EF Code First #1
در ادامه بحث ASP.NET MVC میشود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدلهای شما میباشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را میشود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمیتواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی میتواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمیداند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال میشوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور میتواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آنرا سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شدهاند به نامهای:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداختهاند.
در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ میخواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلیهای آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.
مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first
ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالتهای طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانیهای EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه میشوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 میباشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارشهای بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدلها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاسها که در اینجا مدل دادهها نامیده میشوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونهای موجود میسر میگردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس میشد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید میگشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر میشد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیتها آغاز میگشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاسهای شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشتهای خواص کلاسها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل میدهد. البته عموما تعاریف ساده کلاسها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگیها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده میگردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگیها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاسها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز میتوان کمک گرفت.
مزایای EF Code first
- مطلوب برنامه نویسها! : برنامه نویسهایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی میدانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک میکنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر میرسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آنها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، سادهتر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلاسهای خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایلهای EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آنها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری میتوان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمیشوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدلهای برنامه داشته باشیم، میتوان آنها را به المانهای کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر میکند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاسهای انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدلهای برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمیخورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آنها لحاظ شود، این کلاسها در صورت نیاز در سایر پروژهها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی سادهتر تغییرات: روش اصولی کار با پروژههای نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر میشوند.
- سادهتر شدن طراحیهای پیچیدهتر: برای مثال پیاده سازی ارث بری، ایجاد کلاسهای خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی سادهتر است.
دریافت آخرین نگارش EF
برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بستههای مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانههایی که مثلا در گوگلکد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آنها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگلکد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس میباشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلیهای زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشهای به نام packages، فایلهای مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلیهای نصب شده است به پروژه اضافه میشود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانیهای بعدی مطلع خواهد ساخت:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>
همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>
همانطور که ملاحظه میکنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB میباشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس نیز میتوانید دریافت کنید.
البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارشهای SQL Server نیز میتوان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمیکند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثالهایی که در اینجا بررسی میشوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آنها در تمام فناوریهای میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.
قراردادهای پیش فرض EF Code first
عنوان شد که اطلاعات کلاسهای ساده تشکیل دهنده مدلهای برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آنها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آنها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدلهای معروف بلاگ و مطالب آنرا درنظر بگیرید:
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}
using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}
یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاسهای مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو میکند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آنرا به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده میگردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شدهاند. به این معنا که در پوشهای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاسهای مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلیهای EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.
EF Code first چگونه کلاسهای مورد نظر را انتخاب میکند؟
ممکن است دهها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاسها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه میکنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلیهای EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}
سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاسهای دومین برنامه را معرفی میکنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوعهای متناظر با آنرا به عنوان کلاسهای دومین درنظر میگیرد و از سایر کلاسهای برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاسهای موجودیتها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet، جمع میباشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.
تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول
تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز میتوان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>
در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:
<connectionStrings>
<add name="MyContextName"
connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>
در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، میتوان به نحو زیر عمل کرد:
public class Context : DbContext
{
public Context()
: base("ConnectionStringName")
{
}
البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آنها تشکیل میگردد:
using EF_Sample01.Models;
namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}
در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانیهای ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.
تمام اینها بر اساس پیش فرضها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.
در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن میتوان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:
using EF_Sample01.Models;
namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}
private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}
private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}
متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آنرا یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده میشود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو میکند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته میشود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافهای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first میتوان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش میباشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):
exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1
این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل میشوند. تمام کوئریهای پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عدهای با جمع زدن رشتهها نسبت به نوشتن کوئریهای نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئریهای پارامتری همانند رویههای ذخیره شده رفتار میکند. یعنی query execution plan محاسبه شده آنها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانیهای بعدی میگردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر میکنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش مییابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آنها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامههایی است که از کوئریهای پارامتری استفاده نمیکنند؛ تا حدی که گاهی تصور میکنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.
مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.
تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشتهایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمتهای بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مدل برنامه، جهت تامین دادههای خود ارجاع دهنده و درختی
فرض کنید قصد داریم لیستی از کامنتهای تو در تو را مدل سازی کنیم که در آن هر کامنت، میتواند چندین کامنت تا بینهایت سطح تو در تو را داشته باشد:
namespace BlazorTreeView.ViewModels; public class Comment { public IList<Comment> Comments = new List<Comment>(); public string? Text { set; get; } }
using BlazorTreeView.ViewModels; namespace BlazorTreeView.Pages; public partial class TreeView { private IReadOnlyDictionary<string, object> ChildrenHtmlAttributes { get; } = new Dictionary<string, object>(StringComparer.Ordinal) { { "style", "list-style: none;" }, }; private IList<Comment> Comments { get; } = new List<Comment> { new() { Text = "پاسخ یک", }, new() { Text = "پاسخ دو", Comments = new List<Comment> { new() { Text = "پاسخ اول به پاسخ دو", Comments = new List<Comment> { new() { Text = "پاسخی به پاسخ اول پاسخ دو", }, }, }, new() { Text = "پاسخ دوم به پاسخ دو", }, }, }, new() { Text = "پاسخ سوم", }, }; }
طراحی کامپوننت DntTreeView
برای اینکه بتوانیم به یک کامپوننت با قابلیت استفادهی مجدد بررسیم، کدهای نمایش اطلاعات تو در تو و درختی را توسط کامپوننت سفارشی DntTreeView پیاده سازی خواهیم کرد. پیشنیازهای آن نیز به صورت زیر است:
- این کامپوننت باید جنریک باشد؛ یعنی باید به صورت زیر شروع شود:
/// <summary> /// A custom DntTreeView /// </summary> public partial class DntTreeView<TRecord> {
/// <summary> /// The treeview's self-referencing items /// </summary> [Parameter] public IEnumerable<TRecord>? Items { set; get; }
/// <summary> /// The treeview item's template /// </summary> [Parameter] public RenderFragment<TRecord>? ItemTemplate { set; get; }
/// <summary> /// The content displayed if the list is empty /// </summary> [Parameter] public RenderFragment? EmptyContentTemplate { set; get; }
public class Comment { public IList<Comment> Comments = new List<Comment>(); public string? Text { set; get; } }
/// <summary> /// The property which returns the children items /// </summary> [Parameter] public Expression<Func<TRecord, IEnumerable<TRecord>>>? ChildrenSelector { set; get; }
<DntTreeView TRecord="Comment" Items="Comments" ChildrenSelector="m => m.Comments"
public partial class DntTreeView<TRecord> { private Expression? _lastCompiledExpression; internal Func<TRecord, IEnumerable<TRecord>>? CompiledChildrenSelector { private set; get; } // ... protected override void OnParametersSet() { if (_lastCompiledExpression != ChildrenSelector) { CompiledChildrenSelector = ChildrenSelector?.Compile(); _lastCompiledExpression = ChildrenSelector; } } }
@namespace BlazorTreeView.Pages.Components @typeparam TRecord @if (Items is null || !Items.Any()) { @EmptyContentTemplate } else { <CascadingValue Value="this"> <ul @attributes="AdditionalAttributes"> @foreach (var item in Items) { <DntTreeViewChildrenItem TRecord="TRecord" ParentItem="item"/> } </ul> </CascadingValue> }
- نمایش توسط کامپوننت دومی به نام DntTreeViewChildrenItem انجام میشود که آنهم جنریک است و شیء item جاری را توسط خاصیت ParentItem دریافت میکند.
- در اینجا یک CascadingValue اشاره کننده به شیء this را هم مشاهده میکنید. این روش، یکی از روشهای اجازه دادن دسترسی به خواص و امکانات یک کامپوننت والد، در کامپوننتهای فرزند است که در ادامه از آن استفاده خواهیم کرد.
