مطالب
ASP.NET MVC #11

بررسی نکات تکمیلی Model binder در ASP.NET MVC

یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را شروع کنید و سپس مدل زیر را به پوشه Models آن اضافه نمائید:

using System;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

از این مدل چند مقصود ذیل دنبال می‌شوند:
استفاده از Id به عنوان primary key برای edit و update رکوردها. استفاده از DateTime برای اینکه اگر کاربری اطلاعات بی ربطی را وارد کرد چگونه باید این مشکل را در حالت model binding خودکار تشخیص داد و استفاده از IsAdmin برای یادآوری یک نکته امنیتی بسیار مهم که اگر حین model binding خودکار به آن توجه نشود، سایت را با مشکلات حاد امنیتی مواجه خواهد کرد. سیستم پیشرفته است. می‌تواند به صورت خودکار ورودی‌های کاربر را تبدیل به یک شیء حاضر و آماده کند ... اما باید حین استفاده از این قابلیت دلپذیر به یک سری نکات امنیتی هم دقت داشت تا سایت ما به نحو دلپذیری هک نشود!

در ادامه یک کنترلر جدید به نام UserController را به پوشه کنترلرهای پروژه اضافه نمائید. همچنین نام کنترلر پیش فرض تعریف شده در قسمت مسیریابی فایل Global.asax.cs را هم به User تغییر دهید تا در هربار اجرای برنامه در VS.NET، نیازی به تایپ آدرس‌های مرتبط با UserController نداشته باشیم.
یک منبع داده تشکیل شده در حافظه را هم برای نمایش لیستی از کاربران، به نحو زیر به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class Users
{
public IList<User> CreateInMemoryDataSource()
{
return new[]
{
new User { Id = 1, Name = "User1", Password = "123", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 2, Name = "User2", Password = "456", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 3, Name = "User3", Password = "789", IsAdmin = true, AddDate = DateTime.Now }
};
}
}
}

در اینجا فعلا هدف آشنایی با زیر ساخت‌های ASP.NET MVC است و درک صحیح نحوه کارکرد آن. مهم نیست از EF استفاده می‌کنید یا NH یا حتی ADO.NET کلاسیک و یا از Micro ORMهایی که پس از ارائه دات نت 4 مرسوم شده‌اند. تهیه یک ToList یا Insert و Update با این فریم ورک‌ها خارج از بحث جاری هستند.

سورس کامل کنترلر User به شرح زیر است:

using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication7.Models;

namespace MvcApplication7.Controllers
{
public class UserController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var usersList = new Users().CreateInMemoryDataSource();
return View(usersList); // Shows the Index view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Details(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Details view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var user = new User { AddDate = DateTime.Now };
return View(user); // Shows the Create view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Add record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Create view again.
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Edit view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Edit(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}

[HttpPost]
public ActionResult Delete(int id)
{
// todo: Delete record
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

توضیحات:

ایجاد خودکار فرم‌های ورود اطلاعات

در قسمت قبل برای توضیح دادن نحوه ایجاد فرم‌ها در ASP.NET MVC و همچنین نحوه نگاشت اطلاعات آن‌ها به اکشن متدهای کنترلرها، فرم‌های مورد نظر را دستی ایجاد کردیم.
اما باید درنظر داشت که برای ایجاد Viewها می‌توان از ابزار توکار خود VS.NET نیز استفاده کرد و سپس اطلاعات و فرم‌های تولیدی را سفارشی نمود. این سریع‌ترین راه ممکن است زمانیکه مدل مورد استفاده کاملا مشخص است و می‌خواهیم Strongly typed views را ایجاد کنیم.
برای نمونه بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا گزینه‌ی create a strongly typed view را انتخاب کرده و سپس از لیست مدل‌ها، User را انتخاب نمائید. Scaffold template را هم بر روی حالت List قرار دهید.
برای متد Details هم به همین نحو عمل نمائید.
برای ایجاد View متناظر با متد Create در حالت HttpGet، تمام مراحل یکی است. فقط Scaffold template انتخابی را بر روی Create قرار دهید تا فرم ورود اطلاعات، به صورت خودکار تولید شود.
متد Create در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد. چون صرفا قرار است اطلاعاتی را از سرور دریافت و ثبت کند.
برای ایجاد View متناظر با متد Edit در حالت HttpGet، باز هم مراحل مانند قبل است با این تفاوت که Scaffold template انتخابی را بر روی گزینه Edit قرار دهید تا فرم ویرایش اطلاعات کاربر به صورت خودکار به پروژه اضافه شود.
متد Edit در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد و کارش تنها دریافت اطلاعات از سرور و به روز رسانی بانک اطلاعاتی است.
به همین ترتیب متد Delete نیز، نیازی به View خاصی ندارد. در اینجا بر اساس primary key دریافتی، می‌توان یک کاربر را یافته و حذف کرد.



سفارشی سازی Viewهای خودکار تولیدی

با کمک امکانات Scaffolding نامبرده شده، حجم قابل توجهی کد را در اندک زمانی می‌توان تولید کرد. بدیهی است حتما نیاز به سفارشی سازی کدهای تولیدی وجود خواهد داشت. مثلا شاید نیازی نباشد فیلد پسود کاربر، در حین نمایش لیست کاربران، نمایش داده شود. می‌شود کلا این ستون را حذف کرد و از این نوع مسایل.
یک مورد دیگر را هم در Viewهای تولیدی حتما نیاز است که ویرایش کنیم. آن هم مرتبط است به لینک حذف اطلاعات یک کاربر در صفحه Index.cshtml:

@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id }

در قسمت قبل هم عنوان شد که اعمال حذف باید بر اساس HttpPost محدود شوند تا بتوان میزان امنیت برنامه را بهبود داد. متد Delete هم در کنترلر فوق تنها به حالت HttpPost محدود شده است. بنابراین ActionLink پیش فرض را حذف کرده و بجای آن فرم و دکمه زیر را قرار می‌دهیم تا اطلاعات به سرور Post شوند:

@using (Html.BeginForm(actionName: "Delete", controllerName: "User", routeValues: new { id = item.Id }))
{
<input type="submit" value="Delete"
onclick="return confirm ('Do you want to delete this record?');" />
}

در اینجا نحوه ایجاد یک فرم، که id رکورد متناظر را به سرور ارسال می‌کند، مشاهده می‌کنید.



علت وجود دو متد، به ازای هر Edit یا Create

به ازای هر کدام از متدهای Edit و Create دو متد HttpGet و HttpPost را ایجاد کرده‌ایم. کار متدهای HttpGet نمایش View‌های متناظر به کاربر هستند. بنابراین وجود آن‌ها ضروری است. در این حالت چون از دو Verb متفاوت استفاده شده، می‌توان متدهای هم نامی را بدون مشکل استفاده کرد. به هر کدام از افعال Get و Post و امثال آن، یک Http Verb گفته می‌شود.



