مطالب
آشنایی با CLR: قسمت هفتم
کدهای IL و تایید آن ها

ساختار استکی
IL از ساختار استک استفاده می‌کند. به این معنی که تمامی دستور العمل‌ها داخل آن push شده و نتیجه‌ی اجرای آن‌ها pop می‌شوند. از آنجا که IL به طور مستقیم ارتباطی با ثبات‌ها ندارد، ایجاد زبانهای برنامه نویسی جدید بر اساس CLR بسیار راحت‌تر هست و عمل کامپایل، تبدیل کردن به کدهای IL می‌باشد.

بدون نوع بودن(Typeless)
از دیگر مزیت‌های آن این است که کدهای IL بدون نوع هستند. به این معنی که موقع افزودن دستورالعملی به داخل استک، دو عملگر وارد می‌شوند و هیچ جداسازی در رابطه با سیستم‌های 32 یا 64 بیت صورت نمی‌گیرد و موقع اجرای برنامه است که تصمیم می‌گیرد از چه عملگرهایی باید استفاده شود.

Virtual Address Space
بزرگترین مزیت این سیستم‌ها امنیت و مقاومت آن هاست. موقعی که تبدیل کد IL به سمت کد بومی صورت می‌گیرد، CLR فرآیندی را با نام verification یا تاییدیه، اجرا می‌کند. این فرآیند تمامی کدهای IL را بررسی می‌کند تا از امنیت کدها اطمینان کسب کند. برای مثال بررسی می‌کند که هر متدی صدا زده می‌شود با تعدادی پارامترهای صحیح صدا زده شود و به هر پارامتر آن نوع صحیحش پاس شود و مقدار بازگشتی هر متد به درستی استفاده شود. متادیتا شامل اطلاعات تمامی پیاده سازی‌ها و متدها و نوع هاست که در انجام تاییدیه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
در ویندوز هر پروسه، یک آدرس مجازی در حافظه دارد و این جدا سازی حافظه و ایجاد یک حافظه مجازی کاری لازم اجراست. شما نمی‌توانید به کد یک برنامه اعتماد داشته باشید که از حد خود تخطی نخواهد کرد و فرآیند برنامه‌ی دیگر را مختل نخواهد کرد. با خواندن و نوشتن در یک آدرس نامعتبر حافظه، ما این اطمینان را کسب می‌کنیم که هیچ گاه تخطی در حافظه صورت نمی‌گیرد.
قبلا به طور مفصل در این مورد ذخیره سازی در حافظه صحبت کرده ایم.

Hosting
از آنجا که پروسه‌های ویندوزی به مقدار زیادی از منابع سیستم عامل نیاز دارند که باعث کاهش منابع و محدودیت در آن می‌شوند و نهایت کارآیی سیستم را پایین می‌آورد، ولی با کاهش تعدادی برنامه‌های در حال اجرا به یک پروسه‌ی واحد می‌توان کارآیی سیستم را بهبود بخشید و منابع کمتری مورد استفاده قرار می‌گیرند که این یکی دیگر از مزایای کدهای managed نسبت به unmanaged است. CLR در حقیقت این قابلیت را به شما می‌دهد تا چند برنامه‌ی مدیریت شده را در قالب یک پروسه به اجرا درآورید. هر برنامه‌ی مدیریت شده به طور پیش فرض بر روی یک appDomain اجرا می‌گردد و هر فایل EXE روی حافظه‌ی مجازی مختص خودش اجرا می‌شود. هر چند پروسه‌هایی از قبیل IIS و SQL Server که پروسه‌های CLR را پشتیبانی یا هاست می‌کنند می‌توانند تصمیم بگیرند که آیا appDomain‌ها را در یک پروسه‌ی واحد اجرا کنند یا خیر که در مقاله‌های آتی آن را بررسی می‌کنیم.

کد ناامن یا غیر ایمن UnSafe Code
به طور پیش فرض سی شارپ کدهای ایمنی را تولید می‌کند، ولی این اجازه را می‌دهد که اگر برنامه نویس بخواهد  کدهای ناامن بزند، قادر به انجام آن باشد. این کدهای ناامن دسترسی مستقیم به خانه‌های حافظه و دستکاری بایت هاست. این مورد قابلیت قدرتمندی است که به توسعه دهنده اجازه می‌دهد که با کدهای مدیریت نشده ارتباط برقرار کند یا یک الگوریتم با اهمیت زمانی بالا را جهت بهبود کارآیی، اجرا کند.
 هر چند یک کد ناامن سبب ریسک بزرگی می‌شود و می‌تواند وضعیت بسیاری از ساختارهای ذخیره شده در حافظه را به هم بزند و امنیت برنامه را تا حد زیادی کاهش دهد.  به همین دلیل سی شارپ نیاز دارد تا تمامی متدهایی که شامل کد unsafe هستند را با کلمه کلیدی unsafe علامت گذاری کند. همچنین کمپایلر سی شارپ نیاز دارد تا شما این کدها را با سوئیچ unsafe/ کامپایل کنید.

موقعیکه جیت تلاش دارد تا یک کد ناامن را کامپایل کند، اسمبلی را بررسی می‌کند که آیا این متد اجازه و تاییدیه آن را دارد یا خیر. آیا  System.Security.Permissions.SecurityPermission با فلگ SkipVerification مقدار دهی شده است یا خیر. اگر پاسخ مثبت بود JIT آن‌ها را کامپایل کرده و اجازه‌ی اجرای آن‌ها را می‌دهد. CLR به این کد اعتماد می‌کند و امیدوار است که آدرس دهی مستقیم و دستکاری بایت‌های حافظه موجب آسیبی نگردد. ولی اگر پاسخ منفی بود، یک استثناء از نوع System.InvalidProgramException یا System.Security.VerificationException را ایجاد می‌کند تا از اجرای این متد جلوگیری به عمل آید. در واقع کل برنامه خاتمه میابد ولی آسیبی به حافظه نمی‌زند.

پی نوشت: سیستم به  اسمبلی هایی که از روی ماشین یا از طریق شبکه  به اشتراک گذاشته می‌شوند اعتماد کامل میکند که این اعتماد شامل کدهای ناامن هم می‌شود ولی به طور پیش فرض به اسمبلی هایی از طریق اینترنت اجرا می‌شوند اجازه اجرای کدهای ناامن را نمی‌دهد و اگر شامل کدهای ناامن شود یکی از خطاهایی که در بالا به آن اشاره کردیم را صادر می‌کنند. در صورتی که مدیر یا کاربر سیستم اجازه اجرای آن را بدهد تمامی مسئولیت‌های این اجرا بر گردن اوست.

در این زمینه مایکروسافت ابزار سودمندی را با نام PEVerify .exe را معرفی کرده است که به بررسی تمامی متدهای یک اسمبلی پرداخته و در صورت وجود کد ناامن به شما اطلاع میدهد. بهتر است از این موضوع اطلاع داشته باشید که این ابزار نیاز دارد تا به متادیتاهای یک اسمبلی نیاز داشته باشید. باید این ابزار بتواند به تمامی ارجاعات آن دسترسی داشته باشد که در مورد عملیات بایندینگ در آینده بیشتر صحبت می‌کنیم.

