مطالب
چطور باید یک پروژه سورس باز را خوب مدیریت کرد؟
اگر مایل هستید که پروژه خود را به صورت سورس باز ارائه دهید، نیاز است یک سری شرایط را رعایت کنید تا کاربران این پروژه بتوانند به سادگی از آن استفاده نمایند.

- فایل ReadMe را فراموش نکنید
حتی اگر پروژه شما از یک سایت اختصاصی استفاده می‌کند، اولین محلی که عموم کاربران برای دریافت اطلاعات کار با پروژه، به آن مراجعه می‌کنند، فایل ReadMe برنامه است. این فایل می‌تواند حاوی مشخصات ذیل باشد:

الف) وابستگی‌های پروژه را مشخص کنید
واقعیت این است که برخلاف شمای برنامه نویس، عموم استفاده کنندگان، آشنایی چندانی با جزئیات محیط و شرایط تهیه برنامه شما ندارند. به این ترتیب بسیاری از مسایلی که برای شما بدیهی هستند، برای عموم اینگونه نخواهند بود. بنابراین مساله‌ای که به سرعت می‌تواند سبب خشم کاربران و صرفنظر از کار شما گردد، مشخص نبودن نحوه نصب و وابستگی‌های لازم برای اجرای برنامه است.

ب) وضعیت بلوغ پروژه خود را مشخص کنید
آیا از این برنامه، مدتی است که در محیط کاری استفاده می‌کنید؟ آیا به نظر شما هنوز ناتمام است؟ آیا API کتابخانه شما در نگارش بعدی کاملا دگرگون خواهد شد؟ تمام این مسایل و سؤالات را به نحو واضحی توضیح دهید و مشخص کنید. همین توضیحات کوتاه می‌توانند ساعت‌های بسیاری از زندگی دیگران را صرفه جویی کند.

ج) اگر پروژه شما یک کتابخانه است، نوع زبان و Runtimeهای پشتیبانی شده را مشخص کنید
برای مثال اگر یک کتابخانه دات نتی را ارائه می‌دهید، مشخص کنید که از کدام نگارش دات نت به بعد را پشتیبانی می‌کنید.

د) مجوز استفاده از پروژه را مشخص کنید
مطلب مقایسه مجوزهای سورس باز را یکبار مطالعه نمائید و سپس مجوز صحیحی را برای کار خود انتخاب کنید. همچنین آن‌را به نحو واضحی در مستندات پروژه خود قید نمائید.
به علاوه به‌خاطر داشته باشید که امکان ارائه مجوزهای دوگانه مانند AGPL نیز وجود دارند. در این حالت کاربر یا باید سورس محصول خودش را ارائه دهد، یا مجوز کتابخانه شما را خریداری کند. مانند RavenDB که از این نوع مجوز استفاده می‌کند.

- یک پروژه نیاز به مستندات دارد
مستند سازی کار، سخت و زمانبر است؛ اما بهترین لطفی است که می‌توانید به کاربران خود نمائید. مستندات نه تنها زمان جستجوی بسیاری را صرفه جویی خواهند کرد، همچنین حس اطمینان خاطر را به کاربر القاء می‌کنند. از این جهت که احساس می‌کنند شما برای کارتان ارزش قائل بوده‌اید و احتمال اینکه این برنامه در آینده نزدیک به یک abandonware تبدیل شود، کم است (منظور یک برنامه فراموش شده و خاتمه یافته).

- به روز رسانی را ساده کنید
بالاخره زمانی نیاز خواهد بود تا نگارش جدیدی از کار خود را ارائه دهید. در این حالت نیاز است یک سری از شرایط را مدنظر داشته باشید:
الف) سازگاری قبلی را مدنظر داشته باشید
یکی از بدترین حالات به روز رسانی یک کتابخانه زمانی است که کاربر آن با ده‌ها خطای کامپایل حاصل از به روز رسانی مواجه شود. اگر نیاز است قسمتی از کد خود را حذف کنید یا تغییر دهید، استفاده از ویژگی Obsolete را فراموش نکنید و اینکار باید مرحله به مرحله انجام شود. در یک نگارش، ویژگی Obsolete را معرفی کنید. در دو نگارش بعد، API را تغییر دهید.
ب) حتما یک Change log را تکمیل کنید
پس از ارائه یک نگارش جدید، حداقل در چند سطر مشخص کنید که چه مواردی تغییر کرده‌اند، چه مواردی اضافه شده‌اند و چه مواردی را حذف کرده‌اید.
همچنین اگر مواردی تغییر کرده‌اند، نحوه ارتقاء کدهای قدیمی را به نگارش جدید، شرح دهید. اگر مورد جدیدی اضافه شده‌است، لینکی را به مثالی درباره‌ی آن ارائه دهید.

- نگارش‌های جدید را اعلام کنید
برای مثال در طی ارائه یک مطلب جدید در وبلاگ خود، ارائه نگارش جدیدی از کتابخانه یا برنامه خود را به عموم اعلام کنید. در این حالت، حتما لینکی را به change log، ارائه داده و مشخص کنید که وضعیت سازگاری آن با قبل چگونه است.

- محلی را برای دریافت بازخوردهای پروژه خود مشخص کنید
نیاز است بتوانید پروژه خود را پشتیبانی کنید یا به سؤالات مربوطه پاسخ دهید. اگر سورس کنترل یا برنامه مدیریت پروژه شما، امکان پرسش و پاسخ را دارد، که بسیار خوب. اگر خیر، می‌توانید مثلا یک گروه گوگل جدید و امثال آن‌را برای دریافت بازخوردهای پروژه ایجاد کنید.
همچنین نیاز است لینک به این محل را در فایل ReadME پروژه به صراحت مشخص کنید.

- گذر از پروژه
بالاخره روزی فراخواهد رسید که دیگر علاقه‌ای به نگهداری پروژه نداشته باشید. این مساله را در مکان جمع آوری بازخوردهای خود اعلام کنید یا شخص دیگری را به نگهداری پروژه دعوت نمائید. اگر این کار را انجام ندهید، سبب خواهید شد forkهای متعددی از این پروژه بی‌جهت ایجاد شده و در نهایت مشخص نباشد که کدامیک بهتر است و کدامیک مشکلات کمتری دارند.
 
مطالب
آشنایی با Fluent Html Helpers در MVC
همان طور که قبلا نیز اشاره شد اینجا  به صورت خلاصه هدف FluentAPI  فراهم آوردن روشی است که بتوان متدها را زنجیر وار فراخوانی کرد و به این ترتیب خوانایی کد نوشته شده را بالا برد.
اما در این مقاله سعی شده تا کاربرد آن در یک برنامه MVC رو به صورت استفاده در helper‌ها شرح دهیم.  
در اینجا مثالی رو شرح میدهیم که در آن کنترل هایی از جنس input به صورت helper ساخته و برای فرستادن ویژگی‌های اچ تی ام ال ( HTML Attributes) آن از Fluent Html Helpers بهره میگیریم بدیهی است که از این Fluent  میتوان برای helperهای دیگر هم استفاده کرد.
در ابتدا یک نگاه کلی به کد ایجاد شده می‌اندازیم :
       @Html.RenderInput(
        Attributes.Configure()
            .AddType("text")
            .AddId("UserId")
            .AddName("UserId")
            .AddCssClass("TxtBoxCssClass")
    )
که باعث ساخته شدن یک کنترل تکست باکس با مشخصات زیر در صفحه می‌شود ، همان طور که مشاهده می‌کنیم تمام ویژگی‌ها برای کنترل ساخته شده اند.
<input class="TxtBoxCssClass" id="UserId" name="UserId" type="text">
در ادامه به سراغ پیاده سازی کلاس Attributes برای این مثال می‌رویم ، این کلاس باید از کلاس RouteValueDictionary ارث بری داشته باشد، این کلاس یک دیکشنری برای ما آماده می‌کند تا مقادیرمون رو در آن بریزیم در اینجا برای ویژگی‌ها و مقادیرشون. 
public class Attributes : RouteValueDictionary    {
        /// <summary>
        /// Configures this instance.
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public static Attributes Configure()
        {
            return new Attributes();
        }

