مطالب
چه زمان‌هایی یک برنامه‌ی ASP.NET ری استارت می‌شود؟

برای ری استارت کردن یک برنامه‌ی ASP.NET حتما نیازی نیست تا IIS را متوقف و سپس راه اندازی کرد یا تنظیمات App pool برنامه را در IIS تغییر داد. روش‌های دیگری نیز وجود دارند که عدم آگاهی از آن‌ها می‌تواند سبب بروز مشکلات عدیده‌ای گردد و گاها خطایابی آن‌ها بسیار مشکل است؛ زیرا ری استارت شدن برنامه = از دست رفتن آنی تمام سشن‌های InProc تمام کاربران سایت؛ پاک شدن کش برنامه در IIS؛ از دست رفتن تمام متغیرهای استاتیک، Application State و مواردی از این دست:
  • - نوشتن در پوشه bin برنامه (ایجاد فایل یا ایجاد پوشه یا تغییر نام پوشه‌ها و مواردی از این دست). (بنابراین قرار دادن بانک اطلاعاتی برنامه در این پوشه، اشتباه بوده و به همین جهت پوشه‌ی استاندارد App_Data طراحی شده است)
  • - نوشتن در فایل web.config برنامه (به صورت دستی، حتی در حد اضافه کردن یک فاصله یا توسط خود برنامه و یا استفاده از متد File.SetLastWriteTime). در این حالت ASP.NET FileSystemWatcher بلافاصله وارد عمل شده و برنامه را ری استارت می‌کند. (هدف اصلی وجودی این فایل، برخورد فقط خواندنی با آن است نه ذخیره سازی تنظیمات پویای برنامه در آن. برای ذخیره سازی تنظیمات پویا، از بانک اطلاعاتی و یا یک فایل XML مجزای از وب کانفیگ استفاده کنید یا مواردی مشابه)
  • - هر گونه تغییری در فایل‌ها و یا پوشه‌های App_WebReferences ، App_Code ، Global.asax ، machine.config ، App_GlobalResources و App_LocalResources نیز سبب ری استارت برنامه خواهند شد.
  • - با ایجاد، حذف یا تغییر نام یکی از ساب دایرکتوری‌های واقع شده در ریشه برنامه. بنابراین اگر برنامه‌ی شما به صورت پویا پوشه‌هایی را ایجاد یا حذف می‌کند باید منتظر ری استارت‌های پی در پی باشید (البته این مورد با از کار انداختن FileChangesMonitor مربوط به HttpRuntime قابل حل می‌باشد (+)، ولی همانطور که عنوان شد به صورت پیش فرض همواره فعال است)
  • - فراخوانی متد System.Web.HttpRuntime.UnloadAppDomain شبیه به همان Application.Exit در برنامه‌های دسکتاپ است و بلافاصله سبب خاتمه‌ی برنامه می‌شود. قرار دادن فایل App_Offline.htm در پوشه اصلی برنامه نیز چنین رفتاری را سبب خواهد شد. علاوه بر آن تگ httpRuntime در وب کانفیگ نیز دارای گزینه‌ی enable است و تنظیم آن به false ، سبب خاتمه‌ی سرویس دهی برنامه خواهد شد.
  • - رسیدن به عدد numRecompilesBeforeAppRestart تعریف شده در فایل machine.config که عموما به عدد 15 تنظیم شده است. اگر تغییرات زیادی را در فایل‌های (مرتبط با ASP.NET مانند aspx ، asmx و غیره) برنامه داده باشید (بیشتر از 15 مورد) و نیازی به ری کامپایل اساسی وجود داشته باشد، ASP.NET FileSystemWatcher به صورت خودکار برنامه را ری استارت خواهد کرد.

مطالب
ASP.NET MVC #5

بررسی نحوه انتقال اطلاعات از یک کنترلر به View‌های مرتبط با آن

در ASP.NET Web forms در فایل code behind یک فرم مثلا می‌توان نوشت Label1.Text و سپس مقداری را به آن انتساب داد. اما اینجا به چه ترتیبی می‌توان شبیه به این نوع عملیات را انجام داد؟ با توجه به اینکه در کنترلر‌ها هیچ نوع ارجاع مستقیمی به اشیاء رابط کاربری وجود ندارد و این دو از هم مجزا شده‌اند.
در پاسخ به این سؤال، همان مثال ساده قسمت قبل را ادامه می‌دهیم. یک پروژه جدید خالی ایجاد شده است به همراه HomeController ایی که به آن اضافه کرده‌ایم. همچنین مطابق روشی که ذکر شد، View ایی به نام Index را نیز به آن اضافه کرده‌ایم. سپس برای ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View از یکی از روش‌های زیر می‌توان استفاده کرد:

الف) استفاده از اشیاء پویا

ViewBag یک شیء dynamic است که در دات نت 4 امکان تعریف آن میسر شده است. به این معنا که هر نوع خاصیت دلخواهی را می‌توان به این شیء انتساب داد و سپس این اطلاعات در View نیز قابل دسترسی و استخراج خواهد بود. مثلا اگر در اینجا به شیء ViewBag، خاصیت دلخواه Country را اضافه کنیم و سپس مقداری را نیز به آن انتساب دهیم:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";
return View();
}
}
}

این اطلاعات در View مرتبط با اکشنی به نام Index به نحو زیر قابل بازیابی خواهد بود (نحوه اضافه کردن View متناظر با یک اکشن یا متد را هم در قسمت قبل با تصویر مرور کردیم):

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<p>
Country : @ViewBag.Country
</p>

در این مثال، @ در View engine جاری که Razor نام دارد، به این معنا می‌باشد که این مقداری است که می‌خواهم دریافت کنی (ViewBag.Country) و سپس آن‌را در حین پردازش صفحه نمایش دهی.


ب) انتقال اطلاعات یک شیء کامل و غیر پویا به View

هر پروژه جدید MVC به همراه پوشه‌ای به نام Models است که در آن می‌توان تعاریف اشیاء تجاری برنامه را قرار داد. در پروژه جاری، یک کلاس ساده را به نام Employee به این پوشه اضافه می‌کنیم:

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employee
{
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public string Email { get; set; }
}
}

اکنون برای نمونه یک وهله از این شیء را در متد Index ایجاد کرده و سپس به view متناظر با آن ارسال می‌کنیم (در قسمت return View کد زیر مشخص است). بدیهی است این وهله سازی در عمل می‌تواند از طریق دسترسی به یک بانک اطلاعاتی یا یک وب سرویس و غیره باشد.

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication1.Models;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";

var employee = new Employee
{
Email = "name@site.com",
FirstName = "Vahid",
LastName = "N."
};

return View(employee);
}
}
}

امضاهای متفاوت (overloads) متد کمکی View هم به شرح زیر هستند:

ViewResult View(Object model)
ViewResult View(string viewName, Object model)
ViewResult View(string viewName, string masterName, Object model)


اکنون برای دسترسی به اطلاعات این شیء employee در View متناظر با این متد، چندین روش وجود دارد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country <‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

می‌توان از طریق شیء استاندارد دیگری به نام Model (که این هم یک شیء dynamic است مانند ViewBag قسمت قبل)، به خواص شیء یا مدل ارسالی به View جاری دسترسی پیدا کرد که یک نمونه از آن‌را در اینجا ملاحظه می‌کنید.
روش دوم، بر اساس تعریف صریح نوع مدل است به نحو زیر:

@model MvcApplication1.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country
<‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

در اینجا در مقایسه با قبل، تنها یک سطر به اول فایل View اضافه شده است که در آن نوع شیء Model تعیین می‌گردد (کلمه model هم در اینجا با حروف کوچک شروع شده است). به این ترتیب اینبار اگر سعی کنیم به خواص این شیء دسترسی پیدا کنیم، Intellisense ویژوال استودیو ظاهر می‌شود. به این معنا که شیء Model بکارگرفته شده اینبار دیگر dynamic نیست و دقیقا می‌داند که چه خواصی را باید پیش از اجرای برنامه در اختیار استفاده کننده قرار دهد.
به این روش، روش Strongly typed view هم گفته می‌شود؛ چون View دقیقا می‌داند که چون نوعی را باید انتظار داشته باشد؛ تحت نظر کامپایلر قرار گرفته و همچنین Intellisense نیز برای آن مهیا خواهد بود.
به همین جهت این روش Strongly typed view، در بین تمام روش‌های مهیا، به عنوان روش توصیه شده و مرجح مطرح است.
به علاوه استفاده از Strongly typed views یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد: فعال شدن یک code generator توکار در VS.NET به نام scaffolding. یک مثال ساده:
تا اینجا ما اطلاعات یک کارمند را نمایش دادیم. اگر بخواهیم یک لیست از کارمندها را نمایش دهیم چه باید کرد؟
روش کار با قبل تفاوتی نمی‌کند. اینبار در return View ما، یک شیء لیستی ارائه خواهد شد. در سمت View هم با یک حلقه foreach کار نمایش این اطلاعات صورت خواهد گرفت. راه ساده‌تری هم هست. اجازه دهیم تا خود VS.NET، کدهای مرتبط را برای ما تولید کند.
یک کلاس دیگر به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید به نام Employees با محتوای زیر:

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Email = "name1@site.com", FirstName = "name1", LastName = "LastName1" },
new Employee { Email = "name2@site.com", FirstName = "name2", LastName = "LastName2" },
new Employee { Email = "name3@site.com", FirstName = "name3", LastName = "LastName3" }
};
}
}
}

سپس متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید.

public ActionResult List()
{
var employeesList = new Employees().CreateEmployees();
return View(employeesList);
}

برای اضافه کردن View متناظر با آن، روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده:


تیک مربوط به Create a strongly typed view را قرار دهید. سپس در قسمت Model class، کلاس Employee را انتخاب کنید (نه Employees جدید را، چون از آن می‌خواهیم به عنوان منبع داده لیست تولیدی استفاده کنیم). اگر این کلاس را مشاهده نمی‌کنید، به این معنا است که هنوز برنامه را یکبار کامپایل نکرده‌اید تا VS.NET بتواند با اعمال Reflection بر روی اسمبلی برنامه آن‌را پیدا کند. سپس در قسمت Scaffold template گزینه List را انتخاب کنید تا Code generator توکار VS.NET فعال شود. اکنون بر روی دکمه Add کلیک نمائید تا View نهایی تولید شود. برای مشاهده نتیجه نهایی مسیر http://localhost/Home/List باید بررسی گردد.


