مطالب
پیاده سازی Basic Authentication در ASP.NET MVC
در سیستم‌های اتصال از راه دور به خصوص اتصال تلفن‌های همراه به وب سرویس، یکی از مواردی که مرتبا قبل از هر درخواستی بررسی میگردد، صحت نام کاربری و کلمه عبور درخواستی است. در این روش کاربر، الزامات امنیتی (نام کاربری و کلمه عبور) را در بدنه درخواست قرار داده و هر api باید قبل از انجام عملیات، صحت آن را بررسی کند. این مورد باعث میشود که کدها از حالت بهینه خارج شده و در سمت سرور، Api مربوطه باید صحت آن را بررسی کند. در این مقاله قصد داریم با پیاده سازی Basic Authentication این مشکل را رفع کرده تا به کد یکدست‌تری برسیم. Basic Authentication طبق گفته ویکی پدیا در واقع یک روش در درخواست‌های ارسالی http میباشد که با فراهم سازی الزامات امنیتی، درخواست خود را به سرور ارائه میدهد. در این روش نام کاربری و کلمه عبور به جای ارسال در بدنه درخواست، در هدر درخواست قرار گرفته و الزامات امنیتی به صورت رمزگذاری شده (عموما Base64) به سمت سرور ارسال می‌شوند.
این روش به دلیل عدم وجود ذخیره کوکی، ایجاد Session و دیگر مباحث امنیتی، جز ساده‌ترین روش‌های تشخیص هویت میباشد و همچنین مشخص است به دلیل رمزگذاری ساده‌ای چون Base64 و همچنین در صورت ارسال از طریق http نه https، حفاظت چندانی در ارسال الزامات امنیتی ندارند. ولی عموما برای گوشی‌های همراه تا حد زیادی قابل قبول است. همچنین در این روش مکانیزم logout فراهم نیست و تنها در طی یک درخواست پردازش اطلاعات انجام شده و بعد از آن هویت شما نابود خواهد شد.

برای ارسال اطلاعات در هدر درخواستی، به شیوه زیر اطلاعات را ارسال میکنیم:
Authorization: Basic  Username:Password
از آنجا که گفتیم اطلاعات بالا بهتر هست در قالب خاصی رمزگذاری (encoding) شوند، خط بالا به صورت نهایی، به شکل زیر خواهد بود:
Authorization: Basic dXNlcm5hbWU6cGFzc3dvcmQ=
از آنجا که این کد اعتبارسنجی باید مرتبا بررسی شود، باعث میشود که اصل تک مسئولیتی اکشن زیر سوال رفته و کدها در ابتدا مرتبا تکرار شوند. این وظیفه را بر عهده Attribute ‌ها میگذاریم. در Attribute‌های موجود در سیستم دات نت، می‌توان به AuthorizationFilterAttribute اشاره کرد که امکانات Authorization را در اختیار ما قرار میدهد. کد زیر را برای آن وارد میکنیم:
public class BasicAuthetication:AuthorizationFilterAttribute
    {
        public override void OnAuthorization(HttpActionContext actionContext)
        {
            if (actionContext.Request.Headers.Authorization == null)
            {
                SayYouAreUnAuthorize(actionContext);
                return;
            }

            var param = actionContext.Request.Headers.Authorization.Parameter;
            var decodedCridential = Encoding.UTF8.GetString(Convert.FromBase64String(param));
            var splitedArray = decodedCridential.Split(':');
            if (splitedArray[0] == "username" && splitedArray[1] == "password")
            {
                var userId = 1;
                var genericIdentity=new GenericIdentity(userId.ToString());
                var genericPrincipal=new GenericPrincipal(genericIdentity,null);
                Thread.CurrentPrincipal = genericPrincipal;
                return;
            }
            SayYouAreUnAuthorize(actionContext);
        }

        private void SayYouAreUnAuthorize(HttpActionContext actionContext)
        {
            actionContext.Response = actionContext.Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Unauthorized);            
        }
    }

  در اولین خط از کد بررسی میشود که خاصیت Authorization در هدر درخواست وجود دارد یا خیر؛ در صورت که وجود نداشته باشد متد SayYouAreUnAuthorize  صدا زده میشود. این متد وظیفه دارد، در صورتیکه صحت نام کاربری و کلمه عبور تایید نشد، خطای مورد نظر را که با کد 401 شناخته میشود، بازگرداند که در متد اصلی دو بار مورد استفاده قرار گرفته است. با استفاده از این بازگردانی و دادن پاسخ کاربر، دیگر api مورد نظر به مرحله اجرا نمیرسد.

در صورتیکه کد ادامه پیدا کند، مقدار تنظیم شده Authorization را دریافت کرده و در خط بعدی آن را از حالت انکود شده خارج میکنیم. از آنجاکه الگوی ارسالی ما به شکل username:password میباشد، با استفاده از متد الحاقی Split هر دو عبارت را جدا کرده و در خط بعد، صحت آن دو را مشخص میکنیم. از آنجا که این تکه کد تنها یک تست است، من آن را به شکل ساده و استاتیک نوشته‌ام. بدیهی است که در یک مثال واقعی، این تایید صحت توسط یک منبع داده انجام می‌شود. در صورتی که صحت آن تایید نشود مجددا متد SayYouAreUnAuthorize مورد استفاده قرار میگیرد. در غیر این صورت باید این تایید هویت را در ترد جاری تایید کرده و حفظ کنیم و حتی در صورت لزوم Id کاربر و نقش‌های آن را ذخیره کنیم تا اگر api مورد نظر بر اساس آن تصمیم میگیرد، آن‌ها را در اختیار داشته باشیم. به عنوان مثال ممکن است اطلاعات دریافتی پرداختی‌های یک کاربر باشد که به UserId نیاز است.

