نظرات مطالب
رمزنگاری JWT و افزایش امنیت آن در ASP.NET Core
درسته. منظورم این بود که به نظر میاد وقتی نیاز باشه سمت سرور دسترسی‌ها چک بشن، پیاده سازی بقیه موارد مثل نقش‌ها و تاریخ انقضا و ...هم کار سختی نباشه
مطالب
Message Header سفارشی در WCF
فرض کنید در حال توسعه یک سیستم مبتنی بر WCF هستید. بنابر نیاز باید  یک سری اطلاعات مشخص در اکثر درخواست‌های بین سرور و کلاینت ارسال شوند یا ممکن است بعد از انجام بیش از 50 درصد پروژه این نیاز به وجود آید که  یک یا بیش از یک  پارامتر (که البته از سمت کلاینت تامین خواهند شد) در اکثر کوئری‌های گرفته شده سمت سرور شرکت داده شوند. خوب! در این وضعیت علاوه بر حس همدردی با اعضای تیم توسعه دهنده این پروژه چه می‌توان کرد؟
»اولین راه حلی که به ذهن می‌رسد این است که پارامتر‌های مشخص شده را در متد‌های سرویس‌های مورد نظر قرار داد و به نوعی تمام سرویس‌ها را به روز رسانی کرد. این روش به طور قطع در خیلی از قسمت‌های پروژه به صورت مستقیم اثرگذار خواهد بود و در صورت نبود ابزار‌های تست ممکن است با مشکلات جدی روبرو شوید.
»راه حل دوم این است که یک Message Header سفارشی بسازیم و در هر درخواست اطلاعات مورد نظر را در هدر قرار داده و سمت سرور این اطلاعات را به دست آوریم. این روش کمترین تغییر مورد نظر را برای پروژه دربر خواهد داشت و از طرفی نیاز متد‌های سرویس به پارامتر را از بین می‌برد و دیگر نیازی نیست تا تمام متد‌های سرویس‌ها دارای پارامتر‌های یکسان باشند.
پیاده سازی
برای شروع کلاس مورد نظر برای ارسال اطلاعات را به صورت زیر خواهیم ساخت:
 [DataContract]
    public class ApplicationContext
    {
        [DataMember( IsRequired = true )]
        public string UserId
        {
            get {  return _userId; }
            set
            {
                _userId = value;
            }
        }
        private string _userId;      

        [DataMember( IsRequired = true )]
        public static ApplicationContext Current
        {
            get
            {
                return _current;
            }
            private set { _current = value; }
        }
        private static ApplicationContext _current;  
 public static void Register( ApplicationContext appContext ) { Current = appContext; IsRegistered = true; } }
در این کلاس به عنوان نمونه مقدار Id کاربر جاری باید در هر درخواست به سمت سرور ارسال شود. حال نیاز به یک MessageInspector داریم ، کافیست که اینترفیس IClientMessageInspector را توسط یک کلاس به صورت زیر پیاده سازی نماییم:
public class ClientMessageHeaderInspector<T> : IClientMessageInspector
    {
        private readonly T _vaccine;

        public ClientMessageHeaderInspector( T vaccine )
        {
            this._vaccine = vaccine;
        }

        public void AfterReceiveReply( ref Message reply, object correlationState )
        {
        }

        public object BeforeSendRequest( ref Message request, IClientChannel channel )
        {
            MessageHeader messageHeader = MessageHeader.CreateHeader( typeof( T ).Name, typeof( T ).Namespace, this._vaccine );
            request.Headers.Add( messageHeader );
            return null;
        }
    }
نوع T مورد استفاده برای تعیین نوع داده ارسالی سمت سرور است که در این مثال کلاس ApplicationContext خواهد بود. در متد BeforeSendRequest باید Header سفارشی را ساخته و آن را به هدر درخواست اضافه نماییم. حال باید MessageInspector ساخته شده بالا را با استفاده از IEndPointBehavior به MessageInspcetor‌های نمونه ساخته شده از ClientRuntime اضافه نماییم. برای این کار به صورت زیر عمل می‌نماییم:
public class ApplicationContextMessageBehavior : IEndpointBehavior
    {
        ClientMessageHeaderInspector<ApplicationContext> inspector = null;

        public ApplicationContextMessageBehavior()
        {
            inspector = new ClientMessageHeaderInspector<ApplicationContext>( ApplicationContext.Current );
        }

        public void AddBindingParameters( ServiceEndpoint endpoint, BindingParameterCollection bindingParameters )
        {
        }

        public void ApplyClientBehavior( ServiceEndpoint endpoint, ClientRuntime clientRuntime )
        {
            clientRuntime.MessageInspectors.Add( inspector );
        }

        public void ApplyDispatchBehavior( ServiceEndpoint endpoint, EndpointDispatcher endpointDispatcher )
        {
        }

        public void Validate( ServiceEndpoint endpoint )
        {          
        }
    }
همان طور که می‌بینید در کلاس بالا یک نمونه از کلاس ClientMessageInspector را بر اساس ApplicationContext می‌سازیم و در متد ApplyClientBehavior به نمونه clientRuntime اضافه می‌نماییم. اگر دقت کرده باشید می‌توان هر تعداد MessageInspector را به clientRunTime اضافه کرد.
در مرحله آخر باید تنظیمات مربوط به ChannelFactory را انجام دهیم.
public class ServiceMapper<TChannel>
    {      
        internal static EndpointAddress EPAddress
        {
            get
            {
                return _epAddress;
            }
        }
        private static EndpointAddress _epAddress;

        public static TChannel CreateChannel( Binding binding, string uriBase, string serviceName, bool setCredential )
        {
            _epAddress = new EndpointAddress( String.Format( "{0}{1}", uriBase, serviceName ) );

            var factory = new ChannelFactory<TChannel>( binding, _epAddress );        
         
           ApplicationContext.Register( new ApplicationContext
            {
                UserId = Guid.NewGuid()
            } );  
factory.Endpoint.Behaviors.Add( new ApplicationContextMessageBehavior() ); TChannel proxy = factory.CreateChannel(); if ( factory.Endpoint.Behaviors.OfType<ApplicationContextMessageBehavior>().Any() ) { using ( var scope = new OperationContextScope( ( IClientChannel )proxy ) ) { OperationContext.Current.OutgoingMessageHeaders.Add( MessageHeader.CreateHeader( typeof( ApplicationContext ).Name, typeof( ApplicationContext ).Namespace, ApplicationContext.Current ) ); } } return proxy; }
چند نکته:
»در متد CreateChannel، ابتدا تنظیمات مربوط به EndPointAddress و ChannelFactory انجام می‌شود. سپس یک نمونه از کلاس ApplicationContext را  توسط متد Register به کلاس مورد نظر رجیستر می‌کنیم. به این ترتیب مقدار خاصیت Current در کلاس ApplicationContext برابر با نمونه ساخته شده می‌شود. سپس کلاس ApplicationContextMessageBehavior به خاصیت Behavior در ChannelFactory  اضافه می‌شود. در انتها نیز هدر سفارشی ساخته شده به MessageHeader‌های نمونه جاری OperationContext اضافه می‌شود. این عمل توسط کد زیر انجام می‌گیرد:
OperationContext.Current.OutgoingMessageHeaders.Add( MessageHeader.CreateHeader( typeof( ApplicationContext ).Name, typeof( ApplicationContext ).Namespace, AppConfiguration.Application ) );
از این پس هر درخواستی که از سمت کلاینت به سمت سرور ارسال شود به همراه خود یک نمونه از کلاس ApplicationContext را خواهد داشت. فقط دقت داشته باشید که برای ساخت ChanelFactory باید همیشه از متد CreateChannel استفاده نمایید.
استفاده از هدر سفارشی سمت سرور

حال قصد داریم که اطلاعات مورد نظر را از هدر درخواست در سمت سرور به دست آورده و از آن در کوئری‌های خود استفاده نماییم. کد زیر این کار را برای ما انجام می‌دهد:
 if ( OperationContext.Current != null && OperationContext.Current.IncomingMessageHeaders.FindHeader( typeof( ApplicationContext ).Name , typeof( ApplicationContext ).Namespace ) > 0 )
            {
                _application = OperationContext.Current.IncomingMessageHeaders.GetHeader<ApplicationContext>( typeof( ApplicationContext ).Name , typeof( ApplicationContext ).Namespace );
            }
متد FindHeader در خاصیت IncomingMessageHeader با استفاده از نام و فضای نام به دنبال هدر سفارشی می‌گردد. اگر خروجی متد از 0 بیشتر بود بعنی هدر مورد نظر موجود است. در پایان نیز با استفاده از متد GetHeader، نمونه ساخته شده کلاس ApplicationContext را به دست می‌آوریم.

مطالب
ساخت کلیدهای امنیتی GunPG
یکی از روش‌های ارسال و رمزگذاری اطلاعات، استفاده از کلیدهای امنیتی مورد استفاده‌ی در سیستم یونیکس یا GnuPG است. استفاده از نرم افزار Gnu Privacy Guard یا گارد حفاظتی گنو، به ما این اجازه را می‌دهد که بتوانیم اطلاعاتمان را در بسترهای ارتباطی، با خیالی راحت‌تر ارسال کنیم و تا حد زیادی مطمئن باشیم که تنها فرد هدف توانایی دسترسی به اطلاعات را خواهد داشت. گارد امنیتی گنو زیر مجموعه‌ای از پروژه‌ی گنو است که دولت آلمان پایه ریز اصلی آن بوده است. این نرم افزار از یک روش رمزگذاری ترکیبی استفاده می‌کند که الگوریتم‌های کلیدهای برابر(متقارن) و کلید‌های عمومی (نامتقارن) جهت تبادل آسان کلید را شامل می‌شود. در حال حاضر که نسخه‌ی دو این برنامه ارائه شده است، برای رمزگذاری‌ها از کتابخانه‌ای به اسم libgcrypt استفاده می‌کند. یکی از مشکلات فعلی این پروژه، عدم وجود api‌های مناسبی جهت دسترسی راحت‌تر است و برای حل این مشکل، GPGME که مخفف GnuPG Made Easy ایجاد شد. بسیاری از برنامه‌ها و پلاگین‌های ارسال اطلاعات، امروزه همچون ارسال ایمیل، از این کلیدها بهره می‌برند.

