مطالب
پیاده سازی INotifyPropertyChanged با استفاده از Unity Container
AOP یکی از فناوری‌های مرتبط با توسعه نرم افزار محسوب می‌شود که توسط آن می‌توان اعمال مشترک و متداول موجود در برنامه را در یک یا چند ماژول مختلف قرار داد (که به آن‌ها Aspects نیز گفته می‌شود) و سپس آن‌ها را به مکان‌های مختلفی در برنامه متصل ساخت. عموما Aspects، قابلیت‌هایی را که قسمت عمده‌ای از برنامه را تحت پوشش قرار می‌دهند، کپسوله می‌کنند. اصطلاحا به این نوع قابلیت‌های مشترک، تکراری و پراکنده مورد نیاز در قسمت‌های مختلف برنامه، Cross cutting concerns نیز گفته می‌شود؛ مانند اعمال ثبت وقایع سیستم، امنیت، مدیریت تراکنش‌ها و امثال آن. با قرار دادن این نیازها در Aspects مجزا، می‌توان برنامه‌ای را تشکیل داد که از کدهای تکراری عاری است.

پیاده سازی INotifyPropertyChanged یکی از این مسائل می‌باشد که می‌توان آن را در یک Aspect محصور و در ماژول‌های مختلف استفاده کرد.

مسئله:
کلاس زیر مفروض است:
public class Foo
{
        public virtual int Id { get; set; }

        public virtual string Name { get; set; }
}
اکنون می‌خواهیم  کلاس Foo را به INotifyPropertyChanged مزین، و  یک Subscriber به قسمت set پراپرتی‌های کلاس‌ تزریق کنیم.

راه حل:
ابتدا پکیچ‌های Unity را از Nuget دریافت کنید:
PM> Install-Package Unity.Interception
این پکیچ وابستگی‌های خود را که Unity و CommonServiceLocator هستند نیز دریافت می‌کند.

حال یک Interceptor که اینترفیس IInterceptionBehavior را پیاده سازی می‌کند، می‌نویسیم:
namespace NotifyPropertyChangedInterceptor.Interceptions
{
    using System;
    using System.Collections.Generic;
    using System.ComponentModel;
    using System.Reflection;
    using Microsoft.Practices.Unity.InterceptionExtension;

    class NotifyPropertyChangedBehavior : IInterceptionBehavior
    {
        private event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        private readonly MethodInfo _addEventMethodInfo =
            typeof(INotifyPropertyChanged).GetEvent("PropertyChanged").GetAddMethod();

        private readonly MethodInfo _removeEventMethodInfo =
            typeof(INotifyPropertyChanged).GetEvent("PropertyChanged").GetRemoveMethod();

        
        public IMethodReturn Invoke(IMethodInvocation input, GetNextInterceptionBehaviorDelegate getNext)
        {
            if (input.MethodBase == _addEventMethodInfo)
            {
                return AddEventSubscription(input);
            }

            if (input.MethodBase == _removeEventMethodInfo)
            {
                return RemoveEventSubscription(input);
            }
            
            if (IsPropertySetter(input))
            {
                return InterceptPropertySet(input, getNext);
            }
            
            return getNext()(input, getNext);
        }

        public bool WillExecute
        {
            get { return true; }
        }

        public IEnumerable<Type> GetRequiredInterfaces()
        {
            yield return typeof(INotifyPropertyChanged);
        }

        private IMethodReturn AddEventSubscription(IMethodInvocation input)
        {
            var subscriber = (PropertyChangedEventHandler)input.Arguments[0];
            PropertyChanged += subscriber;

            return input.CreateMethodReturn(null);
        }

        private IMethodReturn RemoveEventSubscription(IMethodInvocation input)
        {
            var subscriber = (PropertyChangedEventHandler)input.Arguments[0];
            PropertyChanged -= subscriber;

            return input.CreateMethodReturn(null);
        }

        private bool IsPropertySetter(IMethodInvocation input)
        {
            return input.MethodBase.IsSpecialName && input.MethodBase.Name.StartsWith("set_");
        }

        private IMethodReturn InterceptPropertySet(IMethodInvocation input, GetNextInterceptionBehaviorDelegate getNext)
        {
            var propertyName = input.MethodBase.Name.Substring(4);

            var subscribers = PropertyChanged;
            if (subscribers != null)
            {
                subscribers(input.Target, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
            }

            return getNext()(input, getNext);
        }
    }
}

متد Invoke : این متد Behavior مورد نظر را پردازش می‌کند (در اینجا، تزریق یک Subscriber در قسمت set پراپرتی ها).
متد GetRequiredInterfaces : یک روش است برای یافتن کلاس هایی که با اینترفیس IInterceptionBehavior مزین شده‌اند.
پراپرتی WillExecute : ابن پراپرتی به Unity می‌گوید که این Behavior اعمال شود یا نه. اگر مقدار برگشتی آن false باشد، متد Invoke اجرا نخواهد شد.
همانطور که در متد Invoke مشاهد می‌کنید، شرط هایی برای افزودن و حذف یک  Subscriber و چک کردن متد set نوشته شده و در غیر این صورت کنترل به متد بعدی داده می‌شود.

اتصال Interceptor به کلاس ها
در ادامه Unity را برای ساخت یک نمونه از کلاس پیکربندی می‌کنیم:
var container = new UnityContainer();

container.RegisterType<Foo, Foo>(
                new AdditionalInterface<INotifyPropertyChanged>(),
                new Interceptor<VirtualMethodInterceptor>(),
                new InterceptionBehavior<NotifyPropertyChangedBehavior>())
                .AddNewExtension<Interception>();
توسط متد RegisterType یک Type را با پیکربندی دلخواه به Unity معرفی می‌کنیم. در اینجا به ازای درخواست Foo (اولین پارامتر جنریک)، یک Foo (دومین پارامتر جنریک ) برگشت داده می‌شود. این متد تعدادی InjetctionMember (بصورت params) دریافت می‌کند که در این مثال سه InjetctionMember  به آن پاس داه شده است:
  • Interceptor : اطلاعاتی در مورد IInterceptor و نحوه‌ی Intercept یک شیء را نگه داری می‌کند. در اینجا از  VirtualMethodInterceptor برای تزریق کد استفاده شده.
  • InterceptionBehavior : این کلاس Behavior مورد نظر را به کلاس تزریق می‌کند.
  • AddintionalInterface  : کلاس target را مجبور به پیاده سازی اینترفیس دریافتی از پارامتر می‌کند.  اگر کلاس behavior، متد  GetRequiredInterfaces  اینترفیس INotifyPropertyChanged را برمی گرداند، نیازی نیست از AddintionalInterface در پارامتر متد فوق استفاده کنید. 

نکته :
کلاس VirtualMethodInterceptor فقط اعضای virtual را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
اکنون نحوه‌ی ساخت یک نمونه از کلاس Foo به شکل زیر است:
var foo = container.Resolve<Foo>();
(foo as INotifyPropertyChanged).PropertyChanged += FooPropertyChanged;
private void FooPropertyChanged (object sender, PropertyChangedEventArgs e)
 {
      // Do some things.......
 }

نکته‌ی تکمیلی
طبق مستندات MSDN، کلاس VirtualMethodInterceptor  یک کلاس جدید مشتق شده از کلاس target (در اینجا Foo) می‌سازد. بنابراین اگر کلاس‌های شما دارای Data annotation و یا در کلاس‌های Mapper یک ORM استفاده شده‌اند (مانند کلاس‌های لایه Domain)، بجای  VirtualMethodInterceptor  از TransparentProxyInterceptor استفاده کنید.
سرعت اجرای VirtualMethodInterceptor سریعتر است ؛ اما به یاد داشته که برای استفاده از  TransparentProxyInterceptor  باید کلاس target از کلاس MarshalByRefObject ارث بری کند.
مطالب
بارگذاری یک یوزرکنترل با استفاده از جی‌کوئری

مزیت استفاده از یوزر کنترل‌ها، ماژولار کردن برنامه است. برای مثال اگر صفحه جاری شما قرار است از چهار قسمت اخبار، منوی پویا ، سخن روز و آمار کاربران تشکیل شود، می‌توان هر کدام را توسط یک یوزر کنترل پیاده سازی کرده و سپس صفحه اصلی را از کنار هم قرار دادن این یوزر کنترل‌ها تهیه نمود.
با این توضیحات اکنون می‌خواهیم یک یوزکنترل ASP.Net را توسط jQuery Ajax بارگذاری کرده و نمایش دهیم. حداقل دو مورد کاربرد را می‌توان برای آن متصور شد:
الف) در اولین باری که یک صفحه در حال بارگذاری است، قسمت‌های مختلف آن‌را بتوان از یوزر کنترل‌های مختلف خواند و تا زمان بارگذاری کامل هر کدام، یک عبارت لطفا منتظر بمانید را نمایش داد. نمونه‌ی آن‌را شاید در بعضی از CMS های جدید دیده باشید. صفحه به سرعت بارگذاری می‌شود. در حالیکه مشغول مرور صفحه جاری هستید، قسمت‌های مختلف صفحه پدیدار می‌شوند.
ب) بارگذاری یک قسمت دلخواه صفحه بر اساس درخواست کاربر. مثلا کلیک بر روی یک دکمه و امثال آن.

