مطالب
رمزگذاری رویه‌های ذخیره شده در SQL Server
در بسیاری مواقع پیش می‌آید که در SQL رویه‌های ذخیره شده (Stored Procedure ) ایجاد می‌کنیم. اما پس از ایجاد در SQL این رویه قابل مشاهده بوده و می‌توان آن را ویرایش کرد. مثلا می‌خواهیم یک رویه ذخیره شده ساده را ایجاد نماییم.
ابتدا در SQL Management Studio (یا روش‌های دیگر) اقدام به ایجاد رویه می‌نماییم.
Create Procedure dbo.PWS_GetDataCount
AS
BEGIN
SELECT COUNT(*) FROM backupfile
END
همانگونه که در تصویر زیر مشاهده می‌نمایید این رویه ایجاد شده و قابل ویرایش می‌باشد.

خوب تا اینجای کار هیچگونه مشکلی نیست، اما مواقعی پیش می‌آید که نمی‌خواهیم کسی به سورس این رویه‌ها دسترسی داشته باشد، یا اینکه آنها را تغییر دهد، مثلا مواقعی که نرم افزار شما روی سایت مشتری اجرا شده و مشتری دسترسی به دیتابیس و رویه‌های آن دارد. در این مواقع می‌توان در صورت لزوم این رویه‌ها را فقط خواندنی کرد، یعنی حتی خود شما هم نمی‌توانید رویه را ویرایش نمایید (پس دقت کنید). روال کار بدین گونه است:

Create Procedure dbo.PWS_GetDataCount2
--Parameters
With Encryption
AS
BEGIN
SELECT COUNT(*) FROM backupfile
END

در واقع با نوشتن With Encryption قبل از AS می‌توان رویه ذخیره شده را رمزگذاری کرد. پس از ایجاد این رویه همانگونه که در تصویر زیر مشاهده می‌نمایید این رویه شکل یک کلید بروی آن ظاهر شده و دیگر قابل ویرایش نیست (بهتر است رویه‌های خود را در زمان انتشار روی سیستم مقصد رمزگذاری نمایید).

دقت نمایید که استفاده از این عمل تاثیری در سرعت اجرای رویه ذخیره شده ندارد. البته روش‌هایی هم برای عکس این عمل وجود دارد که می‌توانید از طریق این لینک به اطلاعات بیشتری دست پیدا کنید.

مطالب
AngularJS #3
در این مقاله مفاهیم انقیاد داده (Data Binding)، تزریق وابستگی (Dependency Injection)،هدایت گر‌ها (Directives) و سرویس‌ها را بررسی خواهیم کرد و از مقاله‌ی آینده، به بررسی ویژگی‌ها و امکانات AngularJS در قالب مثال خواهیم پرداخت.
 
انقیاد داده (Data Binding)
سناریو هایی وجود دارد که در آن‌ها باید اطلاعات قسمتی از صفحه به صورت نامتقارن (Asynchronous) با داده‌های دریافتی جدید به روز رسانی شود. روش معمول برای انجام چنین کاری؛ دریافت داده‌ها از سرور است که عموما به فرم HTML میباشند و جایگزینی آن با بخشی از صفحه که قرار است به روز رسانی شود، اما حالتی را در نظر بگیرید که با داده هایی از جنس JSON طرف هستید و اطلاعات صفحه را با این داده‌ها باید به روز رسانی کنید. معمولا برای حل چنین مشکلی مجبور به نوشتن مقدار زیادی کد هستید تا بتوانید به خوبی اطلاعات View را به روز رسانی کنید. حتما با خودتان فکر کرده اید که قطعا راهی وجود دارد تا بدون نوشتن کدی، قسمتی از View را به Model متناظر خود نگاشت کرده و این دو به صورت بلادرنگ از تغییرات یکدیگر آگاه شوند. این عمل عموما به مفهوم انقیاد داده شناخته می‌شود و Angular هم به خوبی از انقیاد داده دوطرفه پشتیبانی می‌کند.
برای مشاهده این ویژگی در Angular، مثال مقاله‌ی قبل را به کد‌های زیر تغییر دهید تا پیغام به صورت پویا توسط کاربر وارد شود:
<!DOCTYPE html>
<html ng-app>
<head>
    <title>Sample2</title>
</head>
<body>
    <div>
        <input type="text" ng-model="greeting.text" />
        <p>{{greeting.text}}, World!</p>
    </div>
    <script src="../Scripts/angular.js"></script>
</body>
</html>
بدون نیاز به حتی یک خط کد نویسی! با مشخص کردن input به عنوان Model از طریق ng-model، خاصیت greeting.text که در داخل {{ }} مشخص شده را به متن داخل textbox  مقید (bind) کردیم.  نتیجه می‌گیریم که جفت آکلود {{ }} برای اعمال Data Binding استفاده می‌شود.
حال یک دکمه نیز بر روی فرم قرار می‌دهیم که با کلیک کردن بر روی آن، متن داخل textbox را نمایش دهد.
<!DOCTYPE html>
<html ng-app>
<head>
    <title>Sample2</title>
</head>
<body>
    <div ng-controller="GreetingController">
        <input type="text" ng-model="greeting.text" />
        <p>{{greeting.text}}, World!</p>
        <button ng-click="showData()">Show</button>
    </div>
    <script src="../Scripts/angular.js"></script>
    <script>
        var GreetingController = function ($scope, $window) {
            $scope.greeting = {
                text: "Hello"
            };

            $scope.showData = function () {
                $window.alert($scope.greeting.text);
            };
        };
    </script>
</body>
</html>
به کمک ng-click، تابع showData به هنگام کلیک شدن، فراخوانی می‌شود. window$ نیز به عنوان پارامتر کلاس GreetingController مشخص شده است. window$ نیز یکی از سرویس‌های پیش فرض تعریف شده توسط Angular است و ما در اینجا در سازنده‌ی کلاس آن را به عنوان وابستگی درخواست کرده ایم تا توسط سیستم تزریق وابستگی توکار، نمونه‌ی مناسب آن در اختیار ما بگذارد. window$ نیز تقریبا معادل شی window است و یکی از دلایل استفاده از آن ساده‌تر شدن نوشتن آزمون‌های واحداست.
حال متنی را داخل textbox نوشته  و دکمه‌ی show را فشار دهید. متن نوشته شده را به صورت یک popup  مشاهده خواهید کرد.
همچنین شی scope$ نیز نمونه‌ی مناسب آن توسط سیستم تزریق وابستگی Angular، در اختیار Controller قرار می‌گیرد و نمونه‌ی در اختیار قرارگرفته، برای ارتباط با View Model و سیستم انقیاد داده استفاده می‌شود.
معمولا انقیاد داده در الگوی طراحی (ModelView-ViewModel(MVVM مطرح است و به این دلیل که این الگوی طراحی به خوبی با الگوی طراحی MVC سازگار است، این امکان در Angular گنجانده شده است. 
   
تزریق وابستگی (Dependency Injection)
تا به این جای کار قطعن  بار‌ها و بار‌ها اسم آن را خوانده اید. در مثال فوق، پارامتری با نام scope$ را برای سازنده‌ی کنترلر خود در نظر گرفتیم و ما بدون انجام هیچ کاری نمونه‌ی مناسب آن را که برای انجام اعمال انقیاد داده با viewmodel استفاده می‌شود را دریافت کردیم. به عنوان مثال، window$ را نیز در سازنده‌ی کلاس کنترلر خود به عنوان یک وابستگی تعریف کردیم و تزریق نمونه‌ی مناسب آن توسط سیستم تزریق وابستگی توکار Angular صورت می‌گرفت.
اگر با IOC Container‌ها در زبانی مثل #C کار کرده باشید، قطعا با IOC Container فراهم شده توسط Angular هم مشکلی نخواهید داشت.
اما یک مشکل! در زبانی مثل #C که همه‌ی متغیر‌های دارای نوع هستند، IOC Container با استفاده از Reflection، نوع پارامترهای درخواستی توسط سازنده‌ی کلاس را بررسی کرده و با توجه به اطلاعاتی که ما از قبل در دسترس آن قرار داده بودیم، نمونه‌ی مناسب آن را در اختیار در خواست کننده می‌گذارد.
اما در زبان جاوا اسکریپت که متغیر‌ها دارای نوع نیستند، این کار به چه شکل انجام می‌گیرد؟
Angular برای این کار از نام پارامتر‌ها استفاده می‌کند. برای مثال Angular از نام پارامتر scope$ می‌فهمد که باید چه نمونه ای را به کلاس تزریق کند. پس نام پارامتر‌ها در سیستم تزریق وابستگی Angular نقش مهمی را ایفا می‌کنند.
اما در زبان جاوا اسکریپت، به طور پیش فرض امکانی برای به دست آوردن نام پارامتر‌های یک تابع وجود ندارد؛ پس Angular چگونه نام پارامتر‌ها را به دست می‌آورد؟ جواب در سورس کد Angular و در تابعی به نام annotate نهفته است که اساس کار این تابع استفاده از چهار عبارت با قاعده (Regular Expression) زیر است.
var FN_ARGS = /^function\s*[^\(]*\(\s*([^\)]*)\)/m;
var FN_ARG_SPLIT = /,/;
var FN_ARG = /^\s*(_?)(\S+?)\1\s*$/;
var STRIP_COMMENTS = /((\/\/.*$)|(\/\*[\s\S]*?\*\/))/mg;
تابع annotate تابعی را به عنوان پارامتر دریافت می‌کند و سپس با فراخواندن متد toString آن، کدهای آن تابع را به شکل یک رشته در می‌آورد. حال کدهای تابع را که اکنون به شکل یک رشته در دسترس است را با استفاده از عبارات با قاعده‌ی فوق پردازش می‌کند تا نام پارامتر‌ها را به دست آورد. در ابتدا کامنت‌های موجود در تابع را حذف می‌کند، سپس نام پارامتر‌ها را استخراج می‌کند و با استفاده از "," آن‌ها را جدا می‌کند و در نهایت نام پارامتر‌ها را در یک آرایه باز می‌گرداند.
استفاده از تزریق وابستگی، امکان نوشتن کدهایی با قابلیت استفاده مجدد و نوشتن ساده‌تر آزمون‌های واحد را فراهم می‌کند. به خصوص کدهایی که با سرور ارتباط برقرار می‌کنند را می‌توان به یک سرویس انتقال داد و از طریق تزریق وابستگی، از آن در کنترلر استفاده کرد. سپس در آزمون‌های واحد می‌توان قسمت ارتباط با سرور را با یک نمونه فرضی جایگزین کرد تا برای تست، احتیاجی به راه اندازی یک وب سرور واقعی و یا مرورگر نباشد.
    
