مطالب
آشنایی با NuGet - قسمت اول

NuGet چیست؟

روش متداول استفاده از کتابخانه‌های موجود دات نتی در Visual studio‌ عموما به این صورت است: مراجعه به سایت مربوطه، دریافت بسته مورد نظر، باز کردن آن و سپس افزودن ارجاعی به اسمبلی‌های آن کتابخانه. در این حالت زمانیکه نسخه‌ی جدیدی از کتابخانه‌ی مورد استفاده ارائه ‌شود (و عموما تا مدت‌ها شاید از آن بی‌اطلاع باشیم) تمام این مراحل باید از ابتدا تکرار شوند و همینطور الی آخر.
برای رفع این نقیصه، تیم ASP.NET، افزونه‌ای سورس باز و رایگان را به نام NuGet جهت VS.Net 2010 طراحی کرده‌اند که کار مدیریت بسته‌های کتابخانه‌های مورد استفاده را بسیار ساده کرده است. امکانات این افزونه پس از نصب، در دو حالت استفاده از رابط گرافیکی کاربری آن و یا با استفاده از خط فرمان PowerShell ویندوز در دسترس خواهد بود. این افزونه در زمان بارگذاری، با مراجعه به فید سایت مرکزی خود، لیست بسته‌های مهیا را در اختیار علاقمندان قرار می‌دهد. درب این سایت مرکزی به روی تمام توسعه‌ دهنده‌ها جهت افزودن بسته‌های خود باز است.
و ... فراگیری کار با NuGet برای تمام برنامه نویسان دات نت لازم و ضروری است! از این جهت که پیغام "این بسته تنها برای NuGet عرضه شده است" کم کم در حال متداول شدن می‌باشد و دیگر سایت‌های مرتبط، لینک مستقیمی را جهت دریافت کتابخانه‌های خود ارائه نمی‌دهند. حتی خبر به روز شدن محصولات خود را هم شاید دیگر به صورت منظم ارائه ندهند؛ زیرا NuGet کار مدیریت آن‌ها را به عهده خواهد داشت.


دریافت و نصب NuGet

NuGet را حداقل به سه طریق می‌توان دریافت و نصب کرد:
الف) با مراجعه به سایت CodePlex : (+)
ب) دریافت آن از سایت گالری‌های آن : (+)


ج) با استفاده از امکانات VS.NET

هر سه روش فوق به دریافت و نصب فایل NuGet.Tools.vsix منتهی می‌شوند. برای مثال در روش (ج) باید به منوی Tools و گزینه‌ی Extension Manager مراجعه کنید. سپس برگه‌ی Online Gallery را گشوده و اندکی صبر کنید تا اطلاعات آن دریافت و نمایش داده شود. سپس NuGet را در Search box بالای صفحه نوشته و NuGet Package manager ظاهر شده را انتخاب و نصب کنید.



نحوه استفاده از NuGet

فرض کنید یک پروژه جدید ASP.NET را ایجاد کرده‌اید و نیاز است تا کتابخانه‌ی ELMAH به آن اضافه شود. روش انجام اینکار را به کمک NuGet در ادامه بررسی خواهیم کرد (کمتر از یک دقیقه زمان خواهد برد):

الف) با کمک امکانات رابط گرافیکی کاربر آن
ساده‌ترین روش استفاده از NuGet ، کلیک راست بر روی پوشه References در Solution explorer و سپس انتخاب گزینه‌ی Add Library Package Reference می‌باشد:



در صفحه‌ی باز شده، برگه‌ی Online را باز کنید و مدتی صبر نمائید تا اطلاعات لازم دریافت گردد (در زمان نگارش این مطلب، 1135 بسته در این مخزن موجود است):



سپس در جعبه‌ی جستجوی سمت راست بالای صفحه، نام کتابخانه‌ی مورد نظر را نوشته و اندکی صبر کنید تا اطلاعات آن نمایش داده شود:



اکنون با کلیک بر روی دکمه Install ، بسته مرتبط با این کتابخانه دریافت شده و سپس به صورت خودکار ارجاعی به آن نیز افزوده خواهد شد. همچنین تنظیمات مرتبط با فایل Config برنامه هم اضافه می‌شوند.

روش دیگر ظاهر کردن این صفحه، مراجعه به منوی Tools و گزینه‌ی Library Package Manager می‌باشد:



جهت دریافت به روز رسانی‌های بسته‌های نصب شده تنها کافی است به برگه‌ی Updates این صفحه مراجعه کرده و موارد لیست شده را نصب نمائیم:



نکته: NuGet در SharpDevelop 4.1 به بعد هم پشتیبانی می‌شود:




ب) با استفاده از امکانات خط فرمان PowerShell ویندوز
برای استفاده از امکانات پاورشل ویندوز نیاز است تا پاورشل نگارش 2 بر روی سیستم شما نصب باشد (نیاز به Windows XP with Service Pack 3 به بعد دارد). سپس به منوی Tools ، قسمت Library Package Manager ، گزینه‌ی Package Manager Console آن جهت فعال سازی کنسول پاور شل در VS.NET مراجعه نمائید:


نکته: در تصویر فوق پس از نوشتن el ، دکمه tab فشرده شده است. در این حالت منوی پکیج‌های مهیای شروع شده با el، از سایت مرکزی NuGet ظاهر گردیده است.

فرامین مهمی که در اینجا در دسترس هستند شامل: List-Package ، Uninstall-Package ، Update-Package و Get-Package می‌باشند. برای مثال اگر قصد جستجو در بین بسته‌های موجود را داشته باشید Get-Package بسیار مفید است:



برای مثال جهت یافتن بسته‌های مرتبط با wpf و silverlight به صورت زیر می‌توان عمل کرد:
PM> get-package -remote -filter wpf
PM> get-package -remote -filter silverlight

نکته: روش دیگر جستجو در بین بسته‌های مهیا، مراجعه به سایت گالری آن است : (+) . در اینجا دستور پاورشل نصب هر بسته‌ی یافت شده نیز نمایش داده می‌شود.


ج) استفاده از برنامه NuGet.exe
برنامه NuGet.exe از سایت CodePlex قابل دریافت است. این روش هم جهت علاقمندان به خط فرمان تدارک دیده شده است!
پس از دریافت آن فرض کنید می‌خواهیم تمام بسته‌های شروع شده با nhi را لیست کنیم. برای این منظور دستور خط فرمان ذیل را صادر کنید:
D:\Test>nuget list nhi
سپس برای دریافت مثلا NHibernate تنها کافی است دستور زیر اجرا شود:
D:\Test>nuget install NHibernate

به این صورت کتابخانه NHibernate ‌به همراه تمام وابستگی‌های آن دریافت خواهد شد.

به روز رسانی خودکار NuGet
برای به روز رسانی برنامه nuget.exe دستور زیر را می‌توان صادر نمود:
D:\Test>NuGet.exe u
و یا جهت فعال سازی به روز رسانی‌های خودکار افزونه‌ها در VS.NET به منوی زیر مراجعه کنید:
Tools | Options, then Environment | Extension Manager and click "Automatically check for updates to installed extensions."





ادامه دارد ...

مطالب
کار با یک مخزن کد GitHub‌ از طریق VSCode
VSCode به همراه امکانات یکپارچه‌ای، جهت کار با یک مخزن کد مبتنی بر Git است و در ادامه بررسی خواهیم کرد که اگر مخزنی در GitHub وجود داشت، چگونه می‌توان آن‌را تبدیل به یک پروژه‌ی VSCode کرد و سپس با آن کار نمود.


ایجاد یک مخزن کد آزمایشی در GitHub

برای تکمیل و بررسی مباحث این مطلب، یک مخزن کد جدید را در GitHub آغاز می‌کنیم:


در مرحله‌ی بعد، آدرس Clone این مخزن کد را کپی می‌کنیم:



ایجاد یک Clone از مخزن موجود GitHub توسط VSCode

پس از طی مراحلی که عنوان شد، یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرده و سپس با دستور خط فرمان . code، سبب اجرای VSCode و آغاز آن در این پوشه خواهیم شد.
سپس دکمه‌های ctrl+shift+p را فشرده و در منوی ظاهر شده، عبارت Git را جستجو کنید:


در اینجا گزینه‌ی Git: Clone را انتخاب نمائید. بلافاصله آدرس مخزن کد مدنظر را درخواست می‌کند:


در این قسمت همان آدرسی را که از طریق دکمه‌ی سبز رنگ Clone or Download گیت‌هاب دریافت کردیم، وارد می‌کنیم. پس از آن محل ذخیره سازی فایل‌ها را درخواست می‌کند:


در اینجا می‌توان هر پوشه‌ی دلخواهی را وارد کرد و یا همان پوشه‌ی جدیدی را که ایجاد کردیم، مسیردهی خواهیم کرد.


در آخر هم سؤال می‌کند که آیا می‌خواهید این مخزن را گشوده و مشغول به کار با آن شوید؟ با انتخاب گزینه‌ی open repository، این پوشه در VSCode باز خواهد شد.


اعمال تغییرات و ارسال آن‌ها به گیت‌هاب

پس از Clone یک مخزن کد، اکنون می‌توان با آن شروع به کار کرد. برای مثال اگر کلمه‌ای را به فایل readme آن اضافه کنیم، بلافاصله در برگه‌ی Git آن ظاهر خواهد شد:


در اینجا با کلیک بر روی هر کدام از تغییرات تشخیص داده شده، می‌توان نگارش فعلی را با آخرین نگارش مخزن کد مقایسه کرد. در سمت چپ، نگارش موجود در گیت‌هاب نمایش داده شده‌است و در سمت راست، نگارشی که ما مشغول به کار بر روی آن هستیم.

اگر از انجام این تغییر پشیمان شده‌اید، فقط کافی است بر روی دکمه‌ی discard changes آن کلیک کنید تا این فایل را به مرحله‌ی قبلی آن بازگشت دهد:


آیکن M در اینجا به معنای Modified است. اگر به Explorer آن برگشته و این فایل را حذف کنیم:


در تغییرات Git نمایش داده شده، اینبار آیکون D به معنای Deleted ظاهر می‌شود و اگر قصد بازیابی این فایل را داشته باشیم، باز هم می‌توان بر روی Discard changes آن کلیک کرد.

در همینجا در نوار ابزار بالای قسمت  Git، دکمه‌ی check-mark برای ارسال تغییرات به مخزن کد است. دکمه‌ی refresh برای هماهنگی با مخزن کد و سه نقطه‌ی موجود، یک منوی تکمیلی را ظاهر می‌کند:


در همینجا اگر علاقمند بودید تا دستوراتی را که VSCode در پشت صحنه صادر می‌کند مشاهده کنید، بر روی گزینه‌ی Show Git Output کلیک کنید.

در آخر توضیحی را نوشته و بر روی دکمه‌ی commit کلیک می‌کنیم:


کاری که در اینجا صورت می‌گیرد، یک commit محلی است. اکنون اگر به status bar آن دقت کنید:


مشاهده می‌کنید که عدد 1 و صفر ظاهر شده‌اند. عدد 1 در اینجا به معنای آماده بودن ارسال یک commit به سرور و عدد صفر به معنای عدم تغییری در مخزن کد، توسط سایر توسعه دهنده‌ها است و نیازی به هماهنگی با آن نیست.

در ادامه یا می‌توان بر روی همین آیکن در status bar کلیک کرد و تغییرات را به سرور ارسال نمود و یا روش دیگر آن، همان کلیک بر روی دکمه‌ی سه نقطه‌ای قسمت Git که در بالا تصویر آن نمایش داده شد و سپس انتخاب گزینه‌ی push آن است.


پس از این هماهنگی با سرور، آیکن‌های 1 و صفر نمایش داده شده‌ی در status bar محو می‌شوند. به علاوه این تغییرات را در GitHub هم می‌توان مشاهده کرد:



هماهنگ سازی با تغییرات انجام شده‌ی توسط سایر کاربران

در همانجا در GitHub می‌توان یک فایل را دستی هم ویرایش کرد:


اینکار را از این جهت انجام می‌دهیم تا بتوان تغییرات انجام شده‌ی توسط سایر کاربران را شبیه سازی کرد. در ادامه اگر به status bar موجود در VSCode دقت کنید، اعداد صفر و یک نمایش داده می‌شوند. یعنی آیتمی برای ارسال به سرور وجود ندارد؛ اما یک تغییر در سمت سرور رخ داده‌است که نیاز است با آن هماهنگ شویم:


اینبار برای دریافت این تغییرات نیاز است گزینه‌ی pull را انتخاب کنیم:

مطالب
ASP.NET MVC #14

آشنایی با نحوه معرفی تعاریف طرحبندی سایت به کمک Razor

ممکن است یک سری از اصطلاحات را در قسمت‌های قبل مانند master page در لابلای توضیحات ارائه شده، مشاهده کرده باشید. این نوع مفاهیم برای برنامه نویس‌های ASP.NET Web forms آشنا است (و اگر با Web forms view engine‌ در ASP.NET MVC کار کنید، دقیقا یکی است؛ البته با این تفاوت که فایل code behind آن‌ها حذف شده است). به همین جهت در این قسمت برای تکمیل بحث، مروری خواهیم داشت بر نحوه‌ی معرفی جدید آن‌ها توسط Razor.
در یک پروژه جدید ASP.NET MVC و در پوشه Views\Shared\_Layout.cshtml آن، فایل Layout آن،‌ مفهوم master page را دارد. در این نوع فایل‌ها، زیر ساخت مشترک تمام صفحات سایت قرار می‌گیرند:

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>

<body>
@RenderBody()
</body>
</html>

اگر دقت کرده باشید، در هیچکدام از فایل‌های Viewایی که تا این قسمت به پروژه‌های مختلف اضافه کردیم، تگ‌هایی مانند body، title و امثال آن وجود نداشتند. در ASP.NET مرسوم است کلیه اطلاعات تکراری صفحات مختلف سایت را مانند تگ‌های یاد شده به همراه منویی که باید در تمام صفحات قرار گیرد یا footer‌ مشترک بین تمام صفحات سایت، به یک فایل اصلی به نام master page که در اینجا layout نام گرفته، Refactor کنند. به این ترتیب حجم کدها و markup تکراری که باید در تمام Viewهای سایت قرار گیرند به حداقل خواهد رسید.
برای مثال محل قرار گیری تعاریف Content-Type تمام صفحات و همچنین favicon سایت، بهتر است در فایل layout باشد و نه در تک تک Viewهای تعریف شده:

<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
<link rel="shortcut icon" href="@Url.Content("~/favicon.ico")" type="image/x-icon" />


در کدهای فوق یک نمونه پیش فرض فایل layout را مشاهده می‌کنید. در اینجا توسط متد RenderBody، محتوای رندر شده یک View درخواستی، به داخل تگ body تزریق خواهد شد.
تا اینجا در تمام مثال‌های قبلی این سری، فایل layout در Viewهای اضافه شده معرفی نشد. اما اگر برنامه را اجرا کنیم باز هم به نظر می‌رسد که فایل layout اعمال شده است. علت این است که در صورت عدم تعریف صریح layout در یک View، این تعریف از فایل Views\_ViewStart.cshtml دریافت می‌گردد:

@{
Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

فایل ViewStart، محل تعریف کدهای تکراری است که باید پیش از اجرای هر View مقدار دهی یا اجرا شوند. برای مثال در اینجا می‌شود بر اساس نوع مرورگر،‌ layout خاصی را به تمام Viewها اعمال کرد. مثلا یک layout‌ ویژه برای مرورگرهای موبایل‌ها و layout ایی دیگر برای مرورگرهای معمولی. امکان دسترسی به متغیرهای تعریف شده در یک View در فایل ViewStart از طریق ViewContext.ViewData میسر است.
ضمن اینکه باید درنظر داشت که می‌توان فایل ViewStart را در زیر پوشه‌های پوشه اصلی View نیز قرار داد. مثلا اگر فایل ViewStart ایی در پوشه Views/Home قرار گرفت، این فایل محتوای ViewStart اصلی قرار گرفته در ریشه پوشه Views را بازنویسی خواهد کرد.
برای معرفی صریح فایل layout، تنها کافی است مسیر کامل فایل layout را در یک View مشخص کنیم:

@{
ViewBag.Title = "Index";
Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

<h2>Index</h2>

اهمیت این مساله هم در اینجا است که یک سایت می‌تواند چندین layout یا master page داشته باشد. برای نمونه یک layout برای صفحات ورود اطلاعات؛ یک layout خاص هم مثلا برای صفحات گزارش گیری نهایی سایت.
همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، در ASP.NET حرف ~ به معنای ریشه سایت است که در اینجا ابتدای محل جستجوی فایل layout را مشخص می‌کند.
به این ترتیب زمانیکه یک کنترلر، View خاصی را فراخوانی می‌کند، کار از فایل Views\Shared\_Layout.cshtml شروع خواهد شد. سپس View درخواستی پردازش شده و محتوای نهایی آن، جایی که متد RenderBody قرار دارد، تزریق خواهد شد.
همچنین مقدار ViewBag.Title ایی که در فایل View تعریف شده، در فایل layout جهت رندر مقدار تگ title استفاده می‌شود (انتقال یک متغیر از View به یک فایل master page؛ کلاس layout، مدل View ایی را که قرار است رندر کند به ارث می‌برد).

یک نکته:
در نگارش سوم ASP.NET MVC امکان بکارگیری حرف ~ به صورت مستقیم در حین تعریف یک فایل js یا css وجود ندارد و حتما باید از متد سمت سرور Url.Content کمک گرفت. در نگارش چهارم ASP.NET MVC، این محدودیت برطرف شده و دقیقا همانند متغیر Layout ایی که در بالا مشاهده می‌کنید، می‌توان بدون نیاز به متد Url.Content، مستقیما از حرف ~ کمک گرفت و به صورت خودکار پردازش خواهد شد.


تزریق نواحی ویژه یک View در فایل layout

توسط متد RenderBody، کل محتوای View درخواستی در موقعیت تعریف شده آن در فایل Layout، رندر می‌شود. این ویژگی به نحو یکسانی به تمام Viewها اعمال می‌شود. اما اگر نیاز باشد تا view بتواند محتوای markup قسمت ویژه‌ای از master page را مقدار دهی کند، می‌توان از مفهومی به نام Sections استفاده کرد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
<div id="menu">
@if (IsSectionDefined("Menu"))
{
RenderSection("Menu", required: false);
}
else
{
<span>This is the default ...!</span>
}
</div>
<div id="body">
@RenderBody()
</div>
</body>
</html>

در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا قسمتی به نام Menu در View جاری که باید رندر شود وجود دارد یا خیر. اگر بله، توسط متد RenderSection، آن قسمت نمایش داده خواهد شد. در غیراینصورت، محتوای پیش فرضی را در صفحه قرار می‌دهد. البته اگر از متد RenderSection با آرگومان required: false استفاده شود، درصورتیکه View جاری حاوی قسمتی به نام مثلا menu نباشد، تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد. اگر این آرگومان را حذف کنیم، یک استثنای عدم یافت شدن ناحیه یا قسمت مورد نظر صادر می‌گردد.
نحوه‌ی تعریف یک Section در Viewهای برنامه به شکل زیر است:
@{
ViewBag.Title = "Index";
//Layout = null;
Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}
<h2>
Index</h2>
@section Menu{
<ul>
<li>item 1</li>
<li>item 2</li>
</ul>
}

برای مثال فرض کنید که یکی از Viewهای شما نیاز به دو فایل اضافی جاوا اسکریپت برای اجرای صحیح خود دارد. می‌توان تعاریف الحاق این دو فایل را در قسمت header فایل layout قرار داد تا در تمام Viewها به صورت خودکار لحاظ شوند. یا اینکه یک section سفارشی را به نحو زیر در آن View خاص تعریف می‌کنیم:

@section JavaScript
{
<script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/Scripts/SomeScript.js")" />;
<script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/Scripts/AnotherScript.js")" />;
}

سپس کافی است جهت تزریق این کدها به header تعریف شده در master page مورد نظر، یک سطر زیر را اضافه کرد:

@RenderSection("JavaScript", required: false)

به این ترتیب، اگر view ایی حاوی تعریف قسمت JavaScript نبود، به صورت خودکار شامل تعاریف الحاق اسکریپت‌های یاد شده نیز نخواهد گردید. در نتیجه دارای حجمی کمتر و سرعت بارگذاری بالاتری نیز خواهد بود.



مدیریت بهتر فایل‌ها و پوشه‌های یک برنامه ASP.NET MVC به کمک Areas

به کمک قابلیتی به نام Areas می‌توان یک برنامه بزرگ را به چندین قسمت کوچکتر تقسیم کرد. هر کدام از این نواحی، دارای تعاریف مسیریابی، کنترلرها و Viewهای خاص خودشان هستند. به این ترتیب دیگر به یک برنامه‌ی از کنترل خارج شده ASP.NET MVC که دارای یک پوشه Views به همراه صدها زیر پوشه است، نخواهیم رسید و کنترل این نوع برنامه‌های بزرگ ساده‌تر خواهد شد.
برای مثال یک برنامه بزرگ را درنظر بگیرید که به کمک قابلیت Areas، به نواحی ویژه‌ای مانند گزارشگیری، قسمت ویژه مدیریتی، قسمت کاربران، ناحیه بلاگ سایت، ناحیه انجمن سایت و غیره، تقسیم شده است. به علاوه هر کدام از این نواحی نیز هنوز می‌توانند از اطلاعات ناحیه اصلی برنامه مانند master page آن استفاده کنند. البته باید درنظر داشت که فایل viewStart به پوشه جاری و زیر پوشه‌های آن اعمال می‌شود. اگر نیاز باشد تا اطلاعات این فایل به کل برنامه اعمال شود، فقط کافی است آن‌را به یک سطح بالاتر، یعنی ریشه سایت منتقل کرد.


نحوه افزودن نواحی جدید
افزودن یک Area جدید هم بسیار ساده است. بر روی نام پروژه در VS.NET کلیک راست کرده و سپس گزینه Add|Area را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده، نام دلخواهی را وارد نمائید. مثلا نام Reporting را وارد نمائید تا ناحیه گزارشگیری برنامه از قسمت‌های دیگر آن مستقل شود. پس از افزودن یک Area جدید، به صورت خودکار پوشه جدیدی به نام Areas به ریشه سایت اضافه می‌شود. سپس داخل آن، پوشه‌ی دیگری به نام Reporting اضافه خواهد شد. پوشه reporting اضافه شده هم دارای پوشه‌های Model، Views و Controllers خاص خود می‌باشد.
اکنون که پوشه Areas به ریشه سایت اضافه شده است، با کلیک راست بر روی این پوشه نیز گزینه‌ی Add|Area در دسترس می‌باشد. برای نمونه یک ناحیه جدید دیگر را به نام Admin به سایت اضافه کنید تا بتوان امکانات مدیریتی سایت را از سایر قسمت‌های آن مستقل کرد.


نحوه معرفی تعاریف مسیریابی نواحی تعریف شده
پس از اینکه کار با Areas را آغاز کردیم، نیاز است تا با نحوه‌ی مسیریابی آن‌ها نیز آشنا شویم. برای این منظور فایل Global.asax.cs قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه را باز کنید. در متد Application_Start، متدی به نام AreaRegistration.RegisterAllAreas، کار ثبت و معرفی تمام نواحی ثبت شده را به فریم ورک، به عهده دارد. کاری که در پشت صحنه انجام خواهد شد این است که به کمک Reflection تمام کلاس‌های مشتق شده از کلاس پایه AreaRegistration به صورت خودکار یافت شده و پردازش خواهند شد. این کلاس‌ها هم به صورت پیش فرض به نام SomeNameAreaRegistration.cs در ریشه اصلی هر Area توسط VS.NET تولید می‌شوند. برای نمونه فایل ReportingAreaRegistration.cs تولید شده، حاوی اطلاعات زیر است:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication11.Areas.Reporting
{
public class ReportingAreaRegistration : AreaRegistration
{
public override string AreaName
{
get
{
return "Reporting";
}
}

public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context)
{
context.MapRoute(
"Reporting_default",
"Reporting/{controller}/{action}/{id}",
new { action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
);
}
}
}

توسط AreaName، یک نام منحصربفرد در اختیار فریم ورک قرار خواهد گرفت. همچنین از این نام برای ایجاد پیوند بین نواحی مختلف نیز استفاده می‌شود.
سپس در قسمت RegisterArea، یک مسیریابی ویژه خاص ناحیه جاری مشخص گردیده است. برای مثال تمام آدرس‌های ناحیه گزارشگیری سایت باید با http://localhost/reporting آغاز شوند تا مورد پردازش قرارگیرند. سایر مباحث آن هم مانند قبل است. برای مثال در اینجا نام اکشن متد پیش فرض، index تعریف شده و همچنین ذکر قسمت id نیز اختیاری است.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، تعاریف مسیریابی و اطلاعات پیش فرض آن منطقی هستند و آنچنان نیازی به دستکاری و تغییر ندارند. البته اگر دقت کرده باشید مقدار نام controller پیش فرض، مشخص نشده است. بنابراین بد نیست که مثلا نام Home یا هر نام مورد نظر دیگری را به عنوان نام کنترلر پیش فرض در اینجا اضافه کرد.


تعاریف کنترلر‌های هم نام در نواحی مختلف
در ادامه مثال جاری که دو ناحیه Admin و Reporting به آن اضافه شده، به پوشه‌های Controllers هر کدام، یک کنترلر جدید را به نام HomeController اضافه کنید. همچنین این HomeController را در ناحیه اصلی و ریشه سایت نیز اضافه نمائید. سپس برای متد پیش فرض Index هر کدام هم یک View جدید را با کلیک راست بر روی نام متد و انتخاب گزینه Add view، اضافه کنید. اکنون برنامه را به همین نحو اجرا نمائید. اجرای برنامه با خطای زیر متوقف خواهد شد:

Multiple types were found that match the controller named 'Home'. This can happen if the route that services this
request ('{controller}/{action}/{id}') does not specify namespaces to search for a controller that matches the request.
If this is the case, register this route by calling an overload of the 'MapRoute' method that takes a 'namespaces' parameter.

