مطالب
لینک‌های هفته آخر آذر

وبلاگ‌ها و سایت‌های ایرانی


امنیت


Visual Studio


ASP. Net


طراحی وب


PHP

  • Aptana PHP 1.0 منتشر شد (اگر قبلا این IDE بسیار قابل توجه را دریافت کرده بودید فقط کافی است به منوی aptana و گزینه my aptana مراجعه کرده و از قسمت plugins ، این پلاگین 18 مگابایتی را دریافت کنید.)

اس‌کیوال سرور


سی شارپ


عمومی دات نت


ویندوز


متفرقه


نظرات مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #3
اگر مشخصات شخص به همراه درخواست ثبت می‌شود و مدخل ورودی به سیستم درخواست می‌باشد، همان روش اول اتفاق می‌افتد.
یعنی با ثبت درخواست، شخص نیز به صورت خودکار ثبت خواهد شد.
به این نکته توجه داشته باشید که روش دوم به این دلایل غلط می‌باشند:
1- طبق تعریفی که در معماری سرویس گرا شده است، هیچ متدی از سرویس، نباید به متد سرویس دیگری وابسته باشد
2- چون ثبت این دو آیتم باید با هم انجام شود، پس بهتر است در یک متد دو موجودیت ثبت شوند
3- و همینطور چون باید در یک تراکنش قرار بگیرند و تجربه نشان داده در هر عملیات بهتر است DataContext نمونه سازی گردد پس چندین کار که قرار است در یک مرحله انجام شوند بهتر است در یک متد سرویس انجام گیرند
مطالب
چرا توسعه چابک (Agile Development)؟

خیلی از ما با کابوس پروژه ای که هیچ تجربه ای در انجام آن نداریم روبرو شده ایم. نبودن تجربه موثر منجر به خطاهای تکراری و غیر قابل پیش بینی شده و تلاش و وقت ما را به هدر می­دهد. مشتریان از کیفیت پایین، هزینه بالا و تحویل دیر هنگام محصول ناراضی هستند و توسعه دهندگان از اضافه کارهای بیشتر که منجر به نرم افزار ضعیت­تر می­گردد، ناخشنود.

همین که با شکستی مواجه می­شویم از تکرار چنین پروژه هایی اجتناب می­کنیم. ترس ما باعث می­شود تا فرآیندی بسازیم که فعالیت­های ما را محدود نموده و ایجاد آرتیفکت­ها[۱] را الزامی کند. در پروژه­ جدید از  چیزهایی که در پروژه‌های قبلی به خوبی کار کرده­اند، استفاده می­کنیم. انتظار ما این است که آنها برای پروژه جدید نیز به همان خوبی کار کند.

اما پروژه‌­ها آنقدر ساده نیستند که تعدادی محدودیت و آرتیفکت­ ما را از خطاها ایمن سازند. با بروز خطاهای جدید ما آنها را شناسایی و رفع می­کنیم. برای اینکه در آینده با این خطاها روبرو نشویم آنها را در محدودیت­ها و آرتیفکت­های جدیدی قرار می­دهیم. بعد از انجام پروژه‌های زیاد با فرآیندهای حجیم و پر زحمتی روبرو هستیم که توانایی تیم را کم کرده و باعث کاهش کیفیت تولید می­شوند.

فرآیندهای بزرگ و حجیم می­تواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. متاسفانه این مشکلات باعث می­شود که خیلی از افراد فکر کنند که علت مشکلات، نبود فرآیندهای کافی است. بنابراین فرآیندها را حجیم­تر و پیچیده­تر می­کنند. این مسئله منجر به تورم فرآیندها می­گردد که در محدوده سال ۲۰۰۰ گریبان بسیاری از شرکت­های نرم افزاری را گرفت.

اتحاد چابک

در وضعیتی که تیم­های نرم افزاری در بسیاری از شرکت­ها خود را در مردابی از فرآیندهای زیاد شونده می­دیدند، تعدادی از خبره‌­های این صنعت که خود را اتحاد چابک[۲] نامیدند در اویل سال ۲۰۰۱ یکدیگر را ملاقات کرده و ارزش هایی را معرفی کردند تا تیم­های نرم افزاری سریعتر نرم افزار را توسعه داده و زودتر به تغییرات پاسخ دهند. چند ماه بعد، این گروه ارزش­هایی تعریف شده را تحت مانیفست اتحاد چابک در سایت http://agilemanifesto.org منتشر کردند.

مانیفست اتحاد چابک

ما با توسعه نرم افزار و کمک به دیگران در انجام آن، در حال کشف راه‌های بهتری برای توسعه نرم افزار هستیم. از این کار به ارزش‌های زیر می­رسیم :

۱- افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها

۲- نرم افزار کار کننده بالاتر از  مستندات جامع

۳- مشارکت مشتری بالاتر از قرارداد کاری

۴- پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی از یک برنامه

با آنکه موارد سمت چپ ارزشمند هستند ولی ما برای موارد سمت راست ارزش بیشتری قائل هستیم.

افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها

افراد مهمترین نقش را در پیروزی یک پروژه دارند. یک فرآیند عالی بدون نیروی مناسب منجر به شکست می­گردد و بر عکس افراد قوی تحت فرآیند ضعیت ناکارآمد خواهند بود.

یک نیروی قوی لازم نیست که برنامه نویسی عالی باشد، بلکه کافیست که یک برنامه نویسی معمولی با قابلیت همکاری مناسب با سایر اعضای تیم باشد. کار کردن با دیگران، تعامل درست و سازنده با سایر اعضای تیم خیلی مهمتر از این که یک برنامه نویس با هوش باشد. برنامه نویسان معمولی که تعامل درستی با یکدیگر دارند به مراتب موفقتر هستند از تعداد برنامه نویسی عالی که قدرت تعامل مناسب با یکدیگر را ندارند.

در انتخاب ابزارها آنقدر وقت نگذارید که کار اصلی و تیم را فراموش کنید. به عنوان مثال می­توانید در شروع به جای بانک اطلاعاتی از فایل استفاده کنید، به جای ابزار کنترل کد گرانقیمت از برنامه رایگان کد باز استفاده کنید. باید به هیچ ابزاری عادت نکنید و صرفا به آنها به عنوان امکانی جهت تسهیل فرآیندها نگاه کنید.

نرم افزار کار کننده بالاتر از  مستندات جامع

نرم افزار بدون مستندات، فاجعه است. کد برنامه ابزار مناسبی برای تشریح سیستم نرم افزاری نیست. تیم باید مستندات قابل فهم مشتری بسازد تا ابعاد سیستم از تجزیه تحلیل تا طراحی و پیاده سازی آن را تشریح نماید.

با این حال، مستندات زیاد از مستندات کم بدتر است. ساخت مستندات زیاد نیاز به وقت زیادی دارد و وقت بیشتری را می‌گیرد تا آن را با کد برنامه به روز نمایید. اگر آنها با یکدیگر به روز نباشند باعث درک اشتباه از سیستم می‌شوند.

بهتر است که همیشه مستندات کم حجمی از منطق و ساختار برنامه داشته باشید و آن را به روز نماید. البته آنها باید کوتاه و برجسته باشند. کوتاه به این معنی که ۱۰ تا ۲۰ صفحه بیشتر نباشد و برجسته به این معنی که طراحی کلی و ساختار سطح بالای سیستم را بیان نماید.

اگر فقط مستندات کوتاه از ساختار و منطق سیستم داشته باشیم چگونه می‌توانیم اعضای جدید تیم را آموزش دهیم؟ پاسخ کار نزدیک شدن به آنها است. ما دانش خود را با نشستن در کنار آنها و کمک کردن به آنها انتقال می­دهیم. ما آنها را بخشی از تیم می­کنیم و با تعامل نزدیک و رو در رو به آنها آموزش می­دهیم.

