مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت نهم - مسیریابی
یک برنامه، از صفحات و Viewهای مختلفی تشکیل می‌شود و Routing یا مسیریابی، امکان ناوبری بین این Viewها را میسر می‌کند. یک برنامه‌ی AngularJS 2.0، یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب است. به این معنا که تمام Viewهای برنامه، در یک صفحه نمایش داده می‌شوند؛ که معمولا همان index.html سایت است. هدف از سیستم مسیریابی، مدیریت نحوه‌ی نمایش و قرارگیری این Viewها، درون تک صفحه‌ی برنامه است.


برپایی تنظیمات اولیه‌ی سیستم مسیریابی در AngularJS 2.0

برای کار با سیستم مسیریابی AngularJS 2.0، ابتدا باید اسکریپت‌های آن به صفحه اضافه شوند. در ادامه المان پایه‌ای تعریف شده و سپس باید سرویس پروایدر مسیریابی را رجیستر کرد. جزئیات این موارد را در ادامه بررسی می‌کنیم:

الف) سرویس مسیریابی، جزئی از angular2/core نیست. به همین جهت مدخل اسکریپت متناظر با آن باید به صفحه‌ی اصلی سایت اضافه شود که این مورد، در قسمت اول بررسی پیشنیازهای نصب AngularJS 2.0 صورت گرفته‌است:
 <!-- Required for routing -->
<script src="~/node_modules/angular2/bundles/router.dev.js"></script>
این تعریف در فایل Views\Shared\_Layout.cshtml (و یا index.html) پروژه‌ی جاری موجود است.

ب) افزودن المان base به ابتدای صفحه:
 <!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
بلافاصله پس از تگ head، المان base اضافه می‌شود. این المان به سیستم مسیریابی اعلام می‌کند که چگونه آدرس‌های خود را تشکیل دهد. به صورت پیش فرض، AngularJS 2.0 از آدرس‌هایی با فرمت HTML5 استفاده می‌کند. در این حالت دیگر نیازی به ذکر # برای مشخص سازی مسیریابی‌های محلی نیست.
از آنجائیکه فایل index.html در ریشه‌ی سایت قرار گرفته‌است، مقدار آغازین href آن به / تنظیم شده‌است.

ج) شبیه به حالت ثبت پروایدر HTTP در قسمت قبل، برای ثبت پروایدر مسیریابی نیز به فایل App\app.component.ts مراجعه می‌کنیم:
//same as before ...
import { ROUTER_PROVIDERS } from 'angular2/router';
 
//same as before ... 

@Component({
//same as before …
    providers: [
        ProductService,
        HTTP_PROVIDERS,
        ROUTER_PROVIDERS
    ]
})
//same as before ...
در اینجا سرویس ROUTER_PROVIDERS به خاصیت providers اضافه شده‌است و همچنین import متناظر با آن نیز به ابتدای صفحه اضافه گردیده‌است.
علت ختم شدن نام این سرویس‌ها به PROVIDERS این است که این تعاریف، امکان استفاده‌ی از چندین سرویس زیر مجموعه‌ی آن‌ها را فراهم می‌کنند و صرفا یک سرویس نیستند.


ساخت کامپوننت نمایش جزئیات محصولات

در ادامه می‌خواهیم جزئیات هر محصول را با کلیک بر روی نام آن در لیست محصولات، در آدرسی دیگر به صورتی مجزا مشاهده کنیم. به همین منظور به پوشه‌ی products برنامه مراجعه کرده و دو فایل جدید product-detail.component.ts و product-detail.component.html را ایجاد کنید؛ با این محتوا:
الف) محتوای فایل product-detail.component.html
<div class='panel panel-primary'>
    <div class='panel-heading'>
        {{pageTitle}}
    </div>
</div>
ب) محتوای فایل product-detail.component.ts
import { Component } from 'angular2/core';

@Component({
    templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html'
})
export class ProductDetailComponent  {
    pageTitle: string = 'Product Detail'; 
}
در اینجا یک کامپوننت جدید را ایجاد کرده‌ایم که در قالب آن، مقدار خاصیت pageTitle با روش interpolation در آن درج شده‌است. کلاس ProductDetailComponent، قالب خود را از طریق مقدار دهی آدرس آن در خاصیت templateUrl متادیتای خود، پیدا می‌کند.
اگر دقت کنید، این کامپوننت ویژه دارای خاصیت selector نیست. ذکر selector تنها زمانی اجباری است که بخواهیم این کامپوننت را داخل کامپوننتی دیگر قرار دهیم. در اینجا قصد داریم این کامپوننت را به صورت یک View جدید، توسط سیستم مسیریابی نمایش دهیم و نه به صورت جزئی از یک کامپوننت دیگر.


افزودن تنظیمات مسیریابی به برنامه

مسیریابی در AngularJS 2.0، مبتنی بر کامپوننت‌ها است. به همین جهت، ابتدای کار مسیریابی، مشخص سازی تعدادی از کامپوننت‌ها هستند که قرار است به عنوان مقصد سیستم راهبری (navigation) مورد استفاده قرار گیرند و به ازای هر کدام، یک مسیریابی و Route جدید را تعریف می‌کنیم. تعریف هر Route جدید شامل انتساب نامی به آن، تعیین مسیر مدنظر و مشخص سازی کامپوننت مرتبط است:
 { path: '/products', name: 'Products', component: ProductListComponent },
برای مثال جهت تعریف Route کامپوننت لیست محصولات، نام آن‌را Products، مسیر آن‌را products/ و در آخر کامپوننت آن‌را به نام کلاس متناظر با آن، تنظیم می‌کنیم.
این تنظیمات به عنوان یک متادیتای جدید دیگر به کلاس AppComponent، در فایل app.component.ts اضافه می‌شوند:
//same as before …
import { ROUTER_PROVIDERS, RouteConfig } from 'angular2/router';
 
//same as before …
 
@Component({
    //same as before …
})
@RouteConfig([
    { path: '/welcome', name: 'Welcome', component: WelcomeComponent, useAsDefault: true },
    { path: '/products', name: 'Products', component: ProductListComponent }
])
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
در اینجا decorator جدیدی به نام RouteConfig به کلاس AppComponent اضافه شده‌است و همچنین importهای متناظری نیز در ابتدای این فایل تعریف شده‌اند.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، یک کلاس می‌تواند بیش از یک decorator داشته باشد.
()RouteConfig@ را به کامپوننتی الصاق می‌کنیم که قصد میزبانی مسیریابی را دارد (Host component). این مزین کننده، آرایه‌ای از اشیاء را قبول می‌کند و هر شیء آن دارای خواصی مانند مسیر، نام و کامپوننت است. باید دقت داشت که نام هر مسیریابی تعریف شده باید pascal case باشد. در غیراینصورت مسیریاب ممکن است این نام را با path اشتباه کند.  
همچنین امکان تعریف خاصیت دیگری به نام useAsDefault نیز در اینجا میسر است. از آن جهت تعریف مسیریابی پیش فرض سیستم، در اولین بار نمایش آن، استفاده می‌شود.

در اینجا نام کامپوننت، رشته‌ای ذکر نمی‌شود و دقیقا اشاره دارد به نام کلاس متناظر. بنابراین هر نام کلاسی که در اینجا اضافه می‌شود، باید به همراه import ماژول آن نیز در ابتدای فایل جاری باشد. به همین جهت اگر تنظیمات فوق را اضافه کنید، ذیل کلمه‌ی WelcomeComponent یک خط قرمز مبتنی بر عدم تعریف آن کشیده می‌شود. برای تعریف آن، پوشه‌ی جدیدی را به ریشه‌ی سایت به نام home اضافه کنید و به آن دو فایل ذیل را اضافه نمائید:
الف) محتوای فایل welcome.component.ts
import { Component } from 'angular2/core';
 
@Component({
    templateUrl: 'app/home/welcome.component.html'
})
export class WelcomeComponent {
    public pageTitle: string = "Welcome";
}
ب) محتوای فایل welcome.component.html
<div class="panel panel-primary">
    <div class="panel-heading">
        {{pageTitle}}
    </div>
    <div class="panel-body">
        <h3 class="text-center">Default page</h3>
    </div>
</div>
کار این کامپوننت، نمایش صفحه‌ی آغازین برنامه است؛ بر اساس تنظیم useAsDefault: true مسیریابی‌های تعریف شده‌.
پس از تعریف این کامپوننت، اکنون باید import ماژول آن‌را به ابتدای فایل app.component.ts اضافه کنیم، تا مشکل عدم شناسایی نام کلاس WelcomeComponent برطرف شود:
 import { WelcomeComponent } from './home/welcome.component';