The request for 'Home' has found the following matching controllers:
MvcApplication11.Areas.Admin.Controllers.HomeController
MvcApplication11.Controllers.HomeController

فوق العاده خطای کاملی است و راه حل را هم ارائه داده است! برای اینکه مشکل ابهام یافتن HomeController برطرف شود، باید این جستجو را به فضاهای نام هر قسمت از نواحی برنامه محدود کرد (چون به صورت پیش فرض فضای نامی برای آن مشخص نشده، کل ناحیه ریشه سایت و زیر مجموعه‌های آن‌را جستجو خواهد کرد). به همین جهت فایل Global.asax.cs را گشوده و متد RegisterRoutes آن‌را مثلا به نحو زیر اصلاح نمائید:

public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

routes.MapRoute(
"Default", // Route name
"{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
, namespaces: new[] { "MvcApplication11.Controllers" }
);
}

آرگومان چهارم معرفی شده، آرایه‌ای از نام‌های فضاهای نام مورد نظر را جهت یافتن کنترلرهایی که باید توسط این مسیریابی یافت شوند، تعریف می‌کند.
اکنون اگر مجددا برنامه را اجرا کنیم، بدون مشکل View متناظر با متد Index کنترلر Home نمایش داده خواهد شد.
البته این مشکل با نواحی ویژه و غیر اصلی سایت وجود ندارد؛ چون جستجوی پیش فرض کنترلرها بر اساس ناحیه است.
در ادامه مسیر http://localhost/Admin/Home را نیز در مرورگر وارد کنید. سپس بر روی صفحه در مروگر کلیک راست کرده و سورس صفحه را بررسی کنید. مشاهده خواهید کرد که master page یا فایل layout ایی به آن اعمال نشده است. علت را هم در ابتدای بحث Areas مطالعه کردید. فایل Views\_ViewStart.cshtml در سطحی که قرار دارد به ناحیه Admin اعمال نمی‌شود. آن‌را به ریشه سایت منتقل کنید تا layout اصلی سایت نیز به این قسمت اعمال گردد. البته بدیهی است که هر ناحیه می‌تواند layout خاص خودش را داشته باشد یا حتی می‌توان با مقدار دهی خاصیت Layout نیز در هر view، فایل master page ویژه‌ای را انتخاب و معرفی کرد.


نحوه ایجاد پیوند بین نواحی مختلف سایت
زمانیکه پیوندی را به شکل زیر تعریف می‌کنیم:
@Html.ActionLink(linkText: "Home", actionName: "Index", controllerName: "Home")

یعنی ایجاد لینکی در ناحیه جاری. برای اینکه پیوند تعریف شده به ناحیه‌ای خارج از ناحیه جاری اشاره کند باید نام Area را صریحا ذکر کرد:

@Html.ActionLink(linkText: "Home", actionName: "Index", controllerName: "Home",
routeValues: new { Area = "Admin" } , htmlAttributes: null)


همین نکته را باید حین کار با متد RedirectToAction نیز درنظر داشت:
public ActionResult Index()
{
return RedirectToAction("Index", "Home", new { Area = "Admin" });
}


نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
خلاصه موردی را که عنوان کردید این است:
اگر یک صفحه داریم که از مثلا 4 ویجت نمایش آب و هوا، نمایش اخبار، نمایش تعداد کاربران حاضر در سایت و آمار سایت و نمایش منوی پویای سایت تشکیل شده، تمام این‌ها رو در یک ViewModel قرار ندیدم که اشتباه است. بله این مورد درست است؛ اما ... به معنای نفی استفاده از ViewModel ها نیست.
هر کدام از ویجت‌ها را می‌شود به Partial viewهای مختلفی برای مثال خرد کرد. اما نهایتا هر کدام از این اجزای کلی سیستم اصلی، نیاز به ViewModel دارند که این مورد، بحث اصلی جاری است. یعنی تفاوت قائل شدن بین domain model و view model. پوشه‌ی مدلی که در ساختار پروژه پیش فرض ASP.NET MVC قرار داره در واقع امر یک ViewModel است و نه مدل به معنای تعریف مدل‌های domain سیستم چون قرار است خواص آن مستقیما در View مورد استفاده قرار گیرند.
استفاده از ViewModelها کار را اندکی بیشتر می‌کنند، چون نهایتا خواص آن‌ها باید به مدل اصلی نگاشت شوند اما خوشبختانه برای این مورد هم راه حل هست و روش پیشنهادی، استفاده از کتابخانه‌ی سورس بازی است به نام AutpoMapper :  (^)
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
روش استفاده از TypeScript در پروژه‌های Blazor
شاید علاقمند باشید تا اسکریپت‌های مورد نیاز یک پروژه‌ی Blazor را با TypeScript تهیه کنید؛ تا از مزایای بررسی نوع‌ها، intellisense قوی، null checking و غیره بهره‌مند شوید و سپس توسط کامپایلر آن، حاصل را به کدهای نهایی js تبدیل کنید. برای اینکار می‌توان مراحل زیر را طی کرد:

الف) تهیه فایل تنظیمات کامپایلر TypeScript
نیاز است فایل tsconfig.json را در ریشه‌ی پروژه، جائیکه فایل csproj قرار دارد، با محتوای زیر ایجاد کرد:
{
  "compilerOptions": {
    "strict": true,
    "removeComments": false,
    "sourceMap": false,
    "noEmitOnError": true,
    "target": "ES2020",
    "module": "ES2020",
    "outDir": "wwwroot/scripts"
  },
  "include": [
    "Scripts/**/*.ts"
  ],
  "exclude": [
    "node_modules"
  ]
}
در این حالت فرض بر این است که فایل‌های ts. در پوشه‌ی scripts قرار گرفته‌اند و فایل‌های نهایی کامپایل شده در پوشه‌ی wwwroot/scripts تولید خواهند شد.

ب) فعالسازی کامپایلر TypeScript به ازای هر بار build برنامه
برای اینکار نیاز است فایل csproj را به صورت زیر تکمیل کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.TypeScript.MSBuild" Version="4.3.5">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <Content Remove="tsconfig.json" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <TypeScriptCompile Include="tsconfig.json">
      <CopyToOutputDirectory>Never</CopyToOutputDirectory>
    </TypeScriptCompile>
  </ItemGroup>
</Project>
با اینکار ابزار TypeScript.MSBuild اضافه شده، بر اساس tsconfig.json قسمت الف، کار کامپایل فایل‌های ts را به صورت خودکار انجام می‌دهد.

ج) یک مثال از تبدیل کدهای js به ts
فرض کنید کدهای سراسری زیر را داریم که به شیء window اضافه شده‌اند:
window.exampleJsFunctions = {
  showPrompt: function (message) {
    return prompt(message, 'Type anything here');
  }
};
اکنون برای تبدیل آن به ts.، می‌توان به صورت زیر، فضای نام و کلاسی را ایجاد کرد:
namespace JSInteropWithTypeScript {
   export class ExampleJsFunctions {
        public showPrompt(message: string): string {
            return prompt(message, 'Type anything here');
        }
    }
}

export function showPrompt(message: string): string {
   var fns = new JSInteropWithTypeScript. ExampleJsFunctions();
   return fns.showPrompt(message);
}
قسمت مهم آن، export function انتهایی است. این موردی است که توسط Blazor قابل شناسایی و استفاده است.

