سورس پروژه را از نظر قبلی میتونید دریافت کنید
سورس پروژه ایی که در طول دوره ساخته میشود را نیز اینجا می توانید دانلود کنید.
نظرات مطالب
معرفی پروژه Orchard
این پروژه سورس باز است؛ نیازی به مهندسی معکوس ندارد.
نظرات اشتراکها
معرفی jQuery EasyUI
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
خلاصه موردی را که عنوان کردید این است:
اگر یک صفحه داریم که از مثلا 4 ویجت نمایش آب و هوا، نمایش اخبار، نمایش تعداد کاربران حاضر در سایت و آمار سایت و نمایش منوی پویای سایت تشکیل شده، تمام اینها رو در یک ViewModel قرار ندیدم که اشتباه است. بله این مورد درست است؛ اما ... به معنای نفی استفاده از ViewModel ها نیست.
هر کدام از ویجتها را میشود به Partial viewهای مختلفی برای مثال خرد کرد. اما نهایتا هر کدام از این اجزای کلی سیستم اصلی، نیاز به ViewModel دارند که این مورد، بحث اصلی جاری است. یعنی تفاوت قائل شدن بین domain model و view model. پوشهی مدلی که در ساختار پروژه پیش فرض ASP.NET MVC قرار داره در واقع امر یک ViewModel است و نه مدل به معنای تعریف مدلهای domain سیستم چون قرار است خواص آن مستقیما در View مورد استفاده قرار گیرند.
استفاده از ViewModelها کار را اندکی بیشتر میکنند، چون نهایتا خواص آنها باید به مدل اصلی نگاشت شوند اما خوشبختانه برای این مورد هم راه حل هست و روش پیشنهادی، استفاده از کتابخانهی سورس بازی است به نام AutpoMapper : (^)
اگر یک صفحه داریم که از مثلا 4 ویجت نمایش آب و هوا، نمایش اخبار، نمایش تعداد کاربران حاضر در سایت و آمار سایت و نمایش منوی پویای سایت تشکیل شده، تمام اینها رو در یک ViewModel قرار ندیدم که اشتباه است. بله این مورد درست است؛ اما ... به معنای نفی استفاده از ViewModel ها نیست.
هر کدام از ویجتها را میشود به Partial viewهای مختلفی برای مثال خرد کرد. اما نهایتا هر کدام از این اجزای کلی سیستم اصلی، نیاز به ViewModel دارند که این مورد، بحث اصلی جاری است. یعنی تفاوت قائل شدن بین domain model و view model. پوشهی مدلی که در ساختار پروژه پیش فرض ASP.NET MVC قرار داره در واقع امر یک ViewModel است و نه مدل به معنای تعریف مدلهای domain سیستم چون قرار است خواص آن مستقیما در View مورد استفاده قرار گیرند.
استفاده از ViewModelها کار را اندکی بیشتر میکنند، چون نهایتا خواص آنها باید به مدل اصلی نگاشت شوند اما خوشبختانه برای این مورد هم راه حل هست و روش پیشنهادی، استفاده از کتابخانهی سورس بازی است به نام AutpoMapper : (^)
- توضیحات فوق مربوط به EF Code first بود و حتی با VS 2010 نیز قابل پیاده سازی و استفاده است.
- برای حالت database first نیاز به VS 2013 دارید تا از کلیه امکانات EF 6 استفاده کنید (یا باید به روز رسانی خاصی را برای VS 2012 نصب کنید). حالت Code first مستقل است از IDE (یک مزیت دیگر).
Entity Framework Designer همراه با VS 2012 فقط از EF 5 پشتیبانی میکند (در حالت پیش فرض) و از تغییرات انجام شده در EF 6 آگاه نیست. به همین جهت اگر با VS 2012 بخواهید با EF6 کار کنید (در حالت database first) باز هم همان اسمبلی قدیمی System.Data.Entity.dll را مورد استفاده قرار میدهد که در EF 6 اصلا کاربردی ندارد و با آن یکی شده است.
البته در کل میتونید با VS 2012 هم در حالت database first با EF 6 کار کنید ولی نیاز به یک سری تغییرات دستی خواهید داشت (EF قدیمی و همچنین اسمبلی اضافی یاد شده را باید دستی حذف کنید) و به علاوه از بهبودهای جدید آن (در حالت پیش فرض و بدون به روز رسانی) محروم خواهید بود.
