اگر به گوگل ریدر دقت کرده باشید، دو گزینهی به اشتراک گذاری دارد: share و share with note .
اگر گزینهی share with note را انتخاب کرده و توضیحی را ارسال یا اضافه کنیم، این توضیحات، به فید از نوع Atom اشتراکها هم اضافه میشود. مثلا:
<?xml version="1.0"?>
<feed xmlns:media="http://search.yahoo.com/mrss/"
xmlns:gr="http://www.google.com/schemas/reader/atom/"
xmlns:idx="urn:atom-extension:indexing"
xmlns="http://www.w3.org/2005/Atom"
idx:index="no"
gr:dir="ltr">
...
<entry gr:crawl-timestamp-msec="1316627782108">
...
<gr:annotation>
<content type="html">text-text-text</content>
<author>
<name>Vahid</name>
</author>
</gr:annotation>
...
</entry>
...
</feed>
این افزونه استاندارد نیست و همانطور که در قسمت xmlns:gr اطلاعات فوق مشخص است، در فضای نام http://www.google.com/schemas/reader/atom/ معنا پیدا میکند. از دات نت سه و نیم به بعد هم کلاسی جهت خواندن فیدهای استاندارد وجود دارد (تعریف شده در فضای نام System.ServiceModel.Syndication). اما چگونه میتوان این افزونهی غیر استاندارد را با کمک امکانات توکار دات نت خواند؟
روش کار با استفاده از ElementExtensions هر آیتم یک فید است؛ به صورت زیر :
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.ServiceModel.Syndication;
using System.Xml;
using System.Xml.Linq;
namespace Linq2Rss
{
public class RssEntry
{
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public string Link { set; get; }
public DateTime PublicationDate { set; get; }
public string Author { set; get; }
public string BlogName { set; get; }
public string BlogAddress { set; get; }
public string Annotation { set; get; }
}
public static class AtomReader
{
private static string getAtomAnnotation(this SyndicationElementExtensionCollection items)
{
if (!items.Any()) return string.Empty;
var item = items.Where(x => x.OuterName.ToLowerInvariant() == "annotation").FirstOrDefault();
if (item == null) return string.Empty;
var element = item.GetObject<XElement>();
var content = element.Element("{http://www.w3.org/2005/Atom}content");
return content == null ? string.Empty : content.Value;
}
public static IList<RssEntry> GetEntries(string feedUrl)
{
using (var reader = XmlReader.Create(feedUrl))
{
var feed = SyndicationFeed.Load(reader);
if (feed == null) return null;
return feed.Items.Select(x =>
new RssEntry
{
Title = x.Title.Text,
Author = x.Authors.Any() ? x.Authors.First().Name : string.Empty,
Description = x.Content == null ? string.Empty : ((TextSyndicationContent)x.Content).Text,
Link = x.Links.Any() ? x.Links.First().Uri.AbsoluteUri : string.Empty,
PublicationDate = x.PublishDate.UtcDateTime,
BlogName = x.SourceFeed.Title.Text,
BlogAddress = x.SourceFeed.Links.Any() ? x.SourceFeed.Links.First().Uri.AbsoluteUri : string.Empty,
Annotation = x.ElementExtensions.getAtomAnnotation()
}).ToList();
}
}
}
}
در این مثال به کمک متد الحاقی getAtomAnnotation، مجموعهی SyndicationElementExtensionCollection هر آیتم یک فید بررسی شده، در بین اینها، موردی که از نوع annotation باشد انتخاب و سپس content آن استخراج میگردد.
نکتهای دیگر:
اکثر کلاسهای موجود در فضاهای نام مرتبط با XML در دات نت امکان خواندن اطلاعات را از یک Uri هم دارند؛ مانند مثال فوق و متد XmlReader.Create بکارگرفته شده در آن. اما اگر بخواهیم حین خواندن اطلاعات، یک پروکسی را نیز به پروسه جاری اضافه کنیم، به نظر خاصیت یا متدی جهت انجام اینکار وجود ندارد. برای رفع این مشکل میتوان یک پروکسی سراسری را تعریف کرد. تنها کافی است خاصیت System.Net.WebRequest.DefaultWebProxy مقدار دهی شود. پس از آن به صورت خودکار بر روی کل برنامه تاثیر خواهد گذاشت.
ASP.NET MVC #10
آشنایی با روشهای مختلف ارسال اطلاعات یک درخواست به کنترلر
تا اینجا با روشهای مختلف ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View متناظر آن آشنا شدیم. اما حالت عکس آن چطور؟ مثلا در ASP.NET Web forms، دوبار بر روی یک دکمه کلیک میکردیم و در روال رویدادگردان کلیک آن، همانند برنامههای ویندوزی، دسترسی به اطلاعات اشیاء قرار گرفته بر روی فرم را داشتیم. در ASP.NET MVC که کلا مفهوم Events را حذف کرده و وب را همانگونه که هست ارائه میدهد و به علاوه کنترلرهای آن، ارجاع مستقیمی را به هیچکدام از اشیاء بصری در خود ندارند (برای مثال کنترلر و متدی در آن نمیدانند که الان بر روی View آن، یک گرید قرار دارد یا یک دکمه یا اصلا هیچی)، چگونه میتوان اطلاعاتی را از کاربر دریافت کرد؟
در اینجا حداقل سه روش برای دریافت اطلاعات از کاربر وجود دارد:
الف) استفاده از اشیاء Context مانند HttpContext، Request، RouteData و غیره
ب) به کمک پارامترهای اکشن متدها
ج) با استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding
یک مثال کاربردی
قصد داریم یک صفحه لاگین ساده را طراحی کنیم تا بتوانیم هر سه حالت ذکر شده فوق را در عمل بررسی نمائیم. بحث HTML Helpers استاندارد ASP.NET MVC را هم که در قسمت قبل شروع کردیم، لابلای توضیحات قسمت جاری و قسمتهای بعدی با مثالهای کاربردی دنبال خواهند شد.
بنابراین یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را شروع کرده و مدلی را به نام Account با محتوای زیر به پوشه Models برنامه اضافه کنید:
namespace MvcApplication6.Models
{
public class Account
{
public string Name { get; set; }
public string Password { get; set; }
}
}
یک کنترلر جدید را هم به نام LoginController به پوشه کنترلرهای برنامه اضافه کنید. بر روی متد Index پیش فرض آن کلیک راست نمائید و یک View خالی را اضافه نمائید.
در ادامه به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و نام کنترلر پیشفرض را به Login تغییر دهید تا به محض شروع برنامه در VS.NET، صفحه لاگین ظاهر شود.
کدهای کامل کنترلر لاگین را در ادامه ملاحظه میکنید:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication6.Models;
namespace MvcApplication6.Controllers
{
public class LoginController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View(); //Shows the login page
}
[HttpPost]
public ActionResult LoginResult()
{
string name = Request.Form["name"];
string password = Request.Form["password"];
if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";
return View("Result");
}
[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithParams")]
public ActionResult LoginResult(string name, string password)
{
if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";
return View("Result");
}
[HttpPost]
public ActionResult Login(Account account)
{
if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";
return View("Result");
}
}
}
همچنین Viewهای متناظر با این کنترلر هم به شرح زیر هستند:
فایل index.cshtml به نحو زیر تعریف خواهد شد:
@model MvcApplication6.Models.Account
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Login</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResult", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResultWithParams", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult(string name, string password)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "Login", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test Login(Account acc)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
و فایل result.cshtml هم محتوای زیر را دارد:
@{
ViewBag.Title = "Result";
}
<fieldset>
<legend>Login Result</legend>
<p>
@ViewBag.Message</p>
</fieldset>
توضیحاتی در مورد View لاگین برنامه:
در View صفحه لاگین سه فرم را مشاهده میکنید. در برنامههای ASP.NET Web forms در هر صفحه، تنها یک فرم را میتوان تعریف کرد؛ اما در ASP.NET MVC این محدودیت برداشته شده است.