IL و حقوق حق تالیف آن
بسیاری از توسعه دهندگان از اینکه IL هیچ شرایطی برای حفظ حق تالیف آن‌ها ایجاد نکرده است، ناراحت هستند. چرا که ابزارهای زیادی هستند که با انجام عملیات مهندسی معکوس می‌توانند به الگوریتم آنان دست پیدا کنند و میدانید که IL خیلی سطح پایین نیست و برگرداندن آن به شکل یک کد، کار راحت‌تری هست و بعضی ابزارها کدهای خوبی هم ارائه می‌کنند. از دست این ابزارها می‌توان به ILDisassembler و  JustDecompile اشاره کرد.
اگر علاقمند هستید این عیب را برطرف کنید، می‌توانید از ابزارهای ثالث که به ابزارهای obfuscator (یک نمونه سورس باز ) معروف هستند استفاده کنید تا با کمی پیچیدگی در متادیتاها، این مشکل را تا حدی برطرف کنند. ولی این ابزارها خیلی کامل نیستند، چرا که نباید به کامپایل کردن کار لطمه بزنند. پس اگر باز خیلی نگران این مورد هستید می‌توانید الگوریتم‌های حساس و اساسی خود را در قالب unmanaged code ارائه کنید که در بالا اشاراتی به آن کرده‌ایم.
برنامه‌های تحت وب به دلیل عدم دسترسی دیگران از امنیت کاملتری برخوردار هستند.
مطالب
آشنایی با الگوی طراحی Builder
سناریوی زیر را در نظر بگیرید:
از شما خواسته شده است تا نحوه‌ی ساخت تلفن همراه را پیاده سازی نمایید. شما در گام اول 2 نوع تلفن همراه را شناسایی نموده‌اید (Android و Windows Phone). پس از شناسایی، احتمالا هر کدام از این انواع را یک کلاس در نظر می‌گیرید و به کمک یک واسط یا کلاس انتزاعی، شروع به ساخت کلاس می‌نمایید، تا در آینده اگر تلفن همراه جدیدی شناسایی شد، راحت‌تر بتوان آن را در پیاده سازی دخیل نمود.
اگر چنین فکر کرده اید باید گفت که 90% با الگوی طراحی Builder آشنا هستید و از آن نیز استفاده می‌کنید؛ بدون اینکه متوجه باشید از این الگو استفاده کرده‌اید. در کدهای زیر این الگو را قدم به قدم بررسی خواهیم نمود.
قدم 1: تلفن همراه چه بخش هایی می‌تواند داشته باشد؟ (برای مثال یک OS دارند، یک Name دارند و یک Screen) همچنین برای اینکه تلفن همراهی بتواند ساخته شود ابتدا بایستی نام آن‌را بدانیم. کدهای زیر همین رویه را تصدیق می‌نمایند:
public class Product
{
        public Product(string name)
        {
            Name = name;
        }
        public string Name { get; set; }
        public string Screen { get; set; }
        public string OS { get; set; }
        public override string ToString()
        {
            return string.Format(Screen + "/" + OS + "/" + Name);
        }
}
یک کلاس ساخته‌ایم و نام آن را Product گذاشتیم. بخش‌های مختلفی را نیز در آن تعریف نموده‌ایم. تابع ToString را برای استفاده‌های بعدی override کرده‌ایم (فعلا نیازی بدان نداریم).
قدم 2: برای ساخت تلفن همراه چه کارهایی باید انجام شود؟ (برای مثال بایستی OS روی آن نصب شود، Screen آن مشخص شود. همچنین بایستی به طریقی بتوانم تلفن همراه ساخته شده‌ی خود را نیز پیدا کنم). کدهای زیر همین رویه را تصدیق می‌نمایند:
    public interface IBuilder
    {
        void BuildScreen();
        void BuildOS();
        Product Product { get; }
    }
یک واسط تعریف کرده‌ایم تا به کمک آن هر تلفن همراهی را که خواستیم بسازیم.
قدم 3: از آنجا که فقط دو نوع تلفن همراه را فعلا شناسایی کرده‌ایم (Android و Windows Phone) نیاز داریم تا این دو تا را بسازیم.
ابتدا تلفن همراه Android را می‌سازیم:
  public class ConcreteBuilder1 : IBuilder
    {
        public Product p;
        public ConcreteBuilder1()
        {
            p = new Product("Android Cell Phone");
        }
        public void BuildScreen()
        {
            p.Screen = "Touch Screen 16 Inch!";
        }

        public void BuildOS()
        {
            p.OS = "Android 4.4";
        }
        public Product Product
        {
            get { return p; }
        }
    }
سپس تلفن همراه Windows Phone را می‌سازیم:
    public class ConcreteBuilder2 : IBuilder
    {
        public Product p;

        public ConcreteBuilder2()
        {
            p = new Product("Windows Phone");
        }
        public void BuildScreen()
        {
            p.Screen = "Touch Screen 32 Inch!";
        }

        public void BuildOS()
        {
            p.OS = "Windows Phone 2014";
        }
        public Product Product
        {
            get { return p; }
        }
    }
قدم 4: اول باید OS نصب شود یا Screen مشخص شود؟ برای اینکه توالی کار را مشخص سازم نیاز به یک کلاس دیگر دارم تا اینکار را انجام دهد:
    public class Director
    {
        public void Construct(IBuilder builder)
        {
            builder.BuildScreen();
            builder.BuildOS();
        }
    }
این کلاس در متد Construct خود یک ورودی از نوع IBuilder می‌گیرد و براساس توالی مورد نظر، شروع به ساخت آن می‌کند.
قدم 5: نهایتا میخواهم به برنامه‌ی خود بگویم که تلفن همراه Android را بسازد:
Director d = new Director();
ConcreteBuilder1 cb1 = new ConcreteBuilder1();
d.Construct(cb1);
Console.WriteLine(cb1.p.ToString());
و به این صورت تلفن همراه من آماده است!
متد ToString در اینجا، همان ToString ابتدای بحث است که آن را  Override کردیم.
به این نکته توجه کنید که اگر یک تلفن همراه جدید شناسایی شود، چه مقدار تغییری در کدها نیاز دارید؟ برای مثال تلفن همراه BlackBerry شناسایی شده‌است. تنها کاری که لازم است این است که یک کلاس بصورت زیر ساخته شود:
    public class BlackBerry: IBuilder
    {
        public Product p;

        public BlackBerry ()
        {
            p = new Product("BlackBerry");
        }
        public void BuildScreen()
        {
            p.Screen = "Touch Screen 8 Inch!";
        }

        public void BuildOS()
        {
            p.OS = "BlackBerry XXX";
        }
        public Product Product
        {
            get { return p; }
        }
    }
مطالب
نحوه‌ی صحیح کار کردن با بوت استرپ
DOM در حالت عادی بسیار نامرتب است. همچنین با افزودن کلاس‌های CSS، کد HTML به مراتب نامرتب‌تر از قبل می‌شود. بوت استرپ نیز شامل تعداد زیادی از کلاس‌های CSS می‌باشد که برای انجام وظایف خاصی به HTML اضافه می‌شوند.

روش متداول استفاده از بوت‌استرپ 

Embedd کردن کلاس‌های CSS بوت‌استرپ به صورت مستقیم درون HTML

 اغلب فریم‌ورک‌ها، از لحاظ معنایی یا semantic، دارای مشکل هستند. اگر به سورس HTML صفحاتی که با این نوع از فریم‌ورک‌ها ساخته شده باشند نگاهی بیندازید با حجم زیادی از کلاس‌هایی مانند <"div class="row> و یا <"div class="col-sm> مواجه خواهید شد. نوشتن کد‌های HTML به این صورت از لحاظ معنایی اشتباه است. مثلاً اگر بنا به دلایلی سازندگان بوت استرپ تصمیم بگیرند نام کلاس‌های را در نسخه بعدی این فریم‌ورک تغییر دهند (مانند تغییر نام کلاس‌ها در نسخه‌ی 3 بوت استرپ)، و یا اگر در آینده بخواهید از یک فریم‌ورک دیگر در سایت‌تان استفاده کنید. باید این تغییرات را در تمام صفحات سایت‌تان اعمال کنید؛ در نتیجه اینکار زمان زیادی را از شما صرف میکند.

راه‌حل؟

استفاده از CSS preprocessors

بوت‌استرپ، از Less برای اینکار استفاده می‌کند. Less در واقع یک CSS preprocessor نوشته شده با جاوا اسکریپت است که قابلیت اجرا در مرورگر را دارد. Less امکانات زیادی، از قبیل استفاده از توابع، متغیرها، Mixins و ... را در اختیار شما قرار می‌دهد. در واقع هدف از Less، نگهداری آسان و قابلیت توسعه فایل‌های CSS می‌باشد. در این حالت شما کدهای CSS خود را درون فایل‌هایی با پسوند Less می‌نویسید. در این حالت بجای پیوست کردن کلاس‌های بوت‌استرپ در کد HTML، آن را درون استایل‌شیت پیوست خواهید کرد. همانطور که عنوان شد، بوت‌استرپ با Less نوشته شده است. فایل‌های Less بوت‌استرپ را می‌توانید از مخرن کد گیت‌هاب آن دانلود نمائید یا اینکه از طریق نیوگت می‌توانید آن را نصب کنید: 
PM> Install-Package Twitter.Bootstrap.Less
کار با Less خیلی ساده است. به عنوان مثال در کد زیر یک کلاس با نام loud داریم که استایل‌هایی را به آن اعمال کرده‌ایم. اکنون جهت استفاده مجدد از این استایل‌ها برای کلاسی دیگر، نیاز به نوشتن مجدد آن نیست. کافی همانند یک تابع در هر کلاسی آن را فراخوانی کنیم:
.loud {
  color: red;
}