مشارکت مشتری بالاتر از قرارداد کاری

نرم افزار نمی­تواند مثل یک جنس سفارش داده شود. شما نمی‌توانید یک توصیف از نرم افزاری که می‌خواهید را بنویسید و آنگاه فردی آن را بسازد و در یک زمان معین با قیمت مشخص به شما تحویل دهد. بارها و بارها این شیوه با شکست مواجه شده است.

این قابل تصور است که مدیران شرکت به اعضای تیم توسعه بگویند که نیازهای آنها چیست، سپس اعضای تیم بروند و بعد از مدتی برگردند و یک سیستمی که نیازهای آنها را برآورده می‌کند، بسازند. اما این تعامل به کیفیت پایین نرم افزار و در نهایت شکست آن می‌انجامد. پروژه‌های موفق بر اساس دریافت بازخورد مشتری در بازه‌های زمانی کوتاه و مداوم است. به جای وابستگی به قرارداد یا دستور کار، مشتری به طور تنگاتنگ با تیم توسعه کار کرده و مرتبا اعمال نظر می­کند.

قراردادی که مشخص کننده نیازمندیها، زمانبندی و قیمت پروژه است، اساسا نقص دارد. بهترین قرارداد این است که تیم توسعه و مشتری با یکدیگر کار کنند.

پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی از یک برنامه

توانایی پاسخ به تغییرات اغلب تعیین کننده موفقیت یا شکست یک پروژه نرم افزاری است. وقتی که طرحی را می­ریزیم باید مطمئن شویم که به اندازه کافی انعطاف پذیر است و آمادگی پذیرش تغییرات در سطح بیزنس و تکنولوژی را دارد.

مسیر یک پروژه نرم افزاری نمی­تواند برای بازه زمانی طولانی برنامه ریزی شود. اولا احتمالا محیط تغییر می­کند و باعث تغییر در نیازمندی‌ها می­شود. ثانیا همین که سیستم شروع به کار کند مشتریان نیازمندی­های خود را تغییر می‌دهند. بنابراین اگر بدانیم که نیازها چیست و مطمئن شویم که تغییر نمی­کنند، قادر به برآورد مناسب خواهیم بود، که این شرایط بعید است.

یک استراتژی خوب برای برنامه ریزی این است که یک برنامه ریزی دقیق برای یک هفته بعد داشته باشیم و یک برنامه ریزی کلی برای سه ماه بعد.

اصول چابک

۱- بالاترین اولویت ما عبارت است از راضی کردن مشتری با تحویل سریع و مداوم نرم افزار با ارزش. تحویل نرم افزار با کارکردهای کم در زود هنگام بسیار مهم است چون هم مشتری چشم اندازی از محصول نهایی خواهد داشت و هم مسیر کمتر به بیراهه می‌رود.

۲- خوش آمدگویی به تغییرات حتی در انتهای توسعه. اعضای تیم چابک، تغییرات را چیز خوبی می‌بینند زیرا تغییرات به این معنی است که تیم بیشتر یاد گرفته است که چه چیزی مشتری را راضی می‌کند.

۳- تحویل نرم افزار قابل استفاده از چند هفته تا چند ماه با تقدم بر تحویل در دوره زمانی کوتاهتر. ما مجموعه از مستندات و طرحها را به مشتری نمی‌دهیم.

۴- افراد مسلط به بیزنس و توسعه دهندگان باید روزانه با یکدیگر روی پروژه کار کنند. یک پروژه نرم افزاری نیاز به هدایت مداوم دارد.

۵- ساخت پروژه را بر توان افراد با انگیزه بگذارید و به آنها محیط و ابزار را داده و اعتماد کنید.  مهمترین فاکتور موفقیت افراد هستند، هر چیز دیگر مانند فرآیند، محیط و مدیریت  فاکتورهای بعدی محسوب می­شوند که اگر تاثیر بدی روی افراد می­گذارند، باید تغییر کنند.

۶- بهترین و موثر‌ترین روش کسب اطلاعات در تیم توسعه، ارتباط چهره به چهره است. در تیم چابک افراد با یکدیگر صحبت می‌کنند. نامه نگاری و مستند سازی فقط زمانی که نیاز است باید صورت گیرد.

۷- نرم افزار کار کننده معیار اصلی پیشرفت است. پروژه‌های چابک با نرم افزاری که در حال حاضر نیازهای مشتری را پاسخ می‌دهد، سنجیده می‌شوند. میزان مستندات، حجم کدهای زیر ساخت و هر چیز دیگری غیره از نرم افزار کار کننده معیار پیشرفت نرم افزار نیستند.

۸- فرآیندهای چابک توسعه با آهنگ ثابت را ترویج می‌دهد. حامیان، توسعه دهندگان و کاربران باید یک آهنگ توسعه ثابت را حفظ کنند که بیشتر شبیه به دو  ماراتون است یا دوی ۱۰۰ متر. آنها با سرعتی کار می‌کنند که بالاترین کیفیت را ارائه دهند.

۹- توجه مداوم به برتری تکنیکی و طراحی خوب منجر به چابکی می­گردد. کیفیت بالاتر کلیدی برای سرعت بالا است. راه سریعتر رفتن این است که نرم افزار تا جایی که ممکن است پاک و قوی نگهداریم. بنابراین همه اعضای تیم چابک تلاش می­کنند که با کیفیت­ترین کار ممکن را انجام دهند. آنها هر آشفتگی را به محض ایجاد برطرف می‌کنند.

۱۰-  سادگی هنر بیشینه کردن مقدار کاری که لازم نیست انجام شود، است. تیم چابک همیشه ساده‌ترین مسیر که با هدف آنها سازگار است را در پیش می­گیرند. آنها وقت زیادی روی مشکلاتی که ممکن است فردا رخ دهد، نمی­گذارند.  آنها کار امروز را با کیفیت انجام داده و مطمئن می­شوند که تغییر آن در صورت بروز مشکلات در فردا، آسان خواهد بود.

۱۱-  بهترین معماری و طراحی از تیم‌های خود سازمان ده بیرون می‌آید. مدیران، مسئولیت‌ها را به یک فردی  خاصی در تیم نمی‌دهند بلکه بر عکس با تیم به صورت یک نیروی واحد برخورد می­کنند. خود تیم تصمیم می­گیرد که هر مسئولیت را چه کسی انجام دهد. تیم چابک با هم روی کل جنبه‌های پروژه کار می­کنند. یعنی یک فرد خاص مسئول معماری، برنامه نویسی، تست و غیره نیستند. تیم، مسئولیتها را به اشتراک گذاشته و هر فرد بر کل کار تاثیر دارد.

۱۲-  در بازهای زمانی مناسب تیم در می­یابد که چگونه می­تواند کاراتر باشد و رفتار خود را متناسب با آن تغییر دهد. تیم می­داند که محیط دائما در حال تغییر است، بنابراین خود را با محیط تغییر می­دهد تا چابک بماند.

