مطالب
React 16x - قسمت 12 - طراحی یک گرید - بخش 2 - فیلتر کردن اطلاعات
تا اینجا کامپوننت صفحه بندی را به همراه اعمال آن به لیست نمایش داده شده، پیاده سازی کردیم. در ادامه می‌خواهیم لیست ژانرهای سینمایی را که در فایل fakeGenreService.js تعریف شده‌اند:
export const genres = [
  { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471818", name: "Action" },
  { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471814", name: "Comedy" },
  { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471820", name: "Thriller" }
];

export function getGenres() {
  return genres.filter(g => g);
}
توسط list-group‌های بوت استرپی، در کنار صفحه نمایش داده و سپس به ازای هر گروه انتخابی توسط کاربر، فیلم‌های مرتبط با آن گروه را فیلتر کرده و نمایش دهیم.


بررسی ساختار کامپوننت ListGroup

شبیه به کامپوننت صفحه بندی که در قسمت قبل ایجاد کردیم، می‌خواهیم کامپوننت ListGroup نیز به طور کامل از اشیاء movie مستقل باشد؛ تا در آینده بتوان از آن در جاهای دیگری نیز استفاده کرد. به همین جهت فایل جدید src\components\common\listGroup.jsx را ایجاد کرده و سپس با استفاده از میانبرهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی این کامپوننت را ایجاد می‌کنیم. هرچند می‌توان این کامپوننت را به صورت «Stateless Functional Component» نیز طراحی کرد؛ چون state و متد دیگری بجز render نخواهد داشت و تمام اطلاعات خودش را از والد خود دریافت می‌کند.
سپس به کامپوننت movies مراجعه کرده و این کامپوننت خالی را import می‌کنیم:
import ListGroup from "./common/listGroup";
پس از آن به متد رندر کامپوننت movies مراجعه کرده و با اضافه کردن یک row بوت استرپی دو ستونی، قصد داریم کامپوننت لیست فیلم‌ها را در ستون اول این ردیف نمایش دهیم. به همین جهت المان آن‌را در این محل قرار می‌دهیم تا بتوانیم اینترفیس ابتدایی آن‌را پیش از پیاده سازی آن، طراحی کنیم.
برای این منظور ابتدا React.Fragment موجود را با یک div با "className="row جایگزین می‌کنیم. سپس داخل این row، دو ستون را تعریف خواهیم کرد که در اولی، المان جدید ListGroup قرار می‌گیرد و در دومی، مابقی عناصری که تاکنون اضافه کرده‌ایم؛ مانند جدول، صفحه بندی و نمایش تعداد آیتم‌ها:
    return (
      <div className="row">
        <div className="col-2">
          <ListGroup />
        </div>
        <div className="col">
          ...
        </div>
      </div>
    );
این listGroup، حداقل نیاز به لیست آیتم‌هایی را دارد که باید نمایش دهد. این لیست نیز از fakeGenreService و متد getGenres آن تامین می‌شود که به صورت یک خاصیت جدید در state به نحو زیر درج خواهد شد:
import { getGenres } from "../services/fakeGenreService";
// ...

class Movies extends Component {
  state = {
    // ...
    genres: getGenres()
  };
همانطور که در قسمت 9 این سری نیز بررسی کردیم، اگر getGenres قرار است از سمت سرور و توسط یک درخواست Ajax ای تامین شود، محل صحیح قرارگیری آن در متد lifecycle hook ویژه‌ای به نام componentDidMount است. اما در اینجا چون genres یک لیست درون حافظه‌ای است، مقدار دهی فوق، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. هرچند می‌توان هم اکنون نیز تعریف فوق را کمی اصولی‌تر نوشت. برای اینکار متد componentDidMount را اضافه کرده و به نحو زیر تنظیم می‌کنیم:
class Movies extends Component {
  state = {
    movies: [],
    pageSize: 4,
    currentPage: 1,
    genres: []
  };

  componentDidMount() {
    this.setState({ movies: getMovies(), genres: getGenres() });
  }
ابتدا آرایه‌های مورد نیاز movies و genres را در state تعریف کرده و آن‌ها را با یک آرایه‌ی خالی، مقدار دهی اولیه می‌کنیم. از این جهت که تا رسیدن به مرحله‌ی componentDidMount که اندکی طول می‌کشد، خطاهای زمان اجرای عدم دسترسی به این آرایه‌ها در برنامه رخ ندهد. سپس زمانیکه وهله‌ای از این کامپوننت در DOM رندر شد، متد componentDidMount فراخوانی شده و دو خاصیت state را با مقادیر دریافتی، به روز رسانی می‌کند.

پس از آن می‌توان ویژگی جدید items این کامپوننت را به آرایه‌ی genres دریافتی از state، تنظیم کرد:
<ListGroup items={this.state.genres} />
در این مرحله، ورودی دیگری به نظر نمی‌رسد که مورد نیاز باشد. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چه رخ‌دادهایی را قرار است از این کامپوننت دریافت کنیم یا به عبارتی خروجی آن چیست؟
بهتر است هر زمانیکه کاربر، آیتمی را از این لیست انتخاب کرد، توسط بروز رخدادی مانند onItemSelect از وقوع آن مطلع شد و سپس نسبت به آن توسط متد handleGenreSelect، واکنش نشان داد؛ مانند فیلتر کردن لیست فیلم‌ها بر اساس آیتم انتخابی و نمایش آن. به همین جهت ویژگی onItemSelect را به تعریف المان ListGroup اضافه می‌کنیم:
<ListGroup
  items={this.state.genres}
  onItemSelect={this.handleGenreSelect}
/>
و سپس متد handleGenreSelect متصل به آن‌‌را به نحو زیر تعریف خواهیم کرد:
  handleGenreSelect = genre => {
    console.log("handleGenreSelect", genre);
  };
تا اینجا اینترفیس کامپوننت ListGroup را پیش از پیاده سازی آن تعریف کردیم (تعیین ورودی و خروجی آن). در مرحله‌ی بعد، این کامپوننت را تکمیل می‌کنیم.


پیاده سازی نمایش آیتم‌ها در کامپوننت ListGroup

پیاده سازی ابتدایی کامپوننت ListGroup را در اینجا مشاهده می‌کنید:
import React, { Component } from "react";

class ListGroup extends Component {
  render() {
    return (
      <ul className="list-group">
        {this.props.items.map(item => (
          <li key={item._id} className="list-group-item">
            {item.name}
          </li>
        ))}
      </ul>
    );
  }
}

export default ListGroup;
کار با درج یک ul که با کلاس list-group مزین شده‌است، شروع می‌شود. سپس باید liهای آن‌را که نمایانگر آیتم‌های این لیست است، به صورت پویا با کلاس‌های list-group-item رندر کرد. برای اینکار از آرایه‌ی دریافتی this.props.items و فراخوانی متد map بر روی آن کمک می‌گیریم. در اینجا key هر ردیف با استفاده از خاصیت id هر آیتم و برچسب هر کدام از طریق خاصیت name هر شیء دریافتی، تامین می‌شود.

تا اینجا اگر برنامه را ذخیره کرده و در مرورگر نمایش دهیم، به خروجی زیر می‌رسیم:


البته به نظر عرض ستون آن نامناسب است. به همین جهت به کامپوننت movies مراجعه کرده و col-2 ستون آن‌را به col-3 تبدیل می‌کنیم.


پویا سازی انتخاب نام خواص شیء دریافتی، در کامپوننت ListGroup

در حال حاضر پیاده سازی کامپوننت ListGroup، به شیءای دقیقا با خواص id_ و name وابسته‌است و اگر شیء دیگری را که دارای خواصی معادل این نام‌ها نیست، به آن ارسال کنیم، دیگر کار نخواهد کرد. به همین جهت در محل تعریف المان این کامپوننت در کامپوننت movies، دو ویژگی دیگر نام خواص شیء مدنظر را تنظیم می‌کنیم تا بتوانیم با هر نوع شیءای در اینجا کار کنیم:
<ListGroup
  items={this.state.genres}
  textProperty="name"
  valueProperty="_id"
  onItemSelect={this.handleGenreSelect}
/>
پس از این تغییر و افزودن textProperty و valueProperty، برای پویا سازی نام‌های خواص دریافتی در کامپوننت ListGroup، از روش کار با []، جهت دسترسی پویای به خواص یک شیء، استفاده می‌کنیم تا دیگر این کامپوننت به شیء خاص genre، وابستگی نداشته باشد و قابلیت استفاده‌ی مجدد از آن افزایش یابد:
import React, { Component } from "react";

class ListGroup extends Component {
  render() {
    return (
      <ul className="list-group">
        {this.props.items.map(item => (
          <li key={item[this.props.valueProperty]} className="list-group-item">
            {item[this.props.textProperty]}
          </li>
        ))}
      </ul>
    );
  }
}

export default ListGroup;


تعیین مقادیر پیش‌فرضی برای خواص props

با زیاد شدن تعداد خواص props، اینترفیس کامپوننت‌ها پیچیده‌تر می‌شوند. در یک چنین حالتی می‌توان در کامپوننت‌ها defaultProps را تعریف کرد و توسط آن مقادیر پیش‌فرضی را برای خواص props درنظر گرفت. به این صورت در حین تعریف المان این کامپوننت، اگر مقادیر مدنظر با مقادیر پیش‌فرض تعیین شده یکی باشند، دیگر نیازی به ذکر این پارامترها نخواهد بود. برای مثال در انتهای کامپوننت ListGroup، خاصیت جدید defaultProps را تعریف می‌کنیم (املای آن باید دقیقا به همین شکل باشد؛ و گرنه شناخته نخواهد شد). سپس در اینجا خواصی را که می‌خواهیم مقادیر پیش‌فرضی را برای آن‌ها تعیین کنیم، ذکر خواهیم کرد:
ListGroup.defaultProps = {
  textProperty: "name",
  valueProperty: "_id"
};

export default ListGroup;
برای نمونه در اینجا دو خاصیت جدید textProperty و valueProperty را به همان مقادیر name و id_ مورد استفاده‌ی در این مثال تنظیم کرده‌ایم. پس از این تعریف، می‌توان به کامپوننت movies که از این ویژگی‌ها استفاده می‌کند مراجعه کرده و آن‌هایی را که با defaultProps تطابق دارند، از لیست ویژگی‌های ذکر شده حذف کرد؛ یعنی تعریف المان ListGroup به صورت زیر ساده می‌شود:
<ListGroup
  items={this.state.genres}
  onItemSelect={this.handleGenreSelect}
/>
بدیهی است اگر در آینده با اشیاء دیگری سر و کار داشتیم، می‌توان مجددا این خواص پیش‌فرض را بر اساس ساختار این اشیاء، مقدار دهی و تعیین کرد.


مدیریت انتخاب گروه‌های فیلم‌ها

در ادامه می‌خواهیم رخ‌داد onClick بر روی هر li این لیست را مدیریت کنیم و سبب بروز رخ‌دادی به نام onItemSelect شویم که در ابتدای بحث، آن‌را به عنوان خروجی این کامپوننت تعریف کردیم. این رخداد نیز در کامپوننت movies به متد handleGenreSelect متصل است. به همین جهت تعریف ویژگی onClick را که سبب انتقال شیء جاری رندر شده، توسط رویداد onItemSelect به خارج از آن می‌شود، به المان li کامپوننت ListGroup اضافه می‌کنیم:
<li
  key={item[this.props.valueProperty]}
  className="list-group-item"
  onClick={() => this.props.onItemSelect(item)}
  style={{ cursor: "pointer" }}
>
  {item[this.props.textProperty]}
</li>
پس از این تغییرات و ذخیره‌ی برنامه، اگر به خروجی برنامه در مرورگر مراجعه کرده و بر روی هر کدام از آیتم‌های لیست گروه‌های فیلم‌ها کلیک کنیم، شیء مرتبط با آن آیتم در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر، لاگ می‌شود که نشان از برقراری صحیح ارتباطات این قسمت را دارد.

پس از فعالسازی امکان کلیک بر روی هر آیتم لیست رندر شده، اکنون می‌خواهیم با انتخاب هر گروه، این گروه در این لیست، به صورت انتخاب شده، همانند شماره صفحه‌ی انتخاب شده‌ی در کامپوننت صفحه بندی، تغییر رنگ دهد و متمایز نمایش داده شود تا مشخص باشد که هم اکنون با کدام آیتم در حال کار هستیم. برای اینکار تنها کافی است کلاس active را به صورت پویا به className هر li، اضافه یا کم کنیم. البته برای این منظور این کامپوننت باید از آیتم انتخاب شده مطلع باشد؛ به همین جهت selectedItem را در لیست ویژگی‌های اینترفیس تعریف این المان اضافه می‌کنیم. برای اینکار ابتدا selectedGenre را با هربار فراخوانی handleGenreSelect که به onItemSelect کامپوننت متصل است، با فراخوانی متد setState به روز رسانی می‌کنیم:
  handleGenreSelect = genre => {
    console.log("handleGenreSelect", genre);
    this.setState({selectedGenre: genre});
  };
در یک چنین حالتی الزامی به تعریف selectedGenre در خاصیت state ابتدای کامپوننت نیست. چون با فراخوانی متد setState اگر یکی از خواص منتسب به شیء state به روز شده باشد، آن خاصیت نیز به روز می‌شود و یا اگر این خاصیت جدید باشد، با state موجود یکی خواهد شد؛ هرچند آن‌را به صورت زیر نیز می‌توان تعریف کرد که با یک شیء خالی مقدار دهی شده‌است:
class Movies extends Component {
  state = {
    // ...
    selectedGenre: {}
  };
سپس ویژگی selectedItem کامپوننت را به این مقدار تغییر یافته‌ی this.state.selectedGenre تنظیم می‌کنیم تا با هر بار فراخوانی setState که سبب رندر مجدد کامپوننت Movies در DOM مجازی React می‌شود، کامپوننت از selectedItem تغییر یافته مطلع شده و با افزودن کلاس active به آن آیتم، واکنش نشان دهد:
<ListGroup
  items={this.state.genres}
  onItemSelect={this.handleGenreSelect}
  selectedItem={this.state.selectedGenre}
/>
اکنون به کامپوننت ListGroup مراجعه کرده و بر اساس ویژگی جدید selectedItem، تغییرات زیر را به className اعمال می‌کنیم:
<li
  key={item[this.props.valueProperty]}
  className={
    item === this.props.selectedItem
      ? "list-group-item active"
      : "list-group-item"
  }
  style={{ cursor: "pointer" }}
  onClick={() => this.props.onItemSelect(item)}
>
  {item[this.props.textProperty]}
</li>
در اینجا اگر item در حال رندر با this.props.selectedItem دریافتی یکی باشد، کلاس active به کلاس list-group-item اضافه می‌شود و برعکس.



مدیریت فیلتر کردن اطلاعات گروه فیلم انتخابی

در قسمت قبل، در ابتدای متد رندر کامپوننت movies، از متد paginate برای صفحه بندی اطلاعات استفاده کردیم. فیلتر گروه جاری انتخاب شده را باید پیش از این متد قرار دارد؛ چون تعداد صفحات و اطلاعات نمایش داده شده‌ی در هر کدام باید بر اساس لیست فیلم‌های فیلتر شده باشد.
برای انجام اینکار تغییرات زیر را اعمال خواهیم کرد:
الف) بجای متد paginate، از متد getPagedData زیر استفاده می‌کنیم:
  getPagedData() {
    const {
      pageSize,
      currentPage,
      selectedGenre,
      movies: allMovies
    } = this.state;

    const filteredMovies =
      selectedGenre && selectedGenre._id
        ? allMovies.filter(m => m.genre._id === selectedGenre._id)
        : allMovies;

    const first = (currentPage - 1) * pageSize;
    const last = first + pageSize;
    const pagedMovies = filteredMovies.slice(first, last);

    return { totalCount: filteredMovies.length, data: pagedMovies };
  }
- در اینجا بجای اینکه مدام this.stat‌ها را جهت دریافت خواص آن تکرار کنیم، با استفاده از ویژگی Object Destructuring، خواصی را که نیاز داریم یکبار انتخاب کرده و سپس به دفعات از آن‌ها استفاده می‌کنیم. به همین جهت در این قطعه کد، فقط یکبار this.state را مشاهده می‌کنید که بسیار تمیزتر است و همچنین کارآیی آن نیز به علت عدم انتخاب مداوم مقدار خاصیتی از یک شیء، بالاتر از حالت قبل است.
- در حین Object Destructuring، نام خاصیت movies را نیز به allMovies تغییر داده‌ایم تا واضح‌تر باشد.
- در ادامه با استفاده از متد filter جاوااسکریپت، بر اساس id هر گروه انتخاب شده، اشیاء مرتبط با آن، از allMovies جدا شده و بازگشت داده می‌شود. البته اگر id هم انتخاب نشده باشد (اولین بار نمایش صفحه)، تمام رکوردها یعنی allMovies، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- پس از آن، همان کدهای صفحه بندی اطلاعات را که در قسمت قبل بررسی کردیم، مشاهده می‌کنید که اینبار بجای allMovies قسمت قبل، بر روی filteredMovies اعمال شده‌است.
- در آخر، این متد، یک شیء را با دو خاصیت که بیانگر تعداد کل رکوردهای انتخاب شده و داده‌های فیلتر شده‌ی صفحه بندی شده‌است، بازگشت می‌دهد.

