مطالب
LINQ to JSON به کمک JSON.NET
عموما از امکانات LINQ to JSON کتابخانه‌ی JSON.NET زمانی استفاده می‌شود که ورودی JSON تو در توی حجیمی را دریافت کرده‌اید اما قصد ندارید به ازای تمام موجودیت‌های آن یک کلاس معادل را جهت نگاشت به آن‌ها تهیه کنید و صرفا یک یا چند مقدار تو در توی آن جهت عملیات استخراج نهایی مدنظر است. به علاوه در اینجا LINQ to JSON واژه‌ی کلیدی dynamic را نیز پشتیبانی می‌کند.


همانطور که در تصویر مشخص است، خروجی‌های JSON عموما ترکیبی هستند از مقادیر، آرایه‌ها و اشیاء. هر کدام از این‌ها در LINQ to JSON به اشیاء JValue، JArray و JObject نگاشت می‌شوند. البته در حالت JObject هر عضو به یک JProperty و JValue تجزیه خواهد شد.
برای مثال آرایه [1,2] تشکیل شده‌است از یک JArray به همراه دو JValue که مقادیر آن‌را تشکیل می‌دهند. اگر مستقیما بخواهیم یک JArray را تشکیل دهیم می‌توان از شیء JArray استفاده کرد:
 var array = new JArray(1, 2, 3);
var arrayToJson = array.ToString();
و اگر یک JSON رشته‌ای دریافتی را داریم می‌توان از متد Parse مربوط به JArray کمک گرفت:
 var json = "[1,2,3]";
var jArray= JArray.Parse(json);
var val = (int)jArray[0];
خروجی JArray یک لیست از JTokenها است و با آن می‌توان مانند لیست‌های معمولی کار کرد.

در حالت کار با اشیاء، شیء JObject امکان تهیه اشیاء JSON ایی را دارا است که می‌تواند مجموعه‌ای از JPropertyها باشد:
 var jObject = new JObject(
new JProperty("prop1", "value1"),
new JProperty("prop2", "value2")
);
var jObjectToJson = jObject.ToString();
با JObject به صورت dynamic نیز می‌توان کار کرد:
 dynamic jObj = new JObject();
jObj.Prop1 = "value1";
jObj.Prop2 = "value2";
jObj.Roles = new[] {"Admin", "User"};
این روش بسیار شبیه است به حالتی که با اشیاء جاوا اسکریپتی در سمت کلاینت می‌توان کار کرد.
و حالت عکس آن توسط متد JObject.Parse قابل انجام است:
 var json = "{ 'prop1': 'value1', 'prop2': 'value2'}";
var jObj = JObject.Parse(json);
var val1 = (string)jObj["prop1"];

اکنون که با اجزای تشکیل دهنده‌ی LINQ to JSON آشنا شدیم، مثال ذیل را درنظر بگیرید:
 var array = @"[
{
  'prop1': 'value1',
  'prop2': 'value2'
},
{
  'prop1': 'test1',
  'prop2': 'test2'
}
]";
var objects = JArray.Parse(array);
var obj1 = objects.FirstOrDefault(token => (string) token["prop1"] == "value1");
خروجی JArray یا JObject از نوع IEnumerable است و بر روی آن‌ها می‌توان کلیه متدهای LINQ را فراخوانی کرد. برای مثال در اینجا اولین شیءایی که مقدار خاصیت prop1 آن مساوی value1 است، یافت می‌شود و یا می‌توان اشیاء را بر اساس مقدار خاصیتی مرتب کرده و سپس آن‌‌ها را بازگشت داد:
 var values = objects.OrderBy(token => (string) token["prop1"])
.Select(token => new {Value = (string) token["prop2"]})
.ToList();
امکان انجام sub queries نیز در اینجا پیش بینی شده‌است:
 var array = @"[
{
  'prop1': 'value1',
  'prop2': [1,2]
},
{
  'prop1': 'test1',
  'prop2': [1,2,3]
}
]";
var objects = JArray.Parse(array);
var objectContaining3 = objects.Where(token => token["prop2"].Any(v => (int)v == 3)).ToList();
در این مثال، خواص prop2 از نوع آرایه‌ای از اعداد صحیح هستند. با کوئری نوشته شده، اشیایی که خاصیت prop2 آن‌ها دارای عضو 3 است، یافت می‌شوند.
اشتراک‌ها
Angular CLI 1.1 منتشر شد

Angular CLI 1.1 is out and here are some notable new features:

  • outputs smaller and faster bundles by default,
  • now comes with a new welcome screen when creating a new application,
  • has better support for serving with a different public URL, and
  • now supports fixing generated code according to your linting preferences, e.g. use double-quotes instead of single quotes for strings.

Along with over 50 fixes! 

Angular CLI 1.1 منتشر شد
مطالب
آموزش فایرباگ - #2 - تب Console
در قسمت قبلی با تب‌های فایرباگ آشنا شدیم . در این قسمت و قسمت‌های بعدی ، با هر تب به صورت کامل آشنا خواهیم شد .

در این قسمت با تب Console  آشنا خواهیم شد .
در قسمت قبل در مورد این تب گفتیم :

در این تب دو بخش وجود دارد :
در بخش Log هشدار‌ها ، پیغام‌ها ، درخواست‌های XHR و ... نمایش داده می‌شوند .
بخش دیگر هم که در سمت راست قرار دارد ، مخصوص اجرای کدهای جاوا اسکریپت می‌باشد .

 

پس یک قسمت داریم برای نوشتن کدهای جاوا اسکریپت و یک قسمت هم برای مشاهده‌ی رویداد‌ها .