بررسی معتبر بودن اطلاعات دریافتی

کلاس پایه Controller که کنترلرهای برنامه از آن مشتق می‌شوند، شامل یک سری خواص و متدهای توکار نیز هست. برای مثال توسط خاصیت this.ModelState.IsValid می‌توان بررسی کرد که آیا Model دریافتی معتبر است یا خیر. برای بررسی این مورد، یک breakpoint را بر روی سطر this.ModelState.IsValid در متد Create قرار دهید. سپس به صفحه ایجاد کاربر جدید مراجعه کرده و مثلا بجای تاریخ روز، abcd را وارد کنید. سپس فرم را به سرور ارسال نمائید. در این حالت مقدار خاصیت this.ModelState.IsValid مساوی false می‌باشد که حتما باید به آن پیش از ثبت اطلاعات دقت داشت.



شبیه سازی عملکرد ViewState در ASP.NET MVC

در متدهای Create و Edit در حالت Post، اگر اطلاعات Model معتبر نباشند، مجددا شیء User دریافتی، به View بازگشت داده می‌شود. چرا؟
صفحات وب، زمانیکه به سرور ارسال می‌شوند، تمام اطلاعات کنترل‌های خود را از دست خواهد داد (صفحه پاک می‌شود، چون مجددا یک صفحه خالی از سرور دریافت خواهد شد). برای رفع این مشکل در ASP.NET Web forms، از مفهومی به نام ViewState کمک می‌گیرند. کار ViewState ذخیره موقت اطلاعات فرم جاری است برای استفاده مجدد پس از Postback. به این معنا که پس از ارسال فرم به سرور، اگر کاربری در textbox اول مقدار abc را وارد کرده بود، پس از نمایش مجدد فرم، مقدار abc را در همان textbox مشاهده خواهد کرد (شبیه سازی برنامه‌های دسکتاپ در محیط وب). بدیهی است وجود ViewState برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، حجم صفحه را بالا می‌برد (بسته به پیچیدگی صفحه ممکن است به چند صد کیلوبایت هم برسد).
در ASP.NET MVC بجای استفاده از ترفندی به نام ViewState، مجددا اطلاعات همان مدل متناظر با View را بازگشت می‌دهند. در این حالت پس از ارسال صفحه به سرور و نمایش مجدد صفحه ورود اطلاعات، تمام کنترل‌ها با همان مقادیر قبلی وارد شده توسط کاربر قابل مشاهده خواهند بود (مدل مشخص است، View ما هم از نوع strongly typed می‌باشد. در این حالت فریم ورک می‌داند که اطلاعات را چگونه به کنترل‌های قرار گرفته در صفحه نگاشت کند).
در مثال فوق، اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشند، کاربر به صفحه Index هدایت خواهد شد. در غیراینصورت مجددا همان View جاری با همان اطلاعات model قبلی که کاربر تکمیل کرده است به او برای تصحیح، نمایش داده می‌شود. این مساله هم جهت بالا بردن سهولت کاربری برنامه بسیار مهم است. تصور کنید که یک فرم خالی با پیغام «تاریخ وارد شده معتبر نیست» مجدا به کاربر نمایش داده شود و از او درخواست کنیم که تمام اطلاعات دیگر را نیز از صفر وارد کند چون اطلاعات صفحه پس از ارسال به سرور پاک شده‌اند؛ که ... اصلا قابل قبول نیست و فوق‌العاده برنامه را غیرحرفه‌ای نمایش می‌دهد.



خطاهای نمایش داده شده به کاربر

به صورت پیش فرض خطایی که به کاربر نمایش داده می‌شود، استثنایی است که توسط فریم ورک صادر شده است. برای مثال نتوانسته است abcd را به یک تاریخ معتبر تبدیل کند. می‌توان توسط this.ModelState.AddModelError خطایی را نیز در اینجا اضافه کرد و پیغام بهتری را به کاربر نمایش داد. یا توسط یک سری data annotations هم کار اعتبار سنجی را سفارشی کرد که بحث آن به صورت جداگانه در یک قسمت مستقل بررسی خواهد شد.
ولی به صورت خلاصه اگر به فرم‌های تولید شده توسط VS.NET دقت کنید، در ابتدای هر فرم داریم:

@Html.ValidationSummary(true)

در اینجا خطاهای عمومی در سطح مدل نمایش داده می‌شوند. برای اضافه کردن این نوع خطاها، در متد AddModelError، مقدار key را خالی وارد کنید:

ModelState.AddModelError(string.Empty, "There is something wrong with model.");

همچنین در این فرم‌ها داریم:
@Html.EditorFor(model => model.AddDate)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.AddDate)

EditorFor سعی می‌کند اندکی هوش به خرج دهد. یعنی اگر خاصیت دریافتی مثلا از نوع bool بود، خودش یک checkbox را در صفحه نمایش می‌دهد. همچنین بر اساس متادیتا یک خاصیت نیز می‌تواند تصمیم گیری را انجام دهد. این متادیتا منظور attributes و data annotations ایی است که به خواص یک مدل اعمال می‌شود. مثلا اگر ویژگی HiddenInput را به یک خاصیت اعمال کنیم، به شکل یک فیلد مخفی در صفحه ظاهر خواهد شد.
یا متد Html.DisplayFor، اطلاعات را به صورت فقط خواندنی نمایش می‌دهد. اصطلاحا به این نوع متدها، Templated Helpers هم گفته می‌شود. بحث بیشتر درباره‌ای این موارد به قسمتی مجزا و مستقل موکول می‌گردد. برای نمونه کل فرم ادیت برنامه را حذف کنید و بجای آن بنویسید Html.EditorForModel و سپس برنامه را اجرا کنید. یک فرم کامل خودکار ویرایش اطلاعات را مشاهده خواهید کرد (و البته نکات سفارشی سازی آن به یک قسمت کامل نیاز دارند).
در اینجا متد ValidationMessageFor کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی مرتبط با یک خاصیت مشخص را انجام می‌دهد. بنابراین اگر قصد ارائه خطایی سفارشی و مخصوص یک فیلد مشخص را داشتید، در متد AddModelError، مقدار پارامتر اول یا همان key را مساوی نام خاصیت مورد نظر قرار دهید.


مقابله با مشکل امنیتی Mass Assignment در حین کار با Model binders

استفاده از Model binders بسیار لذت بخش است. یک شیء را به عنوان پارامتر اکشن متد خود معرفی می‌کنیم. فریم ورک هم در ادامه سعی می‌کند تا اطلاعات فرم را به خواص این شیء نگاشت کند. بدیهی است این روش نسبت به روش ASP.NET Web forms که باید به ازای تک تک کنترل‌های موجود در صفحه یکبار کار دریافت اطلاعات و مقدار دهی خواص یک شیء را انجام داد، بسیار ساده‌تر و سریعتر است.
اما اگر همین سیستم پیشرفته جدید ناآگاهانه مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند منشاء حملات ناگواری شود که به نام «Mass Assignment» شهرت یافته‌اند.
همان صفحه ویرایش اطلاعات را درنظر بگیرید. چک باکس IsAdmin قرار است در قسمت مدیریتی برنامه تنظیم شود. اگر کاربری نیاز داشته باشد اطلاعات خودش را ویرایش کند، مثلا پسوردش را تغییر دهد، با یک صفحه ساده کلمه عبور قبلی را وارد کنید و دوبار کلمه عبور جدید را نیز وارد نمائید، مواجه خواهد شد. خوب ... اگر همین کاربر صفحه را جعل کند و فیلد چک باکس IsAdmin را به صفحه اضافه کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله ... مشکل هم همینجا است. در اینصورت کاربر عادی می‌تواند دسترسی خودش را تا سطح ادمین بالا ببرد، چون model binder اطلاعات IsAdmin را از کاربر دریافت کرده و به صورت خودکار به model ارائه شده، نگاشت کرده است.
برای مقابله با این نوع حملات چندین روش وجود دارند:
الف) ایجاد لیست سفید
به کمک ویژگی Bind می‌توان لیستی از خواص را جهت به روز رسانی به model binder معرفی کرد. مابقی ندید گرفته خواهند شد:

public ActionResult Edit([Bind(Include = "Name, Password")] User user)

