مطالب
WebStorage: قسمت دوم
در این مقاله قصد داریم نحوه‌ی کدنویسی webstorage را با کتابخانه‌هایی که در مقاله قبل معرفی کردیم بررسی کنیم.
ابتدا روش ذخیره سازی و بازیابی متداول آن را بررسی میکنیم که تنها توسط دو تابع صورت می‌گیرد. مطلب زیر برگرفته از w3Schools است:
دسترسی به شیء webstorage به صورت زیر امکان پذیر است:
window.localStorage
window.sessionStorage
ولی بهتر است قبل از ذخیره و بازیابی، از پشتیبانی مرورگر از webstorage اطمینان حاصل نمایید:
if(typeof(Storage) !== "undefined") {
    // Code for localStorage/sessionStorage.
} else {
    // Sorry! No Web Storage support..
}
برای ذخیره سازی و سپس خواندن به شکل زیر عمل می‌کنیم:
localStorage.setItem("lastname", "Smith");

//========================
localStorage.getItem("lastname");
خواندن می‌تواند حتی به شکل زیر هم صورت بگیرد:
var a=localStorage.lastname;
استفاده از store.js برای مرورگرهایی که از webstorage پشتیبانی نمی‌کنند به شکل زیر است:
//ذخیره مقدار
store.set('username', 'marcus')

//بازیابی مقدار
store.get('username')

//حذف مقدار
store.remove('username')

//حذف تمامی مقادیر ذخیره شده
store.clear()

//ذخیره ساختار
store.set('user', { name: 'marcus', likes: 'javascript' })

//بازیابی ساختار به شکل قبلی
var user = store.get('user')
alert(user.name + ' likes ' + user.likes)

//تغییر مستقیم مقدار قبلی
store.getAll().user.name == 'marcus'

//بازخوانی تمام مقادیر ذخیر شده توسط یک حلقه
store.forEach(function(key, val) {
    console.log(key, '==', val)
})
همچنین بهتر هست از یک فلگ برای بررسی فعال بودن storage استفاده نمایید. به این دلیل که گاهی کاربرها از پنجره‌های private استفاده می‌کنند که ردگیری اطلاعات آن ممکن نیست و موجب خطا می‌شود.
<script src="store.min.js"></script>
<script>
    init()
    function init() {
        if (!store.enabled) {
            alert('Local storage is not supported by your browser. Please disable "Private Mode", or upgrade to a modern browser.')
            return
        }
        var user = store.get('user')
        // ... and so on ...
    }
</script>
در صورتیکه بخشی از داده‌ها را توسط localstorage ذخیره نمایید و بخواهید از طریق storage به آن دسترسی داشته باشید، خروجی string خواهد بود؛ صرف نظر از اینکه شما عدد، شیء یا آرایه‌ای را ذخیره کرده‌اید.
در صورتیکه ساختار JSON را ذخیره کرده باشید، می‌توانید رشته برگردانده شده را با json.stringify و json.parse بازیابی و به روز رسانی کنید.
در حالت cross browser تهیه‌ی یک sessionStorage امکان پذیر نیست. ولی می‌توان به روش ذیل و تعیین یک زمان انقضاء آن را محدود کرد:
var storeWithExpiration = {
// دریافت کلید و مقدار و زمان انقضا به میلی ثانیه
    set: function(key, val, exp) {
//ایجاد زمان فعلی جهت ثبت تاریخ ایجاد
        store.set(key, { val:val, exp:exp, time:new Date().getTime() })
    },
    get: function(key) {
        var info = store.get(key)
//در صورتی که کلید داده شده مقداری نداشته باشد نال را بر میگردانیم
        if (!info) { return null }
//تاریخ فعلی را منهای تاریخ ثبت شده کرده و در صورتی که
//از مقدار میلی ثاینه بیشتر باشد یعنی منقضی شده و نال بر میگرداند
        if (new Date().getTime() - info.time > info.exp) { return null }
        return info.val
    }
}

// استفاده عملی از کد بالا
// استفاده از تایمر جهت نمایش واکشی داده‌ها قبل از نقضا و بعد از انقضا
storeWithExpiration.set('foo', 'bar', 1000)
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 500) // -> "bar"
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 1500) // -> null

مورد بعدی استفاده از سورس  cross-storage  است. اگر به یاد داشته باشید گفتیم یکی از احتمالاتی که برای ما ایجاد مشکل می‌کند، ساب دومین هاست که ممکن است دسترسی ما به یک webstorage را از ساب دومین دیگر از ما بگیرد.
این کتابخانه به دو جز تقسیم شده است یکی هاب Hub و دیگری Client .
ابتدا نیاز است که هاب را آماده سازی و با ارائه یک الگو از آدرس وب، مجوز عملیات را دریافت کنیم. در صورتیکه این مرحله به فراموشی سپرده شود، انجام هر نوع عمل روی دیتاها در نظر گرفته نخواهد شد.
CrossStorageHub.init([
  {origin: /\.example.com$/,            allow: ['get']},
  {origin: /:\/\/(www\.)?example.com$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
]);
حرف $ در انتهای عبارت باعث مشود که دامنه‌ها با دقت بیشتری در Regex بررسی شوند و دامنه زیر را معتبر اعلام کند:
valid.example.com
ولی دامنه زیر را نامعتبر اعلام می‌کند:
invalid.example.com.malicious.com
همچنین می‌توانید تنظیماتی را جهت هدر‌های CSP و CORS، نیز اعمال نمایید:
{
  'Access-Control-Allow-Origin':  '*',
  'Access-Control-Allow-Methods': 'GET,PUT,POST,DELETE',
  'Access-Control-Allow-Headers': 'X-Requested-With',
  'Content-Security-Policy':      "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-Content-Security-Policy':    "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-WebKit-CSP':                 "default-src 'unsafe-inline' *",
}
پس کار را بدین صورت آغاز می‌کنیم، یک فایل به نام hub.htm درست کنید و هاب را آماده سازید:
hub.htm
<script type="text/javascript" src="~/Scripts/cross-storage/hub.js"></script>
<script>
 CrossStorageHub.init([
      {origin: /.*localhost:300\d$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
    ]);
  </script>
کد بالا فقط درخواست‌های هاست لوکال را از پورتی که ابتدای آن با 300 آغاز می‌شود، پاسخ می‌دهد و مابقی درخواست‌ها را رد می‌کند. متدهای ایجاد، ویرایش و حذف برای این آدرس معتبر اعلام شده است. 
در فایل دیگر که کلاینت شناخته می‌شود باید فایل hub معرفی شود تا تنظیمات هاب خوانده شود:
var storage = new CrossStorageClient('http://localhost:3000/example/hub.html');

var setKeys = function () {
      
return storage.set('key1', 'foo').then(function() {
return storage.set('key2', 'bar');
      });
};
در خط اول، فایل هاب معرفی شده و تنظیمات روی این صفحه اعمال می‌شود. سپس در خطوط بعدی داده‌ها ذخیره می‌شوند. از آنجا که با هر یکبار ذخیره، return صورت می‌گیرد و تنها اجازه‌ی ورود یک داده را داریم، برای حل این مشکل متد then پیاده سازی شده است. متغیر setKeys شامل یک آرایه از کلیدها خواهد بود.
نحوه‌ی ذخیره سازی بدین شکل هم طبق مستندات صحیح است:
storage.onConnect().then(function() {

  return storage.set('key', {foo: 'bar'});

}).then(function() {

  return storage.set('expiringKey', 'foobar', 10000);

});
در کد بالا ابتدا یک داده دائم ذخیره شده است و در کد بعد یک داده موقت که بعد از 10 ثانیه اعتبار خود را از دست می‌دهد.
برای خواندن داده‌های ذخیره شده به نحوه زیر عمل می‌کنیم:
storage.onConnect().then(function() {
  return storage.get('key1');
}).then(function(res) {
  return storage.get('key1', 'key2', 'key3');
}).then(function(res) {
  // ...
});
کد بالا نحوه‌ی خواندن مقادیر را به شکل‌های مختلفی نشان میدهد و مقدار بازگشتی آن‌ها یک آرایه از مقادیر است؛ مگر اینکه تنها یک مقدار برگشت داده شود. مقدار بازگشتی در تابع بعدی به عنوان یک آرگومان در دسترس است. در صورتی که خطایی رخ دهد، قابلیت هندل آن نیز وجود دارد:
storage.onConnect()
    .then(function() {
      return storage.get('key1', 'key2');
    })

.then(function(res) {
      console.log(res); // ['foo', 'bar']
    })['catch'](function(err) {
      console.log(err);
    });
برای باقی مسائل چون به دست آوردن لیست کلیدهای ذخیره شده، حذف کلید‌های مشخص شده، پاکسازی کامل داده‌ها و ... به مستندات رجوع کنید.
در اینجا جهت سازگاری با مرورگرهای قدیمی خط زیر را به صفحه اضافه کنید:
<script src="https://s3.amazonaws.com/es6-promises/promise-1.0.0.min.js"></script>
ذخیره‌ی اطلاعات به شکل یونیکد، فضایی دو برابر کدهای اسکی میبرد و با توجه به محدود بودن حجم webstorage به 5 مگابایت ممکن است با کمبود فضا مواجه شوید. در صورتیکه قصد فشرده سازی اطلاعات را دارید می‌توانید از کتابخانه lz-string استفاده کنید. ولی توجه به این نکته ضروری است که در صورت نیاز، عمل فشرده سازی را انجام دهید و همینطوری از آن استفاده نکنید.