Entity Framework Designer سورس باز نیست (برخلاف هسته EF) و جزئی از VS.NET است. قرار است در آینده این افزونه را هم سورس باز کنند تا بتوانند مستقل از چرخه طول عمر VS.NET، خود EF Database first را نیز به روز کنند.
ولی در کل اگر از Code first استفاده میکنید، EF6 حتی با VS 2010 هم سازگار است.
- زمانیکه با یک ORM کار میکنید (فرقی نمیکند به چه اسمی)، لایه DAL همان ORM هست. (دست به اختراع لایههای اضافی نزنید)
- برای حالت database first نیاز به VS 2013 دارید تا از کلیه امکانات EF 6 استفاده کنید (یا باید به روز رسانی خاصی را برای VS 2012 نصب کنید). حالت Code first مستقل است از IDE (یک مزیت دیگر).
Entity Framework Designer همراه با VS 2012 فقط از EF 5 پشتیبانی میکند (در حالت پیش فرض) و از تغییرات انجام شده در EF 6 آگاه نیست. به همین جهت اگر با VS 2012 بخواهید با EF6 کار کنید (در حالت database first) باز هم همان اسمبلی قدیمی System.Data.Entity.dll را مورد استفاده قرار میدهد که در EF 6 اصلا کاربردی ندارد و با آن یکی شده است.
البته در کل میتونید با VS 2012 هم در حالت database first با EF 6 کار کنید ولی نیاز به یک سری تغییرات دستی خواهید داشت (EF قدیمی و همچنین اسمبلی اضافی یاد شده را باید دستی حذف کنید) و به علاوه از بهبودهای جدید آن (در حالت پیش فرض و بدون به روز رسانی) محروم خواهید بود.
Entity Framework Designer سورس باز نیست (برخلاف هسته EF) و جزئی از VS.NET است. قرار است در آینده این افزونه را هم سورس باز کنند تا بتوانند مستقل از چرخه طول عمر VS.NET، خود EF Database first را نیز به روز کنند.
ولی در کل اگر از Code first استفاده میکنید، EF6 حتی با VS 2010 هم سازگار است.
- زمانیکه با یک ORM کار میکنید (فرقی نمیکند به چه اسمی)، لایه DAL همان ORM هست. (دست به اختراع لایههای اضافی نزنید)
قسمتی از یک پروژه به همراه کلاس SqlHelper آن در کامنتهای مطلب «اهمیت Code review» توسط یکی از خوانندگان بلاگ جهت Code review مطرح شده که بهتر است در یک مطلب جدید و مجزا به آن پرداخته شود. قسمت مهم آن کلاس SqlHelper است و مابقی در اینجا ندید گرفته میشوند:
//It's only for code review purpose!
using System.Data;
using System.Data.SqlClient;
using System.Web.Configuration;
public sealed class SqlHelper
{
private SqlHelper() { }
// Send Connection String
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string GetCntString()
{
return WebConfigurationManager.ConnectionStrings["db_ConnectionString"].ConnectionString;
}
// Connect to Data Base SqlServer
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)
{
try
{
if (sqlCnt == null) sqlCnt = new SqlConnection();
sqlCnt.ConnectionString = cntString;
if (sqlCnt.State != ConnectionState.Open) sqlCnt.Open();
return sqlCnt;
}
catch (SqlException)
{
return null;
}
}
// Run ExecuteScalar Command
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string RunExecuteScalarCmd(ref SqlConnection sqlCnt, string strCmd, bool blnClose)
{
Connect2Db(ref sqlCnt, GetCntString());
using (sqlCnt)
{
using(SqlCommand sqlCmd = sqlCnt.CreateCommand())
{
sqlCmd.CommandText = strCmd;
object objResult = sqlCmd.ExecuteScalar();
if (blnClose) CloseCnt(ref sqlCnt, true);
return (objResult == null) ? string.Empty : objResult.ToString();
}
}
}
// Close SqlServer Connection
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static bool CloseCnt(ref SqlConnection sqlCnt, bool nullSqlCnt)
{
try
{
if (sqlCnt == null) return true;
if (sqlCnt.State == ConnectionState.Open)
{
sqlCnt.Close();
sqlCnt.Dispose();
}
if (nullSqlCnt) sqlCnt = null;
return true;
}
catch (SqlException)
{
return false;
}
}
}
مثالی از نحوه استفاده ارائه شده:
protected void BtnTest_Click(object sender, EventArgs e)
{
SqlConnection sqlCnt = new SqlConnection();
string strQuery = "SELECT COUNT(UnitPrice) AS PriceCount FROM [Order Details]";
// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن باز نگه داشته شود
string strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, false);
strQuery = "SELECT LastName + N'-' + FirstName AS FullName FROM Employees WHERE (EmployeeID = 9)";
// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن بسته شود
strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, true);
}
مروری بر این کد:
1) نحوه کامنت نوشتن
بین سی شارپ و زبان سی++ تفاوت وجود دارد. این نحوه کامنت نویسی بیشتر در سی++ متداول است. اگر از ویژوال استودیو استفاده میکنید، مکان نما را به سطر قبل از یک متد منتقل کرده و سه بار پشت سر هم forward slash را تایپ کنید. به صورت خودکار ساختار خالی زیر تشکیل خواهد شد:
/// <summary>
///
/// </summary>
/// <param name="sqlCnt"></param>
/// <param name="cntString"></param>
/// <returns></returns>
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)
این روش مرسوم کامنت نویسی کدهای سی شارپ است. خصوصا اینکه ابزارهایی وجود دارند که به صورت خودکار از این نوع کامنتها، فایل CHM درست میکنند.
2) وجود سازنده private
احتمالا هدف این بوده که نه شخصی و نه حتی کامپایلر، وهلهای از این کلاس را ایجاد نکند. بنابراین بهتر است کلاسی را که تمام متدهای آن static است (که به این هم خواهیم رسید!) ، راسا static معرفی کنید. به این ترتیب نیازی به سازنده private نخواهد بود.
3) وجود try/catch
یک اصل کلی وجود دارد: اگر در حال طراحی یک کتابخانه پایهای هستید، try/catch را در هیچ متدی از آن لحاظ نکنید. بله؛ درست خوندید! لطفا try/catch ننویسید! کرش کردن برنامه خوب است! لایههای بالاتر برنامه که در حال استفاده از کدهای شما هستند متوجه خواهند شد که مشکلی رخ داده و این مشکل توسط کتابخانه مورد استفاده «خفه» نشده. برای مثال اگر هم اکنون SQL Server در دسترس نیست، لایههای بالاتر برنامه باید این مشکل را متوجه شوند. Exception اصلا چیز بدی نیست! کرش برنامه اصلا بد نیست!
فرض کنید که دچار بیماری شدهاید. اگر مثلا تبی رخ ندهد، از کجا باید متوجه شد که نیاز به مراقبت پزشکی وجود دارد؟ اگر هیچ علامتی بروز داده نشود که تا الان نسل بشر منقرض شده بود!
4) وجود ref و out
دوستان گرامی! این ref و out فقط جهت سازگاری با زبان C در سی شارپ وجود دارد. لطفا تا حد ممکن از آن استفاده نکنید! مثلا استفاده از توابع API ویندوز که با C نوشته شدهاند.
یکی از مهمترین کاربردهای pointers در زبان سی، دریافت بیش از یک خروجی از یک تابع است. برای مثال یک متد API ویندوز را فراخوانی میکنید؛ خروجی آن یک ساختار است که به کمک pointers به عنوان یکی از پارامترهای همان متد معرفی شده. این روش به وفور در طراحی ویندوز بکار رفته. ولی خوب در سی شارپ که از این نوع مشکلات وجود ندارد. یک کلاس ساده را طراحی کنید که چندین خاصیت دارد. هر کدام از این خاصیتها میتوانند نمایانگر یک خروجی باشند. خروجی متد را از نوع این کلاس تعریف کنید. یا برای مثال در دات نت 4، امکان دیگری به نام Tuples معرفی شده برای کسانی که سریع میخواهند چند خروجی از یک تابع دریافت کنند و نمیخواهند برای اینکار یک کلاس بنویسند.
ضمن اینکه برای مثال در متد Connect2Db، هم کانکشن یکبار به صورت ref معرفی شده و یکبار به صورت خروجی متد. اصلا نیازی به استفاده از ref در اینجا نبوده. حتی نیازی به خروجی کانکشن هم در این متد وجود نداشته. کلیه تغییرات شما در شیء کانکشنی که به عنوان پارامتر ارسال شده، در خارج از آن متد هم منعکس میشود (شبیه به همان بحث pointers در زبان سی). بنابراین وجود ref غیرضروری است؛ وجود خروجی متد هم به همین صورت.
