مطالب
طراحی شیء گرا: OO Design Heuristics - قسمت چهارم

Dynamic Semantics

Objectها علاوه بر داده و رفتار به عنوان توصیفات ثابت، در زمان اجرا دارای یک Local State (‏‏a snapshot) از مقادیر داینامیک مربوط به اعضای داده‌ای خود، می‌باشند. مجموعه تمام حالاتی که وهله‌های یک کلاس می‌توانند بین آنها گذر (transition) داشته باشد، dynamic semantics مربوط به کلاس نامیده می‌شود و به وهله‌های کلاس این امکان را می‌دهند تا به یک پیغام مشابه رسیده و در زمان‌های مختلف از چرخه زندگی خود، به اشکال مختلف پاسخ دهند.

Method junk for the class X 
if (local state #1) then
do something
else if (local state #2) then
do something different
End Method

بخش اصلی هر طراحی شیء گرا، dynamic semantics وهله‌ها می‌باشد. dynamic semantics هر کلاسی باید در قالب یک دیاگرام state-transition مستند شود. شکل زیر dynamic semantics پروسه‌های موجود در یک سیستم عامل را در قابل یک دیاگرام حالت نمایش می‌دهد. این پروسه‌ها توانایی این را دارند که در هر کدام از حالات: runnable، current process، blocked، sleeping و یا در حالت exited، قرار داشته باشند. همچنین به عنوان مثال، یک پروسه زمانی می‌تواند در حالت current process قرار گیرد که حتما قبلا در حالت runnable قرار داشته باشد. این اطلاعات برای ایجاد تست برای کلاس‌ها و وهله‌های آنها می‌تواند مفید واقع شود.

شکل 2.8 State-transition diagram notation 

برخی از طراحان به طور تصادفی، dynamic semantics یک کلاس را به عنوان static semantics آن کلاس مدل می‌کنند. به عنوان مثال اگر color یکی از اعضای داده ای (data member) کلاس توپ باشد و بعد از وهله سازی از کلاس توپ، color آن بازهم قابل تغییر باشد، منظور اینکه توپ آبی به عنوان یک وهله از کلاس توپ در زمان حیات خود تغییر رنگ دهد، اصطلاحا می‌گویند: color جزء dynamic semantics کلاس توپ می‌باشد. با توجه به توضحیاتی که داده شد، حال اگر طراحی برای هر رنگ توپ یک کلاس جدا در نظر گرفته باشد، dynamic semantics را به عنوان static semantics مدل کرده و به احتمال زیاد ما را به سمت ایجاد مشکل Class Proliferation (ازدیاد کلاس ها) سوق خواهد داد.

Abstract Classes

به سوالات زیر توجه کنید:

  • آیا هرگز میوه خورده‌اید؟
  • آیا هرگز پیش غذا خورده‌اید؟ 
  • آیا هرگز دسر خورده‌اید؟ 
اکثر مردم به این سوالات جواب «بله» را خواهند داد.
حال با توجه به سوالات «مزه غذا چطور بود؟ دسری که خوردید، چه تعداد کالری داشت؟ هزینه پیش غذایی که خوردید چقدر بود» پاسخ چه خواهد بود؟
من (نویسنده) ادعا میکنم که هیچ کسی تا به حال میوه نخورده است. بیشتر مردم، سیب، موز و پرتقال خورده‌اند؛ میوه‌ی قرمز رنگی به ارزش 3 پوند را نخورده‌اند.

شبیه به این مسئله برای زمانی است که گارسون رستوران از شما سوال می‌کند: «برای شام چه چیزی میل دارید» و شما جواب می‌دهید: «یک پیش غذا، یک غذای اصلی و یک دسر». در این حالت چون شما دقیقا مشخص نکرده‌اید چه نوعی می‌خواهید، گارسون، مات و مبهوت خواهد ماند. همه می‌دانیم که چیزی تحت عنوان میوه، پیش غذا و یا وهله دسر در واقعیت وجود ندارد؛ بله این عبارات اطلاعات مفیدی را تسخیر می‌کنند. اگر من در دستم یک ساعت زنگی گرفته و از شما می‌پرسیدم: «نظرتان در مورد میوه من چیست؟»؛ بدون شک فکر می‌کردید من دیوانه شده‌ام. حال اگر در دستم سیبی گرفته و سوال قبلی را می‌پرسیدم، این بار از نظر شما من یک شخص عاقل بودم.
با وجود اینکه نمی‌توان از میوه وهله سازی کرد، اما اطلاعات مفیدی را تسخیر می‌کند. در واقع میوه، یک کلاسی (concept) است که دانشی از نحوه وهله سازی وهله هایش به وسیله Type پیاده ساز خود، ندارد.

