مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت ششم - MobX چیست؟
پیش از بحث در مورد «مدیریت حالت»، باید با مفهوم «حالت» آشنا شد. «حالت» در اینجا همان لایه‌ی داده‌های برنامه است. زمانیکه بحث React و کتابخانه‌های مدیریت حالت آن مطرح می‌شود، می‌توان گفت حالت، شیءای است حاوی اطلاعاتی که برنامه با آن سر و کار دارد. برای مثال اگر برنامه‌ای قرار است لیستی از موارد را نمایش دهد، حالت برنامه، حاوی اشیاء متناظری خواهد بود. حالت، بر روی نحوه‌ی رفتار و رندر کامپوننت‌های React تاثیر می‌گذارد. بنابراین مدیریت حالت، روشی است برای ردیابی و مدیریت داده‌های مورد استفاده‌ی در برنامه و تقریبا تمام برنامه‌ها به نحوی نیاز به آن‌را خواهند داشت.
داشتن یک کتابخانه‌ی مدیریت حالت برای برنامه‌های React بسیار مفید است؛ خصوصا اگر این برنامه پیچیده باشد و برای مثال در آن نیاز به اشتراک گذاری داده‌ها، بین دو کامپوننت یا بیشتر که در یک رده سلسه مراتبی قرار نمی‌گیرند، وجود داشته باشد. اما حتی اگر از یک کتابخانه‌ی مدیریت حالت استفاده شود، شاید راه حلی را که ارائه می‌کند آنچنان تمیز و قابل انتظار نباشد. با MobX می‌توان از ساختارهای پیچیده‌ی شیءگرا به سادگی استفاده کرد (mutation مستقیم اشیاء در آن مجاز است) و همچنین برای کار با آن به همراه React، نیاز به کدهای کمتری است نسبت به Redux. در اینجا از مفاهیم Reactive programming استفاده می‌شود؛ اما سعی می‌کند پیچیدگی‌های آن‌را مخفی کند. در نام MobX، حرف X به Reactive بودن آن اشاره می‌کند (مانند RxJS) و ob آن از observable گرفته شده‌است. M هم به حرف ابتدای نام شرکتی اشاره می‌کند که این کتابخانه را ایجاد کرده‌است.


خواص محاسبه شده در جاوا اسکریپت

برای کار با MobX، نیاز است تا ابتدا با یکسری از مفاهیم آن آشنا شد؛ مانند خواص محاسبه شده (computed properties). برای مثال در اینجا یک کلاس متداول جاوا اسکریپتی را داریم:
class Person {
    constructor(firstName, lastName) {
       this.firstName = firstName;
       this.lastName = lastName;
    }

    fullName() {
      return `${this.firstName} ${this.lastName}`;
    }
}
که در آن از طریق سازنده، دو پارامتر نام و نام خانوادگی دریافت شده و سپس به دو خاصیت جدید، نسبت داده شده‌اند. اکنون برای محاسبه‌ی نام کامل، که حاصل جمع این دو است، می‌توان متد fullName را به این کلاس اضافه کرد. روش کار با آن نیز به صورت زیر است:
const person = new Person('Vahid', 'N');
person.firstName; // 'Vahid'
person.lastName; // 'N'
person.fullName; // function fullName() {…}
اگر بر اساس متغیر person که بیانگر وهله‌ای از شیء Person است، سعی در خواندن مقادیر خواص شیء ایجاد شده کنیم، آن‌ها را دریافت خواهیم کرد. اما ذکر person.fullName (بدون هیچ () در مقابل آن)، تنها اشاره‌گری را به آن متد بازگشت می‌دهد و نه نام کامل را که البته یکی از ویژگی‌های جالب جاوا اسکریپت است و امکان ارسال آن‌را به سایر متدها، به صورت پارامتر میسر می‌کند.
در ES6 برای اینکه تنها با ذکر person.fullName بدون هیچ پرانتزی در مقابل آن بتوان به مقدار کامل fullName رسید، می‌توان از روش زیر و با ذکر واژه‌ی کلیدی get، در پیش از نام متد، استفاده کرد:
class Person {
    constructor(firstName, lastName) {
       this.firstName = firstName;
       this.lastName = lastName;
    }

    get fullName() {
      return `${this.firstName} ${this.lastName}`;
    }
}
در اینجا هرچند fullName هنوز یک متد است، اما اینبار فراخوانی person.fullName، حاصل جمع دو خاصیت را بازگشت می‌دهد و نه اشاره‌گری به آن متد را.
اگر شبیه به همین قطعه کد را بخواهیم در ES5 پیاده سازی کنیم، روش آن به صورت زیر است:
function Person(firstName, lastName) {
   this.firstName = firstName;
   this.lastName = lastName;
}

Object.defineProperty(Person.prototype, 'fullName', {
   get: function () {
      return this.firstName + ' ' + this.lastName;
   }
});
به این ترتیب می‌توان یک خاصیت محاسبه شده‌ی ویژه‌ی ES5 را تعریف کرد.

اکنون فرض کنید قسمتی از state برنامه‌ی React، قرار است خاصیت ویژه‌ی fullName را نمایش دهد. برای اینکه UI برنامه با تغییرات نام و نام خانوادگی، متوجه تغییرات fullName که یک خاصیت محاسباتی است، شود و آن‌را رندر مجدد کند، باید در طی یک حلقه‌ی بی‌نهایت، مدام آن‌را فراخوانی کند و نتیجه‌ی جدید را با نتیجه‌ی قبلی محاسبه کرده و تغییرات را نمایش دهد. اینجا است که MobX یک چنین پیاده سازی‌هایی را به کمک مفهوم decorators، ساده می‌کند.


Decorators در جاوا اسکریپت

تزئین کننده‌ها یا decorators در سایر زبان‌های برنامه نویسی نیز وجود دارند؛ اما پیاده سازی آن‌ها در جاوا اسکریپت هنوز در مرحله‌ی آزمایشی است. Decorators در جاوا اسکریپت چیزی نیستند بجز بیان زیبای higher-order functions.
higher-order functions، توابعی هستند که توابع دیگر را با ارائه‌ی قابلیت‌های بیشتری، محصور می‌کنند. به همین جهت هر کاری را که بتوان با تزئین کننده‌ها انجام داد، همان را با توابع معمولی جاوا اسکریپتی نیز می‌توان انجام داد. یک نمونه از این higher-order functions را در سری جاری تحت عنوان higher-order components با متد connect کتابخانه‌ی react-redux مشاهده کرده‌ایم. متد connect، متدی است که متدهای نگاشت state به props و نگاشت dispatch به props را دریافت کرده و سپس یک کامپوننت را نیز دریافت می‌کند و آن‌را به صورت محصور شده‌ای ارائه می‌دهد تا بجای کامپوننت اصلی مورد استفاده قرار گیرد؛ به یک چنین کامپوننت‌هایی، higher-order components گفته می‌شود.