ب) تغییرات متد رندر کامپوننت movies به صورت زیر است:
- ابتدا متد getPagedData فوق، فراخوانی شده و شیء دریافتی از آن با استفاده از ویژگی Object Destructuring، به دو خاصیت totalCount و movies انتساب داده می‌شود:
  render() {
    const { length: count } = this.state.movies;

    if (count === 0) return <p>There are no movies in the database.</p>;

    const { totalCount, data: movies } = this.getPagedData();
- از آرایه‌ی movies، در قسمت قبل برای رندر لیست فیلم‌ها استفاده شد. به همین جهت در اینجا تغییر نام data به movies را مشاهده می‌کنید.
- همچنین کامپوننت صفحه بندی، اینبار باید totalCount آیتم‌های فیلتر شده را نمایش دهد و نه totalCount تمام فیلم‌های موجود را:
<Pagination
    itemsCount={totalCount}
در اینجا برچسب نمایش تعداد آیتم‌های موجود نیز باید تغییر کند:
<p>Showing {totalCount} movies in the database.</p>
ج) ممکن است در اولین بار مشاهده‌ی صفحه، کاربر صفحه‌ی شماره‌ی 3 را انتخاب کند که سبب تغییر currentPage موجود در state، به عدد 3 می‌شود. اکنون اگر کاربر نمایش فیلتر شده‌ی فیلم‌های یک گروه خاص را انتخاب کند، باید این شماره، به عدد 1 مجددا تنظیم شود:
  handleGenreSelect = genre => {
    console.log("handleGenreSelect", genre);
    this.setState({ selectedGenre: genre, currentPage: 1 });
  };



افزودن گزینه‌ی نمایش تمام اطلاعات به لیست گروه‌های فیلم‌ها

در ادامه قصد داریم به بالای لیست گروه‌های موجود، گزینه‌ی All Genres را نیز اضافه کنیم تا با کلیک بر روی آن، مجددا بتوان لیست تمام فیلم‌های موجود را مشاهده کرد.


برای این منظور در جائیکه لیست getGenres را دریافت و نمایش می‌دهیم، یعنی متد componentDidMount، اندکی تغییر ایجاد کرده و یک آرایه‌ی جدید را ایجاد می‌کنیم؛ بطوریکه اولین عنصر آن، گزینه‌ی جدید All Genres باشد و سپس توسط spread operator، مابقی عناصر آرایه‌ی گروه‌ها را به این آرایه‌ی جدید اضافه می‌کنیم:
  componentDidMount() {
    const genres = [{ _id: "", name: "All Genres" }, ...getGenres()];
    this.setState({ movies: getMovies(), genres });
  }
همین اندازه تغییر برای فعالسازی این گزینه کفایت می‌کند؛ از این جهت که در متد getPagedData، ابتدا بررسی می‌شود که اگر آیتمی انتخاب شده بود و همچنین دارای id نیز بود، آنگاه کار فیلتر کردن صورت گیرد، درغیراینصورت، تمام رکوردها را بازگشت دهد:
const filteredMovies =
      selectedGenre && selectedGenre._id
        ? allMovies.filter(m => m.genre._id === selectedGenre._id)
        : allMovies;

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:  sample-12.zip
مطالب
توسعه سیستم مدیریت محتوای DNTCms - قسمت اول
قصد داریم طی یک سری مقالات به توسعه یک سیستم مدیریت محتوا بپردازیم. مسلما فاصله‌ی زمانی بین انتشار مقالات این سری، کمی زیاد خواهد بود. ولی سعی خواهیم کرد تا قدم به قدم و با تحلیل و توضیح کافی هر بخش به این هدف برسیم.
همکاران این قسمت:
پیشنیاز‌ها:
در زیر بخش هایی که برای این سیستم تا به امروز در نظر گرفتیم (مسلما با ارائه ایده‌ها و بازخورد‌های دوستان این امکانات دستخوش تغییر خواهند شد) ، به شرح زیر میباشد:
  • انجمن
  • ارتباط دوستی
  • سیستم ترفیع رتبه
  • Themeable
  • سیستم Following
  • صفحات داینامیک
  • سیستم پیام رسانی
  • امکان ساخت گروه‌های شخصی برای انتشار مطالب خود (توسط کاربران) با اعمال دسترسی مختلف
  • پیغام خصوصی
  • وبلاگ
  • نظرسنجی ها
  • مدیریت کاربران با دسترسی‌ها داینامیک
  • اخبار
  • آگهی ها
در این قسمت مدل‌های مربوط به بخش وبلاگ را بررسی میکنیم. ابتدا قصد داشتیم تا امکان نگارش یک پست توسط چندین کاربر را به طور همزمان، در سیستم قرار دهیم و ایده کار هم که توسط یکی دوستان (محمد شریفی) پیشنهاد شد به صورت زیر بود:
ابتدا کاربری به عنوان ایجاد کننده اصلی پست، بخش‌ها مختلفی را برای یک پست در نظر بگیرد و هر قسمت را به یک همکار نسبت دهد و با اتمام تمام بخش‌ها و اعلام آن توسط همکاران، کاربر اصلی ایجاد کننده پست بتواند بخش‌ها را باهم ادغام کند و برای آماده انتشار نهایی باشد.
ولی خب به نظر بنده الان سیستم‌های ارتباطی قدرتمندتری هم هست که همکاران در مورد نگارش یک پست به صورت مشارکتی بپردازند و صرفا در مرحله‌ی انتشار، این کاربران به عنوان کاربران همکار به پست منتشر شده نسبت داده شوند تا در زیر پست مشخصات کامل آنها قابل مشاهد باشد (راه حلی که پیاده سازی خواهیم کرد).
مدل‌های در نظر گرفته شده برای سیستم وبلاگ به صورت زیر می‌باشد:

مخزن برچسب ها
/// <summary>
    /// Represents the lable 
    /// </summary>
    public class Tag
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create one instance of <see cref="Tag"/>
        /// </summary>
        public Tag()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// sets or gets Tag's identifier
        /// </summary>
        public virtual Guid  Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets Tag's name
        /// </summary>
        public virtual string Name { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// sets or gets Tag's posts
        /// </summary>
        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
        #endregion
    }
کلاس بالا مشخص کننده‌ی مخزن برچسب‌های سیستم ما خواهد بود. جدول حاصل از این مدل با جداول سایر بخش‌ها که نیاز به داشتن برچسب خواهند داشت، ارتباط چند به چند خواهد داشت. برای این منظور همانطور که مشخص است در قسمت NavigationProperties یک لیست از BlogPost معرفی شده است و در ادامه خواهیم دید که لیستی از کلاس Tag هم در کلاس BlogPost معرفی خواهد شد.

مدل پیش نویس ها
  /// <summary>
    /// Represents the Post's Draft
    /// </summary>
    public  class BlogDraft
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="BlogDraft"/>
        /// </summary>
        public  BlogDraft()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of post's draft
        /// </summary>
        public virtual  Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of post's draft
        /// </summary>
        public virtual  string Body { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or set title of post's draft
        /// </summary>
        public virtual  string Title { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets tags of post's draft that seperated using ','
        /// </summary>
        public virtual  string TagNames { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether this draft is ready to publish
        /// </summary>
        public virtual  bool IsReadyForPublish { get; set; }
        /// <summary>
        /// ges ro sets DateTime that this draft added
        /// </summary>
        public virtual  DateTime CreatedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets information of User-Agent
        /// </summary>
        public virtual string Agent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date that this draft publish as ready
        /// </summary>
        public virtual DateTime? ReadyForPublishOn { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of user that he is owner of this draft
        /// </summary>
        public virtual  long OwnerId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets user that he is owner of this draft
        /// </summary>
        public virtual  User Owner { get; set; }
        #endregion
    }
کلاس فوق برای ذخیره سازی پست‌های پیشنویس کاربران در نظر گرفته شده است. شاید بهتر بود این پیش نویس‌ها هم در همان مدل پستی که در ادامه مشاهده می‌کنید ادغام شوند. ولی این یک تصمیم شخصی برای این کار بوده و برای سیستی بزرگی که امکان دارد حذف و درج پیشنویس‌ها زیاد باشد و فرض بر اینکه long هم برای آی دی جواب گو نخواهد بود و نیاز است از Guid ای که به صورت متوالی افزایش میابد به منظور جلوگیری از Fragmentation، استفاده کرد. بقیه فیلد‌ها هم مشخص هستند و نیازی به توضیح اضافی نخواهد بود. مسلما هر کاربر می‌تواند چندین پیشنویس داشته باشد. لذا ارتباط یک به چند مابین کاربر و پیشنویس پست، خواهیم داشت.
مدل امتیاز دهی کاربران
/// <summary>
    /// Section of Rating
    /// </summary>
    public enum RatingSection
    {
        News,
        Announcement,
        ForumTopic,
        BlogComment,
        NewsComment,
        PollComment,
        AnnouncementComment,
        ForumPost,
        ...
    }


    /// <summary>
    /// Represents Rating Record regard by section type for Rating System
    /// </summary>
    public class UserRating
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create one instance of <see cref="UserRating"/>
        /// </summary>
        public UserRating()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of Rating Record
        /// </summary>
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value of rate
        /// </summary>
        public virtual double RatingValue { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Section's Id 
        /// </summary>
        public virtual long SectionId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Section 
        /// </summary>
        public virtual RatingSection Section { get; set; }
        #endregion

        #region Navigation Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets user that rate one section
        /// </summary>
        public virtual User Rater { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Rater Id that rate one section
        /// </summary>
        public virtual long RaterId { get; set; }

        #endregion
    }
نوع داده‌ی شمارشی RatingSection مشخص کننده‌ی بخش‌های مختلف سیستم می‌باشد که نیاز به امتیاز دهی دارند. چون سیستم ما یک سیستم بسته می‌باشد و برای امتیاز دهی نیاز به احراز هویت خواهد بود، لذا باید از امتیاز دادن بیش از یک بار برای هر بخش جلوگیری کنیم. برای این کار می‌توان بین تمام بخش‌های موجود ارتباط‌های چند به چند در نظر گرفت. برای مثال یک ارتباط چند به چند بین کاربر و نظرات که مشخص کننده‌ی این است که یک کاربر می‌تواند به چند نظر امتیاز دهد و هر نظر هم میتواند چندین امتیاز دهنده داشته باشد ولی تعداد جداول بالا خواهد رفت و کار آن هم زیاد خواهد شد. برای این منظور میتوان یک جدول به مانند UserRating در نظر گرفت که صرفا با جدول کاربر ما یک ارتباط یک به چند دارد و با استفاده از خصوصیت RatingSection موجود در این کلاس وخصوصیت SectionId و همچنین در نظر گرفتن یک کلید منحصر به فرد بر روی خصوصیت‌های RatingSection ، RaterId و SectionId، از امتیاز دادن چند باره‌ی کاربر به یک بخش جلوگیری کرد.
/// <summary>
    /// Represent the rating as ComplexType
    /// </summary>
    [ComplexType]
    public class Rating
    {
        /// <summary>
        /// sets or gets total of rating
        /// </summary>
        public virtual double? TotalRating { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets rater's count
        /// </summary>
        public virtual long? RatersCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets average of rating
        /// </summary>
        public virtual double? AverageRating { get; set; }
    }
کلاس بالا یک ComplexType می‌باشد که در نهایت به هیچ جدولی مپ نخواهد شد و صرفا به منظور کپسوله کردن یکسری فیلد مورد استفاده قرار گرفته است و از این کلاس می‌توان در هر بخش که لازم است امتیاز دهی داشته باشیم، به عنوان یک خصوصیت، استفاده کرد.

کلاس پایه‌ی محتوا
/// <summary>
    /// Represents a base class for every content in system
    /// </summary>
    public abstract class BaseContent
    {
        #region Properties

        /// <summary>
        /// get or set identifier of record
        /// </summary>
        public virtual long Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date of publishing content
        /// </summary>
        public virtual DateTime PublishedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Last Update's Date
        /// </summary>
        public virtual DateTime ModifiedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the blog pot body
        /// </summary>
        public virtual string Body { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the content title
        /// </summary>
        public virtual string Title { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value  indicating Custom Slug
        /// </summary>
        public virtual string SlugUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets meta title for seo
        /// </summary>
        public virtual string MetaTitle { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets meta keywords for seo
        /// </summary>
        public virtual string MetaKeywords { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets meta description of the content
        /// </summary>
        public virtual string MetaDescription { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets 
        /// </summary>
        public virtual string FocusKeyword { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content use CanonicalUrl
        /// </summary>
        public virtual bool UseCanonicalUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets CanonicalUrl That the Post Point to it
        /// </summary>
        public virtual string CanonicalUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content user no Follow for Seo
        /// </summary>
        public virtual bool UseNoFollow { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content user no Index for Seo
        /// </summary>
        public virtual bool UseNoIndex { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content in sitemap
        /// </summary>
        public virtual bool IsInSitemap { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets a value indicating whether the content comments are allowed 
        /// </summary>
        public virtual bool AllowComments { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets a value indicating whether the content comments are allowed for anonymouses 
        /// </summary>
        public virtual bool AllowCommentForAnonymous { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets  viewed count by rss
        /// </summary>
        public virtual long ViewCountByRss { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets viewed count 
        /// </summary>
        public virtual long ViewCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// Gets or sets the total number of  comments
        /// <remarks>The same as if we run Item.Comments.where(a=>a.Status==Status.Approved).Count()
        /// We use this property for performance optimization (no SQL command executed)
        /// </remarks>
        /// </summary>
        public virtual int ApprovedCommentsCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// Gets or sets the total number of  comments
        /// <remarks>The same as if we run Item.Comments.where(a=>a.Status==Status.UnApproved).Count()
        /// We use this property for performance optimization (no SQL command executed)</remarks></summary>
        public virtual int UnApprovedCommentsCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value  indicating whether the content is logical deleted or hidden
        /// </summary>
        public virtual bool IsDeleted { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets rating complex instance
        /// </summary>
        public virtual Rating Rating { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content show with rssFeed
        /// </summary>
        public virtual bool ShowWithRss { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating maximum days count that users can send comment
        /// </summary>
        public virtual int DaysCountForSupportComment { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets information of User-Agent
        /// </summary>
        public virtual string Agent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets icon name with size 200*200 px for snippet 
        /// </summary>
        public virtual string SocialSnippetIconName { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets title for snippet
        /// </summary>
        public virtual string SocialSnippetTitle { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets description for snippet
        /// </summary>
        public virtual string SocialSnippetDescription { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of content's comment
        /// </summary>
        public virtual byte[] RowVersion { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets name of tags seperated by comma that assosiated with this content fo increase performance
        /// </summary>
        public virtual string TagNames { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets counter for Content's report
        /// </summary>
        public virtual int ReportsCount { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties

        /// <summary>
        /// get or set user that create this record
        /// </summary>
        public virtual User Author { get; set; }

        /// <summary>
        /// gets or sets Id of user that create this record
        /// </summary>
        public virtual long AuthorId { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set  the tags integrated with content
        /// </summary>
        public virtual ICollection<Tag> Tags { get; set; }
        #endregion

    }

بخش‌های مختلفی که در ابتدای مقاله مطرح شدند، دارای یکسری خصوصیات مشترک می‌باشند و برای این منظور این خصوصیات را در یک کلاس پایه کپسوله کرده‌ایم. شاید تفکر شما این باشد که میخواهیم ارث بری TPH یا TPT را اعمال کنیم. ولی با توجه به سلیقه‌ی شخصی، در این بخش قصد استفاده از ارث بری را ندارم. 

نکته‌ای که وجود دارد فیلد‌های ApprovedCommentsCount  UnApprovedCommentsCount و TagNames می‌باشند که هنگام درج نظر جدید باید تعداد نظرات ذخیره شده را  ویرایش کنیم و هنگام ویرایش خود پست یا خبر با ... و یا حتی ویرایش خود تگ یا حذف آن تگ باید TagNames که لیست برچسب‌های محتوا را به صورت جدا شده با (,) از هم دیگر می‌باشد، ویرایش کنیم (جای بحث دارد).

مشخص است که هر یک از مطالب منتشر شده در بخش‌های وبلاگ، اخبار، نظرسنجی و آگهی‌ها، یک کابر ایجاد کننده (Author نامیده‌ایم) خواهد داشت و هر کاربر هم می‌تواند چندین مطلب را ایجاد کند. لذا رابطه‌ی یک به چند بین تمام این بخش‌ها مذکور و کاربر ایجاد خواهد شد.

مدل  LinkBack

 /// <summary>
    /// Represents link for implemention linkback
    /// </summary>
    public class LinkBack
    {

        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="LinkBack"/>
        /// </summary>
        public LinkBack()
        {
            CreatedOn = DateTime.Now;
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets link's Id
        /// </summary>
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets text for show Link
        /// </summary>
        public virtual string Title { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets link's address 
        /// </summary>
        public virtual string Url { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or set value indicating whether this link is internal o external
        /// </summary>
        public virtual LinkBackType Type { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date that this record is added
        /// </summary>
        public virtual DateTime CreatedOn { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets Post that associated
        /// </summary>
        public virtual BlogPost Post { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets id of Post that associated
        /// </summary>
        public virtual long PostId { get; set; }
        #endregion
    }


 /// <summary>
    /// represents Type of ReferrerLinks
    /// </summary>
    public enum LinkBackType
    {
        /// <summary>
        /// Internal link
        /// </summary>
        Internal,
        /// <summary>
        /// External Link
        /// </summary>
        External
    }

مطمئنا در خیلی از وبلاگ‌ها مثل سایت جاری متوجه نمایش لینک‌ها ارجاع دهنده‌های خارجی و داخلی در زیر مطلب شده‌اید. کلاس LinkBack هم دقیقا برای این منظور در نظرگرفته شده است که عنوان صفحه‌ای که این پست در آنجا لینک داده شده است، به همراه آدرس آن صفحه، در جدول حاصل از این کلاس ذخیره خواهند شد. نوع داده LinkBackType هم برای متمایز کردن رکورد‌های درج شده به عنوان LinkBack در نظر گرفته شده است که بتوان آنها را متمایز کرد، به ارجاعات داخلی و خارجی.

