مطالب
یافتن نام رشته‌ای کامل یک کلاس در دات نت

دو تنظیم زیر را در نظر بگیرید:
<add key="nhibernate-logger" value="NHibernate.Helper.Logging.LoggerFactory, NHibernate.Helper" />
و یا
<add name="StaticContentCacheModule" type="StaticContentCacheModule.StaticCache, StaticContentCacheModule"/>
این نوع موارد را در فایل‌های app.config و یا web.config زیاد می‌توان یافت.
الان فرض کنید کلاس StaticCache مربوط به StaticContentCacheModule فرضی فوق را به صورت دستی به برنامه‌ی خود اضافه کرده‌اید. همچنین سطر فوق را نیز بدون هیچ تغییری در قسمت http modules مربوط به web.config برنامه معرفی نموده‌اید. برنامه را اجرا می‌کنید، اما ماژول ذکر شده کار نمی‌کند! چرا؟
چون نام رشته‌ای متناظر با کلاس StaticCache ایی که اکنون به پروژه‌ی خود اضافه کرده‌اید، با توجه به فضاهای نام پروژه‌ی جدید، کاملا دگرگون شده است. بنابراین، سؤال مهم اینجا است که این نام را بر اساس تنظیمات پروژه‌ی جاری چگونه می‌توان یافت؟
خوشبختانه دات نت فریم ورک، ابزاری توکار را برای تولید این نام رشته‌ای، به همراه دارد:
class Test
{
static void Main()
{
string name = typeof(System.Data.DataView).AssemblyQualifiedName;
Console.WriteLine(name);
}
}
خاصیت AssemblyQualifiedName ذکر شده در مثال فوق، دقیق‌ترین نامی است که می‌توانید در پروژه‌ی خود استفاده نمائید.
خروجی این مثال جهت نمایش نام رشته‌ای معادل کلاس System.Data.DataView به صورت زیر است:
System.Data.DataView, System.Data, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089

سؤال: از کجا متوجه شوم که رشته‌ی فوق واقعا کار می‌کند؟
مقدار متغیر name مثال فوق باید پس از بکارگیری در متد Type.GetType ، حاصلی غیر null را بازگشت دهد.
var name = typeof(System.Data.DataView).AssemblyQualifiedName;
var type = Type.GetType(name);
اگر حاصل نال بود، یعنی همان مشکلی که در ابتدای مطلب ذکر شد: ماژول مشخص شده در web.config برنامه توسط رشته‌ی مورد نظر کار نخواهد کرد.

نکته: اگر قصد معرفی اسمبلی دیگری را به برنامه دارید و این اسمبلی امضای دیجیتال دارد (strong name signature)، باید تمام اطلاعات حاصل را ذکر کنید (مانند مثال فوق که شامل Version ، Public key token و غیره است). در غیر اینصورت (عدم وجود امضای دیجیتال) ذکر دو قسمت اول خروجی خاصیت AssemblyQualifiedName کافی خواهند بود.

مطالب
هاست سرویس های Asp.Net Web Api با استفاده از OWIN و TopShelf
زمانیکه از Template‌های پیش فرض تدارک دیده شده در VS.Net برای اپلیکیشن‌های وب خود استفاده می‌کنید، وب اپلیکیشن و سرور با هم یکپارچه هستند و تحت IIS  اجرا می‌شوند. به وسیله Owin می‌توان این دو مورد را بدون وابستگی به IIS به صورت مجزا اجرا کرد. در این پست قصد داریم سرویس‌های Web Api را در قالب یک Windows Service با استفاده از کتابخانه‌ی TopShelf هاست نماییم.
پیش نیاز ها:
»Owin چیست
»تبدیل برنامه‌های کنسول ویندوز به سرویس ویندوز ان تی

  برای شروع یک برنامه Console Application ایجاد کرده و اقدام به نصب پکیج‌های زیر نمایید:
Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.OwinSelfHost
Install-Package TopShelf

حال یک کلاس Startup برای پیاده سازی Configuration‌های مورد نیاز ایجاد می‌کنیم
در این قسمت می‌توانید تنظیمات زیر را پیاده سازی نمایید:
»سیستم Routing؛
»تنظیم  Dependency Resolver برای تزریق وابستگی کنترلر‌های Web Api؛
»تنظیمات hub‌های SignalR(در حال حاضر SignalR به صورت پیش فرض نیاز به Owin برای اجرا دارد)؛
»رجیستر کردن Owin Middleware‌های نوشته شده؛
»تغییر در Asp.Net PipeLine؛
»و...

public class Startup 
    {       
        public void Configuration(IAppBuilder appBuilder) 
        {          
            HttpConfiguration config = new HttpConfiguration(); 
            config.Routes.MapHttpRoute( 
                name: "DefaultApi", 
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}", 
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional } 
            ); 

            appBuilder.UseWebApi(config); 
        } 
    }
* به صورت پیش فرض نام این کلاس باید Startup و نام متد آن نیز باید Configuration باشد.

در این مرحله یک کنترلر Api به صورت زیر به پروژه اضافه نمایید:
public class ValuesController : ApiController 
    {        
        public IEnumerable<string> Get() 
        { 
            return new string[] { "value1", "value2" }; 
        } 
      
        public string Get(int id) 
        { 
            return "value"; 
        } 

        public void Post([FromBody]string value) 
        { 
        } 

        public void Put(int id, [FromBody]string value) 
        { 
        }        
    }
کلاسی به نام ServiceHost ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید:
public class ServiceHost
    {     
        private IDisposable webApp;             

        public static string BaseAddress 
        {
            get
            {
                return "http://localhost:8000/";
            }
        }

        public void Start()
        {           
            webApp = WebApp.Start<Startup>(BaseAddress);          
        }

        public void Stop()
        {           
            webApp.Dispose();          
        }
    }
واضح است که متد Start در کلاس بالا با استفاده از متد Start کلاس WebApp، سرویس‌های Web Api را در آدرس مورد نظر هاست خواهد کرد. با فراخوانی متد Stop این سرویس‌ها نیز dispose خواهند شد.
در مرحله آخر باید شروع و توقف سرویس‌ها را تحت کنترل کلاس HostFactory کتابخانه TopShelf در آوریم. برای این کار کافیست کلاسی به نام ServiceHostFactory ایجاد کرده و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
public class ServiceHostFactory
    {
        public static void Run()
        {
            HostFactory.Run( config =>
            {
                config.SetServiceName( "ApiServices" );
                config.SetDisplayName( "Api Services ]" );
                config.SetDescription( "No Description" );

                config.RunAsLocalService();

                config.Service<ServiceHost>( cfg =>
                {
                    cfg.ConstructUsing( builder => new ServiceHost() );

                    cfg.WhenStarted( service => service.Start() );
                    cfg.WhenStopped( service => service.Stop());
                } );
            } );
        }
    }
توضیح کد‌های بالا:
ابتدا با فراخوانی متد Run سرویس مورد نظر اجرا خواهد شد. تنظیمات نام سرویس و نام مورد نظر جهت نمایش  و همچنین توضیحات در این قسمت انجام می‌گیرد.
با استفاده از متد ConstructUsing عملیات وهله سازی از سرویس انجام خواهد گرفت. در پایان نیز متد Start  و Stop کلاس ServiceHost، به عنوان عملیات شروع و پایان سرویس ویندوز مورد نظر تعیین شد.

حال اگر در فایل Program پروژه، دستور زیر را فراخوانی کرده و برنامه را ایجاد کنید خروجی زیر قابل مشاهده است.
ServiceHostFactory.Run();

در حالیکه سرویس مورد نظر در حال اجراست، Browser را گشوده و آدرس http://localhost:8000/api/values/get را در AddressBar وارد کنید. خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد:

مطالب
طول و عرض WPF

شاید بد نباشد این فناوری را از دیدگاه مدت زمانی که باید به آن تسلط پیدا کرد، بررسی نمود:



بله، مشکل در طول و عرض WPF بوده و مدت زمان یادگیری و تسلط کامل به آن، از فناوری‌های قبلی مطرح در دات نت فریم ورک بسیار بیشتر می‌باشد. (تعداد کلاس‌های آن تقریبا مساوی مجموع تعداد کلاس‌های نگارش 2 WinForms و ASP.Net است!)

در مقایسه با WinForms و ASP.Net هم موارد زیر قابل تامل است:
ASP.NET 2.0 شامل 1098 public types و 1551 classes است.
WinForms 2.0 شامل 777 public types و 1500 classes می‌باشد.
سیلورلایت 2 را هم که در تصویر مشاهده می‌کنید. شامل 376 public types و 335 classes است.

ماخذ

مطالب
تهیه پردازنده‌های سفارشی برای افزونه XMLWorker کتابخانه iTextSharp
پیشتر مطلب «تهیه پردازنده‌های سفارشی برای HTMLWorker کتابخانه iTextSharp» را در این سایت مطالعه کرده‌اید. از آنجائیکه افزونه HTMLWorker منسوخ شده است و دیگر پشتیبانی نخواهد شد، باید کدهای فعلی را به افزونه XMLWorker منتقل کرد. مقدمه‌ای را در این زمینه در مطلب «تبدیل HTML فارسی به PDF با استفاده از افزونه‌ی XMLWorker کتابخانه‌ی iTextSharp» می‌توانید مطالعه نمائید.
در ادامه قصد داریم همان امکان پشتیبانی از تصاویر base64 مدفون شده در صفحات HTML را به کتابخانه XMLWorker نیز اضافه کنیم.


تهیه پردازنده‌های سفارشی تگ‌های HTML جهت افزونه XMLWorker

در اینجا کار با ارث بری از کلاس AbstractTagProcessor شروع می‌شود. سپس کافی است تا متد End این کلاس پایه را override کرده و تگ سفارشی خود را پردازش کنیم. نمونه‌هایی از این نوع پردازنده‌ها را در پوشه itextsharp.xmlworker\iTextSharp\tool\xml\html سورس‌های iTextSharp می‌توانید ملاحظه کنید و جهت ایده گرفتن بسیار مناسب می‌باشند.
یکی از این پردازنده‌های پیش فرض موجود در افزونه XMLWorker کار پردازش تگ‌های img را انجام می‌دهد و در کلاس iTextSharp.tool.xml.html.Image قرار گرفته است. این پردازنده به صورت پیش فرض تصاویر base64 را پردازش نمی‌کند. برای رفع این مشکل می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
    public class CustomImageTagProcessor : iTextSharp.tool.xml.html.Image
    {
        public override IList<IElement> End(IWorkerContext ctx, Tag tag, IList<IElement> currentContent)
        {
            IDictionary<string, string> attributes = tag.Attributes;
            string src;
            if (!attributes.TryGetValue(HTML.Attribute.SRC, out src))
                return new List<IElement>(1);

            if (string.IsNullOrEmpty(src))
                return new List<IElement>(1);

            if (src.StartsWith("data:image/", StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase))
            {
                // data:[<MIME-type>][;charset=<encoding>][;base64],<data>
                var base64Data = src.Substring(src.IndexOf(",") + 1);
                var imagedata = Convert.FromBase64String(base64Data);
                var image = iTextSharp.text.Image.GetInstance(imagedata);

                var list = new List<IElement>();
                var htmlPipelineContext = GetHtmlPipelineContext(ctx);
                list.Add(GetCssAppliers().Apply(new Chunk((iTextSharp.text.Image)GetCssAppliers().Apply(image, tag, htmlPipelineContext), 0, 0, true), tag, htmlPipelineContext));
                return list;
            }
            else
            {
                return base.End(ctx, tag, currentContent);
            }
        }
    }
با ارث بری از کلاس پردازنده پیش فرض تگ‌های تصاویر یا iTextSharp.tool.xml.html.Image شروع و سپس متد End آن‌را  تحریف کرده‌ایم.
در اینجا اگر src یک تگ img با الگوی تصاویر base64 شروع شده باشد، تصویر آن استخراج و تبدیل به وهله‌ای از تصاویر استاندارد iTextSharp می‌شود. سپس این تصویر در اختیار htmlPipelineContext قرار داده خواهد شد و یا اگر این تصویر از نوع base64 نباشد، همان متد base.End کلاس پایه، جهت پردازش آن کفایت می‌کند.