تعریف یک فرم هم با متد کمکی Html.BeginForm انجام میشود. در اینجا برای مثال میشود یک فرم را به کنترلری خاص و متدی مشخص در آن نگاشت نمائیم.
از عبارت using هم برای درج خودکار تگ بسته شدن فرم، در حین dispose شیء MvcForm کمک گرفته شده است.
برای نمونه خروجی HTML اولین فرم تعریف شده به صورت زیر است:
<form action="/Login/LoginResult" method="post">
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: <input id="Name" name="Name" type="text" value="" /></p>
<p>
Password: <input id="Password" name="Password" type="password" /></p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
</form>
توسط متدهای کمکی Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یک TextBox و یک PasswordBox به صفحه اضافه میشوند، اما این For آنها و همچنین lambda expression ایی که بکارگرفته شده برای چیست؟
متدهای کمکی Html.TextBox و Html.Password از نگارشهای اولیه ASP.NET MVC وجود داشتند. این متدها نام خاصیتها و پارامترهایی را که قرار است به آنها بایند شوند، به صورت رشته میپذیرند. اما با توجه به اینکه در اینجا میتوان یک strongly typed view را تعریف کرد، تیم ASP.NET MVC بهتر دیده است که این رشتهها را حذف کرده و از قابلیتی به نام Static reflection استفاده کند (^ و ^).
با این توضیحات، اطلاعات سه فرم تعریف شده در View لاگین برنامه، به سه متد متفاوت قرار گرفته در کنترلری به نام Login ارسال خواهند شد. همچنین با توجه به مشخص بودن نوع model که در ابتدای فایل تعریف شده، خاصیتهایی را که قرار است اطلاعات ارسالی به آنها بایند شوند نیز به نحو strongly typed تعریف شدهاند و تحت نظر کامپایلر خواهند بود.
توضیحاتی در مورد نحوه عملکرد کنترلر لاگین برنامه:
در این کنترلر صرفنظر از محتوای متدهای آنها، دو نکته جدید را میتوان مشاهده کرد. استفاده از ویژگیهای HttpPost، HttpGet و ActionName. در اینجا به کمک ویژگیهای HttpGet و HttpPost در مورد نحوه دسترسی به این متدها، محدودیت قائل شدهایم. به این معنا که تنها در حالت Post است که متد LoginResult در دسترس خواهد بود و اگر شخصی نام این متدها را مستقیما در مرورگر وارد کند (یا همان HttpGet پیش فرض که نیازی هم به ذکر صریح آن نیست)، با پیغام «یافت نشد» مواجه میگردد.
البته در نگارشهای اولیه ASP.NET MVC از ویژگی دیگری به نام AcceptVerbs برای مشخص سازی نوع محدودیت فراخوانی یک اکشن متد استفاده میشد که هنوز هم معتبر است. برای مثال:
[AcceptVerbs(HttpVerbs.Get)]
یک نکته امنیتی:
همیشه متدهای Delete خود را به HttpPost محدود کنید. به این علت که ممکن است در طی مثلا یک ایمیل، آدرسی به شکل http://localhost/blog/delete/10 برای شما ارسال شود و همچنین سشن کار با قسمت مدیریتی بلاگ شما نیز در همان حال فعال باشد. URL ایی به این شکل، در حالت پیش فرض، محدودیت اجرایی HttpGet را دارد. بنابراین احتمال اجرا شدن آن بالا است. اما زمانیکه متد delete را به HttpPost محدود کردید، دیگر این نوع حملات جواب نخواهند داد و حتما نیاز خواهد بود تا اطلاعاتی به سرور Post شود و نه یک Get ساده (مثلا کلیک بر روی یک لینک معمولی)، کار حذف را انجام دهد.
توسط ActionName میتوان نام دیگری را صرفنظر از نام متد تعریف شده در کنترلر، به آن متد انتساب داد که توسط فریم ورک در حین پردازش نهایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. برای مثال در اینجا به متد LoginResult دوم، نام LoginResultWithParams را انتساب دادهایم که در فرم دوم تعریف شده در View لاگین برنامه مورد استفاده قرار گرفته است.
وجود این ActionName هم در مثال فوق ضروری است. از آنجائیکه دو متد هم نام را معرفی کردهایم و فریم ورک نمیداند که کدامیک را باید پردازش کند. در این حالت (بدون وجود ActionName معرفی شده)، برنامه با خطای زیر مواجه میگردد:
The current request for action 'LoginResult' on controller type 'LoginController' is ambiguous between the following action methods:
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult() on type MvcApplication6.Controllers.LoginController
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult(System.String, System.String) on type MvcApplication6.Controllers.LoginController
برای اینکه بتوانید نحوه نگاشت فرمها به متدها را بهتر درک کنید، بر روی چهار return View موجود در کنترلر لاگین برنامه، چهار breakpoint را تعریف کنید. سپس برنامه را در حالت دیباگ اجرا نمائید و تک تک فرمها را یکبار با کلیک بر روی دکمه لاگین، به سرور ارسال نمائید.
بررسی سه روش دریافت اطلاعات از کاربر در ASP.NET MVC
الف) استفاده از اشیاء Context
در ویژوال استودیو، در کنترلر لاگین برنامه، بر روی کلمه Controller کلیک راست کرده و گزینه Go to definition را انتخاب کنید. در اینجا بهتر میتوان به خواصی که در یک کنترلر به آنها دسترسی داریم، نگاهی انداخت:
public HttpContextBase HttpContext { get; }
public HttpRequestBase Request { get; }
public HttpResponseBase Response { get; }
public RouteData RouteData { get; }
در بین این خواص و اشیاء مهیا، Request و RouteData بیشتر مد نظر ما هستند. در مورد RouteData در قسمت ششم این سری، توضیحاتی ارائه شد. اگر مجددا Go to definition مربوط به HttpRequestBase خاصیت Request را بررسی کنیم، موارد ذیل جالب توجه خواهند بود:
public virtual NameValueCollection QueryString { get; } // GET variables
public NameValueCollection Form { get; } // POST variables
public HttpCookieCollection Cookies { get; }
public NameValueCollection Headers { get; }
public string HttpMethod { get; }
توسط خاصیت Form شیء Request میتوان به مقادیر ارسالی به سرور در یک کنترلر دسترسی یافت که نمونهای از آنرا در اولین متد LoginResult میتوانید مشاهده کنید. این روش در ASP.NET Web forms هم کار میکند. جهت اطلاع این روش با ASP کلاسیک دهه نود هم سازگار است!
البته این روش آنچنان مرسوم نیست؛ چون NameValueCollection مورد استفاده، ایندکسی عددی یا رشتهای را میپذیرد که هر دو با پیشرفتهایی که در زبانهای دات نتی صورت گرفتهاند، دیگر آنچنان مطلوب و روش مرجح به حساب نمیآیند. اما ... هنوز هم قابل استفاده است.
به علاوه اگر دقت کرده باشید در اینجا HttpContextBase داریم بجای HttpContext. تمام این کلاسهای پایه هم به جهت سهولت انجام آزمونهای واحد در ASP.NET MVC ایجاد شدهاند. کار کردن مستقیم با HttpContext مشکل بوده و نیاز به شبیه سازی فرآیندهای رخ داده در یک وب سرور را دارد. اما این کلاسهای پایه جدید، مشکلات یاد شده را به همراه ندارند.