// Make all H1 elements loud
h1 {
  .loud;
}

نکته: در Visual Studio 2012 Update 2 به بعد به صورت توکار از فایل‌های Less پشتیبانی می‌شود. (توسط پلاگین Web Essentials)

استفاده از Mixins

با استفاده از Mixins می‌توانیم عناصر داخل صفحات‌مان را به صورت Semantic تعریف نمائیم. به عنوان مثال می‌خواهیم با استفاده از سیستم گرید بوت‌استرپ، ساختاری مانند تصویر زیر را داشته باشیم:

در حالت معمول با استفاده از کلاس‌های CSS بوت‌استرپ می‌توانیم اینکار را انجام دهیم:
<div class="container">
    <div class="row">
        <div class="col-md-8">
            Content - Main
        </div>
        <div class="col-md-4">
            Content - Secondary
        </div>
    </div>
</div>
کد فوق را بهتر است به این صورت بنویسیم: 
<div class="wrapper">
    <div class="content-main">
         Content - Main
    </div>
    <div class="content-secondary">
        Content - Secondary
    </div>
</div>

در بوت استرپ از Less Mixins جهت اعمال استایل هایی مانند row و column می‌توانیم استفاده کنیم. به طور مثال برای اعمال استایل به کلاس‌های فوق می‌توانیم به این صورت عمل کنیم:
// Core variables and mixins
@import "variables.less";
@import "mixins.less";
.wrapper {
  .make-row();
}
.content-main {
  .make-lg-column(8);
}
.content-secondary {
  .make-lg-column(3);
  .make-lg-column-offset(1);
}
کد فوق بعد از کامپایل به کد زیر تبدیل خواهد شد:
.wrapper {
  margin-left: -15px;
  margin-right: -15px;
}
.content-main {
  position: relative;
  min-height: 1px;
  padding-left: 15px;
  padding-right: 15px;
}
@media (min-width: 1200px) {
  .content-main {
    float: left;
    width: 66.66666666666666%;
  }
}
.content-secondary {
  position: relative;
  min-height: 1px;
  padding-left: 15px;
  padding-right: 15px;
}
@media (min-width: 1200px) {
  .content-secondary {
    float: left;
    width: 25%;
  }
}
@media (min-width: 1200px) {
  .content-secondary {
    margin-left: 8.333333333333332%;
  }
}
همانطور که قبلاً عنوان شد ویژوال استودیو به راحتی توسط افزونه Web Essentials از فایل‌های Less پشتیبانی می‌کند. در نتیجه کامپایل فایل‌های Less داخل ویژوال استودیو توسط این افزونه به راحتی قابل انجام می‌باشد. 
یک قابلیت جالب دیگر در رابطه با فایل‌هایی Less، تولید نسخه‌های CSS عادی و فشرده نهایی توسط افزونه Web Essentials می‌باشد. به طور مثال شما می‌توانید نسخه minified شده را به Layout تان اضافه کنید. بعد از هربار تغییر در فایل Less این فایل نیز به روز خواهد شد:

 همچنین برای دیگر اجزای بوت‌استرپ نیز می‌توانید به این صورت عمل کنید:  
<!-- Before -->
<a href="#" class="btn danger large">Click me!</a>

<!-- After -->
<a href="#" class="annoying">Click me!</a>

a.annoying {
  .btn;
  .btn-danger;
  .btn-large;
}

خب، با استفاده از این حالت، کد‌های HTML به‌صورت مرتب‌تر، قابل‌انعطاف‌تر و همچنین از لحاظ معنایی(Semantic) استاندارد خواهند بود. بنابراین با آمدن یک فریم‌ورک جدید، به راحتی امکان سوئیچ‌کردن برای ما میسر و آسان‌تر از قبل خواهد شد. 

مطالب
آشنایی با SASS یا Syntactically Awesome Stylesheets و روش نصب و استفاده از آن

استفاده از CSS علاوه بر جذابیت و قابلیت‌های مفید آن، پیچیدگی هایی دارد و کدهای شما معمولا طولانی می‌شود و هرچه کدها طولانی‌تر شوند، مدیریت آن نیز سخت‌تر می‌گردد. اما با استفاده از SASS ، قابلیت هایی به Css اضافه می‌شود که قبلا وجود نداشت، از جمله استفاده از varible ها، نوشتن کدهای تو در تو ( nesting ) و . با استفاده از SASS کدهای CSS کوتاه‌تر شده و در نتیجه سریعتر اجرا شوند. SASS   با CSS3 سازگار است. همچنین امکان مشاهده فایلهای آن (با پسوند .scss ) توسط افزونه Firesass For Firebug وجود دارد.

دو syntax برای SASS وجود دارد: یکی SCSS (Sassy CSS) که شکل توسعه یافته CSS3 می باشدو دیگری که قدیمی‌تر است، Indented syntax می‌باشد که در آن به جای استفاده از براکت، از تورفتگی خطهای کد استفاده می‌شود و همچنین از به جای استفاده از سمی کولن ، باید به خط جدید بروید.

 

قابلیتهای موجود در SASS :

1- Variables

متغیرها امکان ایجاد تغییرات در کدهای CSS را بسیار راحتتر می‌سازند. به عنوان مثال یک متغیر برای یک کد رنگ دلخواه تعریف می‌کنید، از این به بعد به جای استفاده از کد رنگ در کدهای CSS ، از متغیر تعریف شده  برای آن بهره می‌گیرید، به این ترتیب ، چنانچه در آینده نیاز به تغییر این کد رنگ داشته باشید، تنها با تغییر آن در متغیر ، در کل فایل CSS تغییر ایجاد خواهد شد . برای تعریف متغیر ، در ابتدای اسم دلخواه خود از علامت $ استفاده کنید:

$myColor:   #ff0000;
 
body {
    color: $myColor;
}
.box{
Border-color:$myColor;
}

Nesting -2 یا selector ‌های تو در تو:  

می توانید selector ‌ها را مانند کدهای html به صورت hirearchy تعریف کنید:

nav {
     ul {
          list-style: none;
         }
      li { display: inline-block; }
      a {
          text-decoration: none;
         }
}
کدهای بالا بعد از تولید شدن در مرورگر به شکل زیر دیده  می‌شود:

nav ul {
  list-style: none;
}
nav li {
  display: inline-block;
}
nav a {
  text-decoration: none;
}

3- Partials
:

می توانید قطعاتی از کدهای CSS را به صورت Partial SASS تعریف کنید و سپس آن را در فایلهای SASS دیگر استفاده نمایید.همانند Partialview در MVC ، هنگام نام گذاری آن از _ در ابتدای نام استفاده نمایید. فایل partial SASS دارای پسوند   .SCSS می باشد : " "_myPartial.scss

برای استفاده از _myPartial.scss در فایل sass دیگر ، از دایرکتیو @import استفاده کنید:

@import "myPartial"
همچنین می‌توانید نام چندین partial را پشت هم بنویسید:
@import "mypartial1","myPartial2"
نمونه کد:
/*_myPartial1.scss  codes…*/
html,body,ul,ol {
  margin:  0;
  padding: 0;
}
 
/*_myPartial2.scss  codes…*/
 
@import "myPartial1"
 
body, {
 background-color: #efefef;
}
 کدها بعد از تولید در مرورگر:

html, body, ul, ol {
  margin: 0;
  padding: 0;
}
body {
  background-color: #efefef;
  }

4- Mixins :

از آنجایی که استفاده و نوشتن بعضی property ‌های CSS سخت می‌باشد، می‌توانید از روش mixin استفاده کرده و قطعه کدهایی را ایجاد کنید که بتوانید در کدهایتان از آنها بارها و بارها استفاده کنید. به عنوان مثال قطع کدی برای border-radius ایجاد کنید ، (همانطور که میدانید border-radius برای مرورگرهای مختلف ، حالتهای مختلفی تعریف می‌شود.). برای ایجاد mixin ، در ابتدای قطع کد از @mixin استفاده نمایید و برای استفاده ازآن ، از @include استفاده نمایید:  

@mixin cssProperty $yourCustomName{
…
Your css properties…
}

نمونه کد:
ایجاد mixin:

@mixin border-radius($radius) {
  -webkit-border-radius: $radius;
     -moz-border-radius: $radius;
      -ms-border-radius: $radius;
       -o-border-radius: $radius;
          border-radius: $radius;
}

استفاده از mixin:

.box { @include border-radius(10px); }

Extend/Inheritance -5 :

@XETEND به شما این امکان را می‌دهد تا بخشی از Property ‌های یک selector را برای استفاده در selector ‌های دیگر به اشتراک بگذارید:

.message {
  border: 1px solid #ccc;
  padding: 10px;
  color: #333;
}
.success {
  @extend .message;
  border-color: green;
}

کدها بعد از تولید شدن به صورت زیر دیده می‌شوند:

.message, .success {
  border: 1px solid #cccccc;
  padding: 10px;
  color: #333;
}
 
 .success {
  border-color: green;
}

6- Operators :

می توانید از عملگرهای ضرب و تقسیم و جمع و تفریق در کدهای CSS خود استفاده نمایید:

article[role="main"] {
  float: left;
  width: 600px / 960px * 100%;
}

 
نصب SASS :

حال که با SASS آشنا شدید ، انگیزه کافی برای دانستن روش نصب و استفاده آن خواهید داشت. برای استفاده از SASS می توانید از نرم افزارهایی که برای ویندوز ، مک و لینوکس وجود دارند، استفاده کنید از جمله این نرم افزارها :

CodeKit , Compass.app , Hammer , Koala , LiveReload , Mixture , Prepros , Prepros Pro , Scout


روش دیگر استفاده از command line می‌باشد:

چنانچه سیستم عامل شما ویندوز می‌باشد، برای استفاده از sass ابتدا باید  rubby را نصب نمایید. سپس در Cmd خط زیر را اجرا کنید:

gem install sass

چنانچه به خطایی برخوردید، ابتدا gem توسط sudo را نصب کنید:

sudo gem install sass

 سپس توسط خط زیر چک کنید که SASS نصب شده است یا خیر:

sass -v
خط فوق، ورژن SASS نصب شده را برای شما می‌گرداند که نشان می‌دهد نصب SASS با موفقیت صورت گرفته است:  
 
Sass 3.2.12 (Media Mark)

برای کسب اطلاعات بیشتر و روش نصب در سایر سیستم عاملها به این  لینک مراجعه نمایید.

SassScript :

فایل SASS اسکریپتی برای اجرای یک سری از فانکشنها دارد، از جمله :

- rgb($red, $green, $blue)   /* برای ایجاد کد رنگ rgb */

برای مشاهده لیست کامل این فانکشنها به این لینک مراجعه کنید.

 
 منبع
مطالب
آموزش TypeScript #1
با گسترش روز افزون زبان برنامه نویسی Javascript و استفاده هر چه بیشتر آن در تولید برنامه‌های تحت وب این زبان به یکی از قدرت‌های بزرگ در تولید برنامه‌های مبتنی بر وب تبدیل شده است. ترکیب این زبان با Css و Html5 تقریبا هر گونه نیاز برای تهیه و توسعه برنامه‌های وب را حل کرده است. جاوا اسکریپت در ابتدا برای اسکریپت نویسی سمت کلاینت برای صفحات وب ایجاد شد و برای سال‌ها به‌عنوان ابزاری برای مدیریت کردن رویدادهای صفحات وب محدود شده بود  و در نتیجه بسیاری از امکانات لازم برای برنامه‌نویسی برنامه‌های مقیاس بزرگ را به‌همراه نداشت. امروزه به قدری Javascript  توسعه داده شده است که حتی در تولید برنامه‌های Native مانند Windows Store  و برنامه‌های تحت Cloud نیز استفاده می‌شود. پیشرفت‌های صورت گرفته و اشاره شده در این حوزه موجب شد تا شاهد پیداش برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت با سایزهای بی سابقه‌ای باشیم و این بیانگر این بود که تولید برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت در مقیاس‌های بزرگ امر دشواری است و اینک TypeScript توسط غول نرم افزاری جهان پا به عرصه گذاشته که این فرآیند را آسان‌تر نماید. به کمک TypeScript می‌توان برنامه تحت JavaScript در مقیاس بزرگ تولید کرد به طوری با هر مرورگر و سیستم عاملی سازگار باشد. TypeScript از شی گرایی نیز پشتیبانی می‌کند و خروجی آن در نهایت به JavaScript کامپایل می‌شود. خیلی‌ها عقیده دارند که هدف اصلی مایکروسافت از تولید و توسعه این زبان رقابت با CoffeeScript است.  CoffeeScript یک زبان متن باز است که در سال 2009 توسط Jeremy Ashkenas ایجاد شده است و سورس آن در GitHub موجود می‌باشد. در آینده، بیشتر به مباحث مربوط به CoffeeScript و آموزش آن خواهم پرداخت.

در تصویر ذیل یک مقایسه کوتاه بین CoffeeScript و TypeScript را مشاهده می‌کنید.

با TypeScript چه چیزهایی به دست خواهیم آورد؟

یک نکته مهم این است که این زبان به خوبی در Visual Studio پشتیبانی می‌شود و قابلیت Intellisense نوشتن برنامه به این زبان را دلپذیرتر خواهد کرد و از طرفی دیگر به نظر من یکی از مهم‌ترین مزیت هایی که TypeScript در اختیار ما قرار می‌دهد این است که می‌توانیم به صورت Syntax آشنای شی گرایی کد نویسی کنیم و خیلی راحت‌تر کد‌های خود را سازمان دهی کرده و از نوشتن کد‌های تکراری اجتناب کنیم.

یکی دیگر از مزیت‌های مهم این زبان این است که این زبان از Static Typing به خوبی پشتیبانی می‌کند. این بدین معنی است که شما ابتدا باید متغیر‌ها را تعریف کرده و نوع آن‌ها را مشخص نمایید و هم چنین در هنگام پاس دادن مقادیر به پارامتر‌های توابع باید حتما به نوع داده ای آن‌ها دقت داشته باشید چون کامپایلر بین انواع داده ای در TypeScript تمایز قایل است و در صورت رعایت نکردن این مورد شما با خطا مواجه خواهید شد. این تمایز قایل شدن باعث می‌شود که برنامه هایی خواناتر داشته باشیم از طرفی باعث می‌شود که خطا یابی و نوشتن تست برای برنامه راحت‌تر و تمیزتر باشد. بر خلاف JavaScript، در TypeScript(به دلیل پشتیبانی از شی گرایی) می‌توانیم علاوه بر داشتن کلاس، اینترفیس نیز داشته باشیم و در حال حاضر مزایای استفاده از اینترفیس بر کسی پوشیده نیست.

به دلیل اینکه کد‌های TypeScript ابتدا کامپایل شده و بعد تبدیل به کد‌های JavaScript می‌شوند در نتیجه قبل از رسیدن به مرحله اجرای پروژه، ما از خطاهای موجود در کد خود مطلع خواهیم شد.

البته این نکته را نیز فراموش نخواهیم کرد که این زبان تازه متولد شده است(سال 2012 توسط Anders Hejlsberg) و همچنان در حال توسعه است و این در حال حاضر مهم‌ترین عیب این زبان می‌تواند باشد چون هنوز به پختگی سایر زبان‌های اسکریپتی در نیامده است.

در ذیل یک مثال کوچک به زبان TypeScript و JavaScript را برای مقایسه در خوانایی و راحتی کد نویسی قرار دادم:

TypeScript:

class Greeter {
    greeting: string;

    constructor (message: string) {
        this.greeting = message;
    }

    greet() {
        return "Hello, " + this.greeting;
    }
}
بعد از کامپایل کد بالا به کدی معادل زیر در JavaScript تبدیل خواهد شد:
var Greeter = (function () {
    function Greeter(message) {
        this.greeting = message;
    }
    Greeter.prototype.greet = function () {
        return "Hello, " + this.greeting;
    };
    return Greeter;
})();
توضیح چند واژه در TypeScript

Program : یک برنامه TypeScript مجموعه ای از یک یا چند Source File است. این Source File‌ها شامل کد‌های پیاده سازی برنامه هستند ولی در خیلی موارد برای خوانایی بیشتر برنامه می‌توان فقط تعاریف را در این فایل‌های سورس قرار داد.
Module: ماژول در TypeScript شبیه به مفاهیم فضای نام یا namespace در دات نت است و می‌تواند شامل چندین کلاس یا اینترفیس باشد.
Class : مشابه به مفاهیم کلاس در دات نت است و دقیقا همان مفهوم را دارد. یک کلاس می‌تواند شامل چندین تابع و متغیر با سطوح دسترسی متفاوت باشد. در TypeScript مجاز به استفاده از کلمات کلیدی public و private نیز می‌باشید. یک کلاس در Typescript می‌تواند یک کلاس دیگر را توسعه دهد(ارث بری در دات نت) و چندین اینترفیس را پیاده سازی نماید.
Interface: یک اینترفیس فقط شامل تعاریف است و پیاده سازی در آن انجام نخواهد گرفت. یک اینترفیس می‌تواند چندین اینترفیس دیگر را توسعه دهد.
Function: معادل متد در دات نت است. می‌تواند پارامتر ورودی داشته باشد و در صورت نیاز یک مقدار را برگشت دهد.
Scope: دقیقا تمام مفاهیم مربوط به محدوده فضای نام و کلاس و متد در دات نت در این جا نیز صادق است. 


