اشتراک‌ها
زبان جدید Ecstasy برای زندگی در دنیای ابری

زبان برنامه نویسی Ecstasy که اخیرا در کنفرانس Cloud Native 2019 معرفی شده است، در تلاش است تا توسعه، نگهداری و بروزرسانی راهکارهای نرم افزاری مدرن که احتمالا در Cloud Provider‌های مختلف اجرا می‌شوند، را تسهیل بخشد.

در این زبان سعی شده تا تمام وابستگی‌های برنامه ها، از طریق تزریق وابستگی و توسط Runtime مدیریت شود و پشتیبانی از AOT و WASM ازجمله ویژگی‌های آن است. پشتیبانی از نسخه‌های مختلف یک ماژول در ماژول دیگر از ویژگی‌های جذاب آن است که میتواند نحوه انتشار و پشتیبانی نرم افزاری را در سازمان‌ها متحول کند. البته این زبان همچنان در حال توسعه است و برای استفاده در محیط‌های عملیاتی آماده نیست و بخشی از ابزارهای آن هنوز در حال تکمیل است.

مخزن پروژه: https://github.com/xtclang/ 

وب سایت پروژه: https://xtclang.org/ 

زبان جدید Ecstasy برای زندگی در دنیای ابری
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت هجدهم
در قسمت قبلی با نحوه‌ی نسخه بندی اسمبلی‌ها آشنا شدیم؛ ولی به غیر از نسخه بندی، فرهنگ (culture) هم قسمتی از عوامل شناسایی یک اسمبلی است. به عنوان نمونه من میتوانم یک اسمبلی داشته باشم که برای زبان آلمانی، انگلیسی آمریکایی، انگلیسی بریتانیایی و ... آماده شده است.
شناسایی فرهنگ یک اسمبلی از طریق یک رشته است که شامل یک تگ اصلی و ثانویه طبق استاندارد RFC1766 می‌باشد. جدول زیر تعدادی از این تگ‌ها را نمایش می‌دهد.
 تگ اولیه  تگ ثانویه  فرهنگ مربوطه 
 De آلمانی 
 De  AT  آلمانی اتریشی
 De  CH  آلمانی سوئیسی
 En  -  انگلیسی
 En  GB  انگلیسی بریتانیا
 En  US  انگلیسی آمریکایی
در حالت عادی که یک اسمبلی را که تنها شامل کد می‌شود، دارید برای آن culture تعریف نمی‌شود. چون مشخصه‌ی خاصی ندارد که به آن فرهنگ خاصی هم تعلق بگیرد. به این اسمبلی‌ها Culture Neutral یا خنثی می‌گویند.
حال اگر شما در حال طراحی برنامه‌ای هستید که منابع Resources شامل مشخصه‌های فرهنگی و منطقه‌ای می‌شوند، مایکروسافت به شدت توصیه می‌کند که بحث کد را از منابع جدا کرده و اسمبلی هایشان جدا شوند. یک اسمبلی برای کدها و منابع مشترک استفاده شود که هیچ خصوصیت فرهنگی و منطقه‌ای خاصی ندارد. حال یک یا چند اسمبلی جداگانه برای منابع ساخته که هر کدام از آن‌ها به فرهنگ و منطقه‌ی خاصی اشاره می‌کنند. به این نوع اسمبلی‌ها Satellite Assembly یا اسمبلی ماهواره‌ای گویند.
عموما از ابزار AL برای ساخت اسمبلی‌های ماهواره ای استفاده می‌شود. دلیل آن هم اینست که این اسمبلی‌ها چون عموما کدی را شامل نمی‌شوند، ساخت آن‌ها از طریق کامپایلر ممکن نیست. برای معرفی یک اسمبلی ماهواره‌ای باید از سوئیچ c یا culture استفاده کرد و به عنوان ورودی، این سوئیچ تگ‌ها را به آن نسبت داد.
/c[ulture]:En-US
بعد از اینکه اسمبلی ساخته شد در مسیر برنامه، در یک زیردایرکتوری که با همان شناسه‌ی تگ‌ها نام گرفته است، ذخیره می‌کنیم. به عنوان مثال اگر مسیر زیر، مسیر برنامه ما باشد:
C:\MyApp
اسمبلی ماهواره‌ای با مشخصات بالا باید در مسیر زیر قرار بگیرد:
C:\MyApp\en-US
در صورتی که قصد دارید در زمان اجرا به منابع یک اسمبلی ماهواره‌ای دسترسی پیدا کنید می‌توانید از کلاس زیر استفاده کنید:
System.Resources.ResourceManager
به هر حال اگر کدهای شما در فرهنگ و منطقه تاثیر دارند و دوست دارید اسمبلی کدها هم به عنوان یک اسمبلی ماهواره‌ای شناخته شوند از خصوصیت زیر برای معرفی اسمبلی خود استفاده کنید:
 System.Reflection.AssemblyCultureAttribute