ب) استفاده از پارامترهای اکشن متدها
نکتهای در مورد نامگذاری پارامترهای یک اکشن متد به صورت توکار اعمال میشود که باید به آن دقت داشت:
اگر نام یک پارامتر، با نام کلید یکی از رکوردهای موجود در مجموعههای زیر یکی باشد، آنگاه به صورت خودکار اطلاعات دریافتی به این پارامتر نگاشت خواهد شد (پارامتر هم نام، به صورت خودکار مقدار دهی میشود). این مجموعهها شامل موارد زیرهستند:
Request.Form
Request.QueryString
Request.Files
RouteData.Values
برای نمونه در متدی که با نام LoginResultWithParams مشخص شده، چون نامهای دو پارامتر آن، با نامهای بکارگرفته شده در Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یکی هستند، با مقادیر ارسالی آنها مقدار دهی شده و سپس در متد قابل استفاده خواهند بود. در پشت صحنه هم از همان رکوردهای موجود در Request.Form (یا سایر موارد ذکر شده)، استفاده میشود. در اینجا هر رکورد مثلا مجموعه Request.Form، کلیدی مساوی نام ارسالی به سرور را داشته و مقدار آن هم، مقداری است که کاربر وارد کرده است.
اگر همانندی یافت نشد، آن پارامتر با نال مقدار دهی میگردد. بنابراین اگر برای مثال یک پارامتر از نوع int را معرفی کرده باشید و چون نوع int، نال نمیپذیرد، یک استثناء بروز خواهد کرد. برای حل این مشکل هم میتوان از Nullable types استفاده نمود (مثلا بجای int id نوشت int? id تا مشکلی جهت انتساب مقدار نال وجود نداشته باشد).
همچنین باید دقت داشت که این بررسی تطابقهای بین نام عناصر HTML و نام پارامترهای متدها، case insensitive است و به کوچکی و بزرگی حروف حساس نیست. برای مثال، پارامتر معرفی شده در متد LoginResult مساوی string name است، اما نام خاصیت تعریف شده در کلاس Account مساوی Name بود.
ج) استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding
در ASP.NET MVC چون میتوان با یک Strongly typed view کار کرد، خود فریم ورک این قابلیت را دارد که اطلاعات ارسالی یکی فرم را به صورت خودکار به یک وهله از یک شیء نگاشت کند. در اینجا model binder وارد عمل میشود، مقادیر ارسالی را استخراج کرده (اطلاعات دریافتی از Form یا کوئری استرینگها یا اطلاعات مسیریابی و غیره) و به خاصیتهای یک شیء نگاشت میکند. بدیهی است در اینجا این خواص باید عمومی باشند و هم نام عناصر HTML ارسالی به سرور. همچنین model binder پیش فرض ASP.NET MVC را نیز میتوان کاملا تعویض کرد و محدود به استفاده از model binder توکار آن نیستیم.
وجود این Model binder، کار با ORMها را بسیار لذت بخش میکند؛ از آنجائیکه خود فریم ورک ASP.NET MVC میتواند عناصر شیءایی را که قرار است به بانک اطلاعاتی اضافه شود، یا در آن به روز شود، به صورت خودکار ایجاد کرده یا به روز رسانی نماید.
نحوه کار با model binder را در متد Login کنترلر فوق میتوانید مشاهده کنید. بر روی return View آن یک breakpoint قرار دهید. فرم سوم را به سرور ارسال کنید و سپس در VS.NET خواص شیء ساخته شده را در حین دیباگ برنامه، بررسی نمائید.
بنابراین تفاوتی نمیکند که از چندین پارامتر استفاده کنید یا اینکه کلا یک شیء را به عنوان پارامتر معرفی نمائید. فریم ورک سعی میکند اندکی هوش به خرج داده و مقادیر ارسالی به سرور را به پارامترهای تعریفی، حتی به خواص اشیاء این پارامترهای تعریف شده، نگاشت کند.
در ASP.NET MVC سه نوع Model binder وجود دارند:
1) Model binder پیش فرض که توضیحات آن به همراه مثالی ارائه شد.
2) Form collection model binder که در ادامه توضیحات آنرا مشاهده خواهید نمود.
3) HTTP posted file base model binder که توضیحات آن به قسمت بعدی موکول میشود.
یک نکته:
اولین متد LoginResult کنترلر را به نحو زیر نیز میتوان بازنویسی کرد:
[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithFormCollection")]
public ActionResult LoginResult(FormCollection collection)
{
string name = collection["name"];
string password = collection["password"];
if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";
return View("Result");
}
در اینجا FormCollection به صورت خودکار بر اساس مقادیر ارسالی به سرور توسط فریم ورک تشکیل میشود (FormCollection هم یک نوع model binder ساده است) و اساسا یک NameValueCollection میباشد.
بدیهی است در این حالت باید نگاشت مقادیر دریافتی، به متغیرهای متناظر با آنها، دستی انجام شود (مانند مثال فوق) یا اینکه میتوان از متد UpdateModel کلاس Controller هم استفاده کرد:
[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateFormCollection(FormCollection collection)
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account, collection.ToValueProvider());
if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";
return View("Result");
}
متد توکار UpdateModel، به صورت خودکار اطلاعات FormCollection دریافتی را به شیء مورد نظر، نگاشت میکند.
همچنین باید عنوان کرد که متد UpdateModel، در پشت صحنه از اطلاعات Model binder پیش فرض و هر نوع Model binder سفارشی که ایجاد کنیم استفاده میکند. به این ترتیب زمانیکه از این متد استفاده میکنیم، اصلا نیازی به استفاده از FormCollection نیست و متد بدون آرگومان زیر هم به خوبی کار خواهد کرد:
[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateModel()
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account);
if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";
return View("Result");
}
استفاده از model binderها همینجا به پایان نمیرسد. نکات تکمیلی آنها در قسمت بعدی بررسی خواهند شد.
محدود کردن بارگذاری اشیاء مرتبط یک ViewModel در حین کار با Entity Framework و AutoMapper
public class SiteUser { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; } public virtual ICollection<Email> Emails { get; set; } } public class Email { public int Id { get; set; } public string Text { get; set; } [ForeignKey("SiteUserId")] public virtual SiteUser SiteUser { get; set; } public int SiteUserId { get; set; } } public class Address { public int Id { get; set; } public string Text { get; set; } [ForeignKey("SiteUserId")] public virtual SiteUser SiteUser { get; set; } public int SiteUserId { get; set; } }
public class UserViewModel { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } public ICollection<Address> Addresses { get; set; } public ICollection<Email> Emails { get; set; } }
var user1 = context.Users.Project().To<UserViewModel>().FirstOrDefault();
public class TestProfile : Profile { protected override void Configure() { this.CreateMap<SiteUser, UserViewModel>() .ForMember(dest => dest.Addresses, opt => opt.ExplicitExpansion()) .ForMember(dest => dest.Emails, opt => opt.ExplicitExpansion()); } public override string ProfileName { get { return this.GetType().Name; } } }
پس از تنظیم فوق، اگر کوئری ذکر شده را اجرا کنید، مشاهده خواهید کرد که دو خاصیت آدرسها و ایمیلهای شخص، نال هستند.
برای ذکر صریح خواص راهبری مورد نیاز، اینبار میتوان از پارامترهای متد Project To مانند مثال ذیل استفاده کرد:
using (var context = new MyContext()) { var user1 = context.Users .Project() .To<UserViewModel>(parameters: new { }, membersToExpand: viewModel => viewModel.Emails) .FirstOrDefault(); if (user1 != null) { foreach (var email in user1.Emails) { Console.WriteLine(email.Text); } } }
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید.
public class UserModel { [MaxLength(200)] [Display(Name = "Full name")] [Required] public string Name { get; set; } } public class UserModalViewModel { public UserModel Model { get; set; } public bool IsAdmin { get; set; } public IReadonlyList<lookupitem> Roles { get; set; } }
[HttpGet] public async Task<IActionResult> Edit(int id) { var user = await _service.FindAsync(id); //return Maybe<UserModel> if (!user.HasValue) { return NotFound(); } // prepare model var model = new UserModalViewModel { Model = user.Value, IsAdmin = true, Roles = await _lookupService.ReadRolesAsync() }; return View(model); }
[HttPost] public async Task<IActionResult> Edit([Bind(Prefix = "Model")] UserModel model) { //todo: check ModelState and save model await _service.EditAsync(model); }
در مورد طراحی یک برنامه "فرم ساز" در مطلب قبلی بحث شد ... حدودا سه سال قبل اینکار را برای شرکتی انجام دادم. یک برنامه درخواست خدمات نوشته شده با ASP.NET که مدیران برنامه میتوانستند برای آن فرم طراحی کنند؛ فرم درخواست پرینت، درخواست نصب نرم افزار، درخواست وام، درخواست پیک، درخواست آژانس و ... فرمهایی که تمامی نداشتند! آن زمان برای حل این مساله از فیلدهای XML استفاده کردم.