پروژه‌های مرتبط با این قضیه اسم‌های مشابهی دارند که گاها بعضی افراد، هر کدام از اسم‌ها را که دوست دارند، به همه اطلاق می‌کنند؛ ولی تفاوت‌هایی در این بین وجود دارد:

  • OpenPGP: یک برنامه نیست و یک قانون و استانداری برای تهیه‌ی آن است؛ که رعایت اصول آن الزامی است و برنامه‌ی بالا، یک پیاده سازی از این استاندارد است.
  • PGP: یک برنامه، برای رمزگذاری اطلاعات است که مخفف Pretty Good Privacy است.
  • و GnuPG یا GPG که در بالا به آن اشاره شد.
برای ساخت کلید، ما از دستور یا برنامه‌ی GPG که که عمدتا در همه‌ی لینوکس‌ها مثل دبیان و مشتقات آن نصب است، استفاده می‌کنیم و اگر نصب نیست از طریق توزیع آن اقدام نمایید.
در صورتیکه از ویندوز استفاده می‌کنید، نیاز است ابتدا خط فرمان یونیکس را روی آن نصب کنید. برنامه‌ی Cygwin این امکان را به شما می‌دهد تا خط فرمان یونیکس و دستورات پیش فرض آن را داشته باشید. این برنامه در دو حالت ۳۲ بیتی و ۶۴ بیتی ایجاد شده است. از آنجا که گفتیم این برنامه شامل دستورات پیش فرض آن است، برای همین GPG باید به صورت یک بسته‌ی جداگانه نصب شود که در سایت آن می‌توانید بسته‌های مختلف آن‌را برای پلتفرم‌های مختلف را مشاهده کنید.

ساخت کلید


برای ساخت کلید دستور زیر را صادر کنید:
gpg --gen-key
اگر از نسخه‌های جدیدتر GPG استفاده می‌کنید، گزینه‌هایی به شکل زیر ایجاد می‌شوند؛ ولی اگر خیر، ممکن است تعداد و شماره‌ی گزینه‌ها متفاوت باشند که در این مورد دقت کنید. من در اینجا همان حالت پیش فرض، یعنی ۱ را انتخاب می‌کنم. این گزینه نحوه‌ی امضاء و یا رمزگذاری شما با استفاده از الگوریتم‌های RSA و DSA را مشخص می‌کند.
Please select what kind of key you want:
   (1) RSA and RSA (default)
   (2) DSA and Elgamal
   (3) DSA (sign only)
   (4) RSA (sign only)
در کل در هر حالتی، استفاده‌ی از RSA پیشنهاد می‌شود. بعد از آن، از شما اندازه‌ی کلید را می‌پرسد که همان مقدار پیش فرض خودش را وارد می‌کنیم:
What keysize do you want? (2048)
البته بسیاری ۱۰۲۴ بایت را نیز کافی می‌دانند.
بعد از آن مدت زمان اعتبار این کلید را از شما جویا می‌شود:
Key is valid for? (0)
هنگام این پرسش نحوه‌ی ورود زمان را به شما خواهد گفت که می‌تواند به شکل‌های زیر باشد:
دو هفته
2w
دو سال
2y
پس از آن هم یک تاییدیه از شما می‌گیرد و تاریخ انقضاء را به طور کامل برای شما می‌نویسد و سپس نیاز است که اطلاعاتی از قبیل نام و ایمیل و توضیح را وارد کنید:
You need a user ID to identify your key; the software constructs the user ID
from the Real Name, Comment and Email Address in this form:
    "Heinrich Heine (Der Dichter) <heinrichh@duesseldorf.de>"

Real name: ali yeganeh.m
Email address: yeganehaym@gmail.com
Comment: androidbreadcrumb
You selected this USER-ID:
    "ali yeganeh.m (androidbreadcrumb) <yeganehaym@gmail.com>"
بعد از آن از شما می‌خواهد که کل عملیات را تایید و یا کنسل کنید؛ یا اگر اطلاعات بالا را اشتباه وارد کرده‌اید، اصلاح کنید. با زدن کلید O عملیات را تایید کنید. در این حین از شما یک کلید برای رمزگذاری می‌پرسد که باید آن را دو بار بدهید و کارتان در اینجا به پایان می‌رسد و کلید ایجاد می‌شود.
اگر مشکلی در ساخت کلید نباشد با ارسال دستور زیر باید آن را در لیست کلیدها ببینید:
ali@alipc:~$ gpg --list-keys
/home/ali/.gnupg/pubring.gpg
----------------------------
pub   2048R/8708016A 2015-10-23 [expires: 2065-10-10]
uid                  ali yeganeh.m (androidbreadcrumb) <yeganehaym@gmail.com>
sub   2048R/533B7E96 2015-10-23 [expires: 2065-10-10]
در اینجا کلید عمومی در خط pub بعد از  / قرار دارد؛ یعنی عبارت ۸۷۰۸۰۱۶A کلید عمومی ماست که بر روی هر سیستم و هر کلیدی متفاوت است.

تبدیل کد متنی به کد دودویی
یکی از روش‌های ارسال کدهای دودویی تبدیل آنان به یک قالب متنی ASCII است که به آن قالب ASCII Armor هم می‌گویند. سایت‌های زیادی وجود دارند که این عبارت متنی را از شما می‌خواهند. چرا که مثلا این امکان وجود دارد که کلیدی که کاربر به سمت آنان می‌فرستد، آسیب دیده باشد یا اینکه KeyServer‌ها در دسترس نباشند. در مورد این سرورها در ادامه صحبت خواهیم کرد. مثلا یکی از سایت‌هایی که به این عبارت‌ها نیاز دارد ‌‌‌‌Bintray است.

برای دریافت این کلید متنی باید دستور زیر را صادر کنید:
gpg --output mykey.asc --export -a $GPGKEY
که برای مثال ما می‌شود:
gpg --output mykey.asc --export -a 8708016A
و اگر کلید را با یک ویرایشگر متنی باز کنید، محتوایی شبیه محتوای زیر را خواهید دید:
ali@alipc:~$ cat mykey.asc
-----BEGIN PGP PUBLIC KEY BLOCK-----
Version: GnuPG v1

mQENBFYqAJABCADcw5xPonh5Vj7nDk1CxDskq/VsO08XOa/i2OLOzatB4oK5x+0x
jxORxXMnIAR83PCK5/WkOBa64jnu3eiP3jKEwAykGGz/Z1bezC9TIP8y+PnsiDhT
aFArluUJx+RT5q7s27aKjqoc3fR/xuwLWopZt9uYzE/DQAPDsHdUoUg+fh4Hevm+
a8/3ncR7q6nM8gc9wk621Urb1HaRrILdmeh7ZpJcl8ZUbc+NObw357fGsjnpfHXO
rdCr7ClvNUq6I+IeGMQG/6040LeeaqhaRxPrUhbFjLA155gkSqzecxl7wQaYc71M
Zdlv+6Pt1B8nPAA3WXq0ypjU8A5bvmAQRD5LABEBAAG0OGFsaSB5ZWdhbmVoLm0g
KGFuZHJvaWRicmVhZGNydW1iKSA8eWVnYW5laGF5bUBnbWFpbC5jb20+iQE+BBMB
AgAoBQJWKgCQAhsDBQld/A8ABgsJCAcDAgYVCAIJCgsEFgIDAQIeAQIXgAAKCRDS
Lhq8hwgBanaHB/4reGxUjR6dB08ykfwQOx+raYHGqJlgawisE4qUHTkGaspyQaNy
yxh0vwKkGvg6nNy2VN1XFBc7jlHlrYqPPuPdg2B+1LvEghb30ESDbHUvk8NrJgDJ
C0257gxqWvUQTWvMC3FkSLdw3tyQ8dF7FxmSU79XcxVqGeseaDzMQrEasP0yJHsm
NJf8pvuD6qiWu3KSSoQmI/17Sj8s7eGJMh6o5YRFGHc1Bt9tCD+52bvt579Ju4vZ
tmQvxR4fNQo9sAeMqAJhIpF7IYcuyCEy+CQ847UkzE4f/OCCPxfV3samV/nnBJJ9
Ouu+68lk6Fpx4A0a3nEwqoAmMWxrbSSUFW97uQENBFYqAJABCAC4CzrUOKskE4hK
GVCjaOJKxhbuUdOrep6n3vof0fscs5Dy7h2oVh2vb12WH9X6pijJVPiUpGR4Mpu0
lO2Bu9Rwt38AQ6mRmL/hfzjEXSvKkdX7osk+1CVnnUaSdM9Ek2hWUH8JcN28z/WT
X9Bw8MCdZF7j1HvX/5ojghzMZyYM4elWJLBr1gON6xXAI6HR7DlnRkaVr8L9SYGm
FyAXZ0LzWYwG1Z1AnTyxff6v/Mn3p1/1E3aBA+LkQqBzHg2nBm4jCaFWfeCdiNBf
CHkY9r/Evo9hUPD+CtBNFwsUm1D4maZ0FFtIQ701QhVmupnub+rKoObC0AFj3abK
MCw9uo8TABEBAAGJASUEGAECAA8FAlYqAJACGwwFCV38DwAACgkQ0i4avIcIAWrz
rAf+K1IIMtBq3WlabfZQrgzFHQ62ugVJO/yI1ITkm4l08XHDf+ShqDg4urNuMDEe
oQD35MvB2BhER1jL6VR3qjLkZyZYJ+EQiSxEDWXooav3KvpWjhcqjQy79GFs8waH
E7ssGmWwaugVS/PJAmGQ+s8YWDNa6aCClmp2dJRiwBTyFdewNBLA2V32xzWCYxhI
YtEp+Kg15XuCDTRatOPWSFGSPe/paytmpGZc0XzU/W9sBpabhxVmcL4H6L07uCef
IOn/S5QXo3P9X/3ckmJ9GUb7rjdq1ivYgX53xI75jlePsmN/2f+3fNffUaZgFTTd
Uls+XCun7OVYSBBfjgRfQbTvoA==
=6j7i
-----END PGP PUBLIC KEY BLOCK-----
در صورتی که قصد دارید متن کلید خصوصی را به دست بیاورید، لازم است بعد از export- عبارت secret-key- را نیز اضافه کنی د؛ یعنی:
gpg --output mykey.asc --export-secret-key -a 8708016A


آپلود کلید به سرورهای کلید (Key Servers
)

 یکی از روش‌های به اشتراک گذاری کلید برای کاربران این است که از سرورهای کلید استفاده کنیم. یکبار آپلود روی یکی از این سرورها باعث می‌شود که به بقیه‌ی سرورها هم اضافه شود. یکی از این سرورهای کلید که خودم از آن استفاده می‌کنم، سرور ابونتو است و با استفاده از دستور زیر، همان کلید بالا را برای آن سرور ارسال می‌کنم:
gpg --send-keys --keyserver keyserver.ubuntu.com $GPGKEY

==>
gpg --send-keys --keyserver keyserver.ubuntu.com 8708016A
سپس از طریق کلید متنی، کلید آپلود شده را تایید می‌کنیم. به این آدرس رفته و محتوای کلید متنی خود را به طور کامل به همراه تگ‌های شروع و پایان کپی کنید و حتی می‌توانید کلید خود را از طریق کادر جست و جو پیدا کنید.