فعال سازی مسیریابی‌های تعریف شده

روش‌های مختلفی برای دسترسی به اجزای یک برنامه وجود دارند؛ برای مثال کلیک بر روی یک لینک، دکمه و یا تصویر و سپس فعال سازی مسیریابی متناظر با آن. همچنین کاربر می‌تواند آدرس صفحه‌ای را مستقیما در نوار آدرس‌های مرورگر وارد کند. به علاوه امکان کلیک بر روی دکمه‌های back و forward مرورگر نیز همواره وجود دارند. تنظیمات مسیریابی‌های انجام شده، دو مورد آخر را به صورت خودکار مدیریت می‌کنند. در اینجا تنها باید مدیریت اولین حالت ذکر شده را با اتصال مسیریابی‌ها به اعمال کاربران، انجام داد.
به همین جهت منویی را به بالای صفحه‌ی برنامه اضافه می‌کنیم. برای این منظور، فایل app.component.ts را گشوده و خاصیت template کامپوننت AppComponent را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
@Component({
    //same as before …
    template: `
     <div>
        <nav class='navbar navbar-default'>
            <div class='container-fluid'>
                <a class='navbar-brand'>{{pageTitle}}</a>
                <ul class='nav navbar-nav'>
                    <li><a [routerLink]="['Welcome']">Home</a></li>
                    <li><a [routerLink]="['Products']">Product List</a></li>
                </ul>
            </div>
        </nav>
        <div class='container'>
            <router-outlet></router-outlet>
        </div>
     </div>
    `,
    //same as before …
})
در اینجا یک navigation bar بوت استرپ 3، جهت تعریف منوی بالای صفحه اضافه شده‌است.
سپس جهت تعریف لینک‌های هر آیتم، از یک دایرکتیو توکار AngularJS 2.0 به نام routerLink استفاده می‌کنیم. هر routerLink به یکی از آیتم‌های تنظیم شده‌ی در RouteConfig بایند می‌شود. بنابراین نام‌هایی که در اینجا قید شده‌اند، دقیقا نام‌هایی هستند که در خاصیت name هر کدام از اشیاء تشکیل دهنده‌ی RouteConfig، تعریف و مقدار دهی گردید‌ه‌اند.
اکنون اگر کاربر بر روی یکی از لینک‌های Home و یا Product List کلیک کند، مسیریابی متناظر با آن فعال می‌شود (بر اساس این نام، در لیست عناصر RouteConfig جستجویی صورت گرفته و عنصر معادلی بازگشت داده می‌شود) و سپس View آن کامپوننت نمایش داده خواهد شد.
تا اینجا دایرکتیو جدید routerLink به قالب کامپوننت اضافه شد‌ه‌است؛ اما AngularJS 2.0 نمی‌داند که باید آن‌را از کجا دریافت کند. به همین جهت ابتدا import آن‌را (ROUTER_DIRECTIVES) به ابتدای ماژول جاری اضافه خواهیم کرد:
 import { ROUTER_PROVIDERS, RouteConfig, ROUTER_DIRECTIVES } from 'angular2/router';
و سپس خاصیت دایرکتیوهای کامپوننت ریشه‌ی سایت را نیز با آن مقدار دهی خواهیم کرد:
 directives: [ROUTER_DIRECTIVES],
علت جمع بود نام این دایرکتیو این است که routerLink استفاده شده، یکی از اعضای مجموعه‌ی دایرکتیوهای مسیریابی توکار AngularJS 2.0 است.

تا اینجا اگر دقت کرده باشید، کامپوننت نمایش لیست محصولات را از کامپوننت ریشه‌ی سایت حذف کرده‌ایم و بجای آن منوی بالای سایت را نمایش می‌دهیم که توسط آن می‌توان به صفحه‌ی آغازین و یا صفحه‌ی نمایش لیست محصولات، رسید. به همین جهت خاصیت directives دیگر شامل ذکر کلاس کامپوننت لیست محصولات نیست.

در انتهای قالب کامپوننت ریشه‌ی سایت، یک دایرکتیو جدید به نام router-outlet نیز تعریف شده‌است. وقتی یک کامپوننت فعال می‌شود، نیاز است View مرتبط با آن نیز نمایش داده شود. دایرکتیو router-outlet محل نمایش این View را مشخص می‌کند.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، به این شکل خواهیم رسید:


اگر دقت کنید، آدرس بالای صفحه، در اولین بار نمایش آن به http://localhost:2222/welcome تنظیم شده و این مقدار دهی بر اساس خاصیت useAsDefault تنظیمات مسیریابی سایت انجام شده‌است (نمایش welcome به عنوان صفحه‌ی اصلی و پیش فرض).
همچنین با کلیک بر روی لینک لیست محصولات، کامپوننت آن فعال شده و نمایش داده می‌شود. محل قرارگیری این کامپوننت‌ها، دقیقا در محل قرارگیری دایرکتیو router-outlet است.


ارسال پارامترها به سیستم مسیریابی

در ابتدا بحث، مقدمات کامپوننت نمایش جزئیات یک محصول انتخابی را تهیه کردیم. برای فعال سازی این کامپوننت و مسیریابی آن، نیاز است بتوان پارامتری را به سیستم مسیریابی ارسال کرد. برای مثال با انتخاب آدرس product/5، جزئیات محصول با ID مساوی 5 نمایش داده شود.
برای این منظور:
الف) اولین قدم، تعریف مسیریابی آن است. به همین جهت به فایل app.component.ts مراجعه و دو تغییر ذیل را به آن اعمال کنید:
//same as before …

import { ProductDetailComponent } from './products/product-detail.component';
 
@Component({
    //same as before …
})
@RouteConfig([
    //same as before …
    { path: '/product/:id', name: 'ProductDetail', component: ProductDetailComponent }
])
//same as before …
ابتدا مسیریابی جدیدی به نام ProductDetail اضافه شده‌است و سپس ماژول دربرگیرنده‌ی کلاس کامپوننت آن نیز import شده‌است.
تفاوت این مسیریابی با نمونه‌های قبلی در تعریف id:/ است. پس از ذکر :/، نام یک متغیر عنوان می‌شود و اگر نیاز به چندین متغیر بود، همین الگو را تکرار خواهیم کرد.

ب) سپس نحوه‌ی فعال سازی این مسیریابی را توسط تعریف لینکی جدید، معرفی می‌کنیم. بنابراین فایل قالب product-list.component.html را گشوده و سپس بجای نمایش عنوان محصول:
 <td>{{ product.productName }}</td>
لینک به جزئیات آن‌را نمایش می‌دهیم:
<td>
    <a [routerLink]="['ProductDetail', {id: product.productId}]">
        {{product.productName}}
    </a>
</td>
نحوه‌ی تعریف این لینک، با لینک‌هایی که در منوی بالای سایت اضافه کردیم، یکی است؛ با این تفاوت که اکنون پارامتر دومی را به قسمت یافتن نام این Route، جهت مشخص سازی روش مقدار دهی متغیر id، تعریف کرده‌ایم. در اینجا id هر لینک از productId بایند شده تامین می‌شود.
اکنون که از دایرکتیو جدید routerLink در این قالب استفاده شده‌است، نیاز است تعریف دایرکتیو آن‌را به متادیتای کلاس کامپوننت لیست محصولات نیز اضافه کنیم تا AngularJS 2.0 بداند آن‌را از کجا باید تامین کند:
import { Component, OnInit } from 'angular2/core';
import { ROUTER_DIRECTIVES } from 'angular2/router';
//same as before …
 
@Component({
    //same as before …
    directives: [StarComponent, ROUTER_DIRECTIVES]
})

در ادامه اگر برنامه را اجرا کنید، عنوان‌های محصولات، به آدرس نمایش جزئیات آن‌ها لینک شده‌اند:


ج) در آخر زمانیکه View نمایش جزئیات محصول فعال می‌شود، نیاز است این id را از url جاری دریافت کند. به همین جهت فایل product-detail.component.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
import { RouteParams } from 'angular2/router';
 
@Component({
    templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html'
})
export class ProductDetailComponent {
    pageTitle: string = 'Product Detail';
 
    constructor(private _routeParams: RouteParams) {
        let id = +this._routeParams.get('id');
        this.pageTitle += `: ${id}`;
    } 
}
با نحوه‌ی تزریق وابستگی‌ها در قسمت هفتم آشنا شدیم. در اینجا سرویس توکار RouteParams به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌‌است. با استفاده از آن می‌توان به id ارسالی از طریق url دسترسی یافت. در اینجا پارامتری که به متد get ارسال می‌شود، باید با نام پارامتری که در تنظیمات آغازین مسیریابی سیستم تعریف گردید، تطابق داشته باشد.
در این حالت، id دریافتی، به متغیر pageTitle اضافه شده و در قالب مربوطه به صورت خودکار نمایش داده می‌شود.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول، با کلیک بر روی عناوین آن‌ها به صورت زیر نمایش داده می‌شود:



افزودن دکمه‌ی back با کدنویسی

اکنون برای بازگشت مجدد به لیست محصولات، می‌توان از دکمه‌ی back مرورگر استفاده کرد، اما امکان طراحی این دکمه در قالب‌ها نیز پیش بینی شده‌است.
برای این منظور قالب product-detail.component.html را به نحو ذیل بازنویسی می‌کنیم:
<div class='panel panel-primary'>
    <div class='panel-heading'>
        {{pageTitle}}
    </div>
    <div class='panel-footer'>
        <a class='btn btn-default' (click)='onBack()' style='width:80px'>
            <i class='glyphicon glyphicon-chevron-left'></i> Back
        </a>
    </div>    
</div>
در اینجا دکمه‌ی بازگشت به صفحه‌ی قبلی اضافه شده‌است که به متد onBack در کلاس مرتبط با این قالب، متصل است.

سپس کدهای product-detail.component.ts را به صورت ذیل تکمیل خواهیم کرد:
import { Component } from 'angular2/core';
import { RouteParams, Router } from 'angular2/router';
 
@Component({
    templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html'
})
export class ProductDetailComponent {
    pageTitle: string = 'Product Detail';
 
    constructor(private _routeParams: RouteParams, private _router: Router) {
        let id = +this._routeParams.get('id');
        this.pageTitle += `: ${id}`;
    }
 
    onBack(): void {
        this._router.navigate(['Products']);
    }
}
در اینجا سرویس جدیدی به نام Router در سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است. این سرویس امکان فراخوانی متدهایی مانند navigate را جهت حرکت به مسیریابی مشخصی، میسر می‌کند. پارامتری که به این متد ارسال می‌شود، دقیقا معادل همان پارامتری است که به دایرکتیو routerLink ارسال می‌گردد و در اینجا صرفا نام یک مسیریابی مشخص شده‌است؛ بدون ذکر پارامتری.


رفع تداخل مسیریابی‌های ASP.NET MVC با مسیریابی‌های AngularJS 2.0

در طی بحث جاری عنوان شد که اگر کاربر مسیر http://localhost:2222/product/2 را جایی ثبت کرده یا bookmark کند، پس از فراخوانی مستقیم آن در نوار آدرس‌های مرورگر، بلافاصله به این آدرس هدایت خواهد شد. این مورد صحیح است اگر از index.html بجای بکارگیری ASP.NET MVC، جهت هاست برنامه استفاده شود. اگر چنین آدرسی را در یک برنامه‌ی ASP.NET MVC فراخوانی کنیم، ابتدا به دنبال کنترلری به نام product می‌گردد (ابتدا وارد موتور ASP.NET MVC می‌شود) و چون این کنترلر در سمت سرور تعریف نشده‌است، پیام 404 و یا یافت نشد را مشاهده خواهید کرد و فرصت به اجرای برنامه‌ی AngularJS نخواهد رسید.
برای حل این مشکل نیاز است یک route جدید را به نام catch all، در انتهای مسیریابی‌های فعلی اضافه کنید؛ تا سایر درخواست‌های رسیده را به صفحه‌ی نمایش برنامه‌ی AngularJS هدایت کند:
public class RouteConfig
{
    public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
    {
        routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
        routes.MapRoute(
            name: "Default",
            url: "{controller}/{action}/{id}",
            defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
            constraints: new { controller = "Home" } // for catch all to work, Home|About|SomeName
        );
 
        // Route override to work with Angularjs and HTML5 routing
        routes.MapRoute(
            name: "NotFound",
            url: "{*catchall}",
            defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
        );
    }
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part9.zip


خلاصه‌ی بحث

حین ایجاد کامپوننت‌ها باید به نحوه‌ی نمایش آن‌ها نیز فکر کرد. اگر کامپوننتی قرار است داخل یک کامپوننت دیگر نمایش یابد، باید دارای selector باشد. یک چنین کامپوننتی نیاز به تعریف مسیریابی ندارد. برای کامپوننت‌هایی که به عنوان یک View مستقل طراحی می‌شوند و قرار است در یک صفحه‌ی مجزا نمایش داده شوند، نیازی به تعریف selector نیست؛ اما باید برای آن‌ها مسیریابی‌های ویژه‌ای را تعریف کرد. همچنین نیاز است مدیریت اعمال کاربران را جهت فعال سازی آن‌ها نیز مدنظر داشت. برای استفاده از امکانات مسیریابی توکار AngularJS 2.0 نیاز است اسکریپت آن‌را به صفحه‌ی اصلی اضافه کرد. سپس باید المان base را جهت نحوه‌ی تشکیل آدرس‌های مسیریابی، به صفحه اضافه کرد. در ادامه کار ثبت ROUTER_PROVIDERS در بالاترین سطح سلسه مراتب کامپوننت‌های سایت انجام می‌شود. با استفاده از RouteConfig کار تنظیمات ابتدایی مسیریابی صورت خواهد گرفت. این decorator به کامپوننتی که قرار است کار میزبانی مسیریابی را انجام دهد، متصل می‌شود. پس از تعریف مسیریابی‌ها با ذکر یک نام منحصربفرد، مسیری که باید توسط کاربر وارد شود و نام کامپوننت مدنظر، با استفاده از دایرکتیو routerLink کار تعریف این آدرس‌ها، در رابط کاربری برنامه انجام می‌شود. این دایرکتیو جدید، جزئی از مجموعه‌ی ROUTER_DIRECTIVES است که باید به لیست دایرکتیوهای کامپوننت ریشه‌های سایت و هر کامپوننتی که از routeLink استفاده می‌کند، اضافه شود. برای بایند این دایرکتیو به مسیریابی‌های تعریف شده، سمت راست این اتصال باید به آرایه‌ای از مقادیر مقدار دهی شود که اولین عنصر آن، نام یکی از عناصر مسیریابی تعریف شده‌ی در RouteConfig است. از دومین عنصر آن برای مقدار دهی پارامترهای ارسالی به سیستم مسیریابی استفاده می‌شود. کار دایرکتیو router-outlet، مشخص سازی محل نمایش یک View است که عموما در قالب میزبان مسیریابی قرار می‌گیرد. برای تعیین پارامترهای مسیریابی، از الگوی paramName:/ استفاده می‌شود. برای دسترسی به این مقادیر در یک کامپوننت، می‌توان از سرویس RouteParams استفاده کرد. برای فعال سازی یک مسیریابی با کدنویسی، از سرویس Router و متد navigate آن کمک می‌گیریم.
مطالب
آماده سازی زیرساخت تهیه Integration Tests برای ServiceLayer

پیشنیاز

در این مطلب قصد داریم تست ServiceLayer را به جای تست درون حافظه‌ای که با ابزارهای Mocking در قالب Unit Testing انجام میگیرد، به کمک یک دیتابیس واقعی سبک وزن در قالب Integration Testing انجام دهیم.


قدم اول

یک پروژه تست را ایجاد کنید؛ بهتر است برای نظم دهی به ساختار Solution، پروژه‌های تست را در پوشه ای به نام Tests نگهداری کنید.



قدم دوم

بسته‌های نیوگت زیر را نصب کنید:

PM> install-package NUnit
PM> install-package Shouldly
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package FakeHttpContext


قدم سوم

نسخه دیتابیس انتخابی برای تست خودکار، LocalDB می باشد. لازم است در ابتدای اجرای تست‌ها دیتابیس مربوط به Integration Test ایجاد شده و بعد از اتمام نیز دیتابیس مورد نظر حذف شود؛ برای این منظور از کلاس TestSetup استفاده خواهیم کرد.

[SetUpFixture]
public class TestSetup
{
    [OneTimeSetUp]
    public void SetUpDatabase()
    {
        DestroyDatabase();
        CreateDatabase();
    }

    [OneTimeTearDown]
    public void TearDownDatabase()
    {
        DestroyDatabase();
    }

   //...
}

با توجه به اینکه کلاس TestSetup با [SetUpFixture] تزئین شده است، Nunit قبل از اجرای تست‌ها سراغ این کلاس آمده و متد SetUpDatebase را به دلیل تزئین شدن با [OneTimeSetUp]، قبل از اجرای تست‌ها و متد TearDownDatabase را بدلیل تزئین شدن با [OneTimeTearDown]  بعد از اجرای تمام تست‌ها، اجرا خواهد کرد.


متد CreateDatabase

private static void CreateDatabase()
{
    ExecuteSqlCommand(Master, string.Format(SqlResource.DatabaseScript, FileName));

    //Use T-Sql Scripts For Create Database
    //ExecuteSqlCommand(MyAppTest, SqlResources.V1_0_0);

    var migration =
        new MigrateDatabaseToLatestVersion<ApplicationDbContext, DataLayer.Migrations.Configuration>();
    migration.InitializeDatabase(new ApplicationDbContext());

}

private static SqlConnectionStringBuilder Master =>
    new SqlConnectionStringBuilder
    {
        DataSource = @"(LocalDB)\MSSQLLocalDB",
        InitialCatalog = "master",
        IntegratedSecurity = true
    };

private static string FileName => Path.Combine(
    Path.GetDirectoryName(
        Assembly.GetExecutingAssembly().Location),
    "MyAppTest.mdf");

برای مدیریت محل ذخیره سازی فایل‌های دیتابیس، ابتدا دستورات ایجاد «دیتابیس تست» را برروی دیتابیس master اجرا می‌کنیم و در ادامه برای ساخت جداول از مکانیزم Migration خود EF استفاده شده است.

لازم است رشته اتصال به این دیتابیس ایجاد شده را در فایل App.config پروژه تست قرار دهید:

<connectionStrings>
  <add name="DefaultConnection" providerName="System.Data.SqlClient" connectionString="Data Source=(LocalDB)\MSSQLLocalDb;Initial Catalog=MyAppTest;Integrated Security=True;" />
</connectionStrings>


متد DestroyDatabase 

private static void DestroyDatabase()
{
    var fileNames = ExecuteSqlQuery(Master, SqlResource.SelecDatabaseFileNames,
        row => (string)row["physical_name"]);

    if (!fileNames.Any()) return;

    ExecuteSqlCommand(Master, SqlResource.DetachDatabase);

    fileNames.ForEach(File.Delete);
}

در این متد ابتدا آدرس فایل‌های مرتبط با «دیتابیس تست» واکشی شده و در ادامه دستورات Detach دیتابیس انجام شده و فایل‌های مرتبط حذف خواهند شد. فایل‌های دیتابیس در مسیری شبیه به آدرس نشان داده شده‌ی در شکل زیر ذخیره خواهند شد.


قدم چهارم

برای جلوگیری از تداخل بین تست‌ها لازم است تک تک تست‌ها از هم ایزوله باشند؛ یکی از راه حل‌های موجود، استفاده از تراکنش‌ها می‌باشد. برای این منظور امکان AutoRollback را به صورت خودکار به متدهای تست با استفاده از Attribute زیر اعمال خواهیم کرد:

public class AutoRollbackAttribute : Attribute, ITestAction
{
    private TransactionScope _scope;

    public void BeforeTest(ITest test)
    {
        _scope = new TransactionScope(TransactionScopeOption.RequiresNew,new TransactionOptions {IsolationLevel = IsolationLevel.Snapshot});
    }

    public void AfterTest(ITest test)
    {
        _scope?.Dispose();
        _scope = null;
    }

    public ActionTargets Targets => ActionTargets.Test;
}

متدهای BeforTest و AfterTest به ترتیب قبل و بعد از اجرای متدهای تست تزئین شده با این Attribute اجرا خواهند شد. 


در مواقعی هم که به HttpConext نیاز دارید، می‌توانید از کتابخانه FakeHttpContext بهره ببرید. برای این مورد هم میتوان Attributeای را به مانند AutoRollback در نظر گرفت.

public class HttpContextAttribute:Attribute,ITestAction
{
    private FakeHttpContext.FakeHttpContext _httpContext;

    public void BeforeTest(ITest test)
    {
        _httpContext = new FakeHttpContext.FakeHttpContext();

    }

    public void AfterTest(ITest test)
    {
        _httpContext?.Dispose();
        _httpContext = null;
    }

    public ActionTargets Targets => ActionTargets.Test;
}

کاری که FakeHttpContext انجام می‌دهد، مقدار دهی HttpContext.Current با یک پیاده سازی ساختگی می‌باشد.


قدم پنجم

به عنوان مثال اگر بخواهیم برای سرویس «گروه کاربری»، Integration Test بنویسیم، به شکل زیر عمل خواهیم کرد:

namespace MyApp.IntegrationTests.ServiceLayer
{
    [TestFixture]
    [AutoRollback]
    [HttpContext]
    public class RoleServiceTests
    {
        private IRoleApplicationService _roleService;

        [SetUp]
        public void Init()
        {
        }

        [TearDown]
        public void Clean()
        {
        }

        [OneTimeSetUp]
        public void SetUp()
        {
            _roleService = IoC.Resolve<IRoleApplicationService>();

            using (var uow = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                RoleInitialDataBuilder.Build(uow);
            }
        }

        [OneTimeTearDown]
        public void TearDown()
        {
        }

        [Test]
        [TestCase("Role1")]
        public void Should_Create_New_Role(string role)
        {
            var viewModel = new RoleCreateViewModel
            {
                Name = role
            };

            _roleService.Create(viewModel);

            using (var context = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                var user = context.Set<Role>().FirstOrDefault(a => a.Name == role);
                user.ShouldNotBeNull();
            }
        }

        [Test]
        public void Should_Not_Create_New_Role_With_Admin_Name()
        {
            var viewModel = new RoleCreateViewModel
            {
                Name = "Admin"
            };

            Assert.Throws<DbUpdateException>(() => _roleService.Create(viewModel));
        }

        [Test]
        public void Should_AdminRole_Exists()
        {
            using (var context = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                var user = context.Set<Role>().FirstOrDefault(a => a.Name == "Admin");
                user.ShouldNotBeNull();
            }
        }

        [Test]
        public void Should_Not_Create_New_Role_Without_Name()
        {
            Assert.Throws<ValidationException>(() => _roleService.Create(new RoleCreateViewModel { Name = null }));
        }
    }
}

با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید. 
مطالب
اجرای وظایف زمان بندی شده با Quartz.NET - قسمت اول
مقدمه
اگر  قصد اجرای برخی کارها به صورت زمانبندی شده و در فواصل زمانی مشخص را دارید، این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا به بهترین شکل ممکن آن را انجام دهید. کارهایی مانند ارسال خبرنامه، فرستادن SMS تبریک تولد یا هماهنگ سازی داده‌ها بین دو منبع داده از جمله اَعمالی هستند که باید به صورت زمانبندی شده انجام شوند.
کتابخانه‌ی Quartz.NET، از کتابخانه ای با نام Quartz و از زبان Java به NET. منتقل شده است. Quartz.NET، رایگان و باز متن است و از طریق آدرس http://quartznet.sourceforge.net در دسترس است. از طریق NuGet نیز می‌توانید با تایپ عبارت quartz در فرم مربوطه، این کتابخانه را نصب کنید. این کتابخانه را در برنامه‌های Desktop و Web (حتی یک Shared Server) تست کردم و به خوبی انجام وظیفه می‌کند.