روش کلی کار:
1) تهیه یک متد وب سرویس که یوزر کنترل را بر روی سرور اجرا کرده و حاصل را تبدیل به یک رشته کند.
2) استفاده از متد Ajax جی‌کوئری برای فراخوانی این متد وب سرویس و افزودن رشته دریافت شده به صفحه.
بدیهی است زمانیکه متد Ajax فراخوانی می‌شود می‌توان عبارت یا تصویر منتظر بمانید را نمایش داد و پس از پایان کار این متد، عبارت (یا تصویر) را مخفی نمود.

پیاده سازی:
قسمت تبدیل یک یوزر کنترل به رشته را قبلا در مقاله "تهیه قالب برای ایمیل‌های ارسالی یک برنامه ASP.Net" مشاهده کرده‌اید. در این‌جا برای استفاده از این متد در یک وب سرویس نیاز به کمی تغییر وجود داشت (KeyValuePair ها درست سریالایز نمی‌شوند) که نتیجه نهایی به صورت زیر است. یک فایل Ajax.asmx را به برنامه اضافه کرده و سپس در صفحه Ajax.asmx.cs کد آن به صورت زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Reflection;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web;
using System.Web.Script.Services;
using System.Web.Services;
using System.Web.UI;
using System.Web.UI.HtmlControls;

namespace AjaxTest
{
public class KeyVal
{
public string Key { set; get; }
public object Value { set; get; }
}

/// <summary>
/// Summary description for Ajax
/// </summary>
[ScriptService]
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
public class Ajax : WebService
{
/// <summary>
/// Removes Form tags using Regular Expression
/// </summary>
private static string cleanHtml(string html)
{
return Regex.Replace(html, @"<[/]?(form)[^>]*?>", string.Empty, RegexOptions.IgnoreCase);
}

/// <summary>
/// تبدیل یک یوزر کنترل به معادل اچ تی ام ال آن
/// </summary>
/// <param name="path">مسیر یوزر کنترل</param>
/// <param name="properties">لیست خواص به همراه مقادیر مورد نظر</param>
/// <returns></returns>
/// <exception cref="NotImplementedException"><c>NotImplementedException</c>.</exception>
[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public string RenderUserControl(string path,
List<KeyVal> properties)
{
Page pageHolder = new Page();

UserControl viewControl =
(UserControl)pageHolder.LoadControl(path);

viewControl.EnableViewState = false;

Type viewControlType = viewControl.GetType();

if (properties != null)
foreach (var pair in properties)
{
if (pair.Key != null)
{
PropertyInfo property =
viewControlType.GetProperty(pair.Key);

if (property != null)
{
if (pair.Value != null) property.SetValue(viewControl, pair.Value, null);
}
else
{
throw new NotImplementedException(string.Format(
"UserControl: {0} does not have a public {1} property.",
path, pair.Key));
}
}
}

//Form control is mandatory on page control to process User Controls
HtmlForm form = new HtmlForm();

//Add user control to the form
form.Controls.Add(viewControl);

//Add form to the page
pageHolder.Controls.Add(form);

//Write the control Html to text writer
StringWriter textWriter = new StringWriter();

//execute page on server
HttpContext.Current.Server.Execute(pageHolder, textWriter, false);

// Clean up code and return html
return cleanHtml(textWriter.ToString());
}
}
}
تا این‌جا متد وب سرویسی را داریم که می‌تواند مسیر یک یوزر کنترل را به همراه خواص عمومی آن‌را دریافت کرده و سپس یوزر کنترل را رندر نموده و حاصل را به صورت HTML به شما تحویل دهد. با استفاده از reflection خواص عمومی یوزر کنترل یافت شده و مقادیر لازم به آن‌ها پاس می‌شوند.

چند نکته:
الف) وب کانفیگ برنامه ASP.Net شما اگر با VS 2008 ایجاد شده باشد مداخل لازم را برای استفاده از این وب سرویس توسط jQuery Ajax دارد در غیر اینصورت موفق به استفاده از آن نخواهید شد.
ب) هنگام بازگرداندن این اطلاعات با فرمت json = ResponseFormat.Json جهت استفاده در jQuery Ajax ، گاهی از اوقات بسته به حجم بازگردانده شده ممکن است خطایی حاصل شده و عملیات متوقف شد. این طول پیش فرض را (maxJsonLength) در وب کانفیگ به صورت زیر تنظیم کنید تا مشکل حل شود:

<system.web.extensions>
<scripting>
<webServices>
<jsonSerialization maxJsonLength="10000000"></jsonSerialization>
</webServices>
</scripting>
</system.web.extensions>

برای پیاده سازی قسمت Ajax آن برای اینکه کار کمی تمیزتر و با قابلیت استفاده مجدد شود یک پلاگین تهیه شده (فایلی با نام jquery.advloaduc.js) که سورس آن به صورت زیر است:

$.fn.advloaduc = function(options) {
var defaults = {
webServiceName: 'Ajax.asmx', //نام فایل وب سرویس ما
renderUCMethod: 'RenderUserControl', //متد وب سرویس
ucMethodJsonParams: '{path:\'\'}',//پارامترهایی که قرار است پاس شوند
completeHandler: null //پس از پایان کار وب سرویس این متد جاوا اسکریپتی فراخوانی می‌شود
};
var options = $.extend(defaults, options);

return this.each(function() {
var obj = $(this);
obj.prepend("<div align='center'> لطفا اندکی تامل بفرمائید... <img src=\"images/loading.gif\"/></div>");

$.ajax({
type: "POST",
url: options.webServiceName + "/" + options.renderUCMethod,
data: options.ucMethodJsonParams,
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
obj.html(msg.d);

// if specified make callback and pass element
if (options.completeHandler)
options.completeHandler(this);
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
obj.html("امکان اتصال به سرور در این لحظه مقدور نیست. لطفا مجددا سعی کنید.");
}
});
});
};
برای اینکه با کلیات این روش آشنا شوید می‌توان به مقاله "بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net" مراجعه نمود که از ذکر مجدد آن‌ها خودداری می‌شود. همچنین در مورد نوشتن یک پلاگین جی‌کوئری در مقاله "افزونه جملات قصار jQuery" توضیحاتی داده شده است.
عمده کاری که در این پلاگین صورت می‌گیرد فراخوانی متد Ajax جی‌کوئری است. سپس به متد وب سرویس ما (که در اینجا نام آن به صورت پارامتر نیز قابل دریافت است)، پارامترهای لازم پاس شده و سپس نتیجه حاصل به یک شیء در صفحه اضافه می‌شود.
completeHandler آن اختیاری است و پس از پایان کار متد اجکس فراخوانی می‌شود. در صورتیکه به آن نیازی نداشتید یا مقدار آن را null قرار دهید یا اصلا آن‌را ذکر نکنید.

مثالی در مورد استفاده از این وب سرویس و همچنین پلاگین جی‌کوئری نوشته شده:

الف) یوزر کنترل ساده زیر را به پروژه اضافه کنید:

<%@ Control Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="part1.ascx.cs" Inherits="TestJQueryAjax.part1" %>
<asp:Label runat="server" ID="lblData" ></asp:Label>
بدیهی است یک یوزر کنترل می‌تواند به اندازه یک صفحه کامل پیچیده باشد به همراه انواع و اقسام ارتباطات با دیتابیس و غیره.

سپس کد آن‌را به صورت زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Threading;

namespace TestJQueryAjax
{
public partial class part1 : System.Web.UI.UserControl
{
public string Text1 { set; get; }
public string Text2 { set; get; }

protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
Thread.Sleep(3000);
if (!string.IsNullOrEmpty(Text1) && !string.IsNullOrEmpty(Text2))
lblData.Text = Text1 + "<br/>" + Text2;
}
}
}
این یوزر کنترل دو خاصیت عمومی دارد که توسط وب سرویس مقدار دهی خواهد شد و نهایتا حاصل نهایی را در یک لیبل در دو سطر نمایش می‌دهد.
عمدا یک sleep سه ثانیه‌ای در اینجا در نظر گرفته شده تا اثر آن‌را بهتر بتوان مشاهده کرد.

ب) اکنون کد مربوط به صفحه‌ای که قرار است این یوزر کنترل را به صورت غیرهمزمان بارگذاری کند به صورت زیر خواهد بود (مهم‌ترین قسمت آن نحوه تشکیل پارامترها و مقدار دهی خواص یوزر کنترل است):

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="TestJQueryAjax._Default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>

<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/jquery.advloaduc.js" type="text/javascript"></script>
<script src="js/json2.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
function showAlert() {
alert('finished!');
}

//تشکیل پارامترهای متد وب سرویس جهت ارسال به آن
var fileName = 'part1.ascx';
var props = [{ 'Key': 'Text1', 'Value': 'سطر یک' }, { 'Key': 'Text2', 'Value': 'سطر 2'}];
var jsonText = JSON.stringify({ path: fileName, properties: props });

$(document).ready(function() {
$("#loadMyUc").advloaduc({
webServiceName: 'Ajax.asmx',
renderUCMethod: 'RenderUserControl',
ucMethodJsonParams: jsonText,
completeHandler: showAlert
});
});

</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div id="loadMyUc">
</div>
</form>
</body>

</html>
نکته:
برای ارسال صحیح و امن اطلاعات json به سرور، از اسکریپت استاندارد json2.js استفاده شد.