فیلدهای XML قابلیت نه چندان جدیدی هستند که از SQL Server 2005 به بعد اضافه شدهاند. مهمترین مزیت آنها هم امکان ذخیره سازی اطلاعات هر نوع شیءایی به عنوان یک فیلد XML است. یعنی همان زیرساختی که برای ایجاد یک برنامه فرم ساز نیاز است. ذخیره سازی آن هم آداب خاصی را طلب نمیکند. به ازای هر فیلد مورد نظر کاربر، یک نود جدید به صورت رشته معمولی باید اضافه شود و نهایتا رشته تولیدی باید ذخیره گردد. از دید ما یک رشته است، از دید SQL Server یک نوع XML واقعی؛ به همراه این مزیت مهم که به سادگی میتوان با T-SQL/XQuery/XPath از جزئیات اطلاعات این نوع فیلدها کوئری گرفت و سرعت کار هم واقعا بالا است؛ به علاوه بر خلاف مطلب قبلی در مورد dynamic components ، اینبار نیازی نیست تا به ازای هر یک فیلد درخواستی کاربر، واقعا یک فیلد جدید را به جدول خاصی اضافه کرد. داخل این فیلد XML هر نوع ساختار دلخواهی را میتوان ذخیره کرد. به عبارتی به کمک فیلدهایی از نوع XML میتوان داخل یک سیستم بانک اطلاعاتی رابطهای، schema-less کار کرد (un-typed XML) و همچنین از این اطلاعات ویژه، کوئریهای پیچیده هم گرفت.
تا جایی که اطلاع دارم، چند شرکت دیگر هم در ایران دقیقا از همین ایده فیلدهای XML برای ساخت برنامه فرم ساز استفاده کردهاند ...؛ البته مطلب جدیدی هم نیست؛ برنامههای فرم ساز اوراکل و IBM هم سالها است که از XML برای همین منظور استفاده میکنند. مایکروسافت هم به همین دلیل (شاید بتوان گفت مهمترین دلیل وجودی فیلدهای XML در SQL Server)، پشتیبانی توکاری از XML به عمل آورده است.
یا روش دیگری را که برای طراحی سیستمهای فرم ساز پیشنهاد میکنند استفاده از بانکهای اطلاعاتی مبتنی بر key-value مانند Redis یا RavenDb است؛ یا استفاده از بانکهای اطلاعاتی schema-less واقعی مانند CouchDb.
خوب ... اکنون سؤال این است که NHibernate برای کار با فیلدهای XML چه تمهیداتی را درنظر گرفته است؟
برای این منظور خاصیتی را که قرار است به یک فیلد از نوع XML نگاشت شود، با نوع XDocument مشخص خواهیم ساخت:
using System.Xml.Linq;
namespace TestModel
{
public class DynamicTable
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual XDocument Document { get; set; }
}
}
سپس باید جهت معرفی این نوع ویژه، به صورت صریح از XDocType استفاده کرد؛ یعنی نکتهی اصلی، استفاده از CustomType مرتبط است:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;
using NHibernate.Type;
namespace TestModel
{
public class DynamicTableMapping : IAutoMappingOverride<DynamicTable>
{
public void Override(AutoMapping<DynamicTable> mapping)
{
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.Map(x => x.Document).CustomType<XDocType>();
}
}
}
البته لازم به ذکر است که دو نوع NHibernate.Type.XDocType و NHibernate.Type.XmlDocType برای کار با فیلدهای XML در NHibernate وجود دارند. XDocType برای کار با نوع System.Xml.Linq.XDocument طراحی شده است و XmlDocType مخصوص نگاشت نوع System.Xml.XmlDocument است.
اکنون اگر به کمک کلاس SchemaExport ، اسکریپت تولید جدول متناظر با اطلاعات فوق را ایجاد کنیم به حاصل زیر خواهیم رسید:
if exists (select * from dbo.sysobjects
where id = object_id(N'[DynamicTable]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1)
drop table [DynamicTable]
create table [DynamicTable] (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
Document XML null,
primary key (Id)
)
یک سری اعمال متداول ذخیره سازی اطلاعات و تهیه کوئری نیز در ادامه ذکر شدهاند:
//insert
object savedId = 0;
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var obj = new DynamicTable
{
Document = System.Xml.Linq.XDocument.Parse(
@"<Doc><Node1>Text1</Node1><Node2>Text2</Node2></Doc>"
)
};
savedId = session.Save(obj);
tx.Commit();
}
}
//simple query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicTable>(savedId);
if (entity != null)
{
Console.WriteLine(entity.Document.Root.ToString());
}
tx.Commit();
}
}
//advanced query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var list = session.CreateSQLQuery("select [Document].value('(//Doc/Node1)[1]','nvarchar(255)') from [DynamicTable] where id=:p0")
.SetParameter("p0", savedId)
.List();
if (list != null)
{
Console.WriteLine(list[0]);
}
tx.Commit();
}
}
و در پایان بدیهی است که جهت کار با امکانات پیشرفتهتر موجود در SQL Server در مورد فیلدهای XML ( برای نمونه: + و +) باید مثلا رویه ذخیره شده تهیه کرد (یا مستقیما از متد CreateSQLQuery همانند مثال فوق کمک گرفت) و آنرا در NHibernate مورد استفاده قرار داد. البته به این صورت کار شما محدود به SQL Server خواهد شد و باید در نظر داشت که در کل تعداد کمی بانک اطلاعاتی وجود دارند که نوعهای XML را به صورت توکار پشتیبانی میکنند.
EF Code First #12
پیاده سازی الگوی Context Per Request در برنامههای مبتنی بر EF Code first
در طراحی برنامههای چند لایه مبتنی بر EF مرسوم نیست که در هر کلاس و متدی که قرار است از امکانات آن استفاده کند، یکبار DbContext و کلاس مشتق شده از آن وهله سازی شوند؛ به این ترتیب امکان انجام امور مختلف در طی یک تراکنش از بین میرود. برای حل این مشکل الگویی مطرح شده است به نام Session/Context Per Request و یا به اشتراک گذاری یک Unit of work در لایههای مختلف برنامه در طی یک درخواست، که در ادامه یک پیاده سازی آنرا با هم مرور خواهیم کرد.
البته این سشن با سشن ASP.NET یکی نیست. در NHibernate معادل DbContextایی که در اینجا ملاحظه میکنید، Session نام دارد.
اهمیت بکارگیری الگوی Unit of work و به اشتراک گذاری آن در طی یک درخواست
در الگوی واحد کار یا همان DbContext در اینجا، تمام درخواستهای رسیده به آن، در صف قرار گرفته و تمام آنها در پایان کار، به بانک اطلاعاتی اعمال میشوند. برای مثال زمانیکه شیءایی را به یک وهله از DbContext اضافه/حذف میکنیم، یا در ادامه مقدار خاصیتی را تغییر میدهیم، هیچکدام از این تغییرات تا زمانیکه متد SaveChanges فراخوانی نشود، به بانک اطلاعاتی اعمال نخواهند شد. این مساله مزایای زیر را به همراه خواهد داشت:
الف) کارآیی بهتر
در اینجا از یک کانکشن باز شده، حداکثر استفاده صورت میگیرد. چندین و چند عملیات در طی یک batch به بانک اطلاعاتی اعمال میگردند؛ بجای اینکه برای اعمال هرکدام، یکبار اتصال جداگانهای به بانک اطلاعاتی باز شود.
ب) بررسی مسایل همزمانی
استفاده از یک الگوی واحد کار، امکان بررسی خودکار تمام تغییرات انجام شده بر روی یک موجودیت را در متدها و لایههای مختلف میسر کرده و به این ترتیب مسایل مرتبط با ConcurrencyMode عنوان شده در قسمتهای قبل به نحو بهتری قابل مدیریت خواهند بود.
ج) استفاده صحیح از تراکنشها
الگوی واحد کار به صورت خودکار از تراکنشها استفاده میکند. اگر در حین فراخوانی متد SaveChanges مشکلی رخ دهد، کل عملیات Rollback خواهد شد و تغییری در بانک اطلاعاتی رخ نخواهد داد. بنابراین استفاده از یک تراکنش در حین چند عملیات ناشی از لایههای مختلف برنامه، منطقیتر است تا اینکه هر کدام، در تراکنشی جدا مشغول به کار باشند.
کلاسهای مدل مثال جاری
در مثالی که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، از کلاسهای مدل گروه محصولات کمک گرفته شده است:
using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample07.DomainClasses { public class Category { public int Id { get; set; } public virtual string Name { get; set; } public virtual string Title { get; set; } public virtual ICollection<Product> Products { get; set; } } }
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample07.DomainClasses { public class Product { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } public decimal Price { get; set; }
[ForeignKey("CategoryId")] public virtual Category Category { get; set; } public int CategoryId { get; set; } } }
در کلاس Product، یک خاصیت اضافی به نام CategoryId اضافه شده است که توسط ویژگی ForeignKey، به عنوان کلید خارجی جدول معرفی خواهد شد. از این خاصیت در برنامههای ASP.NET برای مقدار دهی یک کلید خارجی توسط یک DropDownList پر شده با لیست گروهها، استفاده خواهیم کرد.
پیاده سازی الگوی واحد کار
همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، DbContext در EF Code first بر اساس الگوی واحد کار تهیه شده است، اما برای به اشتراک گذاشتن آن بین لایههای مختلف برنامه نیاز است یک لایه انتزاعی را برای آن تهیه کنیم، تا بتوان آنرا به صورت خودکار توسط کتابخانههای Dependency Injection یا به اختصار DI در زمان نیاز به استفاده از آن، به کلاسهای استفاده کننده تزریق کنیم. کتابخانهی DI ایی که در این قسمت مورد استفاده قرار میگیرد، کتابخانه معروف StructureMap است. برای دریافت آن میتوانید از Nuget استفاده کنید؛ یا از صفحه اصلی آن در Github : (^).
اینترفیس پایه الگوی واحد کار ما به شرح زیر است:
using System.Data.Entity; using System;
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context { public interface IUnitOfWork { IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class; int SaveChanges(); } }
برای استفاده اولیه آن، تنها تغییری که در برنامه حاصل میشود به نحو زیر است:
using System.Data.Entity; using EF_Sample07.DomainClasses;
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context { public class Sample07Context : DbContext, IUnitOfWork { public DbSet<Category> Categories { set; get; } public DbSet<Product> Products { set; get; }
#region IUnitOfWork Members public new IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class { return base.Set<TEntity>(); } #endregion } }
توضیحات:
با کلاس Context در قسمتهای قبل آشنا شدهایم. در اینجا به معرفی کلاسهایی خواهیم پرداخت که در معرض دید EF Code first قرار خواهند گرفت.
DbSetها هم معرف الگوی Repository هستند. کلاس Sample07Context، معرفی الگوی واحد کار یا Unit of work برنامه است.
برای اینکه بتوانیم تعاریف کلاسهای سرویس برنامه را مستقل از تعریف کلاس Sample07Context کنیم، یک اینترفیس جدید را به نام IUnitOfWork به برنامه اضافه کردهایم.
در اینجا کلاس Sample07Context پیاده سازی کننده اینترفیس IUnitOfWork خواهد بود (اولین تغییر).
دومین تغییر هم استفاده از متد base.Set میباشد. به این ترتیب به سادگی میتوان به DbSetهای مختلف در حین کار با IUnitOfWork دسترسی پیدا کرد. به عبارتی ضرورتی ندارد به ازای تک تک DbSetها یکبار خاصیت جدیدی را به اینترفیس IUnitOfWork اضافه کرد. به کمک استفاده از امکانات Generics مهیا، اینبار
uow.Set<Product>
معادل همان db.Products سابق است؛ در حالتیکه از Sample07Context به صورت مستقیم استفاده شود.
همچنین نیازی به پیاده سازی متد SaveChanges نیست؛ زیرا پیاده سازی آن در کلاس DbContext قرار دارد.
استفاده از الگوی واحد کار در کلاسهای لایه سرویس برنامه
using EF_Sample07.DomainClasses; using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public interface ICategoryService { void AddNewCategory(Category category); IList<Category> GetAllCategories(); } }
using EF_Sample07.DomainClasses; using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public interface IProductService { void AddNewProduct(Product product); IList<Product> GetAllProducts(); } }
لایه سرویس برنامه را با دو اینترفیس جدید شروع میکنیم. هدف از این اینترفیسها، ارائه پیاده سازیهای متفاوت، به ازای ORMهای مختلف است. برای مثال در کلاسهای زیر که نام آنها با Ef شروع شده است، پیاده سازی خاص Ef Code first را تدارک خواهیم دید. این پیاده سازی، قابل انتقال به سایر ORMها نیست چون نه پیاده سازی یکسانی را از مباحث LINQ ارائه میدهند و نه متدهای الحاقی همانندی را به همراه دارند و نه اینکه مباحث نگاشت کلاسهای آنها به جداول مختلف یکی است:
using System.Collections.Generic; using System.Data.Entity; using System.Linq; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.DomainClasses;
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public class EfCategoryService : ICategoryService { IUnitOfWork _uow; IDbSet<Category> _categories; public EfCategoryService(IUnitOfWork uow) { _uow = uow; _categories = _uow.Set<Category>(); }
public void AddNewCategory(Category category) { _categories.Add(category); }
public IList<Category> GetAllCategories() { return _categories.ToList(); } } }
using System.Collections.Generic; using System.Data.Entity; using System.Linq; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.DomainClasses;
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public class EfProductService : IProductService { IUnitOfWork _uow; IDbSet<Product> _products; public EfProductService(IUnitOfWork uow) { _uow = uow; _products = _uow.Set<Product>(); }
public void AddNewProduct(Product product) { _products.Add(product); }
public IList<Product> GetAllProducts() { return _products.Include(x => x.Category).ToList(); } } }
توضیحات:
همانطور که ملاحظه میکنید در هیچکدام از کلاسهای سرویس برنامه، وهله سازی مستقیمی از الگوی واحد کار وجود ندارد. این لایه از برنامه اصلا نمیداند که کلاسی به نام Sample07Context وجود خارجی دارد یا خیر.
همچنین لایه اضافی دیگری را به نام Repository جهت مخفی سازی سازوکار EF به برنامه اضافه نکردهایم. این لایه شاید در نگاه اول برنامه را مستقل از ORM جلوه دهد اما در عمل قابل انتقال نیست و سبب تحمیل سربار اضافی بی موردی به برنامه میشود؛ ORMها ویژگیهای یکسانی را ارائه نمیدهند. حتی در حالت استفاده از LINQ، پیاده سازیهای یکسانی را به همراه ندارند.
بنابراین اگر قرار است برنامه مستقل از ORM کار کند، نیاز است لایه استفاده کننده از سرویس برنامه، با دو اینترفیس IProductService و ICategoryService کار کند و نه به صورت مستقیم با پیاده سازی آنها. به این ترتیب هر زمان که لازم شد، فقط باید پیاده سازیهای کلاسهای سرویس را تغییر داد؛ باز هم برنامه نهایی بدون نیاز به تغییری کار خواهد کرد.