برای تعریف تزئین کننده‌ها، به نحوه‌ی پیاده سازی Object.defineProperty در مثال فوق دقت کنید:
Object.defineProperty(Person.prototype, 'fullName', {
    enumerable: false,
    writable: false,
    get: function () {
      return this.firstName + ' ' + this.lastName;
    }
});
در اینجا Person.prototype یک target است. ثابت fullName، یک کلید است. سایر خواص ذکر شده، مانند enumerable، writable و get، تحت عنوان Descriptor شناخته می‌شوند.
در ذیل روش تعریف یک تزئین کننده را مشاهده می‌کنید که دقیقا از یک چنین الگویی پیروی می‌کند:
function decoratorName(target, key, descriptor) {
 // …
}
برای مثال در اینجا روش پیاده سازی تزئین کننده‌ی readonly را ملاحظه می‌کنید:
function readonly(target, key, descriptor) {
   descriptor.writable = false;
   return descriptor;
}
سپس روش اعمال آن به یک خاصیت محاسباتی در کلاس Person به صورت زیر است:
class Person {
    constructor(firstName, lastName) {
       this.firstName = firstName;
       this.lastName = lastName;
    }

    @readonly get fullName() {
      return `${this.firstName} ${this.lastName}`;
    }
}
ذکر یک تزئین کننده با @ شروع می‌شود. سپس متد fullName را دریافت کرده و نگارش جدیدی از آن‌را بازگشت می‌دهد؛ بطوریکه readonly باشد.


مثال‌هایی از تزئین کننده‌ها

برای نمونه می‌توان تزئین کننده‌ی bindThis@ را طراحی کرد تا کار bind شیء this را به متدهای کامپوننت‌های React انجام دهد و یا کتابخانه‌ای به نام core-decorators وجود دارد که به صورت زیر نصب می‌شود:
> npm install core-decorators
و به همراه این تزئین کننده‌ها می‌باشد:
@autobind
@deprecate
@readonly
@memoize
@debounce
@profile
برای مثال autobind آن، همان کار bind شیء this را انجام می‌دهد. deprecate جهت نمایش یک اخطار، در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، جهت گوشزد کردن منسوخ بودن قسمتی از برنامه، استفاده می‌شود.

نمونه‌ی دیگری از این کتابخانه‌ها lodash-decorators است که تعدادی دیگر از تزئین کننده‌ها را ارائه می‌کند.


MobX چگونه کار می‌کند؟

انجام یکسری از کارها با Redux مشکل است؛ برای مثال تغییر دادن یک شیء تو در توی پیچیده که شامل تهیه‌ی یک کپی از آن، اعمال تغییرات و غیره‌است. اما با MobX می‌توان با اشیاء جاوا اسکریپتی به همان صورتی که هستند کار کرد. برای مثال آرایه‌ای را با متدهای push و pop تغییر داد (mutation اشیاء مجاز است) و یا خواص اشیاء را به صورت مستقیم ویرایش کرد، در این حالت MobX اعلام می‌کند که ... من می‌دانم که چه تغییری صورت گرفته‌است. بنابراین سبب رندر مجدد UI خواهم شد.


ایجاد یک برنامه‌ی خالی React برای آزمایش MobX

در اینجا برای بررسی MobX، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app state-management-with-mobx-part1
> cd state-management-with-mobx-part1
> npm start
در ادامه کتابخانه‌ی mobx را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save mobx
البته برای کار با MobX، الزاما نیازی به طی مراحل فوق نیست؛ ولی چون این قالب، یک محیط آماده‌ی کار با ES6 را فراهم می‌کند، به سادگی می‌توان فایل index.js آن‌را خالی کرد و سپس شروع به کدنویسی و آزمایش MobX نمود.


مثالی از MobX، مستقل از React

در اینجا نیز همانند روشی که در بررسی Redux در پیش گرفتیم، ابتدا MobX را به صورت کاملا مستقل از React، با یک مثال بررسی می‌کنیم و سپس در قسمت‌های بعد آن‌را به React متصل می‌کنیم. برای این منظور ابتدا فایل src\index.js را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { autorun, observable } from "mobx";

import React from "react";
import ReactDOM from "react-dom";

ReactDOM.render(
  <div>
    <input type="text" id="text-input" />
    <div id="text-display"></div>
    <div id="text-display-uppercase"></div>
  </div>,
  document.getElementById("root")
);

const input = document.getElementById("text-input");
const textDisplay = document.getElementById("text-display");
const loudDisplay = document.getElementById("text-display-uppercase");

console.log({ observable, autorun, input, textDisplay, loudDisplay });
در اینجا یک text-box، به همراه دو div، در صفحه رندر خواهند شد که قرار است با ورود اطلاعاتی در text-box، یکی از آن‌ها (text-display) این اطلاعات را به صورت معمولی و دیگری (text-display-uppercase) آن‌را به صورت uppercase نمایش دهد. روش کار انجام شده هم مستقل از React است و به صورت مستقیم، با استفاده از DOM API و document.getElementById عمل شده‌است. همچنین در ابتدای این فایل، دو import را از کتابخانه‌ی mobx مشاهده می‌کنید.
- با استفاده از observable می‌خواهیم تغییرات یک شیء جاوا اسکریپتی را تحت نظر قرار داده و هر زمانیکه تغییری در شیء رخ داد، از آن مطلع شویم.
برای مثال شیء ساده‌ی جاوا اسکریپتی زیر را در نظر بگیرید:
{
  value: "Hello world!",
  get uppercase() {
    return this.value.toUpperCase();
  }
}
این شیء دارای دو خاصیت است که یکی معمولی و دیگری به صورت یک خاصیت محاسباتی، تعریف شده‌است. مشکلی که با این شیء وجود دارد این است که اگر مقدار خاصیت value آن تغییر کند، از آن مطلع نخواهیم شد تا پس از آن برای مثال در مورد رندر مجدد DOM، تصمیم گیری شود. چون از دیدگاه React، مقدار ارجاع به این شیء با تغییر خواص آن، تغییری نمی‌کند. به همین جهت اگر نحوه‌ی مقایسه، بر اساس مقایسه‌ی ارجاعات به اشیاء باشد (strict === reference check)، چون شیء تغییر یافته نیز به همان شیء اصلی اشاره می‌کند، بنابراین دارای ارجاع یکسانی خواهند بود و سبب رندر مجدد DOM نمی‌شوند.
به همین جهت اینبار شیء فوق را توسط یک observable ارائه می‌دهیم، تا بتوانیم به تغییرات خواص آن گوش فرا دهیم:
const text = observable({
  value: "Hello world!",
  get uppercase() {
    return this.value.toUpperCase();
  }
});
در ادامه یک EventListener را به text-box تعریف شده اضافه کرده و در رخ‌داد keyup آن، سبب تغییر خاصیت value شیء text فوق، بر اساس مقدار تایپ شده می‌شویم:
input.addEventListener("keyup", event => {
   text.value = event.target.value;
});
اکنون چون شیء text، یک observable است، هر زمانیکه که خاصیتی از آن تغییر می‌کند، می‌خواهیم بر اساس آن، DOM را به صورت دستی به روز رسانی کنیم. برای اینکار نیاز به متد autorun دریافتی از mobx خواهیم داشت:
autorun(() => {
   textDisplay.textContent = text.value;
   loudDisplay.textContent = text.uppercase;
});
هر زمانیکه شیء observable ای که داخل متد autorun تحت نظر قرار گرفته شده، تغییر کند، سبب اجرای callback method ارسالی به آن خواهد شد. برای مثال در اینجا چون text.value را به event.target.value متصل کرده‌ایم، هربار که کلیدی فشرده می‌شود، سبب بروز تغییری در خاصیت value خواهد شد. در نتیجه‌ی آن، autorun اجرا شده و مقادیر درج شده‌ی در divهای صفحه را بر اساس خواص value و uppercase شیء text، تغییر می‌دهد:

