ASP.NET Web API فریم ورکی برای ساختن APIهای وب بر روی فریم ورک دات نت است. در این مقاله با استفاده از این فریم ورک، API وبی خواهیم ساخت که لیستی از محصولات را بر میگرداند. صفحه وب کلاینت، با استفاده از jQuery نتایج را نمایش خواهد داد.
یک پروژه Web API بسازید
در ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و نام آن را "ProductsApp" انتخاب کنید.
در دیالوگ New ASP.NET Project قالب Empty را انتخاب کنید و در قسمت "Add folders and core references for" گزینه Web API را انتخاب نمایید.
می توانید از قالب Web API هم استفاده کنید. این قالب با استفاده از ASP.NET MVC صفحات راهنمای API را خواهد ساخت. در این مقاله از قالب Empty استفاده میکنیم تا تمرکز اصلی، روی خود فریم ورک Web API باشد. بطور کلی برای استفاده از این فریم ورک لازم نیست با ASP.NET MVC آشنایی داشته باشید.
افزودن یک مدل
یک مدل (model) آبجکتی است که داده اپلیکیشن شما را معرفی میکند. ASP.NET Web API میتواند بصورت خودکار مدل شما را به JSON, XML و برخی فرمتهای دیگر مرتب (serialize) کند، و سپس داده مرتب شده را در بدنه پیام HTTP Response بنویسد. تا وقتی که یک کلاینت بتواند فرمت مرتب سازی دادهها را بخواند، میتواند آبجکت شما را deserialize کند. اکثر کلاینتها میتوانند XML یا JSON را تفسیر کنند. بعلاوه کلاینتها میتوانند فرمت مورد نظرشان را با تنظیم Accept header در پیام HTTP Request مشخص کنند.
بگذارید تا با ساختن مدلی ساده که یک محصول (product) را معرفی میکند شروع کنیم.
کلاس جدیدی در پوشه Models ایجاد کنید.
نام کلاس را به "Product" تغییر دهید، و خواص زیر را به آن اضافه کنید.
namespace ProductsApp.Models { public class Product { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } public string Category { get; set; } public decimal Price { get; set; } } }
افزودن یک کنترلر
در Web API کنترلرها آبجکت هایی هستند که درخواستهای HTTP را مدیریت کرده و آنها را به اکشن متدها نگاشت میکنند. ما کنترلری خواهیم ساخت که میتواند لیستی از محصولات، یا محصولی بخصوص را بر اساس شناسه برگرداند. اگر از ASP.NET MVC استفاده کرده اید، با کنترلرها آشنا هستید. کنترلرهای Web API مشابه کنترلرهای MVC هستند، با این تفاوت که بجای ارث بری از کلاس Controller از کلاس ApiController مشتق میشوند.
کنترلر جدیدی در پوشه Controllers ایجاد کنید.
در دیالوگ Add Scaffold گزینه Web API Controller - Empty را انتخاب کرده و روی Add کلیک کنید.
در دیالوگ Add Controller نام کنترلر را به "ProductsController" تغییر دهید و روی Add کلیک کنید.
توجه کنید که ملزم به ساختن کنترلرهای خود در پوشه Controllers نیستید، و این روش صرفا قراردادی برای مرتب نگاه داشتن ساختار پروژهها است. کنترلر ساخته شده را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.
using ProductsApp.Models; using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Net; using System.Web.Http; namespace ProductsApp.Controllers { public class ProductsController : ApiController { Product[] products = new Product[] { new Product { Id = 1, Name = "Tomato Soup", Category = "Groceries", Price = 1 }, new Product { Id = 2, Name = "Yo-yo", Category = "Toys", Price = 3.75M }, new Product { Id = 3, Name = "Hammer", Category = "Hardware", Price = 16.99M } }; public IEnumerable<Product> GetAllProducts() { return products; } public IHttpActionResult GetProduct(int id) { var product = products.FirstOrDefault((p) => p.Id == id); if (product == null) { return NotFound(); } return Ok(product); } }
کنترلر ما دو متد برای دریافت محصولات تعریف میکند:
- متد GetAllProducts لیست تمام محصولات را در قالب یک <IEnumerable<Product بر میگرداند.
- متد GetProductById سعی میکند محصولی را بر اساس شناسه تعیین شده پیدا کند.
همین! حالا یک Web API ساده دارید. هر یک از متدهای این کنترلر، به یک یا چند URI پاسخ میدهند:
URI | Controller Method |
api/products/ | GetAllProducts |
api/products/id/ | GetProductById |
برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه نگاشت درخواستهای HTTP به اکشن متدها توسط Web API به این لینک مراجعه کنید.
فراخوانی Web API با جاوا اسکریپت و jQuery
در این قسمت یک صفحه HTML خواهیم ساخت که با استفاده از AJAX متدهای Web API را فراخوانی میکند. برای ارسال درخواستهای آژاکسی و بروز رسانی صفحه بمنظور نمایش نتایج دریافتی از jQuery استفاده میکنیم.
در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه Add, New Item را انتخاب کنید.
در دیالوگ Add New Item قالب HTML Page را انتخاب کنید و نام فایل را به "index.html" تغییر دهید.
حال محتوای این فایل را با لیست زیر جایگزین کنید.
<!DOCTYPE html> <html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml"> <head> <title>Product App</title> </head> <body> <div> <h2>All Products</h2> <ul id="products" /> </div> <div> <h2>Search by ID</h2> <input type="text" id="prodId" size="5" /> <input type="button" value="Search" onclick="find();" /> <p id="product" /> </div> <script src="http://ajax.aspnetcdn.com/ajax/jQuery/jquery-2.0.3.min.js"></script> <script> var uri = 'api/products'; $(document).ready(function () { // Send an AJAX request $.getJSON(uri) .done(function (data) { // On success, 'data' contains a list of products. $.each(data, function (key, item) { // Add a list item for the product. $('<li>', { text: formatItem(item) }).appendTo($('#products')); }); }); }); function formatItem(item) { return item.Name + ': $' + item.Price; } function find() { var id = $('#prodId').val(); $.getJSON(uri + '/' + id) .done(function (data) { $('#product').text(formatItem(data)); }) .fail(function (jqXHR, textStatus, err) { $('#product').text('Error: ' + err); }); } </script> </body> </html>
گرفتن لیستی از محصولات
برای گرفتن لیستی از محصولات، یک درخواست HTTP GET به آدرس "api/products/" ارسال کنید.
