مطالب
روش تولید خودکار URLها در برنامه‌های ASP.NET Core
پیشتر مطلب «نحوه صحیح تولید Url در ASP.NET MVC» را در این سایت مطالعه کرده‌اید و خلاصه‌ی آن به این صورت است که اگر در جائی از برنامه‌ی خود، مسیر Home/Details/1 را به صورت دستی وارد کرده‌اید، با تغییر الگوی مسیریابی برنامه برای مثال به صورت "uni/{controller=Home}/{action=Index}/{id?}" در آینده، مسیر یاد شده دیگر معتبر و قابل دسترسی نبوده و نیاز خواهید داشت تمام مسیرهای دستی وارد شده‌ی اینگونه را در سراسر برنامه اصلاح کنید. به همین جهت در این مطلب روش جدید تولید خودکار URL‌ها را در برنامه‌های ASP.NET Core بررسی می‌کنیم.


تولید URL‌های منتهی به اکشن متدها در کنترلرها

هنوز هم در اکشن متدهای ASP.NET Core می‌توان از متد Url.Action برای تولید لینکی به سایر اکشن متدهای کنترلرهای دیگر استفاده کرد. البته اینبار مقادیر مسیریابی آن به عنوان پارامتر سوم باید وارد شوند و همچنین می‌توان بر اساس Scheme جاری، به صورت خودکار http و یا https را در ابتدای URL درج کرد (البته ذکر Scheme سبب تولید URLهای مطلق می‌شود؛ اگر نیاز به مسیرهای نسبی است، آن‌را ذکر نکنید):
var url = this.Url.Action("About", "Home", new { id = 1 }, this.Request.Scheme);

اما اگر در اکشن متدهای کنترلرها قرار نداشتیم چطور؟
در هر قسمتی از برنامه که دسترسی به httpContext وجود دارد، می‌توان به سرویس IUrlHelper آن نیز دسترسی یافت (this.Url در یک اکشن متد، وهله‌ای از IUrlHelper است):
var urlHelper = httpContext.RequestServices.GetRequiredService<IUrlHelper>()
و پس از آن برای نمونه متد urlHelper.Action یاد شده (معادل this.Url.Action) در دسترس می‌باشد.


تولید URL‌های منتهی به اکشن متدها در خارج از کنترلرها

فرض کنید می‌خواهید در متد Configure فایل آغازین برنامه، آدرس منتهی به یک اکشن متد خاصی را تولید کنید و یا در یک میان‌افزار که عملکرد آن باتوجه به محل قرارگیری آن، پیش از رخ‌دادن و اجرای میان‌افزار MVC است. در این حالت دیگر روش IUrlHelper یاد شده کار نمی‌کند؛ چون در این مکان‌ها دسترسی به Action Context میان‌افزار MVC وجود ندارد و هنوز این میان‌افزار اجرا نشده‌است.
برای رفع این مشکل، از زمان ASP.NET Core 2.2 به بعد، سرویس توکار جدیدی به نام LinkGenerator اضافه شده‌است که الزاما برای کار کردن، نیازی به Http Context و همچنین Action Context را ندارد. برای مثال اگر در متد void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)، دسترسی به app وجود دارد، توسط آن می‌توان سرویس LinkGenerator را دریافت کرد و سپس با کمک متد GetPathByAction آن، مسیر منتهی به یک اکشن متد خاص را به صورت خودکار تولید کرد:
var generator = app.ApplicationServices.GetRequiredService<LinkGenerator>();
var controllerName = nameof(HomeController).Replace("Controller", "");
var url = generator.GetPathByAction(nameof(HomeController.Index), controllerName)
بدیهی است اگر در قسمتی از برنامه امکان تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس مدنظر وجود داشته باشد، می‌توان LinkGenerator را به آن تزریق کرد (بدون نیاز به تنظیم خاصی) و از امکانات آن استفاده کرد. طول عمر LinkGenerator به صورت پیش‌فرض به Singleton تنظیم شده‌است. بنابراین می‌توان آن‌را به سازنده‌ی یک میان‌افزار نیز تزریق کرد (چون طول عمر میان‌افزاها نیز Singleton است):
public class MyMiddleware
{
    private readonly LinkGenerator _linkGenerator;

    public MyMiddleware(RequestDelegate next, LinkGenerator linkGenerator) 
   {
       _linkGenerator = linkGenerator;
   }   

    public async Task Invoke(HttpContext httpContext)
    {
        var url = _linkGenerator.GenerateLink(new { controller = "Store", action = "ListProducts" });
    
        httpContext.Response.ContentType = "text/plain";
        return httpContext.Response.WriteAsync($"Go to {url} to see the list of products.");
    }
}
و یا حتی روش ()<var linkGenerator = httpContext.RequestServices.GetService<LinkGenerator نیز در اینجا برای دسترسی به سرویس LinkGenerator کار می‌کند. به علاوه امکان تزریق مستقیم آن به Viewها و صفحات Razor نیز وجود دارد

یک نکته: متد GetUriByAction امکان دریافت HttpContext را نیز دارد:
public static string GetPathByAction(this LinkGenerator generator,
 HttpContext httpContext, string action = null, string controller = null,
 object values = null, PathString? pathBase = null,
 FragmentString fragment = default, LinkOptions options = null);
مانند:
var url = _linkGenerator.GetUriByAction(_accessor.HttpContext,
action: "GetContentByFileId",
values: new { FileId = 1 }
);
در این مثال accessor همان IHttpContextAccessor تزریق شده‌ی به یک سرویس خاص است. مزیت این روش، عدم نیاز به تکمیل سایر پارامترهای متد GetUriByAction است. اگر متد GetUriByAction را بدون HttpContext استفاده کنید، نیاز خواهید داشت تعداد پارامترهای بیشتری از آن‌را برای راهنمایی به آن تکمیل کنید:
public static string GetPathByAction(this LinkGenerator generator, string action, string controller,
 object values = null, PathString pathBase = default,
FragmentString fragment = default, LinkOptions options = null);
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 20 - بررسی تغییرات فیلترها
پیشنیازها

- فیلترها در MVC
- ASP.NET MVC #15


فیلترها در ASP.NET MVC، امکان اجرای کدهایی را پیش و یا پس از مرحله‌ی خاصی از طول اجرای pipeline آن فراهم می‌کنند. کلیات فیلترها در ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC (پیشنیازهای فوق) تفاوت چندانی را ندارد و بیشتر تغییراتی مانند نحوه‌ی معرفی سراسری آن‌ها، اکشن فیلترهای Async و یا تزریق وابستگی‌ها در آن‌ها، جدید هستند.


امکان تعریف فیلترهای Async در ASP.NET Core

حالت کلی تعریف یک فیلتر در ASP.NET MVC که در ASP.NET Core نیز همچنان معتبر است، پیاده سازی اینترفیس کلی IActionFilter می‌باشد که توسط آن می‌توان به مراحل پیش و پس از اجرای قطعه‌ای از کدهای برنامه دسترسی پیدا کرد:
namespace FiltersSample.Filters
{
    public class SampleActionFilter : IActionFilter
    {
        public void OnActionExecuting(ActionExecutingContext context)
        {
            // انجام کاری پیش از اجرای اکشن متد
        }

        public void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context)
        {
            // انجام کاری پس از اجرای اکشن متد
        }
    }
}
در اینجا اینترفیس IAsyncActionFilter نیز معرفی شده‌است که توسط آن می‌توان فراخوانی‌های غیرهمزمان و async را نیز مدیریت کرد:
namespace FiltersSample.Filters
{
    public class SampleAsyncActionFilter : IAsyncActionFilter
    {
        public async Task OnActionExecutionAsync(
            ActionExecutingContext context,
            ActionExecutionDelegate next)
        {
            // انجام کاری پیش از اجرای اکشن متد
            await next();
            // انجام کاری پس از اجرای اکشن متد
        }
    }
}
به کامنت‌های نوشته شده‌ی در بدنه‌ی متد OnActionExecutionAsync دقت کنید. در اینجا کدهای پیش از await next معادل OnActionExecuting و کدهای پس از await next معادل OnActionExecuted حالت همزمان و یا همان حالت متداول هستند. بنابراین جایی که اکشن متد اجرا می‌شود، همان await next است.

یک نکته: توصیه شده‌است که تنها یکی از حالت‌های همزمان و یا غیرهمزمان را پیاده سازی کنید و نه هر دوی آن‌ها را. اگر هر دوی این‌ها را در طی یک کلاس پیاده سازی کنید (تک کلاسی که هر دوی اینترفیس‌های IActionFilter و IAsyncActionFilter را با هم پیاده سازی می‌کند)، تنها نگارش Async آن توسط ASP.NET Core فراخوانی و استفاده خواهد شد. همچنین مهم نیست که اکشن متد شما Async هست یا خیر؛ برای هر دو حالت می‌توان از فیلترهای async نیز استفاده کرد.


ساده سازی تعریف فیلترها

اگر مدتی با ASP.NET MVC کار کرده باشید، می‌دانید که عموما کسی از این اینترفیس‌های کلی برای پیاده سازی فیلترها استفاده نمی‌کند. روش کار با ارث بری از یکی از فیلترهای از پیش تعریف شده‌ی ASP.NET MVC صورت می‌گیرد؛ از این جهت که این فیلترها که در اصل همین اینترفیس‌ها را پیاده سازی کرده‌اند، یک سری جزئیات توکار protected را نیز به همراه دارند که با ارث بری از آن‌ها می‌توان به امکانات بیشتری دسترسی پیدا کرد و کدهای ساده‌تر و کم حجم‌تری را تولید نمود:
ActionFilterAttribute
ExceptionFilterAttribute
ResultFilterAttribute
FormatFilterAttribute
ServiceFilterAttribute
TypeFilterAttribute

برای مثال در اینجا فیلتری را مشاهده می‌کنید که با ارث بری از فیلتر توکار ResultFilterAttribute، سعی در تغییر Response برنامه و افزودن هدری به آن کرده‌است:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Filters;
namespace FiltersSample.Filters
{
    public class AddHeaderAttribute : ResultFilterAttribute
    {
        private readonly string _name;
        private readonly string _value;
        public AddHeaderAttribute(string name, string value)
        {
            _name = name;
            _value = value;
        }

        public override void OnResultExecuting(ResultExecutingContext context)
        {
            context.HttpContext.Response.Headers.Add(
                _name, new string[] { _value });
            base.OnResultExecuting(context);
        }
    }
}
و برای استفاده‌ی از این فیلتر جدید خواهیم داشت:
[AddHeader("Author", "DNT")]
public class SampleController : Controller
{
    public IActionResult Index()
    {
        return Content("با فایرباگ هدر خروجی را بررسی کنید");
    }
}


نحوه‌ی تعریف میدان دید فیلترها

نحوه‌ی دید فیلترها در اینجا نیز همانند سابق، سه حالت را می‌تواند داشته باشد:
الف) اعمال شده‌ی به یک اکشن متد.
ب) اعمال شده‌ی به یک کنترلر که به تمام اکشن متدهای آن کنترلر اعمال خواهد شد.
ج) حالت تعریف سراسری و این مورد محل تعریف آن به کلاس آغازین برنامه منتقل شده‌است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.Filters.Add(typeof(SampleActionFilter)); // by type
        options.Filters.Add(new SampleGlobalActionFilter()); // an instance
    });
}
در اینجا دو روش معرفی فیلترهای سراسری را در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه مشاهده می‌کنید:
الف) اگر توسط ارائه‌ی new ClassName معرفی شوند، یعنی وهله سازی را خودتان قرار است مدیریت کنید و در این حالت تزریق وابستگی‌هایی صورت نخواهند گرفت.
ب) اگر توسط typeof معرفی شوند، یعنی این وهله سازی توسط IoC Container توکار ASP.NET Core انجام خواهد شد و طول عمر آن Transient است. یعنی به ازای هربار نیاز به آن، یکبار وهله سازی خواهد شد.


ترتیب اجرای فیلترها

توسط خاصیت Order می‌توان ترتیب اجرای چندین فیلتر اجرا شده‌ی به یک اکشن متد را مشخص کرد. اگر این مقدار منفی وارد شود:
 [MyFilter(Name = "Method Level Attribute", Order=-1)]
این فیلتر پیش از فیلترهای سراسری و همچنین فیلترهای اعمال شده‌ی در سطح کلاس اجرا می‌شود.


تزریق وابستگی‌ها در فیلترها

فیلترهایی که به صورت ویژگی‌ها یا Attributes تعریف می‌شوند و قرار است به کنترلرها و یا اکشن متدها به صورت مستقیم اعمال شوند، نمی‌توانند دارای وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود باشند. این محدودیتی است که توسط زبان‌های برنامه نویسی اعمال می‌شود و نه ASP.NET Core. اگر ویژگی قرار است پارامتری در سازنده‌ی خود داشته باشد، هنگام تعریف و اعمال آن، این پارامترها باید مشخص بوده و تعریف شوند. به همین جهت آنچنان با تزریق وابستگی‌های از طریق سازنده‌ی کلاس قابل مدیریت نیستند. برای رفع این نقصیه، راه‌حل‌های متفاوتی در ASP.NET Core پیشنهاد و طراحی شده‌اند:
الف) استفاده‌ی از ServiceFilterAttribute
[ServiceFilter(typeof(AddHeaderFilterWithDi))]
public IActionResult Index()
{
   return View();
}
ویژگی جدید ServiceFilter، نوع کلاس فیلتر را دریافت می‌کند و سپس هر زمانیکه نیاز به اجرای این فیلتر خاص بود، کار وهله سازی‌های وابستگی‌های آن، در پشت صحنه توسط IoC Container توکار ASP.NET Core انجام خواهد شد.
همچنین باید دقت داشت که در این حالت ثبت کلاس فیلتر در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه الزامی است.
 services.AddScoped<AddHeaderFilterWithDi>();
در غیراینصورت استثنای ذیل را دریافت خواهید کرد:
 System.InvalidOperationException: No service for type 'FiltersSample.Filters.AddHeaderFilterWithDI' has been registered.

ب) استفاده از TypeFilterAttribute
[TypeFilter(typeof(AddHeaderAttribute),  Arguments = new object[] { "Author", "DNT" })]
public IActionResult Hi(string name)
{
   return Content($"Hi {name}");
}
فیلتر و ویژگی TypeFilter بسیار شبیه است به عملکرد ServiceFilter، با این تفاوت که:
- نیازی نیست تا وابستگی آن‌را در متد ConfigureServices ثبت کرد (هرچند وابستگی‌های خود را از DI Container دریافت می‌کنند).
- امکان دریافت پارامترهای اضافی سازنده‌ی کلاس مدنظر را نیز دارند.


یک مثال تکمیلی: لاگ کردن تمام استثناءهای مدیریت نشده‌ی یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0

می‌توان با سفارشی سازی فیلتر توکار ExceptionFilterAttribute، امکان ثبت وقایع را توسط فریم ورک توکار Logging اضافه کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Filters;
using Microsoft.Extensions.Logging;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
    public class CustomExceptionLoggingFilterAttribute : ExceptionFilterAttribute
    {
        private readonly ILogger<CustomExceptionLoggingFilterAttribute> _logger;
        public CustomExceptionLoggingFilterAttribute(ILogger<CustomExceptionLoggingFilterAttribute> logger)
        {
            _logger = logger;
        }
 
        public override void OnException(ExceptionContext context)
        {
            _logger.LogInformation($"OnException: {context.Exception}");
            base.OnException(context);
        }
    }
}
و برای ثبت سراسری آن در کلاس آغازین برنامه خواهیم داشت:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.Filters.Add(typeof(CustomExceptionLoggingFilterAttribute));
در اینجا از typeof استفاده شده‌است تا کار تزریق وابستگی‌های این فیلتر به صورت خودکار انجام شود.
در ادامه با این فرض که پیشتر تنظیمات ثبت وقایع صورت گرفته‌است:
public void Configure(ILoggerFactory loggerFactory)
{
   loggerFactory.AddDebug(minLevel: LogLevel.Debug);
اکنون اگر یک چنین اکشن متدی فراخوانی شود:
public IActionResult GetData()
{
  throw new Exception("throwing an exception!");
}
در پنجره‌ی دیباگ ویژوال استودیو، این استثناء قابل مشاهده خواهد بود:

مطالب
WF:Windows Workflow #۵
در این قسمت به پیاده سازی یک فرآیند سفارش ساده می‌پردازیم. ابتدا یک پروژه از نوع Workflow Console Application را ایجاد کرده و نام آن را Order Process می‌گذاریم و سپس کلاس‌های زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
public class OrderItem
    {
        public int OrderItemID { get; set; }
        public int Quantity { get; set; }
        public string ItemCode { get; set; }
        public string Description { get; set; }
    }

    public class Order
    {
        public Order()
        {
            Items = new List<OrderItem>();
        }
        public int OrderID { get; set; }        
        public string Description { get; set; }         
        public decimal TotalWeight { get; set; }         
        public string ShippingMethod { get; set; }
        public List<OrderItem> Items { get; set; } 
    }
در اینجا دوکلاس تعریف شده است؛ یکی به نام OrderItem می‌باشد که شامل اطلاعات مربوط به میزان سفارش بوده و دیگری کلاس Order می‌باشد که شامل مشخصات سفارش است. سپس فایل OrderWF.xaml را باز کرده و شروع به ساخت فرآیند مورد نظر می‌کنیم. ابتدا یک Sequence را به درون صفحه کشیده و پس از آن در قسمت Arguments دو متغییر را تعریف می‌کنیم. یکی به نام TotalAmount و از نوع Decimal و Out می‌باشد و دیگری به نام OrderInfo که از نوع کلاس Order و In می‌باشد. سپس  یک کنترل WriteLine را به آن اضافه می‌کنیم و در خاصیت Text آن رشته "Order Received" را قرار می‌دهیم. در ادامه یک کنترل Assign را در زیر آن قرار داده و مقدار متغییر TotalAmount را مساوی صفر وارد می‌کنیم.