تا اینجا به معماری پیچیدهای نرسیدهایم و اصطلاحا over-engineering صورت نگرفته است. یک اینترفیس بسیار ساده IUnitOfWork به برنامه اضافه شده؛ در ادامه این اینترفیس به کلاسهای سرویس برنامه تزریق شده است (تزریق وابستگی در سازنده کلاس). کلاسهای سرویس ما «میدانند» که EF وجود خارجی دارد و سعی نکردهایم توسط لایه اضافی دیگری آنرا مخفی کنیم. شیوه کار با IDbSet تعریف شده دقیقا همانند روال متداولی است که با EF Code first کار میشود و بسیار طبیعی جلوه میکند.
استفاده از الگوی واحد کار و کلاسهای سرویس تهیه شده در یک برنامه کنسول ویندوزی
در ادامه برای وهله سازی اینترفیسهای سرویس و واحد کار برنامه، از کتابخانه StructureMap که یاد شد، استفاده خواهیم کرد. بنابراین، تمام برنامههای نهایی ارائه شده در این قسمت، ارجاعی را به اسمبلی StructureMap.dll نیاز خواهند داشت.
کدهای برنامه کنسول مثال جاری را در ادامه ملاحظه خواهید کرد:
using System.Collections.Generic; using System.Data.Entity; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.DomainClasses; using EF_Sample07.ServiceLayer; using StructureMap;
namespace EF_Sample07 { class Program { static void Main(string[] args) { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>());
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize(); ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IUnitOfWork>().CacheBy(InstanceScope.Hybrid).Use<Sample07Context>(); x.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>(); });
var uow = ObjectFactory.GetInstance<IUnitOfWork>(); var categoryService = ObjectFactory.GetInstance<ICategoryService>();
var product1 = new Product { Name = "P100", Price = 100 }; var product2 = new Product { Name = "P200", Price = 200 }; var category1 = new Category { Name = "Cat100", Title = "Title100", Products = new List<Product> { product1, product2 } }; categoryService.AddNewCategory(category1); uow.SaveChanges(); } } }
در اینجا بیشتر هدف، معرفی نحوه استفاده از StructureMap است.
ابتدا توسط متد ObjectFactory.Initialize مشخص میکنیم که اگر برنامه نیاز به اینترفیس IUnitOfWork داشت، لطفا کلاس Sample07Context را وهله سازی کرده و مورد استفاده قرار بده. اگر ICategoryService مورد استفاده قرار گرفت، وهله مورد نظر باید از کلاس EfCategoryService تامین شود.
توسط ObjectFactory.GetInstance نیز میتوان به وهلهای از این کلاسها دست یافت و نهایتا با فراخوانی uow.SaveChanges میتوان اطلاعات را ذخیره کرد.
چند نکته:
- به کمک کتابخانه StructureMap، تزریق IUnitOfWork به سازنده کلاس EfCategoryService به صورت خودکار انجام میشود. اگر به کدهای فوق دقت کنید ما فقط با اینترفیسها مشغول به کار هستیم، اما وهلهسازیها در پشت صحنه انجام میشود.
- حین معرفی IUnitOfWork از متد CacheBy با پارامتر InstanceScope.Hybrid استفاده شده است. این enum مقادیر زیر را میتواند بپذیرد:
public enum InstanceScope { PerRequest = 0, Singleton = 1, ThreadLocal = 2, HttpContext = 3, Hybrid = 4, HttpSession = 5, HybridHttpSession = 6, Unique = 7, Transient = 8, }
برای مثال اگر در برنامهای نیاز داشتید یک کلاس به صورت Singleton عمل کند، فقط کافی است نحوه کش شدن آنرا تغییر دهید.
حالت PerRequest در برنامههای وب کاربرد دارد (و حالت پیش فرض است). با انتخاب آن وهله سازی کلاس مورد نظر به ازای هر درخواست رسیده انجام خواهد شد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهلهای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار میگیرد.
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی میگردد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالتهای HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ میکند.
استفاده از الگوی واحد کار و کلاسهای سرویس تهیه شده در یک برنامه ASP.NET MVC
یک برنامه خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک HomeController جدید را نیز به آن اضافه نمائید و کدهای آنرا مطابق اطلاعات زیر تغییر دهید:
using System.Web.Mvc; using EF_Sample07.DomainClasses; using EF_Sample07.ServiceLayer; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample07.MvcAppSample.Controllers { public class HomeController : Controller { IProductService _productService; ICategoryService _categoryService; IUnitOfWork _uow; public HomeController(IUnitOfWork uow, IProductService productService, ICategoryService categoryService) { _productService = productService; _categoryService = categoryService; _uow = uow; }
[HttpGet] public ActionResult Index() { var list = _productService.GetAllProducts(); return View(list); }
[HttpGet] public ActionResult Create() { ViewBag.CategoriesList = new SelectList(_categoryService.GetAllCategories(), "Id", "Name"); return View(); }
[HttpPost] public ActionResult Create(Product product) { if (this.ModelState.IsValid) { _productService.AddNewProduct(product); _uow.SaveChanges(); }
return RedirectToAction("Index"); }
[HttpGet] public ActionResult CreateCategory() { return View(); }
[HttpPost] public ActionResult CreateCategory(Category category) { if (this.ModelState.IsValid) { _categoryService.AddNewCategory(category); _uow.SaveChanges(); }
return RedirectToAction("Index"); } } }
نکته مهم این کنترلر، تزریق وابستگیها در سازنده کلاس کنترلر است؛ به این ترتیب کنترلر جاری نمیداند که با کدام پیاده سازی خاصی از این اینترفیسها قرار است کار کند.
اگر برنامه را به همین نحو اجرا کنیم، موتور ASP.NET MVC ایراد خواهد گرفت که یک کنترلر باید دارای سازندهای بدون پارامتر باشد تا من بتوانم به صورت خودکار وهلهای از آنرا ایجاد کنم. برای رفع این مشکل از کتابخانه StructureMap برای تزریق خودکار وابستگیها کمک خواهیم گرفت:
using System; using System.Data.Entity; using System.Web.Mvc; using System.Web.Routing; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.ServiceLayer; using StructureMap;
namespace EF_Sample07.MvcAppSample
{ // Note: For instructions on enabling IIS6 or IIS7 classic mode, // visit http://go.microsoft.com/?LinkId=9394801
public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication { public static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters) { filters.Add(new HandleErrorAttribute()); }
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes) { routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute( "Default", // Route name "{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults ); }
protected void Application_Start() { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>()); HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize(); AreaRegistration.RegisterAllAreas(); RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters); RegisterRoutes(RouteTable.Routes); initStructureMap(); }
private static void initStructureMap() { ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IUnitOfWork>().HttpContextScoped().Use(() => new Sample07Context()); x.ForRequestedType<ICategoryService>().TheDefaultIsConcreteType<EfCategoryService>(); x.ForRequestedType<IProductService>().TheDefaultIsConcreteType<EfProductService>(); });
//Set current Controller factory as StructureMapControllerFactory ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new StructureMapControllerFactory()); }
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e) { ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects(); } }
public class StructureMapControllerFactory : DefaultControllerFactory { protected override IController GetControllerInstance(RequestContext requestContext, Type controllerType) { return ObjectFactory.GetInstance(controllerType) as Controller; } } }
توضیحات:
کدهای فوق متعلق به کلاس Global.asax.cs هستند. در اینجا در متد Application_Start، متد initStructureMap فراخوانی شده است.
با پیاده سازی ObjectFactory.Initialize در کدهای برنامه کنسول معرفی شده آشنا شدیم. اینبار فقط حالت کش شدن کلاس Context برنامه را HttpContextScoped قرار دادهایم تا به ازای هر درخواست رسیده یک بار الگوی واحد کار وهله سازی شود.
