌سازی نمود. Sieve یک چارچوب (Framework) ساده، تمیز و قابل توسعه برای NET Core. است. در زمان نگارش این مقاله ویرایش ۲.۱.۳ از این کتابخانه در دسترس است و همانگونه که اشاره شد، این کتابخانه منبع باز (Open Source) بوده و می‌توانید آن را از مخزن گیت‌هاب در این پیوند دریافت نمایید.
  
سیستمی با یک موجودیت به نام "پست" (Post) مفروض است. با استفاده از کتابخانه Sieve عملیات مرتب‌سازی، فیلتر و صفحه‌بندی را هنگام درخواست (GET) تمامی پست‌ها اعمال خواهیم کرد.
// Post

public int Id { get; set; }

public string Title { get; set; }

public int LikeCount { get; set; }

public int CommentCount { get; set; }

public DateTimeOffset DateCreated { get; set; } = DateTimeOffset.UtcNow;

۱. نصب کتابخانه

ابتدا لازم است از طریق Package Manager Console و اجرای دستور فوق اقدام به نصب این کتابخانه نمایید:  Install-Package Sieve -Version 2.1.3

۲. اضافه کردن سرویس‌

در فایل Startup.cs سرویس SieveProcessor را تزریق کنید:
services.AddScoped<SieveProcessor>();
 

۳. تعیین ویژگی‌هایی از کلاس برای اعمال مرتب‌سازی و فیلتر

باید ویژگی‌هایی (Properties) از کلاس را که می‌خواهید اعمال مرتب‌سازی و فیلتر بر روی آن‌ها انجام شوند، مشخص کنید. به دو روش این امر ممکن است:
 

۱.۳. از طریق اضافه کردن صفت (Attribute) به ویژگی‌ها

تنها ویژگی‌هایی از کلاس که دارای صفت [(Sieve(CanSort = true, CanFilter = true] باشند، می‌توانند مرتب و یا فیلتر شوند (می‌توان تنها از یکی از آن‌ها نیز استفاده نمود).
لذا کلاس پست به صورت زیر ویرایش می‌شود:
// Post

public int Id { get; set; }

[Sieve(CanFilter = true, CanSort = true)]
public string Title { get; set; }

[Sieve(CanFilter = true, CanSort = true)]
public int LikeCount { get; set; }

[Sieve(CanFilter = true, CanSort = true)]
public int CommentCount { get; set; }

[Sieve(CanFilter = true, CanSort = true, Name = "created")]
public DateTimeOffset DateCreated { get; set; } = DateTimeOffset.UtcNow;

 

۲.۳. از طریق Fluent API

برای استفاده از این روش، ابتدا کلاسی را ایجاد و از کلاس SieveProcessor مشتق کنید. سپس تابع MapProperties موجود در کلاس والد را override کنید.
// ApplicationSieveProcessor

public class ApplicationSieveProcessor : SieveProcessor
{
    public ApplicationSieveProcessor(
        IOptions<SieveOptions> options, 
        ISieveCustomSortMethods customSortMethods, 
        ISieveCustomFilterMethods customFilterMethods) 
        : base(options, customSortMethods, customFilterMethods)
    {
    }

    protected override SievePropertyMapper MapProperties(SievePropertyMapper mapper)
    {
        mapper.Property<Post>(p => p.Title)
            .CanFilter()
            .HasName("a_different_query_name_here");

        mapper.Property<Post>(p => p.CommentCount)
            .CanSort();

        mapper.Property<Post>(p => p.DateCreated)
            .CanSort()
            .CanFilter()
            .HasName("created_on");

        return mapper;
    }
}
حال باید کلاس جدید را تزریق نمایید:
services.AddScoped<ISieveProcessor, ApplicationSieveProcessor>();
در هر دو روش پارامتری دیگر با نام "Name" نیز وجود دارد که می‌توانید با استفاده از آن برای هر ویژگی، نامی غیر از نام اصلی آن را اتخاذ نمایید.
 

۴. دریافت پرس‌و‌جوهای (Queries) مرتب/فیلتر/صفحه‌بندی با اضافه کردن SieveModel به کنترلر (Controller)

برای دریافت پرس‌و‌جوهای مرتب/فیلتر/صفحه‌بندی، SieveModel را به اکشنی (Action) که پست‌ها را برگشت می‌دهد به عنوان پارامتر اضافه کنید. سپس با فراخوانی تابع Apply با استفاده از تزریق SieveProcessor در کنترلر خود، پرس‌و‌جوها را به منابع خود اعمال کنید.
[HttpGet]
public JsonResult GetPosts(SieveModel sieveModel) 
{
    var result = _dbContext.Posts;
    result = _sieveProcessor.Apply(sieveModel, result);
    return Json(result.ToList());
}
توجه داشته باشید مقادیر پرس‌و‌جوها اختیاری است و هر کدام می‌توانند به تنهایی و یا با هم مورد استفاده قرار گیرند.
 