===============
[assembly:AssemblyCulture("de­-CH")]
در AL هم از سوئیچ Culture/ استفاده می‌شود. به طور عادی شما نباید یک اسمبلی بسازید که به اسمبلی ماهواره ای اشاره می‌کند و جداول متادیتا اسمبلی‌ها باید به اسمبلی‌های خنثی اشاره کنند. اگر شما قصد دسترسی به اعضاء و خصوصیات یک اسمبلی ماهواره‌ای را دارید باید از طریق Reflection که در آینده در مورد آن صحبت خواهد شد اینکار را انجام دهید.( در  کتاب جفری ریچر   به فصل بیست و سوم Assembly Loading and Reflection مراجعه شود)
اشتراک‌ها
کتاب غلط ننویسیم

متاسفانه با پیدایش شبکه‌های اجتماعی غلط نویسی در زبان فارسی رو به افزایش است و شاید امروز اهمیت این کتاب بیشتر از دو دهه قبل باشد.

کتاب غلط ننویسیم
نظرسنجی‌ها
اگر بخواهید کنار دات نت بر روی یک پلتفرم یا زبان دیگری نیز کار کنید کدام را انتخاب می کنید؟
زبان جاوا اسکریپت و پلتفرم node.js
زبان پایتون و کار بر روی فریم‌ورکهای مختلف آن
زبان جاوا
php
دیگر زبانها
Go-Lang
Ruby و پلتفرمهایش
زبان سی پلاس پلاس در محیطهای محتلف مثل visual c++ یا QT
مطالب
نصب یک اسمبلی دات نت در GAC

افزونه فارسی به پارسی را قبل از ارائه در سایت، بر روی یک ماشین مجازی هم تست کردم. برای این منظور از Microsoft virtual pc استفاده شد. البته در مقابل امکانات VMware شاید حرفی برای گفتن نداشته باشد ولی خوب جهت مقاصد تست نرم افزار بر روی یک سیستم عاری از وسایل برنامه نویسی مناسب است. (برای نصب یک سیستم عامل توسط آن برای مثال می‌شود از سی دی آن OS یک فایل ISO تهیه کرد و مسیر این فایل ISO را به ماشین مجازی معرفی کرد . سپس سیستم بوت شده و روال نصب مطابق معمول خواهد بود)
اولین مشکلی که پس از تست بر روی سیستم مجازی رخ داد، پیغام یافت نشدن اسمبلی مربوط به SQLite بود. نرم افزار word هنگام اجرای افزونه‌های دات نت، آنها را در مسیری با یک نامگذاری منحصربفرد کپی می‌کند و تنها هم همان اسمبلی افزونه را کپی می‌کند و نه سایر موارد همراه را. برای پیدا کردن این مسیر می‌شود از روش زیر استفاده کرد:
using System.Reflection;
Assembly.GetExecutingAssembly().Location

در این مسیر اسمبلی SQLite وجود ندارد و به همین دلیل هم بارگذاری نخواهد شد. بهترین راه حل برای رفع این مشکل، نصب اسمبلی مربوطه در GAC یا global assembly cache است.
برای نصب اسمبلی در GAC استفاده از برنامه gacutil توصیه شده است. این برنامه به همراه SDK دات نت فریم ورک ارائه می‌شود و الزامی ندارد که کاربر نهایی این برنامه را داشته باشد. خوشبختانه با استفاده از برنامه نویسی هم می‌شود یک نمونه از برنامه Gacutil را خودمان ایجاد کنیم (برای مثال ایجاد یک برنامه کنسول و دریافت مسیر از طریق آرگومان‌های ارسالی به آن):

new System.EnterpriseServices.Internal.Publish().GacInstall(path);

در اینجا باید ارجاعی از System.EnterpriseServices نیز به برنامه اضافه شود.
این روش در مورد اسمبلی SQLite که دارای امضای دیجیتال است کار خواهد کرد. اما اگر قصد داشته باشید به صورت عمومی از آن استفاده کنید، باید ابتدا بررسی کرد که آیا فایل اسمبلی دارای امضای دیجیتال است یا خیر. برای این منظور می‌توان مقدار عبارت زیر را ارزیابی کرد:
Assembly.LoadFile(path).GetName().GetPublicKey().Length

اگر این طول بزرگتر از صفر بود به این معنا است که فایل اسمبلی دارای امضای دیجیتال است و می‌توان آنرا در GAC نصب کرد.
لازم به ذکر است که متد معرفی شده برای نصب در GAC در صورت عدم موفقیت هیچ پیغام خطا یا exception ایی را در برنامه تولید نخواهد کرد. اما پیغام خطای حاصل را در event log ویندوز می‌توان مشاهده کرد.