نکته : برای اینکه نوع متغییر OrderInfo را از نوع کلاس Order قرار دهیم٬ ابتدا DropDown مربوطه را انتخاب کرده و گزینه Browse For Type را انتخاب می‌کنیم تا پنجره مورد نظر باز شود و از طریق آن، کلاس مورد نظر را انتخاب می‌کنیم. اگر در این قسمت کلاس مورد نظر یافت نشد، نیاز است ابتدا عمل Build Project را یک بار انجام دهیم.

 بعضی از کنترل‌های Workflow در قسمت Toolbox موجود نمی‌باشند. از جمله این کنترل‌ها می‌توان به کنترل Add اشاره کرد. برای استفاده از این کنترل، ابتدا باید آن را به لیست کنترل‌ها اضافه نمود. جهت این امر٬ ابتدا در قسمت Toolbox یک Tab جدید را با نام دلخواه ایجاد کرده و سپس بر روی Tab کلیک راست نموده و گزینه Choose Items را انتخاب می‌کنیم. سپس از قسمت System.Activities.Components کنترل Add را انتخاب کرده و سپس بر روی دکمه OK کلیک می‌نمائیم. حال کنترل Add به لیست کنترل‌ها در Tab مورد نظر اضافه شده است.
در ادامه یک کنترل Switch را به فرایند خود اضافه کرده و مقدار T آن را برابر String قرار می‌دهیم؛ زیرا نوع داده‌ای که در قسمت Expression کنترل Switch قرار می‌گیرد، از نوع رشته می‌باشد. پس از اضافه کردن کنترل مورد نظر، کد زیر را به قسمت Expression کنترل اضافه خواهیم کرد:
OrderInfo.ShippingMethod
سپس در کنترل Switch، بر روی قسمت Add new case کلیک کرده و رشته‌های مورد نظر را اضافه می‌کنیم که شامل  "" NextDay"" و  ""2ndDay"" می‌باشند. اکنون در بدنه هر دو Case، کنترل Add را اضافه می‌کنیم. در هنگام اضافه کردن باید برای سه خصوصیت، نوع مشخص شود و نوع هر سه را برابر Decimal قرار می‌دهیم.
در ادامه کنترل Add را انتخاب کرده و به خاصیت Right آنها به ترتیب مقدار های 10.0m و 15.0m را اضافه می‌کنیم و برای خصوصیت Result هر دو کنترل، متغیر TotalAmount را انتخاب می‌کنیم. سپس یک کنترل Assign را به صفحه اضافه کرده و در قسمت To، متغییر  TotalAmount را قرار می‌دهیم و در قسمت Value کد زیر را:
TotalAmount + (OrderInfo.TotalWeight * 0.50m) 
و در آخر با ستفاده از کنترل WriteLine به چاپ محتوای متغییر TotalAmount می‌پر‌دازیم.

اکنون برای اینکه بتوانیم برنامه را اجرا کنیم، کد زیر را به کلاس Program.cs اضافه می‌کنیم:
static void Main(string[] args)
        {
            Order myOrder = new Order
            {
                OrderID = 1,
                Description = "Need some stuff",
                ShippingMethod = "2ndDay",
                TotalWeight = 100
            };
            IDictionary<String, object> input = new Dictionary<String, Object>
            {
                { "OrderInfo",myOrder}
            };
            IDictionary<String, Object> output = WorkflowInvoker.Invoke(new OrderWF(), input);
            Decimal total = (Decimal)output["TotalAmount"];
            Console.WriteLine("Workflow returned ${0} for my order total", total);
            Console.WriteLine("Press ENTER to exit"); 
            Console.ReadLine();

            //Activity workflow1 = new OrderWF();
            //WorkflowInvoker.Invoke(workflow1);
        }
در اینجا علت استفاده از IDictionary، نوع خروجی متد Invoke می‌باشد. در ادامه به کامل کردن این مثال پرداخته می‌شود.
مطالب
استفاده از فایل Json برای ذخیره و بازیابی تنظیمات برنامه
قطعا شرایطی پیش خواهد آمد که شما مجبور شوید داده‌هایی را به عنوان تنظیمات برنامه در محلی ذخیره کنید و مجددا آن‌ها را فراخوانی کنید. روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارند که معروف‌ترین و ساده‌ترین راه، استفاده از Settings خود پروژه می‌باشد. اما این به منزله بهترین راه نیست! در این مطلب قصد داریم تنظیمات برنامه را در یک فایل json، با همان ساختار استانداردش ذخیره و بازیابی کنیم.
برای اینکار نیاز به سریالایز و دیسریالایز کردن مدل داریم. اگر از دات نت کور استفاده میکنید، کتابخانه توکار جیسون، در فضای نام System.Text.Json از عهده این کار بر میاد و اگر از نسخه‌های دات نت فریمورک استفاده میکنید، باید پکیج newtonsoft.json را نصب کنید.
برای شروع یک کلاس را به نام GlobalData (یا هر نام دلخواه دیگری) ایجاد کنید.
چون قرار هست این کلاس هر نوع مدلی را برای ما سریالایز و دیسریالایز کند، پس کلاس را بصورت جنریک تعریف کنید.
public abstract class GlobalData<T> where T : GlobalData<T>, new()
حالا برای دسترسی به این کلاس، یک متغیر جنریک را به نام Config ایجاد میکنیم:
public static T Config { get; set; }
همینطور برای خواندن یک فایل جیسون از محلی مشخص، یک متغیر دیگر را به نام filename ایجاد میکنیم:
private static string _filename { get; set; }
در این کلاس به 2 متد نیاز داریم. متد اول برای دیسریالایز کردن فایل جیسون و متد دوم برای سریالایز کردن اطلاعات:
public static void Init(string FileName = "AppConfig.json")
        {
            _filename = FileName;
            if (File.Exists(FileName))
            {
                string json = File.ReadAllText(FileName);

                Config = (string.IsNullOrEmpty(json) ? new T() : JsonSerializer.Deserialize<T>(json)) ?? new T();
            }
            else
            {
                Config = new T();
            }
        }
بصورت پیشفرض محل خواندن فایل جیسون را در کنار فایل اجرایی exe و با نام AppConfig.json در نظر میگیریم. در صورتی که فایل ما موجود بود، به کمک ReadAllText محتوای فایل جیسون را میخوانیم و در صورتی که خالی نبود، اقدام به دیسریالایز کردن آن میکنیم.
در متد Save نیز:
public static void Save()
        {
            JsonSerializerOptions options = new JsonSerializerOptions { WriteIndented = true, IgnoreNullValues = true };

            string json = JsonSerializer.Serialize(Config, options);
            File.WriteAllText(_filename, json);
        }
پراپرتی Config را که شامل اطلاعات ما میباشد، در محل موردنظر سریالایز میکنیم.
حالا به سراغ پروژه‌ی دمو می‌رویم. یک کلاس را ایجاد کرده و از کلاس GlobalData ارث بری میکنیم:
internal class AppConfig : GlobalData<AppConfig>
حالا پراپرتی‌های دلخواه خود را ایجاد میکنیم:
 public string ServerUrl { get; set; } = "https://sub.deltaleech.com";
 public bool IsShowNotification { get; set; } = true;
 public NavigationViewPaneDisplayMode PaneDisplayMode { get; set; } = NavigationViewPaneDisplayMode.Left;

 public SkinType Skin { get; set; } = SkinType.Default;
دقت کنید که قبل از خواندن تنظیمات، باید ابتدا فایل تنظیمات را دیسریالایز کرده باشید. پس هنگام اجرای پروژه، متد Init را فراخوانی کنید:
protected override void OnStartup(StartupEventArgs e) {
GlobalData<AppConfig>.Init();
}
برای خواندن تنظیمات به این صورت عمل کنید:
var skin = GlobalData<AppConfig>.Config.Skin;
و برای ذخیره کردن :
GlobalData<AppConfig>.Config.Skin = Skin.Dark;
GlobalData<AppConfig>.Save();

دقت داشته باشید که اگر بعد از ذخیره کردن تنظیمات، قصد داشته باشید اطلاعات جدید را دریافت کنید، باید حتما قبل از دریافت اطلاعات، متد Init را یکبار دیگر فراخوانی کنید تا اطلاعات جدید، نمایش داده شود.

مطالب
Action و Function در OData
استفاده از OData تنها به عملیات CRUD معطوف نمیشود و در عمل شما این قابلیت را دارید که متد‌های سفارشی و کاملا مجزایی را از همدیگر در سرویس‌های خود داشته باشید.
هرچند در بعضی از سناریو‌ها نیازی به استفاده‌ی بیشتر از CRUD مربوط به آن entity وجود ندارد، اما در اکثر موارد نیاز به رفتاری دارید که به راحتی با استفاده از CRUD معمولی قابلیت پیاده سازی را ندارد. در اینگونه موارد Action‌ها و Function‌ها هستند که به راحتی با استفاده از آنها، قابلیت طراحی ماژول‌های سفارشی فراهم شده است.
Actions و Functions در عمل رفتاری شبیه به هم را دارند؛ اما تفاوت‌های آنها در این است که:
1) Action‌ها برای درخواست‌های از نوع post هستند؛ اما به عکس Function‌ها از نوع get میباشند.
2) Action‌ها اثرات جانبی دارند اما Function‌ها خیر.
3) Function‌ها حتما باید خروجی داشته باشند؛ اما این الزام برای Action‌ها وجود ندارد.
4) هر دو امکان داشتن هر تعداد پارامتری را دارند (یا بدون پارامتر).