۵. ارسال درخواست

با تمام موارد گفته شده، اکنون می‌توانید درخواستی را برای دریافت (GET) شامل پرس‌و‌جوهای مرتب/فیلتر/صفحه‌بندی ارسال نمایید. برای مثال:
GET /GetPosts

?sorts=     LikeCount,CommentCount,-created         // sort by likes, then comments, then descendingly by date created 
&filters=   LikeCount>10,Title@=awesome title,      // filter to posts with more than 10 likes, and a title that contains the phrase "awesome title"
&page=      1                                       // get the first page...
&pageSize=  10                                      // ...which contains 10 posts
sorts= LikeCount,CommentCount,-created ?: مرتب‌سازی بر اساس تعداد محبوبیت، سپس تعداد نظرات و در آخر تاریخ ثبت پست به صورت نزولی.
filters= LikeCount>10,Title@=awesome title &: فیلتر بر اساس پست‌هایی که تعداد محبوبیت آن‌ها بیش از ۱۰ است و در عنوان خود شامل عبارت "awesome title" می‌باشند.
page=1 &: صفحه اول ...
pageSize=10 &: ... که شامل ۱۰ پست است.

به صورت رسمی‌تر:
sorts: فهرست دستورالعمل‌هایی شامل نام ویژگی‌هایی است که مرتب‌سازی بر روی آن‌ها اعمال می‌شود و از طریق کاما (,) از یکدیگر تمایز داده می‌شوند. با اضافه کردن - قبل از نام ویژگی، آن را به صورت نزولی مرتب نمایید.
  • filters: دستورالعمل‌های جدا شده توسط کاما (,) به صورت {Name}{Operator}{Value} که در آن:
    • {Name} نام ویژگی‌ای است که صفت Sieve بر روی آن تعریف شده و یا نام سفارشی‌ای است که کاربر تعیین کرده است.
      • همچنین می‌توانید بیش از یک نام (برای یای منطقی (OR)) در درون جفت پرانتز باز و بسته و جداکننده یای منطقی (|) داشته باشید. برای مثال: LikeCount|CommentCount)>10) مشخص می‌کند مقدار LikeCount و یا CommentCount بیش از ۱۰ باشد.
    • {Operator} یکی از عملگرهای ممکن است.
    • {Value} مقداری است که در عمل فیلتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • page: شماره صفحه‌ای است که برگشت داده می‌شود.
  • pageSize: تعداد مواردی است که در هر صفحه برگردانده خواهد شد.
 

۶. عملگرها (Operators)

عملگر
توضیحات
عملگر
توضیحات
== برابر =@  شامل
=! مخالف
=_  شروع شود با
< بزرگ‌تر
*=@  شامل (حساس به حروف)*
> کوچک‌تر
*=_  شروع شود با (حساس به حروف)
=< بزرگ‌تر مساوی
*==  برابر (حساس به حروف)
=> کوچک‌تر مساوی

 
* حساس به بزرگی و کوچکی حروف

۷. پیکربندی

برای پیکربندی شامل مواردی چون حساس به بزرگ و کوچک بودن نام ویژگی، تعداد صفحات پیشفرض، حداکثر تعداد صفحه مجاز و نحوه برخورد با نام ویژگی ناموجود در ویژگی‌های کلاس ابتدا قطعه زیر را به appsettings اضافه کنید.
{
    "Sieve": {
        "CaseSensitive": "boolean: should property names be case-sensitive? Defaults to false",
        "DefaultPageSize": "int number: optional number to fallback to when no page argument is given. Set <=0 to disable paging if no pageSize is specified (default).",
        "MaxPageSize": "int number: maximum allowed page size. Set <=0 to make infinite (default)",
        "ThrowExceptions": "boolean: should Sieve throw exceptions instead of silently failing? Defaults to false"
    }
}

 سپس سرویس فوق را در Startup.cs اضافه کنید:
services.Configure<SieveOptions>(Configuration.GetSection("Sieve"));

