مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هشتم

معرفی الگوی Repository

روش متداول کار با فناوری‌های مختلف دسترسی به داده‌ها عموما بدین شکل است:
الف) یافتن رشته اتصالی رمزنگاری شده به دیتابیس از یک فایل کانفیگ (در یک برنامه اصولی البته!)
ب) باز کردن یک اتصال به دیتابیس
ج) ایجاد اشیاء Command برای انجام عملیات مورد نظر
د) اجرا و فراخوانی اشیاء مراحل قبل
ه) بستن اتصال به دیتابیس و آزاد سازی اشیاء

اگر در برنامه‌های یک تازه کار به هر محلی از برنامه او دقت کنید این 5 مرحله را می‌توانید مشاهده کنید. همه جا! قسمت ثبت، قسمت جستجو، قسمت نمایش و ...
مشکلات این روش:
1- حجم کارهای تکراری انجام شده بالا است. اگر قسمتی از فناوری دسترسی به داده‌ها را به اشتباه درک کرده باشد، پس از مطالعه بیشتر و مشخص شدن نحوه‌ی رفع مشکل، قسمت عمده‌ای از برنامه را باید اصلاح کند (زیرا کدهای تکراری همه جای آن پراکنده‌اند).
2- برنامه نویس هر بار باید این مراحل را به درستی انجام دهد. اگر در یک برنامه بزرگ تنها قسمت آخر در یکی از مراحل کاری فراموش شود دیر یا زود برنامه تحت فشار کاری بالا از کار خواهد افتاد (و متاسفانه این مساله بسیار شایع است).
3- برنامه منحصرا برای یک نوع دیتابیس خاص تهیه خواهد شد و تغییر این رویه جهت استفاده از دیتابیسی دیگر (مثلا کوچ برنامه از اکسس به اس کیوال سرور)، نیازمند بازنویسی کل برنامه می‌باشد.
و ...

همین برنامه نویس پس از مدتی کار به این نتیجه می‌رسد که باید برای این‌کارهای متداول، یک لایه و کلاس دسترسی به داده‌ها را تشکیل دهد. اکنون هر قسمتی از برنامه برای کار با دیتابیس باید با این کلاس مرکزی که انجام کارهای متداول با دیتابیس را خلاصه می‌کند، کار کند. به این صورت کد نویسی یک نواختی با حذف کدهای تکراری از سطح برنامه و همچنین بدون فراموش شدن قسمت مهمی از مراحل کاری، حاصل می‌گردد. در اینجا اگر روزی قرار شد از یک دیتابیس دیگر استفاده شود فقط کافی است یک کلاس برنامه تغییر کند و نیازی به بازنویسی کل برنامه نخواهد بود.

این روزها تشکیل این لایه دسترسی به داده‌ها (data access layer یا DAL) نیز مزموم است! و دلایل آن در مباحث چرا به یک ORM نیازمندیم برشمرده شده است. جهت کار با ORM ها نیز نیازمند یک لایه دیگر می‌باشیم تا یک سری اعمال متداول با آن‌هارا کپسوله کرده و از حجم کارهای تکراری خود بکاهیم. برای این منظور قبل از اینکه دست به اختراع بزنیم، بهتر است به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیء گرا رجوع کرد و از رهنمودهای آن استفاده نمود.

الگوی Repository یکی از الگوهای برنامه‌ نویسی با مقیاس سازمانی است. با کمک این الگو لایه‌ای بر روی لایه نگاشت اشیاء برنامه به دیتابیس تشکیل شده و عملا برنامه را مستقل از نوع ORM مورد استفاه می‌کند. به این صورت هم از تشکیل یک سری کدهای تکراری در سطح برنامه جلوگیری شده و هم از وابستگی بین مدل برنامه و لایه دسترسی به داده‌ها (که در اینجا همان NHibernate می‌باشد) جلوگیری می‌شود. الگوی Repository (مخزن)، کار ثبت،‌ حذف، جستجو و به روز رسانی داده‌ها را با ترجمه آن‌ها به روش‌های بومی مورد استفاده توسط ORM‌ مورد نظر، کپسوله می‌کند. به این شکل شما می‌توانید یک الگوی مخزن عمومی را برای کارهای خود تهیه کرده و به سادگی از یک ORM به ORM دیگر کوچ کنید؛ زیرا کدهای برنامه شما به هیچ ORM خاصی گره نخورده و این عملیات بومی کار با ORM توسط لایه‌ای که توسط الگوی مخزن تشکیل شده، صورت گرفته است.

طراحی کلاس مخزن باید شرایط زیر را برآورده سازد:
الف) باید یک طراحی عمومی داشته باشد و بتواند در پروژه‌های متعددی مورد استفاده مجدد قرار گیرد.
ب) باید با سیستمی از نوع اول طراحی و کد نویسی و بعد کار با دیتابیس، سازگاری داشته باشد.
ج) باید امکان انجام آزمایشات واحد را سهولت بخشد.
د) باید وابستگی کلاس‌های دومین برنامه را به زیر ساخت ORM مورد استفاده قطع کند (اگر سال بعد به این نتیجه رسیدید که ORM ایی به نام XYZ برای کار شما بهتر است، فقط پیاده سازی این کلاس باید تغییر کند و نه کل برنامه).
ه) باید استفاده از کوئری‌هایی از نوع strongly typed را ترویج کند (مثل کوئری‌هایی از نوع LINQ).


بررسی مدل برنامه

مدل این قسمت (برنامه NHSample4 از نوع کنسول با همان ارجاعات متداول ذکر شده در قسمت‌های قبل)، از نوع many-to-many می‌باشد. در اینجا یک واحد درسی توسط چندین دانشجو می‌تواند اخذ شود یا یک دانشجو می‌تواند چندین واحد درسی را اخذ نماید که برای نمونه کلاس دیاگرام و کلاس‌های متشکل آن به شکل زیر خواهند بود:



using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Course
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Teacher { get; set; }
public virtual IList<Student> Students { get; set; }

public Course()
{
Students = new List<Student>();
}
}
}


using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Student
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Course> Courses { get; set; }

public Student()
{
Courses = new List<Course>();
}
}
}

کلاس کانفیگ برنامه جهت ایجاد نگاشت‌ها و سپس ساخت دیتابیس متناظر

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample4.Domain.Course).Assembly))
.ExportTo(System.Environment.CurrentDirectory)
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
چند نکته در مورد این کلاس:
الف) با توجه به اینکه برنامه از نوع ویندوزی است، برای مدیریت صحیح کانکشن استرینگ، فایل App.Config را به برنامه افروده و محتویات آن‌را به شکل زیر تنظیم می‌کنیم (تا کلید DbConnectionString توسط متد GetConfig مورد استفاده قرارگیرد ):

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>
</configuration>

ب) در NHibernate سنتی (!) کار ساخت نگاشت‌ها توسط یک سری فایل xml صورت می‌گیرد که با معرفی فریم ورک Fluent NHibernate و استفاده از قابلیت‌های Auto Mapping آن، این‌کار با سهولت و دقت هر چه تمام‌تر قابل انجام است که توضیحات نحوه‌ی انجام ‌آن‌را در قسمت‌های قبل مطالعه فرمودید. اگر نیاز بود تا این فایل‌های XML نیز جهت بررسی شخصی ایجاد شوند، تنها کافی است از متد ExportTo آن همانگونه که در متد GetConfig استفاده شده، کمک گرفته شود. به این صورت پس از ایجاد خودکار نگاشت‌ها، فایل‌های XML متناظر نیز در مسیری که به عنوان آرگومان متد ExportTo مشخص گردیده است، تولید خواهند شد (دو فایل NHSample4.Domain.Course.hbm.xml و NHSample4.Domain.Student.hbm.xml را در پوشه‌ای که محل اجرای برنامه است خواهید یافت).

با فراخوانی متد CreateDb این کلاس، پس از ساخت خودکار نگاشت‌ها، database schema متناظر، در دیتابیسی که توسط کانکشن استرینگ برنامه مشخص شده، ایجاد خواهد شد که دیتابیس دیاگرام آن‌را در شکل ذیل مشاهده می‌نمائید (جداول دانشجویان و واحدها هر کدام به صورت موجودیتی مستقل ایجاد شده که ارجاعات آن‌ها در جدولی سوم نگهداری می‌شود).