ج) استفاده از ViewDataDictionary

ViewDataDictionary از نوع IDictionary با کلیدی رشته‌ای و مقداری از نوع object است. توسط آن شیء‌ایی به نام ViewData در ASP.NET MVC به نحو زیر تعریف شده است:

public ViewDataDictionary ViewData { get; set; }

این روش در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC بیشتر مرسوم بود. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewData["DateTime"] = "<‪br/>" + DateTime.Now;
return View();
}
}
}

و سپس جهت استفاده از این ViewData تعریف شده با کلید دلخواهی به نام DateTime در View متناظر با اکشن Index خواهیم داشت:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
DateTime: @ViewData["DateTime"]
</div>

یک نکته امنیتی:
اگر به مقدار انتساب داده شده به شیء ViewDataDictionary دقت کنید، یک تگ br هم به آن اضافه شده است. برنامه را یکبار اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که این تگ به همین نحو نمایش داده می‌شود و نه به صورت یک سطر جدید HTML . چرا؟ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را encode شده (فراخوانی متد Html.Encode در پشت صحنه به صورت خودکار) در صفحه نمایش می‌دهد و این مساله از لحاظ امنیتی بسیار عالی است؛ زیرا جلوی بسیاری از حملات cross site scripting یا XSS را خواهد گرفت.
احتمالا الان این سؤال پیش خواهد آمد که اگر «عالمانه» بخواهیم این رفتار نیکوی پیش فرض را غیرفعال کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان نوشت:
@Html.Raw(myString)

و یا:
<div>@MvcHtmlString.Create("<h1>HTML</h1>")</div>

به این ترتیب خروجی Razor دیگر encode شده نخواهد بود.


د) استفاده از TempData

TempData نیز یک dictionary دیگر برای ذخیره سازی اطلاعات است و به نحو زیر در فریم ورک تعریف شده است:

public TempDataDictionary TempData { get; set; }

TempData در پشت صحنه از سشن‌های ASP.NET جهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کند. بنابراین اطلاعات آن در سایر کنترلرها و View ها نیز در دسترس خواهد بود. البته TempData یک سری تفاوت هم با سشن معمولی ASP.NET دارد:
- بلافاصله پس از خوانده شدن، حذف خواهد شد.
- پس از پایان درخواست از بین خواهد رفت.
هر دو مورد هم به جهت بالابردن کارآیی برنامه‌های ASP.NET MVC و مصرف کمتر حافظه سرور درنظر گرفته‌ شده‌اند.
البته کسانی که برای بار اول هست با ASP.NET مواجه می‌شوند، شاید سؤال بپرسند این مسایل چه اهمیتی دارد؟ پروتکل HTTP، ذاتا یک پروتکل «بدون حالت» است یا Stateless هم به آن گفته می‌شود. به این معنا که پس از ارائه یک صفحه وب توسط سرور، تمام اشیاء مرتبط با آن در سمت سرور تخریب خواهند شد. این مورد متفاوت‌ است با برنامه‌های معمولی دسکتاپ که طول عمر یک شیء معمولی تعریف شده در سطح فرم به صورت یک فیلد، تا زمان باز بودن آن فرم، تعیین می‌گردد و به صورت خودکار از حافظه حذف نمی‌شود. این مساله دقیقا مشکل تمام تازه واردها به دنیای وب است که چرا اشیاء ما نیست و نابود شدند. در اینجا وب سرور قرار است به هزاران درخواست رسیده پاسخ دهد. اگر قرار باشد تمام این اشیاء را در سمت سرور نگهداری کند، خیلی زود با اتمام منابع مواجه می‌گردد. اما واقعیت این است که نیاز است یک سری از اطلاعات را در حافظه نگه داشت. به همین منظور یکی از چندین روش مدیریت حالت در ASP.NET استفاده از سشن‌ها است که در اینجا به نحو بسیار مطلوبی، با سربار حداقل توسط TempData مدیریت شده است.
یک مثال کاربردی در این زمینه:
فرض کنید در متد جاری کنترلر، ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا ورودی دریافتی معتبر است یا خیر. در غیراینصورت، کاربر را به یک View دیگر از طریق کنترلری دیگر جهت نمایش خطاها هدایت خواهیم کرد.
همین «هدایت مرورگر به یک View دیگر» یعنی پاک شدن و تخریب اطلاعات کنترلر قبلی به صورت خودکار. بنابراین نیاز است این اطلاعات را در TempData قرار دهیم تا در کنترلری دیگر قابل استفاده باشد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult InsertData(string name)
{
// Check for input errors.
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
{
TempData["error"] = "name is required.";
return RedirectToAction("ShowError");
}
// No errors
// ...
return View();
}

public ActionResult ShowError()
{
var error = TempData["error"] as string;
if (!string.IsNullOrWhiteSpace(error))
{
ViewBag.Error = error;
}
return View();
}
}
}

در همان HomeController دو متد جدید به نام‌های InsertData و ShowError اضافه شده‌اند. در متد InsertData ابتدا بررسی می‌شود که آیا نامی وارد شده است یا خیر. اگر خیر توسط متد RedirectToAction، کاربر به اکشن یا متد ShowError هدایت خواهد شد.
برای انتقال اطلاعات خطایی که می‌خواهیم در حین این Redirect نمایش دهیم نیز از TempData استفاده شده است.
بدیهی است برای اجرا این مثال نیاز است دو View جدید برای متدهای InsertData و ShowError ایجاد شوند (کلیک راست روی نام متد و انتخاب گزینه Add view برای اضافه کردن View مرتبط با آن اکشن).
محتوای View مرتبط با متد افزودن اطلاعات فعلا مهم نیست، ولی View نمایش خطاها در ساده‌ترین حالت مثلا می‌تواند به صورت زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "ShowError";
}

<h2>Error</h2>

@ViewBag.Error

برای آزمایش برنامه هم مطابق مسیریابی پیش فرض و با توجه به قرار داشتن در کنترلری به نام Home، مسیر http://localhost/Home/InsertData ابتدا باید بررسی شود. چون آرگومانی وارد نشده، بلافاصله صفحه به آدرس http://localhost/Home/ShowError به صورت خودکار هدایت خواهد شد.


نکته‌ای تکمیلی در مورد Strongly typed viewها:
عنوان شد که Strongly typed view روش مرجح بوده و بهتر است از آن استفاده شود، زیرا اطلاعات اشیاء و خواص تعریف شده در یک View تحت نظر کامپایلر قرار می‌گیرند که بسیار عالی است. یعنی اگر در View بنویسم FirstName: @Model.FirstName1 چون FirstName1 وجود خارجی ندارد، برنامه نباید کامپایل شود. یکبار این را بررسی کنید. برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود! اما تنها در زمان اجرا است که صفحه زرد رنگ معروف خطاهای ASP.NET ظاهر می‌شود که چنین خاصیتی وجود ندارد (این حالت پیش فرض است؛ یعنی کامپایل یک View‌ در زمان اجرا). البته این باز هم خیلی بهتر است از ViewBag، چون اگر مثلا ViewBag.Country1 را وارد کنیم، در زمان اجرا تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد؛‌ اما با روش Strongly typed view، حتما خطای Compilation Error به همراه نمایش محل مشکل نهایی، در صفحه ظاهر خواهد شد.
سؤال: آیا می‌شود پیش از اجرای برنامه هم این بررسی را انجام داد؟
پاسخ: بله. باید فایل پروژه را اندکی ویرایش کرده و مقدار MvcBuildViews را که به صورت پیش فرض false هست، true نمود. یا خارج از ویژوال استودیو با یک ادیتور متنی ساده مثلا فایل csproj را گشوده و این تغییر را انجام دهید. یا داخل ویژوال استودیو، بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و سپس گزینه Unload Project را انتخاب کنید. مجددا بر روی این پروژه Unload شده کلیک راست نموده و گزینه edit را انتخاب نمائید. در صفحه باز شده، MvcBuildViews را یافته و آن‌را true کنید. سپس پروژه را Reload کنید.
اکنون اگر پروژه را کامپایل کنید، پیغام خطای زیر پیش از اجرای برنامه قابل مشاهده خواهد بود:

'MvcApplication1.Models.Employee' does not contain a definition for 'FirstName1' 
and no extension method 'FirstName1' accepting a first argument of type 'MvcApplication1.Models.Employee'
could be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
d:\Prog\MvcApplication1\MvcApplication1\Views\Home\Index.cshtml 10 MvcApplication1

البته بدیهی است این تغییر، زمان Build پروژه را مقداری افزایش خواهد داد؛ اما امن‌ترین حالت ممکن برای جلوگیری از این نوع خطاهای تایپی است.
یا حداقل بهتر است یکبار پیش از ارائه نهایی برنامه این مورد فعال و بررسی شود.

و یک خبر خوب!
مجوز سورس کد ASP.NET MVC از MS-PL به Apache تغییر کرده و همچنین Razor و یک سری موارد دیگر هم سورس باز شده‌اند. این تغییرات به این معنا خواهند بود که پروژه از حالت فقط خواندنی MS-PL به حالت متداول یک پروژه سورس باز که شامل دریافت تغییرات و وصله‌ها از جامعه برنامه نویس‌ها است، تغییر کرده است (^ و ^).

مطالب دوره‌ها
استفاده از async و await در برنامه‌های ASP.NET Web forms 4.5
سؤال: چه زمانی از متدهای async و چه زمانی از متدهای همزمان بهتر است استفاده شود؟

از متدهای همزمان متداول برای انجام امور ذیل استفاده نمائید:
- جهت پردازش اعمالی ساده و سریع
- اعمال مدنظر بیشتر قرار است بر روی CPU اجرا شوند و از مرزهای IO سیستم عبور نمی‌کنند.

و از متدهای غیرهمزمان برای پردازش موارد زیر کمک بگیرید:
- از وب سرویس‌هایی استفاده می‌کنید که متدهای نگارش async را نیز ارائه داده‌اند.
- عمل مدنظر network-bound و یا I/O-bound است بجای CPU-bound. یعنی از مرزهای IO سیستم عبور می‌کند.
- نیاز است چندین عملیات را به موازات هم اجرا کرد.
- نیاز است مکانیزمی را جهت لغو یک عملیات طولانی ارائه دهید.


مزایای استفاده از متدهای async در ASP.NET

استفاده از await در ASP.NET، ساختار ذاتی پروتکل HTTP را که اساسا یک synchronous protocol، تغییر نمی‌دهد. کلاینت، درخواستی را ارسال می‌کند و باید تا زمان آماده شدن نتیجه و بازگشت آن از طرف سرور، صبر کند. نحوه‌ی تهیه‌ی این نتیجه، خواه async باشد و یا حتی همزمان، از دید مصرف کننده کاملا مخفی است. اکنون سؤال اینجا است که چرا باید از متدهای async استفاده کرد؟
- پردازش موازی: می‌توان چند Task را مثلا توسط Task.WhenAll به صورت موازی با هم پردازش کرده و در نهایت نتیجه را سریعتر به مصرف کننده بازگشت داد. اما باید دقت داشت که این Taskها اگر I/O bound باشند، ارزش پردازش موازی را دارند و اگر compute bound باشند (اعمال محاسباتی)، صرفا یک سری ترد را ایجاد و مصرف کرده‌اید که می‌توانسته‌اند به سایر درخواست‌های رسیده پاسخ دهند.
- خالی کردن تردهای در حال انتظار: در اعمالی که disk I/O و یا network I/O دارند، پردازش موازی و اعمال async به شدت مقیاس پذیری سیستم را بالا می‌برند. به این ترتیب worker thread جاری (که تعداد آن‌ها محدود است)، سریعتر آزاد شده و به worker pool بازگشت داده می‌شود تا بتواند به یک درخواست دیگر رسیده سرویس دهد. در این حالت می‌توان با منابع کمتری، درخواست‌های بیشتری را پردازش کرد.