ضرورت توسعه چابک

امروزه صنعت نرم افزار دارای سابقه بدی در تحویل به موقع و با کیفیت نرم افزار است. گزارشات بسیاری تایید می­کنند که بیش از ۸۰ درصد از پروژه‌های نرم افزاری با شکست مواجه می­شوند؛ در سال ۲۰۰۵ موسسه IEEE  برآورد زده است که بیش از ۶۰ بیلیون دلار صرف پروژه‌های نرم افزاری شکست خورده شده است. عجب فاجعه­ای؟

شش دلیل اصلی شکست پروژه‌های نرم افزاری

وقتی که از مدیران و کارکنان سوال می­شود که چرا پروژه‌های نرم افزاری با شکست مواجه می­شوند، آنها به موضوعات گسترده ای اشاره می­کنند. اما شش دلیل زیر بارها و بارها تکرار شده است که به عنوان دلایل اصلی شکست نرم افزار معرفی می­شوند:

۱- درگیر نشدن  مشتری

۲- عدم درک درست نیازمندها

۳- زمان بندی غیر واقعی

۴- عدم پذیریش و مدیریت تغییرات

۵- کمبود تست نرم افزار

۶- فرآیندهای غیر منعطف و باد دار

چگونه چابکی این مشکلات را رفع می­کند؟

با آنکه Agile برای هر مشکلی راه حل ندارد ولی برای مسائل فوق بدین صورت کمک می­کند:

مشتری پادشاه است!

برای رفع مشکل عدم همکاری کاربر نهایی یا مشتری، Agile مشتری را عضوی از تیم توسعه می­کند. به عنوان عضوی از تیم، مشتری با تیم توسعه کار می­کند تا مطمئن شود که نیازمندها به درستی برآورده می­شوند. مشتری همکاری می­کند در شناسایی نیازمندی­ها، تایید می­کند نتیجه نهایی را و حرف آخر را در اینکه کدام ویژگی به نرم افزار اضافه شود، حذف شود و یا تغییر کند، را می­زند.

نیازمندی‌ها به صورت تست­های پذیرش[۳] نوشته می­شوند

برای مقابله با مشکل عدم درک درست نیازمندی­ها، Agile تاکید دارد که نیازمندیهای کسب شده باید به صورت ویژگی­هایی تعریف شوند که بر اساس معیارهای مشخصی قابل پذیرش باشند. این معیارهای پذیرش برای نوشتن تست­های پذیرش به کار می­روند. به این ترتیب قبل از اینکه کدی نوشته شود، ابتدا تست پذیرش نوشته می­شود. این بدین معنی است که هر کسی باید اول فکر کند که چه می­خواهد، قبل از اینکه از کسی بخواهد آن را انجام دهد. این راهکار فرایند کسب نیازمندی­ها را از بنیاد تغییر می­دهد و به صورت چشم گیری کیفیت برآورد و زمان بندی را بهبود می­دهد.

زمانبندی با مذاکره بین تیم توسعه و سفارش دهنده تنظیم می­شود

برای حل مشکل زمان بندی غیر واقعی، Agile زمان بندی را به صورت یک فرآیند مشترک بین تیم توسعه و سفارش دهنده تعریف می­کند. در شروع هر نسخه از  نرم افزار، سفارش دهنده ویژگی‌های مورد انتظار را به تیم توسعه می­گوید. تیم توسعه تاریخ تحویل را بر اساس ویژگی­ها برآورد می­زد و در اختیار سفارش دهنده قرار می­دهد. این تعامل تا رسیدن به یک دیدگاه مشترک ادامه می­یابد.

هیچ چیزی روی سنگ حک نشده است، مگر تاریخ تحویل

برای رفع مشکل ضعف در مدیریت تغییرات، Agile اصرار دارد که هر کسی باید تغییرات را بپذیرد و نسبت به آنها واقع بین باشد. یک اصل مهم Agile  می­گوید که هر چیزی می­تواند تغییر کند مگر تاریخ تحویل! به عبارت دیگر همین که محصول به سمت تولید شدن حرکت می­کند، مشتری (در تیم محصول) می­تواند بر اساس اولویت­ها و ارزش­های خود ویژگی­های محصول را کم یا زیاد کرده و یا تغییر دهد. به هر حال او باید واقع بین باشد. اگر او یک ویژگی جدید اضافه کنید، باید تاریخ تحویل را تغییر دهد. به این ترتیب همیشه تاریخ تحویل رعایت می­گردد.

تست­ها قبل از کد نوشته می­شوند و کاملا خودکار هستند

برای رفع مشکل کمبود تست، Agile تاکید می­کند که ابتدا باید تست­ها نوشته شوند و همواره ارزیابی گردند. هر برنامه نویس باید اول تست­ را بنویسد، سپس کد لازم برای پاس شدن آن را. همین که کد تغییر می­کند باید تست­ها دوباره اجرا شوند. در این راهکار، هر برنامه نویس مسئول تست­های خود است تا درستی برنامه از ابتدا تضمین گردد.

مدیریت پروژه یک فعالیت جداگانه نیست

برای رفع مشکل فرآیندهای غیر منعطف و باددار، Agile مدیریت پروژه را درون فرآیند توسعه می­گنجاند. وظایف مدیریت پروژه بین اعضای تیم توسعه تقسیم می­شود. برای مثال هر ۷ نفر در تیم توسعه نرم افزار (متدلوژی اسکرام) زمان تحویل را با مذاکره تعیین می­کنند. همچنین کد برنامه به صورت خودکار اطلاعات وضعیت پروژه را تولید می­کند. به عنوان مثال  نمودار burndown ، تست­های انجام نشده، پاس شده و رد شده به صورت خودکار تولید می­شوند.

به کار گیری توسعه چابک

یکی از مشکلات توسعه چابک این است که شما اول باید به خوبی آن را درک کنید تا قادر به پیاده سازی درست آن باشید. این درک هم باید کلی باشد (مانند Scrum و XP) و هم جزئی (مانند TDD و جلسات روازنه). اما چگونه باید به این درک برسیم؟ کتاب­ها و مقالات انگلیسی زیادی برای یادگیری توسعه چابک و پیاده سازی آن در سازمان وجود دارند، ولی متاسفانه منابع فارسی کمی در این زمینه است. هدف این کتاب رفع این کمبود و آموزش عملی توسعه چابک و ابزارهای پیاده سازی آن است.

برای این یک توسعه دهنده چابک شوید، باید به مهارت­های فردی و تیمی چابک برسید. در ادامه این مهارت­ها معرفی می­شوند.

مهارت­های فردی

قبل از هر چیز شما باید یک برنامه نویس باشید و مقدمات برنامه نویسی مانند الگوریتم و فلوچارت، دستورات برنامه نویسی، کار با متغیرها، توابع و آرایه­‌ها را بلد باشید. پس از تسلط به مقدمات برنامه نویسی می­توانید مهارت­های برنامه نویسی چابک را فرا بگیرید که عبارتند از:

- برنامه نویسی شیءگرا

- توسعه تست محور

- الگوهای طراحی

در ادامه نحوه کسب این مهارت­ها بیان می­شوند.

برنامه نویسی شیءگرا

اساس طراحی چابک بر تفکر شیءگرا استوار است. بنابراین تسلط به مفاهیم و طراحی شیءگرا ضروری است. 

توسعه تست محور

مهمترین و انقلابی‌ترین سبک برنامه نویسی از دهه گذشته تا به امروز، توسعه یا برنامه نویسی تست محور است. این سبک بسیاری از ارزش‌های توسعه چابک را فراهم می­کند و یادگیری آن برای هر توسعه دهنده چابک ضروری است.

الگوهای طراحی

الگوهای طراحی راه حل­های انتزاعی سطح بالا هستند. این الگوها بهترین تکنیک­های[۴] طراحی نرم افزار هستند و بسیاری از مشکلاتی که در طراحی نرم افزار رخ می­دهند با استفاده از این الگوها قابل حل هستند.

مهارت­های تیمی

انجام پروژه نرم افزاری یک کار تیمی است. شما پس از یادگیری مهارت­های فردی باید خود را آماده حضور در تیم توسعه چابک کنید. برای این منظور باید با مهارت تیمی مانند آشنایی با گردشکار تولید نرم افزار، حضور موثر در جلسات، قبول مسئولیت­ها و غیره آشنا شوید.