مدل پست ها

  /// <summary> 
    /// Represents a blog post
    /// </summary>
    public  class BlogPost : BaseContent
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create one Instance of <see cref="BlogPost"/>
        /// </summary>
        public BlogPost()
        {
            Rating = new Rating();
            PublishedOn = DateTime.Now;
        }
        #endregion

       #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets Status of LinkBack Notifications
        /// </summary>
        public virtual LinkBackStatus LinkBackStatus { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties

        /// <summary>
        /// get or set  blog post's Reviews
        /// </summary>
        public virtual ICollection<BlogComment> Comments { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set collection of links that reference to this blog post
        /// </summary>
        public virtual ICollection<LinkBack> LinkBacks { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set Collection of Users that Contribute on this post
        /// </summary>
        public virtual ICollection<User> Contributors  { get; set; }
        
        #endregion
    }


  /// <summary>
    /// Represents Status for ReferrerLinks
    /// </summary>
    public enum  LinkBackStatus
    {
        [Display(Name ="غیرفعال")]
        Disable,
        [Display(Name = "فعال")]
        Enable,
        [Display(Name = "لینک‌ها داخلی")]
        JustInternal,
        [Display(Name = "لینک‌ها خارجی")]
        JustExternal
    }
 کلاس بالا نشان دهنده‌ی مدل پست‌های ما در سیستم می‌باشد که بیشتر خصوصیات خود را از کلاس پایه‌ی BaseContent به ارث برده و لازم به تکرار آنها نیست. به علاوه یکسری خصوصیات دیگر، از جلمه‌ی آنها یک لیست از کلاس LinkBack، لیستی از کاربران مشارکت کننده به منظور نمایش مشخصات آنها در زیر پست و لیستی از کلاس BlogComment که نشان دهنده‌ی نظرات پست می‌باشد، هم خواهد داشت. خصوصیتی از نوع داده‌ی LinkBackStatus هم صرفا به منظور تنظیمات مدیریتی در نظر گرفته شده است. 

کلاس پایه نظرات
  /// <summary>
    /// Represents a base class for every comment in system 
    /// </summary>

    public abstract class BaseComment
    {
        #region Properties
        /// <summary>
        /// get or set identifier of record
        /// </summary>
        public virtual long Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date of creation 
        /// </summary>
        public virtual DateTime CreatedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets displayName of this comment's Creator if  he/she is Anonymous
        /// </summary>
        public virtual string CreatorDisplayName { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of blog post's comment
        /// </summary>
        public virtual string Body { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of blog post's comment
        /// </summary>
        public virtual Rating Rating { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets informations of agent
        /// </summary>
        public virtual string UserAgent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets siteUrl of Creator if he/she is Anonymous
        /// </summary>
        public virtual string SiteUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Email of Creator if he/she is anonymous
        /// </summary>
        public virtual string Email { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets status of comment
        /// </summary>
        public virtual CommentStatus Status { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Ip Address of Creator
        /// </summary>
        public virtual string CreatorIp { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets datetime that is modified
        /// </summary>
        public virtual DateTime? ModifiedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets counter for report this comment
        /// </summary>
        public virtual int ReportsCount { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties

        /// <summary>
        /// get or set user that create this record
        /// </summary>
        public virtual User Creator { get; set; }

        /// <summary>
        /// get or set Id of user that create this record
        /// </summary>
        public virtual long? CreatorId { get; set; }
        #endregion
    }

public enum CommentStatus
    {
        /* 0 - approved, 1 - pending, 2 - spam, -1 - trash */
        [Display(Name = "تأیید شده")]
        Approved = 0,
        [Display(Name = "در انتظار بررسی")]
        Pending = 1,
        [Display(Name = "جفنگ")]
        Spam = 2,
        [Display(Name = "زباله دان")]
        Trash = -1
    }
به مانند BaseContent که برای کپسوله کردن خصوصیات تکراری و نه برای اعمال ارث بری TPH یا TPT، کلاس BaseComment را در نظر گرفته‌ایم. نکته‌ی مهم این است که هر نظری یک درج کننده دارد. ولی اگر فیلد AllowCommentForAnonymous مربوط به مطلب True باشد، این امکان وجود خواهد داشت تا کاربران احراز هویت نشده نیز نظر ارسال کنند. لذا CreatorId در کلاس BaseComment به صورت Nullable در نظر گرفته شده است و یک سری خصوصیت‌ها از قبیل SiteUrl ، CreatorDisplayName ، Email برای کاربران احراز هویت نشده در نظر گرفته شده است. نوع شمارشی CommentStatus نیز برای اعمال مدیریتی در نظر گرفته شده است.
مدل نظرات پست ها
/// <summary>
    /// Represents a blog post's comment
    /// </summary>
    public class BlogComment : BaseComment
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create One Instance for <see cref="BlogComment"/>
        /// </summary>
        public BlogComment()
        {
            Rating = new Rating();
            CreatedOn = DateTime.Now;
        }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets BlogComment's identifier for Replying and impelemention self referencing
        /// </summary>
        public virtual long? ReplyId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets blog's comment for Replying and impelemention self referencing
        /// </summary>
        public virtual BlogComment Reply { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set collection of blog's comment for Replying and impelemention self referencing
        /// </summary>
        public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets post that this comment sent to it
        /// </summary>
        public virtual BlogPost Post { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets post'Id that this comment sent to it
        /// </summary>
        public virtual long PostId { get; set; }
        #endregion
    }
کلاس بالا مشخص کننده‌ی نظرات پست‌های وبلاگ می‌باشند که بیشتر خصوصیت‌های خود را از کلاس پایه‌ی BaseComment به ارث برده است و همچنین ساختار سلسله مراتبی آن نیز  قابل مشاهده است. 
برای سیستم Report یا همان گزارش خطا هم سیستمی شبیه به امتیاز دهی ستاره‌ای در نظر گرفته ایم. برای اینکه مقاله خیلی طولانی شد، بهتر است در مقاله‌ای جدا کار را ادامه داد.
نتیجه این قسمت

مطالب
بخش سوم - بررسی امکانات و کدنویسی در کامپایلر Svelte
در بخش‌های قبل تا حدودی با کامپایلر Svelte و ساختار فایل‌های آن آشنا شدیم. در این بخش با چند مثال قصد دارم امکاناتی را که Svelte در اختیارمان قرار میدهد، شرح دهم. 

Dynamic attributes : 
در بخش قبل دیدیم که با استفاده از علامت ( آکولاد {} ) میتوانیم مقادیر موجود در تگ اسکریپت را در html خود رندر کنیم. ولی از این علامت میتوان برای مقدار دهی attribute‌ها هم استفاده کرد. 
<script>
let src = 'https://svelte.dev/tutorial/image.gif';
let name = 'Rick Astley';
</script>

<img src={src} alt="{name} dancing">
اگر این کد را در بدنه کامپوننت خود یعنی همان فایل App.svelte قرار دهیم، به درستی کار خواهد کرد و مقدار‌های متغیر‌های src و name، در تگ img ما قرار خواهند گرفت. چند نکته در اینجا وجود دارد که بهتر است به آنها اشاره کنم.

  • نکته اول : اگر در تگ img مقدار alt را وارد نکنیم و یا alt در این تگ وجود نداشته باشد، یک هشدار توسط کامپایلر svelte برای ما با عنوان <img> element should have an alt attribute> ایجاد میشود. زمان ساخت یک برنامه بسیار مهم است تا قوانین نوشتن یک کد html خوب را رعایت کنیم تا برای تمامی کاربران احتمالی برنامه قابل استفاده باشد. در همین مثال با ایجاد یک هشدار Svelte تلاش میکند که ما را از اشتباه در نوشتن کد html مطلع سازد.

  • نکته دوم : اگر نام یک آبجکت تعریف شده و یک attribute، برابر باشد میتوانیم از نسخه کوتاه شده یا Shorthand attributes در svelte استفاده کنیم. به طور مثال در مثال بالا میتوانیم از کد زیر در خط 6 استفاده کنیم.
<img {src} alt="{name} dancing">


Nested components :
همانطور که قبلا اشاره کرده بودم، همه‌چیز در svelte از کامپوننت‌ها تشکیل میشود. در یک برنامه واقعی درست نیست که تمامی کد برنامه را مستقیما در کامپوننت اولیه برنامه بنویسیم. به جای آن بهتر است هر بخش از وبسایت، کامپوننت مجزایی داشته باشد تا کدها و استایل‌ها و html ما نظم و خوانایی بیشتری پیدا کنند.
یک فایل دیگر را در کنار کامپوننت App.svelte که در بخش قبلی ایجاد کرده بودیم، به نام Nested.svelte ایجاد کنید و در آن کد زیر را قرار دهید.
<script>
  export let siteName = "dotnettips";
</script>

<p>this is a nested component for third tutorial on {siteName}</p>
در این مرحله ما یک کامپوننت جدید را ایجاد کردیم که برای نمایش آن باید به App.svelte اضافه شود. برای انجام اینکار محتوای App.svelte را به کد زیر تغییر دهید.
<script>
  import Nested from "./Nested.svelte";

  export let name;
</script>

<h1>Hello {name}!</h1>

<Nested siteName="dotnettips.info" />
که در نهایت چنین خروجی خواهیم داشت. 
 Hello world!

this is a nested component for third tutorial on dotnettips.info


در مثال بالا ما یک کامپوننت جدید را ایجاد کرده و از طریق دستور import به App.svelte اضافه کردیم. نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، نحوه مقدار دهی props در کامپوننت‌ها است. اگر به خط 9 دقت کنیم، کامپوننت ما از طریق تگ جدیدی با نام (Nested) به بدنه html برنامه اضافه شده است که یک attribute به نام siteName دارد. siteName متغیر export شده در کامپوننت Nested.svelte است که در کامپوننت‌ها به این صورت مقدار دهی میشود. قبلا نحوه مقدار دهی این خصیصه‌ها را در فایل‌های جاوا اسکریپت مشاهده کرده بودیم. نکته دیگری که باید به آن دقت داشت این است که خصیصه siteName مقدار پیش فرض dotnettips را در Nested.svelte به خود اختصاص داده بود. به همین جهت اگر ما siteName را هنگام استفاده از کامپوننت مقدار دهی نکنیم، از مقدار پیش فرض خود استفاده خواهد کرد. ولی اینجا ما با مقدار دهی آن، siteName را به dotnettips.info تغییر داده‌ایم.

نکته مهم : دقت داشته باشید کامپوننت‌های شما همیشه باید با حروف بزرگ شروع شوند؛ به طور مثال در صورت نوشتن <nested/> محتوای کامپوننت نمایش داده نخواهد شد. svelte، از طریق زیر نظر گرفتن حروف کوچک و بزرگ در ابتدای تگ‌ها، بین تگ‌های html و کامپوننت‌ها تمایز قائل میشود.



Spread  props :

تا اینجا به صورت خلاصه با props یا خصیصه‌ها آشنا شده‌اید و دیدیم که با export کردن یک متغیر در یک کامپوننت، میتوانیم آن را هنگام استفاده مقدار دهی نماییم. برای اینکه تمرینی هم باشد با توجه به مطالبی که تاکنون گفته شده، پروژه‌ی جدیدی را ایجاد کنید و محتوای App.svelte را مانند کد زیر تغییر دهید.

<script>
import Info from './Info.svelte';

const pkg = {
name: 'svelte',
version: 3,
speed: 'blazing',
website: 'https://svelte.dev'
};
</script>

<Info name={pkg.name} version={pkg.version} speed={pkg.speed} website={pkg.website}/>

همانطور که در خط دوم کد می‌بینید، کامپوننتی به نام Info.svelte به این بخش اضافه شده‌است. این کامپوننت را با محتوای زیر ایجاد نمایید:

<script>
export let name;
export let version;
export let speed;
export let website;
</script>

<p>
The <code>{name}</code> package is {speed} fast.
Download version {version} from <a href="https://www.npmjs.com/package/{name}">npm</a>
and <a href={website}>learn more here</a>
</p>

اگر برنامه را اجرا کنید یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد: 

 The svelte  package is  blazing  fast. Download version  3  from  npm  and  learn more here
در این مثال در کامپوننت info.svelte حدودا تعداد زیادی متغیر export شده داریم که دقیقا همنام با آنها در App.svelte یک آبجکت به نام pkg مقدار دهی شده‌است (خط 4-9). در این شرایط نیازی به نوشتن تک تک خصیصه‌ها مانند کاری که در خط 12 کردیم نیست. خیلی ساده میتوانیم از امکانات ES6 برای destruct کردن این آبجکت و ست کردن این خصیصه‌ها استفاده کنیم؛ به این صورت : 
<Info {...pkg}/>



مروری کوتاه بر مدیریت Event ها  در svelte:
قدرت اصلی svelte، واکنش پذیر بودن آن است. به این معنی که همیشه DOM را با وضعیت یا state برنامه هماهنگ نگه میدارد. یکی از مواردی که بطور مثال این امکان را به خوبی نمایش میدهد، event‌ها هستند. 
به مثال زیر توجه کنید:
<script>
  let count = 0;

  function handleClick() {
    count += 1;
  }
</script>

<p>Count : {count}</p>
<button on:click={handleClick}>
  Clicked {count} {count === 1 ? 'time' : 'times'}
</button>
در مثال بالا در خط 10، یک button را ایجاد کردیم که به متد click آن یک function اختصاص داده شده که در خط 4 تعریف کرده بودیم. برای bind کردن یک event در svelte از on: استفاده میکنیم. البته دقت کنید که در خط 10، نام function بدون پرانتز نوشته شده‌است؛ چرا که ما قصد اجرای آن را نداریم و صرفا میخواهیم این فانکشن پس از کلیک شدن بر روی button اجرا شود. در خط 5 هم در بدنه فانکشن خود که پس از هر کلیک اجرا خواهد شد، یک واحد به متغیر count اضافه میکنیم. در خطوط 9 و 11 هم مقدار count را نمایش داده‌ایم. 
در بخش‌های بعد به جزئیات کار با event‌ها بیشتر میپردازیم.

واکنش پذیری یا Reactivity در svelte :
svelte به صورت خودکار DOM را پس از اینکه وضعیت کامپوننت یا آبجکت‌های شما تغییر کند، آپدیت میکند؛ ولی در این بین چندین حالت وجود دارند که به صورت خودکار svelte از تغییر وضعیت کامپوننت شما آگاه نمیشود. 
عملگر :$
به مثال زیر توجه کنید. 
<script>
let count = 0;
let doubled = count * 2;

function handleClick() {
count += 1;
}
</script>

<button on:click={handleClick}>
Clicked {count} {count === 1 ? 'time' : 'times'}
</button>

<p>{count} doubled is {doubled}</p>
در این مثال در خط سوم متغیر doubled تعریف شده که قرار است دو برابر count را در خود نگه دارد. اگر این کد را اجرا نمایید، متوجه خواهید شد که مقدار double پس از تغییر count، تغییری نخواهد کرد. چرا که بر خلاف سایر فریم ورک‌ها، مانند react برای بهبود performance برنامه، svelte از Virtual-DOM استفاده نمیکند و این امر سبب میشود که کل کدهای کامپوننت ما در هر بار تغییر، در وضعیت بخشی از آن، مجددا اجرا نشود و مستقیما بخش مورد نظر در DOM تغییر کند. این امر سبب شده از نظر performance در کامپوننت‌های پیچیده که به طور مثال از انیمیشن یا visualisation‌ها استفاده میکنند، کامپوننت‌های svelte چندین برابر پرسرعت‌تر از سایر فریم ورک‌های مشابه عمل کند. ولی اگر بخواهیم که مقدار doubled آپدیت شود چه کاری باید کرد؟ 
راهکار اول مقدار دهی doubled در function مرتبط است، چرا که svelte همیشه به عملگر مساوی = در کد جاوا اسکریپت نگاه میکند. ولی این راهکار در مثال بالا منطقی به نظر نمی‌آید چرا که وظیفه متد ما صرفا دو برابر کردن مقدار count است.
راهکار دوم استفاده از عملگر :$  قبل از تعریف متغیر میباشد که به نظر راهکار مناسب‌تری است. پس در کد بالا فقط لازم است خط سوم را به کد زیر تغییر دهیم تا برنامه بدرستی مقدار doubled را پس از تغییر count محاسبه کند. 
$: doubled = count * 2;
به این طریق میتوانیم متغیر خود را وادار کنیم درصورت تغییر مقادیر، در سمت راست مساوی، مقدار doubled را مجددا محاسبه نماید.

