مطالب
StringBuilder

بهترین روش برای تولید و دستکاری یک رشته (string) طولانی و یا دستکاری متناوب و تکراری یک رشته استفاده از کلاس StringBuilder است. این کلاس در فضای نام System.Text قرار داره. شی String در دات‌نت‌فریمورک تغییرناپذیره (immutable)، بدین معنی که پس از ایجاد نمی‌توان محتوای اونو تغییر داد. برای مثال اگر شما بخواین محتوای یک رشته رو با اتصال به رشته‌ای دیگه تغییر بدین، اجازه اینکار را به شما داده نمی‌شه. درعوض به‌صورت خودکار رشته‌ای جدید در حافظه ایجاد میشه و محتوای دو رشته موجود پس از اتصال به هم درون اون قرار می‌گیره. این کار درصورتی‌که تعداد عملیات مشابه زیاد باشه می‌تونه تاثیر منفی بر کارایی و حافظه خالی در دسترس برنامه بگذاره.

کلاس StringBuilder با استفاده از آرایه‌ای از کاراکترها، راه‌حل مناسب و بهینه‌ای رو برای این مشکل فراهم کرده. این کلاس در زمان اجرا به شما اجازه می‌ده تا بدون ایجاد نمونه‌های جدید از کلاس String، محتوای یک رشته رو تغییر بدین. شما می‌تونید نمونه‌ای از این کلاس رو به‌صورت خالی و یا با یک رشته اولیه ایجاد کنید، سپس با استفاده از متدهای متنوع موجود، محتوای رشته رو با استفاده از انواع داده مختلف و به‌صورت دلخواه دستکاری کنید. هم‌چنین با استفاده از متد معروف  ()ToString این کلاس می‌تونید در هر لحظه دلخواه رشته تولیدی رو بدست بیارین. دو پراپرتی مهم کلاس StringBuilder رفتارش رو درهنگام افزودن داده‌های جدید کنترل می‌کنن:

Capacity , Length

پراپرتی Capacity اندازه بافر کلاس StringBuilder را تعیین می‌کنه و Length طول رشته جاری موجود در این بافر رو نمایش می‌ده. اگر پس از افزودن داده جدید، طول رشته از اندازه بافر موجود بیشتر بشه، StringBuilder باید یه بافر جدید با اندازه‌ای مناسب ایجاد کنه تا رشته جدید رو بتونه تو خودش نگه داره. اندازه این بافر جدید به‌صورت پیش‌فرض دو برابر اندازه بافر قبلی درنظر گرفته می‌شه. بعد تمام رشته قبلی رو تو این بافر جدید کپی میکنه.

از برنامه ساده زیر میتونین برای بررسی این مسئله استفاده کنین:

using System.IO;
using System.Text;

class Program
{
  static void Main()
  {
    using (var writer = new StreamWriter("data.txt"))
    {
      var builder = new StringBuilder();
      for (var i = 0; i <= 256; i++)
      {
        writer.Write(builder.Capacity);
        writer.Write(",");
        writer.Write(builder.Length);
        writer.WriteLine();
        builder.Append('1'); // <-- Add one character
      }
    }
  }
}

دقت کنین که برای افزودن یک کاراکتر استفاده از دستور Append با نوع داده char (همونطور که در بالا استفاده شده) بازدهی بهتری نسبت به استفاده از نوع داده string (با یک کاراکتر) داره. خروجی کد فوق به صورت زیره:

16, 0
16, 1
16, 2
...
16,14
16,15
16,16
32,17
...

استفاده نامناسب و بی‌دقت از این کلاس می‌تونه منجر به بازسازی‌های متناوب این بافر شده که درنهایت فواید کلاس StringBuilder رو تحت تاثیر قرار میده. درهنگام کار با کلاس StringBuilder اگر از طول رشته موردنظر و یا حد بالایی برای Capacity آن آگاهی حتی نسبی دارین، می‌تونید با مقداردهی مناسب این پراپرتی از این مشکل پرهیز کنید.

نکته: مقدار پیش‌فرض پراپرتی Capacity برابر 16 است.

هنگام مقداردهی پراپرتی‌های Capacity یا Length به موارد زیر توجه داشته باشید:

- مقداردهی Capacity به میزانی کمتر از طول رشته جاری (پراپرتی Length)، منجر به خطای زیر می‌شه:

System.ArgumentOutOfRangeException

خطای مشابهی هنگام مقداردهی پراپرتی Capacityبه بیش از مقدار پراپرتی MaxCapacity رخ می‌دهه.البته این مورد تنها درصورتی‌که بخواین اونو به بیش از حدود 2 گیگابایت (Int32.MaxValue) مقداردهی کنید پیش میاد!

- اگر پراپرتی Length را به مقداری کمتر از طول رشته جاری تنظیم کنید، رشته به اندازه طول تنظیمی کوتاه (truncate) میشه.

- اگر مقدار پراپرتی Length را به میزانی بیشتر از طول رشته جاری تنظیم کنید، فضای خالی موجود در بافر با space پر میشه.

- تنظیم مقدار Length بیشتر از Capacity، منجر به مقداردهی خودکار پراپرتی Capacity به مقدار جدید تنظیم شده برای Length میشه.

در ادامه به یک مثال برای مقایسه کارایی تولید یک رشته طولانی با استفاده از این کلاس میپردازیم. تو این مثال از دو روش برای تولید رشته‌های طولانی استفاده میشه. روش اول که همون روش اتصال رشته‌ها (Concat) به هم هستش و روش دوم هم که استفاده از کلاس StringBuilder است. در قطعه کد زیر کلاس مربوط به عملیات تست رو مشاهده میکنین:

namespace StringBuilderTest
{
  internal class SbTest1
  {
    internal Action<string> WriteLog;
    internal int Iterations { get; set; }
    internal string TestString { get; set; }

    internal SbTest1(int iterations, string testString, Action<string> writeLog)
    {
      Iterations = iterations;
      TestString = testString;
      WriteLog = writeLog;
    }

    internal void StartTest()
    {
      var watch = new Stopwatch();

      //StringBuilder
      watch.Start();
      var sbTestResult = SbTest();
      watch.Stop();
      WriteLog(string.Format("StringBuilder time: {0}", watch.ElapsedMilliseconds));

      //Concat
      watch.Start();
      var concatTestResult = ConcatTest();
      watch.Stop();
      WriteLog(string.Format("ConcatTest time: {0}", watch.ElapsedMilliseconds));

      WriteLog(string.Format("Results are{0} the same", sbTestResult == concatTestResult ? string.Empty : " NOT"));
    }

    private string SbTest()
    {
      var sb = new StringBuilder(TestString);
      for (var x = 0; x < Iterations; x++)
      {
        sb.Append(TestString);
      }
      return sb.ToString();
    }

    private string ConcatTest()
    {
      string concat = TestString;
      for (var x = 0; x < Iterations; x++)
      {
        concat += TestString;
      }
      return concat;
    }
  }
}

دو روش بحث‌شده در کلاس مورد استفاده قرار گرفته و مدت زمان اجرای هر کدوم از عملیات‌ها به خروجی فرستاده میشه. برای استفاده از این کلاس هم میشه از کد زیر در یک برنامه کنسول استفاده کرد:

do
{
  Console.Write("Iteration: ");
  var iterations = Convert.ToInt32(Console.ReadLine());
  Console.Write("Test String: ");
  var testString = Console.ReadLine();
  var test1 = new SbTest1(iterations, testString, Console.WriteLine);
  test1.StartTest();
  Console.WriteLine("----------------------------------------------------------------");
} while (Console.ReadKey(true).Key == ConsoleKey.C); // C = continue 

برای نمونه خروجی زیر در لپ‌تاپ من (Corei7 2630QM) بدست اومد:

تنظیم خاصیت Capacity به یک مقدار مناسب میتونه تو کارایی تاثیرات زیادی بگذاره. مثلا در مورد مثال فوق میشه یه متد دیگه برای آزمایش تاثیر این مقداردهی به صورت زیر به کلاس برناممون اضافه کنیم:

private string SbCapacityTest()
{
  var sb = new StringBuilder(TestString) { Capacity = TestString.Length * Iterations };
  for (var x = 0; x < Iterations; x++)
  {
    sb.Append(TestString);
  }
  return sb.ToString();
}

تو این متد قبل از ورود به حلقه مقدار خاصیت Capacity به میزان موردنظر تنظیم شده و نتیجه بدست اومده:

مشاهده میشه که روش concat خیلی کنده (دقت کنین که طول رشته اولیه هم بیشتر شده) و برای ادامه کار مقایسه اون رو کامنت کردم و نتایج زیر بدست اومد:

می‌بینین که استفاده مناسب از مقداردهی به خاصیت Capacity میتونه تا حدود 300 درصد سرعت برنامه ما رو افزایش بده. البته همیشه اینطوری نخواهد بود. ما در این مثال مقدار دقیق طول رشته نهایی رو میدونستیم که باعث میشه عملیات افزایش بافر کلاس StringBuilder هیچوقت اتفاق نیفته. این امر در واقعیت کمتر پیش میاد.

مقاله موجود در سایت dotnetperls شکل زیر رو به عنوان نتیجه تست بازدهی ارائه میده:

- در مواقعی که عملیاتی همچون مثال بالا طولانی و حجیم ندارین بهتره که از این کلاس استفاده نکنین چون عملیات‌های داخلی این کلاس در عملیات کوچک و سبک (مثل ابتدای نمودار فوق) موجب کندی عملیات میشه. همچنین استفاده از اون نیاز به کدنویسی بیشتری داره.

- این کلاس فشار کمتری به حافظه سیستم وارد میکنه. درمقابل استفاده از روش concat موجب اشغال بیش از حد حافظه میشه که خودش باعث اجرای بیشتر و متناوب‌تر GC میشه که در نهایت کارایی سیستم رو کاهش میده.

- استفاده از این کلاس برای عملیات Replace (و یا عملیات مشابه) در حلقه‌ها جهت کار با رشته‌های طولانی و یا تعداد زیادی رشته میتونه بسیار سریعتر و بهتر عمل کنه چون این کلاس برخلاف کلاس string اشیای جدید تولید نمیکنه.

- یه اشتباه بزرگ در استفاده از این کلاس استفاده از "+" برای اتصال رشته‌های درون StringBuilder هست. هرگز از این کارها نکنین. (فکر کنم واضحه که چرا)

مطالب دوره‌ها
پیاده سازی امتیاز دهی ستاره‌ای به مطالب به کمک jQuery در ASP.NET MVC
در این قسمت قصد داریم با نحوه پیاده سازی امتیاز دهی ستاره‌ای به مطالب، که نمونه‌ای از آن‌را در سایت جاری در قسمت‌های مختلف آن مشاهده می‌کنید، آشنا شویم.


مدل برنامه

در ابتدای کار نیاز است تا ساختاری را جهت ارائه لیستی از مطالب که دارای گزینه امتیاز دهی می‌باشند، تهیه کنیم:
namespace jQueryMvcSample03.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }

        /// <summary>
        /// اطلاعات رای گیری یک مطلب به صورت یک خاصیت تو در تو یا پیچیده
        /// </summary>
        public Rating Rating { set; get; }

        public BlogPost()
        {
            Rating = new Rating();
        }
    }
}

namespace jQueryMvcSample03.Models
{
    //[ComplexType]
    public class Rating
    {
        public double? TotalRating { get; set; }
        public int? TotalRaters { get; set; }
        public double? AverageRating { get; set; }
    }
}
اگر با EF Code first آشنا باشید، خاصیت Rating تعریف شده در اینجا می‌تواند از نوع ComplexType تعریف شود که شامل جمع امتیازهای داده شده، تعداد کل رای دهنده‌ها و همچنین میانگین امتیازهای حاصل است.