مطالب
معرفی Decorator Design Pattern

فرض کنید که می‌خواهیم یک برنامه برای یک فروشگاه نوشیدنی (مانند coffee shop) بنویسیم ، این فروشگاه در ابتدای کار ممکن است ، منوی ساده‌ای جهت ارائه به مشتری داشته باشد. برای مثال ممکن است که فقط 3 یا 4 محصول داشته باشد. بنابراین ممکن است ما برنامه‌ای را که می‌خواهیم برای این مشتری بنویسیم به صورت زیر طراحی کنیم:

 


که بسیار طبیعی و درست می‌باشد. اما حالا در نظر بگیرید که این فروشگاه در آینده ممکن است محصولات خود را افزایش بدهد و یا حالاتی که ممکن است این محصولات با هم ادغام شوند را در نظر بگیرید. برای مثال ممکن است شما بخواهید که قهوه‌تان را با شیر نوش جان کنید و یا ....

بنابراین تعداد این حالات را در نظر بگیرید که در آینده ممکن است چقدر زیاد بشود:

 

خوب پس چه‌کاری ما می‌توانیم برای نگهداری این برنامه انجام بدهیم؟ یکی از راه‌هایی که ممکن است به فکر ما برسد این است که روش بالا روش احمقانه ای است‌. چرا ما باید به همه‌ی این کلاس‌ها نیاز داشته باشیم. ما می‌توانیم که چاشنی‌ها را در کلاس اصلی نگه‌داری کنیم و کلاس محصولاتمان را از کلاس اصلی به ارث ببریم اجازه دهید تا این کار را با هم انجام بدهیم

خوب با این روش ما n   کلاس تشکیل شده در رویکرد اول را فقط به 5 کلاس تبدیل کردیم. خوب این روشی بسیار ایده‌ال به نظر می‌رسد. اما ممکن است در آینده که تعداد چاشنی‌های ما بالا می‌رود و همچنین تعداد محصولاتمان نیز ممکن است بیشتر شود مجبور شویم که تعداد این کلاس‌ها را بیشتر کنیم،  و یا فکر کنید که ما می‌خواهیم هریک از چاشنی‌هایمان، یک قیمت را نسبت بدهیم. بنابراین مجبوریم که تمامی این‌ها را در کلاس پایه اضافه کنیم؛ بله درست است، ما با کلاس پایه‌ی حجیمی روبرو می‌شویم که بیشتر خواص و یا متدهای آن برای زیر کلاس‌های دیگر مناسبت نیستند. خوب آیا روش بهتری برای جلوگیری از این مشکل داریم؟ بلی.

خوب ما به این مسئله به این صورت نگاه می‌کنیم که شروع می‌کنیم با نوشیدنی‌ها و آن‌ها را با چاشنی‌ها در زمان اجرا تزیین (Decorate) می‌کنیم؛ نه کامپایل.

برای مثال اگر مشتری ما یک نوشیدنی DarkRoast با Mocha و Whip خواست، سپس ما :
1- یک شی از DarkRoast  ایجاد می‌کنیم .
2- آن را با یک شی از  Mocha  تزئین می‌کنیم.
3- آن را با یک شی از Whip - تزیین می‌کنیم.
4- متد Cost()  را صدا می‌زنیم و  یک Delegation  را برای اضافه کردن قیمت چاشنی‌ها در نظر می‌گیریم.

بسیار خوب؛ اما ما عملیات تزئین یک شی را چگونه انجام می‌دهیم و delegation ما چگونه عمل می‌کند .
یک اشاره : به شیء تزئین کننده، مانند یک Wrappers فکر کنید. اجاز بدهید ببینم که چه طور این کار را انجام می‌دهیم.
1- یک شی از DarkRoast  ایجاد می‌کنیم.
 
 

2- آن را با یک شی از  Mocha  تزئین می‌کنیم.

3- آن را با یک شی از Whip تزیین می‌کنیم 


 4- حالا زمان محاسبه قیمت محصول برای مشتری فرا رسیده است. ما این کار را را با صدا زدن بیرونی‌ترین Decorator(Whip)  انجام می‌دهیم و شی  whip به کمک  Delegate مابقی توابع cost را صدا می‌زند.



  در آخر شما می‌توانید پیاده سازی این برنامه را به زبان جاوا در زیر مشاهد نمایید.

public abstract class Beverage
{
     string description ="unknow beverage";
     public String getDescription(){
         return description;
     }
     public abstract double cost();
}

public abstract class CondimentDecorator extends Beverage {
    public abstract string getDescription();
}

public class Espersso extends Beverage{
   public Espersso()
   {
      description="Espersso";
   }
   public double cost(){
     return 1.99;
   }
}

public class HouseBelend extends Beverage {
   public HouseBelend()
   {
     description="HouseBelend";
   }
   public double cost()
   {
     return .89;
   }
}

public class mocha extends condimateDecorator {
  Beverage beverage;
  public mocha(Beverage beverage)
  {
     this.beverage=beverage;
  }
   public string getDescription(){
      return beverage.getdescription() + "Mocha";
   }
   public double cost(){
     return .20 +beverage.cost
   }
}