ایجاد Asynchronous HTTP Handlers در ASP.Net 4.5

در نگارش‌های پیش از دات نت 4.5، برای نوشتن فایل‌های ashx غیرهمزمان می‌بایستی اینترفیس IHttpAsynchHandler پیاده سازی می‌شد که نحوه‌ی کار با آن از مدل APM پیروی می‌کرد؛ نیاز به استفاده از یک سری callback داشت و این عملیات باید طی دو متد پردازش می‌شد. اما در دات نت 4.5 و با معرفی امکانات async و await، نگارش سازگاری با پیاده سازی کلاس پایه HttpTaskAsyncHandler فراهم شده است.
برای آزمایش آن، یک برنامه‌ی جدید ASP.NET Web forms نگارش 4.5 یا بالاتر را ایجاد کنید. سپس از منوی پروژه، گزینه‌ی Add new item یک Generic handler به نام LogRequestHandler.ashx را به پروژه اضافه نمائید.
زمانیکه این فایل به پروژه اضافه می‌شود، یک چنین امضایی را دارد:
 public class LogRequestHandler : IHttpHandler
IHttpHandler آن‌را اکنون به HttpTaskAsyncHandler تغییر دهید. سپس پیاده سازی ابتدایی آن به شکل زیر خواهد بود:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web;

namespace Async14
{
    public class LogRequestHandler : HttpTaskAsyncHandler
    {
        public override async Task ProcessRequestAsync(HttpContext context)
        {
            string url = context.Request.QueryString["rssfeedURL"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(url))
            {
                context.Response.Write("Rss feed URL is not provided");
            }

            using (var webClient = new WebClient {Encoding = Encoding.UTF8})
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequestHandler 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync(url);
                context.Response.Write(rssfeed);
            }
        }

        public override bool IsReusable
        {
            get { return true; }
        }

        public override void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            throw new Exception("The ProcessRequest method has no implementation.");
        }
    }
}
واژه‌ی کلیدی async را نیز جهت استفاده از await به نسخه‌ی غیرهمزمان آن اضافه کرده‌ایم.
در این مثال آدرس یک فید RSS از طریق کوئری استرینگ rssfeedURL دریافت شده و سپس محتوای آن به کمک متد DownloadStringTaskAsync دریافت و بازگشت داده می‌شود.
برای آزمایش آن، مسیر ذیل را درخواست دهید:
 http://localhost:4207/LogRequestHandler.ashx?rssfeedURL=https://www.dntips.ir/feed/latestchanges
کاربردهای فایل‌های ashx برای مثال ارائه فید‌های XML ایی یک سایت، ارائه منبع نمایش تصاویر پویا از بانک اطلاعاتی، ارائه JSON برای افزونه‌های auto complete جی‌کوئری و امثال آن است. مزیت آن‌ها سربار بسیار کم است؛ زیرا وارد چرخه‌ی طول عمر یک صفحه‌ی aspx معمولی نمی‌شوند.


صفحات async در ASP.NET 4.5

در قسمت‌های قبل مشاهده کردیم که در برنامه‌های دسکتاپ، به سادگی می‌توان امضای روال‌های رخداد گردان را به async تغییر داد و ... برنامه کار می‌کند. به علاوه از مزیت استفاده از واژه کلیدی await نیز در آن‌ها برخوردار خواهیم شد. اما ... هرچند این روش در وب فرم‌ها نیز صادق است (مثلا public void Page_Load را به  public async void Page_Load می‌توان تبدیل کرد) اما اعضای تیم ASP.NET آن‌را در مورد برنامه‌های وب فرم توصیه نمی‌کنند:
Async void event handlers تنها در مورد تعداد کمی از روال‌های رخدادگردان ASP.NET Web forms کار می‌کنند و از آن‌ها تنها برای تدارک پردازش‌های ساده می‌توان استفاده کرد. اگر کار در حال انجام اندکی پیچیدگی دارد، «باید» از PageAsyncTask استفاده نمائید. علت اینجا است که Async void یعنی fire and forget (کاری را شروع کرده و فراموشش کنید). این روش در برنامه‌های دسکتاپ کار می‌کند، زیرا این برنامه‌ها مدل طول عمر متفاوتی داشته و تا زمانیکه برنامه از طرف OS خاتمه نیابد، مشکلی نخواهند داشت. اما برنامه‌های بدون حالت وب متفاوتند. اگر عملیات async پس از خاتمه‌ی طول عمر صفحه پایان یابد، دیگر نمی‌توان اطلاعات صحیحی را به کاربر ارائه داد. بنابراین تا حد ممکن از تعاریف async void در برنامه‌های وب خودداری کنید.

تبدیل روال‌های رخدادگردان متداول وب فرم‌ها به نسخه‌ی async شامل دو مرحله است:
الف) از متد جدید RegisterAsyncTask که در کلاس پایه Page قرار دارد برای تعریف یک PageAsyncTask استفاده کنید:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.UI;

namespace Async14
{
    public partial class _default : Page
    {
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            RegisterAsyncTask(new PageAsyncTask(LoadSomeData));
        }

        public async Task LoadSomeData()
        {
            using (var webClient = new WebClient { Encoding = Encoding.UTF8 })
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequest 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync("url");

                //listcontacts.DataSource = rssfeed;
            }
        }
    }
}
با استفاده از System.Web.UI.PageAsyncTask می‌توان یک async Task را در روال‌های رخدادگردان ASP.NET مورد استفاده قرار داد.

ب) سپس در کدهای فایل aspx، نیاز است خاصیت async را نیز true نمائید:
 <%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true"
Async="true"
  CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="Async14._default" %>


تغییر تنظیمات IIS برای بهره بردن از پردازش‌های Async

اگر از ویندوزهای 7، ویستا و یا 8 استفاده می‌کنید، IIS آن‌ها به صورت پیش فرض به 10 درخواست همزمان محدود است.
بنابراین تنظیمات ذیل مرتبط است به یک ویندوز سرور و نه یک work station :
به IIS manager مراجعه کنید. سپس برگه‌ی Application Pools آن‌را باز کرده و بر روی Application pool برنامه خود کلیک راست نمائید. در اینجا گزینه‌ی Advanced Settings را انتخاب کنید. در آن Queue Length را به مثلا عدد 5000 تغییر دهید. همچنین در دات نت 4.5 عدد 5000 برای MaxConcurrentRequestsPerCPU نیز مناسب است. به علاوه عدد connectionManagement/maxconnection را نیز به 12 برابر تعداد هسته‌های موجود تغییر دهید.
مطالب
وضعیت فناوری‌های مرتبط با دات نت از دیدگاه مرگ و زندگی!

مطلبی که در ذیل آورده شده صرفا یک برداشت شخصی است بر اساس نقل قول‌ها و بررسی وضعیت اعضای تیم‌های مرتبط با فناوری‌های مختلف بکار گرفته شده در دات نت فریم ورک و ... نه رسمی!

ADO.NET ، DataSet ، DataTable و امثال آن: مرده! (مرده به معنای اینکه دیگر توسعه‌ی جدی نخواهد یافت)
ADO.NET‌ اولین فناوری دسترسی به داده‌ها در دات نت فریم ورک بود/است. مدل طراحی آن هم بر اساس امکانات زبان‌های آن زمان (زمان شروع به کار دات نت) بود (و تا دات نت 4 هم تغییر عمده‌ای نکرده). برای مثال در زمان ارائه اولین نگارش آن خبری از Generics نبود (در دات نت 2 اضافه شد)؛ یا LINQ وجود نداشت (در دات نت سه و سه و نیم اضافه و تکمیل شد). به همین جهت طراحی آن در حال حاضر (با وجود دات نت 4) بوی ماندگی می‌دهد (مانند استفاده از دیتاست و دیتاتیبل) و با ORM های مایکروسافت جهت استفاده از امکانات Generics و LINQ جایگزین شده‌ است.
البته این مورد تنها مورد مرده‌ای است که "باید" یاد گرفت؛ مهم نیست که ORMs ارائه شده‌اند. مهم این است که زیر ساخت تمام ORM های نوشته شده برای دات نت همین ADO.NET خام است.


LINQ to SQL : مرده!
مایکروسافت با این فناوری ORM های خودش را شروع کرد اما بعد از مدتی دید که بهتر است یک نسخه‌ی عمومی‌تر با پشتیبانی از بانک‌های اطلاعاتی دیگر مانند اوراکل، MySQL و غیره را نیز ارائه دهد. همینجا بود که آن‌را خیلی ساده با Entity framework جایگزین کرد و در roadmap ارائه شده صراحتا EF به عنوان راه حل توصیه شده دسترسی به داده‌های مایکروسافت اعلام شده است (+). حالا این وسط دیگر مهم نیست شما پروژه نوشته بودید یا هر چی. دیگر منتظر تغییرات خاصی در LINQ to SQL نباشید. فقط یک سری رفع باگ و نگهداری پروژه را شاهد خواهید بود. البته در همان زمان خیلی زود تکذیب کردند که LINQ to SQL مرده اما برای نمونه آقای Damien که عضو اصلی تیم LINQ to SQL بودند، اکنون در تیم XBOX مشغول به کار هستند! (+) تو خود شرح مفصل بخوان از این مجمل!

ضمنا این رو هم در نظر داشته باشید که LINQ != LINQ to SQL ؛ به عبارتی LINQ به خودی خود فقط یک language feature است.


Windows Forms یا به اختصار WinForms : مرده!
به نظر مظلوم‌تر از این یکی در دات نت یافت نمی‌شود! همین چند وقت پیش یکی از اعضای مایکروسافت این نظر سنجی رو برگزار کرده بود که "ما چکار کنیم که شما راحت‌تر از WinForms به WPF مهاجرت کنید؟!" (+)
در قاموس WPF ، ویندوز فرمز یعنی Canvas panel ؛ به عبارتی صلب‌ترین حالت طراحی رابط کاربری و این انتقال و مهاجرت هرچند برای کسانی که عمری را روی آن گذاشته‌اند، دردناک خواهد بود اما با وجود توانایی‌های WPF چیزی را از دست نخواهند داد. سیستم Layout (طرح بندی) در WinForms و همچنین دلفی، بر اساس قراردهی اشیاء در مختصات مطلقی در صفحه است. مثلا این دکمه‌ی خاص در آن نقطه‌ی معلوم قرار می‌گیرد و همین. این روش طرح بندی یکی از چندین روش طرح بندی در WPF است که اصطلاحا Canvas نام دارد. توصیه اکید و مطلق در WPF آن است که از Canvas فقط برای طراحی اشیاء گرافیکی پیچیده استفاده کنید و نه طراحی رابط کاربر. چرا؟ چون برای مثال در Silverlight که برادر کوچکتر WPF محسوب می‌شود، رابط کاربری آن باید بتواند همانند HTML انعطاف پذیر باشد و با اندازه‌های مختلف مرورگر یا اندازه‌ی قلم‌های بزرگتر هماهنگ شده و مقاومت کند، بدون اینکه از ریخت بیفتد و این مورد را سایر سیستم‌های طرح بندی رابط کاربر (منهای Canvas یا همان سیستم طرح بندی WinForms) ارائه می‌دهند. مورد دیگری که در WPF و Silverlight بسیار حائز اهمیت است ، Content Controls می‌باشد. چقدر خوب می‌شد بتوان داخل یک کنترل، کلا یک سیستم طرح بندی را تعریف کرد و اشیاء دلخواهی را داخل آن قرار داد. مثلا ToolTip پیش فرض وجود دارد. بسیار هم خوب. بنده علاقه دارم، متن عنوان آن ضخیم باشد. کنار آن یک تصویر کوچک و در سمت چپ آن متن قرار گیرد. برای انجام اینکار در WPF لازم نیست تا شما منتظر نگارش بعدی دات نت باشید که دست اندرکاران مربوطه با افتخار در یک سند 50 صفحه‌ای توضیح دهند که چگونه می‌توان اینکار را انجام داد. یک سیستم طرح بندی را اضافه کنید. موارد ذکر شده را در آن تعریف کنید. بدون استفاده از هیچ نوع کامپوننتی یا بدون منتظر ماندن تا نگارش بعدی این محصولات، به مقصود خود رسیده‌اید.


