مطالب
فایرفاکس 3.5.6 و غیرفعال شدن افزونه‌ها

امروز فایرفاکس 3.5.6 به صورت خودکار نصب شد؛ پس از نصب هم هیچکدام از افزونه‌های نصب شده ظاهر نشدند. به عبارتی به نظر همه‌ی آن‌ها غیرفعال شده بودند. اگر هم قرار باشد از فایرفاکس بدون افزونه استفاده کرد، استفاده از IE8، هم از نظر میزان مصرف حافظه و هم از نظر تعداد باگ‌های امنیتی کمتر گزارش شده (مطابق آمار) ارجحیت بالاتری دارد.
پس از اندکی جستجو مشخص شد که کاربران دیگری هم به این مشکل دچار شده‌اند.

راه حل ساده‌ای هم دارد:
فایرفاکس را بسته و پوشه‌ی Profiles مربوط به فایرفاکس را پیدا کنید. برای مثال:
C:\Users\Vahid\AppData\Roaming\Mozilla\Firefox\Profiles
در این پوشه و زیر پوشه‌های آن چهار فایل زیر را پیدا کرده و به یک پوشه دیگر منتقل کرده و یا حذف کنید:
extensions.cache
extensions.ini
extensions.rdf
compatibility.ini

اکنون با اجرای فایرفاکس این فایل‌ها مجددا تولید شده و مشکلات مربوطه هم برطرف می‌شود.
پس از تولید خودکار مجدد این فایل‌ها، مجددا افزونه‌ها ظاهر شدند و همه چیز مثل قبل شد!

نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول
با سلام.
من هر کاری میکنم وقتی روی لینک مربوط به افزونه کلیک میکنم View مربوط به برنامه اصلی و نشون میده !
   public MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext)
        {
            return new MenuItem
            {
                Name = "بیوگرافی",
                Url = new UrlHelper(requestContext).Action("Index", "Home", new { area = "Biography"}),
                Icon = "fa fa-child"
            };
        }
 public class BiographyAreaRegistration : AreaRegistration 
    {
        public override string AreaName 
        {
            get 
            {
                return "Biography";
            }
        }

        public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context) 
        {
            context.MapRoute(
                "Biography_default",
                "Biography/{controller}/{action}/{id}",
               new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                namespaces:new []{$"{this.GetType().Namespace}.Controllers"}
            );
        }

مطالب
مقایسه بین Proxy و ChannelFactory در WCF
برای ساخت یک WCF Client یا دسترسی به یک سرویس WCF دو راه وجود دارد.
  • استفاده از WCF Proxy
  • استفاده از ChannelFactory

قصد دارم طی یک مقایسه کوتاه این دو روش را بررسی کنیم:

WCF Proxy:

Proxy در واقع یک کلاس CLR است که به عنوان نماینده یک اینترفیس که از نوع  Service Contract است مورد استفاده قرار می‌گیرد. یا به زبان ساده تر، یک Proxy در واقع نماینده Service Contract ای که سمت سرور پیاده سازی شده است در سمت کلاینت خواهد بود. Proxy تمام متد یا Operation Contract‌های سمت سرور را داراست به همراه یک سری متد‌ها و خواص دیگر برای مدیریت چرخه طول عمر سرویس،  هم چنین اطلاعات مربوط به وضعیت سرویس و نحوه اتصال آن به سرور. ساخت Proxy به دو روش امکان پذیر است:

  • با استفاده از امکانات AddServiceReference موجود در Visual Studio. کافیست از پنجره معروف زیر با استفاده از یک URL سرویس مورد نظر را به پروژه سمت کلاینت خود اضافه نمایید

همچنین  می‌توانید از قسمت Advanced نیز برای تنظیمات خاص مورد نظر خود(مثل تولید کد برای متد‌های Async یا تعیین نوع Collection‌ها در هنگام انتقال داده و ...) استفاده نمایید.

  • با استفاده از SvcUtil.exe . کاربرد svcutil.exe در موارد Metadata Export، Service Validtation، XmlSerialization Type Generator و Metadata Download و ... خلاصه می‌شود. با استفاده از Vs.Net Command Promptو svcutil می‌توان به سرویس مورد نظر دسترسی داشت.مثال
    svcutil.exe /language:vb /out:generatedProxy.vb /config:app.config http://localhost:8000/ServiceModelSamples/service

ChannelFactory:

ChannelFactory یک کلاس تعبیه شده در دات نت می‌باشد که به وسیله یک اینترفیس که به عنوان تعاریف سرویس سمت سرور است یک نمونه از سرویس مورد نظر را برای ما خواهد ساخت. اما به خاظر داشته باشید از این روش زمانی می‌توان استفاده کرد که دسترسی کامل به سمت سرور و کلاینت داشته باشید.

برای آشنایی با نحوه پیاده سازی به این روش نیز می‌توانید از این مقاله کمک بگیرید.

مثال:

public static TChannel CreateChannel()
        {
            IBookService service;

            var endPointAddress = new EndpointAddress( "http://localhost:7000/service.svc" );

            var httpBinding = new BasicHttpBinding();
            
            ChannelFactory<TChannel> factory = new ChannelFactory<TChannel>( httpBinding, endPointAddress );

            instance= factory.CreateChannel();

            return instance;
        }
همان طور که مشاهده می‌کنید در این روش نیاز به یک EndpointAddress به همراه یک نمونه از نوع Binding مورد نظر دارید. نوع این Binding حتما باید با نوع نمونه ساخته شده در سمت سرور که برای هاست کردن سرویس‌ها مورد استفاده قرار گرفته است یکی باشد. این نوع‌ها می‌تواند شامل NetTcpBidning ،WShttpBinding  BasicHttpBinding ،WSDualHttpBinding، MSMQ Binding و البته چند نوع دیگر نیز باشد.
در نتیجه برای ساخت یک سرویس به روش ChannelFactory باید مراحل زیر را طی نمایید:
  • یک نمونه از WCF Binding بسازید
  • یک نمونه از کلاس EndPointAddress به همراه آدرس سرویس مورد نظر در سمت سرور بسازید(البته می‌توان این مرحله را نادیده گرفت و آدرس سرویس را مستقیما به نمونه ChannelFactory به عنوان پارامتر پاس داد)
  • یک نمونه از کلاس ChannelFactory یا استفاده از EndPointAddress بسازید
  • با استفاده از ChannelFactory یک نمونه از Channel مورد نظر را فراخوانی نمایید(فراخوانی متد CreateChannel)

تفاوت‌های دو روش

Proxy
 ChannelFactory
فقط نیاز به یک URL برای ساخت سرویس مورد نظر دارد. بقیه مراحل توسط ابزار‌های مرتبط انجام خواهد شد  
 شما نیاز به دسترسی مستقیم به اسمبلی حاوی Service Contract پروژه خود دارید.
 استفاده از این روش بسیار آسان و ساده است
 پیاده سازی آن پیچیدگی بیشتر دارد
فهم مفاهیم این روش بسیار راحت است
نیاز به دانش اولیه از مفاهیم WCF برای پیاده سازی دارد
 زمانی که میزان تغییرات در کلاس‌های مدل و Entity‌ها زیاد باشد این روش بسیار موثر است.(مدیریت تغییرات در WCF)
 زمانی که اطمینان دارید که مدل و entity‌ها پروژه زیاد تغییر نخواهند کرد و از طرفی نیاز به کد نویسی کمتر در سمت کلاینت دارید، این روش موثرتر خواهد بود
 فقط به اینترفیس هایی که دارای ServiceContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت.
به تمام اینترفیس‌های تعریف شده در بخش  Contracts دسترسی داریم.
 فقط به متد‌های که دارای OperationContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت.    به تمام متد‌های عمومی سرویس دسترسی داریم.  

آیا می‌توان از روش AddServiceReference تعبیه شده در Vs.Net، برای ساخت ChannelFactory استفاده کرد؟

بله! کافیست هنگام ساخت سرویس، در پنجره AddServiceReference از قسمت Advanced وارد برگه تنظیمات شوید. سپس تیک مربوط به قسمت های  Reused Type in referenced assemblies  و Reused Types in specified referenced assemblies را بزنید. بعد از لیست پایین، اسمبلی‌های مربوط به Domain Model و هم چنین Contract‌های سمت سرور را انتخاب نمایید. در این حالت شما از روش Channel Factory برای ساخت سرویس WCF استفاده کرده اید.

مطالب
آشنایی با قابلیت جدید ASP.NET Web Forms Scaffolding
مایکروسافت با افزایش سرعت به روز رسانی توسعه پروژه‌های سورس باز خود جهت پاسخ دادن به نیاز توسعه دهندگان و توسعه ویژوال استادیو مطابق با آخرین تکنولوژی‌های تولید وب سایت، می‌کوشد تعداد بیشتری از توسعه دهندگان را به سمت استفاده از تکنولوژی‌های خود سوق دهد. 