منبع داده فرضی برنامه

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using jQueryMvcSample03.Models;

namespace jQueryMvcSample03.DataSource
{
    /// <summary>
    /// منبع داده فرضی
    /// </summary>
    public static class BlogPostDataSource
    {
        private static IList<BlogPost> _cachedItems;
        /// <summary>
        /// با توجه به استاتیک بودن سازنده کلاس، تهیه کش، پیش از سایر فراخوانی‌ها صورت خواهد گرفت
        /// باید دقت داشت که این فقط یک مثال است و چنین کشی به معنای
        /// تهیه یک لیست برای تمام کاربران سایت است
        /// </summary>
        static BlogPostDataSource()
        {
            _cachedItems = createBlogPostsInMemoryDataSource();
        }

        /// <summary>
        /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
        /// </summary>        
        private static IList<BlogPost> createBlogPostsInMemoryDataSource()
        {
            var results = new List<BlogPost>();
            for (int i = 1; i < 30; i++)
            {
                results.Add(new BlogPost { Id = i, Title = "عنوان " + i, Body = "متن ... متن ... متن " + i, Rating = new Rating { TotalRaters = i + 1, AverageRating = 3.5 } });
            }
            return results;
        }

        /// <summary>
        /// پارامترهای شماره صفحه و تعداد رکورد به ازای یک صفحه برای صفحه بندی نیاز هستند
        /// شماره صفحه از یک شروع می‌شود
        /// </summary>
        public static IList<BlogPost> GetLatestBlogPosts(int pageNumber, int recordsPerPage = 4)
        {
            var skipRecords = pageNumber * recordsPerPage;
            return _cachedItems
                        .OrderByDescending(x => x.Id)
                        .Skip(skipRecords)
                        .Take(recordsPerPage)
                        .ToList();
        }
    }
}
در این مثال نیز از یک منبع داده فرضی تشکیل شده در حافظه استفاده خواهیم کرد تا امکان اجرای پروژه پیوستی را بدون نیاز به بانک اطلاعاتی خاصی و بدون نیاز به مقدمات برپایی آن، به سادگی داشته باشید.
در این منبع داده ابتدا لیستی از مطالب تهیه شده و سپس کش می‌شوند. در ادامه توسط متد GetLatestBlogPosts بازه‌ای از این اطلاعات قابل بازیابی خواهند بود که برای استفاده در حالات صفحه بندی اطلاعات بهینه سازی شده است.


آشنایی با طراحی افزونه jQuery Star Rating

افزودن CSS نمایش امتیازها در ذیل هر مطلب

/* star rating system */
.post_rating
{
direction: ltr;
}
.rating
{
text-indent: -99999px;
overflow: hidden;
background-repeat: no-repeat;
display: inline-block;
width: 8px;
height: 16px;
}
.rating.stars
{
background-image: url('Images/star_rating.png');
}
.rating.stars.active
{
cursor: pointer;
}
.star-left_off
{
background-position: -0px -0px;
}
.star-left_on
{
background-position: -16px -0px;
}
.star-right_off
{
background-position: -8px -0px;
}
.star-right_on
{
background-position: -24px -0px;
}
برای نمایش ستاره‌ها و کار با تصویر Images/star_rating.png (که در پروژه پیوست قرار دارد) ابتدا نیاز است CSS فوق را به پروژه خود اضافه نمائید.

افزودن افزونه jQuery Star rating

// <![CDATA[
(function ($) {
    $.fn.StarRating = function (options) {
        var defaults = {            
            ratingStarsSpan: '.rating.stars',
            postInfoUrl: '/',
            loginUrl: '/login',
            errorHandler: null,
            completeHandler: null,
            onlyOneTimeHandler: null
        };
        var options = $.extend(defaults, options);

        return this.each(function () {
            var ratingStars = $(this);

            $(ratingStars).unbind('mouseover');
            $(ratingStars).mouseover(function () {
                var span = $(this).parent("span");
                var newRating = $(this).attr("value");
                setRating(span, newRating);
            });

            $(ratingStars).unbind('mouseout');
            $(ratingStars).mouseout(function () {
                var span = $(this).parent("span");
                var rating = span.attr("rating");
                setRating(span, rating);
            });

            $(ratingStars).unbind('click');
            $(ratingStars).click(function () {
                var span = $(this).parent("span");
                var newRating = $(this).attr("value");
                var text = span.children("span");
                var pID = span.attr("post");
                var type = span.attr("sectiontype");
                postData({ postID: pID, rating: newRating, sectionType: type });
                span.attr("rating", newRating);
                setRating(span, newRating);
            });

            function setRating(span, rating) {
                span.find(options.ratingStarsSpan).each(function () {
                    var value = parseFloat($(this).attr("value"));
                    var imgSrc = $(this).attr("class");
                    if (value <= rating)
                        $(this).attr("class", imgSrc.replace("_off", "_on"));
                    else
                        $(this).attr("class", imgSrc.replace("_on", "_off"));
                });
            }

            function postData(dataJsonArray) {
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: options.postInfoUrl,
                    data: JSON.stringify(dataJsonArray),
                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                    dataType: "json",
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (xhr.status == 403) {
                            window.location = options.loginUrl;
                        }
                        else if (status === 'error' || !data) {
                            if (options.errorHandler)
                                options.errorHandler(this);
                        }
                        else if (data == "nok") {
                            if (options.onlyOneTimeHandler)
                                options.onlyOneTimeHandler(this);
                        }
                        else {
                            if (options.completeHandler)
                                options.completeHandler(this);
                        }
                    }
                });
            }
        });
    };
})(jQuery);
// ]]>
اطلاعات فوق، فایل jquery.StarRating.js را تشکیل می‌دهند که باید به پروژه اضافه گردند.
کاری که این افزونه انجام می‌دهد ردیابی حرکت ماوس بر روی ستاره‌های نمایش داده شده و سپس ارسال سه پارامتر ذیل به اکشن متدی که توسط پارامتر postInfoUrl مشخص می‌گردد، پس از کلیک کاربر می‌باشد:
 { postID: pID, rating: newRating, sectionType: type }
همانطور که ملاحظه می‌کنید به ازای هر قطعه رای گیری که به صفحه اضافه می‌شود، Id مطلب، رای داده شده و نام قسمت جاری، به اکشن متدی خاص ارسال خواهند گردید. sectionType از این جهت اضافه گردیده است تا بتوانید با بیش از یک جدول کار کنید و از این افزونه در قسمت‌های مختلف سایت به سادگی بتوانید استفاده نمائید.
در اینجا از errorHandler برای نمایش خطاها، از completeHandler برای نمایش تشکر به کاربر و از onlyOneTimeHandler برای نمایش اخطار مثلا «یکبار بیشتر مجاز نیستید به ازای یک مطلب رای دهید»، می‌توان استفاده کرد.

بنابراین تا اینجا فایل layout برنامه تقریبا چنین مداخلی را خواهد داشت:
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>    
    <link href="@Url.Content("Content/starRating.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <link href="@Url.Content("Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.StarRating.js")" type="text/javascript"></script>
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>

طراحی یک HTML helper برای نمایش ستاره‌های امتیاز دهی

ابتدا پوشه استاندارد app_code را به پروژه اضافه کرده و سپس فایلی را به نام StarRatingHelper.cshtml، با محتوای ذیل به آن اضافه نمائید:
@using System.Globalization
@helper AddStarRating(int postId,
                      double? average = 0, int? postRatingsCount = 0, string type = "BlogPost",
                      string tooltip = "لطفا جهت رای دادن کلیک نمائید")
    {
        string actIt = "active ";
        if (!average.HasValue) { average = 0; }
        if (!postRatingsCount.HasValue) { postRatingsCount = 0; }
    
    <span class='postRating' rating='@average' post='@postId' title='@tooltip' sectiontype='@type'>
        @for (double i = .5; i <= 5.0; i = i + .5)
        {
            string left;
            if (i <= average)
            {
                left = (i * 2) % 2 == 1 ? "left_on" : "right_on";
            }
            else
            {
                left = (i * 2) % 2 == 1 ? "left_off" : "right_off";
            }
            <span class='rating stars @(actIt)star-@left' value='@i'></span>
        }
        &nbsp;
        @if (postRatingsCount > 0)
        {
            var ratingInfo = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, "امتیاز {0:0.00} از 5 توسط {1} نفر", average, postRatingsCount);
            <span>@ratingInfo</span>                
        }
        else
        {
            <span></span>
        }
    </span>
}
از این Html helper برای تشکیل ساختار نمایش قطعه امتیاز دهی به یک مطلب استفاده خواهیم کرد که توسط افزونه جی‌کوئری فوق ردیابی می‌شود.


کنترلر ذخیره سازی اطلاعات دریافتی برنامه

using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample03.DataSource;
using jQueryMvcSample03.Security;

namespace jQueryMvcSample03.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            var postsList = BlogPostDataSource.GetLatestBlogPosts(pageNumber: 0);
            return View(postsList); //نمایش صفحه اصلی
        }


        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult SaveRatings(int? postId, double? rating, string sectionType)
        {
            if (postId == null || rating == null || string.IsNullOrWhiteSpace(sectionType))
                return Content(null); //اعلام بروز خطا

            if (!this.HttpContext.CanUserVoteBasedOnCookies(postId.Value, sectionType))
                return Content("nok"); //اعلام فقط یکبار مجاز هستید رای دهید

            switch (sectionType) //قسمت‌های مختلف سایت که در جداول مختلفی قرار دارند نیز می‌توانند گزینه امتیاز دهی داشته باشند
            {
                case "BlogPost":
                    //الان شماره مطلب و رای ارسالی را داریم که می‌توان نسبت به ذخیره آن اقدام کرد
                    //مثلا
                    //_blogPostsService.SaveRating(postId.Value, rating.Value);
                    break;

                //... سایر قسمت‌های دیگر سایت

                default:
                    return Content(null); //اعلام بروز خطا
            }

            return Content("ok"); //اعلام موفقیت آمیز بودن ثبت اطلاعات
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult Post(int? id)
        {
            if (id == null)
                return Redirect("/");

            //todo: show the content here
            return Content("Post " + id.Value);
        }
    }
}
در اینجا کنترلری را که کار پردازش کلیک کاربر را بر روی امتیازی خاص انجام می‌دهد، ملاحظه می‌کنید.
امضای اکشن متد SaveRatings دقیقا بر اساس سه پارامتر ارسالی توسط jquery.StarRating.js که پیشتر توضیح داده شد، تعیین گردیده است. در این متد ابتدا بررسی می‌شود که آیا اطلاعاتی دریافت شده است یا خیر. اگر خیر، null را بازگشت خواهد داد. سپس توسط متد CanUserVoteBasedOnCookies بررسی می‌شود که آیا کاربر می‌تواند (خصوصا مجددا) رای دهد یا خیر. این افزونه برای رای دهی کاربران وارد نشده به سیستم نیز مناسب است. به همین جهت از کوکی‌ها برای ثبت اطلاعات رای دادن کاربران استفاده گردیده است. پیاده سازی متد CanUserVoteBasedOnCookies را در ادامه ملاحظه خواهید نمود.
در ادامه در متد SaveRatings، یک switch تشکیل شده است تا بر اساس نام قسمت مرتبط به رای گیری، اطلاعات را بتوان به سرویس خاصی در برنامه هدایت کرد. مثلا اطلاعات قسمت مطالب به سرویس مطالب و قسمت نظرات به سرویس نظرات هدایت شوند.