اسکرام

تمامی مهارت­های تیمی توسعه چابک توسط اسکرام آموزش داده می­شوند. اسکرام فریم ورکی برای توسعه چابک است که با تعریف فرآیندها، نقش­ها و آرتیفکت­های مشخص به تیم­های نرم افزاری کمک می­کند تا چابک شوند.


[۱] Artifact : خروجی یک فرآیند  است. مثلا خروجی طراحی شیءگرا، نمودارهای UML است.

[۲] Agile Alliance

[3] Acceptance Tests

[4] Best Practice

--------------------------------

اطلاعات بیشتر در http://AgileDevelopment.ir

نظرات مطالب
اهمیت Controller های ساده در ASP.NET MVC
- تصور من اینست که معماری چندلایه یک stack است از لایه‌های مختلف با وظایف متفاوت. که پایین‌ترین سطح(دیتا سورس) تا بالاترین سطح(رابط کاربری) هست. در این بین بقیه اجزا مثل BL و غیره قرار میگیره. سوالم اینه که اگر بخواهیم یه الگوی نسبتا کلی ارائه بدیم این لایه‌ها چطور روی هم چیده میشه. 
- تجسم این لایه‌ها شاید از این لحاظ مهم باشه که یکی از مهمترین مفاهیم شی‌گرایی یعنی کپسوله‌سازی و Information hidding باعث تولید ایده‌ی چند لایه‌ای هست. و دانستن و اجرای درست اون خیلی کار توسعه را آسانتر میکنه.
- N-Tier یک معماری برای طراحی هست. ولی MVC یه الگوی طراحی. و این‌ها جایگزین که نه، بلکه به نوعی با هم‌پوشانی کار را اصولی‌تر میکند. همانطور که جناب نصیری در سری MVC اشاره‌ای موکد داشتند که Model در MVC در واقع همان ViewModel است. که این ViewModel از الگوی MVVM آمده.
نظرات مطالب
بررسی متد های یک طرفه در WCF
زمانی که ارتباط بین سرور و کلاینت به هر دلیلی قطع شود یا به بنا به دلایلی طی انجام عملیات سمت سرور Exception رخ دهد، وضعیت ChannelFactory برای آن سرویس به حالت Faulted  تغییر پیدا می‌کند. در نتیجه دیگر امکان استفاده از این کانال ارتباطی میسر نیست و باید یک کانال ارتباطی جدید تهیه نمایید. اما برای اینکه بعد از متوقف سازی عملیات سمت سرور حافظه مصرفی دوباره بازگردانده شود باید از مفهوم UnitOfWork بهره جست البته با مقداری تغییرات برای همگام سازی با درخواست‌های WCF. روش مورد استفاده من به صورت زیر است(با فرض اینکه از EntityFramework به عنوان ORM استفاده میکنید):
» ابتدا یک Extension برای OperationContext تعریف می‌کنیم(با فرض اینکه IDatabaseContext نماینده کلاس DbContext پروژه است):
private class OperationContainerExtension : IExtension<OperationContext>
        {
            public OperationContainerExtension( IDatabaseContext dbContext, string contextKey )
            {
                this.CurrentDbContext = dbContext;
                this.ContextKey = contextKey;
            }

            public IDatabaseContext CurrentDbContext
            {
                get;
                private set;
            }

            public string ContextKey
            {
                get;
                private set;
            }

            public void Attach( OperationContext owner )
            {
            }

            public void Detach( OperationContext owner )
            {
            }
        }
بعد در هنگام نمونه سازی از UnitOfWork در لایه سرویس Extension بالا به OperationContext جاری اضافه خواهد شد(اگر از IOC Container خاصی استفاده می‌کنید باید کد عملیات وهله سازی کلاس UnitOfWork را با کد‌های زیر مزین کنید):
 if ( OperationContext.Current != null )
            {
                OperationContext.Current.Extensions.Add( new OperationContainerExtension( dbContext , CONTEXTKEY ) );
                OperationContext.Current.OperationCompleted += CurrentOperationContext_OperationCompleted;
                 OperationContext.Current.Channel.Faulted += Channel_Faulted; 
             }
می بینید که برای رویداد OperationCompleted و رویداد Fault در Channel نیز کد‌های Dispose کردن UnitOfWork و همچنین DbContext را قرار دادم. به صورت زیر:
void Channel_Faulted( object sender, EventArgs e )
        {
            IDatabaseContext dbContext = GetDbContext();
            if ( dbContext != null )
            {
                dbContext.Dispose();
                GC.Collect();
            }
        }

        private void CurrentOperationContext_OperationCompleted( object sender, EventArgs e )
        {
            IDatabaseContext dbContext = GetDbContext();
            if ( dbContext != null )
            {
                dbContext.Dispose();
                GC.Collect();
            }
        }
اگر به کد‌های بالا دقت کنید متد GetDbContext نوشته شده برای به دست آوردن DbContext جاری در Session مربوطه است. کد آن نیز به صورت زیر می‌باشد
protected override IDatabaseContext GetDbContext()
        {
            if ( OperationContext.Current != null )
            {
                var operationContainerExtension = OperationContext.Current.Extensions.OfType<OperationContainerExtension>().FirstOrDefault( e => e.ContextKey == CONTEXTKEY );
                if ( operationContainerExtension != null )
                {
                    return operationContainerExtension.CurrentDbContext;
                }
                return staticDbContext;
            }
            else
                return staticDbContext;
        }
نکته آخر هم این است که CONTEXTKEY صرفا یک فیلد از نوع string ولی با مقدار Guid برای به دست آوردن Extension مربوطه می‌باشد و تعریف آن در سازنده کلاس خواهد بود.
private string CONTEXTKEY = Guid.NewGuid().ToString();
در این صورت به طور قطع تمام منابع مورد استفاده سرویس‌های سمت سرور بعد از اتمام عملیات یا حتی وقوع هر خطا آزاد خواهند شد. اما اگر NHibernate را به عنوان ORM ترجیح می‌دهید به جای  IDatabaseContext باید از ISession استفاده نمایید.
نظرات مطالب
بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net
- در MVC این مشکلات وجود ندارد و سازگاری کاملی با jQuery در آن درنظر گرفته شده. در آنجا لازم نیست چیزی رو استاتیک تعریف کنید. همچنین چون صفحات دارای ViewState هم نیستند، به سادگی می‌شود قسمتی از آن‌را با jQuery Ajax کلا تعویض کرد بدون اینکه پیغام خراب بودن ViewState را در post back به سرور، دریافت کنید. در آنجا مفهومی به نام PartialView تعریف شده که به صورت خودکار یک View را به شکل رشته برای شما رندر می‌کند و در اختیار jQuery Ajax قرار می‌دهد.
- در اینجا اگر نمی‌تونید از وهله سازی خودکار توسط DI Container استفاده کنید، می‌شود آن‌را دستی هم انجام داد. اصطلاحا به آن Service locator گفته می‌شود. نمونه آن‌را در استفاده از ObjectFactory.GetInstance در قسمت 12 دیده‌اید (استفاده از الگوی واحد کار و کلاس‌های سرویس تهیه شده در یک برنامه کنسول ویندوزی ).

مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 1 - مقدمه
مقدمه

زمانیکه یک برنامه را بر پایه‌ی شیء گرایی طراحی می‌کنید و می‌نویسید، به صورت معمول جریان وابستگی‌ها در برنامه‌ی شما به صورت زیر است:


 
در این حالت برای کامپایل شدن برنامه نیاز است که فرآیند کامپایل از دورترین کلاس و متد شروع شود. همانطور که می‌بینید در اینجا هر کلاس به تمام زیر کلاس‌های خود وابسته است و هر تغییر در هر کدام از کلاس‌های خدمتگزار می‌تواند تاثیرات مستقیمی بر روی سایر کلاس‌ها داشته باشد. در واقع جریان کنترل برنامه‌ی ما بجای اینکه در اختیار کلاس‌های سیاست گذار ( کلاس‌های بالایی در شکل) باشد، به دست کلاس‌های خدمتگزار افتاده است.  این قضیه باعث درهم تنیدگی و جفت شدگی کدها و کلاس‌ها به یکدیگر می‌شود که مشکل‌زاست و امکان نگهداری، تغییرات و توسعه‌ی برنامه را به شدت کاهش می‌دهد.

به عبارت دیگر در طراحی ساخت یافته، کلاس‌های سطح بالا، به کلاس‌های سطح پایین وابسته‌اند. این مسئله دو مشکل را ایجاد می‌کند:
  1. هر تغییری در کلاس‌های سطح پایین ممکن است باعث ایجاد اشکالی در کلاس‌های سطح بالا گردد.
  2. استفاده‌ی مجدد از کلاس‌های سطح بالا در جاهای دیگر مشکل است؛ زیرا وابستگی مستقیمی به کلاس‌های سطح پایین دارند.

اصل معکوس سازی / وارونگی وابستگی‌ها Dependency Inversion Principle
 
یکی از اصول پنجگانه‌ی طراحی برنامه‌های شیء گرا  که با نام اصول SOLID  شناخته می‌شوند، اصل «وارونگی وابستگی‌ها» است که روشی برای مشکل جفت شدگی و وابستگی کلاس‌ها به یکدیگر را به صورت تئوری ارائه می‌دهد.

 اصل وارونگی وابستگی‌ها بیان می‌کند:
  •   ماژول‌های (کلاس‌های) سطح بالا نباید به ماژولهای (کلاس‌های) سطح پایین وابسته باشند و هر دو باید به انتزاعات وابسته باشند (برای مثال interface‌ها).
  •   انتزاعات نباید وابسته به جزئیات باشند؛ بلکه جزئیات (پیاده سازی) باید وابسته به انتزاعات باشند.

بر اساس این اصل، ما باید در سطوح بالا سیاست گذاری‌ها و انتزاعات را در قالب interface‌ها تعریف کرده و کلاس‌های سطح بالای خود را بر همین اساس پیاده سازی کنیم و در سطوح پائین‌تر، پیاده سازی‌هایی را بر اساس انتزاعات و سیاست گذاری‌های سطوح بالاتر، انجام دهیم.

در شکل زیر، حالت عادی جریان کنترل را می‌بینید .
 


همانطور که می‌بینید، کلاس M برای اجرا، وابسته به کلاس N و متد F در درون آن است. در اینجا ما با استفاده از اینترفیس‌ها می‌توانیم جریان کنترل را معکوس یا وارونه کنیم که به این عمل «وارونگی کنترل یا Inversion of Control» می‌گویند.


 
شیء گرایی در واقع در مورد نحوه‌ی جریان کنترل است. در اینجا اینترفیس‌ها به ما کنترل کاملی را بر جریان کنترل (Flow of control) می‌دهند که با استفاده از این امکان می‌توانیم از نوشتن کدهای جفت شده، شکننده و کلاس‌هایی یکبار مصرف، بپرهیزیم.


الگوی Dependency Injection 
تزریق وابستگی یا Dependency Injection، یک الگوی طراحی است که از آن برای طراحی و پیاده سازی IoC Container‌ها استفاده می‌شود. این الگو به ما اجازه می‌دهد که اشیاء وابسته را خارج از کلاس بسازیم و آنها را به طریقی دیگر به کلاس، جهت استفاده ارائه دهیم. به‌وسیله‌ی DI ما ساخت و اتصال اشیاء وابسته به کلاس را از تعریف آن خارج می‌کنیم.

الگوی تزریق وابستگی 3 نوع کلاس را درگیر می‌کند:
  •  کلاس کلاینت / Client Class : کلاس کلاینت (کلاس وابسته) کلاسی است که به کلاس سرویس وابسته است .
  • کلاس سرویس  /  Service Class :  کلاس سرویس (وابستگی) کلاسی است که یک سرویس را به کلاس کلاینت ارائه می‌دهد.
  •  کلاس تزریق کننده / Injector Class  :  کلاس تزریق کننده، نمونه‌ای از کلاس سرویس را ساخته و به کلاس کلاینت، تزریق می‌کند.

شکل زیر وابستگی بین کلاس‌ها را شرح می‌دهد:

 
همانطور که می‌بینید، کلاس Injector، نمونه‌ای از کلاس سرویس را می‌سازد و آن را به نمونه‌ای از کلاس Client تزریق می‌کند. با این کار، DI، وظیفه‌ی ساخت یک نمونه از کلاس Service را از درون کلاس Client جدا می‌کند.

انواع تزریقات وابستگی‌ها:
به صورت کلی به سه روش و در سه مکان، امکان تزریق وابستگی کلاس سرویس، درون کلاس کلاینت وجود دارد:
  •   تزریق درون سازنده / Constructor Injection  : در تزریق درون سازنده، در سازنده‌ی کلاس کلاینت، لیستی از سرویس‌های مورد نیاز کلاس، که کلاس، برای عملکرد خود به آن‌ها «وابسته» است، ثبت می‌شوند و کلاس Injector، سرویس (وابستگی) مورد نظر را درون سازنده‌ی کلاس Client ارائه می‌دهد.
  •   تزریق درون Property  کلاس / Property Injection : در این حالت که همچنین با نام (Setter Injection) هم شناخته می‌شود، تزریق کننده، وابستگی را به وسیله‌ی یک Property عمومی کلاس کلاینت ارائه می‌دهد.
  •  تزریق درون متد / Method Injection  : در این حالت، خود کلاس کلاینت، یک پیاده سازی از یک interface را ارائه می‌کند که درون آن متدهایی برای ارائه‌ی وابستگی‌ها به کلاینت تعریف شده‌اند. در این وضعیت، تزریق کننده از این اینترفیس برای ارائه‌ی وابستگی‌ها به کلاینت درون متدها، استفاده می‌کند. 

هر کدام از روش‌های فوق مزایا و معایب خود را دارند، ولی در NET Core. بیشتر از «تزریق درون سازنده» استفاده می‌شود. در صورت لزوم می‌توانید از اینجا نمونه‌هایی از تزریق وابستگی را به هر کدام از سه روش بالا، مشاهده کنید.

