نظرات مطالب
ساخت ActionResult سفارشی
نحوه نوشتن Action Result سفارشی در class library به چه نحوی هست؟
چون در اونجا کد
context.HttpContext.Response
قابل دسترس نیست و مزیت استفاده از action result اختصاصی این هست که به صورت یک پروژه جدا تعریف بشه تا در پروژه‌های مختلف بشه استفاده کرد.
مطالب
استفاده از قالب مخصوص Redux Toolkit جهت ایجاد پروژه‌های React/Redux
استفاده از Redux درون پروژه‌های React، به روش‌های مختلفی قابل انجام است؛ یعنی محدودیتی از لحاظ نحوه چیدمان فایل‌ها، تغییر state و نحوه‌ی dispatch کردن action وجود ندارد. به عبارتی این آزادی عمل را خواهیم داشت تا خودمان سیم‌کشی پروژه را انجام دهیم؛ ولی مشکل اصلی اینجاست که نمی‌توانیم مطمئن شویم روشی که پروژه را با آن ستاپ کرده‌ایم آیا به عنوان یک best-practice محسوب می‌شود یا خیر. در نهایت خروجی را که خواهیم داشت، حجم انبوهی از کدهای boilerplate و پکیج‌های زیادی است که در حین توسعه‌ی پروژه، به همراه Redux اضافه شده‌اند. همچنین در نهایت یک store پیچیده را خواهیم داشت که مدیریت آن به مراتب سخت خواهد شد. یک مشکل دیگر این است که روال گفته شده را باید به ازای هر پروژه‌ی جدید تکرار کنیم. برای حل این مشکل، یکی از maintainerهای اصلی تیم ریداکس، یک پروژه را تحت عنوان Redux Toolkit، مدتها قبل برای حل مشکلات عنوان شده شروع کرده است و این پکیج، جدیداً به قالب رسمی create-react-app اضافه شده است. که در واقع یک روش استاندارد و به اصطلاح opinionated برای ایجاد پروژه‌های ریداکسی می‌باشد و شامل تمامی وابستگی‌های موردنیاز برای کار با Redux از قبیل redux-thunk و همچنین Redux DevTools است. 

 ایجاد یک برنامه‌ی خالی React با قالب redux
در ادامه برای بررسی این قالب جدید، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد خواهیم کرد:
> npx create-react-app redux-template --template redux
> cd redux-template
> yarn start


بررسی ساختار پروژه‌ی ایجاد شده
ساختار پروژه‌ی ایجاد شده به صورت زیر است:


این ساختار خیلی شبیه به قالب پیش‌فرض create-react-app می‌باشد. همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده میکنید، پروژه‌ی ایجاد شده‌ی با قالب redux (تصویر سمت چپ)، یک فایل با نام store و همچنین یک دایرکتوری را به نام features دارد. اگر به فایل store.js مراجعه کنید، خواهید دید که تنظیمات اولیه‌ی ایجاد store را در قالب یک مثال Counter ایجاد کرده‌است:
import { configureStore } from '@reduxjs/toolkit';
import counterReducer from './features/counter/counterSlice';

export default configureStore({
  reducer: {
    counter: counterReducer,
  },
});
در کد فوق، نحوه‌ی ایجاد store، نسبت به حالت معمول، خیلی تمیزتر است. نکته‌ی جالب این است که به همراه کد فوق، Redux DevTools و همچنین redux-thunk هم از قبل تنظیم شده‌اند و در نتیجه، نیازی به تنظیم و نصب آنها نیست. تغییر مهم دیگر، پوشه‌ی features می‌باشد که یک روش رایج برای گروه‌بندی کامپوننت‌ها، همراه با فایل‌های وابسته‌ی آن‌ها است. درون این پوشه، یک پوشه جدید را تحت عنوان counter داریم که حاوی فایل‌های زیر می‌باشد: 
Counter
Counter.module.css
counterSlice.js
Counter.js، کامپوننتی است که در نهایت درون صفحه رندر خواهد شد. درون این فایل با استفاده از Redux Hooks کار اتصال به store و همچنین dispatch کردن اکشن‌ها انجام گرفته است:
import React, { useState } from 'react';
import { useSelector, useDispatch } from 'react-redux';
import {
  decrement,
  increment,
  incrementByAmount,
  selectCount,
} from './counterSlice';
import styles from './Counter.module.css';

export function Counter() {
  const count = useSelector(selectCount);
  const dispatch = useDispatch();
  const [incrementAmount, setIncrementAmount] = useState(2);

  return (
    <div>
      <div className={styles.row}>
        <button
          className={styles.button}
          aria-label="Increment value"
          onClick={() => dispatch(increment())}
        >
          +
        </button>
        <span className={styles.value}>{count}</span>
        <button
          className={styles.button}
          aria-label="Decrement value"
          onClick={() => dispatch(decrement())}
        >
          -
        </button>
      </div>
      <div className={styles.row}>
        <input
          className={styles.textbox}
          value={incrementAmount}
          onChange={e => setIncrementAmount(e.target.value)}
        />
        <button
          className={styles.button}
          onClick={() =>
            dispatch(
              incrementByAmount({ amount: Number(incrementAmount) || 0 })
            )
          }
        >
          Add Amount
        </button>
      </div>
    </div>
  );
}

فایل Counter.module.css نیز در واقع استایل‌های مربوط به کامپوننت فوق میباشد که به صورت CSS module اضافه شده‌است. در نهایت فایل counterSlice.js را داریم که  کار همان reducer سابق را برایمان انجام خواهد داد؛ اما اینبار با یک ساختار جدید و تحت عنوان slice. اگر به فایل عنوان شده مراجعه کنید، کدهای زیر را خواهید دید:
import { createSlice } from '@reduxjs/toolkit';

export const slice = createSlice({
  name: 'counter',
  initialState: {
    value: 0,
  },
  reducers: {
    increment: state => {
      // Redux Toolkit allows us to 'mutate' the state. It doesn't actually
      // mutate the state because it uses the immer library, which detects
      // changes to a "draft state" and produces a brand new immutable state
      // based off those changes
      state.value += 1;
    },
    decrement: state => {
      state.value -= 1;
    },
    incrementByAmount: (state, action) => {
      state.value += action.payload.amount;
    },
  },
});

export const selectCount = state => state.counter.value;
export const { increment, decrement, incrementByAmount } = slice.actions;

export default slice.reducer;
در این قالب جدید، ترکیب این قطعات هستند که شیء اصلی یا در واقع همان state کلی پروژه را تشکیل خواهند داد. همانطور که مشاهده میکنید، برای ایجاد یک قطعه جدید، از تابع createSlice استفاده شده است. این تابع، تعدادی پارامتر را از ورودی دریافت می‌کند:
  • name: برای هر بخش از state، می‌توانیم یک نام را تعیین کنیم و این همان عنوانی خواهد بود که می‌توانید توسط Redux DevTools مشاهده کنید.
  • initialValue: در اینجا می‌توانیم مقادیر اولیه‌ای را برای این بخش از state، تعیین کنیم که در مثال فوق، value به مقدار صفر تنظیم شده‌است.
  • reducers: این قسمت محل تعریف actionهایی هستند که قرار است state را تغییر دهند. نکته جالب توجه این است که state در هر کدام از متدهای فوق، به ظاهر mutate شده است؛ اما همانطور که به صورت کامنت نیز نوشته‌است، در پشت صحنه از کتابخانه‌ای با عنوان immer استفاده می‌کند که در عمل بجای تغییر state اصلی، یک کپی از state جدید را جایگزین state قبلی خواهد کرد.
توسط selectCount نیز کار انتخاب مقدار موردنظر از state انجام شده‌است که معادل همان mapPropsToState است و در اینجا امکان دسترسی به state ذخیره شده در مخزن redux فراهم شده است. همچنین در خطوط پایانی فایل نیز اکشن‌ها برای دسترسی ساده‌تر به درون کامپوننت، به صورت Object Destructuring به بیرون export شده‌اند. در نهایت reducer نهایی را از slice ایجاد شده استخراج کرده‌ایم. این پراپرتی برای ایجاد store مورداستفاده قرار می‌گیرد.