IndexedDB API
آخرین موردی که بررسی می‌شود استفاده از IndexedDB API است که با استفاده از آن میتوان با webstorage همانند یک دیتابیس رفتار کرد و به سمت آن کوئری ارسال کرد. 
var request = indexedDB.open("library");

request.onupgradeneeded = function() {
  // The database did not previously exist, so create object stores and indexes.
  var db = request.result;
  var store = db.createObjectStore("books", {keyPath: "isbn"});
  var titleIndex = store.createIndex("by_title", "title", {unique: true});
  var authorIndex = store.createIndex("by_author", "author");

  // Populate with initial data.
  store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
  store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
  store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});
};

request.onsuccess = function() {
  db = request.result;
};
کد بالا ابتدا به دیتابیس library متصل می‌شود و اگر وجود نداشته باشد، آن را می‌سازد. رویداد onupgradeneeded برای اولین بار اجرا شده و در آن می‌توانید به ایجاد جداول و اضافه کردن داده‌های اولیه بپردازید؛ یا اینکه از آن جهت به ارتقاء ورژن دیتابیس استفاده کنید. خصوصیت result، دیتابیس باز شده یا ایجاد شده را باز می‌گرداند. در خط بعدی جدولی با کلید کد ISBN کتاب تعریف شده است. در ادامه هم دو ستون اندیس شده برای عنوان کتاب و نویسنده معرفی شده است که عنوان کتاب را یکتا و بدون تکرار در نظر گرفته است. سپس در جدولی که متغیر store به آن اشاره می‌کند، با استفاده از متد put، رکوردها داخل آن درج می‌شوند. در صورتیکه کار با موفقیت انجام شود رویداد onSuccess فراخوانی می‌گردد.
برای انجام عملیات خواندن و نوشتن باید از تراکنش‌ها استفاده کرد:
var tx = db.transaction("books", "readwrite");
var store = tx.objectStore("books");

store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});

tx.oncomplete = function() {
  // All requests have succeeded and the transaction has committed.
};
در خط  اول ابتدا یک خط تراکنشی بین ما و جدول books با مجوز خواندن و نوشتن باز می‌شود و در خط بعدی جدول books را در اختیار می‌گیریم و همانند کد قبلی به درج داده‌ها می‌پردازیم. در صورتیکه عملیات با موفقیت به اتمام برسد، متغیر تراکنش رویدادی به نام oncomplete فراخوانی می‌گردد. در صورتیکه قصد دارید تنها مجوز خواندن داشته باشید، عبارت readonly را به کار ببرید.
var tx = db.transaction("books", "readonly");
var store = tx.objectStore("books");
var index = store.index("by_author");

var request = index.openCursor(IDBKeyRange.only("Fred"));
request.onsuccess = function() {
  var cursor = request.result;
  if (cursor) {
    // Called for each matching record.
    report(cursor.value.isbn, cursor.value.title, cursor.value.author);
    cursor.continue();
  } else {
    // No more matching records.
    report(null);
  }
};
در دو خط اول مثل قبل، تراکنش را دریافت می‌کنیم و از آنجا که می‌خواهیم داده را بر اساس نام نویسنده واکشی کنیم، ستون اندیس شده نام نویسنده را دریافت کرده و با استفاده از متد opencursor درخواست خود را مبنی بر واکشی رکوردهایی که نام نویسنده fred است، ارسال میداریم. در صورتیکه عملیات با موفقیت انجام گردد و خطایی دریافت نکنیم رویداد onsuccess فراخوانی می‌گردد. در این رویداد با دو حالت برخورد خواهیم داشت؛ یا داده‌ها یافت می‌شوند و رکوردها برگشت داده می‌شوند یا هیچ رکوردی یافت نشده و مقدار نال برگشت خواهد خورد. با استفاده از cursor.continue می‌توان داده‌ها را به ترتیب واکشی کرده و مقادیر رکورد را با استفاده خصوصیت value  به سمت تابع report ارسال کرد.
کدهای بالا همه در مستندات معرفی شده وجود دارند و ما پیشتر توضیح ابتدایی در مورد آن دادیم و برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به همان مستندات معرفی شده رجوع کنید. برای idexedDB هم می‌توانید از این منابع +  +  +  استفاده کنید که خود w3c منبع فوق العاده‌تری است.

مطالب
عمومی سازی الگوریتم‌ها با استفاده از Reflection
در این مقاله قصد داریم عملیات Reflection را بیشتر در انجام ساده‌تر عملیات ببینیم. عملیاتی که به همراه کار اضافه، تکراری و خسته کننده است و با استفاده از Reflection این کارها حذف شده و تعداد خطوط هم پایین می‌آید. حتی گاها ممکن است موجب استفاده‌ی مجدد از کدها شود که همگی این عوامل موجب بالا رفتن امتیاز Refactoring می‌شوند.
در مثال‌های زیر مجموعه‌ای از Reflection‌های ساده و کاملا کاربردی است که من با آن‌ها روبرو شده ام.


کوتاه سازی کدهای نمایش یک View در ASP.NET MVC با Reflection 

یکی از قسمت‌هایی که مرتبا با آن سر و کار دارید، نمایش اطلاعات است. حتی یک جدول را هم که می‌خواهید بسازید، باید ستون‌های آن جدول را یک به یک معرفی کنید. ولی در عمل، یک Reflection ساده این کار به یک تابع چند خطی و سپس برای ترسیم هر ستون جدول از دو خط استفاده خواهید کرد ولی مزیتی که دارد این است که این تابع برای تمامی جدول‌ها کاربردی عمومی پیدا می‌کند. برای نمونه دوست داشتم برای بخش مدیر، قسمت پروفایلی را ایجاد کنم و در آن اطلاعاتی چون نام، نام خانوادگی، تاریخ تولد، تاریخ ایجاد و خیلی از اطلاعات دیگر را نمایش دهم. به جای اینکه بیایم برای هر قسمت یک خط partial ایجاد کنم، با استفاده از reflection و یک حلقه، تمامی اطلاعات را به آن پارشال پاس می‌کنم. مزیت این روش این است که اگر بخواهم در یک جای دیگر، اطلاعات یک محصول یا یک فاکتور را هم نمایش دهم، باز هم همین تابع برایم کاربرد خواهد داشت:

تصویر زیر را که برگرفته از یک قالب Bootstrap است، ملاحظه کنید. اصلا علاقه ندارم که برای یک به یک آن‌ها، یک سطر جدید را تعریف کنم و به View بگویم این پراپرتی را نشان بده؛ دوباره مورد بعدی هم به همین صورت و دوباره و دوباره و ... . دوست دارم یک تابع عمومی، همه‌ی این کارها را خودکار انجام دهد.

ساختار اطلاعاتی تصویر فوق به شرح زیر است:
 <div>
                              <div>
                                  <div>
                                      <p><span>First Name </span>: Jonathan</p>
                                  </div>
   </div>
                          </div>
که به دو فایل پارشال تقسیم شده است Bio_ و BioRow_ که محتویات هر پارشال هم به شرح زیر است:

BioRow_
@model System.Web.UI.WebControls.ListItem


<div>
    <p><span>@Model.Text </span>: @Model.Value</p>
</div>
در پارشال بالا ورودی از نوع listItem است که یک متن دارد و یک مقدار.(شاید به نظر شبیه حالت جفت کلید و مقدار باشد ولی در این کلاس خبری از کلید نیست).
پارشال پایینی هم دربرگیرنده‌ی پارشال بالاست که قرار است چندین و چند بار پارشال بالا در خودش نمایش دهد.
Bio_
@using System.Web.UI.WebControls
@using ZekrWepApp.Filters
@model ZekrModel.Admin

    <div>
        <h1>Bio Graph</h1>
        <div>
            
            @{
                ListItemCollection collection = GetCustomProperties.Get(Model,exclude:new string[]{"Poems","Id"});
                foreach (var item in collection)
                {
                    Html.RenderPartial(MVC.Shared.Views._BioRow, item);
                }
            }

                    </div>
    </div>
پارشال بالا یک مدل از کلاس Admin را می‌پذیرد که قرار است اطلاعات شخصی مدیر را نمایش دهد. در ابتدا متدی از یک کلاس ایستا وجود دارد که کدهای Reflection درون آن قرار دارند که یک مجموعه از ListItem‌ها را بر می‌گرداند و سپس با یک حلقه، پارشال BioRow_ را صدا می‌زند.

