نظرات اشتراک‌ها
بررسی وضعیت فعلی پروژه Roslyn
با سلام؛ میخواستم ببینم که آیا با این کامپایلر جدید سرعت اجرای برنامه‌ها در سی شارپ افزایش پیدا می‌کند یا کلا در زبان‌های دات نت. 
مطالب
Roslyn #7
معرفی Workspace API

Workspace، در حقیقت نمایش اجزای یک Solution در ویژوال استودیو است و یک Solution متشکل است از تعدادی پروژه به همراه وابستگی‌های بین آن‌ها. هدف از وجود Workspace API در Roslyn، دسترسی به اطلاعات لازم جهت انجام امور Refactoring در سطح یک Solution است. برای مثال اگر قرار است نام خاصیتی تغییر کند و این خاصیت در چندین پروژه‌ی دیگر در حال استفاده است، این نام باید در سراسر Solution جاری یافت شده و تغییر یابد. همچنین برفراز Workspace API تعدادی سرویس زبان مانند فرمت کننده‌های کدها، تغییرنام دهنده‌های سیمبل‌ها و توصیه کننده‌ها نیز تهیه شده‌اند.
همچنین این سرویس‌ها و API تهیه شده، منحصر به ویژوال استودیو نیستند و VS 2015 تنها از آن‌ها استفاده می‌کند. برای مثال نگارش‌های جدیدتر mono-develop لینوکسی نیز شروع به استفاده‌ی از Roslyn کرده‌اند.


نمایش اجزای یک Solution

 در ادامه مثالی را مشاهده می‌کنید که توسط آن نام Solution و سپس تمام پروژه‌های موجود در آن‌ها به همراه نام فایل‌های مرتبط و همچنین ارجاعات آن‌ها در صفحه نمایش داده می‌شوند:
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Print the root of the solution.
Console.WriteLine(Path.GetFileName(sln.FilePath));
 
 
// Get dependency graph to perform a sort.
var g = sln.GetProjectDependencyGraph();
var ps = g.GetTopologicallySortedProjects();
 
 
// Print all projects, their documents, and references.
foreach (var p in ps)
{
    var proj = sln.GetProject(p);
 
    Console.WriteLine("> " + proj.Name);
 
    Console.WriteLine("  > References");
    foreach (var r in proj.ProjectReferences)
    {
        Console.WriteLine("    - " + sln.GetProject(r.ProjectId).Name);
    }
 
    foreach (var d in proj.Documents)
    {
        Console.WriteLine("  - " + d.Name);
    }
}
در ابتدا نیاز است یک وهله از MSBuildWorkspace را ایجاد کرد. اکنون با استفاده از این Workspace می‌توان solution خاصی را گشود و آنالیز کرد. قسمتی از خروجی آن چنین شکلی را دارد:
 Roslyn.sln
> Roslyn01
  > References
  - Program.cs
  - AssemblyInfo.cs
  - .NETFramework,Version=v4.6.AssemblyAttributes.cs


ایجاد یک Syntax highlighter با استفاده از Classification service

هدف از Classification service، رندر کردن فایل‌ها در ادیتور جاری است. برای این منظور نیاز است بتوان واژه‌های کلیدی، کامنت‌ها، نام‌های نوع‌ها و امثال آن‌ها را به صورت کلاسه شده در اختیار داشت و سپس برای مثال هرکدام را با رنگی مجزا نمایش داد و رندر کرد.
در ادامه مثالی از آن‌را ملاحظه می‌کنید:
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;

// Get the Tests\Bar.cs document.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var test = proj.Documents.Single(d => d.Name == "Bar.cs");
 
var tree = test.GetSyntaxTreeAsync().Result;
var root = tree.GetRootAsync().Result;
 
// Get all the spans in the document that are classified as language elements.
var spans = Classifier.GetClassifiedSpansAsync(test, root.FullSpan).Result.ToDictionary(c => c.TextSpan.Start, c => c);
 
// Print the source text with appropriate colorization.
var txt = tree.GetText().ToString();
 
var i = 0;
foreach (var c in txt)
{
    var span = default(ClassifiedSpan);
    if (spans.TryGetValue(i, out span))
    {
        var color = ConsoleColor.Gray;
 
        switch (span.ClassificationType)
        {
            case ClassificationTypeNames.Keyword:
                color = ConsoleColor.Cyan;
                break;
            case ClassificationTypeNames.StringLiteral:
            case ClassificationTypeNames.VerbatimStringLiteral:
                color = ConsoleColor.Red;
                break;
            case ClassificationTypeNames.Comment:
                color = ConsoleColor.Green;
                break;
            case ClassificationTypeNames.ClassName:
            case ClassificationTypeNames.InterfaceName:
            case ClassificationTypeNames.StructName:
            case ClassificationTypeNames.EnumName:
            case ClassificationTypeNames.TypeParameterName:
            case ClassificationTypeNames.DelegateName:
                color = ConsoleColor.Yellow;
                break;
            case ClassificationTypeNames.Identifier:
                color = ConsoleColor.DarkGray;
                break;
        }
 
        Console.ForegroundColor = color;
    }
 
    Console.Write(c);
 
    i++;
}
با این خروجی:


توضیحات:
در اینجا نیز کار با ایجاد یک Workspace و سپس گشودن Solution ایی مشخص در آن آغاز می‌شود. سپس در آن به دنبال پروژه‌ای به نام Roslyn04.Tests می‌گردیم. این پروژه حاوی تعدادی کلاس، جهت بررسی و آزمایش هستند. برای مثال در اینجا فایل Bar.cs آن قرار است آنالیز شود. پس از یافتن آن، ابتدا syntax tree آن دریافت می‌گردد و سپس به سرویس Classifier.GetClassifiedSpansAsync ارسال خواهد شد. خروجی آن شامل لیستی از Classified Spans است؛ مانند کلمات کلیدی، رشته‌ها، کامنت‌ها و غیره. در ادامه این لیست تبدیل به یک دیکشنری می‌شود که کلید آن محل آغاز این span و مقدار آن، مقدار span است. سپس متن syntax tree دریافت شده و حرف به حرف آن در طی یک حلقه بررسی می‌شود. در این حلقه، مقدار i به محل حروف جاری مورد آنالیز اشاره می‌کند. اگر این محل در دیکشنری Classified Spans وجود داشت، یعنی یک span جدید شروع شده‌است و بر این اساس، نوع آن span را می‌توان استخراج کرد و سپس بر اساس این نوع، رنگ متفاوتی را در صفحه نمایش داد.