استفاده از این عملگر در svelte به تعریف متغیر‌ها محدود نمیشود. ما هر جائیکه نیاز به واکنش پذیری نسبت به کامپوننت‌ها یا متغیر‌های خود داشتیم، میتوانیم از این عملگر استفاده کنیم. به طور مثال برای لاگ کردن اطلاعات، هر بار که مقدار count تغییر کرد میتوانیم از کد زیر استفاده کنیم. 
$: console.log(`the count is ${count}`);
همچنین میتوانیم به آسانی گروهی از فعالیت‌ها را با هم واکنش پذیر کنیم. مثال :
$: {
  console.log(`the count is ${count}`);
  alert(`I SAID THE COUNT IS ${count}`);
}
حتی میتوان از این عملگر قبل از بلاک‌های کد، مانند if یا for استفاده کرد. مثال:
$: if (count >= 10) {
     alert(`count is dangerously high!`);
     count = 9;
}

واکنش پذیری در آرایه‌ها و آبجکت‌ها : 
به مثال زیر توجه کنید:
<script>
  let numbers = [1, 2, 3, 4];

  function addNumber() {
    let newNumber = numbers.length + 1;
    numbers.push(newNumber);
  }

  $: sum = numbers.reduce((t, n) => t + n, 0);
</script>

<p>{numbers.join(' + ')} = {sum}</p>

<button on:click={addNumber}>Add a number</button>

در مثال بالا پس از هر کلیک، یک عدد به آرایه numbers اضافه میشود؛ ولی در خط 11 که این آرایه را نمایش میدهیم، مقدار آن تغییر نخواهد کرد! همانطور که قبلا اشاره کرده بودم svelte برای اینکه متوجه شود تغییری در آبجکت‌های ما صورت گرفته است، به مشاهده عملگر مساوی در کدهای ما میپردازد و چون اینجا در خط 6، ما از متد push آرایه برای افزودن مقداری جدید به آن درحال استفاده هستیم svelte واکنشی به این تغییر ندارد. برای رفع این مشکل دو راهکار وجود دارد. 
راهکار اول استفاده از عملگر مساوی و reassign کردن مقدار آبجکت یا متغیر مورد نظر است به این صورت : 
  function addNumber() {
    let newNumber = numbers.length + 1;
    numbers.push(newNumber);
    numbers = numbers;
  }
راهکار دوم استفاده از امکانات ES6 جاوا اسکریپت است برای افزودن مقدار جدید به آرایه که چون در این روش از مساوی استفاده میکنیم، تغییرات در numbers واکنش پذیر خواهد بود. به این صورت : 
  function addNumber() {
    let newNumber = numbers.length + 1;
    numbers = [...numbers, newNumber];
  }

مروری بر Two way bindings :
فرض کنید قصد داریم که یک input برای دریافت نام در صفحه قرار داده و در متغیری به نام name ذخیره کنیم. سپس این متغیر را در صفحه نشان دهیم. برای انجام اینکار حدودا با توجه به مطالبی که تا الان آموخته‌ایم میتوان کد زیر را تولید کرد : 
<script>
  let name = "";
  function updateName(event) {
    name = event.target.value;
  }
</script>

<h4>My Name Is {name}</h4>
<input value={name} on:input={updateName} />
در خط 9 یک input به کامپوننت خود اضافه کردیم و مقدار value آن را به متغیر name نسبت دادیم. تا اینجا فقط اگر name تغییری کند آن را در input میتوانیم نمایش دهیم ولی پس از تایپ در این input به صورت خودکار مقدار name آپدیت نمیشود چون ما در این حالت از One way binding درحال استفاده هستیم. به همین جهت یک متد برای آپدیت مقدار name توسط input هم باید مینوشتیم که اگر دقت کنید در کد فوق از ایونت input تگ input در خط 11 به همین منظور استفاده شده‌است. در خط سوم اینبار متد ما یک پارامتر هم به نام event دارد. به طور پیش فرض میتوانیم همیشه از طریق این پارامتر به ایونت آبجکت مبداء که فانکشن را صدا زده است، دسترسی داشته باشیم که خیلی ساده از طریق این ایونت در خط 4 مقدار name را پس تغییر در input آپدیت میکنیم. 
شاید کد بالا کاری که خواستیم را انجام داده باشد. ولی پیاده سازی Two way binding به شکلی که نوشتیم ساده نیست و مشکلات خاص خودش را دارد. خبر خوب این است که svelte این امکان را به صورت توکار محیا کرده است. 
برای اتصال یک attribute به یک متغیر یا آبجکت به صورت دو طرفه از کلمه :bind قبل از نام attribute در svelte استفاده میشود. مثال بالا را اگر با استفاده از این توضیح بازنویسی کنیم، به این کد خواهیم رسید:
<script>
  let name = "";
</script>

<h4>My Name Is {name}</h4>
<input bind:value={name} />
همانطور که مشاهده میکنید دیگر نیازی به نوشتن یک فانکشن مجزا و گرفتن اطلاعات از طریق پارامتر ایونت نیست و به سادگی مقدار value به متغیر name به صورت دو طرفه متصل شده است.


expressing logic :
html امکانی برای پیاده سازی منطق برنامه، برخلاف svelte ندارد. در ادامه با syntax پیاده سازی منطق برنامه در کنار کدهای html در svelte آشنا میشویم. 

If blocks
برای نوشتن If در svelte از if# در میان دو آکولاد {} استفاده میشود و برای پایان دادن به آن از if/ در میاد دو آکولاد. به این صورت : 
{#if condition}
    <!-- you html codes ...  -->
{/if}
به مثال زیر توجه کنید : 
در این مثال قصد داریم پس از کلیک بر روی کلید لاگین، وضعیت کاربر را لاگین شده قرار دهیم و کلید لاگین را مخفی کنیم. سپس کلید دیگری برای خروج از برنامه به نام logout را نمایش دهیم که با کلیک بر روی آن کاربر logout شود و مجددا کلید لاگین نمایش داده شود. برای شبیه سازی این سناریو از کد زیر میتوانیم استفاده کنیم :
<script>
let user = { loggedIn: false };

function toggle() {
user.loggedIn = !user.loggedIn;
}
</script>

{#if user.loggedIn}
<button on:click={toggle}>
Log out
</button>
{/if}

{#if !user.loggedIn}
<button on:click={toggle}>
Log in
</button>
{/if}
کدهای داخل اسکریپت که چندان نیازی به توضیح ندارند و صرفا برای toggle کردن وضعیت کاربر هستند. ولی در خطوط 9 - 13 و 15 - 19 طریقه نوشتن if در svelte را با یک مثال واقعی مشاهده میکنید.
در مثال بالا دو شرط با یک مقدار مشابه true/false نوشته شده است که بهتر بود مانند سایر زبان‌های برنامه نویسی از else در اینجا استفاده میشد. در ادامه با نحوه نوشتن else در svelte آشنا خواهیم شد.
Else blocks
برای نوشتن else در svelte از else: در میاد دو آکولاد {} بین یک block مانند if میتوانیم استفاده کنیم. به این صورت :
{#if condition}
    <!-- you html code when condition is true -->
{:else}
    <!-- you html code when condition is false -->
{/if}
باز نویسی دو if block در مثال بالا با استفاده از else : 
{#if user.loggedIn}
<button on:click={toggle}>
Log out
</button>
{:else}
<button on:click={toggle}>
Log in
</button>
{/if}

همینطور شما میتوانید از else if هم استفاده نمایید. به این صورت : 
{#if condition}
    <!-- you html code when condition is true -->
{:else if condition2}
    <!-- you html code when condition2 is true -->
{:else}
    <!-- you html code when condition and condition2 are false -->
{/if}

نکته تکمیلی : در svelte علامت # همیشه به معنای شروع یک بلاک کد است و علامت / به معنای پایان بلاک. همینطور علامت : نشان دهنده ادامه بلاک کد است. شاید در ابتدا کمی گیج کننده به نظر بیاید ولی در مثال‌های بعدی بیشتر با این علائم آشنا میشویم.

each blocks : 
برای حرکت در میان لیستی از اطلاعات در svelte میتوانیم از each# استفاده نماییم و مانند بلاک if برای خاتمه دادن به آن از each/ استفاده میشود. همینطور از کلمه کلیدی as هم برای دسترسی به هر آیتم در لیست استفاده میشود. به این صورت : 
{#each list as item}
      <!-- you html code per each item in list -->
{/each}
به مثال زیر توجه کنید : 
<script>
let cats = [
{ id: 'J---aiyznGQ', name: 'Keyboard Cat' },
{ id: 'z_AbfPXTKms', name: 'Maru' },
{ id: 'OUtn3pvWmpg', name: 'Henri The Existential Cat' }
];
</script>

<h1>The Famous Cats of YouTube</h1>

<ul>
{#each cats as cat}
<li><a target="_blank" href="https://www.youtube.com/watch?v={cat.id}">
{cat.name}
</a></li>
{/each}
</ul>
در خط 2 ما یک آرایه از گربه‌ها را تعریف کرده ایم و در خط 11 با استفاده از each به ازای هر کدام از آیتم‌های داخل این آرایه یک تگ li ایجاد میکنیم که لینک مرتبط با آن آیتم را نمایش میدهد. البته کد فوق را به شکل دیگری با استفاده از امکانات destructing جاوا اسکریپت هم میتوانستیم بنویسیم. به این صورت : 
<ul>
{#each cats as {id,name}}
<li><a target="_blank" href="https://www.youtube.com/watch?v={id}">
{name}
</a></li>
{/each}
</ul>
در این حالت ابتدا id و name به صورت مجزا destruct شده اند و میتوانیم مانند مثال بالا از آنها بدون نوشتن نام آیتم استفاده کنیم . مانند خط 4 کد بالا.
همینطور در each بلاک‌ها امکان دریافت ایندکس جاری آیتم از طریق آرگومان دوم هم وجود دارد. به این صورت : 
<ul>
{#each cats as { id, name }, i}
<li><a target="_blank" href="https://www.youtube.com/watch?v={id}">
{i + 1}: {name}
</a></li>
{/each}
</ul>
اگر به کد فوق دقت کنید درخط 2 مقدار i ایندکس آیتم جاری آرایه ما یعنی همان cats است.


نکته : در این بخش من سعی کردم تا حدودی به ترتیب بخش آموزشی خود وبسایت Svelte، موارد را بیان کنم؛ ولی با توجه به اینکه شاید دوستان ترجیح بدهند روش آموزشی خود  آن وبسایت که امکان تغییر و نوشتن کد را هم محیا کرده است، امتحان کنند  لینک آن  را به اشتراک میگذارم. 
مطالب
چک لیست شروع به ساخت یک نرم افزار بزرگ یا متوسط
 کتابها و منابع آموزشی بسیاری در جهت یادگیری برنامه سازی و مهندسی نرم­ افزار وجود دارند که اکثراً هم مطالب مفید و بسیار خوبی را ارائه می­دهند؛ با این‌حال یکی از سؤالات بزرگی که بعد از مطالعه آنها در ذهن افراد ممکن است پیش بیاید این است که با خود می­پرسند حالا چه کنم؟ از کجا شروع کنم؟ در واقع ذهن افراد پر است از اطلاعات تخصصی بسیار مفید ولی نمیدانند آنها را چگونه سرهم بندی کنند تا یک سیستم نرم­ افزاری قابل اتکا تولید کنند. توسعه گران با تجربه با گذشت زمان، مطالعه کد نرم­ افزارهای موجود، مطالعه مضاعف، شرکت در بحثهای تخصصی و ... معمولاً می­دانند که باید از کجا شروع کنند. در اینجا بنده سعی کرد‌ه‌ام مواردی را که توسعه گران باتجربه در شروع ساخت یک نرم ­افزار متوسط یا بزرگ با رویکرد توسعه برای وب در مورد آنها تصمیم می­گیرند، به صورت مختصر توضیح دهم. طبیعی هست که ممکن است این لیست کامل نباشد، نظرات دوستان میتواند آنرا کاملتر کند.

در اینجا غیر از مورد زمانبندی انجام پروژه سعی شده است به دیگر موارد غیره از قبیل شناخت نیازمندیها، نحوه بستن قرارداد، نحوه قیمت دهی و ... اشاره نشود.

 

در ابتدا در مورد موضوعات کلی و عمومی بحث می‌کنیم.

1- انتخاب فریم­ورک، فریمورک‌های فراوان و مختلفی برای کار با زمینه­‌های مختلف نرم ­افزاری در جهان وجود دارند که هرکدام مزایا و معایبی دارند. این روزها استفاده از فریم‌ورکها به قدری جای افتاده است و به اندازه­‌ای امکانات دارند که حتی ممکن است امکانات یک فریم ورک باعث شود از یک زبانی که در تخصصتان نیست استفاده کنید و آنرا یاد بگیرید.

2- زمانبندی انجام پروژه، به نظر خود بنده، سخت‌ترین و اساسی‌ترین مرحله، برای هر پروژه‌­ای، زمانبندی مناسب آن است که نیازمندی اساسی آن، شناخت سایر مواردی است که در این متن بدان‌ها اشاره می­شود. زمانبندی دقیق، قرار ملاقاتها و تحویل به‌موقع پیش نمایشهای نرم­ افزار، ارتباط مستمر با کارفرما و تحویل حتی زودتر از موعد پروژه باعث رضایت بیشتر کارفرما و حس اطمینان بیشتر خواهد شد. اگر در تحویل پروژه دیرکرد وجود داشته باشد، باعث دلسردی کارفرما و نوعی تبلیغ منفی خواهد بود. حتی زمانبندی و تحویل به موقع پروژه برای کارفرما بیشتر از کیفیت اهمیت دارد.

3- انتخاب معماری نرم­ افزار، معماری نرم ­افزار در اصل تعیین کننده نحوه قطعه بندی و توزیع تکه‌های نرم افزار، نحوه ارتباط اجزاء،، قابلیت تست پذیری، قابلیت نگهداری و قابلیت استفاده مجدد از کدهای تولید شده می­باشد. یکی از اهداف اساسی‌ای که باید در معماری نرم­‌افزار بدان توجه کرد، قابلیت استفاده مجدد از کد است. در یک معماری خوب ما قطعاتی درست خواهیم کرد که به‌راحتی می­توانیم از آن در نرم‌افزارهای دیگر نیز استفاده کنیم. البته قابلیت تست پذیری و قابلیت نگهداری نیز حداقل به همان اندازه اهمیت دارند. در این سایت موارد بسیار زیاد و کاملی جهت ساخت معماری مناسب و design patterns وجود دارد که می­توانید در اینجا یا اینجا مشاهده کنید.

 4- قابلیت اجرا بر روی پلتفرمهای مختلف، هرچند این مورد ممکن است بیشتر به نظر کارفرما بستگی داشته باشد، اما در کل اگر کارفرما بتواند سیستم را در پلتفرمهای مختلفی اجرا کند، راضی‌تر خواهد شد. اگر قصد فروش نرم‌­افزار طراحی شده را داشته باشیم، در اینصورت نیز می­توانیم کاربران پلتفرمهای مختلف را مورد هدف قرار دهیم یا سیستم را در سرورهای مختلفی میزبانی کنیم.

5- انتخاب سیستم بانک اطلاعاتی و نحوه ارتباط با آن. باید تصمیم بگیرید که از چند سیستم بانک اطلاعاتی، چگونه و به چه منظوری استفاده خواهید کرد. مواردی وجود دارند که سیستم را طوری طراحی کرد‌ه‌اند تا در زمان بهره برداری امکان انتخاب بانک‌های اطلاعاتی یا نحوه ذخیره اطلاعات برای مدیر سیستم وجود دارد. مثلا در BlogEngine.net میتوان انتخاب کرد که اطلاعات در SQL Server ذخیره شوند یا در سیستم فایل مبتنی بر XML . بحثهای بسیار زیادی در این سایت و کل فضای وب پیرامون نحوه انتخاب و استفاده از ORM ها، چگونگی معماری مناسب آن وجود دارد. بطور مثال همیشه بحث سر اینکه از الگوی Repository استفاده شود یا نشود وجود دارد! باید به خودمان پاسخ دهیم که آیا واقعاً نیاز است که سیستم را برای امکان استفاده از Orm‌های مختلف طراحی کنیم؟

6- نحوه ماژول بندی سیستم و امکان افزودن راحت ماژولهای جدید به آن. امروزه و با افزایش کاربران محصولات انفورماتیک که باعث بیشتر شدن سواد مصرف کننده در این زمینه و بالطبع افزایش نیازهای وی شده، همیشه احتمال اینکه کارفرما موارد جدیدی را بخواهد وجود خواهد داشت. باید سیستم را طوری طراحی کرد که حتی بتوان بدون توقف اجرای آن موارد جدید (پلاگینهای جدید) را بدان افزود و اجرا کرد.

7- میزان مشارکت دیگران در رفع نیازمندیهای کابران. ممکن است این گزینه در درجه اول زیاد با اهمیت جلوه ندهد، اما با تعمق در وبسایت‌ها و نرم‌­افزارهای بزرگ که هم اکنون در دنیا صاحب نامی شده‌اند می‌بینیم همه آنها تمهیداتی اندیشیده‌اند تا با وجود کپسوله کردن موارد پس زمینه، امکاناتی را در جهت مشارکت دیگران فراهم کنند. اکثر شبکه­‌های اجتماعی api هایی را مهیا کرده­ اند که افراد ثالث می­توانند از آنها استفاده کنند. اکثر سیستم‌های مدیریت محتوا و ابزارهای e-commerce تمهیداتی را برای راحتی ساخت plugin و api‌های برای راحتی برقراری ارتباط اشخاص ثالث اندیشیده‌اند. از نظر این جانب موارد 6 و 7 برای ادامه حیات و قابلیت رقابت پذیری پروژه از درجه اهمیت زیادی برخوردار است.

8- معماری Multi tenancy بلی یا خیر؟ Multi tenancy یک از بحثهای مهم رایانش ابری است. در این حالت فقط یک نمونه از نرم­ افزار در سمت سرور در حال اجراست ولی کاربر یا گروهی از کاربران دید یا تنظیمات متفاوتی از آن‌را دارند.

در ادامه به موارد فنی‌تری خواهیم پرداخت:

9- بحث انتخاب ابزار Dependency injection مناسب و مهیا سازی امکاناتی جهت هرچه راحت‌تر کردن امکان تنظیم و register کردن اشیا بدان. نحوه پیکربندی مناسب این مورد می­تواند کد نویسی را برایتان بسیار راحت کند. دات نت تیپس مطالب بسیاری را در این مورد ارائه داده است میتوانید اینجا را ببینید.

10- کشینگ. استفاده از یک سیستم کشینگ مناسب در ارتباط با بانکهای اطلاعاتی و یا سایر سیستمهای ذخیره و بازیابی اطلاعات می­تواند کمک بسیاری در پرفرمنس برنامه داشته باشد. سیستمها و روشهای مختلفی در مورد کشینگ وجود دارند. می‌توانید برای اطلاعات بیشتر اینجا را مطالعه فرمایید.

11- Logging. یک سیستم لاگر مناسب می­تواند وارنینگ‌ها و خطاهای بوجود آمده در سیستم را در یک رسانه ذخیره سازی حفظ کند و شما به عنوان توسعه دهنده می­توانید با مطالعه آن نسبت به رفع خطاهای احتمالی و بهبود در نسخه‌های آتی کمک بگیرید.