شروع کار با Quartz.NET
ضمن در اختیار قرار دادن امکانات فوق العاده و انعطاف پذیری بسیار، کار با این کتابخانه آسان و از فرایندی منطقی تبعیت می‌کند. فرایند اجرای یک روال زمانبندی شده از طریق Quartz.NET، از چهار مرحله‌ی اصلی تشکیل شده است.
1) پیاده سازی اینترفیس IJob
2) مشخص کردن جزئیات روال با اینترفیس IJobDetail
3) مشخص کردن تنظیمات زمان با استفاده از اینترفیس ITrigger
4) مدیریت اجرا با استفاده از اینترفیس IScheduler

مثالی را بررسی می‌کنیم. در این مثال قصد داریم تا عبارتی را همراه با تاریخ و زمان جاری در یک فایل ذخیره کنیم. این پیغام باید 3 بار و در فواصل زمانی 10 ثانیه به فایل اضافه شود. در پایان، فایلی خواهیم داشت که در سه خط، یک عبارت، همراه با تاریخ و زمان‌های مختلف را که 10 ثانیه با یکدیگر اختلاف دارند در خود ذخیره کرده است. ابتدا کار زمانبندی شده را با ارائه‌ی پیاده سازی برای متد Execute اینترفیس IJob این کتابخانه ایجاد می‌کنیم. وارد کردن فضای نام Quartz را فراموش نکنید.
namespace SchedulerDemo.Jobs
{
    using System;
    using System.IO;
    using Quartz;

    public class HelloJob : IJob
    {
        public void Execute(IJobExecutionContext context)
        {
            // for web apps
            // string path = System.Web.Hosting.HostingEnvironment.MapPath("~/Data/Log.txt");
            
            // for desktop apps
            string path = @"C:\Log.txt";

            using (StreamWriter sw = new StreamWriter(path, true))
            {
                sw.WriteLine("Message from HelloJob " + DateTime.Now.ToString());
            }
        }
    }
}
در اینترفیس IJob در ASP.NET، به شی HttpContext دسترسی ندارید، بنابراین در صورتی که قصد داشته باشید از متدی مانند Server.MapPath استفاده کنید، توفیقی به دست نخواهید آورد. در عوض می‌توانید از متد System.Web.Hosting.HostingEnvironment.MapPath استفاده کنید.
حال، زمان انجام تنظیمات مختلف برای اجرای روال مربوطه است. بهتر است تا interfaceیی ایجاد و متدی با نام Run در آن داشته باشیم.
namespace SchedulerDemo.Interfaces
{
    public interface ISchedule
    {
        void Run();
    }
}

حال، پیاده سازی خود را برای این interface ارائه می‌دهیم.

namespace SchedulerDemo.Jobs
{
    using System;
    using Quartz;
    using Quartz.Impl;
    using SchedulerDemo.Interfaces;
    using SchedulerDemo.Jobs;

    public class HelloSchedule : ISchedule
    {
        public void Run()
        {
            //DateTimeOffset startTime = DateBuilder.NextGivenSecondDate(null, 2);
            DateTimeOffset startTime = DateBuilder.FutureDate(2, IntervalUnit.Second);

            IJobDetail job = JobBuilder.Create<HelloJob>()
                                       .WithIdentity("job1")
                                       .Build();

            ITrigger trigger = TriggerBuilder.Create()
                                             .WithIdentity("trigger1")
                                             .StartAt(startTime)
                                             .WithSimpleSchedule(x => x.WithIntervalInSeconds(10).WithRepeatCount(2))
                                             .Build();

            ISchedulerFactory sf = new StdSchedulerFactory();
            IScheduler sc = sf.GetScheduler();
            sc.ScheduleJob(job, trigger);

            sc.Start();
        }
    }
}

معرفی فضاهای نام Quartz و Quartz.Impl را فراموش نکنید.
از حالا، به روالی که قرار است به صورت زمانبندی شده اجرا شود، "وظیفه" می‌گوییم.
ابتدا باید مشخص کنیم که وظیفه در چه زمانی پس از اجرای برنامه شروع به اجرا کند. از آنجا که پایه و اساس زمانبندی، بر تاریخ و ساعت استوار است، کتابخانه‌ی Quartz.NET، روش‌ها و امکانات بسیاری را برای تعیین زمان در اختیار قرار می‌دهد. با بررسی تمامی آنها، ساده‌ترین و منعطف‌ترین را به شما معرفی می‌کنم. کلاس DateBuilder که همراه با Quartz.NET وجود دارد، امکان تعیین زمان را به اَشکال مختلف می‌دهد. در خط 14، از متد FutureDate این کلاس استفاده شده است که خوانایی بهتری نسبت به بقیه‌ی متدها دارد. پارامتر اول این متد، عدد، و پارامتر دوم، واحد زمانی را می‌پذیرد.

DateTimeOffset startTime = DateBuilder.FutureDate(2, IntervalUnit.Second);

در اینجا، زمان آغاز وظیفه را 2 ثانیه پس از آغاز برنامه تعریف کرده ایم. واحدهای زمانی دیگر شامل میلی ثانیه، دقیقه، ساعت، روز، ماه، هفته و سال هستند. کلاس DateBuilder، متدهای مختلفی برای تعیین زمان را در اختیار قرار می‌دهد. تعیین زمان آغاز به روش دیگر را به صورت کامنت شده در خط 13 مشاهده می‌کنید.
وظیفه‌ی ایجاد شده در خط 16 تا 18 معرفی شده است. 

IJobDetail job = JobBuilder.Create<HelloJob>()
                           .WithIdentity("job1")
                           .Build();

پشتیبانی Quartz.NET از سینتکس fluent، کدنویسی را ساده و لذت بخش می‌کند. با استفاده از متد Create کلاس JobBuilder، وظیفه را معرفی می‌کنیم. متد Create، یک متد Generic است که نام کلاسی که اینترفیس IJob را پیاده سازی کرده است می‌پذیرد. یک نام را با استفاده از متد WithIdentity به وظیفه نسبت می‌دهیم (البته این کار، اختیاری است) و در انتها، متد Build را فراخوانی می‌کنیم. خروجی متد Build، از نوع IJobDetail است.
و حالا نوبت به تنظیمات زمان رسیده است. در Quartz.NET، این مرحله، "ایجاد trigger" نام دارد. خطوط 20 تا 24 به این کار اختصاص دارند. 

ITrigger trigger = TriggerBuilder.Create()
                                 .WithIdentity("trigger1")
                                 .StartAt(startTime)
                                 .WithSimpleSchedule(x => x.WithIntervalInSeconds(10).WithRepeatCount(2))
                                 .Build();

ابتدا متد Create کلاس TriggerBuilder را فراخوانی می‌کنیم، سپس با استفاده از متد WithIdentity، یک نام به trigger اختصاص می‌دهیم (البته این کار، اختیاری است). با متد StartAt، زمان شروع وظیفه را که در ابتدا با استفاده از کلاس DateBuilder ایجاد کردیم تعیین می‌کنیم. مهمترین قسمت، تعیین دفعات و فواصل زمانی اجرای وظیفه است. همان طور که احتمالاً حدس زده اید، Quartz.NET مجموعه ای غنی از روش‌های مختلف برای تعیین بازه‌ی زمانی اجرا را در اختیار قرار می‌دهد. آسان‌ترین راه، استفاده از متد WithSimpleSchedule است. با استفاده از یک عبارت Lambda که ورودی آن از نوع کلاس SimpleScheduleBuilder است، دفعات و فواصل زمانی اجرا را تعیین می‌کنیم. متد WithIntervalInSeconds، برای تعیین فواصل زمانی در بازه‌ی ثانیه استفاده می‌شود. متد WithRepeatCount نیز برای تعیین دفعات اجرا است. وظیفه‌ی ما، 3 مرتبه و در فواصل زمانی 10 ثانیه اجرا می‌شود. مطمئن باشید اشتباه نکردم! بله، سه مرتبه. تعداد دفعات اجرا برابر است با عددی که برای متد WithRepeatCount تعیین می‌کنید، به علاوه‌ی یک. منطقی است، چون مرتبه‌ی اول اجرا زمانی است که با استفاده از متد StartAt تعیین کرده اید. در پایان، متد Build را فراخوانی می‌کنیم. خروجی متد Build، از نوع ITrigger است.
آخرین کار (خطوط 26 تا 30)، ایجاد شی از اینترفیس IScheduler، فراخوانی متد ScheduleJob آن، و پاس دادن اشیای job و trigger که در قسمت قبل ایجاد شده اند به این متد است. در انتها، متد ()Start را برای آغاز وظیفه فراخوانی می‌کنیم. 

ISchedulerFactory sf = new StdSchedulerFactory();
IScheduler sc = sf.GetScheduler();
sc.ScheduleJob(job, trigger);

sc.Start();

حال شما یک وظیفه تعریف کرده اید که در هر جای برنامه به صورت زیر، قابل فراخوانی است. 

ISchedule myTask = new HelloSchedule();
myTask.Run();

کتابخانه ای که با آن سر و کار داریم بسیار غنی است و امکانات بسیاری دارد. در قسمت بعد، با برخی امکانات دیگر این کتابخانه آشنا می‌شوید.

مطالب
پر کردن مقادیر Enum در کلاینت

در برنامه‌های وب امروز نیازی به فراخوانی ثوابت که در طول حیات برنامه انگشت شمار تغیر میکنند نیست و با توجه به استفاده از فرامین و متدهای سمت کلاینت احتیاج هست تا این ثوابت بار اول لود صفحه به کلاینت پاس داده شوند.

