در این قسمت در خصوص نحوهی نصب SSAS صحبت خواهم کرد .
تصور میکنم بهتر است در خصوص آنچه در هنگام نصب SQL Server انتخاب میکنیم، دقت بیشتری کنیم. بسیار دیده ام که برخی از دوستان و همکاران در هنگام نصب SQL Server در قسمت انتخاب Featureها تمامی آنها را انتخاب کرده در صورتی که تنها به Database Engine نیاز دارند و عملا با این کار ، کارایی Database Server خود را پایین میآورند .
بنابر این توصیه میکنم در پنجره ی Feature Selection فقط آنچه را که نیاز دارید نصب نمایید .
بنابر این در صورتی که شما جزو آن دسته دوستانی میباشید که در پنجره ی Feature Selection تمامی گزینهها را انتخاب نموده اید، خوب نیازی به نصب مجدد SSAS ندارید و شما ناخواسته این سرویس را برروی Database Server خود نصب نموده اید .
در صورتی که شما قبلا این سرویس را برروی سرور خود نصب نکرده اید و فقط Database Engine را نصب نموده اید مراحل زیر را طی نمایید.
1. در ابتدا Set Up مربوط به SQL Server 2012 را اجرا نمایید. و در صفحهی ابتدایی برنامهی نصب ، مطابق شکل زیر روی Installation کلیک کنید. و در قسمت سمت راست گزینهی New SQL Server stand-alone installation or add features to an existing installation را انتخاب نمایید.
2. د رپنجرهی Setup Support Rules مطمئن شوید که تمامی پیش شرایط نصب را دارید (در صورتی که Warning داشته باشید احتمالا در مراحل بعدی ، نصب برنامه با مشکل روبرو خواهد شد یا بعد از نصب برخی قسمتهای برنامه به درستی کار نمیکنند. ) در صورتی که در قسمتی با Warning روبرو شدید بعد از برطرف کردن مشکل دکمهی Rerun را بزنید به عبارت دیگر نیازی نمیباشد مراحل نصب را از ابتدا ادامه دهید. سپس دکمهی OK را بفشارید .
3. در پنجرهی بعدی دکمهی Install را بزنید. سپس دوباره صفحهی Setup Support Rules را خواهید داشت. مطمئن شوید تمامی پیش شرایط Passed شده باشند. سپس دکمهی Next را بزنید.
4. در پنجرهی بعدی گزینهی Add features to and existing instance of SQL Server 2012 را انتخاب نمایید اگر شما قبلا فقط DataBase Engine را نصب کرده اید و در غیر این صورت Perform a new installation of SQL Server 2012 را انتخاب نماید. سپس دکمهی Next را بزنید.
5. در صفحهی Feature Selection گزینهی Analysis Services را مطابق شکل زیر انتخاب نمایید.و سپس دکمهی Next را بزنید .
6. در صفحهی بعدی برنامهی نصب به شما توضیحاتی در خصوص مقدار فضای Hard برای نصب سرویس(های) انتخاب شده ، نمایش میدهد. دکمهی Next را بزنید
7. در صفحهی Server configuration مد SQL Server Analysis Services را بر روی حالت Automatic تنطیم کنید. سپس دکمهی Next را بزنید.
8. سپس در صفحهی Analysis Services Confiquration گزینهی Multidimensional and Data Mining Mode را انتخاب نمایید. و همچنین برای مشخص نمودن Administrator سرویس SSAS نام کاربر را در قسمت پایین پنجره وارد نمایید. در صورتی که شما با کاربری که عملا Administrator سرویس SSAS میباشد در سیستم عامل ویندوز لاگین نموده اید میتوانید دکمهی Add Current User را بزنید. سپس دکمهی Next را بزنید .
9. در صفحهی بعد بررسیهای Installation Configuration Rules انجام میگردد . دقت داشته باشید که تمامی موارد Passed گردیده باشند. سپس دکمهی Next را بزنید .
10. در صفحهی Ready to install دکمهی Install را بفشارید.
11. در صورتی که نصب با موفقیت انجام شده باشد، صفحه ای به شکل زیر خواهید دید.
خوب به شما تبریک میگوییم شما هم اکنون سرویس SSAS را برروی سرور خود نصب نموده اید. برای اطمینان از تنظیمات Registry توصیه میکنم سیستم عامل خود را Restart نمایید.
برای اطمینان از نصب سرویس SSAS بر روی سیستم خود میتوانید در پنجرهی Run عبارت services.msc را وارد کنید .
سپس در قسمت سرویسها شما میتوانید سرویس SSAS را مشاهده نمایید مطابق شکل زیر.
در قسمتهای بعدی این سری از آموزشهای MDX Query تلاش خواهم کرد طریقهی نصب پایگاه دادهی Adventure Work DW و همچنین ساخت پایگاه دادهی Multidimensional مربوط به Adventure Work DW را آموزش دهم.
توسعه Asp.net Core و Asp.net Core Identity
- به علت استفادهی از AddEntityFrameworkStores، هیچکدام از سرویسهای تعریف شدهی در لایه سرویس استفاده نخواهند شد و از همان پیش فرضهای Identity Core استفاده میشود.
- در Controllers از هیچکدام از سرویسهای برنامه استفاده نشدهاست و از همان پیش فرضها استفاده شدهاست.