// Now Use These classes in Final form
Beverage beverage=new Espersso();
//Customers want a coffe with double milk and whip
beverage=new mocha(beverage);
beverage=new mocha(meverage);
beverage=new whip(beverage);

system.out.println(beverage.getDescription() + "$" +beverage.cost());
مطالب
آشنایی با FileTable در SQL Server 2012 بخش 2
ستون دیگر stream_id نام دارد که از نوع uniqueidentifier ROWGUIDCOL است. همان‌گونه که در یاد دارید، در FileStream نیز ناگزیر به تعریف چنین ستونی بودیم. بنابراین FileTable استثناء نیست و در این‌جا نیست چنین فیلدی توسط SQL Server تعریف می‌شود. اگر فایل‌ها و پوشه‌ها جابه‌جا نمی‌شدند می‌توانستید از هر دو ستون path_locator یا stream_id برای شناسایی یک رکورد از جدول بهره ببرید. ولی با جابه‌جایی یک فایل و یا به عبارت دیگر تغییر پدر آن در ساختار سلسله‌مراتبی، مقدار path_locator نیز تغییر می‌کند، پس ناگزیر به استفاده از این ستون برای ارجاع به یک ردیف در جدول هستیم.
هر ردیف از جدول نمایان‌گر یک فایل یا پوشه است، بنابراین به ستونی نیاز داریم که بتوانیم این موضوع را نشان دهیم. بر این پایه از ستون is_directory بهره می‌بریم که 1 بودن آن نشان‌دهنده‌ی این است که این ردیف از جدول به یک پوشه ارجاع دارد.
نام فایل یا پوشه در ستونی به نام name نگه‌داری می‌شود که رشته‌ای از نوع (nvarchar(255 است. افزون بر این ستون، ستون‌های دیگری نیز در این جدول وجود دارد که ویژگی‌های یک فایل مانند پنهان‏‌بودن، فقط‏‌خواندنی و ... توسط آن توسط آن به دست می‏آید. ستون پسین file_stream نام دارد که برای پوشه‌ها، محتوای آن Null است. علت آن این است که محتوای واقعی فایل در این ستون نگه‌داری می‌شود. در واقع یک (varbinary(max با ویژگی‌های fileStream است که محتوای باینری آن در سیستم فایل NTFS ذخیره می‌شود. مدیریت پشت صحنه‌ی این ستون برعهده‌ی SQL Server است.
افزون بر این 14 ستون، هر FileTable شامل سه ستون محاسباتی به شرح زیر است:

ستون parent_path_locator نتیجه‏‌ی فراخوانی تابع (GetAncestor(1 در ستون path_locator است که جهت به دست آوردن پوشه‏‌ی پدر یک فایل و پوشه استفاده می‏‌شود. ستون file_type که از مقدار رشته‏‌ای ستون name تجزیه شده است، پسوند فایل را برمی‏‌گرداند. و ستون cached_file_size اندازه‌ی بایت ذخیره‏‌شده ستون file_stream  را برمی‏‌گرداند. با این ساختار ثابت در اینجا، هر FileTable هر آن‏چه از File System نیاز دارید در یک پوشه‏ی اشتراکی به شما می‏‌دهد.

این یعنی نمایش بی‏‌واسطه FileTable به هر کاربر یا برنامه. به طوری که برای نمایش یا به‏‌روزرسانی جدول می‌توانید از روش استاندارد I/O مانند کشیدن و رهاکردن با Windows Explorer یا برنامه‏‌نویسی با  System.IO.FileStream  و API‌های ویندوز استفاده کنید. این‏‌چنین:

- ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل  -> افزودن یک ردیف به جدول

- افزودن یک ردیف به جدول -> ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل 

با کپی فایل‌ها در مسیر بالا، به صورت خودکار رکوردهای زیر در جدول PhotoTable در پایگاه‌داده‌ها افزوده می‌شود: 

به طور خلاصه پیش از این برای افزودن به FileStream دو راه کار پیش رو داشتید. یکی استفاده از T-SQL و دیگر sqlFileStream اکنون SQL Server 2012 راه کار سوم را پیشنهاد می‌کند. استفاده از File System در این روش FileStream  به طور خودکار پر می‌شود. 

پیش از ساخت یک FileTable بیان این نکته دارای اهمیت است که با کپی فایل‏‌ها و پوشه‏‌ها هیچ چیز جدیدی به NTFS افزوده نمی‌شود بلکه محتوای فایل به FileStream افزوده می‌شود و SQL Server با بررسی همزمان FileStream و FileTable نمایشی از ردیف‏‌های FileTable به صورت یک پوشه‏‌ی اشتراکی نشان می‌دهد. این نکته پاسخی به این پرسش خواهد بود که آیا با استفاده از FileTable حجم پایگاه‏‌داده‏‌ها دو برابر خواهد شد و در نتیجه دشواری‏‌ها و چالش‏‌های نگه‏داری و پشتیبانی را پیش رو خواهیم داشت!؟ که پاسخ "خیر" خواهد بود. 