12- Audit logging یا Activity logging و Entity History. می­توانید کل یا برخی از فعالیتهای کاربر را در یک رسانه ذخیره سازی، ذخیره کنید، از قبیل زمان ورود و خروج، آی‌پی مورد استفاده، سیستم عامل، مرورگر، بازبینی از صفحه وغیره. همچنین در audit logging میتوانید زمانهای دقیق تغییرات مختلف موجود در موجودیتهای سیستم، فرد انجام دهنده تغییرات، سرویس انجام دهنده تغییرات، مدت زمان سپری شده و ... را ذخیره کرد. Entity History : ممکن است تصمیم بگیرید که کل اتفاقاتی را که برای یک موجودیت در طول زمان حیاتش در سیستم می‌افتد، ذخیره کنید.

13- Eventing ، Background Worker‌ها و Backgroudn jobs ( Scheduled tasks ). باید سیستم را طوری طراحی کرد که بتواند به تغییرات و اتفاقات افتاده در سیستم پاسخ دهد. همچنین این مورد یکی از نیازمندیهای معماری بر اساس پلاگین است. Background Worker‌ها در واقع کارهایی هستند که در پس زمینه انجام میشوند و نیازی نیست که کاربر برای اتمام آن منتظر بماند؛ مثلاً ارسال ایمیل خوش آمدگویی را میتوان با آن انجام داد. Background jobs کمی متفاوت هستند در واقع اینها فعالیتهای پس زمینه­ای هستند که ممکن است در فواصل زمانی مختلف اتفاق بیافتند، مثل پاکسازی کش در فواصل زمانی مناسب. در سیستمهای مختلف تمهیداتی برای ذخیره سازی فعالیتهایی که توسط background jobs انجام میشود اندیشیده می­شود.

14- پیکربندی صحیح نحوه ذخیره و بازیابی تنظیمات سیستم. در یک سیستم ممکن است شما تنظیمات متعددی را در اختیار کاربر و یا حتی خودتان قرار دهید. باید سیستم را طوری طراحی کنید که بتواند با راحت‌ترین و سریعترین روش ممکن به تنظیمات موجود دستیابی داشته باشد.

15- خطاهای کاربر را در نظر بگیریم، باید یادمان باشد کاربر ممکن الخطاست و ما برای رضایت مشتری و قابلیت اتکای هرچه بیشتر برنامه باید سیستم را طوری طراحی کنیم که امکان برگشت از خطا برای کاربر وجود داشته باشد. مثلاً در SoftDelete مواردی که حذف می­شوند در واقع به طور کامل از بانک اطلاعاتی حذف نمیشوند بلکه تیک حذف شده میخورند. پس امکان بازگردانی وجود خواهد داشت.

16- Mapping یا Object to object mapping. در توسعه شی‌‌ءگرا مخصوصاً در معماری‌هایی مثل MVC یا Domain driven در موارد بسیاری نیاز خواهید داشت که مقادیر اشیاء مختلفی را در اشیای دیگری کپی کنید. سیستمهای زیادی برای این کار موجود هستند. باید تلاش کرد ضمن اینکه یک سیستم مناسب انتخاب کنیم، باید تمهیدی بیاندیشیم که تنظیمات آن شامل کد نویسی هرچه کمتری باشد.

17- Authorization یا تعیین هویت. باید با مطالعه و بررسی، سیستم و ابزار مناسبی را برای هویت سنجی اعضاء، تنظیم نقشها و دسترسی‌های کاربران انتخاب کرد. باید امکان عضویت از طریق شبکه‌های اجتماعی مختلف را مورد بررسی قرار داد.

18- سرویس‌های Realtime. کاربری یکی از مطالب شما را می­‌پسندد و شما نوتیفیکشن آنرا سریع در صفحه‌­ای که باز کردید می­بینید. این یک مورد بسیار کوچکی از استفاده از سرویسهای realtime هست. ابزارهای مختلفی برای زبانها و فریم‌ورکهای مختلف وجود دارند؛ مثلاً میتوانید اینجا را مطالعه کنید.

19- هندل کردن خطاهای زمان اجرا، در سیستمهای قدیمی یکی از کابوس‌های کاربران، قطعی سیستم، هنگ کردن با کوچکترین خطا و موارد این چنینی بود. با تنظیم یک سیستم Exception handling مناسب هم میتوانیم گزارشاتی از خطاهای بوجود آمده را تهیه کنیم، هم میتوانیم کاربر را در جهت انجام صحیح کارها هدایت کنیم و هم از کرش بیجای نرم‌افزار جلوگیری کنیم.

20- استفاده از منابع ابری یا توزیع شده، امروزه برای بسیاری از کارها تمهیداتی از طرف شرکتهای بزرگ به صورت رایگان و یا غیر رایگان اندیشیده شده است که به راحتی می­توان از آنها استفاده کرد. برای نمونه میتوان از سرویسهای Email به عنوان ساده‌ترین و معمول‌ترین این سیستمها یاد کرد. اما امروزه شرکتها حتی امکاناتی جهت ذخیره سازی داده‌های blob (مجموعه ای از بایتها با حجم زیاد) را ارائه می­دهند؛ امکانات دیگری نظیر کم کردن حجم تصاویر، تبدیل انواع mime type‌ها و ...

21- امنیت، فریم‌ورکها اغلب موارد امنیتی پایه‌ای را به صورت مطلوب یا نسبتا مطلوبی رعایت می­کنند؛ ولی با این‌حال باید در مورد امنیت سیستمی که توسعه می‌دهیم مطالعه داشته باشیم و موارد امنیتی ضروری را رعایت کنیم و همیشه مواظب باشیم که آنها را رعایت کنیم.
مطالب
استفاده از دیتابیس Sqlite در الکترون (قسمت دوم)
در مقاله قبلی با یکی از کتابخانه‌های مدیریت دیتابیس sqlite آشنا شدیم و و یاد گرفتیم که چگونه یک دیتابیس جدید را بسازیم و اطلاعات را از آن دریافت کنیم. در این مقاله قصد داریم، بیشتر در مورد دستورات این کتابخانه بدانیم و بفهمیم که چگونه باید آن‌ها را به کار بست.

دستورات بدون خروجی:
یک سری از دستورات هستند که خروجی ندارند و رکوردی را باز نمی‌گردانند و برای اجرای دستوراتی چون افزودن، به روزرسانی و حذف بسیار مناسبند. اجرای  این دستورات را ما به متدی به نام run می‌سپاریم. در دفعه قبل که از این دستور استفاده کردیم، پارامتری برای تعیین کردن نداشت؛ ولی در این مقاله، دستور با پارامتر آن را اجرا می‌کنیم:
ابتدا کدهای زیر را به فایل html، برای درج رکورد جدید اضافه می‌کنیم:
First Name:<br/>
<input type="text" id="txtfname" /><br/>
Last Name:<br/>
<input type="text" id=txtlname /><br/>
Number:<br/>
<input type="tel" id="txttel" /><br/>
<button id="btnsubmit">Save</button><br/>
برای خواندن مقادیر هم از این تابع کمک می‌گیریم:
function GetValues()
{
  let fname=$("#txtfname").val();
  let lname=$("#txtlname").val()
  let tel=$("#txttel").val();
  let row=
  {
    fname:fname,
    lname:lname,
    number:tel
  };
  return row;
}
سپس تکه کد زیر را  با کمک  جی کوئری اضافه می‌کنیم:
$("#btnsubmit").click((e)=>{
  e.preventDefault();
  let row=GetValues();

  //save in db
  //get last id
  let statement==db.prepare("select id from numbers order by id desc limit 1");
  let lastRecord=statement.getAsObject({}).id;
  row.id=lastRecord++;
  let count=db.prepare("select count(*) as count from numbers order by id desc").getAsObject({}).count;
  statement.free();
  let insertCommand="insert into numbers values(?,?,?,?)";
  db.run(insertCommand,[row.id,row.fname,row.lname,String(row.number)])
  let newcount=db.prepare("select count(*) as count from numbers order by id desc").getAsObject({}).count;
  SaveChanges();

//show in the table
if(count<newcount)
{
  AddToTable(row);
}
});
});
متد GetValues  مقادیر را از input‌ها دریافت و در متغیر row نگهداری می‌کند. سپس برای درج رکورد، از آنجاکه ما فیلد id را افزایشی تعیین نکرده‌ایم، باید آخرین رکورد موجود در جدول را واکشی کنیم که برای این منظور از متد prepare کمک می‌گیریم. این متد در عوض کوئری داده شده، یک شیء statement را بر می‌گرداند که حاوی نتایج کوئری داده شده است؛ ولی هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. برای اجرای دستور کوئری، دو متد وجود دارند که یکی step است و دیگری getAsObject می‌باشد. متد getAsObject برای زمانی خوب است که شما در حد یک رکورد خروجی دارید و می‌خواهید همان یک رکورد را به صورت شیء برگردانید؛ یعنی با "نام شی.نام خصوصیت" به آن دسترسی پیدا کنید. همانطور که می‌بینید ما درخواست فیلد id را کرده‌ایم و تنها یک رکورد را درخواست کرده‌ایم که باعث می‌شود به راحتی به فیلد id دسترسی داشته باشیم. وجود علامت {} داخل این متد به این معنی است که پارامتری برای ارسال وجود ندارد. ولی اگر قرار بود پارامتری را داشته باشیم، به این شکل می‌نوشتیم:
var statement= db.prepare("SELECT * FROM NUMBERS WHERE fname=@fname AND lname=@lname");

var result = statement .getAsObject({'@fname' :'ali', '@lname' : 'yeganeh'});
اگر دوست داشتید دوباره از این دستور کوئری بگیرید ولی با مقادیر متفاوت، می‌توانید از متد bind کمک بگیرید:
statement.bind(['hossein','yeganeh']);
متد دیگری هم برای پاکسازی پارامترها به نام reset، وجود دارد که فضای اختصاصی و گرفته شده توسط پارامترها را باز می‌گرداند.

متد step همانند متدهای next در cursor یا read در datareader عمل میکند و با هر بار صدا زدن، یک رکورد، به سمت جلو حرکت می‌کند. دریافت هر رکورد جاری توسط متد get و نوع خروجی آرایه انجام می‌شود:
while(statement.step())
{
     var rec=statement.get();
}
بعد از اینکه کارمان با آن تمام شد، برای پاکسازی حافظه از متد free استفاده می‌کنیم. در دستورات بعد، شیء statement را مستقیما مورد استفاده قرار داده‌ایم و توسط آن تعداد رکوردها را دریافت کرده‌ایم. سپس با استفاده از متد run دستور درج را داده‌ایم. اینبار این متد را به شکل متفاوتی استفاده کردیم و به آن پارامتری هم دادیم. نحوه ارائه پارامتر به این متد، باید به صورت آرایه و به ترتیب علامت‌های ؟ باشد. نهایتا با دریافت تعداد رکوردهای جاری و مقایسه با تعداد رکوردهای سابق متوجه می‌شویم که آیا رکوردی اضافه شده است یا خیر؟ در صورتی که اضافه شده است، باید رکورد جدید در جدول، توسط جی کوئری نمایش داده شود و تغییرات دیتابیس هم روی دیسک سخت ذخیره شوند. چون دیتابیس مورد استفاده به صورت in-memory یعنی مقیم در حافظه مورد استفاده قرار میگیرد، باید کل دیتابیس، بر روی دیسک سخت رونویسی شود. متد SaveChanges شامل کد زیر است که حاوی کد ارسال پیام به Main Thread یا Main Process می‌باشد تا در دیسک سخت بنویسد:
  const {ipcRenderer} = require('electron');
function SaveChanges()
{
    ipcRenderer.send("SaveToDb");
}
و برای ترد اصلی:
const {ipcMain} = require('electron');
ipcMain.on("SaveToDb", (event, arg) => {
  SaveToDb();
});

function SaveToDb()
{
  var data=db.export();
  var buffer=new Buffer(data);
  fs.writeFileSync(dbPath,buffer);
}

پی نوشت :یکی از بهترین روش‌ها این است که از همین تعداد سطرها برای id رکورد استفاده کنیم. چرا که فیلد id به عنوان کلید اصلی است و چینش فیزیکی دارد و از لحاظ کارایی بهتر است ولی به علت آموزشی بودن مطلب و آشنایی با دیگر دستورات، این شیوه را انتخاب کردیم.

ویرایش رکورد
ابتدا template string سطر جدول را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
function AddToTable(row)
{
  let tableBody=$("#people");
  let rowTemplate=`<tr><td>${row.fname}</td><td>${row.lname}</td><td>${row.number}</td><td><button class=
  "btn btn-success btnupdate" data-id="${row.id}" >Edit</button></td></tr>`;
  tableBody.append(rowTemplate);
}
تغییری که رخ داده است این است که یک دکمه ویرایش، به صفحه اضافه شده‌است که خصوصیت data-id آن با id رکورد پر خواهد شد.
سپس در تگ اسکریپت، در رویداد ready جی کوئری، این دستورات را اضافه می‌کنیم:
$("#people").on('click','.btnupdate',function(e)
{
  e.preventDefault();

  row.id=$(this).data("id");
  let row=GetValues();
  db.run("UPDATE NUMBERS SET FNAME=?,LNAME=?,NUMBER=? WHERE ID=?",[row.fname,row.lname,row.number,row.id]);
  SaveChanges();
  
  tr=$(this).closest("tr");
  let column=0;
  tr.find("td").each(function(index)
  {
    oldRow=$(this);
    switch(column)
    {
      case 0: //fname
        oldRow.text(row.fname);
        break;
      case 1: //lname
        oldRow.text(row.lname);
        break;
      case 2: //number
        oldRow.text(row.number);
        break;
    }
    column++;
  });
});
ابتدای id ذخیره شده در المان و مقادیر جدید را دریافت می‌کنیم. با استفاده از متد run کوئری به روزرسانی را به همراه پارامترها ارسال میکنیم و نتیجه را بر روی دیسک سخت ذخیره می‌کنیم. از اینجا به بعد نقش جی کوئری پر رنگ‌تر می‌شود و به خوبی می‌توانیم اهمیت آن را درک کنیم. سطر دکمه جاری را پیدا می‌کنیم و مقادیر جدید را ستون به ستون تغییر می‌دهیم.

خواندن و بازگردانی رکوردها

در مقاله قبلی با دستور each آشنا شدیم که یک متد غیرهمزمان بود و نتیجه هر رکورد را با یک callback به ما بازگشت میداد. در اصل این متد شامل 4 پارامتر است: پارامتر اول آن، کوئری ارسالی است. پارامتر دوم آن، پارامتر کوئری‌ها ، پارامتر سوم، تابع callback که به ازای هر رکورد اجرا می‌شود و پارامتر چهارم، تابع done می باشد. یعنی زمانی که کلیه رکوردها بازگشت داده شدند. شکل کامل آن به این صورت است:
db.each("SELECT name,age FROM users WHERE age >= $majority",
  {$majority:18},
  function(row){console.log(row.name)},
                                function(){console.log("done");}
  );


در این مقاله با متد دیگری به نام exec نیز آشنا می‌شویم که بازگردانی مقادیر در آن به صورت همزمان صورت می‌گیرد و توانایی آن را دارد که چندین دستور select را بازگردانی کند. به عنوان مثال دستور زیر را در نظر بگیرید:
SELECT ID FROM NUMBERS;SELECT FNAME,LNAME FROM NUMBERS
شکل خروجی آن به این صورت خواهد بود:
 [
         {columns: ['id'], values:[[1],[2],[3]]},
         {columns: ['fname','lname'], values:[['ali','yeganeh'],['hossein','yeganeh'],['mohammad','yeganeh']]}
    ]
پس اگر بخواهیم کد بازیابی رکورهای جدول numbers را در این پروژه با این متد بازنویسی کنیم، از کد زیر استفاده می‌کنیم:
var records=db.exec("select * from numbers");
let values=records[0].values;
let length=values.length;

for(let i=0;i<length;i++)
{
  let object=values[i];
  let row={
    id:object[0],
    fname:object[1],
    lname:object[2],
    number:object[3]
  };
  AddToTable(row);
}
در کد بالا از آنجا که تنها یک data result یا query result داریم، فقط اندیس 0 آن را می‌خوانیم و سپس تعداد آرایه‌ها را که برابر تعداد رکوردهاست، دریافت می‌کنیم و در یک حلقه، رکورد به رکورد، در جدول اضافه می‌کنیم.
مطالب
آموزش Linq - بخش ششم: عملگرهای پرس و جو قسمت پنجم (پایانی)
عملگرهای اتصال (Join Operators)
• Join
• GroupJoin
• Zip

عملگر Join

این عملگر همانند inner join در SQL، دو مجموعه را بر اساس کلید‌های مرتبط که از طریق پارامترها  به آن ارسال می‌شوند، با یکدیگر ترکیب می‌کند.
در عملیات Join، یک توالی ورودی که به آن توالی خارجی (Outer Sequence) گفته می‌شود با یک توالی دیگر که به آن توالی داخلی (Inner Sequence) می‌گوییم، بر اساس کلید‌های مشخص شده، ترکیب شده و یک توالی خروجی تولید می‌شود.

بررسی پارامتر‌های عملگر Join:
public static IEnumerable<TResult> Join<TOuter,TInner,TKey,TResult>
(this IEnumerable<TOuter> outer,
IEnumerable<TInner> inner,
Func<TOuter,TKey> outerKeySelector,
Func<TInner,TKey> innerKeySelector,
Func<TOuter,TInner,TResult> resultSelector)
 • <Inner IEnumerable<TInner: نشان دهنده توالی داخلی می‌باشد.
 • Func<Touter,Tkey> outerKeySelector : عنصر کلید، در توالی خارجی
 • Func<Tinner,Tkey> innerKeySelector : عنصر کلید، در توالی داخلی
 • Func<Touter,Tinner,Tresult> resultSelector : یک عبارت Lambda است که ظاهر عناصر خروجی را مشخص می‌کند.

نکته
: بطور کلی T در پارامتر‌های بالا معرف Generic Type Parameter می‌باشد؛ T==>Type  (هر نوع داده‌ای که ما مشخص کنیم).
نکته : عملگر Join یک امضاء دیگر نیز دارد که اجازه مشخص کردن IEqualityComparer را می‌دهد.