- در لایه سرویس (لایهای که از آن عملا استفاده نمیشود)، ApplicationRoleStore و ApplicationUserStore سازندهای را دریافت میکنند که در تنظیمات IoC Container پیاده سازی برای آنها ارائه نشدهاست (و در صورت استفاده عملا کار نخواهند کرد؛ مگر اینکه از همان پیش فرضهای AddEntityFrameworkStores استفاده کنند که عملا این سفارشی سازی را بیاثر میکند).
یک: ASP.NET Core مستقل از Platform است
دو: Open Source است
سه: جدا بودن از Web Server
using System; using Microsoft.AspNetCore.Hosting; namespace aspnetcoreapp { public class Program { public static void Main(string[] args) { var host = new WebHostBuilder() .UseKestrel() .UseStartup<Startup>() .Build(); host.Run(); } } }
چهار: تزریق وابستگی (Dependency Injection) تو کار
// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container. public void ConfigureServices (IServiceCollection services) { // Add framework services. services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"))); services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>() .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>() .AddDefaultTokenProviders(); services.AddMvc(); // Add application services. services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>(); services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>(); }
پنج: یکپارچگی با frameworkهای مدرن سمت کلاینت
- bundle و minify کردن فایلهای جاوا اسکریپت و همینطور CSS
- اجرای ابزارهایی برای bundle و minify کردن قبل از هر build
- کامپایل کردن فایلهای LESS و SASS در CSS
- کامپیال کردن فایلهای CoffeeScript و TypeScript در JavaScript
تسکهای پس زمینه (Background Job) چیست؟
سؤال : HangFire چیست؟
مقایسه HangFire و Quartz
دیتابیس :
ساختار :
داشبورد :
استفاده از HangFire
1. نصب :
- برای نصب HangFire در یک پروژهی Asp.Net Core لازم است ابتدا پکیجهای مورد نیاز آن را نصب کنید؛ که شامل موارد زیر است:
Install-Package Hangfire.Core Install-Package Hangfire.SqlServer Install-Package Hangfire.AspNetCore
- پس از نصب پکیجها باید تنظیمات مورد نیاز برای پیاده سازی HangFire را در برنامه، اعمال کنیم. این تنظیمات شامل افزودن سرویسها و اینترفیسهای HangFire به برنامه است که اینکار را با افزودن HangFire به متد ConfigureService کلاس Startup انجام خواهیم داد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { // Add Hangfire services. services.AddHangfire(configuration => configuration .SetDataCompatibilityLevel(CompatibilityLevel.Version_170) .UseSimpleAssemblyNameTypeSerializer() .UseRecommendedSerializerSettings() .UseSqlServerStorage(Configuration.GetConnectionString("HangfireConnection"), new SqlServerStorageOptions { CommandBatchMaxTimeout = TimeSpan.FromMinutes(5), SlidingInvisibilityTimeout = TimeSpan.FromMinutes(5), QueuePollInterval = TimeSpan.Zero, UseRecommendedIsolationLevel = true, DisableGlobalLocks = true })); // Add the processing server as IHostedService services.AddHangfireServer(); // Add framework services. services.AddMvc(); }
- پکیج HangFire برای مدیریت کار و زمان ، Table هایی دارد که پس از نصب، بر روی دیتابیس برنامهی شما قرار میگیرد. فقط باید دقت داشته باشید ConnectionString دیتابیس خود را در متد AddHangFire مقدار دهی کنید، تا از این طریق دیتابیس برنامه را شناخته و Tableهای مورد نظر را در Schema جدیدی با نام HangFire به آن اضافه کند.
- این پکیج یک داشبورد اختصاصی دارد که در آن لیستی از انواع تسکهای در صف انجام و گزارشی از انجام شدهها را در اختیار ما قرار میدهد. برای تنظیم این داشبورد باید Middleware مربوط به آن و endpoint جدیدی را برای شناسایی مسیر داشبورد HangFire در برنامه، در متد Configure کلاس Startup اضافه کنید :
public void Configure(IApplicationBuilder app, IBackgroundJobClient backgroundJobs, IHostingEnvironment env) { // HangFire Dashboard app.UseHangfireDashboard(); app.UseEndpoints(endpoints => { endpoints.MapControllers(); // HangFire Dashboard endpoint endpoints.MapHangfireDashboard(); }); }
http://localhost:50255/hangfire
app.UseHangfireDashboard("/mydashboard");
http://localhost:50255/mydashboard
2. داشبورد :
3. امنیت داشبورد :
public class MyAuthorizationFilter : IDashboardAuthorizationFilter { public bool Authorize(DashboardContext context) { var httpContext = context.GetHttpContext(); // Allow all authenticated users to see the Dashboard (potentially dangerous). return httpContext.User.Identity.IsAuthenticated; } }
app.UseHangfireDashboard("/hangfire", new DashboardOptions { Authorization = new [] { new MyAuthorizationFilter() } });
app.UseHangfireDashboard("/hangfire", new DashboardOptions { IsReadOnlyFunc = (DashboardContext context) => true });
انواع تسکها در HangFire :
1. تسکهای Fire-And-Forget :
public class HomeController : Controller { private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient; public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient) { _backgroundJobClient = backgroundJobClient; } [HttpPost] [Route("welcome")] public IActionResult Welcome(string userName) { var jobId = _backgroundJobClient.Enqueue(() => SendWelcomeMail(userName)); return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!"); } public void SendWelcomeMail(string userName) { //Logic to Mail the user Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}"); } }
2. تسکهای Delayed :
- دسته اول : اجرا پس از تاخیر در زمانی مشخص.
