مطالب
آموزش LINQ بخش چهارم
 بررسی عبارت Join
عبارت Join برای ایجاد ارتباط بین عناصر دو توالی استفاده می‌شود. پیش نیاز این عملیات وجود یک مقدار در عناصر توالی ورودی است که بتوان از طریق آن برابری دو عنصر را اهراز کرد.
عبارت join، دو توالی را به عنوان ورودی دریافت می‌کند. هر عنصر در توالی اول باید یک خصوصیت داشته باشد که بتوان آن را با یک خصوصیت از عناصر توالی دوم مقایسه کرد. عبارت Join، مقادیر مشخص شده را از طریق کلمه‌ی کلیدی equals مقایسه می‌کند. باید توجه داشت که عملیات join  برای بررسی برابری دو مقدار، در دو توالی مختلف است. از این رو به آن equal-joins می‌گویند.
فرم خروجی عبارت join  بر اساس نوع عملیات join ای است که ما انجام می‌دهیم.

انواع JOIN :
• Inner JOIN
• Group JOIN
• Left JOIN

کلاس‌های زیر را در نظر بگیرید:
/// <summary>
/// دستور العمل
/// </summary>
class Recipe
{
  public int Id { get; set; }
  public string Name { get; set; }
}

/// <summary>
/// بازخورد
/// </summary>
class Review
{
  public int RecipeId { get; set; }
  public string ReviewText { get; set; }
}
بر اساس مدل‌های تعریف شده، هر Recipe ممکن است 0، 1 یا تعداد نامحدودی Review داشته باشد. همانطور که می‌بینید هیچ رابطه‌ی مستقیمی این دو مدل با هم ندارند. در کلاس Review یک خصوصیت وجود دارد که ID مدل Recipe را در خود نگه می‌دارد.

Inner Join
 این دستور عنصری از  توالی اول را که متناظر با آن عنصری در توالی دوم وجود داشته باشد، به خروجی می‌برد.
مثال:

Recipe[] recipes =
{
   new Recipe {Id = 1, Name = "Mashed Potato"},
   new Recipe {Id = 2, Name = "Crispy Duck"},
   new Recipe {Id = 3, Name = "Sachertorte"}
};

Review[] reviews =
{
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Tasty!"},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Not nice :("},
   new Review {RecipeId = 1, ReviewText = "Pretty good"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Too hard"},
   new Review {RecipeId = 2, ReviewText = "Loved it"}
};

var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   RecipeReview = review.ReviewText
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"{item.RecipeName}-{item.RecipeReview}");
}
در مثال فوق، در ابتدا دو توالی تعریف شد. recipes که تعدادی دستور العمل و reviews که مجموعه‌ای از بازخوردها را در خود نگه می‌دارند.
پرس و جو با عبارت from که اشاره‌گری به توالی اول است آغاز و با معرفی یک متغیر Range به نام Recipe ادامه پیدا می‌کند. سپس دستور Join نوشته شده است. مجددا متغیر range  جدیدی به نام review معرفی شده که به عناصر توالی دوم اشاره خواهد کرد. در ادامه کلمه‌ی کلیدی on اجازه می‌دهد که عناصر یکسانی در توالی اول را با عناصر یکسانی در توالی دوم مشخص کنیم. کلمه‌ی کلیدی equal هم برای مقایسه‌ی برابری دو مقدار استفاده شده است. عبارت join  بر اساس مقدار id  در مجموعه recipes و همچنین Recipeid در مجموعه‌ی reviews خروجی را مهیا خواهد کرد.
خروج مثال فوق به شکل زیر است :
Mashed Potato-Tasty!
Mashed Potato-Not nice :(
Mashed Potato-Pretty good
Crispy Duck-Too hard
Crispy Duck-Loved it
همانطور که مشاهده می‌کنید کلیه دستورالعمل‌هایی که بازخوردی برای آنها وجود دارد، در خروجی وجود دارند.

Group Join
بکارگیری into به همراه join، دستور Group Join را می‌سازد.
این دستور  خروجی حاصل از join  را گروه بندی خواهد کرد. Group join یک توالی سلسله مراتبی را تولید می‌کند که در آن یک عنصر از توالی اول با یک یا چند عنصر در توالی دوم در ارتباط است.
مثال:
var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   Reviews = reviewGroup//collection of related reviews
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"Review for {item.RecipeName}");
   foreach (var review in item.Reviews)
   {
       Console.WriteLine($"-{review.ReviewText}");
   }
}
در این مثال از 2 توالی تعریف شده‌ی در مثال قبل استفاده کرده‌ایم.
متغیر reviewGroup توالی حاصل از اجرای join  را نمایش می‌دهد. برای ایجاد توالی خروجی، نتیجه به یک نوع بی نام، بازتاب شده است. هر عنصر در نوع بی نام یک گروه را نشان می‌دهد. نوع بی نام شامل دو خصوصیت RecipeName که مقدار آن از توالی اول می‌آید و Reviews که حاصل خروجی Join است می‌باشد.
خروجی مثال بالا به شکل زیر است:
Review for Mashed Potato
-Tasty!
-Not nice :(
-Pretty good
Review for Crispy Duck
-Too hard
-Loved it
Review for Sachertorte
همانطور که می‌بینید اینبار عنصر Sachertorte در خروجی ظاهر شده است. اگر عنصری در توالی سمت چپ وجود داشته باشد که عنصر و یا عناصری در توالی سمت راست با آن متناظر نباشند، آنگاه دستور join،  یک لیست خالی را برای این عنصر تخصیص می‌دهد.

Left outer join
برای آنکه بتوان یک خروجی غیر سلسله مراتبی و اصطلاحا flat را ایجاد کرد که مانند خروجی مثال group join  باشد (نمایش عنصر Sachertorte) می‌توان از عملگر  ()DefaultIfEmpty به‌همراه یک عبارت from اضافی و معرفی یک متغیر Range استفاده کرد. در صورت نبودن عنصر متناظر در توالی دوم این متغیر range بصورت null تنظیم می‌شود.
مثال :
در این مثال از مجموعه‌های تعریف شده‌ی در بخش اول مطلب استفاده کرده‌ایم:
var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
from rg in reviewGroup.DefaultIfEmpty()
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   //RecipeReview = rg.ReviewText SystemNullException
   RecipeReview = (rg == null ? "n/a" : rg.ReviewText)
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"{item.RecipeName}-{item.RecipeReview}");
}
در بخشی از کد بالا به خاطر وجود حالت null، در خروجی استثنائی رخ خواهد داد. به همین خاطر قبل از تخصیص، مقدار را کنترل کرده‌ایم.
خروجی مثال فوق به شکل زیر است:
Mashed Potato-Tasty!
Mashed Potato-Not nice :(
Mashed Potato-Pretty good
Crispy Duck-Too hard
Crispy Duck-Loved it
Sachertorte-n/a
همانطور که مشاهده می‌کنید، خروجی به صورت غیر سلسله مراتبی و flat می‌باشد. از طریق دستور select و جایگزین کردن مقدار N/A به جای null، عنصر Sachertorte را در خروجی مهیا کرده‌ایم .
یک راه جایگزین برای کنترل مقدار null در دستور select بازسازی متد DefaultIfEmpty به‌صورتی است که به جای ایجاد مقدار null، یک نمونه‌ی جدید از مدل review را با مقدار پیش فرض N/A ایجاد کند.
مثال:
var query = from recipe in recipes
join review in reviews on recipe.Id equals review.RecipeId
into reviewGroup
from rg in reviewGroup.DefaultIfEmpty(new Review { ReviewText = "N/A" })
select new //anonymous type
{
   RecipeName = recipe.Name,
   RecipeReview = rg.ReviewText
};

foreach (var item in query)
{
   Console.WriteLine($"{item.RecipeName}-{item.RecipeReview}");
}
خروجی مثال بالا :
 Mashed Potato-Tasty!
Mashed Potato-Not nice :(
Mashed Potato-Pretty good
Crispy Duck-Too hard
Crispy Duck-Loved it
Sachertorte-N/A 
مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت پنجم - درخواست‌های Ajax
AJAX و یا «Asynchronous JavaScript and XML» قابلیتی است که توسط web API جاوا اسکریپتی مرورگرها برای دریافت و یا به روز رسانی اطلاعات، بدون بارگذاری مجدد و کامل صفحه، ارائه می‌شود. این قابلیت اولین بار در سال 1999 توسط مایکروسافت با ارائه‌ی مرورگر IE 5.0 و معرفی شیء XMLHTTP که توسط یک ActiveX control ارائه می‌شد، میسر گردید و این روزها توسط استاندارد XMLHttpRequest در تمام مرورگرها قابل استفاده است. این استاندارد نیز مدتی است که توسط Fetch API مرورگرهای جدید جایگزین شده‌است (پس از 15 سال از ارائه‌ی استاندارد XMLHttpRequest) و در این لحظه در تمام مرورگرهای غالب وب پشتیبانی می‌شود.
در ادامه روش‌های مختلف ارسال درخواست‌های Ajax را توسط jQuery و همچنین معادل‌های XMLHttpRequest و Fetch API آن‌ها بررسی می‌کنیم.


ارسال درخواست‌های GET

توسط استاندارد جدید Fetch API 
  توسط XMLHttpRequest استاندارد  توسط jQuery 
 fetch('/my/name').then(function(response) {
  if (response.ok) {
   return response.text();
  }
  else {
   throw new Error();
  }
 }).then(
  function success(name) {
  console.log('my name is ' + name);
  },
  function failure() {
  console.error('Name request failed!');
  }
 );
 var xhr = new XMLHttpRequest();
  xhr.open('GET', '/my/name');
 xhr.onload = function() {
  if (xhr.status >= 400) {
   console.error('Name request failed!');
  }
  else {
   console.log('my name is ' + xhr.responseText);
  }
 };
 xhr.onerror = function() {
  console.error('Name request failed!');
 };
 xhr.send();
 $.get('/my/name').then(
  function success(name) {
  console.log('my name is ' + name);
  },
  function failure() {
  console.error('Name request failed!');
  }
 );

jQuery برای پشتیبانی از درخواست‌های Ajax، متد ویژه‌ای را به نام ()ajax ارائه می‌کند که برای ارسال درخواست‌هایی از هر نوع، مانندGET، POST و غیره کاربرد دارد. همچنین برای بعضی از نوع‌ها، متدهای کوتاه‌تری را مانند ()get و ()post نیز در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد. جاوا اسکریپت خالص و Web API مرورگرها نیز دو شیء XMLHttpRequest و fetch را برای ارسال درخواست‌های غیرهمزمان، ارائه می‌کند. XMLHttpRequest در تمام مرورگرهای قدیمی و جدید پشتیبانی می‌شود، اما fetch API مدتی است که در غالب مرورگرهای امروزی در دسترس است. در جدول فوق روش ارسال درخواست‌های Ajax از نوع GET را توسط این سه روش مشاهده می‌کنید.
در این مثال‌ها درخواستی به آدرس my/name سمت سرور ارسال شده و انتظار می‌رود که یک plaintext حاوی متن کاربر بازگشت داده شود که در نهایت در console لاگ می‌شود.
- در حالت استفاده‌ی از jQuery در صورت بازگشت موفقیت آمیز پاسخی از طرف سرور، متد success و در غیراینصورت متد failure اجرا می‌شود. باید درنظر داشت که متد ajax جی‌کوئری، چیزی بیشتر از یک محصور کننده‌ی اشیاء XMLHttpRequest نیست.
- در حالت کار با XMLHttpRequest باید اندکی بیشتر تایپ کرد؛ اما اصول کار یکی است. در اینجا onload زمانی فراخوانی می‌شود که پاسخی از سرور دریافت شده و عملیات خاتمه یافته‌است؛ هرچند این پاسخ می‌تواند یک خطا نیز باشد. به همین جهت باید status آن‌را بررسی کرد. اگر رخ‌داد onerror فراخوانی شد، یعنی درخواست، در سطوح بسیار پایین آن مانند بروز یک خطای CORS با شکست مواجه شده‌است.
همانطور که مشاهده می‌کنید در حالت کار با XMLHttpRequest جاوا اسکریپت از اشیاء Promise پشتیبانی نمی‌کند که این کمبود با معرفی fetch API برطرف شده‌است که نمونه‌ای از آن‌را با متد then متصل به fetch مشاهده می‌کنید؛ دقیقا مشابه متد ajax جی‌کوئری که آن نیز یک Promise را بازگشت می‌دهد.
تفاوت Promise جی‌کوئری با fetch API در این است که جی‌کوئری در صورتیکه یک status code بیانگر خطا را دریافت کند، قسمت failure را اجرا می‌کند؛ اما fetch API مانند اشیاء XMLHttpRequest تنها در صورت بروز خطاهای سطح پایین درخواست، این متد را فراخوانی خواهد کرد. هرچند اگر در اینجا response.ok نبود، می‌توان با صدور یک استثناء به رفتاری شبیه به jQuery رسید و قسمت then failure را به صورت خودکار اجرا کرد.