چرا قالب Redux Toolkit از immer برای تغییر state استفاده میکند؟
همانطور که در این قسمت از سری Redux توضیح داده شد، اعمال تغییرات بر روی آرایه‌ها و اشیاء، باعث ایجاد ناخالصی خواهد شد؛ بنابراین به جای تغییر شیء اصلی، باید توسط یکی از روش‌های Object.assign و یا spread operator، یک clone از state اصلی را ایجاد کرده و آن را به عنوان state نهایی لحاظ کنیم. اما در حین کار با اشیاء nested، انجام اینکار سخت خواهد شد و همچنین خوانایی کد را نیز کاهش می‌دهد:
return {
    ...state,
    models: state.models.map(c =>
        c.model === action.payload.model
          ? {
              ...c,
              on: action.payload.toggle
            }
          : c
      )
  };
اما با کمک immer می‌توانیم به صورت مستقیم state را تغییر دهیم:
state.models.forEach(item => {
    if (item.model === action.payload.model) {
      item.on = action.payload.toggle;
    }
 });
کاری که immer انجام می‌دهد، تغییر یک شیء، به صورت مستقیم نیست؛ در واقع یک draftState را ایجاد خواهد کرد که در عمل یک proxy برای state فعلی می‌باشد. یعنی با mutate کردن state، یک شیء جدید را در نهایت clone خواهد کرد و به عنوان state نهایی برمی‌گرداند.
مطالب
ASP.NET MVC #22

تهیه سایت‌های چند زبانه و بومی سازی نمایش اطلاعات در ASP.NET MVC

زمانیکه دات نت فریم ورک نیاز به انجام اعمال حساس به مسایل بومی را داشته باشد،‌ ابتدا به مقادیر تنظیم شده دو خاصیت زیر دقت می‌کند:
الف) System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture
بر این اساس دات نت می‌تواند تشخیص دهد که برای مثال خروجی متد DateTime.Now.ToString در کانادا و آمریکا باید با هم تفاوت داشته باشند. مثلا در آمریکا ابتدا ماه، سپس روز و در آخر سال نمایش داده می‌شود و در کانادا ابتدا سال، بعد ماه و در آخر روز نمایش داده خواهد شد. یا نمونه‌ی دیگری از این دست می‌تواند نحوه نمایش علامت واحد پولی کشورها باشد.
ب) System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentUICulture
مقدار CurrentUICulture بر روی بارگذاری فایل‌های مخصوصی به نام Resource، تاثیر گذار است.

این خواص را یا به صورت دستی می‌توان تنظیم کرد و یا ASP.NET، این اطلاعات را از هدر Accept-Language دریافتی از مرورگر کاربر به صورت خودکار مقدار دهی می‌کند. البته برای این منظور نیاز است یک سطر زیر را به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<system.web>
<globalization culture="auto" uiCulture="auto" />

یا اگر نیاز باشد تا برنامه را ملزم به نمایش اطلاعات Resource مرتبط با فرهنگ بومی خاصی کرد نیز می‌توان در همین قسمت مقادیر culture و uiCulture را دستی تنظیم نمود و یا اگر همانند برنامه‌هایی که چند لینک را بالای صفحه نمایش می‌دهند که برای مثال به نگارش‌های فارسی/عربی/انگلیسی اشاره می‌کند، اینکار را با کد نویسی نیز می‌توان انجام داد:

System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture =
System.Globalization.CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa");


جهت آزمایش این مطلب، ابتدا تنظیم globalization فوق را به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کنید. سپس به مسیر زیر در IE مراجعه کنید:

IE -> Tools -> Intenet options -> Genarl tab -> Languages

در اینجا می‌توان هدر Accept-Language را مقدار دهی کرد. برای نمونه اگر مقدار زبان پیش فرض را به فرانسه تنظیم کنیم (به عنوان اولین زبان تعریف شده در لیست) و سپس سعی در نمایش مقدار decimal زیر را داشته باشیم:

string.Format("{0:C}", 10.5M)

اگر زبان پیش فرض، انگلیسی آمریکایی باشد، $ نمایش داده خواهد شد و اگر زبان به فرانسه تنظیم شود، یورو در کنار عدد مبلغ نمایش داده می‌شود.
تا اینجا تنها با تنظیم culture=auto به این نتیجه رسیده‌ایم. اما سایر قسمت‌های صفحه چطور؟ برای مثال برچسب‌های نمایش داده شده را چگونه می‌توان به صورت خودکار بر اساس Accept-Language مرجح کاربر تنظیم کرد؟ خوشبختانه در دات نت، زیر ساخت مدیریت برنامه‌های چند زبانه به صورت توکار وجود دارد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.


آشنایی با ساختار فایل‌های Resource


فایل‌های Resource یا منبع، در حقیقت فایل‌هایی هستند مبتنی بر XML با پسوند resx و هدف آن‌ها ذخیره سازی رشته‌های متناظر با فرهنگ‌های مختلف می‌باشد و برای استفاده از آن‌ها حداقل یک فایل منبع پیش فرض باید تعریف شود. برای نمونه فایل mydata.resx را در نظر بگیرید. برای ایجاد فایل منبع اسپانیایی متناظر، باید فایلی را به نام mydata.es.resx تولید کرد. البته نوع فرهنگ مورد استفاده را کاملتر نیز می‌توان ذکر کرد برای مثال mydata.es-mex.resx جهت فرهنگ اسپانیایی مکزیکی بکارگرفته خواهد شد، یا mydata.fr-ca.resx به فرانسوی کانادایی اشاره می‌کند. سپس مدیریت منابع دات نت فریم ورک بر اساس مقدار CurrentUICulture جاری، اطلاعات فایل متناظری را بارگذاری خواهد کرد. اگر فایل متناظری وجود نداشت، از اطلاعات همان فایل پیش فرض استفاده می‌گردد.
حین تهیه برنامه‌ها نیازی نیست تا مستقیما با فایل‌های XML منابع کار کرد. زمانیکه اولین فایل منبع تولید می‌شود، به همراه آن یک فایل cs یا vb نیز ایجاد خواهد شد که امکان دسترسی به کلیدهای تعریف شده در فایل‌های XML را به صورت strongly typed میسر می‌کند. این فایل‌های خودکار، تنها برای فایل پیش فرض mydata.resx تولید می‌شوند،‌از این جهت که تعاریف اطلاعات سایر فرهنگ‌های متناظر نیز باید با همان کلیدهای فایل پیش فرض آغاز شوند. تنها «مقادیر» کلیدهای تعریف شده در کلاس‌های منبع متفاوت هستند.
اگر به خواص فایل‌های resx در VS.NET دقت کنیم، نوع Build action آن‌ها به embedded resource تنظیم شده است.