Inversion of Control Container
در واژگان فنی مهندسی نرم افزار، Container (محفظه)  به جزیی از برنامه گفته می‌شود که می‌تواند اجزای دیگر برنامه را در بر بگیرد.  IoC Container ‌ها در واقع فریم ورک‌ها/چارچوب‌ها یا کتابخانه‌های برنامه نویسی هستند که ما در آنها می‌توانیم اشیاء مختلف را به سبک‌های خاصی تعریف و ثبت کنیم و در مواقع لزوم آنها را واکشی و به کلاس‌ها تزریق کنیم. معمولا  IoC Container‌ها لیستی از اشیاء هستند که در آن اینترفیس‌ها و پیاده سازی‌های مربوط به هر کدام از آن‌ها ثبت می‌شوند. درون IoC Container برای پیاده سازی اصل وارونگی وابستگی‌ها، معمولا از یکی از دو الگوی زیر استفاده می‌کنند (گاها هم دو الگو را با هم پیاده سازی می‌کنند) :
  •  Dependency Injection 
  • Service Locator

تمرکز اصلی ما در این نوشتار بر روی DI Container هاست. فرق Dependency Injection و Service Locator در این است که در DI، وابستگی‌ها توسط IoC Container از درون محفظه واکشی می‌شوند و به درون کد تزریق می‌شوند ولی در Service Locator در هر جایی از برنامه می‌توان با استفاده‌ی مستقیم از Container و با استفاده از متدهایی که به ما ارائه می‌دهد،  پرس و جو کرد (کوئری زد) و وابستگی مورد نظر را واکشی کرد.
در تزریق وابستگی، کلاس استفاده کننده از سرویس‌ها، درگیر نحوه‌ی واکشی و نمونه سازی از سرویس مورد نظر خود نمی‌شود و همه‌ی کار توسط DI Container انجام می‌گیرد. ولی در Service Locator باید سرویس مورد نظر، درون خود کلاس، مستقیما از Container دریافت و ساخته شود.
برای استفاده از Service Locator، تنها پیش نیاز، دسترسی به شیء Service Locator است.

به صورت کلی IoC Container ‌ها سه وظیفه‌ی اساسی را برعهده دارند:
  • ثبت سرویس درون خود
  •   ساخت نمونه‌های مورد نظر از سرویس‌ها و ارائه دادن آن‌ها به کلاس‌هایی که نیاز دارند.
  •  از بین بردن نمونه سرویس‌های ساخته شده (Dispose) کردن آن‌ها .

در ادامه با ساخت پروژه‌ای، اولین سرویس خودمان را درون Microsoft Dependency Injection Container یا به اختصار DI Container، ثبت کرده و آن را واکشی می‌کنیم.
نظرات مطالب
اعتبارسنجی سرویس های WCF
 اگر به مثال بالا دقت کرده باشید حتما متوجه شدید که از BasicHttpBinding استفاده کردم. دلیل این موضوع این است که BasicHttpBinding به صورت پیش فرض هیچ گونه تمهیدات امنیتی را بر روی سرویس‌ها در نظر نمی‌گیرد. اگر قصد پیاده سازی مثال بالا را به وسیله WSHttpBinding (این binding به صورت توکار مباحث رمزگذاری و امضای دیجیتال را در خود دارد) داشته باشیم حتما باید از Certificate‌ها بهره ببریم. در نتیجه برای پیاده سازی مثال بالا به روش WsHttpBinding از  makecert.exe برای تولید certificate‌ها استفاده می‌شد(عموما در  مثال‌ها و نمونه‌ها از همین روش استفاده میشود )  که در اجرای واقعی سرویس‌ها مناسب نیست. در  Soap این Certificate‌ها شامل اطلاعات رمزگذاری و مجوز‌ها و کلید‌های عمومی و خصوصی خواهند بود در نتیجه از اهمیت به سزایی بر خوردارند. برای حفظ امنیت سرویس‌ها توصیه می‌شود certificate‌ها را از یک CA  (برای مثال VeriSign ) خریداری شود یا حداقل می‌تونید از Microsoft Certificate Services  که در ویندوز‌های سرور نصب می‌شود استفاده نمایید. در واقع اگر یک Certificate Authority  وجود نداشته باشد بهتر است از این روش استفاده نشود.
مطالب
تحلیل و بررسی ده روش آسیب پذیری نرم افزار بر اساس متدولوژی OWASP - قسمت اول SQL Injection
در این سری از مقالات، ده روش برتر آسیب پذیری نرم افزار بر اساس متدولوژی OWASP مورد بررسی قرار میگیرد. یادگیری این روش‌ها منحصر به زبان برنامه نویسی خاصی نیست و رعایت این نکات برای برنامه نویسانی که قصد نوشتن کدی امن دارند، توصیه میشود. کلمه‌ی OWASP مخفف عبارت Open Web Application Security Protocol Project می‌باشد. در واقع OWASP یک متدولوژی و پروژه‌ی متن باز است که معیارهایی را برای ایمن سازی نرم افزار مورد بررسی قرار میدهد.



آسیب پذیری SQL Injection یا به اختصار SQLi

تزریق SQL، یکی از قدیمی ترین، شایع‌ترین و مخرب‌ترین آسیب پذیری‌ها، برای برنامه‌ها می‌باشد و در صورت برقراری شرایط مناسب جهت حمله و با اعمال نفوذ، از طریق تزریق SQL ، مهاجم میتواند با دور زدن فرآیندهای اعتبارسنجی و احراز هویت یک برنامه، به تمامی محتوای پایگاه داده‌ی آن و گاها کنترل سرور، دسترسی پیدا کند. این حمله برای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای یک پایگاه داده مبتنی بر SQL انجام میشود.


عملکرد SQL Injection

برای اجرای SQLهای مخرب در برنامه‌هایی که از پایگاه‌های داده‌ی مبتنی بر SQL مانند (SQL Server ،MySQL ،PostgreSQL ،Oracle و ...) استفاده میکنند، هکر یا مهاجم در اولین گام باید به دنبال ورودی‌هایی در برنامه باشد که درون یک درخواست SQL قرار گرفته باشند (مانند صفحات لاگین، ثبت نام، جستجو و ...).

کد زیر را در نظر بگیرید:

# Define POST variables
uname = request.POST['username']
passwd = request.POST['password']

# SQL query vulnerable to SQLi
sql = "SELECT id FROM users WHERE username='" + uname + "' AND password='" + passwd + "'"

# Execute the SQL statement
database.execute(sql)
در این کد، موارد امنیتی برای جلوگیری از تزریق SQL تعبیه نشده‌است و هکر با اندکی دستکاری پارامترهای ارسالی میتواند نتایج دلخواهی را برای نفوذ، بدست بیاورد. قسمتی از کد که دستور SQL را اجرا میکند و پارامترهای ورودی از کاربر را در خود جای میدهد، بصورت نا امنی کدنویسی شده‌است.

اکنون ورودی password را برای نفوذ، تست میکنیم. مهاجم بدون داشتن نام کاربری، قصد دور زدن احراز هویت را دارد. بجای password عبارت زیر را قرار میدهد:

password' OR 1=1  

در نهایت در بانک اطلاعاتی دستور زیر اجرا میشود:

 SELECT id FROM users WHERE username='username' AND password=  'password' OR 1=1'

میدانیم که 1=1 است. پس بدون در نظر گرفتن اینکه شما برای username و password چه چیزی را وارد نمودید، عبارت درست در نظر گرفته میشود:

شرط اول   and   شرط دوم =
نتیجه  or 1=1
چون 1=1 است 
همیشه شرط کوئری درست خواهد بود


معمولا در بانک اطلاعاتی، اولین کاربری که وارد میکنند Administrator برنامه می‌باشد. پس به احتمال قوی شما میتوانید با مجوز ادمین به برنامه وارد شوید. البته میتوان با دانستن تنها نام کاربری هم به‌راحتی با گذاشتن در قسمت username بدون دانستن password، به برنامه وارد شد؛ زیرا میتوان شرط چک کردن password را کامنت نمود:

-- MySQL, MSSQL, Oracle, PostgreSQL, SQLite
' OR '1'='1' --
' OR '1'='1' /*
-- MySQL
' OR '1'='1' #
-- Access (using null characters)
' OR '1'='1' %00
' OR '1'='1' %16




ابزارهایی برای تست آسیب پذیری SQLi

1) برنامه‌ی DNTProfiler

2) اسکنر اکانتیکس

3) sqlmap
4) روش دستی که بهترین نتیجه را دارد و نیاز به تخصص دارد.