آماده سازی Visual Studio برای شروع به کار
در ابتدا باید Template مربوطه به TypeScript را نصب کنید تا از طریف VS.Net بتوانیم به راحتی به این زبان کد نویسی کنیم. می‌توانید فایل نصب را از اینجا دانلود کنید. بعد از نصب از قسمت Template‌های موجود گزینه Html Application With TypeScript را انتخاب کنید

یا از قسمت Add  در پروژه‌های وب خود نظیر MVC گزینه TypeScript File را انتخاب نمایید.


در پست بعدی کد نویسی با این زبان را آغاز خواهیم کرد. 

مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 5#
در ادامه مطلب قبلی  آموزش (jQuery) جی کوئری 4# به ادامه بحث  می‌پردازیم.
در پست قبل به بررسی انتخاب عناصر بر اساس موقعیت پرداختیم، در این پست به بحث "استفاده از انتخاب کننده‌های سفارشی jQuery" خواهیم پرداخت.

4-1- استفاده از انتخاب کننده‌های سفارشی jQuery
در پست‌های قبلی (^ و ^ ) تعدادی از انتخاب کننده‌های CSS که هر کدامشان موجب قدرت و انعطاف پذیری انتخاب اشیا موجود در صفحه می‌شوند را بررسی کردیم. با این وجود  فیلتر‌های انتخاب کننده قدرتمندتری وجود دارند که توانایی ما را برای انتخاب بیشتر می‌کنند.
به عنوان مثال اگر بخواهید از میان تمام چک باکس ها، گزینه هایی را که تیک خورده اند انتخاب نمایید، از آنجا که تلاش برای مطابقت حالت‌های اولیه کنترل‌های HTML را بررسی می‌کنیم، jQuery انتخابگر سفارشی checked: را پیشنهاد می‌کند، که مجموعه از عناصر را که خاصیت checked آنها فعال باشد را برای ما برمی گرداند. براس مثال انتخاب کننده input تمامی المان‌های <input> را انتخاب می‌کند، و انتخاب کننده input:checked تمامی inputهایی را انتخاب می‌کند که checked هستند. انتخاب کننده سفارشی checked:یک انتخاب کننده خصوصیت CSS عمل می‌کند (مانند [foo=bar]). ترکیب این انتخاب کننده‌ها می‌تواند قدرت بیشتری به ما بدهد، انتخاب کننده هایی مانند radio:checked: و checkbox:checked: .
همانطور هم که قبلا بیان شد، jQuery علاوه بر پشتیبانی از انتخاب کننده‌های CSS تعدادی انتخاب کننده سفارشی را نیز شامل می‌شود که در جدول 3-2 شرح داده شده است.

جدول 3-2: انتخاب کننده‌های سفارشی jQuery
 توضیح انتخاب کننده
 عناصری را انتخاب می‌کند که تحت کنترل انیمیشن می‌باشند. در پست‌های بعدی انیمیشن‌ها توضیح داده می‌شوند.
animated:
 عناصر دکمه را انتخاب می‌کند، عناصری مانند (input[type=submit]، input[type=reset]، input[type=button]،  یا button) 
button:
عناصر Checkbox را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=checkbox).
checkbox:
عناصر checkboxها یا دکمه‌های رادیویی را انتخاب می‌کند که در حالت انتخاب باشند.
checked:
عناصری ر انتخاب می‌کند که دارای عبارت foo باشند.
contains(foo) //c:
عناصر در حالت disabled را انتخاب می‌کند. disabled:
عناصر در حالت enabledرا انتخاب می‌کند.
enabled:
عناصر فایل را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=file).
file:
عناصر هدر مانند h1 تا h6 را انتخاب می‌کند.
header:
عناصر مخفی شده را انتهاب می‌کند.
hidden:
عناصر تصویر را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=image).
image:
عناصر فرم مانند input ، select، textarea، button را انتخاب می‌کند.
input:
انتخاب کننده‌ها را برعکس می‌کند.
not(filter)//c:
عناصری که فرزندی دارند را انتخاب می‌کند.
parent:
عناصر password را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=password). password:
عناصر radio را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=radio). 
radio:
دکمه‌های reset را انتخاب می‌کند، مانند  ([input[type=reset یا [button[type=reset).
raset:
عناصری (عناصر option) را انتخاب می‌کند که در وضعیت selected قراردارند.
selected:
دکمه‌های submit را انتخاب می‌کند، مانند  ([input[type=submit یا [button[type=submit). submit:
عناصر text را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=text).   
text:
عناصری را که در وضعیت visibleباشند انتخاب می‌کند.
visible:
بسیاری از انتخاب کننده‌های سفارشی jQuery بررسی شده برای انتخاب عناصر فرم ورود اطلاعات کاربر استفاده می‌شوند. این فیلتر‌ها قابلیت ادغام را دارند، برای مثال در زیر دستوری را به منظور انتخاب آن دسته از گزینه‌های Checkbox که تیک خورده اند و فعال هستند را مشاهده می‌کنید:
:checkbox:checked:enabled

این فیلتر‌ها و انتخاب کننده‌ها کاربردهای وسیعی در صفحات اینترنتی دارند، آیا آنها حالت معکوسی نیز دارند؟

استفاده از فیلتر not:
برای آنکه نتیجه انتخاب کننده‌ها را معکوس کنیم می‌توانیم از این فیلتر استفاده کنیم. برای مثال دستور زیر تمام عناصری را که checkBox نیستند را انتخاب می‌کند:
input:not(:checkbox)
اما استفاده از این فیلتر دقت زیادی را می‌طلبد زیرا به سادگی ممکن است با نتیجه ای غیر منتظره مواجه شویم.

استفاده از فیلتر has:
در اینجا دیدیم که CSS انتخاب کننده قدرتمندی را ارایه کرده است که فرزندران یک عنصر را در هر سطحی که باشند (حتی اگر فرزند مستقیم هم نباشند) انتخاب می‌کند. برای مثال دستور زیر تمام عناصر span را که در div معرفی شده باشند را انتخاب می‌کند:
div span

اما اگر بخواهیم انتخابی برعکس این انتخاب داشته باشیم، باید چه کنیم؟ برای این کار باید تمام divهایی که دارای عنصر span می‌باشد را انتخاب کرد. برای چنین انتخابی از فیلتر has: استفاده می‌کنیم. به دستور زیر توجه نمایید، این دستور تمام عناصر div را که در آنها عنصر span معرفی شده است را انتخاب می‌کند:
div:has(span)

برای برخی انتخاب‌های پیچیده و مشکل، این فیلتر و مکانیزم بسیار کارا می‌باشد و به سادگی ما را به هدف دلخواه می‌رساند. فرض کنید می‌خواهیم آن خانه از جدول که دارای یک عنصر عکس خاص می‌باشد را پیدا کنیم. با توجه به این نکته که آن عکس از طریق مقدار src قابل تشخیص می‌باشد، با استفاده از فیلتر has: دستوری مانند زیر می‌نویسیم:
$('tr:has(img[src$="foo.png"])')

این دستور هر خانه از جدول را که این عکس در آن قرار گرفته باشد را انتخاب می‌کند.
همانگونه که دیدیم jQuery گزینه‌های بسیار متعددی را به منظور انتخاب عناصر موجود در صفحه برای ما مهیا کرده است که می‌توانیم هر عنصری از صفحه را انتخاب و سپس تغییر دهیم که تغییر این عناصر در پست‌های آینده بحث خواهد شد.


موفق و موید باشید.
مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 2#
در ادامه مطلب قبلی آموزش (jQuery) جی کوئری 1# به ادامه بحث می‌پردازیم.