تابع getJSON یک درخواست آژاکسی ارسال میکند. پاسخ دریافتی هم آرایه ای از آبجکتهای JSON خواهد بود. تابع done در صورت موفقیت آمیز بودن درخواست، اجرا میشود. که در این صورت ما DOM را با اطلاعات محصولات بروز رسانی میکنیم.
$(document).ready(function () { // Send an AJAX request $.getJSON(apiUrl) .done(function (data) { // On success, 'data' contains a list of products. $.each(data, function (key, item) { // Add a list item for the product. $('<li>', { text: formatItem(item) }).appendTo($('#products')); }); }); });
گرفتن محصولی مشخص
برای گرفتن یک محصول توسط شناسه (ID) آن کافی است یک درخواست HTTP GET به آدرس "api/products/id/" ارسال کنید.
function find() { var id = $('#prodId').val(); $.getJSON(apiUrl + '/' + id) .done(function (data) { $('#product').text(formatItem(data)); }) .fail(function (jqXHR, textStatus, err) { $('#product').text('Error: ' + err); }); }
اجرای اپلیکیشن
اپلیکیشن را با F5 اجرا کنید. صفحه وب باز شده باید چیزی مشابه تصویر زیر باشد.
برای گرفتن محصولی مشخص، شناسه آن را وارد کنید و روی Search کلیک کنید.
اگر شناسه نامعتبری وارد کنید، سرور یک خطای HTTP بر میگرداند.
استفاده از F12 برای مشاهده درخواستها و پاسخ ها
هنگام کار با سرویسهای HTTP، مشاهدهی درخواستهای ارسال شده و پاسخهای دریافتی بسیار مفید است. برای اینکار میتوانید از ابزار توسعه دهندگان وب استفاده کنید، که اکثر مرورگرهای مدرن، پیاده سازی خودشان را دارند. در اینترنت اکسپلورر میتوانید با F12 به این ابزار دسترسی پیدا کنید. به برگه Network بروید و روی Start Capturing کلیک کنید. حالا صفحه وب را مجددا بارگذاری (reload) کنید. در این مرحله اینترنت اکسپلورر ترافیک HTTP بین مرورگر و سرور را تسخیر میکند. میتوانید تمام ترافیک HTTP روی صفحه جاری را مشاهده کنید.
به دنبال آدرس نسبی "api/products/" بگردید و آن را انتخاب کنید. سپس روی Go to detailed view کلیک کنید تا جزئیات ترافیک را مشاهده کنید. در نمای جزئیات، میتوانید headerها و بدنه درخواستها و پاسخها را ببینید. مثلا اگر روی برگه Request headers کلیک کنید، خواهید دید که اپلیکیشن ما در Accept header دادهها را با فرمت "application/json" درخواست کرده است.
اگر روی برگه Response body کلیک کنید، میتوانید ببینید چگونه لیست محصولات با فرمت JSON سریال شده است. همانطور که گفته شده مرورگرهای دیگر هم قابلیتهای مشابهی دارند. یک ابزار مفید دیگر Fiddler است. با استفاده از این ابزار میتوانید تمام ترافیک HTTP خود را مانیتور کرده، و همچنین درخواستهای جدیدی بسازید که این امر کنترل کاملی روی HTTP headers به شما میدهد.
قدمهای بعدی
پیشنیازها
برای دنبال کردن این مثال فرض بر این است که NET Core 2.0 SDK. و همچنین Angular CLI را نیز پیشتر نصب کردهاید. مابقی بحث توسط خط فرمان و ابزارهای dotnet cli و angular cli ادامه داده خواهند شد و الزامی به نصب هیچگونه IDE نیست و این مثال تنها توسط VSCode پیگیری شدهاست.
تدارک ساختار ابتدایی مثال جاری
ساخت برنامهی وب، توسط dotnet cli
ابتدا یک پوشهی جدید را به نام SignalRCore2Sample ایجاد میکنیم. سپس داخل این پوشه، پوشهی دیگری را به نام SignalRCore2WebApp ایجاد خواهیم کرد (تصویر فوق). از طریق خط فرمان به این پوشه وارد شده (در ویندوز، در نوار آدرس، دستور cmd.exe را تایپ و enter کنید) و سپس فرمان ذیل را صادر میکنیم:
dotnet new mvc
ساخت برنامهی کلاینت، توسط angular cli
سپس از طریق خط فرمان به پوشهی SignalRCore2Sample بازگشته و دستور ذیل را صادر میکنیم:
ng new SignalRCore2Client
اکنون که در پوشهی ریشهی SignalRCore2Sample قرار داریم، اگر در خط فرمان، دستور . code را صادر کنیم، VSCode هر دو پوشهی وب و client را با هم در اختیار ما قرار میدهد:
تکمیل پیشنیازهای برنامهی وب
پس از ایجاد ساختار اولیهی برنامههای وب ASP.NET Core و کلاینت Angular، اکنون نیاز است وابستگی جدید AspNetCore.SignalR را به آن معرفی کنیم. به همین جهت به فایل SignalRCore2WebApp.csproj مراجعه کرده و تغییرات ذیل را به آن اعمال میکنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web"> <PropertyGroup> <TargetFramework>netcoreapp2.0</TargetFramework> </PropertyGroup> <ItemGroup> <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.All" Version="2.0.0" /> <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.SignalR" Version="1.0.0-alpha1-final" /> </ItemGroup> <ItemGroup> <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.VisualStudio.Web.CodeGeneration.Tools" Version="2.0.0" /> <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="2.0.0" /> </ItemGroup> </Project>
پس از این تغییرات، دستور ذیل را در خط فرمان صادر میکنیم تا وابستگیهای پروژه نصب شوند:
dotnet restore
یک نکته: نگارش فعلی افزونهی #C مخصوص VSCode، با تغییر فایل csproj و restore وابستگیهای آن نیاز دارد یکبار آنرا بسته و سپس مجددا اجرا کنید، تا اطلاعات intellisense خود را به روز رسانی کند. بنابراین اگر VSCode بلافاصله کلاسهای مرتبط با بستههای جدید را تشخیص نمیدهد، علت صرفا این موضوع است.
پس از بازیابی وابستگیها، به ریشهی پروژهی برنامهی وب وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
dotnet watch run
تکمیل برنامهی وب جهت ارسال پیامهایی به کلاینتهای متصل به آن
پس از افزودن وابستگیهای مورد نیاز، بازیابی و build برنامه، اکنون نوبت به تعریف یک Hub است، تا از طریق آن بتوان پیامهایی را به کلاینتهای متصل ارسال کرد. به همین جهت یک پوشهی جدید را به نام Hubs به پروژهی وب افزوده و سپس کلاس جدید MessageHub را به صورت ذیل به آن اضافه میکنیم:
using System.Threading.Tasks; using Microsoft.AspNetCore.SignalR; namespace SignalRCore2WebApp.Hubs { public class MessageHub : Hub { public Task Send(string message) { return Clients.All.InvokeAsync("Send", message); } } }
پس از تعریف این Hub، نیاز است به کلاس Startup مراجعه کرده و دو تغییر ذیل را اعمال کنیم:
الف) ثبت و معرفی سرویس SignalR
ابتدا باید SignalR را فعالسازی کرد. به همین جهت نیاز است سرویسهای آنرا به صورت یکجا توسط متد الحاقی AddSignalR در متد ConfigureServices به نحو ذیل معرفی کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddSignalR(); services.AddMvc(); }
ب) ثبت مسیریابی دسترسی به Hub
پس از تعریف Hub، مرحلهی بعدی، مشخص سازی نحوهی دسترسی به آن است. به همین جهت در متد Configure، به نحو ذیل Hub را معرفی کرده و سپس یک path را برای آن مشخص میکنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env) { app.UseSignalR(routes => { routes.MapHub<MessageHub>(path: "message"); });
http://localhost:5000/message
انتشار پیامهایی به تمام کاربران متصل به برنامه
آدرس فوق به تنهایی کار خاصی را انجام نمیدهد. از آن جهت اتصال کلاینتهای برنامه استفاده میشود و این کلاینتها پیامهای رسیدهی از طرف برنامه را از این آدرس دریافت خواهند کرد. بنابراین مرحلهی بعد، ارسال تعدادی پیام به سمت کلاینتها است. برای این منظور به HomeController برنامهی وب مراجعه کرده و آنرا به نحو ذیل تغییر میدهیم:
using System.Threading.Tasks; using Microsoft.AspNetCore.Mvc; using Microsoft.AspNetCore.SignalR; using SignalRCore2WebApp.Hubs; namespace SignalRCore2WebApp.Controllers { public class HomeController : Controller { private readonly IHubContext<MessageHub> _messageHubContext; public HomeController(IHubContext<MessageHub> messageHubContext) { _messageHubContext = messageHubContext; } public IActionResult Index() { return View(); // show the view } [HttpPost] public async Task<IActionResult> Index(string message) { await _messageHubContext.Clients.All.InvokeAsync("Send", message); return View(); } } }
در این مثال ابتدا View ذیل نمایش داده میشود:
@{ ViewData["Title"] = "Home Page"; } <form method="post" asp-action="Index" asp-controller="Home" role="form"> <div class="form-group"> <label label-for="message">Message: </label> <input id="message" name="message" class="form-control"/> </div> <button class="btn btn-primary" type="submit">Send</button> </form>
تکمیل برنامهی کلاینت Angular جهت نمایش پیامهای رسیدهی از طرف سرور
تا اینجا ساختار ابتدایی برنامهی Angular را توسط Angular CLI ایجاد کردیم. اکنون نیاز است وابستگی سمت کلاینت SignalR Core را نصب کنیم. به همین جهت از طریق خط فرمان به پوشهی SignalRCore2Client وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
npm install @aspnet/signalr-client --save
کلاینت رسمی signalr، هم جاوا اسکریپتی است و هم تایپاسکریپتی. به همین جهت به سادگی توسط یک برنامهی تایپ اسکریپتی Angular قابل استفاده است. کلاسهای آنرا در مسیر node_modules\@aspnet\signalr-client\dist\src میتوانید مشاهده کنید.
در ابتدا، فایل app.component.ts را به نحو ذیل تغییر میدهیم:
import { Component, OnInit } from "@angular/core"; import { HubConnection } from "@aspnet/signalr-client"; @Component({ selector: "app-root", templateUrl: "./app.component.html", styleUrls: ["./app.component.css"] }) export class AppComponent implements OnInit { hubPath = "http://localhost:5000/message"; messages: string[] = []; ngOnInit(): void { const connection = new HubConnection(this.hubPath); connection.on("send", data => { this.messages.push(data); }); connection.start().then(() => { // connection.invoke("send", "Hello"); console.log("connected."); }); } }
آرایهی messages را به نحو ذیل توسط یک حلقه در قالب این کامپوننت نمایش خواهیم داد:
<div> <h1> The messages from the server: </h1> <ul> <li *ngFor="let message of messages"> {{message}} </li> </ul> </div>
ng serve -o
همانطور که مشاهده میکنید، پیام خطای ذیل را صادر کردهاست:
Failed to load http://localhost:5000/message: Response to preflight request doesn't pass access control check: No 'Access-Control-Allow-Origin' header is present on the requested resource. Origin 'http://localhost:4200' is therefore not allowed access.
برای این منظور به فایل آغازین برنامهی وب مراجعه کرده و سرویسهای AddCors را به مجموعهی سرویسهای برنامه اضافه میکنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddSignalR(); services.AddCors(options => { options.AddPolicy("CorsPolicy", builder => builder .AllowAnyOrigin() .AllowAnyMethod() .AllowAnyHeader() .AllowCredentials()); }); services.AddMvc(); }
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env) { app.UseCors(policyName: "CorsPolicy");
در آخر برای آزمایش برنامه، به آدرس http://localhost:5000 یا همان برنامهی وب، مراجعه کرده و پیامی را ارسال کنید. بلافاصله مشاهده خواهید کرد که این پیام توسط کلاینت Angular دریافت شده و نمایش داده میشود:
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید: SignalRCore2Sample.zip
برای اجرا آن، ابتدا به پوشهی SignalRCore2WebApp مراجعه کرده و دو فایل bat آنرا به ترتیب اجرا کنید. اولی وابستگیهای برنامه را بازیابی میکند و دومی برنامه را بر روی پورت 5000 ارائه میدهد.
سپس به پوشهی SignalRCore2Client مراجعه کرده و در آنجا نیز دو فایل bat ابتدایی آنرا به ترتیب اجرا کنید. اولی وابستگیهای برنامهی Angular را بازیابی میکند و دومی برنامهی Angular را بر روی پورت 4200 اجرا خواهد کرد.
سؤال: چگونه میتوان این مجوزها را با کدنویسی دریافت یا تعیین اعتبار کرد؟
قطعه کد زیر، نحوه دریافت مجوز SSL یک سایت را نمایش میدهد:
using System; using System.Diagnostics; using System.IO; using System.Net; using System.Security.Cryptography.X509Certificates; namespace DownloadCerts { class Program { static void Main(string[] args) { // صرفنظر از خطاهای احتمالی مجوز ServicePointManager.ServerCertificateValidationCallback = delegate { return true; }; var url = "https://pdfreport.codeplex.com"; var request = WebRequest.Create(url) as HttpWebRequest; request.Method = WebRequestMethods.Http.Head; using (var response = request.GetResponse()) { /* در اینجا مجوز، در صورت وجود دریافت شده */ } if (request.ServicePoint.Certificate == null) return; // ذخیره سازی مجوز در فایل var cert = new X509Certificate2(request.ServicePoint.Certificate); Console.WriteLine("Expiration Date: {0}", cert.GetExpirationDateString()); var data = cert.Export(X509ContentType.Cert); File.WriteAllBytes("site.cer", data); Process.Start(Environment.CurrentDirectory); } } }
سپس یک درخواست ساده را به آدرس سرور مورد نظر ارسال میکنیم. پس از پایان درخواست، خاصیت request.ServicePoint.Certificate با مجوز SSL یک سایت مقدار دهی شده است. در ادامه نحوه ذخیره سازی این مجوز را با فرمت cer مشاهده میکنید.
بررسی کردن مجوزهای مخازن GitHub
From LGPL to Polyform Noncommercial
From version 5, we have changed the license from LGPL to Polyform Noncommercial 1.0.0 - a license that permits noncommercial use only. In combination with the Polyform Noncommercial license we sell licenses for customers who use EPPlus in a commercial business. Since EPPlus has been around for a while, you might wonder why we have decided to do this change.
EF Code First #2
در قسمت قبل با تنظیمات و قراردادهای ابتدایی EF Code first آشنا شدیم، هرچند این تنظیمات حجم کدنویسی ابتدایی راه اندازی سیستم را به شدت کاهش میدهند، اما کافی نیستند. در این قسمت نگاهی سطحی و مقدماتی خواهیم داشت بر امکانات مهیا جهت تنظیم ویژگیهای مدلهای برنامه در EF Code first.
تنظیمات EF Code first توسط اعمال متادیتای خواص
اغلب متادیتای مورد نیاز جهت اعمال تنظیمات EF Code first در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند. بنابراین اگر مدلهای خود را در اسمبلی و پروژه class library جداگانهای تعریف و نگهداری میکنید (مثلا به نام DomainClasses)، نیاز است ابتدا ارجاعی را به این اسمبلی به پروژه جاری اضافه نمائیم. همچنین تعدادی دیگر از متادیتای قابل استفاده در خود اسمبلی EntityFramework.dll قرار دارند. بنابراین در صورت نیاز باید ارجاعی را به این اسمبلی نیز اضافه نمود.
همان مثال قبل را در اینجا ادامه میدهیم. دو کلاس Blog و Post در آن تعریف شده (به این نوع کلاسها POCO – the Plain Old CLR Objects نیز گفته میشود)، به همراه کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است. ابتدا دیتابیس قبلی را دستی drop کنید. سپس در کلاس Blog، خاصیت public int Id را مثلا به public int MyTableKey تغییر دهید و پروژه را اجرا کنید. برنامه بلافاصله با خطای زیر متوقف میشود:
One or more validation errors were detected during model generation:
\tSystem.Data.Entity.Edm.EdmEntityType: : EntityType 'Blog' has no key defined.
زیرا EF Code first در این کلاس خاصیتی به نام Id یا BlogId را نیافتهاست و امکان تشکیل Primary key جدول را ندارد. برای رفع این مشکل تنها کافی است ویژگی Key را به این خاصیت اعمال کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }
همچنین تعدادی ویژگی دیگر مانند MaxLength و Required را نیز میتوان بر روی خواص کلاس اعمال کرد:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }
[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }
[Required]
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}
این ویژگیها دو مقصود مهم را برآورده میسازند:
الف) بر روی ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده تاثیر دارند:
CREATE TABLE [dbo].[Blogs](
[MyTableKey] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[Title] [nvarchar](100) NULL,
[AuthorName] [nvarchar](max) NOT NULL,
CONSTRAINT [PK_Blogs] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[MyTableKey] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]
همانطور که ملاحظه میکنید در اینجا طول فیلد Title به 100 تنظیم شده است و همچنین فیلد AuthorName اینبار NOT NULL است. به علاوه primary key نیز بر اساس ویژگی Key اعمالی تعیین شده است.
البته برای اجرای کدهای تغییر کرده مدل، فعلا بانک اطلاعاتی قبلی را دستی میتوان حذف کرد تا بتوان به ساختار جدید رسید. در مورد جزئیات مبحث DB Migration در قسمتهای بعدی مفصلا بحث خواهد شد.
ب) اعتبار سنجی اطلاعات پیش از ارسال کوئری به بانک اطلاعاتی
برای مثال اگر در حین تعریف وهلهای از کلاس Blog، خاصیت AuthorName مقدار دهی نگردد، پیش از اینکه رفت و برگشتی به بانک اطلاعاتی صورت گیرد، یک validation error را دریافت خواهیم کرد. یا برای مثال اگر طول اطلاعات خاصیت Title بیش از 100 حرف باشد نیز مجددا در حین ثبت اطلاعات، یک استثنای اعتبار سنجی را مشاهده خواهیم کرد. البته امکان تعریف پیغامهای خطای سفارشی نیز وجود دارد. برای این حالت تنها کافی است پارامتر ErrorMessage این ویژگیها را مقدار دهی کرد. برای مثال:
[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }
نکتهی مهمی که در اینجا وجود دارد، وجود یک اکوسیستم هماهنگ و سازگار است. این نوع اعتبار سنجی هم با EF Code first هماهنگ است و هم برای مثال در ASP.NET MVC به صورت خودکار جهت اعتبار سنجی سمت سرور و کلاینت یک مدل میتواند مورد استفاده قرار گیرد و مفاهیم و روشهای مورد استفاده در آن نیز یکی است.
تنظیمات EF Code first به کمک Fluent API
اگر علاقمند به استفاده از متادیتا، جهت تعریف قیود و ویژگیهای خواص کلاسهای مدل خود نیستید، روش دیگری نیز در EF Code first به نام Fluent API تدارک دیده شده است. در اینجا امکان تعریف همان ویژگیها توسط کدنویسی نیز وجود دارد، به علاوه اعمال قیود دیگری که توسط متادیتای مهیا قابل تعریف نیستند.