استفاده از یک پردازنده تگ سفارشی HTML افزونه XMLWorker

تا اینجا یک پردازنده جدید تصاویر را ایجاد کرده‌ایم. برای اینکه XMLWorker را از وجود آن مطلع کنیم، نیاز است آن‌را به درون htmlPipeline این افزونه تزریق نمائیم که کدهای کامل آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
            using (var doc = new Document(PageSize.A4))
            {
                var writer = PdfWriter.GetInstance(doc, new FileStream("test.pdf", FileMode.Create));
                doc.Open();
                var html = @"<img src='data:image/png;base64,iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAAD4AAABQCAMAAAB24TZcAAAABGdBTUEAANbY1E9YMgAAABl0RVh0U29mdHdhcmUAQWRvYmUgSW1hZ2VSZWFkeXHJZTwAAAGAUExURdSmeJp2SHlbQIRoSUg2J499a8KebqeHZuGufBEVJPz7+3NWPVxGMduwhPXEktnX1mtROLq7t5WDc2VMNv3LmKB8TMSidMbFxLGlmXlhSMSddpJUL+y8i3VlVqedlOzr6gUIF2lXRLCLY4ZyXLyYaYhtUYiJhJFyU1dBLLiVZnlwZrWRY/Hx8b+2rbySaJh9YqeooDw4NygnKvvJlpyblzksIUhGRryYckc7MPjGlKODX5x8VVA8K+azgM3FvDInHK2JW2ZbUOHh4Xt2cFpaWKeAUM6kel1RRJmUjo5vSrWzrJJ1WFhLQCQmMuK1iJiMgmthWPPCkOm3hEtBOunm5LCNXnJtZquEXmNkYvG+i7Ctq+y5hrWRbKqSeaN/WqmFVYFgQh8aGOa4isWkd8mcby4vONDNy0AwI5h2U19JMxkdLzIuL1JBMjQ3P5Z6Ve6/j93c2+Xi34KAfJ5/Xvj4+O/u7sSKVJd4Wo6QjXE+IeOwfQcNJoBeQ8Gdbf/Mmf///5GX6NEAAAcrSURBVHja3JbpX9pIGMchiWkgEaOBtaGinBLEyopFBeMqtYKI4kGt2lILFsUoXa3WdZcc/dd3JheHAvaz7/Z5Ec2Q7/yeaw7Lz/9klv8rfnM+Orz5cXLjZsL+67h9eCq9Vaxvzc6v3W6+/TX85kN6ixdokkQQCaE5vrg28Qv4a2yFQcpSi/HzH6efi+/UaEAwWAtepuvv3tw/B//hqZGQqDFSmyHC7v0z8EldlZQQEgTfMgF23h8/T+gEhQGrcQYrMBKVtvfDb4qU/j3DMK3SdIKWsNs++M1iS8R8W/gULyG1771w+/stQWpTpFpzByb09MRHEwaoxUxToGtaZiBrE72cXzMyhcDiIRgCHxJPIxKt5aF23gMf0iquz8BJmAAFpUStxvG0xIA3arcHPsvrJM1wvFTDeEGQeKCewCo1jgRDwKuJrrh9C3osIfyiz+NboZFKxU0xJEYmeJbBhPoKiKyMDXfHd0mJWSETnoKiKCmgSioFDKFr4T1lbn/fgkHf+PGu+A+A12imMqdAqzNUXlFCFP+gOD41CKJBcCB4bKSnOmitB5VWSgnMrSjhCnu8D1hoS1xP/KcH1BhZdGi4c4VNAh/I5PGyRjdQqje+A6YXPIpup/DhHlMUh44f1hAJ6x77z3OwVjG/0ml7Ot4gOWnxvkfbALw+2EnPGc43ojWk3qNt7hdpiSp0ajcMukHQPB/4o3vPf8TKQgc+pqXdkpEtgGewE7THel/j66dtdBLA1XAYRXK8AGbxC/6RHvjbCuOE0Kklk8lcg/+OicaJcOhfTflTVYCHuYvX3XH7QCxcUAol9i6VursLha+VfcLPHwamZjfSAgxi6QId6oFnC5awsjdoWYjFPrOlB3QONAtJjrwsetiq2jkzgfc9nPdklJBDyXvGj+Zf+jIKe7pPoNFoOHwyoyaQKFcD9z3wzbwSGnT6fCMB9u5UmWMLYwTJQo5QC2AB6r122ukBJeVWnA6HIwlLnp/bI/w5wI3tJR3LjcZMbvVzL/xHwOG+M6s2mFeSjRm0QRyDYnyCOEv/0fOYGM/vha4N3J1S5hoZhCAcYBro/AwV63NIjafuzL4rLSjOZYKeIT45j9XUnQTs/Y7Inbqp/pABeIPBqsTystr0/pd9T9jprZIGO9CHa4gTPHairxr/eP/rwai+YdzlWQfALSHu4qTxfHxiQKVTaBINvfCjDFo1Fmzjor/zP+0BNXdgxSTdqRe5w0bT2hq+293mdWDOSJ5DWbgwd4uGpSPxXW5WGzGddhYWHsDRguqpO5x9jjq4HY3BnjtcRRGGe/Xqn38YC6SraVt84jnXwo0FgC8kOK7s+mv91St6RhVnZ72Vqeln4EM+cFY43SHgdj584c9ormdFbx3Jbk73v9PuvNCCvx67ntPzlmG2xUvUhQpZz9roxHdwXx4e7Yb/fdXc7o81PFcUxW2ry+Wy5miM4gQkEAh0uxKfXWbdLXs1XGxZURRnXZpZrVbXegT/rUvm571itnncQPctWZso2hAdd61GIzIuf32y5zduL0VxtwQPWG2vB7QP0OKKVaejOI7L8lP4+S3r+wY+zSZfGPvGPlFlt8FQ3BCPQPYpfOjWs3QHtMVLJqmU0NLe9XVhsBpOwyER0+D1oE534t8Hsn/KctwLokxUgeunD6FwCA2xMGtAPAdhjkr55afwoaksGpHlAKTnWUK9ZIAt15k/U+mK5voSuoI9Vre/fZPOBcFQKg4+PXsXg7urVra0Stvqmud4mTp4hN/s+lAIy8ErIC7Oz8aITzqegYkUL4tawQ+ivEvudP7Gt6SPpCpewJ8BfN+pb/aq71dG2kjayLuJ3/vC+gB+EBe9Xm/8KEQs67hShMmgIRsNylFuFe9UL1IGHXHNAtr77ZYN7htNB8LxJmCnyaBZULpJ6/g4ZZQCX83FAS1u3675xnTaX/GKFdLl+gIaDZeFpU78rS9oDnzZEmHstqPJKc9n90LJPThyBUZIVRtMv8Q1v9Xx8bzxigddWo1t7yZ//zgSCwRiK6CO0PUD2OR4hMnhHfiPtYiJr4a8Jj4MbHNe7UC4RtTfc5wsd+DD6RbxxTZ8chtkrcJGIlqX41GqTVzFp3wmfmCNi5rNT74Z3nwHi2BjZW11AtdzgvxIfSBl4l/Klzr+bfLvzSNYA1u9xTfmz8f4lLmA5HWfgV8eTa7BEohxox1xeZ1F5Ef4fTrYnL4oGjb7QZ3JVgk2W4KJPMZvmWbo9KWJ27QsXKHm3DkhJT/Gs6z55lo0abV5wCSL5txL/CMa4PYPUXN+5qwTj68aXwa5MP4Efj/VDA4TW3BV3PQMp7Wlgnfg555mcPFO8RbXMbXv8Oh6pG3J7IRM8bq3Q/zKLFqUQ3GteNYvbepG1XG57O0Qt9Hmd1bOKC1qbZH/zbK78FWzYMJ2aZoXPq7kr8ZvORr+iUSjJzQb/Gpa5l8BBgBZTppAyfsf0wAAAABJRU5ErkJggg==' width='62' height='80' style='float: left; margin-right: 28px;' />";

                var tagProcessors = (DefaultTagProcessorFactory)Tags.GetHtmlTagProcessorFactory();
                tagProcessors.RemoveProcessor(HTML.Tag.IMG); // remove the default processor
                tagProcessors.AddProcessor(HTML.Tag.IMG, new CustomImageTagProcessor()); // use our new processor

                var cssResolver = new StyleAttrCSSResolver();
                cssResolver.AddCss(@"code { padding: 2px 4px; }", "utf-8", true);
                var charset = Encoding.UTF8;
                var hpc = new HtmlPipelineContext(new CssAppliersImpl(new XMLWorkerFontProvider()));
                hpc.SetAcceptUnknown(true).AutoBookmark(true).SetTagFactory(tagProcessors); // inject the tagProcessors
                var htmlPipeline = new HtmlPipeline(hpc, new PdfWriterPipeline(doc, writer));
                var pipeline = new CssResolverPipeline(cssResolver, htmlPipeline);
                var worker = new XMLWorker(pipeline, true);
                var xmlParser = new XMLParser(true, worker, charset);
                xmlParser.Parse(new StringReader(html));
            }
            Process.Start("test.pdf");
در اینجا ابتدا لیست پردازنده‌های پیش فرض افزونه XMLWorker را دریافت و سپس پردازنده تگ img آن‌را حذف و با نمونه جدید خود جایگزین کرده‌ایم. در ادامه این لیست تغییر یافته به درون HtmlPipelineContext تزریق شده‌است تا بجای DefaultTagProcessorFactory اصلی مورد استفاده قرار گیرد.
مطالب
معادل‌های چندسکویی اجزای فایل web.config در ASP.NET Core
هنوز هم اجزای مختلف فایل web.config در ASP.NET Core قابل تعریف و استفاده هستند؛ اما اگر صرفا بخواهیم از این نوع برنامه‌ها در ویندوز و به کمک وب سرور IIS استفاده کنیم. با انتقال برنامه‌های چندسکویی مبتنی بر NET Core. به سایر سیستم عامل‌ها، دیگر اجزایی مانند استفاده‌ی از ماژول فشرده سازی صفحات IIS و یا ماژول URL rewrite آن و یا تنظیمات static cache تعریف شده‌ی در فایل web.config، شناسایی نشده و تاثیری نخواهند داشت. به همین جهت تیم ASP.NET Core، معادل‌های توکار و چندسکویی را برای عناصری از فایل web.config که به IIS وابسته هستند، تهیه کرده‌است که در ادامه آن‌‌ها را مرور خواهیم کرد.


میان‌افزار چندسکویی فشرده سازی صفحات در ASP.NET Core

پیشتر مطلب «استفاده از GZip توکار IISهای جدید و تنظیمات مرتبط با آن‌ها» را در سایت جاری مطالعه کرده‌اید. این قابلیت صرفا وابسته‌است به IIS و همچنین در صورت نصب بودن ماژول httpCompression آن کار می‌کند. بنابراین قابلیت انتقال به سایر سیستم عامل‌ها را نخواهد داشت و هرچند تنظیمات فایل web.config آن هنوز هم در برنامه‌های ASP.NET Core معتبر هستند، اما چندسکویی نیستند. برای رفع این مشکل، تیم ASP.NET Core، میان‌افزار توکاری را برای فشرده سازی صفحات ارائه داده‌است که جزئی از تازه‌های ASP.NET Core 1.1 نیز به‌شمار می‌رود.
برای نصب آن دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت، اجرا کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
که معادل است با افزودن وابستگی ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression": "1.0.0"
    }
}

مرحله‌ی بعد، افزودن سرویس‌های و میان افزار مرتبط، به کلاس آغازین برنامه هستند. همیشه متدهای Add کار ثبت سرویس‌های میان‌افزار را انجام می‌دهند و متدهای Use کار افزودن خود میان‌افزار را به مجموعه‌ی موجود تکمیل می‌کنند.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddResponseCompression(options =>
    {
        options.MimeTypes = Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression.ResponseCompressionDefaults.MimeTypes;
    });
}
متد AddResponseCompression کار افزودن سرویس‌های مورد نیاز میان‌افزار ResponseCompression را انجام می‌دهد. در اینجا می‌توان تنظیماتی مانند MimeTypes فایل‌ها و صفحاتی را که باید فشرده سازی شوند، تنظیم کرد. ResponseCompressionDefaults.MimeTypes به این صورت تعریف شده‌است:
namespace Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
{
    /// <summary>
    /// Defaults for the ResponseCompressionMiddleware
    /// </summary>
    public class ResponseCompressionDefaults
    {
        /// <summary>
        /// Default MIME types to compress responses for.
        /// </summary>
        // This list is not intended to be exhaustive, it's a baseline for the 90% case.
        public static readonly IEnumerable<string> MimeTypes = new[]
        {
            // General
            "text/plain",
            // Static files
            "text/css",
            "application/javascript",
            // MVC
            "text/html",
            "application/xml",
            "text/xml",
            "application/json",
            "text/json",
        };
    }
}
اگر علاقمند بودیم تا عناصر دیگری را به این لیست اضافه کنیم، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
services.AddResponseCompression(options =>
{
    options.MimeTypes = ResponseCompressionDefaults.MimeTypes.Concat(new[]
                                {
                                    "image/svg+xml",
                                    "application/font-woff2"
                                });
            });
در اینجا تصاویر از نوع svg و همچنین فایل‌های فونت woff2 نیز اضافه شده‌اند.

به علاوه options ذکر شده‌ی در اینجا دارای خاصیت options.Providers نیز می‌باشد که نوع و الگوریتم فشرده سازی را مشخص می‌کند. در صورتیکه مقدار دهی نشود، مقدار پیش فرض آن Gzip خواهد بود:
services.AddResponseCompression(options =>
{
  //If no compression providers are specified then GZip is used by default.
  //options.Providers.Add<GzipCompressionProvider>();

همچنین اگر علاقمند بودید تا میزان فشرده سازی تامین کننده‌ی Gzip را تغییر دهید، نحوه‌ی تنظیمات آن به صورت ذیل است:
services.Configure<GzipCompressionProviderOptions>(options =>
{
  options.Level = System.IO.Compression.CompressionLevel.Optimal;
});

به صورت پیش‌فرض، فشرده سازی صفحات Https انجام نمی‌شود. برای فعال سازی آن تنظیم ذیل را نیز باید قید کرد:
 options.EnableForHttps = true;

مرحله‌ی آخر این تنظیمات، افزودن میان افزار فشرده سازی خروجی به لیست میان افزارهای موجود است:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseResponseCompression()  // Adds the response compression to the request pipeline
   .UseStaticFiles(); // Adds the static middleware to the request pipeline  
}
در اینجا باید دقت داشت که ترتیب تعریف میان‌افزارها مهم است و اگر UseResponseCompression پس از UseStaticFiles ذکر شود، فشرده سازی صورت نخواهد گرفت؛ چون UseStaticFiles کار ارائه‌ی فایل‌ها را تمام می‌کند و نوبت اجرا، به فشرده سازی اطلاعات نخواهد رسید.


تنظیمات کش کردن چندسکویی فایل‌های ایستا در ASP.NET Core

تنظیمات کش کردن فایل‌های ایستا در web.config مخصوص IIS به صورت ذیل است :
<staticContent>
   <clientCache httpExpires="Sun, 29 Mar 2020 00:00:00 GMT" cacheControlMode="UseExpires" />
</staticContent>
معادل چندسکویی این تنظیمات در ASP.NET Core با تنظیم Response.Headers میان افزار StaticFiles انجام می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app,
                      IHostingEnvironment env,
                      ILoggerFactory loggerFactory)
{
    app.UseResponseCompression()
       .UseStaticFiles(
           new StaticFileOptions
           {
               OnPrepareResponse =
                   _ => _.Context.Response.Headers[HeaderNames.CacheControl] = 
                        "public,max-age=604800" // A week in seconds
           })
       .UseMvc(routes => routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"));
}
در اینجا پیش از آماده شدن یک فایل استاتیک برای ارائه‌ی نهایی، می‌توان تنظیمات Response آن‌را تغییر داد و برای مثال هدر Cache-Control آن‌را به یک هفته تنظیم نمود.


معادل چندسکویی ماژول URL Rewrite در ASP.NET Core

مثال‌هایی از ماژول URL Rewrite را در مباحث بهینه سازی سایت برای بهبود SEO پیشتر بررسی کرده‌ایم (^ و ^ و ^). این ماژول نیز همچنان در ASP.NET Core هاست شده‌ی در ویندوز و IIS قابل استفاده است (البته به شرطی که ماژول مخصوص آن در IIS نصب و فعال شده باشد). معادل چندسکویی این ماژول به صورت یک میان‌افزار توکار به ASP.NET Core 1.1 اضافه شده‌است.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت آن‌را به نحو ذیل نصب کرد:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.Rewrite
و یا افزودن آن به لیست وابستگی‌های فایل project.json:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Rewrite": "1.0.0"
    }
}

پس از نصب آن، نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف و استفاده‌ی آن در کلاس آغازین برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseRewriter(new RewriteOptions()
                            .AddRedirectToHttps()
                            .AddRewrite(@"app/(\d+)", "app?id=$1", skipRemainingRules: false) // Rewrite based on a Regular expression
                            //.AddRedirectToHttps(302, 5001) // Redirect to a different port and use HTTPS
                            .AddRedirect("(.*)/$", "$1")  // remove trailing slash, Redirect using a regular expression
                            .AddRedirect(@"^section1/(.*)", "new/$1", (int)HttpStatusCode.Redirect)
                            .AddRedirect(@"^section2/(\\d+)/(.*)", "new/$1/$2", (int)HttpStatusCode.MovedPermanently)
                            .AddRewrite("^feed$", "/?format=rss", skipRemainingRules: false));
این میان‌افزار نیز باید پیش از میان افزار فایل‌های ایستا و همچنین MVC معرفی شود.

در اینجا مثال‌هایی را از اجبار به استفاده‌ی از HTTPS، تا حذف / از انتهای مسیرهای وب سایت و یا هدایت آدرس قدیمی فید سایت، به آدرسی جدید واقع در مسیر format=rss، توسط عبارات باقاعده مشاهده می‌کنید.
در این تنظیمات اگر پارامتر skipRemainingRules به true تنظیم شود، به محض برآورده شدن شرط انطباق مسیر (پارامتر اول ذکر شده)، بازنویسی مسیر بر اساس پارامتر دوم، صورت گرفته و دیگر شرط‌های ذکر شده، پردازش نخواهند شد.

این میان‌افزار قابلیت دریافت تعاریف خود را از فایل‌های web.config و یا htaccess (لینوکسی) نیز دارد:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions()
.AddIISUrlRewrite(env.ContentRootFileProvider, "web.config")
.AddApacheModRewrite(env.ContentRootFileProvider, ".htaccess"));
بنابراین اگر می‌خواهید تعاریف قدیمی <system.webServer><rewrite><rules> وب کانفیگ خود را در اینجا import کنید، متد AddIISUrlRewrite چنین کاری را به صورت خودکار برای شما انجام خواهد داد و یا حتی می‌توان این تنظیمات را در یک فایل UrlRewrite.xml نیز قرار داد تا توسط IIS پردازش نشود و مستقیما توسط ASP.NET Core مورد استفاده قرار گیرد.

و یا اگر خواستید منطق پیچیده‌تری را نسبت به عبارات باقاعده اعمال کنید، می‌توان یک IRule سفارشی را نیز به نحو ذیل تدارک دید:
public class RedirectWwwRule : Microsoft.AspNetCore.Rewrite.IRule
{
    public int StatusCode { get; } = (int)HttpStatusCode.MovedPermanently;
    public bool ExcludeLocalhost { get; set; } = true;
    public void ApplyRule(RewriteContext context)
    {
        var request = context.HttpContext.Request;
        var host = request.Host;
        if (host.Host.StartsWith("www", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        if (ExcludeLocalhost && string.Equals(host.Host, "localhost", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        string newPath = request.Scheme + "://www." + host.Value + request.PathBase + request.Path + request.QueryString;
 
        var response = context.HttpContext.Response;
        response.StatusCode = StatusCode;
        response.Headers[HeaderNames.Location] = newPath;
        context.Result = RuleResult.EndResponse; // Do not continue processing the request
    }
}
در اینجا تنظیم context.Result به RuleResult.ContinueRules سبب ادامه‌ی پردازش درخواست جاری، بدون تغییری در نحوه‌ی پردازش آن خواهد شد. در آخر کار، با تغییر HeaderNames.Locatio به مسیر جدید و تنظیم Result = RuleResult.EndResponse، سبب اجبار به بازنویسی مسیر درخواستی، به مسیر جدید تنظیم شده، خواهیم شد.

و سپس می‌توان آن‌را به عنوان یک گزینه‌ی جدید Rewriter معرفی نمود:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions().Add(new RedirectWwwRule()));
کار این IRule جدید، اجبار به درج www در آدرس‌های هدایت شده‌ی به سایت است؛ تا تعداد صفحات تکراری گزارش شده‌ی توسط گوگل به حداقل برسد (یک نگارش با www و دیگری بدون www).