Directives
یکی از مزیت‌های Angular این است که قالب‌ها را می‌توان با HTML نوشت و این را باید مدیون موتور قدرتمند تبدیل گر DOM بدانیم  که در آن گنجانده شده است و به شما این امکان را می‌دهد تا گرامر HTML را گسترش دهید.
تا به این جای کار با attribute‌های زیادی در قالب HTML روبرو شدید که متعلق به HTML نیست. به طور مثال: جفت آکولاد‌ها که برای انقیاد داده به کار برده می‌شود، ng-app که برای مشخص کردن بخشی که باید توسط Angular کامپایل شود، ng-controller که برای مشخص کردن این که کدام بخش از View متعلق به کدام Controller است و ... تمامی Directive‌های پیش فرض Angular هستند.
با استفاده از Directive‌ها می‌توانید عناصر و خاصیت‌ها و حتی رویداد‌های سفارشی برای HTML بنویسید؛ اما واقعا چه احتیاجی به تعریف عنصر سفارشی و توسعه گرامر HTML وجود دارد؟
HTML یک زبان طراحی است که در ابتدا برای تولید اسناد ایستا به وجود آمد و هیچ وقت هدفش تولید وب سایت‌های امروزی که کاملا پویا هستند نبود. این امر تا جایی پیش رفته است که HTML را از یک زبان طراحی تبدیل به یک زبان برنامه نویسی کرده است و احتیاج به چنین زبانی کاملا مشهود است. به همین دلیل جامعه‌ی وب مفهومی را به نام Web Components  مطرح کرده است. Web Components به شما امکان تعریف عناصر HTML سفارشی را می‌دهد. برای مثال شما یک تگ سفارشی به نام datepicker می‌نویسید که دارای رفتار و ویژگی‌های خاص خود است و به راحتی عناصر HTML رابا استفاده از آن توسعه می‌دهید. مطمئنا آینده‌ی وب این گونه است، اما هنوز خیلی از مرورگرها از این ویژگی پشتیبانی نمی‌کنند.
یکی دیگر از معادل‌های  Web Component‌های امروز را می‌توان ویجت‌های jQuery UI دانست. اگر بخواهم تعریفی از ویجت ارائه دهم به این گونه است که یک ویجت؛ کدهای HTML، CSS و javascript مرتبط به هم را کپسوله کرده است. مهم‌ترین مزیت ویجت ها، قابلیت استفاده‌ی مجدد آن‌هاست، به این دلیل که تمام منطق مورد نیاز را در خود کپسوله کرده است؛ برای مثال ویجت datepicker که به راحتی در برنامه‌های مختلف بدون احتیاج به نوشتن کدی قابل استفاده است.
خب، متاسفانه Web Component‌ها هنوز در دنیای وب امروزی رایج نشده اند و ویجت‌ها هم آنچنان  قدرت Web Component‌ها را ندارند. خب Angular با استفاده از امکان تعریف Directive‌های سفارشی به صورت cross-browser امکان تعریف عناصر سفارشیه همانند web Component‌ها را به شما می‌دهد. حتی به عقیده‌ی عده ای Directive‌ها بسیار قدرتمند‌تر از Web Components عمل می‌کنند و راحتی کار با آن‌ها بیشتر است.
با استفاده از Directive‌ها می‌توانید عنصر HTML سفارشی مثل </ datepicker>،  خاصیت سفارشی مثل ng-controller، رویداد سفارشی مثل ng-click را  تعریف کنید و یا حتی حالت و اتفاقات رخ داده در برنامه را زیر نظر بگیرید.
و این یکی از دلایلی است که می‌گویند Angular دارای ویژگی forward-thinking است.
البته Directive‌ها یکی از قدرتمند‌ترین امکانات فریم ورک AngularJS است و در آینده به صورت مفصل بر روی آن بحث خواهد شد.
    
سرویس‌ها در AngularJS
 حتما این جمله را در هنگام نوشتن برنامه‌ها با الگوی طراحی MVC بار‌ها و بار‌ها شنیده اید که در Controller‌ها نباید منطق تجاری و پیچیده ای را پیاده سازی کرد و باید به قسمت‌های دیگری به نام سرویس‌ها منتقل شوند و سپس در سازنده‌ی کلاس کنترلر به عنوان پارامتر تعریف شوند تا توسط Angular نمونه‌ی مناسب آن به کنترلر تزریق شود. Controller‌ها نباید پیاده کننده‌ی هیچ منطق تجاری و یا اصطلاحا business برنامه باشد و باید از لایه‌ی سرویس استفاده کنند و تنها وظیفه‌ی کنترلر باید مشخص کردن انقیاد داده و حالت برنامه باشد.
دلیل استفاده از سرویس‌ها در کنترلر ها، نوشتن ساده‌تر آزمون‌های واحد و استفاده‌ی مجدد از سرویس‌ها در قسمت‌های مختلف پروژه و یا حتی پروژه‌های دیگر است.
معمولا اعمال مرتبط در ارتباط با سرور را در سرویس‌ها پیاده سازی می‌کنند تا بتوان در موقع نوشتن آزمون‌های واحد یک نمونه‌ی فرضی را خودمان ساخته و آن را به عنوان وابستگی به کنترلری که در حال تست آن هستیم تزریق کنیم، در غیر این صورت احتیاج به راه اندازی یک وب سرور واقعی برای نوشتن آزمون‌های واحد و در نتیجه کند شدن انجام آزمون را در بر دارد. قابلیت استفاده‌ی مجدد سرویس هم به این معناست که منطق پیاده سازی شده در آن نباید ربطی به رابط کاربری و ... داشته باشد. برای مثال یک سرویس به نام userService باید دارای متد هایی مثل دریافت لیست کاربران، افزودن کاربر و ... باشد و بدیهی است که از این سرویس‌ها می‌شود در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده کرد. همچنین سرویس‌ها در Angular به صورت Singleton در اختیار کنترلر‌ها قرار می‌گیرند  و این بدین معناست که یک نمونه از هر سرویس ایجاد شده و به بخش‌های مختلف برنامه تزریق می‌شود. 
    
مفاهیم پایه ای AngularJs به پایان رسید. در مقاله بعدی یک مثال تقریبا کامل را نوشته و با اجزای مختلف Angular بیشتر آشنا می‌شویم.
   
با تشکر از مهدی محزونی برای بازبینی مطلب
نظرات مطالب
تقویم شمسی در Xamarin Forms
این کار هم مثل تمامی کارهای دیگه مون سورس باز هست. توی این پروژه از Rg Plugins Popup استفاده شده که فعلا محدود به Android/iOS/Windows هست، وگرنه خود کد ما می‌تونست روی هر پلتفرم ای که Xamarin Forms پشتیبانی می‌کنه (از جمله wpf) کار کنه.
مطالب
آموزش Prism #3
در پست‌های قبلی با Prism و روش استفاده از آن آشنا شدیم (قسمت اول) و (قسمت دوم). در این پست با استفاده از Mef قصد ایجاد یک پروژه Silverlight رو به صورت ماژولار داریم. مثال پیاده سازی شده در پست قبلی را در این پست به صورت دیگر پیاده سازی خواهیم کرد.
تفاوت‌های پیاده سازی مثال پست قبلی با این پست:
  • در مثال قبل پروژه به صورت Desktop و با WPF پیاده سازی شده بود ولی در این مثال با Silverlight می‌باشد؛
  • در مثال قبل از UnityBootstrapper استفاده شده بود ولی در این مثال از MefBootstrapper؛
  • در مثال قبل هر View در یک ماژول قرار داشت ولی در این مثال هر دو View را در یک ماژول قرار دادم؛
  • در مثال قبل از Prism Libary 2.x استفاده شده بود ولی در این مثال از PrismLibrary 4.x؛
  • و...

نکته : برای فهم بهتر مفاهیم، آشنایی اولیه با MEF و مفاهیمی نظیر Export و Import و AggregateCatalog و AssemblyCatalog نیاز است. در صورتی که با این مطالب آشنایی ندارید می‌توانید از (^) شروع کنید.


برای شروع یک پروژه Silverlight ایجاد کنید. بعد از اضافه شدن دو پروژه Silverlight و Web، یک Silverlight Class Library جدید بسازید.
ابتدا یک Page ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl 
             x:Class="Module1.Module1View1"
             xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk" 
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">
    <StackPanel>
        <sdk:DataGrid Height="100">
            <sdk:DataGrid.Columns>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="50"  />
                <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="200" />
                <sdk:DataGridTextColumn Header="نویسنده" Width="150"  />
            </sdk:DataGrid.Columns>
        </sdk:DataGrid>
        <Button x:Name="NextViewButton"
                Width="150"
                Height="25"
                Foreground="Red"
                Background="Blue"
                Content="لیست طبقه بندی ها" />
    </StackPanel>
</UserControl>
بر روی Page مربوطه راست کلیک کنید و گزینه ViewCode را انتخاب کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
 [Export(typeof(Module1View1))]
    public partial class Module1View1 : UserControl
    {
        [Import]
        public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; }

        public Module1View1()
        {
            InitializeComponent();

            NextViewButton.Click += NextViewButton_Click;
        }

        void NextViewButton_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            TheRegionManager.RequestNavigate
            (
                "MyRegion1",
                new Uri("Module1View2", UriKind.Relative),
                a => { }
            );
        }
    }
ابتدا خود این View باید حتما Export شود. در رویداد کلیک با استفاده از متد RequestNavigate می‌توانیم به View مورد نظر برای نمایش در Shell اشاره کنیم و این View در Region نمایش داده می‌شود. به دلیل اینکه در این کلاس به RegionManager نیاز داریم از ImportAttribute استفاده کردیم. این بدین معنی است که کلاس Module1View1 وابستگی مستقیم به IRegionManager دارد.