سرویس فرمت کردن کدها

این سرویس کار فرمت خودکار کدهای بهم ریخته را انجام می‌دهد؛ مانند تنظیم فاصله‌های خالی و یا ایجاد indentation و امثال آن. در حقیقت Ctlr K+D در ویژوال استودیو، دقیقا از همین سرویس زبان استفاده می‌کند.
کار کردن با این سرویس از طریق برنامه نویسی به نحو ذیل است:
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Get the Tests\Qux.cs document.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var qux = proj.Documents.Single(d => d.Name == "Qux.cs");
 
Console.WriteLine("Before:");
Console.WriteLine();
Console.WriteLine(qux.GetSyntaxTreeAsync().Result.GetText());
 
Console.WriteLine();
Console.WriteLine();
 
 
// Apply formatting and print the result.
var res = Formatter.FormatAsync(qux).Result;
 
Console.WriteLine("After:");
Console.WriteLine();
Console.WriteLine(res.GetSyntaxTreeAsync().Result.GetText());
Console.WriteLine();
با این خروجی:
Before:

using System;

namespace Roslyn04.Tests
{
    class Qux {
        public void Baz()
        { Console.WriteLine(42);
            return;  }
    }
}


After:

using System;

namespace Roslyn04.Tests
{
    class Qux
    {
        public void Baz()
        {
            Console.WriteLine(42);
            return;
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، فایل Qux.cs که فرمت مناسبی ندارد. بنابراین باز شده و syntax tree آن به سرویس Formatter.FormatAsync جهت فرمت شدن ارسال می‌شود.


سرویس یافتن سیمبل‌ها

یکی دیگر از قابلیت‌هایی که در ویژوال استودیو وجود دارد، امکان یافتن سیمبل‌ها است. برای مثال این نوع یا کلاس خاص، در کجاها استفاده شده‌است و به آن ارجاعاتی وجود دارد. مواردی مانند Find all references، Go to definition و نمایش Call hierarchy از این سرویس استفاده می‌کنند.
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Get the Tests project.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
 
// Locate the symbol for the Bar.Foo method and the Bar.Qux property.
var comp = proj.GetCompilationAsync().Result;
 
var barType = comp.GetTypeByMetadataName("Roslyn04.Tests.Bar");
 
var fooMethod = barType.GetMembers().Single(m => m.Name == "Foo");
var quxProp = barType.GetMembers().Single(m => m.Name == "Qux");
 
 
// Find callers across the solution.
Console.WriteLine("Find callers of Foo");
Console.WriteLine();
 
var callers = SymbolFinder.FindCallersAsync(fooMethod, sln).Result;
foreach (var caller in callers)
{
    Console.WriteLine(caller.CallingSymbol);
    foreach (var location in caller.Locations)
    {
        Console.WriteLine("    " + location);
    }
}
 
Console.WriteLine();
Console.WriteLine();
 
// Find all references across the solution.
Console.WriteLine("Find all references to Qux");
Console.WriteLine();
 
var references = SymbolFinder.FindReferencesAsync(quxProp, sln).Result;
foreach (var reference in references)
{
    Console.WriteLine(reference.Definition);
    foreach (var location in reference.Locations)
    {
        Console.WriteLine("    " + location.Location);
    }
}
در این مثال، پروژه‌ی Roslyn04.Tests که حاوی کلاس‌های Foo و Qux است، جهت آنالیز باز شده‌است. در اینجا برای رسیدن به Symbols نیاز است ابتدا به Compilation API دسترسی یافت و سپس متادیتاها را بر اساس آن استخراج کرد. سپس متدهای Foo و خاصیت Qux آن یافت شده‌اند.
اکنون با استفاده از سرویس SymbolFinder.FindCallersAsync تمام فراخوان‌های متد Foo را در سراسر Solution جاری می‌یابیم.
سپس با استفاده از سرویس SymbolFinder.FindReferencesAsync تمام ارجاعات به خاصیت Qux را در Solution جاری نمایش می‌دهیم.


سرویس توصیه کننده

Intellisense در ویژوال استودیو از سرویس توصیه کننده‌ی Roslyn استفاده می‌کند.
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;

// Get the Tests\Foo.cs document.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var foo = proj.Documents.Single(d => d.Name == "Foo.cs");
 
 
// Find the 'dot' token in the first Console.WriteLine member access expression.
var tree = foo.GetSyntaxTreeAsync().Result;
var model = proj.GetCompilationAsync().Result.GetSemanticModel(tree);
var consoleDot = tree.GetRoot().DescendantNodes().OfType<MemberAccessExpressionSyntax>().First().OperatorToken;
 