public class HomeController : Controller { private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient; public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient) { _backgroundJobClient = backgroundJobClient; } [HttpPost] [Route("welcome")] public IActionResult Welcome(string userName) { var jobId = BackgroundJob.Schedule(() => SendWelcomeMail(userName),TimeSpan.FromMinutes(10)); return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!"); } public void SendWelcomeMail(string userName) { //Logic to Mail the user Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}"); } }
- دسته دوم : اجرا در زمانی مشخص.
public class HomeController : Controller { private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient; public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient) { _backgroundJobClient = IBackgroundJobClient; } [HttpPost] [Route("welcome")] public IActionResult Welcome(string userName , DateTime dateAndTime) { var jobId = BackgroundJob.Schedule(() => SendWelcomeMail(userName),DateTimeOffset(dateAndTime)); return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!"); } public void SendWelcomeMail(string userName) { //Logic to Mail the user Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}"); } }
3. تسکهای Recurring :
public class HomeController : Controller { private readonly IRecurringJobManager _recurringJobManager; public HomeController(IRecurringJobManager recurringJobManager) { _recurringJobManager = recurringJobManager; } [HttpPost] [Route("BackUp")] public IActionResult BackUp(string userName) { _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => BackUpDataBase(), Cron.Weekly); return Ok(); } public void BackUpDataBase() { // ... } }
- هر دقیقه (Cron.Minutely) :
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => job , Cron.Minutely);
- هر ساعت (Cron.Hourly) :
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Hourly);
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Hourly(10));
- هر روز (Cron.Daily) :
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Daily);
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Daily(3,10));
- هر هفته (Cron.Weekly) :
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Weekly);
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job,Cron.Weekly(DayOfWeek.Monday,3,10));
- هر ماه (Cron.Monthly) :
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Monthly);
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Monthly(10,3,10));
- هر سال (Cron.Yearly) :
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Yearly);
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Yearly(2,4,3,10));
4. تسکهای Continuations :
var stepOne = _backgroundJobClient.Schedule(() => SendAuthorizationEmail(), TimeSpan.FromMinute(10)); _backgroundJobClient.ContinueJobWith(stepOne, () => _backgroundJobClient.Schedule(() => ExpireAuthorizationEmail(), TimeSpan.FromHours(5)));
برخی از نکات و ترفندهای HangFire
1. استفاده از Cron Expression در Recurring Jobها :
* * * * * command to be executed - - - - - | | | | | | | | | ----- Day of week (0 - 7) (Sunday=0 or 7) | | | ------- Month (1 - 12) | | --------- Day of month (1 - 31) | ----------- Hour (0 - 23) ------------- Minute (0 - 59)
* * * * *
- فیلد اول (Minute) : در این فیلد باید دقیقهای مشخص از یک ساعت را وارد کنید؛ مانند دقیقه 10 (میتوانید محدودهای را هم تعیین کنید)
- فیلد دوم (Hour) : در این فیلد باید زمان معلومی را با فرمت ساعت وارد کنید؛ مانند ساعت 7 (میتوانید محدودهای را هم تعیین کنید، مانند ساعات 12-7)
- فیلد سوم (Day of Month) : در این فیلد باید یک روز از ماه را وارد کنید؛ مانند روز 15 ام از ماه (میتوانید محدودهای را هم تعیین کنید)
- فیلد چهارم (Month) : در این فیلد باید یک ماه از سال را وارد کنید؛ مثلا ماه 4 ام(آوریل) (میتوانید محدودهای را هم تعیین کنید)
- فیلد پنجم (Day of Week) : در این فیلد باید روزی از روزهای هفته یا محدودهای از آن روزها را تعیین کنید. مانند صفرم هفته که در کشورهای اروپایی و آمریکایی معادل روز یکشنبه است.
0 4 10-15 * *
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => job , "0 4 10-15 * *" );
2. متد Trigger :
RecurringJob.Trigger("some-id");
3. تعیین تاریخ انقضاء برای Recurring Jobها :
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Console.WriteLine("Recurring Job"), Cron.Monthly); _backgroundJobClient.Schedule(() => _recurringJobManager.RemoveIfExists("test"), DateTimeOffset(dateAndTime));
الگوی نماینده (پروکسی) Proxy Pattern
به نظرم برای سرویس هایی که اعتبارسنجیهای زیاد و طولانی دارند بسیار مناسب است و میزان نگهداری کد را بالاتر میبرد. در مورد سرویسها و موارد مشابه که عموما از تزریق وابستگی استفاده میکنیم کمی مشکل ایجاد میکند که باید این را هم در نظر گرفت که اگر قرار باشد پروکسیهای زیادی داشته باشیم مثلا کل تزریق برای پروکسی صورت خواهد گرفت که کلاس اصلی که اصلیترین هدف تزریق است در این بین کمی ایجاد مشکل میکند. یعنی باید یک الگوی دیگر جهت استفاده از تزریق وابستگیها پیدا کرد یا با الگوهایی مثل service locator پیش برویم.
- Configuration
- Routing
- MVC
- Application
- و ...
- کاربر یک درخواست Http را توسط مرورگر ارسال میکند.
- یکی از اولین میان افزارها یعنی میان افزار Routing، آدرس درخواست را میخواند، کنترلر و اکشن مورد نظر را مییابد و بهوسیلهی Activator Utility، سعی در فعال سازی آن کنترلر میکند.