رمزگذاری
ابتدا در محیط یونیکس، یک فایل متنی ساده با متن hello ubuntu را ایجاد میکنم. در ادامه قصد دارم این فایل را رمزنگاری کنم:
ali@alipc:~$ cat >ali.txt
hello ubuntu
سپس همین فایل را رمزنگاری می‌کنم:
ali@alipc:~$ gpg --output myali.gpg --encrypt --recipient yeganehaym@gmail.com ali.txt
در این دستور ابتدا گفتیم که نام فایل خروجی ما myali.gpg است و می‌خواهیم آن را رمزگذاری کنیم که توسط کلیدی با ایمیل yeganehaym@gmail.com می‌باشد فایل ali.txt را رمزگذاری می‌کنیم.

رمزگشایی
برای رمزگشایی می‌توانید از طریق دستور زیر اقدام کنید:
gpg --output output.txt --decrypt myali.gpg

You need a passphrase to unlock the secret key for
user: "ali yeganeh.m (androidbreadcrumb) <yeganehaym@gmail.com>"
2048-bit RSA key, ID 533B7E96, created 2015-10-23 (main key ID 8708016A)
در اینجا دستور دادیم محتوای فایل رمزشده‌ی myali.gpg را رمزگشایی کن و محتوای آن را داخل فایلی با نام output.txt قرار بده. بعد از اجرای این دستور از شما عبارت رمزی را که در مرحله‌ی ساخت کلید دوبار از شما پرسید، درخواست می‌کند. در بعضی سیستم‌ها در همان ترمینال می‌پرسد، ولی بعضی سیستم‌ها مثل ابونتو که من از آن استفاده می‌کنم، به صورت گرافیکی یک کادر باز کرده و از شما خواهش می‌کند عبارت رمز را وارد کنید.
عبارت رمز را وارد کنید و حالا فایل output.txt را باز کنید:
ali@alipc:~$ cat output.txt 
hello ubuntu
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت اول - معرفی
مستندسازی یک API، مهم است. اگر این API عمومی باشد، نیاز به مستندات ویژه‌ی آن، امری بدیهی است و اگر عمومی نباشد، باز هم باید دارای مستندات باشد؛ از این جهت که سایر توسعه دهنده‌های یک تیم بتوانند به سادگی از آن استفاده کنند و همچنین نیازی نباشد تا یک سؤال مشخص را بارها پاسخ داد. به علاوه عدم وجود مستندات کافی در مورد یک API سبب خواهد شد تا سایر توسعه دهنده‌ها تصور کنند قابلیتی که مدنظرشان است هنوز پیاده سازی نشده‌است و خودشان شروع به توسعه‌ی آن کنند که سبب اتلاف وقت و هزینه خواهد شد. با استفاده از Swagger که «سوواَگِر» تلفظ می‌شود و یا OpenAI می‌توان این مشکل را برطرف کرد که ارائه دهنده‌ی توضیحی استاندارد از API شما می‌باشد. توسط آن می‌توان قابلیت‌های یک API را دریافت و یا نحوه‌ی تعامل با آن‌را از طریق HTTP، بررسی کرد. چون خروجی آن استاندارد است و مبتنی بر JSON و یا YAML می‌باشد، ابزارهایی نیز برای آن تهیه شده‌اند که برای نمونه می‌توانند بر مبنای آن، یک UI را طراحی و ارائه کنند. البته این ابزارهای ثالث صرفا محدود به تولید UI مستندات مبتنی بر OpenAPI نیستند، بلکه امکان تولید کد و یا آزمون‌های واحد نیز توسط آن‌ها وجود دارد.
به OpenAPI Specification عبارت Swagger Specification نیز گفته می‌شود؛ اما OpenAPI عبارتی است که باید ترجیح داده شود.


OpenAPI و Swagger

تا اینجا دریافتیم که استاندارد OpenAPI و یا Swagger، صرفا دو واژه برای انجام کاری مشابه هستند. اما در عمل Swagger تشکیل شده‌است از تعدادی ابزار سورس باز که برفراز استاندارد OpenAPI کار کرده و قابلیت‌هایی را ارائه می‌دهند؛ مانند Swagger Editor (برای تولید استاندارد)، Swagger UI (برای تولید UI مستندات)، Swagger CodeGen (برای تولید کدهای خودکار) و غیره. برای نمونه swagger-ui را می‌توانید در مخزن کد GitHub آن ملاحظه کنید.
البته این ابزارها به صورت عمومی تهیه شده‌اند. به همین جهت محصور کننده‌هایی نیز برای آن‌ها جهت یکپارچگی با ASP.NET Core، طراحی شده‌اند؛ مانند میان‌افزار Swashbuckle.AspNetCore. کار آن تولید OpenAPI Specification بر اساس ASP.NET Core 2x API شما می‌باشد که جزئیات انجام اینکار را به مرور بررسی خواهیم کرد. این کامپوننت به همراه یک swagger-ui جایگذاری شده (embedded) نیز می‌باشد که کار تهیه‌ی یک UI خودکار را بر اساس این استاندارد میسر می‌کند.
البته محصورکننده‌های متعددی برای ابزارهای Swagger، برای پروژه‌های ASP.NET Core وجود دارند که یکی دیگر از آن‌ها NSwag است. هرچند Swashbuckle.AspNetCore پرکاربردترین مورد تا به امروز بوده‌است.


ساختار نمونه برنامه‌ای که در این سری تکمیل خواهد شد


در اینجا ساختار برنامه‌ی ASP.NET Core 2.2x نمونه‌ی این سری را ملاحظه می‌کنید که هدف اصلی آن، ارائه‌ی دو کنترلر Web API برای کتاب‌ها و نویسنده‌های آن‌ها می‌باشد:


برای نمونه اگر برنامه را اجرا کنید، در مسیر https://localhost:5001/api/authors، لیست تمام نویسندگانی که به صورت اطلاعات آغازین برنامه، توسط OpenAPISwaggerDoc.DataLayer ثبت شده‌اند، قابل مشاهده‌است:


و یا کتاب‌های نویسنده‌ای خاص را در آدرسی مانند https://localhost:5001/api/authors/2902b665-1190-4c70-9915-b9c2d7680450/books می‌توان مشاهده کرد:



کدهای کامل آغازین این نمونه برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-01.zip و شامل این اجزا است:
- OpenAPISwaggerDoc.Entities: به همراه موجودیت‌های نویسنده و کتاب است.
- OpenAPISwaggerDoc.DataLayer: شامل DbContext برنامه است؛ به همراه تعدادی رکورد پیش‌فرض جهت آغاز بانک اطلاعاتی و چون DbContext را در یک پروژه‌ی مجزا قرار داده‌ایم، نیاز به IDesignTimeDbContextFactory نیز دارد که این مورد هم در این پروژه لحاظ شده‌است.
- OpenAPISwaggerDoc.Models: شامل DTOهای برنامه است. برای نگاشت این DTOها به موجودیت‌ها و برعکس، از AutoMapper استفاده شده‌است که کار این نگاشت‌ها و تعریف پروفایل متناظر با آن‌ها، در پروژه‌ی OpenAPISwaggerDoc.Profiles صورت می‌گیرد.
- OpenAPISwaggerDoc.Services: کار استفاده‌ی از لایه‌ی OpenAPISwaggerDoc.DataLayer را جهت دسترسی به بانک اطلاعاتی و کار با موجودیت‌های کتاب‌ها و نویسندگان، انجام می‌دهد. از این سرویس‌ها در دو کنترلر Web API برنامه، برای دریافت اطلاعات نویسندگان و کتاب‌های آن‌ها از بانک اطلاعاتی، استفاده می‌شود.
- OpenAPISwaggerDoc.Web: پروژه‌ی اصلی است که دو کنترلر Web API را هاست می‌کند و تنظیمات اولیه‌ی این سرویس‌ها را در کلاس Startup انجام داده و همچنین کار اعمال خودکار Migrations را نیز در کلاس Program (بالاترین سطح برنامه) تکمیل می‌کند. رشته‌ی اتصالی این برنامه، در فایل appsettings.json تعریف شده‌است و به یک بانک اطلاعاتی LocalDB اشاره می‌کند که پس از اجرای برنامه به صورت خودکار ساخته شده و مقدار دهی می‌شود.


در قسمت بعد، کار مستند سازی این API را شروع می‌کنیم.
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت دوم - بررسی حالت رندر سمت سرور
در قسمت قبل، حالت‌های مختلف رندر کامپوننت‌ها را در Blazor 8x معرفی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم نحوه‌ی کارکرد دو حالت InteractiveServer و StreamRendering را به همراه چند مثال بررسی کنیم.


معرفی قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor در دات نت 8

پس از نصب SDK دات نت 8، دیگر خبری از قالب‌های قدیمی پروژه‌های blazor server و blazor wasm نیست! در اینجا در ابتدا باید مشخص کرد که سطح تعاملی برنامه در چه حدی است. در ادامه 4 روش شروع پروژه‌های Blazor 8x را مشاهده می‌کنید که توسط پرچم interactivity--، نوع رندر برنامه در آن‌ها مشخص شده‌است:

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه بر روی سرور:
dotnet new blazor --interactivity Server

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه در مرورگر، توسط فناوری وب‌اسمبلی:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly

برای اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه، ابتدا حالت Server فعالسازی می‌شود تا فایل‌های WebAssembly دریافت شوند، سپس فقط از WebAssembly استفاده می‌کند:
dotnet new blazor --interactivity Auto

فقط از حالت SSR یا همان static server rendering استفاده می‌شود (این نوع برنامه‌ها تعاملی نیستند):
dotnet new blazor --interactivity None

سایر گزینه‌ها را با اجرای دستور dotnet new blazor --help می‌توانید مشاهده کنید.


نکته‌ی مهم! در قالب‌های آماده‌ی Blazor 8x، حالت SSR، پیش‌فرض است.

هرچند در تمام پروژه‌های فوق، انتخاب حالت‌های مختلف رندر را مشاهده می‌کنید، اما این انتخاب‌ها صرفا دو مقصود مهم را دنبال می‌کنند:
الف) تنظیم فایل Program.cs برنامه جهت افزودن وابستگی‌های مورد نیاز، به صورت خودکار.
ب) ایجاد پروژه‌ی کلاینت (علاوه بر پروژه‌ی سرور)، در صورت نیاز. برای مثال حالت‌های وب‌اسمبلی و Auto، هر دو به همراه یک پروژه‌ی کلاینت وب‌اسمبلی هم هستند؛ اما حالت‌های Server و None، خیر.

در تمام این پروژه‌ها هر صفحه و یا کامپوننتی که ایجاد می‌شود، به صورت پیش‌فرض بر اساس SSR رندر و نمایش داده خواهد شد؛ مگر اینکه به صورت صریحی این نحوه‌ی رندر را بازنویسی کنیم. برای مثال مشخص کنیم که قرار است بر اساس Blazor Server اجرا شود و یا وب‌اسمبلی و یا حالت Auto.