5) استفاده از using در متد RunExecuteScalarCmd
استفاده از using خیلی خوب است؛ همیشه اینکار را انجام دهید!
اما اگر اینکار را انجام دادید، بدانید که شیء sqlCnt در پایان بدنه using ، توسط GC نابوده شده است. بنابراین اینجا bool blnClose دیگر چه کاربردی دارد؟! تصمیم شما دیگر اهمیتی نخواهد داشت؛ چون کار تخریبی پیشتر انجام شده.
6) متد CloseCnt
این متد زاید است؛ به دلیلی که در قسمت (5) عنوان شد. using های استفاده شده، کار را تمام کردهاند. بنابراین بستن اشیاء dispose شده معنا نخواهد داشت.
7) در مورد نحوه استفاده
اگر SqlHelper را در اینجا مثلا یک DAL ساده فرض کنیم (data access layer)، جای قسمت BLL (business logic layer) در اینجا خالی است. عموما هم چون توضیحات این موارد را خیلی بد ارائه دادهاند، افراد از شنیدن اسم آنها هم وحشت میکنند. BLL یعنی کمی دست به Refactoring بزنید و این پیاده سازی منطق تجاری ارائه شده در متد BtnTest_Click را به یک کلاس مجزا خارج از code behind پروژه منتقل کنید. Code behind فقط محل استفاده نهایی از آن باشد. همین! فعلا با همین مختصر شروع کنید.
مورد دیگری که در اینجا باز هم مشهود است، عدم استفاده از پارامتر در کوئریها است. چون از پارامتر استفاده نکردهاید، SQL Server مجبور است برای حالت EmployeeID = 9 یکبار execution plan را محاسبه کند، برای کوئری بعدی مثلا EmployeeID = 19، اینکار را تکرار کند و الی آخر. این یعنی مصرف حافظه بالا و همچنین سرعت پایین انجام کوئریها. بنابراین اینقدر در قید و بند باز نگه داشتن یک کانکشن نباشید؛ مشکل اصلی جای دیگری است!
8) برنامه وب و اطلاعات استاتیک!
این پروژه، یک پروژه ASP.NET است. دیدن تعاریف استاتیک در این نوع پروژهها یک علامت خطر است! در این مورد قبلا مطلب نوشتم:
متغیرهای استاتیک و برنامههای ASP.NET
یک درخواست عمومی!
لطف کنید در پروژهای «جدید» خودتون این نوع کلاسهای SqlHelper رو «دور بریزید». یاد گرفتن کار با یک ORM جدید اصلا سخت نیست. مثلا طراحی Entity framework مایکروسافت به حدی ساده است که هر شخصی با داشتن بهره هوشی در حد یک عنکبوت آبی یا حتی جلبک دریایی هم میتونه با اون کار کنه! فقط NHibernate هست که کمی مرد افکن است و گرنه مابقی به عمد ساده طراحی شدهاند.
مزایای کار کردن با ORM ها این است:
- کوئریهای حاصل از آنها «پارامتری» است؛ که این دو مزیت عمده را به همراه دارد:
امنیت: مقاومت در برابر SQL Injection
سرعت و همچنین مصرف حافظه کمتر: با کوئریهای پارامتری در SQL Server همانند رویههای ذخیره شده رفتار میشود.
- عدم نیاز به نوشتن DAL شخصی پر از باگ. چون ORM یعنی همان DAL که توسط یک سری حرفهای طراحی شده.
- یک دست شدن کدها در یک تیم. چون همه بر اساس یک اینترفیس مشخص کار خواهند کرد.
- امکان استفاده از امکانات جدید زبانهای دات نتی مانند LINQ و نوشتن کوئریهای strongly typed تحت کنترل کامپایلر.
- پایین آوردن هزینههای آموزشی افراد در یک تیم. مثلا EF را میشود به عنوان یک پیشنیاز در نظر گرفت؛ عمومی است و همه گیر. کسی هم از شنیدن نام آن تعجب نخواهد کرد. کتاب(های) آموزشی هم در مورد آن زیاد هست.
و ...
اشتراکها