ابزار دیباگ:
بهترین ابزار برای دیباگ این نوع اسکریپت‌ها استفاده از افزونه فایرباگ فایرفاکس است. برای مثال مطابق تصویر زیر، یوزر کنترلی فراخوانی شده است که در سرور وجود ندارد:


دریافت مثال فوق


نظرات مطالب
ایجاد یک DbContext مشترک بین entityهای پروژه‌های متفاوت
بله 
فیلتر مورد نظر را در لایه ای مانند Framework که توسط همه پروژه‌ها استفاده می‌شود تعریف کنید 
public class ClaimBasedAuthorzationAttribute : AuthorizeAttribute
    {
        protected override bool AuthorizeCore(HttpContextBase context)
        {

            // get the user info here [cache is prefered]

            return
                 context.User.Identity is ClaimsIdentity
                && ((ClaimsIdentity)context.User.Identity).HasClaim(x =>
                    x.Type == "ClaimType" && x.Value.ToLower() == "something".ToLower());
        }
        public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
        {
            base.OnAuthorization(filterContext);
        }
    }

و همه‌ی Action‌های مورد نظر در پروژه‌های مختلف را، به این Attribute مزین کنید
البته طبق گفته دوستمون "محسن خان" این قابلیت single sign-on نامیده میشه . 
پاسخ من در در این چارچوب که همه پروژه‌ها تحت نظر یک  framework کار کنن و همه UI‌ها توسط VirtualPathProvider لود بشن میشه 
مطالب
امکان تعریف ویژگی‌ها بر روی توابع محلی در C# 9.0

یکی از ویژگی‌های جدید اضافه شده به سی شارپ 9، Attributes on local functions نام دارد و این توانایی را به ما می‌دهد تا بر روی متد‌های محلی که درون متدها تعریف می‌شوند، Attributes قرار دهیم. قابلیت local functions در نسخه 7 سی شارپ اضافه شده‌است و با استفاده از این قابلیت می‌توانیم درون یک متد، تابع دیگری را تعریف کنیم و در همان متد، از آن تابع درونی استفاده کنیم. در واقع تابع درونی، لوکال متد بیرونی است و در خارج از متد بیرونی، قابل دسترسی نیست. مانند مثال زیر:

    // Main method 
    public static void Main()
    {
        // Local Function 
        void AddValue(int a, int b)
        {
            Console.WriteLine("Value of a is: " + a);
            Console.WriteLine("Value of b is: " + b);
            Console.WriteLine("Sum of a and b is: {0}", a + b);
            Console.WriteLine();
        }

        // Calling Local function 
        AddValue(20, 40);
        AddValue(40, 60);
    }

برای بررسی این ویژگی جدید سی شارپ 9.0، از یک مثال استفاده می‌کنیم. فرض کنید یک برنامه‌ی کنسول را داریم و می‌خواهیم یک قطعه کد فقط در حالتی در خروجی نوشته شود که برنامه در حالت دیباگ اجرا شده باشد و اگر در حالت ریلیز باشد، در خروجی مشاهده نشود. قبل از نسخه‌ی 9.0 سی شارپ، مجبور هستیم از directive های کامپایلر زبان استفاده کنیم و از طریق آن به کامپایلر بفهمانیم که چه زمانی این قطعه کد را کامپایل کند. مانند مثال زیر:

        static void Main(string[] args)
        {
            static void DoAction()
            {
                // DoAction

                Console.WriteLine("DoAction...");
            }

#if DEBUG
            DoAction();
#endif
        }

اما با استفاده قابلیت اضافه شده‌ی در این نسخه از سی شارپ، می‌توان روی متدهای محلی هم Attributes اضافه کرد. پس می‌توانیم از ConditionalAttribute استفاده کنیم و آن را در بالای متد محلی قرار دهیم و از کامپایلر بخواهیم در حالت دیباگ اجرا شود. مانند کد زیر

        static void Main(string[] args)
        {
            [Conditional("DEBUG")]
            static void DoAction()
            {
                // Do Action Here

                Console.WriteLine("Do Action...");
            }

            DoAction();
        }

اگر بر روی متدهای محلی C# 8.0 از Attribute استفاده کنیم، با خطای زیر روبرو می‌شویم:

ErrorCS8400Feature 'local function attributes' is not available in C# 8.0. Please use language version 9.0 or greater.
مطالب
اعتبارسنجی سفارشی سمت کاربر و سمت سرور در jqGrid
همانطور که در مطلب «فعال سازی و پردازش صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC» نیز ذکر شد، خاصیت editrules یک ستون، برای مباحث اعتبارسنجی اطلاعات ورودی توسط کاربر پیش بینی شده‌است. برای مثال اگر required: true در آن تنظیم شود، کاربر مجبور به تکمیل این سلول خاص خواهد بود. در اینجا خواصی مانند number و integer از نوع bool هستند، minValue و maxValue از نوع عددی، email, url, date, time از نوع bool و custom قابل تنظیم است. در ادامه نحوه‌ی اعمال اعتبارسنجی‌های سفارشی سمت سرور و همچنین سمت کلاینت را بررسی خواهیم کرد.


مدل برنامه و نیازمندی‌های اعتبارسنجی آن

namespace jqGrid08.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public string Email { set; get; }

        public string Password { set; get; }

        public string SiteUrl { set; get; }
    }
}
مدل کاربر فوق را در نظر بگیرید. در حین ورود اطلاعات نیاز است:
- نام کاربر به صورت اجباری وارد شود و همچنین بین 3 تا 40 حرف باشد.
- همچنین نام کاربر نباید بر اساس اطلاعات موجود در بانک اطلاعاتی، تکراری وارد شود.
- ورود ایمیل شخص اجباری است؛ به علاوه فرمت آن نیز باید با یک ایمیل واقعی تطابق داشته باشد.
- ایمیل وارد شده‌ی یک کاربر جدید نیز نباید تکراری بوده و پیشتر توسط کاربر دیگری وارد شده باشد.
- ورود کلمه‌ی عبور در حالت ثبت اطلاعات اجباری است؛ اما در حالت ویرایش اطلاعات خیر (از کلمه‌ی عبور موجود در این حالت استفاده خواهد شد).
- ورود آدرس سایت کاربر اجباری بوده و همچنین فرمت آدرس وارد شده نیز باید معتبر باشد.


اعتبار سنجی سمت سرور و سمت کلاینت نام کاربر

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Name))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Name))',
                        align: 'right', width: 150,
                        editable: true, edittype: 'text',
                        editoptions: {
                            maxlength: 40
                        },
                        editrules: {
                            required: true,
                            custom: true,
                            custom_func: function (value, colname) {
                                if (!value)
                                    return [false, "لطفا نامی را وارد کنید"];

                                if (value.length < 3 || value.length > 40)
                                    return [false, colname + " باید بین 3 تا 40 حرف باشد"];
                                else
                                    return [true, ""];
                            }
                        }
                    },
                ],
با تنظیم required: true، کار تنظیم ورود اجباری نام کاربر به پایان می‌رسد. اما نیاز است این نام بین 3 تا 40 حرف باشد. بنابراین نیاز است سمت کاربر بتوان اطلاعات وارد شده توسط کاربر را دریافت کرده و سپس طول آن‌را بررسی نمود. این‌کار، توسط مقدار دهی خاصیت custom به true و سپس تعریف متدی برای custom_func قابل انجام است.
خروجی این متد یک آرایه دو عضوی است. اگر عضو اول آن true باشد، یعنی اعتبارسنجی موفقیت آمیز بوده‌است؛ اگر خیر، عضو دوم آرایه، پیامی است که به کاربر نمایش داده خواهد شد.
تا اینجا کار اعتبارسنجی سمت کاربر به پایان می‌رسد. اما نیاز است در سمت سرور نیز بررسی شود که آیا نام وارد شده تکراری است یا خیر. برای این منظور تنها کافی است رویداد afterSubmit حالت‌های Add و Edit را بررسی کنیم:
            $('#list').jqGrid({
                // ...
            }).navGrid(
                '#pager',
                //enabling buttons
                { add: true, del: true, edit: true, search: false },
                //edit option
                {
                    afterSubmit: showServerSideErrors
                },
                //add options
                {
                    afterSubmit: showServerSideErrors
                },
                //delete options
                {
                });
        });

        function showServerSideErrors(response, postdata) {
            var result = $.parseJSON(response.responseText);
            if (result.success === false) {
                //نمایش خطای اعتبار سنجی سمت سرور پس از ویرایش یا افزودن
                //و همچنین جلوگیری از ثبت نهایی فرم
                return [false, result.message, result.id];
            }

            return [true, "", result.id];
        }
شیء response، حاوی اطلاعات بازگشت داده شده از طرف سرور است. برای مثال یک چنین خروجی JSON ایی را در حالت‌های شکست اعتبارسنجی بازگشت می‌دهیم:
        [HttpPost]
        public ActionResult AddUser(User postData)
        {
            //todo: Add user to repository
            if (postData == null)
                return Json(new { success = false, message = "اطلاعات دریافتی خالی است" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

            if (_usersInMemoryDataSource.Any(
                    user => user.Name.Equals(postData.Name, StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase)))
            {
                return Json(new { success = false, message = "نام کاربر تکراری است" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }

            if (_usersInMemoryDataSource.Any(
                    user => user.Email.Equals(postData.Email, StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase)))
            {
                return Json(new { success = false, message = "آدرس ایمیل کاربر تکراری است" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }

            postData.Id = _usersInMemoryDataSource.LastOrDefault() == null ? 1 : _usersInMemoryDataSource.Last().Id + 1;
            _usersInMemoryDataSource.Add(postData);

            return Json(new { id = postData.Id, success = true }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
در سمت کلاینت در روال رویدادگردان afterSubmit می‌توان با آنالیز response و سپس استخراج فیلدهای JSON آن، وضعیت success و همچنین پیام‌های بازگشت داده شده را بررسی کرد.
خروجی روال رویدادگردان afterSubmit نیز بسیار شبیه است به حالت اعتبارسنجی سفارشی یک ستون. اگر عضو اول آرایه بازگشت داده شده توسط آن false باشد، یعنی اعتبارسنجی سمت سرور، با شکست مواجه شده و در این حالت از عضو دوم آرایه برای نمایش پیام خطای بازگشت داده شده از طرف سرور استفاده خواهد شد.