کد درون این کلاس ایستا را بررسی می‌کنیم؛ این کلاس دو متد دارد یکی عمومی و دیگری خصوصی است:
  public class GetCustomProperties
    {
        private static PropertyInfo[] getObjectsInfos(object obj,string[] inclue,string[] exclude )
        {
            var list = obj.GetType().GetProperties();

            PropertyInfo[] outputPropertyInfos = null;

            if (inclue != null)
            {           
                return list.Where(propertyInfo => inclue.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            if (exclude != null)
            {
                return list.Where(propertyInfo => !exclude.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            return list;
        }
    }
کد بالا که یک کد خصوصی است، سه پارامتر را می‌پذیرد. اولی مدل یا کلاسی است که به آن پاس کرده‌ایم. دو پارامتر بعدی اختیاری است و در کد پارشال بالا Exclude را تعریف کرده ایم و تنهای یکی از دو پارامتر بالا هم باید مورد استفاده قرار بگیرند و Include ارجحیت دارد. وظیفه‌ی این دو پارمتر این است که آرایه ای از رشته‌ها را دریافت می‌کنند که نام پراپرتی‌ها در آن‌ها ذکر شده است. آرایه Include می‌گوید که فقط این پراپرتی‌ها را برگردان ولی اگر دوست دارید همه‌ی پارامترها را نمایش دهید و تنها یکی یا چندتا از آن‌ها را حذف کنید، از آرایه Exclude استفاده کنید. در صورتی که این دو آرایه خالی باشند، همه‌ی پراپرتی‌ها بازگشت داده می‌شوند و در صورتی که یکی از آن‌ها وارد شده باشد، طبق دستورات Linq بالا بررسی می‌کند که (Include) آیا اسامی مشترکی بین آن‌ها وجود دارد یا خیر؟ اگر وجود دارد آن را در لیست قرار داده و بر می‌گرداند و در حالت Exclude این مقایسه به صورت برعکس انجام می‌گیرد و باید لیستی برگردانده شود که اسامی، نکته مشترکی نداشته باشند.

متد عمومی که در این کلاس قرار دارد به شرح زیر است:
 public static ListItemCollection Get(object obj,string[] inclue=null,string[] exclude=null)
        {
            var propertyInfos = getObjectsInfos(obj, inclue, exclude);
            if (propertyInfos == null) throw new ArgumentNullException("propertyInfos is null");

            var collection = new ListItemCollection();

            foreach (PropertyInfo propertyInfo in propertyInfos)
            {


                string name = propertyInfo.Name;

                foreach (Attribute attribute in propertyInfo.GetCustomAttributes(true))
                {
                    DisplayAttribute displayAttribute = attribute as DisplayAttribute;

                    if (displayAttribute != null)
                    {
                        name = displayAttribute.Name;
                        break;
                    }                  
                }

                string value = "";
                object objvalue = propertyInfo.GetValue(obj);
                if (objvalue != null) value = objvalue.ToString();

                collection.Add(new ListItem(name,value));
            }
            return collection;
        }
این متد سه پارامتر را از کاربر دریافت و به سمت متد خصوصی ارسال می‌کند. موقعی‌که پراپرتی‌ها بازگشت داده می‌شوند، دو قسمت آن مهم است؛ یکی عنوان پراپرتی و دیگری مقدار پراپرتی. از آن جا که نام پراپرتی‌ها طبق سلیقه‌ی برنامه نویس و با حروف انگلیسی نوشته می‌شوند، در صورتی که برنامه نویس از متادیتای Display در مدل بهره برده باشد، به جای نام پراپرتی مقداری را که به متادیتای Display داده‌ایم، بر می‌گردانیم.

کد بالا پراپرتی‌ها را دریافت و یک به یک متادیتاهای آن را بررسی کرده و در صورتی که از متادیتای Display استفاده کرده باشند، مقدار آن را جایگزین نام پراپرتی خواهد کرد. در مورد مقدار هم از آنجا که اگر پراپرتی با Null پر شده باشد، تبدیل به رشته‌ای با پیام خطای روبرو خواهد شد. در نتیجه بهتر است یک شرط احتیاط هم روی آن پیاده شود. در آخر هم از متن و مقدار، یک آیتم ساخته و درون Collection اضافه می‌کنیم و بعد از اینکه همه پراپرتی‌ها بررسی شدند، Collection را بر می‌گردانیم.
 [Display(Name = "نام کاربری")]
public string UserName { get; set; }

کد کامل کلاس:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;
using System.Web;
using System.Web.Mvc.Html;
using System.Web.UI.WebControls;
using Links;

namespace ZekrWepApp.Filters
{
    
    public class GetCustomProperties
    {
        public static ListItemCollection Get(object obj,string[] inclue=null,string[] exclude=null)
        {
            var propertyInfos = getObjectsInfos(obj, inclue, exclude);
            if (propertyInfos == null) throw new ArgumentNullException("propertyInfos is null");

            var collection = new ListItemCollection();

            foreach (PropertyInfo propertyInfo in propertyInfos)
            {
                string name = propertyInfo.Name;
                foreach (Attribute attribute in propertyInfo.GetCustomAttributes(true))
                {
                    DisplayAttribute displayAttribute = attribute as DisplayAttribute;

                    if (displayAttribute != null)
                    {
                        name = displayAttribute.Name;
                        break;
                    }                  
                }

                string value = "";
                object objvalue = propertyInfo.GetValue(obj);
                if (objvalue != null) value = objvalue.ToString();

                collection.Add(new ListItem(name,value));
            }
            return collection;
        }
        private static PropertyInfo[] getObjectsInfos(object obj,string[] include,string[] exclude )
        {
            var list = obj.GetType().GetProperties();

            PropertyInfo[] outputPropertyInfos = null;

            if (include != null)
            {           
                return list.Where(propertyInfo => include.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            if (exclude != null)
            {
                return list.Where(propertyInfo => !exclude.Contains(propertyInfo.Name)).ToArray();
            }
            return list;
        }  
    }   
}

لیستی از پارامترها با Reflection


مورد بعدی که ساده‌تر بوده و از کد بالا مختصرتر هم هست، این است که قرار بود برای یک درگاه، یک سری اطلاعات را با متد Post ارسال کنم که نحوه‌ی ارسال اطلاعات به شکل زیر بود:
amount=1000&orderId=452&Pid=xxx&....
کد زیر را من جهت ساخت قالب‌های این چنینی استفاده می‌کنم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace Utils
{
    public class QueryStringParametersList
    {
        private string Symbol = "&";
        private List<KeyValuePair<string, string>> list { get; set; }

        public QueryStringParametersList()
        {
            list = new List<KeyValuePair<string, string>>();
        }
        public QueryStringParametersList(string symbol)
        {
            Symbol = symbol;
           list = new List<KeyValuePair<string, string>>(); 
        }

        public int Size
        {
            get { return list.Count; }
        }
        public void Add(string key, string value)
        {
            list.Add(new KeyValuePair<string, string>(key, value));
        }

        public string GetQueryStringPostfix()
        {
            return string.Join(Symbol, list.Select(p => Uri.EscapeDataString(p.Key) + "=" + Uri.EscapeDataString(p.Value)));
        }
    }
}



یک متغیر به نام symbol دارد و در صورتی در شرایط متفاوت، قصد چسپاندن چیزی را به یکدیگر با علامتی خاص داشته باشید، این تابع می‌تواند کاربرد داشته باشد. این متد از یک لیست کلید و مقدار استفاده کرده و پارامترهایی را که به آن پاس می‌شود، نگهداری و سپس توسط متد GetQueryStringPostfix آن‌ها را با یکدیگر الحاق کرده و در قالب یک رشته بر می‌گرداند.
کاربرد Reflection در اینجا این است که من باید دوبار به شکل زیر، دو نوع اطلاعات متفاوت را پست کنم. یکی موقع ارسال به درگاه و دیگری موقع بازگشت از درگاه.
QueryStringParametersList queryparamsList = new QueryStringParametersList();

            ueryparamsList.Add("consumer_key", requestPayment.Consumer_Key);
            queryparamsList.Add("amount", requestPayment.Amount.ToString());
            queryparamsList.Add("callback", requestPayment.Callback);
            queryparamsList.Add("description", requestPayment.Description);
            queryparamsList.Add("email", requestPayment.Email);
            queryparamsList.Add("mobile", requestPayment.Mobile);
            queryparamsList.Add("name", requestPayment.Name);
            queryparamsList.Add("irderid", requestPayment.OrderId.ToString());

ولی با استفاده از کد Reflection که در بالاتر عنوان شد، باید نام و مقدار پراپرتی را گرفته و در یک حلقه آن‌ها را اضافه کنیم، بدین شکل:
   private QueryStringParametersList ReadParams(object obj)
        {
            PropertyInfo[] propertyInfos = obj.GetType().GetProperties();

