مطالب
آموزش TypeScript #4
در پست‌های قبل با کلیات و primitive types در زبان TypeScript آشنا شدیم:

در این پست به مفاهیم شی گرایی در این زبان می‌پردازیم.

ماژول ها:
تعریف یک ماژول: برای تعریف یک ماژول باید از کلمه کلیدی module استفاده کنید. یک ماژول معادل یک ظرف است برای نگهداری کلاس‌ها و اینترفیس‌ها و سایر ماژول ها. کلاس‌ها و اینترفیس‌ها در TypeScript می‌توانند به صورت internal یا public باشند(به صورت پیش فرض internal است؛ یعنی فقط در همان ماژول قابل استفاده و فراخوانی است). هر چیزی که در داخل یک ماژول تعریف می‌شود محدوده آن در داخل آن ماژول خواهد بود. اگر قصد توسعه یک پروژه در مقیاس بزرگ را دارید می‌توانید همانند دات نت که در آن امکان تعریف فضای نام‌های تودرتو امکان پذیر است در TypeScript نیز، ماژول‌های تودرتو تعریف کنید.  برای مثال:
module MyModule1 {
    module  MyModule2 {
     }
}
اما به صورت معمول سعی می‌شود هر ماژول در یک فایل جداگانه تعریف شود. استفاده از چند ماژول در یک فایل به مرور، درک پروژه را سخت خواهد کرد و در هنگام توسعه امکان برخورد با مشکل وجود خواهد داشت. برای مثال اگر یک فایل به نام MyModule.ts داشته باشیم که یک ماژول به این نام را شامل شود بعد از کامپایل یک فایل به نام  MyModule.js ایجاد خواهد شد. 

کلاس ها:
برای تعریف یک کلاس می‌توانیم همانند دات نت از کلمه کلیدی class استفاده کنیم. بعد از تعریف کلاس می‌توانیم متغیر‌ها و توابع مورد نظر را در این کلاس قرار داده و تعریف کنیم.  
module Utilities {
   export class Logger {
      log(message: string): void{
       if(typeofwindow.console !== 'undefined') {
           window.console.log(message);
        }
      }
   }    
}
نکته مهم و جالب قسمت بالا کلمه export است. export معادل public در دات نت است و کلاس  logger را قابل دسترس در خارج ماژول Utilities خواهد کرد. اگر از export در هنگام تعریف کلاس استفاده نکنیم این کلاس فقط در سایر کلاس‌های تعریف شده در داخل همان ماژول قابل دسترس است.
تابع log  که در کلاس بالا تعریف کردیم به صورت پیش فرض public یا عمومی است و نیاز به استفاده export نیست.
برای استفاده از کلاس بالا باید این کلمه کلیدی new استفاده کنیم.  
window.onload = function() {
  varlogger = new Utilities.Logger();
  logger.log('Logger is loaded'); 
};
برای تعریف سازنده برای کلاس بالا باید از کلمه کلیدی constructor استفاده نماییم:
export class Logger{
constructor(private num: number) { 
}
با کمی دقت متوجه تعریف متغیر num به صورت private خواهید شد که برخلاف انتظار ما در زبان‌های دات نتی است. بر خلاف دات نت در زبان TypeScript، دسترسی به متغیر تعریف شده در سازنده با کمک اشاره گر this  در هر جای کلاس ممکن می‌باشد. در نتیجه نیازی به تعریف متغیر جدید و  پاس دادن مقادیر این متغیر‌ها به این فیلدها نمی‌باشد.
اگر به تابع log دقت کنید خواهید دید که یک پارامتر ورودی به نام message دارد که نوع آن string است. در ضمن Typescript از پارامتر‌های اختیاری( پارامتر با مقدار پیش فرض) نیز پشتیبانی می‌کند. مثال:

pad(num: number, len: number= 2, char: string= '0')
استفاده از پارامترهای Rest
منظور از پارامترهای Rest یعنی در هنگام فراخوانی توابع محدودیتی برای تعداد پارامتر‌ها نیست که معادل params در دات نت است. برای تعریف این گونه پارامترهاکافیست به جای params از ... استفاده نماییم.
function addManyNumbers(...numbers: number[]) {
  var sum = 0;
  for(var i = 0; i < numbers.length; i++) {
    sum += numbers[i];
 }
  returnsum;
}
var result = addManyNumbers(1,2,3,5,6,7,8,9);
تعریف توابع خصوصی
در TypeScript امکان توابع خصوصی با کلمه کلیدی private امکان پذیر است. همانند دات نت با استفاده از کلمه کلیدی private می‌توانیم کلاسی تعریف کنیم که فقط برای همان کلاس قابل دسترس باشد(به صورت پیش فرض توابع به صورت عمومی هستند).
module Utilities {
    Export class Logger {  
     log(message: string): void{
                 if(typeofwindow.console !== 'undefined') {   
                    window.console.log(this.getTimeStamp() + ' -'+ message);
                    window.console.log(this.getTimeStamp() + ' -'+ message); 
                }
        }
  private getTimeStamp(): string{
      var now = newDate();
      return now.getHours() + ':'+
      now.getMinutes() + ':'+
      now.getSeconds() + ':'+
      now.getMilliseconds();
  }
 }
}
از آن جا که تابع getTimeStamp به صورت خصوصی تعریف شده است در نتیجه امکان استفاده از آن در خارج کلاس وجود ندارد. اگر سعی بر استفاده این تابع داشته باشیم توسط کامپایلر با یک warning مواجه خواهیم شد.

یک نکته مهم این است که کلمه private فقط برای توابع و متغیر‌ها قابل استفاده است.

تعریف توابع static:

در TypeScript امکان تعریف توابع static وجود دارد. همانند دات نت باید از کلمه کلیدی static استفاده کنیم.

classFormatter {
static pad(num: number, len: number, char: string): string{
      var output = num.toString();
         while(output.length < len) {
         output = char + output;
      }
   returnoutput;
   }
  }
}
و استفاده از این تابع بدون وهله سازی از کلاس :
Formatter.pad(now.getSeconds(), 2, '0') +
Function Overload
همان گونه که در دات نت امکان overload کردن توابع میسر است در TypeScript هم این امکان وجود دارد.
static pad(num: number, len?: number, char?: string);
static pad(num: string, len?: number, char?: string);
static pad(num: any, len: number= 2, char: string= '0') {
 var output = num.toString();
 while(output.length < len) {
 output = char + output;
 }
 returnoutput;
}

ادامه دارد...
مطالب
لینک‌های هفته‌ی آخر دی

وبلاگ‌ها ، سایت‌ها و مقالات ایرانی (داخل و خارج از ایران)


Visual Studio


ASP. Net



طراحی و توسعه وب



PHP


اس‌کیوال سرور


سی شارپ


عمومی دات نت


ویندوز


مسایل اجتماعی و انسانی برنامه نویسی


متفرقه


مطالب
React 16x - قسمت 14 - طراحی یک گرید - بخش 4 - پویاسازی تعاریف ستون‌ها
در گریدی که تا به اینجا طراحی کردیم، اگر قرار باشد بجای جدول فیلم‌ها، جدول مشتری‌ها نمایش داده شود، چکار باید کرد؟ با پیاده سازی فعلی، باید کل تعاریف MoviesTable را در کامپوننت دیگری مانند CustomersTable تکرار کنیم. به همین جهت برای پویاسازی تعاریف ستون‌ها نیاز است این قسمت را از جدول اصلی جدا کرده و به کامپوننت مستقلی مانند tableHeader منتقل کنیم.


ایجاد کامپوننت جدید tableHeader

برای پویاسازی تعاریف ستون‌ها و همچنین کم کردن مسئولیت‌های کامپوننت MoviesTable، فایل جدید src\components\common\tableHeader.jsx را ایجاد می‌کنیم تا در برگیرنده‌ی کامپوننت جدید TableHeader شود. پس از ایجاد این فایل، با استفاده از میانبرهای imrc و cc، ساختار ابتدایی کامپوننت TableHeader را تشکیل می‌دهیم. سپس به کامپوننت MoviesTable بازگشته و متد raiseSort آن‌را cut و به اینجا منتقل می‌کنیم. همچنین نیاز است کل thead جدول فیلم‌ها را نیز به اینجا منتقل کنیم. اما چون می‌خواهیم این تعاریف پویا باشند، باید امکان تعریف پویای ستون‌ها را نیز به آن اضافه کنیم. بنابراین اینترفیس این کامپوننت به صورت زیر است:
- ورودی‌های آن: آرایه‌ی ستون‌های جدول و همچنین شیء sortColumn و رخ‌داد onSort که در متد raiseSort استفاده می‌شوند.

با این توضیحات، کامپوننت TableHeader چنین شکلی را پیدا می‌کند:
import React, { Component } from "react";

class TableHeader extends Component {
  raiseSort = path => {
    console.log("raiseSort", path);
    const sortColumn = { ...this.props.sortColumn };
    if (sortColumn.path === path) {
      sortColumn.order = sortColumn.order === "asc" ? "desc" : "asc";
    } else {
      sortColumn.path = path;
      sortColumn.order = "asc";
    }
    this.props.onSort(sortColumn);
  };

  render() {
    return (
      <thead>
        <tr>
          {this.props.columns.map(column => (
            <th onClick={() => this.raiseSort(column.path)}>{column.label}</th>
          ))}
        </tr>
      </thead>
    );
  }
}

export default TableHeader;
در ابتدای آن، متد raiseSort را از کامپوننت MoviesTable به اینجا منتقل کرده‌ایم.
سپس در متد رندر آن، بر اساس آرایه‌ی columns که از props این کامپوننت دریافت خواهد شد، لیست thهای هدر را به صورت پویا رندر می‌کنیم. در اینجا ساختار مورد نیاز شیء column را نیز مشاهده می‌کنید. نیاز است یک برچسب نمایش داده شود و همچنین برای اینکه this.raiseSort نیز بتواند مجددا کار کند، نیاز است نام خاصیتی که قرار است مرتب سازی بر اساس آن انجام شود نیز مشخص باشد. بنابراین تا اینجا شیء column باید دارای دو خاصیت label و path باشد.

پس از تعریف ابتدایی کامپوننت TableHeader، به کامپوننت MoviesTable بازگشته و شروع به استفاده‌ی از آن می‌کنیم:
import TableHeader from "./common/tableHeader";

در ادامه باید آرایه‌ی columns را که به صورت props به کامپوننت TableHeader ارسال می‌شود، تعریف و مقدار دهی کنیم که تشکیل شده‌است از اشیایی با خواص path و label:
  columns = [
    { path: "title", label: "Title" },
    { path: "genre.name", label: "Genre" },
    { path: "numberInStock", label: "Stock" },
    { path: "dailyRentalRate", label: "Rate" },
    {},
    {}
  ];
در اینجا دو شیء خالی را نیز در انتهای لیست مشاهده می‌کنید که به thهای خالی مانند نمایش Like و دکمه‌ی Delete اشاره می‌کنند.
اکنون می‌توان کل تعریف thead موجود در این کامپوننت را به طور کامل با کامپوننت TableHeader ای که import کردیم، جایگزین کنیم:
  render() {
    const { movies, onDelete, onLike, onSort, sortColumn } = this.props;

    return (
      <table className="table">
        <TableHeader
          columns={this.columns}
          sortColumn={sortColumn}
          onSort={onSort}
        />
        <tbody>
در اینجا ویژگی‌های مورد نیاز جهت تامین props کامپوننت TableHeader نیز ذکر شده‌اند. this.columns را که در همین کامپوننت تعریف کردیم، sortColumn و onSort هم جزو props ارسالی به کامپوننت جاری هستند.