سالها است که برنامه نویسان خبره با توجه به روش کاری خود از امکانات Code Generatorها برای تولید کدهای لایه‌های Data Access ، Logic و یا حتی User Interface استفاده می‌نمایند. پس از عرضه Entity Framework و تولید خودکار کدهای لایه های Data Access و Logic، این بار این امکان علاوه بر ASP.NET MVC در ASP.NET Web Forms نیز فراهم گردیده‌است تا بدون کد نویسی خسته کننده و تکراری، کدهای لایه رابط کاربر (Create-Read-Update-Delete (CRUD را نیز تولید نماییم. 

شروع کار با ASP.NET Scaffolding
پیش نیاز این کار استفاده از Visual Studio 2012 به همراه Web Tools 2012.2 می‌باشد.
  1. اول، ابزار Microsoft ASP.NET Scaffolding را از منوی Tools گزینه Extensions and Updates دریافت و نصب نمایید.
  2. دوم پروژه جدیدی از نوع Visual C# ASP.NET Web Forms Application با فریم ورک 4.5 ایجاد نمایید.
  3. از پنجره NuGet Package manager با دستور install کتابخانه ASP.NET Web Forms Scaffold Generator را دریافت نمایید
    install-package Microsoft.AspNet.Scaffolding.WebForms -pre
  4. کلاس Person را مانند زیر در فولدر Models ایحاد نمایید
     public class Person
        {
            [ScaffoldColumn(false)]
            public int ID { get; set; }
            public string FirstName { get; set; }
            public string LastName { get; set; }
        }
    ویژگی ScaffoldColumn را برای ID، برابر false قرار دهید تا از ایجاد این ستون جلوگیری نمائید.
  5. پروژه را Build نمایید.
  6. بر روی پروژه راست کلیک و از گزینه Add، گزینه ...Scaffold را انتخاب نمایید.

  7. از پنجره Add Scaffold باز شده بر روی گزینه Add، کلیک کنید.

  8. پنجره  Add Web Forms Pages مانند زیر باز می‌شود که امکان انتخاب کلاس،Data Context و MasterPage فراهم می‌باشد.

  9. از گزینه Data Context class گزینه New Data Context را انتخاب نمایید. صفحات مورد نیاز را در فولدر Views/Person ایجاد می‌نمایید.
  10. کد‌های تولید شده را می‌توانید بازبینی نمایید پروژه را اجرا تا خروجی کار را مشاهده نمایید.

مطالب
افزونه فارسی به پارسی برای word 2007

افزونه‌ی زیر کار مشخص کردن کلماتی که قابل تبدیل از فارسی به پارسی هستند را انجام می‌دهد (به صورت خودکار و در زمان تایپ) و همچنین امکان تبدیل خودکار آنها را نیز فراهم می‌کند.



برای نصب آن باید به ترتیب زیر عمل کنید (مهم)
لطفا این سه مرحله را به ترتیب انجام دهید در غیر اینصورت نتیجه نخواهید گرفت.
همچنین بدیهی است که برنامه باید با دسترسی admin نصب شود.
و همانطور که در عنوان این موضوع نیز ذکر گردید، این افزونه تنها برای MS-Word 2007 طراحی شده است.

سورس کامل و جزئیات نحوه‌ی برنامه نویسی آن‌را در طی روزهای آینده در این بلاگ مشاهده خواهید کرد.

پس از نصب به گزینه‌ی word options مراجعه کنید: (جهت اطمینان از نصب آن)



این افزونه را باید در لیست مربوطه مشاهده نمائید:



هر زمانیکه مایل به عدم استفاده از آن باشید با کلیک بر روی دکمه Go ، در صفحه بعد می‌توان افزونه را حذف کرد:



مثالی دیگر از نحوه‌ی بکارگیری این افزونه:


مطالب
Best Practice هایی برای ASP.NET MVC - قسمت اول
در سایت جاری مطالب زیادی درباره ASP.NET MVC نوشته شده است. این مطلب و قسمت بعدی آن مروری خواهد داشت بر Best Practice‌ها در ASP.NET MVC.

استفاده از NuGet Package Manager برای مدیریت وابستگی‌ها

درباره اهمیت NuGet برای مصرف کنندگان قبلا این مطلب نوشته شده است.
بجای صرف وقت برای اینکه بررسی کنیم آیا این نسخه‌ی جدید کتابخانه‌ی X یا اسکریپت jQuery آمده است یا خیر، می‌توان این وظیفه را به NuGet سپرد. علاوه بر این NuGet مزیت‌های دیگری هم دارد؛ مثلا تیم‌های برنامه نویسی می‌توانند کتاب خانه‌های مشترک خودشان را در مخزن‌های سفارشی NuGet قرار دهند و توزیع و Versioning آن‌را به NuGet بسپارند.


تکیه بر Abstraction (انتزاع)

Abstraction در طراحی سیستم‌ها منجر به تولید نرم افزار هایی Loosely coupled با قابلیت نگهداری بالا و همچنین فراهم شدن زمینه برای نوشتن Unit Test می‌شود.
اگر به مطالب قبلی وب سایت برگردیم در مطلب چرا ASP.NET MVC گفته شد که :
2) دستیابی به کنترل بیشتر بر روی اجزای فریم ورک :
در طراحی ASP.NET MVC همه‌جا interface‌ها قابل مشاهد هستند. همین مساله به معنای افزونه پذیری اکثر قطعات تشکیل دهنده ASP.NET MVC است؛ برخلاف ASP.NET web forms. برای مثال تابحال چندین view engine، routing engine و غیره توسط برنامه نویس‌های مستقل برای ASP.NET MVC طراحی شده‌اند که هیچکدام با ASP.NET web forms میسر نیست. برای مثال از view engine پیش فرض آن خوشتان نمی‌آید؟
عوضش کنید! سیستم اعتبار سنجی توکار آن‌را دوست ندارید؟ آن‌را با یک نمونه بهتر تعویض کنید و الی آخر ...
به علاوه طراحی بر اساس interface‌ها یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد و آن هم ساده سازی
mocking (تقلید) آن‌ها است جهت ساده سازی نوشتن آزمون‌های واحد.


از کلمه‌ی کلیدی New استفاده نکنید

هر جا ممکن است کار وهله سازی اشیاء را به لایه و حتی Framework دیگری بسپارید. هر زمان اشیاء نرم افزار خودتان را با کلمه‌ی new وهله سازی می‌کنید اصل Abstraction را فراموش کرده اید. هر زمان اشیاء نرم افزار را مستقیم وهله سازی می‌کنید در نظر داشته باشید می‌توانید آنها را به صورت وابستگی تزریق کنید.
در همین رابطه مطالب زیر را از دست ندهید :


از HttpContext مستقیما استفاده نکنید (از HttpContextBase استفاده کنید)

از .NET 4 به بعد فضای نامی تعریف شده که در بر دارنده‌ی کلاس‌های انتزاعی (Abstraction) خیلی از قسمت‌های اصلی ASP.NET است.  یکی از مواردی که در توسعه‌ی ASP.NET معمولا زیاد استفاده می‌شود، شیء HttpContext است . استفاده از HttpContextBase را به استفاده از HttpContext ترجیح دهید. اهمیت این موضوع در راستای اهمیت انتزاع (Abstraction) می‌باشد.


از "رشته‌های جادویی" اجتناب کنید

استفاده از رشته‌های جادویی در خیلی از جاها کار را ساده می‌کند؛ بعضی وقت‌ها هم به آنها نیاز است اما مشکلات زیادی دارند :
  1. رشته‌ها معنای باطنی ندارند (مثلا : دشوار است که از روی نام یک ID مشخص کنم این ID چطور به ID دیگری مرتبط است و یا اصلا ربط دارد یا خیر)
  2. با اشتباهات املایی یا عدم رعایت حروف بزرگ و کوچک ایجاد مشکل می‌کنند.
  3. به Refactoring واکنش خوبی نشان نمی‌دهند. (برای درک بهتر این مطلب را بخوانید.)
برای درک بهتر 2، یک مثال بررسی می‌شود؛ اولی از رشته‌های جادویی برای دسترسی به داده در ViewData استفاده می‌کند و دومی refactor شده‌ی مثال اول است که از strongly type مدل برای دسترسی به همان داده استفاده می‌کند.
<p>
    <label for="FirstName">First Name:</label>
    <span id="FirstName">@ViewData["FirstName"]</span>
</p>
مثال دوم :
<p>
    <label for="FirstName">First Name:</label>
    <span id="FirstName">@Model.FirstName</span>
</p>
مثلا مثال دوم مشکلات رشته‌های جادویی را ندارد.
در رابطه با Magic strings این مطلب را مطالعه بفرمایید.