نکته مهمی که در اینجا اضافه شدهاست، استفاده از متد ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory میباشد. این متد نیاز به وهلهای از نوع DefaultControllerFactory دارد که نمونهای از آنرا در کلاس StructureMapControllerFactory مشاهده میکنید. به این ترتیب در زمان وهله سازی خودکار یک کنترلر، اینبار StructureMap وارد عمل شده و وابستگیهای برنامه را مطابق تعاریف ObjectFactory.Initialize ذکر شده، به سازنده کلاس کنترلر تزریق میکند.
همچنین در متد Application_EndRequest با فراخوانی ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects از نشتی اتصالات به بانک اطلاعاتی جلوگیری خواهیم کرد. چون وهله الگوی کار برنامه HttpScoped تعریف شده، در پایان یک درخواست به صورت خودکار توسط StructureMap پاکسازی میشود و به نشتی منابع نخواهیم رسید.
استفاده از الگوی واحد کار و کلاسهای سرویس تهیه شده در یک برنامه ASP.NET Web forms
در یک برنامه ASP.NET Web forms نیز میتوان این مباحث را پیاده سازی کرد:
using System; using System.Data.Entity; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.ServiceLayer; using StructureMap;
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public class Global : System.Web.HttpApplication { private static void initStructureMap() { ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IUnitOfWork>().HttpContextScoped().Use(() => new Sample07Context()); x.ForRequestedType<ICategoryService>().TheDefaultIsConcreteType<EfCategoryService>(); x.ForRequestedType<IProductService>().TheDefaultIsConcreteType<EfProductService>();
x.SetAllProperties(y=> { y.OfType<IUnitOfWork>(); y.OfType<ICategoryService>(); y.OfType<IProductService>(); }); }); }
void Application_Start(object sender, EventArgs e) { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>()); HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize(); initStructureMap(); }
void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e) { ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects(); }
در اینجا کدهای کلاس Global.asax.cs را ملاحظه میکنید. توضیحات آن با قسمت ASP.NET MVC آنچنان تفاوتی ندارد و یکی است. البته منهای تعاریف SetAllProperties که جدید است و در ادامه به علت اضافه کردن آنها خواهیم رسید.
در ASP.NET Web forms برخلاف ASP.NET MVC نیاز است کار وهله سازی اینترفیسها را به صورت دستی انجام دهیم. برای این منظور و کاهش کدهای تکراری برنامه میتوان یک کلاس پایه را به نحو زیر تعریف کرد:
using System.Web.UI; using StructureMap;
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public class BasePage : Page { public BasePage() { ObjectFactory.BuildUp(this); } } }
سپس برای استفاده از آن خواهیم داشت:
using System; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.DomainClasses; using EF_Sample07.ServiceLayer;
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public partial class AddProduct : BasePage { public IUnitOfWork UoW { set; get; } public IProductService ProductService { set; get; } public ICategoryService CategoryService { set; get; }
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e) { if (!IsPostBack) { bindToCategories(); } }
private void bindToCategories() { ddlCategories.DataTextField = "Name"; ddlCategories.DataValueField = "Id"; ddlCategories.DataSource = CategoryService.GetAllCategories(); ddlCategories.DataBind(); }
protected void btnAdd_Click(object sender, EventArgs e) { var product = new Product { Name = txtName.Text, Price = int.Parse(txtPrice.Text), CategoryId = int.Parse(ddlCategories.SelectedItem.Value) }; ProductService.AddNewProduct(product); UoW.SaveChanges(); Response.Redirect("~/Default.aspx"); } } }
اینبار وابستگیهای کلاس افزودن محصولات، به صورت خواصی عمومی تعریف شدهاند. این خواص عمومی توسط متد SetAllProperties که در فایل global.asax.cs معرفی شدند، باید یکبار تعریف شوند (مهم!).
سپس اگر دقت کرده باشید، اینبار کلاس AddProduct از BasePage ما ارث بری کرده است. در سازند کلاس BasePage، با فراخوانی متد ObjectFactory.BuildUp، تزریق وابستگیها به خواص عمومی کلاس جاری صورت میگیرد.
در ادامه نحوه استفاده از این اینترفیسها را جهت مقدار دهی یک DropDownList یا ذخیره سازی اطلاعات یک محصول مشاهده میکنید. در اینجا نیز کار با اینترفیسها انجام شده و کلاس جاری دقیقا نمیداند که با چه وهلهای مشغول به کار است. تنها در زمان اجرا است که توسط StructureMap ، به ازای هر اینترفیس معرفی شده، وهلهای مناسب بر اساس تعاریف فایل Global.asax.cs در اختیار برنامه قرار میگیرد.
کدهای کامل مثالهای این سری را از آدرس زیر هم میتوانید دریافت کنید: (^)
به روز رسانی
کدهای قسمت جاری را به روز شده جهت استفاده از EF 6 و StructureMap 3 در VS 2013، از اینجا میتوانید دریافت کنید:
EF_Sample07
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
کد
namespace TestKeys { class Program { public class Bill { [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)] public string Id { get; set; } public decimal Amount { set; get; } [ForeignKey("AccountId")] public virtual Account Account { get; set; } public string AccountId { set; get; } } public class Account { [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)] public string Id { get; set; } public string Name { get; set; } } public class MyContext : DbContext { public DbSet<Bill> Bills { get; set; } public DbSet<Account> Accounts { get; set; } } public class BillFromWebsrv { public string Id { get; set; } public decimal Amount { set; get; } public DateTime DateTime { get; set; } public Account Account { get; set; } } static void Main(string[] args) { Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseIfModelChanges<MyContext>()); using (var ctx = new MyContext()) { foreach (var dummyBill in DummyBills()) { var bl = new Bill { Id = dummyBill.Id, Amount = dummyBill.Amount, Account = dummyBill.Account }; ctx.Bills.Add(bl); } ctx.SaveChanges(); } } public static List<BillFromWebsrv> DummyBills() { return new List<BillFromWebsrv> { new BillFromWebsrv { Id = "1", Amount = 1231, DateTime = DateTime.Now, Account = new Account {Id = "1", Name = "ac1"} }, new BillFromWebsrv { Id = "2", Amount = 1232, DateTime = DateTime.Now, Account = new Account {Id = "2", Name = "ac2"} }, new BillFromWebsrv { Id = "3", Amount = 1233, DateTime = DateTime.Now, Account = new Account {Id = "2", Name = "ac2"} }, new BillFromWebsrv { Id = "4", Amount = 1134, DateTime = DateTime.Now, Account = new Account {Id = "3", Name = "ac3"} } }; } } }
ارور
کلیدهای مربوط به Request
ضروری؟ | نام کلید | مقدار |
بله | "owin.RequestBody" | یک Stream همراه با request body. اگر body برای request وجود نداشته باشد، Stream.Null به عنوان placeholder قابل استفاده است. |
بله | "owin.RequestHeaders" | یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای درخواست. |
بله | "owin.RequestMethod" | رشتهایی حاوی نوع فعل متد HTTP مربوط به درخواست (مانند GET and POST ) |
بله | "owin.RequestPath" | path درخواست شده به صورت string |
بله | "owin.RequestPathBase" | قسمتی از path درخواست به صورت string |
بله | "owin.RequestProtocol" | نام و نسخهی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 ) |
بله | "owin.RequestQueryString" | رشتهای حاوی query string ؛ بدون علامت ? (مانند foo=bar&baz=quux ) |
بله | "owin.RequestScheme" | رشتهایی حاوی URL scheme استفاده شده در درخواست (مانند HTTP or HTTPS ) |
ضروری؟ | نام کلید | مقدار |
بله | "owin.ResponseBody" | یک Stream جهت نوشتن response body در خروجی |
بله | "owin.ResponseHeaders" | یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای response |
خیر | "owin.ResponseStatusCode" | یک عدد صحیح حاوی کد وضعیت HTTP response ؛ حالت پیشفرض 200 است. |
خیر | "owin.ResponseReasonPhrase" | یک رشته حاوی reason phrase مربوط به status code ؛ اگر خالی باشد در نتیجه سرور بهتر است آن را مقداردهی کند. |