اما ... اگر علاقمند بودیم تا به حالت‌های پیش‌از دات نت 8 رجوع کنیم و تمام برنامه را به صورت یک‌دست تعاملی کنیم و حالت SSR پیش‌فرض نباشد، می‌توان از پرچم all-interactive-- که به انتهای دستورات فوق قابل افزوده شدن است، کمک گرفت. این پرچم، فایل App.Razor را جهت تنظیم سراسری حالت‌های رندر، ویرایش می‌کند. این مورد را در ادامه‌ی این مطلب، در قسمت «روشی ساده برای تعاملی کردن کل برنامه» بیشتر بررسی می‌کنیم.


بررسی حالت Server side rendering

برای بررسی این حالت یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرده و توسط خط فرمان، دستور dotnet new blazor --interactivity Server را در ریشه‌ی آن اجرا می‌کنیم. پس از ایجاد ساختار ابتدایی پروژه بر اساس این قالب انتخابی، فایل Program.cs جدید آن، چنین شکلی را دارد:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddRazorComponents().AddInteractiveServerComponents();

var app = builder.Build();

if (!app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseExceptionHandler("/Error", createScopeForErrors: true);
    app.UseHsts();
}

app.UseHttpsRedirection();

app.UseStaticFiles();
app.UseAntiforgery();

app.MapRazorComponents<App>().AddInteractiveServerRenderMode();

app.Run();
مهم‌ترین قسمت‌های آن، متدهای AddInteractiveServerComponents و AddInteractiveServerRenderMode هستند که server-side rendering را به همراه امکان داشتن کامپوننت‌های تعاملی، میسر می‌کنند.
server-side rendering به این معنا است که برنامه‌ی سمت سرور، کل DOM و HTML نهایی را تولید کرده و به مرورگر کاربر ارائه می‌کند. مرورگر هم این DOM را نمایش می‌دهد. فقط همین! در اینجا هیچ خبری از اتصال دائم SignalR نیست و محتوای ارائه شده، یک محتوای استاتیک است. این حالت رندر، برای ارائه‌ی محتواهای فقط خواندنی غیرتعاملی، فوق العاده‌است؛ امکان از لحظه‌ای که نیاز به کلیک بر روی دکمه‌ای باشد، دیگر پاسخگو نیست. به همین جهت در اینجا امکان تعاملی کردن تعدادی از کامپوننت‌های ویژه و مدنظر نیز پیش‌بینی شده‌اند تا بتوان به ترکیبی از server-side rendering و client-side rendering رسید.
حالت پیش‌فرض در اینجا، ارائه‌ی محتوای استاتیک است. بنابراین هر کامپوننتی در اینجا ابتدا بر روی سرور رندر شده (HTML ابتدایی آن آماده شده) و به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌شود. اگر کامپوننتی نیاز به امکانات تعاملی داشت باید آن‌را دقیقا توسط ویژگی InteractiveXYZ مشخص کند؛ مانند مثال زیر:
@page "/counter"
@rendermode InteractiveServer

<PageTitle>Counter</PageTitle>

<h1>Counter</h1>

<p role="status">Current count: @currentCount</p>
<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int currentCount = 0;

    private void IncrementCount()
    {
        currentCount++;
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، این کامپوننت از روش رندر InteractiveServer استفاده می‌کند. برای درک نحوه‌ی کارکرد آن، همین سطر را حذف، یا کامنت کنید و سپس برنامه را اجرا کنید. در حین مشاهده‌ی این صفحه، همه چیز به خوبی نمایش داده می‌شود و حتی دکمه‌ی Click me هم مشخص است. اما ... با کلیک بر روی آن اتفاقی رخ نمی‌دهد! علت اینجا است که اکنون این صفحه، یک صفحه‌ی کاملا استاتیک است و دیگر تعاملی نیست.
در ادامه، مجددا سطر کامنت شده را به حالت عادی برگردانید و سپس برنامه را اجرا کنید. پیش از باز کردن صفحه‌ی Counter، ابتدا developer tools مرورگر خود را گشوده و برگه‌ی network آن‌را انتخاب و سپس صفحه‌ی Counter را باز کنید. در این لحظه‌است که مشاهده می‌کنید یک اتصال وب‌سوکت برقرار شد. این اتصال است که قابلیت‌های تعاملی صفحه را برقرار کرده و مدیریت می‌کند (این اتصال دائم SignalR است که این صفحه را همانند برنامه‌های Blazor Web Server پیشین مدیریت می‌کند).

یک نکته: در برنامه‌های Blazor Server سنتی، امکان فعالسازی قابلیتی به نام prerender نیز وجود دارد. یعنی سرور، ابتدا صفحه را رندر کرده و محتوای استاتیک آن‌را به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌کند و سپس اتصال SignalR برقرار می‌شود. در دات نت 8، این حالت، حالت پیش‌فرض است. اگر آن‌را نمی‌خواهید باید به نحو زیر غیرفعالش کنید:
@rendermode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering

@code{
  static readonly IComponentRenderMode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering = 
        new InteractiveServerRenderMode(false);
}


روشی ساده برای تعاملی کردن کل برنامه

اگر می‌خواهید رفتار برنامه را همانند Blazor Server سابق کنید و نمی‌خواهید به ازای هر کامپوننت، نحوه‌ی رندر آن‌را به صورت سفارشی انتخاب کنید، فقط کافی است فایل App.razor را باز کرده:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link rel="stylesheet" href="app.css" />
    <link rel="stylesheet" href="MyApp.styles.css" />
    <link rel="icon" type="image/png" href="favicon.png" />
    <HeadOutlet />
</head>

<body>
    <Routes />
    <script src="_framework/blazor.web.js"></script>
</body>

</html>
و قسمت‌های HeadOutlet و مسیریابی آن‌را به صورت زیر تغییر دهید تا به کل برنامه اعمال شود:
<HeadOutlet @rendermode="@InteractiveServer" />
...
<Routes @rendermode="@InteractiveServer" />
این مورد دقیقا همان کاری است که پرچم all-interactive-- در هنگام ایجاد پروژه‌های جدید Blazor 8x به کمک NET CLI.، انجام می‌دهد. یک چنین گزینه‌ای در ویژوال استودیو نیز هنگام ایجاد پروژه‌ها‌ی جدید Blazor وجود دارد و به شما این امکان را می‌دهد که بین حالت‌های تعاملی Per page/component و Global، یکی را انتخاب کنید. در حین استفاده‌ی از CLI، نیازی به ذکر حالت تعاملی Per page/component نیست؛ چون حالت پیش‌فرض، یا همان SSR است. حالت Global هم فقط فایل App.Razor را به صورت فوق، ویرایش و تنظیم می‌کند.


در این حالت دیگر نیازی نیست تا به ازای هر کامپوننت و صفحه، نحوه‌ی رندر را مشخص کنیم؛ چون این نحوه، از بالاترین سطح، به تمام زیرکامپوننت‌ها به ارث می‌رسد (درباره‌ی این نکته در قسمت قبل، توضیحاتی ارائه شد).


بررسی حالت Streaming Rendering

در اینجا مثال پیش‌فرض Weather.razor قالب پیش‌فرض مورد استفاده‌ی جاری را کمی تغییر داده‌ایم که کدهای نهایی آن به صورت زیر است (2 قسمت forecasts.AddRange_ را اضافه‌تر دارد):

@page "/weather"
@attribute [StreamRendering(prerender: true)]

<PageTitle>Weather</PageTitle>

<h1>Weather</h1>

<p>This component demonstrates showing data.</p>

@if (_forecasts == null)
{
    <p>
        <em>Loading...</em>
    </p>
}
else
{
    <table class="table">
        <thead>
        <tr>
            <th>Date</th>
            <th>Temp. (C)</th>
            <th>Temp. (F)</th>
            <th>Summary</th>
        </tr>
        </thead>
        <tbody>
        @foreach (var forecast in _forecasts)
        {
            <tr>
                <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td>
                <td>@forecast.TemperatureC</td>
                <td>@forecast.TemperatureF</td>
                <td>@forecast.Summary</td>
            </tr>
        }
        </tbody>
    </table>
}

@code {
    private List<WeatherForecast>? _forecasts;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
    // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        await Task.Delay(500);

        var startDate = DateOnly.FromDateTime(DateTime.Now);
        var summaries = new[]
                        {
                            "Freezing",
                            "Bracing",
                            "Chilly",
                            "Cool",
                            "Mild",
                            "Warm",
                            "Balmy",
                            "Hot",
                            "Sweltering",
                            "Scorching",
                        };
        _forecasts = GetWeatherForecasts(startDate, summaries).ToList();
        StateHasChanged();

    // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        await Task.Delay(1000);
        _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries));
        StateHasChanged();

        await Task.Delay(1000);
        _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries));
    }

    private static IEnumerable<WeatherForecast> GetWeatherForecasts(DateOnly startDate, string[] summaries)
    {
        return Enumerable.Range(1, 5)
                         .Select(index => new WeatherForecast
                                          {
                                              Date = startDate.AddDays(index),
                                              TemperatureC = Random.Shared.Next(-20, 55),
                                              Summary = summaries[Random.Shared.Next(summaries.Length)],
                                          });
    }

    private class WeatherForecast
    {
        public DateOnly Date { get; set; }
        public int TemperatureC { get; set; }
        public string? Summary { get; set; }
        public int TemperatureF => 32 + (int)(TemperatureC / 0.5556);
    }

}
برای بررسی این مثال، ابتدا سطر ویژگی StreamRendering را حذف و یا کامنت کرده و سپس برنامه را اجرا کنید. پس از اجرای برنامه، با انتخاب مشاهده‌ی صفحه‌ی Weather، هیچگاه قسمت loading که در حالت forecasts == null_ قرار است ظاهر شود، نمایش داده نمی‌شود؛ چون در این حالت (حذف نوع رندر)، صفحه‌ی نهایی که به کاربر ارائه خواهد شد، یک صفحه‌ی استاتیک کاملا رندر شده‌ی در سمت سرور است و کاربر باید تا زمان پایان این رندر در سمت سرور، منتظر بماند و سپس صفحه‌ی نهایی را دریافت و مشاهده کند. در این حالت امکانات تعاملی Blazor server وجود خارجی ندارند.
در ادامه مجددا سطر ویژگی StreamRendering را به حالت قبلی برگردانید و برنامه را اجرا کنید. در این حالت ابتدا قسمت loading ظاهر می‌شود و سپس در طی چند مرحله با توجه به Task.Delay‌های قرار داده شده، صفحه رندر شده و تکمیل می‌شود.
اتفاقی که در اینجا رخ می‌دهد، استفاده از فناوری  HTML Streaming است که مختص به مایکروسافت هم نیست. در حالت Streaming، هربار قطعه‌ای از HTML ای که قرار است به کاربر ارائه شود، به صورت جریانی به سمت مرورگر ارسال می‌شود و مرورگر این قطعه‌ی جدید را بلافاصله نمایش می‌دهد. نکته‌ی جالب این روش، عدم نیاز به اتصال SignalR و یا اجرای WASM درون مرورگر است.