در اینجا تنها خواص Name و Password توسط model binder به خواص شیء User نگاشت می‌شوند.
به علاوه همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، متد edit را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد. در اینجا متدهای توکار UpdateModel و TryUpdateModel نیز لیست سفید خواص مورد نظر را می‌پذیرند (اعمال دستی model binding):

[HttpPost]
public ActionResult Edit()
{
var user = new User();
if(TryUpdateModel(user, includeProperties: new[] { "Name", "Password" }))
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}


ب) ایجاد لیست سیاه
به همین ترتیب می‌توان تنها خواصی را معرفی کرد که باید صرفنظر شوند:
public ActionResult Edit([Bind(Exclude = "IsAdmin")] User user)

در اینجا از خاصیت IsAdmin صرف نظر گردیده و از مقدار ارسالی آن توسط کاربر استفاده نخواهد شد.
و یا می‌توان پارامتر excludeProperties متد TryUpdateModel را نیز مقدار دهی کرد.

لازم به ذکر است که ویژگی Bind را به کل یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Models
{
[Bind(Exclude = "IsAdmin")]
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

این مورد اثر سراسری داشته و قابل بازنویسی نیست. به عبارتی حتی اگر در متدی خاصیت IsAdmin را مجددا الحاق کنیم، تاثیری نخواهد داشت.
یا می‌توان از ویژگی ReadOnly هم استفاده کرد:
using System;
using System.ComponentModel;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }

[ReadOnly(true)]
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

در این حالت هم خاصیت IsAdmin هیچگاه توسط model binder به روز و مقدار دهی نخواهد شد.

ج) استفاده از ViewModels
این راه حلی است که بیشتر مورد توجه معماران نرم افزار است و البته کسانی که پیشتر با الگوی MVVM کار کرده باشند این نام برایشان آشنا است؛ اما در اینجا مفهوم متفاوتی دارد. در الگوی MVVM، کلاس‌های ViewModel شبیه به کنترلرها در MVC هستند یا به عبارتی همانند رهبر یک اکستر عمل می‌کنند. اما در الگوی MVC خیر. در اینجا فقط مدل یک View هستند و نه بیشتر. هدف هم این است که بین Domain Model و View Model تفاوت قائل شد.
کار View model در الگوی MVC، شکل دادن به چندین domain model و همچنین اطلاعات اضافی دیگری که نیاز هستند، جهت استفاده نهایی توسط یک View می‌باشد. به این ترتیب View با یک شیء سر و کار خواهد داشت و همچنین منطق شکل دهی به اطلاعات مورد نیازش هم از داخل View حذف شده و به خواص View model در زمان تشکیل آن منتقل می‌شود.
مشخصات یک View model خوب به شرح زیر است:
الف) رابطه بین یک View و View model آن، رابطه‌ای یک به یک است. به ازای هر View، بهتر است یک کلاس View model وجود داشته باشد.
ب) View ساختار View model را دیکته می‌کند و نه کنترلر.
ج) View modelها صرفا یک سری کلاس POCO (کلاس‌هایی تشکیل شده از خاصیت، خاصیت، خاصیت ....) هستند که هیچ منطقی در آن‌ها قرار نمی‌گیرد.
د) View model باید حاوی تمام اطلاعاتی باشد که View جهت رندر نیاز دارد و نه بیشتر و الزامی هم ندارد که این اطلاعات مستقیما به domain models مرتبط شوند. برای مثال اگر قرار است firstName+LastName در View نمایش داده شود، کار این جمع زدن باید حین تهیه View Model انجام شود و نه داخل View. یا اگر قرار است اطلاعات عددی با سه رقم جدا کننده به کاربر نمایش داده شوند، وظیفه View Model است که یک خاصیت اضافی را برای تهیه این مورد تدارک ببیند. یا مثلا اگر یک فرم ثبت نام داریم و در این فرم لیستی وجود دارد که تنها Id عنصر انتخابی آن در Model اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تهیه اطلاعات این لیست هم کار ViewModel است و نه اینکه مدام به Model اصلی بخواهیم خاصیت اضافه کنیم.

ViewModel چگونه پیاده سازی می‌شود؟
اکثر مقالات را که مطالعه کنید، این روش را توصیه می‌کنند:

public class MyViewModel
{
    public SomeDomainModel1 Model1 { get; set; }
    public SomeDomainModel2 Model2 { get; set; }
    ...
}

یعنی اینکه View ما به اطلاعات مثلا دو Model نیاز دارد. این‌ها را به این شکل محصور و کپسوله می‌کنیم. اگر View، واقعا به تمام فیلدهای این کلاس‌ها نیاز داشته باشد، این روش صحیح است. در غیر اینصورت، این روش نادرست است (و متاسفانه همه جا هم دقیقا به این شکل تبلیغ می‌شود).
ViewModel محصور کننده یک یا چند مدل نیست. در اینجا حس غلط کار کردن با یک ViewModel را داریم. ViewModel فقط باید ارائه کننده اطلاعاتی باشد که یک View نیاز دارد و نه بیشتر و نه تمام خواص تمام کلاس‌های تعریف شده. به عبارتی این نوع تعریف صحیح است:

public class MyViewModel
{
    public string SomeExtraField1 { get; set; }
    public string SomeExtraField2 { get; set; }
public IEnumerable<SelectListItem> StateSelectList { get; set; }
// ...
    public string PersonFullName { set; set; }
}

در اینجا، View متناظری، قرار است نام کامل یک شخص را به علاوه یک سری اطلاعات اضافی که در domain model نیست، نمایش دهد. مثلا نمایش نام استان‌ها که نهایتا Id انتخابی آن قرار است در برنامه استفاده شود.
خلاصه علت وجودی ViewModel این موارد است:
الف) Model برنامه را مستقیما در معرض استفاده قرار ندهیم (عدم رعایت این نکته به مشکلات امنیتی حادی هم حین به روز رسانی اطلاعات ممکن است ختم ‌شود که پیشتر توضیح داده شد).
ب) فیلدهای نمایشی اضافی مورد نیاز یک View را داخل Model برنامه تعریف نکنیم (مثلا تعاریف عناصر یک دراپ داون لیست، جایش اینجا نیست. مدل فقط نیاز به Id عنصر انتخابی آن دارد).