- DI Container لیست پارامترهای سازندهی کنترلر را مشاهده میکند و سرویسهای مورد نیاز را از درون خود واکشی کرده، از آنها نمونه سازی میکند و نمونههای ساخته شده را به درون شیء کنترلر تزریق میکند.
- Routing درخواست HttpRequest را تجزیه کرده و اکشن متد مورد نظر را برای اجرای آن فراخوانی کرده
- و نتیجهی اجرای اکشن را به درخواست دهنده بر میگرداند.
هر چند که کنترلرها درون DI Container ثبت نشدهاند، ولی توسط کلاسهایی درون فریم ورک، از آنها نمونه سازی میشود و در حین نمونه سازی، DI Container سرویسهای مورد نظر آنها را در صورت وجود، فراهم میکند.
ثبت تنظیمات وبسایت و فراخوانی آنها در برنامه
در تمام برنامههای ASP.NET Core شما نیاز به تنظیماتی برای پیکربندی کار برنامهی خود دارید. این تنظیمات میتوانند شامل Connection String اتصال به پایگاه داده، تنظیمات اتصال به سرویسهای خارجی مثل درگاههای پرداخت آنلاین بانکها و ... باشند. در اینجا ما تنظیمات اختصاصی را درون فایل AppSetting اضافه میکنیم. بعد برای هر بخش از تنظیمات، در پوشهی Configs یک کلاس سادهی سی شارپ را میسازیم و سپس با گرفتن و تزریق کردن این فایلهای Config درون DI Container، هر زمانی خواستیم، از آنها استفاده میکنیم.
ابتدا به سراغ تنظیمات کلی میرویم و دو تنظیم نام برنامه و پیغام خوش آمد گویی را به برنامه اضافه میکنیم (فایل appSettings را به صورت زیر تغییر میدهیم) :
"ApplicationName": "Dependency Injection Demo", "GreetingMessage": "Welcome to Dependency Injection Demo", "AllowedHosts": "*", "Logging": { "LogLevel": { "Default": "Information", "Microsoft": "Warning", "Microsoft.Hosting.Lifetime": "Information" } },
برای سادگی کار، با بخش Logging
کاری نداریم . اکنون فایل AppConfig.cs را به برنامه اضافه میکنیم:
namespace AspNetCoreDependencyInjection.Configs { public class AppConfig { public string ApplicationName { get; set; } public string GreetingMessage { get; set; } public string AllowedHosts { get; set; } } }
برای دسترسی بهتر میتوانیم سازندهی کلاس Startup را تغییر دهیم:
public IWebHostEnvironment Environment { get; } public IConfiguration Configuration { get; } public IServiceCollection Services { get; set; } public Startup(IWebHostEnvironment environment) { var builder = new ConfigurationBuilder() .SetBasePath(environment.ContentRootPath) .AddJsonFile("appsettings.json", optional: true) .AddEnvironmentVariables(); this.Environment = environment; this.Configuration = builder.Build(); }
var appSettingsFile = environment.IsProduction() ? "appsettings.json" : "appsettings_dev.json"; var builder = new ConfigurationBuilder() .SetBasePath(environment.ContentRootPath) .AddJsonFile( appSettingsFile , optional: true) .AddEnvironmentVariables();
services.AddSingleton(services => new AppConfig { ApplicationName = this.Configuration["ApplicationName"], GreetingMessage = this.Configuration["GreetingMessage"], AllowedHosts = this.Configuration["AllowedHosts"] });
در کد بالا در هنگام اجرای برنامه، یک نمونه از کلاس AppConfig را با طول حیات Singleton ثبت کردیم و Property های این شیء را به وسیلهی ایندکس Configuration[“FieldName”]، تک تک پر کردیم.
حالا میتوانیم سرویس AppConfig را
در هر کلاسی از برنامهی خودمان تزریق و از آن استفاده کنیم. برای مثل در اینجا یک
کنترلر به نام AppSettingsController ساختم و کلاس فوق را به آن تزریق کردم:
public class AppSettingsController : Controller { private readonly AppConfig _appConfig; public AppSettingsController(AppConfig appConfig) { _appConfig = appConfig; } // codes here … }
می توانیم از همین الگو برای تعریف، ثبت و استفاده از سایر تنظیمات نیز استفاده کنیم:
"UserOptionConfig": { "UsersAvatarsFolder": "avatars", "UserDefaultPhoto": "icon-user-default.png", "UserAvatarImageOptions": { "MaxWidth": 150, "MaxHeight": 150 } }, "LiteDbConfig": { "ConnectionString": "Filename=\\Data\\DependencyInjectionDemo.db;Connection=direct;Password=@123456;" }
برای LiteDbConfig
مانند AppConfig عمل میکنیم، ولی در هنگام ثبت آن، به روش زیر عمل میکنیم. تنها تفاوتی
که وجود دارد، نحوهی دستیابی به فیلدهای درونی فایل JSON به وسیلهی شیء Configuration
است:
services.AddSingleton(services => new LiteDbConfig { ConnectionString = this.Configuration["LiteDbConfig:ConnectionString"], });
اکنون برای استفادهی از مدخل UserOptionConfig،
کلاسهای زیر را میسازیم:
namespace AspNetCoreDependencyInjection.Configs { public class UserOptionConfig { public string UsersAvatarsFolder { get; set; } public string UserDefaultPhoto { get; set; } public UserAvatarImageOptions UserAvatarImageOptions { get; set; } } public class UserAvatarImageOptions { public int MaxHeight { get; set; } public int MaxWidth { get; set; } } }
جداسازی بخشهای مختلف تنظیمات پیکربندی باعث میشود تا بتوانیم دو اصل اساسی از طراحی نرم افزار را رعایت کنیم :
- Interface Segregation Principle (ISP) or Encapsulation : کلاسهایی که به تنظیمات نیاز دارند، فقط به آن بخشی از تنظیمات دسترسی خواهند داشتند که واقعا مورد نیازشان باشد.