کلاسی که دانشی از نحوه وهله سازی وهله‌های خود ندارد، abstract class (کلاس مجرد یا انتزاعی) نامیده می‌شود.
کلاسی که دانش نحوه وهله سازی وهله‌های خود دارد، concrete class نامیده می‌شود.

در پارادایم شیء گرا، مهم‌ترین استفاده از کلاس‌های انتزاعی در مباحث ارث بری مطرح می‌شود.

Roles Versus Classes

قاعده شهودی 2.11
مطمئن باشید انتزاع هایی را که مدل می‌کنید کلاس بوده و نه نقش‌هایی که وهله‌های آنها بازی می‌کنند. (Be sure the abstractions that you model are classes and not simply the roles objects play)
آیا مادر و پدر به عنوان یک کلاس هستند یا نقش‌هایی هستند که وهله‌های کلاس شخص، بازی می‌کند؟ پاسخ این سوال وابسته به دامینی (domain) است که طراح در حال مدل سازی آن می‌باشد. اگر در دامین مورد نظر، مادر و پدر رفتارهای مختلفی دارند، احتمالا باید به عنوان کلاس‌های جدا مدل شوند. اگر رفتارهای یکسانی دارند، در نتیجه نقش‌های مختلفی هستند که وهله‌های کلاس شخص بازی می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توان کلاس خانواده را متشکل از وهله‌ای از کلاس پدر، وهله‌ای از کلاس مادر و مجموعه‌ای از وهله‌های کلاس فرزند در نظر گرفت. در مقابل ممکن است کلاس خانواده را متشکل از وهله‌ای از کلاس شخص به عنوان پدر، وهله‌ای از کلاس شخص به عنوان مادر و آرایه‌ای از وهله‌های شخص به عنوان فرزندان، مدل کنید. قرار گرفتن در وضیعتی که هر نقش، بخشی از رفتاری‌های شخص را مورد استفاده قرار می‌دهد، کافی نیست و باید مطمئن شوید که رفتار‌ها واقعا متفاوت می‌باشند. همچنین باید به یاد داشته باشید که زمانیکه وهله‌ای از بخشی از رفتارهای کلاس خود استفاده می‌کند، نیز مشکلی وجود ندارد و لازم نیست کلاس‌های دیگری را به خاطر این موضوع در طراحی خود در نظر بگیرید.

شکل 2.9 Two views of a family   

برخی از طراحان به این شکل تست می‌کنند که اگر عضوی از واسط عمومی را نمی‌توان برای نقش مورد نظر  مورد استفاده قرار داد، این موضوع نشان از این دارد که باید برای نقش مورد نظر در طراحی خود کلاس جداگانه‌ای را در نظر داشته باشند. اگر هم عضو مذکور قابل استفاده نباشد، کلاس یکسانی برای نقش‌های مختلف استفاده خواهد شد. به عنوان مثال، اگر عملیات ()go_into_labor جزء عملیاتی می‌باشد که مادر انجام می‌دهد، در حالیکه پدر چنین عملیاتی را نمی‌تواند انجام دهد، در این حالت نیز لازم است مادر به عنوان کلاس جداگانه‌ای در نظر گرفته شود. اگر در دامین دیگری، عوض کردن پوشاک را  تنها مادر انجام می‌دهد، در این حالت مادر نقشی از کلاس شخص می‌باشد، چرا که پدر هم توانایی انجام این عملیات را دارد.

قواعد شهودی فصل دوم

قاعده شهودی 2.1 
همه داده‌ها باید در داخل کلاس خود پنهان شده باشند. (All data should be hidden within its class) 
قاعده شهودی 2.2
استفاده کنندگان از کلاس باید به واسط عمومی آن وابسته باشند، اما یک کلاس نباید به استفاده کنندگان خود، وابسته باشد. (Users of a class must be dependent on its public interface, but a class should not be dependent on its users)
قاعده شهودی 2.3
تعداد پیغام‌های موجود در قرارداد یک کلاس را کمینه سازید. (Minimize the number of messages in the protocol of a class) 
قاعده شهودی 2.4
پیاده سازی یک واسط عمومی یکسان کمینه برای همه کلاس‌ها  (Implement a minimal public interface that all classes understand [e.g., operations such as copy (deep versus shallow), equality testing, pretty printing, parsing from an ASCII description, etc.].) 
قاعده شهودی 2.5 
جزئیات پیاده سازی، مانند توابع خصوصی common-code  ( توابعی که کد مشترک سایر متدهای کلاس را در بدنه خود دارند) را در واسط عمومی یک کلاس قرار ندهید.  (Do not put implementation details such as common-code private functions into the public interface of a class)
قاعده شهودی 2.6 
واسط عمومی کلاس را با اقلامی که یا استفاده کنندگان از کلاس توانایی استفاده از آن را نداشته و یا تمایلی به استفاده از آنها ندارند، آمیخته نکنید.  (Do not clutter the public interface of a class with items that users of that class are not able to use or are not interested in using )
قاعده شهودی 2.7
اتصال و پیوستگی مابین کلاس‌ها باید از نوع Nil یا Export باشد؛ به این معنی که یک کلاس فقط از واسط عمومی کلاس دیگر استفاده کند یا کاری با آن نداشته باشد. (Classes should only exhibit nil or export coupling with other classes, that is, a class should only use operations in the public interface of another class or have nothing to do with that class.)
قاعده شهودی 2.8 
یک کلاس باید یک و تنها یک Key Abstraction را تسخیر نماید. (A class should capture one and only one key abstraction) 
قاعده شهودی 2.9 
داده و رفتار مرتبط را در یک جا (کلاس) نگه دارید. (Keep related data and behavior in one place)
قاعده شهودی 2.10 
اطلاعات نامرتبط به هم را در کلاس‌های جدا از هم قرار دهید. ((Spin off nonrelated information into another class (i.e., noncommunicating behavior)
قاعده شهودی 2.11
مطمئن باشید انتزاع هایی را که مدل می‌کنید کلاس بوده و نه نقش‌هایی که وهله‌های آنها بازی می‌کنند. (Be sure the abstractions that you model are classes and not simply the roles objects play)  
مطالب
بازسازی کد: گسترش امکانات کلاس های غریبه
هیچ کلاسی کامل نیست. در مواقع زیادی ممکن است یک کلاس نیاز به متدی داشته باشد که در آن وجود ندارد. در چنین شرایطی اگر سورس کلاس را در دست داشته باشیم به راحتی می‌توان رفتار مورد نظر را به آن اضافه کرد. اما اگر از کلاسهایی استفاده می‌کنیم که سورس آنها در دست نیست، حل این مورد کمی مشکل خواهد بود. برای مدیریت و رفع این مورد، دو بازسازی کد وجود دارند که به جهت همسویی این دو، آنها را در یک نوشتار پوشش می‌دهیم.
نیاز به متد جدید در یک کلاس خاص، نیازی مکرر در توسعه نرم افزار است. معمولا اگر این نیاز فقط در یک مورد بوجود بیاید موضوع خیلی سخت نیست و می‌توان در بدنه متد استفاده کننده، منطق را پیاده سازی کرد. اما زمانیکه تعداد استفاده‌ها از متد مورد نیاز بیشتر از یک بار باشد، کپی کردن روال آن کار درستی نیست و باید متدی برای این روال ایجاد کرد؛ اما کجا؟ 

ایجاد متد بیرونی  

در این روش در کلاس استفاده کننده، متدی برای نیاز جدید ساخته می‌شود. به طور مثال به تکه کد زیر توجه نمایید. در این مثال نیاز داریم در شیء نشان دهنده تاریخ، به روز بعد برسیم. برای این منظور می‌توانیم تکه کدی به صورت زیر داشته باشیم:  
DateTime newStart = new DateTime(previousEnd.Year, previousEnd.Month, previousEnd.Day + 1);
زمانیکه بدست آوردن روز بعدی در جاهای زیادی از کد نیاز باشد، باید این روال را در متدی پیاده سازی کرد. این متد می‌تواند بدنه‌ای به صورت زیر داشته باشد:  
private static DateTime NextDay(DateTime now) 
{ 
      return new DateTime(now.Year, now.Month, now.Day + 1); 
}

ایجاد کلاس توسعه دهنده برای کلاس غریبه 

زمانیکه تعداد متدهای جدید مورد نیاز روی یک کلاس غریبه کم است، روش اول روش قابل قبولی است. اما در مواردی تعداد متدهای جدید مورد نیاز زیاد می‌شوند. در چنین شرایطی بهتر است کلاسی را برای توسعه امکانات کلاس غریبه ایجاد کنیم و متدهای مورد نظر را در آن بنویسیم.
برای ایجاد این کلاس نیز دو روش وجود دارد:
روش اول: ارث بری از کلاس غریبه. این روش در شرایطی که کلاس غریبه به صورت sealed باشد، جواب نخواهد داد. به طور مثال تکه کد زیر را در نظر بگیرید. در این تکه کد با فرض این که کد کلاس Person در دست نیست و نیاز است متدی برای دریافت سن فرد، بر اساس سال تولد او به کلاس اضافه شود.  
public class MyPerson : Person 
{ 
    public int GetAge() 
    { 
        return 0; 
    } 
}
یکی از اشکالات این روش این است که برای استفاده از این کلاس و متد تعریف شده در آن، باید تمامی موارد مورد نیاز متد جدید را از کلاس Person، به نوع کلاس جدید تغییر داد. این تغییر در مقاطعی نیاز به Cast یا ایجاد شیء جدیدی با نوع جدیدی منجر خواهد شد.
روش دوم: ساختن wrapper به دور شیء کلاس غریبه. در این روش کلاسی ایجاد می‌شود و شیء‌ای از کلاس غریبه در آن ساخت شده و تمامی متدهای کلاس غریبه در آن تعریف می‌شوند. این متدها صرفا امر هدایت فرخوانی به متدهای کلاس اصلی را انجام می‌دهند. سپس متدهای جدیدی در این کلاس تعریف و پیاده سازی می‌شوند. برای ایجاد امکان محاسبه سن فرد می‌توان کلاسی را مانند کلاس زیر نوشت:  
public class PersonWrapper 
{ 
    private readonly Person _person; 
    public PersonWrapper(Person person) 
    { 
        _person = person; 
    } 
    public int GetAge() 
    { 
        return 0; 
    } 
}
دقت کنید که در این روش پیاده سازی نیز تمامی خصوصیات و متدهای کلاس اصلی در کلاس wrapper وجود خواهند داشت. استفاده از این کلاس به صورت زیر خواهد بود:  
var person = new Person(); 
var wrapper = new PersonWrapper(person); 
wrapper.GetAge();
در زبان برنامه نویسی سی شارپ امکانی به نام extension method وجود دارد که هدف آن پیاده سازی همین طراحی از طریق امکانات زبان است. برای مطالعه بیشتر این مبحث در زبان سی شارپ می‌توانید به اینجا مراجعه نمایید.  
اشتراک‌ها
طراحی متریال - 2 : واحدها و اندازه‌گیری
طراحی متریال به‌تدریج در حال گسترش است و طراحان و شرکت‌ها در حال بازطراحی اپلیکیشن های خود بر پایه متدها و الگوی متریال هستند.  از این‌رو به نظر می‌رسد طراحان نیز با تمایل به سمت این متد یکپارچه و حساب‌شده در حرکت‌اند. در این نوشته قصد دارم در مورد واحدها و اندازه‌گیری در طراحی متریال مطالبی را عنوان کنم. واحدها در زمینه‌های مختلف دارای معانی متفاوتی هستند. 
طراحی متریال - 2 : واحدها و اندازه‌گیری
اشتراک‌ها
الگوهای طراحی در گذر زمان

اولین کتاب الگوهای طراحی در سال 94 ارائه شد. در این بازه‌ی زمانی و پیشرفت‌هایی که در زبان‌های برنامه نویسی صورت گرفته‌است، می‌توان معادل‌های ساده‌تر و روان‌تری را برای آن‌ها ارائه داد.

الگوهای طراحی در گذر زمان
اشتراک‌ها
الگوی طراحی Decorator

الگوی Decorator یکی از الگوهای طراحی ساختاری می‌باشد که شما را قادر می‌سازد تا وضعیت و یا رفتار جدیدی را بدون تغییر دادن کلاس، به آن اضافه کنید. در این مقاله به بررسی این الگو و پیاده سازی آن می‌پردازیم. 

الگوی طراحی Decorator
اشتراک‌ها
دریافت فیلم های آموزشی اصول طراحی پایگاه داده مهندس قاسمی
این فیلم‌ها متعلق به مهندس مرتضی قاسمی استاد پایگاه داده بنده در دانشگاه است، و برای کسانی که با پایگاه‌های داده آشنایی ندارند و می‌خواهند به صورت اصولی و کاربردی طراحی پایگاه‌های داده را فرا بگیرند، فیلم‌های بسیار خوبی هستند.
دریافت فیلم های آموزشی اصول طراحی پایگاه داده مهندس قاسمی
اشتراک‌ها
نگاهی مدرن به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیءگرا
بسیاری از قابلیت‌های زبان‌های مدرن، در زمانیکه الگوهای طراحی برای اولین بار مطرح شدند، وجود خارجی نداشتند. در یک سلسله مبحث جالب، این الگوهای قدیمی به نقد کشیده شده و راه حل‌های مدرنی بجای آن‌ها مطرح می‌شود.
نگاهی مدرن به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیءگرا
اشتراک‌ها
مجموعه‌ای خلاصه شده از معرفی الگوهای طراحی برای استفاده توسعه دهندگان نرم افزار

🔸 الگوهای طراحی راه حل‌های معمولی برای مشکلات رایج در طراحی نرم‌افزار هستند. آنها مانند نقشه‌های از پیش ساخته شده‌ای هستند که می‌توانید آنها را برای حل یک مشکل طراحی تکراری در کد خود سفارشی کنید.

🔸اینطور نیست که مثلا یک الگو را پیدا کنید و آن را در برنامه خود کپی کنید. الگو، یک قطعه کد خاص نیست، بلکه یک مفهوم کلی برای حل یک مشکل خاص است. شما می‌توانید جزئیات الگو را دنبال کنید و راه حلی متناسب با واقعیت‌های برنامه خود را پیاده‌سازی کنید.

🔸 الگوها اغلب با الگوریتم‌ها اشتباه گرفته می‌شوند، زیرا هر دو مفهوم راه حل‌های معمولی برای برخی از مسائل شناخته شده را توصیف می‌کنند. در حالی که یک الگوریتم همیشه مجموعه واضحی از اقدامات را تعریف می‌کند که می‌تواند به هدفی دست یابد، یک الگو راه حل‌های سطح بالا برای مسائل سطح بالا هستند. کد یک الگوی اعمال شده برای دو برنامه مختلف ممکن است متفاوت باشد.

🔸 همیشه منظور هر الگو را در ذهن خود مرور کنید و هنگام برخورد با یک مسئله به دنبال مناسب‌‌ترین الگو بگردید.

🔸 شما نمی‌‌توانید یک الگو را به کار بگیرید مگر آنکه آن را به خوبی فهمیده باشید. بنابراین در اولین گام باید اصول و
الگوهای طراحی را هم به شکل انتزاعی و هم به شکل واقعی خوانده و تمرین کنید. دقت کنید که یک الگو را به شکل‌‌های مختلفی می‌توان پیاده‌سازی کرد. هر چه پیاده سازی‌‌های بیشتری ببینید، به هدف و چگونگی استفاده از آن بهتر مسلط می‌شوید.

راهنمای شروع سریع برای مطالعه الگوهای طراحی 👇🏻

PDF Cards: designpatternscard.pdf

DesignPatterns-online.pdf

مجموعه‌ای خلاصه شده از معرفی الگوهای طراحی برای استفاده توسعه دهندگان نرم افزار
مطالب
طراحی شیء گرا: OO Design Heuristics - قسمت دوم

در قسمت اول با مفاهیم اولیه Class و Object آشنا شدیم.

Messages and Methods

Objectها باید مانند ماشین‌هایی تلقی شوند که عملیات موجود در واسط عمومی خود را برای افرادی که درخواست مناسبی ارسال کنند، اجرا خواهند کرد. با توجه به اینکه یک object از استفاده کننده خود مستقل است و وابستگی به او ندارد و همچنین توجه به ساختار نحوی (syntax) برخی از زبان‌های شیء گرای جدید، عبارت «sending a message» برای توصیف اجرای رفتاری از مجموعه رفتارهای object، استفاده میشود.
به محض اینکه پیغامی (Message) به سمت object ارسال شود، ابتدا باید تصمیم بگیرد که این پیغام ارسالی را درک می‌کند. فرض کنیم این پیغام قابل درک است. در این صورت object مورد نظر، همزمان با نگاشت پیغام به یک فراخوانی تابع (function call)، خود را به صورت ضمنی به عنوان اولین آرگومان ارسال می‌کند. تصمیم گرفتن در رابطه با قابل درک بودن یک پیغام، در زبان‌های مفسری در زمان اجرا و در زبان‌های کامپایلری در زمان کامپایل، انجام میگرد. 
نام (یا prototype) رفتار یک وهله، Message (پیغام) نامیده می‌شود. بسیاری از زبان‌های شیء گرا مفهموم Overloaded Functions Or Operators را پشتیبانی می‌کنند. در این صورت می‌توان در سیستم دو تابعی داشت که با نام یکسان، یا انواع مختلف آرگومان (intraclass overloading) داشته باشند یا در کلاس‌های مختلفی (interclass overloading) قرار گیرند. 
ممکن است کلاس ساعت زنگدار، دو پیغام set_time که یکی از آنها با دو آرگومان از نوع عدد صحیح و دیگری یک آرگومان رشته‌ای است داشته باشد.

void AlarmClock::set_time(int hours, int minutes); 

void AlarmClock::set_time(String time);

در مقابل، کلاس ساعت زنگدار و کلاس ساعت مچی هر دو messageای به نام set_time با دو آرگومان از نوع عدد صحیح دارند.

void AlarmClock::set_time(int hours, int minutes); 

void Watch::set_time(int hours, int minutes);

باید توجه کنید که یک پیغام، شامل نام تابع، انواع آرگومان، نوع بازگشتی و کلاسی که پیغام به آن متصل است، می‌باشد. این اطلاعاتی که مطرح شد، بخش اصلی چیزی است که کاربر یک کلاس نیاز دارد در مورد آن‌ها آگاهی داشته باشد. 

در برخی از زبان‌ها و یا سیستم‌ها، اطلاعات دیگری مانند: انواع استثناءهایی که از سمت پیغام پرتاب می‌شوند تا اطلاعات همزمانی (پیغام به صورت همزمان است یا ناهمزمان) را برای استفاده کننده مهیا کنند. از طرفی پیاده سازی کنندگان یک کلاس باید از پیاده سازی پیغام آگاه باشند. جزئیات پیاده سازی یک پیغام -کدی که پیغام را پیاده سازی می‌کند- Method (متد) نامیده میشود. آنگاه که نخ (thread) کنترل درون متد باشد، برای مشخص کردن اینکه پیغام رسیده برای کدام وهله ارسال شده‌است، ارجاعی به وهله مورد نظر و به عنوان اولین آرگومان، به صورت ضمنی ارسال می‌شود. این آرگومان ضمنی، در بیشتر زبان‌ها Self Object نامیده می‌شود (در سی پلاس پلاس this object نام دارد). در نهایت، مجموعه پیغام‌هایی که یک وهله می‌تواند به آنها پاسخ دهد، Protocol (قرارداد) نام دارد.

دو پیغام خاصی که کلاس‌ها یا وهله‌ها می‌توانند به آنها پاسخ دهند، اولی که استفاده کنندگان کلاس برای ساخت وهله‌ها از آن استفاده می‌کنند، Constructor (سازنده) نام دارد. هر کلاسی می‌تواند سازنده‌های متعددی داشته باشد که هر کدام مجموعه پارامترهای مختلفی را برای مقدار دهی اولیه می‌پذیرند. دومین پیغام، عملیاتی است که وهله را قبل از حذف از سیستم، پاک سازی می‌کند. این عملیات، Destructor (تخریب کننده) نام دارد. بیشتر زبان‌های شیء گرا، برای هر کلاس تنها یک تخریب کننده دارند. این پیغام‌ها را به عنوان مکانیزم مقدار دهی اولیه و پاک سازی در پارادایم شیء گرا در نظر بگیرید.

قاعده شهودی 2.2

استفاده کنندگان از کلاس باید به واسط عمومی آن وابسته باشند، اما یک کلاس نباید به استفاده کنندگان خود، وابسته باشد. (Users of a class must be dependent on its public interface, but a class should not be dependent on its users)

منطق پشت این قاعده، یکی از شکل‌های قابلیت استفاده مجدد (resuability) می‌باشد. یک ساعت زنگدار ممکن است توسط شخصی در اتاق خواب او استفاده شود. واضح است که شخص مورد نظر به واسط عمومی ساعت زنگدار وابسته می‌باشد. به هر حال، ساعت زنگدار نباید به شخصی وابسته باشد. اگر ساعت زنگدار به شخصی وابسته باشد، بدون مهیا کردن یک شخص، نمی‌توان از آن برای ساخت یک TimeLockSafe استفاده کرد. این وابستگی‌ها برای مواقعیکه می‌خواهیم امکان این را داشته باشیم تا کلاس ساعت زنگدار را از دامین (domain) خود خارج کرده و در دامین دیگری، بدون وابستگی هایش مورد استفاده قرار دهیم، نامطلوب هستند.

شکل 2.4 The Use Of Alarm Clocks

 The Use Of Alarm Clocks قاعده شهودی 2.3

تعداد پیغام‌های موجود در قرارداد یک کلاس را کمینه سازید. (Minimize the number of messages in the protocol of a class)

چندین سال قبل، مطلبی منتشر شد که کاملا متضاد این قاعده شهودی می‌باشد. طبق آن، پیاده سازی کننده یک کلاس می‌تواند یکسری عملیات را با فرض اینکه در آینده مورد استفاده قرار گیرند، برای آن در نظر بگیرد. ایراد این کار چیست؟ اگر شما از این قاعده پیروی کنید، حتما کلاس LinkedList من، توجه شما را جلب خواهد کرد؛ این کلاس در واسط عمومی خود 4000 عملیات را دارد. فرض کنید قصد ادغام دو وهله از این کلاس را داشته باشید. در این صورت حتما فرض شما این است که عملیاتی تحت عنوان merge در این کلاس تعبیه شده است. بعد از جستجوی بین این تعداد عملیات، در نهایت این عملیات خاص را پیدا نخواهید کرد. چراکه این عملیات متأسفانه به صورت یک overloaded plus operator پیاده سازی شده است. مشکل اصلی واسط عمومی با تعداد زیادی عملیات این است که فرآیند یافتن عملیات مورد نظرمان را خیلی سخت یا حتی ناممکن خواهد کرد و مشکلی جدی برای قابلیت استفاده مجدد تلقی می‌شود.

با کمینه نگه داشتن تعداد عملیات واسط عمومی، سیستم، قابل فهم‌تر و همچنین مولفه‌های (components) آن به راحتی قابل استفاده مجدد خواهند بود.

قاعده شهودی 2.4

پیاده سازی یک واسط عمومی یکسان کمینه برای همه کلاس‌ها  (Implement a minimal public interface that all classes understand [e.g., operations such as copy (deep versus shallow), equality testing, pretty printing, parsing from an ASCII description, etc.].)

مهیا کردن یک واسط عمومی مشترک کمینه برای کلاس‌هایی که توسط یک توسعه دهنده پیاده سازی شده و قرار است توسط توسعه دهندگان دیگر مورد استفاده قرار گیرد، خیلی مفید خواهد بود. این واسط عمومی، حداقل عاملیتی را که به طور منطقی از هر کلاس میشود انتظار داشت، مهیا خواهد ساخت. واسطی که می‌تواند از آن به عنوان مبنای یادگیری درباره رفتار‌های کلاس‌ها در پایه نرم افزاری با قابلیت استفاده مجدد، بهره برد.

به عنوان مثال کلاس Object در دات نت به عنوان کلاس پایه ضمنی با یکسری از متدهای عمومی (برای مثال ToString)، نشان دهنده تعریف یک واسط عمومی مشترک برای همه کلاس‌ها در این فریمورک، می‌باشد.

public class Object
    {
        public Object();
        public static bool Equals(Object objA, Object objB){...}
        public static bool ReferenceEquals(Object objA, Object objB){...}
        public virtual bool Equals(Object obj){...}
        public virtual int GetHashCode(){...}
        public Type GetType(){...}
        public virtual string ToString(){...}
        protected Object MemberwiseClone(){...}
    }


قاعده شهودی 2.5 

جزئیات پیاده سازی، مانند توابع خصوصی common-code  ( توابعی که کد مشترک سایر متدهای کلاس را در بدنه خود دارند) را در واسط عمومی یک کلاس قرار ندهید.  (Do not put implementation details such as common-code private functions into the public interface of a class)

این قاعده برای کاهش پیچیدگی واسط عمومی کلاس برای استفاده کنندگان آن، طراحی شده است. ایده اصلی این است که استفاده کنندگان کلاس تمایلی ندارند به اعضایی دسترسی داشته باشند که از آنها استفاده نخواهند کرد؛ این اعضا باید به صورت خصوصی در کلاس قرار داده شوند. این توابع خصوصی common-code، زمانیکه متدهای یک کلاس، کد مشترکی را داشته باشند، ایجاد خواهند شد. قرار دادن این کد مشترک در یک متد، معمولا روش مناسبی می‌باشد. نکته قابل توجه این است که این متد، عملیات جدیدی نمی‌باشد؛ بله جزئیات پیاده سازی دو عملیات دیگر از کلاس را ساده کرده است.

شکل 2.5  Example of a common-code private function

Example of a common-code private function

مثال واقعی

فرض کنید در شکل بالا، کلاس X معادل یک LinkedList کلاس، f1و f2 به عنوان توابع insert و remove و تابع f به عنوان تابع common-code که عملیات یافتن آدرس را برای درج و حذف انجام می‌دهد، می‌باشند.

قاعده شهودی 2.6

واسط عمومی کلاس را با اقلامی که یا استفاده کنندگان از کلاس توانایی استفاده از آن را نداشته و یا تمایلی به استفاده از آنها ندارند، آمیخته نکنید.  (Do not clutter the public interface of a class with items that users of that class are not able to use or are not interested in using )

 این قاعده شهودی با قاعده قبلی که با قرار دادن تابع common-code در واسط عمومی کلاس، فقط باعث در هم ریختن واسط عمومی شده بود، مرتبط می‌باشد. در برخی از زبان‌ها مانند C++‎، برای مثال این امکان وجود دارد که سازنده یک کلاس انتزاعی (abstract) را در واسط عمومی آن قرار دهید؛ حتی با وجود اینکه در زمان استفاده از آن سازنده با خطای نحوی روبرو خواهید شد. این قاعده شهودی کلی، برای کاهش این مشکلات در نظر گرفته شده است. 

مطالب
اصول طراحی شی گرا SOLID - #بخش پنجم اصل DIP

اصل 5)  D – DIP– Dependency Inversion principle 
مقایسه با دنیای واقعی:
همان مثال کامپیوتر را دوباره در نظر بگیرید.این کامپیوتر دارای قطعات مختلفی مانند RAM ، هارد دیسک، CD ROM و ... است که هر کدام به صورت مستقل به مادربرد متصل شده اند. این به این معنی است که اگر قسمتی از کار بیفتد میتوان آن را با یک قطعه‌ی جدید به آسانی تعویض کرد . حالا فقط تصور کنید که تمامی قطعات شدیداً به یکدیگر متصل شده اند آنوقت دیگر نمیتوانستیم قطعه ای را از مادربرد برداریم و به همین خاطر اگر مثلا RAM از کار بیفتد ، یاید یک مادربرد جدید خریداری کنید که برای شما گران تمام می‌شود.
به مثال زیر توجه کنید :
public class CustomerBAL
{
    public void Insert(Customer c)
    {
        try
        {
            //Insert logic
        }
        catch (Exception e)
        {
            FileLogger f = new FileLogger();
            f.LogError(e);
        }
    }
}

public class FileLogger
{
    public void LogError(Exception e)
    {
        //Log Error in a physical file
    }
}
در کد بالا کلاسCustomerBAL مستقیما به کلاس FileLogger وابسته است که استثناء‌های رخ داده را بر روی یک فایل فیزیکی لاگ میکند. حالا فرض کنید که چند روز بعد مدیریت تصمیم میگیرد که از این به بعد استثناء‌ها بر روی یک Event  Viewer لاگ شوند. اکنون چه میکنید؟ با تغییر کدها ممکن است با خطاهای زیادی روبرو شوید(درصورت تعداد بالای کلاسهایی که از کلاس FileLogger استفاده میکنند و فقط تعداد محدودی از آنها نیاز دارند که بر روی Event Viewer لاگ کنند.)
DIP  به ما میگوید : " ماژول‌های سطح بالا نباید به ماژولهای سطح پایین وابسته باشند، هر دو باید به انتزاعات وابسته باشند. انتزاعات نباید وابسته به جزئیات باشند، بلکه جزئیات باید وابسته به انتزاعات باشند. ".
در طراحی ساخت یافته، ماژولهای سطح بالا به ماژولهای سطح پایین وابسته بودند. این مسئله دو مشکل ایجاد می‌کرد:
1-  ماژول‌های سطح بالا (سیاست گذار) به ماژول‌های سطح پایین (مجری) وابسته هستند. در نتیجه هر تغییری در ماژول‌های سطح پایین ممکن است باعث اشکال در ماژول‌های سطح بالا گردد.
2-  استفاده مجدد از ماژول‌های سطح بالا در جاهای دیگر مشکل است، زیرا وابستگی مستقیم به ماژول‌های سطح پایین دارند.
راه حل با توجه به اصل DIP :
public interface ILogger
{
    void LogError(Exception e);
}

public class FileLogger:ILogger
{
    public void LogError(Exception e)
    {
        //Log Error in a physical file
    }
}
public class EventViewerLogger : ILogger
{
    public void LogError(Exception e)
    {
        //Log Error in a Event Viewer
    }
}
public class CustomerBAL
{
    private ILogger _objLogger;
    public CustomerBAL(ILogger objLogger)
    {
        _objLogger = objLogger;
    }

    public void Insert(Customer c)
    {
        try
        {
            //Insert logic
        }
        catch (Exception e)
        {            
            _objLogger.LogError(e);
        }
    }
}
در اینجا وابستگی‌های کلاس CustomerBAL از طریق سازنده آن در اختیارش قرار گرفته است. یک اینترفیس ILogger تعریف شده‌است به همراه دو پیاده سازی مختلف از آن مانند FileLogger و EventViewerLogger. 
یکی از انواع فراخوانی آن نیز می‌تواند به شکل زیر باشد:
var customerBAL = new CustomerBAL (new EventViewerLogger());
customerBAL.LogError();
اطلاعات بیشتر در دوره آموزشی "بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگی‌ها و ابزارهای مرتبط با آن  ".