مطالب
بررسی کارآیی کوئری‌ها در SQL Server - قسمت دوم - جمع آوری اطلاعات آماری کوئری‌ها توسط Extended Events
همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، Management Studio برای جمع آوری اطلاعات آماری کوئری‌های زنده بسیار مفید است؛ اما تهیه‌ی آن دستی است. باید کوئری را اجرا کرد و سپس مراحلی را طی نمود تا به نتایج آماری حاصل از کوئری‌ها رسید و همچنین دست آخر باید از نتایج آن نیز یک خروجی دستی را تهیه کرد. روش دیگری نیز برای جمع آوری اطلاعات آماری کوئری‌ها در SQL Server توسط Extended Events/Trace وجود دارد که به ازای هر کوئری، قابل استخراج است. علاوه بر آن می‌توان از Dynamic management objects و یا Query store نیز استفاده کرد. این دو برخلاف Extended Events/Trace، اطلاعات تجمعی گروهی از کوئری‌ها را بازگشت می‌دهند. همچنین در اینجا performance monitor نیز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد؛ اما محدوده‌ی دید آن کل بانک اطلاعاتی است.


Extended Events/Trace

Extended Events، زیر ساخت مدیریت رخ‌دادها در SQL Server است. برای مثال در نگارش 2016 آن بیش‌از 300 رخ‌داد در SQL Server تعریف شده‌اند و زمانیکه در مورد اجرای کوئری‌ها بحث می‌کنیم، این رخ‌دادها بیشتر مدنظر ما هستند:
sql_statement_completed
sp_statement_completed
rpc_completed
sql_batch_completed
کار آن‌ها دریافت اطلاعاتی در مورد logical reads، میزان مصرف CPU، مدت زمان اجرای کوئری‌ها و امثال آن‌ها است. در این بین، دو مورد اول بیش از همه مورد استفاده قرار می‌گیرند.
علاوه بر این‌ها، رخ‌دادهای بسط یافته‌ی زیر را نیز می‌توان مورد استفاده قرار داد:
query_post_compilation_showplan
query_post_execution_showplan
query_pre_execution_showplan
اما به علت هزینه‌بر بودن تولید execution plan به ازای هر کوئری، آنچنان مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.


استفاده از Extended Events برای جمع آوری اطلاعات آماری کوئری‌ها

برای آزمایش نحوه‌ی کار با Extended Events، ابتدا رویه‌ی ذخیره شده‌ی زیر را ایجاد می‌کنیم:
USE [WideWorldImporters];
GO

DROP PROCEDURE IF EXISTS [Application].[usp_GetCountryInfo];
GO

CREATE PROCEDURE [Application].[usp_GetCountryInfo]
    @Country_Name NVARCHAR(60)
AS

SELECT *
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [c].[CountryName] = @Country_Name;
GO
این کوئری شبیه به کوئری‌است که در قسمت قبل مورد استفاده قرار گرفت؛ با این تفاوت که به همراه یک * SELECT است که استفاده‌ی از آن توصیه نمی‌شود و در اینجا بیشتر جهت بررسی کارآیی این کوئری، تعریف شده‌است.
سپس یک سشن Extended Events سفارشی را به صورت زیر ایجاد می‌کنیم:
/*
Create XE session to capture sql_statement_completed
and sp_statement_completed
*/
IF EXISTS (
SELECT *
FROM sys.server_event_sessions
WHERE [name] = 'QueryPerf')
BEGIN
    DROP EVENT SESSION [QueryPerf] ON SERVER;
END
GO

CREATE EVENT SESSION [QueryPerf] 
ON SERVER 
ADD EVENT sqlserver.sp_statement_completed(WHERE ([duration]>(1000))),
ADD EVENT sqlserver.sql_statement_completed(WHERE ([duration]>(1000)))
ADD TARGET package0.event_file(SET filename=N'C:\Temp\QueryPerf\test.xel',max_file_size=(256))
WITH (
  MAX_MEMORY=16384 KB,EVENT_RETENTION_MODE=ALLOW_SINGLE_EVENT_LOSS,
  MAX_DISPATCH_LATENCY=5 SECONDS,MAX_EVENT_SIZE=0 KB,
  MEMORY_PARTITION_MODE=NONE,TRACK_CAUSALITY=OFF,STARTUP_STATE=OFF);
GO
در این سشن، رخ‌دادهای sp_statement_completed و sql_statement_completed مورد استفاده قرار گرفته‌اند. هر کدام نیز بر اساس مدت زمان اجرای کوئری، فیلتر شده‌اند. در اینجا عدد 1000، یعنی یک میلی ثانیه که عدد بسیار کوچکی است؛ اما برای دمو، مفید است. نتیجه‌ی عملیات نیز در مسیر C:\Temp\QueryPerf ذخیره خواهد شد.

سپس نیاز است تا این سشن را که QueryPerf نام دارد، در قسمت management->extended events، اجرا و آغاز کرد:


در ادامه ابتدا بر روی بانک اطلاعاتی WideWorldImporters، کلیک راست کرده و یک پنجره‌ی new query جدید را ایجاد می‌کنیم:
WHILE 1 = 1
BEGIN
   EXECUTE [Application].[usp_GetCountryInfo] N'United States';
END
در این پنجره با یک حلقه‌ی بی‌پایان، رویه‌ی ذخیره شده‌ای را که ایجاد کردیم، بارها و بارها اجرا خواهیم کرد (نکته‌ی «عدم نمایش ردیف‌های بازگشت داده شده‌ی توسط کوئری در حین جمع آوری اطلاعات آماری» قسمت قبل را هم مدنظر داشته باشید).

سپس مجددا یک پنجره‌ی new query دیگر را باز می‌کنیم:
WHILE 1 = 1
BEGIN
    SELECT
        [s].[StateProvinceName],
        [s].[SalesTerritory],
        [s].[LatestRecordedPopulation],
        [s].[StateProvinceCode]
    FROM [Application].[Countries] [c]
        JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
        ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
    WHERE [c].[CountryName] = 'United States';
END
این کوئری شبیه به رویه‌ی ذخیره شده‌ای است که ایجاد کردیم؛ اما یک کوئری Ad Hoc و غیر پارامتری می‌باشد.

کوئری‌های هر دو پنجره را به صورت مجزایی اجرا کنید. سپس در قسمت management->extended events، بر روی سشن QueryPerf کلیک راست کرده و گزینه‌ی View live data را انتخاب کنید:


این زنده‌ترین خروجی یک سشن رخ‌دادهای بسط یافته‌است. کار کردن با آن نسبت به روشی که در قسمت قبل بررسی کردیم، ساده‌تر و سریعتر است و همچنین گزارش آن به صورت خودکار تولید می‌شود.

یک نکته: در اینجا در قسمت Details، اگر بر روی هر ردیف کلیک کنید، امکان انتخاب و نمایش آن در لیست بالای صفحه توسط گزینه‌ی Show Column in table وجود دارد.

در آخر در قسمت management->extended events، بر روی سشن QueryPerf کلیک راست کرده و گزینه‌ی Stop Session را انتخاب کنید. اکنون اگر به پوشه‌ی C:\Temp\QueryPerf مراجعه کنید، فایل xel حاوی اطلاعات این گزارش را نیز می‌توانید مشاهده نمائید (به ازای هربار اجرای این سشن، یک فایل جدید را تولید می‌کند).


 این فایل توسط Management Studio قابل گشودن و بررسی است و دقیقا همان نمای گزارش live data را به همراه دارد.
نظرات مطالب
بررسی خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه برنامه‌های ASP.NET Core در IIS
حداقل دو دلیل را می‌تواند داشته باشد:
- کاربر application pool برنامه (و یا کاربری که توسط آن به بانک اطلاعاتی متصل می‌شوید)، دسترسی مناسبی را به SQL Server ندارد. در قسمت مدیریت کاربران SQL Server، این کاربر باید حداقل دسترسی‌های db_datareader و db_dataweriter را بر روی دیتابیس شما داشته باشد.
- کوئری‌های شما بر اساس اسکیمای dbo صادر می‌شوند، اما اسکیمای واقعی بانک اطلاعاتی موجود در هاست، برای کاربر شما مثلا user1 است و نه dbo مدیریتی. در این حالت نمی‌توانید کوئری‌هایی مانند select * from dbo.table1 را صادر کنید. باید کوئری‌های شما با اسکیمای جدید select * from user1.table1 اجرا شوند.
این موارد در نظرات سری EF Code First بررسی شده‌اند و در اینجا هم تفاوتی نمی‌کنند؛ چون موارد پایه‌ای مدیریت دسترسی‌های SQL Server هستند.
مطالب
C# 7.1 - Tuple Name Inference
در مطلب «C# 7 - Tuple return types and deconstruction» با نوع‌های جدید بازگشتی Tuple در C# 7.0 آشنا شدیم. در C# 7.1 تشخیص نام اعضای Tuple تعریف شده بهبود یافته و از این لحاظ شبیه به anonymous types شده‌است. مفهوم «Name Inference» یا «حدس زدن نام‌ها» را با یک مثال بهتر می‌توان توضیح داد.
string name = "User 1";
int age = 20;
var personTuple = (name, age);
Console.WriteLine(personTuple.Item1); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.Item2); // 20
در C# 7.0 مفهوم «Name Inference» پیاده سازی نشده‌است. به همین جهت کامپایلر قادر نیست نام اعضای Tuple تعریف شده‌ی فوق را حدس بزند و برای دسترسی به آن‌ها باید تنها از Item1 و Item2 مانند قبل استفاده کرد. البته اگر برای اعضای Tuple نام تعریف کنیم (قسمت «مفهوم Tuple Literals»)، آنگاه می‌توان Item1 و Item2 را با نام‌های این اعضاء جایگزین کرد:
string name = "User 1";
int age = 20;
var personTuple = (name: name, age:age);
Console.WriteLine(personTuple.name); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.age); // 20
بنابراین ذکر نام صریح اعضای Tuple در سی‌شارپ 7 الزامی است؛ در غیراینصورت باید با همان نام‌های عمومی Item1 و Item2 جهت دسترسی به این اعضاء، کار کرد.
این وضعیت در C# 7.1 بهبود یافته‌است و اکنون کامپایلر در صورت عدم ذکر صریح نام اعضای Tuple، قادر است این نام‌ها را دقیقا بر اساس نام متغیرها، همانند قابلیتی که در مورد anonymous types وجود دارد، تعیین کند و حدس بزند:
string name = "User 1";
int age = 20;
var personTuple = (name, age);
Console.WriteLine(personTuple.name); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.age); // 20
این مثال، شبیه به اولین مثالی است که در مورد C# 7.0 ذکر شد. اما در C# 7.1 نیازی به ذکر Item1 و Item2 جهت دسترسی به اعضای Tuple تعریف شده نیست (هرچند هنوز هم مجاز است) و کامپایلر نام این اعضاء را از نام متغیرهای متناظر با آن‌ها حدس می‌زند.


مثال‌هایی از حدس زدن نام‌های اعضای Tuple در C# 7.1

مثال اول همان حدس زدن نام‌های اعضای Tuple بر اساس نام متغیرهای محلی متناظر با آن‌ها است.

مثال دوم بر اساس نام خواص یک شیء است که توسط یک نوع Tuple بازگشت داده می‌شود:
var p = new Person
{
   Name = "User 1",
   Age = 20
};
var personTuple = (p.Name, p.Age);
Console.WriteLine(personTuple.Name);
Console.WriteLine(personTuple.Age);

در اینجا عملگر .? نیز پشتیبانی می‌شود:
Person p = null;
var personTuple = (p?.Name, p?.Age);
Console.WriteLine(personTuple.Name); // null
Console.WriteLine(personTuple.Age); // null

مثال سوم همان مثال دوم است که در یک عبارت LINQ بکار رفته‌است:
var people = new List<Person>
{
   new Person {Name = "User 1", Age = 42},
   new Person {Name = "User 2", Age = 18},
   new Person {Name = "User 3", Age = 21}
};

var tuples = people
   .Select(person =>
           (
              person.Name,
              person.Age,
              NameAndAge: $"{person.Name} is {person.Age}"
           )
);
var name = tuples.First().Name;
var age = tuples.First().Age; 
var nameAndAge = tuples.First().NameAndAge;
در اینجا نوع خروجی عبارت LINQ نوشته شده، لیستی از Tupleها است. در Tuple خروجی آن، نام دو عضو اول، از نام خواص متناظر با آن‌ها حدس زده می‌شود. نام عنصر سوم به صورت صریح مشخص شده‌است.


نکته 1: حدس زدن نام‌ها در مورد مقادیر خروجی متدها رخ نمی‌دهد.

در مثال ذیل نمی‌توان به personTuple.FirstName بر اساس نام متد ذکر شده دسترسی یافت و تنها می‌توان از Item1 در مورد آن استفاده کرد؛ اما در مورد متغیر محلی age می‌توان:
int age = 42;
var personTuple = (FirstName(), age);
Console.WriteLine(personTuple.Item1);
Console.WriteLine(personTuple.age);


نکته 2: اگر نام اعضای Tuple یکی باشند، عملیات حدس زدن نام‌ها رخ نمی‌دهد.

var p1 = new Person
{
   Name = "User 1",
   Age = 20
};

var p2 = new Person
{
   Name = "User 2",
   Age = 22
};

var personTuple = (p1.Name, p2.Name);
Console.WriteLine(personTuple.Item1); // User 1
Console.WriteLine(personTuple.Item2); // User 2
در این مثال چون Tuple تشکیل شده دارای نام‌های یکسان Name است، امکان حدس زدن نام‌ها میسر نیست و در اینجا نیز باید از طریق Item1 و ... به اعضای Tuple دسترسی یافت (و یا می‌توان به هر عضو Tuple یک نام منحصربفرد را انتساب داد).
مطالب
استفاده از MembershipProvider و RoleProvider در windows Application
برای استفاده از  سیستم مدیریت کاربران و نقش‌های آنها به یک پیاده سازی از کلاس انتزاعی MembershipProvider نیاز داریم. SQL Membership Provider تو کار دات نت، انتخاب پیش فرض ماست ولی به دلیل طراحی در دات نت 2 و نیاز سنجی قدیمی اون و همچنین گره زدن برنامه با sql server  (استفاده از stored procedure و... ) انتخاب مناسبی نیست. پیشنهاد خود مایکروسافت استفاده از SimpleMembership است که این پیاده سازی قابلیت‌های بیشتری از MembershipProvider پایه رو دارد. این قابلیت‌های بیشتر با استفاده از کلاس انتزاعی ExtendedMembershipProvider که خود از از MembershipProvider مشتق شده است میسر شده است.
برای این آموزش ما از SimpleMembership  استفاده می‌کنیم اگر  شما دوست ندارید از SimpleMembership  استفاده کنید می‌تونید از Provider  های دیگه ای استفاده کنید و حتی می‌تونید یک پروایدر سفارشی برای خودتون بنویسید.
برای شروع یک پروژه ConsoleApplication  تعریف کنید و رفرنس‌های زیر رو اضافه کنید.
System.Web.dll 
System.Web.ApplicationServices.dll
 خاصیت  Copy Local دو کتابخانه زیر رو true  ست کنید.
C:\Program Files (x86)\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies\WebMatrix.Data.dll
C:\Program Files (x86)\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies\WebMatrix.WebData.dll
- در صورتیکه یک پروژه Asp.Net MVC 4 به همراه تمپلت Internet Application بسازید بصورت خودکار SimpleMembership  و رفرنس‌های آن به پروژه اضافه می‌شود.
 یک فایل App.config با محتویات زیر به پروژه اضافه کنید  و تنظیمات ConnectionString را مطابق با دیتابیس موجود در کامپیوتر خود تنظیم کنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>

  <connectionStrings>
    <add name="DefaultConnection" 
         connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=SimpleMembershipProviderDB;Integrated Security=True;"
         providerName="System.Data.SqlClient"/>
  </connectionStrings>
  
  <system.web>
    <roleManager enabled="true" defaultProvider="SimpleRoleProvider">
      <providers>
        <clear/>
        <add name="SimpleRoleProvider" type="WebMatrix.WebData.SimpleRoleProvider, WebMatrix.WebData"/>
      </providers>
    </roleManager>
    <membership defaultProvider="SimpleMembershipProvider">
      <providers>
        <clear/>
        <add name="SimpleMembershipProvider" type="WebMatrix.WebData.SimpleMembershipProvider, WebMatrix.WebData"/>
      </providers>
    </membership>

  </system.web>
</configuration>
محتویات فایل Program.cs :
using System; 
using System.Security.Principal; 
using System.Web.Security;
using WebMatrix.WebData;

namespace MemberShipConsoleApplication
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            WebSecurity.InitializeDatabaseConnection("DefaultConnection",
                "UserProfile", "UserId", "UserName", 
                autoCreateTables: true);

            AddUserAndRolSample();
            Login();
            if (System.Threading.Thread.CurrentPrincipal.Identity.IsAuthenticated)
                RunApp();

        }

        static void AddUserAndRolSample()
        {
            if (WebSecurity.UserExists("iman"))
                return;

            //  No implements in SimpleMembershipProvider :
            //     Membership.CreateUser("iman", "123");
            WebSecurity.CreateUserAndAccount("iman", "123");
            Roles.CreateRole("admin");
            Roles.CreateRole("User");
            Roles.AddUserToRole("iman", "admin");
        }

        static void Login()
        {
            for (int i = 0; i < 3; i++)
            {
                Console.Write("UserName: ");
                var userName = Console.ReadLine();
                Console.Write("Password: ");
                var password = Console.ReadLine();
                if (Membership.ValidateUser(userName, password))
                {

                    var user = Membership.GetUser(userName);
                    var identity = new GenericIdentity(user.UserName);
                    var principal = new RolePrincipal(identity);
                    System.Threading.Thread.CurrentPrincipal = principal;

                    Console.Clear();
                    return;
                }


                Console.WriteLine("User Name Or Password Not Valid.");
            }

        }
        static void RunApp()
        {
            Console.WriteLine("Welcome To MemberShip. User Name: {0}",
                System.Threading.Thread.CurrentPrincipal.Identity.Name);

            if (System.Threading.Thread.CurrentPrincipal.IsInRole("admin"))
                Console.WriteLine("Hello Admin User!");

            Console.Read();
        }
    }
}
در ابتدا با فراخوانی متد InitializeDatabaseConnection  تنظیمات اولیه simpleMembership را مقدار دهی می‌کنیم. این متد حتما باید یکبار اجرا شود.
InitializeDatabaseConnection(string connectionStringName, 
                             string userTableName, 
                             string userIdColumn, 
                             string userNameColumn, 
                             bool autoCreateTables)                            
ملاحظه می‌کنید پارامتر آخر متد مربوط به ساخت جداول مورد نیاز این پروایدر است. در صورتی که بخواهیم در پروژه از EntityFramework استفاده کنیم می‌تونیم موجودیت‌های معادل جدول‌های مورد نیاز SimpleMembership  رو در EF  بسازیم و در این متد AutoCreateTables رو False مقدار دهی کنیم. برای بدست آوردن موجودیت‌های معادل جدول‌های این پروایدر با ابزار Entity Framework Power Tools و روش مهندسی معکوس ، تمام موجودیت‌های یک دیتابیس ساخته شده رو استخراج می‌کنیم.
 - SimpleMembership  از تمام خانواده microsoft sql پشتبانی می‌کنه (SQL Server, SQL Azure, SQL Server CE, SQL Server Express,LocalD)   برای سایر دیتابیس‌ها به علت تفاوت در دستورات ساخت تیبل‌ها و ... مایکروسافت تضمینی نداده ولی اگر خودمون جدول‌های مورد نیاز SimpleMembership  رو ساخته باشیم احتمالا در سایر دیتابیس‌ها هم قابل استفاده است.
 در ادامه برنامه بالا یک کاربر و دو نقش تعریف کردیم و نقش admin  رو به کاربر نسبت دادیم. در متد login در صورت معتبر بودن کاربر  ، اون رو به ترد اصلی برنامه معرفی می‌کنیم. هر جا خواستیم می‌تونیم نقشهای کاربر رو چک کنیم و نکته آخر با اولین چک کردن نقش یک کاربر تمام نقش‌های اون در حافظه سیستم کش می‌شود و تنها مرتبه اول با دیتابیس ارتباط برقرار می‌کند.

مطالب
کارهایی جهت بالابردن کارآیی Entity Framework #2

در ادامه‌ی مطلب قبلی، نکاتی دیگر را جهت افزایش کارآیی سیستم‌های مبتنی بر EF اشاره خواهیم کرد:

عدم استفاده از کوئری‌های کلی

فرض کنید در یک فرم جستجو، 4 تکست باکس FirstName, LastName, City و PostalZipCode برای عملیات جستجو در نظر گرفته شده است و کاربر می‌تواند بر اساس آنها جستجو را انجام دهد.

var searchModel = new Pupil
{
    FirstName = "Ben",
    LastName = null,
    City = null,
    PostalZipCode = null
};

List<Pupil> pupils = db.Pupils.Where(p =>
        (searchModel.FirstName == null || p.FirstName == searchModel.FirstName)
        && (searchModel.LastName == null || p.LastName == searchModel.LastName)
        && (searchModel.City == null || p.LastName == searchModel.City)
        && (searchModel.PostalZipCode == null || p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode))
    .Take(100)
    .ToList()
در کد بالا کاربر فقط فیلد نام را برای جستجو انتخاب کرده است و سایر فیلدها را خالی در نظر گرفته است و کوئری بالا صادر شده است و دستورات زیر به اس کیو ال ارسال شده‌اند:
 USE [EFSchoolSystem]
DECLARE @p__linq__0 NVarChar(4000) SET @p__linq__0 = 'Ben'
DECLARE @p__linq__1 NVarChar(4000) SET @p__linq__1 = 'Ben'
DECLARE @p__linq__2 NVarChar(4000) SET @p__linq__2 = ''
DECLARE @p__linq__3 NVarChar(4000) SET @p__linq__3 = ''
DECLARE @p__linq__4 NVarChar(4000) SET @p__linq__4 = ''
DECLARE @p__linq__5 NVarChar(4000) SET @p__linq__5 = ''
DECLARE @p__linq__6 NVarChar(4000) SET @p__linq__6 = ''
DECLARE @p__linq__7 NVarChar(4000) SET @p__linq__7 = ''

-- Executed query
SELECT TOP (100)
        [Extent1].[PupilId] AS [PupilId] ,
        [Extent1].[FirstName] AS [FirstName] ,
        [Extent1].[LastName] AS [LastName] ,
        [Extent1].[Address1] AS [Address1] ,
        [Extent1].[Adderss2] AS [Adderss2] ,
        [Extent1].[PostalZipCode] AS [PostalZipCode] ,
        [Extent1].[City] AS [City] ,
        [Extent1].[PhoneNumber] AS [PhoneNumber] ,
        [Extent1].[SchoolId] AS [SchoolId] ,
        [Extent1].[Picture] AS [Picture]
FROM    [dbo].[Pupils] AS [Extent1]
WHERE   (@p__linq__0 IS NULL OR [Extent1].[FirstName] = @p__linq__1)
        AND (@p__linq__2 IS NULL OR [Extent1].[LastName] = @p__linq__3)
        AND (@p__linq__4 IS NULL OR [Extent1].[LastName] = @p__linq__5)
        AND (@p__linq__6 IS NULL OR [Extent1].[PostalZipCode] = @p__linq__7)
هنگامیکه کوئری، سمت اس کیو ال سرور اجرا می‌شود، در صورتیکه پلن مربوط به آن وجود نداشته باشد، اس کیو ال سرور اقدام به ایجاد پلن، براساس پارامترهای ورودی می‌کند و از این به بعد، کوئری‌هایی یکسان، با پارامترهای متفاوت، از پلن کش شده استفاده خواهند کرد و از ایجاد پلن دیگری بدلیل هزینه بر بودن آن جلوگیری می‌شود.
مشکلی که در این دسته از کوئری‌های عمومی ایجاد می‌گردد آن است که ممکن است پلنی که برای یک گروه از پارامترهای ورودی مناسب باشد (جستجو بر اساس نام) برای سایر پارامترهای ورودی نامناسب باشد. تصور کنید تمام دانش آموزان، در شهر نیویورک یا بوستون زندگی می‌کنند. بنابراین این ستون از تنوع انتخاب کمتری برخوردار است در مقایسه با ستون نام خانوادگی و فرض کنید پلن، براساس پارامتر شهر ایجاد شده است. بنابراین ایجاد این پلن برای سایر پارامترها از کارآیی کافی برخوردار نیست. این مشکل با نام Bad Parameter Sniffing شناخته می‌شود و درباره‌ی Parameter Sniffing در اینجا به تفصیل اشاره شده است.
این مشکل زمانی بیشتر مشکل ساز خواهد شد که 99 درصد دانش آموزان در شهر نیویورک و فقط 1 درصد آن‌ها در شهر بوستون زندگی می‌کنند و پلن ایجاد شده بر اساس پارامتر شهر بوستون باشد.

راه حل اول:
برای حل این مشکل تنها یک راه حل خاص وجود ندارد و باید براساس شرایط برنامه، کوئری از حالت عمومی خارج گردد؛ مانند زیر:
 if (searchModel.City == null)
{
    pupils = db.Pupils.Where(p =>
        (searchModel.FirstName == null || p.FirstName == searchModel.FirstName)
        && (searchModel.LastName == null || p.LastName == searchModel.LastName)
        && (searchModel.PostalZipCode == null || p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode))
        .Take(100)
        .ToList();
}
else
{
    pupils = db.Pupils.Where(p =>
        (searchModel.FirstName == null || p.FirstName == searchModel.FirstName)
        && (searchModel.LastName == null || p.LastName == searchModel.LastName)
        && (searchModel.City == null || p.LastName == searchModel.City)
        && (searchModel.PostalZipCode == null || p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode))
        .Take(100)
        .ToList();
}

راه حل دوم:

کامپایل مجدد پلن در اجرای هر کوئری، اما این راه حل سرباری را تحمیل می‌کند. بدین منظور مترجم زیر را ایجاد کنید:
public class RecompileDbCommandInterceptor : IDbCommandInterceptor
{
    public void ReaderExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
    {
        if(!command.CommandText.EndsWith(" option(recompile)"))
        {
            command.CommandText += " option(recompile)";
        }
    }
    //and implement other interface members
}
و مانند زیر استفاده کنید:
 var interceptor = new RecompileDbCommandInterceptor();
DbInterception.Add(interceptor);
var pupils = db.Pupils.Where(p => p.City = city).ToList();
DbInterception.Remove(interceptor);

راه حل سوم:

استفاده از اجرای به تعویق افتاده به شکل زیر است:

var result = db.Pupils.AsQueryable();

if(searchModel.FirstName != null )
     result = result.Where(p => p.FirstName == searchModel.FirstName);

if(searchModel.LastName != null )
     result = result.Where(p => p.LastName == searchModel.LastName);

if(searchModel.PostalZipCode != null )
     result = result.Where(p => p.PostalZipCode == searchModel.PostalZipCode);

if(searchModel.City != null )
     result = result.Where(p => p.City == searchModel.City);

افزونگی کشِ پلن

استفاده‌ی مجدد از پلن بدلیل عدم ایجاد مجدد آن در زمان اجرای هر کوئری، بسیار خوب است. برای استفاده‌ی مجدد از پلن، باید دستورات ارسالی یکسان باشند؛ مانند کوئری‌های پارامتریک. در EF هنگامیکه از متغیرها استفاده کنید، کوئری‌ها پارامتریک تولید می‌کند؛ اما یک استثناء وجود دارد: ()Skip و ()Take

2 متد فوق بیشتر جهت صفحه بندی استفاده می‌شوند:

var schools = db.Schools
    .OrderBy(s => s.PostalZipCode)
    .Skip(model.Page * model.ResultsPerPage)
    .Take(model.ResultsPerPage)
    .ToList();
فرض کنید مقدار ResultsPerPage برابر 100 باشد و مقدار Page برابر 417. کوئری ارسالی به شکل زیر خواهد بود:

حال اگر قصد دریافت اطلاعات صفحه‌ی 500 را داشته باشید، مقادیر کوئری بعدی بترتیب 100 و 50000 خواهد بود و بجای مقادیر تصویر بالا 100 و 50000 قرار داده می‌شوند و کوئری متفاوتی با پلن متفاوتی ایجاد خواهد شد و اس کیو ال پلن کوئری قبلی را مورد استفاده قرار نخواهد داد و با اجرای کوئری دوم، پلن متفاوتی ایجاد خواهد کرد که این باعث ایجاد افزونگی پلن‌ها خواهد شد و همانگونه که قبلا اشاره شد ایجاد پلن جدید هزینه بر است.

نکته: جهت مشاهده پلن‌های کش شده در اس کیو ال، دستور زیر اجرا کنید:
SELECT  text, query_plan
FROM    sys.dm_exec_cached_plans
        CROSS APPLY sys.dm_exec_query_plan(plan_handle)
        CROSS APPLY sys.dm_exec_sql_text(plan_handle)
درصورتیکه کوئری دوم را برای صفحه 500 اجرا کنید، مشاهده خواهید کرد پلن کش شده‌ی دیگری ایجاد شده است. این افزونگی، نامناسب است به دو دلیل:
  1. صدمه به کارآیی؛ هربار EF یک کوئری و اس کیو ال یک پلن جدید را ایجاد می‌کنند.
  2. افزایش اشغال حافظه؛ کش شدن کوئری‌ها توسط EF سمت کلاینت و کش شدن پلن‌ها در اس کیو ال سرور (کش بی رویه‌ی پلن‌ها باعث حذف سایر پلن‌های مورد استفاده بدلیل محدودیت حافظه می‌شود که امکان بروز اختلال در کارآیی را به‌همراه خواهد داشت.)


علت بروز مشکل:

هنگامیکه یک مقدار int، به متدهای ()Skip و ()Take ارسال می‌شود، EF نمی‌تواند تشخیص دهد این مقدار ارسالی ثابت (absolute) مانند (100)Take است یا توسط یک متغیر مانند (متغیر)Take تولید شده است. به همین خاطر EF مقدار ارسال شده را پارامتریک در نظر نمی‌گیرد.


راه حل:

در EF6 پیاده سازی دیگری برای متدهای ()Skip و ()Take ارائه شده است که برای حل مشکل فوق می‌توان به کار گرفت، این پیاده سازی امکان دریافت lambada بجای int را دارد که باعث ایجاد کوئری‌های پارامتریک خواهد شد.

int resultsToSkip = model.Page * model.ResultsPerPage;
var schools = db.Schools
    .OrderBy(s => s.PostalZipCode)
    .Skip(() => resultsToSkip) //must pre-calculate this value
    .Take(() => model.ResultsPerPage)
    .ToList();
اکنون کوئری ارسال شده به اس کیو ال به صورت زیر خواهد بود:

همانطور که مشاهده می‌کنید این بار  EF کوئری پارامتریک ایجاد و ارسال کرده است.
مطالب
xamarin.android قسمت دوم
در بحث گذشته کنترل‌های مورد نظر را بصورت داینامیک تولید کردیم که در طراحی Appهای پیچیده مناسب نمی‌باشد و بهتر است فرم و طراحی گرافیکی را از قبل آماده کرده و در activity اجرا نماییم. به فرم‌های از قبل طراحی شده، layout گفته میشود. layout‌ها با فرمت xml ساخته می‌شوندو بنابراین به زبان سی شارپ مربوط نمی‌باشد.
   
در زامارین 2 نوع layout داریم
1: صفحات razor از قبل پردازش شده PreProcessRazorPaged
2: layout استاندارد اندروید با ساختار xml که در زامارین ساخته میشود. در اینجا یک طراح جهت طراحی گرافیکی اندروید نصب میشود که خروجی را به xml تبدیل میکند.
  
محل استاندارد طراحی layout
در دایرکتوری resource بر روی دایرکتوری layout راست کلیک نموده و add new item و سپس android layout را انتخاب می‌کنیم که در این حالت یک فایل با پسوند xml اضافه میشود. با انتخاب layout و زدن دکمه f4، پنجره properties باز شده و میتوانیم خصوصیات layout را تغییر دهیم.
پس از ایجاد layout که دستورات غیر اجرایی (مرده) می‌باشد، بایستی آن‌ها به کلاس‌های کنترل معادل خود در اندروید تبدیل شوند که به این عملیات inflating و یا inflation نیز گفته میشود. پس از عملیات inflating می‌توان کنترل‌ها را پیدا کرده و آنها را برنامه نویسی کنیم.

FindViewbyid در پارامتر ورودی خود از طریق Resource.id، نام کنترل را دریافت نموده و بصورت Object باز می‌گرداند که بایستی نتیجه خروجی را به کلاس همان کنترل Cast نماییم:
Button btn = FindViewById<Button>(Resource.Id.button1);
در اینجا جهت ساده شدن دستور Find، از ساختار Generic استفاده می‌شود. در این روش پس از دستور FindviewById، نوع کنترل را مشخص می‌نماییم و نتیجه خروجی را در متغیری از نوع var ذخیره نماییم که بطور اتوماتیک در سی شارپ نوع var به نوع آن شیء تبدیل میشود.
EditText همان Textbox خودمان می‌باشد. در Toolbox کنترلی به نام PlainText یک TextBox را به layout اضافه میکند؛ ولی در Activity یا همان برنامه نویسی، نام کلاس اصلی Textbox جهت برنامه نویسی، EditText می‌باشد:
FindViewById<EditText>(Resource.Id.txtname).Text = "";
که برای دسترسی مستقیم به Text و مقدار دهی به Property و یا Event‌ها، اینطور هم استفاده میشود.
  
ساخت برنامه‌های چندین فرمی

هر layout یک اکتیویتی مربوط به خودش را دارد. اگر بخواهیم بین فرم‌های مختلف حرکت کنیم، به ازای هر فرم، یک Activity کنترل کننده همان فرم را اضافه می‌کنیم. در یک Activity با ارسال سیگنالی به نام Intent که پارامتر اول آن، Activity مبدا یا This و پارامتر دوم آن، Activity مقصد می‌باشد. سپس به سیستم عامل اطلاع میدهیم که می‌خواهیم این سیگنال را ارسال کنیم و ارسال آن با StartActivity می‌باشد:
Intent _intent = new Intent(this, typeof(Activity2));
StartActivity(_intent);


ارسال پارامتر

جهت ارسال داده‌های معمولی bool,double,string,float,long,... و آرایه ای از آن، از دستور PutExtra استفاده می‌شود:
Intent _intent = new Intent(this, typeof(Activity2));
string Test="Vlaueone";

_intent.PutExtra("mainactivity", Test);
StartActivity(_intent);



گرفتن پارامتر

در Activity مقصد، اطلاعات مربوط به سیگنال ارسال شده، در مقادیر Global intent ذخیره می‌شود و بر اساس نوع داده ارسال شده، تابع GetExtra را می‌نویسیم:
string Getintent = Intent.GetStringExtra("mainactivity");



ارسال object از کلاس‌ها بین Activityها


در زامارین، object کلاس‌ها را به یک string استاندارد بصورت json تبدیل می‌کنیم و به این عملیات Serialization گفته میشود. این کار نیز توسط کتابخانه‌های مختلفی انجام می‌شود مانند NewtonSoft. سپس رشته json ایجاد شده را با تابع PutExtra، به همراه سیگنال Intent، به Activity دوم پاس میدهیم:
List<Product> products;
products = new List<Product>();
Product p = new Product
            {

                name = FindViewById<EditText>(Resource.Id.mainedittextname).Text,
                price = Convert.ToInt32(FindViewById<EditText>(Resource.Id.mainedittextprice).Text)
            };
products.Add(p);
Intent _intent = new Intent(this, typeof(Activity2));
_intent.PutExtra("products", JsonConvert.SerializeObject(products));
StartActivity(_intent);
در Activity دوم آن‌را توسط کتابخانه‌ی NewtonSoft، به کلاس اصلی DeSerialize میکنیم که عملیات آن با دستورات ذیل انجام  میشود:
var p = JsonConvert.DeserializeObject<List<Product>>(Intent.GetStringExtra("products"));
foreach (var item in p)
{
   Toast.MakeText(this, $" {item.name} , {item.price}",
                  ToastLength.Long).Show();
};
در کد بالا Toast را در حلقه می‌بینید که در واقع همانند alert در وب و یا همانند MessageBox در ویندوز فرم یا Wpf عمل میکند. در پارامتر اول به آن میگوییم که برای این اکتیویتی است. پارامتر دوم آن جهت نمایش مقدار و در پارامتر سوم، مدت نمایش طولانی برای آن در نظر گرفته شده است و با جایگزینی Long با Short، زمان نمایش آن کوتاه‌تر میشود و در آخر با show هم آن را نمایش میدهد.

در ادامه کلاس‌های مورد نظر را جهت تعریف در دایرکتوری Model ایجاد میکنیم. مثل کلاس Product که بصورت Public نیز می‌باشد. از منوی Tools -> Nuget Package Management -> Manage nuget Package for Solution  را انتخاب و سپس NewtonSoft را اضافه می‌کنیم.
از متد Finish برای اتمام کار و یا پایان Activity نیز استفاده میشود.
 
AleartDialog

AlertDialog زیر کلاس Dialog است که می‌تواند یک، دو و یا سه دکمه را نمایش دهد. اگر فقط می‌خواهید یک رشته را در این کادر محاوره ای نمایش دهید، از روش SetMessage استفاده کنید. قطعه کد زیر می‌تواند برای ایجاد یک AlertDialog ساده با دو دکمه حذف و لغو استفاده شود: 
//set alert for executing the task
AlertDialog.Builder alert = new AlertDialog.Builder(this);
alert.SetTitle("Confirm delete");
alert.SetMessage("Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit.");
alert.SetPositiveButton("Delete", (senderAlert, args) =>
            {
                Toast.MakeText(this, "Deleted!", ToastLength.Short).Show();
            });

alert.SetNegativeButton("Cancel", (senderAlert, args) =>
            {
                Toast.MakeText(this, "Cancelled!", ToastLength.Short).Show();
            });

Dialog dialog = alert.Create();
dialog.Show();
 
DialogFragment
AleartDialog فقط میتواند اطلاعات محدودی را نمایش دهد؛ مانند نمایش حداکثر یک یا دو Button,EditText به کاربر. در حالیکه در برنامه نیاز به دیالوگی با ظاهر سفارشی داریم تا بتوانیم ظاهر آن را تغییر دهیم.

Fragment

با استفاده از Fragment میتوانیم layout هایی از پیش طراحی شده را بسازیم و چند صفحه را بصورت layout با Activity پیاده سازی کنیم. در اینجا اگر layout دوم load بشود، در این حالت اگر نیاز به ورود داده‌های مورد نیاز از طریق layout اول یا اصلی را داشته باشد، برای کاربر خسته کننده می‌‌شود. از این رو بهتر است layout دوم کوچکی بر روی layout اول یا اصلی نمایش داده شود. از این رو میتوان بجای layout از DialogFragment استفاده کنیم.
کلاس  DialogFragment میتواند دیالوگی را در وسط صفحه نمایش دهد ولی view و ظاهر آن از یک layout از قبل ساخته شده load و نمایش داده میشود. این کار از طریق تکنیک Inflate انجام میشود.
در ادامه یک کلاس را از Dialog Fragment مشتق کرده و در تابع oncreate، ظاهر و یا layout از پیش طراحی شده را بصورت ذیل در حافظه load کرده و بعنوان نتیجه خروجی باز می‌گردانیم:
public class DialogFragmentActivity : DialogFragment
{
        public override View OnCreateView(LayoutInflater inflater, ViewGroup container, Bundle savedInstanceState)
        {
            var dlg = inflater.Inflate(Resource.Layout.layoutDialog, container, false);
            return dlg;
        }
}
و در اکتیویتی اصلی برای فراخوانی کلاس فرگمنت از کد زیر استفاده میشود:
DialogFragmentActivity dlg = new DialogFragmentActivity ();
dlg.Show(this.FragmentManager, "Fragment");
پارامتر اول در واقع بعنوان fragment manager معاون اکتیویتی می‌باشد و در پارامتر دوم هم یک اسم دلخواه را برای آن انتخاب میکنیم. در متد باز نویسی شده On start نیز میتوان طول و عرض آن و رنگ پشت زمینه Fragment را تغییر داد که کد‌های آن را در زیر میتوانید مشاهده کنید:
public override void OnStart()
{
            base.OnStart();
            Dialog dialog = Dialog;
            if (dialog != null)
            {
                dialog.Window.SetLayout(ViewGroup.LayoutParams.MatchParent, ViewGroup.LayoutParams.WrapContent);
                dialog.Window.SetBackgroundDrawable(new ColorDrawable(Color.Transparent));
            }
}
اگر برنامه را اجرا و فرگمنت را نیز اجرا کنید، می‌بینید که یک کادر، بصورت Header در بالای فرگمنت نمایان شده‌است که زیاد جالب نیست. برای حذف Header فرگمنت، از کد ذیل میتوانید استفاده کنید:
public override Dialog OnCreateDialog(Bundle savedInstanceState)
{
            Dialog NotTitle = base.OnCreateDialog(savedInstanceState);
            NotTitle.Window.RequestFeature(WindowFeatures.NoTitle);

            return NotTitle;
}
نظرات مطالب
استفاده از خواص راهبری در EF Code first جهت ساده سازی کوئر‌ی‌ها
با سلام
من یه سوال داشتم، این سوالم مربوط میشه به جدول هایی که توی اینجا  ساختید
میخواستم بدونم بهینه‌ترین نوع دستور توی EF برای گرفتن خروجی زیر چی میتونه باشه :
گرفتن FirstName و LastName کاستومر هایی که در نقش با Name ادمین هستند!
ممنون
مطالب
کار با دیتاتایپ JSON در MySQL - قسمت سوم
در قسمت قبل توابعی را که برای تغییر دیتای JSON مورد استفاده قرار میگیرند، بررسی کردیم. در ادامه به بررسی روش‌های تبدیل یک دیتای غیر JSON به خروجی JSON و بلعکس خواهیم پرداخت. 

کوئری‌هایی که تا اینجا نوشته‌ایم، بر روی یک فیلد از نوع JSON بودند؛ اما این امکان را نیز داریم که از توابع JSON بر روی فیلدهای غیر JSON نیز استفاده کنیم. به عنوان مثال جدول کاربران و بلاگ‌پست را در نظر بگیرید که به این صورت تعریف شده‌اند: 
CREATE TABLE Users (
  id INT NOT NULL AUTO_INCREMENT,
    first_name VARCHAR(255) NOT NULL,
    last_name VARCHAR(255) NOT NULL,
    email VARCHAR(255) NOT NULL,
    gender ENUM('Male', 'Female') NOT NULL,
    PRIMARY KEY (id)
);

CREATE TABLE BlogPosts (
    id INT NOT NULL AUTO_INCREMENT,
    title VARCHAR(255) NOT NULL,
    user_id INT NOT NULL,
    KEY user_id (user_id),
    CONSTRAINT `blogposts_ibfk_1` FOREIGN KEY (user_id)
        REFERENCES Users (id),
    PRIMARY KEY (id)
)

جداول فوق یا یکسری دیتای fake پر شده‌اند. اکنون فرض کنید میخواهیم لیست کاربران را به همراه بلاگ‌پست‌هایشان، کوئری بگیریم: 
SELECT 
    U.id,
    CONCAT_WS(' ', U.first_name, U.last_name) AS FullName,
    BP.title
FROM
    Users AS U
        JOIN
    BlogPosts AS BP ON U.id = BP.user_id;

همانطور که میدانید خروجی موردانتظار در یک دیتابیس رابطه‌ایی به صورت سطر و ستون است: 



تبدیل یک ساختار Relational به JSON 

میتوانیم خروجی موردنظر را در قالب JSON نیز کوئری بگیریم: 

SELECT 
    JSON_OBJECT('id',
            U.id,
            'user',
            CONCAT_WS(' ', U.first_name, U.last_name),
            'title',
            BP.title)
FROM
    Users AS U
        JOIN
    BlogPosts AS BP ON U.id = BP.user_id;


به عنوان مثال میتوانیم لیست کاربران را به همراه بلاگ پست‌هایشان، اینگونه کوئری بگیریم: 

SELECT 
    JSON_OBJECT('user',
            CONCAT_WS(' ', U.first_name, U.last_name),
            'blog_posts',
            JSON_ARRAYAGG(JSON_OBJECT('id', BP.id, 'title', BP.title))) AS JSON
FROM
    Users AS U
        JOIN
    BlogPosts AS BP ON U.id = BP.user_id
GROUP BY U.id;

خروجی کوئری فوق اینچنین خواهد بود:



تبدیل یک ساختار JSON به Relational 

همچنین میتوانیم یک ساختار JSON را به صورت Relational تبدیل کنیم. اینکار توسط تابع JSON_TABLE قابل انجام است. کاری که این تابع انجام میدهد، ایجاد یک جدول موقت و کپی کردن دیتای موردنظر درون آن است. فرض کنید ساختار JSON زیر را به اینصورت درون دیتابیس ذخیره کرده‌ایم:

{
  "id": "1",
  "new": false,
  "sku": "asdf123",
  "tag": ["fashion", "men", "jacket", "full sleeve"],
  "name": "Lorem ipsum jacket",
  "image": [
    "/assets/img/product/fashion/1.jpg",
    "/assets/img/product/fashion/3.jpg",
    "/assets/img/product/fashion/6.jpg",
    "/assets/img/product/fashion/8.jpg",
    "/assets/img/product/fashion/9.jpg"
  ],
  "price": 12.45,
  "rating": 4,
  "category": ["fashion", "men"],
  "discount": 10,
  "offerEnd": "October 5, 2020 12:11:00",
  "saleCount": 54,
  "description": {
    "fullDescription": "Sed ut perspiciatis unde omnis iste natus error sit voluptatem accusantium doloremque laudantium, totam rem aperiam, eaque ipsa quae ab illo inventore veritatis et quasi architecto beatae vitae dicta sunt explicabo. Nemo enim ipsam voluptatem quia voluptas sit aspernatur aut odit aut fugit, sed quia consequuntur magni dolores eos qui ratione voluptatem sequi nesciunt. Neque porro quisquam est, qui dolorem ipsum quia dolor sit amet, consectetur, adipisci velit, sed quia non numquam eius modi tempora incidunt ut labore et dolore magnam aliquam quaerat voluptatem. Ut enim ad minima veniam, quis nostrum exercitationem ullam corporis suscipit laboriosam, nisi ut aliquid ex ea commodi consequatur? Quis autem vel eum iure reprehenderit qui in ea voluptate velit esse quam nihil molestiae consequatur, vel illum qui dolorem eum fugiat quo voluptas nulla pariatur? Nor again is there anyone who loves or pursues or desires to obtain pain of itself, because it is pain, but because occasionally circumstances occur in which toil and pain can procure him some great pleasure. To take a trivial example, which of us ever undertakes laborious physical exercise, except to obtain some advantage from it? But who has any right to find fault with a man who chooses to enjoy a pleasure that has no annoying consequences, or one who avoids a pain that produces no resultant pleasure?",
    "shortDescription": "Ut enim ad minima veniam, quis nostrum exercitationem ullam corporis suscipit laboriosam, nisi ut aliquid ex ea commodi consequatur? Quis autem vel eum iure reprehenderit qui in ea voluptate velit esse quam nihil molestiae consequatur."
  }
}

اکنون میخواهیم چنین خروجی‌ای داشته باشیم: 



کوئری موردنیاز برای تهیه خروجی فوق اینچنین خواهد بود: 

SELECT newTable.* 
FROM experiments.productMetadata,
JSON_TABLE(
data,
    "$" COLUMNS (
id INT PATH "$.id",
        new CHAR(5) PATH "$.new",
        sku CHAR(20) PATH "$.sku",
        price FLOAT PATH "$.price",
        rating FLOAT PATH "$.rating",
        name CHAR(255) PATH "$.name",
        discount FLOAT PATH "$.discount",
        offerEnd TEXT PATH "$.offerEnd",
        saleCount INT PATH "$.saleCount",
        description TEXT PATH "$.description.shortDescription"
    )
) AS newTable;


تابع JSON_TABLE دو ورودی نیاز خواهد داشت؛ ورودی اول ستون JSONی است که میخوایم از آن کوئری بگیریم. ورودی دوم با تعیین path شروع خواهد شد. از آنجائیکه محتوای داخل ستون data به صورت آبجکت ذخیره شده‌است، از $ استفاده کرده‌ایم که به معنای داکیومنت جاری است. سپس توسط کلمه کلیدی COLUMNS ساختار جدول موقت‌مان را تعریف خواهیم کرد. این ساختار به صورت یک آرگومان به COLUMNS ارسال خواهد شد و شبیه به ساختار CREATE TABLE است؛ با این تفاوت که بعد از تعریف نوع داده‌ای هر ستون باید مسیر رسیدن به مقدار موردنظر را نیز تعیین کنیم که در واقع همان سینتکس pathی است که در مثالهای قبل نیز بررسی کردیم. به عنوان مثال برای رسیدن به مقدار پراپرتی name، مسیر را به صورت name.$ نوشته‌ایم. این path از آرایه نیز پشتیبانی میکند؛ مثلاً برای دسترسی به عنصر اول آرایه tag کافی است اینگونه عمل کنیم: 

tag CHAR(20) PATH "$.tag[0]"


همچنین تابع JSON_TABLE، از ساختارهای تودرتو نیز پشتیبانی میکند. به عنوان مثال برای داشتن مقادیر tag, category, image در خروجی میتوانیم از کلمه کلیدی NESTED استفاده کنیم: 

SELECT newTable.* 
FROM experiments.productMetadata,
JSON_TABLE(
data,
    "$" COLUMNS (
id INT PATH "$.id",
        new CHAR(5) PATH "$.new",
        sku CHAR(20) PATH "$.sku",
        price FLOAT PATH "$.price",
        rating FLOAT PATH "$.rating",
        NESTED PATH '$.tag[*]' COLUMNS (tag TEXT PATH '$'),
        name CHAR(255) PATH "$.name",
        discount FLOAT PATH "$.discount",
        offerEnd TEXT PATH "$.offerEnd",
        saleCount INT PATH "$.saleCount",
        description TEXT PATH "$.description.shortDescription",
        NESTED PATH '$.image[*]' COLUMNS (image TEXT PATH '$'),
        NESTED PATH '$.category[*]' COLUMNS (category TEXT PATH '$')
    )
) AS newTable;
کوئری فوق به ازای هر آیتم از آرایه‌های فوق، یک ردیف جدید اضافه خواهد کرد: 



درون COLUMNS میتوانیم یک name FOR ORDINALITY نیز تعیین کنیم. این فیلد دقیقاً مشابه AUTO INCREMENT در ساختار CREATE TABLE میباشد. به این معنا که به ازای هر آیتم فیلد nested، یک واحد اضافه خواهد شد. از آن میتوانیم به عنوان rowId برای آیتم آرایه استفاده کنیم:

NESTED PATH '$.category[*]' COLUMNS (categoryRowId FOR ORDINALITY, category TEXT PATH '$')


همچنین از ON EMPTY برای پراپرتی‌هایی که در ساختار JSON وجود ندارند نیز میتوانیم استفاده کنیم. به عنوان مثال در کوئری زیر گفته‌ایم در صورت عدم وجود price، یک مقدار پیش‌فرض باید نمایش داده شود و همچنین در صورت عدم وجود name، یک خطا در خروجی نمایش داده شود:

name CHAR(255) PATH "$.name" ERROR ON EMPTY,
price FLOAT PATH "$.price" DEFAULT "0" ON EMPTY,


همچنین میتوانیم مقدار NULL را در صورت عدم وجود name ست کنیم:

name CHAR(255) PATH "$.name" NULL ON EMPTY,
مطالب
کپی کردن ساختار و داده‌های یک جدول از یک دیتابیس به دیتابیسی دیگر
در مواقعی ممکن است نیاز داشته باشیم که جدول یا جدول‌هایی از یک پایگاه داده را به یک پایگاه داده دیگر انتقال دهیم. در این مقاله قصد داریم روند انجام این کار را هم به صورت کوئری و هم به صورت ویزارد(گرافیکی) انجام دهیم.

برای شروع کار ابتدا دو دیتابیس به اسم‌های databasefrm و databaseto می‌سازیم. دیتابیس databasefrm شامل یک جدول به اسم emp با سه فیلد ID,Name,Address می‌باشد. قصد داریم جدول tmp از دیتابیس databasefrm را به دیتابیس databaseto انتقال دهیم. برای انجام این کار، یکی از روش‌های زیر را استفاده خواهیم کرد:

روش 1 : استفاده از کوئری

ساختار کلی انجام این عمل به صورت زیر خواهد بود:
Select * into DestinationDB.dbo.tableName from SourceDB.dbo.SourceTable
مثال :
select * into databaseto.dbo.emp from databasefrm.dbo.Emp
با اجرای دستور فوق یک کپی از جدول emp به همراه تمامی داده‌های آن به دیتابیس databaseto منتقل و ایجاد می‌شوند. اگر بخواهیم تمامی ایندکس‌ها، تریگر‌ها و قید‌ها (Constraint) نیز منتقل شوند، برای اینکار نیاز به تولید یک اسکریپت خواهد بود (در ادامه).

حال اگر بخواهیم یک کپی از  جدول را در دیتابیس جاری ایجاد کنیم، ساختار آن به صورت زیر خواهد بود  :
select * into newtable from SourceTable
که نمونه ای از آن برای دیتابیس ما به صورت زیرخواهد بود :
 select * into  emp1 from emp

می‌توانیم فقط فیلدهایی مشخص را به جدول دیگر کپی کنیم. برای انجا این کار کافیست به جای *  اسم فیلد‌های مورد نیاز را نوشت که ساختار دستوری آن به صورت زیر است :
select col1, col2 into <destination_table> from <source_table>
که برای مثال ما به صورت زیر خواهد بود :
select Id,Name into databaseto.dbo.emp1 from databasefrm.dbo.Emp

بعد از اجرای کوئری فوق نتیجه به صورت زیر خواهد بود :

کد فوق باعث کپی کردن فیلد‌های Id,Name شده است.

اگر بخواهیم فقط ساختار جدول را کپی کنیم روند کار به صورت زیر خواهد بود :

select *into <destination_database.dbo.destination table> from _
<source_database.dbo.source table> where 1 = 2
که نمونه ای از آن برای مثال ما به صورت زیر خواهد بود :
select * into databaseto.dbo.emp from 
databasefrm.dbo.emp where 1 = 2
کاربرد where در دستور فوق برای این است که عنوان فیلد‌ها را بگیریم و در جدول دیگری ذخیره کنیم.

نکته: هر وقت نیاز بود که فقط فیلد‌های یک جدول را دریافت کنید، می‌تواند از کدی همانند فوق استفاده کنید؛ با یک شرط که همیشه false برگرداند. ولی راه بهتری که توصیه میکنم استفاده از Top در دستور  Select می‌باشد. نمونه‌ای از دستور فوق:
select top(0) * into databaseto.dbo.emp from 
databasefrm.dbo.emp
همانطور که مشاهده می‌کنید دیگر در دستور فوق خبری از where نیست.

روش 2: ویزارد

جهت تهیه کارهای فوق به صورت ویزارد، به صورت خلاصه فقط به روند انجام کار بسنده می‌کنیم:
1- SSMS را باز کنید.
2- بر روی دیتابیس مورد نظر کلیک راست کرده و از منوی ظاهر شده Task را انتخاب نموده و در کادر بازشو Export data را انتخاب کنید.
3- در پنجره‌ی ظاهر شده بر روی دکمه next کلیک کرده و در پنجره بعدی، نوع اعتبار سنجی را انتخاب کرده و دیتابیس مورد نظر را انتخاب نمایید (databasefrm).
4- همانند مرحله 3 است با این تفاوت که اینبار دیتابیس مقصد را انتخاب می‌کنیم (databaseto).
5- در پنجره‌ی بعدی گزینه اول را انتخاب کرده (copy data from ...) و بعد از کلیک بر روی next در پنجره ظاهر شده، جدول یا جداول مورد نظر را انتخاب کنید.

روش 3 : تولید اسکریپت

 
با استفاده از دو روش فوق فقط می‌توانستیم ساختار جداول و داده‌های آن را انتقال بدهیم. برای انتقال کامل جداول مثل تریگرها، قیدها و ... می‌بایست از جدول یا جداول اسکریپت تولید و در نهایست اسکریپت را اجرا نماییم.
Right click on datbase >>Task>>Generate script>>next

انتخاب دیتابیس مورد نظر و بعد انتخاب مواردی که قصد داریم از آنها اسکریپت ایجاد کنیم و در پایان اسکریپت مورد نظر را بر روی دیتابیس مقصد (databaseto) اجرا می‌کنیم.

و در پایان نهایت تشکر را از تمام عزیزان و دوستان نویسنده‌ی سایت دارم. امیدوارم در سال 94 شاهد موفقیت‌های خوبی در حوزه‌ی نرم افزار باشیم.