از نوشتن HTML در کدهای "Backend" خودداری کنید

با توجه به اصل جداسازی وابستگی‌ها (Separation of Concerns) وظیفه‌ی کنترلر‌ها و دیگر کدهای backend رندر کردن HTML نیست. (ساده سازی کنترلر ها) البته در نظر داشته باشید که قطعا تولید HTML در متد‌های کمکی کلاس هایی که "تنها" وظیفه‌ی آنها کمک به View‌ها جهت تولید کد هست ایرادی ندارد. این کلاس‌ها بخشی از View در نظر گرفته می‌شوند نه کدهای "backend".


در View‌ها "Business logic" انجام ندهید

معکوس بند قبلی هم کاملا صدق می‌کند ، منظور این است که View‌ها تا جایی که ممکن است باید حاوی کمترین Business logic ممکن باشند. در واقع تمرکز View‌ها باید استفاده و نحوه‌ی نمایش داده ای که برای آن‌ها فراهم شده باشد نه انجام عملیات روی آن.


استفاده از Presentation Model را به استفاده مستقیم از Business Object‌ها ترجیح دهید

در مطالب مختلف وب سایت اشاره به اهمین ViewModel‌ها شده است. برای اطلاعات بیشتر بند ج آموزش 11 از سری آموزش‌های ASP.NET MVC را مطالعه بفرمایید.


If‌های شرطی را در View‌ها را در متد‌های کمکی کپسوله کنید

استفاده از شرط‌ها در View کار توسعه دهنده را برای یک سری اعمال ساده می‌کند اما می‌تواند باعث کمی کثیف کاری هم شود. مثلا:
@if(Model.IsAnonymousUser) {
    <img src="@Url.Content("~/content/images/anonymous.jpg")" />
} else if(Model.IsAdministrator) {
    <img src="@Url.Content("~/content/images/administrator.jpg")" />
} else if(Model.Membership == Membership.Standard) {
    <img src="@Url.Content("~/content/images/member.jpg")" />
} else if(Model.Membership == Membership.Preferred) {
    <img src="@Url.Content("~/content/images/preferred_member.jpg")" />
}
می‌توان این کد که تا حدودی شامل منطق تجاری هم هست را در یک متد کمکی کپسوله کرد :
public static string UserAvatar(this HtmlHelper<User> helper)
{
    var user = helper.ViewData.Model;
    string avatarFilename = "anonymous.jpg";
    if (user.IsAnonymousUser)
    {
        avatarFilename = "anonymous.jpg";
    }
    else if (user.IsAdministrator)
    {
        avatarFilename = "administrator.jpg";
    }
    else if (user.Membership == Membership.Standard)
    {
        avatarFilename = "member.jpg";
    }
    else if (user.Membership == Membership.Preferred)
    {
        avatarFilename = "preferred_member.jpg";
    }
    var urlHelper = new UrlHelper(helper.ViewContext.RequestContext);
    var contentPath = string.Format("~/content/images/{0}", avatarFilename)
    string imageUrl = urlHelper.Content(contentPath);
    return string.Format("<img src='{0}' />", imageUrl);
}
اکنون برای نمایش آواتار کاربر به سادگی می‌توان  نوشت :
@Html.UserAvatar()
به این ترتیب کد ما تمیز‌تر شده ، قابلیت نگهداری آن بالاتر رفته ، منطق تجاری یک بار و در یک قسمت نوشته شده از این کد در جاهای مختلف سایت می‌توان استفاده کرد و اگر لازم به تغییر باشد با تغییر در یک قسمت همه جا اعمال می‌شود.

منتظر قسمت بعدی باشید.
 
مطالب
آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core
تا اینجا دو روش را برای آزمایش کلی یک سیستم Web API به همراه تمام زیر ساخت‌های آن، بررسی کردیم:
- استفاده از Postman برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API
- استفاده از strest برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API

روش سومی هم برای انجام اینکار وجود دارد که به صورت توکار از زمان ارائه‌ی ASP.NET Core 2.1 به همراه TestServer آزمایشی آن میسر شد. این روش در نگارش 3.1، با تغییر روش تعریف فایل program.cs، جهت سازگاری آن با آزمون‌های یکپارچگی/آزمایش کل سیستم، بهبود یافته‌است که خلاصه‌ای از آن را در این مطلب بررسی می‌کنیم.


آزمون‌های یکپارچگی در ASP.NET Core

آزمون‌های یکپارچگی، برخلاف آزمون‌های واحد که عموما از اشیاء تقلیدی استفاده می‌کنند، دقیقا بر روی همان سیستمی که قرار است به کاربر نهایی ارائه شود، اجرا می‌شوند. به همین جهت تنظیمات اولیه‌ی آن‌ها کمی بیشتر است و همچنین زمان اجرای آن‌ها نیز به علت وابستگی به بانک اطلاعاتی واقعی، فایل سیستم، شبکه و غیره، نسبت به آزمون‌های واحد بیشتر است.

برای ایجاد آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core، حداقل سه مرحله باید طی شوند:
الف) ایجاد یک class library که ارجاعی را به پروژه‌ی اصلی دارد. این پروژه حاوی آزمایش‌های ما خواهد بود.
ب) راه اندازی یک هاست وب آزمایشی برای ارسال درخواست‌ها به آن و دریافت پاسخ‌های نهایی.
ج) استفاده از یک test runner (انواع و اقسام فریم ورک‌های unit testing) برای اجرای آزمایش‌ها


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه برای هاست و اجرای آزمایش‌های یکپارچگی

فرض کنید می‌خواهیم برای همان پروژه‌ی ایجاد JWTها، آزمایش یکپارچگی بنویسیم. پس از ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی جدید که قرار است هاست آزمایش‌های ما شود، نیاز است محتوای فایل csproj آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp3.1</TargetFramework>
    <NoWarn>RCS1090</NoWarn>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp.csproj" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <None Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\appsettings.json" CopyToOutputDirectory="PreserveNewest" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <Service Include="{82a7f48d-3b50-4b1e-b82e-3ada8210c329}" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="fluentassertions" Version="5.10.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing" Version="3.1.8" />
    <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="16.7.1" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.1.2" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.1.2" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا، این نکات قابل مشاهده هستند:
1) TargetFramework آن باید به netcoreapp تنظیم شود.
2) باید ارجاع مستقیمی به کل پروژه‌ی نهایی WebApp در آن وجود داشته باشد. چون در ادامه می‌خواهیم فایل Program.cs آن‌را برای راه اندازی یک هاست وب آزمایشی، فراخوانی کنیم.
3) بسته‌ی نیوگتی که کار راه اندازی هاست وب آزمایشی را انجام می‌دهد، Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing نام دارد. این بسته، کار کپی فایل‌های پروژه‌ی اصلی و همچنین تنظیم مسیر پروژه را به این مسیر جدید نیز انجام می‌دهد.
4) روش افزودن بسته‌های MSTest را مشاهده می‌کنید.
5) همچنین جهت ساده‌تر شدن بررسی نتایج آزمون‌های انجام شده می‌توان از fluentassertions نیز استفاده کرد.


راه اندازی هاست وب آزمایشی جهت انجام آزمون‌های واحد

پس از انجام تنظیمات ابتدایی پروژه‌ی آزمون یکپارچگی، نیاز است یک WebApplicationFactory سفارشی را ایجاد کرد:
using ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing;
using Microsoft.AspNetCore.TestHost;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.Hosting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public class CustomWebApplicationFactory : WebApplicationFactory<Program>
    {
        protected override IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder()
        {
            var builder = base.CreateWebHostBuilder();
            builder.ConfigureLogging(logging =>
            {
                //TODO: ...
            });
            return builder;
        }

        protected override void ConfigureWebHost(IWebHostBuilder builder)
        {
            builder.ConfigureTestServices(services =>
            {
                // Don't run `IHostedService`s when running as a test
                services.RemoveAll(typeof(IHostedService));
            });
        }
    }
}
در این تعریف، Program در <WebApplicationFactory<Program، دقیقا به همان کلاس Program برنامه‌ی اصلی وب اشاره می‌کند. به همین جهت امضای این کلاس در نگارش 3.1 تغییر کرده‌است تا با WebApplicationFactory بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing هماهنگ شود.
در ادامه روش سفارشی سازی WebApplicationFactory  را مشاهده می‌کنید. برای مثال اگر خواستید سرویس‌ها و تنظیمات پیش‌فرض برنامه‌ی اصلی را تغییر دهید می‌توانید متد CreateWebHostBuilder را بازنویسی کنید و یا اگر خواستید سرویس جدیدی را اضافه و یا حذف کنید، می‌توان متد ConfigureWebHost را بازنویسی کرد.


استفاده از WebApplicationFactory سفارشی، جهت ایجاد یک HttpClient

هدف اصلی از ایجاد CustomWebApplicationFactory نه فقط راه اندازی یک هاست وب سفارشی است، بلکه توسط متد CreateClient آن می‌توان به یک HttpClient دسترسی یافت که قابلیت ارسال اطلاعات را به برنامه‌ی وبی که در پشت صحنه راه اندازی می‌شود، دارا است. کار CustomWebApplicationFactory شبیه به راه اندازی dotnet run در پشت صحنه‌است. در اینجا دیگر نیازی نیست تا اینکار را به صورت دستی انجام داد. به همین جهت چون برنامه‌ی وب اصلی به نحو متداولی در پشت صحنه اجرا می‌شود، عموما راه اندازی آن که شامل تنظیمات اولیه و یا حتی ایجاد بانک اطلاعاتی است، کمی کند است و اگر قرار باشد هربار اینکار صورت گیرد، به آزمون‌های بسیار کندی خواهیم رسید. به همین جهت می‌توان یک کلاس singleton را برای مدیریت تک وهله‌ی نهایی HttpClient آن به صورت زیر ایجاد کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Net.Http;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public static class TestsHttpClient
    {
        private static readonly Lazy<HttpClient> _serviceProviderBuilder =
                new Lazy<HttpClient>(getHttpClient, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        /// <summary>
        /// A lazy loaded thread-safe singleton
        /// </summary>
        public static HttpClient Instance { get; } = _serviceProviderBuilder.Value;

        private static HttpClient getHttpClient()
        {
            var services = new CustomWebApplicationFactory();
            return services.CreateClient(); //NOTE: This action is very time consuming, so it should be defined as a singleton.
        }
    }
}
مزیت کار با این کلاس، عدم راه اندازی مجدد برنامه به ازای هر آزمون انجام شده‌است. چون به ازای هر آزمونی که خواهیم نوشت، نیاز است به HttpClient دسترسی داشته باشیم.


نوشتن اولین آزمون یکپارچگی

پس از تنظیم هاست وب آزمایشی و ایجاد یک HttpClient از پیش تنظیم شده که به آن اشاره می‌کند، اکنون می‌توان اولین آزمون یکپارچگی را به صورت زیر نوشت:
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Text;
using System.Text.Json;
using System.Threading.Tasks;
using FluentAssertions;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    [TestClass]
    public class JwtTests
    {
        [TestMethod]
        public async Task TestLoginWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
        }

        [TestMethod]
        public async Task TestCallProtectedApiWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();

            // Act
            const string protectedApiUrl = "/api/MyProtectedApi";
            client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("Bearer", token.AccessToken);
            var response = await client.GetAsync(protectedApiUrl);
            response.EnsureSuccessStatusCode();

            // Assert
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            var options = new JsonSerializerOptions { PropertyNamingPolicy = JsonNamingPolicy.CamelCase };
            var apiResponse = JsonSerializer.Deserialize<MyProtectedApiResponse>(responseString, options);
            apiResponse.Title.Should().NotBeNullOrEmpty();
            apiResponse.Title.Should().Be("Hello from My Protected Controller! [Authorize]");
        }

        private static async Task<Token> doLoginAsync(HttpClient client)
        {
            const string loginUrl = "/api/account/login";
            var user = new { Username = "Vahid", Password = "1234" };
            var response = await client.SendAsync(new HttpRequestMessage(HttpMethod.Post, loginUrl)
            {
                Content = new StringContent(JsonSerializer.Serialize(user), Encoding.UTF8, "application/json")
            });
            response.EnsureSuccessStatusCode();
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            return JsonSerializer.Deserialize<Token>(responseString);
        }
    }
}
توضیحات:
- در هر آزمونی نیاز است در ابتدا به TestsHttpClient.Instance، که همان HttpClient ساخته شده‌ی توسط CustomWebApplicationFactory است، دسترسی یافت و همانطور که عنوان شد، دسترسی به وهله‌ای از HttpClient که به هاست وب آزمایشی برنامه‌ی اصلی اشاره می‌کند، عموما بسیار زمانبراست و برای مثال در دو آزمایش نوشته شده‌ی در اینجا اگر قرا باشد هربار اینکار از صفر انجام شود، زمان به اتمام رسیدن این آزمایش‌ها بسیار طولانی خواهد شد. به همین جهت طول عمر TestsHttpClient را singleton تعریف کردیم تا فقط یکبار کار برپایی وب سرور آزمایشی در پشت صحنه انجام شود.
- سپس مابقی کار، همان روش استاندارد کار با HttpClient است. در ابتدا درخواستی را به سمت سرور آزمایشی که در پشت صحنه در حال اجرا است، ارسال می‌کنیم. چون HttpClient دریافتی توسط  CustomWebApplicationFactory تنظیم شده‌است، دیگر نیازی به ذکر آدرس پایه‌ی وب سایت مانند https://localhost:5001 نیست و آدرس‌های ذکر شده‌ی در اینجا، نسبی هستند. سپس محتوای Response دریافتی از سرور را جهت تکمیل آزمایشات، بررسی خواهیم کرد.


یک نکته: اگر OpenAPI را در برنامه‌های Web API فعال کنید، می‌توان با استفاده از ابزارهای تولید کد، کدهای مرتبط با HttpClient را نیز به صورت خودکار تولید و سپس از آن‌ها در اینجا استفاده کرد.


اجرای آزمون‌های یکپارچگی نوشته شده

چون ظاهر این آزمون‌ها با آزمون‌های واحد MSTest یا هر فریم ورک مشابه دیگری یکسان است، می‌توان از امکانات IDEها برای اجرای آن‌ها استفاده کرد و یا حتی می‌توان دستور dotnet test را نیز در ریشه‌ی این پروژه‌ی جدید برای اجرای تمام آزمون‌های نوشته شده، اجرا کرد:



کدهای کامل این مطلب را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
ASP.NET MVC #5

بررسی نحوه انتقال اطلاعات از یک کنترلر به View‌های مرتبط با آن

در ASP.NET Web forms در فایل code behind یک فرم مثلا می‌توان نوشت Label1.Text و سپس مقداری را به آن انتساب داد. اما اینجا به چه ترتیبی می‌توان شبیه به این نوع عملیات را انجام داد؟ با توجه به اینکه در کنترلر‌ها هیچ نوع ارجاع مستقیمی به اشیاء رابط کاربری وجود ندارد و این دو از هم مجزا شده‌اند.
در پاسخ به این سؤال، همان مثال ساده قسمت قبل را ادامه می‌دهیم. یک پروژه جدید خالی ایجاد شده است به همراه HomeController ایی که به آن اضافه کرده‌ایم. همچنین مطابق روشی که ذکر شد، View ایی به نام Index را نیز به آن اضافه کرده‌ایم. سپس برای ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View از یکی از روش‌های زیر می‌توان استفاده کرد:

الف) استفاده از اشیاء پویا

ViewBag یک شیء dynamic است که در دات نت 4 امکان تعریف آن میسر شده است. به این معنا که هر نوع خاصیت دلخواهی را می‌توان به این شیء انتساب داد و سپس این اطلاعات در View نیز قابل دسترسی و استخراج خواهد بود. مثلا اگر در اینجا به شیء ViewBag، خاصیت دلخواه Country را اضافه کنیم و سپس مقداری را نیز به آن انتساب دهیم:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";
return View();
}
}
}

این اطلاعات در View مرتبط با اکشنی به نام Index به نحو زیر قابل بازیابی خواهد بود (نحوه اضافه کردن View متناظر با یک اکشن یا متد را هم در قسمت قبل با تصویر مرور کردیم):

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<p>
Country : @ViewBag.Country
</p>

در این مثال، @ در View engine جاری که Razor نام دارد، به این معنا می‌باشد که این مقداری است که می‌خواهم دریافت کنی (ViewBag.Country) و سپس آن‌را در حین پردازش صفحه نمایش دهی.


ب) انتقال اطلاعات یک شیء کامل و غیر پویا به View

هر پروژه جدید MVC به همراه پوشه‌ای به نام Models است که در آن می‌توان تعاریف اشیاء تجاری برنامه را قرار داد. در پروژه جاری، یک کلاس ساده را به نام Employee به این پوشه اضافه می‌کنیم:

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employee
{
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public string Email { get; set; }
}
}

اکنون برای نمونه یک وهله از این شیء را در متد Index ایجاد کرده و سپس به view متناظر با آن ارسال می‌کنیم (در قسمت return View کد زیر مشخص است). بدیهی است این وهله سازی در عمل می‌تواند از طریق دسترسی به یک بانک اطلاعاتی یا یک وب سرویس و غیره باشد.

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication1.Models;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";

var employee = new Employee
{
Email = "name@site.com",
FirstName = "Vahid",
LastName = "N."
};

return View(employee);
}
}
}

امضاهای متفاوت (overloads) متد کمکی View هم به شرح زیر هستند:

ViewResult View(Object model)
ViewResult View(string viewName, Object model)
ViewResult View(string viewName, string masterName, Object model)


اکنون برای دسترسی به اطلاعات این شیء employee در View متناظر با این متد، چندین روش وجود دارد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country <‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

می‌توان از طریق شیء استاندارد دیگری به نام Model (که این هم یک شیء dynamic است مانند ViewBag قسمت قبل)، به خواص شیء یا مدل ارسالی به View جاری دسترسی پیدا کرد که یک نمونه از آن‌را در اینجا ملاحظه می‌کنید.
روش دوم، بر اساس تعریف صریح نوع مدل است به نحو زیر:

@model MvcApplication1.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country
<‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

در اینجا در مقایسه با قبل، تنها یک سطر به اول فایل View اضافه شده است که در آن نوع شیء Model تعیین می‌گردد (کلمه model هم در اینجا با حروف کوچک شروع شده است). به این ترتیب اینبار اگر سعی کنیم به خواص این شیء دسترسی پیدا کنیم، Intellisense ویژوال استودیو ظاهر می‌شود. به این معنا که شیء Model بکارگرفته شده اینبار دیگر dynamic نیست و دقیقا می‌داند که چه خواصی را باید پیش از اجرای برنامه در اختیار استفاده کننده قرار دهد.
به این روش، روش Strongly typed view هم گفته می‌شود؛ چون View دقیقا می‌داند که چون نوعی را باید انتظار داشته باشد؛ تحت نظر کامپایلر قرار گرفته و همچنین Intellisense نیز برای آن مهیا خواهد بود.
به همین جهت این روش Strongly typed view، در بین تمام روش‌های مهیا، به عنوان روش توصیه شده و مرجح مطرح است.
به علاوه استفاده از Strongly typed views یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد: فعال شدن یک code generator توکار در VS.NET به نام scaffolding. یک مثال ساده:
تا اینجا ما اطلاعات یک کارمند را نمایش دادیم. اگر بخواهیم یک لیست از کارمندها را نمایش دهیم چه باید کرد؟
روش کار با قبل تفاوتی نمی‌کند. اینبار در return View ما، یک شیء لیستی ارائه خواهد شد. در سمت View هم با یک حلقه foreach کار نمایش این اطلاعات صورت خواهد گرفت. راه ساده‌تری هم هست. اجازه دهیم تا خود VS.NET، کدهای مرتبط را برای ما تولید کند.
یک کلاس دیگر به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید به نام Employees با محتوای زیر:

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Email = "name1@site.com", FirstName = "name1", LastName = "LastName1" },
new Employee { Email = "name2@site.com", FirstName = "name2", LastName = "LastName2" },
new Employee { Email = "name3@site.com", FirstName = "name3", LastName = "LastName3" }
};
}
}
}

سپس متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید.

public ActionResult List()
{
var employeesList = new Employees().CreateEmployees();
return View(employeesList);
}

برای اضافه کردن View متناظر با آن، روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده:


تیک مربوط به Create a strongly typed view را قرار دهید. سپس در قسمت Model class، کلاس Employee را انتخاب کنید (نه Employees جدید را، چون از آن می‌خواهیم به عنوان منبع داده لیست تولیدی استفاده کنیم). اگر این کلاس را مشاهده نمی‌کنید، به این معنا است که هنوز برنامه را یکبار کامپایل نکرده‌اید تا VS.NET بتواند با اعمال Reflection بر روی اسمبلی برنامه آن‌را پیدا کند. سپس در قسمت Scaffold template گزینه List را انتخاب کنید تا Code generator توکار VS.NET فعال شود. اکنون بر روی دکمه Add کلیک نمائید تا View نهایی تولید شود. برای مشاهده نتیجه نهایی مسیر http://localhost/Home/List باید بررسی گردد.


ج) استفاده از ViewDataDictionary

ViewDataDictionary از نوع IDictionary با کلیدی رشته‌ای و مقداری از نوع object است. توسط آن شیء‌ایی به نام ViewData در ASP.NET MVC به نحو زیر تعریف شده است:

public ViewDataDictionary ViewData { get; set; }

این روش در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC بیشتر مرسوم بود. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewData["DateTime"] = "<‪br/>" + DateTime.Now;
return View();
}
}
}

و سپس جهت استفاده از این ViewData تعریف شده با کلید دلخواهی به نام DateTime در View متناظر با اکشن Index خواهیم داشت:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
DateTime: @ViewData["DateTime"]
</div>

یک نکته امنیتی:
اگر به مقدار انتساب داده شده به شیء ViewDataDictionary دقت کنید، یک تگ br هم به آن اضافه شده است. برنامه را یکبار اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که این تگ به همین نحو نمایش داده می‌شود و نه به صورت یک سطر جدید HTML . چرا؟ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را encode شده (فراخوانی متد Html.Encode در پشت صحنه به صورت خودکار) در صفحه نمایش می‌دهد و این مساله از لحاظ امنیتی بسیار عالی است؛ زیرا جلوی بسیاری از حملات cross site scripting یا XSS را خواهد گرفت.
احتمالا الان این سؤال پیش خواهد آمد که اگر «عالمانه» بخواهیم این رفتار نیکوی پیش فرض را غیرفعال کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان نوشت:
@Html.Raw(myString)

و یا:
<div>@MvcHtmlString.Create("<h1>HTML</h1>")</div>

به این ترتیب خروجی Razor دیگر encode شده نخواهد بود.


د) استفاده از TempData

TempData نیز یک dictionary دیگر برای ذخیره سازی اطلاعات است و به نحو زیر در فریم ورک تعریف شده است:

public TempDataDictionary TempData { get; set; }

TempData در پشت صحنه از سشن‌های ASP.NET جهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کند. بنابراین اطلاعات آن در سایر کنترلرها و View ها نیز در دسترس خواهد بود. البته TempData یک سری تفاوت هم با سشن معمولی ASP.NET دارد:
- بلافاصله پس از خوانده شدن، حذف خواهد شد.
- پس از پایان درخواست از بین خواهد رفت.
هر دو مورد هم به جهت بالابردن کارآیی برنامه‌های ASP.NET MVC و مصرف کمتر حافظه سرور درنظر گرفته‌ شده‌اند.
البته کسانی که برای بار اول هست با ASP.NET مواجه می‌شوند، شاید سؤال بپرسند این مسایل چه اهمیتی دارد؟ پروتکل HTTP، ذاتا یک پروتکل «بدون حالت» است یا Stateless هم به آن گفته می‌شود. به این معنا که پس از ارائه یک صفحه وب توسط سرور، تمام اشیاء مرتبط با آن در سمت سرور تخریب خواهند شد. این مورد متفاوت‌ است با برنامه‌های معمولی دسکتاپ که طول عمر یک شیء معمولی تعریف شده در سطح فرم به صورت یک فیلد، تا زمان باز بودن آن فرم، تعیین می‌گردد و به صورت خودکار از حافظه حذف نمی‌شود. این مساله دقیقا مشکل تمام تازه واردها به دنیای وب است که چرا اشیاء ما نیست و نابود شدند. در اینجا وب سرور قرار است به هزاران درخواست رسیده پاسخ دهد. اگر قرار باشد تمام این اشیاء را در سمت سرور نگهداری کند، خیلی زود با اتمام منابع مواجه می‌گردد. اما واقعیت این است که نیاز است یک سری از اطلاعات را در حافظه نگه داشت. به همین منظور یکی از چندین روش مدیریت حالت در ASP.NET استفاده از سشن‌ها است که در اینجا به نحو بسیار مطلوبی، با سربار حداقل توسط TempData مدیریت شده است.
یک مثال کاربردی در این زمینه:
فرض کنید در متد جاری کنترلر، ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا ورودی دریافتی معتبر است یا خیر. در غیراینصورت، کاربر را به یک View دیگر از طریق کنترلری دیگر جهت نمایش خطاها هدایت خواهیم کرد.
همین «هدایت مرورگر به یک View دیگر» یعنی پاک شدن و تخریب اطلاعات کنترلر قبلی به صورت خودکار. بنابراین نیاز است این اطلاعات را در TempData قرار دهیم تا در کنترلری دیگر قابل استفاده باشد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult InsertData(string name)
{
// Check for input errors.
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
{
TempData["error"] = "name is required.";
return RedirectToAction("ShowError");
}
// No errors
// ...
return View();
}

public ActionResult ShowError()
{
var error = TempData["error"] as string;
if (!string.IsNullOrWhiteSpace(error))
{
ViewBag.Error = error;
}
return View();
}
}
}

در همان HomeController دو متد جدید به نام‌های InsertData و ShowError اضافه شده‌اند. در متد InsertData ابتدا بررسی می‌شود که آیا نامی وارد شده است یا خیر. اگر خیر توسط متد RedirectToAction، کاربر به اکشن یا متد ShowError هدایت خواهد شد.
برای انتقال اطلاعات خطایی که می‌خواهیم در حین این Redirect نمایش دهیم نیز از TempData استفاده شده است.
بدیهی است برای اجرا این مثال نیاز است دو View جدید برای متدهای InsertData و ShowError ایجاد شوند (کلیک راست روی نام متد و انتخاب گزینه Add view برای اضافه کردن View مرتبط با آن اکشن).
محتوای View مرتبط با متد افزودن اطلاعات فعلا مهم نیست، ولی View نمایش خطاها در ساده‌ترین حالت مثلا می‌تواند به صورت زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "ShowError";
}

<h2>Error</h2>

@ViewBag.Error

برای آزمایش برنامه هم مطابق مسیریابی پیش فرض و با توجه به قرار داشتن در کنترلری به نام Home، مسیر http://localhost/Home/InsertData ابتدا باید بررسی شود. چون آرگومانی وارد نشده، بلافاصله صفحه به آدرس http://localhost/Home/ShowError به صورت خودکار هدایت خواهد شد.


نکته‌ای تکمیلی در مورد Strongly typed viewها:
عنوان شد که Strongly typed view روش مرجح بوده و بهتر است از آن استفاده شود، زیرا اطلاعات اشیاء و خواص تعریف شده در یک View تحت نظر کامپایلر قرار می‌گیرند که بسیار عالی است. یعنی اگر در View بنویسم FirstName: @Model.FirstName1 چون FirstName1 وجود خارجی ندارد، برنامه نباید کامپایل شود. یکبار این را بررسی کنید. برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود! اما تنها در زمان اجرا است که صفحه زرد رنگ معروف خطاهای ASP.NET ظاهر می‌شود که چنین خاصیتی وجود ندارد (این حالت پیش فرض است؛ یعنی کامپایل یک View‌ در زمان اجرا). البته این باز هم خیلی بهتر است از ViewBag، چون اگر مثلا ViewBag.Country1 را وارد کنیم، در زمان اجرا تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد؛‌ اما با روش Strongly typed view، حتما خطای Compilation Error به همراه نمایش محل مشکل نهایی، در صفحه ظاهر خواهد شد.
سؤال: آیا می‌شود پیش از اجرای برنامه هم این بررسی را انجام داد؟
پاسخ: بله. باید فایل پروژه را اندکی ویرایش کرده و مقدار MvcBuildViews را که به صورت پیش فرض false هست، true نمود. یا خارج از ویژوال استودیو با یک ادیتور متنی ساده مثلا فایل csproj را گشوده و این تغییر را انجام دهید. یا داخل ویژوال استودیو، بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و سپس گزینه Unload Project را انتخاب کنید. مجددا بر روی این پروژه Unload شده کلیک راست نموده و گزینه edit را انتخاب نمائید. در صفحه باز شده، MvcBuildViews را یافته و آن‌را true کنید. سپس پروژه را Reload کنید.
اکنون اگر پروژه را کامپایل کنید، پیغام خطای زیر پیش از اجرای برنامه قابل مشاهده خواهد بود:

'MvcApplication1.Models.Employee' does not contain a definition for 'FirstName1' 
and no extension method 'FirstName1' accepting a first argument of type 'MvcApplication1.Models.Employee'
could be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
d:\Prog\MvcApplication1\MvcApplication1\Views\Home\Index.cshtml 10 MvcApplication1

البته بدیهی است این تغییر، زمان Build پروژه را مقداری افزایش خواهد داد؛ اما امن‌ترین حالت ممکن برای جلوگیری از این نوع خطاهای تایپی است.
یا حداقل بهتر است یکبار پیش از ارائه نهایی برنامه این مورد فعال و بررسی شود.

و یک خبر خوب!
مجوز سورس کد ASP.NET MVC از MS-PL به Apache تغییر کرده و همچنین Razor و یک سری موارد دیگر هم سورس باز شده‌اند. این تغییرات به این معنا خواهند بود که پروژه از حالت فقط خواندنی MS-PL به حالت متداول یک پروژه سورس باز که شامل دریافت تغییرات و وصله‌ها از جامعه برنامه نویس‌ها است، تغییر کرده است (^ و ^).

مطالب
نگاهی به تغییرات فایل Program.cs در نگارش‌های مختلف ASP.NET Core تا نگارش 6
در طی سال‌های قبل، نحوه‌ی آغاز برنامه‌های ASP.NET Core دچار تغییرات زیادی شده‌است که حداقل سه مورد مهم آن‌ها به صورت زیر است:
- استفاده از WebHost.CreateDefaultBuilder: این روش جهت تنظیم شروع به کار یک برنامه‌ی ASP.NET Core 2x مورد استفاده قرار می‌گرفت.
- استفاده از Host.CreateDefaultBuilder: روش پیش‌فرض آغاز برنامه‌های وب NET Core 3x. و NET 5x. که با معرفی generic host، امکان تهیه‌ی Worker services را میسر کردند.
- استفاده از WebApplication.CreateBuilder: روش جدید شروع به کار با برنامه‌های وب مبتنی بر NET 6.


استفاده از WebHost.CreateDefaultBuilder در ASP.NET Core 2.x

در نگارش اول ASP.NET Core، مفهومی به نام هاست پیش‌فرض (default host) وجود نداشت. یکی از مهم‌ترین نکات درنظر گرفته شده در طراحی ASP.NET Core، مفهوم «هزینه کردن به ازای احتیاج» است. یعنی اگر نیاز به قابلیتی نیست، نباید وجود داشته باشد. به این ترتیب یک قالب آغازین نباید به همراه تعداد زیادی بسته‌‌های NuGet و مقدار زیادی کد برای تنظیم باشد؛ زمانیکه واقعا قرار نیست از تمام آن‌ها استفاده شود. به همین جهت از نگارش 2، شروع به ساده‌کردن این قالب اولیه کردند و در این زمان، WebHost.CreateDefaultBuilder ارائه شد. این تنظیم به ظاهر ساده، کدهای پیش‌فرض مورد نیاز قابل توجهی را جهت ساخت ساده‌ی IWebHostBuilder و IWebHost به همراه دارد. در قالب به همراه آن، بین مفاهیم تنظیمات application و host تفاوت قائل شده‌اند؛ یعنی دو فایل Program.cs را برای تنظیمات application و فایل Startup.cs را برای ارائه‌ی تنظیمات هاست، تدارک دیدند.
در این طراحی، بین میدان دید Program و Startup تفاوت وجود دارد. هدف از Program، ارائه‌ی تنظیمات زیرساختی برنامه، مانند تنظیمات HTTP Server، یکپارچگی با IIS و امثال آن شد و عموما در طول عمر برنامه ثابت است. اما برای تغییر رفتار برنامه، بیشتر تغییرات و تنظیمات، به Startup محول شدند؛ مانند تنظیمات تزریق وابستگی‌ها، تنظیمات میان‌افزارها، مسیریابی‌ها و غیره.
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        BuildWebHost(args).Run();
    }

     public static IWebHost BuildWebHost(string[] args) =>
        WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
            .UseStartup<Startup>()
            .Build();
}
نمونه‌ا‌ی از فایل Program.cs برنامه‌های ASP.NET Core 2x را در اینجا ملاحظه می‌کنید این تنظیم ساده، کار خواندن فایل appsettings.json و برپایی تنظیمات برنامه، تنظیمات logging و همچنین تنظیمات یکپارچگی با Kestrel/IIS را در پشت صحنه انجام می‌دهد. همچنین ارجاعی را نیز به کلاس Startup برنامه دارد. متد UseStartup به صورت خودکار به دنبال متدهای ویژه‌ی ConfigureServices و Configure در کلاس آغازین برنامه گشته و آن‌ها را فراخوانی می‌کند تا تنظیمات تزریق وابستگی‌ها، مسیریابی‌ها و میان‌افزارها صورت گیرند.


معرفی Generic Host در ASP.NET Core 3.x/5

ASP.NET Core 3.x به همراه تغییرات بزرگی در کدهای آغازین برنامه‌های ASP.NET Core بود. تا پیش از آن، امکانات پایه‌ی ASP.NET Core تنها برای مقاصد وب قابل استفاده بود. اما در نگارش‌های 3x، با ارائه‌ی یک هاست عمومی، امکان پشتیبانی از سایر برنامه‌ها، مانند worker services را نیز میسر کرد؛ برای مثال پیشتیبانی از کارهای طولانی پس زمینه، هاست سرویس‌های gRPC، هاست سرویس‌های ویندوز و غیره. هدف اصلی از این تغییرات، به اشتراک گذاری فریم‌ورک پایه‌ی ASP.NET Core که تنها برای برنامه‌های وب ساخته شده بود و به همراه امکاناتی مانند تنظیمات، ثبت وقایع، تزریق وابستگی‌ها و غیره بود، با سایر انواع برنامه‌های یاد شده است. برای رسیدن به این هدف، Web Host نگارش 2x، به Generic Host نگارش 3x تغییر کرد و سپس ASP.NET Core برفراز آن بنا شد. اینبار بجای IWebHostBuilder، نمونه‌ی جدید IHostBuilder را داریم:
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        CreateHostBuilder(args).Build().Run();
    }

    public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
        Host.CreateDefaultBuilder(args)
            .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
            {
                webBuilder.UseStartup<Startup>();
            }; 
    }
}
در اینجا نمونه‌ا‌ی از فایل Program.cs برنامه‌های ASP.NET Core 3x را ملاحظه می‌کنید. با توجه به عمومی بودن این روش، قسمت ConfigureWebHostDefaults آن، همان کار WebHost.CreateDefaultBuilder نگارش 2 ASP.NET Core را انجام می‌دهد.
ASP.NET Core 5 به همراه تغییرات مهمی در این زمینه نبود و تنها با تغییر target framework در فایل csproj و به روز رسانی بسته‌های نیوگت مرتبط، کار ارتقاء به نگارش جدید در آن صورت می‌گرفت.


معرفی  WebApplicationBuilder در ASP.NET Core 6x  

در دات نت 6، روش آغاز برنامه‌های وب بطور کامل تغییر کرده‌است. در تمام نگارش‌های پیشین ASP.NET Core، همواره شاهد دو فایل Program.cs و Startup.cs بودیم؛ اما در اینجا فقط یک فایل Program.cs بیشتر وجود ندارد. هر چند همانطور که در مطلب «ارتقاء فایل‌های آغازین برنامه‌های ASP.NET Core 5x به 6x» نیز عنوان شد، می‌توان همان سبک و سیاق پیشین را نیز برگرداند و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
builder.Services.AddRazorPages();
var app = builder.Build();
if (app.Environment.IsDevelopment())
{
   app.UseDeveloperExceptionPage();
}
app.UseStaticFiles();
app.MapGet("/", () => "Hello World!");
app.MapRazorPages();
app.Run();
در اینجا نمونه‌ای از فایل Program.cs برنامه‌های دات نت 6 را مشاهده می‌کنید که تغییرات قابل ملاحظه‌ای داشته‌است:
- استفاده از top level statements
- استفاده از usingهای سراسری و سایر قابلیت‌های C# 10.0
- حذف کامل کلاس Startup؛ اینبار همه چیز فقط یک فایل است.

دیدگاهی را که در اینجا بکار گرفته‌اند شامل این موارد است و بیشتر تازه‌واردان را مدنظر دارند:
- برای شروع به کار، using statements اضافی هستند؛ پس حذف شده‌اند!
- برای شروع به کار، namespaces اضافی هستند؛ پس حذف شده‌اند!
- برای شروع به کار، Program.Main ... هم اضافی است!
- تنظیمات بین دو فایل Program.cs و Startup.cs تقیسم نشده‌اند و همه‌چیز یکجا است و این هم نیازی به توضیح اضافی به تازه‌واردان، ندارد.
- همچنین همانطور که عنوان شد، « ... متد UseStartup به صورت خودکار به دنبال متدهای ویژه‌ی ConfigureServices و Configure در کلاس آغازین برنامه گشته و آن‌ها را فراخوانی می‌کند تا تنظیمات تزریق وابستگی‌ها، مسیریابی‌ها و میان‌افزارها صورت گیرند ...»
نکته‌ی مهم این توضیح، این است که کلاس Startup، هیچ اینترفیسی را پیاده سازی نمی‌کند. یعنی نام این متدها، دقیقا باید به همین صورت باشند (بدون اینکه قرار دادی توسط یک اینترفیس برای آن‌ها وضع شده باشد) و ... چرا واقعا باید به این صورت باشد؟! به همین جهت این‌ها هم حذف شده‌اند!
- در اینجا WebApplication هم مشاهده می‌شود؛ اما آیا واقعا نیازی به آن است؟
پاسخ: خیر! WebApplication.CreateBuilder ای که در اینجا ملاحظه می‌کنید در حقیقت ساده شده‌ی قطعه کد زیر از کدهای ASP.NET Core 3x/5x است:
var hostBuilder = Host.CreateDefaultBuilder(args)
    .ConfigureServices(services => 
    {
        services.AddRazorPages();
    })
    .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
    {
        webBuilder.Configure((ctx, app) => 
        {
            if (ctx.HostingEnvironment.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
            app.UseStaticFiles();
            app.UseRouting();
            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapGet("/", () => "Hello World!");
                endpoints.MapRazorPages();
            });
        });
    }); 
hostBuilder.Build().Run();
که ... WebApplication.CreateBuilder بدون شک ساده‌تر از قطعه کد فوق است. همچنین پس از یک سطر زیر:
 var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
با استفاده از خاصیت builder.Configuration، می‌توان به تنظیمات برنامه دسترسی یافت و یا با استفاده از builder.Services می‌توان سرویس‌های جدیدی را ثبت کرد:
builder.Services.AddRazorPages();
builder.Services.AddSingleton<MyThingy>();
و یا با استفاده از خاصیت builder.Logging می‌توان تنظیمات ثبت وقایع برنامه را تغییر داد:
builder.Logging.AddFile();
همچنین در اینجا زمانیکه کار تنظیمات به پایان رسید، نمونه‌ای از WebApplication را به صورت زیر تولید کرده:
var app = builder.Build();
و اکنون می‌توان تنظیمات میان‌افزارها و یا مسیریابی‌ها را انجام داد:
app.UseStaticFiles();
app.MapRazorPages();
که در مقایسه با نگارش‌های قبلی، بسیار ساده‌تر شده‌، هرچند مرز بین این‌ها و ترتیب آن‌ها اندکی کم‌رنگ‌تر شده‌است.
مطالب
پیاده سازی Full-Text Search با SQLite و EF Core - قسمت سوم - بهبود کیفیت جستجوهای FTS توسط یک غلط یاب املایی
فرض کنید کاربری برای جستجوی رکورد زیر:
context.Chapters.Add(new Chapter
{
    Title = "آزمایش متن فارسی",
    Text = "برای نمونه تهیه شده‌است",
    User = user1.Entity
});
بجای «فارسی»، واژه‌ی «فارشی» را وارد کند و یا بجای «آزمایش»، بنویسد «آزمایس». در هر دو حالت نتیجه‌ی جستجوی او خروجی را به همراه نخواهد داشت. برای بهبود تجربه‌ی کاربری جستجوی تمام متنی SQLite، افزونه‌ای به نام spell fix1 برای آن تهیه شده‌است که بر اساس توکن‌های ایندکس شده‌ی FTS، یک واژه‌نامه، تشکیل می‌شود و سپس بر اساس الگوریتم‌های غلط‌یابی املایی آن، از این توکن‌های از پیش موجود که واقعا در فیلدهای متنی بانک اطلاعاتی جاری وجود خارجی دارند، نزدیک‌ترین واژه‌های ممکن را پیشنهاد می‌کند تا بتوان بر اساس آن‌ها، جستجوی دقیق‌تری را ارائه کرد.


کامپایل افزونه‌ی spell fix1

افزونه‌ی spell fix، به همراه هیچکدام از توزیع‌های باینری SQLite ارائه نمی‌شود. ارائه‌ی آن فقط به صورت سورس کد است و باید خودتان آن‌را کامپایل کنید!


برای این منظور ابتدا به آدرس https://www.sqlite.org/src/dir?ci=99749d4fd4930ccf&name=ext/misc مراجعه کرده و فایل ext/misc/spellfix.c آن‌را دریافت کنید. اگر بر روی لینک spellfix.c کلیک کنید، در نوار ابزار بالای صفحه‌ی بعدی، لینک download آن هم وجود دارد.

سپس به صفحه‌ی دریافت اصلی SQLite یعنی https://www.sqlite.org/download.html مراجعه کرده و بسته‌ی amalgamation آن‌را دریافت کنید. این بسته به همراه کدهای اصلی SQLite است که باید در کنار افزونه‌های آن قرار گیرند تا بتوان این افزونه‌ها را کامپایل کرد. بنابراین پس از دریافت بسته‌ی amalgamation و گشودن آن، فایل spellfix.c را به داخل پوشه‌ی آن کپی کنید:


اکنون نوبت به کامپایل فایل spellfix.c و تبدیل آن به یک dll است تا بتوان آن‌را به صورت یک افزونه در برنامه بارگذاری کرد. برای این منظور از هر کامپایلر ++C ای می‌توانید استفاده کنید. برای نمونه به آدرس http://www.codeblocks.org/downloads/binaries مراجعه کرده و بسته‌ی codeblocks-20.03mingw-setup.exe را دریافت کنید (بسته‌ای که به همراه mingw است). پس از نصب آن، در مسیر C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin می‌توانید کامپایلر چندسکویی gcc را مشاهده کنید. توسط آن می‌توان با اجرای دستور زیر، سبب تولید فایل spellfix1.dll شد:
 "C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin\gcc.exe" -g -shared -fPIC -Wall D:\path\to\sqlite-amalgamation-3310100\spellfix.c -o spellfix1.dll


روش معرفی افزونه‌های SQLite به Microsoft.Data.Sqlite

EF Core، از بسته‌ی Microsoft.Data.Sqlite در پشت صحنه برای کار با SQLite استفاده می‌کند و در اینجا هم برای معرفی افزونه‌ی کامپایل شده، باید ابتدا آن‌را به اتصال برقرار شده، معرفی کرد. خود Sqlite در ویندوز، افزونه‌هایش را بر اساس معرفی مستقیم مسیر فایل dll آن‌ها بارگذاری نمی‌کند. بلکه path ویندوز را برای جستجوی آن‌ها بررسی کرده و در صورتیکه فایل dll ای را افزونه تشخیص داد، آن‌را بارگذاری می‌کند. بنابراین یا باید به صورت دستی مسیر فایل dll تولید شده را به متغیر محیطی path ویندوز اضافه کرد و یا می‌توان توسط قطعه کد زیر، آن‌را به صورت پویایی معرفی کرد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class LoadSqliteExtensions
    {
        public static void AddToSystemPath(string extensionsDirectory)
        {
            if (!RuntimeInformation.IsOSPlatform(OSPlatform.Windows))
            {
                throw new NotSupportedException("Modifying the path at runtime only works on Windows. On Linux and Mac, set LD_LIBRARY_PATH or DYLD_LIBRARY_PATH before running the app.");
            }

            var path = new HashSet<string>(Environment.GetEnvironmentVariable("PATH").Split(Path.PathSeparator));
            if (path.Add(extensionsDirectory))
            {
                Environment.SetEnvironmentVariable("PATH", string.Join(Path.PathSeparator, path));
            }
        }
    }
}
در این متد extensionsDirectory، همان پوشه‌ای است که فایل dll کامپایل شده، در آن قرار دارد. مابقی آن، معرفی این مسیر به صورت پویا به PATH سیستم عامل است.

در ادامه پیش از معرفی services.AddDbContext، باید مسیر پوشه‌ی افزونه‌ها را ثبت کرد و سپس UseSqlite را به همراه اتصالی استفاده کرد که توسط متد LoadExtension آن، افزونه‌ی spellfix1 به آن معرفی شده‌است:
LoadSqliteExtensions.AddToSystemPath("path to .dll file");
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>((serviceProvider, optionsBuilder) =>
    {
        var connection = new SqliteConnection(connectionString);
        connection.Open();

        connection.LoadExtension("spellfix1");
        // Passing in an already open connection will keep the connection open between requests.
        optionsBuilder.UseSqlite(connection);
    });
همانطور که عنوان شد، متد LoadExtension، مسیری را دریافت نمی‌کند. این متد فقط نام افزونه را دریافت می‌کند و مسیر آن‌را از PATH سیستم عامل می‌خواند.


ایجاد جداول ویژه‌ی spell fix در برنامه

در قسمت اول، با متد createFtsTables آشنا شدیم. اکنون این متد را برای ایجاد جداول کمکی مرتبط با افزونه‌ی spell fix به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
        private static void createFtsTables(ApplicationDbContext context)
        {
            // For SQLite FTS
            // Note: This can be added to the `protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)` method too.
            context.Database.ExecuteSqlRaw(@"CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS ""Chapters_FTS""
                                    USING fts5(""Text"", ""Title"", content=""Chapters"", content_rowid=""Id"");");

            // 'SQLite Error 1: 'no such module: spellfix1'.' --> must be loaded ...
            // EditCost for unicode support
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_Vocab USING fts5vocab('Chapters_FTS', 'row');");
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix_EditCost(iLang INT, cFrom TEXT, cTo TEXT, iCost INT);");
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix USING spellfix1(edit_cost_table=Chapters_FTS_SpellFix_EditCost);");
        }
- اگر در حین اجرای این دستورات خطای «no such module: spellfix1» را دریافت کردید، یعنی متد LoadExtension را به درستی فراخوانی نکرده‌اید.
- همانطور که مشاهده می‌کنید، ابتدا بر اساس Chapters_FTS یا همان جدول مجازی FTS برنامه، یک جدول مجازی از نوع fts5vocab ایجاد می‌شود. کار آن استخراج توکن‌های FTS و آماده سازی آن‌ها برای استفاده در غلط یاب املایی هستند.
- سپس جدول ویژه‌ی EditCost را مشاهده می‌کنید. نام آن مهم نیست، اما ساختار آن باید دقیقا به همین صورت باشد. اگر این جدول اختیاری را تهیه کنیم، الگوریتم spellfix1 به utf8 سوئیچ خواهد کرد و برای پردازش متون یونیکد، بدون مشکل کار می‌کند. بدون آن، جستجوهای فارسی نتایج مطلوبی را به همراه نخواهند داشت.
- در آخر جدول مجازی مرتبط با spellfix1 که از جدول cost_table معرفی شده استفاده می‌کند، ایجاد شده‌است.

اجرای این دستورات، جداول زیر را ایجاد می‌کنند (که ساختار آن‌ها استاندارد است و باید مطابق فرمول‌های مستندات آن‌ها باشد):



به روز رسانی جدول واژه نامه‌ی غلط یابی برنامه

آخرین جدولی را که ایجاد کردیم، Chapters_FTS_SpellFix است که اطلاعات خودش را از Chapters_FTS_Vocab دریافت می‌کند:


  هر بار که بانک اطلاعاتی را به روز می‌کنیم، نیاز است اطلاعات این جدول را نیز توسط دستور زیر به روز کرد:
database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(word, rank)
    SELECT term, cnt FROM Chapters_FTS_Vocab
    WHERE term not in (SELECT word from Chapters_FTS_SpellFix_vocab)");
البته خود SQLite اطلاعات این جدول را فقط یکبار بارگذاری می‌کند. برای اجبار آن به بارگذاری مجدد، می‌توان دستور reset زیر را صادر کرد:
database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(command) VALUES(\"reset\");");


کوئری گرفتن از جدول مجازی Chapters_FTS_SpellFix

تا اینجا افزونه‌ی spellfix1 را کامپایل و به سیستم معرفی کردیم. سپس جداول واژه نامه‌ی آن‌را نیز تشکیل دادیم، اکنون نوبت به کوئری گرفتن از آن است. به همین جهت یک موجودیت بدون کلید دیگر را بر اساس ساختار خروجی کوئری‌های آن ایجاد کرده:
namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities
{
    public class SpellCheck
    {
        public string Word { get; set; }
        public decimal Rank { get; set; }
        public decimal Distance { get; set; }
        public decimal Score { get; set; }
        public decimal Matchlen { get; set; }
    }
}
و آن‌را توسط متد HasNoKey به EF Core معرفی می‌کنیم:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        //...

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            base.OnModelCreating(builder);

            builder.Entity<SpellCheck>().HasNoKey().ToView(null);
        }

        //...
    }
}
در اینجا SpellCheck تهیه شده با متد HasNoKey علامتگذاری می‌شود تا آن‌را بتوان بدون مشکل در کوئری‌های EF استفاده کرد. همچنین فراخوانی ToView(null) سبب می‌شود تا EF Core جدولی را در حین Migration از روی این موجودیت ایجاد نکند و آن‌را به همین حال رها کند.

در آخر، کوئری گرفتن از این جدول، ساختار زیر را دارد:
foreach (var item in context.Set<SpellCheck>().FromSqlRaw(
          @"SELECT word, rank, distance, score, matchlen FROM Chapters_FTS_SpellFix
            WHERE word MATCH {0} and top=6", "فارشی"))
{
    Console.WriteLine($"Word: {item.Word}");
    Console.WriteLine($"Distance: {item.Distance}");
}
با این خروجی:


top=6 در این کوئری خاص یعنی 6 رکورد را بازگشت بده.

یک نکته: اگر می‌خواهید کوئری فوق را توسط برنامه‌ی «DB Browser for SQLite» اجرا کنید، باید از منوی tools آن، گزینه‌ی load extension را انتخاب کرده و فایل dll افزونه را به برنامه معرفی کنید.


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.