حال یک Page دیگر برای طبقه بندی کتاب‌ها ایجاد کنید و کدهای زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl 
             xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk"  x:Class="Module1.Module1View2"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">
    <StackPanel>
        <sdk:DataGrid Height="100">
            <sdk:DataGrid.Columns>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="150"/>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="150"/>                
            </sdk:DataGrid.Columns>
        </sdk:DataGrid>
        <Button x:Name="NextViewButton"
                Width="150"
                Height="25"
                Foreground="Green"
                Background="Yellow"
                Content="لیست کتاب ها" />
    </StackPanel>
</UserControl>
در Code Behind این Page نیز کد‌های زیر را قرار دهید.
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;
using System;
using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;
using System.Windows.Controls;

namespace Module1
{
    [Export]
    public partial class Module1View2 : UserControl
    {
        IRegion _region1;

        [ImportingConstructor]
        public Module1View2( [Import] IRegionManager regionManager )
        {
            InitializeComponent();
         
            ViewModel viewModel = new ViewModel();
            DataContext = viewModel;

            viewModel.ShouldNavigateFromCurrentViewEvent += () => { return true; };

            _region1 = regionManager.Regions["MyRegion1"];

            NextViewButton.Click += NextViewButton_Click;
        }

        void NextViewButton_Click( object sender, RoutedEventArgs e )
        {
            _region1.RequestNavigate
            (
                new Uri( "Module1View1", UriKind.Relative ),
                a => { }
            );
        }
    }
}
در این ماژول برای اینکه بتوانیم حالت گردشی در فراخوانی ماژول‌ها را داشته باشیم ابتدا DataContext این کلاس را برابر با ViewModel ساخته شده قرار دادیم. با استفاده از رویداد ShoudlNavigateFromCurrentViewEvent که در کلاس ViewModel وجود دارد تعیین می‌کنیم که آیا باید از این View به View قبلی برگشت داشته باشیم یا نه. در صورتی که مقدار false برگشت داده شود خواهید دید که امکان فراخوانی View1 از View2 امکان پذیر نیست. در رویداد کلیک نیز همانند Page قبلی با استفاده از RegionManager و متد RequestNavigate به View مورد نظر راهبری کرده ایم.
نکته: اگر یک کلاس، سازنده با پارامتر داشته باشد باید با استفاده از ImportingConstructor حتما سازنده مورد نظر را هنگام وهله سازی مشخص کنیم در غیر این صورت با Exception مواجه خواهید شد.
حال قصد ایجاد کلاس ViewModel بالا را داریم:
using System;
using System.Net;
using System.Windows;
using System.Windows.Controls;
using System.Windows.Documents;
using System.Windows.Ink;
using System.Windows.Input;
using System.Windows.Media;
using System.Windows.Media.Animation;
using System.Windows.Shapes;
using System.ComponentModel.Composition;
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;

namespace Module1
{
    public class ViewModel : IConfirmNavigationRequest
    {       
        public event Func<bool> ShouldNavigateFromCurrentViewEvent;      

        public bool IsNavigationTarget( NavigationContext navigationContext )
        {
            return true;
        }

        public void OnNavigatedTo( NavigationContext navigationContext )
        {

        }

        public void OnNavigatedFrom( NavigationContext navigationContext )
        {

        }         

        public void ConfirmNavigationRequest( NavigationContext navigationContext, Action<bool> continuationCallback )
        {
            bool shouldNavigateFromCurrentViewFlag = false;

            if ( ShouldNavigateFromCurrentViewEvent != null )
                shouldNavigateFromCurrentViewFlag = ShouldNavigateFromCurrentViewEvent();

            continuationCallback( shouldNavigateFromCurrentViewFlag );
        }    
    }
}
توضیح متد‌های بالا:
  • IsNavigateTarget : برای تعیین اینکه آیا کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس، می‌تواند عملیات راهبری را مدیریت کند یا نه.
  • OnNavigateTo : زمانی عملیات راهبری وارد View شود(بهتره بگم View مورد نظر در Region صفحه لود شود) این متد فراخوانی می‌شود.
  • OnNavigateFrom : زمانی که راهبری از این View خارج می‌شود (View از حالت لود خارج می‌شود) این متد فراخوانی خواهد شد.
  • ConfirmNavigationRequest : برای تایید عملیات راهبری توسط کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس استفاده می‌شود. 
حال یک کلاس برای پیاده سازی و مدیریت ماژول می‌سازیم.
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions.Modularity;
using Microsoft.Practices.Prism.Modularity;
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;
using System.ComponentModel.Composition;

namespace Module1
{
    [ModuleExport(typeof(Module1Impl))]
    public class Module1Impl : IModule
    {       
        [Import]
        public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; }     

        public void Initialize()
        {
            TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View1));

            TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View2));
        }
    }
}
همان طور که مشاهده می‌کنید از ModuleExportAttribute برای شناسایی ماژول توسط MefBootstrapper استفاده کردیم و نوع آن را Module1Imp1 قرار دادیم.  ImportAttribute استفاده شده در این کلاس و خاصیت TheRegionManager برای این است که در هنگام ساخت Instance از این کلاس IRegionManager موجود در Container باید در اختیار این کلاس قرار گیرد(نشان دهنده وابستگی مستقیم این کلاس با IRegionManager است). روش دیگر این است که در سازنده این کلاس هم این اینترفیس را تزریق کنیم.
در متد Initialize برای RegionManager دو View ساخته شده را رجیستر کردیم. این کار باید به تعداد View‌های موجود در ماژول انجام شود.
Shell
در پروژه اصلی بک Page به نام Shell ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl x:Class="NavigationViaViewModel.Shell"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:prism="http://www.codeplex.com/prism" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">

    <Grid x:Name="LayoutRoot"
          Background="White">
        <TextBlock Text="لیست کتاب‌ها به همراه طبقه بندی آن ها"
                   FontSize="19"
                   Foreground="Black"
                   HorizontalAlignment="Center"
                   VerticalAlignment="Top" />
        <ContentControl HorizontalAlignment="Center"
                        VerticalAlignment="Center"
                        prism:RegionManager.RegionName="MyRegion1" />
    </Grid>
</UserControl>
همانند مثال قبلی یک ContentControl داریم و به وسیله RegionName که یک AttachedProperty است یک Region به نام MyRegion1 ایجاد کردیم. تمام ماژول‌های این مثال در این محدوده نمایش داده خواهند شد.
Bootstrapper
حال نیاز به یک Bootstrapper داریم. برای این کار یک کلاس به نام TheBootstrapper بسازید:
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions;
using Microsoft.Practices.Prism.Modularity;
using System.ComponentModel.Composition.Hosting;
using System.Windows;

namespace NavigationViaViewModel
{
    public class TheBootstrapper : MefBootstrapper
    {
        protected override void InitializeShell()
        {
            base.InitializeShell();

            Application.Current.RootVisual = (UIElement)Shell;
        }

        protected override DependencyObject CreateShell()
        {
            return Container.GetExportedValue<Shell>();
        }

        protected override void ConfigureAggregateCatalog()
        {
            base.ConfigureAggregateCatalog();        
            AggregateCatalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(this.GetType().Assembly));
        }

        protected override IModuleCatalog CreateModuleCatalog()
        {
            ModuleCatalog moduleCatalog = new ModuleCatalog();
    
            moduleCatalog.AddModule
            (
                new ModuleInfo
                {
                    InitializationMode = InitializationMode.WhenAvailable,
                    Ref = "Module1.xap",
                    ModuleName = "Module1Impl",
                    ModuleType = "Module1.Module1Impl, Module1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null"
                }
            );

            return moduleCatalog;
        }
    }
}
متد CreateShell اولین متد در این کلاس است که اجرا خواهد شد. بعد از متد CreateShell، متد InitializeShell اجرا خواهد شد. خاصیت Shell دقیقا به مقدار برگشتی متد CreateShell اشاره خواهد کرد. در متد InitializeShell  مقدار خاصیت Shell به RootVisual این پروژه اشاره می‌کند(مانند MainWindow در کلاس Application پروژه‌های WPF).
متد ConfigureAggregateCatalog برای مدیریت کاتالوگ‌ها و ماژول‌ها که هر کدام در یک اسمبلی جدا وجود خواهند شد استفاده می‌شود. در این متد من از AssemblyCatalog استفاده کردم. AssemblyCatalog  تمام کلاس هایی که ExportAttribute را به همراه دارند شناسایی می‌کند و آن‌ها را در Container نگهداری خواهد کرد(^). مانند یک ServiceLocator در Microsoft unity Service Locator(^) .
متد آخر به نام CreateModuleCatalog است و باید در آن تمام ماژول‌های برنامه را به کلاس ModuleCatalog اضافه کنیم. در مثال پست قبلی به دلیل استفاده از UnityBootstrapper باید این کار را از طریق BuildEvent ‌ها مدیریت می‌کردیم ولی در این جا Mef به راحتی این کار را انجام خواهد داد.
تغییرات زیر را در فایل App.Xaml قرار دهید و پروژه را اجرا کنید.
public partial class App : Application
 {
        public App()
        {
            this.Startup += this.Application_Startup;                 
            InitializeComponent();
        }

        private void Application_Startup(object sender, StartupEventArgs e)
        {
           var bootstrapper = new TheBootstrapper();
            bootstrapper.Run(); 
        }
}
با کلیک بر روی ماژول عملیات راهبری برای ماژول انجام خواهد شد.

دریافت سورس پروژه
ادامه دارد..
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #5
تفاوت مهمی ندارند. MvcHtmlString.Create وهله‌ای از MvcHtmlString رو ایجاد می‌کنه؛ در حالیکه Html.Raw وهله‌ای از HtmlString را ایجاد خواهد کرد. اما باید توجه داشت که MvcHtmlString  از HtmlString مشتق میشه و بنابراین این دو همانند هم کار خواهند کرد.
مطالب
شروع کار با webpack - قسمت سوم
در مطلب قبلی با فایل‌های پیکربندی وبپک، وب سرور وبپک، لودر‌ها و ... آشنا شدیم .