ایجاد یک  FileTable

پیش از این در همین تارنما، روش فعال کردن FileStream در SQL Server  را آموزش دیده اید. اگر درست به خاطر داشته باشید، چیزی شبیه به دستورهای زیر بود:

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')

FileTable  به FileStream متکی است؛ بر این پایه پیش از ایجاد یک FileTable باید FileStream را روی پایگاه‌داده‌ها فعال کنیم. این کار با یک تعریف درست توسط بند FILEGROUP…CONTAINS FILESTREAM انجام می‌شود. 

برای ایجاد FileTable تنها کافی است که بند WITH FILESTREAM را به دستور CREATE DATABASE بیفزایید. (یا برای فعال‌کردن FileTable روی یک پایگاه‌داده‌ی ساخته شده بند SET FILESTREAM را در دستور ALTER DATABASE  بنویسید.) در این بند، از DIRECTORY_NAME برای نام‌گذاری یک پوشه برای پایگاه‌داده‌ها استفاده می‌کنیم. این پوشه در یک پوشه ریشه به نام SQL Server instance نمایش داده خواهد شد. بخش دوم بند NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL  است که دسترسی غیرتراکنشی را فعال می‌کند.  با این کار برای هر FileTable  در پایگاه داده یک زیرپوشه درون پوشه‌ای که به نام DIRECTORY_NAME  نام‌گذاری شده است؛ ساخته می‌شود. 

با توجه به آنچه گفته شد برای ایجاد یک پایگاه‌داده با امکان ساخت FileTable دستورهای زیر را اجرا کنید: 

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')
WITH FILESTREAM
(DIRECTORY_NAME='FilesLibrary',
NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL)
اکنون برای ساخت یک FileTable درون این پایگاه‌داده‌ها از دستور زیر استفاده کنید:
USE MyFileArchive
GO
CREATE TABLE PhotoTable AS FileTable
GO
توجه داشته باشید که چون ستون‌های FileTable از پیش تعریف شده است؛ ایجاد آن فقط با نوشتن دستور امکان پذیر است و مانند یک Table عادی از محیط کاربری SQL Server نمی‌توان بهره برد. 
در Object Explorer از گره‏‌ی Tables، گره‏‌ی FileTables را باز کنید و روی جدولی که هم‌‏اکنون ساختیم راست‏‌کلیک کنید. با انتخاب گزینه‏‌ی Explore FileTable Directory پنجره‏‌ی زیر بازمی‏‌شود:

دنباله دارد ...

مطالب
فعال‌سازی HSTS در ASP.NET Core
برای فعال‌سازی SSL در ASP.NET Core می‌توانیم از ویژگی RequireHttps برای کنترلرها و همچنین اکشن‌متدها استفاده کنیم:
[RequireHttps]
public class AccountController : Controller
{
    public IActionResult Login()
    {
        return Content("Login Page");
    }
}
اکنون اگر پروژه را اجرا کنید، خروجی به صورت زیر خواهد بود و اگر به آدرس Account/Login مراجعه کنید، چیزی در خروجی نمایش داده نخواهد شد:

علت آن نیز این است که اگر درخواست HTTPS نباشد، یک Permanent Redirect به همان URL خواهیم داشت؛ زیرا بر روی پورتی که پروژه توسط آن اجرا شده‌است، هیچ certificateی نصب نشده‌است. در ادامه می‌خواهیم یک self-signed certificate تستی را برای اجرای پروژه ایجاد کنیم. 
توسط دستورات زیر می‌توانید یک certificate را برای localhost ایجاد کنید:
$ openssl genrsa -out key.pem 2048
$ openssl req -new -sha256 -key key.pem -out csr.csr
$ openssl req -x509 -sha256 -days 365 -key key.pem -in csr.csr -out certificate.pem
openssl pkcs12 -export -out localhost.pfx -inkey key.pem -in certificate.pem
با اجرای دستورات فوق، باید یک فایل جدید با نام localhost.pfx و تعدادی فایل دیگر، درون پروژه ایجاد شده باشند:

اکنون باید Kestrel را از وجود این certificate مطلع کنیم. برای انجام اینکار ابتدا باید پکیج زیر را نصب کنیم:
$ dotnet add package Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel.Https
سپس فایل Program.cs را به صورت زیر تغییر دهیم:
namespace testingSSL
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            BuildWebHost(args).Run();
        }

        public static IWebHost BuildWebHost(string[] args) =>
            WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                .UseKestrel(options =>
                {
                    options.Listen(IPAddress.Any, 8080);
                    options.Listen(IPAddress.Any, 443,
                        listenOptions => listenOptions.UseHttps("localhost.pfx", "qwe123456"));
                })
                .UseStartup<Startup>()
                .Build();
    }
}
در این حالت با مراجعه به کنترلری که با ویژگی RequireHttps مزین شده‌است، به صورت خودکار، درخواست به نسخه HTTPS هدایت خواهد شد:

البته تا اینجا، هدف بررسی ویژگی RequireHttps بود؛ طبیعتاً به SSL در حین Development نیازی نخواهید داشت. در نتیجه می‌توانیم به صورت Global تمامی کنترلرها را در زمان Production به ویژگی گفته شده مزین کنیم:

private readonly IHostingEnvironment _env;
public Startup(IConfiguration configuration,
IHostingEnvironment env)
{
    Configuration = configuration;
    _env = env;
}

public IConfiguration Configuration { get; }

// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();

    if (!_env.IsDevelopment())
        services.Configure<MvcOptions>(o => o.Filters.Add(new RequireHttpsAttribute()));
}


(Http Strict Transport Security (HSTS

هدایت کردن خودکار درخواست از حالت HTTP به HTTPS، توسط خیلی از سایت‌ها انجام می‌شود:

البته این روش بهتر از استفاده نکردن از SSL است؛ اما در نظر داشته باشید که همیشه اولین درخواست به صورت رمزنگاری نشده ارسال خواهد شد. فرض کنید در یک محیط پابلیک از طریق WiFi به اینترنت متصل شده‌ایم. شخصی (هکر) که بر روی مودم کنترل دارد، طوری WiFi را پیکربندی کرده‌است که به جای آدرس اصلی که در تصویر مشاهده می‌کنید، یک نسخه جعلی از سایت باز شود؛ به طوریکه URL همانند URL اصلی باشد. در این‌حالت کاربر به جای اینکه نام‌کاربری و کلمه‌عبور را وارد سایت اصلی کند، آن را درون سایت جعلی وارد خواهد کرد. برای حل این مشکل می‌توانیم وب‌سایت‌مان را طوری تنظیم کنیم که هدر Strict-Transport-Security را به هدر اولین responseی که توسط مرورگر دریافت می‌شود اضافه کند:

Strict-Transport-Security: max-age=31536000

بنابراین مرورگر وب‌سایت را درون یک لیست internal به مدت یکسال (مقدار max-age) نگهداری خواهد کرد؛ در طول این زمان به هیچ درخواست ناامنی اجازه داده نخواهد شد. به این قابلیت HSTS گفته می‌شود. البته ASP.NET Core به صورت توکار روشی را جهت اضافه کردن این هدر ارائه نداده است؛ اما می‌توانیم خودمان یک Middleware سفارشی را به pipeline اضافه کنیم تا اینکار را برایمان انجام دهد:

namespace testingSSL.Middleware
{
    public class HstsMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;
        public HstsMiddleware(RequestDelegate next)
        {
            _next = next;
        }

        public Task Invoke(HttpContext context)
        {
            if (!context.Request.IsHttps)
                return _next(context);

            if (IsLocalhost(context))
                return _next(context);

            context.Response.Headers.Add("Strict-Transport-Security", "max-age=31536000");

            return _next(context);
        }
        private bool IsLocalhost(HttpContext context)
        {
            return string.Equals(context.Request.Host.Host, "localhost", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        }
    }
}


یا اینکه می‌توانیم از کتابخانه NWebSec استفاده کنیم:

$ dotnet add package NWebsec.AspNetCore.Middleware

برای استفاده از آن نیز خواهیم داشت:

app.UseHsts(h => h.MaxAge(days: 365));


اما هنوز یک مشکل وجود دارد؛ هنوز مشکل اولین درخواست را برطرف نکرده‌ایم. زیرا مرورگر برای دریافت این هدر نیاز به مراجعه به سایت دارد. برای حل این مشکل می‌توانید آدرس وب‌سایت خود را در سایت hstspreload ثبت کنید، سپس متد PreLoad را به کد فوق اضافه کنید:

app.UseHsts(h => h.MaxAge(days: 365).Preload());

در اینحالت حتی اگر کسی به وب‌سایت شما مراجعه نکند، مرورگر می‌داند که باید از HTTPS استفاده کند. زیرا این لیست به صورت توکار درون مرورگر تعبیه شده‌است. بنابراین در این‌حالت مطمئن خواهیم شد که تمامی connectionها به سایت‌مان امن می‌باشند.


دریافت کدهای مطلب جاری (+)

مطالب
ماژول‌ها در ES 6
ماژول‌ها در ES 6

هدف از سیستم ماژول‌ها در ES 6، مدیریت بهتر تعدادی قطعه کد جاوا اسکریپتی، به صورت یک واحد مشخص است. همچنین ماژول‌ها امکان مخفی کردن قسمت‌هایی از کد را که نباید به صورت عمومی در دسترس قرارگیرند، نیز میسر می‌کنند. این مسایل سال‌ها آرزوی برنامه نویسان جاوا اسکریپت بوده‌اند و برای برآورده کردن آن‌ها به روش‌های غیراستاندارد و کتابخانه‌های ثالثی روی آورده بودند. به همین جهت برای آشنایی بهتر با ماژول‌ها در ES 6، ابتدا نیاز است با روش‌های متداول فعلی بسته بندی کدها در جاوا اسکریپت آشنا شد.