از آنجا که در این روش نه ذخیره session و نه کوکی و نه مورد دیگری داریم و قصد داریم تنها در ترد یا درخواست جاری این اعتبار را نگه داریم، میتوانیم از thread.CurrentPrincipal استفاده کنیم. این خصوصیت نوع GenericPrincipal را نیاز دارد که دو پارامتر   GenereicIdentity و آرایه‌ای از نوع رشته را دریافت میکنید. این آرایه‌ها متعلق به زمانی است که شما قصد دارید نقش‌های یک کاربر را ارسال کنید و شیء GenericIdentity شیءایی است که شامل اطلاعات Authorization بوده و هیچ وابستگی به windows Domain ندارد. این شیء از شما تنها یک نام را به صورت رشته میگیرد که میتوانیم از طریق آن UserId را پاس کنیم. برای دریافت آن نیز داریم:
var userId=int.Parse(Thread.CurrentPrincipal.Identity.Name);
حال برای api به کد زیر نیاز داریم:
[BasicAuthetication]
        public HttpResponseMessage GetPayments(int type)
        {
            var userId = int.Parse(Thread.CurrentPrincipal.Identity.Name);
            if (type == 1)
            {
                return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK, new
                {
                    Id = 4,
                    Price = 20000,
                    userId=userId
                });
            }
          
                return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK, new
                {
                    Id = 3,
                    Price = 10000,
                    userId = userId
                });
            
        }

در api بالا attribute مدنظر بر روی آن اعمال شده و تنها مقادیر ورودی این api همان پارامترهای درخواست اصلی میباشد و ویژگی BasicAuthentication کدهای اعتبارسنجی را از کد اصلی دور نگه داشته است و api اصلی هیچگاه متوجه قضیه نمی‌شود و تنها کار اصلی خود را انجام می‌دهد. همچین در اینجا از طریق کلاس thread به UserId دسترسی داریم.

حال تنها لازم است کلاینت، قسمت هدر را پر کرده و آن را به سمت سرور ارسال کند. در اینجا من از نرم افزار I'm only resting استفاده میکنیم تا درخواست رسیده را در WebApi تست نمایم.


مطالب
آشنایی با NuGet - قسمت دوم

قسمت قبل از دید یک مصرف کننده بود؛ این قسمت جهت توسعه‌ دهنده‌ها تهیه شده است. کسانی که قصد دارند تا بسته‌های NuGet ایی از کارشان تهیه کنند. مراحل اینکار به شرح زیر است:

الف) برای این منظور نیاز است تا برنامه‌ی‌ خط فرمان NuGet.exe معرفی شده در قسمت قبل را ابتدا دریافت کنید : (+)

ب) برای بسته نرم افزاری خود یک پوشه جدید درست کنید. سپس فرمان nuget.exe spec را در این پوشه صادر نمائید. بلافاصله فایلی به نام Package.nuspec تشکیل خواهد شد:
D:\Prog\1389\CodePlex\slpdatepicker\SlPDatePickerNuGet>NuGet.exe spec
Created 'Package.nuspec' successfully.

فایل Package.nuspec، یک فایل XML ساده است. آن‌را با یک ادیتور متنی باز کرده و تغییرات لازم را اعمال نمائید. برای مثال من جهت پروژه Silverlight 4 Persian DatePicker ، محتویات آن‌را به صورت زیر تغییر داده‌ام:

<?xml version="1.0"?>
<package xmlns="http://schemas.microsoft.com/packaging/2010/07/nuspec.xsd">
<metadata>
<id>Silverlight.4.Persian.DatePicker</id>
<version>1.0</version>
<authors>Vahid Nasiri</authors>
<owners>Vahid Nasiri</owners>
<licenseUrl>http://slpdatepicker.codeplex.com/license</licenseUrl>
<projectUrl>http://slpdatepicker.codeplex.com/</projectUrl>
<iconUrl>https://slpdatepicker.svn.codeplex.com/svn/SilverlightPersianDatePicker/Views/Images/date.png</iconUrl>
<requireLicenseAcceptance>false</requireLicenseAcceptance>
<description>Silverlight 4 Persian DatePicker Control</description>
<tags>Silverlight WPF Persian DatePicker</tags>
</metadata>
<files>
<file src="..\SilverlightPersianDatePicker\Bin\Release\*.dll" target="lib" />
<file src="..\SilverlightPersianDatePicker\Bin\Release\*.pdb" target="lib" />
<file src="..\SilverlightPersianDatePicker\Bin\Release\*.xml" target="lib" />
</files>
</package>

همانطور که ملاحظه می‌کنید یک سری اطلاعات عمومی از پروژه مورد نظر درخواست شده است؛ برای مثال آدرس آیکن آن چیست یا کجا می‌توان آن‌را یافت؟ مجوز استفاده از آن چیست و مواردی از این دست. به کمک تگ files هم فایل‌های کتابخانه در اینجا لحاظ شده‌اند. فایل آیکن معرفی شده باید در اندازه‌ی 32*32 و با فرمت png باشد. باید دقت داشت که در سایت nuget.org ، بسته شما بر اساس id ذکر شده معرفی خواهد شد و آدرسی بر این اساس تشکیل می‌گردد. بنابراین از فاصله یا موارد مشکل ساز در این بین استفاده نکنید.