ارسال درخواست‌های Ajax از نوع POST ، PUT و DELETE

در اینجا اطلاعاتی با MIME type از نوع plaintext به سمت سرور ارسال می‌شود. جهت سهولت توضیح و تمرکز بر روی قسمت‌های مهم آن، بخش مدیریت پاسخ آن حذف شده‌است و این مورد دقیقا با مثال قبلی که در مورد درخواست‌های از نوع GET بود، یکی است.
توسط استاندارد جدید Fetch API 
توسط XMLHttpRequest استاندارد 
توسط jQuery 
 fetch('/user/name', {
  method: 'POST',
  body: 'some data'
 });
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('POST', '/user/name');
 xhr.send('some data');
 $.ajax({
  method: 'POST',
  url: '/user/name',
  contentType: 'text/plain',
  data: 'some data'
 });
در حالت ارسال اطلاعات به سرور با متد POST، نیاز است contentType متد ajax جی‌کوئری حتما ذکر شود. در غیراینصورت آن‌را به application/x-www-form-urlencoded تنظیم می‌کند که ممکن است الزاما مقداری نباشد که مدنظر ما است. در اینجا بدنه‌ی درخواست به خاصیت data انتساب داده می‌شود.
اگر از شیء XMLHttpRequest استفاده شود، Content-Type آن به صورت پیش‌فرض به text/plain تنظیم شده‌است. در اینجا بدنه‌ی درخواست به متد send ارسال می‌شود.
متد fetch نیز همانند شیء XMLHttpRequest دارای Content-Type پیش‌فرض از نوع text/plain است. در اینجا بدنه‌ی درخواست به خاصیت body انتساب داده می‌شود.

درخواست‌های از نوع POST عموما برای ایجاد رکوردی جدید در سمت سرور مورد استفاده قرار می‌گیرند و از درخواست‌های PUT بیشتر برای به روز رسانی مقادیر موجود یک رکورد کمک گرفته می‌شود. درخواست‌های از نوع PUT نیز دقیقا مانند درخواست‌های از نوع POST در اینجا مدیریت می‌شوند و در هر سه حالت، متد ارسال اطلاعات، به مقدار PUT تنظیم خواهد شد:
توسط استاندارد جدید Fetch API 
توسط XMLHttpRequest استاندارد 
 توسط jQuery 
 fetch('/user/1', {
  method: 'PUT',
  body: //record including new mobile number 
 });
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('PUT', '/user/1');
 xhr.send(/* record including new data */);
 $.ajax({
  method: 'PUT',
  url: '/user/1',
  contentType: 'text/plain',
  data: //record including new data
 });
درخواست‌های از نوع DELETE نیز مانند قبل بوده و تنها تفاوت آن، نداشتن بدنه‌ی درخواست است:
 توسط استاندارد جدید Fetch API   توسط XMLHttpRequest استاندارد  توسط jQuery 
 fetch('/user/1', {method: 'DELETE'});
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('DELETE', '/user/1');
 xhr.send();
 $.ajax('/user/1', {method: 'DELETE'});


مدیریت Encoding درخواست‌های Ajax

در مثال‌های قبل، اطلاعاتی از نوع text/plain را به سمت سرور ارسال کردیم که به آن encoding type نیز گفته می‌شود. برای تکمیل بحث می‌توان حالت‌های دیگری مانند application/x-www-form-urlencoded، application/json و یا multipart/form-data را که در برنامه‌های کاربردی زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرند، بررسی کرد.

کار با URL Encoding

عموما URL encoding در دو قسمت آدرس درخواستی به سرور و یا حتی بدنه‌ی درخواست ارسالی تنظیم می‌شود. MIME type آن نیز application/x-www-form-urlencoded است و اطلاعات آن شامل یکسری جفت کلید/مقدار است. برای متدهای ارسال از نوع GET و DELETE، اطلاعات آن در انتهای آدرس درخواستی و برای سایر حالات در بدنه‌ی درخواست ذکر می‌شوند.
در جی‌کوئری با استفاده از متد param آن می‌توان یک شیء جاوا اسکریپتی را به معادل URL-encoded string آن‌ها تبدیل کرد:
$.param({
  key1: 'some value',
  'key 2': 'another value'
});
با این خروجی encode شده:
 key1=some+value&key+2=another+value
البته باید دقت داشت زمانیکه از متد ajax جی‌کوئری استفاده می‌شود، دیگر نیازی به استفاده‌ی مستقیم از متد param نیست:
 $.ajax({
  method: 'POST',
  url: '/user',
  data: {
  name: 'VahidN',
  address: 'Address 1',
  phone: '555-555-5555'
  }
 });
در اینجا یک شیء جاوا اسکریپتی معمولی به خاصیت data آن نسبت داده شده‌است که در پشت صحنه در حین ارسال به سرور، چون Content-Type پیش‌فرض (و ذکر نشده‌ی در اینجا) دقیقا همان application/x-www-form-urlencoded است، به صورت خودکار تبدیل به یک URL-encoded string می‌شود.

برخلاف جی‌کوئری در حین کار با روش‌های جاوا اسکریپتی خالص این encoding باید به صورت دستی و صریحی انجام شود. برای این منظور دو متد استاندارد encodeURI و encodeURIComponent در جاوا اسکریپت مورد استفاده قرار می‌گیرند. هدف متد encodeURI اعمال آن بر روی یک URL کامل است و یا کلید/مقدارهای جدا شده‌ی توسط & مانند first=Vahid&last=N. اما متد encodeURIComponent صرفا جهت اعمال بر روی یک تک مقدار طراحی شده‌است.
به این ترتیب معادل جاوا اسکریپتی قطعه کد جی‌کوئری فوق به صورت زیر است:
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 var data = encodeURI('name=VahidN&address=Address 1&phone=555-555-5555');
 xhr.open('POST', '/user');
 xhr.setRequestHeader('Content-Type', 'application/x-www-form-urlencoded');
 xhr.send(data);
که در آن data توسط encodeURI تبدیل به یک رشته‌ی URL-encoded شده و سپس با ذکر صریح Content-Type به سمت سرور ارسال می‌شود.
روش انجام اینکار توسط fetch API به صورت زیر است:
   var data = encodeURI('name=VahidN&address=Address 1&phone=555-555-5555');
  fetch('/user', {
  method: 'POST',
  headers: {'Content-Type': 'application/x-www-form-urlencoded'},
  body: data
 });
معادل متد param جی‌کوئری با جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است؛ برای تبدیل یک شیء جاوا اسکریپتی به معادل URL-encoded string آن:
function param(object) {
    var encodedString = '';
    for (var prop in object) {
        if (object.hasOwnProperty(prop)) {
            if (encodedString.length > 0) {
                encodedString += '&';
            }
            encodedString += encodeURI(prop + '=' + object[prop]);
        }
    }
    return encodedString;
}


کار با JSON Encoding

در عمل JSON نمایش رشته‌ای یک شیء جاوا اسکریپتی است و هدف آن سهولت نقل و انتقالات این اشیاء به سرور و برعکس است. برخلاف حالت application/x-www-form-urlencoded که اطلاعات آن مسطح است، حالت application/json امکان ارسال اطلاعات سلسله مراتبی را نیز میسر می‌کند (مانند مثال زیر که phone آن دیگر مسطح نیست و خود آن نیز یک شیء جاوا اسکریپتی است).
 در جی‌کوئری برای ارسال اشیاء جاوا اسکریپتی JSON Encoded به سمت سرور از روش زیر استفاده می‌شود:
 $.ajax({
  method: 'POST',
  url: '/user',
  contentType: 'application/json',
  data: JSON.stringify({
   name: 'VahidN',
   address: 'Address 1',
   phone: {
   home: '555-555-5555',
   mobile: '444-444-4444'
  }
  });
 });
در اینجا نسبت به مثال قبلی، ذکر Content-Type ضروری بوده و همچنین data نیز باید به صورت دستی encode شود. برای این منظور می‌توان از متد استاندارد JSON.stringify استفاده کرد که از زمان IE 8.0 به بعد در تمام مرورگرها پشتیبانی می‌شود.
پیاده سازی همین مثال با جاوا اسکریپت خالص و XMLHttpRequest استاندارد به صورت زیر است:
  var xhr = new XMLHttpRequest();
 var data = JSON.stringify({
   name: 'VahidN',
   address: 'Address 1',
   phone: {
    home: '555-555-5555',
    mobile: '444-444-4444'
   }
   });
 xhr.open('POST', '/user');
 xhr.setRequestHeader('Content-Type', 'application/json');
 xhr.send(data);
که در اینجا نیز Content-Type به صورت صریحی ذکر و از متد JSON.stringify برای encode دستی اطلاعات کمک گرفته شده‌است.
در این حالت اگر خروجی سرور نیز JSON باشد، روش دریافت و پردازش آن به صورت زیر است:
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('GET', '/user/1');
 xhr.onload = function() {
  var user = JSON.parse(xhr.responseText);
  // do something with this user JavaScript object 
 };
 xhr.send();
رخ‌داد onload، پس از پایان درخواست فراخوانی می‌شود. در اینجا برای دسترسی به response body می‌توان از خاصیت responseText استفاده کرد و سپس توسط متد JSON.parse این رشته را تبدیل به یک شیء جاوا اسکریپتی نمود.
اگر از مرورگر IE صرفنظر کنیم، تمام مرورگرهای دیگر دارای خاصیتی به نام xhr.response نیز هستند که نیاز به تبدیل و Parse دستی رشته‌ی دریافتی را حذف می‌کند؛ از این جهت که این خاصیت حاوی شیء جاوا اسکریپتی معادل بدنه‌ی response دریافتی از سمت سرور است. البته با این شرط که سرور، Content-Type مساوی application/json را برای response تنظیم کرده باشد.
و روش انجام این عملیات توسط fetch API به صورت زیر است:
 fetch('/user', {
  method: 'POST',
  headers: {'Content-Type': 'application/json'},
  body: JSON.stringify({
   name: 'VahidN',
   address: 'Address 1',
   phone: {
   home: '555-555-5555',
   mobile: '444-444-4444'
  }
  });
 });
که در اینجا نیز هدر Content-Type تنظیم و همچنین از متد JSON.stringify برای تبدیل شیء جاوا اسکریپتی به رشته‌ی معادل، استفاده شده‌است.
و یا اگر بخواهیم اطلاعات JSON دریافتی از سمت سرور را در اینجا پردازش کنیم، روش کار به صورت زیر است:
 fetch('/user/1').then(function(response) {
  return response.json();
  }).then(function(userRecord) {
   // do something with this user JavaScript object 
 });
Fetch API به صورت یک Promise، امکان دسترسی به شیء response را مهیا می‌کند. چون می‌دانیم خروجی آن json است، از متد ()json آن که یک Promise را بازگشت می‌دهد استفاده خواهیم کرد. پس از پایان موفقیت آمیز درخواست، then دوم تعریف شده، اجرا و userRecord ارسالی به آن، همان شیء جاوا اسکریپتی دریافتی از سمت سرور است.
همین مثال را اگر بخواهیم توسط ECMAScript 2016 و Arrow functions آن بازنویسی کنیم، به قطعه کد زیر می‌رسیم:
 fetch('/user/1')
  .then(response => response.json()) // Transform the data into json 
  .then(userRecord => {
  // do something with this userRecord object
  });


کار با Multipart Encoding

نوع دیگری از encoding که بیشتر با فرم‌های HTML بکار می‌رود، multipart/form-data نام دارد:
 <form action="my/server" method="POST" enctype="multipart/form-data">
  <label>First Name:
   <input name="first">
  </label>
 
  <label>Last Name:
   <input name="last">
  </label>
 
  <button>Submit</button>
 </form>
با فعال بودن این نوع encoding، اطلاعات نمونه‌ی فرم فوق به شکل زیر به سمت سرور ارسال می‌شوند:
 -----------------------------1686536745986416462127721994
 Content-Disposition: form-data; name="first"

 Vahid
 -----------------------------1686536745986416462127721994
 Content-Disposition: form-data; name="last"

 N
 -----------------------------1686536745986416462127721994--
از این روش نه فقط برای ارسال اطلاعات کلید/مقدارها و اشیاء جاوا اسکریپتی استفاده می‌شود، بلکه از آن برای ارسال اطلاعات فایل‌های باینری نیز کمک گرفته می‌شود.
روش ارسال اطلاعات با این نوع encoding خاص به سمت سرور توسط متد ajax جی‌کوئری به صورت زیر است:
  var formData = new FormData();
 formData.append('name', 'VahidN');
 formData.append('address', 'Address 1');
 formData.append('phone', '555-555-5555');
 
 $.ajax({
  method: 'POST',
  url: '/user',
  contentType: false,
  processData: false,
  data: formData
 });
همانطور که ملاحظه می‌کنید jQuery روش توکاری را برای انجام اینکار نداشته و باید از FormData جاوا اسکریپت یا همان web API مرورگرها به همراه متد ajax آن استفاده کرد. در این حالت اطلاعات به صورت کلید/مقدارها به شیء استاندارد FormData اضافه شده و سپس به سمت سرور ارسال می‌شوند. باید دقت داشت FormData از نگارش‌های پس از IE 9.0 در دسترس است.
در اینجا ذکر processData: false ضروری است. در غیراینصورت jQuery این اطلاعات را به یک URL-encoded string تبدیل می‌کند. همچنین با اعلام contentType: false، جی‌کوئری در کار مرورگر دخالت نمی‌کند. از این جهت که هدر ویژه‌ی این نوع درخواست‌ها توسط خود مرورگر تنظیم می‌شود و برای مثال یک چنین شکلی را دارد:
 multipart/form-data; boundary=—————————1686536745986416462127721994
این عدد انتهای هدر یک unique ID است که جزئی از اطلاعات multipart بوده و توسط مرورگر به انتهای هدر اصلی multipart/form-data اضافه می‌شود.

روش انجام اینکار با XMLHttpRequest و همچنین fetch API به صورت زیر است:
توسط استاندارد جدید Fetch API 
توسط XMLHttpRequest استاندارد 
 var formData = new FormData();
 formData.append('name', 'VahidN');
 formData.append('address', 'Address 1');
 formData.append('phone', '555-555-5555');

 fetch('/user', {
  method: 'POST',
  body: formData
 });
 var formData = new FormData(),
  xhr = new XMLHttpRequest();

 formData.append('name', 'VahidN');
 formData.append('address', 'Address 1');
 formData.append('phone', '555-555-5555');

 xhr.open('POST', '/user');
 xhr.send(formData);
همانطور که مشاهده می‌کنید قسمت استفاده‌ی از FormData استاندارد در اینجا یکسان است و همچنین نیازی به ذکر هدر و یا اطلاعات اضافه‌تری نیست.


آپلود فایل‌ها توسط درخواست‌های Ajax ایی

تنها راه آپلود فایل‌ها در مرورگرهای قدیمی که شامل IE 9.0 هم می‌شود، تعریف المان <"input type="file> در داخل المان <form> و سپس submit مستقیم آن فرم است. برای رفع این مشکل در مرورگرهای پس از IE 9.0 و پشتیبانی از Ajax، جهت آپلود فایل‌ها، استاندارد XMLHttpRequest Level 2 معرفی شده‌است. در این حالت اگر المان <input type=file> در صفحه وجود داشته باشد، روش ارسال Ajax ایی آن به سمت سرور به صورت زیر است:
توسط استاندارد جدید Fetch API 
 توسط XMLHttpRequest استاندارد  توسط jQuery 
var file = document.querySelector(
      'INPUT[type="file"]').files[0];
fetch('/uploads', {
  method: 'POST',
  body: file
  });
 }
var file = document.querySelector(
    'INPUT[type="file"]').files[0],
xhr = new XMLHttpRequest();
xhr.open('POST', '/uploads');
xhr.send(file);

var file = $('INPUT[type="file"]')[0].files[0]; 
$.ajax({
   method: 'POST',
   url: '/uploads',
   contentType: false,
   processData: false,
   data: file
  });
در اینجا روش آپلود یک تک فایل را به سرور، توسط درخواست‌های Ajax ایی مشاهده می‌کنید و توضیحات contentType: false و processData: false آن مانند قبل است تا jQuery این اطلاعات multipart را پیش از ارسال به سرور دستکاری نکند.
یک نکته: اگر نیاز به آپلود بیش از یک فایل را داشتید و همچنین در اینجا نیاز به اطلاعات دیگری مانند سایر فیلدهای فرم نیز وجود داشت، از همان روش تعریف  new FormData و افزودن اطلاعات مورد نیاز به آن استفاده کنید. امکان افزودن شیء file نیز به FormData پیش بینی شده‌است.


دانلود فایل‌ها توسط درخواست‌های Ajax ایی

پیشتر در حین بررسی JSON encoding توسط fetch API از متد ()json برای تبدیل اطلاعات دریافتی از سرور به json و بازگشت آن به صورت یک Promise استفاده کردیم:
  fetch(url) 
  .then((resp) => resp.json()) // Transform the data into json 
  .then(function(data) { 
    // use data object
    }) 
  })
در اینجا علاوه بر ()json، متدهای استاندارد دیگری نیز پیش بینی شده‌اند که همگی یک Promise را بازگشت می‌دهند:
- ()clone یک کپی از response را تهیه می‌کند.
- ()redirect یک response جدید را با URL دیگری ایجاد می‌کند.
- ()arrayBuffer یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به یک شیء ArrayBuffer تبدیل می‌کند.
- ()formData یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به یک شیء FormData تبدیل می‌کند.
- ()blob یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به یک شیء Blob تبدیل می‌کند.
- ()text یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به string تبدیل می‌کند.
- ()json یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به یک شیء جاوا اسکریپتی تبدیل می‌کند.

در اینجا متدی که می‌تواند برای تبدیل یک byte array بازگشتی از سرور به فایل قابل دریافت در سمت کلاینت مورد استفاده قرار گیرد، متد blob است:
function downloadBlob()
{
       fetch('/Home/InMemoryReport')
   .then(function(response) {
         return response.blob();
   })
   .then(function(xlsxBlob) {
             var a = document.createElement("a");
             document.body.appendChild(a);
             a.style = "display: none";
             let url = window.URL.createObjectURL(xlsxBlob);
             a.href = url;
             a.download = "report.xlsx";
             a.click();
             window.URL.revokeObjectURL(url);
   });
}
فرض کنید مسیر Home/InMemoryReport یک گزارش PDF و یا اکسل را به صورت byte array بازگشت می‌دهد. اولین then نوشته شده، درخواست تبدیل این byte array را پس از پایان response به یک شیء Blob می‌دهد. پس از پایان درخواست، این Promise اجرا شده و نتیجه‌ی آن به صورت خودکار در اختیار then دوم قرار می‌گیرد. در اینجا همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، یک المان جدید anchor مخفی را ایجاد کرده و به صفحه اضافه می‌کنیم. سپس url آن‌را به این شیء Blob، توسط متد استاندارد window.URL.createObjectURL تنظیم می‌کنیم. با استفاده از متد URL.createObjectURL می‌توان آدرس موقت محلی را برای دسترسی به آن تولید کرد و یک چنین آدرس‌هایی به صورت blob:http تولید می‌شوند. نام این فایل را هم توسط ویژگی download این شیء می‌توان تنظیم نمود. در نهایت بر روی آن، متد click را فراخوانی می‌کنیم. با اینکار مرورگر این فایل را به صورت یک فایل دریافت شده‌ی متداول در لیست فایل‌های آن قرار می‌دهد. این روش در مورد تدارک دکمه‌ی دریافت تمام blobهای دریافتی از سرور کاربرد دارد.


ارسال درخواست‌های Ajax به دومین‌های دیگر (CORS)

گاهی از اوقات نیاز است اطلاعاتی را توسط درخواست‌های Ajax، به سروری دیگر در دومینی دیگر ارسال و یا دریافت کرد. هرچند انجام اینکار به صورت مستقیم و خارج از مرورگر بدون مشکل قابل انجام است، اما مرورگرها برای درخواست‌های جاوا اسکریپتی محدودیت «same-origin policy» را اعمال می‌کنند. به این معنا که XMLHttpRequest بین دومین‌ها به صورت پیش‌فرض ممنوع است. برای ارسال درخواست‌های مجاز و از پیش مشخص شده‌ی Ajax بین دومین‌ها، تاکنون دو روش پیش بینی شده‌است:
الف) روش JSONP
«same-origin policy» از شروع ارسال درخواستی به خارج از دومین جاری، جلوگیری می‌کند. هرچند این مورد به درخواست‌های XMLHttpRequest اعمال می‌شود، اما در مورد المان‌هایی از نوع <a>، <img>  و  <script> صادق نیست و آن‌ها محدود به این سیاست امنیتی نیستند. روش «JavaScript Object Notation with Padding» و یا به اختصار JSONP از یکی از همین استثناءها جهت ارسال درخواست‌هایی به سایر دومین‌ها استفاده می‌کند. البته نام این روش کمی غلط انداز است؛ از این جهت که در این فرآیند اصلا JSON ایی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد؛ خروجی سرور در این حالت یک تابع جاوا اسکریپتی است و نه JSON.
روش انجام این نوع درخواست‌ها را توسط جی‌کوئری در ذیل مشاهده می‌کنید:
 $.ajax('http://jsonp-aware-endpoint.com/user/1', {
  jsonp: 'callback',
  dataType: 'jsonp'
 }).then(function(response) {
  // handle user info from server 
 });
در این حالت jQuery پس از اجرای تابع دریافتی از سرور، نتیجه‌ی آن‌را در قسمت then، در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد.
انجام اینکار بدون jQuery و در حقیقت کاری که jQuery در پشت صحنه برای ایجاد تگ script انجام می‌دهد، چنین چیزی است:
 window.myJsonpCallback = function(data) {
  // handle user info from server 
 };

 var scriptEl = document.createElement('script');
 scriptEl.setAttribute('src',
  'http://jsonp-aware-endpoint.com/user/1?callback=myJsonpCallback');
 document.body.appendChild(scriptEl);
هرچند این روش هنوز هم در بعضی از سایت‌ها مورد استفاده‌است، در کل بهتر است از آن دوری کنید؛ چون ممکن است به مشکلات امنیتی دیگری ختم شود. این روش بیشتر در روزهای آغازین معرفی محدودیت «same-origin policy» بکار گرفته می‌شد (در زمان IE 7.0).


ب) روش CORS

CORS  و یا Cross Origin Resource Sharing روش مدرن و پذیرفته شده‌ی ارسال درخواست‌های Ajax در بین دومین‌ها است و دارای دو نوع ساده و غیرساده است. نوع ساده‌ی آن به همراه هدر مخصوص Origin است که جهت بیان دومین ارسال کننده‌ی درخواست بکار می‌رود و تنها از encodingهای “text/plain”  و  “application/x-www-form-urlencoded”  پشتیبانی می‌کند. نوع غیرساده‌ی آن که این روزها بیشتر بکار می‌رود، از نوع «preflight» است. Preflight در اینجا به این معنا است که زمانیکه درخواست Ajax ایی را به دومین دیگری ارسال کردید، پیش از ارسال، مرورگر یک درخواست از نوع OPTIONS را به سمت سرور مقصد ارسال می‌کند. در این حالت اگر سرور مجوز مناسبی را صادر کرد، آنگاه مرورگر اصل درخواست را به سمت آن سرور ارسال می‌کند. به همین جهت در این حالت به ازای هر درخواستی که در برنامه ارسال می‌شود، در برگه‌ی network مرورگر، دو درخواست را مشاهده خواهید کرد. درخواست preflight از نوع OPTIONS به صورت خودکار توسط مرورگر مدیریت می‌شود و نیازی به کدنویسی خاصی ندارد.


مدیریت کوکی‌ها در درخواست‌های Ajax

اگر درخواست Ajax ایی را به دومین دیگری ارسال کنید، به صورت پیش‌فرض به همراه کوکی‌های مرتبط نخواهد بود. برای رفع این مشکل نیاز است خاصیت withCredentials را به true تنظیم کنید:
توسط استاندارد جدید Fetch API 
توسط XMLHttpRequest استاندارد 
 توسط jQuery 
 fetch('http://someotherdomain.com', {
  method: 'POST',
  headers: {
  'Content-Type': 'text/plain'
  },
  credentials: 'include'
 });
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('POST', 'http://someotherdomain.com');
 xhr.withCredentials = true;
 xhr.setRequestHeader('Content-Type', 'text/plain');
 xhr.send('sometext');
 $.ajax('http://someotherdomain.com', {
  method: 'POST',
  contentType: 'text/plain',
  data: 'sometext',
  beforeSend: function(xmlHttpRequest) {
  xmlHttpRequest.withCredentials = true;
  }
 });
 
یک نکته‌ی مهم: در fetch API حتی برای درخواست‌های ساده نیز کوکی‌ها ارسال نمی‌شوند. در این حالت برای کار با دومین جاری و ارسال کوکی‌های کاربر به سمت سرور، باید از تنظیم 'credentials: 'same-origin استفاده کرد؛ زیرا مقدار پیش‌فرض آن omit است.
مطالب
درخت‌ها و گراف‌ها قسمت پنجم

در ،قسمت قبلی پیاده سازی درخت‌ها را بررسی کردیم و در این قسمت مبحث گراف‌ها را آغاز می‌کنیم .

گراف‌ها یکی از پر اهمیت‌ترین و همچنین پر استفاده‌ترین ساختارها هستند و به خوبی روابط بین تمامی اشیاء را نشان می‌دهند و در عمل تقریبا همه چیز را پشتیبانی می‌کنند. در ادامه متوجه خواهید شد که درخت‌ها، زیر مجموعه‌ای از گراف‌ها هستند و همانطور که می‌دانید لیست‌ها هم زیر مجموعه‌ی درخت‌ها هستند. پس لیست‌ها هم زیر مجموعه‌ی گراف‌ها می‌شوند .

مفهوم پایه‌ای گراف
در این بخش تعدادی از مهمترین خصوصیات گراف‌ها را بررسی می‌کنیم که تعدادی از آن‌ها بسیار شبیه به ساختمان درخت‌هاست، ولی تفاوت‌های زیادی با هم دارند؛ زیرا که درخت، خود نوع متفاوتی از ساختمان گراف‌ها است .

درخت زیر را در نظر بگیرید؛ این درخت هم مانند سایر درخت‌ها با گره‌های شماره دار، نامگذاری شده است که تشخیص آن‌ها را برای ما آسان‌تر می‌سازد. در گراف، به گره‌ها راس یا vertice    هم می‌گویند. هر چند نام گره هم برای آن‌ها به کار برده می‌شود. به فلش‌هایی که به این رئوس اشاره می‌کنند، لبه‌های جهت دار directed edges  گفته می‌شود که در ویکی پدیا و کتب آموزشی فارسی، به آن‌ها یال اطلاق می‌شود . به یال هایی که از هر راس بیرون می‌آیند Predecessor گفته می‌شود که به معنی آغاز کننده است و به راسی که اشاره می‌کند، Successor گویند که به معنی ارث برنده یا جایگزین شناخته می‌شود. در شکل زیر عدد راس 19 آغاز کننده راس 1 است و 1 هم جایگزین یا ارث برنده 19 و اگر با دقت به شکل نگاه کنید می‌بینید که یک راس می‌تواند از چند راس ارث برنده باشد؛ مثل راس 21 .




برای نمایش گراف، ما از عبارت (V,E) استفاده می‌کنیم که V مجموعه‌ای از راس‌ها و E مجموعه‌ای از لبه‌هاست. هر لبه (که با e کوچک نمایش داده می‌شود) و در مجموعه E قرار دارد، پیوند دو راس v و u را نشان می‌دهد یا به عبارتی به صورت ریاضی می‌شود (e=(u,v .
برای اینکه مطالب را بهتر درک کنیم بهتر است که هر راس را یک شهر و هر لبه را یک جاده‌ی یک طرفه برای ارتباط با این راس‌ها فرض کنیم. مثلا اگر یکی از راس‌ها را تهران تصور کنیم و دیگری را کاشان، لبه یا جاده‌ی یک طرفه‌ای که این دو شهر را به هم متصل می‌کند، می‌شود جاده یا لبه‌ی تهران کاشان.

در بعضی مواقع از لبه‌های بدون جهت استفاده می‌شود که این لبه‌ها را لبه‌های دو طرفه می‌گویند؛ مثل جاده‌ی دو طرفه. گاهی هم از دو لبه‌ی جهت دار به جای یک لبه‌ی بدون جهت استفاده می‌کنند که نمونه‌ی آن را در شکل زیر می‌بینید.

دو راسی که به وسیله‌ی یک یال به یکدیگر متصل می‌شوند را همسایه Neighbor می‌نامند. هر یال می‌تواند یک عدد برای خود داشته باشد که به این عدد وزن یال یا لبه می‌گویندWeight (Cost)   و در مثال بالا می‌توان گفت وزن هر یال می‌شود مسافت آن جاده؛ مسافتی که بین دو شهر همسایه باید طی شود. تصویر زیر یک گراف را نشان می‌دهد که وزن یال‌های آن در کنار هر یال نوشته شده است.


مسیر Path در گراف همانند درخت‌ها، طی کردن مسیری است که از یک راس به راس دیگر می‌رسد. در مثال بالا باید گفت که برای رسیدن از شهر مبدا به شهر مقصد، باید از چه شهرهایی عبور کرد. در شکل بالا مسیر 1 - 12 - 19 - 21 - 7 - 21 و 1 مسیر نیستند؛ چرا که راس 21 هیچ لبه‌ی آغاز کننده‌ای ندارد و بیشتر ارث برنده است.

طول Length هر مسیر هم تعداد یال‌هایی است که در طول مسیر قرار دارد یا تعداد راس‌ها منهای یک؛ به این مثال دقت کنید:

مسیر 1 -12-19-21 مسیری است که طول آن سه می‌باشد.

وزن مسیر هم از جمع وزن یال‌هایی که در طول مسیر طی می‌شود به دست می‌آید.

حلقه Loop مسیری است که راس اولیه با راس نهایی یکی باشد. نمونه‌ی آن مسیر 1-12-19-1 می‌باشد. ولی مسیر 1-7-21 حلقه‌ای تشکیل نمی‌دهد.

لبه‌ی حلقه ای Looping Edge لبه‌ای است که مبداء یا آغاز کننده‌ی آن با مقصد یا ارث برنده‌ی آن یکی باشد. یعنی به راسی وصل شود که از همان، آغاز شده است. مثل لبه‌ی متصل به راس 14.


یک کلاس گراف به چه مواردی نیاز دارد:

عملیات ایجاد گراف

افزودن و حذف یک راس یا لبه

بررسی اینکه بین دو راس لبه ای وجود دارد یا خیر

جست و جوی جانشین‌های یک راس


در قسمت آینده کد آن را در سی شارپ پیاده سازی خواهیم کرد.

مطالب
واکشی اطلاعات سرویس Web Api با استفاده از TypeScript و AngularJs
در پست‌های قبلی با TypeScript، AngularJs و Web Api آشنا شدید. در این پست قصد دارم از ترکیب این موارد برای پیاده سازی عملیات واکشی اطلاعات سرویس Web Api در قالب یک پروژه استفاده نمایم. برای شروع ابتدا یک پروژه Asp.Net MVC ایجاد کنید.
در قسمت مدل ابتدا یک کلاس پایه برای مدل ایجاد خواهیم کرد:
public abstract class Entity
    {
        public Guid Id { get; set; }
    }
حال کلاسی به نام Book ایجاد می‌کنیم:
public class Book : EntityBase
    {
        public string Name { get; set; }
        public decimal Author { get; set; }
    }
در پوشه مدل یک کلاسی به نام BookRepository ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید(به جای پیاده سازی بر روی بانک اطلاعاتی، عملیات بر روی لیست درون حافظه انجام می‌گیرد):
 public class BookRepository
    {
        private readonly ConcurrentDictionary<Guid, Book> result = new ConcurrentDictionary<Guid, Book>();

        public IQueryable<Book> GetAll()
        {
            return result.Values.AsQueryable();
        }        

        public Book Add(Book entity)
        {
            if (entity.Id == Guid.Empty) entity.Id = Guid.NewGuid();

            if (result.ContainsKey(entity.Id)) return null;

            if (!result.TryAdd(entity.Id, entity)) return null;

            return entity;
        }     
    }

نوبت به کلاس کنترلر می‌رسد. یک کنترلر Api به نام BooksController ایجاد کنید و سپس کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
 public class BooksController : ApiController
    {
        public static BookRepository repository = new BookRepository();       

public BooksController()
        {
            repository.Add(new Book 
            {
                Id=Guid.NewGuid(),
                Name="C#",
                Author="Masoud Pakdel"
            });

            repository.Add(new Book
            {
                Id = Guid.NewGuid(),
                Name = "F#",
                Author = "Masoud Pakdel"
            });

            repository.Add(new Book
            {
                Id = Guid.NewGuid(),
                Name = "TypeScript",
                Author = "Masoud Pakdel"
            });
        }

        public IEnumerable<Book> Get()
        {
            return repository.GetAll().ToArray();
        }          
    }

در این کنترلر، اکشنی به نام Get داریم که در آن اطلاعات کتاب‌ها از Repository مربوطه برگشت داده خواهد شد. در سازنده این کنترلر ابتدا سه کتاب به صورت پیش فرض اضافه می‌شود و انتظار داریم که بعد از اجرای برنامه، لیست مورد نظر را مشاهده نماییم.

حال نویت به عملیات سمت کلاینت میرسد. برای استفاده از قابلیت‌های TypeScript و AngularJs در Vs.Net از این مقاله کمک بگیرید. بعد از آماده سازی در فولدر script، پوشه ای به نام app می‌سازیم و یک فایل TypeScript به نام  BookModel  در آن ایجاد می‌کنیم:
module Model {
    export class Book{
        Id: string;
        Name: string;
        Author: string;
    }
}
واضح است که ماژولی به نام Model داریم که در آن کلاسی به نام Book ایجاد شده است. برای انتقال اطلاعات از طریق سرویس http$ در Angular نیاز به سریالایز کردن این کلاس به فرمت Json خواهیم داشت. قصد داریم View مورد نظر را به صورت زیر ایجاد نماییم:
 <div ng-controller="Books.Controller">       
        <table class="table table-striped table-hover" style="width: 500px;">
            <thead>
                <tr>
                    <th>Name</th>
                    <th>Author</th>              
                </tr>
            </thead>
            <tbody>
                <tr ng-repeat="book in books">
                    <td>{{book.Name}}</td>
                    <td>{{book.Author}}</td>                                     
                </tr>
            </tbody>
        </table>
    </div>

توضیح کد‌های بالا:
ابتدا یک کنترلری که به نام Controller که در ماژولی به نام Book تعریف شده است باید ایجاد شود. اطلاعات تمام کتب ثبت شده باید از سرویس مورد نظر دریافت و با یک ng-repeat در جدول نمایش داده خواهند شود.
در پوشه app یک فایل TypeScript دیگر برای تعریف برخی نیازمندی‌ها به نام  AngularModule ایجاد می‌کنیم که کد آن به صورت زیر خواهد بود:
declare module AngularModule {
    export interface HttpPromise {
        success(callback: Function) : HttpPromise;       
    }
    export interface Http {
        get(url: string): HttpPromise;   
    }
}
در این ماژول دو اینترفیس تعریف شده است. اولی به نام HttpPromise است که تابعی به نام success  دارد. این تابع باید بعد از موفقیت آمیز بودن  عملیات فراخوانی شود. ورودی آن از نوع Function است. بعنی اجازه تعریف یک تابع را به عنوان ورودی برای این توابع دارید.
در اینترفیس Http نیز تابعی به نام get تعریف شده  است که  برای دریافت اطلاعات از سرویس api، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از آن جا که تعریف توابع در اینترفیس فاقد بدنه است در نتیجه این جا فقط امضای توابع مشخص خواهد شد. پیاده سازی توابع به عهده کنترلر‌ها خواهد بود:
مرحله بعد مربوط است به تعریف کنترلری  به نام BookController تا اینترفیس بالا را پیاده سازی نماید. کد‌های آن به صورت زیر خواهد بود:
/// <reference path='AngularModule.ts' />
/// <reference path='BookModel.ts' />

module Books {
    export interface Scope {        
        books: Model.Book[];
    }

    export class Controller {
        private httpService: any;

        constructor($scope: Scope, $http: any) {
            this.httpService = $http;

            this.getAllBooks(function (data) {
                $scope.books = data;
            });
            var controller = this;
    }

        getAllBooks(successCallback: Function): void {
            this.httpService.get('/api/books').success(function (data, status) {
                successCallback(data);
            });
        }
    }
}


توضیح کد‌های بالا:
برای دسترسی به تعاریف انجام شده در سایر ماژول‌ها باید ارجاعی به فایل تعاریف ماژول‌های مورد نظر داشته باشیم. در غیر این صورت هنگام استفاده از این ماژول‌ها با خطای کامپایلری روبرو خواهیم شد. عملیات ارجاع به صورت زیر است:
/// <reference path='AngularModule.ts' />
/// <reference path='BookModel.ts' />
در پست قبلی توضیح داده شد که برای مقید سازی عناصر بهتر است یک اینترفیس به نام Scope تعریف کنیم تا بتوانیم متغیر‌های مورد نظر برای مقید سازی را در آن تعریف نماییم در این جا تعریف آن به صورت زیر است:
export interface Scope {  
        books: Model.Book[];      
    }
در این جا فقط نیاز به لیستی از کتاب‌ها داریم تا بتوان در جدول مورد نظر در View آنرا پیمایش کرد. تابعی به نام getAllBooks در کنترلر مورد نظر نوشته شده است که ورودی آن یک تابع خواهد بود که باید بعد از واکشی اطلاعات از سرویس، فراخوانی شود. اگر به کد‌های بالا دقت کنید می‌بینید که در ابتدا سازنده کنترلر،سرویس http$ موجود در Angular به متغیری به نام httpService نسبت داده می‌شود. با فراخوانی تابع get و ارسال آدرس سرویس که با توجه به مقدار مسیر یابی پیش فرض کلاس WebApiConfig باید با api شروع شود به راحتی اطلاعات مورد نظر به دست خواهد آمد. بعد از واکشی در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات تابع success اجرا می‌شود که نتیجه آن انتساب مقدار به دست آمده به متغیر books تعریف شده در scope$ می‌باشد.

در نهایت خروجی به صورت زیر خواهد بود:


سورس پیاده سازی مثال بالا در Visual Studio 2013
مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش دوم
در ادامه قسمت قبلی قصد داریم دو کنترل دیگر را نیز بایند کنیم؛ ولی از آنجا که مقادیر آن‌ها رشته‌ای یا عددی نیست و مقداری متفاوت هست، از مبحثی به نام ValueConverter استفاده خواهیم کرد.
Value Converter چیست؟


موقعی که شما قصد بایند کردن دو نوع داده متفاوت را به هم دارید، نیاز به یک کد واسط پیدا می‌کنید تا این کد واسط مقادیر شما را از مبدا دریافت کرده و تبدیل به نوعی کند که مقصد بتواند از آن استفاده کند یا بلعکس. ValueConverter نام کلاسی است که از یک اینترفیس به نام IValueConverter ارث بری کرده است و شامل دو متد تبدیل نوع از مبدا به مقصد Convert و دیگری از مقصد به مبدا  ConvertBack می‌شود که خیلی کمتر پیاده سازی می‌شود.
پیاده سازی یک کلاس مبدل سه مرحله دارد:
  • مرحله اول :ساخت کلاس ValueConverter
  • مرحله دوم : تعریف آن به عنوان یک منبع یا ریسورس
  • مرحله سوم : استفاده از آن در عملیات بایند کردن Binding

در مرحله اول، نحوه پیاده سازی کلاس ValueConverter به شکل زیر است:
public class BoolToVisibilityConverter : IValueConverter
{
    public object Convert(object value, Type targetType, 
        object parameter, CultureInfo culture)
    {
        // Do the conversion from bool to visibility
    }
 
    public object ConvertBack(object value, Type targetType, 
        object parameter, CultureInfo culture)
    {
        // Do the conversion from visibility to bool
    }
}

در متد تبدیل باید مقداری را که کنترل نیاز دارد، بر اساس مقادیر کلاس، ایجاد و بازگشت دهید.

در مرحله‌ی دوم نحوه تعریف مبدل ما در پنجره XAML به صورت زیر می‌باشد:
<Window x:Class="test.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:نامی دلخواه="clr-namespace:فضای نامی که کلاس مبدل در آن قرار دارد"
        >

    <Window.Resources>
        <نام دلخواهی که در بالا تعریف کرده اید: ClassNameنام کلاس  x:Key="کلید این آیتم در ریسورس"/>
    </Window.Resources>

کلمه‌های کلیدی xmlns که مخفف XML NameSpace هستند جهت تعریف دسترسی به فضاهای نام طراحی شده‌اند و طبق تعریف مایکروسافت همان مفهوم تگ‌های تعریف فضای نام در XML را دارند که توسط مایکروسافت توسعه یافته‌اند. این تعریف‌ها در تگ ریشه (در اینجا window) تعریف می‌شوند. دو فضای نام اولی که به طور پیش فرض در همه جای پروژه قرار دارند، اشاره به فریم ورک WPF دارند. کلمه‌ی کلیدی x در خط شماره سه، نام دلخواهی است که دسترسی ما را به خصوصیات یا تعاریف XAML موجود در sdk باز می‌کند؛ مثلا استفاده از خصوصیاتی چون x:key یا x:class را به همراه دارد.
پس الان باید خط چهارم برای ما روشن باشد؛ فضای نام جدیدی را در برنامه خودمان ایجاد کرده‌ایم که این تگ به آن اشاره می‌کند و نام دلخواهی هم برای اشاره به این فضای نام برایش در نظر گرفته‌ایم. هر موقع در برنامه این نام دلخواه تعیین شده قرار گیرد، یعنی اشاره به این فضای نام که در قسمت Window.resource خط هشتم تعریف شده است.
در خط هشتم، یک ریسورس (منبع) را به برنامه معرفی کرده‌ایم:
ریسورس‌ها برای ذخیره سازی داده‌ها در سطح یک کنترل، سطح محلی در یک پنجره، یا سطح عمومی در کل پروژه به کار می‌روند. محدودیتی در ذخیره داده‌ها وجود ندارد و هر چقدر که دوست دارید می‌توانید داده به آن پاس کنید. این داده‌ها می‌توانند یک سری اطلاعات ذخیره شده در یک ساختار ساده تا یک ساختار سلسه مراتبی از کنترل‌ها باشند. ریسورس‌ها به شما این اجازه را می‌دهند تا داده‌ها را در یک مکان ذخیره کرده و آن‌ها را در یک یا چندجا مورد استفاده قرار دهید.

از آن جا که مباحث ریسورس‌ها را در یک مقاله‌ی جداگانه بررسی می‌کنیم، فقط به ذکر نکات بالا جهت کد فعلی بسنده خواهیم کرد و ادامه‌ی آن را در یک مقاله دیگر مورد بررسی قرار می‌دهیم.
هر ریسورس دارای یک نام یا یک کلید است که با خصوصیت x:key تعریف می‌شود.
ریسورس بالا یک کلاس را که در فضای نام دلخواهی قرار دارد، تعریف می‌کند و یک کلید هم به آن انتساب می‌دهد.
مرحله‌ی سوم معرفی ریسورس به عملیات Binding است:
{Binding نام پراپرتی کلاس, Converter={StaticResource کلید آیتم مربوطه در ریسورس}, ConverterParameter=پارامتری که به کلاس مبدل پاس می‌شود}

بخش اول دقیقا همان چیزی است که در قسمت قبلی یاد گرفتیم. معرفی پراپرتی که باید عمل بایند به آن صورت گیرد. قسمت بعدی معرفی مبدل است و از آن جا که تابع مبدل ما در یک منبع است، اینگونه می‌نویسیم: {} را باز کرده و ابتدا کلمه StaticResource فاصله و سپس کلید ریسورس که تابع را از ریسورس فراخوانی کند و قسمت بعدی هم پاس کردن یک پارامتر به تابع مبدل است.

حال که با اصول نوشتار آشنا شدیم کار را آغاز می‌کنیم.
قصد داریم یک مبدل برای فیلد جنیست درست کنیم. از آنجا که این فیلد Boolean است و خصوصیت IsChecked یک RadioButton هم Boolean است، می‌توان یک ارتباط مستقیم را ایجاد کرد. ولی مشکل در اینجا هست که True برای مذکر است و false برای مؤنث. در نتیجه تنها Radiobutton مربوطه به جنس مذکر به این حالت پاسخ می‌دهد و از آنجا که  برای جنس مونث  false در نظر گرفته شده است، انتخاب آن هم false خواهد بود. پس باید در مبدل، مقداری که کنترل می‌خواهد را شناسایی کرده و اگر مقدار با آن برابر بود، True را بازگردانیم. مقداری که هر کنترل درخواست می‌کند را از طریق پارامتر به تابع مبدل ارسال می‌کنیم. radiobutton مذکر، مقدار True را به عنوان پارامتر ارسال می‌کند و radiobutton مونث هم مقدار false را به عنوان پارامتر ارسال می‌کند. اگر تابع مبدل را ببینید، این مقدار‌ها با پارامترها همخوانی دارند، True در غیر این صورت false بر میگرداند.

مرحله اول تعریف کلاس ValueConveter:
using System;
using System.Globalization;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class GenderConverter: IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            bool bparam;

            bool test = bool.TryParse(parameter.ToString(), out bparam);
            if (test)
            {
                return ((bool)value).Equals(bparam);
            }
            return DependencyProperty.UnsetValue;
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در کد بالا پارامتر ارسالی را دریافت می‌کنیم و اگر برابر با Null باشد، مقداری برگشتی را عدم ذکر شدن خصوصیت وابسته اعلام می‌کنیم. در نتیجه انگار این خصوصیت مقداردهی نشده است. اگر مخالف Null باشد، کار ادامه پیدا می‌کند. در نهایت مقایسه‌ای بین پارامتر و مقدار پراپرتی (value) صورت گرفته و نتیجه‌ی مقایسه را برگشت می‌دهیم.

برای تعریف این مبدل در محیط XAML به صورت زیر اقدام می‌کنیم:
<Window x:Class="test.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:valueConverters="clr-namespace:test.ValueConverters"
        Title="MainWindow" Height="511.851" Width="525">

    <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
    </Window.Resources>
</window>
 کلمه valueConveter به فضای نام test.valueConverters اشاره می‌کند که در قسمت ریسورس، از کلاس GenderConverter آن استفاده می‌کنیم و کلیدی که برای این ریسورس در نظر گرفتیم را GenderConverter تعریف کردیم (هم نامی کلید ریسورس و نام کلاس مبدل اتفاقی است و ارتباطی با یکدیگر ندارند).

نکته: در صورتی که بعد از تعریف ریسورس با خطای زیر روبرو شدید و محیط طراحی Design را از دست دادید یکبار پروژه را بیلد کنید تا مشکل حل شود.
The name "GenderConverter" does not exist in the namespace "clr-namespace:test.ValueConverters".


اکنون در عملیات بایندینگ دو کنترل اینگونه می‌نویسیم:
     <RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=True}" Name="RdoMale"  >Male</RadioButton>
                <RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=False}" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0"  >Female</RadioButton>
حال برنامه را اجرا کرده و نتیجه را ببینید. برای تست بهتر می‌توانید جنسیت فرد را در منبع داده تغییر دهید. همچنین از آنجا که این مقدار برای جنس مذکر نیازی به بررسی و تبدیل ندارد می‌توانید عملیات بایند را عادی بنویسید:
<RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender}" Name="RdoMale"  >Male</RadioButton>
این کد می‌تواند برای تمامی وضعیت‌های دو مقداری چون جنسیت و وضعیت تاهل و ... هم به کار برود. ولی حالا سناریویی را تصور کنید که که مقادیر از دو تا بیشتر شود؛ مثل وضعیت تحصیلی ، دسترسی‌ها و غیره که این‌ها نیاز به داده‌های شمارشی چون Enum‌ها دارند. روند کار دقیقا مانند بالاست:
هر کنترل مقداری از یک enum را میپذیرد که میتواند آن مقدار را با استفاده از پارامتر، به تابع مبدل ارسال کند و سپس تابع چک می‌کند که آیا چنین مقداری در enum مدنظر یافت می‌شود یا خیر؛ این کد الان کار می‌کندو واقعا هم کد درستی است و هیچ مشکلی هم ندارد. ولی برای یک لحظه تصور کنید پنجره شما شامل چهار خصوصیت enum دار است. یعنی الان باید 4 تابع مبدل بنویسید. پس باید کد را بازنویسی کنیم تا به هر enum که مدنظر است پاسخ دهد؛ به این ترتیب تنها یک تابع مبدل می‌نویسیم.

جهت یادآوری نگاهی به کلاس برنامه می‌اندازیم:
public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person : INotifyPropertyChanged
    { 
        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; }

        private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }
فعلا IList را از پراپرتی FieldOfWork بر میداریم تا این سناریو باشد که تنها یک Enum قابل انتخاب است:
public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; }
بعدا حالت قبلی را بررسی میکنیم.

کد کلاس مبدل را به صورت زیر می‌نویسیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class EnumConverter : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            if (Enum.IsDefined(value.GetType(), value) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            object paramvalue = Enum.Parse(value.GetType(), ParameterString);
            return paramvalue.Equals(value);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در مرحله اول مثل کد قبلی بررسی می‌شود که آیا پارامتری ارسال شده است یا خیر. در مرحله دوم بررسی می‌شود که نوع داده مقدار پراپرتی چیست یعنی چه Enum ایی مورد استفاده قرار گرفته است. اگر در Enum مقداری که در پارامتر به آن ذکر شده است وجود نداشته باشد، بهتر هست که کار در همین جا به پایان برسد؛ زیرا که یک پارامتر اشتباهی ارسال شده است و چنین مقداری در Enum وجود ندارد. در غیر اینصورت کار ادامه می‌یابد و پارامتر را به enum تبدیل کرده و با مقدار مقایسه می‌کنیم. اگر برابر باشند نتیجه true را باز میگردانیم.

کد قسمت ریسورس را با کلاس جدید به روز می‌کنیم:
    <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
        <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter>
    </Window.Resources>
کد چک باکس‌ها هم به شکل زیر تغییر می‌یابد:
    <CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>
کلاس GetPerson که منبع داده ما را فراهم می‌کند هم به شکل زیر است:
  public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender =true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                FieldOfWork = test.FieldOfWork.Actor,
                Date = DateTime.Now.AddDays(-3)
            };
        }

برنامه را اجرا کنید تا نتیجه کار را ببینید. باید چک باکس Actor تیک خورده باشد. میتوانید منبع داده را تغییر داده تا نتیجه کار را ببینید.

بگذارید فیلد FieldOfWork را به حالت قبلی یعنی IList برگردانیم. در بسیاری از اوقات ما چند گزینه از یک Enum را انتخاب می‌کنیم، مثل داشتن چند سطح دسترسی یا چند سمت کاری و ...

کلاس را به همراه کد GetPerson به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
    public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person : INotifyPropertyChanged
    { 
        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }

        private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }

        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName = "man.jpg",
                Country = "Italy",
                FieldOfWork = new FieldOfWork[] { test.FieldOfWork.Actor, test.FieldOfWork.Producer },
                Date = DateTime.Now.AddDays(-3)
            };
        }
}

دو Enum بازیگر و تهیه کننده را انتخاب کرده‌ایم، پس در زمان اجرا باید این دو گزینه انتخاب شوند.
کد مبدل را به صورت زیر می‌نویسیم:
using System;
using System.Collections;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class EnumList : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

         var enumlist= (IList) value;         

            if(enumlist==null && enumlist.Count<1)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            if (Enum.IsDefined(enumlist[0].GetType(), ParameterString) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;


            /*
              foreach (var item  in enumlist)
            {
                object paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString);
                bool result = item.Equals(paramvalue);
                if (result)
                    return true;
            }
            return false;
             */
            return (from object item in enumlist let paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString) select item.Equals(paramvalue)).Any(result => result);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
مقدار پراپرتی را به نوع IList تبدیل می‌کنید و اگر لیست معتبر بود، برنامه را ادامه می‌دهیم؛ در غیر اینصورت تابع خاتمه می‌یابد. بعد از اینکه صحت وجود لیست اعلام شد، بررسی میکنیم آیا Enum چنین مقداری که پارامتر ذکر کرده است را دارد یا یک پارامتر اشتباهی است.
در حلقه‌ای که به شکل توضیح درآمده، همه آیتم‌های مربوطه در لیست را بررسی کرده و اگر آیتمی برابر پارامتر باشد، True بر میگرداند و در صورتی که حلقه به اتمام برسد و آیتم پیدا نشود، مقدار False را برمی‌گرداند. این حلقه از آن جهت به شکل توضیح درآمده است که کد Linq آن در زیر نوشته شده است.

تعریف کلاس بالا در ریسورس:
   <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
        <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter>
        <valueConverters:EnumList x:Key="EnumList"></valueConverters:EnumList>
    </Window.Resources>
و تغییر کلید ریسورس در خطوط چک باکس ها، باقی موارد همانند قبل ثابت هستند:
     <CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>

نتیجه‌ی کار باید به شکل زیر باشد:
فیلد جنسیت و زمینه کاری از تابع مبدل به دست آمده است.

  بدیهی است خروجی‌های بالا برای کنترل هایی است که مقدار Boolean را می‌پذیرند و برای سایر کنترل‌ها باید با کمی تغییر در کد و نوع برگشتی که تحویل خروجی متد مبدل می‌شود، دهید.

دانلود فایل‌های این قسمت
مطالب
قسمت اول - ساخت گزارش در محیط Telerik Reporting
یکی از ضروریات نرم افزارها وجود گزارشات مختلف در قالب لیست‌ها ، نمودارها و ... در آنها می‌باشد.یک نرم افزار خوب باید توانایی ارائه گزارشات خوب و زیبا را نیز داشته باشد.گزارشات در حقیقت نمایشی از داده‌ها هستند که عموما به چاپ می‌رسند. مورد دیگری که در خصوص گزارشات حائز اهمیت می‌باشد ، تبدیل آنها به فرمت‌های مختلف جهت حمل و جابه جایی آسان از سیستمی به سیستم دیگر می‌باشد. برای مثال تبدیل گزارشات به قالب Pdf مزایایی بسیاری از نظر قابل حمل بودن در پی خواهد داشت. در برنامه نویسی دات نت گزارشات را می‌توان توسط دستورات چاپ در دات تهیه ، نمایش و چاپ نمود. اما تهیه گزارش توسط دستورات دات نت کاری مشکل و طاقت فرسا می‌باشد. همچنین امکان تبدیل این گزارشات به فرمت‌های دیگر نظیر Pdf ، به راحتی انجام نمی‌شود و باید از کلاس‌ها و ابزارهای جانبی که برای این کار تهیه شده اند استفاده نمود . از این رو ابزارهای مختلفی در جهت تهیه گزارشات به وجود آمدند.ابزارهایی نظیر :

• Crystal Report
• Stimul Report
• Telerik Reporting
• … 

در ادامه این سری آموزش‌ها قصد داریم Telerik Reporting و نحوه تهیه گزارش با آن را مورد بررسی قرار دهیم. این ابزار امکانات بسیاری در خصوص تهیه گزارش برنامه‌های دات نتی نظیر Windows Form ، Asp.net و ... در اختیار ما قرار می‌دهد.در ادامه و برای شروع ، ساخت یک گزارش ساده در این محیط را بررسی میکنیم.

 
 نکته : گزارشاتی که توسط Telerik Reporting تهیه می‌شوند به وسیله کدهای C# جنریت می‌شوند.بنابراین همیشه توصیه می‌شود گزارشات خود را درون یک یا چند پروژه Class Library قرار دهیم و از این پس ، این گزارشات از درون پروژه‌های دیگر (ویندوزی ، وب و ...) در دسترس هستند.کافی ست پروژه Class Library را به عنوان Reference به پروژه مورد نظر خود اضافه کنیم..  برای شروع می‌توان یک پروژه جدید  از نوع Class Library  ایجاد کرد.پس از آن روی نام پروژه راست کلیک کنید و گزینه Telerik Report را انتخاب نمایید.پس از تعیین نام گزارش کلید Ok را کلیک نمایید.

انتخاب گزینه Telerik Reporting از پنجره New Item


در این حالت فایل گزارش به پروژه افزوده می‌شود. در ادامه می‌توانید توسط ویزاردی که نمایش داده می‌شود کارهای عمومی مربوط به پیاده سازی گزارش (انتخاب منبع داده(Data Source) ، ساخت Query جهت بارگذاری اطلاعات ، فیلدهایی که باید نمایش داده شوند ، گروه بندی داده‌ها و ...) را توسط این ویزارد انجام دهید. برای اینکار در پنجره ای که نمایش داده می‌شود بر روی کلید Next کلیک نمایید.
جهت ایجاد یک گزارش جدید در پنجره  Report Choose Page گزینه New Report را انتخاب نموده و کلید Next را کلیک نمایید.
جهت انتخاب منبع داده گزارش در پنجره Choose Data Source گزینه Add New Data Source را انتخاب نمایید.در این حالت می‌توانید گزینه‌های متفاوتی را به عنوان منبع داده گزارش خود انتخاب نمایید. گزینه‌های نمایش داده شده به شرح ذیل است:
• Sql Data Source : جهت اتصال مستقیم به بانک اطلاعات Microsoft Sql Server
• Object Data Source :  جهت اتصال به کلاس‌های لایه Business و بارگذاری داده از این کلاس ها
• Entity Data Source : جهت اتصال به  Entity Framework
• Open Access Data Source : جهت اتصال به Open Access ORM ساخت شرکت Telerik
• Cube Data Source : جهت اتصال و نمایش داده‌های تحلیل شده
  در ادامه برای اینکه بتوان مستقیما به Sql Server وصل شد و Query‌های مربوط به گزارش را روی آن اجرا نمود؛ می‌توان گزینه Sql Data Source را انتخاب نمود و بر روی کلید Ok کلیک کرد.سپس در پنجره Choose Your Data Connection گزینه New Connection را کلیک کنید و یک اتصال به بانک مورد نظر خود ایجاد کنید.پس ایجاد و تست Connection ساخته شده روی Next  کلیک کنید.در پنجره Save the connection string می‌توان نامی را جهت Connection string انتخاب کرد تا Connection string با همان نام در فایل Config پروژه ذخیره شود.در ادامه کلید Next را کلیک کرده و وارد مرحله بعد شوید. در پنجره Configure Data Source Command گزینه Query Builder را جهت ساخت Query مورد نظر برای بارگذاری داده‌ها انتخاب نمایید.

انتخاب جداول جهت ساخت Query


پنجره ساخت Query

پس از ساخت Query مورد نظر کلید Ok را کلیک نمایید. در پنجره Configure Data Source Command کوئری ساخته شده به شما نمایش داده می‌شود.کلید Next را کلیک کنید. 

سپس وارد مرحله Preview Data Source Result می‌شوید که در آن قادر خواهید بود پیش نمایشی از داده هایی که بعدا توسط Query ساخته شده بارگذاری خواهند شد را مشاهده نمایید. Next را کلیک نموده تا وارد مرحله بعد شوید.مرحله بعد Standard Report Type می‌باشد که در این مرحله شما می‌توانید نوع گزارش خود را انتخاب نمایید و کلید Next را فشار دهید.در بخش Design Data Layout چند فیلد را از بخش سمت چپ (Available Fields) انتخاب نموده و کلید Details را کلیک نمایید.فیلدهای انتخاب شده به بخش Details گزارش اضافه خواهند شد.در ادامه Next را کلیک کنید تا وارد بخش Choose Report Layout شوید.شما می‌توانید در این بخش یک حالت نمایشی را برای گزارش خود انتخاب نمایید و Next را کلیک نمایید.در بخش Choose Report Style یک قالب بندی جهت گزارش خود انتخاب نمایید.در ادامه Next و سپس Finish را کلیک نمایید.کدهای گزارش Generate شده می‌توان در قسمت Designer گزارش را مشاهده نمود. 

در این حالت کارهای زیر توسط Wizard به صورت اتوماتیک انجام خواهد شد:
• بایند شدن اتوماتیک فیلدهای گزارش به ستوان‌های مرتبط
• اعمال قالب بندی انتخاب شده برای صفحه و سر ستونها
• افزودن تاریخ و شماره صفحه به پایین گزارش
در ادامه پروژه را Rebuild کرده و گزینه Preview را در Designer جهت نمایش ، پیش نمایش گزارش کلیک نمایید.

نکته : در هر برنامه‌ی گزارش سازی بخش Designer گزارش به 4 بخش کلی تقسیم می‌شود:
•  Report Header: مواردی که در این بخش از گزارش قرار میگیرند در بالای صفحه اول گزارش نمایش داده می‌شوند.
•  Page Header: مواردی که در این بخش از گزارش قرار میگیرند در بالای همه صفحات گزارش قرار گرفته و تکرار می‌شوند.
•  Details: داده‌های اصلی گزارش که شامل جزئیات و بخش اصلی گزارش می‌باشند و سطر به سطر نیز تکرار می‌شوند در این بخش قرار می‌گیرند.
•  Page Footer: مواردی که در این بخش از گزارش قرار میگیرند در پایین همه صفحات نمایش داده می‌شوند.
•  Report Footer:مواردی که در این بخش قرار می‌گیرند در پایین صفحه آخر گزارش نمایش داده می‌شوند.  

ادامه دارد ...
مطالب
درخت‌ها و گراف‌ها قسمت سوم
همانطور که در قسمت قبلی گفتیم، در این قسمت قرار است به پیاده سازی درخت جست و جوی دو دویی مرتب شده بپردازیم. در مطلب قبلی اشاره کردیم که ما متدهای افزودن، جستجو و حذف را قرار است به درخت اضافه کنیم و برای هر یک از این متدها توضیحاتی را ارائه خواهیم کرد. به این نکته دقت داشته باشید درختی که قصد پیاده سازی آن را داریم یک درخت متوازن نیست و ممکن است در بعضی شرایط کارآیی مطلوبی نداشته باشد.
همانند مثال‌ها و پیاده سازی‌های قبلی، دو کلاس داریم که یکی برای ساختار گره است <BinaryTreeNode<T و دیگری برای ساختار درخت اصلی <BinaryTree<T.
کلاس BinaryTreeNode که در پایین نوشته شده‌است بعدا داخل کلاس BinaryTree قرار خواهد گرفت:
internal class BinaryTreeNode<T> :
    IComparable<BinaryTreeNode<T>> where T : IComparable<T>
{
    // مقدار گره
    internal T value;
 
    // شامل گره پدر
    internal BinaryTreeNode<T> parent;
 
    // شامل گره سمت چپ
    internal BinaryTreeNode<T> leftChild;
 
    // شامل گره سمت راست
    internal BinaryTreeNode<T> rightChild;
 
    /// <summary>سازنده</summary>
    /// <param name="value">مقدار گره ریشه</param>
    public BinaryTreeNode(T value)
    {
        if (value == null)
        {
            // از آن جا که نال قابل مقایسه نیست اجازه افزودن را از آن سلب می‌کنیم
            throw new ArgumentNullException(
                "Cannot insert null value!");
        }
 
        this.value = value;
        this.parent = null;
        this.leftChild = null;
        this.rightChild = null;
    }
 
    public override string ToString()
    {
        return this.value.ToString();
    }
 
    public override int GetHashCode()
    {
        return this.value.GetHashCode();
    }
 
    public override bool Equals(object obj)
    {
        BinaryTreeNode<T> other = (BinaryTreeNode<T>)obj;
        return this.CompareTo(other) == 0;
    }
 
    public int CompareTo(BinaryTreeNode<T> other)
    {
        return this.value.CompareTo(other.value);
    }
}
تکلیف کدهای اولیه که کامنت دارند روشن است و قبلا چندین بار بررسی کردیم ولی کدها و متدهای جدیدتری نیز نوشته شده‌اند که آن‌ها را بررسی می‌کنیم:
ما در مورد این درخت می‌گوییم که همه چیز آن مرتب شده است و گره‌ها به ترتیب چیده شده اند و اینکار تنها با مقایسه کردن گره‌های درخت امکان پذیر است. این مقایسه برای برنامه نویسان از طریق یک ذخیره در یک ساختمان داده خاص یا اینکه آن را به یک نوع Type قابل مقایسه ارسال کنند امکان پذیر است. در سی شارپ نوع قابل مقایسه با کلمه‌های کلیدی زیر امکان پذیر است:
T : IComparable<T>
در اینجا T می‌تواند هر نوع داده‌ای مانند Byte و int و ... باشد؛ ولی علامت : این محدودیت را اعمال می‌کند که کلاس باید از اینترفیس IComparable ارث بری کرده باشد. این اینترفیس برای پیاده‌سازی تنها شامل تعریف یک متد است به نام (CompareTo(T obj که عمل مقایسه داخل آن انجام می‌گردد و در صورت بزرگ بودن شیء جاری از آرگومان داده شده، نتیجه‌ی برگردانده شده، مقداری مثبت، در حالت برابر بودن، مقدار 0 و کوچکتر بودن مقدارمنفی خواهد بود. شکل تعریف این اینترفیس تقریبا چنین چیزی باید باشد:
public interface IComparable<T>
{
    int CompareTo(T other);
}
نوشتن عبارت بالا در جلوی کلاس، به ما این اطمینان را می‌بخشد که که نوع یا کلاسی که به آن پاس می‌شود، یک نوع قابل مقایسه است و از طرف دیگر چون می‌خواهیم گره‌هایمان نوعی قابل مقایسه باشند <IComparable<T را هم برای آن ارث بری می‌کنیم.
همچنین چند متد دیگر را نیز override کرده‌ایم که اصلی‌ترین آن‌ها GetHashCode و Equal است. موقعی که متد CompareTo مقدار 0 بر می‌گرداند مقدار برگشتی Equals هم باید True باشد.
... و یک نکته مفید برای خاطرسپاری اینکه موقعیکه دو شیء با یکدیگر برابر باشند، کد هش تولید شده آن‌ها نیز با هم برابر هستند. به عبارتی اشیاء یکسان کد هش یکسانی دارند. این رفتار سبب می‌شود که که بتوانید مشکلات زیادی را که در رابطه با مقایسه کردن پیش می‌آید، حل نمایید. 

پیاده سازی کلاس اصلی BinarySearchTree
مهمترین نکته در کلاس زیر این مورد است که ما اصرار داشتیم، T باید از اینترفیس IComparable مشتق شده باشد. بر این حسب ما می‌توانیم با نوع داده‌هایی چون int یا string کار کنیم، چون قابل مقایسه هستند ولی نمی‌توانیم با  []int یا streamreader کار کنیم چرا که قابل مقایسه نیستند.
public class BinarySearchTree<T>    where T : IComparable<T>
{
    /// کلاسی که بالا تعریف کردیم
    internal class BinaryTreeNode<T> :
        IComparable<BinaryTreeNode<T>> where T : IComparable<T>
    {
        // …
    }
 
    /// <summary>
    /// ریشه درخت
    /// </summary>
    private BinaryTreeNode<T> root;
 
    /// <summary>
    /// سازنده کلاس
    /// </summary>
    public BinarySearchTree()
    {
        this.root = null;
    }
 
//پیاده سازی متدها مربوط به افزودن و حذف و جست و جو
}
در کد بالا ما کلاس اطلاعات گره را به کلاس اضافه می‌کنیم و یه سازنده و یک سری خصوصیت رابه آن اضافه کرده ایم.در این مرحله گام به گام هر یک از سه متد افزودن ، جست و جو و حذف را بررسی می‌کنیم و جزئیات آن را توضیح می‌دهیم.

افزودن یک عنصر جدید
افزودن یک عنصر جدید در این درخت مرتب شده، مشابه درخت‌های قبلی نیست و این افزودن باید طوری باشد که مرتب بودن درخت حفظ گردد. در این الگوریتم برای اضافه شدن عنصری جدید، دستور العمل چنین است: اگر درخت خالی بود عنصر را به عنوان ریشه اضافه کن؛ در غیر این صورت مراحل زیر را نجام بده:
  • اگر عنصر جدید کوچکتر از ریشه است، با یک تابع بازگشتی عنصر جدید را به زیر درخت چپ اضافه کن.
  • اگر عنصر جدید بزرگتر از ریشه است، با یک تابع بازگشتی عنصر جدید را به زیر درخت راست اضافه کن.
  • اگر عنصر جدید برابر ریشه هست، هیچ کاری نکن و خارج شو.

پیاده سازی الگوریتم بالا در کلاس اصلی:
public void Insert(T value)
{
    this.root = Insert(value, null, root);
}
 
/// <summary>
/// متدی برای افزودن عنصر به درخت
/// </summary>
/// <param name="value">مقدار جدید</param>
/// <param name="parentNode">والد گره جدید</param>
/// <param name="node">گره فعلی که همان ریشه است</param>
/// <returns>گره افزوده شده</returns>
private BinaryTreeNode<T> Insert(T value,
        BinaryTreeNode<T> parentNode, BinaryTreeNode<T> node)
{
    if (node == null)
    {
        node = new BinaryTreeNode<T>(value);
        node.parent = parentNode;
    }
    else
    {
        int compareTo = value.CompareTo(node.value);
        if (compareTo < 0)
        {
            node.leftChild =
                Insert(value, node, node.leftChild);
        }
        else if (compareTo > 0)
        {
            node.rightChild =
                Insert(value, node, node.rightChild);
        }
    }
 
    return node;
}
متد درج سه آرگومان دارد، یکی مقدار گره جدید است؛ دوم گره والد که با هر بار صدا زدن تابع بازگشتی، گره والد تغییر خواهد کرد و به گره‌های پایین‌تر خواهد رسید و سوم گره فعلی که با هر بار پاس شدن به تابع بازگشتی، گره ریشه‌ی آن زیر درخت است.
در مقاله قبلی اگر به یاد داشته باشید گفتیم که جستجو چگونه انجام می‌شود و برای نمونه به دنبال یک عنصر هم گشتیم و جستجوی یک عنصر در این درخت بسیار آسان است. ما این کد را بدون تابع بازگشتی و تنها با یک حلقه while پیاده خواهیم کرد. هر چند مشکلی با پیاده سازی آن به صورت بازگشتی وجود ندارد.
الگوریتم از ریشه بدین صورت آغاز می‌گردد و به ترتیب انجام می‌شود:
  • اگر عنصر جدید برابر با گره فعلی باشد، همان گره را بازگشت بده.
  • اگر عنصر جدید کوچکتر از گره فعلی است، گره سمت چپ را بردار و عملیات را از ابتدا آغاز کن (در کد زیر به ابتدای حلقه برو).
  • اگر عنصر جدید بزرگتر از گره فعلی است، گره سمت راست را بردار و عملیات را از ابتدا آغاز  کن.
در انتها اگر الگوریتم، گره را پیدا کند، گره پیدا شده را باز می‌گرداند؛ ولی اگر گره را پیدا نکند، یا درخت خالی باشد، مقدار برگشتی نال خواهد بود.

حذف یک عنصر
حذف کردن در این درخت نسبت به درخت دودودیی معمولی پیچیده‌تر است. اولین گام این عمل، جستجوی گره مدنظر است. وقتی گره‌ایی را مدنظر داشته باشیم، سه بررسی زیر انجام می‌گیرد:
  • اگر گره برگ هست و والد هیچ گره‌ای نیست، به راحتی گره مد نظر را حذف می‌کنیم و ارتباط گره والد با این گره را نال می‌کنیم.
  • اگر گره تنها یک فرزند دارد (هیچ فرقی نمی‌کند چپ یا راست) گره مدنظر حذف و فرزندش را جایگزینش می‌کنیم.
  • اگر گره دو فرزند دارد، کوچکترین گره در زیر درخت سمت راست را پیدا کرده و با گره مدنظر جابجا می‌کنیم. سپس یکی از دو عملیات بالا را روی گره انجام می‌دهیم.
اجازه دهید عملیات بالا را به طور عملی بررسی کنیم. در درخت زیر ما می‌خواهیم گره 11 را حذف کنیم. پس کوچکترین گره سمت راست، یعنی 13 را پیدا می‌کنیم و با گره 11 جابجا می‌کنیم.

بعد از جابجایی، یکی از دو عملیات اول بالا را روی گره 11 اعمال می‌کنیم و در این حالت گره 11 که یک گره برگ است، خیلی راحت حذف و ارتباطش را با والد، با یک نال جایگزین می‌کنیم.

/// عنصر مورد نظر را جست و جوی می‌کند و اگر مخالف نال بود گره برگشتی را به تابع حذف ارسال می‌کند
public void Remove(T value)
{
    BinaryTreeNode<T> nodeToDelete = Find(value);
    if (nodeToDelete != null)
    {
        Remove(nodeToDelete);
    }
}
 
private void Remove(BinaryTreeNode<T> node)
{
    //بررسی می‌کند که آیا دو فرزند دارد یا خیر
    // این خط باید اول همه باشد که مرحله یک و دو بعد از آن اجرا شود
    if (node.leftChild != null && node.rightChild != null)
    {
        BinaryTreeNode<T> replacement = node.rightChild;
        while (replacement.leftChild != null)
        {
            replacement = replacement.leftChild;
        }
        node.value = replacement.value;
        node = replacement;
    }
 
    // مرحله یک و دو اینجا بررسی میشه
    BinaryTreeNode<T> theChild = node.leftChild != null ?
            node.leftChild : node.rightChild;
 
    // اگر حداقل یک فرزند داشته باشد
    if (theChild != null)
    {
        theChild.parent = node.parent;
 
        // بررسی می‌کند گره ریشه است یا خیر
        if (node.parent == null)
        {
            root = theChild;
        }
        else
        {
            // جایگزینی عنصر با زیر درخت فرزندش
            if (node.parent.leftChild == node)
            {
                node.parent.leftChild = theChild;
            }
            else
            {
                node.parent.rightChild = theChild;
            }
        }
    }
    else
    {
        // کنترل وضعیت موقعی که عنصر ریشه است
        if (node.parent == null)
        {
            root = null;
        }
        else
        {
            // اگر گره برگ است آن را حذف کن
            if (node.parent.leftChild == node)
            {
                node.parent.leftChild = null;
            }
            else
            {
                node.parent.rightChild = null;
            }
        }
    }
}

در کد بالا ابتدا جستجو انجام می‌شود و اگر جواب غیر نال بود، گره برگشتی را به تابع حذف ارسال می‌کنیم. در تابع حذف اول از همه برسی می‌کنیم که آیا گره ما دو فرزند دارد یا خیر که اگر دو فرزنده بود، ابتدا گره‌ها را تعویض و سپس یکی از مراحل یک یا دو را که در بالاتر ذکر کردیم، انجام دهیم.


دو فرزندی

اگر گره ما دو فرزند داشته باشد، گره سمت راست را گرفته و از آن گره آن قدر به سمت چپ حرکت می‌کنیم تا به برگ یا گره تک فرزنده که صد در صد فرزندش سمت راست است، برسیم و سپس این دو گره را با هم تعویض می‌کنیم.


تک فرزندی

در مرحله بعد بررسی می‌کنیم که آیا گره یک فرزند دارد یا خیر؛ شرط بدین صورت است که اگر فرزند چپ داشت آن را در theChild قرار می‌دهیم، در غیر این صورت فرزند راست را قرار می‌دهیم. در خط بعدی باید چک کرد که theChild نال است یا خیر. اگر نال باشد به این معنی است که غیر از فرزند چپ، حتی فرزند راست هم نداشته، پس گره، یک برگ است ولی اگر مخالف نال باشد پس حداقل یک گره داشته است.

اگر نتیجه نال نباشد باید این گره حذف و گره فرزند ارتباطش را با والد گره حذفی برقرار کند. در صورتیکه گره حذفی ریشه باشد و والدی نداشته باشد، این نکته باید رعایت شود که گره فرزند بری متغیر root که در سطح کلاس تعریف شده است، نیز قابل شناسایی باشد.

در صورتی که خود گره ریشه نباشد و والد داشته باشد، غیر از اینکه فرزند باید با والد ارتباط داشته باشد، والد هم باید از طریق دو خاصیت فرزند چپ و راست با فرزند ارتباط برقرار کند. پس ابتدا برسی می‌کنیم که گره حذفی کدامین فرزند بوده: چپ یا راست؟ سپس فرزند گره حذفی در آن خاصیت جایگزین خواهد شد و دیگر هیچ نوع اشاره‌ای به گره حذفی نیست و از درخت حذف شده است.


بدون فرزند (برگ)

حال اگر گره ما برگ باشد مرحله دوم، کد داخل else اجرا خواهد شد و بررسی می‌کند این گره در والد فرزند چپ است یا راست و به این ترتیب با نال کردن آن فرزند در والد ارتباط قطع شده و گره از درخت حذف می‌شود.


پیمایش درخت به روش DFS یا LVR یا In-Order

public void PrintTreeDFS()
{
    PrintTreeDFS(this.root);
    Console.WriteLine();
}
 

private void PrintTreeDFS(BinaryTreeNode<T> node)
{
    if (node != null)
    {
        PrintTreeDFS(node.leftChild);
        Console.Write(node.value + " ");
        PrintTreeDFS(node.rightChild);
    }
}


در مقاله بعدی درخت دودویی متوازن را که پیچیده‌تر از این درخت است و از کارآیی بهتری برخوردار هست، بررسی می‌کنیم.

مطالب دوره‌ها
کار با فرم‌ها در بوت استرپ 3
در مطلب «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» به نکات مرتبط با کار با فرم‌ها در بوت استرپ 2 پرداخته شد. همچنین مطالبی مانند «ویرایش قالب پیش فرض Add View در ASP.NET MVC برای سازگار سازی آن با Twitter bootstrap» برای خودکار سازی تولید فرم‌های بوت استرپ 2 در برنامه‌های ASP.NET MVC و نکات «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» نیز بررسی شدند. در بوت استرپ 3، بسیاری از این نکات تغییر کرده‌اند و نیاز است با نحوه ارتقاء فرم‌های بوت استرپ 2 به 3 و کلا نحوه کار با فرم‌ها در بوت استرپ 3 بیشتر آشنا شد.


نحوه ارتقاء فرم‌های بوت استرپ 2 به 3

تمام این تغییرات در بوت استرپ 3، جهت پیاده سازی ایده mobile-first بودن آن است. برای مثال فرم‌های افقی بوت استرپ 3 با کوچک شدن اندازه صفحه، به صورت خودکار واکنش نشان داده و تبدیل به فرم‌های معمولی که اجزای آن به صورت یک stack عمودی قرار گرفته‌اند، می‌شوند.
اکنون اگر فرم‌هایی را دارید که در برنامه‌های پیشین خود از بوت استرپ 2 استفاده کرده‌اند، نیاز است تغییرات ذیل را به آن‌ها اعمال کنید تا با سیستم جدید بوت استرپ 3 سازگار شوند:

- کلاس control-group را به کلاس form-group تبدیل کنید.
- form-search حذف شده است. آن‌را با form-inline جایگزین کنید.
- دیگر نیازی به استفاده از input-block-level نیست؛ از آنجائیکه به صورت پیش فرض کلیه inputها دارای عرض 100 درصد هستند.
- help-inline حذف شده است. آن‌را با help-block جایگزین کنید.
- عرض ستون‌ها را در فرم‌های افقی، برچسب‌ها و کنترل‌ها مشخص کنید.
- کلاس controls حذف شده است.
- کلاس form-control را به inputها و selectها اضافه کنید.
- checkboxها و radioها باید در یک div محصور شوند.
- کلاس‌های radio.inline و checkbox.inline باید با inline جایگزین شوند.
- کلاس‌های input-small به input-sm و input-large به input-lg تبدیل شده‌اند.
- کلاس‌های input-prepend با input-group و input-append با input-group جایگزین شده‌اند.
- کلاس alert-error حذف شده‌است. بجای آن می‌شود از alert-warning استفاده کرد.
- کلاس alert-block را با alert جایگزین کنید.


ایجاد اولین فرم افقی با بوت استرپ 3

فرض کنید که قصد داریم یک چنین فرم افقی را توسط امکانات بوت استرپ 3 ایجاد کنیم:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، با کوچک شدن اندازه صفحه، این فرم نیز تغییر شکل می‌دهد:



کدهای کامل این فرم را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            فرم‌های بوت استرپ 3</h4>
        <div class="row">
            <article class="registrationform">
                <h2>
                    فرم ثبت نام</h2>               
                <form class="registration form-horizontal" action="#">
                <fieldset id="personalinfo">
                    <legend>اطلاعات شخصی</legend>
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="myname">
                            نام</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="text" name="myname" 
                                   id="myname" autofocus placeholder="نام و نام خانوادگی"
                                   required>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="companyname">
                            نام شرکت</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="text" name="companybname" id="companyname" />
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="myemail">
                            ایمیل</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="email" name="myemail" id="myemail" 
                                   required autocomplete="off" />
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                </fieldset>
                <!-- personal info -->
                <fieldset id="otherinfo">
                    <legend>سایر اطلاعات</legend>
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label">
                            نوع درخواست</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <label class="radio">
                                <input type="radio" name="requesttype" value="question" />
                                سؤال
                            </label>
                            <label class="radio">
                                <input type="radio" name="requesttype" value="comment" />
                                انتقاد
                            </label>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label">
                            خبرنامه</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <label class="checkbox">
                                <input type="checkbox" id="subscribe" name="subscribe" checked value="yes" />
                               آیا مایل به دریافت ایمیل‌های خبرنامه ما هستید؟
                            </label>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="reference">
                            چطور از وجود سایت ما آگاه شدید؟</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <select name="reference" id="reference">
                                <option>لطفا انتخاب کنید...</option>
                                <option value="friend">از طریق یک دوست</option>
                                <option value="facebook">Facebook</option>
                                <option value="twitter">Twitter</option>
                            </select>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                </fieldset>
                <button class="btn" type="submit">
                    ارسال</button>
                </form>
            </article>
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>
    <!-- /container -->
توضیحات:

- باید درنظر داشت که اگر هیچگونه فرمتی را به فرم‌های بوت استرپ 3 اعمال نکنیم، به صورت پیش فرض فرمت دهی شده و تبدیل به فرم‌های عمودی شکیلی می‌شوند که شاید از دیدگاه خیلی‌ها مناسب بوده و نیاز به تغییرات خاصی نداشته باشند.
- برای تبدیل این فرم عمودی پیش فرض، به فرم‌های افقی دو ستونه، نیاز است یک سری کلاس بوت استرپ 3 را به المان‌های آن اضافه کنیم. برای این منظور ابتدا کلاس form-horizontal را به تگ فرم اضافه می‌کنیم.
- هر سطر فرم، در یک المان section با کلاس row قرار خواهد گرفت.
- اکنون هر سطر، از یک برچسب به همراه یک یا چند المان تشکیل خواهد شد. در هر سطر، کنترل‌ها در یک div با کلاس controls قرار می‌گیرند.
- برای اینکه برچسب‌های هر ردیف با کنترل‌ها و المان‌های آن ردیف، تراز شوند، تنها کافی است به آن‌ها کلاس control-label را اضافه کنیم.
در ادامه تمام این مراحل را باید به ازای هر سطر فرم تکرار کنیم.

- زمانیکه به radio buttons یا check boxes می‌رسیم، باید به چند نکته دقت داشت:
الف) حین کار با radio buttons، علاوه بر برچسب آن سطر که با label مشخص می‌شود، هر radio button نیز باید داخل یک label با کلاس radio محصور شود.
ب) تمام radio buttons یک سطر نیز باید در یک div ایی با کلاس controls محصور شوند.
این نکته در مورد check boxes نیز صادق است.

با رعایت همین چند نکته ساده می‌توان به یک طراحی دو ستونی خودکار واکنشگرا رسید.



اصلاح قالب ایجاد فرم‌های خودکار ASP.NET MVC بر اساس بوت استرپ 3

مطلب «ویرایش قالب پیش فرض Add View در ASP.NET MVC برای سازگار سازی آن با Twitter bootstrap» جهت بوت استرپ 2 تهیه شده بود. فایل نهایی ویرایش شده آن‌را با توجه به توضیحات مطلب جاری برای بوت استرپ 3 از پیوست انتهای بحث دریافت کنید و برای استفاده از آن فقط کافی است آن‌را در مسیر CodeTemplates\AddView\CSHTML\CreateBootstrap3Form.tt ریشه پروژه جاری خود کپی و به پروژه اضافه کنید تا در صفحه دیالوگ Add view ظاهر شود (خاصیت custom tool آن‌را هم خالی کنید).


در مورد اعتبارسنجی‌های فرم‌ها چطور؟

اصلاح مطالبی مانند «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» جهت کار با فرم‌های بوت استرپ 3 بسیار ساده است. از این جهت که در کدهای آن فقط باید نام کلاس‌های CSS قدیمی به جدید ویرایش شوند. مابقی کدها یکسان است. مثلا نام کلاس control-group شده است form-group (همان توضیحات ابتدای بحث جاری). کلاس‌های error شده‌اند has-error و success شده است has-success.



فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample05.zip  
نظرات مطالب
فعال سازی عملیات CRUD در Kendo UI Grid

دیتای زیر را در نظر بگیرید:

[
{
    OrderId: 1,
    OrderName: 'order 1'
    OrderItems: [
        {
            ProductId: 1,
            ProductName: "sample name"
        },
        {
            ProductId: 2,
            ProductName: "sample name 2"
        }
},
{
    OrderId: 2,
    OrderName: 'order 2'
    OrderItems: [
        {
            ProductId: 55,
            ProductName: "sample name 55"
        },
        {
            ProductId: 18,
            ProductName: "sample name18"
        }
}
]

من چطور میتونم مدلی تعریف کنم که بتوان مدل های  nested  این مدل رو پوشش بده:

var model = kendo.data.Model.define({
    id: "OrderId",
    fields: {
        OrderId: {
                type: "number",
                editable: false
        },
 
        OrderName: {
                type: "string",
                editable: false
        },
 
        OrderItems: {
            ??????????????
        }
    }
});

آیا امکان تعریف مدلی به این شکل وجود دارد که بتوان در حین عملیات  CRUD  مدل های  nested  را هم تغییر داد؟ 

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #4
قرار نیست برای هر کنترلر و View ایی که تعریف می‌شود، در فایل global.asax.cs تغییری انجام شود. route پیش فرض آن در اکثر موارد جوابگو است.
مگر اینکه بخواهید redirect‌های خاصی را تعریف کنید. مثلا لینک‌های تگ‌ها در بلاگر به این شکل بودند و هستند : http://site/search/label/tagname
برای اینکه این نوع لینک‌های رسیده و bookmark شده یا ثبت شده در سایت‌های مختلف به آدرس جدید http://site/tag/name هدایت شوند، می‌شود یک route برای آن نوشت:
 routes.MapRoute(
                "old_blogger", // Route name
                "search/label/{name}", // URL with parameters
                new { controller = "Tag", action = "Index", name = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
            );
به این ترتیب به صورت خودکار آدرس‌های قدیمی به آدرس‌های جدید (کنترلر Tag سایت) نگاشت خواهند شد و از این دست موارد. خلاصه فایل global.asax.cs نیاز به آنچنان تغییری ندارد و پیش فرض‌های آن در بسیاری از موارد کافی هستند.