پیاده سازی الگوی مخزن

اینترفیس عمومی الگوی مخزن به شکل زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace NHSample4.NHRepository
{
//Repository Interface
public interface IRepository<T>
{
T Get(object key);

T Save(T entity);
T Update(T entity);
void Delete(T entity);

IQueryable<T> Find();
IQueryable<T> Find(Expression<Func<T, bool>> predicate);
}
}

سپس پیاده سازی آن با توجه به کلاس SingletonCore ایی که در قسمت قبل تهیه کردیم (جهت مدیریت صحیح سشن فکتوری)، به صورت زیر خواهد بود.
این کلاس کار آغاز و پایان تراکنش‌ها را نیز مدیریت کرده و جهت سهولت کار اینترفیس IDisposable را نیز پیاده سازی می‌کند :

using System;
using System.Linq;
using NHSessionManager;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;

namespace NHSample4.NHRepository
{
public class Repository<T> : IRepository<T>, IDisposable
{
private ISession _session;
private bool _disposed = false;

public Repository()
{
_session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
BeginTransaction();
}

~Repository()
{
Dispose(false);
}

public T Get(object key)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

return _session.Get<T>(key);
}

public T Save(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Save(entity);
return entity;
}

public T Update(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Update(entity);
return entity;
}

public void Delete(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.Delete(entity);
}

public IQueryable<T> Find()
{
if (!isSessionSafe) return null;

return _session.Linq<T>();
}

public IQueryable<T> Find(System.Linq.Expressions.Expression<Func<T, bool>> predicate)
{
if (!isSessionSafe) return null;

return Find().Where(predicate);
}

void Commit()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null &&
_session.Transaction.IsActive &&
!_session.Transaction.WasCommitted &&
!_session.Transaction.WasRolledBack)
{
_session.Transaction.Commit();
}
else
{
_session.Flush();
}
}

void Rollback()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null && _session.Transaction.IsActive)
{
_session.Transaction.Rollback();
}
}

private bool isSessionSafe
{
get
{
return _session != null && _session.IsOpen;
}
}

void BeginTransaction()
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.BeginTransaction();
}


public void Dispose()
{
Dispose(true);
// tell the GC that the Finalize process no longer needs to be run for this object.
GC.SuppressFinalize(this);
}

protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
{
if (_disposed) return;
if (!disposeManagedResources) return;
if (!isSessionSafe) return;

try
{
Commit();
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(ex.ToString());
Rollback();
}
finally
{
if (isSessionSafe)
{
_session.Close();
_session.Dispose();
}
}

_disposed = true;
}
}
}
اکنون جهت استفاده از این کلاس مخزن به شکل زیر می‌توان عمل کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using NHSample4.Domain;
using NHSample4.NHRepository;

namespace NHSample4
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//NHSessionManager.Config.CreateDb();


//ابتدا یک دانشجو را اضافه می‌کنیم
Student student = null;
using (var studentRepo = new Repository<Student>())
{
student = studentRepo.Save(new Student() { Name = "Vahid" });
}

//سپس یک واحد را اضافه می‌کنیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var course = courseRepo.Save(new Course() { Teacher = "Shams" });
}

//اکنون یک واحد را به دانشجو انتساب می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
courseRepo.Save(new Course() { Students = new List<Student>() { student } });
}

//سپس شماره دروس استادی خاص را نمایش می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var query = courseRepo.Find(t => t.Teacher == "Shams");

foreach (var course in query)
Console.WriteLine(course.Id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این سطح دیگر برنامه هیچ درکی از ORM مورد استفاده ندارد و پیاده سازی نحوه‌ی تعامل با NHibernate در پس کلاس مخزن مخفی شده است. کار آغاز و پایان تراکنش‌ها به صورت خودکار مدیریت گردیده و همچنین آزاد سازی منابع را نیز توسط اینترفیس IDisposable مدیریت می‌کند. به این صورت امکان فراموش شدن یک سری از اعمال متداول به حداقل رسیده، میزان کدهای تکراری برنامه کم شده و همچنین هر زمانیکه نیاز بود، صرفا با تغییر پیاده سازی کلاس مخزن می‌توان به ORM دیگری کوچ کرد؛ بدون اینکه نیازی به بازنویسی کل برنامه وجود داشته باشد.

دریافت سورس برنامه قسمت هشتم

ادامه دارد ...


مطالب
پیاده سازی CQRS توسط MediatR - قسمت اول
در مطالب قبلی (1 , 2) الگوی CQRS معرفی شد. همانطور که می‌بینید، پیاده سازی این الگو هرچند با فریمورک آماده‌ای همچون SimpleCQRS، دارای پیچیدگی زیادی است و باعث نوشتن حجم زیادی کد می‌شود.

فریمورک MediatR توسط توسعه دهنده کتابخانه‌ی محبوب AutoMapper ایجاد شده‌است. این فریمورک پیاده سازی کاملی از الگوی طراحی Mediator در NET. است که داخل خود، تمام پیچیدگی‌های پیاده سازی CQRS را Abstract کرده و با حداقل کد ممکن، می‌توانید به‌راحتی CQRS را داخل پروژه‌ی خود پیاده سازی کنید.

در این سری مطالب به بررسی کامل الگوی CQRS و مزایا و معایب استفاده از آن می‌پردازیم و سپس با استفاده از کتابخانه‌ی Mediatr، این الگو را داخل یک پروژه پیاده سازی می‌کنیم.

CQRS

در CQRS متد‌های برنامه به 2 بخش Read و Write تقسیم می‌شوند. بخش‌هایی که State کلی برنامه ( شامل Database, Cookie, Session, LocalStorage, Memory و ... ) را تغییر می‌دهند، Command و بخش‌هایی که صرفا جنبه خواندنی دارند و وضعیت سیستم را تغییر نمی‌دهند مثل خواندن و نشان دادن اطلاعات از دیتابیس، Query می‌نامند.

* نکته : Naming Convention مورد استفاده برای Command‌‌ها به صورت دستوری است و کار Command در نام آن مشخص است؛ مثال : RegisterUser, SendForgottenPasswordEmail, PlaceOrder

مزایا:
1- شما می‌توانید تکنولوژی‌های مورد استفاده‌ی در بخش‌های Command و Query برنامه‌ی خود را به‌راحتی از هم جدا سازید. به‌عنوان مثال Apache Cassandra در ذخیره سازی داده‌ها ( Write Side ) به عنوان یک دیتابیس قابل اعتنا شناخته میشود و از طرفی دیگر ElasticSearch بدلیل سرعت فوق العاده‌ی خود، برای خواندن داده‌ها استفاده میشود. در این روش، دیتابیس‌ها باید Sync باشند تا داده‌های به‌روز به کاربر نمایش داده شود که این موضوع چالش‌های خود همچون Eventual Consistency و Strong Consistency را دارد که در مقالات بعدی آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

2- در برنامه‌های معمول، اکثرا بخش Read Side، بیشتر از Write Side استفاده می‌شود و کاربران معمولا اطلاعات را دریافت و می‌بینند تا اینکه در آن تغییری ایجاد کنند؛ در این صورت شما می‌توانید بخش Read برنامه‌ی خود را Scale کرده و تعداد سیستم یا منابع بیشتری را به این قسمت از برنامه‌ی خود اختصاص دهید ( Horizontal Scaling, Vertical Scaling ). 

3- این جداسازی باعث تمرکز بیشتر شما بر روی قسمت‌های مختلف برنامه می‌شود؛ بخش‌هایی که وضعیت سیستم را تغییر می‌دهند از بخش‌هایی که صرفا داده‌هایی را خوانده و نمایش می‌دهند، بطور کامل جدا شده‌اند و به‌راحتی قابلیت تغییر هرکدام از این بخش‌ها را خواهید داشت.

معایب : معمولا از معایب این الگو، از پیچیدگی پیاده سازی آن یاد می‌شود که در این آموزش با استفاده از Mediatr سعی بر از بین بردن این پیچیدگی را داریم.

Events

Event‌ها رویدادهایی هستند که خبر انجام کاری را که قبلا داخل سیستم انجامش به پایان رسیده است، به Consumer‌های خود می‌دهند. بعنوان مثال می‌خواهیم بعد از ثبت نام موفق یک کاربر داخل سیستم، Notification و یا ایمیلی را به او ارسال کنیم. بعد از ثبت نام کاربر میتوانیم Event ای به نام UserRegistered را که شامل Username و Email کاربر در بدنه خود است، Raise کنیم.

Event‌ها می‌توانند چندین Consumer داشته باشند؛ بنابراین می‌توانیم یک EventHandler را برای UserRegistered بنویسیم که Email ارسال کند و EventHandler دیگری ایجاد کنیم که Notification ای را برای کاربر بفرستد.

* نکته : Naming Convention مورد استفاده برای Event‌ها به صورت گذشته‌است و خبر یک کار، که قبلا انجام شده است را می‌دهد؛ مثال : UserRegistered, OrderPlaced

Event Sourcing

Event Sourcing به معنای ذخیره‌ی تمام Event‌های رخ داده در برنامه داخل یک دیتابیس Append-Only است. در این نوع دیتابیس‌ها فقط میتوانیم Event‌های جدیدی به آن اضافه کنیم و قادر به ویرایش و حذف Event‌ها نیستیم؛ چون منطق Event، کارهایی است که در گذشته اتفاق افتاده‌اند و ما قادر به تغییر چیزی که در گذشته رخ داده‌است، نیستیم.

مزیت Event Sourcing این است که State برنامه را در زمان‌های مختلفی نگه داشته‌ایم و می‌توانیم وضعیت سیستم را در تاریخی مشخص، پیدا کنیم و در صورت به‌وجود آمدن مشکلی در سیستم، وضعیت آن را تا قبل از به مشکل خوردن، بررسی کنیم.

بعنوان مثال مبلغ یک حساب بانکی را در نظر بگیرید. یکی از راه‌های به‌روز نگه داشتن این مبلغ بعد از هر تراکنش، در نظر گرفتن یک فیلد برای مبلغ و انجام عمل Update بعد از هر تراکنش بطور مستقیم برروی آن است. در این روش به‌دلیل آپدیت کردن مستقیم این فیلد داخل دیتابیس، ما وضعیت قبلی (مبلغ قبلی) را از دست خواهیم داد و برای رسیدن به مبلغ قبلی مجبور به زدن چندین کوئری دیتابیسی و دریافت تراکنش‌های قبلی و ... برای رسیدن به وضعیت قبلی سیستم هستیم.

روش دیگری وجود دارد که بجای به‌روزرسانی مداوم state جاری، تمام Event هایی که در آن تراکنشی داخل سیستم رخ داده و این تراکنش State برنامه را تحت تاثیر خود قرار داده‌است، داخل یک دیتابیس اضافه نماییم. در این صورت بدلیل داشتن تمام رویدادهای اتفاق افتاده‌ی در برنامه، می‌توان وضعیت جاری سیستم را شبیه سازی و متوجه شد.