مطالب
کار با اسناد در RavenDb 4، ثبت و ویرایش
اگر تا بحال با بانک‌های NoSql کار کرده و لذت برده‌اید، به شما پیشنهاد میکنم حتما RavenDb را هم امتحان کنید، تا لذت استفاده از NoSql را چندین برابر حس کنید! RavenDb یک بانک اطلاعاتی NoSql از نوع DocumentStore است که به‌صورت متن باز توسعه داده می‌شود و مخزن کد آن در Github موجود است. از ویژگی‌های بارز RavenDb نسبت به سایر DocumentStoreها، Transactional بودن میباشد و در نسخه‌ی 4 بصورت کامل از Net Core. پشتیبانی میکند. برای آشنایی بیشتر با NoSql میتوانید از مقالات موجود در گروه NoSql استفاده کنید و برای آشنایی با RavenDb از دوره ای که در سایت وجود دارد استفاده نمایید(دوره مربوط به نسخه‌ی 3.5 می‌باشد).
از بارز‌ترین ویژگی‌های NoSqlها توانایی آن‌ها در ذخیره‌ی اطلاعات، بدون توجه به اسکیمای آن هاست؛ پس هر نوع مدلی که ما برای ذخیره اطلاعات نرم افزار تعریف میکنیم، فقط برای درک بهتر ما هست و بس!

با این مقدمه مدل‌های زیر را برای شروع کار داریم:
Public Class User
{
        public string Id { get; set; }
        public string PhoneNumber { get; set; }
        public Dictionary<string, App> Apps { get; set; }
}
public class App
{
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string UserName { get; set; }
        public List<string> Roles { get; set; }
        public List<String> Messages { get; set; }
        public String AdressId { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; } = true;
        [JsonIgnore]
        public string DisplayName => $"{FirstName} {LastName}";
}

در این مدل، هر کاربر با یک شماره تماس میتواند در چندین برنامه ثبت شود و اطلاعات او در هر برنامه هم میتواند متفاوت باشد.
برای اتصال به RavenDb، به DocumentStore و برای ارسال درخواست‌ها به سمت سرور، به DocumentSession نیاز داریم. نمونه سازی DocumentStore هزینه‌بر بوده و باید در طی اجرای نرم افزار فقط یکبار(Singleton) نمونه سازی شود. DocumentSession بسیار سبک بوده و باید به ازای هر درخواست که به سمت سرور RavenDb ارسال میگردد یک بار نمونه سازی شده و بعد از آن نابود شود. پس برای استفاده در ASP.NET Core به این پیاده سازی در Startup میرسیم:
services.AddSingleton<IDocumentStore>(serviceProvider =>
{
      var store = new DocumentStore()
      {
            Urls = new[] { "http://192.168.1.10:8080" },
            Database = "AccountingSystem",
      }.Initialize();
      return store;
});

services.AddScoped<IAsyncDocumentSession>(serviceProvider =>
{
      var store = serviceProvider.GetRequiredService<IDocumentStore>();
      return store.OpenAsyncSession();
});

حال در تمام بخش‌های نرم افزار می‌توانیم DocumentSession استفاده کنیم.
برای ذخیره سازی مدل در RavenDb از کد زیر استفاده می‌کنیم:
var user = new User
{
      PhoneNumber = user.PhoneNumber
};
user.Apps.Add(appCode, new ActiveApp
{
       FirstName = "عبدالصالح",
       LastName = "کاشانی",
       UserName = abdossaleh,
       IsActive = true,
       RolesId = new List<string>{"Admin"}
});
await _documentSession.StoreAsync(user);
await _documentSession.SaveChangesAsync()

این ساده‌ترین کاری هست که میتوانیم انجام دهیم. بلافاصله بعد از استفاده از متد StoreAsync و بدون رفت و برگشتی به سرور، ویژگی Id برای user مقداردهی می‌شود و توضیح این رفتار هم پیشتر گفته شده است. با فراخوانی متد SaveChangesAsync تغییرات اتفاق افتاده در DocumentSession برای ذخیره سازی به سمت سرور ارسال می‌شوند. بله! الگوی Repository و UnitOfWork.
حال برای دریافت همین مدل، در صورتیکه Id آن را در اختیار داشته باشیم، از متد LoadAsync استفاده میکنیم.
var user = await _documentSession.LoadAsync<User>("Users/131-A");
با لود شدن کاربر، این Entity تحت نظر قرار میگیرد و اگر تغییری در هر کدام از ویژگی‌های آن صورت گیرد و متد SaveChangesAsync فراخوانی شود، کل مدل برای به‌روزرسانی به سمت سرور ارسال میشود. کل مدل و این به معنای بار اضافی در شبکه هست. البته در مدل‌های کوچک بهتر است که همین کار را انجام دهیم. ولی در اینجا به عمد مدلی را انتخاب کرده‌ایم که اطلاعات زیادی را در خود نگهداری میکند و ارسال تمام آن به ازای یک تغییر کوچک به صرفه نیست! خوشبختانه RavenDb برای حل این مشکل امکانات جالبی را در اختیار ما قرار داده که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

