نظرات مطالب
استفاده از modal dialogs مجموعه Twitter Bootstrap برای گرفتن تائید از کاربر
نیاز به یک سری تغییرات در CSS و JS دارد:
.modal.modal-wide .modal-dialog {
  width: 90%;
}
.modal-wide .modal-body {
  overflow-y: auto;
}

/* irrelevant styling */
body { text-align: center; }
body p { 
  max-width: 400px; 
  margin: 20px auto; 
}
#tallModal .modal-body p { margin-bottom: 900px }

// when .modal-wide opened, set content-body height based on browser 
// height; 200 is appx height of modal padding, modal title and button bar

$(".modal-wide").on("show.bs.modal", function() {
  var height = $(window).height() - 200;
  $(this).find(".modal-body").css("max-height", height);
});
مثال قابل اجرا
+ یک مثال دیگر: ^
نظرات مطالب
بهبود SEO در ASP.NET MVC
سلام
در تابع forceWwwAndLowerCase بهتره if مربوط به www به این شکل تغییر کنه:
if (absoluteUrlToLower.Contains("http://www.") || absoluteUrlToLower.Contains("https://www."))
    return absoluteUrlToLower;
اینطوری اگه توی آدرس، Controller یا Action دارای www باشه، مشکلی پیش نمیاد. البته نکته دیگه درباره آدرس‌های دارای query string این که چرا تا قبل از ? رو به حروف کوچک تبدیل نکنیم؟ دلیل خاصی داره؟
مطالب
آماده سازی Jasmine برای پروژه های Asp.Net MVC
با گسترش روز افزون برنامه‌های تحت وب، نیاز به یک سری ابزار برای تست و اطمینان از نحوه عملکرد صحیح کدهای نوشته شده احساس می‌شود. Jasmine یکی از این ابزار‌های قدرتمند برای تست کد‌های JavaScript است.
چندی پیش در سایت جاری چند مقاله خوب توسط یکی از دوستان درباره Qunit منتشر شد. Qunit یک ابزار قدرتمند و مناسب برای تست کد‌های جاوااسکریپت است و در اثبات صحت این گفته همین کافیست که بدانیم برای تست کد‌های نوشته شده در پروژه‌های متن بازی هم چون Backbone.Js و JQuery از این فریم ورک استفاده شده است. اما به احتمال قوی در ذهن شما این سوال مطرح شده است که خب! در صورت آشنایی با Qunit چه نیاز به یادگیری Jasmine یا خدای نکرده Mocha و FuncUnit است؟ هدف صرفا معرفی یک ابزار غیر برای تست کد است نه مقایسه و نتیجه گیری برای تعیین میزان برتری این ابزارها. اصولا مهم‌ترین دلیل برای انتخاب، علاوه بر امکانات و انعطاف پذیری، فاکتور راحتی و آسان بودن در هنگام استفاده است که به صورت مستقیم به شما و تیم توسعه نرم افزار بستگی دارد.

اما به عنوان توسعه دهنده نرم افزار که قرار است از این ابزار استفاده کنیم بهتر است با تفاوت‌ها و شباهت‌های مهم این دو فریم ورک آشنا باشیم:

»Jasmine یک فریم ورک تست کدهای جاوا اسکریپ بر مبنای Behavior-Driven Development است در حالی که Qunit بر مبنای Test-Driven Development است و همین مسئله مهم‌ترین تفاوت بین این دو فریم ورک می‌باشد.
»اگر قصد دارید که از Qunit نیز به روش BDD استفاده نمایید باید از ترکیب Pavlov به همراه Qunit استفاده کنید.
»Jasmine از مباحث مربوط به Spies و Mocking به خوبی پشتیبانی می‌کند ولی این امکان به صورت توکار در Qunit فراهم نیست. برای اینکه بتوانیم این مفاهیم را در Qunit پیاده سازی کنیم باید از فریم ورک‌های دیگر نظیر SinonJS به همراه Qunit استفاده کنیم.
»هر دو فریم ورک بالا به سادگی و راحتی کار معروف هستند 
»تمام موارد مربوط به الگوهای Matching در هر دو فریم ورک به خوبی تعبیه شده است
» هر دو فریم ورک بالا از مباحث مربوط به Asynchronous Testing  برای تست کد‌های Ajax ای به خوبی پشتیبانی می‌کنند.

بررسی چند مفهوم
قبل از شروع، بهتر است که با چند مفهوم کلی و در عین حال مهم این فریم ورک آشنا شویم
describe('JavaScript addition operator', function () {
 it('adds two numbers together', function () {
  expect(1 + 2).toEqual(3);
 });
});


در کد بالا یک نمونه از تست نوشته شده با استفاده از Jasmine را مشاهده می‌کنید. دستور describe  برای تعریف یک تابع تست مورد استفاده قرار می‌گیرد که دارای دو پارامتر ورودی است. ابتدا یک نام را به این تست اختصاص دهید(بهتر است که این عنوان به صورت یک جمله قابل فهم باشد). سپس یک تابع به عنوان بدنه تست نوشته می‌شود. به این تابع Spec گفته می‌شود.
در تابع it کد بالا شما می‌توانید کد‌های مربوط بدنه توابع تست خود را بنویسید. برای پیاده سازی Assert در توابع تست مفهوم expectation‌ها وجود دارد. در واقع expect برای بررسی مقادیر حقیقی با مقادیر مورد انتظار مورد استفاده قرار می‌گیرد و شامل مقادیر true یا false خواهد بود.
برای Setup و Teardown توابع تست خود باید از توابع beforeEach و afterEach که بدین منظور تعبیه شده اند استفاده کنید.
describe("A spec (with setup and tear-down)", function() {
  var foo;

  beforeEach(function() {
    foo = 0;
    foo += 1;
  });

  afterEach(function() {
    foo = 0;
  });

  it("is just a function, so it can contain any code", function() {
    expect(foo).toEqual(1);
  });

  it("can have more than one expectation", function() {
    expect(foo).toEqual(1);
    expect(true).toEqual(true);
  });
});
کاملا واضح است که در تابع beforeEach مجموعه دستورالعمل‌های مربوط به setup تست وجود دارد. سپس دو تابع it برای پیاده سازی عملیات Assertion نوشته شده است. در پایان هم دستورات تابع afterEach ایجاد می‌شوند.

اگر در کد تست خود قصد دارید که یک تابع describe یا it را غیر فعال کنید کافیست یک x به ابتدای آن‌ها اضافه کنید و دیگر نیاز به هیچ کار اضافه دیگری برای comment کردن کد نیست.
xdescribe("A spec", function() {
  var foo;

  beforeEach(function() {
    foo = 0;
    foo += 1;
  });

  xit("is just a function, so it can contain any code", function() {
    expect(foo).toEqual(1);
  });
});
توابع describe و it بالا در هنگام تست نادیده گرفته می‌شوند و خروجی آن‌ها مشاهده نخواهد شد.

درادامه قصد پیاده سازی یک مثال  را با استفاده از Jasmine و RequireJs در پروژه Asp.Net MVC دارم.
برای شروع آخرین نسخه Jasmine را از اینجا دریافت نمایید. یک پروژه Asp.Net MVC به همراه پروژه تست به صورت Empty ایجاد کنید(در هنگام ایجاد پروژه، گزینه create unit test را انتخاب نمایید). فایل دانلود شده را unzip نمایید و دو پوشه lib و spec ،به همراه فایل specRunner.html را در پروژه تست خود کپی نمایید. 
  • فولدر lib شامل فایل‌ها کد‌های Jasmine برای setup و tear down و spice و تست کد‌های شما می‌باشد.
  • فایل specRunner.html به واقع یک فایل برای نمایش فایل‌های تست و همچنین نمایش نتیجه تست است.
  • فولدر spec نیز شامل کد‌های Jasmine برای کمک به نوشتن تست می‌باشد.

در این مثال قصد داریم فایل‌های player.js و song.js که به عنوان نمونه به همراه این فریم ورک قرار دارد را در قالب یک پروژه MVC به همراه RequireJs، تست نماییم. در نتیجه این فایل‌ها را از فولدر src انتخاب نمایید و آن‌ها را در قسمت Scripts پروژه اصلی خود کپی کنید(ابتدا بک پوشه به نام App بسازید و فایل‌ها را در آن قرار دهید)

برای استفاده از requireJs باید دستور define را در ابتدا این فایل‌ها اضافه نماییم. در نتیجه فایل‌های Player.js و Song.js را باز کنید و تغییرات زیر را در ابتدای این فایل‌ها اعمال نمایید.