در مورد نحوه‌ی ایجاد قدم به قدم یک پروژه جدید در سایت کدپلکس می‌توان به این مطلب مراجعه نمود: (+)

ج) اکنون نوبت به تهیه بسته نهایی می‌رسد. برای این منظور دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
NuGet.exe pack Package.nuspec
پس از چند لحظه فایل Silverlight.4.Persian.DatePicker.1.0.nupkg جهت ارائه عمومی تولید خواهد شد.

د) قبل از اینکه این فایل نهایی را در سایت nuget.org آپلود کنیم، می‌توان مشخصات آن‌را به صورت محلی نیز یکبار مرور کرد. برای این منظور در VS.NET به منوی Tools گزینه‌ی Options مراجعه کرده و در قسمت package manager ، آدرس پوشه بسته مورد نظر را وارد کنید. برای مثال:



اکنون اگر کنسول پاورشل توضیح داده شده در قسمت قبل را باز نمائید، منبع جدید اضافه شده مشخص است یا می‌توان توسط دستور ذیل از آن کوئری گرفت:
get-package -remote -filter silverlight



و یا اگر همانند توضیحات قبل به صفحه‌ی دیالوگ add library package reference‌ مراجعه کنیم، مشخصات کامل بسته به همراه منبع محلی باید قابل مشاهده باشند:



ه) پس از بررسی محلی بسته مورد نظر، اکنون نوبت به ارائه عمومی آن می‌باشد. برای این منظور ابتدا باید در سایت nuget.org ثبت نام کرد : (+). اگر آدرس ایمیل شما را نپذیرفت، از مرورگر IE استفاده کنید!
پس از ثبت نام تنها کافی است به قسمت contribute سایت مراجعه کرده و فایل بسته نهایی را در آنجا آپلود کرد. به این صورت بسته نهایی در سایت پدیدار خواهد شد :‌(+)
همچنین بلافاصله در قسمت گالری آنلاین صفحه add library package reference نیز قابل دسترسی خواهد بود.


در آینده جهت توزیع به روز رسانی‌های جدید، همین مراحل باید تکرار شوند. البته در نظر داشته باشید که version ذکر شده در فایل Package.nuspec را باید حتما تغییر داد تا بسته‌ها از یکدیگر متمایز شوند. امکان اتوماسیون این توزیع نیز وجود دارد. همان فایل nuget.exe ، امکان ارسال بسته نهایی را به سایت nuget.org نیز دارد:
nuget push name.nupkg key
در اینجا key مخصوص به خود را می‌توان در صفحه‌ی http://nuget.org/Contribute/MyAccount مشاهده و استفاده نمود.

اگر علاقمند به مشاهده جزئیات بیشتری از این پروسه هستید، می‌توان به سایت رسمی آن مراجعه کرد: (+)

مطالب
معرفی Microsoft.Data.dll یا WebMatrix.Data.dll

مایکروسافت اخیرا علاوه بر تکمیل ORM های خود مانند LINQ to SQL و همچنین Entity framework ، لایه دیگری را نیز بر روی ADO.NET جهت کسانی که به هر دلیلی دوست ندارند با ORMs کار کنند و از نوشتن کوئری‌های مستقیم SQL لذت می‌برند،‌ ارائه داده است که Microsoft.Data library نام دارد و از قابلیت‌های جدید زبان سی شارپ مانند واژه‌ کلیدی dynamic استفاده می‌کند.

در ادامه قصد داریم جهت بررسی توانایی‌های این کتابخانه از بانک اطلاعاتی معروف Northwind استفاده کنیم. این بانک اطلاعاتی را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

مراحل استفاده از Microsoft.Data library:
الف) این اسمبلی جدید به همراه پروژه WebMatrix ارائه شده است. بنابراین ابتدا باید آن‌را دریافت کنید: +
لازم به ذکر است که این کتابخانه اخیرا به WebMatrix.Data.dll تغییر نام یافته است. (اگر وب را جستجو کنید فقط به Microsoft.Data.dll اشاره شده است)

ب) پس از نصب، ارجاعی را از اسمبلی WebMatrix.Data.dll به پروژه خود اضافه نمائید. این اسمبلی در صفحه‌ی Add References ظاهر نمی‌شود و باید کامپیوتر خود را برای یافتن آن جستجو کنید که عموما در آدرس زیر قرار دارد:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v1.0\Assemblies\WebMatrix.Data.dll

ج) اتصال به بانک اطلاعاتی
پیش فرض اصلی این کتابخانه بانک اطلاعاتی SQL Server CE است. بنابراین اگر قصد استفاده از پروایدرهای دیگری را دارید باید به صورت صریح آن‌را ذکر نمائید:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<appSettings>
<add key="systemData:defaultProvider" value="System.Data.SqlClient" />
</appSettings>
<connectionStrings>
<add name="Northwind"
connectionString="Data Source=(local);Integrated Security = true;Initial Catalog=Northwind"
providerName="System.Data.SqlClient" />
</connectionStrings>
</configuration>

این تعاریف در فایل web.config و یا app.config برنامه وب یا ویندوزی شما قرار خواهند گرفت.