روش IIFE Module

الگوی ماژول‌ها، سال‌ها است که در جاوا اسکریپت مورد استفاده‌است:
(function(target){
  var privateDoWork = function(name) {
    return name +" is working";
  };

  var Employee = function(name) {
      this.name = name;
  }

  Employee.prototype = {
     doWork: function() {
       return privateDoWork(this.name);
     }
  }

  target.Employee = Employee;

}(window));
IIFE یا immediately invoked function expression، متدی خود اجرا شونده است. به صورت پیش فرض هر متغیری که داخل IIFE تعریف می‌شود، سطح دید آن محدود است به بدنه‌ی همان ماژول و دیگر دسترسی عمومی ندارد. برای مثال شیء Employee فقط داخل این ماژول قابل دسترسی است. تنها زمانیکه توسط target.Employee، این شیء را به window متصل می‌کنیم، خارج از این ماژول قابل دسترسی می‌شود.
بنابراین با روش IIFE به مزیت‌های یک سیستم ماژول می‌رسیم:
الف) امکان مدیریت کدها را به صورت یک unit و واحد فراهم می‌کند.
ب) همچنین در اینجا امکان کنترل میدان دید متغیرها و متدها نیز میسر است.


روش CommonJS

از سال 2009 استفاده از جاوا اسکریپت به خارج از مرورگرها گسترش یافت؛ برای مثال نوشتن برنامه‌های سمت سرور NodeJS یا MongoDB با جاوا اسکریپت. در یک چنین حالتی برای مدیریت پیچیدگی برنامه‌های گسترده‌ی سمت سرور و پرهیز از متغیرها و اشیاء عمومی، پروژه‌ی CommonJS شکل گرفت. در CommonJS نحوه‌ی تعریف ماژول‌ها بسیار شبیه است به IIFE. با این تفاوت که دیگر خبری از متد خود اجرا شونده وجود ندارد و همچنین بجای target از exports، جهت درمعرض دید قرار دادن اشیاء استفاده می‌کند.
  var privateDoWork = function(name) {
    return name +" is working";
  };

  var Employee = function(name) {
      this.name = name;
  }

  Employee.prototype = {
     doWork: function() {
       return privateDoWork(this.name);
     }
  }

exports.Employee = Employee;
این تعاریف در یک فایل مجزای JS قرار می‌گیرند. سپس برای دسترسی به آن‌ها در فایلی دیگر، از روش ذیل استفاده می‌کنند:
 var Employee = require("./Employee").Employee;
var e1 = new Employee("Vahid");
console.log(e1.doWork());
در متد require، مسیر فایل و ماژول تعریف شده، مشخص می‌شود؛ بدون ذکر پسوند .js فایل.


روش AMD

از CommonJS بیشتر در برنامه‌های جاوا اسکریپتی که خارج از مرورگر اجرا می‌شوند، استفاده می‌شود. برای حالت‌های اجرای برنامه‌ها درون مرورگرها و خصوصا بلاک نشدن ترد نمایش صفحه در حین پردازش ماژول‌ها، روش دیگری به نام AMD API و یا Asynchronous module definition به وجود آمد. پیاده سازی محبوب این API عمومی، توسط کتابخانه‌ای به نام RequireJS انجام شده‌است.
define(function(){

  var privateDoWork = function(name) {
    // ...
  };

  var Employee = function(name) {
    // ...
  }

  return Employee;
});
در اینجا یک ماژول تعریف شده‌ی در یک فایل مجزای جاوا اسکریپتی با define function شروع می‌شود و در نهایت یک return دارد.
تفاوت مهم این روش با روش IIFE این است که در روش IIFE تمام کد باید مهیا بوده و همچنین بلافاصله قابل اجرا باشد. در اینجا تنها زمانیکه نیاز به کار با ماژولی باشد، اطلاعات آن بارگذاری شده و استفاده می‌شود.
برای استفاده‌ی از این ماژول‌ها نیز از همان define استفاده می‌شود و پارامتر اول ارسالی، آرایه‌ای است که ماژول‌های مورد نیاز را تعریف می‌کند (تعریف وابستگی‌ها). برای مثال employee تعریف شده در اینجا سبب بارگذاری فایل employee.js می‌شود و سپس امکانات آن به صورت یک پارامتر، به متدی که به آن نیاز دارد ارسال می‌گردد:
define(["employee"], function(Employee){
      var e = new Employee("Vahid");
});


ماژول‌ها در ES 6

سیستم تعریف ماژول‌ها در ES 6 بسیار شبیه است به روش‌های CommonJS و AMD API. در اینجا یک نمونه از روش تعریف ماژول‌ها را در نگارش جدید جاوا اسکریپت مشاهده می‌کنید:
export class Employee {
  constructor(name) {
    this[s_name] = name;
  }

  get name() {
    return this[s_name];
  }

  doWork() {
    return `${this.name} is working`;
  }
}
در اینجا واژه‌ی کلیدی export سبب در دسترس قرار گرفتن تعریف یک کلاس تعریف شده‌ی در این ماژول که در اینجا یک فایل جاوا اسکریپتی است، می‌شود. در یک فایل می‌توان چندین export را داشت؛ اما بهتر است یک export را به ازای هر فایل درنظر گرفت.
پس از این export، اکنون برای استفاده‌ی از آن در یک فایل js دیگر، از واژه‌ی کلیدی import کمک گرفته می‌شود:
 import {Employee} from "./employee";
var e1 = new Employee("Vahid");
console.log(e1.doWork());
در اینجا پس از from، مسیر فایل js، بدون ذکر پسوند آن مشخص می‌شود.