متدهایی برای کار با کوکی‌ها در ASP.NET MVC

using System;
using System.Web;

namespace jQueryMvcSample03.Security
{
    public static class CookieHelper
    {
        public static bool CanUserVoteBasedOnCookies(this HttpContextBase httpContext, int postId, string sectionType)
        {
            string key = sectionType + "-" + postId;
            var value = httpContext.GetCookieValue(key);
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(value))
            {
                httpContext.AddCookie(key, key);
                return true;
            }
            return false;
        }

        public static void AddCookie(this HttpContextBase httpContextBase, string cookieName, string value)
        {
            httpContextBase.AddCookie(cookieName, value, DateTime.Now.AddDays(30));
        }

        public static void AddCookie(this HttpContextBase httpContextBase, string cookieName, string value, DateTime expires)
        {
            var cookie = new HttpCookie(cookieName)
            {
                Expires = expires,
                Value = httpContextBase.Server.UrlEncode(value) // For Cookies and Unicode characters
            };
            httpContextBase.Response.Cookies.Add(cookie);
        }

        public static string GetCookieValue(this HttpContextBase httpContext, string cookieName)
        {
            var cookie = httpContext.Request.Cookies[cookieName];
            if (cookie == null)
                return string.Empty; //cookie doesn't exist

            // For Cookies and Unicode characters
            return httpContext.Server.UrlDecode(cookie.Value);
        }
    }
}
در اینجا یک سری متد الحاقی را ملاحظه می‌کنید که برای ثبت اطلاعات رای داده شده یک کاربر بر اساس Id مطلب و نام قسمت متناظر با آن در یک کوکی طراحی شده‌اند. بدیهی است اگر تمام قسمت‌های برنامه شما محافظت شده هستند و کاربران حتما نیاز است ابتدا به سیستم لاگین نمایند، می‌توانید این قسمت را حذف کرده و اطلاعات postId و SectionType را به ازای هر کاربر، جداگانه در بانک اطلاعاتی ثبت و بازیابی نمائید (دقیق‌ترین حالت ممکن؛ البته برای سیستمی بسته که حتما تمام قسمت‌های آن نیاز به اعتبار سنجی دارند).


پیشنهادی در مورد نحوه ذخیره سازی اطلاعات دریافتی

using jQueryMvcSample03.Models;

namespace jQueryMvcSample03.DataSource
{
    public interface IBlogPostsService
    {
        void SaveRating(int postId, double rating);
    }

    public class SampleService : IBlogPostsService
    {
        /// <summary>
        /// یک نمونه از متد ذخیره سازی اطلاعات پیشنهادی
        /// فقط برای ایده گرفتن
        /// بدیهی است محل قرارگیری اصلی آن در لایه سرویس برنامه شما خواهد بود
        /// </summary>
        public void SaveRating(int postId, double rating)
        {
            BlogPost post = null;
            //post = _blogCtx.Find(postId); // بر اساس شماره مطلب، مطلب یافت شده و فیلدهای آن تنظیم می‌شوند
            if (post == null) return;

            if (!post.Rating.TotalRaters.HasValue) post.Rating.TotalRaters = 0;
            if (!post.Rating.TotalRating.HasValue) post.Rating.TotalRating = 0;
            if (!post.Rating.AverageRating.HasValue) post.Rating.AverageRating = 0;

            post.Rating.TotalRaters++;
            post.Rating.TotalRating += rating;
            post.Rating.AverageRating = post.Rating.TotalRating / post.Rating.TotalRaters;

            // todo: call save changes at the end.
        }
    }
}
همانطور که عنوان شد، سه داده Id مطلب، رای داده شده و نام قسمت متناظر به اکشن متد ارسال می‌شود. از نام قسمت، برای انتخاب سرویس ذخیره سازی اطلاعات استفاده خواهیم کرد. این سرویس می‌تواند شامل متدی به نام SaveRating، همانند کدهای فوق باشد که Id مطلب و عدد رای حاصل به آن ارسال می‌گردند. ابتدا بر اساس این Id، مطلب متناظر یافت شده و سپس اطلاعات Rating آن به روز خواهد شد. در پایان هم ذخیره سازی اطلاعات باید صورت گیرد.



Viewهای برنامه

قسمت پایانی کار ما در اینجا تهیه دو View است:
الف) یک Partial view که لیست مطالب را به همراه گزینه رای دهی به آن‌ها رندر می‌کند.
ب) View کاملی که از این Partial View استفاده کرده و همچنین افزونه jquery.StarRating.js را فراخوانی می‌کند.
@using System.Text.RegularExpressions
@model IList<jQueryMvcSample03.Models.BlogPost>
<ul>
    @foreach (var item in Model)
    {
        <li>
            <fieldset>
            <legend>مطلب @item.Id</legend>
                <h5>
                    @Html.ActionLink(linkText: item.Title,
                                 actionName: "Post",
                                 controllerName: "Home",
                                 routeValues: new { id = item.Id },
                                 htmlAttributes: null)
                </h5>
                @item.Body
                <div class="post_rating">
                    @Html.Raw(Regex.Replace(@StarRatingHelper.AddStarRating(item.Id, item.Rating.AverageRating, item.Rating.TotalRaters, "BlogPost").ToHtmlString(), @">\s+<", "><"))
                </div>
            </fieldset>
        </li>
    }
</ul>
کدهای _ItemsList.cshtml را در اینجا ملاحظه می‌کند که در آن نحوه فراخوانی متد کمکی StarRatingHelper.AddStarRating ذکر شده است.
اگر به کدهای آن دقت کنید از Regex.Replace برای حذف فاصله‌های خالی و خطوط جدید بین تگ‌ها استفاده گردیده است. اگر اینکار انجام نشود، نیمه‌های ستاره‌های نمایش داده شده، با فاصله از یکدیگر رندر می‌شوند که صورت خوشایندی ندارد.

و نهایتا View ایی که از این اطلاعات استفاده می‌کنید ساختار زیر را خواهد داشت:
@model IList<jQueryMvcSample03.Models.BlogPost>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var postInfoUrl = Url.Action(actionName: "SaveRatings", controllerName: "Home");
}
<h2>
    سیستم امتیاز دهی</h2>
@{ Html.RenderPartial("_ItemsList", Model); }
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $(".rating.stars.active").StarRating({
                ratingStarsSpan: '.rating.stars',
                postInfoUrl: '@postInfoUrl',
                loginUrl: '/login',
                errorHandler: function () {
                    alert('خطایی رخ داده است');
                },
                completeHandler: function () {
                    alert('با تشکر! رای شما با موفقیت ثبت شد');
                },
                onlyOneTimeHandler: function () {
                    alert('فقط یکبار می‌توانید به ازای هر مطلب رای دهید');
                }
            });
        });
    </script>
}
در این View لیستی از مطالب دریافت و به partial view طراحی شده برای نمایش ارسال می‌شود. سپس افزونه StarRating نیز تنظیم و به صفحه اضافه خواهد گردید. نکته مهم آن تعیین صحیح اکشن متدی است که قرار است اطلاعات را دریافت کند و نحوه مقدار دهی آن‌را توسط متغیر postInfoUrl مشاهده می‌کنید.

دریافت کدها و پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample03.zip
مطالب
اهراز هویت با شبکه اجتماعی گوگل
در این مقاله نحوه‌ی ورود به یک سایت ASP.NET MVC را با حساب‌های کاربری سایت‌های اجتماعی، بررسی خواهیم کرد. در اینجا با ورود به سایت در وب فرم‌ها آشنا شدید. توضیحات مربوطه به OpenID هم در اینجا قرار دارد.

مقدمه:

شروع را با نصب ویژوال استودیوی نسخه رایگان 2013 برای وب و یا نسخه‌ی 2013 آغاز می‌کنیم. برای راهنمایی استفاده ازDropbox, GitHub, Linkedin, Instagram, buffer  salesforce  STEAM, Stack Exchange, Tripit, twitch, Twitter, Yahoo و بیشتر اینجا کلیک کنید.

توجه:

برای استفاده از Google OAuth 2 و دیباگ به صورت لوکال بدون اخطار SSL، شما می‌بایستی نسخه‌ی ویژوال استودیو 2013 آپدیت 3 و یا بالاتر را نصب کرده باشید.

ساخت اولین پروژه:

ویژوال استودیو را اجرا نماید. در سمت چپ بر روی آیکن Web کلیک کنید تا آیتم ASP.NET Web Application در دات نت 4.5.1 نمایش داده شود. یک نام را برای پروژه انتخاب نموده و OK را انتخاب نماید.
در دیالوگ بعدی آیتم MVC را انتخاب و اطمینان داشته باشید Individual User Accounts که با انتخاب Change Authentication به صورت دیالوگ برای شما نمایش داده می‌شود، انتخاب گردیده و در نهایت بر روی OK کلیک کنید.




فعال نمودن حساب کاربری گوگل و اعمال تنظیمات اولیه:

در این بخش در صورتیکه حساب کاربری گوگل ندارید، وارد سایت گوگل شده و یک حساب کاربری را ایجاد نماید. در غیر اینصورت اینجا کلیک کنید تا وارد بخش Google Developers Console شوید.
در بخش منو بر روی ایجاد پروژه کلیک کنید تا پروژه‌ای جدید ایجاد گردد.



در دیالوگ باز شده نام پروژه خودتان را وارد کنید و دکمه‌ی Create را زده تا عملیات ایجاد پروژه انجام شود. در صورتیکه با موفقیت پیش رفته باشید، این صفحه برای شما بارگزاری میگردد.


فعال سازی Google+API


در سمت چپ تصویر بالا آیتمی با نام APIs & auth خواهید دید که بعد از کلیک بر روی آن، زیر مجموعه‌ای برای این آیتم فعال میگردد که می‌بایستی بر روی APIs کلیک و در این قسمت به جستجوی آیتمی با نام Google+ API پرداخته و در نهایت این آیتم را برای پروژه فعال سازید.



ایجاد یک Client ID :

در بخش Credentials بر روی دکمه‌ی Create new Client ID کلیک نماید.


در دیالوگ باز شده از شما درخواست می‌شود تا نوع اپلیکشن را انتخاب کنید که در اینجا می‌بایستی آیتم اول (Web application ) را برای گام بعدی انتخاب کنید و با کلیک بر روی Configure consent screen به صفحه‌ی Consent screen هدایت خواهید شد. فیلد‌های مربوطه را به درستی پر کنید (این بخش به عنوان توضیحات مجوز ورود بین سایت شما و گوگل است).

 

  در نهایت بعد از کلیک بر روی Save به صفحه‌ی Client ID بازگشت داده خواهید شد که در این صفحه با این دیالوگ برخورد خواهید کرد.



پروژه‌ی  MVC خودتان را اجرا و لینک و پورت مربوطه را کپی کنید ( http://localhost:5063  ).

در Authorized JavaScript Origins لینک را کپی نماید و در بخش Authorized redirect URls لینک را مجدد کپی نماید. با این تفاوت که بعد از پورت signin-google  را هم قرار دهید. ( http://localhost:5063/signin-google  )

حال بر روی دکمه‌ی Create Client ID کلیک کنید.


پیکربندی فایل Startup.Auth :

فایل web.config را که در ریشه‌ی پروژه قرار دارد باز کنید. در داخل تگ appSettings کد زیر را کپی کنید. توجه شود بجای دو مقدار value، مقداری را که گوگل برای شما ثبت کرده است، وارد کنید.

  <appSettings>
    <!--Google-->
    <add key="GoogleClientId" value="555533955993-fgk9d4a9999ehvfpqrukjl7r0a4r5tus.apps.googleusercontent.com" />
    <add key="GoogleClientSecretId" value="QGEF4zY4GEwQNXe8ETwnVHfz" />
  </appSettings>

فایل Startup.Auth را باز کنید و دو پراپرتی و یک سازنده‌ی بدون ورودی را تعریف نماید. توضیحات بیشتر به صورت کامنت در کد زیر قرار گرفته است.