* در این سری آموزشی از دیتابیس  Event Store برای پیاده سازی Event Sourcing استفاده خواهیم کرد.

در مقاله‌ی بعدی، امکانات فریمورک MediatR را بررسی خواهیم کرد.
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت اول
یکی از دغدغه‌های جدی امروزه توسعه دهندگان نرم افزار در سمت Front end، توسعه برنامه‌های Cross Platform است. در این سری آموزشی به صورت قدم به قدم و پروژه محور می‌خواهیم برنامه‌ای را برای Android/iOS/Windows توسعه دهیم که روی کامپیوتر، تبلت و موبایل به خوبی کار کند.
انتخاب ابزار درست برای شروع به کار از اهمیت شایانی برخوردار است و بد نیست در ابتدا به بررسی دلایل انتخاب ابزارهایی بپردازیم که قرار است در این دوره از آنها استفاده شود.

۱- زبان برنامه نویسی: CSharp
CSharp با وجود امکاناتی مانند Generics‌، Lambda Expressions، Linq، Async و ... که تا حدودی در سایر زبان‌ها هم هستند، زبانی خوش ساختار و کاربردی است. همچنین اضافه شدن امکانات جدیدی مانند ref returns و ... نشان دهنده این است که این زبان رو به جلو در حرکت و در برخی موارد پیشرو است. اما در توسعه یک برنامه Cross Platform مواردی اهمیت پیدا می‌کنند که شاید توسعه دهنده نرم افزار مستقیما با آنها درگیر نشود، ولی از آن‌ها تاثیر می‌پذیرد. در زبان CSharp مواردی مانند P/Invoke ،Pointers، Extern و ... جزء این دست از موارد هستند که کمک می‌کنند CSharp به یکی از لذت بخش‌ترین زبان هایی تبدیل شود که قابلیت فراخوانی 100% امکانات زبان‌های دیگر را بدون اما و اگرهای فراوان داشته باشد.
در سایر زبان‌های Cross Platform اگر کتابخانه‌های توسعه داده شده و ترکیب زبان‌های برنامه نویسی استفاده شده در آنها را بررسی کنید، می‌بینید که اگر قرار است کتابخانه مربوطه مثلا در JavaScript استفاده شود، توسعه دهنده کد، درصدی از کد را با Java، درصدی را با Swift و درصدی را با JavaScript توسعه داده است! اگر معادل همان کتابخانه را برای CSharp پیدا کنید، می‌بینید که تمامی قسمت‌های مربوط به اندروید، iOS و ویندوز به زبان CSharp است.
برای مثال در ادامه کدهای مربوط به پروژه‌ای را می‌بینید که هدف آن، ارائه متدهایی ساده برای کار با امکانات مختلف دستگاه، به صورت Cross Platform هست. مثلا برای بررسی وضعیت باطری بنویسید:
var state = Battery.State; //  Charging, Full, Discharging, ...
که تماما با CSharp توسعه داده شده است.
اما معادل چنین پروژه‌ای در هیچ زبان دیگری به صورت 100% با خود آن زبان توسعه داده نشده‌است و بیشتر مواقع با چنین چیزی مواجه می‌شوید:

این مسئله وقتی حائز اهمیت می‌شود که در پروژه‌تان به سمت کارهایی حرکت کنید که کمی خاص باشند و نتوانید کتابخانه‌ای را پیدا کنید که نیازهای شما را پوشش دهد و یا از کیفیت خوبی برخوردار نباشد و ... و خلاصه بخواهید کمی بیشتر دست به کد شوید. در چنین مواقعی شما عملا درگیر چندین زبان و محیط توسعه و سیستم عامل و Debugger و ... می‌شوید. به هر میزان که برنامه شما خاص باشد، این هزینه افزایش پیدا می‌کند تا جایی که ممکن است ادامه توسعه نرم افزار را غیر ممکن کند.
در CSharp شما به صد در صد امکانات سیستم عامل‌ها (Android/iOS/Windows/Linux/Mac/Tizen) دسترسی دارید.

۲- اجرا کننده برنامه: NET.
انتخاب NET. و کتابخانه‌های آن مانند Task Parallel Library - Entity Framework(Sqlite) - Noda - JSON.NET که در هر زمینه‌ای بالاترین کیفیت ممکن را به شما ارائه می‌کنند به خودی خود منطقی به نظر می‌رسد. اما تمامی این‌ها در کنار سرعت اجرای NET. به صورت Native و همچنین قابلیت اجرای NET. در تمامی سیستم عامل‌ها و همچنین امکان اجرای آن در مرورگر به کمک استاندارد Web Assembly آن را به انتخابی فوق العاده بدل می‌کند. سرعت گسترش محبوبیت و استفاده از NET. در دنیا نیز دلیل دیگری است برای اطمینان خاطر از انتخاب درست.

۳- Xamarin forms
Xamarin forms همه آن چیزهای پایه‌ای است که برای نوشتن یک برنامه لازم داریم. کنترل هایی مانند ListView، Button و ...به همراه Binding - Navigation و ...
در عمل می‌توانید آن را معادل Angular & Angular Material بدانید. وقتی شما فرمی را با Xamarin Forms توسعه می‌دهید و درون آن دکمه‌ای است که از فرم اول، شما را به فرم دوم می‌برد، می‌توانید آن را در هر جایی که Xamarin forms پشتیبانی می‌کند، استفاده کنید. پشتیبانی Xamarin forms برای Android/iOS/Windows خوب و برای Linux/Mac/Tizen و Web در مراحل اولیه است.
در Xamarin forms شما UI کاملا Native خواهید داشت.

۴- Prism Patterns & practices
Prism همه آن چیزی است که برای نوشتن یک برنامه با کیفیت، با قابلیت نگهداری بالا و تست پذیر احتیاج داریم.

با نقش Bit و کمک‌های آن در طول مسیر آموزش بیشتر آشنا خواهیم شد.

در قسمت‌های بعدی به آموزش نصب و نحوه دیباگ کردن کد و ارائه پابلیش در Android-iOS-Windows خواهیم پرداخت و سپس وارد کدنویسی شده و پروژه اولیه را خواهیم ساخت و در قسمت‌های بعد از آن هم کار با دیتابیس کلاینت ساید، ارتباط با سرور و ... را آموزش می‌بینیم.
اگر قبلا Xamarin Forms را تست کرده‌اید و به علت مسائلی مانند حجم بالای خروجی برنامه و یا کندی در توسعه برنامه یا اجرای آن در دستگاه مشتری آن را کنار گذاشته‌اید، توصیه می‌کنم بار دیگر آن را با ما تست کنید و با رعایت چند نکته ساده از نوشتن برنامه Cross Platform به بهترین شکل لذت ببرید و خروجی خوبی را در نهایت به مشتریان سیستم ارائه کنید.
مطالب
آپلود فایل‌های Excel در ASP.NET MVC توسط ExcelDataReader

در برنامه‌های تحت وب، در بعضی موارد نیاز داریم تا برای کاربر، امکان ثبت داده‌هایش را با آپلود فایل‌های Excel فراهم کنیم. برای مثال در مطلب خواندن اطلاعات از فایل اکسل با استفاده از LinqToExcel ، امکان خواندن از Excel توضیح داده شده، اما نقطه ضعف این روش‌ها، وابستگی به Providerهای مایکروسافت است که در صورت عدم نصب آن ها:

Microsoft.Jet.OLEDB.4.0 provider --> Excel 97-2003 format (.xls)
Microsoft.ACE.OLEDB.12.0 provider --> Excel 2007+ format (.xlsx)
با خطاهای زیر روبرو می‌شویم:
The ‘Microsoft.Jet.OLEDB.4.0’ provider is not registered on the local machine
The ‘Microsoft.ACE.OLEDB.12.0’ provider is not registered on the local machine

البته راه حل، نصب  Office 2007 Data Connectivity Components یا Office 2010 Database Engine بر روی سرور می‌باشد. اما اگر هاست اشتراکی بوده و اجازه نصب نداشته باشیم؟

در این مقاله به بررسی کتابخانه ExcelDataReader می‌پردازیم که امکان خواندن فایل‌های اکسل را بدون نیاز به نصب هرگونه پیش نیازی بر روی سرور، برای ما فراهم می‌کند.

برای این کار:

1-  ابتدا یک پروژه خالی Asp.Net MVC  را ایجاد می‌کنیم.
2-  با استفاده از دستورات زیر در Package Manager Console بسته‌های ExcelDataReader و ExcelDataReader.DataSet را نصب می‌کنیم:

PM> Install-Package ExcelDataReader
PM> Install-Package ExcelDataReader.DataSet
توجه: دو روش برای خواندن از فایل‌های اکسل در این کتابخانه وجود دارد که نصب بسته دوم مربوط به روش دوم آن است.