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، بدون مشکل خروجی نهایی را رندر می‌کند؛ اما در کنسول توسعه دهندگان مرورگر یک چنین خطایی را نیز لاگ خواهد کرد:
index.js:1375 Warning: Each child in a list should have a unique "key" prop.
Check the render method of `TableHeader`. See https://fb.me/react-warning-keys for more information.
در حین تعریف رندر لیست thها در کامپوننت TableHeader، ذکر ویژگی key را فراموش کرده‌ایم. البته در اینجا می‌توان از column.path به‌عنوان key استفاده کرد، اما چون در آرایه‌ی ستون‌ها دو شیء خالی را نیز در انتهای لیست داریم، بهتر است برای این‌ها یک id را نیز تعریف کردیم تا بتوان آن‌ها را به صورت منحصربفردی شناسایی کرد:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [
    { path: "title", label: "Title" },
    { path: "genre.name", label: "Genre" },
    { path: "numberInStock", label: "Stock" },
    { path: "dailyRentalRate", label: "Rate" },
    { key: "like" },
    { key: "delete" }
  ];
سپس متد رندر کامپوننت TableHeader را جهت درج key به روز رسانی می‌کنیم:
  render() {
    return (
      <thead>
        <tr>
          {this.props.columns.map(column => (
            <th
              key={column.path || column.key}
              style={{ cursor: "pointer" }}
              onClick={() => this.raiseSort(column.path)}
            >
              {column.label}
            </th>
          ))}
        </tr>
      </thead>
    );
دراینجا اگر column.path مقدار دهی شده بود، از آن استفاده می‌شود، در غیراینصورت از مقدار column.key، به عنوان مقدار ویژگی خاصیت key هر المان th، استفاده خواهد شد.


استخراج TableBody از جدول کامپوننت MoviesTable

اکنون با استخراج TableHeader از کامپوننت MoviesTable، به همان مشکل مخلوط بودن درجه‌ی abstractions رسیده‌ایم. از یک طرف با یک abstraction سطح بالا مانند TableHeader در این کامپوننت سر و کار داریم و از طرف دیگر، نمایش تمام جزئیات درونی رندر جدول نیز پیش روی ما است. همچنین رندر ستون‌های آن نیز پویا نیست و هنوز بر اساس خاصیت this.columns تعریف شده، واکنش نشان نمی‌دهد. به همین جهت tbody این جدول را نیز به یک کامپوننت مستقل تبدیل می‌کنیم. برای این منظور فایل جدید src\components\common\tableBody.jsx را اضافه می‌کنیم. سپس با استفاده از میانبرهای imrc و cc، ساختار ابتدایی کامپوننت TableBody را تشکیل می‌دهیم.
این کامپوننت قرار است آرایه‌ای از اشیاء را دریافت و ردیف‌هایی را بر اساس آن‌ها رندر کند. به همین جهت این آرایه را از props و با نام data دریافت می‌کنیم. نام data به عمد انتخاب شده‌است، تا بیانگر عمومی بودن آن باشد؛ بجای استفاده از نام ویژه‌ی آرایه‌ی movies، در این مثال خاص.
import React, { Component } from "react";

class TableBody extends Component {
  render() {
    const { data, columns } = this.props;

    return (
      <tbody>
        {data.map(item => (
          <tr>
            {columns.map(column => (
              <td></td>
            ))}
          </tr>
        ))}
      </tbody>
    );
  }
}

export default TableBody;
تا اینجا ساختار ابتدایی کامپوننت TableBody را مشاهده می‌کنید که هدف آن، رندر پویای قسمت tbody جدول است. این کامپوننت ابتدا نیاز دارد تا data را از props دریافت کند و بر اساس آن، لیست tr‌ها را رندر کند. سپس هر tr نیز از چندین td تشکیل می‌شود. به همین جهت به لیست دومی به نام columns، برای رندر پویای tdها نیاز است.


رندر محتویات هر سلول جدول به صورت پویا

در این مرحله می‌خواهیم محتویات tdها را رندر کنیم و حالت فعلی آن‌ها یک چنین شکلی را داشته و در آن ارجاع مستقیمی به شیء movie و خواص آن وجود دارد:
{movies.map(movie => (
  <tr key={movie._id}>
    <td>{movie.title}</td>
به علاوه این tdها به رندر دکمه‌ی Like و Delete که المان‌های سفارشی نیز محسوب می‌شوند، ختم شده‌اند.
برای رندر خواص اشیاء آرایه‌ی ارسالی به کامپوننت TableBody، می‌توان از روش [] برای دسترسی به مقادیر خواص استفاده کرد که سبب رندر پویای این مقادیر می‌شود:
<td>{item[column.path]}</td>
مشکل! روش item[column.path] با خاصیتی مانند "genre.name" که یک خاصیت تو در تو است، کار نمی‌کند. به همین جهت نیاز به متد زیر، برای انجام اینکار است:
  getPropValue(obj, path) {
    if (!path) {
      return obj;
    }

    const properties = path.split(".");
    return this.getPropValue(obj[properties.shift()], properties.join("."));
  }
بنابراین تا اینجا روش رندر مقدار هر خاصیت به صورت زیر تغییر می‌کند:
<td>{getPropValue(item, column.path)}</td>
 این تغییر می‌تواند 4 ستون اول را بدون مشکل رندر کند. اما برای مثال در ستون پنجم، کامپوننت Like قرار گرفته‌است. برای نمایش آن باید چکار کرد؟
همانطور که در ابتدای این سری نیز بررسی کردیم، عبارات JSX در نهایت به اشیاء خالص جاوا اسکریپتی ترجمه می‌شوند. این ویژگی در حین تعریف المان‌های سفارشی مانند کامپوننت Like نیز صادق است. به همین جهت در آرایه‌ی columns که تعاریف ستون‌های جدول را به همراه دارد، می‌توان یک خاصیت جدید را تعریف و به آن عبارات JSX را انتساب داد. بنابراین تعاریف tdهای Like و Delete را به طور کامل cut کرده و به خاصیت جدید content این دو شیء خالی انتهای لیست آرایه‌ی columns انتساب می‌دهیم:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [
    { path: "title", label: "Title" },
    { path: "genre.name", label: "Genre" },
    { path: "numberInStock", label: "Stock" },
    { path: "dailyRentalRate", label: "Rate" },
    {
      key: "like",
      content: movie => (
        <Like liked={movie.liked} onClick={() => this.props.onLike(movie)} />
      )
    },
    {
      key: "delete",
      content: movie => (
        <button
          onClick={() => this.props.onDelete(movie)}
          className="btn btn-danger btn-sm"
        >
          Delete
        </button>
      )
    }
  ];
البته در اینجا جهت مقدار دهی اشیایی مانند movie، بجای استفاده‌ی مستقیم از یک React element، از یک arrow function استفاده کرده‌ایم تا movie را دریافت کند و یک المان React را بازگشت دهد. همچنین پیشتر از متغیرهای onLike و onDelete در کدهای tdها استفاده کرده بودیم که در ابتدای متد رندر تعریف شده بودند؛ اما زمانیکه این قطعات کد را به خاصیت content منتقل می‌کنیم، دیگر شناسایی نمی‌شوند. بنابراین در اینجا برای دسترسی به آن‌ها، مستقیما از props استفاده می‌شود.

مرحله‌ی بعد، مراجعه به کامپوننت tableBody و استفاده از خاصیت جدید content، جهت رندر محتوای آن است. در اینجا در متد renderCell بررسی می‌کنیم اگر ستونی دارای خاصیت content باشد، آن content را رندر می‌کنیم. در غیراینصورت از همان getPropValue متداول استفاده خواهد شد:
  renderCell = (item, column) => {
    if (column.content) {
      return column.content(item);
    }

    return this.getPropValue(item, column.path);
  };

  createKey = (item, column) => {
    return item._id + (column.path || column.key);
  };

  render() {
    const { data, columns } = this.props;

    return (
      <tbody>
        {data.map(item => (
          <tr key={item._id}>
            {columns.map(column => (
              <td key={this.createKey(item, column)}>
                {this.renderCell(item, column)}
              </td>
            ))}
          </tr>
        ))}
      </tbody>
    );
  }
- در متد renderCell، فراخوانی column.content(item) با توجه به function بودن content تعریف شده‌ی در آرایه‌ی columns، در حقیقیت یک عبارت JSX را بازگشت می‌دهد که در خروجی‌های متدهای React مجاز است و در نهایت تبدیل به المان‌های خالص جاوا اسکریپتی در DOM مجازی React و در نهایت DOM اصلی مرورگر می‌شوند.
- همچنین در اینجا یک createKey را نیز مشاهده می‌کنید. المان‌های هر Array.map نوشته شده، نیاز به یک ویژگی key مقدار دهی شده دارند که در دو قسمت trها و همچنین tdها تعریف شده‌است. در فرمول آن جائیکه از || استفاده شده، اگر ستونی دارای path بود، مقدار آن درج می‌شود، اما اگر مانند دو ستون آخر صرفا key تعریف شده بود، وجود || سبب می‌شود تا column.key درنظر گرفته شود و مشکلی رخ ندهد.
- علت تعریف دو متد مجزای renderCell و createKey هم کم شدن بار if/elseها، در بین کدهای درج شده‌ی در ردیف‌های جدول است.

اکنون به کامپوننت MoviesTable مراجعه کرده و کل tbody آن‌را حذف و با المان کامپوننت TableBody، جایگزین می‌کنیم:
//...
import TableBody from "./common/tableBody";
//...

class MoviesTable extends Component {
  // ...

  render() {
    const { movies, onSort, sortColumn } = this.props;

    return (
      <table className="table">
        <TableHeader
          columns={this.columns}
          sortColumn={sortColumn}
          onSort={onSort}
        />
        <TableBody columns={this.columns} data={movies} />
      </table>
    );
  }
}
تا اینجا اگر این تغییرات را ذخیره کرده و برنامه را مجددا در مرورگر بارگذاری کنیم، باید به همان خروجی قبلی برسیم؛ که اینبار تعاریف ستون‌های آن پویا شده‌است.


اضافه کردن آیکن مرتب سازی اطلاعات به سر ستون‌های جدول

در کامپوننت tableHeader، کار رندر thها انجام می‌شود. در اینجا پس از نام سرستون، می‌خواهیم آیکن نمایش صعودی و یا نزولی بودن روش مرتب سازی جاری را نمایش دهیم. برای این منظور، ابتدا متد renderSortIcon را به این کامپوننت اضافه می‌کنیم:
  renderSortIcon = column => {
    const { sortColumn } = this.props;

    if (column.path !== sortColumn.path) {
      return null;
    }

    if (sortColumn.order === "asc") {
      return <i className="fa fa-sort-asc" />;
    }

    return <i className="fa fa-sort-desc" />;
  };
این متد، شیء column در حال رندر را دریافت کرده و بر اساس sortColumn دریافتی از props و همچنین صعودی و یا نزولی بودن روش مرتب سازی، یکی از آیکن‌های font-awesome را به صورت یک المان جدید رندر می‌کند. اگر این column در حال رندر، با sortColumn تعیین شده یکی نبود، آیکنی رندر نمی‌شود (با بازگشت نال، هیچ چیزی رندر نخواهد شد).
و سپس در متد رندر کامپوننت tableHeader، این متد را در کنار label آن ستون درج خواهیم کرد:
{column.label} {this.renderSortIcon(column)}
پس از ذخیره سازی تغییرات و بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، خروجی آن‌را برای نمونه به صورت یک آیکن مثلثی شکل، در کنار عنوان Title می‌توان مشاهده کرد:



استخراج کل Table از جدول کامپوننت MoviesTable

در حال حاضر اگر به پیاده سازی کامپوننت MoviesTable دقت کنیم، یک تگ table به همراه دو کامپوننت TableHeader و TableBody در آن درج شده‌اند. با این طراحی، اگر قصد استفاده‌ی از این امکانات را در جای دیگری داشته باشیم، باید دقیقا همین قطعه کد را تکرار کنیم. به همین جهت کل تگ table این کامپوننت را استخراج کرده و به کامپوننت جدیدی منتقل می‌کنیم. به همین جهت فایل جدید src\components\common\table.jsx را ایجاد کرده و با استفاده از میانبرهای imrc و cc، ساختار ابتدایی کامپوننت Table را تشکیل می‌دهیم. سپس کل تگ table کامپوننت MoviesTable را cut کرده و به متد رندر کامپوننت جدید Table منتقل می‌کنیم. سپس اولین قدم برای سازگار کردن این محتوا با یک کامپوننت جدید، افزودن importهای زیر است:
import TableBody from "./tableBody";
import TableHeader from "./tableHeader";
سپس باید تمام ویژگی‌های استفاده شده‌ی در این المان منتقل شده را از طریق props دریافت کرد که انجام اینکار را در سطر اول متد رندر مشاهده می‌کنید:
import TableBody from "./tableBody";
import TableHeader from "./tableHeader";

class Table extends Component {
  render() {
    const { columns, sortColumn, onSort, data } = this.props;
    return (
      <table className="table">
        <TableHeader
          columns={columns}
          sortColumn={sortColumn}
          onSort={onSort}
        />
        <TableBody columns={columns} data={data} />
      </table>
    );
  }
}

export default Table;
با این تغییرات به یک کامپوننت ساده‌ی با قابلیت استفاده‌ی مجدد رسیده‌ایم. اکنون المان آن‌را در کامپوننت MoviesTable، در جای تگ قبلی table قرار می‌دهیم:
//...

import Table from "./common/table";

class MoviesTable extends Component {
  //... 

  render() {
    const { movies, onSort, sortColumn } = this.props;

    return (
      <Table
        columns={this.columns}
        sortColumn={sortColumn}
        onSort={onSort}
        data={movies}
      />
    );
  }
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:  sample-14.zip
مطالب
بررسی الگوی Visitor در جاوا اسکریپت
این الگو اجازه‌ی تعریف کردن عملیاتی جدید را برای مجموعه‌ای از شیء‌ها، بدون تغیر دادن ساختار خود شیء‌ها، میدهد. همچنین اجازه‌ی جدا کردن کلاس را از منطقی که کلاس  پیاده سازی می‌کند، به ما میدهد.
عملیات بیشتری می‌توانند در شیء Visitor کپسوله سازی شوند. شیء‌ها می‌توانند یک متد visit داشته باشند که یک شیء Visitor را دریافت می‌کند. Visitor می‌تواند تغییرات مورد نیاز را ایجاد کند و عملیاتی را بر روی شیء‌هایی که دریافت کرده‌است، انجام دهد.

این الگو به توسعه دهندگان این اجازه را میدهد که کتابخانه‌ها (libraries)، فریم ورک‌ها (frameworks) و ... را گسترش دهند.


مثال: 

class Visitor {
    visit(item){}
}

class BookVisitor extends Visitor {
    visit(book) {
        var cost=0; 
        if(book.getPrice() > 50) 
        { 
            cost = book.getPrice()*0.50 
        } 
        else{
            cost = book.getPrice()
        }     
        console.log("Book name: "+ book.getName() + "\n" + "ID: " + book.getID() + "\n" + "cost: "+ cost); 
        return cost; 
    }
}

class Book{
    constructor(id,name,price){
        this.id = id
        this.name = name
        this.price = price
    }
    getPrice(){
        return this.price
    }
    getName(){
        return this.name
    }
    getID(){
        return this.id
    }
    accept(visitor){
        return visitor.visit(this)
    }
}

var visitor = new BookVisitor()
var book1 = new Book("#1234","lordOftheRings",80)
book1.accept(visitor)

در مثال بالا ما یک کتابفروشی داریم. کلاس Book برای نشان دادن یک کتاب در فروشگاه استفاده شده‌است. این کلاس همانند زیر تعریف شده‌است: 
class Book{
    constructor(id,name,price){
        this.id = id
        this.name = name
        this.price = price
    }
    //code...
}

یک کتاب خصوصیات زیر را دارد: 
  • id
  • name
  • price

هم چنین شامل توابع زیر می‌باشد:
getPrice(){
    return this.price
}

getName(){
    return this.name
}

getID(){
    return this.id
}

متد getPrice ، قیمت را برگشت میدهد، getName ، نام را برگشت میدهد و getID، شناسه‌ی کتاب را برگشت میدهد.

اکنون کتابفروشی یک تخفیف را برای کتاب‌هایی که هزینه‌ی آن‌ها بیشتر از 50 دلار است، معرفی می‌کند. در ادامه، می‌خواهیم یک عملیات دیگر را انجام دهیم و تخفیف را بر روی آن‌ها پیاده سازی کنیم. در اینجا از الگوی visitor استفاده خواهیم کرد. ما یک Visitor را معرفی می‌کنیم که کتابها را بازدید خواهد کرد و قیمت آن‌ها را به‌روزرسانی می‌کند. بنابراین شیء‌های کتاب باید تابعی داشته باشند که اجازه دهد visitor، آنها را بازدید (visit) کند و عملیات مد نظر را بر روی آن‌ها انجام دهد. برای این منظور، یک متد به نام accept  در کلاس Book  تعریف کرده‌ایم:
 
accept(visitor){
    return visitor.visit(this)
}

متد accept  یک شیء visitor را به عنوان یک آرگومان دریافت می‌کند و به آن اجازه میدهد که با فراخوانی کردن تابع visit خودش، کتاب جاری را بازدید (visit) کند (this اشاره به کتاب جاری دارد) .

اکنون اجازه دهید نگاهی به کلاس Visitor  داشته باشیم: 
class Visitor {
   visit(item){}
}

این کلاس، یک تابع به نام visit دارد و itemی را که می‌خواهد بازدید (visit ) کند، به عنوان پارامتر دریافت می‌کند. در این سناریو، می‌خواهیم که کتاب‌ها را بازدید (visit ) کنیم. از این رو، در ابتدا یک کلاس را به نام BookVisitor تعریف می‌کنیم که کلاس Visitor را extend می‌کند: 

class BookVisitor extends Visitor {
   visit(book) {
      var cost=0; 
      if(book.getPrice() > 50) 
      { 
         cost = book.getPrice()*0.50 
      } 
      else{
         cost = book.getPrice()
      }     
      console.log("Book name: "+ book.getName() + "\n" + "ID: " + book.getID() + "\n" + "cost: "+ cost); 
      return cost; 
   }
}

تابع visit، قیمت کتابی را که دارد بازدید می‌کند، بررسی می‌کند. اگر بزرگتر از 50 باشد، 50 درصد تخفیف را بر روی آن اعمال می‌کند؛ در غیر این صورت، قیمت به حالت قبلی خودش باقی می‌ماند. 

چه زمانی از این الگو استفاده کنیم:

  1. زمانیکه نیاز است عملیاتی مشابه، بر روی شیء‌های متفاوتی از یک data structure  انجام شود. 
  2. زمانیکه نیاز است عملیاتی خاص، بر روی شیء‌های متفاوتی از data structure انجام شود. 
  3. زمانیکه می‌خواهید توسعه پذیری را برای کتابخانه‌ها (libraries) یا فریم ورک‌ها (frameworks) اضافه کنید.
مطالب
آموزش ایجاد برنامه های چند زبانه در WPF
با گسترش استفاده از کامپیوتر در بسیاری از امور روزمره انسان‌ها سازگار بودن برنامه‌ها با سلیقه کاربران به یکی از نیاز‌های اصلی برنامه‌های کامپیوتری تبدیل شده است. بدون شک زبان و فرهنگ یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد ارتباط نزدیک بین برنامه و کاربر به شمار می‌رود و نقشی غیر قابل انکار در میزان موفقیت یک برنامه به عهده دارد. از این رو در این نوشته تلاش بر آن است تا یکی از ساده‌ترین و در عین حال کارا‌ترین راه‌های ممکن برای ایجاد برنامه‌های چند زبانه با استفاده از تکنولوژی WPF آموزش داده شود.

مروری بر روش‌های موجود
همواره روش‌های مختلفی برای پیاده سازی یک ایده در دنیای نرم افزار وجود دارد که هر روش را می‌توان بر حسب نیاز مورد استفاده قرار داد. در برنامه‌های مبتنی بر WPF معمولا از دو روش عمده برای این منظور استفاده می‌شود:

1-استفاده از فایل‌های resx
در این روش که برای Win App نیز استفاده می‌شود، اطلاعات مورد نیاز برای هر زبان به شکل جدول هایی دارای کلید و مقدار در داخل یک فایل .resx نگهداری می‌شود و در زمان اجرای برنامه بر اساس انتخاب کاربر اطلاعات زبان مورد نظر از داخل فایل  resx خوانده شده و نمایش داده می‌شود. یکی از ضعف هایی که این روش در عین ساده بودن دارد این است که همه اطلاعات مورد نیاز داخل assembly اصلی برنامه قرار می‌گیرد و امکان افزودن زبان‌های جدید بدون تغییر دادن برنامه اصلی ممکن نخواهد بود.

2-استفاده از فایل‌های csv که به فایل‌های dll تبدیل می‌شوند
در این روش با استفاده از ابزار‌های موجود در کامپایلر WPF برای هر کنترل یک property به نام Uid ایجاد شده و مقدار دهی می‌شود. سپس با ابزار دیگری ( که جزو ابزار‌های کامپایلر محسوب نمی‌شود ) از فایل csproj پروژه یک خروجی اکسل با فرمت csv ایجاد می‌شود که شامل Uid‌های کنترل‌ها و مقادیر آن‌ها است. پس از ترجمه متون مورد نظر به زبان مقصد با کمک ابزار دیگری فایل اکسل مورد نظر به یک net assembly تبدیل می‌شود و داخل پوشه ای با نام culture استاندارد ذخیره می‌شود. ( مثلا برای زبان فارسی نام پوشه fa-IR خواهد بود ). زمانی که برنامه اجرا می‌شود بر اساس culture ای که در سیستم عامل انتخاب شده است و در صورتی که برای آن culture فایل dll ای موجود باشد، زبان مربوط به آن culture را load خواهد کرد. با وجود این که این روش مشکل روش قبلی را ندارد و بیشتر با ویژگی‌های WPF سازگار است اما پروسه ای طولانی برای انجام کار‌ها دارد و به ازای هر تغییری باید کل مراحل هر بار تکرار شوند. همچنین مشکلاتی در نمایش برخی زبان‌ها ( از جمله فارسی ) در این روش مشاهده شده است.

روش سوم!
روش سوم اما کاملا بر پایه WPF و در اصطلاح WPF-Native می‌باشد. ایده از آنجا ناشی شده است که برای ایجاد skin در برنامه‌های WPF استفاده می‌شود. در ایجاد برنامه‌های Skin-Based به این شیوه عمل می‌شود که skin‌های مورد نظر به صورت style هایی در داخل ResourceDictionary ‌ها قرار می‌گیرند. سپس آن ResourceDictionary به شکل dll کامپایل می‌شود. در برنامه اصلی نیز همه کنترل‌ها style هایشان را به شکل dynamic resource از داخل یک ResourceDictionary مشخص شده load می‌کنند. حال کافی است برای تغییر skin فعلی، ResourceDictionary  مورد نظر از dll مشخص load شود و ResourceDictionary ای که در حال حاضر در برنامه از آن استفاده می‌شود با ResourceDictionary ای که load شده جایگزین شود. کنترل‌ها مقادیر جدید را از ResourceDictionary جدید به شکل کاملا خودکار دریافت خواهند کرد.
به سادگی می‌توان از این روش برای تغییر زبان برنامه نیز استفاده کرد با این تفاوت که این بار، به جای Style ها، String‌های زبان‌های مختلف را درون resource‌ها نگهداری خواهیم کرد.

یک مثال ساده
در این قسمت نحوه پیاده سازی این روش با ایجاد یک نمونه برنامه ساده که دارای دو زبان انگلیسی و فارسی خواهد بود آموزش داده می‌شود.
ابتدا یک پروژه WPF Application در Visual Studio 2010 ایجاد کنید. در MainWindow سه کنترل Button قرار دهید و یک ComboBox که قرار است زبان‌های موجود را نمایش دهد و با انتخاب یک زبان، نوشته‌های درون Button‌ها متناسب با آن تغییر خواهند کرد.

توجه داشته باشید که برای Button‌ها نباید به صورت مستقیم مقداری به Content شان داده شود. زیرا مقدار مورد نظر از داخل ResourceDictionary که خواهیم ساخت به شکل dynamic گرفته خواهد شد. پس در این مرحله یک ResourceDictionary به پروژه اضافه کرده و در آن resource هایی به شکل string ایجاد می‌کنیم. هر resource دارای یک Key می‌باشد که بر اساس آن، Button مورد نظر، مقدار آن Resource را load خواهد کرد. فایل ResourceDictionary را
Culture_en-US.xaml نامگذاری کنید و مقادیر مورد نظر را به آن اضافه نمایید.  

<ResourceDictionary xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
                    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
                    xmlns:system="clr-namespace:System;assembly=mscorlib">
    <system:String x:Key="button1">Hello!</system:String>
    <system:String x:Key="button2">How Are You?</system:String>
    <system:String x:Key="button3">Are You OK?</system:String>
 
</ResourceDictionary>

دقت کنید که namespace ای که کلاس string در آن قرار دارد به فایل xaml اضافه شده است و پیشوند system به آن نسبت داده شده است.

با افزودن یک ResourceDictionary به پروژه، آن ResourceDictionary به MergedDictionary کلاس App اضافه می‌شود. بنابراین فایل App.xaml به شکل زیر خواهد بود:

<Application x:Class="BeRMOoDA.WPF.LocalizationSample.App"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             StartupUri="MainWindow.xaml">
    <Application.Resources>
 
        <ResourceDictionary>
            <ResourceDictionary.MergedDictionaries>
                <ResourceDictionary Source="Culture_en-US.xaml"/>
            </ResourceDictionary.MergedDictionaries>
        </ResourceDictionary>
 
    </Application.Resources>
</Application>

برای اینکه بتوانیم محتوای Button‌های موجود را به صورت داینامیک و در زمان اجرای برنامه، از داخل Resource‌ها بگیریم، از DynamicResource استفاده می‌کنیم.

<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button1}" />
<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button2}" />
<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button3}" />

بسیار خوب! اکنون باید شروع به ایجاد یک ResourceDictionary برای زبان فارسی کنیم و آن را به صورت یک فایل dll کامپایل نماییم.
برای این کار یک پروژه جدید در قسمت WPF از نوع User control ایجاد می‌کنیم و نام آن را Culture_fa-IR_Farsi قرار می‌دهیم. لطفا شیوه نامگذاری را رعایت کنید چرا که در ادامه به آن نیاز خواهیم داشت.
پس از ایجاد پروژه فایل UserControl1.xaml را از پروژه حذف کنید و یک ResourceDictionary با نام Culture_fa-IR.xaml اضافه کنید. محتوای آن را پاک کنید و محتوای فایل Culture_en-US.xaml را از پروژه قبلی به صورت کامل در فایل جدید کپی کنید. دو فایل باید ساختار کاملا یکسانی از نظر key برای Resource‌های موجود داشته باشند. حالا زمان ترجمه فرا رسیده است! رشته‌های دلخواه را ترجمه کنید و پروژه را build نمایید. 
پس از ترجمه فایل Culture_fa-IR.xaml به شکل زیر خواهد بود:

<ResourceDictionary xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
                    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
                    xmlns:system="clr-namespace:System;assembly=mscorlib">
    <ResourceDictionary.MergedDictionaries>
        <ResourceDictionary Source="Culture_fa-IR_Farsi.xaml"/>
    </ResourceDictionary.MergedDictionaries>
    <system:String x:Key="button1">سلام!</system:String>
    <system:String x:Key="button2">حالت چطوره؟</system:String>
    <system:String x:Key="button3">خوبی؟</system:String>
</ResourceDictionary>
خروجی این پروژه یک فایل با نام Culture_fa-IR_Farsi.dll خواهد بود که حاوی یک ResourceDictionary برای زبان فارسی می‌باشد.

در ادامه میخواهیم راهکاری ارئه دهیم تا بتوان فایل‌های dll مربوط به زبان‌ها را در زمان اجرای برنامه اصلی، load کرده و نام زبان‌ها را در داخل ComboBox ای که داریم نشان دهیم. سپس با انتخاب هر زبان در ComboBox، محتوای Button‌ها بر اساس زبان انتخاب شده تغییر کند.
برای سهولت کار، نام فایل‌ها را به گونه ای انتخاب کردیم که بتوانیم ساده‌تر به این هدف برسیم. نام هر فایل از سه بخش تشکیل شده است:
Culture_[standard culture notation]_[display name for this culture].dll
یعنی اگر فایل Culture_fa-IR_Farsi.dll را در نظر بگیریم، Culture نشان دهنده این است که این فایل مربوط به یک culture می‌باشد. fa-IR نمایش استاندارد culture برای کشور ایران و زبان فارسی است و Farsi هم مقداری است که می‌خواهیم در ComboBox برای این زبان نمایش داده شود.
پوشه ای با نام Languages در کنار فایل اجرایی برنامه اصلی ایجاد کنید و فایل Culture_fa-IR_Farsi.dll را درون آن کپی کنید. تصمیم داریم همه dll‌های مربوط به زبان‌ها را داخل این پوشه قرار دهیم تا مدیریت آن‌ها ساده‌تر شود. 
برای مدیریت بهتر فایل‌های مربوط به زبان‌ها یک کلاس با نام CultureAssemblyModel خواهیم ساخت که هر instance از آن نشانگر یک فایل زبان خواهد بود. یک کلاس با این نام به پروژه اضافه کنید و property‌های زیر را در آن تعریف نمایید:

public class CultureAssemblyModel
    {
        //the text will be displayed to user as language name (like Farsi)
        public string DisplayText { get; set; }
        //name of .dll file (like Culture_fa-IR_Farsi.dll)
        public string Name { get; set; }
        //standar notation of this culture (like fa-IR)
        public string Culture { get; set; }
        //name of resource dictionary file inside the loaded .dll (like Culture_fa-IR.xaml)
        public string XamlFileName { get; set; }
    }
اکنون باید لیست culture‌های موجود را از داخل پوشه languages خوانده و نام آنها را در ComboBox نمایش دهیم.
برای خواندن لیست culture‌های موجود، لیستی از CultureAssmeblyModel‌ها ایجاد کرده و با استفاده از متد LoadCultureAssmeblies، آن را پر می‌کنیم.

//will keep information about loaded assemblies
public List<CultureAssemblyModel> CultureAssemblies { get; set; }
 
//loads assmeblies in languages folder and adds their info to list
 void LoadCultureAssemblies()
 {
      //we should be sure that list is empty before adding info (do u want to add some cultures more than one? of course u dont!)
      CultureAssemblies.Clear();
      //creating a directory represents applications directory\languages
      DirectoryInfo dir = new DirectoryInfo(System.IO.Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().Location) + "\\languages");
      //getting all .dll files in the language folder and its sub dirs. (who knows? maybe someone keeps each culture file in a seperate folder!)
      var assemblies = dir.GetFiles("*.dll", SearchOption.AllDirectories);
      //for each found .dll we will create a model and set its properties and then add to list  for (int i = 0; i < assemblies.Count(); i++)
      {
string name = assemblies[i].Name;
  CultureAssemblyModel model = new CultureAssemblyModel() { DisplayText = name.Split('.', '_')[2], Culture = name.Split('.', '_')[1], Name = name  , XamlFileName =name.Substring(0, name.LastIndexOf(".")) + ".xaml" }; CultureAssemblies.Add(model); } }
پس از دریافت اطلاعات culture‌های موجود، زمان نمایش آن‌ها در ComboBox است. این کار بسیار ساده است، تنها کافی است ItemsSource آن را با لیستی از CultureAssmeblyModel‌ها که ساختیم، مقدار دهی کنیم.

comboboxLanguages.ItemsSource = CultureAssemblies;
البته لازم به ذکر است که برای نمایش فقط نام هر CultureAssemblyModel در ComboBox، باید ItemTemplate مناسبی برای ComboBox ایجاد کنیم. در مثال ما ItemTemplate به شکل زیر خواهد بود:

<ComboBox HorizontalAlignment="Left" Margin="10" VerticalAlignment="Top" MinWidth="100" Name="comboboxLanguages">
            <ComboBox.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <Label Content="{Binding DisplayText}"/>
                </DataTemplate>
            </ComboBox.ItemTemplate>
</ComboBox>
توجه داشته باشید که با وجود اینکه فقط نام را در ComboBox نشان می‌دهیم، اما باز هم هر آیتم از ComboBox یک instance از نوع CultureAssemblyModel می‌باشد.

در مرحله بعد، قرار است متدی بنویسیم که اطلاعات زبان انتخاب شده را گرفته و با جابجایی ResourceDictionary ها، زبان برنامه را تغییر دهیم.
متدی با نام LoadCulture در کلاس App ایجاد می‌کنیم که یک CultureAssemblyModel به عنوان ورودی دریافت کرده و ResourceDictionary داخل آن را load می‌کند و آن را با ResourceDictionary فعلی موجود در App.xaml جابجا می‌نماید.
با این کار، Button هایی که قبلا مقدار Content خود را از Resource‌های موجود دریافت می‌کردند، اکنون از Resource‌های جابجا شده خواهند گرفت و به این ترتیب زبان انتخاب شده بر روی برنامه اعمال می‌شود.

//loads selected culture
 public void LoadCulture(CultureAssemblyModel culture)
 {
     //creating a FileInfo object represents .dll file of selected cultur
     FileInfo assemblyFile = new FileInfo("languages\\" + culture.Name);
     //loading .dll into memory as a .net assembly
     var assembly = Assembly.LoadFile(assemblyFile.FullName);
     //getting .dll file name
     var assemblyName = assemblyFile.Name.Substring(0, assemblyFile.Name.LastIndexOf("."));
     //creating string represents structure of a pack uri (something like this: /{myassemblyname;component/myresourcefile.xaml}
     string packUri = string.Format(@"/{0};component/{1}", assemblyName, culture.XamlFileName);
     //creating a pack uri
     Uri uri = new Uri(packUri, UriKind.Relative);
     //now we have created a pack uri that represents a resource object in loaded assembly
     //and its time to load that as a resource dictionary (do u remember that we had resource dictionary in culture assemblies? don't u?)
     var dic = Application.LoadComponent(uri) as ResourceDictionary;
     dic.Source = uri;
     //here we will remove current merged dictionaries in our resource dictionary and add recently-loaded resource dictionary as e merged dictionary
     var mergedDics = this.Resources.MergedDictionaries;
     if (mergedDics.Count > 0)
          mergedDics.Clear();
     mergedDics.Add(dic);
 }
برای ارسال زبان انتخاب شده به این متد، باید رویداد SelectionChanged را برای ComboBox مدیریت کنیم:

void comboboxLanguages_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
 {
     var selectedCulture = (CultureAssemblyModel)comboboxLanguages.SelectedItem;
     App app = Application.Current as App;
     app.LoadCulture(selectedCulture);
 }

کار انجام شد!
از مزیت‌های این روش می‌توان به WPF-Native بودن، سادگی در پیاده سازی، قابلیت load کردن هر زبان جدیدی در زمان اجرا بدون نیاز به کوچک‌ترین تغییر در برنامه اصلی و همچنین پشتیبانی کامل از نمایش زبان‌های مختلف از جمله فارسی اشاره کرد. 





مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 12 - بررسی تنظیمات ارث بری روابط
پیشنیاز: «تنظیمات ارث بری کلاس‌ها در EF Code first»

در مطلب پیشنیاز فوق، تنظیمات روابط ارث بری را تا EF 6.x، می‌توانید مطالعه کنید. در EF Core 1.0 RTM، فقط رابطه‌ی TPH که در آن تمام کلاس‌های سلسه مراتب ارث بری، به یک جدول در بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شوند، پشتیبانی می‌شود. سایر روش‌های ارث بری که در EF 6.x وجود دارند، مانند TPT و TPC، قرار است به نگارش‌های پس از 1.0 RTM آن اضافه شوند:
- لیست مواردی که قرار است به نگارش‌های بعدی اضافه شوند
- پیگیری وضعیت پیاده سازی TPT
- پیگیری وضعیت پیاده سازی TPC


طراحی یک کلاس پایه، بدون تنظیمات ارث بری روابط

مرسوم است که یک کلاس ویژه را به نام BaseEntity، به شکل زیر تعریف کنند؛ که اهدف آن حداقل سه مورد ذیل است:
الف) کاهش ذکر فیلدهای تکراری در سایر کلاس‌های دومین برنامه، مانند فیلد Id
ب) نشانه گذاری موجودیت‌های برنامه، جهت یافتن سریع آن‌ها توسط Reflection (برای مثال افزودن خودکار موجودیت‌ها به Context برنامه با یافتن تمام کلاس‌هایی که از نوع BaseEntity هستند)
ج) مقدار دهی خودکار یک سری از فیلدهای ویژه، مانند زمان افزوده شدن رکورد و آخرین زمان ویرایش شدن رکورد و امثال آن
public class BaseEntity
{
   public int Id { set; get; }
   public DateTime? DateAdded { set; get; }
   public DateTime? DateUpdated { set; get; }
}
و پس از آن هر موجودیت برنامه به این شکل خلاصه شده و نشانه گذاری می‌شود:
public class Person : BaseEntity
{
   public string FirstName { get; set; }
   public string LastName { get; set; }
}
حالت پیش فرض ارث بری‌ها در EF Core، همان حالت TPH است که در ادامه توضیح داده خواهد شد. اما هدف ما در اینجا تنظیم هیچکدام از حالت‌های ارث بری نیست. هدف صرفا کاهش تعداد فیلدهای تکراری ذکر شده‌ی در کلاس‌های دومین برنامه است. بنابراین جهت لغو تنظیمات ارث بری EF Core، نیاز است یک چنین تنظیمی را انجام داد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Ignore<BaseEntity>();
با فراخوانی متد Ignore بر روی کلاس پایه‌ی تهیه شده، این کلاس دیگر وارد تنظیمات روابط EF Core نمی‌شود و در جداول نهایی، فیلدهای آن به صورت معمول در کنار سایر فیلدهای جداول مشتق شده‌ی از آن‌ها قرار می‌گیرند.

مشکل! اگر بر روی کلاس پایه‌ی تعریف شده تنظیماتی را اعمال کنید (هر نوع تنظیمی را)، با توجه به فراخوانی متد Ignore، این تنظیمات نیز ندید گرفته خواهند شد.
اگر علاقمند بودید تا این تنظیمات را به تمام کلاس‌های مشتق شده‌ی از BaseEntity به صورت خودکار اعمال کنید، روش کار به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Ignore<BaseEntity>();
   foreach (var entityType in modelBuilder.Model.GetEntityTypes())
   {
     var dateAddedProperty = entityType.FindProperty("DateAdded");
     dateAddedProperty.ValueGenerated = ValueGenerated.OnAdd;
     dateAddedProperty.SqlServer().DefaultValueSql = "getdate()";
     var dateUpdatedProperty = entityType.FindProperty("DateUpdated");
     dateUpdatedProperty.ValueGenerated = ValueGenerated.OnAddOrUpdate;
     dateUpdatedProperty.SqlServer().ComputedColumnSql = "getdate()";
   }
کاری که در اینجا انجام شده، تنظیم خاصیت DateAdded کلاس پایه، به حالت ValueGeneratedOnAdd و تنظیم خاصیت DateUpdated کلاس پایه به حالت ValueGeneratedOnAddOrUpdate با مقدار پیش فرض getdate است. این مفاهیم را در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها» پیشتر بررسی کردیم.
خلاصه‌ی آن نیز به این صورت است:
الف) نیازی نیست تا در حین ثبت اطلاعات موجودیت‌های خود، فیلدهای DateAdded و یا DateUpdated را مقدار دهی کنید.
ب) فیلد DateAdded فقط در زمان اولین بار ثبت در بانک اطلاعاتی، به صورت خودکار توسط متد getdate مقدار دهی می‌شود.
ج) فیلد DateUpdated در هر بار فراخوانی متد SaveChanges  (یعنی در هر دو حالت ثبت و یا به روز رسانی) به صورت خودکار توسط متد getdate مقدار دهی می‌شود.

تذکر! بدیهی است متد getdate، یک متد بومی سمت SQL Server است و این روش خاص تعیین مقدار پیش فرض فیلدها، فقط با SQL Server کار می‌کند. همچنین این getdate، به معنای دریافت تاریخ و ساعت سروری است که SQL Server بر روی آن نصب شده‌است و نه سروری که برنامه‌ی وب شما در آن قرار دارد و برنامه کوچکترین دخالتی را در مقدار دهی این مقادیر نخواهد داشت.
در قسمت‌های بعدی که مباحث Tracking را بررسی خواهیم کرد، روش دیگری را برای طراحی کلاس‌های پایه و مقدار دهی خواص ویژه‌ی آن‌ها مطرح می‌کنیم که مستقل است از نوع بانک اطلاعاتی مورد استفاده.


بررسی تنظیمات رابطه‌ی  Table per Hierarchy یا TPH

رابطه‌ی TPH یا تشکیل یک جدول بانک اطلاعاتی، به ازای تمام کلاس‌های دخیل در سلسه مراتب ارث بری تعریف شده، بسیار شبیه است به حالت BaseEntity فوق که در آن نیز ارث بری تعریف شده، در نهایت منجر به تشکیل یک جدول، در سمت بانک اطلاعاتی می‌گردد. با این تفاوت که در حالت TPH، فیلد جدیدی نیز به نام Discriminator، به تعریف نهایی جدول ایجاد شده، اضافه می‌شود. از فیلد Discriminator جهت درج نام کلاس‌های متناظر با هر رکورد، استفاده شده است. به این ترتیب EF در حین کار با اشیاء، دقیقا می‌داند که چگونه باید خواص متناظر با کلاس‌های مختلف را مقدار دهی کند و نوع ردیف درج شده‌ی در بانک اطلاعاتی چیست؟
باید دقت داشت که تنظیمات TPH، شیوه برخورد پیش فرض EF Core با ارث بری کلاس‌ها است و نیاز به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری را ندارد. اما اگر علاقمند بودید تا نام فیلد خودکار Discriminator و مقادیری را که در آن درج می‌شوند، سفارشی سازی کنید، روش کار صرفا توسط Fluent API میسر است و به صورت زیر می‌باشد:
public class Blog
{
   public int BlogId { get; set; }
   public string Url { get; set; }
}

public class RssBlog : Blog
{
   public string RssUrl { get; set; }
}

class MyContext : DbContext
{
   public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
   protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
   {
      modelBuilder.Entity<Blog>()
       .HasDiscriminator<string>("blog_type")
       .HasValue<Blog>("blog_base")
       .HasValue<RssBlog>("blog_rss");
   }
}
در اینجا نام فیلد Discriminator، به blog_type، مقدار نوع متناظر با کلاس Blog، به blog_base و مقدار نوع متناظر با کلاس RssBlog، به blog_rss تنظیم شده‌است.
اگر این تنظیمات سفارشی صورت نگیرند، از نام‌های پیش فرض نوع‌ها برای مقدار دهی ستون Discriminator، مانند تصویر ذیل استفاده خواهد شد:


برای کوئری نوشتن در این حالت می‌توان از متد الحاقی OfType جهت فیلتر کردن اطلاعات بر اساس کلاسی خاص، کمک گرفت:
 var blog1 = db.Blogs.OfType<RssBlog>().FirstOrDefault(x => x.RssUrl == "………");
مطالب
نگاهی به تغییرات فایل Program.cs در نگارش‌های مختلف ASP.NET Core تا نگارش 6
در طی سال‌های قبل، نحوه‌ی آغاز برنامه‌های ASP.NET Core دچار تغییرات زیادی شده‌است که حداقل سه مورد مهم آن‌ها به صورت زیر است:
- استفاده از WebHost.CreateDefaultBuilder: این روش جهت تنظیم شروع به کار یک برنامه‌ی ASP.NET Core 2x مورد استفاده قرار می‌گرفت.
- استفاده از Host.CreateDefaultBuilder: روش پیش‌فرض آغاز برنامه‌های وب NET Core 3x. و NET 5x. که با معرفی generic host، امکان تهیه‌ی Worker services را میسر کردند.
- استفاده از WebApplication.CreateBuilder: روش جدید شروع به کار با برنامه‌های وب مبتنی بر NET 6.


استفاده از WebHost.CreateDefaultBuilder در ASP.NET Core 2.x

در نگارش اول ASP.NET Core، مفهومی به نام هاست پیش‌فرض (default host) وجود نداشت. یکی از مهم‌ترین نکات درنظر گرفته شده در طراحی ASP.NET Core، مفهوم «هزینه کردن به ازای احتیاج» است. یعنی اگر نیاز به قابلیتی نیست، نباید وجود داشته باشد. به این ترتیب یک قالب آغازین نباید به همراه تعداد زیادی بسته‌‌های NuGet و مقدار زیادی کد برای تنظیم باشد؛ زمانیکه واقعا قرار نیست از تمام آن‌ها استفاده شود. به همین جهت از نگارش 2، شروع به ساده‌کردن این قالب اولیه کردند و در این زمان، WebHost.CreateDefaultBuilder ارائه شد. این تنظیم به ظاهر ساده، کدهای پیش‌فرض مورد نیاز قابل توجهی را جهت ساخت ساده‌ی IWebHostBuilder و IWebHost به همراه دارد. در قالب به همراه آن، بین مفاهیم تنظیمات application و host تفاوت قائل شده‌اند؛ یعنی دو فایل Program.cs را برای تنظیمات application و فایل Startup.cs را برای ارائه‌ی تنظیمات هاست، تدارک دیدند.
در این طراحی، بین میدان دید Program و Startup تفاوت وجود دارد. هدف از Program، ارائه‌ی تنظیمات زیرساختی برنامه، مانند تنظیمات HTTP Server، یکپارچگی با IIS و امثال آن شد و عموما در طول عمر برنامه ثابت است. اما برای تغییر رفتار برنامه، بیشتر تغییرات و تنظیمات، به Startup محول شدند؛ مانند تنظیمات تزریق وابستگی‌ها، تنظیمات میان‌افزارها، مسیریابی‌ها و غیره.
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        BuildWebHost(args).Run();
    }

     public static IWebHost BuildWebHost(string[] args) =>
        WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
            .UseStartup<Startup>()
            .Build();
}
نمونه‌ا‌ی از فایل Program.cs برنامه‌های ASP.NET Core 2x را در اینجا ملاحظه می‌کنید این تنظیم ساده، کار خواندن فایل appsettings.json و برپایی تنظیمات برنامه، تنظیمات logging و همچنین تنظیمات یکپارچگی با Kestrel/IIS را در پشت صحنه انجام می‌دهد. همچنین ارجاعی را نیز به کلاس Startup برنامه دارد. متد UseStartup به صورت خودکار به دنبال متدهای ویژه‌ی ConfigureServices و Configure در کلاس آغازین برنامه گشته و آن‌ها را فراخوانی می‌کند تا تنظیمات تزریق وابستگی‌ها، مسیریابی‌ها و میان‌افزارها صورت گیرند.


معرفی Generic Host در ASP.NET Core 3.x/5

ASP.NET Core 3.x به همراه تغییرات بزرگی در کدهای آغازین برنامه‌های ASP.NET Core بود. تا پیش از آن، امکانات پایه‌ی ASP.NET Core تنها برای مقاصد وب قابل استفاده بود. اما در نگارش‌های 3x، با ارائه‌ی یک هاست عمومی، امکان پشتیبانی از سایر برنامه‌ها، مانند worker services را نیز میسر کرد؛ برای مثال پیشتیبانی از کارهای طولانی پس زمینه، هاست سرویس‌های gRPC، هاست سرویس‌های ویندوز و غیره. هدف اصلی از این تغییرات، به اشتراک گذاری فریم‌ورک پایه‌ی ASP.NET Core که تنها برای برنامه‌های وب ساخته شده بود و به همراه امکاناتی مانند تنظیمات، ثبت وقایع، تزریق وابستگی‌ها و غیره بود، با سایر انواع برنامه‌های یاد شده است. برای رسیدن به این هدف، Web Host نگارش 2x، به Generic Host نگارش 3x تغییر کرد و سپس ASP.NET Core برفراز آن بنا شد. اینبار بجای IWebHostBuilder، نمونه‌ی جدید IHostBuilder را داریم:
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        CreateHostBuilder(args).Build().Run();
    }

    public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
        Host.CreateDefaultBuilder(args)
            .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
            {
                webBuilder.UseStartup<Startup>();
            }; 
    }
}
در اینجا نمونه‌ا‌ی از فایل Program.cs برنامه‌های ASP.NET Core 3x را ملاحظه می‌کنید. با توجه به عمومی بودن این روش، قسمت ConfigureWebHostDefaults آن، همان کار WebHost.CreateDefaultBuilder نگارش 2 ASP.NET Core را انجام می‌دهد.
ASP.NET Core 5 به همراه تغییرات مهمی در این زمینه نبود و تنها با تغییر target framework در فایل csproj و به روز رسانی بسته‌های نیوگت مرتبط، کار ارتقاء به نگارش جدید در آن صورت می‌گرفت.


معرفی  WebApplicationBuilder در ASP.NET Core 6x  

در دات نت 6، روش آغاز برنامه‌های وب بطور کامل تغییر کرده‌است. در تمام نگارش‌های پیشین ASP.NET Core، همواره شاهد دو فایل Program.cs و Startup.cs بودیم؛ اما در اینجا فقط یک فایل Program.cs بیشتر وجود ندارد. هر چند همانطور که در مطلب «ارتقاء فایل‌های آغازین برنامه‌های ASP.NET Core 5x به 6x» نیز عنوان شد، می‌توان همان سبک و سیاق پیشین را نیز برگرداند و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
builder.Services.AddRazorPages();
var app = builder.Build();
if (app.Environment.IsDevelopment())
{
   app.UseDeveloperExceptionPage();
}
app.UseStaticFiles();
app.MapGet("/", () => "Hello World!");
app.MapRazorPages();
app.Run();
در اینجا نمونه‌ای از فایل Program.cs برنامه‌های دات نت 6 را مشاهده می‌کنید که تغییرات قابل ملاحظه‌ای داشته‌است:
- استفاده از top level statements
- استفاده از usingهای سراسری و سایر قابلیت‌های C# 10.0
- حذف کامل کلاس Startup؛ اینبار همه چیز فقط یک فایل است.

دیدگاهی را که در اینجا بکار گرفته‌اند شامل این موارد است و بیشتر تازه‌واردان را مدنظر دارند:
- برای شروع به کار، using statements اضافی هستند؛ پس حذف شده‌اند!
- برای شروع به کار، namespaces اضافی هستند؛ پس حذف شده‌اند!
- برای شروع به کار، Program.Main ... هم اضافی است!
- تنظیمات بین دو فایل Program.cs و Startup.cs تقیسم نشده‌اند و همه‌چیز یکجا است و این هم نیازی به توضیح اضافی به تازه‌واردان، ندارد.
- همچنین همانطور که عنوان شد، « ... متد UseStartup به صورت خودکار به دنبال متدهای ویژه‌ی ConfigureServices و Configure در کلاس آغازین برنامه گشته و آن‌ها را فراخوانی می‌کند تا تنظیمات تزریق وابستگی‌ها، مسیریابی‌ها و میان‌افزارها صورت گیرند ...»
نکته‌ی مهم این توضیح، این است که کلاس Startup، هیچ اینترفیسی را پیاده سازی نمی‌کند. یعنی نام این متدها، دقیقا باید به همین صورت باشند (بدون اینکه قرار دادی توسط یک اینترفیس برای آن‌ها وضع شده باشد) و ... چرا واقعا باید به این صورت باشد؟! به همین جهت این‌ها هم حذف شده‌اند!
- در اینجا WebApplication هم مشاهده می‌شود؛ اما آیا واقعا نیازی به آن است؟
پاسخ: خیر! WebApplication.CreateBuilder ای که در اینجا ملاحظه می‌کنید در حقیقت ساده شده‌ی قطعه کد زیر از کدهای ASP.NET Core 3x/5x است:
var hostBuilder = Host.CreateDefaultBuilder(args)
    .ConfigureServices(services => 
    {
        services.AddRazorPages();
    })
    .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
    {
        webBuilder.Configure((ctx, app) => 
        {
            if (ctx.HostingEnvironment.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
            app.UseStaticFiles();
            app.UseRouting();
            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapGet("/", () => "Hello World!");
                endpoints.MapRazorPages();
            });
        });
    }); 
hostBuilder.Build().Run();
که ... WebApplication.CreateBuilder بدون شک ساده‌تر از قطعه کد فوق است. همچنین پس از یک سطر زیر:
 var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
با استفاده از خاصیت builder.Configuration، می‌توان به تنظیمات برنامه دسترسی یافت و یا با استفاده از builder.Services می‌توان سرویس‌های جدیدی را ثبت کرد:
builder.Services.AddRazorPages();
builder.Services.AddSingleton<MyThingy>();
و یا با استفاده از خاصیت builder.Logging می‌توان تنظیمات ثبت وقایع برنامه را تغییر داد:
builder.Logging.AddFile();
همچنین در اینجا زمانیکه کار تنظیمات به پایان رسید، نمونه‌ای از WebApplication را به صورت زیر تولید کرده:
var app = builder.Build();
و اکنون می‌توان تنظیمات میان‌افزارها و یا مسیریابی‌ها را انجام داد:
app.UseStaticFiles();
app.MapRazorPages();
که در مقایسه با نگارش‌های قبلی، بسیار ساده‌تر شده‌، هرچند مرز بین این‌ها و ترتیب آن‌ها اندکی کم‌رنگ‌تر شده‌است.
مطالب
ASP.NET Web API - قسمت دوم
در قسمت اول به دلایل ایجاد ASP.NET Web API پرداخته شد. در این قسمت، یک مثال ساده از Web API را بررسی می‌کنیم.
تلاش‌های بسیاری توسط توسعه گران صورت پذیرفته است تا فرایند ایجاد وب سرویس WCF در بستر HTTP آسان شود. امروزه وب سرویس هایی که از قالب REST استفاده می‌کنند مطرح هستند.
ASP.NET Web API از مفاهیم موجود در ASP.NET MVC مانند Controllerها استفاده می‌کند و بر مبنای آنها ساخته شده است. بدین شکل، توسعه گر می‌تواند با دانش موجود خود به سادگی وب سرویس‌های مورد نظر را ایجاد کند. Web API، پروتوکل SOAP را به کتاب‌های تاریخی! سپرده است تا از آن به عنوان روشی برای تعامل بین سیستم‌ها یاد شود. امروزه به دلیل فراگیری پروتوکل HTTP، بیشتر محیط‌های برنامه نویسی و سیستم ها، از مبانی اولیه‌ی پروتوکل HTTP مانند اَفعال آن پشتیبانی می‌کنند.
حال قصد داریم تا وب سرویسی را که در قسمت اول با WCF ایجاد کردیم، این بار با استفاده از Web API ایجاد کنیم. به تفاوت این دو دقت کنید.

using System.Web.Http;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
    public class ValuesController : ApiController        
    {
        // GET api/values/5
        public string Get(int id)                         
        {
            return string.Format("You entered: {0}", id);
        }
    }
}
اولین تفاوتی که مشهود است، تعداد خطوط کمتر مورد نیاز برای ایجاد وب سرویس با استفاده از Web API است، چون نیاز به interface و کلاس پیاده ساز آن وجود ندارد. در Controller، Web APIهایی که در نقش وب سرویس هستند از کلاس ApiController ارث می‌برند. اَعمال مورد نظر در قالب متدها در Controller تعریف می‌شوند. در مثال قبل، متد Get، یکی از اَعمال است.
نحوه‌ی برگشت یک مقدار از متدها در Web API، مانند WCF است. می‌توانید خروجی متد Get را با اجرای پروژه‌ی قبل در Visual Studio و تست آن با یک مرورگر ملاحظه کنید. دقت داشته باشید که یکی از اصولی که Web API به آن معتقد است این است که وب سرویس‌ها می‌توانند ساده باشند. در Web API، تست و دیباگ وب سرویس‌ها بسیار راحت است. با مرورگر Internet Explorer به آدرس http://localhost:{port}/api/values/3 بروید. پیش از آن، برنامه‌ی Fiddler را اجرا کنید. شکل ذیل، نتیجه را نشان می‌دهد.

در اینجا نتیجه، عبارت "You entered: 3" است که به صورت یک متن ساده برگشت داده شده است.

ایجاد یک پروژه‌ی Web API
در Visual Studio، مسیر ذیل را طی کنید.

File> New> Project> Installed Templates> Visual C#> Web> ASP.NET MVC 4 Web Application 

  نام پروژه را HelloWebAPI بگذارید و بر روی دکمه‌ی OK کلیک کنید (شکل ذیل)

در فرمی که باز می‌شود، گزینه‌ی Web API را انتخاب و بر روی دکمه‌ی OK کلیک کنید (شکل ذیل). البته دقت داشته باشید که ما همیشه مجبور به استفاده از قالب Web API برای ایجاد پروژه‌های خود نیستیم. می‌توان در هر نوع پروژه ای از Web API استفاده کرد.

اضافه کردن مدل
مدل، شی ای است که نمایانگر داده‌ها در برنامه است. Web API می‌تواند به طور خودکار، مدل را به فرمت JSON، XML یا فرمت دلخواهی که خود می‌توانید برای آن ایجاد کنید تبدیل و سپس داده‌های تبدیل شده را در بدنه‌ی پاسخ HTTP به Client ارسال کند. تا زمانی که Client بتواند فرمت دریافتی را بخواند، می‌تواند از آن استفاده کند. بیشتر Clientها می‌توانند فرمت JSON یا XML را پردازش کنند. به علاوه، Client می‌تواند نوع فرمت درخواستی از Server را با تنظیم مقدار هدر Accept در درخواست ارسالی تعیین کند. اجازه بدهید کار خود را با ایجاد یک مدل ساده که نمایانگر یک محصول است آغاز کنیم.
بر روی پوشه‌ی Models کلیک راست کرده و از منوی Add، گزینه‌ی Class را انتخاب کنید.

نام کلاس را Product گذاشته و کدهای ذیل را در آن بنویسید.

namespace HelloWebAPI.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Category { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}

مدل ما، چهار Property دارد که در کدهای قبل ملاحظه می‌کنید.

اضافه کردن Controller
در پروژه ای که با استفاده از قالب پیش فرض Web API ایجاد می‌شود، دو Controller نیز به طور خودکار در پروژه‌ی Controller قرار می‌گیرند:

  • HomeController: یک Controller معمول ASP.NET MVC است که ارتباطی با Web API ندارد.
  • ValuesController: یک Controller مختص Web API است که به عنوان یک مثال در پروژه قرار داده می‌شود.


توجه: Controllerها در Web API بسیار شبیه به Controllerها در ASP.NET MVC هستند، با این تفاوت که به جای کلاس Controller، از کلاس ApiController ارث می‌برند و بزرگترین تفاوتی که در نگاه اول در متدهای این نوع کلاس‌ها به چشم می‌خورد این است که به جای برگشت Viewها، داده برگشت می‌دهند.

کلاس ValuesController را حذف و یک Controller به پروژه اضافه کنید. بدین منظور، بر روی پوشه‌ی Controllers، کلیک راست کرده و از منوی Add، گزینه‌ی Controller را انتخاب کنید.

توجه: در ASP.NET MVC 4 می‌توانید بر روی هر پوشه‌ی دلخواه در پروژه کلیک راست کرده و از منوی Add، گزینه‌ی Controller را انتخاب کنید. پیشتر فقط با کلیک راست بر روی پوشه‌ی Controller، این گزینه در دسترس بود. حال می‌توان کلاس‌های مرتبط با Controllerهای معمول را در یک پوشه و Controllerهای مربوط به قابلیت Web API را در پوشه‌ی دیگری قرار داد.

نام Controller را ProductsController بگذارید، از قسمت Template، گزینه‌ی Empty API Controller را انتخاب و بر روی دکمه‌ی OK کلیک کنید (شکل ذیل).

فایلی با نام ProductsController.cs در پوشه‌ی Controllers قرار می‌گیرد. آن را باز کنید و کدهای ذیل را در آن قرار دهید. 

namespace HelloWebAPI.Controllers
{
    using System;
    using System.Collections.Generic;
    using System.Linq;
    using System.Net;
    using System.Net.Http;
    using System.Web.Http;
    using HelloWebAPI.Models;

    public class ProductsController : ApiController
    {

        Product[] products = new Product[] 
        { 
            new Product { Id = 1, Name = "Tomato Soup", Category = "Groceries", Price = 1.39M }, 
            new Product { Id = 2, Name = "Yo-yo", Category = "Toys", Price = 3.75M }, 
            new Product { Id = 3, Name = "Hammer", Category = "Hardware", Price = 16.99M } 
        };

        public IEnumerable<Product> GetAllProducts()
        {
            return products;
        }

        public Product GetProductById(int id)
        {
            var product = products.FirstOrDefault((p) => p.Id == id);
            if (product == null)
            {
                var resp = new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.NotFound);
                throw new HttpResponseException(resp);
            }
            return product;
        }

        public IEnumerable<Product> GetProductsByCategory(string category)
        {
            return products.Where(
                (p) => string.Equals(p.Category, category, 
                    StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
        }
    }
}

برای ساده نگهداشتن مثال، لیستی از محصولات را در یک آرایه قرار داده ایم اما واضح است که در یک پروژه‌ی واقعی، این لیست از پایگاه داده بازیابی می‌شود. در مورد کلاس‌های HttpResponseMessage و HttpResponseException بعداً توضیح می‌دهیم.
در کدهای Controller قبل، سه متد تعریف شده اند: 

  • متد GetAllProducts که کل محصولات را در قالب نوع <IEnumerable<Product برگشت می‌دهد.
  • متد GetProductById که یک محصول را با استفاده از مشخصه‌ی آن (خصیصه‌ی Id) برگشت می‌دهد.
  • متد GetProductsByCategory که تمامی محصولات موجود در یک دسته‌ی خاص را برگشت می‌دهد.

تمام شد! حال شما یک وب سرویس با استفاده از Web API ایجاد کرده اید. هر یک از متدهای قبل در Controller، به یک آدرس به شرح ذیل تناظر دارند.

GetAllProducts به api/products/

GetProductById به api/products/id/

GetProductsByCategory به api/products/?category=category/

در آدرس‌های قبل، id و category، مقادیری هستند که همراه با آدرس وارد می‌شوند و در پارامترهای متناظر خود در متدهای مربوطه قرار می‌گیرند. یک Client می‌تواند هر یک از متدها را با ارسال یک درخواست از نوع GET اجرا کند.

در قسمت بعد، کار خود را با تست پروژه و نحوه‌ی تعامل jQuery با آن ادامه می‌دهیم.

مطالب
مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها
سشن‌ها در برنامه‌های وب، یکی از وابستگی‌های استاتیکی هستند که می‌توان آن‌ها را از طریق تزریق وابستگی‌ها، جهت بالا بردن قابلیت آزمون پذیری برنامه، تامین کرد. همچنین اگر از سشن‌ها برای نمونه در برنامه‌های ASP.NET MVC استفاده کنید، مقدار آن‌ها در سازنده‌ی کنترلرها نال خواهند بود؛ از این جهت که در زمان نمونه سازی یک کنترلر توسط IoC Container، کار مدیریت سشن‌ها صورت نمی‌گیرد و اگر در این بین سرویسی نیاز به سشن داشته باشد، دیگر وهله سازی نخواهد شد؛ به این دلیل که صرفنظر از مقدار دهی متغیر سشن در صفحه‌ای دیگر، این مقدار در سازنده‌ی کلاس، نال است. در ادامه این مشکل را از طریق غنی سازی تزریق وابستگی‌ها با اطلاعات سشن جاری، برطرف خواهیم کرد.


طراحی یک تامین کننده‌ی عمومی سشن

public interface ISessionProvider
{
    object Get(string key);
    T Get<T>(string key) where T : class;
    void Remove(string key);
    void RemoveAll();
    void Store(string key, object value);
}
در اینجا یک اینترفیس عمومی را مشاهده می‌کنید که کار آن کپسوله سازی اعمال متداول کار با سشن‌ها است؛ برای مثال دریافت اطلاعات یک سشن، بر اساس کلیدی مشخص و یا ذخیره سازی اطلاعات اشیاء در سشن‌ها.
یک نمونه پیاده سازی عمومی آن نیز برای کار با سشن‌ها در برنامه‌های وب ASP.NET وب فرم و MVC، می‌تواند به صورت زیر باشد:
public class DefaultWebSessionProvider : ISessionProvider
{
    private readonly HttpSessionStateBase _session;
 
    public DefaultWebSessionProvider(HttpSessionStateBase session)
    {
        _session = session;
    }
 
    public object Get(string key)
    {
        return _session[key];
    }
 
    public T Get<T>(string key) where T : class
    {
        return _session[key] as T;
    }
 
    public void Remove(string key)
    {
        _session.Remove(key);
    }
 
    public void RemoveAll()
    {
        _session.RemoveAll();
    }
 
    public void Store(string key, object value)
    {
        _session[key] = value;
    }
}
در کلاس DefaultWebSessionProvider مستقیما از HttpContext.Current.Session برای دسترسی به سشن جاری استفاده نشده‌است. این مقدار را از سازنده‌ی خود که توسط کلاس پایه HttpSessionStateBase تامین می‌شود، دریافت خواهد کرد. این سازنده را توسط تنظیمات ابتدایی IoC Container خود وهله سازی و مقدار دهی می‌کنیم؛ زیرا HttpContext.Current.Session برای مقدار دهی، نیاز به راه اندازی یک وب سرور دارد و عملا استفاده و شبیه سازی از آن در بسیاری از آزمون‌های واحد، بسیار مشکل خواهد بود.
private static Container defaultContainer()
{
    return new Container(ioc =>
    {
        // session manager setup
        ioc.For<ISessionProvider>().Use<DefaultWebSessionProvider>();
        ioc.For<HttpSessionStateBase>()
           .Use(ctx => new HttpSessionStateWrapper(HttpContext.Current.Session)); 
 
        ioc.Policies.SetAllProperties(properties =>
        {
            properties.OfType<ISessionProvider>();
        });
    });
}
در مثال فوق یک نمونه از تنظیمات ابتدایی StructureMap را برای استفاده از مقدار HttpContext.Current.Session، جهت وهله سازی سازنده‌ی کلاس DefaultWebSessionProvider مشاهده می‌کنید.


استفاده از تامین کننده‌ی سفارشی سشن در برنامه

پس از طراحی تامین کننده‌ی سفارشی سشن و همچنین معرفی آن به IoC Container خود، اکنون استفاده‌ی از آن به سادگی ذیل است:
public class HomeController : Controller
{
    private readonly ISessionProvider _sessionProvider;
    public HomeController(ISessionProvider sessionProvider)
    {
        _sessionProvider = sessionProvider;
    }
بنابراین اگر در کلاسی، کنترلری و یا سرویسی نیاز به سشن وجود داشت، بهتر است از ISessionProvider بجای مقدار دهی و یا دسترسی مستقیم به شیء استاتیک Session استفاده کرد.
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش هشتم)
در الگوهایی که به عنوان واسط بین اپلیکیشن و دیتابیس تعریف میکنیم نام دو الگوی Repository و Unit of work به چشم میخورد. در این سایت بارها این مباحث به صورت گفتمان و مقالات تکرار شده‌اند و میدانیم که این الگوها کمک شایانی برای بالا بردن کارآیی برنامه، عدم تکرار کد، قابلیت استفاده مجدد و راحتی کار برای آزمون‌های واحد و چهارچوب‌های تقلید میکنند.

Unit of Work یا الگوی کار در واقع یک الگو، جهت جمع آوری عملیات کار با دیتابیس است که همه عملیات را تحت یک تراکنش به سمت دیتابیس ارسال میکند تا مبحث Atomic بودن عملیات، به مرحله اجرا گذاشته شود. در صورتیکه یکی از عملیات با نقص یا خطایی روبرو شود، کل عملیات Roll back یا برگشت میخورد. از آنجا که دیتابیس‌های معدودی چون Ravendb این مراحل را تا حدی پیاده سازی میکنند نباید از مونگو هم چنین انتظاری نداشته باشید. مونگو برخورد تراکنشی یا اتمیک ندارد؛ پس پیاده سازی الگوی واحد کاری تاثیری بر روی روند کاری آن ندارد. هر چند تعدادی مثال بدین شکل پیاده شده‌اند، ولی در عمل حقیقی نیستند و تنها یک حرکت مشابه داشته‌اند.

ولی الگوی repository  برای پرهیز از تکرار کد، قابلیت به روزرسانی کد و همچنین عملیاتی چون آزمون‌های واحد و چهارچوب تقلید به کار میرود. وابستگی بین اشیاء را کاهش داده و باعث ایجاد یک کد با دوام‌تر میگردد.

ابتدا قبل از هر چیزی نیاز است تا اتصالات یا ساخت کانکشن به سرور و همچنین دریافت دیتابیس مورد نظر را در قالب یک کلاس تعریف نماییم. نام آن را MongoDbContext میگذارم:
   public class MongoDbContext : IMongoDbContext
    {
        public const string DatabaseName = "MongoDbTest";

        private static readonly IMongoClient _client;
        private static readonly IMongoDatabase Database;

        static MongoDbContext()
        {
            _client = new MongoClient();
            Database = _client.GetDatabase(DatabaseName);
        }

        public IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>()
        {
            return Database.GetCollection<TEntity>(typeof(TEntity).Name.ToLower() + "s");
        }
    }
در حالت بالا شما میتوانید در سازنده کلاس اتصال را برقرار کرده و دیتابیس را دریافت نمایید و از متد GetCollection در سطوح بالاتر، نوع کالکشن درخواستی خود را اعلام کنید. اگر به خط اول کلاس دقت نمایید میبینید که ما از اینترفیسی به نام IMongoDbContext که شامل خطوط زیر میباشد استفاده کردیم و دلیل استفاده این است که اگر قرار باشد از کلاس کانتکست، در کلاس‌های repository استفاده شود، ایجاد وابستگی میکند. چرا که معلوم نیست این کانتکست دقیقا چیست و از کجا آمده است و در آزمون واحد و همچنین تقلید دست ما را می‌بندد و الگوی repository را مردود اعلام میکند. پس از این حیث یک اینترفیس با محتوای زیر تولید کرده‌ایم که از این پس از آن در کدها استفاده میکنیم و پر کردن این اینترفیس‌ها را از طریق تزریق وابستگی‌ها در حالت Constructor Injection که ساده‌ترین نوع آن است انجام میدهیم:
public interface IMongoDbContext
    {    
        IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>();
    }
در صورتیکه دوست دارید محتوای‌های دیگری را چون کانکشن استرینگ و .. نیز در اینجا بگنجانید، به عهده خود شماست. تنها نیاز به تغییراتی کوچک است.
در مرحله بعد یک IMongoDbRepositry ساخته و محتوای آن را به شکل زیر پر میکنیم:
public interface IMongoDbRepository
{
Task<List<TEntity>> GetMany<TEntity>(FilterDefinition<TEntity> filter) where TEntity : class, new();
}
در اینجا کلاس‌ها را از نوع جنریک تعریف میکنیم تا کاربر بتواند هر نوع کلاسی را که نیاز دارد، به سمت این مخزن ارسال کند. در پیاده سازی هم به شکل زیر آن را تعریف میکنیم:
public class MongoRepository : IMongoDbRepository
    {

        private IMongoDbContext _mongoDbContext ;
        public MongoRepository(IMongoDbContext mongoDbContext)
        {
            _mongoDbContext = mongoDbContext;
        }
 public async Task<List<TEntity>> GetMany<TEntity>(FilterDefinition<TEntity> filter) where TEntity : class, new()
        {            
                var collection = GetCollection<TEntity>();
                var entities = await collection.Find(filter).ToListAsync();                
                return entities;
        }

 private IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>()
        {
            return _mongoDbContext.GetCollection<TEntity>();
        } 
 }
همانطور که می‌بینید در ابتدا در سازنده از طریق یک کتابخانه‌ی تزریق وابستگی‌ها (که در اینجا من از Structure map استفاده کرده‌ام) شیء ImongoDbContext را مقدار دهی میکنیم. الان اگر در اینجا بجای تعریف اینترفیس، از همان کلاس مستقیما استفاده میکردیم، بین دو لایه repository و context یک وابستگی ایجاد میشد. ولی در اینجا کانتکست میتواند هر چیزی باشد. بعد از آن به تعریف متد مورد نظر پرداخته‌ایم. البته با توجه به اینکه این تنها یک مثال است، بنده تنها یکی از این متدها را به عنوان نمونه نشان داده‌ام و میتوانید فایل‌های کامل آن را در انتهای مقاله دریافت نمایید. همانطور که مشاهده میکنیم، متدها به صورت غیرهمزمان نوشته شده‌اند که باعث مقیاس پذیری برنامه میشوند و در اینجا از متدهای همزمان استفاده نکرده‌ایم؛ چرا که افرادی که از دیتابیس‌های غیر رابطه‌ای استفاده میکنند، نیاز به مقیاس پذیری بالایی دارند. به همین دلیل نیاز چندانی به استفاده از متدهای همزمان دیده نمیشود. ولی خودتان در صورت تمایل میتوانید آن‌ها را به اینترفیس اضافه کنید. در ضمن در کد بالا متد خصوصی را جهت دریافت کالکشن نوشته‌ایم تا دریافت کالکشن را در کدها، تا حدی خلاصه‌تر و شیواتر کنیم.

الگوی بالا در یک کنترلر به شرح زیر استفاده شده است:
 public class HomeController : Controller
    {
        private IMongoDbRepository _mongoDbRepository;

        public HomeController(IMongoDbRepository mongoDbRepository)
        {
            this._mongoDbRepository = mongoDbRepository;
        }
        // GET: Home
        public async Task<ActionResult> Index()
        {
            var filter = Builders<Resturant>.Filter.Gte("Capacity", 400);
            var c =await _mongoDbRepository.GetMany<Resturant>(filter);       
            return View(c);
        }
    }
در کد بالا رستورانهایی را که 400 نفر یا بیشتر ظرفیت پذیرایی دارند، واکشی کرده و در ویوو نشان میدهد. در اینجا الگوی repo، توسط تزریق وابستگی‌ها ساخته شده و کانتکست آن‌ها به همین شکل ساخته خواهد شد و در کل کنترلر، قابلیت استفاده را دارند.

  MongoRepository.zip