مثالی جهت بررسی استفاده از فایل‌های Resource

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. فایل وب کانفیگ آن‌را ویرایش کرده و تنظیمات globalization ابتدای بحث را به آن اضافه کنید. سپس مدل، کنترلر و View متناظر با متد Index آن‌را با محتوای زیر به پروژه اضافه نمائید:

namespace MvcApplication19.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication19.Models;

namespace MvcApplication19.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var employee = new Employee { Name = "Name 1" };
return View(employee);
}
}
}

@model MvcApplication19.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>Employee</legend>
<div class="display-label">
Name
</div>
<div class="display-field">
@Html.DisplayFor(model => model.Name)
</div>
</fieldset>
<fieldset>
<legend>Employee Info</legend>
@Html.DisplayForModel()
</fieldset>

قصد داریم در View فوق بر اساس uiCulture کاربر مراجعه کننده به سایت، برچسب Name را مقدار دهی کنیم. اگر کاربری از ایران مراجعه کند، «نام کارمند» نمایش داده شود و سایر کاربران، «Employee Name» را مشاهده کنند. همچنین این تغییرات باید بر روی متد Html.DisplayForModel نیز تاثیرگذار باشد.
برای این منظور بر روی پوشه Views/Home که محل قرارگیری فایل Index.cshtml فوق است کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس در صفحه ظاهر شده، گزینه «Resources file» را انتخاب کرده و برای مثال نام Index_cshtml.resx را وارد کنید.
به این ترتیب اولین فایل منبع مرتبط با View جاری که فایل پیش فرض نیز می‌باشد ایجاد خواهد شد. این فایل، به همراه فایل Index_cshtml.Designer.cs تولید می‌شود. سپس همین مراحل را طی کنید، اما اینبار نام Index_cshtml.fa.resx را حین افزودن فایل منبع وارد نمائید که برای تعریف اطلاعات بومی ایران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. فایل دومی که اضافه شده است، فاقد فایل cs همراه می‌باشد.
اکنون فایل Index_cshtml.resx را در VS.NET باز کنید. از بالای صفحه، به کمک گزینه Access modifier، سطح دسترسی متدهای فایل cs همراه آن‌را به public تغییر دهید. پیش فرض آن internal است که برای کار ما مفید نیست. از این جهت که امکان دسترسی به متدهای استاتیک تعریف شده در فایل خودکار Index_cshtml.Designer.cs را در View های برنامه، نخواهیم داشت. سپس دو جفت «نام-مقدار» را در فایل resx وارد کنید. مثلا نام را Name و مقدار آن‌را «Employee Name» و سپس نام دیگر را NameIsNotRight و مقدار آن‌را «Name is required» وارد نمائید.
در ادامه فایل Index_cshtml.fa.resx را باز کنید. در اینجا نیز دو جفت «نام-مقدار» متناظر با فایل پیش فرض منبع را باید وارد کرد. کلیدها یا نام‌ها یکی است اما قسمت مقدار اینبار باید فارسی وارد شود. مثلا نام را Name و مقدار آن‌را «نام کارمند» وارد نمائید. سپس کلید یا نام NameIsNotRight و مقدار «لطفا نام را وارد نمائید» را تنظیم نمائید.
تا اینجا کار تهیه فایل‌های منبع متناظر با View جاری به پایان می‌رسد.
در ادامه با کمک فایل Index_cshtml.Designer.cs که هربار پس از تغییر فایل resx متناظر آن به صورت خودکار توسط VS.NET تولید و به روز می‌شود، می‌توان به کلیدها یا نام‌هایی که تعریف کرده‌ایم، در قسمت‌های مختلف برنامه دست یافت. برای نمونه تعریف کلید Name در این فایل به نحو زیر است:

namespace MvcApplication19.Views.Home {
public class Index_cshtml {
public static string Name {
get {
return ResourceManager.GetString("Name", resourceCulture);
}
}
}
}

بنابراین برای استفاده از آن در هر View ایی تنها کافی است بنویسیم:

@MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml.Name

به این ترتیب بر اساس تنظیمات محلی کاربر، اطلاعات به صورت خودکار از فایل‌های Index_cshtml.fa.resx فارسی یا فایل پیش فرض Index_cshtml.resx، دریافت می‌گردد.
علاوه بر امکان دسترسی مستقیم به کلیدهای تعریف شده در فایل‌های منبع، امکان استفاده از آن‌ها توسط data annotations نیز میسر است. در این حالت می‌توان مثلا پیغام‌های اعتبار سنجی را بومی کرد یا حین استفاده از متد Html.DisplayForModel، بر روی برچسب نمایش داده شده خودکار، تاثیر گذار بود. برای اینکار باید اندکی مدل برنامه را ویرایش کرد:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication19.Models
{
public class Employee
{
[ScaffoldColumn(false)]
public int Id { set; get; }

[Display(ResourceType = typeof(MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml),
Name = "Name")]
[Required(ErrorMessageResourceType = typeof(MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml),
ErrorMessageResourceName = "NameIsNotRight")]
public string Name { set; get; }
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، حین تعریف ویژگی‌های Display یا Required، امکان تعریف نام کلاس متناظر با فایل resx خاصی وجود دارد. به علاوه ErrorMessageResourceName به نام یک کلید در این فایل و یا پارامتر Name ویژگی Display نیز به نام کلیدی در فایل منبع مشخص شده، اشاره می‌کنند. این اطلاعات توسط متدهای Html.DisplayForModel، Html.ValidationMessageFor، Html.LabelFor و امثال آن به صورت خودکار مورد استفاده قرار خواهند گرفت.