//فضا نام‌های استفاده شده در این کلاس
using System;
using System.Configuration;
using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.AspNet.Identity.Owin;
using Microsoft.Owin;
using Microsoft.Owin.Security.Cookies;
using Microsoft.Owin.Security.Google;
using Owin;
using Login.Models;
//فضا نام جاری پروژه
namespace Login
{
    /// <summary>
    /// در ریشه سایت فایلی با نام استارت آپ که کلاسی هم نام این کلاس با یک تابع و یک ورودی از نوع اینترفیس  تعریف شده است
    ///که این دو کلاس به صورت پارشال مهروموم شده اند 
    /// </summary>
    public partial class Startup
    {
        /// <summary>
        /// این پراپرتی مقدار کلایت ای دی رو از وب دات کانفیگ در سازنده بدون ورودی در خودش ذخیره میکند
        /// </summary>
        public string GoogleClientId { get; set; }
        /// <summary>
        /// این پراپرتی مقدار کلایت  سیکرت ای دی رو از وب دات کانفیگ در سازنده بدون ورودی در خودش ذخیره میکند
        /// </summary>
        public string GoogleClientSecretId { get; set; }

        /// <summary>
        /// سازنده بدون ورودی
        /// به ازای هر بار نمونه سازی از کلاس، سازنده‌های بدون ورودی کلاس هر بار اجرا خواهند شد، توجه شود که می‌توان از 
        /// سازنده‌های استاتیک هم استفاده کرد، این سازنده فقط یک بار، در صورتی که از کلاس نمونه سازی شود ایجاد میگردد 
        /// </summary>
        public Startup()
        {
            //Get Client ID from Web.Config
            GoogleClientId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientId"];
            //Get Client Secret ID from Web.Config
            GoogleClientSecretId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientSecretId"];
        }

        ///// <summary>
        ///// سازنده استاتیک کلاس
        ///// </summary>
        //static Startup()
        //{
              //در صورتی که از این سازنده استفاده شود می‌بایست پراپرتی‌های تعریف شده در سطح کلاس به صورت استاتیک تعریف گردد تا 
              //بتوان در این سازنده سطح دسترسی گرفت
        //    GoogleClientId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientId"];
        //    GoogleClientSecretId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientSecretId"];
        //}
        // For more information on configuring authentication, please visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=301864
        public void ConfigureAuth(IAppBuilder app)
        {
            // Configure the db context, user manager and signin manager to use a single instance per request
            app.CreatePerOwinContext(ApplicationDbContext.Create);
            app.CreatePerOwinContext<ApplicationUserManager>(ApplicationUserManager.Create);
            app.CreatePerOwinContext<ApplicationSignInManager>(ApplicationSignInManager.Create);

            // Enable the application to use a cookie to store information for the signed in user
            // and to use a cookie to temporarily store information about a user logging in with a third party login provider
            // Configure the sign in cookie
            app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
            {
                AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
                LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
                Provider = new CookieAuthenticationProvider
                {
                    // Enables the application to validate the security stamp when the user logs in.
                    // This is a security feature which is used when you change a password or add an external login to your account.  
                    OnValidateIdentity = SecurityStampValidator.OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>(
                        validateInterval: TimeSpan.FromMinutes(30),
                        regenerateIdentity: (manager, user) => user.GenerateUserIdentityAsync(manager))
                }
            });
            app.UseExternalSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

            // Enables the application to temporarily store user information when they are verifying the second factor in the two-factor authentication process.
            app.UseTwoFactorSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie, TimeSpan.FromMinutes(5));

            // Enables the application to remember the second login verification factor such as phone or email.
            // Once you check this option, your second step of verification during the login process will be remembered on the device where you logged in from.
            // This is similar to the RememberMe option when you log in.
            app.UseTwoFactorRememberBrowserCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorRememberBrowserCookie);

            //Initialize UseGoogleAuthentication
            app.UseGoogleAuthentication(new GoogleOAuth2AuthenticationOptions()
            {
                ClientId = GoogleClientId,
                ClientSecret = GoogleClientSecretId
            });
        }
    }
}

حال پروژه را اجرا کرده و به صفحه‌ی ورود کاربر رجوع نمائید. همانگونه که در تصوبر زیر مشاهده می‌کنید، دکمه‌ای با مقدار نمایشی گوگل در سمت راست، در بخش Use another service to log in اضافه شده است که بعد از کلیک بر روی آن، به صفحه‌ی ‌هویت سنجی گوگل ریداریکت می‌شوید.



در اینجا از کاربر سوال پرسیده میشود که آیا به سایت پذیرنده اجازه داده شود که اطلاعات و ایمیل شما ارسال گردند که بعد از انتخاب دکمه‌ی Accept، لاگین انجام گرفته و اطلاعات ارسال می‌گردد.

توجه: رمز عبور شما به هیچ عنوان برای سایت پذیرنده ارسال نمی‌گردد.


لاگین با موفقیت انجام شد.


در مطلب بعدی سایر سایت‌های اجتماعی قرار خواهند گرفت.

پروژه‌ی مطلب جاری را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
مطالب دوره‌ها
Lazy loading در تزریق وابستگی‌ها به کمک StructureMap
پیشنیاز این بحث، مطلب «استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container» می‌باشد که پیشتر در این سری مطالعه کردید (در حد نحوه نصب StructureMap و آشنایی با تنظیمات اولیه آن)

ابتدا ساختار بحث جاری را به نحو زیر درنظر بگیرید:
namespace DI04.Services
{
    public interface IAccounting
    {
        void CreateInvoice(int orderId, int count);
    }
}

namespace DI04.Services
{
    public interface ISales
    {
        bool ShippingAllowed(int orderId);
    }
}

namespace DI04.Services
{
    public interface IOrderHandler
    {
        void Handle(int orderId, int count);
    }
}

using System;

namespace DI04.Services
{
    public class Accounting : IAccounting
    {
        public Accounting()
        {
            Console.WriteLine("Accounting ctor.");
        }

        public void CreateInvoice(int orderId, int count)
        {
            // ...
        }
    }
}

using System;

namespace DI04.Services
{
    public class Sales : ISales
    {
        public Sales()
        {
            Console.WriteLine("Sales ctor.");
        }

        public bool ShippingAllowed(int orderId)
        {
            // فقط جهت آزمایش سیستم
            return false;
        }
    }
}

using System;

namespace DI04.Services
{
    public class OrderHandler : IOrderHandler
    {
        private readonly IAccounting _accounting;
        private readonly ISales _sales;
        public OrderHandler(IAccounting accounting, ISales sales)
        {
            Console.WriteLine("OrderHandler ctor.");
            _accounting = accounting;
            _sales = sales;
        }

        public void Handle(int orderId, int count)
        {
            if (_sales.ShippingAllowed(orderId))
            {
                _accounting.CreateInvoice(orderId, count);
            }
        }
    }
}
در اینجا کار مدیریت سفارشات در کلاس OrderHandler انجام می‌شود. این کلاس دارای دو وابستگی تزریق شده در سازنده کلاس می‌باشد.
در متد Handle، اگر مجوز کار توسط متد ShippingAllowed صادر شد، آنگاه کار نهایی توسط متد CreateInvoice باید صورت گیرد. با توجه به اینکه تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس صورت می‌گیرد، نیاز است پیش از وهله سازی کلاس OrderHandler، هر دو وابستگی آن وهله سازی و تزریق شوند. در حالیکه در مثال جاری هیچگاه به وهله‌ای از نوع IAccounting نیاز نخواهد شد؛ زیرا متد ShippingAllowed در این مثال، فقط false بر می‌گرداند.
و از این نمونه‌ها زیاد هستند. کلاس‌هایی با تعداد متدهای بالا و تعداد وابستگی‌های قابل توجه که ممکن است در طول عمر شیء وهله سازی شده این کلاس، تنها به یکی از این وابستگی‌ها نیاز شود و نه به تمام آن‌ها.
راه حلی برای این مساله در دات نت 4 با معرفی کلاس Lazy ارائه شده است؛ به این نحو که اگر برای مثال در اینجا accounting را Lazy تعریف کنیم، تنها زمانی وهله سازی خواهد شد که به آن نیاز باشد و نه پیش از آن.
 private readonly Lazy<IAccounting> _accounting;

سؤال: Lazy loading تزریق وابستگی‌ها را چگونه می‌توان توسط StructureMap فعال ساخت؟

ابتدا تعاریف کلاس  OrderHandlerرا به نحو زیر بازنویسی می‌کنیم:
using System;

namespace DI04.Services
{
    public class OrderHandlerLazy : IOrderHandler
    {
        private readonly Lazy<IAccounting> _accounting;
        private readonly Lazy<ISales> _sales;
        public OrderHandlerLazy(Lazy<IAccounting> accounting, Lazy<ISales> sales)
        {
            Console.WriteLine("OrderHandlerLazy ctor.");
            _accounting = accounting;
            _sales = sales;
        }

        public void Handle(int orderId, int count)
        {
            if (_sales.Value.ShippingAllowed(orderId))
            {
                _accounting.Value.CreateInvoice(orderId, count);
            }
        }
    }
}
در اینجا سازنده‌های کلاس، به صورت Lazy معرفی شده‌اند. دسترسی به فیلدهای sales و accounting نیز اندکی تغییر کرده‌اند و اینبار از طریق خاصیت Value آن‌ها باید انجام شود.
مرحله نهایی هم اندکی تغییر در نحوه معرفی تنظیمات اولیه StructureMap است:
using System;
using DI04.Services;
using StructureMap;

namespace DI04
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IOrderHandler>().Use<OrderHandlerLazy>();

                // Lazy loading
                x.For<Lazy<IAccounting>>().Use(c => new Lazy<IAccounting>(c.GetInstance<Accounting>));
                x.For<Lazy<ISales>>().Use(c => new Lazy<ISales>(c.GetInstance<Sales>));
            });

            var orderHandler = ObjectFactory.GetInstance<IOrderHandler>();
            orderHandler.Handle(orderId: 1, count: 10);
        }
    }
}
به این ترتیب زمانیکه برنامه به sales.Value می‌رسد آنگاه نیاز به وهله سازی شیء متناظر با آن‌را خواهد داشت که در اینجا از طریق متد GetInstance به آن ارسال خواهد گردید.

خروجی برنامه در این حالت:
OrderHandlerLazy ctor.
Sales ctor.
همانطور که مشاهده می‌کنید، هرچند کلاس OrderHandlerLazy دارای دو وابستگی تعریف شده در سازنده کلاس است، اما تنها وابستگی Sales آن زمانیکه به آن نیاز شده، وهله سازی گردیده است و خبری از وهله سازی کلاس Accounting نیست (چون مطابق تعاریف کلاس‌های برنامه هیچگاه به مسیر accounting.Value نخواهیم رسید؛ بنابراین نیازی هم به وهله سازی آن نخواهد بود).


دریافت مثال این قسمت
DI04.zip
نظرات مطالب
پیاده سازی UnitOfWork به وسیله MEF
من کلاسهام به این شکله:
کلاس کانتکس‌های من
 public class VegaContext : DbContext, IUnitOfWork, IDbContext
    {
#region Constructors (2) 

        /// <summary>
        /// Initializes the <see cref="VegaContext" /> class.
        /// </summary>
        static VegaContext()
        {
            Database.SetInitializer<VegaContext>(null);
        }

        /// <summary>
        /// Initializes a new instance of the <see cref="VegaContext" /> class.
        /// </summary>
        public VegaContext() : base("LocalSqlServer") { }

#endregion Constructors 

#region Properties (2) 

        /// <summary>
        /// Gets or sets the languages.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The languages.
        /// </value>
        public DbSet<Language> Languages { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the resources.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The resources.
        /// </value>
        public DbSet<Resource> Resources { get; set; }

#endregion Properties 

#region Methods (2) 

// Public Methods (1) 

        /// <summary>
        /// Setups the specified model builder.
        /// </summary>
        /// <param name="modelBuilder">The model builder.</param>
        public void Setup(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            //todo
            modelBuilder.Configurations.Add(new ResourceMap());
            modelBuilder.Configurations.Add(new LanguageMap());
            modelBuilder.Entity<Resource>().ToTable("Vega_Languages_Resources");
            modelBuilder.Entity<Language>().ToTable("Vega_Languages_Languages");
            //base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
// Protected Methods (1) 

        /// <summary>
        /// This method is called when the model for a derived context has been initialized, but
        /// before the model has been locked down and used to initialize the context.  The default
        /// implementation of this method does nothing, but it can be overridden in a derived class
        /// such that the model can be further configured before it is locked down.
        /// </summary>
        /// <param name="modelBuilder">The builder that defines the model for the context being created.</param>
        /// <remarks>
        /// Typically, this method is called only once when the first instance of a derived context
        /// is created.  The model for that context is then cached and is for all further instances of
        /// the context in the app domain.  This caching can be disabled by setting the ModelCaching
        /// property on the given ModelBuidler, but note that this can seriously degrade performance.
        /// More control over caching is provided through use of the DbModelBuilder and DbContextFactory
        /// classes directly.
        /// </remarks>
        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Configurations.Add(new ResourceMap());
            modelBuilder.Configurations.Add(new LanguageMap());
            modelBuilder.Entity<Resource>().ToTable("Vega_Languages_Resources");
            modelBuilder.Entity<Language>().ToTable("Vega_Languages_Languages");
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }

#endregion Methods 

        #region IUnitOfWork Members
        /// <summary>
        /// Sets this instance.
        /// </summary>
        /// <typeparam name="TEntity">The type of the entity.</typeparam>
        /// <returns></returns>
        public new IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class
        {
            return base.Set<TEntity>();
        }
        #endregion
    }
در تعاریف کلاسهایی که از IDBContext ارث می‌برن اکسپورت شدن (این یک نمونه از کلاس‌های منه)
در طرف دیگر برای لود کردن کلاس زیر نوشتم
public class LoadContexts
    {
        public LoadContexts()
        {
            var directoryPath = HttpRuntime.BinDirectory;//AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory; //"Dll folder path";

            var directoryCatalog = new DirectoryCatalog(directoryPath, "*.dll");

            var aggregateCatalog = new AggregateCatalog();
            aggregateCatalog.Catalogs.Add(directoryCatalog);

            var container = new CompositionContainer(aggregateCatalog);
            container.ComposeParts(this);
        }

        //[Import]
        //public IPlugin Plugin { get; set; }

        [ImportMany]
        public IEnumerable<IDbContext> Contexts { get; set; }
    }
و در کانتکس اصلی برنامه این پلاگین هارو لود می‌کنم
public class MainContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public MainContext() : base("LocalSqlServer") { }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
            var contextList = new LoadContexts(); //ObjectFactory.GetAllInstances<IDbContext>();
            foreach (var context in contextList.Contexts)
                context.Setup(modelBuilder);

            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MainContext, Configuration>());
            //Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseAlways<MainContext>());
        }

        /// <summary>
        /// Sets this instance.
        /// </summary>
        /// <typeparam name="TEntity">The type of the entity.</typeparam>
        /// <returns></returns>
        public IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class
        {
            return base.Set<TEntity>();
        }
    }
با موفقیت همه پلاگین‌ها لود میشه و مشکلی در عملیات نیست. اما Attribute‌های کلاس هارو نمیشناسه. مثلا پیام خطا تعریف شده در MVC نمایش داده نمیشه چون وجود نداره ولی وقتی کلاس مورد نظر از IValidatableObject  ارث میبره خطای‌های من نمایش داده میشه. می‌خوام از خود متادیتاهای استاندارد استفاده کنم.



مطالب
چگونگی رسیدگی به Null property در AutoMapper

AutoMapper کتابخانه‌ای برای نگاشت اطلاعات یک شیء به شی‌ءایی دیگر به صورت خودکار می‌باشد.

در این مقاله چگونگی رسیدگی به Null property را در AutoMapper   بررسی خواهیم کرد. فرض کنید شیء منبع دارای یک خاصیت Null  است و می‌خواهید به وسیله Automaper شیء منبع را به مقصد نگاشت نمایید. اما می‌خواهید در صورت Null بودن شیء مبدا، یک مقدار پیش فرض برای شیء مقصد در نظر گرفته شود .

برای نمونه کلاسuser   را که در آن از کلاس Address یک خاصیت تعریف شده، در نظر بگیرید. اگر مقدار آدرس در شیء منبع خالی بود شاید شما بخواهید مقدار آن را به صورت empty string و یا با یک مقدار پیش فرض در مقصد مقدار دهی کنید.

همانند مثال زیر : 

public class UserSource
{
  public Address Address{get;set;}
}
 
public class UserDestination
{
  public string Address{get;set;}
}
ابتدا نگاشت‌ها را تعریف می‌کنیم:
AutoMapper.Mapper.CreateMap<UserSource, UserDestination>()
          .ForMember(dest => dest.Address
          , opt => opt.NullSubstitute("Address not found")
          );
کد بالا نشان دهنده تبدیل Address به Address است ولی دارای متد اختیاری NullSubstitute می‌باشد و بیانگر این است که اگر آدرس شیء منبع Null بود، مقدار پیش فرضی را برای شیء مقصد در نظر بگیرد. در انتها  می‌توان نگاشت را در برنامه متناسب با نیاز خود انجام داد:
var model = AutoMapper.Mapper.Map<UserSource, UserDestination>(user);
var models = AutoMapper.Mapper.Map<IEnumerable<UserSource>, IEnumerable<UserDestination>>(users);
مطالب
ASP.NET MVC #5

بررسی نحوه انتقال اطلاعات از یک کنترلر به View‌های مرتبط با آن

در ASP.NET Web forms در فایل code behind یک فرم مثلا می‌توان نوشت Label1.Text و سپس مقداری را به آن انتساب داد. اما اینجا به چه ترتیبی می‌توان شبیه به این نوع عملیات را انجام داد؟ با توجه به اینکه در کنترلر‌ها هیچ نوع ارجاع مستقیمی به اشیاء رابط کاربری وجود ندارد و این دو از هم مجزا شده‌اند.
در پاسخ به این سؤال، همان مثال ساده قسمت قبل را ادامه می‌دهیم. یک پروژه جدید خالی ایجاد شده است به همراه HomeController ایی که به آن اضافه کرده‌ایم. همچنین مطابق روشی که ذکر شد، View ایی به نام Index را نیز به آن اضافه کرده‌ایم. سپس برای ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View از یکی از روش‌های زیر می‌توان استفاده کرد:

الف) استفاده از اشیاء پویا

ViewBag یک شیء dynamic است که در دات نت 4 امکان تعریف آن میسر شده است. به این معنا که هر نوع خاصیت دلخواهی را می‌توان به این شیء انتساب داد و سپس این اطلاعات در View نیز قابل دسترسی و استخراج خواهد بود. مثلا اگر در اینجا به شیء ViewBag، خاصیت دلخواه Country را اضافه کنیم و سپس مقداری را نیز به آن انتساب دهیم:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";
return View();
}
}
}

این اطلاعات در View مرتبط با اکشنی به نام Index به نحو زیر قابل بازیابی خواهد بود (نحوه اضافه کردن View متناظر با یک اکشن یا متد را هم در قسمت قبل با تصویر مرور کردیم):

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<p>
Country : @ViewBag.Country
</p>

در این مثال، @ در View engine جاری که Razor نام دارد، به این معنا می‌باشد که این مقداری است که می‌خواهم دریافت کنی (ViewBag.Country) و سپس آن‌را در حین پردازش صفحه نمایش دهی.


ب) انتقال اطلاعات یک شیء کامل و غیر پویا به View

هر پروژه جدید MVC به همراه پوشه‌ای به نام Models است که در آن می‌توان تعاریف اشیاء تجاری برنامه را قرار داد. در پروژه جاری، یک کلاس ساده را به نام Employee به این پوشه اضافه می‌کنیم:

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employee
{
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public string Email { get; set; }
}
}

اکنون برای نمونه یک وهله از این شیء را در متد Index ایجاد کرده و سپس به view متناظر با آن ارسال می‌کنیم (در قسمت return View کد زیر مشخص است). بدیهی است این وهله سازی در عمل می‌تواند از طریق دسترسی به یک بانک اطلاعاتی یا یک وب سرویس و غیره باشد.

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication1.Models;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";

var employee = new Employee
{
Email = "name@site.com",
FirstName = "Vahid",
LastName = "N."
};

return View(employee);
}
}
}

امضاهای متفاوت (overloads) متد کمکی View هم به شرح زیر هستند:

ViewResult View(Object model)
ViewResult View(string viewName, Object model)
ViewResult View(string viewName, string masterName, Object model)


اکنون برای دسترسی به اطلاعات این شیء employee در View متناظر با این متد، چندین روش وجود دارد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country <‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

می‌توان از طریق شیء استاندارد دیگری به نام Model (که این هم یک شیء dynamic است مانند ViewBag قسمت قبل)، به خواص شیء یا مدل ارسالی به View جاری دسترسی پیدا کرد که یک نمونه از آن‌را در اینجا ملاحظه می‌کنید.
روش دوم، بر اساس تعریف صریح نوع مدل است به نحو زیر:

@model MvcApplication1.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country
<‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

در اینجا در مقایسه با قبل، تنها یک سطر به اول فایل View اضافه شده است که در آن نوع شیء Model تعیین می‌گردد (کلمه model هم در اینجا با حروف کوچک شروع شده است). به این ترتیب اینبار اگر سعی کنیم به خواص این شیء دسترسی پیدا کنیم، Intellisense ویژوال استودیو ظاهر می‌شود. به این معنا که شیء Model بکارگرفته شده اینبار دیگر dynamic نیست و دقیقا می‌داند که چه خواصی را باید پیش از اجرای برنامه در اختیار استفاده کننده قرار دهد.
به این روش، روش Strongly typed view هم گفته می‌شود؛ چون View دقیقا می‌داند که چون نوعی را باید انتظار داشته باشد؛ تحت نظر کامپایلر قرار گرفته و همچنین Intellisense نیز برای آن مهیا خواهد بود.
به همین جهت این روش Strongly typed view، در بین تمام روش‌های مهیا، به عنوان روش توصیه شده و مرجح مطرح است.
به علاوه استفاده از Strongly typed views یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد: فعال شدن یک code generator توکار در VS.NET به نام scaffolding. یک مثال ساده:
تا اینجا ما اطلاعات یک کارمند را نمایش دادیم. اگر بخواهیم یک لیست از کارمندها را نمایش دهیم چه باید کرد؟
روش کار با قبل تفاوتی نمی‌کند. اینبار در return View ما، یک شیء لیستی ارائه خواهد شد. در سمت View هم با یک حلقه foreach کار نمایش این اطلاعات صورت خواهد گرفت. راه ساده‌تری هم هست. اجازه دهیم تا خود VS.NET، کدهای مرتبط را برای ما تولید کند.
یک کلاس دیگر به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید به نام Employees با محتوای زیر:

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Email = "name1@site.com", FirstName = "name1", LastName = "LastName1" },
new Employee { Email = "name2@site.com", FirstName = "name2", LastName = "LastName2" },
new Employee { Email = "name3@site.com", FirstName = "name3", LastName = "LastName3" }
};
}
}
}

سپس متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید.

public ActionResult List()
{
var employeesList = new Employees().CreateEmployees();
return View(employeesList);
}

برای اضافه کردن View متناظر با آن، روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده:


تیک مربوط به Create a strongly typed view را قرار دهید. سپس در قسمت Model class، کلاس Employee را انتخاب کنید (نه Employees جدید را، چون از آن می‌خواهیم به عنوان منبع داده لیست تولیدی استفاده کنیم). اگر این کلاس را مشاهده نمی‌کنید، به این معنا است که هنوز برنامه را یکبار کامپایل نکرده‌اید تا VS.NET بتواند با اعمال Reflection بر روی اسمبلی برنامه آن‌را پیدا کند. سپس در قسمت Scaffold template گزینه List را انتخاب کنید تا Code generator توکار VS.NET فعال شود. اکنون بر روی دکمه Add کلیک نمائید تا View نهایی تولید شود. برای مشاهده نتیجه نهایی مسیر http://localhost/Home/List باید بررسی گردد.


ج) استفاده از ViewDataDictionary

ViewDataDictionary از نوع IDictionary با کلیدی رشته‌ای و مقداری از نوع object است. توسط آن شیء‌ایی به نام ViewData در ASP.NET MVC به نحو زیر تعریف شده است:

public ViewDataDictionary ViewData { get; set; }

این روش در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC بیشتر مرسوم بود. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewData["DateTime"] = "<‪br/>" + DateTime.Now;
return View();
}
}
}

و سپس جهت استفاده از این ViewData تعریف شده با کلید دلخواهی به نام DateTime در View متناظر با اکشن Index خواهیم داشت:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
DateTime: @ViewData["DateTime"]
</div>

یک نکته امنیتی:
اگر به مقدار انتساب داده شده به شیء ViewDataDictionary دقت کنید، یک تگ br هم به آن اضافه شده است. برنامه را یکبار اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که این تگ به همین نحو نمایش داده می‌شود و نه به صورت یک سطر جدید HTML . چرا؟ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را encode شده (فراخوانی متد Html.Encode در پشت صحنه به صورت خودکار) در صفحه نمایش می‌دهد و این مساله از لحاظ امنیتی بسیار عالی است؛ زیرا جلوی بسیاری از حملات cross site scripting یا XSS را خواهد گرفت.
احتمالا الان این سؤال پیش خواهد آمد که اگر «عالمانه» بخواهیم این رفتار نیکوی پیش فرض را غیرفعال کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان نوشت:
@Html.Raw(myString)

و یا:
<div>@MvcHtmlString.Create("<h1>HTML</h1>")</div>

به این ترتیب خروجی Razor دیگر encode شده نخواهد بود.


د) استفاده از TempData

TempData نیز یک dictionary دیگر برای ذخیره سازی اطلاعات است و به نحو زیر در فریم ورک تعریف شده است:

public TempDataDictionary TempData { get; set; }

TempData در پشت صحنه از سشن‌های ASP.NET جهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کند. بنابراین اطلاعات آن در سایر کنترلرها و View ها نیز در دسترس خواهد بود. البته TempData یک سری تفاوت هم با سشن معمولی ASP.NET دارد:
- بلافاصله پس از خوانده شدن، حذف خواهد شد.
- پس از پایان درخواست از بین خواهد رفت.
هر دو مورد هم به جهت بالابردن کارآیی برنامه‌های ASP.NET MVC و مصرف کمتر حافظه سرور درنظر گرفته‌ شده‌اند.
البته کسانی که برای بار اول هست با ASP.NET مواجه می‌شوند، شاید سؤال بپرسند این مسایل چه اهمیتی دارد؟ پروتکل HTTP، ذاتا یک پروتکل «بدون حالت» است یا Stateless هم به آن گفته می‌شود. به این معنا که پس از ارائه یک صفحه وب توسط سرور، تمام اشیاء مرتبط با آن در سمت سرور تخریب خواهند شد. این مورد متفاوت‌ است با برنامه‌های معمولی دسکتاپ که طول عمر یک شیء معمولی تعریف شده در سطح فرم به صورت یک فیلد، تا زمان باز بودن آن فرم، تعیین می‌گردد و به صورت خودکار از حافظه حذف نمی‌شود. این مساله دقیقا مشکل تمام تازه واردها به دنیای وب است که چرا اشیاء ما نیست و نابود شدند. در اینجا وب سرور قرار است به هزاران درخواست رسیده پاسخ دهد. اگر قرار باشد تمام این اشیاء را در سمت سرور نگهداری کند، خیلی زود با اتمام منابع مواجه می‌گردد. اما واقعیت این است که نیاز است یک سری از اطلاعات را در حافظه نگه داشت. به همین منظور یکی از چندین روش مدیریت حالت در ASP.NET استفاده از سشن‌ها است که در اینجا به نحو بسیار مطلوبی، با سربار حداقل توسط TempData مدیریت شده است.
یک مثال کاربردی در این زمینه:
فرض کنید در متد جاری کنترلر، ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا ورودی دریافتی معتبر است یا خیر. در غیراینصورت، کاربر را به یک View دیگر از طریق کنترلری دیگر جهت نمایش خطاها هدایت خواهیم کرد.
همین «هدایت مرورگر به یک View دیگر» یعنی پاک شدن و تخریب اطلاعات کنترلر قبلی به صورت خودکار. بنابراین نیاز است این اطلاعات را در TempData قرار دهیم تا در کنترلری دیگر قابل استفاده باشد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult InsertData(string name)
{
// Check for input errors.
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
{
TempData["error"] = "name is required.";
return RedirectToAction("ShowError");
}
// No errors
// ...
return View();
}

public ActionResult ShowError()
{
var error = TempData["error"] as string;
if (!string.IsNullOrWhiteSpace(error))
{
ViewBag.Error = error;
}
return View();
}
}
}

در همان HomeController دو متد جدید به نام‌های InsertData و ShowError اضافه شده‌اند. در متد InsertData ابتدا بررسی می‌شود که آیا نامی وارد شده است یا خیر. اگر خیر توسط متد RedirectToAction، کاربر به اکشن یا متد ShowError هدایت خواهد شد.
برای انتقال اطلاعات خطایی که می‌خواهیم در حین این Redirect نمایش دهیم نیز از TempData استفاده شده است.
بدیهی است برای اجرا این مثال نیاز است دو View جدید برای متدهای InsertData و ShowError ایجاد شوند (کلیک راست روی نام متد و انتخاب گزینه Add view برای اضافه کردن View مرتبط با آن اکشن).
محتوای View مرتبط با متد افزودن اطلاعات فعلا مهم نیست، ولی View نمایش خطاها در ساده‌ترین حالت مثلا می‌تواند به صورت زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "ShowError";
}

<h2>Error</h2>

@ViewBag.Error

برای آزمایش برنامه هم مطابق مسیریابی پیش فرض و با توجه به قرار داشتن در کنترلری به نام Home، مسیر http://localhost/Home/InsertData ابتدا باید بررسی شود. چون آرگومانی وارد نشده، بلافاصله صفحه به آدرس http://localhost/Home/ShowError به صورت خودکار هدایت خواهد شد.


نکته‌ای تکمیلی در مورد Strongly typed viewها:
عنوان شد که Strongly typed view روش مرجح بوده و بهتر است از آن استفاده شود، زیرا اطلاعات اشیاء و خواص تعریف شده در یک View تحت نظر کامپایلر قرار می‌گیرند که بسیار عالی است. یعنی اگر در View بنویسم FirstName: @Model.FirstName1 چون FirstName1 وجود خارجی ندارد، برنامه نباید کامپایل شود. یکبار این را بررسی کنید. برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود! اما تنها در زمان اجرا است که صفحه زرد رنگ معروف خطاهای ASP.NET ظاهر می‌شود که چنین خاصیتی وجود ندارد (این حالت پیش فرض است؛ یعنی کامپایل یک View‌ در زمان اجرا). البته این باز هم خیلی بهتر است از ViewBag، چون اگر مثلا ViewBag.Country1 را وارد کنیم، در زمان اجرا تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد؛‌ اما با روش Strongly typed view، حتما خطای Compilation Error به همراه نمایش محل مشکل نهایی، در صفحه ظاهر خواهد شد.
سؤال: آیا می‌شود پیش از اجرای برنامه هم این بررسی را انجام داد؟
پاسخ: بله. باید فایل پروژه را اندکی ویرایش کرده و مقدار MvcBuildViews را که به صورت پیش فرض false هست، true نمود. یا خارج از ویژوال استودیو با یک ادیتور متنی ساده مثلا فایل csproj را گشوده و این تغییر را انجام دهید. یا داخل ویژوال استودیو، بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و سپس گزینه Unload Project را انتخاب کنید. مجددا بر روی این پروژه Unload شده کلیک راست نموده و گزینه edit را انتخاب نمائید. در صفحه باز شده، MvcBuildViews را یافته و آن‌را true کنید. سپس پروژه را Reload کنید.
اکنون اگر پروژه را کامپایل کنید، پیغام خطای زیر پیش از اجرای برنامه قابل مشاهده خواهد بود:

'MvcApplication1.Models.Employee' does not contain a definition for 'FirstName1' 
and no extension method 'FirstName1' accepting a first argument of type 'MvcApplication1.Models.Employee'
could be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
d:\Prog\MvcApplication1\MvcApplication1\Views\Home\Index.cshtml 10 MvcApplication1

البته بدیهی است این تغییر، زمان Build پروژه را مقداری افزایش خواهد داد؛ اما امن‌ترین حالت ممکن برای جلوگیری از این نوع خطاهای تایپی است.
یا حداقل بهتر است یکبار پیش از ارائه نهایی برنامه این مورد فعال و بررسی شود.

و یک خبر خوب!
مجوز سورس کد ASP.NET MVC از MS-PL به Apache تغییر کرده و همچنین Razor و یک سری موارد دیگر هم سورس باز شده‌اند. این تغییرات به این معنا خواهند بود که پروژه از حالت فقط خواندنی MS-PL به حالت متداول یک پروژه سورس باز که شامل دریافت تغییرات و وصله‌ها از جامعه برنامه نویس‌ها است، تغییر کرده است (^ و ^).

مطالب
شروع کار با ASP.NET Web API 2
HTTP تنها برای به خدمت گرفتن صفحات وب نیست. این پروتکل همچنین پلتفرمی قدرتمند برای ساختن API هایی است که سرویس‌ها و داده را در دسترس قرار می‌دهند. این پروتکل ساده، انعطاف پذیر و در همه جا حاضر است. هر پلتفرمی که فکرش را بتوانید بکنید کتابخانه ای برای HTTP دارد، بنابراین سرویس‌های HTTP می‌توانند بازه بسیار گسترده ای از کلاینت‌ها را پوشش دهند، مانند مرورگرها، دستگاه‌های موبایل و اپلیکیشن‌های مرسوم دسکتاپ.

ASP.NET Web API فریم ورکی برای ساختن API‌های وب بر روی فریم ورک دات نت است. در این مقاله با استفاده از این فریم ورک، API وبی خواهیم ساخت که لیستی از محصولات را بر می‌گرداند. صفحه وب کلاینت، با استفاده از jQuery نتایج را نمایش خواهد داد.


یک پروژه Web API بسازید

در ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و نام آن را "ProductsApp" انتخاب کنید.

در دیالوگ New ASP.NET Project قالب Empty را انتخاب کنید و در قسمت "Add folders and core references for" گزینه Web API را انتخاب نمایید.

می توانید از قالب Web API هم استفاده کنید. این قالب با استفاده از ASP.NET MVC صفحات راهنمای API را خواهد ساخت. در این مقاله از قالب Empty استفاده میکنیم تا تمرکز اصلی، روی خود فریم ورک Web API باشد. بطور کلی برای استفاده از این فریم ورک لازم نیست با ASP.NET MVC آشنایی داشته باشید.

افزودن یک مدل

یک مدل (model) آبجکتی است که داده اپلیکیشن شما را معرفی می‌کند. ASP.NET Web API می‌تواند بصورت خودکار مدل شما را به JSON, XML و برخی فرمت‌های دیگر مرتب (serialize) کند، و سپس داده مرتب شده را در بدنه پیام HTTP Response بنویسد. تا وقتی که یک کلاینت بتواند فرمت مرتب سازی داده‌ها را بخواند، می‌تواند آبجکت شما را deserialize کند. اکثر کلاینت‌ها می‌توانند XML یا JSON را تفسیر کنند. بعلاوه کلاینت‌ها می‌توانند فرمت مورد نظرشان را با تنظیم Accept header در پیام HTTP Request مشخص کنند.

بگذارید تا با ساختن مدلی ساده که یک محصول (product) را معرفی میکند شروع کنیم.

کلاس جدیدی در پوشه Models ایجاد کنید.

نام کلاس را به "Product" تغییر دهید، و خواص زیر را به آن اضافه کنید.

namespace ProductsApp.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Category { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}

افزودن یک کنترلر

در Web API کنترلر‌ها آبجکت هایی هستند که درخواست‌های HTTP را مدیریت کرده و آنها را به اکشن متدها نگاشت می‌کنند. ما کنترلری خواهیم ساخت که می‌تواند لیستی از محصولات، یا محصولی بخصوص را بر اساس شناسه برگرداند. اگر از ASP.NET MVC استفاده کرده اید، با کنترلرها آشنا هستید. کنترلرهای Web API مشابه کنترلر‌های MVC هستند، با این تفاوت که بجای ارث بری از کلاس Controller از کلاس ApiController مشتق می‌شوند.

کنترلر جدیدی در پوشه Controllers ایجاد کنید.

در دیالوگ Add Scaffold گزینه Web API Controller - Empty را انتخاب کرده و روی Add کلیک کنید.

در دیالوگ Add Controller نام کنترلر را به "ProductsController" تغییر دهید و روی Add کلیک کنید.

توجه کنید که ملزم به ساختن کنترلرهای خود در پوشه Controllers نیستید، و این روش صرفا قراردادی برای مرتب نگاه داشتن ساختار پروژه‌ها است. کنترلر ساخته شده را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.

using ProductsApp.Models;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Net;
using System.Web.Http;

namespace ProductsApp.Controllers
{
    public class ProductsController : ApiController
    {
        Product[] products = new Product[] 
        { 
            new Product { Id = 1, Name = "Tomato Soup", Category = "Groceries", Price = 1 }, 
            new Product { Id = 2, Name = "Yo-yo", Category = "Toys", Price = 3.75M }, 
            new Product { Id = 3, Name = "Hammer", Category = "Hardware", Price = 16.99M } 
        };

        public IEnumerable<Product> GetAllProducts()
        {
            return products;
        }

        public IHttpActionResult GetProduct(int id)
        {
            var product = products.FirstOrDefault((p) => p.Id == id);
            if (product == null)
            {
                return NotFound();
            }
            return Ok(product);
        }
}
برای اینکه مثال جاری را ساده نگاه داریم، محصولات مورد نظر در یک آرایه استاتیک ذخیره شده اند. مسلما در یک اپلیکیشن واقعی برای گرفتن لیست محصولات از دیتابیس یا منبع داده ای دیگر کوئری می‌گیرید.

کنترلر ما دو متد برای دریافت محصولات تعریف می‌کند:

  • متد GetAllProducts لیست تمام محصولات را در قالب یک <IEnumerable<Product بر می‌گرداند.
  • متد GetProductById سعی می‌کند محصولی را بر اساس شناسه تعیین شده پیدا کند.

همین! حالا یک Web API ساده دارید. هر یک از متدهای این کنترلر، به یک یا چند URI پاسخ می‌دهند:

 URI  Controller Method
api/products/  GetAllProducts
 api/products/id/  GetProductById

برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه نگاشت درخواست‌های HTTP به اکشن متدها توسط Web API به این لینک مراجعه کنید.


فراخوانی Web API با جاوا اسکریپت و jQuery

در این قسمت یک صفحه HTML خواهیم ساخت که با استفاده از AJAX متدهای Web API را فراخوانی می‌کند. برای ارسال درخواست‌های آژاکسی و بروز رسانی صفحه بمنظور نمایش نتایج دریافتی از jQuery استفاده میکنیم.

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه Add, New Item را انتخاب کنید.

در دیالوگ Add New Item قالب HTML Page را انتخاب کنید و نام فایل را به "index.html" تغییر دهید.

حال محتوای این فایل را با لیست زیر جایگزین کنید.

<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
  <title>Product App</title>
</head>
<body>

  <div>
    <h2>All Products</h2>
    <ul id="products" />
  </div>
  <div>
    <h2>Search by ID</h2>
    <input type="text" id="prodId" size="5" />
    <input type="button" value="Search" onclick="find();" />
    <p id="product" />
  </div>

  <script src="http://ajax.aspnetcdn.com/ajax/jQuery/jquery-2.0.3.min.js"></script>
  <script>
    var uri = 'api/products';

    $(document).ready(function () {
      // Send an AJAX request
      $.getJSON(uri)
          .done(function (data) {
            // On success, 'data' contains a list of products.
            $.each(data, function (key, item) {
              // Add a list item for the product.
              $('<li>', { text: formatItem(item) }).appendTo($('#products'));
            });
          });
    });

    function formatItem(item) {
      return item.Name + ': $' + item.Price;
    }

    function find() {
      var id = $('#prodId').val();
      $.getJSON(uri + '/' + id)
          .done(function (data) {
            $('#product').text(formatItem(data));
          })
          .fail(function (jqXHR, textStatus, err) {
            $('#product').text('Error: ' + err);
          });
    }
  </script>
</body>
</html>
راه‌های مختلفی برای گرفتن jQuery وجود دارد، در این مثال از Microsoft Ajax CDN استفاده شده. می‌توانید این کتابخانه را از http://jquery.com دانلود کنید و بصورت محلی استفاده کنید. همچنین قالب پروژه‌های  Web API این کتابخانه را به پروژه نیز اضافه می‌کنند.


گرفتن لیستی از محصولات

برای گرفتن لیستی از محصولات، یک درخواست HTTP GET به آدرس "api/products/" ارسال کنید.

تابع getJSON یک درخواست آژاکسی ارسال می‌کند. پاسخ دریافتی هم آرایه ای از آبجکت‌های JSON خواهد بود. تابع done در صورت موفقیت آمیز بودن درخواست، اجرا می‌شود. که در این صورت ما DOM را با اطلاعات محصولات بروز رسانی می‌کنیم.

$(document).ready(function () {
    // Send an AJAX request
    $.getJSON(apiUrl)
        .done(function (data) {
            // On success, 'data' contains a list of products.
            $.each(data, function (key, item) {
                // Add a list item for the product.
                $('<li>', { text: formatItem(item) }).appendTo($('#products'));
            });
        });
});

گرفتن محصولی مشخص

برای گرفتن یک محصول توسط شناسه (ID) آن کافی است یک درخواست HTTP GET به آدرس "api/products/id/" ارسال کنید.

function find() {
    var id = $('#prodId').val();
    $.getJSON(apiUrl + '/' + id)
        .done(function (data) {
            $('#product').text(formatItem(data));
        })
        .fail(function (jqXHR, textStatus, err) {
            $('#product').text('Error: ' + err);
        });
}
برای این کار هنوز از getJSON برای ارسال درخواست آژاکسی استفاده می‌کنیم، اما اینبار شناسه محصول را هم به آدرس درخواستی اضافه کرده ایم. پاسخ دریافتی از این درخواست، اطلاعات یک محصول با فرمت JSON است.


اجرای اپلیکیشن

اپلیکیشن را با F5 اجرا کنید. صفحه وب باز شده باید چیزی مشابه تصویر زیر باشد.

برای گرفتن محصولی مشخص، شناسه آن را وارد کنید و روی Search کلیک کنید.

اگر شناسه نامعتبری وارد کنید، سرور یک خطای HTTP بر می‌گرداند.


استفاده از F12 برای مشاهده درخواست‌ها و پاسخ ها

هنگام کار با سرویس‌های HTTP، مشاهده‌ی درخواست‌های ارسال شده و پاسخ‌های دریافتی بسیار مفید است. برای اینکار می‌توانید از ابزار توسعه دهندگان وب استفاده کنید، که اکثر مرورگرهای مدرن، پیاده سازی خودشان را دارند. در اینترنت اکسپلورر می‌توانید با F12 به این ابزار دسترسی پیدا کنید. به برگه Network بروید و روی Start Capturing کلیک کنید. حالا صفحه وب را مجددا بارگذاری (reload) کنید. در این مرحله اینترنت اکسپلورر ترافیک HTTP بین مرورگر و سرور را تسخیر می‌کند. می‌توانید تمام ترافیک HTTP روی صفحه جاری را مشاهده کنید.

به دنبال آدرس نسبی "api/products/" بگردید و آن را انتخاب کنید. سپس روی Go to detailed view کلیک کنید تا جزئیات ترافیک را مشاهده کنید. در نمای جزئیات، می‌توانید header‌ها و بدنه درخواست‌ها و پاسخ‌ها را ببینید. مثلا اگر روی برگه Request headers کلیک کنید، خواهید دید که اپلیکیشن ما در Accept header داده‌ها را با فرمت "application/json" درخواست کرده است.

اگر روی برگه Response body کلیک کنید، می‌توانید ببینید چگونه لیست محصولات با فرمت JSON سریال شده است. همانطور که گفته شده مرورگرهای دیگر هم قابلیت‌های مشابهی دارند. یک ابزار مفید دیگر Fiddler است. با استفاده از این ابزار می‌توانید تمام ترافیک HTTP خود را مانیتور کرده، و همچنین درخواست‌های جدیدی بسازید که این امر کنترل کاملی روی HTTP headers به شما می‌دهد.


قدم‌های بعدی

  • برای یک مثال کامل از سرویس‌های HTTP که از عملیات POST,PUT و DELETE پشتیبانی می‌کند به این لینک مراجعه کنید.
  • برای اطلاعات بیشتر درباره طراحی واکنش گرا در کنار سرویس‌های HTTP به این لینک مراجعه کنید، که اپلیکیشن‌های تک صفحه ای (SPA) را بررسی می‌کند.
مطالب
متدهای کمکی مفید در پروژه های asp.net mvc
ابتدا در پروژه‌ی mvc خود یک پوشه با نامی دلخواه (مثلا MyHelpers) بسازید و سپس کلاسی با محتویات زیر را به آن اضافه کنید(نام کلاس به دلخواه Helpers گذاشته شده است) : 
public static class Helpers
{
       //در اینجا متدها ی کمکی قرار میگیرند
}
1- تبدیل تاریخ میلادی به شمسی با استفاده از کتابخانه ی Persia :
public static MvcHtmlString FarsiDate(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            var tag = new TagBuilder("span");
            tag.MergeAttribute("dir", "ltr");
            tag.AddCssClass("farsi-date");
            tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToString("W"));
            return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal));
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiDate(news.DateTimeCreated)
2- زمان فارسی : 
public static MvcHtmlString FarsiTime(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            var tag = new TagBuilder("span");
            tag.MergeAttribute("dir", "ltr");
            tag.AddCssClass("farsi-time");
            tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToString("R"));
            return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal));
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiTime(news.DateTimeCreated)
3- تاریخ و زمان فارسی : 
public static MvcHtmlString FarsiDateAndTime(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            return MvcHtmlString.Create(FarsiTime(html, dateTime).ToHtmlString() + "  ,  " + FarsiDate(html, dateTime).ToHtmlString());
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiDateAndTime(news.DateTimeCreated)
4- زمان گذشته : 
public static MvcHtmlString FarsiRemaining(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            var tag = new TagBuilder("span");
            tag.MergeAttribute("dir", "rtl");
            tag.AddCssClass("farsi-remaining");
            tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToRelativeDateString("TY"));
            return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal));
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiRemaining(news.DateTimeCreated)
 
5- خلاصه‌ی مطلب با استفاده از کتابخانه ی Html Agility Pack   (تعداد کلمات از کلمه‌ی اول یک متن به اندازه‌ی max )
public static string GetSummary(this HtmlHelper html, string text, int max)
        {
            string summaryHtml = string.Empty;
            // load our html document
            var htmlDoc = new HtmlDocument();
            htmlDoc.LoadHtml(text);
            int wordCount = 0;
            foreach (var element in htmlDoc.DocumentNode.ChildNodes)
            {
                // inner text will strip out all html, and give us plain text
                string elementText = element.InnerText;