چگونه از SQL Injection جلوگیری کنیم

1) روی داده‌هایی که از کاربر دریافت میگردد، اعتبار سنجی سمت کلاینت و سرور انجام شود. اگر فقط به اعتبارسنجی سمت کلاینت اکتفا کنید، هکر به‌راحتی با استفاده از  پروکسی، داده‌ها را تغییر می‌دهد. ورودی‌ها را فیلتر و پاکسازی و با لیست سفید یا سیاه بررسی کنید ( ^^^^ ).

2) از کوئری‌هایی که بدون استفاده از پارامتر از کاربر ورودی گرفته و درون یک درخواستSQL قرار میگیرند، اجتناب کنید:

[HttpGet]
        [Route("nonsensitive")]
        public string GetNonSensitiveDataById()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand($"SELECT * FROM NonSensitiveDataTable WHERE Id = {Request.Query["id"]}", connection);
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


با استفاده از پارامتر: (بهتر است نوع دیتا تایپ پارامتر و طول آن ذکر شود)

[HttpGet]
        [Route("nonsensitivewithparam")]
        public string GetNonSensitiveDataByNameWithParam()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand($"SELECT * FROM NonSensitiveDataTable WHERE Name = @name", connection);
                command.Parameters.AddWithValue("@name", Request.Query["name"].ToString());
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


3) از Stored Procedureها استفاده کنید و بصورت پارامتری داده‌های مورد نیاز را به آن‌ها پاس دهید: (بهتر است نوع دیتا تایپ پارامتر و طول آن ذکر شود)  

 [HttpGet]
        [Route("nonsensitivewithsp")]
        public string GetNonSensitiveDataByNameWithSP()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand("SP_GetNonSensitiveDataByName", connection);
                command.CommandType = System.Data.CommandType.StoredProcedure;
                command.Parameters.AddWithValue("@name", Request.Query["name"].ToString());
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


4) اگر از داینامیک کوئری استفاده میکنید، داده‌های مورد استفاده‌ی در کوئری را بصورت پارامتری ارسال کنید:

فرض کنید چنین جدولی دارید

CREATE TABLE tbl_Product
(
Name NVARCHAR(50),
Qty INT,
Price FLOAT
)

GO

INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Shampoo', 200, 10.0);
INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Hair Clay', 400, 20.0);
INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Hair Tonic', 300, 30.0);

یک پروسیجر را دارید که عملیات جستجو را انجام میدهد و از داینامیک کوئری استفاده میکند.

ALTER PROCEDURE sp_GetProduct(@Name NVARCHAR(50))
AS
BEGIN
    DECLARE @sqlcmd NVARCHAR(MAX);
    SET @sqlcmd = N'SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = ''' + @Name + '''';
    EXECUTE(@sqlcmd)
END

با اینکه از Stored Procedure استفاده میکنید، باز هم در معرض خطر SQLi می‌باشید. فرض کنید هکر چنین درخواستی را ارسال میکند:

Shampoo'; DROP TABLE tbl_Product; --

نتیجه، تبدیل به دستور زیر میشود:

SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = 'Shampoo'; DROP TABLE tbl_Product; --'

برای جلوگیری از SQLi در کوئریهای داینامیک SP بشکل زیر عمل میکنیم:

ALTER PROCEDURE sp_GetProduct(@Name NVARCHAR(50))
AS
BEGIN
    DECLARE @sqlcmd NVARCHAR(MAX);
    DECLARE @params NVARCHAR(MAX);
    SET @sqlcmd = N'SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = @Name';
    SET @params = N'@Name NVARCHAR(50)';
    EXECUTE sp_executesql @sqlcmd, @params, @Name;
END
در اینجا در پارامتر params@ نوع دیتاتایپ و طول آن را مشخص میکنید و کارکتر quote به صورت خودکار حذف میشود و از SQLi جلوگیری میکند. 


5) میتوان از تنظیمات IIS یا وب سرورهای دیگر برای جلوگیری از SQLi استفاده نمود.

6) استفاده از چند کاربرِ دیتابیس در برنامه و بکارگیری سطح دسترسی محدود و مناسب( ^ , ^ ).

7) از  ORM استفاده کنید و اگر نیاز به سرعت بیشتری دارید از یک Micro ORM استفاده کنید؛ با در نظر داشتن نکات لازم  

مطالب
مدیریت حالت در برنامه‌های Blazor توسط الگوی Observer - قسمت دوم
در قسمت قبل، روشی را بر اساس الگوی Observer، برای به اشتراک گذاری حالت و مدیریت سراسری آن، بررسی کردیم. در این روش می‌توان چندین مخزن حالت را نیز داشت؛ اما هر کدام مستقل از هم عمل می‌کنند. برای تکمیل آن فرض کنید قرار است عمل افزودن مقدار یک شمارشگر، در دو مخزن حالت متفاوت و مجزای از هم، در هر کدام سبب بروز تغییر حالتی خاص شود که در این مطلب روش مدیریت آن‌را بررسی خواهیم کرد.


نیاز به یک Dispatcher برای تعامل با بیش از یک مخزن حالت


در اینجا برای نمونه دو مخزن حالت تعریف شده‌اند؛ اما روش تعامل با این مخازن حالت، دیگر مانند قبل نیست. برای نمونه در اثر تعامل یک کاربر با View ای خاص، رخدادی صادر شده و اینبار مدیریت این رخداد توسط یک Action (که عموما یک پیام رشته‌ای است)، به Dispatcher مرکزی ارسال می‌شود (و نه مستقیما به مخزن حالت خاصی). اکنون این Dispatcher، اکشن رسیده را به مخازن کد مشترک به آن ارسال می‌کند تا عمل متناسب با آن اکشن درخواستی را انجام دهند. مابقی آن همانند قبل است که پس از تغییر حالت در هر کدام از مخازن حالت، کار به روز رسانی UI، در کامپوننت‌های مشترک صورت خواهد گرفت. بدیهی است در اینجا مخازن حالت، مجاز به صرفنظر کردن از یک اکشن خاص هستند و الزامی به پیاده سازی آن ندارند. هدف اصلی این است که اگر اکشنی قرار بود در تمام مخازن حالت پیاده سازی شود و حالت‌های آن‌ها را تغییر دهد، روشی را برای مدیریت آن داشته باشیم.
بنابراین اگر به این الگوی جدید دقت کنید، چیزی نیست بجز یک الگوی Observer دو سطحی:
الف) Dispatcher ای (Subject) که مشترک‌هایی را مانند مخازن حالت دارد (Observers).
ب) مخازن حالتی (Subjects) که مشترک‌هایی را مانند کامپوننت‌ها دارند (Observers).

اگر پیشتر با React کار کرده باشید، این الگو را تحت عناوینی مانند Flux و یا Redux می‌شناسید و در اینجا می‌خواهیم پیاده سازی #C آن‌را بررسی کنیم:


در الگوی Flux، در اثر تعامل یک کاربر با کامپوننتی، اکشنی به سمت یک Dispatcher ارسال می‌شود. سپس Dispatcher این اکشن را به مخزن حالتی جهت مدیریت آن ارسال می‌کند که در نهایت سبب تغییر حالت آن شده و به روز رسانی UI را در پی خواهد داشت.