اکنون 2 سوال مطرح می‌شود :
  1. برای اجرای یک کد در حالت معمول چگونه عمل می‌کنیم ؟
    پاسخ : کدهای مورد نظر را بین تگ باز و بسته‌ی script قرار می‌دهیم و صفحه مورد نظر را در مرورگر باز می‌کنیم و مرورگر کد را اجرا می‌کند .
  2. در صورتی که کدهای ما خطا داشته باشند ، چگونه خطایابی می‌کنیم ؟
    پاسخ : در بین کدهای نوشته شده چند alert قرار می‌دهیم و سعی می‌کنیم مشکل را پیدا کنیم .

همین 2 سوال اهمیت و قدرت فایرباگ و قسمت Console آن را برای ما آشکار می‌کند ، زیرا ما می‌توانیم بدون Reload کردن صفحه ، کدهایمان را اجرا و نتیجه را مشاهده کنیم یا بوسیله توابع موجود خیلی ساده کدهایمان را خطایابی کنیم .



چگونه کدهای نوشته شده را سریع اجرا کنم ؟ کلید میانبر ( HotKey ) اجرای کد‌ها چیست ؟
پاسخ : فشردن کلید CTRL + Enter

امتحان کنید :

کد زیر را در بخش کدنویسی تایپ کنید و بوسیله کلید میانبر گفته شده ، آن را اجرا کنید .
document.getElementsByTagName("div");
 
تصویر ذیل نتیجه اجرای کدی هست که اجرا کردیم .



چند نکته :
  • قسمت هایی که با رنگ قرمز و یک دات ( . ) بعد از نام تگ قرار گرفته اند ، کلاس‌های CSS ای هستند که المنت دارد .
  • قسمت هایی که با رنگ آبی تیره و یک شارپ ( # ) بعد از نام تگ قرار گرفته اند ، ID تگ‌ها هستند .
  • قسمت هایی که کمرنگ هستند ، المنت هایی هستند که در صفحه قابل نمایش نیستند .
  • اگر یک تگ چند کلاس داشته باشد ، فقط اولین کلاس نمایش داده می‌شود .


دکمه‌ها و حالت‌های نمایش بخش کد نویسی

4 دکمه در قسمت کدنویسی وجود دارد :
  1. Run : اجرای کد
  2. Clear : خالی کردن بخش کد نویسی
  3. Copy : کپی کردن کد موجود در بخش کد نویسی در حافظه
  4. History : کدهای نوشته شده در نشست ( Session ) فعلی مرورگر

بخش کد نویسی می‌تواند به 2 شکل نمایش داده شود :
  1. بصورت جعبه چند خطی ( Command Editor )
  2. بصورت تک خطی ( Command Line )
با دکمه‌ی قرمز رنگ موجود در پایین - چپ می‌توانید بین این دو حالت سوئیچ کنید .


9 دکمه هم در بالای بخش log وجود دارد ( به ترتیب از چپ به راست ) :


  • دکمه ای با عنوان “Break On All Errors” . زمانی فعال شود ، در اولین اجرای یک کد از داخل صفحه ، به تب Script منتقل می‌شود و در خطی که کد در حال اجرا است توقف می‌کند .
  • Clear : بخش log را خالی می‌کند .
  • Persist : فعال بودن این دکمه باعث می‌شود که محتویات بخش Console در بارگزاری مجدد صفحه حفظ شود .
  • Profile : بوسیله این گزینه می‌توانید کدهای اجرایی خود در مدت زمان فعال بودن این دکمه ، تحت نظر بگیرید .
    به این صورت که پس از غیر فعال کردن این دکمه ( کلیک مجدد بروی آن ) می‌توانید تابع‌های اجرا شده ، تعداد فراخوانی آنها ، مدت زمان اجرای هر یک ، میانگین زمان اجرای هر بار یک تابع و ... را مشاهده کنید .
  • 5 دکمه‌ی بعدی هم برای فیلتر کردن Log هستند .


نمایش تعداد خطاهای اتفاق افتاده ، در نوار وضعیت ( Status Bar ) :

اگر در زمان فعال بودن فایرباگ ، در صفحه خطایی رخ دهد ، در نوار وضعیت عدد 1 را نمایش می‌دهد و به ازای هر خطای جدید ، یکی به تعداد خطاها اضافه می‌کند .
البته اگر از ورژن‌های جدید فایرفاکس استفاده می‌کنید ، نوار وضعیت را نخواهید داشت و تعداد خطاها را در کنار آیکون فایرباگ خواهید داشت .


در کنار همه این امکانات ، فایرباگ یک مجموعه کامل از توابع کاربردی برای توسعه جاوا اسکریپت و خطایابی جاوا اسکریپت در اختیار ما می‌گذارد .

چند متد کمکی برای نوشتن Log‌های مختلف در Console :
console.debug('This is a Debug message'); 
console.info('This is an Information'); 
console.warn('This is a Warning message'); 
console.error('This is an Error message');


در قسمت بعدی توابع مربوط به توسعه جاوا اسکریپت ( Command Line API & Console API ) در فایرباگ را بررسی خواهیم کرد .
مطالب دوره‌ها
نگاهی به محتوا و نحوه‌ی تشکیل ایندکس‌های FTS
SQL Server به همراه تعدادی تابع سیستمی است که امکان مشاهده‌ی ریز جزئیات تشکیل دهنده‌ی ایندکس‌های FTS را فراهم می‌کنند. در ادامه قصد داریم این موارد را بررسی کنیم.

متد sys.dm_fts_index_keywords

این متد محتوای full-text index یک جدول را باز می‌گرداند. از آن می‌توان برای موارد ذیل استفاده کرد:
- آیا واژه کلیدی خاصی جزو full-text index است؟
- چه تعداد رکورد دارای واژه‌ی کلیدی خاصی هستند؟
- متداولترین واژه‌های کلیدی موجود در ایندکس کدامند؟
- کدام واژه را می‌توان به عنوان stop word تشخیص داد؟ شاید پس از بررسی، تشخیص داده شود که بهتر است متداولترین واژه‌ی کلیدی ایندکس شده، به stop list اضافه شود.

 SELECT *
FROM sys.dm_fts_index_keywords(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.Documents'));



متد sys.dm_fts_index_keywords_by_document

این متد اطلاعاتی را در سطح اسناد باز می‌گرداند. کاربردهای آن می‌توانند شامل موارد زیر باشند:
- یافتن جمع تعداد واژه‌های کلیدی که یک full-text index دارا است.
- آیا واژه‌ی کلیدی مورد نظر، در ردیف در حال بررسی وجود دارد؟
- یک واژه‌ی کلیدی چندبار در کل ایندکس ظاهر شده‌است؟
- یک واژه‌ی کلیدی در یک ردیف یا سند مشخص، چندبار تکرار شده‌است؟
- یک ردیف یا سند، از چند واژه‌ی کلیدی تشکیل شده‌است؟

 SELECT
 I.document_id,
 D.title,
 I.display_term,
 I.occurrence_count
FROM sys.dm_fts_index_keywords_by_document(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.Documents')) AS I
INNER JOIN dbo.Documents D
ON D.id = I.document_id;



متد sys.dm_fts_index_keywords_by_property

در قسمت‌های قبل، خواص و متادیتای اسناد آفیس را نیز ایندکس کردیم. این متد، اطلاعات مرتبط با خواص اسناد موجود در full-text index را باز می‌گرداند.
کاربردهای آن:
- چه محتوایی، در خاصیتی مشخص از سندی معلوم، ذخیره شده‌است؟
- خاصیت مورد نظر چه اندازه بکار رفته و تکرار شده‌است؟
- چه اسنادی دارای خاصیتی مشخص هستند؟

 SELECT
 I.document_id,
 D.title,
 I.display_term,
 I.property_id
FROM sys.dm_fts_index_keywords_by_property(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.Documents')) AS I
INNER JOIN dbo.Documents D
ON D.id = I.document_id;



متد sys.dm_fts_parser

متدهای قبلی که بررسی کردیم، نیاز به یک جدول و وجود full-text index بر روی آن دارند؛ اما متد dm_fts_parser خیر. این متد یک ورودی را گرفته و سپس تمام مراحل تهیه‌ی یک full-text index را به صورت پویا انجام می‌دهد.
کاربردهای آن:
- درک اینکه موتور FTS با یک ورودی رشته‌ای چگونه رفتار می‌کند.
- استخراج ایندکس‌های یک متن و ذخیره‌ی دستی آن در یک جدول.
- استخراج واژه‌های کلیدی یک رشته.
- آنالیز پویای INFLECTIONAL (مانند مثال زیر)
 SELECT
 display_term,
 keyword
FROM sys.dm_fts_parser(N'"Mycustom string"', 1033, NULL, 0);


 SELECT *
FROM sys.dm_fts_parser('FORMSOF(INFLECTIONAL,'+ 'term' + ')', 1033, NULL, 0);


در اینجا پارامتر دوم آن شماره زبان مورد استفاده است. پارامتر سوم مشخص کننده‌ی stop list می‌تواند باشد و پارامتر سوم حساسیت به لهجه را مشخص می‌کند.
مطالب
بررسی Bad code smell ها: دلال یا Middle Man
دلال یا Middle man در دسته الگوهای «کدهایی بیش از اندازه وابسته به هم» قرار می‌گیرد. زمانیکه یک کلاس، تنها کاری را که انجام می‌دهد، هدایت فراخوانی به کلاس دیگری باشد، با این الگو مواجه هستیم. تشخیص این کد بد بو معمولا بسیار آسان است.  
به طور مثال:  
 public class ProductQuery 
    { 
        public dynamic GetProductsByCustomerId(int id) 
        { 
            return new ExpandoObject(); 
        } 
    } 
    public class CustomerQuery 
    { 
        private readonly ProductQuery _productQuery; 
  
        public CustomerQuery(ProductQuery productQuery) 
        { 
            _productQuery = productQuery; 
        } 
        public dynamic GetProducts(int customerId) 
        { 
            return _productQuery.GetProductsByCustomerId(customerId); 
        } 
    } 
    public static class Programm 
    { 
        static void Main(string[] args) 
        { 
            var query = new CustomerQuery(new ProductQuery()); 
            var products = query.GetProducts(1); 
        } 
    }
در کلاس ProductQuery، متدی برای دریافت تمامی محصولات مربوط به یک مشتری وجود دارد. در کلاس CustomerQuery نیز یک متد برای دریافت تمامی محصولات مشتری وجود دارد. در این مثال متد GetProducts در کلاس CustomerQuery را می‌توان «متد حسود» نیز نامید. این نوع استفاده از متد، «الگوی دلال» نیز است. زمانیکه تمامی متدهای یک کلاس به این صورت باشند، آن کلاس به عنوان دلال شناخته می‌شود.

چرا چنین بویی به راه می‌افتد  

معمولا به چند دلیل با این کد بد بو مواجه خواهیم شد: 
  • انتقال مسئولیت‌های یک کلاس به کلاسی دیگر به مرور زمان و تبدیل متدهای آن به هدایت کنندگان فراخوانی.
  • عدم تشخیص درست مسئولیت‌های یک کلاس و اجبار به افزودن هدایت کنندگان فراخوانی در کلاس‌های دیگر. این حالت معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که یک کلاس، مسئولیت‌های زیادی داشته باشد و کلاس‌های مختلف، صرفا نیاز به هدایت فراخوانی به این کلاس را داشته باشند. 
  • عدم استفاده مناسب از الگوهای طراحی. 


روش‌های اصلاح این کد بد بو  

روش کلی برای اصلاح چنین بوی بدی، حذف متدها و کلاسهای هدایت کننده فراخوانی و تغییر تمامی استفاده کنندگان از آن‌ها است. در مثال بالا می‌توان متد GetProducts از کلاس CustomerQuery را حذف و تمامی فراخوانی‌های آن را به متد GetProductsByCustomerId از کلاس ProductQuery انتقال داد، یا بلعکس.

چه کدهایی دلال نیستند 

زمانیکه کلاس هدایت کننده فرخوانی به صورت عمدی ساخته شده باشد، معمولا با چنین الگویی روبرو نیستیم. مانند استفاده از الگوهای طراحی زیر: 
  • Chain of responsibility 
  • Decorator 
  • Proxy 
  • Adapter 
هر کدام از الگوهای طراحی ذکر شده در بالا به دلایل خاصی ایجاد می‌شوند و علارغم شباهت زیاد آن‌ها با کد بد بوی دلال، شرایط مربوط به کد بد بود را دارا نمی‌باشند و معمولا نیازی به اعمال تغییری در آن‌ها نیست. با مطالعه و بررسی دقیق الگوهای طراحی می‌توان از تشخیص اشتباه این الگوی بد جلوگیری کرد.  
مطالب دوره‌ها
دسترسی سریع به مقادیر خواص توسط Reflection.Emit
اگر پروژه‌های چندسال اخیر را مرور کرده باشید خصوصا در زمینه ORMها و یا Serializerها و کلا مواردی که با Reflection زیاد سروکار دارند، تعدادی از آن‌ها پیشوند fast را یدک می‌کشند و با ارائه نمودارهایی نشان می‌دهند که سرعت عملیات و کتابخانه‌های آن‌ها چندین برابر کتابخانه‌های معمولی است و ... سؤال مهم اینجا است که رمز و راز این‌ها چیست؟
فرض کنید تعاریف کلاس User به صورت زیر است:
public class User
{
     public int Id { set; get; }
}
همانطور که در قسمت‌های قبل نیز عنوان شد، خاصیت Id در کدهای IL نهایی به صورت متدهای get_Id و set_Id ظاهر می‌شوند.
حال اگر یک متد پویا ایجاد کنیم که بجای هر بار Reflection جهت دریافت مقدار Id، خود متد get_Id را مستقیما صدا بزند، چه خواهد شد؟
پیاده سازی این نکته را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.Reflection;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    /// <summary>
    /// کلاسی برای اندازه گیری زمان اجرای عملیات
    /// </summary>
    public class Benchmark : IDisposable
    {
        Stopwatch _watch;
        string _name;

        public static Benchmark Start(string name)
        {
            return new Benchmark(name);
        }

        private Benchmark(string name)
        {
            _name = name;
            _watch = new Stopwatch();
            _watch.Start();
        }

        public void Dispose()
        {
            _watch.Stop();
            Console.WriteLine("{0} Total seconds: {1}"
                               , _name, _watch.Elapsed.TotalSeconds);
        }
    }

    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
    }

    class Program
    {
        public static Func<object, object> GetFastGetterFunc(string propertyName, Type ownerType)
        {
            var propertyInfo = ownerType.GetProperty(propertyName, BindingFlags.Instance | BindingFlags.Public);

            if (propertyInfo == null)
                return null;
            
            var getter = ownerType.GetMethod("get_" + propertyInfo.Name,
                                             BindingFlags.Instance | BindingFlags.Public | BindingFlags.FlattenHierarchy);
            if (getter == null)
                return null;

            var dynamicGetterMethod = new DynamicMethod(
                                                name: "_",
                                                returnType: typeof(object),
                                                parameterTypes: new[] { typeof(object) },
                                                owner: propertyInfo.DeclaringType,
                                                skipVisibility: true);
            var il = dynamicGetterMethod.GetILGenerator();

            il.Emit(OpCodes.Ldarg_0); // Load input to stack
            il.Emit(OpCodes.Castclass, propertyInfo.DeclaringType); // Cast to source type
            // نکته مهم در اینجا فراخوانی نهایی متد گت بدون استفاده از ریفلکشن است
            il.Emit(OpCodes.Callvirt, getter); //calls its get method

            if (propertyInfo.PropertyType.IsValueType)
                il.Emit(OpCodes.Box, propertyInfo.PropertyType);//box

            il.Emit(OpCodes.Ret);

            return (Func<object, object>)dynamicGetterMethod.CreateDelegate(typeof(Func<object, object>));
        }


        static void Main(string[] args)
        {
            //تهیه لیستی از داده‌ها جهت آزمایش
            var list = new List<User>();
            for (int i = 0; i < 1000000; i++)
            {
                list.Add(new User { Id = i });
            }

            // دسترسی به اطلاعات لیست به صورت متداول از طریق ریفلکشن معمولی
            var idProperty = typeof(User).GetProperty("Id");
            using (Benchmark.Start("Normal reflection"))
            {
                foreach (var item in list)
                {
                    var id = idProperty.GetValue(item, null);
                }
            }

            // دسترسی از طریق روش سریع دستیابی به اطلاعات خواص
            var fastIdProperty = GetFastGetterFunc("Id", typeof(User));
            using (Benchmark.Start("Fast Property"))
            {
                foreach (var item in list)
                {
                    var id = fastIdProperty(item);
                }
            }
        }
    }
}
توضیحات:
از کلاس Benchmark برای نمایش زمان انجام عملیات دریافت مقادیر Id از یک لیست، به دو روش Reflection متداول و روش صدا زدن مستقیم متد get_Id استفاده شده است.
در متد GetFastGetterFunc، ابتدا به متد get_Id خاصیت Id دسترسی پیدا خواهیم کرد. سپس یک متد پویا ایجاد می‌کنیم تا این get_Id را مستقیما صدا بزند. حاصل کار را به صورت یک delegate بازگشت می‌دهیم. شاید عنوان کنید که در اینجا هم حداقل در ابتدای کار متد، یک Reflection اولیه وجود دارد. پاسخ این است که مهم نیست؛ چون در یک برنامه واقعی، تهیه delegates در زمان آغاز برنامه انجام شده و حاصل کش می‌شود. بنابراین در زمان استفاده نهایی، به هیچ عنوان با سربار Reflection مواجه نخواهیم بود.

خروجی آزمایش فوق بر روی سیستم معمولی من به صورت زیر است:
 Normal reflection Total seconds: 2.0054177
Fast Property Total seconds: 0.0552056
بله. نتیجه روش GetFastGetterFunc واقعا سریع و باور نکردنی است!


چند پروژه که از این روش استفاده می‌کنند
Dapper
AutoMapper
fastJson

در سورس این کتابخانه‌ها روش‌های فراخوانی مستقیم متدهای set نیز پیاده سازی شده‌اند که جهت تکمیل بحث می‌توان به آن‌ها مراجعه نمود.


ماخذ اصلی
این کشف و استفاده خاص، از اینجا شروع و عمومیت یافته است و پایه تمام کتابخانه‌هایی است که پیشوند fast را به خود داده‌اند:
2000% faster using dynamic method calls
مطالب
پیاده سازی یک سیستم دسترسی Role Based در Web API و AngularJs - بخش سوم (پایانی)
در بخش پیشین  به بررسی جزئی‌تر ایجاد پایگاه داده و همچنین توسعه Custom Filter Attribute پرداختیم که وظیفه تایید صلاحیت کاربر جاری و بررسی دسترسی وی به API Method مورد نظر را بررسی می‌کرد. در این مقاله به این بحث می‌پردازیم که در Filter Attribute توسعه داده شده، قصد داریم یک سرویس Access Control ایجاد نماییم.
این سرویس وظیفه تمامی اعمال مربوط به نقش‌ها و دسترسی‌های کاربر را بر عهده خواهد داشت. این سرویس به صورت زیر تعریف می‌گردد:
public class AccessControlService
{
        private DbContext db;

        public AccessControlService()
        {
            db = new DbContext();
        }

        public IEnumerable<Permission> GetUserPermissions(string userId)
        {
            var userRoles = this.GetUserRoles(userId);
            var userPermissions = new List<Permission>();
            foreach (var userRole in userRoles)
            {
                foreach (var permission in userRole.Permissions)
                {
                    // prevent duplicates
                    if (!userPermissions.Contains(permission))
                        userPermissions.Add(permission);
                }
            }
            return userPermissions;
        }
        public IEnumerable<Role> GetUserRoles(string userId)
        {
            return db.Users.FirstOrDefault(x => x.UserId == userId).Roles.ToList();
        }

        public bool HasPermission(string userId, string area, string control)
        {
            var found = false;
            var userPermissions = this.GetUserPermissions(userId);
            var permission = userPermissions.FirstOrDefault(x => x.Area == area && x.Control == control);
            if (permission != null)
                found = true;
            return found;
        }
{
همانطور که ملاحظه می‌کنید، ما سه متد GetUserPermissions، GetUserRoles و HasPermission را توسعه داده‌ایم. حال اینکه بر حسب نیاز، می‌توانید متدهای بیشتری را نیز به این سرویس اضافه نمایید. متد اول، وظیفه‌ی واکشی تمامی permissionهای کاربر را عهده دار می‌باشد. متد GetUserRoles نیز تمامی نقش‌های کاربر را در سیستم، بازمی‌گرداند و در نهایت متد سوم، همان متدی است که ما در Filterattribute از آن استفاده کرد‌ه‌ایم. این متد با دریافت پارامترها و بازگردانی یک مقدار درست یا نادرست، تعیین می‌کند که کاربر جاری به آن محدوده دسترسی دارد یا خیر.
تمامی حداقل‌هایی که برای نگارش سمت سرور نیاز بود، به پایان رسید. حال به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه این سطوح دسترسی را با سمت کاربر همگام نماییم. به طوری که به عنوان مثال اگر کاربری حق دسترسی به ویرایش مطالب یک سایت را ندارد، دکمه مورد نظر که او را به آن صفحه هدایت می‌کند نیز نباید به وی نشان داده شود. سناریویی که ما برای این کار در نظر گرفته‌ایم، به این گونه می‌باشد که در هنگام ورود کاربر، لیستی از تمامی دسترسی‌های او به صورت JSON به سمت کلاینت ارسال می‌گردد. حال وظیفه مدیریت نمایش یا عدم نمایش المان‌های صفحه، بر عهده زبان سمت کلاینت، یعنی AngularJs خواهد بود. بنابراین در ابتدایی‌ترین حالت، ما نیاز به یک کنترلر و متد Web API داریم تا لیست دسترسی‌های کاربر را بازگرداند. این کنترلر در حال حاضر شامل یک متد است. اما بر حسب نیاز، می‌توانید متدهای بیشتری را به کنترلر اضافه نمایید.
    [RoutePrefix("َAuth/permissions")]
    public class PermissionsController : ApiController
    {
        private AccessControlService _AccessControlService = null;
        public PermissionsController()
        {
            _AccessControlService = new AccessControlService();
        }

        [Route("GetUserPermissions")]
        public async Task<IHttpActionResult> GetUserPermissions()
        {
            if (!User.Identity.IsAuthenticated)
            {
                return Unauthorized();
            }
            return Ok(_AccessControlService.GetPermissions(User.Identity.GetCurrentUserId()));
        }        
    }
در متد فوق ما از متد سرویس Access Control که لیست تمامی permissionهای کاربر را باز می‌گرداند، کمک گرفتیم. متد GetUserPermissions پس از ورود کاربر توسط کلاینت فراخوانی می‌گردد و لیست تمامی دسترسی‌ها در سمت کلاینت، در rootScope انگیولار ذخیره سازی می‌گردد. حال نوبت به آن رسیده که به بررسی عملیات سمت کلاینت بپردازیم.

توسعه سرویس‌ها و فرآیندهای سمت وب کلاینت AngularJS

در ابتدا در سمت کلاینت نیاز به سرویسی داریم که دسترسی‌های سمت سرور را دریافت نماید. از این رو ما نام این سرویس را permissionService می‌نامیم.
'use strict';
angular.module('App').factory('permissionService', ['$http', '$q', function ($http, $q) {

    var _getUserPermissions = function () {
        return $http.get(serviceBaseUrl + '/api/permissions/GetUserPermissions/');
    }

    var _isAuthorize = function (area, control) {
        return _.some($scope.permissions, { 'area': area, 'control': control });
    }

    return {
        getUserPermissions: _getUserPermissions,
        isAuthorize: _isAuthorize
    };
}]);
اگر بخواهیم مختصری درباره‌ی این سرویس صحبت کنیم، متد اول که یک دستور GET ساده است و لیست دسترسی‌ها را از PermissionController دریافت می‌کند. متد بعدی که در آینده بیشتر با آن آشنا می‌شویم، عملیات تایید صلاحیت کاربر را به ناحیه مورد نظر، انجام می‌دهد (همان مثال دسترسی به دکمه ویرایش مطلب در یک صفحه). در این متد برای جستجوی لیست permissions از کتابخانه‌ای با نام Lodash کمک گرفته‌ایم. این کتابخانه کاری شبیه به دستورات Linq را در کالکشن‌ها و آرایه‌های جاوااسکریپتی، انجام می‌دهد. متد some یک مقدار درست یا نادرست را بازمی‌گرداند. بازگردانی مقدار درست، به این معنی است که کاربر به ناحیه‌ی مورد نظر اجازه‌ی دسترسی را خواهد داشت.
حال باید متد‌های این سرویس را در کنترلر لاگین فراخوانی نماییم. در این مرحله ما از rootScope dependency استفاده می‌کنیم. برای نحوه‌ی عملکرد rootScope میتوانید به مقاله‌ای در این زمینه در وب سایت toddomotto مراجعه کنید. در این مقاله ویژگی‌ها و اختلاف‌های scope و rootScope به تفصیل بیان شده است. مقاله‌ای دیگر در همین زمینه نوشته شده است که در انتهای مقاله به بررسی چند نکته در مورد کدهای مشترک پرداخته شده‌است. تکه کد زیر، متد login را نمایش می‌دهد که در loginController قرار گرفته است و ما در آن از نوشتن کل بلاک loginController چشم پوشی کرده‌ایم. متد savePermissions تنها یک کار را انجام می‌دهد و آن هم این است که در ابتدا، به سرویس permissionService متصل شده و تمامی دسترسی‌ها را واکشی می‌نماید و پس از آن، آنها را درون rootScope قرار می‌دهد تا در تمامی کنترلرها قابل دسترسی باشد.
    $scope.login = function () {
        authService.login($scope.loginData).then(function (response) {
            savePermissions();
            $location.path('/userPanel');
        },
         function (err) {
             $scope.message = err.error_description;
         });
    };

    var savePermissions = function () {
        permissionService.getUserPermissions().then(function (response) {
            $rootScope.permissions = response.data;
        },
        function (err) {
        });
    }
}

   حال تمامی اطلاعات دسترسی، در سمت کلاینت نیز قابل دسترسی می‌باشد. تنها کاری که نیاز است، broadCast کردن متد isAuthorize است که آن هم باید در rootScope قرار بگیرد. ما برای این انتساب یک راهکار را ارائه کرده‌ایم. معماری سیستم کلاینت به این صورت است که تمامی کنترلرها درون یک parentController قرار گرفته‌اند. از این رو می‌توان در parentController این انتساب (ایجاد دسترسی عمومی برایisAuthorize) صورت گیرد. برای این کار در parentController تغییرات زیر صورت می‌گیرد:
App.controller('parentController', ['$rootScope', '$scope', 'authService', 'permissionService', function ($rootScope, $scope, authService, permissionService) {
        $scope.authentication = authService.authentication;

        // isAuthorize Method
        $scope.isAuthorize = permissionService.isAuthorize();

        // rest of codes
}]);
در کد فوق ما isAuthorize را درون scope قرار داده‌ایم. دلیل آن هم این است که هر چه که در scope قرار بگیرد، تمامی کنترلر‌های child نیز به آن دسترسی خواهند داشت. البته ممکن است که این بهترین نوع پیاده سازی برای به اشتراک گذاری یک منبع نباشد.
 در گام بعدی کافیست المان‌های صفحه را بر اساس همین دسترسی‌ها فعال یا غیر فعال کنیم. برای این کار از دستور ng-if میتوان استفاده کرد. برای این کار به مثال زیر توجه کنید:
<div ng-controller="childController">
    <div ng-if="isAuthorize('articles', 'edit')" >
    <!-- the block that we want to not see unauthorize person -->
    </div>
</div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، تمامی المان‌ها را می‌توان با دستور ساده ng-if، از دید کاربران بدون صلاحیت، پنهان نمود. البته توجه داشته باشید که شما نمی‌توانید تنها به پنهان کردن این اطلاعات اکتفا کنید. بلکه باید تمامی متدهای کنترلرهای سمت سرور را هم با همین روش (فیلتر کردن با Filter Attribute) بررسی نمایید. به ازای هر درخواست کاربر باید بررسی شود که او به منبع مورد نظر دسترسی دارد یا خیر.
تنها نکته‌ای که باقی می‌ماند این است که طول عمر scope و rootScope چقدر است؟! برای پاسخ به این سوال باید بگوییم هر بار که صفحه refresh می‌شود، تمامی مقادیر scope و rootScope خالی می‌شوند. برای این کار هم یک راهکار خیلی ساده (و شاید کمی ناشیانه) در نظر گرفته شده‌است. میتوان بلاک مربوط به پر کردن rootScope.permissions را که در loginController نوشته شده بود، به درون parentController انتقال داد و آن را با استفاده از emit اجرا کرد و در حالت عادی، در هنگام refresh شدن صفحه نیز چون parentController در اولین لحظه اجرا می‌شود، میتوان تمامی مقادیر rootScope.permissions را دوباره از سمت سرور دریافت کرد.
مطالب
آموزش TypeScript #4
در پست‌های قبل با کلیات و primitive types در زبان TypeScript آشنا شدیم:

در این پست به مفاهیم شی گرایی در این زبان می‌پردازیم.

ماژول ها:
تعریف یک ماژول: برای تعریف یک ماژول باید از کلمه کلیدی module استفاده کنید. یک ماژول معادل یک ظرف است برای نگهداری کلاس‌ها و اینترفیس‌ها و سایر ماژول ها. کلاس‌ها و اینترفیس‌ها در TypeScript می‌توانند به صورت internal یا public باشند(به صورت پیش فرض internal است؛ یعنی فقط در همان ماژول قابل استفاده و فراخوانی است). هر چیزی که در داخل یک ماژول تعریف می‌شود محدوده آن در داخل آن ماژول خواهد بود. اگر قصد توسعه یک پروژه در مقیاس بزرگ را دارید می‌توانید همانند دات نت که در آن امکان تعریف فضای نام‌های تودرتو امکان پذیر است در TypeScript نیز، ماژول‌های تودرتو تعریف کنید.  برای مثال:
module MyModule1 {
    module  MyModule2 {
     }
}
اما به صورت معمول سعی می‌شود هر ماژول در یک فایل جداگانه تعریف شود. استفاده از چند ماژول در یک فایل به مرور، درک پروژه را سخت خواهد کرد و در هنگام توسعه امکان برخورد با مشکل وجود خواهد داشت. برای مثال اگر یک فایل به نام MyModule.ts داشته باشیم که یک ماژول به این نام را شامل شود بعد از کامپایل یک فایل به نام  MyModule.js ایجاد خواهد شد. 

کلاس ها:
برای تعریف یک کلاس می‌توانیم همانند دات نت از کلمه کلیدی class استفاده کنیم. بعد از تعریف کلاس می‌توانیم متغیر‌ها و توابع مورد نظر را در این کلاس قرار داده و تعریف کنیم.  
module Utilities {
   export class Logger {
      log(message: string): void{
       if(typeofwindow.console !== 'undefined') {
           window.console.log(message);
        }
      }
   }    
}
نکته مهم و جالب قسمت بالا کلمه export است. export معادل public در دات نت است و کلاس  logger را قابل دسترس در خارج ماژول Utilities خواهد کرد. اگر از export در هنگام تعریف کلاس استفاده نکنیم این کلاس فقط در سایر کلاس‌های تعریف شده در داخل همان ماژول قابل دسترس است.
تابع log  که در کلاس بالا تعریف کردیم به صورت پیش فرض public یا عمومی است و نیاز به استفاده export نیست.
برای استفاده از کلاس بالا باید این کلمه کلیدی new استفاده کنیم.  
window.onload = function() {
  varlogger = new Utilities.Logger();
  logger.log('Logger is loaded'); 
};
برای تعریف سازنده برای کلاس بالا باید از کلمه کلیدی constructor استفاده نماییم:
export class Logger{
constructor(private num: number) { 
}
با کمی دقت متوجه تعریف متغیر num به صورت private خواهید شد که برخلاف انتظار ما در زبان‌های دات نتی است. بر خلاف دات نت در زبان TypeScript، دسترسی به متغیر تعریف شده در سازنده با کمک اشاره گر this  در هر جای کلاس ممکن می‌باشد. در نتیجه نیازی به تعریف متغیر جدید و  پاس دادن مقادیر این متغیر‌ها به این فیلدها نمی‌باشد.
اگر به تابع log دقت کنید خواهید دید که یک پارامتر ورودی به نام message دارد که نوع آن string است. در ضمن Typescript از پارامتر‌های اختیاری( پارامتر با مقدار پیش فرض) نیز پشتیبانی می‌کند. مثال:

pad(num: number, len: number= 2, char: string= '0')
استفاده از پارامترهای Rest
منظور از پارامترهای Rest یعنی در هنگام فراخوانی توابع محدودیتی برای تعداد پارامتر‌ها نیست که معادل params در دات نت است. برای تعریف این گونه پارامترهاکافیست به جای params از ... استفاده نماییم.
function addManyNumbers(...numbers: number[]) {
  var sum = 0;
  for(var i = 0; i < numbers.length; i++) {
    sum += numbers[i];
 }
  returnsum;
}
var result = addManyNumbers(1,2,3,5,6,7,8,9);
تعریف توابع خصوصی
در TypeScript امکان توابع خصوصی با کلمه کلیدی private امکان پذیر است. همانند دات نت با استفاده از کلمه کلیدی private می‌توانیم کلاسی تعریف کنیم که فقط برای همان کلاس قابل دسترس باشد(به صورت پیش فرض توابع به صورت عمومی هستند).
module Utilities {
    Export class Logger {  
     log(message: string): void{
                 if(typeofwindow.console !== 'undefined') {   
                    window.console.log(this.getTimeStamp() + ' -'+ message);
                    window.console.log(this.getTimeStamp() + ' -'+ message); 
                }
        }
  private getTimeStamp(): string{
      var now = newDate();
      return now.getHours() + ':'+
      now.getMinutes() + ':'+
      now.getSeconds() + ':'+
      now.getMilliseconds();
  }
 }
}
از آن جا که تابع getTimeStamp به صورت خصوصی تعریف شده است در نتیجه امکان استفاده از آن در خارج کلاس وجود ندارد. اگر سعی بر استفاده این تابع داشته باشیم توسط کامپایلر با یک warning مواجه خواهیم شد.

یک نکته مهم این است که کلمه private فقط برای توابع و متغیر‌ها قابل استفاده است.

تعریف توابع static:

در TypeScript امکان تعریف توابع static وجود دارد. همانند دات نت باید از کلمه کلیدی static استفاده کنیم.

classFormatter {
static pad(num: number, len: number, char: string): string{
      var output = num.toString();
         while(output.length < len) {
         output = char + output;
      }
   returnoutput;
   }
  }
}
و استفاده از این تابع بدون وهله سازی از کلاس :
Formatter.pad(now.getSeconds(), 2, '0') +
Function Overload
همان گونه که در دات نت امکان overload کردن توابع میسر است در TypeScript هم این امکان وجود دارد.
static pad(num: number, len?: number, char?: string);
static pad(num: string, len?: number, char?: string);
static pad(num: any, len: number= 2, char: string= '0') {
 var output = num.toString();
 while(output.length < len) {
 output = char + output;
 }
 returnoutput;
}

ادامه دارد...
مطالب
مدیریت استثناءها در Blazor Server - قسمت اول
همانطور که می‌دانید Blazor Server یک فریم ورک stateful است. هنگامیکه کاربران در حال تعامل با برنامه هستند، یک ارتباط پیوسته را با سرور حفظ می‌کنند که به آن، به اصطلاح مدار می‌گویند. این مدارها، کامپوننت‌های فعال را به انضمام حالت‌های آنها که شامل موارد زیر است نگهداری می‌کند:
1- جدیدترین خروجی رندر شده‌ی کامپوننت.
2- مجموعه Event Handling‌های جاری که می‌توانند توسط کاربر صدا زده شوند.
اگر کاربری یک برنامه را در چندین تب مرورگر باز کند، در واقع چندین مدار مستقل را ایجاد کرده‌است. بنابراین اگر در یکی از تب‌های مرورگر استثنایی رخ دهد، مابقی تب‌های مرورگر متاثر نخواهند شد.
Blazor با اکثریت استثناءهای کنترل نشده در  مداری که در آن رخ می‌دهد، خیلی بد رفتار می‌کند. چرا؟
پاسخ: زیرا  کاربر فقط می‌تواند با بارگذاری مجدد آن تب مرورگر (برای ایجاد یک مدار جدید) به تعامل با برنامه ادامه دهد.
حال برای رفع این مشکل چکار باید کرد؟ آیا راه حل سراسری برای مدیریت استثناها وجود دارد؟
پاسخ: بله. 

Error boundary

یک کامپوننت از پیش تعریف شده‌ی Blazor است که رویکرد آسان آن برای مدیریت استثناءها به شکل زیر است:
  • هنگامیکه خطایی رخ نداده است، محتوای فرزند خود را رندر می‌کند. 

  • هنگامیکه یک استثناء کنترل نشده رخ می‌دهد، صفحه‌ی خطای پیش فرضی را رندر می‌کند. 

برای استفاده از این کامپوننت، فقط کافی است محتوای مورد نظر خود را داخل آن بگذارید. برای مثال می‌توان، برای سراسری تعریف کردن Error boundary، به شکل زیر در فایل  Shared/MainLayout.razor   آن را تعریف نمود:
<div>
    <div>
        <ErrorBoundary>
            @Body
        </ErrorBoundary>
    </div>
</div>
در این حالت هر استثنای کنترل نشده‌ای که در کل برنامه رخ دهد، توسط Error boundaries کنترل شده و خطایی در صفحه نشان داده می‌شود. به صورت پیش فرض کامپوننت Error boundary یک div خالی را با یک کلاس css که در site.css وجود دارد، به نام blazor-error-boundary   به عنوان صفحه خطا نشان می‌دهد که می‌توان آن را سفارشی سازی نمود. همچنین می‌توان به شکل زیر نیز برای سفارشی سازی بیشتر صفحه‌ی خطا عمل کرد:
<ErrorBoundary>
    <ChildContent>
        @Body
    </ChildContent>
    <ErrorContent>
        <p class="errorUI">متاسفانه خطایی رخ داده است!</p>
    </ErrorContent>
</ErrorBoundary>
به دلیل اینکه ما در این مثال Error boundary را در MainLayout تعریف کردیم، صفحه‌ی نمایش خطا صرفنظر از اینکه کاربر به کدام صفحه رفته‌است، نمایش داده می‌شود. پیشنهاد مایکروسافت این است که حوزه استفاده را محدودتر کنیم.
خوب تا اینجای کار توانستیم استثنای کنترل نشده را کنترل کنیم و پیغام خطایی را نشان دهیم؛ اما همچنان صفحه در حالت خطا مانده و بازهم نیاز است که صفحه بارگذاری مجدد شود تا بتوان به صفحات دیگر برنامه رفت. آیا راه حلی وجود دارد؟
پاسخ: بله خوشبختانه. کافی است با استفاده از متد Recover کامپوننت Error boundary به شکل زیر صفحه را به حالت قبل از خطا برد:
...

<ErrorBoundary @ref="errorBoundary">
    @Body
</ErrorBoundary>

...

@code {
    private ErrorBoundary? errorBoundary;

    protected override void OnParametersSet()
    {
        errorBoundary?.Recover();
    }
}
در قسمت بعدی به این موضوع می‌پردازیم که چگونه می‌توان یک کامپوننت خطای سفارشی سراسری ایجاد کرد تا علاوه بر کنترل استثناءها بتواند خطاها را نیز لاگ کند.