Streaming rendering حالت بینابین رندر کامل در سمت سرور و رندر کامل در سمت کلاینت است. در حالت رندر سمت سرور، کل HTML صفحه ابتدا توسط سرور تهیه و بازگشت داده می‌شود و کاربر باید تا پایان عملیات تهیه‌ی این HTML نهایی، منتظر باقی بماند و در این بین چیزی را مشاهده نخواهد کرد. در حالت Streaming rendering، هنوز هم همان حالت تهیه‌ی HTML استاتیک سمت سرور برقرار است؛ به همراه تعدادی محل جایگذاری اطلاعات جدید. به محض پایان یک عمل async سمت سرور که سه نمونه‌ی آن را در مثال فوق مشاهده می‌کنید، برنامه، جریان قطعه‌ای از اطلاعات استاتیک را به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌کند تا در مکان‌هایی از پیش تعیین شده، درج شوند.
در حالت SSR، فقط یکبار شانس ارسال کل اطلاعات به سمت مرورگر کاربر وجود دارد؛ اما در حالت Streaming rendering، ابتدا می‌توان یک قالب HTML ای را بازگشت داد و سپس مابقی محتوای آن‌را به محض آماده شدن در طی چند مرحله بازگشت داد. در این حالت نمایش گزارشی از اطلاعاتی که ممکن است با تاخیر در سمت سرور تهیه شوند، ساده‌تر می‌شود. یعنی می‌توان هربار قسمتی را که تهیه شده، برای نمایش بازگشت داد و کاربر تا مدت زیادی منتظر نمایش کل صفحه باقی نخواهد ماند.


روش نهایی معرفی نحوه‌ی رندر صفحات

بجای استفاده از ویژگی‌های RenderModeXyz جهت معرفی نحوه‌ی رندر کامپوننت‌ها و صفحات (که تا پیش از نگارش RTM معرفی شده بودند و چندبار هم تغییر کردند)، می‌توان از دایرکتیو جدیدی به نام rendermode@ با سه مقدار InteractiveServer، InteractiveWebAssembly و InteractiveAuto استفاده کرد. برای سهولت تعریف این موارد باید سطر ذیل را به فایل Imports.razor_ اضافه نمود:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
در این حالت تعریف قدیمی سطر ذیل:
@attribute [RenderModeInteractiveServer]
به صورت زیر:
@rendermode InteractiveServer
تبدیل می‌شود.

اگر هم قصد سفارشی سازی آن‌ها را دارید، برای مثال می‌خواهید prerender را در آن‌ها false کنید، روش کار به صورت زیر است:
@rendermode renderMode

@code {
    static IComponentRenderMode renderMode = new InteractiveWebAssemblyRenderMode(prerender: false);
}
مطالب
نحوه پیکربندی سرور شیرپوینت 2013 برای نصب app از Office Store
از ویژگی‌های جدید و البته جالب شیرپوینت 2013 امکان استفاده از App‌ها می‌باشد. برای شناخت بیشتر app‌ها پیشنهاد می‌کنم به MSDN  مراجعه کنید. در این پست قصد دارم مراحل استفاده از SharePoint Marketplace مایکروسافت را برای دریافت و نصب app در سرور شیرپوینت و طریقه پیکر بندی سروربیان کنم.
اگر برای بار اول بخواهید یک app را روی سرور شیرپوینت نصب کنید ممکن است این پیغام به شما نمایش داده شود :
Sorry, apps are turned off. If you know who tuns the server, tell them to enable apps.


دقت کنید که کم رنگ بودن آیکون App به معنی عدم پشتیبانی در سرور شیرپوینت شما است و در صورت تلاش برای نصب آن این پیغام را خواهید دید :

دلیل این پیغام ( apps are turned off) تنظیم نبودن سرور شیرپوینت (Front-End) برای پشتیبانی و میزبانی از App‌ها می‌باشد . برای استفاده از app‌ها در شیرپوینت نیازمند یک sub-domain و دیگر تنظیمات هستید تا بتوانید از app‌ها استفاده کنید . برای این منظور مراحل زیر را پی بگیرید :
وارد سایت Office Store مایکروسافت شده و app مورد نظر خود را بیابید . در اینجا من از app‌های رایگان1 مورد را انتخاب می‌کنم و با آن شروع می‌کنم : نمایش وضعیت آب و هوا در شیرپوینت .

روی Add کلیک کنید تا جزییات app و شناسه آن نمایش داده شود . سپس آن شناسه را کپی کنید : ( شناسه app مذکور WA103062091 است )

در اینجا یک بار مراحل را برای نصب app تا رسیدن به خطا پیگیری میکنیم. سپس راه حل آن بیان می‌شود. توجه داشته باشید که باید پس از رفع مشکل ، مراحل این قسمت از نصب app مجدد انجام شوند .
 
وارد سایت شده و روی آیکون چرخدنده (تنظیمات) کلیک کنید :

در پنجره باز شده شناسه app را paste کنید و جستجو را آغاز کنید :
  

باید در نتیجه جستجو نمایش داده شود که app در SharePoint Store یافت شد
  

  روی لینک کلیک کنید تا نتیجه جستجو در Store نمایش داده شود :
توجه داشته باشید که در صفحه باز شده حتما یک واحد پولی و یک زبان را انتخاب نمایید .

ودر این مرحله خطای مذکور که گفته شد نمایش داده می‌شود :  

حال به بیان راه حل می‌پردازیم :
برای استفاده از App‌ها در شیرپوینت باید سرویس‌های مرتبط و زیر دامنه (CNAME) سرور مرتبط برای آن تنظیم شده باشد .
برای این منظور ابتدا تنظیمات DNS را انجام می‌دهیم :

 
برای دامنه جاری یک CNAME تعریف کنید : 

Alias Name پنجره فوق به این معنا است که تمام app‌ها در مسیری با فرمت زیر مدیریت می‌شوند :
AppID.app.vm-seifollahi.iri
اگر به جای *.app فقط * قرار دهید ، هر شناسه app به عنوان زیر دامنه آدرس دهی می‌شود که در کل تفاوتی ندارد و برای مشخص شدن بهتر این کار را انجام دادم .
برای چک کردن صحت تنظیمات خود روی مسیری مانند Apps-12345678ABCDEF.app.vm-seifollahi.iri دستور ping را اجرا نمایید.
  
پس از تایید این تنظیمات باید وارد CA شوید و سرویس‌ها را تنظیم کنید : باید دو سرویس App Management Service و Subscription Setting Service در وضعیت Started باشند .

  پس از چک کردن سرویس‌ها باید تنظیمات مربوط به App Pool‌های IIS و دیتابیس برای App Managemetn Service و Subscription Service تنظیم شود . برای این منظور از Power Shell کمک می‌گیریم و دستورات زیر را در آن اجرا می‌کنیم (توضیحات در کامنت‌ها وجود دارند ) :


$account = Get-SPManagedAccount "vmseifollahi\administrator
# Gets the name of the managed account and sets it to the variable $account for later use.

$appPoolSubSvc = New-SPServiceApplicationPool -Name SettingsServiceAppPool -Account $account
# Creates an application pool for the Subscription Settings service application. 
# Uses a managed account as the security account for the application pool.
# Stores the application pool as a variable for later use.

 
$appPoolAppSvc = New-SPServiceApplicationPool -Name AppServiceAppPool -Account $account
# Creates an application pool for the Application Management service application. 
# Uses a managed account as the security account for the application pool.
# Stores the application pool as a variable for later use.

 
$appSubSvc = New-SPSubscriptionSettingsServiceApplication –ApplicationPool $appPoolSubSvc –Name SettingsServiceApp –DatabaseName MBS_SettingsServiceDB
# Creates the Subscription Settings service application, using the variable to associate it with the application pool that was created earlier.
# Stores the new service application as a variable for later use.
$proxySubSvc = New-SPSubscriptionSettingsServiceApplicationProxy –ServiceApplication $appSubSvc
# Creates a proxy for the Subscription Settings service application.

 
$appAppSvc = New-SPAppManagementServiceApplication -ApplicationPool $appPoolAppSvc -Name AppServiceApp -DatabaseName MBS_AppServiceDB
# Creates the Application Management service application, using the variable to associate it with the application pool that was created earlier.
# Stores the new service application as a variable for later use.

 
$proxyAppSvc = New-SPAppManagementServiceApplicationProxy -ServiceApplication $appAppSvc
# Creates a proxy for the Application Management service application.
 

پس از نصب مشاهده میکنید که دیتابیس‌ها با موفقیت نصب شدند :
  

حال به CA رفته ( DOMAIN/_admin/ServiceApplications.aspx ) و از Start بودن سرویس‌های تنظیم شده اطمینان پیدا کنید : (از همین صفحه نیز می‌توانید تنظیماتی که قبلا در power shell انجام شد را انجام دهید)
 

حال در CA به صفحه Apps می‌رویم :

و روی Configure App URL کلیک کنید :

در صورتی که پیغام زیر را مشاهده کردید ، IIS را باز کنید :
 

در قسمت Application Pools به دنبال SharePoint Web Service Root بگردید و آن را Start نمایید :

حال صفحه تنظیمات باز می‌شود . مقادیر domain و prefix را تنظیم کنید :

سپس روی OK کلیک کنید در این مرحله تنظیمات سرور شیرپوینت تمام شد و باید به ترتیب زیر آنها را restart کنید :

ابتدا SharePoint Timer service را Stop کنید.
سپس سرویس IIS را Restart کنید
حال SharePoint Timer service را Start کنید .

اکنون مراحل را مجدد از سر بگیرید یعنی روی منوی تنظیمات سایت و روی add App کلیک کنید و app را جستجو کنید و مراحل نصب را اجرا کنید تا به مرحله Add کردن app برسید . حال مشاهده می‌کنید که دکمه فعال بوده و می‌توانید آن را نصب کنید :
  
 

پس از کلیک روی add به store preview منتقل خواهید شد : (این تصویر مربوط به محصولی دیگر است)

ممکن است پس از زدن دکمه continue خطایی مانند تصویر زیر را مشاهده کنید :

در این صورت احتمالا با کاربر System Account وارد سیستم شده اید که باید از آن خارح شده و با نام کاربری دیکری که دسترسی لازم را دارد وارد شوید .