اضافه کردن Action
فرض کنید مدل زیر را در اختیار داریم
namespace ProductService.Models
{
    public class ProductRating
    {
        public int ID { get; set; }
        public int Rating { get; set; }
        public int ProductID { get; set; }
        public virtual Product Product { get; set; }  
    }
}
حال نیاز داریم که آن را به EDM اضافه نماییم. در کانفیگ OData، نوع Conventional را استفاده کرده و ابتدا Namespaceی را تعریف کرده و سپس Action خود را تعریف مینماییم؛ به صورت زیر:
ODataModelBuilder builder = new ODataConventionModelBuilder();
builder.EntitySet<Product>("Products");

builder.Namespace = "ProductService";
builder.EntityType<Product>()
    .Action("Rate")
    .Parameter<int>("Rating");
در اینجا یک متد اکشن را به نام Rate و پارامتری را از نوع integer به نام Rating تعریف مینماییم.

اضافه کردن متد اکشن در کنترلر
[HttpPost]
public async Task<IHttpActionResult> Rate([FromODataUri] int key, ODataActionParameters parameters)
{
    if (!ModelState.IsValid)
    {
        return BadRequest();
    }

    int rating = (int)parameters["Rating"];
    db.Ratings.Add(new ProductRating
    {
        ProductID = key,
        Rating = rating
    });

    await db.SaveChangesAsync();
    
    return StatusCode(HttpStatusCode.NoContent);
}
توجه کنید که نام متد نوشته شده، همنام اکشنی است که قبلا تعریف کرده‌ایم. کار ODataActionParameters گرفتن پارامتر‌های ارسالی از سمت کلاینت میباشد. دقت کنید که نام پارامتر را نیز تعیین کرده بودیم.
ذکر [HttpPost] برای تعیین کردن post بودن این متد است. برای فراخوانی این اکشن از سمت کلاینت، درخواستی را از نوع post، بدین شکل ارسال مینماییم:
POST http://localhost/Products(1)/ProductService.Rate HTTP/1.1
Content-Type: application/json
Content-Length: 12

{"Rating":5}
توجه داشته باشید که ProductService همان Nampespaceی است که در کانفیگ تعیین کرده بودیم.
و البته برای فراخوانی این درخواست توسط یک کلاینت C#ی، اینگونه رفتار میکنیم (در مقاله‌های آتی از C# Odata client برای فراخوانی درخواست‌ها به صورت strongly typed استفاده خواهیم نمود)
HttpClient client = new HttpClient();
var response = client.PostAsync(postUrl, new StringContent(JsonConvert.SerializeObject(new { Rating = 5 }), Encoding.UTF8, "application/json")).Result;

اضافه کردن متد Function
برای اضافه کردن متد فانکشن نیز ابتدا باید آن را در کانفیگ OData معرفی نماییم؛ به صورت زیر:
ODataModelBuilder builder = new ODataConventionModelBuilder();
builder.EntitySet<Product>("Products");
builder.EntitySet<Supplier>("Suppliers");

builder.Namespace = "ProductService";
builder.EntityType<Product>().Collection
    .Function("MostExpensive")
    .Returns<double>();
در اینجا یک متد function را به نام MostExpensive، بدون پارامتر و با نوع بازگشتی double، تعریف نموده‌ایم.

نکته:
 برای اینکه نوع بازگشتی از نوع EntitySet باشد:
ReturnsFromEntitySet<Product>("Products")
و یا نوع بازگشتی، لیستی از EntitySet‌ها باشد:
ReturnsCollectionFromEntitySet<Product>("Products");
و یا نوع بازگشتی بطور مثال لیستی از stringها باشد:
ReturnsCollection<string>();

برای فراخوانی این متد میتوان از آدرس زیر استفاده نمود:
GET http://localhost/Products/ProductService.MostExpensive

حال فقط کافیست که متد آن را در کنترلر مربوطه پیاده سازی نماییم:
public class ProductsController : ODataController
{
    [HttpGet]
    public IHttpActionResult MostExpensive()
    {
        var product = db.Products.Max(x => x.Price);
        return Ok(product);
    }

    // Other controller methods not shown.
}
اگر مقاله‌های قبلی را دنبال کرده باشید، این قسمت برای شما آشنا خواهد بود.
نوع response بازگشتی درخواست فوق چیزی شبیه به این خواهد بود:
HTTP/1.1 200 OK
Content-Type: application/json; odata.metadata=minimal; odata.streaming=true
OData-Version: 4.0
Date: Sat, 28 Jun 2016 00:44:07 GMT
Content-Length: 85

{
  "@odata.context":"http://localhost:38479/$metadata#Edm.Decimal","value":50.00
}

اضافه کردن Unbound Function
در مثال قبلی یک function bound نوشتیم که مربوط به یک EntitySet خاص بود. اما اکنون میخواهیم یک متد Unbound تعریف نماییم، به صورت زیر:
ODataModelBuilder builder = new ODataConventionModelBuilder();
builder.EntitySet<Product>("Products");

builder.Function("GetSalesTaxRate")
    .Returns<double>()
    .Parameter<int>("PostalCode");
توجه کنید اینجا ما متد را به صورت مستقیم از ODataModelBuilder تهیه نمود‌ه‌ایم؛ به جای Entity type یا collection مربوطه. این تنظیم به model builder میگوید که متدی unbound میباشد.
متد آن را نیز اینگونه پیاده سازی مینماییم:
[HttpGet]
[ODataRoute("GetSalesTaxRate(PostalCode={postalCode})")]
public IHttpActionResult GetSalesTaxRate([FromODataUri] int postalCode)
{
    double rate = 5.6;  // Use a fake number for the sample.
    return Ok(rate);
}
اهمیتی ندارد که این متد را در چه Controllerی پیاده سازی نمایید. ذکر [ODataRoute] نیز برای تعریف URl این function میباشد.

برای فراخوانی آن نیز از درخواست زیر استفاده مینماییم:
GET http://localhost/GetSalesTaxRate(PostalCode=10) HTTP/1.1
یک مثال از نوع response درخواست فوق
HTTP/1.1 200 OK
Content-Type: application/json; odata.metadata=minimal; odata.streaming=true
OData-Version: 4.0
Date: Sat, 28 Jun 2016 01:05:32 GMT
Content-Length: 82

{
  "@odata.context":"http://localhost:38479/$metadata#Edm.Double","value":5.6
}

شاید سؤالی برایتان پیش بیاید که آیا برای تعریف هر متد، این همه مراحل کانفیگ لازم است؟! در واقع باید عرض کنم، این نوع استفاده از OData، ابتدایی‌ترین نوع طراحی آن میباشد و قطعا در یک برنامه‌ی واقعی این همه کد نویسی برای نوشتن فقط یک متد، شاید منطقی به نظر نمیرسد. از آنجاییکه این مقاله فقط جنبه‌ی آموزشی خیلی ساده از این پروتکل را دارد، فعلا به همین اندازه بسنده میکنیم. اما در مقاله‌های بعدی راه‌حل‌هایی برای بینهایت ساده کردن کانفیگ OData را شرح خواهیم داد.
مطالب
کار با کوکی‌ها در ASP.NET Core
API کار با کوکی‌ها نیز در ASP.NET Core نسبت به نگارش‌های دیگر تغییریافته‌است که در ادامه این موارد را بررسی خواهیم کرد. همچنین با کمک مطلب «تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.» یک تامین کنند‌ه‌ی سفارشی کوکی‌های رمزنگاری شده را نیز ایجاد می‌کنیم.


خلاصه‌ای از روش‌های کار با کوکی‌ها در ASP.NET Core

ایجاد یک کوکی جدید
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestCookiesController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            this.Response.Cookies.Append("key", "value", new CookieOptions
            {
                HttpOnly = true,
                Path = this.Request.PathBase.HasValue ? this.Request.PathBase.ToString() : "/",
                Secure = this.Request.IsHttps
            });
 
            return Content("OK!");
        }
    }
}
کوکی جدید را می‌توان توسط متد Append مجموعه‌ی کوکی‌ها، به Response اضافه کرد:


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، طول عمر این کوکی، به سشن تنظیم شده‌است و با پایان سشن جاری مرورگر (بسته شدن کل مرورگر)، این کوکی نیز غیرمعتبر شده و به صورت خودکار حذف خواهد شد. برای تعیین عمر دقیق یک کوکی می‌توان از خاصیت Expires شیء CookieOptions که در مثال فوق مقدار دهی نشده‌است، استفاده کرد؛ مانند:
 Expires = DateTimeOffset.UtcNow.AddDays(2)

خواندن محتویات کوکی ذخیره شده

پس از ثبت کوکی در Response، خواندن آن در Request بعدی به شکل زیر است:
 var value = this.Request.Cookies["key"];
در این حالت اگر کلید درخواستی در مجموعه‌ی کوکی‌ها یافت نشد، نال بازگشت داده می‌شود.
شیء this.Request.Cookies از نوع IRequestCookieCollection است:
    public interface IRequestCookieCollection : IEnumerable<KeyValuePair<string, string>>, IEnumerable
    {
        string this[string key] { get; }
        ICollection<string> Keys { get; }
        bool ContainsKey(string key);
        bool TryGetValue(string key, out string value);
    }
و همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای دریافت مقدار یک کوکی یا می‌توان از indexer آن مانند مثال فوق و یا از متد TryGetValue استفاده کرد.
در مستندات آن عنوان شده‌است که در حالت استفاده‌ی از indexer، درصورت یافت نشدن کلید، string.Empty بازگشت داده می‌شود (که آزمایشات null را نمایش می‌دهند). اما در حالت استفاده‌ی از TryGetValue بر اساس خروجی bool آن دقیقا می‌توان مشخص کرد که آیا این کوکی وجود داشته‌است یا خیر.
در اینجا همچنین متد ContainsKey نیز جهت بررسی وجود یک کلید، در مجموعه‌ی کلیدها نیز پیش بینی شد‌ه‌است.
بنابراین بهتر است جهت یافتن مقادیر کوکی‌ها از روش ذیل استفاده کرد:
string cookieValue;
if (this.Request.Cookies.TryGetValue(key, out cookieValue))
{
   // TODO: use the cookieValue
}
else
{
  // this cookie doesn't exist.
}

حذف کوکی‌های موجود

در اینجا متد Delete نیز پیش بینی شده‌است که باید بر روی کوکی‌های Response فراخوانی شود:
 this.Response.Cookies.Delete("key");
کار آن افزودن یک کوکی دیگر با همین کلید، اما منقضی شده‌است؛ تا مرورگر را مجبور به حذف آن کند. در اینجا در صورت نیاز می‌توان به عنوان پارامتر دوم، CookieOptions این کوکی جدید را نیز تنظیم کرد.


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، در صورت عدم تنظیم CookieOptions، این کوکی جدید اضافه شده، دارای تاریخ انقضای 1970 است که سبب خواهد شد تا توسط مرورگر، غیرمعتبر درنظر گرفته شده و حذف شود.


طراحی یک تامین کننده‌ی کوکی‌های امن

پس از آشنایی با مقدمات کوکی‌ها و همچنین «بررسی تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.»، اکنون می‌توان یک تامین کننده‌ی کوکی‌های رمزنگاری شده را برای ASP.NET Core به نحو ذیل طراحی کرد:
public interface ISecureCookiesProvider
{
    void Add(HttpContext context, string token, string value);
    bool Contains(HttpContext context, string token);
    string GetValue(HttpContext context, string token);
    void Remove(HttpContext context, string token);
}
 
public class SecureCookiesProvider : ISecureCookiesProvider
{
    private readonly IProtectionProvider _protectionProvider;
 
    public SecureCookiesProvider(IProtectionProvider protectionProvider)
    {
 
        _protectionProvider = protectionProvider;
    }
 
    public void Add(HttpContext context, string token, string value)
    {
        value = _protectionProvider.Encrypt(value);
        context.Response.Cookies.Append(token, value, getCookieOptions(context));
    }
 
    public bool Contains(HttpContext context, string token)
    {
        return context.Request.Cookies.ContainsKey(token);
    }
 
    public string GetValue(HttpContext context, string token)
    {
        string cookieValue;
        if (!context.Request.Cookies.TryGetValue(token, out cookieValue))
        {
            return null;
        }
        return _protectionProvider.Decrypt(cookieValue);
    }
 
    public void Remove(HttpContext context, string token)
    {
        if (context.Request.Cookies.ContainsKey(token))
        {
            context.Response.Cookies.Delete(token);
        }
    }
 
    /// <summary>
    /// Expires at the end of the browser's session.
    /// </summary>
    private CookieOptions getCookieOptions(HttpContext context)
    {
        return new CookieOptions
        {
            HttpOnly = true,
            Path = context.Request.PathBase.HasValue ? context.Request.PathBase.ToString() : "/",
            Secure = context.Request.IsHttps
        };
    }
}
- نکاتی را که در ابتدای مطلب در مورد ثبت و خواندن و حذف کوکی‌ها مطالعه کردید، به این کلاس اضافه شده‌اند. با این تغییر که پیش از ذخیر‌ه‌ی مقدار کوکی، این مقدار رمزنگاری می‌شود و همچنین پس از خواندن آن، رمزگشایی خواهد شد.
- در این تامین کننده‌ی کوکی‌های امن، IProtectionProvider تزریقی به سازنده‌ی کلاس را در مطلب «تغییرات رمزنگاری اطلاعات در NET Core.» پیشتر ملاحظه کرده‌اید.
- در اینجا برای ثبت سرویس جدید، تنظیمات ابتدایی برنامه چنین شکلی را پیدا می‌کنند و پس از آن می‌توان سرویس ISecureCookiesProvider را به کنترلرهای برنامه تزریق و استفاده کرد:
public class Startup
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.TryAddSingleton<IProtectionProvider, ProtectionProvider>();
        services.TryAddSingleton<ISecureCookiesProvider, SecureCookiesProvider>();
- چون در کلاس SecureCookiesProvider، خاصیت Expires تنظیم نشده‌است، طول عمر این کوکی‌ها محدود است به مدت زمان باز بودن مرورگر. بنابراین در صورت نیاز این مورد را تغییر دهید.
مطالب
زیرنویس فارسی ویدئوهای مقدمات AngularJS - قسمت سوم
زیرنویس‌های فارسی قسمت سوم را اینجا می‌توانید دریافت کنید.
لیست سرفصل‌های قسمت سوم به شرح زیر است :
01. Introduction to Services
02. Demo - Creating Your First Custom Service
03. Demo - Another Custom Service Example
04. Introduction to Built-In AngularJS Services
05. Demo - Using the $http and $q Services Together
06. Demo - Using the $rsource and $q Services
07. Demo - Using the $anchorScroll Service
08. Demo - Using the $cacheFactory Service
09. Demo - Using the $compile Service
10. Demo - Using the $parse Service
11. Demo - Using the $locale Service
12. Demo - Using the $timeout Service
13. Demo - Using the $exceptionHandler Service
14. Demo - Using the $filter Service
15. Demo - Using the $cookieStore Service
16. Overview of Less Common Services
17. Suggested Exercises
این قسمت به ساخت سرویس‌های سفارشی و همچنین چگونگی استفاده از سرویس‌های توکار انگولار می‌پردازد؛ در این قسمت تقریباً تمامی سرویس‌های موردنیاز جهت توسعه یک برنامه مبتنی بر انگولار شرح داده می‌شود. همچنین در آن به صورت عملی با سرویس‌ها آشنا می‌شوید و هر سرویسی که معرفی میشود مثال مربوط به آن ارائه شده است. به طور مثال در قسمت پیاده سازی سرویس‌های سفارشی مثال نمایش Gravatar با وارد کردن آدرس ایمیل کاربر مطرح می‌شود که در ادامه کد آن را مشاهده میکنید :
'use strict';

eventsApp.factory('gravatarUrlBuilder', function() {
return {
buildGravatarUrl: function(email) {
        // try angularjsdemo@gmail.com as an email
            var defaultGravatarUrl = "http://www.gravatar.com/avatar/000?s=200";

            var regex = /^(([^<>()[\]\\.,;:\s@\"]+(\.[^<>()[\]\\.,;:\s@\"]+)*)|(\".+\"))@((\[[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\])|(([a-zA-Z\-0-9]+\.)+[a-zA-Z]{2,}))$/;
            if (!regex.test(email))
                return defaultGravatarUrl;

            var MD5=function(s){function L(k,d){return(k<<d)|(k>>>(32-d))}function K(G,k){var I,d,F,H,x;F=(G&2147483648);H=(k&2147483648);I=(G&1073741824);d=(k&1073741824);x=(G&1073741823)+(k&1073741823);if(I&d){return(x^2147483648^F^H)}if(I|d){if(x&1073741824){return(x^3221225472^F^H)}else{return(x^1073741824^F^H)}}else{return(x^F^H)}}function r(d,F,k){return(d&F)|((~d)&k)}function q(d,F,k){return(d&k)|(F&(~k))}function p(d,F,k){return(d^F^k)}function n(d,F,k){return(F^(d|(~k)))}function u(G,F,aa,Z,k,H,I){G=K(G,K(K(r(F,aa,Z),k),I));return K(L(G,H),F)}function f(G,F,aa,Z,k,H,I){G=K(G,K(K(q(F,aa,Z),k),I));return K(L(G,H),F)}function D(G,F,aa,Z,k,H,I){G=K(G,K(K(p(F,aa,Z),k),I));return K(L(G,H),F)}function t(G,F,aa,Z,k,H,I){G=K(G,K(K(n(F,aa,Z),k),I));return K(L(G,H),F)}function e(G){var Z;var F=G.length;var x=F+8;var k=(x-(x%64))/64;var I=(k+1)*16;var aa=Array(I-1);var d=0;var H=0;while(H<F){Z=(H-(H%4))/4;d=(H%4)*8;aa[Z]=(aa[Z]|(G.charCodeAt(H)<<d));H++}Z=(H-(H%4))/4;d=(H%4)*8;aa[Z]=aa[Z]|(128<<d);aa[I-2]=F<<3;aa[I-1]=F>>>29;return aa}function B(x){var k="",F="",G,d;for(d=0;d<=3;d++){G=(x>>>(d*8))&255;F="0"+G.toString(16);k=k+F.substr(F.length-2,2)}return k}function J(k){k=k.replace(/rn/g,"n");var d="";for(var F=0;F<k.length;F++){var x=k.charCodeAt(F);if(x<128){d+=String.fromCharCode(x)}else{if((x>127)&&(x<2048)){d+=String.fromCharCode((x>>6)|192);d+=String.fromCharCode((x&63)|128)}else{d+=String.fromCharCode((x>>12)|224);d+=String.fromCharCode(((x>>6)&63)|128);d+=String.fromCharCode((x&63)|128)}}}return d}var C=Array();var P,h,E,v,g,Y,X,W,V;var S=7,Q=12,N=17,M=22;var A=5,z=9,y=14,w=20;var o=4,m=11,l=16,j=23;var U=6,T=10,R=15,O=21;s=J(s);C=e(s);Y=1732584193;X=4023233417;W=2562383102;V=271733878;for(P=0;P<C.length;P+=16){h=Y;E=X;v=W;g=V;Y=u(Y,X,W,V,C[P+0],S,3614090360);V=u(V,Y,X,W,C[P+1],Q,3905402710);W=u(W,V,Y,X,C[P+2],N,606105819);X=u(X,W,V,Y,C[P+3],M,3250441966);Y=u(Y,X,W,V,C[P+4],S,4118548399);V=u(V,Y,X,W,C[P+5],Q,1200080426);W=u(W,V,Y,X,C[P+6],N,2821735955);X=u(X,W,V,Y,C[P+7],M,4249261313);Y=u(Y,X,W,V,C[P+8],S,1770035416);V=u(V,Y,X,W,C[P+9],Q,2336552879);W=u(W,V,Y,X,C[P+10],N,4294925233);X=u(X,W,V,Y,C[P+11],M,2304563134);Y=u(Y,X,W,V,C[P+12],S,1804603682);V=u(V,Y,X,W,C[P+13],Q,4254626195);W=u(W,V,Y,X,C[P+14],N,2792965006);X=u(X,W,V,Y,C[P+15],M,1236535329);Y=f(Y,X,W,V,C[P+1],A,4129170786);V=f(V,Y,X,W,C[P+6],z,3225465664);W=f(W,V,Y,X,C[P+11],y,643717713);X=f(X,W,V,Y,C[P+0],w,3921069994);Y=f(Y,X,W,V,C[P+5],A,3593408605);V=f(V,Y,X,W,C[P+10],z,38016083);W=f(W,V,Y,X,C[P+15],y,3634488961);X=f(X,W,V,Y,C[P+4],w,3889429448);Y=f(Y,X,W,V,C[P+9],A,568446438);V=f(V,Y,X,W,C[P+14],z,3275163606);W=f(W,V,Y,X,C[P+3],y,4107603335);X=f(X,W,V,Y,C[P+8],w,1163531501);Y=f(Y,X,W,V,C[P+13],A,2850285829);V=f(V,Y,X,W,C[P+2],z,4243563512);W=f(W,V,Y,X,C[P+7],y,1735328473);X=f(X,W,V,Y,C[P+12],w,2368359562);Y=D(Y,X,W,V,C[P+5],o,4294588738);V=D(V,Y,X,W,C[P+8],m,2272392833);W=D(W,V,Y,X,C[P+11],l,1839030562);X=D(X,W,V,Y,C[P+14],j,4259657740);Y=D(Y,X,W,V,C[P+1],o,2763975236);V=D(V,Y,X,W,C[P+4],m,1272893353);W=D(W,V,Y,X,C[P+7],l,4139469664);X=D(X,W,V,Y,C[P+10],j,3200236656);Y=D(Y,X,W,V,C[P+13],o,681279174);V=D(V,Y,X,W,C[P+0],m,3936430074);W=D(W,V,Y,X,C[P+3],l,3572445317);X=D(X,W,V,Y,C[P+6],j,76029189);Y=D(Y,X,W,V,C[P+9],o,3654602809);V=D(V,Y,X,W,C[P+12],m,3873151461);W=D(W,V,Y,X,C[P+15],l,530742520);X=D(X,W,V,Y,C[P+2],j,3299628645);Y=t(Y,X,W,V,C[P+0],U,4096336452);V=t(V,Y,X,W,C[P+7],T,1126891415);W=t(W,V,Y,X,C[P+14],R,2878612391);X=t(X,W,V,Y,C[P+5],O,4237533241);Y=t(Y,X,W,V,C[P+12],U,1700485571);V=t(V,Y,X,W,C[P+3],T,2399980690);W=t(W,V,Y,X,C[P+10],R,4293915773);X=t(X,W,V,Y,C[P+1],O,2240044497);Y=t(Y,X,W,V,C[P+8],U,1873313359);V=t(V,Y,X,W,C[P+15],T,4264355552);W=t(W,V,Y,X,C[P+6],R,2734768916);X=t(X,W,V,Y,C[P+13],O,1309151649);Y=t(Y,X,W,V,C[P+4],U,4149444226);V=t(V,Y,X,W,C[P+11],T,3174756917);W=t(W,V,Y,X,C[P+2],R,718787259);X=t(X,W,V,Y,C[P+9],O,3951481745);Y=K(Y,h);X=K(X,E);W=K(W,v);V=K(V,g)}var i=B(Y)+B(X)+B(W)+B(V);return i.toLowerCase()};

            var url = 'http://www.gravatar.com/avatar/' + MD5(email) + ".jpg?s=200&r=g";
            console.log(url);
            return url;
        }
};
});
اگر زیرنویس‌ها دارای اشکال هستند می‌توانید در این قسمت فایل‌های اصلاح شده را مجدداً آپلود کنید.
نظرات اشتراک‌ها
تبدیل آنلاین transcript به فرمت srt
 در مورد کد که جاوا اسکریپت هست توی یک سایت خارجی پیداش کردم و یه تغییر کوچیک توش دادم .
function LconvertToSRT() 
{ var arr = getArray(); var subStr = "-->"; if (arr[0].indexOf(subStr) < 0)
{ for (var i = 0; i < arr.length; i++) { var timeRe = /\d{2}:\d{2}/i; var timeStart = "00:" + arr[i].match(timeRe) + ",200"; var j = parseInt(i) + parseInt(1); if (j < arr.length) { var timeEnd = "00:" + arr[i + 1].match(timeRe) + ",200"; } var speakStr = arr[i].replace(/\d{2}:\d{2}\s/, ""); arr[i] = j + "\n" + timeStart + " --> " + timeEnd + "\n" + speakStr + "\n\n"; } arr.pop(); var fullText = arr.join(""); document.getElementById("source").value = fullText; } }
در مورد فید هم ممنون از توجه شما ، متوجه اون شدم و همراه یک سری تغییرات دیگه در سایت اون رو اصلاح میکنم.

مطالب
آموزش WAF (بررسی ساختار همراه با پیاده سازی یک مثال)
در این پست با مفاهیم اولیه این کتابخانه آشنا شدید. برای بررسی و پیاده سازی مثال، ابتدا یک Blank Solution را ایجاد نمایید. فرض کنید قصد پیاده سازی یک پروژه بزرگ ماژولار را داریم. برای این کار لازم است مراحل زیر را برای طراحی ساختار مناسب پروژه دنبال نمایید.
نکته: آشنایی اولیه با مفاهیم MEF از ملزومات این بخش است.
»ابتدا یک Class Library به نام Views ایجاد نمایید و اینترفیس زیر را به صورت زیر در آن تعریف نمایید. این اینترفیس رابط بین کنترلر و View از طریق ViewModel خواهد بود.
 public interface IBookView : IView
    {
        void Show();
        void Close();
    }
اینترفیس IView در مسیر System.Waf.Applications قرار دارد. در نتیجه از طریق nuget اقدام به نصب Package  زیر نمایید:
Install-Package WAF
»حال در Solution ساخته شده  یک پروژه از نوع WPF Application به نام Shell ایجاد کنید. با استفاده از نیوگت، Waf Package را نصب نمایید؛ سپس ارجاعی از اسمبلی Views را به آن ایجاد کنید. output type اسمبلی Shell را به نوع ClassLibrary تغییر داده، همچنین فایل‌های موجود در آن را حذف نمایید. یک فایل Xaml جدید را به نام BookShell ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
<Window x:Class="Shell.BookShell"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="Book View" Height="350" Width="525">
    <Grid>
        <DataGrid ItemsSource="{Binding Books}" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,10,0,0" VerticalAlignment="Top" Width="400" Height="200">
            <DataGrid.Columns>
                <DataGridTextColumn Header="Code" Binding="{Binding Code}" Width="100"></DataGridTextColumn>
                <DataGridTextColumn Header="Title" Binding="{Binding Title}" Width="300"></DataGridTextColumn>
            </DataGrid.Columns>
        </DataGrid>

    </Grid>
</Window>
این فرم فقط شامل یک دیتاگرید برای نمایش اطلاعات کتاب‌هاست. دیتای آن از طریق ViewModel تامین خواهد شد، در نتیجه ItemsSource آن به خاصیتی به نام Books بایند شده است. حال ارجاعی به اسمبلی System.ComponentModel.Composition دهید. سپس در Code behind این فرم کد‌های زیر را کپی کنید:
[Export(typeof(IBookView))]
    [PartCreationPolicy(CreationPolicy.NonShared)]
    public partial class BookShell : Window, IBookView
    {
        public BookShell()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
کاملا واضح است که این فرم اینترفیس IBookView را پیاده سازی کرده است. از آنجاکه کلاس Window به صورت پیش فرض دارای متد‌های Show و Close است در نتیجه نیازی به پیاده سازی مجدد متدهای IBookView نیست. دستور Export باعث می‌شود که این کلاس به عنوان وابستگی به Composition Container اضافه شود تا در جای مناسب بتوان از آن وهله سازی کرد. نکته‌ی مهم این است که به دلیل آنکه این کلاس، اینترفیس IBookView را پیاده سازی کرده است در نتیجه نوع Export این کلاس حتما باید به صورت صریح از نوع IBookView باشد.

»یک Class Library به نام Models بسازید و بعد از ایجاد آن، کلاس زیر را به عنوان مدل Book در آن کپی کنید:
 public class Book
    {
        public int Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }
    }
»یک  Class Library دیگر به نام ViewModels ایجاد کنید و همانند مراحل قبلی، Package مربوط به WAF را نصب کنید. سپس کلاسی به نام BookViewModel ایجاد نمایید و کدهای زیر را در آن کپی کنید (ارجاع به اسمبلی‌های Views و Models را فراموش نکنید):
[Export]
    [Export(typeof(ViewModel<IBookView>))]
    public class BookViewModel : ViewModel<IBookView>
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookViewModel(IBookView view)
            : base(view)
        {
        }
       
        public ObservableCollection<Book> Books { get; set; }
        
    }
ViewModel مورد نظر از کلاس ViewModel of T ارث برده است. نوع این کلاس معادل نوع View مورد نظر ماست که در اینجا مقصود IBookView است. این کلاس شامل خاصیتی به نام ViewCore است که امکان فراخوانی متد‌ها و خاصیت‌های View را فراهم می‌نماید. وظیفه اصلی کلاس پایه ViewModel، وهله سازی از View سپس ست کردن خاصیت DataContext در View مورد نظر به نمونه وهله سازی شده از ViewModel است. در نتیجه عملیات مقید سازی در Shell به درستی انجام خواهدشد.
به دلیل اینکه سازنده پیش فرض در  این کلاس وجود ندارد حتما باید از ImportingConstructor استفاده نماییم تا CompositionContainer در هنگام عملیات وهله سازی Exception صادر نکند.

»بخش بعدی ساخت یک Class Library دیگر به نام Controllers است. در این Library نیز بعد از ارجاع به اسمبلی‌های زیر کتابخانه WAF را نصب نمایید. 
  • Views
  • Models
  • ViewModels
  • System.ComponentModel.Composition
کلاسی به نام BookController بسازید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
[Export]
    public class BookController
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookController(BookViewModel viewModel)
        {
            ViewModelCore = viewModel;
        }

        public BookViewModel ViewModelCore
        {
            get;
            private set;
        }

        public void Run()
        {
            var result = new List<Book>();
            result.Add(new Book { Code = 1, Title = "Book1" });
            result.Add(new Book { Code = 2, Title = "Book2" });
            result.Add(new Book { Code = 3, Title = "Book3" });

            ViewModelCore.Books = new ObservableCollection<Models.Book>(result);

            (ViewModelCore.View as IBookView).Show();
        }
    }
نکته مهم این کلاس این است که BookViewModel به عنوان وابستگی این کنترلر تعریف شده است. در نتیجه در هنگام وهله سازی از این کنترلر Container مورد نظر یک وهله از BookViewModel را در اختیار آن قرار خواهد داد. در متد Run نیز ابتدا مقدار Book که به ItemsSource دیتا گرید در BookShell مقید شده است مقدار خواهد گرفت. سپس با فراخوانی متد Show از اینترفیس IBookView، متد Show در BookShell فراخوانی خواهد شد که نتیجه آن نمایش فرم مورد نظر است.

طراحی Bootstrapper

در پروژه‌های ماژولار  Bootstrapper از ملزومات جدانشدنی این گونه پروژه هاست. برای این کار ابتدا یک WPF Application دیگر به نام Bootstrapper ایجاد نماید. سپس ارجاعی به اسمبلی‌های زیر را در آن قرار دهید:
»Controllers
»Views
»ViewModels
»Shell
»System.ComponentModel.Composition
»نصب بسته WAF با استفاده از nuget

حال یک کلاس به نام  AppBootstrapper ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
public class AppBootstrapper
    {
        public CompositionContainer Container
        {
            get;
            private set;
        }

        public AggregateCatalog Catalog
        {
            get;
            private set;
        }

        public void Run()
        {
            Catalog = new AggregateCatalog();
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(Assembly.GetExecutingAssembly()));
            
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "Shell.dll")));
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "ViewModels.dll")));
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "Controllers.dll")));

            Container = new CompositionContainer(Catalog);

            var batch = new CompositionBatch();
            batch.AddExportedValue(Container);
            Container.Compose(batch);

            var bookController = Container.GetExportedValue<BookController>();
            bookController.Run();


        }
    }
اگر با MEF آشنا باشید کد‌های بالا نیز برای شما مفهوم مشخصی دارند. در متد Run این کلاس ابتدا Catalog ساخته می‌شود. سپس با اسکن اسمبلی‌های مورد نظر تمام Export‌ها و Import‌های لازم واکشی شده و به Conrtainer مورد نظر رجیستر می‌شوند. در انتها نیز با وهله سازی از BookController و فراخوانی متد Run آن خروجی زیر نمایان خواهد شد.

نکته بخش Startup  را از فایل App.Xaml خذف نمایید و در متد Startup این فایل کد زیر را کپی کنید:

public partial class App : Application
    {
        protected override void OnStartup(StartupEventArgs e)
        {
            new Bootstrapper.AppBootstrapper().Run();
        }
    }
در پایان، ساختار پروژه به صورت زیر خواهد شد:

نکته: می‌توان بخش اسکن اسمبلی‌ها را توسط یک DirecotryCatalog به صورت زیر خلاصه کرد:
Catalog.Catalogs.Add(new DirectoryCatalog(Environment.CurrentDirectory));
در این صورت تمام اسمبلی‌های موجود در این مسیر اسکن خواهند شد.
نکته: می‌توان به جای جداسازی فیزیکی لایه‌ها آن‌ها را از طریق Directory‌ها به صورت منطقی در قالب یک اسمبلی نیز مدیریت کرد.
نکته: بهتر است به جای رفرنس مستقیم اسمبلی‌ها به Bootstrapper با استفاده از Pre post build در قسمت  Build Event، اسمبلی‌های مورد نظر را در یک مسیر Build کپی نمایید که روش آن به تفصیل در این پست و این پست شرح داده شده است.
دانلود سورس پروژه
مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 1
آموزش کامل AutoMapper قبلا در سایت ارائه شده است. در این مقاله می‌خواهیم Mapping نوع‌های مختلف بین Dto و Entity‌های پروژه را توسط Reflection به صورت خودکار انجام دهیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این ریپازیتوری مشاهده کنید.
در این روش ما یک کلاس جنریک را به نام BaseDto داریم که تمام Dto‌های ما برای نگاشت خودکار باید از آن ارث بری کنند. در مثال زیر کلاس PostDto لازم است به کلاس Post نگاشت شود. پس خواهیم داشت :
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
}
  • کلاس PostDto خودش را به عنوان اولین پارامتر جنریک BaseDto معرفی می‌کند.
  • به عنوان پارامتر دوم، باید کلاس Entity ایی که قرار است به آن نگاشت شود (Post) را معرفی کنیم.
  • پارامتر سوم، نوع فیلد Id است که در اینجا خاصیت Id کلاس‌های Post و PostDto ما، از نوع long است.
  • نهایتا خواصی را که برای نگاشت لازم داریم، تعریف میکنیم مثل Title و...
  • همچنین می‌توانیم خواصی برای نگاشت با خواص Navigation Property‌های Post هم تعریف کنیم؛ مانند CategoryName که به خاصیت Name از Category پست مربوطه اشاره میکند و AutoMapper به صورت هوشمندانه آن‌ها را به هم نگاشت می‌کند.
تعریف کلاس جنریک BaseDto هم به نحو زیر است.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey>
        where TDto : class, new()
        where TEntity : BaseEntity<TKey>, new()
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }
}
  • نوع TDto به کلاس Dto ما اشاره میکند؛ مثلا PostDto
  • نوع TEntity به کلاس Entity ما اشاره میکند؛ مثلا Post
  • نوع TKey به نوع خاصیت Id اشاره میکند.
  • شرط لازم برای نوع TEntity این است که از <BaseEntity<TKey ارث بری کرده باشد (نوع پایه‌ای که تمام Entity‌های ما از آن ارث بری می‌کنند).
  • متد‌های کمکی ToEntity و FromEntity، کار نگاشت اشیاء را برای ما راحت‌تر می‌کنند.
پیاده سازی کلاس BaseEntity و Post نیز به شرح زیر است.
public abstract class BaseEntity<TKey>
{
    public TKey Id { get; set; }
}

public class Post : BaseEntity<long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CatgeoryId { get; set; }

    public Category Category { get; set; }
}

توضیح متد های ToEntity  و  FromEntity 
متد ToEntity شی Dto جاری را به Entity مربوطه نگاشت کرده و یک وهله از آن را باز میگرداند. پس بجای استفاده دستی از Api‌های AutoMapper مانند Mapper.Map<Post>(postDto)  کافی است متد ToEntity را فراخوانی کنیم؛ مثال:
var postDto = new PostDto();
var post = postDto.ToEntity();
متد بالا برای اکشن Create مناسب است؛ ولی برای اکشن Update خیر. چرا که برای Update نباید نگاشت بر روی وهله جدیدی از Post انجام شود؛ بلکه باید بر روی وهله‌ای از قبل موجود (همان post ایی که بر اساس id واکشی کرده‌ایم) نگاشت انجام شود، تا تغییرات لازم، بر روی همان وهله تاثیر کند. در غیر این صورت اگر وهله جدیدی از post ایجاد شود، چون توسط EF ChangeTracker ردیابی نمی‌شود، به‌روز رسانی هم انجام نخواهد شد.
بنابراین برای نگاشت postDto به یک شیء Post از پیش موجود (post یافت شده توسط id) خواهیم داشت:
var post = // finded by id
var updatePost = postDto.ToEntity(post);
همچنین برای نگاشت از یک Entity به Dto (عکس قضیه بالا: مثلا نگاشت یک postDto به post) کافی است متد ایستای FromEntity را خوانی کنیم. مثال :
var postDto = PostDto.FromEntity(post);

کانفیگ خودکار Mapping توسط Reflection
در ادامه می‌خواهیم کانفیگ Mapping بین Dto‌های پروژه به Entity‌های مربوطه (مثلا PostDto به Dto و برعکس) را به صورت خودکار توسط Reflection پیاده سازی و اعمال کنیم. این کار توسط کلاس AutoMapperConfiguration به نحو زیر انجام می‌شود.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(configuration =>
        {
            configuration.ConfigureAutoMapperForDto();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.ConfigureAutoMapperForDto(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

        var mappingTypes = dtoTypes
            .Select(type =>
            {
                var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
                return new
                {
                    DtoType = arguments[0],
                    EntityType = arguments[1]
                };
            }).ToList();

        foreach (var mappingType in mappingTypes)
            config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
    }

    public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
    {
        var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }
    }

    public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
                type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
                (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
                type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

        return dtoTypes;
    }
}
عملیات با فراخوانی متد ایستا InitializeAutoMapper شروع می‌شود و باید این متد فقط یکبار در اجرای پروژه فراخوانی شود. (مثلا در سازنده کلاس Startup.cs)
public class Startup
{
    public Startup(IConfiguration configuration)
    {
        Configuration = configuration;
        AutoMapperConfiguration.InitializeAutoMapper();
    }
- درون این متد کانفیگ، Mapping نوع‌های مختلف قابل نگاشت برای AutoMapper توسط Mapper.Initialize انجام می‌شود.
- متد ConfigureAutoMapperForDto متد دیگری را به همین نام، فراخوانی می‌کند؛ با این تفاوت که Assembly ورودی پروژه را توسط متد ()Assembly.GetEntryAssembly، یافته و به آن پاس میدهد.
- EntryAssembly به اسمبلی ای که به عنوان نقطه ورود برنامه است، اشاره می‌کند. در این سورس کد چون پروژه ما از نوع ASP.NET Core است، اسمبلی این پروژه به عنوان EntryAssmebly شناخته می‌شود؛ یعنی همان لایه‌ای که کلاس‌های Dto ما (مانند PostDto) داخل آن تعریف شده‌است. ما به این اسمبلی از این جهت نیاز داریم که می‌خواهیم توسط Reflection، تمام نوع‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند (مانند PostDto) را یافته و Mapping آنها را به AutoMapper معرفی و اعمال کنیم.
نکته : اگر در پروژه شما Dto‌ها در لایه/لایه‌های دیگری تعریف شده‌اند باید اسمبلی آن لایه‌ها را به آن پاس دهید.
در این مرحله توسط متد GetDtoTypes کار یافتن نوع‌های Dto موجود در اسمبلی/اسمبلی‌های مشخص شده انجام می‌شود.
public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
{
    var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

    var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
            type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
            (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
            type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

    return dtoTypes;
}
  • در خط اول ابتدا تمامی نوع‌های قابل دسترس از بیرون (ExportedTypes) از assembly‌های دریافتی واکشی می‌شود.
  • سپس توسط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از BaseDto ارث بری کرده‌اند، فیلتر شده و بازگردانده می‌شوند.
در ادامه، از لیست نوع‌های Dto یافت شده، پارامتر‌های جنریک TDto و TEntity به ازای هر نوع استخراج می‌شوند.
public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
{
var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

var mappingTypes = dtoTypes
.Select(type =>
{
var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
return new
{
DtoType = arguments[0],
EntityType = arguments[1]
};
}).ToList();

foreach (var mappingType in mappingTypes)
config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
}

در آخر بر روی لیست یافت شده، گردش می‌کنیم (foreach) و دو نوع DtoType و EntityType (مانند postDto و post) را که باید به یکدیگر نگاشت شوند، به متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties ارسال می‌کنیم. کار این متد، معرفی/اعمال Mapping بین نوع‌ها به کانفیگ AutoMapper می‌باشد. همچنین خواصی را که نباید نگاشت شوند، به طور خودکار یافته و Ignore می‌کند.
در مثال جاری، خاصیت CategoryName کلاس PostDto برای خواندن و select از دیتابیس لازم است زیرا می‌خواهیم هر postDto، شامل نام دسته بندی هر پست نیز باشد، ولی این ویژگی برای افزودن یا به‌روزرسانی مدنظر ما نیست؛ چرا که کلاینت ما به هنگام فراخوانی اکشن Create، فقط مقادیر خواص Post (مانند Title, Text و CategoryId) را ارسال می‌کند و نه CategoryName را. در نتیجه CatgoryName همیشه null است. اما مشکلی که ایجاد می‌کند این است که AutoMapper به هنگام نگاشت یک PostDto به Post، چون خاصیت CategoryName با (مقدار null)  وجود دارد، یک وهله جدید (با مقادیر پیشفرض) را برای Category ایجاد می‌کند که خاصیت Name آن برابر با null است و قطعا این مدنظر ما نیست. پس جهت جلوگیری از این مشکل لازم است خواصی از Entity که در Dto موجود نیستند (مانند Category) را Ignore کنیم و این دقیقا همان کاری است که متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties انجام می‌دهد. 
public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
{
    var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

    //Ignore mapping to any property of entity (like Post.Categroy) that dose not contains in dto (like PostDto.CategoryName)
    //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
    foreach (var property in entityType.GetProperties())
    {
        if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
            mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
    }
}
البته اساسا استفاده از یک Dto هم برای Create/Update و هم برای Select اصولی نیست و بهتر است دو Dto جداگانه که صرفا خواص مورد نیاز را دارند، داشته باشیم که در این صورت مشکل بالا نیز اصلا رخ نخواهد داد. راه حل مورد استفاده کنونی صرفا مرهمی برای یک استفاده غیر اصولی است!
در آخر می‌توان گفت تنها ایراد کوچک ایده‌ی فوق، استفاده از Api‌های استاتیک AutoMapper در کلاس BaseDto است (متد Mapper.Map)  که باعث می‌شود نتوانیم به هنگام تست نویسی، سرویس AutoMapper را با پیاده سازی دیگری (Fake) جایگزین و آن را Mock کنیم. البته این کار برای AutoMapper زیاد معمول هم نبوده و در مقابل مزایای این ایده، به نظرم ارزش استفاده را خواهد داشت.
در قسمت بعدی همین ایده را توسعه خواهیم داد و قابلیت سفارشی سازی Mapping را برای آن فراهم خواهیم کرد.