استفاده از preLoader‌ها در وبپک 
پیش‌تر با Loader‌ها آشنا شدیم و دلیل استفاده‌ی از آنها نیز ذکر و Loader تایپ اسکریپت را نیز نصب کرده و با استفاده از آن فایل‌های پروژه را ترنسپایل کردیم. اما ممکن است که همه‌ی کارها در استفاده از یک Loader خلاصه نشوند. ممکن است بخواهید از یک ابزار Linting مانند jsHint  قبل از اجرای Loader ها بهره ببرید و این دقیقا کاری است که به preLoader‌ها سپرده می‌شود. به عنوان مثال پیش لودر jsHint را نصب خواهیم کرد. اضافه کردن preLoader‌ها در فایل پیکربندی وبپک تفاوتی با Loader‌ها نخواهد داشت و دارای همان قسمت‌هایی است که برای Loader‌ها تعریف کردیم.
پیش از هر کاری ابتدا jsHint را نصب کرده و سپس loader آن را نیز نصب می‌کنیم. دستورات مورد نیاز، در ادامه آورده شده اند:
npm install -D jsHint jsHint-loader
سپس در ادامه به فایل پیکربندی وبپک مراجعه کرده و قسمت preLoader را به آن اضافه می‌کنیم:
module.exports = {
    entry:['./shared.js','./main.ts']
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
    ,module:{
        preLoaders:[
            {
                test:/\.js$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'jshint-loader'
            }
        ],
        loaders:[
            {
                test:/\.ts$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'ts-loader'
            }
        ]
    }
    
}

حال وب سرور وبپک را اجرا می‌کنیم. در خط فرمان نتیجه‌ی اجرا شدن jsHint در تصویر قابل مشاهده است که از دو فایل پروژه ایراد گرفته است:


همچنین برای تکمیل قابل ذکر است که وبپک دارای postLoaders نیز می‌باشد که پس از Loader‌های اصلی اجرا می‌شوند.
لیست کاملی از Loader‌ها را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید .تمامی لودرهای وبپک

Minify کردن باندل‌ها با استفاده از وبپک

در صورتی که باندل ساخته شده تا به اینجای کار را باز کرده باشید، مشاهده کرده‌اید که باندل ساخته شده Minify شده نیست. ساده‌ترین روش جهت Minify کردن باندل ساخته شده در هنگام فراخوانی وبپک با استفاده از یک پرچم در خط فرمان می‌باشد. دستور مورد نیاز در ادامه آورده شده است.
// در حالتی که به صورت محلی وبپک نصب شده است
npm run webpack -- -p
// درحالتی که وبپک به صورت سراسری اجرا می‌شود
webpack -p
حال در صورتی که به باندل ساخته شده مراجعه کنید، باندل در حالت Minify شده قرار دارد.

اضافه کردن فایل پیکربندی مخصوص بیلد‌های اصلی پروژه

قطعا شما نیز در حین توسعه‌ی پروژه از دستورات لاگ یا اندازه گیری زمان اجرای یک قطعه کد و ... استفاده می‌کنید و حضور این کد‌ها در باندل نهایی دلیلی ندارد. یک راهکار این است که کدهایی را که فقط جهت توسعه‌ی پروژه و دیباگ بودند و سودی در نتیجه‌ی نهایی ندارند، به صورت دستی پاک کنیم و در صورتی که حجم این طور دستورات بالا باشند، قطعا کار جالبی نخواهد بود و همچنین حذف کلی این دستورات نیز در ادامه برای برگشت به پروژه ممکن است مشکل زا باشد.
راهکاری که با وبپک می‌توان پیش گرفت این است که از یک Loader جهت بیلد‌های اصلی استفاده کرده و مثلن تمامی کامنت‌ها و دستورات لاگ کننده و ... را از بیلد نهایی حذف کنیم. جهت اینکار یک فایل پیکربندی مخصوص را به بیلدهای اصلی به پروژه اضافه می‌کنیم و اسم فایل را webpack.prod.config.js می‌گذاریم.
قدم بعدی نصب یک loader می‌باشد که وظیفه‌ی حذف مواردی را دارد که برای آن مشخص خواهیم کرد. این لودر strip-loader نام دارد و با دستور زیر آن را در پروژه اضافه می‌کنیم.
npm install -D strip-loader
سپس وارد فایل پیکربندی که فقط جهت تولید باندل‌های اصلی پروژه ایجاد کرده‌ایم (webpack.prod.config.js) می‌شویم و کد‌های زیر را وارد می‌کنیم.
// webpack.prod.config.js
 //تنظیمات قبلی را می‌خوانیم
var devConfig = require("./webpack.config.js");
// لودری که وظیفه‌ی حذف کردن دارد را وارد می‌کنیم
var stripLoader = require("strip-loader");

// مانند قبل یک آبجکت با موارد مورد نظر برای لودر می‌سازیم
var stripLoaderConfig = {
    test:[/\.js$/,/\.ts$/],
    exclude :/node_modules/
    ,loader:stripLoader.loader("console.log")
}

// اضافه کردن به لیست لودرهای قبلی
devConfig.module.loaders.push(stripLoaderConfig);

// و در آخر اکسپورت کردن تنظیمات جدید وقبلی
module.exports = devConfig;
در توضیح کد‌های بالا در خط اول ابتدا فایل پیکربندی را که در توسعه‌ی عادی پروژه استفاده می‌شد، می‌خوانیم و در آبجکتی با نام devConfig ذخیره می‌کنیم. مزیت اینکار این می‌باشد که از تعریف تنظیمات تکراری و مورد نیاز جلوگیری می‌کند (نکته : اگر بخاطر داشته باشید در مطلب قبلی ذکر شد که فایل‌های پیکربندی در فرمت commonjs می‌باشند و در نتیجه امکان وارد کردن آنها با استفاده از تابع require امکان پذیر است).
خط بعدی نیز loader ی که وظیفه‌ی حذف موارد مورد نظر ما را دارد وارد می‌کنیم و در ادامه یک آبجکت را با تعاریفی که قبلن از لودر‌ها داشتیم می‌سازیم. تنها نکته در قسمت تعریف اسم لودر می‌باشد.
loader:stripLoader.loader("console.log")
در کد بالا مواردی را که مورد نیاز است از سورس اصلی در سورس نهایی حذف شود، به لودر معرفی می‌کنیم. در اینجا تمامی دستوراتی که شامل console.log می‌شوند از بیلد نهایی باندل حذف خواهند شد.
تنها مرحله‌ی باقی مانده، فراخوانی وبپک با استفاده از فایل پیکربندی جدید می‌باشد. برای اینکار با استفاده از پرچم config محل فایل جدید پیکربندی را به وبپک معرفی می‌کنیم تا از فایل پیکربندی پیش فرض قبلی استفاده نکند.
// در حالتی که وبپک به صورت محلی نصب شده است
npm run webpack -- --config webpack.prod.config.js -p
// در حالتی که وبپک به صورت سراسری نصب شده باشد
webpack --config webpack.prod.config.js -p
پس از اجرای این دستور و باز کردن صفحه‌ی index.html خواهید دید که پیغامی در کنسول مرورگر ظاهر نخواهد شد و دستورات console.log همگی حذف شده‌اند.
توجه داشته باشید که اگر برای ساخت باندل از وبپک استفاده کرده‌اید، برای میزبانی فایل‌های پروژه از وب سرور وبپک استفاده نکنید و از وب سروری دیگر (مانند http-server یا IIS و ...) استفاده کنید؛ چرا که باندل توسط وب سرور وبپک دوباره ساخته می‌شود و تغییرات از بین می‌روند. در صورتی که می‌خواهید از وب سرور وبپک برای میزبانی بیلد نهایی پروژه نیز استفاده کنید، فایل پیکربندی بیلد نهایی را نیز به وب سرور وبپک با استفاده از دستور زیر معرفی کنید:
// زمانی که وبپک به صورت محلی در پروژه نصب شده است
npm run webpackserver -- --config webpack.prod.config.js  -p
//در حالتی که وبپک به صورت گلوبال ( سراسری ) نصب می‌باشد
webpack-dev-server --config webpack.prod.config.js  -p

مدیریت فایل و فولدرها با استفاده وبپک
تا به اینجای کار اگر به ساختار چینش فایل‌ها در پروژه دقت کنید خواهید دید که همگی فایل‌ها در مسیر اصلی پروژه قرار دارند و این روش مناسبی برای مدیریت فایل‌ها و فولدرها در پروژه‌های واقعی و بزرگ نیست. در ادامه قصد داریم این مسئله را حل کرده و ساختار مشخصی را برای محل قرارگیری فایل‌های پروژه با کمک وبپک ایجاد کنیم.
در اولین قدم فولدری را برای اسکریپت‌ها با نام js ایجاد کرده و اسکریپت‌ها را به این فولدر انتقال می‌دهیم.
در قدم دوم برای فایل‌های استاتیک پروژه مانند صفحات html و ... فولدر دیگری را با نام assets ایجاد می‌کنیم و این گونه فایل‌ها را در آن قرار خواهیم داد.
تا اینجای کار در صورتی که وبپک را اجرا کنید، مسیرهای جدید را پیدا نخواهد کرد و دچار خطا خواهد شد. پس به فایل پیکربندی ( webpack.config.js ) مراجعه کرده و وبپک را از ساختار جدید پروژه خبردار می‌کنیم.
// new webpack.config.js file
//ماژول توکار نود جی اس
var path = require("path");

module.exports = {
    // مشخص کردن زمینه برای فایل‌های ورودی
    context:path.resolve("js"),
    entry:['./shared.js','./main.ts']
    ,output:{
       // مشخص کردن محل قرارگیری باندل ساخته شده
        path:path.resolve("build/js"),
      // درخواست از سمت چه مسیری برای باندل خواهد آمد ؟
        publicPath:"assets/js",
        filename:'bundle.js'
    }
    ,
    devServer:{
        //راهنمایی برای وب سرور جهت اینکه فایل‌ها را از چه محلی سرو کند
        contentBase:"assets"
    }

    ,watch :true
    ,module:{
        
        loaders:[
            {
                test:/\.ts$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'ts-loader'
            }
        ]
    }
    
}
در خط اول فایل پیکربندی جدید، ماژول توکار path از نود جی اس را وارد می‌کنیم و سپس کلید جدیدی را به تنظیمات وبپک با نام context اضافه می‌کنیم که زمینه‌ی فایل‌های ورودی را مشخص خواهد کرد. قبلا ذکر شد که فولدری با نام js را ساخته و اسکریپت‌ها را در آن قرار می‌دهیم. پس با کمک ماژول path این مسیر را به وبپک معرفی می‌کنیم.
context:path.resolve("js")
تغییر بعدی را در تنظیمات برای ساخت باندل داریم که مشخص کردن مسیر قرارگیری جدید باندل می‌باشد که با کلید جدیدی با نام path، مسیر قرارگیری باندل پس از ساخته شدن را به وبپک اطلاع می‌دهیم و در ادامه کلید دیگری با نام publicPath اضافه شده که راهنمایی برای وب سرور وبپک می‌باشد تا با استفاده از آن درخواست‌هایی که به مسیر مشخص شده می‌آیند، از مسیری که در کلید path نامیده شده سرو شوند.
// تغییرات در شی output
// این کلید جدید مسیر قرار گیری جدید باندل را به وبپک اطلاع می‌دهد
path:path.resolve("build/js"),
//  راهنما برای وب سرور وبپک جهت میزبانی مسیر زیر از کلید بالا
publicPath:"assets/js",
آخرین تغییر در فایل پیکربندی، مربوط به اضافه شدن آبجکت جدید devServer می‌باشد که در آن کلیدی اضافه شده که مسیر اصلی فایل‌های میزبانی شده را اعلام می‌کند. به طور مثال فایل html اصلی پروژه را بالاتر اشاره کردیم که در این مسیر قرار می‌دهیم.
در نهایت وارد فایل index.html می‌شویم و مسیر جدید باندل را به آن معرفی میکنیم.
//index.html

<html>
    <head>
        first part of webpack tut!
    </head>
    <body>
        <h1>webpack is awesome !</h1>
        <script src="assets/js/bundle.js"></script>
    </body>
</html>
قابل مشاهده است که مسیر باندل ذکر شده در اینجا وجود خارجی ندارد و وبپک آن را با کمک تنظیماتش، به صورت پویا پیدا خواهد کرد. در تصویر زیر سعی بر روشن‌تر شدن این مسئله شده است.


حال با اجرا کردن وب سرور وبپک می‌توان مشاهده کرد که مسیرهای جدید، بدون مشکل توسط وبپک پیدا شده و فایل‌ها سرو می‌شوند. قابل توجه است که این نوع چینش پروژه قابل تغییر و شخصی سازی برای پروژه‌های گوناگون می‌باشد.


ساخت فایل‌های سورس مپ  (source map)


ساده‌ترین راه جهت ساخت فایل‌های سورس مپ با استفاده از یک پرچم در هنگام فراخوانی وبپک به صورت زیر می‌باشد.

// فعال کردن ساخت سورس مپ‌ها 
npm run webpack -- -d 
// یا  در هنگام نصب گلوبال
webpack -d
// جهت استفاده به همراه وب سرور
npm run webpackserver -- -d
// یا به صورت نصب گلوبال
webpack-dev-server -d
راه دوم با استفاده از انجام تغییرات در فایل پیکربندی وبپک می‌باشد؛ به این صورت که کلیدی را به این فایل اضافه می‌کنیم.
// webpack.config.js
// کلید جدید اضافه شده در فایل پیکربندی
devtool:"#source-map"
حال در هنگام فراخوانی وبپک فایل سورس مپ نیز ساخته خواهد شد و احتیاجی به استفاده از پرچم خط فرمان در هنگام فراخوانی نیست.
با اجرای وب سرور وبپک خواهید دید که سورس مپ‌ها در منوی توسعه دهنده‌ی مرورگر قابل دستیابی می‌باشند.

ساخت چندین باندل گوناگون

قصد داریم به پروژه، دو صفحه‌ی دیگر را نیز با نام‌های aboutme و contact اضافه کنیم. هر یک از این صفحات اسکریپت مخصوص به خود را خواهد داشت و باندل نهایی نیز شامل تمامی آنها خواهد شد. در صورتی که این خروجی مطلوب ما نباشد و به طور مثال بخواهیم مکانیزمی شبیه به lazy loading اسکریپت‌ها را داشته باشیم و فقط زمانی اسکریپت‌ها بارگذاری شوند که به آنها احتیاج باشد، برای انجام این کار با وبپک به صورت زیر عمل خواهیم کرد.
دو صفحه‌ی html جدید را با عناوین ذکر شده‌ی بالا به پوشه‌ی assets اضافه می‌کنیم و برای هریک نیز اسکریپتی با همان نام خواهیم ساخت و در پوشه‌ی js قرار می‌دهیم.
محتوای صفحات بدین شکل می‌باشد.
// index.html file
<html>
<head>

    <title>
        third part of webpack tut!
    </title>
</head>

<body>
    <nav>
        <a href="aboutme.html">about me</a>
        <a href="contact.html">contact</a>
    </nav>
    <h1>webpack is awesome !</h1>
    <script src="assets/js/shared.js"></script>
    <script src="assets/js/index.js"></script>
</body>

</html>

// aboutme.html file
<html>

<head>

    <title>
        about me page !
    </title>
</head>

<body>
    <nav>
        <a href="index.html">index</a>
        <a href="contact.html">contact</a>
    </nav>
    <h1>webpack is awesome !</h1>
    <script src="assets/js/shared.js"></script>
    <script src="assets/js/aboutme.js"></script>
</body>

</html>

// contact.html file

<html>

<head>

    <title>
        contact me page !
    </title>
</head>

<body>
    <nav>
        <a href="index.html">index</a>
        <a href="aboutme.html">about me</a>
    </nav>
    <h1>webpack is awesome !</h1>
    <script src="assets/js/shared.js"></script>
    <script src="assets/js/contact.js"></script>
</body>

</html>
در هر یک از صفحات یک اسکریپت مخصوص آن صفحه و همچنین یک اسکریپت با نام shared.js که قبلا فرض کردیم نقش ماژولی را دارد که در سرتاسر پروژه از آن استفاده می‌شود، اضافه شده است. حال این تغییرات را در فایل پیکربندی وبپک به آن معرفی می‌کنیم.
var path = require("path");
var webpack = require("webpack");
// وارد کردن پلاگینی از وب پک برای ساخت تکه‌های مختلف اسکریپت‌ها 
// معرفی اسکریپت shared.js
var commonChunkPlugin = new webpack.optimize.CommonsChunkPlugin("shared.js");
module.exports = {
    context:path.resolve("js"),
    //entry:['./shared.js','./main.ts']
   // معرفی اسکریپت‌های جدید به وبپک
    entry:{
        index:"./main.js",
        aboutme:"./aboutme.js",
        contact:"./contact.js"
    }
    ,output:{
        path:path.resolve("build/js"),
        publicPath:"assets/js",
     //   filename:'bundle.js'
     // به جای یک باندل کلی از وبپک میخاهیم برای هر ورودی باندلی جدید بسازد
        filename:"[name].js"
    }
    // رجیستر کردن پلاگین 
    ,plugins:[commonChunkPlugin]
    ,
    devServer:{
        contentBase:"assets"
    }
    //,devtool:"#source-map"
    ,watch :true
    ,module:{...
    }
    
}
جهت انجام این کار از یک پلاگین وبپک با نام CommonsChunkPlugin کمک گرفته‌ایم که به ما کمک می‌کند اسکریپت shared.js را به عنوان یک وابستگی در تمامی صفحاتمان داشته باشیم. نحوه‌ی کار این پلاگین نیز از نامش مشخص است و نقاط Common را می‌توان با آن مشخص کرد. تغییر بعدی نیز در کلید entry می‌باشد که اسکریپت‌های جدید را با استفاده از اسمشان به وبپک معرفی کرده‌ایم و سپس در کلید output نیز به وبپک خبر داده‌ایم که برای هر ورودی، باندل جداگانه‌ی خود را بسازد. تکه کد  filename:[name].js به وبپک می‌گوید که باندل‌های جداگانه، با نام خود اسکریپت ساخته شوند و در نهایت کلید جدید plugins به وبپک پلاگین CommonsChunkPlugin را اضافه می‌کند.
حال با اجرای وبپک می‌توان دید که سه باندل ساخته شده که همگی به اسکریپت shared.js وابستگی دارند و اگر این اسکریپت را از صفحات HTML حذف کنید، با خطا رو به رو خواهید شد. این پلاگین قدرت ساخت باندل‌هایی با خاصیت مشخص کردن وابستگی‌ها و همچنین تو در تویی‌ها خاص را نیز دارد. برای مطالعه‌ی بیشتر می‌توانید به اینجا مراجعه کنید: پلاگین commonsChunk

در قسمت بعدی با استفاده از وبپک فایل‌های css، فونت‌ها و تصاویر را نیز باندل خواهیم کرد.

فایل‌های مطلب:
سورس تا قبل از قسمت ایجاد تغییرات در ساختار فایل‌های پروژه :dntwebpack-part3-beforeFileAndFolderManagment.zip
سورس برای بعد از ایجاد تغییرات در ساختار فایل‌های پروژه : dntwebpack-part3AfterFileOrganization.zip

مطالب
استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET
چندی قبل، معرفی ادیتور سبک وزن و مناسبی را تحت عنوان RedActor، در این سایت ملاحظه کردید. زمانیکه این‌کار انجام شد، این ادیتور هم رایگان بود و هم سورس آخرین نگارش آن به سادگی در دسترس. بعد از مدتی، هر دو ویژگی یاد شده‌ی RedActor حذف شدند. پس از آن ادیتور مدرن و بسیار مناسب دیگری به نام Froala منتشر شد که هرچند نگارش‌های تجاری هم دارد، اما سورس آخرین نگارش آن برای عموم قابل دریافت است. در ادامه مروری خواهیم داشت بر نحوه‌ی یکپارچه سازی آن با ASP.NET MVC و همچنین ASP.NET Web forms.


دریافت آخرین نگارش Froala WYSIWYG Editor
برای دریافت فایل‌های آخرین نگارش این ادیتور وب می‌توانید به سایت آن، قسمت دریافت فایل‌ها مراجعه نمائید.
http://editor.froala.com/download
و یا به این آدرس مراجعه کنید:
https://github.com/froala/wysiwyg-editor/releases 


ساختار پروژه و نحوه‌ی کپی فایل‌های آن
در هر دو مثالی که فایل‌های آن‌را از انتهای بحث می‌توانید دریافت کنید، این ساختار رعایت شده است:


فایل‌های CSS و فونت‌های آن، در پوشه‌ی Content قرار گرفته‌اند.
فایل‌های اسکریپت و زبان آن (که دارای زبان فارسی هم هست) در پوشه‌ی Scripts کپی شده‌اند.

یک نکته
فایل font-awesome.css را نیاز است کمی اصلاح کنید. مسیر پوشه‌ی فونت‌های آن اکنون با fonts شروع می‌شود.


تنظیمات اولیه

تفاوتی نمی‌کند که از وب فرم‌ها استفاده می‌کنید یا MVC، نحوه‌ی تعریف و افزودن پیش نیازهای این ادیتور به نحو ذیل است:
<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>

    <link href="Content/font-awesome.css" rel="stylesheet" />
    <link href="Content/froala_editor.css" rel="stylesheet" />

    <script src="Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
    <script src="Scripts/froala_editor.min.js"></script>
    <script src="Scripts/langs/fa.js"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    </form>
</body>
</html>
دو فایل CSS دارد (آیکن‌های آن و همچنین شیوه نامه‌ی اصلی ادیتور) به همراه سه فایل JS (جی‌کوئری، ادیتور و فایل زبان فارسی آن) که باید در فایل master یا layout سایت اضافه شوند.


استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET MVC

در ادامه نحوه‌ی فعال سازی ادیتور وب Froala را در یک View برنامه‌های ASP.NET MVC ملاحظه می‌کنید:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}

<style type="text/css">
    /*تنظیم فونت پیش فرض ادیتور*/
    .froala-element {
    }
</style>

@using (Html.BeginForm(actionName: "Index", controllerName: "Home"))
{
    @Html.TextArea(name: "Editor1")
    <input type="submit" value="ارسال" />
}

@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#Editor1').editable({
                buttons: ["bold", "italic", "underline", "strikeThrough", "fontFamily",
                    "fontSize", "color", "formatBlock", "align", "insertOrderedList",
                    "insertUnorderedList", "outdent", "indent", "selectAll", "createLink",
                    "insertImage", "insertVideo", "undo", "redo", "html", "save", "inserthorizontalrule"],
                inlineMode: false,
                inverseSkin: true,
                preloaderSrc: '@Url.Content("~/Content/img/preloader.gif")',
                allowedImageTypes: ["jpeg", "jpg", "png"],
                height: 300,
                language: "fa",
                direction: "rtl",
                fontList: ["Tahoma, Geneva", "Arial, Helvetica", "Impact, Charcoal"],
                autosave: true,
                autosaveInterval: 2500,
                saveURL: '@Url.Action("FroalaAutoSave", "Home")',
                saveParams: { postId: "123" },
                spellcheck: true,
                plainPaste: true,
                imageButtons: ["removeImage", "replaceImage", "linkImage"],
                borderColor: '#00008b',
                imageUploadURL: '@Url.Action("FroalaUploadImage", "Home")',
                imageParams: { postId: "123" },
                enableScript: false
            });
        });
    </script>
}
اگر می‌خواهید فونت پیش فرض آن را تنظیم کنید، باید مطابق کدهای ابتدای فایل، ویژگی‌های froala-element را تغییر دهید.
سپس این ادیتور را بر روی المان TextArea قرار گرفته در صفحه، فعال می‌کنیم.
در قسمت مقادیر buttons، تمام حالات ممکن پیش بینی شده‌اند. هر کدام را که نیاز ندارید، حذف کنید.
نحوه‌ی تعریف زبان و راست به چپ بودن این ادیتور را با مقدار دهی پارامترهای language و direction ملاحظه می‌کنید.

پارامترهای autosave، saveURL و saveParams کار تنظیم ارسال خودکار محتوای ادیتور را جهت ذخیره‌ی آن در سرور به عهده دارند. بر اساس مقدار autosaveInterval می‌توان مشخص کرد که هر چند میلی ثانیه یکبار این‌کار باید انجام شود.
        /// <summary>
        /// ذخیره سازی خودکار
        /// </summary>
        [HttpPost]
        [ValidateInput(false)]
        public ActionResult FroalaAutoSave(string body, int? postId) // نام پارامتر بادی را تغییر ندهید
        {
            //todo: save body ...
            return new EmptyResult();
        }
در قسمت سمت سرور هم می‌توان این مقادیر ارسالی را در اکشن متدی که ملاحظه می‌کنید، دریافت کرد.
چون قرار است تگ‌های HTML به سرور ارسال شوند، ویژگی ValidateInput به false تنظیم شده‌است.
saveParams آن، برای مقدار دهی پارامترهای اضافی است که نیاز می‌باشند تا به سرور ارسال شوند. مثلا شماره مطلب جاری نیز به سرور ارسال گردد.
در اینجا نام پارامتری که ارسال می‌گردد، دقیقا مساوی body است. بنابراین آن‌را تغییر ندهید.

پارامترهای imageUploadURL و imageParams برای فعال سازی ذخیره تصاویر آن در سرور کاربرد دارند.
اکشن متد مدیریت کننده‌ی آن به نحو ذیل می‌تواند تعریف شود:
        // todo: مسایل امنیتی آپلود را فراموش نکنید
        /// <summary>
        /// ذخیره سازی تصاویر ارسالی
        /// </summary>
        [HttpPost]
        public ActionResult FroalaUploadImage(HttpPostedFileBase file, int? postId) // نام پارامتر فایل را تغییر ندهید
        {
            var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
            var rootPath = Server.MapPath("~/images/");
            file.SaveAs(Path.Combine(rootPath, fileName));
            return Json(new { link = "images/" + fileName }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
در اینجا نام پارامتری که به سرور ارسال می‌گردد، دقیقا معادل file است. بنابراین آن‌را تغییر ندهید.
خروجی آن برای مشخص سازی محل ذخیره سازی تصویر در سرور باید یک خروجی JSON دارای خاصیت و پارامتر link به نحو فوق باشد (این مسیر، یک مسیر نسبی است؛ نسبت به ریشه سایت).
imageParams آن برای مقدار دهی پارامترهای اضافی است که نیاز می‌باشند تا به سرور ارسال شوند. مثلا شماره مطلب جاری نیز به سرور ارسال گردد.


استفاده از Froala WYSIWYG Editor در ASP.NET Web forms
تمام نکاتی که در قسمت تنظیمات ASP.NET MVC در مورد ویژگی‌های سمت کلاینت این ادیتور ذکر شد، در مورد وب فرم‌ها نیز صادق است. فقط قسمت مدیریت سمت سرور آن اندکی تفاوت دارد.
<%@ Page Title="" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.Master"
    ValidateRequest="false"
    EnableEventValidation="false"
    AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="FroalaWebFormsTest.Default" %>

<%--اعتبارسنجی ورودی غیرفعال شده چون باید تگ ارسال شود--%>
<%--همچنین در وب کانفیگ هم تنظیم دیگری نیاز دارد--%>

<asp:Content ID="Content1" ContentPlaceHolderID="head" runat="server">
</asp:Content>
<asp:Content ID="Content2" ContentPlaceHolderID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
    <%--حالت کلاینت آی دی بهتر است تنظیم شود در اینجا--%>
    <asp:TextBox ID="txtEditor" ClientIDMode="Static"
        runat="server" Height="199px" TextMode="MultiLine" Width="447px"></asp:TextBox>
    <br />
    <asp:Button ID="btnSave" runat="server" OnClick="btnSave_Click" Text="ارسال" />

    <style type="text/css">
        /*تنظیم فونت پیش فرض ادیتور*/
        .froala-element {
        }
    </style>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#txtEditor').editable({
                buttons: ["bold", "italic", "underline", "strikeThrough", "fontFamily",
                    "fontSize", "color", "formatBlock", "align", "insertOrderedList",
                    "insertUnorderedList", "outdent", "indent", "selectAll", "createLink",
                    "insertImage", "insertVideo", "undo", "redo", "html", "save", "inserthorizontalrule"],
                inlineMode: false,
                inverseSkin: true,
                preloaderSrc: 'Content/img/preloader.gif',
                allowedImageTypes: ["jpeg", "jpg", "png"],
                height: 300,
                language: "fa",
                direction: "rtl",
                fontList: ["Tahoma, Geneva", "Arial, Helvetica", "Impact, Charcoal"],
                autosave: true,
                autosaveInterval: 2500,
                saveURL: 'FroalaHandler.ashx',
                saveParams: { postId: "123" },
                spellcheck: true,
                plainPaste: true,
                imageButtons: ["removeImage", "replaceImage", "linkImage"],
                borderColor: '#00008b',
                imageUploadURL: 'FroalaHandler.ashx',
                imageParams: { postId: "123" },
                enableScript: false
            });
        });
    </script>
</asp:Content>
همانطور که ملاحظه می‌کنید،  ValidateRequest صفحه به false تنظیم شده و همچنین در وب کانفیگ httpRuntime requestValidationMode به نگارش 2 تنظیم گردیده‌است تا بتوان توسط این ادیتور تگ‌های ارسالی را به سرور ارسال کرد.
به علاوه ClientIDMode=Static نیز تنظیم شده‌است، تا بتوان از ID تکست باکس قرار گرفته در صفحه، به سادگی در کدهای سمت کاربر جی‌کوئری استفاده کرد.
اگر دقت کرده باشید، save urlها اینبار به فایل FroalaHandler.ashx اشاره می‌کنند. محتوای این Genric handler را ذیل مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace FroalaWebFormsTest
{
    public class FroalaHandler : IHttpHandler
    {
        //todo: برای اینکارها بهتر است از وب ای پی آی استفاده شود
        //todo: یا دو هندلر مجزا یکی برای تصاویر و دیگری برای ذخیره سازی متن

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var body = context.Request.Form["body"];
            var postId = context.Request.Form["postId"];
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(body) && !string.IsNullOrWhiteSpace(postId))
            {
                //todo: save changes

                context.Response.ContentType = "text/plain";
                context.Response.Write("");
                context.Response.End();
            }

            var files = context.Request.Files;
            if (files.Keys.Count > 0)
            {
                foreach (string fileKey in files)
                {
                    var file = context.Request.Files[fileKey];
                    if (file == null || file.ContentLength == 0)
                        continue;

                    //todo: در اینجا مسایل امنیتی آپلود فراموش نشود
                    var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
                    var rootPath = context.Server.MapPath("~/images/");
                    file.SaveAs(Path.Combine(rootPath, fileName));


                    var json = new JavaScriptSerializer().Serialize(new { link = "images/" + fileName });
                    // البته اینجا یک فایل بیشتر ارسال نمی‌شود
                    context.Response.ContentType = "text/plain";
                    context.Response.Write(json);
                    context.Response.End();
                }
            }

            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write("");
            context.Response.End();
        }

        public bool IsReusable
        {
            get { return false; }
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی مدیریت سمت سرور auto save و همچنین ارسال تصاویر ادیتور Froala ، ذکر شده‌اند. با استفاده از context.Request.Form می‌توان به عناصر ارسالی به سرور دسترسی پیدا کرد. همچنین توسط context.Request.Files، اگر فایلی ارسال شده بود، ذخیره شده و نهایتا خروجی JSON مدنظر بازگشت داده می‌شود.


یک نکته‌ی امنیتی مهم
<location path="upload">
  <system.webServer>
    <handlers accessPolicy="Read" />
  </system.webServer>
</location>
تنظیم فوق را در web.config سایت، جهت Read only کردن پوشه‌ی ارسال تصاویر، حتما مدنظر داشته باشید. در اینجا فرض شده‌است که پوشه‌ی uploads قرار است قابلیت اجرای فایل‌های پویا را نداشته باشد.


کدهای کامل این مطلب را در ادامه می‌توانید دریافت کنید
Froala-Sample
 
مطالب
تفاوت‌های پروژه‌های ما و پروژه‌های اونا!

چندی قبل پروژه‌ای دولتی در زمینه‌ی غلط یابی متون فارسی منتشر شد؛ اما ... آنچنان بازتابی در بین سایت‌های ایرانی پیدا نکرد. حداکثر بازتاب آن مقاله‌ی روزنامه همشهری در این حد بود که "مایکروسافت که یکی برامون درست کرده بود! تو چرا بی خود زحمت کشیدی!". البته روزنامه‌ی همشهری هم مقصر نیست؛ چون به طور قطع نویسنده‌ی آن با توانایی‌های این برنامه در مقایسه با غلط یاب ساده مایکروسافت اطلاعات آنچنانی ندارد.
از سایت‌های ایرانی هم نباید انتظار داشت که برای محصولات ایرانی تبلیغ کنند! اگر به سایت‌های ایرانی فعال در زمینه‌ی IT دقت کنید بیشتر ذوق کردن‌های آن‌ها ناشی از کارهای شرکت خارجی است؛ مثلا:
- گوگل امروز در صفحه‌ی اولش یک عکس جدید گذاشته! (2000 تا سایت این رو پوشش می‌دن!)
- رئیس جدید مایکروسافت دیروز که می‌خواست بره سخنرانی دوبار جیغ کشید، سه بار دور سالن دوید گفت اینجا عجب شرکت باحالیه!
- استیوجابز خیلی مرد نازنینی است چون فقط یک دست شلوار لی و پولیور مشکی دارد که 10 سالش است همین فقط تنشه (هم... از شما چه پنهون وضع خود من هم بهتر از این نیست:) )
- فیس بوک امروز عکس‌های شما رو در پروفایلتون هم نمایش می‌ده!
وب سایت‌های لینوکسی ایرانی هم که یک چیزی توی این مایه‌ها هستند:
این مایکروسافت سه تا نقطه (!) باز یک سیستم عامل جدید بیرون داد، ولی اوبونتوی ما 5 ثانیه زودتر میاد بالا؛ به همین جهت هفته بعد قراره پس از طی مراحل نصب سیستم عامل که از امروز شروع میشه به همراه کلیه دوستانی که در این امر مهم دخیل هستند جشن بگیریم! زنده باد آزادی!

و ... سؤال اصلی اینجا است: چرا مدل توسعه‌‌ای که از آن صحبت شد نمی‌فروشه؟! چرا کسی برای آن تبلیغ نکرد؟ چرا آنچنان کسی ذوق زده نشد؟! چرا زود فراموش شد؟

خوب؛ حالا بد نیست نگاهی هم داشته باشیم به مدل توسعه‌ی "اونا"

یکی از این "اونا" مثلا می‌تونه تیم سیلورلایت مایکروسافت باشه. بیائیم ببینیم "اونا" چکار می‌کنند تا محصولاتشون بفروشه؛ ملت از شنیدن اخبار اون‌ها ذوق زده بشن؛ هزار‌تا سایت کارشون رو به رایگان تبلیغ کنند و ...
- "اونا" یا کلا هر تیم توسعه‌ای تشکیل شده از یک سری آدم! هر کدام از این‌ها یا در سایت MSDN یا به طور جداگانه وبلاگ دارند و کاری رو که به طور منظم انجام می‌دن، ارسال جزئیاتی اندک از پیشرفت‌های حاصل شده است. مثلا آقای TimHeuer هر از چندگاهی این کار رو می‌کنه. به این صورت دیگه روزنامه همشهری چاپ نیویورک نمیاد بنویسه، Adobe که یکی برامون درست کرده بود! تو چرا بی‌خود زحمت کشیدی! چون الان روزنامه‌ی نیویورک تایمز می‌دونه جزئیات کاری که انجام شده به مرور زمان چی بوده.
- "اونا" قسمتی رو در سایت MSDN دارند به نام Silverlight TV . یک نفر رو هم استخدام کردن به نام آقای جان پاپا! تا بیاد براشون با اعضای مختلف تیم مصاحبه کنه و یک سری از جزئیات رو بیشتر برای عموم مردم توضیح بده.
- "اونا" هر از چندگاهی سمینار برگزار می‌کنند: (+). میان پز می‌دن ما اینکار رو کردیم اونکار رو کردیم؛ دنیا، بدونید ما چقدر عالی هستیم!
- "اونا" یک bug tracking system دارند. یک features suggestion system دارند: (+) . مردم الان می‌دونند اگر باگی رو در سیستم پیدا کردند، کجا باید گزارش بدن. اگر نیاز به ویژگی جدیدی داشتند باید چکار کنند. صرفا با یک صفحه‌ی ثابت که لینک دریافت دو تا فایل رو گذاشته مواجه نیستند.
- "اونا" یک فوروم مخصوص هم برای Silverlight درست کردند تا استفاده کننده‌ها بیان ابتدایی‌ترین تا پیشرفته‌ترین سوالات خودشون رو مطرح کنند. نرفتند اون پشت قایم بشن! یا بگن این ایمیل ما است؛ دوست داشتید ایمیل بزنید ما هم وقت کردیم جواب می‌دیم!
- "اونا" مستندات و راهنمای بسیار کامل، قوی و قابل مرور تحت وب دارند: (+).
- "اونا" اگر کارشون را رایگان و سورس باز می‌خواهند ارائه دهند از یک سورس کنترل استفاده می‌کنند: (+).به رها کردن یک تکه سورس کد در ملاء عام کار سورس باز نمی‌گن! هر کاری آداب و اصول خودش رو داره। شما که نمیای بچه‌ت رو بذاری سر راه و بری؟! به این امید که خودش patch میشه، خودش به روز میشه، یکی پیدا میشه تا دستی به سرش بکشه!
البته این مورد جدیدا جهت پروژه غلط یاب یاد شده راه اندازی شده: (+) ولی فکر نمی‌کنم کسی متوجه شده باشه، چرا؟! چون اخبار رو این روزها علاقمندان از طریق فیدهای RSS دنبال می‌کنند؛ نه با مراجعه‌ی هر روزه به یک سایت. انتظار بی‌موردی است که استفاده‌ کنندگان هر روز به سایت ما سر بزنند تا ببینند چه خبره! به همین جهت RSS اختراع شده. همچنین پروژه اختصاصی فارسی و سورس کنترل انگلیسی هم همخوانی ندارند.
- "اونا" اکانت توئیتر دارند: (+). "اونا" اکانت فیس بوک دارند: (+). "اونا" از این امکانات برای گزارش دادن رخدادهای داخلی خودشون استفاده می‌کنند. یکی از ابزارهای مهم تبلیغاتی اون‌ها است. کلا رسانه‌ها رو در دنیای غرب به عصر قبل و بعد از توئیتر تقسیم بندی می‌کنند. پیش از توئیتر اخبار تهیه می‌شد و تبدیل به خوراک اطلاعاتی عموم می‌شد؛ الان اطلاعات موجود در توئیتر، جمع آوری، آنالیز و تحلیل می‌شود و سپس تبدیل به خوراک خبرگزاری‌ها می‌گردد.
- "اونا" برای ارائه دانلود‌هاشون دیتاسنتر اختصاصی دارند. جایی خوندم مساحت دیتاسنتر‌های فعلی گوگل در حد یکی از ایالت‌های آمریکا شده ...؛ تصورش رو بکنید که با یک وب سایت هاست شده در یک کشور ثالث، بخواهید یک نرم افزار 200 مگی را به هزاران نفر عرضه کنید. یا مشکل پنهای باند پیدا می‌کنید یا کند شدن سرور یا ...
- "اونا" اگر وقت کنند هر از چندگاهی برای تبلیغ و توسعه کارشون کتاب هم منتشر می‌کنند: (+)، تعدادی از این‌ها هم رایگان است.

و ... و ... بدون رعایت این موارد پروژه‌های خوب ارائه شده در اینترنت نمی‌فروشند! حتی شما دوست عزیز!

مطالب دوره‌ها
بوت استرپ (نگارش 3) چیست؟
بوت استرپ یک فریم ورک CSS واکنشگرا (responsive) است، که جهت ساخت سریع برنامه‌های استاتیک و همچنین پویای وب کاربرد دارد. در حال حاضر این پروژه جزو محبوب‌ترین و فعال‌ترین پروژه‌های سایت Github است. اگر علاقمند هستید که لیستی از سایت‌های استفاده کننده از بوت استرپ را مشاهده کنید، به آدرس‌های ذیل مراجعه نمائید:


تازه‌های بوت استرپ 3 کدامند؟

- بوت استرپ 3 جهت کار با صفحه‌های نمایش کوچک دستگاه‌های موبایل به شدت بهینه سازی شده است و به همین جهت به آن mobile-first CSS framework نیز می‌گویند.
- در نگارش 2 بوت استرپ، حداقل دو نوع گرید واکنشگرا و غیر واکنشگرا قابل تعریف بودند. در نگارش سوم آن، تنها یک نوع گرید جدید واکنشگرا در این فریم ورک وجود دارد که می‌تواند چهار نوع سایز از بزرگ تا کوچک را شامل شود.
- بوت استرپ 3 با IE7 به قبل و همچنین فایرفاکس 3.6 و پایین‌تر دیگر سازگار نیست. البته برای پشتیبانی از IE8، نیاز به اندکی تغییرات نیز وجود خواهد داشت که در قسمت‌های بعد این جزئیات را بیشتر بررسی خواهیم کرد. به عبارت دیگر بدون این تغییرات، بوت استرپ 3 در حالت پیش فرض با IE9 به بعد سازگار است.
- در بوت استرپ 3 برخلاف نگارش قبلی آن که لیستی از آیکن‌های خود را در قالب چند فایل PNG image sprite که آیکن‌ها را به صورت فشرده در کنار هم قرار داده بود، اینبار تنها از Font icons استفاده می‌کند. به این ترتیب تغییر اندازه این آیکن‌ها با توجه به برداری بودن نمایش قلم‌ها و همچنین قابلیت اعمال رنگ به آن‌ها نیز بسیار ساده‌تر می‌گردد.


سؤال: آیا نیاز است از یک فریم ورک CSS واکنشگرا استفاده شود؟

در سال‌های قبل، عموما طراحی وب بر اساس تهیه یا خرید یک سری قالب‌های از پیش آماده شده، شکیل صورت می‌گرفته‌است. این قالب‌ها به سرعت با برنامه، یکپارچه شده و حداکثر قلم یا رنگ‌های آن‌ها‌را اندکی تغییر می‌دادیم و یا اینکه خودمان کل این مسیر را از صفر طی می‌کردیم. این پروسه سفارشی، بسیار سنگین بوده و مشکل مهم آن، عدم امکان استفاده مجدد از طراحی‌های انجام شده می‌باشد که نهایتا در دراز مدت هزینه‌ی بالایی را برای ما به همراه خواهند داشت. اما با استفاده از فریم ورک‌های CSS واکنشگرا به این مزایا خواهیم رسید:
- قسمت عمده‌ای از کار پیشتر برای شما انجام شده است.
برای مثال نیازی نیست تا حتما برای طرحبندی صفحه، سیستم گرید خاص خودتان را طراحی کنید و یا اینکه مانند سال‌های دور، به استفاده از HTML tables پناه ببرید.
- قابلیت سفارشی سازی بسیار بالایی دارند.
برای مثال با استفاده از فناوری‌هایی مانند less می‌توان بوت استرپ را تا حد بسیار زیادی سفارشی سازی کرد. به این ترتیب دیگر یک سایت بوت استرپ، شبیه به بوت استرپ به نظر نخواهد رسید! شاید عده‌ای عنوان کنند که تمام سایت‌های بوت استرپ یک شکل هستند، اما واقعیت این است که این سایت‌ها تنها از قابلیت‌های سفارشی سازی بوت استرپ و less استفاده نکرده‌اند.
 

دریافت بوت استرپ 3

سایت رسمی دریافت بوت استرپ، آدرس ذیل می‌باشد:

البته ما از این نگارش خام استفاده نخواهیم کرد و نیاز است برای کارهای سایت‌های فارسی، از نگارش راست به چپ آن استفاده کنیم. بنابراین اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، می‌توانید به یکی از دو بسته نیوگت ذیل مراجعه نمائید:
و اگر می‌خواهید صرفا به فایل‌های درون این بسته‌ها دسترسی پیدا کنید، از دو آدرس ذیل استفاده کنید:
فایل‌های دریافت شده با پسوند nupkg، در حقیقت یک فایل zip استاندارد هستند.

اگر بوت استرپ اصل را از سایت اصلی آن دریافت کنید، شامل تعداد فایل‌ها و پوشه‌های بسیار بیشتری است نسبت به نمونه RTL فوق. اما فایل‌های نهایی آن که مورد استفاده قرار خواهند گرفت، درون پوشه dist یا توزیع آن قرار گرفته‌اند و آنچنان تفاوتی با نگارش RTL ندارند. فقط در نگارش اصل، فایل‌های min و فشرده شده نیز همراه این بسته هستند که در نگارش RTL لحاظ نشده‌اند. این موضوع در آینده به نفع ما خواهد بود. از این لحاظ که اگر از سیستم bundling & minification مربوط بهASP.NET  استفاده کنید (جهت تولید خودکار فایل‌های min در زمان اجرا)، این سیستم به صورت پیش فرض از فایل‌های min موجود استفاده می‌کند و ممکن است مدتی سردرگم باشید که چرا تغییراتی را که به فایل CSS بوت استرپ اعمال کرده‌ام، در سایت اعمال نمی‌شوند. به علاوه امکان اعمال تغییرات و حتی دیباگ فایل‌های غیرفشرده خصوصا جاوا اسکریپتی آن نیز بسیار ساده‌تر و مفهوم‌تر است.

جهت مطالعه مباحث تکمیلی در مورد نحوه فشرده سازی فایل‌های CSS یا JS می‌توانید به مقالات ذیل، در سایت جاری مراجعه نمائید:

علاوه بر این‌ها در نگارش سوم بوت استرپ، تعدادی فایل CSS جدید به نام قالب یا theme نیز اضافه شده‌اند که همراه نسخه RTL نیست. برای مثال اگر به پوشه bootstrap-3.0.0.zip\bootstrap-3.0.0\dist\css مراجعه کنید، فایل bootstrap-theme.css نیز قابل مشاهده است. به این ترتیب قالبی و لایه‌ای بر روی مقادیر پیش فرض موجود در فایل bootstrap.css اعمال خواهند شد؛ برای مثال اعمال طراحی تخت یا flat مدرن آن به دکمه‌ها و عناصر دیگر این مجموعه.


شروع یک فایل HTML با بوت استرپ

تا اینجا فرض بر این است که فایل‌های بوت استرپ را دریافت کرده‌اید. در ادامه قصد داریم، نحوه معرفی این فایل‌ها را در یک فایل ساده HTML بررسی کنیم.
<!doctype html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>My Website</title>
    <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet">    
<link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet">    
</head>
<body>


</body>
</html>
صفحه آغازین کار با بوت استرپ 3 یک چنین شکلی را خواهد داشت و می‌تواند پایه تشکیل فایل masterpage یا layout برنامه‌های ASP.NET قرار گیرد. متا تگ viewport اضافه شده، جهت طراحی‌های واکنشگرا اضافه شده است و در ادامه لینک شدن فایل CSS بوت استرپ 3 را ملاحظه می‌کنید.
اگر سایت شما از تعاریف CSS سفارشی دیگری نیز استفاده می‌کند، تعاریف آن‌ها باید پس از بوت استرپ، ذکر گردند.


افزودن اسکریپت‌های بوت استرپ 3

برای کار با اسکریپت‌های بوت استرپ 3 نیاز است ابتدا jQuery را به صورت جداگانه دریافت کنیم. در حال حاضر اگر به سایت جی‌کوئری مراجعه کنید با دو نگارش 1.x و 2.x این کتابخانه مواجه خواهید شد. اگر نیاز به پشتیبانی از IE 8 را در محل کار خود دارید، باید از نگارش 1.x استفاده کنید. نگارش آخر 1.x کتابخانه جی‌کوئری را از طریق CDN آن همواره می‌توان مورد استفاده قرار داد:
 <script src="http://code.jquery.com/jquery-latest.min.js"></script>
بهتر است تعاریف فایل‌های جاوا اسکریپت را پیش از بسته شدن تگ body قرار دهید. یکی از مزایای مهم آن مشاهده نشدن یک فلش کوتاه مدت سفید رنگ در ابتدای بارگذاری صفحاتی با پس زمینه غیر روشن است. از این جهت که هر المانی که در head صفحه تعریف شود، حتما باید پیش از بارگذاری کل صفحه دریافت گردد. به این ترتیب با سرعت‌های دریافت کمتر، این مساله سبب خالی ماندن صفحه برای مدتی کوتاه خواهد شد و همان فلش سفید رنگ عنوان شده را پدید می‌آورد؛ چون هنوز مابقی صفحه بارگذاری نشده و خالی است.
پس از تعریف جی‌کوئری، تعریف اسکریپت‌های بوت استرپ قرار می‌گیرد (چون وابسته است به جی‌کوئری). فایل bootstrap-rtl.js شامل تمام زیر فایل‌های مورد نیاز نیز می‌باشد:
 <script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
برای سازگار سازی بوت استرپ 3 با IE8 نیاز به یک فایل اسکریپت دیگر نیز داریم. این فایل را از آدرس ذیل دریافت نمائید:
این فایل 4 کیلوبایتی را نیز باید به تعاریف اسکریپت‌های مورد نیاز، اضافه کرد:
 <script src="Scripts/respond.min.js"></script>
البته این اسکریپت خاص، مطابق توضیحات آن باید به head صفحه اضافه شود تا با IE8 بهتر کار کند.
تا اینجا ساختار صفحه HTML تهیه شده جهت استفاده از امکانات بوت استرپ 3، شکل زیر را خواهد داشت:
<!doctype html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>My Website</title>

    <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet">    
<link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet">       
<script src="Scripts/respond.min.js"></script>
</head>
<body>


<script src="http://code.jquery.com/jquery-latest.min.js"></script>
<script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
</body>
</html>

فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample01.zip
 
اشتراک‌ها
استفاده از asp.net core web api، Razor page و mvc در یک پروژه .net core

اگر شما قبلا با asp.net core 2.0 به بالا کار کرده باشید هنگام ایجاد پروژه می‌دانید که از سه روش برای ایجاد پروژه وبی .net core می‌توان استفاده نمود. امکان استفاده جدا و با هم این روش‌ها وجود دارد که در این مقاله توضیحات کامل آن داده شده است.

استفاده از asp.net core web api، Razor page و mvc در یک پروژه .net core