مطالب
ASP.NET MVC #10

آشنایی با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات یک درخواست به کنترلر

تا اینجا با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View متناظر آن آشنا شدیم. اما حالت عکس آن چطور؟ مثلا در ASP.NET Web forms، دوبار بر روی یک دکمه کلیک می‌کردیم و در روال رویدادگردان کلیک آن، همانند برنامه‌های ویندوزی، دسترسی به اطلاعات اشیاء قرار گرفته بر روی فرم را داشتیم. در ASP.NET MVC که کلا مفهوم Events را حذف کرده و وب را همانگونه که هست ارائه می‌دهد و به علاوه کنترلرهای آن، ارجاع مستقیمی را به هیچکدام از اشیاء بصری در خود ندارند (برای مثال کنترلر و متدی در آن نمی‌دانند که الان بر روی View آن، یک گرید قرار دارد یا یک دکمه یا اصلا هیچی)، چگونه می‌توان اطلاعاتی را از کاربر دریافت کرد؟
در اینجا حداقل سه روش برای دریافت اطلاعات از کاربر وجود دارد:
الف) استفاده از اشیاء Context مانند HttpContext، Request، RouteData و غیره
ب) به کمک پارامترهای اکشن متدها
ج) با استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

یک مثال کاربردی
قصد داریم یک صفحه لاگین ساده را طراحی کنیم تا بتوانیم هر سه حالت ذکر شده فوق را در عمل بررسی نمائیم. بحث HTML Helpers استاندارد ASP.NET MVC را هم که در قسمت قبل شروع کردیم، لابلای توضیحات قسمت جاری و قسمت‌های بعدی با مثال‌های کاربردی دنبال خواهند شد.
بنابراین یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را شروع کرده و مدلی را به نام Account با محتوای زیر به پوشه Models برنامه اضافه کنید:

namespace MvcApplication6.Models
{
public class Account
{
public string Name { get; set; }
public string Password { get; set; }
}
}

یک کنترلر جدید را هم به نام LoginController به پوشه کنترلرهای برنامه اضافه کنید. بر روی متد Index پیش فرض آن کلیک راست نمائید و یک View خالی را اضافه نمائید.
در ادامه به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و نام کنترلر پیش‌فرض را به Login تغییر دهید تا به محض شروع برنامه در VS.NET، صفحه لاگین ظاهر شود.
کدهای کامل کنترلر لاگین را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication6.Models;

namespace MvcApplication6.Controllers
{
public class LoginController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View(); //Shows the login page
}

[HttpPost]
public ActionResult LoginResult()
{
string name = Request.Form["name"];
string password = Request.Form["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithParams")]
public ActionResult LoginResult(string name, string password)
{
if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
public ActionResult Login(Account account)
{
if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}
}
}

همچنین Viewهای متناظر با این کنترلر هم به شرح زیر هستند:
فایل index.cshtml به نحو زیر تعریف خواهد شد:

@model MvcApplication6.Models.Account
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Login</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResult", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResultWithParams", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult(string name, string password)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "Login", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test Login(Account acc)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}

و فایل result.cshtml هم محتوای زیر را دارد:

@{
ViewBag.Title = "Result";
}
<fieldset>
<legend>Login Result</legend>
<p>
@ViewBag.Message</p>
</fieldset>

توضیحاتی در مورد View لاگین برنامه:
در View صفحه لاگین سه فرم را مشاهده می‌کنید. در برنامه‌های ASP.NET Web forms در هر صفحه، تنها یک فرم را می‌توان تعریف کرد؛ اما در ASP.NET MVC این محدودیت برداشته شده است.
تعریف یک فرم هم با متد کمکی Html.BeginForm انجام می‌شود. در اینجا برای مثال می‌شود یک فرم را به کنترلری خاص و متدی مشخص در آن نگاشت نمائیم.
از عبارت using هم برای درج خودکار تگ بسته شدن فرم، در حین dispose شیء MvcForm کمک گرفته شده است.
برای نمونه خروجی HTML اولین فرم تعریف شده به صورت زیر است:

<form action="/Login/LoginResult" method="post">   
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: <input id="Name" name="Name" type="text" value="" /></p>
<p>
Password: <input id="Password" name="Password" type="password" /></p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
</form>

توسط متدهای کمکی Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یک TextBox و یک PasswordBox به صفحه اضافه می‌شوند، اما این For آن‌ها و همچنین lambda expression ایی که بکارگرفته شده برای چیست؟
متدهای کمکی Html.TextBox و Html.Password از نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC وجود داشتند. این متدها نام خاصیت‌ها و پارامترهایی را که قرار است به آن‌ها بایند شوند، به صورت رشته می‌پذیرند. اما با توجه به اینکه در اینجا می‌توان یک strongly typed view را تعریف کرد،‌ تیم ASP.NET MVC بهتر دیده است که این رشته‌ها را حذف کرده و از قابلیتی به نام Static reflection استفاده کند (^ و ^).

با این توضیحات، اطلاعات سه فرم تعریف شده در View لاگین برنامه، به سه متد متفاوت قرار گرفته در کنترلری به نام Login ارسال خواهند شد. همچنین با توجه به مشخص بودن نوع model که در ابتدای فایل تعریف شده، خاصیت‌هایی را که قرار است اطلاعات ارسالی به آن‌ها بایند شوند نیز به نحو strongly typed تعریف شده‌اند و تحت نظر کامپایلر خواهند بود.


توضیحاتی در مورد نحوه عملکرد کنترلر لاگین برنامه:

در این کنترلر صرفنظر از محتوای متدهای آن‌ها، دو نکته جدید را می‌توان مشاهده کرد. استفاده از ویژگی‌های HttpPost، HttpGet و ActionName. در اینجا به کمک ویژگی‌های HttpGet و HttpPost در مورد نحوه دسترسی به این متدها، محدودیت قائل شده‌ایم. به این معنا که تنها در حالت Post است که متد LoginResult در دسترس خواهد بود و اگر شخصی نام این متدها را مستقیما در مرورگر وارد کند (یا همان HttpGet پیش فرض که نیازی هم به ذکر صریح آن نیست)، با پیغام «یافت نشد» مواجه می‌گردد.
البته در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC از ویژگی دیگری به نام AcceptVerbs برای مشخص سازی نوع محدودیت فراخوانی یک اکشن متد استفاده می‌شد که هنوز هم معتبر است. برای مثال:

[AcceptVerbs(HttpVerbs.Get)]

یک نکته امنیتی:
همیشه متدهای Delete خود را به HttpPost محدود کنید. به این علت که ممکن است در طی مثلا یک ایمیل، آدرسی به شکل http://localhost/blog/delete/10 برای شما ارسال شود و همچنین سشن کار با قسمت مدیریتی بلاگ شما نیز در همان حال فعال باشد. URL ایی به این شکل، در حالت پیش فرض، محدودیت اجرایی HttpGet را دارد. بنابراین احتمال اجرا شدن آن بالا است. اما زمانیکه متد delete را به HttpPost محدود کردید، دیگر این نوع حملات جواب نخواهند داد و حتما نیاز خواهد بود تا اطلاعاتی به سرور Post شود و نه یک Get ساده (مثلا کلیک بر روی یک لینک معمولی)، کار حذف را انجام دهد.


توسط ActionName می‌توان نام دیگری را صرفنظر از نام متد تعریف شده در کنترلر، به آن متد انتساب داد که توسط فریم ورک در حین پردازش نهایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. برای مثال در اینجا به متد LoginResult دوم، نام LoginResultWithParams را انتساب داده‌ایم که در فرم دوم تعریف شده در View لاگین برنامه مورد استفاده قرار گرفته است.
وجود این ActionName هم در مثال فوق ضروری است. از آنجائیکه دو متد هم نام را معرفی کرده‌ایم و فریم ورک نمی‌داند که کدامیک را باید پردازش کند. در این حالت (بدون وجود ActionName معرفی شده)، برنامه با خطای زیر مواجه می‌گردد:

The current request for action 'LoginResult' on controller type 'LoginController' is ambiguous between the following action methods:
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult() on type MvcApplication6.Controllers.LoginController
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult(System.String, System.String) on type MvcApplication6.Controllers.LoginController

برای اینکه بتوانید نحوه نگاشت فرم‌ها به متدها را بهتر درک کنید، بر روی چهار return View موجود در کنترلر لاگین برنامه، چهار breakpoint را تعریف کنید. سپس برنامه را در حالت دیباگ اجرا نمائید و تک تک فرم‌ها را یکبار با کلیک بر روی دکمه لاگین، به سرور ارسال نمائید.


بررسی سه روش دریافت اطلاعات از کاربر در ASP.NET MVC

الف) استفاده از اشیاء Context

در ویژوال استودیو، در کنترلر لاگین برنامه، بر روی کلمه Controller کلیک راست کرده و گزینه Go to definition را انتخاب کنید. در اینجا بهتر می‌توان به خواصی که در یک کنترلر به آن‌ها دسترسی داریم، نگاهی انداخت:

public HttpContextBase HttpContext { get; }
public HttpRequestBase Request { get; }
public HttpResponseBase Response { get; }
public RouteData RouteData { get; }

در بین این خواص و اشیاء مهیا، Request و RouteData بیشتر مد نظر ما هستند. در مورد RouteData در قسمت ششم این سری، توضیحاتی ارائه شد. اگر مجددا Go to definition مربوط به HttpRequestBase خاصیت Request را بررسی کنیم، موارد ذیل جالب توجه خواهند بود:

public virtual NameValueCollection QueryString { get; } // GET variables
public NameValueCollection Form { get; } // POST variables
public HttpCookieCollection Cookies { get; }
public NameValueCollection Headers { get; }
public string HttpMethod { get; }

توسط خاصیت Form شیء Request می‌توان به مقادیر ارسالی به سرور در یک کنترلر دسترسی یافت که نمونه‌ای از آن‌را در اولین متد LoginResult می‌توانید مشاهده کنید. این روش در ASP.NET Web forms هم کار می‌کند. جهت اطلاع این روش با ASP کلاسیک دهه نود هم سازگار است!
البته این روش آنچنان مرسوم نیست؛ چون NameValueCollection مورد استفاده، ایندکسی عددی یا رشته‌ای را می‌پذیرد که هر دو با پیشرفت‌هایی که در زبان‌های دات نتی صورت گرفته‌اند، دیگر آنچنان مطلوب و روش مرجح به حساب نمی‌آیند. اما ... هنوز هم قابل استفاده است.
به علاوه اگر دقت کرده باشید در اینجا HttpContextBase داریم بجای HttpContext. تمام این کلاس‌های پایه هم به جهت سهولت انجام آزمون‌های واحد در ASP.NET MVC ایجاد شده‌اند. کار کردن مستقیم با HttpContext مشکل بوده و نیاز به شبیه سازی فرآیندهای رخ داده در یک وب سرور را دارد. اما این کلاس‌های پایه جدید، مشکلات یاد شده را به همراه ندارند.