اعتبار سنجی ایمیل کاربر

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Email))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Email))',
                        align: 'center', width: 150,
                        editable: true, edittype: 'text',
                        editoptions: {
                            maxlength: 250,
                            dir: 'ltr'
                        },
                        editrules: {
                            required: true,
                            email: true
                        },
                        formatter: 'email'
                    },
                ],
با تنظیم required: true، کار تنظیم ورود اجباری ایمیل کاربر به پایان می‌رسد. همچنین با تنظیم email: true، به صورت خودکار فرمت ایمیل وارد شده نیز بررسی می‌شود.
مطابق نیازمندی‌های اعتبارسنجی پروژه، ایمیل وارد شده نیز نباید تکراری باشد. این مورد نیز توسط خروجی روال رویدادگردان afterSubmit که پیشتر توضیح داده شده، مدیریت می‌شود.



اعتبار سنجی کلمه عبور کاربر

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Password))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Password))',
                        align: 'center', width: 70,
                        editable: true, edittype: 'password',
                        editoptions: {
                            maxlength: 10,
                            dir: 'ltr'
                        },
                        editrules: {
                            //required: true ---> در این حالت خاص قابل استفاده نیست
                            //در حالت ویرایش رکورد، ورود کلمه عبور اختیاری است
                            //در حالت افزودن رکورد، ورود کلمه عبور اجباری است
                        }
                    },
                ],
حالت بررسی اعتبارسنجی کلمه‌ی عبور در اینجا، حالت ویژه‌ای است. نیاز است در حالت ثبت اطلاعات اجباری باشد اما در حالت ویرایش خیر. بنابراین نمی‌توان از خاصیت required: true استفاده کرد؛ چون به هر دو حالت ویرایش و ثبت اطلاعات به صورت یکسان اعمال می‌شود.
برای این منظور تنها کافی است از روال رویدادگردان beforeSubmit استفاده کرد:
            $('#list').jqGrid({
                // ...
            }).navGrid(
                '#pager',
                //enabling buttons
                { add: true, del: true, edit: true, search: false },
                //edit option
                {
                    /*, beforeSubmit: function (posdata, obj) {
                        //در حالت ویرایش رکورد، ورود کلمه عبور اختیاری است
                        return [true, ""];
                    }*/
                },
                //add options
                {
                    beforeSubmit: function (postdata, obj) {
                        //در حالت افزودن رکورد، ورود کلمه عبور اجباری است
                        if (postdata.Password == null || postdata.Password == "" || postdata.Password == undefined)
                            return [false, "لطفا کلمه عبور را وارد کنید"];
                        return [true, ""];
                    }
                },
                //delete options
                {
                });
        });
چون می‌خواهیم تنها حالت Add را تحت کنترل قرار دهیم، رویدادگردان beforeSubmit آن‌را مقدار دهی کرده‌ایم. توسط postdata کلیه اطلاعات قابل ارسال به سرور به صورت یک شیء جاوا اسکریپتی یا JSON در اختیار ما است. سپس با بررسی برای مثال postdata.Password می‌توان در مورد مقدار کلمه‌ی عبور تصمیم گیری کرد. در اینجا نیز خروجی متد باید یک آرایه دو عضوی باشد تا در صورت false بودن اولین عضو آن، پیام سفارشی اعتبارسنجی خاصی را بتوان به کاربر نمایش داد.



اعتبار سنجی آدرس سایت کاربر

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.SiteUrl))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.SiteUrl))',
                        align: 'center', width: 150,
                        editable: true, edittype: 'text',
                        editoptions: {
                            maxlength: 1000,
                            dir: 'ltr'
                        },
                        editrules: {
                            required: true,
                            url: true
                        },
                        formatter: function (cellvalue, options, rowObject) {
                            return "<a href='" + cellvalue + "' >" + cellvalue + "</a>";
                        },
                        unformat: function (cellvalue, options, cell) {
                            return $('a', cell).attr('href');
                        }
                    },
                ],
با تنظیم required: true، کار تنظیم ورود اجباری آدرس سایت کاربر به پایان می‌رسد. همچنین با تنظیم url: true، به صورت خودکار فرمت URL وارد شده نیز بررسی می‌شود.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid08.zip
مطالب
NET Just-In-Time Optimization.
هدف از توابع خطی(Inline)
استفاده از توابع، مقداری بر زمان اجرای برنامه می‌افزاید؛ هرچند که این زمان بسیار کم و در حد میلی ثانیه است، اما باری را بر روی برنامه قرار می‌دهد و علت این تاخیر زمانی این است که در فراخوانی و اعلان توابع، کامپایلر یک کپی از تابع مورد نظر را در حافظه قرار می‌دهد و در فراخوانی تابع، به آدرس مذکور مراجعه می‌کند و در عین حال آدرس موقعیت توقف دستورات در تابع main را نیز ذخیره می‌کند تا پس از پایان تابع، به آدرس قبل برگردد و ادامه‌ی دستورات را اجرا کند. در نتیجه این آدرس دهی‌ها و نقل و انتقالات بین آنها بار زمانی را در برنامه ایجاد می‌کند که در صورت زیاد بودن توابع در برنامه و تعداد فراخوانی‌های لازم، زمان قابل توجهی خواهد شد.
یکی از تکنیک‌های بهینه که برای کاهش زمان اجرای برنامه توسط  کامپایلر‌ها استفاده  می‌شود استفاده از  توابع خطی (inline) است. این امکان در زبان C با عنوان توابع ماکرو(Macro function) و در ++C با عنوان توابع خطی (inline function) وجود دارد.
در واقع توابع خطی به  کامپایلر پیشنهاد می‌دهند، زمانی که سربار فراخوانی تابع بیشتر از سربار بدنه خود متد باشد، برای کاهش هزینه و زمان اجرای برنامه از تابع به صورت خطی استفاده کند و یک کپی از بنده‌ی تابع را در قسمتی که تابع ما فراخوانی شده است، قرار دهد که مورد آدرس دهی از میان خواهد رفت!

نمونه ای از پیاده سازی این تکنیک در زبان ++C :
inline type name(parameters) 
{
    ...
}

بررسی متدهای خطی در سی شارپ
به مثال زیر توجه کنید:
قسمت‌های getter و setter مربوط به پراپرتی‌ها سربار اضافی بر کلاس Vector می‌افزایند. این موضوع شاید آنچنان مسئله‌ی مهمی نباشد. ولی فرض کنید این پراپرتی‌ها به شکل زیر داخل حلقه‌ای طولانی قرار گیرند. اگر با استفاده از یک پروفایلر زمان اجرای برنامه را زیر نظر بگیرید، خواهید دید که بیش از 90 درصد آن صرف فراخوانی‌های متد‌های بخش‌های get , set پراپرتی‌ها است. برای این منظور باید مطمئن شویم که فراخوانی این متد‌ها، به صورت خطی صورت می‌گیرد!
 public class Vector
  {
    public double X { get; set; }
    public double Y { get; set; }
    public double Z { get; set; }

    // ...
  }
برای این منظور آزمایشی را انجام می‌دهیم. فرض کنید کلاسی را به شکل زیر داشته باشیم:
public class MyClass
  {
    public int A { get; set; }
    public int C;
  }
و برای استفاده از آن به شکل زیر عمل کنیم:
  static void Main()
{
    MyClass target = new MyClass();
    int a = target.A;
    Console.WriteLine("A = {0}", a);
    int c = target.C;
    Console.WriteLine("C = {0}", c);
  }
بعد از دیباگ برنامه و مشاهده‌ی کدهای ماشین مربوط به آن خواهیم دید که متد مربوط به getter پراپرتی A به صورت خطی فراخوانی نشده است:
            int a = target.A;
  0000003e  mov         ecx,edi
  00000040  cmp         dword ptr [ecx],ecx
  00000042  call        dword ptr ds:[05FA29A8h]
  00000048  mov         esi,eax
  0000004a  mov         dword ptr [esp+4],esi
             int c = target.C;
  00000098  mov         edi,dword ptr [edi+4]
    MyClass.get_A() looks like this:
  00000000  push        esi
  00000001  mov         esi,ecx
  00000003  cmp         dword ptr ds:[03B701DCh],0
  0000000a  je          00000011
  0000000c  call        76BA6BA7
  00000011  mov         eax,dword ptr [esi+0Ch]
  00000014  pop         esi
  00000015  ret