با کلیک روی continue به marketplace مایکروسافت منتقل خواهید شد که نیازمند یک حساب کاربری در مایکروسافت می‌باشد :

حال پنجره زیر نمایش داده می‌شود و به شما اجازه‌ی دانلود app داده می‌شود :

 
روی return to site کلیک کنید تا پنجره بعدی برای گرفتن اعتماد شما برای نصب نمایش داده شود :



روی trust it کلیک کنید تا به صفحه site Content منتقل شوید :


همانطور که مشاهده می‌کنید app در حال دانلود شدن است :

 
حال در سمت چپ سایت روی نام App کلیک کنید (ترجیحا از مرور گر IE و ورژن 9 یا 10 استفاده کنید )

حال وارد تنظمیات app می‌شوید (در صورت درخواست نام کاربری و کلمه عبور آن را وارد کنید)

و نتیجه این هفت خوان رستم :

 
مطالب
طراحی شیء گرا: OO Design Heuristics - قسمت چهارم

Dynamic Semantics

Objectها علاوه بر داده و رفتار به عنوان توصیفات ثابت، در زمان اجرا دارای یک Local State (‏‏a snapshot) از مقادیر داینامیک مربوط به اعضای داده‌ای خود، می‌باشند. مجموعه تمام حالاتی که وهله‌های یک کلاس می‌توانند بین آنها گذر (transition) داشته باشد، dynamic semantics مربوط به کلاس نامیده می‌شود و به وهله‌های کلاس این امکان را می‌دهند تا به یک پیغام مشابه رسیده و در زمان‌های مختلف از چرخه زندگی خود، به اشکال مختلف پاسخ دهند.

Method junk for the class X 
if (local state #1) then
do something
else if (local state #2) then
do something different
End Method

بخش اصلی هر طراحی شیء گرا، dynamic semantics وهله‌ها می‌باشد. dynamic semantics هر کلاسی باید در قالب یک دیاگرام state-transition مستند شود. شکل زیر dynamic semantics پروسه‌های موجود در یک سیستم عامل را در قابل یک دیاگرام حالت نمایش می‌دهد. این پروسه‌ها توانایی این را دارند که در هر کدام از حالات: runnable، current process، blocked، sleeping و یا در حالت exited، قرار داشته باشند. همچنین به عنوان مثال، یک پروسه زمانی می‌تواند در حالت current process قرار گیرد که حتما قبلا در حالت runnable قرار داشته باشد. این اطلاعات برای ایجاد تست برای کلاس‌ها و وهله‌های آنها می‌تواند مفید واقع شود.

شکل 2.8 State-transition diagram notation 

برخی از طراحان به طور تصادفی، dynamic semantics یک کلاس را به عنوان static semantics آن کلاس مدل می‌کنند. به عنوان مثال اگر color یکی از اعضای داده ای (data member) کلاس توپ باشد و بعد از وهله سازی از کلاس توپ، color آن بازهم قابل تغییر باشد، منظور اینکه توپ آبی به عنوان یک وهله از کلاس توپ در زمان حیات خود تغییر رنگ دهد، اصطلاحا می‌گویند: color جزء dynamic semantics کلاس توپ می‌باشد. با توجه به توضحیاتی که داده شد، حال اگر طراحی برای هر رنگ توپ یک کلاس جدا در نظر گرفته باشد، dynamic semantics را به عنوان static semantics مدل کرده و به احتمال زیاد ما را به سمت ایجاد مشکل Class Proliferation (ازدیاد کلاس ها) سوق خواهد داد.

Abstract Classes

به سوالات زیر توجه کنید:

  • آیا هرگز میوه خورده‌اید؟
  • آیا هرگز پیش غذا خورده‌اید؟ 
  • آیا هرگز دسر خورده‌اید؟ 
اکثر مردم به این سوالات جواب «بله» را خواهند داد.
حال با توجه به سوالات «مزه غذا چطور بود؟ دسری که خوردید، چه تعداد کالری داشت؟ هزینه پیش غذایی که خوردید چقدر بود» پاسخ چه خواهد بود؟
من (نویسنده) ادعا میکنم که هیچ کسی تا به حال میوه نخورده است. بیشتر مردم، سیب، موز و پرتقال خورده‌اند؛ میوه‌ی قرمز رنگی به ارزش 3 پوند را نخورده‌اند.

شبیه به این مسئله برای زمانی است که گارسون رستوران از شما سوال می‌کند: «برای شام چه چیزی میل دارید» و شما جواب می‌دهید: «یک پیش غذا، یک غذای اصلی و یک دسر». در این حالت چون شما دقیقا مشخص نکرده‌اید چه نوعی می‌خواهید، گارسون، مات و مبهوت خواهد ماند. همه می‌دانیم که چیزی تحت عنوان میوه، پیش غذا و یا وهله دسر در واقعیت وجود ندارد؛ بله این عبارات اطلاعات مفیدی را تسخیر می‌کنند. اگر من در دستم یک ساعت زنگی گرفته و از شما می‌پرسیدم: «نظرتان در مورد میوه من چیست؟»؛ بدون شک فکر می‌کردید من دیوانه شده‌ام. حال اگر در دستم سیبی گرفته و سوال قبلی را می‌پرسیدم، این بار از نظر شما من یک شخص عاقل بودم.
با وجود اینکه نمی‌توان از میوه وهله سازی کرد، اما اطلاعات مفیدی را تسخیر می‌کند. در واقع میوه، یک کلاسی (concept) است که دانشی از نحوه وهله سازی وهله هایش به وسیله Type پیاده ساز خود، ندارد.

کلاسی که دانشی از نحوه وهله سازی وهله‌های خود ندارد، abstract class (کلاس مجرد یا انتزاعی) نامیده می‌شود.
کلاسی که دانش نحوه وهله سازی وهله‌های خود دارد، concrete class نامیده می‌شود.

در پارادایم شیء گرا، مهم‌ترین استفاده از کلاس‌های انتزاعی در مباحث ارث بری مطرح می‌شود.

Roles Versus Classes

قاعده شهودی 2.11
مطمئن باشید انتزاع هایی را که مدل می‌کنید کلاس بوده و نه نقش‌هایی که وهله‌های آنها بازی می‌کنند. (Be sure the abstractions that you model are classes and not simply the roles objects play)
آیا مادر و پدر به عنوان یک کلاس هستند یا نقش‌هایی هستند که وهله‌های کلاس شخص، بازی می‌کند؟ پاسخ این سوال وابسته به دامینی (domain) است که طراح در حال مدل سازی آن می‌باشد. اگر در دامین مورد نظر، مادر و پدر رفتارهای مختلفی دارند، احتمالا باید به عنوان کلاس‌های جدا مدل شوند. اگر رفتارهای یکسانی دارند، در نتیجه نقش‌های مختلفی هستند که وهله‌های کلاس شخص بازی می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توان کلاس خانواده را متشکل از وهله‌ای از کلاس پدر، وهله‌ای از کلاس مادر و مجموعه‌ای از وهله‌های کلاس فرزند در نظر گرفت. در مقابل ممکن است کلاس خانواده را متشکل از وهله‌ای از کلاس شخص به عنوان پدر، وهله‌ای از کلاس شخص به عنوان مادر و آرایه‌ای از وهله‌های شخص به عنوان فرزندان، مدل کنید. قرار گرفتن در وضیعتی که هر نقش، بخشی از رفتاری‌های شخص را مورد استفاده قرار می‌دهد، کافی نیست و باید مطمئن شوید که رفتار‌ها واقعا متفاوت می‌باشند. همچنین باید به یاد داشته باشید که زمانیکه وهله‌ای از بخشی از رفتارهای کلاس خود استفاده می‌کند، نیز مشکلی وجود ندارد و لازم نیست کلاس‌های دیگری را به خاطر این موضوع در طراحی خود در نظر بگیرید.

شکل 2.9 Two views of a family   

برخی از طراحان به این شکل تست می‌کنند که اگر عضوی از واسط عمومی را نمی‌توان برای نقش مورد نظر  مورد استفاده قرار داد، این موضوع نشان از این دارد که باید برای نقش مورد نظر در طراحی خود کلاس جداگانه‌ای را در نظر داشته باشند. اگر هم عضو مذکور قابل استفاده نباشد، کلاس یکسانی برای نقش‌های مختلف استفاده خواهد شد. به عنوان مثال، اگر عملیات ()go_into_labor جزء عملیاتی می‌باشد که مادر انجام می‌دهد، در حالیکه پدر چنین عملیاتی را نمی‌تواند انجام دهد، در این حالت نیز لازم است مادر به عنوان کلاس جداگانه‌ای در نظر گرفته شود. اگر در دامین دیگری، عوض کردن پوشاک را  تنها مادر انجام می‌دهد، در این حالت مادر نقشی از کلاس شخص می‌باشد، چرا که پدر هم توانایی انجام این عملیات را دارد.

قواعد شهودی فصل دوم

قاعده شهودی 2.1 
همه داده‌ها باید در داخل کلاس خود پنهان شده باشند. (All data should be hidden within its class) 
قاعده شهودی 2.2
استفاده کنندگان از کلاس باید به واسط عمومی آن وابسته باشند، اما یک کلاس نباید به استفاده کنندگان خود، وابسته باشد. (Users of a class must be dependent on its public interface, but a class should not be dependent on its users)
قاعده شهودی 2.3
تعداد پیغام‌های موجود در قرارداد یک کلاس را کمینه سازید. (Minimize the number of messages in the protocol of a class) 
قاعده شهودی 2.4
پیاده سازی یک واسط عمومی یکسان کمینه برای همه کلاس‌ها  (Implement a minimal public interface that all classes understand [e.g., operations such as copy (deep versus shallow), equality testing, pretty printing, parsing from an ASCII description, etc.].) 
قاعده شهودی 2.5 
جزئیات پیاده سازی، مانند توابع خصوصی common-code  ( توابعی که کد مشترک سایر متدهای کلاس را در بدنه خود دارند) را در واسط عمومی یک کلاس قرار ندهید.  (Do not put implementation details such as common-code private functions into the public interface of a class)
قاعده شهودی 2.6 
واسط عمومی کلاس را با اقلامی که یا استفاده کنندگان از کلاس توانایی استفاده از آن را نداشته و یا تمایلی به استفاده از آنها ندارند، آمیخته نکنید.  (Do not clutter the public interface of a class with items that users of that class are not able to use or are not interested in using )
قاعده شهودی 2.7
اتصال و پیوستگی مابین کلاس‌ها باید از نوع Nil یا Export باشد؛ به این معنی که یک کلاس فقط از واسط عمومی کلاس دیگر استفاده کند یا کاری با آن نداشته باشد. (Classes should only exhibit nil or export coupling with other classes, that is, a class should only use operations in the public interface of another class or have nothing to do with that class.)
قاعده شهودی 2.8 
یک کلاس باید یک و تنها یک Key Abstraction را تسخیر نماید. (A class should capture one and only one key abstraction) 
قاعده شهودی 2.9 
داده و رفتار مرتبط را در یک جا (کلاس) نگه دارید. (Keep related data and behavior in one place)
قاعده شهودی 2.10 
اطلاعات نامرتبط به هم را در کلاس‌های جدا از هم قرار دهید. ((Spin off nonrelated information into another class (i.e., noncommunicating behavior)
قاعده شهودی 2.11
مطمئن باشید انتزاع هایی را که مدل می‌کنید کلاس بوده و نه نقش‌هایی که وهله‌های آنها بازی می‌کنند. (Be sure the abstractions that you model are classes and not simply the roles objects play)  
مطالب
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
در حین کار با ارتباطات بین اشیاء و جداول، دانستن یک سری از نکات می‌توانند در کم کردن تعداد رفت و برگشت‌های به سرور مؤثر واقع شده و نهایتا سبب بالا رفتن سرعت برنامه شوند. از این دست می‌توان به یک سری نکات ریز همراه با primary-keys و foreign-keys اشاره کرد که در ادامه به آن‌ها پرداخته خواهد شد.
در ابتدا کلا‌س‌های مدل و Context برنامه را به شکل زیر درنظر بگیرید:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;

namespace TestKeys
{
    public class Bill
    {
        public int Id { get; set; }
        public decimal Amount { set; get; }
        public virtual Account Account { get; set; }
    }

    public class Account
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<Bill> Bills { get; set; }
        public DbSet<Account> Accounts { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var a1 = new Account { Name = "a1" };
            var a2 = new Account { Name = "a2" };

            var bill1 = new Bill { Amount = 100, Account = a1 };
            var bill2 = new Bill { Amount = 200, Account = a2 };

            context.Bills.Add(bill1);
            context.Bills.Add(bill2);
            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void Start()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var bill1 = ctx.Bills.Find(1);
                Console.WriteLine(bill1.Amount);
            }
        }
    }
}