 
// Get recommendations at the indicated cursor position.
//
//   Console.WriteLine
//           ^
var res = Recommender.GetRecommendedSymbolsAtPosition(

                    model, consoleDot.GetLocation().SourceSpan.Start + 1, ws).ToList();
 
foreach (var rec in res)
{
    Console.WriteLine(rec);
}
در این مثال سعی شده‌است لیست توصیه‌های ارائه شده در حین تایپ دات، توسط سرویس Recommender.GetRecommendedSymbolsAtPosition دریافت و نمایش داده شوند. در ابتدای کار، کلاس Foo گشوده شده و سپس Syntax tree و Semantic model آن استخراج می‌شود. این model پارامتر اول متد سرویس توصیه کننده‌است. سپس نیاز است محل مکانی را به آن معرفی کنیم تا کار توصیه کردن را بر اساس آن شروع کند. برای نمونه در اینجا OperatorToken در حقیقت همان دات مربوط به Console.WriteLine است. پس از یافتن این توکن، امکان دسترسی به مکان آن وجود دارد.
تعدادی از خروجی‌های مثال فوق به صورت زیر هستند:
 System.Console.Beep()
System.Console.Beep(int, int)
System.Console.Clear()


سرویس تغییر نام دادن

هدف از سرویس Renamer.RenameSymbolAsync، تغییر نام یک identifier در کل Solution است. نمونه‌ای از نحوه‌ی کاربرد آن‌را در مثال ذیل مشاهده می‌کنید:
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Get Tests\Bar.cs before making changes.
var oldProj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var oldDoc = oldProj.Documents.Single(d => d.Name == "Bar.cs");
 
Console.WriteLine("Before:");
Console.WriteLine();
 
var oldTxt = oldDoc.GetTextAsync().Result;
Console.WriteLine(oldTxt);
 
Console.WriteLine();
Console.WriteLine();
 
 
// Get the symbol for the Bar.Foo method.
var comp = oldProj.GetCompilationAsync().Result;
 
var barType = comp.GetTypeByMetadataName("Roslyn04.Tests.Bar");
var fooMethod = barType.GetMembers().Single(m => m.Name == "Foo");
 
 
// Perform the rename.
var newSln = Renamer.RenameSymbolAsync(sln, fooMethod, "Foo2", ws.Options).Result;
 
 
// Get Tests\Bar.cs after making changes.
var newProj = newSln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var newDoc = newProj.Documents.Single(d => d.Name == "Bar.cs");
 
Console.WriteLine("After:");
Console.WriteLine();
 
var newTxt = newDoc.GetTextAsync().Result;
Console.WriteLine(newTxt);
در این مثال، متد Foo کلاس Bar، قرار است به Foo2 تغییرنام یابد. به همین منظور ابتدا پروژه‌ی حاوی فایل Bar.cs باز شده و اطلاعات این کلاس استخراج می‌گردد. سپس اصل این کلاس تغییر نیافته نمایش داده می‌شود. در ادامه با استفاده از API کامپایل، به متادیتای متد Foo یا به عبارتی Symbol آن دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس این Symbol به متد یا سرویس Renamer.RenameSymbolAsync ارسال می‌شود تا کار تغییر نام صورت گیرد. پس از اینکار مجددا متن کلاس تغییر یافته نمایش داده خواهد شد.


سرویس ساده کننده

هدف از سرویس ساده کننده، ساده‌کردن و کاهش کدهای ارائه شده، از دید Semantics است. برای مثال اگر فضای نامی در قسمت using ذکر شده‌است، دیگر نیازی نیست تا این فضای نام به ابتدای فراخوانی یک متد آن اضافه شود و می‌توان این قطعه از کد را ساده‌تر کرد و کاهش داد.
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Get the Tests\Baz.cs document.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var baz = proj.Documents.Single(d => d.Name == "Baz.cs");
 
Console.WriteLine("Before:");
Console.WriteLine();
Console.WriteLine(baz.GetSyntaxTreeAsync().Result.GetText());
 
Console.WriteLine();
Console.WriteLine();
 
var oldRoot = baz.GetSyntaxRootAsync().Result;

 
var memberAccesses = oldRoot.DescendantNodes().OfType<CastExpressionSyntax>();
var newRoot = oldRoot.ReplaceNodes(memberAccesses, (_, m) => m.WithAdditionalAnnotations(Simplifier.Annotation));
 
var newDoc = baz.WithSyntaxRoot(newRoot);
 
 
// Invoke the simplifier and print the result.
var res = Simplifier.ReduceAsync(newDoc).Result;
 
Console.WriteLine("After:");
Console.WriteLine();
Console.WriteLine(res.GetSyntaxTreeAsync().Result.GetText());
Console.WriteLine();
در این مثال نحوه‌ی ساده سازی cast‌های اضافی را ملاحظه می‌کنید. برای مثال اگر نوع متغیری int است، دیگر نیازی نیست در سراسر کد در کنار این متغیر، cast به int را هم ذکر کرد و می‌توان این کد را ساده‌تر نمود.


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
Roslyn-Samples.zip
مطالب
استخراج داده های وب سرویس توسط SSIS
یکی از راه‌های انتقال اطلاعات بین زیر سیستم ها، استفاده از وب سرویس‌ها است . در این پست نحوه استخراج اطلاعات از وب سرویس و تبدیل آنها به یک فایل XML را به کمک package‌های SSIS توضیح می‌دهم . 
در قدم اول نیاز به یک سرویس داریم که برای نمونه سرویس زیر را طراحی و پیاده سازی می‌کنیم :
متدی به نام HelloWorld در کلاس GetUserInfo که خروجی آن آرایه ای از کلاس UserInfo است. 


و اجرای سرویس
 


و ساختار سرویس که SSIS به این ساختار نیاز دارد .