            QueryStringParametersList queryparamsList = new QueryStringParametersList();
            for (int i = 0; i < propertyInfos.Count(); i++)
            {
                queryparamsList.Add(propertyInfos[i].Name.ToLower(),propertyInfos[i].GetValue(obj).ToString() );              
            }
            return queryparamsList;
        }
در کد بالا هر بار پراپرتی‌های کلاس را خوانده و نام و مقدار آن‌ها را گرفته و به کلاس QueryString اضافه می‌کنیم. پارامتر ورودی این متد به این خاطر object در نظر گرفته شده است که تا هر کلاسی را بتوانیم به آن پاس کنیم که خودم در همین کلاس درگاه، دو کلاس را به آن پاس کردم.
مطالب
آشنایی با مفاهیم شیء گرایی در جاوا اسکریپت #2
از آنجا که برای کار با جاوا اسکریپت نیاز به درک کاملی درباره‌ی مفهوم حوزه کارکرد متغیرها (Scope) می‌باشد و نحوه فراخوانی توابع نیز نقش اساسی در این مورد بازی می‌کند، در این قسمت با این موارد آشنا خواهیم شد:
جاوا اسکریپت از مفهومی به نام functional scope برای تعیین حوزه متغیرها استفاده می‌کند و به این معنی است که با تعریف توابع، حوزه عملکرد متغیر مشخص می‌شود. در واقع هر متغیری که در یک تابع تعریف می‌شود در کلیه قسمتهای آن تابع، از قبیل If statement – for loops و حتی nested function نیز در دسترس میباشد.
اجازه دهید با مثالی این موضوع را بررسی نماییم.
function testScope() {
var myTest = true;
if (true) {
var myTest = "I am changed!"
}
alert(myTest);
}
testScope(); // will alert "I am changed!"
همانگونه که میبینیم با اینکه در داخل بلاک if یک متغیر جدید تعریف شده، ولی در خارج از این بلاک نیز این متغیر قابل دسترسی میباشد. البته در مثال بالا اگر بخواهیم به متغیر myTest در خارج از function دسترسی داشته باشیم، با خطای undefined مواجه خواهیم شد. یعنی برای مثال در کد زیر:
function testScope() {
var myTest = true;
if (true) {
var myTest = "I am changed!"
}
alert(myTest);
}
testScope(); // will alert "I am changed!"
alert(myTest); // will throw a reference error, because it doesn't exist outside of the function
 برای حل این مشکل دو راه وجود دارد: 
1 – متغیر myTest را در بیرون بلاک testScope() تعریف کنیم
2 – هنگام تعریف متغیر myTest، کلمه کلیدی var را حذف کنیم که این موضوع باعث میشود این متغیر در کل window قابل دسترس باشد و یا به عبارتی متغیر global میشود.
قبل از پرداختن به ادامه بحث خواندن مقاله مربوط به Closure در جاوااسکریپت توصیه میگردد .
در پایان بحث Scope‌ها با یک مثال نسبتا جامع اکثر این حالات به همراه خروجی را نشان میدهیم :
<script type="text/javascript">
          // a globally-scoped variable
        var a = 1;
        // global scope
        function one()
        {
            alert(a);
        }
        // local scope
        function two(a)
        {
            alert(a);
        }
        // local scope again
        function three()
        {
            var a = 3;
            alert(a);
        }
        // Intermediate: no such thing as block scope in javascript
        function four()
        {
            if (true)
            {
                var a = 4;
            }
            alert(a); // alerts '4', not the global value of '1'
        }
        // Intermediate: object properties
        function Five()
        {
            this.a = 5;
        }
        // Advanced: closure
        var six = function ()
        {
            var foo = 6;
            return function ()
            {
                // javascript "closure" means I have access to foo in here, 
                // because it is defined in the function in which I was defined.
                alert(foo);
            }
        }()
        // Advanced: prototype-based scope resolution
        function Seven()
        {
            this.a = 7;
        }
        // [object].prototype.property loses to [object].property in the lookup chain
        Seven.prototype.a = -1; // won't get reached, because 'a' is set in the constructor above.
        Seven.prototype.b = 8; // Will get reached, even though 'b' is NOT set in the constructor.
        // These will print 1-8
        one();
        two(2);
        three();
        four();
        alert(new Five().a);
        six();
        alert(new Seven().a);
        alert(new Seven().b);
</Script>
برای مطالعه بیشتر به اینجا  مراجعه نمایید.

Function Invocation Patterns In JavaScript :
از آنجا که توابع در جاوااسکریپت به منظور 1 – ساخت اشیاء  و 2 – حوزه دسترسی متغیرها(Scope)  نقش اساسی ایفا می‌کنند بهتر است کمی درباره استفاده و نحوه فراخوانی آنها  (Function Invocation Patterns) در جاوااسکریپت بحث نماییم.
در جاوااسکریپت 4 مدل فراخوانی تابع داریم که به نامهای زیر مطرح هستند:
1. Method Invocation
2. Function Invocation
3. Constructor Invocation
4. Apply And Call Invocation
 در فراخوانی توابع به هر یک از روشهای بالا باید به این نکته توجه داشت که حوزه دسترسی متغیرها در جاوااسکریپت ابتدا و انتهای توابع هستند و اگر به عنوان مثال از توابع تو در تو استفاده کردیم ،حوزه شی this برای توابع داخلی تغییر خواهد کرد .این موضوع را در طی مثالهایی نشان خواهیم داد.
Method Invocation :
وقتی یک تابع قسمتی از یک شی باشد به آن متد میگوییم به عنوان مثال :
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        this.value+=1;
    }
};
obj.increment(); //Method invocation
در اینحالت this به شی (Object) اشاره میکند که متد در آن فراخوانی شده است و در زمان اجرا نیز به عناصر شی Bind میشود ،در مثال بالا حوزه  this شی obj خواهد شد و به همین منظور به متغیر value دسترسی داریم.
Function Invocation:
در اینحالت که از () برای فراخوانی تابع استفاده میگردد ،This به شی سراسری (global object ) اشاره می‌کند؛ منظور اینکه this به اجزای تابعی که فراخوانی آن انجام شده اشاره نمی‌کند. اجازه دهید با مثالی این موضوع را روشن کنیم
<script type="text/javascript">
var value = 500; //Global variable
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        this.value++;
        var innerFunction = function() {
            alert(this.value);
        }
        innerFunction(); //Function invocation pattern
    }
}
obj.increment(); //Method invocation pattern
<script type="text/javascript">
Result : 500
از آنجا که  () innerFunction به شکل  Function invocation pattern فراخوانی شده است به متغیر value در داخل تابع increment دسترسی نداریم و حوزه دسترسی global میشود و اگر در حوزه global نیز این متغیر تعریف نشده بود به خطای undefined میرسیدیم .
برای حل این گونه مشکلات ساختار کد نویسی ما بایستی به شکل زیر باشد :
<script type="text/javascript">
var value = 500; //Global variable
var obj = {
    value: 0,
    increment: function() {
        var that = this;
        that.value++;
        var innerFunction = function() {
            alert(that.value);
        }
        innerFunction(); //Function invocation pattern
    }
}
obj.increment();
<script type="text/javascript">
Result : 1
در واقع با تعریف یک متغیر با نام مثلا that و انتساب شی  this به آن میتوان در توابع بعدی که به شکل   Function invocation pattern فراخوانی میگردند به این متغیر دسترسی داشت .
Constructor Invocation :
در این روش برای فراخوانی تابع از کلمه new استفاده میکنیم. در این حالت یک شیء مجزا ایجاد شده و به متغیر دلخواه ما اختصاص پیدا می‌کند. به عنوان مثال داریم :
 var Dog = function(name) {   
  //this == brand new object ({});    
    this.name = name;    
    this.age = (Math.random() * 5) + 1;
};
var myDog = new Dog('Spike');
//myDog.name == 'Spike'
//myDog.age == 2
var yourDog = new Dog('Spot');
//yourDog.name == 'Spot'
//yourDog.age == 4
در این مورد با استفاده از New باعث میشویم همه خواص و متدهای تابع function برای هر نمونه از آن که ساخته میشود ( از طریق مفهوم Prototype که قبلا درباره آن بحث شد) بطور مجزا اختصاص یابد. در مثال بالا شی mydog چون حاوی یک نمونه از تابع dog بصورت  Constructor Invocation میباشد، در نتیجه به خواص تابع dog از قبیل name  و age دسترسی داریم. در اینجا اگر کلمه new استفاده نشود به این خواص دسترسی نداریم؛ در واقع با اینکار، this به mydog اختصاص پیدا میکند.
اگر از new استفاده نشود متغیر myDog ،undefined میشود.
یک مثال دیگر :
var createCallBack = function(init) { //First function
    return new function() { //Second function by Constructor Invocation
        var that = this;
        this.message = init;
        return function() { //Third function
            alert(that.message);
        }
    }
}
window.addEventListener('load', createCallBack("First Message"));
window.addEventListener('load', createCallBack("Second Message"));
در مثال بالا از مفهوم closure  نیز در مثالمان استفاده کرده ایم .
Apply And Call Invocation:
تمامی توابع جاوااسکریپت دارای دو متد توکار apply() و call() هستند که توسط این متدها میتوان این توابع را با context دلخواه فراخوانی کرد.
نحوه فراخوانی به شکل مقابل است :
myFunction.apply(thisContext, arrArgs);
myFunction.call(thisContext, arg1, arg2, arg3, ..., argN);
که thisContext به حوزه اجرایی (execution context) تابع اشاره میکند. تفاوت دو متد apply() و call() در نحوه فرستادن آرگومانها به تابع میباشد که در اولی توسط آرایه اینکار انجام میشود و در دومی همه آرگومانها را بطور صریح نوشته و با کاما از هم جدا میکنیم .
مثال :
var contextObject = {
testContext: 10
}
var otherContextObject = {
testContext: "Hello World!"
}
var testContext = 15; // Global variable
function testFunction() {
alert(this.testContext);
}
testFunction(); // This will alert 15
testFunction.call(contextObject); // Will alert 10
testFunction.apply(otherContextObject); // Will alert "Hello World”
در این مثال دو شی متفاوت با خواص همنام تعریف کرده و یک متغیر global نیز تعریف میکنیم. در انتها یک تابع تعریف میکنیم که مقدار this.testContext را نمایش میدهد. در ابتدا حوزه اجرایی تابع (this) کل window جاری میباشد و وقتی testFunction() اجرا شود مقدار متغیر global نمایش داده میشود. در اجرای دوم this به contextObject اشاره کرده و حوزه اجرایی عوض میشود و در نتیجه مقدار testContext مربوطه که در این حالت 10 میباشد نمایش داده میشود و برای فراخوانی سوم نیز به همین شکل .
یک مثال کاملتر :
var o = {
  i : 0,
  F : function() {
    var a = function() { this.i = 42; };
    a();
    document.write(this.i);
  }
};
o.F();
Result :0
خط o.f() تابع f را به شکل Method invocation اجرا میکند. در داخل تابع f یک تابع دیگر به شکل function invocation اجرا میشود که در اینحال this به global object اشاره میکند و باعث میشود مقدار i در خروجی 0 چاپ شود .
برای حل این مشکل 2 راه وجود دارد  
راه اول :
var p = {
  i : 0,
  F : function() {
    var a = function() { this.i = 42; };
    a.apply(this);
    document.write(this.i);
  }
};
 p.F();
Result :42
با اینکار this را موقع اجرای تابع درونی برایش فرستاده تا حوزه اجرای تابع عوض شود و به i دسترسی پیدا کنیم .
یا اینکه همانند مثالهای قبلی :
var q = {
  i: 0,
  F: function F() {
    var that = this;
    var a = function () {
      that.i = 42;
    }
    a();
    document.write(this.i);
  }
}
 q.F();

منابع :
Javascript programmer,s refrence
 
مطالب
فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
پیشنیاز این بحث مطالعه‌ی مطلب «صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC» است و در اینجا جهت کوتاه شدن بحث، صرفا به تغییرات مورد نیاز جهت اعمال بر روی مثال اول اکتفاء خواهد شد.

صورت مساله

می‌خواهیم اطلاعات نمایش داده شده در گرید را به نحوی فرمت کنیم که
الف) اگر id ردیف مساوی 5 بود، رنگ و پس زمینه‌ی آن تغییر کند.
ب) نام محصول، به جزئیات آن لینک شود و این اطلاعات توسط یک jQuery UI Dialog نمایش داده شود.
ج) عدد قیمت با سه رقم جدا کننده همراه باشد.




تکمیل مدل برنامه

مدل قسمت اول صرفا یک محصول بود. مدل قسمت جاری، اطلاعات تولید/تامین کننده آن‌را توسط کلاس Supplier نیز به همراه دارد:
namespace jqGrid02.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
        public Supplier Supplier { set; get; }
    }

    public class Supplier
    {
public int Id { set; get; }
        public string CompanyName { set; get; }
        public string Address { set; get; }
        public string PostalCode { set; get; }
        public string City { set; get; }
        public string Country { set; get; }
        public string Phone { set; get; }
        public string HomePage { set; get; }
    }
}

کدهای سمت سرور

کدهای سمت سرور مانند متد GetProducts به همراه صفحه بندی و مرتب سازی پویای آن دقیقا مانند قسمت قبل است.
در اینجا فقط یک اکشن متد جدید جهت بازگشت اطلاعات تولید کننده‌ای مشخص با فرمت JSON، اضافه شده‌است:
        public ActionResult GetGetSupplierData(int id)
        {
            var list = ProductDataSource.LatestProducts;
            var product = list.FirstOrDefault(x => x.Id == id);
            if (product == null)
                return Json(null, JsonRequestBehavior.AllowGet);

            return Json(new
                          {
                              product.Supplier.CompanyName,
                              product.Supplier.Address,
                              product.Supplier.PostalCode,
                              product.Supplier.City,
                              product.Supplier.Country,
                              product.Supplier.Phone,
                              product.Supplier.HomePage
                          }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

کدهای سمت کلاینت

صفحه دیالوگی که قرار است اطلاعات تولید کننده را نمایش دهد، یک چنین ساختاری دارد:
<div dir="rtl" id="supplierDialog">
    <span id="CompanyName"></span><br /><br />
    <span id="Address"></span><br />
    <span id="PostalCode"></span>, <span id="City"></span><br />
    <span id="Country"></span><br /><br />
    <span id="Phone"></span><br />
    <span id="HomePage"></span>
</div>
و تغییرات گرید برنامه به شرح زیر است:
    <script type="text/javascript">
        function showSupplierDialog(linkElement, supplierId) {
            //request json data
            $.getJSON('@Url.Action("GetGetSupplierData","Home")', { id: supplierId }, function (data) {
                //set values in dialog
                for (var property in data) {
                    if (data.hasOwnProperty(property)) {
                        $('#' + property).text(data[property]);
                    }
                }
                
                //get link position
                var linkPosition = $(linkElement).offset();
                $('#supplierDialog').dialog('option', 'position', [linkPosition.left, linkPosition.top]);
                //open dialog
                $('#supplierDialog').dialog('open');
            });
        }

        $(document).ready(function () {

            $('#supplierDialog').dialog({
                 autoOpen: false, bgiframe: true, resizable: false, title: 'تولید کننده'
            });

            $('#list').jqGrid({
                // .... مانند قبل
                colNames: ['شماره', 'نام محصول', 'قیمت'],
                //columns model
                colModel: [
                    {
                        name: 'Id', index: 'Id', align: 'right', width: 20,
                        formatter: function (cellvalue, options, rowObject) {
                            var cellValueInt = parseInt(cellvalue);
                            if (cellValueInt == 5) {
                                return "<span style='background: brown; color: yellow'>" + cellvalue + "</span>";
                            }
                            return cellvalue;
                        }
                    },
                    {
                        name: 'Name', index: 'Name', align: 'right', width: 300,
                        formatter: function (cellvalue, options, rowObject) {
                            return "<a href='#' onclick='showSupplierDialog(this, " + rowObject[0] + ");'>" + cellvalue + "</a>";
                        }
                    },
                    {
                        name: 'Price', index: 'Price', align: 'center', width: 50,
                        formatter: 'currency',
                        formatoptions:
                        {
                            decimalSeparator: '.', thousandsSeparator: ',', decimalPlaces: 2, prefix: '$'
                        }
                    }
                ],
                // .... مانند قبل
            });
        });
    </script>
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، توسط خاصیت formatter می‌توان عناصر در حال نمایش را فرمت کرد و بر روی نحوه‌ی نمایش نهایی آن‌ها تاثیرگذار بود.
در حالت ستون Id، از یک formatter سفارشی استفاده شده‌است. در اینجا این فرمت کننده به صورت یک callback عمل کرده و پیش از رندر نهایی اطلاعات، مقدار سلول جاری را توسط cellvalue در اختیار ما قرار می‌دهد. در این بین هر نوع فرمتی را که نیاز است می‌توان اعمال کرد و سپس یک رشته را بازگشت می‌دهیم. این رشته در سلول جاری درج خواهد شد.
- اگر مانند ستون Name، نیاز به مقادیر سایر سلول‌ها نیز وجود داشت، می‌توان از آرایه‌ی rowObject استفاده کرد. برای مثال در این حالت، یک لینک که کلیک بر روی آن سبب فراخوانی تابع showSupplierDialog می‌شود، در سلول‌های ستون Name درج خواهند شد. اولین rowObject که در اینجا مورد استفاده است، به ستون اول یا همان Id محصول اشاره می‌کند.
- در ستون Price از یک سری formatter از پیش تعریف شده استفاده شده‌است. نمونه‌ای از آن را در قسمت اول در ستون نمایش وضعیت موجود بودن محصول با تنظیم formatter: checkbox مشاهده کرده‌اید. در اینجا از یک formatter توکار دیگر به نام currency برای کار با مقادیر پولی استفاده شده‌است به همراه تنظیمات خاص آن.
- متد showSupplierDialog طوری تنظیم شده‌است که پس از دریافت Id یک محصول، آن‌را به سرور ارسال کرده و مشخصات تولید کننده‌ی آن‌را با فرمت JSON دریافت می‌کند. سپس در حلقه‌ای که مشاهده می‌کنید، خواص شیء جاوا اسکریپتی دریافتی استخراج و به spanهای supplierDialog انتساب داده می‌شوند. جهت سهولت کار، Id این spanها دقیقا مساوی Id خواص شیء دریافتی از سرور، درنظر گرفته شده‌اند.
- در مورد راست به چپ نمایش داده شدن عنوان دیالوگ، تغییرات CSS ایی لازم است که در قسمت اول بیان شدند.


برای مطالعه بیشتر
لیست کامل فرمت کننده‌های توکار
فرمت کننده‌های سفارشی


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid02.zip
 
نظرات مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت هفتم - ورودی‌های کاربر
با سلام؛ در تصویر زیر می‌بینید که من نتونستم فرم رو ارسال کنم به سمت سرور. ممنون میشم راهنماییم کنید.


       var model = {
            Title: "myTitle",
            Order: 2,
            IsActive: true,
            HtmlIcon: "<i className='someClass'><i>"
        }

        fetch("someUrl", {
            method: 'POST',
            body: JSON.stringify(model)
        }).then(response => {
            if (response.ok) {
                return response.json();
            } else {
                throw new Error('Something went wrong');
            }
        }).then(predicate => {
            console.log(predicate);
        }).catch(error => {
            console.log(error);
        });
 و 
        [HttpPost]
        [Route (nameof (CreateAsync))]
        public ActionResult CreateAsync ([FromBody] test model) {
            // Some code
        }
مطالب
افزودن تصدیق ایمیل به ASP.NET Identity در MVC 5
در پست قبلی نحوه سفارشی کردن پروفایل کاربران در ASP.NET Identity را مرور کردیم. اگر بیاد داشته باشید یک فیلد آدرس ایمیل به کلاس کاربر اضافه کردیم. در این پست از این فیلد استفاده میکنیم تا در پروسه ثبت نام ایمیل‌ها را تصدیق کنیم. بدین منظور پس از ثبت نام کاربران یک ایمیل فعالسازی برای آنها ارسال می‌کنیم که حاوی یک لینک است. کاربران با کلیک کردن روی این لینک پروسه ثبت نام خود را تایید می‌کنند و می‌توانند به سایت وارد شوند. پیش از تایید پروسه ثبت نام، کاربران قادر به ورود نیستند.


در ابتدا باید اطلاعات کلاس کاربر را تغییر دهید تا دو فیلد جدید را در بر گیرد. یک فیلد شناسه تایید (confirmation token) را ذخیره می‌کند، و دیگری فیلدی منطقی است که مشخص می‌کند پروسه ثبت نام تایید شده است یا خیر. پس کلاس ApplicationUser  حالا باید بدین شکل باشد.
public class ApplicationUser : IdentityUser
{
    public string Email { get; set; }
    public string ConfirmationToken { get; set; }
    public bool IsConfirmed { get; set; }
}
اگر پیش از این کلاس ApplicationUser را تغییر داده اید، باید مهاجرت‌ها را فعال کنید و دیتابیس را بروز رسانی کنید. حالا می‌توانیم از این اطلاعات جدید در پروسه ثبت نام  استفاده کنیم و برای کاربران ایمیل‌های تاییدیه را بفرستیم.
private string CreateConfirmationToken()
{
    return ShortGuid.NewGuid();
}
 
private void SendEmailConfirmation(string to, string username, string confirmationToken)
{
    dynamic email = new Email("RegEmail");
    email.To = to;
    email.UserName = username;
    email.ConfirmationToken = confirmationToken;
    email.Send();
}
 
//
// POST: /Account/Register
[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Register(RegisterViewModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        string confirmationToken = CreateConfirmationToken();
        var user = new ApplicationUser()
        {
            UserName = model.UserName,
            Email = model.Email,
            ConfirmationToken = confirmationToken, 
                IsConfirmed = false };
        var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
        if (result.Succeeded)
        {
            SendEmailConfirmation(model.Email, model.UserName, confirmationToken);
            return RedirectToAction("RegisterStepTwo", "Account");
        }
        else
        {
            AddErrors(result);
        }
    }
 
    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
برای تولید شناسه‌های تایید (tokens) از کلاسی بنام ShortGuid استفاده شده است. این کلاس یک مقدار GUID را encode می‌کند که در نتیجه آن مقدار خروجی کوتاه‌تر بوده و برای استفاده در URL‌ها ایمن است. کد این کلاس را از این وبلاگ گرفته ام. پس از ایجاد حساب کاربری باید شناسه تولید شده را به آن اضافه کنیم و مقدار فیلد IsConfirmed را به false تنظیم کنیم. برای تولید ایمیل‌ها من از Postal استفاده می‌کنم. Postal برای ساختن ایمیل‌های دینامیک شما از موتور Razor استفاده می‌کند. می‌توانید ایمیل‌های ساده (plain text) یا HTML بسازید، عکس و فایل در آن درج و ضمیمه کنید و امکانات بسیار خوب دیگر. اکشن متد RegisterStepTwo تنها کاربر را به یک View هدایت می‌کند که پیامی به او نشان داده می‌شود.
بعد از اینکه کاربر ایمیل را دریافت کرد و روی لینک تایید کلیک کرد به اکشن متد RegisterConfirmation باز می‌گردیم.
private bool ConfirmAccount(string confirmationToken)
{
    ApplicationDbContext context = new ApplicationDbContext();
    ApplicationUser user =  context.Users.SingleOrDefault(u => u.ConfirmationToken == confirmationToken);
    if (user != null)
    {
        user.IsConfirmed = true;
        DbSet<ApplicationUser> dbSet = context.Set<ApplicationUser>();
        dbSet.Attach(user);
        context.Entry(user).State = EntityState.Modified;
        context.SaveChanges();
 
        return true;
    }
    return false;
}
 
[AllowAnonymous]
public ActionResult RegisterConfirmation(string Id)
{
    if (ConfirmAccount(Id))
    {
        return RedirectToAction("ConfirmationSuccess");
    }
    return RedirectToAction("ConfirmationFailure");
}
متد ConfirmAccount سعی می‌کند کاربری را در دیتابیس پیدا کند که شناسه تاییدش با مقدار دریافت شده از URL برابر است. اگر این کاربر پیدا شود، مقدار خاصیت IsConfirmed را به true تغییر می‌دهیم و همین مقدار را به تابع باز می‌گردانیم. در غیر اینصورت false بر می‌گردانیم. اگر کاربر تایید شده است، می‌تواند به سایت وارد شود. برای اینکه مطمئن شویم کاربران پیش از تایید ایمیل شان نمی‌توانند وارد سایت شوند، باید اکشن متد Login را کمی تغییر دهیم.
[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Login(LoginViewModel model, string returnUrl)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var user = await UserManager.FindAsync(model.UserName, model.Password);
        if (user != null && user.IsConfirmed)
        {
            await SignInAsync(user, model.RememberMe);
            return RedirectToLocal(returnUrl);
        }
        else
        {
            ModelState.AddModelError("", "Invalid username or password.");
        }
    }
 
    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
تنها کاری که می‌کنیم این است که به دنبال کاربری می‌گردیم که فیلد IsConfirmed آن true باشد. اگر مقدار این فیلد false باشد کاربر را به سایت وارد نمی‌کنیم و پیغام خطایی نمایش می‌دهیم.
همین. این تمام چیزی بود که برای اضافه کردن تصدیق ایمیل به اپلیکیشن خود نیاز دارید. از آنجا که سیستم ASP.NET Identity با Entity Framework مدیریت می‌شود و با مدل Code First ساخته شده، سفارشی کردن اطلاعات کاربران و سیستم عضویت ساده‌تر از همیشه است.



توضیحاتی درباره کار با Postal

اگر به متد SendEmailConfirmation دقت کنید خواهید دید که آبجکتی از نوع Email می‌سازیم (که در اسمبلی‌های Postal وجود دارد) و از آن برای ارسال ایمیل استفاده می‌کنیم. عبارت "RegEmail" نام نمایی است که باید برای ساخت ایمیل استفاده شود. این متغیر از نوع dynamic است، مانند خاصیت ViewBag. بدین معنا که می‌توانید مقادیر مورد نظر خود را بصورت خواص دینامیک روی این آبجکت تعریف کنید. از آنجا که Postal از موتور Razor استفاده می‌کند، بعدا در View ایمیل خود می‌توانید به این مقادیر دسترسی داشته باشید.
در پوشه Views پوشه جدیدی بنام Emails بسازید. سپس یک فایل جدید با نام RegEmail.cshtml در آن ایجاد کنید. کد این فایل را با لیست زیر جایگزین کنید.
To: @ViewBag.To
From: YOURNAME@gmail.com
Subject: Confirm your registration

Hello @ViewBag.UserName,
Please confirm your registration by following the link bellow.

@Html.ActionLink(Url.Action("RegisterConfirmation", "Account", new { id = @ViewBag.ConfirmationToken }), "RegisterConfirmation", "Account", new { id = @ViewBag.ConfirmationToken }, null)
این فایل، قالب ایمیل‌های شما خواهد بود. ایمیل‌ها در حال حاظر بصورت plain text ارسال می‌شوند. برای اطلاعات بیشتر درباره ایمیل‌های HTML و امکانات پیشرفته‌تر به سایت پروژه Postal  مراجعه کنید.

همانطور که مشاهده می‌کنید در این نما همان خاصیت‌های دینامیک تعریف شده را فراخوانی می‌کنیم تا مقادیر لازم را بدست آوریم.

  • ViewBag.To آدرس ایمیل گیرنده را نشان می‌دهد.
  • ViewBag.UserName نام کاربر جاری را نمایش می‌دهد.
  • ViewBag.ConfirmationToken شناسه تولید شده برای تایید کاربر است.
در این قالب لینکی به متد RegisterConfirmation در کنترلر Account وجود دارد که شناسه تایید را نیز با پارامتری بنام id انتقال می‌دهد.

یک فایل ViewStart.cshtml_ هم در این پوشه بسازید و کد آن را با لیست زیر جایگزین کنید.
@{ Layout = null; /* Overrides the Layout set for regular page views. */ }
مطالب
Highlight کردن لینک صفحه جاری در ASP.NET MVC
راه حل‌های مختلفی جهت Highlight کردن لینک صفحه جاری وجود دارد و مهم‌ترین کاربرد آن در منوی اصلی سایت است.

در این مطلب سعی داریم با ارائه یک Helper راه حل مناسبی را برای این موضوع ارائه کنیم. مسئولیت این Helper ایجاد لینک است با در نظر گرفتن یک شرط: آیا لینک ایجاد شده به Action جاری اشاره دارد؟ اگر بله یک CSS Class با عنوان currentMenuItem به آن اضافه کن.

public static MvcHtmlString MenuLink(this HtmlHelper helper, string text, string action, string controller)
{            
    var routeData = helper.ViewContext.RouteData.Values;
    var currentController = routeData["controller"];
    var currentAction = routeData["action"];             
 
    if(String.Equals(action, currentAction as string,
              StringComparison.OrdinalIgnoreCase)
        &&
       String.Equals(controller, currentController as string,
               StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        
    {
       return helper.ActionLink(
           text,action, controller, null,
           new { @class="currentMenuItem"}
           );
    }
    return helper.ActionLink(text, action, controller);
}
نحوه استفاده:
<li>@Html.MenuLink("Contact", "Contact", "Home")</li>
و البته کمی تغییرات در فایل CSS خود را فراموش نکنید:
ul#menu li a {
    background: none;
    color: #999;
    padding: 5px;
    border-radius: 15px;
    text-decoration: none;
}
 
ul#menu li a.currentMenuItem {
    background-color: black;   
    color: white;
}
همچنین دوستانی که از Bootstrap و البته Navbar آن استفاده می‌کنند می‌توانند با کمی تغییرات در این Helper استفاده بهینه ای از آن داشته باشند:
public static MvcHtmlString MenuLinkBootstrap(this HtmlHelper helper, string text, string action, string controller)
{

    var routeData = helper.ViewContext.RouteData.Values;
    var currentController = routeData["controller"];
    var currentAction = routeData["action"];

   if (String.Equals(action, currentAction as string, StringComparison.OrdinalIgnoreCase) && String.Equals(controller, currentController as string, StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
   {
        return new MvcHtmlString("<li class=\"active\">" + helper.ActionLink(text, action, controller) + "</li>");
   }
   
    return new MvcHtmlString("<li>" + helper.ActionLink(text, action, controller) + "</li>");

}

مطالب
Feature Toggle
در بسیاری از پروژه‌های نرم افزاری ما ممکن است یک امکان (Feature) را برای بازه‌ی زمانی خاصی بنا به درخواست مشتری یا ضوابط خودمان نیاز داشته باشیم و در زمان دیگری یا برای مشتری دیگری نیاز نداشته باشیم و باید قابلیت مورد نظر غیر فعال باشد. یا حتی ممکن است قابلیتی را به تازگی افزوده باشیم، ولی در زمان اجرا خطایی داشته باشد و مجبور باشیم فورا آن را از دسترش خارج کنیم. به این فرایند در اصلاح Feature Toggle میگویند که البته نام‌های دیگری از جمله (feature switch, feature flag, feature flipper, conditional feature ) هم دارد. مارتین فاولر آن را این چنین تعریف میکند:
"Feature Toggling" is a set of patterns which can help a team to deliver new functionality to users rapidly but safely
"Feature Toggling" تکنیک قدرتمندی است که به ما این اجازه را میدهد تا رفتار سیستم را بدون تغییر کد عوض کنیم.
ساده‌ترین الگوی پیاده سازی Feature Toggling چیزی شبیه به نمونه زیر می‌باشد. یک اینترفیس که باید مشخصه یا متدی برای بررسی فعال بودن و نبودن داشته باشد.
 public interface IFeatureToggle {
   bool FeatureEnabled {get;}  
}
برای اینکه اصل قابل تنظیم بودن (Configurable) را هم رعایت کرده باشیم، بررسی فعال بودن کامپوننت را از طریق وب کانفیگ انجام میدهیم.
class ShowMessageToggle : IFeatureToggle  
 {   
    public bool FeatureEnabled {
     get{
           return  bool.Parse(ConfigurationManager.AppSettings["ShowMessageEnabled"]);      
        }
 }
و حالا کافی است در هر جایی که قصد استفاده از آن کلاس را داشته باشیم، فعال بودن و نبودنش را بررسی کنیم.
class Program
 {
 static void Main(string[] args)
   {
     var toggle = new ShowMessageToggle();
     if (toggle.FeatureEnabled)
     {
        Console.WriteLine("This feature is enabled")
     }
     else
     {  
         Console.WriteLine("This feature is disabled");            
     }
   }  
 }
مثال بالا ساده‌ترین نحوه‌ی استفاده از Feature Toggling بود. اما شبیه الگوی IOC که ابزارهای زیادی برای پیاده سازی آن عرضه شده است، برای این الگو هم ابزارهای جالبی تولید شده است که به‌راحتی این قابلیت را در پروژه‌های ما ایجاد و نگهداری میکند. لیستی از این ابزارها و پکیج‌ها را از اینجا میتوانید ببینید.
بطور مثال برای کار با FeatureToggle ابتدا آنرا با دستور زیر نصب میکنیم:
Install-Package FeatureToggle
سپس کلاس مورد نظر را از کلاس پایه SimpleFeatureToggle ارث بری میکنیم.
MyAwesomeFeature : SimpleFeatureToggle {}
در  فایل کانفیگ برنامه یک تنظیم جدید را با نام کلاس مذکور ایجاد میکنیم:
<add key="MyAwesomeFeature " value="true" />
حالا هرجای برنامه نیاز داشتید میتوانید فعال بودن و نبودن قابلیت‌های مختلف را بررسی کنید.
if (!myAwesomeFeature.FeatureEnabled)
{ // code to disable stuff (e.g. UI buttons, etc) }
شما به همین سادگی و سرعت، میتوانید قابلیت Feature Toggle را در پروژه‌هایتان راه اندازی کنید.

لیست منابع
 http://nugetmusthaves.com/Tag/toggle 
http://featureflags.io/dotnet-feature-flags/ 
http://martinfowler.com/articles/feature-toggles.html
مطالب
پَرباد - آموزش پیاده‌سازی پرداخت آنلاین در دات نت - آموزش پایه
در قسمت مقدمه، با پَرباد و ویژگی‌های آن آشنا شدید. در این مقاله قصد داریم آموزش پایه استفاده از آن را آموزش دهیم.

