مطالب
روش‌هایی برای مدیریت بهتر عملگرهای RxJS در برنامه‌های Angular
کتابخانه‌ی RxJS، جزو پایه‌ای کار با برنامه‌های Angular است و ساده‌ترین روش کار با آن، تعریف یک سطر ذیل است:
 import {Observable} from 'rxjs';
به این ترتیب تمام عملگرهای RxJS مانند map ،do ،catch و غیره نیز import خواهند شد. اما این سادگی ... به قیمت افزوده شدن یک بسته‌ی 586 KB (غیرفشرده) به فایل‌های نهایی، تمام خواهد شد.


روش‌های مختلف import ویژگی‌های کتابخانه‌ی RxJS

الف) import همه چیز به صورت یکجا
 import Rx from "rxjs/Rx";
یک مثال
 Rx.Observable.of(1, 2, 3).map(i => i.toString());
این روش بسیار ساده‌است. اما سبب import کامل یک کتابخانه‌ی 586 KB نیز می‌شود.

ب) تنها import ویژگی‌های مورد نیاز
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/observable/of";
import "rxjs/add/operator/map";
به این روش «patching the Observable prototype» نیز گفته می‌شود.
یک مثال
 Observable.of(1, 2, 3).map(i => i.toString());
مزیت این روش، کاهش قابل ملاحظه‌ی حجم نهایی برنامه است. فقط باید دقت داشت که متدهای مورد نیاز، حتما import شده باشند.

ج) فراخوانی مستقیم متدهای RxJS نه از طریق Observable
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import { of } from "rxjs/observable/of";
import { map } from "rxjs/operator/map";
یک مثال
 const source = of(1, 2, 3);
const mapped = map.call(source, i => i.toString());
در این حالت کد بیشتری باید نوشته شود و مزیت اطلاعات نوع متد را نیز از دست می‌دهیم. از این جهت که این متدها زمانیکه با این روش import می‌شوند، any را بازگشت می‌دهند (Function.prototype.call خروجی از نوع any دارد).


مقید کردن برنامه به عدم استفاده از حالت «الف» و اجبار به استفاده از حالت «ب»

اگر به ریشه‌ی پوشه‌ی پروژه‌های مبتنی بر Angular CLI دقت کنید، فایل tslint.json نیز در آن‌ها قابل مشاهده است و اگر افزونه‌ی VSCode آن‌را نیز نصب کرده باشید، در حین کار با VSCode، خطاهای مرتبط را درون ادیتور مشاهده خواهید کرد. TSLint، قابلیت توسعه داشته و یک نمونه‌ی از این‌ها، بسته‌ی TSLint rules for RxJS است. برای نصب آن ابتدا دستور ذیل را صادر کنید:
 npm install rxjs-tslint-rules --save-dev
سپس فایل tslint.json را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال نمائید:
{
  "rulesDirectory": [
    "node_modules/codelyzer"
  ],
  "extends": [
    "rxjs-tslint-rules"
  ],  
  "rules": {
    "rxjs-add": { "severity": "error" },
    "rxjs-no-patched": { "severity": "error" },
    "rxjs-no-unused-add": { "severity": "error" },
    "rxjs-no-wholesale": { "severity": "error" },
    "rxjs-no-subject-unsubscribe": { "severity": "error" },
rxjs-no-wholesale آن سبب منع درج حالت «الف» می‌شود و سایر حالات روش «ب» را تشویق می‌کنند.



مدیریت بهتر حالت «ب» یا «تنها import ویژگی‌های مورد نیاز»

زمانیکه از روش «ب» استفاده می‌کنیم، کلاس‌های سرویس برنامه پر خواهند شد از کدهای تکراری ذیل:
import 'rxjs/add/operator/map';
import 'rxjs/add/operator/do';
import 'rxjs/add/operator/catch';
در اینجا هر متدی را که نیاز است باید یکبار import کرد و این‌کار را باید به ازای تک‌تک سرویس‌های برنامه نیز تکرار نمود.
برای مدیریت بهتر اینکار، فایل جدیدی را به نام src\app\shared\rxjs-operators.ts ایجاد می‌کنیم؛ با محتوای ذیل:
// define the rxjs operators needed by your app
// see node_module/rxjs/Rx.js for more

// statics
import "rxjs/add/observable/from";
import "rxjs/add/observable/throw";

// operators
import "rxjs/add/operator/catch";
import "rxjs/add/operator/combineLatest";
import "rxjs/add/operator/debounceTime";
import "rxjs/add/operator/delay";
import "rxjs/add/operator/distinctUntilChanged";
import "rxjs/add/operator/do";
import "rxjs/add/operator/filter";
import "rxjs/add/operator/finally";
import "rxjs/add/operator/first";
import "rxjs/add/operator/ignoreElements";
import "rxjs/add/operator/let";
import "rxjs/add/operator/map";
import "rxjs/add/operator/mapTo";
import "rxjs/add/operator/mergeMap";
import "rxjs/add/operator/startWith";
import "rxjs/add/operator/switchMap";
import "rxjs/add/operator/takeUntil";
import "rxjs/add/operator/withLatestFrom";
import "rxjs/add/operator/takeUntil";
import "rxjs/add/operator/take";
در اینجا تمام importهای مورد نیاز برنامه به صورت یکجا درج می‌شوند.
سپس کافی است به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کرده و این فایل را import کنیم:
 // import RxJs needed operators only once
import "./shared/rxjs-operators";

//...
@NgModule({
//...
با اینکار سبب خواهیم شد تا دیگر در سرویس‌های برنامه (و تمام قسمت‌های آن) نیازی به تعریف‌های تکراری RxJS وجود نداشته باشد و تنها تعریفی که در آنجا نیاز است، یک مورد ذیل است:
 import { Observable } from "rxjs/Observable";
علت اینجا است، همانطور که عنوان شد، به این روش «patching the Observable prototype» نیز گفته می‌شود. به این معنا که این عملگرها و یا افزونه‌ها، جزئی از کلاس Observable می‌شوند و در تمام قسمت‌های برنامه، پس از import آن‌ها قابل دسترسی خواهند بود. بنابراین با یکبار import فایل rxjs-operators.ts، دیگر نیازی به تعریف مجدد آن نخواهد بود.
مطالب دوره‌ها
استفاده از Delegates بجای اینترفیس‌ها در تزریق وابستگی‌ها
عموما در معکوس سازی مسئولیت‌ها و واگذاری آن‌ها به لایه‌های دیگر، از اینترفیس‌ها استفاده می‌شود. روش دیگری را که در اینجا می‌توان بکار گرفته استفاده از Delegates است بجای اینترفیس‌ها. از این جهت که یک Delegate در عمل می‌تواند به صورت یک Anonymous Interface عمل کند.
در بسیاری از مواردی که اینترفیس شما تنها از یک متد تشکیل می‌شود، می‌توان عملکرد آن‌را با یک Delagate جهت ساده سازی فرآیند تزریق وابستگی‌ها تعویض کرد.

یک مثال از تعویض اینترفیس‌های تک متدی با Delegates

public interface IAuthentication
{
    bool IsUserAuthenticated(string userName, string password);
}

public class AuthenticationService : IAuthentication
{
    public bool IsUserAuthenticated(string userName, string password)
    {
        return userName == "Vahid" && password == "123";
    }
}

public class LoginController
{
    private readonly IAuthentication _authentication;
    public LoginController(IAuthentication authentication)
    {
        _authentication = authentication;
    }

    // ...
}

مثال بسیار متداول فوق را درنظر بگیرید. در لایه سرویس برنامه، اینترفیس و کلاس پیاده سازی کننده منطق اعتبارسنجی کاربران را تدارک دیده‌ایم. نهایتا جایی در سطحی بالاتر از این توانمندی قرار است استفاده شود. مثلا در کلاس LoginController.
نکته مهم اینترفیس IAuthentication، تک متدی بودن آن است. به همین جهت تعریف کلاس LoginController را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد:
public class LoginController
{
    private readonly Func<string, string, bool> _authenticationStrategy;
    public LoginController(Func<string, string, bool> authenticationStrategy)
    {
        _authenticationStrategy = authenticationStrategy;
    }

    // ...
}
در این حالت نیز کلاس LoginController استفاده کننده از Delegate تعریف شده، از نحوه و استراتژی اعتبارسنجی بی‌خبر است و پیاده سازی آن به کلاسی دیگر که قرار است از LoginController استفاده کند، واگذار می‌شود.
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت هفتم
در قسمت قبل مطالب تکمیلی تولید پرووایدر سفارشی منابع دیتابیسی ارائه شد. در این قسمت نحوه بروزرسانی ورودی‌های منابع در زمان اجرا بحث می‌شود.

.

تولید یک پرووایدر منابع دیتابیسی - بخش سوم

برای پیاده‌سازی ویژگی به‌روزرسانی ورودی‌های منابع در زمان اجرا راه‌حل‌های مخنلفی ممکن است به ذهن برنامه‌نویس خطور کند که هر کدام معایب و مزایای خودش را دارد. اما درنهایت بسته به شرایط موجود انتخاب روش مناسب برعهده خود برنامه‌نویس است.

مثلا برای پرووایدر سفارشی دیتابیسی تهیه‌شده در مطالب قبلی، تنها کافی است ابزاری تهیه شود تا به کاربران اجازه به‌روزرسانی مقادیر موردنظرشان در دیتابیس را بدهد که کاری بسیار ساده است. بدین ترتیب به‌روزرسانی این مقادیر در زمان اجرا کاری بسیار ابتدایی به نظر می‌رسد. اما در قسمت قبل نشان داده شد که برای بالا بردن بازدهی بهتر است که مقادیر موجود در دیتابیس در حافظه سرور کش شوند. استراتژی اولیه و ساده‌ای نیز برای نحوه پیاده‌سازی این فرایند کشینگ ارائه شد. بنابراین باید امکاناتی فراهم شود تا درصورت تغییر مقادیر کش‌شده در سمت دیتابیس، برنامه از این تغییرات آگاه شده و نسبت به به‌روزرسانی این مقادیر در متغیر کشینگ اقدامات لازم را انجام دهد.

اما همان‌طور که در قسمت قبل نیز اشاره شد، نکته‌ای که باید درنظر داشت این است که مدیریت تمامی نمونه‌های تولیدشده از کلاس‌های موردبحث کاملا برعهده ASP.NET است، بنابراین دسترسی مستقیمی به این نمونه‌ها در بیرون و در زمان اجرا وجود ندارد تا این ویژگی را بتوان در مورد آن‌ها پیاده کرد.

یکی از روش‌های موجود برای حل این مشکل این است که مکانیزمی پیاده شود تا بتوان به تمامی نمونه‌های تولیدی از کلاس DbResourceManager در بیرون از محیط سیستم مدیریت منابع ASP.NET دسترسی داشت. مثلا یک کلاس حاول متغیری استاتیک جهت ذخیره نمونه‌های تولیدی از کلاس DbResourceManager، به کتابخانه خود اضافه کرد تا با استفاده از یکسری امکانات بتوان این نمونه‌های تولیدی را از تغییرات رخداده در سمت دیتابیس آگاه کرد. در این قسمت پیاده‌سازی این راه‌حل شرح داده می‌شود.


نکته: قبل از هرچیز برای مناسب شدن طراحی کتابخانه تولیدی و افزایش امنیت آن بهتر است تا سطح دسترسی تمامی کلاس‌های پیاده‌سازی شده تا این مرحله به internal تغییر کند. ازآنجاکه سیستم مدیریت منابع ASP.NET از ریفلکشن برای تولید نمونه‌های موردنیاز خود استفاده می‌کند، بنابراین این تغییر تاثیری بر روند کاری آن نخواهد گذاشت.


نکته: با توجه به شرایط خاص موجود، ممکن است نام‌های استفاده شده برای کلاس‌های این کتابخانه کمی گیج‌کننده باشد. پس با دقت بیشتری به مطلب توجه کنید.


پیاده‌سازی امکان پاک‌سازی مقادیر کش‌شده

برای این‌کار باید تغییراتی در کلاس DbResourceManager داده شود تا بتوان این کلاس را از تغییرات بوجود آمده آگاه ساخت. روشی که من برای این کار درنظر گرفتم استفاده از یک اینترفیس حاوی اعضای موردنیاز برای پیاده‌سازی این امکان است تا مدیریت این ویژگی در ادامه راحت‌تر شود.


اینترفیس IDbCachedResourceManager

این اینترفیس به صورت زیر تعریف شده است:

namespace DbResourceProvider
{
  internal interface IDbCachedResourceManager
  {
    string ResourceName { get; }

    void ClearAll();
    void Clear(string culture);
    void Clear(string culture, string resourceKey);
  }
}

در پراپرتی فقط خواندنی ResourceName نام منبع کش شده ذخیره خواهد شد.

متد ClearAll برای پاک‌سازی تمامی ورودی‌های کش‌شده استفاده می‌شود.

متدهای Clear برای پاک‌سازی ورودی‌های کش‌شده یک کالچر به خصوص و یا یک ورودی خاص استفاده می‌شود.

با استفاده از این اینترفیس، پیاده‌سازی کلاس DbResourceManager به صورت زیر تغییر می‌کند:

using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using DbResourceProvider.Data;
namespace DbResourceProvider
{
  internal class DbResourceManager : IDbCachedResourceManager
  {
    private readonly string _resourceName;
    private readonly Dictionary<string, Dictionary<string, object>> _resourceCacheByCulture;
    public DbResourceManager(string resourceName)
    {
      _resourceName = resourceName;
      _resourceCacheByCulture = new Dictionary<string, Dictionary<string, object>>();
    }
    public object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture) { ... }
    private object GetCachedObject(string resourceKey, string cultureName) { ... }

    #region Implementation of IDbCachedResourceManager
    public string ResourceName
    {
      get { return _resourceName; }
    }
    public void ClearAll()
    {
      lock (this)
      {
        _resourceCacheByCulture.Clear(); 
      }
    }
    public void Clear(string culture)
    {
      lock (this)
      {
        if (!_resourceCacheByCulture.ContainsKey(culture)) return;
        _resourceCacheByCulture[culture].Clear(); 
      }
    }
    public void Clear(string culture, string resourceKey)
    {
      lock (this)
      {
        if (!_resourceCacheByCulture.ContainsKey(culture)) return;
        _resourceCacheByCulture[culture].Remove(resourceKey); 
      }
    }
    #endregion
  }
}

اعضای اینترفیس IDbCachedResourceManager به صورت مناسبی در کد بالا پیاده‌سازی شدند. در تمام این پیاده‌سازی‌ها مقادیر مربوطه از درون متغیر کشینگ پاک می‌شوند تا پس از اولین درخواست، بلافاصله از دیتابیس خوانده شوند. برای جلوگیری از دسترسی هم‌زمان نیز از بلاک lock استفاده شده است.

برای استفاده از این امکانات جدید همان‌طور که در بالا نیز اشاره شد باید بتوان نمونه‌های تولیدی از کلاس DbResourceManager توسط ASP.NET درون متغیری استاتیک ذخیره شوند. برای اینکار از کلاس جدیدی با عنوان DbResourceCacheManager استفاده می‌شود که برخلاف تمام کلاس‌های تعریف‌شده تا اینجا با سطح دسترسی public تعریف می‌شود.


کلاس DbResourceCacheManager

مدیریت نمونه‌های تولیدی از کلاس DbResourceManager در این کلاس انجام می‌شود. این کلاس پیاده‌سازی ساده‌ای به‌صورت زیر دارد:

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
namespace DbResourceProvider
{
  public static class DbResourceCacheManager
  {
    internal static List<IDbCachedResourceManager> ResourceManagers { get; private set; }
    static DbResourceCacheManager()
    {
      ResourceManagers = new List<IDbCachedResourceManager>();
    }
    public static void ClearAll()
    {
      ResourceManagers.ForEach(r => r.ClearAll());
    }
    public static void Clear(string resourceName)
    {
      GetResouceManagers(resourceName).ForEach(r => r.ClearAll());
    }
    public static void Clear(string resourceName, string culture)
    {
      GetResouceManagers(resourceName).ForEach(r => r.Clear(culture));
    }
    public static void Clear(string resourceName, string culture, string resourceKey)
    {
      GetResouceManagers(resourceName).ForEach(r => r.Clear(culture, resourceKey));
    }

    private static List<IDbCachedResourceManager> GetResouceManagers(string resourceName)
    {
      return ResourceManagers.Where(r => r.ResourceName.ToLower() == resourceName.ToLower()).ToList();
    }
  }
}

ازآنجاکه نیازی به تولید نمونه ای از این کلاس وجود ندارد، این کلاس به صورت استاتیک تعریف شده است. بنابراین تمام اعضای درون آن نیز استاتیک هستند.

از پراپرتی ResourceManagers برای نگهداری لیستی از نمونه‌های تولیدی از کلاس DbResourceManager استفاده می‌شود. این پراپرتی از نوع <List<IDbCachedResourceManager تعریف شده است و برای جلوگیری از دسترسی بیرونی، سطح دسترسی آن internal درنظر گرفته شده است.

در کانستراکتور استاتیک این کلاس (اطلاعات بیشتر درباره static constructor در اینجا) این پراپرتی با مقداردهی به یک نمونه تازه از لیست، اصطلاحا initialize می‌شود.

سایر متدها نیز برای فراخوانی متدهای موجود در اینترفیس IDbCachedResourceManager پیاده‌سازی شده‌اند. تمامی این متدها دارای سطح دسترسی public هستند. همان‌طور که می‌بینید از خاصیت ResourceName برای مشخص‌کردن نمونه موردنظر استفاده شده است که دلیل آن در قسمت قبل شرح داده شده است.

دقت کنید که برای اطمینان از انتخاب درست همه موارد موجود در شرط انتخاب نمونه موردنظر در متد GetResouceManagers از متد ToLower برای هر دو سمت شرط استفاده شده است.


نکته مهم: درباره علت برگشت یک لیست از متد انتخاب نمونه موردنظر از کلاس DbResourceManager در کد بالا (یعنی متد GetResouceManagers) باید نکته‌ای اشاره شود. در قسمت قبل عنوان شد که سیستم مدیریت منابع ASP.NET نمونه‌های تولیدی از پرووایدرهای منابع را به ازای هر منبع کش می‌کند. اما یک نکته بسیار مهم که باید به آن توجه کرد این است که این کش برای «عبارات بومی‌سازی ضمنی» و نیز «متد مربوط به منابع محلی» موجود در کلاس HttpContext و یا نمونه مشابه آن در کلاس TemplateControl (همان متد GetLocalResourceObject که درباره این متدها در قسمت سوم این سری شرح داده شده است) از یکدیگر جدا هستند و استفاده از هریک از این دو روش موجب تولید یک نمونه مجزا از پرووایدر مربوطه می‌شود که متاسفانه کنترل آن از دست برنامه نویس خارج است. دقت کنید که این اتفاق برای منابع کلی رخ نمی‌دهد.

بنابراین برای پاک کردن مناسب ورودی‌های کش‌شده در کلاس فوق به جای استفاده از متد Single در انتخاب نمونه موردنظر از کلاس DbResourceManager (در متد GetResouceManagers) از متد Where استفاده شده و یک لیست برگشت داده می‌شود. چون با توجه به توضیح بالا امکان وجود دو نمونه DbResourceManager از یک منبع درخواستی محلی در لیست نمونه‌های نگهداری شده در این کلاس وجود دارد.

.

افزودن نمونه‌ها به کلاس DbResourceCacheManager

برای نگهداری نمونه‌های تولید شده از DbResourceManager، باید در یک قسمت مناسب این نمونه‌ها را به لیست مربوطه در کلاس DbResourceCacheManager اضافه کرد. بهترین مکان برای انجام این عمل در کلاس پایه BaseDbResourceProvider است که درخواست تولید نمونه را در متد EnsureResourceManager درصورت نال بودن آن می‌دهد. بنابراین این متد را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:

private void EnsureResourceManager()
{
  if (_resourceManager != null) return;
  {
    _resourceManager = CreateResourceManager();
    DbResourceCacheManager.ResourceManagers.Add(_resourceManager);
  }
}

تا اینجا کار پیاده‌سازی امکان مدیریت مقادیر کش‌شده در کتابخانه تولیدی به پایان رسیده است.

استفاده از کلاس DbResourceCacheManager

پس از پیاده‌سازی تمامی موارد لازم، حالتی را درنظر بگیرید که مقادیر ورودی‌های تعریف شده در منبع "dir1/page1.aspx" تغییر کرده است. بنابراین برای بروزرسانی مقادیر کش‌شده کافی است تا از کدی مثل کد زیر استفاده شود:

DbResourceCacheManager.Clear("dir1/page1.aspx");

کد بالا کل ورودی‌های کش‌شده برای منبع "dir1/page1.aspx" را پاک می‌کند. برای پاک کردن کالچر یا یک ورودی خاص نیز می‌توان از کدهایی مشابه زیر استفاده کرد:

DbResourceCacheManager.Clear("Default.aspx", "en-US");
DbResourceCacheManager.Clear("GlobalTexts", "en-US", "Yes");

.

دریافت کد پروژه

کد کامل پروژه DbResourceProvider به همراه مثال و اسکریپت‌های دیتابیسی مربوطه از لینک زیر قابل دریافت است:

DbResourceProvider.rar

برای استفاده از این مثال ابتدا باید کتابخانه Entity Framework (با نام EntityFramework.dll) را مثلا از طریق نوگت دریافت کنید. نسخه‌ای که من در این مثال استفاده کردم نسخه 4.4 با حجم حدود 1 مگابایت است.

نکته: در این کد یک بهبود جزئی اما مهم در کلاس ResourceData اعمال شده است. در قسمت سوم این سری، اشاره شد که نام ورودی‌های منابع Case Sensitive نیست. بنابراین برای پیاده‌سازی این ویژگی، متدهای این کلاس باید به صورت زیر تغییر کنند:

public Resource GetResource(string resourceKey, string culture)
{
  using (var data = new TestContext())
  {
    return data.Resources.SingleOrDefault(r => r.Name.ToLower() == _resourceName.ToLower() && r.Key.ToLower() == resourceKey.ToLower() && r.Culture == culture);
  }
}

public List<Resource> GetResources(string culture)
{
  using (var data = new TestContext())
  {
    return data.Resources.Where(r => r.Name.ToLower() == _resourceName.ToLower() && r.Culture == culture).ToList();
  }
}
تغییرات اعمال شده همان استفاده از متد ToLower در دو طرف شرط مربوط به نام منابع و کلید ورودی‌هاست.


در آینده...

در ادامه مطالب، بحث تهیه پرووایدر سفارشی فایلهای resx. برای پیاده‌سازی امکان به‌روزرسانی در زمان اجرا ارائه خواهد شد. بعد از پایان تهیه این پرووایدر سفارشی، این سری مطالب با ارائه نکات استفاده از این پرووایدرها در ASP.NET MVC پایان خواهد یافت.


منابع

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/aa905797.aspx

http://www.west-wind.com/presentations/wwdbresourceprovider

نظرات مطالب
بخش دوم - بررسی امکانات (کلاس ها و متدهای) کتابخانه Gridify
من قصد پیاده سازی یک صفحه برای جستجوی پیشرفته بین همه جداول رو دارم. برای این کار یک کلاس تعریف کردم و در ورودی تابع یک لیست از این نوع را بهش پاس میدم. این کلاس اینطور تعریف شده:
public class SearchDTO
{
    public string TableName { get; set; }
    public string ColumnName { get; set; }
    public string searchPhrase { get; set; } = string.Empty;
    public DateTimeOffset? searchDateFrom { get; set; }
    public DateTimeOffset? searchDateTo { get; set; }
    public int Include { get; set; } = 1;
}
کاربر اسم جدول و اون ستونی که میخواد شرط رو براش اعمال کنه رو انتخاب میکنه و بعدش عبارت یا محدوده تاریخ رو وارد میکنه. این که شامل بشه یا نشه رو هم با Include میتونه مشخص کنه. 
من هر چی داکومنت رو خوندم توی همشون اسم جدول رو نمیشد به صورت string وارد کرد. اگه اشتباه میکنم لطفا اصلاح کنید.
رویه ای که مدنظرم هست اینه که داخل یه حلقه for یا foreach یک کوئری بنویسم که همه‌ی جداولی که کاربر انتخاب کرده رو با هم join کنه. بعدش توی یه حلقه دیگه شرط‌ها رو روی ستون هایی که انتخاب کرده اعمال کنم.
در نهایت ستون‌های نتیحه نهایی رو Select کنم تا اون ستون هایی که مجاز هستند به سمت کلاینت برگشت داده بشه. اسامی این ستون‌ها رو توی یه فایل .resx ذخیره کردم.
یعنی یه چیزی شبیه به این کد:(ولی این کد درست و قابل اجرا نیست)
// Join the tables dynamically based on the table names
for (int i = 1; i < filterList.Count; i++)
{
    var joinEntityType = entityTypes.FirstOrDefault(t => t.ClrType.Name == filterList[0].TableName)?.ClrType;
    if (entityType == null)
    {
        return (null, 0, 0);
    }
    var joinEntityQuery = (IQueryable<object>)Activator.CreateInstance(typeof(DbSet<>).MakeGenericType(joinEntityType), _dbContext);
    query = query.Join(joinEntityQuery.ToList(),
                                    x => x.GetType().GetProperty($"{filterList[i - 1].TableName}.{filterList[i - 1].TableName}Id").GetValue(x),
                                    y => y.GetType().GetProperty($"{filterList[i].TableName}.{filterList[i].TableName}Id").GetValue(y),
                                    (x, y) => x);
}

// Apply the conditions dynamically based on the column names and conditions
for (int i = 0; i < filterList.Count; i++)
{
    if (!string.IsNullOrEmpty(filterList[i].searchPhrase))
    {
        var parameter = Expression.Parameter(entityType, "x");
        var condition = Expression.Call(
            typeof(string).GetMethod("Contains", new[] { typeof(string) }),
            Expression.PropertyOrField(parameter, filterList[i].ColumnName),
            Expression.Constant(filterList[i].searchPhrase)
        );
        var lambda = Expression.Lambda<Func<object, bool>>(condition, parameter);

        query = query.Where(lambda);
    }
    if (filterList[i].searchDateFrom.HasValue)
    {
       //must write expression for date constraint
    }
}

// Select the specified columns dynamically
ResourceManager resourceManager = new ResourceManager(typeof(TablePropertiesResources));
var columnNames = resourceManager.GetResourceSet(CultureInfo.CurrentCulture, true, true)
    .OfType<DictionaryEntry>()
    .Select(entry => entry.Key.ToString())
    .ToList();
var selectColumns = columnNames.ToArray();
var selectedData = query
    .Select(x => new
    {
        // Dynamically select the desired properties
        Result = selectColumns.ToDictionary(column => column, column => x.GetType().GetProperty(column).GetValue(x))
    })
    .ToList();
آیا اینکار با gridify امکان پذیر می‌باشد؟
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش چهارم

Parallel.For & Parallel.ForEach

Parallel.For – اجرای یک حلقه for که در آن عملیات تکرار  ممکن است به صورت موازی انجام شود.
var nums = Enumerable.Range( 0, 1000000 ).ToArray();
long total = 0;

// Use type parameter to make subtotal a long, not an int
Parallel.For< long >( 0, nums.Length, () => 0,
                      ( j, loop, subtotal ) =>
                      {
                          subtotal += nums[j];
                          return subtotal;
                      },
                      x => Interlocked.Add( ref total, x ) );
Console.WriteLine( "The total is {0:N0}", total ); 
Interlocked.Add با استفاده از این متد می‌توان دو عدد صحیح را با هم جمع کرد (به صورت thread safe) و نتیجه را در عدد اول ذخیره کرد.
Parallel.ForEach – اجرای یک حلقه foreach که در آن عملیات تکرار ممکن است به صورت موازی انجام شود.
var nums = Enumerable.Range( 0, 1000000 ).ToArray();
long total = 0;
Parallel.ForEach< int, long >( nums, // source collection
                               () => 0, // method to initialize the local variable
                               ( j, loop, subtotal ) => // method invoked by the loop on each iteration
                               {
                                   subtotal += j; //modify local variable
                                   return subtotal; // value to be passed to next iteration
                               },

                               // Method to be executed when each partition has completed.
                               // finalResult is the final value of subtotal for a particular partition.
                               finalResult => Interlocked.Add( ref total, finalResult ) );
Console.WriteLine( "The total from Parallel.ForEach is {0:N0}", total );


IsInfinity

تابع  IsInfinity  جهت ارزیابی یک مقدار اعشاری که به سمت مثبت یا منفی بی نهایت می‌باشد، استفاده می‌شود.
Console.WriteLine("IsInfinity(3.0 / 0) == {0}.", double.IsInfinity(3.0 / 0) ? "true" : "false");
مقدار خروجی مثال بالا true می‌باشد.

dynamic Type

با استفاده از نوع dynamic می توان عملیات چک کردن نوع در زمان کامپایل را پشت سر گذاشت و در عوض این عملیات را به زمان اجرا، موکول داد.

نکته: نوع dynamic همانند نوع object در بسیاری از شرایط، یکسان رفتار می‌کند. اگرچه عملیات‌هایی که شامل عبارت‌هایی از نوع dynamic هستند، یا نوع آن توسط کامپایلر بررسی می‌شوند و یا پذیرفته نمی‌شوند. کامپایلر اطلاعات مربوط به یک پردازش (روند) را یکجا بسته بندی می‌کند و این اطلاعات را بعداً در زمان اجرا ارزیابی می‌کند. به عنوان بخشی از این پردازش، متغیرهایی از نوع dynamic به متغیرهایی از نوع object کامپایل می‌شوند. بنابراین نوع dynamic فقط در زمان کامپایل وجود دارند (نه در زمان اجرا).

var i = 20;
dynamic dynamicVariable = i;
Console.WriteLine( dynamicVariable );

var stringVariable = "Example string.";
dynamicVariable = stringVariable;
Console.WriteLine( dynamicVariable );

var dateTimeVariable = DateTime.Today;
dynamicVariable = dateTimeVariable;
Console.WriteLine( dynamicVariable );

// The expression returns true unless dynamicVariable has the value null.
if ( dynamicVariable is dynamic )
    Console.WriteLine( "dynamicVariable variable is dynamic" );

// dynamic and the as operator.
dynamicVariable = i as dynamic;

// throw RuntimeBinderException if the associated object doesn't have the specified method.
// The code is still compiling successfully.
Console.WriteLine( dynamicVariable.ToNow1 );

همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، شما می‌توانید متغیرهایی از نوع‌های مختلف را به یک شی از نوع dynamic اختصاص دهید. همچنین می‌توانید برای بررسی یک متغیر که از نوع dynamic است یا خیر، از عملگر is استفاده کنید. اگر یک خصوصیت را که وجود ندارد، درخواست کنید (خط آخر مثال بالا)، خطای RuntimeBinderException پرتاب می‌شود.


ExpandoObject

ExpandoObject  این امکان را فراهم می‌آورد که  در زمان اجرا، اعضای یک شیء به صورت پویا، اضافه و حذف شوند (همانند DataTableها).
dynamic sampleObject = new ExpandoObject();
sampleObject.FirstName = "Vahid";
sampleObject.LastName = "Mohammad Taheri";
sampleObject.Age = "28";
sampleObject.TestRemoveProperty = DateTime.Now;
sampleObject.AsString = new Action( () => Console.WriteLine( "{0} {1} is {2} years old.",
                                                                sampleObject.FirstName,
                                                                sampleObject.LastName,
                                                                sampleObject.Age ) );
sampleObject.AsString();
همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، یک شیء با 4 خصوصیت و یک متد را ایجاد کردیم. حال برای حذف یکی از خصوصیت‌ها از روش زیر استفاده می‌کنیم.
( (IDictionary< String, Object >)sampleObject ).Remove( "TestRemoveProperty" );
و در صورت استفاده از خصوصیت حذف شده، خطای  RuntimeBinderException  پرتاب می‌شود.
مطالب
آشنایی با الگوی طراحی Fly Weight
سناریوی زیر را در نظر بگیرید:
فرض کنید از شما خواسته شده است تا یک پردازشگر متن را بنویسید. خوب در این پردازشگر با یک‌سری کاراکتر روبرو هستید که هر کاراکتر احتمالا آبجکتی از نوع کلاس خود می‌باشد؛ برای مثال آبجکت XYZ که آبجکتی از نوع کلاس A هست و برای نمایش کاراکتر A استفاده می‌شود. این آبجکت‌ها دارای دو دسته خصیصه هستند: (مطالعه بیشتر )
  1. خصیصه‌های ثابت: یعنی همه کاراکترهای A دارای یک شکل مشخص هستند. در واقع مشخصات ذاتی آبجکت می‌باشند.
  2. خصیصه‌های پویا: یعنی هر کاراکتر دارای فونت، سایز و رنگ خاص خود است. در واقع خصیصه‌هایی که از یک آبجکت به آبجکت دیگر متفاوت هستند .
خوب احتمالا در ساده‌ترین راه حل، به ازای تک تک کاراکترهایی که کاربر وارد می‌کند، یک آبجکت از نوع کلاس متناسب با آن ساخته می‌شود. ولی بحث مهم این است که با این همه آبجکت که هر یک مصرف خود را از حافظه دارند، می‌خواهید چکار کنید؟ احتمالا به مشکل حافظه برخورد خواهید کرد! پس باید یک سناریوی بهتر ایجاد کرد.
سناریوی پیشنهادی این است که برای هر نوع کاراکتر، یک کلاس داشته باشیم، همانند قبل(یک کلاس برای A یک کلاس برای B و غیره) و یک استخر پر از آبجکت داشته باشیم که آبجکت‌های ایجاد شده در آن ذخیره شوند.
سپس کاربر، کاراکتر A را درخواست می‌کند. ابتدا به این استخر نگاه می‌کنیم. اگر کاراکتر A موجود بود، آن را برمی‌گردانیم و اگر موجود نبود، یک آبجکت از نوع A می‌سازیم، سپس این آبجکت را در استخر ذخیره می‌کنیم و آبجکت را بر می‌گردانیم. در این صورت اگر کاربر دوباره درخواست A را کرد، دیگر نیازی به ساخت آبجکت جدید نیست و از آبجکت قبلی می‌توانیم استفاده نماییم. با این شرایط تکلیف خصایص ایستا مشخص است. ولی مشکل مهم با خصایص پویا این است که می‌توانند بین آبجکت‌ها متفاوت باشند که برای این هم یک متد در کلاس‌ها قرار می‌دهیم تا این خصایص را تنظیم نماید.
به کد زیر دقت نمایید:
    public interface IAlphabet
    {
        void Render(string font);//Define Extrinsic and non-static states for each object
    }

    public class A : IAlphabet
    {
        public void Render(string font) { Console.WriteLine(GetType().Name + " has font of type " + font); }
    }
    public class B : IAlphabet
    {
        public void Render(string font) { Console.WriteLine(GetType().Name + " has font of type " + font); }
    }
از متد Render برای تنظیم نمودن خصایص پویا استفاده خواهد شد. 
سپس در ادامه به یک موتور نیاز داریم که قبل از ساخت آبجکت، استخر را بررسی نماید:
    public class FlyWeightFactory
    {
        private readonly Dictionary<string, IAlphabet> _dictionary = new Dictionary<string, IAlphabet>();
        public int Count { get { return _dictionary.Count; } }
        public IAlphabet GetObject(string name)
        {
            if (!_dictionary.ContainsKey(name))
                switch (name)
                {
                    case "A":
                        _dictionary.Add(name, new A());
                        Console.WriteLine("New object created");
                        break;
                    case "B":
                        _dictionary.Add(name, new B());
                        Console.WriteLine("New object created");
                        break;
                    default:
                        throw new Exception("Factory can not create given object");
                }
            else
                Console.WriteLine("Object reused");
            return _dictionary[name];
        }
    }
در اینجا _dictionaries همان استخر ما می‌باشد که قرار است آبجکت‌ها در آن ذخیره شوند. Count برای نمایش تعداد آبجکت‌های موجود در استخر استفاده می‌شود (حداکثر مقدار آن چقدر خواهد بود؟). GetObject نیز همان موتور اصلی کار است که در آن ابتدای استخر بررسی می‌شود. اگر آبجکت در استخر نبود، یک نمونه‌ی جدید از آن ساخته شده، به استخر اضافه گردیده و برگردانده می‌شود.
لذا برای استفاده‌ی از این کد داریم:
 FlyWeightFactory flyWeightFactory = new FlyWeightFactory();
 IAlphabet alphabet = flyWeightFactory.GetObject(typeof(A).Name);
 alphabet.Render("Arial");
 Console.WriteLine();
 alphabet = flyWeightFactory.GetObject(typeof(B).Name);
 alphabet.Render("Tahoma");
 Console.WriteLine();
 alphabet = flyWeightFactory.GetObject(typeof(A).Name);
 alphabet.Render("Time is New Roman");
 Console.WriteLine();
 alphabet = flyWeightFactory.GetObject(typeof(A).Name);
 alphabet.Render("B Nazanin");
 Console.WriteLine();
 Console.WriteLine("Total new alphabet count:" + flyWeightFactory.Count);
با اجرای این کد خروجی زیر را مشاهده خواهید نمود:


نکته‌ی قابل توجه این است که این الگو بصورت داخلی از الگوی Factory Method استفاده می‌کند. با توجه بیشتر به پیاده سازی Flyweight Factory شباهت هایی بین آن و Singleton Pattern می‌بینیم. کلاس‌هایی از این دست را Multiton می نامند. در Multiton نمونه‌ها بصورت زوج کلیدهایی نگهداری می‌شوند و بر اساس Key دریافت شده نمونه‌ی متناظر بازگردانده می‌شود. همچنین در Singleton تضمین می‌شود که از کلاس مربوطه فقط یک نمونه در کل Application وجود دارد. در Multiton Pattern تضمین می‌شود که برای هر Key تنها یک Instance وجود دارد.  

بازخوردهای دوره
استفاده از Delegates بجای اینترفیس‌ها در تزریق وابستگی‌ها
نکته‌ای در مورد استفاده از Func جهت تزریق وابستگی‌ها
فرض کنید کلاسی در برنامه به نام AppOAuthProvider نیاز است طول عمر singleton داشته باشد؛ چون فقط یکبار در آغاز کار برنامه وهله سازی شده و بعد استفاده می‌شود.
public AppOAuthProvider(IUsersService usersService)
{
    _usersService = usersService;
}
در این حالت وابستگی تزریق شده‌ی در سازنده‌ی این کلاس هم فقط در همان بار اول وهله سازی این کلاس، نمونه سازی شده و دیگر نمونه سازی نخواهد شد. این مورد برای کار با بانک اطلاعاتی مساله ساز می‌شود؛ چون طول عمر این سرویس باید از نوع transient باشد (یا وهله سازی هر باره به ازای هربار فراخوانی آن). برای رفع این مشکل می‌توان از Func استفاده کرد:
public AppOAuthProvider(Func<IUsersService> usersService)
{
    _usersService = usersService;
}
در این حالت به ازای هربار نیاز به سرویس کاربران، این سرویس طبق معمول یکبار دیگر مجددا وهله سازی می‌شود (به علت استفاده از Func) و همچنین تنظیمات اضافه‌تری هم در سمت structure map نیاز ندارد.
مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 1
آموزش کامل AutoMapper قبلا در سایت ارائه شده است. در این مقاله می‌خواهیم Mapping نوع‌های مختلف بین Dto و Entity‌های پروژه را توسط Reflection به صورت خودکار انجام دهیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این ریپازیتوری مشاهده کنید.
در این روش ما یک کلاس جنریک را به نام BaseDto داریم که تمام Dto‌های ما برای نگاشت خودکار باید از آن ارث بری کنند. در مثال زیر کلاس PostDto لازم است به کلاس Post نگاشت شود. پس خواهیم داشت :
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
}
  • کلاس PostDto خودش را به عنوان اولین پارامتر جنریک BaseDto معرفی می‌کند.
  • به عنوان پارامتر دوم، باید کلاس Entity ایی که قرار است به آن نگاشت شود (Post) را معرفی کنیم.
  • پارامتر سوم، نوع فیلد Id است که در اینجا خاصیت Id کلاس‌های Post و PostDto ما، از نوع long است.
  • نهایتا خواصی را که برای نگاشت لازم داریم، تعریف میکنیم مثل Title و...
  • همچنین می‌توانیم خواصی برای نگاشت با خواص Navigation Property‌های Post هم تعریف کنیم؛ مانند CategoryName که به خاصیت Name از Category پست مربوطه اشاره میکند و AutoMapper به صورت هوشمندانه آن‌ها را به هم نگاشت می‌کند.
تعریف کلاس جنریک BaseDto هم به نحو زیر است.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey>
        where TDto : class, new()
        where TEntity : BaseEntity<TKey>, new()
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }
}
  • نوع TDto به کلاس Dto ما اشاره میکند؛ مثلا PostDto
  • نوع TEntity به کلاس Entity ما اشاره میکند؛ مثلا Post
  • نوع TKey به نوع خاصیت Id اشاره میکند.
  • شرط لازم برای نوع TEntity این است که از <BaseEntity<TKey ارث بری کرده باشد (نوع پایه‌ای که تمام Entity‌های ما از آن ارث بری می‌کنند).
  • متد‌های کمکی ToEntity و FromEntity، کار نگاشت اشیاء را برای ما راحت‌تر می‌کنند.
پیاده سازی کلاس BaseEntity و Post نیز به شرح زیر است.
public abstract class BaseEntity<TKey>
{
    public TKey Id { get; set; }
}

public class Post : BaseEntity<long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CatgeoryId { get; set; }

    public Category Category { get; set; }
}

توضیح متد های ToEntity  و  FromEntity 
متد ToEntity شی Dto جاری را به Entity مربوطه نگاشت کرده و یک وهله از آن را باز میگرداند. پس بجای استفاده دستی از Api‌های AutoMapper مانند Mapper.Map<Post>(postDto)  کافی است متد ToEntity را فراخوانی کنیم؛ مثال:
var postDto = new PostDto();
var post = postDto.ToEntity();
متد بالا برای اکشن Create مناسب است؛ ولی برای اکشن Update خیر. چرا که برای Update نباید نگاشت بر روی وهله جدیدی از Post انجام شود؛ بلکه باید بر روی وهله‌ای از قبل موجود (همان post ایی که بر اساس id واکشی کرده‌ایم) نگاشت انجام شود، تا تغییرات لازم، بر روی همان وهله تاثیر کند. در غیر این صورت اگر وهله جدیدی از post ایجاد شود، چون توسط EF ChangeTracker ردیابی نمی‌شود، به‌روز رسانی هم انجام نخواهد شد.
بنابراین برای نگاشت postDto به یک شیء Post از پیش موجود (post یافت شده توسط id) خواهیم داشت:
var post = // finded by id
var updatePost = postDto.ToEntity(post);
همچنین برای نگاشت از یک Entity به Dto (عکس قضیه بالا: مثلا نگاشت یک postDto به post) کافی است متد ایستای FromEntity را خوانی کنیم. مثال :
var postDto = PostDto.FromEntity(post);

کانفیگ خودکار Mapping توسط Reflection
در ادامه می‌خواهیم کانفیگ Mapping بین Dto‌های پروژه به Entity‌های مربوطه (مثلا PostDto به Dto و برعکس) را به صورت خودکار توسط Reflection پیاده سازی و اعمال کنیم. این کار توسط کلاس AutoMapperConfiguration به نحو زیر انجام می‌شود.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(configuration =>
        {
            configuration.ConfigureAutoMapperForDto();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.ConfigureAutoMapperForDto(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

        var mappingTypes = dtoTypes
            .Select(type =>
            {
                var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
                return new
                {
                    DtoType = arguments[0],
                    EntityType = arguments[1]
                };
            }).ToList();

        foreach (var mappingType in mappingTypes)
            config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
    }

    public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
    {
        var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }
    }

    public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
                type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
                (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
                type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

        return dtoTypes;
    }
}
عملیات با فراخوانی متد ایستا InitializeAutoMapper شروع می‌شود و باید این متد فقط یکبار در اجرای پروژه فراخوانی شود. (مثلا در سازنده کلاس Startup.cs)
public class Startup
{
    public Startup(IConfiguration configuration)
    {
        Configuration = configuration;
        AutoMapperConfiguration.InitializeAutoMapper();
    }
- درون این متد کانفیگ، Mapping نوع‌های مختلف قابل نگاشت برای AutoMapper توسط Mapper.Initialize انجام می‌شود.
- متد ConfigureAutoMapperForDto متد دیگری را به همین نام، فراخوانی می‌کند؛ با این تفاوت که Assembly ورودی پروژه را توسط متد ()Assembly.GetEntryAssembly، یافته و به آن پاس میدهد.
- EntryAssembly به اسمبلی ای که به عنوان نقطه ورود برنامه است، اشاره می‌کند. در این سورس کد چون پروژه ما از نوع ASP.NET Core است، اسمبلی این پروژه به عنوان EntryAssmebly شناخته می‌شود؛ یعنی همان لایه‌ای که کلاس‌های Dto ما (مانند PostDto) داخل آن تعریف شده‌است. ما به این اسمبلی از این جهت نیاز داریم که می‌خواهیم توسط Reflection، تمام نوع‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند (مانند PostDto) را یافته و Mapping آنها را به AutoMapper معرفی و اعمال کنیم.
نکته : اگر در پروژه شما Dto‌ها در لایه/لایه‌های دیگری تعریف شده‌اند باید اسمبلی آن لایه‌ها را به آن پاس دهید.
در این مرحله توسط متد GetDtoTypes کار یافتن نوع‌های Dto موجود در اسمبلی/اسمبلی‌های مشخص شده انجام می‌شود.
public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
{
    var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

    var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
            type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
            (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
            type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

    return dtoTypes;
}
  • در خط اول ابتدا تمامی نوع‌های قابل دسترس از بیرون (ExportedTypes) از assembly‌های دریافتی واکشی می‌شود.
  • سپس توسط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از BaseDto ارث بری کرده‌اند، فیلتر شده و بازگردانده می‌شوند.
در ادامه، از لیست نوع‌های Dto یافت شده، پارامتر‌های جنریک TDto و TEntity به ازای هر نوع استخراج می‌شوند.
public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
{
var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

var mappingTypes = dtoTypes
.Select(type =>
{
var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
return new
{
DtoType = arguments[0],
EntityType = arguments[1]
};
}).ToList();

foreach (var mappingType in mappingTypes)
config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
}

در آخر بر روی لیست یافت شده، گردش می‌کنیم (foreach) و دو نوع DtoType و EntityType (مانند postDto و post) را که باید به یکدیگر نگاشت شوند، به متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties ارسال می‌کنیم. کار این متد، معرفی/اعمال Mapping بین نوع‌ها به کانفیگ AutoMapper می‌باشد. همچنین خواصی را که نباید نگاشت شوند، به طور خودکار یافته و Ignore می‌کند.
در مثال جاری، خاصیت CategoryName کلاس PostDto برای خواندن و select از دیتابیس لازم است زیرا می‌خواهیم هر postDto، شامل نام دسته بندی هر پست نیز باشد، ولی این ویژگی برای افزودن یا به‌روزرسانی مدنظر ما نیست؛ چرا که کلاینت ما به هنگام فراخوانی اکشن Create، فقط مقادیر خواص Post (مانند Title, Text و CategoryId) را ارسال می‌کند و نه CategoryName را. در نتیجه CatgoryName همیشه null است. اما مشکلی که ایجاد می‌کند این است که AutoMapper به هنگام نگاشت یک PostDto به Post، چون خاصیت CategoryName با (مقدار null)  وجود دارد، یک وهله جدید (با مقادیر پیشفرض) را برای Category ایجاد می‌کند که خاصیت Name آن برابر با null است و قطعا این مدنظر ما نیست. پس جهت جلوگیری از این مشکل لازم است خواصی از Entity که در Dto موجود نیستند (مانند Category) را Ignore کنیم و این دقیقا همان کاری است که متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties انجام می‌دهد. 
public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
{
    var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

    //Ignore mapping to any property of entity (like Post.Categroy) that dose not contains in dto (like PostDto.CategoryName)
    //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
    foreach (var property in entityType.GetProperties())
    {
        if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
            mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
    }
}
البته اساسا استفاده از یک Dto هم برای Create/Update و هم برای Select اصولی نیست و بهتر است دو Dto جداگانه که صرفا خواص مورد نیاز را دارند، داشته باشیم که در این صورت مشکل بالا نیز اصلا رخ نخواهد داد. راه حل مورد استفاده کنونی صرفا مرهمی برای یک استفاده غیر اصولی است!
در آخر می‌توان گفت تنها ایراد کوچک ایده‌ی فوق، استفاده از Api‌های استاتیک AutoMapper در کلاس BaseDto است (متد Mapper.Map)  که باعث می‌شود نتوانیم به هنگام تست نویسی، سرویس AutoMapper را با پیاده سازی دیگری (Fake) جایگزین و آن را Mock کنیم. البته این کار برای AutoMapper زیاد معمول هم نبوده و در مقابل مزایای این ایده، به نظرم ارزش استفاده را خواهد داشت.
در قسمت بعدی همین ایده را توسعه خواهیم داد و قابلیت سفارشی سازی Mapping را برای آن فراهم خواهیم کرد.
بازخوردهای دوره
Lazy loading در تزریق وابستگی‌ها به کمک StructureMap
چند نکته‌ی تکمیلی
- استفاده از Func هم سبب Lazy loading می‌شود و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری در سمت structure map ندارد.
+ StructureMap‌های جدید بدون مشکل با سازنده‌های Lazy کار می‌کنند و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارند. یعنی نیازی نیست قسمت <<For<Lazy<IAccounting را اضافه کنید. همینقدر که به صورت معمولی بنویسید <For<IAccounting کافی است.
- تفاوت Func و Lazy
- وهله سازی با تاخیر IIdentity  
مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت ششم - رخدادهای مرورگرها
واکنش نشان دادن به تغییرات صفحات وب، قسمت مهم و عمده‌ای از کار توسعه‌ی برنامه‌های وب را تشکیل می‌دهد. مفاهیم مرتبط با DOM events از زمان IE 4.0 و Netscape Navigator version 2 به مرورگرها اضافه شدند و به مرور تکامل یافتند. پیش از ظهور مرورگرهای مدرن (به IE 9.0 و مرورگرهای پیش از آن، مرورگرهای «باستانی» گفته می‌شود) به علت عدم هماهنگی آن‌ها با استانداردهای وب و تفاوت روش‌های رخدادگردانی، jQuery نقش مهمی را در زمینه‌ی یکدست سازی کدهای مدیریت رخدادها در بین مرورگرهای مختلف ارائه کرد. اما با پیش‌رفت‌های صورت گرفته و هماهنگی بیشتر مرورگرها با استانداردهای وب، دیگر نیازی به jQuery برای ارائه‌ی کدهای یکدست رخدادگردانی نیست و کار مستقیم با API وب مرورگرها برای این منظور کافی است.


انواع رخدادها: بومی و سفارشی

دو رده بندی عمومی رخدادها در مرورگرها وجود دارند: بومی و سفارشی.
بومی‌ها همان‌هایی هستند که در مستندات رسمی استانداردهای وب ذکر شده‌اند؛ مانند click که توسط ماوس و یا صفحه کلید فعال می‌شود و یا load که در زمان بارگذاری کامل صفحه، تصاویر و یا یک iframe رخ می‌دهد.
رخدادهای سفارشی مواردی هستند که توسط یک کتابخانه‌ی خاص و یا جهت یک برنامه‌ی خاص تهیه شده‌اند. مانند یک رخداد سفارشی که زمان شروع آپلود یک فایل را اعلام می‌کند.
رخدادهای سفارشی که بدون jQuery ایجاد و رخ‌می‌دهند، توسط jQuery نیز قابل بررسی و مدیریت هستند و نه برعکس. به عبارتی رخدادهای سفارشی ایجاد شده‌ی توسط jQuery غیراستاندارد بوده و صرفا مختص به API آن هستند.
در این بین، شیء استاندارد Event کار اتصال رخدادهای سفارشی و استاندارد را انجام می‌دهد. هر نوع رخداد DOM (سفارشی و یا بومی)، توسط یک شیء Event بیان می‌شود که آن نیز به همراه تعدادی خاصیت و متد، جهت مدیریت این رخداد است. برای مثال رخداد click دارای خاصیت type ایی به نام click است که در شیء Event متناظر با آن تعریف شده‌است.


انتشار رخدادها در صفحه

در روزهای آغازین وب، Netscape روش event capturing را برای انتشار رخدادها در صفحه ارائه داد و در مقابل آن IE روش event bubbling را معرفی کرد که متضاد یکدیگر بودند. در سال 2000 با ارائه استاندارد DOM Level 2 Events Specification، این وضعیت تغییر کرد و شامل هر دو مورد event capturing و event bubbling است و در حال حاضر تمام مرورگرهای مدرن این استاندارد را پیاده سازی کرده‌اند. بر اساس این استاندارد، زمانیکه رویدادی خلق می‌شود، فاز capturing آغاز می‌گردد که از شیء window شروع، سپس به شیء document منتشر می‌شود و این روند تا رسیدن به المانی که سبب بروز رخداد شده‌است ادامه پیدا می‌کند. پس از پایان فاز capturing، فاز جدید bubbling شروع می‌شود. در این فاز، رخداد از تمام والدین شیء هدف عبور می‌کند تا به شیء window برسد.
برای مثال اگر سند HTML ما چنین تعریفی را داشته باشد و بر روی المان «child of child of one» کلیک شده باشد:
   <!DOCTYPE html> 
   <html>
   <head>
     <title>event propagation demo</title>
   </head>
   <body>
     <section>
       <h1>nested divs</h1>
       <div>one
        <div>child of one
          <div>child of child of one</div>
        </div>
      </div>
    </section>
  </body>
  </html>
این رخداد در فاز capturing از این المان‌ها عبور می‌کند:
1.window
2.document
3.<html>
4.<body>
5.<section>
6.<div>one
7.<div>child of one
8.<div>child of child of one
و در فاز Bubbling از این المان‌ها:
9.<div>child of child of one
10.<div>child of one
11.<div>one
12.<section>
13.<body>
14.<html>
15.document
16.window
هرچند به دلایل تاریخی و همچنین عدم پشتیبانی jQuery از فاز capturing، بیشتر از فاز Bubbling به صورت پیش‌فرض در رخدادگردانی استفاده می‌شود. همچنین صدور رخداد از المانی که آن‌را ایجاد کرده‌است، بیشتر منطقی به نظر می‌رسد تا عکس آن.
البته باید درنظر داشت که jQuery از روش ارائه شده‌ی توسط مرورگر برای فاز Bubbling استفاده نمی‌کند و این مسیر را خودش مجددا محاسبه و رخدادگردان‌های این مسیر را به صورت دستی اجرا می‌کند. به همین جهت کارآیی آن نسبت به روش توکار و بومی مرورگرها کمتر است.


ایجاد رخدادهای DOM و صدور آن‌ها در jQuery

برای نمایش ایجاد و صدور رخدادهای DOM با و بدون jQuery، از قطعه کد HTML زیر استفاده می‌کنیم:
   <div>
     <button type="button">do something</button>
   </div>
 
  <form method="POST" action="/user">
     <label>Enter user name:
       <input name="user">
     </label>
     <button type="submit">submit</button>
  </form>
jQuery به همراه دو متد trigger و triggerHandler برای ایجاد و انتشار رخدادها در طول DOM است. متد trigger سبب ایجاد، صدور و انتشار یک رخداد به تمام والدهای شیء صادر کننده‌ی رخداد می‌شود. نوع این انتشار نیز bubbling است. متد triggerHandler، فقط بر روی المانی که فراخوانی می‌شود، عمل کرده و سبب انتشار این رخداد از طریق bubbling نمی‌شود:
   // submits the form 
   $('FORM').trigger('submit');
 
   // submits the form by clicking the button 
   $('BUTTON[type="submit"]').trigger('click');
 
   // focuses the text input 
   $('INPUT').trigger('focus');
 
  // removes focus from the text input 
  $('INPUT').trigger('blur');
در این مثال‌ها توسط متد trigger، به دو روش سبب submit یک فرم و همچنین در ابتدا سبب focus یک تکست باکس و سپس رفع آن شده‌ایم.
هرچند روش دومی نیز در jQuery API برای انجام همینکارها نیز پیش بینی شده‌است:
   // submits the form 
   $('FORM').submit();
 
   // submits the form by clicking the button 
   $('BUTTON[type="submit"]').click();
 
   // focuses the text input 
   $('INPUT').focus();
 
  // removes focus from the text input 
  $('INPUT').blur();
در اینجا به ازای هر رخداد، یک نام مستعار در jQuery API تدارک دیده شده‌است.

در ادامه فرض کنید یک دکمه داخل یک div قرار گرفته‌است و آن div نیز به همراه یک مدیریت کننده‌ی رخداد کلیک است. در این حالت اگر بخواهیم با کلیک بر روی دکمه سبب اجرای رویدادگردان div والد نشویم، می‌توان از متد triggerHandler استفاده کرد:
  // clicks the first button - the click event does not bubble 
  $('BUTTON[type="button"]').triggerHandler('click');


ایجاد رخدادهای DOM و صدور آن‌ها در جاوا اسکریپت (بدون استفاده از jQuery)

در web API مرورگرها، برای انجام بروز رخدادهای معادل مثالی که با jQuery مطرح شد، می‌توان متدهای بومی متناظر با این رخدادها را بر روی المان‌ها فراخوانی کرد:
   // submits the form 
   document.querySelector('FORM').submit();
 
   // submits the form by clicking the button 
   document.querySelector('BUTTON[type="submit"]').click();
 
   // focuses the text input 
   document.querySelector('INPUT').focus();
 
  // removes focus from the text input 
  document.querySelector('INPUT').blur();
قطعه کد فوق به علت استفاده‌ی از querySelector، با IE 8.0 و تمام مرورگرهای پس از آن سازگار است.
متدهای توکار و بومی click ،focus و blur بر روی تمام عناصر DOM که از اینترفیس HTMLElement مشتق شده باشند، وجود دارند. متد submit فقط بر روی المان‌هایی از نوع <form> وجود دارد و قابل فراخوانی است.
باید دقت داشت که فراخوانی متدهای click و submit از نوع bubbling است؛ اما متدهای focus و blur خیر. از این جهت که این دو رخداد فاز capturing را سبب می‌شوند.

متدهای یاد شده را توسط سازنده‌ی شیء Event و یا متد createEvent شیء document نیز می‌توان ایجاد کرد. یکی از کاربردهای آن، ارائه‌ی رفتاری سفارشی مانند triggerHandler جی‌کوئری است:
   var clickEvent;

   if (typeof Event === 'function') {
     clickEvent = new Event('click', {bubbles: false});
   }
   else {
       clickEvent = document.createEvent('Event');
      clickEvent.initEvent('click', false, true);
  }

  document.querySelector('BUTTON[type="button"]').dispatchEvent(clickEvent);
کار با سازنده‌ی شیء Event در تمام مرورگرهای جدید، منهای IE (تمام نگارش‌های آن) پشتیبانی می‌شود. در اینجا اگر این پشتیبانی وجود داشت، از خاصیت bubbles: false شیء Event استفاده می‌شود و اگر مرورگری قدیمی بود، از متد document.createEvent برای این منظور کمک گرفته می‌شود. در این حالت دومین پارامتر متد initEvent، همان bubbles است.


ایجاد و صدور رخدادهای سفارشی

فرض کنید در حال تهیه‌ی کتابخانه‌ای هستیم که افزودن و حذف آیتم‌ها را به یک گالری عکس ارائه می‌دهد. می‌خواهیم روشی را در اختیار مصرف کننده قرار دهیم تا بتواند به این رخدادهای سفارشی (غیر استانداردی که جزو W3C نیستند) گوش فرا دهد.
در جی‌کوئری برای ایجاد رخدادهای سفارشی به صورت زیر عمل می‌شود:
  // Triggers a custom "image-removed" element, 
  // which bubbles up to ancestor elements.
$libraryElement.trigger('image-removed', {id: 1});
در اینجا نیز صدور رخدادها همانند قبل و توسط همان متد trigger است. اما مشکلی که با آن وجود دارد این است که گوش فرا دهنده‌ی به این رخداد نیز باید توسط جی‌کوئری ارائه شود و خارج از این کتابخانه قابل دریافت و پیگیری نیست.
در خارج از جی‌کوئری و توسط web API استاندارد مرورگرها ایجاد و صدور رخدادهای سفارشی به همراه bubbling آن به صورت زیر است:
  var event = new CustomEvent('image-removed', {
    bubbles: true,
    detail: {id: 1}
  });
  libraryElement.dispatchEvent(event);
البته باید به‌خاطر داشته باشید این روش صرفا با مرورگرهای جدید (منهای تمام نگارش‌های IE) کار می‌کند. در اینجا اگر نیاز به ارائه‌ی راه حلی سازگار با IE نیز وجود داشت می‌توان از document.createEvent استفاده کرد:
  var event = document.createEvent('CustomEvent');
  event.initCustomEvent('image-removed', false, true, {id: 1});
  libraryElement.dispatchEvent(event);
و اگر بخواهیم بررسی وجود IE و یا پشتیبانی از CustomEvent را نیز قید کنیم، به قطعه کد زیر خواهیم رسید که با تمام مرورگرهای موجود کار می‌کند:
  var event;
 
   // If the `CustomEvent` constructor function is not supported, 
   // fall back to `createEvent` method. 
   if (typeof CustomEvent === 'function') {
     event = new CustomEvent('image-removed', {
       bubbles: true,
       detail: {id: 1}
     });
  }
  else {
      event = document.createEvent('CustomEvent');
      event.initCustomEvent('image-removed', false, true, {
        id: 1
      });
  }

  libraryElement.dispatchEvent(event);


گوش فرادادن به رخدادهای صادر شده، توسط jQuery

در جی‌کوئری با استفاده از متد on آن می‌توان به تمام رخدادهای استاندارد و همچنین سفارشی گوش فرا داد:
  $(window).on('resize', function() {
     // react to new window size 
  });
در ادامه برای حذف تمام گوش فرا دهنده‌های به رخداد resize می‌توان از متد off آن استفاده کرد:
  // remove all resize listeners - usually a bad idea 
  $(window).off('resize');
اما مشکلی را که این روش به همراه دارد، از کار انداختن تمام قسمت‌های دیگری است که هم اکنون به صدور این رخداد گوش فرا می‌دهند.
روش بهتر انجام اینکار، ذخیره‌ی ارجاعی به متدی است که قرار است این رویداد گردانی را انجام دهد:
  var resizeHandler = function() {
      // react to new window size 
  };

  $(window).on('resize', resizeHandler);

  // ...later 
  // remove only our resize handler 
  $(window).off('resize', resizeHandler);
و در آخر تنها این گوش فرا دهنده‌ی خاص را در صورت نیاز غیرفعال می‌کنیم و نه تمام گوش فرادهنده‌های سراسر برنامه را.

همچنین اگر یک گوش فراهنده‌ی به رخدادی تنها قرار است یکبار در طول عمر برنامه اجرا شود، می‌توان از متد one استفاده کرد:
$(someElement).one('click', function() {
    // handle click event 
});
پس از یکبار اجرای رخدادگردان کلیک در اینجا، از کلیک‌های بعدی صرفنظر خواهد شد.


گوش فرادادن به رخدادهای صادر شده، توسط جاوا اسکریپت خالص (یا همان web API مرورگرها)

ابتدایی‌ترین روش گوش فرادادن به رخدادها که از زمان آغاز معرفی آن‌ها در دسترس بوده‌است، روش تعریف inline آن‌ها است:
  <button onclick="handleButtonClick()">click me</button>
در اینجا متد رویدادگردان به یکی از ویژگی المان انتساب داده می‌شود. مشکل این روش، نیاز به سراسری تعریف کردن متد handleButtonClick است و دیگر نمی‌توان آن‌را در فضای نامی خاص و یا سفارشی قرار داد.
روش دیگر ثبت رویدادگردان click، انتساب متد آن به خاصیت رخداد متناظری در آن المان ویژه است:
  buttonEl.onclick = function() {
    // handle button click 
  };
مزیت این روش، عدم نیاز به استفاده‌ی از متدهای سراسری است.
البته باید دقت داشت که یکی از دو روش یاد شده را می‌توانید استفاده کنید. در اینجا آخرین رویدادگردان متصل شده‌ی به المان، همواره تمام نمونه‌های موجود دیگر را بازنویسی می‌کند.
اگر نیاز به معرفی رویدادگردان‌های متعددی برای یک المان در ماژول‌های مختلف برنامه وجود داشت، از زمان IE 9.0 به بعد، متد addEventListener برای این منظور تدارک دیده شده‌است و syntax آن بسیار شبیه به متد on جی‌کوئری است:
  buttonEl.addEventListener('click', function() {
    // handle button click 
  });
در این حالت دیگر مشکل نیاز به متدهای سراسری و یا عدم امکان تعریف بیش از یک رویدادگردان خاص برای المانی مشخص، دیگر وجود ندارد.
برای نمونه معادل قطعه کد جی‌کوئری که پیشتر با متد on نوشتیم، با جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است:
  window.addEventListener('resize', function() {
    // react to new window size 
  });
در اینجا برای حذف یک رویدادگردان می‌توان از متد removeEventListener استفاده کرد. تفاوت مهم آن با متد off جی‌کوئری این است که در اینجا حتما باید مشخص باشد کدام رویدادگردان را می‌خواهید حذف کنید:
  var resizeHandler = function() {
      // react to new window size 
  };

  window.addEventListener('resize', resizeHandler);

  // ...later 
  // remove only our resize handler 
  window.removeEventListener('resize', resizeHandler);
یعنی روش حذف رویدادگردان‌ها در اینجا شبیه به مثال دومی است که برای متد off جی‌کوئری ارائه کردیم. ابتدا باید ارجاعی را به متد رویدادگردان تهیه کنیم و سپس بر اساس این ارجاع، امکان حذف آن وجود خواهد داشت.
در اینجا حتی امکان تعریف متد one جی‌کوئری نیز پیش بینی شده‌است (البته جزو استانداردهای جدید وب از سال 2016 است):
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
     // handle click event 
  }, { once: true });
اگر بخواهیم متد one سازگار با مرورگرهای قدیمی‌تر را نیز ارائه کنیم، چنین شکلی را پیدا می‌کند:
  var clickHandler = function() {
    // handle click event 
    // ...then unregister handler 
    someElement.removeEventListener('click', clickHandler);
  };
  someElement.addEventListener('click', clickHandler);
در اینجا پس از بروز رخداد، کار removeEventListener آن به صورت خودکار صورت می‌گیرد.


کنترل انتشار رخدادها

فرض کنید می‌خواهیم جلوی انتخاب المان‌های صفحه مانند تصاویر و متن را توسط ماوس بگیریم. روش انجام اینکار با jQuery به صورت زیر است:
$(window).on('mousedown', function(event) {
    event.preventDefault();
});
و یا توسط web API مرورگرها به این صورت:
  window.addEventListener('mousedown', function(event) {
    event.preventDefault();
  });
مطابق «W3C DOM Level 3 Events specification» عملکرد پیش‌فرض رخداد mousedown با انتخاب متون و یا کشیدن و رها کردن المان‌ها آغاز می‌شود. متد preventDefault یکی از متدهای شیء event است که به رویدادگردان‌های تعریف شده ارسال می‌شود و توسط آن عملکرد پیش‌فرض آن رخداد لغو می‌شود.

برای جلوگیری کردن از انتشار رخدادی مانند click جهت رسیدن به سایر رویدادگردان‌های ثبت شده‌ی در بین راه فاز bubbling، می‌توان از متد stopPropagation استفاده کرد. روش انجام اینکار در جی‌کوئری:
  $someElement.on('click', function(event) {
      event.stopPropagation();
  });
البته jQuery صرفا فاز انتشار از نوع bubbling را پشتیبانی می‌کند.
و با web Api جهت جلوگیری از انتشار رخدادها در فاز capturing (این تنها راه مدیریت فاز capturing است):
  // stop propagation during capturing phase 
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
      event.stopPropagation();
  }, true);
و یا استفاده از web API برای جلوگیری از انتشار رخدادها در فاز bubbling:
  // stop propagation during bubbling phase 
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
      event.stopPropagation();
  });
البته باید درنظر داشت که متد stopPropagation از انتشار رخدادها به سایر گوش فرا دهنده‌های همان المان صادر کننده‌ی رخداد جلوگیری نمی‌کند. برای این منظور باید از متد stopImmediatePropagation استفاده کرد؛ در جی‌کوئری:
  $someElement.on('click', function(event) {
      event.stopImmediatePropagation();
  });
و توسط web API مرورگرها:
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
      event.stopImmediatePropagation();
  });

یک نکته: در این حالت اگر متد رویدادگردانی مقدار false را برگرداند، به معنای فراخوانی هر دوی متد preventDefault و stopPropagation است.


ارسال اطلاعات به رویدادگردان‌ها

روش ارسال اطلاعات اضافی به رویداد گردان‌ها در جی‌کوئری به صورت زیر است:
  $uploaderElement.trigger('uploadError', {
    filename: 'picture.jpeg'
  });
و رویدادگردان گوش فرا دهنده‌ی به آن، به این نحو می‌تواند به filename دسترسی پیدا کند:
  $uploaderParent.on('uploadError', function(event, data) {
     showAlert('Failed to upload ' + data.filename);
  });
در اینجا دومین پارامتر تعریف شده، امکان دسترسی به تمام خواص سفارشی ارسالی را میسر می‌کند.

روش انجام اینکار با web API مرورگرها به صورت زیر است:
   // send the failed filename w/ an error event
  var event = new CustomEvent('uploadError', {
     bubbles: true,
     detail: {filename: 'picture.jpeg'}
   });
   uploaderElement.dispatchEvent(event);
 
   // ...and this is a listener for the event 
   uploaderParent.addEventListener('uploadError', function(event) {
      showAlert('Failed to upload ' + event.detail.filename);
  });
این روش با تمام مرورگرهای مدرن (منهای تمام نگارش‌های IE) کار می‌کند و روش دسترسی به خاصیت detail سفارشی تعریف و ارسال شده، از طریق همان خاصیت event ارسالی به رویدادگردان است.
و اگر می‌خواهید از IE هم پشتیبانی کنید، روش جایگزین کردن شیء CustomEvent با createEvent به صورت زیر است:
  // send the failed filename w/ an error event 
   var event = document.createEvent('CustomEvent');
   event.initCustomEvent('uploadError', true, true, {
     filename: 'picture.jpeg'
   });
   uploaderElement.dispatchEvent(event);
 
   // ...and this is a listener for the event 
   uploaderParent.addEventListener('uploadError', function(event) {
    showAlert('Failed to upload ' + event.detail.filename);
  });


متوجه شدن زمان بارگذاری یک شیء در صفحه

در حین توسعه‌ی برنامه‌های وب، با این نوع سؤالات زیاد مواجه خواهید شد: چه زمانی تمام و یا بعضی از المان‌های صفحه کاملا بارگذاری و رندر شده‌اند؟
پاسخ به این نوع سؤالات در W3C UI Events specification توسط رویداد استاندارد load داده شده‌است.

- چه زمانی تمام المان‌های موجود در صفحه کاملا بارگذاری و رندر شده و همچنین شیوه‌نامه‌های تعریف شده نیز به آن‌ها اعمال گردیده‌اند؟
روش انجام اینکار با jQuery:
  $(window).on('load', function() {
    // page is fully rendered 
  });
و توسط web API بومی مرورگرها که بسیار مشابه نمونه‌ی jQuery است:
  window.addEventListener('load', function() {
    // page is fully rendered 
  });

- چه زمانی markup استاتیک صفحه‌ی جاری در جای خود قرار گرفته‌اند؟
اهمیت این موضوع، به دسترسی به زمان مناسب و امن ایجاد تغییرات در DOM بر می‌گردد. برای این منظور رویداد استاندارد DOMContentLoaded پیش‌بینی شده‌است که زودتر از رویداد load، در دسترس برنامه نویس قرار می‌گیرد. در جی‌کوئری توسط یکی از دو روش معروف زیر به رویداد یاد شده دسترسی خواهید داشت:
  $(document).ready(function() {
    // markup is on the page 
  });

  //or
  $(function() {
    // markup is on the page 
  });
و معادل web API آن در تمام مرورگرهای جدید، همان تعریف رویدادگردانی برای DOMContentLoaded استاندارد است:
  document.addEventListener('DOMContentLoaded', function() {
    // markup is on the page 
  });

یک نکته: بهتر است این تعریف web API را پیش از تگ‌های <link> قرار دهید. زیرا بارگذاری آن‌ها، اجرای هر نوع اسکریپتی را تا زمان پایان عملیات، سد می‌کند.

- چه زمانی المانی خاص در صفحه بارگذاری شده‌است و چه زمانی بارگذاری یک المان با شکست مواجه شده‌است؟
در جی‌کوئری توسط بررسی رویدادهای load و error می‌توان به وضعیت نهایی بارگذاری المان‌هایی خاص دسترسی یافت:
   $('IMG').on('load', function() {
     // image has successfully loaded 
   });
 
   $('IMG').on('error', function() {
     // image has failed to load 
   });
روش انجام اینکار با web API مرورگرها نیز یکی است:
  document.querySelector('IMG').addEventListener('load', function() {
    // image has successfully loaded 
  });

  document.querySelector('IMG').addEventListener('error', function() {
    // image has failed to load 
  });

- جلوگیری از ترک اتفاقی صفحه‌ی جاری
گاهی از اوقات نیاز است برای از جلوگیری از تخریب صفحه‌ی جاری و از دست رفتن اطلاعات ذخیره نشده‌ی کاربر، اگر بر روی دکمه‌ی close بالای صفحه کلیک کرد و یا کاربر به اشتباه به صفحه‌ی دیگری هدایت شد، جلوی اینکار را بگیریم. برای این منظور رخداد استاندارد beforeunload درنظر گرفته شده‌است. روش استفاده‌ی از این رویداد در جی‌کوئری:
  $(window).on('beforeunload', function() {
    return 'Are you sure you want to unload the page?';
  });
و در web API مرورگرها:
  window.addEventListener('beforeunload', function(event) {
    var message = 'Are you sure you want to unload the page?';
    event.returnValue = message;
    return message;
  });
در حالت web API بعضی از مرورگرها از نتیجه‌ی متد استفاده می‌کنند و بعضی دیگر از مقدار خاصیت event.returnValue. به همین جهت هر دو مورد در اینجا مقدار دهی شده‌اند.