در اینجا کلاس صورتحساب و حساب مرتبط به آن تعریف شده‌اند. سپس به کمک DbContext این دو کلاس در معرض دید EF Code first قرار گرفته‌اند و در کلاس Configuration نحوه آغاز بانک اطلاعاتی به همراه تعدادی رکورد اولیه مشخص شده است.


نحوه صحیح مقدار دهی کلید خارجی در EF Code first

تا اینجا یک روال متداول را مشاهده کردیم. اکنون سؤال این است که اگر بخواهیم اولین رکورد صورتحساب ثبت شده توسط متد Seed را ویرایش کرده و مثلا حساب دوم را به آن انتساب دهیم، بهینه‌ترین روش چیست؟ بهینه‌ترین در اینجا منظور روشی است که کمترین تعداد رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را داشته باشد. همچنین فرض کنید در صفحه ویرایش، اطلاعات حساب‌ها در یک Drop down list شامل نام و id آ‌ن‌ها نیز وجود دارد.

روش اول:
using (var ctx = new MyContext())
{
     var bill1 = ctx.Bills.Find(1);
     var a2 = new Account { Id = 2, Name = "a2" };
     bill1.Account = a2;
     ctx.SaveChanges();
}
این روش مخصوص تازه واردهای EF Code first است و آنطور که مدنظر آن‌ها است کار نمی‌کند.
به کمک متد Find اولین رکورد یافت شده و سپس بر اساس اطلاعات drop down در دسترس، یک شیء جدید حساب را ایجاد و سپس تغییرات لازم را اعمال می‌کنیم. در نهایت اطلاعات را هم ذخیره خواهیم کرد.
این روش به ظاهر کار می‌کنه اما حاصل آن ذخیره رکورد حساب سومی با id=3 در بانک اطلاعاتی است و سپس انتساب آن به اولین صورتحساب ثبت شده.
نتیجه: Id را دستی مقدار دهی نکنید؛ تاثیری ندارد. زیرا اطلاعات شیء جدید حساب، در سیستم tracking مرتبط با Context جاری وجود ندارد. بنابراین EF آن‌را به عنوان یک شیء کاملا جدید درنظر خواهد گرفت، صرفنظر از اینکه Id را به چه مقداری تنظیم کرده‌اید.

روش دوم:
using (var ctx = new MyContext())
{
    var bill1 = ctx.Bills.Find(1);
    var a2 = ctx.Accounts.Find(2);
    bill1.Account = a2;
    ctx.SaveChanges();
}
اینبار بر اساس Id دریافت شده از Drop down list، شیء حساب دوم را یافته و به صورتحساب اول انتساب می‌دهیم. این روش درست کار می‌کند؛ اما ... بهینه نیست. فرض کنید شیء جاری دارای 5 کلید خارجی است. آیا باید به ازای هر کلید خارجی یکبار از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت؟
مگر نه این است که اطلاعات نهایی ذخیره شده در بانک اطلاعاتی متناظر با حساب صورتحساب جاری، فقط یک عدد بیشتر نیست. بنابراین آیا نمی‌شود ما تنها همین عدد متناظر را بجای دریافت کل شیء به صورتحساب نسبت دهیم؟
پاسخ: بله. می‌شود! ادامه آن در روش سوم.

روش سوم:
در اینجا بهترین کار و یکی از best practices طراحی مدل‌های EF این است که طراحی کلاس صورتحساب را به نحو زیر تغییر دهیم:
public class Bill
{
        public int Id { get; set; }
        public decimal Amount { set; get; }

        [ForeignKey("AccountId")]
        public virtual Account Account { get; set; }
        public int AccountId { set; get; }
}
به این ترتیب هم navigation property که سبب تعریف رابطه بین دو شیء و همچنین lazy loading اطلاعات آن می‌شود پابرجا خواهد بود و هم توسط خاصیت جدید AccountId که توسط ویژگی ForeignKey معرفی شده است، ویرایش اطلاعات آن دقیقا همانند کار با یک بانک اطلاعاتی واقعی خواهد شد.
اینبار به کمک خاصیت متناظر با کلید خارجی جدول، مقدار دهی و ویرایش کلید‌های خارجی یک شیء به سادگی زیر خواهد بود؛ خصوصا بدون نیاز به رفت و برگشت اضافی به بانک اطلاعاتی جهت دریافت اطلاعات متناظر با اشیاء تعریف شده به صورت navigation property :

using (var ctx = new MyContext())
{
    var bill1 = ctx.Bills.Find(1);
    bill1.AccountId = 2;
    ctx.SaveChanges();
}


وارد کردن یک شیء به سیستم Tracking

در قسمت قبل عنوان شد که Id را دستی مقدار دهی نکنید، چون تاثیری ندارد. سؤال: آیا می‌شود این شیء ویژه تعریف شده را به سیستم Tracking وارد کرد؟
پاسخ: بلی. به نحو زیر:
using (var ctx = new MyContext())
{
     var a2 = new Account { Id = 2, Name = "a2_a2" };
     ctx.Entry(a2).State = System.Data.EntityState.Modified;
     ctx.SaveChanges();
}
در اینجا شیء حساب دوم را به صورت دستی و بدون واکشی از بانک اطلاعاتی ایجاد کرده‌ایم. بنابراین از دیدگاه Context جاری هیچ ارتباطی به بانک اطلاعاتی نداشته و یک شیء جدید درنظر گرفته می‌شود (صرفنظر از Id آن). اما می‌توان این وضعیت را تغییر داد. فقط کافی است State آن‌را به نحوی که ملاحظه می‌کنید به Modified تغییر دهیم. اکنون اگر اطلاعات این شیء را ذخیره کنیم، دقیقا حساب با id=2 در بانک اطلاعاتی ویرایش خواهد شد و نه اینکه حساب جدیدی ثبت گردد.

 
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت سوم - نرمال سازها و اعتبارسنج‌ها
- خیر. به همین صورت است و این مشکلی نیست. تمام الگوریتم‌های هش به همین صورت هستند. اصلا امضای دیجیتال به همین معنا است. قرار نیست امضای دیجیتال یک محتوا از یک سیستم به سیستم دیگر متفاوت باشد. الگوریتم یاد شده هم به همراه salt هست که در مطلب لینک داده شده نحوه‌ی ذخیره سازی آن ذکر شده.
+ کسی که دسترسی کپی کردن اطلاعاتی را از یک بانک اطلاعاتی، به بانک اطلاعاتی دوم دارد، نیازی به دانستن یا دستکاری هش کلمات عبور را ندارد؛ چون از این مراحل رد شده و دسترسی کاملی را به تمام اجزای بانک اطلاعاتی که برنامه‌ی شما فقط یک پوسته‌ی دسترسی به آن است، دارد.
+ امکان تعویض الگوریتم هش کردن اطلاعات، با پیاده سازی سفارشی IPasswordHasher وجود دارد. اما چون پیاده سازی پیش‌فرض خود ASP.NET Core Identity بسیار عالی است، عموما چنین کاری انجام نمی‌شود.
مطالب
استفاده از چندین بانک اطلاعاتی به صورت همزمان در EF Code First
یکی از روش‌های تهیه‌ی برنامه‌های چند مستاجری، ایجاد بانک‌های اطلاعاتی مستقلی به ازای هر مشتری است؛ یا نمونه‌ی دیگر آن، برنامه‌هایی هستند که اطلاعات هر سال را در یک بانک اطلاعاتی جداگانه نگه‌داری می‌کنند. در ادامه قصد داریم، نحوه‌ی کار با این بانک‌های اطلاعاتی را به صورت همزمان، توسط EF Code first و در حالت استفاده از الگوی واحد کار و تزریق وابستگی‌ها، به همراه فعال سازی خودکار مباحث migrations و به روز رسانی ساختار تمام بانک‌های اطلاعاتی مورد استفاده، بررسی کنیم.


مشخص سازی رشته‌های متفاوت اتصالی

فرض کنید برنامه‌ی جاری شما قرار است از دو بانک اطلاعاتی مشخص استفاده کند که تعاریف رشته‌های اتصالی آن‌ها در وب کانفیگ به صورت ذیل مشخص شده‌اند:
  <connectionStrings>
    <clear />
    <add name="Sample07Context" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbIoC;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" />
    <add name="Database2012" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
البته، ذکر این مورد کاملا اختیاری است و می‌توان رشته‌های اتصالی را به صورت پویا نیز در زمان اجرا مشخص و مقدار دهی کرد.