توابع سودمند
با وجود آنکه انتخاب کردن و ایجاد مجموعه ای از عناصر صفحه یکی از معمول‌ترین و پراستفاده‌ترین کاربردهای تابع ()$ محسوب می‌شود، این تابع توانایی‌های دیگری نیز دارد. یکی از مفید‌ترین آنها استفاده شدن به عنوان فضای نام گروهی برای توابع سودمند می‌باشد. تعداد زیادی تابع سودمند با استفاده از $ به عنوان فضای نام قابل دسترسی می‌باشند که اکثر نیازهای یک صفحه را پاسخگو می‌باشند در این پست برخی از آنها را معرفی می‌کنیم در پست‌های آینده سعی می‌کنیم توابع سودمند بیشتری را شرح دهیم.

فراخوانی و استفاده از این توابع در ابتدا ممکن است کمی عجیب به نطر برسد. به مثال زیر دقت کنید که تابع سودمند () trim را فراخوانی کرده ایم.
$.trim(someString);
 
در صورتی که نوشتن علامت $ برای شما عجیب به نطر می‌رسد می‌توانید شناسه دیگر با نام jQuery به کار ببرید. کد زیر دقیقا مانند بالا عمل می‌کند شاید درک آن راحت‌تر هم باشد.
jQuery.trim(someString);

بدیهی است که از  jQuery یا $ تنها به عنوان فضای نامی که تابع ()trim در آن تعریف شده اند، استفاده شده باشد.

نکته: اگر چه در نوشته‌های آنلاین jQuery، این عناصر به عنوان توابع سودمند در معرفی شده اند اما در حقیقت آنها متدهایی برای تابع ()$ می‌باشند.

عملکرد صفحه آماده (The document ready handler)
هنگامی که از Unobtrusive JavaScriptاستفاده می‌کنیم، رفتار از ساختار جدا می‌شود، بنابراین برای انجام عملیات روی عناصر صفحه باید منتظر بمانیم تا انها ایجاد شوند. برای رسیدن به این هدف، ما نیاز به راهی داریم که تا زمان ایجاد عناصر DOM روی صفحه منتظر بماند قبل از آن عملیات را اجرا کند.
به طور معمول از onload برای نمونه‌های window استفاده می‌شود، که پس از لود شدن کامل صفحه ، دستور‌ها قابل اجرا می‌باشند. بنابراین ساختار کلی آن کدی مانند زیر خواهد بود:
window.onload = function() {
    $("table tr:nth-child(even)").addClass("even");
};

نوشتن کد به صورت بالا سبب می‌شود که کد پس از بارگذاری کامل صفحه اجرا شود. متاسفانه، مرورگرها تا بعد از ساخته شدن عناصر صفحه صبر نمی‌کنند، بلکه پس از ساخت درخت عناصر صفحه منتظر بارگذاری کامل منابع خارجی صفحه مانند تصاویر نیز می‌مانند و سپس آنها را در پنجره مرورگر نمایش می‌دهند. در نتیجه بازدید کننده زمان زیادی منتظر می‌ماند تا رویداد onload تکمیل شود.
حتی بدتر از آن، زمانی است که اگر به طور مثال یکی از تصاویر با مشکل مواجه شود که زمان قابل توجهی صرف بارگذاری آن شود، کاربر باید تمام این مدت را صبر کند تا پس از آن بتواند با این صفحه کار کند. این نکته می‌تواند دلیلی برای استفاده نکردن از Unobtrusive JavaScriptبرای شروع کار باشد.
اما راه بهتری نیز وجود دارد، می‌توانیم تنها زمانی که قسمت ساختار عناصر صفحه ترجمه شده و HTML به درخت عناصر تبدیل می‌شود، صبر کنیم . پس از آن کد مربوط به رفتار‌ها را اجرا کنیم. رسیدن به این روش برای استفاده از Cross-Browser کمی مشکل است، اما به لطف jQuery و قدرت آن، این امر به سادگی امکان پذیر است و دیگر نیازی به منتظر ماندن برای بارگذاری منابع صفحه مانند تصاویر و ویدیوها نمی‌باشد. Syntax زیر نمونه ای از چنین حالتی است:
$(document).ready(function() {
   $("table tr:nth-child(even)").addClass("even");
});

ابتدا صفحه مورد نظر را به تابع ()$ ارسال کرده ایم، سپس هر زمان که آن صفحه آماده شد (Ready) ، تابع ارسال شده به آن اجرا خواهد شد. البته می‌توان کد نوشته شده بالا را به شکل مختصرتری هم نوشت:
$(function() {
    $("table tr:nth-child(even)").addClass("even");
});

با ارسال تابع به ()$، ما مرورگر را مجبور می‌کنیم که برای اجرای کد تا زمانی که DOM کامل لود شود (فقط DOM لود شود) منتظر بماند. حتی بهتر از آن ما می‌توانیم از این تکنیک چندین با در همان سند HTML استفاده کرده و مرورگر تمامی تابع‌های مشخص شده توسط ما را به ترتیب اجرا خواهد کرد. (یعنی من در دیک صفحه می‌توانم چنین بار تابع ()ready را فراخوانی کنم). در مقابل روش OnLoad پنجره فقط اجازه اجرای یکبار تابع را به ما می‌دهد.
این هم یکی دیگر از کارکردهای دیگر تابع ()$ می‌باشد. حال به یکی دیگر از امکاناتی که این تابع برای ما فراهم می‌کند دقت کنید.

ساختن اجزای DOM (ساختن عناصر صفحه)
یکی دیگر از کارهایی که تابع ()$ می تواند برای ما انجام دهد ایجاد کردن عناصر صفحه است. به این منظور ورودی تابع ()$ را یک رشته که حاوی دستور HTML مربوط به ساخت یک عنصر می‌باشد، قرار می‌دهیم. برای مثال دستور زیر یک تگ p ایجاد می‌کند:
$("<p>Hi there!</p>")

اما ایجاد یک عنصر DOM یا (سلسله مراتب عناصر DOM) برای ما به تنهایی سودمند نیست، و هدف ما چیز دیگری است. ایجاد اشیا صفحه توسط ()$ زمانی برای ما مفید خواهد بود که بخواهیم به هنگام ساخت، تابعی بروی آن اعمال کنیم یا به محض ساخت آن را به تابعی ارسال کنیم به کد زیر دقت کنید:
<html>
   <head>
        <title>Follow me!</title>
        <script type="text/javascript" src="../scripts/jquery-1.2.js"></script>
        <script type="text/javascript">
           // در زمان Reday بودن صفحه عنصر مورد نظر ایجاد می‌شود
           $(function(){
              $("<p>Hi there!</p>").insertAfter("#followMe");
           });
        </script>
    </head>
<body>
     <p id="followMe">Follow me!</p>
</body>
</html>

در کد بالا زمانی که صفحه مورد نظر Ready شد تابع مورد نظر ما اجرا شده و در عناصر صفحه بعد از عنصری که id آن followMe می‌باشد یک عنصر p را ایجاد می‌کند. که خروجی آن شبیه تصویر زیر خواهد بود.

مزیت دیگر jQuery این است که در صورتی که امکانی را ندارد شما به آسانی می‌توانید آن را توسعه داده و برای آن پلاگین طراحی کنید.

برای پایان دادن به این پست همانطور که دیدیم jQuery قادر به انجام کارهای زیر است:
  • انتخاب عناصر و ایجاد مجموعه ای از آنها که آماده اعمال متد‌های مختلف می‌باشند.
  • استفاده به عنوان یک فضای نام برای توابع سودمند.
  • ایجاد اشیا مختلف HTML بروی صفحه.
  • اجرای کد به محض آماده شدن اشیای صفحه.