تکمیل کامپوننت بازگشتی DntTreeViewChildrenItem.razor
اگر به حلقهی foreach (var item in Items) در کامپوننت DntTreeView.razor دقت کنید، یک سطح را بیشتر پوشش نمیدهد؛ اما کامنتهای ما چندسطحی و تو در تو هستند و عمق آنها هم مشخص نیست. به همین جهت نیاز است به نحوی بتوان یک طراحی recursive و بازگشتی را در کامپوننتهای Blazor داشت که خوشبختانه این مورد پیشبینی شدهاست و هر کامپوننت Blazor، میتواند خودش را نیز فراخوانی کند:
@namespace BlazorTreeView.Pages.Components @typeparam TRecord <li @attributes="@SafeOwnerTreeView.ChildrenHtmlAttributes" @key="ParentItem?.GetHashCode()"> @if (SafeOwnerTreeView.ItemTemplate is not null && ParentItem is not null) { @SafeOwnerTreeView.ItemTemplate(ParentItem) } @if (Children is not null) { <ul> @foreach (var item in Children) { <DntTreeViewChildrenItem TRecord="TRecord" ParentItem="item"/> } </ul> } </li>
کدهای پشت صحنهی این کامپوننت یعنی فایل DntTreeViewChildrenItem.razor.cs به صورت زیر است:
/// <summary> /// A custom DntTreeView /// </summary> public partial class DntTreeViewChildrenItem<TRecord> { /// <summary> /// Defines the owner of this component. /// </summary> [CascadingParameter] public DntTreeView<TRecord>? OwnerTreeView { get; set; } private DntTreeView<TRecord> SafeOwnerTreeView => OwnerTreeView ?? throw new InvalidOperationException("`DntTreeViewChildrenItem` should be placed inside of a `DntTreeView`."); /// <summary> /// Nested parent item to display /// </summary> [Parameter] public TRecord? ParentItem { set; get; } private IEnumerable<TRecord>? Children => ParentItem is null || SafeOwnerTreeView.CompiledChildrenSelector is null ? null : SafeOwnerTreeView.CompiledChildrenSelector(ParentItem); }
یعنی این کامپوننت ابتدا ParentItem، یا اولین سطح ممکن و در دسترس را رندر میکند. سپس با استفاده از Expression Func مهیای در کامپوننت والد، شیء فرزند را در صورت وجود یافته و سپس به صورت بازگشتی آنرا با فراخوانی مجدد خودش ، رندر میکند.
روش استفاده از کامپوننت DntTreeView
اکنون که کار توسعهی کامپوننت جنریک DntTreeView پایان یافت، روش استفادهی از آن به صورت زیر است:
<div class="card" dir="rtl"> <div class="card-header"> DntTreeView </div> <div class="card-body"> <DntTreeView TRecord="Comment" Items="Comments" ChildrenSelector="m => m.Comments" style="list-style: none;" ChildrenHtmlAttributes="ChildrenHtmlAttributes"> <ItemTemplate Context="record"> <div class="card mb-1"> <div class="card-body"> <span>@record.Text</span> </div> </div> </ItemTemplate> <EmptyContentTemplate> <div class="alert alert-warning"> There is no item to display! </div> </EmptyContentTemplate> </DntTreeView> </div> </div>
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید: BlazorTreeView.zip
کامپوننت توسعه یافتهی در اینجا در هر دو حالت Blazor WASM و Blazor Server کار میکند.
- Blazor Server، که در آن یک اتصال SignalR، بین مرورگر کاربر و سرور، برقرار شده و سرور حالات مختلف این جلسهی کاری را مدیریت میکند. آغاز این حالت، بسیار سریع است؛ اما وجود اتصال دائم SignalR در آن ضروری است. نیاز به وجود این اتصال دائم، با تعداد بالای کاربر میتواند کارآیی سرور را تحت تاثیر قرار دهد.
- Blazor WASM: در این حالت کل برنامهی Blazor، درون مرورگر کاربر اجرا میشود و برای اینکار الزاما نیازی به سرور ندارد؛ اما آغاز اولیهی آن به علت نیاز به بارگذاری کل برنامه درون مرورگر کاربر، اندکی کند است. اتصال این روش با سرور، از طریق روشهای متداول کار با Web API صورت میگیرد و نیازی به اتصال دائم SignalR را ندارد.
دات نت 8، دو تغییر اساسی را در اینجا ارائه میدهد:
- در اینجا حالت جدیدی به نام SSR یا Static Server Rendering ارائه شدهاست (به آن Server-side rendering هم میگویند). در این حالت نه WASM ای درون مرورگر کاربر اجرا میشود و نه اتصال دائم SignalR ای برای کار با آن نیاز است! در این حالت برنامه تقریبا همانند یک MVC Razor application سنتی کار میکند؛ یعنی سرور، کار رندر نهایی HTML قابل ارائهی به کاربر را انجام داده و آنرا به سمت مرورگر، برای نمایش ارسال میکند و همچنین سرور، هیچ حالتی را هم از برنامه ذخیره نمیکند و بهعلاوه، کلاینت نیز نیازی به دریافت کل برنامه را در ابتدای کار ندارد (هم آغاز و نمایش سریعی را دارد و هم نیاز به منابع کمتری را در سمت سرور برای اجرا دارد).
- تغییر مهم دیگری که در دات نت 8 صورت گرفته، امکان ترکیب کردن حالتهای مختلف رندر صفحات، در برنامههای Blazor است. یعنی میتوان یک صفحهی SSR را داشت که تنها قسمت کوچکی از آن بر اساس معماری Blazor Server کار کند (قسمتهای اصطلاحا interactive یا تعاملی آن). یا حتی در یک برنامه، امکان ترکیب Blazor Server و Blazor WASM نیز وجود دارد.
اینها عناوین موارد جدیدی هستند که در این سری به تفصیل بررسی خواهیم کرد.
تاریخچهی نمایش صفحات وب در مرورگرها
در ابتدای ارائهی وب، سرورها، ابتدا درخواستی را از طرف مرورگر کلاینت دریافت میکردند و در پاسخ به آن، HTML ای را تولید و بازگشت میدادند. حاصل آن، نمایش یک صفحهی استاتیک non-interactive بود (غیرتعاملی). علت تاکید بر روی واژهی interactive (تعاملی)، بکارگیری گستردهی آن در نگارش جدید Blazor است؛ تا حدی که ایجاد قالبهای جدید آغازین برنامههای آن، با تنظیم این گزینه همراه است. برای مشاهدهی آن، پس از نصب SDK جدید دات نت، دستور dotnet new blazor --help را صادر کنید.
سپس JavaScript از راه رسید و هدف آن، افزودن interactivity به صفحات سمت کاربر بود تا بتوان بر اساس تعاملات و ورودیهای کاربر، تغییراتی را بر روی محتوای صفحه اعمال کرد. در ادامه JavaScript این امکان را یافت تا بتواند درخواستهایی را به سمت سرور ارسال کند و بر اساس خروجی دریافتی، قسمتهایی از صفحهی جاری استاتیک را به صورت پویا تغییر دهد.
در ادامه با بالارفتن توانمندیهای سختافزاری و همچنین توسعهی کتابخانههای جاوااسکریپتی، به برنامههای تک صفحهای کاملا پویا و interactive رسیدیم که به آنها SPA گفته میشود (Single-page applications)؛ از این دست کتابخانهها میتوان به Backbone اشاره کرد و پس از آن به React و Angular. برنامههای Blazor نیز اخیرا به این جمع اضافه شدهاند.
اما ... اخیرا توسعه دهندهها به این نتیجه رسیدهاند که SPAها برای تمام امور، مناسب و یا حتی الزامی نیستند. گاهی از اوقات ما فقط نیاز داریم تا محتوایی را خیلی سریع و بهینه تولید و بازگشت دهیم؛ مانند نمایش لیست اخبار، به هزاران دنبال کننده، با حداقل مصرف منابع و در همین حال نیاز به interactivity در بعضی از قسمتهای خاص نیز احساس میشود. این رویهای است که در تعدادی از فریمورکهای جدید و مدرن جاوااسکریپتی مانند Astro در پیش گرفته شدهاست؛ در آنها ترکیبی از رندر سمت سرور، به همراه interactivity سمت کاربر، مشاهده میشود. برای مثال این امکان را فراهم میکنند تا محتوای قسمتی از صفحه را در سمت سرور تهیه و رندر کنید، یا قسمتی از صفحه (یک کامپوننت خاص)، به صورت interactive فعال شود. ترکیب این دو مورد، دقیقا هدف اصلی Blazor، در دات نت 8 است. برای مثال فرض کنید میخواهید برنامه و سایتی را طراحی کنید که چند صفحهی آغازین آن، بدون هیچگونه تعاملی با کاربر هستند و باید سریع و SEO friendly باشند. همچنین تعدادی از صفحات آن هم قرار است فقط یک سری محتوای ثابت را نمایش دهند، اما در قسمتهای خاصی از آن نیاز به تعامل با کاربر است.
معرفی Blazor یکپارچه در دات نت 8
مهمترین تغییر Blazor در دات نت 8، یکپارچه شدن حالتهای مختلف رندر آن در سمت سرور است. تغییرات زیاد رخ دادهاند تا امکان داشتن Server-side rendering یا SSR به همراه قابلیت فعال سازی interactivity به ازای هر کامپوننت دلخواه که به آن حالتهای رندر (Render modes) گفته میشود، میسر شوند. در اساس، این روش جدید، همان Blazor Server بهبود یافتهاست که حالت SSR، حالت پیشفرض آن است. در کنار آن قابلیتهای راهبری (navigation)، نیز بهبود یافتهاند تا برنامههای SSR همانند برنامههای SPA بهنظر برسند.
در دات نت 8، ASP.NET Core و Blazor نیز کاملا یکپارچه شدهاند. در این حالت برنامههای Blazor Server میتوانند همانند برنامههای MVC Razor Pages متداول، با کمک قابلیت SSR، صفحات غیر interactive ای را رندر کنند؛ البته به کمک کامپوننتهای Razor. مزیت آن نسبت به MVC Razor Pages این است که اکنون میتوانید هر کامپوننت مجزایی از صفحه را نیز کاملا interactive کنید.
در نگارشهای قبلی Blazor، برنامههای Blazor Server حتی برای شروع کار نیاز به یک صفحهی Razor Pages آغازین داشتند، اما دیگر نیازی به این مورد با دات نت 8 نیست؛ چون ASP.NET Core 8x میتواند کامپوننتهای Razor را نیز به صورت HTML خالص بازگشت دهد و یا Minimal API آن به همراه خروجی new RazorComponentResult نیز شدهاست. در حالت SSR، حتی سیستم مسیریابی ASP.NET Core نیز با Blazor یکی شدهاست.
البته این تغییرات، حالتهای خالص Blazor WebAssembly و یا MAUI Blazor Hybrid را تحت تاثیر قرار نمیدهند؛ اما بدیهی است تمام آنها از سایر قابلیتهای جدید اضافه شده نیز بهرهمند هستند.
معرفی حالتهای مختلف رندر Blazor در دات نت 8
یک برنامهی جدید 8x Blazor، در اساس بر روی سرور رندر میشود (همان SSR). اما همانطور که عنوان شد، این SSR ارائه شدهی توسط Blazor، یک قابلیت مهم را نسبت به MVC Razor pages دارد و آن هم امکان فعالسازی interactivity، به ازای کامپوننتها و قسمتهای کوچکی از صفحه است که واقعا نیاز است تعاملی باشند. فعالسازی آن هم بسیار ساده، یکدست و یکپارچه است:
@* For being rendered on the server *@ <Counter @rendermode="@InteractiveServer" /> @* For running in WebAssembly *@ <Counter @rendermode="@InteractiveWebAssembly" />
این تعاریف حالت رندر را توسط دایرکتیوها نیز میتوان به ازای هر کامپوننت مجزا، مشخص کرد (یکی از این دو حالت باید بکار گرفته شود):
@rendermode InteractiveServer @rendermode InteractiveWebAssembly
امکان اعمال این ویژگیها به مسیریاب برنامه نیز وجود دارد که در این حالت کل برنامه را interactive میکند. اما در حالت پیشفرض، برنامهای که ایجاد میشود فاقد تنظیمات تعاملی در ریشهی اصلی آن است.
معرفی حالت رندر خودکار در Blazor 8x
یکی دیگر از حالتهای رندر معرفی شدهی در Blazor 8x، حالت Auto است:
<Counter @rendermode="@InteractiveAuto" />
معرفی حالت رندر Streaming در Blazor 8x
در بار اول بارگذاری صفحات، ممکن است دریافت اطلاعات مرتبط با آن کمی کند و با وقفه باشند. در این حالت برای اینکه برنامههای SSR یک صفحهی خالی را نمایش ندهند، میتوان در ابتدا با استفاده از حالت رندر جدید StreamRendering، حداقل قالب صفحه را نمایش داد و سپس اصل اطلاعات را:
@attribute [StreamRendering(prerender: true)]
جزئیات بیشتر نحوهی کار با این حالات را در قسمتهای بعدی بررسی خواهیم کرد.
نتیجه گیری:
روشهای جدید رندر ارائه شدهی در Blazor 8x، برای موارد زیر مفید هستند:
- زمانیکه قسمت عمدهای از برنامهی شما بر روی سرور اجرا میشود.
- زمانیکه خروجی اصلی برنامهی شما بیشتر حاوی محتواهای ثابت است؛ مانند CMSها.
- زمانیکه میخواهید صفحات شما قابل ایندکس شدن توسط موتورهای جستجو باشند و مباحث SEO برای شما مهم است.
- زمانیکه نیاز به مقدار کمی امکانات تعاملی دارید و فقط قسمتهای کوچکی از صفحه قرار است تعاملی باشند. برای مثال فقط قرار است قسمت کوچکی از یک صفحهی نمایش مقالهای از یک بلاگ، به همراه امکان رای دادن به آن مطلب (تنها قسمت «تعاملی» صفحه) باشد.
- و یا زمانیکه میخواهید MVC Razor Pages را با یک فناوری جدید که امکانات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد، جایگزین کنید.
سؤالات متداول
- میخواهم برنامهام را بر روی کامپیوتر مشتری بدون دردسر نصب کنم؛ با حداقل حجم و دردسر توزیع. به علاوه بدون نیاز به وصله پینه کردن اسمبلیهای تجاری دریافت شده.
پاسخ: PdfReport از چند اسمبلی دات نتی تشکیل شده است که نیاز به نصب خاصی ندارد. همچنین حجم فشرده شده آن نیز زیر 2 مگابایت است. بنابراین از جهت توزیع مشکل خاصی نخواهید داشت. همچنین کل این مجموعه سورس باز است و مشکلات متداول همراه با گزارش سازهای تجاری را به همراه ندارد.
- میخواهم فایل گزارش، به همراه برنامه و فایل exe آن و نه جدای از آن توزیع شود.
پاسخ: روش کار با PdfReport اصطلاحا code-first است. یعنی یک یا چند کلاس تهیه شده توسط شما، کار تهیه گزارش را انجام میدهند و تمام اینها کامپایل شده و به همراه فایل اجرایی یا اسمبلیهای خاصی که برای آن درنظر میگیرید، کامپایل و توزیع خواهند شد. همچنین با توجه به code-first بودن آن و عدم وابستگی به فناوری خاصی، این گزارشات در برنامههای وب و ویندوز نیز میتوانند بدون نیاز به تغییری در کدهای شما مورد استفاده قرار گیرند.
- برای کار با PdfReport از کجا باید شروع کرد؟
پاسخ: لطفا برچسب PdfReport را در سایت جاری دنبال نمائید. نحوه استفاده از قابلیتهای آن قدم به قدم توضیح داده شدهاند.
- میخواهم برای صرفه جویی در کاغذ چاپی، گزارش چند ستونهای را تهیه کنم.
پاسخ: لطفا مراجعه کنید به مثال ایجاد قالبهای سفارشی ستونها.
- میخواهم گزارشی را تولید کنم که حجم متن فیلدهای آن مشخص نیست. یکی ممکن است نصف صفحه باشد دیگری دو صفحه و یا بعضی تنها یک سطر.
پاسخ: در PdfReport ارتفاع هر سطر به صورت خودکار بر مبنای حجم وارد شده محاسبه و تنظیم میگردد. به عبارتی این تنظیم ثابت نیست و سبب حذف محتوای ارائه شده در آنها یا محو شدن ردیفهای دیگر نمیگردد.
- نیاز به گزارش سازی دارم که بدون مشکل با ORMها کار کند. برای مثال در حین کار با Entity framework مستقیما بتواند با اشیاء و لیستهای حاصل از آن کار کند.
پاسخ: یکی از انواع منابع داده تعریف شده در PdfReport جهت کار با ORMها طراحی شده است که مثالی از نحوه استفاده از آنرا در مثال EF Code first همراه با مجموعه مثالهای این کتابخانه میتوانید ملاحظه نمائید.
- آیا این کتابخانه میتواند از فایل سیستم (و نه صرفا بانک اطلاعاتی) هم تصاویر را دریافت و در گزارشات قرار دهد؟
پاسخ: بلی. لطفا به مثال ImageFilePath مراجعه نمائید.
- میخواهم یک گزارش ساز پویا در برنامه داشته باشم. فقط کوئری غیر مشخصی را به آن بدهم و حاصل آن یک گزارش باشد.
پاسخ: امکان تهیه گزارشهای پویا نیز در PdfReport پیش بینی شده است. توضیحات بیشتر همچنین این امکان در حین کار با ORMها نیز وجود دارد.
- میخواهم بدون استفاده از بانک اطلاعاتی نیز بتوانم گزارشی را تهیه کنم. برای مثال یک لیست جنریک تشکیل شده در حافظه دارم.
پاسخ: برای این منظور تنها کافی است از منبع داده صحیحی استفاده نمائید. برای اطلاعات بیشتر به مثال IList مراجعه کنید.
- میخواهم از بانکهای اطلاعاتی دیگری بجز SQL Server استفاده کنم.
پاسخ: میتوانید یک نمونه مثال استفاده از PdfReport را با بانک اطلاعاتی SQLite، در اینجا مشاهده کنید.
هدف از بحث
ارائه راه حلی جهت تزریق یک وهله از واحد کار تشکیل شده (همان شیء سشن در RavenDB) به کلیه کلاسهای لایه سرویس برنامه و همچنین زنده نگه داشتن شیء document store آن در طول عمر برنامه است. ایجاد شیء document store که کار اتصال به بانک اطلاعاتی را مدیریت میکند، بسیار پرهزینه است. به همین جهت این شیء تنها یکبار باید در طول عمر برنامه ایجاد شود.
ابزارها و پیشنیازهای لازم
ابتدا یک برنامه جدید ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس ارجاعات لازم را به کلاینت RavenDB، سرور درون پروسهای آن (RavenDB.Embedded) و همچنین StructureMap با استفاده از نیوگت، اضافه نمائید:
PM> Install-Package RavenDB.Client PM> Install-Package RavenDB.Embedded -Pre PM> Install-Package structuremap
دریافت کدهای کامل این مثال
این مثال، به همراه فایلهای باینری ارجاعات یاد شده، نیست (جهت کاهش حجم 100 مگابایتی آن). برای بازیابی آنها میتوانید به مطلبی در اینباره در سایت مراجعه کنید.
این پروژه از چهار قسمت مطابق شکل زیر تشکیل شده است:
الف) لایه سرویسهای برنامه
using RavenDB25Mvc4Sample.Models; using System.Collections.Generic; namespace RavenDB25Mvc4Sample.Services.Contracts { public interface IUsersService { User AddUser(User user); IList<User> GetUsers(int page, int count = 20); } } using System.Collections.Generic; using System.Linq; using Raven.Client; using RavenDB25Mvc4Sample.Models; using RavenDB25Mvc4Sample.Services.Contracts; namespace RavenDB25Mvc4Sample.Services { public class UsersService : IUsersService { private readonly IDocumentStore _documentStore; private readonly IDocumentSession _documentSession; public UsersService(IDocumentStore documentStore, IDocumentSession documentSession) { _documentStore = documentStore; _documentSession = documentSession; } public User AddUser(User user) { _documentSession.Store(user); return user; } public IList<User> GetUsers(int page, int count = 20) { return _documentSession.Query<User>() .Skip(page * count) .Take(count) .ToList(); } //todo: سایر متدهای مورد نیاز در اینجا } }
هر کلاس لایه سرویس با یک اینترفیس مشخص شده و اعمال آنها از طریق این اینترفیسها در اختیار کنترلرهای برنامه قرار میگیرند.
ب) لایه Infrastructure برنامه
در این لایه کدهای اتصالات IoC Container مورد استفاده قرار میگیرند. کدهایی که به برنامه جاری وابستهاند، اما حالت عمومی و مشترکی ندارند تا در سایر پروژههای مشابه استفاده شوند.
using Raven.Client; using Raven.Client.Embedded; using RavenDB25Mvc4Sample.Services; using RavenDB25Mvc4Sample.Services.Contracts; using StructureMap; namespace RavenDB25Mvc4Sample.Infrastructure { public static class IoCConfig { public static void ApplicationStart() { ObjectFactory.Initialize(x => { // داکیومنت استور سینگلتون تعریف شده چون باید در طول عمر برنامه زنده نگه داشته شود x.ForSingletonOf<IDocumentStore>().Use(() => { return new EmbeddableDocumentStore { DataDirectory = "App_Data" }.Initialize(); }); // سشن در برنامه وب هیبرید تعریف شده تا در طول عمر یک درخواست زنده نگه داشته شود // در برنامههای ویندوزی حالت هیبرید را حذف کنید x.For<IDocumentSession>().HybridHttpOrThreadLocalScoped().Use(context => { return context.GetInstance<IDocumentStore>().OpenSession(); }); // اتصالات لایه سرویس در اینجا x.For<IUsersService>().Use<UsersService>(); // ... }); } public static void ApplicationEndRequest() { ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects(); } } }
IDocumentStore و IDocumentSession، دو اینترفیس تعریف شده در کلاینت RavenDB هستند. اولی کار اتصال به بانک اطلاعاتی را مدیریت خواهد کرد و دومی کار مدیریت الگوی واحد کار را انجام میدهد. IDocumentStore به صورت Singleton تعریف شده است؛ چون باید در طول عمر برنامه زنده نگه داشته شود. اما IDocumentStore در ابتدای هر درخواست رسیده، وهله سازی شده و سپس در پایان هر درخواست در متد ApplicationEndRequest به صورت خودکار Dispose خواهد شد.
اگر به فایل Global.asax.cs پروژه وب برنامه مراجعه کنید، نحوه استفاده از این کلاس را مشاهده خواهید کرد:
using System; using System.Globalization; using System.Web.Mvc; using System.Web.Routing; using RavenDB25Mvc4Sample.Infrastructure; using StructureMap; namespace RavenDB25Mvc4Sample { public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication { protected void Application_Start() { IoCConfig.ApplicationStart(); AreaRegistration.RegisterAllAreas(); FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters); RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes); //Set current Controller factory as StructureMapControllerFactory ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new StructureMapControllerFactory()); } protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e) { IoCConfig.ApplicationEndRequest(); } } public class StructureMapControllerFactory : DefaultControllerFactory { protected override IController GetControllerInstance(RequestContext requestContext, Type controllerType) { if (controllerType == null) throw new InvalidOperationException(string.Format("Page not found: {0}", requestContext.HttpContext.Request.Url.AbsoluteUri.ToString(CultureInfo.InvariantCulture))); return ObjectFactory.GetInstance(controllerType) as Controller; } } }
ج) استفاده از کلاسهای لایه سرویس در کنترلرهای برنامه
using System.Web.Mvc; using Raven.Client; using RavenDB25Mvc4Sample.Models; using RavenDB25Mvc4Sample.Services.Contracts; namespace RavenDB25Mvc4Sample.Controllers { public class HomeController : Controller { private readonly IDocumentSession _documentSession; private readonly IUsersService _usersService; public HomeController(IDocumentSession documentSession, IUsersService usersService) { _documentSession = documentSession; _usersService = usersService; } [HttpGet] public ActionResult Index() { return View(); //نمایش صفحه ثبت } [HttpPost] public ActionResult Index(User user) { if (this.ModelState.IsValid) { _usersService.AddUser(user); _documentSession.SaveChanges(); return RedirectToAction("Index"); } return View(user); } } }
کتابخانه ایجاد بارکد
نحوه استفاده :
public static string GenerateBarcode(string input) { var barcode = new Barcode(); var image = barcode.Encode(iType: BarcodeLib.TYPE.CODE39, StringToEncode: input, ForeColor: Color.Black, BackColor: Color.OrangeRed, Width: 200, Height: 50); using var stream = new MemoryStream(); { image.Save(stream, ImageFormat.Png); } return Convert.ToBase64String(stream.ToArray()); }
نحوه نمایش :
<img src="data:image/png;base64, @BarcodeHelper.GenerateBarcode("123")" />
بار کد تایپ " کد 39 " اعداد 1 تا 9، حروف A تا Z بزرگ و سیمبول های – . $ / + % را پشتیبانی میکند.
var ss = require("sdk/simple-storage"); ss.storage.myArray = [1, 1, 2, 3, 5, 8, 13]; ss.storage.myBoolean = true; ss.storage.myNull = null; ss.storage.myNumber = 3.1337; ss.storage.myObject = { a: "foo", b: { c: true }, d: null }; ss.storage.myString = "O frabjous day!";
delete ss.storage.value;
if (!ss.storage.Variables) { ss.storage.Variables=[]; ss.storage.Variables.push(true); ss.storage.Variables.push(false); ss.storage.Variables.push(false); ss.storage.Variables.push(false); } if (!ss.storage.interval) ss.storage.interval=1; if (!ss.storage.DateVariables) { var now=String(new Date()); ss.storage.DateVariables=[]; ss.storage.DateVariables.push(now); ss.storage.DateVariables.push(now); ss.storage.DateVariables.push(now); ss.storage.DateVariables.push(now); }
contentScriptFile: self.data.url("jquery.min.js") contentScriptFile: [self.data.url("jquery.min.js"),self.data.url("const.js"),self.data.url("popup.js")]
از شیء port به صورت عملی استفاده میکنیم. کد main.js را به صورت زیر تغییر دادیم:
function handleChange(state) { if (state.checked) { panel.show({ position: button }); var v1=[],v2; if (ss.storage.Variables) v1=ss.storage.Variables; if (ss.storage.interval) v2=ss.storage.interval; panel.port.emit("vars",v1,v2); } } panel.port.on("vars", function (vars,interval) { ss.storage.Variables=vars; ss.storage.interval=interval; });
$(document).ready(function () { addon.port.on("vars", function(vars,interval) { if (vars) { $("#chkarticles").attr("checked", vars[0]); $("#chkarticlescomments").attr("checked", vars[1]); $("#chkshares").attr("checked", vars[2]); $("#chksharescomments").attr("checked", vars[3]); } $("#interval").val(interval); }); $("#btnsave").click(function() { var Vposts = $("#chkarticles").is(':checked'); var VpostsComments = $("#chkarticlescomments").is(':checked'); var Vshares = $("#chkshares").is(':checked'); var VsharesComments = $("#chksharescomments").is(':checked'); var Vinterval = $("#interval").val() ; var Variables=[]; Variables[0]=Vposts; Variables[1]=VpostsComments; Variables[2]=Vshares; Variables[3]=VsharesComments; interval=Vinterval; addon.port.emit("vars", Variables,Vinterval); $("#messageboard").text( Messages.SettingsSaved); }); });
نکته بسیار مهم: در کد بالا ما فایل جاوااسکریت را از طریق فایل popup.html معرفی کردیم، نه از طریق خصوصیت contentscriptfile. این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید. فایلهای js خود را تنها در دو حالت استفاده کنید:
- از طریق دادن رشته به خصوصیت contentScript و استفاده از self به جای addon
- معرفی فایل js داخل خود فایل html با تگ script که به درد اسکریپتهای با کد زیاد میخورد.
اگر فایل شما شامل استفاده از کلمهی کلیدی addon نمیشود، میتوانید فایل js خود را از طریق contentScriptFile هم اعمال کنید.
فایل popup.html
<script src="jquery.min.js"></script> <!-- Including jQuery --> <script type="text/javascript" src="const.js"></script> <script type="text/javascript" src="popup.js"></script>
<script type="text/javascript" src="const.js"></script> <script type="text/javascript" src="jquery.min.js"></script> <script type="text/javascript" src="https://www.google.com/jsapi"></script> <script type="text/javascript" src="rssreader.js"></script>
pageWorker = require("sdk/page-worker"); page= pageWorker.Page({ contentScriptWhen: "ready", contentURL: self.data.url("./background.htm") }); page.port.emit("vars",ss.storage.Variables,ss.storage.DateVariables,ss.storage.interval);
var variables=[]; var datevariables=[]; var period_time=60000; var timer; google.load("feeds", "1"); $(document).ready(function () { addon.port.on("vars", function(vars,datevars,interval) { if (vars) { Variables=vars; } if (datevars) { datevariables=datevars; } if(interval) period_time=interval*60000; alarmManager(); }); }); function alarmManager() { timer = setInterval(Run,period_time); } function Run() { if(Variables[0]){RssReader(Links.postUrl,0, Messages.PostsUpdated);} if(Variables[1]){RssReader(Links.posts_commentsUrl,1,Messages.CommentsUpdated); } if(Variables[2]){RssReader(Links.sharesUrl,2,Messages.SharesUpdated);} if(Variables[3]){RssReader(Links.shares_CommentsUrl,3,Messages.SharesCommentsUpdated);} } function RssReader(URL,index,Message) { var feed = new google.feeds.Feed(URL); feed.setResultFormat(google.feeds.Feed.XML_FORMAT); feed.load(function (result) { if(result!=null) { var strRssUpdate = result.xmlDocument.firstChild.firstChild.childNodes[5].textContent; var RssUpdate=new Date(strRssUpdate); var lastupdate=new Date(datevariables[index]); if(RssUpdate>lastupdate) { datevariables[index]=strRssUpdate; addon.port.emit("notification",datevariables,Message); } } }); }
- چه بخشهایی از سایت باید بررسی شوند.
- آخرین تاریخ تغییر هر کدام که در زمان نصب افزونه، تاریخ نصب افزونه میشود و با اولین به روز رسانی، تاریخ جدیدی جای آن را میگیرد.
- دورهی سیکل زمانی یا همان interval بر اساس دقیقه
Run
RSSReader
page.port.on("notification",function(lastupdate,Message) { ss.storage.DateVariables=lastupdate; Make_a_Notification(Message); }) function Make_a_Notification(Message) { var notifications = require("sdk/notifications"); notifications.notify({ title: "سایت به روز شد", text: Message, iconURL:self.data.url("./icon-64.png"), data:"https://www.dntips.ir", onClick: function (data) { tabs.open(data); } }); }
البته این نکته قابل ذکر است که اگر کاربر طلاعات پنل را به روزرسانی کند، تا وقتی که مرورگر بسته نشده و دوباره باز نشود تغییری نمیکند؛ چرا که ما تنها در ابتدای امر مقادیر ذخیره شده را به RSSReader فرستاده و اگر کاربر آنها را به روز کند، ارسال پیام دیگری توسط page worker صورت نمیگیرد. پس کد موجود در main.js را به صورت زیر ویرایش میکنیم:
pageWorker = require("sdk/page-worker"); page= pageWorker.Page({ contentScriptWhen: "ready", contentURL: self.data.url("./background.htm") }); function SendData() { page.port.emit("vars",ss.storage.Variables,ss.storage.DateVariables,ss.storage.interval); } SendData(); panel.port.on("vars", function (vars,interval) { ss.storage.Variables=vars; ss.storage.interval=interval; SendData(); });
var timer; function alarmManager() { timer = setInterval(Run,period_time); } addon.port.on("vars", function(vars,datevars,interval) { if (vars) { Variables=vars; } if (datevars) { datevariables=datevars; } if(interval) period_time=interval*60000; if(timer!=null) { clearInterval(timer); } alarmManager(); });
Page Mod
var pageMod = require("sdk/page-mod"); pageMod.PageMod({ include: "*.mozilla.org", contentScript: 'window.alert("Page matches ruleset");' });
var data = require("sdk/self").data; var pageMod = require("sdk/page-mod"); pageMod.PageMod({ include: "*.mozilla.org", contentScriptFile: [data.url("jquery-1.7.min.js"), data.url("my-script.js")] });
پنل تنظیمات
"preferences": [{ "description": "مطالب سایت", "type": "bool", "name": "post", "value": true, "title": "مطالب سایت" }, { "description": "نظرات مطالب سایت", "type": "bool", "name": "postcomments", "value": false, "title": "نظرات مطالب سایت" }, { "description": "اشتراک ها", "type": "bool", "name": "shares", "value": false, "title": "اشتراک ها" }, { "description": "نظرات اشتراک ها", "type": "bool", "name": "sharescomments", "value": false, "title": "نظرات اشتراک ها" }, { "description": "دوره زمان برای بررسی سایت", "name": "interval", "type": "integer", "value": 10, "title": "دوره زمانی" }]
از آنجا که مقادیر بالا تنها مقادیر پیش فرض خودمان هست و اگر کاربر آنها را تغییر دهد، در این صفحه هم باید اطلاعات تصحیح شوند، برای همین از کد زیر برای دسترسی به پنل تنظیمات و کنترلهای موجود آن استفاده میکنیم. همانطور که میبینید کد مورد نظر را در یک تابع به نام Perf_Default_Value قرار دادیم و آن را در بدو اجرا صدا زدیم. پس کاربر اگر به پنل تنظمیات رجوع کند، میتواند تغییراتی را که قبلا داده است، ببیند. بنابراین اگر الان تغییری را ایجاد کند، تا باز شدن مجدد مرورگر چیزی نمایش داده نمیشود. برای همین دقیقا مانند تابع SendData این تابع را هم در کد شنود پنل panel اضافه میکنیم؛ تا اگر کاربر اطلاعات را از طریق روش قبلی تغییر داد، اطلاعات هم اینک به روز شوند.
function Perf_Default_Value() { var preferences = require("sdk/simple-prefs").prefs; preferences.post = ss.storage.Variables[0]; preferences.postcomments = ss.storage.Variables[1]; preferences.shares = ss.storage.Variables[2]; preferences.sharescomments = ss.storage.Variables[3]; preferences["myinterval"] =parseInt(ss.storage.interval); } Perf_Default_Value(); panel.port.on("vars", function (vars,interval) { ss.storage.Variables=vars; ss.storage.interval=interval; SendData(); Perf_Default_Value(); });
perf=require("sdk/simple-prefs"); var preferences = perf.prefs; function onPrefChange(prefName) { switch(prefName) { case "post": ss.storage.Variables[0]=preferences[prefName]; break; case "postcomments": ss.storage.Variables[1]=preferences[prefName]; break; case "shares": ss.storage.Variables[2]=preferences[prefName]; break; case "sharescomments": ss.storage.Variables[3]=preferences[prefName]; break; case "myinterval": ss.storage.interval=preferences[prefName]; break; } } //perf.on("post", onPrefChange); //perf.on("postcomments", onPrefChange); perf.on("", onPrefChange);
اشکال زدایی Debug
LineageOS چیست؟
یکی از مهمترین مزایای استفاده از گوشیهای اندرویدی نسبت به iOS ای، آزادی نصب نرم افزار و خصوصا سیستم عاملهای مختلف بر روی آنها است. در حال حاضر، محبوبترین و پر استفادهترین نگارش آزاد اندروید که مستقل از گوگل عمل میکند، LineageOS نامدارد (لینیایج OS) که پیشتر با نامهای CyanogenMod و قبل از آن، Cyanogen (سیانوژن) ارائه میشد. یکی از مهمترین مزایای آن، امکان نصب آخرین نگارش اندروید بر روی گوشیهایی است که دیگر پشتیبانی رسمی نمیشوند و خط تولید آنها خاتمه یافتهاست.
به LineageOS یک Custom ROM هم گفته میشود. ROM مخفف read-only memory است و دقیقا جائیاست که هستهی Android در آن مشغول به کار است. بنابراین منظور از Custom ROM، همان نگارش سفارشی از Android است. به عملیات نصب LineageOS در اصطلاح Flashing هم گفته میشود که به معنای بازنویسی قسمتی از یک نرمافزار، با نرمافزار دیگری است.
پیشنیازهای ضروری نصب LineageOS
- داشتن یک گوشی یا تبلت سازگار با آن (متاسفانه سایت lineageos.org با IP ایرانی باز نمیشود)
- دسترسی به یک کابل USB مخصوص گوشی
- داشتن یک کامپیوتر دسکتاپ و یا لپتاپ
- دسترسی به اینترنت
- زمان! ... (انجام این عملیات برای من در بار اول، حدودا یک روز طول کشید! (صرف نظر از تحقیقات یک هفتهای روش انجام آن) البته نه به علت طولانی بودن زمان نصب آن، بلکه به علت وجود نکات ریزی که در هیچ مستنداتی، به صورت مدون پیدا نخواهید کرد و عدم آشنایی با آنها ممکن است سبب بروز حملهی قلبی، به علت در دست داشتن سخت افزاری شود که هم اکنون کل آنرا فرمت کردهاید و ... راهنماهای ارائه شدهی در اینترنت هم بر روی آن کار نمیکنند! به یک چنین سخت افزاری، brick یا «پاره آجر» هم گفته میشود!)
دریافت Custom ROM سازگار با گوشی یا تبلت
مرحلهی اول نصب LineageOS، دریافت Custom ROM آن است. برای این منظور به آدرس download.lineageos.org مراجعه کرده و ابتدا از منوی سمت چپ صفحه، گوشی خود را پیدا کنید و سپس با انتخاب آن، امکان دریافت ROM مخصوص آنرا خواهید یافت.
نکتهی مهم! متاسفانه در اولین دریافت من از این سایت، به علت ناقص بودن دانلود، فایل دریافتی به همراه CRC Error بود و در زمان نصب فایل zip آن، خطای کلی e1001 ظاهر شد و نه هیچ چیز دیگری. این لحظه واقعا لحظهای است که ممکن است عرق سرد بر روی پیشانی شما ظاهر شود! به صورت اتفاقی با بررسی فایل zip آن بر روی کامپیوتر متوجه شدم که فایل، ناقص دریافت شده. به همین جهت پیش از شروع به نصب، فایل zip را در یک برنامهی باز کنندهی آنها مانند winrar و یا 7-zip باز کرده و بر روی دکمهی test آنها کلیک کنید. اگر خطایی را گزارش ندادند، شروع به ادامهی مراحل نصب کنید.
دریافت فایل Recovery سفارشی
در اینجا نیاز است با دو واژهی جدید bootloader و recovery آشنا شد. زمانیکه گوشی خودتان را روشن میکنید، اولین نرم افزاری که حتی پیش از سیستم عامل اجرا میشود، bootloader نام دارد که کار آن آغاز سایر پروسهها است. بعد از بارگذاری بوتلودر، برنامهی دیگری به نام recovery، کار بارگذاری سیستم عامل را انجام میدهد. بوتلودر و recovery پیشفرض اندروید، اجازهی نصب یک custom ROM را نمیدهند. به همین جهت نیاز است این برنامهی recovery را با یک نمونهی سفارشی بازنویسی کرد که این نمونهی سفارشی در اینجا TWRP نام دارد و نمونهی مخصوص گوشی خود را میتوانید با جستجوی در لیست https://twrp.me/Devices دریافت کنید. ابتدا نوع گوشی و سپس مدل آنرا یافته و سپس در صفحهای که ظاهر میشود، بر روی download link آن کلیک کنید تا لیست فایلهای موجود ظاهر شوند. در ابتدا آخرین نگارش موجود را دریافت کنید.
یک تجربه! متاسفانه آخرین نگارش TWRP دریافت شده، بر روی گوشی من کار نکرد و پس از نصب آن، مدام وارد همان سیستم عامل قبلی، با ارائهی پیام «Recovery is NOT SEANDROID Enforcing» میشد و هیچ تاثیری را نداشت. در این حالت نصب نگارش قدیمیتر 3.3.1، کار کرد. بنابراین بهتر است چندین نگارش آنرا دریافت کنید؛ تا در صورت لزوم بتوانید یکی یکی، آنها را آزمایش کنید.
دریافت Google Apps
LineageOS به همراه برنامههای گوگل، مانند play store و امثال اینها نیست. به همین جهت نیاز است آنها را از آدرس https://opengapps.org دریافت کنید. در اینجا دقت داشته باشید که چه چیزی را انتخاب میکنید! برای نمونه برای گوشی من گزینههای ARM، نگارش 10 و pico انتخاب شدند و سپس کلیک بر روی دکمهی دانلود. گزینهی pico، یکی از کم حجمترین نگارشها است و همینقدر برای شروع به کار، کافی است. نگارش را 10 انتخاب میکنیم چون میخواهیم اندروید 10 را نصب کنیم و انتخاب معماری CPU گوشی هم مهم است. با استفاده از برنامهای مانند device info، به برگهی CPU آن مراجعه کرده و CPU Type گوشی خود را دقیق بررسی کنید. اگر مانند گوشی من، 32bit بود، باید ARM را انتخاب کنید و اگر 64bit بود، گزینهی ARM64 را انتخاب کنید و اگر یک گوشی قدیمی را مانند ASUS دارید، ممکن است CPU آن از نوع intel و x86 باشد.
دریافت برنامهی فعالسازی دسترسی root
اگر میخواهید دسترسی root هم داشته باشید (این گزینه اختیاری است و من آنرا نصب نکردم)، در نگارشهای قبلی LineageOS از برنامهای به نام SU برای انجام اینکار استفاده میشد. این برنامه دیگر نگهداری نمیشود و نباید آنرا به همراه آخرین نگارش LineageOS نصب کرد (خیلی مهم!)؛ وگرنه گوشی شما را حتما به هم خواهد ریخت. برنامهی جایگزین آن Magisk نام دارد که باز هم من آنرا توصیه نمیکنم! چون اگر به انجمنهای LineageOS مراجعه کنید، مشاهده شدهاست که پس از نصب به روز رسانیهای جدید هفتگی LineageOS، ممکن است به علت عدم سازگاری با Magisk، سیستم عامل گوشی شما بالا نیاید و در یک حلقهی بیپایان قرار بگیرید. به همین جهت بهتر است از این گزینه صرفنظر کنید.
آماده سازی گوشی برای اتصال USB و اجرای فرامین بر روی آن
مرحلهی بعد، نصب برنامهی recovery سفارشی است. برای اینکار نیاز است گوشی خود را توسط سیم USB، به یک کامپیوتر متصل کرده و سپس توسط برنامهای خاص که در ادامه معرفی میشود، برنامهی TWRP را بر روی آن نصب کرد. به همین جهت به قسمت «تنظیمات» گوشی اندرویدی خود رفته و گزینهی «دربارهی دستگاه (About)» را پیدا کنید. سپس بر روی شمارهی build آن «Build Number»، هفت بار ضربه بزنید. اینکار سبب میشود تا یک منوی مخفی به نام «Developer Mode» یا «گزینههای توسعه دهندگان/برنامه نویسان»، به لیست منوهای تنظیمات سیستم عامل فعلی اضافه شود. پس از فعال شدن «Developer Mode»، به این گزینه وارد شده و دو گزینهی زیر را در آن فعال کنید:
- USB debugging
- OEM unlocking
اکنون اگر گوشی خود را از طریق سیم USB به کامپیوتر متصل کنید، یک دیالوگ باکس پرسشی، در اندروید جاری ظاهر میشود که درخواست دسترسی به ADB را از شما سؤال میپرسد. گزینهی «Always Allow From This Computer» را انتخاب کرده و با کلیک بر روی OK، این دسترسی را فعال کنید.
دریافت برنامههای انتقال اطلاعات به گوشی اندرویدی
پس از دریافت فایلهای مورد نیاز (TWRP.img, firmware.zip و gapps.zip)، اکنون نوبت به نصب TWRP.img است تا برنامهی recovery پیشفرض گوشی را با یک نمونهی سفارشی که امکان نصب custom ROM را میسر میکند، بازنویسی کنیم. بر روی گوشیهای سامسونگ، برنامهی ODIN یک چنین قابلیتی را به همراه دارد.
البته اگر کمی جستجو کنید، به دستورات زیر هم خواهید رسید که توسط برنامهی Minimal_ADB_Fastboot قابل اجرا هستند:
adb devices adb reboot bootloader fastboot devices fastboot flash recovery TWRP.img fastboot reboot-bootloader
البته برنامهی Minimal_ADB_Fastboot، برنامهی بسیار مفیدی است و در ادامه کاربردهایی از آنرا مطالعه خواهید کرد.
بررسی امنیتی مهم! آیا فایل ROM دریافت شده، بر روی گوشی من نصب میشود؟!
در ادامه پیش از نصب، یکبار گوشی را فرمت میکنیم. در این حال اگر در حین نصب، پیام سازگار نبودن فایل ROM را دریافت کنیم، بسیار دیر است! به همین جهت پس از نصب برنامهی Minimal_ADB_Fastboot، به پوشهی آن وارد شده و خط فرمان را در آنجا آغاز کنید. برای این منظور فقط کافی است بر روی فایل cmd-here.exe کلیک کنید. سپس فرامین زیر را اجرا کنید (با این فرض که گوشی شما از طریق سیم USB به کامپیوتر متصل است و همچنین دسترسی دیباگی را هم که در گوشی عنوان شد، دادهاید):
adb devices adb shell getprop ro.product.device adb shell getprop ro.build.product
سپس فایل custom ROM دریافت شده را باز کرده و به پوشهی «META-INF\com\google\android» آن وارد شوید. در اینجا فایل متنی updater-script را باز کنید. برای مثال در مورد گوشی من، چنین سطری در ابتدای آن درج شده:
assert(getprop("ro.product.device") == "j7elte" || getprop("ro.build.product") == "j7elte" || abort("E3004: This package is for device: j7elte; this device is " + getprop("ro.product.device") + "."););
بنابراین حتما پیش از مطالعه و اجرای ادامهی بحث، مقادیر این ویژگیها را با سطر اول فایل updater-script انطباق دهید تا اگر یکی نبودند، به اشتباه گوشی خود را فرمت نکنید!
البته در جائی دیدم که عدهای برای «خوراندن» rom سفارشی دریافت شده، این سطر بررسی را از فایل یاد شده، پاک کرده و سپس فایل zip جدیدی را تولید و نصب کردهاند. بهتر است اینکار را نکنید و با جستجوی دقیق مطمئن شوید که یک چنین تغییری، برای سیستم شما مشکلی را ایجاد نمیکند!
بازنویسی برنامهی recovery گوشی توسط ODIN
پس از دریافت برنامهی odin، نیاز است گوشی خود را خاموش کنید. فرض بر این است که پیشتر حداقل از contacts خود پشتیبان تهیه کردهاید. چون از این قسمت به بعد، به مراحل بدون بازگشتی قدم خواهیم گذاشت و قرار است گوشی را کاملا فرمت کنیم!
پس از خاموش کردن گوشی، اکنون نیاز است گوشی را در حالت download بالا بیاوریم. برای اینکار سه دکمهی Volume Down + Home + Power با هم بفشارید. بنابراین ابتدا دکمهی «کاهش صدا» را نگه دارید و رها نکنید، سپس دکمهی home را نگه دارید و رها نکنید و در آخر دکمهی power را نگه دارید تا گوشی به حالت ویژهی download وارد شود.
البته در ابتدا یک صفحهی اخطار را نمایش میدهد که در آن درج شده برای ادامه نیاز است دکمهی «افزایش صدا» را بفشارید.
پس از ظاهر شدن تصویر فوق، اینبار دکمهی «افزایش صدا» را بفشارید تا وارد حالت دانلود شوید. در اینجا «حالت دانلود» یعنی گوشی قابلیت دریافت فایلی را پیدا کردهاست.
- در اینجا در قسمت AP، فایل tar مربوط به TWRP را انتخاب کنید.
- سپس در برگهی options، تیک گزینهی Auto reboot را بردارید (بسیار مهم!). اگر این تیک را برندارید، پس از کار نوشتن برنامهی recovery سفارشی، گوشی شما reboot شده و ... وارد برنامهی recovery ... نمیشود! چون سیستم امنیتی توکار اندروید، آنرا با نمونهی اصلی جایگزین میکند!
- اکنون بر روی دکمهی start کلیک کنید تا کار بازنویسی شروع شود.
پس از پایان بازنویسی برنامهی recovery، باید وارد این برنامهی جدید بشویم که روش ورود به آن به صورت زیر است:
پس از پایان بازنویسی، در بعضی از گوشیها در همین حالت که گوشی، حالت download را نمایش میدهد، اگر ترکیب کلیدهای «Volume Up + Power + Home» را بفشارید (اینبار دکمهی «افزایش صدا» است و نه کاهش صدا)، وارد این برنامهی recovery جدید میشوید. اما در مورد گوشی من چنین چیزی رخ نداد. در این حالت تنها روشی که پاسخ داد، «خارج کردن باطری گوشی» بود (در همین حالتی که صفحهی آبی رنگ download نمایش داده میشود، باطری را خارج کنید)؛ چون حتی در حالت خاموش کردن معمولی هم برنامهی recovery سفارشی را پاک و نمونهی اصلی را جایگزین میکرد!
سپس سیستم را به صورت معمولی روشن نکنید. اینبار نیاز است وارد منوی recovery شویم. بنابراین مجددا باطری را قرار داده و اینبار با فشردن ترکیب کلیدهای «Volume Up + Power + Home» به منوی جدید recovery وارد خواهیم شد.
مرحلهی آخر! نصب سیستم عامل جدید و برنامههای گوگل
تا اینجا باید وارد منوی recovery جدید شده باشید. روش خارج کردن باطری را هم فراموش نکنید! (چون اگر سیستم به صورت معمولی ریاستارت شود، یا حتی به صورت معمولی خاموش شود، برنامهی recovery سفارشی را بیاثر کرده و پاک میکند)
- پس از بارگذاری برنامه، پیام «Swipe to Allow Modifications» ظاهر میشود. برای این منظور، فلش آبی رنگ ظاهر شده را به سمت راست بکشید تا بتوانید وارد برنامه شوید.
- اکنون این مراحل را طی کنید:
الف) انتخاب Wipe
در اینجا در ابتدا گزینهی Format Data را انتخاب کنید.
سپس مجددا فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار فرمت کردن سیستم شروع شود.
در ادامه در همین قسمت گزینهی Advanced Wipe را انتخاب کرده (همیشه با انتخاب دکمهی back میتوان به منوی اصلی و گزینههای آن رسید) و Dalvik / ART Cache,Data, System, Cache, Internal storage را انتخاب کنید. سپس مجددا فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار پاک کردن سیستم شروع شود. در اینجا همه چیز را منهای SD Card، پاک خواهیم کرد. بدون انجام اینکار، وارد یک حلقهی بینهایت خواهید شد و سیستم اصلی پس از نصب، راه اندازی نمیشود (آزمایش کردم!).
ب) انتقال فایلهای Custom ROM و GApps به گوشی
اکنون به کامپیوتر خود و پوشهی محل نصب برنامهی Minimal_ADB_Fastboot وارد شده و خط فرمان را در آنجا آغاز کنید. برای این منظور فقط کافی است بر روی فایل cmd-here.exe کلیک کنید. سپس فرامین زیر را اجرا کنید تا فایلها به گوشی منتقل شوند:
adb devices adb push LINEAGE.zip /sdcard/ adb push GAPPS.zip /sdcard/
1- فایلهای custom ROM و GApps دریافت شده را به درون پوشهی Minimal_ADB_Fastboot کپی کنید. در اینجا منظور از LINEAGE.zip نام کاملی مانند lineage-17.1-20210114-nightly-j7elte-signed.zip است که دریافت کردهاید و همچنین منظور از GAPPS.zip، نام کاملی مانند open_gapps-arm-10.0-pico-20210116.zip است.
2- برای اجرای این دستورات، نیازی به داشتن یک sdcard نیست. نامی که در اینجا ذکر شده، فقط یک نام پوشهی جدید، در گوشی شما است که قرار است در ادامه فایلها را از آن انتخاب کنیم.
یک نکتهی تکمیلی: در حالت منوی recovery و بعد از پاک کردن همه چیز، اگر فولدرهای گوشی در windows explorer مشخص نیستند، باید آنها را mount کرد تا بشود فایلها را به آنها کپی کرد (روش دوم کپی کردن فایلها به گوشی). اگر به منوی ابتدایی TWRP دقت کنید، یک گزینهی mount هم دارد که دقیقا برای همین منظور است. پوشهها را که mount کردید، در windows explorer جهت کپی کردن معمولی ظاهر میشوند.
ج) نصب نهایی سیستم عامل و برنامههای گوگل
پیش از هر کاری به گزینهی Settings در برنامهی TWRP مراجعه کرده و در برگهی General آن، تیک زیر را بر دارید: Prompt to install TWRP app if not installed!
اکنون که فایلهای custom ROM و GApps به گوشی کپی شدند، از منوی اصلی TWRP، اینبار گزینهی Install را انتخاب کنید (همانطور که عنوان شد، در اینجا همیشه دکمهی back، برای بازگشت به صفحهی اصلی کار میکند).
اگر از طریق دستورات adb فایلها را به پوشهی sdcard منتقل کرده باشید، به صورت خودکار اولین فایل انتخاب شده همان فایل ROM است. سپس بر روی دکمهی «Add more zips» کلیک کرده و فایل zip مربوط به GApps را انتخاب کنید. در بالای صفحه «two of max 10 File queued» باید ظاهر شده باشد (مهم) که به معنای تعداد فایلهای موجود در صف نصب است. اکنون فلش آبی رنگ پایین صفحه را به سمت راست بکشید تا کار نصب شروع شود.
پس از پایان نصب این دو برنامه، یکبار بر روی دکمهی Wipe cache/dalvik کلیک کنید (به همراه به سمت راست کشیدن دکمهی فلش آبی پایین صفحه) و سپس بر روی دکمهی Reboot System تا ... وارد اندروید 10 شوید!
یک نکته: در اینجا در حین reboot سؤال میپرسد که آیا نیاز است TWRP را نیز به صورت جداگانهای نصب کند. عنوان کنید، خیر.
چگونه به روز رسانیهای LineageOS را نصب کنیم؟
LineageOS هفتهای یکبار، آخرین به روز رسانیهای اندروید را توزیع میکند. برای نصب آنها پیامی را ظاهر کرده و امکان دانلود را فراهم میکند. پس از دانلود، اگر بر روی دکمهی install کلیک کنید، به صورت خودکار شما را وارد منوی recovery فوق میکند (و نه نصب خودکار). در اینجا تنها کاری را که باید انجام دهید، انتخاب گزینهی install است و سپس انتخاب پوشهی data/lineageos_updates که محل قرار گیری این فایل zip دریافت شدهاست. با انتخاب فایل zip، مراحل نصب آن مانند قبل است. پس از پایان نصب، یکبار بر روی دکمهی پاک کردن کش dalvik کلیک کنید و سپس بر روی reboot. کش dalvik همواره به صورت خودکار توسط اندروید ساخته میشود و پاک کردن آن مشکلی را ایجاد نمیکند.
پس از راه اندازی مجدد سیستم، به منوی Settings>about phone>lineageOS مراجعه کرده و فایل zip قدیمی را حذف کنید (در همان صفحهای که پیام دریافت و نصب را نمایش میداد، اکنون پیام delete ظاهر شدهاست).
SELECT * FROM tb1 WHERE x1 = '12';
SELECT * FROM tb1 WHERE x1 = '12';
using System; using System.Collections.Generic; using System.IO; using System.Linq; using System.Text; using Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom; namespace SqlDomAnalyzer.Core { public static class PrettyPrintTSql { public static string FormatTSql(string tSql) { IList<ParseError> errors; TSqlScript sqlFragment; using (var reader = new StringReader(tSql)) { var parser = new TSql120Parser(initialQuotedIdentifiers: true); sqlFragment = (TSqlScript)parser.Parse(reader, out errors); } if (errors != null && errors.Any()) { var sb = new StringBuilder(); foreach (var error in errors) sb.AppendLine(error.Message); throw new InvalidOperationException(sb.ToString()); } var sql110ScriptGenerator = new Sql120ScriptGenerator(new SqlScriptGeneratorOptions { SqlVersion = SqlVersion.Sql120 }); string finalScript; sql110ScriptGenerator.GenerateScript(sqlFragment, out finalScript); return finalScript; } } }
نکتهی جالب دیگری که در اینجا وجود دارد، تهیهی یک خروجی همواره یک شکل است. برای نمونه سه عبارت SQL زیر را در نظر بگیرید:
SELECT * from tb1 WHERE x1 = '12'; SELECT * from tb1 where x1 = '12'; select * from tb1 WHERE x1 = '12';
در هر سه حالت یا هر حالت قابل تصور دیگری، خروجی SQL فرمت شدهی حاصل یک چنین شکلی را دارد:
SELECT * FROM tb1 WHERE x1 = '12';
موارد کاربرد آن؟
علاوه بر نمایش زیبای SQL فرمت نشده، احتمالا برنامههای Profiler ایی را دیدهاید که عنوان میکنند قادرند عبارات SQL همانند را تشخیص دهند (جهت یافتن Lazy loading اشتباه). یک چنین خروجی یکسانی، قابلیت تهیه Hash عبارات SQL دریافتی را میسر میکند؛ چون دیگر اینبار مهم نیست که اجزای تشکیل دهندهی یک عبارت SQL با حروف بزرگ هستند یا کوچک و فاصلهی بین آنها چقدر است و آیا در این بین خطوط جدیدی نیز وجود دارند و امثال آن. خروجی نهایی نرمال شدهی توسط Sql120ScriptGenerator همواره یک شکل است. از این دو قابلیت در برنامهی DNTProfiler استفاده شدهاست.