نظرات مطالب
ایجاد یک راهنما برای کنترل تعداد کاراکترهای نوشته شده در یک خط
اگر از Rider استفاده کنید، حتی قابلیت انتقال خودکار قسمت‌های طولانی شده‌ی کد را به سطر بعدی، دارا است. به علاوه می‌شود این قابلیت را به ازای هربار ذخیره سازی تغییرات هم فعال کرد.
مطالب
زیباتر کد بنویسیم

داشتن آگاهی در مورد ساختارهای داده‌‌ها، الگوریتم‌ها و یا عملگرهای بیتی بسیار عالی است و یا تسلط بر نحوه‌ی کارکرد ابزارهایی مانند SharePoint و امثال آن این روزها ضروری است. اما باید در نظر داشت، کدی که امروز تهیه می‌شود شاید فردا یا ماه دیگر یا چند سال بعد نیاز به تغییر داشته باشد، بنابراین دانش زیبا نوشتن یک قطعه کد که خواندن آن‌را ساده‌تر می‌کند و در آینده افرادی که از آن نگهداری خواهند کرد زیاد "زجر" نخواهند کشید، نیز ضروری می‌باشد. (اگر کامنت‌های سایت را خوانده باشید یکی از دوستان پیغام گذاشته بود، اگر به من بگویند یک میلیون بگیرید و برنامه فعلی را توسعه دهید یا رفع اشکال کنید، حاضرم 10 هزارتومان بگیرم و آن‌را از صفر بنویسم! متاسفانه این یک واقعیت تلخ است که ناشی از عدم خوانا بودن کدهای نوشته شده می‌باشد.)
در ادامه یک سری از اصول زیبا نویسی کدها را بررسی خواهیم کرد.


1- سعی کنید میزان تو در تو بودن کدهای خود را محدود کنید.
لطفا به مثال زیر دقت نمائید:

void SetA()
{
if(a == b)
{
foreach(C c in cs)
{
if(c == d)
{
a = c;
}
}
}
}

توصیه شده است فقط یک سطح تو در تو بودن را در یک تابع لحاظ کنید. تابع فوق 4 سطح تو رفتگی را نمایش می‌دهد (برای رسیدن به a=c باید چهار بار از tab استفاده کنید). برای کاهش این تعداد سطح می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

void SetA()
{
if(a != b)
return;

foreach(C c in cs)
a = GetValueOfA(c);
}

TypeOfA GetValueOfA(C c)
{
if(c == d)
return c;

return a;
}

خواناتر نشد؟!

افزونه‌های CodeRush و refactor pro مجموعه‌ی DevExpress از لحاظ مباحث refactoring در ویژوال استودیو حرف اول را می‌زنند. فقط کافی است برای مثال قطعه کد if داخلی را انتخاب کنید، بلافاصله سه نقطه زیر آن ظاهر شده و با کلیک بر روی آن امکان استخراج یک تابع از آن‌را برای شما به سرعت فراهم خواهد کرد.



مثالی دیگر:

if (foo) {
if (bar) {
// do something
}
}

به صورت زیر هم قابل نوشتن است (جهت کاهش میزان nesting):

if (foo && bar) {
// do something
}

افزونه‌ی Resharper امکان merge خودکار این نوع if ها را به همراه دارد.



و یا یک مثال دیگر:
میزان تو در تو بودن این تابع جاوا اسکریپتی را ملاحظه نمائید:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(!findShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
if(!findInShape(flags, point, attribute)) {
if(!findFromGuide(flags,point) {
if(list.count() > 0 && flags == 1) {
doSomething();
}
}
}
}
}
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت با همان کارآیی اما بسیار خواناتر:

function findShape(flags, point, attribute, list) {
if(findShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(doFindShapePoints(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findInShape(flags, point, attribute)) {
return;
}

if(findFromGuide(flags,point) {
return;
}

if (!(list.count() > 0 && flags == 1)) {
return;
}

doSomething();
}

2- نام‌های با معنایی را برای متغیرها وتوابع خود انتخاب کنید.
با وجود پیشرفت‌های زیادی که در طراحی و پیاده سازی IDE ها صورت گرفته و با بودن ابزارهای تکمیل سازی خودکار متن تایپ شده در آن‌ها، این روزها استفاده از نام‌های بلند برای توابع یا متغیرها مشکل ساز نیست و وقت زیادی را تلف نخواهد کرد. برای مثال به نظر شما اگر پس از یک سال به کدهای زیر نگاه کنید کدامیک خود توضیح دهنده‌تر خواهند بود (بدون مراجعه به مستندات موجود)؟

void UpdateBankAccountTransactionListWithYesterdaysTransactions()
//or?
void UpdateTransactions()

3- تنها زمانی از کامنت‌ها استفاده کنید که لازم هستند.
اگر مورد 2 را رعایت کرده باشید، کمتر به نوشتن کامنت نیاز خواهد بود. از توضیح موارد بدیهی خودداری کنید، زیرا آن‌ها بیشتر سبب اتلاف وقت خواهند شد تا کمک به افراد دیگر یا حتی خود شما. همچنین هیچگاه قطعه کدی را که به آن نیاز ندارید به صورت کامنت شده به مخزن کد در یک سیستم کنترل نگارش ارسال نکنید.

//function thisReallyHandyFunction() {
// someMagic();
// someMoreMagic();
// magicNumber = evenMoreMagic();
// return magicNumber;
//}

زمانیکه از ورژن کنترل استفاده می‌کنید نیازی به کامنت کردن قسمتی از کد که شاید در آینده قرار است مجددا به آن بازگشت نمود، نیست. این نوع سطرها باید از کد شما حذف شوند. تمام سیستم‌های ورژن کنترل امکان revert و بازگشت به قبل را دارند و اساسا این یکی از دلایلی است که از آن‌ها استفاده می‌شود!
به صورت خلاصه جهت نگهداری سوابق کدهای قدیمی باید از سورس کنترل استفاده کرد و نه به صورت کامنت قرار دادن آن‌ها.

از کامنت‌های نوع زیر پرهیز کنید که بیشتر سبب رژه رفتن روی اعصاب خواننده می‌شود تا کمک به او! (خواننده را بی‌سواد فرض نکنید)

// Get the student's id
thisId = student.getId();

کامنت زیر بی معنی است!

// TODO: This is too bad. FIX IT!

اگر شخص دیگری به آن مراجعه کند نمی‌داند که منظور چیست و دقیقا مشکل کجاست. شبیه به افرادی که به فوروم‌ها مراجعه می‌کنند و می‌گویند برنامه کار نمی کند و همین! طرف مقابل علم غیب ندارد که مشکل شما را حدس بزند! به توضیحات بیشتری نیاز است.


4- عدم استفاده از عبارات شرطی بی‌مورد هنگام بازگشت دادن یک مقدار bool:
مثال زیر را درنظر بگیرید:

if (foo>bar) {
return true;
} else {
return false;
}

آن‌را به صورت زیر هم می‌توان نوشت:

return foo>bar;

5- استفاده از متغیرهای بی مورد:
برای مثال:

Something something = new Something(foo);
return something;

که می‌شود آ‌ن را به صورت زیر هم نوشت:

return new Something(foo);

البته یکی از خاصیت‌های استفاده از افزونه‌ی Resharper ویژوال استودیو، گوشزد کردن و اصلاح خودکار موارد 4 و 5 است.



6- در نگارش‌های جدید دات نت فریم ورک استفاده از ArrayList منسوخ شده است. بجای آن بهتر است از لیست‌های جنریک استفاده شود. کدی که در آن از ArrayList استفاده می‌شود طعم دات نت فریم ورک 1 را می‌دهد!

7- لطفا بین خطوط فاصله ایجاد کنید. ایجاد فواصل مجانی است!

دو تابع جاوا اسکریپتی زیر را (که در حقیقت یک تابع هستند) در نظر بگیرید:

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));
firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);
radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);
baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);
p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);
pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code
}

function getSomeAngle() {
// Some code here then
radAngle1 = Math.atan(slope(center, point1));
radAngle2 = Math.atan(slope(center, point2));

firstAngle = getStartAngle(radAngle1, point1, center);
secondAngle = getStartAngle(radAngle2, point2, center);

radAngle1 = degreesToRadians(firstAngle);
radAngle2 = degreesToRadians(secondAngle);

baseRadius = distance(point, center);
radius = baseRadius + (lines * y);

p1["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle1) + center["x"]);
p1["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle1) + center["y"]);

pt2["x"] = roundValue(radius * Math.cos(radAngle2) + center["y"]);
pt2["y"] = roundValue(radius * Math.sin(radAngle2) + center["y");
// Now some more code

}

کدامیک خواناتر است؟
استفاده از فاصله بین خطوط در تابع دوم باعث بالا رفتن خوانایی آن شده است و این طور به نظر می‌رسد که سطرهایی با عملکرد مشابه در یک گروه کنار هم قرار گرفته‌اند.

8- توابع خود را کوتاه کنید.
یک تابع نباید بیشتر از 50 سطر باشد (البته در این مورد بین علما اختلاف هست!). اگر بیشتر شد بدون شک نیاز به refactoring داشته و باید به چند قسمت تقسیم شود تا خوانایی کد افزایش یابد.
به صورت خلاصه یک تابع فقط باید یک کار را انجام دهد و باید بتوان عملکرد آن‌را در طی یک جمله توضیح داد.

9- از اعداد جادویی در کدهای خود استفاده نکنید!
کد زیر هیچ معنایی ندارد!

if(mode == 3){ ... }
else if(mode == 4) { ... }

بجای این اعداد بی مفهوم باید از enum استفاده کرد:

if(mode == MyEnum.ShowAllUsers) { ... }
else if(mode == MyEnum.ShowOnlyActiveUsers) { ... }

10- توابع شما نباید تعداد پارامتر زیادی داشته باشند
اگر نیاز به تعداد زیادی پارامتر ورودی وجود داشت (بیش از 6 مورد) از struct و یا کلاس جهت معرفی آن‌ها استفاده کنید.

مطالب
پیاده سازی Open Search در ASP.NET MVC
اگر به امکانات مرورگرهای جدید دقت کرده باشید، امکان تعریف منبع جستجوی جدید، نیز برای آن‌ها وجود دارد. برای نمونه تصاویر ذیل مرتبط به مرورگرهای فایرفاکس و کروم هستند:




این مرورگرها در صورتیکه پیاده سازی پروتکل Open Search را در سایت شما پیدا کنند، به صورت خودکار امکان افزودن آن‌را به عنوان منبع جستجوی جدیدی جهت جعبه متنی جستجوی خود ارائه می‌دهند. در ادامه قصد داریم با جزئیات پیاده سازی آن آشنا شویم.


تهیه OpenSearchResult سفارشی

برنامه باید بتواند محتوای XML ایی ذیل را مطابق پروتکل Open Search به صورت پویا تهیه و در اختیار مرورگر قرار دهد:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8" ? />
<OpenSearchDescription xmlns="http://a9.com/-/spec/opensearch/1.1/">
    <ShortName>My Site's Asset Finder</ShortName>
    <Description>Find all your assets</Description>
    <Url type="text/html"
        method="get"
        template="http://MySite.com/Home/Search/?q=searchTerms"/>
    <InputEncoding>UTF-8</InputEncoding>
    <SearchForm>http://MySite.com/</SearchForm>
</OpenSearchDescription>
به همین جهت کلاس OpenSearchResult ذیل تهیه شده است تا انجام آن‌را با روشی سازگار با ASP.NET MVC سهولت بخشد:
using System;
using System.Text;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using System.Xml;

namespace WebToolkit
{
    public class OpenSearchResult : ActionResult
    {
        public string ShortName { set; get; }
        public string Description { set; get; }
        public string SearchForm { set; get; }
        public string FavIconUrl { set; get; }
        public string SearchUrlTemplate { set; get; }

        public override void ExecuteResult(ControllerContext context)
        {
            if (context == null)
                throw new ArgumentNullException("context");

            var response = context.HttpContext.Response;
            writeToResponse(response);
        }

        private void writeToResponse(HttpResponseBase response)
        {
            response.ContentEncoding = Encoding.UTF8;
            response.ContentType = "application/opensearchdescription+xml";
            using (var xmlWriter = XmlWriter.Create(response.Output, new XmlWriterSettings { Indent = true }))
            {
                xmlWriter.WriteStartElement("OpenSearchDescription", "http://a9.com/-/spec/opensearch/1.1/");

                xmlWriter.WriteElementString("ShortName", ShortName);
                xmlWriter.WriteElementString("Description", Description);
                xmlWriter.WriteElementString("InputEncoding", "UTF-8");
                xmlWriter.WriteElementString("SearchForm", SearchForm);

                xmlWriter.WriteStartElement("Url");
                xmlWriter.WriteAttributeString("type", "text/html");
                xmlWriter.WriteAttributeString("template", SearchUrlTemplate);                
                xmlWriter.WriteEndElement();

                xmlWriter.WriteStartElement("Image");
                xmlWriter.WriteAttributeString("width", "16");
                xmlWriter.WriteAttributeString("height", "16");
                xmlWriter.WriteString(FavIconUrl);
                xmlWriter.WriteEndElement();

                xmlWriter.WriteEndElement();
                xmlWriter.Close();
            }
        }
    }
}
کار این Action Result، تهیه محتوایی XML ایی مطابق نمونه‌ای است که در ابتدای توضیحات ملاحظه نمودید. توضیحات خواص آن‌، در ادامه مطلب ارائه شده‌اند.


تهیه OpenSearchController

در ادامه برای استفاده از Action Result سفارشی تهیه شده، نیاز است یک کنترلر را نیز به برنامه اضافه کنیم:
using System.Web.Mvc;

namespace Readers
{
    public partial class OpenSearchController : Controller
    {
        public virtual ActionResult Index()
        {
            var fullBaseUrl = Url.Action(result: MVC.Home.Index(), protocol: "http");
            return new OpenSearchResult
            {
                ShortName = ".NET Tips",
                Description = ".NET Tips Contents Search",
                SearchForm = fullBaseUrl,
                FavIconUrl = fullBaseUrl + "favicon.ico",
                SearchUrlTemplate = Url.Action(result: MVC.Search.Index(), protocol: "http") + "?term={searchTerms}"
            };
        }
    }
}
برای استفاده از OpenSearchResult به چند نکته باید دقت داشت:
الف) آدرس‌های مطرح شده در آن باید مطلق باشند و نه نسبی. به همین جهت پارامتر protocol در اینجا ذکر شده است تا سبب تولید یک چنین آدرس‌هایی گردد.
ب) Url.Action ایی که در اینجا استفاده شده است مطابق تعاریف T4MVC است؛ ولی کلیات آن با نمونه پیش فرض ASP.NET MVC تفاوتی نمی‌کند. توسط T4MVC بجای ذکر نام اکشن متد و کنترلر مد نظر به صورت رشته‌ای، می‌توان به صورت Strongly typed به این موارد ارجاع داد.
ج) تنها نکته مهم این کلاس، خاصیت SearchUrlTemplate است. قسمت انتهایی آن یعنی ={searchTerms} همیشه ثابت است. اما ابتدای این آدرس باید به کنترلر جستجوی شما که قادر است پارامتری را به شکل کوئری استرینگ دریافت کند، اشاره نماید.
د) FavIconUrl به آدرس یک آیکن در سایت شما اشاره می‌کند. برای نمونه ذکر favicon.ico پیش فرض سایت می‌تواند مفید باشد.


معرفی OpenSearchController به Header سایت

<link href="@Url.Action(result: MVC.OpenSearch.Index(), protocol: "http")" rel="search"
        title=".NET Tips Search"  type="application/opensearchdescription+xml" />
مرحله نهایی افزودن پروتکل Open search به سایت، مراجعه به فایل layout پروژه و افزودن link خاص فوق به آن است. در این لینک، href آن باید به مسیر کنترلر OpenSearchایی که در قسمت قبل تعریف کردیم، اشاره کند. این مسیر نیز باید مطلق باشد. به همین جهت پارامتر protocol آن مقدار دهی شده است.
مطالب
معرفی List Patterns Matching در C# 11
در C# 11، افزونه‌ای به switch expressionها اضافه شده‌است که امکان بررسی توالی مقادیر آرایه‌ها و مجموعه‌ها را نیز می‌دهد که به آن list expressions هم می‌گویند. List Patterns امکان بررسی شکل یک لیست و یا آرایه را ممکن می‌کنند. برای مثال اگر نیاز است بررسی کنیم که آیا مجموعه‌ای با یک مقدار خاص، شروع می‌شود، پایان می‌یابد و یا حاوی آن است، List Patterns مفید واقع خواهند شد. در اینجا List Patterns، با [] مشخص می‌شوند و در بین []ها، توالی مقادیری را که قرار است با اعضای مجموعه‌ی مشخص شده، انطباق داده شوند، مشخص می‌کنیم. این افزونه به همراه ویژگی slice pattern نیز هست که امکان انطباق با صفر و یا چند المان یک مجموعه را میسر می‌کند. در این حالت از دو نقطه برای نمایش آن در بین []ها استفاده می‌شود. برای مثال الگوی زیر:
[1, 2, .., 10]
با تمام آرایه‌های زیر انطباق دارد:
int[] arr1 = { 1, 2, 10 };
int[] arr2 = { 1, 2, 5, 10 };
int[] arr3 = { 1, 2, 5, 6, 7, 8, 9, 10 };

بررسی چند مثال جهت آشنایی با مفهوم List Patterns

ابتدا مجموعه‌ی زیر را در نظر بگیرید:
int[] collection = { 1, 2, 3, 4 };

الف) روش انطباق با یک توالی مشخص
Console.WriteLine(collection is [1, 2, 3, 4]); // True
Console.WriteLine(collection is [1, 2, 4]); // False
توالی مشخص شده‌ی در الگوی اول، دقیقا با توالی عناصر آرایه انطباق دارد. اما در حالت دوم، چون توالی اعداد الگوی مشخص شده، با توالی اعداد آرایه یکی نیست، انطباقی رخ نداده‌است.

ب) امکان استفاده از discard و همچنین لیستی از عناصر
Console.WriteLine(collection is [_, 2, _, 4]); // True
Console.WriteLine(collection is [.., 3, _]); // True
- اگر نیاز به صرفنظر کردن از عناصر خاصی در یک توالی بود، می‌توان از discard و یا همان _ استفاده کرد؛ مانند الگوی اول. الگوی اول به معنای نیاز به انطباق با چهار عدد است که حتما باید دومین و چهارمین آن‌ها اعداد 2 و 4 باشند؛ اما مقدار اولین و سومین آن‌ها، مهم نیست.
- الگوی دوم به معنای تعریف یک توالی نامشخص، اما خاتمه یافته‌ای با عنصر 3 است و سپس صرفنظر کردن از آخرین عنصر آرایه.

در مثال زیر، الگوی انطباق با مجموعه‌ای که حداقل دو عضو دلخواهی را دارد، مشاهده می‌کنید:
if (new[] { 6, 7, 8 } is [_, _, ..])
{
   Console.WriteLine($"collection with at least two items");
}
و الگوی انطباق با مجموعه‌ای که اولین و آخرین عضو آن صفر هستند:
if (new[] { 0, 42, 42, 0 } is [0, .., 0])
{
   Console.WriteLine($"collection with first and last element equal to 0");
}


ج) امکان تعریف اعمال منطقی
Console.WriteLine(collection is [_, >= 2, _, _]); // True
بر اساس این الگو، هر مجموعه‌ی چهارتایی که عنصر دوم آن، بزرگتر و یا مساوی 2 باشد، معتبر شناخته می‌شود؛ صرفنظر از مقدار سایر عناصر آن.

در مثال زیر، الگوی انطباق با مجموعه‌ای را که اولین عضو آن یک عدد مثبت است، مشاهده می‌کنید:
if (new[] { 9, -1, -2 } is [> 0, ..])
{
   Console.WriteLine($"collection with positive first element");
}
و یا الگوی انطباق با مجموعه‌ای که دومین عضو آن، یکی از دو عدد 42 و منهای 42 می‌تواند باشد:
if (new[] { 1, 42, 0 } is [_, 42 or -42, ..])
{
   Console.WriteLine($"collection with second element equal to 42 or -42");
}


یک مثال دیگر: بررسی نحوه‌ی عملکرد List Patterns

namespace CS11Tests;

public static class ListPatternsMatching
{
    public static void Test()
    {
        Console.WriteLine(CheckSwitch(new[] { 1, 2, 10 }));          // prints 1
        Console.WriteLine(CheckSwitch(new[] { 1, 2, 7, 3, 3, 10 })); // prints 1
        Console.WriteLine(CheckSwitch(new[] { 1, 2 }));              // prints 2
        Console.WriteLine(CheckSwitch(new[] { 1, 3 }));              // prints 3
        Console.WriteLine(CheckSwitch(new[] { 1, 3, 5 }));           // prints 4
        Console.WriteLine(CheckSwitch(new[] { 2, 5, 6, 7 }));        // prints 50
    }

    public static int CheckSwitch(int[] values)
        => values switch
        {
            [1, 2, .., 10] => 1,
            [1, 2] => 2,
            [1, _] => 3,
            [1, ..] => 4,
            [..] => 50
        };
}
توضیحات:

- اولین الگوی تعریف شده‌ی در متد CheckSwitch، به معنای انطباق با هر توالی است که با 1 و 2 شروع می‌شود و سپس می‌تواند شامل هر نوع توالی دلخواهی باشد (صرفنظر از مقدار و یا ترتیب این مقادیر) و در نهایت با عدد 10 خاتمه پیدا می‌کند.
- دومین الگوی تعریف شده، تنها یک آرایه‌ی دو عضوی با مقادیر مشخص 1 و 2 را می‌پذیرد.
- توالی قابل انطباق با سومین الگوی تعریف شده، از دو عضو تشکیل می‌شود. اولین عضو آن حتما باید 1 باشد و مقدار دومین عضو آن مهم نیست.
- توالی قابل انطباق با چهارمین الگوی تعریف شده، از یک یا چند عضو دلخواه تشکیل می‌شود که اولین عضو آن حتما باید عدد 1 باشد.
- هر توالی تعریف شده‌ای با پنجمین الگوی تعریف شده، انطباق پیدا می‌کند.


امکان ترکیب list pattern matching و object pattern matching

در مثال‌های زیر، نمونه‌ای از ترکیب list pattern matching و object pattern matching را جهت ساخت شرط‌های پیچیده‌ای، مشاهده می‌کنید:
if (new[] { 1, 2, 3 } is [var first, _, _])
{
   Console.WriteLine($"three item collection with first item {first}");
}

if (new[] { 4, 5, 6 } is [_, var second, _])
{
   Console.WriteLine($"three item collection with second item {second}");
}
این الگو که var pattern هم نامیده می‌شود، به همراه ذکر var و نام یک متغیر است. در این حالت کار الگو، دریافت مقدار واقع شده‌ی در آن موقعیت خاص است.
نمونه مثالی از این قابلیت جهت جدا سازی اجزای یک URL:
var uri = new Uri("http://www.mysite.com/categories/category-a/sub-categories/sub-category-a.html");
var result = uri.Segments switch
{
    ["/"] => "Root",
    [_, var single] => single,
    [_, .. string[] entries, _] => string.Join(" > ", entries)
};


سایر نوع‌هایی که توسط List patterns قابل بررسی هستند

List patterns تنها با آرایه‌ها و لیست‌ها کار نمی‌کنند. بلکه می‌توان از آن‌ها با هر نوعی که به همراه تعریف indexer‌ها و یا خواص Length و Count است نیز استفاده کرد. اگر نیاز به استفاده از Slice patterns بود، این الگو با نوع‌هایی کار می‌کند که دارای indexer هایی با آرگومان‌هایی از نوع Range است و یا به همراه متد Slice دارای دو آرگومان Int است. برای مثال رشته‌ها نیز در اینجا قابل بررسی هستند.
مطالب
OpenCVSharp #9
تغییر اندازه، و چرخش تصاویر

در OpenCV با استفاده از مفهومی به نام affine transform، امکان تغییر اندازه و همچنین چرخش تصاویر میسر می‌شود. در اینجا، تصویر در یک ماتریس دو در سه ضرب می‌شود تا انتقالات یاد شده، انجام شوند.
private static void rotateImage(double angle, double scale, Mat src, Mat dst)
{
    var imageCenter = new Point2f(src.Cols / 2f, src.Rows / 2f);
    var rotationMat = Cv2.GetRotationMatrix2D(imageCenter, angle, scale);
    Cv2.WarpAffine(src, dst, rotationMat, src.Size());
}
متد فوق کار چرخش تصویر مبدا (src) را به تصویر مقصد (dst) انجام می‌دهد. این عملیات توسط متد WarpAffine مدیریت شده و مهم‌ترین پارامتر آن، پارامتر سوم آن است که ماتریس تعریف کننده‌ی انتقالات تعریف شده توسط متد GetRotationMatrix2D است. در اینجا مرکز مشخص شده، زاویه و مقیاس، نحوه‌ی چرخش را تعریف می‌کنند.
برای مشاهده‌ی بهتر تاثیر پارامترهای مختلف در اینجا، به مثال ذیل دقت کنید:
using OpenCvSharp;
using OpenCvSharp.CPlusPlus;
 
namespace OpenCVSharpSample09
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var src = new Mat(@"..\..\Images\Penguin.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
            using (var dst = new Mat())
            {
                src.CopyTo(dst);
 
                using (var window = new Window("Resize/Rotate/Blur",
                                                image: dst, flags: WindowMode.AutoSize))
                {
                    var angle = 0.0;
                    var scale = 0.7;
 
                    var angleTrackbar = window.CreateTrackbar(
                        name: "Angle", value: 0, max: 180,
                        callback: pos =>
                        {
                            angle = pos;
                            rotateImage(angle, scale, src, dst);
                            window.Image = dst;
                        });
 
                    var scaleTrackbar = window.CreateTrackbar(
                        name: "Scale", value: 1, max: 10,
                        callback: pos =>
                        {
                            scale = pos / 10f;
                            rotateImage(angle, scale, src, dst);
                            window.Image = dst;
                        }); 
 
                    angleTrackbar.Callback.DynamicInvoke(0);
                    scaleTrackbar.Callback.DynamicInvoke(1);
 
                    Cv2.WaitKey();
                }
            }
        }
 
        private static void rotateImage(double angle, double scale, Mat src, Mat dst)
        {
            var imageCenter = new Point2f(src.Cols / 2f, src.Rows / 2f);
            var rotationMat = Cv2.GetRotationMatrix2D(imageCenter, angle, scale);
            Cv2.WarpAffine(src, dst, rotationMat, src.Size());
        }
    }
}
با این خروجی:


در این مثال، مانند مطلب قسمت قبل، ابتدا یک پنجره‌ی سازگار با C++ API ایجاد شده و سپس دو tracker به آن اضافه شده‌اند. این trackers کار دریافت ورودی اطلاعات را از کاربر به عهده دارند (دریافت مقادیر زاویه‌ی چرخش و مقیاس) و مقادیر دریافتی از آن‌ها، در نهایت به متد rotateImage ارسال می‌شوند. این متد کار چرخش و تغییر مقیاس تصویر اصلی را انجام داده و نتیجه را به تصویر dst کپی می‌کند. در آخر تصویر dst در پنجره به روز شده و نمایش داده می‌شود.


تغییر اندازه‌ی تصاویر

اگر صرفا قصد تغییر اندازه‌ی تصاویر را دارید (بدون چرخش آن‌ها)، متد ویژه‌ای به نام Resize برای این منظور تدارک دیده شده‌است:
var resizeTrackbar = window.CreateTrackbar(
    name: "Resize", value: 1, max: 100,
    callback: pos =>
    {
        Cv2.Resize(src, dst,
            new Size(src.Width + pos, src.Height + pos),
            interpolation: Interpolation.Cubic);
        window.Image = dst;
    });
در اینجا یک tracker دیگر به پنجره‌ی اصلی اضافه شده و توسط آن کار تعیین تغییر اندازه‌ی تصویر انجام می‌شود. نکته‌ی مهم این متد، امکان تعیین الگوریتم تغییر اندازه است که برای مثال در اینجا از Interpolation.Cubic استفاده شده‌است (احتمالا با این نام‌ها در برنامه‌های معروف کار با تصاویر، مانند فتوشاپ آشنایی دارید).

اگر می‌خواهید مقادیر پارامترهای چرخشی تصویر نیز در اینجا اعمال شوند، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
var resizeTrackbar = window.CreateTrackbar(
    name: "Resize", value: 1, max: 100,
    callback: pos =>
    {
        rotateImage(angle, scale, src, dst);
        Cv2.Resize(dst, dst,
            new Size(src.Width + pos, src.Height + pos),
            interpolation: Interpolation.Cubic);
        window.Image = dst;
    });
در این کد ابتدا تصویر اصلی چرخش یافته و سپس در متد Resize از این تصویر چرخش یافته، به عنوان src استفاده می‌شود (هر دو پارامتر متد Resize به dst تنظیم شده‌اند).



مات کردن تصاویر

در OpenCV با استفاده از متدهای GaussianBlur و یا medianBlur ، می‌توان تصاویر را  مات کرد که نمونه‌ای از آن‌را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
var blurTrackbar = window.CreateTrackbar(
   name: "Blur", value: 1, max: 100,
   callback: pos =>
   {
       if (pos % 2 == 0) pos++;
 
       rotateImage(angle, scale, src, dst);
       Cv2.GaussianBlur(dst, dst, new Size(pos, pos), sigmaX: 0);
       window.Image = dst;
   });
در اینجا ابتدا تصویر اصلی به متد چرخش تصویر ارسال شده و نتیجه‌ی آن در متد GaussianBlur استفاده خواهد شد. اندازه‌ی مشخص شده‌ی در این متد باید توسط اعداد فرد تعیین گردد. پارامتر sigmaX به معنای standard deviation در جهت x است و اگر صفر تعیین شود، برای محاسبه‌ی آن از پارامتر اندازه‌ی تعیین شده کمک گرفته خواهد شد.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
نمایش Subgrid در jqGrid
اگر به مثال «فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده در jqGrid» دقت کنید، لینکی را جهت نمایش یک popup جزئیات رکورد انتخاب شده قرار دادیم. شاید طراحی بهتر به این صورت باشد که یک دکمه‌ی + در کنار ردیف قرار دهیم. با کلیک کاربر بر روی این دکمه، جزئیات این ردیف، از سرور دریافت شده و به صورت یک زیر گرید نمایش داده شود. در ادامه همان مثال را با همان ساختار داده‌ای و کدهای سمت سرور، جهت کار با subgrids بازنویسی خواهیم کرد.



فعال سازی Subgrid

در اینجا مواردی را که باید جهت فعال سازی subgrid به تعاریف اولیه‌ی jqGrid اضافه کرد، مشاهده می‌کنید:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش یازدهم",
                // ... 
                jsonReader: {
                // ... 
                    subgrid: { root: "Rows", repeatitems: true, cell: "RowCells" }
                },
                // ... 
                subGrid: true,
                subGridModel: [{
                    name: ['شرکت', 'آدرس', 'کد پستی', 'شهر', 'کشور', 'تلفن', 'وب سایت'],
                    width: [100, 100, 100, 100, 100, 100, 100],
                    align: ['center', 'center', 'center', 'center', 'center', 'center', 'center'],
                    params: ['@(StronglyTyped.PropertyName<Product>(x=>x.Name))']
                }],
                subGridOptions:{ 
                    reloadOnExpand : false //load only once
                },
                subGridUrl: '@Url.Action("GetGetSupplierData", "Home")'
            });
چون قصد داریم در سمت سرور، از همان ساختار JqGridData خودمان برای بازگشت اطلاعات subgrid استفاده کنیم، نیاز است خاصیت subgrid مربوط به jsonReader را اندکی ویرایش کنیم تا jqGrid بداند که بجای cell قرار است RowCells دریافت کند.
با تنظیم subGrid: true نمایش ستون + داری که در تصویر فوق مشخص است، انجام می‌شود.
subGridModel بیانگر ساختار اطلاعاتی است که قرار است نمایش داده شوند.
آرایه name، نام سر ستون‌ها را مشخص می‌کند.
 آرایه width، عرض ستون‌های زیرگرید را مقدار دهی خواهد کرد.
آرایه align محل و سمت قرارگیری هر یک از مقادیر سلول‌ها را تعیین می‌کند.
 آرایه params اختیاری است. زمانیکه کاربر بر روی یک + ستون subgrid، برای باز شدن این زیرگرید کلیک می‌کند، صرفا Id ردیف به سرور ارسال می‌شود. اگر در این بین می‌خواهید، خاصیت خاصی از گرید اصلی نیز به سرور ارسال شود، آرایه params را مقدار دهی کنید. برای نمونه در اینجا Name ردیف انتخاب شده نیز به ارسال ارسال خواهد شد (برگه شبکه شکل فوق).
subGridOptions یک سری تنظیمات اضافه را به همراه دارد. اگر می‌خواهید اطلاعات زیرگرید فقط یکبار بارگذاری شود و با هربار کلیک کاربر از سرور دریافت نگردد، خاصیت reloadOnExpand آن‌را false کنید.
 subGridUrlآدرسی که تامین کننده اطلاعات JSON زیرگرید می‌باشد.

در این حالت، کدهای سمت سرور بازگشت اطلاعات زیر گرید به شکل زیر می‌باشد:
        public ActionResult GetGetSupplierData(int id, string name)
        {
            var list = ProductDataSource.LatestProducts;
            var products = list.Where(x => x.Id == id).ToList();
            if (!products.Any())
                return Json(null, JsonRequestBehavior.AllowGet);

            var productsData = new JqGridData
            {
                Rows = (products.Select(product => new JqGridRowData
                {
                    Id = product.Id,
                    RowCells = new List<string> 
                               {
                                    product.Supplier.CompanyName,
                                    product.Supplier.Address,
                                    product.Supplier.PostalCode,
                                    product.Supplier.City,
                                    product.Supplier.Country,
                                    product.Supplier.Phone,
                                    product.Supplier.HomePage
                                }
                })).ToList()
            };
            return Json(productsData, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
همانطور که ملاحظه می‌کنید، حالت ساده شده‌ی JqGridData بازگشت داده می‌شود. زیرا در حالت نمایش زیرگرید، مباحث مرتب سازی اطلاعات و همچنین paging فعال نیستند و نیازی به اطلاعات آن‌ها نیست.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid11.zip
مطالب دوره‌ها
استفاده از Full Text Search بر روی اسناد XML
امکان استفاده‌ی همزمان قابلیت Full Text Search و اسناد XML ایی نیز در SQL Server پیش بینی شده‌است. به این ترتیب می‌توان متون این اسناد را ایندکس و جستجو کرد. در این حالت تگ‌های XML ایی و ویژگی‌ها، به صورت خودکار حذف شده و در نظر گرفته نمی‌شوند. Syntax استفاده از Full text search در اینجا با سایر حالات و ستون‌های متداول رابطه‌ای SQL Server تفاوتی ندارد. به علاوه امکان ترکیب آن با یک XQuery نیز میسر است. در این حالت، Full text search، ابتدا انجام شده و سپس با استفاده از XQuery می‌توان بر روی این نتایج، نودها، مسیرها و ویژگی‌های خاصی را جستجو کرد.


نحوه‌ی استفاده از Full Text Search بر روی ستون‌های XML ایی

برای  آزمایش، ابتدا یک جدول جدید را که حاوی ستونی XML ایی است، ایجاد کرده و سپس چند سند XML را که حاوی متونی نسبتا طولانی هستند، در آن ثبت می‌کنیم. ذکر CONSTRAINT در اینجا جهت دستور ایجاد ایندکس Full Text Search ضروری است.
CREATE TABLE ftsXML(
id INT IDENTITY PRIMARY KEY,
doc XML NULL
CONSTRAINT UQ_FTS_Id UNIQUE(id)
)
GO
INSERT ftsXML VALUES('
<book>
<title>Sample book title 1</title>
<author>Vahid</author>
<chapter ID="1">
<title>Chapter 1</title>
<content>
"The quick brown fox jumps over the lazy dog" is an English-language 
pangram—a phrase that contains all of the letters of the English alphabet. 
It has been used to test typewriters and computer keyboards, and in other 
applications involving all of the letters in the English alphabet. Owing to its 
brevity and coherence, it has become widely known.
</content>
</chapter>
<chapter ID="2">
<title>Chapter 2</title>
<content>
In publishing and graphic design, lorem ipsum is a placeholder text commonly used 
to demonstrate the graphic elements of a document or visual presentation. 
By replacing the distraction of meaningful content with filler text of scrambled 
Latin it allows viewers to focus on graphical elements such as font, typography, 
and layout.
</content>
</chapter>
</book>
')

INSERT ftsXML VALUES('
<book>
<title>Sample book title 2</title>
<author>Farid</author>
<chapter ID="1">
<title>Chapter 1</title>
<content>
The original passage began: Neque porro quisquam est qui dolorem ipsum quia dolor sit 
amet consectetur adipisci velit 
</content>
</chapter>
<chapter ID="2">
<title>Chapter 2</title>
<content>
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipisicing elit, sed do eiusmod tempor 
incididunt ut labore et dolore magna aliqua. Ut enim ad minim veniam, quis 
nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat. 
Duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate velit esse cillum dolore 
eu fugiat nulla pariatur. Excepteur sint occaecat cupidatat non proident, 
sunt in culpa qui officia deserunt mollit anim id est laborum.
</content>
</chapter>
</book>
')
GO
سپس با استفاده از دستورات ذیل، Full text search را بر روی ستون doc جدول ایجاد شده، فعال می‌کنیم:
 CREATE FULLTEXT CATALOG FT_CATALOG
GO
CREATE FULLTEXT INDEX ON ftsXML([doc])
KEY INDEX UQ_FTS_Id ON ([FT_CATALOG], FILEGROUP [PRIMARY])
GO
اکنون می‌توانیم با ترکیبی از امکانات Full Text Search و XQuery، از ستون doc، کوئری‌های پیشرفته و سریعی را تهیه کنیم.


راه اندازی سرویس Full Text Search

البته پیش از ادامه‌ی بحث به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کرده و مطمئن شوید که سرویس SQL Full-text Filter Daemon Launcher MSSQLSERVER در حال اجرا است. در غیراینصورت با خطای ذیل مواجه خواهید شد:
 SQL Server encountered error 0x80070422 while communicating with full-text filter daemon host (FDHost) process.
اگر این سرویس در حال اجرا است و باز هم خطای فوق ظاهر شد، مجددا به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کرد، در برگه‌ی  خواص سرویس SQL Full-text Filter Daemon Launcher MSSQLSERVER، گزینه‌ی logon را یافته و آن‌را به local system account تغییر دهید و سپس سرویس را ری استارت کنید. پس از آن نیاز است دستور ذیل را نیز اجرا کنید:
 sp_fulltext_service 'restart_all_fdhosts'
go
بعد از اینکار، بازسازی مجدد Full text search را فراموش نکنید. در این حالت در management studio، به بانک اطلاعاتی مورد نظر مراجعه کرده، نود Storage / Full Text Catalog را باز کنید. سپس بر روی FT_CATALOG ایجاد شده در ابتدای بحث کلیک راست کرده و از منوی ظاهر شده، گزینه‌ی Rebuild را انتخاب کنید. در غیراینصورت کوئری‌های ادامه‌ی بحث، خروجی خاصی را نمایش نخواهند داد.


استفاده از متد Contains

در ادامه، نحوه‌ی ترکیب امکانات Full text search و XQuery را ملاحظه می‌کنید:
 -- استفاده از ایکس کوئری برای جستجو در نتایج حاصل
SELECT T.doc.value('(/book/title)[1]', 'varchar(100)') AS title
FROM
-- استفاده از اف تی اس برای جستجو
(SELECT * FROM ftsXML
WHERE CONTAINS(doc, '"Quick Brown Fox "')) AS T
ابتدا توسط متد Contains مرتبط به Full text search، ردیف‌های مورد نظر را یافته و سپس بر روی آن‌ها با استفاده از XQuery جستجوی دلخواهی را انجام می‌دهیم؛ از این جهت که Full text search تنها متون فیلدهای XML ایی را ایندکس می‌کند و نه تگ‌های آن‌ها را.
خروجی کوئری فوق، Sample book title 1 است.

Full text search امکانات پیشرفته‌تری را نیز ارائه می‌دهد. برای مثال در ردیف‌های ثبت شده داریم fox jumps، اما در متن ورودی عبارت جستجو، jumped را وارد کرده و به دنبال نزدیک‌ترین رکورد به آن خواهیم گشت:
 SELECT T.doc.value('(/book/title)[1]', 'varchar(100)') AS title
FROM
(SELECT * FROM ftsXML
WHERE CONTAINS(doc, 'FORMSOF (INFLECTIONAL ,"Quick Brown Fox jumped")')) AS T

و یا دو کلمه‌ی نزدیک به هم را می‌توان جستجو کرد:
 SELECT T.doc.value('(/book/title)[1]', 'varchar(100)') AS title
FROM
(SELECT * FROM ftsXML
WHERE CONTAINS(doc, 'quick NEAR fox')) AS T


نکته‌ای در مورد متد Contains

هم Full text search و هم XQuery، هر دو دارای متدی به نام Contains هستند اما یکی نمی‌باشند.
 SELECT doc.value('(/book/title)[1]', 'varchar(100)') AS title
FROM ftsXML
WHERE doc.exist('/book/chapter/content[contains(., "Quick Brown Fox")]') = 1
در اینجا نحوه‌ی استفاده از متد contains مرتبط با XQuery را مشاهده می‌کنید. اگر این کوئری را اجرا کنید، نتیجه‌ای را دریافت نخواهید کرد. زیرا در ردیف‌ها داریم quick brown fox و نه Quick Brown Fox (حروف ابتدای کلمات، بزرگ نیستند).
بنابراین متد contains مرتبط با XQuery یک جستجوی case sensitive را انجام می‌دهد.
مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت سوم - رهاسازی منابع سرویس‌های IDisposable
یکی از پرکاربردترین اینترفیس‌های NET.، اینترفیس IDisposable است. عموما کلاس‌هایی که ارجاعی را به منابع غیر مدیریت شده مانند فایل‌ها و سوکت‌ها داشته باشند، این اینترفیس را پیاده سازی می‌کنند. garbage collector به صورت خودکار حافظه‌ی اشیاء مدیریت شده یا دات نتی را رها می‌کند؛ اما چیزی را در مورد منابع غیر مدیریت شده نمی‌داند. به همین جهت پیاده سازی اینترفیس IDisposable روشی را جهت پاکسازی این منابع به garbage collector معرفی می‌کند.


رفتار IoC Container توکار ASP.NET Core با سرویس‌های IDisposable

ASP.NET Core به همراه یک IoC Container توکار ارائه می‌شود و اگر سرویسی با طول عمرTransient و یا Scoped به آن معرفی شود و همچنین این سرویس اینترفیس IDisposable را نیز پیاده سازی کند، کار dispose خودکار آن در پایان درخواست جاری صورت می‌گیرد و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد. در اینجا سرویس‌هایی با طول عمر Singleton نیز در پایان کار برنامه، زمانیکه خود ServiceProvider به پایان کارش می‌رسد، dispose خواهند شد.
البته این مورد یک شرط را نیز به همراه دارد: کار وهله سازی سرویس‌های درخواستی باید توسط خود این IoC Container مدیریت شود تا در پایان کار بداند چگونه آن‌ها را Dispose کند.

یک مثال: بررسی Dispose شدن خودکار یک سرویس IDisposable
namespace CoreIocServices
{
    public interface IMyDisposableService
    {
        void Run();
    }

    public class MyDisposableService : IMyDisposableService, IDisposable
    {
        private readonly ILogger<MyDisposableService> _logger;

        public MyDisposableService(ILogger<MyDisposableService> logger)
        {
            _logger = logger ?? throw new ArgumentNullException(nameof(logger));
            _logger.LogInformation("+ {0} was created", this.GetType().Name);
        }

        public void Run()
        {
            _logger.LogInformation("Running MyDisposableService!");
        }

        public void Dispose()
        {
            _logger.LogInformation("- {0} was disposed!", this.GetType().Name);
        }
    }
}
سرویس ساده‌ی فوق، اینترفیس IDisposable را پیاده سازی می‌کند و با استفاده از ILogger، پیام‌هایی را در زمان ایجاد و Dipose آن در پنجره کنسول و یا دیباگ نمایش خواهد داد.
اگر این سرویس را به یک برنامه‌ی ASP.NET Core معرفی کنیم:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddTransient<IMyDisposableService, MyDisposableService>();
و سپس به نحو متداولی از آن در یک کنترلر استفاده کنیم:
namespace CoreIocSample02.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IMyDisposableService _myDisposableService;

        public HomeController(IMyDisposableService myDisposableService)
        {
            _myDisposableService = myDisposableService;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            _myDisposableService.Run();
            return View();
        }
در اینجا منظور از نحو‌ه‌ی متداول، همان تزریق در سازنده‌ی کلاس و درخواست وهله‌ای از این سرویس از IoC Container است؛ بجای ایجاد مستقیم آن.
در ادامه با اجرای برنامه، اگر به لاگ‌های آن دقت کنیم، این خروجی قابل مشاهده خواهد بود:
info: Microsoft.AspNetCore.Mvc.Internal.ControllerActionInvoker[1]
      Route matched with {action = "Index", controller = "Home"}. Executing action CoreIocSample02.Controllers.HomeController.Index (CoreIocSample02)
info: CoreIocServices.MyDisposableService[0]
      + MyDisposableService was created
.
.
.  
info: Microsoft.AspNetCore.Routing.EndpointMiddleware[1]
      Executed endpoint 'CoreIocSample02.Controllers.HomeController.Index (CoreIocSample02)'
info: CoreIocServices.MyDisposableService[0]
      - MyDisposableService was disposed!
info: Microsoft.AspNetCore.Hosting.Internal.WebHost[2]
      Request finished in 1316.4719ms 200 text/html; charset=utf-8
در ابتدای اجرای درخواست، پیام MyDisposableService was created ظاهر شده‌است (پیام صادر شده‌ی از سازنده‌ی سرویس) و جائیکه پیام Executed endpoint یا پایان درخواست جاری لاگ شده، بلافاصله پیام MyDisposableService was disposed نیز مشاهده می‌شود که از متد Dispose سرویس درخواستی صادر شده‌است.
بنابراین IoC Container، به صورت خودکار، کار Dispose این سرویس IDisposable را نیز انجام داده‌است.


Dispose خودکار وهله‌هایی که توسط IoC Container ایجاد نشده‌اند

اگر ایجاد اشیاء از نوع IDisposable را خودتان و خارج از دید IoC Container توکار ASP.NET Core انجام می‌دهید، از مزیت پاکسازی خودکار منابع توسط آن‌ها در پایان درخواست محروم خواهید شد، اما ... برای رفع این مشکل نیز متد context.Response.RegisterForDispose پیش بینی شده‌است. اگر شیءای از نوع IDisposable را توسط این متد به ASP.NET Core معرفی کنید، در پایان درخواست به صورت خودکار Dispose خواهد شد.
یک مثال: فرض کنید یک StreamWriter را داخل یک میان‌افزار ایجاد کرده‌اید، اما آن‌را Dispose نکرده‌اید:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            app.Use(async (context, next) =>
            {
                var writer = File.CreateText(Path.GetTempFileName());
                context.Response.RegisterForDispose(writer);
                context.Items["filewriter"] = writer;
                await writer.WriteLineAsync("some important information");
                await writer.FlushAsync();
                await next();
            });
در این مثال، شیء writer به context.Items انتساب داده شده‌است تا در سایر قسمت‌های pipeline جاری نیز قابل دسترسی باشد. یعنی از آن می‌توان داخل یک اکشن متد نیز استفاده کرد. نکته‌ی مهم آن، معرفی این شیء به متد context.Response.RegisterForDispose است که سبب خواهد شد پس از پایان کار درخواست، به صورت خودکار writer را Dispose کند.
اکنون در ادامه، در اکشن متد WriteLog یک کنترلر دلخواه، کار ثبت وقایع با دریافت این writer از HttpContext.Items قابل انجام است؛ چون هنوز طول عمر درخواست جاری پایان نیافته و شیء writer به صورت خودکار Dispose نشده‌است:
namespace CoreIocSample02.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public async Task<IActionResult> WriteLog()
        {
            var writer = HttpContext.Items["filewriter"] as StreamWriter;
            if (writer != null)
            {
                await writer.WriteLineAsync("more important information");
                await writer.FlushAsync();
            }
            return View();
        }
 
روش صحیح Dispose اشیایی با طول عمر Scoped، در خارج از طول عمر یک درخواست ASP.NET Core

زمانیکه به صورت متداولی از سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core استفاده می‌کنیم، به ازای هر درخواست HTTP رسیده، یک Scope از نوع IServiceScopeFactory ایجاد می‌شود و با پایان درخواست، این Scope نیز Dispose خواهد شد. به این ترتیب هر سرویس ایجاد شده‌ی درون این Scope نیز Dispose می‌شود؛ کاری شبیه به عملیات زیر:
using(var scope = serviceProvider.CreateScope())
{
   var provider = scope.ServiceProvider;
   var resolvedService = provider.GetRequiredService(someType);
   // Use resolvedService...
}
در این بین سرویس‌های Singleton به هیچ Scope ای منتسب نمی‌شوند و طول عمر آن‌ها توسط root container مدیریت می‌شود و زمانیکه این ServiceProvider یا root container به پایان کار خودش برسد، با dispose شدن آن، سرویس‌های Singleton آن نیز dispose خواهند شد.

مشکل! اگر از سرویس فرضی IOperationScoped با طول عمر Scoped در متدهای مختلف کلاس آغازین برنامه استفاده کنیم (مانند DbContext برنامه)، طول عمری را که دریافت خواهیم کرد singleton خواهد بود و نه Scoped؛ چون درون یک scopeFactory.CreateScope ایجاد شده‌ی به صورت خودکار توسط یک درخواست قرار نداریم. بنابراین هر درخواست وهله‌ای از سرویس IOperationScoped با طول عمر Scoped، تنها همان وهله‌ی ابتدایی آن‌را باز می‌گرداند و singleton رفتار می‌کند؛ چون scope ایی ایجاد و تخریب نشده‌است.
در یک چنین مواردی، برای اطمینان حاصل کردن از dispose شدن سرویس در پایان کار، نیاز است مراحل ایجاد scope و dispose آن‌را به صورت دستی به نحو ذیل مدیریت کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app, 
                      ILoggerFactory loggerFactory, 
                      IServiceScopeFactory scopeFactory) 
{
   using (var scope = scopeFactory.CreateScope()) 
   { 
     var initializer = scope.ServiceProvider.GetService<IOperationScoped>(); 
     initializer.SeedAsync().Wait(); 
   } 
}


Dispose کردن سرویس‌های IDisposable در برنامه‌های Console

اگر همین سرویس IMyDisposableService را در مثال برنامه‌ی کنسول قسمت اول استفاده کنیم:
var myDisposableService = serviceProvider.GetService<IMyDisposableService>();
myDisposableService.Run();
در پایان کار برنامه، شاهد پیام MyDisposableService was disposed نخواهیم بود. به همین جهت در اینجا نیز می‌توانیم شبیه به کاری که در ASP.NET Core در پشت صحنه رخ می‌دهد، عمل کنیم:
در برنامه‌ی کنسول، کار ایجاد serviceProvider را خودمان انجام دادیم:
var serviceCollection = new ServiceCollection();
ConfigureServices(serviceCollection);
var serviceProvider = serviceCollection.BuildServiceProvider();
متد BuildServiceProvider خروجی از نوع کلاس ServiceProvider را دارد؛ با این امضاء:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    public sealed class ServiceProvider : IServiceProvider, IDisposable, IServiceProviderEngineCallback
    {
        public void Dispose();
        public object GetService(Type serviceType);
    }
}
همانطور که مشاهده کنید، کلاس ServiceProvider نیز اینترفیس IDisposable را پیاده سازی می‌کند. بنابراین برای آزاد سازی صحیح منابع وابسته‌ی به آن، باید متد Dispose آن‌را نیز فراخوانی کرد:
namespace CoreIocSample01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var serviceCollection = new ServiceCollection();
            ConfigureServices(serviceCollection);
            using (var serviceProvider = serviceCollection.BuildServiceProvider())
            {
                var myDisposableService = serviceProvider.GetService<IMyDisposableService>();
                myDisposableService.Run();

                var testService = serviceProvider.GetService<ITestService>();
                testService.Run();
            }
        }
در اینجا serviceProvider را داخل یک using statement قرار داده‌ایم. اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از پایان کار برنامه، پیام MyDisposableService was disposed نیز ظاهر می‌شود. ServiceProvider ایجاد شده یا همان root container، در زمان Dispose، تمام اشیایی را هم که توسط آن مدیریت شده‌اند و نیاز به Dispose دارند، Dispose می‌کند.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: CoreDependencyInjectionSamples-02.zip
مطالب
چک لیست امنیتی پروژه های نرم افزاری تحت وب
 مقدمه:

امروزه یکی از بزرگترین دغدغه‌های فعالان حوزه آی تی، برقراری امنیت اطلاعات می‌باشد. با پدید آمدن بانک‌های داده‌ای آماری و مالی، حساسیت مسئله صد چندان می‌شود. در ادامه چک لیستی را ارائه می‌نمایم که با کمک آن می‌توانید تا حدود بسیار خوبی امنیت نرم افزار تحت وب خود را برقرار نمایید. در برخی از موارد مثال‌هایی از تکنولوژی مایکروسافت آورده شده است که این بدلیل تخصص نویسنده در تکنولوژی‌های مایکروسافت می‌باشد. در صورتیکه شما از تکنولوژی‌ها و زبان‌های سورس باز بهره می‌برید، می‌بایست معادل مورد ذکر شده را در زبان مورد استفاده خود بیابید .
ابتدا اجازه دهید مقداری با حملات آشنا شویم و سپس راه مقابله را در کنار هم بررسی نماییم.
 

مهمترین و خطرناک‌ترین حملات سطح وب :

حمله XSS

این نوع حملات بدین صورت است که هکر با استفاده از فرم‌های عمومی یا خصوصی (پنل‌های سایت) اقدام به ثبت کدهای مخرب جاوااسکریپت درون دیتابیس شما می‌نماید. همانطور که می‌دانید پایه اصلی سیستم‌های احراز هویت، ساخت فایل کوکی بر روی کامپیوتر کاربران می‌باشد. زمانی که مطلب ثبت شده‌ی هکر برای کاربران شما نمایش داده می‌شود، کدهای جاوا اسکریپت هکر روی مرورگر کاربر، اجرا شده و اطلاعات کوکی‌های کاربر به راحتی برای سایت هکر ارسال می‌شود (معمولا هکر یک صفحه روی وب می‌سازد تا بتواند اطلاعات دریافتی از کدهای جاوا اسکریپت خود را دریافت و در جایی ذخیره کند).
حال هکر به راحتی کوکی را بر روی مرورگر خودش تنظیم می‌کند و بعد وارد سایت شما می‌شود. سیستم شما او را با کاربر شما اشتباه می‌گیرد و به راحتی هکر به اطلاعات پنل کاربری کاربر(ان) شما دست پیدا می‌کند.
 

حمله SQL Injection

این حمله معروفترین حمله است که تقریبا با قدرت می‌توانم بگویم که درتکنولوژی ASP.Net با امکانات فوق العاده‌ای که بصورت توکار در دات نت در نظر گرفته شده است، بصورت کامل به فراموشی سپرده شده است. فقط 2 تا نکته‌ی ریز هست که باید در کدهایتان رعایت کنید و تمام.
این حمله بدین صورت است که هکر یک سری دستورات SQL را در کوئری استرینگ، به صفحات تزریق می‌کند و بدین صورت می‌تواند در کدهای کوئری TSQL شما اختلال ایجاد کند و اطلاعات جداول شما را بدست بیاورد. در این نوع حمله، هکر از طریق باگ سطح کد نویسی کدهای نرم افزار، به دیتابیس حمله می‌کند و اطلاعاتی مثل نام کاربری و کلمه‌ی عبور ادمین یا کاربران را می‌دزد و بعد می‌رود داخل پنل و خرابکاری می‌کند.
 

حمله CSRF

این حمله یکی از جالب‌ترین و جذاب‌ترین نوع حملات است که هوش بالای دوستان هکر را نشون می‌دهد. عبارت CSRF مخفف Cross Site Request Forgery است (احتمالا دوستان ام وی سی کار، این عبارت برایشان آشناست).
در این نوع حمله هکر یک فایل برای کاربر شما از طریق ایمیل یا روش‌های دیگر ارسال می‌کند و کاربر را به این سمت سوق می‌دهد که فایل را باز کند. کاربر یک فایل به ظاهر معمولی مثل عکس یا ... را می‌بیند و فایل را باز می‌کند. وقتی فایل باز می‌شود دیتای خاصی دیده نمی‌شود و گاهی هم اروری مبنی بر ناقص بودن فایل یا ... به کاربر نمایش داده می‌شود و کاربر فکر می‌کند که فایل، ناقص برای ارسال شده ...
اما در حقیقت با کلیک بر روی فایل و باز کردن آن یک درخواست POST از کامپیوتر کاربر برای سایت شما ارسال می‌شود و در صورتیکه کاربر در آن زمان در سایت شما لاگین باشد، سایت درخواست را با روی باز می‌پذیرد و درخواست را اجرا می‌کند. بدین صورت هکر می‌تواند درخواست‌هایی را به سرویس‌های سایت شما که مثلا برای حذف یک سری داده است، ارسال کند و اطلاعات کاربر را حذف کند.
 

حمله Brute Force

در این حمله، هکر از یک سری برنامه برای ارسال درخواست‌های مکرر به فرم‌های سایت شما استفاده می‌کند و بدین صورت فرم‌های عمومی سایت شما مورد حجوم انبوهی از درخواست‌ها قرار می‌گیرد که این امر در بهترین حالت موجب ثبت کلی دیتای اسپم در دیتابیس شما و در بدترین حالت موجب داون شدن سایت شما می‌شود.
 

حمله DDOS

این نوع حمله مانند حمله Brute Force است؛ با این تفاوت که درخواست به همه‌ی صفحات شما ارسال می‌شود و معمولا درخواست‌ها از چندین سرور مختلف برای سایت شما ارسال می‌شوند و حجم درخواست‌ها به قدری زیاد است که عملا سرور شما هنگ می‌کند و کاملا از دسترس خارج می‌شود. این نوع حمله در سطح کد راه حل زیادی ندارد و در سطح سرور و فایروال باید حل شود و حل آن هم بدین صورت است که درخواست‌های بیش از حد طبیعی از یک آی پی خاص تشخیص داده شده و به سرعت، آی پی بلاک می‌شود و از آن به بعد درخواست‌های آن آی پی در فایروال از بین می‌رود و دیگه به سرور نمیرسد.


حمله SHELL

شل فایلی است خطرناک که اگر بر روی سرور سایت شما آپلود و اجرا شود، هکر از طریق آن دسترسی کاملی به کل سرور سایت شما خواهد داشت. فایل‌های دیگری با نام بک‌دور [1] نیز وجود دارند که نویسنده تمایل دارد آنها را نیز از نوع حمله SHELL معرفی نماید. این نوع از فایل‌ها به مراتب بسیار خطرناک‌تر از فایل‌های شل می‌باشند؛ تا جایی که ممکن است سال‌ها هکر به سروی دسترسی داشته باشد و مدیر سرور کاملا از آن بی خبر باشد. اینجاست که باید شدیدا مراقب فایل‌هایی که روی سایت شما آپلود می‌شوند باشید. نویسنده به تمامی خوانندگان پیشنهاد می‌نماید، در صورتیکه نرم افزار حساسی دارند، حتما از سرور اختصاصی استفاده نمایند؛ چرا که در هاست‌های اشتراکی که در آنها فضا و امکانات یک سرور بصورت اشتراکی در اختیار چندین سایت قرار می‌گیرد، وجود باگ امنیتی در سایر سایت‌های موجود بر روی سرور اشتراکی می‌تواند امنیت سایت شما را نیز به مخاطره بیاندازد. نویسنده تهیه‌ی سرور اختصاصی را شدیدا به توسعه دهندگان سایت‌های دارای تراکنش‌های بانکی بالا (داخلی یا خارجی) پیشنهاد می‌نماید. زیرا درگاه تراکنش‌های بانکی بر روی آی پی هاست شما قفل می‌شوند و در صورتیکه سرور بصورت اختصاصی تهیه شده باشد، آی پی سرور شما فقط و فقط در اختیار شماست و هکر نمی‌تواند با تهیه هاستی بر روی سرور اشتراکی شما، به راحتی آی پی قفل شده در درگاه بانکی شما را در اختیار داشته باشد. بدیهی است تنها در اختیار داشتن آی پی سرور شما جهت انجام خرابکاری در درگاه بانکی شما کافی نیست. ولی به نظر نویسنده این مورد در بدترین حالت ممکن 30% کار هکر می‌باشد. البته بحث حمله شل به سطح مهارت متخصصان سرورها نیز بستگی دارد. نویسنده اظهار می‌دارد اطلاعات دقیقی از تنظیماتی که بتواند جلوی اجرای انواع شل و یا جلوی دسترسی فایل‌های شل را بگیرد، ندارد. بنابراین از متخصصان این حوزه دعویت می‌نماید اطلاعاتی درباره این موضوع ارائه نمایند.
 

حمله SNIFF

در این نوع حملات، هکر پکت‌های رد و بدل شده‌ی بین کاربران و سرور شما را شنود می‌نماید و به راحتی می‌تواند اطلاعات مهمی مثل نام کاربری و رمز عبور کاربران شما را بدست آورد.



چک لیست امنیتی پروژه‌های نرم افزاری تحت وب

- بررسی کامل ورودی‌های دریافتی از فرم‌های سایت؛ هم در سمت کلاینت و هم در سطح سرور .
- در تکنولوژی دات نت به منظور تمیز سازی ورودی‌ها و حذف تگهای خطرناکی همچون تگ script، کتابخانه‌ای با نام Microsoft.Security.Application وجود دارد. کتابخانه‌های سورس باز دیگری نیز وجود دارند که نمونه آن کتابخانه AntiXss [2] سایت نوگت [3] می‌باشد.
- بررسی کامل ورودی‌های دریافتی از کوئری استرینگ‌های [4] سایت. اگر از ASP.Net MVC استفاده می‌نمایید، تا حدی زیادی نیاز به نگرانی نخواهد داشت، زیرا تبدیلات [5] در سیستم Model Binding انجام می‌پذیرد و این موضوع تا حد زیادی شما را در برابر حملات SQL Injection مقاوم می‌نماید.
- حتما در فرم‌های عمومی سایتتان از تصویر کپچا با امنیت بالا استفاده نمایید. این موضوع جهت شناخت روبات‌ها از انسان‌ها می‌باشد و شما را در برابر حملات Brute Force مقاوم می‌نماید.
-  حتما سیستم شخصی سازی صفحات ارور را فعال نمایید و از نمایش صفحات ارور حاوی اطلاعات مهمی مانند صفحات ارور ASP.Net جلوگیری نمایید. این موضوع بسیار حساس می‌باشد و می‌تواند نقاط ضعف نرم افزار شما را برای هکر نمایان کند. حتی ممکن است اطلاعات حساسی مانند نام بانک اطلاعاتی، نام کاربری اتصال به بانک اطلاعاتی و نام جداول بانک اطلاعاتی شما را در اختیار هکر قرار دهد.
- استفاده از ORM ها یا استفاده از پروسیجرهای پارامتریک. این موضوع کاملا شما را در برابر حملات SQL Injection مقاوم می‌نماید. کما اینکه ORM ها، سطحی از کش را بصورت توکار دارا می‌باشند و این موضوع در سرعت دستیابی به داده‌ها نیز بسیار تاثیر گذار است. از طرف دیگر بانک اطلاعاتی SQL نیز امکانات توکاری جهت کش نمودن پرس و جو‌های [6] پارامتریک دارد.
- لاگ کردن ارورهای سطح کد و سطح روتینگ [7] . یکی از مهمترین خصیصه‌های پروژه‌های با کیفیت، لاگ شدن خطاهای سطح کد می‌باشد. این امر شما را با نقاط حساس و ضعف‌های نرم افزار آگاه می‌سازد و به شما اجازه می‌دهد به سرعت در جهت رفع آنها اقدام نمایید. لاگ نمودن خطاهای سطح روتینگ شما را از فعالیت‌های هکر‌ها جهت یافتن صفحات لاگین و صفحات مدیریتی پنل مدیریتی سایت اگاه می‌نماید، همچنین شما را از حملات SQL Injection نیز آگاه می‌نماید.
- جلوگیری از ایندکس شدن صفحات لاگین پنل مدیریت سایت در موتورهای جستجو. بخش مهمی از عملیات هکر ها، قرار دادن روبات‌های تشخیص رمز بر روی صفحات لاگین می‌باشد که به نوعی می‌توان این نوع حملات را در دسته حملات Brute Force قرار داد. موتورهای جستجو یکی از ابزارهای مهم هکرها می‌باشد. عملیات هایی مانند یافتن صفحات لاگین پنل مدیریتی یکی از کاربردهای موتورهای جستجو برای هکرها می‌باشد.
- لاگ کردن ورود و خروج افراد به همراه تاریخ، زمان، آی پی افراد و وضعیت لاگین. با کمک این موضوع شما می‌توانید ورود و خروج کاربران نرم افزار خود را کنترل نمایید و موارد غیر طبیعی و مشکوک را در سریعترین زمان مورد بررسی قرار دهید.
- استفاده از روال‌های استاندارد جهت بخش "فراموشی کلمه عبور". همیشه از استاندارهای نرم افزارهای بزرگ پیروی نمایید. بدیهی است استاندارهای استفاده شده در این نرم افزارها بارها و بارها تست شده و سپس بعنوان یک روال استاندارد در همه‌ی نرم افزارهای بزرگ بکار گرفته شده است. استاندارد جهانی بخش "فراموشی کلمه عبور" که در اغلب نرم افزارهای معروف جهان بکار گرفته شده است، عبارت است از دریافت آدرس ایمیل کاربر، احراز هویت ایمیل وارد شده، ارسال یک نامه‌ی الکترونیکی [8] حاوی نام کاربری و لینک تنظیم کلمه عبور جدید به ایمیل کاربر. بهتر است لینک ارسال شده به ایمیل کاربر بصورت یکبار مصرف باشد. کاربر پس از کلیک بر روی لینک تنظیم کلمه عبور جدید، وارد یکی از صفحات سایت شده و می‌تواند کلمه‌ی عبور جدیدی را برای خود ثبت نماید. در پایان، کاربر به صفحه‌ی ورود سایت هدایت شده و پیامی مبنی بر موفقیت آمیز بودن عملیات تغییر کلمه‌ی عبور به او نمایش داده می‌شود. البته روال ذکر شده حداقل رول استانداردی می‌باشد و می‌توان در کنار آن از روال‌های تکمیل کننده‌ای مانند پرسش‌های امنیتی و غیره نیز استفاده نمود.
- قراردادن امکاناتی جهت بلاک نمودن آی پی‌ها و غیر فعال نمودن حساب کاربری اعضای سایت. در نرم افزار باید این امکان وجود داشته باشد که آی پی هایی که بصورت غیر طبیعی در سایت فعالیت می‌نمایند و یا مکررا اقدام به ورود به پنل مدیریتی و پنل کاربران می‌نمایند را بلاک نماییم. همچنین در صورت تخلف کاربران باید بتوان حساب کاربری کاربر خاطی را مسدود نمود. این موضوع می‌تواند بسته به اندازه پروژه و یا سلیقه تیم توسعه بصورت خودکار، دستی و یا هر دو روش در نرم افزار در تعبیه شود.
- امن سازی سرویس‌های ای جکس و چک کردن ای جکس بودن درخواست ها. حتما جلوی اجرای سرویس‌های درون نرم افزاری از بیرون از نرم افزار را بگیرید. سرویس‌های ای جکس یکی از این نوع سرویس‌ها می‌باشند که در نرم افزار‌ها جهت استفاده‌های داخلی در نظر گرفته می‌شوند. در این نوع سرویس‌ها حتما نوع درخواست را بررسی نمایید و از پاسخگویی سرویس‌ها به درخواست‌های غیر ای جکسی جلوگیری نمایید. در ASP.Net MVC این امر توسط متد Request.IsAjaxRequest انجام می‌پذیرد .
- محدود کردن سرویس‌های حساس به درخواست‌های POST. حتما از دسترسی به سرویس هایی از نوع Insert,Update و Delete از طریق فعل GET جلوگیری نمایید. در ASP.Net MVC این سرویس‌ها را به فعل POST محدود نموده و در ASP.Net Web API این سرویس‌ها را به افعال POST,PUT و DELETE محدود نمایید.
- عدم استفاده از آی دی در پنل‌های کاربران بالاخص در آدرس صفحات (کوئری استرینگ) و استفاده از کد غیر قابل پیش بینی مثل GUID به جای آن. حتی الامکان بررسی مالکیت داده‌ها در همه بخش‌های پنل‌های کاربری سایت را جهت محکم کاری بیشتر انجام دهید تا خدای نکرده کاربر با تغییر اطلاعات کوئری استرینگ صفحات نتوانند به داده‌های یک کاربر دیگه دسترسی داشته باشند.
- حتی الامکان پنل مدیران را از کاربران بصورت فیزیکی جدا نمایید. این مورد جهت جلوگیری از خطاهایی است که ممکن است توسط توسعه دهنده در سطح سیستم مدیریت نقش رخ دهد و موجب دسترسی داشتن کاربران به بخش هایی از پنل مدیریتی شود.
- استفاده از الگوریتم‌های کدگذاری ترکیبی و کد کردن اطلاعات حساس قبل از ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی. اطلاعات حساسی مانند کلمات عبور را حتما توسط چند الگوریتم کدگذاری، کدگذاری نمایید و سپس درون بانک اطلاعاتی ذخیره نمایید.
- تنظیمات حساس نرم افزار را درون فایل web.config قرار دهید و حتی الامکان آنها را نیز کدگذاری نمایید. بصورتی که اطلاعات قابلیت دیکد شدن را داشته باشند.
- ساخت پروژه بصورت چند لایه. این موضوع جهت جلوگیری از دستیابی هکر به ساختار لایه‌های پروژه‌های شما می‌باشد. به بیان دیگر اگر نهایتا هکر بتواند به اطلاعات FTP هاست شما دست یابد، استفاده از تکنولوژی چند لایه در بدترین حالت هکر را از دستیابی به اطاعات لایه‌های زیرین نرم افزار باز می‌دارد. البته این کار برای هکر‌ها غیر ممکن نیست، اما بسیار سخت و زمان بر می‌باشد.
- اشتراک گذاری اینترفیس در سرویس‌های خارج برنامه ای و عدم اشتراک گذاری کلاس اصلی. این موضوع از دستیابی هکر به بدنه سرویس‌ها و پیاده سازی‌های آنها جلوگیری می‌نماید.
- استفاده از تکنیک‌های مقابله با CSRF در همه سرویس‌های POST. در ASP.NET MVC اتریبیوتی با نام AntiForgery جهت مقاوم سازی سرویس‌ها از حملات CSRF وجود دارد. مکانیزم بدین صورت است که در تمامی فرم‌های سایت یک کد منحصر به فرد تولید می‌گردد که همراه درخواست GET به کامپیوتر کاربر ارسال می‌شود و در هنگام ارسال درخواست POST به سرور، صحت کد مورد نظر بررسی شده و در صورت صحت، اجازه‌ی اجرای سرویس به درخواست داده می‌شود. بدین صورت وقتی کاربر سایت شما فایل آلوده‌ای را باز می‌نماید، در خواست ارسالی هکر که توسط فایل باز شده، به سرور سایت ما ارسال می‌گردد، فاقد کد منحصر به فرد بوده و از اجرای سرویس جلو گیری می‌شود.
- استفاده از سیستم‌های مدیریت نقش امن مانند IDENTITY در ASP.Net MVC و یا استفاده از امکانات توکار دات نت در سیستم‌های مدیریت نقش شخصی سازی شده [9] . بدیهی است امنیت این سیستم‌ها بارها و بارها تست شده است.
- بررسی فرمت و پسوند فایل‌های آپلود شده. توجه نمایید که بررسی پسوند فایل‌ها کافی نبوده و فرمت فایل‌ها نیز می‌بایست بررسی شود. حتی نویسنده پیشنهاد می‌نماید فایل‌ها را به نوع‌های مرتبطشان تبدیل [10] نمایید. در حوزه هک بایند نمودن انواع ویروس، تروجان، شل و بک دور [11] به فایل‌های تصویری و متنی یک امر بسیار رایج است. بنابراین حساسیت زیادی روی این موضوع قرار دهید. نویسنده توصیه می‌نماید کتابخانه‌های کاملی برای این موضوع تدارک ببینید تا در تمامی پروژه‌ها نیاز به ایجاد مجدد آنها نداشته باشید و سعی نمایید در هر پروژه این کتابخانه‌ها را تکمیل‌تر و بهتر نمایید.
- تنظیم IIS  جهت جلوگیری از اجرای فایل‌های اجرایی در مسیر آپلود فایل‌ها. شاید جمله بیان شده به نظر ترسناک و یا سخت برسد، اما این کار با نوشتن چند تگ ساده در فایل Web.Config به راحتی قابل انجام است و نیاز به هیچ نوع کدنویسی ندارد.
- آپلود فایل‌ها در پوشه App_Data و دسترسی به فایل‌ها از طریق سرویس‌های خود شما. پوشه App_Data پوشه‌ای امن است و دسترسی مستقیم از طریق آدرس بار مرورگر به فایل‌های درون آن توسط IIS داده نمی‌شود و افراد فقط از طریق سرویس‌های خود شما می‌توانند به فایل‌های داخل این پوشه دسترسی داشته باشند. بدین صورت در سرویس‌های خود می‌توانید با تبدیل نمودن [12] فایل‌ها به نوع خودشان (تصویر. پی دی اف یا ...) هکر را نا امید نمایید. این موضوع شما را در مقابل حملات SHELL مقاوم می‌نماید.
- استفاده از تکنیک‌های لاگین چند سطحی برای پنل ادمین. در این روش شما حتی با داشتن نام کاربری و کلمه‌ی عبور ادمین، قادر نخواهید بود وارد پنل ادمین شوید. نویسنده ابزار می‌دارد که این روش، یک روش ابداعی می‌باشد که از ترکیبی از احرا هویت ساده توسط نام کاربری و کلمه‌ی عبور به همراه تکنیک‌های احراز هویت ایمیل و موبایل مدیریت سایت می‌باشد.
- استفاده از SSL بسیار اهمیت دارد. بالاخص اگر نرم افزار شما Service Oriented باشد و نرم افزار شما سرویس هایی جهت اتصال به اپلیکیشن‌های خارجی مثل اپلیکیشن اندروید دارد. این مورد در صفحات لاگین نیز بسیار مهم است و موجب می‌شود نام کاربری و کلمه عبور کاربران شما بصورت هش شده بین کامپیوتر کاربر و سرور شما رد و بدل شود و عملا شنود پکت‌ها فایده ای برای هکر نخواهد داشت، زیرا داده‌ها توسط الگوریتم‌های امنیتی که بین سرور و مرورگر کاربران توافق می‌شود کدگذاری شده و سپس رد و بدل می‌شوند.



[1] Back Door
[2] https://www.nuget.org/packages/AntiXss/
[3] www. Nuget.org
[4] Query String
[5] Casting
[6] Procedure
[7] Routing
[8] Email
[9] Custom Role Provider
[10] Cast
[11] Back Door
[12] Cast
مطالب
آموزش MDX Query - قسمت دوازدهم – استفاده از توابع Head , Filter , TopCount , tail
در ادامه به بررسی توابع Head , Filter , TopCount و tail  می‌پردازیم

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Internet Tax Amount]
} on columns,
head(
[Customer].[Customer Geography].[Country],
2
)on rows
From [Adventure Works]

تابع Head، تعداد مشخص شده بر اساس پارامتر اول از آن محور را بر اساس نحوه‌ی نمایش تنظیم شده در SSAS، واکشی می‌کند. 

حال تصور کنید بخواهیم شرط زیر را بر روی کوئری بالا اجرا کنیم

( [Measures].[Internet Sales Amount] >= '2500000' )

به عبارت دیگر ما می‌خواهیم دو کشوری را انتخاب کنیم که میزان فروش اینترنتی آنها بالای 2500000 باشد.

کوئری مشابه زیر می‌باشد

 Select  {
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Internet Tax Amount]
} on columns,
head(
[Customer].[Customer Geography].[Country],
2
)on rows
From [Adventure Works]
Where
( [Measures].[Internet Sales Amount] >= '2500000' )

البته خطای زیر را خواهیم داشت. 

به یاد داشته باشیم در صورتیکه بخواهیم ایجاد محدودیت در نمایش داده‌ها را در یک محور داشته باشیم، باید از تابع Filter استفاده کنیم؛ به صورت زیر:

Select
Filter(
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Internet Tax Amount]
} ,
[Measures].[Internet Sales Amount] >= 2644017.71
  ) on columns,
head(
[Customer].[Customer Geography].[Country],
3
)on rows
From [Adventure Works]

تابع Filter دو پارامتر می گیرد. پارامتر اول نام ردیف یا ستونی می باشد که روی آن می خواهیم عمل فیلتر را انجام دهیم. پارامتر دوم شرط فیلترینگ می باشد که می بایست مانند T/SQL دارای یک خروجی Boolean باشد

همچنان نتیجه درست نمی‌باشد ! چرا؟

اگر بخواهیم شرط روی Axis  ردیف (کشور ها) اعمال گردد، باید عملیات فیلترینگ در این  Axis  انجام شود . بنابر این خروجی بدست  آمده صحیح نمی باشد زیرا ما عملیات فیلترینگ را روی ستون ها انجام داده ایم.

کوئری زیر را اجرا نمایید

Select {
[Measures].[Internet Sales Amount]
,[Measures].[Internet Tax Amount]
  }
on columns,
head(
Filter(
  [Customer].[Customer Geography].[Country] ,
  [Measures].[Internet Sales Amount] >= 2644017.71
),
3)
on rows
From [Adventure Works]

البته توجه کنید که این کوئری، سه کشور اول که در شرط زیر قرار دارند را بر می گرداند و الزاما این سه کشور از تمام  کشور های دیگر بیشتر نمی باشند.

در این حالت سه کشور که بالاتر از مقدار ذکر شده، فروش اینترنتی دارند، در خروجی قرار می‌ گیرند . البته این سه کشور دارای بالاترین فروش نمی باشند بلکه به ترتیب اسم، از بالا گزینش انجام شده است و بعد از پیدا کردن سه کشور که در شرط قرار بگیرند، جستجو تمام شده است .

اگر بخواهیم سه کشوری را که بالاترین میزان فروش را دارند پیدا کنیم و شرط هم همواره اعمال گردد، کوئری زیر درست می باشد:

Select {
[Measures].[Internet Sales Amount]
,[Measures].[Internet Tax Amount]
  }
on columns,
TopCount(
Filter(
  [Customer].[Customer Geography].[Country] ,
  [Measures].[Internet Sales Amount] >= 2644017.71
  ),
3, [Measures].[Internet Sales Amount])
on rows
From [Adventure Works]

در این حالت به جای تابع Head از تابع  TopCount استفاده گردیده است .این تابع سه کشوری را که بیشترین فروش اینترنتی را داشته اند و این فروش بالاتر از مقدار ذکر شده در شرط می‌ باشد را بر می‌ گرداند .البته در اینجا تابع  topcount  دارای سه پارامتر می‌ باشد و در پارامتر سوم اعلام میکند که تعداد بالای مجموعه  براساس چه شاخصی باید به دست بیاید.

حال اگر بخواهیم سه ردیف انتهایی جدول را واکشی کنیم داریم:

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Internet Tax Amount]
}on columns,
tail([Customer].[Customer Geography].[Country],
3)on rows
From [Adventure Works]

این تابع برعکس تابع Head  کار میکند و N ردیف آ اخر مجموعه را بدست می‌ آورد . البته در بالا فقط 3 ردیف انتهایی را در خروجی آورده ایم و هیچ شرطی اعمال نگردیده است.