 

حال از محیط BIDS یک پروژه SSIS ایجاد می‌کنیم (برای آشنایی با BIDS به این پست مراجعه کنید) و یک Web Service Task به آن اضافه می‌کنیم :

 


سپس روی task دوبار کلیک کنید تا پنجره تنظیمات آن باز شود :

 


حال باید یک دیتا سورس کانکشن که همان سرویس ما می‌باشد تعریف کنیم :


دکمه تست را فشار دهید تا تاییدیه معتبر بودن سرویس را دریافت کنید ، OK را فشار دهید .

در قدم بعد SSIS به قالب فایل xml که در خروجی WSDL است نیاز دارد . اگر این فایل را دارید آدرس آن را باید در قسمت WSDL FIle وارد کنید در غیر این صورت (مانند شرایط فعلی این مثال) باید این فایل را از سرویس خود دانلود کنید . نکته اینکه در صورتی که این فایل را ندارید ، گزینه overwriteWSDLFile را True کنید و مسیر یک فایلی که در سیستم شما موجود نیست را در آدرس WSDLFile وارد کنید . 



حال شما فایل مورد نظر را دارید :

 

اگر به تب input بازگردید می‌توانید ادامه تنظیمات را انجام دهید :

 


حال باید خروجی مورد نظر از این سرویس را تعریف کنیم . دو نوع خروجی برای ما امکان پذیر است . یکی انتقال اطلاعات به یک فایل (مناسب برای مواردی که نیاز به داده‌های offline دارید) و یکی منتقل کردن آنها به متغیر‌های خود SSIS Package برای استفاده در کام‌های بعدی flow (برای مواردی که نیاز به انجام تغییرات روی داده‌های Online دارید) .

 

پس از انجام این تنظیمات باید کانکشن هایی مطابق زیر داشته باشید :

 

F5 را فشار دهید تا عملیات شروع شود :

 و خروجی :

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
مشکل در bundle and minification در هاست
باید بتوانید برنامه را دیباگ کنید:
- فایل‌های خالی، به همراه خطای مرتبط هم هستند: نحوه استفاده از افزونه Firebug برای دیباگ برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery  
- این پروژه برای لاگ خطاهای سمت سرور از ELMAH استفاده می‌کند. لاگ‌های آن‌را بررسی کنید.
اشتراک‌ها
از Elasticsearch ها بدون تنظیمات امنیتی استفاده نکنید

«... در راستای برنامه از قبل اعلام شده مرکز ماهر جهت رصد بانک‌های اطلاعاتی، نخستین گزارش این رصدها شامل ۳۶ پایگاه داده Elasticsearch فاقد احراز هویت شناسایی شده و مشخصات و اطلاعات آنها تحلیل شده است... »

از Elasticsearch ها بدون تنظیمات امنیتی استفاده نکنید
مطالب
Design Pattern: Factory

الگوهای طراحی، سندها و راه حلهای از پیش تعریف شده و تست شده‌ای برای مسائل و مشکلات روزمره‌ی برنامه نویسی می‌باشند که هر روزه ما را درگیر خودشان می‌کنند. هر چقدر مقیاس پروژه وسیعتر و تعداد کلاسها و اشیاء بزرگتر باشند، درگیری برنامه نویس و چالش برای مرتب سازی و خوانایی برنامه و همچنین بالا بردن کارآیی و امنیت افزون‌تر می‌شود. از همین رو استفاده از ساختارهایی تست شده برای سناریوهای یکسان، امری واجب تلقی می‌شود.

الگوهای طراحی از لحاظ سناریو، به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند:

1- تکوینی: هر چقدر تعداد کلاسها در یک پروژه زیاد شود، به مراتب تعداد اشیاء ساخته شده از آن نیز افزوده شده و پیچیدگی و درگیری نیز افزایش می‌یابد. راه حل‌هایی از این دست، تمرکز بر روی مرکزیت دادن به کلاسها با استفاده از رابط‌ها و کپسوله نمودن (پنهان سازی) اشیاء دارد. 

2- ساختاری: گاهی در پروژه‌ها پیش می‌آید که می‌خواهیم ارتباط بین دو کلاس را تغییر دهیم. از این رو امکان از هم پاشی اجزایِ دیگر پروژه پیش می‌آید. راه حلهای ساختاری، سعی در حفظ انسجام پروژه در برابر این دست از تغییرات را دارند.

3- رفتاری: گاهی بنا به مصلحت و نیاز مشتری، رفتار یک کلاس می‌بایستی تغییر نماید. مثلا چنانچه کلاسی برای ارائه صورتحساب داریم و در آن میزان مالیات 30% لحاظ شده است، حال این درصد باید به عددی دیگر تغییر کند و یا پایگاه داده به جای مشاهده‌ی تعدادِ معدودی گره از درخت، حال می‌بایست تمام گره‌ها را ارائه نماید.


الگوی فکتوری:

الگوی فکتوری در دستهء اول قرار می‌گیرد. من در اینجا به نمونه‌ای از مشکلاتی که این الگو حل می‌نماید، اشاره می‌کنم:

فرض کنید یک شرکت بزرگ قصد دارد تا جزییات کامل خرید هر مشتری را با زدن دکمه چاپ ارسال نماید. چنین شرکت بزرگی بر اساس سیاستهای داخلی، بر حسب میزان خرید، مشتریان را به چند گروه مشتری معمولی و مشتری ممتاز تقسیم می‌نماید. در نتیجه نمایش جزییات برای آنها با احتساب میزان تخفیف و به عنوان مثال تعداد فیلدهایی که برای آنها در نظر گرفته شده است، تفاوت دارد. بنابراین برای هر نوع مشتری یک کلاس وجود دارد.


یک راه این است که با کلیک روی دکمه‌ی چاپ، نوع مشتری تشخیص داده شود و به ازای نوع مشتری، یک شیء از کلاس مشخص شده برای همان نوع ساخته شود.

 

 

            // Get Customer Type from Customer click on Print Button
            int customerType = 0;

            // Create Object without instantiation
            object obj;


            //Instantiate obj according to customer Type
            if (customerType == 1)
            {
                obj = new Customer1();
            }
            else if (customerType == 2)
            {
                obj = new Customer2();
            }
            // Problem:
            //          1: Scattered New Keywords
            //          2: Client side is aware of Customer Type

 همانگونه که مشاهده می‌نمایید در این سبک کدنویسی غیرحرفه‌ای، مشکلاتی مشهود است که قابل اغماض نیستند. در ابتدا سمت کلاینت دسترسی مستقیم به کلاسها دارد و همانگونه که در شکل بالا قابل مشاهده است کلاینت مستقیما به کلاس وصل است. مشکل دوم عدم پنهان سازی کلاس از دید مشتری است.

راه حل: این مشکل با استفاده از الگوی فکتوری قابل حل است. با استناد به الگوی فکتوری، کلاینت تنها به کلاس فکتوری و یک اینترفیس دسترسی دارد و کلاسهای فکتوری و اینترفیس، حق دسترسی به کلاسهای اصلی برنامه را دارند.

گام نخست: در ابتدا یک class library  به نام Interface ساخته و در آن یک کلاس با نام ICustomer  می سازیم   که متد Report() را معرفی می‌نماید.

  //Interface

namespace Interface
{
    public interface ICustomer
    {
        void Report();
    }
}

گام دوم: یک class library  به نام MainClass  ساخته و با Add Reference کلاس Interface را اضافه نموده، در آن دو کلاس با نام Customer1, Customer2 می‌سازیم و using Interface را Import می‌نماییم. هر دو کلاس از ICustomer  ارث می‌برند و  سپس متد Report() را در هر دو کلاس Implement می‌نماییم.

// Customer1
using System;
using Interface;

namespace MainClass
{
    public class Customer1 : ICustomer
    {
        public void Report()
        {           
            Console.WriteLine("این گزارش مخصوص مشتری نوع اول است");           
        }
    }
}

//Customer2
using System;
using Interface;

namespace MainClass
{
   public class Customer2 : ICustomer
    {
        public void Report()
        {           
            Console.WriteLine("این گزارش مخصوص مشتری نوع دوم است");           
        }
    }
}

گام سوم: یک class library  به نام FactoryClass  ساخته و با Add Reference کلاس Interface, MainClass را اضافه نموده، در آن یک کلاس با نام clsFactory  می سازیم و using Interface, using MainClass را Import می‌نماییم. پس از آن یک متد با نام getCustomerType ساخته که ورودی آن نوع مشتری از نوع int است و خروجی آن از نوع Interface-ICustomer و بر اساس کد نوع مشتری object را از کلاس Customer1 و یا Customer2 می‌سازیم و آن را return می نماییم.

//Factory
using System;
using Interface;
using MainClass;

namespace FactoryClass
{
    public class clsFactory
    {
        static public ICustomer getCustomerType(int intCustomerType)
        {
            ICustomer objCust;
            if (intCustomerType == 1)
            {
                objCust = new Customer1();
            }
            else if (intCustomerType == 2)
            {
                objCust = new Customer2();
            }
            else
            {
                return null;
            }
            return objCust;
        }
    }
}

گام چهارم (آخر): در قسمت UI   Client، کد نوع مشتری را از کاربر دریافت کرده و با Add Reference کلاس Interface, FactoryClass را اضافه نموده (دقت نمایید هیچ دسترسی به کلاس‌های اصلی وجود ندارد)، و using Interface,  using FactoryClass را Import می‌نماییم. از clsFactory تابع  getCustomerType را فراخوانی نموده (به آن کد نوع مشتری را پاس می‌دهیم) و خروجی آن را که از نوع اینترفیس است به یک object از نوع ICustomer  نسبت می‌دهیم. سپس از این object  متد Report را فراخوانی می‌نماییم. همانطور که از شکل و کدها مشخص است، هیچ رابطه ای بین UI(Client) و کلاسهای اصلی برقرار نیست.

//UI (Client)
using System;
using FactoryClass;
using Interface;

namespace DesignPattern
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            int intCustomerType = 0;
            ICustomer objCust;
            Console.WriteLine("نوع مشتری را وارد نمایید");           
            intCustomerType = Convert.ToInt16(Console.ReadLine());
            objCust = clsFactory.getCustomerType(intCustomerType);
            objCust.Report();
            Console.ReadLine();
        }
    }
}

مطالب
چگونه کد قابل تست بنویسیم - قسمت دوم و پایانی
گام 3 – از بین بردن ارتباط لایه‌ها (Loose Coupling)
بجای استفاده از اشیاء واقعی، براساس interface‌ها برنامه نویسی کنید. اگر شما کد خود را با استفاده از IShoppingCartService  به عنوان یک interface بجای استفاده از شیء واقعی ShoppingCartService نوشته باشید، زمانیکه تست را مینویسید، میتوانید یک سرویس کارت خرید جعلی (mocking) که IShoppingCartService را پیاده سازی کرده جایگزین شیء اصلی نمایید. در کد زیر، توجه کنید تنها تغییر این است که متغیر عضو اکنون از نوع IShoppingCartService  است بجای ShoppingCartService .
public interface IShoppingCartService
{
    ShoppingCart GetContents();
    ShoppingCart AddItemToCart(int itemId, int quantity);
}
public class ShoppingCartService : IShoppingCartService
{
    public ShoppingCart GetContents()
    {
        throw new NotImplementedException("Get cart from Persistence Layer");
    }
    public ShoppingCart AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        throw new NotImplementedException("Add Item to cart then return updated cart");
    }
}
public class ShoppingCart
{
    public List<product> Items { get; set; }
}
public class Product
{
    public int ItemId { get; set; }
    public string ItemName { get; set; }
}
public class ShoppingCartController : Controller
{
    //Concrete object below points to actual service
    //private ShoppingCartService _shoppingCartService;
    //loosely coupled code below uses the interface rather than the 
    //concrete object
    private IShoppingCartService _shoppingCartService;
    public ShoppingCartController()
    {
        _shoppingCartService = new ShoppingCartService();
    }
    public ActionResult GetCart()
    {
        //now using the shared instance of the shoppingCartService dependency
        ShoppingCart cart = _shoppingCartService.GetContents();
        return View("Cart", cart);
    }
    public ActionResult AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        //now using the shared instance of the shoppingCartService dependency
        ShoppingCart cart = _shoppingCartService.AddItemToCart(itemId, quantity);
        return View("Cart", cart);
    }
}

