مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت اول
اگر جدیدا قصد برنامه نویسی اندروید را کرده‌اید، یا هنوز روش‌های متدوالی را برای کار با این زبان انتخاب نکرده‌اید؛ به نظرم این مقاله می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد. مسائلی که بیان میکنم در واقع از تجربیات شخصی و راه حل هایی است که برای خودم تعیین کرده‌ام و تعدادی از آن‌ها را در طول مدتی که در این زمینه فعالیت کرده‌ام، از جاهای مختلف دیده و در یک جا گردآوری کرده‌ام. برای نامگذاری اشیاء و متغیرها و دیگر موارد، من از این قاعده پیروی میکنم که به نظرم بسیار ایده آل می‌باشد. الگوی معماری هم که جدیدا مورد استفاده قرار داده‌ام، الگوی MVP است که نمونه‌ای از آن، در گیت هاب قرار گرفته است. البته این مثال ساده تر نیز وجود دارد. تشریح کامل این معماری را به همراه آزمون واحد آن، می‌توانید در این مقاله سه قسمتی ببینید.

در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر می‌شوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحت‌تر کند.

یک نکته‌ی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده می‌شوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارت‌های ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آن‌ها اشاره می‌کنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره می‌کنند.

یک. برای هر تکه کد و یا متدی که می‌نویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/**
     *
     * <p>
     *   check network is available or not <br/>
     *   internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class
     * </p>
       * <p>
     *   Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b>
     * </p>
     * @param context
     * @return returns true if a network is available
     */
    public boolean isNetworkAvailable(Context context) {

        ConnectivityManager connectivityManager
                = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE);
        NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo();
        return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected();
    }
همچنین اگر، مورد خاص دیگری مثل بالا بود، حتما آن را ذکر کنید. می‌توانید از تگ گذاری در کامنت ها نیز استفاده کنید. از ویژگی‌های کامنت todo در اندروید استادیو این است که میتوانید در حین کار با سیستم گیت نیز از آن بهره ببرید  و قبل از کامیت کردن کد، کدهای todo به شما یادآوری شوند و هر پیکربندی را که لازم دارید، روی آن انجام دهید.



دو. از یک کلاس واحد جهت استفاده از اطلاعات عمومی و یا ثابت‌ها استفاده نمایید. این اطلاعات می‌توانند شامل: مسیرها، آدرس‌های وب سرویس، شماره اختصاصی هر نوتیفیکیشن و .... باشند. برای اینکار میتوان هر کدام از اطلاعات را داخل یک کلاس قرار داد و همه این کلاس‌ها را به صورت استاتیک تعریف کنید تا بدین شکل در دسترس قرار بگیرند (از الگوی singleton هم می‌توان استفاده کرد).
public class ProjectSettings
{
       public static NotificationsId=new NotificationsId();
       public static UrlAddresss=new UrlAddresss();
       public static SdPath=new SdPath();
       ......
}
نحوه صدا زدن هم به همین شکل می‌شود:
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
بدین شکل هم به طور ساده و مفهومی صدا زده می‌شود و هم اینکه در همه جای برنامه این ثابت‌ها و مقادیر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال به شماره هر نوتیفیکیشن از همه جا دسترسی دارید و هم اینکه شماره‌ای تکراری اشتباها انتخاب نمی‌شود.

سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام می‌دهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
یا اینکه برای یک دیالوگ مستقیما و در جا همانجا به کدنویسی مشغول می‌شوند. این روش‌ها هیچ مشکلی ندارند ولی در آینده نگهداری کد را مشکل می‌کنند. مثلا تصور کنید شما بسیاری از جاهای برنامه، Toast زدید و حالا قصد دارید در نسخه بعدی برنامه، toast‌های دلخواه و یا custom ایی را ایجاد کنید. در این صورت مجبورید کل برنامه را رصد کرده و هر جا toast هست آن را تغییر دهید. در اینجا هم اصول DRY را نادیده گرفته‌اید و هم زحمت شما زیاد شده‌است و حتی ممکن است یک یا چندتایی از قلم بیفتند. برای دیالوگ‌ها هم بدین صورت خواهد بود و خیلی از مسائل دیگر. به همین جهت استفاده از اینترفیس‌ها توصیه می‌شود و فردا نیز اگر باز یک کلاس دیگر را نوشتید، خیلی راحت آن را با کلاس فعلی تعویض می‌کنید.
public interface IMessageUI
{
    void ShowToast(Context context,String message);
}

public class MessageUI impelement IMessageUI
{
      public void ShowToast(Context context,string message)
       {
              Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
       }
}

چهار
. اگر برای اولین بار است وارد اندروید می‌شوید، خوب چرخه‌های یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
به عنوان مثال درست است که اولین رویداد فراخوانی در onCreate رخ میدهد ولی همیشه محل مناسبی برای دریافت دیتاها در زمان اولیه نیست. به عنوان مثال تصور کنید که لیستی در اکتیویتی A دارید و به اکتیویتی B می‌روید و یک آیتم به اطلاعات اضافه می‌شود و موقعی که به اکتیویتی A بر می‌گردید، زیاد تعجب نکنید که لیست دقیقا به همان شکل قبلی است و خبری از آیتم جدید نیست.
  چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده می‌شود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد داده‌ها نباشد. 



به طور خلاصه نحوه اجرای رویدادها بدین شکل است که ابتدای رویداد OnCreate اجرا می‌شود که هنوز هیچ UI ئی در آن پیاده سازی نشده‌است و شما در اینجا موظفید Layout خود را معرفی کنید. رویداد OnStart بعد از آن موقعی که UI آماده شده است، اجرا می‌گردد. سپس رویداد OnResume اجرا می‌شود.

 تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایه‌ای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا می‌گردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا می‌گردد.

از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفته‌اید رویداد OnStop اجرا شده‌است و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز می‌گردند.

پنج. سرویس را با تردهای UI ترکیب نکنید. بعضا دیده می‌شود که کاربران AsyncTask را داخل سرویس استفاده می‌کنند ولی این را بدانید که سرویس یک ترد پردازشی جداگانه است و تضمینی برای ارتباط با UI به شما نمی‌دهند. هر چند گوگل جدیدا تمهیداتی را برای آن اندیشیده است که به شما اجازه اینکار را نمی‌دهد. ولی اگر باز هم اندروید استادیو به شما خورده‌ای نگرفت، خودتان این قانون را اجرا کنید. قرار نیست یک AsyncTask با سرویس ترکیب شود.

شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق می‌افتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامه‌تان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محل‌های مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا می‌شود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
      <receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true">
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.start" />
                <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" />
            </intent-filter>
        </receiver>

public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver {
    public void onReceive(Context context, Intent intent) {
        AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() {
            @Override
            public void run() {
                ApplicationLoader.startPushService();
            }
        });
    }
}
برای نام رسیورهای داخلی هم میتوانید مورد شماره 2 را اجرا کنید.
برنامه تلگرام حتی برای حالت‌های پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص می‌شود:
    <receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" >
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" />
                <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" />
                <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" />
            </intent-filter>
        </receiver>
اینگونه تلگرام میتواند از همه جا سرویس را کنترل کند. مثلا موقعی که دانلود یک موزیک تمام شده، سریعا پخش آن موزیک دانلود شده را آغاز کند.

هفت. اگر از یک ORM برای لایه داده‌ها استفاده می‌کنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORM‌های اندروید صحبت کرده‌ایم و  ORM‌های خوش دستی که خودم از آن‌ها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه می‌کنند) در این نوع ORM‌ها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
     From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on("poems.id=bank_poems_groups.poem")
               .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
همانطور که می‌بینید بخش‌هایی از آن مثل جوین‌ها و شرط‌ها را باید خودتان تکمیل کنید. از آنجا که ممکن است در آینده نام فیلد تغییر کند یا اینکه در حین انبوهی از کدها، عبارت رشته‌ای را اشتباه وارد کنید، بهتر است به این فرم کار کنید:
@Table(name="poems")
public class Poem extends Model {

    public static String tableName="poems";
    public static  String codeColumn="code";
    public static  String titleColumn="title";
    public static  String bookColumn="book";
    ......

    @Column(name="code",index = true)
    public int Code;

    @Column(name="title")
    public String Title;

    @Column(name="book")
    public Book Book;
.....}
در مدل بالا، نام فیلدها و جداول به صورت استاتیک تعریف شده‌اند. حالا می‌توانیم از این اسامی به راحتی در لایه سرویس استفاده کنیم:
    From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn)
               .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
حالا کمی بهتر شد. هم برای تغییر آینده بهتر شد و هم اینکه احتمال خطای تایپی کاهش یافت. ولی باز هم ایجاد کوئری هنوز سخت است و نوشتن مرتب یک رابطه جوین و شرطی و چسباندن مداوم رشته‌ها کار خسته کننده‌ای است و احتمال خطای سهوی و انسانی هم در آن بالاست. برای رفع این مشکل بهتر است یک کلاس جدید برای ساخت این کوئری‌ها داشته باشیم که یک نمونه از آن را در این پایین می‌بینید:
public class QueryConcater {
  public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2)
    {
        String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2;
        return query;
    }
......
}
در ادامه برای مرتب سازی و شرط و ... هم می‌نویسیم:
   return new Select()
                .from(Color.class)
                .innerJoin(ProductItem.class)
                .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName,
                        ProductItem.ColorColumn, Color.TableName))
                .where(queryConcater.WhereConditionQuery
                        (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId)
                .execute();
در دستورات بالا از این کلاس دو متد برای کوئری جوین و یکی هم برای ساخت شرط ایجاد شده است و مقادیر به صورت پارامتر داده شده‌اند. این الگو کمک میکند که اگر هم این تکه کد اشتباه باشد، با تغییر یکجا بقیه کدها هم تغییر میکنند و اگر در آینده هم ORM تغییر یافت، نحوه کوئری نویسی‌ها در این کلاس تغییر کنند، نه اینکه در طول لایه سرویس پراکنده باشند.

هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که می‌توانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم می‌کند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارش‌ها شامل:
  • وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
  • مشخصات گوشی
  • این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
  • گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
و امکانات دیگر.

نه. آکرا همانند Elmah نمی‌تواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catch‌ها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);

ده. بر خلاف سیستم دات نت که شما اجباری به استفاده از Try Catch‌ها ندارید. در جاوا اینگونه نیست و هر متدی که Throw روی آن انجام شده باشد مستلزم  استفاده از catch است. به همین دلیل در شماره نه گفتیم که چگونه باید این مشکل را حل کنیم. ولی در بسیاری از اوقات پیش می‌آید که ما داریم از ماژول‌های متفاوتی استفاده میکنیم که جدا از ماژول اصلی برنامه هستند و این مورد باعث می‌شود که بعضی افراد یا Acra را در همه ماژول‌ها صدا بزنند یا اینکه بی خیال آن شوند. ولی کار راحت‌تر این است که شما هم همانند برنامه نویسان جاوا متد خود را به Throw مزین کنید تا در هنگام استفاده از آن در برنامه اصلی نیاز به catch شدن باشد. در واقع شما نباید catch‌ها را داخل یک کتابخانه جدا و مستقل قرار دهید و روش صحیح هم همین است حالا چه استفاده از آکرا نیاز باشد و چه نباشد.

نمونه اشتباه:
 public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) {
        try {
        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
        } catch (IOException e) {
            e.printStackTrace();
        }
    }
نمونه صحیح:
    public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException {

        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
    }
  ادامه دارد...
مطالب دوره‌ها
فرآیند داده کاوی در Microsoft SQL Server (بخش یک)

مقدمه

بطور کلی داده کاوی به دو قسمت زیر تقسیم می‌شود:

1- اهداف توصیفی (Descriptive Goal): بدنبال یافتن الگوها و روابط بین داده‌ها هستیم، بدین ترتیب مدلی برای توصیف بهتر داده‌ها بدست خواهد آمد.

2- اهداف پیش بینانه (Predictive Goal): بدنبال انجام پیش بینی با استفاده از الگو‌ها و مدل‌های فوق هستیم.

همچنین مراحل اجرای یک پروژه داده کاوی شامل مراحل زیر است:
1- تحلیل: مهمترین فعالیت در این فاز، فهم عمیق مسئله و شناخت درست مسئله و شناسائی مفاهیم کلیدی (Key Concept) در مسئله است.
2- طراحی: مهمترین فعالیت این فاز، فرموله کردن مسئله با استفاده از مفاهیم کلیدی است.
3- پیاده سازی/ نگهداری و بهبود

مراحل کاری داده‏ کاوی بر اساس استاندارد CRISP-DM

محصول مشترک شرکت‌های SPSS, Teradata, NCR و دایملر- کرایسلر است و یک فرآیند استاندارد Cross-Industry برای داده کاوی است که به طور گسترده ای استفاده می‌شود. مراحل کاری در این مدل به شش فاز اصلی به شرح زیر تقسیم می‌شوند:

1. درک پروژه و فهم حوزه کاربرد (Business Understanding):
به طور صریح و آشکار اهداف و نیازمندی‌ها مشخص می‌شود. ترجمه اهداف و محدودیت آن در قاعده‏ سازی، تعریف مسئله داده‏ کاوی و مهیا کردن استراتژی اولیه برای نائل شدن به اهداف در این مرحله تعریف می‏ شود.

2. انتخاب داده‌ها (Data Understanding):
این مرحله شامل جمع آوری داده‌ها برای استفاده از تحلیل اکتشافی و مشخص کردن اطلاعات اولیه برای ارزیابی داده‏‌های با کیفیت و انتخاب داده‌های مفید و مورد نیاز می‌باشد.

3. آماده سازی داده‏‌ها (Data Preparation):
آماده کردن داده‏‌های اولیه خام به داده‏‌های نهایی، این دادها در کلیه مراحل بعدی استفاده می‌شود و از این نظر این مرحله تحلیل و تلاش بیشتری را می‌طلبد. انتخاب عناصر و شناسه‏‌های تحلیل شده را برای کاوش داده‏‌ها اختصاص می‌دهیم و با تمیز کردن داده‌های خام آن را برای ابزارهای مدل سازی آماده می‏ کنیم.

4. مدل سازی (Modeling):
با انتخاب و به ‏کار بستن تکنیک‌های مدل سازی مناسب و روش داده‏ کاوی معین نتایج مدل سازی را بهینه می‏ کنیم، که در صورت نیاز می‌توانیم با برگشت به عقب تحلیل مدل سازی را بهینه‌تر نماییم.

5. ارزیابی (Evaluation):
مشخص کردن اینکه آیا مدل انتخابی، ما را به اهدافمان که در اولین مرحله تعیین کردیم، می‏ رساند. اتخاذ تصمیم راجع به استفاده از نتایج داده‏ کاوی برای اعتبارسنجی نیز در این مرحله انجام می‏ شود.

6. استقرار (Deployment):
استفاده کردن از مدل ایجاد شده، برای مثال می‌تواند تولید یک گزارش ساده از خروجی‌ها را نام برد، و برای یک مثال پیچیده تکمیل کردن پردازش داده‏ کاوی موازی در سایر حوزه‏‌ها می‌باشد، که این الگو‏ها به یک دانش مفید و قابل استفاده تبدیل می‌شوند و پس از بهبود آنها، الگوهایی که کارا محسوب می‏ شوند در یک سیستم اجرایی به کار گرفته خواهند شد.

مراحل کاری داده کاوی در بستر تکنولوژی Microsoft

داده­ کاوی غالباً به عنوان فرآیند استخراج اطلاعات، الگوها و روندهای موجود در مجموعه­ ی عظیمی از داده­‌ها یاد می­ شود. این الگوها و روندها را می­ توان به عنوان یک مدل کاوشی تعریف نمود. به بیانی دیگر ایجاد یک مدل کاوشی بخشی از فرآیند بزرگتری است که در برگیرنده­ ی همه مراحل؛ از تعریف مسئله که مدل حل خواهد نمود تا اجرای مدل در محیط­‌‌های کاری است. می­ توان این فرآیند را با استفاده از 6 مرحله اساسی زیر تعریف نمود:

باید در نظر داشت که تهیه یک مدل داده کاوی، فرآیندی چرخشی، پویا و تکرار پذیر می­ باشد و ممکن است هر یک از این مراحل آن قدر تکرار شود، تا مدل مناسبی تهیه گردد. 

  • تعریف مسئله (Defining the Problem):

تعریف روشنی از مشکل و مسئله کسب و کار است. این مرحله شامل تجزیه و تحلیل نیازمندی­‌‌های کسب و­کار، تعریف دامنه مشکل، تعریف معیارهایی که با آن مدل­‌ها ارزیابی خواهد شد و تعریف هدف نهایی پروژه­ ی داده­ کاوی است.

  • آماده­ سازی داده­‌ها (Preparing Data):

یکپارچه ­سازی و پالایش داده­ هایی است که در مرحله­ ی تعریف مسئله فرآیند معین شده است. SSIS حاوی تمامی ابزارهای ملزوم برای تکمیل این مرحله می‌­باشد.

  • بررسی داده­‌ها (Exploring Data):

به منظور تصمیم­ گیری­‌های مناسب در هنگام تهیه مدل، می­ بایست داده­‌ها را درک نمود و پس از آن می­ توان تصمیم گیری در مورد وجود داده­‌های مخدوش در مجموعه داده و در نهایت استراتژی مناسب برای رفع این مشکلات اتخاذ نمود. Data Source view Designer موجود در BIDS حاوی ابزارهای جامعی برای بررسی و شناخت داده‌ها شامل محاسبه ارقام حداقل و حداکثر، محاسبه میانگین و انحراف معیار و بررسی توزیع داده­‌ها می­ باشد.

  • تهیه مدل ­ها (Building Models):

پیش از تهیه مدل باید، داده­‌ها را به دو دسته­ ی داده­‌های آموزشی و اعتبارسنجی (آزمایشی) تقسیم نمود. از داده­‌های آموزشی برای تهیه مدل و از داده­‌های اعتبار­سنجی برای آزمایش صحت مدل با ایجاد سوالاتی در مورد صحت پیش­ بینی­‌ها استفاده نمود. پس از تعریف ساختار کاوشی، می­ بایست به پردازش مدل پرداخته شود و ساختارهای خالی با الگوهایی که مدل را توصیف می­ نمایند، پُر شوند. این مرحله با عنوان آموزش مدل شناخته می­ شود.

  • بررسی و ارزیابی مدل­‌ها (Exploring and Validating Models):

این مرحله شامل بررسی مدل­‌های ایجاد شده به منظور آزمودن کارایی آنهاست. می­ توان مدل­‌ها را با ابزار­های موجود در Designer از جمله نمودار صعود و یا ماتریس دسته­ بندی بررسی نمود.

  • اجرا و بروزرسانی مدل­‌ها (Deploying and Updating Models):

این مرحله شامل اجرای مدل­ هایی است که بهترین کارائی را در یک محیط عملیاتی داشته­ اند. پس از استقرار مدل­‌های کاوشی در یک محیط عملیاتی می­ توان از این مدل­ها برای پیش­ بینی­ هایی بهره گرفت.


مراحل سه گانه موجود در ساخت یک مدل کاوش   

  • ایجاد ساختار کاوشی (Mining Structures): تعریف یک ساختار کاوشی شامل، تعیین تعداد ستون­‌های ورودی، تعداد ستون­‌های قابل پیش ­بینی و الگوریتم وابسته به آن می‌­باشد. ساختار کاوشی یک ساختار داده­ ای است که محدوده­ ی داده­ هایی را که از روی آنها مدل­‌های کاوش ساخته می­ شود را تعریف می­ نماید. 
  • آموزش مدل (Model Training): یک مدل کاوشی، الگوریتم­‌های کاوش را به داده­ هایی که ساختار کاوش ارائه می­ نماید، اعمال می­ کند. به بیان دیگر استفاده و کاربرد هر ستون و الگوریتمی که برای ساخت مدل استفاده می­ شود را تعریف می­ کند، پس شامل داده منبع اصلی نیست، بلکه شامل اطلاعاتی است که توسط الگوریتم کشف می­ شود. به آموزش مدل، پردازش مدل نیز گفته می‌شود و زمانی که یک مدل پردازش می­ شود داده­ هایی که توسط ساختار کاوش تعریف شده­ اند، از طریق الگوریتم­‌های داده­ کاوی انتخابی منتقل می­ شوند، الگوریتم؛ الگوها و روندها را جستجو می­ کند و در ادامه این اطلاعات در مدل ذخیره می­ شوند. از این رو پس از یادگیری و آموزش مدل، الگوهای بدست آمده در مدل کاوش ذخیره می­ شوند.

  • پیش بینی مدل (Prediction): غالباً مهمترین مرحله و هدف نهایی در پروژه­‌های داده­ کاوی است. پیش­ بینی به کشف اطلاعات ناشناخته با استفاده از الگوهای یافته شده از سوابق داده­‌ها اشاره دارد. در پیش­ بینی به یک مدل کاوشی آموزش دیده و یک مجموعه داده­ ی جدید نیاز است. و در طول پیش­ بینی موتور داده­ کاوی، قواعد بدست آمده در مرحله یادگیری را در مورد مجموعه داده­ ی جدید بکار می­ برد و نتایج پیش­ بینی را به هر Case ورودی تخصیص می­ دهد.  
مطالب
آموزش LINQ بخش سوم
در ادامه سری آموزشی LINQ  به بررسی متغیرهای Range می‌پردازیم:
4 عنصر یک عبارت پرس و جو عبارتند از:
• علملگرهای LINQ
• کلمات کلیدی Keyword
• متغیر‌های Range

Range Variable : متغیر تعریف شده‌ی در یک محدوده خاص.

  عبارت پرس و جوی زیر را در نظر بگیرد:
var query = from word in list
where word.StartsWith("a")
select word;
در این پرس و جو (from,in,where,select) کلمات کلیدی محسوب می‌شوند. البته where و select می‌توانند به عنوان عملگر محسوب شوند.
شناسه‌ی list یک متغیر محلی است و تنها موردی که باقی می‌ماند شناسه‌ی word است که به آن متغیر Range می‌گوییم. متغیر‌های Range همانند متغیر‌های مرسوم مورد استفاده‌ی در برنامه‌ها هستند که بصورت فقط خواندنی مهیا شده اند. با این اوصاف متغیر‌های Range در ابتدا کمی عجیب به نظر می‌رسند. به این علت که در وسط عبارت پرس و جو معرفی می‌شوند و نیازی به تعریف شدن به روش مرسوم به شکل زیر را ندارند:
 String word;
در این حالت معرفی Word از طریق عبارت from انجام می‌شود. کامپایلر نوع داده‌ی متغیر را از طریق فرآیندی به نام Type Inference مشخص می‌کند. در مثال بالا کامپایلر تشخیص می‌دهد که Word از نوع string  است؛ به این علت که جدا شده از <list<string  می‌باشد.

متغیر word  در دو حالت ممکن است قابل دسترس نباشد :
  • پایان پرس و جو
  • مواجه شدن با کلمه کلیدی into . این کلمه‌ی کلیدی برای اتصال دو Query استفاده می‌شود.

نکته
:در بعضی مواقع باید وضعیت متغیر Range را صریحا مشخص کنیم؛ بطور مثال کد زیر با خطا مواجه خواهد شد:
object[] ints = new object[] { 1, 2, 3 };
           var query = from num in ints
                        where num < 3
                        select num;
در زمان پردازش دستور Where، کامپایلر نمی‌تواند عملگر مقایسه‌ای را برای یک نوع int و یک نوع object اجرا کند. برای حل این مشکل بصورت صریح (Explicit) نوع متغیر Range را مشخص می‌کنیم:
var query = from int num in ints
where num < 3
select num;
همانطور که می‌بینید در این حالت به کامپایلر اعلام می‌کنیم که num از نوع int می‌باشد و cast کردن با موفقیت انجام می‌شود و خروجی همان چیزی است که ما انتظار داریم.

تذکر : بهتر است از تعریف صریح متغیر Range پرهیز کنیم؛ مگر در شرایطی مثل کد بالا .

قطعه کد زیر به‌راحتی کامپایل می‌شود و نیازی به اعلان صریح نوع متغیر range نیست. زیر از طریق مکانیزیم Type Inference نوع متغیر مشخص شده است.
List<string> list = new List<string> {"LINQ","Query","adventure"};
var query = from string word in list
where word.Contains("r")
orderby word ascending
select word;
اعلان صریح متغیر Range باعث می‌شود که پشت پرده، عملیات <Cast<T اتفاق بیافتد و در مواقع غیر ضروری مثل کد فوق ممکن است کارآیی را کاهش دهد. یکی از نقاطی که در صورت پایین بودن کارآیی دستورات LINQ باید بررسی شود همین مورد CAST است. البته تنها استثنایی که در این مورد وجود دارد، توالی‌های غیر جنریک هستند (non generic Enumerable). در این حالت باید از Cast استفاده کرد.
متغیر Range در محدوده‌ی مورد استفاده باید از یک شناسه‌ی یکتا برخوردار باشد.
 string word="test";
List<string> list = new List<string> {"LINQ","Query","adventure"};
var query = from string word in list
where word.Contains("r")
orderby word ascending
select word;
همانطور که مشاهده می‌کنید کامپایلر خطای تعریف دو شناسه‌ی یکتا را در یک محدوده، اعلام می‌کند.

تا اینجا از طریق کلمه‌ی کلیدی from، متغیری را تعریف کردیم. با استفاده از کلمات کلیدی let ،into و join  نیز می‌توان متغیر‌های Range تعریف کرد.

عبارت let

کلمه‌ی کلیدی let این امکان را فراهم می‌کند تا یک متغیر Range جدید را ایجاد کرده و در عبارت‌های بعدی از آن استفاده کنیم. در کد زیر از طریق کلمه‌ی کلیدی let، یک متغیر Range جدید را بنام IsDairy تعریف می‌کنیم که از نوع bool  می‌باشد:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 200}
};

IEnumerable<Ingredient> highCalDairyQuery =
from i in ingredients
let isDairy = i.Name == "Milk" || i.Name == "Butter"
where i.Calories >= 150 && isDairy
select i;

foreach (var ingredient in highCalDairyQuery)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
  متغیر isDairy در عبارت (clause) بعدی که where باشد، مورد استفاده قرار گرفته است. توجه داشته باشید که متغیر i  تعریف شده‌ی در ابتدای پرس و جو، در بخش Select قابل دسترسی است. دستور let باعث از دسترس خارج شدن متغیر در بخش بعدی نمی‌شود.

در کد زیر قصد داریم عملیات‌های زیر را بر روی توالی ورودی اعمال کنیم:
1- جدا کردن عناصر توالی ورودی بر اساس جدا کننده‌ی "  ," 
2- تبدیل همه‌ی حروف عناصر توالی ایجاد شده به حروف بزرگ
3- جدا کردن عناصر توالی حاصل از مرحله‌ی 2، به شرط برابر بودن با MILK,BUTTER,CHEESE
4- نمایش توالی ایجاد شده
string[] csvRecipes = { "milk,sugar,eggs", "flour,BUTTER,eggs", "vanilla,ChEEsE,oats" };
var dairyQuery = from csvRecipe in csvRecipes
let ingredients = csvRecipe.Split(',')
from ingredient in ingredients
let uppercaseIngredient = ingredient.ToUpper()
where
  uppercaseIngredient == "MILK" ||
  uppercaseIngredient == "BUTTER" ||
  uppercaseIngredient == "CHEESE"
select uppercaseIngredient;

foreach (var dairyIngredient in dairyQuery)
{
   Console.WriteLine($"{dairyIngredient} is dairy");
}
همانطور که مشاهده می‌کنید متغیر ایجاد شده‌ی توسط let می‌تواند یک مقدار عددی (مثال قبل) و یا یک مجموعه را در خود ذخیره کند (مثال فوق).

 عبارت Into 
متغیر جدیدی که توسط این دستور ایجاد می‌شود، می‌تواند نتیجه‌ی حاصل از دستور Select را در خود ذخیره کند. در کد زیر یک نوع بی‌نام ایجاد کرده و در ادامه‌ی پرس و جو از آن استفاده می‌کنیم:
 Ingredient[] ingredients =
{
   new Ingredient {Name = "Sugar", Calories = 500},
   new Ingredient {Name = "Egg", Calories = 100},
   new Ingredient {Name = "Milk", Calories = 150},
   new Ingredient {Name = "Flour", Calories = 50},
   new Ingredient {Name = "Butter", Calories = 200}
};

IEnumerable<Ingredient> highCalDairyQuery =
from i in ingredients
select new //نوع بی نام
{
  OriginalIngredient = i,
  IsDairy = i.Name == "Milk" || i.Name == "Butter",
  IsHighCalorie = i.Calories >= 150
}
into temp
where temp.IsDairy && temp.IsHighCalorie
select temp.OriginalIngredient;

foreach (var ingredient in highCalDairyQuery)
{
   Console.WriteLine(ingredient.Name);
}
نکته‌ای که در ابتدای این بحث اشاره شد، در این مثال خود را نشان می‌دهد و آن هم عدم دسترسی به متغیر i در بخش پایانی پرس و جو (select  نهایی) می‌باشد.

در ادامه‌ی این سری آموزشی، به بررسی عبارت join  می‌پردازیم. 
مطالب
Best Practice هایی برای طراحی RESTful API - قسمت اول

با آمدن Asp.Net Web API کار ساختن Web API‌ها برای برنامه نویس‌ها به خصوص دسته ای که با ساخت API و وب سرویس آشنا نبودند خیلی ساده‌تر شد . اگر با Asp.Net MVC آشنا باشید خیلی سریع می‌توانید اولین Web Service خودتان را بسازید .

در صفحه مربوط به Asp.Net Web API آمده است که این فریمورک بستر مناسبی برای ساخت و توسعه برنامه ‌های RESTful است . اما تنها ساختن کنترلر و اکشن و برگشت دادن داده‌ها به سمت کلاینت ، به خودی خود برنامه شما رو تبدیل به یک RESTful API نمی‌کند .

مثل تمام مفاهیم و ابزارها ، طراحی و ساختن RESTful API هم دارای اصول و Best Practice هایی است که رعایت آنها به خصوص در این زمینه از اهمیت زیادی برخوردار است . همانطور که از تعریف API برمی آید شما در حال طراحی رابطی هستید تا به توسعه دهندگان دیگر امکان دهید از داده‌ها و یا خدمات شما در برنامه‌ها و سرویس هایشان استفاده کنند . مانند API‌های توئیتر و نقشه گوگل که برنامه‌های زیادی بر مبنای آنها ساخته شده اند . در واقع  توسعه دهندگان مشتریان API شما هستند .

بهره وری توسعه دهنده مهمترین اصل

اینطور می‌توان نتیجه گرفت که اولین و مهمترین اصل در طراحی API باید رضایت و موفقیت توسعه دهنده در درک و یادگیری سریع API شما ،نه تنها با کمترین زحمت بلکه همراه با حس نشاط ، باشد. ( تجربه کاربری در اینجا هم می‌تواند صدق کند ). سعی کنید در زمان انتخاب از بین روش‌های طراحی موجود ، از دیدگاه توسعه دهنده به مسئله نگاه کنید . خود را به جای او قرار دهید و تصور کنید که می‌خواهید با استفاده از API موجود یک رابط کاربری طراحی کنید یا یک اپلیکشن برای موبایل بنویسید و اصل را این نکته قرار دهید که بهره وری برنامه نویس را حداکثر کنید. ممکن است گاهی بین طرحی که بر اساس این اصل برای API خود در نظر داریم و یکی از اصول یا استانداردها تعارض بوجود بیاید . در این موارد بعد از اینکه مطمئن شدیم این اختلاف ناشی از طراحی و درک اشتباه خودمان نیست (که اکثرا هست ) ارجحیت را باید به طراحی بدهیم . 


تهیه مستندات API

اگر برای پروژه وب سایتتان هیچ نوشته ای یا توضیحی ندارید ، جالب نیست اما خودتان ساختار برنامه خود را می‌شناسید و کار را پیش می‌برید. اما توسعه دهنده ای که از API شما می‌خواهد استفاده کند و به احتمال زیاد شما را نمی‌شناسد ، عضو تیم شما هم نیست ، هیچ ایده ای درباره ساختار آن ، روش نامگذاری توابع و منابع، ساختار Url‌‌ها ، چگونگی و گام‌های پروسه درخواست تا دریافت پاسخ ندارد ،و به مستندات شما وابسته است و تمام اینها باید در مستندات شما باشد. بیشتر توسعه دهنده‌ها قبل از تست کردن API شما سری به مستندات می‌زنند ، دنبال نمونه کد آموزشی می‌گردند و در اینترنت درباره آن جستجو می‌کنند . ازینرو مستندات ( کارامد ) یک ضرورت است :
1- در مستندات باید هم درباره کلیت و هم در مورد تک تک توابع ( پارامترهای معتبر ، ساختار پاسخ‌ها و ... ) توضیحات وجود داشته باشد.
2- باید شامل مثالهایی از سیکل کامل درخواست‌ها / پاسخ‌ها باشند .
3- تغییرات اعمال شده نسبت به نسخه‌های قبلی باید در مستندات بیان شوند .
4- (در وب ) یافتن و جستجو کردن در مستنداتی که به صورت فایل Pdf هستند یا برای دسترسی نیاز به Login داشته باشند سخت و آزاردهنده هستند.
5- کسی را داشته باشید تا با و بدون مستندات با API شما کار کند و از این روش برای تکمیل و اصلاح مستندات استفاده کنید.

رعایت نسخه بندی و حفظ نسخه‌های قبلی به صورت فعال برای مدت معین
یک API  تقریبا هیچوقت کاملا پایدار نمی‌شود و اعمال تغییرات برای بهبود آن اجتناب ناپذیر هستند . مسئله مهم این است که چطور این تغییرات مدیریت شوند . مستند کردن تغییرات ، اعلام به موقع آنها و دادن یک بازه زمانی کافی برای ارتقا یافتن برنامه هایی که از نسخه‌های قدیمی‌تر استفاده می‌کنند نکات مهمی هستند . همیشه در کنار نسخه بروز و اصلی یک یا دو نسخه ( بسته به API و کلاینت‌های آن ) قدیمی‌تر را برای زمان مشخصی در حالت سرویس دهی داشته باشید .

داشتن یک روش مناسب برای اعلام تغییرات و ارائه مستندات و البته دریافت بازخورد از استفاده کنندگان
تعامل با کاربران برنامه باید از کانال‌های مختلف وجود داشته باشد .از وبلاگ ، Mailing List ، Google Groups و دیگر ابزارهایی که در اینترنت وجود دارند برای انتشار مستندات ، اعلام بروزرسانی‌ها ، قرار دادن مقالات و نمونه کدهای آموزشی ، پرسش و پاسخ با کاربران استفاده کنید .

مدیریت خطاها به شکل صحیح که به توسعه دهنده در آزمودن برنامه اش کمک کند.
از منظر برنامه نویسی که از API شما استفاده می‌کند هرآنچه در آنسوی API اتفاق می‌افتد یک جعبه سیاه است . به همین جهت خطاهای API شما ابزار کلیدی برای او هستند که خطایابی و اصلاح برنامه در حال توسعه اش را ممکن می‌کنند . علاوه بر این ، زمانی که برنامه نوشته شده با API شما مورد استفاده کاربر نهایی قرار گرفت ، خطاهای به دقت طراحی شده API شما کمک بزرگی برای توسعه دهنده در عیب یابی هستند .
1- از Status Code های HTTP استفاده کنید و سعی کنید تا حد ممکن آنها را نزدیک به مفهوم استانداردشان بکار ببرید .
2- خطا و علت آن را به زبان روشن توضیح دهید و در توضیح خساست به خرج ندهید .
3- در صورت امکان لینکی به یک صفحه وب که حاوی توضیحات بیشتری است را در خطا بگنجانید .

رعایت ثبات و یکدستی در تمام بخش‌های طراحی که توانایی پیش بینی توسعه دهنده را در استفاده از API افزایش می‌دهد .
داشتن مستندات لازم است اما این بدین معنی نیست که خود API نباید خوانا و قابل پیش بینی باشد . از هر روش و تکنیکی که استفاده می‌کنید آن را در تمام پروژه حفظ کنید . نامگذاری توابع/منابع ، ساختار پاسخ‌ها ، Url‌‌ها ، نقش و عملیاتی که HTTP method‌‌ها در API شما انجام می‌دهند باید ثبات داشته باشند . از این طریق توسعه دهنده لازم نیست برای هر بخشی از API شما به سراغ فایل‌ها راهنما برود . و به سرعت کار خود را به پیش می‌برد .

انعطاف پذیر بودن API
API توسط کلاینت‌های مختلفی و برای افراد مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد که لزوما همه‌ی آنها ساختار یکسانی ندارند و API شما باید تا جای ممکن بتواند همه آنها را پوشش دهد . محدود بودن فرمت پاسخ ، ثابت بودن فیلدهای ارسالی به کلاینت ، ندادن امکان صفحه بندی ، مرتب سازی و جستجو در داده‌ها به کلاینت ، داشتن تنها یک نوع احراز هویت ، وابسته بودن به کوکی و ... از مشخصات یک API منجمد و انعطاف ناپذیر هستند . 

اینها اصولی کلی بودند که بسیاری از آنها مختص طراحی API نیستند و در تمام حوزه‌ها قابل استفاده بوده ، جز الزامات هستند . در قسمت‌های بعدی نکات اختصاصی‌تری را بررسی خواهیم کرد .
مطالب
Blazor 5x - قسمت 27 - برنامه‌ی Blazor WASM - کار با سرویس‌های Web API
در قسمت‌های Blazor Server مثال این سری، با روش کار با سرویس‌های سمت سرور برنامه، آشنا شدیم. در این نوع برنامه‌ها، فقط کافی است اصل سرویس مدنظر را مستقیما در کامپوننت‌های Razor تزریق کرد و سپس می‌توان به نحو متداولی با آن‌ها کار کرد؛ اما در برنامه‌های Blazor WASM خیر! به این نوع برنامه‌های سمت کلاینت باید همانند برنامه‌های React ، Angular ، Vue و یا حتی برنامه‌های مبتنی بر jQuery نگاه کرد. در تمام فناوری‌های سمت کلاینت، این درخواست‌های Ajax ای هستند که با سرویس‌های یک Web API سمت سرور، ارتباط برقرار کرده، اطلاعاتی را به آن‌ها ارسال و یا دریافت می‌کنند. در برنامه‌های Blazor WASM نیز باید به همین ترتیب عمل کرد و در اینجا HttpClient دات نت، جایگزین برای مثال jQuery Ajax ، Fetch API و یا XMLHttpRequest استاندارد می‌شود (البته jQuery Ajax در اصل یک محصور کننده‌ی استاندارد XMLHttpRequest است که برای اولین بار توسط مایکروسافت در برنامه‌ی Outlook web access معرفی شد).


ایجاد سرویس سمت کلاینت دریافت اطلاعات اتاق‌ها از Web API

در قسمت 24، HotelRoomController را تکمیل کردیم که کار آن، بازگشت اطلاعات تمام اتاق‌ها و یا یک اتاق مشخص به کلاینت است. اکنون می‌خواهیم در ادامه‌ی قسمت قبل، اگر کاربری بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول رزرو اتاقی کلیک کرد، لیست تمام اتاق‌های تعریف شده را به او نمایش دهیم. به همین جهت نیاز به سرویس سمت کلاینتی داریم که بتواند با این Web API endpoint کار کند:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientHotelRoomService
    {
        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
    }
}
این سرویس را در پوشه‌ی Services پروژه‌ی BlazorWasm.Client ایجاد کرده‌ایم که HotelRoomDTO خود را از پروژه‌ی BlazorServer.Models دریافت می‌کند. به این ترتیب می‌توان مدلی را بین یک Web API سمت سرور و یک سرویس سمت کلاینت، به اشتراک گذاشت. بنابراین پروژه‌ی کلاینت، باید ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Models.csproj نیز داشته باشد.

در ادامه اینترفیس فوق را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientHotelRoomService : IClientHotelRoomService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientHotelRoomService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, "/api/hotelroom"))
                            .AddParameter("checkInDate", $"{checkInDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .AddParameter("checkOutDate", $"{checkOutDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<IEnumerable<HotelRoomDTO>>(uri);
        }
    }
}
توضیحات:
- HttpClient یکی از سرویس‌های تنظیم شده‌ی در فایل Program.cs پروژه‌های سمت کلاینت است. بنابراین می‌توان آن‌را از طریق تزریق به سازنده‌ی این سرویس، به دست آورد.
- در اینجا برای دریافت اطلاعات JSON دریافتی از سمت سرور و سپس Deserialize خودکار آن به لیستی از DTO تعریف شده، از متد جدید GetFromJsonAsync استفاده شده‌است. این مورد جزو تازه‌های NET 5x. است.
- در اینجا استفاده از کلاس UriBuilderExt را نیز جهت تشکیل یک URL دارای کوئری استرینگ، مشاهده می‌کنید. هیچگاه نباید URL نهایی را از طریق جمع زدن اجزای آن به سمت سرور ارسال کرد؛ از این جهت که اجزای آن باید URL-encoded شوند؛ وگرنه در سمت سرور قابلیت پردازش نخواهند داشت. در ادامه تعریف کلاس جدید UriBuilderExt را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Json;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;
using BlazorWasm.Client.Utils;

using System;
using System.Collections.Specialized;
using System.Web;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    public class UriBuilderExt
    {
        private readonly NameValueCollection _collection;
        private readonly UriBuilder _builder;

        public UriBuilderExt(Uri uri)
        {
            _builder = new UriBuilder(uri);
            _collection = HttpUtility.ParseQueryString(string.Empty);
        }

        public UriBuilderExt AddParameter(string key, string value)
        {
            _collection.Add(key, value);
            return this;
        }

        public Uri Uri
        {
            get
            {
                _builder.Query = _collection.ToString();
                return _builder.Uri;
            }
        }
    }
}
- در اینجا توسط متد AddParameter، کار افزودن کوئری استرینگ‌ها به یک Url از پیش مشخص، انجام می‌شود. کار encoding نهایی به صورت خودکار توسط HttpUtility استاندارد دات نت، انجام خواهد شد.
- تاریخ‌های ارسالی به سمت سرور را با فرمت yyyy'-'MM'-'dd تبدیل رشته کردیم. این قالب، یکی از قالب‌های پذیرفته شده‌است.
- جهت سهولت استفاده‌ی از سرویس فوق و همچنین مدل‌های برنامه، فضای نام آن‌ها را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه‌ی سمت کلاینت، قابل دسترسی شوند:
@using BlazorWasm.Client.Services
@using BlazorServer.Models
- در آخر این سرویس جدید را باید به لیست سرویس‌های برنامه معرفی کرد تا قابلیت تزریق در کامپوننت‌ها را پیدا کند:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddScoped<IClientHotelRoomService, ClientHotelRoomService>();

            // ...
        }
    }
}

چند اصلاح جزئی در کنترلرها و سرویس‌های سمت سرور

در Url نهایی فوق، دو پارامتر جدید checkInDate و checkOutDate هم وجود دارند. به همین جهت این دو را به اکشن متدهای کنترلر HotelRoom:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class HotelRoomController : ControllerBase
    {
        // ...

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRooms(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
          // ...
        }

        [HttpGet("{roomId}")]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRoom(int? roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
           // ...
        }
    }
}
و همچنین سرویس سمت سرور IHotelRoomService نیز اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService : IDisposable
    {
        Task<List<HotelRoomDTO>> GetAllHotelRoomsAsync(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        // ...
    }
}
البته فعلا پیاده سازی خاصی ندارند و آن‌ها را در قسمت‌های بعد مورد استفاده قرار خواهیم داد.


تنظیمات ویژه‌ی HttpClient برنامه‌ی سمت کلاینت

سرویس ClientHotelRoomService فوق، از HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود استفاده می‌کند که BaseAddress خود را مطابق تنظیمات ابتدایی برنامه، از HostEnvironment دریافت می‌کند. در اینجا علاقمندیم تا بجای این تنظیم پیش‌فرض، فایل جدید appsettings.json را به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\wwwroot\appsettings.json کلاینت اضافه کرده (محل قرارگیری آن در برنامه‌های سمت کلاینت، داخل پوشه‌ی wwwroot است و نه در داخل پوشه‌ی ریشه‌ی اصلی پروژه):
{
    "BaseAPIUrl": "https://localhost:5001/"
}
و از این تنظیم جدید به عنوان BaseAddress برنامه‌ی Web API استفاده کنیم که روش آن‌را در کدهای ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ... 

            // builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient
            {
                BaseAddress = new Uri(builder.Configuration.GetValue<string>("BaseAPIUrl"))
            });

            // ... 
        }
    }
}

تکمیل کامپوننت دریافت لیست تمام اتاق‌ها

در قسمت قبل، کامپوننت خالی HotelRooms.razor را تعریف کردیم. کاربران پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول، به این کامپوننت هدایت می‌شوند. اکنون می‌خواهیم، لیست تمام اتاق‌ها را در این کامپوننت، از Web API برنامه دریافت کنیم:
@page "/hotel/rooms"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService

<h3>HotelRooms</h3>

@code {
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();
    IEnumerable<HotelRoomDTO> Rooms = new List<HotelRoomDTO>();

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        try
        {
            var model = await LocalStorage.GetItemAsync<HomeVM>(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
            if (model is not null)
            {
                HomeModel = model;
            }
            else
            {
                HomeModel.NoOfNights = 1;
            }
            await LoadRooms();
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }

    private async Task LoadRooms()
    {
        Rooms = await HotelRoomService.GetHotelRoomsAsync(HomeModel.StartDate, HomeModel.EndDate);
    }
}
در اینجا در ابتدا سعی می‌شود تا HomeModel، از Local Storage که در قسمت قبل آن‌را تنظیم کردیم، خوانده شود. سپس با استفاده از متد GetHotelRoomsAsync، لیست اتاق‌ها را از Web API دریافت می‌کنیم. تمام این عملیات آغازین نیز باید در روال رویدادگران OnInitializedAsync صورت گیرند.


روش اجرای پروژه‌های Blazor WASM

تا اینجا اگر برنامه‌ی سمت کلاینت را توسط دستور dotnet watch run اجرا کنیم، هرچند صفحه‌ی خالی نمایش لیست اتاق‌ها ظاهر می‌شود، اما یک خطای fetch error را هم دریافت خواهیم کرد؛ چون نیاز است ابتدا پروژه‌ی Web API را اجرا کرد و سپس پروژه‌ی WASM را.
برای ساده سازی اجرای همزمان این دو پروژه، اگر از ویژوال استودیوی کامل استفاده می‌کنید، بر روی نام Solution کلیک راست کرده و از منوی ظاهر شده، گزینه‌ی «Set Startup projects» را انتخاب کنید. در صفحه دیالوگ ظاهر شده، گزینه‌ی «multiple startup projects» را انتخاب کرده و از لیست پروژه‌های موجود، دو پروژه‌ی Web API و WASM را انتخاب کنید و Action مقابل آن‌ها را به Start تنظیم کنید. در اینجا حتی می‌توان ترتیب اجرای این پروژه‌ها را هم تغییر داد. در این حالت زمانیکه بر روی دکمه‌ی Run، در ویژوال استودیو کلیک می‌کنید، هر دو پروژه را با هم برای شما اجرا خواهد کرد.

نکته‌ی مهم! در این حالت هم برنامه‌ی کلاینت نمی‌تواند با برنامه‌ی Web API ارتباط برقرار کند! چون شماره پورت iisExpress درج شده‌ی در فایل appsettings.json آن، باید به شماره sslPort مندرج در فایل Properties\launchSettings.json پروژه‌ی Web API تغییر داده شود که برای نمونه در اینجا این عدد 44314 است:
{
  "iisSettings": {
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:62930",
      "sslPort": 44314
    }
  }
}
و یا اگر می‌خواهید پروژه را از طریق NET Core CLI. با اجرای دستور dotnet watch run اجرا کنید ... به صورت پیش‌فرض نمی‌شود! چون برای اینکار باید به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌های Web API و WASM وارد شد و دوبار دستور یاد شده را به صورت مجزا اجرا کرد. در این حالت، هر دو پروژه، بر روی پورت پیش‌فرض 5001 اجرا می‌شوند. روش تغییر این پورت، مراجعه به فایل Properties\launchSettings.json این پروژه‌ها است. برای مثال همان پورت پیش‌فرض 5001 را که در فایل appsettings.json انتخاب کردیم، ثابت نگه می‌داریم. یعنی فایل launchSettings.json پروژه‌ی Web API را ویرایش نمی‌کنیم. اما این پورت را در پروژه‌ی کلاینت برای مثال به عدد 5002 تغییر می‌دهیم تا برنامه‌ی کلاینت، بر روی پورت پیش‌فرض برنامه‌ی Web API اجرا نشود:
{
    "BlazorWasm.Client": {
      "applicationUrl": "https://localhost:5002;http://localhost:5003",
    }  
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-27.zip
مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت دوم - ایجاد اولین فرم
در قسمت قبل، مروری داشتیم بر تفاوت‌های دو نوع مختلف فناوری‌های ایجاد و مدیریت فرم‌ها در Angular و هچنین ساختار ابتدایی برنامه‌ی این سری را ایجاد کردیم. در ادامه، اولین فرم مبتنی بر قالب‌ها را ایجاد خواهیم کرد.


ایجاد اولین فرم مبتنی بر قالب‌ها

پس از ایجاد کامپوننت employee-register، فایل قالب آن یا src\app\employee\employee-register\employee-register.component.html را گشوده و به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
<h3>Angular Forms</h3>
<form #form="ngForm">
    <input type="text" placeholder="Name">
    <button type="submit">Ok</button>
</form>

form.pristine: {{ form.pristine }}
زمانیکه المان فرم به صفحه اضافه می‌شود، Angular به صورت خودکار دایرکتیو مرتبطی را به فرم اضافه می‌کند. برای دسترسی به این دایرکتیو نیاز است یک template reference variable را تعریف کرد. برای مثال "form="ngForm#  به معنای تعریف متغیر form است که به دایرکتیو توکار ngForm متصل شده‌است و اکنون حاوی وهله‌ای از این دایرکتیو می‌باشد. به همین جهت است که امکان دسترسی به اطلاعات این وهله توسط درج form.pristine در همان قالب وجود دارد.
خاصیت pristine مشخص می‌کند که آیا فرم توسط کاربر تغییر یافته‌است یا خیر؟


مقدار خاصیت pristine در ابتدای کار true است؛ به این معنا که هنوز تغییری در آن اعمال نشده‌است.

یک نکته: ممکن است در حین توسعه‌ی برنامه، خطای ذیل را در کنسول developer tools مرورگرها مشاهده کنید:
 There is no directive with "exportAs" set to "ngForm"
این دایرکتیو تنها زمانی قابل دسترسی است که در قسمت imports ماژول جاری که با آن کار می‌کنید، تعریف FormsModule را به همان نحوی که در انتهای قسمت قبل بررسی کردیم (قسمت «افزودن ماژول فرم‌ها به برنامه»)، افزوده باشید.

در ادامه، در همین فرمی که تعاریف آن‌را در بالا مشاهده می‌کنید، اطلاعاتی را وارد نمائید. هنوز هم مقدار خاصیت pristine مساوی true است. علت اینجا است که هنوز به Angular اعلام نکرده‌ایم که کدام فیلد یا فیلدهای فرم را باید تحت نظر قرار دهد. برای این منظور ابتدا به المان تعریف شده نامی را انتساب داده و سپس دایرکتیو ngModel را نیز به انتهای تعاریف آن اضافه می‌کنیم:
<h3>Angular Forms</h3>
<form #form="ngForm">
    <input type="text" placeholder="Name" name="name" ngModel>
    <button type="submit">Ok</button>
</form>

form.pristine: {{ form.pristine }}

اکنون اگر مقدار فرم را تغییر دهیم، مشاهده خواهیم کرد که مقدار خاصیتpristine  به false تغییر می‌کند:


یک نکته: زمانیکه دایرکتیو ngModel ذکر می‌شود، تعریف name المان متناظر با آن، الزامی است؛ در غیراینصورت خطای ذیل را در کنسول developer tools مرورگرها مشاهده خواهید کرد:
 Error: If ngModel is used within a form tag, either the name attribute must be set or the form
control must be defined as 'standalone' in ngModelOptions.


خاموش کردن اعتبارسنجی توکار مرورگرها

یکی از کارهایی را که نیاز است در حین کار با فرم‌ها انجام داد، خاموش کردن اعتبارسنجی توکار مرورگرها است. فرض کنید ویژگی معتبر و استاندارد required را به یکی از المان‌های ورودی اضافه کرده‌اید:
<input type="text" required placeholder="Name" name="name" ngModel>
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید و بدون تکمیل این فیلد بر روی دکمه‌ی ارسال فرم کلیک نمائید، به ازای مرورگرهای مختلف، پیام انگلیسی «لطفا این فیلد را تکمیل کنید» ظاهر خواهد شد و هر کدام شکل متفاوتی را دارند که جزئیات آن‌ها را نمی‌توان تغییر داد و یا سفارشی سازی کرد. به این مورد، browser validation می‌گویند. به همین جهت برای خاموش کردن این اعتبارسنجی توکار مرورگرها و ارائه‌ی تجربه‌ی کاربری یکنواخت و یکدستی در تمام مرورگرها، نیاز است ویژگی novalidate را به تگ فرم اضافه کرد:
<form #form="ngForm" novalidate>
هر دوی ویژگی‌های novalidate و یاrequired ، جزو استاندارد HTML هستند و ارتباطی به Angular ندارند.


بهبود ظاهر فرم توسط اعمال شیوه‌نامه‌های بوت استرپ

در قسمت قبل، در ابتدای کار تدارک ساختار مثال این سری، بوت استرپ را نیز نصب و تنظیم کردیم. در ادامه می‌خواهیم اندکی ظاهر این فرم را بر اساس شیوه‌نامه‌های بوت استرپ بهبود ببخشیم:
<div class="container">
    <h3>Angular Forms</h3>
    <form #form="ngForm" novalidate>
        <div class="form-group">
            <label>First Name</label>
            <input type="text" class="form-control" required name="firstName" ngModel>
        </div>
        <div class="form-group">
            <label>Last Name</label>
            <input type="text" class="form-control" required name="lastName" ngModel>
        </div>
        <button class="btn btn-primary" type="submit">Ok</button>
    </form>
</div>

form.pristine: {{ form.pristine }}


- برای افزودن بوت استرپ نیازی نیست تا شیوه‌نامه‌ی آن‌را به صورت دستی به Index.html برنامه اضافه کرد. همینقدر که ارجاعی از آن در فایل angular-cli.json. در قسمت شیوه‌نامه‌های آن وجود داشته باشد، به صورت خودکار در bundle نهایی تولید شده‌ی توسط سیستم ساخت برنامه‌ی Angular CLI ظاهر خواهد شد.
- در اینجا ابتدا فرم خود را در داخل یک container قرار داده‌ایم. این مورد سبب می‌شود تا محتوای آن به میانه‌ی صفحه منتقل شود.
- سپس شیوه‌نامه‌ی btn به دکمه‌ی ارسال فرم اضافه شده‌است تا شکل دکمه‌های بوت استرپ را پیدا کند.
- سپس هر فیلد ورودی داخل یک div با کلاس form-group محصور می‌شود و هر کنترل، کلاس form-control را خواهد یافت.


افزودن سایر المان‌های ورودی به فرم

تا اینجا دو text box را به فرم اضافه کرده‌ایم. در ادامه می‌خواهیم المان‌های دیگری را نیز تعریف کنیم:

افزودن Check boxes

        <div class="checkbox">
            <label>
                <input type="checkbox" name="is-full-time" ngModel> Full Time Employee
            </label>
        </div>
چون با بوت استرپ کار می‌کنیم، نیاز است المان ورودی از نوع checkbox را داخل یک div با کلاس checkbox محصور کنیم. سپس یک label را تعریف کرده و Input را داخل آن قرار دهیم. در اینجا نیز همانند سایر المان‌ها نیاز است نامی را به آن انتساب داده و سپس دایرکتیو ngModel را قید نمود تا Angular این کنترل را تحت نظر قرار دهد.


افزودن Radio buttons

        <label>Payment Type</label>
        <div class="radio">
            <label>
                <input type="radio" name="pay-type" value="FullTime" checked>
                Full Time
            </label>
        </div>
        <div class="radio">
            <label>
                <input type="radio" name="pay-type" value="PartTime">
                Part Time
            </label>
        </div>
Radio buttons نیز شبیه به Check boxها تعریف می‌شوند. در اینجا نیز یک div با کلاس radio و سپس label ایی که المان ورودی از نوع radio داخل آن قرار می‌گیرد، افزوده خواهد شد. فقط در اینجا باید دقت داشت که گروه بندی این المان‌ها بر اساس نام آن‌ها انجام می‌شود. به همین جهت است که نام این دو المان یکی وارد شده‌است. همچنین باید value آن‌را نیز تنظیم کرد. این مقداری است که در نهایت به سرور ارسال خواهد شد.


افزودن Drop downs

        <div class="form-group">
            <label>Primary Language</label>
            <select class="form-control">
                <option *ngFor="let lang of languages">
                    {{ lang }}
                </option>
            </select>
        </div>
در اینجا از المان select برای تشکیل یک drop down استفاده می‌کنیم و نحوه‌ی تعریف آن بسیار شبیه است به تعریف text boxهایی که داخل form-group محصور شده و همچنین کلاس form-control را پیدا می‌کنند.
اما قسمت مهم آن، اطلاعاتی است که قرار است در این drop down نمایش داده شوند. این اطلاعات را می‌توان از آرایه‌ی languages گرفت و سپس توسط یک ngFor به المان select اضافه کرد. بنابراین باید به فایل employee-register.component.ts مراجعه کرده و آرایه‌ی languages را به آن افزود:
export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {
  languages = ["Persian", "English", "Spanish", "Other"];
کاری که در اینجا انجام می‌شود، تکرار المان option توسط ngFor است. برای مثال در اینجا 4 بار المان option توسط عناصر آرایه‌ی زبان‌ها در داخل المان select تکرار خواهد شد. به عبارتی select نهایی رندر شده‌ی در صفحه، چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<select class="form-control">
  <option>Persian</option>
  <option>English</option>
  <option>Spanish</option>
  <option>Other</option>
</select>

تا اینجا فرم تشکیل شده‌ی ما چنین نمایی را پیدا می‌کند:


در قسمت بعد این فرم را توسط مباحث data binding و بررسی نحوه‌ی دسترسی به اطلاعات آن در کامپوننت مرتبط، تکمیل خواهیم کرد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-02.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت اول - معرفی و ایجاد ساختار برنامه
پیشنیازها
- آشنایی با Angular CLI
- آشنایی با مسیریابی‌ها در Angular

همچنین اگر پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید، قسمت «به روز رسانی Angular CLI» ذکر شده‌ی در مطلب «Angular CLI - قسمت اول - نصب و راه اندازی» را نیز اعمال کنید. در این سری از angular/cli: 1.1.2@ استفاده شده‌است.


فناوری‌های مختلف کار با فرم‌ها در Angular

Angular (که خلاصه شده‌ی نام تمام نگارش‌های پس از Angular 2 است)، به همراه دو فناوری توکار کار با فرم‌ها است:
الف) فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها یا Template driven forms
در اینجا عمده‌ی کار تعاریف فرم‌ها، در قالب‌های HTML ایی کامپوننت‌ها به همراه data binding انجام می‌شود. کار با آن ساده‌تر است و به همراه حداقل کدنویسی در قسمت کامپوننت‌های برنامه است؛ چون two-way data binding بسیاری از مسایل را به صورت خودکار مدیریت می‌کند. همچنین این روش برای کسانیکه با Angular 1.x کار کرده باشند، آشناتر است.
ب) فرم‌های واکنشی یا Reactive forms
در اینجا نیز همانند حالت الف کار تعریف ابتدایی فرم در قالب‌های HTML ایی کامپوننت‌ها انجام می‌شود. اما در اینجا نیاز است مدل فرم را توسط کدهای TypeScript کامپوننت نیز ایجاد کرد و با قالب HTML ایی هماهنگ نمود (به همین جهت به آن model driven forms هم می‌گویند). مزیت این روش نسبت به حالت الف، سادگی Unit testing و همچنین امکان تعریف اعتبارسنجی‌های پیچیده‌است. به علاوه در این حالت می‌توان فرم‌های پویایی را نیز طراحی کرد.

ما در این سری حالت Template driven forms را بررسی خواهیم کرد.


ایجاد ساختار اولیه‌ی مثال این سری

در ادامه، یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI را به نام angular-template-driven-forms-lab به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 > ng new angular-template-driven-forms-lab --routing
به علاوه، قصد استفاده‌ی از بوت استرپ را نیز داریم. به همین جهت ابتدا به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر کنید، تا بوت استرپ نصب شود و پرچم save آن سبب به روز رسانی فایل package.json نیز گردد:
 > npm install bootstrap --save
پس از آن نیاز است به فایل angular-cli.json. مراجعه کرده و شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را تعریف کنیم:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
به این ترتیب، به صورت خودکار این شیوه نامه به همراه توزیع برنامه حضور خواهد داشت و نیازی به تعریف مستقیم آن در فایل index.html نیست.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، دو کامپوننت جدید خوش‌آمدگویی و همچنین یافتن نشدن مسیرها را به برنامه اضافه می‌کنیم:
>ng g c welcome
>ng g c PageNotFound
که سبب ایجاد کامپوننت‌های src\app\welcome\welcome.component.ts و src\app\page-not-found\page-not-found.component.ts خواهند شد؛ به همراه به روز رسانی خودکار فایل src\app\app.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن:
@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent,
    WelcomeComponent,
    PageNotFoundComponent
  ],

سپس فایل src\app\app-routing.module.ts را به نحو ذیل تکمیل نمائید:
import { PageNotFoundComponent } from './page-not-found/page-not-found.component';
import { WelcomeComponent } from './welcome/welcome.component';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [
  { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا زمانیکه کاربر ریشه‌ی سایت را درخواست می‌کند، به کامپوننت welcome هدایت خواهد شد.
همچنین مدیریت مسیریابی آدرس‌های ناموجود در سایت نیز با تعریف ** صورت گرفته‌است.

زمانیکه یک کامپوننت فعالسازی می‌شود، قالب آن در router-outlet نمایش داده خواهد شد. برای این منظور فایل src\app\app.component.html را گشوده و به نحو ذیل تغییر دهید:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <a class="navbar-brand">{{title}}</a>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/']">Home</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
<div class="container">
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد:



افزودن ماژول فرم‌ها به برنامه

پس از ایجاد ساختار اولیه برنامه، اولین کاری را که در جهت استفاده‌ی از فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها باید انجام داد، افزودن ماژول فرم‌ها به ماژول اصلی برنامه است. برای این منظور فایل src\app\app.module.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { FormsModule } from '@angular/forms';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    AppRoutingModule
  ]
در اینجا ابتدا FormsModule، از ماژول Angular مرتبط با آن دریافت شده و سپس به لیست imports ماژول اصلی برنامه اضافه گردیده‌است.


ایجاد ماژول و کامپوننت فرم ثبت نام کارمندان

در ادامه می‌خواهیم فرم ثبت نام یک کارمند را تکمیل کنیم. بنابراین ماژول جدید کارمندان را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
 >ng g m Employee -m app.module --routing
با این خروجی
 installing module
  create src\app\employee\employee-routing.module.ts
  create src\app\employee\employee.module.ts
  update src\app\app.module.ts
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، فایل app.module.ts را نیز به صورت خودکار به روز رسانی کرده‌است:
import { EmployeeRoutingModule } from './employee/employee-routing.module';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    AppRoutingModule,
    EmployeeRoutingModule
  ]
در اینجا EmployeeRoutingModule را به انتهای لیست imports افزوده‌است که نیاز به اندکی تغییر دارد و باید EmployeeRoutingModule را پیش از AppRoutingModule تعریف کرد. علت این است که AppRoutingModule، دارای تعریف مسیریابی ** یا catch all است که آن‌را جهت مدیریت مسیرهای یافت نشده به برنامه افزوده‌ایم. بنابراین اگر ابتدا AppRoutingModule تعریف شود و سپس EmployeeRoutingModule، هیچگاه فرصت به پردازش مسیریابی‌های ماژول کارمندان نمی‌رسد؛ چون مسیر ** پیشتر برنده شده‌است.
همچنین برای اینکه کامپوننت‌های این ماژول نیز در حین مسیریابی در دسترس باشند، نیاز است بجای EmployeeRoutingModule، خود EmployeeModule را ذکر کرد که حاوی تعاریف مسیریابی (ذکر EmployeeRoutingModule در قسمت imports آن) نیز می‌باشد. بنابراین فایل app.module.ts چنین تعاریفی را پیدا می‌کند:
import { EmployeeModule } from './employee/employee.module';

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,    
    EmployeeModule,
    AppRoutingModule 
  ]

در ادامه کامپوننت جدید ثبت یک کارمند را به این ماژول اضافه می‌کنیم:
 >ng g c employee/employee-register
با این خروجی
 installing component
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.css
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.html
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.spec.ts
  create src\app\employee\employee-register\employee-register.component.ts
  update src\app\employee\employee.module.ts
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، کار به روز رسانی فایل ماژول کارمندان، جهت درج این کامپوننت جدید، در قسمت declarations فایل employee.module.ts نیز به صورت خودکار انجام شده‌است:
import { EmployeeRegisterComponent } from './employee-register/employee-register.component';

@NgModule({
  declarations: [EmployeeRegisterComponent]

در ادامه می‌خواهیم قالب این کامپوننت را در منوی اصلی سایت قابل دسترسی کنیم. به همین جهت به فایل src\app\employee\employee-routing.module.ts مراجعه کرده و مسیریابی این کامپوننت را تعریف می‌کنیم:
import { EmployeeRegisterComponent } from './employee-register/employee-register.component';

const routes: Routes = [
  { path: 'register', component: EmployeeRegisterComponent }
];
ابتدا کامپوننت ثبت کارمندان import شده و سپس آرایه‌ی Routes مسیری را به این کامپوننت تعریف کرده‌است.

سپس می‌خواهیم لینکی را به این مسیریابی جدید اضافه کنیم. به همین جهت به فایل src\app\app.component.html مراجعه کرده و routerLink آن‌را اضافه می‌کنیم:
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li>
        <a [routerLink]="['/']">Home</a>
      </li>
      <li>
        <a [routerLink]="['/register']">Register</a>
      </li>
    </ul>
تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد (البته می‌توان پنجره‌ی کنسول ng serve را باز نگه داشت تا کار watch را به صورت خودکار انجام دهد؛ این روش سریعتر و به همراه build تدریجی است):



در قسمت بعد، ایجاد اولین فرم مبتنی بر قالب‌ها را پیگیری می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-01.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت اول - نصب پیشنیازها
AngularJS یک فریم ورک جاوا اسکریپتی، برای ساخت برنامه‌های تک صفحه‌ای سمت کاربر، توسط HTML ،CSS و جاوا اسکریپت است. این فریم ورک، حاوی اجزایی برای data binding، طراحی ماژولار، کار با سرویس‌های سمت سرور وب و امثال آن است. Angular 2 بازنویسی کامل نگارش 1 آن است و اهداف زیر را دنبال می‌کند:
- سرعت بالاتر بارگذاری و اجرای کدها
- استفاده از آخرین فناوری‌های وب مانند ES 6 و وب کامپوننت‌ها با پشتیبانی تا IE 9.
- سطح API آن با طراحی جدید آن، به شدت کاهش یافته و خلاصه شده‌است. همین امر یادگیری آن‌را نیز ساده‌تر می‌کند.

برای یادگیری Angular 2 نیازی به فراگیری Angular 1 نیست. در اینجا با آشنایی با TypeScript، به این نتیجه خواهید رسید که برنامه‌های Angular 2 چیزی بیشتر از یک مثال عملی TypeScript نیستند. زبان TypeScript، زبان اول و توصیه شده‌ی کار با Angular 2 است و مزیت آن دسترسی به تمام قابلیت‌های ES 6 است؛ با این تفاوت که کامپایلر TypeScript قادر است آن‌ها را به ES 5 یا نگارش فعلی جاوا اسکریپت که توسط تمام مرورگرها پشتیبانی می‌شود، ترجمه و تبدیل کند. به این نحو به یک طراحی شیءگرا، مدرن و با قابلیت نگهداری بالا خواهید رسید که با تمام مرورگرهای جدید نیز سازگار است.
بنابراین پیشنیاز‌های اصلی کار با Angular 2، فراگیری ES 6 و TypeScript هستند که دو سری ویژه و مختص به آن‌ها در سایت جاری تهیه شده‌اند:
«مبانی ES 6»
«مبانی TypeScript»

در این قسمت قصد داریم پیشنیازهای دریافت و نصب اجزاء و وابستگی‌های AngularJS 2 را به همراه TypeScript، در ویژوال استودیو 2015 بررسی کنیم. البته استفاده از ویژوال استودیو در اینجا ضروری نیست و اساسا AngularJS وابستگی به ویژوال استودیو ندارد. اگر به دنبال پشتیبانی بهتری از TypeScript هستید، VSCode رایگان، سورس باز و چند سکویی، گزینه‌ی بسیار بهتری است نسبت به ویژوال استودیوی کامل. البته این مورد تعجبی هم ندارد؛ از این جهت که VSCode با TypeScript نوشته شده‌است.


اهمیت آشنایی با npm

اگر در طی سال‌های اخیر با ویژوال استودیو کار کرده باشید، به طور قطع با NuGet نیز آشنا هستید. NuGet به عنوان یک package manager دات نتی شناخته می‌شود و کار آن دریافت وابستگی‌های یک پروژه، از مخزنی مشخص و نصب و به روز رسانی خودکار آن‌ها است. اما این روزها خارج از محیط توسعه‌ی مایکروسافت، مدیرهای بسته‌های دیگری مانند Bower نیز برای نصب و به روز رسانی بسته‌های front end مانند کتابخانه‌های CSS ایی و جاوا اسکریپتی، بسیار رواج پیدا کرده‌اند. Bower یکی از ابزارهای NodeJS است که توسط NPM یا NodeJS Package Manager نصب می‌شود. به این معنا که استفاده از Bower به معنای استفاده از NPM است. پیش از این از NPM صرفا جهت نصب بسته‌های مرتبط با NodeJS استفاده می‌شد، اما در طی یکسال اخیر، استفاده از NPM نیز برای مدیریت بسته‌های front end رواج پیدا کرده‌است و در صدر مدیر بسته‌های نصب کتابخانه‌های front end قرار دارد. همچنین در این حالت شما تنها نیاز به یک ابزار و یک فایل تنظیمات آن خواهید داشت، بجای استفاده از چندین ابزار و چندین فایل تنظیمات جداگانه. به علاوه این روزها انجام کارهای جدی جاوا اسکریپتی بدون دانش NPM دیگر میسر نیست. بهترین ابزارها، کامپایلرها، فشرده کننده‌های front end و امثال آن‌ها، تحت NodeJS اجرا می‌شوند. برای کار با AngularJS 2.0 و دریافت وابستگی‌های آن نیز استفاده از npm، روش پیش فرض و توصیه شده‌است.


کار با npm جهت دریافت وابستگی‌های کتابخانه‌های front end

برای کار با npm یا می‌توان از دستورات خط فرمان آن به صورت مستقیم استفاده کرد و یا از امکانات یکپارچگی آن با ویژوال استودیو نیز بهره گرفت که ما در ادامه از این روش استفاده خواهیم کرد. البته توانمندی‌های خط فرمان npm فراتر است از امکانات توکار VS.NET، اما در اینجا نیازی به آن‌ها نیست و هدف صرفا دریافت و به روز رسانی وابستگی‌های مرتبط است.
ویژوال استودیوی 2015 به همراه ابزارهای NodeJS ارائه می‌شود. اما مشکل اینجا است که این ابزارها هم اکنون قدیمی شده‌اند و تطابقی با آخرین نگارش ابزارهای NodeJS ندارند. برای نمونه حین نصب وابستگی‌‌های AngularJS 2.0 که یکی از آن‌ها RxJS است، یک چنین خروجی را در پنجره‌ی output ویژوال استودیو مشاهده می‌کنید:
 npm WARN engine rxjs@5.0.0-beta.6: wanted: {"npm":">=2.0.0"} (current: {"node":"v0.10.31","npm":"1.4.9"})
به این معنا که نگارش‌های اخیر RxJS نیاز به npm با نگارشی بیشتر از 2 را دارند؛ اما نگارش npm پیش فرض ویژوال استودیو 1.4.9 است (البته باید دقت داشت که من به روز رسانی دوم VS 2015 را هم نصب کرده‌ام). برای رهایی از این مشکل، تنها کافی است تا به ویژوال استودیو اعلام کنیم از نسخه‌ی اصلی خط فرمان npm، بجای نسخه‌ی پیش فرض خودش استفاده کند:


همانطور که در تصویر نیز ملاحظه می‌کنید، به مسیر Tools->Options->Projects and Solutions->External Web Tools مراجعه کرده و متغیر محیطی PATH ویندوز را به ابتدای لیست منتقل کنید. به این صورت ابزارهای به روز شده‌ی خط فرمان، مقدم خواهند شد بر ابزارهای قدیمی به همراه نگارش فعلی ویژوال استودیو.

البته فرض بر این است که آخرین نگارش nodejs را از آدرس https://nodejs.org/en دریافت و نصب کرده‌اید. با نصب آن، برنامه npm، در خط فرمان ویندوز به صورت مستقیم قابل استفاده خواهد بود؛ از این جهت که مسیر آن به PATH ویندوز اضافه شده‌است:



افزودن فایل project.json به پروژه

تا اینجا فرض بر این است که nodejs را از سایت آن دریافت و نصب کرده‌اید. همچنین متغیر PATH را در External Web Tools ویژوال استودیو به ابتدای لیست آن منتقل کرده‌اید تا همواره از آخرین نگارش npm نصب شده‌ی در سیستم، استفاده شود.
پس از آن همانند نیوگت که از فایل xml ایی به نام packages.config برای ثبت آخرین تغییرات خودش استفاده می‌کند، npm نیز از فایلی به نام package.json برای ذکر وابستگی‌های مورد نیاز پروژه بهره می‌برد. برای افزودن آن، از منوی Project گزینه‌ی Add new item را انتخاب کرده و سپس npm را در آن جستجو کنید:


در اینجا نام پیش فرض package.json را پذیرفته و این فایل را به پروژه و ریشه‌ی آن اضافه کنید.
اگر گزینه‌ی فوق را در لیست Add new item مشاهده نمی‌کنید، مهم نیست. یک فایل متنی را به نام package.json به ریشه‌ی پروژه‌ی جاری اضافه کنید.
در ادامه محتوای این فایل را به نحو ذیل تغییر دهید:
{
    "name": "asp-net-mvc5x-angular2x",
    "version": "1.0.0",
    "author": "DNT",
    "description": "",
    "scripts": {},
    "license": "Apache-2.0",
    "dependencies": {
        "jquery": "2.2.3",
        "angular2": "2.0.0-beta.15",
        "systemjs": "^0.19.26",
        "es6-promise": "^3.1.2",
        "es6-shim": "^0.35.0",
        "reflect-metadata": "0.1.2",
        "rxjs": "5.0.0-beta.2",
        "zone.js": "^0.6.12",
        "bootstrap": "^3.3.6"
    },
    "devDependencies": {
        "typescript": "^1.8.9",
        "typings": "^0.8.1"
    },
    "repository": {
    }
}
این فایل تنظیمات، سبب بارگذاری خودکار وابستگی‌های مورد نیاز AngularJS 2.0 در ویژوال استودیو می‌شود.

چند نکته:
- هر زمانیکه این فایل را ذخیره کنید، بلافاصله کار دریافت این بسته‌ها از اینترنت آغاز خواهد شد. جزئیات آن‌را می‌توان در پنجره‌ی output ویژوال استودیو مشاهده کرد (و حتما این‌کار را جهت دیباگ کار انجام دهید. بسیاری از مشکلات و خطاها، در اینجا لاگ می‌شوند). بنابراین اگر قصد دارید کار همگام سازی تغییرات را انجام دهید، فقط کافی است دکمه‌های ctrl+s یا save را بر روی این فایل اعمال کنید.
- کاری که دکمه‌ی ctrl+s در این فایل انجام می‌دهد، اعمال خودکار دستور npm install بر روی پوشه‌ای است که package.json در آن قرار دارد. بنابراین برای دریافت این بسته‌ها، روش خط فرمان آن، ابتدا وارد شدن به ریشه‌ی پروژه‌ی جاری و سپس صدور دستور npm install است (که نیازی به آن نیست و ویژوال استودیو این‌کار را به صورت خودکار انجام می‌دهد).
- بسته‌های دریافت شده، در پوشه‌ای به نام node_modules در ریشه‌ی پروژه ذخیره می‌شوند:


برای مشاهده‌ی آن‌ها می‌توان بر روی دکمه‌ی show all files در solution explorer کلیک نمائید.

- درون فایل package.json، پشتیبانی کاملی از intellisense وجود دارد. برای مثال اگر علاقمند بودید تا آخرین نگارش AngularJS را مشاهده کنید، پس از خاصیت angular2 در تنظیمات فوق، " را تایپ کنید تا منوی تکمیل کننده‌ای ظاهر شود:


بدیهی است این منو جهت دریافت آخرین اطلاعات، نیاز به اتصال به اینترنت را دارد.

البته همیشه آخرین شماره نگارش AngularJS 2.0 را در این آدرس نیز می‌توانید مشاهده کنید: CHANGELOG.md

- در این فایل شماره نگارش آغاز شده‌ای با ^ مانند "3.1.2^" به این معنا است که اجازه‌ی نصب نگارش‌های جدیدتری از 3.1.2 نیز داده شده‌است.


به روز رسانی کامپایلر TypeScript

نیاز است یکبار مطلب «مبانی TypeScript؛ تنظیمات TypeScript در ویژوال استودیو» را جهت آشنایی با نحوه‌ی به روز رسانی اجزای مرتبط با TypeScript مطالعه کنید.


افزودن فایل tsconfig.json به پروژه

مرحله‌ی بعد شروع به کار با AngularJS و TypeScript، انجام تنظیمات کامپایلر TypeScript است. برای این منظور از منوی پروژه، گزینه‌ی Add new item، عبارت typescript را جستجو کرده و در لیست ظاهر شده، گزینه‌ی TypeScript JSON Configuration File را با نام پیش فرض آن انتخاب کنید:


اگر این گزینه‌ی ویژه را در لیست add new items ندارید، مهم نیست. یک فایل متنی را به نام tsconfig.json به ریشه‌ی پروژه‌ی جاری اضافه کنید.
پس از افزودن فایل tsconfig.json به ریشه‌ی سایت، تنظیمات آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
{
    "compileOnSave": true,
    "compilerOptions": {
        "target": "es5",
        "module": "system",
        "moduleResolution": "node",
        "noImplicitAny": false,
        "noEmitOnError": true,
        "removeComments": false,
        "sourceMap": true,
        "emitDecoratorMetadata": true,
        "experimentalDecorators": true
    },
    "exclude": [
        "node_modules",
        "wwwroot",
        "typings/main",
        "typings/main.d.ts"
    ]
}
در مورد جزئیات این تنظیمات در سری «مبانی TypeScript» و «تنظیمات کامپایلر TypeScript» بیشتر بحث شده‌است. فایل ویژه‌ی tsconfig.json تنظیمات پیش فرض ویژوال استودیو را جهت کار با TypeScript بازنویسی می‌کند. بنابراین زمانیکه از این فایل استفاده می‌شود، دیگر نیازی نیست به گزینه‌ی مختلف پروژه، جهت تنظیم TypeScript مراجعه کرد.
برای نمونه خاصیت compileOnSave سبب خواهد شد تا پس از ذخیره سازی یک فایل ts، بلافاصله فایل js معادل آْن تولید شود. نوع ماژول‌ها در اینجا به system.js تنظیم شده‌است و خروجی کدهای js آن از نوع ES 5 درنظر گرفته شده‌است. همچنین فعال سازی decorators نیز در اینجا صورت گرفته‌است. از این جهت که AngularJS2 استفاده‌ی گسترده‌ای را از این مفهوم، انجام می‌دهد.
در قسمت excludes به کامپایلر TypeScript اعلام شده‌است تا از یک سری از مسیرها مانند پوشه‌ی node_modules که پیشتر آن‌را تنظیم و دریافت کردیم، صرفنظر کند.


خلاصه‌ی بحث

تا اینجا با نحوه‌ی نصب پیشنیازهای AngularJS 2 و همچنین TypeScript آشنا شدیم. به صورت خلاصه:
- nmp اصلی را از سایت nodejs دریافت و نصب کنید.
- متغیر PATH را در ویژوال استودیو، به ابتدای لیست ابزارهای خارجی وب آن منتقل کنید تا از npm اصلی استفاده کند.
- فایل project.json را با محتوای ذکر شده، به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید. سپس یکبار آن‌را save کنید تا وابستگی‌ها را از اینترنت دریافت کند.
- اطمینان حاصل کنید که آخرین کامپایلر TypeScript را نصب کرده‌اید.
- فایل tsconfig.json را با محتوای ذکر شده، به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید.
مطالب
ارسال ایمیل از طریق سی شارپ
چند وقت پیش درخواستی مبنی بر طراحی یک برنامه‌ی کوچک، برای مدیریت و بایگانی بلیط‌های اخذ شده توسط پرسنل شرکت، از آژانس‌های مسافرتی اعلام شد. از بخش‌های مختلف مورد نیاز برای ساخت این برنامه، بخش ارسال ایمیل را برای نوشتن یک پست آموزشی انتخاب کردم.
در ابتدا لازم است کمی در مورد بعضی از مفاهیم مورد استفاده‌ی در این مطلب توضیح داده شود.
SMTP چیست ؟
SMTP خلاصه شده (Simple mail transfer protocol ) می‌باشد. Smtp بخشی از لایه‌ی برنامه در پروتکل TCP می‌باشد. بطور کلی smtp استانداردی برای ارسال نامه‌های الکترونیکی در اینترنت است. پورت پیش فرض برای ارسال اطلاعات توسط Smtp پورت شماره‌ی 25 است و در حالت ارسال امن و رمز شده اطلاعات (SSL) پورت شماره 465 می‌باشد.
یادآوری : برنامه‌های کامپیوتری برای انتقال بسته‌های اطلاعات از یک شماره در هدر بسته‌ها استفاده می‌کنند که آن را شماره پورت می‌گوییم. لیستی از شماره پورت‌ها به همراه کاربرد آنها را در  اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
SMTP مجموعه‌ای از قرارداد‌ها برای ساده شدن ارسال و دریافت اطلاعات با Mail Server را فراهم می‌کند. بطور مثال نام میل سرور‌ها عمدتا به دو شکل smtp.domainname.com  و یا mail.domainname.com نوشته می‌شوند. معمولا smtp برای تنظیمات سرور ایمیل از دو پروتکل pop3 و imap  استفاده می‌کند. این پروتکل‌ها امکانی  فراهم می‌کنند تا نامه‌ها در سرور ذخیره و در فواصلی معین توسط کاربر از سرور به دستگاه‌های هوشمند از قبیل تلفن‌های همراه یا کامپیوتر‌های شخصی منتقل شوند.
در سی شارپ 2 فضای نام System.Net.Sockets  و System.Net برای مدیریت پیاده سازی پروتکل‌های اینترنتی مهیا شده است تا برنامه‌ها بتوانند از طریق آنها اطلاعات را رد و بدل کنند. پروتکل smtp برای ارسال ایمیل در سی شارپ استفاده می‌شود. برای ارسال ایمیل از کلاس Mail در فضای نام System.Net استفاده می‌شود.
تذکر : عموما در بخشی از پنل مدیریت هاست‌ها چگونگی تنظیمات mail server به روش‌های pop3  ،Imap  و حالت رمز شده و امن آنها SSL بیان شده است.
 نمونه ای از ارسال ایمیل در سی شارپ از طریق Mail Server در یک هاست اشتراکی 
               MailMessage mail = new MailMessage();
                //پارامتر این شی همان حالت معرفی شده در تنظیمات ایمیل سرور می‌باشد که پیشتر معرفی شد.
                SmtpClient smtpServer = new SmtpClient("mail.domainName.com");
                mail.Subject = "خرید بلیط";
                mail.From = new MailAddress("info@domainName.com");
                //ایمیل گیرنده نامه
                mail.To.Add("amir2012@gmail.com");
                //متن نامه
                mail.Body = "خرید بلیط کیش به تهران";
                //شماره پورت در اینجا حالت ارسال معمولی و غیر رمز شده مد نظر بوده است
                smtpServer.Port = 25; 
                                                                                            //email address      ,email password
                smtpServer.Credentials = new NetworkCredential("info@domainName.com", "password");
                smtpServer.EnableSsl = false;
                smtpServer.Send(mail);
همانطور که می‌بیند برای پیکربندی ساختار برنامه و ارسال یک نامه‌ی الکترونیکی اشیائی از کلاس SmtpClient و MailMessage ایجاد شده است. شیء mail تنظیمات پیکربندی نامه را انجام می‌دهد و شی smtpServer  تنظیمات ایمیل سرور را در خود نگهداری می‌کند.
نکته: در کد بالا بخش mail.To.Add : گیرنده‌ی نامه می‌توانند 1 یا چند نفر باشد. از این رو خصوصیت To به‌صورت یک مجموعه تعریف شده است.
در این مثال تنظیمات شیء smtp  با توجه به هاست شرکت مورد نظر تنظیم شده است.
مطالب
ارث بری prototype ای در جاوا اسکریپت به زبان خیلی ساده

انگیزه اصلی این نوشته شروع کار با AngularJs و استفاده از scope در این کتابخانه است. بیشتر دوستانی که کار با این کتابخانه را شروع می‌کنند و تجربه زیادی با جاوا اسکریپت ندارند، با مفهوم ارث بری scope مشکل پیدا می‌کنند.

ارث بری در scope ‌های AngularJs  موضوع پیچیده و عجیب و غریبی نیست. در واقع همان ارث بری prototype  ای است که جاوا اسکریپت پشتیبانی می‌کند.

این روش توضیح خیلی ساده ای دارد.

در هنگام دسترسی به مقدار یک خصوصیت روی یک شی اگر آن خصوصیت در شی مورد نظر وجود نداشته باشد جاوا اسکریپت یک سطح در زنجیره‌ی prototype ‌ها بالا رفته و به شی پدر دسترسی پیدا کرده و در آن به دنبال مقدار خصوصیت می‌گردد. این کار را آن قدر ادامه می‌دهد تا به بالاترین سطح برسد و دیگر چیزی پیدا نکند.

این بالا رفتن در زنجیره‌ی prototype ‌ها عملا با دسترسی به خصوصیت prototype انجام می‌شود.

فرض کنید دو شی (دقت کنید که می‌گویم شی) به نام‌های employee و person داریم. این دو شی را به صورت زیر تعریف می‌کنیم.

var person = { type: '', name:'No Name' };
var employee = {  };

شی employee الان هیچ خصوصیت ای ندارد. و دسترسی به هر خصوصیت ای از آن هیچ نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.

console.log('Before Inheritance -> employee.name = ' + employee.name);

با مقدار دهی کردن خصوصیت  prototype مربوط به employee به person این شی را از person ارث بری می‌کنیم. 

employee.__proto__ = person;

بعد از اجرا شدن این خط از برنامه هنگام دسترسی پیدا کردن به مقدار name، مقدار اصلی آن که در شی  person وارد شده بود را خواهیم دید. 

ملاحظه کردید که وقتی خصوصیت name در شی مورد نظر وجود نداشت به شی پدر رجوع شد و مقدار خصوصیت مربوطه از آن بدست آمد.

الان فرض کنید که در قسمتی از برنامه خواستیم مقدار name در شی employee را به مقدار مشخصی تغییر دهیم. به طور مثال:

employee.name = 'farid';
console.log('After Assiginig -> employee.name = ' + employee.name);
console.log('After Assiginig -> person.name = ' + person.name);

با چاپ کردن مقادیر person.name و employee.name انتظار دارید چه نتیجه ای ببینید؟ 

اگر از زبان‌های شی گرایی مانند #C آمده باشید احتمالا خواهید گفت مقادیر یکسان خواهند بود. ولی در واقع  این گونه نیست. مقدار person.name همان مقدار اولیه ما خواهد بود و مقدار employee.name نیز ‘farid’.

دلیل این رفتار یک نکته ساده و اساسی است.

جاوا اسکریپت فقط در زمان دسترسی  به یک خصوصیت در صورت پیدا نکردن آن در شی مورد نظر ما به سطوح بالاتر prototype ای رفته و دنبال آن خصوصیت می‌گردد. 

اگر ما قصد مقدار دهی به یک خصوصیت را داشته باشیم و خصوصیت مورد نظر ما در شی وجود نداشته باشد جاوا اسکریپت یک نسخه محلی از خصوصیت برای آن شی می‌سازد و مقدار ما را به آن می‌دهد.

در واقع در مثال ما هنگام مقدار دهی به employee.name آن خصوصیت در شی موجود نبود و یک نسخه محلی به نام name در شی ایجاد شد و دفعه بعدی که دسترسی به مقدار این خصوصیت اتفاق افتد این خصوصیت به صورت محلی وجود خواهد داشت و جاوا اسکریپت به سطوح بالاتر نخواهد رفت.

تمام کد‌های بالا در bin زیر موجود هستند.

الان فرض کنید شی‌ءهای ما به این صورت هستند: 
var person = { 
  info : { name: 'No Name', type: '' }
};
var employee = {};
به همان صورت بالا ارث بری می‌کنیم. 
employee.__proto__ = person;
و سپس name را مقداردهی می‌کنیم. 
employee.info.name = 'farid';
و مقادیر را چاپ می‌کنیم. 
console.log('After Assiginig -> employee.name = ' + employee.info.name);
console.log('After Assiginig -> person.name = ' + person.info.name);
ملاحظه خواهید کرد که مقادیر مساوی هستند.
دلیل این امر به زبان ساده این است که وقتی اقدام به مقدار دهی name در شی employee کردیم در واقع قبل از مقدار دهی اصلی name یک دسترسی به شی info نیاز بود و دسترسی به شیء با استفاده از همان قانونی که مطرح کردیم انجام شده و شیء مربوط به person برگردانده شده است. چون name یک خصوصیت از info است نه employee.
سوالی که می‌توان مطرح کرد این است که در صورت نوشتن این خط کد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
employee.info = { 
  name: 'farhad'  
};
Prototypal Inheritance with objects 
با توجه به مطالب گفته شده باید قادر به حدس زدن نتیجه خواهید بود.
نکته: روش‌های کار با prototype در این نوشته فقط جنبه آموزشی و توضیحی دارد و روش درست استفاده از prototype این نیست.