آنچه شما در این مقاله یاد خواهید گرفت:
  • آموزش پرداخت آنلاین
  • درخواست پرداخت
  • تایید پرداخت
  • بازگرداندن مبلغ پرداخت شده

آموزش پرداخت آنلاین

قبل از شروع یادگیری، بهتر است بدانید پرداخت آنلاین چگونه انجام می‌شود. در زیر مراحل یک پرداخت آنلاین استاندارد رو به صورت مرحله‌ای مشاهده می‌کنید:

  1. تمامی اطلاعات لازم مانند مبلغ قابل پرداخت، درگاه بانکی و غیره را جهت پرداخت صورت حساب مورد نظراتان آماده می‌کنید.
  2. درخواست پرداخت را توسط پَرباد انجام می‌دهید.
  3. نتیجه درخواست (مانند کد رهگیری) را از پَرباد دریافت کرده و در پایگاه داده وب سایت خودتان برای فاکتور مورد نظر ذخیره می‌کنید.
  4. پَرباد کاربر راه به درگاه بانکی هدایت می‌کند و کاربر در درگاه بانکی پرداخت را انجام می‌دهد. سپس دوباره به وب سایت شما باز می‌گردد.
  5. عملیات تایید پرداخت را توسط پَرباد انجام می‌دهید.
  6. نتیجه تایید پرداخت (شامل کد رهگیری، کد تراکنش بانکی، مبلغ، نام بانک و غیره) را از پَرباد دریافت می‌کنید و در پایگاه داده خودتان برای فاکتور مورد نظر ذخیره می‌کنید. ( با توجه به کد رهگیری که در مرحله ۳ دریافت و ذخیره کرده بودید)


کلیه عملیات پرداخت در پَرباد، به دو روش قابل استفاده هستند:
  • اینترفیس IOnlinePayment (برای پروژه‌هایی که از تزریق وابستگی‌ها استفاده می‌کنند)
  • کلاس StaticOnlinePayment (برای پروژه‌هایی که از تزریق وابستگی‌ها استفاده نمی‌کنند) 


درخواست پرداخت

var result = await _onlinePayment.RequestAsync(Gateways.[Your Selected Gateway], [Tracking Number], [Amount], [Verify URL]);
  • Gateway، درگاه بانکی مورد نظر جهت پرداخت است.
  • TrackingNumber یک کد رهگیری یکتا جهت شناسایی صورت حساب است. (در مقاله‌ی آموزش پیشرفته ، نحوه ایجاد اتوماتیک این کد را یاد خواهید گرفت)
  • Amount مبلغ مورد نظر (به ریال) جهت پرداخت است.
  • Verify URL یک آدرس در وب سایت شما است. زمانیکه کاربر، پرداخت را در درگاه بانکی انجام داد، به این آدرس جهت تایید پرداخت هدایت خواهد شد.

نمونه کد‌ها

ASP.NET WebForms
using Parbad;

protected void BtnPay_Click(object sender, EventArgs e)
{
    // استفاده به صورت استاتیک و بدون تزریق وابستگی

    var result = StaticOnlinePayment.Instance.Request(Gateways.Mellat, 123, 25000, "http://www.mywebsite.com/foo/bar/");

    if (result.IsSucceed)
    {
        // کاربر را به سمت درگاه بانکی هدایت میکند
        // همچنین بهتر است کد رهگیری که در شئ نتیجه است را، برای فاکتور مورد نظر در پایگاه داده خودتان ذخیره کنید
        result.GatewayTransporter.Transport();
    }
    else
    {
        // درخواست پرداخت موفقیت آمیز نبود
    }
}

ASP.NET MVC
using Parbad.Mvc5;

private readonly IOnlinePayment _onlinePayment;

// تزریق وابستگی به کنترلر
public PaymentController(IOnlinePayment onlinePayment)
{
    _onlinePayment = onlinePayment;
}

public async Task<ActionResult> Pay()
{
    var result = await _onlinePayment.RequestAsync(Gateways.Mellat, 123, 25000, "http://www.mywebsite.com/foo/bar/");

    if (result.IsSucceed)
    {
        // کاربر را به سمت درگاه بانکی هدایت میکند
        // همچنین بهتر است کد رهگیری که در شئ نتیجه است را، برای فاکتور مورد نظر در پایگاه داده خودتان ذخیره کنید
        return result.GatewayTransporter.TransportToGateway();
    }
    else
    {
        // درخواست پرداخت موفقیت آمیز نبود
    }
}

ASP.NET CORE
using Parbad.AspNetCore;

private readonly IOnlinePayment _onlinePayment;

public PaymentController(IOnlinePayment onlinePayment)
{
    _onlinePayment = onlinePayment;
}

public async Task<IActionResult> Pay()
{
    var result = await _onlinePayment.RequestAsync(Gateways.Mellat, 123, 25000, "http://www.mywebsite.com/foo/bar/");

    if (result.IsSucceed)
    {
        // کاربر را به درگاه بانکی هدایت می‌کند
        // همچنین بهتر است کد رهگیری که در شئ نتیجه است را، برای فاکتور مورد نظر در پایگاه داده خودتان ذخیره کنید
        return result.GatewayTransporter.TransportToGateway();
    }
    else
    {
        // do something else
    }
}


شئ result در کد بالا حاوی اطلاعاتی مانند کد رهگیری، مبلغ داده شده، درگاه بانکی انتخاب شده، پیام و غیره است.
نکته: کد رهگیری را در پایگاه داده وب سایت خودتان برای فاکتور مورد نظر ذخیره کنید. این کد پس از عملیات تایید پرداخت (که پایین‌تر توضیح داده شده)، توسط پَرباد به شما داده خواهد شد و شما می‌توانید فاکتور مورد نظر در پایگاه داده خودتان را آپدیت کنید.

تایید پرداخت

پس از اینکه کاربر مبلغ را در درگاه بانکی پرداخت کرد، به سمت وب سایت شما و آدرسی که در مرحله اول وارد کرده بودید هدایت خواهد شد. در این مرحله شما باید اطمینان حاصل کنید که صورت حساب پرداخت شده است یا خیر. بنابراین به روش زیر عمل می‌کنیم:
نکته: طبق توضیحاتی که بالاتر داده شد، بسته به اینکه در پروژه خود از تزریق وابستگی استفاده می‌کنید یا خیر، یکی از اینترفیس IOnlinePayment و یا کلاس استاتیک StaticOnlinePayment را انتخاب کنید.

نمونه کد
public async Task<IActionResult> Verify()
{
    var result = await _onlinePayment.VerifyAsync(invoice =>
    {
        // در این مرحله هنوز درخواست واریز وجه از وب سایت شما به بانک ارسال نشده است
        // بنابراین شما می‌توانید اطلاعات صورتحساب را با پایگاه داده خود چک کنید
        // و در صورت لزوم تراکنش را لغو کنید

        if (!Is_There_Still_Enough_SmartPhone_In_Shop(invoice.TrackingNumber))
        {
            // لغو عملیات پرداخت
            invoice.CancelPayment("We have no more smart phones to sell.");
        }
    });

    if(result.IsSucceed)
    {
        // پرداخت موفقیت آمیز بوده است. کد تراکنش بانکی را در پایگاه داده خود ذخیره کنید
        var transactionCode = result.TransactionCode;
    }
    else
    {
        // پرداخت به دلایلی موفقیت آمیز نبوده.
        // در صورت تمایل می‌توانید پراپرتی پیام در شئ نتیجه را مشاهده کنید و یا به کاربر نمایش دهید
    }
}

نکته ۱: در صورت موفقیت آمیز بودن پرداخت، باید کد تراکنش بانکی (Transaction Code) را طبق دستورالعمل بانک‌ها به کاربر نمایش دهید.
نکته ۲: در صورتیکه قصد لغو عملیات پرداخت را دارید، حتما متد CancelPayment را فراخوانی کنید.
نکته ۳: در صورت فراخوانی متد CancelPayment به منظور لغو پرداخت، اگر مبلغی از حساب مشتری به حساب شما واریز شده باشد، پس از حدود ۱۵ دقیقه تا ۱ روز، به حساب مشتری به صورت خودکار توسط بانک برگشت داده خواهد شد (مدت زمان برگشت مبلغ به حساب مشتری برای هر بانک متفاوت است).
برای مثال: در زمانیکه مشتری در درگاه بانکی در حال پرداخت است، این احتمال وجود دارد که موجودی کالای شما به اتمام رسیده باشد و شما  قصد دارید عملیات پرداخت را لغو کنید. برای این منظور مانند مثال بالا، در درون متد Verify، ابتدا با توجه به شماره رهگیری که پَرباد به شما می‌دهد پایگاه داده‌ی فروشگاه خود را بررسی می‌کنید و در صورت لزوم متد CancelPayment را فراخوانی می‌کنید.


بازگرداندن مبلغ پرداخت شده

در صورتیکه پس از عملیات پرداخت تشخیص می‌دهید که مبلغ پرداخت شده باید دوباره به حساب مشتری برگردانده شود، می‌توانید به روش زیر عمل کنید:
// کد رهگیری صورت حساب مورد نظر
var trackingNumber = 123;

var result = await _onlinePayment.RefundCompletelyAsync(trackingNumber);

نکته: شما فقط و فقط زمانی به استفاده از این متد نیاز دارید که یک پرداخت، با موفقیت انجام شده باشد و مبلغ از حساب مشتری کم شده باشد و همچنین شما قصد بازگشت مبلغ را به حساب مشتری داشته باشید. در غیر اینصورت هیچگونه نیازی به استفاده از این متد نیست. در واقع اگر متد Verify را به شکل صحیح (نمونه مثال بالاتر ذکر شده) استفاده کنید، نیازی به استفاده از این متد ندارید.

نمونه کدها

مقاله‌های مرتبط: