اشتراک‌ها
فراخوانی بیشتر از یک بار "window.onload"
با توجه به اینکه بهترین مکان برای load کردن کتابخانه‌های javascript  در انتهای صفحه می‌باشد (از جمله jquery.js )، چنانچه از کدهای jquery در میان صفحات استفاده نماییم، مطمئنا با خطا مواجه خواهیم شد.
راه کار اولیه که به ذهنم رسید قرار دادن کد‌ها در یک تابع جدید مانند کد زیر است :
function myfunc(){
    $('#test')....;
}
و سپس قرار دادن آن تابع در window.onload به صورت زیر
window.onload = myfunc;
اما چنانچه در صفحه بیشتر از یک بار این مقدار دهی صورت گیرد با خطا مواجه می‌شویم

و خلاصه اینکه در لینک برای این مسئله هم راه کار وجود دارد و آن :

window.addEventListener('load', myfunc1, false);
window.addEventListener('load', myfunc2, false);
...




فراخوانی بیشتر از یک بار "window.onload"
مطالب
به اشتراک گذاری داده ها بین کنترلرها در AngularJs
در پست قبلی با مفاهیم کنترلر و مدل در AngularJs آشنا شدید. قصد دارم روشی را بررسی کنم که یک منبع داده را بین کنترل‌های تعریف شده در یک ماژول را به اشتراک بگذاریم.
ابتدا یک فایل جاوااسکریپ به نام module1 ایجاد می‌کنیم . در این فایل ابتدا ماژول خود را به Angular معرفی کرده و سپس با استفاده از دستور factory سرویس مورد نظر برای به اشتراک گذاری داده را می‌سازیم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.factory('BookData', function () {
    var books = [
        { code: 1, name: 'book1', },
        { code: 2, name: 'book2', },
        { code: 3, name: 'book3', },
        { code: 4, name: 'book4', },
        { code: 5, name: 'book5', }
    ];
    return books;    
});
همان طور که در پست قبلی شرح داده شده برای تعریف ماژول از دستور angular.module استفاده می‌کنیم. در خط بعدی یک سرویس به نام BookData را با استفاده از دستور factory در ماژول مربوطه ساخته می‌شود. تابع مورد نظر بک آرایه از کتاب‌ها را که هر کدام از آن‌ها شامل کد و نام است برگشت می‌دهد. قصد داریم کنترل‌های تعریف شده در ماژول myApp بتوانند به این لیست این کتاب‌ها دسترسی داشته باشند. در این مرحله ابتدا یک کنترلر به نام  به controller1 به صورت زیر می‌سازیم:
app.controller('controller1', function ($scope, BookData) {
    $scope.books = BookData;
});
تنها نکته قابل ذکر، تزریق مقادیر scope$ و BookData به تابع سازنده کنترلر مربوطه است. از scope$ برای مقید سازی مقادیر مدل به عناصر dom در view استفاده می‌شود و BookData در این جا دقیقا به مقدار برگشت داده شده از سرویس BookData اشاره می‌کند(نام سرویس مورد نظر دقیقا باید با مقداری که به عنوان آرگومان اول در تابع factory پاس می‌دهید یکی باشد). در نتیجه این مقدار را به متغیر books در scope$ نسبت می‌دهیم. برای کنترلر دوم نیز همین مراحل را تکرار می‌کنیم:
app.controller('controller2', function ($scope, BookData) {
    $scope.books = BookData;
});
در View مورد نظر نیز یک ارجاع به فایل ساخته شده بالا خواهیم داشت و سپس کدهای مربوط به نمایش را به صورت زیر می‌نویسیم(البته ارجاع به فایل اصلی angular.js فراموش نشود):

<script type="text/javascript" src="~/scripts/app/controller1.js"></script>  
<div ng-app="myApp"> <div ng-controller="controller1"> <p>Data from controller1</p> <table> <tr ng-repeat="book in books"> <td> {{book.code}} </td> <td> {{book.name}} </td> </tr> </table> </div> <div ng-controller="controller2"> <p>Data from controller2</p> <table> <tr ng-repeat="book in books"> <td> {{book.code}} </td> <td> {{book.name}} </td> </tr> </table> </div> </div>
ابتدا در تگ div اول با استفاده از ng-app محدوده ماژول مورد نظر در صفحه را تعیین کرده سپس با استفاده از تگ‌های div جداگانه  هر کدام از نواحی تحت کنترل مربوط به کنترلر‌های تعریف شده را مشخص می‌کنیم.
با استفاده از ng-repeat به راحتی در بین آرایه کتاب‌ها پیمایش کرده و لیست مورد نظر در صفحه نمایش داده می‌شود. (توضیحات مربوط به ng-repeat و {{}} در پست قبلی شرح داده شده است). خروجی به صورت زیر خواهد بود. واضح است که اطلاعات نمایش داده شده توسط هر دو کنترلر به دلیل استفاده از منبع داده ای یکسان، به یک شکل خواهد بود.

مطالب
مروری بر قابلیت‌های جدید ES10
از زمان ارائه‌ی نگارش 72 مرورگر chrome، قابلیت‌های استفاده از ES10، میسر شده‌است. برای اینکه از شماره نگارش مرورگر خود مطلع شوید، کافیست به منوی Help و سپس بر روی گزینه‌ی About Google Chrome کلیک کنید تا شماره‌ی نسخه‌ی نصبی بر روی سیستم شما مشخص شود:


تابع ()flat : امکان یکی شدن همه آرایه‌های زیرمجموعه (sub-array) مجموعه را در یک آرایه جدید فراهم میکند و با استفاده از depth، سطح ادغام آرایه را مشخص میکنیم (عملکرد این تابع بصورت بازگشتی میباشد) و سینتکس استفاده از این تابع بشکل زیر است:
var newArray=Array.flat([depth])
بطور مثال:
var arr1 = [1, 2, [3, 4]];
arr1.flat(); 
// [1, 2, 3, 4]

var arr2 = [1, 2, [3, 4, [5, 6]]];
arr2.flat();
// [1, 2, 3, 4, [5, 6]]

var arr3 = [1, 2, [3, 4, [5, 6]]];
arr3.flat(2);
// [1, 2, 3, 4, 5, 6]


Array.flatMap  : سبب نگاشت المنت‌ها با تابع تعریف شده‌ی برای این متد میشود. سپس نتیجه در آرایه‌ای جدید برگشت داده میشود. این تابع عملکردی شبیه به انجام تابع map و سپس اجرای تابع  ()flat با عمق 1 را دارد:
// Let's say we want to remove all the negative numbers and split the odd numbers into an even number and a 1
let a = [5, 4, -3, 20, 17, -33, -4, 18]
//       |\  \  x   |  | \   x   x   |
//      [4,1, 4,   20, 16, 1,       18]

a.flatMap( (n) =>
  (n < 0) ?      [] :
  (n % 2 == 0) ? [n] :
                 [n-1, 1]
)

// expected output: [4, 1, 4, 20, 16, 1, 18]

()Object.fromEntries : یک لیست را که بصورت  key-value تعریف شده باشد، به یک آبجکت تبدیل میکند. شیء دریافتی این تابع باید از نوع Array و یا map باشد:
const entries = new Map([
  ['foo', 'bar'],
  ['baz', 42]
]);

const obj = Object.fromEntries(entries);

console.log(obj);
// expected output: Object { foo: "bar", baz: 42 }

()String.trimStart : تابعی برای حذف کردن فضای خالی سمت چپ یک رشته می‌باشد. نام مستعار دیگر این تابع () trimStart است:
var greeting = '   Hello world!   ';

console.log(greeting);
// expected output: "   Hello world!   ";

console.log(greeting.trimStart());
// expected output: "Hello world!   ";

()String.trimEnd : تابعی برای حذف کردن فضای خالی سمت راست یک رشته می‌باشد و نام مستعار دیگر این تابع () trimRight است:
var greeting = '   Hello world!   ';

console.log(greeting);
// expected output: "   Hello world!   ";

console.log(greeting.trimEnd());
// expected output: "   Hello world!";

Optional Catch Binding : توسط آن توانایی تعریف بلاک try/catch را بدون نیاز به قرار دادن پارامتری برای catch داریم (گاهی نیاز به استفاده‌ی از متغیری که برای خطای رخ داده شده، ارائه می‌شود نیست؛ چرا باید آن را تعریف کنیم ؟!)
try {
  throw new Error('Error');
} catch (error) {
  // do stuff
}
تبدیل می‌شود به:
try {
    throw new Error('Error');
} catch { // removed parameter to catch block
    console.log('Got an error!');
}

Symbol.prototype.description: بوسیله ساختن یک متغیر از نوع  Symbol میتوانیم توضیحاتی را برای استفاده‌ی خطایابی آینده کد استفاده کنیم:
const symbol = Symbol('My Symbol!'); 

console.log(symbol.toString()); // Symbol(My Symbol!)
console.log(symbol.description); // My Symbol!

Function.prototype.toString() Revision : پیاده سازی جدیدی از تابع ()toString می‌باشد. در صورتیکه توسط یک تابع فراخوانی شود کد آن را برگشت میدهد:

// User-defined function object
// This prints "function () { console.log('My Function!'); }"
console.log(function () { console.log('My Function!'); }.toString());

// Build-in function object
// This prints "function parseInt() { [native code] }"
console.log(Number.parseInt.toString());

// Bound function object
// This prints "function () { [native code] }"
console.log(function () { }.bind(0).toString());

// Built-in callable function object
// This prints "function Symbol() { [native code] }"
console.log(Symbol.toString());

// Dynamically generated function object #1
// This prints "function anonymous() {}" (using V8 engine)
console.log(Function().toString());

// Dynamically generated function object #2
// This prints the followng (using V8 engine):
// function () { return __generator(this, function (_a) {
//     return [2 /*return*/];
// }); }
console.log(function* () { }.toString());

// This throws a TypeError: "Function.prototype.toString requires that 'this' be a Function"
Function.prototype.toString.call({});

()Array.sort : مرتب کردن عناصر یک آرایه را انجام میدهد. پیش‌تر برای مرتب سازی یک آرایه، کدی را مانند زیر داشتیم:
var numbers = [4, 2, 5, 1, 3];
numbers.sort(function(a, b) {
  return a - b;
});
console.log(numbers);

// [1, 2, 3, 4, 5]

 ES2015یا در

let numbers = [4, 2, 5, 1, 3];
numbers.sort((a, b) => a - b);
console.log(numbers);

// [1, 2, 3, 4, 5]
و اکنون میتوانیم با فراخوانی این تابع بدون نیاز به تابعی برای compare نمودن، مرتب سازی المنتها را انجام دهیم:
var months = ['March', 'Jan', 'Feb', 'Dec'];
months.sort();
console.log(months);
// expected output: Array ["Dec", "Feb", "Jan", "March"]

var array1 = [1, 30, 4, 21, 100000];
array1.sort();
console.log(array1);
// expected output: Array [1, 100000, 21, 30, 4]
مطالب
React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1
برای کار با React، نیاز است با ES6 آشنایی داشته باشید که در این سایت، یک سری کامل بررسی مقدمات آن‌را پیشتر مرور کرده‌ایم. علاوه بر توصیه‌ی مطالعه‌ی این سری (اینکار الزامی است)، در این قسمت خلاصه‌ی بسیار سریع و کاربردی آن‌را که بیشتر در برنامه‌های مبتنی بر React مورد استفاده قرار می‌گیرند، با هم مرور خواهیم کرد. در قسمت‌های بعدی، اهمیت ذکر این خلاصه بیشتر مشخص می‌شود.

برای بررسی ویژگی‌های جاوا اسکریپت مدرن، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-02
> cd sample-02
> npm start
سپس تمام کدهای داخل index.js را نیز حذف می‌کنیم. اکنون تمام کدهای خالص جاوا اسکریپتی خود را داخل این فایل خواهیم نوشت.
به علاوه چون در این قسمت خروجی UI نخواهیم داشت، تمام خروجی را در کنسول developer tools مرورگر خود می‌توانید مشاهده کنید (فشردن دکمه‌ی F12).


var، let و const

در اکثر زبان‌های برنامه نویسی، متغیرها در محدوده‌ی دید قطعه کدی که تعریف شده‌اند (scope)، قابل دسترسی هستند. برای نمونه محتوای فایل index.js پروژه را به صورت زیر تغییر داده و با فرض اجرای دستور npm start، خروجی آن‌را می‌توان در کنسول مرورگر مشاهده کرد.
function sayHello() {
  for (var i = 0; i < 5; i++) {
    console.log(i);
  }
  console.log(i);
}

sayHello();
در این مثال متغیر i، مخصوص قطعه کد حلقه، تعریف شده‌است. بنابراین به ظاهر نباید خارج از این حلقه نیز قابل دسترسی باشد. اما خروجی آن به صورت زیر است:


در آخرین پیمایش حلقه، i مساوی 5 شده و از حلقه خارج می‌شود. اما چون در اینجا برای تعریف متغیر از واژه‌ی کلیدی var استفاده شده‌است، محدوده‌ی دید آن به کل تابعی که در آن تعریف شده‌است، بسط پیدا می‌کند. به همین جهت در این خروجی، عدد 5 را نیز مشاهده می‌کند که حاصل دسترسی به i، خارج از حلقه‌است.
برای یک دست سازی این رفتار با سایر زبان‌های برنامه نویسی، در ES6، واژه‌ی کلیدی جدیدی به نام let تعریف شده‌است که میدان دید متغیر را به قطعه کدی که در آن تعریف شده‌است، محدود می‌کند. اکنون اگر در حلقه‌ی فوق بجای var از let استفاده شود، یک چنین خطایی در مرورگر ظاهر خواهد شد که عنوان می‌کند، i استفاده شده‌ی در خارج از حلقه، تعریف نشده‌است.
./src/index.js
  Line 14:15:  'i' is not defined  no-undef

Search for the keywords to learn more about each error.

علاوه بر let، واژه‌ی کلیدی جدید const نیز به ES6 اضافه شده‌است که از آن برای تعریف ثوابت استفاده می‌شود. constها نیز همانند let، میدان دید محدود شده‌ای به قطعه کد تعریف شده‌ی در آن دارند؛ اما قابلیت انتساب مجدد را ندارند:
 const x = 1;
x = 2; // Attempting to override 'x' which is a constant.
اگر یک چنین قطعه کدی را اجرا کنیم، خطای x is const را در مرورگر می‌توان مشاهده کرد.

به صورت خلاصه از این پس واژه‌ی کلیدی var را فراموش کنید. همیشه با const جهت تعریف متغیرها شروع کنید. اگر به خطا برخوردید و نیاز به انتساب مجدد وجود داشت، آن‌را به let تغییر دهید. بنابراین استفاده از const همیشه نسبت به let ارجحیت دارد.


اشیاء در جاوا اسکریپت

اشیاء در جاوا اسکریپت به صورت مجموعه‌ای از key/value‌ها تعریف می‌شوند:
const person = {
  name: "User 1",
  walk: function() {}, // method
  talk() {} // concise method
};
در اینجا امکان تعریف یک تابع نیز وجود دارد که چون درون یک شیء قرار می‌گیرد، اینبار «متد» نامیده می‌شود. همچنین در ES6 می‌توان این متدها را به صورت معمولی، مانند متد talk نیز تعریف کرد که به آن‌ها concise method می‌گویند. بنابراین نحوه‌ی تعریف فوق را به نحو زیر نیز می‌توان خلاصه کرد:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {},
  talk() {}
};
پس از تعریف این شیء، روش دسترسی به اجزای آن به صورت زیر است:
person.talk();
person.name = "User 3";
person["name"] = "User 2";
به دو مورد اول، روش dot notation می‌گویند که از همان ابتدا دقیقا مشخص است کدامیک از خواص و متدهای شیء تعریف شده، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
مورد آخر همان روش استفاده از key/valueها است که اساس اشیاء جاوا اسکریپتی را تشکیل می‌دهد. البته از این روش فقط زمانی استفاده کنید که قرار است یکسری کار پویا صورت گیرند (مقدار key به صورت متغیر دریافت شود) و از ابتدا مشخص نیست که کدام خاصیت یا متد قرار است تعریف و استفاده شود:
const targetMember = "name";
person[targetMember] = "User 2";


واژه‌ی کلیدی this در جاوا اسکریپت

از واژه‌ی کلیدی this، در قسمت‌های بعدی زیاد استفاده خواهیم کرد. به همین جهت نیاز است تفاوت‌های اساسی آن‌را با سایر زبان‌های برنامه نویسی بررسی کنیم.
همان شیء person را که پیشتر تعریف کردیم درنظر بگیرید. در متد walk آن، مقدار this را لاگ می‌کنیم:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {
    console.log(this);
  },
  talk() {}
};

person.walk();
خروجی این قطعه، به صورت زیر است:


شیء this در جاوا اسکریپت، همانند سایر زبان‌های برنامه نویسی مانند سی‌شارپ و یا جاوا رفتار نمی‌کند. در سایر زبان‌های نامبرده شده، this همواره ارجاعی را به وهله‌ای از شیء جاری، باز می‌گرداند؛ دقیقا همانند تصویری که در بالا مشاهده می‌کنید. در اینجا نیز this جاوا اسکریپتی لاگ شده، ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء person، بازگشت داده‌است. اما مشکل اینجا است که this در جاوا اسکریپت، همیشه به این صورت رفتار نمی‌کند!
برای نمونه در ادامه یک ثابت را به نام walk تعریف کرده و آن‌را به person.walk مقدار دهی می‌کنیم:
const walk = person.walk;
console.log(walk);
دقت داشته باشید که در اینجا از () استفاده نشده‌است (متد walk اجرا نشده‌است). یعنی صرفا «ارجاعی» از متد walk شیء person را به ثابت walk نسبت داده‌ایم. بنابراین اکنون ثابت walk نیز یک function است که حاصل console.log آن به صورت زیر است:


سؤال: اکنون اگر این function را با فراخوانی ()walk اجرا کنیم، چه خروجی را می‌توان مشاهده کرد؟


اینبار this لاگ شده، به شیء person اشاره نمی‌کند و شیء استاندارد window مرورگر را بازگشت داده‌است!
اگر یک function به صورت متدی از یک شیء فراخوانی شود، مقدار this همواره اشاره‌گری به وهله‌ای از آن شیء خواهد بود. اما اگر این تابع به صورت متکی به خود و به صورت یک function و نه متد یک شیء، فراخوانی شود، اینبار this، شیء سراسری جاوا اسکریپت یا همان شیء window را بازگشت می‌دهد.

یک نکته: اگر strict mode جاوا اسکریپت را در پروژه‌ی جاری فعال کنیم، بجای شیء window، مقدار undefined را در خروجی فوق شاهد خواهیم بود.


اتصال مجدد this به شیء اصلی در جاوا اسکریپت

تا اینجا دریافتیم که اگر یک function را به صورت متکی به خود و نه جزئی از یک شیء فراخوانی کنیم، شیء this در این حالت به شیء window سراسری مرورگر اشاره می‌کند و اگر strict mode فعال باشد، فقط undefined را بازگشت می‌هد. اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم که چگونه می‌توان این مشکل را برطرف کرد؛ یعنی صرف‌نظر از نحوه‌ی فراخوانی متدها یا تابع‌ها، this همواره ارجاعی را به شیء person بازگشت دهد.
در جاوا اسکریپت، تابع‌ها نیز شیء هستند. برای مثال person.walk نوشته شده نیز یک شیء است. برای اثبات ساده‌ی آن فقط یک دات را پس از person.walk قرار دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، شیء person.walk مانند تمام اشیاء دیگر جاوا اسکریپت، به همراه متد bind نیز هست. کار آن، انقیاد یک تابع، به یک شیء است. یعنی هرچیزی را که به عنوان آرگومان آن، به آن ارسال کنیم، به عنوان مقدار شیء this درنظر می‌گیرد:
const walk2 = person.walk.bind(person);
console.log(walk2);
walk2();
در اینجا متد bind، یک وهله‌ی جدید از person.walk را بازگشت می‌دهد که در آن شیء person را به عنوان شیء this، تنظیم کرده‌است. به همین جهت اینبار فراخوانی walk2 که به شیء person متصل شده‌است، به this صحیحی بجای window سراسری اشاره می‌کند. از این روش در برنامه‌های مبتنی بر React زیاد استفاده می‌شود.


Arrow functions

تابع زیر را درنظر بگیرید که به یک ثابت انتساب داده شده‌است:
const square = function(number) {
  return number * number;
};
در ES6، روش ساده‌تر و تمیزتری برای این نوع تعاریف، ذیل ویژگی جدید Arrow functions اضافه شده‌است. برای تبدیل قطعه کد فوق به یک arrow function، ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس بین پارامتر تابع و {}، یک علامت <= (که به آن fat arrow هم می‌گویند!) قرار می‌دهیم:
const square2 = (number) => {
  return number * number;
};
اگر مانند اینجا تنها یک تک پارامتر وجود داشته باشد، می‌توان پرانتزهای ذکر شده را نیز حذف کرد:
const square2 = number => {
  return number * number;
};
و اگر این متد پارامتری نداشت، از () استفاده می‌شود.
در ادامه اگر بدنه‌ی این تابع، فقط حاوی یک return بود، می‌توان آن‌را به صورت زیر نیز خلاصه کرد (در اینجا {} به همراه واژه‌ی کلیدی return حذف می‌شوند):
const square3 = number => number * number;
console.log(square3(5));
این یک سطر ساده شده، دقیقا معادل اولین const square ای است که نوشتیم. نحوه‌ی فراخوانی آن نیز مانند قبل است.

اکنون مثال مفید دیگری را در مورد Arrow functions بررسی می‌کنیم که بیشتر شبیه به عبارات LINQ در #C است:
const jobs = [
  { id: 1, isActive: true },
  { id: 2, isActive: true },
  { id: 3, isActive: true },
  { id: 4, isActive: true },
  { id: 5, isActive: false }
];
در اینجا آرایه‌ای از اشیاء job را مشاهده می‌کنید که مورد آخر آن، فعال نیست. اکنون می‌خواهیم لیست کارهای فعال را گزارشگیری کنیم:
var activeJobs = jobs.filter(function(job) {
  return job.isActive;
});
متد filter در جاوا اسکریپت، بر روی تک تک عناصر آرایه‌ی jobs حرکت می‌کند. سپس هر job را به پارامتر متد ارسالی آن که predicate نام دارد، جهت دریافت یک خروجی true و یا false، ارائه می‌دهد. اگر خروجی این متد true باشد، آن job انتخاب خواهد شد و در لیست نهایی گزارش، ظاهر می‌شود.
در ادامه می‌توان این تابع را توسط arrow functions به صورت ساده‌تر زیر نیز نوشت:
var activeJobs2 = jobs.filter(job => job.isActive);
ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس چون یک تک پارامتر را دریافت می‌کند، نیازی به ذکر پرانتزهای آن نیز نیست. در ادامه چون یک تک return را داریم، { return }  را با یک <= جایگزین خواهیم کرد. در اینجا نیازی به ذکر سمی‌کالن انتهای return هم نیست. نوشتن یک چنین کدی تمیزتر و خواندن آن، ساده‌تر است.


ارتباط بین arrow functions و شیء this

نکته‌ی مهمی را که باید در مورد arrow functions دانست این است که شیء this را rebind نمی‌کنند (rebind: مقدار دهی مجدد؛ ریست کردن).
در مثال زیر، ابتدا شیء user با متد talk که در آن شیء this، لاگ شده، ایجاد شده و سپس این متد فراخوانی گردیده‌است:
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    console.log(this);
  }
};
user.talk();
همانطور که انتظار می‌رود، this ای که در اینجا لاگ می‌شود، دقیقا ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء user دارد.
اکنون اگر متد لاگ کردن را داخل یک تایمر قرار دهیم چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    setTimeout(function() {
      console.log(this);
    }, 1000);
  }
};
user.talk();
متد setTimeout، متدی را که به عنوان آرگومان اول آن دریافت کرده، پس از 1 ثانیه اجرا می‌کند.
در این حالت خروجی console.log، مجددا همان شیء سراسری window مرورگر است و دیگر به وهله‌ی جاری شیء user اشاره نمی‌کند. علت اینجا است که پارامتر اول متد setTimeout که یک callback function نام دارد، جزئی از هیچ شیءای نیست. بنابراین دیگر مانند فراخوانی متد ()user.talk در مثال قبلی کار نمی‌کند؛ چون متکی به خود است. هر زمان که یک متد متکی به خود غیر وابسته‌ی به یک شیء را اجرا کنیم، به صورت پیش‌فرض this آن، به شیء window مرورگر اشاره می‌کند.

سؤال: چگونه می‌توان درون یک callback function متکی به خود، به this همان شیء user جاری دسترسی یافت؟
یک روش حل این مساله، ذخیره this شیء user در یک متغیر و سپس ارسال آن به متد متکی به خود setTimeout است:
const user2 = {
  name: "User 2",
  talk() {
    var self = this;
    setTimeout(function() {
      console.log(self);
    }, 1000);
  }
};
user2.talk();
این روشی است که سال‌ها است وجود دارد؛ با ارائه‌ی arrow functions، دیگر نیازی به اینکار نیست و می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
const user3 = {
  name: "User 3",
  talk() {
    setTimeout(() => console.log(this), 1000);
  }
};
user3.talk();
در اینجا callback function را تبدیل به یک arrow function کرده‌ایم و چون arrow functions شیء this را rebind نمی‌کنند، یعنی شیء this را به ارث می‌برند. بنابراین console.log مثال فوق، دقیقا به this شیء user اشاره می‌کند و دوباره آن‌را مقدار دهی مجدد نمی‌کند و از همان نمونه‌ی موجود قطعه کد تعریف شده، استفاده خواهد کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-02.zip

در قسمت بعد نیز بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را ادامه خواهیم داد.
مطالب
چرا در جاوااسکریپت نیازی به استفاده از loopها ندارید!
در زبان‌های برنامه نویسی، از loopها برای پیمایش عناصر یک مجموعه استفاده میشود. این پیمایش ممکن است صرفا جهت نمایش و یا دستکاری نمودن عناصر مجموعه، مورد استفاده قرار بگیرد (دستوراتی نظیر for,while,do while).
کد زیر را در نظر بگیرید که در آن قصد داریم عناصر مجموعه‌ای را تبدیل به حروف بزرگ کنیم. اینکار به طور معمول با استفاده از  loopهای معمول، به شکل زیر انجام میشود:
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
let upperCaseNames = [];
for(let i=0, totalNames = names.length; i< totalNames ; i= i +1) {
    upperCaseNames = names[i].toUpperCase();
}
در  ECMAScript 5 توابعی معرفی شد که میتوانیم از آنها بجای loopها استفاده کنیم.
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
let upperCaseNames = names.map(name => name.toUpperCase());
تابع map یک آرایه‌ی جدید را بازگشت می‌دهد (توسعه دهندگان React Js  از این تابع استفاده زیادی دارند). وقتی تابع map را بکارمیبرید، قابلیت استفاده از دستوراتی مانند  break , continue و return را نخواهید داشت و در صورت نیاز میتوانید از توابعی همچون some و یا every استفاده نمایید. 
مثال دیگری را در نظر بگیرید که در آن قصد داریم یک action  و عملی را روی عناصر مجموعه‌ای اعمال کنیم. در اینجا چاپ عناصر در نظر گرفته شده‌است:
function print(name) {
   console.log(name);
}
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
for(let i=0, totalNames = names.length; i< totalNames ; i= i +1) {
    print(names[i])
}
با استفاده از تابع forEach، کد فوق بصورت زیر بازنویسی و خلاصه نویسی می‌شود:
function print(name) {
   console.log(name);
}
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
names.forEach(name=> print(name));

//  اگر صرفا چاپ در کنسول مد نظر هست

let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
names.forEach(name=> console.log(name));


در مثالی دیگر قصد فیلتر کردن عناصر مجموعه‌ای را بر اساس شرطی خاص داریم (عناصر فرد):
function isOdd(n) {
   return n %2;
}
let numbers = [1,2,3,4,5];
let odd = [];
for(let i=0, total = numbers.length; i< total ; i= i +1) {
   let number = numbers[i];
   if( isOdd(number) ) {
      odd.push(number);
   }
}
با استفاده از تابع filter، کد فوق را بهبود می‌دهیم:
let numbers = [1,2,3,4,5, 6, 7]
let odd = numbers.filter(n => n%2);
فرض کنید قرار است یک خروجی را بعد از پیمایش عناصر مجموعه‌ای داشته باشیم (مجموع عناصر):
let numbers = [1,2,3,4,5]
let result = 0;
for(let i=0, total = numbers.length; i< total ; i= i +1) {
   result = result + numbers[i];
}
با استفاده از تابع  reduce، کد فوق را بازنویسی میکنیم:
let numbers = [1,2,3,4,5,6,7];
function sum(accumulator, currentValue){
   return accumulator + currentValue;
}
let initialVal = 0;
let result = numbers.reduce(sum, initialVal);

// یا بصورت زیر کد را خلاصه نمود

let numbers = [1,2,3,4,5,6,7, 10];
let result = numbers.reduce((acc, val)=> acc+val, 0);

در مثال دیگری قصد بررسی این مورد را داریم که آیا  آرایه‌ای، دارای مقدار خاصی می‌باشد و در صورت دارا بودن آن آیتم، از ادامه پیمایش خارج شود:
let names = ["ram",, "rahul", "raj", "rahul"];
for(let i=0, totalNames = names.length; i< totalNames ; i= i +1) {
   if(names[i] === "rahul") {
     console.log(" found rahul");
     break; 
   }
}
اکنون با استفاده از تابع some، بصورت زیر کد را بهبود میدهیم: 
let names = ["ram",, "rahul", "raj", "rahul"];
let isRahulPresent = names.some(name => name==="rahul");
if(isRahulPresent) {
  console.log("found rahul"); 
}

در یک آرایه قصد داریم شرطی را بر روی همه‌ی عناصر آن چک کنیم و در صورت صحت شرط، بر روی کل مجموعه، action یا عملی را انجام دهیم:
let numbers = [1,2,3,4,5, 0];
for(let i=0, total = numbers.length; i< total ; i= i +1) {
    if(numbers[i] <= 0) {
      console.log("0 present in array");
      break;
     }
}

این کد را با استفاده از تابع every، بصورت زیر بازنویسی میکنیم:
let numbers = [1,2,3,4,5,0];
let isZeroFree = numbers.every(e => e > 0);
if(!isZeroFree) {
    console.log("0 present in array");
}

نتیجه گیری:
 استفاده از این نوع توابع، مزیت‌های زیر را به همراه دارد:
  • خوانایی بهتر
  • فهم راحت
  • خطایابی آسان‌تر
مطالب
inject$ در AngularJs
همان طور که در پست‌های قبلی ذکر شده بود در angular تزریق وابستگی به صورت پیش فرض وجود دارد. کافیست نام سرویس مورد نظر با نام‌های پیش فرض تعبیه شده در  angular یا با نام سرویس‌های ساخته شده توسط خودتان مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال برای تزریق سرویس scope$ در توابع سازنده کنترلر کافیست یک پارامتر به همین نام را به عنوان آرگومان در این توابع در نظر بگیرید. همچنین برای استفاده از سرویس http$ باید یک پارامتر دیگر به همین نام در این توابع در نظر داشته باشید و همچنین برای location$. در مورد سرویس‌های ساخته شده توسط خودتان نیز باید همین قانون را پیاده کنید. در این پست قصد دارم از injector تعبیه شده در angular برای تغییر رفتار فریم ورک در هنگام شناسایی پارامتر‌های توابع استفاده کنم.
ابتدا مثال زیر را به روش‌های قبلی پیاده سازی می‌کنیم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.factory('bookService', function () {
    var books = [
        { name: 'A' },
        { name: 'B' },
        { name: 'C' }
    ];
    return books;
});
app.controller('bookCtrl', function ($scope, bookService) {
    $scope.books = bookService;
})
view مورد نظر نیز به صورت زیر خواهد بود:
<script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module5.js"></script>

<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="bookCtrl">
        <table>
            <tr ng-repeat="book in books">
                <td>
                    {{book.name}}
                </td>
            </tr>
        </table>
    </div>
</div>
نیاز به توضیح نیست که در هنگام تعریف تابع سازنده کنترلر bookCtrl باید نام پارارمتر‌های وروردی تابع در هنگام تزریق وابستگی دقیقا مانند مثال بالا باشد. (بعنی scope$ برای دسترسی به سرویس scope و bookService برای دسترسی به سرویس ساخته شده توسط factory - ترتیب پارامترها در اینجا اهمیتی ندارد ). حال مثال بالا را با استفاده از injector موجود در angular برای تزریق وابستگی‌ها پیاده سازی می‌کنم. ابتدا تابع کنترلر bookCtrl را به صورت زیر ایجاد می‌کنیم:
var bookCtrl = function (sc,bs) {
    sc.books = bs;
};
از پارامتر sc به جای scope$ و از bs به عنوان bookService در این تابع استفاده شده است. سپس کنترلر موجود را به ماژول مورد نظر نسبت می‌دهیم:
app.controller('bookCtrl',bookCtrl);
اگر برنامه را به همین صورت اجرا کنید خروجی مورد نظر حاصل نخواهد شد. زیرا آرگومان‌های sc و bs برای angular تعریف نشده است. کافیست وابستگی‌های تابع کنترلر را به صورت زیر برای angular مشخص نماییم:
bookCtrl.$inject = ['$scope','bookService'];
در نتیجه تعریف کنترلر بالا به صورت کامل زیر خواهد بود:
var app = angular.module('myApp', []);

app.factory('bookService', function () {
    var books = [
        { name: 'A' },
        { name: 'B' },
        { name: 'C' }
    ];
    return books;
});

var bookCtrl = function (sc,bs) {
    sc.books = bs;
};

bookCtrl.$inject = ['$scope','bookService'];

app.controller('bookCtrl',bookCtrl);

از این پس در هنگام فراخوانی تابع کنترلر bookCtrl سرویس‌های scope$ و bookService به ترتیب به عنوان آرگومان‌های اول و دوم در اختیار کنترلر قرار می‌گیرند. می‌توان به جای فراخوانی مستقیم inject$، تزریق وابستگی‌ها را در هنگام تعریف توابع سازنده به صورت زیر نیز فراهم ساخت:
app.controller('bookCtrl', ['$scope', 'bookService', function (sc, bs) {
    sc.books = bs;
}])
 
مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
در حین کار با برنامه‌های وب، چشم‌پوشی از جاوا اسکریپت عملا ممکن نیست؛ هرچند با Blazor، امکان انجام کارهایی را یافته‌ایم که پیشتر با MVC و یا Razor pages میسر نبودند، اما هیچگاه به تنهایی نمی‌تواند جایگزین کامل جاوا اسکریپت، در تولید برنامه‌های وب باشد. بنابراین ضروری است که نحوه‌ی یکپارچگی جاوا اسکریپت را با برنامه‌های مبتنی بر Blazor، بررسی کنیم.


ایجاد کامپوننت جدید BlazorJS

برای بررسی نحوه‌ی تعامل جاوا اسکریپت و Blazor، در ابتدا کامپوننت جدید Pages\LearnBlazor\BlazorJS.razor را ایجاد کرده:
@page "/BlazorJS"

<h3>BlazorJS</h3>

@code
{
}
و همچنین مدخل منوی آن‌را نیز بر اساس مسیریابی ابتدای فایل این کامپوننت، به فایل Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="BlazorJS">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> BlazorJS
    </NavLink>
</li>


روش فراخوانی کدهای جاوا اسکریپتی از طریق کدهای سی‌شارپ Blazor

فرض کنید می‌خواهیم در حین کلیک بر روی دکمه‌ای مانند دکمه‌ی حذف، ابتدا تائیدیه‌ای را توسط تابع confirm جاوا اسکریپتی، از کاربر اخذ کنیم. روش انجام چنین کاری در برنامه‌های مبتنی بر Blazor به صورت زیر است:
@page "/BlazorJS"

@inject IJSRuntime JsRuntime

<h3>BlazorJS</h3>

<div class="row">
    <button class="btn btn-secondary" @onclick="TestConfirmBox">Test Confirm Button</button>
</div>
<div class="row">
    @if (ConfirmResult)
    {
        <p>Confirmation has been made!</p>
    }
    else
    {
        <p>Confirmation Pending!</p>
    }
</div>

@code {
    string ConfirmMessage = "Are you sure you want to click?";
    bool ConfirmResult;

    async Task TestConfirmBox()
    {
        ConfirmResult = await JsRuntime.InvokeAsync<bool>("confirm", ConfirmMessage);
    }
}
توضیحات:
- در اینجا می‌خواهیم تابع استاندارد confirm جاوا اسکریپتی را از طریق کدهای سی‌شارپ، با کلیک بر روی دکمه‌ی Test Confirm Button، فراخوانی کنیم. به همین جهت onclick@ این دکمه، به متد TestConfirmBox کدهای UI سی‌شارپ این کامپوننت، متصل شده‌است.
- برای دسترسی به توابع جاوا اسکریپتی، نیاز است سرویس توکار IJSRuntime را به کدهای کامپوننت تزریق کنیم که روش انجام آن‌را توسط دایرکتیو inject@ مشاهده می‌کنید. برای دسترسی به این سرویس توکار، نیاز به تنظیمات ابتدایی خاصی نیست و اینکار پیشتر انجام شده‌است.
- سرویس JsRuntime تزریق شده، دو متد مهم InvokeVoidAsync و InvokeAsync را جهت فراخوانی توابع جاوا اسکریپتی به همراه دارد. اگر تابعی، خروجی غیر void داشته باشد، باید از متد InvokeAsync استفاده کرد. برای مثال خروجی تابع استاندارد confirm، از نوع boolean است. بنابراین نوع این خروجی را به صورت یک آرگومان جنریک متد InvokeAsync مشخص کرده‌ایم.
- اولین پارامتر متد InvokeAsync، نام رشته‌ای تابع جاوا اسکریپتی است که قرار است صدا زده شود. پارامترهای اختیاری بعدی که به صورت params object?[]? args تعریف شده‌اند، لیست نامحدود آرگومان‌های ورودی این متد هستند.
- فیلد ConfirmMessage، پیامی را جهت اخذ تائید، تعریف می‌کند که به عنوان پارامتر متد confirm، توسط JsRuntime.InvokeAsync فراخوانی خواهد شد.
- فیلد ConfirmResult، نتیجه‌ی فراخوانی متد confirm جاوا اسکریپتی را به همراه دارد.
- در اینجا روش عکس العمل نشان دادن به خروجی دریافتی از متد جاوااسکریپتی را نیز مشاهده می‌کنید. پس از پایان متد TestConfirmBox که یک متد رویدادگران است، همانطور که در مطلب بررسی «چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها» نیز بررسی کردیم، متد StateHasChanged، در پشت صحنه فراخوانی می‌شود که سبب رندر مجدد UI خواهد شد. بنابراین در حین رندر مجدد UI، بر اساس مقدار جدید ConfirmResult دریافت شده‌ی از کاربر، با تشکیل یک if/else@، می‌توان به نتیجه‌ی تائید یا عدم تائید کاربر، واکنش نشان داد. با این توضیحات در اولین بار نمایش کامپوننت جاری چون مقدار ConfirmResult مساوی false است، پیام زیر را مشاهده می‌کنیم:


اما در ادامه با کلیک بر روی دکمه و تائید پیام ظاهر شده، عبارت زیر ظاهر می‌شود:



روش افزودن یک کتابخانه‌ی خارجی جاوا اسکریپتی به پروژه‌های Blazor

فرض کنید می‌خواهیم پیام‌های برنامه را توسط کتابخانه‌ی معروف جاوا اسکریپتی Toastr نمایش دهیم؛ با این دمو.
مرحله‌ی اول کار با این کتابخانه، دریافت فایل‌های CSS و JS آن است. برای این منظور قصد داریم از برنامه‌ی مدیریت بسته‌های LibMan استفاده کنیم:
dotnet tool install -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install jquery --provider unpkg --destination wwwroot/lib/jquery
libman install toastr --provider unpkg --destination wwwroot/lib/toastr
بنابراین خط فرمان را در ریشه‌ی پروژه گشوده و پنج دستور فوق را اجرا می‌کنیم. دستور اول، ابزار خط فرمان LibMan را نصب می‌کند. دستور دوم، یک فایل libman.json خالی را در این پوشه ایجاد می‌کند و سه دستور بعدی، جی‌کوئری، بوت استرپ و toastr را دریافت و در پوشه‌ی wwwroot/lib قرار می‌دهند. Toastr برای اجرا، نیاز به jQuery نیز دارد.
البته تعاریف مداخل آن‌ها به فایل libman.json نیز اضافه می‌شوند. مزیت آن، اجرای دستور libman restore برای بازیابی و نصب مجدد تمام بسته‌های ذکر شده‌ی در فایل libman.json است.

پس از دریافت بسته‌های سمت کلاینت آن، مداخل مرتبط را به فایل Pages\_Host.cshtml برنامه‌ی Blazor Server اضافه خواهیم کرد (و یا در فایل wwwroot/index.html برنامه‌های Blazor WASM).
<head>
    <base href="~/" />
    <link rel="stylesheet" href="lib/toastr/build/toastr.min.css" />

</head>
<body>
 
    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>
مدخل فایل css آن‌را در قسمت head و فایل js آن‌را پیش از بسته شدن تگ body تعریف می‌کنیم. در اینجا نیازی به ذکر پوشه‌ی آغازین wwwroot نیست؛ چون base href تعریف شده، به این پوشه اشاره می‌کند.

یک نکته: می‌توان فایل csproj برنامه را به صورت زیر تغییر داد تا کار اجرای دستور libman restore را قبل از build، به صورت خودکار انجام دهد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">

  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <Target Name="DebugEnsureLibManEnv" BeforeTargets="BeforeBuild" Condition=" '$(Configuration)' == 'Debug' ">
    <!-- Ensure libman is installed -->
    <Exec Command="libman --version" ContinueOnError="true">
      <Output TaskParameter="ExitCode" PropertyName="ErrorCode" />
    </Exec>
    <Error Condition="'$(ErrorCode)' != '0'" Text="libman is required to build and run this project. To continue, please run `dotnet tool install -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli`, and then restart your command prompt or IDE." />
    <Message Importance="high" Text="Restoring dependencies using 'libman'. This may take several minutes..." />
    <Exec WorkingDirectory="$(MSBuildProjectDirectory)" Command="libman restore" />
  </Target>
</Project>


روش فراخوانی یک کتابخانه‌ی خارجی جاوا اسکریپتی در پروژه‌های Blazor

پس از افزودن فایل‌های سمت کلاینت toastr و تعریف مداخل آن در فایل Pages\_Host.cshtml برنامه‌ی Blazor Server جاری، اکنون می‌خواهیم از این کتابخانه استفاده کنیم. یک روش کار با این نوع کتابخانه‌های عمومی و سراسری به صورت زیر است:
- ابتدا فایل خالی جدید wwwroot\js\common.js را ایجاد می‌کنیم.
- سپس تابع عمومی و سراسری ShowToastr را بر اساس امکانات کتابخانه‌ی toastr و مستندات آن، به صورت زیر ایجاد می‌کنیم:
window.ShowToastr = (type, message) => {
  // Toastr don't work with Bootstrap 4.2
  toastr.options.toastClass = "toastr"; // https://github.com/CodeSeven/toastr/issues/599

  if (type === "success") {
    toastr.success(message, "Operation Successful", { timeOut: 20000 });
  }
  if (type === "error") {
    toastr.error(message, "Operation Failed", { timeOut: 20000 });
  }
};
چون تابع ShowToastr به شیء window انتساب داده شده‌است، در سراسر برنامه‌ی جاری قابل دسترسی است.
سطر اول آن هم برای رفع عدم تداخل با بوت استرپ 4x اضافه شده‌است. بوت استرپ 4x به همراه کلاس‌های CSS مشابهی است که نیاز است با تنظیم toastClass به مقداری دیگر، این تداخل را برطرف کرد.

- در ادامه مدخل تعریف فایل wwwroot\js\common.js را به انتهای تگ body فایل Pages\_Host.cshtml اضافه می‌کنیم:
    <script src="lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="lib/toastr/build/toastr.min.js"></script>
    <script src="js/common.js"></script>
    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>

در آخر برای آزمایش آن به کامپوننت Pages\LearnBlazor\BlazorJS.razor مراجعه کرده و تابع سراسری ShowToastr را دقیقا مانند روشی که در مورد تابع confirm بکار بردیم، توسط سرویس JsRuntime، فراخوانی می‌کنیم:
@page "/BlazorJS"

@inject IJSRuntime JsRuntime


<div class="row">
    <button class="btn btn-success" @onclick="@(()=>TestSuccess("Success Message"))">Test Toastr Success</button>
    <button class="btn btn-danger" @onclick="@(()=>TestFailure("Error Message"))">Test Toastr Failure</button>
</div>

@code {
    async Task TestSuccess(string message)
    {
        await JsRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "success", message);
    }

    async Task TestFailure(string message)
    {
        await JsRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "error", message);
    }
}
در اینجا دو دکمه، جهت فراخوانی متد ShowToastr با پارامترهای مختلفی تعریف شده‌اند. چون تابع ShowToastr خروجی ندارد، به همین جهت اینبار از متد InvokeVoidAsync استفاده کرده‌ایم. پارامتر اول آن، نام متد ShowToastr است. پارامتر‌های دوم و سوم آن با آرگومان‌های (type, message) تعریف شده‌ی تابع ShowToastr تطابق دارند. به علاوه در این مثال، روش ارسال پارامترها را نیز در onlick@ توسط arrow functions مشاهده می‌کنید.



کاهش کدهای تکراری فراخوانی متدهای جاوا اسکریپتی با تعریف متدهای الحاقی

می‌توان جهت کاهش تکرار کدهای استفاده از تابع ShowToastr، متدهای الحاقی زیر را برای سرویس IJSRuntime تهیه کرد:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.JSInterop;

namespace BlazorServerSample.Utils
{
    public static class JSRuntimeExtensions
    {
        public static ValueTask ToastrSuccess(this IJSRuntime JSRuntime, string message)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "success", message);
        }

        public static ValueTask ToastrError(this IJSRuntime JSRuntime, string message)
        {
            return JSRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "error", message);
        }
    }
}
و سپس فضای نام آن‌را به فایل Imports.razor_ معرفی نمود تا در تمام کامپوننت‌های برنامه قابل استفاده شوند.
@using BlazorServerSample.Utils
به این ترتیب به فراخوانی‌های ساده شده‌ی زیر خواهیم رسید:
async Task TestSuccess(string message)
{
   //await JsRuntime.InvokeVoidAsync("ShowToastr", "success", message);
   await JsRuntime.ToastrSuccess(message);
}


فراخوانی یک متد عمومی واقع در کامپوننت فرزند از طریق کامپوننت والد

فرض کنید در کامپوننت فرزند Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\ChildComponent.razor که در قسمت‌های قبل آن‌را تکمیل کردیم، متد عمومی زیر تعریف شده‌است:
@inject IJSRuntime JsRuntime


@code {
    // ...

    public async Task TestSuccess(string message)
    {
        await JsRuntime.ToastrSuccess(message);
    }
}
اکنون اگر بخواهیم این متد عمومی را از طریق کامپوننت والد یا دربرگیرنده‌ی آن فراخوانی کنیم، نیاز است از مفهوم جدیدی به نام ref استفاده کرد. برای این منظور به کامپوننت Pages\LearnBlazor\ParentComponent.razor مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
@page "/ParentComponent"

<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    @ref="ChildComp"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    <ChildContent>
        A `Render Fragment` from the parent!
    </ChildContent>
    <DangerChildContent>
        A danger content from the parent!
    </DangerChildContent>
</ChildComponent>

<div class="row">
    <button class="btn btn-success" @onclick="@(()=>ChildComp.TestSuccess("Done!"))">Show Alert</button>
</div>


@code {
    ChildComponent ChildComp;
    // ...
}
با استفاده از ref@ که به فیلد ChildComp انتساب داده شده‌است، می‌توان ارجاعی از کامپوننت فرزند را (وهله‌ای از کلاس مرتبط با آن‌را) در کامپوننت جاری بدست آورد و سپس از آن جهت فراخوانی متدهای عمومی کامپوننت فرزند استفاده کرد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-11.zip
مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 8 - Rust-Based CS Masterclass
مدیریت حافظه، نقش مهمی را در برنامه نویسی ایفا می‌کند و بر عملکرد و کارآیی یک برنامه تاثیر می‌گذارد. این مقاله، مروری را بر سه نوع حافظه‌ی اصلی ارائه می‌کند:  static memory, stack memory, heap . درک تفاوت بین این انواع حافظه‌ها می‌تواند به شما در بهینه سازی کد و جلوگیری از مشکلات احتمالی، کمک کند.


Static Memory

حافظه‌ی static برای ذخیره‌ی باینری‌های برنامه، متغیرهای استاتیک و حروف رشته‌ای (در Rust) استفاده می‌شود. اندازه‌ی حافظه استاتیک ثابت است و در زمان کامپایل مشخص می‌شود. حافظه‌ی استاتیک طول عمری برابر با عمر برنامه دارد و مقادیر آن از شروع، تا پایان برنامه، باقی می‌ماند. پاکسازی حافظه‌ی استاتیک به صورت خودکار انجام می‌شود و با پایان برنامه انجام می‌شود.

مواردی که در حافظه استاتیک قرار میگیرند :
  • Program Binary
  • Static variables
  • String Literals (in Rust)

Size :
  Fixed ( محاسبه در زمان کامپایل )
Lifetime : برابر با طول عمر برنامه
پاکسازی : به صورت خودکار ؛ زمانی که برنامه متوقف میشود .


  Stack Memory

حافظه‌ی پشته، مسئول نگهداری آرگومان‌های تابع و متغیرهای محلی است. پشته، شامل stack frames است که برای هر فراخوانی تابع در زنجیره‌ای از فراخوانی‌های تابع، ایجاد می‌شوند (به عنوان مثال، A B را فرا می‌خواند، B C را فرا می‌خواند). حافظه‌ی پشته به اندازه‌ی مشخصی در زمان کامپایل نیاز دارد؛ به این معنا که آرگومان‌ها و متغیرهای درون  stack frames باید اندازه‌های از پیش تعیین شده‌ای داشته باشند. اندازه‌ی پشته، پویا است؛ اما دارای حد بالایی ثابتی است که در هنگام راه اندازی برنامه تعریف شده‌است. حافظه‌ی پشته، دارای طول عمری برابر با طول عمر عملکرد است و هنگامیکه عملکرد، نتیجه‌ای را بر می‌گرداند، پاکسازی آن خودکار است.  

بیایید نگاهی به یک مثال ساده در Rust بیندازیم تا حافظه‌ی پشته را بهتر درک کنیم:
fn add(x: i32, y: i32) -> i32 {
    let sum = x + y;
    sum
}

fn main() {
    let a = 5;
    let b = 3;
    let result = add(a, b);
    println!("The sum is: {}", result);
}
در این برنامه‌ی Rust، دو عملکرد add و main را داریم. هنگامیکه برنامه شروع به اجرا می‌کند، یک stack frames برای تابع اصلی در حافظه‌ی پشته ایجاد می‌شود. این  stack frames شامل متغیرهای محلی a، b و فراخوانی تابع برای add(a, b) است.
هنگامیکه تابع add فراخوانی می‌شود، یک stack frames دیگر در بالای stack frames main موجود ایجاد می‌شود. این stack frames جدید حاوی متغیرهای محلی x، y و sum است. مقادیر a و b به عنوان آرگومان به تابع add ارسال می‌شوند و به ترتیب در x و y ذخیره می‌شوند. پس از محاسبه‌ی مجموع، تابع add، مقداری را بر می‌گرداند و  stack frames آن به طور خودکار از حافظه‌ی پشته حذف می‌شود.
سپس تابع main، مقدار برگشتی را از تابع add دریافت می‌کند و به نتیجه‌ی متغیر اختصاص می‌یابد. از ماکروی println! برای چاپ نتیجه استفاده می‌شود. پس از اتمام اجرای برنامه و بازگشت تابع اصلی، stack frames آن نیز از حافظه‌ی پشته حذف می‌شود و حافظه به‌طور خودکار پاک می‌شود.
در این مثال، می‌توانید ببینید که چگونه از stack frames برای ذخیره‌ی آرگومان‌های تابع و متغیرهای محلی در Rust استفاده می‌شود. اندازه‌ی این متغیرها در زمان کامپایل مشخص می‌شود و طول عمر حافظه‌ی پشته، برابر با طول عمر تابع است. هنگامیکه تابع برمی‌گردد، فرآیند پاکسازی آن خودکار است و قاب پشته‌ی مربوطه را حذف می‌کند.


Heap Memory

حافظه‌ی Heap، مقادیری را ذخیره می‌کند که باید فراتر از طول عمر یک تابع مانند مقادیر بزرگ و مقادیر قابل دسترسی توسط رشته‌های متعدد، زنده بمانند. از آنجائیکه هر رشته دارای پشته‌ی مخصوص به خود است، همه‌ی آنها یک پشته‌ی مشترک دارند. حافظه‌ی Heap می‌تواند مقادیری با اندازه‌ی ناشناخته را در زمان کامپایل، در خود جای دهد؛ مانند رشته‌های ورودی کاربر. اندازه‌ی پشته نیز پویا است؛ با حد بالایی ثابت که در زمان راه اندازی برنامه تعیین می‌شود. حافظه‌ی Heap طول عمری دارد که توسط برنامه نویس تعیین می‌شود و برنامه نویس تصمیم می‌گیرد که چه زمانی باید حافظه تخصیص داده شود. پاکسازی حافظه‌ی هیپ به صورت دستی است و نیاز به مداخله‌ی برنامه نویس دارد.
در این مثال ساده، روش استفاده از حافظه‌ی پشته نشان داده می‌شود:
use std::rc::Rc;

#[derive(Debug)]
struct LargeData {
    data: Vec<i32>,
}

impl LargeData {
    fn new(size: usize) -> LargeData {
        LargeData {
            data: vec![0; size],
        }
    }
}

fn main() {
    let large_data = Rc::new(LargeData::new(1_000_000));
    let shared_data1 = Rc::clone(&large_data);
    let shared_data2 = Rc::clone(&large_data);

    println!("{:?}", shared_data1);
    println!("{:?}", shared_data2);
}
در این برنامه‌ی Rust، یک ساختار LargeData را تعریف می‌کنیم که حاوی <Vec<i32 است. این روش جدید، یک شیء LargeData را به اندازه‌ی مشخصی مقداردهی اولیه می‌کند. در تابع main، یک شیء LargeData را با اندازه (1,000,000 عنصر) ایجاد می‌کنیم و با استفاده از Rc::new روی پشته ذخیره می‌کنیم. Rc یک اشاره‌گر شمارش مرجع است که به چندین متغیر اجازه می‌دهد تا مالکیت داده‌های تخصیص داده شده را به اشتراک بگذارند (در ادامه‌ی دوره توضیح داده خواهد شد).  
سپس دو متغیر دیگر را به نام‌های shared_data1 و shared_data2 ایجاد می‌کنیم که با استفاده از Rc::clone، یک شیء LargeData تخصیص‌یافته‌ی مشابه را به اشتراک می‌گذارند. این نشان می‌دهد که چگونه حافظه‌ی پشته را می‌توان در بین متغیرهای متعددی به اشتراک گذاشت؛ حتی فراتر از طول عمر تابع اصلی که داده را ایجاد کرده است.
در این مثال، پاکسازی حافظه‌ی پشته به طور خودکار توسط مکانیزم شمارش مرجع Rust مدیریت می‌شود (در ادامه‌ی دوره توضیح داده خواهد شد). هنگامیکه تعداد مرجع نشانگر Rc به صفر می‌رسد (یعنی وقتی همه‌ی متغیرهایی که داده‌ها را به اشتراک می‌گذارند از محدوده خارج می‌شوند)، حافظه‌ی تخصیص داده شده، روی پشته تخصیص داده می‌شود.
این مثال نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از حافظه‌ی پشته برای ذخیره‌ی ساختارهای داده یا مقادیر بزرگی استفاده کرد که باید بیشتر از طول عمر یک تابع باشند و چگونه می‌توان حافظه‌ی پشته را بین چندین متغیر به اشتراک گذاشت.
مطالب
چقدر سی‌شارپ را می‌شناسیم؟!
هر چند که #C به عنوان یک زبان ساده برای درک و یادگیری شناخته میشود، گاهی رفتاری غیرمنتظره را حتی برای توسعه دهنده‌های با تجربه خواهد داشت. در این نوشته مروری بر بعضی از این رفتارها و توضیح دلایل پشت آن خواهیم کرد.

Value 

اگر مقدار null مدیریت نشود، میتواند باعث ایجاد نتایج نامطلوب، یا باعث از کار افتادن برنامه شود. شئ null به خودی خود مخرب نیست؛ اما اگر بخواهیم به یکی از متدها یا خاصیت‌های آن دسترسی داشته باشیم، با استثنای معروف NullReferenceException روبرو می‌شویم. برای در امان ماندن، باید همیشه اطمینان داشته باشیم که پیش از استفاده از امکانات شئ، ارجاع آن null نباشد. در قطعه کد زیر برخی از رفتارهای null value آورده شده:
// Behavior 1 
object obj = null;
bool objValueEqual = obj.Equals(null);

// Behavior 2 
object obj = null;
Type objType = obj.GetType();

// Behavior 3
string str = (string)null;
bool strType = str is string;

// Behavior 4
int num = 5;
Nullable<int> nullableNum = 5;
bool typeEqual = num.GetType() == nullableNum.GetType();

// Behavior 5
Type inType = typeof(int);
Type nullableIntType = typeof(Nullable<int>);
bool typeEqual = inType == nullableIntType;
  • در رفتار اول هرچند که متد Equals از شی null در دسترس است و با مقدار null مقایسه شده اما در زمان اجرا پیغام خطای NullReferenceException را خواهیم داشت. 
  • در رفتار دوم هم پیغام خطا را خواهیم داشت. شئ با مقدار null، در زمان اجرا هیچ نوعی را برنمیگرداند. 
  • در رفتار سوم هر چند که مقدار null صریحا به رشته تبدیل شده و برای چاپ متغیر str پیام خطایی را نخواهیم داشت، اما متغیر strType در خروجی، false خواهد بود. همانطور که در رفتار دوم گفته شد، شیء با مقدار null هیچ نوعی را برنمیگرداند. 
  • خروجی رفتار چهارم true خواهد بود. به این صورت که هر دو از نوع System.int32 خواهند بود.
  • در رفتار پنجم اگر از نوع‌ها، خروجی جداگانه بگیریم، خواهیم دیدکه نوع int از System.int32 و <Nullable<int از نوع System.Nullable`1[System.Int32] میباشند، در نتیجه خروجی false است. اشیای nullable بعد از اینکه مقداری مشخص را دریافت کردند، به صورت یک شیء غیر nullable رفتار خواهند کرد.

مدیریت مقادیر null در سربارگذاری متدها   

        static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine(Method(null));
            Console.ReadLine();
        }
        private static string Method(object obj)
        {
            return "Object parameter";
        }
        private static string Method(string str)
        {
            return "String parameter";
        }
در قطعه کد بالا، فراخوانی متد سربارگذاری شده با مقدار ورودی null، باعث اجرای متدی میشود که پارامتر ورودی آن از نوع رشته است. تا زمانیکه یکی از پارامترها بتواند به دیگری تبدیل شود، برنامه بدون خطا کامپایل خواهد شد. اما اگر هیچ تبدیل نوعی بین پارامترها وجود نداشته باشد، کد کامپایل نخواهد شد. بین متدهای سربارگذاری شده، متدی که نوع پارامتر آن مشخص‌تر است، فراخوانی میشود. برای اینکه متد خاصی را مجبور به اجرا کنیم، باید مقدار null را پیش از ارسال، به نوع پارامتر آن متد تبدیل کنید.(object)null

رفتارهای ()Math.Round

var rounded = Math.Round(1.5); // 2
var rounded = Math.Round(2.5); // 2

var rounded = Math.Round(2.5, MidpointRounding.ToEven); // 2
var rounded = Math.Round(2.5, MidpointRounding.AwayFromZero); // 3

var value = 1.4f;
var rounded = Math.Round(value + 0.1f); // 1
متد Round از کلاس Math، ورودی را که عددی اعشاری است، گرد میکند. اگر مقدار اعشار کمتر از ۰.۵ باشد، به سمت پایین و اگر بیشتر از ۰.۵ باشد، به سمت بالا گرد میشود. اما اگر ورودی دقیقا مقدار اعشاری ۰.۵ را داشته باشد چطور؟ متد Round به صورت پیش‌فرض ورودی  را به نزدیکترین عدد زوج گرد میکند، به این دلیل خط‌های ۱ و ۲ از قطعه کد بالا، خروجی یکسان ۲ را خواهند داشت. این متد آرگومان دومی هم دارد که دو حالت MidpointRounding.ToEven و MidpointRounding.AwayFromZero را می‌توان برای آن مشخص کرد. ToEven همان رفتار پیش‌فرض متد است که ورودی را به نزدیکترین عدد زوج گرد میکند و از حالت AwayFromZero میشود برای گرد کردن ورودی به عدد بزرگتر استفاده کرد (خط ۵). 
در خط ۸ یک حالت خاص دیگر نیز داریم. انتظار میرود که خروجی، به نزدیکترین عدد زوج گرد شود و نتیجه ۲ باشد؛ مثل خط ۱، اما خروجی ۱ خواهد بود. وقتی ورودی‌ها را از نوع float در نظر بگیریم، مقدار 0.1f کمی کمتر از ۰.۱ خواهد بود و نتیجه محاسبه کمی کمتر از ۱.۵. برای پرهیز از این مسئله بهتر است ورودی متد Round را از نوع decimal در نظر بگیریم.
 

مقدار دهی اولیه کلاسها 

پیشنهاد میشود برای جلوگیری از وقوع استثناءها از مقدار دهی اولیه کلاسها در سازنده کلاس، بخصوص اگر سازنده استاتیک داشته باشیم، پرهیز کنیم. ترتیب مقدار دهی اولیه زمانیکه از یک کلاس یه وهله ساخته میشود، به قرار زیر است:
  • فیلدهای استاتیک (زمانیکه کلاس برای اولین بار در دسترس قرار میگیرد)
  • سازنده استاتیک (زمانیکه کلاس برای اولین بار در دسترس قرار میگیرد)
  • فیلدهایی از کلاس که در نمونه ساخته شده در دسترس قرار میگیرند.
  • سازنده کلاس که در زمان ایجاد یک نمونه از کلاس در دسترس قرار میگیرد.
در قطعه کد زیر اگر نمونه‌ای از کلاس FailingClass ساخته شود، انتظار میرود که خطای InvalidOperationException صادر شود؛ اما برنامه با خطای TypeInitializationException متوقف میشود. در واقع در زمان اجرا به صورت خودکار خطای TypeInitializationException، خطای InvalidOperationException را پوشش میدهد. اگر بجای  InvalidOperationException یک دستور ساده WriteLine داشته باشیم، سازنده کلاس FailingClass مجال کامل شدن را خواهد داشت. اما با خطایی که داخل سازنده صادر کرده‌ایم، سازنده کلاس بدون اینکه به طور کامل به پایان برسد، متوقف خواهد شد. 
    public static class Config
    {
        public static bool ThrowException { get; set; } = true;
    }

    public class FailingClass
    {
        static FailingClass()
        {
            if (Config.ThrowException)
            {
                throw new InvalidOperationException();
            }
        }
    }
حال که میدانیم خطای اصلی که در این مواقع صادر میشود چیست، شاید بخواهیم به روش زیر آن را مدیریت کنیم.
try
{
   var failedInstance = new FailingClass();
}
catch (TypeInitializationException) { }

Config.ThrowException = false;
var instance = new FailingClass();
اگر قطعه کد بالا را بدون بخش try  اجرا کنیم، برنامه ابتدا صدور خطا را false میکند و بدون مشکل از کلاس نمونه‌ای ساخته میشود. اما اگر بخش try را داشته باشیم، هر چند که خطا در بخش try گرفته میشود و تنظیم صدور خطا false است، باز هم در خط آخر و در زمان ایجاد یک نمونه از کلاس، پیام خطای TypeInitializationException خواهیم داشت. علت آن است که سازنده استاتیک کلاس فقط یک بار فراخوانی میشود و اگر در این فراخوانی خطایی رخ دهد، این خطا در اثر ایجاد سایر نمونه‌ها و یا استفاده مستقیم از کلاس، مجددا صادر خواهد شد. در نتیجه این کلاس تا زمانیکه پردازش آن در جریان است، غیرقابل استفاده خواهد بود. یک مثال دیگر از ترتیب فراخوانی‌ها را بررسی میکنیم.
public class BaseClass
{
    {
        public BaseClass()
        {
            VirtualMethod(1);
        }
        public virtual int VirtualMethod(int dividend)
        {
            return dividend / 1;
        }
    }

    public class DerivedClass : BaseClass
    {
        int divisor;
        public DerivedClass()
        {
            divisor = 1;
        }
        public override int VirtualMethod(int dividend)
        {
            return base.VirtualMethod(dividend / divisor);
        }
    }
در قطعه کد بالا هر چند که همه چیز درست به نظر میرسد، اما اگر از کلاس DerivedClass نمونه‌ای ساخته شود، با پیام خطای DivideByZeroException مواجه میشویم. علت این مشکل ترتیب مقدار دهی اولیه در کلاسهای فرزند است. ابتدا فیلدهای کلاس فرزند مقدار دهی میشوند و بعد فیلدهای کلاس پایه، بعد سازنده کلاس پایه فراخوانی میشود و پس از آن سازنده کلاس فرزند. ترتیب فراخوانی‌ها به همین جا محدود نمیشود. 
در مثال بالا متد VirtualMethod که در سازنده کلاس پایه فراخوانی شده، پیش از این که کد داخل خود را اجرا کند، متد VirtualMethod را در کلاس فرزند، فراخوانی میکند و کلاس فرزند مجالی را برای مقدار دهی متغیر divisor، در سازنده خود نخواهد داشت. در نتیجه مقدار این متغیر در متد VirtualMethod صفر خواهد ماند و باعث صدور استثناء میشود. برای پرهیز از چنین مشکلاتی بهتر است فیلدهای یک کلاس به صورت مستقیم مقدار دهی اولیه بشوند. مقدار دهی اولیه و یا فراخوانی متدهای virtual در سازنده کلاس‌ها میتواند باعث بروز رفتارهای پیش بینی نشده‌ای شوند.

چند ریختی 

 چند ریختی قابلیتی است برای کلاسهای متفاوت تا بتوانند یک اینترفیس مشابه را به صورت‌های مختلفی پیاده‌سازی کنند. اما قطعه کد زیر قاعده چند ریختی را نقض میکند. 
 class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var instance = new DerivedClass();
            var result = instance.Method();
            result = ((BaseClass)instance).Method();
            Console.WriteLine(instance + " -> " + result); // Derived Class ...  -> Method in BaseClass
            Console.ReadLine();

        }
    }

    public class BaseClass
    {
        public virtual string Method()
        {
            return "Method in BaseClass";
        }
    }

    public class DerivedClass : BaseClass
    {
        public override string ToString()
        {
            return "Derived Class ... ";
        }

        public new string Method()
        {
            return "Method in DerivedClass";
        }
    }
در خروجی کنسول هرچند که Instance همچنان وهله‌ای از DerivedClass است اما به دلیل تبدیل در خط ۷، Method کلاس DerivedClass به وسیله کلاس پایه پنهان شده و Method کلاس پایه فراخوانی میشود. در قطعه کد زیر حالت مشابه‌ای را که در بالا داشتیم، برای interface‌ها دیده میشود.
class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var instance = new DerivedClass();
            var result = instance.Method(); // -> Method in DerivedClass
            result = ((IInterface)instance).Method(); // -> Method belonging to IInterface
            Console.WriteLine(result);
            Console.ReadLine();
        }
    }

    public interface IInterface
    {
        string Method();
    }

    public class DerivedClass : IInterface
    {
        public string Method()
        {
            return "Method in DerivedClass";
        }
        string IInterface.Method()
        {
            return "Method belonging to IInterface";
        }
}
هرچند که به نظر میرسد دلیلی برای استفاده از روشهای گفته شده وجود ندارد، اما اگر بخواهیم بیش از یک پیاده‌سازی را برای یک متد در یک کلاس داشته باشیم، میتواند مورد توجه قرار گیرد. بخصوص اگر نیاز باشد که پیاده‌سازی دوم خودش به طور مستقلی در کلاسی دیگر استفاده شود.

Iterators 

Iterator‌ها (تکرار شونده‌ها) ساختارهایی هستند که برای حرکت در عناصر یک collection استفاده میشوند. عموما از دستور foreach استفاده و نوع جنریک <IEnumerable<T را نمایندگی میکنند. هر چند که استفاده از آنها ساده است، اما اگر کارکرد داخلی iteratorها را درک نکنیم ممکن است به دام استفاده نادرست از آنها گرفتار شویم. در قطعه کد زیر کلاس Test صدا زده میشود و مقادیر یک تا پنج به صورت یک IEnumerable از داخل بلوک using بازگشت داده میشود. 
private IEnumerable<int> GetEnumerable(StringBuilder log)
{
     using (var test = new Test(log))
      {
          return Enumerable.Range(1, 5);
      }
}

فرض کنیم کلاس Test اینترفیس IDisposable را پیاده‌سازی کرده و در سازنده و متد Dispose خود پیامهایی را به log اضافه کند. در مثالهای واقعی، کلاس Testمیتواند اتصالی به پایگاه داده باشد و رکوردهای خوانده شده، بازگشت داده شوند. توسط حلقه زیر مقدار خروجی تابع را چاپ میکنیم.
var log = new StringBuilder();
            
foreach (var number in GetEnumerable(log))
{
     log.AppendLine($"{number}");
}
انتظار میرود که خروجی به این صورت باشد که ابتدا رشته Created (از سازنده کلاس Test) چاپ شود بعد اعداد یک تا پنج و در نهایت رشته Disposed (از متد Dispose کلاس Test). به عبارتی در ابتدای کار، بلوک using، سازنده کلاس را فراخوانی کند و بعد از اینکه بلوک به پایان کارش رسید متد Dispose کلاس فراخوانی شود. اما در واقع خروجی به صورت زیر خواهد بود. 
Created
Disposed
1
2
3
4
5
این تفاوت در دنیای واقعی مهم است؛ به اینصورت که مثلا اتصال به پایگاه داده قبل از اینکه داده‌ها خوانده شوند، بسته میشود و قطعه کد به درستی عمل نخواهد کرد. تنها راه حل، پیمایش در collection داخل using و بازگشت هر مقدار به صورت مجزا است، که در زیر آمده است.
 using (var test = new Test(log))
 {
     foreach (var i in Enumerable.Range(1,5))
     {
         yield return i;
     }
 }
فقط در این صورت است که کلاس Test بعد از اتمام کار حلقه و در زمان درست به پایان میرسد. توسط کلمه کلیدی yield و برای متدی که خروجی قابل پیمایش داشته باشد میتوان چندین مقدار را بازگشت داد. ترتیب اجرای دستورات در قطعه کد بالا به این صورت است که ابتدا نمونه‌ای از کلاس Test ایجاد میشود و سازنده کلاس فراخوانی میشود، سپس حلقه foreach به تعداد مشخص شده در Range مقادیر بازگشتی را در خروجی تابع قرار میدهد. وقتی که کار حلقه تمام شد، بلوک using دستورات را ادامه خواهد داد که برابر با خاتمه دادن به تمام نمونه‌ها و منابع استفاده شده در بلوک است؛ یعنی فراخوانی متد Dispose. با استفاده از این روش خروجی به شکل زیر خواهد بود. 
Created
1
2
3
4
5
Disposed

مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش دوم

Curry and Partial methods

Curry – در ریاضیات و علوم کامپیوتر، currying روشی است برای ترجمه تابعی که آرگومان‌های متعددی می‌گیرد و به صورت ارزیابی دنباله‌ای‌است از توابع که هر کدام یک آرگومان دارند.
برای پیاده سازی آن در #C، از extension methods استفاده می‌کنیم.
public static class CurryMethodExtensions
{
    public static Func< A, Func< B, Func< C, R > > > Curry< A, B, C, R >( this Func< A, B, C, R > f )
    {
        return a => b => c => f( a, b, c );
    }
}
مثالی برای استفاده از متد بالا:
Func< int, int, int, int > addNumbers = ( x, y, z ) => x + y + z;
var f1 = addNumbers.Curry();
Func< int, Func< int, int > > f2 = f1( 3 );
Func< int, int > f3 = f2( 4 );
Console.WriteLine( f3( 5 ) );
بعد از فراخوانی متد Curry می‌توان از کلمه کلیدی var در دستورات بعدی بجای تعریف نوع متغیرها استفاده کرد.
نحوه اجرای دستورات بالا را در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید:


Partial – در علوم کامپیوتر، قسمتی از یک برنامه (یا قسمتی از یک تابع برنامه) است که اشاره به روند تثبیت تعدادی از آرگومان‌ها به یک تابع و تولید تعداد آرگومان‌های کمتر تابع دیگری را می‌گویند.
public static class CurryMethodExtensions
{
    public static Func< C, R > Partial< A, B, C, R >( this Func< A, B, C, R > f, A a, B b )
    {
        return c => f( a, b, c );
    }
}
مثالی برای استفاده از تابع بالا:
Func< int, int, int, int > sumNumbers = ( x, y, z ) => x + y + z;
Func< int, int > f4 = sumNumbers.Partial( 3, 4 );
Console.WriteLine( f4( 5 ) );
بعد از فراخوانی متد Curry می‌توان از کلمه کلیدی var در دستورات بعدی بجای تعریف نوع متغیرها استفاده کرد.
نحوه اجرای دستورات بالا را در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید:

WeakReference

یک ارجاع ضعیف به GC اجازه می‌دهد که یک شیء را جمع آوری کند، در عین حالی که برنامه امکان دسترسی به آن را خواهد داشت. در صورتیکه نیاز به شیء‌ای داشته باشید، می‌توانید یک ارجاع قوی را از آن داشته باشید و از جمع آوری آن توسط GC جلوگیری کنید.
var obj = new WeakReferenceTest
            {
                FirstName = "Vahid"
            };
var w = new WeakReference(obj);
obj = null;
GC.Collect();
var weakReferenceTest = w.Target as WeakReferenceTest;
if ( weakReferenceTest != null )
    Console.WriteLine( weakReferenceTest.FirstName );

Lazy<T>

برای ایجاد یک شیء بزرگ، پردازش زیاد منابع و یا اجرای یک وظیفه (task) با پردازش زیاد منابع، به خصوص در زمانیکه ایجاد و یا اجرای این فرآیند در طول عمر یک برنامه، ممکن است هرگز رخ ندهد، از Lazy استفاده می‌شود.
public abstract class ThreadSafeLazyBaseSingleton< T > where T : new()
{
    static readonly Lazy< T > lazy = new Lazy< T >( () => new T() );

    public static T Instance => lazy.Value;
}

BigInteger

نوع داده BigInteger یک نوع تغییر ناپذیر (immutable type) و نمایانگر یک عدد صحیح بزرگ دلخواه است که مقدار آن در تئوری در هیچ حد و مرز حداقل و حداکثری نیست. این نوع، از دیگر انواع جدایی ناپذیر (integral types) در NET.، که دارای خصوصیت MinValue و  MaxValue هستند، متفاوت است.
var positiveString = "91389681247993671255433422114345532000000";
var negativeString = "-9031583741089631207100208803453423537140000";
var posBigInt = BigInteger.Parse( positiveString );
Console.WriteLine( posBigInt );
var negBigInt = BigInteger.Parse( negativeString );
Console.WriteLine( negBigInt );
نکته: از آنجایی که BigInteger یک نوع تغییر ناپذیر و بدون حد و مرز حداقل و حداکثر است، برای بعضی از عملیات‌، اگر مقدار آن را بسیار زیاد افزایش دهید خطای OutOfMemoryException رخ می‌دهد (البته من با 1024 بار ضرب متغیر positiveString در خودش هم نتوانستم این پیام خطا را ببینم).