ASP.NET Web forms : داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه!
از زمانیکه ASP.NET MVC آمد نسخه‌ی Web forms تقریبا فراموش شد. به وبلاگ اسکات گاتری یا Haacked و سایر اعضای اصلی دات نت که مراجعه کنید در سه سال اخیر در حد تعداد انگشتان یک دست هم در مورد Web forms مطلب ننوشته‌اند. تمام تمرکز و نوآوری‌ها بر روی MVC متمرکز شده و حتی در نسخه‌ی 4 دات نت هم فقط یک سری صافکاری مختصر را در Web forms شاهد بودیم مثلا نام کنترل‌ها را خودتان هم در زمان رندر نهایی می‌توانید تعیین کنید! یا لطفا کردند و قسمتی از url routing موجود در ASP.NET MVC را به ASP.NET web forms 4 هم قرض دادند (این مورد شاید مهم‌ترین تغییر قابل ذکر در ASP.Net web forms 4 است).
البته این رو هم اضافه کنم که ASP.NET MVC‌ واقعا قابل احترام است؛ هدف از آن جدا سازی لایه‌های برنامه با الگوهای استاندارد صنعتی (و نه هر روش برنامه نویسی چند لایه من درآوردی)، ترویج کد نویسی بهتر، ترویج Unit testing ، رفع یک سری مشکلات ASP.NET Web forms (مثلا از ViewState های حجیم دیگر خبری نیست) و امثال آن است.
برای نمونه توجه شما را به مطلبی که آقای Dino Sposito در مورد ASP.NET Webforms نوشته جلب می‌کنم: (+)
به صورت خلاصه ایشان عنوان کرده زمان طراحی ASP.NET Webforms در 10 سال قبل، هدف ما انتقال ساده‌تر برنامه نویس‌های VB به محیط وب بود. به همین جهت دست به اختراع postback ، viewState ، کنترل‌های سمت سرور و غیره زدیم. (بنابراین تاکید تمام این‌ها این است که webforms فناوری دهه قبل "بود" و الان بنابر نیازهای جدید دست به طراحی مجدد زده‌ایم)

در مورد "پایان پروژه ASP.NET Ajax Control Toolkit" هم قبلا مطلب نوشته بودم و این یکی واقعا official است!


و در پایان باید متذکر شد که فلان فناوری مرده یا داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه اصلا مهم نیست. هنوز هم هستند سازمان‌هایی که برنامه‌های نوشته شده با ASP کلاسیک (نگارش قبل از ASP.NET Web forms) خود را دارند و خیلی هم از آن راضی هستند!
این موارد رو از این جهت نوشتم که اگر می‌خواهید تازه به این جمع وارد شوید دقیقا بدانید باید روی چه مواردی بیشتر وقت بگذارید و یادگیری کدامیک صرفا اتلاف وقت خواهند بود (مثلا EF بر LINQ to SQL ارجح است و اگر امروز می‌خواهید شروع کنید با EF شروع کنید، یا دیگر کم کم با وجود WPF ، بازار کاری برای WinForms نخواهد بود).

مطالب
شروع کار با ASP.NET Web API 2
HTTP تنها برای به خدمت گرفتن صفحات وب نیست. این پروتکل همچنین پلتفرمی قدرتمند برای ساختن API هایی است که سرویس‌ها و داده را در دسترس قرار می‌دهند. این پروتکل ساده، انعطاف پذیر و در همه جا حاضر است. هر پلتفرمی که فکرش را بتوانید بکنید کتابخانه ای برای HTTP دارد، بنابراین سرویس‌های HTTP می‌توانند بازه بسیار گسترده ای از کلاینت‌ها را پوشش دهند، مانند مرورگرها، دستگاه‌های موبایل و اپلیکیشن‌های مرسوم دسکتاپ.

ASP.NET Web API فریم ورکی برای ساختن API‌های وب بر روی فریم ورک دات نت است. در این مقاله با استفاده از این فریم ورک، API وبی خواهیم ساخت که لیستی از محصولات را بر می‌گرداند. صفحه وب کلاینت، با استفاده از jQuery نتایج را نمایش خواهد داد.


یک پروژه Web API بسازید

در ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و نام آن را "ProductsApp" انتخاب کنید.

در دیالوگ New ASP.NET Project قالب Empty را انتخاب کنید و در قسمت "Add folders and core references for" گزینه Web API را انتخاب نمایید.

می توانید از قالب Web API هم استفاده کنید. این قالب با استفاده از ASP.NET MVC صفحات راهنمای API را خواهد ساخت. در این مقاله از قالب Empty استفاده میکنیم تا تمرکز اصلی، روی خود فریم ورک Web API باشد. بطور کلی برای استفاده از این فریم ورک لازم نیست با ASP.NET MVC آشنایی داشته باشید.

افزودن یک مدل

یک مدل (model) آبجکتی است که داده اپلیکیشن شما را معرفی می‌کند. ASP.NET Web API می‌تواند بصورت خودکار مدل شما را به JSON, XML و برخی فرمت‌های دیگر مرتب (serialize) کند، و سپس داده مرتب شده را در بدنه پیام HTTP Response بنویسد. تا وقتی که یک کلاینت بتواند فرمت مرتب سازی داده‌ها را بخواند، می‌تواند آبجکت شما را deserialize کند. اکثر کلاینت‌ها می‌توانند XML یا JSON را تفسیر کنند. بعلاوه کلاینت‌ها می‌توانند فرمت مورد نظرشان را با تنظیم Accept header در پیام HTTP Request مشخص کنند.

بگذارید تا با ساختن مدلی ساده که یک محصول (product) را معرفی میکند شروع کنیم.

کلاس جدیدی در پوشه Models ایجاد کنید.

نام کلاس را به "Product" تغییر دهید، و خواص زیر را به آن اضافه کنید.

namespace ProductsApp.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Category { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}

افزودن یک کنترلر

در Web API کنترلر‌ها آبجکت هایی هستند که درخواست‌های HTTP را مدیریت کرده و آنها را به اکشن متدها نگاشت می‌کنند. ما کنترلری خواهیم ساخت که می‌تواند لیستی از محصولات، یا محصولی بخصوص را بر اساس شناسه برگرداند. اگر از ASP.NET MVC استفاده کرده اید، با کنترلرها آشنا هستید. کنترلرهای Web API مشابه کنترلر‌های MVC هستند، با این تفاوت که بجای ارث بری از کلاس Controller از کلاس ApiController مشتق می‌شوند.

کنترلر جدیدی در پوشه Controllers ایجاد کنید.

در دیالوگ Add Scaffold گزینه Web API Controller - Empty را انتخاب کرده و روی Add کلیک کنید.

در دیالوگ Add Controller نام کنترلر را به "ProductsController" تغییر دهید و روی Add کلیک کنید.

توجه کنید که ملزم به ساختن کنترلرهای خود در پوشه Controllers نیستید، و این روش صرفا قراردادی برای مرتب نگاه داشتن ساختار پروژه‌ها است. کنترلر ساخته شده را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.

using ProductsApp.Models;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Net;
using System.Web.Http;

namespace ProductsApp.Controllers
{
    public class ProductsController : ApiController
    {
        Product[] products = new Product[] 
        { 
            new Product { Id = 1, Name = "Tomato Soup", Category = "Groceries", Price = 1 }, 
            new Product { Id = 2, Name = "Yo-yo", Category = "Toys", Price = 3.75M }, 
            new Product { Id = 3, Name = "Hammer", Category = "Hardware", Price = 16.99M } 
        };

        public IEnumerable<Product> GetAllProducts()
        {
            return products;
        }

        public IHttpActionResult GetProduct(int id)
        {
            var product = products.FirstOrDefault((p) => p.Id == id);
            if (product == null)
            {
                return NotFound();
            }
            return Ok(product);
        }
}
برای اینکه مثال جاری را ساده نگاه داریم، محصولات مورد نظر در یک آرایه استاتیک ذخیره شده اند. مسلما در یک اپلیکیشن واقعی برای گرفتن لیست محصولات از دیتابیس یا منبع داده ای دیگر کوئری می‌گیرید.

کنترلر ما دو متد برای دریافت محصولات تعریف می‌کند:

  • متد GetAllProducts لیست تمام محصولات را در قالب یک <IEnumerable<Product بر می‌گرداند.
  • متد GetProductById سعی می‌کند محصولی را بر اساس شناسه تعیین شده پیدا کند.

همین! حالا یک Web API ساده دارید. هر یک از متدهای این کنترلر، به یک یا چند URI پاسخ می‌دهند:

 URI  Controller Method
api/products/  GetAllProducts
 api/products/id/  GetProductById

برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه نگاشت درخواست‌های HTTP به اکشن متدها توسط Web API به این لینک مراجعه کنید.


فراخوانی Web API با جاوا اسکریپت و jQuery

در این قسمت یک صفحه HTML خواهیم ساخت که با استفاده از AJAX متدهای Web API را فراخوانی می‌کند. برای ارسال درخواست‌های آژاکسی و بروز رسانی صفحه بمنظور نمایش نتایج دریافتی از jQuery استفاده میکنیم.

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه Add, New Item را انتخاب کنید.

در دیالوگ Add New Item قالب HTML Page را انتخاب کنید و نام فایل را به "index.html" تغییر دهید.

حال محتوای این فایل را با لیست زیر جایگزین کنید.

<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
  <title>Product App</title>
</head>
<body>

  <div>
    <h2>All Products</h2>
    <ul id="products" />
  </div>
  <div>
    <h2>Search by ID</h2>
    <input type="text" id="prodId" size="5" />
    <input type="button" value="Search" onclick="find();" />
    <p id="product" />
  </div>

  <script src="http://ajax.aspnetcdn.com/ajax/jQuery/jquery-2.0.3.min.js"></script>
  <script>
    var uri = 'api/products';

    $(document).ready(function () {
      // Send an AJAX request
      $.getJSON(uri)
          .done(function (data) {
            // On success, 'data' contains a list of products.
            $.each(data, function (key, item) {
              // Add a list item for the product.
              $('<li>', { text: formatItem(item) }).appendTo($('#products'));
            });
          });
    });

    function formatItem(item) {
      return item.Name + ': $' + item.Price;
    }

    function find() {
      var id = $('#prodId').val();
      $.getJSON(uri + '/' + id)
          .done(function (data) {
            $('#product').text(formatItem(data));
          })
          .fail(function (jqXHR, textStatus, err) {
            $('#product').text('Error: ' + err);
          });
    }
  </script>
</body>
</html>
راه‌های مختلفی برای گرفتن jQuery وجود دارد، در این مثال از Microsoft Ajax CDN استفاده شده. می‌توانید این کتابخانه را از http://jquery.com دانلود کنید و بصورت محلی استفاده کنید. همچنین قالب پروژه‌های  Web API این کتابخانه را به پروژه نیز اضافه می‌کنند.


گرفتن لیستی از محصولات

برای گرفتن لیستی از محصولات، یک درخواست HTTP GET به آدرس "api/products/" ارسال کنید.

تابع getJSON یک درخواست آژاکسی ارسال می‌کند. پاسخ دریافتی هم آرایه ای از آبجکت‌های JSON خواهد بود. تابع done در صورت موفقیت آمیز بودن درخواست، اجرا می‌شود. که در این صورت ما DOM را با اطلاعات محصولات بروز رسانی می‌کنیم.

$(document).ready(function () {
    // Send an AJAX request
    $.getJSON(apiUrl)
        .done(function (data) {
            // On success, 'data' contains a list of products.
            $.each(data, function (key, item) {
                // Add a list item for the product.
                $('<li>', { text: formatItem(item) }).appendTo($('#products'));
            });
        });
});

گرفتن محصولی مشخص

برای گرفتن یک محصول توسط شناسه (ID) آن کافی است یک درخواست HTTP GET به آدرس "api/products/id/" ارسال کنید.

function find() {
    var id = $('#prodId').val();
    $.getJSON(apiUrl + '/' + id)
        .done(function (data) {
            $('#product').text(formatItem(data));
        })
        .fail(function (jqXHR, textStatus, err) {
            $('#product').text('Error: ' + err);
        });
}
برای این کار هنوز از getJSON برای ارسال درخواست آژاکسی استفاده می‌کنیم، اما اینبار شناسه محصول را هم به آدرس درخواستی اضافه کرده ایم. پاسخ دریافتی از این درخواست، اطلاعات یک محصول با فرمت JSON است.


اجرای اپلیکیشن

اپلیکیشن را با F5 اجرا کنید. صفحه وب باز شده باید چیزی مشابه تصویر زیر باشد.

برای گرفتن محصولی مشخص، شناسه آن را وارد کنید و روی Search کلیک کنید.

اگر شناسه نامعتبری وارد کنید، سرور یک خطای HTTP بر می‌گرداند.


استفاده از F12 برای مشاهده درخواست‌ها و پاسخ ها

هنگام کار با سرویس‌های HTTP، مشاهده‌ی درخواست‌های ارسال شده و پاسخ‌های دریافتی بسیار مفید است. برای اینکار می‌توانید از ابزار توسعه دهندگان وب استفاده کنید، که اکثر مرورگرهای مدرن، پیاده سازی خودشان را دارند. در اینترنت اکسپلورر می‌توانید با F12 به این ابزار دسترسی پیدا کنید. به برگه Network بروید و روی Start Capturing کلیک کنید. حالا صفحه وب را مجددا بارگذاری (reload) کنید. در این مرحله اینترنت اکسپلورر ترافیک HTTP بین مرورگر و سرور را تسخیر می‌کند. می‌توانید تمام ترافیک HTTP روی صفحه جاری را مشاهده کنید.

به دنبال آدرس نسبی "api/products/" بگردید و آن را انتخاب کنید. سپس روی Go to detailed view کلیک کنید تا جزئیات ترافیک را مشاهده کنید. در نمای جزئیات، می‌توانید header‌ها و بدنه درخواست‌ها و پاسخ‌ها را ببینید. مثلا اگر روی برگه Request headers کلیک کنید، خواهید دید که اپلیکیشن ما در Accept header داده‌ها را با فرمت "application/json" درخواست کرده است.

اگر روی برگه Response body کلیک کنید، می‌توانید ببینید چگونه لیست محصولات با فرمت JSON سریال شده است. همانطور که گفته شده مرورگرهای دیگر هم قابلیت‌های مشابهی دارند. یک ابزار مفید دیگر Fiddler است. با استفاده از این ابزار می‌توانید تمام ترافیک HTTP خود را مانیتور کرده، و همچنین درخواست‌های جدیدی بسازید که این امر کنترل کاملی روی HTTP headers به شما می‌دهد.


قدم‌های بعدی

  • برای یک مثال کامل از سرویس‌های HTTP که از عملیات POST,PUT و DELETE پشتیبانی می‌کند به این لینک مراجعه کنید.
  • برای اطلاعات بیشتر درباره طراحی واکنش گرا در کنار سرویس‌های HTTP به این لینک مراجعه کنید، که اپلیکیشن‌های تک صفحه ای (SPA) را بررسی می‌کند.
نظرات مطالب
EF Code First #12
- من در مورد الگوی مخزن در قسمت 11 این سری بحث کردم (کامنت‌های آن‌را هم بخوانید)؛ همچنین این مباحث در مورد EF Code first است و نه db first و نه EF 4. به علاوه این لینک‌هایی که مطرح کردید مثلا نمونه code project، داخل به اصطلاح BLL خودش، پر است از وهله سازی Context و من در این مطلب توضیح دادم که چرا اینکار غلط است و چگونه استفاده از یک تراکنش برای چندین عملیات مرتبط را زیر سؤال می‌برد.
- اون اینترفیس IUnitOfWork مطرح شده در مثال جاری، وابستگی خاصی به DataLayer نداره. می‌تونه در لایه سرویس هم تعریف بشه (منظور این است می‌تونه در یک اسمبلی و پروژه جداگانه هم قرار بگیره و مشکلی نیست). اما DataLayer باید بتونه در حین تزریق وابستگی‌ها وهله‌ای از IUnitOfWork رو فراهم کنه تا به اون معنا ببخشه؛ به همین جهت Context برنامه باید آن‌را پیاده سازی کند تا توسط StructureMap قابل شناسایی و استفاده شود.
اما نهایتا وهله سازی اینترفیس یاد شده توسط DAL صورت می‌گیره. uow به خودی خود موجودیتی نداره. در اینجا مثلا EF هست که به اون معنا می‌بخشه و سبب وهله سازی آن خواهد شد. هرچند به ظاهر برنامه با اینترفیس‌ها کار می‌کند اما تزریق وابستگی‌ها است که به این اینترفیس‌ها موجودیت می‌بخشد و سبب دسترسی به وهله‌ای که قرار داد ارائه شده توسط آن‌ها را پیاده سازی کرده می‌شود.
- در یک سیستم nTier هم مباحث ذکر شده در این قسمت، جاری است. مثلا یک WCF Service قرار گرفته روی یک سرور مجزا هم می‌تونه از DataLayer و ServiceLayer مثال جاری استفاده کند. استفاده کننده نهایی برای نمایش آن در UI با هیچکدام از دو مورد ذکر شده کاری ندارد و فقط با قراردادهای WCF Service کار می‌کنه.
مطالب
مدیریت Instance در WCF
نحوه پیاده سازی و مدیریت Instance در پروژه‌های مبتنی بر WCF

نکته : آشنایی اولیه با مفاهیم WCF جهت درک صحیح مطالب الزامی است.

تشریح مسئله :  در صورتی که نیاز باشد که نمونه ساخته شده از سرویس (سمت سرور) به صورت Singleton  باشد بهترین روش برای پیاده سازی به چه صورت است.

برای شروع ابتدا مثال زیر را پیاده سازی می‌کنیم.
یک Contract به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
[ServiceContract(SessionMode=SessionMode.Allowed)]
    public interface IMyService
    {
        [OperationContract]
        int GetData();             
    }

حالا یک سرویس برای پیاده سازی Interface بالا می‌نویسیم.
[ServiceBehavior( InstanceContextMode = InstanceContextMode.PerCall )]
    public class PerCallService : IMyService
    {
        int count;
        public int GetData()
        {
            return ++count;
        }
    }
همانطور که از نام سرویس مشخص است از این سرویس به ازای هر فراخوانی یک نمونه سمت سرور ساخته می‌شود.
حالا برای مشاهده نتیجه یک پروژه ConsoleApplication ایجاد کنید و سرویس مورد نظر را از روش AddServiceReference به پروژه اضافه کرده در فایل Program کد‌های زیر را کپی کنید.
 static void Main( string[] args )
        {
            Console.WriteLine( "PerCall Service" );

            MyPerCallService.MyServiceClient client = new MyPerCallService.MyServiceClient();
            int count = 0;
            for ( int i = 0 ; i < 5 ; i++ )
            {
                count = client.GetData();              
            }          
            Console.WriteLine( count );
            Console.ReadLine();         
        }
بعد از اجرا خروجی به صورت زیر است:

بعد از 5 بار فراخوانی متد GetData باز خروجی دارای مقدار 1 است. یعنی به ازای هر بار فراخوانی متد GetData یک نمونه از سرویس مورد نظر ساخته می‌شود.این عمل توسط خصوصیت InstanceContextMode که از نوع PerCall است به سرویس اعمال میشود.

حالا یک سرویس دیگر به صورت زیر ایجاد کنید.

 [ServiceBehavior( InstanceContextMode = InstanceContextMode.Single )]
    public class SingleService : IMyService
    {
        int count;
        public int GetData()
        {
            return ++count;
        }
    }
تنها تفاوت این سرویس با سرویس قبلی در این است که InstanceContextMode این سرویس  به صورت Single معرفی شده است. یعنی به ازای n فراخوانی فقط یک نمونه از کلاس ساخته می‌شود. این سرویس رو هم مثل روش قبلی به Client Application اضافه کنید.
کد کلاس Program رو به صورت زیر تغییر دهید.

static void Main( string[] args )
        {
            Console.WriteLine( "Single Service" );

            MySingleService.MyServiceClient client = new MySingleService.MyServiceClient();
            int count = 0;
            for ( int i = 0 ; i < 5 ; i++ )
            {
                count = client.GetData();              
            }          
            Console.WriteLine("Result is : {0}", count );
            Console.ReadLine();         
        }
که بعد از اجرا خروجی به صورت زیر است.

به ازای 5 بار فراخوانی سرویس متغیر Count سمت سرور مقدار قبلی خود را حفظ کرده است.