د) روش استفاده از خروجی کامپایل شده‌ی TypeScript در کامپوننت‌های Blazor
پس از کامپایل قطعه کد فوق، ابتدا مسیر قابل دسترسی به فایل js قرار گرفته شده در پوشه‌ی wwwroot را مشخص می‌کنیم که همواره با الگوی زیر است. همچنین اینبار IJSObjectReference است که امکان دسترسی به export function یاد شده را میسر می‌کند:
private const string ScriptPath = "./_content/----namespace-here---/scripts/file.js";
private IJSObjectReference scriptModule;
دو تعریف فوق، فیلدهایی هستند که در سطح کامپوننت تعریف می‌شوند. سپس مقدار دهی آن‌ها در OnAfterRenderAsync صورت می‌گیرد تا کار import ماژول را انجام دهد:
protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
{
  if (scriptModule == null)
    scriptModule = await JSRuntime.InvokeAsync<IJSObjectReference>("import", ScriptPath);
پس از این مرحله، امکان کار با ماژول بارگذاری شده، به صورت متداولی میسر می‌شود و می‌توان export function‌ها را در اینجا فراخوانی کرد:
await scriptModule.InvokeVoidAsync("exported fn name", params);
در آخر کار هم باید آن‌را dispose کرد؛ که روش آن به صورت زیر است:
- ابتدا باید این کامپوننت، IAsyncDisposable را پیاده سازی کند:
public partial class MyComponent : IAsyncDisposable
سپس پیاده سازی آن به صورت زیر انجام می‌شود:
public async ValueTask DisposeAsync()
{
  if (scriptModule != null)
  {
    await scriptModule.DisposeAsync();
  }
}
نظرات نظرسنجی‌ها
برای توسعه برنامه‌های مبتنی بر NET Core. از چه محیطی استفاده می‌کنید؟
این مشکل در SDK نسخه 2.1 حل شده (و کاملا محسوس هست). حتی اگر از آن استفاده هم نکنید، نصب آن سرعت build نگارش‌های دیگر را افزایش می‌دهد. فقط نگارش‌های دیگر باید تعریف فایل global.json را در بالاترین سطح پروژه فراموش نکنند.
مطالب
وب‌پارت اسلاید متحرک در شیرپوینت 2010
در خلال تعدادی از پروژه‌هایی که در زمینه توسعه شیرپوینت 2010 درگیر بودم، یکی از وب‌پارت‌هایی که اکثر مشتریان درخواست می‌کردند وب پارت اسلاید متحرک بود. به نظر من داشتن این وب‌پارت ظاهرا خیلی برای مشتریان مهم بنظر می‌رسید، بهمین سبب در زیر به پیاده‌سازی آن اشاره می‌کنم.

ساخت لیست سفارشی

ابتدا یک لیست سفارشی بنام ContentSlides ایجاد می‌کنیم و  ستونی از نوع Rich HTML به آن اضافه می‌کنیم.

ایجاد یک پروژه شیرپوینتی از نوع Visual Web Part

سپس یک پروژه شیرپوینت از نوع Visual Web Part در سایتی که لیست فوق در آن قرار دارد می‌سازیم.





در این مرحله نامگذاری‌های پیش‌فرض ویژوال استودیو که برای ویژوال وب‌پارت در نظر گرفته را به نام مناسب تغییر می‌دهیم.



افزودن پلاگین AnythingSlider

ابتدا پلاگین AnythingSlider را از این آدرس دریافت نمایید. سپس فایلهای anythingslider.css, anythingslider-ie.css, jquery.min.js, jquery.anythingslider.js  و "default.png " را به ویژوال وب‌پارت اضافه می‌کنیم. برای اضافه کردن فایلهای این پلاگین، ابتدا فولدر "Layouts" به پروژه اضافه می‌نماییم و سپس فایلهای این پلاگین در این فولدر قرار می‌دهیم.

سپس در خط 129 و 155 و 181 فایل anythingslider.css

background: url("../images/default.png") no-repeat; 
را به
background: url(“default.png") no-repeat;
تغییر دهید و شکل پروژه به صورت زیر خواهد شد.

در ادامه، بر روی "ContentSliderVisualWebPartUserControl.ascx" دابل کلیک کنید و کد زیر را به آن اضافه می‌کنیم.

<SharePoint:CssRegistration ID="AnythingSliderCssRegistration" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/anythingslider.css"></SharePoint:CssRegistration>
<SharePoint:CssRegistration ID="AnythingSliderCssRegistrationIE7" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/anythingslider.css" ConditionalExpression="lte IE 7"></SharePoint:CssRegistration>

<SharePoint:ScriptLink ID="JqueryScriptLink" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/jquery.min.js"></SharePoint:ScriptLink>
<SharePoint:ScriptLink ID="AnythingSliderScriptLink" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/jquery.anythingslider.js"></SharePoint:ScriptLink>

توجه کنید در کد بالا ما از کنترل‌های "SharePointCssRegistration" و "SharePointScriptLink" برای اضافه نمودن فایلهای Css و JavaScript مورد نیاز و هم چنین از خصیصه "ConditionalExpression" برای اضافه کردن فایل "anythingslider-ie.css" برای مرورگر اینترنت اکسپلورر 7 به بالا استفاده کردیم.

ایجاد کوئری برای لیست سفارشی

برای ایجاد کوئری از کتابخانه jQuery بنام SPService که از این آدرس قابل دریافت است، استفاده می‌کنیم. فایل "jquery.SPServices.min.js" موجود در این کتابخانه را همانند سایر فایل‌های اضافه شده در قسمت قبل را به پروژه اضافه می‌کنیم.

برای استفاده از کتابخانه، کد زیر را در user control قسمت فبلی و در ادامه کدهای قبلی وارد می‌کنیم.

<SharePoint:ScriptLink ID="SPServicesScriptLink" runat="server" 
Name="/_layouts/ContentSliderWebPart/jquery.SPServices.min.js"></SharePoint:ScriptLink>

و برای ایجاد کوئری کد زیر در user control وارد می‌کنیم.

<script language="javascript" type="text/javascript">

$(document).ready(function () {
$().SPServices({
operation: "GetListItems",
async: false,
listName: "ContentSlides",
CAMLViewFields: "<ViewFields<FieldRef Name='SlidesContent' /></ViewFields>",
completefunc: function (xData, Status) {
$(xData.responseXML).SPFilterNode("z:row").each(function () {
var liHtml = "<li>" + $(this).attr("ows_SlidesContent") + "</li>";
$("#slider").append(liHtml);
});
}
});

/*-- Initialize AnythingSlider plugin --*/
    $('#slider').anythingSlider();

});
</script>

<ul id="slider" />

وظیفه این کد انجام کوئری بر روی لیست "ContentSlides" و ایجاد ساختار یک لیست جهت نمایش اسلایدها می‌باشد که آیتم‌های این لیست مقادیر ستون
"Slides Content" می‌باشد، شناسه این لیست "Slider" است.

توجه کنید: ما می‌توانیم CAML Queryهای پیشرفته‌ای برای اعمال فیلتر مناسب و چیدمان اسلایدها استفاده کنیم.

در ادامه، برای مقدار دهی اولیه به پلاگین بوسیله فراخوانی تابع

 $('#slider').anythingSlider();

انجام می‌شود.