نکته‌ای در مورد کش کردن اطلاعات
در این مثال اگر فیلتر OutputCache را بر روی متد Index تعریف کنیم، حتما نیاز است به هدر Accept-Language نیز دقت داشت. در غیراینصورت تمام کاربران، صرفنظر از تنظیمات بومی آن‌ها، یک صفحه را مشاهده خواهند کرد:

[OutputCache(Duration = 60, VaryByHeader = "Accept-Language")]
public ActionResult Index()


نظرات مطالب
نحوه صحیح تولید Url در ASP.NET MVC
یک نکته‌ی تکمیلی:
لزوم استفاده از Tag Helper‌ها در Asp.net Core جهت تولید آدرس‌های صحیح
 با یک مثال بررسی میکنیم. ابتدا نگاهی داشته باشیم به Route Template
app.UseMvc(routes =>
{
   routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
});
حالا با وجود این الگوی مسیریابی می‌خواهیم لینکی تولید کنیم که با کلیک بر روی آن جزئیات کاربر را مشاهده کنیم:
 ایجاد لینک بدون استفاده از تگ هلپر
<a href="Home/Details/@student.Id">View Details</a>
ایجاد لینک با استفاده از تگ هلپر
<a asp-controller="Home" asp-action="Details" asp-route-id="@student.Id">View Details </a>
وقتی به کدهای HTML تولید شده نگاه کنید می‌بینید که تغییرات چندانی رخ نداده است:
 خروجی حاصل
<a href="Home/Details/1">View Details</a>
<a href="/Home/Details/1">View Details</a>
حال اگر کمی تغییر را در route template ایجاد کنیم:
app.UseMvc(routes =>
{
   routes.MapRoute("default", "uni/{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
});
و به آدرس localhost:56241/Uni مراجعه کنیم خواهید دید که خروجی‌های متفاوتی تولید شده است. برای حالت اول که از Tag Helpers استفاده نشده خواهیم داشت:
<a href="Home/Details/1">View Details</a>
و هنگام کلیک روی لینک تولید شده با خطای 404 مواجه خواهیم شد. ولی در حالت دوم که از Tag Helpers استفاده شده خواهیم داشت:
 <a href="/Uni/Home/Details/1">View Details</a>
و هدایت کاربر به اکشن متد Details به درستی انجام خواهد شد. بدین معنا که در آینده اگر لازم به ایجاد تغییراتی در الگوی مسیریابی باشد، این تغییرات بصورت اتوماتیک توسط Tag Helperها لحاظ خواهند شد و دیگر نیازی نیست که ما تمامی لینک‌های موجود را اصلاح کنیم.
نظرات مطالب
Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها
یک راه حل جایگزین برای ارسال پیغام‌های خطاهای حاصل از اجرای قواعد تجاری خاص در لایه‌های داخلی

در مطلب طراحی و پیاده سازی ServiceLayer به همراه خودکارسازی Business Validationها راه حلی برای خودکار سازی فرآیند اعتبارسنجی‌های خصوصیات مرتبط با DTO ها، ارائه شد. در برخی از سناریوها در میان منطق تجاری نیاز است یکسری قواعد هم بررسی شوند و داده مورد نیاز این بررسی در دل پیاده سازی متد مورد نظر وجود دارد و نیازی نیست تا برای بررسی این نوع قواعد، این داده را در Validator مرتبط با DTO نیز واکشی کنیم. در این مواقع یک راه حل همان صدور استثناء می‌باشد البته با یک trade off مناسب؛ راه حل بعدی آن همانطور که در مطلب جاری هم به آن اشاره شد، بحث بازگشت OperationResult می‌باشد. یک راه حل دیگر آن نیز به شکل زیر می‌باشد:
واسط IValidationDictionary برای کپسوله کردن امکانات ModelState
public interface IValidationDictionary
{
    void AddError(string key, string message);
    bool IsValid { get; }
}
کلاس ModelStateWrapper 
public class ModelStateWrapper : IValidationDictionary
{
    private ModelStateDictionary _modelState;

    public ModelStateWrapper(ModelStateDictionary modelState)
    {
        _modelState = modelState;
    }

    public void AddError(string key, string errorMessage)
    {
        _modelState.AddModelError(key, errorMessage);
    }

    public bool IsValid
    {
        get { return _modelState.IsValid; }
    }
}
واسط IApplicationService
public interface IApplicationService
{
    void Initialize(IValidationDictionary validationDictionary);
}
واسط مرتبط با سرویس موجودیت User
public interface IUserService : IApplicationService
{
    Task CreateAsync(UserCreateModel model);
}

پیاده ساز واسط IUserService
public class UserService : IUserService
{
    private readonly IUnitOfWork _uow;
    private IValidationDictionary _validationDictionary;

    public UserService(IUnitOfWork uow)
    {
        _uow = uow ?? throw new ArgumentNullException(nameof(uow));
    }

    public void Initialize(IValidationDictionary validationDictionary)
    {
        _validationDictionary = validationDictionary ?? throw new ArgumentNullException(nameof(validationDictionary));
    }

    public Task CreateAsync(UserCreateModel model)
    {
        //todo: logic for create new user

        if (condition)
            _validationDictionary.AddError(string.Empty, "پیغامی که قرار است برای کاربرنهایی قابل مشاهده باشد");

        if (other condition)
            _validationDictionary.AddError(string.Empty, "پیغامی که قرار است برای کاربرنهایی قابل مشاهده باشد");
    }
}

تزریق واسط سرویس کاربران و استفاده از آن
public class UsersController : Controller
{
    private readonly IUserService _service;

    public UsersController(IUserService service)
    {
        _service = service ?? throw new ArgumentNullException(nameof(service));
        _service.Initialize(new ModelStateWrapper(ModelState));
    }

    [HttpPost]
    public async Task<IActionResult> Create([FromForm]UserCreateModel model)
    {
        if (!ModelState.IsValid) return View(model);

        await _service.CreateAsync(model);

        //todo: Display ModelState's Errors
    }
}

 نکته اضافی تکه کد بالا، فراخوانی متد Initialize مرتبط با ApplicationService مورد نظر می‌باشد برای ارسال پیاده سازی از IValidationDictionary به آن.
این بار بعد از اجرای متد CreateAsync اگر خطایی اعتبارسنجی حاصل از اجرای قواعد تجاری موجود باشد، می‌توان از طریق ModelState به آن رسید.
مطالب دوره‌ها
اصول طراحی یک سیستم افزونه پذیر به کمک StructureMap
قصد داریم سیستمی را طراحی کنیم که افزونه‌های خود را در زمان اجرا از مسیری خاص خوانده و سپس وهله‌های آن‌ها‌را جهت استفاده در دسترس قرار دهد. برنامه‌ای که در اینجا مورد بررسی قرار می‌گیرد، یک برنامه‌ی WinForms ساده است؛ به نام WinFormsWithPluginSupport. اما اصول کلی مطرح شده، در تمام فناوری‌های دیگر دات نتی نیز کاربرد دارد و یکسان است.


تهیه قرارداد

یک پروژه‌ی Class library به نام PluginsBase را به Solution جاری اضافه کنید. به آن اینترفیس قرار داد پلاگین‌های برنامه خود را اضافه نمائید. برای مثال:
namespace PluginsBase
{
    public interface IPlugin
    {
        string Name { get; }
        void Run();
    }
}
هر پلاگین دارای یک نام یا توضیح خاص خود خواهد بود به همراه متدی برای اجرای منطق مرتبط با آن.