کد زیر استفاده از عملگر Join را نشان می‌دهد. توجه داشته باشید که اعلان صریح نوع داده‌ها در عبارات Lambda نوشته شده، فقط برای روشن‌تر شدن فرآیند عملیات می‌باشد.
تعریف دو آرایه از کلاس‌های Recipe و  Review:
Recipe[] recipes =
{
   new Recipe {Id = 1, Name = "Mashed Potato"},
   new Recipe {Id = 2, Name = "Crispy Duck"},
   new Recipe {Id = 3, Name = "Sachertorte"}
};

// inner sequence
Review[] reviews =
{
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Tasty!"},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Not nice :("},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Pretty good"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Too hard"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Loved it"}
};

  var query = recipes // recipes توالی خارجی
.Join(reviews, // reviewsتوالی داخلی
  (Recipe outerKey) => outerKey.Id, // کلید انخاب شده از توالی خارجی
  (Review innerKey) => innerKey.RecipeId, // کلید انتخاب شده از توالی داخلی
  // نحوه قالب بندی خروجی
  (recipe, review) => recipe.Name + " - " + review.ReviewText);

foreach (string item in query)
{
   Console.WriteLine(item);
}
خروجی مثال بالا:
Mashed Potato - Tasty!
Mashed Potato - Not nice :(
Mashed Potato - Pretty good
Crispy Duck - Too hard
Crispy Duck - Loved it
ساده‌تر شده‌ی کد بالا:
var query =
recipes.Join
(reviews,
outerKey => outerKey.Id,
innerKey => innerKey.RecipeId,
(recipe, review) => recipe.Name + " - " + review.ReviewText);
همانطور که مشاهده می‌کنید در خروجی مثال بالا، عبارت Sachertorte مشاهده نمی‌شود. علت آن است که عملیات انجام شده، عملیات Left Join می‌باشد. بدین معنا که عناصری که در توالی خارجی هیچ عنصر متناظری در توالی داخلی ندارند، در توالی خروجی ظاهر نخواهند شد.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو
کلمه کلیدی Join، در زمان استفاده از روش عبارت‌های پرس و جو، مورد استفاده قرار گرفت. دستور Join در قسمت چهارم از این سری آموزشی بطور کامل بررسی شده است. کد زیر نحوه اجرای دستور Join را به روش عبارت‌های پرس و جو، نشان می‌دهد.
var query = from recipe in recipes
join review in reviews
on
recipe.Id equals review.RecipeId
select new //انواع بی نام
{
    RecipeName = recipe.Name,
    RecipeReview = review.ReviewText
};

foreach (var item in query)
{
    Console.WriteLine(item.RecipeName + " - " + item.RecipeReview);
}
نکته : بررسی‌ها نشان داده است که استفاده از دستور Join، به روش عبارت‌های پرس و جو نسبت به عملگر‌های پرس و جو، خوانایی بیشتری دارد.

عملگر GroupJoin
نحوه عملکرد عملگر GroupJoin، شبیه عملگر Join می‌باشد؛ با این تفاوت که خروجی حاصل از دستور GroupJoin، یک ساختار سلسله مراتبی می‌باشد. توالی خروجی، مجموعه‌ای  از گروه‌ها می‌باشد که هر گروه، تشکیل شده‌است از عناصر توالی درونی.

بررسی پارامتر‌های عملگر GroupJoin
• <Inner IEnumerable<TInner : نشان دهنده توالی داخلی
• Func<Touter,Tkey> outerKeySelector : عنصر کلید، در توالی خارجی
• Func<Tinner,Tkey> innerKeySelector : عنصر کلید، در توالی داخلی
• Func<Touter,Ienumerable<Tinner>,Tresult> resultSelector : قالب بندی گروه‌های تولید شده خروجی را مشخص می‌کند

کد زیر استفاده از عملگر GroupJoin را نشان می‌دهد :
// outer sequence
Recipe[] recipes =
{
   new Recipe {Id = 1, Name = "Mashed Potato"},
   new Recipe {Id = 2, Name = "Crispy Duck"},
   new Recipe {Id = 3, Name = "Sachertorte"}
};

// inner sequence
Review[] reviews =
{
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Tasty!"},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Not nice :("},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Pretty good"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Too hard"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Loved it"}
};

var query = recipes
.GroupJoin(
reviews,
(Recipe outerKey) => outerKey.Id,//outer key
(Review innerKey) => innerKey.RecipeId,//inner key
(Recipe recipe, IEnumerable<Review> rev )=>تعریف ساختار گروه‌ها new
{
  RecipeName = recipe.Name,
  Reviews = rev
}
);

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"Reviews for {item.RecipeName}");
   foreach (var review in item.Reviews)
   {
      Console.WriteLine($" - {review.ReviewText}");
   }
}
خروجی مثال فوق:
Reviews for Mashed Potato
 - Tasty!
 - Not nice :(
 - Pretty good
Reviews for Crispy Duck
 - Too hard
 - Loved it
Reviews for Sachertorte
همانطور که مشاهده می‌کنید گروه "Sachertorte" در خروجی اضافه شده است؛ در صورتی که هیچ عضوی ندارد.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو
var query =
from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
select new //انواع بی نام
{
  RecipeName = recipe.Name,
  Reviews = reviewGroup//کلیه بازخورد‌ها مرتبط با یک دستور غذایی
};
خروجی مثال فوق:
Reviews for Mashed Potato
 - Tasty!
 - Not nice :(
 - Pretty good
Reviews for Crispy Duck
 - Too hard
 - Loved it
Reviews for Sachertorte

عملگر Zip

عملگر Zip، رفتاری متفاوت نسبت به عملگر GroupJoin و Join دارد و هیچ آیتمی را به عنوان کلید، از دو توالی دریافت نمی‌کند. عملگر Zip همه عناصر دو توالی را یک به یک، به ترتیب کنار هم قرار می‌دهد. مثل زیپ در دنیای واقعی که لبه‌های دو طرف زیپ را به هم می‌رساند.
 public class Ingredient
{
  public string Name { get; set; }
  public int Calories { get; set; }
}

string[] names = { "Flour", "Butter", "Sugar" };
int[] calories = { 100, 400, 500 };
IEnumerable<Ingredient> ingredients =
names.Zip(calories, (name, calorie) =>
new Ingredient
{
  Name = name,
  Calories = calorie
});
foreach (var item in ingredients)
{
Console.WriteLine($"{item.Name} has {item.Calories} calories");
}
خروجی مثال بالا :
Flour has 100 calories
Butter has 400 calories
Sugar has 500 calories
نکته: اگر تعداد اعضای مجموعه‌ها برابر نباشد، اعضای اضافی نادیده گرفته می‌شوند.

پیاده سازی توسط عبارت‌های جستجو
معادل عملگر Zip، کلمه کلیدی در عبارت‌های جستجو وجود ندارد. ترکیب دو روش می‌تواند خروجی دلخواه را تولید کند.
مطالب
آشنایی با نحوه‌ی وهله سازی کنترلرها در ASP.NET MVC با ساخت یک Controller Factory سفارشی
یکی از مزایای مهم فریم ورک ASP.NET MVC، توسعه پذیری کنترلرهای آن است. با مرور قسمت‌هایی از مسیر پردازش درخواست که منجر به اجرای یک اکشن متد می‌شود، شروع می‌کنیم و روش‌های مختلفی را که می‌توان بر روی این پردازش، کنترل داشت، بررسی می‌کنیم. شکل ذیل مسیر یک درخواست را مابین کامپوننت‌های مختلف فریم ورک نشان می‌دهد:
 
 

Controller Factory و Action Invoker وظیفه‌ای مطابق نامشان را عهده دار هستند. اولی برای وهله سازی کنترلرهای مرتبط با درخواست و دومی برای پیدا کردن و تریگر نمودن یک اکشن متد به کار گرفته می‌شوند. فریم ورک MVC پیاده سازی پیش فرضی را از این دو کامپوننت، به صورت توکار دارد. در طی مقالاتی نحوه‌ی کنترل کردن رفتار پیش فرض این Controller Factory و هم نحوه‌ی جایگزین کرن کامل این کامپوننت را بررسی می‌کنیم.

ابتدا پروژه‌ی جدیدی را از نوع MVC و با الگوی Empty به نام ControllerExtensibility ایجاد می‌کنیم. در پوشه‌ی Models یک فایل را به نام Result.cs ساخته و از آن برای معرفی کلاس Result مطابق کدهای ذیل استفاده می‌کنیم:
namespace ControllerExtensibility.Models
{
    public class Result
    {
        public string ControllerName { get; set; }
        public string ActionName { get; set; }
    }
}
در مسیر /Views/Shared ویویی را به نام Result.cshtml اضافه می‌کنیم. این ویویی است که در این مثال، همه‌ی اکشن متدهای کنترلرهایمان، آن را رندر خواهند کرد:
@model ControllerExtensibility.Models.Result
@{
Layout = null;
}
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
<meta name="viewport" content="width=device-width" />
<title>Result</title>
</head>
<body>
<div>Controller: @Model.ControllerName</div>
<div>Action: @Model.ActionName</div>
</body>
</html>
در خط اول، مدل ویو را از نوع کلاس Result تعیین کرده‌ایم.
دو کنترلر را نیز حاوی کدهای زیر ایجاد می‌کنیم:

کنترلر product
using ControllerExtensibility.Models;
using System.Web.Mvc;
namespace ControllerExtensibility.Controllers
{
    public class ProductController : Controller
    {
        public ViewResult Index()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Product",
                ActionName = "Index"
            });
        }
        public ViewResult List()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Product",
                ActionName = "List"
            });
        }
    }
}

کنترلر customer

using System.Web.Mvc;
namespace ControllerExtensibility.Controllers
{
    public class CustomerController : Controller
    {
        public ViewResult Index()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Customer",
                ActionName = "Index"
            });
        }
        public ViewResult List()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Customer",
                ActionName = "List"
            });
        }
    }
}
اکشن‌های این دو کنترلر حاوی کد خاصی نبوده و صرفا ویوی Result.cshtml را صدا می‌زنند. ولی در این مرحله این همه‌ی آن چیزی است که برای نشان دادن نحوه‌ی سفارشی کردن کنترلرها بدان نیاز داریم.
ایجاد یک Controller Factory سفارشی بهترین راه برای درک نحوه‌ی وهله سازی کنترلر‌ها توسط MVC است. ولی این کار صرفا جنبه‌ی آموزشی داشته و در یک پروژه‌ی واقعی این نوع پیاده سازی‌ها پیشنهاد نمی‌شود؛ زیرا راه‌های مفیدتر و ساده‌تری با پیاده سازی توکار Controller Factory وجود دارند.
Controller Factory‌ها با پیاده سازی اینترفیس IControllerFactory معرفی می‌شوند. کدهای این اینترفیس را در ذیل می‌بینید:
using System.Web.Routing;
using System.Web.SessionState;
namespace System.Web.Mvc
{
    public interface IControllerFactory
    {
        IController CreateController(RequestContext requestContext,
        string controllerName);
        SessionStateBehavior GetControllerSessionBehavior(RequestContext requestContext,
        string controllerName);
        void ReleaseController(IController controller);
    }
}
پوشه‌ای را به نام Infrastructure ساخته و فایلی را به نام CustomControllerFactory.cs ، حاوی کدهای زیر اضافه کنید:
using System;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using System.Web.SessionState;
using ControllerExtensibility.Controllers;

namespace ControllerExtensibility.Infrastructure
{
    public class CustomControllerFactory : IControllerFactory
    {
        public IController CreateController(RequestContext requestContext,
            string controllerName)
        {
            Type targetType = null;
            switch (controllerName)
            {
                case "Product":
                    targetType = typeof (ProductController);
                    break;
                case "Customer":
                    targetType = typeof (CustomerController);
                    break;
                default:
                    requestContext.RouteData.Values["controller"] = "Product";
                    targetType = typeof (ProductController);
                    break;
            }
            return targetType == null
                ? null
                : (IController) DependencyResolver.Current.GetService(targetType);
        }

        public SessionStateBehavior GetControllerSessionBehavior(RequestContext
            requestContext, string controllerName)
        {
            return SessionStateBehavior.Default;
        }

        public void ReleaseController(IController controller)
        {
            IDisposable disposable = controller as IDisposable;
            if (disposable != null)
            {
                disposable.Dispose();
            }
        }
    }
}
مهمترین متد کدهای فوق، CreateController است که فریم ورک، بر حسب نیاز، جهت سرویس دهی به درخواست واصله آن را صدا خواهد زد. پارامتر ورودی این متد، شیء RequestContext است که جزئیاتی در خصوص درخواست واصله را در اختیار factory خواهد گذاشت. همچنین یک رشته که نام کنترلر را بر حسب URL واصله تعیین می‌کند:
 

نام

نوع

توضیحات

HttpContext

HttpContextBase

حاوی اطلاعاتی در خصوص درخواست است.

RouteData

RouteData

حاوی اطلاعاتی در خصوص Rout است که با درخواست رسیده همخوانی دارد.

 
یکی از دلایلی که عنوان شد Controller factory سفارشی بدین روش در یک پروژه‌ی عملی به کار گرفته نشود این است که یافتن کلاس‌هایی از نوع Controller در سراسر برنامه و وهله سازی آنها کار دشواری است. چرا که لازم خواهد بود بتوانید به صورت پویا کنترلر را مکان یابی کرده و بین کلاس‌های هم نام در دیگر فضاهای نام تمییز قائل شوید و خطاهای محتمل در حین وهله سازی را کنترل کنید.
در این مثال تنها دو کنترلر داریم و آنها را به صورت مستقیم در Controller Factory وهله سازی می‌کنیم که در یک پروژه‌ی واقعی مطلوب نیست. ولی آنچه را که این روش آشکار‌تر می‌سازد، انعطاف پذیری بالای فریم ورک MVC است که دست ما را برای نفوذ و دخل و تصرف در اعمال و رفتاریهای پیش فرض خود باز گذاشته است و برای مثال در مباحث تزریق وابستگی‌ها و تنظیمات ابتدایی IoC Containers کاربرد دارد.
متد CreateController لازم است وهله‌ای از کلاسی که اینترفیس IController را پیاده سازی کرده برگرداند؛ در غیر اینصورت کار با خطا متوقف خواهد شد. لذا برای زمانی که درخواست کاربر، هیچ کدام از کنترلر‌ها را مشمول عنایت قرار نمی‌دهد، باید چاره‌ای اندیشیده شود.
می‌توان آن را به کنترلر خاصی که پیغام خطایی را رندر می‌کند، هدایت کنیم. به عبارت بهتر باید درخواست را به کنترلری که مطمئن هستیم وجود دارد (اصطلاحا کنترلر جانشین) هدایت نماییم. همان طور که در کد فوق در قسمت default می‌بینید:
default:
requestContext.RouteData.Values["controller"] = "Product";
targetType = typeof(ProductController);
break;
در صورت عدم تطابق با هیچ کدام از حالات تعیین شده، درخواست را به کنترلر ProductController جهت رسیدگی هدایت کرده‌ایم.
در MVC انتخاب ویوی مناسب، بر حسب مقدار RouteData.Values صورت می‌گیرد؛ نه نام کلاس Controller و این سبب خواهد شد فریم ورک، ویوهای مرتبط با کنترلر جانشین شده‌ی توسط ما را جستجو کند و نه کنترلری که کاربر از طریق URL ورودی آن را درخواست کرده است.
لذا Controller Factory صرفا وظیفه مپ کردن درخواست‌های واصله به کنترلر‌ها را ندارد، بلکه توانایی دخل و تصرف در درخواست واصله بر حسب مورد را نیز خواهد داشت.
در نهایت هم نحوه‌ی استفاده از DependencyResolver را برای وهله سازی کلاس‌های کنترلر می‌بینید. متد استاتیک Current یک پیاده سازی از اینترفیس IDependencyResolver را که حاوی متد GetService است، برگشت داده و سپس یک شیء System.Type را به عنوان ورودی گرفته و یک وهله‌ی ساخته شده‌ی از آن را به عنوان خروجی برمی‌گرداند.
متد GetControllerSessionBehavior نیز توسط MVC جهت تعیین اینکه Session data برای کنترلر نیاز است یا خیر به کار گرفته می‌شود.
متد ReleaseController نیز هر گاه به شیء کنترلر ساخته شده در متد CreateController دیگر نیازی نبود، صدا زده خواهد شد. در کدهای ما ابتدا بررسی می‌شود آیا اینترفیس IDisposable توسط کلاس، پیاده سازی شده است یا خیر؟ اگر بلی متد Dispose آن جهت آزاد سازی منابعی که می‌توانند آزاد شوند، صدا زده می‌شود.
جهت ثبت Controller  Factory ساخته شده در متد Application_Start موجود در فایل global.asax.cs بوسیله کلاس ControllerBuilder و مطابق کدهای ذیل عمل می‌نماییم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Http;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using ControllerExtensibility.Infrastructure;
namespace ControllerExtensibility
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
            FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
            ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new
            CustomControllerFactory());
        }
    }
}
پس از ثبت به شیوه‌ی فوق، controller factory ساخته شده، مسئول هندل کردن تمامی درخواست‌های واصله‌ی به برنامه خواهد بود. پس از اولین اجرا، مرورگر ریشه‌ی سایت را هدف قرار خواهد داد که توسط سیستم مسیر یابی به کنترلر Home، نگاشت شده و بر اساس تعاریف و کدهای ما، چون با هیچ کدام از کنترلرهای Product و Customer تطابق نخواهد داشت، به کنترلر جایگزین تنظیم شده، یعنی Product هدایت خواهد شد.