مطالب
آموزش MEF#1
Managed Extensibility Framework یا MEF کامپوننتی از Framework 4 است که برای ایجاد برنامه‌های توسعه پذیر (Extensible) با حجم کم کد استفاده میشه.این تکنولوژی به برنامه نویسان این امکان رو میده که توسعه‌های (Extension) برنامه رو بدون پیکربندی استفاده کنند. همچنین به توسعه دهندگان این اجازه رو می‌ده که به آسانی کدها رو کپسوله کنند .
MEF به عنوان بخشی از 4 NET. و Silverlight 4 معرفی شد. MEF یک راه حل ساده برای مشکل توسعه در حال اجرای برنامه‌ها ارائه می‌کند.تا قبل از این تکنولوژی ، هر برنامه‌ای که می‌خواست یک مدل Plugin را پشتیبانی کنه لازم بود که خودش زیر ساخت‌ها را از ابتدا ایجاد کنه . این Plugin‌ها اغلب برای برنامه‌های خاصی بودند و نمی‌توانستند در پیاده سازی‌های چندگانه دوباره استفاده شوند. ولی MEF در راستای حل این مشکلات ، روش استانداردی رو برای میزبانی برنامه‌های کاربردی پیاده کرده است. 
برای فهم بهتر مفاهیم یک مثال ساده رو با MEF پیاده سازی می‌کنم.
ابتدا یک پروژه از نوع Console Application ایجاد کنید . بعد با استفاده از Add Reference یک ارجاع به System.ComponentModel.Composition بدید. سپس یک Interface به نام IViewModel را به صورت زیر ایجاد کنید:
public interface IViewModel
    {
        string Name { get; set; }
    }

یک خاصیت به نام Name برای دسترسی به نام ViewModel ایجاد می‌کنیم.
سپس 2 تا ViewModel دیگه ایجاد می‌کنیم که IViewModel را پیاده سازی کنند. به صورت زیر:
ViewModelFirst:
[Export( typeof( IViewModel ) )]
    public class ViewModelFirst : IViewModel
    {
        public ViewModelFirst()
        {
            this.Name = "ViewModelFirst";
        }

        public string Name
        {
            get
            {
                return _name;
            }
            set
            {
                _name = value;
            }
        }
        private string _name;
    }


ViewModelSecond:
[Export( typeof( IViewModel ) )]
    public class ViewModelSecond : IViewModel
    {
        public ViewModelSecond()
        {
            this.Name = "ViewModelSecond";
        }

        public string Name
        {
            get
            {
                return _name;
            }
            set
            {
                _name = value;
            }
        }
        private string _name;
    }


Export Attribute استفاده شده در بالای کلاس‌های ViewModel به این معنی است که این کلاس‌ها اینترفیس IViewModel رو Export کردند تا در جای مناسب بتونیم این ViewModel ‌ها Import کنیم.(Import , Export از مفاهیم اصلی در MEF هستند)
حالا نوبت به پیاده سازی کلاس Plugin می‌رسه.
public class PluginManager
    {
        public PluginManager()
        {

        }

        public IList<IViewModel> ViewModels
        {
            get
            {
                return _viewModels;
            }
            private set
            {
                _viewModels = value;
            }
        }

        [ImportMany( typeof( IViewModel ) )]
        private IList<IViewModel> _viewModels = new List<IViewModel>();

        public void SetupManager()
        {
            AggregateCatalog aggregateCatalog = new AggregateCatalog();

            CompositionContainer container = new CompositionContainer( aggregateCatalog );

            CompositionBatch batch = new CompositionBatch();

            batch.AddPart( this );

            aggregateCatalog.Catalogs.Add( new AssemblyCatalog( Assembly.GetExecutingAssembly() ) );           

            container.Compose( batch );
        }

کلاس PluginManager برای شناسایی و استفاده از کلاس هایی که صفت‌های Export رو دارند نوشته شده(دقیقا شبیه یک UnityContainer در Microsoft Unity Application Block یا IKernel در Ninject) عمل می‌کنه با این تفاوت که نیازی به Register با Bind کردن ندارند)
ابتدا بک لیست از کلاس هایی که IViewModel رو Export کردند داریم.
بعد در متد SetupManager ابتدا یک AggregateCatalog نیاز داریم تا بتونیم Composition Part‌ها رو بهش اضافه کنیم. به کد زیر توجه کنید:
 aggregateCatalog.Catalogs.Add( new AssemblyCatalog( Assembly.GetExecutingAssembly() ) );

تو این قطعه کد من یک Assembly Catalog رو که به Assembly جاری برنامه اشاره می‌کنه به AggregateCatalog اضافه کردم.
متد (batch.AddPart(this در واقع به این معنی است که به MEF گفته می‌شود این کلاس ممکن است شامل Export هایی باشد که به یک یا چند Import وابستگی دارند.
متد (AddExport(this در CompositionBatch به این معنی است که این کلاس ممکن است شامل Exportهایی باشد که به Import وابستگی ندارند.
حالا برای مشاهده نتایج کد زیر را در کلاس Program اضافه می‌کنیم:
static void Main( string[] args )
        {
            PluginManager plugin = new PluginManager();

            Console.WriteLine( string.Format( "Number Of ViewModels Before Plugin Setup Is [ {0} ]", plugin.ViewModels.Count ) );

            Console.WriteLine( Environment.NewLine );

            plugin.SetupManager();

            Console.WriteLine( string.Format( "Number Of ViewModels After Plugin Setup Is [ {0} ]", plugin.ViewModels.Count ) );

            Console.ReadLine();
        }

در کلاس بالا ابتدا تعداد کلاس‌های موجود در لیست ViewModels رو قبل از Setup کردن Plugin نمایش داده سپس بعد از Setup  کردن Plugin  دوباره تعداد کلاس‌های موجود در لیست ViewModel رو مشاهده می‌کنیم.که خروجی به شکل زیر تولید خواهد شد.


متد SetupManager در کلاس Plugin (با توجه به AggregateCatalog) که در این برنامه فقط Assembly  جاری رو بهش اضافه کردیم تمام کلاس هایی رو که نوع IViewModel رو Export کردند پیدا کرده و در لیست اضافه می‌کنه(این کار رو با توجه به ImportMany Attribute) انجام میده. در پست‌های بعدی روش استفاده از MEF رو در Prism یا WAF توضیح می‌دم.
مطالب
معرفی برنامه‌ی Subtitle Tools

این روزها زیرنویس‌های فارسی فیلم‌های روز دنیا را راحت می‌شود در اینترنت یافت، اما مشکلات زیادی هم به همراه این نوع فایل‌ها وجود دارند:
- گاها با فیلم دریافت شده هماهنگ نیستند.
- عموما با فرمت windows-1256 تهیه می‌شوند که برای استفاده از آن‌ها در سیستم‌های مختلف بهتر است به UTF8 تبدیل شوند.
- اکثر برنامه‌های موجود برای کار با زیر نویس‌ها و ویرایش آن‌ها، درکی از یونیکد ندارند.
- عموما نیاز است جهت استفاده از آن‌ها در یک جمع، تعدادی از سطور آن‌ها را با حفظ شماره بندی فایل، حذف کرد!
و ...

به همین جهت نیاز به یک برنامه‌ی جمع و جور جهت کار با زیر نویس‌ها داشتم که نتیجه‌ی آن تهیه‌ی برنامه‌ی زیر شد:

الف) تغییر encoding فایل دریافتی به UTF-8
هنگام گشودن اکثر فایل‌های زیر نویس فارسی با تصویر زیر روبرو خواهید شد:



برای تبدیل آن به فرمت یونیکد تنها کافی است بر روی دکمه‌ی To UTF-8 کلیک کنید. در این حالت نتیجه به صورت زیر خواهد بود:



ب) هماهنگ سازی زیر نویس با فیلم دریافتی
ممکن است دیالوگ‌های زیر نویس دریافتی شما به اندازه‌ی مدت زمان خاصی، از دیالوگ‌های فیلم در حال پخش، عقب‌تر یا جلوتر باشند. در این حالت ابتدا باید این مدت زمان را با گوش فرا دادن به ابتدای فیلم و مقایسه‌ی آن با اولین شماره‌ی زیرنویس، پیدا کنید. مثلا پس از بررسی متوجه شده‌اید که به کلیه زمان‌های زیرنویس جاری باید 7 ثانیه اضافه گردد. اینکار را مطابق تصویر ذیل می‌توان انجام داد:



ج) یکی کردن زمان‌های دو زیر نویس با هم
گاهی از اوقات مشکلات زمانی یک زیرنویس وخیم‌تر از مورد ب است. به این معنا که شماره‌های مختلف آن، زمان‌های کاملا بی‌ربطی داشته و به صورت هماهنگ، قابل افزایش یا کاهش نیستند. در این حالت ابتدا زیر نویس مورد نظر را در برنامه باز کنید. سپس یک زیر نویس خوب انگلیسی هماهنگ با فیلم را نیز پیدا کنید و از طریق دکمه‌ی Merge times به برنامه معرفی نمائید. در این حالت به صورت خودکار زمان‌های صحیح از زیر نویس دوم به زیر نویس اول منتقل خواهند شد.

د) یکی کردن دو فایل زیر نویس با هم
ممکن است فیلم دریافتی تنها از یک فایل تشکیل شده باشد، اما شما فقط توانسته‌اید زیر نویس مرتبط با نگارش دو سی دی این فیلم را پیدا کنید. بنابراین نیاز است تا این دو فایل زیر نویس یکی شوند با این شرط که زمان‌های سی دی دوم از انتهای سی دی اول در فایل نهایی یکی شده‌ی تولیدی شروع گردد.
برای این منظور ابتدا فایل زیرنویس سی دی اول را در برنامه باز کرده و سپس به گزینه‌ی join files در برنامه مراجعه کنید. در اینجا ابتدا مسیر فایل زیرنویس سی دی 2 را مشخص نمائید. برنامه سعی خواهد کرد تا زمان آغاز قسمت دوم را بر اساس آخرین زمان سی دی اول و اولین زمان سی دی دوم حدس بزند و نمایش دهد. یا می‌توانید این مقدار پیش فرض را پذیرفته و بر روی دکمه‌ی join کلیک نمائید و یا امکان تغییر دستی آن هم میسر است.



ه) حذف و یا ویرایش ردیف‌ها
به دلایل نامشخصی اشخاصی که سعی در ترجمه‌ی زیرنویس‌ها می‌کنند عموما علاقمندند که به متن اصلی وفادار بمانند. به همین دلیل نیاز به جرح و تعدیل زیرنویس‌های تهیه شده برای نمایش در یک جمع خانوادگی وجود دارد. گزینه‌ی جستجوی موجود در بالای ردیف‌های زیرنویس باز شده در برنامه، امکان نمایش ردیف‌هایی را که حاوی متن وارد شده است، به صورت خودکار دارد.



در این حالت اگر نیاز است سطری حذف شود، آن‌را انتخاب نموده و بر روی دکمه‌ی Delete row کلیک نمائید. در این حالت علاوه بر حذف ردیف، کلیه شماره‌های موجود در زیر نویس نیز به صورت خودکار مجددا تولید و مرتب خواهند شد. (کلیک راست بر روی هر ردیف نیز این گزینه‌ را نمایش می‌دهد)
یا اگر مشغول به ویرایش متنی شدید، پس از ویرایش، کلیک کردن بر روی دکمه‌ی Save را فراموش نکنید (در حالت حذف نیازی به اینکار نیست).

