نظرات مطالب
OpenCVSharp #6
برای کار با وب کم و دوربین دیجیتال، این مقدار را باید محاسبه کرد (شمارش تعداد فریم دریافتی در طی حداقل 3 ثانیه):
private static double getFps(CvCapture capture)
{
    double counter = 0;
    double seconds = 0;
    var watch = Stopwatch.StartNew();
    while (capture.QueryFrame() != null)
    {
        counter++;
        seconds = watch.ElapsedMilliseconds / (double)1000;
        if (seconds >= 3)
        {
            watch.Stop();
            break;
        }
    }
    var fps = counter / seconds;
    return fps;
}
و بعد برای استفاده:
using (var capture = CvCapture.FromCamera(index: 0))
{
    var fps = getFps(capture);
    capture.SetCaptureProperty(CvConst.CV_CAP_PROP_FPS, fps);
    var interval = (int)(1000 / fps);
مطالب دوره‌ها
تزریق وابستگی‌ها در فیلترهای ASP.NET MVC
فرض کنید فیلتر سفارشی لاگ کردن را که از سرویس ILogActionService استفاده می‌کند، به نحو ذیل تعریف کرده‌اید:
public interface ILogActionService
{
    void Log(string data);
}

public class LogAttribute : ActionFilterAttribute
{
    public ILogActionService LogActionService { get; set; }
 
    public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
    {
        LogActionService.Log("......data......");
        base.OnActionExecuted(filterContext);
    }
}
با استفاده‌ای مانند:
 [Log]
public ActionResult Index()
{}

روش متداول تنظیمات تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET MVC، بیشتر به بحث کنترلرها مرتبط است و سایر قسمت‌ها را پوشش نمی‌دهد. برای این مورد خاص ابتدا نیاز است یک FilterProvider سفارشی را به نحو ذیل تدارک دید:
using StructureMap;
using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;
 
namespace DI06.CustomFilters
{
    public class StructureMapFilterProvider : FilterAttributeFilterProvider
    {
        private readonly IContainer _container;
        public StructureMapFilterProvider(IContainer container)
        {
            _container = container;
        }
 
        public override IEnumerable<Filter> GetFilters(ControllerContext controllerContext, ActionDescriptor actionDescriptor)
        {
            var filters = base.GetFilters(controllerContext, actionDescriptor);
            foreach (var filter in filters)
            {
                _container.BuildUp(filter.Instance);
                yield return filter;
            }
        }
    }
}
نکته‌ی مهم آن، استفاده از متد BuildUp استراکچرمپ است. نمونه‌ی آن‌را در تنظیمات تزریق وابستگی‌ها در وب فرم‌ها پیشتر ملاحظه کرده‌اید. در این مثال کار آن وهله سازی وابستگی‌های فیلترهای تعریف شده در برنامه است.
پس از اینکه FilterProvider سفارشی مخصوص کار با استراکچرمپ را تهیه کردیم، اکنون نوبت به جایگزین کردن آن با FilterProvider پیش فرض ASP.NET MVC در فایل global.asax.cs به نحو ذیل است:
 //Using the custom StructureMapFilterProvider
var filterProvider = FilterProviders.Providers.Single(provider => provider is FilterAttributeFilterProvider);
FilterProviders.Providers.Remove(filterProvider);
FilterProviders.Providers.Add(SmObjectFactory.Container.GetInstance<StructureMapFilterProvider>());
استفاده از SmObjectFactory.Container.GetInstance سبب خواهد شد تا به صورت خودکار، وابستگی تزریق شده‌ی در سازنده‌ی کلاس StructureMapFilterProvider وهله سازی و تامین شود.
همچنین در این مثال چون تزریق وابستگی در کلاس LogAttribute از نوع setter injection است، نیاز است در تنظیمات ابتدایی Container مورد استفاده، Policies.SetAllProperties نیز قید شود:
namespace DI06.IocConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(x =>
            {
                x.For<ILogActionService>().Use<LogActionService>();
 
                x.Policies.SetAllProperties(y =>
                {
                    y.OfType<ILogActionService>();
                });
            });
        }
    }
}


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
DI06
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش پنجم

Nullable<T>.GetValueOrDefault Method

با استفاده از متد GetValueOrDefault مقدار فعلی یک شیء Nullable و یا مقدار پیش فرض آن را می‌توان بدست آورد. این متد از عملگر ?? سریع‌تر است.
float? yourSingle = -1.0f;
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault() );

yourSingle = null;
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault() );

// assign different default value
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault( -2.4f ) );

// returns the same result as the above statement
Console.WriteLine( yourSingle ?? -2.4f );

در صورتیکه مقداری را به عنوان پیش فرض، به پارامتر این متد ارسال نکنید، مقدار پیش فرض آن از نوع استفاده شده بدست می‌آید.

شما می‌توانید برای دیکشنری نیز یک متد Get امن ایجاد کنید (در صورت عدم وجود کلید، بجای پرتاب استثناء، مقدار پیش فرض بازگشت داده شود).

public static class DictionaryExtensions
{
    public static TValue GetValueOrDefault< TKey, TValue >( this Dictionary< TKey, TValue > dic,
                                                            TKey key )
    {
        TValue result;
        return dic.TryGetValue( key,
                                out result )
            ? result
            : default(TValue);
    }
}

و روش استفاده

var names = new Dictionary< int, string >
            {
                { 0, "Vahid" }
            };
Console.WriteLine( names.GetValueOrDefault( 1 ) );


ZipFile in .NET

با استفاده از کلاس ZipFile ( رفرنس به اسمبلی System.IO.Compression.FileSystem ) می‌توان عملیات بازکردن، ایجاد و استخراج فایل‌های Zip را انجام داد.
var startPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Start" );
var resultPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Result" );
var extractPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Extract" );
Directory.CreateDirectory( startPath );
Directory.CreateDirectory( resultPath );
Directory.CreateDirectory( extractPath );

var zipPath = Path.Combine( resultPath, Guid.NewGuid() + ".zip" );
ZipFile.CreateFromDirectory( startPath, zipPath );
ZipFile.ExtractToDirectory( zipPath, extractPath );

C# Preprocessor Directives

با استفاده از  warning#  می توان یک هشدار را در یک قسمت خاص از کد تولید کرد.
#if DEBUG
#warning DEBUG is defined
#endif
و خروجی آن

با استفاده از  error#  می توان یک خطا را در یک جای خاصی از کد تولید کرد.
#if DEBUG
#error DEBUG is defined
#endif
در صورتی که کد بالا را اجرا کنید (در حال دیباگ) کامپایلر با نمایش DEBUG is defined در پنجره Error List، جلوی اجرای برنامه را می‌گیرد. اما در حالت ریلیز، برنامه بدون هیچ مشکلی اجرا می‌شود.

با استفاده از  line#  می توانید شماره خط کامپایلر و نام فایل خروجی (اختیاری) را برای خطاها و هشدارها تغییر دهید.

در مثال زیر، در صورتیکه در خط اول break point قرار دهید و با کلید F10 برنامه را اجرا کنید، مشاهده می‌کنید که دیباگر، خطی را که بعد از دستور line hidden# نوشته شده است، در نظر نمی‌گیرد (برای دیباگ) اما اجرا می‌شود و دیباگر بر روی دستور بعد از line default# قرار می‌گیرد.

    Console.WriteLine("Normal line #1."); // Set break point here.
#line hidden
    Console.WriteLine("Hidden line.");
#line default
    Console.WriteLine("Normal line #2.");


Stackalloc

کلمه کلیدی stackalloc برای اختصاص یک بلاک از حافظه در stack، در زمینه کد غیرامن (unsafe code) استفاده می‌شود.
مثال زیر 20 عدد اول دنباله فیبوناچی را تولید می‌کند. هر عدد از مجموع دو عدد قبلی به دست می‌آید. در این مثال، یک بلاک از حافظه به اندازه 20 عدد از نوع int را در stack (نه heap) اختصاص می‌دهد. (تفاوت stack با heap)
static unsafe void Fibonacci()
{
    const int arraySize = 20;
    int* fib = stackalloc int[arraySize];
    var p = fib;
    *p++ = *p++ = 1;

    for ( var i = 2; i < arraySize; ++i, ++p )
    {
        *p = p[-1] + p[-2];
    }

    for ( var i = 0; i < arraySize; ++i )
    {
        System.Console.WriteLine( fib[i] );
    }
}
آدرس بلاک حافظه در اشاره گر fib ذخیره می‌شود. این متغیر توسط GC جمع آوری نمی‌شود و طول عمر آن محدود به متدی است که در آن تعریف شده است و شما نمی‌توانید قبل از بازگشت متد، حافظه را آزاد کنید.
تنها دلیل استفاده از stackalloc، عملکرد بهتر آن است (برای محاسبات و یا ردوبدل اطلاعات). با استفاده از stackalloc به جای اختصاص دادن آرایه (heap)، فشار کمتری را بر GC وارد می‌کنید (نیاز کمتری به اجرای GC وجود دارد). در نتیجه سرعت اجرای بالاتری خواهید داشت.
توجه: برای اجرای مثال بالا باید پنجره خصوصیات پروژه را باز کنید و در بخش Build، گزینه Allow unsafe code را تیک بزنید.
مطالب
روش آپلود فایل‌ها به همراه اطلاعات یک مدل در برنامه‌های Blazor WASM 5x
از زمان Blazor 5x، امکان آپلود فایل به صورت استاندارد به Blazor اضافه شده‌است که نمونه‌ی Blazor Server آن‌را پیشتر در مطلب «Blazor 5x - قسمت 17 - کار با فرم‌ها - بخش 5 - آپلود تصاویر» مطالعه کردید. در تکمیل آن، روش آپلود فایل‌ها در برنامه‌های WASM را نیز بررسی خواهیم کرد. این برنامه از نوع hosted است؛ یعنی توسط دستور dotnet new blazorwasm --hosted ایجاد شده‌است و به صورت خودکار دارای سه بخش Client، Server و Shared است.