        /// <summary>
        /// Adds the type.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddType(string value)
        {
            this.Add("type", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the name.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddName(string value)
        {
            this.Add("name", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the id.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddId(string value)
        {
            this.Add("id", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the value.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddValue(string value)
        {
            this.Add("value", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the CSS class.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddCssClass(string value)
        {
            this.Add("class", value);
            return this;
        }
    }
متد استاتیک Configure همیشه به عنوان شروع کننده fluent  و  از اون برای ساختن یک وهله جدید از کلاس Attributes  استفاده میشه و بقیه متدها هم کار اضافه کردن مقادیر رو مثل یک دیکشنری انجام میدهند.
حالا به سراغ پیاده سازی helper extension مون میرویم 
        public static MvcHtmlString RenderInput(this HtmlHelper htmlHelper, Attributes attributes)
        {
            TagBuilder input = new TagBuilder("input");
            input.MergeAttributes(attributes);
            return new MvcHtmlString(input.ToString(TagRenderMode.SelfClosing));
        }
با استفاده از کلاس tagbuilder تگ input را ساخته و ویژگی‌های فرستاده شده به helper رو با اون ادغام می‌کنیم (با استفاده از MergeAttributes )
این یک مثال ساده بود از این کار امیدوارم مفید واقع شده باشد
مثال پروژه
مطالب
NOSQL قسمت اول
  در این پست نگاهی کلی به ویژگی‌های پایگاه‌های داده NOSql خواهیم داشت و با بررسی تاریخچه و دلیل پیدایش این سیستم‌ها آشنا خواهیم شد.
  با فراگیر شدن اینترنت در سال‌های اخیر و افزایش کاربران ، سیستم‌های RDBMS جوابگوی نیازهای برنامه‌نویسان در حوزه‌ی وب نبودند زیرا نیاز به نگهداری داده‌ها با حجم بالا و سرعت خواندن و نوشتن بالا از جمله نقط ضعف سیستم‌های RDBMS میباشد ، چرا که با افزایش شدید کاربران داده‌ها اصولا به صورت منطقی ساختار یکدست خود را جهت نگه‌داری از دست می‌دهند و به این ترتیب عملیات نرمال سازی منجر به ساخت جداول زیادی می‌شود که نتیجه آن برای هر کوئری عملیات Join‌های متعدد می‌باشد که سرعت خواندن و نوشتن را به خصوص برای برنامه‌های با گستره‌ی وب پایین می‌آورد و مشکلات دیگری در سیستم‌های RDBMS که ویژگی‌های سیستم‌های NoSql مشخص کننده آن مشکلات است که در ادامه به آن می‌پردازیم.
طبق تعریف کلی پایگاه داده NOSql عبارت است از:
نسل بعدی پایگاه داده (نسل از بعد RDBMS ) که اصولا دارای چند ویژگی زیر باشد:
۱- داده‌ها در این سیستم به صورت رابطه‌ای (جدولی)  نمی‌باشند
۲-داده‌ها به صورت توزیع شده نگهداری می‌شوند.
۳-سیستم نرم‌افزاری متن باز می‌باشد.
۴-پایگاه داده مقیاس پذیر به صورت افقی می‌باشد(در مطالب بعدی توضیح داده خواهد شد.)

  همان‌گونه که گفته شد این نوع پایگاه داده به منظور رفع نیاز‌های برنامه‌های با حجم ورود و خروج داده بسیار بالا  (برنامه‌های مدرن وب فعلی) ایجاد شدند.
شروع کار پیاده‌سازی این سیستم‌ها در اوایل سال ۲۰۰۹ شکل گرفت و با سرعت زیادی رشد کرد و همچنین ویژگی‌های کلی دیگری نیز به این نوع سیستم اضافه شد.
که این ویژگی‌ها عبارتند از:
  • Schema-free : بدون شَما ! ، با توجه به برنامه‌های وبی فعلی ممکن است شمای نگه‌داری داده‌ها ( ساختار کلی ) مرتبا و یا گهگاهی تغییر کند. لذا در این سیستم‌ها اصولا داده‌ها بدون شمای اولیه طراحی و ذخیره می‌شوند. ( به عنوان مثال می‌توان در یک سیستم که مشخصات کاربران وارد سیستم می‌شود برای یک کاربر یک سری اطلاعات اضافی و برای کاربری دیگر از ورود اطلاعات اضافی صرف‌نظر کرد ، و در مقایسه با RDBMS به این ترتیب از ورود مقادیر Null و یا پیوند‌های بیمورد جلوگیری کرد.
    کنترل اطلاعات الزامی توسط لایه سرویس برنامه انجام می‌شود. ( در زبان جاوا توسط jsr-303 و یاBean Validation ها)
  • easy replication support : در این سیستم ، نحوه‌ی گرفتن نسخه‌های پشتیبان و sync بودن نسخه‌های مختلف بسیار ساده و سر راست می‌باشد و سرور پایگاه داده به محض عدم توانایی خواندن و یا نوشتن از روی دیسک سراغ نسخه‌ی پشتیبان می‌رود و آن نسخه را به عنوان نسخه‌ی اصلی در نظر می‌گیرد.
  • Simple API : به دلیل متن‌باز بودن  و فعال بودن Community این سیستم‌ها API‌های ساده و بهینه‌ای برای اکثر زبان‌های برنامه‌نویس محبوب ایجاد شده است که در پست‌های بعدی با ارائه مثال آنها را بررسی خواهیم کرد.
  • eventually consistent : در سیستم‌های RDBMS که داده‌ها خاصیت ACID را ( در قالب Transaction) پیاده می‌کنند ، در این سیستم‌های داده‌ها در وضعیت BASE قرار دارند که سرنام کلمات Basically Available ، Soft State ، Eventual Consistency  می‌باشد.
  • huge amount of data: این سیستم‌ها به منظور کار با داده‌های با حجم بالا ایجاد شده‌اند ، یک تعریف کلی می‌گوید اگر مقدار داده‌های نگهداری شده در پایگاه‌های داده برنامه شما ظرفیتی کمتر از یک ترابایت داده دارد از پایگاه داده RDBMS استفاده کنید واگر ظرفیت آن از واحد ترابایت فراتر می‌رود از سیستم‌های NOSql استفاده کنید.
  به طور کلی پایگاه داده‌ای که در چارچوب موارد ذکر شده قرار گیرد را می‌توان از نوع NoSql که سرنام کلمه (Not Only SQL ) می‌باشد قرار داد. تاکنون پیاده‌سازی‌های زیادی از این سیستم‌ها ایجاد شده است که رفتار و نحو‌ه‌ی نگه‌داری داده‌ها ( پرس‌وجو ها) در این سیستم‌ها با یکدیگر متفاوت می‌باشد.

  جهت پیاده سازی پایگاه داده با این سیستم‌ها تا حدودی نگرش کلی به داده‌ها و نحوه‌ی چیدمان آنها تغییر می‌کند ، به صورت کلی مباحث مربوط به normalization و de-normalization و تصور داده‌ها به صورت جدولی کنار می‌رود.
  سیستم NoSql به جهت دسته‌بندی نحوه‌ی ذخیره‌سازی داده‌ها و ارتباط بین آنها به ۴ دسته کلی تقسیم می‌شود که معرفی کلی آن دسته‌بندی‌ها موضوع مطلب بعدی می‌باشد. 
مطالب
WF:Windows Workflow #۶
در این قسمت به تکمیل مثالی که در قسمت قبل زده شد پرداخته می‌شود و همچنین کنترل‌های Foreach , Try Catch نیز بررسی خواهند شد.
در ابتدا دو کلاس به نام‌های ItemInfo و OutOfStockException  را به برنامه اضافه می‌کنیم. کلاس اول برای ذخیره سازی مشخصات هر سفارش و کلاس دیگر برای مدیریت خطا‌ها می‌باشد.
public class ItemInfo
    {
        public string ItemCode { get; set; } 
        public string Description { get; set; } 
        public decimal Price { get; set; }
    }

public class OutOfStockException : Exception
    {
        public OutOfStockException() 
            : base() 
        { 

        }

        public OutOfStockException(string message) 
            : base(message) 
        { 

        }
    }
در Workflow مورد نظر که به نام OrderWF.xaml می‌باشد٬ پس از کنترل Assign که برای صفر کردن مقدار متغیر TotalAmount از آن استفاده می‌شود٬ یک کنترل ForEach را به Flow جاری اضافه می‌کنیم. این کنترل دارای دو خاصیت به نام‌های Type Arguments و Values می‌باشد. اولین خاصیت که مقدار پیش فرض آن، مقدار عددی Int32 است٬ برای مشخص کردن نوع متغییر حلقه و دیگری برای مشخص کردن نوع منبع داده حلقه تعریف شده‌اند.

همانطور که در شکل بالا مشخص می‌باشد٬ Type Arguments حلقه برابر با کلاس OrderItem می‌باشد. Values هم برابر با OrderInfo.Items است. از این جهت نوع حلقه  را از جنس کلاس OrderItem مشخص کرد‌‌ه‌ایم تا کنترل بر روی مقادیر Items اجرا شود (لیستی از کلاس مورد نظر).
حال همانند شکل بالا، در قسمت Body کنترل ForEach، یک کنترل Sequence را ایجاد کرده و سپس برای اینکه کنترل LookupItem را ایجاد کنیم٬ ابتدا باید یک Code Activity را به پروژه اضافه کنیم. به همین منظور پروژه جاری را انتخاب کرده و یک Code Activity به آن اضافه و نام آن را LookupItem  می‌گذاریم. سپس کد زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
 public sealed class LookupItem : CodeActivity
    {
        // Define an activity input argument of type string
        public InArgument<string> ItemCode { get; set; }         
        public OutArgument<ItemInfo> Item { get; set; }

        // If your activity returns a value, derive from CodeActivity<TResult>
        // and return the value from the Execute method.
        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // Obtain the runtime value of the Text input argument
            ItemInfo i = new ItemInfo();             
            i.ItemCode = context.GetValue<string>(ItemCode);
            switch (i.ItemCode)
            {

                case "12345": 
                    i.Description = "Widget"; 
                    i.Price = (decimal)10.0; 
                    break;
                case "12346": 
                    i.Description = "Gadget"; 
                    i.Price = (decimal)15.0; 
                    break;
                case "12347": 
                    i.Description = "Super Gadget"; 
                    i.Price = (decimal)25.0; break;
            }
     
            context.SetValue(this.Item, i);
            
        }
    }
در این کد، دو متغییر تعریف شده‌اند؛ یکی از نوع رشته بوده و از طریق آن، دستور Switch تصمیم می‌گیرد که کلاس ItemInfo را با چه مقادیری پرکند. متغییر دیگر از نوع کلاس  ItemInfo می‌باشد و برای گرفتن مقدار کلاس از دستور Switch تعریف شده است.
حال برای اینکه بتوانیم از Code Activity مورد نظر استفاده کنیم٬ ابتدا باید پروژه را یکبار Build کنیم. اکنون در قسمت Toolbox یک٬ Tab ایی به نام پروژه ایجاد شده است و در آن یک کنترل به نام  LookupItem  موجود می‌باشد. آن را گرفته و به درون Sequence انتقال می‌دهیم.
سپس برای مقدار دادن به متغیر‌های تعریف شده در Code Activity، کنترل LookupItem را انتخاب کرده و در قسمت Properties به خصوصیت ItemCode، کد زیر را اضافه می‌کنیم:
item.ItemCode

نکته
: از کلاس Code Activity برای ارسال و دریافت مقادیر به درون Workflow استفاده می‌شود.

 Try Catch 
از این کنترل برای مدیریت خطا‌ها استفاده می‌شود.
ابتدا یک کنترل Try Catch را به Workflow اضافه کرده، مانند شکل زیر:

در بدنه Try می‌توان از کنترل‌های مورد نظر استفاده کنیم و همانطور که در شکل بالا مشخص است٬ از کنترل Throw برای ایجاد خطا استفاده شده‌است. کنترل جاری را انتخاب کرده و از قسمت Properties در خاصیت Exception کد زیر را اضافه می‌کنیم:
new OutOfStockException("Item Code"+item.ItemCode)
این  دستور باعث ایجاد یک خطا از نوع کلاس OutOfStockException می‌شود. برای کنترل خطای مورد نظر در قسمت Catches مانند شکل زیر عمل می‌کنیم.

مطالب
نکاتی در باب T-SQL
در این مطلب قصد دارم به نکاتی ساده  در T-SQL بپردازم، امیدوارم مفید واقع شود.

1- تفاوت (*)Count و (Count(column
در (*)Count ، همه Row‌ها و مقادیرشان مورد جستجو قرار می‌گیرد، اما در  (Count(column فقط مقادیر غیر Null ستون مورد نظر،مورد جستجو قرار می‌گیرد.
مثال:
Create Table Test(ID int,Firstname varchar(20));

Insert Into Test (ID,Firstname) Values(1,'K');
Insert Into Test (ID,Firstname) Values(2,'B');
Insert Into Test (ID) Values(3);
با اجرای Query زیر خواهیم داشت:
Select COUNT(*) From Test
خروجی آن 3 می‌باشد.
اما با اجرای Query زیر خواهیم داشت:
Select COUNT(Firstname) From Test
خروجی آن 2 میباشد، چون با توجه به سه رکوردی که در جدول Test درج شده بود، رکورد سوم برای فیلد Firstname با مقدار Null پر شده است.
  • هرگاه در اجرای Count ،هدفتان بدست آوردن تعداد ستون خاصی است، از (Count(column استفاده نمایید.
2- بوسیله Script‌های زیر می‌توانیم عدد صفر تولید نماییم.
select count(cast(null as int))
select count(*) where 'a'='b'
select €
select ¥
select £
Select $ 
select count(*)-count(*)
select Ascii('A')-Ascii('A')
select LEN('')
3- با یک Select ساده می‌توان نام ستون و مقدار را کنار هم نوشت و مشاهده نمود.

در مثال بالا مقادیر ستونها، عددی در نظر گرفته شده است، چنانچه تمایل به نمایش حروف داشته باشید، کافیست کاراکترهای حرفی را بین سنگل کوتیشن قرار دهید، همانند شکل زیر:

4- دو روش پیشنهادی برای تشخیص عدد بزرگتر از بین دو عدد
  • روش اول 
      ابتدا به فرمول زیر توجه نمایید:
(a+b)+ABS(a-b)
      حاصل جواب فرمول،برابر است با دو برابر عدد بزرگتر،بنابراین اگر حاصل فوق را ضربدر عدد 0/5 نماییم،عدد بزرگتر بدست خواهد آمد. در نتیجه خواهیم داشت:
0.5(a+b)+ABS(a-b)
 با اجرای Script زیر خروجی عدد 90.34 می‌باشد:
DECLARE @Value1 DECIMAL(5,2) = 80.22
DECLARE @Value2 DECIMAL(5,2) =90.34
SELECT (0.5 * ((@Value1 + @Value2) + ABS(@Value1 - @Value2))) AS MaxColumn  
اشکال در این روش این است که، اگر مقدار یکی از اعداد Null باشد،ماکزیمم بین دو عدد Null نمایش داده خواهد شد.
  • روش دوم
DECLARE @Value1 DECIMAL(5,2) = 9.22
DECLARE @Value2 DECIMAL(5,2) = 8.34
SELECT CASE WHEN @Value1 > @Value2 THEN @Value1 ELSE @Value2 END AS MaxColumn

در این روش اگر مقدار یکی از اعداد Null باشد،ماکزیمم بین دو عدد، عدد غیر Null می‌باشد.

5- مشاهده مشخصات کلیه دیتابیس‌های موجود در SQL Server با استفاده از Sys.Databases .
Select * From sys.databases
خروجی بصورت زیر خواهد بود:



6- بوسیله دستور OUTPUT می‌توان خروجی Query‌های Delete،Update و Insert را مشاهده نمود:

مثال اول برای Query Delete :

در شکل، تک رکورد حذف شده را مشاهده می‌نمایید.

مثال دوم برای Query Update بصورت زیر میباشد:

در شکل، مقدار A، مقدار جدیدی است که بروز رسانی شده است و مقدار B مقداری است که مربوط به قبل از بروز رسانی می‌باشد.

مثال سوم برای Query Insert بصورت زیر میباشد:

موفق باشید.

مطالب
7# آموزش سیستم مدیریت کد Git : بازیابی فایل

در این مقاله با یکی از مهمترین ویژگی‌های git یعنی بازیابی تغییرات فایل‌ها، آشنا می‌شویم. اما در ابتدا نگاهی می‌کنیم به چگونگی ایجاد تغییر در آخرین commit:


تغییر آخرین commit:
در git این امکان وجود دارد که آخرین فرمان commit با استفاده از اصلاح‌کننده amend تغییر کند. علت تاکید بر روی آخرین دستور این است که git به دلیل ساختاری که دارد نمی‌تواند commit‌های قبل را تغییر دهد. اگر مقالات ابتدایی آموزش git را مطالعه کرده باشید، به خاطر دارید که هر commit دارای یک کد منحصر به فرد SHA-1 است، که این کد از هش کردن BLOBها به همراه خود مقادیر commit یعنی مشخصات ایجاد کننده آن و از همه مهمتر SHA-1 پدر ایجاد می‌شود. در نتیجه تغییر commitیی که نقش برگ را ندارد، یعنی در ساختار درختی git دارای فرزند است، سبب می‌شود کد SHA-1 آن تغییر کند. این تغییر، commit‌های فرزند را مجاب می‌کند برای حفظ صحت داده‌ها مقدار SHA-1 خود را تغییر دهند. به این ترتیب این تغییرات در کل repository پخش خواهد شد. به همین دلیل git جز آخرین commit امکان اصلاح دیگر commit‌ها را نخواهد داد.
برای اصلاح آخرین commit کافی است دستور commit خود را با amend-- بیاورید

دستورات بازیابی فایل:

دستور checkout:
این فرمان یکی از مهمترین فرمان‌های git است که دارای دو کاربرد است:
۱) بازیابی فایلی از repository و یا stage
۲) تغییر شاخه (این مورد را در مقالات مربوط به branch بررسی خواهیم کرد)
با استفاده از این دستور می‌توان فایلی را از repository به stage یا working tree و یا هر دو بیاوریم. عملکرد این دستور با اصلاح کننده‌های گوناگون متفاوت خواهد بود. در ادامه روش‌های مختلف فراخوانی این دستور و کاربرد هر کدام آورده شده است:
در صورتی که بخواهیم فایلی را از محلی که head اکنون به آن اشاره می‌کند به working tree بیاوریم از دستور زیر استفاده می‌کنیم:

git checkout --[filename]

در حالت فوق فایل مستقیما به working tree آورده شده و در stage قرار نمی‌گیرد

تذکر: -- در دستور بالا اختیاری بوده، اما استفاده از آن توصیه می‌شود. زیرا در صورتی‌که نام فایل به اشتباه وارد شود و یا فایل موجود نباشد، git اقدام به تعویض شاخه می‌کند. زیرا همانطور که گفته شد، این دستور کاربرد دوگانه دارد.
در این حالت ممکن است به علت سهل انگاری مشکلاتی ایجاد شود علامت -- تاکید می‌کند که مقدار نوشته نام فایل است.
حال اگر بخواهیم فایلی را از commit‌های قبل بازیابی کنیم، می‌توانیم از دستور زیر استفاده کنیم:

git checkout [SHA-1] [filename]

در این حالت فایل هم در stage و هم در working tree قرار می‌گیرد.



دستور reset:
در صورتی‌که بخواهید تعداد زیادی فایل را به وضعیت مشخصی در زمان قبل برگدانید، reset فرمان مناسبی خواهد بود. البته استفاده از این دستور باید با احتیاط کامل صورت گیرد. زیرا در صورت اشتباه، این امکان وجود دارد که دیگر نتوانید به بخشی از سوابق فایل‌های خود دسترسی داشته باشید. بنابراین این دستور همان‌قدر که کاربردی است، به همان اندازه نیز خطرناک است.
دستور reset را می‌توان به ۳ صورت اجرا نمود:
۱) soft
۲) mixed (حالت پیشفرض)
۳) hard
۱)در حالت soft تنها head به commit گفته شده منتقل می‌شود و working tree و همچنین stage تغییری نمی‌کند. دقیقا مانند آن‌که هد یک نوار خوان ویدئویی به جای آن‌که به آخرین محل ضبط اشاره کند، به عقب برگشته و به قسمتی در قبل برود. در این حالت در صورتی‌که دستور commit جدیدی ایجاد نشود که باعث پاک شدن  commitهای از آن‌جا به بعد شود، می‌توان با اجرای مجدد دستور reset و اشاره به آخرین commit، مجددا head را به سر جای اول برگرداند. البته توجه کنید در صورتی‌که در هنگام برگرداندن head به commit‌های قبلی، فایل‌هایی تغییر کرده باشند، آن‌ها به صورت خودکار به stage اضافه می‌شوند.
۲) در حالت mixed که پیش فرض این دستور نیز است، working tree بدون تغییر می‌ماند. اما stage تغییر کرده و دقیقا مانند وضعیت commit می‌شود.
۳) در این حالت هم working tree و هم stage تغییر می‌کند و عینا وضعیت commitیی را می‌گیرند که اکنون head به آن اشاره می‌کند. استفاده از این اصلاح کننده بسیار خطرناک‌تر از موارد قبل است.
در هر یک از موارد فوق تا زمانی‌که دستور commit جدیدی را اجرا نکرده باشید، می‌توانید به وضعیت قبل برگردید. اما اگر commit جدید اجرا شود دیگر امکان بازگشت به commit‌های صورت گرفته بعد از آن وجود ندارد.

نکته مهم:

علیرغم آن‌که می‌توان به commit‌های گذشته در صورت عدم داشتن commit جدید مراجعه کرد، اما یک اشکال فنی وجود دارد و آن این است که شما نمی‌توانید SHA-1‌های آن commitها را با دستوراتی نظیر log ببینید. بنابراین بهتر است مقدار آن‌ها را قبل از اجرای دستور، ذخیره و تا اطمینان از وضعیت فعلی در محلی نگه دارید.

شکل زیر نمایانگر وضعیت‏‌های مختلف دستور reset در هنگام بازگشت به سه commit قبل نسبت به وضعیت فعلی Head است:



 

مطالب
سرورهای متصل شده‌ی SQL Server و مبحث تراکنش‌ها

یکی از قابلیت‌های جالب SQL Server در یک شبکه محلی امکان link و اتصال آن‌ها به یکدیگر است. به این صورت امکان کوئری گرفتن (و یا اعمال متداول SQL ایی) از دو یا چند سرور مختلف با دستورات T-SQL میسر می‌شود؛ به نحوی که حس یکپارچگی دیتابیس‌های این سرورها را حین کوئری نوشتن خواهیم داشت.
برای مثال فرض کنید دو سرور SQL1 و SQL2 را در شبکه داریم. می‌خواهیم در سرور SQL1 اتصالی را به سرور SQL2 ایجاد کنیم.

USE master

EXEC sp_addlinkedserver
'SQL2',
N'SQL Server'

sp_addlinkedsrvlogin @useself='false ', @rmtsrvname = 'SQL2',
@rmtuser = 'sa',
@rmtpassword = 'pass#'

دستورات T-SQL فوق کار ثبت یک liked server جدید و اعمال مشخصات کاربری که توسط آن قرار است به سرور SQL2 دسترسی داشت، انجام می‌دهند.
اکنون جهت بررسی این اتصال در سرور SQL1 کوئری زیر را اجرا می‌کنیم:

select * from sql2.faxManager.dbo.tblErja

که نحوه‌ی فراخوانی جدول مورد نظر باید به صورت Server.DatabaseName.dbo.TableName در آن رعایت شود.
تا اینجا همه چیز خوب است. مشکل از زمانی شروع می‌شود که بخواهیم تراکنش‌ها را نیز دخالت دهیم و اصولی کار کنیم. برای مثال:

begin distributed tran
select * from sql2.faxManager.dbo.tblErja
commit tran

خطایی که در ویندوز سرور 2003 با آخرین به روز رسانی‌ها ظاهر می‌شود به صورت زیر است:

The operation could not be performed because OLE DB provider for linked server was unable to begin a distributed transaction.
OLE DB provider for linked server returned message "The partner transaction manager has disabled its support for remote/network transactions.".


به صورت پیش فرض این نوع تراکنش‌های توزیع شده غیرفعال هستند مگر اینکه فعال شوند و روش حل مشکل نیز به صورت زیر می‌باشد:
قبل از هر کاری به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کرده و از در حال اجرا بودن سرویس Distribute Transaction Coordinator اطمینان حاصل کنید.
سپس به قسمت زیر مراجعه نمائید:
Control Panel > Administrative Tools > Component Services


نود مربوط به Component Service را گشوده و سپس بر روی My Computer کلیک راست کرده و گزینه‌ی خواص را انتخاب کنید.
در صفحه‌ی بازه شده به برگه‌ی MSTDC مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی Security Configuration کلیک نمائید.
اکنون تنظیمات آن‌را مطابق شکل زیر تغییر دهید.


این تنظیم باید بر روی هر دو سرور SQL1 و SQL2 انجام شود.

پس از این تغییرات که شامل راه اندازی مجدد سرویس Distribute Transaction Coordinator نیز خواهد شد، مشکل خطای فوق برطرف شده و امکان استفاده از تراکنش‌ها در linked servers نیز میسر می‌شود.

مشکل دیگری که به آن برخوردم خطای زیر است:

Unable to start a nested transaction for OLE DB provider for linked server . A nested transaction was required because the XACT_ABORT option was set to OFF.
OLE DB provider for linked server returned message "Cannot start more transactions on this session.".


برای حل این مشکل یک سطر زیر را باید به ابتدای کوئری خود اضافه کرد که جزو الزامات تراکنش‌های توزیع شده است و به این صورت از rollback کامل تمامی دستورات موجود فراخوانی شده T-SQL در صورت بروز کوچکترین خطایی اطمینان حاصل می‌کند:
SET XACT_ABORT ON


برای مطالعه بیشتر:
MSDTC Troubleshooting

مطالب
مونیتور کردن وضعیت یک سایت در دات نت

فرض کنید می‌خواهیم وضعیت یک سایت را از لحاظ قابلیت دسترسی مونیتور کنیم، آیا Up است، Down است و امثال آن. یک سری از وب سرورها ping را بسته‌اند (ICMP Replies). بنابراین الزاما با استفاده از این روش ساده نمی‌توان به مقصود رسید.
خوشبختانه انجام این‌کار با استفاده از فضای نام استاندارد System.Net و کلاس HttpWebRequest ، بدون نیاز به هیچگونه کلاس یا کامپوننت خارجی، به سادگی قابل انجام است. کلاس زیر به همین منظور تهیه شده است:

using System;
using System.Net;

public class CSiteMonitor
{
public struct UrlHeaderInfo
{
public DateTime _lastModified;
public string _statusCode;
public string _errorMessage;
}

/// <summary>
/// آیا آدرس اینترنتی وارد شده معتبر است؟
/// </summary>
/// <param name="url">آدرس مورد نظر جهت بررسی</param>
/// <returns></returns>
public static bool IsValidURL(string url)
{
try
{
Uri uri = new Uri(url);
return (uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttp) || (uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttps);
}
catch { return false; }
}
/// <summary>
/// آدرس اینترنتی جهت بررسی
/// </summary>
/// <param name="url"></param>
/// <returns></returns>
/// <exception cref="ArgumentException">آدرس اینترنتی وارد شده معتبر نیست</exception>
public static UrlHeaderInfo GetSiteHeaderInfo(string url)
{
if (!IsValidURL(url))
throw new ArgumentException("آدرس اینترنتی وارد شده معتبر نیست", "url");

UrlHeaderInfo hhi = new UrlHeaderInfo { _lastModified = DateTime.Now, _statusCode = "NOK!", _errorMessage = string.Empty };

HttpWebRequest request = (HttpWebRequest)WebRequest.Create(url);
//request.Proxy
request.Method = "HEAD";
request.AllowAutoRedirect = true;
request.UserAgent = "Mozilla/5.0 (Windows; U; Windows NT 5.0; ; rv:1.8.0.7) Gecko/20060917 Firefox/1.9.0.1";
request.Timeout = 1000 * 300;
request.AutomaticDecompression = DecompressionMethods.GZip | DecompressionMethods.Deflate;

try
{
using (HttpWebResponse response = (HttpWebResponse) request.GetResponse())
{
hhi._statusCode = response.StatusCode.ToString();
hhi._lastModified = response.LastModified;
}
}
catch (Exception ex)
{
hhi._errorMessage = ex.Message;
}

return hhi;
}
}

توضیحات:
- در متد GetSiteHeaderInfo نیاز بود تا از یک تابع بیش از یک خروجی داشته باشیم. راه‌های زیاد برای انجام این‌کار هست.برای مثال:
الف)ارائه خروجی‌ها به صورت یک آرایه. زیاد جالب نیست، چون اگر شخصی دقیقا مستندات متد شما را مطالعه نکند نمی‌داند که ترتیب خروجی‌ها چگونه است و هر کدام چه معنایی دارند.
ب)ارائه خروجی‌ها با استفاده از آرگومان‌هایی از نوع out یا ref . در دنیای شیء گرایی این نوع روش‌ها را باید منسوخ شده در نظر گرفت و صرف سازگاری با زبان‌هایی مانند C که این روش در آن‌ها رواج دارد (استفاده از آرگومان‌هایی از نوع اشاره‌گر) باید به آن نگاه کرد و نه بیشتر.
ج)خروجی‌ها را به صورت یک کلاس یا struct درنظر گرفت تا استفاده کننده دقیقا بداند که فیلد خروجی چه معنایی دارد و هم چنین دقیقا چه تعداد خروجی مد نظر است.

- حتما باید از try/finally جهت اطمینان حاصل نمودن از بسته شدن response استفاده شود، در غیر اینصورت پس از دو خطای متوالی حاصل شده عملا دیگر نمی‌توان از شیء response استفاده کرد. البته همانطور که پیش تر نیز ذکر شد، عبارت using توسط کامپایلر به try/finally بست داده می‌شود، بنابراین جهت خوانایی بیشتر کد بهتر است از این روش استفاده شود.
- جهت بلاک نشدن درخواست بهتر است از یک UserAgent کمک گرفته شود.
- جهت بررسی اعتبار یک آدرس اینترنتی یا می‌توان از Regular expressions استفاده کرد یا از شیء Uri که روش آن‌را ملاحظه می‌کنید.
- اگر در شبکه داخلی خود از پروکسی استفاده می‌شود، می‌توان قسمت request.Proxy را با شیء پروکسی تنظیم شده مطابق مشخصات پروکسی سرور خود، بکار برد.
- در این مثال بیشتر هدف پیاده سازی کلاس دریافت اطلاعات هدر سایت بود و از ارائه کدهای مربوط به تایمر یا یک ترد جهت بررسی متوالی وضعیت سایت صرفنظر شد.

مثالی در مورد نحوه‌ی استفاده از کلاس فوق:

CSiteMonitor.UrlHeaderInfo info = CSiteMonitor.GetSiteHeaderInfo("http://www.google.com");
MessageBox.Show(info._statusCode);

مطالب
Blazor 5x - قسمت 25 - تهیه API مخصوص Blazor WASM - بخش 2 - تامین پایه‌ی اعتبارسنجی و احراز هویت
در این قسمت می‌خواهیم پایه‌ی اعتبارسنجی و احراز هویت سمت سرور برنامه‌ی کلاینت Blazor WASM را بر اساس JWT یکپارچه با ASP.NET Core Identity تامین کنیم. اگر با JWT آشنایی ندارید، نیاز است مطالب زیر را در ابتدا مطالعه کنید:
- «معرفی JSON Web Token»

توسعه‌ی IdentityUser

در قسمت‌های 21 تا 23، روش نصب و یکپارچگی ASP.NET Core Identity را با یک برنامه‌ی Blazor Server بررسی کردیم. در پروژه‌ی Web API جاری هم از قصد داریم از ASP.NET Core Identity استفاده کنیم؛ البته بدون نصب UI پیش‌فرض آن. به همین جهت فقط از ApplicationDbContext آن برنامه که از IdentityDbContext مشتق شده و همچنین قسمتی از تنظیمات سرویس‌های ابتدایی آن که در قسمت قبل بررسی کردیم، در اینجا استفاده خواهیم کرد.
IdentityUser پیش‌فرض که معرف موجودیت کاربران یک سیستم مبتنی بر ASP.NET Core Identity است، برای ثبت نام یک کاربر، فقط به ایمیل و کلمه‌ی عبور او نیاز دارد که نمونه‌ای از آن‌را در حین معرفی «ثبت کاربر ادمین Identity» بررسی کردیم. اکنون می‌خواهیم این موجودیت پیش‌فرض را توسعه داده و برای مثال نام کاربر را نیز به آن اضافه کنیم. برای اینکار فایل جدید BlazorServer\BlazorServer.Entities\ApplicationUser .cs را به پروژه‌ی Entities با محتوای زیر اضافه می‌کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Identity;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
        public string Name { get; set; }
    }
}
برای توسعه‌ی IdentityUser پیش‌فرض، فقط کافی است از آن ارث‌بری کرده و خاصیت جدیدی را به خواص موجود آن اضافه کنیم. البته برای شناسایی IdentityUser، نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore را نیز در این پروژه نصب کرد.
اکنون که یک ApplicationUser سفارشی را ایجاد کردیم، نیازی نیست تا DbSet خاص آن‌را به ApplicationDbContext برنامه اضافه کنیم. برای معرفی آن به برنامه ابتدا باید به فایل BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\ApplicationDbContext.cs مراجعه کرده و نوع IdentityUser را به IdentityDbContext، از طریق آرگومان جنریکی که می‌پذیرد، معرفی کنیم:
public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
زمانیکه این آرگومان جنریک قید نشود، از همان نوع IdentityUser پیش‌فرض خودش استفاده می‌کند.
پس از این تغییر، در فایل BlazorWasm\BlazorWasm.WebApi\Startup.cs نیز باید ApplicationUser را به عنوان نوع جدید کاربران، معرفی کرد:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>()
                .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
                .AddDefaultTokenProviders();
  
            // ...

پس از این تغییرات، باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی BlazorServer.DataAccess وارد شد و دستورات زیر را جهت ایجاد و اعمال Migrations متناظر با تغییرات فوق، اجرا کرد. چون در این دستورات اینبار پروژه‌ی آغازین، به پروژه‌ی Web API اشاره می‌کند، باید بسته‌ی نیوگت Microsoft.EntityFrameworkCore.Design را نیز به پروژه‌ی آغازین اضافه کرد، تا بتوان آن‌ها را با موفقیت به پایان رساند:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.4
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddNameToAppUser --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context ApplicationDbContext


ایجاد مدل‌های ثبت نام

در ادامه می‌خواهیم کنترلری را ایجاد کنیم که کار ثبت نام و لاگین را مدیریت می‌کند. برای این منظور باید بتوان از کاربر، اطلاعاتی مانند نام کاربری و کلمه‌ی عبور او را دریافت کرد و پس از پایان عملیات نیز نتیجه‌ی آن‌را بازگشت داد. به همین جهت دو مدل زیر را جهت مدیریت قسمت ثبت نام، به پروژه‌ی BlazorServer.Models اضافه می‌کنیم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public class UserRequestDTO
    {
        [Required(ErrorMessage = "Name is required")]
        public string Name { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Email is required")]
        [RegularExpression("^[a-zA-Z0-9_.-]+@[a-zA-Z0-9-]+.[a-zA-Z0-9-.]+$",
                ErrorMessage = "Invalid email address")]
        public string Email { get; set; }

        public string PhoneNo { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Password is required.")]
        [DataType(DataType.Password)]
        public string Password { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Confirm password is required")]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Compare("Password", ErrorMessage = "Password and confirm password is not matched")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }
    }
}
و مدل پاسخ عملیات ثبت نام:
    public class RegistrationResponseDTO
    {
        public bool IsRegistrationSuccessful { get; set; }

        public IEnumerable<string> Errors { get; set; }
    }


ایجاد و تکمیل کنترلر Account، جهت ثبت نام کاربران

در ادامه نیاز داریم تا جهت ارائه‌ی امکانات اعتبارسنجی و احراز هویت کاربران، کنترلر جدید Account را به پروژه‌ی Web API اضافه کنیم:
using System;
using BlazorServer.Entities;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Authorization;
using Microsoft.AspNetCore.Identity;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using System.Threading.Tasks;
using System.Linq;
using BlazorServer.Common;

namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    [ApiController]
    [Authorize]
    public class AccountController : ControllerBase
    {
        private readonly SignInManager<ApplicationUser> _signInManager;
        private readonly UserManager<ApplicationUser> _userManager;
        private readonly RoleManager<IdentityRole> _roleManager;

        public AccountController(SignInManager<ApplicationUser> signInManager,
            UserManager<ApplicationUser> userManager,
            RoleManager<IdentityRole> roleManager)
        {
            _roleManager = roleManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roleManager));
            _userManager = userManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(userManager));
            _signInManager = signInManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(signInManager));
        }

        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        public async Task<IActionResult> SignUp([FromBody] UserRequestDTO userRequestDTO)
        {
            var user = new ApplicationUser
            {
                UserName = userRequestDTO.Email,
                Email = userRequestDTO.Email,
                Name = userRequestDTO.Name,
                PhoneNumber = userRequestDTO.PhoneNo,
                EmailConfirmed = true
            };
            var result = await _userManager.CreateAsync(user, userRequestDTO.Password);
            if (!result.Succeeded)
            {
                var errors = result.Errors.Select(e => e.Description);
                return BadRequest(new RegistationResponseDTO { Errors = errors, IsRegistrationSuccessful = false });
            }

            var roleResult = await _userManager.AddToRoleAsync(user, ConstantRoles.Customer);
            if (!roleResult.Succeeded)
            {
                var errors = result.Errors.Select(e => e.Description);
                return BadRequest(new RegistationResponseDTO { Errors = errors, IsRegistrationSuccessful = false });
            }

            return StatusCode(201); // Created
        }
    }
}
- در اینجا اولین اکشن متد کنترلر Account را مشاهده می‌کنید که کار ثبت نام یک کاربر را انجام می‌دهد. نمونه‌‌ای از این کدها پیشتر در قسمت 23 این سری، زمانیکه کاربر جدیدی را با نقش ادمین تعریف کردیم، مشاهده کرده‌اید.
- در تعریف ابتدایی این کنترلر، ویژگی‌های زیر ذکر شده‌اند:
[Route("api/[controller]/[action]")]
[ApiController]
[Authorize]
می‌خواهیم مسیریابی آن با api/ شروع شود و به صورت خودکار بر اساس نام کنترلر و نام اکشن متدها، تعیین گردد. همچنین نمی‌خواهیم مدام کدهای بررسی معتبر بودن ModelState را در کنترلرها قرار دهیم. به همین جهت از ویژگی ApiController استفاده شده تا اینکار را به صورت خودکار انجام دهد. قرار دادن فیلتر Authorize بر روی یک کنترلر سبب می‌شود تا تمام اکشن متدهای آن به کاربران اعتبارسنجی شده محدود شوند؛ مگر اینکه عکس آن به صورت صریح توسط فیلتر AllowAnonymous مشخص گردد. نمونه‌ی آن‌را در اکشن متد عمومی SignUp در اینجا مشاهده می‌کنید.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌توان با استفاده از Swagger UI، آن‌را آزمایش کرد:


که با اجرای آن، برای نمونه به خروجی زیر می‌رسیم:


که عنوان می‌کند کلمه‌ی عبور باید حداقل دارای یک عدد و یک حرف بزرگ باشد. پس از اصلاح آن، status-code=201 را دریافت خواهیم کرد.
و اگر سعی کنیم همین کاربر را مجددا ثبت نام کنیم، با خطای زیر مواجه خواهیم شد:



ایجاد مدل‌های ورود به سیستم

در پروژه‌ی Web API، از UI پیش‌فرض ASP.NET Core Identity استفاده نمی‌کنیم. به همین جهت نیاز است مدل‌های قسمت لاگین را به صورت زیر تعریف کنیم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public class AuthenticationDTO
    {
        [Required(ErrorMessage = "UserName is required")]
        [RegularExpression("^[a-zA-Z0-9_.-]+@[a-zA-Z0-9-]+.[a-zA-Z0-9-.]+$",
            ErrorMessage = "Invalid email address")]
        public string UserName { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Password is required.")]
        [DataType(DataType.Password)]
        public string Password { get; set; }
    }
}
به همراه مدل پاسخ ارائه شده‌ی حاصل از عملیات لاگین:
using System.Collections.Generic;

namespace BlazorServer.Models
{
    public class AuthenticationResponseDTO
    {
        public bool IsAuthSuccessful { get; set; }

        public string ErrorMessage { get; set; }

        public string Token { get; set; }

        public UserDTO UserDTO { get; set; }
    }

    public class UserDTO
    {
        public string Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Email { get; set; }
        public string PhoneNo { get; set; }
    }
}
که در اینجا اگر عملیات لاگین با موفقیت به پایان برسد، یک توکن، به همراه اطلاعاتی از کاربر، به سمت کلاینت ارسال خواهد شد؛ در غیر اینصورت، متن خطای مرتبط بازگشت داده می‌شود.


ایجاد مدل مشخصات تولید JSON Web Token

پس از لاگین موفق، نیاز است یک JWT را تولید کرد و در اختیار کلاینت قرار داد. مشخصات ابتدایی تولید این توکن، توسط مدل زیر تعریف می‌شود:
namespace BlazorServer.Models
{
    public class BearerTokensOptions
    {
        public string Key { set; get; }

        public string Issuer { set; get; }

        public string Audience { set; get; }

        public int AccessTokenExpirationMinutes { set; get; }
    }
}
که شامل کلید امضای توکن، مخاطبین، صادر کننده و مدت زمان اعتبار آن به دقیقه‌است و به صورت زیر در فایل BlazorWasm\BlazorWasm.WebApi\appsettings.json تعریف می‌شود:
{
  "BearerTokens": {
    "Key": "This is my shared key, not so secret, secret!",
    "Issuer": "https://localhost:5001/",
    "Audience": "Any",
    "AccessTokenExpirationMinutes": 20
  }
}
پس از این تعاریف، جهت دسترسی به مقادیر آن توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها، مدخل آن‌را به صورت زیر به کلاس آغازین Web API اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddOptions<BearerTokensOptions>().Bind(Configuration.GetSection("BearerTokens"));
            // ...

ایجاد سرویسی برای تولید JSON Web Token

سرویس زیر به کمک سرویس توکار UserManager مخصوص Identity و مشخصات ابتدایی توکنی که معرفی کردیم، کار تولید یک JWT را انجام می‌دهد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IdentityModel.Tokens.Jwt;
using System.Security.Claims;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Entities;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Identity;
using Microsoft.Extensions.Options;
using Microsoft.IdentityModel.Tokens;

namespace BlazorServer.Services
{

    public interface ITokenFactoryService
    {
        Task<string> CreateJwtTokensAsync(ApplicationUser user);
    }

    public class TokenFactoryService : ITokenFactoryService
    {
        private readonly UserManager<ApplicationUser> _userManager;
        private readonly BearerTokensOptions _configuration;

        public TokenFactoryService(
                UserManager<ApplicationUser> userManager,
                IOptionsSnapshot<BearerTokensOptions> bearerTokensOptions)
        {
            _userManager = userManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(userManager));
            if (bearerTokensOptions is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(bearerTokensOptions));
            }
            _configuration = bearerTokensOptions.Value;
        }

        public async Task<string> CreateJwtTokensAsync(ApplicationUser user)
        {
            var signingCredentials = new SigningCredentials(
                new SymmetricSecurityKey(Encoding.UTF8.GetBytes(_configuration.Key)),
                SecurityAlgorithms.HmacSha256);
            var claims = await getClaimsAsync(user);
            var now = DateTime.UtcNow;
            var tokenOptions = new JwtSecurityToken(
                issuer: _configuration.Issuer,
                audience: _configuration.Audience,
                claims: claims,
                notBefore: now,
                expires: now.AddMinutes(_configuration.AccessTokenExpirationMinutes),
                signingCredentials: signingCredentials);
            return new JwtSecurityTokenHandler().WriteToken(tokenOptions);
        }

        private async Task<List<Claim>> getClaimsAsync(ApplicationUser user)
        {
            string issuer = _configuration.Issuer;
            var claims = new List<Claim>
            {
                // Issuer
                new Claim(JwtRegisteredClaimNames.Iss, issuer, ClaimValueTypes.String, issuer),
                // Issued at
                new Claim(JwtRegisteredClaimNames.Iat, DateTimeOffset.UtcNow.ToUnixTimeSeconds().ToString(), ClaimValueTypes.Integer64, issuer),
                new Claim(ClaimTypes.Name, user.Email, ClaimValueTypes.String, issuer),
                new Claim(ClaimTypes.Email, user.Email, ClaimValueTypes.String, issuer),
                new Claim("Id", user.Id, ClaimValueTypes.String, issuer),
                new Claim("DisplayName", user.Name, ClaimValueTypes.String, issuer),
            };

            var roles = await _userManager.GetRolesAsync(user);
            foreach (var role in roles)
            {
                claims.Add(new Claim(ClaimTypes.Role, role, ClaimValueTypes.String, issuer));
            }
            return claims;
        }
    }
}
کار افزودن نقش‌های یک کاربر به توکن او، به کمک متد userManager.GetRolesAsync انجام شده‌است. نمونه‌ای از این سرویس را پیشتر در مطلب «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» مشاهده کرده‌اید. البته در آنجا از سیستم Identity برای تامین نقش‌های کاربران استفاده نمی‌شود و مستقل از آن عمل می‌کند.

در آخر، این سرویس را به صورت زیر به لیست سرویس‌های ثبت شده‌ی پروژه‌ی Web API، اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<ITokenFactoryService, TokenFactoryService>();
            // ...


تکمیل کنترلر Account جهت لاگین کاربران

پس از ثبت نام کاربران، اکنون می‌خواهیم امکان لاگین آن‌ها را نیز فراهم کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    [ApiController]
    [Authorize]
    public class AccountController : ControllerBase
    {
        private readonly SignInManager<ApplicationUser> _signInManager;
        private readonly UserManager<ApplicationUser> _userManager;
        private readonly ITokenFactoryService _tokenFactoryService;

        public AccountController(
            SignInManager<ApplicationUser> signInManager,
            UserManager<ApplicationUser> userManager,
            ITokenFactoryService tokenFactoryService)
        {
            _userManager = userManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(userManager));
            _signInManager = signInManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(signInManager));
            _tokenFactoryService = tokenFactoryService;
        }

        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        public async Task<IActionResult> SignIn([FromBody] AuthenticationDTO authenticationDTO)
        {
            var result = await _signInManager.PasswordSignInAsync(
                    authenticationDTO.UserName, authenticationDTO.Password,
                    isPersistent: false, lockoutOnFailure: false);
            if (!result.Succeeded)
            {
                return Unauthorized(new AuthenticationResponseDTO
                {
                    IsAuthSuccessful = false,
                    ErrorMessage = "Invalid Authentication"
                });
            }

            var user = await _userManager.FindByNameAsync(authenticationDTO.UserName);
            if (user == null)
            {
                return Unauthorized(new AuthenticationResponseDTO
                {
                    IsAuthSuccessful = false,
                    ErrorMessage = "Invalid Authentication"
                });
            }

            var token = await _tokenFactoryService.CreateJwtTokensAsync(user);
            return Ok(new AuthenticationResponseDTO
            {
                IsAuthSuccessful = true,
                Token = token,
                UserDTO = new UserDTO
                {
                    Name = user.Name,
                    Id = user.Id,
                    Email = user.Email,
                    PhoneNo = user.PhoneNumber
                }
            });
        }
    }
}
در اکشن متد جدید لاگین، اگر عملیات ورود به سیستم با موفقیت انجام شود، با استفاده از سرویس Token Factory که آن‌را پیشتر ایجاد کردیم، توکن مخصوصی را به همراه اطلاعاتی از کاربر، به سمت برنامه‌ی کلاینت بازگشت می‌دهیم.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌توان در قسمت ورود به سیستم، برای نمونه مشخصات کاربر ادمین را وارد کرد:


و پس از اجرای درخواست، به خروجی زیر می‌رسیم:


که در اینجا JWT تولید شده‌ی به همراه قسمتی از مشخصات کاربر، در خروجی نهایی مشخص است. می‌توان محتوای این توکن را در سایت jwt.io مورد بررسی قرار داد که به این خروجی می‌رسیم و حاوی claims تعریف شده‌است:
{
  "iss": "https://localhost:5001/",
  "iat": 1616396383,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress": "vahid@dntips.ir",
  "Id": "582855fb-e95b-45ab-b349-5e9f7de40c0c",
  "DisplayName": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  "nbf": 1616396383,
  "exp": 1616397583,
  "aud": "Any"
}


تنظیم Web API برای پذیرش و پردازش JWT ها

تا اینجا پس از لاگین، یک JWT را در اختیار کلاینت قرار می‌دهیم. اما اگر کلاینت این JWT را به سمت سرور ارسال کند، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و توسط آن، شیء User قابل دسترسی در یک اکشن متد، به صورت خودکار تشکیل نمی‌شود. برای رفع این مشکل، ابتدا بسته‌ی جدید نیوگت Microsoft.AspNetCore.Authentication.JwtBearer را به پروژه‌ی Web API اضافه می‌کنیم، سپس به کلاس آغازین پروژه‌ی Web API مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            var bearerTokensSection = Configuration.GetSection("BearerTokens");
            services.AddOptions<BearerTokensOptions>().Bind(bearerTokensSection);
            // ...

            var apiSettings = bearerTokensSection.Get<BearerTokensOptions>();
            var key = Encoding.UTF8.GetBytes(apiSettings.Key);
            services.AddAuthentication(opt =>
            {
                opt.DefaultAuthenticateScheme = JwtBearerDefaults.AuthenticationScheme;
                opt.DefaultChallengeScheme = JwtBearerDefaults.AuthenticationScheme;
                opt.DefaultScheme = JwtBearerDefaults.AuthenticationScheme;
            })
            .AddJwtBearer(cfg =>
            {
                cfg.RequireHttpsMetadata = false;
                cfg.SaveToken = true;
                cfg.TokenValidationParameters = new TokenValidationParameters
                {
                    ValidateIssuerSigningKey = true,
                    IssuerSigningKey = new SymmetricSecurityKey(key),
                    ValidateAudience = true,
                    ValidateIssuer = true,
                    ValidAudience = apiSettings.Audience,
                    ValidIssuer = apiSettings.Issuer,
                    ClockSkew = TimeSpan.Zero,
                    ValidateLifetime = true
                };
            });

            // ...
در اینجا در ابتدا اعتبارسنجی از نوع Jwt تعریف شده‌است و سپس پردازش کننده و وفق دهنده‌ی آن‌را به سیستم اضافه کرده‌ایم تا توکن‌های دریافتی از هدرهای درخواست‌های رسیده را به صورت خودکار پردازش و تبدیل به Claims شیء User یک اکشن متد کند.


افزودن JWT به تنظیمات Swagger

هر کدام از اکشن متدهای کنترلرهای Web API برنامه که مزین به فیلتر Authorize باشد‌، در Swagger UI با یک قفل نمایش داده می‌شود. در این حالت می‌توان این UI را به نحو زیر سفارشی سازی کرد تا بتواند JWT را دریافت و به سمت سرور ارسال کند:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            // ...

            services.AddSwaggerGen(c =>
            {
                c.SwaggerDoc("v1", new OpenApiInfo { Title = "BlazorWasm.WebApi", Version = "v1" });
                c.AddSecurityDefinition("Bearer", new OpenApiSecurityScheme
                {
                    In = ParameterLocation.Header,
                    Description = "Please enter the token in the field",
                    Name = "Authorization",
                    Type = SecuritySchemeType.ApiKey
                });
                c.AddSecurityRequirement(new OpenApiSecurityRequirement {
                    {
                        new OpenApiSecurityScheme
                        {
                            Reference = new OpenApiReference
                            {
                                Type = ReferenceType.SecurityScheme,
                                Id = "Bearer"
                            }
                        },
                        new string[] { }
                    }
                });
            });
        }

        // ...


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-25.zip
مطالب
قرار دادن نمودارهای MS Chart در گزارشات PdfReport
در حالت کلی، هر شیءایی را که بتوان تبدیل به تصویر کرد، قابلیت قرارگیری در یک فایل PDF را هم خواهد داشت. از این نمونه می‌توان به اشیاء MSChart اشاره کرد که از دات نت 4 جزئی از کتابخانه‌های اصلی دات نت شده‌اند و البته برای دات نت سه و نیم نیز به صورت جداگانه قابل دریافت است.
در ادامه مثالی را بررسی خواهیم کرد که بر اساس ردیف‌های گزارش آن، یک نمودار، به انتهای گزارش اضافه خواهد شد.
کدهای کامل این مثال را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.ChartImage
{
    public class ChartImagePdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            var chart = new MSChartHelper
                {
                    AxisXTitle = "User",
                    AxisYTitle = "Balance",
                    ChartTitle = "Users Balance",
                    AxisTitleFont = new System.Drawing.Font("Tahoma", 12f),
                    LabelStyleFont = new System.Drawing.Font("Tahoma", 10f),
                    ChartTitleFont = new System.Drawing.Font("Arial", 16f, System.Drawing.FontStyle.Bold),
                    LegendsFont = new System.Drawing.Font("Tahoma", 12f)
                };

            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(string.Format("{0}\\fonts\\irsans.ttf", AppPath.ApplicationPath),
                            string.Format("{0}\\fonts\\verdana.ttf", Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot")));
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 var listOfRows = new List<User>();
                 for (var i = 0; i < 7; i++)
                 {
                     listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = (i * 50) + 1000 });
                 }
                 dataSource.StronglyTypedList(listOfRows);
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
                 events.DocumentOpened(args =>
                 {
                     chart.ChartInit(width: (int)args.PdfWriter.PageSize.Width - 100, height: 250);
                 });
                 events.RowAdded(args =>
                 {
                     if (args.RowType == RowType.DataTableRow)
                     {
                         var name = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Name);
                         if (name == null) return;

                         var balance = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                         if (balance == null) return;

                         chart.AddXY(name, balance);
                     }
                 });
                 events.DocumentClosing(args =>
                 {
                     chart.AddChartToPage(args.PdfDoc);
                     chart.FreeResources();
                 });
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
             })
             .MainTableColumns(columns =>
             {
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("rowNo");
                     column.IsRowNumber(true);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(0);
                     column.Width(1);
                     column.HeaderCell("ردیف", captionRotation: 90);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(1);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("شماره");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(2);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("نام");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(3);
                     column.Width(3);
                     column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                     column.HeaderCell("موجودی");
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.Width(2);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptChartSample.pdf"));
        }
    }
}
برای تهیه این گزارش و افزودن نمودار به آن، از کلاس کمکی ذیل استفاده شده است:
using System.Drawing;
using System.IO;
//It's part of the .NET 4.0+ now.
using System.Windows.Forms.DataVisualization.Charting;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfRpt.Core.Helper;

namespace PdfReportSamples.ChartImage
{
    public class MSChartHelper
    {
        // MS Chart learning tutorials:
        // http://weblogs.asp.net/scottgu/archive/2010/02/07/built-in-charting-controls-vs-2010-and-net-4-series.aspx
        Chart _chart;

        public System.Drawing.Font AxisTitleFont { set; get; }

        public string AxisXTitle { set; get; }

        public string AxisYTitle { set; get; }

        public string ChartTitle { set; get; }

        public System.Drawing.Font ChartTitleFont { set; get; }

        public System.Drawing.Font LabelStyleFont { set; get; }

        public System.Drawing.Font LegendsFont { set; get; }

        public void AddChartToPage(Document pdfDoc,
                                   int scalePercent = 100,
                                   float spacingBefore = 20,
                                   float spacingAfter = 10,
                                   float widthPercentage = 80)
        {
            using (var chartimage = new MemoryStream())
            {
                _chart.SaveImage(chartimage, ChartImageFormat.Bmp); //BMP gives the best compression result

                var iTextSharpImage = PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromByteArray(chartimage.GetBuffer());
                iTextSharpImage.ScalePercent(scalePercent);
                iTextSharpImage.Alignment = Element.ALIGN_CENTER;

                var table = new PdfPTable(1)
                {
                    WidthPercentage = widthPercentage,
                    SpacingBefore = spacingBefore,
                    SpacingAfter = spacingAfter
                };
                table.AddCell(iTextSharpImage);

                pdfDoc.Add(table);
            }
        }

        public void AddXY(object xValue, params object[] yValue)
        {
            _chart.Series[0].Points.AddXY(xValue, yValue);
        }

        public void ChartInit(int width, int height)
        {
            _chart = new Chart
            {
                Width = width,
                Height = height,
                AntiAliasing = AntiAliasingStyles.All,
                TextAntiAliasingQuality = TextAntiAliasingQuality.High,
                Palette = ChartColorPalette.BrightPastel,
                BackColor = ColorTranslator.FromHtml("#F3DFC1"),
                BackGradientStyle = GradientStyle.TopBottom
            };

            setBorder();
            setTitles();
            setChartAreas();
            setLegends();
            setSeries();
        }

        public void FreeResources()
        {
            if (_chart != null && !_chart.IsDisposed)
                _chart.Dispose();
        }        

        private void setBorder()
        {
            _chart.BorderSkin.SkinStyle = BorderSkinStyle.Emboss;
            _chart.BorderlineWidth = 2;
            _chart.BorderlineColor = Color.FromArgb(181, 64, 1);
            _chart.BorderlineDashStyle = ChartDashStyle.Solid;
        }

        private void setChartAreas()
        {
            _chart.ChartAreas.Add("ChartArea1");
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.Title = AxisXTitle;
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.Title = AxisYTitle;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.TitleFont = AxisTitleFont;
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.TitleFont = AxisTitleFont;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.LabelStyle.Font = LabelStyleFont;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.LabelStyle.Angle = -90;
            _chart.ChartAreas[0].BackColor = Color.White;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.MajorGrid.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.MajorGrid.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
        }

        private void setLegends()
        {
            _chart.Legends.Add("Default");
            _chart.Legends[0].LegendStyle = LegendStyle.Row;
            _chart.Legends[0].IsTextAutoFit = false;
            _chart.Legends[0].DockedToChartArea = "ChartArea1";
            _chart.Legends[0].Docking = Docking.Bottom;
            _chart.Legends[0].IsDockedInsideChartArea = false;
            _chart.Legends[0].BackColor = Color.Transparent;
            _chart.Legends[0].Font = LegendsFont;
        }

        private void setSeries()
        {
            _chart.Series.Add("");
            _chart.Series[0].ChartType = SeriesChartType.Column;
            _chart.Series[0].Palette = ChartColorPalette.EarthTones;
            _chart.Series[0].IsValueShownAsLabel = true;
            _chart.Series[0].IsVisibleInLegend = false;
        }

        private void setTitles()
        {
            _chart.Titles.Add(ChartTitle);
            _chart.Titles[0].Font = ChartTitleFont;
            _chart.Titles[0].TextStyle = TextStyle.Shadow;
            _chart.Titles[0].ShadowOffset = 3;
            _chart.Titles[0].ShadowColor = Color.FromArgb(32, 0, 0);
            _chart.Titles[0].Alignment = ContentAlignment.TopCenter;
            _chart.Titles[0].ForeColor = Color.FromArgb(26, 59, 105);
        }
    }
}

توضیحات:
- استفاده از MSChart در اینجا از این جهت مناسب است که فراگیری کار کردن با آن عمومی بوده و در پروژه‌های وب و ویندوز کاربرد دارد و احتمالا هم اکنون با نحوه کارکردن با آن آشنا هستید، زیرا از سال 2010 به دات نت اضافه شده است.
- در این بین تنها متد جدید و مهم کلاس MSChartHelper، متد AddChartToPage آن است. به کمک متد chart.SaveImage می‌توان تصویر نهایی معادل یک نمودار را در حافظه ذخیره کرد. سپس با استفاده از متد PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromByteArray، این تصویر موجود در حافظه را به معادل قابل استفاده آن در iTextSharp تبدیل کرده و به صفحه اضافه خواهیم کرد.
- در کدهای اصلی تولید گزارش، مقدار دهی کلاس کمکی MSChartHelper در قسمت رخدادهای قابل استفاده PdfReport در متد MainTableEvents آن انجام شده است:
در روال رویدادگردان DocumentOpened، بر اساس عرض واقعی صفحه، عرض نمودار را مشخص می‌کنیم:
                 events.DocumentOpened(args =>
                 {
                     chart.ChartInit(width: (int)args.PdfWriter.PageSize.Width - 100, height: 250);

                 });
سپس در روال رویدادگردان RowAdded، فرصت خواهیم داشت به اطلاعات در حال افزوده شدن به گزارش دسترسی داشته باشیم. این اطلاعات را به متد افزودن XY نمودار ارسال خواهیم کرد:
                 events.RowAdded(args =>
                 {
                     if (args.RowType == RowType.DataTableRow)
                     {
                         var name = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Name);
                         if (name == null) return;

                         var balance = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                         if (balance == null) return;

                         chart.AddXY(name, balance);
                     }
                 });
و در آخر، پیش از بسته شدن فایل PDF تولیدی (DocumentClosing)، نمودار نهایی را به صفحه اضافه کرده و منابع مرتبط با آن‌را آزاد خواهیم کرد:
                 events.DocumentClosing(args =>
                 {
                     chart.AddChartToPage(args.PdfDoc);
                     chart.FreeResources();
                 });
بنابراین اگر این سؤال عمومی وجود دارد که آیا می‌توان در این بین، به ابتدا و انتهای گزارش اشیایی را افزود، روش کلی آن‌را در روال‌های فوق ملاحظه می‌کنید. توسط args.PdfDoc و args.PdfWriter می‌توان به زیرساخت iTextSharp دسترسی یافت.