ب) استفاده از پارامترهای اکشن متدها

نکته‌ای در مورد نامگذاری پارامترهای یک اکشن متد به صورت توکار اعمال می‌شود که باید به آن دقت داشت:
اگر نام یک پارامتر، با نام کلید یکی از رکوردهای موجود در مجموعه‌های زیر یکی باشد، آنگاه به صورت خودکار اطلاعات دریافتی به این پارامتر نگاشت خواهد شد (پارامتر هم نام، به صورت خودکار مقدار دهی می‌شود). این مجموعه‌ها شامل موارد زیرهستند:

Request.Form
Request.QueryString
Request.Files
RouteData.Values

برای نمونه در متدی که با نام LoginResultWithParams مشخص شده، چون نام‌های دو پارامتر آن، با نام‌های بکارگرفته شده در Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یکی هستند، با مقادیر ارسالی آن‌ها مقدار دهی شده و سپس در متد قابل استفاده خواهند بود. در پشت صحنه هم از همان رکوردهای موجود در Request.Form (یا سایر موارد ذکر شده)، استفاده می‌شود. در اینجا هر رکورد مثلا مجموعه Request.Form، کلیدی مساوی نام ارسالی به سرور را داشته و مقدار آن هم، مقداری است که کاربر وارد کرده است.
اگر همانندی یافت نشد، آن پارامتر با نال مقدار دهی می‌گردد. بنابراین اگر برای مثال یک پارامتر از نوع int را معرفی کرده باشید و چون نوع int، نال نمی‌پذیرد، یک استثناء بروز خواهد کرد. برای حل این مشکل هم می‌توان از Nullable types استفاده نمود (مثلا بجای int id نوشت int? id تا مشکلی جهت انتساب مقدار نال وجود نداشته باشد).
همچنین باید دقت داشت که این بررسی تطابق‌های بین نام عناصر HTML و نام پارامترهای متدها، case insensitive است و به کوچکی و بزرگی حروف حساس نیست. برای مثال، پارامتر معرفی شده در متد LoginResult مساوی string name است، اما نام خاصیت تعریف شده در کلاس Account مساوی Name بود.


ج) استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

در ASP.NET MVC چون می‌توان با یک Strongly typed view کار کرد، خود فریم ورک این قابلیت را دارد که اطلاعات ارسالی یکی فرم را به صورت خودکار به یک وهله از یک شیء نگاشت کند. در اینجا model binder وارد عمل می‌شود، مقادیر ارسالی را استخراج کرده (اطلاعات دریافتی از Form یا کوئری استرینگ‌ها یا اطلاعات مسیریابی و غیره) و به خاصیت‌های یک شیء نگاشت می‌کند. بدیهی است در اینجا این خواص باید عمومی باشند و هم نام عناصر HTML ارسالی به سرور. همچنین model binder پیش فرض ASP.NET MVC را نیز می‌توان کاملا تعویض کرد و محدود به استفاده از model binder توکار آن نیستیم.
وجود این Model binder، کار با ORMها را بسیار لذت بخش می‌کند؛ از آنجائیکه خود فریم ورک ASP.NET MVC می‌تواند عناصر شیءایی را که قرار است به بانک اطلاعاتی اضافه شود، یا در آن به روز شود، به صورت خودکار ایجاد کرده یا به روز رسانی نماید.
نحوه کار با model binder را در متد Login کنترلر فوق می‌توانید مشاهده کنید. بر روی return View آن یک breakpoint قرار دهید. فرم سوم را به سرور ارسال کنید و سپس در VS.NET خواص شیء ساخته شده را در حین دیباگ برنامه، بررسی نمائید.
بنابراین تفاوتی نمی‌کند که از چندین پارامتر استفاده کنید یا اینکه کلا یک شیء را به عنوان پارامتر معرفی نمائید. فریم ورک سعی می‌کند اندکی هوش به خرج داده و مقادیر ارسالی به سرور را به پارامترهای تعریفی، حتی به خواص اشیاء این پارامترهای تعریف شده، نگاشت کند.

در ASP.NET MVC سه نوع Model binder وجود دارند:
1) Model binder پیش فرض که توضیحات آن به همراه مثالی ارائه شد.
2) Form collection model binder که در ادامه توضیحات آن‌را مشاهده خواهید نمود.
3) HTTP posted file base model binder که توضیحات آن به قسمت بعدی موکول می‌شود.

یک نکته:
اولین متد LoginResult کنترلر را به نحو زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد:
[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithFormCollection")]
public ActionResult LoginResult(FormCollection collection)
{
string name = collection["name"];
string password = collection["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

در اینجا FormCollection به صورت خودکار بر اساس مقادیر ارسالی به سرور توسط فریم ورک تشکیل می‌شود (FormCollection هم یک نوع model binder ساده است) و اساسا یک NameValueCollection می‌باشد.
بدیهی است در این حالت باید نگاشت مقادیر دریافتی، به متغیرهای متناظر با آن‌ها، دستی انجام شود (مانند مثال فوق) یا اینکه می‌توان از متد UpdateModel کلاس Controller هم استفاده کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateFormCollection(FormCollection collection)
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account, collection.ToValueProvider());

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

متد توکار UpdateModel، به صورت خودکار اطلاعات FormCollection دریافتی را به شیء مورد نظر، نگاشت می‌کند.
همچنین باید عنوان کرد که متد UpdateModel، در پشت صحنه از اطلاعات Model binder پیش فرض و هر نوع Model binder سفارشی که ایجاد کنیم استفاده می‌کند. به این ترتیب زمانیکه از این متد استفاده می‌کنیم، اصلا نیازی به استفاده از FormCollection نیست و متد بدون آرگومان زیر هم به خوبی کار خواهد کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateModel()
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account);

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

استفاده از model binderها همینجا به پایان نمی‌رسد. نکات تکمیلی آن‌ها در قسمت بعدی بررسی خواهند شد.

نظرات مطالب
UrlRewriter توسط Intelligencia.UrlRewriter
url routing از دات نت 3 و نیم، سرویس پک یک به بعد به صورت توکار و استاندارد، اضافه شده. فقط برای حالت دات نت سه و نیم باید یک سری تنظیمات اضافه‌تر به وب کانفیگ اضافه شوند (تعریف System.Web.Routing.UrlRoutingModule باید در قسمت httpModules ذکر شود).
مطالب
روش کار با فایل‌های پویای ارائه شده‌ی توسط یک برنامه‌ی ASP.NET Core در برنامه‌های React
پس از آشنایی با «روش کار با فایل‌های ایستا در برنامه‌های React»، اکنون اگر این فایل‌ها ایستا نباشند و توسط یک برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت داده شوند، چطور می‌توان از آن‌ها در برنامه‌های React استفاده کرد؟

برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید را مانند DownloadFilesSample، ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
> dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کردیم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف می‌کنیم.
به علاوه بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
 import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای دریافت فایل‌ها از سمت سرور، از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


کدهای سمت سرور دریافت فایل‌های پویا

در اینجا کدهای سمت سرور برنامه، یک فایل PDF ساده را بازگشت می‌دهند. این محتوای باینری می‌تواند حاصل اجرای یک گزارش اکسل، PDF و یا کلا هر نوع فایلی باشد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace DownloadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class ReportsController : Controller
    {
        [HttpGet("[action]")]
        public IActionResult GetPdfReport()
        {
            return File(virtualPath: "~/app_data/sample.pdf",
                        contentType: "application/pdf",
                        fileDownloadName: "sample.pdf");
        }
    }
}
فایل بازگشتی فوق که در این مثال در مسیر wwwroot\app_data\sample.pdf برنامه‌ی وب کپی شده‌است، در نهایت با آدرس api/Reports/GetPdfReport در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود.


روش دریافت محتوای باینری در برنامه‌های React

برای دریافت یک محتوای باینری از سرور توسط axios مانند تصاویر، فایل‌های PDF و اکسل و غیره، مهم‌ترین نکته، تنظیم ویژگی responseType آن به blob است:
  const getResults = async () => {
      const { headers, data } = await axios.get(apiUrl, {
        responseType: "blob"
      });
  }


ساخت URL برای دسترسی به اطلاعات باینری

تمام مرورگرهای جدید از ایجاد URL برای اشیاء Blob دریافتی از سمت سرور، توسط متد توکار URL.createObjectURL پشتیبانی می‌کنند. این متد، شیء URL را از شیء window جاری دریافت می‌کند و سپس اطلاعات باینری را دریافت کرده و آدرسی را جهت دسترسی موقت به آن تولید می‌کند. حاصل آن، یک URL ویژه‌است مانند blob:https://localhost:5001/03edcadf-89fd-48b9-8a4a-e9acf09afd67 که گشودن آن در مرورگر، یا سبب نمایش آن تصویر و یا دریافت مستقیم فایل خواهد شد.
در ادامه کدهای تبدیل blob دریافت شده‌ی از سرور را به این URL ویژه، مشاهده می‌کنید:
import axios from "axios";
import React, { useEffect, useState } from "react";

export default function DisplayPdf() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/Reports/GetPdfReport";

  const [blobInfo, setBlobInfo] = useState({
    blobUrl: "",
    fileName: ""
  });

  useEffect(() => {
    getResults();
  }, []);

  const getResults = async () => {
    try {
      const { headers, data } = await axios.get(apiUrl, {
        responseType: "blob"
      });
      console.log("headers", headers);

      const pdfBlobUrl = window.URL.createObjectURL(data);
      console.log("pdfBlobUrl", pdfBlobUrl);

      const fileName = headers["content-disposition"]
        .split(";")
        .find(n => n.includes("filename="))
        .replace("filename=", "")
        .trim();
      console.log("filename", fileName);

      setBlobInfo({
        blobUrl: pdfBlobUrl,
        fileName: fileName
      });
    } catch (error) {
      console.log(error);
    }
  };
توضیحات:
- توسط useEffect Hook و بدون ذکر وابستگی خاصی در آن، سبب شبیه سازی رویداد componentDidUpdate شده‌ایم. به این معنا که متد getResults فراخوانی شده‌ی در آن، پس از رندر کامپوننت در DOM فراخوانی می‌شود و بهترین محلی است که از آن می‌توان برای ارسال درخواست‌های Ajaxای به سمت سرور و دریافت اطلاعات از backend، استفاده کرد و سپس setState را با اطلاعات جدید فراخوانی نمود. معادل setState در اینجا نیز، همان شیء حالتی است که توسط useState Hook و متد setBlobInfo آن تعریف کرده‌ایم.
- پس از دریافت headers و data از سرور، با استفاده از متد createObjectURL، آن‌را تبدیل به یک blob URL کرده‌ایم.
- همچنین در سمت سرور، پارامتر fileDownloadName را نیز تنظیم کرده‌ایم. این نام در سمت کلاینت، توسط هدری با کلید content-disposition ظاهر می‌شود:
ontent-disposition: "attachment; filename=sample.pdf; filename*=UTF-8''sample.pdf"
 بنابراین می‌توان آن‌را تجزیه کرد و سپس filename را از آن استخراج نمود.
- اکنون که نام فایل و URL دسترسی به داده‌ی فایل باینری دریافتی از سرور را استخراج و ایجاد کرده‌ایم. با فراخوانی متد setBlobInfo، سبب تنظیم متغیر حالت blobInfo خواهیم شد. این مورد، رندر مجدد UI را سبب شده و توسط آن می‌توان برای مثال فایل PDF دریافتی را نمایش داد.