3-  سپس کنترلر مورد نظر (در اینجا HomeController) را ایجاد نموده و اکشن Upload را بصورت زیر در آن قرار می‌دهیم:

public ActionResult Upload()
{
      return View();
}

4- برای آپلود فایل، اکشن دیگری را با نام Upload نیاز داریم که آن را بصورت زیر ایجاد می‌کنیم:

توجه: در قطعه کد زیر سعی شده از حداقل کانفیگ کتابخانه استفاده شود. کانفیگ بیشتر

[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult Upload(HttpPostedFileBase upload)
{  
           // اعتبار سنجی فایل آپلود شده
            if (upload != null && upload.ContentLength > 0 && (upload.FileName.EndsWith(".xls") || upload.FileName.EndsWith(".xlsx")))
            {
                // با خواندن فایل به صورت باینری، این کتابخانه نیازی به نصب پیش نیازهای آفیس ندارد
                Stream stream = upload.InputStream;

                //  نیازی به نگرانی در مورد پسوند فایل نیست
                // کتابخانه به صورت خودکار کلاس مورد نظر برای پسوند مربوطه را استفاده می‌کند
                // ExcelDataReader.ExcelBinaryReader یا ExcelDataReader.ExcelOpenXmlReader
                IExcelDataReader reader = ExcelReaderFactory.CreateReader(stream);

                // روش ذکر شده در قسمت دوم برای خواندن کل اطلاعات بصورت یکجا
                DataSet result = reader.AsDataSet(new ExcelDataSetConfiguration()
               {
                    ConfigureDataTable = (tableReader) => new ExcelDataTableConfiguration()
                    {
                        // true: ردیف اول از فایل را به عنوان هدر در نظر می‌گیرد
                        // مقدار پیش فرض: false
                        UseHeaderRow = true
                    }
                });

                reader.Close();
                return View(result.Tables[0]);
            }
      ModelState.AddModelError("File", "Please upload Excel file ...");
      return View();
 }  

  روش دیگر خواندن اطلاعات:
do {
        while (reader.Read()) {
       // reader.GetDouble(0);
        }
    } while (reader.NextResult());


5-  خب حالا از یک View (با نام Upload) هم برای ارسال فایل و همچنین نمایش محتویات آپلود شده بصورت زیر استفاده می‌کنیم:
@model System.Data.DataTable
@using System.Data;

<h2>Upload File</h2>

@using (Html.BeginForm("Upload", "Home", null, FormMethod.Post, new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    @Html.ValidationSummary()

    <div>
        <input type="file" id="dataFile" name="upload" />
    </div>

    <div>
        <input type="submit" value="Upload" />
    </div>

    if (Model != null)
    {
        <table>
            <thead>
                <tr>
                    @foreach (DataColumn col in Model.Columns)
                    {
                        <th>@col.ColumnName</th>
                    }
                </tr>
            </thead>
            <tbody>
                @foreach (DataRow row in Model.Rows)
                {
                    <tr>
                        @foreach (DataColumn col in Model.Columns)
                        {
                            <td>@row[col.ColumnName]</td>
                        }
                    </tr>
                }
            </tbody>
        </table>
    }
}
توجه داشته باشید که این مثال آموزشی است و در پروژه واقعی، قطعا روش‌های بهتری برای پردازش، پیمایش و نمایش محتوا وجود دارد.


6-  حالا پروژه را اجرا می‌کنیم تا خروجی را مشاهده کنیم.

ابتدا فایل مورد نظر را انتخاب و آپلود می‌کنیم:


انتخا فایل اکسل

و خروجی به صورت زیر خواهد بود:

خروجی

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: UploadExcelFiles.rar

منابع: ^ و ^

مطالب
چگونه کد قابل تست بنویسیم - قسمت اول
مقدمه 
نوشتن تست برای کدها بسیار عالی است، در صورتیکه بدانید چگونه این کار را بدرستی انجام دهید. متأسفانه بسیاری از منابع آموزشی موجود، این مطلب که چگونه کد قابل تست بنویسیم را رها می‌کنند؛ بدلیل اینکه آنها مراقبند در بین لایه هایی که در کدهای واقعی وجود دارند گیر نکنند، جایی که شما لایه‌های خدمات (Service Layer)، لایه‌های داده، و غیره را دارید. به ضرورت، وقتی میخواهید کدی را تست کنید که این وابستگی‌ها را دارد، تست‌ها بسیار کند و برای نوشتن دشوار هستند و اغلب بدلیل وابستگی‌ها شکست میخورند و نتیجه غیر قابل انتظاری خواهند داشت.

پیش زمینه
کدی که به خوبی نوشته شده باشد از لایه‌های جداگانه ای تشکیل شده است که هر لایه مسئول یک قسمت متفاوت از وظایف برنامه خواهد بود. لایه‌های واقعی بر اساس نیاز و نظر توسعه دهندگان متفاوت است، ولی یک ساختار رایج به شکل زیر خواهد بود.

لایه نمایش / رابط کاربری : این قسمت کد منطق نمایش و تعامل رابط کاربری می‌باشد.
منطق تجاری / لایه خدمات : این قسمت منطق تجاری کد شما میباشد. برای نمونه در کد مربوط به یک کارت خرید، این کارت خرید میداند چگونه جمع کارت را محاسبه نماید و یا چگونه اقلام موجود در سفارش را شمارش کند.
لایه دستیابی به داده / لایه ماندگاری :  این کد میداند چگونه به منبع داده متصل شود و یک کارت خرید را بازگرداند و یا چگونه یک کارت را در منبع داده ذخیره نماید.
منبع داده : اینجا جایی است که محتویات کارت در آن ذخیره میشود.

مزیت مدیریت وابستگی‌ها 

بدون مدیریت وابستگی‌ها، وقتی شما برای لایه نمایش تست می‌نویسید، کد شما در خدمات واقعی که به کد واقعی دستیابی به منبع داده وابسته است، گرفتار می‌شود و سپس به منبع داده اصلی متصل می‌شود. در واقع، وقتی شما در حال تست نویسی برای گزینه "اضافه به کارت" و یا "دریافت تعداد اقلام" هستید، می‌خواهید کد را به صورت مجزا تست کنید و قادر باشید نتایج قابل پیش بینی را تضمین نمایید. بدون مدیریت وابستگی‌ها، تست‌های نمایش شما برای گزینه "اضافه به کارت" کند هستند و وابستگی‌ها نتایج غیر قابل پیش بینی بازمیگردانند که میتوانند باعث پاس نشدن تست شما شوند.

راه حل تزریق وابستگی است
راه حل این مسأله تزریق وابستگی است. تزریق وابستگی برای کسانی که تا بحال از آن استفاده نکرده اند، اغلب گیج کننده و پیچیده به نظر میرسد، اما در واقع، مفهومی بسیار ساده و فرآیندی با چند اصل ساده است. آنچه میخواهیم انجام دهیم مرکزیت دادن به وابستگی هاست. در این مورد، استفاده از شیء کارت خرید است و سپس رابطه بین کدها را کم می‌کنیم تا جاییکه وقتی شما برنامه را اجرا می‌کنید، از خدمات و منابع واقعی استفاده کند و وقتی آنرا تست می‌کنید، می‌توانید از خدمات جعلی (mocking) استفاده نمایید که سریع و قابل پیش بینی هستند. توجه داشته باشید که رویکردهای متفاوت بسیاری وجود دارند که میتوانید استفاده کنید، ولی من برای ساده نگهداشتن این مطلب، فقط رویکرد Constructor Injection را شرح میدهم.

گام 1 -  وابستگی‌ها را شناسایی کنید
وابستگی‌ها وقتی اتفاق می‌افتند که کد شما از لایه‌های دیگر  استفاده می‌نماید. برای نمونه، وقتی لایه نمایش از لایه خدمات استفاده می‌نماید. کد نمایش شما به لایه خدمات وابسته است، ولی ما میخواهیم کد لایه نمایش را به صورت مجزا تست کنیم.
public class ShoppingCartController : Controller
{
    public ActionResult GetCart()
    {
        //shopping cart service as a concrete dependency
        ShoppingCartService shoppingCartService = new ShoppingCartService();
        ShoppingCart cart = shoppingCartService.GetContents();
        return View("Cart", cart);
    }
    public ActionResult AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        //shopping cart service as a concrete dependency
        ShoppingCartService shoppingCartService = new ShoppingCartService();
        ShoppingCart cart = shoppingCartService.AddItemToCart(itemId, quantity);
        return View("Cart", cart);
    }
}

 
گام 2 – وابستگی‌ها را مرکزیت دهید
این کار با چندین روش قابل انجام است؛ در این مثال من میخواهم یک متغیر عضو از نوع ShoppingCartService ایجاد کنم و سپس آنرا به وهله ای که در Constructor ایجاد خواهم کرد، منتسب کنم. حال هرجا ShoppingCartService نیاز باشد بجای آنکه یک وهله جدید ایجاد کنم، از این وهله استفاده می‌نمایم. 
public class ShoppingCartController : Controller
{
    private ShoppingCartService _shoppingCartService;
    public ShoppingCartController()
    {
        _shoppingCartService = new ShoppingCartService();
    }
    public ActionResult GetCart()
    {
        //now using the shared instance of the shoppingCartService dependency
        ShoppingCart cart = _shoppingCartService.GetContents();
        return View("Cart", cart);
    }
    public ActionResult AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        //now using the shared instance of the shoppingCartService dependency
        ShoppingCart cart = _shoppingCartService.AddItemToCart(itemId, quantity);
        return View("Cart", cart);
    }
}

 در قسمت بعد درباره مواردی مانند از بین بردن ارتباط لایه ها، تزریق وابستگی و نوشتن تست بحث خواهم کرد.
مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #1

طراحی یک معماری خوب و مناسب یکی از عوامل مهم تولید یک برنامه کاربردی موفق می‌باشد. بنابراین انتخاب یک ساختار مناسب به منظور تولید برنامه کاربردی بسیار مهم و تا حدودی نیز سخت است. در اینجا یاد خواهیم گرفت که چگونه یک طراحی مناسب را انتخاب نماییم. همچنین روش‌های مختلف تولید برنامه‌های کاربردی را که مطمئنا شما هم از برخی از این روشها استفاده نمودید را بررسی می‌نماییم و مزایا و معایب آن را نیز به چالش می‌کشیم.