میتوان در این گونه موارد از قابلیت‌های گوناگونی استفاده کرد که در اینجا ما با استفاده از یک فیلد مخفی و json مقدار را به کلاینت پاس میدهیم و در این مثال  در سمت کلاینت نیز دراپ دان را با این مقادیر پر میکنیم: 

    public enum PersistType
    {
        Persistable = 1,
        NotPersist = 2,
        AlwaysPersist = 3
    }

لیست را باید قبل از پر کردن در فیلد مخفی به json بصورت serialize شده تبدیل کرد، برای این منظور از JavaScriptSerializer موجود در اسمبلی‌های دات نت در متد زیر استفاده شده:

        public static string ConvertEnumToJavascript(Type t)
        {
            if (!t.IsEnum) throw new Exception("Type must be an enumeration");

            var values = System.Enum.GetValues(t);
            var dict = new Dictionary<int, string>();

            foreach (object obj in values)
            {
                string name = System.Enum.GetName(t, obj);
                dict.Add(Convert.ToInt32(System.Enum.Format(t, obj, "D")), name);
            }

            return new JavaScriptSerializer().Serialize(dict);
        }

با توجه به اینکه در سمت کلاینت مقدار json ذخیره شده در فیلد مخفی را میتوان به صورت آبجکت برخورد کرد پس یک متد در سمت کلاینت این آبجکت را در loop قراد داده و درمتغییری در فایل جاوا اسکریپت نگهداری میکنیم:

var Enum_PersistType = null;

function SetEnumTypes() {
    Enum_PersistType = JSON.parse($('#hfJsonEnum_PersistType').val());
}

و در هر قسمت که نیاز به مقدار enum بود با توجه به ایندکس مقدار را برای نمایش ازاین متغییر بیرون میکشیم:

function GetPersistTypeTitle_Concept(enumId) {
    return Enum_PersistType[enumId];
}

برای مثال در dropdown در سمت کلاینت این نوع استفاده شده و در حالتی از صفحه فقط برای نمایش عنوان آن احتیاج به دریافت آن از سمت سرور باشد میتوان از این روش کمک گرفت

و یا در سمت javascript میتوان با استفاده از jQuery مقادیر متغییر را در dropdown پر کرد.

function FillDropdown() {
    $("#ddlPersistType").html("");
    $.each(Enum_PersistType, function (key, value) {
        $("#ddlPersistType").append($("<option></option>").val(key).html(value));
    });
}

FillDropdownListOnClient.zip 

اشتراک‌ها
نحوه کنترل همزمانی در EF Core

نحوه مدیریت رکوردهایی که توسط چندین کاربر در آن واحد تغییر می‌یابند. به فرض یک کاربر در حال به روزرسانی یک رکورد است اما قبل از ثبت تغییرات، کاربری دیگر همان رکورد را پاک می‌کند.

نحوه کنترل همزمانی در EF Core
نظرات مطالب
نحوه اضافه کردن Auto-Complete به جستجوی لوسین در ASP.NET MVC و Web forms
بله. در اینجا مشکلی با ثبت اطلاعات از چندین جدول مختلف، در یک ایندکس وجود ندارد. برای مدیریت جستجوی بهتر روی آن‌ها یک روش این است که در متد MapPostToDocument، فیلد دیگری را به نام مثلا TableName اضافه کنید تا بشود در حین جستجو از آن استفاده کرد.
مطالب
افزودن خودکار کلاس‌های تنظیمات نگاشت‌ها در EF Code first
اگر از روش Fluent-API برای تنظیم و افزودن نگاشت‌های کلاس‌ها استفاده کنیم، با زیاد شدن آن‌ها ممکن است در این بین، افزودن یکی فراموش شود یا کلا اضافه کردن دستی آن‌ها در متد OnModelCreating آنچنان جالب نیست. می‌شود این‌کار را به کمک Reflection ساده‌تر و خودکار کرد:
        void loadEntityConfigurations(Assembly asm, DbModelBuilder modelBuilder, string nameSpace)
        {
            var configurations = asm.GetTypes()
                                    .Where(type => type.BaseType != null &&
                                           type.Namespace == nameSpace &&
                                           type.BaseType.IsGenericType &&
                                           type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(EntityTypeConfiguration<>))
                                    .ToList();

            configurations.ForEach(type =>
               {
                   dynamic instance = Activator.CreateInstance(type);
                   modelBuilder.Configurations.Add(instance);
               });
        }
در این متد، در یک اسمبلی مشخص و فضای نامی در آن، به دنبال کلاس‌هایی از نوع EntityTypeConfiguration خواهیم گشت. در ادامه این کلاس‌ها وهله سازی شده و به صورت خودکار به modelBuilder اضافه می‌شوند.

یک مثال کامل که بیانگر نحوه استفاده از متد فوق است:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using System.Linq;
using System.Reflection;

namespace EFGeneral
{
    public class User
    {
        public int UserNumber { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class UserConfig : EntityTypeConfiguration<User>
    {
        public UserConfig()
        {
            this.HasKey(x => x.UserNumber);
            this.Property(x => x.Name).HasMaxLength(450).IsRequired();
        }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<User> Users { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            // modelBuilder.Configurations.Add(new UserConfig());

            var asm = Assembly.GetExecutingAssembly();
            loadEntityConfigurations(asm, modelBuilder, "EFGeneral");
        }

        void loadEntityConfigurations(Assembly asm, DbModelBuilder modelBuilder, string nameSpace)
        {
            var configurations = asm.GetTypes()
                                    .Where(type => type.BaseType != null &&
                                           type.Namespace == nameSpace &&
                                           type.BaseType.IsGenericType &&
                                           type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(EntityTypeConfiguration<>))
                                    .ToList();

            configurations.ForEach(type =>
               {
                   dynamic instance = Activator.CreateInstance(type);
                   modelBuilder.Configurations.Add(instance);
               });
        }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            context.Users.Add(new User { Name = "name-1" });
            context.Users.Add(new User { Name = "name-2" });
            context.Users.Add(new User { Name = "name-3" });
            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user1 = context.Users.Find(1);
                if (user1 != null)
                    Console.WriteLine(user1.Name);
            }
        }
    }
}
در این مثال، در متد OnModelCreating بجای اضافه کردن دستی تک تک تنظیمات تعریف شده، از متد loadEntityConfigurations جهت یافتن آن‌ها در اسمبلی جاری و فضای نام مشخصی به نام EFGeneral استفاده شده است.
مطالب
انجام کارهای پس زمینه در ASP.NET 4.5.2
دات نت 4.5.2 قابلیت توکاری را به نام در صف قرار دادن یک کار پس زمینه، اضافه کرده‌است که در ادامه خلاصه‌ای از آن‌را مرور خواهیم کرد.


روش متداول ایجاد کارهای پس زمینه

ساده‌ترین روش انجام کارهای پس زمینه در برنامه‌های دات نتی، استفاده از متدهایی هستند که یک ترد جدید را ایجاد می‌کنند مانند Task.Run, Task.Factory.StartNew, Delegate.BeginInvoke, ThreadPool.QueueUserWorkItem و امثال آن. اما ... این روش‌ها در برنامه‌های ASP.NET ایده‌ی خوبی نیستند!
از این جهت که موتور ASP.NET در این حالات اصلا نمی‌داند که شما کار پس زمینه‌ای را ایجاد کرده‌اید. به همین جهت اگر پروسه‌ی برنامه پس از مدتی recycle شود، تمام کارهای پس زمینه‌ی موجود نیز از بین خواهند رفت.


معرفی HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem

متد HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem به دات نت 4.5.2 اضافه شده‌است تا بتوان توسط آن یک کار پس زمینه را توسط موتور ASP.NET شروع کرد و نه مانند قبل، بدون اطلاع آن. البته باید دقت داشت که این کارهای پس زمینه مستقل از هر نوع درخواستی اجرا می‌شوند.
در این حالت چون موتور ASP.NET از وجود کار پس زمینه‌ی آغاز شده مطلع است، در صورت فرا رسیدن زمان recycle شدن برنامه، کل AppDomain را به یکباره نابود نخواهد کرد. البته این مورد فقط به این معنا است که در صورت فرا رسیدن زمان recycle شدن پروسه، با تنظیم یک CancellationToken، اطلاع رسانی خواهد کرد. در این حالت حداکثر 30 ثانیه فرصت خواهید داشت تا کارهای پس زمینه را بدون مشکل خاتمه دهید. اگر کار پس زمینه در این مدت به پایان نرسد، همانند قبل، کل AppDomain نابود خواهد شد.