د) نحوه‌ی تعریف کوئری‌ها و دریافت اطلاعات
using System;
using WebMatrix.Data;

namespace TestMicrosoftDataLibrary
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
getProducts();

Console.Read();
Console.WriteLine("Press a key ...");
}

private static void getProducts()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
foreach (var product in db.Query("select * from products where UnitsInStock < @0", 20))
{
Console.WriteLine(product.ProductName + " " + product.UnitsInStock);
}
}
}
}
}
پس از افزودن ارجاعی به اسمبلی WebMatrix.Data و مشخص سازی رشته‌ی اتصالی به بانک اطلاعاتی، استفاده از آن جهت دریافت اطلاعات کوئری‌ها همانند چند سطر ساده‌ی فوق خواهد بود که از امکانات dynamic زبان سی شارپ 4 استفاده می‌کند؛ به این معنا که product.ProductName و product.UnitsInStock در زمان اجرا مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.
همچنین نکته‌ی مهم دیگر آن نحوه‌ی تعریف پارامتر در آن است (همان 0@ ذکر شده) که نسبت به ADO.NET کلاسیک به شدت ساده شده‌است (و نوشتن کوئری‌های امن و SQL Injection safe را تسهیل می‌کند).
در اینجا Database.Open کار گشودن name ذکر شده در فایل کانفیگ برنامه را انجام خواهد داد. اگر بخواهید این تعاریف را در کدهای خود قرار دهید (که اصلا توصیه نمی‌شود)، می‌توان از متد Database.OpenConnectionString استفاده نمود.

یا مثالی دیگر: استفاده از LINQ حین تعریف کوئری‌ها:
private static void getCustomerFax()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
var product = db.Query("SELECT * FROM [Customers] WHERE City=@0", "Paris").FirstOrDefault();
if (product != null)
Console.WriteLine(product.Fax);
else
Console.WriteLine("not found.");
}
}

ه) اجرای کوئری‌ها بر روی بانک اطلاعاتی
private static void ExecQuery()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
int affectedRecords = db.Execute("UPDATE [Customers] SET fax = fax + '*' WHERE City = @0", "Paris");
Console.WriteLine("Affected records: {0}", affectedRecords);
}
}

با استفاده از متد Execute آن می‌توان کوئری‌های دلخواه خود را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کرد. خروجی آن تعداد رکورد تغییر کرده است.

و) نحوه‌ی اجرای یک رویه ذخیره شده و نمایش خروجی آن
private static void ExecSPShowResult()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
var customer = db.Query("exec CustOrderHist @0", "ALFKI").FirstOrDefault();
if (customer != null)
{
Console.WriteLine(customer.ProductName);
}
}
}
در این مثال رویه ذخیره شده CustOrderHist در بانک اطلاعاتی Northwind اجرا گردیده و سپس اولین خروجی آن نمایش داده شده است.

ز) اجرای یک تابع و نمایش خروجی آن
private static void useFuncs()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
var query = db.Query("SELECT dbo.FN_GET_CATEGORY_TREE(@0) as Rec1", 3);
foreach(var tree in query)
{
Console.WriteLine(tree.Rec1);
}
}
}
در اینجا تابع FN_GET_CATEGORY_TREE موجود در بانک اطلاعاتی Northwind انتخاب گردیده و سپس خروجی آن به کمک یک نام مستعار (برای مثال Rec1) نمایش داده شده است.

سؤال : آیا WebMatrix.Data.dll بهتر است یا استفاده از ORMs ؟

در اینجا چون از قابلیت‌های داینامیک زبان سی شارپ 4 استفاده می‌شود، کامپایلر درکی از اشیاء خروجی و خواص آن‌ها برای مثال tree.Rec1 (در مثال آخر) ندارد و تنها در زمان اجرا است که مشخص می‌شود آیا یک چنین ستونی در خروجی کوئری وجود داشته است یا خیر. اما حین استفاده از ORMs این طور نیست و Schema یک بانک اطلاعاتی پیشتر از طریق نگاشت‌های جداول به اشیاء دات نتی، به کامپایلر معرفی می‌شوند و همین امر سبب می‌شود تا اگر ساختار بانک اطلاعاتی تغییر کرد، پیش از اجرای برنامه و در حین کامپایل بتوان مشکلات را دقیقا مشاهده نمود و سپس برطرف کرد.
ولی در کل استفاده از این کتابخانه نسبت به ADO.NET کلاسیک بسیار ساده‌تر بوده، می‌توان اشیاء و خواص آن‌ها را مطابق نام جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی تعریف کرد و همچنین تعریف پارامترها و برنامه نویسی امن نیز در آن بسیار ساده‌تر شده است.

برای مطالعه بیشتر:
Introduction to Microsoft.Data.dll

نظرات مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت سوم
با سلام  شما فرمودید: " و در آخر آنکه بهتر است لایه مجزایی برای میزبانی کدهای دسترسی داده ایجاد کنید و آنها را از سرویس Web API تفکیک نمایید. "
برای برقراری امنیت در این سرویس چه باید کرد؟ اگر شخصی  آدرس سرویس ما رو داشت و در خواست‌های را به آن ارسال کرد چگونه آن را نسبت به بقیه کاربران تمیز کند؟ چون در حقیقت webapi  را در پروژه جدیدی در solution قرار دادیم و جدا هاست می‌شود. ممنون
مطالب دوره‌ها
نگاهی به اجزای سیستم راهبری بوت استرپ 3
در مطلب «نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap» مباحث سیستم راهبری بوت استرپ 2 بررسی شدند. در ادامه قصد داریم، نکات جدیدی را در اینباره خصوصا جهت ارتقاء به بوت استرپ 3، بررسی کنیم.