ز) پیدا کردن زیرنویس یک فایل بر اساس امضای دیجیتال آن
سایت opensubtitles.org یک API را جهت پیدا کردن زیرنویسی مطابق با هش یک فایل ویدیویی ارائه داده است، که در برنامه‌ی جاری، کلاینتی برای آن تهیه شده است:



فقط کافی است فایل ویدیویی خود را در این قسمت انتخاب نمائید. برنامه هش فایل را محاسبه کرده و سپس با کمک سرویس XML-RPC سایت opensubtitles.org سعی در یافتن زیرنویس هماهنگ با آن خواهد کرد. در اینجا دیگر مهم نیست نام فایل انتخابی چیست؛ امضای دیجیتال آن مهم است. برای دریافت موارد مورد نظر، ابتدا آن‌ها را تیک زده و سپس بر روی دکمه‌ی دریافت کلیک کنید. کلیک راست بر روی ردیف مورد نظر نیز این امکان دریافت را لحاظ کرده است.
همچنین قسمتی هم برای آپلود زیرنویس به این سایت پیش بینی شده است (لطفا مصرف کننده‌ی صرف یا به قولی لیچر نباشید!)



در اینجا انتخاب فایل ویدیویی، فایل زیرنویس هماهنگ با آن و همچنین زبان زیر نویس الزامی است. از فایل ویدیویی جهت محاسبه‌ی هش آن برای یافتن ساده‌تر زیرنویس‌ها در دفعات آتی استفاده می‌گردد.

پیشنیاز استفاده از این برنامه، نصب دات نت فریم ورک 4 است که اگر از ویندوز 7 استفاده می‌کنید، جزو به روز رسانی‌های اختیاری آن است و در حالت کلی نسخه‌ی کامل 32 بیتی و 64 بیتی آن از این آدرس قابل دریافت است.


مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 7 - ارتقاء به نسخه ‭4.5.x
بعد از انتشار قسمت 6 به عنوان آخرین قسمت مرتبط با تفکر مبتنی‌بر CRUD‏ ‎(‎CRUD-based thinking)‎ قصد دارم پشتیبانی از طراحی Application Layer مبتنی‌بر CQRS را نیز به این زیرساخت اضافه کنم.
در این مطلب تغییرات حاصل از طراحی مجدد و بازسازی انجام شده در نسخه جدید را مرور خواهیم کرد.

تغییرات کتابخانه DNTFrameworkCore

1- واسط‌های مورد استفاده جهت ردیابی موجودیت‌ها :
public interface ICreationTracking
{
    DateTime CreatedDateTime { get; set; }
}

public interface IModificationTracking
{
    DateTime? ModifiedDateTime { get; set; }
}
علاوه بر تغییر نام و نوع داده خصوصیت‌های تاریخ ایجاد و ویرایش، سایر خصوصیات به صورت خواص سایه‌ای در کتابخانه DNTFrameworkCore.EFCore مدیریت خواهند شد. 
2. با اضافه شدن واسط IHasRowIntegrity برای پشتیبانی از امکان تشخیص اصالت ردیف‌های یک بانک اطلاعاتی با استفاده از EF Core، خصوصیت RowVersion به Version تغییر نام پیدا کرد.
public interface IHasRowIntegrity
{
    string Hash { get; set; }
}

public interface IHasRowVersion
{
    byte[] Version { get; set; }
}
3- ارث‌بری از کلاس AggregateRoot در سناریوهای CRUD و در زمان استفاده از CrudService هیچ ضرورتی ندارد و صرفا برای پشتیبانی از طراحی مبتنی‌بر DDD کاربرد خواهد داشت. اگر قصد طراحی یک Rich Domain Model را دارید و رویکرد DDD را دنبال می‌کنید، با استفاده از کلاس پایه AggregateRoot امکان مدیریت DomainEventهای مرتبط با یک Aggregate را خواهید داشت. 
public abstract class AggregateRoot<TKey> : Entity<TKey>, IAggregateRoot
    where TKey : IEquatable<TKey>
{
    private readonly List<IDomainEvent> _events = new List<IDomainEvent>();
    public IReadOnlyCollection<IDomainEvent> Events => _events.AsReadOnly();

    protected virtual void AddDomainEvent(IDomainEvent newEvent)
    {
        _events.Add(newEvent);
    }

    public virtual void ClearEvents()
    {
        _events.Clear();
    }
}
4- امکان Publish رخ‌دادهای مرتبط با یک AggregateRoot به IEventBus اضافه شده است:
public static class EventBusExtensions
{
    public static Task TriggerAsync(this IEventBus bus, IEnumerable<IDomainEvent> events)
    {
        var tasks = events.Select(async domainEvent => await bus.TriggerAsync(domainEvent));
        return Task.WhenAll(tasks);
    }

    public static async Task PublishAsync(this IEventBus bus, IAggregateRoot aggregateRoot)
    {
        await bus.TriggerAsync(aggregateRoot.Events);
        aggregateRoot.ClearEvents();
    }
}
5- واسط IDbSeed به IDbSetup تغییر نام پیدا کرده است.

6- اضافه شدن یک سرویس برای ذخیره‌سازی اطلاعات به صورت Key/Value در بانک اطلاعاتی:
public interface IKeyValueService : IApplicationService
{
    Task SetValueAsync(string key, string value);
    Task<Maybe<string>> LoadValueAsync(string key);
    Task<bool> IsTamperedAsync(string key);
}

public class KeyValue : Entity, IModificationTracking, ICreationTracking, IHasRowIntegrity
{
    public string Key { get; set; }
    [Encrypted] public string Value { get; set; }
    public string Hash { get; set; }
    public DateTime CreatedDateTime { get; set; }
    public DateTime? ModifiedDateTime { get; set; }
}
7- AuthorizationProvider حذف شده و جمع آوری دسترسی‌های سیستم به عهده خود استفاده کننده از این زیرساخت می‌باشد.

8- اضافه شدن امکان Exception Mapping و همچنین سفارشی سازی پیغام‌های خطای عمومی:
    public class ExceptionOptions
    {
        public List<ExceptionMapItem> Mappings { get; } = new List<ExceptionMapItem>();

        [Required] public string DbException { get; set; }
        [Required] public string DbConcurrencyException { get; set; }
        [Required] public string InternalServerIssue { get; set; }

        public bool TryFindMapping(DbException dbException, out ExceptionMapItem mapping)
        {
            mapping = null;

            var words = new HashSet<string>(Regex.Split(dbException.ToStringFormat(), @"\W"));

            var mappingItem = Mappings.FirstOrDefault(a => a.Keywords.IsProperSubsetOf(words));
            if (mappingItem == null)
            {
                return false;
            }

            mapping = mappingItem;

            return true;
        }
    }
و روش استفاده از آن را در پروژه DNTFrameworkCore.TestAPI می‌توانید مشاهده کنید. برای معرفی نگاشت‌ها، می‌توان به شکل زیر در فایل appsetting.json عمل کرد:
"Exception": {
  "Mappings": [
    {
      "Message": "به دلیل وجود اطلاعات وابسته امکان حذف وجود ندارد",
      "Keywords": [
        "DELETE",
        "REFERENCE"
      ]
    },
    {
      "Message": "یک تسک با این عنوان قبلا در سیستم ثبت شده است",
      "MemberName": "Title",
      "Keywords": [
        "Task",
        "UIX_Task_NormalizedTitle"
      ]
    }
  ],
  "DbException": "امکان ذخیره‌سازی اطلاعات وجود ندارد؛ دوباره تلاش نمائید",
  "DbConcurrencyException": "اطلاعات توسط کاربری دیگر در شبکه تغییر کرده است",
  "InternalServerIssue": "متأسفانه مشکلی در فرآیند انجام درخواست شما پیش آمده است!"
}

8- اطلاعات مرتبط با مستأجر جاری در سناریوهای چند مستأجری از واسط IUserSession حذف شده و به واسط ITenantSession منتقل شده است. نوع داده خصوصیت UserId به String تغییر پیدا کرده و بر اساس نیاز می‌توان به شکل زیر از آن استفاده کرد:
_session.UserId
_session.UserId<long>()
_session.UserId<int>()
_session.UserId<Guid>()

علاوه بر آن خصوصیت ImpersonatorUserId که می‌تواند حاوی UserId کاربری باشد که در نقش کاربر دیگری در سناریوهای Impersonation وارد سیستم شده است؛ این مورد در سیستم Logging مبتنی‌بر فایل سیستم و بانک اطلاعاتی موجود در این زیرساخت، ثبت و نگهداری می‌شود.
9- لیست ClaimTypeهای مورد استفاده در این زیرساخت:
public static class UserClaimTypes
{
    public const string UserName = ClaimTypes.Name;
    public const string UserId = ClaimTypes.NameIdentifier;
    public const string SerialNumber = ClaimTypes.SerialNumber;
    public const string Role = ClaimTypes.Role;
    public const string DisplayName = nameof(DisplayName);
    public const string BranchId = nameof(BranchId);
    public const string BranchName = nameof(BranchName);
    public const string IsHeadOffice = nameof(IsHeadOffice);
    public const string TenantId = nameof(TenantId);
    public const string TenantName = nameof(TenantName);
    public const string IsHeadTenant = nameof(IsHeadTenant);
    public const string Permission = nameof(Permission);
    public const string PackedPermission = nameof(PackedPermission);
    public const string ImpersonatorUserId = nameof(ImpersonatorUserId);
    public const string ImpersonatorTenantId = nameof(ImpersonatorTenantId);
}
از خصوصیات Branch*‎ برای سناریوهای چند شعبه‎‌ای می‌توان استفاده کرد که در این صورت اگر یکی از شعب به عنوان دفتر مرکزی در نظر گرفته شود باید Claim‌ای با نام IsHeadOffice با مقدار true از زمان ورود به سیستم برای کاربران آن شعبه در نظر گرفته شود. 
خصوصیات Tenant*‎ برای سناریوهای چند مستأجری در نظر گرفته شده است که اگرطراحی مورد نظرتان به نحوی باشد که بخش مدیریت مستأجرهای سیستم در همان سیستم پیاده‌سازی شده باشد یا به تعبیری سیستم Host و Tenant یکی باشند، می‌توان Claim‌ای با نام IsHeadTenant با مقدار true در زمان ورود به سیستم برای کاربران Host (مستأجر اصلی) در نظر گرفته شود.
‌‌
10- مکانیزم Logging مبتنی‌بر فایل سیستم:
/// <summary>
/// Adds a file logger named 'File' to the factory.
/// </summary>
/// <param name="builder">The <see cref="ILoggingBuilder"/> to use.</param>
public static ILoggingBuilder AddFile(this ILoggingBuilder builder)
{
    builder.Services.AddSingleton<ILoggerProvider, FileLoggerProvider>();
    return builder;
}