این متد دو overload دارد و در هر دو حالت، تنظیم خودکار پارامتر CancellationToken توسط ASP.NET، بیانگر آغاز زمان خاتمه‌ی کل برنامه است:
 public static void QueueBackgroundWorkItem(Action<CancellationToken> workItem);
public static void QueueBackgroundWorkItem(Func<CancellationToken, Task> workItem);
در متد اول، یک متد معمولی از نوع void قابل پردازش است. در متد دوم، می‌توان متدهای async Task دار را که قرار است کارهای async را پردازش کنند، معرفی نمود.
علت استفاده از Action و Func در اینجا، امکان تعریف خلاصه و inline یک متد و ارسال پارامتری به آن از طرف برنامه است، بجای تعریف یک اینترفیس جدید، نیاز به پیاده سازی آن اینترفیس و بعد برای مثال ارسال یک مقدار از طرف برنامه به متد Stop آن (بجای تعریف یک اینترفیس تک متدی، از Action و یا Func نیز می‌توان استفاده کرد).

نمونه‌ای از نحوه‌ی فراخوانی این دو overload را در ذیل مشاهده می‌کنید:
 HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem(cancellationToken =>
{
        //todo: ...
});

HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem(async cancellationToken =>  
{
        //todo: ...
        await Task.Delay(20000, cancellationToken);
});


پشت صحنه‌ی HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem

روش استاندارد ثبت و معرفی یک کار پس زمینه در ASP.NET، توسط پیاده سازی اینترفیسی به نام IRegisteredObject انجام می‌شود. سپس توسط متد HostingEnvironment.RegisterObject می‌توان این کلاس را به موتور ASP.NET معرفی کرد. در این حالت زمانیکه AppDomain قرار است خاتمه یابد، متد Stop اینترفیس IRegisteredObject کار اطلاع رسانی را انجام می‌دهد. توسط QueueBackgroundWorkItem دقیقا از همین روش به همراه فراخوانی  ThreadPool.QueueUserWorkItemجهت اجرای متد معرفی شده‌ی به آن استفاده می‌شود.
از مکانیزم IRegisteredObject در DNT Scheduler نیز استفاده شده‌است.


پیشنیازها

ابتدا نیاز است به خواص پروژه مراجعه کرده و Target framework را بر روی 5.4.2 قرار داد. اگر به روز رسانی دوم VS 2013 را نصب کرده باشید، این نگارش هم اکنون بر روی سیستم شما فعال است. اگر خیر، امکان دریافت و نصب آن، به صورت جداگانه نیز وجود دارد:
.NET Framework 4.5.2
Developer pack



محدودیت‌های QueueBackgroundWorkItem

- از آن در خارج از یک برنامه‌ی وب ASP.NET نمی‌توان استفاده کرد.
- توسط آن، خاتمه‌ی یک AppDomain تنها به مدت 30 ثانیه به تاخیر می‌افتد؛ تا فرصت داشته باشید کارهای در حال اجرا را با حداقل خسارت به پایان برسانید.
- یک work item، اطلاعاتی را از فراخوان خود دریافت نمی‌کند. به این معنا که مستقل از زمینه‌ی یک درخواست اجرا می‌شود.
- استفاده‌ی از آن الزاما به این معنا نیست که کار درخواستی شما حتما اجرا خواهد شد. زمانیکه که کار خاتمه‌ی AppDomain آغاز می‌شود، فراخوانی‌های QueueBackgroundWorkItem دیگر پردازش نخواهند شد.
- اگر برنامه به مقدار CancellationToken تنظیم شده توسط ASP.NET دقت نکند، جهت پایان یافتن کار در حال اجرا، صبر نخواهد شد.
مطالب
کاهش پیچیدگی؛ قسمت اول: الگوی مورد خاص (Special Case Pattern)
مهمترین دستاورد  الگوی شیء نال ( Null Object Pattern ) این است که جریان کنترل (branch ) برای شاخه مثبت و منفی یکسان است و هیچگونه انشعاب شرطی بر اساس آزمون‌های null وجود ندارد. شی‌ءهای حقیقی دارای یک سری از رفتار‌ها هستند؛ ولی Null Object معمولا هیچ کاری را انجام نمی‌دهد. 

Null Object دارای هیچگونه اطلاعاتی نیست. اگر ما یک برنامه تجارت داشتیم که در آن درخواست خرید، Null Object را برگرداند، در واقع تمام سر نخ‌هایی را که چرا عملیات با شکست مواجه شد‌ه‌است، کنار می‌گذاریم. آیا این مبلغ در حساب کاربری کاربر کافی نیست و یا آیا آیتمی موجود نیست؟ 

در این مقاله حالت‌هایی را که الگوی طراحی Null Object، قادر به تشخیص آنها نیست را به وسیله الگوی طراحی Special case رفع می‌کنیم.


 الگوی طراحی Special Case 

گاهی از اوقات پیش خواهد آمد که ما تسلیم شده و شیءای را برمی‌گردانیم که خودش نشان دهنده خطاست. اما همه شکست‌ها یکسان نیستند. در ابتدا، کاربر ممکن است واجد شرایط انجام خرید نباشد. اما اگر واجد شرایط باشد، آیتم مورد نظر ممکن است در انبار نباشد. در صورت موجود بودن در انبار، حساب کاربر ممکن است مبلغ کافی نداشته باشد.

بجای برگشت دادن شیء Null در تمام این موارد، ما می‌توانیم نتیجه را اصلاح کنیم و اساسا هر بار یک شیء مختلف را بازگردانیم. اینها هنوز هم نوعی از اشیاء Null هستند؛ ولی اینبار دارای معانی هستند. یکی از انها برای «حساب کاربری ناکافی» است، یکی دیگر برای «سایت در دست تعمیر و نگهداری» است و یا یکی دیگر از آنها «موجود نبودن در انبار» خواهد بود. 

چنین اشیائی به موارد خاص ( Special Case ) اشاره می‌کنند. ما می‌توانیم اشیاء مورد خاص ( Special Case ) را به عنوان نتایج واقعی عملیات بسازیم. فقط اگر تمام بررسی‌های کسب و کار به پایان برسند و عملیات موفقیت آمیز باشد، آنگاه شیء واقعی نتیجه را باز می‌گردانیم.


نمونه‌ای از پیاده سازی موارد خاص

این بخشی از رابط کاربری است که توسط سرویس‌های برنامه کاربردی اجرا می‌شود:

public interface IApplicationServices
{
    ...
    IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName);
}

لایه نمایش انتظار دارد که لایه نرم افزار یک ویو مدل به خصوصی را برای آن تولید کند. در حال حاضر ما یک سناریوی موفقیت آمیز را داریم که در آن ویو مدل شامل اطلاعات واقعی از خرید است و چندین سناریوی شکست. 

 اگرعملیات خرید با هر کدام از شرایط زیر مواجه شود به شکست می‌انجامد:

       1)  سایت در دست تعمیر و نگهداری باشد.

       2)  کاربر ثبت نشده و یا فعال نیست.

       3) آیتمی موجود نیست و یا وجود ندارد.

       4)  موجودی کاربر کم باشد.