برای آزمایش آن، برنامه را اجرا کرده و متنی را داخل textbox وارد کنید:


نکته‌ی جالب اینجا است که هرچند فقط خاصیت value را تغییر داده‌ایم (تغییر مستقیم خواص یک شیء؛ بدون نیاز به ساخت یک clone از آن)، اما خاصیت محاسباتی uppercase نیز به روز رسانی شده‌است.

زمانیکه mobx را به یک برنامه‌ی React متصل می‌کنیم، قسمت autorun، از دید ما مخفی خواهد بود. در این حالت فقط یک شیء معمولی جاوا اسکریپتی را مستقیما تغییر می‌دهیم و ... در نتیجه‌ی آن رندر مجدد UI صورت خواهد گرفت.


یک observable چگونه کار می‌کند؟

در اینجا یک شبه‌کد را که بیانگر نحوه‌ی عملکرد یک observable است، مشاهده می‌کنید:
const onChange = (oldValue, newValue) => {
  // Tell MobX that this value has changed.
}

const observable = (value) => {
  return {
    get() { return value; },
    set(newValue) {
      onChange(this.get(), newValue);
      value = newValue;
    }
  }
}
یک observable هنگامیکه شی‌ءای را در بر می‌گیرد. هر زمانیکه مقدار جدیدی را به خاصیتی از آن نسبت دادیم، سبب فراخوانی متد onChange شده و به این صورت است که کتابخانه‌ی MobX متوجه تغییرات می‌گردد و بر اساس آن امکان ردیابی تغییرات را میسر می‌کند.


کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: state-management-with-mobx-part1.zip
مطالب
مستندسازی خودکار API ها در برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core بوسیله‌ی Swagger
پیشتر مطلبی در این زمینه در سایت منتشر شد که به خوبی نحوه‌ی پیاده سازی Swagger را در یک برنامه‌ی ASP.NET Web API نشان می‌دهد. حال در این مقاله‌ی کوتاه میخواهیم نحوه‌ی پیاده سازی آن را در یک برنامه‌ی مبتنی بر ASP.NET Core بررسی کنیم.

دریافت Swagger از نوگت

ابتدا باید این پکیج را از آدرسش در نیوگت بگیریم و در برنامه‌ی خود نصب کنیم:
pm> Install-Package Swashbuckle.AspNetCore

پیکربندی برنامه 

برای کانفیگ Swagger و تولید خودکار و پویای مستندات API‌ها توسط آن باید تنظیمات زیر را در کلاس Startup برنامه انجام دهیم :
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Swashbuckle.AspNetCore.Swagger;

namespace MyProject.Web.Api
{
    public class Startup
    {
        public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {  
            // Register the Swagger generator, defining one or more Swagger documents
            services.AddSwaggerGen(c =>
            {
                c.SwaggerDoc("v1", new Info { Title = "MyProject API Documentation", Version = "v1" });
            });  
        }

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, IServiceScopeFactory serviceScopeFactory)
        {
            // Enable middleware to serve generated Swagger as a JSON endpoint.
            app.UseSwagger();

            // Enable middleware to serve swagger-ui (HTML, JS, CSS, etc.), specifying the Swagger JSON endpoint.
            app.UseSwaggerUI(c =>
            {
                c.SwaggerEndpoint("/swagger/v1/swagger.json", "My API V1");
            });           
        }
    }
}

مشاهده خروجی مستند سازی API ها

بعد از اینکه کانفیگ‌های فوق را انجام دادیم کافی است تا برنامه را اجرا کرده و آدرس زیر را در مرورگر وارد کنیم:
http://localhost:port/swagger
 در این صورت خروجی به شکل زیر نمایش داده خواهد شد که حاوی اطلاعات بسیار مفیدی در مورد API‌ها می‌باشد. اطلاعاتی شامل http method ، آدرس API، پارامترهای ورودی، مدل خروجی و ...
در صورت استفاده از SWagger ، ذکر [HttpGet]  برای API‌های GET اجباری می‌شود و در صورتیکه این مورد را برای API ای مشخص نکرده باشیم با خطای Run Time مواجه شده و برنامه اجرا نخواهد شد. 