/// <summary>
/// Adds a file logger named 'File' to the factory.
/// </summary>
/// <param name="builder">The <see cref="ILoggingBuilder"/> to use.</param>
/// <param name="configure">Configure an instance of the <see cref="FileLoggerOptions" /> to set logging options</param>
public static ILoggingBuilder AddFile(this ILoggingBuilder builder, Action<FileLoggerOptions> configure)
{
    builder.AddFile();
    builder.Services.Configure(configure);

    return builder;
}
11- امکان TenantResolution برای شناسایی مستأجر جاری سیستم:
public interface ITenantResolutionStrategy
{
    string TenantId();
}

public interface ITenantStore
{
    Task<Tenant> FindTenantAsync(string tenantId);
}
از این واسط‌ها در میان افزار TenantResolutionMiddleware موجود در کتابخانه DNTFrameworkCore.Web.Tenancy استفاده شده است. و همچنین جهت دسترسی به اطلاعات مستأجر جاری سیستم می‌توان واسط زیر را تزریق و استفاده کرد:
public interface ITenantSession : IScopedDependency
{
    /// <summary>
    ///     Gets current TenantId or null.
    ///     This TenantId should be the TenantId of the <see cref="IUserSession.UserId" />.
    ///     It can be null if given <see cref="IUserSession.UserId" /> is a head-tenant user or no user logged in.
    /// </summary>
    string TenantId { get; }

    /// <summary>
    ///     Gets current TenantName or null.
    ///     This TenantName should be the TenantName of the <see cref="IUserSession.UserId" />.
    ///     It can be null if given <see cref="IUserSession.UserId" /> is a head-tenant user or no user logged in.
    /// </summary>
    string TenantName { get; }

    /// <summary>
    ///     Represents current tenant is head-tenant.
    /// </summary>
    bool IsHeadTenant { get; }

    /// <summary>
    ///     TenantId of the impersonator.
    ///     This is filled if a user with <see cref="IUserSession.ImpersonatorUserId" /> performing actions behalf of the
    ///     <see cref="IUserSession.UserId" />.
    /// </summary>
    string ImpersonatorTenantId { get; }
}
12- استفاده از SystemTime و IClock برای افزایش تست‌پذیری سناریوهای درگیر با DateTime:
public static class SystemTime
{
    public static Func<DateTime> Now = () => DateTime.UtcNow;

    public static Func<DateTime, DateTime> Normalize = (dateTime) =>
        DateTime.SpecifyKind(dateTime, DateTimeKind.Utc);
}
public interface IClock : ITransientDependency
{
    DateTime Now { get; }
    DateTime Normalize(DateTime dateTime);
}

internal sealed class Clock : IClock
{
    public DateTime Now => SystemTime.Now();

    public DateTime Normalize(DateTime dateTime)
    {
        return SystemTime.Normalize(dateTime);
    }
}
13- تغییر واسط عمومی کلاس Result:
public class Result
{
    private static readonly Result _ok = new Result(false, string.Empty);
    private readonly List<ValidationFailure> _failures;

    protected Result(bool failed, string message) : this(failed, message,
        Enumerable.Empty<ValidationFailure>())
    {
        Failed = failed;
        Message = message;
    }

    protected Result(bool failed, string message, IEnumerable<ValidationFailure> failures)
    {
        Failed = failed;
        Message = message;
        _failures = failures.ToList();
    }

    public bool Failed { get; }
    public string Message { get; }
    public IEnumerable<ValidationFailure> Failures => _failures.AsReadOnly();

    [DebuggerStepThrough]
    public static Result Ok() => _ok;

    [DebuggerStepThrough]
    public static Result Fail(string message)
    {
        return new Result(true, message);
    }

    //...
}

روش معرفی سرویس‌های مرتبط با کتابخانه DNTFrameworkCore
services.AddFramework()
    .WithModelValidation()
    .WithFluentValidation()
    .WithMemoryCache()
    .WithSecurityService()
    .WithBackgroundTaskQueue()
    .WithRandomNumber();
متد WithFluentValidation یک متد الحاقی برای FrameworkBuilder می‌باشد که در کتابخانه DNTFrameworkCore.FluentValidation تعریف شده است.

تغییرات کتابخانه DNTFrameworkCore.EFCore

1- اگر از CrudService پایه موجود استفاده می‌کنید، محدودیت ارث‌بری از TrackableEntity از موجودیت اصلی برداشته شده است. همچنین همانطور که در نظرات مطالب قبلی در قالب نکته تکمیلی اشاره شد، متد  MapToEntity  به نحوی تغییر کرد که پاسخگوی اکثر نیازها باشد.
2- امکان تنظیم ModifiedProperties  برای موجودیت‌های وابسته در سناریوهایی با موجودیت‌های وابسته Master-Detail نیز مهیا شده است.
public abstract class TrackableEntity<TKey> : Entity<TKey>, ITrackable where TKey : IEquatable<TKey>
{
    [NotMapped] public TrackingState TrackingState { get; set; }
    [NotMapped] public ICollection<string> ModifiedProperties { get; set; }
}
3-  امکان ذخیره سازی تنظیمات برنامه‌های ASP.NET Core در یک بانک اطلاعاتی با استفاده از EF ، اضافه شده است که از همان موجودیت KeyValue برای نگهداری مقادیر استفاده می‌کند:
public static class ConfigurationBuilderExtensions
{
    public static IConfigurationBuilder AddEFCore(this IConfigurationBuilder builder,
        IServiceProvider provider)
    {
        return builder.Add(new EFConfigurationSource(provider));
    }
}
4- واسط IHookEngine حذف شده و سازنده کلاس پایه DbContextCore لیستی از IHook را به عنوان پارامتر می‌پذیرد:
protected DbContextCore(DbContextOptions options, IEnumerable<IHook> hooks) : base(options)
{
    _hooks = hooks ?? throw new ArgumentNullException(nameof(hooks));
}
 همچنین امکان IgnoreHook برای غیرفعال کردن یک Hook خاص با استفاده از نام آن مهیا شده است:
public void IgnoreHook(string hookName)
{
    _ignoredHookList.Add(hookName);
}
امکان پیاده سازی Hook سفارشی را برای سناریوهای خاص هم با پیاده سازی واسط IHook و یا با ارث‌بری از کلاس‌های پایه موجود در زیرساخت، خواهید داشت. به عنوان مثال:
internal sealed class RowIntegrityHook : PostActionHook<IHasRowIntegrity>
{
    public override string Name => HookNames.RowIntegrity;
    public override int Order => int.MaxValue;
    public override EntityState HookState => EntityState.Unchanged;

    protected override void Hook(IHasRowIntegrity entity, HookEntityMetadata metadata, IUnitOfWork uow)
    {
        metadata.Entry.Property(EFCore.Hash).CurrentValue = uow.EntityHash(entity);
    }
}
در بازطراحی انجام شده، دسترسی به وهله جاری DbContext هم از طریق واسط IUnitOfWork مهیا شده است.
5- متد EntityHash به واسط IUnitOfWork اضافه شده است که امکان محاسبه هش مرتبط با یک رکورد از یک موجودیت خاص را مهیا می‌کند؛ همچنین امکان تغییر الگوریتم و سفارشی سازی آن را به شکل زیر خواهید داشت:
//DbContextCore : IUnitOfWork

public string EntityHash<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
{
    var row = Entry(entity).ToDictionary(p => p.Metadata.Name != EFCore.Hash &&
                                              !p.Metadata.ValueGenerated.HasFlag(ValueGenerated.OnUpdate) &&
                                              !p.Metadata.IsShadowProperty());
    return EntityHash<TEntity>(row);
}

protected virtual string EntityHash<TEntity>(Dictionary<string, object> row) where TEntity : class
{
    var json = JsonConvert.SerializeObject(row, Formatting.Indented);
    using (var hashAlgorithm = SHA256.Create())
    {
        var byteValue = Encoding.UTF8.GetBytes(json);
        var byteHash = hashAlgorithm.ComputeHash(byteValue);
        return Convert.ToBase64String(byteHash);
    }
}
همچنین از طریق متدهای الحاقی زیر که مرتبط با واسط IUnitOfWork می‌باشند، امکان دسترسی به رکوردهای دستکاری شده را خواهید داشت:
IsTamperedAsync
HasTamperedEntryAsync
TamperedEntryListAsync

 
6- همانطور که اشاره شد، خواص سایه‌ای مرتبط با سیستم ردیابی موجودیت‌ها نیز به شکل زیر تغییر نام پیدا کرده‌اند:
public const string CreatedDateTime = nameof(ICreationTracking.CreatedDateTime);
public const string CreatedByUserId = nameof(CreatedByUserId);
public const string CreatedByBrowserName = nameof(CreatedByBrowserName);
public const string CreatedByIP = nameof(CreatedByIP);

public const string ModifiedDateTime = nameof(IModificationTracking.ModifiedDateTime);
public const string ModifiedByUserId = nameof(ModifiedByUserId);
public const string ModifiedByBrowserName = nameof(ModifiedByBrowserName);
public const string ModifiedByIP = nameof(ModifiedByIP);
7- یک تبدیلگر سفارشی برای ذخیره سازی اشیا به صورت JSON اضافه شده است که برگرفته از کتابخانه Innofactor.EfCoreJsonValueConverter می‌باشد.
 8- دو متد الحاقی زیر برای نرمال‌سازی خصوصیات تاریخ از نوع DateTime و خصوصیات عددی از نوع Decimal به ModelBuilder اضافه شده‌اند:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{  
    modelBuilder.NormalizeDateTime();
    modelBuilder.NormalizeDecimalPrecision(precision: 20, scale: 6);
    
    base.OnModelCreating(modelBuilder);
}

9-  متد MigrateDbContext به این کتابخانه منتقل شده است:
MigrateDbContext<TContext>(this IHost host)
متد Seed واسط IDbSetup در صورت معرفی یک پیاده‌سازی از آن به سیستم تزریق وابستگی‌ها، در بدنه این متد فراخوانی خواهد شد.

روش معرفی سرویس‌های مرتبط با کتابخانه DNTFrameworkCore.EFCore
services.AddEFCore<ProjectDbContext>()
    .WithTrackingHook<long>()
    .WithDeletedEntityHook()
    .WithRowIntegrityHook()
    .WithNumberingHook(options =>
    {
        options.NumberedEntityMap[typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
        {
            Prefix = "Task",
            FieldNames = new[] {nameof(Task.BranchId)}
        };
    });
همانطور که عنوان شد، محدودیت نوع خصوصیات CreatedByUserId و ModifiedByUserId برداشته شده است و از طریق متد WithTrackingHook قابل تنظیم می‎‌باشد.

تغییرات کتابخانه DNTFrameworkCore.Web.Tenancy


فعلا امکان شناسایی مستأجر جاری و دسترسی به اطلاعات آن از طریق واسط ITenantSession در دسترس می‌باشد؛ همچنین امکان تغییر و تعیین رشته اتصال به بانک اطلاعاتی هر مستأجر از طریق متد UseConnectionString واسط IUnitOfWork فراهم می‌باشد.
services.AddTenancy()
    .WithTenantSession()
    .WithStore<InMemoryTenantStore>()
    .WithResolutionStrategy<HostResolutionStrategy>();
app.UseTenancy();


سایر کتابخانه‌ها تغییرات خاصی نداشتند و صرفا نحوه معرفی سرویس‌های آنها ممکن است تغییر کند و یا وابستگی‌های آنها به آخرین نسخه موجود ارتقاء داده شده باشند که در پروژه DNTFrameworkCore.TestAPI اعمال شده‌اند.
لیست بسته‌های نیوگت نسخه ۴.۵.۳
PM> Install-Package DNTFrameworkCore
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EFCore
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EFCore.SqlServer
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.FluentValidation
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web.Tenancy
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Licensing