 برای هر یک از این موارد یک کلاس خاص را ایجاد می‌کنیم که رابط کاربری IReceiptViewModel را پیاده سازی خواهد کرد. 
public class DownForMaintenance: IReceiptViewModel
{
}
این ویو مدل نشان دهنده این می‌باشد که سایت در دست تعمیر و نگهداری است. در حال حاضر هیچ اطلاعات اضافی همراه آن نیست؛ اما بعدها می‌توانیم بعضی از ویژگی‌های آن را اضافه کنیم. برای مثال زمان برآورد که سایت چه زمانی دوباره باز می‌شود. 
public class InvalidUser: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }

    public InvalidUser(string userName)
    {
        this.UserName = userName;
    }
}
این کلاس برای مواقعی که کاربر وجود نداشته باشد و یا غیر فعال باشد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. اینبار شیء مورد خاص (Special case) دارای اطلاعات اضافی مانند نام کاربری که خرید آن شکست خورده است، می‌باشد. 
توجه داشته باشید موارد خاص InvalidUser زمانی تولید می‌شوند که حالت DownForMaintenance را با موفقیت گذرانده باشیم. این دقیقا همان لحظه‌ای است که برنامه ما می‌داند کاربر وارد سیستم شده‌است. 
این قاعده کلی در الگوی طراحی مورد خاص ( Special case ) است. همانطور که از طریق منطق دامنه ( Domain Logic ) پیشرفت می‌کنید، اطلاعات بیشتری جمع آوری می‌شود که هر کدام از آنها برای تولید یک مورد مورد خاص با ارزش‌تر، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
public class OutOfStock: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public OutOfStock(string userName, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
این ویو مدل نشان دهنده این است که آیتمی موجود نیست. اینبار ما نام کاربری و نام آیتم (معتبر) را می‌دانیم. این شیء شامل اطلاعاتی است که آیتم مشخص شده توسط کاربر ثبت شده موجود در انبار موجود نیست. 
public class InsufficientFunds: IReceiptViewModel
{
    public string UserName { get; private set; }
    public decimal Amount { get; private set; }
    public string ItemName { get; private set; }

    public InsufficientFunds(string userName, decimal amount, string itemName)
    {
        this.UserName = userName;
        this.Amount = amount;
        this.ItemName = itemName;
    }
}
در نهایت، این مدل اطلاعاتی را ارائه می‌دهد که کاربری خاص، موجودی کافی برای پرداخت اقلام درخواستی را ندارد. بازگشت یک مورد خاص ( Special case) بجای Null Object ساده که حاوی اطلاعات اضافی نیست، به ما اجازه می‌دهد که اطلاعات قابل تامل‌تری را به کاربر بازگشت دهیم.

مثال استفاده از موارد خاص ( Special case)
با این حال ما تعدادی از کلاس‌های مورد خاص را پیاده سازی کرده‌ایم که هر کدام برای سناریوهای منفی در برنامه است. در هر موردی که ما شیء null یا Null را استفاده می‌کردیم وآن را بازگشت می‌دادیم، اکنون دیگر فقط مورد خاص را ایجاد و باز می‌گردانیم.
public class ApplicationServices: IApplicationServices
{
    ...
    public IReceiptViewModel LoggedInUserPurchase(string itemName)
    {
        if (IsDownForMaintenance())
            return new DownForMaintenance();
        return this.domain.Purchase(Session.LoggedInUserName, itemName);
    }

    private bool IsDownForMaintenance()
    {
        return File.Exists("maintenance.lock");
    }
}
این پیاده سازی سرویس نرم افزاری است که می‌تواند برای موارد تعمیر و نگهداری در مواردی که برنامه در دست نیست، بازگرداننده شود. در غیر این صورت سرویس برنامه، سرویس  دامین را فراخوانی کرده و شیءای را که آنجا تولید می‌شود، بازگشت می‌دهد. 
در داخل سرویس دامنه، مسائل ممکن است بسیار پیچیده‌تر باشند که در اینجا پیاده سازی شده است:
public class DomainServices: IDomainServices
{
    public IReceiptViewModel Purchase(string userName, string itemName)
    {
        User user = this.userRepository.Find(userName);
        if (user == null)
            return new InvalidUser(userName);

        Account account = this.accountRepository.FindByUser(user);
        return this.Purchase(user, account, itemName);
    }

    private IReceiptViewModel Purchase(User user, Account account, string itemName)
    {
        Product item = this.productRepository.Find(itemName);
        if (item == null)
            return new OutOfStock(user.UserName, itemName);

        ReceiptDto receipt = user.Purchase(item);
        MoneyTransaction transaction = account.Withdraw(receipt.Price);
        if (transaction == null)
            return new InsufficientFunds(user.UserName, receipt.Price, itemName);

        return receipt;
    }
}
در این مورد، اگر در سرویس‌های دامنه، چیزی اشتباه برآورده شود، موارد خاصی را باز می‌گردانند. فقط در پایان اجرا، اگر همه چیز خوب پیش رود، سرویس دامنه یک شیء واقعی را بازگشت خواهد داد.
به این ترتیب زمانیکه کاربر درخواست خریدی را می‌کند، خدمات برنامه و دامنه، اطلاعات و اتفاقات لازم را به لایه نمایش ارسال می‌کنند. اگر خرید با خطا رو به رو شد، لایه نمایش یک شیء را که حاوی تمام داده‌های موجود در مورد دلایل شکست است، دریافت می‌کند. اگر خرید با موفقیت باشد، لایه نمایش یک شیء را دریافت خواهد کرد که قادر به نمایش آن به کاربر خواهد بود.

نتیجه گیری
الگوی طراحی مورد خاص، مکمل ایده الگوی Null Object است. در بسیاری از موارد، Null Object واقعا قابل اجرا نیست؛ زیرا اطلاعاتی را درباره آنکه چرا هیچ خاصیت خاصی تولید نمی‌شود، ارائه نمی‌دهد. special case شیء خاصی است که اطلاعات بیشتری را ارائه می‌دهد.
نتیجه این پیچیدگی در کد این است که تماس گیرنده مجبور به انجام if-then-else بر اساس اینکه آیا شیء null یا غیر null است، دیگر نیست. رفرنس‌ها همیشه غیر Null خواهند بود. تنها تفاوت قابل ملاحظه‌ای که بین الگوهای Null Object و Special case وجود دارد این است که الگوی خاص ( Special Case) رفتارهای پیچیده‌تری را از خود نشان می‌دهد. از این رو، الگوی مورد خاص را می‌توان به سناریوهای پیچیده‌تری اعمال کرد که تماس گیرنده را از منطق if-then-else محافظت می‌کند. 
نظرات مطالب
React 16x - قسمت 26 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 1 - ثبت نام و ورود به سیستم
آیا زمان ثبت نام در سمت سرور نباید هم access_token و هم refresh_token رو تولید و به سمت کلاینت ارسال کرد؟
با بررسی کدهای مربوط به backend این سری و مبحث مربوط به اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity  عملیات ثبت نام رو به صورت زیر پیاده سازی کردم.
//do register action and send sms message to client
//then call activateRegisterCode action from client to server
//In the following run operation authentication for user
 [AllowAnonymous]
        [HttpPost("[action]")]
        [IgnoreAntiforgeryToken]
        public async Task<IActionResult> ActivateRegisterCode([FromBody] ActiveCodeModel model)
        {
            if (model == null)
            { return BadRequest("درخواست نامعتبر"); }

            var user = await _userService.FindUserByKeyCodeAsync(model.Keycode);
            if (user == null)
            {
                return BadRequest("کد امنیتی معتبر نیست لطفا مجددا درخواست کد امنیتی کنید");
            }

            user.IsActive = true;
            var userUpdated = await _userService.UpdateAsync(user, CancellationToken.None);
            var jwt = await _tokenFactoryService.CreateJwtTokensAsync(userUpdated);

            this.Response.Headers.Add("x-auth-token", jwt.AccessToken);
            this.Response.Headers.Add("access-control-expose-headers", "x-auth-token");
            _antiforgery.RegeneratedAntiForgeryCookie(jwt.Claims);
            return Ok();


        }
در ادامه پیاده سازی action logout  برای حذف توکن‌ها از دیتابیس
 [AllowAnonymous]
        [HttpGet("[action]"), HttpPost("[action]")]
        public async Task<bool> Logout(string refreshtoken)
        {
            var claimsIdentity = this.User.Identity as ClaimsIdentity;
            var userIdValue = claimsIdentity.FindFirst(ClaimTypes.UserData)?.Value;

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(userIdValue) && Guid.TryParse(userIdValue, out Guid userId))
            {
                await _tokenStoreService.InvalidateUserTokensAsync(userId).ConfigureAwait(false);
            }
            await _tokenStoreService.DeleteExpiredTokensAsync().ConfigureAwait(false);
            await _uow.SaveChangesAsync().ConfigureAwait(false);
            _antiforgery.DeleteAntiForgeryCookie();
            return true;
        }
مشکلی که هست تو اکشن logout شی userIdValue خالیه و بنظر میرسه که کوکی مقدار نداره!
آیا باید زمان فراخوانی این اکشن refreshtoken رو هم بهش ارسال کنیم؟
تو اکشن لاگین هم کوکی‌ها مقدار نمیگیره یا اینکه اصلا با کوکی‌ها کار نداریم و بر اساس refreshtoken باید مقادیر claim‌های داخلش رو decode و بررسی کرد و سپس بر اساس اون در بانک اطلاعاتی عملیات خذف توکن‌های صادر شده در زمان ثبت نام و یا لاگین رو انجام داد.