و یا برای ارائه‌ی یک متد خروجی، به نحو ذیل عمل می‌شود:
export function multiply (x, y) {
   return x * y;
};
و اگر یک متغیر و یا متد تعریف شده‌ی در سطح ماژول را بخواهیم عمومی کنیم، باید از {} استفاده شود:
var hello = 'Hello World',
multiply = function (x, y) {
   return x * y;
};
export { hello, multiply };


حالت پیش فرض ماژول‌های ES 6 همان strict mode است

در سیستم ماژول‌های ES 6، حالت strict به صورت پیش فرض روشن است. برای مثال متغیرها حتما باید تعریف شوند.


امکان تعریف خروجی‌های متفاوت از یک ماژول در ES 6

در همان فایلی که export class Employee فوق را در آن تعریف کرده‌ایم، یک چنین تعریف‌هایی را نیز می‌توان ارائه داد:
export let log = function(employee) {
   console.log(employee.name);
}

export let defaultRaise = 0.03;

export let modelEmployee = new Employee("Vahid");
در اینجا نحوه‌ی export متد log و یا متغیر defaultRaise و همچنین شیء modelEmployee را مشاهده می‌کنید. سپس برای استفاده‌ی از این خروجی‌ها، قسمت import نیز باید به نحو ذیل تغییر کند:
 import {Employee, log, defaultRaise, modelEmployee} from "./employee";
log(modelEmployee);
برای ساده سازی دریافت تمام خروجی‌های یک ماژول ES 6، می‌توان از واژه‌ی کلیدی module استفاده کرد:
 module m from "./employee";
در اینجا متغیر m امکان دسترسی به Employee, log, defaultRaise, modelEmployee را بدون نیاز به ذکر آن‌ها در قسمت import میسر می‌کند. در یک چنین حالتی برای دسترسی به خروجی‌ها، از .m استفاده می‌شود. برای مثال:
 console.log(m.defaultRaise);
و یا
 var e1 = new m.Employee("Vahid");
console.log(e1.doWork());

روش دیگر انجام اینکار، استفاده از * است برای درخواست تمام وابستگی‌های مورد نیاز:
 import * from "./employee";


امکان استفاده از یک ماژول در ماژولی دیگر

برای اینکه از امکانات یک ماژول در ماژولی دیگر استفاده کنیم نیز می‌توان از همان روش تعریف import در ابتدای ماژول استفاده کرد:
 import {Employee} from "./employee";


امکان تعریف ماژول پیش فرض در ES 6

اگر ماژول شما (همان فایل js) تنها دارای یک export است، می‌توانید آن‌را با واژه‌ی کلیدی default مشخص کنید:
  export default class Employee {
به این ترتیب برای استفاده‌ی از این ماژول تنها کافی است بنویسیم:
 import factory from "./employee";
var e1 = new factory("Vahid");
console.log(e1.doWork());
در اینجا factory یک نام متغیر دلخواه است و هر نام دیگری را نیز می‌تواند داشته باشد.

البته باید دقت داشت که یک چنین تعریف‌هایی نیز مجاز است و می‌توان خروجی پیش فرض و همچنین نامداری را نیز با هم ترکیب کرد:
export hello = 'Hello World';
export default function (x, y) {
   return x * y;
};
در این حالت تعریف ذیل به این معنا است که pow2 به متد پیش فرض بدون نام و hello به متغیر hello اشاره می‌کنند:
 import pow2, { hello } from 'modules';


امکان مخفی سازی اطلاعات در ماژول‌های ES 6

یکی از انتظارات از سیستم ماژول، امکان مخفی سازی اطلاعات است. در اینجا تنها کافی است شیء، متد و یا متغیر تعریف شده، با واژه‌ی کلیدی export مزین نشوند:
let privateFunction = function() {

}

 export default class Employee {
در این مثال، متد privateFunction در ماژول employee تعریف شده‌است؛ اما چون دارای واژه‌ی کلیدی export نیست، سطح دسترسی آن خصوصی است.

یک نکته: اگر در کلاس export شده، خواستید تا دسترسی به s_name را محدود کنید، از Symbol ها به نحو ذیل کمک بگیرید:
let s_name = Symbol();

export class Employee {
  constructor(name) {
    this[s_name] = name;
  }

  get name() {
    return this[s_name];
  }

  doWork() {
   return `${this.name} is working`;
  }
}