با این توضیحات، اگر View به روز رسانی اطلاعات کلمه عبور کاربر، تنها به اطلاعات id آن کاربر و کلمه عبور او نیاز دارد، فقط باید همین اطلاعات را در اختیار View قرار داد و نه بیشتر:

namespace MvcApplication7.Models
{
public class UserViewModel
{
public int Id { set; get; }
public string Password { set; get; }
}
}

به این ترتیب دیگر خاصیت IsAdming اضافه‌ای وجود ندارد که بخواهد مورد حمله واقع شود.



استفاده از model binding برای آپلود فایل به سرور

برای آپلود فایل به سرور تنها کافی است یک اکشن متد به شکل زیر را تعریف کنیم. HttpPostedFileBase نیز یکی دیگر از model binderهای توکار ASP.NET MVC است:

[HttpGet]
public ActionResult Upload()
{
return View(); // Shows the upload page
}

[HttpPost]
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
{
string filename = Server.MapPath("~/files/somename.ext");
file.SaveAs(filename);
return RedirectToAction("Index");
}

View متناظر هم می‌تواند به شکل زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "Upload";
}
<h2>
Upload</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Upload", controllerName: "User",
method: FormMethod.Post,
htmlAttributes: new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
<text>Upload a photo:</text> <input type="file" name="photo" />
<input type="submit" value="Upload" />
}

اگر دقت کرده باشید در طراحی ASP.NET MVC از anonymously typed objects زیاد استفاده می‌شود. در اینجا هم برای معرفی enctype فرم آپلود، مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی هر جایی که مشخص نبوده چه تعداد ویژگی یا کلا چه ویژگی‌ها و خاصیت‌هایی را می‌توان تنظیم کرد، اجازه تعریف آن‌ها را به صورت anonymously typed objects میسر کرده‌اند. یک نمونه دیگر آن در متد routes.MapRoute فایل Global.asax.cs است که پارامتر سوم دریافت مقدار پیش فرض‌ها نیز anonymously typed object است. یا نمونه دیگر آن‌را در همین قسمت در جایی که لینک delete را به فرم تبدیل کردیم مشاهده نمودید. مقدار routeValues هم یک anonymously typed object معرفی شد.



سفارشی سازی model binder پیش فرض ASP.NET MVC

در همین مثال فرض کنید تاریخ را به صورت شمسی از کاربر دریافت می‌کنیم. خاصیت تعریف شده هم DateTime میلادی است. به عبارتی model binder حین تبدیل رشته تاریخ شمسی دریافتی به تاریخ میلادی با شکست مواجه شده و نهایتا خاصیت this.ModelState.IsValid مقدارش false خواهد بود. برای حل این مشکل چکار باید کرد؟
برای این منظور باید نحوه پردازش یک نوع خاص را سفارشی کرد. ابتدا با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder شروع می‌کنیم. توسط bindingContext.ValueProvider می‌توان به مقداری که کاربر وارد کرده در میانه راه دسترسی یافت. آن‌را تبدیل کرده و نمونه صحیح را بازگشت داد.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Binders
{
public class PersianDateModelBinder : IModelBinder
{

public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
{
var valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
var modelState = new ModelState { Value = valueResult };
object actualValue = null;
try
{
var parts = valueResult.AttemptedValue.Split('/'); //ex. 1391/1/19
if (parts.Length != 3) return null;
int year = int.Parse(parts[0]);
int month = int.Parse(parts[1]);
int day = int.Parse(parts[2]);
actualValue = new DateTime(year, month, day, new PersianCalendar());
}
catch (FormatException e)
{
modelState.Errors.Add(e);
}

bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
return actualValue;
}
}
}

سپس برای معرفی PersianDateModelBinder جدید تنها کافی است سطر زیر را

ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());

به متد Application_Start قرار گرفته در فایل Global.asax.cs برنامه اضافه کرد. از این پس کاربران می‌توانند تاریخ‌ها را در برنامه شمسی وارد کنند و model binder بدون مشکل خواهد توانست اطلاعات ورودی را به معادل DateTime میلادی آن تبدیل کند و استفاده نماید.
تعریف مدل بایندر سفارشی در فایل Global.asax.cs آن‌را به صورت سراسری در تمام مدل‌ها و اکشن‌متدها فعال خواهد کرد. اگر نیاز بود تنها یک اکشن متد خاص از این مدل بایندر سفارشی استفاده کند می‌توان به روش زیر عمل کرد:

public ActionResult Create([ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))] User user)

همچنین ویژگی ModelBinder را به یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد:

[ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))]
public class User
{


اشتراک‌ها
کنفرانس NET Conf: Focus on Blazor.

.NET Conf: Focus on Blazor is a free, one-day livestream event that features speakers from the community and .NET product teams that are working on building web apps with C# and Blazor. You don't need to use JavaScript anymore with Blazor technology! Blazor lets you build interactive web UIs using C# instead of JavaScript. 

کنفرانس NET Conf: Focus on Blazor.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت چهارم - مبانی Blazor - بخش 1 - Data Binding
یک نکته تکمیلی: امکان انتقال کدهای #C یک کامپوننت، به یک فایل مجزای code behind نیز وجود دارد

روال متداول کار با کامپوننت‌های Razor، قرار دادن کدهای #C مربوط به آن‌ها، در قسمت {}code@ همان فایل، با پسوند razor. است. می‌توان جهت بالا بردن قابلیت نگهداری کدهای کامپوننت‌ها، برخوردار شدن از intellisense بهتری و همچنین کاهش حجم فایل‌های razor. که در نهایت به خوانایی بیشتر و ساده‌تر آن‌ها منتهی می‌شود، قطعه‌ی {}code@ را به یک فایل سی‌شارپ مجزا منتقل کرد؛ با این شرایط و نکات خاص:
- اگر برای مثال نام یک کامپوننت، login.razor است، فایل code behind آن باید با همان نام شروع شود و ختم به cs. شود؛ یعنی در این مثال باید دقیقا نام login.razor.cs را داشته باشد و محتوای ابتدایی آن اکنون به صورت زیر خواهد بود:
namespace ProjectName.Folder1.Folder2
{
    public class Login
    {

    }
}
- پس از آن، یک چنین قطعه کدی، کامپایل نخواهد شد؛ چون کامپوننت login.razor که در پوشه‌ی folder1/folder2 واقع شده‌است نیز توسط کامپایلر به یک چنین کلاسی ترجمه می‌شود. برای رفع این مشکل، باید کلاس را به صورت partial تعریف کرد تا کدهای آن جزئی از کدهای کامپوننت login.razor شوند:
namespace ProjectName.Folder1.Folder2
{
    public partial class Login
    {

    }
}
- اکنون جهت انتقال کدهای قطعه {}code@، فقط کافی است آن‌ها را انتخاب و cut کرده و سپس در بدنه‌ی کلاس فوق، paste کنیم. در این حالت نیازی نیست سطوح دسترسی قسمت‌های مختلف کد، مانند private و protected را تغییر داد و همه چیز مانند قبل خواهد بود.

چند نکته:
- سرویس‌هایی که با دایرکتیو inject@ تعریف می‌شوند، در اینجا به صورت زیر توسط Attributes تعریف خواهند شد:
namespace ProjectName.Folder1.Folder2
{
    public partial class Login
    {
        [Inject]
        public NavigationManager NavigationManager { set; get; }

        // ...
    }
}
- فایل سراسری Imports.razor_ که جهت تعریف فضاهای نام تکراری مورد استفاده قرار می‌گرفت، در اینجا کاربردی نداشته و نیاز است فضاهای نام را همانند کدهای متداول #C، در ابتدای فایل cs. جاری ذکر کرد.
- جهت بهبود Intellisense متناظر با قابلیت‌های Blazor، بهتر است کلاس partial تعریف شده، از کلاس پایه ComponentBase نیز ارث بری کند:
namespace ProjectName.Folder1.Folder2
{
    public partial class Login : ComponentBase
    {
        [Inject]
        public NavigationManager NavigationManager { set; get; }

        // ...
    }
}
مطالب
فعال‌سازی Multiple Active Result Sets
(Multiple Active Result Sets (MARS یکی از قابلیتهای SQL SERVER است. این قابلیت در واقع این امکان را برای ما فراهم می‌کند تا بر روی یک Connection همزمان چندین کوئری را به صورت موازی ارسال کنیم. در این حالت برای هر کوئری یک سشن مجزا در نظر گرفته می‌شود. 
مدل:
namespace EnablingMARS.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Desc { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public Category Category { get; set; }

    }

    public enum Category
    {
        Cate1,
        Cate2,
        Cate3
    }
}
کلاس Context:
namespace EnablingMARS.Models
{
    public class ProductDbContext : DbContext
    {
        public ProductDbContext() : base("EnablingMARS") {}
        public DbSet<Product> Products { get; set; }

    }
}
ابتدا یک سطر جدید را توسط کد زیر به دیتابیس اضافه می‌کنیم:
MyContext.Products.Add(new Product()
 {
                Title = "title1",
                Desc = "desc",
                Price = 4500f,
                Category = Category.Cate1
   });
MyContext.SaveChanges();
اکنون می‌خواهیم قیمت محصولاتی را که در دسته‌بندی Cate1 قرار دارند، تغییر دهیم:
foreach (var product in _dvContext.Products.Where(category => category.Category == Category.Cate1))
{
     product.Price = 50000;
     MyContext.SaveChanges();
}
خوب؛ اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم با خطای زیر مواجه می‌شویم:
There is already an open DataReader associated with this Command which must be closed first.
این استثناء زمانی اتفاق می‌افتد که بر روی نتایج حاصل از یک کوئری، یک کوئری دیگر را ارسال کنیم. البته استثنای صادر شده بستگی به کوئری دوم شما دارد ولی در حالت کلی و با مشاهده Stack Trace، پیام فوق نمایش داده می‌شود. همانطور که در کد بالا ملاحظه می‌کنید درون حلقه‌ی forach ما به پراپرتی Price دسترسی پیدا کرده‌ایم، در حالیکه کوئری اصلی ما هنوز فعال (Active) است. MARS در اینجا به ما کمک می‌کند که بر روی یک Connection، بیشتر از یک کوئری فعال داشته باشیم. در حالت عادی Entity Framework Code First این ویژگی را به صورت پیش‌فرض برای ما فعال نمی‌کند. اما اگر خودمان کانکشن‌استرینگ را اصلاح کنیم، این ویژگی SQL SERVER فعال می‌گردد. برای حل این مشکل کافی است به کانکشن‌استرینگ، MultipleActiveResultSets=true را اضافه کنیم:
"Data Source=(LocalDB)\v11.0;Initial Catalog=EnablingMARS; MultipleActiveResultSets=true"
لازم به ذکر است که این قابلیت از نسخه SQL SERVER 2005 به بالا در دسترس می‌باشد. همچنین در هنگام استفاده از این قابلیت می‌بایستی موارد زیر را در نظر داشته باشید:
  • وقتی کانکشنی در حالت MARS برقرار می‌شود، یک سشن نیز همراه با یکسری اطلاعات اضافی برای آن ایجاد شده که باعث ایجاد Overhead خواهد شد.
  • دستورات مارس  thread-safe  نیستند.
مطالب
Blazor 5x - قسمت هشتم - مبانی Blazor - بخش 5 - تامین محتوای نمایشی کامپوننت‌های فرزند توسط کامپوننت والد
تا اینجا با نحوه‌ی تعریف کامپوننت‌ها و انتقال اطلاعات به آن‌ها و برعکس، آشنا شدیم. در ادامه علاقمندیم اگر کامپوننتی را به صورت زیر تعریف کردیم:
<Comp1>This is a content coming from the parent</Comp1>
محتوایی را که بین تگ‌های این کامپوننت فرزند، توسط کامپوننت والد تنظیم شده‌است، در قسمت مشخصی از UI کامپوننت فرزند نمایش دهیم.


معرفی مفهوم Render Fragment

برای درج محتوای تامین شده‌ی توسط کامپوننت والد در یک کامپوننت فرزند، از ویژگی به نام Render Fragment استفاده می‌شود. مثالی جهت توضیح جزئیات آن:
در ابتدا یک کامپوننت والد جدید را در مسیر Pages\LearnBlazor\ParentComponent.razor به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component"></ChildComponent>

@code {

}
- در اینجا یک کامپوننت متداول با مسیریابی منتهی به ParentComponent/ تعریف شده‌است.
- سپس دوبار کامپوننت فرضی ChildComponent به همراه پارامتر Title و یک محتوای جدید قرار گرفته‌ی در بین تگ‌های آن، در صفحه تعریف شده‌اند.
- بار دومی که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، به همراه محتوای جدیدی در بین تگ‌های خود نیست.

برای دسترسی به این کامپوننت از طریق منوی برنامه، مدخل منوی آن‌را به کامپوننت Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="ParentComponent">
       <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Parent/Child Relation
    </NavLink>
</li>
اکنون می‌خواهیم کامپوننت ChildComponent را افزوده و انتظارت یاد شده (دریافت یک پارامتر و نمایش محتوای سفارشی تنظیم شده) را پیاده سازی کنیم. به همین جهت فایل جدید Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\ChildComponent.razor را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
<div>
    <div class="alert alert-info">@Title</div>
    <div class="alert alert-success">
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    </div>
</div>


@code {
    [Parameter]
    public string Title { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }
}
توضیحات:

- خاصیت عمومی Title که توسط ویژگی Parameter مزین شده‌است، امکان تنظیم مقدار مشخصی را توسط کامپوننت دربرگیرنده‌ی ChildComponent میسر می‌کند.
- در اینجا پارامتر عمومی دیگری نیز تعریف شده‌است که اینبار از نوع ویژه‌ی RenderFragment است. توسط آن می‌توان به محتوایی که در کامپوننت والد ChildComponent در بین تگ‌های آن تنظیم شده‌است، دسترسی یافت. همچنین اگر این محتوا توسط کامپوننت والد تنظیم نشده باشد، مانند دومین باری که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، می‌توان با بررسی نال بودن آن، یک محتوای پیش‌فرض را نمایش داد.


با این خروجی:



روش دیگری برای فراخوانی Event Call Back ها

در قسمت قبل روش انتقال اطلاعات را از کامپوننت‌های فرزند، به والد مشاهده کردیم. فراخوانی آن‌ها در سمت Child Component نیاز به یک متد اضافی داشت و همچنین تنها یک پارامتر را هم ارسال کردیم. برای ساده سازی این عملیات از روش زیر نیز می‌توان استفاده کرد:
<button class="btn btn-danger"
        @onclick="@(() => OnClickBtnMethod.InvokeAsync((1, "A message from child!")))">
   Show a message from the child!
</button>


@code {
    // ...

    [Parameter]
    public EventCallback<(int, string)> OnClickBtnMethod { get; set; }
}
- در اینجا برای تعریف و ارسال بیش از یک پارامتر، از tuples استفاده شده‌است.
- همچنین فراخوانی OnClickBtnMethod.InvokeAsync را نیز در محل تعریف onclick@ بدون نیازی به یک متد اضافی، مشاهده می‌کنید. نکته‌ی مهم آن، قرار دادن این قطعه کد داخل ()@ است تا ابتدا و انتهای کدهای #C مشخص شود؛ وگرنه کامپایل نمی‌شود.

در سمت کامپوننت والد برای دسترسی به OnClickBtnMethod که اینبار یک tuple را ارسال می‌کند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component">
    <p><b>@MessageText</b></p>
</ChildComponent>

@code {
    string MessageText = "";

    private void ShowMessage((int Value, string Message) args)
    {
        MessageText = args.Message;
    }
}
در اینجا OnClickBtnMethod تعریف شده، به متد ShowMessage متصل شده‌است که یک tuple از جنس (int, string) را دریافت می‌کند. سپس با انتساب خاصیت رشته‌ای آن به فیلد جدید MessageText، سبب نمایش آن می‌شویم.


امکان تعریف چندین RenderFragment

تا اینجا یک RenderFragment را در کامپوننت فرزند تعریف کردیم. امکان تعریف چندین RenderFragment در ChildComponent.razor نیز وجود دارند:
@code {
    // ...

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment DangerChildContent { get; set; }
}
در یک چنین حالتی، روش استفاده‌ی از این پارامترهای RenderFragment در سمت والد (ParentComponent.razor) به صورت زیر خواهد بود:
<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    <ChildContent>
        A `Render Fragment` from the parent!
    </ChildContent>
    <DangerChildContent>
        A danger content from the parent!
    </DangerChildContent>
</ChildComponent>
که به همراه ذکر صریح نام پارامترها به صورت تگ‌هایی جدید، داخل تگ اصلی است.

از آنجائیکه ذکر این تگ‌ها اختیاری است، نیاز است در ChildComponent.razor بر اساس null بودن آن‌ها، تصمیم به رندر محتوایی پیش‌فرض گرفت:
    @if(DangerChildContent == null)
    {
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    }
    else
    {
        <span>@DangerChildContent</span>
    }




کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-08.zip
نظرات مطالب
ارسال عکس به stimulsoft و ایجاد گزارش
با سلام، من از این روش برای ارسال عکس به Bussiness Object استفاده کردم، که در واقع یک لیست رو که در برنامه C# ساخته شده و یک ستون عکس داره رو میخوام گزارش بگیرم، علاوه بر توضیحات شما از این مطلب هم استفاده کردم. اما ستون تصاویر نمایش داده نمیشه و یا اینکه به ازای type‌های مختلف عبارت هایی مثل عبارت زیر نمایش داده میشه:
System.Drawing.Bitmap
تصاویری که داشتم در دیتابس sql ذخیره شده  و من برای یک گزارش جدید دیگه نمیخوام توی sql إخیره کنم  و نیاز دارم که لیست رو مستقیما به گزارش ارسال کنم. ممنون میشم راهنمایی کنید.
private void ModifyItemList()
        {
            ItemList.Clear();
            var AllItems = from BetaData in BetaContext.BetaDatas
                           where BetaData.ProjectName == Globals.ProjectName &&
                           BetaData.ProjectCode == Globals.ProjectCode &&
                           (BetaData.Type == Globals.Types.Partition || BetaData.Type == Globals.Types.Door)
                           select BetaData;
                           
            foreach(BetaData data in AllItems)
            {
                byte[] imageByte = data.Image.ToArray();
                MemoryStream MS = new MemoryStream(imageByte);
                Image img = Image.FromStream(MS);
                StiImage stiImg = new StiImage();
                stiImg.Image = img;
                Items newItem = new Items
                {
                    Image = img,
                    Name = data.Name
                };
                ItemList.Add(newItem);
            }
                         
        }

        private void modiefieItemListToolStripMenuItem_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            
        }

        private void modifiedItemListToolStripMenuItem_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            ModifyItemList();
            ModifiedItemListReport.RegBusinessObject("Items",ItemList);
            ModifiedItemListReport.Compile();
            ModifiedItemListReport.Render();
            ModifiedItemListReport.Show();
        }

        public class Items
        {
            public string Name { get; set; }
            public Image Image { get; set; }
        }
مطالب
شروع کار با GraphQL در ASP.NET Core
در این مقاله هدف این است که GraphQL را در ASP.NET Core راه اندازی کنیم. از یک کتابخانه ثالث برای آسان‌تر کردن یکپارچگی استفاده می‌کنیم و همچنین با جزئیات، توضیح خواهیم داد که چگونه می‌توان از element‌های مربوط به GraphQL مثل (Type ،Query و Schema) برای کامل کردن فرآیند یکپارچگی در ASP.NET Core استفاده کنیم.

GraphQL  و تفاوت‌های آن با REST
GraphQl یک query language می‌باشد که query‌ها را با استفاده از type system‌‌‌هایی که ما برای داده‌ها تعریف می‌کنیم، اجرا می‌کند. GraphQL  به هیچ زبان یا پایگاه داده مشخصی گره نخورده است. 

  •  GraphQL نیازمند رفت و برگشت‌های کمتری به server، به منظور بازیابی داده‌ها برای template یا view است. همراه با REST ما مجبور هستیم که چندیدن endpoint مثلا  (... api/students, api/courses, api/instructors ) را برای گرفتن همه داده‌های که برای template یا view نیاز داریم ملاقات کنیم؛ ولی این شرایط در GraphQL برقرار نیست. با GraphQL ما تنها یک query را ایجاد می‌کنیم که چندین تابع (resolver) را در سمت سرور فراخوانی می‌کند و همه داده‌ها را از منابع مختلفی، در یک درخواست برگشت می‌دهد. 

  • همراه با REST، همانطور که Application ما رشد می‌کند، تعداد endpoint‌ها هم زیاد می‌شوند که این نیازمند زمان بیشتری برای نگهداری می‌باشد. اما با GraphQL ما تنها یک endpoint  داریم؛ همین! 
  • با استفاده از GraphQL، ما هرگز به مشکل گرفتن داده‌هایی کم یا زیاد از منبع روبرو نخواهیم شد. به این خاطر است که ما query‌ها را با فیلد‌هایی که چیز‌هایی را که نیاز داریم، نشان می‌دهند، تعریف می‌کنیم. در این صورت ما همیشه چیز‌هایی را که درخواست داده‌ایم، دریافت می‌کنیم.

بنابراین اگر یک query شبیه زیر را ارسال کنیم :
query OwnersQuery {
  owners {
    name
    account {
      type
    }
  } 
}
صد درصد مطمئن هستیم که خروجی زیر برگشت داده می‌شود:
{
  "data": {
    "owners": [
     {
      "name": "John Doe",
      "accounts": [
        {
          "type": "Cash"
        },
        {
          "type": "Savings"
        }
      ]
     }
    ]
  }
}

همراه با REST  این شرایط برقرار نمی‌باشد. بعضی از مواقع ما چیزی بیشتر یا کمتر از آنچه که نیاز داریم دریافت می‌کنیم؛ که این بستگی به اینکه چگونه action‌ها در یک endpoint مشخص، پیاده سازی شده‌اند، دارد.  

شروع کار 
یک پروژه جدید را با استفاده از دستور زیر ایجاد می‌کنیم: 
dotnet new api -n ASPCoreGraphQL
سپس ساختار زیر را ایجاد می‌کنیم :


پوشه Contracts شامل واسط‌های مورد نیاز برای repository logic می‌باشد:

namespace ASPCoreGraphQL.Contracts
{
    public interface IOwnerRepository
    {
    }
}
namespace ASPCoreGraphQL.Contracts
{
    public interface IAccountRepository
    {
    }
}


در پوشه Models، کلاس‌های مدل را نگه داری می‌کنیم؛ به همراه یک کلاس context و کلاس‌های configuration:
public class Owner
{
    [Key]
    public Guid Id { get; set; }
    [Required(ErrorMessage = "Name is required")]
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
 
    public ICollection<Account> Accounts { get; set; }
}

public class Account
{
    [Key]
    public Guid Id { get; set; }
    [Required(ErrorMessage = "Type is required")]
    public TypeOfAccount Type { get; set; }
    public string Description { get; set; }
 
    [ForeignKey("OwnerId")]
    public Guid OwnerId { get; set; }
    public Owner Owner { get; set; }
}

public enum TypeOfAccount
{
    Cash,
    Savings,
    Expense,
    Income
}
    public class ApplicationContext : DbContext
    {
        public ApplicationContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {

        }

        public DbSet<Owner> Owners { get; set; }
        public DbSet<Account> Accounts { get; set; }
    }

در پوشه Repository، کلاس‌های مرتبط با منطق بازیابی داده‌ها را داریم:
public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public OwnerRepository(ApplicationContext context)
    {
        _context = context;
    }
}
public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public AccountRepository(ApplicationContext context)
    {
        _context = context;
    }
}
repository logic، یک راه اندازی ابتدایی بدون هیچ لایه اضافه‌تری است.

کلاس context و کلاس‌های repository، در فایل Startup.cs ثبت می‌شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContext<ApplicationContext>(opt =>
         opt.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"))); 
 
    services.AddScoped<IOwnerRepository, OwnerRepository>();
    services.AddScoped<IAccountRepository, AccountRepository>();
 
    services.AddMvc().SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2)
        .AddJsonOptions(options => options.SerializerSettings.ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore);
}


Integration of GraphQL in ASP.NET Core 
برای کار کردن با GraphQL در ابتدا نیاز است که کتابخانه GraphQL را نصب کنیم. به همین منظور در ترمینال مربوط به VS Code، دستور زیر را وارد می‌کنیم: 
dotnet add package GraphQL
و همچنین کتابخانه‌ی زیر که به ما کمک می‌کند تا GraphQL.NET را به عنوان یک وابستگی دریافت کنیم:
dotnet add package GraphQL.Server.Transports.AspNetCore
و در نهایت نصب کتابخانه زیر که کمک می‌کند query‌های GraphQL را به سرور ارسال کنیم:
dotnet add package GraphQL.Server.Ui.Playground

(Creating GraphQL Specific Objects (Type, Query, Schema

کار را با ایجاد کردن یک پوشه جدید به نام GraphQL و سپس در آن ایجاد یک پوشه دیگر به نام GraphQLSchema، شروع می‌کنیم. در پوشه GraphQLSchema، یک کلاس را به نام AppSchema، ایجاد می‌کنیم.
کلاس AppSchema باید از کلاس Schema ارث بری کند تا در فضای نام GraphQL.Types قرار گیرد. در سازنده این کلاس، IDependencyResolver را تزریق می‌کنیم که قرار است به ما کمک کند تا اشیاء Query ،Mutation یا Subscription را resolve کنیم:
public class AppSchema : Schema
{
    public AppSchema(IDependencyResolver resolver)
        :base(resolver)
    {
 
    }
}
چیزی که مهم است بدانیم این است که خصوصیات schema، مثل Query ،Mutation و Subscription، واسط IObjectGraphType را پیاده سازی می‌کنند تا اشیائی را که قرار است resolve کنیم، همین type را پیاده سازی کرده باشند. در ضمن GraphQL API نمی‌تواند مدل را به عنوان نتیجه به صورت مستقیم بازگشت دهد.
فعلا این کلاس را در همین حالت می‌گذاریم و سپس یک پوشه را به نام GraphQLTypes در پوشه GraphQL ایجاد می‌کنیم. در پوشه GraphQLTypes یک کلاس را به نام OwnerType ایجاد می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType()
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the owner object.");
        Field(x => x.Name).Description("Name property from the owner object.");
        Field(x => x.Address).Description("Address property from the owner object.");
    }
}
از کلاس OwnerType به عنوان یک جایگزین برای مدل Owner درون یک GraphQL API استفاده می‌کنیم. این کلاس از نوع جنریک ObjectGraphType ارث بری می‌کند. با متد Field، فیلد‌هایی را که بیانگر خصوصیات مدل Owner می‌باشند، مشخص می‌کنیم.
در ابتدا واسط IOwnerRepository و کلاس  OwnerRepository را به حالت زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IOwnerRepository
{
    IEnumerable<Owner> GetAll();
}


public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public OwnerRepository(ApplicationContext context)
    {
        _context = context;
    }
 
    public IEnumerable<Owner> GetAll() => _context.Owners.ToList();
}

در ادامه یک پوشه دیگر را به نام GraphQLQueries در پوشه‌ی GraphQL ایجاد و سپس در آن یک کلاس را به نام AppQuery ایجاد و آن را به حالت زیر ویرایش می‌کنیم:
public class AppQuery : ObjectGraphType
{
    public AppQuery(IOwnerRepository repository)
    {
        Field<ListGraphType<OwnerType>>(
           "owners",
           resolve: context => repository.GetAll()
       );
    }
}

توضیحات AppQuery
همانطور که می‌بینیم این کلاس از ObjectGraphType ارث بری می‌کند. در سازنده کلاس، IOwnerRepository را تزریق می‌کنیم و یک فیلد را به منظور برگشت دادن نتیجه برای یک Query مشخص، ایجاد می‌کنیم. در این کلاس، از نوع جنریک متد Field، استفاده کرده‌ایم که تعدادی type را به عنوان یک پارامتر جنریک پذیرش می‌کند که این بیانگر GraphQL.NET برای type ‌های معمول در NET. می‌باشد. علاوه بر ListGraphType،  نوع‌هایی مثل IntGraphType  و StringGraphType و ... وجود دارند (لیست کامل).
پارامتر owners نام فیلد می‌باشد (query مربوط به کلاینت باید با این نام مطابقت داشته باشد) و پارامتر دوم نتیجه می‌باشد.
بعد از انجام این مقدمات، اکنون کلاس AppSchema  را باز می‌کنیم و به حالت زیر آن را ویرایش می‌کنیم:
public class AppSchema : Schema
{
    public AppSchema(IDependencyResolver resolver)
        :base(resolver)
    {
        Query = resolver.Resolve<AppQuery>();
    }
}

Libraries and Schema Registration 
 در کلاس Startup نیاز است کتابخانه‌های نصب شده و هم چنین  کلاس schema ایجاد شده را ثبت کنیم. این کار را با ویرایش کردن متد ConfigureServices  و Configure  انجام میدهیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    ...
 
    services.AddScoped<IDependencyResolver>(s => new FuncDependencyResolver(s.GetRequiredService));
    services.AddScoped<AppSchema>();
 
    services.AddGraphQL(o => { o.ExposeExceptions = false; })
        .AddGraphTypes(ServiceLifetime.Scoped);

   ...
}
در متد ConfigureServices، در ابتدا DependencyResolver و سپس کلاس schema را ثبت می‌کنیم. علاوه بر آن، GraphQL را با متد AddGraphQL ثبت می‌کنیم. سپس همه تایپ‌های GraphQL را با متد AddGraphTypes ثبت می‌کنیم. بدون این متد (AddGraphTypes)، ما مجبور بودیم که همه type ‌ها و query ‌ها را به صورت دستی در APIامان ثبت کنیم.
در نهایت در متد schema  Configure را به خط لوله درخواست‌ها (request’s pipeline) اضافه می‌کنیم و هم چنین ابزار Playground UI:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   ...
    app.UseGraphQL<AppSchema>();
    app.UseGraphQLPlayground(options: new GraphQLPlaygroundOptions());
    app.UseMvc();
}

برای آزمایش GraphQL API امان، از ابزار GraphQL.UI.Playground استفاده می‌کنیم. در ابتدا پروژه را با دستور زیر اجرا می‌کنیم:
dotnet run
و سپس در مرورگر به این آدرس می‌رویم: 
https://localhost:5001/ui/playground
اکنون یک query را با نام owners ارسال می‌کنیم (این نام باید با نام query که در AppQuery در نظر گرفتیم، مطابقت داشته باشد). سپس نتیجه لازم را دریافت می‌کنیم. همانطور که مشاهده می‌کنیم، همه چیز بر اساس انتظاری که می‌رفت کار می‌کند. 



در قسمت بعد درابطه با  کوئری‌های پیشرفته، Error Handling و Data Loader در GraphQL  صحبت خواهیم کرد. 

کد‌های مربوط به این قسمت را از اینجا دریافت کنید .ASPCoreGraphQL.zip
مطالب
SortedSet در دات نت 4

SortedSet قرار گرفته در فضای نام System.Collections.Generic دات نت 4، لیستی از اشیاء به صورت خودکار مرتب شده را ارائه می‌دهد. SortedSet نیز همانند HashSet از اعضای منحصربفردی تشکیل خواهد شد اما اینبار به شکلی مرتب شده. برای پیاده سازی آن از red-black tree data structure استفاده شده است که مهم‌ترین مزیت آن امکان افزودن و یا حذف اشیاء به آن بدون کاهش قابل توجه کارآیی برنامه است.

مثال اول:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace SortedSetTest
{
class Program
{
static void sample1()
{
var setRange = new SortedSet<int> { 2, 5, 6, 2, 1, 4, 8 };

foreach (var i in setRange)
{
Console.WriteLine(i);
}
}

static void Main()
{
sample1();
}
}
}
در این مثال با نحوه‌ی ایجاد این لیست جنریک خود مرتب شونده‌ی تکراری نپذیر (!) آشنا می‌شوید. اگر این مثال را اجرا نمائید، خروجی آن مرتب شده است و همچنین تنها شامل یک عدد 2 است (اعضای تکراری را حذف می‌کند).

مثال دوم:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace SortedSetTest
{
class Program
{
static void sample2()
{
var setRange = new SortedSet<int>();
var random = new Random();

for (int counter = 0; counter < 100; counter++)
{
var rnd = random.Next(-180, 181);
if (!setRange.Add(rnd))
{
Console.WriteLine("Couldn't add {0}", rnd);
}
}

Console.WriteLine("Result set:");
foreach (var item in setRange)
{
Console.WriteLine(item);
}
}

static void Main()
{
sample2();
}
}
}
در این مثال نحوه‌ی افزودن اعضای مختلف به این لیست ویژه، توسط متد Add آن بیان شده است. اگر آیتمی در این لیست موجود باشد، مجددا اضافه نشده و حاصل متد Add آن، False خواهد بود.

مثال سوم:
اگر از سایر انواع سفارشی تعریف شده استفاده نمائید، باید روش مقایسه‌ی آن‌ها را نیز با پیاده سازی اینترفیس استاندارد IComparable ارائه دهید؛ در غیر اینصورت با خطای At least one object must implement IComparable متوقف خواهید شد.

using System;
using System.Collections;
using System.Collections.Generic;

namespace SortedSetTest
{
class FileInfo
{
public string Name { set; get; }
public long Size { set; get; }
}

class FileInfoComparer : IComparer<FileInfo>
{
public int Compare(FileInfo x, FileInfo y)
{
var caseiComp = new CaseInsensitiveComparer();
return caseiComp.Compare(x.Name, y.Name);
}
}


class Program
{

static void sample3()
{
var setRange = new SortedSet<FileInfo>(new FileInfoComparer())
{
new FileInfo
{
Name = "file1.txt",
Size = 100
},
new FileInfo
{
Name = "file2.txt",
Size = 10
},
new FileInfo
{
Name = "file3.txt",
Size = 300
}
};

foreach (var item in setRange)
{
Console.WriteLine(item.Name);
}
}

static void Main()
{
sample3();

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

در این مثال اشیایی از نوع کلاس FileInfo به لیست ویژه‌ی ما اضافه شده‌اند. برای اینکه امکان مقایسه‌ی آن‌ها فراهم باشد ، کلاس FileInfoComparer با پیاده سازی اینترفیس IComparer ، روش مقایسه دو شیء از این دست را ارائه می‌دهد.

اشتراک‌ها
تعدادی از ویژگی‌های پیشنهادی C# 9.0

The long road to C# 9 has already begun and this is the first article in the world about the C# 9 Candidate features. Once you have completed reading this article, you will hopefully be better prepared for the new C# challenges you will meet in the future. 

تعدادی از ویژگی‌های پیشنهادی C# 9.0