گام 4 – وابستگی‌ها را تزریق کنید
اکنون ما تمام وابستگی‌ها را در یک جا مرکزیت داده‌ایم و کد ما رابطه کمی با آن وابستگی‌ها دارد. همانند گذشته، چندین راه برای پیاده سازی این گام وجود دارد. بدون استفاده از ابزارهای کمکی برای این مفهوم، ساده‌ترین راه دوباره نویسی (Overload) متد ایجاد کننده است:
//loosely coupled code below uses the interface rather 
//than the concrete object
private IShoppingCartService _shoppingCartService;
//MVC uses this constructor 
public ShoppingCartController()
{
    _shoppingCartService = new ShoppingCartService();
}
//You can use this constructor when testing to inject the    
//ShoppingCartService dependency
public ShoppingCartController(IShoppingCartService shoppingCartService)
{
    _shoppingCartService = shoppingCartService;
}

گام 5 – تست را با استفاده از یک شیء جعلی (Mocking) انجام دهید
مثالی از یک سناریوی تست ممکن در زیر آمده است. توجه کنید که یک شیء جعلی از نوع کلاس ShoppingCartService ساخته‌ایم. این شیء جعلی فرستاده می‌شود به شیء Controller و متد GetContents پیاده سازی میشود تا بجای آنکه کد اصلی را که به منبع داده مراجعه می‌کند اجرا نماید، داده‌های جعلی و شبیه سازی شده را برگرداند. بدلیل آنکه تمام کد را نوشته ایم، بسیار سریعتر از اجرای کوئری بر روی دیتابیس اجرا خواهد شد و دیگر نگرانی بابت تهیه داده تستی و یا تصحیح داده بعد از اتمام تست (بازگرداندن داده به حالت قبل از تست) نخواهم داشت. توجه داشته باشید که بدلیل مرکزیت دادن به وابستگی‌ها در گام 2 ، تنها باید یکبار آنرا تزریق نماییم و بخاطر کاری که در گام 3 انجام شد، وابستگی ما به حدی پایین آمده که میتوانیم هر شیء‌ایی  را  (جعلی و یا حقیقی) ارسال کنیم و فقط کافیست شیء مورد نظر IShoppingCartService را پیاده سازی کرده باشد.
[TestClass]
public class ShoppingCartControllerTests
{
    [TestMethod]
    public void GetCartSmokeTest()
    {
        //arrange
        ShoppingCartController controller = 
           new ShoppingCartController(new ShoppingCartServiceStub());
        // Act
        ActionResult result = controller.GetCart();
        // Assert
        Assert.IsInstanceOfType(result, typeof(ViewResult));
    }
}
/// <summary>
/// This is is a stub of the ShoppingCartService
/// </summary>
public class ShoppingCartServiceStub : IShoppingCartService
{
    public ShoppingCart GetContents()
    {
        return new ShoppingCart
        {
            Items = new List<product> {
                new Product {ItemId = 1, ItemName = "Widget"}
            }
        };
    }
    public ShoppingCart AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        throw new NotImplementedException();
    }
}

مطالب تکمیلی
از یک ابزار کنترل وابستگی (IoC/DI) استفاده کنید:
از رایج‌ترین و عمومی‌ترین ابزارهای کنترل وابستگی برای .Net می‌توان به StructureMap و CastleWindsor اشاره کرد. در کد نویسی واقعی، شما وابستگی‌های بسیاری خواهید داشت، که این وابستگی‌ها هم وابستگی هایی دارند که به سرعت از مدیریت شما خارج خواهند شد. راه حل این مشکل استفاده از یک ابزار کنترل وابستگی خواهد بود.
از یک چارچوب تجزیه (Isolation Framework) استفاده نمایید:
برای ایجاد اشیاء جعلی ممکن است کار زیادی لازم باشد و  استفاده از یک Isolation Framework میتواند زمان و میزان کد نویسی شمارا کم کند. از رایج‌ترین این ابزارها میتوان Rhino Mocks  و Moq را نام برد.
مطالب
اصول طراحی شیء گرا: OO Design Principles

قصد دارم مجموعه ای کامل از اصول طراحی شیء گرا، الگوهای طراحی و best practice ‌های مربوطه را ارائه دهم. از این رو ابتدا با اصول طراحی شروع می‌کنم. سپس در مقالات آتی به الگوهای مختلف خواهم پرداخت و تا جایی که معلومات اجازه دهد مشخص خواهم کرد که هر الگو متمرکز بر رعایت کدام یک از اصول است و اینکه آیا مناسب است از الگوی مورد نظر استفاده کنیم.

این مطالب نیز چکیده ای از آموزش‌های Lynda, Pluralsight , SkillFeed  و کتاب های Gang of four, Headfirst Design patterns  و ... میباشد


اصل اول: Encapsulate what varies

"آنچه را که تغییر می‌کند مشخص و جدا کن یا به عبارتی آنرا کپسوله کن"

برای آنکه بتوانیم کدی منعطف، قابل استفاده مجدد و خوانا داشته باشیم، ابتدا باید بخش‌های ثابت و متغیر کد را تشخیص دهیم و کاری کنیم تا بخش ثابت، بدون تکرار در جای جای برنامه استفاده شود و سپس برای بخش متغیر برنامه ریزی کنیم.


اصل دوم: Program to an interface not implementation

" برنامه نویسی را متمرکز بر واسط کن، نه نحوه‌ی پیاده سازی "

برای این اصل تعابیر مختلفی ارائه شده است:

  • تمرکز بر واسط‌ها به معنای تمرکز بر رفتار است که باعث می‌شود انعطاف برنامه بیشتر شده و با تغییر نحوه‌ی پیاده سازی بتوان همچنان سیستمی پایدار داشت.
  • تمرکز بر "چه کاری انجام می‌شود" باعث می‌شود بدون نگرانی از "چگونگی انجام آن" بتوانیم معماری سیستم را طراحی کنیم.
  • واسط‌ها نقش پروتکل را دارند و باعث پنهان شدن نحوه‌ی پیاده سازی از چشم کلاینت (استفاده کننده‌ی خدمت) می‌شوند و آنها را ملزم میکنند تا به ورودی و خروجی تمرکز کنند.

برای رعایت این اصل باید:

  • سعی بر تعریف واسط برای اکثر کلاس‌ها کنیم
  • اشیا را از نوع واسط تعریف کنیم، نه کلاس‌های پیاده ساز آن

در کد زیر نحوه‌ی تعریف واسط را برای کلاس و تعریف اشیاء از نوع واسط را میبینیم: 

    public interface IMyInterface
    {
        void DoWork();
    }

    public class MyImplementation1 : IMyInterface
    {
        public void DoWork()
        {
            var implementationName = this.GetType().ToString();
            Console.WriteLine("DoWork from " + implementationName);
        }
    }
    public class MyImplementation2 : IMyInterface
    {
        public void DoWork()
        {
            var implementationName = this.GetType().ToString();
            Console.WriteLine("DoWork from " + implementationName);
        }
    }

    public class Context
    {
        IMyInterface myInterface;

        public void Print() 
        {
            myInterface = new MyImplementation1();
            myInterface.DoWork();

            myInterface = new MyImplementation2();
            myInterface.DoWork();
        }
    }


اصل سوم: Favor composition over inheritance

"ترکیب را بر توارث ترجیح بده"

رابطه "دارد" (has a ) انعطاف بیشتری نسبت به ارث بری یا "از نوع ... هست" ( is a ) دارد. برای مثال فرض کنید کلاس Enemy رفتار Movable را دارد و این رفتار در طول بازی بر حسب موقعیتی تغییر میکند. اگر این رفتار را با توارث مدل کنیم، یعنی Enemy از نوع Movable باشد، آنگاه برای هر نوع رفتار Movable (هر نوع پیاده سازی) باید یک نوع Enemy داشته باشیم و تصور کنید بعضی از این پیاده سازی‌ها در کلاس Player یکسان باشد. آنگاه کد باید دوباره تکرار شود. حال تصور کنید این موقعیت را با ترکیب مدل کنیم. آنگاه کلاس Enemy یک شیء از جنس Movable خواهد داشت و در زمان نیاز میتواند نوع این رفتار را با نمونه گیری از کلاس‌های پیاده ساز آن، تغییر دهد. در واقع با اینکار اصل اول را رعایت کرده ایم و بخش ثابت را از بخش متغیر جدا نموده ایم.

در زیر مدلسازی با توارث را میبینیم: 

public interface Movable
    {
        void Move();
    }
    public class EnemyBase : Movable
    {
        // Enemy properties goes here
        protected int x, y;
        public virtual void Move()
        {
            x += 2;
            y += 2;
        }
    }
    public class EnemyWithMoveType2 : EnemyBase
    {
        // override the move method
        public override void Move()
        {
            x += 4;
            y += 4;
        }
    }
    public class EnemyWithMoveType3 : EnemyBase
    {
        // override the move method
        public override void Move()
        {
            x += 6;
            y += 6;
        }
    }
    public class PlayerBase : Movable
    {
        // Player properties goes here
        protected int x, y;
        public  virtual void Move()
        {
            // same code as EnemyBase move method
            x += 2;
            y += 2;
        }
    }
    public class PlayerWithMoveType2 : PlayerBase
    {
        // override the move method
        public override void Move()
        {
            // same code as EnemyWithMoveType2 move method
            x += 4;
            y += 4;
        }
    }
    public class PlayerWithMoveType3 : PlayerBase
    {
        // override the move method
        public override void Move()
        {
            // same code as EnemyWithMoveType3 move method
            x += 6;
            y += 6;
        }
    }  

در ادامه نیز مدلسازی با ترکیب را میبینیم: 

     public interface IMovable
    {
        void Move(ref int x, ref int y);
    }
    public class EnemyBase
    {
        // Enemy properties goes here
        protected int x, y;
        IMovable moveBehavior;
        public void SetMoveBehavior(IMovable _moveBehavior) { moveBehavior = _moveBehavior; }
        public void Move()
        {
            moveBehavior.Move(ref x,ref y);
        }
    }
    public class PlayerBase
    {
        // Player properties goes here
        protected int x, y;
        IMovable moveBehavior;
        public void SetMoveBehavior(IMovable _moveBehavior) { moveBehavior = _moveBehavior; }
        public void Move()
        {
            moveBehavior.Move(ref x, ref y);
        }
    }
    public class MoveBehavior1
    {
        public void Move(ref int x, ref int y)
        {
            x += 2;
            y += 2;
        }
    }
    public class MoveBehavior2 : IMovable
    {
        public void Move(ref int x, ref int y)
        {
            x += 4;
            y += 4;
        }
    }
    public class MoveBehavior3 : IMovable
    {
        public void Move(ref int x, ref int y)
        { 
            x += 6;
            y += 6;
        }
    }  

همانطور که میبینید، با فراخوانی تابع SetMoveBehavior میتوان رفتار را در زمان اجرا تغییر داد.