تهیه سه پلاگین جدید

به Solution جاری سه پروژه‌ی مجزای Class library با نام‌های plugin1 تا 3 را اضافه کنید. در ادامه به هر پلاگین، ارجاعی را به اسمبلی PluginsBase، برای دریافت قرارداد پیاده سازی منطق پلاگین، اضافه نمائید. هدف این است که اینترفیس IPlugin، در این اسمبلی‌ها قابل دسترسی شود.
هر پلاگین هم دارای برای مثال کدهایی مانند کد ذیل خواهد بود که در آن صرفا نام آن‌ها به 2 و 3 تنظیم می‌شود.
using PluginsBase;

namespace Plugin1
{
    public class Plugin1Main : IPlugin
    {
        public string Name
        {
            get { return "Test 1"; }
        }

        public void Run()
        {
            // todo: ...
        }
    }
}


کپی خودکار پلاگین‌ها به پوشه‌ی مخصوص آن‌ها

به پروژه‌ی WinFormsWithPluginSupport مراجعه کنید. در پوشه‌ی bin\debug آن یک پوشه‌ی جدید به نام Plugins ایجاد نمائید. بدیهی است هربار که پلاگین‌های برنامه تغییر کنند نیاز است اسمبلی‌های نهایی آن‌ها را به این پوشه کپی نمائیم. اما راه بهتری نیز وجود دارد. به خواص هر کدام از پروژه‌های پلاگین مراجعه کرده و برگه‌ی Build events را باز کنید.


در اینجا قسمت post-build event را به نحو ذیل تغییر دهید:
 Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)$(TargetName).*" "$(SolutionDir)WinFormsWithPluginSupport\bin\debug\Plugins"
این کار را برای هر سه پلاگین تکرار کنید.
به این ترتیب هربار که پلاگین جاری کامپایل شود، پس از آن به صورت خودکار به پوشه‌ی plugins تعیین شده، کپی می‌شود و دیگر نیازی به کپی دستی نخواهد بود.
تنظیم فوق، تنها اسمبلی اصلی پروژه را به پوشه‌ی bin\debug\plugins کپی می‌کند. اگر می‌خواهید تمام فایل‌ها کپی شوند، از تنظیم ذیل استفاده کنید:
 Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" "$(SolutionDir)WinFormsWithPluginSupport\bin\debug\Plugins"


اضافه کردن وابستگی‌های اصلی پروژه‌ی WinForms

در ادامه بسته‌ی نیوگت StructureMap را به پروژه‌ی WinForms از طریق دستور ذیل اضافه کنید:
 PM> install-package structuremap
همچنین این پروژه تنها نیاز دارد ارجاع مستقیمی را به اسمبلی PluginsBase ابتدای مطلب داشته باشد. از آن، جهت تنظیمات اولیه یافتن افزونه‌ها استفاده می‌کنیم.


تعریف محل ثبت پلاگین‌ها

روش‌های متفاوتی برای کار با StructureMap وجود دارد. یکی از آن‌ها تعریف کلاسی است مشتق شده از کلاس Registry آن به نحو ذیل:
using System.IO;
using System.Windows.Forms;
using PluginsBase;
using StructureMap.Configuration.DSL;
using StructureMap.Graph;

namespace WinFormsWithPluginSupport.Core
{
    public class PluginsRegistry : Registry
    {
        public PluginsRegistry()
        {
            this.Scan(scanner =>
            {
                scanner.AssembliesFromPath(
                    path: Path.Combine(Application.StartupPath, "plugins"),
                    // یک اسمبلی نباید دوبار بارگذاری شود
                    assemblyFilter: assembly =>
                    {
                        return !assembly.FullName.Equals(typeof(IPlugin).Assembly.FullName);
                    });
                scanner.AddAllTypesOf<IPlugin>().NameBy(item => item.FullName);
            });
        }
    }
}
در اینجا مشخص کرده‌ایم که اسمبلی‌های پوشه plugins را که یک سطح پایین‌تر از پوشه‌ی اجرایی برنامه قرار می‌گیرند، خوانده و در این بین آن‌هایی را که پیاده سازی از اینترفیس IPlugin دارند، در دسترس قرار دهد.

یک نکته‌ی مهم
در قسمت assemblyFilter تعیین کرده‌ایم که اسمبلی تکراری PluginBase بارگذاری نشود. چون این اسمبلی هم اکنون به برنامه‌ی WinForms ارجاع دارد. رعایت این نکته جهت رفع تداخلات آتی بسیار مهم است. همچنین این فایل در پوشه‌ی Plugins نیز نباید حضور داشته باشد وگرنه شاهد بارگذاری افزونه‌ها نخواهید بود.


سپس نیاز به وهله سازی Container آن و معرفی این کلاس PluginsRegistry می‌باشد:
using System;
using System.Threading;
using StructureMap;

namespace WinFormsWithPluginSupport
{
    public static class IocConfig
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }

        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(x =>
            {
                x.AddRegistry<PluginsRegistry>();
            });
        }
    }
}


تنظیمات ابتدایی WinForms برای دسترسی به امکانات StructureMap

به فرم اصلی برنامه مراجعه کرده و به سازنده‌ی آن IContainer را اضافه کنید. از این اینترفیس جهت دسترسی به پلاگین‌های برنامه استفاده خواهیم کرد.
using System.Windows.Forms;
using StructureMap;

namespace WinFormsWithPluginSupport
{
    public partial class FrmMain : Form
    {
        private readonly IContainer _container;

        public FrmMain(IContainer container)
        {
            _container = container;
            InitializeComponent();
        }
    }
}
اکنون برنامه دیگر کامپایل نخواهد شد؛ چون در فایل Program.cs وهله سازی مستقیمی از FrmMain وجود دارد. این وهله سازی را اکنون به StructureMap محول می‌کنیم تا مشکل برطرف شود:
using System;
using System.Windows.Forms;

namespace WinFormsWithPluginSupport
{
    static class Program
    {
        [STAThread]
        static void Main()
        {
            Application.EnableVisualStyles();
            Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
            Application.Run(IocConfig.Container.GetInstance<FrmMain>());
        }
    }
}
زمانیکه از متد IocConfig.Container.GetInstance استفاده می‌شود، تا هر تعداد سطحی که تعریف شده، سازنده‌های کلاس‌های مرتبط وهله سازی می‌شوند. در اینجا نیاز است سازنده‌ی کلاس FrmMain وهله سازی شود. چون IContainer اینترفیس اصلی خود StructureMap است، آن‌را شناخته و به صورت خودکار وهله سازی می‌کند. اگر اینترفیس دیگری را ذکر کنید، نیاز است مطابق معمول آن‌را در کلاس IocConfig و متد defaultContainer آن معرفی نمائید.


بارگذاری و اجرای افزونه‌ها

دو دکمه‌ی Run و ReLoad را به فرم اصلی برنامه با کدهای ذیل اضافه کنید:
using System.Linq;
using System.Windows.Forms;
using PluginsBase;
using StructureMap;
using WinFormsWithPluginSupport.Core;

namespace WinFormsWithPluginSupport
{
    public partial class FrmMain : Form
    {
        private readonly IContainer _container;

        public FrmMain(IContainer container)
        {
            _container = container;
            InitializeComponent();
        }

        private void BtnRun_Click(object sender, System.EventArgs e)
        {
            var plugins = _container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
            foreach (var plugin in plugins)
            {
                plugin.Run();
            }
        }

        private void BtnReload_Click(object sender, System.EventArgs e)
        {
            _container.EjectAllInstancesOf<IPlugin>();
            _container.Configure(x =>
                x.AddRegistry<PluginsRegistry>()
            );
        }
    }
}
در اینجا توسط متد container.GetAllInstances می‌توان به تمامی وهله‌های پلاگین‌های بارگذاری شده، دسترسی یافت و سپس آن‌ها را اجرا کرد.
همچنین در متد ReLoad نحوه‌ی بارگذاری مجدد این پلاگین‌ها را در صورت نیاز مشاهده می‌کنید.
اگر برنامه را اجرا کردید و پلاگینی بارگذاری نشد، به دنبال اسمبلی‌های تکراری بگردید. برای مثال PluginsBase نباید هم در پوشه‌ی اصلی اجرایی برنامه حضور داشته باشد و هم در پوشه‌ی پلاگین‌ها.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
WinFormsWithPluginSupport.zip
 
مطالب
زیرنویس فارسی ویدئوهای مقدمات AngularJS - قسمت سوم
زیرنویس‌های فارسی قسمت سوم را اینجا می‌توانید دریافت کنید.
لیست سرفصل‌های قسمت سوم به شرح زیر است :
01. Introduction to Services
02. Demo - Creating Your First Custom Service
03. Demo - Another Custom Service Example
04. Introduction to Built-In AngularJS Services
05. Demo - Using the $http and $q Services Together
06. Demo - Using the $rsource and $q Services
07. Demo - Using the $anchorScroll Service
08. Demo - Using the $cacheFactory Service
09. Demo - Using the $compile Service
10. Demo - Using the $parse Service
11. Demo - Using the $locale Service
12. Demo - Using the $timeout Service
13. Demo - Using the $exceptionHandler Service
14. Demo - Using the $filter Service
15. Demo - Using the $cookieStore Service
16. Overview of Less Common Services
17. Suggested Exercises
این قسمت به ساخت سرویس‌های سفارشی و همچنین چگونگی استفاده از سرویس‌های توکار انگولار می‌پردازد؛ در این قسمت تقریباً تمامی سرویس‌های موردنیاز جهت توسعه یک برنامه مبتنی بر انگولار شرح داده می‌شود. همچنین در آن به صورت عملی با سرویس‌ها آشنا می‌شوید و هر سرویسی که معرفی میشود مثال مربوط به آن ارائه شده است. به طور مثال در قسمت پیاده سازی سرویس‌های سفارشی مثال نمایش Gravatar با وارد کردن آدرس ایمیل کاربر مطرح می‌شود که در ادامه کد آن را مشاهده میکنید :
'use strict';

eventsApp.factory('gravatarUrlBuilder', function() {
return {
buildGravatarUrl: function(email) {
        // try angularjsdemo@gmail.com as an email
            var defaultGravatarUrl = "http://www.gravatar.com/avatar/000?s=200";

            var regex = /^(([^<>()[\]\\.,;:\s@\"]+(\.[^<>()[\]\\.,;:\s@\"]+)*)|(\".+\"))@((\[[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\])|(([a-zA-Z\-0-9]+\.)+[a-zA-Z]{2,}))$/;
            if (!regex.test(email))
                return defaultGravatarUrl;

            var MD5=function(s){function L(k,d){return(k<<d)|(k>>>(32-d))}function K(G,k){var I,d,F,H,x;F=(G&2147483648);H=(k&2147483648);I=(G&1073741824);d=(k&1073741824);x=(G&1073741823)+(k&1073741823);if(I&d){return(x^2147483648^F^H)}if(I|d){if(x&1073741824){return(x^3221225472^F^H)}else{return(x^1073741824^F^H)}}else{return(x^F^H)}}function r(d,F,k){return(d&F)|((~d)&k)}function q(d,F,k){return(d&k)|(F&(~k))}function p(d,F,k){return(d^F^k)}function n(d,F,k){return(F^(d|(~k)))}function u(G,F,aa,Z,k,H,I){G=K(G,K(K(r(F,aa,Z),k),I));return K(L(G,H),F)}function f(G,F,aa,Z,k,H,I){G=K(G,K(K(q(F,aa,Z),k),I));return K(L(G,H),F)}function D(G,F,aa,Z,k,H,I){G=K(G,K(K(p(F,aa,Z),k),I));return K(L(G,H),F)}function t(G,F,aa,Z,k,H,I){G=K(G,K(K(n(F,aa,Z),k),I));return K(L(G,H),F)}function e(G){var Z;var F=G.length;var x=F+8;var k=(x-(x%64))/64;var I=(k+1)*16;var aa=Array(I-1);var d=0;var H=0;while(H<F){Z=(H-(H%4))/4;d=(H%4)*8;aa[Z]=(aa[Z]|(G.charCodeAt(H)<<d));H++}Z=(H-(H%4))/4;d=(H%4)*8;aa[Z]=aa[Z]|(128<<d);aa[I-2]=F<<3;aa[I-1]=F>>>29;return aa}function B(x){var k="",F="",G,d;for(d=0;d<=3;d++){G=(x>>>(d*8))&255;F="0"+G.toString(16);k=k+F.substr(F.length-2,2)}return k}function J(k){k=k.replace(/rn/g,"n");var d="";for(var F=0;F<k.length;F++){var x=k.charCodeAt(F);if(x<128){d+=String.fromCharCode(x)}else{if((x>127)&&(x<2048)){d+=String.fromCharCode((x>>6)|192);d+=String.fromCharCode((x&63)|128)}else{d+=String.fromCharCode((x>>12)|224);d+=String.fromCharCode(((x>>6)&63)|128);d+=String.fromCharCode((x&63)|128)}}}return d}var C=Array();var P,h,E,v,g,Y,X,W,V;var S=7,Q=12,N=17,M=22;var A=5,z=9,y=14,w=20;var o=4,m=11,l=16,j=23;var U=6,T=10,R=15,O=21;s=J(s);C=e(s);Y=1732584193;X=4023233417;W=2562383102;V=271733878;for(P=0;P<C.length;P+=16){h=Y;E=X;v=W;g=V;Y=u(Y,X,W,V,C[P+0],S,3614090360);V=u(V,Y,X,W,C[P+1],Q,3905402710);W=u(W,V,Y,X,C[P+2],N,606105819);X=u(X,W,V,Y,C[P+3],M,3250441966);Y=u(Y,X,W,V,C[P+4],S,4118548399);V=u(V,Y,X,W,C[P+5],Q,1200080426);W=u(W,V,Y,X,C[P+6],N,2821735955);X=u(X,W,V,Y,C[P+7],M,4249261313);Y=u(Y,X,W,V,C[P+8],S,1770035416);V=u(V,Y,X,W,C[P+9],Q,2336552879);W=u(W,V,Y,X,C[P+10],N,4294925233);X=u(X,W,V,Y,C[P+11],M,2304563134);Y=u(Y,X,W,V,C[P+12],S,1804603682);V=u(V,Y,X,W,C[P+13],Q,4254626195);W=u(W,V,Y,X,C[P+14],N,2792965006);X=u(X,W,V,Y,C[P+15],M,1236535329);Y=f(Y,X,W,V,C[P+1],A,4129170786);V=f(V,Y,X,W,C[P+6],z,3225465664);W=f(W,V,Y,X,C[P+11],y,643717713);X=f(X,W,V,Y,C[P+0],w,3921069994);Y=f(Y,X,W,V,C[P+5],A,3593408605);V=f(V,Y,X,W,C[P+10],z,38016083);W=f(W,V,Y,X,C[P+15],y,3634488961);X=f(X,W,V,Y,C[P+4],w,3889429448);Y=f(Y,X,W,V,C[P+9],A,568446438);V=f(V,Y,X,W,C[P+14],z,3275163606);W=f(W,V,Y,X,C[P+3],y,4107603335);X=f(X,W,V,Y,C[P+8],w,1163531501);Y=f(Y,X,W,V,C[P+13],A,2850285829);V=f(V,Y,X,W,C[P+2],z,4243563512);W=f(W,V,Y,X,C[P+7],y,1735328473);X=f(X,W,V,Y,C[P+12],w,2368359562);Y=D(Y,X,W,V,C[P+5],o,4294588738);V=D(V,Y,X,W,C[P+8],m,2272392833);W=D(W,V,Y,X,C[P+11],l,1839030562);X=D(X,W,V,Y,C[P+14],j,4259657740);Y=D(Y,X,W,V,C[P+1],o,2763975236);V=D(V,Y,X,W,C[P+4],m,1272893353);W=D(W,V,Y,X,C[P+7],l,4139469664);X=D(X,W,V,Y,C[P+10],j,3200236656);Y=D(Y,X,W,V,C[P+13],o,681279174);V=D(V,Y,X,W,C[P+0],m,3936430074);W=D(W,V,Y,X,C[P+3],l,3572445317);X=D(X,W,V,Y,C[P+6],j,76029189);Y=D(Y,X,W,V,C[P+9],o,3654602809);V=D(V,Y,X,W,C[P+12],m,3873151461);W=D(W,V,Y,X,C[P+15],l,530742520);X=D(X,W,V,Y,C[P+2],j,3299628645);Y=t(Y,X,W,V,C[P+0],U,4096336452);V=t(V,Y,X,W,C[P+7],T,1126891415);W=t(W,V,Y,X,C[P+14],R,2878612391);X=t(X,W,V,Y,C[P+5],O,4237533241);Y=t(Y,X,W,V,C[P+12],U,1700485571);V=t(V,Y,X,W,C[P+3],T,2399980690);W=t(W,V,Y,X,C[P+10],R,4293915773);X=t(X,W,V,Y,C[P+1],O,2240044497);Y=t(Y,X,W,V,C[P+8],U,1873313359);V=t(V,Y,X,W,C[P+15],T,4264355552);W=t(W,V,Y,X,C[P+6],R,2734768916);X=t(X,W,V,Y,C[P+13],O,1309151649);Y=t(Y,X,W,V,C[P+4],U,4149444226);V=t(V,Y,X,W,C[P+11],T,3174756917);W=t(W,V,Y,X,C[P+2],R,718787259);X=t(X,W,V,Y,C[P+9],O,3951481745);Y=K(Y,h);X=K(X,E);W=K(W,v);V=K(V,g)}var i=B(Y)+B(X)+B(W)+B(V);return i.toLowerCase()};