- Separation Of Concerns : تنظیمات بخشهای مختلف برنامه، به یکدیگر وابسته و جفت شده نیستند.
در اینجا نیاز به استفاده از پکیج Microsoft.Extensions.Options.ConfigurationExtensions را داریم که به صورت درونی در ASP.NET Core تعبیه شده است.
برای ثبت این تنظیمات درون DI Container، از نمونهی جنریک متد Configure در IServiceCollection به صورت زیر استفاده میکنیم:
services.Configure<UserOptionConfig>(this.Configuration.GetSection("UserOptionConfig"));
متد GetSection بر اساس نام بخش تنظیمات، خود آن تنظیم و تمامی تنظیمات درونی آن را به صورت یک IConfigurationSection بر میگرداند و متد Configure<TOption> یک IConfiguration را گرفته و به صورت خودکار به TOption اتصال میدهد و سپس این شیء را درون DI Container به عنوان یک IConfigurationOptions<TOption> و با طول حیات Singleton ثبت میکند.
برای دسترس به UserOptionConfig درون کلاس مورد نظر ما، اینترفیس <IOptionMonitor<TOption را به سازندهی کلاس مورد نظر تزریق میکنیم. کد زیر را که نسخهی تغییر یافتهی کلاس AppSettingsController است را مشاهده کنید:private readonly LiteDbConfig _liteDbConfig; private readonly AppConfig _appConfig; private readonly UserOptionConfig _userOptionConfig; public AppSettingsController(AppConfig appConfig , LiteDbConfig liteDbConfig , IOptionsMonitor<UserOptionConfig> userOptionConfig) { _appConfig = appConfig; _liteDbConfig = liteDbConfig; _userOptionConfig = userOptionConfig.CurrentValue; }
نکته ای که وجود دارد، کلاسهای تعریف شده برای استفادهی از این الگو باید شرایط زیر را داشته باشند ( مثل کلاس UserOptionConfig ) :
- باید سطح دسترسی public داشته باشند.
- باید دارای سازندهی پیش فرض باشند.
- باید نام Property های آنها دقیقا همنام فیلدهای تنظیمات باشد تا فرایند mapping خودکار به درستی انجام شود.
- باید Property ها و Setter آنها ، سطح دسترسی public داشته باشند.
هر دو روش بالا که یکی به
صورت عادی تنظیمات را ثبت میکند و دیگری با استفاده از Option Pattern بخشهای مختلف را ثبت میکند،
مناسب هستند. البته گاهی اوقات فایلهای تنظیمات پروژهی شما در لایههای زیرین (یا درونیتر اگر از onion architecture استفاده میکنید) قرار دارند و شما نمیخواهید
در آن لایهها و لایههای درونیتر، وابستگی به پکیجهای ASP.NET Core ایجاد کنید. در این حالت با در
نظر گرفتن دو اصل ISP و Separation of Concerns ،
به ازای هر بخش مختلف از تنظیمات، فایلهای تنظیمات را در لایههای زیرین/درونی
تعریف کرده، بعد در لایههای بالاتر/بیرونیتر آنها را به درون سرویسها یا کلاسهای مورد نیاز، تزریق کنید. البته مثل همین مثال، ثبت این سرویسها درون برنامهی ASP.NET Core که
معمولا بالاترین/بیرونیترین لایه از پروژهی ما هست، انجام میشود.
چرا از آنگولار به ری اکت + ری داکس سوئیچ کردم!
در حین توسعه نکات زیادی باید مورد توجه قرار بگیرد اول اینکه ری اکت نیازمند و محتاج کتابخانههای متفرقه ای هست که باید با انتخاب خودتان استفادده شوند حال اگر در نظر بگیریم در یکی از آپدیتها ناسازگاری صورت بگیرد میتواند کل پروژه را تحت تاثیر قرار بدهد ولی در انگیولار از آنجا یک دستی کار توسط انگیولار تامین میشود کمتر این مشکلات دیده میشود ، همین الانش هم گاها مشکلاتی در این حالت رخ میدهد وای به حال اینکه توسط هیچ منبعی این یک دستی صورت نگیرد. حال تصور کنید در آپدیت عظیم یک پروژه چگونه یک مشکل کوچک میتواند کل کار را برای مدتی بر زمین بزند با این ادعا که کتابخانههای متن باز و رایگان تحت لایسنسهای مختلف داریم.
در لینکی که قرار دادید نوشته است که کامپوننتهای خود را کوچک نگه دارید یعنی اینکه توسعه دهنده میداند که اگر یک کامپوننت بخواهد بزرگ شود به چه دردسر زیادی میرسد و چه مخلوطی از کدها را خواهد داشت.
استفاده از تایپ اسکریپت برای انگیولار یک نقطه ضعف نیست بلکه یک مزیت محسوب میشود. استفاده از تایپ اسکریپ باعث میشود نگهداری کد سادهتر باشد و کدها را در قالب سادهتر و با سرعت بیشتری میتوان نوشت. هر روز نسخه جدید از مرورگها با پشتیبانی از فناوریهای جدید میآیند ولی بنا به مسائلی چون عدم پشتیبانی مرورگرها و یا قدیمی بودن مرورگر کاربر مجبور هستیم کدها را به شکل قدیمی بنویسیم و شاید این کدهای جدید باعث سرعت و کارایی بهتر باشند ولی با تایپ اسکریپت میتوان در آینده تنها یا یک ترانسپایل ساده به هر ورژن از ES تبدیل کنیم بدون اینکه نیاز به بازنویسی کد داشته باشیم که مستلزم وقت و هزینه خواهد بود. پس کدی که الان نوشته میشود در واقع کد به روز برای آینده هم محسوب میشود.
از نظر جنبه مالی همه پروژها به همین صورت هستند و ری اکت هم مستثنی نیست. همه کتابخانه هایی که متن باز هستند اگر به سود دهی نرسند و یا دیگر راضیشان نکند ان را رها میکنند. ابزرهای متن باز هم بدین صورت هستند هیچ شرکتی نمیآید پول و زمانش را صرف چیزی کند که برایش هیچ منفعتی به دنبال نداشته باشد و این قانون اول تجارت است. آیا فیس بوک همانند مایکروسافت یا گوگل نیست؟
ولی در نهایت هر دو ابزار و دیگر ابزارها هستند و تیم سازنده با توجه به نیازها باید ابزار خود را انتخاب کند.
در قسمت قبل به معرفی postgresql پرداختیم; در این قسمت قصد ایجاد و راه اندازی یک api با استفاده از دیتابیس postgresql و استفاده از تکنولوژیهای آن را با استفاده از docker داریم.
ابتدا با استفاده از دستور زیر یک پروژهی جدید asp.net core را ایجاد کنید:
dotnet new webapi --minimal -o YourDirectoryPath:\YourFolderName
سپس فایل docker-compose.yaml را به روت پروژه اضافه کنید که شامل کانفیگهای زیر میباشد:
version: '3.1' services: db: image: postgres container_name: db restart: always environment: POSTGRES_PASSWORD: postgres POSTGRES_USERNAME: postgres POSTGRES_DB: BloggingDb ports: - "5432:5432" volumes: - postgres_data:/data/db adminer: image: adminer restart: always ports: - 8080:8080 pgadmin4: image: dpage/pgadmin4 restart: always environment: PGADMIN_DEFAULT_EMAIL: pgadmin4@pgadmin.org PGADMIN_DEFAULT_PASSWORD: admin PGADMIN_CONFIG_SERVER_MODE: 'False' ports: - 5050:80 volumes: - pgadmin:/var/lib/pgadmin depends_on: - db volumes: postgres_data: pgadmin:
سپس با اجرای دستور زیر در روت پروژه، سرویسها را راه اندازی کنید:
docker compose up -d
معرفی سرویسهای استفاده شده در تنظیمات فایل بالا:
سرویس db :
نمونه ایمیج اصلی، volume، تنظیمات connection string در آن استفاده شده است.
سرویس adminer :
https://hub.docker.com/_/adminer /
Adminer - Database management in a single PHP file
یک برنامه تحت وب مدیریت پایگاه داده ساده میباشد که ویژگیها MySql را در کنار سرعت و امنیت ارائه میدهد و در آدرس http://localhost:8080 / اجرا خواهد شد.
سرویس pgadmin4 :
dpage/pgadmin4 - Docker Image | Docker Hub
در حال حاضر این برنامه محبوبترین برنامه مدیریت پایگاه داده میباشد که ویژگیهای پیشرفتهای را نیز پوشش میدهد و در آدرس http://localhost:5050 / اجرا خواهد شد.
اکنون نوبت نوشتن کدها میباشد.
- تنظیم connection string در فایل appsettings.json:
"ConnectionStrings": { "BloggingContext": "Username=postgres;Password=postgres;Server=localhost;Database=BloggingDb” }
- و همینطور پکیجهای زیر را به برنامه خود رفرنس دهید:
dotnet add package Npgsql.EntityFrameworkCore.PostgreSQL dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design
- مدلهای برنامه را در مسیر /Models ایجاد کنید:
namespace NpgsqlAPI.Models; public class Post { public int PostId { get; set; } public string Title { get; set; } = null!; public string Content { get; set; } = null!; public int BlogId { get; set; } public Blog Blog { get; set; } = null!; } namespace NpgsqlAPI.Models; public class Blog { public int BlogId { get; set; } public string? Url { get; set; } public List<Post>? Posts { get; set; } }
- سپس BloggingContext را در مسیر /Data ایجاد کنید:
using Microsoft.EntityFrameworkCore; using NpgsqlAPI.Models; namespace NpgsqlAPI.Data; public class BloggingContext : DbContext { public BloggingContext(DbContextOptions<BloggingContext> options) : base(options) { } public DbSet<Blog> Blogs => Set<Blog>(); public DbSet<Post
- سپس اینترفیس IBlogServices را در مسیر /Servicec/Blogs ایجاد کنید:
using NpgsqlAPI.Models; namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs; public interface IBlogServices { Task<IEnumerable<Blog>> GetList(); Task<Blog?> Get(uint id); Task<uint> Add(Blog obj); Task AddRange(Blog[] obj); Task Update(Blog obj); Task UpdateRange(Blog[] obj); Task Remove(uint id); }
- و سپس پیاده سازی آن را در فایل BlogEFServices و در کنار اینترفیس آن قرار دهید:
using Microsoft.EntityFrameworkCore; using NpgsqlAPI.Data; using NpgsqlAPI.Models; namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs; public sealed class BlogEFServices : IBlogServices { private readonly BloggingContext _context; public BlogEFServices(BloggingContext context) { _context = context; } public async Task<uint> Add(Blog obj) { await _context.Blogs.AddAsync(obj); return (uint)await SaveChangesAsync(); } public async Task AddRange(Blog[] obj) { await _context.Blogs.AddRangeAsync(obj); await SaveChangesAsync(); } public async Task<Blog?> Get(uint id) { return await _context.Blogs.FirstOrDefaultAsync(x=>x.BlogId == id); } public async Task<IEnumerable<Blog>> GetList() { return await _context.Blogs.ToListAsync(); } public async Task Remove(uint id) { var entity = await Get(id); _context.Blogs.Remove(entity!); await SaveChangesAsync(); } public async Task Update(Blog obj) { _context.Blogs.Update(obj); await SaveChangesAsync(); } public async Task UpdateRange(Blog[] obj) { _context.Blogs.UpdateRange(obj); await SaveChangesAsync(); } private async Task<int> SaveChangesAsync() { return await _context.SaveChangesAsync(); } }
- اکنون endpointهای api را در فایل program.cs ایجاد کنید:
using System.Data; using Microsoft.EntityFrameworkCore; using Npgsql; using NpgsqlAPI.Services.Blogs; using NpgsqlAPI.Data; using NpgsqlAPI.Models; var builder = WebApplication.CreateBuilder(args); builder.Services.AddEndpointsApiExplorer(); builder.Services.AddSwaggerGen(); string connectionString = builder.Configuration.GetConnectionString("BloggingContext")!; builder.Services.AddDbContext<BloggingContext>(options => options.UseNpgsql(connectionString)); builder.Services.AddTransient<IDbConnection>(_ => new NpgsqlConnection(connectionString)); // builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogDapperServices>(); // builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFRawQueryServices>(); builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFServices>(); var app = builder.Build(); if (app.Environment.IsDevelopment()) { app.UseSwagger(); app.UseSwaggerUI(); } app.UseHttpsRedirection(); app.MapGet("/blogs", async (IBlogServices service) => await service.GetList()) .WithName("GetBlogs") .WithOpenApi(); app.MapGet("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Get(id)) .WithName("GetBlog") .WithOpenApi(); app.MapPost("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Add(blog)) .WithName("AddBlog") .WithOpenApi(); app.MapDelete("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Remove(id)) .WithName("RemoveBlog") .WithOpenApi(); app.MapPut("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Update(blog)) .WithName("UpdateBlog") .WithOpenApi(); app.MapPut("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) => await service.UpdateRange(blogs)) .WithName("UpdateBulkBlog") .WithOpenApi(); app.MapPost("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) => await service.AddRange(blogs)) .WithName("AddBulkBlog") .WithOpenApi(); app.Run();
تمامی کدهای برنامه تا به اینجا نوشته شدهاند. اکنون migration را پس از اطمینان از اجرا بودن داکر اجرا کنید
dotnet ef migrations add Init dotnet ef database update
و برنامه را اجرا و تست کنید.
C# 8.0 - Async Streams
مقدمه
در Net Core 3. نوعهای جدیدی با عنوانهای <IAsyncEnumerable<T>,IAsyncEnumerator<T> در فضای نام System.Collections.Generic معرفی شدند. همانطور که مشخص است این نوعهای جدید کاملا با نوعهای synchronous خود هم پوشانی دارند و مفاهیم قبلی را به پیاده سازی میکنند.
نوع <IAsyncEnumerable<T متد GetAsyncEnumerator را معرفی میکند تا عملیات enumeration را به صورت async انجام دهد و در خروجی این متد، نوع <IAsyncEnumerator<T را برگشت میدهد؛ بهطوریکه این نوع disposable و دو عضو MoveNextAsync و Current را در خود دارد. اولی برای رسیدن به مقدار بعدی و دومی برای دریافت مقدار فعلی استفاده میشود. این در حالی است که MoveNextAsync بجای برگشت دادن یک bool یک <ValueTask<bool را برگشت میدهد. همچنین این متد، مقدار CancelationToken را همانند سایر فرآیندهایی که به صورت async تعریف میشوند، به صورت اختیاری از ورودی دریافت میکند، تا در صورت لزوم، عملیات جاری را کنسل کند. از طرفی به دلیل اینکه IAsyncEnumerator اینترفیس IAsyncDisposable را پیاده سازی میکند، متد DisposeAsync را نیز در اختیار دارد بهطوریکه بجای void یک ValueTask را برگشت میدهد.
static async IAsyncEnumerable<int> RangeAsync(int start, int count) { for (int i = 0; i < count; i++) { await Task.Delay(i); yield return start + i; } }
در مرحله اول، یک وب سرویس REST را بدون استفاده از IAsyncEnumerable ایجاد میکنیم تا متوجه مشکلات آن شویم و سپس در مرحله بعدی همین وب سرویس را با نوع IAsyncEnumerable بازنویسی میکنیم.
[ApiController] [Route("[controller]")] public class CustomerController : ControllerBase { private readonly IDictionary<int, Customer> _customers; private void FillCustomerFromMemory(int countOfCustomer) { for (int CustomerId = 1; CustomerId <= countOfCustomer; CustomerId++) { _customers.Add(key: CustomerId, new Customer($"name_{CustomerId}", CustomerId)); } } public CustomerController() { _customers = new Dictionary<int, Customer>(); FillCustomerFromMemory(countOfCustomer : 100); } [HttpGet] public async Task<IEnumerable<Customer>> Get() { var output = new List<Customer>(); while (_customers.Any(_ => _.Key % 10 == 0)) { var customer = _customers.First(_ => _.Key % 10 == 0); output.Add(new Customer(customer.Value.Name, customer.Key)); await Task.Delay(500); _customers.Remove(customer); } return output; } public class Customer { public int Id { get; private set; } public string Name { get; private set; } public Customer(string name, int id) { Name = name; Id = id; } } }
[HttpGet] public async IAsyncEnumerable<Customer> Get() { while (_customers.Any(_ => _.Key % 10 == 0)) { var customer = _customers.First(_ => _.Key % 10 == 0); yield return new Customer(customer.Value.Name, customer.Key); _customers.Remove(customer); await Task.Delay(500); } }
در قسمت قبل تلاش کردیم تا یک وب سرویس با قابلیت stream را پیاده سازی کنیم. حال در این بخش کد کلاینت را به صورتی ایجاد میکنیم تا هر سری صرفا یک بلاک ارسال شده توسط سرور را دریافت و آن را Deserialize کند. برای این کار از کتابخانه Newtonsoft.Json استفاده میکنیم.
const int TARGET = 80; var _httpClient = new HttpClient(); using (var response = await _httpClient.GetAsync( "https://localhost:7284/customer", HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead)) { var stream = await response.Content.ReadAsStreamAsync(); var _jsonSerializerSettings = new JsonSerializerSettings(); var _serializer = Newtonsoft.Json.JsonSerializer.Create(_jsonSerializerSettings); using TextReader textReader = new StreamReader(stream); using JsonReader jsonReader = new JsonTextReader(textReader); await using (stream.ConfigureAwait(false)) { await jsonReader.ReadAsync().ConfigureAwait(false); while (await jsonReader.ReadAsync().ConfigureAwait(false) && jsonReader.TokenType != JsonToken.EndArray) { Customer customer = _serializer!.Deserialize<Customer>(jsonReader); if (customer.Id == TARGET) { Console.WriteLine(customer.Id + " : " + customer.Name); break; } } } }
استفاده از CancelationToken در جهت استفاده بهینه از منابع
فرض کنید به هر دلیلی، برای مثال خطای داخلی برنامهی کلاینت و یا بسته شدن مرورگر، ارتباط کلاینت با سرور قطع شود. در این صورت سرور از این ماجرا خبردار نمیشود و به کار خود جهت ارسال اطلاعات ادامه میدهد. همانطور که گفته شد، کلاینت به هر دلیلی از دریافت اطلاعات منصرف شده و یا به خطا خورده. پس فرستادن اطلاعات هیچ کاربردی ندارد و سرور در هر مرحله ای از ارسال که باشد، باید به کار خود خاتمه دهد.
برای برطرف کردن مشکل، این سناریو کد سمت سرور را مجدد باز نویسی میکنیم :
[HttpGet] public async IAsyncEnumerable<Customer> Get(CancellationToken cancellationToken) { while (!cancellationToken.IsCancellationRequested && _customers.Any(_ => _.Key % 10 == 0)) { var customer = _customers.First(_ => _.Key % 10 == 0); yield return new Customer(customer.Value.Name, customer.Key); _customers.Remove(customer); await Task.Delay(500,cancellationToken); } }
کلاینت در صورتیکه به اطلاعات مورد نظر از طریق وب سرویس دسترسی پیدا کرد، دیگر تمایلی به ادامه خواندن از جریان داده یا stream را ندارد و از حلقه خواندن اطلاعات خارج میشود. اما سرور همچنان درگیر ارسال اطلاعات است. برای رفع این مشکل کد سمت کلاینت را بازنویسی میکنیم:
const int TARGET = 80; var _httpClient = new HttpClient(); var _cancelationTokenSource = new CancellationTokenSource(); using (var response = await _httpClient.GetAsync( "https://localhost:7284/customer", HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead, _cancelationTokenSource.Token)) { var stream = await response.Content.ReadAsStreamAsync(_cancelationTokenSource.Token); var _jsonSerializerSettings = new JsonSerializerSettings(); var _serializer = Newtonsoft.Json.JsonSerializer.Create(_jsonSerializerSettings); using TextReader textReader = new StreamReader(stream); using JsonReader jsonReader = new JsonTextReader(textReader); await using (stream.ConfigureAwait(false)) { await jsonReader.ReadAsync(_cancelationTokenSource.Token).ConfigureAwait(false); while (await jsonReader.ReadAsync(_cancelationTokenSource.Token).ConfigureAwait(false) && jsonReader.TokenType != JsonToken.EndArray) { Customer customer = _serializer!.Deserialize<Customer>(jsonReader); if (customer.Id == TARGET) { Console.WriteLine(customer.Id + " : " + customer.Name); _cancelationTokenSource.Cancel(); break; } } } }
https://learn.microsoft.com/en-us/archive/msdn-magazine/2019/november/csharp-iterating-with-async-enumerables-in-csharp-8
https://code-maze.com/csharp-async-enumerable-yield
Github Link : https://github.com/Ershad95/Stream_REST_API