تغییر Context برنامه جهت پذیرش رشته‌های اتصالی پویای قابل تغییر در زمان اجرا

اکنون که قرار است کاربران در حین ورود به برنامه، بانک اطلاعاتی مدنظر خود را انتخاب کنند و یا سیستم قرار است به ازای کاربری خاص، رشته‌ی اتصالی خاص او را به Context ارسال کند، نیاز است Context برنامه را به صورت ذیل تغییر دهیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample07.DomainClasses;
 
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context
{
    public class Sample07Context : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public DbSet<Category> Categories { set; get; }
        public DbSet<Product> Products { set; get; }
 
        /// <summary>
        /// It looks for a connection string named Sample07Context in the web.config file.
        /// </summary>
        public Sample07Context()
            : base("Sample07Context")
        {
        }
 
        /// <summary>
        /// To change the connection string at runtime. See the SmObjectFactory class for more info.
        /// </summary>
        public Sample07Context(string connectionString)
            : base(connectionString)
        {
            //Note: defaultConnectionFactory in the web.config file should be set.
        }
 
 
        public void SetConnectionString(string connectionString)
        {
            this.Database.Connection.ConnectionString = connectionString;
        }
    }
}
در اینجا دو متد سازنده را مشاهده می‌کنید. سازنده‌ی پیش فرض، از رشته‌ای اتصالی با نامی مساوی Sample07Context استفاده می‌کند و سازنده‌ی دوم، امکان پذیرش یک رشته‌ی اتصالی پویا را دارد. مقدار پارامتر ورودی آن می‌تواند نام رشته‌ی اتصالی و یا حتی مقدار کامل رشته‌ی اتصالی باشد. حالت پذیرش نام رشته‌ی اتصالی زمانی مفید است که همانند مثال ابتدای بحث، این نام‌ها را پیشتر در فایل کانفیگ برنامه ثبت کرده باشید و حالت پذیرش مقدار کامل رشته‌ی اتصالی، جهت مقدار دهی پویای آن بدون نیاز به ثبت اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه مفید است.

یک متد دیگر هم در اینجا در انتهای کلاس به نام SetConnectionString تعریف شده‌است. از این متد در حین ورود کاربر به سایت می‌توان استفاده کرد. برای مثال حداقل دو نوع طراحی را می‌توان درنظر گرفت:
الف) کاربر با برنامه‌ای کار می‌کند که به ازای سال‌های مختلف، بانک‌های اطلاعاتی مختلفی دارد و در ابتدای ورود، یک drop down انتخاب سال کاری برای او درنظر گرفته شده‌است (علاوه بر سایر ورودی‌های استانداردی مانند نام کاربری و کلمه‌ی عبور). در این حالت بهتر است متد SetConnectionString نام رشته‌ی اتصالی را بر اساس سال انتخابی، در حین لاگین دریافت کند که اطلاعات آن در فایل کانفیگ سایت پیشتر مشخص شده‌است.
ب) کاربر یا مشتری پس از ورود به سایت، نیاز است صرفا از بانک اطلاعاتی خاص خودش استفاده کند. بنابراین اطلاعات تعریف کاربران و مشتری‌ها در یک بانک اطلاعاتی مجزا قرار دارند و پس از لاگین، نیاز است رشته‌ی اتصالی او به صورت پویا از بانک اطلاعاتی خوانده شده و سپس توسط متد SetConnectionString تنظیم گردد.


مدیریت سشن‌های رشته‌ی اتصالی جاری

پس از اینکه کاربر، در حین ورود مشخص کرد که از چه بانک اطلاعاتی قرار است استفاده کند و یا اینکه برنامه بر اساس اطلاعات ثبت شده‌ی او تصمیم‌گیری کرد که باید از کدام رشته‌ی اتصالی استفاده کند، نگهداری این رشته‌ی اتصالی نیاز به سشن دارد تا به ازای هر کاربر متصل به سایت منحصربفرد باشد. در مورد مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب، از نکات مطرح شده‌ی در مطلب «مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها» استفاده خواهیم کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Web;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.ServiceLayer;
using StructureMap;
using StructureMap.Web;
using StructureMap.Web.Pipeline;
 
namespace EF_Sample07.IoCConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        public static void HttpContextDisposeAndClearAll()
        {
            HttpContextLifecycle.DisposeAndClearAll();
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(ioc =>
            {
                // session manager setup
                ioc.For<ISessionProvider>().Use<DefaultWebSessionProvider>();
                ioc.For<HttpSessionStateBase>()
                   .Use(ctx => new HttpSessionStateWrapper(HttpContext.Current.Session));
 
                ioc.For<IUnitOfWork>()
                   .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use<Sample07Context>()
                    // Remove these 2 lines if you want to use a connection string named Sample07Context, defined in the web.config file.
                   .Ctor<string>("connectionString")
                   .Is(ctx => getCurrentConnectionString(ctx));
 
                ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>();
                ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>();
 
                ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>();
                ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>();
 
                ioc.Policies.SetAllProperties(properties =>
                {
                    properties.OfType<IUnitOfWork>();
                    properties.OfType<ICategoryService>();
                    properties.OfType<IProductService>();
                    properties.OfType<ISessionProvider>();
                });
            });
        }
 
        private static string getCurrentConnectionString(IContext ctx)
        {
            if (HttpContext.Current != null)
            {
                // this is a web application
                var sessionProvider = ctx.GetInstance<ISessionProvider>();
                var connectionString = sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString");
                if (string.IsNullOrWhiteSpace(connectionString))
                {
                    // It's a default connectionString.
                    connectionString = "Database2012";
                    // this session value should be set during the login phase
                    sessionProvider.Store("CurrentConnectionStringName", connectionString);
                }
 
                return connectionString;
            }
            else
            {
                // this is a desktop application, so you can store this value in a global static variable.
                return "Database2012";
            }
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی پویا سازی تامین رشته‌ی اتصالی را مشاهده می‌کنید. در مورد اینترفیس ISessionProvider و کلاس پایه HttpSessionStateBase پیشتر در مطلب «مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها» بحث شد.
نکته‌ی مهم این تنظیمات، قسمت مقدار دهی سازنده‌ی کلاس Context برنامه به صورت پویا توسط IoC Container جاری است. در اینجا هر زمانیکه قرار است وهله‌ای از Sample07Context ساخته شود، از سازنده‌ی دوم آن که دارای پارامتری به نام connectionString است، استفاده خواهد شد. همچنین مقدار آن به صورت پویا از متد getCurrentConnectionString که در انتهای کلاس تعریف شده‌است، دریافت می‌گردد.
در این متد ابتدا مقدار HttpContext.Current بررسی شده‌است. این مقدار اگر نال باشد، یعنی برنامه‌ی جاری یک برنامه‌ی دسکتاپ است و مدیریت رشته‌ی اتصالی جاری آن‌را توسط یک خاصیت Static یا Singleton تعریف شده‌ی در برنامه نیز می‌توان تامین کرد. از این جهت که در هر زمان، تنها یک کاربر در App Domain جاری برنامه‌ی دسکتاپ می‌تواند وجود داشته باشد و Singleton یا Static تعریف شدن اطلاعات رشته‌ی اتصالی، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. اما در برنامه‌های وب، چندین کاربر در یک App Domain به سیستم وارد می‌شوند. به همین جهت است که مشاهده می‌کنید در اینجا از تامین کننده‌ی سشن، برای نگهداری اطلاعات رشته‌ی اتصالی جاری کمک گرفته شده‌است.

کلید این سشن نیز در این مثال مساوی CurrentConnectionStringName تعریف شده‌است. بنابراین در حین لاگین موفقیت آمیز کاربر، دو مرحله‌ی زیر باید طی شوند:
 sessionProvider.Store("CurrentConnectionString", "Sample07Context");
uow.SetConnectionString(WebConfigurationManager.ConnectionStrings[_sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString")].ConnectionString);
ابتدا باید سشن CurrentConnectionStringName به بانک اطلاعاتی انتخابی کاربر تنظیم شود. برای نمونه در این مثال خاص، از نام رشته‌ی اتصالی مشخص شده‌ی در وب کانفیگ برنامه (مثال ابتدای بحث) به نام Sample07Context استفاده شده‌است.
سپس از متد SetConnectionString برای خواندن مقدار نام مشخص شده در سشن CurrentConnectionStringName کمک گرفته‌ایم. هرچند سازنده‌ی کلاس Context برنامه، هر دو حالت استفاده از نام رشته‌ی اتصالی و یا مقدار کامل رشته‌ی اتصالی را پشتیبانی می‌کند، اما خاصیت this.Database.Connection.ConnectionString تنها رشته‌ی کامل اتصالی را می‌پذیرد (بکار رفته در متد SetConnectionString).

تا اینجا کار پویا سازی انتخاب و استفاده از رشته‌ی اتصالی برنامه به پایان می‌رسد. هر زمانیکه قرار است Context برنامه توسط IoC Container نمونه سازی شود، به متد getCurrentConnectionString رجوع کرده و مقدار رشته‌ی اتصالی را از سشن تنظیم شده‌‌ای به نام CurrentConnectionStringName دریافت می‌کند. سپس از مقدار آن جهت مقدار دهی سازنده‌ی دوم کلاس Context استفاده خواهد کرد.


مدیریت migrations خودکار برنامه در حالت استفاده از چندین بانک اطلاعاتی

یکی از مشکلات کار با برنامه‌های چند دیتابیسی، به روز رسانی ساختار تمام بانک‌های اطلاعاتی مورد استفاده، پس از تغییری در ساختار مدل‌های برنامه است. از این جهت که اگر تمام بانک‌های اطلاعاتی به روز نشوند، کوئری‌های جدید برنامه که از خواص و فیلدهای جدید استفاده می‌کنند، دیگر کار نخواهند کرد. پویا سازی اعمال این تغییرات را می‌توان به صورت ذیل انجام داد:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Web;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.IoCConfig;
 
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            initDatabases();
        }
 
        private static void initDatabases()
        {
            // defined in web.config
            string[] connectionStringNames =
            {
                "Sample07Context",
                "Database2012"
            };
 
            foreach (var connectionStringName in connectionStringNames)
            {
                Database.SetInitializer(
                    new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>(connectionStringName));
 
                using (var ctx = new Sample07Context(connectionStringName))
                {
                    ctx.Database.Initialize(force: true);
                }
            }
        }
 
        void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            SmObjectFactory.HttpContextDisposeAndClearAll();
        } 
    }
}
نکته‌ی مهمی که در اینجا بکار گرفته شده‌است، مشخص سازی صریح سازنده‌ی شیء MigrateDatabaseToLatestVersion است. به صورت معمول در اکثر برنامه‌های تک دیتابیسی، نیازی به مشخص سازی پارامتر سازنده‌ی این کلاس نیست و در این حالت از سازنده‌ی بدون پارامتر کلاس Context برنامه استفاده خواهد شد. اما اگر سازنده‌ی آن‌را مشخص کنیم، به صورت خودکار از متد سازنده‌ای در کلاس Context استفاده می‌کند که پارامتر رشته‌ی اتصالی را به صورت پویا می‌پذیرد.
در این مثال خاص، متد initDatabases در حین آغاز برنامه فراخوانی شده‌است. منظور این است که اینکار در طول عمر برنامه تنها کافی است یکبار انجام شود و پس از آن است که EF Code first می‌تواند از رشته‌های اتصالی متفاوتی که به آن ارسال می‌شود، بدون مشکل استفاده کند. زیرا اطلاعات نگاشت کلاس‌های مدل برنامه به جداول بانک اطلاعاتی به این ترتیب است که کش می‌شوند و یا بر اساس کلاس Configuration به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال می‌گردند.


کدهای کامل این مثال را که در حقیقت نمونه‌ی بهبود یافته‌ی مطلب «EF Code First #12» است، از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
UoW-Sample