معرفی مدل ارسالی برنامه سمت کلاینت

فرض کنید مطابق شکل فوق، قرار است اطلاعات یک کاربر، به همراه تعدادی تصویر از او، به سمت Web API ارسال شوند. برای نمونه، مدل اشتراکی کاربر را به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorWasmUpload.Shared
{
    public class User
    {
        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        [Range(18, 90)]
        public int Age { get; set; }
    }
}

ساختار کنترلر Web API دریافت کننده‌ی مدل برنامه

در این حالت امضای اکشن متد CreateUser واقع در کنترلر Files که قرار است این اطلاعات را دریافت کند، به صورت زیر است:
namespace BlazorWasmUpload.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    public class FilesController : ControllerBase
    {
        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> CreateUser(
            [FromForm] User userModel,
            [FromForm] IList<IFormFile> inputFiles = null)
یعنی در سمت Web API، قرار است اطلاعات مدل User و همچنین لیستی از فایل‌های آپلودی (احتمالی و اختیاری) را یکجا و در طی یک عملیات Post، دریافت کنیم. در اینجا نام پارامترهایی را هم که انتظار داریم، دقیقا userModel و inputFiles هستند. همچنین فایل‌های آپلودی باید بتوانند ساختار IFormFile استاندارد ASP.NET Core را تشکیل داده و به صورت خودکار به پارامترهای تعریف شده، bind شوند. به علاوه content-type مورد انتظار هم FromForm است.


ایجاد سرویسی در سمت کلاینت، برای آپلود اطلاعات یک مدل به همراه فایل‌های انتخابی کاربر

کدهای کامل سرویسی که می‌تواند انتظارات یاد شده را در سمت کلاینت برآورده کند، به صورت زیر است:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Text;
using System.Text.Json;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Forms;

namespace BlazorWasmUpload.Client.Services
{
    public interface IFilesManagerService
    {
        Task<HttpResponseMessage> PostModelWithFilesAsync<T>(string requestUri,
            IEnumerable<IBrowserFile> browserFiles,
            string fileParameterName,
            T model,
            string modelParameterName);
    }

    public class FilesManagerService : IFilesManagerService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public FilesManagerService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient;
        }

        public async Task<HttpResponseMessage> PostModelWithFilesAsync<T>(
            string requestUri,
            IEnumerable<IBrowserFile> browserFiles,
            string fileParameterName,
            T model,
            string modelParameterName)
        {
            var requestContent = new MultipartFormDataContent();
            requestContent.Headers.ContentDisposition = new ContentDispositionHeaderValue("form-data");

            if (browserFiles?.Any() == true)
            {
                foreach (var file in browserFiles)
                {
                    var stream = file.OpenReadStream(maxAllowedSize: 512000 * 1000);
                    requestContent.Add(content: new StreamContent(stream, (int)file.Size), name: fileParameterName, fileName: file.Name);
                }
            }

            requestContent.Add(
                content: new StringContent(JsonSerializer.Serialize(model), Encoding.UTF8, "application/json"),
                name: modelParameterName);

            var result = await _httpClient.PostAsync(requestUri, requestContent);
            result.EnsureSuccessStatusCode();
            return result;
        }
    }
}
توضیحات:
- کامپوننت استاندارد InputFiles در Blazor Wasm، می‌تواند لیستی از IBrowserFile‌های انتخابی توسط کاربر را در اختیار ما قرار دهد.
- fileParameterName، همان نام پارامتر "inputFiles" در اکشن متد سمت سرور مثال جاری است که به صورت متغیر قابل تنظیم شده‌است.
- model جنریک، برای نمونه وهله‌ای از شیء User است که به یک فرم Blazor متصل است.
- modelParameterName، همان نام پارامتر "userModel" در اکشن متد سمت سرور مثال جاری است که به صورت متغیر قابل تنظیم شده‌است.

- در ادامه یک MultipartFormDataContent را تشکیل داده‌ایم. توسط این ساختار می‌توان فایل‌ها و اطلاعات یک مدل را به صورت یکجا جمع آوری و به سمت سرور ارسال کرد. به این content ویژه، ابتدای لیستی از new StreamContent‌ها را اضافه می‌کنیم. این streamها توسط متد OpenReadStream هر IBrowserFile دریافتی از کامپوننت InputFile، تشکیل می‌شوند. متد OpenReadStream به صورت پیش‌فرض فقط فایل‌هایی تا حجم 500 کیلوبایت را پردازش می‌کند و اگر فایلی حجیم‌تر را به آن معرفی کنیم، یک استثناء را صادر خواهد کرد. به همین جهت می‌توان توسط پارامتر maxAllowedSize آن، این مقدار پیش‌فرض را تغییر داد.

- در اینجا مدل برنامه به صورت JSON به عنوان یک new StringContent اضافه شده‌است. مزیت کار کردن با JsonSerializer.Serialize استاندارد، ساده شدن برنامه و عدم درگیری با مباحث Reflection و خواندن پویای اطلاعات مدل جنریک است. اما در ادامه مشکلی را پدید خواهد آورد! این رشته‌ی ارسالی به سمت سرور، به صورت خودکار به یک مدل، Bind نخواهد شد و باید برای آن یک model-binder سفارشی را بنویسیم. یعنی این رشته‌ی new StringContent را در سمت سرور دقیقا به صورت یک رشته معمولی می‌توان دریافت کرد و نه حالت دیگری و مهم نیست که اکنون به صورت JSON ارسال می‌شود؛ چون MultipartFormDataContent ویژه‌ای را داریم، model-binder پیش‌فرض ASP.NET Core، انتظار یک شیء خاص را در این بین ندارد.

- تنظیم "form-data" را هم به عنوان Headers.ContentDisposition مشاهده می‌کنید. بدون وجود آن، ویژگی [FromForm] سمت Web API، از پردازش درخواست جلوگیری خواهد کرد.

- در آخر توسط متد PostAsync، این اطلاعات جمع آوری شده، به سمت سرور ارسال خواهند شد.

پس از تهیه‌ی سرویس ویژه‌ی فوق که می‌تواند اطلاعات فایل‌ها و یک مدل را به صورت یکجا به سمت سرور ارسال کند، اکنون نوبت به ثبت و معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌ها در فایل Program.cs برنامه‌ی کلاینت است:
namespace BlazorWasmUpload.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...

            builder.Services.AddScoped<IFilesManagerService, FilesManagerService>();

            // ...
        }
    }
}


تکمیل فرم ارسال اطلاعات مدل و فایل‌های همراه آن در برنامه‌ی Blazor WASM

در ادامه پس از تشکیل IFilesManagerService، نوبت به استفاده‌ی از آن است. به همین جهت همان کامپوننت Index برنامه را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@code
{
    IReadOnlyList<IBrowserFile> SelectedFiles;
    User UserModel = new User();
    bool isProcessing;
    string UploadErrorMessage;
در اینجا فیلدهای مورد استفاده‌ی در فرم برنامه مشخص شده‌اند:
- SelectedFiles همان لیست فایل‌های انتخابی توسط کاربر است.
- UserModel شیءای است که به EditForm جاری متصل خواهد شد.
- توسط isProcessing ابتدا و انتهای آپلود به سرور را مشخص می‌کنیم.
- UploadErrorMessage، خطای احتمالی انتخاب فایل‌ها مانند «فقط تصاویر را انتخاب کنید» را تعریف می‌کند.

بر این اساس، فرمی را که در تصویر ابتدای بحث مشاهده کردید، به صورت زیر تشکیل می‌دهیم:
@page "/"

@using System.IO
@using BlazorWasmUpload.Shared
@using BlazorWasmUpload.Client.Services

@inject IFilesManagerService FilesManagerService

<h3>Post a model with files</h3>

<EditForm Model="UserModel" OnValidSubmit="CreateUserAsync">
    <DataAnnotationsValidator />
    <div>
        <label>Name</label>
        <InputText @bind-Value="UserModel.Name"></InputText>
        <ValidationMessage For="()=>UserModel.Name"></ValidationMessage>
    </div>
    <div>
        <label>Age</label>
        <InputNumber @bind-Value="UserModel.Age"></InputNumber>
        <ValidationMessage For="()=>UserModel.Age"></ValidationMessage>
    </div>
    <div>
        <label>Photos</label>
        <InputFile multiple disabled="@isProcessing" OnChange="OnInputFileChange" />
        @if (!string.IsNullOrWhiteSpace(UploadErrorMessage))
        {
            <div>
                @UploadErrorMessage
            </div>
        }
        @if (SelectedFiles?.Count > 0)
        {
            <table>
                <thead>
                    <tr>
                        <th>Name</th>
                        <th>Size (bytes)</th>
                        <th>Last Modified</th>
                        <th>Type</th>
                    </tr>
                </thead>
                <tbody>
                    @foreach (var selectedFile in SelectedFiles)
                    {
                        <tr>
                            <td>@selectedFile.Name</td>
                            <td>@selectedFile.Size</td>
                            <td>@selectedFile.LastModified</td>
                            <td>@selectedFile.ContentType</td>
                        </tr>
                    }
                </tbody>
            </table>
        }
    </div>
    <div>
        <button disabled="@isProcessing">Create user</button>
    </div>
</EditForm>
توضیحات:
- UserModel که وهله‌ی از شیء اشتراکی User است، به EditForm متصل شده‌است.
- سپس توسط یک InputText و InputNumber، مقادیر خواص نام و سن کاربر را دریافت می‌کنیم.
- InputFile دارای ویژگی multiple هم امکان دریافت چندین فایل را توسط کاربر میسر می‌کند. پس از انتخاب فایل‌ها، رویداد OnChange آن، توسط متد OnInputFileChange مدیریت خواهد شد:
    private void OnInputFileChange(InputFileChangeEventArgs args)
    {
        var files = args.GetMultipleFiles(maximumFileCount: 15);
        if (args.FileCount == 0 || files.Count == 0)
        {
            UploadErrorMessage = "Please select a file.";
            return;
        }

        var allowedExtensions = new List<string> { ".jpg", ".png", ".jpeg" };
        if(!files.Any(file => allowedExtensions.Contains(Path.GetExtension(file.Name), StringComparer.OrdinalIgnoreCase)))
        {
            UploadErrorMessage = "Please select .jpg/.jpeg/.png files only.";
            return;
        }

        SelectedFiles = files;
        UploadErrorMessage = string.Empty;
    }
- در اینجا امضای متد رویداد گردان OnChange را مشاهده می‌کنید. توسط متد GetMultipleFiles می‌توان لیست فایل‌های انتخابی توسط کاربر را دریافت کرد. نیاز است پارامتر maximumFileCount آن‌را نیز تنظیم کنیم تا دقیقا مشخص شود چه تعداد فایلی مدنظر است؛ بیش از آن، یک استثناء را صادر می‌کند.
- در ادامه اگر فایلی انتخاب نشده باشد، یا فایل انتخابی، تصویری نباشد، با مقدار دهی UploadErrorMessage، خطایی را به کاربر نمایش می‌دهیم.
- در پایان این متد، لیست فایل‌های دریافتی را به فیلد SelectedFiles انتساب می‌دهیم تا در ذیل InputFile، به صورت یک جدول نمایش داده شوند.

مرحله‌ی آخر تکمیل این فرم، تدارک متد رویدادگردان OnValidSubmit فرم برنامه است:
    private async Task CreateUserAsync()
    {
        try
        {
            isProcessing = true;
            await FilesManagerService.PostModelWithFilesAsync(
                        requestUri: "api/Files/CreateUser",
                        browserFiles: SelectedFiles,
                        fileParameterName: "inputFiles",
                        model: UserModel,
                        modelParameterName: "userModel");
            UserModel = new User();
        }
        finally
        {
            isProcessing = false;
            SelectedFiles = null;
        }
    }
- در اینجا زمانیکه isProcessing به true تنظیم می‌شود، دکمه‌ی ارسال اطلاعات، غیرفعال خواهد شد؛ تا از کلیک چندباره‌ی بر روی آن جلوگیری شود.
- سپس روش استفاده‌ی از متد PostModelWithFilesAsync سرویس FilesManagerService را مشاهده می‌کنید که اطلاعات فایل‌ها و مدل برنامه را به سمت اکشن متد api/Files/CreateUser ارسال می‌کند.
- در آخر با وهله سازی مجدد UserModel، به صورت خودکار فرم برنامه را پاک کرده و آماده‌ی دریافت اطلاعات بعدی می‌کنیم.


تکمیل کنترلر Web API دریافت کننده‌ی مدل برنامه

در ابتدای بحث، ساختار ابتدایی کنترلر Web API دریافت کننده‌ی اطلاعات FilesManagerService.PostModelWithFilesAsync فوق را معرفی کردیم. در ادامه کدهای کامل آن‌را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using BlazorWasmUpload.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using System.Text.Json;
using BlazorWasmUpload.Server.Utils;
using System.Linq;

namespace BlazorWasmUpload.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    public class FilesController : ControllerBase
    {
        private const int MaxBufferSize = 0x10000;

        private readonly IWebHostEnvironment _webHostEnvironment;
        private readonly ILogger<FilesController> _logger;

        public FilesController(
            IWebHostEnvironment webHostEnvironment,
            ILogger<FilesController> logger)
        {
            _webHostEnvironment = webHostEnvironment;
            _logger = logger;
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> CreateUser(
            //[FromForm] string userModel, // <-- this is the actual form of the posted model
            [ModelBinder(BinderType = typeof(JsonModelBinder)), FromForm] User userModel,
            [FromForm] IList<IFormFile> inputFiles = null)
        {
            /*var user = JsonSerializer.Deserialize<User>(userModel);
            _logger.LogInformation($"userModel.Name: {user.Name}");
            _logger.LogInformation($"userModel.Age: {user.Age}");*/

            _logger.LogInformation($"userModel.Name: {userModel.Name}");
            _logger.LogInformation($"userModel.Age: {userModel.Age}");

            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_webHostEnvironment.WebRootPath, "Files");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            if (inputFiles?.Any() == true)
            {
                foreach (var file in inputFiles)
                {
                    if (file == null || file.Length == 0)
                    {
                        continue;
                    }

                    var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
                    using var fileStream = new FileStream(filePath,
                                                            FileMode.Create,
                                                            FileAccess.Write,
                                                            FileShare.None,
                                                            MaxBufferSize,
                                                            useAsync: true);
                    await file.CopyToAsync(fileStream);
                    _logger.LogInformation($"Saved file: {filePath}");
                }
            }

            return Ok();
        }
    }
}
نکات تکمیلی این کنترلر را در مطلب «بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core» می‌توانید مطالعه کنید و از این لحاظ هیچ نکته‌ی جدیدی را به همراه ندارد؛ بجز پارامتر userModel آن:
[ModelBinder(BinderType = typeof(JsonModelBinder)), FromForm] User userModel,
همانطور که عنوان شد، userModel ارسالی به سمت سرور چون به همراه تعدادی فایل است، به صورت خودکار به شیء User نگاشت نخواهد شد. به همین جهت نیاز است model-binder سفارشی زیر را برای آن تهیه کرد:
using System;
using System.Text.Json;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding;

namespace BlazorWasmUpload.Server.Utils
{
    public class JsonModelBinder : IModelBinder
    {
        public Task BindModelAsync(ModelBindingContext bindingContext)
        {
            if (bindingContext == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(bindingContext));
            }

            var valueProviderResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
            if (valueProviderResult != ValueProviderResult.None)
            {
                bindingContext.ModelState.SetModelValue(bindingContext.ModelName, valueProviderResult);

                var valueAsString = valueProviderResult.FirstValue;
                var result = JsonSerializer.Deserialize(valueAsString, bindingContext.ModelType);
                if (result != null)
                {
                    bindingContext.Result = ModelBindingResult.Success(result);
                    return Task.CompletedTask;
                }
            }

            return Task.CompletedTask;
        }
    }
}
در اینجا مقدار رشته‌ای پارامتر مزین شده‌ی توسط JsonModelBinder فوق، توسط متد استاندارد JsonSerializer.Deserialize تبدیل به یک شیء شده و به آن پارامتر انتساب داده می‌شود. اگر نخواهیم از این model-binder سفارشی استفاده کنیم، ابتدا باید پارامتر دریافتی را رشته‌ای تعریف کنیم و سپس خودمان کار فراخوانی متد JsonSerializer.Deserialize را انجام دهیم:
[HttpPost]
public async Task<IActionResult> CreateUser(
            [FromForm] string userModel, // <-- this is the actual form of the posted model
            [FromForm] IList<IFormFile> inputFiles = null)
{
  var user = JsonSerializer.Deserialize<User>(userModel);


یک نکته تکمیلی: در Blazor 5x، از نمایش درصد پیشرفت آپلود، پشتیبانی نمی‌شود؛ از این جهت که HttpClient طراحی شده، در اصل به fetch API استاندارد مرورگر ترجمه می‌شود و این API استاندارد، هنوز از streaming پشتیبانی نمی‌کند . حتی ممکن است با کمی جستجو به راه‌حل‌هایی که سعی کرده‌اند بر اساس HttpClient و نوشتن بایت به بایت اطلاعات در آن، درصد پیشرفت آپلود را محاسبه کرده باشند، برسید. این راه‌حل‌ها تنها کاری را که انجام می‌دهند، بافر کردن اطلاعات، جهت fetch API و سپس ارسال تمام آن است. به همین جهت درصدی که نمایش داده می‌شود، درصد بافر شدن اطلاعات در خود مرورگر است (پیش از ارسال آن به سرور) و سپس تحویل آن به fetch API جهت ارسال نهایی به سمت سرور.



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmUpload.zip
مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت چهارم
طراحی API برنامه توسط Actionها

روش مرسوم طراحی Fluent interfaces، جهت ارائه روش ساخت اشیاء مسطح به کاربران بسیار مناسب هستند. اما اگر سعی در تهیه API عمومی برای کار با اشیاء چند سطحی مانند معرفی فایل‌های XML توسط کلاس‌های سی شارپ کنیم، اینبار Fluent interfaces آنچنان قابل استفاده نخواهند بود و نمی‌توان این نوع اشیاء را به شکل روانی با کنار هم قرار دادن زنجیر وار متدها تولید کرد. برای حل این مشکل روش طراحی خاصی در نگارش‌های اخیر NHibernate معرفی شده است به نام loquacious interface که این روزها در بسیاری از APIهای جدید شاهد استفاده از آن هستیم و در ادامه با پشت صحنه و طرز تفکری که در حین ساخت این نوع API وجود دارد آشنا خواهیم شد.

در ابتدا کلاس‌های مدل زیر را در نظر بگیرید که قرار است توسط آن‌ها ساختار یک جدول از کاربر دریافت شود:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Test
{
    public class Table
    {
        public Header Header { set; get; }
        public IList<Cell> Cells { set; get; }
        public float Width { set; get; }
    }

    public class Header
    {
        public string Title { set; get; }
        public DateTime Date { set; get; }
        public IList<Cell> Cells { set; get; }
    }

    public class Cell
    {
        public string Caption { set; get; }
        public float Width { set; get; }
    }
}
در روش طراحی loquacious interface به ازای هر کلاس مدل، یک کلاس سازنده ایجاد خواهد شد. اگر در کلاس جاری، خاصیتی از نوع کلاس یا لیست باشد، برای آن نیز کلاس سازنده خاصی درنظر گرفته می‌شود و این روند ادامه پیدا می‌کند تا به خواصی از انواع ابتدایی مانند int و string برسیم:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Test
{
    public class TableApi
    {
        public Table CreateTable(Action<TableCreator> action)
        {
            var creator = new TableCreator();
            action(creator);
            return creator.TheTable;
        }
    }

    public class TableCreator
    {
        readonly Table _theTable = new Table();
        internal Table TheTable
        {
            get { return _theTable; }
        }

        public void Width(float value)
        {
            _theTable.Width = value;
        }

        public void AddHeader(Action<HeaderCreator> action)
        {
            _theTable.Header = ...
        }

        public void AddCells(Action<CellsCreator> action)
        {
            _theTable.Cells = ...
        }        
    }
}
نقطه آغازین API ایی که در اختیار استفاده کنندگان قرار می‌گیرد با متد CreateTable ایی شروع می‌شود که ساخت شیء جدول را به ظاهر توسط یک Action به استفاده کننده واگذار کرده است، اما توسط کلاس TableCreator او را مقید و راهنمایی می‌کند که چگونه باید اینکار را انجام دهد.
همچنین در بدنه متد CreateTable، نکته نحوه دریافت خروجی از Action ایی که به ظاهر خروجی خاصی را بر نمی‌گرداند نیز قابل مشاهده است.
همانطور که عنوان شد کلاس‌های xyzCreator تا رسیدن به خواص معمولی و ابتدایی پیش می‌روند. برای مثال در سطح اول چون خاصیت عرض از نوع float است، صرفا با یک متد معمولی دریافت می‌شود. دو خاصیت دیگر نیاز به Creator دارند تا در سطحی دیگر برای آن‌ها سازنده‌های ساده‌تری را طراحی کنیم.
همچنین باید دقت داشت که در این طراحی تمام متدها از نوع void هستند. اگر قرار است خاصیتی را بین خود رد و بدل کنند، این خاصیت به صورت internal تعریف می‌شود تا در خارج از کتابخانه قابل دسترسی نباشد و در intellisense ظاهر نشود.
مرحله بعد، ایجاد دو کلاس HeaderCreator و CellsCreator است تا کلاس TableCreator تکمیل گردد:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Test
{
    public class CellsCreator
    {
        readonly IList<Cell> _cells = new List<Cell>();
        internal IList<Cell> Cells
        {
            get { return _cells; }
        }

        public void AddCell(string caption, float width)
        {
            _cells.Add(new Cell { Caption = caption, Width = width });
        }
    }

    public class HeaderCreator
    {
        readonly Header _header = new Header();
        internal Header Header
        {
            get { return _header; }
        }

        public void Title(string title)
        {
            _header.Title = title;
        }

        public void Date(DateTime value)
        {
            _header.Date = value;
        }

        public void AddCells(Action<CellsCreator> action)
        {
            var creator = new CellsCreator();
            action(creator);
            _header.Cells = creator.Cells;
        }
    }
}
نحوه ایجاد کلاس‌های Builder و یا Creator این روش بسیار ساده و مشخص است:
مقدار هر خاصیت معمولی توسط یک متد ساده void دریافت خواهد شد.
هر خاصیتی که اندکی پیچیدگی داشته باشد، نیاز به یک Creator جدید خواهد داشت.
کار هر Creator بازگشت دادن مقدار یک شیء است یا نهایتا ساخت یک لیست از یک شیء. این مقدار از طریق یک خاصیت internal بازگشت داده می‌شود.

البته عموما بجای معرفی مستقیم کلاس‌های Creator از یک اینترفیس معادل آن‌ها استفاده می‌شود. سپس کلاس Creator را internal تعریف می‌کنند تا خارج از کتابخانه قابل دسترسی نباشد و استفاده کننده نهایی فقط با توجه به متدهای void تعریف شده در interface کار تعریف اشیاء را انجام خواهد داد.

در نهایت، مثال تکمیل شده ما به شکل زیر خواهد بود:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Test
{
    public class TableCreator
    {
        readonly Table _theTable = new Table();
        internal Table TheTable
        {
            get { return _theTable; }
        }

        public void Width(float value)
        {
            _theTable.Width = value;
        }

        public void AddHeader(Action<HeaderCreator> action)
        {
            var creator = new HeaderCreator();
            action(creator);
            _theTable.Header = creator.Header;
        }

        public void AddCells(Action<CellsCreator> action)
        {
            var creator = new CellsCreator();
            action(creator);
            _theTable.Cells = creator.Cells;
        }
    }

    public class CellsCreator
    {
        readonly IList<Cell> _cells = new List<Cell>();
        internal IList<Cell> Cells
        {
            get { return _cells; }
        }

        public void AddCell(string caption, float width)
        {
            _cells.Add(new Cell { Caption = caption, Width = width });
        }
    }

    public class HeaderCreator
    {
        readonly Header _header = new Header();
        internal Header Header
        {
            get { return _header; }
        }

        public void Title(string title)
        {
            _header.Title = title;
        }

        public void Date(DateTime value)
        {
            _header.Date = value;
        }

        public void AddCells(Action<CellsCreator> action)
        {
            var creator = new CellsCreator();
            action(creator);
            _header.Cells = creator.Cells;
        }
    }
}
نحوه استفاده از این طراحی نیز جالب توجه است:
var data = new TableApi().CreateTable(table =>
            {
                table.Width(1);
                table.AddHeader(header=>
                {
                    header.Title("new rpt");
                    header.Date(DateTime.Now);
                    header.AddCells(cells=>
                    {
                        cells.AddCell("cell 1", 1);
                        cells.AddCell("cell 2", 2);
                    });
                });
                table.AddCells(tableCells=>
                {
                    tableCells.AddCell("c 1", 1);
                    tableCells.AddCell("c 2", 2);
                });
            });

این نوع طراحی مزیت‌های زیادی را به همراه دارد:
الف) ساده سازی طراحی اشیاء چند سطحی و تو در تو
ب) امکان درنظر گرفتن مقادیر پیش فرض برای خواص
ج) ساده‌تر سازی تعاریف لیست‌ها
د) استفاده کنندگان در حین استفاده نهایی و تعریف اشیاء به سادگی می‌توانند کدنویسی کنند (مثلا سلول‌ها را با یک حلقه اضافه کنند).
ه) امکان بهتر استفاده از امکانات Intellisense. برای مثال فرض کنید یکی از خاصیت‌هایی که قرار است برای آن Creator درست کنید یک interface را می‌پذیرد. همچنین در برنامه خود چندین پیاده سازی کمکی از آن نیز وجود دارد. یک روش این است که مستندات قابل توجهی را تهیه کنید تا این امکانات توکار را گوشزد کند؛ روش دیگر استفاده از طراحی فوق است. در اینجا در کلاس Creator ایجاد شده چون امکان معرفی متد وجود دارد، می‌توان امکانات توکار را توسط این متدها نیز معرفی کرد و به این ترتیب Intellisense تبدیل به راهنمای اصلی کتابخانه شما خواهد شد.
مطالب
پیاده سازی مکانیسم سعی مجدد (Retry)
فرض کنید در برنامه‌ای که نوشته‌اید، قصد فراخونی یک وب سرویس را دارید. به طور قطع نمی‌توان همیشه انتظار داشت این سرویس مورد نظر بدون هیچ مشکلی اجرا شود و خروجی مورد نظر را بدهد. برای نمونه ممکن است در لحظه فراخوانی متد مورد نظر، اختلالی در شبکه رخ دهد و فراخوانی سرویس شما با مشکل مواجه شود. در چنین مواقعی دو مورد را پیش‌رو داریم: 
- یک: اعلام نتیجه عدم موفق بودن فراخوانی.
- دو: یک (یا چند) بار دیگر، سعی در فراخوانی سرویس مورد نظر کنیم.
مکانیسم سعی مجدد فقط و فقط محدود به فراخوانی وب سرویس‌ها نمی‌شود. برای نمونه می‌توان به ارسال ایمیل، خطا در اجرای یک کوئری T_SQL و مورادی از این قبیل اشاره کرد.
چرا باید سعی مجدد را پیاده سازی کنیم؟ 
عدم وجود امکان سعی مجدد هیچ چیزی را از پروژه شما سلب نمیکند؛ ولی وجود آن یک امکان را به پروژه شما اضافه میکند که تا حدودی باعث سهولت در استفاده از نرم افزار شما خواهد شد.
نباید‌های مکانیسم سعی مجدد
با خواندن مطالب فوق شاید به این موضوع فکر کنید که مکانیسم سعی مجدد امکان خوبی برای پروژه است و همه بخش‌های پروژه را درگیر این مکانیز کنیم. واقعیت این است که استفاده از مکانیسم سعی مجدد بهتر است محدود به بخش هایی از پروژه شود و نه کل پروژه.
پیش نیاز‌ها
تا به این مرحله با «مکانیسم سعی مجدد» بیشتر آشنا شدیم. برای پیاده سازی یک «سعی مجدد» نیازمندیم یک سری موارد را بدانیم:
یک: میزان تعداد دفعات تلاش 
دو: اختلاف بین هر دو  تلاش مجدد (وقفه)
سه: مقدار افزایش وقفه
چهار: سعی مجدد بر اساس نوع Exception

سه مورد اول از لیست  بالا تقریبا برای یک پیاده سازی سعی مجدد پاسخگو می‌باشد. در ادامه ابتدا قصد داریم یک «سعی مجدد ساده» را نوشته و سپس به معرفی یکی از کتابخانه‌های پرکاربرد آن می‌پردازیم.
قطعه کد زیر را در نظر بگیرد که شبیه ساز ارسال ایمیل می‌باشد:
 public class Mailer
    {
        public static bool SendEmail()
        {
            Console.WriteLine("Sending Mail ...");

            // simulate error
            Random rnd = new Random();
            var rndNumber = rnd.Next(1, 10);
            if (rndNumber != 3) // *
                throw new SmtpFailedRecipientException();

            Console.WriteLine("Mail Sent successfully");
            return true;
        }
    }
خط *  برای شبیه  سازی وقوع یک خطا استفاده شده است.
 قطعه کد زیر برای پیاده سازی مکانیزم سعی مجدد می‌باشد:
 public static class Retry
    {
        public static void Do(Action action,TimeSpan retryInterval,int maxAttemptCount = 3)
        {
            Do<object>(() =>
            {
                action();
                return null;
            }, retryInterval, maxAttemptCount);
        }

        public static T Do<T>(Func<T> action,TimeSpan retryInterval,int maxAttemptCount = 3)
        {
            var exceptions = new List<Exception>();

            for (int attempted = 0; attempted < maxAttemptCount; attempted++)
            {
                try
                {
                    if (attempted > 0)
                    {
                        Thread.Sleep(retryInterval);
                    }
                    return action();
                }
                catch (Exception ex)
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }
            }
            throw new AggregateException(exceptions);
        }
    }
قطعه کد فوق ساده‌ترین حالت پیاده سازی Retry می‌باشد که به تعداد MaxAttemptCount سعی در فراخوانی متد مورد نظر خواهد کرد.
یادآوری: متد Do با پارامتر Action در پارامتر اول جهت توابعی که مقدار خروجی ندارند می‌باشد.
همانطور که ذکر شد مقدار Interval بهتر است طبق یک مقدار از پیش تعیین شده افزایش یابد تا درخواست‌های ما با بازه زمانی خیلی کوتاهی نسبت به هم اجرا نشوند. برای رفع این مشکل بعد از Sleep می‌توان مقدار Interval را به صورت زیر افزایش داد:
retryInterval= retryInterval.Add(TimeSpan.FromSeconds(10));
همانطور که بیان کردیم ، قطعه کد نوشته شده فوق برای انجام یک Retry بسیار ساده می‌باشد. موارد دیگری را می‌توان به Retry فوق اضافه نمود. برای نمونه اگر Exception رخ داده شده از نوع مورد نظر ما بود، مجدد Retry کند، در غیر اینصورت از ادامه کار منصرف شود. برای نوشتن هندل کردن نوع Exception می‌توانیم از کتابخانه Polly استفاده کنیم.

کتابخانه Polly
Polly یکی از کتابخانه‌های پرکاربرد است و یکی از امکانات آن، «مکانیسم سعی مجدد» آن، به صورت زیر می‌باشد:


در ساده‌ترین حالت، استفاده از Polly همانند زیر است:

var policy = Policy.Handle<SmtpFailedRecipientException>().Retry();
            policy.Execute(Mailer.SendEmail);

متد Retry، دارای Overload‌های مختلفی است که یکی از آنها مقدار تعداد دفعات تلاش را دریافت می‌کند؛ همانند:

var policy = Policy.Handle<SmtpFailedRecipientException>().Retry(5);

لازم به ذکر است که باید دقیقا Exception مورد نظر را در بخش Config به کار ببرید. برای نمونه اگر کد فوق را همانند زیر به کار ببرید، در صورتیکه متد ارسال ایمیل با خطایی مواجه شود، هیچ تلاشی برای اجرای مجدد نخواهد کرد:

   var policy = Policy.Handle<SqlException>().Retry(5);

برای نمونه می‌توان از متد ForEver آن استفاده کرد تا زمانیکه متد مورد نظر Success نشده باشد، سعی در اجرای آن کند:

Policy
  .Handle<DivideByZeroException>()
  .RetryForever()

جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در مخزن کد آن با سایر قابلیت‌های کتابخانه Polly بیشتر آشنا شوید: Github

نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
نمونه ای از نحوه پیاده سازی ROW_NUMBER در EF:
using System;
using System.Linq;
 
public class Test
{
public static void Main()
{
var beatles = (new[]
            {
                new {id = 1, inst = "guitar", name = "john"},
                new {id = 2, inst = "guitar", name = "george"},
                new {id = 3, inst = "guitar", name = "paul"},
                new {id = 4, inst = "drums", name = "ringo"},
                new {id = 5, inst = "drums", name = "pete"}
            });
 
            var result = beatles
                .GroupBy(g => g.inst)
                .Select(c => c.OrderBy(o => o.id).Select((v, i) => new { i, v }).ToList())
                .SelectMany(c => c)
                .Select(c => new { c.v.id, c.v.inst, c.v.name, rn = c.i + 1 })
                .ToList();
 
            Console.WriteLine("id | inst \t| name  \t| rn");
            foreach (var row in result)
            {
                Console.WriteLine($"{row.id}  | {row.inst}\t| {row.name}  \t| {row.rn}");
            }     
}
}
با این خروجی:
id | inst | name  | rn
1  | guitar| john  | 1
2  | guitar| george  | 2
3  | guitar| paul  | 3
4  | drums| ringo  | 1
5  | drums| pete  | 2
مطالب
معرفی Lex.Db
Lex.Db یک بانک اطلاعاتی درون پروسه‌ای (مدفون شده یا embedded) بسیار سریع نوشته شده با سی‌شارپ است. این بانک اطلاعاتی کم حجم، سورس باز بوده و مجوز استفاده از آن LGPL است. به این معنا که استفاده از اسمبلی‌های آن در هر نوع پروژه‌ای آزاد است.
نکته مهم آن سازگاری با برنامه‌های دات نت 4 به بعد، همچنین برنامه‌های ویندوز 8، سیلورلایت 5، ویندوز فون 8 و همچنین اندروید (از طریق Mono) است. به علاوه چون با دات نت تهیه شده است، دیگر نیازی نیست دو نگارش 32 بیتی و 64 بیتی آن توزیع شوند و به این ترتیب مشکلات توزیع بانک‌های اطلاعاتی native مانند SQLite را ندارد ( و مطابق ادعای نویسنده آلمانی آن، از SQLite سریعتر است).
API این بانک اطلاعاتی، هر دو نوع متدهای synchronous  و  asynchronous را شامل می‌شود؛ به همین جهت با برنامه‌های ویندوز 8 و سیلورلایت نیز سازگاری دارد.
Lex.Db از برنامه‌های چندریسمانی و همچنین استفاده از یک بانک اطلاعاتی آن توسط چندین پروسه همزمان نیز پشتیبانی می‌کند.
در ادامه مروری خواهیم داشت بر نحوه استفاده از آن در حالت طراحی رابطه‌ای؛ از این جهت که فعلا به ظاهر این بانک اطلاعاتی روابط را پشتیبانی نمی‌کند، اما در عمل پیاده سازی آن مشکل نیست.

دریافت Lex.Db

برای دریافت Lex.Db، دستور ذیل را در خط فرمان پاورشل نیوگت وارد نمائید:
 PM> Install-Package Lex.Db
بسته به نوع پروژه شما (دات نت یا WinRT یا ...)، اسمبلی متناسبی به پروژه اضافه خواهد شد.


مدل‌های برنامه

    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class Customer
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string City { get; set; }
    }

    public class Order
    {
        public int Id { get; set; }
        public int? CustomerFK { get; set; }
        public int[] ProductsFK { get; set; }
    }
مدل‌های برنامه آزمایشی مطلب جاری را در اینجا ملاحظه می‌کنید. برای طراحی روابط یک به صفر یا یک و همچنین یک به چند، تنها کافی است کلیدهای اصلی یا آرایه‌ای از کلیدهای اصلی مرتبط را در اینجا ذخیره کنیم، که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس Order ملاحظه می‌کنید.


آغاز بانک اطلاعاتی

    public static class Database
    {
        public static DbInstance Instance { get; private set; }

        public static DbTable<Product> Products { get; private set; }
        public static DbTable<Order> Orders { get; private set; }
        public static DbTable<Customer> Customers { get; private set; }

        /// <summary>
        /// سازنده استاتیکی که در طول عمر برنامه فقط یکبار اجرا می‌شود
        /// </summary>
        static Database()
        {
            createDb();
            getTables();
        }

        private static void getTables()
        {
            Products = Instance.Table<Product>();
            Customers = Instance.Table<Customer>();
            Orders = Instance.Table<Order>();
        }

        private static void createDb()
        {
            Instance = new DbInstance(Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, "LexDbTests"));

            Instance.Map<Product>()
                    .WithIndex("NameIdx", x => x.Name)
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Map<Order>()
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Map<Customer>()
                    .WithIndex("NameIdx", x => x.Name)
                    .WithIndex("CityIdx", x => x.City)
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Initialize();
        }
    }
کلاس دیتابیس و سازنده آن، استاتیک تعریف شده‌اند؛ تا در طول عمر برنامه تنها یکبار وهله سازی شوند. new DbInstance یک وهله جدید از بانک اطلاعاتی را آغاز می‌کند. سازنده آن، مسیر پوشه‌ای که فایل‌های این بانک اطلاعاتی در آن ذخیره خواهند شد را دریافت می‌کند. Lex.Db به ازای هر کلاس مدلی که به آن معرفی شود، دو فایل data و index را ایجاد می‌کند.
سپس توسط وهله‌ای از بانک اطلاعاتی که ایجاد کردیم، کار معرفی خواص مدل‌های برنامه توسط متد Map و Automap انجام می‌شود. متد Automap خاصیت primary key کلاس را دریافت کرده و همچنین پارامتر دوم آن مشخص می‌کند که آیا این کلید اصلی به صورت خودکار ایجاد شود یا خیر. به علاوه در همینجا می‌توان روی فیلدهای مختلف، ایندکس نیز ایجاد کرد. متد WithIndex یک نام دلخواه را دریافت کرده و سپس خاصیتی را که باید بر روی آن ایندکس ایجاد شود، دریافت می‌کند.
در نهایت متد Initialize باید فراخوانی گردد. البته اگر برنامه شما WinRT است، این متد Initialize Async خواهد بود.
جداول نیز بر اساس مدل‌های برنامه از طریق متد Instance.Table در دسترس قرار گرفته‌اند.

افزودن اطلاعات به بانک اطلاعاتی
        private static void addData()
        {
            var customer1 = new Customer { Name = "customer1", City = "City1" };
            var customer2 = new Customer { Name = "customer2", City = "City2" };
            Database.Instance.Save(customer1, customer2); // automatic Id assignment after Save

            var product1 = new Product { Name = "product1" };
            var product2 = new Product { Name = "product2" };
            Database.Instance.Save(product1, product2); // automatic Id assignment after Save

            var order1 = new Order { CustomerFK = customer1.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id } };
            var order2 = new Order { CustomerFK = customer2.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id, product2.Id } };
            Database.Instance.Save(order1, order2); // automatic Id assignment after Save
        }
اکنون که کار آغاز بانک اطلاعاتی صورت گرفت، برای افزودن اطلاعات از متد Database.Instance.Save می‌توان استفاده کرد (در برنامه‌های WinRT از  متد Save Async استفاده کنید).
در اینجا نیازی به ذکر Id نمونه‌های ساخته شده نیست؛ از این جهت که در حین عملیات Save، به صورت خودکار انتساب خواهند یافت.
همچنین نحوه مقدار دهی کلیدهای خارجی نیز با استفاده از همین کلیدهای اصلی آماده شده است.


واکشی تمام اطلاعات

        private static void loadAll()
        {
            var orders = Database.Orders.LoadAll();
            foreach (var order in orders)
            {
                // نحوه دریافت اطلاعات مشتری بر اساس کلید خارجی ثبت شده
                var orderCustomer = Database.Customers.LoadByKey(order.CustomerFK.Value);
                Console.WriteLine("Order Id: {0}, Customer: {1} ({2}) {3}", order.Id, orderCustomer.Name, orderCustomer.Id, orderCustomer.City);

                // نحوه بازیابی لیستی از اشیاء مرتبط از طریق آرایه‌ای از کلیدهای خارجی ثبت شده
                var orderProducts = Database.Products.LoadByKeys(order.ProductsFK);
                foreach (var product in orderProducts)
                {
                    Console.WriteLine("  Product Id: {0}, Name: {1}", product.Id, product.Name);
                }
            }
        }
بانک اطلاعاتی آغاز شد؛ تعدادی رکورد نیز در آن ثبت گردید. اکنون برای بازیابی اطلاعات می‌توان از متدهای در دسترس جداول کلاس Database استفاده کرد. برای مثال متد LoadAll تمام رکوردهای یک جدول را واکشی می‌کند (در برنامه‌های WinRT این متد LoadAll Async خواهد بود).
سپس با استفاده از متدهای LoadByKey و LoadByKeys، به سادگی می‌توان اشیاء مرتبط با هر سفارش را نیز واکشی کرد.


استفاده از ایندکس‌ها برای کوئری گرفتن

        private static void queryingByAnIndex()
        {
            var name = "customer1";
            var customersList = Database.Customers
                                        .IndexQueryByKey("NameIdx", name)
                                        .ToList();
            foreach (var person in customersList)
            {
                Console.WriteLine(person.Name);
            }
        }
در ابتدای بحث، توسط متد WithIndex، تعدادی ایندکس را نیز تعریف کردیم. اکنون توسط این ایندکس‌ها و متد IndexQueryByKey، می‌توان کوئری‌هایی بسیار سریع را تهیه کرد.
            // Using Take and Skip
            var list1 = Database.Orders.Query<int>() // primary idx
                                       .Take(1).Skip(2).ToList();

            // Querying Between Ranges 
            var list2 = Database.Customers
                                .IndexQuery<string>("NameIdx")
                                .GreaterThan("a", orEqual: true).LessThan("d").ToList();
همچنین در اینجا متدهایی مانند Take و Skip و یا جستجو در یک بازه توسط متدهای GreaterThan و LessThan نیز پشتیبانی می‌شوند.


حذف رکوردها
        private static void deletingRecords()
        {
            Database.Customers.DeleteByKey(key: 1);

            var customers = Database.Customers.LoadByKeys(new[] { 1, 2 });
            Database.Customers.Delete(customers);
        }
برای حذف رکوردها از متدهای DeleteByKey و یا Delete می‌توان استفاده کرد. متد Delete می‌تواند آرایه‌ای از اشیاء را نیز قبول کند.
و اگر خواستید کل بانک اطلاعاتی را خالی کنید، متد Database.Instance.Purge اینکار را انجام خواهد داد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
Program-LexDb.cs
 
مطالب
معرفی Microsoft.Data.dll یا WebMatrix.Data.dll

مایکروسافت اخیرا علاوه بر تکمیل ORM های خود مانند LINQ to SQL و همچنین Entity framework ، لایه دیگری را نیز بر روی ADO.NET جهت کسانی که به هر دلیلی دوست ندارند با ORMs کار کنند و از نوشتن کوئری‌های مستقیم SQL لذت می‌برند،‌ ارائه داده است که Microsoft.Data library نام دارد و از قابلیت‌های جدید زبان سی شارپ مانند واژه‌ کلیدی dynamic استفاده می‌کند.

در ادامه قصد داریم جهت بررسی توانایی‌های این کتابخانه از بانک اطلاعاتی معروف Northwind استفاده کنیم. این بانک اطلاعاتی را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

مراحل استفاده از Microsoft.Data library:
الف) این اسمبلی جدید به همراه پروژه WebMatrix ارائه شده است. بنابراین ابتدا باید آن‌را دریافت کنید: +
لازم به ذکر است که این کتابخانه اخیرا به WebMatrix.Data.dll تغییر نام یافته است. (اگر وب را جستجو کنید فقط به Microsoft.Data.dll اشاره شده است)

ب) پس از نصب، ارجاعی را از اسمبلی WebMatrix.Data.dll به پروژه خود اضافه نمائید. این اسمبلی در صفحه‌ی Add References ظاهر نمی‌شود و باید کامپیوتر خود را برای یافتن آن جستجو کنید که عموما در آدرس زیر قرار دارد:
C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v1.0\Assemblies\WebMatrix.Data.dll

ج) اتصال به بانک اطلاعاتی
پیش فرض اصلی این کتابخانه بانک اطلاعاتی SQL Server CE است. بنابراین اگر قصد استفاده از پروایدرهای دیگری را دارید باید به صورت صریح آن‌را ذکر نمائید:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<appSettings>
<add key="systemData:defaultProvider" value="System.Data.SqlClient" />
</appSettings>
<connectionStrings>
<add name="Northwind"
connectionString="Data Source=(local);Integrated Security = true;Initial Catalog=Northwind"
providerName="System.Data.SqlClient" />
</connectionStrings>
</configuration>

این تعاریف در فایل web.config و یا app.config برنامه وب یا ویندوزی شما قرار خواهند گرفت.

د) نحوه‌ی تعریف کوئری‌ها و دریافت اطلاعات
using System;
using WebMatrix.Data;

namespace TestMicrosoftDataLibrary
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
getProducts();

Console.Read();
Console.WriteLine("Press a key ...");
}

private static void getProducts()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
foreach (var product in db.Query("select * from products where UnitsInStock < @0", 20))
{
Console.WriteLine(product.ProductName + " " + product.UnitsInStock);
}
}
}
}
}
پس از افزودن ارجاعی به اسمبلی WebMatrix.Data و مشخص سازی رشته‌ی اتصالی به بانک اطلاعاتی، استفاده از آن جهت دریافت اطلاعات کوئری‌ها همانند چند سطر ساده‌ی فوق خواهد بود که از امکانات dynamic زبان سی شارپ 4 استفاده می‌کند؛ به این معنا که product.ProductName و product.UnitsInStock در زمان اجرا مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.
همچنین نکته‌ی مهم دیگر آن نحوه‌ی تعریف پارامتر در آن است (همان 0@ ذکر شده) که نسبت به ADO.NET کلاسیک به شدت ساده شده‌است (و نوشتن کوئری‌های امن و SQL Injection safe را تسهیل می‌کند).
در اینجا Database.Open کار گشودن name ذکر شده در فایل کانفیگ برنامه را انجام خواهد داد. اگر بخواهید این تعاریف را در کدهای خود قرار دهید (که اصلا توصیه نمی‌شود)، می‌توان از متد Database.OpenConnectionString استفاده نمود.

یا مثالی دیگر: استفاده از LINQ حین تعریف کوئری‌ها:
private static void getCustomerFax()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
var product = db.Query("SELECT * FROM [Customers] WHERE City=@0", "Paris").FirstOrDefault();
if (product != null)
Console.WriteLine(product.Fax);
else
Console.WriteLine("not found.");
}
}

ه) اجرای کوئری‌ها بر روی بانک اطلاعاتی
private static void ExecQuery()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
int affectedRecords = db.Execute("UPDATE [Customers] SET fax = fax + '*' WHERE City = @0", "Paris");
Console.WriteLine("Affected records: {0}", affectedRecords);
}
}

با استفاده از متد Execute آن می‌توان کوئری‌های دلخواه خود را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کرد. خروجی آن تعداد رکورد تغییر کرده است.

و) نحوه‌ی اجرای یک رویه ذخیره شده و نمایش خروجی آن
private static void ExecSPShowResult()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
var customer = db.Query("exec CustOrderHist @0", "ALFKI").FirstOrDefault();
if (customer != null)
{
Console.WriteLine(customer.ProductName);
}
}
}
در این مثال رویه ذخیره شده CustOrderHist در بانک اطلاعاتی Northwind اجرا گردیده و سپس اولین خروجی آن نمایش داده شده است.

ز) اجرای یک تابع و نمایش خروجی آن
private static void useFuncs()
{
using (var db = Database.Open("Northwind"))
{
var query = db.Query("SELECT dbo.FN_GET_CATEGORY_TREE(@0) as Rec1", 3);
foreach(var tree in query)
{
Console.WriteLine(tree.Rec1);
}
}
}
در اینجا تابع FN_GET_CATEGORY_TREE موجود در بانک اطلاعاتی Northwind انتخاب گردیده و سپس خروجی آن به کمک یک نام مستعار (برای مثال Rec1) نمایش داده شده است.

سؤال : آیا WebMatrix.Data.dll بهتر است یا استفاده از ORMs ؟

در اینجا چون از قابلیت‌های داینامیک زبان سی شارپ 4 استفاده می‌شود، کامپایلر درکی از اشیاء خروجی و خواص آن‌ها برای مثال tree.Rec1 (در مثال آخر) ندارد و تنها در زمان اجرا است که مشخص می‌شود آیا یک چنین ستونی در خروجی کوئری وجود داشته است یا خیر. اما حین استفاده از ORMs این طور نیست و Schema یک بانک اطلاعاتی پیشتر از طریق نگاشت‌های جداول به اشیاء دات نتی، به کامپایلر معرفی می‌شوند و همین امر سبب می‌شود تا اگر ساختار بانک اطلاعاتی تغییر کرد، پیش از اجرای برنامه و در حین کامپایل بتوان مشکلات را دقیقا مشاهده نمود و سپس برطرف کرد.
ولی در کل استفاده از این کتابخانه نسبت به ADO.NET کلاسیک بسیار ساده‌تر بوده، می‌توان اشیاء و خواص آن‌ها را مطابق نام جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی تعریف کرد و همچنین تعریف پارامترها و برنامه نویسی امن نیز در آن بسیار ساده‌تر شده است.

برای مطالعه بیشتر:
Introduction to Microsoft.Data.dll

مطالب
EF Code First #12

پیاده سازی الگوی Context Per Request در برنامه‌های مبتنی بر EF Code first

در طراحی برنامه‌های چند لایه مبتنی بر EF مرسوم نیست که در هر کلاس و متدی که قرار است از امکانات آن استفاده کند، یکبار DbContext و کلاس مشتق شده از آن وهله سازی شوند؛ به این ترتیب امکان انجام امور مختلف در طی یک تراکنش از بین می‌رود. برای حل این مشکل الگویی مطرح شده است به نام Session/Context Per Request و یا به اشتراک گذاری یک Unit of work در لایه‌های مختلف برنامه در طی یک درخواست، که در ادامه یک پیاده سازی آن‌را با هم مرور خواهیم کرد.
البته این سشن با سشن ASP.NET یکی نیست. در NHibernate معادل DbContextایی که در اینجا ملاحظه می‌کنید، Session نام دارد.


اهمیت بکارگیری الگوی Unit of work و به اشتراک گذاری آن در طی یک درخواست

در الگوی واحد کار یا همان DbContext در اینجا، تمام درخواست‌های رسیده به آن، در صف قرار گرفته و تمام آن‌ها در پایان کار، به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند. برای مثال زمانیکه شیءایی را به یک وهله از DbContext اضافه/حذف می‌کنیم، یا در ادامه مقدار خاصیتی را تغییر می‌دهیم، هیچکدام از این تغییرات تا زمانیکه متد SaveChanges فراخوانی نشود، به بانک اطلاعاتی اعمال نخواهند شد. این مساله مزایای زیر را به همراه خواهد داشت:

الف) کارآیی بهتر
در اینجا از یک کانکشن باز شده، حداکثر استفاده صورت می‌گیرد. چندین و چند عملیات در طی یک batch به بانک اطلاعاتی اعمال می‌گردند؛ بجای اینکه برای اعمال هرکدام، یکبار اتصال جداگانه‌ای به بانک اطلاعاتی باز شود.

ب) بررسی مسایل همزمانی
استفاده از یک الگوی واحد کار، امکان بررسی خودکار تمام تغییرات انجام شده بر روی یک موجودیت را در متدها و لایه‌های مختلف میسر کرده و به این ترتیب مسایل مرتبط با ConcurrencyMode عنوان شده در قسمت‌های قبل به نحو بهتری قابل مدیریت خواهند بود.

ج) استفاده صحیح از تراکنش‌ها
الگوی واحد کار به صورت خودکار از تراکنش‌ها استفاده می‌کند. اگر در حین فراخوانی متد SaveChanges مشکلی رخ دهد، کل عملیات Rollback خواهد شد و تغییری در بانک اطلاعاتی رخ نخواهد داد. بنابراین استفاده از یک تراکنش در حین چند عملیات ناشی از لایه‌های مختلف برنامه، منطقی‌تر است تا اینکه هر کدام، در تراکنشی جدا مشغول به کار باشند.


کلاس‌های مدل مثال جاری

در مثالی که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، از کلاس‌های مدل گروه محصولات کمک گرفته شده است:

using System.Collections.Generic; 
namespace EF_Sample07.DomainClasses { public class Category { public int Id { get; set; } public virtual string Name { get; set; } public virtual string Title { get; set; } public virtual ICollection<Product> Products { get; set; } } }

using System.ComponentModel.DataAnnotations; 
namespace EF_Sample07.DomainClasses { public class Product { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } public decimal Price { get; set; }
[ForeignKey("CategoryId")] public virtual Category Category { get; set; } public int CategoryId { get; set; } } }


در کلاس Product، یک خاصیت اضافی به نام CategoryId اضافه شده است که توسط ویژگی ForeignKey، به عنوان کلید خارجی جدول معرفی خواهد شد. از این خاصیت در برنامه‌های ASP.NET برای مقدار دهی یک کلید خارجی توسط یک DropDownList پر شده با لیست گروه‌ها، استفاده خواهیم کرد.



پیاده سازی الگوی واحد کار

همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، DbContext در EF Code first بر اساس الگوی واحد کار تهیه شده است، اما برای به اشتراک گذاشتن آن بین لایه‌های مختلف برنامه نیاز است یک لایه انتزاعی را برای آن تهیه کنیم، تا بتوان آن‌را به صورت خودکار توسط کتابخانه‌های Dependency Injection یا به اختصار DI در زمان نیاز به استفاده از آن‌، به کلاس‌های استفاده کننده تزریق کنیم. کتابخانه‌ی DI ایی که در این قسمت مورد استفاده قرار می‌گیرد، کتابخانه معروف StructureMap است. برای دریافت آن می‌توانید از Nuget استفاده کنید؛ یا از صفحه اصلی آن در Github : (^).
اینترفیس پایه الگوی واحد کار ما به شرح زیر است:

using System.Data.Entity;
using System; 
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context { public interface IUnitOfWork { IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class; int SaveChanges(); } }

برای استفاده اولیه آن، تنها تغییری که در برنامه حاصل می‌شود به نحو زیر است:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample07.DomainClasses; 
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context { public class Sample07Context : DbContext, IUnitOfWork { public DbSet<Category> Categories { set; get; } public DbSet<Product> Products { set; get; }
#region IUnitOfWork Members public new IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class { return base.Set<TEntity>(); } #endregion } }

توضیحات:
با کلاس Context در قسمت‌های قبل آشنا شده‌ایم. در اینجا به معرفی کلاس‌هایی خواهیم پرداخت که در معرض دید EF Code first قرار خواهند گرفت.
DbSetها هم معرف الگوی Repository هستند. کلاس Sample07Context، معرفی الگوی واحد کار یا Unit of work برنامه است.
برای اینکه بتوانیم تعاریف کلاس‌های سرویس برنامه را مستقل از تعریف کلاس Sample07Context کنیم، یک اینترفیس جدید را به نام IUnitOfWork به برنامه اضافه کرده‌ایم.
در اینجا کلاس Sample07Context پیاده سازی کننده اینترفیس IUnitOfWork خواهد بود (اولین تغییر).
دومین تغییر هم استفاده از متد base.Set می‌باشد. به این ترتیب به سادگی می‌توان به DbSetهای مختلف در حین کار با IUnitOfWork دسترسی پیدا کرد. به عبارتی ضرورتی ندارد به ازای تک تک DbSetها یکبار خاصیت جدیدی را به اینترفیس IUnitOfWork اضافه کرد. به کمک استفاده از امکانات Generics مهیا، اینبار
uow.Set<Product> 

معادل همان db.Products سابق است؛ در حالتیکه از Sample07Context به صورت مستقیم استفاده شود.
همچنین نیازی به پیاده سازی متد SaveChanges نیست؛ زیرا پیاده سازی آن در کلاس DbContext قرار دارد.


استفاده از الگوی واحد کار در کلاس‌های لایه سرویس برنامه

using EF_Sample07.DomainClasses;
using System.Collections.Generic; 
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public interface ICategoryService { void AddNewCategory(Category category); IList<Category> GetAllCategories(); } }

using EF_Sample07.DomainClasses;
using System.Collections.Generic; 
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public interface IProductService { void AddNewProduct(Product product); IList<Product> GetAllProducts(); } }

لایه سرویس برنامه را با دو اینترفیس جدید شروع می‌کنیم. هدف از این اینترفیس‌ها، ارائه پیاده سازی‌های متفاوت، به ازای ORMهای مختلف است. برای مثال در کلاس‌های زیر که نام آن‌ها با Ef شروع شده است، پیاده سازی خاص Ef Code first را تدارک خواهیم دید. این پیاده سازی، قابل انتقال به سایر ORMها نیست چون نه پیاده سازی یکسانی را از مباحث LINQ ارائه می‌دهند و نه متدهای الحاقی همانندی را به همراه دارند و نه اینکه مباحث نگاشت کلاس‌های آن‌ها به جداول مختلف یکی است:

using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.DomainClasses; 
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public class EfCategoryService : ICategoryService { IUnitOfWork _uow; IDbSet<Category> _categories; public EfCategoryService(IUnitOfWork uow) { _uow = uow; _categories = _uow.Set<Category>(); }
public void AddNewCategory(Category category) { _categories.Add(category); }
public IList<Category> GetAllCategories() { return _categories.ToList(); } } }

using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.DomainClasses; 
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public class EfProductService : IProductService { IUnitOfWork _uow; IDbSet<Product> _products; public EfProductService(IUnitOfWork uow) { _uow = uow; _products = _uow.Set<Product>(); }
public void AddNewProduct(Product product) { _products.Add(product); }
public IList<Product> GetAllProducts() { return _products.Include(x => x.Category).ToList(); } } }


توضیحات:
همانطور که ملاحظه می‌کنید در هیچکدام از کلاس‌های سرویس برنامه، وهله سازی مستقیمی از الگوی واحد کار وجود ندارد. این لایه از برنامه اصلا نمی‌داند که کلاسی به نام Sample07Context وجود خارجی دارد یا خیر.
همچنین لایه اضافی دیگری را به نام Repository جهت مخفی سازی سازوکار EF به برنامه اضافه نکرده‌ایم. این لایه شاید در نگاه اول برنامه را مستقل از ORM جلوه دهد اما در عمل قابل انتقال نیست و سبب تحمیل سربار اضافی بی موردی به برنامه می‌شود؛ ORMها ویژگی‌های یکسانی را ارائه نمی‌دهند. حتی در حالت استفاده از LINQ، پیاده سازی‌های یکسانی را به همراه ندارند.
بنابراین اگر قرار است برنامه مستقل از ORM کار کند، نیاز است لایه استفاده کننده از سرویس برنامه، با دو اینترفیس IProductService و ICategoryService کار کند و نه به صورت مستقیم با پیاده سازی آن‌ها. به این ترتیب هر زمان که لازم شد، فقط باید پیاده سازی‌های کلاس‌های سرویس را تغییر داد؛ باز هم برنامه نهایی بدون نیاز به تغییری کار خواهد کرد.

تا اینجا به معماری پیچیده‌ای نرسیده‌ایم و اصطلاحا over-engineering صورت نگرفته است. یک اینترفیس بسیار ساده IUnitOfWork به برنامه اضافه شده؛ در ادامه این اینترفیس به کلاس‌های سرویس برنامه تزریق شده است (تزریق وابستگی در سازنده کلاس). کلاس‌های سرویس ما «می‌دانند» که EF وجود خارجی دارد و سعی نکرده‌ایم توسط لایه اضافی دیگری آن‌را مخفی کنیم. شیوه کار با IDbSet تعریف شده دقیقا همانند روال متداولی است که با EF Code first کار می‌شود و بسیار طبیعی جلوه می‌کند.


استفاده از الگوی واحد کار و کلاس‌های سرویس تهیه شده در یک برنامه کنسول ویندوزی

در ادامه برای وهله سازی اینترفیس‌های سرویس و واحد کار برنامه، از کتابخانه StructureMap که یاد شد، استفاده خواهیم کرد. بنابراین، تمام برنامه‌های نهایی ارائه شده در این قسمت، ارجاعی را به اسمبلی StructureMap.dll نیاز خواهند داشت.
کدهای برنامه کنسول مثال جاری را در ادامه ملاحظه خواهید کرد:

using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.DomainClasses;
using EF_Sample07.ServiceLayer;
using StructureMap; 
namespace EF_Sample07 { class Program { static void Main(string[] args) { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>());
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize(); ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IUnitOfWork>().CacheBy(InstanceScope.Hybrid).Use<Sample07Context>(); x.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>(); });
var uow = ObjectFactory.GetInstance<IUnitOfWork>(); var categoryService = ObjectFactory.GetInstance<ICategoryService>();
var product1 = new Product { Name = "P100", Price = 100 }; var product2 = new Product { Name = "P200", Price = 200 }; var category1 = new Category { Name = "Cat100", Title = "Title100", Products = new List<Product> { product1, product2 } }; categoryService.AddNewCategory(category1); uow.SaveChanges(); } } }

در اینجا بیشتر هدف، معرفی نحوه استفاده از StructureMap است.
ابتدا توسط متد ObjectFactory.Initialize مشخص می‌کنیم که اگر برنامه نیاز به اینترفیس IUnitOfWork داشت، لطفا کلاس Sample07Context را وهله سازی کرده و مورد استفاده قرار بده. اگر ICategoryService مورد استفاده قرار گرفت، وهله مورد نظر باید از کلاس EfCategoryService تامین شود.
توسط ObjectFactory.GetInstance نیز می‌توان به وهله‌ای از این کلاس‌ها دست یافت و نهایتا با فراخوانی uow.SaveChanges می‌توان اطلاعات را ذخیره کرد.

چند نکته:
- به کمک کتابخانه StructureMap، تزریق IUnitOfWork به سازنده کلاس EfCategoryService به صورت خودکار انجام می‌شود. اگر به کدهای فوق دقت کنید ما فقط با اینترفیس‌ها مشغول به کار هستیم، اما وهله‌سازی‌ها در پشت صحنه انجام می‌شود.
- حین معرفی IUnitOfWork از متد CacheBy با پارامتر InstanceScope.Hybrid استفاده شده است. این enum مقادیر زیر را می‌تواند بپذیرد:

public enum InstanceScope
{
        PerRequest = 0,
        Singleton = 1,
        ThreadLocal = 2,
        HttpContext = 3,
        Hybrid = 4,
        HttpSession = 5,
        HybridHttpSession = 6,
        Unique = 7,
        Transient = 8,
} 

برای مثال اگر در برنامه‌ای نیاز داشتید یک کلاس به صورت Singleton عمل کند، فقط کافی است نحوه کش شدن آن‌را تغییر دهید.
حالت PerRequest در برنامه‌های وب کاربرد دارد (و حالت پیش فرض است). با انتخاب آن وهله سازی کلاس مورد نظر به ازای هر درخواست رسیده انجام خواهد شد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهله‌ای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی می‌گردد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالت‌های HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ می‌کند.


استفاده از الگوی واحد کار و کلاس‌های سرویس تهیه شده در یک برنامه ASP.NET MVC

یک برنامه خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک HomeController جدید را نیز به آن اضافه نمائید و کدهای آن‌را مطابق اطلاعات زیر تغییر دهید:
using System.Web.Mvc;
using EF_Sample07.DomainClasses;
using EF_Sample07.ServiceLayer;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using System.Collections.Generic; 
namespace EF_Sample07.MvcAppSample.Controllers { public class HomeController : Controller { IProductService _productService; ICategoryService _categoryService; IUnitOfWork _uow; public HomeController(IUnitOfWork uow, IProductService productService, ICategoryService categoryService) { _productService = productService; _categoryService = categoryService; _uow = uow; }
[HttpGet] public ActionResult Index() { var list = _productService.GetAllProducts(); return View(list); }
[HttpGet] public ActionResult Create() { ViewBag.CategoriesList = new SelectList(_categoryService.GetAllCategories(), "Id", "Name"); return View(); }
[HttpPost] public ActionResult Create(Product product) { if (this.ModelState.IsValid) { _productService.AddNewProduct(product); _uow.SaveChanges(); }
return RedirectToAction("Index"); }
[HttpGet] public ActionResult CreateCategory() { return View(); }
[HttpPost] public ActionResult CreateCategory(Category category) { if (this.ModelState.IsValid) { _categoryService.AddNewCategory(category); _uow.SaveChanges(); }
return RedirectToAction("Index"); } } }

نکته مهم این کنترلر، تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس کنترلر است؛ به این ترتیب کنترلر جاری نمی‌داند که با کدام پیاده سازی خاصی از این اینترفیس‌ها قرار است کار کند.
اگر برنامه را به همین نحو اجرا کنیم، موتور ASP.NET MVC ایراد خواهد گرفت که یک کنترلر باید دارای سازنده‌ای بدون پارامتر باشد تا من بتوانم به صورت خودکار وهله‌ای از آن‌را ایجاد کنم. برای رفع این مشکل از کتابخانه StructureMap برای تزریق خودکار وابستگی‌ها کمک خواهیم گرفت:

using System;
using System.Data.Entity;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.ServiceLayer;
using StructureMap; 
namespace EF_Sample07.MvcAppSample
{ // Note: For instructions on enabling IIS6 or IIS7 classic mode, // visit http://go.microsoft.com/?LinkId=9394801
public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication { public static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters) { filters.Add(new HandleErrorAttribute()); }
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes) { routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute( "Default", // Route name "{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults ); }
protected void Application_Start() { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>()); HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize(); AreaRegistration.RegisterAllAreas(); RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters); RegisterRoutes(RouteTable.Routes); initStructureMap(); }
private static void initStructureMap() { ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IUnitOfWork>().HttpContextScoped().Use(() => new Sample07Context()); x.ForRequestedType<ICategoryService>().TheDefaultIsConcreteType<EfCategoryService>(); x.ForRequestedType<IProductService>().TheDefaultIsConcreteType<EfProductService>(); });
//Set current Controller factory as StructureMapControllerFactory ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new StructureMapControllerFactory()); }
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e) { ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects(); } }
public class StructureMapControllerFactory : DefaultControllerFactory { protected override IController GetControllerInstance(RequestContext requestContext, Type controllerType) { return ObjectFactory.GetInstance(controllerType) as Controller; } } }

توضیحات:
کدهای فوق متعلق به کلاس Global.asax.cs هستند. در اینجا در متد Application_Start، متد initStructureMap فراخوانی شده است.
با پیاده سازی ObjectFactory.Initialize در کدهای برنامه کنسول معرفی شده آشنا شدیم. اینبار فقط حالت کش شدن کلاس Context برنامه را HttpContextScoped قرار داده‌ایم تا به ازای هر درخواست رسیده یک بار الگوی واحد کار وهله سازی شود.
نکته مهمی که در اینجا اضافه شده‌است، استفاده از متد ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory می‌باشد. این متد نیاز به وهله‌ای از نوع DefaultControllerFactory دارد که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس StructureMapControllerFactory مشاهده می‌کنید. به این ترتیب در زمان وهله سازی خودکار یک کنترلر، اینبار StructureMap وارد عمل شده و وابستگی‌های برنامه را مطابق تعاریف ObjectFactory.Initialize ذکر شده، به سازنده کلاس کنترلر تزریق می‌کند.
همچنین در متد Application_EndRequest با فراخوانی ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects از نشتی اتصالات به بانک اطلاعاتی جلوگیری خواهیم کرد. چون وهله الگوی کار برنامه HttpScoped تعریف شده، در پایان یک درخواست به صورت خودکار توسط StructureMap پاکسازی می‌شود و به نشتی منابع نخواهیم رسید.


استفاده از الگوی واحد کار و کلاس‌های سرویس تهیه شده در یک برنامه ASP.NET Web forms

در یک برنامه ASP.NET Web forms نیز می‌توان این مباحث را پیاده سازی کرد:

using System;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.ServiceLayer;
using StructureMap; 
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public class Global : System.Web.HttpApplication { private static void initStructureMap() { ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IUnitOfWork>().HttpContextScoped().Use(() => new Sample07Context()); x.ForRequestedType<ICategoryService>().TheDefaultIsConcreteType<EfCategoryService>(); x.ForRequestedType<IProductService>().TheDefaultIsConcreteType<EfProductService>();
x.SetAllProperties(y=> { y.OfType<IUnitOfWork>(); y.OfType<ICategoryService>(); y.OfType<IProductService>(); }); }); }
void Application_Start(object sender, EventArgs e) { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>()); HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize(); initStructureMap(); }
void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e) { ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects(); }

در اینجا کدهای کلاس Global.asax.cs را ملاحظه می‌کنید. توضیحات آن با قسمت ASP.NET MVC آنچنان تفاوتی ندارد و یکی است. البته منهای تعاریف SetAllProperties که جدید است و در ادامه به علت اضافه کردن آن‌ها خواهیم رسید.
در ASP.NET Web forms برخلاف ASP.NET MVC نیاز است کار وهله سازی اینترفیس‌ها را به صورت دستی انجام دهیم. برای این منظور و کاهش کدهای تکراری برنامه می‌توان یک کلاس پایه را به نحو زیر تعریف کرد:

using System.Web.UI;
using StructureMap; 
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public class BasePage : Page { public BasePage() { ObjectFactory.BuildUp(this); } } }

سپس برای استفاده از آن خواهیم داشت:

using System;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.DomainClasses;
using EF_Sample07.ServiceLayer; 
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public partial class AddProduct : BasePage { public IUnitOfWork UoW { set; get; } public IProductService ProductService { set; get; } public ICategoryService CategoryService { set; get; }
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e) { if (!IsPostBack) { bindToCategories(); } }
private void bindToCategories() { ddlCategories.DataTextField = "Name"; ddlCategories.DataValueField = "Id"; ddlCategories.DataSource = CategoryService.GetAllCategories(); ddlCategories.DataBind(); }
protected void btnAdd_Click(object sender, EventArgs e) { var product = new Product { Name = txtName.Text, Price = int.Parse(txtPrice.Text), CategoryId = int.Parse(ddlCategories.SelectedItem.Value) }; ProductService.AddNewProduct(product); UoW.SaveChanges(); Response.Redirect("~/Default.aspx"); } } }


اینبار وابستگی‌های کلاس افزودن محصولات، به صورت خواصی عمومی تعریف شده‌اند. این خواص عمومی توسط متد SetAllProperties که در فایل global.asax.cs معرفی شدند، باید یکبار تعریف شوند (مهم!).
سپس اگر دقت کرده باشید، اینبار کلاس AddProduct از BasePage ما ارث بری کرده است. در سازند کلاس BasePage، با فراخوانی متد ObjectFactory.BuildUp، تزریق وابستگی‌ها به خواص عمومی کلاس جاری صورت می‌گیرد.
در ادامه نحوه استفاده از این اینترفیس‌ها را جهت مقدار دهی یک DropDownList یا ذخیره سازی اطلاعات یک محصول مشاهده می‌کنید. در اینجا نیز کار با اینترفیس‌ها انجام شده و کلاس جاری دقیقا نمی‌داند که با چه وهله‌ای مشغول به کار است. تنها در زمان اجرا است که توسط StructureMap ، به ازای هر اینترفیس معرفی شده، وهله‌ای مناسب بر اساس تعاریف فایل Global.asax.cs در اختیار برنامه قرار می‌گیرد.

کدهای کامل مثال‌های این سری را از آدرس زیر هم می‌توانید دریافت کنید: (^)


به روز رسانی
کدهای قسمت جاری را به روز شده جهت استفاده از EF 6 و StructureMap 3 در VS 2013، از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EF_Sample07