یک نکته: در اینجا در صورت نیاز می‌توان از تزریق وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس Rule جدید تعریف شده نیز استفاده کرد. برای اینکار باید RedirectWwwRule را به لیست سرویس‌های متد ConfigureServices معرفی کرد و سپس نحوه‌ی دریافت وهله‌ای از آن جهت معرفی به میان‌افزار بازنویسی مسیرهای وب به صورت ذیل درخواهد آمد:
 var options = new RewriteOptions().Add(app.ApplicationServices.GetService<RedirectWwwRule>());
مطالب
استفاده از API ترجمه گوگل

مطابق Ajax API ترجمه گوگل، برای ترجمه یک متن باید محتویات آدرس زیر را تحلیل کرد:
http://ajax.googleapis.com/ajax/services/language/translate?v=1.0&q={0}&langpair={1}|{2}
که در آن پارامتر اول، متن مورد نظر، پارامترهای 1 و 2 زبان‌های مبدا و مقصد می‌باشند. برای دریافت اطلاعات، ذکر ارجاع دهنده الزامی است (referrer)، اما ذکر کلید API گوگل اختیاری می‌باشد (که هر فرد می‌تواند کلید خاص خود را از گوگل دریافت کند).
بنابراین برای استفاده از آن تنها کافی است این URL را تشکیل داده و سپس محتویات خروجی آن‌را آنالیز کرد. فرمت نهایی دریافت شده از نوع JSON است. برای مثال اگر hello world! را به این سرویس ارسال نمائیم،‌ خروجی نهایی JSON‌ دریافت شده به صورت زیر خواهد بود:

//{\"responseData\": {\"translatedText\":\"سلام جهان!\"}, \"responseDetails\": null, \"responseStatus\": 200}

در کتابخانه‌ی System.Web.Extensions.dll دات نت فریم ورک سه و نیم، کلاس JavaScriptSerializer برای این منظور پیش بینی شده است. تنها کافی است به متد Deserialize آن، متن JSON دریافتی را پاس کنیم:

GoogleAjaxResponse result =
new JavaScriptSerializer().Deserialize<GoogleAjaxResponse>(jsonGoogleAjaxResponse);

برای اینکه عملیات نگاشت اطلاعات متنی JSON به کلاس‌های دات نتی ما با موفقیت صورت گیرد، می‌توان خروجی JSON گوگل را به شکل زیر نمایش داد:

//ResponseData.cs file
public class ResponseData
{
public string translatedText { get; set; }
}

//GoogleAjaxResponse.cs file
using System.Net;

/// <summary>
/// کلاسی جهت نگاشت اطلاعات جی سون دریافتی به آن
/// </summary>
public class GoogleAjaxResponse
{
public ResponseData responseData { get; set; }
public object responseDetails { get; set; }
public HttpStatusCode responseStatus { get; set; }
}
با این توضیحات، کلاس نهایی ترجمه گوگل ما به شکل زیر خواهد بود:

using System;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Net;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

//{\"responseData\": {\"translatedText\":\"سلام جهان!\"}, \"responseDetails\": null, \"responseStatus\": 200}

public class CGoogleTranslator
{
#region Fields (1)

/// <summary>
/// ارجاع دهنده
/// </summary>
private readonly string _referrer;

#endregion Fields

#region Constructors (1)

/// <summary>
/// مطابق مستندات نیاز به یک ارجاع دهنده اجباری می‌باشد
/// </summary>
/// <param name="referrer"></param>
public CGoogleTranslator(string referrer)
{
_referrer = referrer;
}

#endregion Constructors

#region Properties (2)

/// <summary>
/// ترجمه از زبان
/// </summary>
public CultureInfo FromLanguage { get; set; }

/// <summary>
/// ترجمه به زبان
/// </summary>
public CultureInfo ToLanguage { get; set; }

#endregion Properties

#region Methods (2)

// Public Methods (1)

/// <summary>
/// ترجمه متن با استفاده از موتور ترجمه گوگل
/// </summary>
/// <param name="data"></param>
/// <returns></returns>
public string TranslateText(string data)
{
//ساخت و انکدینگ آدرس مورد نظر
string url =
string.Format(
"http://ajax.googleapis.com/ajax/services/language/translate?v=1.0&q={0}&langpair={1}|{2}",
HttpUtility.UrlEncode(data), //needs a ref. to System.Web.dll
FromLanguage.TwoLetterISOLanguageName,
ToLanguage.TwoLetterISOLanguageName
);

//دریافت اطلاعات جی سون از گوگل
string jsonGoogleAjaxResponse = fetchWebPage(url);

//needs a ref. to System.Web.Extensions.dll
//نگاشت اطلاعات جی سون دریافت شده به کلاس مرتبط
GoogleAjaxResponse result =
new JavaScriptSerializer().Deserialize<GoogleAjaxResponse>(jsonGoogleAjaxResponse);

if (result != null && result.responseData != null && result.responseStatus == HttpStatusCode.OK)
{
return result.responseData.translatedText;
}
return string.Empty;
}
// Private Methods (1)

/// <summary>
/// دریافت محتویات جی سون بازگشتی از گوگل
/// </summary>
/// <param name="url"></param>
/// <returns></returns>
string fetchWebPage(string url)
{
try
{
var uri = new Uri(url);
if (uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttp || uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttps)
{
var request = WebRequest.Create(uri) as HttpWebRequest;
if (request != null)
{
request.Method = WebRequestMethods.Http.Get;
request.Referer = _referrer;
request.UserAgent = "Mozilla/5.0 (Windows; U; Windows NT 5.0; ; rv:1.8.0.7) Gecko/20060917 Firefox/1.9.0.1";
request.AllowAutoRedirect = true;
request.Timeout = 1000 * 300;
request.KeepAlive = false;
request.ReadWriteTimeout = 1000 * 300;
request.AutomaticDecompression = DecompressionMethods.GZip | DecompressionMethods.Deflate;

using (var response = request.GetResponse() as HttpWebResponse)
{
if (response != null)
{
using (var reader = new StreamReader(response.GetResponseStream()))
{
return reader.ReadToEnd().Trim();
}
}
}
}
}
return string.Empty;
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(String.Format("fetchWebPage: {0} >> {1}", ex.Message, url), true);
return string.Empty;
}
}

#endregion Methods
}
مثالی در مورد نحوه‌ی استفاده از آن برای ترجمه یک متن از انگلیسی به فارسی:

string res = new CGoogleTranslator("https://www.dntips.ir/")
{
FromLanguage = CultureInfo.GetCultureInfo("en-US"),
ToLanguage = CultureInfo.GetCultureInfo("fa-IR")
}.TranslateText("Hello world!");

مطالب
ایجاد شناسه ی منحصر به فرد برای هر سیستم
چند روز پیش یک افزونه در nuget نظرم رو به خودش جلب کرد . بعد از دانلود و نصب اون و مقداری کار کردن باهاش جای خودش رو تو دلم باز کرد ولی متاسفانه این افزونه تا 21 روز رایگان بود. توی نت برای پیدا کردن سریال و یا کرکش زیاد گشتم ولی هیچ چیز یافت نشد . شاید به خاطر اینکه از زمان تولیدش زیاد نمیگذره ... در هر حال گذشتن از خیرش برام سخت بود بنابر این به یاد قدیم تصمیم گرفتم خودم دست به کار بشم و release کنمش ... 
بعد از deobfuscate  کردنش سیستم امنیتیش نکات خیلی جالبی داشت که یکیش ایجاد شناسه‌ی منحصر به فرد برای هر سیستم بود . البته شاید باورش سخت باشه ولی برای بخش امنیتش 23 تا کلاس داشت که هر کدوم کلی تابع و ... داشتن که همه هم به هم مرتبط بود . تا به حال ندیده بودم توی هیچ افزونه ای اینقدر روی امنیتش کار بشه و خب همینم باعث شد 5-4 ساعت وقتمو بگیره ...

کد زیر رو از یکی از کلاس هاش استخراج کردم که توسط اون میتونید یک شناسه منحصر به فرد بر اساس مشخصات پردازنده - برد اصلی و ... تولید کنید . فقط در هنگام استفاده توجه داشته باشید به ارجاع‌های برنامه و اینکه باید System.Management رو به reference‌های برنامه اضافه بکنید حتما ...

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;
using Microsoft.Win32;
using System.Management;

namespace ConsoleApplication1
{

    class Program
    {
        private static string GetSystemCode_int1(byte[] byte_0)
        {
            if (byte_0 != null)
            {
                return Convert.ToBase64String((new MD5CryptoServiceProvider()).ComputeHash(byte_0));
            }
            else
            {
                return string.Empty;
            }
        }

        private static string GetSystemCode_int0(string string_2)
        {
            if (!string.IsNullOrEmpty(string_2))
            {
                return GetSystemCode_int1(Encoding.UTF8.GetBytes(string_2));
            }
            else
            {
                return string.Empty;
            }
        }

        public static string GetSystemCode()
        {
            string key = null;
            if (key == null)
            {
                string empty = string.Empty;
                try
                {
                    ManagementClass managementClass = new ManagementClass("win32_processor");
                    ManagementObjectCollection instances = managementClass.GetInstances();
                    foreach (ManagementBaseObject instance in instances)
                    {
                        try
                        {
                            empty = string.Concat(empty, instance.Properties["processorID"].Value.ToString());
                            break;
                        }
                        catch
                        {
                        }
                    }
                }
                catch
                {
                    try
                    {
                        ManagementObjectSearcher managementObjectSearcher = new ManagementObjectSearcher("Select * From Win32_BaseBoard");
                        foreach (ManagementBaseObject managementBaseObject in managementObjectSearcher.Get())
                        {
                            empty = string.Concat(empty, managementBaseObject["SerialNumber"].ToString().Trim());
                        }
                    }
                    catch
                    {
                    }
                }
                try
                {
                    ManagementObject managementObject = new ManagementObject("win32_logicaldisk.deviceid=\"C:\"");
                    managementObject.Get();
                    empty = string.Concat(empty, managementObject["VolumeSerialNumber"].ToString());
                }
                catch
                {
                }
                if (string.IsNullOrWhiteSpace(empty))
                {
                    empty = Environment.MachineName;
                }
                key = GetSystemCode_int0(empty);
            }
            return key;
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine(GetSystemCode());
            Console.ReadKey();
        }
    }
}
مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت دوم
در ادامه‌ی قسمت اول، ده مورد دیگر از نکات کاربردی را بیان می‌کنیم.

  یازده. در جاوا رویدادها با استفاده از اینترفیس‌ها پیاده سازی می‌شوند. برای نامگذاری یک رویداد، قاعده آن در جاوا بدین شکل است که نام‌ها به صورت (+ ) Camel نوشته شده و آخرین عبارت هم Listener باشد و نیازی هم به حرف I در نامگذاری اینترفیس نیست؛ چون همه می‌دانند که این Listener آخری یعنی رویدادی که با اینترفیس پیاده سازی شده است و استفاده از I بی معنی است. هر چند بر خلاف دات نت، در اینجا استفاده از قاعده I چندان متداول نیست.
 public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }

دوازده. گوگل اینترفیس‌هایی را که برای رویدادها میسازد، داخل کلاس اصلی تعریف میکند. پس بهتر هست که شما هم همین روند را ادامه بدید و از این قاعده خارج نشوید. اگر خوب دقت کرده باشید، در برنامه نویسی اندروید تمام اینترفیس‌ها داخل کلاس اصلی هستند:
 textView.setOnClickListener(new View.OnClickListener() {
            @Override
            public void onClick(View v) {
                
            }
        });
در کد بالا رویداد OnclickListener در خود کلاس View تعریف شده است. پس ما هم بهتر هست همین کار را بکنیم:
public class MemoryWare {

    public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }
....
}
یک نکته دیگر اینکه موقعی که یک رویداد را به یک پراپرتی set انتساب می‌دهیم، رسم این است که نام آن پراپرتی با عبارت SetOn آغاز شود و با نام اینترفیس پایان یابد:
SetOnClickListener
البته اگر کلاس شما لیستی از رویدادها را درست میکند بهتر است از عبارت Add به جای SetOn استفاده کنید و برای آن یک Remove هم قرار دهید. نمونه آن را می‌توانید در کد زیر ببینید:
 editText.addTextChangedListener(new TextWatcher() {
            @Override
            public void beforeTextChanged(CharSequence s, int start, int count, int after) {

            }

            @Override
            public void onTextChanged(CharSequence s, int start, int before, int count) {

            }

            @Override
            public void afterTextChanged(Editable s) {

            }
        });

سیزده
. آداپتورها و آداپتور ویوها (چون لیست) قسمت مهمی از برنامه‌های اندرویدی به شمار می‌آیند؛ تا حدی که در بیشتر برنامه‌های ساده هم حضور پررنگی دارند. ولی برای استفاده از این آداپتورها باید بدانید که نحوه کار آن‌ها چگونه است. بسیاری از کاربران در این قسمت اشتباهات زیادی می‌کنند. اگر در stackOverflow هم در اینباره نگاه کنید، با حجم انبوهی از سوالات روبرو می‌شوید و فقط به خاطر اینکه نحوه کارکرد آن را نمی‌دانند، به مشکل برخورده‌اند.
کلاس BaseAdapter اصلی‌ترین کلاس آداپتور هاست که بقیه از آن مشتق شده‌اند و معروفترین مشتقات آن، کلاس‌های CursorAdapter و ArrayAdapter هستند که امکانات بیس آداپتور را افزایش داده‌اند.به عنوان مثال در کد پایین از ArrayAdapter استفاده شده است.