Patching
به معنای تغییر دادن قسمتی از سند که شامل تغییر مقادیر، اضافه یا حذف یک ویژگی، ایجاد تغییرات در لیست و ... می‌باشد. با استفاده از متدهای Patch سند، میتوانیم بدون نیاز به لود سند و تغییر و ذخیره آن، قسمتی از سند را ویرایش کنیم. عملیات Patch، سمت سرور اجرا می‌شوند. برای مثال برای تغییر شماره تماس، از متد زیر استفاده می‌کنیم:
_documentSession.Advanced.Patch<User, string>("Users/131-A",
      u => u.PhoneNumber
      , "09131110000");
که مدلی را که میخواهیم تغییر دهیم، به همراه نوع ویژگی مورد نظر برای تغییر، دریافت میکند و بعد از آن، به ترتیب Id سند مورد نظر، ویژگی مورد نظر برای اعمال تغییر و مقدار را میگیرد و با فراخوانی SaveChangesAsync این تغییرات اعمال می‌شوند. نکته‌ای که باید توجه کنید این است که اگر مدلی را لود کردید و در فیلدهای آن تغییری ایجاد نموده‌اید، دیگر نمیتوانید از Patch یا Defer (توضیح داده میشود) استفاده کنید. به عبارت دیگر در هر درخواست یا باید از سیستم Tracking خود RavenDb استفاده کنید و یا از Patching!
برای اضافه کردن یک آیتم به لیست،  از Patch بصورت زیر استفاده میکنیم:
_documentSession.Advanced.Patch<User, string>("Users/131-A",
      u => u.Apps["59"].RolesId
      , r => r.Add("Admin"));

برای اضافه کردن مقداری به یک مقدار عددی در RavenDb، از متد Increment بصورت زیر استفاده میکنیم:
 _documentSession.Advanced.Increment<User, int>("Users/131-A", x => x.TestProp, 10);
متد Patch برای کارهای ساده‌ی اینچنین بسیار کاربردی می‌باشد؛ ولی برای کارهای پیشرفته‌تر کارآیی ندارد. به همین دلیل متد Defer در کنار آن معرفی شده‌است که فوق العاده کاربردی ولی اصطلاحا non-typed است و تحت نظارت Compiler نیست. برای مثال اضافه کردن یک مقدار به Dictionary ما، از طریق Patch امکان ندارد. اما اینکار با استفاده از متد Defer و کدهای JavaScript به‌سادگی زیر می‌باشد:
_documentSession.Advanced.Defer(new PatchCommandData("Users/131-A", null,
                              new PatchRequest()
                              {
                                    Script = $@"this.Apps[args.appCode] = args.app",
                                    Values =
                                         {
                                              {"appCode", appCode},
                                              {"app", new ActiveApp
                                                   {
                                                        FirstName = "عبدالصالح",
                                                        LastName = "کاشانی",
                                                        UserName = abdossaleh,
                                                        RolesId = new List<string>{"Admin"}
                                                    }
                                              }
                                          }
                              }, null));
متد Defer شناسه‌ی سند مورد نظر را گرفته و اسکریپت ما را با آرگومان‌های ارسالی، بر روی سند اعمال میکند. Defer دسترسی کاملی را به ما برای تغییر در سند میدهد. برای نمونه میتوانیم آیتمی را به مکان خاصی از لیست اضافه کنیم (برای کوتاه‌تر شدن اسکریپت‌ها فقط بخش Script و Value را ذکر میکنم):
Script = "this.Apps[args.app].Roles.splice(args.index,0,args.role)",
Values =
        {
            {
                "index": 1 // مکانی که میخواهیم عملیات انجام شود
                "app", 59
                "role", "User"
            }
        }
this در اینجا به سند جاری اشاره میکند.
از همین روش میتوانیم برای ویرایش کردن یک آیتم هم استفاده کنیم. برای مثال اگر مقدار 0 را در متد splice به یک تغییر دهیم، عملیات ویرایش صورت می‌گیرد (در واقع حذف آیتم در مکان index و درج آیتم جدید در همان مکان):
splice(args.index,1,args.role)
و برای حذف تمام آیتم‌های لیست جز یک آیتم خاص، از کد زیر استفاده میکنیم:
Script = @"this.Roles= this.Apps[args.app].Roles.filter(role=> role != args.role);",
        Values =
        {
            {"app", 59}
            {"role", "User"}
        }
همانطور که مشاهده می‌کنید به راحتی می‌توانیم کدهای جاوا اسکریپتی خود را در Defer استفاده کنیم. اما این قدرت زیاد، امکان اشتباه در کدهای ما را زیاد میکند چرا که تحت کنترل کامپایلر نیست.