Song.js

define(function () {
    function Song() {
    }

    Song.prototype.persistFavoriteStatus = function (value) {
        // something complicated
        throw new Error("not yet implemented");
    };
});
Player.js
define(function () {
    function Player() {
    }
    Player.prototype.play = function (song) {
        this.currentlyPlayingSong = song;
        this.isPlaying = true;
    };

    Player.prototype.pause = function () {
        this.isPlaying = false;
    };

    Player.prototype.resume = function () {
        if (this.isPlaying) {
            throw new Error("song is already playing");
        }

        this.isPlaying = true;
    };

    Player.prototype.makeFavorite = function () {
        this.currentlyPlayingSong.persistFavoriteStatus(true);
    };
});
حال فایل SpecRunner.html را بازکنید و کد‌های مربوط به تگ script که به مسیر اصلی فایل‌های تست  اشاره می‌کند را Comment نمایید و به جای آن تگ Script مربوط به RequireJs را اضافه نمایید. برای پیکر بندی RequireJs باید از baseUrl و paths استفاده کرد.

baseUrl در پیکر بندی requireJs به مسیر فایل‌های پروژه که در پروژه اصلی MVC قرار دارد اشاره می‌کند. paths برای تعیین مسیر فایل‌های تست که در پوشه spec در پروژه تست قرار دارد اشاره می‌کند. اگر دقت کرده باشید به دلیل اینگه تگ‌های script مربوط به لود فایل‌های SpecHelper.js و PlayerSpec.js به صورت comment در آمده اند در نتیجه این فایل‌ها لود نخواهند شد و خروجی مورد نظر مشاهده نمی‌شود. در این جا باید از مکانیزم AMD موجود در RequireJs استفاده نماییم و فایل‌های مربوطه را لود کنیم. برای این کار نیاز به اضافه کردن دستور require در ابتدای تگ script به صورت زیر در این فایل است. در نتیجه فایل‌های PlayerSpec و SpecHelper نیز توسط RequireJs لود خواهند شد.



نیاز به یک تغییر کوچک دیگر نیز وجود دارد. فایل PlayerSpec را باز نمایید و وابستگی فایل‌های آن را تعیین نمایید. از آن جا که این فایل برای تست فایل‌های Player , Song ایجاد شده است در نتیجه باید از define برای تعیین این وابستگی‌ها استفاده نماییم.

یادآوری:

»دستور describe در فایل بالا برای تعریف تابع تست است. همان طور که می‌بینید بک نام به آن داده می‌شود به همراه بدنه تابع تست. 

»دستور beforeEach برای آماده سازی مواردی است که قصد داریم در تست مورد استفاده قرار گیرند. همانند متد‌های Setup در UnitTest.

» دستور expect نیز معادل Assert در UnitTest است و برای بررسی صحت عملکرد تست نوشته می‌شود.

اگر فایل SpecRunner.html را دوباره در مرورگر خود باز نمایید تصویر زیر را مشاهده خواهید کرد که به عنوان موفقیت آمیز بودن پیکر بندی پروژه و تست‌های آن می‌باشد.


 

 
مطالب دوره‌ها
لیست ها و آرایه ها در #F
برای تعریف لیست در #F فقط کافیست از [] و برای جداسازی آیتم‌های موجود در لیست از عملگر :: (بخوانید cons) استفاده کنید. #F از لیست‌های خالی نیز پشتیبانی می‌کند. به مثال هایی از این دست توجه کنید

#1 let emptyList = []
#2 let oneItem = "one " :: []
#3 let twoItem = "one " :: "two " :: []
#1 تعریف یک لیست خالی
#2 تعریف یک لیست به همراه یک آیتم
#3 تعریف یک لیست به همراه دو آیتم
قبول دارم که دستورالعمل بالا برای مقدار دهی اولیه به لیست کمی طولانی و سخت است. برای همین می‌تونید از روش زیر هم استفاده کنید.
let shortHand = ["apples "; "pears"]
*کد بالا یک لیست با دو آیتم که از نوع رشته ای هستند تولید خواهد کرد.
می‌تونید از عملگر @ برای پیوستن دو لیست به هم نیز استفاده کنید.
let twoLists = ["one, "; "two, "] @ ["buckle "; "my "; "shoe "]

نکته : تمام آیتم‌های موجود در لیست باید از یک نوع باشند. بعنی امکان تعریف لیستی که دارای آیتم هایی با datatype‌های متفاوت باشد باعث تولید خطای کامپایلری می‌شود. اما اگر نیاز به لیستی دارید که باید چند datatype رو هم پوشش دهد می‌تونید از object‌ها استفاده کنید.
let objList = [box 1; box 2.0; box "three"]
در بالا یک لیست از object‌ها رو تعریف کرده ایم. فقط دقت کنید برای اینکه آیتم‌های موجود در لیست رو تبدیل به object کنیم از دستور box قبل از هر آیتم استفاده کردیم.

 در هنگام استفاده از عملگر‌ها @ و :: مقدار لیست تغییر نمی‌کند بلکه یک لیست جدید تولید خواهد شد.
#1 let one = ["one "]
#2 let two = "two " :: one
#3 let three = "three " :: two
#4 let rightWayRound = List.rev three

#5 let main() =
printfn "%A" one
printfn "%A" two
printfn "%A" three
printfn "%A" rightWayRound
#1 تعریف لیستی که دارای یک آیتم است.
#2 تعریف لیستی که دارای دو آیتم است(آیتم دوم لیست خود از نوع لیست است)
#3 تعریف لیستی که دارای سه آیتم است(ایتم دوم لیست خود از نوع لیستی است که دارای دو آیتم است)
# از تابع List.rev برای معکوس کردن آیتم‌های لیست three استفاده کردیم و مقادیر در لیستی به نام  rightWayRound قرار گرفت.
#5 تابع main برای چاپ اطلاعات لیست ها
بعد از اجرا خروجی زیر مشاهده می‌شود.
["one "]
["two "; "one "]
["three "; "two "; "one "]
["one "; "two "; "three "]
تفاوت بین لیست‌ها در #F و لیست و آرایه در دات نت(System.Collection.Generic)

 F#List
Net Array
 Net List
 #1 امکان تغییر در عناصر لیست
 NoYes
 Yes
 #2 امکان اضافه کردن عنصر جدید
 NoNo
 Yes
#3 جستجو
On
O1
O1
#1 در #F بعد از ساختن یک لیست امکان تغییر در مقادیر عناصر آن وجود ندارد.
#2 در #F بعد از ساختن یک لیست دیگه نمی‌تونید یک عنصر جدید به لیست اضافه کنید.
#3 جستجوی در لیست‌های #F به نسبت لیست‌ها و آرایه‌های در دات نت کند‌تر عمل می‌کند.

استفاده از عبارات در لیست ها
برای تعریف محدوده در لیست می‌تونیم به راحتی از روش زیر استفاده کنیم
let rangeList = [1..99]
برای ساخت لیست‌ها به صورت داینامیک استفاده از حلقه‌های تکرار در لیست مجاز است.
let dynamicList = [for x in 1..99 -> x*x]
کد بالا معادل کد زیر در #C  است.
for(int x=0;x<99 ; x++)
{
   myList.Add(x*x);
}
لیست‌ها و الگوی Matching
روش عادی برای کار با لیست‌ها در #F استفاده از الگوی Matching و توابع بازگشتی است.
let listOfList = [[2; 3; 5]; [7; 11; 13]; [17; 19; 23; 29]]

let rec concatList l =
match l with
| head :: tail -> head @ (concatList tail)
| [] -> []

let primes = concatList listOfList

printfn "%A" primes
در مثال بالا ابتدا یک لیست تعریف کردیم که دارای 3 آیتم است و هر آیتم آن خود یک لیست با سه آیتم است.(تمام آیتم‌ها از نوع داده عددی هستند). یک تابع بازگشتی برای پیمایش تمام آیتم‌های لیست نوشتم که در اون از الگوی Matching استفاده کردیم.
خروجی :
[2; 3; 5; 7; 11; 13; 17; 19; 23; 29]
ماژول لیست
در جدول زیر تعدادی از توابع ماژول لیست رو مشاهده می‌کنید.

 نام تابع
 توضیحات
 List.length  تابعی که طول لیست را برمی گرداند
 List.head  تابعی برای برگشت عنصر اول لیست
 List.tail  تمام عناصر لیست را بر میگرداند به جز عنصر اول
 List.init  یک لیست با توجه به تعداد آیتم ایجاد می‌کند و یم تابع را بر روی تک تک عناصر لیست ایجاد می‌کند.
 List.append  یک لیست را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و به لیست مورد نظر اضافه می‌کند و مجموع دو لیست را برگشت می‌دهد
 List.filter  فقط عناصری را برگشت می‌دهد که شرط  مورد نظر بر روی آن‌ها مقدار true را برگشت دهد
 List.map  یک تابع مورد نظر را بر روی تک تک عناصر لیست اجرا می‌کند و لیست جدید را برگشت می‌دهد
 List.iter  یک تابع مورد نظر را بر روی تک تک عناصر لیست اجرا می‌کند  
 List.zip 
 مقادیر دو لیست را با هم تجمیع می‌کند و لیست جدید را برگشت می‌دهد. اگر طول 2 لیست ورودی یکی نباشد خطا رخ خواهدداد 
 List.unzip درست برعکس تابع بالا عمل می‌کند
 List.toArray  لیست را تبدیل به آرایه می‌کند
 List.ofArray آرایه را تبدیل به لیست می‌کند
مثال هایی از توابع بالا
 List.head [5; 4; 3]

List.tail [5; 4; 3]

List.map (fun x -> x*x) [1; 2; 3]

List.filter (fun x -> x % 3 = 0) [2; 3; 5; 7; 9]

Sequence Collection

seq در #F یک توالی از عناصری است که هم نوع باشند. عموما از sequence‌ها زمانی استفاده میکنیم که یک مجموعه از داده‌ها با تعداد زیاد و مرتب شده داشته باشیم ولی نیاز به استفاده از تمام عناصر آن نیست. کارایی sequence  در مجموعه‌های با تعداد زیاد از list‌ها به مراتب بهتر است. sequence‌‌ها را با تابع  seq می‌شناسند که معادل IEnumerable در دات نت است. بنابر این هر مجمو عه ای که IEnumerable رو در دات نت پیاده سازی کرده باشد در #F با seq قابل استفاده است.

مثال هایی از نحوه استفاده seq

#1 seq بامحدوده 1 تا 100 و توالی 10 
seq { 0 .. 10 .. 100 }
#2 استفاده از حلقه‌های تکرار برای تعریف محدوده و توالی در seq
seq { for i in 1 .. 10 do yield i * i }
#3 استفاده از <- به جای yield
seq { for i in 1 .. 10 -> i * i }
#4 استفاده از حلقه for به همراه شرط برای فیلتر کردن
let isprime n =
    let rec check i =
        i > n/2 || (n % i <> 0 && check (i + 1))
    check 2

let aSequence = seq { for n in 1..100 do if isprime n then yield n }
چگونگی استفاده از توابع seq
در این بخش به ارائه مثال هایی کاربردی‌تر از چگونگی استفاده از seq در #F می‌پردازیم. برای شروع نحوه ساخت یک seq خالی یا empty رو خواهم گفت.
let seqEmpty = Seq.empty
روش ساخت یک seq که فقط یک عنصر را برگشت می‌دهد.
let seqOne = Seq.singleton 10
برای ساختن یک seq همانند لیست‌ها می‌تونیم از seq.init استفاده کنیم. عدد 5 که بلافاصله بعد از تابع seq.init آمده است نشان دهنده تعداد آیتم‌ها موجود در seq خواهد بود. seq.iter هم یک تابع مورد نظر رو بر روی تک تک عناصر seq اجرا خواهد کرد.(همانند list.iter)
let seqFirst5MultiplesOf10 = Seq.init 5 (fun n -> n * 10)
Seq.iter (fun elem -> printf "%d " elem) seqFirst5MultiplesOf10
خروجی مثال بالا
0 10 20 30 40
با استفاده از توابع seq.ofArray , seq.ofList می‌تونیم seq مورد نظر خود را از لیست یا آرایه مورد نظر بسازیم.
let seqFromArray2 = [| 1 .. 10 |] |> Seq.ofArray 
البته این نکته رو هم یادآور بشم که به کمک عملیات تبدیل نوع(type casting) هم می‌تونیم آرایه رو به seq تبدیل کنیم. به صورت زیر
let seqFromArray1 = [| 1 .. 10 |] :> seq<int>
برای مشخص کردن اینکه آیا یک آیتم در seq موجود است یا نه می‌تونیم از seq.exists به صورت زیر استفاده کنیم.
let containsNumber number seq1 = Seq.exists (fun elem -> elem = number) seq1
let seq0to3 = seq {0 .. 3}
printfn "For sequence %A, contains zero is %b" seq0to3 (containsNumber 0 seq0to3)
اگر seq پاس داده شده به تابع exists خالی باشد یا یک ArgumentNullException متوقف خواهید شد.

برای جستجو و پیدا کردن یک آیتم در seq می‌تونیم از seq.find استفاده کنیم.
let isDivisibleBy number elem = elem % number = 0
let result = Seq.find (isDivisibleBy 5) [ 1 .. 100 ]
printfn "%d " result
دقت کنید که اگر هیچ آیتمی در sequence با  predicate مورد نظر پیدا نشود یک KeyNotFoundException رخ خواهد داد. در صورتی که مایل نباشید که استثنا رخ دهد می‌توانید از تابع seq.tryFind استفاده کنید. هم چنین خالی بودن sequence ورودی باعث ArgumentNullExceptionخواهد شد.

استفاده از lambda expression در توابع
lamdaExpressoion از توانایی‌ها مورد علاقه برنامه نویسان دات نت است و کمتر کسی است حاضر به استفاده از آن در کوئری‌های linq نباشد. در #F نیز می‌توانید از lambda Expression استفاده کنید. در ادامه به بررسی مثال هایی از این دست خواهیم پرداخت.

تابع skipWhile
همانند skipWhile در linq عمل می‌کند. یعنی یک predicate مورد نظر را بر روی تک تک عناصر یک لیست اجرا می‌کند و آیتم هایی که شرط برای آن‌ها true باشد نادیده گرفته میشوند و مابقی آیتم‌ها برگشت داده می‌شوند.
let mySeq = seq { for i in 1 .. 10 -> i*i }
let printSeq seq1 = Seq.iter (printf "%A ") seq1; printfn "" 
let mySeqSkipWhileLessThan10 = Seq.skipWhile (fun elem -> elem < 10) mySeq
mySeqSkipWhileLessThan10 |> printSeq
می‌بینید که predicate مورد نظر برای تابع skipWhile به صورت lambda expression است که با رنگ متفاوت نمایش داده شده است.(استفاده از کلمه fun).
 خروجی به صورت زیر است:
16 25 36 49 64 81 100
 برای بازگرداندن یک تعداد مشخص از آیتم‌های seq می‌تونید از توابع seq.take یا seq.truncate استفاده کنید. ابتدا باید تعداد مورد نظر و بعد لیست مورد نظر را به عنوان پارامتر مقدار دهی کنید.
مثال:
let mySeq = seq { for i in 1 .. 10 -> i*i }
let truncatedSeq = Seq.truncate 5 mySeq
let takenSeq = Seq.take 5 mySeq

let printSeq seq1 = Seq.iter (printf "%A ") seq1; printfn "" 
#1 truncatedSeq |> printSeq #3 takenSeq |> printSeq
خروجی
1 4 9 16 25 //truncate
1 4 9 16 25 //take

Tuples
tuples در #F به گروهی از مقادیر بی نام ولی مرتب شده که می‌توانند انواع متفاوت هم داشته باشند گفته می‌شود. ساختار کلی آن به صورت ( element , ... , element )  است که هر element خود می‌تواند یک عبارت نیز باشد.(مشابه کلاس Tuple در #C که به صورت generic استفاده می‌کنیم)
// Tuple of two integers.
( 1, 2 ) 

// Triple of strings.
( "one", "two", "three" ) 

// Tuple of unknown types.
( a, b ) 

// Tuple that has mixed types.
( "one", 1, 2.0 ) 

// Tuple of integer expressions.
( a + 1, b + 1)
نکات استفاده از tuple
#1 می‌تونیم از الگوی Matching برای دسترسی به عناصر tuple استفاده کنیم.
let print tuple1 =
   match tuple1 with
    | (a, b) -> printfn "Pair %A %A" a b
#2 میتونیم از let  برای تعربف الگوی tuple استفاده کنیم.
let (a, b) = (1, 2)
#3 توابع fst و snd مقادیر اول و دوم هر tuple رو بازگشت می‌دهند
let c = fst (1, 2) // return 1
let d = snd (1, 2)// return 2
#4 تابعی برای بازگشت عنصر سوم یک tuple وجود ندارد ولی این تابع رو با هم می‌نویسیم:
let third (_, _, c) = c
کاربرد tuple در کجاست
زمانی که یک تابع باید بیش از یک مقدار را بازگشت دهد از tuple‌ها استفاده می‌کنیم. برای مثال
let divRem a b = 
   let x = a / b
   let y = a % b
   (x, y)
خروجی تابع divRem از نوع tuple که دارای 2 مقدار است می‌باشد.
بازخوردهای دوره
افزونه‌ای برای کپسوله سازی نکات ارسال یک فرم ASP.NET MVC به سرور توسط jQuery Ajax
با سلام.
اطلاعات کنترلر من بصورت زیر است:
using MvcApplication3.Models;
...

namespace MvcApplication3.Controllers
{
    public class StudentController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            //var data = new StudentsList();
            return View();
        }
        public ActionResult DataList()
        {
            var data = new StudentsList();
            return PartialView("Pv_DataList", data);
        }

        #region Edit 

        [HttpGet]
        public ActionResult Edit(int? id)
        {
            var data = new StudentsList().FirstOrDefault(p => p.Id == id);
            return PartialView("Pv_Edit", data);
        }
        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Edit(StudentModel model)
        { 
            Thread.Sleep(1000);
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                return Json("ok", JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }
            return Json("error");
        }
        
        #endregion
    }
}
اطلاعات ویو :
@using MvcApplication3.Models
@{
    ViewBag.Title = "Student Index";
}
<style>
    #div_StudentEditDialogContainer {
        padding: 15px;
        background-color: silver;
        border: 1px solid gray;
        -webkit-border-radius: pxpx;
        -moz-border-radius: pxpx;
        border-radius: 10px;
        display: none;
        position: absolute;
        -webkit-box-shadow: 0 1px 3px rgba(0,0,0,0.3);
        -moz-box-shadow: 0 1px 3px rgba(0,0,0,0.4);
        box-shadow: 0 1px 3px rgba(0,0,0,0.5);
    }
</style>
<h2>Student Index</h2>
<div id="div_StudentListViewContainer">
    @{ Html.RenderAction("DataList", "Student");}
</div>
<div id="div_StudentEditDialogContainer">
    @{ Html.RenderAction("Edit", "Student");}
</div>
<div id="div_StudentAddDialogContainer">
</div>
<div id="div_StudentRemoveDialogContainer">
</div>
<div id="div_StudentSearchDialogContainer">
</div>

@section JavaScript{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#div_StudentListViewContainer table input[type='submit']").click(function (e) {
                //show edit dialog
                e.preventDefault();
                var id = $(this).parent().parent().attr('data-studentid');
                var url = '@Url.Action("Edit", "Student")';
                $.ajax({
                    type: "GET",
                    url: url,
                    data: { id: id },
                    beforeSend: function () {
                        //$(waitingPanel).css("display", "block");
                    },
                    success: function (html) {
                        if (html == "nodata") {
                            $("#div_StudentEditDialogContainer").html("دانشجویی با این مشخصات یافت نشد!");
                        } else {
                            $("#div_StudentEditDialogContainer").css("display", "block");
                            $("#div_StudentEditDialogContainer").html("").append(html);
                        }
                    },
                    complete: function () {
                        //$(waitingPanel).css("display", "none");
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}

و یک دیالوگ برای ویرایش را بصورت داینامیک در صفحه ظاهر میکنم، اما اعتبارسنجی سمت کاربر برای آن کار نمیکند:
@using MvcApplication3.Models
@model StudentModel
@{
    var postUrl = Url.Action(actionName: "Edit", controllerName: "Student");
}

@using (Html.BeginForm(actionName: "Edit", controllerName: "Student",
                       method: FormMethod.Post,
                       htmlAttributes: new { id = "frm_studentEdit" }))
{
    @Html.ValidationSummary(true)
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.Id)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.Id)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.Id)
    </div>

    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.Code)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.Code)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.Code)
    </div>

    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.FullName)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.FullName)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.FullName)
    </div>

    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.BirthDate)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.BirthDate)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.BirthDate)
    </div>

    <div class="editor-label">
        @Html.LabelFor(model => model.IsMale)
    </div>
    <div class="editor-field">
        @Html.EditorFor(model => model.IsMale)
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.IsMale)
    </div>

    <p>
        <input type="submit" id="btn_Save" value="ذخیره" />
        <input type="submit" id="btn_Cancel" value="انصراف" />
    </p>
}

<script type="text/javascript">
    $(function () {
        $("#btn_Save").click(function (e) {
            e.preventDefault();
            var button = $(this);
            $("#frm_studentEdit").PostMvcFormAjax({
                postUrl: '@postUrl',
                loginUrl: '/login',
                beforePostHandler: function () {
                    //غیرفعال سازی دکمه ارسال
                    button.attr('disabled', 'disabled');
                    button.val("...");
                },
                completeHandler: function (data) {
                    //فعال سازی مجدد دکمه ارسال
                    button.removeAttr('disabled');
                    button.val("ذخیره");
                },
                errorHandler: function () {
                    alert('خطایی رخ داده است');
                }
            });
        });
        $("#btn_Cancel").click(function (e) {
            e.preventDefault();
            var button = $(this);
            $(".editDialog").parent("div").css("display", "none");
        });
    });
</script>
با تشکر.
اشتراک‌ها
اضافه شدن SHA1 به SQLite 3.17.0

The new sha1(X) function computes the SHA1 hash of the input X, or NULL if X is NULL, while the sha1_query(Y) function evalutes all queries in the SQL statements of Y and returns a hash of their results. 

اضافه شدن SHA1 به SQLite 3.17.0
مطالب دوره‌ها
تزریق خودکار وابستگی‌ها در ASP.NET Web API به همراه رها سازی خودکار منابع IDisposable
در انتهای مطلب « تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC » اشاره‌ای کوتاه به روش DependencyResolver توکار Web API شد که این روش پس از بررسی‌های بیشتر (^ و ^) به دلیل ماهیت service locator بودن آن و همچنین از دست دادن Context جاری Web API، مردود اعلام شده و استفاده از IHttpControllerActivator توصیه می‌گردد. در ادامه این روش را توسط Structure map 3 پیاده سازی خواهیم کرد.

پیش نیازها
- شروع یک پروژه‌ی جدید وب با پشتیبانی از Web API
- نصب دو بسته‌ی نیوگت مرتبط با Structure map 3
 PM>install-package structuremap
PM>install-package structuremap.web

پیاده سازی IHttpControllerActivator توسط Structure map

using System;
using System.Net.Http;
using System.Web.Http.Controllers;
using System.Web.Http.Dispatcher;
using StructureMap;

namespace WebApiDISample.Core
{
    public class StructureMapHttpControllerActivator : IHttpControllerActivator
    {
        private readonly IContainer _container;
        public StructureMapHttpControllerActivator(IContainer container)
        {
            _container = container;
        }

        public IHttpController Create(
                HttpRequestMessage request,
                HttpControllerDescriptor controllerDescriptor,
                Type controllerType)
        {
            var nestedContainer = _container.GetNestedContainer();
            request.RegisterForDispose(nestedContainer);
            return (IHttpController)nestedContainer.GetInstance(controllerType);
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی پیاده سازی IHttpControllerActivator را توسط StructureMap ملاحظه می‌کنید.
نکته‌ی مهم آن استفاده از NestedContainer آن است. معرفی آن به متد request.RegisterForDispose سبب می‌شود تا کلیه کلاس‌های IDisposable نیز در پایان کار به صورت خودکار رها سازی شده و نشتی حافظه رخ ندهد.


معرفی StructureMapHttpControllerActivator به برنامه

فایل WebApiConfig.cs را گشوده و تغییرات ذیل را در آن اعمال کنید:
using System.Web.Http;
using System.Web.Http.Dispatcher;
using StructureMap;
using WebApiDISample.Core;
using WebApiDISample.Services;

namespace WebApiDISample
{
    public static class WebApiConfig
    {
        public static void Register(HttpConfiguration config)
        {
            // IoC Config
            ObjectFactory.Configure(c => c.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>());

            var container = ObjectFactory.Container;
            GlobalConfiguration.Configuration.Services.Replace(
                typeof(IHttpControllerActivator), new StructureMapHttpControllerActivator(container));


            // Web API routes
            config.MapHttpAttributeRoutes();
            config.Routes.MapHttpRoute(
                name: "DefaultApi",
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
 در ابتدا تنظیمات متداول کلاس‌ها و اینترفیس‌ها صورت می‌گیرد. سپس نحوه‌ی معرفی  StructureMapHttpControllerActivator را به GlobalConfiguration.Configuration.Services مخصوص Web API ملاحظه می‌کنید. این مورد سبب می‌شود تا به صورت خودکار کلیه وابستگی‌های مورد نیاز یک Web API Controller به آن تزریق شوند.


تهیه سرویسی برای آزمایش برنامه

namespace WebApiDISample.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmail();
    }
}

using System;

namespace WebApiDISample.Services
{
    /// <summary>
    /// سرویسی که دارای قسمت دیسپوز نیز هست
    /// </summary>
    public class EmailsService : IEmailsService, IDisposable
    {
        private bool _disposed;

        ~EmailsService()
        {
            Dispose(false);
        }

        public void Dispose()
        {
            Dispose(true);
            GC.SuppressFinalize(this);
        }

        public void SendEmail()
        {
            //todo: send email!
        }

        protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
        {
            if (_disposed) return;
            if (!disposeManagedResources) return;

            //todo: clean up resources here ...

            _disposed = true;
        }
    }
}
در اینجا یک سرویس ساده ارسال ایمیل را بدون پیاده سازی خاصی مشاهده می‌کنید.
نکته‌ی مهم آن استفاده از IDisposable در این کلاس خاص است (ضروری نیست؛ صرفا جهت بررسی بیشتر اضافه شده‌است). اگر در کدهای برنامه، یک چنین کلاسی وجود داشت، نیاز است متد Dispose آن نیز توسط IoC Container فراخوانی شود. برای آزمایش آن یک break point را در داخل متد Dispose قرار دهید.


استفاده از سرویس تعریف شده در یک Web API Controller

using System.Web.Http;
using WebApiDISample.Services;

namespace WebApiDISample.Controllers
{
    public class ValuesController : ApiController
    {
        private readonly IEmailsService _emailsService;
        public ValuesController(IEmailsService emailsService)
        {
            _emailsService = emailsService;
        }

        // GET api/values/5
        public string Get(int id)
        {
            _emailsService.SendEmail();
            return "_emailsService.SendEmail(); called!";
        }
    }
}
در اینجا مثال ساده‌ای را از نحوه‌ی تزریق سرویس ارسال ایمیل را در ValuesController مشاهده می‌کنید.
تزریق وهله‌ی مورد نیاز آن، به صورت خودکار توسط StructureMapHttpControllerActivator که در ابتدای بحث معرفی شد، صورت می‌گیرد.

فراخوانی متد Get آن‌را نیز توسط کدهای سمت کاربر ذیل انجام خواهیم داد:
<h2>Index</h2>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.getJSON('/api/values/1?timestamp=' + new Date().getTime(), function (data) {
                alert(data);
            });
        });
    </script>
}
درون متد Get کنترلر، یک break point قرار دهید. همچنین داخل متد Dispose لایه سرویس نیز جهت بررسی بیشتر یک break point قرار دهید.
اکنون برنامه را اجرا کنید. هنگام فراخوانی متد Get، وهله‌ی سرویس مورد نظر، نال نیست. همچنین متد Dispose نیز به صورت خودکار فراخوانی می‌شود.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
WebApiDISample.zip 
مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 3 - انواع ارجاعی و نحوه‌ی ایجاد اشیاء

انواع ارجاعی

قبلا در مورد مقادیر ارجاعی صحبت کردیم. در اینجا نیز به این موضوع اشاره می‌کنیم که هر مقدار ارجاعی، نمونه‌ای ایجاد شده از یک نوع ارجاعی می‌باشد. انواع ارجاعی در واقع ساختارهایی هستند که جهت گروه بندی داده‌ها و عملکرد بین آنها استفاده می‌شوند. در سایر زبان‌های برنامه نویسی شیء گرا، به انواع ارجاعی، کلاس و به مقادیر ارجاعی، شیء می‌گویند. در جاوا اسکریپت نیز، به مقادیر ارجاعی و یا نمونه‌های ایجاد شده از انواع ارجاعی، شیء می‌گویند. به انواع ارجاعی، توصیف گر شیء نیز می‌گویند؛ زیرا ویژگی‌ها و متدهای آن شیء را معرفی و توصیف می‌نماید.


نحوه‌ی ایجاد شیء از نوع ارجاعی Object

از آنجاییکه نوع ارجاعی Object هیچ ویژگی و متد خاصی ندارد، متداول‌ترین نوع ارجاعی جهت ایجاد اشیاء سفارشی می‌باشد. به دو روش می‌توان نمونه‌ای را از یک Object ایجاد نمود. روش اول استفاده از عملگر new و بصورت زیر می‌باشد:

var person = new Object ();
person . name = "Meysam" ;
person . age = 32 ;

با استفاده از عملگر new، شیء person را از نوع Object ایجاد نمودیم که شامل دو ویژگی (Property) به نام‌های name و age می‌باشد. در واقع شیء person ساختاری را جهت نگهداری اطلاعات یک شخص معرفی می‌کند. این عمل موجب جلوگیری از پراکندگی تعریف متغیرها و گروه بندی آنها در قالب یک شیء می‌شود. روش دوم استفاده از Object Literal Notation یا نماد تحت الفظی شیء و بصورت زیر می‌باشد:

var person = {
    name : "Meysam" ,
    age : 32
};

Object Literal Notation ، دستور میانبری برای ایجاد یک شیء از نوع Object می‌باشد. در مثال فوق هم، همانند روش اول، شیء person را با دو ویژگی name و age ایجاد نمود‌ه‌ایم. در این روش، نام ویژگی‌ها می‌توانند به صورت رشته‌ای و عددی نیز به یک شیء اختصاص یابد.

var person = {
    "name" : "Meysam" ,
    "age" : 32
};

معمولا از دو روش فوق زمانی استفاده می‌شود که می‌خواهیم اشیایی را ایجاد نماییم که ویژگی‌های آن‌ها فقط خواندنی باشند. با استفاده از روش دوم، حتی می‌توان یک شیء خالی را ایجاد نمود که در ابتدا هیچ ویژگی ای ندارد  و در مراحل بعد، ویژگی‌هایی را به آن اضافه نمود.

var person = {}; // var person = new Object();
person . name = "Meysam" ;
person . age = 32 ;

در مثال فوق شیء person بدون ویژگی‌ها تعریف شده است؛ سپس به آن ویژگی‌هایی را اضافه نموده‌ایم.

استفاده از روش Object Literal Notation ، یکی از روش‌های محبوب برنامه نویسان جاوا اسکریپت می‌باشد. زیرا با کمترین کد و بصورت بصری، شیء ای را ایجاد نموده و مثلا به یک متد ارسال می‌نمایند. به مثال زیر توجه کنید:

function displayInfo ( arg ) {
    var output = "" ;
    if ( arg . name != undefined )
        output += "Name: " + arg . name + "\n" ;
    if ( arg . age != undefined )
        output += "Age: " + arg . age + "\n" ;
    return output ;
}

alert (displayInfo ({
    name : "Meysam" ,
    age : 32
}));

alert (displayInfo ({
    name : "Sohrab"
}));

در این مثال یک تابع تعریف شده است که آرگومان ورودی آن یک شیء می‌باشد. در تابع بررسی می‌شود که اگر ویژگی name و یا age برای این آرگومان تعریف شده بود، خروجی تابع را تولید نماید. در واقع این ویژگی‌ها اختیاری می‌باشند و می‌توانند ارسال نگردند. در زمان فراخوانی تابع نیز شیء ای را بصورت Object Literal Notation ایجاد نموده و به تابع ارسال کردیم.

این الگو برای ارسال آرگومان، زمانی استفاده می‌شود که تعداد زیادی آرگومان اختیاری داریم و می‌خواهیم به تابع ارسال نماییم. معمولا کار با آرگومان‌های نامی (Named Arguments) راحت‌تر است ولی زمانیکه تعداد آرگومان‌های اختیاری زیاد باشند، مدیریت و نگهداری آنها سخت و طاقت فرسا می‌گردد و ظاهر زشتی را به تابع می‌دهد. بهترین راهکار جهت مدیریت چنین شرایطی این است که آرگومان‌های اجباری را به صورت آرگومان‌های نامی تعریف کنیم و آرگومان‌های اختیاری را به صورت یک شیء به تابع ارسال کنیم.

نکته‌ی دیگری که باید به آن توجه نمود این است که جهت دسترسی به ویژگی‌های یک شیء از (.) استفاده می‌شود. همچنین می‌توان به یک ویژگی با استفاده از [] و بصورت یک آرایه دسترسی داشت که در این صورت نام ویژگی بصورت رشته‌ای در [] ذکر خواهد شد.

alert ( person . name );
alert ( person [ "name" ]);

در عمل تفاوتی بین دو مورد فوق وجود ندارد. مهمترین مزیت استفاده از [] این است که می‌توانید توسط یک متغیر به ویژگی‌های یک شیء دسترسی داشته باشید. همچنین اگر نام ویژگی شامل کاراکترهایی باشد که خطای گرامری رخ می‌دهد یا از اسامی رزرو شده استفاده کرده باشید، می‌توانید از [] جهت دسترسی به ویژگی استفاده نمایید.

var propertyName = "name" ;
alert ( person [ propertyName ]);
alert ( person [ "first name" ]);

در دستور alert اول، با استفاده از یک متغیر به ویژگی name از شیء person دسترسی پیدا نمودیم. در دستور آخر نیز، به دلیل وجود space در نام ویژگی، مجبور هستیم جهت دسترسی به ویژگی first name از [] استفاده نماییم.


بررسی نوع ارجاعی Function

توابع در واقع یک شیء و نمونه‌ای از نوع ارجاعی Function می‌باشند که می‌توانند همانند سایر اشیاء ویژگی‌ها و متدهای خاص خود را داشته باشند. بنابراین می‌توان در یک عبارت، تابعی را به یک شیء نسبت داد. به مثال زیر توجه کنید:

var sum = function ( a , b ) {
    return a + b ;
};

alert ( sum ( 10 , 20 ));

خروجی :

    30


شیء sum را تعریف نموده و یک تابع را به آن اختصاص دادیم که شامل دو آرگومان ورودی می‌باشد. حال می‌توان با شیء sum همانند یک تابع رفتار نمود و تابع مورد نظر را فراخوانی کرد. توجه داشته باشید که هیچ نامی را در زمان تعریف تابع به آن اختصاص نداده‌ایم. به این شکل تعریف تابع، Function Expression می‌گویند.

همانند سایر اشیاء، نام تابع نیز اشاره‌گری به تابع می‌باشد. بنابراین می‌توان توابع را نیز به یکدیگر نسبت داد. به مثال زیر توجه کنید:

function sum ( a , b ) {
    return a + b ;
}
alert ( sum ( 10 , 10 ));

var anotherSum = sum ;
alert ( anotherSum ( 10 , 10 ));

sum = null ;
alert ( anotherSum ( 10 , 10 ));
alert ( sum ( 10 , 10 )); // Error: Object is not a function;

خروجی :

    20

    20

    20

    Error: Object is not a function


ابتدا تابعی را به نام sum ایجاد نمودیم که دو عدد را با هم جمع می‌کند. دقت داشته باشید که به این شکل تعریف تابع sum ، اعلان تابع یا Function Declaration می‌گویند. سپس متغیری را به نام anotherSum ، تعریف نموده و sum را به آن نسبت دادیم. توجه داشته باشید که در زمان انتساب یک تابع به یک متغیر نباید () را ذکر کنیم، زیرا ذکر () به منزله‌ی فراخوانی تابع و اختصاص خروجی آن به متغیر می‌باشد و نه انتساب اشاره گر تابع به آن متغیر. فراخوانی sum و anotherSum خروجی یکسانی را دارند؛ زیرا هر دو به یک تابع اشاره می‌کنند. در خطوط بعدی، شیء sum را با مقدار null تنظیم نمودیم. در واقع با این کار اشاره‌گر sum برابر null شده است؛ یعنی دیگر به هیچ تابعی اشاره نمی‌کند. ولی تابع همچنان در حافظه وجود دارد؛ زیرا اشاره‌گر دیگری به نام anotherSum در حال اشاره نمودن به آن می‌باشد. در مرحله‌ی بعدی که sum را فراخوانی نمودیم، به دلیل null بودن آن، خطا رخ خواهد داد.


بازنگری مجدد به مبحث Overloading

در اینجا فقط می‌خواهیم اشاره‌ای کنیم به مبحث Overloading که قبلا در مورد آن بحث کردیم تا دلیل فنی عدم وجود Overloading را در جاوا اسکریپت درک کنیم. همانطور که قبلا بیان شد، نام تابع در واقع اشاره گری به تابع می‌باشد؛ بنابراین تعریف دو تابع هم نام، همانند اختصاص مجدد مقدار یا تغییر مقدار یک متغیر می‌باشد. به مثال زیر توجه کنید:

function calc ( num1 , num2 ) {
    return num1 + num2 ;
}

function calc ( num1 , num2 ) {
    return num1 - num2 ;
}

همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، تابع دوم جایگزین تابع اول می‌گردد. در واقع تعریف فوق همانند تعریف زیر می‌باشد:

var calc = function ( num1 , num2 ) {
    return num1 + num2 ;
};

calc = function ( num1 , num2 ) {
    return num1 - num2 ;
};

همانطور که می‌بینید، ابتدا متغیری به نام calc تعریف شده‌است و با یک تابع مقداردهی اولیه شده است. سپس با تابع دوم مقداردهی مجدد گردیده است و دیگر به تابع قبلی اشاره نمی‌کند. بنابراین همیشه تابع آخر جایگزین توابع قبلی می‌گردد. 


Function Declaration در مقابل Function Expression

این دو روش تعریف و استفاده از توابع تقریبا مشابه هم می‌باشند و فقط یک تفاوت اصلی بین آنها وجود دارد و آن به نحوه‌ی رفتار موتور پردازشی جاوا اسکریپت بر می‌گردد. Function Declaration قبل از اینکه کدهای جاوا اسکریپت خوانده و اجرا شوند، خوانده شده و در دسترس خواهند بود؛ اما Function Expression تا زمانی که روال اجرای کد به این خط از کد نرسد، اجرا نخواهد شد و در دسترس نخواهد بود. به مثال Function Declaration زیر توجه کنید:

alert ( sum ( 10 , 20 ));

function sum ( a , b ) {
    return a + b ;
}

خروجی :

    30


قبل از اعلان تابع sum ، این تابع فراخوانی شده است؛ ولی هیچ خطایی رخ نمی‌دهد. زیرا قبل از اجرای دستورات، تابع sum خوانده و در دسترس خواهد بود. اما اگر تابع فوق بصورت Function Expression تعریف شده بود، خطا رخ می‌داد و برنامه اجرا نمی‌شد.

alert ( sum ( 10 , 20 )); // Error: undefined is not a function

var sum = function ( a , b ) {
    return a + b ;
};

خروجی :

    Error: undefined is not a function


همانطور که می‌بینید، در خط اول برنامه، خطای اجرایی رخ داده است. زیرا هنوز روال اجرایی برنامه به خط تعریف تابع sum نرسیده‌است. بنابراین تابع sum در دسترس نخواهد بود و فراخوانی آن موجب بروز خطا می‌گردد.


ارسال تابع به عنوان ورودی یا خروجی توابع دیگر

همانطور که قبلا بیان شد، نام تابع در واقع یک متغیر می‌باشد که به تابع مورد نظر اشاره می‌کند. بنابراین می‌توان همانند یک متغیر با آن رفتار نموده و به عنوان آرگومان ورودی و یا مقدار خروجی یک تابع آن را ارسال نمود. به مثال زیر توجه کنید:

function add ( a , b ) {
    return a + b ;
}

function mult ( a , b ) {
    return a * b ;
}

function calc ( a , b , fn ) {
    return a * b + fn ( a , b );
}

alert ( calc ( 10 , 20 , add ));
alert ( calc ( 10 , 20 , mult ));

خروجی :

    230

    400


دو تابع به نامهای add و mult با دو آرگومان ورودی تعریف شده‌اند که به ترتیب حاصل جمع و حاصل ضرب دو آرگومان را بر می‌گردانند. تابع calc نیز با 3 آرگومان ورودی تعریف شده‌است که قصد داریم برای آرگومان سوم یک تابع را ارسال نماییم. تابع calc در 2 مرحله فراخوانی شده‌است که در یک مرحله تابع add و در مرحله‌ی دیگر تابع mult به عنوان آرگومان ورودی ارسال شده‌اند. همانطور که از قبل می‌دانید، نام تابع اشاره‌گری به خود تابع می‌باشد. در تابع calc نیز با فراخوانی آرگومان fn در واقع داریم تابع ارسالی را فراخوانی می‌نماییم. حال به مثال زیر توجه کنید که یک تابع را به عنوان خروجی بر می‌گرداند:

function createFunction ( a , b ) {
    return function ( c ) {
        var d = ( a + b ) * c ;
        return d ;
    };
}

var fn = createFunction ( 10 , 20 );
alert ( fn ( 30 ));

خروجی :

    900


تابع createFunction دارای 2 آرگومان ورودی می‌باشد و یک تابع را با 1 آرگومان ورودی بر می‌گرداند. در ابتدا تابع createFunction را با آرگومان‌های 10 و 20 فراخوانی نمودیم. خروجی این تابع که خود یک تابع با یک آرگومان ورودی می‌باشد، به عنوان خروجی برگردانده شده و در متغیر fn قرار می‌گیرد. سپس تابع fn با آرگومان ورودی 30 فراخوانی می‌گردد که مقادیر 10 و 20 را با هم جمع نموده و در 30 ضرب می‌نماید. 

مطالب
CoffeeScript #7

اصطلاحات عمومی CoffeeScript

هر زبانی دارای مجموعه‌ای از اصطلاحات و روش هاست. CoffeeScript نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این قسمت می‌خواهیم مقایسه‌ای بین جاوااسکریپت و CoffeeScript انجام دهیم تا به وسیله‌ی این مقایسه، مفهوم عملی این زبان را درک کنید.

Each

در جاوااسکریپت وقتی می‌خواهیم بر روی آرایه‌ای با بیش از یک خانه، کاری را چندین بار انجام دهیم، می‌توانیم از تابع ()forEach یا از همان قالب حلقه‌ی for در زبان C استفاده کنیم:

for (var i=0; i < array.length; i++)
  myFunction(array[i]);

array.forEach(function(item, i){
  myFunction(item)
});
اگرچه تابع ()forEach مختصر و خواناتر است ولی یک مشکل دارد؛ به دلیل فراخوانی تابع callback در هر بار اجرای حلقه، بسیار کندتر از حلقه for اجرا می‌شود.
حال به نحوه‌ی کارکرد CoffeeScript دقت کنید.
myFunction(item) for item in array
که پس از کامپایل می‌شود:
var i, item, len;

for (i = 0, len = array.length; i < len; i++) {
  item = array[i];
  myFunction(item);
}
همانطوری که مشاهده می‌کنید، از نظر syntax بسیار ساده و با خوانایی بالا است و مطمئن هستم شما هم با من موافق هستید و نکته‌ی مهمی که وجود دارد، کامپایل حلقه‌ی با ظاهر forEach به حلقه‌ی for، توسط CoffeeScript و حفظ سرعت اجرای آن است.

Map

همانند تابع forEach که در استاندارد ES5 قرار داشت، تابع دیگری به نام ()map وجود دارد که از نظر syntax بسیار خلاصه‌تر از حلقه‌ی for می‌باشد. ولی متاسفانه همانند تابع forEach، این تابع نیز به دلیل فراخوانی تابع، بسیار کندتر از for اجرا می‌شود.

var result = []
for (var i=0; i < array.length; i++)
  result.push(array[i].name)

var result = array.map(function(item, i){
  return item.name;
});
همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا طریقه‌ی استفاده از تابع map و پیاده سازی آن بدون استفاده از تابع map نشان داده شده است. حال به مثال زیر توجه کنید:
result = (item.name for item in array)
با استفاده از ساختار حلقه‌ها که در قسمت 4 گفتیم و تنها با قراردادن () در اطراف آن می‌توان تابع map را به راحتی پیاده سازی کرد.
نتیجه‌ی کامپایل مثال بالا می‌شود:
var item, result;

result = (function() {
  var i, len, results;
  results = [];
  for (i = 0, len = array.length; i < len; i++) {
    item = array[i];
    results.push(item.name);
  }
  return results;
})();

Select

یکی دیگر از توابع ES5، تابع ()filter است که برای کاهش خانه‌های آرایه استفاده می‌شود.

var result = []
for (var i=0; i < array.length; i++)
  if (array[i].name == "test")
    result.push(array[i])

result = array.filter(function(item, i){
  return item.name == "test"
});
CoffeeScript با استفاده از کلمه‌ی کلیدی when، عمل فیلتر کردن آیتم‌هایی را که نمی‌خواهیم در آرایه باشند، انجام می‌دهد و در پشت صحنه، با استفاده از یک حلقه‌ی for این عمل را انجام می‌دهد.
result = (item for item in array when item.name is "test")
در اینجا نیز همانند تابع map برای جلوگیری از تداخل متغیرها از یک تابع بی‌نام استفاده می‌کند.
var item, result;

result = (function() {
  var i, len, results;
  results = [];
  for (i = 0, len = array.length; i < len; i++) {
    item = array[i];
    if (item.name === "test") {
      results.push(item);
    }
  }
  return results;
})();

نکته‌ی مهم: در صورت فراموشی اضافه کردن () در اطراف حلقه‌ی نوشته شده، نتیجه‌ی صحیحی تولید نخواهد شد و نتها آخرین عضو از خروجی را باز می‌گرداند.
var i, item, len, result;

for (i = 0, len = array.length; i < len; i++) {
  item = array[i];
  if (item.name === "test") {
    result = item;
  }
}

قوه‌ی درک CoffeeScript بسیار بالا و انعطاف پذیر است، به مثال زیر توجه کنید:
passed = []
failed = []
(if score > 60 then passed else failed).push score for score in [49, 58, 76, 82, 88, 90]

# Or
passed = (score for score in scores when score > 60)
و یا در صورتیکه طول خط نوشته شده زیاد باشد می‌توانید به صورت چند خطی آن را بنویسید:
passed = []
failed = []
for score in [49, 58, 76, 82, 88, 90]
  (if score > 60 then passed else failed).push score
و نتیجه‌ی کامپایل مثال آخر می‌شود:
var failed, i, len, passed, ref, score;

passed = [];

failed = [];

ref = [49, 58, 76, 82, 88, 90];
for (i = 0, len = ref.length; i < len; i++) {
  score = ref[i];
  (score > 60 ? passed : failed).push(score);
}
مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 6 - تغییر صفات Property ها

برنامه نویسی شیء گرا

در این بخش میخواهیم به بررسی یکسری از ویژگی‌ها و نکات ریز برنامه نویسی شیء گرا در جاوا اسکریپت بپردازیم که یک برنامه نویس حرفه‌ای جاوا اسکریپت حتما باید بر آن‌ها واقف باشد تا بتواند کتابخانه‌ها و Framework ‌های موثرتر و بهینه‌تری را ایجاد کند. لازم به ذکر است که در این مجموعه مقالات، پیاده‌سازی اشیاء و شیوه‌ی کد نویسی، بر اساس استاندارد ECMAScript 5 یا ES5 انجام خواهد شد. بنابراین از قابلیتهای جدیدی که در ES6 اضافه شده‌است، صحبت نخواهیم کرد. پس از پایان این مجموعه مقالات و پس از آگاهی کامل از قابلیتهای جاوا اسکریپت، در مجموعه مقالاتی به بررسی قابلیتهای جدید ES6 خواهیم پرداخت که مرتبط به مقالات جاری است.

همانطور که قبلا اشاره شد، در زبان‌های برنامه نویسی شیء گرا، مفهومی به نام کلاس وجود دارد که ساختاری را جهت ایجاد اشیاء معرفی می‌کند و میتوانیم اشیاء مختلفی را از این کلاس‌ها ایجاد نماییم. اما در جاوا اسکریپت مفهوم کلاس وجود ندارد و فقط می‌توانیم از اشیاء استفاده کنیم که نسبت به زبان‌های مبتنی بر کلاس متفاوت می‌باشد.

بر اساس تعریفی که از اشیاء در استاندارد ECMAScript صورت گرفته است، هرشیء، شامل مجموعه‌ای از ویژگی‌هاست، که هر یک از آنها می‌تواند حاوی یک مقدار پایه، شیء و یا تابع باشد. به عبارت دیگر هر شیء شامل آرایه‌ای از مقادیر است. هر ویژگی ( Property ) یا تابع (که در برنامه نویسی شیء گرا متد نیز نامیده می‌شود) توسط نام خود شناسایی می‌شوند که به یک مقدار داده‌ای نگاشت یا Map شده‌اند. به همین دلیل میتوان هر شیء را به عنوان یک Hash Table تصور کرد که داده‌ها را به صورت یک زوج کلید مقدار یا key-value pairs نگهداری می‌نماید. در اینصورت نام ویژگی‌ها و متدها به عنوان key و مقدار آنها به عنوان value در نظر گرفته می‌شوند.


مفهوم شیء

همانطور که قبلا اشاره شد، جهت تعریف اشیاء می‌توان از دو روش استفاده نمود. در روش اول، ایجاد شیء با استفاده از شیء Object و در روش دوم، با استفاده از Object Literal Notation انجام خواهد شد. روش دوم جدیدتر و بین برنامه نویسان جاوا اسکریپت محبوب‌تر است. مثال دیگری را جهت یادآوری در این مورد ذکر می‌کنم:

var person = new Object();
person.firstName = "Meysam";
person.birth = new Date(1982, 11, 8);
person.getAge = function () {
    var now = new Date();
    return now.getFullYear() - this.birth.getFullYear();
}

alert(person.firstName + ": " + person.getAge());    // Meysam: 34
در مثال فوق، شیء person شامل دو ویژگی firstName و birth و همچنین تابع getAge() می‌باشد. در تابع getAge() از روی ویژگی birth یا تاریخ تولد، سن شخص محاسبه شده‌است. همانطور که مشاهده می‌کنید، در داخل این تابع، جهت دسترسی به ویژگی birth، از شیء this استفاده نمودیم. this به شیء ای اشاره می‌کند که تابع getAge() به آن تعلق دارد و در اینجا به شیء person اشاره می‌نماید. اگر از this استفاده نکنید، برنامه خطا می‌دهد؛ زیرا قادر به شناسایی birth نمی‌باشد. مثال فوق را میتوان با استفاده از Object Literal Notation به صورت زیر نوشت:
var person = {
    firstName: "Meysam",
    birth: new Date(1982, 11, 8),
    getAge: function () {
        var now = new Date();
        return now.getFullYear() - this.birth.getFullYear();
    }
};

alert(person.firstName + ": " + person.getAge());    // Meysam: 34

انواع Property ها

در ECMAScript 5 ، صفاتی برای Property ‌ها معرفی شده است که از طریق Attribute ‌های داخلی به Property ‌ها اختصاص می‌یابد. این Attribute ‌ها توسط موتور جاوا اسکریپت بر روی Property ‌ها پیاده سازی می‌شوند و به صورت مستقیم قابل دسترسی نمی‌باشند. در طی فرآیند آموزش این مطالب، Attribute ‌های داخلی را در [[]] قرار می‌دهیم، مثل [[Enumarable]] ، تا از سایر دستورات تفکیک شوند. به صورت کلی دو نوع ویژگی داریم که شامل Data Properties و Accessor Properties می‌باشند که به شرح آنها می‌پردازیم.


Data Properties

Data Property ‌ها، 4 صفت یا Attribute را توصیف می‌کنند که عبارتند از:

[[Configurable]]

مشخص می‌کند یک Property اجازه حذف، تعریف مجدد و یا تغییر نوع را دارد یا خیر. بصورت پیش فرض، زمانی که یک شیء بصورت مستقیم ساخته می‌شود، مقدار این ویژگی True می‌باشد.

[[Enumarable]]

مشخص می‌کند که آیا امکان پیمایش یک Property توسط حلقه for-in وجود دارد یا خیر. بصورت پیش فرض، زمانیکه یک شیء بصورت مستقیم ساخته می‌شود، مقدار این ویژگی True می‌باشد.

[[Writable]]

مشخص می‌کند که آیا مقدار یک Property قابل تغییر می‌باشد یا خیر. بصورت پیش فرض، زمانیکه یک شیء بصورت مستقیم ساخته می‌شود، مقدار این ویژگی True می‌باشد.

[[Value]]

شامل مقدار واقعی یک Property و محل مقداردهی یا برگرداندن مقدار Property ‌ها می‌باشد. مقدار پیش فرض آن نیز undefined می‌باشد.


زمانیکه یک Property به صورت عادی به یک شیء اضافه می‌شود، مانند مثال‌های قبلی، سه Attribute اول به true تنظیم می‌شوند و [[Value]]  با مقدار اولیه Property تنظیم میگردد. در این حالت آن Property ، قابل بروزرسانی و پیمایش می‌باشد. جهت تغییر ساختار یک Property و تنظیم Attribute ‌های آن، باید آن Property را با استفاده از متد defineProperty() تعریف نماییم . شکل کلی تعریف Property با استفاده از این متد به صورت زیر می‌باشد:

Object.defineProperty(obj, prop, descriptor)
آرگومان obj ، شیء ای است که Property مورد نظر باید به آن اضافه شود. آرگومان prop نام Property را مشخص می‌کند که Attribute ‌های آن باید تنظیم شوند. آرگومان descriptor  یک شیء می‌باشد که  Attribute ‌های مورد نیاز را برای Property تنظیم می‌نماید. شیء descriptor شامل ویژگی‌های configurable ، enumerable ، writable و value می‌باشد که می‌توانند برای Property تنظیم شوند. خروجی این متد شیء ای است که به عنوان آرگومان اول ارسال شده‌است. به مثال‌های زیر توجه کنید:
var person = {};
Object.defineProperty(person, "name", {
    writable: false,
    value:"Meysam"
});

alert(person.name);   // Meysam
person.name = "Arash";
alert(person.name);   // Meysam
همانطور که در مثال فوق مشاهده می‌کنید، یک Property به نام name به شیء person اضافه شده‌است که صفت writable آن به false تنظیم گردیده‌است. بنابراین امکان تغییر مقدار ویژگی name وجود ندارد و با اینکه در دستور person.name = "Arash" ، ویژگی name را تغییر داده‌ایم، دستور alert نهایی، مجددا خروجی Meysam را نمایش داده‌است.
var person = {};
Object.defineProperty(person, "name", {
    configurable: false,
    value: "Meysam"
});

alert(person.name);  // Meysam
delete person.name;
alert(person.name);  // Meysam
در مثال فوق، صفت configurable را به false تنظیم نموده‌ایم و همانطور که مشاهده میکنید امکان حذف ویژگی name توسط عملگر delete وجود ندارد و دستور alert نهایی مجددا خروجی Meysam را نمایش داده‌است. توجه داشته باشید که اگر شما بخواهید در خطوط بعدی کد، مجددا صفت configurable را به مقدار true تغییر دهید، امکان پذیر نمی‌باشد. زیرا در تعریف فوق، صفت configurable را به false تنظیم نموده‌اید و امکان بروزرسانی Attribute ‌های ویژگی name را از آن گرفته‌اید. در این حالت تنها Attribute ی را که میتوانید تنظیم کنید، صفت writable می‌باشد.

لازم به ذکر است که می‌توانید متد defineProperty() را چندین بار برای یک Property فراخوانی نموده و در هر مرحله صفات متفاوتی را تنظیم و یا صفات قبلی را تغییر دهید.

علاوه بر متد فوق، متد دیگری به نام defineProperties() وجود دارد که می‌توان چند Property را بصورت همزمان تعریف و صفات آن را تنظیم نمود. شکل کلی این متد به صورت زیر است:

Object.defineProperties(obj, props)

آرگومان props یک شیء می‌باشد که ویژگی‌های آن، نام همان Property هایی هستند که باید به obj اضافه شوند. همچنین هر ویژگی خود یک شیء می‌باشد که میتوان صفات آن ویژگی را تنظیم نمود. به مثال زیر توجه کنید:

var person = {};
Object.defineProperties(person, {
    "name": {
        configurable: false,
        value: "Meysam"
    },
    "age": {
        writable:false,
        value:34
    }
});
در مثال فوق، برای آرگومان props ، دو ویژگی name و age را تعریف نمودیم که این دو ویژگی به شیء person اضافه خواهند شد. همچنین ویژگی‌های name و age خود یک شیء می‌باشند که صفات مربوط به آنها تنظیم شده است.

Accessor Properties

این صفات شامل توابع getter و setter می‌باشند که یک یا هر دوی آنها می‌توانند برای یک Property تنظیم شوند. زمانی که مقداری را از یک Property می‌خوانید، تابع getter فراخوانی می‌شود و مقدار Property مربوطه را بر میگرداند. این تابع می‌تواند قبل از برگرداندن مقدار، پردازش هایی را بر روی آن Property انجام داده و یک نتیجه‌ی معتبر را برگرداند. زمانیکه Property را مقداردهی می‌نمایید، تابع setter فراخوانی میشود و Property را با مقدار جدید تنظیم می‌نماید. این تابع می‌تواند قبل از مقداردهی به Property ، داده‌ی مورد نظر را اعتبارسنجی نماید تا از ورود مقادیر نامعتبر جلوگیری کند. Accessor Properties شامل 2 صفت زیر می‌باشد:

[[Get]]

یک تابع می‌باشد و زمانی فراخوانی می‌گردد که مقدار یک Property را بخوانیم و مقدار پیش فرض آن undefined می‌باشد.

[[Set]]

یک تابع می‌باشد و زمانی فراخوانی می‌گردد که یک Property را مقداردهی نماییم و مقدار پیش فرض آن undefined می‌باشد. این تابع شامل یک آرگومان ورودی است که حاوی مقدار ارسالی به Property است.

مثال زیر یک پیاده سازی ساده از شیء تاریخ شمسی می‌باشد که هنوز از لحاظ طراحی دارای نواقصی هست و در ادامه کارآیی و کد آن را بهبود می‌بخشیم.

var date = {
    _year: 1,
    _month: 1,
    _day: 1,
    isLeap: function () {
        switch (this.year % 33) {
            case 1: case 5: case 9: case 13:
            case 17: case 22: case 26: case 30:
                return true;
            default:
                return false;
        }
    }
};

Object.defineProperties(date, {
    "year": {
        "get": function () { return this._year; },
        "set": function (newValue) {
            if (newValue < 1 || newValue > 9999)
                throw new Error("Year must be between 1 and 9999");
            this._year = newValue;
        }
    },
    "month": {
        "get": function () { return this._month; },
        "set": function (newValue) {
            if (newValue < 1 || newValue > 12)
                throw new Error("Month must be between 1 and 12");
            this._month = newValue;
        }
    },
    "day": {
        "get": function () { return this._day; },
        "set": function (newValue) {
            if (newValue < 1 || newValue > 31)
                throw new Error("Day must be between 1 and 31");
            if (this.month === 12 && !this.isLeap() && newValue > 29)
                throw new Error("Day must be between 1 and 29");
            if (this.month > 6 && newValue > 30)
                throw new Error("Day must be between 1 and 30");
            this._day = newValue;
        }
    }
});
در مثال فوق، 3 ویژگی با نامهای _year ، _month و _day تعریف شده‌اند. پیشوند _ مشخص می‌کند که نباید به این ویژگی در خارج از شیء دسترسی داشته باشیم. البته دسترسی را محدود نمی‌کند و برنامه نویس به راحتی می‌تواند به آن دسترسی داشته باشد. در مباحث بعدی شیوه‌ی صحیح پیاده سازی اینگونه Property ‌ها را آموزش می‌دهیم. تابعی به نام isLeap() نیز تعریف شده است که تشخیص می‌دهد سال موجود کبیسه هست یا خیر. با استفاده از تابع defineProperties() ، 3 ویژگی دیگر نیز به شیء date ، با نامهای year ، month و day اضافه نموده‌ایم که دارای Accessor ‌های get و set می‌باشند. در بخش set ورودی‌های کاربران را بررسی و اعتبار سنجی نمودیم. در صورتی که ورودی نامعتبر باشد، با استفاده از throw خطایی را به صورت دستی ایجاد می‌نماییم که در console مربوط به Browser قابل مشاهده و یا با استفاده از try…catch قابل دسترسی و مدیریت می‌باشد.

دقت داشته باشید که لازم نیست حتما accessor ‌های getter و setter با هم برای یک Property تنظیم شوند و شما می‌توانید فقط یکی از آنها را برای Property به کار ببرید. اگر فقط تابع getter به یک Property اختصاص یابد، آن Property فقط خواندنی می‌شود و امکان تغییر مقدار آن وجود ندارد. در این صورت هر دستوری که اقدام به تغییر Property نماید، بی‌تاثیر خواهد بود. همچنین اگر فقط تابع setter به یک Property اختصاص یابد، آن Property فقط نوشتنی می‌شود و امکان خواندن مقدار آن وجود ندارد. در این صورت هر دستوری که اقدام به خواندن Property نماید، مقدار undefined برای آن برگردانده می‌شود.

نکته‌ی دیگری که باید به آن توجه کنید این است که اگر یک Property با استفاده از متد defineProperty() تعریف گردد، Attribute هایی که مقداردهی نشده‌اند، مثل [[Configurable]] ، [[Enumarable]] و [[Writable]] با false مقداردهی می‌گردند و [[Value]] ، [[Get]] و [[Set]] مقدار undefined را بر می‌گردانند. در مبحث بعدی، در مورد این نکته مثالی ارائه شده است.


خواندن Attribute ‌های مربوط به یک Property

با استفاده از متد getOwnPropertyDescriptor() می‌توان، Attribute ‌های اختصاص داده شده به Property ‌ها را خواند و از مقدار آنها مطلع شد. این متد شامل 2 آرگومان می‌باشد، که آرگومان اول، شیء ای است که میخواهیم Attribute آن را بخوانیم و آرگومان دوم، نام Attribute می‌باشد. خروجی متد getOwnPropertyDescriptor() یک شیء از نوع PropertyDescriptor می‌باشد که ویژگی‌های آن، همان Attribute هایی هستند که برای یک Property تنظیم شده‌اند. به مثال زیر جهت خواندن Attribute ‌های شیء تاریخ شمسی توجه کنید:

var descriptor = Object.getOwnPropertyDescriptor(date, "_year");
alert(descriptor.value);   // 1
alert(descriptor.configurable); // true
alert(typeof descriptor.get); // undefined

descriptor = Object.getOwnPropertyDescriptor(date, "year");
alert(descriptor.value);   // undefined
alert(descriptor.configurable); // false
alert(typeof descriptor.get); // function
ویژگی _year به صورت عادی تعریف شده است. بنابراین با توجه به نکاتی که قبلا ذکر شد، مقدار اختصاص داده شده به این ویژگی، به صفت [[Value]] تعلق گرفته است. همچنین سایر صفات این ویژگی به مانند [[Configurable]] ، با مقدار true تنظیم شده‌اند. Accessor ‌های getter و setter نیز، که برای این ویژگی تنظیم نشده بودند، مقدار undefined بر می‌گردانند. ویژگی year با استفاده از متد defineProperties() تعریف شده است و چون Accessor ‌های getter و setter به آن اختصاص یافته‌اند، صفت [[Value]]، مقدار undefined را بر می‌گرداند و سایر Attribute ‌ها به مانند [[Configurable]] که تنظیم نشده‌اند، مقدار false را بر می‌گردانند. همچنین برای getter و setter نوع function برگردانده شده‌است.