 
مطالب
OpenCVSharp #18
ساخت یک OCR ساده تشخیص اعداد انگلیسی به کمک OpenCV

این مطلب را می‌توان به عنوان جمع بندی مطالبی که تاکنون بررسی شدند درنظر گرفت و در اساس مطلب جدیدی ندارد و صرفا ترکیب یک سری تکنیک است؛ برای مثال:
چطور یک تصویر را به نمونه‌ی سیاه و سفید آن تبدیل کنیم؟
کار با متد Threshold جهت بهبود کیفیت یک تصویر جهت تشخیص اشیاء
تشخیص کانتورها (Contours) و اشیاء موجود در یک تصویر
آشنایی با نحوه‌ی گروه بندی تصاویر مشابه و مفاهیمی مانند برچسب‌های تصاویر که بیانگر یک گروه از تصاویر هستند.


تهیه تصاویر اعداد انگلیسی جهت آموزش دادن به الگوریتم CvKNearest

در اینجا نیز از یکی دیگر از الگوریتم‌های machine learning موجود در OpenCV به نام CvKNearest برای تشخیص اعداد انگلیسی استفاده خواهیم کرد. این الگوریتم نزدیک‌ترین همسایه‌ی اطلاعاتی مفروض را در گروهی از داده‌های آموزش داده شده‌ی به آن پیدا می‌کند. خروجی آن شماره‌ی این گروه است. بنابراین نحوه‌ی طبقه‌ی بندی اطلاعات در اینجا چیزی شبیه به شکل زیر خواهد بود:


مجموعه‌ای از تصاویر 0 تا 9 را جمع آوری کرده‌ایم. هر کدام از پوشه‌ها، بیانگر اعدادی از یک خانواده هستند. این تصویر را با فرمت ذیل جمع آوری می‌کنیم:
public class ImageInfo
{
    public Mat Image { set; get; }
    public int ImageGroupId { set; get; }
    public int ImageId { set; get; }
}
به این ترتیب
public IList<ImageInfo> ReadTrainingImages(string path, string ext)
{
    var images = new List<ImageInfo>();
 
    var imageId = 1;
    foreach (var dir in new DirectoryInfo(path).GetDirectories())
    {
        var groupId = int.Parse(dir.Name);
        foreach (var imageFile in dir.GetFiles(ext))
        {
            var image = processTrainingImage(new Mat(imageFile.FullName, LoadMode.GrayScale));
            if (image == null)
            {
                continue;
            }
 
            images.Add(new ImageInfo
            {
                Image = image,
                ImageId = imageId++,
                ImageGroupId = groupId
            });
        }
    }
 
    return images;
}
در متد خواندن تصاویر آموزشی، ابتدا پوشه‌های اصلی مسیر Numbers تصویر ابتدای بحث دریافت می‌شوند. سپس نام هر پوشه، شماره‌ی گروه تصاویر موجود در آن پوشه را تشکیل خواهد داد. به این نام در الگوریتم‌های machine leaning، کلاس هم گفته می‌شود. سپس هر تصویر را با فرمت سیاه و سفید بارگذاری کرده و به لیست تصاویر موجود اضافه می‌کنیم. در اینجا از متد processTrainingImage نیز استفاده شده‌است. هدف از آن بهبود کیفیت تصویر دریافتی جهت کار تشخیص اشیاء است:
private static Mat processTrainingImage(Mat gray)
{
    var threshImage = new Mat();
    Cv2.Threshold(gray, threshImage, Thresh, ThresholdMaxVal, ThresholdType.BinaryInv); // Threshold to find contour
 
    Point[][] contours;
    HiearchyIndex[] hierarchyIndexes;
    Cv2.FindContours(
        threshImage,
        out contours,
        out hierarchyIndexes,
        mode: ContourRetrieval.CComp,
        method: ContourChain.ApproxSimple);
 
    if (contours.Length == 0)
    {
        return null;
    }
 
    Mat result = null;
 
    var contourIndex = 0;
    while ((contourIndex >= 0))
    {
        var contour = contours[contourIndex];
 
        var boundingRect = Cv2.BoundingRect(contour); //Find bounding rect for each contour
        var roi = new Mat(threshImage, boundingRect); //Crop the image
 
        //Cv2.ImShow("src", gray);
        //Cv2.ImShow("roi", roi);
        //Cv.WaitKey(0);
 
        var resizedImage = new Mat();
        var resizedImageFloat = new Mat();
        Cv2.Resize(roi, resizedImage, new Size(10, 10)); //resize to 10X10
        resizedImage.ConvertTo(resizedImageFloat, MatType.CV_32FC1); //convert to float
        result = resizedImageFloat.Reshape(1, 1);
 
        contourIndex = hierarchyIndexes[contourIndex].Next;
    }
 
    return result;
}
عملیات صورت گرفته‌ی در این متد را با تصویر ذیل بهتر می‌توان توضیح داد:


ابتدا تصویر اصلی بارگذاری می‌شود؛ همان تصویر سمت چپ. سپس با استفاده از متد Threshold، شدت نور نواحی مختلف آن یکسان شده و آماده می‌شود برای تشخیص کانتورهای موجود در آن. در ادامه با استفاده از متد FindContours، شیء مرتبط با عدد جاری یافت می‌شود. سپس متد Cv2.BoundingRect مستطیل دربرگیرنده‌ی این شیء را تشخیص می‌دهد (تصویر سمت راست). بر این اساس می‌توان تصویر اصلی ورودی را به یک تصویر کوچکتر که صرفا شامل ناحیه‌ی عدد مدنظر است، تبدیل کرد. در ادامه برای کار با الگوریتم  CvKNearest نیاز است تا این تصویر بهبود یافته را تبدیل به یک ماتریس یک بعدی کردی که روش انجام کار توسط متد Reshape مشاهده می‌کنید.
از همین روش پردازش و بهبود تصویر ورودی، جهت پردازش اعداد یافت شده‌ی در یک تصویر با تعداد زیادی عدد نیز استفاده خواهیم کرد.


آموزش دادن به الگوریتم CvKNearest

تا اینجا تصاویر گروه بندی شده‌ای را خوانده و لیستی از آن‌ها را مطابق فرمت الگوریتم CvKNearest تهیه کردیم. مرحله‌ی بعد، معرفی این لیست به متد Train این الگوریتم است:
public CvKNearest TrainData(IList<ImageInfo> trainingImages)
{
    var samples = new Mat();
    foreach (var trainingImage in trainingImages)
    {
        samples.PushBack(trainingImage.Image);
    }
 
    var labels = trainingImages.Select(x => x.ImageGroupId).ToArray();
    var responses = new Mat(labels.Length, 1, MatType.CV_32SC1, labels);
    var tmp = responses.Reshape(1, 1); //make continuous
    var responseFloat = new Mat();
    tmp.ConvertTo(responseFloat, MatType.CV_32FC1); // Convert  to float
 
 
    var kNearest = new CvKNearest();
    kNearest.Train(samples, responseFloat); // Train with sample and responses
    return kNearest;
}
متد Train دو ورودی دارد. ورودی اول آن یک تصویر است که باید از طریق متد PushBack کلاس Mat تهیه شود. بنابراین لیست تصاویر اصلی را تبدیل به لیستی از Matها خواهیم کرد.
سپس نیاز است لیست گروه‌های متناظر با تصاویر اعداد را تبدیل به فرمت مورد انتظار متد Train کنیم. در اینجا صرفا لیستی از اعداد صحیح را داریم. این لیست نیز باید تبدیل به یک Mat شود که روش انجام آن در متد فوق بیان شده‌است. کلاس Mat سازنده‌ی مخصوصی را جهت تبدیل لیست اعداد، به همراه دارد. این Mat نیز باید تبدیل به یک ماتریس یک بعدی شود که برای این منظور از متد Reshape استفاده شده‌است.


انجام عملیات OCR نهایی

پس از تهیه‌ی لیستی از تصاویر و آموزش دادن آن‌ها به الگوریتم CvKNearest، تنها کاری که باید انجام دهیم، یافتن اعداد در تصویر نمونه‌ی مدنظر و سپس معرفی آن به متد FindNearest الگوریتم CvKNearest است. روش انجام اینکار بسیار شبیه است به روش معرفی شده در متد processTrainingImage که پیشتر بررسی شد:
public void DoOCR(CvKNearest kNearest, string path)
{
    var src = Cv2.ImRead(path);
    Cv2.ImShow("Source", src);
 
    var gray = new Mat();
    Cv2.CvtColor(src, gray, ColorConversion.BgrToGray);
 
    var threshImage = new Mat();
    Cv2.Threshold(gray, threshImage, Thresh, ThresholdMaxVal, ThresholdType.BinaryInv); // Threshold to find contour
 
 
    Point[][] contours;
    HiearchyIndex[] hierarchyIndexes;
    Cv2.FindContours(
        threshImage,
        out contours,
        out hierarchyIndexes,
        mode: ContourRetrieval.CComp,
        method: ContourChain.ApproxSimple);
 
    if (contours.Length == 0)
    {
        throw new NotSupportedException("Couldn't find any object in the image.");
    }
 
    //Create input sample by contour finding and cropping
    var dst = new Mat(src.Rows, src.Cols, MatType.CV_8UC3, Scalar.All(0));
 
    var contourIndex = 0;
    while ((contourIndex >= 0))
    {
        var contour = contours[contourIndex];
 
        var boundingRect = Cv2.BoundingRect(contour); //Find bounding rect for each contour
 
        Cv2.Rectangle(src,
            new Point(boundingRect.X, boundingRect.Y),
            new Point(boundingRect.X + boundingRect.Width, boundingRect.Y + boundingRect.Height),
            new Scalar(0, 0, 255),
            2);
 
        var roi = new Mat(threshImage, boundingRect); //Crop the image
 
        var resizedImage = new Mat();
        var resizedImageFloat = new Mat();
        Cv2.Resize(roi, resizedImage, new Size(10, 10)); //resize to 10X10
        resizedImage.ConvertTo(resizedImageFloat, MatType.CV_32FC1); //convert to float
        var result = resizedImageFloat.Reshape(1, 1);
 
 
        var results = new Mat();
        var neighborResponses = new Mat();
        var dists = new Mat();
        var detectedClass = (int)kNearest.FindNearest(result, 1, results, neighborResponses, dists);
 
        //Console.WriteLine("DetectedClass: {0}", detectedClass);
        //Cv2.ImShow("roi", roi);
        //Cv.WaitKey(0);
 
        //Cv2.ImWrite(string.Format("det_{0}_{1}.png",detectedClass, contourIndex), roi);
 
        Cv2.PutText(
            dst,
            detectedClass.ToString(CultureInfo.InvariantCulture),
            new Point(boundingRect.X, boundingRect.Y + boundingRect.Height),
            0,
            1,
            new Scalar(0, 255, 0),
            2);
 
        contourIndex = hierarchyIndexes[contourIndex].Next;
    }
 
    Cv2.ImShow("Segmented Source", src);
    Cv2.ImShow("Detected", dst);
 
    Cv2.ImWrite("dest.jpg", dst);
 
    Cv2.WaitKey();
}
این عملیات به صورت خلاصه در تصویر ذیل مشخص شده‌است:


ابتدا تصویر اصلی که قرار است عملیات OCR روی آن صورت گیرد، بارگذاری می‌شود. سپس کانتورها و اعداد موجود در آن تشخیص داده می‌شوند. مستطیل‌های قرمز رنگ در برگیرنده‌ی این اعداد را در تصویر دوم مشاهده می‌کنید. سپس این کانتور‌های یافت شده را که شامل یکی از اعداد تشخیص داده شده‌است، تبدیل به یک ماتریس یک بعدی کرده و به متد FindNearest ارسال می‌کنیم. خروجی آن نام گروه یا پوشه‌ای است که این عدد در آن قرار دارد. در همینجا این خروجی را تبدیل به یک رشته کرده و در تصویر سوم با رنگ سبز رنگ نمایش می‌دهیم.
بنابراین در این تصویر، پنجره‌ی segmented image، همان اشیاء تشخیص داده شده‌ی از تصویر اصلی هستند.
پنجره‌ی با زمینه‌ی سیاه رنگ، نتیجه‌ی نهایی OCR است که نسبتا هم دقیق عمل کرده‌است.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
شروع به کار با Ember.js
Ember.js کتابخانه‌ای است جهت ساده سازی تولید برنامه‌های تک صفحه‌ای وب. برنامه‌هایی که شبیه به برنامه‌های دسکتاپ در مرورگر کاربر عمل می‌کنند. دو برنامه نویس اصلی آن Yehuda Katz که عضو اصلی تیم‌های jQuery و Ruby on Rails است و Tom Dale که ابتدا SproutCore را به وجود آورد و بعدها به Ember.js تغییر نام یافت، هستند.

منابع اصلی Ember.js

پیش از شروع به بحث نیاز است با تعدادی از سایت‌های اصلی مرتبط با Ember.js آشنا شد:
سایت اصلی: http://emberjs.com
مخزن کدهای آن: https://github.com/emberjs
انجمن اختصاصی پرسش و پاسخ: http://discuss.emberjs.com
موتور قالب‌های آن: http://handlebarsjs.com
لیست منابع مطالعاتی مرتبط مانند ویدیوهای آموزشی و لیست مقالات موجود: http://emberwatch.com
و بسته‌ی نیوگت آن: https://www.nuget.org/packages/EmberJS



مفاهیم پایه‌ای Ember.js

شیء Application
 App = Ember.Application.create();
یک برنامه‌ی Ember.js با تعریف وهله‌ای از شیء Application آن آغاز می‌شود. با اینکار به صورت خودکار رویدادگردان‌هایی به صفحه اضافه می‌شوند. کامپوننت‌های پیش فرض آن ایجاد شده و همچنین قالب اصلی برنامه رندر می‌شود.

مسیر یابی
با مرور قسمت‌های مختلف برنامه توسط کاربر، نیاز است حالات برنامه را مدیریت کرد؛ اینجا است که کار قسمت مسیریابی شروع می‌شود. مسیریابی، منابع مورد نیاز جهت آدرس‌های مشخصی را تامین می‌کند.
App.Router.map(function() {
    this.resource('accounts'); // takes us to /accounts
    this.resource('gallery'); // takes us to /gallery
});
در اینجا نحوه‌ی تعریف آغازین مسیریابی Ember.js را مشاهده می‌کنید که توسط متد resource آن مسیرهای قابل ارائه توسط برنامه مشخص می‌شوند.
به این ترتیب مسیرهای accounts/ و gallery/ قابل پردازش خواهند شد.

این مسیرها، تو در تو نیز می‌توانند باشند. برای مثال:
App.Router.map(function() {
    this.resource('news', function() {
        this.resource('images', function () { // takes us to /news/images
            this.route('add');// takes us to /news/images/add
        });
    });
});
به این ترتیب نحوه‌ی تعریف مسیریابی آدرس news/images/add را مشاهده می‌کنید. همچنین در این مثال از دو متد resource و route استفاده شده‌است. از متد resource برای حالت تعریف اسامی استفاده کنید و از متد route برای تعریف افعال و تغییر دهنده‌ها. برای نمونه در اینجا فعل افزودن تصاویر با متد route مشخص شده‌است.


مدل‌ها
مدل‌ها همان اشیایی هستند که برنامه مورد استفاده قرار می‌دهد و می‌توانند یک آرایه‌ی ساده و یا اشیاء JSON دریافتی از وب سرور باشند.
حداقل به دو روش می‌توان مدل‌ها را تعریف کرد:
الف) با استفاده از افزونه‌ی Ember Data
ب) با کمک شیء Ember.Object
App.SiteLink = Ember.Object.extend({});
App.SiteLink.reopenClass({
    findAll: function() {
        var links = [];
        //… $.getJSON …

        return links;
    }
});
ابتدا یک زیرکلاس از Ember.Object به کمک متد extend ایجاد خواهد شد. سپس از متد توکار reopenClass برای توسعه‌ی API کمک خواهیم گرفت.
در ادامه متد دلخواهی را ایجاد کرده و برای مثال آرایه‌ای از اشیاء دلخواه جاوا اسکریپتی را بازگشت خواهیم داد.
پس از تعریف مدل، نیاز است آن‌را به سیستم مسیریابی معرفی کرد:
App.GalleryRoute = Ember.Route.extend({
    model: function() {
        return App.SiteLink.findAll();
    }
});
به این ترتیب زمانیکه کاربر به آدرس gallery/ مراجعه می‌کند، دسترسی به model وجود خواهد داشت. در اینجا model یک واژه‌ی کلیدی است.


کنترلرها
کنترلرها جهت ارائه‌ی اطلاعات مدل‌ها به View و قالب برنامه تعریف می‌شوند. در اینجا همیشه باید بخاطر داشت که model تامین کننده‌ی اطلاعات است. کنترلر جهت در معرض دید قرار دادن این اطلاعات، به View برنامه کاربرد دارد و مدل‌ها هیچ اطلاعی از وجود کنترلرها ندارند.
کنترلرها علاوه بر اطلاعات model، می‌توانند حاوی یک سری خواص و اشیاء صرفا نمایشی که قرار نیست در بانک اطلاعاتی ذخیره شوند نیز باشند.
در Ember.js قالب‌ها (templates) اطلاعات خود را از کنترلر دریافت می‌کنند. کنترلرها اطلاعات مدل را به همراه سایر خواص نمایشی مورد نیاز در اختیار View و قالب‌های برنامه قرار می‌دهند.


برای تعریف یک کنترلر می‌توان درون شیء مسیریابی، با تعریف متد setupController شروع کرد:
App.GalleryRoute = Ember.Route.extend({
    setupController: function(controller) {
        controller.set('content', ['red', 'yellow', 'blue']);
    }
});
در این مثال یک خاصیت دلخواه به نام content تعریف و سپس آرایه‌ای به آن انتساب داده شده‌است.