خیر | "owin.ResponseProtocol" | یک رشته حاوی نام و نسخهی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )؛ اگر خالی باشد؛ “owin.RequestProtocol” به عنوان مقدار پیشفرض در نظر گرفته خواهد شد. |
<package id="Microsoft.Owin" version="3.0.1" targetFramework="net461" /> <package id="Microsoft.Owin.Host.SystemWeb" version="3.0.1" targetFramework="net461" /> <package id="Owin" version="1.0" targetFramework="net461" />
using Owin; namespace SimpleOwinWebApp { public class Startup { public void Configuration(IAppBuilder app) { } } }
using Owin; namespace SimpleOwinWebApp { public class Startup { public void Configuration(IAppBuilder app) { app.Use(async (ctx, next) => { await ctx.Response.WriteAsync("Hello"); }); } }
Func<IOwinContext, Func<Task>, Task> handler
app.Use(async (ctx, next) => { var response = ctx.Environment["owin.ResponseBody"] as Stream; using (var writer = new StreamWriter(response)) { await writer.WriteAsync("Hello"); } });
using System; using Microsoft.Owin.Hosting; namespace SimpleOwinConsoleApp { class Program { static void Main(string[] args) { using (WebApp.Start<Startup>("http://localhost:12345")) { Console.WriteLine("Listening to port 12345"); Console.WriteLine("Press Enter to end..."); Console.ReadLine(); } } } }
using Microsoft.AspNetCore.Builder; using Microsoft.AspNetCore.Hosting; using Microsoft.AspNetCore.Http; using Microsoft.Extensions.DependencyInjection; using Microsoft.Extensions.Logging; namespace SimpleOwinCoreApp { public class Startup { public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { } public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory) { loggerFactory.AddConsole(); if (env.IsDevelopment()) { app.UseDeveloperExceptionPage(); } app.Run(async (context) => { await context.Response.WriteAsync("Hello World!"); }); } } }
using System.Threading.Tasks; using Microsoft.AspNetCore.Http; namespace SimpleOwinCoreApp.Middlewares { public class SimpleMiddleware { private readonly RequestDelegate _next; public SimpleMiddleware(RequestDelegate next) { _next = next; } public async Task Invoke(HttpContext ctx) { // قبل از فراخوانی میانافزار بعدی await ctx.Response.WriteAsync("Hello DNT!"); await _next(ctx); // بعد از فراخوانی میانافزار بعدی } } }
app.UseMiddleware<SimpleMiddleware>();
"Microsoft.AspNetCore.Owin": "1.0.0"
app.UseOwin(pipeline => { pipeline(next => new MyKatanaBasedMiddleware(next).Invoke) });
using System.Linq; using System.Threading.Tasks; using Microsoft.AspNetCore.Http; namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware { public class IpBlockerMiddleware { private readonly RequestDelegate _next; private readonly IpBlockerOptions _options; public IpBlockerMiddleware(RequestDelegate next, IpBlockerOptions options) { _next = next; _options = options; } public async Task Invoke(HttpContext context) { var ipAddress = context.Request.Host.Host; if (IsBlockedIpAddress(ipAddress)) { context.Response.StatusCode = 403; await context.Response.WriteAsync("Forbidden : The server understood the request, but It is refusing to fulfill it."); return; } await _next.Invoke(context); } private bool IsBlockedIpAddress(string ipAddress) { return _options.Ips.Any(ip => ip == ipAddress); } } }
using System.Collections.Generic; namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware { public class IpBlockerOptions { public IpBlockerOptions() { Ips = new[] { "192.168.1.1" }; } public IList<string> Ips { get; set; } } }
using System.Linq; using Microsoft.AspNetCore.Builder; using Microsoft.Extensions.Configuration; namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware { public static class IpBlockerExtensions { public static IApplicationBuilder UseIpBlocker(this IApplicationBuilder builder, IConfigurationRoot configuration, IpBlockerOptions options = null) { return builder.UseMiddleware<IpBlockerMiddleware>(options ?? new IpBlockerOptions { Ips = configuration.GetSection("block_list").GetChildren().Select(p => p.Value).ToArray() }); } } }
{ "block_list": [ "192.168.1.1", "localhost", "127.0.0.1", "172.16.132.151" ] }
public IConfigurationRoot Configuration { set; get; } public Startup(IHostingEnvironment env) { var builder = new ConfigurationBuilder() .SetBasePath(env.ContentRootPath) .AddJsonFile("blockedIps.json"); Configuration = builder.Build(); }
app.UseIpBlocker(Configuration);
ساخت یک Mini ORM با AutoMapper
کلاس پایه AdoMapper
public abstract class AdoMapper<T> where T : class { private readonly SqlConnection _connection; protected AdoMapper(string connectionString) { _connection = new SqlConnection(connectionString); } protected virtual IEnumerable<T> ExecuteCommand(SqlCommand command) { command.Connection = _connection; command.CommandType = CommandType.StoredProcedure; _connection.Open(); try { var reader = command.ExecuteReader(); try { return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader); } finally { reader.Close(); } } finally { _connection.Close(); } } protected virtual T GetRecord(SqlCommand command) { command.Connection = _connection; _connection.Open(); try { var reader = command.ExecuteReader(); try { reader.Read(); return Mapper.Map<IDataReader, T>(reader); } finally { reader.Close(); } } finally { _connection.Close(); } } protected virtual IEnumerable<T> GetRecords(SqlCommand command) { command.Connection = _connection; _connection.Open(); try { var reader = command.ExecuteReader(); try { return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader); } finally { reader.Close(); } } finally { _connection.Close(); } } }
نحوهی استفاده از کلاس پایه AdoMapper
در کدهای ذیل نحوهی ارث بری از کلاس پایه AdoMapper و سپس استفاده از متدهای آنرا ملاحظه میکنید:
public class UsersService : AdoMapper<User>, IUsersService { public UsersService(string connectionString) : base(connectionString) { } public IEnumerable<User> GetAll() { using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users")) { return GetRecords(command); } } public User GetById(int id) { using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users WHERE Id = @id")) { command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id)); return GetRecord(command); } } }
تعریف پروفایل مخصوص AutoMapper
ORMهای تمام عیار، کار نگاشت فیلدهای بانک اطلاعاتی را به خواص اشیاء دات نتی، به صورت خودکار انجام میدهند. در اینجا همانند روشهای متداول کار با AutoMapper نیاز است این نگاشت را به صورت دستی یکبار تعریف کرد:
public class UsersProfile : Profile { protected override void Configure() { this.CreateMap<IDataRecord, User>(); } public override string ProfileName { get { return this.GetType().Name; } } }
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start() { cfg.AddProfile<UsersProfile>(); });
سفارشی سازی نگاشتهای AutoMapper
فرض کنید کلاس Advertisement زیر، معادل است با جدول Advertisements بانک اطلاعاتی؛ با این تفاوت که در کلاس تعریف شده، خاصیت TitleWithOtherName تطابقی با هیچکدام از فیلدهای بانک اطلاعاتی ندارد. بنابراین اطلاعاتی نیز به آن نگاشت نخواهد شد.
public class Advertisement { public int Id { set; get; } public string Title { get; set; } public string Description { get; set; } public int UserId { get; set; } public string TitleWithOtherName { get; set; } }
public class AdvertisementsProfile : Profile { protected override void Configure() { this.CreateMap<IDataRecord, Advertisement>() .ForMember(dest => dest.TitleWithOtherName, options => options.MapFrom(src => src.GetString(src.GetOrdinal("Title")))); } public override string ProfileName { get { return this.GetType().Name; } } }
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید.