مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت اول - آشنایی با ReactJS
در این سری مقالات، مروری بر کتابخانه ReactJS خواهیم داشت. به طور کلی با آن آشنا می‌شویم، برای Visual Studio Code پیکربندیش میکنیم و قابلیت‌های مختلف کتابخانه را بررسی میکنیم. هر چند که مثالها در کل ساده هستند، اما پیش نیاز درک کامل آنها، آشنا بودن خواننده با HTML DOM، JavaScript و  Ajax است. در قسمت اول، کتابخانه را معرفی و مثال‌هایی از امکانات اصلی آن‌را مرور میکنیم.  

React یک کتابخانه متن‌باز جاوااسکریپتی، برای ساخت رابط کاربری به صورت پویا، بر پایه تغییر وضعیت اولیه المانها (تگ‌ها) نسبت به داده‌های وارد شده از سمت سرور یا داده‌های ایجاد شده در سمت کاربر، برای ساخت برنامه‌های تک‌صفحه‌ای در بستر وب است. این کتابخانه توسط فیس بوک ساخته شده و توسط فیس‌بوک، اینستاگرام و جمعی از شرکت‌ها و اشخاص منفرد، توسعه داده شده و نگهداری میشود. 
کلمه React به معنای واکنش نشان دادن است و این دقیقا کاری است که این کتابخانه انجام میدهد. وقتی بخشی از برنامه تغییر می‌کند، این تغییرات باید در جایی منعکس شوند. مثلا اگر توسط Ajax داده‌هایی را از سرور دریافت کرده‌ایم، به چیزی بیشتر از یک جدول ثابت برای نمایش و تبادل با داده‌های رسیده احتیاج داریم. توسط React رابط کاربری (HTML) را با استفاده از JavaScript ایجاد میکنیم. React برای کار با Ajax فوق‌العاده است! 
مرورگر‌ها برای رندر کردن یک HTML DOM به صورت پویا مشکلی ندارند؛ اما به اندازه کافی سریع نیستند. بخصوص زمانیکه نیاز به به‌روز کردن DOM می‌رسد و مرورگر تغییرات جدید را در حافظه موقت خود ندارد. DOM یک گلوگاه است و بهتر است، از داشتن کدهای خیلی زیاد HTML در صفحه پرهیز کنیم. بخصوص در صفحه‌هایی با اطلاعات پویا بهتر است کار ساخت و تغییر رابط کاربری را به JavaScript بسپاریم. اگر تگ‌های HTML به صورت اشیاء JavaScript ارائه شوند، امکانات بیشتری برای کار با آنها خواهیم داشت. 
React متد createElement را برای ساخت تگ‌های HTML دارد که یک شیء JavaScript را ایجاد میکند. البته می‌شود همین کار را با JavaScript نیز انجام داد. ارزش ایجاد تگ‌های HTML با React زمانی است که میخواهیم  با داده‌ها و تغییرات آنها سر و کار داشته باشیم. در قطعه کد زیر ساخت تگ img، توسط JavaScript و React آورده شده. 
var image = document.createElement("img");
image.setAttribute("src", "logo.png");

React.createElement("img", { src : "logo.png" });
با ساخت تگ‌ها توسط React، نماینده‌ای از تگ ساخته شده را در حافظه داریم که از نمونه‌ای که در مرورگر به صورت ایستا وجود دارد، جداست. به این صورت می‌توانیم تغییراتی را که میخواهیم بر روی DOM انجام شوند، بر اساس ساختاری که در حافظه داریم، اعمال کنیم.  

Virtual DOM

تفاوت در ساخت تگ‌های HTML به صورت مجازی بین JavaScript و React این است که React وضعیت تگ‌هایی را که می‌سازد دنبال می‌کند. برای مثال فرض کنید نام سه محصول را در یک تگ < ul > نشان داده‌ایم. React وضعیت اصلی این تگ را که به مرورگر فرستاده، در حافظه دارد و همچنین در اثر تغییر منبع داده‌ای که برای < ul > مشخص کرده‌ایم (که میتواند ورود اطلاعات به صورت Ajax باشد (مثلا اضافه شدن یک محصول جدید)) وضعیت جدیدی را برای تگ < ul > در حافظه ایجاد میکند. با وجود دو وضعیت برای یک تگ در حافظه، React میتواند تفاوت بین آنها را تشخیص داده و تگ را به روز کند. به این حالت عملکرد React ، اصطلاحا Virtual DOM می‌گویند.

React رابط کاربری را به صورت یک مدل می‌بیند و این مدل را با توجه به وضعیت اصلی آن در حافظه دوباره می‌سازد. برای React مهم نیست که ماهیت تغییر چیست. فقط وضعیت‌ها را مثل دو عکس می‌بیند و میفهمد که آیا چیزی عوض شده‌است یا نه. دیالوگ React با مرورگر اینطور است: ای تگ < ul > این لیست را نشان بده (لیستی با سه محصول)، و بعد می‌گوید: ای تگ < ul > این لیست را نشان بده (لیستی با چهار محصول)!


کامپوننت‌های React

رابط‌های کاربری مثل تگ‌های HTML  برای React به معنای Component هستند. استفاده از این مؤلفه‌های مجزا، مزایای زیادی دارند که در زیر مثالی از نحوه ساخت یک Component را در React می‌بینیم.   
<a href = “http://google.com”>
     <img src=”google.png”/>
</a>

// Components
<clickableimage/>
<linkimage/>

در کد بالا، بخش اول واضح است. عکسی که قابلیت کلیک شدن را دارد. حال فرض کنید یکی از کامپوننت‌های  <clickableimage/> یا <linkimage/>، همان تصویر قابل کلیک را ایجاد کنند. با نام گذاری واضح کامپوننت‌ها، خوانایی برنامه بهتر می‌شود. یعنی میدانیم هر کامپوننت چه کاری را برای ما انجام میدهد. با این تصور که اگر تگ‌های زیاد و طولانی را در بخش رابط کاربری داریم، ارزش استفاده از کامپوننت‌های  React مشخص می‌شود.


قابلیت استفاده مجدد

در React کامپوننت‌ها برای اساس توابع ساخته می‌شوند. یعنی وقتی یک کامپوننت را صدا بزنیم، در واقع یک تابع را اجرا می‌کنیم. در نتیجه کامپوننت‌ها رفتار توابع را دارند؛ ورودی میگیرند و خروجی که یک DOM مجازی است را تحویل میدهند. اگر تابعی که مسئول ساخت کامپوننت است وابستگی به توابع یا متغیرهای بیرونی نداشته باشد، میتواند در جای دیگری از برنامه یا برنامه‌ای دیگر مجددا استفاده شود. کد زیر نشان میدهد که چطور کامپوننت‌های React ساخته می‌شوند.  
var ClickableImage = function(props) {
  return (
      <a href={props.href}>
         <img src={props.src} />
      </a>
    );
};

ReactDOM.render(
<ClickableImage href="http://google.com" src="logo.png" />,
document.getElementById("targetDivId"));
در قسمت‌های بعد، به هر یک از امکانات ReactJS نگاهی دقیق‌تر و مثال‌هایی بیشتر، خواهیم داشت.  
مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت اول
delegate‌ها، نوع‌هایی هستند که ارجاعی را به یک متد دارند؛ بسیار شبیه به function pointers در C و CPP هستند، اما برخلاف آن‌ها، delegates شی‌ء‌گرا بوده، به امضای متد اهمیت داده و همچنین کد مدیریت شده و امن به شمار می‌روند.
سیر تکاملی delegates را در مثال ساده زیر می‌توان ملاحظه کرد:
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public delegate int AddMethodDelegate(int a);
    public class DelegateSample
    {
        public void UseDelegate(AddMethodDelegate addMethod)
        {
            Console.WriteLine(addMethod(5));
        }
    }

    public class Helper
    {
        public int CustomAdd(int a)
        {
            return ++a;
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Helper helper = new Helper();

            // .NET 1            
            AddMethodDelegate addMethod = new AddMethodDelegate(helper.CustomAdd);
            new DelegateSample().UseDelegate(addMethod);

            // .NET 2, anonymous delegates
            new DelegateSample().UseDelegate(delegate(int a) { return helper.CustomAdd(a); });

            // .NET 3.5
            new DelegateSample().UseDelegate(a => helper.CustomAdd(a));
        }
    }
}
معنای کلمه delegate، واگذاری مسئولیت است. به این معنا که ما در متد UseDelegate، نمی‌دانیم addMethod به چه نحوی تعریف خواهد شد. فقط می‌دانیم که امضای آن چیست.
در دات نت یک، یک وهله از شیء AddMethodDelegate ساخته شده و سپس متدی که امضایی متناسب و متناظر با آن را داشت، به عنوان متد انجام دهنده مسئولیت معرفی می‌شد. در دات نت دو، اندکی نحوه تعریف delegates با ارائه delegates بی‌نام، ساده‌تر شد و در دات نت سه و نیم با ارائه lambda expressions ، تعریف و استفاده از delegates باز هم ساده‌تر و زیباتر گردید.
به علاوه در دات نت 3 و نیم، دو Generic delegate به نام‌های Action و Func نیز ارائه گردیده‌اند که به طور کامل جایگزین تعریف طولانی delegates در کدهای پس از دات نت سه و نیم شده‌اند. تفاوت‌های این دو نیز بسیار ساده است:
اگر قرار است واگذاری قسمتی از کد را به متدی محول کنید که مقداری را بازگشت می‌دهد، از Func و اگر این متد خروجی ندارد از Action استفاده نمائید:
Action<int> example1 = x => Console.WriteLine("Write {0}", x);
example1(5);

Func<int, string> example2 = x => string.Format("{0:n0}", x);
Console.WriteLine(example2(5000));
در دو مثال فوق، نحوه تعریف inline یک Action و یا Func را ملاحظه می‌کنید. Action به متدی اشاره می‌کند که خروجی ندارد و در اینجا تنها یک ورودی int را می‌پذیرد. Func در اینجا به تابعی اشاره می‌کند که یک ورودی int را دریافت کرده و یک خروجی string را باز می‌گرداند.

پس از این مقدمه، در ادامه قصد داریم مثال‌های دنیای واقعی Action و Func را که در سال‌های اخیر بسیار متداول شده‌اند، بررسی کنیم.


مثال یک) ساده سازی تعاریف API ارائه شده به استفاده کنندگان از کتابخانه‌های ما
عنوان شد که کار delegates، واگذاری مسئولیت انجام کاری به کلاس‌های دیگر است. این مورد شما را به یاد کاربردهای interfaceها نمی‌اندازد؟
در interfaceها نیز یک قرارداد کلی تعریف شده و سپس کدهای یک کتابخانه، تنها با امضای متدها و خواص تعریف شده در آن کار می‌کنند و کتابخانه ما نمی‌داند که این متدها قرار است چه پیاده سازی خاصی را داشته باشند.
برای نمونه طراحی API زیر را درنظر بگیرید که در آن یک interface جدید تعریف شده که تنها حاوی یک متد است. سپس کلاس Runner از این interface استفاده می‌کند:
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public interface ISchedule
    {
        void Run();
    }

    public class Runner
    {
        public void Exceute(ISchedule schedule)
        {
            schedule.Run();
        }
    }

    public class HelloSchedule : ISchedule
    {
        public void Run()
        {
            Console.WriteLine("Just Run!");
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            new Runner().Exceute(new HelloSchedule());
        }
    }
}
در اینجا ابتدا باید این interface را در طی یک کلاس جدید (مثلا HelloSchedule) پیاده سازی کرد و سپس حاصل را در کلاس Runner استفاده نمود.
نظر شما در مورد این طراحی ساده شده چیست؟
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public class Schedule
    {
        public void Exceute(Action run)
        {
            run();
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            new Schedule().Exceute(() => Console.WriteLine("Just Run!"));
        }
    }
}
با توجه به اینکه هدف از معرفی interface در طراحی اول، واگذاری مسئولیت نحوه تعریف متد Run به کلاسی دیگر است، به همین طراحی با استفاده از یک Action delegate نیز می‌توان رسید. مهم‌ترین مزیت آن، حجم بسیار کمتر کدنویسی استفاده کننده نهایی از API تعریف شده ما است. به علاوه امکان inline coding نیز فراهم گردیده است و در همان محل تعریف Action، بدنه آن‌را نیز می‌توان تعریف کرد.
بدیهی است delegates نمی‌توانند به طور کامل جای interfaceها را پر کنند. اگر نیاز است قرارداد تهیه شده بین ما و استفاده کنندگان از کتابخانه، حاوی بیش از یک متد باشد، استفاده از interfaceها بهتر هستند.
از دیدگاه بسیاری از طراحان API، اشیاء delegate معادل interface ایی با یک متد هستند و یک وهله از delegate معادل وهله‌ای از کلاسی است که یک interface را پیاده سازی کرده‌است.
علت استفاده بیش از حد interfaceها در سایر زبان‌ها برای ابتدایی‌ترین کارها، کمبود امکانات پایه‌ای آن زبان‌ها مانند نداشتن lambda expressions، anonymous methods و anonymous delegates هستند. به همین دلیل مجبورند همیشه و در همه‌جا از interfaceها استفاده کنند.

ادامه دارد ...

 
مطالب
بررسی چند نکته در مورد ارث بری کلاس‌ها در #C
مقدمه
وراثت، بین کلاس‌های والد (Parent) و فرزند (Child) ارتباط ایجاد می‌کند. در این مطلب، با یک مثال ساده، نکات مختلفی را بررسی خواهیم کرد.

در ابتدا کلاس‌هایی را با نام parent و child، به شکل زیر ایجاد می‌کنیم:
public class Parent
{
  public Parent()
  {
            Console.WriteLine("Parent Constructor");
  }
  public void Print()
  {
            Console.WriteLine("Parent Print");
  }
} public class Child : Parent { public Child() { Console.WriteLine("Child Constructor"); } public void Print() { Console.WriteLine("Child Print"); } }
با کامپایل کد فوق، هشدار (نه خطا) زیر توسط ویژوال استودیو صادر خواهد شد:

هشدارفوق این نکته را تذکر می‌دهد که متد Print تعریف شده در کلاس Child، پیاده سازی متد Print را در کلاس والد، مخفی (Hide) می‌کند. به همین خاطر پیشنهاد می‌کند که اگر واقعا قصد چنین کاری را داریم (نادیده گرفتن پیاده سازی print کلاس والد) از کلمه کلیدی (keyword) new استفاده کنیم. بدین شکل:
 public new void Print()
  {
     Console.WriteLine("Child Print");
  }
حال با نمونه سازی کلاس‌های فوق، رفتار سازنده و متد Print را بررسی می‌کنیم:
Console.WriteLine("====Parent====");
Parent parent = new Parent();
parent.Print();

Console.WriteLine("====Child====");
Child child = new Child();
child.Print();

Console.WriteLine("====Parent Via Child====");
Parent pc = new Child();
pc.Print();
در قسمت اول نمونه سازی از والد، نکته خاصی وجود ندارد. در ابتدا سازنده و سپس فراخوانی متد Print اتفاق خواهد افتاد.
در قسمت دوم نمونه سازی از فرزند، ابتدا سازنده والد و سپس سازنده فرزند فراخوانی خواهند.
در بخش سوم، یک نمونه فرزند را از نوع والد، ایجاد کرد‌هایم .( () Parent pc=new Child). در این بخش ابتدا سازنده والد و بعد از آن سازنده فرزند، فراخوانی می‌شود و با فراخوانی متد Print، متد والد اجرا خواهد شد.


استفاده از Virtual  و Override
اگر بدنبال این باشیم که در قسمت سوم متد Print فرزند فراخوانی شود، مفاهیم virtual و override به کمک ما خواهند آمد:
  public class Parent
{
  public Parent()
  {
Console.WriteLine("Parent Constructor");
  }

  public virtual void  Print()
  {
Console.WriteLine("Parent Print");
  }
}

public class Child : Parent
{
  public Child()
  {
Console.WriteLine("Child Constructor");
  }

  public override void Print()
  {
Console.WriteLine("Child Print");
  }
}
با تعریف متد از نوع virtual، امکان تحریف رفتار پیش فرض متد را توسط فرزند‌ها، مهیا خواهیم کرد. فرزندان نیز با override کردن متد والد، پیاده سازی خود را اعمال می‌کنند.
اگر خروجی کد بالا را با قسمت قبل مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که در قسمت سوم فرزند، رفتار متد والد را تحریف/بازنویسی (override) کرده است ( پیاده سازی فرزند اجرا شده است).


سازنده‌های استاتیک (Static Constructor)
سازنده‌های استاتیک برای مقدار دهی به داده‌های استاتیک و یا انجام عملیاتی که تنها قرار است یکبار انجام شوند مورد استفاده قرار میگیرند. این سازنده‌ها بصورت اتوماتیک قبل از ساخت نمونه و مقداردهی اعضای استاتیک و قبل از سازنده‌های غیر استاتیک اجرا می‌شوند.
   public class Parent
{
  static Parent()
  {
Console.WriteLine("Parent static Constructor");
  }
  public Parent()
  {
Console.WriteLine("Parent Constructor");
  }

  public virtual void  Print()
  {
Console.WriteLine("Parent Print");
  }
}

public class Child : Parent
{
  static Child()
  {
Console.WriteLine("Child static Constructor");
  }
  public Child()
  {
Console.WriteLine("Child Constructor");
  }

  public override void Print()
  {
Console.WriteLine("Child Print");
  }
در بخش سوم در ابتدا سازنده استاتیک فرزند و سپس سازنده استاتیک والد فراخوانی خواهند شد و ترتیب اجرای سایر متد‌ها و سازنده‌ها مثل قبل است.




  جمع بندی
* اگر نمونه‌ای از یک فرزند را ایجاد کنیم، ابتدا سازنده‌ی والد فراخوانی خواهد شد و پس از آن سازنده‌ی کلاس فرزند.
* اگر قصد تحریف رفتار متد والد را در فرزندان داریم، می‌توانیم این متد‌ها را در کلاس والد بصورت virtual تعریف کنیم.
مطالب
آیا بومی‌سازی همه چیز ضرورت دارد؟
چنانکه در مقاله قبلی هم گفتم بومی‌سازی صرفا در ترجمه خلاصه نمی‌شود و یک فرآیند است. امروز یک مثال کوچک از روند بومی‌سازی در ارائه ایده‌ها به سرمایه‌گذاران را با هم بررسی خواهیم کرد.

در کشورهایی که فرهنگ راه‌اندازی استارتاپ‌ها جا افتاده است، سرمایه‌گذاران در جستجوی ایده‌های ناب و تیم‌های موفق هستند تا با سرمایه‌گذاری بر روی آنها در اندک زمانی سرمایه‌شان را چند برابر کنند. اما معمولا روند این کار برعکس است، به این معنی که معمولا شخصی که ایده دارد در جستجوی سرمایه‌گذار به دفتر او (که معمولا در طبقات بالایی برج‌های بلند هستند) رفته و سعی در ارائه ایده‌اش به سرمایه‌گذار می‌کند. مشخصا پیدا کردن و گرفتن زمان از یک سرمایه‌گذار بسیار دشوار است، لذا تنها فرصتی که صاحبان ایده دارند زمانی است که سرمایه‌گذار وارد ساختمان شده، از آسانسور بالا رفته و وارد دفترش می‌شود. این زمان فرصتی کوتاه است که صاحب ایده، خودش، ایده‌اش، نقاط قوت ایده‌اش، طرح تجاری و دلایل سودآوری آن را به سرمایه‌گذار توضیح دهد. و همه این‌ها بصورت میانگین مفهومی به عنوان ارائه‌های آسانسوری (Elevator Presentation / Pitch) را برای همه نهادینه کرده. نهایتا در انتهای این یک دقیقه در صورتی که سرمایه‌گذار طرح را پذیرفت برای توضیحات بیشتر یک وقت دیگر برای توضیحات تکمیلی به صاحب ایده می‌دهد که این وقت مجدد معمولا فقط پنج دقیقه است. نهایتا تعداد این جلسات و زمان آنها بیشتر شده تا سرمایه‌گذار بپذیرد که روی ایده سرمایه‌گذاری کند.



اما هیچ‌کدام از اتفاقات بالا، در ایران قابل لمس نیست چراکه ما هنوز در ابتدای راه هستیم و مفهوم استارتاپ‌ها تازه در حال شکل‌گیری است، سرمایه‌گذاران هنوز بطور جدی به این طرح‌ها نگاه نمی‌کنند. اما اگر بخواهیم همین روند بالا را بومی کنیم. باید به این موارد دقت کنیم.

  • زمان لازم برای ارائه اولیه (ارائه آسانسوری) در ایران چقدر باید باشد؟
  • زمان ارائه دوم چقدر باید باشد؟
  • چه نکاتی در ارائه اول و دوم باید گنجانده شود؟
برای پاسخگویی به این پرسش‌ها باید به این موارد توجه کرد.

دفتر سرمایه‌گذاران ما معمولا در طبقات بالایی یک برج نیست. سرمایه‌گذاران ما معمولا یک ساختمان جداگانه برای خودشان دارند که در آن مستقر هستند حالا ممکن است این ساختمان چند  طبقه باشد اما کل این مکان متعلق به شرکتی است که او اداره می‌کند و او در یک طبقه خاص مستقر است. فرهنگ ما به ما اجازه نمی‌دهد تا بدون وقت قبلی و با سرمایه‌گذار (که در اکثر مواقع شخص اصلی شرکت است) وارد شرکت شویم. وقتهای ارائه معمولا بصورت رابطه‌ای و در صورتی که شخصی یک صاحب ایده را به سرمایه‌گذار معرفی کرده باشد تعیین خواهند شد. که متاسفانه زمان این جلسات به نسبت جدی بودن سرمایه‌گذار در سرمایه‌گذاری و توسط خود او تعیین می‌شود و شخص ارائه دهنده از قبل هیچ اطلاعی از اینکه چه زمانی را برای ارائه ایده‌اش در اختیار دارد، ندارد.


لذا با توجه به این موارد، ما در ایران جلسه اول و دوم را، معمولا یکی می‌کنیم. و متاسفانه بجای تاکید بر روی ایده و استارتاپ، در جلسه اول معمولا بیشتر بر روی خود روابط تاکید می‌شود تا یک اطمینان در هر دو طرف ایجاد شود. صاحبان ایده همیشه از این می‌ترسند که سرمایه‌گذار پس از شنیدن ایده بدون خود آنها اقدام به پیاده‌سازی آن کند، لذا در جلسات اول صرفا هر دو طرف اقدام به براندازی همدیگر کرده و با جملات نامفهوم از ایده اصلی سعی در به تعویق انداختن مباحث فنی کرده و صرفا سعی کنند از طرف مقابل مطمئن شوند.

اما آیا واقعا ما به ارائه‌های آسانسوری نیازی نداریم؟ جواب این سوال منفی است. چراکه گرچه با توجه به ساختار سرمایه‌گذاری در کشور ما نمی‌توانیم اقدام به برپایی ارائه آسانسوری با یک سرمایه‌گذار کنیم، اما اگر نتوانیم تمام مواردی که در مفهوم ارائه اسانسوری نهفته است را، در یک دقیقه به هر شخصی ارائه کنیم نشان‌دهنده این است که طرح ما واقعا برای سرمایه‌گذاری مناسب نیست. بهتر است برای خودتان و دوستانتان و اعضای تیمتان اقدام به برپایی این ارائه‌ها کنید تا نقاط مبهم برای خود شما مشخص شود. شاید واقعا باید بپذیرید که استارتاپ شما محکوم به شکست است.

نکته دیگری که در بومی‌سازی باید توجه داشت دقیقا همین مورد است. که همه چیز را نباید و نمی‌توان بومی کرد. ساختارهای کشور ما و آنچه ما با آنها درگیر هستیم تعیین کننده آن است که ایا باید چیزی را بومی کرد یا خیر. نظر شخص من این است که با توجه به فرهنگ کاریمان در ایران، در واقعیت، ما هیچگاه نخواهیم توانست به سمت ارائه‌های آسانسوری واقعی حرکت کنیم. لذا باید آنها را برای خودمان تمرین کنیم تا خودمان از شکست یا احتما پیروزی طرحمان اطمینان کسب کنیم.

نظر شما چیست؟
 
مطالب
معرفی چند پروژه‌ی مهم Typescript
فلسفه‌ی بوجود آمدن زبان Typescript یکی از شنیدنی‌ترین‌ها در دنیای برنامه‌نویسی است. به یاد دارم روزهای اولی که با این زبان آشنا شدم (زمانی که حدوداً ورژن 0.6 منتشر شده بود)، افراد زیادی در مورد این زبان و اینکه آیا اصلاً به این زبان احتیاج داریم یا نه نظرات زیادی دادند. مثلاً Douglas Crockford در مورد این زبان بعد از تعریف و تمجیدهایی که از Anders Hejlsberg کرده گفته :
I think that JavaScript's loose typing is one of its best features and that type checking is way overrated. TypeScript adds sweetness, but at a price. It is not a price I am willing to pay. 

اما به مرور زمان این زبان توفیق بیشتری پیدا کرد تا اینکه امروز پروژه‌های بسیار جالبی با این زبان در حال توسعه هستند.

چرا باید در مورد Typescript بدانیم؟

زبان Typescript نقاط قوت بسیاری دارد، از جمله‌ی آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. این زبان یکی از مشکلات اصلی JavaScript را که نبودن Type Safety می‌باشد حل کرده‌است. اگر چه زبانی که type safe نباشد بسیاری اوقات مزیت است! زبان typescript در حقیقت یک زبان gradual typing است.
  2. از آنجایی که typescript یک super set از زبان JavaScript است، برنامه‌نویس در لحظه از مزایای زبان JavaScript هم بهره‌مند است. مهم‌تر از آن این است که در زبان typescript به اقیانوس کتابخانه‌های JavaScript دسترسی دارید. این امکان در بسیاری زبان‌های دیگر جایگزین JavaScript وجود ندارد. حتی بهتر از آن، می‌تواند با این کتابخانه‌ها به‌صورت type safe برنامه بنویسید. تصور کنید که وقتی با $ در JQuery کار می‌کنید بتوانید از امکان intellisense استفاده کنید.
  3. بازهم از آنجا که typescript یک super set از JavaScript است، typescript قرار نیست به اسمبلی کامپایل شود؛ بلکه به زبان شناخته شده‌ای به نام JavaScript تبدیل می‌شود. بنابراین حتی می‌توان از آن JavaScript نیز یاد گرفت.
  4. کار با زبان typescript برای کسانی که با java یا سی شارپ آشنا هستند، راحت است. امکاناتی مانند genericها نیز در typescript وجود دارد.
  5. نقشه‌ی راه typescript با EcmaScript هماهنگ است. بنابراین از یادگرفتن این زبان ضرر نمی‌کنید چون قابلیت‌های این زبان را به احتمال زیاد در نسخه‌ی بعدی EcmaScript خواهید دید.
  6. این زبان توسط شرکت مایکروسافت پشتیبانی می‌شود، اوپن سورس است و تجربه‌ی Anders Hejlsberg در زمینه‌ی طراحی زبان‌های برنامه‌نویسی پشتیبان آن!
  7. پروژه‌های جالبی که در ادامه به معرفی آنها می‌پردازیم، با این زبان در حال توسعه هستند.

در این مطلب تعدادی از این پروژه‌ها را که برای خودم جذاب هستند، به شما معرفی می‌کنم.

AngularJS 2

طبیعتاً مهم‌ترین اتفاقی که برای typescript در این روزهای اخیر افتاد این بود که تیم Angular اعلام کرد که نسخه‌ی ۲ این فریم‌ورک (که این روزها در حد JQuery در وب معروف شده و استفاده می‌شود) را با زبان Typescript توسعه می‌دهد و امکاناتی که قرار بود توسط زبان AtScript پیاده‌سازی شوند، به کمک Typescript توسعه پیدا می‌کنند. تیم Typescript هم بلافاصله اعلام کرد که در نسخه‌ی 1.5 که به‌زودی منتشر می‌شود بسیاری از امکانات AtScript قرار خواهد داشت. بنابراین می‌توانید منتظر قابلیتی شبیه به Attributeهای سی‌شارپ در typescript 1.5 باشید.
همانطور که می‌دانید AngularJS مهم‌ترین فریم‌ورک حال حاضر است که برای توسعه‌ی نرم‌افزارهای SPA وجود دارد. اعلام توسعه‌ی Angular 2 به‌وسیله‌ی Typescript مطمئناً خبر خوبی برای برنامه‌نویسان typescript خواهد بود، چون این اتفاق باعث بهبود سریع‌تر این زبان می‌شود.

Definitely Typed

اگرچه نمی‌توان این پروژه را در سطح دیگر پروژه‌هایی که در این مقاله معرفی می‌شود قرار داد، ولی اهمیت آن من را مجبور کرد که در این مقاله در موردش صحبت کنم. پروژه‌ی Definitely Typed در حقیقت استفاده از کتابخانه‌های دیگر JavaScript را در typescript ممکن می‌سازد. این پروژه برای پروژه‌های دیگری مانند JQuery، AngularJS، HighCharts، Underscore و هر چیزی که فکرش را بکنید Type Definition تعریف کرده. اگر هم کتابخانه‌ای که شما می‌خواستید در این پروژه نبود، دلیلش این است که اضافه کردن آن را به شما واگذار کرده‌اند! Type Definitionها در Typescript یکی از قابلیت‌های این زبان هستند برای اینکه بتوان با کتابخانه‌های JavaScript به‌صورت Type safe کار کرد.

shumway

حتماً از شنیدن اینکه این پروژه قرار است چه کاری انجام دهد شوکه خواهید شد! shumway که توسط موزیلا توسعه می‌یابد قرار است همان flash player باشد! البته این پروژه هنوز در مراحل اولیه‌ی توسعه است ولی اگر بخواهید می‌توانید دموی این پروژه را اینجا  ببینید.

Fayde

پروژه‌ی Fayde هم Silverlight را هدف گرفته است. البته مانند shumway موسسه‌ی معروفی از آن حمایت نمی‌کند.

Doppio

پروژه‌ی Doppio در حقیقت یک Java Virtual Machine است که روی Browser هم می‌تواند اجرا شود. از جمله کارهای جالبی که با این پروژه می‌توان کرد، کامپایل کردن کد جاوا، Disassemble کردن یک فایل class، اجرای یک فایل JAR و حتی ارتباط با JavaScript هستند.

TypeFramework

این پروژه برای افرادی خوب است که هم به NodeJS علاقمند هستند و هم به ASP.NET MVC. پروژه‌ی TypeFramework در حقیقت پیاده‌سازی مدل ASP.NET MVC در NodeJS است. Controllerها، Actionها، ActionResultها و حتی ActionFilterها با همان تعریف موجود در ASP.NET MVC در این فریم‌ورک وجود دارند.

MAYHEM

این پروژه یک فریم‌ورک کاملی برای طراحی و توسعه‌ی نرم‌افزارهای Enterprise است. در شرح این پروژه آمده است که بر خلاف اینکه همه‌ی فریم‌ورک‌ها روی حجم فایل، سرعت و... تمرکز دارند این پروژه بر درستی معماری تأکید دارد. احتمالاً استفاده از این فریم‌ورک برای پروژه‌های طولانی مدت و بزرگ مناسب است. اگرچه از طرف دیگر احتمالاً یاد گرفتن این فریم‌ورک هم کار سختی خواهد بود.

حرف آخر

حرف آخر اینکه به نظر می‌رسد Typescript زبانی است که ارزش وقت گذاشتن دارد و اگر خواستید Typescript را یاد بگیرید نگاه کردن به کدهای این پروژه‌ها حتماً کلاس درس پرباری خواهد بود. چه کسی می‌داند، شاید شما بخواهید در توسعه‌ی یکی از این پروژه‌ها مشارکت کنید!
نکته‌ی بعد از آخر هم اینکه اگر خواستید به‌طور جدی با این زبان برنامه‌نویسی کنید نگاهی به tslint و typedoc هم بیاندازید.
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش اول)
MongoDb  یک دیتابیس Nosql سندگراست که توسط ++C نوشته شده است و از پشتیبانی خوبی در بسیاری از زبان‌ها برخوردار است. مونگو از ساختاری به نام Bson که ساختاری مشابه Json را دارد استفاده می‌کند؛ با این تفاوت که در Json مبحث دیتاتایپ یا نوع داده وجود ندارد، ولی در Bson دیتاتایپ‌ها تعریف می‌شوند. برای دیدن نوع‌های Bson و نحوه نوشته شدن سند آن می‌توانید مقاله MongoDb#7 را مطالعه بفرمایید.


برای آغاز به کار با این دیتابیس ابتدا باید آن را از سایت اصلی دریافت و بر روی سیستم نصب نمایید. متاسفانه سایت مونگو برای کشور ایران محدودیتی قرار داده است و باید از روش‌های دیگری آن را دریافت نمایید و بر روی سیستم خود نصب نمایید. نحوه نصب این دیتابیس را میتوانید در مقاله MongoDb#3 مشاهده نمایید.

شاید نیاز باشد بجای کار کردن با محیط کنسول این دیتابیس، با یک محیط گرافیکی شبیه آن چیزی که Raven دارد کار کنید وتغییرات را مشاهده نمایید؛ برای همین به این آدرس رفته و محیط دلخواه خود را انتخاب نمایید.

  یک پروژه از نوع کنسول را در ویژوال استادیو ایجاد کنید و سپس درایور رسمی مونگو را از این آدرس یا از طریق nuget نصب نمایید:
Install-Package mongocsharpdriver

ابتدا سه مدل را به شکل زیر ایجاد میکنیم:
  public class Author
    {
        public ObjectId Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

public class Language
    {
        public ObjectId Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

  public class Book
    {
        public ObjectId Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string ISBN { get; set; }
        public int Price { get; set; }
        public List<Author> Authors { get; set; }
        public Language Language { get; set; }
    }

نوع ObjectId، نوعی است که توسط مونگو برای مشخص کردن کلید یکتای سند معرفی میشود.

در خطوط اولیه کد زیر، یک شیء از مدل بالا را ساخته و آن را مقداردهی می‌کنیم:
           var book =new Book()
           {
               Title = "Gone With Wind",
               ISBN = "43442424",
               Price = 50000,
               Language = new Language()
               {
                  Name = "Persian"
               },
               Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Margaret Mitchell"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Ali Mahboobi (Translator)"
                   },
               }
           };

بعد از آن یک شیء کلاینت از نوع mongoClient میسازیم که نوع خروجی آن یک اینترفیس میباشد که توسط کلاسی از جنس آن مقداردهی شده است. بیشتر خروجی‌های مونگو در این کتابخانه از نوع اینترفیس هستند. شیء کلاینت وظیفه دارد تا ارتباط شما را با سرور مونگو برقرار کند:
var client = new MongoClient();
البته در این حالت سرور اتصالی مونگو، سیستم جاری و پورت شماره 27017 فرض میشود. در صورتیکه بخواهید آدرسی غیر از آن را بدهید یا حتی همین آدرس را به طور دستی تعیین کنید، از طریق زیر امکان پذیر است. پارامترهای سازنده این شیء کلاینت میتوانند به صورت رشته‌ای، رشته اتصال را دریافت کنند و یا از طریق شیء MangoClientSettings آن را پاس کنید.
 string connectionString = "mongodb://localhost:27017";
            MongoClientSettings settings = MongoClientSettings.FromUrl(new MongoUrl(connectionString));
            var client = new MongoClient(settings);

در قسمت بعد لازم است که از سرور جاری، دیتابیس خود را دریافت کنیم. در صورتیکه دیتابیس درخواستی وجود نداشته باشد، یک دیتابیس جدید با آن نام ساخته خواهد شد:
var db = client.GetDatabase("publisher");
در نمونه کدهای قدیمی مونگو، قبل از دریافت سرور بایستی شیء Server را از طریق متد GetServer نیز دریافت میکردید که از نسخه دو به بعد، آن را منسوخ اعلام کرده‌اند و همین تنظیمات بالا کفایت میکند.
در مونگو اصطلاحی به نام collection وجود دارد که اسناد در آن قرار گرفته و ارتباط با اسناد از طریق آنها انجام می‌پذیرد. پس در اینجا قبل از هر کاری باید یک collection را ایجاد کرد و در صورتیکه کالکشن درخواستی وجود نداشته باشد، آن را تولید و ارتباط با آن را برخواهد گرداند.
var collection = db.GetCollection<Book>("books");

در اینجا کالکشنی با نام books با تبدیلاتی بر اساس مدل Book ایجاد میشود. در مرحله بعد لازم است که شیء ایجاد شده بر اساس کلاس مدل را با استفاده از متدهای insert شیء کالکشن، در دیتابیس ارسال کنیم.
شی‌ءهای درج یک سند جدید به دیتابیس حالات مختلفی را دارد: افزودن تک سند، افزودن چند سند و دو مورد قبلی به صورت غیر همزمان میباشند:
collection.InsertOneAsync(book);
متد بالا سند جدید را به صورت غیرهمزمان در سیستم درج میکند. نمونه ذخیره شده این سند را که توسط برنامه Mongo Compass نمایش داده شده است، می‌توانید در زیر ببینید:

فعلا موجودیت‌های مؤلفان و زبان به دلیل اینکه سند اختصاصی برای خود ندارند، با صفر پر شده‌اند؛ ولی شناسه یکتای سند، مقدار خود را گرفته است.


عملیات خواندن

برای خواندن یک یا چند سند از دیتابیس میتوانید از دو شیوه موجود Linq و queryBuilder‌ها استفاده کرد. از آنجائیکه با کار با Linq آشنایی داریم، ابتدای شیوه کوئری بیلدر را مورد بررسی قرار میدهیم و سپس نحوه کار با لینک را بررسی میکنیم.
قبل از هر چیزی برای اینکه در مانور دادن بر روی داده‌ها راحت باشیم و اطلاعات را با فیلترهای متفاوتی واکشی کنیم، 7 عدد کتاب را با مشخصات زیر اضافه میکنیم. دو فیلد سال و تاریخ آخرین موجودی انبار را هم اضافه می‌کنیم.
       var client = new MongoClient();
            var db = client.GetDatabase("publisher");
            db.DropCollection("books");
            var collection = db.GetCollection<Book>("books");
            
            var book =new Book()
           {
               Title = "Gone With Wind",
               ISBN = "43442424",
               Price = 50000,
               Year = 1936,
               LastStock = DateTime.Now.AddDays(-13),
               Language = new Language()
               {
                  Name = "Persian"
               },
               Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Margaret Mitchell"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Ali Mahboobi (Translator)"
                   },
               }
           };

            var book2 = new Book()
            {
                Title = "Jane Eyre",
                ISBN = "87897897",
                Price = 60000,
                Year = 1847,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-5),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "English"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Charlotte Brontë"
                   },
                   
               }
            };


            var book3 = new Book()
            {
                Title = "White Fang",
                ISBN = "43442424",
                Price = 50000,
                Year = 1936,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-13),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "English"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Jack London"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Philippe Mignon"
                   },
               }
            };

            var book4 = new Book()
            {
                Title = "The Lost Symbol",
                ISBN = "43442424",
                Price = 3500000,
                Year = 2009,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-17),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Persian"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Dan Brown"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Mehrdad"
                   },
               }
            };

            var book7 = new Book()
            {
                Title = "The Lost Symbol",
                ISBN = "43442424",
                Price = 47000000,
                Year = 2009,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-56),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Persian"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Dan Brown"
                   },
                     new Author()
                   {
                       Name = "Mehrdad"
                   },
               }
            };
            var book5= new Book()
            {
                Title = "The Help",
                ISBN = "45345e3er3",
                Price = 9000000,
                Year = 2009,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-2),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Enlish"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Kathryn Stockett"
                   },
                    
               }
            };

            var book6 = new Book()
            {
                Title = "City of Glass",
                ISBN = "454534545",
                Price = 500000,
                Year = 2009,
                LastStock = DateTime.Now,
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Persian"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Cassandra Clare"
                   },
                   new Author()
                   {
                       Name = "Ali"
                   },

               }
            };
            var books = new List<Book> {book, book2, book3, book4, book5, book6,book7};

            collection.InsertManyAsync(books);

برای واکشی دیتاها کالکشنی از آن نوع را همانند قبل درخواست می‌کنیم. بعد از آن نیاز است که فیلتری برای واکشی اطلاعات تعریف کنیم که این فیلتر در قالب یک کلاس به نام BsonDocument ایجاد می‌شود که ما در اینجا، به دلیل اینکه میخواهیم همه اسناد را واکشی کنیم ، این سند Bson را مقداردهی نمیکنیم و توسط متد Find آن را در واکشی دیتاها شرکت میدهیم و سپس با صدا زدن متد ToList، عملیات واکشی را انجام میدهیم، برای اینکار می‌توانیم از عملیات غیرهمزمان هم استفاده کنیم.
            var client = new MongoClient();
            var db = client.GetDatabase("publisher");
            var collection = db.GetCollection<Book>("books");
            
            var filter=new BsonDocument();
            var docs = collection.Find(filter).ToList();
            foreach (var book in docs)
            {
                Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name);
            }

با اجرای کد بالا به نتایج زیر میرسیم:
Gone With Wind By Margaret Mitchell
Jane Eyre By Charlotte Brontë
White Fang By Jack London
The Lost Symbol By Dan Brown
The Help By Kathryn Stockett
City of Glass By Cassandra Clare
The Lost Symbol By Dan Brown

اگر بخواهید فیلتری را بر روی این واکشی قرار دهید و مثلا بخواهید کتاب‌های منتشر شده در سال 2009 را واکشی نمایید، باید این سند Bson را مقداردهی نمایید. ولی برای راحتی اینکار، این  کتابخانه شامل یک بیلدر Builder بوده که میتوان از طریق آن فیلترهای متنوعی را به صورت ساده‌تر طراحی کنید:

در خطوط بالا ابتدا یک بیلدر را برای کلاس مورد نظر ایجاد کرده و از خصوصیت Filter آن استفاده میکنیم و این خصوصیت شامل متدهای فراوانی است که میتوانید برای ایجاد شرط یا فیلتر استفاده کنید. تعدادی از متدهای پر استفاده آن همانند eq (برابری) ، gt (برزگتر از ...) ، gte (بزرگتر مساوی ...) و طبیعتا خانواده lt و ... موجود هستند.
var filter = Builders<Book>.Filter.Eq("Year", 2009);

            var docs = collection.Find(filter).ToList();
            foreach (var book in docs)
            {
                Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name);
            }
در کد بالا ما از متد eq برای بررسی برابر بودن استفاده کردیم و درخواست اسنادی را کردیم که دارای فیلد سال انتشار هستند و مقدار آن برابر 2009 میباشد و نتیجه آن به صورت زیر نمایش داده میشود:
The Lost Symbol By Dan Brown
The Help By Kathryn Stockett
City of Glass By Cassandra Clare
The Lost Symbol By Dan Brown
حتی می‌توانید با استفاده از شیء فیلتر، ترکیبات شرطی زیر را نیز اعمال نمایید:
   // var filter=new BsonDocument();
            var filterBuilder = Builders<Book>.Filter;
            var filter= filterBuilder.Eq("Year", 2009) | filterBuilder.Gte("Price",700000);

            var docs = collection.Find(filter).ToList();
            foreach (var book in docs)
            {
                Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name);
            }
در بالا ابتدا نوعی از شیء Filter را از کلاس Builder دریافت میکنیم و سپس با استفاده عملیات بیتی آن‌ها را با یکدیگر Or میکنیم. در این پرس و جو باید کتابهایی که در سال 2009 منتشر شده‌اند یا قیمتی کمتر از پنجاه هزار ریال یا برابر را دارند، نمایش داده شوند.

Gone With Wind By Margaret Mitchell
White Fang By Jack London
The Lost Symbol By Dan Brown
The Help By Kathryn Stockett
City of Glass By Cassandra Clare
The Lost Symbol By Dan Brown

برای اینکه بتوانید از linq به جای queryBuilder استفاده کنید، میتوانید از خصوصیت AsQueryable استفاده کنید. خط زیر همان شرط یا فیلتر بالا را توسط Linq اعمال میکند
var docs = collection.AsQueryable().Where(x => x.Year == 2009 || x.Price <= 50000).ToList();

Sort کردن داده‌ها
 
برای مرتب سازی اطلاعات به شیوه کوئری بیلدر، همانند فیلتر که از کلاس Builder استفاده میکردیم، از همین شیء استفاده میکنیم؛ با این تفاوت که بجای استفاده از خصوصیت Filter، از Sort استفاده میکنیم و شیء ایجاد شده را به متد Sort میدهیم:
  var sort = Builders<Book>.Sort.Ascending("Title").Descending("Price");
            var docs = collection.Find(filter).Sort(sort).ToList();
            foreach (var book in docs)
            {
                Console.WriteLine(book.Title + " By "+ book.Authors[0].Name);
            }
در نتیجه خطوط بالا کتاب‌ها ابتدا بر اساس نام به صورت صعودی و سپس بر اساس قیمت به صورت نزولی لیست می‌شوند.
City of Glass By Cassandra Clare
Gone With Wind By Margaret Mitchell
The Help By Kathryn Stockett
The Lost Symbol By Dan Brown
The Lost Symbol By Dan Brown
White Fang By Jack London

توجه داشته باشید که متد sort بعد از فیلتر گذاری، یعنی عمل Find در دسترس میباشد.

در قسمت بعدی به روزرسانی، حذف و ایندکس گذاری را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
هدف از زیر ساخت بومی سازی در ASP.NET Core، حذف عبارات و رشته‌های درج شده‌ی در کلاس‌ها و ویووهای مختلف برنامه و انتقال آن‌ها به فایل‌های منبع resx است و سپس استفاده‌ی از آن‌ها توسط تزریق وابستگی‌ها. به این ترتیب می‌توان بر اساس نوع فرهنگ درخواستی کاربر جاری، رشته‌های درج شده را به صورت پویا، در زمان اجرای برنامه، بر اساس ترجمه‌های آن‌ها به کاربر نمایش داد.


نحوه‌ی تعیین فرهنگ ترد جاری در ASP.NET Core

در نگارش‌های پیشین ASP.NET، برای تعیین فرهنگ ترد جاری، از یکی از دو روش ذیل استفاده می‌شود:
الف) افزودن مدخل بومی سازی به فایل web.config
<system.web>
    <globalization uiCulture="fa-IR" culture="fa-IR" />
</system.web>
ب) و یا تعیین فرهنگ ترد با کدنویسی مستقیم در فایل global.asax
protected void Application_BeginRequest()
{
   Thread.CurrentThread.CurrentCulture = new CultureInfo("fa-IR");
   Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
}
در ASP.NET Core با حذف شدن System.Web و همچنین فایل global.asax، برای تعیین فرهنگ پیش فرض ترد جاری، به همراه فرهنگ‌هایی که برنامه از آن‌ها پشتیبانی می‌کند، به صورت ذیل عمل می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseRequestLocalization(new RequestLocalizationOptions
    {
        DefaultRequestCulture = new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR")),
        SupportedCultures = new[]
        {
            new CultureInfo("en-US"),
            new CultureInfo("fa-IR")
        },
        SupportedUICultures = new[]
        {
            new CultureInfo("en-US"),
            new CultureInfo("fa-IR")
        }
    });
در اینجا با مراجعه به کلاس آغازین برنامه و افزودن تنظیمات میان افزار RequestLocalization، می‌توان فرهنگ پیش فرض درخواست جاری و یا فرهنگ‌های پشتیبانی شده را مشخص کرد.
- تنظیمات SupportedCultures بر روی نمایش تاریخ، ساعت و واحد پولی تاثیر دارند. همچنین می‌توانند بر روی نحوه‌ی مقایسه‌ی حروف و مرتب سازی آن‌ها تاثیر داشته باشند.
- تنظیمات SupportedUICultures مشخص می‌کنند که کدامیک از فایل‌های resx برنامه که مداخل ترجمه‌های آن‌را به زبان‌های مختلف مشخص می‌کنند، باید بارگذاری شوند.
- تنظیم DefaultRequestCulture در صورت مشخص نشدن فرهنگ ترد جاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

یک مثال: هر ترد در دات نت دارای اشیاء CurrentCulture و CurrentUICulture است. اگر فرهنگ ترد جاری به en-US تنظیم شده باشد، متد DateTime.Now.ToLongDateString، خروجی نمونه Thursday, February 18, 2016 را نمایش می‌دهد.


زمانیکه میان افزار RequestLocalization فعال می‌شود، سه تامین کننده‌ی پیش فرض (مقدار‌های پیش فرض خاصیت RequestCultureProviders شیء RequestLocalizationOptions فوق)، جهت مشخص ساختن فرهنگ ترد جاری بکار گرفته خواهند شد:
الف) از طریق کوئری استرینگ با فعال سازی QueryStringRequestCultureProvider
http://localhost:5000/?culture=es-MX&ui-culture=es-MX
http://localhost:5000/?culture=es-MX
برای مثال در اینجا QueryStringRequestCultureProvider به دنبال کوئری استرینگ‌های culture و یا ui-culture گشته و با رسیدن به es-MX، فرهنگ جاری را به اسپانیایی مکزیکی تنظیم می‌کند. در این حالت اگر فقط culture ذکر شود، ui-culture نیز به همان مقدار تنظیم خواهد شد.
ب) از طریق نام کوکی با فعال سازی CookieRequestCultureProvider
CookieRequestCultureProvider کوکی ویژه‌ای را با نام پیش فرض AspNetCore.Culture. ایجاد می‌کند. این کوکی برای ردیابی اطلاعات بومی سازی انتخابی کاربر بکار می‌رود. برای مثال اگر به مقدار ذیل تنظیم شود:
 c='en-UK'|uic='en-US'
c آن به معنای culture و uic آن به معنای ui-culture خواهد بود.
ج) از طریق هدر مخصوص Accept-Language با فعال سازی AcceptLanguageHeaderRequestCultureProvider که می‌تواند به همراه درخواست HTTP ارسال شود.

اگر تمام این حالت‌ها تنظیم نشده بودند، آنگاه از مقدارDefaultRequestCulture  استفاده می‌شود. برای مثال اگر مرورگر به صورت پیش فرض هدر Accept-Language را en-US ارسال می‌کند :


دیگر کار به پردازش مقدارDefaultRequestCulture  نخواهد رسید.

اکنون اگر علاقمند بودید تا به کاربر امکان انتخاب زبانی را بدهید، یک چنین اکشن متدی را طراحی کنید:
public IActionResult SetFaLanguage()
{
    Response.Cookies.Append(
        CookieRequestCultureProvider.DefaultCookieName,
        CookieRequestCultureProvider.MakeCookieValue(new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR"))),
        new CookieOptions { Expires = DateTimeOffset.UtcNow.AddYears(1) }
    );
 
    return RedirectToAction("GetTitle");
}
این اکشن متد بر اساس تامین کننده‌ی کوکی ردیابی زبان انتخاب شده‌ی توسط کاربر و یا CookieRequestCultureProvider کار می‌کند و توسط آن، فرهنگ جاری برنامه به زبان فارسی تنظیم می‌شود. هرگاه که این اکشن متد فراخوانی شود، کوکی AspNetCore.Culture. به مقدار c=fa-IR|uic=fa-IR تنظیم می‌شود:


از اینجا به بعد است که اگر نام کنترلر شما TestLocalController باشد، فایل منبع متناظر با آن یعنی Controllers.TestLocalController.fa.resx، به صورت خودکار بارگذاری و پردازش خواهد شد. در غیر اینصورت فایل نمونه‌ی ختم شده‌ی به en.resx پردازش می‌شود؛ چون این زبان به صورت پیش فرض در هدر Accept-Language قید شده‌است.


آماده سازی برنامه برای کار با فایل‌های منبع زبان‌های مختلف

ابتدا پوشه‌ی جدیدی را به نام Resources به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید. سپس به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و محل یافت شدن این پوشه را معرفی کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddLocalization(options => options.ResourcesPath = "Resources");
    services.AddMvc()
        .AddViewLocalization(LanguageViewLocationExpanderFormat.Suffix)
        .AddDataAnnotationsLocalization();
در اینجا سرویس جدید Localization، به لیست سرویس‌های ثبت شده‌ی در IoC Container اضافه می‌شود. همچنین توسط خاصیت  ResourcesPath  آن مشخص شده‌است که فایل‌های resx را باید از کجا دریافت کند.
به علاوه به سرویس ASP.NET MVC، تنظیمات بومی سازی Viewها و DataAnnotations نیز اضافه شده‌اند. تنظیم suffix به معنای  view file suffix و یا مثلا fr در نام فایل Index.fr.cshtml است.


نحوه‌ی تعریف و پوشه بندی فایل‌های منبع زبان‌های مختلف

تا اینجا پوشه‌ی جدید Resources را به پروژه اضافه، معرفی و سرویس‌های مرتبط را نیز فعال کردیم. پس از آن نوبت به افزودن فایل‌های resx است. برای این منظور بر روی پوشه‌ی منابع کلیک راست کرده و گزینه‌ی add->new item را انتخاب کنید.


در اینجا با جستجوی resource، می‌توان فایل resx جدیدی را به پروژه اضافه کرد؛ اما ... انتخاب نام آن باید بر اساس نکات ذیل باشد:
الف) برای کنترلرها یکی از دو مسیر / دار و یا نقطه دار جستجو می‌شوند:
Resources/Controllers.HomeController.fr.resx
Resources/Controllers/HomeController.fr.resx

در اینجا fr ذکر شده، همان LanguageViewLocationExpanderFormat.Suffix است که پیشتر بحث شد. قسمت ابتدایی Controllers همیشه ثابت است (یا به صورت نام یک پوشه و یا به عنوان قسمت اول نام فایل). سپس نام کلاس کنترلر به همراه نام فرهنگ مدنظر باید ذکر شوند. قسمت نام پوشه‌ی Resources را نیز به services.AddLocalization معرفی کرده‌ایم.

ب) برای Viewها نیز همان حالت‌های / دار و یا نقطه دار بررسی می‌شوند:
Resources/Views.Home.About.fr.resx
Resources/Views/Home/About.fr.resx


برای تمام فایل‌ها و کلاس‌ها می‌توان فایل منبع ایجاد کرد

در این نگارش از ASP.NET، در حالت کلی، نام یک فایل منبع، همان نام کامل کلاس آن است؛ منهای فضای نام آن (اگر این فایل منبع در همان اسمبلی قرار گیرد). برای مثال اگر می‌خواهید برای کلاس Startup برنامه، فایل منبعی را درست کنید و نام کامل آن با درنظر گرفتن فضای نام، معادل LocalizationWebsite.Web.Startup است، ابتدای فضای نام آن‌را حذف کنید و سپس آن‌را ختم به fa.resx کنید؛ مثلا Startup.fa.resx
اگر محل واقع شدن فایل‌های resx در همان اسمبلی اصلی پروژه باشند، نیازی به ذکر فضای نام پیش فرض پروژه نیست. برای مثال اگر فضای نام پیش فرض پروژه‌ی وب جاری MyLocalizationWebsite.Web است، بجای نام فایل MyLocalizationWebsite.Web.Controllers.HomeController.fr.resx می‌توانید به صورت خلاصه بنویسید Controllers.HomeController.fr.resx. در غیراینصورت (استفاده از اسمبلی‌های دیگر)، ذکر کامل فضای نام مرتبط هم الزامی است.


چند نکته:
- اگر ResourcesPath را در services.AddLocalization معرفی نکنید، مسیر پیش فرض یافتن فایل‌های resx مربوط به کنترلرها، پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه است و برای Viewها، همان پوشه‌ی محل واقع شدن View متناظر خواهد بود.
- اینکه کدام فایل منبع در برنامه بارگذاری می‌شود، دقیقا مرتبط است با فرهنگ ترد جاری و این فرهنگ به صورت پیش فرض en-US است (چون همواره در هدر Accept-Language ارسالی توسط مرورگر وجود دارد). برای تغییر آن، از نکته‌ی اکشن متد public IActionResult SetFaLanguage ابتدای بحث استفاده کنید (در غیراینصورت در آزمایشات خود شاهد بارگذاری فایل‌های منبع دیگری بجز en.resx‌ها نخواهید بود).
- فایل‌های منبع را به صورت کامپایل شده در پوشه‌ی bin برنامه خواهید یافت:



خواندن اطلاعات منابع در کنترلرهای برنامه

فرض کنید کنترلری را به نام TestLocalController ایجاد کرده‌ایم. بنابراین فایل منبع فارسی متناظر با آن Controllers.TestLocalController.fa.resx خواهد بود؛ با این محتوای نمونه:


محتوای این کنترلر نیز به صورت ذیل است:
using System;
using System.Globalization;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Localization;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization;
using Microsoft.Extensions.Localization;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestLocalController : Controller
    {
        private readonly IStringLocalizer<TestLocalController> _stringLocalizer;
        private readonly IHtmlLocalizer<TestLocalController> _htmlLocalizer;
 
        public TestLocalController(
            IStringLocalizer<TestLocalController> stringLocalizer,
            IHtmlLocalizer<TestLocalController> htmlLocalizer)
        {
            _stringLocalizer = stringLocalizer;
            _htmlLocalizer = htmlLocalizer;
        }
 
        public IActionResult Index()
        {
            var name = "DNT";
            var message = _htmlLocalizer["<b>Hello</b><i> {0}</i>", name];
            ViewData["Message"] = message;
            return View();
        }
 
        [HttpGet]
        public string GetTitle()
        {
            var about = _stringLocalizer["About Title"];
            return about;
        }
 
        public IActionResult SetFaLanguage()
        {
            Response.Cookies.Append(
                CookieRequestCultureProvider.DefaultCookieName,
                CookieRequestCultureProvider.MakeCookieValue(new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR"))),
                new CookieOptions { Expires = DateTimeOffset.UtcNow.AddYears(1) }
            );
 
            return RedirectToAction("GetTitle");
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی دسترسی به فایل‌های منبع را در کنترلرها مشاهده می‌کنید. سرویس IStringLocalizer برای خواندن key/valueهای معمولی طراحی شده‌است و سرویس IHtmlLocalizer برای خواندن key/valueهای تگ دار، بکار می‌رود. علت تنظیم شدن پارامتر جنریک آن‌ها به نام کنترلر جاری این است که این سرویس‌ها بدانند دقیقا چه نوعی را قرار است بارگذاری کنند و دقیقا باید به دنبال کدام فایل بگردند. این سرویس‌ها یک کلید را می‌گیرند و یک خروجی و مقدار را باز می‌گردانند.
اگر برنامه را در حالت معمولی اجرا کنید و سپس آدرس http://localhost:7742/testlocal/gettitle را درخواست کنید، عبارت About Title را مشاهده می‌کنید؛ به دو علت:
الف) هنوز فرهنگ پیش فرض ترد جاری همان en-US است که توسط مرورگر ارسال شده‌است.
ب) چون فایل resx متناظر با فرهنگ پیش فرض ترد جاری یافت نشده‌است، مقدار همان کلید درخواستی بازگشت داده می‌شود؛ یعنی همان About Title.

برای رفع این مشکل آدرس http://localhost:7742/testlocal/SetFaLanguage را درخواست کنید. به این صورت با تنظیم کوکی ردیابی فرهنگ ترد جاری به زبان فارسی، خروجی GetTile این‌بار «درباره» خواهد بود.


خواندن اطلاعات منابع در Viewهای برنامه

فرض کنید فایل Views.TestLocal.Index.fa.resx (فایل منبع کنترلر TestLocal و ویوو Index آن به زبان فارسی) دقیقا همان محتوای فایل Controllers.TestLocalController.fa.resx فوق را دارد (اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر داده‌اید، قسمت ابتدایی نام فایل Views را هم باید تغییر دهید). برای دسترسی به اطلاعات آن در یک ویوو، می‌توان از سرویس IViewLocalizer  به نحو ذیل استفاده کرد:
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization
@inject IViewLocalizer Localizer
 
@{
}
Message @ViewData["Message"]
<br/>
@Localizer["<b>Hello</b><i> {0}</i>", "DNT"]
<br/>
@Localizer["About Title"]
در اینجا ViewData، از همان اطلاعات اکشن متد Index استفاده می‌کند.
Localizer از طریق تزریق سرویس IViewLocalizer  به View برنامه تامین می‌شود. این سرویس در پشت صحنه از همان IHtmlLocalizer استفاده می‌کند و در حین استفاده‌ی از آن، اطلاعات تگ‌ها انکد (encoded) نخواهند شد (به همین جهت برای کار با کلیدها و مقادیر تگ‌دار توصیه می‌شود).


استفاده از اطلاعات منابع در DataAnnotations

قسمت اول فعال سازی بومی سازی DataAnnotations با ذکر AddDataAnnotationsLocalization در متد ConfigureServices، در ابتدای بحث انجام شد و همانطور که پیشتر نیز عنوان گردید، در این نگارش از ASP.NET، برای تمام کلاس‌های برنامه می‌توان فایل منبع ایجاد کرد. برای مثال اگر کلاس RegisterViewModel در فضای نام ViewModels.Account قرار گرفته‌است، نام فایل منبع آن یکی از دو حالت / دار و یا نقطه دار ذیل می‌تواند باشد:
Resources/ViewModels.Account.RegisterViewModel.fr.resx
Resources/ViewModels/Account/RegisterViewModel.fr.resx

محتوای این کلاس را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
{
    public class RegisterViewModel
    {
        [Required(ErrorMessage = "EmailReq")]
        [EmailAddress(ErrorMessage = "EmailType")]
        [Display(Name = "Email")]
        public string Email { get; set; }
    }
}
در این حالت مقداری که برای ErrorMessage ذکر می‌شود، کلیدی است که باید در فایل منبع جستجو شود:


یک نکته: هیچ الزامی ندارد که کلیدها را به این شکل وارد کنید. از این جهت که اگر این کلید در فایل منبع یافت نشد و یا فرهنگ ترد جاری با فایل‌های منبع مهیا تطابقی نداشت، عبارتی را که کاربر مشاهده می‌کند، دقیقا معادل «EmailReq» خواهد بود. بنابراین در اینجا می‌توانید کلید را به صورت کامل، مثلا مساوی «The Email field is required» وارد کنید و همین عبارت را به عنوان کلید در فایل منبع ذکر کرده و مقدار آن‌را مساوی ترجمه‌ی آن قرار دهید. این نکته در تمام حالات کار با کنترلرها و ویووها نیز صادق است.


استفاده از یک منبع اشتراکی

اگر می‌خواهید تعدادی از منابع را در همه‌جا در اختیار داشته باشید، روش کار به این صورت است:
الف) یک کلاس خالی را به نام SharedResource دقیقا با فرمت ذیل در پوشه‌ی Resources ایجاد کنید:
// Dummy class to group shared resources
namespace Core1RtmEmptyTest
{
   public class SharedResource
   {
   }
}
ب) اکنون فایل‌های منبع خود را در پوشه‌ی Resources، دقیقا با این نام‌های خاص ایجاد کنید:
SharedResource.fa.resx
SharedResource.en-US.resx
و امثال آن

ج) برای استفاده‌ی از این منبع اشتراکی در کلاس‌های مختلف برنامه تنها کافی است در حین تزریق وابستگی‌ها، نوع آرگومان جنریک IStringLocalizer را به SharedResource تنظیم کنید:
 IStringLocalizer<SharedResource> sharedLocalizer
و یا حتی در ویووهای برنامه نیز می‌توان از آن استفاده کرد:
 @inject IHtmlLocalizer<SharedResource> SharedLocalizer
نظرات مطالب
تفاوت بین Interface و کلاس Abstract در چیست؟
اتفاقا اگر یک کلاس abstract از یک اینترفیس ارث‌بری کند، باید تمام متدهای آن اینترفیس را هم ذکر و هم پیاده سازی کند. اما با استفاده از واژه‌ی کلیدی abstract می‌توان قسمت پیاده سازی را به پیاده ساز کلاس abstract واگذار کرد:
interface IFoo
{
    void Bar();
}

abstract class Foo : IFoo
{
    public abstract void Bar();
}
به شخصه در طی این چند سال، حتی یکبار چنین ترکیبی را ندیده‌ام. صرف وجود قابلیتی، دلیل بر استفاده‌ی از آن نیست. عموما یا از اینترفیس استفاده می‌کنند و یا از کلاس‌های abstract و نه از هر دو با هم. اگر هم از کلاس‌های abstract به‌ندرت استفاده شده و می‌شود، تنها و تنها، جائی بوده که برای مثال در فریم‌ورک MVC، نخواسته‌اند با تغییر ساختار کلاس پایه‌ی Controller، چند ده‌هزار برنامه نویس استفاده کننده‌ی از آن‌را با وادار کردن به پیاده سازی اجزای یک اینترفیس تغییر یافته، ناراحت کنند (چون در آن زمان فقط کلاس‌های abstract، امکان داشتن پیاده سازی پیش‌فرض را داشتند) که البته این محدودیت را هم بعدها با امکان تعریف «default implementation» در اینترفیس‌ها، رفع کردند. یعنی بیشتر در اینجا رسیدگی به وضعیت روحی و روانی استفاده کننده‌ها با بالابردن درجه‌ی سازگاری فریم‌ورک‌های جدید با نگارش‌های قدیمی آن‌ها مدنظر بوده و نه بازی با مفاهیم.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API
چون بر اساس اطلاعات header رسیده، اطلاعات دریافتی را به یک JSON Object تبدیل می‌کند که قابل انتساب به یک رشته نیست. به همین جهت برای مثال از JToken و یا یک کلاس سفارشی (که عنوان شد) می‌توانید برای دریافت اطلاعات یک شیء رسیده استفاده کنید.
اشتراک‌ها
دسته بندی الگوهای طراحی

الگوهای طراحی از نظر پیچیدگی ، سطح جزئیات و مقیاس کاربرد برای کل سیستم در حال طراحی متفاوت هستند. تشبیه به راه سازی را دوست دارم: شما می‌توانید با نصب برخی از چراغ‌های راهنمایی و یا ایجاد یک تپل چند سطحی با معابر زیرزمینی برای عابرین پیاده ، یک تقاطع را ایمن‌تر کنید.

به ابتدایی‌ترین و سطح پایین‌ترین الگوها اغلب اصطلاحا منفرد گفته می‌شود. آنها معمولاً فقط در یک زبان برنامه نویسی کاربرد دارند.

کلی‌ترین و سطح بالاترین الگوها، الگوهای معماری است. توسعه دهندگان می‌توانند این الگوها را تقریباً به هر زبانی پیاده سازی کنند. برخلاف الگوهای دیگر ، می‌توان از آنها برای طراحی معماری کل برنامه استفاده کرد.

علاوه بر این ، همه الگوها را می‌توان با توجه به هدف آنها طبقه بندی کرد. این مطلب شامل سه گروه اصلی از الگوها است:

  • الگوهای خلاقیت مکانیسم‌های ساخت شی را ایجاد می‌کنند که انعطاف پذیری و استفاده مجدد از کد موجود را افزایش می‌دهد.
  • الگوهای ساختاری نحوه جمع آوری اشیا و کلاسها را به ساختارهای بزرگتر توضیح می‌دهد ، در حالی که سازه‌ها را انعطاف پذیر و کارآمد نگه می‌دارد.
  • الگوهای رفتاری از برقراری ارتباط موثر و تعیین مسئولیت بین اشیا مراقبت می‌کنند.


دسته بندی الگوهای طراحی