ضد الگو (Antipattern) – رابط کاربری هوشمند (Smart UI)

با استفاده از Visual Studio یا به اختصار VS، می‌توانید برنامه‌های کاربردی را به راحتی تولید نمایید. طراحی رابط کاربری به آسانی عمل کشیدن و رها کردن (Drag & Drop) کنترل‌ها بر روی رابط کاربری قابل انجام است. همچنین در پشت رابط کاربری (Code Behind) تمامی عملیات مربوط به مدیریت رویدادها، دسترسی به داده ها، منطق تجاری و سایر نیازهای برنامه کاربردی، کد نویسی خواهند شد. مشکل این نوع کدنویسی بدین شرح است که تمامی نیازهای برنامه در پشت رابط کاربری قرار می‌گیرند و موجب تولید کدهای تکراری، غیر قابل تست، پیچیدگی کدنویسی و کاهش قابلیت استفاده مجدد از کد می‌گردد.

به این روش کد نویسی Smart UI می‌گویند که موجب تسهیل تولید برنامه‌های کاربردی می‌گردد. اما یکی از مشکلات عمده‌ی این روش، کاهش قابلیت نگهداری و پشتیبانی و عمر کوتاه برنامه‌های کاربردی می‌باشد که در برنامه‌های بزرگ به خوبی این مشکلات را حس خواهید کرد.

از آنجایی که تمامی برنامه نویسان مبتدی و تازه کار، از جمله من و شما در روزهای اول برنامه نویسی، به همین روش کدنویسی می‌کردیم، لزومی به ارائه مثال در رابطه با این نوع کدنویسی نمی‌بینم.

تفکیک و جدا سازی اجزای برنامه کاربردی (Separating Your Concern)

راه حل رفع مشکل Smart UI، لایه بندی یا تفکیک اجزای برنامه از یکدیگر می‌باشد. لایه بندی برنامه می‌تواند به شکل‌های مختلفی صورت بگیرد. این کار می‌تواند توسط تفکیک کدها از طریق فضای نام (Namespace)، پوشه بندی فایلهای حاوی کد و یا جداسازی کدها در پروژه‌های متفاوت انجام شود. در شکل زیر نمونه ای از معماری لایه بندی را برای یک برنامه کاربردی بزرگ می‌بینید.

به منظور پیاده سازی یک برنامه کاربردی لایه بندی شده و تفکیک اجزای برنامه از یکدیگر، مثالی را پیاده سازی خواهیم کرد. ممکن است در این مثال با مسائل جدید و شیوه‌های پیاده سازی جدیدی مواجه شوید که این نوع پیاده سازی برای شما قابل درک نباشد. اگر کمی صبر پیشه نمایید و این مجموعه‌ی آموزشی را پیگیری کنید، تمامی مسائل نامانوس با جزئیات بیان خواهند شد و درک آن برای شما ساده خواهد گشت. قبل از شروع این موضوع را هم به عرض برسانم که علت اصلی این نوع پیاده سازی، انعطاف پذیری بالای برنامه کاربردی، پشتیبانی و نگهداری آسان، قابلیت تست پذیری با استفاده از ابزارهای تست، پیاده سازی پروژه بصورت تیمی و تقسیم بخشهای مختلف برنامه بین اعضای تیم و سایر مزایای فوق العاده آن می‌باشد.

1- Visual Studio را باز کنید و یک Solution خالی با نام SoCPatterns.Layered ایجاد نمایید.

· جهت ایجاد Solution خالی، پس از انتخاب New Project، از سمت چپ گزینه Other Project Types و سپس Visual Studio Solutions را انتخاب نمایید. از سمت راست گزینه Blank Solution را انتخاب کنید.

2- بر روی Solution کلیک راست نموده و از گزینه Add > New Project یک پروژه Class Library با نام SoCPatterns.Layered.Repository ایجاد کنید.

3- با استفاده از روش فوق سه پروژه Class Library دیگر با نامهای زیر را به Solution اضافه کنید:

  • SoCPatterns.Layered.Model
  • SoCPatterns.Layered.Service
  • SoCPatterns.Layered.Presentation

4- با توجه به نیاز خود یک پروژه دیگر را باید به Solution اضافه نمایید. نوع و نام پروژه در زیر لیست شده است که شما باید با توجه به نیاز خود یکی از پروژه‌های موجود در لیست را به Solution اضافه کنید.

  • Windows Forms Application (SoCPatterns.Layered.WinUI)
  • WPF Application (SoCPatterns.Layered.WpfUI)
  • ASP.NET Empty Web Application (SoCPatterns.Layered.WebUI)
  • ASP.NET MVC 4 Web Application (SoCPatterns.Layered.MvcUI)

5- بر روی پروژه SoCPatterns.Layered.Repository کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add Reference به پروژه‌ی SoCPatterns.Layered.Model ارجاع دهید.

6- بر روی پروژه SoCPatterns.Layered.Service کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add Reference به پروژه‌های SoCPatterns.Layered.Model و SoCPatterns.Layered.Repository ارجاع دهید.

7- بر روی پروژه SoCPatterns.Layered.Presentation کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add Reference به پروژه‌های SoCPatterns.Layered.Model و SoCPatterns.Layered.Service ارجاع دهید.

8- بر روی پروژه‌ی UI خود به عنوان مثال SoCPatterns.Layered.WebUI کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add Reference به پروژه‌های SoCPatterns.Layered.Model، SoCPatterns.Layered.Repository، SoCPatterns.Layered.Service و SoCPatterns.Layered.Presentation ارجاع دهید.

9- بر روی پروژه‌ی UI خود به عنوان مثال SoCPatterns.Layered.WebUI کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Set as StartUp Project پروژه‌ی اجرایی را مشخص کنید.

10-  بر روی Solution کلیک راست نمایید و با انتخاب گزینه Add > New Solution Folder پوشه‌های زیر را اضافه نموده و پروژه‌های مرتبط را با عمل Drag & Drop در داخل پوشه‌ی مورد نظر قرار دهید.

  • 1. UI
    • § SoCPatterns.Layered.WebUI

  • 2. Presentation Layer
    • § SoCPatterns.Layered.Presentation

  • 3. Service Layer
    • § SoCPatterns.Layered.Service

  • 4. Domain Layer
    • § SoCPatterns.Layered.Model

  • 5. Data Layer
    • § SoCPatterns.Layered.Repository
  • توجه داشته باشید که پوشه بندی برای مرتب سازی لایه‌ها و دسترسی راحت‌تر به آنها می‌باشد.

پیاده سازی ساختار لایه بندی برنامه به صورت کامل انجام شد. حال به پیاده سازی کدهای مربوط به هر یک از لایه‌ها و بخش‌ها می‌پردازیم و از لایه Domain شروع خواهیم کرد. 

مطالب
تولید فایل Word بدون نصب MS Word بر روی سرور

یکی از مواردی که ممکن است در محیط کاری با آن برخورد داشت، تقاضای تولید فایل word یک گزارش با فرمتی مشخص از یک برنامه ASP.Net است. برای مثال یک قالب درست کرده‌اند که header‌ و footer و کلا یک فرمت رسمی دارد. الان برنامه شما باید این فایل word رسمی را با گزارشی که تولید می‌کند پر کند. حالا اینجاست که گرفتاری برنامه نویس شروع می‌شود! روی سرور باید word نصب باشد تا توسط اشیاء COM آن بتوان یک چنین کارهایی را آن‌هم با ASP.Net که به صورت پیش فرض کمترین سطح دسترسی را روی سیستم دارد انجام داد. یا اینکه باید به سراغ کامپوننت‌های تجاری رفت و حالا اینجا با این وضع تحریم و غیره چگونه بتوان آنها را خریداری کرد یا شاید احتمالا در سایت‌های وارز بتوان نسخه تکه پاره شده آنها را یافت. مشکلی هم که این نوع کامپوننت‌ها دارند این است که ممکن است سال دیگر اصلا ساپورت نشوند. محصولات مایکروسافت هم که مرتبا در حال به روز رسانی هستند. در این حالت برنامه متکی به این نوع کامپوننت‌های تجاری سورس بسته در همان نگارش قبلی خود مجبور است باقی بماند.
خوشبختانه با ارائه آفیس 2007 و فرمت OpenXML فایلهای آن، این مشکل تقریبا مرتفع شده است. مایکروسافت نیز برای سهولت تولید این نوع اسناد، OpenXML SDK را ارائه داده است که از آدرس زیر قابل دریافت است:
Open XML Format SDK 1.0

البته پیش نمایش نگارش دو SDK آن نیز موجود است که در مطلب جاری به آن پرداخته نخواهد شد.

فایل‌های office 2007 از یک فایلzip تشکیل شده از چند فایل xml داخل آن، ایجاد شده‌اند. برای مثال یک فایل docx را با winrar یا امثال آن باز کنید (تصویر زیر):



برای کار با اینگونه اسناد باید با اصطلاحات زیر آشنا شد:
Package : فایل zip شما (همان فایل برای مثال docx) اینجا یک بسته نام دارد.
Parts : اجزای این بسته که همان فایل‌های آن هستند، parts نامیده شده اند.
Relations : اگر به فایل‌های موجود در یک بسته دقت کنید، فایلهایی با پسوند rels را خواهید دید که بیانگر نحوه ارتباط Parts با یکدیگر هستند.
Relations Ids: هر ارتباط با یک ID منحصربفرد تعریف می‌گردد.

اگر علاقمند باشید که پوستری را در این رابطه مشاهده نمائید می‌توان به آدرس زیر مراجعه نمود.
Open XML Developer Map

نحوه استفاده از OpenXML SDK در دات نت:
ابتدا باید ارجاعی را به فایل DocumentFormat.OpenXml.dll که پس از نصب در مسیر OpenXMLSDK\1.0.1825\lib قرار گرفته است به پروژه افزود. سپس نیاز است تا ارجاعی به کتابخانه WindowsBase نیز به برنامه افزوده شود (تصویر زیر). افزودن ارجاعی به این کتابخانه جهت کامپایل برنامه ضروری است (شکل زیر).


تا اینجا ارجاعات برنامه به صورت زیر خواهند بود:



یک مثال ساده:
قصد داریم یک فایل docx ساده را با استفاده از OpenXML SDK ایجاد کنیم. در مثال زیر فرمت متغیر docXml را می‌توان با ایجاد یک فایل docx ساده در word و سپس باز کردن بسته فشرده شده آن و مشاهده محتوای فایل word\document.xml بدست آورد.
using System.IO;
using System.Text;
using DocumentFormat.OpenXml;
using DocumentFormat.OpenXml.Packaging;

namespace OpenXMLTestApp
{
class CWord
{

public static void CreateDocument(string documentFileName, string text)
{
using (WordprocessingDocument wordDoc =
WordprocessingDocument.Create(documentFileName, WordprocessingDocumentType.Document))
{
MainDocumentPart mainPart = wordDoc.AddMainDocumentPart();

string docXml =
@"<?xml version=""1.0"" encoding=""UTF-8"" standalone=""yes""?>
<w:document xmlns:w=""http://schemas.openxmlformats.org/wordprocessingml/2006/main"">
<w:body><w:p><w:r><w:t>#REPLACE#</w:t></w:r></w:p></w:body>
</w:document>";

docXml = docXml.Replace("#REPLACE#", text);

using (Stream stream = mainPart.GetStream())
{
byte[] buf = (new UTF8Encoding()).GetBytes(docXml);
stream.Write(buf, 0, buf.Length);
}
}
}
}
}

و نحوه استفاده از آن می‌تواند به صورت زیر باشد:

CWord.CreateDocument("test.docx", "سلام دنیا");

این کتابخانه کار ایجاد فایل‌های xml ، تولید روابط بین‌ آنها و همچنین بسته بندی و zip کردن نهایی را به صورت خودکار انجام می‌دهد.

برای مطالعه بیشتر می‌توان به منابع زیر مراجعه نمود:

یک ویدیوی آموزشی رایگان از مایکروسافت
دریافت

سؤالات متداول در MSDN
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/bb491088.aspx
البته اگر پس از نصب SDK به پوشه doc آن مراجعه نمائید، این سؤال و جواب‌ها را در فایل راهنمای chm آن نیز می‌توان پیدا کرد.

مثال دیگری در مورد ایجاد یک گزارش از بانک اطلاعاتی و گرفتن خروجی docx از آن
http://openxmldeveloper.org/articles/GenerateWordTable.aspx
البته این مثال خیلی قدیمی است و قسمت‌های کار با پکیج را با SDK‌ ارائه شده می‌توان به صورت خودکار انجام داد. اما حداقل نحوه تولید جداول استاندارد OpenXML را می‌توان از آن ایده گرفت.

مثالی در مورد نحوه قرار دادن عکس در فایل docx تولیدی

همچنین مثال‌های بیشتری را در وبلاگ‌های مربوطه می‌توان یافت:
http://blogs.msdn.com/brian_jones/
http://blogs.msdn.com/ericwhite/default.aspx


مطالب
مروری بر کدهای کلاس SqlHelper

قسمتی از یک پروژه به همراه کلاس SqlHelper آن در کامنت‌های مطلب «اهمیت Code review» توسط یکی از خوانندگان بلاگ جهت Code review مطرح شده که بهتر است در یک مطلب جدید و مجزا به آن پرداخته شود. قسمت مهم آن کلاس SqlHelper است و مابقی در اینجا ندید گرفته می‌شوند:

//It's only for code review purpose!  
using System.Data;
using System.Data.SqlClient;
using System.Web.Configuration;


public sealed class SqlHelper
{
private SqlHelper() { }


// Send Connection String
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string GetCntString()
{
return WebConfigurationManager.ConnectionStrings["db_ConnectionString"].ConnectionString;
}


// Connect to Data Base SqlServer
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)
{
try
{
if (sqlCnt == null) sqlCnt = new SqlConnection();
sqlCnt.ConnectionString = cntString;
if (sqlCnt.State != ConnectionState.Open) sqlCnt.Open();
return sqlCnt;
}
catch (SqlException)
{
return null;
}
}


// Run ExecuteScalar Command
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string RunExecuteScalarCmd(ref SqlConnection sqlCnt, string strCmd, bool blnClose)
{
Connect2Db(ref sqlCnt, GetCntString());
using (sqlCnt)
{
using(SqlCommand sqlCmd = sqlCnt.CreateCommand())
{
sqlCmd.CommandText = strCmd;
object objResult = sqlCmd.ExecuteScalar();
if (blnClose) CloseCnt(ref sqlCnt, true);
return (objResult == null) ? string.Empty : objResult.ToString();
}
}
}

// Close SqlServer Connection
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static bool CloseCnt(ref SqlConnection sqlCnt, bool nullSqlCnt)
{
try
{
if (sqlCnt == null) return true;
if (sqlCnt.State == ConnectionState.Open)
{
sqlCnt.Close();
sqlCnt.Dispose();
}
if (nullSqlCnt) sqlCnt = null;
return true;
}
catch (SqlException)
{
return false;
}
}
}


مثالی از نحوه استفاده ارائه شده:

protected void BtnTest_Click(object sender, EventArgs e)
{
SqlConnection sqlCnt = new SqlConnection();
string strQuery = "SELECT COUNT(UnitPrice) AS PriceCount FROM [Order Details]";


// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن باز نگه داشته شود
string strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, false);



strQuery = "SELECT LastName + N'-' + FirstName AS FullName FROM Employees WHERE (EmployeeID = 9)";
// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن بسته شود
strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, true);
}


مروری بر این کد:

1) نحوه کامنت نوشتن
بین سی شارپ و زبان سی++ تفاوت وجود دارد. این نحوه کامنت نویسی بیشتر در سی++ متداول است. اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، مکان نما را به سطر قبل از یک متد منتقل کرده و سه بار پشت سر هم forward slash را تایپ کنید. به صورت خودکار ساختار خالی زیر تشکیل خواهد شد:
/// <summary>
///
/// </summary>
/// <param name="sqlCnt"></param>
/// <param name="cntString"></param>
/// <returns></returns>
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)

این روش مرسوم کامنت نویسی کدهای سی شارپ است. خصوصا اینکه ابزارهایی وجود دارند که به صورت خودکار از این نوع کامنت‌ها، فایل CHM‌ درست می‌کنند.

2) وجود سازنده private
احتمالا هدف این بوده که نه شخصی و نه حتی کامپایلر، وهله‌ای از این کلاس را ایجاد نکند. بنابراین بهتر است کلاسی را که تمام متدهای آن static است (که به این هم خواهیم رسید!) ، راسا static معرفی کنید. به این ترتیب نیازی به سازنده private نخواهد بود.

3) وجود try/catch
یک اصل کلی وجود دارد: اگر در حال طراحی یک کتابخانه پایه‌ای هستید، try/catch را در هیچ متدی از آن لحاظ نکنید. بله؛ درست خوندید! لطفا try/catch ننویسید! کرش کردن برنامه خوب است! لا‌یه‌های بالاتر برنامه که در حال استفاده از کدهای شما هستند متوجه خواهند شد که مشکلی رخ داده و این مشکل توسط کتابخانه مورد استفاده «خفه» نشده. برای مثال اگر هم اکنون SQL Server در دسترس نیست، لایه‌های بالاتر برنامه باید این مشکل را متوجه شوند. Exception اصلا چیز بدی نیست! کرش برنامه اصلا بد نیست!
فرض کنید که دچار بیماری شده‌اید. اگر مثلا تبی رخ ندهد، از کجا باید متوجه شد که نیاز به مراقبت پزشکی وجود دارد؟ اگر هیچ علامتی بروز داده نشود که تا الان نسل بشر منقرض شده بود!

4) وجود ref و out
دوستان گرامی! این ref و out فقط جهت سازگاری با زبان C در سی شارپ وجود دارد. لطفا تا حد ممکن از آن استفاده نکنید! مثلا استفاده از توابع API‌ ویندوز که با C نوشته شده‌اند.
یکی از مهم‌ترین کاربردهای pointers در زبان سی، دریافت بیش از یک خروجی از یک تابع است. برای مثال یک متد API ویندوز را فراخوانی می‌کنید؛ خروجی آن یک ساختار است که به کمک pointers به عنوان یکی از پارامترهای همان متد معرفی شده. این روش به وفور در طراحی ویندوز بکار رفته. ولی خوب در سی شارپ که از این نوع مشکلات وجود ندارد. یک کلاس ساده را طراحی کنید که چندین خاصیت دارد. هر کدام از این خاصیت‌ها می‌توانند نمایانگر یک خروجی باشند. خروجی متد را از نوع این کلاس تعریف کنید. یا برای مثال در دات نت 4، امکان دیگری به نام Tuples معرفی شده برای کسانی که سریع می‌خواهند چند خروجی از یک تابع دریافت کنند و نمی‌خواهند برای اینکار یک کلاس بنویسند.
ضمن اینکه برای مثال در متد Connect2Db، هم کانکشن یکبار به صورت ref معرفی شده و یکبار به صورت خروجی متد. اصلا نیازی به استفاده از ref در اینجا نبوده. حتی نیازی به خروجی کانکشن هم در این متد وجود نداشته. کلیه تغییرات شما در شیء کانکشنی که به عنوان پارامتر ارسال شده، در خارج از آن متد هم منعکس می‌شود (شبیه به همان بحث pointers در زبان سی). بنابراین وجود ref غیرضروری است؛ وجود خروجی متد هم به همین صورت.

5) استفاده از using در متد RunExecuteScalarCmd
استفاده از using خیلی خوب است؛ همیشه اینکار را انجام دهید!
اما اگر اینکار را انجام دادید، بدانید که شیء sqlCnt در پایان بدنه using ، توسط GC نابوده شده است. بنابراین اینجا bool blnClose دیگر چه کاربردی دارد؟! تصمیم شما دیگر اهمیتی نخواهد داشت؛ چون کار تخریبی پیشتر انجام شده.

6) متد CloseCnt
این متد زاید است؛ به دلیلی که در قسمت (5) عنوان شد. using های استفاده شده، کار را تمام کرده‌اند. بنابراین بستن اشیاء dispose شده معنا نخواهد داشت.

7) در مورد نحوه استفاده
اگر SqlHelper را در اینجا مثلا یک DAL ساده فرض کنیم (data access layer)، جای قسمت BLL (business logic layer) در اینجا خالی است. عموما هم چون توضیحات این موارد را خیلی بد ارائه داده‌اند، افراد از شنیدن اسم آن‌ها هم وحشت می‌کنند. BLL یعنی کمی دست به Refactoring بزنید و این پیاده سازی منطق تجاری ارائه شده در متد BtnTest_Click را به یک کلاس مجزا خارج از code behind پروژه منتقل کنید. Code behind فقط محل استفاده نهایی از آن باشد. همین! فعلا با همین مختصر شروع کنید.
مورد دیگری که در اینجا باز هم مشهود است، عدم استفاده از پارامتر در کوئری‌ها است. چون از پارامتر استفاده نکرده‌اید، SQL Server مجبور است برای حالت EmployeeID = 9 یکبار execution plan را محاسبه کند، برای کوئری بعدی مثلا EmployeeID = 19، اینکار را تکرار کند و الی آخر. این یعنی مصرف حافظه بالا و همچنین سرعت پایین انجام کوئری‌ها. بنابراین اینقدر در قید و بند باز نگه داشتن یک کانکشن نباشید؛ مشکل اصلی جای دیگری است!

8) برنامه وب و اطلاعات استاتیک!
این پروژه، یک پروژه ASP.NET است. دیدن تعاریف استاتیک در این نوع پروژه‌ها یک علامت خطر است! در این مورد قبلا مطلب نوشتم:
متغیرهای استاتیک و برنامه‌های ASP.NET


یک درخواست عمومی!
لطف کنید در پروژ‌های «جدید» خودتون این نوع کلاس‌های SqlHelper رو «دور بریزید». یاد گرفتن کار با یک ORM جدید اصلا سخت نیست. مثلا طراحی Entity framework مایکروسافت به حدی ساده است که هر شخصی با داشتن بهره هوشی در حد یک عنکبوت آبی یا حتی جلبک دریایی هم می‌تونه با اون کار کنه! فقط NHibernate هست که کمی مرد افکن است و گرنه مابقی به عمد ساده طراحی شده‌اند.
مزایای کار کردن با ORM ها این است:
- کوئری‌های حاصل از آن‌ها «پارامتری» است؛ که این دو مزیت عمده را به همراه دارد:
امنیت: مقاومت در برابر SQL Injection
سرعت و همچنین مصرف حافظه کمتر: با کوئری‌های پارامتری در SQL Server همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌شود.
- عدم نیاز به نوشتن DAL شخصی پر از باگ. چون ORM یعنی همان DAL که توسط یک سری حرفه‌ای طراحی شده.
- یک دست شدن کدها در یک تیم. چون همه بر اساس یک اینترفیس مشخص کار خواهند کرد.
- امکان استفاده از امکانات جدید زبان‌های دات نتی مانند LINQ و نوشتن کوئری‌های strongly typed تحت کنترل کامپایلر.
- پایین آوردن هزینه‌های آموزشی افراد در یک تیم. مثلا EF را می‌شود به عنوان یک پیشنیاز در نظر گرفت؛ عمومی است و همه گیر. کسی هم از شنیدن نام آن تعجب نخواهد کرد. کتاب(های) آموزشی هم در مورد آن زیاد هست.
و ...


مطالب دوره‌ها
نحوه برقراری ارتباطات بین صفحات، سیستم راهبری و ViewModelها در قالب پروژه WPF Framework
هدف از قالب پروژه WPF Framework ایجاد یک پایه، برای شروع سریع یک برنامه تجاری WPF جدید است. بنابراین فرض کنید که این قالب، هم اکنون در اختیار شما است و قصد دارید یک صفحه جدید، مثلا تغییر مشخصات کاربری را به آن اضافه کنید. کدهای کامل این قابلیت هم اکنون در قالب پروژه موجود است و به این ترتیب توضیح جزئیات روابط آن در اینجا ساده‌تر خواهد بود.

1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
کلیه Viewهای برنامه، در پروژه ریشه، ذیل پوشه Views اضافه خواهند شد. همچنین چون در آینده تعداد این فایل‌ها افزایش خواهند یافت، بهتر است جهت مدیریت آن‌ها، به ازای هر گروه از قابلیت‌ها، یک پوشه جدید را ذیل پوشه Views اضافه کرد.


همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا پوشه UserInfo به همراه یک فایل جدید XAML به نام ChangeProfile.xaml، ذیل پوشه Views پروژه ریشه اصلی اضافه شده‌اند.
ChangeProfile.xaml از نوع Page است؛ از این جهت که اگر به فایل MainWindow.xaml که سیستم راهبری برنامه در آن تعبیه شده است مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را ملاحظه خواهید نمود:
<CustomControls:FrameFactory
                    x:Name="ActiveScreen"            
                    HorizontalContentAlignment="Stretch"
                    VerticalContentAlignment="Stretch"     
                    NavigationUIVisibility="Hidden"            
                    Grid.Column="1" 
                    Margin="0" />
سورس کامل کنترل سفارشی FrameFactory.cs را در پروژه Infrastructure برنامه می‌توانید مشاهده کنید. FrameFactory در حقیقت یک کنترل Frame استاندارد است که مباحث تزریق وابستگی‌ها و همچنین راهبری خودکار سیستم در آن تعریف شده‌اند.
مرحله بعد، تعریف محتویات فایل ChangeProfile.xaml است. در این فایل اطلاعات انقیاد داده‌ها از ViewModel مرتبط که در ادامه توضیح داده خواهد شد دریافت می‌گردد. مثلا مقدار خاصیت ChangeProfileData.Password، از ViewModel به صورت خودکار تغذیه خواهد شد.
در این فایل یک سری DynamicResource را هم برای تعریف دکمه‌های سبک مترو ملاحظه می‌کنید. کلیدهای متناظر با آن در فایل Icons.xaml که در فایل App.xaml برای کل برنامه ثبت شده است، تامین می‌گردد.


2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
پس از اینکه صفحه جدید اضافه شد، نیاز است وضعیت دسترسی به آن مشخص شود:
/// <summary>
/// تغییر مشخصات کاربر جاری
/// </summary>
[PageAuthorization(AuthorizationType.FreeForAuthenticatedUsers)]
public partial class ChangeProfile
برای این منظور به فایل code behind این صفحه یعنی ChangeProfile.xaml.cs مراجعه و تنها، ویژگی فوق را به آن اضافه خواهیم کرد. ویژگی PageAuthorization به صورت خودکار توسط فریم ورک تهیه شده خوانده و اعمال خواهد شد. برای نمونه در اینجا کلیه کاربران اعتبارسنجی شده در سیستم می‌توانند مشخصات کاربری خود را تغییر دهند.
در مورد نحوه تعیین نقش‌های متفاوت در صورت نیاز، در قسمت قبل بحث گردید.


3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
خوب، ما تا اینجا یک صفحه جدید را تهیه کرده‌ایم. در مرحله بعد باید مدخلی را در منوی برنامه جهت اشاره به آن تهیه کنیم.
منوی برنامه در فایل MainMenu.xaml قرار دارد. اطلاعات متناظر با دکمه ورود به صفحه تغییر مشخصات کاربری نیز به شکل ذیل تعریف شده است:
                <Button Style="{DynamicResource MetroCircleButtonStyle}"
                        Height="55" Width="55"  
                        Command="{Binding DoNavigate}"
                        CommandParameter="\Views\UserInfo\ChangeProfile.xaml"
                        Margin="2">
                    <Rectangle Width="28" Height="17.25">
                        <Rectangle.Fill>
                            <VisualBrush Stretch="Fill" Visual="{StaticResource appbar_user_tie}" />
                        </Rectangle.Fill>
                    </Rectangle>
                </Button>
به ازای هر صفحه جدیدی که تعریف می‌شود تنها کافی است CommandParameter ایی مساوی مسیر فایل XAML مورد نظر، در فایل منوی برنامه قید شود. منوی اصلی دارای ViewModel ایی است به نام MainMenuViewModel.cs که در پروژه Infrastructure پیشتر تهیه شده است.
در این ViewModel تعاریف DoNavigate و پردازش پارامتر دریافتی به صورت خودکار صورت خواهد گرفت و سورس کامل آن در اختیار شما است. بنابراین تنها کافی است CommandParameter را مشخص کنید، DoNavigate کار هدایت به آن‌را انجام خواهد داد.