            var url = 'http://www.gravatar.com/avatar/' + MD5(email) + ".jpg?s=200&r=g";
            console.log(url);
            return url;
        }
};
});
اگر زیرنویس‌ها دارای اشکال هستند می‌توانید در این قسمت فایل‌های اصلاح شده را مجدداً آپلود کنید.
مطالب
الگوی شیء نال Null Object Pattern
این الگو شاید به نظر ساده برسد، ولی در بعضی موارد می‌تواند در سطوح بالاتر، کدهای تمیزتر و خلوت‌تری را در اختیار شما بگذارد. در مورد این الگو، در کتاب توسعه چابک عمو باب نیز آمده است. بسیاری ممکن است نسبت به این الگو جبهه بگیرند و بگویند که بررسی نال بودن یک شیء بهتر است و یا حتی رخ دادن خطای Null Pointer Exception در برنامه باعث می‌شود بتوانیم باگ‌ها را پیدا کنیم. در جواب باید گفت که این الگو قرار نیست در همه جا مورد استفاده قرار گیرد. در مثال زیر می‌توانید تا حدی به جایگاه استفاده از این الگو برسید. اینکه چگونه و در کجا از یک الگو استفاده کنید، به عهده برنامه نویس است.
کار این الگو در یک جمله این است که اگر متدی نتواند خروجی مناسبی را بدهد و به جای آن قرار باشد نال را برگشت دهد، به جای برگشت دادن نال، از یک شیء که هیچ رفتاری ندارد استفاده می‌کند و آن شیء را برمی‌گرداند تا در ادامه کد، بررسی نال بودن، یا خطای NPE رخ ندهد.

به عنوان مثال فرض کنید قرار است یک کاربر با نام کاربری Ali به سیستم وارد شود؛ در اینجا سه حالت وجود دارد:
  1. این کاربر یافت شده و اجازه دسترسی دارد.
  2. این کاربر یافت شده و اجازه دسترسی ندارد.
  3. این کاربر یافت نمی‌شود.

اگر در حالتیکه کاربر یافت نشود، بخواهیم نال برگردانیم، در ادامه‌ی کد باید بررسی نال بودن و یا گاها انتظار خطای NPE را داشته باشیم؛ یا اینکه در عوض از الگوی شیء نال بهره ببریم.

بدون استفاده از الگو
در این مثال ابتدا کلاس یوزر را می‌سازیم:
 public class User
    {
        public String Usernam { get; set; }
        public bool Authenticated { get; set; }
    }
در لایه سرویس هم خروجی را برمی‌گردانیم:
 public User GeUser(string uname)
        {
            if (uname == "Ali")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Ali",
                    Authenticated = true
                };
            }
            else if (uname == "Reza")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Reza",
                    Authenticated = false
                };
            }
            else
            {
                return null;
            }
        }
در این حالت کد بعدی شما باید اینگونه باشد:
 var userServices=new UserServices();
            var user = userServices.GeUser("Ali");
            if (user != null && user.Authenticated)
            {
                Console.WriteLine("You are Authorized");
            }
همانطور که می‌بینید یک خط کد شرطی به سیستم اضافه شد و در یک سیستم بزرگتر این بررسی‌ها بیشتر شده و حتی در بعضی نقاط ممکن است با یک عدم بررسی، وقوع خطای NPE را افزایش دهید. حالا همین مثال بالا را با همین الگو جلو می‌بریم.