روش دوم تعریف کنترلرها با ایجاد یک زیر کلاس از شیء Ember.Controller انجام می‌شود:
App.GalleryController = Ember.Controller.extend({
    search: '',
    content: ['red', 'yellow', 'blue'],
    query: function() {
        var data = this.get('search');
        this.transitionToRoute('search', { query: data });
    }
});


قالب‌ها یا templates
قالب‌ها قسمت‌های اصلی رابط کاربری را تشکیل خواهند داد. در اینجا از کتابخانه‌ای به نام handlebars برای تهیه قالب‌های سمت کاربر کمک گرفته می‌شود.
<script type="text/x-handlebars" data-template-name="sayhello">
    Hello,
    <strong>{{firstName}} {{lastName}}</strong>!
</script>
این قالب‌ها توسط تگ اسکریپت تعریف شده و نوع آن‌ها text/x-handlebars مشخص می‌شود. به این ترتیب Ember.js، این قسمت از صفحه را یافته و عبارات داخل {{}} را با مقادیر دریافتی از کنترلر جایگزین می‌کند.
<script type="text/x-handlebars" data-template-name="sayhello">
    Hello,
    <strong>{{firstName}} {{lastName}}</strong>!
 
    {{#if person}}
    Welcome back,
    <strong>{{person.firstName}} {{person.lastName}}</strong>!
    {{/if}}
 
    <ul>
        {{#each friend in friends}}
        <li>
            {{friend.name}}
        </li>
        {{/each}}
    </ul>
 
    <img {{bindAttr src="link.url" }} />
    {{#linkTo ''about}}About{{/linkTo}}
</script>
در این مثال نحوه‌ی تعریف عبارات شرطی و یا یک حلقه را نیز مشاهده می‌کنید. همچنین امکان اتصال به ویژگی‌هایی مانند src یک تصویر و یا ایجاد لینک‌ها را نیز دارا است.
بهترین مرجع آشنایی با ریز جزئیات کتابخانه‌ی handlebars، مراجعه به سایت اصلی آن است.


قواعد پیش فرض نامگذاری در Ember.js
اگر به مثال‌های فوق دقت کرده باشید، خواصی مانند GalleryController و یا GalleryRoute به شیء App اضافه شده‌اند. این نوع نامگذاری‌ها در ember.js بر اساس روش convention over configuration کار می‌کنند. برای نمونه اگر مسیریابی خاصی را به نحو ذیل تعریف کردید:
 this.resource('employees');
شیء مسیریابی آن App.EmployeesRoute
کنترلر آن App.EmployeesController
مدل آن App.Employee
View آن App.EmployeesView
و قالب آن employees
بهتر است تعریف شوند. به عبارتی اگر اینگونه تعریف شوند، به صورت خودکار توسط Ember.js یافت شده و هر کدام با مسئولیت‌های خاص مرتبط با آن‌ها پردازش می‌شوند و همچنین ارتباطات بین آن‌ها به صورت خودکار برقرار خواهد شد. به این ترتیب برنامه نظم بهتری خواهد یافت. با یک نگاه می‌توان قسمت‌های مختلف را تشخیص داد و همچنین کدنویسی پردازش و اتصال قسمت‌های مختلف برنامه نیز به شدت کاهش می‌یابد.


تهیه‌ی اولین برنامه‌ی Ember.js
تا اینجا نگاهی مقدماتی داشتیم به اجزای تشکیل دهنده‌ی هسته‌ی Ember.js. در ادامه مثال ساده‌ای را جهت نمایش ساختار ابتدایی یک برنامه‌ی Ember.js، بررسی خواهیم کرد.
بسته‌ی Ember.js را همانطور که در قسمت منابع اصلی آن در ابتدای بحث عنوان شد، می‌توانید از سایت و یا مخزن کد آن دریافت کنید و یا اگر از VS.NET استفاده می‌کنید، تنها کافی است دستور ذیل را صادر نمائید:
 PM> Install-Package EmberJS
پس از اضافه شدن فایل‌های js آن به پوشه‌ی Scripts برنامه، در همان پوشه‌، فایل جدید Scripts\app.js را نیز اضافه کنید. از آن برای افزودن تعاریف کدهای Ember.js استفاده خواهیم کرد.
در این حالت ترتیب تعریف اسکریپت‌های مورد نیاز صفحه به صورت ذیل خواهند بود:
<script src="Scripts/jquery-2.1.1.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/handlebars.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/ember.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/app.js" type="text/javascript"></script>
کدهای ابتدایی فایل app.js جهت وهله سازی شیء Application و سپس تعریف مسیریابی صفحه‌ی index بر اساس روش convention over configuration به همراه تعریف یک کنترلر و افزودن متغیری به نام content به آن که با یک آرایه مقدار دهی شده‌است:
App = Ember.Application.create();
App.IndexRoute = Ember.Route.extend({
    setupController:function(controller) {
        controller.set('content', ['red', 'yellow', 'blue']);
    }
});
باید دقت داشت که تعریف مقدماتی Ember.Application.create به همراه یک سری تنظیمات پیش فرض نیز هست. برای مثال مسیریابی index به صورت خودکار به نحو ذیل توسط آن تعریف خواهد شد و نیازی به تعریف مجدد آن نیست:
App.Router.map(function() {
    this.resource('application'); 
    this.resource('index');
});
سپس برای اتصال این کنترلر به یک template خواهیم داشت:
<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-2.1.1.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/handlebars.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/ember.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/app.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <script type="text/x-handlebars" data-template-name="index">
        Hello,
        <strong>Welcome to Ember.js</strong>!
        <ul>
            {{#each item in content}}
            <li>
                {{item}}
            </li>
            {{/each}}
        </ul>
    </script>
</body>
</html>
توسط اسکریپتی از نوع text/x-handlebars، اطلاعات آرایه content دریافت و در طی یک حلقه در صفحه نمایش داده خواهد شد.
مقدار data-template-name در اینجا مهم است. اگر آن‌را به هر نام دیگری بجز index تنظیم کنید، منبع دریافت اطلاعات آن مشخص نخواهد بود. نام index در اینجا به معنای اتصال این قالب به اطلاعات ارائه شده توسط کنترلر index است.

تا همینجا اگر برنامه را اجرا کنید، به خوبی کار خواهد کرد. نکته‌ی دیگری که در مورد قالب‌های Ember.js قابل توجه هستند، قالب پیش فرض application است. با تعریف Ember.Application.create یک چنین قالبی نیز به ابتدای هر صفحه به صورت خودکار اضافه خواهد شد:
<body>
    <script type="text/x-handlebars" data-template-name="application">
        <h1>Header</h1>
        {{outlet}}
    </script>
outlet واژه‌‌ای است کلیدی که سبب رندر سایر قالب‌های تعریف شده در صفحه می‌گردد. مقدار data-template-name آن نیز به application تنظیم شده‌است (اگر این مقدار ذکر نگردد نیز به صورت خودکار از application استفاده می‌شود). برای مثال اگر بخواهید به تمام قالب‌های رندر شده در صفحات مختلف، مقدار ثابتی را اضافه کنید (مانند هدر یا منو)، می‌توان قالب application را به صورت دستی به نحو فوق اضافه کرد و آن‌را سفارشی سازی نمود.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS01.zip
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هفتم

مدیریت بهینه‌ی سشن فکتوری

ساخت یک شیء SessionFactory بسیار پر هزینه و زمانبر است. به همین جهت لازم است که این شیء یکبار حین آغاز برنامه ایجاد شده و سپس در پایان کار برنامه تخریب شود. انجام اینکار در برنامه‌های معمولی ویندوزی (WinForms ،WPF و ...)، ساده است اما در محیط Stateless وب و برنامه‌های ASP.Net ، نیاز به راه حلی ویژه وجود خواهد داشت و تمرکز اصلی این مقاله حول مدیریت صحیح سشن فکتوری در برنامه‌های ASP.Net است.

برای پیاده سازی شیء سشن فکتوری به صورتی که یکبار در طول برنامه ایجاد شود و بارها مورد استفاده قرار گیرد باید از یکی از الگوهای معروف طراحی برنامه نویسی شیء گرا به نام Singleton Pattern استفاده کرد. پیاده سازی نمونه‌ی thread safe آن که در برنامه‌های ذاتا چند ریسمانی وب و همچنین برنامه‌های معمولی ویندوزی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، در آدرس ذیل قابل مشاهده است:



از پنجمین روش ذکر شده در این مقاله جهت ایجاد یک lazy, lock-free, thread-safe singleton استفاده خواهیم کرد.

بررسی مدل برنامه

در این مدل ساده ما یک یا چند پارکینگ داریم که در هر پارکینگ یک یا چند خودرو می‌توانند پارک شوند.


یک برنامه ASP.Net را آغاز کرده و ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه نمائید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHibernate.Linq.dll
و همچنین ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Data.Services.dll دات نت فریم ورک سه و نیم

تصویر نهایی پروژه ما به شکل زیر خواهد بود:



پروژه ما دارای یک پوشه domain ، تعریف کننده موجودیت‌های برنامه جهت تهیه نگاشت‌های لازم از روی ‌آن‌ها است. سپس یک پوشه جدید را به نام NHSessionManager به آن جهت ایجاد یک Http module مدیریت کننده سشن‌های NHibernate در برنامه اضافه خواهیم کرد.

ساختار دومین برنامه (مطابق کلاس دیاگرام فوق):

namespace NHSample3.Domain
{
public class Car
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual string Color { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace NHSample3.Domain
{
public class Parking
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual string Location { get; set; }
public virtual IList<Car> Cars { get; set; }

public Parking()
{
Cars = new List<Car>();
}
}
}
مدیریت سشن فکتوری در برنامه‌های وب

در این قسمت قصد داریم Http Module ایی را جهت مدیریت سشن‌های NHibernate ایجاد نمائیم.

در ابتدا کلاس Config را در پوشه مدیریت سشن NHibernate با محتویات زیر ایجاد کنید:

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.ExposeConfiguration(
x => x.SetProperty("current_session_context_class", "managed_web")
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample3.Domain.Car).Assembly))
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
با این کلاس در قسمت‌های قبل آشنا شده‌اید. در این کلاس با کمک امکانات Auto mapping موجود در Fluent Nhibernate (مطلب قسمت قبلی این سری آموزشی) اقدام به تهیه نگاشت‌های خودکار از کلاس‌های قرار گرفته در پوشه دومین خود خواهیم کرد (فضای نام این پوشه به دومین ختم می‌شود که در متد GetConfig مشخص است).
دو نکته جدید در متد GetConfig وجود دارد:
الف) استفاده از متد FromConnectionStringWithKey ، بجای تعریف مستقیم کانکشن استرینگ در متد مذکور که روشی است توصیه شده. به این صورت فایل وب کانفیگ ما باید دارای تعریف کلید مشخص شده در متد GetConfig به نام DbConnectionString باشد:

<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true" />
</connectionStrings>
ب) قسمت ExposeConfiguration آن نیز جدید است.
در اینجا به AutoMapper خواهیم گفت که قصد داریم از امکانات مدیریت سشن مخصوص وب فریم ورک NHibernate استفاده کنیم. فریم ورک NHibernate دارای کلاسی است به نام NHibernate.Context.ManagedWebSessionContext که جهت مدیریت سشن‌های خود در پروژه‌های وب ASP.Net پیش بینی کرده است و از این متد در Http module ایی که ایجاد خواهیم کرد جهت ردگیری سشن جاری آن کمک خواهیم گرفت.

اگر متد CreateDb را فراخوانی کنیم، جداول نگاشت شده به کلاس‌های پوشه دومین برنامه، به صورت خودکار ایجاد خواهند شد که دیتابیس دیاگرام آن به صورت زیر می‌باشد:



سپس کلاس SingletonCore را جهت تهیه تنها و تنها یک وهله از شیء سشن فکتوری در کل برنامه ایجاد خواهیم کرد (همانطور که عنوان شده، ایده پیاده سازی این کلاس thread safe ، از مقاله معرفی شده در ابتدای بحث گرفته شده است):

using NHibernate;

namespace NHSessionManager
{
/// <summary>
/// lazy, lock-free, thread-safe singleton
/// </summary>
public class SingletonCore
{
private readonly ISessionFactory _sessionFactory;

SingletonCore()
{
_sessionFactory = Config.GetConfig().BuildSessionFactory();
}

public static SingletonCore Instance
{
get
{
return Nested.instance;
}
}

public static ISession GetCurrentSession()
{
return Instance._sessionFactory.GetCurrentSession();
}

public static ISessionFactory SessionFactory
{
get { return Instance._sessionFactory; }
}

class Nested
{
// Explicit static constructor to tell C# compiler
// not to mark type as beforefieldinit
static Nested()
{
}

internal static readonly SingletonCore instance = new SingletonCore();
}
}
}
اکنون می‌توان از این Singleton object جهت تهیه یک Http Module کمک گرفت. برای این منظور کلاس SessionModule را به برنامه اضافه کنید:

using System;
using System.Web;
using NHibernate;
using NHibernate.Context;

namespace NHSessionManager
{
public class SessionModule : IHttpModule
{
public void Dispose()
{ }

public void Init(HttpApplication context)
{
if (context == null)
throw new ArgumentNullException("context");

context.BeginRequest += Application_BeginRequest;
context.EndRequest += Application_EndRequest;
}

private void Application_BeginRequest(object sender, EventArgs e)
{
ISession session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
ManagedWebSessionContext.Bind(HttpContext.Current, session);
session.BeginTransaction();
}

private void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
{
ISession session = ManagedWebSessionContext.Unbind(
HttpContext.Current, SingletonCore.SessionFactory);
if (session == null) return;

try
{
if (session.Transaction != null &&
!session.Transaction.WasCommitted &&
!session.Transaction.WasRolledBack)
{
session.Transaction.Commit();
}
else
{
session.Flush();
}
}
catch (Exception)
{
session.Transaction.Rollback();
}
finally
{
if (session != null && session.IsOpen)
{
session.Close();
session.Dispose();
}
}
}
}
}
کلاس فوق کار پیاده سازی اینترفیس IHttpModule را جهت دخالت صریح در request handling pipeline برنامه ASP.Net جاری انجام می‌دهد. در این کلاس مدیریت متدهای استاندارد Application_BeginRequest و Application_EndRequest به صورت خودکار صورت می‌گیرد.
در متد Application_BeginRequest ، در ابتدای هر درخواست یک سشن جدید ایجاد و به مدیریت سشن وب NHibernate بایند می‌شود، همچنین یک تراکنش نیز آغاز می‌گردد. سپس در پایان درخواست، این انقیاد فسخ شده و تراکنش کامل می‌شود، همچنین کار پاکسازی اشیاء نیز صورت خواهد گرفت.

با توجه به این موارد، دیگر نیازی به ذکر using جهت dispose کردن سشن جاری در کدهای ما نخواهد بود، زیرا در پایان هر درخواست اینکار به صورت خودکار صورت می‌گیرد. همچنین نیازی به ذکر تراکنش نیز نمی‌باشد، چون مدیریت آن‌را خودکار کرده‌ایم.

جهت استفاده از این Http module تهیه شده باید چند سطر زیر را به وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<httpModules>
<!--NHSessionManager-->
<add name="SessionModule" type="NHSessionManager.SessionModule"/>
</httpModules>
بدیهی است اگر نخواهید از Http module استفاده کنید باید این کدها را در فایل Global.asax برنامه قرار دهید.

اکنون مثالی از نحوه‌ی استفاده از امکانات فراهم شده فوق به صورت زیر می‌تواند باشد:
ابتدا کلاس ParkingContext را جهت مدیریت مطلوب‌تر LINQ to NHibernate تشکیل می‌دهیم.

using System.Linq;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;
using NHSample3.Domain;

namespace NHSample3
{
public class ParkingContext : NHibernateContext
{
public ParkingContext(ISession session)
: base(session)
{ }

public IOrderedQueryable<Car> Cars
{
get { return Session.Linq<Car>(); }
}

public IOrderedQueryable<Parking> Parkings
{
get { return Session.Linq<Parking>(); }
}
}
}
سپس در فایل Default.aspx.cs برنامه ، برای نمونه تعدادی رکورد را افزوده و نتیجه را در یک گرید ویوو نمایش خواهیم داد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using NHibernate;
using NHSample3.Domain;
using NHSessionManager;

namespace NHSample3
{
public partial class _Default : System.Web.UI.Page
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//Config.CreateDb();

//ثبت یک سری رکورد در دیتابیس
ISession session = SingletonCore.GetCurrentSession();

Car car1 = new Car() { Name = "رنو", Color = "مشکلی" };
session.Save(car1);
Car car2 = new Car() { Name = "پژو", Color = "سفید" };
session.Save(car2);

Parking parking1 = new Parking()
{
Location = "آدرس پارکینگ مورد نظر",
Name = "پارکینگ یک",
Cars = new List<Car> { car1, car2 }
};

session.Save(parking1);

//نمایش حاصل در یک گرید ویوو
ParkingContext db = new ParkingContext(session);
var query = from x in db.Cars select new { CarName = x.Name, CarColor = x.Color };
GridView1.DataSource = query.ToList();
GridView1.DataBind();
}
}
}
مدیریت سشن فکتوری در برنامه‌های غیر وب

در برنامه‌های ویندوزی مانند WinForms ، WPF و غیره، تا زمانیکه یک فرم باز باشد، کل فرم و اشیاء مرتبط با آن به یکباره تخریب نخواهند شد، اما در یک برنامه ASP.Net جهت حفظ منابع سرور در یک محیط چند کاربره، پس از پایان نمایش یک صفحه وب، اثری از آثار اشیاء تعریف شده در کدهای آن صفحه در سرور وجود نداشته و همگی بلافاصله تخریب می‌شوند. به همین جهت بحث‌های ویژه state management در ASP.Net در اینباره مطرح است و مدیریت ویژه‌ای باید روی آن صورت گیرد که در قسمت قبل مطرح شد.
از بحث فوق، تنها استفاده از کلاس‌های Config و SingletonCore ، جهت استفاده و مدیریت بهینه‌ی سشن فکتوری در برنامه‌های ویندوزی کفایت می‌کنند.

دریافت سورس برنامه قسمت هفتم

ادامه دارد ....