نظرات مطالب
نحوه کار با ftp - بخش اول
با تشکر از نظر شما. تمام صحبت‌های شما منظقی است. اولا من این بخش رو می‌خواستم بعدا تکمیل کنم ولی بدلایلی زودتر ارسال کردم.

مواردی هم که اعلام کزدید کاملا صحیح می‌باشد.فقط بخش تابعی که درون آن از try/catch استفاده شده رو میخواستم ابتدا در تیکه کد دیگری از یک صفحه aspx بنویسم که وقتی برای بررسی مجدد تابع پیدا نکردم وگرنه اونجا try/catch بلا استفاده است.

موارد متذکر شده برای سهولت بیشتر کاربران در کد‌های فوق لحاظ و ویرایش گردید.
با تشکر.
مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
- پیشنیار بحث «معرفی JSON Web Token»

پیاده سازی‌های زیادی را در مورد JSON Web Token با ASP.NET Web API، با کمی جستجو می‌توانید پیدا کنید. اما مشکلی که تمام آن‌ها دارند، شامل این موارد هستند:
- چون توکن‌های JWT، خودشمول هستند (در پیشنیاز بحث مطرح شده‌است)، تا زمانیکه این توکن منقضی نشود، کاربر با همان سطح دسترسی قبلی می‌تواند به سیستم، بدون هیچگونه مانعی لاگین کند. در این حالت اگر این کاربر غیرفعال شود، کلمه‌ی عبور او تغییر کند و یا سطح دسترسی‌های او کاهش یابند ... مهم نیست! باز هم می‌تواند با همان توکن قبلی لاگین کند.
- در روش JSON Web Token، عملیات Logout سمت سرور بی‌معنا است. یعنی اگر برنامه‌ای در سمت کاربر، قسمت logout را تدارک دیده باشد، چون در سمت سرور این توکن‌ها جایی ذخیره نمی‌شوند، عملا این logout بی‌مفهوم است و مجددا می‌توان از همان توکن قبلی، برای لاگین به سرور استفاده کرد. چون این توکن شامل تمام اطلاعات لازم برای لاگین است و همچنین جایی هم در سرور ثبت نشده‌است که این توکن در اثر logout، باید غیرمعتبر شود.
- با یک توکن از مکان‌های مختلفی می‌توان دسترسی لازم را جهت استفاده‌ی از قسمت‌های محافظت شده‌ی برنامه یافت (در صورت دسترسی، چندین نفر می‌توانند از آن استفاده کنند).

به همین جهت راه حلی عمومی برای ذخیره سازی توکن‌های صادر شده از سمت سرور، در بانک اطلاعاتی تدارک دیده شد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت و این روشی است که می‌تواند به عنوان پایه مباحث Authentication و Authorization برنامه‌های تک صفحه‌ای وب استفاده شود. البته سمت کلاینت این راه حل با jQuery پیاده سازی شده‌است (عمومی است؛ برای طرح مفاهیم پایه) و سمت سرور آن به عمد از هیچ نوع بانک اطلاعات و یا ORM خاصی استفاده نمی‌کند. سرویس‌های آن برای بکارگیری انواع و اقسام روش‌های ذخیره سازی اطلاعات قابل تغییر هستند و الزامی نیست که حتما از EF استفاده کنید یا از ASP.NET Identity یا هر روش خاص دیگری.


نگاهی به برنامه


در اینجا تمام قابلیت‌های این پروژه را مشاهده می‌کنید.
- امکان لاگین
- امکان دسترسی به یک کنترلر مزین شده‌ی با فلیتر Authorize
- امکان دسترسی به یک کنترلر مزین شده‌ی با فلیتر Authorize جهت کاربری با نقش Admin
- پیاده سازی مفهوم ویژه‌ای به نام refresh token که نیاز به لاگین مجدد را پس از منقضی شدن زمان توکن اولیه‌ی لاگین، برطرف می‌کند.
- پیاده سازی logout


بسته‌های پیشنیاز برنامه

پروژه‌ای که در اینجا بررسی شده‌است، یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Web API 2.x است و برای شروع به کار با JSON Web Tokenها، تنها نیاز به نصب 4 بسته‌ی زیر را دارد:
PM> Install-Package Microsoft.Owin.Host.SystemWeb
PM> Install-Package Microsoft.Owin.Security.Jwt
PM> Install-Package structuremap
PM> Install-Package structuremap.web
بسته‌ی Microsoft.Owin.Host.SystemWeb سبب می‌شود تا کلاس OwinStartup به صورت خودکار شناسایی و بارگذاری شود. این کلاسی است که کار تنظیمات اولیه‌ی JSON Web token را انجام می‌دهد و بسته‌ی Microsoft.Owin.Security.Jwt شامل تمام امکاناتی است که برای راه اندازی توکن‌های JWT نیاز داریم.
از structuremap هم برای تنظیمات تزریق وابستگی‌های برنامه استفاده شده‌است. به این صورت قسمت تنظیمات اولیه‌ی JWT ثابت باقی خواهد ماند و صرفا نیاز خواهید داشت تا کمی قسمت سرویس‌های برنامه را بر اساس بانک اطلاعاتی و روش ذخیره سازی خودتان سفارشی سازی کنید.


دریافت کدهای کامل برنامه

کدهای کامل این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. در ادامه صرفا قسمت‌های مهم این کدها را بررسی خواهیم کرد.


بررسی کلاس AppJwtConfiguration

کلاس AppJwtConfiguration، جهت نظم بخشیدن به تعاریف ابتدایی توکن‌های برنامه در فایل web.config، ایجاد شده‌است. اگر به فایل web.config برنامه مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را مشاهده خواهید کرد:
<appJwtConfiguration
    tokenPath="/login"
    expirationMinutes="2"
    refreshTokenExpirationMinutes="60"
    jwtKey="This is my shared key, not so secret, secret!"
    jwtIssuer="http://localhost/"
    jwtAudience="Any" />
این قسمت جدید بر اساس configSection ذیل که به کلاس AppJwtConfiguration اشاره می‌کند، قابل استفاده شده‌است (بنابراین اگر فضای نام این کلاس را تغییر دادید، باید این قسمت را نیز مطابق آن ویرایش کنید؛ درغیراینصورت، appJwtConfiguration قابل شناسایی نخواهد بود):
 <configSections>
    <section name="appJwtConfiguration" type="JwtWithWebAPI.JsonWebTokenConfig.AppJwtConfiguration" />
</configSections>
- در اینجا tokenPath، یک مسیر دلخواه است. برای مثال در اینجا به مسیر login تنظیم شده‌است. برنامه‌ای که با Microsoft.Owin.Security.Jwt کار می‌کند، نیازی ندارد تا یک قسمت لاگین مجزا داشته باشد (مثلا یک کنترلر User و بعد یک اکشن متد اختصاصی Login). کار لاگین، در متد GrantResourceOwnerCredentials کلاس AppOAuthProvider انجام می‌شود. اینجا است که نام کاربری و کلمه‌ی عبور کاربری که به سمت سرور ارسال می‌شوند، توسط Owin دریافت و در اختیار ما قرار می‌گیرند.
- در این تنظیمات، دو زمان منقضی شدن را مشاهده می‌کنید؛ یکی مرتبط است به access tokenها و دیگری مرتبط است به refresh tokenها که در مورد این‌ها، در ادامه بیشتر توضیح داده خواهد شد.
- jwtKey، یک کلید قوی است که از آن برای امضاء کردن توکن‌ها در سمت سرور استفاده می‌شود.
- تنظیمات Issuer و Audience هم در اینجا اختیاری هستند.

یک نکته
جهت سهولت کار تزریق وابستگی‌ها، برای کلاس AppJwtConfiguration، اینترفیس IAppJwtConfiguration نیز تدارک دیده شده‌است و در تمام تنظیمات ابتدایی JWT، از این اینترفیس بجای استفاده‌ی مستقیم از کلاس AppJwtConfiguration استفاده شده‌است.


بررسی کلاس OwinStartup

شروع به کار تنظیمات JWT و ورود آن‌ها به چرخه‌ی حیات Owin از کلاس OwinStartup آغاز می‌شود. در اینجا علت استفاده‌ی از SmObjectFactory.Container.GetInstance انجام تزریق وابستگی‌های لازم جهت کار با دو کلاس AppOAuthOptions و AppJwtOptions است.
- در کلاس AppOAuthOptions تنظیماتی مانند نحوه‌ی تهیه‌ی access token و همچنین refresh token ذکر می‌شوند.
- در کلاس AppJwtOptions تنظیمات فایل وب کانفیگ، مانند کلید مورد استفاده‌ی جهت امضای توکن‌های صادر شده، ذکر می‌شوند.


حداقل‌های بانک اطلاعاتی مورد نیاز جهت ذخیره سازی وضعیت کاربران و توکن‌های آن‌ها

همانطور که در ابتدای بحث عنوان شد، می‌خواهیم اگر سطوح دسترسی کاربر تغییر کرد و یا اگر کاربر logout کرد، توکن فعلی او صرفنظر از زمان انقضای آن، بلافاصله غیرقابل استفاده شود. به همین جهت نیاز است حداقل دو جدول زیر را در بانک اطلاعاتی تدارک ببینید:
الف) کلاس User
در کلاس User، بر مبنای اطلاعات خاصیت Roles آن است که ویژگی Authorize با ذکر نقش مثلا Admin کار می‌کند. بنابراین حداقل نقشی را که برای کاربران، در ابتدای کار نیاز است مشخص کنید، نقش user است.
همچنین خاصیت اضافه‌تری به نام SerialNumber نیز در اینجا درنظر گرفته شده‌است. این مورد را باید به صورت دستی مدیریت کنید. اگر کاربری کلمه‌ی عبورش را تغییر داد، اگر مدیری نقشی را به او انتساب داد یا از او گرفت و یا اگر کاربری غیرفعال شد، مقدار خاصیت و فیلد SerialNumber را با یک Guid جدید به روز رسانی کنید. این Guid در برنامه با Guid موجود در توکن مقایسه شده و بلافاصله سبب عدم دسترسی او خواهد شد (در صورت عدم تطابق).

ب) کلاس UserToken
در کلاس UserToken کار نگهداری ریز اطلاعات توکن‌های صادر شده صورت می‌گیرد. توکن‌های صادر شده دارای access token و refresh token هستند؛ به همراه زمان انقضای آن‌ها. به این ترتیب زمانیکه کاربری درخواستی را به سرور ارسال می‌کند، ابتدا token او را دریافت کرده و سپس بررسی می‌کنیم که آیا اصلا چنین توکنی در بانک اطلاعاتی ما وجود خارجی دارد یا خیر؟ آیا توسط ما صادر شده‌است یا خیر؟ اگر خیر، بلافاصله دسترسی او قطع خواهد شد. برای مثال عملیات logout را طوری طراحی می‌کنیم که تمام توکن‌های یک شخص را در بانک اطلاعاتی حذف کند. به این ترتیب توکن قبلی او دیگر قابلیت استفاده‌ی مجدد را نخواهد داشت.


مدیریت بانک اطلاعاتی و کلاس‌های سرویس برنامه

در لایه سرویس برنامه، شما سه سرویس را مشاهده خواهید کرد که قابلیت جایگزین شدن با کدهای یک ORM را دارند (نوع آن ORM مهم نیست):
الف) سرویس TokenStoreService
public interface ITokenStoreService
{
    void CreateUserToken(UserToken userToken);
    bool IsValidToken(string accessToken, int userId);
    void DeleteExpiredTokens();
    UserToken FindToken(string refreshTokenIdHash);
    void DeleteToken(string refreshTokenIdHash);
    void InvalidateUserTokens(int userId);
    void UpdateUserToken(int userId, string accessTokenHash);
}
کار سرویس TokenStore، ذخیره سازی و تعیین اعتبار توکن‌های صادر شده‌است. در اینجا ثبت یک توکن، بررسی صحت وجود یک توکن رسیده، حذف توکن‌های منقضی شده، یافتن یک توکن بر اساس هش توکن، حذف یک توکن بر اساس هش توکن، غیرمعتبر کردن و حذف تمام توکن‌های یک شخص و به روز رسانی توکن یک کاربر، پیش بینی شده‌اند.
پیاده سازی این کلاس بسیار شبیه است به پیاده سازی ORMهای موجود و فقط یک SaveChanges را کم دارد.

یک نکته:
در سرویس ذخیره سازی توکن‌ها، یک چنین متدی قابل مشاهده است:
public void CreateUserToken(UserToken userToken)
{
   InvalidateUserTokens(userToken.OwnerUserId);
   _tokens.Add(userToken);
}
استفاده از InvalidateUserTokens در اینجا سبب خواهد شد با لاگین شخص و یا صدور توکن جدیدی برای او، تمام توکن‌های قبلی او حذف شوند. به این ترتیب امکان لاگین چندباره و یا یافتن دسترسی به منابع محافظت شده‌ی برنامه در سرور توسط چندین نفر (که به توکن شخص دسترسی یافته‌اند یا حتی تقاضای توکن جدیدی کرده‌اند)، میسر نباشد. همینکه توکن جدیدی صادر شود، تمام لاگین‌های دیگر این شخص غیرمعتبر خواهند شد.


ب) سرویس UsersService
public interface IUsersService
{
    string GetSerialNumber(int userId);
    IEnumerable<string> GetUserRoles(int userId);
    User FindUser(string username, string password);
    User FindUser(int userId);
    void UpdateUserLastActivityDate(int userId);
}
از کلاس سرویس کاربران، برای یافتن شماره سریال یک کاربر استفاده می‌شود. در مورد شماره سریال پیشتر بحث کردیم و هدف آن مشخص سازی وضعیت تغییر این موجودیت است. اگر کاربری اطلاعاتش تغییر کرد، این فیلد باید با یک Guid جدید مقدار دهی شود.
همچنین متدهای دیگری برای یافتن یک کاربر بر اساس نام کاربری و کلمه‌ی عبور او (جهت مدیریت مرحله‌ی لاگین)، یافتن کاربر بر اساس Id او (جهت استخراج اطلاعات کاربر) و همچنین یک متد اختیاری نیز برای به روز رسانی فیلد آخرین تاریخ فعالیت کاربر در اینجا پیش بینی شده‌اند.

ج) سرویس SecurityService
public interface ISecurityService
{
   string GetSha256Hash(string input);
}
در قسمت‌های مختلف این برنامه، هش SHA256 مورد استفاده قرار گرفته‌است که با توجه به مباحث تزریق وابستگی‌ها، کاملا قابل تعویض بوده و برنامه صرفا با اینترفیس آن کار می‌کند.


پیاده سازی قسمت لاگین و صدور access token

در کلاس AppOAuthProvider کار پیاده سازی قسمت لاگین برنامه انجام شده‌است. این کلاسی است که توسط کلاس AppOAuthOptions به OwinStartup معرفی می‌شود. قسمت‌های مهم کلاس AppOAuthProvider به شرح زیر هستند:
برای درک عملکرد این کلاس، در ابتدای متدهای مختلف آن، یک break point قرار دهید. برنامه را اجرا کرده و سپس بر روی دکمه‌ی login کلیک کنید. به این ترتیب جریان کاری این کلاس را بهتر می‌توانید درک کنید. کار آن با فراخوانی متد ValidateClientAuthentication شروع می‌شود. چون با یک برنامه‌ی وب در حال کار هستیم، ClientId آن‌را نال درنظر می‌گیریم و برای ما مهم نیست. اگر کلاینت ویندوزی خاصی را تدارک دیدید، این کلاینت می‌تواند ClientId ویژه‌ای را به سمت سرور ارسال کند که در اینجا مدنظر ما نیست.
مهم‌ترین قسمت این کلاس، متد GrantResourceOwnerCredentials است که پس از ValidateClientAuthentication بلافاصله فراخوانی می‌شود. اگر به کدهای آن دقت کنید،  خود owin دارای خاصیت‌های user name و password نیز هست.
این اطلاعات را به نحو ذیل از کلاینت خود دریافت می‌کند. اگر به فایل index.html مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را برای متد login می‌توانید مشاهده کنید:
function doLogin() {
    $.ajax({
        url: "/login", // web.config --> appConfiguration -> tokenPath
        data: {
            username: "Vahid",
            password: "1234",
            grant_type: "password"
        },
        type: 'POST', // POST `form encoded` data
        contentType: 'application/x-www-form-urlencoded'
url آن به همان مسیری که در فایل web.config تنظیم کردیم، اشاره می‌کند. فرمت data ایی که به سرور ارسال می‌شود، دقیقا باید به همین نحو باشد و content type آن نیز مهم است و owin فقط حالت form-urlencoded را پردازش می‌کند. به این ترتیب است که user name و password توسط owin قابل شناسایی شده و grant_type آن است که سبب فراخوانی GrantResourceOwnerCredentials می‌شود و مقدار آن نیز دقیقا باید password باشد (در حین لاگین).
در متد GrantResourceOwnerCredentials کار بررسی نام کاربری و کلمه‌ی عبور کاربر صورت گرفته و در صورت یافت شدن کاربر (صحیح بودن اطلاعات)، نقش‌های او نیز به عنوان Claim جدید به توکن اضافه می‌شوند.

در اینجا یک Claim سفارشی هم اضافه شده‌است:
 identity.AddClaim(new Claim(ClaimTypes.UserData, user.UserId.ToString()));
کار آن ذخیره سازی userId کاربر، در توکن صادر شده‌است. به این صورت هربار که توکن به سمت سرور ارسال می‌شود، نیازی نیست تا یکبار از بانک اطلاعاتی بر اساس نام او، کوئری گرفت و سپس id او را یافت. این id در توکن امضاء شده، موجود است. نمونه‌ی نحوه‌ی کار با آن‌را در کنترلرهای این API می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال در MyProtectedAdminApiController این اطلاعات از توکن استخراج شده‌اند (جهت نمایش مفهوم).

در انتهای این کلاس، از متد TokenEndpointResponse جهت دسترسی به access token نهایی صادر شده‌ی برای کاربر، استفاده کرده‌ایم. هش این access token را در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کنیم (جستجوی هش‌ها سریعتر هستند از جستجوی یک رشته‌ی طولانی؛ به علاوه در صورت دسترسی به بانک اطلاعاتی، اطلاعات هش‌ها برای مهاجم قابل استفاده نیست).

اگر بخواهیم اطلاعات ارسالی به کاربر را پس از لاگین، نمایش دهیم، به شکل زیر خواهیم رسید:


در اینجا access_token همان JSON Web Token صادر شده‌است که برنامه‌ی کلاینت از آن برای اعتبارسنجی استفاده خواهد کرد.

بنابراین خلاصه‌ی مراحل لاگین در اینجا به ترتیب ذیل است:
- فراخوانی متد  ValidateClientAuthenticationدر کلاس AppOAuthProvider . طبق معمول چون ClientID نداریم، این مرحله را قبول می‌کنیم.
- فراخوانی متد GrantResourceOwnerCredentials در کلاس AppOAuthProvider . در اینجا کار اصلی لاگین به همراه تنظیم Claims کاربر انجام می‌شود. برای مثال نقش‌های او به توکن صادر شده اضافه می‌شوند.
- فراخوانی متد Protect در کلاس AppJwtWriterFormat که کار امضای دیجیتال access token را انجام می‌دهد.
- فراخوانی متد CreateAsync در کلاس RefreshTokenProvider. کار این متد صدور توکن ویژه‌ای به نام refresh است. این توکن را در بانک اطلاعاتی ذخیره خواهیم کرد. در اینجا چیزی که به سمت کلاینت ارسال می‌شود صرفا یک guid است و نه اصل refresh token.
- فرخوانی متد TokenEndpointResponse در کلاس AppOAuthProvider . از این متد جهت یافتن access token نهایی تولید شده و ثبت هش آن در بانک اطلاعاتی استفاده می‌کنیم.


پیاده سازی قسمت صدور Refresh token

در تصویر فوق، خاصیت refresh_token را هم در شیء JSON ارسالی به سمت کاربر مشاهده می‌کنید. هدف از refresh_token، تمدید یک توکن است؛ بدون ارسال کلمه‌ی عبور و نام کاربری به سرور. در اینجا access token صادر شده، مطابق تنظیم expirationMinutes در فایل وب کانفیگ، منقضی خواهد شد. اما طول عمر refresh token را بیشتر از طول عمر access token در نظر می‌گیریم. بنابراین طول عمر یک access token کوتاه است. زمانیکه access token منقضی شد، نیازی نیست تا حتما کاربر را به صفحه‌ی لاگین هدایت کنیم. می‌توانیم refresh_token را به سمت سرور ارسال کرده و به این ترتیب درخواست صدور یک access token جدید را ارائه دهیم. این روش هم سریعتر است (کاربر متوجه این retry نخواهد شد) و هم امن‌تر است چون نیازی به ارسال کلمه‌ی عبور و نام کاربری به سمت سرور وجود ندارند.
سمت کاربر، برای درخواست صدور یک access token جدید بر اساس refresh token صادر شده‌ی در زمان لاگین، به صورت زیر عمل می‌شود:
function doRefreshToken() {
    // obtaining new tokens using the refresh_token should happen only if the id_token has expired.
    // it is a bad practice to call the endpoint to get a new token every time you do an API call.
    $.ajax({
        url: "/login", // web.config --> appConfiguration -> tokenPath
        data: {
            grant_type: "refresh_token",
            refresh_token: refreshToken
        },
        type: 'POST', // POST `form encoded` data
        contentType: 'application/x-www-form-urlencoded'
در اینجا نحوه‌ی عملکرد، همانند متد login است. با این تفاوت که grant_type آن اینبار بجای password مساوی refresh_token است و مقداری که به عنوان refresh_token به سمت سرور ارسال می‌کند، همان مقداری است که در عملیات لاگین از سمت سرور دریافت کرده‌است. آدرس ارسال این درخواست نیز همان tokenPath تنظیم شده‌ی در فایل web.config است. بنابراین مراحلی که در اینجا طی خواهند شد، به ترتیب زیر است:
- فرخوانی متد ValidateClientAuthentication در کلاس AppOAuthProvider . طبق معمول چون ClientID نداریم، این مرحله را قبول می‌کنیم.
- فراخوانی متد ReceiveAsync در کلاس RefreshTokenProvider. در قسمت توضیح مراحل لاگین، عنوان شد که پس از فراخوانی متد GrantResourceOwnerCredentials جهت لاگین، متد CreateAsync در کلاس RefreshTokenProvider فراخوانی می‌شود. اکنون در متد ReceiveAsync این refresh token ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی را یافته (بر اساس Guid ارسالی از طرف کلاینت) و سپس Deserialize می‌کنیم. به این ترتیب است که کار درخواست یک access token جدید بر مبنای refresh token موجود آغاز می‌شود.
- فراخوانی GrantRefreshToken در کلاس AppOAuthProvider . در اینجا اگر نیاز به تنظیم Claim اضافه‌تری وجود داشت، می‌توان اینکار را انجام داد.
- فراخوانی متد Protect در کلاس AppJwtWriterFormat که کار امضای دیجیتال access token جدید را انجام می‌دهد.
- فراخوانی CreateAsync در کلاس RefreshTokenProvider . پس از اینکه context.DeserializeTicket در متد ReceiveAsync  بر مبنای refresh token قبلی انجام شد، مجددا کار تولید یک توکن جدید در متد CreateAsync شروع می‌شود و زمان انقضاءها تنظیم خواهند شد.
- فراخوانی TokenEndpointResponse در کلاس AppOAuthProvider . مجددا از این متد برای دسترسی به access token جدید و ذخیره‌ی هش آن در بانک اطلاعاتی استفاده می‌کنیم.


پیاده سازی فیلتر سفارشی JwtAuthorizeAttribute

در ابتدای بحث عنوان کردیم که اگر مشخصات کاربر تغییر کردند یا کاربر logout کرد، امکان غیرفعال کردن یک توکن را نداریم و این توکن تا زمان انقضای آن معتبر است. این نقیصه را با طراحی یک AuthorizeAttribute سفارشی جدید به نام JwtAuthorizeAttribute برطرف می‌کنیم. نکات مهم این فیلتر به شرح زیر هستند:
- در اینجا در ابتدا بررسی می‌شود که آیا درخواست رسیده‌ی به سرور، حاوی access token هست یا خیر؟ اگر خیر، کار همینجا به پایان می‌رسد و دسترسی کاربر قطع خواهد شد.
- سپس بررسی می‌کنیم که آیا درخواست رسیده پس از مدیریت توسط Owin، دارای Claims است یا خیر؟ اگر خیر، یعنی این توکن توسط ما صادر نشده‌است.
- در ادامه شماره سریال موجود در access token را استخراج کرده و آن‌را با نمونه‌ی موجود در دیتابیس مقایسه می‌کنیم. اگر این دو یکی نبودند، دسترسی کاربر قطع می‌شود.
- همچنین در آخر بررسی می‌کنیم که آیا هش این توکن رسیده، در بانک اطلاعاتی ما موجود است یا خیر؟ اگر خیر باز هم یعنی این توکن توسط ما صادر نشده‌است.

بنابراین به ازای هر درخواست به سرور، دو بار بررسی بانک اطلاعاتی را خواهیم داشت:
- یکبار بررسی جدول کاربران جهت واکشی مقدار فیلد شماره سریال مربوط به کاربر.
- یکبار هم جهت بررسی جدول توکن‌ها برای اطمینان از صدور توکن رسیده توسط برنامه‌ی ما.

و نکته‌ی مهم اینجا است که از این پس بجای فیلتر معمولی Authorize، از فیلتر جدید JwtAuthorize در برنامه استفاده خواهیم کرد:
 [JwtAuthorize(Roles = "Admin")]
public class MyProtectedAdminApiController : ApiController


نحوه‌ی ارسال درخواست‌های Ajax ایی به همراه توکن صادر شده

تا اینجا کار صدور توکن‌های برنامه به پایان می‌رسد. برای استفاده‌ی از این توکن‌ها در سمت کاربر، به فایل index.html دقت کنید. در متد doLogin، پس از موفقیت عملیات دو متغیر جدید مقدار دهی می‌شوند:
var jwtToken;
var refreshToken;
 
function doLogin() {
    $.ajax({
     // same as before
    }).then(function (response) {
        jwtToken = response.access_token;
        refreshToken = response.refresh_token; 
    }
از متغیر jwtToken به ازای هربار درخواستی به یکی از کنترلرهای سایت، استفاده می‌کنیم و از متغیر refreshToken در متد doRefreshToken برای درخواست یک access token جدید. برای مثال اینبار برای اعتبارسنجی درخواست ارسالی به سمت سرور، نیاز است خاصیت headers را به نحو ذیل مقدار دهی کرد:
function doCallApi() {
    $.ajax({
        headers: { 'Authorization': 'Bearer ' + jwtToken },
        url: "/api/MyProtectedApi",
        type: 'GET'
    }).then(function (response) {
بنابراین هر درخواست ارسالی به سرور باید دارای هدر ویژه‌ی Bearer فوق باشد؛ در غیراینصورت با پیام خطای 401، از دسترسی به منابع سرور منع می‌شود.


پیاده سازی logout سمت سرور و کلاینت

پیاده سازی سمت سرور logout را در کنترلر UserController مشاهده می‌کنید. در اینجا در اکشن متد Logout، کار حذف توکن‌های کاربر از بانک اطلاعاتی انجام می‌شود. به این ترتیب دیگر مهم نیست که توکن او هنوز منقضی شده‌است یا خیر. چون هش آن دیگر در جدول توکن‌ها وجود ندارد، از فیلتر JwtAuthorizeAttribute رد نخواهد شد.
سمت کلاینت آن نیز در فایل index.html ذکر شده‌است:
function doLogout() {
    $.ajax({
        headers: { 'Authorization': 'Bearer ' + jwtToken },
        url: "/api/user/logout",
        type: 'GET'
تنها کاری که در اینجا انجام شده، فراخوانی اکشن متد logout سمت سرور است. البته ذکر jwtToken نیز در اینجا الزامی است. زیرا این توکن است که حاوی اطلاعاتی مانند userId کاربر فعلی است و بر این اساس است که می‌توان رکوردهای او را در جدول توکن‌ها یافت و حذف کرد.


بررسی تنظیمات IoC Container برنامه

تنظیمات IoC Container برنامه را در پوشه‌ی IoCConfig می‌توانید ملاحظه کنید. از کلاس SmWebApiControllerActivator برای فعال سازی تزریق وابستگی‌ها در کنترلرهای Web API استفاده می‌شود و از کلاس SmWebApiFilterProvider برای فعال سازی تزریق وابستگی‌ها در فیلتر سفارشی که ایجاد کردیم، کمک گرفته خواهد شد.
هر دوی این تنظیمات نیز در کلاس WebApiConfig ثبت و معرفی شده‌اند.
به علاوه در کلاس SmObjectFactory، کار معرفی وهله‌های مورد استفاده و تنظیم طول عمر آن‌ها انجام شده‌است. برای مثال طول عمر IOAuthAuthorizationServerProvider از نوع Singleton است؛ چون تنها یک وهله از AppOAuthProvider در طول عمر برنامه توسط Owin استفاده می‌شود و Owin هربار آن‌را وهله سازی نمی‌کند. همین مساله سبب شده‌است که معرفی وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس AppOAuthProvider کمی با حالات متداول، متفاوت باشند:
public AppOAuthProvider(
   Func<IUsersService> usersService,
   Func<ITokenStoreService> tokenStoreService,
   ISecurityService securityService,
   IAppJwtConfiguration configuration)
در کلاسی که طول عمر singleton دارد، وابستگی‌های تعریف شده‌ی در سازنده‌ی آن هم تنها یکبار در طول عمر برنامه نمونه سازی می‌شوند. برای رفع این مشکل و transient کردن آن‌ها، می‌توان از Func استفاده کرد. به این ترتیب هر بار ارجاهی به usersService، سبب وهله سازی مجدد آن می‌شود و این مساله برای کار با سرویس‌هایی که قرار است با بانک اطلاعاتی کار کنند ضروری است؛ چون باید طول عمر کوتاهی داشته باشند.
در اینجا سرویس IAppJwtConfiguration  با Func معرفی نشده‌است؛ چون طول عمر تنظیمات خوانده شده‌ی از Web.config نیز Singleton هستند و معرفی آن به همین نحو صحیح است.
اگر علاقمند بودید که بررسی کنید یک سرویس چندبار وهله سازی می‌شود، یک سازنده‌ی خالی را به آن اضافه کنید و سپس یک break point را بر روی آن قرار دهید و برنامه را اجرا و در این حالت چندبار Login کنید.
مطالب
نکاتی در مورد ELMAH
سفارشی سازی ایمیل ارسالی :
در مورد ELMAH(Erro Logging Module And Handlers) آقای نصیری چندین مطلب نوشته اند ( + و + و ... )
قبل از ارسال ایمیل توسط ELMAH رخدادی به نام Mailing اجرا (Raise) می‌شود. اگر برای این رخداد یک Event Handler ایجاد کنیم، می‌توانیم جزئیات مربوط به خطایی که قرار است ارسال شود را تغییر دهیم. به عنوان مثال می‌توانیم بگوئیم اگر Error ما از نوع Application Exception بود آنرا به آدرس دیگری ارسال کن و .... برای ایجاد یک Event Handler برای رخداد Mailing ابتدا فایل Global.asax رو به پروژه اضافه کنید و کد زیر را به آن اضافه کنید :
void ErrorMailModuleName_Mailing(object sender, Elmah.ErrorMailEventArgs e)
{
        
}
 دقت داشته باشید که در کد فوق به جای ErrorMailModuleName نام  HTTPModule را بنویسید، این ماژول در فایل Web.Config قرار دارد :
<httpModules>     
      <add name="ErrorMail" type="Elmah.ErrorMailModule, Elmah" />      
</httpModules>
که در کد فوق ErrorMail می‌باشد در نهایت :
 void ErrorMail_Mailing(object sender, Elmah.ErrorMailEventArgs e)
    {
        
    }
به عنوان مثال در کد زیر اگر Error از نوع Application Exception بود Error Log به آدرس sir1afifi@gmail.com نیز ارسال می‌شود :
void ErrorMail_Mailing(object sender, Elmah.ErrorMailEventArgs e)
    {
        if (e.Error.Exception is ApplicationException)
        {
            e.Mail.To.Add("sir1afifi@gmail.com");
        }
    }

ذخیره Error‌ها در دیتابیس SQL SERVER :
ELMAH خطاهای Log شده را در جدولی با نام ELMAH_Error ذخیره می‌کند، اگر به داخل پوشه ELMAH توجه کرده باشید یک فایل با نام SQLServer.sql وجود دارد که حاوی اسکریپت مربوط به ساخت جدول فوق می‌باشد. با اجرای این اسکریپت جدول مربوطه همرا با سه SP با نام‌های ELMAH_GetErrorsXml ، ELMAH_GetErrorXml ،  ELMAH_LogError ساخته می‌شوند. بعد از ساخت جدول مربوطه باید تگ زیر را در فایل Web.Config بنویسیم :
 <errorLog type="Elmah.SqlErrorLog, Elmah" 
            connectionStringName="..." />
connectionStringName هم نام کانکشن استرینگ را در این قسمت قرار می‌دهیم به عنوان مثال با داشتن کانکشن استرینگ زیر :
<connectionStrings>
    <add name="conn" connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=test;User ID=user1;Password=123456;"/>
  </connectionStrings>
به این صورت connectionStringName  برابر با مقدار name یعنی conn می‌شود. 
مطالب
ایجاد سرویس چندلایه‎ی WCF با Entity Framework در قالب پروژه - 10
بهره‌گیری از یک تابع پویا برای افزودن، ویرایش
در مثال‌های گذشته دیدید که برای هر کدام از عمل‌های درج، ویرایش و حذف، تابع‌های مختلفی نوشته بودیم که این‌کار هنگامی‌که یک پروژه‌ی بزرگ در دست داریم زمان‌بر خواهد بود. چه بسا یک جدول بزرگ داشته باشیم و بخواهیم در هر فرمی، ستون یا ستون‌های خاص به‌روزرسانی شوند. برای رفع این نگرانی افزودن تابع زیر به سرویس‌مان گره‌گشا خواهد بود.
        public bool AddOrUpdateOrDelete<TEntity>(TEntity newItem, bool updateIsNull) where TEntity : class
        {
            try
            {
                var dbMyNews = new dbMyNewsEntities();
                if (updateIsNull)
                    dbMyNews.Set<TEntity>().AddOrUpdate(newItem);
                else
                {
                    dbMyNews.Set<TEntity>().Attach(newItem);
                    var entry = dbMyNews.Entry(newItem);
                    foreach (
                        var pri in newItem.GetType().GetProperties()
                            .Where(pri => (pri.GetGetMethod(false).ReturnParameter.ParameterType.IsSerializable &&
                                           pri.GetValue(newItem, null) != null)))
                    {
                        entry.Property(pri.Name).IsModified = true;
                    }
                }
                dbMyNews.SaveChanges();
                return true;
            }
            catch (Exception)
            {
                return false;
            }
        }
این تابع دو پارامتر ورودی  newItem و updateIsNull دارد که نخستین، همان نمونه‌ای از Entity است که قصد افزودن، ویرایش یا حذف آن‌را داریم و با دومی مشخص می‌کنیم که آیا ستون‌هایی که دارای مقدار null هستند نیز در موجودیت اصلی به‌هنگام شوند یا خیر. این پارامتر جهت رفع این مشکل گذاشته شده است که هنگامی‌که قصد به‌هنگام‌کردن یک یا چند ستون خاص را داشتیم و تابع update را به گونه‌ی زیر صدا می‌زدیم، بقیه‌ی ستون‌ها مقدار null می‌گرفت.
var news = new tblNews();
news.tblCategoryId = 2;
news.tblNewsId = 1;
MyNews.EditNews(news);
توسط تکه کد بالا، ستون tblCategoryId از جدول   tblNews با شرط این‌که شناسه‌ی جدول آن برابر با 1 باشد، مقدار 2 خواهد گرفت. ولی بقیه‌ی ستون‌های آن به علت این‌که مقداری برای آن مشخص نکرده ایم، مقدار null خواهد گرفت.
راهی که برای حل آن استفاده می‌کردیم، به این صورت بود:
 var news = MyNews.GetNews(1);
 news.tblCategoryId = 2;
MyNews.EditNews(news)  
در این روش یک رفت و برگشت بی‌هوده به WCF انجام خواهد شد در حالتی که ما اصلاً نیازی به مقدار ستون‌های دیگر نداریم و اساساً کاری روی آن نمی‌خواهیم انجام دهیم.
در تابع AddOrUpdateOrDelete نخست بررسی می‌کنیم که آیا این‌که ستون‌هایی که مقدار ندارند، در جدول اصلی هم مقدار null بگیرند برای ما مهم است یا نه. برای نمونه هنگامی‌که می‌خواهیم سطری به جدول بیفزاییم یا این‌که واقعاً بخواهیم مقدار دیگر ستون‌ها برابر با null شود. در این صورت همان متد  AddOrUpdate از Entity Framework اجرا خواهد شد.
حالت دیگر که در حذف و ویرایش از آن بهره می‌بریم با یک دستور foreach همه‌ی پروپرتی‌هایی که Serializable باشد (که در این صورت پروپرتی‌های virtual حذف خواهد شد) و مقدار آن نامساوی با null باشد، در حالت ویرایش خواهند گرفت و در نتیجه دیگر ستون‌ها ویرایش نخواهد شد. این دستور دیدگاه جزء‌نگر دستور زیر است که کل موجودیت را در وضعیت ویرایش قرار می‌داد:
dbMyNews.Entry(news).State = EntityState.Modified;
با آن‌چه گفته شد، می‌توانید به جای سه تابع زیر:
   public int AddNews(tblNews News)
        {
            dbMyNews.tblNews.Add(News);
            dbMyNews.SaveChanges();
            return News.tblNewsId;
        }

        public bool EditNews(tblNews News)
        {
            try
            {
                dbMyNews.Entry(News).State = EntityState.Modified;
                dbMyNews.SaveChanges();
                return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }

        public bool DeleteNews(int tblNewsId)
        {
            try
            {
                tblNews News = dbMyNews.tblNews.FirstOrDefault(p => p.tblNewsId == tblNewsId);
                News.IsDeleted = true;
                dbMyNews.SaveChanges();
            return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }
تابع زیر را بنویسید:
       public bool AddOrEditNews(tblNews News)
        {
            return AddOrUpdateOrDelete(News, News.tblNewsId == 0);
        }
به همین سادگی. من در این‌جا شرط کردم فقط در حالت درج، از قسمت نخست تابع بهره گرفته شود.
در سمت برنامه از این تابع برای عمل درج، ویرایش و حذف به سادگی و بدون نگرانی استفاده می‌کنید. برای نمونه جهت حذف در یک خط به این صورت می‌نویسید:
MyNews.AddOrEditNews (new tblNews { tblNewsId = 1, IsDeleted =true });
در بخش پسین آموزش، پیرامون ایجاد امنیت در WCF خواهم نوشت.
مطالب
تهیه‌ی کارت با فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp
فرض کنید که می‌خواهید برای کاربری پس از ثبت اطلاعاتش در سایت، کارتی به فرمت PDF صادر کنید تا آن را دریافت و سپس چاپ کند. حتما از این دست موارد زیاد مشاهده کرده اید؛ مانند دریافت کارت ورود به جلسات امتحانی، کارت ورود به همایش‌ها و کنسرت‌های موسیقی و ...

برای تهیه فایل PDF، به غیر از کتابخانه‌های گزارش گیری تجاری، می‌توان از کتابخانه‌ی iTextSharp که گزینه‌ای سورس باز، با کیفیت و محبوب است، استفاده کرد. متاسفانه این کتابخانه دارای محیط گرافیکی طراحی گزارش نیست و کار با آن فقط از طریق کدنویسی میسر است که صد البته انعطاف پذیری و پویایی قابل توجهی را برای تهیه‌ی گزارش نسبت به ابزار‌های طراحی گرافیکی، در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد. البته می‌توان از برنامه‌ی Open Office برای طراحی قالب گزارش نیز استفاده کرد، اما من پس از استفاده، به کیفیت و انعطاف پذیری و امکانات مورد نظرم نتوانستم دست یابم و تصمیم گرفتم برای تهیه‌ی کارت، مستقیما با iTextSharp کد نویسی انجام دهم.

در این مقاله به نحوه‌ی تهیه یک کارت به فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp خواهیم پرداخت که این کتابخانه به فناوری خاصی گره نخورده است و در تمامی برنامه‌های ASP.NET ، WPF، Windows Form و در کل هر کجا که دات نت فریمورک در دسترس است، قابل استفاده می‌باشد.

فرض کنید کارتی به شکل زیر می‌خواهیم بسازیم (تمامی تصاویر از سطح اینترنت جمع آوری شده‌اند):


طبق این عکس، طرح بندی کارت مورد نظر به این شکل است که در بالای کارت باید آرم سازمان، عنوان در وسط و عکس فرد در سمت چپ باشد و در ادامه نام و مشخصات فرد درج شده باشند. همچنین عکسی به صورت شفاف، تمام پس زمینه کارت را پوشانده است.

 فرقی نمی‌کند که تکنولوژی مورد استفاده شما چیست، برای سادگی کار این مثال را با یک Console Application آغاز کنید. برای نصب iTextSharp نیز فرمان زیر را در کنسول NuGet وارد کنید:
Install-Package iTextSharp


شروع کار با iTextSharp

معمولا برای کار با iText یک سری روال تکراری از قبیل انتخاب نام فایل نهایی، تعریف فونت، سایز کاغذ، حاشیه بندی و ... را باید طی کنید که کدهای آن را در ذیل مشاهده می‌کنید:

            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();
-  در اینجا سایز کارت، بر روی کاغذ A6 در حالت افقی قرار داده شده است. بدیهی است که مطابق نیاز خودتان می‌توانید این سایز را تغییر دهید.
-  تابع GetFont یک تابع کمکی است که در سورس نهایی ارائه شده است و نکته تعریف فونت در iTextSharp  در آن رعایت شده است.
 - بقیه موارد نیز جزء الزامات کار با این کتابخانه است.


برای درج عکس به صورت شفاف در پس زمینه کارت باید از کد زیر استفاده کرد:

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);
 

چیدمان و طرح بندی بندی عناصر در iTextSharp

برای طراحی کارت یا کلا کار طراحی، باید با نحوه‌ی قرار دادن و طرح بندی عناصر مثل تصاویر و نوشته‌ها و ابزارهای مورد نیاز برای این کار، آشنا شوید. خوشبختانه در iText برای این کار ابزارهای خوبی وجود دارد.

حتما با تگ Table در HTML آشنایی دارید. در سال‌های دور، حتی کل صفحه‌ی وب را به وسیله‌ی Table ساختار دهی می‌کردند. در iTextSharp نیز کلاسی به نام PdfPTable در دسترس است که می‌توان از آن به عنوان قالبی برای قرار دادن عناصر، در صفحه استفاده کرد. این Table همانند هر جدولی دارای یک سری سطر و ستون است که می‌توانیم عناصر مورد نظرمان مثل تصویر و نوشته و... را در آن قرار دهیم. 

همانطور که از تگ Table در HTML می‌توان برای رسم جدول و قرار دادن عناصر در سطر و ستون‌های آن استفاده کرد، در iText نیز می‌توان از کلاس PdfPTable برای ترسیم جدول و از متد AddCell آن برای افزودن سلول به آن استفاده کرد. کار با کلاس PdfPTable نیز ساده است. کافی هست به هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، در سازنده‌اش تعداد ستون‌های جدول را ذکر کنید. سپس با استفاده از متد AddCell آن، پارامتری از جنس PdfPCell برای آن ارسال کنید تا به جدول، سلول جدیدی اضافه شود و در صورتیکه تعداد سلول‌های جدید، از تعداد ستون‌های تعریف شده بیشتر شود، iText به صورت خودکار سلول‌های اضافی را به ردیف جدیدی منتقل می‌کند. البته برای افزودن سطر و ستون، روش‌های دیگری نیز هست؛ ولی گویا  روش مرجح همین روش است.  کلاس PdfPCell که نقش سلول‌های جدول را بازی می‌کند، نیز می‌تواند شامل متن، تصویر و یا حتی یک جدول تودرتو باشد.
  
در ادامه کدهای جدول بالایی کارت شامل لوگوی دانشگاه، عنوان مسابقات و عکس فرد را مشاهده می‌کنید:
            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);
-  در ابتدا یک جدول سه ستونه تعریف شده است. تعداد ستون‌ها در هنگام نمونه سازی از کلاس PdfPTable، در سازنده‌ی آن ذکر شده است.
-  در iText برای کار با تصاویر، باید از کلاس Image و متد GetInstance فراهم شده توسط خود کتابخانه استفاده کرد. سپس این تصویر را باید به عنوان پارامتر به سلول جدول ارسال کرد.
-  به کمک متد AddCell، می‌توان به جدول، سلول اضافه کرد و به صورت خودکار سلول‌های جدیدی که از تعداد ستون‌ها بیشتر می‌شوند، به سطر جدید منتقل می‌شوند.
-  اگر می‌خواهید در سلولی متنی نمایش دهید، از کلاس Phrase و تعیین صریح فونت آن استفاده کنید؛ چرا که در غیر این صورت ممکن است متون فارسی نمایش داده نشود.
-  در انتها هم جدول مورد نظر را باید به شی doc از جنس کلاس Document تعریف شده اضافه کرد.
 
بدیهی هست که اطلاعات شخص مثل نام، نام خانوادگی و ... را نیز باید در یک جدول چهار ستونه قرار داد و نکته‌ی خاص اضافه‌تری ندارد. 

حال اگر بیاییم این تکه کدها را کنار هم قرار بدهیم به کدی قابل اجرا خواهیم رسید.
ابتدا کلاسی را که در برگیرنده‌ی اطلاعات فرد است، تعریف می‌کنیم:
    public class UserModel
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string StudentNumber { get; set; }
        public string NationalCode { get; set; }
        public string UniversityName { get; set; }
        public string ImagePath { get; set; }
    }
 
- سپس کلاس CardReport را که اصل و اساس بحث ما بود، تعریف می‌کنیم.
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using Font = iTextSharp.text.Font;
using Image = iTextSharp.text.Image;
using Rectangle = iTextSharp.text.Rectangle;

namespace ITextSharpCardSample
{
    public class CardReport
    {
        public static void Generate(UserModel userModel, string competitionImagePath, string universityLogoPath)
        {
            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);


            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);


            // جدول مشخصات شرکت کننده مثل نام و نام خانوادگی
            var infoTable = new PdfPTable(4)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
                SpacingBefore = 15,
            };

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.FirstName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام خانوادگی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.LastName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("شماره\nدانشجویی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.StudentNumber, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کد ملی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.NationalCode, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("واحد دانشگاهی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.UniversityName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            // دو سلول بعدی صرفا جهت تکمیل شدن یک ردیف است تا عملکرد صحیح خود را داشته باشد
            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            int[] infoTableColumnsWidth = { 20, 15, 20, 15 };

            infoTable.SetWidths(infoTableColumnsWidth);

            doc.Add(infoTable);

            doc.Close();
        }

        private static Font GetFont()
        {
            const string fontName = "Iranian Sans";

            if (FontFactory.IsRegistered(fontName))
                return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);

            var fontPath = "Fonts/irsans.ttf"; // مسیر فونت

            FontFactory.Register(fontPath);

            return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
        }

    }

}
نکته: حتما به تعریف فونت در پوشه‌ی Fonts و عکس‌ها در پوشه Images توجه فرمایید.

و در انتها نحوه‌ی استفاده از کلاس CardReport در یک برنامه‌ی Console: 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var userModel = new UserModel
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "احمدی",
                NationalCode = "1234567890",
                StudentNumber = "23242342",
                UniversityName = "آزاد",
                ImagePath = "Images/avatar.jpg"
            };

            CardReport.Generate(userModel, "Images/competition_logo.jpg", "Images/university_logo.png");

            System.Diagnostics.Process.Start("card.pdf");

        }
    }
     
مطالب
کامپوننت‌ها در Vue.js
پیش‌تر در سایت مطالبی در رابطه با فریم‌ورک Vue.js منتشر شده‌است. در این مطلب می‌خواهیم نگاهی بر مفهوم کامپوننت‌ها در Vue بیندازیم و نحوه‌ی استفاده از آنها را بررسی کنیم.

قبل از معرفی کامپوننت‌ها اجازه دهید سیستم template در ویو را بررسی کنیم. سیستم template ویو براساس سینتکس HTML است:
new Vue({
  el: '#app',
  template: '<div>Hello DNT</div>'
});
البته استفاده از template کاملاً اختیاری است. بجای آن می‌توانیم از تابع رندر (همانند React) نیز استفاده کنیم:
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            blogTitle: 'DNT'
        }
    },
    render: function (createElement) {
        return createElement('h1', this.blogTitle)
    }
});

ایجاد یک کامپوننت ساده:
Vue.component('child', {
    template: '<div>Hello DNT users</div>'
});
در اینجا برای ایجاد یک کامپوننت، از تابع component استفاده کرده‌ایم؛ پارامتر اول این تابع، نام کامپوننت است و پارامتر دوم نیز یک شیء است. درون این شیء می‌توانیم قالب کامپوننت را تعیین کنیم. برای کامپوننت نیز می‌توانیم یک پارامتر ورودی را تعیین کنیم. اینکار را توسط مفهومی به نام Props می‌توانیم انجام دهیم:
Vue.component('child', {
    props: ['text'],
    template: `<div> {{ text }} </div>`
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            message: 'Hello DNT!'
        }
    }
});
اکنون می‌توانیم پارامتر موردنظر را به text، به عنوان ورودی کامپوننت ارسال کنیم (در واقع دیتای موجود در parent را به کامپوننت child ارسال کرده‌ایم):
<child :text="message"></child>

اعتبارسنجی پراپرتی‌ها
برای props می‌توانیم اعتبارسنجی را نیز انجام دهیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});
در اینجا نوع خاصیت post باید شیء باشد و همچنین آن را به صورت required تعریف کرده‌ایم. در این حالت اگر مقداری به غیر از شیء را به آن ارسال کنیم، خطای زیر را در کنسول دریافت خواهیم کرد:
[Vue warn]: Invalid prop: type check failed for prop "post". Expected Object, got String.

found in

---> <BlogPost>
       <Root>

همچنین می‌توانیم نوع اعتبارسنجی را به صورت سفارشی نیز تعیین کنیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

تعیین مقدار پیش‌فرض برای پراپرتی
برای یک prop می‌توانیم مقدار پیش‌فرضی را نیز تعیین کنیم. یعنی در صورت عدم ارسال شیء می‌توانیم تعیین کنیم که چه شیء‌ایی در حالت پیش‌فرض نمایش داده شود:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            },
            default: function() {
                return {
                    title: 'Vue is fun!',
                    body: 'Vue is fun..................'
                }
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

استفاده از دیتا درون کامپوننت
درون یک کامپوننت نیز می‌توانیم یکسری دیتا را تعریف کنیم. اما باید در نظر داشته باشید که هر وهله از کامپوننت، scope مجزای خودش را دارد. در نتیجه پیشنهاد میشود دیتا حتماً به صورت یک تابع تعریف شود و همچنین داده‌های درون آن نیز در scope کامپوننت تعریف شوند:
data: function () {
    return {
        stars: 5,
        hover: 5
    }
},
زیرا در صورت تعریف داده‌ها در خارج از scope کامپوننت، محتویات دیتا برای دیگر وهله‌های کامپوننت‌ها نیز به اشتراک گذاشته می‌شود. به عنوان مثال فرض کنید درون کامپوننت بلاگ‌پست، یک سیستم امتیاز دهی قرار داده‌ایم:
var dt = {
    stars: 5,
    hover: 5
};
Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return dt;
    },
    props:  // as before...,

    template: `<div class="blog-post">
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
                    <div class="star-wrap">
                        <span v-for="n in 5"
                            class="star"
                            :class="{ full: hover >= n+1 }"
                            @click="stars = n+1"
                            @mouseover="hover = n+1"
                            @mouseout="hover = stars"
                        ></span>
                    </div>
               </div>`
});
در این حالت خروجی زیر را خواهیم داشت:



برای رفع این مشکل کافی است به اینصورت دیتا را تعریف کنیم:

Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return {
             stars: 5,
             hover: 5
        }
    },
    props:  // as before...,
    template: // as before
});


تغییر دیتا درون کامپوننت‌ها

تا اینجا توانستیم از کامپوننت والد داده‌هایی را به کامپوننت‌های فرزند ارسال کنیم. اکنون می‌خواهیم قابلیت تغییر دیتای تعریف شده‌ی درون کامپوننت والد را درون کامپوننت‌ها نیز داشته باشیم:

Vue.component('child', {
    props: ['message'],
    methods: {
        changeName() {
            this.message = "New Name!..."
        }
    },
    template: '#child-template'
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'DNT!'
        }
    }
});

تمپلیت کامپوننت فوق نیز به صورت x-template درون DOM تعریف شده است:

<script type="text/x-template" id="child-template">
    <div>
        <p>{{ message }}</p>
        <button @click="changeName">Change Name</button>
    </div>
</script>


فراخوانی کامپوننت نیز به اینصورت می‌باشد:

<div id="app">
    <child :message="name"></child>
</div>

همانطور که مشاهده می‌کنید، دیتای name را از طریق ویژگی message توانسته‌ایم به کامپوننت child ارسال کنیم. درون تمپلیت آن نیز یک دکمه را برای تغییر مقدار این ویژگی تعریف کرده‌ایم. تغییر این ویژگی نیز یک assignment ساده است. اما اگر بر روی دکمه‌ی Change Name کلیک کنید، هشدار زیر را درون کنسول مشاهده خواهید کرد:

[Vue warn]: Avoid mutating a prop directly since the value will be overwritten whenever the parent component re-renders. Instead, use a data or computed property based on the prop's value. Prop being mutated: "message"

found in

---> <Child>
       <Root>

دلیل آن نیز مشخص است؛ زیرا با تغییر این ویژگی، کامپوننت والد از وجود تغییرات مطلع نشده‌است و فقط این تغییرات، درون کامپوننت child صورت گرفته‌است. برای اطلاع‌رسانی کامپوننت والد می‌توانیم از یک ایونت ویژه استفاده کنیم و کامپوننت والد را از وجود تغییرات مطلع کنیم:

changeName() {
    this.message = "New Name!...",
    this.$emit("change-name", this.message);
}

برای تگ child نیز این ایونت را اضافه خواهیم کرد:

<child :message="name" @change-name="name = $event"></child>

در اینحالت با تغییر ویژگی message، مقدار دیتای name نیز بلافاصله تغییر پیدا خواهد کرد.


Slots

Slot یک روش عالی برای جایگزینی محتوای درون یک کامپوننت است. فرض کنید می‌خواهیم کامپوننت‌مان به صورت زیر باشد:

<modal>
    Hello
</modal>

در اینحالت باید درون تمپلیت مکان قرارگیری Hello را تعیین کنیم. اینکار را می‌توانیم با قرار دادن تگ slot انجام دهیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
            ...
            <div class="modal-body">
                <slot></slot>
            </div>
            ...
    `
});

اکنون هر محتوایی که درون تگ modal قرار گیرد، در قسمت slot نمایش داده خواهد شد. این نوع slot به صورت پیش‌فرض می‌باشد. در واقع می‌توانیم slotها را نیز نامگذاری کنیم. به عنوان مثال یک slot برای عنوان modal، یک slot برای بدنه modal و یک slot دیگر برای فوتر modal تعریف کنیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
    <div class="modal fade" id="detailsModal" tabindex="-1" role="dialog" aria-labelledby="detailsModalLabel" aria-hidden="false">
        <div class="modal-dialog" role="document">
            <div class="modal-content">
                <div class="modal-header">
                    <h5 class="modal-title" id="detailsModalLabel">
                        <slot name="title"></slot>
                    </h5>
                    <button type="button" class="close" data-dismiss="modal" aria-label="Close">
                    <span aria-hidden="true">&times;</span>
                    </button>
                </div>
                <div class="modal-body">
                    <slot name="body"></slot>
                </div>
                <div class="modal-footer">
                    <slot name="footer"></slot>
                </div>
            </div>
        </div>
        </div>
    `
});

اکنون می‌توانیم محتوای مورد نظر را برای قرارگیری درون slotها تعیین کنیم:

<modal>
    <template slot="title">Title</template>
    <template slot="body">Lorem ipsum dolor sit amet.</template>
    <template slot="footer">
        <button type="button" class="btn btn-secondary" data-dismiss="modal">Close</button>
        <button type="button" class="btn btn-primary">Save changes</button>
    </template>
</modal>


مطالب
React 16x - قسمت 6 - کامپوننت‌ها - بخش 3 - یک تمرین
در این قسمت می‌خواهیم دانسته‌های 5 قسمت قبل را در طی یک تمرین کنار هم قرار داده و مرور کنیم.


برپایی ساختار ابتدایی پروژه‌ی تمرین

ابتدا یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app sample-05
> cd sample-05
> npm start
سپس بسته‌های بوت استرپ و font-awesome را نیز در آن نصب می‌کنیم:
> npm install --save bootstrap
> npm install --save font-awesome

در ادامه نیاز است فایل‌های CSS این کتابخانه‌ها و قلم‌های وب را import کنیم. به همین جهت ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
import "font-awesome/css/font-awesome.css";
در نهایت کار مدیریت این فایل‌ها و قرار دادن آن‌ها در بسته‌ی نهایی برنامه، توسط webpack به صورت خودکار انجام می‌شود.

همچنین به فایل index.css هم مراجعه کرده و یک padding را به بالای صفحه اضافه می‌کنیم؛ تا اطلاعات نمایش داده شده، با کمی فاصله از لبه‌ی مرورگر رندر شوند:
body {
  margin: 0;
  padding: 20px 0 0 0;
  font-family: sans-serif;
}

پس از نصب و import این کتابخانه‌های ثالث، به فایل App.js مراجعه کرده و کلاس container اصلی بوت استرپ را در آن تعریف می‌کنیم تا در برگیرنده‌ی محتوای برنامه شود:
  return (
    <main className="container">
      <h1>Hello world!</h1>
    </main>
  );
همانطور که در قسمت چهارم نیز بحث شد، برای ذکر classهای عناصر در React، از خاصیت className استفاده می‌شود.


معرفی سرویس‌های داده‌ی برنامه

کدهای نهایی این قسمت را از فایل پیوست شده‌ی در انتهای مطلب، می‌توانید دریافت کنید. در اینجا یک پوشه‌ی src\services تعریف شده‌است که داخل آن دو فایل fakeGenreService.js و fakeMovieService.js قرار دارند. این فایل‌ها، منبع داده‌ی درون حافظه‌ای مثال تمرین ما هستند.
سرویس fakeGenre چنین ساختاری را دارد و ژانرهای سینمایی، مانند اکشن، کمدی و غیره در آن لیست شده‌اند:
export const genres = [
  { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471818", name: "Action" },
  // ...
];
این سرویس دارای متد ()getGenres، برای بازگشت لیست کامل genres است. علت ذکر خاصیت id با یک _، روش نامگذاری خاصیت id در mongo-db است.

و سرویس fakeMovie که دارای ساختار کلی زیر است، لیست 9 فیلم سینمایی را به همراه دارد:
const movies = [
  {
    _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471815",
    title: "Terminator",
    genre: { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471818", name: "Action" },
    numberInStock: 6,
    dailyRentalRate: 2.5,
    publishDate: "2018-01-03T19:04:28.809Z"
  },

  //...
];
به علاوه این سرویس دارای متدهای ()getMovies برای دریافت لیست فیلم‌ها، getMovie(id) برای بازگشت یک فیلم خاص، saveMovie(movie) برای افزودن یک فیلم جدید به لیست و deleteMovie(id) برای حذف یک فیلم از لیست درون حافظه‌ای سرویس جاری است.


ایجاد کامپوننت Movies برای نمایش لیست فیلم‌ها در برنامه

اکنون می‌خواهیم یک کامپوننت جدید را به نام Movies در فایل جدید src\components\movies.jsx ایجاد کنیم، تا لیست فیلم‌های سرویس fakeMovieService را نمایش دهد. برای اینکار مراحل زیر را طی خواهیم کرد:
- نمایش ساده‌ی لیست فیلم‌ها توسط یک جدول. برای دریافت لیست اشیاء موجود در fakeMovieService، از متد ()getMovies آن می‌توان استفاده کرد.
- اضافه کردن یک دکمه‌ی حذف، به هر ردیف، به نحوی که با کلیک بر روی آن، آن ردیف حذف شود.
- نمایش یک پیام بالای جدول که تعداد فیلم‌های موجود در سرویس درون حافظه‌ای را نمایش می‌دهد. همچنین پس از حذف تمام ردیف‌ها، باید پیام «فیلمی موجود نیست» را نمایش دهد.

خروجی نهایی مثال ما به صورت زیر است:


و اگر تمام آیتم‌های آن‌را حذف کنیم، چنین پیامی نمایش داده می‌شود:


پس از ایجاد فایل خالی جدید movies.jsx در پوشه‌ی جدید components، با استفاده از «simple react snippets» نصب شده‌ی در VSCode، یکبار imrc را تایپ کرده (مخفف import react component است) و سپس دکمه‌ی tab را فشار می‌دهیم، در آخر اینکار را برای cc نیز تکرار می‌کنیم (مخفف create class است) تا importها و سپس ساختار ابتدایی کامپوننت React ما تشکیل شوند. نام این کامپوننت را هم Movies که با حرف بزرگ شروع می‌شود، وارد می‌کنیم.

اکنون مجددا به App.js مراجعه می‌کنیم و بجای Hello world ای که نمایش دادیم، کامپوننت Movies را اضافه می‌کنیم. برای این منظور ابتدا import آن‌را به ابتدای فایل اضافه می‌کنیم:
import Movies from "./components/movies";
سپس متد return آن‌را جهت درج المان کامپوننت Movies اصلاح خواهیم کرد:
return (
    <main className="container">
      <Movies />
    </main>
  );


دریافت لیست اشیاء فیلم‌ها از سرویس fakeMovieService

برای دریافت لیست اشیاء فیلم‌ها، ابتدا تعریف سرویس آن‌را به ابتدای کامپوننت Movies اضافه می‌کنیم:
 import { getMovies } from "../services/fakeMovieService";
در اینجا از {} استفاده شده، چون یک named export را import کرده‌ایم.

سپس خاصیت state را جهت تعریف خاصیت movies که با متد ()getMovies سرویس fakeMovieService مقدار دهی می‌شود، به نحو زیر تکمیل می‌کنیم:
 state = {
    movies: getMovies()
  };
البته این روش مقدار دهی اولیه‌ی خاصیت state، برای دریافت اطلاعات سرویس‌ها، هرچند در اینجا بدون مشکل کار می‌کند، اما بهتر است توسط component life cycle hooks مدیریت شود که در قسمت‌های بعدی بیشتر به جزئیات آن‌ها خواهیم پرداخت.


نمایش لیست فیلم‌ها، به همراه مدیریت حذف هر ردیف

در ادامه، کدهای کامل و تکمیل شده‌ی این کامپوننت را ملاحظه می‌کنید:
import React, { Component } from "react";

import { getMovies } from "../services/fakeMovieService";

class Movies extends Component {
  state = {
    movies: getMovies()
  };

  handleDelete = movie => {
    const movies = this.state.movies.filter(m => m._id !== movie._id);
    this.setState({ movies });
  };

  render() {
    const { length: count } = this.state.movies;

    if (count === 0) return <p>There are no movies in the database.</p>;

    return (
      <React.Fragment>
        <p>Showing {count} movies in the database.</p>
        <table className="table">
          <thead>
            <tr>
              <th>Title</th>
              <th>Genre</th>
              <th>Stock</th>
              <th>Rate</th>
              <th />
            </tr>
          </thead>
          <tbody>
            {this.state.movies.map(movie => (
              <tr key={movie._id}>
                <td>{movie.title}</td>
                <td>{movie.genre.name}</td>
                <td>{movie.numberInStock}</td>
                <td>{movie.dailyRentalRate}</td>
                <td>
                  <button
                    onClick={() => this.handleDelete(movie)}
                    className="btn btn-danger btn-sm"
                  >
                    Delete
                  </button>
                </td>
              </tr>
            ))}
          </tbody>
        </table>
      </React.Fragment>
    );
  }
}

export default Movies;
توضیحات:
همانطور که در ابتدای بحث نیز ذکر شد، هدف از این تمرین، مرور قسمت‌های قبل است و تمام نکات زیر را در قسمت‌های پیشین، با جزئیات بیشتری بررسی کرده‌ایم:

- ابتدا خاصیت state و سپس خاصیت movies شیء منتسب به آن، با لیست فیلم‌های موجود در سرویس مرتبط، مقدار دهی شده‌اند.
- سپس در ابتدای متد render، کار رندر شرطی انجام شده‌است. اگر تعداد فیلم‌های دریافتی صفر بود، پیام «فیلمی در بانک اطلاعاتی موجود نیست» نمایش داده می‌شود و در غیراینصورت، جدول اصلی بوت استرپی برنامه رندر خواهد شد.
در اینجا چون از خاصیت طول آرایه‌ی فیلم‌ها در چندین قسمت قرار است استفاده شود، آن‌را توسط Object Destructuring به یک متغیر نسبت داده‌ایم. همچنین توسط یک نام مستعار هم خاصیت length را با نام جدید count استفاده می‌کنیم.
- در ادامه بازگشت React.Fragment را مشاهده می‌کنید. علت اینجا است که نمی‌خواهیم div اضافه‌تری را در UI رندر کنیم. React.Fragment سبب می‌شود تا بتوانیم چندین فرزند را به المان جاری تبدیل شده‌ی به کدهای جاوا اسکریپتی اضافه کنیم، بدون اینکه خودش به المانی ترجمه شود.
- پس از return، یک () قابل مشاهده‌است. چون خروجی return ما چند سطری است، اگر در سطری که return قرار می‌گیرد، اطلاعاتی درج نشود، موتور جاوا اسکریپت آن‌را با یک سمی‌کالن خاتمه خواهد داد! و دیگر سطرهای بعدی دیده نمی‌شوند و پردازش نخواهند شد. به همین جهت از روش ذکر یک () پس از return در فایل‌های jsx زیاد استفاده می‌شود.
- در ابتدای return، همان خاصیت count را نمایش می‌دهیم.
- سپس کار رندر جدول اصلی برنامه که با کلاس‌های جداول بوت استرپ نیز مزین شده، انجام شده‌است. در React برای عدم تداخل ویژگی class با نام از پیش رزرو شده‌ی class، از خاصیت className برای ذکر کلاس‌های CSSای استفاده می‌شود.
- قسمت thead این جدول مشخص است و سرستو‌ن‌های جدول را مشخص می‌کند.
- پس از آن نیاز است ردیف‌های جدول را رندر کنیم. این‌کار را توسط متد Array.map، با نگاشت هر آیتم آرایه‌ی this.state.movies، به یک tr جدول انجام داده‌ایم.
- React برای اینکه بتواند DOM مجازی خودش را کنترل کند، نیاز دارد عناصر موجود در آن‌را به صورت منحصربفردی تشخص دهد. به همین جهت در اینجا ذکر key را بر روی المان tr که با movie._id مقدار دهی شده‌است، مشاهده می‌کنید.
- رندر مقادیر سلو‌ل‌های ردیف‌ها توسط درج {} و سپس ذکر مقداری از شیء movie دریافتی توسط متد Array.map انجام می‌شود.
- در اینجا ستون رندر دکمه‌ی Delete را نیز مشاهده می‌کنید. برای مدیریت this در آن و دسترسی به شیء movie جاری (ارسال پارامتر به رویداد گردان آن) و همچنین دسترسی به شیء this کلاس جاری برای کار با آرایه‌ی this.state.movies، از روش arrow functions برای تعریف رویدادگردان onClick استفاده کرده‌ایم.
- در متد handleDelete، یک آرایه‌ی جدید را که id ردیف‌های آن با id شیء ردیف انتخابی یکی نیست، بازگشت می‌دهیم. انتساب این آرایه‌ی جدید به آرایه‌ی this.state.movies، تغییری را در برنامه‌های React ایجاد نمی‌کند. در اینجا باید توسط متد this.setState که از کلاس پایه‌ی extends Component دریافت می‌شود، خاصیت movies را بازنویسی کرد تا React از تغییرات مطلع شده و DOM مجازی جدیدی را با مقایسه‌ی با نمونه جدید، محاسبه کرده و به DOM اصلی، جهت به روز رسانی UI اعمال کند.
- البته در اینجا this.setState({ movies }) را بجای this.setState({ movies: movies }) مشاهده می‌کنید. علت اینجا است که اگر عبارات key و value یکی باشند، می‌توان تنها همان عبارت key را جهت حذف تکرار واژه‌ها، ذکر کرد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-05.zip
مطالب
معرفی کتابخانه PdfReport
مدتی هست که در حال تهیه کتابخانه‌ی گزارش سازی مبتنی بر iTextSharp هستم و عمده‌ی استفاده از آن برای من تاکنون، تهیه گزارشات باکیفیت PDF فارسی تحت وب بوده؛ هر چند این کتابخانه وابستگی خاصی به فناوری مورد استفاده ندارد و با WinForms، WPF، مشتقات ASP.NET ، سرویس‌های WCF و کلا هرجایی که دات نت فریم ورک کامل در دسترس باشد، قابل استفاده است. همچنین به منبع داده خاصی گره نخورده است و حتی می‌توانید از یک anonymously typed list عدم متصل به بانک اطلاعاتی خاصی نیز به عنوان منبع داده آن استفاده کنید.
کتابخانه PdfReport به عمد جهت دات نت 3.5 تهیه شده است تا بازه وسیعی از سیستم عامل‌ها را پوشش دهد.
این کتابخانه علاوه بر تبدیل اطلاعات شما به گزارشات مبتنی بر PDF، امکان تهیه خروجی خودکار اکسل (2007 به بعد) را نیز دارد. فایل خروجی آن، به صورت پیوست درون فایل PDF تهیه شده قرار می‌گیرد و جزئی از آن می‌شود.
بدیهی است اینبار با کتابخانه گزارش سازی روبرو هستید که با راست به چپ مشکلی ندارد!
کتابخانه PdfReport بر پایه کتابخانه‌های معروف سورس باز iTextSharp و EPPlus تهیه شده است. حداقل مزیت استفاده از آن، صرفه جویی در وقت شما جهت آموختن ریزه کاری‌های مرتبط با هر کدام از کتابخانه‌های یاده شده است. برای نمونه جهت فراگیری کار با iTextSharp نیاز است یک کتاب 600 صفحه‌ای به نام iText in action را مطالعه و تمرین کنید. این مورد منهای مسایل و نکات متعدد مرتبط با زبان فارسی است که در این کتاب به آن‌ها اشاره‌ای نشده است.
برای تهیه آن، مشکلات متداولی که کاربران مدام در انجمن‌های برنامه نویسی مطرح می‌کنند و ابزارهای موجود عاجز از ارائه راه حلی ساده برای حل آن‌ها هستند، مد نظر بوده و امید است نگارش یک این کتابخانه بتواند بسیاری از این دردها را کاهش دهد.
کار با این کتابخانه صرفا با کدنویسی میسر است (code first) و همین مساله انعطاف پذیری قابل توجهی را ایجاد کرده که در طی روزهای آینده با جزئیات بیشتر آن آشنا خواهید شد.


اما چرا PDF؟

استفاده از قالب PDF برای تهیه گزارشات، این مزایا را به همراه دارد:
- دقیقا همان چیزی که مشاهده می‌شود، در هر مکانی قابل چاپ است. با همان کیفیت، همان اندازه صفحه، همان فونت و غیره. به این ترتیب به صفحه بندی بسیار مناسب و بهینه‌ای می‌توان رسید و مشکلات گزارشات HTML ایی وب را ندارد.
- امکان استفاد از فونت‌های شکیل‌تر در آن بدون مشکل و بدون نیاز به نصب بر روی کامپیوتری میسر است؛ چون فونت را می‌توان در فایل PDF نیز قرار داد.
- این فایل در تمام سیستم عامل‌ها پشتیبانی می‌شود. خصوصا اینکه فایل نهایی در تمام کامپیوترها و در انواع و اقسام سیستم عامل‌ها به یک شکل و اندازه نمایش داده خواهد شد. برای مثال اینطور نیست که در ویندوز XP ،‌اعداد آن فارسی نمایش داده شوند و در ویندوز 7 با تنظیمات محلی خاصی، دیگر اینطور نباشد. حتی تحت لینوکس هم اعداد آن فارسی نمایش داده خواهد شد چون فونت مخصوص بکار رفته، در خود فایل PDF قابل قرار دادن است.
- برنامه معروف و رایگان Adobe reader برای خواندن و مشاهده آن کفایت می‌کند و البته کلاینت یکبار باید این برنامه را نصب کند. همچنین از این نوع برنامه‌های رایگان برای مشاهده فایل‌های PDF زیاد است.
- تمام صفحات گزارش را در یک فایل می‌توان داشت و به یکباره تمام آن نیز به سادگی قابل چاپ است. این مشکلی است که با گزارشات تحت وب وجود دارد که نمی‌شود مثلا یک گزارش 100 صفحه‌ای را به یکباره به چاپگر ارسال کرد. به همین جهت عموما کاربران درخواست می‌دهند تا کل گزارش را در یک صفحه HTML نمایش دهید تا ما راحت آن‌را چاپ کنیم یا راحت از آن خروجی بگیریم. اما زمانیکه فایل PDF تهیه می‌شود این مشکلات وجود نخواهد داشت و جهت Print بسیار بهینه سازی شده است. تا حدی که الان فرمت برگزیده تهیه کتاب‌های الکترونیکی نیز PDF است. مثلا سایت معروف آمازون امکان فروش نسخه PDF کتاب‌ها را هم پیش بینی کرده است.
-امکان صفحه بندی دقیق به همراه مشخص سازی landscape یا portrait بودن صفحه نهایی میسر است. چیزی که در گزارشات صفحات وب آنچنان معنایی ندارد.
- امکان رمزنگاری اطلاعات در آن پیش بینی شده است. همچنین می‌توان به فایل‌های PDF امضای دیجیتال نیز اضافه کرد. به این ترتیب هرگونه تغییری در محتوای فایل توسط برنامه‌های PDF خوان معتبر گزارش داده شده و می‌توان از صحت اطلاعات ارائه شده توسط آن اطمینان حاصل کرد.
- از فشرده سازی مطالب، فایل‌ها و تصاویر قرار داده شده در آن پشتیبانی می‌کند.
- از گرافیک برداری پشتیبانی می‌کند.


مجوز استفاده از این کتابخانه:
کار من مبتنی بر LGPL است. به این معنا که به صورت باینری (فایل dll) در هر نوع پروژه‌ای قابل استفاده است.
اما ... PdfReport از دو کتابخانه دیگر نیز استفاده می‌کند:
- کتابخانه iTextSharp که دارای مجوز AGPL است. این مجوز رایگان نیست.
- کتابخانه EPPlus برای تولید فایل‌های اکسل با کیفیت. مجوز استفاده از این کتابخانه LGPL است و تا زمانیکه به صورت باینری از آن استفاده می‌کنید، محدودیتی را برای شما ایجاد نخواهد کرد.


کتابخانه PdfReport به صورت سورس باز در CodePlex قرار گرفته ؛ اما جهت پرسیدن سؤالات، پیشنهادات، ارائه بهبود و غیره می‌توانید (و بهتر است) از قسمت مدیریت پروژه مرتبط در سایت جاری نیز استفاده کنید.


نحوه تهیه اولین گزارش، با کتابخانه PdfReport

الف) یک پروژه Class library جدید را شروع کنید. از این جهت که گزارشات PdfReport در انواع و اقسام پروژه‌های VS.NET قابل استفاده است، می‌توان از این پروژه Class library به عنوان کلاس‌های پایه قابل استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های مختلف، بدون نیاز به تغییری در کدهای آن استفاده کرد.

ب) آخرین نگارش فایل‌های مرتبط با PdfReport را از اینجا دریافت کنید و سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های موجود در بسته آن به پروژه خود اضافه نمائید (ارجاعاتی به PdfReport، iTextSharp و EPPlus). فایل XML راهنمای کتابخانه نیز به همراه بسته آن می‌باشد که در حین استفاده از متدها و خواص PdfReport کمک بزرگی خواهد بود.

ج) کلاس‌های زیر را به آن اضافه کنید:
using System.Web;
using System.Windows.Forms;

namespace PdfReportSamples
{
    public static class AppPath
    {
        public static string ApplicationPath
        {
            get
            {
                if (isInWeb)
                    return HttpRuntime.AppDomainAppPath;

                return Application.StartupPath;
            }
        }

        private static bool isInWeb
        {
            get
            {
                return HttpContext.Current != null;
            }
        }
    }
}
از این کلاس برای مشخص سازی محل ذخیره سازی فایل‌های نهایی PDF تولیدی استفاده خواهیم کرد.
همانطور که مشاهده می‌کنید ارجاعاتی را به System.Windows.Forms.dll و System.Web.dll نیاز دارد.

در ادامه کلاس User را جهت ساخت یک منبع داده درون حافظه‌ای تعریف خواهیم کرد:
using System;

namespace PdfReportSamples.IList
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public long Balance { set; get; }
        public DateTime RegisterDate { set; get; }
    }
}
اکنون کلاس اصلی گزارش ما به صورت زیر خواهد بود:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.IList
{
    public class IListPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
                table.NumberOfDataRowsPerPage(5);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var listOfRows = new List<User>();
                for (int i = 0; i < 200; i++)
                {
                    listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                }
                dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
            })
            .MainTableSummarySettings(summarySettings =>
            {
                summarySettings.OverallSummarySettings("جمع کل");
                summarySettings.PerviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                summarySettings.PageSummarySettings("جمع صفحه");
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("#");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("شماره");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(4);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("موجودی");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                    {
                        aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                        aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                });

            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد.");
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
                export.ToCsv();
                export.ToXml();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptIListSample.pdf"));
        }
    }
}
و برای استفاده از آن:
var rpt = new IListPdfReport().CreatePdfReport();
// rpt.FileName


برای نمونه، جهت مشاهده نمایش این خروجی در یک برنامه ویندوزی، به مثال‌های همراه سورس پروژه در مخزن کد آن مراجعه نمائید.

توضیحات بیشتر:

- در قسمت  DocumentPreferences، جهت راست به چپ (PdfRunDirection)، اندازه صفحه (PdfPageSize)، جهت صفحه (PageOrientation) و امثال آن تنظیم می‌شوند.
- سپس نیاز است قلم‌های مورد استفاده در گزارش مشخص شوند. در متد DefaultFonts باید دو  قلم را معرفی کنید. قلم اول، قلم پیش فرض خواهد بود و قلم دوم برای رفع نواقص قلم اول مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال اگر قلم اول فاقد حروف انگلیسی است، به صورت خودکار به قلم دوم رجوع خواهد شد.
- در ادامه در متد PagesFooter، تاریخ درج شده در پایین تمام صفحات مشخص می‌شود. در مورد ساخت Footer سفارشی در قسمت‌های بعدی بحث خواهد شد.
- در متد PagesHeader، متن و تصویر قرار گرفته در Header تمام صفحات گزارش قابل تنظیم است. این مورد نیز قابل سفارشی سازی است که در قسمت‌های بعد به آن خواهیم پرداخت.
- توسط MainTableTemplate، قالب ظاهری ردیف‌های گزارش مشخص می‌شود. یک سری قالب پیش فرض در کتابخانه PdfReport موجود است که توسط متد BasicTemplate آن قابل دسترسی است. در مورد نحوه تعریف قالب‌‌های سفارشی به مرور در قسمت‌های بعد، بحث خواهد شد.
- در قسمت MainTablePreferences تنظیمات جدول اصلی گزارش تعیین می‌شود. برای مثال چه تعداد ردیف در صفحه نمایش داده شود. اگر این مورد را تنظیم نکنید، به صورت خودکار محاسبه خواهد شد. نحوه تعیین عرض ستون‌های گزارش به کمک متد ColumnsWidthsType مشخص می‌شود که در اینجا حالت نسبی درنظر گرفته شده است.
- منبع داده مورد استفاده توسط متد MainTableDataSource مشخص می‌شود که در اینجا یک لیست جنریک تعیین شده و سپس توسط متد StronglyTypedList در اختیار گزارش ساز جاری قرار می‌گیرد. تعدادی منبع داده پیش فرض در PdfReport وجود دارند که هر کدام را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد. همچنین امکان تعریف منابع داده سفارشی نیز وجود دارد.
- با کمک متد MainTableSummarySettings، برچسب‌های جمع‌های پایین صفحات مشخص می‌شود.
- در قسمت MainTableColumns، ستون‌هایی را که علاقمندیم در گزارش ظاهر شوند، قید می‌کنیم. هر ستون باید با یک فیلد یا خاصیت منبع داده متناظر باشد. همچنین همانطور که مشاهده می‌کنید امکان تعیین Visibility، عرض و غیره آن نیز مهیا است (قابلیت ساخت گزارشاتی که به انتخاب کاربر، ستون‌های آن ظاهر یا مخفی شوند). در اینجا توسط callbackهایی که در متد ColumnItemsTemplate قابل دسترسی هستند، می‌توان اطلاعات را پیش از نمایش فرمت کرد. برای مثال سه رقم جدا کننده به اعداد اضافه کرد (برای نمونه در خاصیت موجودی فوق) و یا توسط متد AggregateFunction، می‌توان متد تجمعی مناسبی را جهت ستون جاری مشخص کرد.
- توسط متد MainTableEvents به بسیاری از رخدادهای داخلی PdfReport دسترسی خواهیم یافت. برای مثال اگر در اینجا رکوردی موجود نباشد، رخداد DataSourceIsEmpty صادر خواهد شد.
- به کمک متد Export، خروجی‌های دلخواه مورد نظر را می‌توان مشخص کرد. تعدادی خروجی، مانند اکسل، XML و CSV در این کتابخانه موجود است. امکان سفارشی سازی آن‌ها نیز پیش بینی شده است.
- و نهایتا توسط متد Generate مشخص خواهیم کرد که فایل گزارش کجا ذخیره شود.

 لطفا برای طرح مشکلات و سؤالات خود در رابطه با کتابخانه PdfReport از این قسمت سایت استفاده کنید.
مطالب دوره‌ها
تبدیلگر تاریخ شمسی برای AutoMapper
فرض کنید مدل معادل با جدول بانک اطلاعاتی ما چنین ساختاری را دارد:
public class User
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
    public DateTime RegistrationDate { set; get; }
}
و ViewModel ایی که قرار است به کاربر نمایش داده شود این ساختار را دارد:
public class UserViewModel
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
    public string RegistrationDate { set; get; }
}
در اینجا می‌خواهیم حین تبدیل User به UserViewModel، تاریخ میلادی به صورت خودکار، تبدیل به یک رشته‌ی شمسی شود. برای مدیریت یک چنین سناریوهایی توسط AutoMapper، امکان نوشتن تبدیلگرهای سفارشی نیز پیش بینی شده‌است.


تبدیلگر سفارشی تاریخ میلادی به شمسی مخصوص AutoMapper

در ذیل یک تبدیلگر سفارشی مخصوص AutoMapper را با پیاده سازی اینترفیس ITypeConverter آن ملاحظه می‌کنید:
public class DateTimeToPersianDateTimeConverter : ITypeConverter<DateTime, string>
{
    private readonly string _separator;
    private readonly bool _includeHourMinute;
 
    public DateTimeToPersianDateTimeConverter(string separator = "/", bool includeHourMinute = true)
    {
        _separator = separator;
        _includeHourMinute = includeHourMinute;
    }
 
    public string Convert(ResolutionContext context)
    {
        var objDateTime = context.SourceValue;
        return objDateTime == null ? string.Empty : toShamsiDateTime((DateTime)context.SourceValue);
    }
 
    private string toShamsiDateTime(DateTime info)
    {
        var year = info.Year;
        var month = info.Month;
        var day = info.Day;
        var persianCalendar = new PersianCalendar();
        var pYear = persianCalendar.GetYear(new DateTime(year, month, day, new GregorianCalendar()));
        var pMonth = persianCalendar.GetMonth(new DateTime(year, month, day, new GregorianCalendar()));
        var pDay = persianCalendar.GetDayOfMonth(new DateTime(year, month, day, new GregorianCalendar()));
        return _includeHourMinute ?
            string.Format("{0}{1}{2}{1}{3} {4}:{5}", pYear, _separator, pMonth.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture), pDay.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture), info.Hour.ToString("00"), info.Minute.ToString("00"))
            : string.Format("{0}{1}{2}{1}{3}", pYear, _separator, pMonth.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture), pDay.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture));
    } 
}
ITypeConverter دو پارامتر جنریک را قبول می‌کند. پارامتر اول نوع ورودی و پارامتر دوم، نوع خروجی مورد انتظار است. در اینجا باید خروجی متد Convert را بر اساس آرگومان دوم ITypeConverter مشخص کرد. توسط ResolutionContext می‌توان به برای مثال context.SourceValue که معادل DateTime دریافتی است، دسترسی یافت. سپس این DateTime را بر اساس متد toShamsiDateTime تبدیل کرده و بازگشت می‌دهیم.


ثبت و معرفی تبدیلگرهای سفارشی AutoMapper

پس از تعریف یک تبدیلگر سفارشی AutoMapper، اکنون نیاز است آن‌را به AutoMapper معرفی کنیم:
public class TestProfile1 : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        // این تنظیم سراسری هست و به تمام خواص زمانی اعمال می‌شود
        this.CreateMap<DateTime, string>().ConvertUsing(new DateTimeToPersianDateTimeConverter()); 
        this.CreateMap<User, UserViewModel>();
     }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
جهت مدیریت بهتر نگاشت‌های AutoMapper ابتدا یک کلاس Profile را آغاز خواهیم کرد و سپس توسط متدهای CreateMap، کار معرفی نگاشت‌ها را آغاز می‌کنیم.
همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا دو نگاشت تعریف شده‌اند. یکی برای تبدیل User به UserViewModel و دیگری، معرفی نحوه‌ی نگاشت DateTime به string، توسط تبدیلگر سفارشی DateTimeToPersianDateTimeConverter است که به کمک متد الحاقی ConvertUsing صورت گرفته‌است.
باید دقت داشت که تنظیمات تبدیلگرهای سفارشی سراسری هستند و در کل برنامه و به تمام پروفایل‌ها اعمال می‌شوند.


بررسی خروجی تبدیلگر سفارشی تاریخ

اکنون کار استفاده از تنظیمات AutoMapper با ثبت پروفایل تعریف شده آغاز می‌شود:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
     cfg.AddProfile<TestProfile1>();
});
سپس نحوه‌ی استفاده از متد Mapper.Map همانند قبل خواهد بود:
var dbUser1 = new User
{
    Id = 1,
    Name = "Test",
    RegistrationDate = DateTime.Now.AddDays(-10)
};
 
var uiUser = new UserViewModel();

Mapper.Map(source: dbUser1, destination: uiUser);
در اینجا در حین کار تبدیل و نگاشت dbUser به uiUser، زمانیکه AutoMapper به هر خاصیت DateTime ایی می‌رسد، مقدار آن‌را با توجه به تبدیلگر سفارشی تاریخی که به آن معرفی کردیم، تبدیل به معادل رشته‌ای شمسی می‌کند.


نوشتن تبدیلگرهای غیر سراسری

همانطور که عنوان شد، معرفی تبدیلگرها به AutoMapper سراسری است و در کل برنامه اعمال می‌شود. اگر نیاز است فقط برای یک مدل خاص و یک خاصیت خاص آن تبدیلگر نوشته شود، باید نگاشت مورد نظر را به صورت ذیل تعریف کرد:
this.CreateMap<User, UserViewModel>()
             .ForMember(userViewModel => userViewModel.RegistrationDate,
                        opt => opt.ResolveUsing(src =>
                        {
                             var dt = src.RegistrationDate;
                             return dt.ToShortDateString();
                        }));
اینبار در همان کلاس پروفایل ابتدای بحث، نگاشت User به ViewModel آن با کمک متد ForMember، سفارشی سازی شده‌است. در اینجا عنوان شده‌است که اگر به خاصیت ویژه‌ی RegistrationDate رسیدی، مقدار آن‌را با توجه به فرمولی که مشخص شده، محاسبه کرده و بازگشت بده. این تنظیم خصوصی است و به کل برنامه اعمال نمی‌شود.


خصوصی سازی تبدیلگرها با تدارک موتورهای نگاشت اختصاصی

اگر می‌خواهید تنظیمات TestProfile1 به کل برنامه اعمال نشود، نیاز است یک MappingEngine جدید و مجزای از MappingEngine سراسری AutoMapper را ایجاد کرد:
var configurationStore = new ConfigurationStore(new TypeMapFactory(), MapperRegistry.Mappers);
configurationStore.AddProfile<TestProfile1>();
var mapper = new MappingEngine(configurationStore);
mapper.Map(source: dbUser1, destination: uiUser);
به صورت پیش فرض و در پشت صحنه، متد Mapper.Map از یک MappingEngine سراسری استفاده می‌کند. اما می‌توان در یک برنامه چندین MappingEngine مجزا داشت که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AM_Sample02.zip
نظرات مطالب
خودکار کردن تعاریف DbSetها در EF Code first
یک نکته‌ی تکمیلی
متد modelBuilder.RegisterEntityType به نگارش‌های اخیر EF برای افزودن پویای مدل‌ها و موجودیت‌ها اضافه شده‌است و دیگر نیازی به روش Reflection مطرح شده‌ی در این مطلب نیست.
برای نمونه زمانیکه entityTypes مدنظر را یافتید، به این صورت آن‌را ثبت کنید:
entityTypes.ForEach(modelBuilder.RegisterEntityType);