محل تعریف این قیود، کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است، میباشد و در اینجا، کار با تحریف متد OnModelCreating شروع میشود:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Entity<Blog>().HasKey(x => x.MyTableKey);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Title).HasMaxLength(100);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.AuthorName).IsRequired();
base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}
}
به کمک پارامتر modelBuilder، امکان دسترسی به متدهای تنظیم کننده ویژگیهای خواص یک مدل یا موجودیت وجود دارد. در اینجا چون میتوان متدها را به صورت یک زنجیره به هم متصل کرد و همچنین حاصل نهایی شبیه به جمله بندی انگلیسی است، به آن Fluent API یا API روان نیز گفته میشود.
البته در این حالت امکان تعریف ErrorMessage وجود ندارد و برای این منظور باید از همان data annotations استفاده کرد.
نحوه مدیریت صحیح تعاریف نگاشتها به کمک Fluent API
OnModelCreating محل مناسبی جهت تعریف حجم انبوهی از تنظیمات کلاسهای مختلف مدلهای برنامه نیست. در حد سه چهار سطر مشکلی ندارد اما اگر بیشتر شد بهتر است از روش زیر استفاده شود:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
namespace EF_Sample01
{
public class BlogConfig : EntityTypeConfiguration<Blog>
{
public BlogConfig()
{
this.Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
this.Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");
}
}
با ارث بری از کلاس EntityTypeConfiguration، میتوان به ازای هر کلاس مدل، تنظیمات را جداگانه انجام داد. به این ترتیب اصل SRP یا Single responsibility principle نقض نخواهد شد. سپس برای استفاده از این کلاسهای Config تک مسئولیتی به نحو زیر میتوان اقدام کرد:
protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new BlogConfig());
نحوه تنظیمات ابتدایی نگاشت کلاسها به بانک اطلاعاتی در EF Code first
الزامی ندارد که EF Code first حتما با یک بانک اطلاعاتی از نو تهیه شده بر اساس پیش فرضهای آن کار کند. در اینجا میتوان از بانکهای اطلاعاتی موجود نیز استفاده کرد. اما در این حالت نیاز خواهد بود تا مثلا نام جدولی خاص با کلاسی مفروض در برنامه، یا نام فیلدی خاص که مطابق استانداردهای نامگذاری خواص در سی شارپ تعریف نشده، با خاصیتی در یک کلاس تطابق داده شوند. برای مثال اینبار تعاریف کلاس Blog را به نحو زیر تغییر دهید:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample01.Models
{
[Table("tblBlogs")]
public class Blog
{
[Column("MyTableKey")]
public int Id { set; get; }
[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }
[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }
}
}
در اینجا فرض بر این است که نام جدول متناظر با کلاس Blog در بانک اطلاعاتی مثلا tblBlogs است و نام خاصیت Id در بانک اطلاعاتی مساوی فیلدی است به نام MyTableKey. چون نام خاصیت را مجددا به Id تغییر دادهایم، دیگر ضرورتی به ذکر ویژگی Key وجود نداشته است. برای تعریف این دو از ویژگیهای Table و Column جهت سفارشی سازی نامهای خواص و کلاس استفاده شده است.
یا اگر در کلاس خود خاصیتی محاسبه شده بر اساس سایر خواص، تعریف شده است و قصد نداریم آنرا به فیلدی در بانک اطلاعاتی نگاشت کنیم، میتوان از ویژگی NotMapped برای مزین سازی و تعریف آن کمک گرفت.
به علاوه اگر از نام پیش فرض کلید خارجی تشکیل شده خرسند نیستید میتوان به کمک ویژگی ForeignKey، نسبت به تعریف مقداری جدید مطابق تعاریف یک بانک اطلاعاتی موجود، اقدام کرد.
همچنین خاصیت دیگری به نام RowVersion در اینجا اضافه شده که با ویژگی TimeStamp مزین گردیده است. از این خاصیت ویژه برای بررسی مسایل همزمانی ثبت اطلاعات در EF استفاده میشود. به علاوه بانک اطلاعاتی میتواند به صورت خودکار آنرا در حین ثبت مقدار دهی کند.
تمام این تغییرات را به کمک Fluent API نیز میتوان انجام داد:
modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");
تبدیل پروژههای قدیمی EF به کلاسهای EF Code first به صورت خودکار
روش متداول کار با EF از روز اول آن، مهندسی معکوس خودکار اطلاعات یک بانک اطلاعاتی و تبدیل آن به یک فایل EDMX بوده است. هنوز هم میتوان از این روش در اینجا نیز بهره جست. برای مثال اگر قصد دارید یک پروژه قدیمی را تبدیل به نمونه جدید Code first کنید، یا یک بانک اطلاعاتی موجود را مهندسی معکوس کنید، بر روی پروژه در Solution explorer کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس از صفحه ظاهر شده، ADO.NET Entity data model را انتخاب کرده و در ادامه گزینه «Generate from database» را انتخاب کنید. این روال مرسوم کار با EF Database first است.
پس از اتمام کار به entity data model designer مراجعه کرده و بر روی صفحه کلیک راست نمائید. از منوی ظاهر شده گزینه «Add code generation item» را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده از لیست قالبهای موجود، گزینه «ADO.NET DbContext Generator» را انتخاب نمائید. این گزینه به صورت خودکار اطلاعات فایل EDMX قدیمی یا موجود شما را تبدیل به کلاسهای مدل Code first معادل به همراه کلاس DbContext معرف آنها خواهد کرد.
روش دیگری نیز برای انجام اینکار وجود دارد. نیاز است افزونهی به نام Entity Framework Power Tools را دریافت کنید. پس از نصب، از منوی Entity Framework آن گزینهی «Reverse Engineer Code First» را انتخاب نمائید. در اینجا میتوان مشخصات اتصال به بانک اطلاعاتی را تعریف و سپس نسبت به تولید خودکار کدهای مدلها و DbContext مرتبط اقدام کرد.
استراتژیهای مقدماتی تشکیل بانک اطلاعاتی در EF Code first
اگر مثال این سری را دنبال کرده باشید، مشاهده کردهاید که با اولین بار اجرای برنامه، یک بانک اطلاعاتی پیش فرض نیز تولید خواهد شد. یا اگر تعاریف ویژگیهای یک فیلد را تغییر دادیم، نیاز است تا بانک اطلاعاتی را دستی drop کرده و اجازه دهیم تا بانک اطلاعاتی جدیدی بر اساس تعاریف جدید مدلها تشکیل شود که ... هیچکدام از اینها بهینه نیستند.
در اینجا دو استراتژی مقدماتی را در حین آغاز یک برنامه میتوان تعریف کرد:
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>());
// or
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseAlways<Context>());
میتوان بانک اطلاعاتی را در صورت تغییر اطلاعات یک مدل به صورت خودکار drop کرده و نسبت به ایجاد نمونهای جدید اقدام کرد (DropCreateDatabaseIfModelChanges)؛ یا در حین آزمایش برنامه همیشه (DropCreateDatabaseAlways) با شروع برنامه، ابتدا باید بانک اطلاعاتی drop شده و سپس نمونه جدیدی تولید گردد.
محل فراخوانی این دستور هم باید در نقطه آغازین برنامه، پیش از وهله سازی اولین DbContext باشد. مثلا در برنامههای وب در متد Application_Start فایل global.asax.cs یا در برنامههای WPF در متد سازنده کلاس App میتوان بانک اطلاعاتی را آغاز نمود.
البته الزامی به استفاده از کلاسهای DropCreateDatabaseIfModelChanges یا DropCreateDatabaseAlways وجود ندارد. میتوان با پیاده سازی اینترفیس IDatabaseInitializer از نوع کلاس Context تعریف شده در برنامه، همان عملیات را شبیه سازی کرد یا سفارشی نمود:
public class MyInitializer : IDatabaseInitializer<Context>
{
public void InitializeDatabase(Context context)
{
if (context.Database.Exists() ||
context.Database.CompatibleWithModel(throwIfNoMetadata: false))
context.Database.Delete();
context.Database.Create();
}
}
سپس برای استفاده از این کلاس در ابتدای برنامه، خواهیم داشت:
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new MyInitializer());
نکته:
اگر از یک بانک اطلاعاتی موجود استفاده میکنید (محیط کاری) و نیازی به پیش فرضهای EF Code first ندارید و همچنین این بانک اطلاعاتی نیز نباید drop شود یا تغییر کند، میتوانید تمام این پیش فرضها را با دستور زیر غیرفعال کنید:
Database.SetInitializer<Context>(null);
بدیهی است این دستور نیز باید پیش از ایجاد اولین وهله از شیء DbContext فراخوانی شود.
همچنین باید درنظر داشت که در آخرین نگارشهای پایدار EF Code first، این موارد بهبود یافتهاند و مبحثی تحت عنوان DB Migration ایجاد شده است تا نیازی نباشد هربار بانک اطلاعاتی drop شود و تمام اطلاعات از دست برود. میتوان صرفا تغییرات کلاسها را به بانک اطلاعاتی اعمال کرد که به صورت جداگانه، در قسمتی مجزا بررسی خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به drop بانک اطلاعاتی نخواهد بود. به صورت پیش فرض در صورت از دست رفتن اطلاعات یک استثناء را سبب خواهد شد (که توسط برنامه نویس قابل تنظیم است) و در حالت خودکار یا دستی با تنظیمات ویژه قابل اعمال است.
تنظیم استراتژیهای آغاز بانک اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه
الزامی ندارد که حتما متد Database.SetInitializer را دستی فراخوانی کنیم. با اندکی تنظیم فایلهای app.config و یا web.config نیز میتوان نوع استراتژی مورد استفاده را تعیین کرد:
<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="MyNamespace.MyInitializerClass, MyAssembly" />
</appSettings>
<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="Disabled" />
</appSettings>
یکی از دو حالت فوق باید در قسمت appSettings فایل کانفیگ برنامه تنظیم شود. حالت دوم برای غیرفعال کردن پروسه آغاز بانک اطلاعاتی و اعمال تغییرات به آن، بکار میرود.
برای نمونه در مثال جاری، جهت استفاده از کلاس MyInitializer فوق، میتوان از تنظیم زیر نیز استفاده کرد:
<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType EF_Sample01.Context, EF_Sample01"
value="EF_Sample01.MyInitializer, EF_Sample01" />
</appSettings>
اجرای کدهای ویژه در حین تشکیل یک بانک اطلاعاتی جدید
امکان سفارشی سازی این آغاز کنندههای پیش فرض نیز وجود دارد. برای مثال:
public class MyCustomInitializer : DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>
{
protected override void Seed(Context context)
{
context.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
context.Database.ExecuteSqlCommand("CREATE INDEX IX_title ON tblBlogs (title)");
base.Seed(context);
}
}
در اینجا با ارث بری از کلاس DropCreateDatabaseIfModelChanges یک آغاز کننده سفارشی را تعریف کردهایم. سپس با تحریف متد Seed آن میتوان در حین آغاز یک بانک اطلاعاتی، تعدادی رکورد پیش فرض را به آن افزود. کار ذخیره سازی نهایی در متد base.Seed انجام میشود.
برای استفاده از آن اینبار در حین فراخوانی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer، از کلاس MyCustomInitializer استفاده خواهیم کرد.
و یا توسط متد context.Database.ExecuteSqlCommand میتوان دستورات SQL را مستقیما در اینجا اجرا کرد. عموما دستوراتی در اینجا مدنظر هستند که توسط ORMها پشتیبانی نمیشوند. برای مثال تغییر collation یک ستون یا افزودن یک ایندکس و مواردی از این دست.
سطح دسترسی مورد نیاز جهت فراخوانی متد Database.SetInitializer
استفاده از متدهای آغاز کننده بانک اطلاعاتی نیاز به سطح دسترسی بر روی بانک اطلاعاتی master را در SQL Server دارند (زیرا با انجام کوئری بر روی این بانک اطلاعاتی مشخص میشود، آیا بانک اطلاعاتی مورد نظر پیشتر تعریف شده است یا خیر). البته این مورد حین کار با SQL Server CE شاید اهمیتی نداشته باشد. بنابراین اگر کاربری که با آن به بانک اطلاعاتی متصل میشویم سطح دسترسی پایینی دارد نیاز است Persist Security Info=True را به رشته اتصالی اضافه کرد. البته این مورد را پس از انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی جهت امنیت بیشتر حذف کنید (یا به عبارتی در محیط کاری Persist Security Info=False باید باشد).
Server=(local);Database=yourDatabase;User ID=yourDBUser;Password=yourDBPassword;Trusted_Connection=False;Persist Security Info=True
تعیین Schema و کاربر فراخوان دستورات SQL
در EF Code first به صورت پیش فرض همه چیز بر مبنای کاربری با دسترسی مدیریتی یا dbo schema در اس کیوال سرور تنظیم شده است. اما اگر کاربر خاصی برای کار با دیتابیس تعریف گردد که در هاستهای اشتراکی بسیار مرسوم است، دیگر از دسترسی مدیریتی dbo خبری نخواهد بود. اینبار نام جداول ما بجای dbo.tableName مثلا someUser.tableName میباشند و عدم دقت به این نکته، اجرای برنامه را غیرممکن میسازد.
برای تغییر و تعیین صریح کاربر متصل شده به بانک اطلاعاتی اگر از متادیتا استفاده میکنید، روش زیر باید بکارگرفته شود:
[Table("tblBlogs", Schema="someUser")]
public class Blog
و یا در حالت بکارگیری Fluent API به نحو زیر قابل تنظیم است:
modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs", schemaName:"someUser");
نوشتن TagHelperهای سفارشی برای ASP.NET Core
@addTagHelper *,KanalexUI.Classes.TagHelpers
@addTagHelper *, KanalexUI
https://stackoverflow.com/questions/48271514/custom-tag-helper-not-working
EF Code First #12
public class MyDbContextBase : DbContext, IUnitOfWork
البته اگر از MVC استفاده کنید این data annotation در سمت کلاینت هم به صورت خودکار اعمال میشود.
ASP.NET MVC #4
بررسی نحوه ارتباطات بین اجزای مختلف الگوی MVC در ASP.NET MVC
اینبار برخلاف قسمت قبل، قالب پروژه خالی ASP.NET MVC را در VS.NET انتخاب کرده (ASP.NET MVC 3 Web Application و بعد انتخاب قالب Empty نمایش داده شده) و سپس پروژه جدیدی را شروع میکنیم. View Engine را هم Razor در نظر خواهیم گرفت.
پس از ایجاد ساختار اولیه پروژه، بدون اعمال هیچ تغییری، برنامه را اجرا کنید. بلافاصله با پیغام The resource cannot be found یا 404 یافت نشد، مواجه خواهیم شد.
همانطور که در پایان قسمت دوم نیز ذکر شد، پردازشها در ASP.NET MVC از کنترلرها شروع میشوند و نه از صفحات وب. بنابراین برای رفع این مشکل نیاز است تا یک کلاس کنترلر جدید را اضافه کنیم. به همین جهت بر روی پوشه استاندارد Controllers کلیک راست کرده، از منوی ظاهر شده قسمت Add، گزینهی Controller را انتخاب کنید:
در صفحه بعدی که ظاهر میشود، نام HomeController را وارد کنید (با توجه به اینکه مطابق قراردادهای ASP.NET MVC، نام کنترلر باید به کلمه Controller ختم شود). البته لازم به ذکر است که این مراحل را به همان شکل متداول مراجعه به منوی Project و انتخاب Add Class و سپس ارث بری از کلاس Controller نیز میتوان انجام داد و طی این مراحل الزامی نیست. کلاسی که به صورت خودکار از طریق منوی Add Controller یاد شده ایجاد میشود، به شکل زیر است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
//
// GET: /Home/
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}
سؤال:
در قسمت دوم عنوان شد که کنترلر باید کلاسی باشد که اینترفیس IController را پیاده سازی کرده است، اما در اینجا ارث بری از کلاس Controller را شاهد هستیم. جریان چیست؟!
سلسله مراتبی که بکارگرفته شده به صورت زیر است:
public abstract class ControllerBase : IController
public abstract class Controller : ControllerBase
ControllerBase، اینترفیس IController را پیاده سازی کرده و سپس کلاس Controller از کلاس ControllerBase مشتق شده است. شاید بپرسید که این همه پیچ و تاب برای چیست؟!
مشکلی که با اینترفیس خالص وجود دارد، عدم نگارش پذیری آن است. به این معنا که اگر متدی یا خاصیتی در نگارش بعدی به این اینترفیس اضافه شد، هیچکدام از پروژههای قدیمی دیگر کامپایل نخواهند شد و باید ابتدا این متد یا خاصیت جدید را نیز لحاظ کنند. اینجا است که کار کلاسهای abstract شروع میشود. در یک کلاس abstract میتوان پیاده سازی پیش فرضی را نیز ارائه داد. به این ترتیب مصرف کننده نهایی کلاس Controller متوجه این تغییرات نخواهد شد.
اگر برنامه نویس «من» باشم، شما رو وادار خواهم کرد که متدهای جدید اینترفیس تعریفیام را پیاده سازی کنید! همینه که هست! اما اگر طراح مایکروسافت باشد، بلافاصله انبوهی از جماعت ایرادگیر که بالای 100 تا از کنترلرهای اونها الان فقط در یک پروژه از کار افتاده، ممکن است جلوی دفتر مایکروسافت دست به خود سوزی بزنند! اینجا است که مایکروسافت مجبور است تا این پیچ و تابها را اعمال کند که اگر روزی متدی در اینترفیس IController بنابر نیازهای جدید درنظر گرفته شد، بتوان سریع یک پیاده سازی پیش فرض از آنرا در کلاسهای abstract یاد شده قرار داد (یکی از تفاوتهای مهم کلاسهای abstract با اینترفیسها) تا جماعت ایرادگیر و نقزن متوجه تغییری نشوند و باز هم پروژههای قدیمی بدون مشکل کامپایل شوند. تابحال به فلسفه وجودی کلاسهای abstract از این دیدگاه فکر کرده بودید؟!
بعد از این توضیحات و کارها، اگر اینبار برنامه را اجرا کنیم، خطای زیر نمایش داده میشود:
The view 'Index' or its master was not found or no view engine supports the searched locations. The following locations were searched:
~/Views/Home/Index.aspx
~/Views/Home/Index.ascx
~/Views/Shared/Index.aspx
~/Views/Shared/Index.ascx
~/Views/Home/Index.cshtml
~/Views/Home/Index.vbhtml
~/Views/Shared/Index.cshtml
~/Views/Shared/Index.vbhtml
همانطور که ملاحظه میکنید چون نام کنترلر ما Home است، فریم ورک در پوشه استاندارد Views در زیر پوشهای به همان نام Home، به دنبال یک سری فایل میگردد. فایلهای aspx مربوط به View Engine ایی به همین نام بوده و فایلهای cshtml و vbhtml مربوط به View Engine دیگری به نام Razor هستند.
بنابراین نیاز است تا یکی از این فایلها را در مکانهای یاد شده ایجاد کنیم. برای این منظور حداقل دو راه وجود دارد. یا دستی اینکار را انجام دهیم یا اینکه از ابزار توکار خود VS.NET برای ایجاد یک View جدید استفاده کنیم.
برای ایجاد View ایی مرتبط با متد Index (در ASP.NET MVC نام دیگر متدهای قرار گرفته در یک کنترلر، Action نیز میباشد)، روی خود متد کلیک راست کرده و گزینه Add View را انتخاب کنید:
در صفحه بعدی ظاهر شده، پیش فرضها را پذیرفته و بر روی دکمه Add کلیک نمائید. اتفاقی که رخ خواهد داد شامل ایجاد فایل Index.cshtml، با محتوای زیر است (با توجه به اینکه زبان پروژه سی شارپ است و View Engine انتخابی Razor میباشد، cshtml تولید گردید و گرنه vbhtml ایجاد میشد):
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>Index</h2>
مجددا برنامه را اجرا کنید. اینبار بدون خطایی کلمه Index را در صفحه تولیدی میتوان مشاهده کرد. نکته جالب این فایلهای View جدید، عدم مشاهده ویژگیهای runat=server و سایر موارد مشابه است.
چند سؤال مهم:
در حین ایجاد اولین کنترلر جهت نمایش صفحه پیش فرض برنامه، نام HomeController انتخاب شد. چرا مثلا نام TestController وارد نشد؟ برنامه از کجا متوجه شد که باید حتما این کنترلر را پردازش کند. نقش متد Index چیست؟ آیا حتما باید Index باشد و در اینجا نام دیگری را نمیتوان وارد کرد؟ «قرارداد» پردازشی اینها کجا تنظیم میشود؟ فریم ورک، این سیم کشیها را چگونه انجام میدهد؟
پاسخ به تمام این سؤالها، در ویژگی «مسیریابی یا Routing» نهفته است. فایل Global.asax.cs برنامه را باز کنید. تعاریف مرتبط با مسیریابی پیش فرض را در متد RegisterRoutes آن میتوان مشاهده کرد:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute(
"Default", // Route name
"{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
}
پروسه هدایت یک درخواست HTTP به یک کنترلر، در اینجا مسیریابی یا Routing نامیده میشود. این قابلیت در فضای نام System.Web.Routing تعریف شده است و باید دقت داشت که جزو ASP.NET MVC نیست. این امکانات جزو ASP.NET Runtime است و به همراه دات نت 3.5 سرویس پک یک برای اولین بار ارائه شد. بنابراین جهت استفاده در ASP.NET Web forms نیز مهیا است. در ASP.NET MVC از این امکانات برای ارسال درخواستها به کنترلرها استفاده میشود.
در متد routes.MapRoute فراخوانی شدهای که در کدهای بالا ملاحظه میکنید، کار نگاشت یک URL به Actionهای یک کنترلر صورت میگیرد (یا همان متدهای تعریف شده در کنترلرها). همچنین از این URLها پارامترهای این متدها یا اکشنها نیز قابل استخراج است.
در متد MapRoute، اولین پارامتر تعریف شده، یک نام پیش فرض است و در ادامه اگر آدرسی را به فرم «یک چیزی اسلش یک چیزی اسلش یک چیزی» یافت، اولین قسمت آنرا به عنوان نام کنترلر تفسیر خواهد کرد، دومین قسمت آن، نام متد عمومی موجود در کنترلر فرض شده و سومین قسمت به عنوان پارامتر ارسالی به این متد پردازش میشود.
برای مثال از آدرس زیر اینطور میتوان دریافت که:
http://hostname/home/about
Home نام کنترلی است که فریم ورک به دنبال آن خواهد گشت تا این درخواست رسیده را پردازش کند و about نام متدی عمومی در این کلاس است که به صورت خودکار فراخوانی میگردد. در اینجا پارامتر id ایی هم وجود ندارد. در یک برنامه امکان تعریف چندین و چند مسیریابی وجود دارد.
پارامتر سوم متد routes.MapRoute، یک سری پیش فرض را تعریف میکند و این مورد همانجایی است که از اطلاعات آن جهت تعریف کنترلر پیش فرض استفاده کردیم. برای مثال به چهار آدرس زیر دقت نمائید:
http://localhost/
http://localhost/home
http://localhost/home/about
http://localhost/process/list
در حالت http://localhost/، هر سه مقدار پیش فرض مورد استفاده قرار خواهند گرفت چون سه جزئی ({controller}/{action}/{id}) که موتور مسیریابی به دنبال آنها میگردد، در این آدرس وجود خارجی ندارد. بنابراین نام کنترلر پیش فرض در این حالت همان Home مشخص شده در پارامتر سوم متد routes.MapRoute خواهد بود و متد پیش فرض نیز Index و پارامتری هم به آن ارسال نخواهد شد.
در حالت http://localhost/home نام کنترلر مشخص است اما دو جزء دیگر ذکر نشدهاند، بنابراین مقادیر آنها از پیش فرضهای صریح ذکر شده در متد routes.MapRoute گرفته میشود. یعنی نام متد اکشن مورد پردازش، Index خواهد بود به همراه هیچ آرگومان خاصی.
به علاوه باید خاطرنشان کرد که این مقادیر case sensitive یا حساس به بزرگی و کوچکی حروف نیستند. بنابراین مهم نیست که http://localhost/HoMe باشد یا http://localhost/HOMe یا هر ترکیب دیگری.
یا اگر آدرس رسیده http://localhost/process/list باشد، این مسیریابی پیش فرض تعریف شده قادر به پردازش آن میباشد. به این معنا که کنترلری به نام Process وهله سازی و سپس متدی به نام List در آن فراخوانی خواهند شد.
یک نکته:
ترتیب routes.MapRouteهای تعریف شده در اینجا مهم است و اگر اولین URL رسیده با الگوی تعریف شده مطابقت داشت، کار را تمام خواهد کرد و به سایر تعاریف نخواهد رسید. مثلا اگر در اینجا یک مسیریابی دیگر را به نام Process تعریف کنیم:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute(
"Process", // Route name
"Process/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Process", action = "List", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
routes.MapRoute(
"Default", // Route name
"{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
}
آدرسی به فرم http://localhost/Process، به صورت خودکار به کنترلر Process و متد عمومی List آن نگاشت خواهد شد و کار به مسیریابی بعدی نخواهد رسید.