چه اتفاقی افتاده است؟
 کامپایلر سی شارپ در زمان کامپایل، کد‌های برنامه را به کد‌های IL تبدیل می‌کند و JITکامپایلر، این کد‌های IL را گرفته و  کد ساده‌ی ماشین را تولید می‌کند. لذا به دلیل اینکه JIT با معماری پردازنده آشنایی کافی دارد، مسئولیت تصمیم گیری اینکه کدام متد به صورت خطی فراخوانی شود برعهده‌ی آن است. در واقع این JIT است که تشخیص می‌دهد که آیا فراخونی متد به صورت خطی مناسب است یا نه و به صورت یک معاوضه کار بین خط لوله دستورالعمل‌ها و کش است.
اگر شما برنامه‌ی خود را با  (F5) و همگام با دیباگ اجرا کنید، تمام بهینه سازی‌های JIT که Inline Method هم یکی از آنهاست، از کار خواهند افتاد. برای مشاهده‌ی کد بهینه شده باید با بدون دیباگ (CTRL+F5) برنامه خود را اجرا کنید که در آن صورت مشاهده خواهید کرد، متد getter  مربوط به پراپرتی A به صورت خطی استفاده شده است.
  int a = target.A;  
00000024  mov         ebx,dword ptr [edi+0Ch]


JIT محدودیت هایی برای فراخونی به صورت خطی متد‌ها دارد :
  1.  متد هایی که حجم کد IL آنها بیشتر از 32 بایت است.
  2. متد‌های بازگشتی.
  3. متدهایی که با اتریبیوت MethodImpl علامتگذاری شدند و MethodImplOptions.NoInlining  اعمال شده بر آن
  4. متدهای virtual
  5. متدهایی که دارای کد مدیریت خطا هستند
  6. Methods that take a large value type as a parameter 
  7. Methods with complicated flowgraphs 
برای اینکه در سی شارپ به کامپایلر اعلام کنیم تا متد مورد نظر به صورت خطی مورد استفاده قرار گیرد، در دات نت 4.5 توسط اتریبیوت MethodImpl و  اعمال  MethodImplOptions.AggressiveInlining که یک نوع شمارشی است می‌توان این کار را انجام داد. مثال:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.Runtime.CompilerServices;
class Program
{
    const int _max = 10000000;
    static void Main()
    {
         // ... Compile the methods.
        Method1();
        Method2();  
        int sum = 0;
        var s1 = Stopwatch.StartNew();
        for (int i = 0; i < _max; i++)
           {
              sum += Method1();
           }
         s1.Stop();
         var s2 = Stopwatch.StartNew();
         for (int i = 0; i < _max; i++)
             {
                sum += Method2();
             }
         s2.Stop();
         Console.WriteLine(((double)(s1.Elapsed.TotalMilliseconds * 1000000) /
        _max).ToString("0.00 ns"));
        Console.WriteLine(((double)(s2.Elapsed.TotalMilliseconds * 1000000) /
      _max).ToString("0.00 ns"));
        Console.Read();
      }
      static int Method1()
      {
         // ... No inlining suggestion.
         return "one".Length + "two".Length + "three".Length +
              "four".Length + "five".Length + "six".Length +
              "seven".Length + "eight".Length + "nine".Length +
               "ten".Length;
    }
    [MethodImpl(MethodImplOptions.AggressiveInlining)]
    static int Method2()
    {
        // ... Aggressive inlining.
        return "one".Length + "two".Length + "three".Length +
           "four".Length + "five".Length + "six".Length +
           "seven".Length + "eight".Length + "nine".Length +
            "ten".Length;
    }
}
Output
7.34 ns    No options
0.32 ns    MethodImplOptions.AggressiveInlining
در واقع با اعمال این اتریبیوت، محدودیت شماره یک مبنی بر محدودیت حجم کد IL مربوط به متد، در نظر گرفته نخواهد شد .

 مطالعه بیشتر:
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش پنجم

Nullable<T>.GetValueOrDefault Method

با استفاده از متد GetValueOrDefault مقدار فعلی یک شیء Nullable و یا مقدار پیش فرض آن را می‌توان بدست آورد. این متد از عملگر ?? سریع‌تر است.
float? yourSingle = -1.0f;
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault() );

yourSingle = null;
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault() );

// assign different default value
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault( -2.4f ) );

// returns the same result as the above statement
Console.WriteLine( yourSingle ?? -2.4f );

در صورتیکه مقداری را به عنوان پیش فرض، به پارامتر این متد ارسال نکنید، مقدار پیش فرض آن از نوع استفاده شده بدست می‌آید.

شما می‌توانید برای دیکشنری نیز یک متد Get امن ایجاد کنید (در صورت عدم وجود کلید، بجای پرتاب استثناء، مقدار پیش فرض بازگشت داده شود).

public static class DictionaryExtensions
{
    public static TValue GetValueOrDefault< TKey, TValue >( this Dictionary< TKey, TValue > dic,
                                                            TKey key )
    {
        TValue result;
        return dic.TryGetValue( key,
                                out result )
            ? result
            : default(TValue);
    }
}

و روش استفاده

var names = new Dictionary< int, string >
            {
                { 0, "Vahid" }
            };
Console.WriteLine( names.GetValueOrDefault( 1 ) );


ZipFile in .NET

با استفاده از کلاس ZipFile ( رفرنس به اسمبلی System.IO.Compression.FileSystem ) می‌توان عملیات بازکردن، ایجاد و استخراج فایل‌های Zip را انجام داد.
var startPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Start" );
var resultPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Result" );
var extractPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Extract" );
Directory.CreateDirectory( startPath );
Directory.CreateDirectory( resultPath );
Directory.CreateDirectory( extractPath );

var zipPath = Path.Combine( resultPath, Guid.NewGuid() + ".zip" );
ZipFile.CreateFromDirectory( startPath, zipPath );
ZipFile.ExtractToDirectory( zipPath, extractPath );

C# Preprocessor Directives

با استفاده از  warning#  می توان یک هشدار را در یک قسمت خاص از کد تولید کرد.
#if DEBUG
#warning DEBUG is defined
#endif
و خروجی آن

با استفاده از  error#  می توان یک خطا را در یک جای خاصی از کد تولید کرد.
#if DEBUG
#error DEBUG is defined
#endif
در صورتی که کد بالا را اجرا کنید (در حال دیباگ) کامپایلر با نمایش DEBUG is defined در پنجره Error List، جلوی اجرای برنامه را می‌گیرد. اما در حالت ریلیز، برنامه بدون هیچ مشکلی اجرا می‌شود.

با استفاده از  line#  می توانید شماره خط کامپایلر و نام فایل خروجی (اختیاری) را برای خطاها و هشدارها تغییر دهید.

در مثال زیر، در صورتیکه در خط اول break point قرار دهید و با کلید F10 برنامه را اجرا کنید، مشاهده می‌کنید که دیباگر، خطی را که بعد از دستور line hidden# نوشته شده است، در نظر نمی‌گیرد (برای دیباگ) اما اجرا می‌شود و دیباگر بر روی دستور بعد از line default# قرار می‌گیرد.

    Console.WriteLine("Normal line #1."); // Set break point here.
#line hidden
    Console.WriteLine("Hidden line.");
#line default
    Console.WriteLine("Normal line #2.");


Stackalloc

کلمه کلیدی stackalloc برای اختصاص یک بلاک از حافظه در stack، در زمینه کد غیرامن (unsafe code) استفاده می‌شود.
مثال زیر 20 عدد اول دنباله فیبوناچی را تولید می‌کند. هر عدد از مجموع دو عدد قبلی به دست می‌آید. در این مثال، یک بلاک از حافظه به اندازه 20 عدد از نوع int را در stack (نه heap) اختصاص می‌دهد. (تفاوت stack با heap)
static unsafe void Fibonacci()
{
    const int arraySize = 20;
    int* fib = stackalloc int[arraySize];
    var p = fib;
    *p++ = *p++ = 1;

    for ( var i = 2; i < arraySize; ++i, ++p )
    {
        *p = p[-1] + p[-2];
    }

    for ( var i = 0; i < arraySize; ++i )
    {
        System.Console.WriteLine( fib[i] );
    }
}
آدرس بلاک حافظه در اشاره گر fib ذخیره می‌شود. این متغیر توسط GC جمع آوری نمی‌شود و طول عمر آن محدود به متدی است که در آن تعریف شده است و شما نمی‌توانید قبل از بازگشت متد، حافظه را آزاد کنید.
تنها دلیل استفاده از stackalloc، عملکرد بهتر آن است (برای محاسبات و یا ردوبدل اطلاعات). با استفاده از stackalloc به جای اختصاص دادن آرایه (heap)، فشار کمتری را بر GC وارد می‌کنید (نیاز کمتری به اجرای GC وجود دارد). در نتیجه سرعت اجرای بالاتری خواهید داشت.
توجه: برای اجرای مثال بالا باید پنجره خصوصیات پروژه را باز کنید و در بخش Build، گزینه Allow unsafe code را تیک بزنید.
نظرات مطالب
پیاده سازی Option یا Maybe در #C
با تشکر از شما
لزوما با پیاده سازی ارائه شده در مطلب جاری، از شر بررسی Null بودن یا نبودن خلاص نشده ایم (از دید استفاده کننده) چرا که خروجی متد همچنان می‌تواند Nullable باشد (کلاس Option یک نوع ارجاعی می‌باشد). چرا که استفاده کننده از آن لازم است برروی خروجی خود متد که یک وهله از Option می‌باشد بررسی Null بودن یا عدم آن را انجام دهد. برای رهایی از این موضوع استفاده از struct راه حل معقولی می‌باشد؛ یک پیاده سازی از آن به صورت زیر می‌باشد:
    public struct Maybe<T> : IEquatable<Maybe<T>>
        where T : class
    {
        private readonly T _value;

        private Maybe(T value)
        {
            _value = value;
        }

        public bool HasValue => _value != null;
        public T Value => _value ?? throw new InvalidOperationException();
        public static Maybe<T> None => new Maybe<T>();


        public static implicit operator Maybe<T>(T value)
        {
            return new Maybe<T>(value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return maybe.HasValue && maybe.Value.Equals(value);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return !(maybe == value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return left.Equals(right);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return !(left == right);
        }

        /// <inheritdoc />
        /// <summary>
        ///     Avoid boxing and Give type safety
        /// </summary>
        /// <param name="other"></param>
        /// <returns></returns>
        public bool Equals(Maybe<T> other)
        {
            if (!HasValue && !other.HasValue)
                return true;

            if (!HasValue || !other.HasValue)
                return false;

            return _value.Equals(other.Value);
        }

        /// <summary>
        ///     Avoid reflection
        /// </summary>
        /// <param name="obj"></param>
        /// <returns></returns>
        public override bool Equals(object obj)
        {
            if (obj is T typed)
            {
                obj = new Maybe<T>(typed);
            }

            if (!(obj is Maybe<T> other)) return false;

            return Equals(other);
        }

        /// <summary>
        ///     Good practice when overriding Equals method.
        ///     If x.Equals(y) then we must have x.GetHashCode()==y.GetHashCode()
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public override int GetHashCode()
        {
            return HasValue ? _value.GetHashCode() : 0;
        }

        public override string ToString()
        {
            return HasValue ? _value.ToString() : "NO VALUE";
        }
    }

 این بار می‌توان به امضای متد مذکور اعتماد کرد که قطعا خروجی null ارائه نخواهد داد؛ مگر اینکه به صورت صریح مشخص شود.
نکته: پیاده سازی صحیحی از واسط IEquatable برای Value Typeها در پیاده سازی struct بالا در نظر گرفته شده است.
استفاده از آن
public virtual async Task<Maybe<TModel>> GetByIdAsync(long id)
{
    Guard.ArgumentInRange(id, 1, long.MaxValue, nameof(id));

    var entity = await UnTrackedEntitySet.Where(a => a.Id == id)
        .ProjectTo<TModel>(_mapper.ConfigurationProvider).SingleOrDefaultAsync();

    return entity;
}
ساختار داده Maybe تعریف شده در بالا شبیه است با ساختار داده Nullable با این تفاوت که برای انواع ارجاعی مورد استفاده می‌باشد.
Maybe<T> = Nullable<T>

مطالب
طراحی و پیاده سازی زیرساختی برای مدیریت خطاهای حاصل از Business Rule Validationها در ServiceLayer
بعد از انتشار مطلب «Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها»، بخصوص بخش نظرات آن و همچنین R&D در ارتباط با موضوع مورد بحث، در نهایت قصد دارم نتایج بدست آماده را به اشتراک بگذارم.

پیش نیازها
در بخش نهایی مطلب «Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها » پیشنهادی را برای استفاده از استثناءها برای bubble up کردن یکسری پیغام از داخلی‌ترین یا پایین‌ترین لایه، تا لایه Presentation، ارائه دادیم:
استفاده از Exception برای نمایش پیغام برای کاربر نهایی 
با صدور یک استثناء و مدیریت سراسری آن در بالاترین (خارجی ترین) لایه و نمایش پیغام مرتبط با آن به کاربر نهایی، می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای ارسال هر نوع پیغامی به کاربر نهایی استفاده کرد. اگر قوانین تجاری با موفقیت برآورده نشده‌اند یا لازم است به هر دلیلی یک پیغام مرتبط با یک اعتبارسنجی تجاری را برای کاربر نمایش دهید، این روش بسیار کارساز می‌باشد و با یکبار وقت گذاشتن برای توسعه زیرساخت برای این موضوع، به عنوان یک Cross Cutting Concern تحت عنوان Exception Management، آزادی عمل زیادی در ادامه توسعه سیستم خود خواهید داشت. 

اگر مطالب پیش نیاز را مطالعه کنید، قطعا روش مطرح شده را انتخاب نخواهید کرد؛ به همین دلیل به دنبال راه حل صحیح برخورد با این سناریوها بودم که نتیجه آن را در ادامه خواهیم دید.

راه حل صحیح برای برخورد با این سناریوها بازگشت یک Result می‌باشد که در مطلب قبلی هم تحت عنوان OperationResult مطرح شد. 


کلاس Result
    public class Result
    {
        private static readonly Result SuccessResult = new Result(true, null);

        protected Result(bool succeeded, string message)
        {
            if (succeeded)
            {
                if (message != null)
                    throw new ArgumentException("There should be no error message for success.", nameof(message));
            }
            else
            {
                if (message == null)
                    throw new ArgumentNullException(nameof(message), "There must be error message for failure.");
            }

            Succeeded = succeeded;
            Error = message;
        }

        public bool Succeeded { get; }
        public string Error { get; }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Success()
        {
            return SuccessResult;
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Failed(string message)
        {
            return new Result(false, message);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result<T> Failed<T>(string message)
        {
            return new Result<T>(default, false, message);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result<T> Success<T>(T value)
        {
            return new Result<T>(value, true, string.Empty);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Combine(string seperator, params Result[] results)
        {
            var failedResults = results.Where(x => !x.Succeeded).ToList();

            if (!failedResults.Any())
                return Success();

            var error = string.Join(seperator, failedResults.Select(x => x.Error).ToArray());
            return Failed(error);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Combine(params Result[] results)
        {
            return Combine(", ", results);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Combine<T>(params Result<T>[] results)
        {
            return Combine(", ", results);
        }

        [DebuggerStepThrough]
        public static Result Combine<T>(string seperator, params Result<T>[] results)
        {
            var untyped = results.Select(result => (Result) result).ToArray();
            return Combine(seperator, untyped);
        }

        public override string ToString()
        {
            return Succeeded
                ? "Succeeded"
                : $"Failed : {Error}";
        }
    }

مشابه کلاس بالا، در فریمورک ASP.NET Identity کلاسی تحت عنوان IdentityResult برای همین منظور در نظر گرفته شده‌است.

پراپرتی Succeeded نشان دهنده موفقت آمیز بودن یا عدم موفقیت عملیات (به عنوان مثال یک متد ApplicationService) می‌باشد. پراپرتی Error دربرگیرنده پیغام خطایی می‌باشد که قبلا از طریق Message مربوط به یک استثناء صادر شده، در اختیار بالاترین لایه قرار می‌گرفت. با استفاده از متد Combine، امکان ترکیب چندین Result حاصل از عملیات مختلف را خواهید داشت. متدهای استاتیک Failed و Success هم برای درگیر نشدن برای وهله سازی از کلاس Result در نظر گرفته شده‌اند.

متد GetForEdit مربوط به MeetingService را در نظر بگیرید. به عنوان مثال وظیفه این متد بازگشت یک MeetingEditModel می‌باشد؛ اما با توجه به یکسری قواعد تجاری، به‌عنوان مثال «امکان ویرایش جلسه‌ای که پابلیش نهایی شده‌است، وجود ندارد و ...» لازم است خروجی این متد نیز در صورت Fail شدن، دلیل آن را به مصرف کننده ارائه دهد. از این رو کلاس جنریک Result را به شکل زیر خواهیم داشت:

    public class Result<T> : Result
    {
        private readonly T _value;

        protected internal Result(T value, bool succeeded, string error)
            : base(succeeded, error)
        {
            _value = value;
        }

        public T Value
        {
            get
            {
                if (!Succeeded)
                    throw new InvalidOperationException("There is no value for failure.");

                return _value;
            }
        }
    }
حال با استفاده از کلاس بالا امکان مهیا کردن خروجی به همراه نتیجه اجرای متد را خواهیم داشت.
در ادامه با استفاده از تعدادی متد الحاقی بر فراز کلاس Result، روش Railway-oriented Programming را که یکی از روش‌های برنامه نویسی تابعی برای مدیریت خطاها است، در سی شارپ اعمال خواهیم کرد. 
    public static class ResultExtensions
    {
        public static Result<TK> OnSuccess<T, TK>(this Result<T> result, Func<T, TK> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<TK>(result.Error) : Result.Success(func(result.Value));
        }

        public static Result<T> Ensure<T>(this Result<T> result, Func<T, bool> predicate, string message)
        {
            if (!result.Succeeded)
                return Result.Failed<T>(result.Error);

            return !predicate(result.Value) ? Result.Failed<T>(message) : Result.Success(result.Value);
        }

        public static Result<TK> Map<T, TK>(this Result<T> result, Func<T, TK> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<TK>(result.Error) : Result.Success(func(result.Value));
        }

        public static Result<T> OnSuccess<T>(this Result<T> result, Action<T> action)
        {
            if (result.Succeeded) action(result.Value);

            return result;
        }

        public static T OnBoth<T>(this Result result, Func<Result, T> func)
        {
            return func(result);
        }

        public static Result OnSuccess(this Result result, Action action)
        {
            if (result.Succeeded) action();

            return result;
        }

        public static Result<T> OnSuccess<T>(this Result result, Func<T> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<T>(result.Error) : Result.Success(func());
        }

        public static Result<TK> OnSuccess<T, TK>(this Result<T> result, Func<T, Result<TK>> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<TK>(result.Error) : func(result.Value);
        }

        public static Result<T> OnSuccess<T>(this Result result, Func<Result<T>> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<T>(result.Error) : func();
        }

        public static Result<TK> OnSuccess<T, TK>(this Result<T> result, Func<Result<TK>> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<TK>(result.Error) : func();
        }

        public static Result OnSuccess<T>(this Result<T> result, Func<T, Result> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed(result.Error) : func(result.Value);
        }

        public static Result OnSuccess(this Result result, Func<Result> func)
        {
            return !result.Succeeded ? result : func();
        }

        public static Result Ensure(this Result result, Func<bool> predicate, string message)
        {
            if (!result.Succeeded)
                return Result.Failed(result.Error);

            return !predicate() ? Result.Failed(message) : Result.Success();
        }

        public static Result<T> Map<T>(this Result result, Func<T> func)
        {
            return !result.Succeeded ? Result.Failed<T>(result.Error) : Result.Success(func());
        }


        public static TK OnBoth<T, TK>(this Result<T> result, Func<Result<T>, TK> func)
        {
            return func(result);
        }

        public static Result<T> OnFailure<T>(this Result<T> result, Action action)
        {
            if (!result.Succeeded) action();

            return result;
        }

        public static Result OnFailure(this Result result, Action action)
        {
            if (!result.Succeeded) action();

            return result;
        }

        public static Result<T> OnFailure<T>(this Result<T> result, Action<string> action)
        {
            if (!result.Succeeded) action(result.Error);

            return result;
        }

        public static Result OnFailure(this Result result, Action<string> action)
        {
            if (!result.Succeeded) action(result.Error);

            return result;
        }
    }
OnSuccess برای انجام عملیاتی در صورت موفقیت آمیز بودن نتیجه یک متد، OnFailed برای انجام عملیاتی در صورت عدم موفقت آمیز بودن نتیجه یک متد و OnBoth در هر صورت، عملیات مورد نظر شما را اجرا خواهد کرد. به عنوان مثال:
[HttpPost, AjaxOnly, ValidateAntiForgeryToken, ValidateModelState]
public virtual async Task<ActionResult> Create([Bind(Prefix = "Model")]MeetingCreateModel model)
{
    var result = await _service.CreateAsync(model);

    return result.OnSuccess(() => { })
                 .OnFailure(() => { })
                 .OnBoth(r => r.Succeeded ? InformationNotification("Messages.Save.Success") : ErrorMessage(r.Error));

}

یا در حالت‌های پیچیده تر:

var result = await _service.CreateAsync(new TenantAwareEntityCreateModel());

return Result.Combine(result, Result.Success(), Result.Failed("نتیجه یک متد دیگر به عنوان مثال"))
    .OnSuccess(() => { })
    .OnFailure(() => { })
    .OnBoth(r => r.Succeeded ? Json("OK") : Json(r.Error));


ترکیب با الگوی Maybe یا Option

قبلا مطلبی در رابطه با الگوی Maybe در سایت منتشر شده‌است. در نظرات آن مطلب، یک پیاده سازی به شکل زیر مطرح کردیم:
    public struct Maybe<T> : IEquatable<Maybe<T>>
        where T : class
    {
        private readonly T _value;

        private Maybe(T value)
        {
            _value = value;
        }

        public bool HasValue => _value != null;
        public T Value => _value ?? throw new InvalidOperationException();
        public static Maybe<T> None => new Maybe<T>();


        public static implicit operator Maybe<T>(T value)
        {
            return new Maybe<T>(value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return maybe.HasValue && maybe.Value.Equals(value);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> maybe, T value)
        {
            return !(maybe == value);
        }

        public static bool operator ==(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return left.Equals(right);
        }

        public static bool operator !=(Maybe<T> left, Maybe<T> right)
        {
            return !(left == right);
        }

        /// <inheritdoc />
        /// <summary>
        ///     Avoid boxing and Give type safety
        /// </summary>
        /// <param name="other"></param>
        /// <returns></returns>
        public bool Equals(Maybe<T> other)
        {
            if (!HasValue && !other.HasValue)
                return true;

            if (!HasValue || !other.HasValue)
                return false;

            return _value.Equals(other.Value);
        }

        /// <summary>
        ///     Avoid reflection
        /// </summary>
        /// <param name="obj"></param>
        /// <returns></returns>
        public override bool Equals(object obj)
        {
            if (obj is T typed)
            {
                obj = new Maybe<T>(typed);
            }

            if (!(obj is Maybe<T> other)) return false;

            return Equals(other);
        }

        /// <summary>
        ///     Good practice when overriding Equals method.
        ///     If x.Equals(y) then we must have x.GetHashCode()==y.GetHashCode()
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public override int GetHashCode()
        {
            return HasValue ? _value.GetHashCode() : 0;
        }

        public override string ToString()
        {
            return HasValue ? _value.ToString() : "NO VALUE";
        }
    }

متد الحاقی زیر را در نظر بگیرید:
public static Result<T> ToResult<T>(this Maybe<T> maybe, string message)
    where T : class
{
    return !maybe.HasValue ? Result.Failed<T>(message) : Result.Success(maybe.Value);
}

فرض کنید خروجی متدی که در لایه سرویس مورد استفاده قرار می‌گیرد، Maybe باشد. در این حالت می‌توان با متد الحاقی بالا آن را به یک Result تبدیل کرد و در اختیار لایه بالاتر قرار داد. 
Result<Customer> customerResult = _customerRepository.GetById(model.Id)
    .ToResult("Customer with such Id is not found: " + model.Id);

همچنین متدهای الحاقی زیر را نیز برای ساختار داده Maybe می‌توان در نظر گرفت:

        public static T GetValueOrDefault<T>(this Maybe<T> maybe, T defaultValue = default)
            where T : class
        {
            return maybe.GetValueOrDefault(x => x, defaultValue);
        }

        public static TK GetValueOrDefault<T, TK>(this Maybe<T> maybe, Func<T, TK> selector, TK defaultValue = default)
            where T : class
        {
            return maybe.HasValue ? selector(maybe.Value) : defaultValue;
        }

        public static Maybe<T> Where<T>(this Maybe<T> maybe, Func<T, bool> predicate)
            where T : class
        {
            if (!maybe.HasValue)
                return default(T);

            return predicate(maybe.Value) ? maybe : default(T);
        }

        public static Maybe<TK> Select<T, TK>(this Maybe<T> maybe, Func<T, TK> selector)
            where T : class
            where TK : class
        {
            return !maybe.HasValue ? default : selector(maybe.Value);
        }

        public static Maybe<TK> Select<T, TK>(this Maybe<T> maybe, Func<T, Maybe<TK>> selector)
            where T : class
            where TK : class
        {
            return !maybe.HasValue ? default(TK) : selector(maybe.Value);
        }

        public static void Execute<T>(this Maybe<T> maybe, Action<T> action)
            where T : class
        {
            if (!maybe.HasValue)
                return;

            action(maybe.Value);
        }
    }

پیشنهادات
  • استفاده از الگوی Specification برای زمانیکه منطقی قرار است هم برای اعتبارسنجی درون حافظه‌ای استفاده شود و همچنین برای اعمال فیلتر برای واکشی داده‌ها؛ در واقع دو Use-case استفاده از این الگو حداقل یکجا وجود داشته باشد. استفاده از این مورد برای Domain Validation در سناریوهای پیچیده بسیار پیشنهاد می‌شود.
  • استفاده از Domain Eventها برای اعمال اعتبارسنجی‌های مرتبط با قواعد تجاری تنها در شرایط inter-application communication و در شرایط inner-application communication به صورت صریح، اعتبارسنجی‌های مرتبط با قواعد تجاری را در جریان اصلی برنامه پیاده سازی کنید. 

با تشکر از آقای «محسن خان»
مطالب
برنامه نویسی Async با ES 6
جاوا اسکریپت به صورت single-thread عمل می‌کند. به این معنا که دو اسکریپت نمی‌توانند به صورت همزمان اجرا شوند و باید یکی پس از دیگری اجرا شوند. ساده‌ترین شکل برنامه‌نویسی غیرهمزمان در جاوا اسکریپت استفاده از callback می‌باشد. به عنوان مثال در سناریوی زیر Caller یکسری عملیات غیرهمزمان را مانند یک فراخوانی XHR و یا یک تایمر، انجام می‌دهد. زمانیکه Caller عملیات غیرهمزمانی را آغاز کرد، یک callback را به آن ارسال خواهد کرد و بعد از مطمئن شدن از موفق بودن عملیات، callback را فراخوانی می‌کند. بعد از پایان عملیات، callback درون call stack قرار خواهد گرفت و هر وقت که بقیه‌ی عملیات به اتمام رسید، اجرا خواهد شد.

این روش چندین مشکل دارد:
  • تنها caller از پایان یافتن عملیات غیرهمزمان مطلع خواهد شد.
  • هندل کردن خطا و همچنین مدیریت چندین عملیات asynchronous به صورت همزمان خیلی سخت خواهد بود.
در اینحالت callback باید به چندین کار رسیدگی کند:
  • پردازش نتایج فراخوانی‌های async
  • اجرای دیگر عملیات براساس پاسخ
کد زیر را در نظر بگیرید:
function getCompanyFromOrderId(orderId) {
    getOrder(orderId, function(order) {
        getUser(order.userId, function(user) {
            getCompany(user.companyId, function(company) {
                // do something with company
            });
        });
    });
}
در کد فوق به اطلاعات یک شرکت براساس شماره سفارش آن دسترسی خواهیم داشت. پس از دریافت سفارش، اطلاعات کاربر را دریافت خواهیم کرد. پس از پایان آن، می‌توانیم به اطلاعات شرکت دسترسی داشته باشیم. این سبک نوشتن کدها به صورت تودرتو خوانایی/ نگهداری کد را کاهش خواهد داد. همانطور که مشاهده می‌کنید callback نه تنها پاسخ بلکه یک callback دیگر را هربار به تابع بعدی ارسال می‌کند. در این‌حالت اگر بخواهیم استثناء‌ها را نیز مدیریت کنیم کدها به مراتب پیچیده‌تر خواهند شد:
function getCompanyFromOrderId(orderId) {
    try {
        getOrder(orderId, function (order) {
            try {
                getUser(order.userId, function (user) {
                    try {
                        getCompany(user.companyId, function (company) {
                            try {
                                // do something with company
                            } catch (ex) {
                                // handle exception
                            }
                        });
                    } catch (ex) {
                        // handle exception
                    }
                });
            } catch (ex) {
                // handle exception
            }
        });
    } catch (ex) {
        // handle exception
    }
}
ممکن است بگوئید که نیازی به این همه try/catch در کد فوق نیست. اما هر callback ایی که به صورت مجزا وارد call stack می‌شود، هر خطایی که صادر شود توسط شروع کننده‌ی اصلی درخواست async به دام انداخته نخواهد شد و در نتیجه نوشتن این همه try/catch ضروری است. لازم به ذکر است، به این نوع نوشتن callback به صورت تودرتو callback hell و یا pyramid of doom نیز گفته می‌شود.

راه‌حل: استفاده از Promises
Promises همیشه به عنوان یک راه‌حل برای callback hell شناخته شده هستند. Promises در واقع اشیایی هستند که این اطمینان را به شما خواهند داد تا بعد از پایان یک عملیات غیرهمزمان، پاسخ را صرفنظر از اینکه عملیات fail و یا success شده باشد، در اختیارتان قرار خواهند داد. یک Promise از دو قسمت تشکیل شده است:
  • Control
  • Promise
قسمت اول یا Control در بیشتر کتابخانه‌ها با نام Deferred نیز از آن نامبرده می‌شود و در واقع یک شیء مستقل است. در بعضی از پیاد‌ه‌سازی‌ها این شیء در واقع خودش یک callback است. قسمت دوم نیز خود Promise است. این شیء می‌تواند دیگر قسمت‌های کد را از پایان یافتن عملیات غیرهمزمان مطلع سازد.
یک Promise می‌تواند یکی از حالت‌های زیر را داشته باشد:
  • pending: یعنی وضعیت اولیه، هنوز به پایان نرسیده است.
  • fulfilled: یعنی عملیات با موفقیت پایان پذیرفته است.
  • rejected: یعنی عملیات با شکست مواجه شده است.
با ایجاد یک Promise، وضعیت آن در اولین مرحله و pending خواهد بود. سپس تبدیل به یکی از وضعیت‌های fulfilled و یا rejected خواهد شد.

اکنون اگر بخواهیم کد قبلی را با استفاده از Promises پیاده‌سازی کنیم به این چنین نتیجه‌ایی خواهیم رسید:
function getCompanyFromOrderId(orderId) {
    getOrder(orderId).then(function(order) {
        return getUser(order.orderId);
    }).then(function(user) {
        return getCompany(user.companyId);
    }).then(function(company) {
        // do something with company
    }).then(undefined, function(error) {
        // handle error
    })
}
در اینجا به جای استفاده از callback در تابع getCompanyFromOrderId یک promise را برمی‌گردانیم. وقتی تابع getOrder با موفقیت کارش را انجام داد، callback بعدی اجرا خواهد شد که در واقع تابع getUser را فراخوانی می‌کند. یک عملیات غیرهمزمان دیگر نیز یک promise را برمی‌گرداند. بعد از آن calback دیگری فراخوانی خواهد شد و به همین ترتیب... در نهایت نیز توسط یک then دیگر می‌توانیم خطاها را هندل کنیم. بنابراین در این‌حالت کد فوق خواناتر و نگهداری آن به مراتب ساده‌تر از حالت قبل می‌باشد.
promises خیلی وقت است که در قالب کتابخانه‌های third-party مانند QwhenWinJSRSVP.js در اختیار برنامه‌نویسان جاوا اسکریپت قرار دارد. در نتیجه کد فوق به صورت جنریک است؛ به این معنا که با هر کدام از کتابخانه‌های عنوان شده سازگاری دارد.

نحوه‌ی ایجاد Promise
ساختار اولیه برای ایجاد یک promise به اینصورت است:
var promise = new Promise(function(resolve, reject) {
  // انجام یکسری عملیات به عنوان مثال دریافت اطلاعات از سرور و...

  if (/* اگر کدهای فوق با موفقیت انجام شدند */) {
    resolve("عملیات با موفقیت انجام پذیرفت");
  }
  else {
    reject(Error("خطایی رخ داده است"));
  }
});
همانطور که مشاهده می‌کنید سازنده‌ی promise یک callback را از ورودی دریافت خواهد کرد. این callback نیز از ورودی دو پارامتر را دریافت میکند: resolve و reject. درون callback می‌توانیم کدهایمان را بنویسیم. بعد از اینکه عملیات با موفقیت انجام گرفت resolve را فراخوانی خواهیم کرد. در غیراینصورت reject را فراخوانی می‌کنیم. همچنین به جای استفاده از throw درون reject از شیء Error استفاده کرده‌ایم. زیرا بعداً برای دیباگ خطا می‌توانیم به اطلاعات کامل stack trace دسترسی داشته باشیم.
در ادامه نحوه‌ی استفاده از promise فوق را مشاهده می‌کنید:
promise.then(function(result) {
  console.log(result); // "عملیات با موفقیت انجام پذیرفت "
}, function(err) {
  console.log(err); // Error: "خطایی رخ داده است"
});
در اینجا تابع then دو آرگومان را از ورودی دریافت خواهد کرد؛ یکی برای حالت success و  دیگری برای حالت failure. لازم به ذکر است، هر دوی این آرگومان‌ها اختیاری هستند.
به عنوان یک مثال عملی می‌توانیم متد get جی‌کوئری را به این صورت درون یک Promise قرار دهیم:
function get(url){
    return new Promise(function(resolve, reject) {
       $.get(url, function(data) {
           resolve(data);
       }) 
       .fail(function(){
          reject(); 
       });
    });
}
به اینصورت می‌توانیم از Promise فوق استفاده کنیم:
get('users.all').then(function(users){
    myController.users = users;
}, function(){
   delete myController.users; 
});
اگر هم مایل بودید می‌توانید به جای ارائه‌ی آرگومان دوم درون callback برای به دام انداختن خطاها از catch استفاده کنید:
get('users.all').then(function(users){
    myController.users = users;
})
.catch(function(){
    delete myController.users;
});

در شرایطی ممکن است بخواهیم بعد از اینکه تمامی Promise هایمان کارشان به اتمام رسید، یکسری عملیات دیگر را انجام دهیم:
var usersPromise = get('users.all');
var postsPromise = get('posts.everyone');

Promise.all([usersPromise, postsPromise])
.then(function(result){
    myController.users = result[0];
    myController.posts = result[1];
}, function(){
   delete myController.users;
   delete myController.posts; 
});
لازم به ذکر است اگر حتی یکی از Promiseها reject شود Promise اصلی نیز reject خواهد شد.

اگر خروجی then به صورت رشته‌ایی باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در حالت کلی خروجی هر then. به then بعدی پاس داده خواهد شد. به عنوان مثال در کد زیر نتایج به صورت رشته‌ایی برگردانده خواهند شد و می‌توانیم آن‌ها را به سادگی توسط JSON.parse به then بعدی ارسال کنیم:
get('users.all').then(function(usersString){
    return JSON.parse(usersString);
}).then(function(users){
   myController.users = users; 
});
و یا به صورت خلاصه‌تر می‌توانیم به اینصورت اینکار را انجام دهیم:
get('users.all').then(JSON.parse).then(function(users){
   myController.users = users; 
});
برای مشاهده‌ی دیگر متدهای استاتیک Promise می‌توانید به اینجا مراجعه نمائید.