نحوه کار یک آداپتور بدین صورت است که متدی را به نام GetView با قابلیت override دارد که با هر تعداد آیتم موجود صدا زده می‌شود. ولی اگر تصور کنیم فقط چند صدهزار آیتم هم داشته باشیم، آیا واقعا اجرا می‌شود؟ جواب این سوال این است که با هر بار اسکرولی که شما میکنید آیتم‌های بعدی ایجاد می‌شوند ولی باز این سوال پیش می‌آید که هر آیتم برای خود جداگانه تشکیل می‌شود؟ مطمئنا جواب خیر است. آداپتورها از سیستمی به نام ViewRecycler برای کش کردن آیتم‌های ایجاد شده استفاده می‌کنند و با هر اسکرولی که انجام می‌شود آیتم‌های بعدی از روی آیتم‌های قبلی که قبلا از صفحه خارج شده‌اند، ساخته می‌شوند و آیتم‌های کش شده قبلی را با پارامتری با نام convertView به دست شما می‌رساند.
کد زیر را ببینید:
  @Override
    public View getView(int position, View rowView, ViewGroup parent) {

        ViewHolder viewHolder=null;
        if(rowView==null)
        {
            // 1. Create inflater
            LayoutInflater inflater = (LayoutInflater) context
                    .getSystemService(Context.LAYOUT_INFLATER_SERVICE);

            // 2. Get rowView from inflater
            rowView = inflater.inflate(R.layout.row_bank_group_list, parent, false);
            viewHolder=new ViewHolder();
            viewHolder.txtGroupName=(TextView) rowView.findViewById(R.id.text_groupName);
            rowView.setTag(viewHolder);
        }
        else
        {
            viewHolder=(ViewHolder)rowView.getTag();
        }
        viewHolder.txtGroupName.setText(getItem(position).getName());
        viewHolder.txtGroupName.setTypeface(new FontSystem().get_General_Font(context));
        viewHolder.txtGroupName.setTextColor(context.getResources().getColor(R.color.black));

        return rowView;
    }
کد بالا ابتدا بررسی میکند که آیا convertView نال است یا خیر. اگر نال بود به این معنا است که کش برای شما چیزی نداشته است و باید آیتم جدیدی را بسازید. پس اشیاء موجود در آن را در حافظه می‌آورید و مقداردهی می‌کنید. ولی اگر برابر نال نباشد، یعنی کش حاوی یک سری آیتم است که قبلا ایجاد شده‌اند. پس نیاز به inflate کردن مجدد ندارد و میتوانید  همان را مستقیما مورد استفاده قرار دهید و با مقادیر جدید آن را ست کنید.
کلاس داخلی ViewHolder هم یک الگو برای عدم بررسی Viewهای داخل آن است که نیازی به یافتن و تبدیل مجدد آن‌ها نداشته باشید. در این روش شیء، داخل خصوصیت tag آیتم قرار گرفته است و وقتی از کش برداشته شود، خاصیت تگ آن را می‌خوانیم و مستقیما مورد استفاده قرار می‌دهیم. در این حالت شما بهترین استفاده را از پردازش‌ها و حافظه، می‌کنید.

چهارده. یکی از کارهایی را که قبل از کار کردن در یک مسیر فیزیکی باید انجام دهید این است که مطمئن باشید اجازه نوشتن در آن ناحیه را دارید یا خیر. در غیر اینصورت برنامه شما با خطای FC روبرو می‌شود و اجرای آن خاتمه می‌یابد. به همین دلیل اکثر برنامه نویسان از متد CanWrite در کلاس File استفاده می‌کنند. ولی در هنگام استفاده از این متد باید دقت داشته باشید که کلاس File فقط باید حاوی مسیر باشد و اسمی از فایل مربوطه در آن نباشد. دلیل هم آن است که این احتمال می‌رود اگر فایلی هم وجود نداشته باشد، مقدار false را به شما برگرداند. مثال زیر قرار است فایلی را در کارت حافظه بنویسید، ولی بررسی اجازه نوشتن در مسیر، اشتباه است:
File file=new File(sdcardPath,fileName);

if(file.CanWrite())
{
  .....
}
کد بالا را به طور صحیح بازنویسی می‌کنیم:
File file=new File(sdcardPath);

if(file.CanWrite())
{
file=new File(sdcardPath,filePath);
  .....
}
اگر هنگام تست این کد مشکلی نداشتید، دلیل بر صحت کد نیست. بلکه بنابر تجربه شخصی من، زمانی این مشکل پیش آمده بود که روی چند گوشی تست شده و بعدها مشکل در گوشی پیش آمده بود که هم مدل و دقیقا مشابه یکی از گوشی‌های تستی بود.

پانزده. کارت حافظه خارجی: همه برنامه نویسان اندروید حداقل یکبار از کد زیر استفاده کرده اند:
Environment.getExternalStorageDirectory()
بررسی‌ها در استک اورفلو نشان می‌دهد که برنامه نویسان، گزارش عملکرد اشتباهی را از این متد دارند. ولی حقیقت این است که این متد به هیچ عنوان مقدار اشتباهی را بر نمی‌گرداند. بلکه منطق آن متفاوت از چیزی است که شما فکر می‌کنید. وقتی ما صحبت از حافظه خارجی برای یک گوشی میکنیم، منظور همان کارت حافظه‌ای است که به طور جداگانه داخل گوشی قرار داده‌ایم و انتظار داریم متد بالا آدرس و مدخل همین کارت را برای ما فراهم کند. ولی در کمال تعجب می‌بینیم که آدرس حافظه داخلی برگردانده می‌شود. پس باید ببینیم اندروید از  آن چه انتظاری دارد؟
هر برنامه‌ای که در اندروید نصب می‌شود در مسیر
/Data/Data
یک دایرکتوری با نام خود دارد مثل:
/Data/Data/Info.Dotnettips.MyApp
این دایرکتوری تنها متعلق به این برنامه بوده و کسی جز Root به آن دسترسی ندارد. اندروید این دایرکتوری را به عنوان حافظه داخلی در نظر میگیرد که برای کار با آن نیاز به هیچ آدرس دهی نیست. ولی در کنار این دایرکتوری حافظه داخلی خود گوشی که در آن انبوه فایل‌های خود را ذخیره می‌کنید هم هست که اندروید آن را حافظه خارجی می‌پندارد. حال آن حافظه‌ای را که شما جداگانه به صورت یک کارت یا USB OTG متصل میکنید، به عنوان حافظه خارجی در نظر نمیگیرد. در صورتی که شما چنین انتظاری را دارید، برای حل این مشکل بهتر است از کدهای موجود مثل کد زیر استفاده کنید:
    /**
     * it will returns sd path for you
     *  <p>
     *  <b>Required Permission: </b>android.permission.READ_EXTERNAL_STORAGE<br/>
     * </p>
     * @return
     */
    public  List<String> GetExternalMounts() {
        final List<String> out = new ArrayList<>();
        String reg = "(?i).*vold.*(vfat|ntfs|exfat|fat32|ext3|ext4).*rw.*";
        String s = "";
        try {
            final Process process = new ProcessBuilder().command("mount")
                    .redirectErrorStream(true).start();
            process.waitFor();
            final InputStream is = process.getInputStream();
            final byte[] buffer = new byte[1024];
            while (is.read(buffer) != -1) {
                s = s + new String(buffer);
            }
            is.close();
        } catch (final Exception e) {
            e.printStackTrace();
        }

        // parse output
        final String[] lines = s.split("\n");
        for (String line : lines) {
            if (!line.toLowerCase(Locale.US).contains("asec")) {
                if (line.matches(reg)) {
                    String[] parts = line.split(" ");
                    for (String part : parts) {
                        if (part.startsWith("/"))
                            if (!part.toLowerCase(Locale.US).contains("vold"))
                                if(new File(part).canWrite())
                                    out.add(part);
                    }
                }
            }
        }
        return out;
    }

شانزده.
یکی از روش‌های انتقال اطلاعات بین اکتیویتی‌ها مختلف استفاده از Extras هاست که شما با تعیین یک نام یا کلید، اطلاعات مربوطه را ارسال و توسط همان کلید؛ اطلاعات را در اکتیویتی مقصد دریافت میکنید:
notesIntent.putExtra("PartyId", PartyId);
startActivity(notesIntent);
و در مقصد:
PartyId=getIntent().getLongExtra("PartyId",0);
در این حالت بهتر است با این رشته‌ها نیز همانند مورد شماره دو در قسمت اول رفتار شود تا نیازی به نوشتن و تکرار این نام‌ها نباشد. ولی با یک نگاه به استانداردهای نوشته شده در خود اندروید و بسیاری از کتابخانه‌های ثالث در می‌یابیم که بهترین روش این است که این کلید‌ها را به صورت متغیرهای ایستا در خود اکتیویتی ذخیره کنیم؛ در این حالت هر کلید در جایگاه واقعی خودش قرار گرفته است. نمونه‌ای از این استفاده را می‌توانید در کتابخانه FilePicker مشاهده کنید:
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_MULTIPLE, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_CREATE_DIR, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_MODE, FilePickerActivity.MODE_FILE);

هفده.
قواعد نامگذاری: برای نامگذاری متغیرها از قانون CamelCase استفاده میکنیم. ولی برای حالات زیر از روش‌های دیگر استفاده می‌شود:
  • برای ثابت‌ها از حروف بزرگ و _ استفاده کنید.
  • برای متغیرهای خصوصی از حرف m در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
  • برای متغیرهای استاتیک از حرف s در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
نمونه ای از این نامگذاری که توسط مستندات گوگل سفارش شده است:
public class MyClass {
    public static final int SOME_CONSTANT = 42;
    public int publicField;
    private static MyClass sSingleton;
    int mPackagePrivate;
    private int mPrivate;
    protected int mProtected;
}

هجده:
قاعده نظم و ترتیب در import‌ها توسط مستندات گوگل بدین شکل تعریف شده است:
  1. نام پکیج‌های ارائه شده توسط گوگل
  2. نام پکیج‌های ثالث
  3. نام پکیج‌های موجود در java و javax
  4. پکیج‌های موجود در پکیج اصلی
البته رعایت این قاعده کمی سخت و عموما بدون اجراست ولی نگران نباشید. از آنجایی که ادیتور از طرف jet brains ارائه شده‌است و عمل import به طور خودکار صورت میگیرد و با ابزارهای دیگری که در دل این ادیتور قرار گرفته است، این عمل به طور خودکار انجام می‌گیرد.

نوزدهم. مرتب سازی متدهای دسترسی یک کلاس: بسیار خوب است که همیشه کدهای ما نظم خاصی را داشته باشد تا پیگیری‌های شخصی و تیمی در آن راحت‌تر صورت بگیرد. برای مثال در یک کلاس ابتدا متدهای public و سپس private قرار گیرند و الی آخر.
الگوی عمومی که برای کار با جاوا صورت گرفته است به شکل زیر می‌باشد:
public, protected, private,abstract, static, transient, volatile, synchronized, final, native.
البته این متدهای دسترسی بسته به فیلد بودن و متد بودن نیز تغییر میکند. به عنوان مثال ابتدا فیلدها در نظر گرفته می‌شوند و سپس متدها و ...
ادیتور intelij شامل تنظمیاتی برای مرتب سازی کدهاست که در این مورد بسیار سودمند است. با طی کردن مسیر زیر می‌توانید برای آن ترتیب اینگونه موارد را مشخص کنید.
Settings>Editor>Code Style>Arrangement
در اینجا شما امکان تعاریف این ترتیب‌ها را دارید. البته بهتر هست در حالت پیش فرض باشد تا حالتی عمومی بین افراد مختلف برقرار باشد.

در تصویر بالا متدها به ترتیب متدهای دستری بین بلوک‌های کامنت method start و method end قرار گرفته اند.

 همچنین شامل گزینه‌های دیگری نیز میباشد که به نظرم فعال کردنشان بسیار خوب است. گزینه keep overridden methods together به شما کمک می‌کند تا متدهایی را که رونویسی می‌شوند، در کنار یکدیگر قرار بگیرند که برای کلاس‌های اندرویدی مثل اکتیویتی‌ها و فرگمنت‌ها و ... بسیار خوب است. گزینه مفید دیگر Keep dependent methods together است که در دو حالت عمقی یا خطی متدهای وابسته (متدهایی که متدهای دیگر را در آن کلاس صدا میزنند) در کنار یکدیگر قرار میدهد و مابقی گزینه‌ها، که بسیار سودمند هست. به هر حال هر قاعده‌ای را که برای خود انتخاب میکنید اگر در حالت پیش فرض نیست بهتر است در مستندات پروژه ذکر شود تا افراد دیگر سریعتر به موضوع پی ببرند.

قسمت بیستم. این مورد برای افراد تازه کار می‌باشد که تازه اندروید استادیو را باز کرده‌اند و مشغول کدنویسی می‌باشند. یکی از مواردی که در همان مرحله اول به آن برمیخورید این است که intellisense  ادیتور به بزرگی و کوچکی حروف حساس است و تنها با حرف اول سازگاری دارد. برای تغییر این مسئله باید مسیر زیر را طی کنید:
Settings>Editor>Completion>Case-sensitive Completion>None
حالا با تایپ هر کلمه، دستورات و آبجکت‌هایی را که شامل آن کلمات باشند، به شما نمایش داده خواهند شد.

مطالب
ASP.NET MVC #22

تهیه سایت‌های چند زبانه و بومی سازی نمایش اطلاعات در ASP.NET MVC

زمانیکه دات نت فریم ورک نیاز به انجام اعمال حساس به مسایل بومی را داشته باشد،‌ ابتدا به مقادیر تنظیم شده دو خاصیت زیر دقت می‌کند:
الف) System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture
بر این اساس دات نت می‌تواند تشخیص دهد که برای مثال خروجی متد DateTime.Now.ToString در کانادا و آمریکا باید با هم تفاوت داشته باشند. مثلا در آمریکا ابتدا ماه، سپس روز و در آخر سال نمایش داده می‌شود و در کانادا ابتدا سال، بعد ماه و در آخر روز نمایش داده خواهد شد. یا نمونه‌ی دیگری از این دست می‌تواند نحوه نمایش علامت واحد پولی کشورها باشد.
ب) System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentUICulture
مقدار CurrentUICulture بر روی بارگذاری فایل‌های مخصوصی به نام Resource، تاثیر گذار است.

این خواص را یا به صورت دستی می‌توان تنظیم کرد و یا ASP.NET، این اطلاعات را از هدر Accept-Language دریافتی از مرورگر کاربر به صورت خودکار مقدار دهی می‌کند. البته برای این منظور نیاز است یک سطر زیر را به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<system.web>
<globalization culture="auto" uiCulture="auto" />

یا اگر نیاز باشد تا برنامه را ملزم به نمایش اطلاعات Resource مرتبط با فرهنگ بومی خاصی کرد نیز می‌توان در همین قسمت مقادیر culture و uiCulture را دستی تنظیم نمود و یا اگر همانند برنامه‌هایی که چند لینک را بالای صفحه نمایش می‌دهند که برای مثال به نگارش‌های فارسی/عربی/انگلیسی اشاره می‌کند، اینکار را با کد نویسی نیز می‌توان انجام داد:

System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture =
System.Globalization.CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa");


جهت آزمایش این مطلب، ابتدا تنظیم globalization فوق را به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کنید. سپس به مسیر زیر در IE مراجعه کنید:

IE -> Tools -> Intenet options -> Genarl tab -> Languages

در اینجا می‌توان هدر Accept-Language را مقدار دهی کرد. برای نمونه اگر مقدار زبان پیش فرض را به فرانسه تنظیم کنیم (به عنوان اولین زبان تعریف شده در لیست) و سپس سعی در نمایش مقدار decimal زیر را داشته باشیم:

string.Format("{0:C}", 10.5M)

اگر زبان پیش فرض، انگلیسی آمریکایی باشد، $ نمایش داده خواهد شد و اگر زبان به فرانسه تنظیم شود، یورو در کنار عدد مبلغ نمایش داده می‌شود.
تا اینجا تنها با تنظیم culture=auto به این نتیجه رسیده‌ایم. اما سایر قسمت‌های صفحه چطور؟ برای مثال برچسب‌های نمایش داده شده را چگونه می‌توان به صورت خودکار بر اساس Accept-Language مرجح کاربر تنظیم کرد؟ خوشبختانه در دات نت، زیر ساخت مدیریت برنامه‌های چند زبانه به صورت توکار وجود دارد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.


آشنایی با ساختار فایل‌های Resource


فایل‌های Resource یا منبع، در حقیقت فایل‌هایی هستند مبتنی بر XML با پسوند resx و هدف آن‌ها ذخیره سازی رشته‌های متناظر با فرهنگ‌های مختلف می‌باشد و برای استفاده از آن‌ها حداقل یک فایل منبع پیش فرض باید تعریف شود. برای نمونه فایل mydata.resx را در نظر بگیرید. برای ایجاد فایل منبع اسپانیایی متناظر، باید فایلی را به نام mydata.es.resx تولید کرد. البته نوع فرهنگ مورد استفاده را کاملتر نیز می‌توان ذکر کرد برای مثال mydata.es-mex.resx جهت فرهنگ اسپانیایی مکزیکی بکارگرفته خواهد شد، یا mydata.fr-ca.resx به فرانسوی کانادایی اشاره می‌کند. سپس مدیریت منابع دات نت فریم ورک بر اساس مقدار CurrentUICulture جاری، اطلاعات فایل متناظری را بارگذاری خواهد کرد. اگر فایل متناظری وجود نداشت، از اطلاعات همان فایل پیش فرض استفاده می‌گردد.
حین تهیه برنامه‌ها نیازی نیست تا مستقیما با فایل‌های XML منابع کار کرد. زمانیکه اولین فایل منبع تولید می‌شود، به همراه آن یک فایل cs یا vb نیز ایجاد خواهد شد که امکان دسترسی به کلیدهای تعریف شده در فایل‌های XML را به صورت strongly typed میسر می‌کند. این فایل‌های خودکار، تنها برای فایل پیش فرض mydata.resx تولید می‌شوند،‌از این جهت که تعاریف اطلاعات سایر فرهنگ‌های متناظر نیز باید با همان کلیدهای فایل پیش فرض آغاز شوند. تنها «مقادیر» کلیدهای تعریف شده در کلاس‌های منبع متفاوت هستند.
اگر به خواص فایل‌های resx در VS.NET دقت کنیم، نوع Build action آن‌ها به embedded resource تنظیم شده است.


مثالی جهت بررسی استفاده از فایل‌های Resource

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. فایل وب کانفیگ آن‌را ویرایش کرده و تنظیمات globalization ابتدای بحث را به آن اضافه کنید. سپس مدل، کنترلر و View متناظر با متد Index آن‌را با محتوای زیر به پروژه اضافه نمائید:

namespace MvcApplication19.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication19.Models;

namespace MvcApplication19.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var employee = new Employee { Name = "Name 1" };
return View(employee);
}
}
}

@model MvcApplication19.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>Employee</legend>
<div class="display-label">
Name
</div>
<div class="display-field">
@Html.DisplayFor(model => model.Name)
</div>
</fieldset>
<fieldset>
<legend>Employee Info</legend>
@Html.DisplayForModel()
</fieldset>

قصد داریم در View فوق بر اساس uiCulture کاربر مراجعه کننده به سایت، برچسب Name را مقدار دهی کنیم. اگر کاربری از ایران مراجعه کند، «نام کارمند» نمایش داده شود و سایر کاربران، «Employee Name» را مشاهده کنند. همچنین این تغییرات باید بر روی متد Html.DisplayForModel نیز تاثیرگذار باشد.
برای این منظور بر روی پوشه Views/Home که محل قرارگیری فایل Index.cshtml فوق است کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس در صفحه ظاهر شده، گزینه «Resources file» را انتخاب کرده و برای مثال نام Index_cshtml.resx را وارد کنید.
به این ترتیب اولین فایل منبع مرتبط با View جاری که فایل پیش فرض نیز می‌باشد ایجاد خواهد شد. این فایل، به همراه فایل Index_cshtml.Designer.cs تولید می‌شود. سپس همین مراحل را طی کنید، اما اینبار نام Index_cshtml.fa.resx را حین افزودن فایل منبع وارد نمائید که برای تعریف اطلاعات بومی ایران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. فایل دومی که اضافه شده است، فاقد فایل cs همراه می‌باشد.
اکنون فایل Index_cshtml.resx را در VS.NET باز کنید. از بالای صفحه، به کمک گزینه Access modifier، سطح دسترسی متدهای فایل cs همراه آن‌را به public تغییر دهید. پیش فرض آن internal است که برای کار ما مفید نیست. از این جهت که امکان دسترسی به متدهای استاتیک تعریف شده در فایل خودکار Index_cshtml.Designer.cs را در View های برنامه، نخواهیم داشت. سپس دو جفت «نام-مقدار» را در فایل resx وارد کنید. مثلا نام را Name و مقدار آن‌را «Employee Name» و سپس نام دیگر را NameIsNotRight و مقدار آن‌را «Name is required» وارد نمائید.
در ادامه فایل Index_cshtml.fa.resx را باز کنید. در اینجا نیز دو جفت «نام-مقدار» متناظر با فایل پیش فرض منبع را باید وارد کرد. کلیدها یا نام‌ها یکی است اما قسمت مقدار اینبار باید فارسی وارد شود. مثلا نام را Name و مقدار آن‌را «نام کارمند» وارد نمائید. سپس کلید یا نام NameIsNotRight و مقدار «لطفا نام را وارد نمائید» را تنظیم نمائید.
تا اینجا کار تهیه فایل‌های منبع متناظر با View جاری به پایان می‌رسد.
در ادامه با کمک فایل Index_cshtml.Designer.cs که هربار پس از تغییر فایل resx متناظر آن به صورت خودکار توسط VS.NET تولید و به روز می‌شود، می‌توان به کلیدها یا نام‌هایی که تعریف کرده‌ایم، در قسمت‌های مختلف برنامه دست یافت. برای نمونه تعریف کلید Name در این فایل به نحو زیر است:

namespace MvcApplication19.Views.Home {
public class Index_cshtml {
public static string Name {
get {
return ResourceManager.GetString("Name", resourceCulture);
}
}
}
}

بنابراین برای استفاده از آن در هر View ایی تنها کافی است بنویسیم:

@MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml.Name

به این ترتیب بر اساس تنظیمات محلی کاربر، اطلاعات به صورت خودکار از فایل‌های Index_cshtml.fa.resx فارسی یا فایل پیش فرض Index_cshtml.resx، دریافت می‌گردد.
علاوه بر امکان دسترسی مستقیم به کلیدهای تعریف شده در فایل‌های منبع، امکان استفاده از آن‌ها توسط data annotations نیز میسر است. در این حالت می‌توان مثلا پیغام‌های اعتبار سنجی را بومی کرد یا حین استفاده از متد Html.DisplayForModel، بر روی برچسب نمایش داده شده خودکار، تاثیر گذار بود. برای اینکار باید اندکی مدل برنامه را ویرایش کرد:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication19.Models
{
public class Employee
{
[ScaffoldColumn(false)]
public int Id { set; get; }

[Display(ResourceType = typeof(MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml),
Name = "Name")]
[Required(ErrorMessageResourceType = typeof(MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml),
ErrorMessageResourceName = "NameIsNotRight")]
public string Name { set; get; }
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، حین تعریف ویژگی‌های Display یا Required، امکان تعریف نام کلاس متناظر با فایل resx خاصی وجود دارد. به علاوه ErrorMessageResourceName به نام یک کلید در این فایل و یا پارامتر Name ویژگی Display نیز به نام کلیدی در فایل منبع مشخص شده، اشاره می‌کنند. این اطلاعات توسط متدهای Html.DisplayForModel، Html.ValidationMessageFor، Html.LabelFor و امثال آن به صورت خودکار مورد استفاده قرار خواهند گرفت.


نکته‌ای در مورد کش کردن اطلاعات
در این مثال اگر فیلتر OutputCache را بر روی متد Index تعریف کنیم، حتما نیاز است به هدر Accept-Language نیز دقت داشت. در غیراینصورت تمام کاربران، صرفنظر از تنظیمات بومی آن‌ها، یک صفحه را مشاهده خواهند کرد:

[OutputCache(Duration = 60, VaryByHeader = "Accept-Language")]
public ActionResult Index()


مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution
اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core Web Application را شروع کنید (با طی مراحل زیر جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید):
 .NET Core -> ASP.NET Core Web Application (.NET Core) -> Select `Empty` Template
تغییرات ساختاری ASP.NET Core 1.0، با نگارش‌های قبلی ASP.NET، بسیار قابل ملاحظه هستند:


در اینجا نقش Solution همانند نگارش‌های قبلی ویژوال استودیو است: ظرفی است برای ساماندهی موارد مورد نیاز جهت تشکیل یک برنامه‌ی وب و شامل مواردی است مانند پروژه‌ها، تنظیمات آن‌ها و غیره. بنابراین هنوز در اینجا فایل sln. تشکیل می‌شود.


نقش فایل global.json

زمانیکه یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core 1.0 را آغاز می‌کنیم، ساختار پوشه‌های آن به صورت زیر هستند:


در اینجا هنوز فایل sln. قابل مشاهده است. همچنین در اینجا فایل جدیدی به نام global.json نیز وجود دارد، با این محتوا:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-003121"
  }
}
شماره نگارش ذکر شده‌ی در اینجا را در قسمت قبل بررسی کردیم.
خاصیت projects در اینجا به صورت یک آرایه تعریف شده‌است و بیانگر محل واقع شدن پوشه‌های اصلی پروژه‌ی جاری هستند. پوشه‌ی src یا source را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید و محلی است که سورس‌های برنامه در آن قرار می‌گیرند. یک پوشه‌ی test نیز در اینجا ذکر شده‌است و اگر در حین ایجاد پروژه، گزینه‌ی ایجاد unit tests را هم انتخاب کرده باشید، این پوشه‌ی مخصوص نیز ایجاد خواهد شد.
نکته‌ی مهم اینجا است، هرکدی که درون پوشه‌های ذکر شده‌ی در اینجا قرار نگیرد، قابلیت build را نخواهد داشت. به عبارتی این نسخه‌ی از ASP.NET پوشه‌ها را قسمتی از پروژه به حساب می‌آورد. در نگارش‌های قبلی ASP.NET، مداخل تعریف فایل‌های منتسب به هر پروژه، درون فایلی با پسوند csproj. قرار می‌گرفتند. معادل این فایل در اینجا اینبار پسوند xproj را دارد و اگر آن‌را با یک ادیتور متنی باز کنید، فاقد تعاریف مداخل فایل‌های پروژه است.
در این نگارش جدید اگر فایلی را به پوشه‌ی src اضافه کنید یا حذف کنید، بلافاصله در solution explorer ظاهر و یا حذف خواهد شد.
یک آزمایش: به صورت معمول از طریق windows explorer به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل پیش فرض Project_Readme.html را حذف کنید. سپس به solution explorer ویژوال استودیو دقت کنید. مشاهده خواهید کرد که این فایل، بلافاصله از آن حذف می‌شود. در ادامه به recycle bin ویندوز مراجعه کرده و این فایل حذف شده را restore کنید تا مجددا به پوشه‌ی src برنامه اضافه شود. اینبار نیز افزوده شدن خودکار و بلافاصله‌ی این فایل را می‌توان در solution explorer مشاهده کرد.
بنابراین ساختار مدیریت فایل‌های این نگارش از ASP.NET در ویژوال استودیو، بسیار شبیه به ساختار مدیریت فایل‌های VSCode شده‌است که آن نیز بر اساس پوشه‌ها کار می‌کند و یک پوشه و تمام محتوای آن‌را به صورت پیش فرض به عنوان یک پروژه می‌شناسد. به همین جهت دیگر فایل csproj ایی در اینجا وجود ندارد و file system همان project system است.

یک نکته: در اینجا مسیرهای مطلق را نیز می‌توان ذکر کرد:
  "projects": [ "src", "test", "c:\\sources\\Configuration\\src" ],
اما در مورد هر مسیری که ذکر می‌شود، NET Core. باید بتواند یک سطح پایین‌تر از پوشه‌ی ذکر شده، فایل مهم project.json را پیدا کند؛ در غیراینصورت از آن صرفنظر خواهد شد. برای مثال برای مسیر نسبی src، مسیر src\MyProjectName\project.json را جستجو می‌کند و برای مسیر مطلق ذکر شده، این مسیر را c:\\sources\\Configuration\\src\\SomeName\\project.json


کامپایل خودکار پروژه در ASP.NET Core 1.0

علاوه بر تشخیص خودکار کم و زیاد شدن فایل‌های سیستمی پروژه، بدون نیاز به Add new item کردن آن‌ها در ویژوال استودیو، اگر سورس‌های برنامه را نیز تغییر دهید، فایل سورس جدیدی را اضافه کنید و یا فایل سورس موجودی را حذف کنید، کل پروژه به صورت خودکار کامپایل می‌شود و نیازی نیست این‌کار را به صورت دستی انجام دهید.
یک آزمایش: برنامه را از طریق منوی debug و گزینه‌ی start without debugging اجرا کنید. اگر برنامه را در حالت معمول debug->start debugging اجرا کنید، حالت کامپایل خودکار را مشاهده نخواهید کرد. در اینجا (پس از start without debugging) یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


این خروجی حاصل اجرای کدهای درون فایل Startup.cs برنامه است:
 app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
اکنون در همین حال که برنامه در حال اجرا است و هنوز IIS Express خاتمه نیافته است، از طریق windows explorer، به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل Startup.cs را با notepad باز کنید. هدف این است که این فایل را در خارج از ویژوال استودیو ویرایش کنیم. اینبار سطر await دار را در notepad به نحو ذیل ویرایش کنید:
 await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
پس از آن اگر مرورگر را refresh کنید، بلافاصله خروجی جدید فوق را مشاهده خواهید کرد که بیانگر کامپایل خودکار پروژه در صورت تغییر فایل‌های آن است.
این مساله قابلیت استفاده‌ی از ASP.NET Core را در سایر ادیتورهای موجود، مانند VSCode سهولت می‌بخشد.


نقش فایل project.json

فایل جدید project.json مهم‌ترین فایل تنظیمات یک پروژه‌ی ASP.NET Core است و مهم‌ترین قسمت آن، قسمت وابستگی‌های آن است:
"dependencies": {
  "Microsoft.NETCore.App": {
    "version": "1.0.0",
    "type": "platform"
  },
  "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel": "1.0.0",
  "Microsoft.Extensions.Logging.Console": "1.0.0"
},
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، در این نگارش از دات نت، تمام وابستگی‌های پروژه از طریق نیوگت تامین می‌شوند و دیگر خبری از یک دات نت «بزرگ» که شامل تمام اجزای این مجموعه‌است نیست. این مساله توزیع برنامه را ساده‌تر کرده و همچنین امکان به روز رسانی سریع‌تر این اجزا را توسط تیم‌های مرتبط فراهم می‌کند؛ بدون اینکه نیازی باشد تا منتظر یک توزیع «بزرگ» دیگر ماند.
در نگارش‌های قبلی ASP.NET، فایلی XML ایی به نام packages.config حاوی تعاریف مداخل بسته‌های نیوگت برنامه بود. این فایل در اینجا جزئی از محتوای فایل project.json در قسمت dependencies آن است.
با قسمت وابستگی‌های این فایل، به دو طریق می‌توان کار کرد:
الف) ویرایش مستقیم این فایل که به همراه intellisense نیز هست. با افزودن مداخل جدید به این فایل و ذخیره کردن آن، بلافاصله کار restore و دریافت و نصب آن‌ها آغاز می‌شود:


ب) از طریق NuGet package manager
روش دیگر کار با وابستگی‌ها، کلیک راست بر روی گره references و انتخاب گزینه‌ی manage nuget packages است:


برای نمونه جهت نصب ASP.NET MVC 6 این مراحل باید طی شوند:


ابتدا برگه‌ی browse را انتخاب کنید و سپس تیک مربوط به include prerelease را نیز انتخاب نمائید.
البته بسته‌ی اصلی MVC در اینجا Microsoft.AspNetCore.Mvc نام دارد و نه MVC6.

اینبار بسته‌هایی که restore می‌شوند، در مسیر اشتراکی C:\Users\user_name\.nuget\packages ذخیره خواهند شد.


یک نکته‌ی مهم:
قرار هست در نگارش‌های پس از RTM، فایل‌های project.json و xproj را جهت سازگاری با MSBuild، اندکی تغییر دهند (که این تغییرات به صورت خودکار توسط VS.NET انجام می‌شود). اطلاعات بیشتر


انتخاب فریم ورک‌های مختلف در فایل project.json

در قسمت قبل عنوان شد که ASP.NET Core را می‌توان هم برفراز NET Core. چندسکویی اجرا کرد و هم NET 4.6. مختص به ویندوز. این انتخاب‌ها در قسمت frameworks فایل project.json انجام می‌شوند:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
    "imports": [
      "dotnet5.6",
      "portable-net45+win8"
    ]
  }
},
در اینجا، netcoreapp1.0 به معنای برنامه‌‌ای است که برفراز NET Core. اجرا می‌شود. نام پیشین آن dnxcore50 بود (اگر مقالات قدیمی‌تر پیش از RTM را مطالعه کنید).
در اینجا اگر علاقمند بودید که از دات نت کامل مخصوص ویندوز نیز استفاده کنید، می‌توانید آن‌را در لیست فریم ورک‌ها اضافه نمائید (در این مثال، دات نت کامل 4.5.2 نیز ذکر شده‌است):
 "frameworks": {
    "netcoreapp1.0": {
    },
    "net452": {
    }
  }
لیست کامل این اسامی را در مستندات NET Starndard می‌توانید مطالعه کنید و خلاصه‌ی آن به این صورت است:
- “netcoreapp1.0” برای معرفی و استفاده‌ی از NET Core 1.0. بکار می‌رود.
- جهت معرفی فریم ورک‌های کامل و ویندوزی دات نت، اسامی “net45”, “net451”, “net452”, “net46”, “net461” مجاز هستند.
-  “portable-net45+win8” برای معرفی پروفایل‌های PCL یا portable class libraries بکار می‌رود.
- “dotnet5.6”, “dnxcore50” برای معرفی نگارش‌های پیش نمایش NET Core.، پیش از ارائه‌ی نگارش RTM استفاده می‌شوند.
- “netstandard1.2”, “netstandard1.5” کار معرفی برنامه‌های NET Standard Platform. را انجام می‌دهند.

بر این مبنا، dotnet5.6 ذکر شده‌ی در قسمت تنظیمات نگارش RTM، به این معنا است که قادر به استفاده‌ی از بسته‌های نیوگت و کتابخانه‌های تولید شده‌ی با نگارش‌های RC نیز خواهید بود (هرچند برنامه از netcoreapp1.0 استفاده می‌کند).

یک مثال: قسمت فریم ورک‌های فایل project.json را به نحو ذیل جهت معرفی دات نت 4.6.1 تغییر دهید:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
      "imports": [
          "dotnet5.6",
          "portable-net45+win8"
      ]
  },
  "net461": {
      "imports": [
          "portable-net45+win8"
      ],
      "dependencies": {
      }
  }
},
لیست وابستگی‌های خاص این فریم ورک در خاصیت dependencies آن قابل ذکر است.
در این حالت پس از ذخیره‌ی فایل و شروع خودکار بازیابی وابستگی‌ها، با پیام خطای Package Microsoft.NETCore.App 1.0.0 is not compatible with net461 متوقف خواهید شد.
برای رفع این مشکل باید وابستگی Microsoft.NETCore.App را حذف کنید، چون با net461 سازگاری ندارد
 "dependencies": {
 //"Microsoft.NETCore.App": {
 //  "version": "1.0.0",
 //  "type": "platform"
 //},

فریم ورک دوم استفاده شده نیز در اینجا قابل مشاهده است.


فایل project.lock.json چیست؟


ذیل فایل project.json، فایل دیگری به نام project.lock.json نیز وجود دارد. اگر به محتوای آن دقت کنید، این فایل حاوی لیست دقیق بسته‌های نیوگت مورد استفاده‌ی توسط برنامه است و الزاما با آن‌چیزی که در فایل project.json قید شده، یکی نیست. از این جهت که در فایل project.json، قید می‌شود netcoreapp1.0؛ ولی این netcoreapp1.0 دقیقا شامل چه بسته‌هایی است؟ لیست کامل آن‌ها را در این فایل می‌توانید مشاهده کنید.
در ابتدای این فایل یک خاصیت locked نیز وجود دارد که مقدار پیش فرض آن false است. اگر به true تنظیم شود، در حین restore وابستگی‌های برنامه، تنها از نگارش‌های ذکر شده‌ی در این فایل استفاده می‌شود. از این جهت که در فایل project.json می‌توان شماره نگارش‌ها را با * نیز مشخص کرد؛ مثلا *.1.0.0


پوشه‌ی جدید wwwroot و گره dependencies

یکی از پوشه‌های جدیدی که در ساختار پروژه‌ی ASP.NET Core معرفی شده‌است، wwwroot نام دارد:


از دیدگاه هاستینگ برنامه، این پوشه، پوشه‌ای است که در معرض دید عموم قرار می‌گیرد (وب روت). برای مثال فایل‌های ایستای اسکریپت، CSS، تصاویر و غیره باید در این پوشه قرار گیرند تا توسط دنیای خارج قابل دسترسی و استفاده شوند. بنابراین سورس کدهای برنامه خارج از این پوشه قرار می‌گیرند.
گره dependencies که ذیل پوشه‌ی wwwroot قرار گرفته‌است، جهت مدیریت این وابستگی‌های سمت کلاینت برنامه است. در اینجا می‌توان از NPM و یا Bower برای دریافت و به روز رسانی وابستگی‌های اسکریپتی و شیوه‌نامه‌های برنامه کمک گرفت (علاوه بر نیوگت که بهتر است صرفا جهت دریافت وابستگی‌های دات نتی استفاده شود).
یک مثال: فایل جدیدی را به نام bower.json به پروژه‌ی جاری با این محتوا اضافه کنید:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "bootstrap": "3.3.6",
    "jquery": "2.2.0",
    "jquery-validation": "1.14.0",
    "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6"
  }
}
این نام‌ها استاندارد هستند. برای مثال اگر قصد استفاده‌ی از npm مربوط به node.js را داشته باشید، نام این فایل packag.json است (با ساختار خاص خودش) و هر دوی این‌ها را نیز می‌توانید با هم اضافه کنید و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.
پس از اضافه شدن فایل bower.json، بلافاصله کار restore بسته‌ها از اینترنت شروع می‌شود:


و یا با کلیک راست بر روی گره dependencies، گزینه‌ی restore packages نیز وجود دارد.
فایل‌های نهایی دریافت شده را در پوشه‌ی bower_components خارج از wwwroot می‌توانید مشاهده کنید.

در مورد نحوه‌ی توزیع و دسترسی به فایل‌های استاتیک یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0، نکات خاصی وجود دارند که در قسمت‌های بعد، بررسی خواهند شد.

یک نکته: اگر خواستید نام پوشه‌ی wwwroot را تغییر دهید، فایل جدیدی را به نام hosting.json با این محتوا به پروژه اضافه کنید:
{
    "webroot":"AppWebRoot"
}
در اینجا AppWebRoot نام دلخواه پوشه‌ی جدیدی است که نیاز است به ریشه‌ی پروژه اضافه نمائید تا بجای wwwroot پیش فرض استفاده شود.


نقطه‌ی آغازین برنامه کجاست؟

اگر به فایل project.json دقت کنید، چنین تنظیمی در آن موجود است:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true
},
true بودن مقدار تولید entry point به استفاده‌ی از فایلی به نام Program.cs بر می‌گردد؛ با این محتوا:
public static void Main(string[] args)
{
    var host = new WebHostBuilder()
        .UseKestrel()
        .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
        .UseIISIntegration()
        .UseStartup<Startup>()
        .Build();
 
    host.Run();
}
به این ترتیب، یک برنامه‌ی ASP.NET Core، دقیقا همانند سایر برنامه‌های NET Core. رفتار می‌کند و در اساس یک برنامه‌ی کنسول است.
 var outputKind = compilerOptions.EmitEntryPoint.GetValueOrDefault() ?
OutputKind.ConsoleApplication : OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary;
این چند سطر، قسمتی از سورس کد ASP.NET Core 1.0 هستند. به این معنا که اگر مقدار خاصیت emitEntryPoint مساوی true بود، با این برنامه به شکل یک برنامه‌ی کنسول رفتار کن و در غیر اینصورت یک Dynamically Linked Library خواهد بود.
در فایل Program.cs تنظیماتی را مشاهده می‌کنید، در مورد راه اندازی Kestler که وب سرور بسیار سریع و چندسکویی کار با برنامه‌های ASP.NET Core 1.0 است و قسمت مهم دیگر آن به استفاده‌ی از کلاس Startup بر می‌گردد (()<UseStartup<Startup). این کلاس را در فایل جدید Startup.cs می‌توانید ملاحظه کنید که کار تنظیمات آغازین برنامه را انجام می‌دهد. اگر پیشتر با OWIN، در نگارش‌های قبلی ASP.NET کار کرده باشید، قسمتی از این فایل برای شما آشنا است:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.Run(async (context) =>
        {
            await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
        });
    }
}
در اینجا امکان دسترسی به تنظیمات برنامه، معرفی سرویس‌ها، middleware‌ها و غیره وجود دارند که هرکدام، در قسمت‌های آتی به تفصیل بررسی خواهند شد.


نقش فایل launchsetting.json


محتویات پیش فرض این فایل برای قالب empty پروژه‌های ASP.NET Core 1.0 به صورت ذیل است:
{
  "iisSettings": {
    "windowsAuthentication": false,
    "anonymousAuthentication": true,
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:7742/",
      "sslPort": 0
    }
  },
  "profiles": {
    "IIS Express": {
      "commandName": "IISExpress",
      "launchBrowser": true,
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    },
    "Core1RtmEmptyTest": {
      "commandName": "Project",
      "launchBrowser": true,
      "launchUrl": "http://localhost:5000",
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    }
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا تنظیمات IIS Express قابل تغییر هستند. برای مثال port پیش فرض برنامه 7742 تنظیم شده‌است.
پروفایل‌هایی که در اینجا ذکر شده‌اند، در تنظیمات پروژه نیز قابل مشاهده هستند: (کلیک راست بر روی پروژه و مشاهده‌ی properties آن و یا دوبار کلیک بر روی گره properties)


به علاوه امکان انتخاب این پروفایل‌ها در زمان آغاز برنامه نیز وجود دارند:


نکته‌ی مهم تمام این موارد به قسمت environment variable قابل مشاهده‌ی در تصاویر فوق بر می‌گردد. این متغیر محیطی می‌تواند سه مقدار Development ، Staging و Production را داشته باشد و بر اساس این متغیر و مقدار آن، می‌توان پروفایل جدیدی را تشکیل داد. زمانیکه برنامه بر اساس پروفایل خاصی بارگذاری می‌شود، اینکه چه متغیر محیطی انتخاب شده‌است، در کلاس Startup قابل استخراج و بررسی بوده و بر این اساس می‌توان اقدامات خاصی را انجام داد. برای مثال تنظیمات خاصی را بارگذاری کرد و یا صفحات ویژه‌ای را فعال و غیرفعال کرد (این موارد را در قسمت‌های بعدی مرور می‌کنیم).
همچنین در اینجا به ازای هر پروفایل مختلف می‌توان Url آغازین یا launch url و پورت آن‌را مجزا درنظر گرفت و یا از وب سرور دیگری استفاده کرد.