تعیین موقعیت کاربر در صفحه به کمک breadcrumbs در Bootstrap

در مورد قسمت breadcrumb، مطالب مانند قبل و پیشنیاز ذکر شده است. با این تفاوت که بهتر است بجای ul از ol استفاده شود؛ چون ترتیب این عناصر مهم است. ol به معنای ordered list می‌باشد:
            <ol class="breadcrumb">
                <li><a href="#">خانه</a></li>
                <li><a href="#">خدمات</a></li>
                <li class="active">محصولات</li>
            </ol>


یک سؤال: اگر نخواهیم این خطوط مورب ظاهر شوند و برای مثال علاقمند باشیم تا از گلیف آیکن‌های معرفی شده در قسمت قبل استفاده کنیم، چه باید کرد؟
برای این منظور نیاز است با نحوه رندر خطوط مورب در بوت استرپ آشنا شویم. بنابراین فایل bootstrap-rtl.css را گشوده و چند سطر ذیل را جستجو کنید:
.breadcrumb > li + li:before {
  content: "/\00a0";
  padding: 0 5px;
  color: #cccccc;
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، تفسیر عبارت ذکر شده در قسمت content سبب نمایش این خط مورب است. برای حذف آن، به فایل custom.css پروژه مراجعه و تعاریف ذیل را اضافه خواهیم کرد (این فایل همانطور که در قسمت اول ذکر شد، باید پس از ذکر لینک فایل CSS اصلی بوت استرپ، تعریف شود):
.breadcrumb > li + li:before {
  content: none;
}
به این ترتیب خطوط مورب breadcrumb حذف می‌شوند. اکنون برای افزودن گلیف آیکن‌ها به صورت زیر می‌توان عمل کرد:
            <ol class="breadcrumb">
                <li><a href="#">خانه</a> <span class="glyphicon glyphicon-circle-arrow-left"></span></li>
                <li><a href="#">خدمات</a> <span class="glyphicon glyphicon-circle-arrow-left"></span></li>
                <li class="active">محصولات</li>
            </ol>


اگر از رنگ گلیف آیکن‌‌های نمایش داده شده راضی نیستید، آن‌ها را نیز می‌توانید در فایل CSS سفارشی خود تغییر دهید. برای مثال:
.glyphicon {
color: #cdae51;
}



تعریف برگه‌ها در Twitter Bootstrap
در مورد تعریف برگه‌ها، بوت استرپ 3 با نگارش 2 آن، تفاوتی ندارد و تمام نکات مطلب «نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap» در اینجا نیز صادق هستند. یک ul باید تعریف شود و سپس برای نمونه کلاس‌های nav nav-tabs را به آن‌ها اضافه خواهیم کرد تا به شکل tab به نظر برسند. برگه فعال نیز با کلاس active مشخص می‌شود.
یک نکته جدید: در بوت استرپ 3 می‌توان یک برگه را کاملا در عرض صفحه کشید و امتداد داد:
                <ul class="nav nav-pills nav-justified">
                    <li><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">About</a></li>
                    <li class="active"><a href="#">Services</a></li>
                    <li><a href="#">Photo Gallery</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                </ul>
با اضافه کردن nav-justified، بجای شکل زیر


به تصویر ذیل خواهیم رسید که در آن tab، در امتداد صفحه کشیده شده است:




تعریف navbar در بوت استرپ 3

اصول کلی navbar بوت استرپ 3 همانند بوت استرپ 2 است؛ با چند تفاوت کوچک:
- کلاس btn-navbar بوت استرپ 2 به کلاس navbar-btn در بوت استرپ 3 تغییر نام یافته است.
- کلاس navbar-inner بوت استرپ 2 کلا حذف شده است.
- کلاس‌های nav-list به کلاس‌های list-group تغییر نام یافته‌اند.
- کلاس brand با navbar-brand جایگزین شده است.
- کلاس‌های navbar-brand و navbar-toggle باید داخل المانی با کلاس navbar-header محصور شوند.
- کلاس nav باید به همراه navbar-nav باشد.
- کلاس‌های جدید navbar-default  navbar-text  navbar-btn  navbar-header اضافه شده‌اند.

یک مثال:
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            nav</h4>
        <div class="row">
            <nav class="navbar navbar-default navbar-inverse navbar-fixed-top" role="navigation">
                <div class="navbar-header">
                    <button type="button" class="navbar-toggle" data-toggle="collapse" data-target="#collapse">
                        <span class="sr-only">Toggle navigation</span> <span class="icon-bar"></span><span
                            class="icon-bar"></span><span class="icon-bar"></span>
                    </button>
                </div>
                <div class="collapse navbar-collapse" id="collapse">
                    <ul class="nav navbar-nav">
                        <li><a href="#">Home</a></li>
                        <li><a href="#">About</a></li>
                        <li class="active"><a href="#">Services</a></li>
                        <li><a href="#">Photo Gallery</a></li>
                        <li><a href="#">Contact</a></li>
                    </ul>
                </div>
            </nav>
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>
    <!-- /container -->
به همراه CSS سفارشی:
 body { padding-top: 70px; }






توضیحات:
- CSS سفارشی، سبب خواهد شد تا تگ h4 بالای صفحه، زیر navbar مخفی نشده و قابل مشاهده باشد.
- کار با المان nav دارای کلاس navbar navbar-default شروع می‌شود. همچنین role=navigation نیز به این المان اضافه شده‌است. این مورد  کمکی خواهد بود به افرادی با قدرت بینایی کم که از screen readers استفاده می‌کنند.
- داخل navbar-default یک div دیگر با کلاس navbar-header اضافه شده است. این مورد قابلیت‌های واکنشگرای navbar را فراهم می‌سازد. به این ترتیب زمانیکه عرض صفحه کمتر می‌شود، مانند تصویر دوم، یک دکمه ویژه نمایش داده خواهد شد.
- هرجایی در بوت استرپ ویژگی‌های data- را ملاحظه کردید، یعنی قرار است اطلاعاتی در اختیار اجزای جاوا اسکریپتی آن قرار گیرند. برای نمونه data-target به یک div با آی دی مساوی collapse اشاره می‌کند. به این معنا که اگر در زمان کم بودن عرض صفحه، دکمه ویژه واکنشگرای navbar ظاهر شد، با کلیک بر روی آن دکمه، div یاد شده را نمایش بده.
- span تعریف شده با کلاس sr-only به معنای اطلاعاتی است که صرفا جهت screen readers تدارک دیده شده‌اند.


فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample03.zip
 
مطالب
Protocol Buffers فرمتی برای تبادل دیتا
Protocol Buffers  فرمتی جدید برای تبادل دیتا بین سرور و کلاینت میباشد که توسط گوگل طراحی و ساخته شده است و همچنین اکثر زیرساخت‌های گوگل از این فرمت برای تبادل اطلاعات بین سرویس‌ها استفاده میکنند. Protocol Buffer را میتوان به عنوان جایگزینی برای JSON/XML بکار برد و به دلایل زیادی که در ادامه درباره‌ی آن صحبت میکنیم میتواند گزینه‌ی مناسبی برای Microservices‌ها باشد و همچنین سرعت بالا، سادگی در استفاده، پشتیبانی از زبان‌های برنامه نویسی متعدد از ویژگی‌های منحصر به فرد این زبان برای تبادل اطلاعات است.
در ابتدا میخواهم کمی راجع به تبادل دیتا، از گذشته تا به حال صحبت کنم:
مدت‌ها است از csv‌ها برای تبادل اطلاعات استفاده میشود؛ اما مزایا و معایب خاص خود را دارد، از جمله اینکه parse کردن راحتی دارد، راحتی در خواندن و غیره. معایبش هم این‌است که گارانتی برای نوع type ندارد و اینکه المان‌هایی که حاوی کاما هستند با مشکل رو به رو میشوند و غیره...
بعد از آن دیتابیس‌ها وارد کار شدند که همه‌ی ما کم و بیش با آنها آشنا هستیم؛ در آن‌ها دیتا‌ها کاملا با type مشخصی هستند و اینکه در table‌های مجزا ذخیره میشوند. مشکلاتش هم این است که دیتا باید حتما flat باشد و اینکه بین دیتابیس‌های مختلف definition‌های مختلفی وجود دارد.
بعد از آن با JSON آشنایی داریم که مزایای زیادی دارد و مدت هاست که مورد استفاده قرار گرفته و شامل این‌است که دیتا در آن میتواند تو در تو ذخیره شود، آرایه داشته باشد، کاملا در دنیای وب مورد قبول واقع شده، به وسیله‌ی هر زبانی قابل خواندن‌است و اینکه خیلی راحت در شبکه قابل انتقال می‌باشد. معایبش هم این‌است که خیلی راحت میتواند خیلی بزرگ شود و اینکه قابلیت کامنت، متادیتا و داکیومنتیشن هم ندارد.
اما میرسیم به گزینه‌ی آخر که protocol buffers است و ابزاری هست که ممکن است خیلی‌ها با آن آشنا نباشند. قبل از بررسی دقیقش به مزایا و معایبش می‌پردازیم. مزایا آن این‌است که دیتا در آن کاملا typed میباشد. دیتای آن به صورت اتوماتیک compressed می‌شود. اسکیما در آن توسط زبان منحصر به فردش قابل تعریف است و توسط تقریبا همه‌ی زبان‌های برنامه نویسی مشهور قابل استفاده‌است. تغییرات اسکیما در آن کنترل شده‌است. 3 تا 10 بار کم حجم‌تر و 20 تا 100 بار سریعتر از xml است و اینکه از روی آن می‌توان کد آماده برای استفاده تولید کرد که سرعت برنامه نویسی را خیلی بالا می‌برد. از مشکلاتش هم این است که ممکن است در یک سری از زبان‌های برنامه نویسی خاص قابل استفاده نباشد. البته بر روی C#, Nodejs, C, Go, Python ,... به خوبی کار می‌کند. مشکل دیگرش هم این‌است که نمی‌شود فایلش را با ادیتورها باز کرد و قابل خواندن نیست؛ چون serialized و compressed شده‌است.

طریقه‌ی استفاده از پروتکل بافر
در طی مختصری، نحوه‌ی کار کردن با این ابزار را مورد بررسی قرار می‌دهیم. طبق شکل زیر:

ابتدا از طریق فرمت protocol buffer، فایل‌های خود را که قرار است انتقال داده شوند، مینویسیم.

سپس بصورت خودکار برای زبان برنامه نویسی مطبوع خود آن را generate میکنیم.

کد‌های تولید شده بصورت خودکار و کاملا آماده هستند و ضمن اینکه encode/decode شدن بصورت خودکار توسط فریم ورک انجام شده و قابلیت تعامل بین زبان‌های مختلف برنامه نویسی یا سرویس‌های مختلف برقرار است.


نکته:

  •  بعضی از دیتابیس‌ها از فرمت protocol buffers پشتیبانی میکنند.
  • اکثر فریم ورک‌های RPC شامل gRPC از پروتکل بافر برای تبادل دیتا استفاده میکنند.
  • گوگل برای تمام سرویس‌های داخلی خود از آن استفاده میکند.
  • بعضی از پروژه‌های خیلی بزرگ مثل etcd از پروتکل بافر برای تبادل دیتا استفاده میکنند.
  • ما در این مقاله از ورژن 3 پروتکل بافر استفاده میکنیم.


نصب Code generator

برای اینکه بتوانیم از طریق فایل‌هایی که میسازیم کد‌های generate شده را تولید کنیم، احتیاج به کامپایلر مربوطه را داریم.

اگر از MacOSX استفاده میکنید، به راحتی با استفاده از دستور زیر می‌توانید آن را نصب کنید:

brew install protobuf

اگر هم از ویندوز استفاده میکنید، از این طریق میتوانید نسخه‌ی مورد نظر را به راحتی دانلود و مورد استفاده قرار بدهید:

https://github.com/google/protobuf/releases
https://github.com/google/protobuf/releases/download/v3.5.1/protoc-3.5.1-win32.zip

حالا میخواهیم اولین فایل خود را با این فرمت بسازیم.

اول از همه با هم نگاهی به ساختار فایل مربوطه میاندازیم:

همانطور که در تصویر فوق می‌بینید، همه چیز به سادگی مشخص است؛ ورژن 3 که آخرین ورژن پروتکل بافر میباشد، آیتمی به نام MyMessage با پراپرتی‌هایی مشخص شده از Type بخصوص، تعریف شده‌اند، تگ‌ها هم باید به ترتیب وارد شده باشند.

حالا میخواهیم بصورت واقعی protocol buffer خود را طراحی کرده و سپس از روی آن کد‌های مربوطه را generate نماییم؛ به نام sample.proto بصورت زیر:

syntax = "proto3";

package helloworld;

service Greeter {
  rpc SayHello (HelloRequest) returns (HelloReply) {}
}

message HelloRequest {
  string name = 1;
}

message HelloReply {
  string message = 1;
}

در فایل فوق علاوه بر تعریف‌های اولیه، یک سرویس را هم اضافه کرده‌ایم و همچنین متدی را با ورودی و خروجی‌های مشخصی ایجاد کرده‌ایم (امکانات پروتکل بافر خیلی بیشتر از این موارد است؛ از جمله فرمت‌های آرایه و غیره را نیز پشتیبانی میکند، همچنین از روشی برای versioning استفاده میکند که obsolete کردن پراپرتی‌ها و نسخه بندی را بسیار راحت می‌کند و ...). به سادگی قابلیت طراحی و پیاده سازی سرور و کلاینت مربوط به این آیتم ایجاد شده با استفاده از زبان‌های برنامه نویسی مختلف فراهم میباشد. حال کافی‌است که پروتکل بافر خود را با زبان دلخواه خود generate کنیم. در قسمت زیر برای زبان‌های برنامه نویسی Go و #C، کد‌ها را تولید میکنیم.

protoc sample.proto --go_out=plugins=grpc:.  
protoc sample.proto --csharp_out=.

بعد از تولید شدن کد‌ها با استفاده از زبان برنامه نویسی دلخواه خود میتوانید مشاهد کنید سرویس ها، تایپ‌ها و غیره همگی ساخته شده‌اند و کاملا آماده‌ی استفاده هستند.

در مقاله‌ی بعدی به آشنایی با gRPC می‌پردازیم و ضمن اینکه یک سرور با #C و یک کلاینت با زبان برنامه نویسی Go را نوشته که از طریق پروتکل بافر با هم به تبادل اطلاعات می‌پردازند!

اشتراک‌ها
دریافت کتاب SignalR Programming in Microsoft ASP.NET انتشارات مایکروسافت
این کتاب یک راهنمای دقیق برای SignalR است؛ SignalR یک کتاب خانه‌ی جدید برای توسعه دهندگان ASP.NET است که روند توسعه‌ی برنامه‌های تحت وب بلادرنگ را آسان می‌کند. قابلیت بلادرنگی در وب، سرور را قادر می‌سازد تا محتویات مورد نظرش را به بدون وقفه در لحظه ای که کلاینت‌ها به آن متصل می‌شوند ارسال نماید. در این کتاب توسعه دهندگان Microsoft .NET که با HTML و JavaScript آشنایی دارند، به توانایی توسعه برنامه‌های بلادرنگ و ارتباطات نا متقارن تحت وب، دسکتاپ و گوشی‌های موبایل دست پیدا می‌کنند. 
دریافت کتاب SignalR Programming in Microsoft ASP.NET انتشارات مایکروسافت
نظرات نظرسنجی‌ها
شما برای کار با دیتا در اندروید، کدامیک از روش های زیر را استفاده میکنید یا ترجیح می دهید؟
استفاده از ORM هر چند نوع ضعیف آن  را به استفاده از کوئری زدن مستقیم به دلیل تغییرات زیادی که عملا در حین کدنویسی در ساختار موجودیت‌ها ایجاد می‌شود  ترجیح می‌دهم . پیچیده بودن و داشتن امکانات زیاد  با عث عدم انعطاف پذیری میشود . یکی از اهداف ORM‌ها توانایی تغییر نوع بانک اطلاعاتی است در پروژه‌های بزرگ با روابط بین موجودیتی و ساختار کدنویسی پیچیده ORM ای مانند EF محدودیتهای فراوانی ایجاد می‌کند که این کار را عملا ناممکن یا حداقل طاقت فرسا می‌کند .  دیگر اینکه در برنامه‌های موبایلی نیازی به ORM ای پیچیده به دلیل ماهیت اینگونه برنامه‌ها نیست .
در پلت فرمهای جدید برنامه نویسی بسیاری از  ORM‌ها ی موفق (از دید برنامه نویسان) حتی کلیدهای خارجی و روابط ، خارج از حوزه دید آنها است چرا که انعطاف و راحتی برنامه نویسان را در اولویت قرار می‌دهند و بسیاری از قوانین داده ای برای بررسی صحت داده‌ها و اعتبارسنجی آنها با چند خط کد قابل بررسی است . 
مطالب
یافتن آدرس نهایی یک Url پس از Redirect

برای مثال آدرس http://feedproxy.google.com/~r/nettuts/~3/tWCksueANyY/ را در نظر بگیرید. گوگل پس از خرید feedburner ، از feedproxy.google.com جهت ردیابی آدرس‌های فیدها استفاده می‌کند؛‌ مثلا فید شما چند نفر خواننده دارد، کدام موارد بیشتر خوانده شده، با چه مرورگرهایی، از چه مکان‌هایی و مواردی از این دست. البته می‌توان در تنظیمات فیدبرنر این نوع آدرس دهی را خاموش کرد ولی به صورت پیش فرض فعال است. مشکل feedproxy.google.com هم این است که در ایران فیلتر است. بنابراین یافتن آدرس اصلی این نوع لینک‌ها پس از Redirect نهایی می‌تواند جهت ارائه عمومی آن‌ها مفید باشد. با استفاده از قطعه کد زیر می‌توان این آدرس را یافت:

using System;
using System.Net;

namespace Linq2Rss
{
public class RedirectFinder
{
public CookieContainer Cookies { set; get; }
public string Url { get; set; }

public string GetRedirectUrl()
{
var hops = 1;
const int MaxRedirects = 20;

do
{
var request = (HttpWebRequest)WebRequest.Create(Url);
request.UserAgent = "MyUA";
request.KeepAlive = true;
request.Referer = Url;
if (Cookies == null) Cookies = new CookieContainer();
request.CookieContainer = Cookies;
request.AllowAutoRedirect = false;

using (var webResp = request.GetResponse() as HttpWebResponse)
{
if ((webResp.StatusCode == HttpStatusCode.Found) ||
(webResp.StatusCode == HttpStatusCode.Redirect) ||
(webResp.StatusCode == HttpStatusCode.Moved) ||
(webResp.StatusCode == HttpStatusCode.MovedPermanently))
{
var newLocation = webResp.Headers["Location"];
if (newLocation.StartsWith("/"))
{
var uri = new Uri(Url);
Url = string.Format("{0}://{1}:{2}{3}", uri.Scheme, uri.Host, uri.Port, newLocation);
}
else
Url = newLocation;
}
else
{
if (webResp.StatusCode == HttpStatusCode.OK)
return Url;
}
}

hops++;
} while (hops <= MaxRedirects);
return Url;
}
}
}


برای یافتن آدرس واقعی یک Url پس از Redirect راهی بجز درخواست آن از وب سرور اولیه وجود ندارد. سپس وضعیت پاسخ داده شده بررسی می‌شود؛ اگر حاوی Found ، Moved یا Redirect بود، به این معنا است که باید آدرس جدید را از هدر پاسخ دریافتی استخراج کنیم. این آدرس، در کلید Location ذخیره می‌شود. اکنون یکبار دیگر نیاز است تا این آدرس جدید بررسی شود، زیرا ممکن است این مورد هم به آدرس دیگری اشاره کند. در کل، کد فوق 20 بار این بررسی را انجام خواهد داد (هر چند عموما در دو یا سه سعی به جواب خواهیم رسید).
مطالب دوره‌ها
تزریق وابستگی‌ها و سناریوهای بسیار متعدد موجود
تعدادی از پرکاربردترین حالت‌های تزریق وابستگی‌ها را در دوره جاری بررسی کردیم. برای مثال چگونه می‌توان تزریق وابستگی‌های یک کنترلر ASP.NET MVC را خودکار کرد، یا در وب فرم‌ها وضعیت چگونه است. اما در حین حل مسایلی از این دست، به سناریوهای بسیار متعددی برخواهید خورد. برای مثال تزریق وابستگی‌های خودکار در یک کنترلر را آموختیم؛ در مورد فیلترها و Action Resultهای سفارشی چطور باید رفتار کرد؟ در WCF چطور؟ در هندلرهای وب فرم‌ها چطور؟ و بسیاری از حالات دیگر. البته تمام این موارد را توسط الگوی Service locator که شامل استفاده مستقیم از امکانات وهله سازی یک IoC Container، در کلاس مدنظر است، می‌توان حل کرد؛ اما باید تا حد امکان از این روش با توجه به اینکه خود IoC Container را تبدیل به یک وابستگی مدفون شده در کلاس‌های ما می‌کند، پرهیز نمود.
اگر به دنبال کتابخانه‌ای هستید که بسیاری از این سناریوها را پیاده سازی کرده است، کتابخانه AutoFac پیشنهاد می‌شود. حتی اگر علاقمند به استفاده از آن نباشید، می‌توان از نحوه پیاده سازی‌های مختلف آن در مورد حالت‌های مختلف خودکار سازی تزریق وابستگی‌ها، ایده گرفت و سپس این کدها را با IoC Container مورد علاقه خود پیاده سازی کرد.

صفحه خانگی AutoFac
http://code.google.com/p/autofac
http://autofac.org

بسته نیوگت
http://www.nuget.org/packages/Autofac

محلی برای ایده گرفتن مثلا در مورد فیلترهای ASP.NET MVC
و در مورد نحوه استفاده از آن‌ها، نیاز است آزمون‌های واحد این پروژه را بررسی کنید و یا مستندات پروژه را مطالعه کنید.
همچنین بررسی لیست مستندات کلی آن نیز بسیار مفید است

به صورت خلاصه، هرجایی در مورد تزریق وابستگی‌های خودکار جهت پرهیز از استفاده مستقیم از الگوی Service locator ایده‌ای نداشتید، سورس پروژه AutoFac را بررسی کنید.


پ.ن.
سایت bitbucket امکان import کامل مخازن کد Google code را نیز دارد (در صورتیکه دسترسی شما به گوگل کد محدود است).