                // we split by space to get all the words in this element
                string[] elementWords = elementText.Split(new char[] { ' ' });

                // and if we haven't used too many words ...
                if (wordCount <= max)
                {
                    // add the *outer* HTML (which will have proper 
                    // html formatting for this fragment) to the summary
                    summaryHtml += element.OuterHtml;
                    wordCount += elementWords.Count() + 1;
                }
                else
                {
                    break;
                }
            }
            return summaryHtml;
        }
مثال استفاده : 
@Html.Raw(Html.GetSummary(news.Content, 60))
6- گرفتن لیست Validation Error‌ها در ModelState : 
        public  static List<string> GetListOfErrors(this ModelStateDictionary modelState)
        {
            var list = modelState.ToList();
            var listErrors = new List<string>();
            foreach (var keyValuePair in list)
            {
                listErrors.AddRange(keyValuePair.Value.Errors.Select(error => error.ErrorMessage));
            }
            return listErrors;
        }
مثال استفاده (در کنترلر):
var listErrors = ModelState.GetListOfErrors();
از دوستان عزیز خواهشمندم متدهای کمکی مورد استفاده در پروژه‌های خود را در قسمت نظرات قرار دهند.
مطالب
طراحی شیء گرا: OO Design Heuristics - قسمت چهارم

Dynamic Semantics

Objectها علاوه بر داده و رفتار به عنوان توصیفات ثابت، در زمان اجرا دارای یک Local State (‏‏a snapshot) از مقادیر داینامیک مربوط به اعضای داده‌ای خود، می‌باشند. مجموعه تمام حالاتی که وهله‌های یک کلاس می‌توانند بین آنها گذر (transition) داشته باشد، dynamic semantics مربوط به کلاس نامیده می‌شود و به وهله‌های کلاس این امکان را می‌دهند تا به یک پیغام مشابه رسیده و در زمان‌های مختلف از چرخه زندگی خود، به اشکال مختلف پاسخ دهند.

Method junk for the class X 
if (local state #1) then
do something
else if (local state #2) then
do something different
End Method

بخش اصلی هر طراحی شیء گرا، dynamic semantics وهله‌ها می‌باشد. dynamic semantics هر کلاسی باید در قالب یک دیاگرام state-transition مستند شود. شکل زیر dynamic semantics پروسه‌های موجود در یک سیستم عامل را در قابل یک دیاگرام حالت نمایش می‌دهد. این پروسه‌ها توانایی این را دارند که در هر کدام از حالات: runnable، current process، blocked، sleeping و یا در حالت exited، قرار داشته باشند. همچنین به عنوان مثال، یک پروسه زمانی می‌تواند در حالت current process قرار گیرد که حتما قبلا در حالت runnable قرار داشته باشد. این اطلاعات برای ایجاد تست برای کلاس‌ها و وهله‌های آنها می‌تواند مفید واقع شود.

شکل 2.8 State-transition diagram notation 

برخی از طراحان به طور تصادفی، dynamic semantics یک کلاس را به عنوان static semantics آن کلاس مدل می‌کنند. به عنوان مثال اگر color یکی از اعضای داده ای (data member) کلاس توپ باشد و بعد از وهله سازی از کلاس توپ، color آن بازهم قابل تغییر باشد، منظور اینکه توپ آبی به عنوان یک وهله از کلاس توپ در زمان حیات خود تغییر رنگ دهد، اصطلاحا می‌گویند: color جزء dynamic semantics کلاس توپ می‌باشد. با توجه به توضحیاتی که داده شد، حال اگر طراحی برای هر رنگ توپ یک کلاس جدا در نظر گرفته باشد، dynamic semantics را به عنوان static semantics مدل کرده و به احتمال زیاد ما را به سمت ایجاد مشکل Class Proliferation (ازدیاد کلاس ها) سوق خواهد داد.

Abstract Classes

به سوالات زیر توجه کنید:

  • آیا هرگز میوه خورده‌اید؟
  • آیا هرگز پیش غذا خورده‌اید؟ 
  • آیا هرگز دسر خورده‌اید؟ 
اکثر مردم به این سوالات جواب «بله» را خواهند داد.
حال با توجه به سوالات «مزه غذا چطور بود؟ دسری که خوردید، چه تعداد کالری داشت؟ هزینه پیش غذایی که خوردید چقدر بود» پاسخ چه خواهد بود؟
من (نویسنده) ادعا میکنم که هیچ کسی تا به حال میوه نخورده است. بیشتر مردم، سیب، موز و پرتقال خورده‌اند؛ میوه‌ی قرمز رنگی به ارزش 3 پوند را نخورده‌اند.

شبیه به این مسئله برای زمانی است که گارسون رستوران از شما سوال می‌کند: «برای شام چه چیزی میل دارید» و شما جواب می‌دهید: «یک پیش غذا، یک غذای اصلی و یک دسر». در این حالت چون شما دقیقا مشخص نکرده‌اید چه نوعی می‌خواهید، گارسون، مات و مبهوت خواهد ماند. همه می‌دانیم که چیزی تحت عنوان میوه، پیش غذا و یا وهله دسر در واقعیت وجود ندارد؛ بله این عبارات اطلاعات مفیدی را تسخیر می‌کنند. اگر من در دستم یک ساعت زنگی گرفته و از شما می‌پرسیدم: «نظرتان در مورد میوه من چیست؟»؛ بدون شک فکر می‌کردید من دیوانه شده‌ام. حال اگر در دستم سیبی گرفته و سوال قبلی را می‌پرسیدم، این بار از نظر شما من یک شخص عاقل بودم.
با وجود اینکه نمی‌توان از میوه وهله سازی کرد، اما اطلاعات مفیدی را تسخیر می‌کند. در واقع میوه، یک کلاسی (concept) است که دانشی از نحوه وهله سازی وهله هایش به وسیله Type پیاده ساز خود، ندارد.

کلاسی که دانشی از نحوه وهله سازی وهله‌های خود ندارد، abstract class (کلاس مجرد یا انتزاعی) نامیده می‌شود.
کلاسی که دانش نحوه وهله سازی وهله‌های خود دارد، concrete class نامیده می‌شود.

در پارادایم شیء گرا، مهم‌ترین استفاده از کلاس‌های انتزاعی در مباحث ارث بری مطرح می‌شود.

Roles Versus Classes

قاعده شهودی 2.11
مطمئن باشید انتزاع هایی را که مدل می‌کنید کلاس بوده و نه نقش‌هایی که وهله‌های آنها بازی می‌کنند. (Be sure the abstractions that you model are classes and not simply the roles objects play)
آیا مادر و پدر به عنوان یک کلاس هستند یا نقش‌هایی هستند که وهله‌های کلاس شخص، بازی می‌کند؟ پاسخ این سوال وابسته به دامینی (domain) است که طراح در حال مدل سازی آن می‌باشد. اگر در دامین مورد نظر، مادر و پدر رفتارهای مختلفی دارند، احتمالا باید به عنوان کلاس‌های جدا مدل شوند. اگر رفتارهای یکسانی دارند، در نتیجه نقش‌های مختلفی هستند که وهله‌های کلاس شخص بازی می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توان کلاس خانواده را متشکل از وهله‌ای از کلاس پدر، وهله‌ای از کلاس مادر و مجموعه‌ای از وهله‌های کلاس فرزند در نظر گرفت. در مقابل ممکن است کلاس خانواده را متشکل از وهله‌ای از کلاس شخص به عنوان پدر، وهله‌ای از کلاس شخص به عنوان مادر و آرایه‌ای از وهله‌های شخص به عنوان فرزندان، مدل کنید. قرار گرفتن در وضیعتی که هر نقش، بخشی از رفتاری‌های شخص را مورد استفاده قرار می‌دهد، کافی نیست و باید مطمئن شوید که رفتار‌ها واقعا متفاوت می‌باشند. همچنین باید به یاد داشته باشید که زمانیکه وهله‌ای از بخشی از رفتارهای کلاس خود استفاده می‌کند، نیز مشکلی وجود ندارد و لازم نیست کلاس‌های دیگری را به خاطر این موضوع در طراحی خود در نظر بگیرید.

شکل 2.9 Two views of a family   

برخی از طراحان به این شکل تست می‌کنند که اگر عضوی از واسط عمومی را نمی‌توان برای نقش مورد نظر  مورد استفاده قرار داد، این موضوع نشان از این دارد که باید برای نقش مورد نظر در طراحی خود کلاس جداگانه‌ای را در نظر داشته باشند. اگر هم عضو مذکور قابل استفاده نباشد، کلاس یکسانی برای نقش‌های مختلف استفاده خواهد شد. به عنوان مثال، اگر عملیات ()go_into_labor جزء عملیاتی می‌باشد که مادر انجام می‌دهد، در حالیکه پدر چنین عملیاتی را نمی‌تواند انجام دهد، در این حالت نیز لازم است مادر به عنوان کلاس جداگانه‌ای در نظر گرفته شود. اگر در دامین دیگری، عوض کردن پوشاک را  تنها مادر انجام می‌دهد، در این حالت مادر نقشی از کلاس شخص می‌باشد، چرا که پدر هم توانایی انجام این عملیات را دارد.

قواعد شهودی فصل دوم

قاعده شهودی 2.1 
همه داده‌ها باید در داخل کلاس خود پنهان شده باشند. (All data should be hidden within its class) 
قاعده شهودی 2.2
استفاده کنندگان از کلاس باید به واسط عمومی آن وابسته باشند، اما یک کلاس نباید به استفاده کنندگان خود، وابسته باشد. (Users of a class must be dependent on its public interface, but a class should not be dependent on its users)
قاعده شهودی 2.3
تعداد پیغام‌های موجود در قرارداد یک کلاس را کمینه سازید. (Minimize the number of messages in the protocol of a class) 
قاعده شهودی 2.4
پیاده سازی یک واسط عمومی یکسان کمینه برای همه کلاس‌ها  (Implement a minimal public interface that all classes understand [e.g., operations such as copy (deep versus shallow), equality testing, pretty printing, parsing from an ASCII description, etc.].) 
قاعده شهودی 2.5 
جزئیات پیاده سازی، مانند توابع خصوصی common-code  ( توابعی که کد مشترک سایر متدهای کلاس را در بدنه خود دارند) را در واسط عمومی یک کلاس قرار ندهید.  (Do not put implementation details such as common-code private functions into the public interface of a class)
قاعده شهودی 2.6 
واسط عمومی کلاس را با اقلامی که یا استفاده کنندگان از کلاس توانایی استفاده از آن را نداشته و یا تمایلی به استفاده از آنها ندارند، آمیخته نکنید.  (Do not clutter the public interface of a class with items that users of that class are not able to use or are not interested in using )
قاعده شهودی 2.7
اتصال و پیوستگی مابین کلاس‌ها باید از نوع Nil یا Export باشد؛ به این معنی که یک کلاس فقط از واسط عمومی کلاس دیگر استفاده کند یا کاری با آن نداشته باشد. (Classes should only exhibit nil or export coupling with other classes, that is, a class should only use operations in the public interface of another class or have nothing to do with that class.)
قاعده شهودی 2.8 
یک کلاس باید یک و تنها یک Key Abstraction را تسخیر نماید. (A class should capture one and only one key abstraction) 
قاعده شهودی 2.9 
داده و رفتار مرتبط را در یک جا (کلاس) نگه دارید. (Keep related data and behavior in one place)
قاعده شهودی 2.10 
اطلاعات نامرتبط به هم را در کلاس‌های جدا از هم قرار دهید. ((Spin off nonrelated information into another class (i.e., noncommunicating behavior)
قاعده شهودی 2.11
مطمئن باشید انتزاع هایی را که مدل می‌کنید کلاس بوده و نه نقش‌هایی که وهله‌های آنها بازی می‌کنند. (Be sure the abstractions that you model are classes and not simply the roles objects play)