استفاده از الگو

ابتدا یک کلاس جدید را با ارث بری از کلاس یوزر می‌سازیم:
public class NullUser:User
    {
        public NullUser()
        {
            Authenticated = false;
        }
    }
این کلاس همان شیء نالی است که قرار است به جای خود عبارت Null برگشت دهیم:
  public User GeUser(string uname)
        {
            if (uname == "Ali")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Ali",
                    Authenticated = true
                };
            }
            else if (uname == "Reza")
            {
                return new User()
                {
                    Usernam = "Reza",
                    Authenticated = false
                };
            }
                return new NullUser();
        }
بدین ترتیب در ادامه کد الزامی به بررسی نال نیست:
var userServices=new UserServices();
            var user = userServices.GeUser("xxx");
            if (user.Authenticated)
                Console.WriteLine("You are Authorized");

یک نکته اضافه تر اینکه، در صورتی که قصد دارید متدی را در کلاس پدر تحریف کنید، بهتر است یک اینترفیس یا کلاس انتزاعی را تعریف و هر دو کلاس را از آن ارث بری کنید که برای مثال بالا می‌شود اینترفیس IUser و  دو کلاس User و NullUser هم مشتقات آن.
مطالب
تغییرات متدهای بازگشت فایل‌ها به سمت کلاینت در ASP.NET Core
اگر خروجی return File را در اکشن متدهای ASP.NET Core همانند ASP.NET MVC 5.x مورد استفاده قرار دهید و در آن مسیرکامل فایل را برای بازگشت قید کرده باشید، پیام یافت نشدن فایل را دریافت خواهید کرد؛ هرچند این فایل بر روی سرور و در مسیر ذکر شده وجود خارجی دارد. علت آن‌را در تصویر ذیل می‌توانید مشاهده کنید:



روش‌های مختلف بازگشت فایل‌ها به سمت کلاینت در ASP.NET Core

در ASP.NET Core، نوع‌های کاملتری از Action Result‌های مرتبط با بازگشت فایل‌ها تدارک دیده شده‌اند که نحوه‌ی طراحی آن‌ها را در شکل فوق ملاحظه می‌کنید. در اینجا FileResult والد تمام حالت‌های بازگشت فایل است که شامل موارد ذیل می‌شود:
FileContentResult: از آن برای بازگشت آرایه‌ای از بایت‌ها استفاده می‌شود:
//returns the file content as an array of bytes
public FileContentResult FileContentActionResult()
{
   var file = System.IO.File.ReadAllBytes(@"C:\path\dir1\HomeController.cs");
   return File(file, "text/plain", "HomeController.cs");
}
زمانیکه Controller جاری از کلاس پایه Controller ارث بری می‌کند، متد File در این کلاس پایه قرار دارد. به همین جهت مانند مثال فوق به سادگی می‌توان به آن، بدون ذکر new دسترسی یافت. روش دیگر دسترسی به FileContentResult به صورت ذیل است که معادل قطعه کد فوق می‌باشد:
public IActionResult TestFileContentActionResult()
{
   var file = System.IO.File.ReadAllBytes(@"C:\path\dir1\HomeController.cs");
   return new FileContentResult(file, "text/plain") { FileDownloadName = "HomeController.cs" };
}

FileStreamResult: این Action Result قابلیت Streaming بازگشت فایل‌ها را مهیا می‌کند:
//return the file as a stream
public FileStreamResult FileStreamActionResult()
{
   //var file = System.IO.File.ReadAllBytes(@"C:\path\dir1\HomeController.cs");
   //var stream = new MemoryStream(file, writable:true);

   var fileStream = new FileStream(@"C:\path\dir1\HomeController.cs", FileMode.Open, FileAccess.Read);
   return File(fileStream, "text/plain", "HomeController.cs");
}
در اینجا برای مثال می‌توان یک MemoryStream و یا یک FileStream را به سمت کاربر ارسال کرد. این روش نسبت به خواندن فایل‌ها در آرایه‌ای از بایت‌ها و سپس ارسال یکجای آن، بهینه‌تر است و حافظه‌ی کمتری را مصرف می‌کند.
اگر خواستیم مستقیما با FileStreamResult کار کنیم، روش کار به صورت ذیل است:
public IActionResult TestFileStreamActionResult()
{
   //var file = System.IO.File.ReadAllBytes(@"C:\path\dir1\HomeController.cs");
   //var stream = new MemoryStream(file, writable:true);
   var fileStream = new FileStream(@"C:\path\dir1\HomeController.cs", FileMode.Open, FileAccess.Read);
   return new FileStreamResult(fileStream, "text/plain") { FileDownloadName = "HomeController.cs" };
}

VirtualFileResult: در این مورد آدرسی را که ارائه می‌دهید، باید به فایلی درون پوشه‌ی wwwroot اشاره کند (علت اصلی بروز مشکلی که در مقدمه‌ی بحث عنوان شد). در اینجا آدرس کامل فایل مدنظر نیست.
//returns a file specified with a virtual path
public VirtualFileResult VirtualFileActionResult()
{
   return File("/css/site.css", "text/plain", "site.css");
}
و یا معادل همین قطعه کد با استفاده از VirtualFileResult اصلی به صورت ذیل است:
public IActionResult TestVirtualFileActionResult()
{
   return new VirtualFileResult("/css/site.css", "text/plain") { FileDownloadName = "site.css" };
}

PhysicalFileResult: اگر قصد دارید آدرس کامل فایلی را مشخص کنید (بجای مسیر نسبی آن که از wwwroot شروع می‌شود؛ مانند حالت قبل)، اینبار باید از متد PhysicalFile استفاده کرد:
//returns the specified file on disk, that is it's physical address
public PhysicalFileResult PhysicalFileActionResult()
{
   return PhysicalFile(@"C:\path\dir1\HomeController.cs", "text/plain", "HomeController.cs");
}
این قطعه کد نیز بر اساس استفاده‌ی مستقیم از PhysicalFileResult شکل زیر را می‌تواند پیدا کند:
public IActionResult TestPhysicalFileActionResult()
{
   return new PhysicalFileResult(@"C:\path\dir1\HomeController.cs", "text/plain")
   {
      FileDownloadName = "HomeController.cs"
   };
}

در این متدها و کلاس‌ها، اگر FileDownloadName حاوی حروف اسکی نباشد، به صورت خودکار encoding از نوع RFC5987 بر روی آن اعمال خواهد شد.
بازخوردهای دوره
تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC
من می‌خواهم از روش اول استفاده کنم برای همین  کنترلر خودم را به صورت زیر تغییر دادم
public class HomeController  : Controller
    {
        public readonly ITABMPCREWService aa ;
        public HomeController(ITABMPCREWService tabmpcrewService)
        {
            aa = tabmpcrewService;
        }

        public ActionResult Index()
        {

            TABMPCREWS tt = new TABMPCREWS()
            {
                DTLASTUPDATEDDATE = DateTime.Now,
                INTOTRATE = 122,
                INTRATE = 215,
                VCCODEDESCRIPTION = "fff858699",
                VCCODEVALUE = "fff858699",
                VCLASTUSERID = "fff858699",
                INTCREWCODE = 105652
            };
            aa.Add(tt);


            ViewBag.Message = "Welcome to ASP.NET MVC!";

            return View();
        }

        public ActionResult About()
        {
            ViewBag.Message = "Your app description page.";

            return View();
        }

public ActionResult Contact()
        {
            ViewBag.Message = "Your contact page.";

            return View();
        }
    }
}
ولی خطای زیر را دریافت می‌کنم
StructureMap Exception Code:  202 No Default Instance defined for PluginFamily ServiceLayer.

ممنون میشم من را راهنمایی کنید.