4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله آخر افزودن یک صفحه، تعیین ViewModel متناظر با آن است. عنوان شد که اطلاعات مورد نیاز جهت عملیات Binding در این فایل قرار می‌گیرند و اگر به فایل ChangeProfileViewModel.cs مراجعه کنید (نام آن مطابق قرارداد، یک کلمه ViewModel را نسبت به نام View متناظر بیشتر دارد)، چنین خاصیت عمومی را در آن خواهید یافت.


مطابق قراردادهای توکار قالب تهیه شده:
- نیاز است ViewModel تعریف شده از کلاس پایه BaseViewModel مشتق شود تا علاوه بر تامین یک سری کدهای تکراری مانند:
 public abstract class BaseViewModel : DataErrorInfoBase, INotifyPropertyChanged, IViewModel
سبب شناسایی این کلاس به عنوان ViewModel و برقرار تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده آن نیز گردد.
- پس از اضافه شدن کلاس پایه BaseViewModel نیاز است تکلیف خاصیت public override bool ViewModelContextHasChanges را نیز مشخص کنید. در اینجا به سیستم راهبری اعلام می‌کنید که آیا در ViewModel جاری تغییرات ذخیره نشده‌ای وجود دارند؟ فقط باید true یا false را بازگردانید. برای مثال خاصیت uow.ContextHasChanges برای این منظور بسیار مناسب است و از طریق پیاده سازی الگوی واحد کار به صورت خودکار چنین اطلاعاتی را در اختیار برنامه قرار می‌دهد.

در ViewModelها هرجایی که نیاز به اطلاعات کاربر وارد شده به سیستم داشتید، از اینترفیس IAppContextService در سازنده کلاس ViewModel جاری استفاده کنید. اینترفیس IUnitOfWork امکانات ذخیره سازی اطلاعات و همچنین مشخص سازی وضعیت Context جاری را در اختیار شما قرار می‌دهد.
کلیه کدهای کار کردن با یک موجودیت باید در کلاس سرویس متناظر با آن قرار گیرند و این کلاس سرویس توسط اینترفیس آن مانند IUsersService در اینجا باید توسط سازنده کلاس در اختیار ViewModel قرار گیرد.
تزریق وابستگی‌ها در اینجا خودکار بوده و تنظیمات آن در فایل IocConfig.cs پروژه Infrastructure قرار دارد. این کلاس آنچنان نیازی به تغییر ندارد؛ اگر پیش فرض‌های نامگذاری آن‌را مانند کلاس‌های Test و اینترفیس‌های ITest، در لایه سرویس برنامه رعایت شوند.
نظرات اشتراک‌ها
درس خوندن، ارزشش رو داره؟
گذشته از بحث مدرک محوری که متاسفانه کشور رو به جهت نامناسبی کشونده و باعث خیلی بی عدالتی‌ها و عقب ماندگی‌ها و ... در کشور شده (به خصوص در سیستم هایی که مستقیم یا غیر مستقیم دولتی هستند!)، ماهیت دانشگاه بسیار مهم است.
در دانشگاه چیزهایی مثل نحوه یادگیری، کارگروهی، بالا بردن انگیزه، حس رقابت، حس پیشرفت، اعتماد به نفس و خیلی چیزهای دیگه به طور عادی یا اجباری یاد داده می‌شود که کسی که دانشگاه نرفته قطعا این موارد رو هم تجربه نخواهد کرد بنابراین دیدگاه یک شخص تحصیل کرده از زمین تا آسمان با نمونه دانشگاه نرفته آن تفاوت دارد. (صد البته رتبه دانشگاه نیز در یادگیری و میزان این تجربیات تاثیر فراوان دارد یعنی نمیشه دو تا فارغ التحصیل دانشگاه رو که مثلا یکی در صنعتی اصفهان درس خونده رو با دانشگاه غیر انتفاعی فلان شهرستان(!) مقایسه کرد که از لحاظ وسعت اندازه یک مدرسه هم نیست و هر دو هم کارشناس تربیت می‌کنند.)
اما برای بچه‌های نرم‌افزار به نظرم قضیه حتی مهم‌تر از مابقی رشته‌ها هم هست. یعنی عقیده دارم دانشگاه رفتن برای کسایی که دوست دارند تو حوزه نرم‌افزار کارآفرین، کارشناس، یا هرچیزه دیگه ای بشن خیلی مهمه. چرا؟
(برای مثال) تو دانشگاه اسمبلی به شما یاد می‌دهند به همراه ریزپردازنده و معماری کامپیوتر که با ترکیب نظریه زبان‌ها و کامپایلر دانشجو می‌فهمه از زمانی که یک خط در کامپیوتر به عنوان برنامه در هر زبانی نوشته می‌شه این یک خط چطور توسط کامپایلر از لحاظ نحو، دستور بررسی می‌شه و چطور کد معادل سطح پایین ایجاد می‌شه و کد رو پردازنده چطوری با کمک چه ثبات‌هایی و چه دستوراتی در سطح ماشین اجرا می‌کنه.
یا درسی مثل طراحی الگوریتم‌هاست که انواع و اقسام الگوریتم‌های مختلف که تا الان ارائه شدند بررسی می‌کنه و از لحاظ سرعت و زمان (Order) مورد تحلیل قرار می‌ده که مثلا الگوریتم Quick Sort در چه زمانی یک لیست رو مرتب می‌کنه و Bubble Sort در چه زمانی و یا اینکه ضرب یک ماتریس n*n در حالت تک پردازنده و یا بصورت موازی چطور انجام می‌شه و چقدر زمان نیاز داره؟
یا شبیه سازی پنجره ویندوز در مد گرافیک در زبان C چه کتابخانه‌ها و سخت‌افزارهایی رو درگیر می‌کنه و یا منظور از نرمال سازی در سطح 3NF در مفاهیم پایگاه داده رابطه‌ای چی هست و چطور میشه به اون رو در واقعیت رسید. (که خیلی از مدعیان کار با MS SQL SERVER یا ... هستند که حتی اصول و مفاهیم ساده پایگاه داده رو هم نمی‌دونند.)
اینها چیزهایی هستند که کسانی که دانشگاه نرفتن و صرفا با یادگیری یک زبان برنامه نویسی وارد این حوزه شدند و حتی مدعی هم هستند(!)، نمی‌دانند.
ممکنه فکر کنید خوب دونستن اینها چه فایده‌ای داره؟
زمانی که سرباز بودم از مافوقم پرسیدم با وجود این‌همه سلاح اتوماتیک و سبک و کوچک و جدید چرا ما باید از کلاشینکف صد سال پیش روسی استفاده کنیم؟ جواب این بود که با یادگیری کامل این سلاح می‌تونید تقریبا با همه سلاح‌های موجود کار کنید و کلیات ماجرای همه این سلاح‌ها از همین کلاشینکف و ژ-۳ ارث بری‌می‌کند(!) و یادگیری بقیه با دونستن اطلاعات پایه تنها یادگیری بخش جدیدی که به این سلاح‌ها اضافه شده وگرنه پایه همان است.
شبیه همین جواب را زمانی شنیدم که از استادم پرسیدم یادگیری ساختار پردازنده 80X86 زمانی که الان پردازنده با ساختار چند هسته‌ای توسط اینتل تولید می‌شه چه فایده‌ای داره؟
بنابراین کسی که واقعا این مسائل پایه‌ای رو خوب یاد گرفته باشه توانایی فوق‌العاده‌ای در درک مسائل جدید در آینده خواهد داشت و قطعا محصول بسیار باکیفیت‌تر و بهینه‌تری تولید خواهد کرد و ذهن بسیار خلاق‌تری خواهد داشت و اگر شرایط اجتماعی برایش فراهم باشد موجب افتخار یک کشور نیز خواهد شد.
نکته آخر:
اگر فیلم  The Social Network  رو دیده باشید حتما اون بخشی رو که مارک زاکربرگ وارد کلاس دانشگاه هاروارد میشه و با بی‌حوصلگی تمام سرکلاس به مطالب استاد گوش می‌ده و می‌خواد کلاس رو ترک کنه که استاد ازش یک سوال درسی می‌پرسه (برای مسخره کردنش!) و مارک ایستاده و روی پله‌ها جواب استاد رو میده که هیج ، کمی جلوتر از فکر استاد پیش میره و جواب می‌ده که کلاس هنوز به اون بخش نرسیده و همه مات و مبهوت مونده‌اند...
بله، درسته خیلی از بزرگان این رشته دانشگاه نرفته‌اند و یا ترک تحصیل کرده‌اند ولی علت این بوده که درس‌های ارائه شده در دانشگاه اون‌ها رو سیراب نمی‌کرده و اونها نیاز به چیزی فرای درس‌های ساده دانشگاه داشتند که در دانشگاه هیچ وقت به اون نمی‌رسیدند.
این افراد رو نمیشه با کسانی که در دانشگاه برای پاس کردن فلان درس به هر دری می‌زنند تا به مدرک برسن یا ذهنشون توانایی حل یک معادله ساده درجه ۲ رو نداره که بخوان براش برنامه بنویسن، یکی کرد.
بنابراین امثال جابز و گیتس نوابغ بشری بودند و هستند که تونستند در جامعه‌ای که زمینه براشون مهیا بوده بدون نیاز به دانشگاه موفق بشن و شهرت جهانی پیدا کنند.
موفق باشید.