نمایش فایل PDF دریافتی از سرور، به همراه دکمه‌های دریافت، چاپ و بازکردن آن در برگه‌ای جدید

در ادامه کدهای کامل قسمت رندر این کامپوننت را مشاهده می‌کنید:
import axios from "axios";
import React, { useEffect, useState } from "react";

export default function DisplayPdf() {

  // ...

  const { blobUrl } = blobInfo;

  return (
    <>
      <h1>Display PDF Files</h1>
      <button className="btn btn-info" onClick={handlePrintPdf}>
        Print PDF
      </button>
      <button className="btn btn-primary ml-2" onClick={handleShowPdfInNewTab}>
        Show PDF in a new tab
      </button>
      <button className="btn btn-success ml-2" onClick={handleDownloadPdf}>
        Download PDF
      </button>

      <section className="card mb-5 mt-3">
        <div className="card-header">
          <h4>using iframe</h4>
        </div>
        <div className="card-body">
          <iframe
            title="PDF Report"
            width="100%"
            height="600"
            src={blobUrl}
            type="application/pdf"
          ></iframe>
        </div>
      </section>

      <section className="card mb-5">
        <div className="card-header">
          <h4>using object</h4>
        </div>
        <div className="card-body">
          <object
            data={blobUrl}
            aria-label="PDF Report"
            type="application/pdf"
            width="100%"
            height="100%"
          ></object>
        </div>
      </section>

      <section className="card mb-5">
        <div className="card-header">
          <h4>using embed</h4>
        </div>
        <div className="card-body">
          <embed
            aria-label="PDF Report"
            src={blobUrl}
            type="application/pdf"
            width="100%"
            height="100%"
          ></embed>
        </div>
      </section>
    </>
  );
}
که چنین خروجی را ایجاد می‌کند:


در اینجا با انتساب مستقیم blob URL ایجاد شده، به خواص src و یا data اشیائی مانند iframe ،object و یا embed، می‌توان سبب نمایش فایل pdf دریافتی از سرور شد. این نمایش نیز توسط قابلیت‌های توکار مرورگر صورت می‌گیرد و نیاز به نصب افزونه‌ی خاصی را ندارد.

در ادامه کدهای مرتبط با سه دکمه‌ی چاپ، دریافت و بازکردن فایل دریافتی از سرور را مشاهده می‌کنید.


مدیریت دکمه‌ی چاپ PDF

پس از اینکه به blobUrl دسترسی یافتیم، اکنون می‌توان یک iframe مخفی را ایجاد کرد، سپس src آن‌را به این آدرس ویژه تنظیم نمود و در آخر متد print آن‌را فراخوانی کرد که سبب نمایش خودکار دیالوگ چاپ مرورگر می‌شود:
  const handlePrintPdf = () => {
    const { blobUrl } = blobInfo;
    if (!blobUrl) {
      throw new Error("pdfBlobUrl is null");
    }

    const iframe = document.createElement("iframe");
    iframe.style.display = "none";
    iframe.src = blobUrl;
    document.body.appendChild(iframe);
    if (iframe.contentWindow) {
      iframe.contentWindow.print();
    }
  };


مدیریت دکمه‌ی نمایش فایل PDF در یک برگه‌ی جدید

اگر علاقمند بودید تا این فایل PDF را به صورت تمام صفحه و در برگه‌ای جدید نمایش دهید، می‌توان از متد window.open استفاده کرد:
const handleShowPdfInNewTab = () => {
    const { blobUrl } = blobInfo;
    if (!blobUrl) {
      throw new Error("pdfBlobUrl is null");
    }

    window.open(blobUrl);
  };

مدیریت دکمه‌ی دریافت فایل PDF

بجای نمایش فایل PDF می‌توان دکمه‌ای را بر روی صفحه قرار داد که با کلیک بر روی آن، این فایل توسط مرورگر به صورت متداولی جهت دریافت به کاربر ارائه شود:
  const handleDownloadPdf = () => {
    const { blobUrl, fileName } = blobInfo;
    if (!blobUrl) {
      throw new Error("pdfBlobUrl is null");
    }

    const anchor = document.createElement("a");
    anchor.style.display = "none";
    anchor.href = blobUrl;
    anchor.download = fileName;
    document.body.appendChild(anchor);
    anchor.click();
  };
در اینجا یک anchor جدید به صورت مخفی به صفحه اضافه می‌شود که href آن به blobUrl تنظیم شده‌است و همچنین از فایل fileName استخراجی نیز در اینجا جهت ارائه‌ی نام اصلی فایل دریافتی از سرور، کمک گرفته شده‌است. سپس متد click آن فراخوانی خواهد شد. این روش در مورد تدارک دکمه‌ی دریافت تمام blobهای دریافتی از سرور کاربرد دارد و منحصر به فایل‌های PDF نیست.
اگر خواستید عملیات axios.get و دریافت فایل، با هم یکی شوند، می‌توان متد handleDownloadPdf را پس از پایان کار await axios.get، فراخوانی کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: DownloadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشته و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.
نظرات مطالب
بررسی روش مشاهده خروجی SQL حاصل از کوئری‌های Entity framework Core
یک نکته‌ی تکمیلی: یافتن ساده‌تر کوئری‌ها در لاگ نهایی

پس از فعالسازی لاگ کردن عملیات در EF Core، مشکلی که در بین انبوهی از اطلاعات لاگ شده رخ می‌دهد این است که این کوئری خاص دقیقا مرتبط به کدام قسمت برنامه است؟ برای یافتن ساده‌تر کوئری‌ها و ارتباط دادن آن‌ها با کدهای قسمت‌های مختلف برنامه، در EF Core 2.2، قابلیتی تحت عنوان TagWith افزوده شده‌است:
var orders = 
      (from b in context.Orders.TagWith(@"List of top 10 orders") 
      orderby b.Price descending 
      select b).Take(10).ToList();
با این خروجی
-- List of top 10 orders
 
SELECT TOP(@__p_1) [b].[Id], [b].[Name], [b].[Price]
 FROM [Orders] AS [b] 
ORDER BY [b].[Price] DESC
که در آن عبارت TagWith در ابتدای لاگ درج شده‌است و به این ترتیب ارتباط دادن کدهای برنامه با خروجی لاگ شده و یافتن معادل‌ها، ساده‌تر می‌شود.
مطالب دوره‌ها
طراحی روابط و ارجاعات در RavenDB
در قسمت‌های قبل، با پیش زمینه‌ی ذهنی طراحی مدل‌های RavenDB به همراه اصول مقدماتی کوئری نویسی آن آشنا شدیم. در این قسمت قصد داریم معادل‌های روابط موجود در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای را در RavenDB و مطابق ذهنیت غیر رابطه‌ای آن، مدلسازی کنیم و مثال‌های بیشتری را بررسی نمائیم.

مدیریت روابط در RavenDB

یکی از اصول طراحی مدل‌ها در RavenDB، مستقل بودن اسناد یا documents است. به این ترتیب کلیه اطلاعاتی که یک سند نیاز دارد، داخل همان سند ذخیره می‌شوند (به این نوع شیء،  Root Aggregate هم گفته می‌شود). اما این اصل سبب نخواهد شد تا نتوان یا نباید ارتباطی را بین اسناد تعریف کرد. بنابراین سؤال مهم اینجا است که چه اطلاعات مرتبطی باید داخل یک سند ذخیره شوند و چه اطلاعاتی باید به سند دیگری ارجاع داده شوند. برای پاسخ به این سؤال سه روش ذیل را باید مدنظر داشت:

الف) Denormalized references
فرض کنید در دنیای رابطه‌ای دو جدول سفارش و مشتری را دارید. در این حالت، جدول سفارش تنها شماره آی دی اطلاعات مشتری را از جدول مشتری یا کاربران سیستم، در خود ذخیره خواهد کرد. به این ترتیب از تکرار اطلاعات مشتری در جدول سفارشات جلوگیری می‌گردد. اما اگر اطلاعات پرکاربرد مشتری را در داخل جدول سفارش قرار دهیم به آن denormalized reference گفته می‌شود.
ایجاد denormalized reference یکی از روش‌های مرسوم در دنیای NoSQL و RavenDB است؛ خصوصا جهت سهولت نمایش اطلاعات. به این ترتیب ارجاع به سندهای دیگر کمتر شده و ترافیک شبکه نیز کاهش می‌یابد. برای مثال در اینجا نام و آدرس مشتری را داخل سند ثبت شده قرار می‌دهیم و از سایر اطلاعات او (که اهمیت نمایشی ندارند) مانند کلمه عبور و امثال آن صرفنظر خواهیم کرد.
اینجا است که یک سری از سؤالات مطرح خواهند شد مانند : «اگر آدرس مشتری تغییر کرد، چطور؟»
بنابراین بهترین حالت استفاده از روش denormalized references محدود خواهد شد به موارد ذیل:
الف) قید اطلاعاتی که به ندرت تغییر می‌کنند. برای مثال نام یک شخص یا نام یک کشور، استان یا شهر.
ب) ثبت اطلاعات تکراری که در طول زمان تغییر می‌کنند، اما باید تاریخچه‌ی آن‌ها حفظ شوند. برای مثال اگر آدرس مشتری تغییر کرده است، واقعا اجناس سندهای قبلی او، صرفنظر از آدرس جدیدی که اعلام کرده است، به آدرس قبلی او ارسال شده‌اند و این تاریخچه باید در سیستم حفظ شوند.
ج) اطلاعاتی که ممکن است بعدها حذف شوند؛ اما نیاز است سابقه اسناد قبلی تخریب نشوند. برای مثال کارخانه‌ای را درنظر بگیرید که امسال یک سری چینی خاص را تولید می‌کند و می‌فروشد. سال بعد خط تولید خود را عوض کرده و سری اجناس دیگری را شروع به تولید و فروش خواهد کرد. در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای نمی‌توان اجناسی را که در جداول دیگر ارجاع دارند، به این سادگی‌ها حذف کرد. در اینجا باید از روش‌هایی مانند تعریف فیلد بیتی IsDeleted برای مخفی کردن ظاهری رکوردهای موجود کمک گرفت. اما در دنیای رابطه‌ای، اطلاعات مهم محصول را در سند اصلی ثبت کنید. بعد هر زمانیکه نیازی به محصول نبود، کلا تعریف آن‌را حذف نمائید.


ب) Includes
Includes در RavenDB برای پوشش مشکلات denormalization ارائه شده است. در اینجا بجای اینکه یک شیء کپی اطلاعات پرکاربرد شیء‌ایی دیگر را در خود ذخیره کند، تنها ارجاعی (یک Id رشته‌ای) از آن شیء را در سند مرتبط ذخیره خواهد کرد.
public class Order
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public LineItem[] LineItems { get; set; }
    public double TotalPrice { get; set; }
}
 
public class Customer
{
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
    public short Age { get; set; }
    public string HashedPassword { get; set; }
}
برای نمونه در کلاس Order شاهد یک Id رشته‌ای ارجاع دهنده به کلاس Customer هستیم. هرگاه که نیاز به بارگذاری اطلاعات شیء Order به همراه کل اطلاعات مشتری او تنها در یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی باشد، می‌توان از متد الحاقی Include مختص RavenDB استفاده کرد:
var order = session.Include<Order>(x => x.CustomerId)
                   .Load("orders/1234");
 
// این کوئری از کش سشن خوانده می‌شود و کاری به سرور ندارد
var cust = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
همانطور که مشاهده می‌کنید، با ذکر متد Include، اعلام کرده‌ایم که مایل هستیم تا اطلاعات سند مشتری متناظر را نیز داشته باشیم. در این حالت در Load بعدی که بر اساس Id مشتری انجام شده، دیگر رفت و برگشتی به سرور انجام نشده و اطلاعات مشتری از کش سشن جاری که پیشتر با فراخوانی Include مقدار دهی شده است، دریافت می‌گردد.
حتی می‌توان چند سند مرتبط را با هم بارگذاری کرد؛ با حداقل رفت و برگشت به سرور:
var orders = session.Include<Order>(x => x.CustomerId)
    .Load("orders/1234", "orders/4321");
 
foreach (var order in orders)
{
    // این کوئری‌ها سمت کلاینت هستند و به سرور ارسال نمی‌شوند
    var cust = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
}
همچنین امکان استفاده از متد Include در LINQ API نیز پیش بینی شده است. برای این منظور باید از متد Customize استفاده کرد:
var orders = session.Query<Order>()
    .Customize(x => x.Include<Order>(o => o.CustomerId))
    .Where(x => x.TotalPrice > 100)
    .ToList();
 
foreach (var order in orders)
{
    // این کوئری‌ها سمت کلاینت اجرا می‌شوند
    var cust = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
}


Includeهای یک به چند

اکنون فرض کنید به کلاس سفارش، آرایه تامین کننده‌ها نیز افزوده شده است (رابطه یک به چند):
public class Order
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public string[] SupplierIds { get; set; }
    public LineItem[] LineItems { get; set; }
    public double TotalPrice { get; set; }
}
بارگذاری یکباره روابط یک به چند نیز با Include میسر است:
var orders = session.Include<Order>(x => x.SupplierIds)
    .Load("orders/1234", "orders/4321");
 
foreach (var order in orders)
{
    foreach (var supplierId in order.SupplierIds)
    {
        // از کش سشن خوانده می‌شود
        var supp = session.Load<Supplier>(supplierId);
    }
}



Includeهای چند سطحی

در اینجا کلاس سفارشی را در نظر بگیرید که دارای خاصیت ارجاع دهنده نیز هست. این خاصیت به شکل یک کلاس تعریف شده است و نه به شکل  یک آی دی رشته‌ای:
public class Order
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public string[] SupplierIds { get; set; }
    public Referral Refferal { get; set; }
    public LineItem[] LineItems { get; set; }
    public double TotalPrice { get; set; }
}

public class Referral
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public double CommissionPercentage { get; set; }
}
متد Include امکان ارجاع به خواص تو در تو را نیز دارد:
var order = session.Include<Order>(x => x.Refferal.CustomerId)
    .Load("orders/1234");
 
// از کش سشن خوانده می‌شود
var referrer = session.Load<Customer>(order.Refferal.CustomerId);
همچنین این متد با مجموعه‌ها نیز کار می‌کند. برای مثال اگر تعریف متد LineItem به صورت زیر باشد:
public class LineItem
{
    public string ProductId { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Quantity { get; set; }
    public double Price { get; set; }
}
برای بارگذاری یکباره اسناد مرتبط می‌توان به روش ذیل عمل کرد:
var order = session.Include<Order>(x => x.LineItems.Select(li => li.ProductId))
    .Load("orders/1234");
 
foreach (var lineItem in order.LineItems)
{
    // از کش سمت کلاینت خوانده می‌شود
    var product = session.Load<Product>(lineItem.ProductId);
}

و به صورت خلاصه برای باگذاری اسناد مرتبط، دیگر از دو کوئری پشت سر هم ذیل استفاده نکنید:
var order = session.Load<Order>("orders/1");
var customer = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
این دو کوئری یعنی دوبار رفت و برگشت به سرور. با استفاده از Include می‌توان تعداد رفت و برگشت‌ها و همچنین ترافیک شبکه را کاهش داد. به علاوه سرعت کار نیز افزایش خواهد یافت.


ج) تفاوت بین Reference و Relationship

برای درک اینکه آیا اطلاعات یک شیء مرتبط را بهتر است داخل شیء اصلی (Aggregate rooe) ذخیره کرد یا خیر، باید مفاهیم ارجاع و ارتباط را بررسی کنیم.
اگر به مثال سفارش و مشتری دقت کنیم، یک سفارش را بدون مشتری نیز می‌توان تکمیل کرد. برای مثال بسیاری از فروشگاه‌ها به همین نحو عمل می‌کنند و اگر شماره Id مشتری را به سندی اضافه می‌کنیم، صرفا جهت این است که بدانیم این سند متعلق به شخص دیگری نیست. بنابراین «ارجاعی» به کاربر در جدول سفارش می‌تواند وجود داشته باشد.
اکنون اقلام سفارش را درنظر بگیرید. هر آیتم سفارش تنها با بودن آن سفارش خاص است که معنا پیدا می‌کنند و نه بدون آن. این آیتم می‌تواند ارجاعی به محصول مرتبط داشته باشد. اینجا است که می‌گوییم اقلام سند با سفارش «در ارتباط» هستند؛ اما یک سند ارجاعی دارد به مشتری.
از این دو مفهوم برای تشخیص تشکیل Root Aggregate استفاده می‌شود. به این ترتیب تشخیص داده‌ایم اقلام سند، Root Aggregate را تشکیل می‌دهند؛ بنابراین ذخیره سازی تمام آن‌ها داخل یک سند RavenDB معنا پیدا می‌کند.


چند مثال برای درک بهتر نحوه طراحی اسناد در RavenDB

الف) Stackoverflow
صفحه نمایش یک سؤال و پاسخ‌های آن و همچنین رای‌های هر آیتم را درنظر بگیرید. در اینجا کاربران همزمانی ممکن است به یک سؤال رای بدهند، پاسخ‌هایی را ارائه دهند و یا کاربر اصلی، سؤال خویش را ویرایش کند. به این ترتیب با قرار دادن کلیه آیتم‌های این سند داخل آن، به مشکلات همزمانی برخواهیم خورد. برای مثال واقعا نمی‌خواهیم که به علت افزوده شدن یک پاسخ، کل سند قفل شود.
بنابراین ذخیره سازی سؤال در یک سند و ذخیره سازی لیست پاسخ‌ها در سندی دیگر، طراحی بهتری خواهد بود.

ب) سبد خرید و آیتم‌های آن
زمانیکه کاربری مشغول به خرید آنلاین از سایتی می‌شود، لیست اقلام انتخابی او یک سفارش را تشکیل داده و به تنهایی معنا پیدا نمی‌کنند. به همین جهت ذخیره سازی اقلام سفارش به صورت یک Root aggregate در اینجا مفهوم داشته و متداول است.

ج) یک بلاگ و کامنت‌های آن
در اینجا نیز کاربران، مجزای از مطلب اصلی ارسال شده ممکن است نظرات خود را ویرایش کنند یا اینکه بخواهیم نظرات را جداگانه لیست کنیم. بنابراین این دو (مطالب و نظرات) موضوعاتی جداگانه بوده و نیازی نیست به صورت یک Root aggregate تعریف شوند.

بنابراین در حین طراحی اسناد NoSQL باید به اعمال و «محدوده‌های تراکنشی» انجام شده دقت داشت تا اینکه صرفا عنوان شود این یک رابطه یک به چند یا چند به چند است.
مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 4 - طول حیات سرویس ها یا Service Lifetime
در قسمت‌های قبلی این سری، به ترتیب ابتدا در مورد مبحث تزریق وابستگی‌ها صبحت کردیم، بعد اولین سرویس‌مان را در ASP.NET Core ثبت و واکشی کردیم. در بخش سوم، تنظیمات را درون سامانه، ثبت و استفاده کردیم و حالا در این بخش می‌خواهیم به مبحث طول حیات سرویس‌ها بپردازیم.
همانطور که گفتیم، وظیفه‌ی DI Container، ایجاد یک نمونه از سرویس درخواست شده، تزریق آن به کلاس درخواست دهنده و در انتها از بین بردن یا Dispose شیء ایجاد شده از سرویس ثبت شده‌است. بنابراین ما باید در هنگام ثبت سرویس، بر اساس تحلیل و نیاز برنامه‌ی خودمان، طول عمر سرویس/Service Life Time را مشخص کنیم.

بصورت کلی در Microsoft Dependency Injection Container و اکثر DI Container‌های دیگر، 3 نوع کلی چرخه‌ی حیات وجود دارند که به ترتیب پایداری و طول عمر شیء ایجاد شده، در زیر آورده شده‌اند:
  •  Singleton
  •  Scoped
  •  Transient

Singleton (یگانه)

فقط و فقط یک شیء از سرویس ثبت شده با این طول عمر، در اولین درخواست ایجاد می‌شود و سپس در کل طول حیات برنامه، از همین شیء ایجاد شده، استفاده می‌گردد.  به همین دلیل به آن «یگانه» یا Singleton می‌گویند. هر زمانیکه این سرویس در خواست داده می‌شود، DI Container، همان یک شیء را در اختیار درخواست دهنده قرار می‌دهد و این شیء، هیچگاه از بین نمی‌رود.  به بیان دیگر، DI Container هیچگاه این شیء را از بین نمی‌برد. شیء ساخته شده از سرویس ثبت شده‌ی با حالت Singleton، بین تمامی استفاده کنندگان، به صورت اشتراکی استفاده می‌شود. این طول عمر تقریبا مشابه‌ی اشیاء ساخته شده توسط Singleton Pattern عمل می‌کند.
با توجه به مطالب گفته شده، ویژگی‌های سرویس‌های Singleton به شرح زیر هستند:
  •   در اولین درخواست به سرویس، یک نمونه از آن ساخته می‌شود و تا پایان برنامه در حافظه نگه داشته می‌شود.
  •   در سایر درخواست‌ها، همان یک نمونه‌ی ساخته شده‌ی از سرویس، ارائه داده می‌شود. 
  •   به علت موجود بودن در حافظه، معمولا دسترسی به آن‌ها و عملکرد آن‌ها سریعتر است.
  •   بار کاری بر روی Garbage Collector فریمورک را کاهش می‌دهند.

بنابراین در هنگام تعریف کردن یک سرویس به صورت Singleton باید نکات زیر را مد نظر قرار بدهید:
  • باید سرویس مورد نظر Thread Safe باشد .
  •  نباید استفاده کننده‌ی از این سرویس، امکان تغییر State آن را داشته باشد.
  •  اگر ساخت شیء‌ای از یک سرویس، هزینه‌ی زیادی را داشته باشد ، احتمالا Singleton کردن آن می‌تواند ایده‌ی خوبی باشد.
  •  شیء ساخته شده‌ی از این سرویس، تا زمان اجرای برنامه، بخشی از حافظه‌ی برنامه را اشغال می‌کند. پس باید حجم اشغالی در حافظه را نیز مد نظر قرار داد.
  •  تعداد دفعات استفاده را در برابر مصرف حافظه در نظر بگیرید.
معمولا سرویس‌هایی مثل تنظیمات برنامه، از این نوع تعریف می‌شوند.

برای ثبت یک سرویس به صورت Singleton می‌توانیم از متدهای توسعه‌ای با نام ()AddSingleton، با سربارهای مختلف بر روی IServiceCollection استفاده کنیم. علاوه بر این، در هنگام استفاده از Option Pattern، متد Configure، خودش سرویس مورد نظر را به صورت Singleton ثبت می‌کند.

خب، به روش زیر سرویس GuidProvider را بعنوان یک Singleton  تعریف می‌کنیم:
services.AddSingleton(services => new GuidProvider());
 اکنون این سرویس را درون اکشن Index  و کنترلر HomeController تزریق می‌کنیم:
        public HomeController(ILogger<HomeController> logger,
            IMessageServiceA messageService,
            LiteDbConfig liteDbConfig,
            GuidProvider guidHelper)
        {
            _logger = logger;
            _messageService = messageService;
            _messageService = new MessageServiceAA();
            _guidHelper = guidHelper;
        }

حالا اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌بینید که با تازه سازی صفحه‌ی Home/Index ، همچنان Id، برابر با یک رشته‌ی یکسان است. حتی اگر تب دیگری را در مرورگر باز کنیم و دوباره به این صفحه برویم، می‌بینیم که Id برابر همان رشته‌ی قبلی است و دلیل این موضوع، ثبت سرویس Guid Service به صورت Singleton است.


Scoped ( محدود شده )

به ازای هر درخواست (در اینجا معمولا درخواست‌های Http مد نظر است) یک نمونه از این سرویس ساخته می‌شود و در طول حیات این درخواست، DI Container به هر کلاسی که به این سرویس نیاز دارد، همان یک نمونه را برگشت می‌دهد و این نمونه در کل طول اجرای این درخواست، بین تمامی سرویس گیرندگان، یکسان است. هر زمانی، درخواست به پایان برسد، نمونه‌ی ساخته شده از سرویس، Disposed می‌گردد و GC می‌تواند آن را از بین ببرد.

معمولا سرویس‌های اتصال به پایگاه داده‌ها و کار بر روی آنها که شامل خواندن، نوشتن، ویرایش، حذف می‌شوند را با طول حیات Scoped ، درون DI Container ثبت می‌کنند . EF Core به صورت پیش فرض ، Db Context را به صورت Scoped ثبت می‌کند.

سرویس‌های Scoped در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است. بنابراین باید به این نکته در هنگام تعریف سرویس به صورت Scoped ، توجه داشته باشید.

تمام Middleware ‌های ASP.NET Core هم فقط همان نمونه‌ی ایجاد شده از سرویس Scoped را در طی اجرای یک درخواست خاص، می‌گیرند.

هر سرویسی که به سرویس‌های Scoped نیاز دارد، یا باید به صورت Transient و یا باید به صورت Scoped ثبت شود، تا مانع از این شویم که شیء ساخته شده، فراتر از طول حیات موردنظرمان، در حافظه بماند و از آن استفاده شود .

برای ثبت یک سرویس به صورت Scoped می‌توانیم از متدهای توسعه‌ای با نام AddScoped() با سربارهای مختلف بر روی IServiceCollection استفاده کنیم. در اینجا از نسخه‌ای که دو پارامتر جنریک را می‌گیرد، برای ثبت یک سرویس به صورت Scoped استفاده می‌کنیم:

services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();

می توانیم سرویس GuidProvider را  به جای Signleton ، به صورت Scoped ثبت کنیم: 

services.AddScoped(services => new GuidProvider());
حال اگر برنامه را اجرا کنیم، می بینید که این بار با تازه سازی صفحه‌ی Home/Index، مقدار  Id برابر با یک رشته‌ی جدید است.  

 

Transient (گذرا)

به ازای هر درخواست دهنده‌ی جدید، یک نمونه‌ی جدید از سرویس، توسط DI Container ساخته می‌شود و در اختیار آن قرار می‌گیرد.

سرویس‌هایی را به این صورت ثبت کنید که:

  •   نیاز به Thread Safe بودن داشته باشند.
  • نمی توانید طول عمر سرویس را حدس بزنید.

سرویس‌های Transient ، کارآیی پائین‌تری دارند و سربار عملکردی زیادی بر روی Garbage Collector می گذارند؛ ولی به علت اینکه به ازای هر واکشی، یک نمونه‌ی جدید از آن‌ها ساخته می‌شود و State بین این اشیاء به اشتراک گذاشته نمی‌شود، امنیت بیشتری دارند و درک و خطایابی آنها ساده‌تر است.

برای ثبت سرویس‌های Transient از متد توسعه‌ای AddTransient() استفاده می‌کنیم. سربارهای این متد مانند سربارهای متدهای AddSingleton() و AddScoped() است:

services.AddTransient<IMessageServiceC, MessageServiceCA>();

 

وابستگی‌های محصور شده

یک سرویس نباید وابسته‌ی به سرویسی باشد که طول حیاتی کمتر از طول حیات خودش را دارد.

برای مثال اگر درون سرویسی با طول حیات Singleton، از یک سرویس با طول حیات Transient استفاده کنیم، اینکار باعث می‌شود که یک نمونه از سرویس Transient در طول حیات برنامه، همیشه درون حافظه بماند و این ممکن است باعث خطاهای عجیبی در هنگام اجرا شود که معمولا خطایابی و رفع آن‌ها مشکل است.


اثرات جانبی وابستگی‌های محصور شده:

  • به اشتراک گذاری تصادفی وضعیت یک شیء بین Thread ‌ها درون سرویس‌هایی که Thread Safe نیستند.
  • اشیاء، بیش از زمان پیش بینی شده‌ی برایشان، درون حافظه باقی می‌مانند.


سرویس‌های Transient می‌توانند به سرویس‌هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

  •   Transient
  •   Scoped
  •   Singleton

 

سرویس‌های Scoped می‌توانند به سرویس‌هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

  • Transient
  •   Scoped


سرویس‌های Singleton می‌توانند به سرویس هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

Singleton  


می‌توانید از جدول زیر به عنوان راهنمای خلاصه شده‌ی برای استفاده‌ی امن از سرویس‌ها درون یکدیگر بهره ببرید:


Scope Validation 

این قابلیت که به صورت پیش فرض در حالت توسعه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core فعال است، در زمان شروع برنامه و در Startup ، بررسی می‌کند که سرویس‌ها، وابستگی به سرویس‌هایی با طول حیاتی مناسب، داشته باشند.

مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت دوم - سرویس اعتبارسنجی
در قسمت قبل، ساختار ابتدایی کلاینت Angular را تدارک دیدیم. در این قسمت قصد داریم سرویسی که زیر ساخت کامپوننت لاگین و عملیات ورود به سیستم را تامین می‌کند، تکمیل کنیم.


تعریف تزریق وابستگی تنظیمات برنامه

در مطلب «تزریق وابستگی‌ها فراتر از کلاس‌ها در برنامه‌های Angular» با روش تزریق ثوابت برنامه آشنا شدیم. در این مثال، برنامه‌ی کلاینت بر روی پورت 4200 اجرا می‌شود و برنامه‌ی سمت سرور وب، بر روی پورت 5000. به همین جهت نیاز است این آدرس پایه سمت سرور را در تمام قسمت‌های برنامه که با سرور کار می‌کنند، در دسترس داشته باشیم و روش مناسب برای پیاده سازی آن همان قسمت «تزریق تنظیمات برنامه توسط تامین کننده‌ی مقادیر» مطلب یاد شده‌است. به همین جهت فایل جدید src\app\core\services\app.config.ts را در پوشه‌ی core\services برنامه ایجاد می‌کنیم:
import { InjectionToken } from "@angular/core";

export let APP_CONFIG = new InjectionToken<string>("app.config");

export interface IAppConfig {
  apiEndpoint: string;
  loginPath: string;
  logoutPath: string;
  refreshTokenPath: string;
  accessTokenObjectKey: string;
  refreshTokenObjectKey: string;
}

export const AppConfig: IAppConfig = {
  apiEndpoint: "http://localhost:5000/api",
  loginPath: "account/login",
  logoutPath: "account/logout",
  refreshTokenPath: "account/RefreshToken",
  accessTokenObjectKey: "access_token",
  refreshTokenObjectKey: "refresh_token"
};
در اینجا APP_CONFIG یک توکن منحصربفرد است که از آن جهت یافتن مقدار AppConfig که از نوع اینترفیس IAppConfig تعریف شده‌است، در سراسر برنامه استفاده خواهیم کرد.
سپس تنظیمات ابتدایی تزریق وابستگی‌های IAppConfig را در فایل src\app\core\core.module.ts به صورت ذیل انجام می‌دهیم:
import { AppConfig, APP_CONFIG } from "./app.config";

@NgModule({
  providers: [
    { provide: APP_CONFIG, useValue: AppConfig }
  ]
})
export class CoreModule {}
اکنون هر سرویس و یا کامپوننتی در سراسر برنامه که نیاز به تنظیمات AppConfig را داشته باشد، کافی است با استفاده از ویژگی Inject(APP_CONFIG)@ آن‌را درخواست کند.


طراحی سرویس Auth

پس از لاگین باید بتوان به اطلاعات اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم، در تمام قسمت‌های برنامه دسترسی پیدا کرد. به همین جهت نیاز است این اطلاعات را در یک سرویس سراسری singleton قرار داد تا همواره یک وهله‌ی از آن در کل برنامه قابل استفاده باشد. مرسوم است این سرویس را AuthService بنامند. بنابراین محل قرارگیری این سرویس سراسری در پوشه‌ی Core\services و محل تعریف آن در قسمت providers آن خواهد بود. به همین جهت ابتدا ساختار این سرویس را با دستور ذیل ایجاد می‌کنیم:
 ng g s Core/services/Auth
با این خروجی:
   create src/app/Core/services/auth.service.ts (110 bytes)
و سپس تعریف آن‌را به مدخل providers ماژول Core اضافه می‌کنیم:
import { AuthService } from "./services/auth.service";

@NgModule({
  providers: [
    // global singleton services of the whole app will be listed here.
    BrowserStorageService,
    AuthService,
    { provide: APP_CONFIG, useValue: AppConfig }
  ]
})
export class CoreModule {}

در ادامه به تکمیل AuthService خواهیم پرداخت و قسمت‌های مختلف آن‌را مرور می‌کنیم.


اطلاع رسانی به کامپوننت Header در مورد وضعیت لاگین

در مطلب «صدور رخدادها از سرویس‌ها به کامپوننت‌ها در برنامه‌های Angular» با نحوه‌ی کار با BehaviorSubject آشنا شدیم. در اینجا می‌خواهیم توسط آن، پس از لاگین موفق، وضعیت لاگین را به کامپوننت هدر صادر کنیم، تا لینک لاگین را مخفی کرده و لینک خروج از سیستم را نمایش دهد:
import { BehaviorSubject } from "rxjs/BehaviorSubject";

@Injectable()
export class AuthService {

  private authStatusSource = new BehaviorSubject<boolean>(false);
  authStatus$ = this.authStatusSource.asObservable();

  constructor() {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
  }

  private updateStatusOnPageRefresh(): void {
    this.authStatusSource.next(this.isLoggedIn());
  }
اکنون تمام کامپوننت‌های برنامه می‌توانند مشترک $authStatus شده و همواره آخرین وضعیت لاگین را دریافت کنند و نسبت به تغییرات آن عکس العمل نشان دهند (برای مثال قسمتی را نمایش دهند و یا قسمتی را مخفی کنند).
در اینجا در سازنده‌ی کلاس، بر اساس خروجی متد وضعیت لاگین شخص، برای اولین بار، متد next این BehaviorSubject فراخوانی می‌شود. علت قرار دادن این متد در سازنده‌ی کلاس سرویس، عکس العمل نشان دادن به refresh کامل صفحه، توسط کاربر است و یا عکس العمل نشان دادن به وضعیت به‌خاطر سپاری کلمه‌ی عبور، در اولین بار مشاهده‌ی سایت و برنامه. در این حالت متد isLoggedIn، کش مرورگر را بررسی کرده و با واکشی توکن‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها، گزارش وضعیت لاگین را ارائه می‌دهد. پس از آن، خروجی آن (true/false) به مشترکین اطلاع رسانی می‌شود.
در ادامه، متد next این  BehaviorSubject را در متدهای login و logout نیز فراخوانی خواهیم کرد.


تدارک ذخیره سازی توکن‌ها در کش مرورگر

از طرف سرور، دو نوع توکن access_token و refresh_token را دریافت می‌کنیم. به همین جهت یک enum را جهت مشخص سازی آن‌ها تعریف خواهیم کرد:
export enum AuthTokenType {
   AccessToken,
   RefreshToken
}
سپس باید این توکن‌ها را پس از لاگین موفق در کش مرورگر ذخیره کنیم که با مقدمات آن در مطلب «ذخیره سازی اطلاعات در مرورگر توسط برنامه‌های Angular» پیشتر آشنا شدیم. از همان سرویس BrowserStorageService مطلب یاد شده، در اینجا نیز استفاده خواهیم کرد:
import { BrowserStorageService } from "./browser-storage.service";

export enum AuthTokenType {
  AccessToken,
  RefreshToken
}

@Injectable()
export class AuthService {

  private rememberMeToken = "rememberMe_token";

  constructor(private browserStorageService: BrowserStorageService) {  }

  rememberMe(): boolean {
    return this.browserStorageService.getLocal(this.rememberMeToken) === true;
  }

  getRawAuthToken(tokenType: AuthTokenType): string {
    if (this.rememberMe()) {
      return this.browserStorageService.getLocal(AuthTokenType[tokenType]);
    } else {
      return this.browserStorageService.getSession(AuthTokenType[tokenType]);
    }
  }

  deleteAuthTokens() {
    if (this.rememberMe()) {
      this.browserStorageService.removeLocal(AuthTokenType[AuthTokenType.AccessToken]);
      this.browserStorageService.removeLocal(AuthTokenType[AuthTokenType.RefreshToken]);
    } else {
      this.browserStorageService.removeSession(AuthTokenType[AuthTokenType.AccessToken]);
      this.browserStorageService.removeSession(AuthTokenType[AuthTokenType.RefreshToken]);
    }
    this.browserStorageService.removeLocal(this.rememberMeToken);
  }

  private setLoginSession(response: any): void {
    this.setToken(AuthTokenType.AccessToken, response[this.appConfig.accessTokenObjectKey]);
    this.setToken(AuthTokenType.RefreshToken, response[this.appConfig.refreshTokenObjectKey]);
  }

  private setToken(tokenType: AuthTokenType, tokenValue: string): void {
    if (this.rememberMe()) {
      this.browserStorageService.setLocal(AuthTokenType[tokenType], tokenValue);
    } else {
      this.browserStorageService.setSession(AuthTokenType[tokenType], tokenValue);
    }
  }
}
ابتدا سرویس BrowserStorageService به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس نیاز است بر اساس گزینه‌ی «به‌خاطر سپاری کلمه‌ی عبور»، نسبت به انتخاب محل ذخیره سازی توکن‌ها اقدام کنیم. اگر گزینه‌ی rememberMe توسط کاربر در حین لاگین انتخاب شود، از local storage ماندگار و اگر خیر، از session storage فرار مرورگر برای ذخیره سازی توکن‌ها و سایر اطلاعات مرتبط استفاده خواهیم کرد.


- متد rememberMe مشخص می‌کند که آیا وضعیت به‌خاطر سپاری کلمه‌ی عبور توسط کاربر انتخاب شده‌است یا خیر؟ این مقدار را نیز در local storage ماندگار ذخیره می‌کنیم تا در صورت بستن مرورگر و مراجعه‌ی مجدد به آن، در دسترس باشد و به صورت خودکار پاک نشود.
- متد setToken، بر اساس وضعیت rememberMe، مقادیر توکن‌های دریافتی از سرور را در local storage و یا session storage ذخیره می‌کند.
- متد getRawAuthToken بر اساس یکی از مقادیر enum ارسالی به آن، مقدار خام access_token و یا refresh_token ذخیره شده را بازگشت می‌دهد.
- متد deleteAuthTokens جهت حذف تمام توکن‌های ذخیره شده‌ی توسط برنامه استفاده خواهد شد. نمونه‌ی کاربرد آن در متد logout است.
- متد setLoginSession پس از لاگین موفق فراخوانی می‌شود. کار آن ذخیره سازی توکن‌های دریافتی از سرور است. فرض آن نیز بر این است که خروجی json از طرف سرور، توکن‌ها را با کلیدهایی دقیقا مساوی access_token و refresh_token بازگشت می‌دهد:
 {"access_token":"...","refresh_token":"..."}
اگر این کلیدها در برنامه‌ی شما نام دیگری را دارند، محل تغییر آن‌ها در فایل app.config.ts است.


تکمیل متد ورود به سیستم

در صفحه‌ی لاگین، کاربر نام کاربری، کلمه‌ی عبور و همچنین گزینه‌ی «به‌خاطر سپاری ورود» را باید تکمیل کند. به همین جهت اینترفیسی را برای این کار به نام Credentials در محل src\app\core\models\credentials.ts ایجاد می‌کنیم:
export interface Credentials {
   username: string;
   password: string;
   rememberMe: boolean;
}
پس از آن در متد لاگین از این اطلاعات جهت دریافت توکن‌های دسترسی و به روز رسانی، استفاده خواهیم کرد:
@Injectable()
export class AuthService {
  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) private appConfig: IAppConfig,
    private http: HttpClient,
    private browserStorageService: BrowserStorageService   
  ) {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
  }

  login(credentials: Credentials): Observable<boolean> {
    const headers = new HttpHeaders({ "Content-Type": "application/json" });
    return this.http
      .post(`${this.appConfig.apiEndpoint}/${this.appConfig.loginPath}`, credentials, { headers: headers })
      .map((response: any) => {
        this.browserStorageService.setLocal(this.rememberMeToken, credentials.rememberMe);
        if (!response) {
          this.authStatusSource.next(false);
          return false;
        }
        this.setLoginSession(response);
        this.authStatusSource.next(true);
        return true;
      })
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error));
  }
}
متد login یک Observable از نوع boolean را بازگشت می‌دهد. به این ترتیب می‌توان مشترک آن شد و در صورت دریافت true یا اعلام لاگین موفق، کاربر را به صفحه‌ای مشخص هدایت کرد.
در اینجا نیاز است اطلاعات شیء Credentials را به مسیر http://localhost:5000/api/account/login ارسال کنیم. به همین جهت نیاز به سرویس IAppConfig تزریق شده‌ی در سازنده‌ی کلاس وجود دارد تا با دسترسی به this.appConfig.apiEndpoint، مسیر تنظیم شده‌ی در فایل src\app\core\services\app.config.ts را دریافت کنیم.
پس از لاگین موفق:
- ابتدا وضعیت rememberMe انتخاب شده‌ی توسط کاربر را در local storage مرورگر جهت مراجعات آتی ذخیره می‌کنیم.
- سپس متد setLoginSession، توکن‌های دریافتی از شیء response را بر اساس وضعیت rememberMe در local storage ماندگار و یا session storage فرار، ذخیره می‌کند.
- در آخر با فراخوانی متد next مربوط به authStatusSource با پارامتر true، به تمام کامپوننت‌های مشترک به این سرویس اعلام می‌کنیم که وضعیت لاگین موفق بوده‌است و اکنون می‌توانید نسبت به آن عکس العمل نشان دهید.


تکمیل متد خروج از سیستم

کار خروج، با فراخوانی متد logout صورت می‌گیرد:
@Injectable()
export class AuthService {

  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) private appConfig: IAppConfig,
    private http: HttpClient,
    private router: Router
  ) {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
  }

  logout(navigateToHome: boolean): void {
    this.http
      .get(`${this.appConfig.apiEndpoint}/${this.appConfig.logoutPath}`)
      .finally(() => {
        this.deleteAuthTokens();
        this.unscheduleRefreshToken();
        this.authStatusSource.next(false);
        if (navigateToHome) {
          this.router.navigate(["/"]);
        }
      })
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        console.log("logout", result);
      });
  }
}
در اینجا در ابتدا متد logout سمت سرور که در مسیر http://localhost:5000/api/account/logout قرار دارد فراخوانی می‌شود. پس از آن در پایان کار در متد finally (چه عملیات فراخوانی logout سمت سرور موفق باشد یا خیر)، ابتدا توسط متد deleteAuthTokens تمام توکن‌ها و اطلاعات ذخیره شده‌ی در مرورگر حذف می‌شوند. در ادامه با فراخوانی متد next مربوط به authStatusSource با مقدار false، به تمام مشترکین سرویس جاری اعلام می‌کنیم که اکنون وقت عکس العمل نشان دادن به خروجی سیستم و به روز رسانی رابط کاربری است. همچنین اگر پارامتر navigateToHome نیز مقدار دهی شده بود، کاربر را به صفحه‌ی اصلی برنامه هدایت می‌کنیم.


اعتبارسنجی وضعیت لاگین و توکن‌های ذخیره شده‌ی در مرورگر

برای اعتبارسنجی access token دریافتی از طرف سرور، نیاز به بسته‌ی jwt-decode است. به همین جهت دستور ذیل را در خط فرمان صادر کنید تا بسته‌ی آن به پروژه اضافه شود:
 > npm install jwt-decode --save
در ادامه برای استفاده‌ی از آن، ابتدا بسته‌ی آن‌را import می‌کنیم:
 import * as jwt_decode from "jwt-decode";
و سپس توسط متد jwt_decode آن می‌توان به اصل اطلاعات توکن دریافتی از طرف سرور، دسترسی یافت:
  getDecodedAccessToken(): any {
    return jwt_decode(this.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken));
  }
این توکن خام، پس از decode، یک چنین فرمت نمونه‌ای را دارد که در آن، شماره‌ی کاربری (nameidentifier)، نام کاربری (name)، نام نمایشی کاربر (DisplayName)، نقش‌های او (قسمت role) و اطلاعات تاریخ انقضای توکن (خاصیت exp)، مشخص هستند:
{
  "jti": "d1272eb5-1061-45bd-9209-3ccbc6ddcf0a",
  "iss": "http://localhost/",
  "iat": 1513070340,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier": "1",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "Vahid",
  "DisplayName": "وحید",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/serialnumber": "709b64868a1d4d108ee58369f5c3c1f3",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/userdata": "1",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": [
    "Admin",
    "User"
  ],
  "nbf": 1513070340,
  "exp": 1513070460,
  "aud": "Any"
}
برای مثال اگر خواستیم به خاصیت DisplayName این شیء decode شده دسترسی پیدا کنیم، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
  getDisplayName(): string {
    return this.getDecodedAccessToken().DisplayName;
  }
و یا خاصیت exp آن، بیانگر تاریخ انقضای توکن است. برای تبدیل آن به نوع Date، ابتدا باید به این خاصیت در توکن decode شده دسترسی یافت و سپس توسط متد setUTCSeconds آن‌را تبدیل به نوع Date کرد:
  getAccessTokenExpirationDateUtc(): Date {
    const decoded = this.getDecodedAccessToken();
    if (decoded.exp === undefined) {
      return null;
    }
    const date = new Date(0); // The 0 sets the date to the epoch
    date.setUTCSeconds(decoded.exp);
    return date;
  }
اکنون که به این تاریخ انقضای توکن دسترسی یافتیم، می‌توان از آن جهت تعیین اعتبار توکن ذخیره شده‌ی در مرورگر، استفاده کرد:
  isAccessTokenTokenExpired(): boolean {
    const expirationDateUtc = this.getAccessTokenExpirationDateUtc();
    if (!expirationDateUtc) {
      return true;
    }
    return !(expirationDateUtc.valueOf() > new Date().valueOf());
  }
و در آخر متد isLoggedIn که وضعیت لاگین بودن کاربر جاری را مشخص می‌کند، به صورت ذیل تعریف می‌شود:
  isLoggedIn(): boolean {
    const accessToken = this.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken);
    const refreshToken = this.getRawAuthToken(AuthTokenType.RefreshToken);
    const hasTokens = !this.isEmptyString(accessToken) && !this.isEmptyString(refreshToken);
    return hasTokens && !this.isAccessTokenTokenExpired();
  }

  private isEmptyString(value: string): boolean {
    return !value || 0 === value.length;
  }
ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا توکن‌های درخواست شده‌ی از کش مرورگر، وجود خارجی دارند یا خیر؟ پس از آن تاریخ انقضای access token را نیز بررسی می‌کنیم. تا همین اندازه جهت تعیین اعتبار این توکن‌ها در سمت کاربر کفایت می‌کنند. در سمت سرور نیز این توکن‌ها به صورت خودکار توسط برنامه تعیین اعتبار شده و امضای دیجیتال آن‌ها بررسی می‌شوند.

در قسمت بعد، از این سرویس اعتبارسنجی تکمیل شده جهت ورود به سیستم و تکمیل کامپوننت header استفاده خواهیم کرد.


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o، برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود.
مطالب
WPF4 و ویندوز 7 : به خاطر سپاری لیست آخرین فایل‌های گشوده شده توسط برنامه

اگر به برنامه‌های جدید نوشته شده برای ویندوز 7 دقت کنیم، از یک سری امکانات مخصوص آن جهت بهبود دسترسی پذیری به قابلیت‌هایی که ارائه می‌دهند، استفاده شده است. برای مثال برنامه‌ی OneNote مجموعه‌ی آفیس را در نظر بگیرید. اگر بر روی آیکون آن در نوار وظیفه‌ی ویندوز کلیک راست کنیم، لیست آخرین فایل‌های گشوده شده توسط آن مشخص است و با کلیک بر روی هر کدام، به سادگی می‌توان این فایل را گشود. یک چنین قابلیتی در منوی آغازین ویندوز نیز تعبیه شده است (شکل‌های زیر):




خبر خوب اینکه برای اضافه کردن این قابلیت به برنامه‌های WPF4 نیازی به کد نویسی نیست و این موارد که تحت عنوان استفاده از Jump list ویندوز 7 تعریف شده‌اند، با کمی دستکاری فایل App.Xaml برنامه، فعال می‌گردند:

<Application x:Class="WpfApplication1.App"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
StartupUri="MainWindow.xaml">
<Application.Resources>
</Application.Resources>
<JumpList.JumpList>
<JumpList ShowRecentCategory="True" />
</JumpList.JumpList>
</Application>
همین! از این پس هر فایلی که توسط برنامه‌ی شما با استفاده از common file dialog boxes باز شود به صورت خودکار به لیست مذکور اضافه می‌گردد (بدیهی است Jump lists جزو ویژگی‌های ویندوز 7 است و در سایر سیستم عامل‌ها ندید گرفته خواهد شد).


سؤال: من اینکار را انجام دادم ولی کار نمی‌کنه!؟

پاسخ: بله. کار نمی‌کنه! این قابلیت تنها زمانی فعال خواهد شد که علاوه بر نکته‌ی فوق، پسوند فایل یا فایل‌هایی نیز به برنامه‌ی شما منتسب شده باشد. این انتساب‌ها مطلب جدیدی نیست و در تمام برنامه‌های ویندوزی باید توسط بکارگیری API ویندوز مدیریت شود. قطعه کد زیر اینکار را انجام خواهد داد:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;
using Microsoft.Win32;

namespace Common.Files
{
//from : http://www.devx.com/vb2themax/Tip/19554?type=kbArticle&trk=MSCP
public class FileAssociation
{
const int ShcneAssocchanged = 0x8000000;
const int ShcnfIdlist = 0;

public static void CreateFileAssociation(
string extension,
string className,
string description,
string exeProgram)
{
// ensure that there is a leading dot
if (extension.Substring(0, 1) != ".")
extension = string.Format(".{0}", extension);

try
{
if (IsAssociated(extension)) return;

// create a value for this key that contains the classname
using (var key1 = Registry.ClassesRoot.CreateSubKey(extension))
{
if (key1 != null)
{
key1.SetValue("", className);
// create a new key for the Class name
using (var key2 = Registry.ClassesRoot.CreateSubKey(className))
{
if (key2 != null)
{
key2.SetValue("", description);
// associate the program to open the files with this extension
using (var key3 = Registry.ClassesRoot.CreateSubKey(string.Format(@"{0}\Shell\Open\Command", className)))
{
if (key3 != null) key3.SetValue("", string.Format(@"{0} ""%1""", exeProgram));
}
}
}
}
}

// notify Windows that file associations have changed
SHChangeNotify(ShcneAssocchanged, ShcnfIdlist, 0, 0);
}
catch (Exception ex)
{
//todo: log ...
}
}

// Return true if extension already associated in registry
public static bool IsAssociated(string extension)
{
return (Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(extension, false) != null);
}

[DllImport("shell32.dll")]
public static extern void SHChangeNotify(int wEventId, int uFlags, int dwItem1, int dwItem2);
}
}
و مثالی از نحوه‌ی استفاده از آن:
private static void createFileAssociation()
{
var appPath = Assembly.GetExecutingAssembly().Location;
FileAssociation.CreateFileAssociation(".xyz", "xyz", "xyz File",
appPath
);
}
لازم به ذکر است که این کد در ویندوز 7 فقط با دسترسی مدیریتی قابل اجرا است (کلیک راست و اجرا به عنوان ادمین) و در سایر حالات با خطای Access is denied متوقف خواهد شد. به همین جهت بهتر است برنامه‌ی نصاب مورد استفاده این نوع انتسابات را مدیریت کند؛ زیرا اکثر آن‌ها با دسترسی مدیریتی است که مجوز نصب را به کاربر جاری خواهند داد. اگر از فناوری Click once استفاده می‌کنید به این مقاله و اگر برای مثال از NSIS کمک می‌گیرید به این مطلب مراجعه نمائید.


سؤال: من این کارها را هم انجام دادم. الان به چه صورت از آن‌ استفاده کنم؟

زمانیکه کاربری بر روی یکی از این فایل‌های ذکر شده در لیست آخرین فایل‌های گشوده شده توسط برنامه کلیک کند، آدرس این فایل به صورت یک آرگومان به برنامه ارسال خواهد شد. برای مدیریت آن در WPF باید به فایل App.Xaml.cs مراجعه کرده و چند سطر زیر را به آن افزود:
    public partial class App
{
public App()
{
this.Startup += appStartup;
}

void appStartup(object sender, StartupEventArgs e)
{
if (e.Args.Any())
{
this.Properties["StartupFileName"] = e.Args[0];
}
}
//...

در این کد، e.Args حاوی مسیر فایل انتخابی است. برای مثال در اینجا مقدار آن به خاصیت StartupFileName انتساب داده شده است. این خاصیت در برنامه‌های WPF به صورت یک خاصیت عمومی تعریف شده است و در سراسر برنامه (مثلا در رخداد آغاز فرم اصلی آن یا هر جای دیگری) به صورت زیر قابل دسترسی است:
var startupFileName = Application.Current.Properties["StartupFileName"];

سؤال: برنامه‌ی من از OpenFileDialog برای گشودن فایل‌ها استفاده نمی‌کند. آیا راه دیگری برای افزودن مسیرهای باز شده به Jump lists ویندوز 7 وجود دارد؟

پاسخ: بله. همانطور که می‌دانید عناصر XAML با اشیاء دات نت تناظر یک به یک دارند. به این معنا که JumpList تعریف شده در ابتدای این مطلب در فایل App.XAML ، دقیقا معادل کلاسی به همین نام در دات نت فریم ورک است (تعریف شده در فضای نام System.Windows.Shell) و با کد نویسی نیز قابل دسترسی و مدیریت است. برای مثال:
var jumpList = JumpList.GetJumpList(App.Current);
var jumpPath = new JumpPath();
jumpPath.Path = "some path goes here....";
// If the CustomCategory property is null
// or Empty, the item is added to the Tasks category
jumpPath.CustomCategory = "Files";
JumpList.AddToRecentCategory(jumpPath);
jumpList.Apply();
به همین ترتیب،‌ JumpPath ذکر شده در کدهای فوق، در کدهای XAML نیز قابل تعریف است:
<Application x:Class="Win7Wpf4.App"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
StartupUri="MainWindow.xaml">
<Application.Resources>
</Application.Resources>
<JumpList.JumpList>
<JumpList ShowRecentCategory="True">
<JumpPath
CustomCategory="Files"
Path="Some path goes here..."
/>
</JumpList>
</JumpList.JumpList>
</Application>

مطالب
Blazor 5x - قسمت 27 - برنامه‌ی Blazor WASM - کار با سرویس‌های Web API
در قسمت‌های Blazor Server مثال این سری، با روش کار با سرویس‌های سمت سرور برنامه، آشنا شدیم. در این نوع برنامه‌ها، فقط کافی است اصل سرویس مدنظر را مستقیما در کامپوننت‌های Razor تزریق کرد و سپس می‌توان به نحو متداولی با آن‌ها کار کرد؛ اما در برنامه‌های Blazor WASM خیر! به این نوع برنامه‌های سمت کلاینت باید همانند برنامه‌های React ، Angular ، Vue و یا حتی برنامه‌های مبتنی بر jQuery نگاه کرد. در تمام فناوری‌های سمت کلاینت، این درخواست‌های Ajax ای هستند که با سرویس‌های یک Web API سمت سرور، ارتباط برقرار کرده، اطلاعاتی را به آن‌ها ارسال و یا دریافت می‌کنند. در برنامه‌های Blazor WASM نیز باید به همین ترتیب عمل کرد و در اینجا HttpClient دات نت، جایگزین برای مثال jQuery Ajax ، Fetch API و یا XMLHttpRequest استاندارد می‌شود (البته jQuery Ajax در اصل یک محصور کننده‌ی استاندارد XMLHttpRequest است که برای اولین بار توسط مایکروسافت در برنامه‌ی Outlook web access معرفی شد).


ایجاد سرویس سمت کلاینت دریافت اطلاعات اتاق‌ها از Web API

در قسمت 24، HotelRoomController را تکمیل کردیم که کار آن، بازگشت اطلاعات تمام اتاق‌ها و یا یک اتاق مشخص به کلاینت است. اکنون می‌خواهیم در ادامه‌ی قسمت قبل، اگر کاربری بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول رزرو اتاقی کلیک کرد، لیست تمام اتاق‌های تعریف شده را به او نمایش دهیم. به همین جهت نیاز به سرویس سمت کلاینتی داریم که بتواند با این Web API endpoint کار کند:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientHotelRoomService
    {
        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);
    }
}
این سرویس را در پوشه‌ی Services پروژه‌ی BlazorWasm.Client ایجاد کرده‌ایم که HotelRoomDTO خود را از پروژه‌ی BlazorServer.Models دریافت می‌کند. به این ترتیب می‌توان مدلی را بین یک Web API سمت سرور و یک سرویس سمت کلاینت، به اشتراک گذاشت. بنابراین پروژه‌ی کلاینت، باید ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Models.csproj نیز داشته باشد.

در ادامه اینترفیس فوق را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientHotelRoomService : IClientHotelRoomService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientHotelRoomService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, "/api/hotelroom"))
                            .AddParameter("checkInDate", $"{checkInDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .AddParameter("checkOutDate", $"{checkOutDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<IEnumerable<HotelRoomDTO>>(uri);
        }
    }
}
توضیحات:
- HttpClient یکی از سرویس‌های تنظیم شده‌ی در فایل Program.cs پروژه‌های سمت کلاینت است. بنابراین می‌توان آن‌را از طریق تزریق به سازنده‌ی این سرویس، به دست آورد.
- در اینجا برای دریافت اطلاعات JSON دریافتی از سمت سرور و سپس Deserialize خودکار آن به لیستی از DTO تعریف شده، از متد جدید GetFromJsonAsync استفاده شده‌است. این مورد جزو تازه‌های NET 5x. است.
- در اینجا استفاده از کلاس UriBuilderExt را نیز جهت تشکیل یک URL دارای کوئری استرینگ، مشاهده می‌کنید. هیچگاه نباید URL نهایی را از طریق جمع زدن اجزای آن به سمت سرور ارسال کرد؛ از این جهت که اجزای آن باید URL-encoded شوند؛ وگرنه در سمت سرور قابلیت پردازش نخواهند داشت. در ادامه تعریف کلاس جدید UriBuilderExt را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Json;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;
using BlazorWasm.Client.Utils;

using System;
using System.Collections.Specialized;
using System.Web;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    public class UriBuilderExt
    {
        private readonly NameValueCollection _collection;
        private readonly UriBuilder _builder;

        public UriBuilderExt(Uri uri)
        {
            _builder = new UriBuilder(uri);
            _collection = HttpUtility.ParseQueryString(string.Empty);
        }

        public UriBuilderExt AddParameter(string key, string value)
        {
            _collection.Add(key, value);
            return this;
        }

        public Uri Uri
        {
            get
            {
                _builder.Query = _collection.ToString();
                return _builder.Uri;
            }
        }
    }
}
- در اینجا توسط متد AddParameter، کار افزودن کوئری استرینگ‌ها به یک Url از پیش مشخص، انجام می‌شود. کار encoding نهایی به صورت خودکار توسط HttpUtility استاندارد دات نت، انجام خواهد شد.
- تاریخ‌های ارسالی به سمت سرور را با فرمت yyyy'-'MM'-'dd تبدیل رشته کردیم. این قالب، یکی از قالب‌های پذیرفته شده‌است.
- جهت سهولت استفاده‌ی از سرویس فوق و همچنین مدل‌های برنامه، فضای نام آن‌ها را به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم تا در تمام کامپوننت‌های برنامه‌ی سمت کلاینت، قابل دسترسی شوند:
@using BlazorWasm.Client.Services
@using BlazorServer.Models
- در آخر این سرویس جدید را باید به لیست سرویس‌های برنامه معرفی کرد تا قابلیت تزریق در کامپوننت‌ها را پیدا کند:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddScoped<IClientHotelRoomService, ClientHotelRoomService>();

            // ...
        }
    }
}

چند اصلاح جزئی در کنترلرها و سرویس‌های سمت سرور

در Url نهایی فوق، دو پارامتر جدید checkInDate و checkOutDate هم وجود دارند. به همین جهت این دو را به اکشن متدهای کنترلر HotelRoom:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class HotelRoomController : ControllerBase
    {
        // ...

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRooms(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
          // ...
        }

        [HttpGet("{roomId}")]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRoom(int? roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
           // ...
        }
    }
}
و همچنین سرویس سمت سرور IHotelRoomService نیز اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService : IDisposable
    {
        Task<List<HotelRoomDTO>> GetAllHotelRoomsAsync(DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate);
        // ...
    }
}
البته فعلا پیاده سازی خاصی ندارند و آن‌ها را در قسمت‌های بعد مورد استفاده قرار خواهیم داد.


تنظیمات ویژه‌ی HttpClient برنامه‌ی سمت کلاینت

سرویس ClientHotelRoomService فوق، از HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود استفاده می‌کند که BaseAddress خود را مطابق تنظیمات ابتدایی برنامه، از HostEnvironment دریافت می‌کند. در اینجا علاقمندیم تا بجای این تنظیم پیش‌فرض، فایل جدید appsettings.json را به پوشه‌ی BlazorWasm.Client\wwwroot\appsettings.json کلاینت اضافه کرده (محل قرارگیری آن در برنامه‌های سمت کلاینت، داخل پوشه‌ی wwwroot است و نه در داخل پوشه‌ی ریشه‌ی اصلی پروژه):
{
    "BaseAPIUrl": "https://localhost:5001/"
}
و از این تنظیم جدید به عنوان BaseAddress برنامه‌ی Web API استفاده کنیم که روش آن‌را در کدهای ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ... 

            // builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient
            {
                BaseAddress = new Uri(builder.Configuration.GetValue<string>("BaseAPIUrl"))
            });

            // ... 
        }
    }
}

تکمیل کامپوننت دریافت لیست تمام اتاق‌ها

در قسمت قبل، کامپوننت خالی HotelRooms.razor را تعریف کردیم. کاربران پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول، به این کامپوننت هدایت می‌شوند. اکنون می‌خواهیم، لیست تمام اتاق‌ها را در این کامپوننت، از Web API برنامه دریافت کنیم:
@page "/hotel/rooms"

@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService

<h3>HotelRooms</h3>

@code {
    HomeVM HomeModel = new HomeVM();
    IEnumerable<HotelRoomDTO> Rooms = new List<HotelRoomDTO>();

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        try
        {
            var model = await LocalStorage.GetItemAsync<HomeVM>(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
            if (model is not null)
            {
                HomeModel = model;
            }
            else
            {
                HomeModel.NoOfNights = 1;
            }
            await LoadRooms();
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }

    private async Task LoadRooms()
    {
        Rooms = await HotelRoomService.GetHotelRoomsAsync(HomeModel.StartDate, HomeModel.EndDate);
    }
}
در اینجا در ابتدا سعی می‌شود تا HomeModel، از Local Storage که در قسمت قبل آن‌را تنظیم کردیم، خوانده شود. سپس با استفاده از متد GetHotelRoomsAsync، لیست اتاق‌ها را از Web API دریافت می‌کنیم. تمام این عملیات آغازین نیز باید در روال رویدادگران OnInitializedAsync صورت گیرند.


روش اجرای پروژه‌های Blazor WASM

تا اینجا اگر برنامه‌ی سمت کلاینت را توسط دستور dotnet watch run اجرا کنیم، هرچند صفحه‌ی خالی نمایش لیست اتاق‌ها ظاهر می‌شود، اما یک خطای fetch error را هم دریافت خواهیم کرد؛ چون نیاز است ابتدا پروژه‌ی Web API را اجرا کرد و سپس پروژه‌ی WASM را.
برای ساده سازی اجرای همزمان این دو پروژه، اگر از ویژوال استودیوی کامل استفاده می‌کنید، بر روی نام Solution کلیک راست کرده و از منوی ظاهر شده، گزینه‌ی «Set Startup projects» را انتخاب کنید. در صفحه دیالوگ ظاهر شده، گزینه‌ی «multiple startup projects» را انتخاب کرده و از لیست پروژه‌های موجود، دو پروژه‌ی Web API و WASM را انتخاب کنید و Action مقابل آن‌ها را به Start تنظیم کنید. در اینجا حتی می‌توان ترتیب اجرای این پروژه‌ها را هم تغییر داد. در این حالت زمانیکه بر روی دکمه‌ی Run، در ویژوال استودیو کلیک می‌کنید، هر دو پروژه را با هم برای شما اجرا خواهد کرد.

نکته‌ی مهم! در این حالت هم برنامه‌ی کلاینت نمی‌تواند با برنامه‌ی Web API ارتباط برقرار کند! چون شماره پورت iisExpress درج شده‌ی در فایل appsettings.json آن، باید به شماره sslPort مندرج در فایل Properties\launchSettings.json پروژه‌ی Web API تغییر داده شود که برای نمونه در اینجا این عدد 44314 است:
{
  "iisSettings": {
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:62930",
      "sslPort": 44314
    }
  }
}
و یا اگر می‌خواهید پروژه را از طریق NET Core CLI. با اجرای دستور dotnet watch run اجرا کنید ... به صورت پیش‌فرض نمی‌شود! چون برای اینکار باید به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌های Web API و WASM وارد شد و دوبار دستور یاد شده را به صورت مجزا اجرا کرد. در این حالت، هر دو پروژه، بر روی پورت پیش‌فرض 5001 اجرا می‌شوند. روش تغییر این پورت، مراجعه به فایل Properties\launchSettings.json این پروژه‌ها است. برای مثال همان پورت پیش‌فرض 5001 را که در فایل appsettings.json انتخاب کردیم، ثابت نگه می‌داریم. یعنی فایل launchSettings.json پروژه‌ی Web API را ویرایش نمی‌کنیم. اما این پورت را در پروژه‌ی کلاینت برای مثال به عدد 5002 تغییر می‌دهیم تا برنامه‌ی کلاینت، بر روی پورت پیش‌فرض برنامه‌ی Web API اجرا نشود:
{
    "BlazorWasm.Client": {
      "applicationUrl": "https://localhost:5002;http://localhost:5003",
    }  
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-27.zip
نظرات مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 2 - طراحی موجودیت‌های سیستم
معرفی IEntityTypeConfiguration‎ متناظر با موجودیت‌ها در DbContext پروژه کفایت می‌کند؛ EF Core به صورت توکار امکان دسترسی پویا به DbSet متناظر با موجودیت‌ها را مهیا می‌کند.