در پایان براحتی با Deploy نمودن Solution، امکان استفاده از وب پارت مهیاست.

برای دریافت کد این پروژه از این آدرس استفاده کنید.

مطالب دوره‌ها
ابزاری برای تولید کدهای Reflection.Emit
برنامه معروف Reflector دارای افزونه‌ای است به نام Reflector.ReflectionEmitLanguage که سورس آن از آدرس ذیل قابل دریافت است:


مشخصات آن‌را نیز در آدرس زیر می‌توانید مشاهده نمائید:

به این ترتیب به منوی انتخاب زبان‌های Reflector، یک زبان جدید به نام ReflectionEmit اضافه خواهد شد:




مشکل!
این افزونه مدت زیادی است که به روز نشده و با آخرین نگارش Reflector سازگار نیست. برای رفع این مشکل ابتدا سورس آن‌را از کدپلکس دریافت و سپس تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
الف) به قسمت ارجاعات پروژه افزونه مراجعه و ارجاع به Reflector قدیمی آن‌را حذف و آدرس فایل exe برنامه Reflector جدید را به عنوان ارجاعی تازه، ثبت کنید.
ب) در فایل Visitor.cs آن باید تغییر کوچکی در متد ذیل به نحوی که مشاهده می‌کنید صورت گیرد:
public virtual void VisitOrderClause(IOrderClause value)
{
    this.VisitOrderClause(value);
}
پس از آن، پروژه را کامپایل کرده و فایل dll حاصل را در پوشه Addins نگارش جدید Reflector کپی کنید. سپس به منوی Tools و گزینه Addins در برنامه مراجعه کرده و آدرس فایل Reflector.ReflectionEmitLanguage.dll را برای معرفی به برنامه مشخص نمائید.
به این ترتیب نگارش قدیمی افزونه Reflector.ReflectionEmitLanguage.dll با نگارش جدید برنامه Reflector سازگار خواهد شد.
سورس تغییر یافته این افزونه را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
بدیهی است به ازای هر نگارش جدید Reflector، یکبار باید قسمت الف توضیحات فوق تکرار شود.
مطالب
آشنایی با آزمایش واحد (unit testing) در دات نت، قسمت 2

دلایل شانه خالی کردن از آزمایش واحد!

1- نوشتن آزمایشات زمان زیادی را به خود اختصاص خواهند داد.

مهمترین دلیلی که برنامه‌نویس‌ها به سبب آن از نوشتن آزمایشات واحد امتناع می‌کنند، همین موضوع است. اکثر افراد به آزمایش به‌عنوان مرحله آخر توسعه فکر می‌کنند. اگر این چنین است، بله! نوشتن آزمایش‌های واحد واقعا سخت و زمانگیر خواهند بود. به همین جهت برای جلوگیری از این مساله روش pay-as-you-go مطرح شده است (ماخذ: کتاب Pragmatic Unit Testing در سی شارپ). یعنی با اضافه شدن هر واحد کوچکی به سیستم، آزمایش واحد آن‌را نیز تهیه کنید. به این صورت در طول توسعه سیستم با باگ‌های کمتری نیز برخورد خواهید داشت چون اجزای آن‌را در این حین به تفصیل مورد بررسی قرار داده‌اید. اثر این روش را در شکل زیر می‌توانید ملاحظه نمائید (تصویری از همان کتاب ذکر شده)




نوشتن آزمایشات واحد زمانبر هستند اما توسعه پیوسته آن‌ها با به تاخیر انداختن آزمایشات به انتهای پروژه، همانند تصویر فوق تاثیر بسیار قابل توجهی در بهره وری شما خواهند داشت.

بنابراین اگر عنوان می‌کنید که وقت ندارید آزمایش واحد بنویسید، به چند سؤال زیر پاسخ دهید:
الف) چه مقدار زمان را صرف دیباگ کردن کدهای خود یا دیگران می‌کنید؟
ب) چه میزان زمان را صرف بازنویسی کدی کرده‌اید که تصور می‌رفت درست کار می‌کند اما اکنون بسیار مشکل زا ظاهر شده است؟
ج) چه مقدار زمان را صرف این کرده‌اید که منشاء باگ گزارش شده در برنامه را کشف کنید؟

برای افرادی که آزمایشات واحد را در حین پروسه توسعه در نظر نمی‌گیرند، این مقادیر بالا است و با ازدیاد تعداد خطوط سورس کدها، این ارقام سیر صعودی خواهند داشت.



تصویری از کتاب xUnit Test Patterns ، که بیانگر کاهش زمان و هزینه کد نویسی در طول زمان با رعایت اصول آزمایشات واحد است

2- اجرای آزمایشات واحد زمان زیادی را تلف می‌کند.

نباید اینطور باشد. عموما اجرای هزاران آزمایش واحد، باید در کسری از ثانیه صورت گیرد. (برای اطلاعات بیشتر به قسمت حد و مرز یک آزمایش واحد در قسمت قبل مراجعه نمائید)

3- امکان تهیه آزمایشات واحد برای کدهای قدیمی ( legacy code ) من وجود ندارد

برای بسیاری از برنامه نویس‌ها، تهیه آزمایش واحد برای کدهای قدیمی بسیار مشکل است زیرا شکستن آن‌ها به واحدهای کوچکتر قابل آزمایش بسیار خطرناک و پرهزینه است و ممکن است سبب از کار افتادن سیستم آن‌ها گردد. اینجا مشکل از آزمایش واحد نیست. مشکل از ضعف برنامه نویسی آن سیستم است. روش refactoring ، طراحی مجدد و نوشتن آزمایشات واحد، به تدریج سبب طراحی بهتر برنامه از دیدگاه‌های شیءگرایی شده و نگهداری سیستم را در طولانی مدت ساده‌تر می‌سازد. آزمایشات واحد این نوع سیستم‌ها را از حالت فلج بودن خارج می‌سازد.

4- کار من نیست که کدهای نوشته شده را آزمایش کنم!

باید درنظر داشته باشید که این هم کار شما نیست که انبوهی از کدهای مشکل دار را به واحد بررسی کننده آن تحویل دهید! همچنین اگر تیم آزمایشات و کنترل کیفیت به این نتیجه برسد که عموما از کدهای شما کمتر می‌توان باگ گرفت، این امر سبب معروفیت و تضمین شغلی شما خواهد شد.
همچنین این کار شما است که تضمین کنید واحد تهیه شده مقصود مورد نظر را ارائه می‌دهد و این‌کار را با ارائه یک یا چندین آزمایش واحد می‌توان اثبات کرد.

5- تنها قسمتی از سیستم به من واگذار شده است و من دقیقا نمی‌دانم که رفتار کلی آن چیست. بنابراین آن را نمی‌توانم آزمایش کنم!

اگر واقعا نمی‌دانید که این کد قرار است چه کاری را انجام دهید به طور قطع الان زمان مناسبی برای کد نویسی آن نیست!

6- کد من کامپایل می‌شود!

باید دقت داشت که کامپایلر فقط syntax کدهای شما را بررسی کرده و خطاهای آن‌را گوشزد می‌کند و نه نحوه‌ی عملکرد آن‌را.

7- من برای نوشتن آزمایشات حقوق نمی‌گیرم!

باید اذعان داشت که به شما جهت صرف تمام وقت یک روز خود برای دیباگ کردن یک خطا هم حقوق نمی‌دهند! شما برای تهیه یک کد قابل قبول و قابل اجرا حقوق می‌گیرید و آزمایش واحد نیز ابزاری است جهت نیل به این مقصود (همانند یک IDE و یا یک کامپایلر).

8- احساس گناه خواهم کرد اگر تیم فنی کنترل کیفیت و آزمایشات را از کار بی کار کنم!!

نگران نباشید، این اتفاق نخواهد افتاد! بحث ما در اینجا آزمایش کوچکترین اجزا و واحدهای یک سیستم است. موارد دیگری مانند functional testing, acceptance testing, performance & environmental testing, validation & verification, formal analysis توسط تیم‌های کنترل کیفیت و آزمایشات هنوز باید بررسی شوند.

9- شرکت من اجازه اجرای آزمایشات واحد را بر روی سیستم‌های در حال اجرا نمی‌دهد.

قرار هم نیست بدهد! چون دیگر نام آن آزمایش واحد نخواهد بود. این آزمایشات باید بر روی سیستم شما و توسط ابزار و امکانات شما صورت گیرد.


پ.ن.
در هشتمین دلیل ذکر شده، از acceptance testing نامبرده شده. تفاوت آن با unit testing به صورت زیر است:

آزمایش واحد:
توسط برنامه نویس‌ها تعریف می‌شود
سبب اطمینان خاطر برنامه نویس‌ها خواهد شد
واحدهای کوچک سیستم را مورد بررسی قرار می‌دهد
یک آزمایش سطح پائین ( low level ) به شمار می‌رود
بسیار سریع اجرا می‌شود
به صورت خودکار (100 درصد خودکار است) و با برنامه نویسی قابل کنترل است

اما در مقابل آزمایش پذیرش به صورت زیر است:
توسط مصرف کنندگان تعریف می‌شود
سبب اطمینان خاطر مصرف کنندگان می‌شود.
کل برنامه مورد آزمایش قرار می‌گیرد
یک آزمایش سطح بالا ( high level ) به شمار می‌رود
ممکن است طولانی باشد
عموما به صورت دستی یا توسط یک سری اسکریپت اجرا می‌شود
مثال : گزارش ماهیانه باید جمع صحیحی از تمام صفحات را در آخرین برگه گزارش به همراه داشته باشد


ادامه دارد...

مطالب
قبل از رفع باگ، برای آن تست بنویسید

از دقت کردن در نحوه اداره پروژه‌های خوب و بزرگ در سطح دنیا، می‌توان به نکات آموزنده‌ای رسید. برای مثال NHibernate را درنظر بگیرید. این پروژه شاید روز اول کپی مطابق اصل نمونه جاوای آن بوده، اما الان از خیلی از جهات یک سر و گردن از آن بالاتر است. پشتیبانی LINQ را اضافه کرده، خودش Syntax جدیدی را به نام QueryOver ارائه داده و همچنین معادلی را جهت حذف فایل‌های XML به کمک امکانات جدید زبان‌های دات نتی مانند lambda expressions ارائه کرده. خلاصه این تیم، فقط یک کپی کار نیست. پایه رو از یک جایی گرفته اما سبب تحول در آن شده. از اهداف پروژه‌های سورس باز هم همین است: برای هر کاری چرخ را از صفر ابداع نکنید.

اگر به نحوه اداره کلی پروژه NHibernate‌ دقت کنید یک مورد مشهود است:
  • تمام گزارش‌های باگ بدون Unit test ندید گرفته می‌شوند.
  • از کلیه بهبودهای ارائه شده (وصله‌ها یا patch ها) بدون Unit test صرفنظر می‌شود.
  • از کلیه موارد جدید ارائه شده بدون Unit test هم صرفنظر خواهد شد.

بنابراین اگر در issue tracker این تیم رفتید و گفتید: «سلام، اینجا این مشکل هست»، خیالتان راحت باشد که ندید گرفته خواهید شد.

سؤال : چرا این‌ها اینطور رفتار می‌کنند؟!
- وجود Unit test دقیقا مشخص می‌کند که چه قسمت یا قسمت‌هایی به گزارش باگ شما مرتبط هستند. نیازی نیست حتما بتوانید یک خطا را با جملات ساده شرح دهید. این مساله خصوصا در پروژه‌های بین المللی حائز اهمیت است. ضعف زبان انگلیسی همه جا هست. همینقدر که توانسته‌اید برای آن یک Unit test بنویسید که مثلا در این عملیات با این ورودی،‌ نتیجه قرار بوده بشود 10 و مثلا شده 5 یا حتی این Exception صادر شده که باید کنترل شود، یعنی مشکل را کاملا مشخص کرده‌اید.
- وجود Unit tests ، انجام Code review و همچنین Refactoring را تسهیل می‌بخشند. در هر دو حالت یاد شده، هدف تغییر کارکرد سیستم نیست؛ هدف بهبود کیفیت کدهای موجود است. بنابراین دست به یک سری تغییرات زده خواهد شد. اما سؤال اینجا است که از کجا باید مطمئن شد که این تغییرات، سیستم را به هم نریخته‌اند. پروژه‌ی جاری چند سال است که در حال توسعه است. قسمت‌های زیادی به آن اضافه شده. با نبود Unit tests ممکن است بعضی از قسمت‌ها زاید یا احمقانه به نظر برسند.
- بهترین مستندات کدهای تهیه شده، Unit tests آن هستند. برای مثال علاقمند هستید که NHibernate را یاد بگیرید؟ هرچه می‌گردید مثال‌های کمی را در اینترنت در این زمینه پیدا می‌کنید؟ وقت خودتان را تلف نکنید! این پروژه بالای 2000 آزمون واحد دارد. هر کدام از این آزمون‌ها نحوه‌ی بکارگیری قسمت‌های مختلف را به نحوی کاربردی بیان می‌کنند.
- وجود Unit tests از پیدایش مجدد باگ‌ها جلوگیری می‌کنند. اگر آزمون واحدی وجود نداشته باشد، امروز کدی اضافه می‌شود. فردا همین کد توسط عده‌ای دیگر زاید تشخیص داده شده و حذف می‌شود! بنابراین احتمال بروز مجدد این خطا در آینده وجود خواهد داشت. با وجود Unit tests، فلسفه وجودی هر قسمتی از کدهای موجود پروژه دقیقا مشخص می‌شود و در صورت حذف آن‌، با اجرای آزمون‌های خودکار سریعا می‌توان به کمبودهای حاصل پی‌برد.