موفق وموید باشید

مطالب
Portable Class Library چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
Portable Class Library چیست؟
Portable Class Library برای تولید Assembly مدیریت شده که قابیلت استفاده در اکثر تکنولوژی‌ها نظیر (WP7(Windows Phone 7 و WPF و Silverlight و Windows Store App و حتی XBox را داراست استفاده می‌شود.  این نوع پروژه‌ها میزان استفاده مجدد از کد‌ها رو به حداکثر ممکن می‌رسونه و در عوض تعداد پروژه‌های مورد نیاز رو به حداقل. مورد اصلی استفاده از اون‌ها برای تولید Multi-Targeted Application هاست. برای مثال در تولید پروژه‌های تحت Windows که با تکنولوژی WPF پیاده سازی می‌شوند پروژه ViewModel و  Model رو با این تکنولوژی پیاده سازی می‌کنند تا در آینده اگر نیاز بود قسمتی از پروژه با استفاده از Silverlight یا Windows Store App انجام بشه بتونیم Model , ViewModel نوشته شده رو به این پروژه‌ها Reference بدیم. تا قبل از برای انجام این کار باید این دو بخش رو دوباره برای هر تکنولوژی بازنویسی می‌کردیم.
روش استفاده
زمانی که یک پروژه از نوع Portable Class Library رو ایجاد می‌کنیم باید حداقل 2 یا چند تا از Platform‌های مورد نظر رو انتخاب کنیم. به صورت زیر :


بعد از انتخاب گزینه Portable Class Library و زدن کلید Enter  فرم زیر ظاهر خواهد شد که در این قسمت باید Platform‌های مورد نظر رو انتخاب کنیم.


در اینجا من 2 Platform رو انتخاب کردم. یکی Silverlight و Net 4.5. یعنی این Portable Class Library هم می‌تونه به پروژه Silverlight و هم به Class library .Net 4.5 رفرنس داده بشه.
حتما می‌پرسید چه طوری؟
در واقع Microsoft برای انجام این کار فقط یک سری از Reference‌های مشترک بین این 2 Platform رو به پروژه اضافه میکنه و همین موضوع باعث شده کار با این پروژه‌ها نیاز به یکم مهارت داشته باشه.
برای مثال اگر قصد استفاده از تکنولوژی Async&Await  رو دارید باید یکم به خودتون زحمت بدید و CTP مورد نظر رو نصب کنید.(حالا اگر از Net4 استفاده می‌کنید که باید از یک روش دیگه استفاده کنید که در یک مقاله جداگانه براتون توضیح خواهم داد).
به جدول زیر دقت کنید.
 Xbox 360  Windows Phone Silverlight 
Windows Store 
.NET Framework 
 Feature 
 
 
 √  √  
 Core 
  
 √  √  √  LINQ 
 Only 7.5 
 √  √  
 IQueryable 
   
 
 Only 4.5  Dynamic keyword 
   √  
 √  Managed Extensibility Framework (MEF) 
  √  √  
 √  Network Class Library (NCL) 
  
 √  
 √  Serialization 
  
 √  
 √  Windows Communication Foundation (WCF) 
  √  √  
  Only 4.5 
 
 Model-View-View Model (MVVM) 
   
 
 Only 4.0.3 and 4.5  Data annotations 
 √  √  
 
 Only 4.0.3 and 4.5  XLINQ 

در جدول بالا به صورت کامل مشخص شده که در هر پلاتفرم چه چیزی Support میشه. برای مثال Data Annotation فقط در Net4.3 , 4.5  قابل استفاده است.
اسمبلی‌های زیر در یک Portable Class Library  قابل استفاده هستند.
  • mscorlib.dll

  • System.dll

  • System.Core.dll

  • System.Xml.dll

  • System.ComponentModel.Composition.dll

  • System.Net.dll

  • System.Runtime.Serialization.dll

  • System.ServiceModel.dll

  • System.Xml.Serialization.dll

  • System.Windows.dll  - From Silverlight

در صورتی که از VS2010 استفاده می‌کنید می‌تونید از این جا Portable Library Tools رو دانلود کنید. بعد از نصب دقیقا همین مراحل رو برای ایجاد پروژه انجام بدید.
پیاده سازی یک مثال عملی
در این مثال قصد دارم یک کلاس برای مدیریت تاریخ شمسی درست کنم. مراحل زیر رو دنبال کنید
 یک Portable Class Library  به نام Common به پروژه اضافه کنید.
یک کلاس به نام PersianDate به برنامه اضافه کرده به صورت زیر
 public class PersianDate<TCalendar> where TCalendar : System.Globalization.Calendar
    {
        public PersianDate()
        {
            this.CurentCalendar = System.Activator.CreateInstance<TCalendar>();
        }

        public TCalendar CurentCalendar 
        {
            get;
            private set;
        }

        public string GetDate()
        {
            return string.Format( "{0}/{1}/{2}", this.CurentCalendar.GetYear( DateTime.Today ).ToString( "####0000" )
                , this.CurentCalendar.GetMonth( DateTime.Today ).ToString( "##00" )
                , this.CurentCalendar.GetDayOfMonth( DateTime.Today ).ToString( "##00" ) );
        }
    }
کلاس بالا به صورت Generic تعریف شده که شما باید هنگام استفاده حتما یک نوع Calendar رو بهش بدید. دلیل این کار اینه که کلاس PersianCalendar در Portable Class Library وجود ندارد و فقط یک کلاس پایه Calendar در فضای نام System.Globalization وجود داره.

حالا یک پروژه از نوع Console Application به برنامه اضافه کنید و یک Reference  به پروژه Common بدید و بعد کلاس زیر رو بنویسید.
public class CustomPersianDate
    {
        public CustomPersianDate()
        {

        }

        public static Common.PersianDate<System.Globalization.PersianCalendar> PersianCalendar
        {
            get
            {
                return _persianCalendar ?? ( _persianCalendar = new Common.PersianDate<System.Globalization.PersianCalendar>() );
            }
        }
        private static Common.PersianDate<System.Globalization.PersianCalendar> _persianCalendar;
    }
در این قسمت ما نوع TCalendar رو از نوع PersianCalendar تعیین کردیم.

حالا یک پروژه از نوع Silverlight به برنامه اضافه کنید و یک Reference  به پروژه Common بدید و بعد کلاس بالا بدون تغییر بنویسید.
نمای کلی پروژه باید به صورت زیر باشد.

بعد پروژه ConsoleApplication  رو به عنوان پروژه StartUp انتخاب کنید و فایل Program  رو به صورت زیر تغییر بدید.
class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            Console.WriteLine( "Today Is ?{0}", CustomPersianDate.PersianCalendar.GetDate() );

            Console.ReadLine();
        }
    }

خوب نتیجه به صورت زیر خواهد بود:

برای پروژه Silverlight هم نتیجه قطعا به همین صورت است.

همان طور که دید انتخاب نوع Calendar به خود Application‌ها واگذار شد و شما می‌تونید هر نوع تقویم رو به عنوان TCalendar تعیین کنید.

امیدوارم شما هم مثل من به این تکنولوژی دلچسب علاقه پیدا کرده باشید.





مطالب
Google OpenID Authentication در ASP.NET با استفاده از DotNetOpenAuth
در پست‌های قبلی
در این پست می‌خواهیم با یک مثال ساده نشان دهیم که سایت ما چگونه با استفاده از OpenID Authentication می تواند از اکانت گوگل استفاده کرده و کاربر در وب سایت ما شناسایی شود.
برای اینکار ابتدا
1- کتابخانه DotNetOpenAuth را از طریق NuGet به لیست رفرنس‌های پروژه وب خود اضافه نمایید
2- یک صفحه بنام Login.aspx یا هر نام دلخواهی را به پروژه خود اضافه نمایید. در نهایت کد Html صفحه شما به ید به صورت زیر باشد.
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Login.aspx.cs" Inherits="OAuthWebTest.Login" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div id="loginform">
        <div id="NotLoggedIn" runat="server">
            <asp:ImageButton ID="ButtonLoginWithGoogle" runat="server" ImageUrl="Google.JPG"
                OnCommand="ButtonLoginWithGoogle_Click" CommandArgument="https://www.google.com/accounts/o8/id" />
            <p />
            <asp:Label runat="server" ID="LabelMessage" />
        </div>
    </div>
    </form>
</body>
</html>
در کد Html بالا به خصوصیت CommandArgument از کنترل ImageButton دقت نمایید که دارای مقدار "https://www.google.com/accounts/o8/id" می باشد. در واقع این آدرس باید برای اکانت گوگل جهت احراز هویت توسط OpenID استفاده شود. (آدرس API گوگل برای استفاده از این سرویس)
3- در قسمت کد نویسی صفحه کد‌های زیر را وارد نمایید.

using System;
using System.Web.UI;
using System.Web.UI.WebControls;
using DotNetOpenAuth.OpenId.RelyingParty;

namespace OAuthWebTest
{
    public partial class Login : Page
    {
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            OpenIdRelyingParty openIdRelyingParty = new OpenIdRelyingParty();
            var response = openIdRelyingParty.GetResponse();
            if (response == null) return;
            switch (response.Status)
            {
                case AuthenticationStatus.Authenticated:
                    NotLoggedIn.Visible = false;
                    Session["GoogleIdentifier"] = response.ClaimedIdentifier.ToString();
                    Response.Redirect("Default.aspx");
                    break;
                case AuthenticationStatus.Canceled:
                    LabelMessage.Text = "Cancelled.";
                    break;
                case AuthenticationStatus.Failed:
                    LabelMessage.Text = "Login Failed.";
                    break;
            }
        }

        protected void ButtonLoginWithGoogle_Click(object src, CommandEventArgs e)
        {
            string discoveryUri = e.CommandArgument.ToString();
            OpenIdRelyingParty openId = new OpenIdRelyingParty();
            var returnToUrl = new UriBuilder(Request.Url) { Query = "" };
            var request = openId.CreateRequest(discoveryUri, returnToUrl.Uri, returnToUrl.Uri);
            request.RedirectToProvider();
        }
    }
}
همانگونه که مشاهده می‌کنید  در رویداد کلیک دکمه لوگین ButtonLoginWithGoogle_Click ابتدا آدرس یکتا گوگل (مقدار CommandArgument اختصاص داده شده به کنترل ImageButton) به همراه آدرس صفحه جاری وب سایت توسط متد CreateRequest از شی openId ترکیب شده و یک درخواست (Request) ساخته شده و در نهایت برای سرویس دهنده گوگل ارسال می‌شود. با اجرای پروژه با تصویر زیر روبرو می‌شوید بروی کلید لوگین کلیک نمایید.

اجرای پروژه

در واقع با کلیک روی دکمه مورد نظر تکه کدی که در بالا شرح داده شد اجرا شده و ما را به صفحه ای شبیه تصویر پایین هدایت می‌کند

رفتن به صفحه گوگل جهت احراز هویت

در صورتی که کلید Sign In انتخاب شود شما به سایت (همین برنامه) اجازه داده اید که از اطلاعات حساب کاربری شما استفاده کند. پس از کلیک به برنامه اصلی (طبق آدرس بازگشت تعیین شده در رویداد ButtonLoginWithGoogle_Click) در رویداد PageLoad صفحه لاگین اطلاعات بازگشتی از سایت سرویس دهنده (در اینجا گوگل) چک می‌شود و با توجه با پاسخ مورد نظر عملیاتی انجام می‌شود، مثلا در صورتی که شما تایید کرده باشید اطلاعات شناسایی شما توسط گوگل در کلیدی به نام GoogleIdentifier در سشن ذهیره شده و شما به صفحه اصلی سایت هدایت می‌شوید.
دموی پروژه در این آدرس قرار داده شده است.
سورس پروژه از این آدرس قابل دسترسی است.
توجه: در این آدرس  شرح داده شده که چگونه دسترسی سایت‌های دیگر به اکانت گوگل خود را قطع کنید
در پست‌های آینده اتصال به تویتر و ف ی س بوک و سایت‌های دیگر توضیح داده خواهد شد.





مطالب
SignalR - قسمت دوم
در قسمت اول بحث‌های مقدماتی درباره وب زمان واقعی (real time web) و معرفی کتابخونه SignalR به همراه یک مثال ساده رو با هم دیدیم. در ادامه به جزئیات ریزی از کتابخونه SignalR که توسط آقای David Fowler توسعه داده میشه میپردازم.

همونطور که قبلا هم اشاره شد قلب این کتابخونه در سمت سرور دو کلاس پایه PersistentConnection و Hub هستن که اولی سطحی پایینتر داره یعنی به تنظیمات و کدنویسی (بسیار) بیشتری برای پیاده‌سازی نیاز داره اما در عوض امکانات سطح پایینتری هم در اختیار برنامه نویس قرار میده که در برخی موارد موردنیاز هستن. در مورد بخشهای مختلف این دو کلاس و نحوه پیاده‌سازی هر دو کلاس فوق، تو آدرسی که قبلا اشاره کردم (آدرس پروژه متن باز این کتابخونه در github) راهنمایی‌های نسبتا مفصلی ارائه شده و نیازی به تکرار این مطالب در اینجا نیست. پیشنهاد میکنم که این مطالب رو با دقت مطالعه کنین.

SignalR به صورت توکار از 4 روشی که در قسمت قبل به اون اشاره شد برای برقراری ارتباط استفاده میکنه. WebSocket که به بسترهای جدیدی نیاز داره. Server-sent Events که تنها در مرورگرهایی که پشتیبانی کاملی از html5 دارند قابل استفاده است (بنابراین ie9 نمیتونه از این روش استفاده کنه). forever frame داده‌ها رو به‌صورت chunked (بخشی از استاندارد http 1.1) دریافت میکنه و روش آخر که Long-polling نام داره از هموش روش قدیمی اِیجکس (Ajax) بهره میبره و با استفاده از آبجکت معروف XmlHttpRequest کار ارتباط و تبادل داده‌ها رو انجام میده.

در اینجا برای بررسی این ارتباطات ابتدا برنامه چت ساده قسمت قبل رو در اینترنت اکسپلورر اجرا کنین و با استفاده developer tool (کلید F12) به درخواستهای مختلف ارسال شده به سرور نگاه کنین. پس از اجرای برنامه و قبل ارسال هرگونه داده به سرور در تب Network این ابزار چیزی شبیه به شکل زیر مشاهده خواهید کرد (البته باید قبل از ورود به صفحه برنامه چت روی دکمه Start capturing کلیک کنین):

با توجه به تصویر بالا SignalR در شرایط موجود بهترین روش برای برقراری ارتباط با سرور رو forever frame تشخیص داده و مشاهده میشه که این ارتباط دائمیه و فعلا نتیجه‌ای از سمت سرور دریافت نکرده و ارتباط کاملا زنده است. البته اگر در این ابزار درباره درخواستهای ارسالی به سرور بیشتر جستجو بکنین اطلاعات بیشتری نصیبتون میشه که آوردنش اینجا بحث رو طولانی میکنه.

حالا برنامه رو در یه مرورگر دیگه که از html5 پشتیبانی میکنه اجرا کنین. مثلا نتیجه در گوگل کروم و ابزار توسعه اون به شکل زیره:

همونطور که میبینین در اینجا روش استفاده شده Server Sent Events هست.

در فایرفاکس هم با استفاده از ابزار محبوب firebug نتیجه مشابه کروم بدست میاد:

البته اگر علاقه زیادی به کندوکاو در جزئیات این درخواستها دارین (مثل خود من) چیزی بهتر از fiddler2 پیدا نمیشه. میتونین پس از ارسال یک متن دوباره این درخواستها رو مورد بررسی قرار بدین و ببینین که چیجوری کانالهای ارتباط پس از ارسال و دریافت دیتا قطع و برقرار میشه.

این نکته رو هم باید یادآور بشم که هرچند که این کتابخونه بهترین روش رو میتونه انتخاب کنه اما به برنامه نویس امکان تعیین صریح روش ارتباط رو هم میده. اگر به راهنماهای این کتابخونه سر بزنین میبینین که امکانات زیادی بهش اضافه شده و امکانات زیادی هم در آینده به اون اضافه میشه. امکاناتی از قبیل ارسال داده‌ها به یک کلاینت خاص و یا به گروهی خاص از کلاینتها، خصوصی‌سازی آدرس سرور و همچنین پشتیبانی از Cross Domain در آخرین نسخه، امکان استفاده از Reactive Extension (بلاگ)، بحث Self Hosting که امکان خیلی جالبیه و میتونه خیلی جاها یه عنوان یک راه‌حل سبک و سریع به کار بیاد، قابلیت فوق العاده در بایندینگ داده‌ها در سمت سرور و مخصوصا کلاینت، امکان تشخیص برقراری یا قطع ارتباط کلاینتها در سمت سرور، استفاده از امکانات این کتابخونه برای برقراری ارتباط با کلاینتها در خارج از فضای کلاسهای مشتق شده از دو کلاس پایه (Hub و PersistentConnection) و چند مورد دیگه تا نسخه جاری اضافه شدند.

درحال حاضر دارم روی یه برنامه چت با امکانات بیشتر کار میکنم که پس از آماده شدن ارائه میدمش. یکی از پروژه‌های متن بازی که با استفاده از این کتابخونه توسعه داده شده jabbr.net است. یه اتاق گفتگوی کامل با امکانات جالبه که میتونین به اون هم یه سری بزنین.

در آخر هم یه لینک جالب برای مطالعه معرفی میکنم: Highest voted Signalr Questions - stackoverflow