مطالب
تنظیمات CORS در ASP.NET Core
برنامه‌های امروزی، ممکن است به چندین Web API مستقل، تبدیل شده و سپس برنامه‌هایی (Front-ends) جدای از آن‌ها برای کار با آن‌ها ایجاد شوند. بنابراین این وظیفه‌ی برنامه‌‌های Web API است که مطمئن شوند کلاینت‌ها قادر به تعامل با آن‌ها هستند. CORS استانداردی است که یک چنین امکانی را مهیا می‌کند.



CORS چیست؟

CORS و یا cross origin resource sharing، یک مکانیزم امنیتی است که در تمام مرورگرهای جدید جهت جلوگیری از ارسال اطلاعات یک وب سایت، به وب سایتی دیگر، درنظر گرفته شده‌است. درخواست دسترسی به یک منبع (Resource) مانند تصویر، داده و غیره، خارج از سرآغاز آن، یک درخواست cross-origin نامیده می‌شود. برای مدیریت یک چنین درخواست‌هایی، استانداردی به نام CORS طراحی شده‌است. می‌توان به آن مانند نگهبانی یک ساختمان نگاه کرد که تا مجوز خاصی به آن‌ها ارائه نشود، امکان دسترسی به منابع ساختمان را صادر نخواهند کرد.


Origin چیست؟

سرآغاز یک درخواست از سه قسمت تشکیل می‌شود:
- Protocol/Scheme مانند HTTP/HTTPS
- Host مانند نام دومین
- شماره پورت مانند 443 برای پروتکل HTTPS  یا پورت 80 برای HTTP که عموما هر دو مورد به علت پیش‌فرض بودن، ذکر نمی‌شوند

بنابراین URLای مانند https://www.dntips.ir یک Origin را مشخص می‌کند. در اینجا به تمام منابعی که از این سرآغاز شروع می‌شوند و سه قسمت یاد شده‌ی آن‌ها یکی است، same-origin گفته می‌شود.
در این حالت اگر منابعی به URLهایی مانند https://www.dntips.ir (پروتکل متفاوت) و یا https://github.com (با host متفاوت) اشاره کنند، به آن‌ها Different-Origin گفته خواهد شد.


سیاست امنیتی Same-Origin چیست؟

سیاست امنیتی Same-Origin که به صورت توکار در تمام مرورگرهای امروزی تعبیه شده‌است، مانع تعامل سرآغازهایی متفاوت، جهت جلوگیری از حملات امنیتی مانند Cross-Site Request Forgery یا CSRF می‌شود. این سیاست امنیتی بسیار محدود کننده‌است و برای مثال مانع این می‌شود که بتوان توسط کدهای JavaScript ای، درخواستی را به سرآغاز دیگری ارسال کرد؛ حتی اگر بدانیم درخواست رسیده از منبعی مورد اطمینان صادر شده‌است. برای مثال اگر سایت جاری یک درخواست Ajax ای را به https://anotherwebsite.com/api/users ارسال کند، چون قسمت host مربوط به origin آن‌ها یکی نیست، این عملیات توسط مرورگر غیرمجاز شمرده شده و مسدود می‌شود.


چگونه می‌توان از تنظیمات CORS، برای رفع محدودیت‌های سیاست‌های دسترسی Same-Origin استفاده کرد؟

استاندارد CORS تعدادی header ویژه را جهت تبادل اطلاعات بین سرور و مرورگر مشخص کرده‌است تا توسط آن‌ها بتوان منابع را بین سرآغازهای متفاوتی به اشتراک گذاشت. در این حالت ابتدا کلاینت درخواستی را به سمت سرور ارسال می‌کند. سپس سرور پاسخی را به همراه هدرهای ویژه‌ای که مشخص می‌کنند به چه منابعی و چگونه می‌توان دسترسی یافت، به سمت کلاینت ارسال خواهد کرد. اکثر این هدرها با Access-Control-Allow شروع می‌شوند:
• Access-Control-Allow-Origin
در آن لیست سرآغازهایی را که سرور مایل است منابع خود را با آن‌ها به اشتراک بگذارد، مشخص می‌شوند. در حالت توسعه‌ی برنامه می‌توان از مقدار * نیز برای آن استفاده کرد تا هر سرآغازی بتواند به منابع سرور دسترسی پیدا کند. اما از استفاده‌ی این مقدار سراسری و کلی، در حالت انتشار برنامه خودداری کنید.
• Access-Control-Allow-Headers
• Access-Control-Allow-Methods
• Access-Control-Allow-Credentials


درخواست‌های ویژه‌ی Pre-Flight

در بسیاری از موارد، مرورگر زمانیکه تشخیص می‌دهد درخواست صادر شده‌ی از طرف برنامه، قرار است به یک Origin دیگر ارسال شود، خودش یک درخواست ویژه را به نام Pre-Flight و از نوع OPTIONS به سمت سرور ارسال می‌کند. علت آن این است که سرورهای قدیمی، مفهوم CORS را درک نمی‌کنند و در برابر درخواست‌های ویژه‌ای مانند Delete که از سرور جاری صادر نشده باشند، مقاومت می‌کنند (صرفا درخواست‌های Same-Origin را پردازش می‌کنند). به همین جهت است که اگر به برگه‌ی network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر خود دقت کنید، درخواست‌های cross-origin به نظر دوبار ارسال شده‌اند. بار اول درخواستی که method آن، options است و در خواست دوم که درخواست اصلی است و برای مثال method آن put است. این درخواست اول، Pre-Flight Request نام دارد. هدف آن این است که بررسی کند آیا سرور مقصد، استاندارد CORS را متوجه می‌شود یا خیر و آیا اینقدر قدیمی است که صرفا درخواست‌های Same-Origin را پردازش می‌کند و مابقی را مسدود خواهد کرد. اگر سرور درخواست Pre-Flight را درک نکند، مرورگر درخواست اصلی را صادر نخواهد کرد.



البته درخواست‌های pre-flight بیشتر در حالت‌های زیر توسط مرورگر صادر می‌شوند:
- اگر متد اجرایی مدنظر، متدی بجز GET/POST/HEAD باشد.
- اگر content type درخواست‌های از نوع POST، چیزی بجز application/x-www-form-urlencoded, multipart/form-data و یا text/plain باشند.
- اگر درخواست، به همراه یک هدر سفارشی باشد نیز سبب صدور یک pre-flight request خواهد شد.

بنابراین در برنامه‌های SPA خود که اطلاعات را با فرمت JSON به سمت یک Web API ارسال می‌کنند (و Origin آن‌ها یکی نیست)، حتما شاهد درخواست‌های Pre-Flight نیز خواهید بود.


تنظیمات CORS در ASP.NET Core

اکنون که با مفهوم CORS آشنا شدیم، در ادامه به نحوه‌ی انجام تنظیمات آن در برنامه‌های ASP.NET Core خواهیم پرداخت.
تنظیمات ابتدایی CORS در فایل Startup.cs و متد ConfigureServices آن انجام می‌شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) 
{ 
    // Add service and create Policy with options 
    services.AddCors(options => 
    { 
        options.AddPolicy("CorsPolicy", 
            builder => builder.AllowAnyOrigin() 
            .AllowAnyMethod() 
            .AllowAnyHeader() 
            .AllowCredentials() ); 
    }); 
     
    // Make sure MVC is added AFTER CORS 
    services.AddMvc(); 
}
ابتدا توسط متد AddCors، سرویس‌های مرتبط، به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core اضافه خواهند شد و سپس در قسمت تنظیمات آن می‌توان همان هدرهای Access-Control-Allow را که پیشتر در مورد آن‌ها بحث کردیم، تعریف و مقدار دهی کرد. برای مثال تنظیم AllowAnyOrigin، همان استفاده‌ی از مقدار * در هدر Access-Control-Allow-Origin تولیدی است. باید دقت داشت که تنظیمات این سرویس‌ها باید پیش از افزودن سرویس‌های MVC انجام شوند.
در اینجا CorsPolicy که به عنوان پارامتر مشخص شده‌است، نام این سیاست دسترسی سفارشی است و در قسمت‌های مختلف برنامه می‌توان ارجاعاتی را به این نام تعریف کرد.

و برای تعریف سرآغازی خاص و یا متدی مشخص، می‌توان به صورت زیر عمل کرد (ذکر صریح WithOrigins برای حالت توزیع برنامه مناسب است و از دیدگاه امنیتی، استفاده‌ی از AllowAnyOrigin کار صحیحی نیست ):
services.AddCors(options =>
{
    options.AddPolicy("AllowOrigin",
            builder => builder.WithOrigins("http://localhost:55294")
                              .WithMethods("GET", "POST", "HEAD"));
});

پس از تنظیم سیاست دسترسی مدنظر، اکنون نوبت به اعمال آن است. اینکار در متد Configure فایل Startup.cs انجام می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app) 
{ 
    // ... 
 
    app.UseCors("CorsPolicy"); 
     
    // ... 
     
    app.UseMvc(routes => 
    { 
        routes.MapRoute( 
            name: "default", 
            template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"); 
    }); 
}
در اینجا متد UseCors که میان‌افزار CORS را فعال می‌کند، باید پیش‌از میان‌افزار Mvc تعریف شود تا بتواند هدرها را اعمال کند. همچنین نامی که در اینجا به عنوان پارامتر آن استفاده شده، دقیقا به همان نامی که برای تنظیمات سیاست دسترسی درنظر گرفته شد، اشاره می‌کند.
متد app.UseCors، یک متد سراسری است و کل سیستم را داخل این سیاست دسترسی CORS قرار می‌دهد. اگر می‌خواهید صرفا به کنترلر خاصی این تنظیمات اعمال شوند، می‌توان از فیلتر EnableCors با ذکر نام سیاست دسترسی تعریف شده، استفاده کرد (در این حالت ذکر services.AddCors ضروری است و از ذکر app.UseCors صرفنظر می‌شود):
[EnableCors("CorsPolicy")]
public class MyApiController : Controller

و یا اگر می‌خواهید از app.UseCors سراسری استفاده کنید، اما آن‌را برای کنترلر و یا حتی اکشن متد خاصی غیرفعال نمائید، می‌توان از فیلتر [DisableCors] استفاده کرد.

چند نکته:
- به نام رشته‌ای سیاست دسترسی تعریف شده، دقت داشته باشید. اگر این نام را درست ذکر نکنید، هدری تولید نخواهد شد.
- میان‌افزار CORS، برای درخواست‌های same-origin نیز هدری را تولید نمی‌کند.


امکان تعریف سیاست‌های دسترسی بدون نام نیز وجود دارد

در هر دو روش فوق که یکی بر اساس app.UseCors سراسری و دیگری بر اساس فیلتر EnableCors اختصاصی کار می‌کنند، ذکر نام سیاست دسترسی options.AddPolicy ضروری است. اگر علاقه‌ای به ذکر این نام ندارید، می‌توان به طور کامل از تنظیم services.AddCors صرفنظر کرد (قسمت پارامتر و تنظیمات آن‌را ذکر نکرد) و متد app.UseCors را به صورت زیر تنظیم نمود که قابلیت داشتن تنظیمات خاص خود را نیز دارا است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
      services.AddCors();
      services.AddMvc();
}

public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
 
    app.UseCors(policyBuilder =>
    {
        string[] origins = new string[] { "http://localhost:2000", "http://localhost:2001" };
 
        policyBuilder
            .AllowAnyHeader()
            .AllowAnyMethod()
            .WithOrigins(origins);
    });
 
    app.UseMvc();
}

روش دیگر انجام اینکار، تعریف یک DefaultPolicy است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddCors(options =>
    {
        options.AddDefaultPolicy(
            builder =>
            {
            builder
                .AllowAnyOrigin()
                .AllowAnyMethod()
                .AllowAnyHeader();
            });
          options.AddPolicy("MyCORSPolicy",
            builder =>
            {
                builder.WithOrigins("http://localhost:49373")
                                    .AllowAnyHeader()
                                    .AllowAnyMethod();
            });
     });
    services.AddMvc().AddNewtonsoftJson();
}
در اینجا در متد AddCors می‌توان چندین AddPolicy نامدار را داشت، به همراه یک AddDefaultPolicy بدون نام. استفاده‌ی از سیاست نام‌دار تعریف شده، یا توسط متد سراسری app.UseCors("MyCORSPolicy") انجام می‌شود و یا توسط فیلتر [EnableCors("MyCORSPolicy")]. اما اگر فیلتر [EnableCors] را بدون ذکر نامی قید کنیم، از همان تنظیمات AddDefaultPolicy استفاده خواهد کرد.


خطاهای متداول حین کار با CORS

خطای کار با SignalR و ارسال اطلاعات اعتبارسنجی کاربر

Access to XMLHttpRequest at 'http://localhost:22135/chat/negotiate?jwt=<removed the jwt key>' 
from origin 'http://localhost:53150' has been blocked by CORS policy: Response to preflight request doesn't pass access control check: 
The value of the 'Access-Control-Allow-Origin' header in the response must not be the wildcard '*' when the request's credentials mode is 'include'. 
The credentials mode of requests initiated by the XMLHttpRequest is controlled by the withCredentials attribute.
برای رفع این مشکل کافی است متد AllowCredentials نیز قید شود:
services.AddCors(options =>
{
     options.AddPolicy("AllowAllOrigins",
         builder =>
          {
              builder
                 .AllowAnyOrigin()
                 .AllowAnyHeader()
                 .AllowAnyMethod()
                 .AllowCredentials();
          });
    });

تمام اعتبارسنجی‌ها و اطلاعات کوکی‌ها در سمت سرور قابل دسترسی نیستند

CORS به صورت پیش‌فرض اطلاعات کوکی‌ها را به دومینی دیگر ارسال نمی‌کند. در این حالت اگر حتما نیاز به انجام اینکار است، باید در درخواست Ajax ای ارسالی، خاصیت withCredentials به true تنظیم شود. همچنین سمت سرور نیز هدر Access-Control-Allow-Credentials را تنظیم کند (همان متد AllowCredentials فوق). در اینجا Credentials به کوکی‌ها، هدرهای اعتبارسنجی (مانند هدرهای JWT) کاربران و یا مجوزهای TLS کلاینت‌ها اشاره می‌کند.
var xhr = new XMLHttpRequest();
xhr.open('get', 'http://www.example.com/api/test');
xhr.withCredentials = true;

//In jQuery:
$.ajax({
  type: 'get',
  url: 'http://www.example.com/home',
  xhrFields: {
    withCredentials: true
}

//ES6 fetch API:
fetch(
   'http://remote-url.com/users',
   {
     'PUT',
     headers: {
          'Accept': 'application/json',
          'Content-Type': 'application/json'
     },
     mode: 'cors',
     credentials: 'include',
     body: JSON.stringify(body)
   }
)
.then((response) => response.json())
.then((response) => console.log(response))
.catch((error) => console.error(error));

CORS حساس به حروف کوچک و بزرگ است

روش دیگر تنظیم فیلتر EnableCors را در اینجا مشاهده می‌کنید:
[EnableCors(origins: "http://MyWebsite.com", headers: "*", methods: "*")]
//is not the same as this:
[EnableCors(origins:"http://mywebsite.com", headers: "*", methods: "*")]
اگر بجای * دقیقا origins را مشخص کردید، بخاطر داشته باشید که این تنظیم به کوچکی و بزرگی حروف حساس است و در صورت اشتباهی (مانند ذکر MyWebSite بجای mywebsite متداول با حروف کوچک)، درخواست‌های رسیده مسدود خواهند شد. همچنین همانطور که ذکر شد، بین HTTP و HTTPS نیز تفاوت وجود دارد و origin این‌ها یکی درنظر گرفته نمی‌شود و حتی اگر تمام حروف را هم کوچک وارد کرده باشید، باز هم تنظیمات جداگانه‌ای را نیاز خواهند داشت.


در حالت بروز خطای مدیریت نشده‌ای در سمت سرور، ASP.NET Core هدرهای CORS را ارسال نمی‌کند
اطلاعات بیشتر 
مطالب
بررسی مدیریت دسترسی در جوملا 1.6-2.5

مطابق با ویکی پدیا، سطوح دسترسی مشخص می‌کند که کدام کاربران یا سیستم پردازش اجازه دسترسی به اشیاء را دارند(Authentication)، همچنین چه عملیات‌هایی بر روی اشیاء مجازند که اجرا شوند(Authorization).

در مورد جوملا، ما دو جنبه جدا برای سطوح دسترسی داریم:

1.       کدام کاربران به چه بخش‌هایی می‌توانند دسترسی داشته باشند؟ برای مثال، انتخاب یک منو برای کدام کاربر فعال خواهد بود؟

2.       چه عملیات (یا اقداماتی) کاربر می‌تواند بر روی اشیاء داشته باشد؟ برای مثال، آیا کاربر می‌تواند یک مطلب را ارسال یا ویرایش کند؟

 

ماهیت‌های موجود در سیستم :

·         کاربران 

کاربر می‌تواند به گروه‌های مختلفی اختصاص یابد.

·         گروه‌ها کاربری

شامل مجوزهایی به صورت پیش فرض می‌باشند که این مجوزها را از سطوح بالایی نیز به ارث می‌برند.

·         سطوح دسترسی

شامل یک یا چند گروه کاربری می‌باشد و سطوح دسترسی به محتواهای سایت نسبت داده می‌شود یعنی اگر یک مطلب دارای سطح دسترسی عمومی باشد آنگاه تمامی گروه‌های کاربری که در عمومی وجود دارند می‌توانند مطلب را مشاهده کنند.

·         عملیات و مجوزها

به صورت پیش فرض یک سری عملیات در سیستم تعریف شده است شامل ویرایش ، حذف و غیره که برای هر گروه کاربری (تعدادی گروه کاربری به صورت پیش فرض در سیستم تعریف شده است) به صورت پیش فرض مجوزهایی در نظر گرفته شده است که این مجوزها قابلیت ارث بری از والد گروه به فرزند رانیز دارا میباشد پس با این حساب همیشه در جوملا والد از سطح دسترسی پایین‌تری نسبت به فرزند برخوردار می‌باشد.

اما باید گفت در جوملا به ازای هر کامپوننت نیز می‌توان این مجوزها را به ازای گروه‌های مختلف تغییر داد در این جا هم هر کامپوننت دارای مجوز‌های پیش فرضی می‌باشد که در هنگام نصب کامپوننت برای آن  در نظر گرفته می‌شود.

 

جداول این سیستم :

: users  جدول کاربران

 usergroups : جدول گروه‌های کاری یا همان نقش‌های کاربری

user_usergroup_map :  جدول واسط بین کاربران و گروه‌های کاری به منظور ایجاد رابطه‌ی چند به چند (n:n)

assets : این جدول که از جوملا 1.6 به بعد به دیتابیس جوملا افزوده شده است مهمترین جدول در این سیستم می‌باشد . که در آن به ازای هر جز که سطح دسترسی باید برای آن لحاظ گردد یک سطر در نظر گرفته می‌شود که این سطر باتوجه به افزایش اجزا سیستم تغییر و به صورت داینامیک به جدول اضافه می‌گردد ضمنا این سطور قابلیت ارث بری از یکدیگر را نیز دارا می‌باشند. در هر بک از سطرها فیلدی به نام rulsوجود دارد محتوای این فیلد از نوع داده ای json می‌باشد با یک مثال شاید بهتر بتوان توضیح داد :

محتوای فیلد کامپوننت بنر :

{"core.admin":{"9":1,"7":1},"core.manage":{"6":1},"core.create":[],"core.delete":[],"core.edit}

در این جا “core.admin”   مجوز دسترسی مدیریتی به این کامپوننت می‌باشد که گروه‌های کاری شماره 7 و 9 دارای چنین دسترسی می‌باشند . ضمنا عملیات‌های "core.create" از سطوح بالاتر یا همان سطر والد خود ارث بری می‌کند.

Viewlevel :  در این جدول سطوح دسترسی تعریف شده اند مهمترین فیلد این جدول نیز rulsنام دارد و حاوی id  گروه هایی است که به این سطح دسترسی ، دسترسی دارند.

به طور مثال سطح دسترسی ثبت نام شده حاوی [6,2,8] می‌باشد یعنی گروه‌های کاری با id‌های مورد نظر می‌توانند به محتواهای با سطح دسترسی ثبت نام شده دسترسی داشته باشند.

 

دیاگرام جداول :

نظرات مطالب
فعال سازی سطح دوم کش در Fluent NHibernate
سلام،

کلا سطح دوم کش در NH بر اساس 4 مکانیزم در طول یک سشن فکتوری عمل می‌کند:
- کش مربوط به موجودیت‌ها (entities cache) که بر اساس متد session.Get یا Load فعال می‌شود
و همچنین Collections cache (متدهای List و Enumerable)
- کش مربوط به کوئری‌ها (queries cache) با اعمال متد Cacheable به کوئری مورد نظر.
- timestamp cache که به معنای آخرین زمان نوشتن در یک جدول می‌باشد (و این timestamp فقط و فقط بر اساس وجود تراکنش‌ها عمل می‌کند). به این ترتیب در زمان insert/update/delete به صورت خودکار کش موجود منقضی اعلام می‌شود تا اطلاعات قدیمی به کاربر تحویل داده نشود و کش سطح دوم جهت کوئری‌های بعدی بازسازی خواهد شد.

و در مثال شما:
- در کوئری دوم هم باید متد Cacheable ذکر شود اگر نشود به صورت متداول با آن برخورد خواهد شد.
- زمانیکه از متد Cacheable استفاده می‌شود، حالت queries cache فعال می‌شود. چون در مثال شما دو کوئری مختلف داریم، پس به کش مربوط به کوئری اول مراجعه نخواهد شد. این کوئری کش، با تغییر مقادیر پارامترهای یک کوئری هم مجددا به روز می‌شود. (این حالت برای کوئر‌ی‌هایی که با پارامترهای یکسان به طور متناوب فراخوانی می‌شوند، بسیار مناسب است)
- سطح دوم کش فقط پس از commit یک تراکنش معنا پیدا می‌کند. بنابراین اگر جهت آزمایش داخل یک تراکنش، پشت سر هم کوئری‌ها را نوشته‌اید ... در این لحظه از سطح دوم کش بی‌بهره خواهید بود (فقط سطح اول کش فعال است) و کوئری‌های پس از پایان تراکنش جاری، از نتیجه کش آن می‌توانند استفاده کنند.
- در مورد کش مربوط به موجودیت‌ها و تفاوت آن با کش کوئری‌ها در بالا صحبت شد (شما در یک جا کش کوئری را فعال کرده‌اید در جای دیگر کش entities را طلب می‌کنید که نمی‌شود).
مطالب دوره‌ها
ساخت یک Mini ORM با AutoMapper
Mini ORM‌ها برخلاف ORMهای کاملی مانند Entity framework یا NHibernate، کوئری‌های LINQ را تبدیل به SQL نمی‌کنند. در اینجا کار با SQL نویسی مستقیم شروع می‌شود و مهم‌ترین کار این کتابخانه‌ها، نگاشت نتیجه‌ی دریافتی از بانک اطلاعاتی به اشیاء دات نتی هستند. خوب ... AutoMapper هم دقیقا همین کار را انجام می‌دهد! بنابراین در ادامه قصد داریم یک Mini ORM را به کمک AutoMapper طراحی کنیم.


کلاس پایه AdoMapper

public abstract class AdoMapper<T> where T : class
{
    private readonly SqlConnection _connection;
 
    protected AdoMapper(string connectionString)
    {
        _connection = new SqlConnection(connectionString);
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> ExecuteCommand(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        command.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
        _connection.Open();
 
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual T GetRecord(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                reader.Read();
                return Mapper.Map<IDataReader, T>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> GetRecords(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
}
در اینجا کلاس پایه Mini ORM طراحی شده را ملاحظه می‌کنید. برای نمونه قسمت GetRecords آن مانند مباحث استاندارد ADO.NET است. فقط کار خواندن و همچنین نگاشت رکوردهای دریافت شده از بانک اطلاعاتی به شیء‌ایی از نوع T توسط AutoMapper انجام خواهد شد.


نحوه‌ی استفاده از کلاس پایه AdoMapper

در کدهای ذیل نحوه‌ی ارث بری از کلاس پایه AdoMapper و سپس استفاده از متدهای آن‌را ملاحظه می‌کنید:
public class UsersService : AdoMapper<User>, IUsersService
{
    public UsersService(string connectionString)
        : base(connectionString)
    {
    }
 
    public IEnumerable<User> GetAll()
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users"))
        {
            return GetRecords(command);
        }
    }
 
    public User GetById(int id)
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users WHERE Id = @id"))
        {
            command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id));
            return GetRecord(command);
        }
    }
}
در این مثال نحوه‌ی تعریف کوئری‌های پارامتری نیز در متد GetById به نحو متداولی مشخص شده‌است. کار نگاشت حاصل این کوئری‌ها به اشیاء دات نتی را AutoMapper انجام خواهد داد. نحوه‌ی کار نیز، نگاشت فیلد f1 به خاصیت f1 است (هم نام‌ها به هم نگاشت می‌شوند).


تعریف پروفایل مخصوص AutoMapper

ORMهای تمام عیار، کار نگاشت فیلدهای بانک اطلاعاتی را به خواص اشیاء دات نتی، به صورت خودکار انجام می‌دهند. در اینجا همانند روش‌های متداول کار با AutoMapper نیاز است این نگاشت را به صورت دستی یکبار تعریف کرد:
public class UsersProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, User>();
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
و سپس در ابتدای برنامه آن‌را به AutoMapper معرفی نمود:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
    cfg.AddProfile<UsersProfile>();
});


سفارشی سازی نگاشت‌های AutoMapper

فرض کنید کلاس Advertisement زیر، معادل است با جدول Advertisements بانک اطلاعاتی؛ با این تفاوت که در کلاس تعریف شده، خاصیت TitleWithOtherName تطابقی با هیچکدام از فیلدهای بانک اطلاعاتی ندارد. بنابراین اطلاعاتی نیز به آن نگاشت نخواهد شد.
public class Advertisement
{
    public int Id { set; get; }
    public string Title { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
 
    public string TitleWithOtherName { get; set; }
}
برای رفع این مشکل می‌توان حین تعریف پروفایل مخصوص Advertisement، آن‌را سفارشی سازی نیز نمود:
public class AdvertisementsProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, Advertisement>()
            .ForMember(dest => dest.TitleWithOtherName,
                       options => options.MapFrom(src =>
                            src.GetString(src.GetOrdinal("Title"))));
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
در اینجا پس از تعریف نگاشت مخصوص کار با IDataRecordها، عنوان شده‌است که هر زمانیکه به خاصیت TitleWithOtherName رسیدی، مقدارش را از فیلد Title دریافت و جایگزین کن.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
آشنایی با FileTable در SQL Server 2012 بخش 2
ستون دیگر stream_id نام دارد که از نوع uniqueidentifier ROWGUIDCOL است. همان‌گونه که در یاد دارید، در FileStream نیز ناگزیر به تعریف چنین ستونی بودیم. بنابراین FileTable استثناء نیست و در این‌جا نیست چنین فیلدی توسط SQL Server تعریف می‌شود. اگر فایل‌ها و پوشه‌ها جابه‌جا نمی‌شدند می‌توانستید از هر دو ستون path_locator یا stream_id برای شناسایی یک رکورد از جدول بهره ببرید. ولی با جابه‌جایی یک فایل و یا به عبارت دیگر تغییر پدر آن در ساختار سلسله‌مراتبی، مقدار path_locator نیز تغییر می‌کند، پس ناگزیر به استفاده از این ستون برای ارجاع به یک ردیف در جدول هستیم.
هر ردیف از جدول نمایان‌گر یک فایل یا پوشه است، بنابراین به ستونی نیاز داریم که بتوانیم این موضوع را نشان دهیم. بر این پایه از ستون is_directory بهره می‌بریم که 1 بودن آن نشان‌دهنده‌ی این است که این ردیف از جدول به یک پوشه ارجاع دارد.
نام فایل یا پوشه در ستونی به نام name نگه‌داری می‌شود که رشته‌ای از نوع (nvarchar(255 است. افزون بر این ستون، ستون‌های دیگری نیز در این جدول وجود دارد که ویژگی‌های یک فایل مانند پنهان‏‌بودن، فقط‏‌خواندنی و ... توسط آن توسط آن به دست می‏آید. ستون پسین file_stream نام دارد که برای پوشه‌ها، محتوای آن Null است. علت آن این است که محتوای واقعی فایل در این ستون نگه‌داری می‌شود. در واقع یک (varbinary(max با ویژگی‌های fileStream است که محتوای باینری آن در سیستم فایل NTFS ذخیره می‌شود. مدیریت پشت صحنه‌ی این ستون برعهده‌ی SQL Server است.
افزون بر این 14 ستون، هر FileTable شامل سه ستون محاسباتی به شرح زیر است:

ستون parent_path_locator نتیجه‏‌ی فراخوانی تابع (GetAncestor(1 در ستون path_locator است که جهت به دست آوردن پوشه‏‌ی پدر یک فایل و پوشه استفاده می‏‌شود. ستون file_type که از مقدار رشته‏‌ای ستون name تجزیه شده است، پسوند فایل را برمی‏‌گرداند. و ستون cached_file_size اندازه‌ی بایت ذخیره‏‌شده ستون file_stream  را برمی‏‌گرداند. با این ساختار ثابت در اینجا، هر FileTable هر آن‏چه از File System نیاز دارید در یک پوشه‏ی اشتراکی به شما می‏‌دهد.

این یعنی نمایش بی‏‌واسطه FileTable به هر کاربر یا برنامه. به طوری که برای نمایش یا به‏‌روزرسانی جدول می‌توانید از روش استاندارد I/O مانند کشیدن و رهاکردن با Windows Explorer یا برنامه‏‌نویسی با  System.IO.FileStream  و API‌های ویندوز استفاده کنید. این‏‌چنین:

- ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل  -> افزودن یک ردیف به جدول

- افزودن یک ردیف به جدول -> ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل 

با کپی فایل‌ها در مسیر بالا، به صورت خودکار رکوردهای زیر در جدول PhotoTable در پایگاه‌داده‌ها افزوده می‌شود: 

به طور خلاصه پیش از این برای افزودن به FileStream دو راه کار پیش رو داشتید. یکی استفاده از T-SQL و دیگر sqlFileStream اکنون SQL Server 2012 راه کار سوم را پیشنهاد می‌کند. استفاده از File System در این روش FileStream  به طور خودکار پر می‌شود. 

پیش از ساخت یک FileTable بیان این نکته دارای اهمیت است که با کپی فایل‏‌ها و پوشه‏‌ها هیچ چیز جدیدی به NTFS افزوده نمی‌شود بلکه محتوای فایل به FileStream افزوده می‌شود و SQL Server با بررسی همزمان FileStream و FileTable نمایشی از ردیف‏‌های FileTable به صورت یک پوشه‏‌ی اشتراکی نشان می‌دهد. این نکته پاسخی به این پرسش خواهد بود که آیا با استفاده از FileTable حجم پایگاه‏‌داده‏‌ها دو برابر خواهد شد و در نتیجه دشواری‏‌ها و چالش‏‌های نگه‏داری و پشتیبانی را پیش رو خواهیم داشت!؟ که پاسخ "خیر" خواهد بود. 

ایجاد یک  FileTable

پیش از این در همین تارنما، روش فعال کردن FileStream در SQL Server  را آموزش دیده اید. اگر درست به خاطر داشته باشید، چیزی شبیه به دستورهای زیر بود:

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')

FileTable  به FileStream متکی است؛ بر این پایه پیش از ایجاد یک FileTable باید FileStream را روی پایگاه‌داده‌ها فعال کنیم. این کار با یک تعریف درست توسط بند FILEGROUP…CONTAINS FILESTREAM انجام می‌شود. 

برای ایجاد FileTable تنها کافی است که بند WITH FILESTREAM را به دستور CREATE DATABASE بیفزایید. (یا برای فعال‌کردن FileTable روی یک پایگاه‌داده‌ی ساخته شده بند SET FILESTREAM را در دستور ALTER DATABASE  بنویسید.) در این بند، از DIRECTORY_NAME برای نام‌گذاری یک پوشه برای پایگاه‌داده‌ها استفاده می‌کنیم. این پوشه در یک پوشه ریشه به نام SQL Server instance نمایش داده خواهد شد. بخش دوم بند NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL  است که دسترسی غیرتراکنشی را فعال می‌کند.  با این کار برای هر FileTable  در پایگاه داده یک زیرپوشه درون پوشه‌ای که به نام DIRECTORY_NAME  نام‌گذاری شده است؛ ساخته می‌شود. 

با توجه به آنچه گفته شد برای ایجاد یک پایگاه‌داده با امکان ساخت FileTable دستورهای زیر را اجرا کنید: 

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')
WITH FILESTREAM
(DIRECTORY_NAME='FilesLibrary',
NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL)
اکنون برای ساخت یک FileTable درون این پایگاه‌داده‌ها از دستور زیر استفاده کنید:
USE MyFileArchive
GO
CREATE TABLE PhotoTable AS FileTable
GO
توجه داشته باشید که چون ستون‌های FileTable از پیش تعریف شده است؛ ایجاد آن فقط با نوشتن دستور امکان پذیر است و مانند یک Table عادی از محیط کاربری SQL Server نمی‌توان بهره برد. 
در Object Explorer از گره‏‌ی Tables، گره‏‌ی FileTables را باز کنید و روی جدولی که هم‌‏اکنون ساختیم راست‏‌کلیک کنید. با انتخاب گزینه‏‌ی Explore FileTable Directory پنجره‏‌ی زیر بازمی‏‌شود:

دنباله دارد ...

مطالب
مسیریابی تو در تو در Angularjs با استفاده از UI-Router

UI-Router   ابزاری برای مسیریابی در AngularJS است که این امکان را برایتان فراهم می‌کند تا بخش‌های برنامه رابط کاربریتان را به شکل یک ماشین حالت ساماندهی کنید. برخلاف سرویس route$ که بر اساس مسیریابی URL‌ها ساماندهی شده و کار می‌کند، UI-Router بر اساس حالت‌ها کار می‌کند، که این حالت‌ها می‌توانند در صورت لزوم مسیریابی هم داشته باشند.


UI-Router یکی از افزونه‌های مجموعه Angular-ui، و پاراگراف بالا معرفی آن در صفحه خانگیش است (تقریبا!). این افزونه جزئیات مفصلی دارد و در این مطلب تنها به معرفی آن خواهم پرداخت (بر اساس مطالب صفحه خانگیش). پیش از ادامه پیشنهاد می‌کنم اگر مطالب زیر را نخوانده‌اید ابتدا آن‌ها را مرور کنید:
برای استفاده از UI-Router باید:
  1. فایل جاوا اسکریپت آن را دانلود کنید (released یا minified).
  2. در صفحه اصلی برنامه‌تان پس از include کردن فایل اصلی AngularJS فایل angular-ui-router.js (یا angular-ui-router.min.js) را include کنید.
  3. 'ui.router' را به لیست وابستگی‌های ماژول اصلی اضافه کنید.
نتیجه چیزی شبیه این خواهد بود:
<!doctype html>
<html ng-app="myApp">
<head>
    <script src="//ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.1.5/angular.min.js"></script>
    <script src="js/angular-ui-router.min.js"></script>
    <script>
        var myApp = angular.module('myApp', ['ui.router']);
        // For Component users, it should look like this:
        // var myApp = angular.module('myApp', [require('angular-ui-router')]);
    </script>
    ...
</head>
<body>
    ...
</body>
</html>

حالت‌ها و viewهای تو در تو

قابلیت اصلی UI-Router امکان تعریف حالت‌ها و vieweهای تو در تو است. در مطلب مسیریابی در AngularJs #بخش اول دایرکتیو ng-view معرفی شده است. هنگام استفاده از سرویس route$ با این دایرکتیو می‌توان محل مورد نظر برای بارگذاری محتویات مربوط به مسیرها را مشخص کرد. دایرکتیو ui-view در UI-Router همین نقش را دارد. فرض کنید این کد فایل index.html باشد:
<!-- index.html -->
<body>
    <div ui-view></div>
    <!-- We'll also add some navigation: -->
    <a ui-sref="state1">State 1</a>
    <a ui-sref="state2">State 2</a>
</body>
همانطور که ملاحظه می‌کنید در تگ‌های a از دایرکتیو ui-sref استفاده شده است. این دایرکتیو علاوه بر مدیریت تغییر حالت، خصوصیت href تگ a را در صورتی که حالت مشخص شده URL داشته باشد تولید می‌کند. البته برای استفاده از UI-Router ملزم به استفاده از دایرکتیو ui-sref نیستید و می‌توانید href را مشخص کنید. ولی با استفاده از ui-sref لازم نیست مسیر یک حالت را به یاد داشته باشید، و یا در صورت تغییر آن، همه hrefها را به روز کنید.
در ادامه برای هر کدام از حالت‌ها یک template اضافه می‌کنیم:
فایل state1.html:
<!-- partials/state1.html -->
<h1>State 1</h1>
<hr/>
<a ui-sref="state1.list">Show List</a>
<div ui-view></div>
فایل state2.html:
 <!-- partials/state2.html -->
<h1>State 2</h1> 
<hr /> 
<a ui-sref="state2.list">Show List</a> 
<div ui-view></div>

دو نکته قابل توجه در این templateها وجود دارد. اول اینکه همانطور که می‌بینید templateها خود شامل تگی با دایرکتیو ui-view هستند. و دوم مقدار دایرکتیو ui-sref است که به صورت state1.list و state2.list آمده است. این جدا سازی با نقطه نشان دهنده سلسله مراتب حالت‌هاست. یعنی حالت‌های state1 و state2 هرکدام حالت فرزندی به نام list دارند. در ادامه وقتی حالت‌ها و مسیریابی را در ()app.config تعریف کنیم این مسائل از هاله‌ای از ابهام که در آن هستند خارج می‌شوند! فعلا بیاید با راهنمای UI-Router پیش برویم و فایل‌های template حالت‌های فرزند را تعریف کنیم. templateهایی که قرار است در ui-view پدرانشان بارگذاری شوند:
<!-- partials/state1.list.html -->
<h3>List of State 1 Items</h3>
<ul>
  <li ng-repeat="item in items">{{ item }}</li>
</ul>

<!-- partials/state2.list.html -->
<h3>List of State 2 Things</h3>
<ul>
  <li ng-repeat="thing in things">{{ thing }}</li>
</ul>
خوب! حالا برویم سراغ شعبده بازی! برای اینکه از UI-Router استفاده کنید لازم است stateProvider$ و urlRouterProvider$ را به عنوان وابستگی به ()app.config تزریق کنید:
myApp.config(['$stateProvider', '$urlRouterProvider',
function($stateProvider, $urlRouterProvider) {
  //
  // For any unmatched url, redirect to /state1
  $urlRouterProvider.otherwise("/state1");
  //
  // Now set up the states
  $stateProvider
    .state('state1', {
      url: "/state1",
      templateUrl: "partials/state1.html"
    })
    .state('state1.list', {
      url: "/list",
      templateUrl: "partials/state1.list.html",
      controller: function($scope) {
        $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
      }
    })
    .state('state2', {
      url: "/state2",
      templateUrl: "partials/state2.html"
    })
    .state('state2.list', {
      url: "/list",
        templateUrl: "partials/state2.list.html",
        controller: function($scope) {
          $scope.things = ["A", "Set", "Of", "Things"];
        }
      })
    }]);
در ابتدا با متد ()urlRouterProvider.otherwise$ مسیر پیشفرض مشخص شده است. متد otherwise را باید از مقالات مسیریابی در AngularJS به یاد داشته باشید. سپس حالت‌های برنامه با استفاده از متد state تعریف شده است. این متد دو پارامتر ورودی دارد؛ اولی نام حالت و دومی یک شی شامل خصوصیات حالت. همانطور که می‌بینید این شی خصوصیاتی شبیه به همان‌ها که در متد ()routeProvider.when$ وجود داشت دارد. می‌شود گفت این خصوصیات همان‌ها هستند و همان عملکرد را دارند.
خصوصیت url مشخص کننده مسیر حالت است. این خصوصیت همان مقداریست که به عنوان پارامتر اول به ()routeProvider.when$ پاس می‌شد. در این پارامتر می‌شود متغیرهای url را هم به همان ترتیب تعریف کرد. مثلا اگر حالت state1 در آدرسش یک پارامتر id داشته باشد می‌شود آن را به این ترتیب تعریف کرد:
.state('state1', {
      url: "/state1/:id",
      templateUrl: "partials/state1.html"
    })
برای خواندن مقدار این متغیر باید از stateParams$ استفاده کرد:
$stateParams.id
به خصوصیت url دو حالت state1.list و state2.list دقت کنید. هردو برابر 'list/' است. یعنی هردو یک مسیر دارند؟ نه! بلکه مسیر state1.list برابر '/state1/list' و مسیر state2.list برابر '/state2/list' است. در واقع حالت state1.list یعنی list فرزند state1 و به همین ترتیب state2.list یعنی list فرزند state2. و می‌توان گفت UI-Router آدرس url حالت فرزند را، آدرسی نسبی، نسبت به url حالت پدر می‌داند. این رابطه سلسله مراتبی و پدر و فرزندی را می‌توان با استفاده از خصوصیت parent به صورت صریح‌تری مشخص کرد:
.state('list', {
    parent: "state1",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state1.list.html",
    controller: function($scope) {
        $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
    }
})
.state('list', {
    parent: "state2",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state2.list.html",
    controller: function($scope) {
        $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
    }
})
تا اینجای کار، اگر آدرس "state1/" وارد شود، فایل "partials/state1.html" در "ui-view" فایل "index.html" بارگذاری خواهد شد. اگر آدرس "state1/list/" وارد شود، ابتدا فایل "partials/state1.html" در "ui-view" فایل "index.html" بارگذاری شده، سپس فایل "partials/state1.list.html" در "ui-view"  آمده در فایل فایل "partials/state1.html" بارگذاری می‌شود. این همان امکان حالت‌ها و viewهای تو در تو است که UI-Router فراهم می‌کند. 
اینجا می‌توانید خروجی کدهای بالا را مشاهده کنید.
اگر مستقیما url یک حالت فرزند وارد شود، یا به عبارت دیگر، اگر بخواهیم مستقیما برنامه به حالتی که فرزند حالت دیگر است برود، UI-Router برنامه را ابتدا به حالت پدر، و پس از آن به حالت فرزند خواهد برد. حالت فرزند دو چیز را از حالت پدر به ارث می‌برد:
  1. وابستگی‌های فراهم شده در حالت پدر به وسیله "resolve"
  2. داده‌های سفارشی مشخص شده در خصوصیت data حالت پدر
استفاده از resolve در UI-Router مشابه استفاده از آن در route$  است. ولی افزودن داده‌های سفارشی کمی متفاوت است. برای افزودن داده‌های سفارشی باید از خصوصیت data یک حالت استفاده کرد:
.state('state1', {
    url: "/state1",
    templateUrl: "partials/state1.html",
    data:{
        foodata: 'addorder'
    }
})
برای دسترسی به این داده‌ها هم می‌توان از state.current.data$ استفاده کرد:
$state.current.data.foodata


Viewهای نامگذاری شده و چندگانه

یکی دیگر از قابلیت‌های کاربردی UI-Router امکان داشتن چند ui-view در هر template است (استفاده همزمان از این قابلیت و حالت‌های تو در تو، امکان مدیریت واسط کاربری را به خوبی فراهم می‌کند).  برای توضیح این قابلیت، با راهنمای UI-Router همراه شویم:
1. دستورالعمل برپایی UI-Router که در بالا آمده را اجرا کنید.
2. یک یا چند ui-view به برنامه‌تان اضافه کنید و آن‌ها را نامگذاری کنید:
<!-- index.html -->
<body>
    <div ui-view="viewA"></div>
    <div ui-view="viewB"></div>
    <!-- Also a way to navigate -->
    <a ui-sref="route1">Route 1</a>
    <a ui-sref="route2">Route 2</a>
</body>
3. حالت‌های برنامه‌تان را در روال config ماژول تعریف کنید:
myApp.config(function ($stateProvider) {
    $stateProvider
      .state('index', {
          url: "",
          views: {
              "viewA": { template: "index.viewA" },
              "viewB": { template: "index.viewB" }
          }
      })
      .state('route1', {
          url: "/route1",
          views: {
              "viewA": { template: "route1.viewA" },
              "viewB": { template: "route1.viewB" }
          }
      })
      .state('route2', {
          url: "/route2",
          views: {
              "viewA": { template: "route2.viewA" },
              "viewB": { template: "route2.viewB" }
          }
      })
});
4. خروجی کدهای بالا را اینجا مشاهده کنید.


چند نکته

UI-Router جزئیات فراوانی دارد و آنچه آمد تنها پرده برداری از آن بود. دلم می‌خواست می‌توانستم بیش از این آن را معرفی کنم، اما متاسفانه این روزها وقت آزاد کافی ندارم. در انتها می‌خواهم به چند نکته اشاره کنم:
روش controller as
برای استفاده از روش controller as در UI-Router باید به این ترتیب عمل کنید:
.state('list', {
    parent: "state1",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state1.list.html",
    controller: "state1ListController as listCtrl1"
    }
})
.state('list', {
    parent: "state2",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state2.list.html",
    controller: "state2ListController as listCtrl2"
    }
})

حالت‌های انتزاعی

حالت انتزاعی حالتی است که url ندارد و در نتیجه برنامه نمی‌تواند در آن حالت قرار گیرد. حالت‌های انتزاعی بسیار به درد خور هستند! مثلا فرض کنید چند حالت دارید که اشتراکاتی با هم دارند (همه باید در template مشابهی بارگذاری شود، یا وابستگی‌های یکسانی دارند، یا حتی سطح دسترسی یکسان). با تعریف یک حالت انتزاعی و جمع کردن همه وابستگی‌ها در آن، و تعریف حالت‌های مورد نظرتان به عنوان فرزندان حالت انتزاعی، می‌توانید اشتراکات حالت‌های برنامه را ساده‌تر مدیریت کنید.

حساسیت به حروف بزرگ و کوچک

در سرویس route$ با مقداردهی خصوصیت caseInsensitiveMatch می‌توانستیم مشخص کنیم که بزرگ و کوچک بودن حروف در تطبیق آدرس صفحه با پارامتر route در نظر گرفته بشود یا نه. خودمانیش اینکه url به حروف بزرگ و کوچک حساس باشد یا نه. متاسفانه در UI-Router از این امکان خبری نیست (البته فعلا) و آدرس‌های تعریف شده به حروف بزگ و کوچک حساس هستند.
 اینجا روشی برای حل این مشکل پیشنهاد شده، به این ترتیب که همه url‌های وارد شده به حروف کوچک تبدیل شود (راستش من این راه حل را نمی‌پسندم!).
چند روز قبل هم تغییراتی در کد UI-Router داده شده که امکان حساس نبودن به حروف کوچک و بزرگ فراهم شود. این تغییر هنوز در نسخه نهایی فایل UI-Router نیامده است. هرچند اگر بیاید هم آنچه تا امروز (23 اسفند 92) انجام شده مشکل را حل نمی‌کند.
اگر شما هم مثل من می‌خواهید کلا آدرس‌ها به حروف بزرگ و کوچک حساس نباشند، و فرصت حل کردن اساسی مشکل را هم ندارید به این ترتیب عمل کنید:
  • در فایل "angular-ui-router.js" عبارت "new RegExp(compiled)" را پیدا کرده و آن را به  "RegExp(compiled, 'i')" تبدیل کنید. و یا در "angular-ui-router.min.js" (هرکدام از فایل‌ها که استفاده می‌کنید) عبارت new RegExp(o) را پیدا کرده و آن را به new RegExp(o, "i")  تبدیل کنید. همین؛ صدایش را هم در نیاورید!


مطالب
ASP.NET MVC #18

اعتبار سنجی کاربران در ASP.NET MVC

دو مکانیزم اعتبارسنجی کاربران به صورت توکار در ASP.NET MVC در دسترس هستند: Forms authentication و Windows authentication.
در حالت Forms authentication، برنامه موظف به نمایش فرم لاگین به کاربر‌ها و سپس بررسی اطلاعات وارده توسط آن‌ها است. برخلاف آن، Windows authentication حالت یکپارچه با اعتبار سنجی ویندوز است. برای مثال زمانیکه کاربری به یک دومین ویندوزی وارد می‌شود، از همان اطلاعات ورود او به شبکه داخلی، به صورت خودکار و یکپارچه جهت استفاده از برنامه کمک گرفته خواهد شد و بیشترین کاربرد آن در برنامه‌های نوشته شده برای اینترانت‌های داخلی شرکت‌ها است. به این ترتیب کاربران یک بار به دومین وارد شده و سپس برای استفاده از برنامه‌های مختلف ASP.NET، نیازی به ارائه نام کاربری و کلمه عبور نخواهند داشت. Forms authentication بیشتر برای برنامه‌هایی که از طریق اینترنت به صورت عمومی و از طریق انواع و اقسام سیستم عامل‌ها قابل دسترسی هستند، توصیه می‌شود (و البته منعی هم برای استفاده در حالت اینترانت ندارد).
ضمنا باید به معنای این دو کلمه هم دقت داشت: هدف از Authentication این است که مشخص گردد هم اکنون چه کاربری به سایت وارد شده است. Authorization، سطح دسترسی کاربر وارد شده به سیستم و اعمالی را که مجاز است انجام دهد، مشخص می‌کند.


فیلتر Authorize در ASP.NET MVC

یکی دیگر از فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC به نام Authorize، کار محدود ساختن دسترسی به متدهای کنترلرها را انجام می‌دهد. زمانیکه اکشن متدی به این فیلتر یا ویژگی مزین می‌شود، به این معنا است که کاربران اعتبارسنجی نشده، امکان دسترسی به آن‌را نخواهند داشت. فیلتر Authorize همواره قبل از تمامی فیلترهای تعریف شده دیگر اجرا می‌شود.
فیلتر Authorize با پیاده سازی اینترفیس System.Web.Mvc.IAuthorizationFilter توسط کلاس System.Web.Mvc.AuthorizeAttribute در دسترس می‌باشد. این کلاس علاوه بر پیاده سازی اینترفیس یاد شده، دارای دو خاصیت مهم زیر نیز می‌باشد:

public string Roles { get; set; } // comma-separated list of role names
public string Users { get; set; } // comma-separated list of usernames

زمانیکه فیلتر Authorize به تنهایی بکارگرفته می‌شود، هر کاربر اعتبار سنجی شده‌ای در سیستم قادر خواهد بود به اکشن متد مورد نظر دسترسی پیدا کند. اما اگر همانند مثال زیر، از خواص Roles و یا Users نیز استفاده گردد، تنها کاربران اعتبار سنجی شده مشخصی قادر به دسترسی به یک کنترلر یا متدی در آن خواهند شد:

[Authorize(Roles="Admins")]
public class AdminController : Controller
{
  [Authorize(Users="Vahid")]
  public ActionResult DoSomethingSecure()
   {
  }
}

در این مثال، تنها کاربرانی با نقش Admins قادر به دسترسی به کنترلر جاری Admin خواهند بود. همچنین در بین این کاربران ویژه، تنها کاربری به نام Vahid قادر است متد DoSomethingSecure را فراخوانی و اجرا کند.

اکنون سؤال اینجا است که فیلتر Authorize چگونه از دو مکانیزم اعتبار سنجی یاد شده استفاده می‌کند؟ برای پاسخ به این سؤال، فایل web.config برنامه را باز نموده و به قسمت authentication آن دقت کنید:

<authentication mode="Forms">
<forms loginUrl="~/Account/LogOn" timeout="2880" />
</authentication>

به صورت پیش فرض، برنامه‌های ایجاد شده توسط VS.NET جهت استفاده از حالت Forms یا همان Forms authentication تنظیم شده‌اند. در اینجا کلیه کاربران اعتبار سنجی نشده، به کنترلری به نام Account و متد LogOn در آن هدایت می‌شوند.
برای تغییر آن به حالت اعتبار سنجی یکپارچه با ویندوز، فقط کافی است مقدار mode را به Windows تغییر داد و تنظیمات forms آن‌را نیز حذف کرد.


یک نکته: اعمال تنظیمات اعتبار سنجی اجباری به تمام صفحات سایت
تنظیم زیر نیز در فایل وب کانفیگ برنامه، همان کار افزودن ویژگی Authorize را انجام می‌دهد با این تفاوت که تمام صفحات سایت را به صورت خودکار تحت پوشش قرار خواهد داد (البته منهای loginUrl ایی که در تنظیمات فوق مشاهده نمودید):

<authorization>
<deny users="?" />
</authorization>

در این حالت دسترسی به تمام آدرس‌های سایت تحت تاثیر قرار می‌گیرند، منجمله دسترسی به تصاویر و فایل‌های CSS و غیره. برای اینکه این موارد را برای مثال در حین نمایش صفحه لاگین نیز نمایش دهیم، باید تنظیم زیر را پیش از تگ system.web به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<!-- we don't want to stop anyone seeing the css and images -->
<location path="Content">
<system.web>
<authorization>
<allow users="*" />
</authorization>
</system.web>
</location>

در اینجا پوشه Content از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج می‌شود و تمام کاربران به آن دسترسی خواهند داشت.
به علاوه امکان امن ساختن تنها قسمتی از سایت نیز میسر است؛ برای مثال:

<location path="secure">
  <system.web>
    <authorization>
      <allow roles="Administrators" />
      <deny users="*" />
    </authorization>
  </system.web>
</location>

در اینجا مسیری به نام secure، نیاز به اعتبارسنجی اجباری دارد. به علاوه تنها کاربرانی در نقش Administrators به آن دسترسی خواهند داشت.


نکته: به تنظیمات انجام شده در فایل Web.Config دقت داشته باشید
همانطور که می‌شود دسترسی به یک مسیر را توسط تگ location بازگذاشت، امکان بستن آن هم فراهم است (بجای allow از deny استفاده شود). همچنین در ASP.NET MVC به سادگی می‌توان تنظیمات مسیریابی را در فایل global.asax.cs تغییر داد. برای مثال اینبار مسیر دسترسی به صفحات امن سایت، Admin خواهد بود نه Secure. در این حالت چون از فیلتر Authorize استفاده نشده و همچنین فایل web.config نیز تغییر نکرده، این صفحات بدون محافظت رها خواهند شد.
بنابراین اگر از تگ location برای امن سازی قسمتی از سایت استفاده می‌کنید، حتما باید پس از تغییرات مسیریابی، فایل web.config را هم به روز کرد تا به مسیر جدید اشاره کند.
به همین جهت در ASP.NET MVC بهتر است که صریحا از فیلتر Authorize بر روی کنترلرها (جهت اعمال به تمام متدهای آن) یا بر روی متدهای خاصی از کنترلرها استفاده کرد.
امکان تعریف AuthorizeAttribute در فایل global.asax.cs و متد RegisterGlobalFilters آن به صورت سراسری نیز وجود دارد. اما در این حالت حتی صفحه لاگین سایت هم دیگر در دسترس نخواهد بود. برای رفع این مشکل در ASP.NET MVC 4 فیلتر دیگری به نام AllowAnonymousAttribute معرفی شده است تا بتوان قسمت‌هایی از سایت را مانند صفحه لاگین، از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج کرد تا حداقل کاربر بتواند نام کاربری و کلمه عبور خودش را وارد نماید:

[System.Web.Mvc.AllowAnonymous]
public ActionResult Login()
{
return View();
}

بنابراین در ASP.NET MVC 4.0، فیلتر AuthorizeAttribute را سراسری تعریف کنید. سپس در کنترلر لاگین برنامه از فیلتر AllowAnonymous استفاده نمائید.
البته نوشتن فیلتر سفارشی AllowAnonymousAttribute در ASP.NET MVC 3.0 نیز میسر است. برای مثال:

public class LogonAuthorize : AuthorizeAttribute {
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext) {
if (!(filterContext.Controller is AccountController))
base.OnAuthorization(filterContext);
}
}

در این فیلتر سفارشی، اگر کنترلر جاری از نوع AccountController باشد، از سیستم اعتبار سنجی اجباری خارج خواهد شد. مابقی کنترلرها همانند سابق پردازش می‌شوند. به این معنا که اکنون می‌توان LogonAuthorize را به صورت یک فیلتر سراسری در فایل global.asax.cs معرفی کرد تا به تمام کنترلرها، منهای کنترلر Account اعمال شود.



مثالی جهت بررسی حالت Windows Authentication

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک کنترلر جدید را به نام Home نیز به آن اضافه کنید. در ادامه متد Index آن‌را با ویژگی Authorize، مزین نمائید. همچنین بر روی نام این متد کلیک راست کرده و یک View خالی را برای آن ایجاد کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[Authorize]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

محتوای View متناظر با متد Index را هم به شکل زیر تغییر دهید تا نام کاربر وارد شده به سیستم را نمایش دهد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>
Current user: @User.Identity.Name

به علاوه در فایل Web.config برنامه، حالت اعتبار سنجی را به ویندوز تغییر دهید:

<authentication mode="Windows" />

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید و وب سرور آزمایشی انتخابی هم IIS Express باشد، پیغام HTTP Error 401.0 - Unauthorized نمایش داده می‌شود. علت هم اینجا است که Windows Authentication به صورت پیش فرض در این وب سرور غیرفعال است. برای فعال سازی آن به مسیر My Documents\IISExpress\config مراجعه کرده و فایل applicationhost.config را باز نمائید. تگ windowsAuthentication را یافته و ویژگی enabled آن‌را که false است به true تنظیم نمائید. اکنون اگر برنامه را مجددا اجرا کنیم، در محل نمایش User.Identity.Name، نام کاربر وارد شده به سیستم نمایش داده خواهد شد.
همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا همه چیز یکپارچه است و حتی نیازی نیست صفحه لاگین خاصی را به کاربر نمایش داد. همینقدر که کاربر توانسته به سیستم ویندوزی وارد شود، بر این اساس هم می‌تواند از برنامه‌های وب موجود در شبکه استفاده کند.



بررسی حالت Forms Authentication

برای کار با Forms Authentication نیاز به محلی برای ذخیره سازی اطلاعات کاربران است. اکثر مقالات را که مطالعه کنید شما را به مباحث membership مطرح شده در زمان ASP.NET 2.0 ارجاع می‌دهند. این روش در ASP.NET MVC هم کار می‌کند؛ اما الزامی به استفاده از آن نیست.

برای بررسی حالت اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌ها، یک برنامه خالی ASP.NET MVC جدید را آغاز کنید. یک کنترلر Home ساده را نیز به آن اضافه نمائید.
سپس نیاز است نکته «تنظیمات اعتبار سنجی اجباری تمام صفحات سایت» را به فایل وب کانفیگ برنامه اعمال نمائید تا نیازی نباشد فیلتر Authorize را در همه جا معرفی کرد. سپس نحوه معرفی پیش فرض Forms authentication تعریف شده در فایل web.config نیز نیاز به اندکی اصلاح دارد:

<authentication mode="Forms">
<!--one month ticket-->
<forms name=".403MyApp"
cookieless="UseCookies"
loginUrl="~/Account/LogOn"
defaultUrl="~/Home"
slidingExpiration="true"
protection="All"
path="/"
timeout="43200"/>
</authentication>

در اینجا استفاده از کوکی‌ها اجباری شده است. loginUrl به کنترلر و متد لاگین برنامه اشاره می‌کند. defaultUrl مسیری است که کاربر پس از لاگین به صورت خودکار به آن هدایت خواهد شد. همچنین نکته‌ی مهم دیگری را که باید رعایت کرد، name ایی است که در این فایل config عنوان می‌‌کنید. اگر بر روی یک وب سرور، چندین برنامه وب ASP.Net را در حال اجرا دارید، باید برای هر کدام از این‌ها نامی جداگانه و منحصربفرد انتخاب کنید، در غیراینصورت تداخل رخ داده و گزینه مرا به خاطر بسپار شما کار نخواهد کرد.
کار slidingExpiration که در اینجا تنظیم شده است نیز به صورت زیر می‌باشد:
اگر لاگین موفقیت آمیزی ساعت 5 عصر صورت گیرد و timeout شما به عدد 10 تنظیم شده باشد، این لاگین به صورت خودکار در 5:10‌ منقضی خواهد شد. اما اگر در این حین در ساعت 5:05 ، کاربر، یکی از صفحات سایت شما را مرور کند، زمان منقضی شدن کوکی ذکر شده به 5:15 تنظیم خواهد شد(مفهوم تنظیم slidingExpiration). لازم به ذکر است که اگر کاربر پیش از نصف زمان منقضی شدن کوکی (مثلا در 5:04)، یکی از صفحات را مرور کند، تغییری در این زمان نهایی منقضی شدن رخ نخواهد داد.
اگر timeout ذکر نشود، زمان منقضی شدن کوکی ماندگار (persistent) مساوی زمان جاری + زمان منقضی شدن سشن کاربر که پیش فرض آن 30 دقیقه است، خواهد بود.

سپس یک مدل را به نام Account به پوشه مدل‌های برنامه با محتوای زیر اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication15.Models
{
public class Account
{
[Required(ErrorMessage = "Username is required to login.")]
[StringLength(20)]
public string Username { get; set; }

[Required(ErrorMessage = "Password is required to login.")]
[DataType(DataType.Password)]
public string Password { get; set; }

public bool RememberMe { get; set; }
}
}

همچنین مطابق تنظیمات اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های فایل وب کانفیگ، نیاز به یک AccountController نیز هست:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
return View();
}
}
}

در اینجا در حالت HttpGet فرم لاگین نمایش داده خواهد شد. بنابراین بر روی این متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را هم بر روی کلاس Account قرار دهید. قالب scaffolding را هم Create انتخاب کنید. به این ترتیب فرم لاگین برنامه ساخته خواهد شد.
اگر به متد HttpPost فوق دقت کرده باشید، علاوه بر دریافت وهله‌ای از شیء Account، یک رشته را به نام returnUrl نیز تعریف کرده است. علت هم اینجا است که سیستم Forms authentication، صفحه بازگشت را به صورت خودکار به شکل یک کوئری استرینگ به انتهای Url جاری اضافه می‌کند. مثلا:

http://localhost/Account/LogOn?ReturnUrl=something

بنابراین اگر یکی از پارامترهای متد تعریف شده به نام returnUrl باشد، به صورت خودکار مقدار دهی خواهد شد.

تا اینجا زمانیکه برنامه را اجرا کنیم، ابتدا بر اساس تعاریف مسیریابی پیش فرض برنامه، آدرس کنترلر Home و متد Index آن فراخوانی می‌گردد. اما چون در وب کانفیگ برنامه authorization را فعال کرده‌ایم، برنامه به صورت خودکار به آدرس مشخص شده در loginUrl قسمت تعاریف اعتبارسنجی مبتنی بر فرم‌ها هدایت خواهد شد. یعنی آدرس کنترلر Account و متد LogOn آن درخواست می‌گردد. در این حالت صفحه لاگین نمایان خواهد شد.

مرحله بعد، اعتبار سنجی اطلاعات وارد شده کاربر است. بنابراین نیاز است کنترلر Account را به نحو زیر بازنویسی کرد:

using System.Web.Mvc;
using System.Web.Security;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn(string returnUrl)
{
if (User.Identity.IsAuthenticated) //remember me
{
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
return Redirect(FormsAuthentication.DefaultUrl);
}

return View(); // show the login page
}

[HttpGet]
public void LogOut()
{
FormsAuthentication.SignOut();
}

private bool shouldRedirect(string returnUrl)
{
// it's a security check
return !string.IsNullOrWhiteSpace(returnUrl) &&
Url.IsLocalUrl(returnUrl) &&
returnUrl.Length > 1 &&
returnUrl.StartsWith("/") &&
!returnUrl.StartsWith("//") &&
!returnUrl.StartsWith("/\\");
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
if (loginInfo.Username == "Vahid" && loginInfo.Password == "123")
{
FormsAuthentication.SetAuthCookie(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
FormsAuthentication.RedirectFromLoginPage(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
}
}
this.ModelState.AddModelError("", "The user name or password provided is incorrect.");
ViewBag.Error = "Login faild! Make sure you have entered the right user name and password!";
return View(loginInfo);
}
}
}

در اینجا با توجه به گزینه «مرا به خاطر بسپار»، اگر کاربری پیشتر لاگین کرده و کوکی خودکار حاصل از اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های او نیز معتبر باشد، مقدار User.Identity.IsAuthenticated مساوی true خواهد بود. بنابراین نیاز است در متد LogOn از نوع HttpGet به این مساله دقت داشت و کاربر اعتبار سنجی شده را به صفحه پیش‌فرض تعیین شده در فایل web.config برنامه یا returnUrl هدایت کرد.
در متد LogOn از نوع HttpPost، کار اعتبارسنجی اطلاعات ارسالی به سرور انجام می‌شود. در اینجا فرصت خواهد بود تا اطلاعات دریافتی، با بانک اطلاعاتی مقایسه شوند. اگر اطلاعات مطابقت داشتند، ابتدا کوکی خودکار FormsAuthentication تنظیم شده و سپس به کمک متد RedirectFromLoginPage کاربر را به صفحه پیش فرض سیستم هدایت می‌کنیم. یا اگر returnUrl ایی وجود داشت، آن‌را پردازش خواهیم کرد.
برای پیاده سازی خروج از سیستم هم تنها کافی است متد FormsAuthentication.SignOut فراخوانی شود تا تمام اطلاعات سشن و کوکی‌های مرتبط، به صورت خودکار حذف گردند.

تا اینجا فیلتر Authorize بدون پارامتر و همچنین در حالت مشخص سازی صریح کاربران به نحو زیر را پوشش دادیم:

[Authorize(Users="Vahid")]

اما هنوز حالت استفاده از Roles در فیلتر Authorize باقی مانده است. برای فعال سازی خودکار بررسی نقش‌های کاربران نیاز است یک Role provider سفارشی را با پیاده سازی کلاس RoleProvider، طراحی کنیم. برای مثال:

using System;
using System.Web.Security;

namespace MvcApplication15.Helper
{
public class CustomRoleProvider : RoleProvider
{
public override bool IsUserInRole(string username, string roleName)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali" && roleName.ToLowerInvariant() == "User")
return true;
// blabla ...
return false;
}

public override string[] GetRolesForUser(string username)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali")
{
return new[] { "User", "Helpdesk" };
}

if(username.ToLowerInvariant()=="vahid")
{
return new [] { "Admin" };
}

return new string[] { };
}

public override void AddUsersToRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string ApplicationName
{
get
{
throw new NotImplementedException();
}
set
{
throw new NotImplementedException();
}
}

public override void CreateRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool DeleteRole(string roleName, bool throwOnPopulatedRole)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] FindUsersInRole(string roleName, string usernameToMatch)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetAllRoles()
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetUsersInRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override void RemoveUsersFromRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool RoleExists(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}
}
}

در اینجا حداقل دو متد IsUserInRole و GetRolesForUser باید پیاده سازی شوند و مابقی اختیاری هستند.
بدیهی است در یک برنامه واقعی این اطلاعات باید از یک بانک اطلاعاتی خوانده شوند؛ برای نمونه به ازای هر کاربر تعدادی نقش وجود دارد. به ازای هر نقش نیز تعدادی کاربر تعریف شده است (یک رابطه many-to-many باید تعریف شود).
در مرحله بعد باید این Role provider سفارشی را در فایل وب کانفیگ برنامه در قسمت system.web آن تعریف و ثبت کنیم:

<roleManager>
<providers>
<clear />
<add name="CustomRoleProvider" type="MvcApplication15.Helper.CustomRoleProvider"/>
</providers>
</roleManager>


همین مقدار برای راه اندازی بررسی نقش‌ها در ASP.NET MVC کفایت می‌کند. اکنون امکان تعریف نقش‌ها، حین بکارگیری فیلتر Authorize میسر است:

[Authorize(Roles = "Admin")]
public class HomeController : Controller



مطالب
Blazor 5x - قسمت 30 - برنامه‌ی Blazor WASM - افزودن پرداخت آنلاین توسط درگاه مجازی پرباد
در ادامه‌ی تمرین قسمت قبل که مقدمات ثبت درخواست رزرو یک اتاق را فراهم کردیم، اکنون می‌خواهیم اگر کاربری بر روی دکمه‌ی checkout now یک اتاق کلیک کرد، به درگاه مجازی پرباد منتقل شده، پرداخت را تکمیل کند، به برنامه هدایت شود و در آخر درخواست او در سیستم ثبت گردد. مزیت کار کردن با درگاه مجازی پرباد، امکان آزمایش محلی برنامه، بدون نیاز به یک درگاه بانکی واقعی است و زمانیکه قرار است با یک درگاه بانکی واقعی کار شود، فقط قسمت معرفی و تنظیمات ابتدایی مشخصات درگاه بانکی آن باید تغییر کند و نه هیچ قسمت دیگری از کدهای برنامه.


نصب پرباد و انجام تنظیمات اولیه‌ی آن

بسته‌های نیوگت پرباد را در دو پروژه‌ی زیر نصب خواهیم کرد:
الف) پروژه‌ی Web API (و یا همان BlazorWasm.WebApi در مثال این سری):
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Parbad.AspNetCore" Version="1.1.0" />
    <PackageReference Include="Parbad.Storage.EntityFrameworkCore" Version="1.2.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
که شامل بسته‌ها‌ی ASP.NET Core آن و همچنین محل ذخیره سازی مبتنی بر EF-Core آن است.

ب) پروژه‌ای که محل قرارگیری فایل‌های Migration است (و یا همان BlazorServer.DataAccess) در این مثال:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Parbad.Storage.EntityFrameworkCore" Version="1.2.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
که در اینجا فقط نیاز به بسته‌ی EF-Core آن است تا بتوان Context مخصوص پرباد را در حین اعمال مهاجرت‌ها شناسایی کرد.

پس از نصب این بسته‌ها، به کلاس آغازین پروژه‌ی Web API مراجعه کرده و تنظیمات سرویس‌ها و همچنین میان‌افزار پرباد را انجام می‌دهیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
           // ...

            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");

            services.AddParbad()
                    .ConfigureHttpContext(httpContextBuilder => httpContextBuilder.UseDefaultAspNetCore())
                    .ConfigureGateways(gatewayBuilder =>
                    {
                        gatewayBuilder
                            .AddParbadVirtual()
                            .WithOptions(gatewayOptions => gatewayOptions.GatewayPath = "/MyVirtualGateway");
                    })
                    .ConfigureStorage(storageBuilder =>
                    {
                        storageBuilder.UseEfCore(efCoreOptions =>
                            {
                                var assemblyName = typeof(ApplicationDbContext).Assembly.GetName().Name;
                                efCoreOptions.ConfigureDbContext = db =>
                                    db.UseSqlServer(
                                        connectionString,
                                        sqlServerOptionsAction: sqlOptions => sqlOptions.MigrationsAssembly(assemblyName)
                                    );
                            });
                    })
                    .ConfigureAutoTrackingNumber(opt => opt.MinimumValue = 1)
                    .ConfigureOptions(parbadOptions =>
                    {
                        // parbadOptions.Messages.PaymentSucceed = "YOUR MESSAGE";
                    });

           // ...
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
           // ...

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllers();
            });

            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseParbadVirtualGatewayWhenDeveloping();
            }
            else
            {
                app.UseParbadVirtualGateway();
            }
        }
    }
}
چند نکته:
- در متد ConfigureGateways می‌توان چندین درگاه را معرفی کرد که برای مثال در اینجا از درگاه مجازی و محلی آن استفاده شده‌است.
- در متد ConfigureStorage، تنظیمات EF-Core آن‌را مشاهده می‌کنید. پرباد به همراه DbContext خاص خودش است. یعنی در این حالت برنامه‌ی شما حداقل دو DbContext خواهد داشت؛ یکی ApplicationDbContext و دیگری ParbadDataContext.
- می‌خواهیم شماره‌ی تراکنش‌ها را به صورت خودکار توسط پرباد مدیریت کنیم. به همین جهت می‌توان عدد ابتدای آن‌را توسط متد ConfigureAutoTrackingNumber مشخص کرد.
- در پایان هم تعاریف مسیریابی میان‌افزار آن‌را مشاهده می‌کنید که می‌تواند برای حالت توسعه و ارائه‌ی نهایی متفاوت باشد.


تکمیل خواص موجودیت RoomOrderDetail جهت کار با پرباد

موجودیت RoomOrderDetail را در قسمت قبل معرفی کردیم. پرباد به ازای هر تراکنش بانکی که صورت می‌گیرد، یا نیاز به یک TrackingNumber خودکار را دارد و یا دستی. یعنی یا می‌توانیم شماره تراکنش خاص خودمان را تولید کنیم و در اختیار آن قرار دهیم و یا از آن درخواست کنیم تا این شماره را مدیریت کرده و به صورت خودکار تولید کند. در هر دو حالت نیاز است این شماره را به ردیف‌های جدول جزئیات سفارشات اتاق‌های هتل اضافه کرد که در این مثال ParbadTrackingNumber نام دارد:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class RoomOrderDetail
    {
        // ...

        [Required]
        public long ParbadTrackingNumber { get; set; }

        public bool IsPaymentSuccessful { get; set; }

        public string Status { get; set; }
    }
}
همچنین در پایان عملیات هم فیلدهای IsPaymentSuccessful و وضعیت اتاق را تکمیل می‌کنیم.


ایجاد جداول متناظر با ParbadDataContext

همانطور که عنوان شد، اکنون برنامه به همراه دو DbContext است. بنابراین در این حالت در حین اجرای مهاجرت‌ها، ذکر نام Context مدنظر اجباری است.
برای ایجاد مهاجرت‌های متناظر با ParbadDataContext، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی BlazorServer.DataAccess وارد شده و دستورات زیر را اجرا می‌کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.4
dotnet build

dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddParbadFields --context ApplicationDbContext
dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddParbad --context Parbad.Storage.EntityFrameworkCore.Context.ParbadDataContext

dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context Parbad.Storage.EntityFrameworkCore.Context.ParbadDataContext
چون برنامه دو Context ای است، نیاز است دوبار دستور تولید مهاجرت‌ها و دوبار دستور اعمال آن‌ها را به بانک اطلاعاتی صادر کرد که روش آن‌را در دستورات فوق مشاهده می‌کنید. پس از این دستورات، بانک اطلاعاتی برنامه شامل دو جدول جدید مخصوص پرباد خواهد بود:



روش یکپارچه سازی پرباد با یک برنامه‌ی SPA

روش متداول کار با پرباد، بر اساس طراحی مخصوص ASP.NET Core آن است. ابتدا درخواستی را به آن ارسال می‌کنید. سپس پرباد شماره تراکنشی را تولید کرده و شروع تراکنش را در بانک اطلاعاتی ثبت می‌کند. در ادامه به صورت خودکار، کار ارسال اطلاعات به درگاه بانکی (برای مثال ارسال تمام فیلدهای یک فرم ویژه‌ی آن بانک، بر اساس مستندات آن) و هدایت به درگاه بانکی را انجام می‌دهد. پس از پایان کار پرداخت، کار هدایت به اکشن متد دریافت تائیدیه‌ی نهایی صورت می‌گیرد و همینجا کار به پایان می‌رسد. این روش هرچند برای برنامه‌های سمت سرور ASP.NET Core کار می‌کند، اما ... به همین نحو با برنامه‌های تک صفحه‌ای وب مانند Blazor WASM قابل استفاده نیست. در اینجا روش تبادل اطلاعات با اکشن متدهای وب سرویس‌های برنامه از طریق یک HttpClient است و در این حالت دیگر نمی‌توان از مزایای Post و Redirect خودکار پرباد که در سمت سرور صورت می‌گیرد استفاده کرد. با استفاده از HttpClient، یک شیء را به سمت Web API ارسال می‌کنیم و در پاسخ، فقط یک شیء را دریافت می‌کنیم. در اینجا دیگر خبری از Redirect به درگاه اصلی بانکی و Post اطلاعات به آن نیست. بنابراین روش کار با پرباد در اینجا به صورت زیر خواهد بود:
الف) شماره Id سفارش و مبلغ نهایی آن‌را از طریق یک درخواست Get معمولی به اکشن متدی در سمت سرور ارسال می‌کنیم. یعنی نیاز است ابتدا Url زیر را تشکیل داد که شماره سفارش و مبلغ آن، به صورت کوئری استرینگ‌هایی به اکشن متد PayRoomOrder ارسال می‌شوند:
https://localhost:5001/api/ParbadPayment/PayRoomOrder?orderId=1&amount=1000
برنامه‌ی کلاینت برای اینکه بتواند این هدایت را انجام دهد، نیاز به نکته‌ی خاصی را دارد که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
ب) اکنون چون یک redirect سمت سرور صورت گرفته، به صورت معمولی در اکشن متد PayRoomOrder با پرباد پردازش صورت گرفته و به سمت درگاه هدایت می‌شویم. پس از پرداخت نهایی، باز هم به صورت خودکار به اکشن متد دیگری جهت تائید عملیات هدایت خواهیم شد.
ج) در پایان کار، اکشن متد سمت سرور، ما را به سمت کامپوننتی در برنامه‌ی کلاینت Redirect خواهد کرد:
https://localhost:5002/payment-result/OrderId/TrackingNumber/Message
در اینجا شماره سفارش ابتدایی که مشخص است. همان شماره‌ای است که کار را با آن از سمت کلاینت آغاز کردیم. نکته‌ی مهم، TrackingNumber تراکنش است که بر اساس آن رکورد متناظری یافت شده و وضعیت نهایی آن‌را به کاربر نمایش می‌دهیم.

بنابراین روش یکپارچه سازی پربابد با برنامه‌های SPA، بر اساس Redirect‌های کامل است که سبب بارگذاری مجدد کل صفحه و آدرس‌ها می‌شوند و در اینجا از HttpClient برای کار با پرباد استفاده نخواهیم کرد؛ چون تمام اعمال خودکار آن‌را از دست خواهیم داد و مجبور به بازنویسی آن‌ها خواهیم شد که در دراز مدت با تغییرات این کتابخانه، قابل نگهداری نخواهند بود. بنابراین بهتر است خود پرباد کار Redirect‌ها و ارسال اطلاعات به درگاه‌های بانکی را مدیریت کند و نه ما از طریق کار با یک HttpClient.


آشنایی با گردش کار برنامه

در این مثال، مراحل زیر را طی خواهیم کرد:

1- شروع به انتخاب یک بازه‌ی زمانی و تعداد شب اقامت


2- انتخاب یک اتاق از لیست اتاق‌ها با کلیک بر روی دکمه‌ی Book آن


3- کلیک بر روی دکمه‌ی checkout، در صفحه‌ی مشاهده‌ی جزئیات اتاق و شروع به پرداخت


4- هدایت به درگاه مجازی پرباد در سمت برنامه‌ی Web API


5- پرداخت و هدایت خودکار به سمت برنامه‌ی Web API، جهت تائید نهایی


6- هدایت نهایی به سمت برنامه‌ی کلاینت، جهت نمایش اطلاعات پرداخت



ایجاد کنترلر پرداخت، توسط درگاه مجازی پرباد

پس از آشنایی با گردش کاری اطلاعات در اینجا، نیاز است بتوان لینک زیر را در برنامه‌ی کلاینت تولید کرد و سپس کاربر را به سمت اکشن متد PayRoomOrder هدایت نمود:
https://localhost:5001/api/ParbadPayment/PayRoomOrder?orderId=1&amount=1000
این اکشن متد و کنترلر آن به صورت زیر تهیه می‌شود:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    [ApiController]
    public class ParbadPaymentController : Controller
    {
        private readonly IConfiguration _configuration;
        private readonly IOnlinePayment _onlinePayment;
        private readonly IRoomOrderDetailsService _roomOrderService;

        public ParbadPaymentController(
            IConfiguration configuration,
            IOnlinePayment onlinePayment,
            IRoomOrderDetailsService roomOrderService)
        {
            _configuration = configuration;
            _onlinePayment = onlinePayment ?? throw new ArgumentNullException(nameof(onlinePayment));
            _roomOrderService = roomOrderService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roomOrderService));
        }

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> PayRoomOrder(int orderId, long amount)
        {
            var verifyUrl = Url.Action(
                    action: nameof(ParbadPaymentController.VerifyRoomOrderPayment),
                    controller: nameof(ParbadPaymentController).Replace("Controller", string.Empty),
                    values: null, protocol: Request.Scheme);

            var result = await _onlinePayment.RequestAsync(invoiceBuilder =>
                invoiceBuilder.UseAutoIncrementTrackingNumber()
                            .SetAmount(amount)
                            .SetCallbackUrl(verifyUrl)
                            .UseParbadVirtual()
            );

            if (result.IsSucceed)
            {
                await _roomOrderService.UpdateRoomOrderTrackingNumberAsync(orderId, result.TrackingNumber);

                // It will redirect the client to the gateway.
                return result.GatewayTransporter.TransportToGateway();
            }
            else
            {
                return Redirect(getClientReturnUrl(orderId, result.TrackingNumber, result.Message));
            }
        }

        [HttpGet, HttpPost]
        public async Task<IActionResult> VerifyRoomOrderPayment()
        {
            var invoice = await _onlinePayment.FetchAsync();
            var orderDetail = await _roomOrderService.GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(invoice.TrackingNumber);
            if (invoice.Status == PaymentFetchResultStatus.AlreadyProcessed)
            {
                return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, invoice.TrackingNumber, "The payment is already processed."));
            }

            var verifyResult = await _onlinePayment.VerifyAsync(invoice);
            if (verifyResult.Status == PaymentVerifyResultStatus.Succeed)
            {
                var result = await _roomOrderService.MarkPaymentSuccessfulAsync(verifyResult.TrackingNumber, verifyResult.Amount);
                if (result == null)
                {
                    return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, verifyResult.TrackingNumber, "Can not mark payment as successful"));
                }
                return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, verifyResult.TrackingNumber, verifyResult.Message));
            }
            return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, verifyResult.TrackingNumber, verifyResult.Message));
        }

        private string getClientReturnUrl(int orderId, long trackingNumber, string errorMessage)
        {
            var clientBaseUrl = _configuration.GetValue<string>("Client_URL");
            return new Uri(new Uri(clientBaseUrl),
                $"/payment-result/{orderId}/{trackingNumber}/{WebUtility.UrlEncode(errorMessage)}").ToString();
        }
    }
}
توضیحات:
در اینجا کدهای کامل ParbadPaymentController مشاهده می‌کنید.

- گردش کاری پرداخت، با فراخوانی اکشن متد PayRoomOrder شروع می‌شود که دو پارامتر شماره سفارش و مبلغ آن‌را دریافت می‌کند.
[HttpGet]
public async Task<IActionResult> PayRoomOrder(int orderId, long amount)
نوع آن هم عمدا، HttpGet درنظر گرفته شده‌است تا دقیقا مشخص باشد که فقط با Redirect کامل به آن (هدایت کامل از سمت کلاینت به سمت سرور)، کار خواهد کرد و هدف دیگری را دنبال نمی‌کند.

- در اکشن متد PayRoomOrder، نیاز است لینک بازگشت از درگاه بانکی را مشخص کنیم. پس از اینکه کاربر پرداختی را انجام داد، مجددا به صورت خودکار، به سمت آدرسی در همین Web API و نه برنامه‌ی سمت کلاینت هدایت می‌شود؛ چون هنوز کار پرباد به پایان نرسیده و باید عملیات انجام شده را تصدیق کند. به همین جهت ابتدا آدرس اکشن متدی که کار تائید نهایی را انجام می‌دهد، تولید کرده و به متد RequestAsync آن به همراه مبلغ نهایی و نوع درگاه، ارسال می‌کنیم.

- استفاده از UseAutoIncrementTrackingNumber سبب می‌شود تا پرباد خودش مدیریت TrackingNumber را انجام دهد که پس از پایان عملیات، توسط خاصیت result.TrackingNumber در دسترس خواهد بود.

- پس از پایان عملیات ابتدایی RequestAsync که سشن پرباد را ایجاد کرده و همچنین رکوردی را در بانک اطلاعاتی نیز ثبت می‌کند (در جداول درونی خود پرباد)، نیاز است رکورد سفارشی را که با آن کار را شروع کردیم یافته و TrackingNumber آن‌را با مقدار واقعی دریافتی از پرباد، به روز رسانی کنیم. اینکار توسط متد UpdateRoomOrderTrackingNumberAsync انجام می‌شود:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task UpdateRoomOrderTrackingNumberAsync(int roomOrderId, long trackingNumber)
        {
            var order = await _dbContext.RoomOrderDetails.FindAsync(roomOrderId);
            if (order == null)
            {
                return;
            }

            order.ParbadTrackingNumber = trackingNumber;
            _dbContext.RoomOrderDetails.Update(order);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
        }
    }
}
بر اساس شماره سفارشی که داریم، رکورد متناظر با آن‌را یافته و سپس trackingNumber تولیدی را در آن به روز رسانی می‌کنیم.

- اکنون با فراخوانی متد ()result.GatewayTransporter.TransportToGateway، دو کار مهم رخ می‌دهند:
الف) ارسال خودکار اطلاعات به سمت درگاه بانکی
ب) Redirect خودکار به سمت درگاه بانگی
به همین جهت است که علاقمند نبودیم تا این مراحل را توسط HttpClient برنامه‌ی Blazor WASM مدیریت و بازنویسی کنیم.

- پس از هدایت به سمت درگاه بانکی و تکمیل پرداخت، اکنون مجددا به همان verifyUrl هدایت می‌شویم. یعنی اکنون به مرحله‌ی پردازش اکشن متد VerifyRoomOrderPayment در سمت Web API رسیده‌ایم.
[HttpGet, HttpPost]
public async Task<IActionResult> VerifyRoomOrderPayment()
در اینجا ابتدا invoice.TrackingNumber در حال پردازش را دریافت می‌کنیم. به کمک این عدد می‌توان رکورد سفارش متناظر با آن‌را یافت. به همین جهت است که آن‌را به لیست فیلدهای جدول سفارشات اضافه کردیم. اینکار هم توسط متد GetOrderDetailByTrackingNumberAsync صورت می‌گیرد:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(long trackingNumber)
        {
            var roomOrderDetailsDTO = await _dbContext.RoomOrderDetails
                                            .Include(u => u.HotelRoom)
                                                .ThenInclude(x => x.HotelRoomImages)
                                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                                            .FirstOrDefaultAsync(u => u.ParbadTrackingNumber == trackingNumber);

            roomOrderDetailsDTO.HotelRoomDTO.TotalDays =
                roomOrderDetailsDTO.CheckOutDate.Subtract(roomOrderDetailsDTO.CheckInDate).Days;
            return roomOrderDetailsDTO;
        }
    }
}
- در ادامه پرباد کار تصدیق اطلاعات دریافتی از درگاه بانکی را انجام می‌دهد. دراینجا اگر عملیات با موفقیت مواجه شود، سه فیلدی را که در ابتدای بحث در مورد ثبت اطلاعات تراکنش اضافه کردیم، به روز رسانی می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(long trackingNumber, long amount)
        {
            var order = await _dbContext.RoomOrderDetails.FirstOrDefaultAsync(x => x.ParbadTrackingNumber == trackingNumber);
            if (order?.IsPaymentSuccessful != false || order.TotalCost != amount)
            {
                return null;
            }

            order.IsPaymentSuccessful = true;
            order.Status = BookingStatus.Booked;
            var markPaymentSuccessful = _dbContext.RoomOrderDetails.Update(order);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<RoomOrderDetailsDTO>(markPaymentSuccessful.Entity);
        }
    }
}
- در اینجا بر اساس trackingNumber، سند متناظری را یافته و سپس بررسی می‌کنیم که آیا مبلغ سند، با مبلغ تائید شده، یکی هست یا خیر؟ اگر خیر، نیاز هست پرداخت را برگشت بزنیم که اینکار توسط متد کنسل پرباد قابل انجام است.

- در تمام این مراحل، کار Redirect به سمت کلاینت و کامپوننت payment-result آن، با فراخوانی متد return Redirect اکشن متدها صورت می‌گیرد که Url آن به صورت زیر تامین می‌شود:
        private string getClientReturnUrl(int orderId, long trackingNumber, string errorMessage)
        {
            var clientBaseUrl = _configuration.GetValue<string>("Client_URL");
            return new Uri(new Uri(clientBaseUrl),
                $"/payment-result/{orderId}/{trackingNumber}/{WebUtility.UrlEncode(errorMessage)}").ToString();
        }
در این متد Client_URL را از فایل appsettings.json برنامه‌ی Web API دریافت می‌کنیم که به آدرس ریشه‌ی برنامه‌ی کلاینت اشاره می‌کند:
{
   "Client_URL": "https://localhost:5002/"
}


تکمیل قسمت سمت کلاینت عملیات پرداخت بانکی، توسط درگاه مجازی پرباد

تا اینجا کنترلری که کار پرداخت آنلاین را مدیریت می‌کند، پیاده سازی کردیم. قسمت آخر این بحث به تکمیل جزئیات این گردش کاری که شامل شروع عملیات سفارش و پرداخت از سمت کلاینت و نمایش پیام خطا یا موفقیت پرداخت به کاربر است، اختصاص دارد.

الف) تکمیل کامپوننت RoomDetails.razor جهت شروع به پرداخت آنلاین
کامپوننت RoomDetails.razor را در قسمت قبل آغاز کردیم و توسعه‌ی آن‌را تا جائی پیش بردیم که اعتبارسنجی‌های آن‌را به علت استفاده‌ی از خواص تو در تو، به صورت دستی انجام دادیم. پس از مرحله‌ی اعتبارسنجی، اکنون می‌خواهیم کاربر را به سمت درگاه بانکی جهت پرداخت، هدایت کنیم:
@page "/hotel-room-details/{Id:int}"

@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService
@inject IClientRoomOrderDetailsService RoomOrderDetailsService
@inject NavigationManager NavigationManager
@inject HttpClient HttpClient

// ...

@code {

    // ...

    private async Task HandleCheckout()
    {
        if (!await HandleValidation())
        {
            return;
        }

        try
        {
            HotelBooking.OrderDetails.ParbadTrackingNumber = -1;
            HotelBooking.OrderDetails.RoomId = HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.Id;
            HotelBooking.OrderDetails.TotalCost = HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount;
            var roomOrderDetailsSaved = await RoomOrderDetailsService.SaveRoomOrderDetailsAsync(HotelBooking.OrderDetails);

            await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalRoomOrderDetails, roomOrderDetailsSaved);

            var paymentUri = new UriBuilderExt(new Uri(HttpClient.BaseAddress, $"/api/ParbadPayment/PayRoomOrder"))
                            .AddParameter("orderId", roomOrderDetailsSaved.Id.ToString())
                            .AddParameter("amount", roomOrderDetailsSaved.TotalCost.ToString())
                            .Uri;
            NavigationManager.NavigateTo(paymentUri.ToString(), forceLoad: true);
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }

    // ...
}
متد HandleValidation را در انتهای قسمت قبل تکمیل کردیم. اکنون OrderDetails را بر اساس اطلاعات فرم و انتخاب‌های کاربر، تکمیل کرده و به متد SaveRoomOrderDetailsAsync ارسال می‌کنیم تا Id سفارش را تولید کنیم. این همان Id ای است که قرار است به سمت سرور و Web API ارسال کنیم تا بر اساس آن تراکنش و Tracking Number ای را بتوان به رکورد جاری انتساب داد. بنابراین نیاز به کنترلر سمت Web API ای را داریم که بتواند این‌کار را انجام دهد:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    public class RoomOrderController : Controller
    {
        private readonly IRoomOrderDetailsService _roomOrderService;

        public RoomOrderController(IRoomOrderDetailsService roomOrderService)
        {
            _roomOrderService = roomOrderService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roomOrderService));
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> Create([FromBody] RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            var result = await _roomOrderService.CreateAsync(details);
            return Ok(result);
        }

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> GetOrderDetail(int trackingNumber)
        {
            var result = await _roomOrderService.GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(trackingNumber);
            return Ok(result);
        }
    }
}
- متد Create، بر اساس اطلاعات وارد شده‌ی توسط کاربر، آن‌ها را تبدیل به یک رکورد سفارش جدید می‌کند و به سمت کلاینت بازگشت می‌دهد.
- متد GetOrderDetail، بر اساس trackingNumber دریافتی از پرباد، کار بازگشت رکورد متناظری را انجام می‌دهد. از آن در پایان کار، جهت نمایش وضعیت پرداخت، استفاده می‌کنیم.
این دو متد در سرویس سمت سرور RoomOrderDetailsService، به صورت زیر تامین شده‌اند:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> CreateAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            var roomOrder = _mapper.Map<RoomOrderDetail>(details);
            roomOrder.Status = BookingStatus.Pending;
            var result = await _dbContext.RoomOrderDetails.AddAsync(roomOrder);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<RoomOrderDetailsDTO>(result.Entity);
        }


        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(long trackingNumber)
        {
            var roomOrderDetailsDTO = await _dbContext.RoomOrderDetails
                                            .Include(u => u.HotelRoom)
                                                .ThenInclude(x => x.HotelRoomImages)
                                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                                            .FirstOrDefaultAsync(u => u.ParbadTrackingNumber == trackingNumber);

            roomOrderDetailsDTO.HotelRoomDTO.TotalDays =
                roomOrderDetailsDTO.CheckOutDate.Subtract(roomOrderDetailsDTO.CheckInDate).Days;
            return roomOrderDetailsDTO;
        }

       // ...
    }
}
اکنون که Web API Endpoint مدنظر را ایجاد کردیم، نیاز است سرویس سمت کلاینتی را نیز جهت تعامل با آن تهیه کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientRoomOrderDetailsService
    {
        Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details);
        Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailAsync(long trackingNumber);
    }
}

namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientRoomOrderDetailsService : IClientRoomOrderDetailsService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientRoomOrderDetailsService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailAsync(long trackingNumber)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, $"/api/roomorder/GetOrderDetail"))
                            .AddParameter("trackingNumber", trackingNumber.ToString())
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<RoomOrderDetailsDTO>(uri);

        }

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            details.UserId = "unknown user!";
            var response = await _httpClient.PostAsJsonAsync("api/roomorder/create", details);
            var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                return JsonSerializer.Deserialize<RoomOrderDetailsDTO>(responseContent);
            }
            else
            {
                //var errorModel = JsonSerializer.Deserialize<ErrorModel>(responseContent);
                throw new InvalidOperationException(responseContent);
            }
        }
    }
}
- متد GetOrderDetailAsync بر اساس trackingNumber دریافتی پس از عملیات تصدیق پرداخت، کار بازگشت جزئیات رکورد متناظری را انجام می‌دهد.
- متد SaveRoomOrderDetailsAsync، یک رکورد سفارش جدید را ایجاد می‌کند. در اینجا با روش مشاهده‌ی خطای کامل بازگشتی از سمت سرور (در صورت وجود) هم آشنا شده‌ایم که در مواقع لزوم می‌تواند راه‌گشا باشد.
- در متد SaveRoomOrderDetailsAsync فعلا مقدار UserId اجباری را به عبارتی دلخواه، تنظیم کرده‌ایم. این مورد را در قسمت‌های بعدی با معرفی اعتبارسنجی و احراز هویت سمت کلاینت، تکمیل خواهیم کرد.

این سرویس جدید را هم باید به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی کلاینت معرفی کرد تا قابل استفاده شود:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IClientRoomOrderDetailsService, ClientRoomOrderDetailsService>();
بنابراین در متد HandleCheckout ای که در حال بررسی آن هستیم، ابتدا متد SaveRoomOrderDetailsAsync فوق فراخوانی می‌شود تا توسط Web API Endpoint متناظری، یک رکورد سفارش ابتدایی را ایجاد کرده و Id آن‌را در اختیار ما قرار دهد.
سپس به قطعه کد مهم زیر می‌رسیم:
var paymentUri = new UriBuilderExt(new Uri(HttpClient.BaseAddress, $"/api/ParbadPayment/PayRoomOrder"))
    .AddParameter("orderId", roomOrderDetailsSaved.Id.ToString())
    .AddParameter("amount", roomOrderDetailsSaved.TotalCost.ToString())
    .Uri;
NavigationManager.NavigateTo(paymentUri.ToString(), forceLoad: true);
اینجا است که برای نمونه آدرس https://localhost:5001/api/ParbadPayment/PayRoomOrder?orderId=1&amount=1000 ساخته شده و توسط متد NavigateTo فراخوانی می‌شود. فراخوانی متداول متد NavigateTo در اینجا کارساز نیست؛ چون سبب reload آدرس درخواستی نمی‌شود. یعنی هدایت‌های صورت گرفته‌ی توسط آن، در همان داخل مرورگر رخ می‌دهند و سبب ارسال درخواستی به سمت سرور نخواهند شد. می‌توان این رفتار را با ذکر پارامتر دوم آن تغییر داد. در اینجا اگر پارامتر forceLoad را به true تنظیم کنیم، ابتدا سبب هدایت به آدرس درخواستی و سپس reload کامل صفحه می‌شود (دقیقا مثل اینکه شخصی، آدرسی را در نوار آدرس مرورگر وارد کند و سپس دکمه‌ی enter را بفشارد). این reload است که برنامه‌ی کلاینت را اکنون به سمت برنامه‌ی Web API هدایت می‌کند.


نمایش وضعیت پرداخت، به کاربر در پایان گردش کاری آن

پس از این مراحل، مرحله‌ی آخر کار باقی مانده‌است؛ یعنی بازگشت از اکشن متد VerifyRoomOrderPayment سمت سرور، به کامپوننت PaymentResult سمت کلاینت، برای نمایش نتیجه‌ی عملیات. به همین جهت کامپوننت جدید Pages\HotelRooms\PaymentResult.razor را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@page "/payment-result/{OrderId:int}/{TrackingNumber:long}/{Message}"
@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IClientRoomOrderDetailsService RoomOrderDetailService
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject NavigationManager NavigationManager

@if (IsLoading)
{
    <div style="position:fixed;top:50%;left:50%;margin-top:-50px;margin-left:-100px;">
        <img src="images/ajax-loader.gif" />
    </div>
}
else
{
    <div class="container">
        <div class="row mt-4 pt-4">
            <div class="col-10 offset-1 text-center">
            @if(IsPaymentSuccessful)
            {
                <h2 class="text-success">Booking Confirmed!</h2>
                <p>Your room has been booked successfully with order id @OrderId & tracking number @TrackingNumber .</p>
            }
            else
            {
                <h2 class="text-warning">Booking Failed!</h2>
                <p>@Message</p>
            }
            <a class="btn btn-primary" href="hotel-rooms">Back to rooms</a>
            </div>
        </div>
    </div>
}

@code
{
    private bool IsLoading;
    private bool IsPaymentSuccessful;

    [Parameter] public int OrderId { set; get; }
    [Parameter] public long TrackingNumber { set; get; }
    [Parameter] public string Message { set; get; }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        IsLoading = true;
        try
        {
            var finalOrderDetail = await RoomOrderDetailService.GetOrderDetailAsync(TrackingNumber);
            var localOrderDetail = await LocalStorage.GetItemAsync<RoomOrderDetailsDTO>(ConstantKeys.LocalRoomOrderDetails);
            if(finalOrderDetail is not null &&
                finalOrderDetail.IsPaymentSuccessful &&
                finalOrderDetail.Status == BookingStatus.Booked &&
                localOrderDetail is not null &&
                localOrderDetail.TotalCost == finalOrderDetail.TotalCost)
            {
                IsPaymentSuccessful = true;
                await LocalStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalRoomOrderDetails);
                await LocalStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
            }
            else
            {
                IsPaymentSuccessful = false;
            }
        }
        catch(Exception ex)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(ex.Message);
        }
        finally
        {
            IsLoading = false;
        }
    }
}
این کامپوننت بر اساس مسیریابی که دارد:
@page "/payment-result/{OrderId:int}/{TrackingNumber:long}/{Message}"
سه پارامتر شماره سفارش، شماره تراکنش و پیامی را پس از پایان عملیات تصدیق پرداخت، از Web API، در طی یک redirect کامل دریافت می‌کند. در ادامه به کمک متد RoomOrderDetailService.GetOrderDetailAsync که آن‌را پیشتر توسعه دادیم، اصل رکورد متناظر با این سفارش را بازیابی کرده و فیلدهای IsPaymentSuccessful و Status آن‌را بررسی می‌کنیم (این فیلدها در زمان تصدیق پرداخت، در همان سمت سرور مقدار دهی می‌شوند). همچنین جهت محکم‌کاری، قسمتی از این اطلاعات را با Local Storage نیز انطباق داده‌ایم. اگر پرداخت، موفقیت آمیز باشد، شماره سفارش و همچنین شماره تراکنش را به کاربر نمایش می‌دهیم و یا پیام دریافتی از سرور را در صفحه درج می‌کنیم.


جلوگیری از ثبت سفارش اتاقی که رزرو شده‌است


پس از پایان عملیات سفارش یک اتاق، بهتر است امکان سفارش اتاقی را که دیگر در دسترس نیست، غیرفعال کنیم (تصویر فوق) که اینکار را می‌توان توسط خاصیت IsBooked مدل UI کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها انجام داد:
    public class HotelRoomDTO
    {
        public bool IsBooked { get; set; }

        // ...
    }
این خاصیت را در متدهای بازگشت لیست تمام اتاق‌ها و یا بازگشت اطلاعات یک اتاق، به صورت زیر محاسبه و مقدار دهی می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
       // ...

        public async Task<List<HotelRoomDTO>> GetAllHotelRoomsAsync(DateTime? checkInDateStr, DateTime? checkOutDatestr)
        {
            var hotelRooms = await _dbContext.HotelRooms
                        .Include(x => x.HotelRoomImages)
                        .Include(x => x.RoomOrderDetails)
                        .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                        .ToListAsync();

            foreach (var hotelRoom in hotelRooms)
            {
                hotelRoom.IsBooked = isRoomBooked(hotelRoom, checkInDateStr, checkOutDatestr);
            }

            return hotelRooms;
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
            var hotelRoom = await _dbContext.HotelRooms
                            .Include(x => x.HotelRoomImages)
                            .Include(x => x.RoomOrderDetails)
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId);
            hotelRoom.IsBooked = isRoomBooked(hotelRoom, checkInDate, checkOutDate);
            return hotelRoom;
        }

        private bool isRoomBooked(HotelRoomDTO hotelRoom, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
            if (checkInDate == null || checkOutDate == null)
            {
                return false;
            }

            return hotelRoom.RoomOrderDetails.Any(x => x.IsPaymentSuccessful &&
                        //check if checkin date that user wants does not fall in between any dates for room that is booked
                        ((checkInDate < x.CheckOutDate && checkInDate.Value.Date >= x.CheckInDate)
                        //check if checkout date that user wants does not fall in between any dates for room that is booked
                        || (checkOutDate.Value.Date > x.CheckInDate.Date && checkInDate.Value.Date <= x.CheckInDate.Date))
                    );
        }
    }
}
متد isRoomBooked، یک محاسبه‌ی سمت سرور محسوب نمی‌شود؛ چون با استفاده از Include‌های نوشته شده، اطلاعات کامل اتاق و وابستگی‌های آن (سرهای دیگر رابطه‌ی تشکیل شده) را داریم و این محاسبات سبب رفت و برگشتی به سمت سرور نمی‌شوند.

اکنون که خاصیت IsBooked مقدار دهی شده‌است، در دو قسمت از آن استفاده خواهیم کرد:
الف) در کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها
@if (room.IsBooked)
{
    <button disabled class="btn btn-secondary btn-block">Sold Out</button>
}
else
{
    <a href="@($"hotel-room-details/{room.Id}")" class="btn btn-success btn-block">Book</a>
}
ب) در کامپوننت نمایش جزئیات یک اتاق
@if (HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.IsBooked)
{
    <button disabled class="btn btn-secondary btn-block">Sold Out</button>
}
else
{
    <button type="submit" class="btn btn-success form-control">Checkout Now</button>
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-30.zip
مطالب
Persist ، Load و Bookmark در Workflow

در خیلی از مواقع workflow‌ها به مرحله‌ای می‌رسند که احتیاج به دستوری از بیرون از فرآیند دارند. در هنگام انتظار، اگر به هر دلیلی workflow از حافظه حذف شود، امکان ادامه فرآیند وجود ندارد. اما می‌توان با Persist (ذخیره) کردن آن، در زمان انتظار و فراخوانی مجدد آن در هنگام نیاز، این ریسک را برطرف نمود.

قصد دارم با این مثال، طریقه persist شدن یک workflow در زمانیکه نیاز به انتظار برای تایید دارد و فراخوانی آن از همان نقطه پس از تایید مربوطه را توضیح دهم.

ساختار اینترفیس کاربری ما WPF می‌باشد. پس در ابتدا یک پروژه از نوع WPF ایجاد می‌کنیم. اسم solution  را PersistWF و اسم Project را PersistWF.UI انتخاب می‌کنیم.

در پروژه  UI نام فایل MainWindow.xaml  را به AddRequest.xaml تغییر می‌دهیم. همچنین اسم کلاس مربوطه را در codebehind 

همین طور مقدار StartupUri را هم در app.xaml اصلاح می‌کنیم

StartupUri="AddRequest.xaml"

Reference ‌های زیر رو هم به پروژه اضافه می‌کنیم 

•System.Activities
•System.Activities.DurableInstancing
•System.Configuration
•System.Data.Linq
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.ServiceModel
•System.ServiceModel.Activities
•System.Workflow.ComponentModel
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.Activities.DurableInstancing

قرار است کاربری ثبت نام کند، در فرایند ثبت، منتظر تایید یکی از مدیران قرار می‌گیرد. مدیر، لیست کاربران جدید را می‌بینید، یک کاربر را انتخاب می‌کند؛ مقادیر لازم را وارد می‌کند و سپس پروسه تایید را انجام می‌دهد که فراخوانی فرآیند مربوطه از همان قسمتی‌است که منتظر تایید مانده است.

برای Persist کردن workflow از کلاس SqlWorkflowInstanceStore   استفاده می‌کنم. این شی به connection ای به یک دیتابیس با یک ساختار معین احتیاج دارد. خوشبختانه اسکریپت‌های مورد نیاز این ساختار در پوشه [Drive]:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\SQL\en وجود دارند. دو اسکریپت با نام‌های SqlWorkflowInstanceStoreSchema و SqlWorkflowInstanceStoreLogic باید به ترتیب در دیتابیس اجرا شوند.

من یک دیتابیس با نام PersistWF ایجاد می‌کنم و اسکریپت‌ها را بر روی آن اجرا می‌کنم. یک جدول هم برای نگهداری کاربران ثبت شده در همین دیتابیس ایجاد می‌کنم.

و شمایل دیتابیس ما پس از اجرا کردن اسکریپت‌ها و ساختن جدول User  بدین شکل است: 

XAML زیر، ساختار فرم AddRequest می‌باشد که قرار است نقش UI برنامه را ایفا کند. آن را با XAML‌های پیش فرض عوض کنید. 

<Window x:Class="PersistWF.UI.AddRequest"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="520" Width="550" Loaded="Window_Loaded">
    <Grid MinWidth="300" MinHeight="100" Width="514">
        <Label Height="30" Margin="5,10,10,10" Name="lblName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Name:</Label>
        <Label Height="30" Margin="270,10,10,10" Name="lblPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Phone Number:</Label>
        <Label Height="30" Margin="5,40,10,10" Name="lblEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Email:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="100,10,10,10" Name="txtName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="170" />
        <TextBox Height="25" Margin="365,10,10,10" Name="txtPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="100" />
        <TextBox Height="25" Margin="100,40,10,10" Name="txtEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="300" />
        <Button Height="23" Margin="100,86,0,0" Name="brnRegister"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="70"  Click="brnRegister_Click">Register</Button>
        <ListView x:Name="lstUsers" Margin="10,125,10,10" Height="145"  VerticalAlignment="Top" ItemsSource="{Binding}"  HorizontalContentAlignment="Center"  SelectionChanged="lstUsers_SelectionChanged" >
            <ListView.View>
                <GridView>
                    <GridViewColumn Header="Current User" Width="480">
                        <GridViewColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate>
                                <StackPanel Orientation="Horizontal">
                                    <TextBlock Text="{Binding Name}"  Width="110"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Phone}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Email}"  Width="130"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Status}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding AcceptedBy}"  Width="100"/>
                                </StackPanel>
                            </DataTemplate>
                        </GridViewColumn.CellTemplate>
                    </GridViewColumn>
                </GridView>
            </ListView.View>
        </ListView>
        <Label Height="37" HorizontalAlignment="Stretch" Margin="10,272,5,10"  Name="lblSelectedNotes" VerticalAlignment="Top" Visibility="Hidden" />
        <Label Height="30" Margin="10,0,0,140" Name="lblAgent"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="40"  HorizontalContentAlignment="Left" Visibility="Hidden">Admin Name:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="60,0,0,140" Name="txtAcceptedBy"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="190"  Visibility="Hidden" />
        <Button Height="25" Margin="270,0,0,140" Name="btnAccept"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  Click="btnAccept_Click" Visibility="Hidden">Accept</Button>
        <Label Height="27" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,0,0,110"  Name="lblEvent" VerticalAlignment="Bottom" Width="76">Event Log</Label>
        <ListBox Margin="12,0,5,12" Name="lstEvents" Height="100"  VerticalAlignment="Bottom" FontStretch="Condensed" FontSize="10" />
    </Grid>
</Window>

اگر همه چیز مرتب باشد؛ ساختار فرم شما باید به این شکل باشد 

اکثر workflow‌ها از activity معروف  WrteLine استفاده می‌کنند که برای نمایش یک رشته به کار می‌رود. ما هم در workflow مثالمان از این Activity استفاده می‌کنیم. اما برای اینکه مقادیری که توسط این Activity ایجاد می‌شوند در کادر event log فرم خودمان نمایش داده شود؛ احتیاج داریم که یک TextWriter سفارشی برای خودمان ایجاد کنیم. اما قبل از آن یک کلاس static در پروژه ایجاد می‌کنیم که بتوانیم در هر قسمتی، به فرم دسترسی داشته باشیم.

کلاسی را با نام ApplicationInterface به پروژه اضافه کرده و یک  Property استاتیک از جنس فرم AddRequest هم برای آن تعریف می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
    public static class ApplicationInterface
    {
        public static AddRequest _app { get; set; }
    }
}

به Constructor کلاس موجود در فایل AddRequest.xaml.cs  این خط کد رو اضافه می‌کنم

        public AddRequest()
        {
            InitializeComponent();
            ApplicationInterface._app = this;
        }
این دو متد را هم به این کلاس اضافه می‌کنیم  
private void AddEvent(string szText)
        {
            lstEvents.Items.Add(szText);
        }
        public ListBox GetEventListBox()
        {
            return this.lstEvents;
        }

متد اول برای اضافه کردن یک event Log و متد دوم هم که کنسول لاگ را در اختیار درخواست کننده‌اش قرار می‌دهد.

و حالا کلاس TextWriter سفارشی‌امان را می‌نویسیم. یک کلاس به نام ListBoxTextWriter به پروژه اضافه می‌کنیم که از TextWriter مشتق می‌شود و محتویات آن‌را در زیر می‌بینید: 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows.Controls;

namespace PersistWF.UI
{
    public class ListBoxTextWriter : TextWriter 
    { 
         const string textClosed = "This TextWriter must be opened before use"; 
         private Encoding _encoding; 
         private bool _isOpen = false; 
         private ListBox _listBox; 
         public ListBoxTextWriter() 
         { 
             // Get the static list box 
             _listBox = ApplicationInterface._app.GetEventListBox(); 
             if (_listBox != null) 
             _isOpen = true; 
         } 
         public ListBoxTextWriter(ListBox listBox) 
         { 
             this._listBox = listBox; 
             this._isOpen = true; 
         } 
         public override Encoding Encoding 
         { 
             get 
             { 
                if (_encoding == null) 
                { 
                    _encoding = new UnicodeEncoding(false, false); 
                } 
                return _encoding; 
             } 
         }
         public override void Close()
         {
             this.Dispose(true);
         }
         protected override void Dispose(bool disposing)
         {
             this._isOpen = false;
             base.Dispose(disposing);
         }
         public override void Write(char value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value.ToString())));
         }
         public override void Write(string value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); 
             if (value != null)
                 this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value)));
         }
         public override void Write(char[] buffer, int index, int count)
         {
             String toAdd = "";
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             if (buffer == null || index < 0 || count < 0)
                 throw new ArgumentOutOfRangeException("buffer");
             if ((buffer.Length - index) < count)
                 throw new ArgumentException("The buffer is too small");
             for (int i = 0; i < count; i++)
                 toAdd += buffer[i];
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(toAdd)));
         }
    }
}

همان طور که می‌بینید کلاس ListBoxTextWriter از کلاس abstract  TextWriter  مشتق شده و پیاده سازی از متد Write را فراهم می‌کند تا یک رشته را به کنترل ListBox اضافه کنه. (البته سه تا از این متد‌ها را Override می‌کنیم تا بتوانیم یک رشته، یک کاراکتر و یا آرایه ای از کاراکتر‌ها را به ListBox اضافه کنیم) در constructor  پیشفرض از کلاس ApplicationInterface استفاده کردیم تا بتوانیم کنترل lstEvents را از فرم اصلی برنامه به دست بیاوریم. برای Add کردن از Dispatcher و متد BeginInvoke مرتبط با آن استفاده کردیم . این کار، متد را قادر می‌سازد حتی وقتی‌که از یک thread متفاوت فراخوانی می‌شود، کار کند.

حالا می‌توانیم از این کلاس، به عنوان مقدار خاصیت TextWriter برای WriteLine استفاده کنیم.

به کلاس ApplicationInterface برگردیم تا متد زیر را هم به آن اضافه کنیم 

public static void AddEvent(String status)
        {
            if (_app != null)
            {
                new ListBoxTextWriter(_app.GetEventListBox()).WriteLine(status);
            }
        }

این هم از constructor دومی استفاده می‌کنه برای معرفی ListBox.

برای ارتباط با دیتابیس از LINQ to SQL استفاده می‌کنیم تا User رو ذخیره و بازیابی کنیم. به پروژه یک آیتم از نوع LINQ to SQL با نام UserData.dbml اضافه می‌کنیم. به دیتابیس متصل شده و جدول User رو به محیط Design می‌کشیم. در ادامه برای شی کلاس SQLWorkflowInstanceStore هم از همین Connectionstring استفاده می‌کنیم. 

برای ایجاد workflow مورد نظر، به دو Activity سفارشی احتیاج داریم که باید خودمان ایجاد نماییم. یک پوشه با نام Activities به پروژه اضافه می‌کنم تا کلاس‌های مورد نظر را آن‌جا ایجاد کنیم.

1. یک Activity برای ایجاد User

این Activity تعدادی پارامتر از نوع InArgument دارد که توسط آن‌ها یک Instance از کلاس User ایجاد می‌کند و در حقیقت آن را به دیتابیس می‌فرستد و دخیره می‌کند. Connectionstring را هم می‌شود توسط یک آرگومان ورودی دیگر مقدار دهی کرد. یک آرگومان خروجی هم برای این Activity در نظر می‌گیریم تا User ایجاد شده را برگردانیم. روی پوشه‌ی Activities کلیک راست می‌کنیم و Add - NewItem را انتخاب می‌کنیم. از لیست workflow‌ها Template مربوط به CodeActivity را انتخاب کرده و یک CodeActivity با نام CreateUser ایجاد می‌کنیم 

محتویات این کلاس را هم مانند زیر کامل می‌کنیم 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class CreateUser : CodeActivity
    {


        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }

        public OutArgument<User> User { get; set; }

        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // ایجاد کاربر
            User user = new User();
            user.Email = Email.Get(context);
            user.Name = Name.Get(context);
            user.Phone = Phone.Get(context);
            user.Status = "New";
     user.WorkflowID = context.WorkflowInstanceId;
            UserDataDataContext db = new UserDataDataContext(ConnectionString.Get(context));
            db.Users.InsertOnSubmit(user);
            db.SubmitChanges();
            User.Set(context, user);
        }
    }
}

متد Execute، توسط مقادیری که به عنوان پارامتر دریافت شده، یک شی از کلاس User ایجاد می‌کند و به کمک DataContext آن‌را در دیتابیس دخیره کرده و در آخر User ذخیره شده را در اختیار پارامتر خروجی قرار می‌دهد.

1. یک Activity برای انتظار دریافت تایید

این Activity قرار است Workflow را Idle کند تا زمانیکه مدیر دستور تایید را با فراخوانی مجدد workflow از این همین قسمت صادر نماید.

این Activity باید از NativeActivity مشتق شده و برای اینکه workflow را وادرا به معلق شدن کند کافی‌است خاصیت CanInduceIdle را با مقدار برگشتی true , override کنیم.

مثل قسمت قبل یک CodeActivity ایجاد می‌کنیم. اینبار با نام WaitForAccept که محتویاتش را هم مانند زیر تغییر می‌دهیم. 

 using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;
using System.Workflow.ComponentModel;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class WaitForAccept<T> : NativeActivity<T>
    {
        public WaitForAccept()
            :base()
        {

        }
        public string BookmarkName { get; set; }
        public OutArgument<T> Input { get; set; } 

        protected override void Execute(NativeActivityContext context)
        {
            context.CreateBookmark(BookmarkName, new BookmarkCallback(this.Continue));
        }

        private void Continue(NativeActivityContext context, Bookmark bookmark, object value)
        {
            Input.Set(context, (T)value); 
        }
        protected override bool CanInduceIdle
        {
            get
            {
                return true;
            }
        }
    }
}
این کلاس را generic نوشتم تا به جای User بشود هر پارامتر دیگه‌ای را به آن ارسال کرد. در واقع وقتی workflow به این Activity می‌رسد، Idle می‌شود. این activity  یک bookmark هم ایجاد می‌کند. ما وقتی workflow را با این bookmark فراخوانی کنیم؛ workflow از همینجا ادامه می‌یابد. فراخوانیbookmark می‌تواند همراه با وارد کردن یک  object باشد. متد Continue آن object را به آرگومان خروجی می‌دهد تا مسیر workflow را طی کند.
ما User  هایی را که به این نقطه رسیدنْ نمایش می‌دهیم. مدیر اونها را دیده و با مقدار دهی فیلد AcceptedBy، آن User را از اینجا به workflow می‌فرستد و ما user وارد شده را در ادامه‌ی فرآیند Accept می‌کنیم.
 
برای ایجاد workflow هم می‌توانید از designer استفاده کنید و هم می‌توانید کد مربوط به workflow را پیاده سازی کنید.

برای پیاده سازی از طریق کد، یک کلاس با نام UserWF ایجاد می‌کنیم و محتویات workflow را مانند زیر پیاده سازی خواهیم کرد:

using PersistWF.UI.Activities;
using System;
using System.Activities;
using System.Activities.Statements;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
     public sealed class UserWF : Activity
    {
        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }
        public InArgument<TextWriter> Writer { get; set; }

        public UserWF()
        {
            Variable<User> User = new Variable<User> { Name = "User" };
            this.Implementation = () => new Sequence
            {
                DisplayName = "EnterUser",
                Variables = { User },
                Activities = { 
                     new CreateUser   //  1. ایجاد کاربر با ورود پارامتر‌های ورودی  
                    {
                        ConnectionString = new InArgument<string>(c=> ConnectionString.Get(c)),
                        Email = new InArgument<string>(c=> Email.Get(c)),
                        Name = new InArgument<string>(c=> Name.Get(c)),
                        Phone = new InArgument<string>(c=> Phone.Get(c)),
                        User = new OutArgument<User>(c=> User.Get(c))
                    },
                    new WriteLine // 2. لاگ مربوط به دخیره کاربر
                    {
                        TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                        Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Registered and waiting for Accept", Name.Get(c) ) )
                    },
                    new InvokeMethod 
                     { 
                         TargetType = typeof(ApplicationInterface),  // 3. برای به روزرسانی لیست کاربران ثبت شده در نمایش فرم
                         MethodName = "NewUser", 
                         Parameters = 
                         { 
                            new InArgument<User>(env => User.Get(env)) 
                         } 
                     }, 
                     new WaitForAccept<User>  // 4. اینجا فرایند متوقف می‌شود و منتظر تایید مدیر می‌ماند
                     {  
                        BookmarkName = "GetAcceptes",
                        Input = new OutArgument<User>(env => User.Get(env))
                     },
                     new WriteLine // 5. لاگ مربوط به تایید شدن کاربر
                     {
                         TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                         Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Accepter by {1}",Name.Get(c),User.Get(c).AcceptedBy))
                     }
                }

            };

        }

    }
}

اگر بخوایم از Designer استفاده کنیم.  فرایندمان چیزی شبیه شکل زیر خواهد بود 

به Application بر می‌گردیم تا آن را پیاده سازی کنیم. ابتدا به app.config که اتوماتیک ایجاد شده رفته تا اسم Connectionstring  رو به UserGenerator تغییر دهیم. محتویات درون app.config به شکل زیر است. 

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <configSections>
    </configSections>
    <connectionStrings>
        <add name="UserGenerator"
            connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=PersistWF;Integrated Security=True"
            providerName="System.Data.SqlClient" />
    </connectionStrings>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>
</configuration>

در کلاس AddRequest کد زیر را اضافه می‌کنم. برای نگهداری مقدار connectionstring 

private string _connectionString = "";

همچنین کد‌های زیر را به رویداد Load فرم اضافه می‌کنم تا مقدار ConnectionString را از Config بخوانم: 

Configuration config = ConfigurationManager.OpenExeConfiguration(ConfigurationUserLevel.None);
            ConnectionStringsSection css = (ConnectionStringsSection)config.GetSection("connectionStrings");
            _connectionString =  css.ConnectionStrings["UserGenerator"].ConnectionString;

خط زیر را هم به کلاس AddRequest اضافه نمایید.  

private InstanceStore _instanceStore;

این ارجاعیه  به کلاس InstanceStore که برای Persist و Load کردن workflow از آن استفاده می‌کنیم و کد‌های زیر را هم به رویداد Load فرم اضافه می‌کنیم.  

_instanceStore = new SqlWorkflowInstanceStore(_connectionString);
            InstanceView view = _instanceStore.Execute(_instanceStore.CreateInstanceHandle(), new CreateWorkflowOwnerCommand(), TimeSpan.FromSeconds(30));
            _instanceStore.DefaultInstanceOwner = view.InstanceOwner;

InstanceStore یک کلاس abstract  می باشد که همه‌ی Provider‌های مربوط به persistence از آن مشتق می‌شوند. در این پروژه من از کلاس SqlWorkflowInstanceStore استفاده کردم تا workflow‌ها را در دیتابیسSQL Server ذخیره کنم.

برای ایجاد یک Request مقادیر را از فرم دریافت کرده، یک User ایجاد می‌کنیم و آن را در فرآیند به جریان می‌اندازیم. این کار را در رویداد کلیک دکمه Register انجام می‌دهیم 

private void brnRegister_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            Dictionary<string, object> parameters = new Dictionary<string, object>();
            parameters.Add("Name", txtName.Text);
            parameters.Add("Phone", txtPhone.Text);
            parameters.Add("Email", txtEmail.Text);
            parameters.Add("ConnectionString", _connectionString);
            parameters.Add("Writer", new ListBoxTextWriter(lstEvents));
            WorkflowApplication i = new WorkflowApplication
            (new UserWF(), parameters);
            // Setup persistence 
            i.InstanceStore = _instanceStore;
            i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
            i.Run(); 
        }

پارامتر‌های ورودی را از روی فرم مقدار دهی می‌کنیم. یک شی از کلاس WorkflowApplication ایجاد می‌کنیم. خاصیت InstanceStore آن را با Store ای که ایجاد کردیم مقدار دهی می‌کنیم. توسط رویداد PersistableIdle فرآیند رو مجبور می‌کنیم به Persist شدن و Unload شدن.

و سپس فرایند را اجرا می‌کنم.

اگر یادتان باشد، در فرآیند، از یک InvoceMethod استفاده کردیم. متد مورد نظر را هم در کلاس ApplicationInterface.cs ایجاد می‌کنیم. 

public static void NewUser(User l)
        {
            if (_app != null)
                _app.AddNewUser(l);
        }

همین طور که می‌بینید، یک متد هم در کلاس AddRequest ایجاد می‌شود؛ با این محتوا 

public void AddNewUser(User l)
        {
            this.lstUsers.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this.lstUsers.Items.Add(l)));
        }

این متد فقط یک کاربر را به لیست کاربران اضافه می‌کند. این لیست همه کاربران را نشان می‌دهد. توسط رویداد SelectionChanged این کنترل، کاربر انتخاب شده را بررسی کرده در صورتی که کاربر جدید باشد، امکان تایید شدن را برایش فراهم می‌کنیم؛ که نمایش دکمه تایید است. 

private void lstUsers_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0)
            {
                User l = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex];
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Visible;
                if (l.Status == "New")
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Visible;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Visible;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Visible;
                }
                else
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
                }
            }
            else
            {
                lblSelectedNotes.Content = "";
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Hidden;
                lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
            } 
        }

و برای رویداد کلیک دکمه تایید کاربر : 

private void btnAccept_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0) 
             { 
                 User u = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex]; 
                 Guid id = u.WorkflowID.Value;
                 UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString); 
                 dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
                 u = dc.Users.SingleOrDefault<User>(x => x.WorkflowID == id); 
                 if (u != null) 
                 { 
                     u.AcceptedBy = txtAcceptedBy.Text; 
                     u.Status = "Assigned"; 
                     dc.SubmitChanges();
                     // Clear the input 
                     txtAcceptedBy.Text = "";
                 }
                 // Update the grid 
                 lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex] = u;
                 lstUsers.Items.Refresh();
                 WorkflowApplication i = new WorkflowApplication(new UserWF());
                 i.InstanceStore = _instanceStore;
                 i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
                 i.Load(id);
                 try
                 {
                     i.ResumeBookmark("GetAcceptes", u);
                 }
                 catch (Exception e2)
                 {
                     AddEvent(e2.Message);
                 }
             } 
        }

کاربر را انتخاب می‌کنم مقادیرش را تنظیم می‌کنیم. آن را دخیره کرده و workflow را از روی guid مربوط به آن که قبلا در فرآیند به Entity دادیم، Load می‌کنیم و همانطور که می‌بینید توسط متد ResumeBookmark فرآیند رو از جایی که می‌خواهیم ادامه می‌دهیم. البته می‌توان تایید کاربر را هم در خود فرآیند انجام داد و چون نوشتن Activity  مرتبط با آن تقریبا تکراری است با اجازه‌ی شما من اون رو ننوشتم و زحمتش با خودتونه.

حالا فقط مانده‌است که همه کاربران را در ابتدای نمایش فرم از دیتابیس فراخوانی کنیم و در لیست نمایش دهیم:

private void LoadExistingLeads()
        {
            UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString);
            dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
            IEnumerable<User> q = dc.Users;
            foreach (User u in q)
            {
                AddNewUser(u);
            }
        }

و فراخوانی این متد را به انتهای رویداد Load صفحه واگذار می‌کنیم.

پروژه رو اجرا کرده و یک کاربر را اضافه می‌کنم. همانطور که می‌دانید این کاربر در فرآیند ایجاد و در دیتابیس ذخیره می‌شود

برنامه را می‌بندم و دوباره اجرا می‌کنم. کاربر را انتخاب می‌کنم و یک نام برای admin انتخاب و آن را تایید می‌کنم. فرآیند را از bookmark مورد نظر اجرا کرده و به پایان می‌رسد. با بسته شدن برنامه، فرایند Idle و Unload می‌شود و ذخیره آن در sqlserver صورت می‌گیرد.