پیاده سازی یک Dispatcher برای تعامل با بیش از یک مخزن حالت

پیش از هر کاری نیاز است قالب اکشن‌های ارسالی را که قرار است توسط مخازن حالت مورد پردازش قرار گیرند، مشخص کنیم:
namespace BlazorStateManagement.Stores
{
    public interface IAction
    {
        public string Name { get; }
    }
}
عموما هر اکشنی با نام و یا پیامی مشخص می‌شود. بر این اساس می‌توان اکشن افزودن و یا کاهش مقادیر شمارشگر را به صورت زیر تعریف کرد:
namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public class IncrementAction : IAction
    {
        public const string Increment = nameof(Increment);

        public string Name { get; } = Increment;
    }

    public class DecrementAction : IAction
    {
        public const string Decrement = nameof(Decrement);

        public string Name { get; } = Decrement;
    }
}
مزیت تعریف و استفاده از یک کلاس در اینجا این است که اگر نیاز بود به همراه اکشنی، اطلاعات اضافه‌تری نیز به سمت مخازن کد ارسال شوند، می‌توان آن‌ها را داخل هر کدام از کلاس‌ها، بسته به نیاز برنامه تعریف کرد و صرفا محدود به Name و یا یک مقدار رشته‌ای معرف آن، نخواهند بود.

پس از تعریف ساختار یک اکشن، اکنون نوبت به پیاده سازی راه حلی برای ارسال آن به تمام مخازن حالت برنامه است:
using System;

namespace BlazorStateManagement.Stores
{
    public interface IActionDispatcher
    {
        void Dispatch(IAction action);
        void Subscribe(Action<IAction> actionHandler);
        void Unsubscribe(Action<IAction> actionHandler);
    }

    public class ActionDispatcher : IActionDispatcher
    {
        private Action<IAction> _actionHandlers;

        public void Subscribe(Action<IAction> actionHandler) => _actionHandlers += actionHandler;

        public void Unsubscribe(Action<IAction> actionHandler) => _actionHandlers -= actionHandler;

        public void Dispatch(IAction action) => _actionHandlers?.Invoke(action);
    }
}
پیاده سازی ActionDispatcher ای را که ملاحظه می‌کنید، دقیقا مشابه CounterStore قسمت قبل است و در اینجا توسط متد Subscribe، مخازن حالت برنامه مشترک آن شده و یا توسط متد Unsubscribe، قطع اشتراک می‌کنند. همچنین متد Dispatch نیز شبیه به متد BroadcastStateChange قسمت قبل عمل می‌کند و سبب می‌شود تا اکشن ارسالی به آن، به تمام مشترکین این سرویس، ارسال شود.
این سرویس را نیز با طول عمر Scoped به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌کنیم که سبب می‌شود تا پایان عمر برنامه (بسته شدن مرورگر یا ریفرش کامل صفحه‌ی جاری)، در حافظه باقی مانده و وهله سازی مجدد نشود. به همین جهت تزریق آن در مخازن حالت مختلف برنامه، دقیقا حالت یک Dispatcher اشتراکی را پیدا خواهد کرد.
namespace BlazorStateManagement.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IActionDispatcher, ActionDispatcher>();
            // ...
        }
    }
}


استفاده از IActionDispatcher در مخازن حالت برنامه

در ادامه می‌خواهیم مخازن حالت برنامه را تحت کنترل سرویس IActionDispatcher قرار دهیم تا کاربر بتواند اکشنی را به Dispatcher ارسال کند و سپس Dispatcher این درخواست را به تمام مخازن حالت موجود، جهت بروز واکنشی (در صورت نیاز)، اطلاعات رسانی نماید.
برای این منظور سرویس ICounterStore قسمت قبل ، به صورت زیر تغییر می‌کند که اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کرده و همچنین دیگر به همراه متدهای عمومی افزایش و یا کاهش مقدار نیست:
using System;

namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public interface ICounterStore : IDisposable
    {
        CounterState State { get; }

        void AddStateChangeListener(Action listener);
        void BroadcastStateChange();
        void RemoveStateChangeListener(Action listener);
    }
}
بر این اساس، پیاده سازی CounterStore به صورت زیر تغییر خواهد کرد:
using System;

namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public class CounterStore : ICounterStore
    {
        private readonly CounterState _state = new();
        private bool _isDisposed;
        private Action _listeners;
        private readonly IActionDispatcher _actionDispatcher;

        public CounterStore(IActionDispatcher actionDispatcher)
        {
            _actionDispatcher = actionDispatcher ?? throw new ArgumentNullException(nameof(actionDispatcher));
            _actionDispatcher.Subscribe(HandleActions);
        }

        private void HandleActions(IAction action)
        {
            switch (action)
            {
                case IncrementAction:
                    IncrementCount();
                    break;
                case DecrementAction:
                    DecrementCount();
                    break;
            }
        }

        public CounterState State => _state;

        private void IncrementCount()
        {
            _state.Count++;
            BroadcastStateChange();
        }

        private void DecrementCount()
        {
            _state.Count--;
            BroadcastStateChange();
        }

        public void AddStateChangeListener(Action listener) => _listeners += listener;

        public void RemoveStateChangeListener(Action listener) => _listeners -= listener;

        public void BroadcastStateChange() => _listeners.Invoke();

        public void Dispose()
        {
            Dispose(disposing: true);
            GC.SuppressFinalize(this);
        }

        protected virtual void Dispose(bool disposing)
        {
            if (!_isDisposed)
            {
                try
                {
                    if (disposing)
                    {
                        _actionDispatcher.Unsubscribe(HandleActions);
                    }
                }
                finally
                {
                    _isDisposed = true;
                }
            }
        }
    }
}
توضیحات:
- با توجه به اینکه CounterStore یک سرویس ثبت شده‌ی در سیستم است، می‌تواند از مزیت تزریق سایر سرویس‌ها در سازنده‌ی خودش بهره‌مند شود؛ مانند تزریق سرویس جدید IActionDispatcher.
- پس از تزریق سرویس جدید IActionDispatcher، متدهای Subscribe آن‌را در سازنده‌ی کلاس و Unsubscribe آن‌را در حین Dispose سرویس، فراخوانی می‌کنیم. البته فراخوانی و یا پیاده سازی Unsubscribe و Dispose در اینجا غیرضروری است؛ چون طول عمر این کلاس با طول عمر برنامه یکی است.
- بر اساس این الگوی جدید، هر اکشنی که به سمت Dispatcher مرکزی ارسال می‌شود، در نهایت به متد HandleActions یکی از مخازن حالت تعریف شده، خواهد رسید:
        private void HandleActions(IAction action)
        {
            switch (action)
            {
                case IncrementAction:
                    IncrementCount();
                    break;
                case DecrementAction:
                    DecrementCount();
                    break;
            }
        }
در اینجا می‌توان با استفاده از patterns matching، بر اساس نوع اکشن مدنظر، عملیات خاصی را انجام داد. فقط در اینجا دیگر متدهای IncrementCount و DecrementCount، عمومی نیستند. به همین جهت باید به کامپوننت شمارشگر مراجعه کرد و تعریف قبلی:
@inject ICounterStore CounterStore

@code {

    private void IncrementCount()
    {
        CounterStore.IncrementCount();
    }
را به صورت زیر تغییر داد:
- ابتدا در انتهای فایل Client\_Imports.razor، فضای نام سرویس جدید IActionDispatcher را اضافه می‌کنیم:
@using BlazorStateManagement.Stores
- سپس از آن جهت ارسال IncrementAction به مخازن حالت برنامه استفاده خواهیم کرد:
// ...
@inject IActionDispatcher ActionDispatcher


@code {

    private void IncrementCount()
    {
        ActionDispatcher.Dispatch(new IncrementAction());
    }
با این تغییر جدید، هربار که بر روی دکمه‌ی افزایش مقدار شمارشگر، کلیک می‌شود، در آخر یک IncrementAction به تمام مخازن حالت موجود در برنامه ارسال خواهد شد و آن‌ها بر اساس نیازشان تصمیم خواهند گرفت که آیا به آن واکنش نشان دهند یا خیر.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorStateManagement-Part-2.zip