خلاصه مهاجرت داده پروفایل ها
- کلاس جدیدی بسازید که دارای خواصی برای ذخیره اطلاعات پروفایل است.
- کلاس جدیدی بسازید که از 'ProfileBase' ارث بری میکند و متدهای لازم برای دریافت پروفایل کاربران را پیاده سازی میکند.
- استفاده از تامین کنندههای پیش فرض را، در فایل web.config فعال کنید. و کلاسی که در مرحله 2 ساختید را بعنوان کلاس پیش فرض برای خواندن اطلاعات پروفایل معرفی کنید.
شروع به کار
پوشه جدیدی با نام 'Models' بسازید تا اطلاعات پروفایل را در آن قرار دهیم.
بعنوان یک مثال، بگذارید تا تاریخ تولد کاربر، شهر سکونت، قد و وزن او را در پروفایلش ذخیره کنیم. قد و وزن بصورت یک کلاس سفارشی (custom class) بنام 'PersonalStats' ذخیره میشوند. برای ذخیره و بازیابی پروفایل ها، به کلاسی احتیاج داریم که 'ProfileBase' را ارث بری میکند. پس کلاس جدیدی با نام 'AppProfile' بسازید.
public class ProfileInfo { public ProfileInfo() { UserStats = new PersonalStats(); } public DateTime? DateOfBirth { get; set; } public PersonalStats UserStats { get; set; } public string City { get; set; } } public class PersonalStats { public int? Weight { get; set; } public int? Height { get; set; } } public class AppProfile : ProfileBase { public ProfileInfo ProfileInfo { get { return (ProfileInfo)GetPropertyValue("ProfileInfo"); } } public static AppProfile GetProfile() { return (AppProfile)HttpContext.Current.Profile; } public static AppProfile GetProfile(string userName) { return (AppProfile)Create(userName); } }
پروفایل را در فایل web.config خود فعال کنید. نام کلاسی را که در مرحله قبل ساختید، بعنوان کلاس پیش فرض برای ذخیره و بازیابی پروفایلها معرفی کنید.
<profile defaultProvider="DefaultProfileProvider" enabled="true" inherits="UniversalProviders_ProfileMigrations.Models.AppProfile"> <providers> ..... </providers> </profile>
برای دریافت اطلاعات پروفایل از کاربر، فرم وب جدیدی در پوشه Account بسازید و آنرا 'AddProfileData.aspx' نامگذاری کنید.
<h2> Add Profile Data for <%# User.Identity.Name %></h2> <asp:Label Text="" ID="Result" runat="server" /> <div> Date of Birth: <asp:TextBox runat="server" ID="DateOfBirth"/> </div> <div> Weight: <asp:TextBox runat="server" ID="Weight"/> </div> <div> Height: <asp:TextBox runat="server" ID="Height"/> </div> <div> City: <asp:TextBox runat="server" ID="City"/> </div> <div> <asp:Button Text="Add Profile" ID="Add" OnClick="Add_Click" runat="server" /> </div>
کد زیر را هم به فایل code-behind اضافه کنید.
protected void Add_Click(object sender, EventArgs e) { AppProfile profile = AppProfile.GetProfile(User.Identity.Name); profile.ProfileInfo.DateOfBirth = DateTime.Parse(DateOfBirth.Text); profile.ProfileInfo.UserStats.Weight = Int32.Parse(Weight.Text); profile.ProfileInfo.UserStats.Height = Int32.Parse(Height.Text); profile.ProfileInfo.City = City.Text; profile.Save(); }
دقت کنید که فضای نامی که کلاس AppProfile در آن قرار دارد را وارد کرده باشید.
اپلیکیشن را اجرا کنید و کاربر جدیدی با نام 'olduser' بسازید. به صفحه جدید 'AddProfileData' بروید و اطلاعات پروفایل کاربر را وارد کنید.
با استفاده از پنجره Server Explorer میتوانید تایید کنید که اطلاعات پروفایل با فرمت xml در جدول 'Profiles' ذخیره میشوند.
مهاجرت الگوی دیتابیس
اسکریپت مورد نیاز را از آدرس https://raw.github.com/suhasj/UniversalProviders-Identity-Migrations/master/Migration.txt دریافت کرده و آن را اجرا کنید. اگر اتصال خود به دیتابیس را تازه کنید خواهید دید که جداول جدیدی اضافه شده اند. میتوانید دادههای این جداول را بررسی کنید تا ببینید چگونه اطلاعات منتقل شده اند.
مهاجرت اپلیکیشن برای استفاده از ASP.NET Identity
- Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework
- Microsoft.AspNet.Identity.Owin
- Microsoft.Owin.Host.SystemWeb
- Microsoft.Owin.Security.Facebook
- Microsoft.Owin.Security.Google
- Microsoft.Owin.Security.MicrosoftAccount
- Microsoft.Owin.Security.Twitter
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework; using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Web; using UniversalProviders_ProfileMigrations.Models; namespace UniversalProviders_Identity_Migrations { public class User : IdentityUser { public User() { CreateDate = DateTime.UtcNow; IsApproved = false; LastLoginDate = DateTime.UtcNow; LastActivityDate = DateTime.UtcNow; LastPasswordChangedDate = DateTime.UtcNow; Profile = new ProfileInfo(); } public System.Guid ApplicationId { get; set; } public bool IsAnonymous { get; set; } public System.DateTime? LastActivityDate { get; set; } public string Email { get; set; } public string PasswordQuestion { get; set; } public string PasswordAnswer { get; set; } public bool IsApproved { get; set; } public bool IsLockedOut { get; set; } public System.DateTime? CreateDate { get; set; } public System.DateTime? LastLoginDate { get; set; } public System.DateTime? LastPasswordChangedDate { get; set; } public System.DateTime? LastLockoutDate { get; set; } public int FailedPasswordAttemptCount { get; set; } public System.DateTime? FailedPasswordAttemptWindowStart { get; set; } public int FailedPasswordAnswerAttemptCount { get; set; } public System.DateTime? FailedPasswordAnswerAttemptWindowStart { get; set; } public string Comment { get; set; } public ProfileInfo Profile { get; set; } } }
انتقال داده پروفایلها به جداول جدید
آخرین نسخه پکیج Entity Framework را نصب کنید. همچنین یک رفرنس به اپلیکیشن وب پروژه بدهید (کلیک راست روی پروژه و گزینه 'Add Reference').
کد زیر را در کلاس Program.cs وارد کنید. این قطعه کد پروفایل تک تک کاربران را میخواند و در قالب 'ProfileInfo' آنها را serialize میکند و در دیتابیس ذخیره میکند.
public class Program { var dbContext = new ApplicationDbContext(); foreach (var profile in dbContext.Profiles) { var stringId = profile.UserId.ToString(); var user = dbContext.Users.Where(x => x.Id == stringId).FirstOrDefault(); Console.WriteLine("Adding Profile for user:" + user.UserName); var serializer = new XmlSerializer(typeof(ProfileInfo)); var stringReader = new StringReader(profile.PropertyValueStrings); var profileData = serializer.Deserialize(stringReader) as ProfileInfo; if (profileData == null) { Console.WriteLine("Profile data deserialization error for user:" + user.UserName); } else { user.Profile = profileData; } } dbContext.SaveChanges(); }
برخی از مدلهای استفاده شده در پوشه 'IdentityModels' تعریف شده اند که در پروژه اپلیکیشن وبمان قرار دارند، بنابراین افزودن فضاهای نام مورد نیاز فراموش نشود.
کد بالا روی دیتابیسی که در پوشه App_Data وجود دارد کار میکند، این دیتابیس در مراحل قبلی در اپلیکیشن وب پروژه ایجاد شد. برای اینکه این دیتابیس را رفرنس کنیم باید رشته اتصال فایل app.config اپلیکیشن کنسول را بروز رسانی کنید. از همان رشته اتصال web.config در اپلیکیشن وب پروژه استفاده کنید. همچنین آدرس فیزیکی کامل را در خاصیت 'AttachDbFilename' وارد کنید.
یک Command Prompt باز کنید و به پوشه bin اپلیکیشن کنسول بالا بروید. فایل اجرایی را اجرا کنید و نتیجه را مانند تصویر زیر بررسی کنید.
در پنجره Server Explorer جدول 'AspNetUsers' را باز کنید. حال ستونهای این جدول باید خواص کلاس مدل را منعکس کنند.
کارایی سیستم را تایید کنید
public AddUserStatus Add(User user) { if (ExistsByEmail(user.Email)) return AddUserStatus.EmailExist; if (ExistsByUserName(user.UserName)) return AddUserStatus.UserNameExist; _users.Add(user); return AddUserStatus.AddingUserSuccessfully; }
using System.Linq; using System.Web.Mvc; using Iris.Datalayer.Context; namespace Iris.Web.Controllers { public class MigrationController : Controller { public ActionResult RemoveDuplicateUsers() { var db = new IrisDbContext(); var lstDuplicateUserGroup = db.Users .GroupBy(u => u.UserName) .Where(g => g.Count() > 1) .ToList(); foreach (var duplicateUserGroup in lstDuplicateUserGroup) { foreach (var user in duplicateUserGroup.Skip(1).Where(user => user.UserMetaData != null)) { db.UserMetaDatas.Remove(user.UserMetaData); } db.Users.RemoveRange(duplicateUserGroup.Skip(1)); } db.SaveChanges(); return new EmptyResult(); } } }
مقایسه ساختار جداول دیتابیس کاربران IRIS با ASP.NET Identity
ساختار جداول ASP.NET Identity به شکل زیر است:
ساختار جداول سیستم کنونی هم بدین شکل است:
همان طور که مشخص است در هر دو سیستم، بین ساختار جداول و رابطهی بین آنها شباهتها و تفاوت هایی وجود دارد. سیستم Identity دو جدول بیشتر از IRIS دارد و برای جداولی که در سیستم کنونی وجود ندارند نیاز به انجام کاری نیست و به هنگام پیاده سازی Identity، این جداول به صورت خودکار به دیتابیس اضافه خواهند شد.
دو جدول مشترک در این دو سیستم، جداول Users و Roles هستندکه نحوهی ارتباطشان با یکدیگر متفاوت است. در Iris بین User و Role رابطهی یک به چند وجود دارد ولی در Identity، رابطهی بین این دو جدول چند به چند است و جدول واسط بین آنها نیز UserRoles نام دارد.
از آن جایی که من قصد دارم در سیستم جدید هم رابطهی بین کاربر و نقش چند به چند باشد، به پیش فرضهای Identity کاری ندارم. به رابطهی کنونی یک به چند کاربر و نقشش نیز دست نمیگذارم تا در انتها با یک کوئری از دیتابیس، اطلاعات نقشهای کاربران را به جدول جدیدش منتقل کنم.
جدولی که در هر دو سیستم مشترک است و هستهی آنها را تشکیل میدهد، جدول Users است. اگر دقت کنید میبینید که این جدول در هر دو سیستم، دارای یک سری فیلد مشترک است که دقیقا هم نام هستند مثل Id، UserName و Email؛ پس این فیلدها از نظر کاربرد در هر دو سیستم یکسان هستند و مشکلی ایجاد نمیکنند.
یک سری فیلد هم در جدول User در سیستم IRIS هست که در Identity نیست و بلعکس. با این فیلدها نیز کاری نداریم چون در هر دو سیستم کار مخصوص به خود را انجام میدهند و تداخلی در کار یکدیگر ایجاد نمیکنند.
اما فیلدی که برای ذخیره سازی پسورد در هر دو سیستم استفاده میشود دارای نامهای متفاوتی است. در Iris این فیلد Password نام دارد و در Identity نامش PasswordHash است.
برای اینکه در سیستم کنونی، نام فیلد Password جدول User را به PasswordHash تغییر دهیم قدمهای زیر را بر میداریم:
وارد پروژهی DomainClasses شده و کلاس User را باز کنید. سپس نام خاصیت Password را به PasswordHash تغییر دهید. پس از این تغییر بلافاصله یک گزینه زیر آن نمایان میشود که میخواهد در تمام جاهایی که از این نام استفاده شده است را به نام جدید تغییر دهد؛ آن را انتخاب کرده تا همه جا Password به PasswordHash تغییر کند.
برای این که این تغییر نام بر روی دیتابیس نیز اعمال شود باید از Migration استفاده کرد. در اینجا من از مهاجرت دستی که بر اساس کد هست استفاده میکنم تا هم بتوانم کدهای مهاجرت را پیش از اعمال بررسی و هم تاریخچهای از تغییرات را ثبت کنم.
برای این کار، Package Manager Console را باز کرده و از نوار بالایی آن، پروژه پیش فرض را بر روی DataLayer قرار دهید. سپس در کنسول، دستور زیر را وارد کنید:
Add-Migration Rename_PasswordToPasswordHash_User
اگر وارد پوشه Migrations پروژه DataLayer خود شوید، باید کلاسی با نامی شبیه به 201510090808056_Rename_PasswordToPasswordHash_User ببینید. اگر آن را باز کنید کدهای زیر را خواهید دید:
public partial class Rename_PasswordToPasswordHash_User : DbMigration { public override void Up() { AddColumn("dbo.Users", "PasswordHash", c => c.String(nullable: false, maxLength: 200)); DropColumn("dbo.Users", "Password"); } public override void Down() { AddColumn("dbo.Users", "Password", c => c.String(nullable: false, maxLength: 200)); DropColumn("dbo.Users", "PasswordHash"); } }
بدیهی هست که این کدها عمل حذف ستون Password را انجام میدهند که سبب از دست رفتن اطلاعات میشود. کدهای فوق را به شکل زیر ویرایش کنید تا تنها سبب تغییر نام ستون Password به PasswordHash شود.
public partial class Rename_PasswordToPasswordHash_User : DbMigration { public override void Up() { RenameColumn("dbo.Users", "Password", "PasswordHash"); } public override void Down() { RenameColumn("dbo.Users", "PasswordHash", "Password"); } }
سپس باز در کنسول دستور Update-Database را وارد کنید تا تغییرات بر روی دیتابیس اعمال شود.
دلیل اینکه این قسمت را مفصل بیان کردم این بود که میخواستم در مهاجرت از سیستم اعتبارسنجی خودتان به ASP.NET Identity دید بهتری داشته باشید.
تا به این جای کار فقط پایگاه داده سیستم کنونی را برای مهاجرت آماده کردیم و هنوز ASP.NET Identity را وارد پروژه نکردیم. در بخشهای بعدی Identity را نصب کرده و تغییرات لازم را هم انجام میدهیم.
MVC Scaffolding #3
ممکنه در مورد
سفارشی کردن MVC Scaffolding به طوری که همانند این قسمت شامل الگوی واحد باشد
توضیح بیشتری بدید؟
اینکه چگونه با ویرایش EfRepository ، میشه الگوی واحد کار رو پیاده سازی کرد.
معرفی DNTBreadCrumb
کار با Kendo UI DataSource
EF Code First #1
- برای سفارشی سازی یا تهیه اسکریپت، در قسمتهای 4 و 5 این سری به تفصیل بحث شده.
ASP.NET MVC #9
نام این جدول را با درنظر گرفتن شرایط موجود میتوان Resources گذاشت.
ستون Name برای ذخیره نام منبع درنظر گرفته شده است. این نام برابر نام منابع درخواستی در سیستم مدیریت منابع ASP.NET است که درواقع برابر همان نام فایل منبع اما بدون پسوند resx. است.
ستون Key برای نگهداری کلید ورودی منبع استفاده میشود که دقیقا برابر همان مقداری است که درون فایلهای resx. ذخیره میشود.
ستون Culture برای ذخیره کالچر ورودی منبع به کار میرود. این مقدار میتواند برای کالچر پیشفرض برنامه برابر رشته خالی باشد.
ستون Value نیز برای نگهداری مقدار ورودی منبع استفاده میشود.
برای ستون Id میتوان از GUID نیز استفاده کرد. در اینجا برای راحتی کار از نوع داده bigint و خاصیت Identity برای تولید خودکار آن در Sql Server استفاده شده است.
نکته: برای امنیت بیشتر میتوان یک Unique Constraint بر روی سه فیلد Name و Key و Culture اعمال کرد.
برای نمونه به تصویر زیر که ذخیره تعدای ورودی منبع را درون جدول Resources نمایش میدهد دقت کنید:
اصلاح کلاس DbResourceProviderFactory
برای ذخیره منابع محلی، جهت اطمینان از یکسان بودن نام منبع، متد مربوطه در کلاس DbResourceProviderFactory باید بهصورت زیر تغییر کند:
public override IResourceProvider CreateLocalResourceProvider(string virtualPath) { if (!string.IsNullOrEmpty(virtualPath)) { virtualPath = virtualPath.Remove(0, virtualPath.IndexOf('/') + 1); // removes everything from start to the first '/' } return new LocalDbResourceProvider(virtualPath); }
ارتباط با دیتابیس
خوشبختانه برای تبادل اطلاعات با جدول بالا امروزه راههای زیادی وجود دارد. برای پیادهسازی آن مثلا میتوان از یک اینترفیس استفاده کرد. سپس با استفاده از سازوکارهای موجود مثلا بهکارگیری IoC، نمونه مناسبی از پیادهسازی اینترفیس مذبور را در اختیار برنامه قرار داد.
اما برای جلوگیری از پیچیدگی بیش از حد و دور شدن از مبحث اصلی، برای پیادهسازی فعلی از EF Code First به صورت مستقیم در پروژه استفاده شده است که سری آموزشی کاملی از آن در همین سایت وجود دارد.
پس از پیادهسازی کلاسهای مرتبط برای استفاده از EF Code First، از کلاس ResourceData که در بخش اول نیز نشان داده شده بود، برای کپسوله کردن ارتباط با دادهها استفاده میشود که نمونهای ابتدایی از آن در زیر آورده شده است:
using System.Collections.Generic; using System.Linq; using DbResourceProvider.Models; namespace DbResourceProvider.Data { public class ResourceData { private readonly string _resourceName; public ResourceData(string resourceName) { _resourceName = resourceName; } public Resource GetResource(string resourceKey, string culture) { using (var data = new TestContext()) { return data.Resources.SingleOrDefault(r => r.Name == _resourceName && r.Key == resourceKey && r.Culture == culture); } } public List<Resource> GetResources(string culture) { using (var data = new TestContext()) { return data.Resources.Where(r => r.Name == _resourceName && r.Culture == culture).ToList(); } } } }
using System.Collections.Generic; using System.Globalization; using DbResourceProvider.Data; namespace DbResourceProvider { public class DbResourceManager { private readonly string _resourceName; private readonly Dictionary<string, Dictionary<string, object>> _resourceCacheByCulture; public DbResourceManager(string resourceName) { _resourceName = resourceName; _resourceCacheByCulture = new Dictionary<string, Dictionary<string, object>>(); } public object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture) { return GetCachedObject(resourceKey, culture.Name); } private object GetCachedObject(string resourceKey, string cultureName) { if (!_resourceCacheByCulture.ContainsKey(cultureName)) _resourceCacheByCulture.Add(cultureName, new Dictionary<string, object>()); var cachedResource = _resourceCacheByCulture[cultureName]; lock (this) { if (!cachedResource.ContainsKey(resourceKey)) { var data = new ResourceData(_resourceName); var dbResource = data.GetResource(resourceKey, cultureName); if (dbResource == null) return null; var cachedResources = _resourceCacheByCulture[cultureName]; cachedResources.Add(dbResource.Key, dbResource.Value); } } return cachedResource[resourceKey]; } } }
private object GetCachedObject(string resourceKey, string cultureName) { lock (this) { if (!_resourceCacheByCulture.ContainsKey(cultureName)) { _resourceCacheByCulture.Add(cultureName, new Dictionary<string, object>()); var cachedResources = _resourceCacheByCulture[cultureName]; var data = new ResourceData(_resourceName); var dbResources = data.GetResources(cultureName); foreach (var dbResource in dbResources) { cachedResources.Add(dbResource.Key, dbResource.Value); } } } var cachedResource = _resourceCacheByCulture[cultureName]; return !cachedResource.ContainsKey(resourceKey) ? null : cachedResource[resourceKey]; }
using System.Collections; using System.Collections.Generic; using System.Globalization; namespace DbResourceProvider { public class CultureFallbackProvider : IEnumerable<CultureInfo> { private readonly CultureInfo _startingCulture; private readonly CultureInfo _neutralCulture; private readonly bool _tryParentCulture; public CultureFallbackProvider(CultureInfo startingCulture = null, CultureInfo neutralCulture = null, bool tryParentCulture = true) { _startingCulture = startingCulture ?? CultureInfo.CurrentUICulture; _neutralCulture = neutralCulture; _tryParentCulture = tryParentCulture; } #region Implementation of IEnumerable<CultureInfo> public IEnumerator<CultureInfo> GetEnumerator() { var reachedNeutralCulture = false; var currentCulture = _startingCulture; do { if (_neutralCulture != null && currentCulture.Name == _neutralCulture.Name) { yield return CultureInfo.InvariantCulture; reachedNeutralCulture = true; break; } yield return currentCulture; currentCulture = currentCulture.Parent; } while (_tryParentCulture && !HasInvariantCultureName(currentCulture)); if (!_tryParentCulture || HasInvariantCultureName(_startingCulture) || reachedNeutralCulture) yield break; yield return CultureInfo.InvariantCulture; } #endregion #region Implementation of IEnumerable IEnumerator IEnumerable.GetEnumerator() { return GetEnumerator(); } #endregion private bool HasInvariantCultureName(CultureInfo culture) { return culture.Name == CultureInfo.InvariantCulture.Name; } } }
public object GetObject(string resourceKey, CultureInfo culture) { foreach (var currentCulture in new CultureFallbackProvider(culture)) { var value = GetCachedObject(resourceKey, currentCulture.Name); if (value != null) return value; } throw new KeyNotFoundException("The specified 'resourceKey' not found."); }
ابتدا تنظیمات موردنیاز فایل کانفیگ را که در قسمت قبل نشان داده شد، در برنامه خود اعمال کنید.
دادههای نمونه نشان داده شده در ابتدای این مطلب را درنظر بگیرید. حال اگر در یک برنامه وب اپلیکیشن، صفحه Default.aspx در ریشه سایت حاوی دو کنترل زیر باشد:
<asp:Label ID="Label1" runat="server" meta:resourcekey="Label1" /> <asp:Label ID="Label2" runat="server" meta:resourcekey="Label2" />
سپس تغییر زیر را در فایل web.config اعمال کنید تا کالچر UI سایت به fa تغییر یابد (به بخش "uiCulture="fa دقت کنید):
<globalization uiCulture="fa" resourceProviderFactoryType = "DbResourceProvider.DbResourceProviderFactory, DbResourceProvider" />
میبینید که با توجه به عدم وجود مقداری برای Label2.Text برای کالچر fa، عملیات fallback اتفاق افتاده است.
کار تولید یک پرووایدر منابع سفارشی دیتابیسی به اتمام رسید. تا اینجا اصول کلی تولید یک پرووایدر سفارشی شرح داده شد. بدین ترتیب میتوان برای هر حالت خاص دیگری نیز پرووایدرهای سفارشی مخصوص ساخت تا مدیریت منابع به آسانی تحت کنترل برنامه نویس قرار گیرد.
اما نکتهای را که باید به آن توجه کنید این است که در پیادهسازیهای نشان داده شده با توجه به نحوه کششدن مقادیر ورودیها، اگر این مقادیر در دیتابیس تغییر کنند، تا زمانیکه سایت ریست نشود این تغییرات در برنامه اعمال نخواهد شد. زیرا همانطور که اشاره شد، مدیریت نمونههای تولیدشده از پرووایدرهای منابع برای هر منبع درخواستی درنهایت برعهده ASP.NET است. بنابراین باید مکانیزمی پیاده شود تا کلاس DbResourceManager از بهروزرسانی ورودیهای کششده اطلاع یابد تا آنها را ریفرش کند.
در ادامه درباره روشهای مختلف نحوه پیادهسازی قابلیت بهروزرسانی ورودیهای منابع در زمان اجرا با استفاده از پرووایدرهای منابع سفارشی بحث خواهد شد. همچنین راهحلهای مختلف استفاده از این پرووایدرهای سفارشی در جاهای مختلف پروژههای MVC شرح داده میشود.
البته مباحث پیشرفتهتری چون تزریق وابستگی برای پیادهسازی لایه ارتباط با دیتابیس در بیرون و یا تولید یک Factory برای تزریق کامل پرووایدر منابع از بیرون نیز جای بحث و بررسی دارد.
منابع
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/aa905797.aspx
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/system.web.compilation.resourceproviderfactory.aspx
http://www.dotnetframework.org/default.aspx/.../ResourceFallbackManager@cs
http://www.codeproject.com/Articles/14190/ASP-NET-2-0-Custom-SQL-Server-ResourceProvider