 

مطالب
بررسی خطای Circular References در ASP.NET MVC Json Serialization
خیلی وقت‌ها لازم است تا نتیجه کوئری حاصله را بصورت Json به ویوی مورد نظر ارسال نمایید. برای اینکار کافیست مانند زیر عمل کنیم
[HttpGet]
public JsonResult Get(int id)
{
    return Json(repository.Find(id), JsonRequestBehavior.AllowGet);
}
اما اگر کوئری پیچیده و یا یک مدل سلسله مراتبی داشته باشید که با خودش کلید خارجی داشته باشد، هنگام تبدیل نتایج به خروجی Json، با خطای Circular References مواجه می‌شوید.
A circular reference was detected while serializing an object of type ‘System.Data.Entity.DynamicProxies.ItemCategory_A79…’
علت این مشکل این است که Json Serialization پش فرض ASP.NET MVC فقط یک سطح پایین‌تر را لود می‌کند و در مدل‌های که خاصیتی از نوع خودشان داشته باشند خطای Circular References را فرا می‌خواند. کلاس نمونه در زیر آوره شده است.
    public class Item
    {
        public int Id { get; set; }
        [ForeignKey]
        public int ItemId { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public ICollection<Item> Items { get; set; }
    }

راه حل:
چندین راه حل برای رفع این خطا وجود دارد؛ یکی استفاده از  Automapper و راه حل دیگر استفاده از کتابخانه‌های‌های قوی‌تر کار بار Json مثل Json.net است. اما راه حل ساده‌تر تبدیل خروجی کوئری به یک شی بی نام و سپس تبدیل به Json می‌باشد
[HttpGet]
public JsonResult List()
{           
    var data = repository.AllIncluding(itemcategory => itemcategory.Items);
    var collection = data.Select(x => new
    {
        id = x.Id,
        name = x.Name,
        items = x.Items.Select(item => new
        {
            id=item.Id,
            name = item.Name
        })
    });
    return Json(collection, JsonRequestBehavior.AllowGet);
}
همین طور که در مثال بالا مشاهده می‌نمایید ابتدا همه رکورد‌ها در متغییر data ریخته شده و سپس با یک کوئری دیگر که در آن دوباره از پروپرتی items که از نوع کلاس item می‌باشد شی بی نامی ایجاد نموده ایم. با این کار براحتی این خطا رفع می‌گردد. 
نظرات مطالب
بازنویسی ساده‌تر پیش فرض‌های EF Code first در نگارش 6 آن
//برای یک خاصیت مشخص در یک کلاس مشخص 
modelBuilder.Entity<Department>().Ignore(t => t.Budget);

// برای یک کلاس مشخص
modelBuilder.Ignore<OnlineCourse>();

// برای نام خاصیتی مشخص در تمام کلاس‌های نگاشت شده
modelBuilder.Types().Configure(c => c.Ignore("IsDeleted"));

// صرفنظر کردن از تمام ایی‌نام‌ها در تمام کلاس‌های نگاشت شده
modelBuilder.Types().Configure(typeConfiguration =>
{
    foreach (var property in typeConfiguration.ClrType
        .GetProperties().Where(p => p.PropertyType.IsEnum))
    {
        typeConfiguration.Ignore(property);
    }
});


// صرفنظر کردن از خواصی که با یک نام مشخص شروع می‌شوند در تمام کلاس‌ها
modelBuilder.Types().Configure(typeConfiguration =>
{
    foreach (var property in typeConfiguration.ClrType
        .GetProperties().Where(p => p.Name.StartsWith("someName")))
    {
        typeConfiguration.Ignore(property);
    }
});
مطالب
آموزش BrightStarDb (قسمت اول)
در طی این پست ها با مفاهیم NoSql آشنا شدید. همچنین در این دوره مفاهیم و مبانی RavenDb (یکی از بی نقص‌ترین دیتابیس‌های NoSql) بررسی شد. اما قرار است در طی چند پست با یکی دیگر از انواع دیتابیس‌های NoSql  طراحی شده برای دات نت به نام  BrightStarDb یا به اختصار  B*Db آشنا شویم.

*در دنیای NoSql پیاده سازی‌های متفاوتی از دیتابیس‌ها انجام شده است و هر دیتابیس، ویژگی‌ها و مزایا و معایب خاص خودش را دارد. باید قبول کرد که همیشه و همه جا نمی‌توان از یک پایگاه داده NoSql مشخص استفاده نماییم (دلایلی نظیر محدودیت‌های License، هزینه پیاده سازی و...). در نتیجه بررسی یک دیتابیس دیگر با شرایط و توانمندی‌های خاص آن خالی از سود نیست.
از ویژگی مهم این دیتابیس می‌توان به عناوین زیر اشاره کرد.
» این دیتاییس در گروه Graph databases‌ها قرار دارد و از  زبان SPARQL (بخوانید Sparkle) برای  کوئری گرفتن و کار با داده‌ها بهره می‌برد؛
» متن باز و رایگان است
» پشتیبانی از دات نت چهار به بعد؛
» قابل استفاده در Mobile Application - Windows phone 7 , 8؛
» بدون شما (Schema Less) و با قابیلت ذخیره سازی triple و به فرمت RDF
» پشتیبانی از Linq و  OData؛
» پشتیبانی از تراکنش‌ها ؛
» پیاده سازی مدل برنامه به صورت Code First؛
» سرعت بالا جهت ذخیره سازی و لود اطلاعات؛
» نیاز به پیکربندی‌های خاص جهت پیاده سازی ندارد؛
» ارائه افزونه رایگان Polaris جهت کوئری گفتن و نمایش Visual داده ها.
و غیره که در ادامه با آن‌ها آشنا خواهید شد.

در B*Db دو روش برای ذخیره سازی اطلاعات وجود دارد:
» Append Only : در این روش تمامی تغییرات (عملیات نوشتن) در انتهای فایل index اضافه خواهد شد. این روش مزایای زیر را به دنبال خواهد داشت:
  • عملیات نوشتن هیچگاه عملیات خواندن اطلاعات را block نمی‌کند. در نتیجه هر تعداد عملیات خواندن فایل (منظور اجرای کوئری‌های SPQRL است) می‌تواند به صورت موازی بر روی Store‌ها اجرا شود.
  • به دلیل اینکه عمل ویرایش واقعی هیچ گاه انجام نمی‌شود (داده‌ها فقط اضافه خواهند شد) همیشه می‌توانید وضعیت Store را به حالت‌های قبلی بازگردانید.
  • عملیات نوشتن اطلاعات بسیار سریع خواهد بود.
از معایب این روش این است که حجم Store‌ها فقط با افزایش داده‌ها زیاد نمی‌شود، بلکه با هر عملیات ویرایش نیز حجم فایل‌های Store افزایش پیاده خواهد کرد. در نتیجه از این روش فقط زمانی که از نظر فضای هارد دیسک محدودیت ندارید استفاده کنید(روش پیش فرض در B*Db نیز همین حالت است)

» Rewritable : در این روش در هنگام اجرای عملیات نوشتن، ابتدا یک کپی از اطلاعات گرفته میشود. سپس داده‌های مورد نظر به کپی گرفته شده اعمال می‌شوند. تا زمانیکه عملیات نوشتن اطلاعات به پایان نرسد، هر گونه دسترسی به اطلاعات جهت عملیات Read بر روی داده اصلی اجرا می‌شود. با استفاده از این روش عملیات Read و Write هیچ گونه تداخلی با هم نخواهند داشت. (چیزی شبیه به ^)

نکته ای که باید به آن دقت داشت این است که فقط در هنگام ساخت Store‌ها می‌توانید نوع ذخیره سازی آن را تعیین نمایید، بعد از ساخت Store امکان سوئیچ بین حالات امکان پذیر نیست.

همان طور که پیشتر گفته شد B*Db  برای ذخیره سازی اطلاعات از سند RDF بهره می‌برد. البته با RDF Syntax‌های متفاوت :

هم چنین در B*Db چهار روش برای دست یابی با داده‌ها (پیاده سازی عملیات CRUD) وجود دارد از قبیل:
» B*Db EntityFramewok
» Data Object Layer
» RDF Client Api
» Dynamic API
که هر کدام در طی پست‌های متفاوت بررسی خواهد شد.

بررسی یک مثال با روش B*Db EntityFramework

برای شروع ابتدا یک پروژه جدید از نوع Console Application ایجاد کنید. سپس از طریق Nuget اقدام به نصب Package  زیر نمایید:
pm> install-Package BirghtStarDb
پکیج بالا تمام کتابخانه‌های لازم جهت کار با B*Db را شامل می‌شود. اگر قصد ندارید از افزونه‌های مربوط به EntityFramework و Code First استفاده نمایید می‌توانید Package زیر را نصب نمایید:
PM> Install-Package BirghtStarDbLibs
این پکیج فقط شامل کتابخانه‌های لازم جهت کار با استفاده از SPRQL است.
بعد از نصب پکیج‌های بالا یک فایل Text Template با نام MyEntityContext.tt  نیز به پروژه افزوده خواهد شد. این فایل جهت تولید خودکار مدل‌های برنامه استفاده می‌شود. اما برای این کار لازم است به ازای هر مدل ابتدا یک اینترفیس ایجاد نمایید. برای مثال:
 [Entity]
    public interface IBook
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
    }
نکته:
» نیاز به ایجاد یک خاصیت به عنوان Id وجود ندارد. به صورت پیش فرض خاصیت Id با نوع string برای هر مدل پیاده سازی می‌شود. اما اگر قصد دارید این نام خاصیت را تغییر دهید می‌توانید به صورت زیر عمل کنید:
[Entity]
    public interface IBook
    {
        [Identifier]
        public string MyId { get;  }
        public int Code { get; set; }   
        public string Title { get; set; }
    }
در مثال بالا خاصیت MyId به جای خاصیت Id در نظر گرفته می‌شود. مزین شدن با Identifier  و همچنین نداشتن متد set را فراموش نکنید. بعد از ایجاد اینترفیس مورد نظر و اجرای Run Custom Tool بر روی فایل Text Template.tt کلاسی به نام Book به صورت زیر ساخته می‌شود:

استفاده از اینترفیس برای ساخت مدل انعطاف پذیری بالایی را در اختیار ما قرار می‌دهد که بعدا مفصل بحث خواهد شد. برای عملیات درج داده می‌توان به صورت زیر عمل کنید:

 MyEntityContext context = new MyEntityContext("type=embedded;storesdirectory=c:\brightstar;storename=test");
            var book = context.Books.Create();
            book.Code = 1;
            book.Title = "Test";

            context.Books.Add(book);

            context.SaveChanges();
با یک نگاه می‌توان به شباهت مدل پیاده سازی شده بالا به EntityFramework پی برد. اما نکته مهم در مثال بالا ConnectionString پاس داده شده به Context پروژه است. در B*Db چهار روش برای دستیابی به اطلاعات ذخیره شده وجود دارد:
»embedded : در این حالت از طریق آدرس فیزیکی فایل مورد نظر می‌توان یک Connection ایجاد کرد.
»rest : یا استفاده از HTTP یا HTTPS می‌توان به سرویس B*Db دسترسی داشت.
»dotNetRdf : برای ارتباط با یک Store دیگر با استفاده از اتصال دهنده‌های DotNetRDf.
»sparql : اتصال به منبع داده ای دیگر با استفاده از پروتکل SPARQL
در هنگام ایجاد اتصال باید نوع مورد نظر را از حتما تعیین نمایید. با استفاده از storedirctory مکان فیزیکی فایل تعیین خواهد شد.
نظرات مطالب
ایجاد ویژگی‌های اعتبارسنجی سفارشی در ASP.NET Core 3.1 به همراه اعتبارسنجی سمت کلاینت آن‌ها
اینم در نظرداشته باشید(FluentValidation  ) . البته من از سمت کلاینتش استفاده نکردم و فکر نکنم داشته باشه. اما شرایط خوبی پوشش میده.
using FluentValidation;

public class CustomerValidator: AbstractValidator<Customer> {
  public CustomerValidator() {
    RuleFor(x => x.Surname).NotEmpty();
    RuleFor(x => x.Forename).NotEmpty().WithMessage("Please specify a first name");
    RuleFor(x => x.Discount).NotEqual(0).When(x => x.HasDiscount);
    RuleFor(x => x.Address).Length(20, 250);
    RuleFor(x => x.Postcode).Must(BeAValidPostcode).WithMessage("Please specify a valid postcode");
  }

  private bool BeAValidPostcode(string postcode) {
    // custom postcode validating logic goes here
  }
}

var customer = new Customer();
var validator = new CustomerValidator();
ValidationResult results = validator.Validate(customer);

bool success = results.IsValid;
IList<ValidationFailure> failures = results.Errors;

نظرات مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
یک نکته‌ی تکمیلی: روش ذخیره سازی کلید موقتی تولید شده در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی سرور

سیستم data protection به همراه اینترفیسی است به نام IXmlRepository که از آن می‌توان برای مشخص سازی محل ذخیره سازی XML ایی اطلاعات کلید تولید شده استفاده کرد. این امکان هم وجود دارد که این اینترفیس را طوری پیاده سازی کرد تا اطلاعات را درون بانک اطلاعاتی ذخیره کند. به صورت ذیل:
ابتدا کلاس AppDataProtectionKey را به عنوان یک موجودیت جدید به سیستم EF معرفی می‌کنیم:
public class AppDataProtectionKey
{
    public int Id { get; set; }
    public string FriendlyName { get; set; }
    public string XmlData { get; set; }
}
کار این جدول، ذخیره سازی اطلاعات کلید موقتی است تا پس از ری استارت سرور، این اطلاعات از دست نروند و قابلیت بازیابی خودکار را داشته باشند.


سپس آن‌را به Context برنامه به صورت ذیل اضافه می‌کنیم:
 public virtual DbSet<AppDataProtectionKey> AppDataProtectionKeys { get; set; }
با این تنظیمات:
modelBuilder.Entity<AppDataProtectionKey>(builder =>
{
   builder.ToTable("AppDataProtectionKeys");
   builder.HasIndex(e => e.FriendlyName).IsUnique();
});

در ادامه پیاده سازی ویژه‌ی ذیل را از IXmlRepository، که از اطلاعات فوق استفاده می‌کند، تهیه خواهیم کرد:
    public class DataProtectionKeyService : IXmlRepository
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public DataProtectionKeyService(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _serviceProvider.CheckArgumentIsNull(nameof(_serviceProvider));
        }

        public IReadOnlyCollection<XElement> GetAllElements()
        {
            return _serviceProvider.RunScopedContext<ReadOnlyCollection<XElement>>(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                return new ReadOnlyCollection<XElement>(dataProtectionKeys.Select(k => XElement.Parse(k.XmlData)).ToList());
            });
        }

        public void StoreElement(XElement element, string friendlyName)
        {
            // We need a separate context to call its SaveChanges several times,
            // without using the current request's context and changing its internal state.
            _serviceProvider.RunScopedContext(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                var entity = dataProtectionKeys.SingleOrDefault(k => k.FriendlyName == friendlyName);
                if (null != entity)
                {
                    entity.XmlData = element.ToString();
                    dataProtectionKeys.Update(entity);
                }
                else
                {
                    dataProtectionKeys.Add(new AppDataProtectionKey
                    {
                        FriendlyName = friendlyName,
                        XmlData = element.ToString()
                    });
                }
                context.SaveChanges();
            });
        }
    }
در این اینترفیس نحوه‌ی دسترسی به یک context جدید، اندکی متفاوت است از حالت‌های متداول. در اینجا چون می‌خواهیم این کلاس تاثیری را بر روی واحد کار درخواست جاری نگذارد، یک context جدید را برای آن وهله سازی می‌کنیم و از context موجود در طی طول عمر درخواست جاری استفاده نخواهیم کرد.
اطلاعات متدهای سرویس فوق به صورت خودکار توسط سیستم data-protection تامین می‌شوند. تنها کاری را که در اینجا انجام داده‌ایم، گوش فرادادن به این تغییرات و ذخیره سازی آن‌ها در بانک اطلاعاتی است.

مرحله‌ی آخر کار، معرفی این تغییرات به سیستم است که نحوه‌ی انجام آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
        private static void addCustomDataProtection(this IServiceCollection services, SiteSettings siteSettings)
        {
            services.AddScoped<IXmlRepository, DataProtectionKeyService>();
            services.AddSingleton<IConfigureOptions<KeyManagementOptions>>(serviceProvider =>
            {
                return new ConfigureOptions<KeyManagementOptions>(options =>
                {
                    var scopeFactory = serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
                    using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
                    {
                        options.XmlRepository = scope.ServiceProvider.GetService<IXmlRepository>();
                    }
                });
            });
            services
                .AddDataProtection()
                .SetDefaultKeyLifetime(siteSettings.CookieOptions.ExpireTimeSpan)
                .SetApplicationName(siteSettings.CookieOptions.CookieName)
                .UseCryptographicAlgorithms(new AuthenticatedEncryptorConfiguration
                {
                    EncryptionAlgorithm = EncryptionAlgorithm.AES_256_CBC,
                    ValidationAlgorithm = ValidationAlgorithm.HMACSHA256
                });
        }
ابتدا محل تامین سرویس IXmlRepository مشخص شده‌است. سپس روش مقدار دهی XmlRepository  را ملاحظه می‌کنید که باید به این صورت باشد. مقدار آن نیز از سرویس DataProtectionKeyService سفارشی ما تامین می‌شود. در انتها طول عمر کلید تولید شده، نام برنامه و الگوریتم‌های مدنظر تنظیم شده‌اند.

همین مقدار تنظیم سبب خواهد شد تا به صورت خودکار اطلاعات موقتی کلیدهای رمزنگاری سیستم data-protection در بانک اطلاعاتی ذخیره شده و یا بازیابی شوند.

این تغییرات به پروژه‌ی DNTIdentity اعمال شده‌اند.
مطالب
ساخت یک Form Generator ساده در MVC
در ادامه می‌خواهیم نحوه‌ی ایجاد یک فرم‌ساز ساده را ASP.NET MVC بررسی کنیم.
مدل‌های برنامه ما به صورت زیر می‌باشند:
namespace SimpleFormGenerator.DomainClasses
{
    public class Form
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public virtual ICollection<Field> Fields { get; set; }
    }
    public class Field
    {
        public int Id { get; set; }
        public string TitleEn { get; set; }
        public string TitleFa { get; set; }
        public FieldType FieldType { get; set; }
        public virtual Form Form { get; set; }
        public int FormId { get; set; }

    }
    public enum FieldType
    {
        Button,
        Checkbox,
        File,
        Hidden,
        Image,
        Password,
        Radio,
        Reset,
        Submit,
        Text
    }
    
}
توضیح مدل‌های فوق:
همانطور که مشاهده می‌کنید برنامه ما از سه مدل تشکیل شده است. اولین مورد آن کلاس فرم است. این کلاس در واقع بیانگر یک فرم است که در ساده‌ترین حالت خود از یک Id، یک عنوان و تعدادی از فیلدها تشکیل می‌شود. کلاس فیلد نیز بیانگر یک فیلد است که شامل: آی‌دی، عنوان انگلیسی فیلد، عنوان فارسی فیلد، نوع فیلد (که در اینجا از نوع enum انتخاب شده است که خود شامل چندین آیتم مانند Text, Radioو... است) و کلید خارجی کلاس فرم می‌باشد. تا اینجا مشخص شد که رابطه فرم با فیلد، یک رابطه یک به چند است؛ یعنی یک فرم می‌تواند چندین فیلد داشته باشد.
کلاس کانتکست برنامه نیز به این صورت می‌باشد:
namespace SimpleFormGenerator.DataLayer.Context
{
    public class SimpleFormGeneratorContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public SimpleFormGeneratorContext()
            : base("SimpleFormGenerator") {}
        public DbSet<Form> Forms { get; set; }
        public DbSet<Field> Fields { get; set; }
        public DbSet<Value> Values { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.Entity<Value>()
    .HasRequired(d => d.Form)
    .WithMany()
    .HasForeignKey(d => d.FormId)
    .WillCascadeOnDelete(false);

        }
        
    }
}
 همانطور که مشاهده می‌کنید مدل‌های برنامه را در معرض دید EF قرار داده‌ایم. تنها نکته‌ایی که در کلاس فوق مهم است متد OnModelCreating است. از آنجائیکه رابطه کلاس Field و Value یک رابطه یک‌به‌یک است باید ابتدا و انتهای روابط را برای این دو کلاس تعیین کنیم.
 
 تا اینجا می‌توانیم به کاربر امکان ایجاد یک فرم و همچنین تعیین فیلد‌های یک فرم را بدهیم. برای اینکار ویو‌های زیر را در نظر بگیرید:
ویو ایجاد یک فرم:
@model SimpleFormGenerator.DomainClasses.Form

@{
    ViewBag.Title = "صفحه ایجاد یک فرم";
}


@using (Html.BeginForm()) 
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div>
        <hr />
        @Html.ValidationSummary(true, "", new { @class = "text-danger" })
        <div>
            <span>عنوان</span>
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Title, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Title, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        
        <div>
            <div>
                <input type="submit" value="ذخیره" />
            </div>
        </div>
    </div>
}

<div>
    @Html.ActionLink("بازگشت", "Index")
</div>
ویوی ایجاد فیلد برای هر فرم:
@model SimpleFormGenerator.DomainClasses.Field

@{
    ViewBag.Title = "CreateField";
}

@using (Html.BeginForm()) 
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div>
        <hr />
        @Html.ValidationSummary(true, "", new { @class = "text-danger" })
        <div>
            <span>عنوان انگلیسی</span>
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.TitleEn, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.TitleEn, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <span>عنوان فارسی</span>
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.TitleFa, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.TitleFa, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <span>نوع فیلد</span>
            <div>
                @Html.EnumDropDownListFor(model => model.FieldType, htmlAttributes: new { @class = "form-control" })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.FieldType, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <span>فرم</span>
            <div>
                @Html.DropDownList("FormId", (SelectList)ViewBag.FormList)
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.FormId, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <div>
                <input type="submit" value="ذخیره" />
            </div>
        </div>
    </div>
}

<div>
    @Html.ActionLink("بازگشت ", "Index")
</div>
در ویوی فوق کاربر می‌تواند برای فرم انتخاب شده فیلدهای موردنظر را تعریف کند:


ویوی نمایش فرم تولید شده برای کاربر نهایی:
@using SimpleFormGenerator.DomainClasses
@model IEnumerable<SimpleFormGenerator.DomainClasses.Field>

@{
    ViewBag.Title = "نمایش فرم";
}

<div>
    <div>
        <div>
            @using (Html.BeginForm())
            {
                @Html.AntiForgeryToken()
                for (int i = 0; i < Model.Count(); i++)
                {
                    if (Model.ElementAt(i).FieldType == FieldType.Text)
                    {
                        <text>
                            <input type="hidden" name="[@i].FieldType" value="@Model.ElementAt(i).FieldType" />
                            <input type="hidden" name="[@i].Id" value="@Model.ElementAt(i).Id" /> 
                            <input type="hidden" name="[@i].FormId" value="@Model.ElementAt(i).FormId" /> 
                            <div>
                                <label>@Model.ElementAt(i).TitleFa</label>
                                <div>
                                    <input type="text" name="[@i].TitleEn" />
                                </div>
                            </div>

                        </text>

                    }
                }
                <div data-formId ="@ViewBag.FormId">
                    <div>
                        <input type="submit" value="ارسال فرم" />
                    </div>
                </div>
            }
        </div>
        <div>
            @Html.ActionLink("بازگشت", "Index")
        </div>
    </div>
</div>
همانطور که در کدهای فوق مشخص است از اکشن متدی که در ادامه مشاهده خواهید کرد لیستی از فیلدهای مربوط به یک فرم را برای کاربر به صورت رندر شده نمایش داده‌ایم. در اینجا باید براساس فیلد FieldType، نوع فیلد را تشخیص دهیم و المنت متناسب با آن را برای کاربر نهایی رندر کنیم. برای اینکار توسط یک حلقه for در بین تمام فیلدها پیمایش می‌کنیم:
for (int i = 0; i < Model.Count(); i++)
{
     // code
}
سپس در داخل حلقه یک شرط را برای بررسی نوع فیلد قرار داده‌ایم:
if (Model.ElementAt(i).FieldType == FieldType.Text)
{
     // code
}
بعد از بررسی نوع فیلد، خروجی رندر شده به این صورت برای کاربر نهایی به صورت یک عنصر HTML نمایش داده می‌شود:
<input type="text" name="[@i].TitleEn" />
همانطور که در کدهای قبلی مشاهده می‌کنید یکسری فیلد را به صورت مخفی بر روی فرم قرار داده‌ایم زیرا در زمان پست این اطلاعات به سرور از آنجائیکه مقادیر فیلدهای فرم تولید شده ممکن است چندین مورد باشند، به صورت آرایه‌ایی از عناصر آنها را نمایش خواهیم داد:
[@i].FieldTyp
خوب، تا اینجا توانستیم یک فرم‌ساز ساده ایجاد کنیم. اما برای ارسال این اطلاعات به سرور به یک مدل دیگر احتیاج داریم. این جدول در واقع محل ذخیره‌سازی مقادیر فیلدهای یک فرم و یا فرم‌های مختلف است. 
public class Value
{
        public int Id { get; set; }
        public string Val { get; set; }
        public virtual Field Field { get; set; }
        [ForeignKey("Field")]
        public int FieldId { get; set; }
        public virtual Form Form { get; set; }
        [ForeignKey("Form")]
        public int FormId { get; set; }
        
}
این جدول در واقع شامل: آی‌دی، مقدار فیلد، کلید خارجی فیلد و کلید خارجی فرم می‌باشد. بنابراین برای ارسال ویو قبلی به سرور اکشن‌متد ShowForm را در حالت Post به این صورت خواهیم نوشت:
[HttpPost]
        public ActionResult ShowForm(IEnumerable<Field> values)
        {

            if (ModelState.IsValid)
            {
                foreach (var value in values)
                {
                    _valueService.AddValue(new Value { Val = value.TitleEn, FormId = value.FormId, FieldId = value.Id});
                    _uow.SaveAllChanges();
                }
            }
            return View(values);
        }
سورس مثال جاری را نیز می‌توانید از اینجا دریافت کنید.
نظرات مطالب
خودکارسازی فرآیند نگاشت اشیاء در AutoMapper
ممنونم. مشکل قبل حل شد. 
 اگر ویومدل من بدینصورت باشه
public class MyViewModel : IHaveCustomMappings
    {
       
        public int SchedulerId { get; set; }
        public bool IsApplied { get; set; }
        public int Qty { get; set; }
        
        public void CreateMappings(IMapperConfigurationExpression configuration)
        {
            configuration.CreateMap<DomainModels.Models.Scheduler, MyViewModel>()
                .ForMember(dest => dest.SchedulerId, opt => opt.MapFrom(src => src.Id));
                    }
    }
خطایی صادر میکندبا این عنوان: 
Unmapped members were found. Review the types and members below.
Add a custom mapping expression, ignore, add a custom resolver, or modify the source/destination type
For no matching constructor, add a no-arg ctor, add optional arguments, or map all of the constructor parameters
اگر دو فیلد IsApplied  ,    Qty   هم در متد  CreateMappings بصورت دستی map کنم خطایی صادر نمیشود. در صورتیکه قبلا با اتوماتیک مپ میشدند. آیا تغییری در AutoMapperRegistry  نیاز هست؟
مطالب
سفارشی سازی Binding یک خصوصیت از طریق Attributes

اگر با MVC کار کرده باشید حتما با ModelBinding آن آشنا هستید؛ DefaultModelBinder توکار آن که در اکثر مواقع، باری زیادی را از روی دوش برنامه نویسان بر می‌دارد و کار را برای آنان راحتتر می‌کند. اما در بعضی مواقع این مدل بایندر پیش فرض ممکن است پاسخگوی نیاز ما در بایند کردن یک خصوصیت از یک مدل خاص نباشد، برای همین ما نیاز داریم که کمی آن را سفارشی سازی کنیم.

برای این کار ما دو راه داریم:

1) یک مدل بایندر جدید را با پیاده سازی IModelBinder تهیه کنیم. (در این حالت ما مجبوریم که مدل بایندر را از ابتدا جهت بایند کردن کلیه مقادیر شی مدل خود، بازنویسی کنیم و در واقع امکان انتساب آن‌را در سطح فقط یک خصوصیت نداریم.) (نحوه پیاده سازی قبلا در اینجا مطرح شده)

2) ModelBinder پیش فرض را جهت پاسخگویی به نیازمان توسعه دهیم. (که در این مطلب قصد آموزشش را داریم.)

فرض کنید که می‌خواهید بر اساس یک Enum در صفحه، یک DropDownFor معادل را قرار بدید که به طور خودکار رشته انتخاب شده را به یک خصوصیت مدل که از نوع بایت هست بایند بکند.

از طریق کد زیر یک DropDownListFor برای Enum مورد نظر در مدل ایجاد کنیم:
@Html.DropDownListFor(model => model.AccountType, new SelectList(Enum.GetNames(typeof(Enums.AccountType))))
و کلاس Enum مورد نظر :
public enum AccountType : byte
{
   مدیر = 0,
   کاربر_حقیقی = 1,
   کاربر_حقوقی = 2,
}
حالا برای اینکه این مقدار انتخابی به صورت خودکار و از طریق امکان binding توکار خود MVC به خصوصیت AccountType مقدار دهی شود باید یک PropertyBindAttribute سفارشی بنویسیم، برای اینکار یک کلاس جدید با نام CustomBinding می‌سازیم و کدهای زیر را به آن اضافه می‌کنیم :
namespace MvcApplication1.Models
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, AllowMultiple = false)]
    public abstract class PropertyBindAttribute : Attribute
    {
        public abstract bool BindProperty(ControllerContext controllerContext,
        ModelBindingContext bindingContext, PropertyDescriptor propertyDescriptor);
    }

    public class ExtendedModelBinder : DefaultModelBinder
    {
        protected override void BindProperty(ControllerContext controllerContext,
            ModelBindingContext bindingContext, PropertyDescriptor propertyDescriptor)
        {
            if (propertyDescriptor.Attributes.OfType<PropertyBindAttribute>().Any())
            {
                var modelBindAttr = propertyDescriptor.Attributes.OfType<PropertyBindAttribute>().FirstOrDefault();

                if (modelBindAttr.BindProperty(controllerContext, bindingContext, propertyDescriptor))
                    return;
            }

            base.BindProperty(controllerContext, bindingContext, propertyDescriptor);
        }
    }
}

در کد بالا ما تمام کلاس هایی را که از PropertyBindAttribute مشتق شده باشند را به DefaultModelBinder اضافه می‌کنیم. این کد فقط یک بار نوشته می‌شود و از این به بعد هر بایندر سفارشی که بسازیم به بایندر پیشفرض اضافه خواهد شد.

حالا از طریق کد‌های زیر، ما بایندرِ سفارشیِ خصوصیتِ خودمان را به کلاس اضافه می‌کنیم :
    public class AccountTypeBindAttribute : PropertyBindAttribute
    {
        public override bool BindProperty(ControllerContext controllerContext,
            ModelBindingContext bindingContext, PropertyDescriptor propertyDescriptor)
        {
            if (propertyDescriptor.PropertyType == typeof(byte))
            {
                HttpRequestBase request = controllerContext.HttpContext.Request;

                byte accountType = (byte)Enum.Parse(typeof(Enums.AccountType), request.Form["AccountType"]);
                propertyDescriptor.SetValue(bindingContext.Model, accountType);

                return true;
            }
            return false;
        }
    }  
در کد بالا ما مقدار رشته‌ای را که از DropDownListFor ارسال شده، به مقدار عددی متناظر تعریف شده آن در Enum تبدیل می‌کنیم و آن را به خصوصیت مورد نظر بازگشت می‌دهیم، از این به بعد فقط برای فیلدی که به شکل زیر نشانه گذاری شده باشد، از این کلاس بایندر سفارشی استفاده می‌کنیم و مدل بایندر پیش فرض هم کار خود را خواهد کرد و بقیه مقادیر را بایند خواهد کرد. اطلاعات بیشتر  
[AccountTypeBindAttribute]
public byte AccountType { get; set; }
حالا باید این کلاس گسترش یافته ModelBinder را به عنوان بایندر پیش فرض MVC قرار بدهیم، برای اینکار کد زیر را به فایل Global.asax.cs اضافه کنید: 
ModelBinders.Binders.DefaultBinder = new ExtendedModelBinder();
کار ما دیگر تمام است و تا اینجای کار همه چیز به‌درستی کار می‌کند ... تا اینکه شما تصمیم میگیرید که از jquery.validate.unobtrusive برای اعتبار سنجی سمت کاربر استفاده کنید و می‌بینید به DropDownListFor  شما هم ایراد میگیرید که حتما باید از نوع عددی باشد 
   The field نوع کاربر : must be a number.     
برای حل این مشکل هم باید به صورت دستی validation سمت کاربر رو برای این DropDownListFor  غیرفعال کرد. برای این منظور باید کدهای DropDownListFor که در صفحه گذاشتید را به شکل زیر تغییر بدید: 
@Html.DropDownListFor(model => model.AccountType, new SelectList(Enum.GetNames(typeof(Enums.AccountType))),new Dictionary<string, object>() {{ "data-val", "false" }})