مطالب
پیاده سازی Full-Text Search با SQLite و EF Core - قسمت اول - ایجاد و به روز رسانی جدول مجازی FTS
SQLite به صورت توکار از full-text search پشتیبانی می‌کند؛ اما اهمیت آن چیست؟ هدف از full-text search، انجام جستجوهای بسیار سریع، در ستون‌های متنی یک جدول بانک اطلاعاتی است. بدون وجود یک چنین قابلیتی، عموما برای انجام اینکار از دستور LIKE استفاده می‌شود:
SELECT Title FROM Book WHERE Desc LIKE '%cat%';
کار این کوئری، یافتن ردیف‌هایی است که در آن واژه‌ی cat وجود دارند. مشکل این روش، عدم استفاده‌ی از ایندکس‌ها و اصطلاحا انجام یک full table scan است. با استفاده از دستور LIKE، باید تک تک ردیف‌های بانک اطلاعاتی برای یافتن واژه‌ی مدنظر، اسکن و بررسی شوند و انجام اینکار با بالا رفتن تعداد رکوردهای بانک اطلاعاتی، کندتر و کندتر خواهد شد. برای رفع این مشکل، راه حلی به نام full-text search ارائه شده‌است که کار آن ایندکس کردن تمام ستون‌های متنی مدنظر و سپس جستجوی بر روی این ایندکس از پیش آماده شده‌است.
معادل دستور LIKE در کوئری فوق، متد Contains در EF Core است:
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.Contains("cat")).ToList();
بنابراین هدف از این سری، جایگزین کردن متدهای الحاقی Contains ، StartsWith و EndsWith، با روشی بسیار سریعتر است.

یک نکته: کوئری فوق توسط EF Core و به همراه پروایدر SQLite آن، به صورت زیر ترجمه می‌شود (که آن نیز یک full table scan است):
SELECT  "c"."Text" FROM "Chapters" AS "c" WHERE ('cat' = '') OR (instr("c"."Text", 'cat') > 0)
اما دقیقا دستور Like را به همراه متدهای الحاقی StartsWith و یا EndsWith می‌توان مشاهده کرد:
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.StartsWith("cat")).ToList();
// SELECT "c"."Text", FROM "Chapters" AS "c" WHERE "c"."Text" IS NOT NULL AND ("c"."Text" LIKE 'cat%')
var cats = context.Chapters.Where(item => item.Text.EndsWith("cat")).ToList();
// SELECT "c"."Title" FROM "Chapters" AS "c" WHERE "c"."Text" IS NOT NULL AND ("c"."Text" LIKE '%cat')


معرفی موجودیت‌های مثال این سری

هدف اصلی ما، ایندکس کردن full-text ستون‌های متنی عنوان و متن جدول بانک اطلاعاتی متناظر با Chapter است:
using System.Collections.Generic;

namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities
{
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public ICollection<Chapter> Chapters { get; set; }
    }

    public class Chapter
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public string Text { get; set; }

        public User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
}


ایجاد جدول مجازی Full-text search

زمانیکه عملیات Migration را در EF Core فعال و اجرا می‌کنیم، دو جدول متناظر با Chapter و User ایجاد می‌شوند. اما برای کار با full-text search، نیاز به ایجاد جداول دیگری است، تا کار نگهداری ایندکس‌های تشکیل شده‌ی از ستون‌های متنی مدنظر ما را انجام دهند. به این نوع جداول در SQLite، جدول مجازی و یا virtual table گفته می‌شود. یک virtual table در اصل تفاوتی با یک جدول معمولی ندارد. تفاوت در اینجا است که منطق دسترسی به این جدول مجازی از موتور FTS5 مربوط به SQLite باید عبور کند. تاکنون نگارش‌های مختلفی از موتور full-text search آن منتشر شده‌اند؛ مانند FTS3 ، FTS4 و غیره که آخرین نگارش آن، FTS5 می‌باشد و به همراه توزیعی که مایکروسافت ارائه می‌دهد، وجود دارد و نیازی به تنظیمات خاصی ندارد.
در اینجا روش ایجاد یک جدول مجازی جدید Chapters_FTS را مشاهده می‌کنید:
CREATE VIRTUAL TABLE "Chapters_FTS"
USING fts5("Text", "Title", content="Chapters", content_rowid="Id")
جدول مجازی، با اجرای دستور CREATE VIRTUAL TABLE  ایجاد می‌شود و USING fts5 آن به معنای استفاده‌ی از موتور full-text search نگارش پنجم آن است. سپس لیست ستون‌هایی را که می‌خواهیم ایندکس کنیم، ذکر می‌شوند؛ مانند Text و Title در اینجا. همانطور که مشاهده می‌کنید، فقط نام این ستون‌ها قابل تعریف هستند و هیچ نوع اطلاعات اضافه‌تری را نمی‌توان ذکر کرد.
ذکر پارامتر "content="Chapters اختیاری بوده و به این معنا است که نیازی نیست تا اصل داده‌های مرتبط با ستون‌های ذکر شده نیز ذخیره شوند و آن‌ها را می‌توان از جدول Chapters، بازیابی کرد. در این حالت برای برقراری ارتباط بین این جدول مجازی و جدول chapters، پارامتر "content_rowid="Id مقدار دهی شده‌است. content_rowid به primary key جدول content اشاره می‌کند. ذکر هر دوی این پارامترها اختیاری بوده و در صورت تنظیم، حجم نهایی بانک اطلاعاتی را کاهش می‌دهند. چون در این حالت دیگری نیازی به ذخیره سازی جداگانه‌ی اصل اطلاعات متناظر با ایندکس‌های FTS نیست.

اکنون که با دستور ایجاد جدول مجازی FTS آشنا شدیم، روش ایجاد آن در برنامه‌های مبتنی بر EF Core نیز دقیقا به همین صورت است:
private static void createFtsTables(ApplicationDbContext context)
{
    // For SQLite FTS
    // Note: This can be added to the `protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)` method too.
    context.Database.ExecuteSqlRaw(@"CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS ""Chapters_FTS""
    USING fts5(""Text"", ""Title"", content=""Chapters"", content_rowid=""Id"");");
}
فقط کافی است در ابتدای اجرای برنامه با استفاده از متد ExecuteSqlRaw، عبارت SQL متناظر با ایجاد جدول مجازی را اجرا کنیم. این یک روش ایجاد این نوع جداول است؛ روش دیگر آن، قرار دادن همین قطعه کد در متد "protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)" مربوط به کلاس‌های ایجاد شده‌ی توسط عملیات Migration است.


به روز رسانی اطلاعات جدول مجازی FTS، توسط تریگرها

پس از اجرای دستورCREATE VIRTUAL TABLE  فوق، SQLite پنج جدول را به صورت خودکار ایجاد می‌کند که در تصویر زیر قابل مشاهده هستند:


البته ما مستقیما با این جداول کار نخواهیم کرد و این جداول برای نگهداری اطلاعات ایندکس‌های full-text موتور FTS5، توسط خود SQLite نگهداری و مدیریت می‌شوند.

اما ... نکته‌ی مهم اینجا است که جدول مجازی Chapters_FTS، هرچند به جدول اصلی Chapters توسط پارامتر content آن متصل شده‌است، اما تغییرات آن‌را ردیابی نمی‌کند. یعنی هر نوع insert/update/delete ای که در جدول اصلی Chapters رخ می‌دهد، سبب ایندکس شدن اطلاعات جدید آن در جدول مجازی Chapters_FTS نمی‌شود و برای اینکار باید اطلاعات را مستقیما در جدول Chapters_FTS درج کرد.
روش پیشنهاد شده‌ی در مستندات رسمی آن، استفاده از تریگرهای پس از درج اطلاعات، پس از حذف اطلاعات و پس از به روز رسانی اطلاعات به صورت زیر است:
-- Create a table. And an external content fts5 table to index it.
CREATE TABLE tbl(a INTEGER PRIMARY KEY, b, c);
CREATE VIRTUAL TABLE fts_idx USING fts5(b, c, content='tbl', content_rowid='a');

-- Triggers to keep the FTS index up to date.
CREATE TRIGGER tbl_ai AFTER INSERT ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(rowid, b, c) VALUES (new.a, new.b, new.c);
END;
CREATE TRIGGER tbl_ad AFTER DELETE ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(fts_idx, rowid, b, c) VALUES('delete', old.a, old.b, old.c);
END;
CREATE TRIGGER tbl_au AFTER UPDATE ON tbl BEGIN
  INSERT INTO fts_idx(fts_idx, rowid, b, c) VALUES('delete', old.a, old.b, old.c);
  INSERT INTO fts_idx(rowid, b, c) VALUES (new.a, new.b, new.c);
END;
در اینجا ابتدا روش ایجاد یک جدول جدید و سپس ایجاد یک جدول مجازی FTS را از روی آن مشاهده می‌کنید.
در ادامه سه تریگر بر روی جدول اصلی که ما به صورت متداولی با آن در برنامه‌های خود کار می‌کنیم، تعریف شده‌اند. این تریگرها کار insert اطلاعات را در جدول مجازی ایجاد شده، به صورت خودکار انجام می‌دهند.
همانطور که مشاهده می‌کنید، یک rowid نیز در اینجا قابل تعریف است؛ rowid، ستون مخفی یک جدول مجازی FTS است و هرچند در حین ایجاد، آن‌را ذکر نمی‌کنیم، اما جزئی از ساختار آن بوده و قابل کوئری گرفتن است.

نکته‌ی مهم: به فرمت دستورات به روز رسانی جدول مجازی FTS دقت کنید. حتی در حالت تریگرهای update و یا delete نیز در اینجا دستور insert، مشاهده می‌شوند. این فرمت دقیقا باید به همین نحو رعایت شود؛ در غیراینصورت اگر از دستورات delete و یا update معمولی بر روی این جدول مجازی استفاده کنید، دفعه‌ی بعدی که برنامه را اجرا می‌کنید، خطای «این بانک اطلاعاتی تخریب شده‌است» را مشاهده کرده (database disk image is malformed) و دیگر نمی‌توانید با فایل بانک اطلاعاتی خود کار کنید.


به روز رسانی اطلاعات جدول مجازی FTS توسط EF Core

روش تعریف تریگرهای یاد شده، مستقل از EF Core بوده و راسا توسط خود بانک اطلاعاتی مدیریت می‌شود. بنابراین فقط کافی است دستور CREATE TRIGGER را به همان نحوی که عنوان شد، توسط متد ExecuteSqlRaw اجرا کنیم تا جزئی از ساختار بانک اطلاعاتی شوند؛ اما ... این روش برای برنامه‌هایی با متن‌های پیچیده کارآیی ندارد. برای مثال فرض کنید اطلاعات اصلی شما با فرمت HTML است. ایندکس ایجاد شده، تگ‌های HTML را حذف نمی‌کند و آن‌ها را نیز ایندکس می‌کند که نه تنها سبب بالا رفتن حجم بانک اطلاعاتی می‌شود، بلکه زمانیکه ما قصد جستجویی را بر روی اطلاعات HTML ای داریم، اساسا کاری به تگ‌های آن نداشته و هدف اصلی ما، متن‌های درج شده‌ی در آن است. نمونه‌ی دیگر آن داشتن اطلاعاتی با «اعراب» است و یا شاید نیاز به یک‌دست سازی ی و ک فارسی وجود داشته باشد. به این نوع عملیات، «نرمال سازی متن» گفته می‌شود و با روش تریگرهای فوق قابل تعریف و مدیریت نیست. به همین جهت می‌توان از روش پیشنهادی زیر استفاده کرد:

الف) یافتن لیست اطلاعات تغییر یافته‌ی حاصل از اعمال insert/update/delete
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class EFChangeTrackerExtensions
    {
        public static List<(EntityState State, TEntity NewEntity, TEntity OldEntity)>
                    GetChangedEntities<TEntity>(this DbContext dbContext) where TEntity : class, new()
        {
            if (!dbContext.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled)
            {
                // ChangeTracker.Entries() only calls `Try`DetectChanges() behind the scene.
                dbContext.ChangeTracker.DetectChanges();
            }

            return dbContext.ChangeTracker.Entries<TEntity>()
                    .Where(IsEntityChanged)
                    .Select(entityEntry => (entityEntry.State,
                                            entityEntry.Entity,
                                            createWithValues<TEntity>(entityEntry.OriginalValues)))
                    .ToList();
        }

        private static bool IsEntityChanged(EntityEntry entry)
        {
            return entry.State == EntityState.Added
                    || entry.State == EntityState.Modified
                    || entry.State == EntityState.Deleted
                    || entry.References.Any(r => r.TargetEntry?.Metadata.IsOwned() == true && IsEntityChanged(r.TargetEntry));
        }

        private static T createWithValues<T>(PropertyValues values) where T : new()
        {
            var entity = new T();
            foreach (var prop in values.Properties)
            {
                var value = values[prop.Name];
                if (value is PropertyValues)
                {
                    throw new NotSupportedException("nested complex object");
                }
                else
                {
                    prop.PropertyInfo.SetValue(entity, value);
                }
            }
            return entity;
        }
    }
}
هدف از متد GetChangedEntities فوق این است که با استفاده از سیستم tracking، نوع عملیات انجام شده و همچنین اصل موجودیت‌ها را پیش و پس از تغییر، بتوان لیست کرد و سپس بر اساس آن‌ها، جدول مجازی FTS را به روز رسانی نمود.
علت نیاز به نمونه‌ی اصل و سپس تغییر کرده‌ی موجودیت‌ها، به نحوه‌ی تعریف تریگرهای مخصوص به به روز رسانی FTS بر می‌گردد. اگر دقت کرده باشید در این تریگرها، new.a و همچنین old.a را داریم که برای شبیه سازی آن‌ها دقیقا باید به اطلاعات یک رکورد، در پیش و پس از به روز رسانی آن، دسترسی یافت.

ب) تعریف تریگرهای SQL توسط سیستم tracking؛ به همراه عملیات نرمال سازی اطلاعات
using System.Collections.Generic;
using System.Data;
using System.Text.RegularExpressions;
using EFCoreSQLiteFTS.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class FtsNormalizer
    {
        private static readonly Regex _htmlRegex = new Regex("<[^>]*>", RegexOptions.Compiled);

        public static string NormalizeText(this string text)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(text))
            {
                return string.Empty;
            }

            // Remove html tags
            text = _htmlRegex.Replace(text, string.Empty);

            // TODO: add other normalizers here, such as `remove diacritics`, `fix Persian Ye-Ke` and so on ...

            return text;
        }
    }

    public static class UpdateFtsTriggers
    {
        public static void UpdateChapterFTS(
            this DbContext context,
            List<(EntityState State, Chapter NewEntity, Chapter OldEntity)> changedChapters)
        {
            var database = context.Database;

            try
            {
                database.BeginTransaction(IsolationLevel.ReadCommitted);

                foreach (var (State, NewEntity, OldEntity) in changedChapters)
                {
                    var chapterNew = NewEntity;
                    var chapterOld = OldEntity;

                    var normalizedNewText = chapterNew.Text.NormalizeText();
                    var normalizedOldText = chapterOld.Text.NormalizeText();
                    var normalizedNewTitle = chapterNew.Title.NormalizeText();
                    var normalizedOldTitle = chapterOld.Title.NormalizeText();
                    switch (State)
                    {
                        case EntityState.Added:
                            if (shouldSkipAddedChapter(chapterNew))
                            {
                                continue;
                            }
                            database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS(rowid, Text, Title) values({0}, {1}, {2});",
                                    chapterNew.Id, normalizedNewText, normalizedNewTitle);
                            break;
                        case EntityState.Modified:
                            if (shouldSkipModifiedChapter(chapterNew, chapterOld))
                            {
                                continue;
                            }
                            // This format is important! Otherwise we will get `SQLite Error 11: 'database disk image is malformed'.` error!
                            database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS(Chapters_FTS, rowid, Text, Title)
                                                        VALUES('delete', {0}, {1}, {2}); ",
                                                        chapterOld.Id, normalizedOldText, normalizedOldTitle);
                            database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS(rowid, Text, Title) values({0}, {1}, {2});",
                                    chapterNew.Id, normalizedNewText, normalizedNewTitle);
                            break;
                        case EntityState.Deleted:
                            // This format is important! Otherwise we will get `SQLite Error 11: 'database disk image is malformed'.` error!
                            database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS(Chapters_FTS, rowid, Text, Title)
                                                        VALUES('delete', {0}, {1}, {2}); ",
                                    chapterOld.Id, normalizedOldText, normalizedOldTitle);
                            break;
                    }
                }
            }
            finally
            {
                database.CommitTransaction();
            }
        }

        private static bool shouldSkipAddedChapter(Chapter chapterNew)
        {
            // TODO: add your logic to avoid indexing this item
            return false;
        }

        private static bool shouldSkipModifiedChapter(Chapter chapterNew, Chapter chapterOld)
        {
            // TODO: add your logic to avoid indexing this item
            return chapterNew.Text == chapterOld.Text && chapterNew.Title == chapterOld.Title;
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف متد UpdateChapterFTS را مشاهده می‌کند که اطلاعات خودش را از متد GetChangedEntities دریافت کرده و سپس یکی یکی آن‌ها را در جدول مجازی FTS، با فرمت مخصوصی که عنوان شد (دقیقا متناظر با فرمت تریگرهای مستندات رسمی FTS)، درج می‌کند.
همچنین در اینجا متد NormalizeText را نیز مشاهده می‌کند که بر روی ستون‌های متنی اعمال شده‌است. کار آن پاکسازی تگ‌های یک متن HTML ای است و نگهداری اطلاعات صرفا متنی آن. در اینجا اگر نیاز بود می‌توان منطق‌های پاکسازی اطلاعات دیگری را نیز اعمال کرد.
اکنون که این اطلاعات به صورت پاکسازی شده در جدول مجازی درج می‌شوند، زمانیکه بر روی آن‌ها جستجویی صورت می‌گیرد، دیگر شامل جستجوی بر روی تگ‌های HTML ای نیست و دقت بسیار بیشتری دارد.

ج) اتصال به سیستم
پس از تعریف متدهای الحاقی GetChangedEntities و UpdateChapterFTS، اکنون روش اتصال آن‌ها به DbContext برنامه، با بازنویسی متد SaveChanges آن است:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Chapter> Chapters { get; set; }
        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public override int SaveChanges()
        {
            var changedChapters = this.GetChangedEntities<Chapter>();

            this.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = false; // for performance reasons, to avoid calling DetectChanges() again.
            var result = base.SaveChanges();
            this.ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = true;

            this.UpdateChapterFTS(changedChapters);
            return result;
        }
    }
}
از این پس تمام عملیات insert/update/delete برنامه تحت کنترل قرار گرفته و به صورت خودکار سبب به روز رسانی جدول مجازی FTS نیز می‌شوند.


در قسمت بعدی، روش کوئری گرفتن از این جدول مجازی FTS را بررسی می‌کنیم.
مطالب
ستون محاسباتی (computed column)
برخی از داده‌ها از ترکیب و ادغام شدن چند داده دیگر بدست می‌آیند. مثلا شماره دانشجویی از ترکیب چند صفت مختلف بوجود می‌آید (مثل نیمسال ورودی، کددانشگاه، کدرشته تحصیلی...).
برای پیاده سازی اینگونه ستون‌ها SQL Server یک قابلیتی به نام computed column ارائه داده است. برای تعریف این چنین ستون هایی بعد از نام ستون از کلمه AS استفاده می‌کنیم. عبارتی که ستون محاسباتی را تشکیل می‌دهد می‌تواند شامل این موارد باشد: تابع، نام ستون غیر محاسباتی و مقادیر ثابت ولی امکان استفاده از subquery وجود ندارد.
ستون‌های محاسباتی بطور پیشفرض مجازی هستند (بطور فیزیکی بر روی دیسک ذخیره نشده اند). یعنی هر موقع که query اجرا می‌شود آنها نیز مجدد محاسبه شده و نمایش داده می‌شوند.
برای اینکه نوع ذخیره سازی را از مجازی به فیزیکی تبدیل کنیم باید در هنگام ساخت جدول (یا تغییر آن) از کلید واژه PERSISTED استفاده کنیم. وقتی بطور فیزیکی ذخیره شده باشد با هر بار ویرایش یکی از ستون‌های تشکلیل دهنده ستون محاسباتی هم ویرایش می‌شود.
ستون محاسباتی بعد از تبدیل شدن از مجازی به فیزیکی می‌تواند به عنوان کلید اولیه و ایندکس در نظر گرفته شود.

به مثال زیر توجه کنید:
جدولی داریم با دو ستون، قرار هست بر اساس ترکیب مقادیر دو ستون جستجویی انجام دهیم. ضمن اینکه ترکیب دو ستون باید منحصر بفرد باشد. برای این منظور یک unique index روی دو ستون لحاظ می‌کنیم.
create table t1
(
col1 char(1),
col2 char(1)
)

create unique nonclustered index ix_uq on t1 (col1 , col2);

insert t1 
values('A', 'B'), ('B', 'C'), ('C', 'D'), ('D', 'E'), ('E', 'F'),
('G', 'H'), ('I', 'J'), ('K', 'L'), ('M', 'N'), ('O', 'P');

اکنون به دنبال سطری میگردیم که ترکیب مقادیر دو ستون آن برابر با OP باشد. پس query زیر را اجرا میکنیم
select col1 + col2
from t1
where col1 + col2 = 'OP'
اما همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌شود عمل Index Seek صورت نگرفته است. زمانی که از ستون به عنوان یک عبارت استفاده شود Index Seek نخواهیم داشت. منظور عبارت، الحاق مقداری با ستون، قرار گرفتن ستون در یک تابع و ... می‌باشد.


برای اینکه Index Seek داشته باشیم بایستی مقادیر را جداگانه مقایسه کنیم(ستون‌ها به صورت عبارت محاسباتی نباشند)
select col1 + col2
from t1
where col1  = 'O' and col2 = 'P'

ولی ما می‌خواهیم شرط بر اساس ترکیب دو ستون باشد. خب اینجا هست که Computed Columns مطرح میشوند.
alter table t1 add col3 as col1 + col2 persisted

create clustered index ix1 on t1 (col3)
با دستور اول یک ستون محاسباتی از نوع persisted به جدول اضافه نمودیم. و با دستور دوم یک Index روی ستون محاسباتی ایجاد نمودیم.
حال مجددا عمل جستجو را انجام میدهیم ولی به کمک ستون محاسباتی که اخیرا ایجاد نمودیم:
select *
from t1
where col3 = 'OP';


حالا مشاهده می‌شود که شاخص ix1 اسکن نشده است. و از آنجایی که شاخص از نوع Clustered است مشکل Covering هم نخواهیم داشت.


نظرات مطالب
بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
با سلام و ممنون از جوابتون 
روشی رو گفتید رفتم گفتم اینجا بزارم هم دیگران استفاده کنند و اگه هم اشتباه کردم بفرمایید اصلاح کنم.
پکیج رو تو پروژه ای که کلاس context هست نصب کردم و تابع زیر رو
private static bool _isPreGeneratedViewCacheSet;
 
private void InitializationPreGeneratedViews()
{
   if (_isPreGeneratedViewCacheSet) return;
 
   var precompiledViewsFilePath = new FileInfo(Assembly.GetExecutingAssembly().Location).DirectoryName + @”\EF6PrecompiledViews.xml”;
   InteractiveViews.SetViewCacheFactory(this, new FileViewCacheFactory(precompiledViewsFilePath));
   _isPreGeneratedViewCacheSet = true;
}
 توی کلاس context گذاشتم  بعد از اجرای یک فایل Xml  در مسیر 
C:\Users\Hadi\AppData\Local\Temp\Temporary ASP.NET Files\root\2781dacc\5d62fdaf\assembly\dl3\142eef19\00077ffc_731ed001 
میسازه، البته من بصورت دستی این تابع رو یک بار اجرا کردم و بعد  غیرفعالش کردم.
 بعد این تابع رو در application_start  نوشتم:
 InteractiveViews
                .SetViewCacheFactory(ctx, new FileViewCacheFactory(new FileInfo(Assembly.GetExecutingAssembly().Location).DirectoryName + @"\EF6PrecompiledViews.xml"));
         
مطالب
آشنایی با XSLT
XSLT در واقع یک StyleSheet یا یک راهنما در مورد تبدیل فایل‌های xml به انواع و یا ساختارهای دیگری چون فایل‌های html، فایل‌های متنی و ... است که توسط کنسرسیوم وب ارائه شده‌است. این فایل حاوی یک سری دستورالعمل برای برنامه‌های پردازشگر است که به آن‌ها می‌گوید چگونه این فایل را تبدیل کنند.

اساس کار XSLT
در تصویر زیر، فایل xml به همراه xslt، به تجزیه کننده یا تحلیل کننده داده میشوند. در این قسمت هر دو فایل منبع تحلیل شده و از روی فایل xml، درختی در حافظه تهیه می‌شود و از فایل xslt یک سری قوانین استخراج می‌شوند. بعد این دو محتوای جدید تولید شده، در اختیار XSL Processor قرار گرفته و از روی آن‌ها به ساخت درخت نتیجه (نوع درخواستی) در حافظه می‌رسد که در نهایت آن را به نام یک فایل مستند میکند.

توجه داشته باشید که xslt یک زبان برنامه نویسی نیست؛ ولی تعدادی دستورالعمل‌های مشابه و توابع داخلی در آن قرار گرفته است. در اینجا هنگام کار با نام گره‌ها، باید به بزرگی و کوچکی حروف توجه کنید.

پروژه نمونه
در این مقاله ما یک فایل xml داریم که قصد داریم آلبوم‌هایی را طبق ساختار زیر، در آن قرار دهیم و سپس بر اساس قوانین xslt آن را در قالب یک فایل html نشان دهیم. فایل‌های تمرینی این مقاله در این آدرس قابل دسترسی است.

ساختار فایل xml:
<Albums>
  <Album>
    <name>Modern Talking</name>
    <cover>http://album.com/a.jpg</cover>
    <Genres>
      <Genre>POP</Genre>
      <Genre>Jazz</Genre>
      <Genre>Classic</Genre>
    </Genres>
    <Description>
      this is a marvelous Album
    </Description>
    <price>
      25.99$
    </price>
  </Album>
</Albums>

ساختار فایل Html
در ابتدا فایل، برای معرفی فایل و رعایت قرارداد، فضای نام مربوطه را یا به شکل زیر
<xsl:stylesheet version="1.0"xmlns:xsl="http://www.w3.org/1999/XSL/Transform">
یا بدین شکل
<xsl:transform version="1.0" xmlns:xsl="http://www.w3.org/1999/XSL/Transform">
می‌نویسیم و سپس کل کدهای html را با تگ زیر محصور می‌کنیم:
<xsl:template match="/">
<html>
....
</html>
</xsl:template>
هر آدرسی که در match بنویسید، آدرس‌های دستورات داخلی در ادامه‌ی آن خواهند بود.

نمایش فیلدها
سپس در آن، کد html مورد نظر را وارد می‌کنیم و در میان این کدها، تگ‌های xslt را وارد می‌نماییم. کد زیر بخشی از صفحه هست که برای نمایش آلبوم‌ها استفاده می‌کنیم:
<div>
  <img src="" alt="image" />
  <h3>
    <xsl:value-of select="albums/album/name" />
  </h3>
  <h4>Artist Name 1</h4>
  <h5>POP</h5>
  <h6>25/5/2015</h6>
  <h7>this is description</h7>
  <div>
    <a href="#">More</a>
  </div>
</div>
تگ‌های xsl نشان دهنده دستورالعمل‌های این قالب هستند. این دستور وظیفه انتخاب یک آیتم و نمایش آن را دارد. در قسمت select، آدرس نام آلبوم را به صورت یک مسیر، از تگ والد به سمت پایین وارد کرده‌ایم. این دستور العمل با اولین گره که به آن برسد، نمایش می‌یابد ولی اگر بخواهیم کدهای بالا، به تعداد هر آیتم (آلبوم) تکرار شود، از دستور العمل حلقه استفاده می‌کنیم:
<xsl:for-each select="albums/album">
  <div>
    <img src="" alt="image" />
    <h3>
      <xsl:value-of select="name" />
    </h3>
    <h4>Artist Name 1</h4>
    <h5>POP</h5>
    <h6>25/5/2015</h6>
    <h7>this is description</h7>
    <div>
      <a href="#">More</a>
    </div>
  </div>
</xsl:for-each>
خطوط بالا، مرتبا گره‌های album را در گره Albums، یافته و همه تگ‌های داخلش را تکرار کرده و نام هر آلبوم را نیز چاپ می‌کند. موقعی که از حلقه استفاده می‌کنیم و مسیر گره والد در آن مشخص شده است، نیازی نیست که دیگر برای دریافت نام آلبوم، کل مسیر را ذکر کنید.

ایجاد ارتباط میان دو فایل XML و XSLT
برای اجرا و تست آن باید از طریق یک ابزار که توانایی تحلیل این دستورات را دارد، استفاده کنید. یکی از همین ابزارها، مرورگر شماست. برای اینکه به مرورگر ارتباط فایل xml و xsl را بفهمانیم، تکه کد زیر را در فایل xml جهت لینک شدن می‌نویسیم و سپس فایل xml را در مرورگر اجرا می‌کنیم:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?>
<?xml-stylesheet type="text/xsl" href="index.xslt"?>
الان تصویر بدین شکل نمایش داده می‌شود:



ساخت المان یا تگ
در ادامه بقیه فیلدها را تکمیل میکنیم. فیلد بعدی تصویر است که تصویر دیگر مانند متن، بین تگ‌ها قرار نمی‌گیرد و باید داخل attribute تگ تصویر درج شود. برای نمایش تصویر می‌توانیم به دو شکل عمل کنیم. کد را به صورت زیر بنویسیم:
<img src="{cover}" width="200px" height="200px">
  <xsl:value-of select="cover" />
</img>
یا اینکه المان مورد نظر را توسط xsl ایجاد کنیم:
<xsl:element name="img">
  <xsl:attribute name="src">
    <xsl:value-of select="cover"/>
  </xsl:attribute>
  <xsl:attribute name="width">
    200px
  </xsl:attribute>
  <xsl:attribute name="height">
    200px
  </xsl:attribute>
  <xsl:value-of select="cover"/>
</xsl:element>
حال با یکی از کدهای بالا، مرورگر را جهت تست اجرا می‌کنیم:


دستور العمل‌های بیشتر (مرتب سازی)
دستورات xslt فقط به چند تگ بالا خلاصه نمی‌شود؛ بلکه دستورات شرطی ،تعریف متغیرها، توابع داخلی جهت کار با اعداد، رشته‌ها و ... هم در آن وجود دارند. یکی از همین دستورات جذاب، مرتب سازی است. دستورالعل sort به ما اجازه می‌دهد تا بر اساس یک فیلد، داده‌ها را مرتب کنیم. با افزودن کد زیر بعد از دستور حلقه، لیست را بر اساس نام آلبوم مرتب می‌کنیم:
<xsl:for-each select="Albums/Album">
<xsl:sort select="name"/>

دستورات شرطی
حال تصمیم می‌گیریم که آلبوم‌های با قیمت بالاتر از 10 دلار را 2 دلار تخفیف دهیم. برای اینکار نیاز است تا با تگ if آشنا شویم:
<xsl:variable name="numprice" select="number(substring(price,1,string-length(price)-1))" />

<xsl:if test="$numprice>=10">
  <h4 >
    <span style='text-decoration:line-through'>
      <xsl:value-of select="price" />
    </span>
    <b>
      <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
    </b>
  </h4>
</xsl:if>
در اینجا کمی مثال را پیچیده‌تر و از چند عنصر جدید در آن استفاده کرده‌ایم. در خط اول یک متغیر با نام numprice تعریف کرده‌ایم. متغیرها بر دو نوعند: محلی یا عمومی. برای تعریف متغیر عمومی لازم است آن را در بالای سند، بعد از تگ template ایجاد کنید و متغیرهای محلی فقط در داخل همان تگی که تعریف کرده‌اید، اعتبار دارند. از آنجا که قیمت‌ها به صورت رشته‌ای هستند و در انتها هم حرف $ را دارند، بهتر است که قیمت را بدون $ به عدد تبدیل کنیم تا بتوانیم بعدا در شرط، به عنوان عدد، مقایسه و در صورت صحت شرط، دو عدد از آن کم کنیم. در اینجا ما از تابع substring برای جداسازی رشته و از تابع string-lentgh برای دریافت طول رشته و در نهایت از تابع number برای تبدیل رشته به عدد استفاده کردیم و آن‌را برای استفاده‌های بعدی، در متغیر ذخیره کردیم (برای آشنایی بیشتر با این توابع به این آدرس رجوع کنید). سپس تگ if را صدا زدیم و در صورتی که مقدار داخل متغیر (علامت متغیر، استفاده از عبارت $ قبل از نام آن است ) از 10 بیشتر یا برابر آن بود، دو واحد از آن کم می‌کنیم و روی قیمت قبلی خط می‌کشیم. نتیجه حاصله در تصویر زیر مشخص است:

در حال حاضر مشکلی که وجود دارد این است که ما برای قیمت‌های زیر 10 دلار هیچ شرطی نداریم و این دستور if کمی سطحی برخورد می‌کند و برای قیمت‌های زیر 10 دلار مجددا به یک if نیازمندیم. ولی دستور دیگری، مشابه دستور switch وجود دارد که استفاده از آن در شرایط دو شرط بالا مقرون به صرفه است. نام این دستور choose می‌باشد. خطوط بالا را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
<xsl:variable name="numprice" select="number(substring(price,1,string-length(price)-1))" />
<xsl:choose>
  <xsl:when test="$numprice>=10">
    <h4 >
      <span style='text-decoration:line-through;color:red'>
        <xsl:value-of select="price" />
      </span>
      <b>
        <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
      </b>
    </h4>
  </xsl:when>

  <xsl:otherwise>
    <b>
      <xsl:value-of select="$numprice" />$
    </b>
  </xsl:otherwise>
</xsl:choose>
شما می‌توانید به تعداد زیادی از تگ when برای اعمال دیگر شرط‌ها همانند دستور switch ...case استفاده کنید. در اینجا اگر قیمت‌ها زیر 10 دلار باشند، تغییری در قیمت ایجاد نکرده و خودش را نشان می‌دهیم. ولی اگر از 10 دلار به بالا باشد، قیمت‌ها دو دلار تخفیف می‌خورند. شکل زیر نتیجه حاصل از اضافه شدن کد بالاست:


استفاده از template ها
برای خلاصه سازی کار و جمع و جور کردن کدها می‌توان از template‌ها استفاده کرد. شما هم در ابتدا، یک قالب یا template را برای کل سند ایجاد کردید. حالا سعی ما این است که اینبار، قالب‌های کوچکتر و جرئی‌تر و اختصاصی‌تر ساخته و آن‌ها را در قالب اصلی صدا بزنیم. برای ساخت قالب به ریشه xsl:stylesheet رفته و یک template جدید را به شکل زیر ایجاد میکنیم:
<xsl:template match="DateOfRelease">

  <xsl:variable name="date" select="."/>
  <xsl:variable name="day" select="substring($date,1,2)"/>
  <xsl:variable name="month" select="number(substring($date,4,2))"/>
  <xsl:variable name="year" select="substring($date,7,4)"/>
  Release Date:

  <xsl:choose>
    <xsl:when test="$month = 1">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Jan/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 2">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Feb/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 3">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Mar/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 4">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Apr/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 5">
      <xsl:value-of select="$day"/>,May/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 6">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Jun/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>

    <xsl:when test="$month = 7">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Jul/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 8">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Aug/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 9">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Sep/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 10">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Oct/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 11">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Nov/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>

    <xsl:otherwise>
      <xsl:value-of select="$day"/>,Dec/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:otherwise>
  </xsl:choose>
</xsl:template>
در این قالب ما روی فیلد تاریخ کار میکنیم و قصد داریم تاریخ را در قالب نوشتاری دیگری درج کنیم. عبارت نقطه (.) در select خط اول به معنای گره جاری است. بعد از ساخت قالب جدید آن را در محل مورد نظر در قالب اصلی یا ریشه صدا می‌زنیم:
<xsl:for-each select="Albums/Album">
  <xsl:sort select="name"/>
  <div>
    <img src="{cover}" width="200px" height="200px">
      <xsl:value-of select="cover" />
    </img>
    <h3>
      <xsl:value-of select="name" />
    </h3>
    <h4>POP</h4>

    <xsl:variable name="numprice" select="number(substring(price,1,string-length(price)-1))" />
    <xsl:choose>
      <xsl:when test="$numprice>=10">
        <h4 >
          <span style='text-decoration:line-through;color:red'>
            <xsl:value-of select="price" />
          </span>
          <b>
            <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
          </b>
        </h4>
      </xsl:when>

      <xsl:otherwise>
        <h4 >
          <b>
            <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
          </b>
        </h4>
      </xsl:otherwise>
    </xsl:choose>
    <h4>
      <!-- محل صدا زدن قالب-->
      <xsl:apply-templates select="DateOfRelease"/>
    </h4>
    <h4>
      <xsl:value-of select="Description"/>
    </h4>
    <div>
      <a href="#">More</a>
    </div>
  </div>
</xsl:for-each>


فیلترسازی
یکی از خصوصیات دیگری که فایل XML داشت، فیلد ژانر موسیقی بود و قصد داریم با استفاده از فیلترسازی، تنها سبک خاصی مثل سبک پاپ را نمایش دهیم و موسیقی‌هایی را که خارج از این سبک هستند، از نتیجه حذف کنیم. به همین علت دستور for-each را به شکل زیر تغییر میدهیم:

<xsl:for-each select="Albums/Album[contains(Genres/Genre, 'POP')]">
دستور بالا میگوید که حلقه را آلبوم‌ها حرکت بده، به شرطی که در مسیر Genres/Genre مقداری برابر POP بیابی. حالا اگر بخواهیم این شرط را معکوس کنیم میتوانیم عبارت را به صورت زیر درج کنیم:
<xsl:for-each select="Albums/Album[not(contains(Genres/Genre, 'POP'))]">
برای شکیل شدن کار، بهتر است که نام سبک‌ها را در کنار تصویر هم درج کنیم. به همین علت دستور حلقه را مورد استفاده قرار می‌دهیم:
<xsl:for-each select="Genres/Genre">
<xsl:value-of select="."/>
<xsl:if test="position() != last()">
,
</xsl:if>
</xsl:for-each>
دستور بالا شامل دو تابع جدید هست که مقدار برگشتی آن‌ها اندیس گره فعلی و اندیس آخرین گره می‌باشد و در عبارت شرطی ما تعیین کرده‌ایم که بین هر سبکی که می‌نویسد، یک علامت جدا کننده , هم قرار گیرد؛ به جز آخرین گره که دیگر نیازی به علامت جدا کننده ندارد. تصویر زیر آلبوم هایی را نشان میدهد که در سبک پاپ قرار گرفته‌اند:


تبدیل xml و xsl در دات نت

string xmlfile = Application.StartupPath + "\\sampleXML.xml";

//بارگذاری فایل قوانین در حافظه
XslTransform xslt = new XslTransform();
xslt.Load("sample-stylesheet.xsl");

//XPath ایجاد یک سند جدید بر اساس استاندارد 
XPathDocument xpath = new XPathDocument(xmlfile);

//آماده سازی برای نوشتن فایل نهایی
XmlTextWriter xwriter = new XmlTextWriter(xmlfile + ".html", Encoding.UTF8);

//نوشتن فایل مقصد بر اساس قوانین مشخص شده
xslt.Transform(xpath, null, xwriter, null);
xwriter.Close();
در صورتی که فایل XSL نیازی به تگ‌هایی داشته باشد که در فایل xml نیست و خودتان قصد دارید که آن‌ها را از این طریق وارد کنید، می‌توانید خطوط زیر را به کد بالا اضافه کنید:
XsltArgumentList xslArgs = new XsltArgumentList();
xslArgs.AddParam("logo", "", logo);
xslArgs.AddParam("name", "", name); 
....
xslt.Transform(xpath, xslArgs, xwriter, null);

نظرات مطالب
تبدیل HTML به PDF با استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp
- در مورد فارسی نویسی در iTextSharp یک دیباگ مرحله به مرحله قبلا در سایت مطرح شده. اگر خروجی یونیکد نگرفتید یعنی قلم صحیحی در حال استفاده نیست. کدهایی که قبلا ارسال کرده بودم به این نحو است:
// روش صحیح تعریف فونت  
var systemRoot = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot");
FontFactory.Register(Path.Combine(systemRoot, "fonts\\tahoma.ttf"));
در کدهای شما به این نحو:
var systemRoot = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot");
FontFactory.Register(Path.Combine(systemRoot, "c:\\windows\\fonts\\tahoma.ttf"));
با توجه به استفاده از Path.Combine، مسیری را که معرفی کرده‌اید می‌شود چیزی مانند c:\\windows\\c:\\windows\\fonts\\tahoma.ttf . به همین جهت این فونت یافت نشده و ثبت نمی‌شود (چون دوبار system root در آن وجود دارد).
- بله؛ قدرت پردازش CSS در XML Worker آن خیلی بهتر است از HTML Worker.
- در مورد میزان چرخش جدول، RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL را با حالت LTR هم تست کنید (PdfWriter.RUN_DIRECTION_LTR ).
مطالب
افزونه جملات قصار jQuery

چندی قبل مطلبی را در مورد پردازش فایل‌های xml با استفاده از قابلیت Ajax جی کوئری نوشتم. در سایت پی‌سافت، تعدادی فایل XML از شعرا و جملات قصار و امثال آن موجود است (با تقدیر و تشکر از زحمات این عزیزان) که امروز قصد داریم از فایل XML جملات قصار آن یک افزونه jQuery درست کنیم تا آن‌ها را به صورت اتفاقی (random) در صفحه نمایش دهد:

<!DOCTYPE HTML PUBLIC "-//W3C//DTD HTML 4.01//EN" "http://www.w3.org/TR/html4/strict.dtd">
<html>
<head>
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8">
<title>XML</title>
<script src='jquery-1.3.min.js' type='text/javascript'></script>
<script type="text/javascript">
var ourXml = '';
function parseXml(xml){
ourXml = xml; //for our timer
var i;
var rnd = Math.floor(Math.random() * 130) + 1; //we have 130 entries
for (i = 1; i < 5; i++) //M1 to M4
{
$(xml).find("Ghesaar" + rnd + " > M" + i).each(function(){
$("#output").append($(this).text() +' ');
});
}
}

//ajax loader
$(document).ready(function(){
$.ajax({
type: "GET",
url: "Ghesaar.xml",
dataType: "xml",
success: parseXml
});
});

//timer
window.setInterval(function(){
$("#output").empty().hide();
parseXml(ourXml);
$("#output").fadeIn("slow");
}, 10000);
</script>
</head>
<body>
<span id="output" dir="rtl" style=" "/>
</body>

</html>

توضیحات:
همه چیز از قسمت Ajax کد فوق شروع می‌شود. فایل Ghesaar.xml بارگذاری شده و به تابع parseXml ارسال می‌شود. در این تابع یک کپی از xml دریافت شده را نگهداری می‌کنیم تا در تایمری که بعدا جهت نمایش اتفاقی پیام‌ها درست خواهیم کرد، مجبور نشویم مجددا محتویات فایل xml را بارگذاری کنیم.
در تابع parseXml قصد داریم فایل xml ایی با فرمت زیر را پردازش کنیم:

  <Ghesaar10>
<M1>ناامیدی، آخرین نتیجه گیری </M1>
<M2>بی خردان است</M2>
<M3>
</M3>
<M4>« ضرب المثل انگلیسی »</M4>
</Ghesaar10>

برای مثال در اینجا باید به دنبال Ghesaar10>M1 برای یافتن متن تگ M1 گشت و الی آخر. کلا چهار تگ داریم که در یک حلقه آن‌ها را استخراج خواهیم کرد. سپس یک عدد اتفاقی بین 1 تا 130 هم تولید کرده و بجای عدد پس از Ghesaar قرار می‌دهیم. یعنی هر بار به صورت اتفاقی یک مجموعه از جملات قصار، دریافت و پردازش خواهند شد. نهایتا این جملات استخراج شده را به یک span با id مساوی output‌ اضافه می‌کنیم.
تا اینجا فقط یکی از جملات قصار در هنگام بارگذاری صفحه نمایش داده خواهند شد. برای تکرار نمایش، از یک تایمر می‌توان کمک گرفت که کد آن‌را در بالا ملاحظه می‌کنید.
همین!

برای تبدیل آن به یک پلاگین/افزونه جی‌کوئری ، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

$.fn.ghesaar = function(options){
var defaults = {
interval: 1
};
var options = $.extend(defaults, options);

return this.each(function(){
var obj = $(this);
var ourXml = '';
function parseXml(xml){
ourXml = xml; //for our timer
var i;
var rnd = Math.floor(Math.random() * 130) + 1; //we have 130 entries
for (i = 1; i < 5; i++) //M1 to M4
{
$(xml).find("Ghesaar" + rnd + " > M" + i).each(function(){
obj.append($(this).text() + ' ');
});
}
}

//ajax loader
$.ajax({
type: "GET",
url: "Ghesaar.xml",
dataType: "xml",
success: parseXml
});

//timer
window.setInterval(function(){
obj.empty().hide();
parseXml(ourXml);
obj.fadeIn("slow");
}, options.interval * 1000);

});


};

فرمت این فایل ساده و استاندارد است. نام فایل jquery.ghesaar.js خواهد بود.
سپس قسمت استاندارد توسعه options اضافه می‌شود تا بتوان به تابع افزونه خود مقدار interval را پاس کرد تا از این حالت خشک و جمود خارج شود.
کل وقایع افزونه درون تابع زیر رخ می‌دهد:

return this.each(function(){
...

});

اینجا همان کدهایی را که پیشتر توسعه دادیم بدون هیچ تغییری قرار می‌دهیم.
سپس در ابتدای کار شیء this که اشاره‌گری است به شیء انتخاب شده توسط جی‌کوئری را دریافت کرده و هرجایی را که قبلا $("#output") داشتیم، تبدیل به obj می‌کنیم. (یعنی این مورد هم به انتخاب کاربر خواهد شد)
جهت دریافت مقدار تنظیمی interval هم می‌توان از options.interval استفاده کرد.
به این صورت کد ما تبدیل به یک افزونه جی‌کوئری می‌شود.

اینبار نحوه‌ی استفاده از افزونه‌ی تولیدی به صورت زیر است: (عدد interval بر اساس ثانیه است)

<!DOCTYPE HTML PUBLIC "-//W3C//DTD HTML 4.01//EN" "http://www.w3.org/TR/html4/strict.dtd">
<html>
<head>
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8">
<title>XML</title>
<script src='jquery-1.3.min.js' type='text/javascript'></script>
<script src='jquery.ghesaar.js' type='text/javascript'></script>
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function(){
$("#output").ghesaar({interval:5});
});

</script>
</head>
<body>
<span id="output" dir="rtl" style=" "/>
</body>

</html>

بهتر شد، نه؟!

به صورت ساده:
برای استفاده از آن، سه فایل jquery-1.3.min.js (یا نگارش جدیدتر آن)، jquery.ghesaar.js و Ghesaar.xml را باید آپلود کنید. چند سطری را که در قسمت head صفحه فوق مشاهده می‌نمائید باید اضافه شوند. سپس یک span یا div را جهت نمایش این جملات قصار به هر جایی از ساختار صفحه خود که علاقمند بودید اضافه کنید (id آن مهم است و در قسمت نمایش جملات قصار مورد جستجو قرار می‌گیرد).

فایل‌های این پروژه را از اینجا دریافت کنید.

مطالب
نحوه‌ی صحیح فراخوانی SQL Aggregate Functions حین استفاده از LINQ

SQL Aggregate Functions که مد نظر شما هستند مانند Min ، Max ، Sum و امثال آن. بحث LINQ هم زمانیکه از الگوی Repository استفاده شود مستقل از نوع ORM مورد نظر خواهد شد؛ بنابراین در اینجا مقصود از LINQ می‌تواند LINQ to SQL ، LINQ to Entities ، LINQ to NHibernate و کلا هر نوع ORM دیگری با پشتیبانی از LINQ باشد.
صورت مساله هم این است: آیا نوشتن عبارت LINQ ایی به شکل زیر صحیح است؟
decimal amount = respository.Transactions
.Where(t=>t.TransactionDate>new DateTime(2010,10,13))
.Sum(t=>t.Amount);
پاسخ: خیر!
توضیحات:
عبارت LINQ فوق در نهایت به شکل زیر ترجمه خواهد شد:
-- Region Parameters
-- @p0: DateTime [2010/10/13 12:00:00 ق.ظ]
-- EndRegion
SELECT SUM([t0].[Amount]) AS [value]
FROM [Transactions] AS [t0]
WHERE [t0].[TransactionDate] > @p0
و اتفاقا در این سیستم پس از تاریخ 2010/10/13 هیچ تراکنشی ثبت نشده است؛ بنابراین خروجی این کوئری null خواهد بود و نه صفر. همینجا است که یکی از استثناهای زیر صادر شده و ادامه‌ی برنامه با مشکل مواجه خواهد شد:
- System.InvalidOperationException: The cast to value type 'decimal' failed because the materialized value is null.
- InvalidOperationException: The null value cannot be assigned to a member with type decimal which is a non-nullable value type.

مشکل هم از اینجا ناشی می‌شود که متغییری از نوع deciaml یا int و امثال آن، مقدار دریافتی نال را نمی‌پذیرند. برای رفع این مشکل باید عبارت LINQ فوق به صورت زیر بازنویسی شود (و اهمیتی هم ندارد که Sum است یا Max یا Avg و غیره؛ در مورد بکارگیری تمام SQL Aggregate Functions در یک عبارت LINQ ، این مورد باید لحاظ گردد):
decimal amount = respository.Transactions
.Where(t=>t.TransactionDate>new DateTime(2010,10,13))
.Sum(t=>(decimal?)t.Amount)??0;

دقیقا به همین علت است که در دات نت، nullable types تعریف شده‌اند. امکان ذخیره سازی null‌ در یک متغیر برای مثال از نوع decimal وجود ندارد اما نوع decimal? (و یا Nullable<decimal> به بیانی دیگر) این قابلیت را دارد.
شاید بگوئید که در اینجا با تغییر تعریف متغیر به decimal? amount مشکل حل می‌شود، اما خیر. تعریف extension method مربوط به sum به صورت زیر است:

public static TResult Sum<TSource>(
this IQueryable<TSource> source,
Expression<Func<TSource, TResult>> selector)

در این تعریف به TResult دقت نمائید؛ هم بیانگر نوع خروجی نهایی متد و هم مشخص سازنده‌ی نوع پارامتری است که خروجی Lambda Expression را تشکیل می‌دهد. به این معنا که سی شارپ، TResult را از lambda expression دریافت کرده و خروجی Sum را بر همان مبنا و نوع تشکیل می‌دهد. بنابراین برای دریافت خروجی nullable باید TResult ایی nullable را همانند مثال فوق ایجاد کنیم.

خلاصه بحث:
اگر در کدهای LINQ خود که با بانک اطلاعاتی سر و کار دارند از معادل‌های SQL Aggregate Functions استفاده کرده‌اید، آن‌ها را یافته و نکته‌ی nullable TResult فوق را به آن‌ها اعمال کنید؛ در غیر اینصورت منتظر باشید تا روزی برنامه شما به سادگی کرش کند.


نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 10 - استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی
یک نکته‌ی تکمیلی: در EF-Core 8x، برای کار با کوئری‌های دستی، دیگر نیازی به تعریف DbQuery و نگاشت‌های آن نیست

تا پیش از EF-Core 8x، جهت نگاشت خروجی کوئری‌های دستی به مدل‌های سفارشی، ابتدا می‌بایستی این خروجی دقیقا معادل یکی از موجودیت‌های تعریف شده می‌بود. سپس DbQuery معرفی شد که شرح آن در بالا آمده و این محدودیت «دقیقا معادل بودن با یکی از موجودیت‌ها» را لغو کرد و ... اکنون در EF-Core 8x، این محدودیت‌ها و تنظیمات مرتبط، به‌طور کامل برطرف شده‌اند. برای مثال همین مثال نگاشت View سفارشی فوق و کوئری گرفتن از آن، در EF 8x، فقط نیاز به یک سطر زیر را دارد که توسط متد SqlQuery انجام می‌شود:
var postCounts = await context.Database.SqlQuery<BlogPostsCount>(@$"SELECT * FROM View_BlogPostCounts").ToListAsync();
و دیگر نیازی به تعریف آن به صورت DbQuery و سپس تعریف نگاشتی برای آن نیست.
خروجی SqlQuery، از نوع IQueryable است. یعنی می‌توان بر روی آن، توابع Linq، مانند Where را هم در صورت نیاز اعمال کرد:
var postCounts = await context.Database
                              .SqlQuery<BlogPostsCount>(@$"SELECT * FROM View_BlogPostCounts")
                              .Where(x => x.PostCount > 1)
                              .ToListAsync();
به این ترتیب کار کردن با کوئری‌های دستی، Viewها و حتی رویه‌های ذخیره شده‌ای که خروجی را بر می‌گردانند، به سادگی فراخوانی متد SqlQuery، مانند مثال‌های فوق شده‌است و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد (و ... حتی نیازی به Dapper هم ندارد!).

چند نکته:
  • مدلی که در اینجا تعریف می‌شود، باید ساده بوده و چندسطحی و یا به همراه روابطی نباشد.
  • نگاشت‌ها، بر اساس نام ستون‌های بازگشت داده شده، انجام می‌شوند و حتی بکارگیری mapping attributes هم مجاز هستند.
  • مدل‌ها، بدون کلید اصلی هستند.
  • متد SqlQuery، برای بار اول در EF 7x اضافه شد که توسط آن، تنها امکان داشتن خروجی‌های scalar (یا غیر موجودیتی)، مانند اعداد و رشته‌ها وجود داشت (<SqlQuery<int).

مشاهده یک مثال کامل رسمی در این مورد که به همراه تعریف یک View، یک Function و یک رویه‌ی ذخیره شده و فراخوانی آن‌ها توسط متد SqlQuery است.

نظرات مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش دوم
سلام
من یه کوئری توسط Sum() Over() .. نوشتم که تو در تو هست که ترتیب جمع دستور بیرونی برام مهمه .
;WITH cteBed ([Counter], id_doc , [Year] ,id_Total , date_duc ,Number_Temp , number_fix , sumbed , sumbes , row_no ) AS (
SELECT [Counter], d.id_doc , d.[Year] ,r.id_Total , d.date_duc ,d.Number_Temp ,d.number_fix ,  
SUM( r.Mablagh_bed) OVER(PARTITION BY d.[Year] ,r.id_Total , d.Number_Temp) AS sumbed , 
 sumbes= 0,
ROW_NUMBER() OVER (PARTITION BY d.[Year] ,r.id_Total , d.date_duc , d.Number_Temp , d.number_fix  ORDER BY  d.date_duc )AS  row_no
FROM tbl_Records r JOIN tbl_Documents d ON d.id_doc = r.id_doc  ) ,
     
 cteBes ([Counter], id_doc , [Year] ,id_Total , date_duc ,Number_Temp , number_fix , sumbed , sumbes  , row_no) AS (
SELECT   [Counter], d.id_doc , d.[Year] ,r.id_Total , d.date_duc ,d.Number_Temp ,d.number_fix , sumbed = 0 , 
SUM( r.Mablagh_bes ) OVER(PARTITION BY d.[Year] ,r.id_Total , d.Number_Temp ) AS sumbes,
ROW_NUMBER() OVER (PARTITION BY d.[Year] ,r.id_Total ,  d.date_duc ,d.Number_Temp , d.number_fix ORDER BY  d.date_duc )AS row_no 
FROM tbl_Records r JOIN tbl_Documents d ON d.id_doc = r.id_doc ) 

SELECT [Counter], id_doc , [Year] ,id_Total , date_duc ,Number_Temp , number_fix , sumbed , sumbes , amountBed ,amountBes 
,SUM(amountBed)OVER(  ORDER BY [Year] ,id_Total , date_duc , number_Temp, number_Fix ROWS BETWEEN UNBOUNDED PRECEDING AND CURRENT ROW ) AS bed
,SUM(amountBes)OVER(  ORDER BY [Year] ,id_Total , date_duc , number_Temp, number_Fix ROWS BETWEEN UNBOUNDED PRECEDING AND CURRENT ROW ) AS bes
FROM (
SELECT [Counter], id_doc , [Year] ,id_Total , date_duc ,Number_Temp , number_fix , sumbed , sumbes ,  
amountBed = CASE WHEN id_Total  LIKE '1%' OR  Id_Total LIKE '2%' OR  Id_Total LIKE '7%' OR  Id_Total LIKE '8%' THEN (tt.sumbed-tt.sumbes) ELSE 0 END ,
amountBes=CASE WHEN Id_Total LIKE '3%' OR Id_Total LIKE '4%' OR Id_Total LIKE '5%' OR Id_Total LIKE '6%' OR Id_Total LIKE '9%' THEN (tt.sumbes-tt.sumbed)ELSE 0 END ,
ROW_NUMBER() OVER (PARTITION BY [Year] ,id_Total , date_duc , Number_Temp , number_fix  ORDER BY  date_duc )AS  row_no
FROM (
SELECT * FROM cteBed cb WHERE cb.row_no = 1
UNION ALL
SELECT * FROM cteBes cb WHERE cb.row_no = 1
) AS tt ([Counter], id_doc , [Year] ,id_Total , date_duc ,Number_Temp , number_fix , sumbed , sumbes,row_no ) WHERE not(sumbed = 0 AND sumbes = 0)
) AS rr

اگه تو یه دستور Select از Row_Number استفاده کرده باشم ، اول خروجی رو بدست میاره بعد خروجی رو بر حسب نوع مرتب سازی مربوط به Row_Number مرتب میکنه ؟ و دیگه اینکه خروجی دستور اول که شامل Row_Number هست بعد از مرتب شدن به همون صورت به دست دستور دوم (یا همون Select بیرونی) میرسه یا باز باید روی اون نیز مرتب سازی انجام بدم ؟ اصلا جای ستونی که مربوط به Row_Number هست اول یا آخر فرق میکنه ؟
اینارو به این خاطر پرسیدم ، چون هر بار داده هام جواب متفاوتی میداد و نتونستم تشخیص بدم . ممنون
مطالب
طراحی گزارش در Stimulsoft Reports.Net – بخش 1

برای طراحی گزارش شما میتوانید به سه روش این کار را انجام دهید.

1- طراحی در برنامه طراح گزارش

2- طراحی از داخل ویژوال استودیو

3- طراحی گزارش در زمان اجرا

برای شروع شما میتوانید نسخه آزمایشی این گزارش‌ساز را دریافت کنید. تنها محدودیت این نسخه نمایش عبارت Demo در چاپ میباشد.

برنامه Designer  را اجرا کنید. در صورتی که برای اولین بار است این برنامه را اجرا میکنید ابتدا باید رابط کاربری خود را انتخاب نمایید. نوار ابزار سمت چپ تمامی ابزارهای پر‌کاربرد طراحی گزارش را در اختیارتان قرار میدهد. ابزارهایی که در این بخش درباره آنها توضیح داده خواهد شد عبارتند از:

Header, Footer, Data, Page Header, Page Footer, Report Title, Report Summery

*به ابزارهای بالا Band گفته میشود.

Header , Footer :

همانطور که از نامشان پیداست در قسمت بالا و پایین بخشی از گزارش قرار میگیرند که برای استفاده در بالا و پایین بند Data میباشد. به عنوان مثال بند Header مناسب طراحی سرستونهای یک جدول میباشد و بند Footer  هم جهت نمایش اطلاعات انتهایی یک جدول. ولی شما میتوانید با تنظیم خصوصیات هر بند رفتار و نمایش آنها را به طور کل تغییر دهید. نکته مثبت این گزارش‌ساز این است که شما میتوانید بیش از یک واحد از هر بند را بر روی صفحه طراح خود قرار دهید، به عنوان مثال شما میتوانید دو بند Header داشته باشید که یکی در صفحات زوج و دیگری در صفحات فرد نمایش داده شود.

Data :

این بند جهت نمایش اطلاعات از منبع داده‌ها میباشد. به این معنا که به ازای هر سطر از داده‌ها یک بار این بخش نمایش داده میشود. تعداد دفعات نمایش این بند محدود به تعداد سطرهای منبع داده و یا اندازه صفحه و همچنین خصوصیت محدوده نمایش سطرها در یک صفحه میباشد.

Page Header , Page Footer :

این دو بند با توجه به نامشان جهت نمایش در بالا و پایین هر صفحه از گزارش میباشد. البته باز هم یادآور میشوم که با تغییر در خصوصیات‌شان میتوانید رفتار و نحوه نمایش آنها را تغییر دهید.

Report Title :

این بند فقط در ابتدای گزارش نمایش داده خواهد شد.

Report Summery :

این بند بلافاصله بعد از اتمام گزارش نمایش داده خواهد شد.

مثال :

برای شروع در Designer یک گزارش جدید از نوع Blank Report ایجاد نمایید. سپس در پنل Dictionary بر روی New Item کلیک کرده و گزینه XML Data را انتخاب نمایید. با توجه به محل نصب گزارش‌ساز وارد مسیر …\Bin\Data شده و فایلهای Demo.xsd و Demo.xml را برای قسمتهای مربوطه انتخاب نمایید. یک بار دیگر بر رو New Item کلیک کرده و گزینه New Data Source را انتخاب نمایید، از لیست ظاهر شده کانکشنی را که ایجاد کرده‌اید را انتخاب نمایید؛ نتیجه کار تا اینجا باید به صورت زبر باشد.

جدول Product را دراگ کرده و بر روی صفحه طراحی گزارش رها کنید. فرم Data ظاهر میشود این فرم را مطابق تصویر زیر تنظیم نمایید.

حال بر روی صفحه طراحی گزارش بندهای Header, Data, Footer مشاهده میشود؛ حال شما میتوانید با کلیک بر روی سربرگ Preview خروجی گزارش را ببینید.

توابع :

این گزارش‌ساز دارای توابع بسیاری است که اکثر نیازهای شما را برطرف می‌کند به عنوان مثال تابع تبدیل عدد به حروف به زبان فارسی. همچنین شما میتوانید توابع خاص خود را ساخته و به صورت رفرنس به گزارش اضافه نمایید.

در این بخش ما از توابع موجود در گزارش استفاده خواهیم کرد. برای شروع بر روی کامپوننت Text در بند Footer  زیر ستون UnitPrice دابل کلیک کرده تا فرم TextEditor ظاهر شود. سربرگ Summery را انتخاب نمایید. مطابق اطلاعات زیر بخشها را تنظیم نمایید.

Summery Function: Sum

Data Band: DataProducts

Data Column: Products.UnitPrice

حال بر روی سربرگ Preview کلیک نمایید تا خروجی گزارش را ببینید. جمع ستون UnitPrice فقط در صفحه آخر نمایش داده خواهد شد. اگر بخواهید جمع ستون در پایین هر صفحه نمایش داده شود ابتدا باید خصوصیت Print on All Pages بند Footer به True ست شود. سپس بر روی کامپوننت Text در بند Footer، دابل کلیک نمایید و در فرم TextEditor سربرگ Summery تیک Running Total را به حالت انتخاب شده در بیاورید، حال خروجی گزارش را ببینید، جمع در انتهای هر صفحه ظاهر میشود.

متغیرها :

در این گزارش ساز دو نوع متغیر وجود دارد؛ نرمال و سیستمی. نوع سیستمی شامل متغیرهایی میشود که کاربرد مشخصی در تهیه گزارش دارند، مثل شماره صفحه، شماره ردیف، عنوان گزارش و ...

برای مثال شما میتوانید متغیر سیستمی Line را برای روی صفحه طراحی دراگ کنید. دو کامپوننت Text بر روی صفحه ایجاد میشود. اولی با محتوای Line و دومی با محتوای {Line}. اولی را به بند Header و دومی را به بند Data منتقل کنید و سپس خروجی گزارش را مشاهده نمایید، حال گزارش شما دارای شماره ردیف است.

متغیرهای نرمال تقریبا همانند متغیرهایی هستند که همه روزه شما در برنامه‌های خود از آنها استفاده می‌کنید. با کلیک بر روی New Item گزینه New Variable را انتخاب نمایید و نوع متغیر را Decimal انتخاب نمایید، سپس متغیر ایجاد شده را دراگ کرده و بروی صفحه طراحی قرار دهید و مشابه متغیر Line عمل کرده و کامپوننتهای Text را در بندهای مناسب قرار دهید. سپس بند Data بر روی صفحه طراحی را انتخاب نمایید، در پنل Properties بر روی Eventes کلیک کرده سپس در رویداد Rendering کد زیر را وارد نمایید.

Variable1 += Products.UnitPrice

حال در خروجی گزارش میتوانید مقادیر محاسبه شده را ببینید. توجه داشته باشید که شما میتوانید در رویدادهای این گزارش‌ساز به زبان VB و C# برنامه نویسی کنید و محدود به یک خط کد نمی‌باشید.

شما میتوانید گزارش ساخته شده را به صورتهای مختلف ذخیره کنید از جمله کد C# و یا یک اپلیکیشن قابل اجرا. 

Report.mrt