در مقاله‌ی بعدی به ادامه‌ی اصول خواهم پرداخت. از شنیدن نظرات و سوالات شما خرسند خواهم شد.

مطالب
آنالیز استاتیک کدهای CPP

برنامه Cppcheck ابزار آنالیز سورس کدهای برنامه‌های C و CPP جهت یافتن اشتباهات برنامه نویسی، مشکلات امنیتی، نشتی حافظه و امثال آن است. این برنامه رایگان و سورس باز را می‌توانید از آدرس زیر دریافت کنید:



در دو نسخه‌ی خط فرمان و همچنین GUI عرضه می‌شود که نگارش دارای UI آن از QT استفاده می‌کند. تا به حال 22 باگ موجود در کرنل لینوکس توسط این برنامه کشف و برطرف شده و همچنین در بسیاری از برنامه‌های سورس باز دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
لیست مواردی را که این برنامه بررسی می‌کند، در این آدرس قابل مشاهده است.

مطالب
بررسی متد های یک طرفه در WCF
در WCF به صورت پیش فرض متد‌ها به صورت Request-Response هستند. این بدین معنی است که هر زمان درخواستی از سمت کلاینت به سرور ارسال شود تا زمانی که پاسخی از سمت سرور به کلاینت برگشت داده نشود، کلاینت منتظر خواهد ماند. برای مثال:
پروژه ای از نوع Wcf Service App می‌سازیم و یک سرویس با یک متد که خروجی آن نیز void است خواهیم داشت. به صورت زیر:
    [ServiceContract]
    public interface ISampleService
    {
        [OperationContract]
        void Wait();
    }
پیاده سازی Contract بالا:
public class SampleService : ISampleService
    {
        public void Wait()
        {
            Thread.Sleep( new TimeSpan( 0, 1, 0 ) );
        }
    }
  در متد Wait، به مدت یک دقیقه اجرای برنامه سمت سرور را متوقف می‌کنیم. حال در یک پروژه از نوع Console App، سرویس مورد نظر را اضافه کرده و متد Wait آن را فراخوانی می‌کنیم. به صورت زیر:
class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            SampleService.SampleServiceClient client = new SampleService.SampleServiceClient();

            Console.WriteLine( DateTime.Now );

            client.Wait();

            Console.WriteLine( DateTime.Now );

            Console.ReadKey();
        }
    }
همان طور که می‌بینید قبل از فراخوانی متد Wait زمان جاری سیستم را نمایش داده و سپس بعد از فراخوانی دوباره زمان مورد را نمایش می‌دهیم. در مرحله اول با خطای زیر مواجه خواهیم شد:


دلیل اینکه Timeout Exception پرتاب شد این است که به صورت پیش فرض مقدار خاصیت sendTimeout برابر 59  ثانیه است، در نتیجه قبل از اینکه پاسخی از سمت سرور به کلاینت برگشت داه شود این Exception رخ می‌دهد. برای حل این مشکل کافیست در فایل app.config کلاینت در قسمت تنظیمات Binding ، تغییر زیر را اعمال کنیم:
 <basicHttpBinding>
     <binding name="BasicHttpBinding_ISampleService" sendTimeout="0:2:0"/>
 </basicHttpBinding>
حال خروجی به صورت زیر است:


مشخص است که تا زمانی که عملیات سمت سرور به پایان نرسد،(یا توجه به اینکه خروجی متد سمت سرور void است) اجرای برنامه در کلاینت نیز متوقف خواهد بود(اختلاف زمان‌های بالا کمی بیش از یک دقیقه است).

در این مواقع زمانی که باید متدی سمت سرور فراخوانی شود و قرار نیست که خروجی نیز در اختیار کلاینت قرار دهد بهتر است که از متد‌های یک طرفه استفاده نماییم. متد‌های یک طرفه یا یه اصطلاح OneWay، هیچ پاسخی را به کلاینت برگشت نمی‌دهند و بلافاصله بعد از فراخوانی، کنترل اجرای برنامه را در اختیار کلاینت قرار خواهند داد. برای تعریف یک متد به صورت یک طرفه کافیست به صورت زیر عمل نماییم(مقدار خاصیت IsOneWay را در OperationContractAttribute برابر true خواهیم کرد):
    [ServiceContract]
    public interface ISampleService
    {
        [OperationContract( IsOneWay = true )]
        void Wait();
    }
حال اگر سرویس سمت کلاینت را به روز کرده و برنامه را اجرا کنیم خروجی به صورت زیر تغییر می‌کند:

می‌بینید که اختلاف زمان‌های بالا در حد چند ثانیه است که آن هم صرفا جهت فراخوانی متد سمت سرور بوده است. نکته مهم قابل ذکر این است که سرویس دهنده زمانی که با درخواستی جهت اجرای متد یک طرفه روبرو می‌شود، از آن جا که اجباری برای اجرای متد در همان زمان نیست در نتیجه این درخواست‌ها در بافر ذخیره می‌شوند و سپس در زمان مناسب اجرا خواهند شد. اگر بافر برای ذخیره اجرای متد‌های یک طرفه پر باشد در این حالت کلاینت برای فراخوانی متد‌های یک طرفه بعدی باید منتظر خالی شدن بافر سمت سرور بماند.