مطالب
جلوگیری از دوباره اجرا شدن ناخواسته‌ی متدهای نامتقارن در Blazor

اینطور که در این مطلب عنوان شده، ماوس‌های قدیمی در اثر مشکلات سخت افزاری، می‌توانند به‌ازای هر کلیک کاربر، دو سیگنال کلیک، ظرف مدت کوتاهی (برای مثال 5 میلی ثانیه) تولید کنند. برنامه‌های مبتنی بر Blazor، توسط متدهای نامتقارن می‌توانند هردوی این سیگنال‌ها را دریافت کرده و بنابراین متد مربوطه در کسری از ثانیه دوبار اجرا خواهد شد.

برای رهایی از این مشکل می‌توان از کدی شبیه زیر بهره جست:

<button disabled="@_busy" Value="do-stuff" />
code{
private bool _busy = false;

public async Task Handler()
{
    if(_busy) return;
    _busy = true;
   try
   {
       // do your thing
   }
   finally
   {
       _busy = false;
   }
}
}

منطق آن ساده است؛ تا زمانی که اجرای متد، پایان نپذیرفته‌است، دکمه‌ی مربوطه غیرفعال می‌گردد، تا نتوان دوباره روی آن کلیک کرد.

اگر نمی‌خواهید به ازای هر کامپوننت، این کدهای تکراری را ایجاد کنید، می‌توانید کدهای فوق را در قالب یک کامپوننت مانند زیر ایجاد کنید (با نام دلخواه HandleValidSubmitForm.razor):

<EditForm Model="Model" OnValidSubmit="HandleValidSubmit">
    @ChildContent?.Invoke(context)
    <button disabled="@_busy">Submit</button>
</EditForm>

@code {
    private bool _busy;

    [Parameter]
    public object? Model { get; set; }

    [Parameter]
    public EventCallback<EditContext> OnValidSubmit { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment<EditContext>? ChildContent { get; set; }

    private async Task HandleValidSubmit(EditContext editContext)
    {
        if (_busy) return;

        _busy = true;

        try
        {
            await OnValidSubmit.InvokeAsync(editContext);
        }
        finally
        {
            _busy = false;
        }
    }
}

سپس می‌توانید در دیگر کامپوننت‌ها به شکل زیر از آن بهره ببرید.

<HandleValidSubmitForm Model="_customer" OnValidSubmit="HandleValidSubmit">
    <InputText @bind-Value="_customer.FirstName" />
    <InputText @bind-Value="_customer.LastName" />
</HandleValidSubmitForm>

@code {
    private Customer _customer = new Customer();

    private async Task HandleValidSubmit()
    {
        // do your thing
    }

    public class Customer
    {
        public string? FirstName { get; set; }
        public string? LastName { get; set; }
    }
}
مطالب
اجرای Stored Procedure با چند نوع مقدار برگشتی توسط EF CodeFirst
فرض کنید Stored Procedure ی با چند مقدار برگشتی را می‌خواهیم در EF CodeFirst مورد استفاده قرار دهیم. برای مثال Stored Procedure زیر را در نظر بگیرید:
CREATE PROCEDURE [dbo].[GetAllBlogsAndPosts]
AS
    SELECT * FROM dbo.Blogs
    SELECT * FROM dbo.Posts
Stord Procedure  ی که توسط این دستور ساخته می‌شود تمام رکوردهای جدول Blogs و تمامی رکوردهای جدول Posts را واکشی کرده و به عنوان خروجی برمیگرداند (دو خروجی متفاوت). روش فراخوانی و استفاده از داده‌های این StoredProcedure در EF CodeFirst به صورت زیر است :
تعریف دو کلاس مدل Blog و Post به ترتیب  برای نگهداری اطلاعات وبلاگ‌ها و پست‌ها در زیر آمده است. در ادامه نیز تعریف کلاس BloggingContext را مشاهده می‌کنید.

public class Blog
    {
        public int BlogId { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual List<Post> Posts { get; set; }
    }

    public class Post
    {
        public int PostId { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        public int BlogId { get; set; }
        public virtual Blog Blog { get; set; }
    }

    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
        public DbSet<Post> Posts { get; set; }
    }


 
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Objects;

namespace Sproc.Demo
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var db = new BloggingContext())
            {
                 db.Database.Initialize(force: false);
               
                var cmd = db.Database.Connection.CreateCommand();
                cmd.CommandText = "[dbo].[GetAllBlogsAndPosts]";

                try
                {
                    // اجرای پروسیجر
                    db.Database.Connection.Open();
                    var reader = cmd.ExecuteReader();

                    // خواند رکوردهای blogs
                    var blogs = ((IObjectContextAdapter)db)
                        .ObjectContext
                        .Translate<Blog>(reader, "Blogs", MergeOption.AppendOnly);

                    foreach (var item in blogs)
                    {
                        Console.WriteLine(item.Name);
                    }

                    // پرش به نتایج بعدی (همان Posts)
                    reader.NextResult();
                    var posts = ((IObjectContextAdapter)db)
                        .ObjectContext
                        .Translate<Post>(reader, "Posts", MergeOption.AppendOnly);

                    foreach (var item in posts)
                    {
                        Console.WriteLine(item.Title);
                    }
                }
                finally
                {
                    db.Database.Connection.Close();
                }
            }
        }
    }
در کدهای بالا ابتدا یک Connection به بانک اطلاعاتی باز می‌شود:
 db.Database.Connection.Open();
و پس از آن نوبت به اجرای Stored Procedure می‌رسد:
 
var reader = cmd.ExecuteReader();
در کد بالا پس از اجرای Stored Procudure نتایج بدست آمده در یک reader ذخیره می‌شود. شئ reader از نوع DBDataReader می‌باشد. پس از اجرای Stored Procedure و دریافت نتایج و ذخیره سازی در شئی reader ، نوبت به جداسازی رکوردها می‌رسد. همانطور که در تعریف Stored procedure مشخص است این Stored Procedure دارای دو نوع خروجی از نوع‌های Blog و Post می‌باشد و این دو نوع باید از هم جدا شوند.برای انجام این کار از متد Translate شئی Context استفاده می‌شود. این متد قابلیت کپی کردن نتایج موجود از یک شئی DBDataReader به یک شئی از نوع مدل را دارد. برای مثال :
 
var blogs = ((IObjectContextAdapter)db)             
           .ObjectContext
           .Translate<Blog>(reader, "Blogs", MergeOption.AppendOnly);
در کدهای بالا تمامی رکوردهایی از نوع Blog از شئی reader خوانده شده و پس از تبدیل به نوع Blog درون شئی Blogs ذخیره می‌شود.
پس از آن توسط حلقه foreach محتویات Blogs پیمایش شده و مقدار موجود در  فیلد  Name نمایش داده می‌شود.
  foreach (var item in blogs)
  {
             Console.WriteLine(item.Name);
  }
با توجه به اینکه حاصل اجرای این Stored Procedure دو خروجی متفاوت بوده است ، پس از پیمایش رکوردهای Blogs باید به سراغ نتایج بعدی که همان رکوردهای Post می‌باشد برویم. برای اینکار از متد NextResult شئی reader استفاده می‌شود:
 
reader.NextResult();
در ادامه برای خواندن رکوردهایی از نوع Post نیز به همان روشی که برای Blog انجام شد عمل می‌شود.
مطالب
تکمیل کلاس DelegateCommand

مدت‌ها از کلاس DelegateCommand معرفی شده در این آدرس استفاده می‌کردم. این کلاس یک مشکل جزئی دارد و آن هم عدم بررسی مجدد قسمت canExecute به صورت خودکار هست.

خلاصه‌ای برای کسانی که بار اول هست با این مباحث برخورد می‌کنند؛ یا MVVM به زبان بسیار ساده:

در برنامه نویسی متداول سیستم مایکروسافتی، در هر سیستمی که ایجاد کرده و در هر فناوری که ارائه داده از زمان VB6 تا امروز، شما روی یک دکمه مثلا دوبار کلیک می‌کنید و در فایل اصطلاحا code behind این فرم و در روال رخدادگردان آن شروع به کد نویسی خواهید کرد. این مورد تقریبا در همه جا صادق است؛ از WinForms تا WPF تا Silverlight تا حتی ASP.NET Webforms . به عمد هم این طراحی صورت گرفته تا برنامه نویس‌ها در این محیط‌ها زیاد احساس غریبی نکنند. اما این روش یک مشکل مهم دارد و آن هم «توهم» جداسازی رابط کاربر از کدهای برنامه است. به ظاهر یک فایل فرم وجود دارد و یک فایل جدای code behind ؛ اما در عمل هر دوی این‌ها یک partial class یا به عبارتی «یک کلاس» بیشتر نیستند. «فکر می‌کنیم» که از هم جدا شدند اما واقعا یکی هستند. شما در code behind صفحه به صورت مستقیم با عناصر رابط کاربری سروکار دارید و کدهای شما به این عناصر گره خورده‌اند.
شاید بپرسید که چه اهمیتی دارد؟
مشکل اول: امکان نوشتن آزمون‌ها واحد برای این متدها وجود ندارد یا بسیار سخت است. این متدها فقط با وجود فرم و رابط کاربری متناظر با آن‌ها هست که معنا پیدا می‌کنند و تک تک عناصر آن‌ها وهله سازی می‌شوند.
مشکل دوم: کد نوشته فقط برای همین فرم جاری آن قابل استفاده است؛ چون به صورت صریح به عناصر موجود در فرم اشاره می‌کند. نمی‌تونید این فایل code behind رو بردارید بدون هیچ تغییری برای فرم دیگری استفاده کنید.
مشکل سوم: نمی‌تونید طراحی فرم رو بدید به یک نفر، کد نویسی اون رو به شخصی دیگر. چون ایندو لازم و ملزوم یکدیگرند.

این سیستم کد نویسی دهه 90 است.
چند سالی است که طراحان سعی کرده‌اند این سیستم رو دور بزنند و روش‌هایی رو ارائه بدن که در آن‌ها فرم‌های برنامه و فایل‌های پیاده سازی کننده‌ی منطق آن هیچگونه ارتباط مستقیمی باهم نداشته باشند؛ به هم گره نخورده باشند؛ ارجاعی به هیچیک از عناصر بصری فرم را در خود نداشته باشند. به همین دلیل ASP.NET MVC به وجود آمده و در همان سال‌ها مثلا MVVM .

سؤال:
الان که رابط کاربری از فایل پیاده سازی کننده منطق آن جدا شده و دیگر Code behind هم نیست (همان partial class های متداول)، این فایل‌ها چطور متوجه می‌شوند که مثلا روی یک فرم، شیءایی قرار گرفته؟ از کجا متوجه خواهند شد که روی دکمه‌ای کلیک شده؟ این‌ها که ارجاعی از فرم را در درون خود ندارند.
در الگوی MVVM این سیم کشی توسط امکانات قوی Binding موجود در WPF میسر می‌شود. در ASP.NET MVC چیزی شبیه به آن به نام Model binder و همان مکانیزم‌های استاندارد HTTP این کار رو می‌کنه. در MVVM شما بجای code behind خواهید داشت ViewModel (اسم جدید آن). در ASP.NET MVC این اسم شده Controller. بنابراین اگر این اسامی رو شنیدید زیاد تعجب نکنید. این‌ها همان Code behind قدیمی هستند اما ... بدون داشتن ارجاعی از رابط کاربری در خود که ... اطلاعات موجود در فرم به نحوی به آن‌ها Bind و ارسال می‌شوند.
این سیم کشی‌ها هم نامرئی هستند. یعنی فایل ViewModel یا فایل Controller نمی‌دونند که دقیقا از چه کنترلی در چه فرمی این اطلاعات دریافت شده.
این ایده هم جدید نیست. شاید بد نباشه به دوران طلایی Win32 برگردیم. همان توابع معروف PostMessage و SendMessage را به خاطر دارید؟ شما در یک ترد می‌تونید با مثلا PostMessage شیءایی رو به یک فرم که در حال گوش فرا دادن به تغییرات است ارسال کنید (این سیم کشی هم نامرئی است). بنابراین پیاده سازی این الگوها حتی در Win32 و کلیه فریم ورک‌های ساخته شده بر پایه آن‌ها مانند VCL ، VB6 ، WinForms و غیره ... «از روز اول» وجود داشته و می‌تونستند بعد از 10 سال نیان بگن که اون روش‌های RAD ایی رو که ما پیشنهاد دادیم، می‌شد خیلی بهتر از همان ابتدا، طور دیگری پیاده سازی بشه.

ادامه بحث!
این سیم کشی یا اصطلاحا Binding ، در مورد رخدادها هم در WPF وجود داره و اینبار به نام Commands معرفی شده‌است. به این معنا که بجای اینکه بنویسید:
<Button  Click="btnClick_Event">Last</Button>

بنویسید:
<Button Command="{Binding GoLast}">Last</Button>

حالا باید مکانیزمی وجود داشته باشه تا این پیغام رو به ViewModel برنامه برساند. اینکار با پیاده سازی اینترفیس ICommand قابل انجام است که معرفی یک کلاس عمومی از پیاده سازی آن‌را در ابتدای بحث مشاهده نمودید.
در یک DelegateCommand،‌ توسط متد منتسب به executeAction، مشخص خواهیم کرد که اگر این سیم کشی برقرار شد (که ما دقیقا نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم که بدانیم از کجا و کدام فرم دقیقا)، لطفا این اعمال را انجام بده و توسط متد منتسب به canExecute به سیستم Binding خواهیم گفت که آیا مجاز هستی این اعمال را انجام دهی یا خیر. اگر این متد false برگرداند، مثلا دکمه یاد شده به صورت خودکار غیرفعال می‌شود.
اما مشکل کلاس DelegateCommand ذکر شده هم دقیقا همینجا است. این دکمه تا ابد غیرفعال خواهد ماند. در WPF کلاسی وجود دارد به نام CommandManager که حاوی متدی استاتیکی است به نام InvalidateRequerySuggested. اگر این متد به صورت دستی فراخوانی شود، یکبار دیگر کلیه متدهای منتسب به تمام canExecute های تعریف شده، به صورت خودکار اجرا می‌شوند و اینجا است که می‌توان دکمه‌ای را که باید مجددا بر اساس شرایط جاری تغییر وضعیت پیدا کند، فعال کرد. بنابراین فراخوانی متد InvalidateRequerySuggested یک راه حل کلی رفع نقیصه‌ی ذکر شده است.
راه حل دومی هم برای حل این مشکل وجود دارد. می‌توان از رخدادگردان CommandManager.RequerySuggested استفاده کرد. روال منتسب به این رخدادگردان هر زمانی که احساس کند تغییری در UI رخ داده، فراخوانی می‌شود. بنابراین پیاده سازی بهبود یافته کلاس DelegateCommand به صورت زیر خواهد بود:

using System;
using System.Windows.Input;

namespace MvvmHelpers
{
// Ref.
// - http://johnpapa.net/silverlight/5-simple-steps-to-commanding-in-silverlight/
// - http://joshsmithonwpf.wordpress.com/2008/06/17/allowing-commandmanager-to-query-your-icommand-objects/
public class DelegateCommand<T> : ICommand
{
readonly Func<T, bool> _canExecute;
bool _canExecuteCache;
readonly Action<T> _executeAction;

public DelegateCommand(Action<T> executeAction, Func<T, bool> canExecute = null)
{
if (executeAction == null)
throw new ArgumentNullException("executeAction");

_executeAction = executeAction;
_canExecute = canExecute;
}

public event EventHandler CanExecuteChanged
{
add { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested += value; }
remove { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested -= value; }
}

public bool CanExecute(object parameter)
{
return _canExecute == null ? true : _canExecute((T)parameter);
}

public void Execute(object parameter)
{
_executeAction((T)parameter);
}
}
}

استفاده از آن هم در ViewModel ساده است. یکبار خاصیتی به این نام تعریف می‌شود. سپس در سازنده کلاس مقدار دهی شده و متدهای متناظر آن تعریف خواهند شد:

public DelegateCommand<string> GoLast { set; get; }

//in ctor
GoLast = new DelegateCommand<string>(goLast, canGoLast);

private bool canGoLast(string data)
{
//ex.
return ListViewGuiData.CurrentPage != ListViewGuiData.TotalPage - 1;
}

private void goLast(string data)
{
//do something
}

مزیت کلاس DelegateCommand جدید هم این است که مثلا متد canGoLast فوق، به صورت خودکار با به روز رسانی UI ، فراخوانی و تعیین اعتبار مجدد می‌شود.


مطالب
تبدیل PDF به تصویر با استفاده از API توکار Window 8.1 در برنامه‌های غیر مترو دات نت
ویندوز 8.1 دارای امکانات و API توکاری جهت نمایش و خواندن فایل‌های PDF در برنامه‌های مترو است. در ادامه قصد داریم از این امکانات در یک برنامه‌ی متداول دات نت، برای مثال یک برنامه‌ی کنسول غیر مترو استفاده کنیم.


آماده سازی برنامه‌های دات نت برای دسترسی به API مترو ویندوز 8.1

ابتدا یک برنامه‌ی کنسول دات نت 4.5.1 را آغاز کنید. برای دسترسی به API ویندوز 8.1 حتما نیاز است که حداقل از دات نت 4.5.1 شروع کرد. سپس برنامه را در VS.NET بسته و فایل پروژه آن‌را در یک ادیتور متنی باز کنید.
در ابتدای فایل csproj، نیاز است سطر TargetPlatformVersion ذیل اضافه شود.
  <PropertyGroup>
    <TargetFrameworkVersion>v4.5.1</TargetFrameworkVersion>
    <TargetPlatformVersion>8.1</TargetPlatformVersion>
  </PropertyGroup>
سپس در همین فایل، ارجاعات زیر را نیز اضافه نمائید:
  <ItemGroup>
    <Reference Include="System" />
    <Reference Include="System.ComponentModel.DataAnnotations" />
    <Reference Include="System.Core" />
    <Reference Include="System.ObjectModel" />
    <Reference Include="System.Xml.Linq" />
    <Reference Include="System.Data.DataSetExtensions" />
    <Reference Include="Microsoft.CSharp" />
    <Reference Include="System.Data" />
    <Reference Include="System.Xml" />
    <Reference Include="System.Threading" />
    <Reference Include="System.Threading.Tasks" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <Reference Include="Windows" />
    <Reference Include="System.Runtime" />
    <Reference Include="System.Runtime.WindowsRuntime" />
  </ItemGroup>
مواردی مانند System.Runtime، System.Runtime.WindowsRuntime امکان دسترسی به API ویندوز 8 را در برنامه‌های دات نت میسر می‌کنند.


یک نکته
اگر می‌خواهید این فرآیند را ساده و خودکار کنید، از قالب‌های پروژه‌ی مخصوص DesktopWinRT.Templates.vsix استفاده نمائید.
DesktopWinRT.Templates.vsix


افزودن ارجاعی به Nito.AsyncEx

چون برنامه‌ی مورد استفاده کنسول است و API ویندوز 8 کاملا async طراحی شده‌است، نیاز است با کمک AsyncContext موجود در کتابخانه‌ی Nito.AsyncEx بتوان از امکانات async و await در متد Main برنامه استفاده کرد. البته اگر از سایر برنامه‌های دسکتاپ استفاده می‌کنید، فقط کافی است امضای متد رخدادن گردان را به async تغییر دهید.
 install-package Nito.AsyncEx


تبدیل استریم‌های دات نت به استریم‌های WinRT

اکثر متدهای WinRT با استریم‌هایی از نوع IRandomAccessStream کار می‌کنند. برای اینکه بتوان استریم استاندارد دات نت را به این نوع تبدیل کرد، می‌توان از کلاس‌های ذیل کمک گرفت:
using System;
using System.IO;
using Windows.Storage.Streams;

namespace ConsoleWin81PdfApiTest
{
    public static class MicrosoftStreamExtensions
    {
        public static IRandomAccessStream AsRandomAccessStream(this Stream stream)
        {
            return new RandomStream(stream);
        }

    }

    class RandomStream : IRandomAccessStream
    {
        readonly Stream _internstream;

        public RandomStream(Stream underlyingstream)
        {
            _internstream = underlyingstream;
        }

        public IInputStream GetInputStreamAt(ulong position)
        {
            _internstream.Position = (long)position;
            return _internstream.AsInputStream();
        }

        public IOutputStream GetOutputStreamAt(ulong position)
        {
            _internstream.Position = (long)position;
            return _internstream.AsOutputStream();
        }

        public ulong Size
        {
            get
            {
                return (ulong)_internstream.Length;
            }
            set
            {
                _internstream.SetLength((long)value);
            }
        }

        public bool CanRead
        {
            get { return _internstream.CanRead; }
        }

        public bool CanWrite
        {
            get { return _internstream.CanWrite; }
        }

        public IRandomAccessStream CloneStream()
        {
            throw new NotSupportedException();
        }

        public ulong Position
        {
            get { return (ulong)_internstream.Position; }
        }

        public void Seek(ulong position)
        {
            _internstream.Seek((long)position, SeekOrigin.Begin);
        }

        public void Dispose()
        {
            _internstream.Dispose();
        }

        public Windows.Foundation.IAsyncOperationWithProgress<IBuffer, uint> ReadAsync(IBuffer buffer, uint count, InputStreamOptions options)
        {
            return GetInputStreamAt(Position).ReadAsync(buffer, count, options);
        }

        public Windows.Foundation.IAsyncOperation<bool> FlushAsync()
        {
            return GetOutputStreamAt(Position).FlushAsync();
        }

        public Windows.Foundation.IAsyncOperationWithProgress<uint, uint> WriteAsync(IBuffer buffer)
        {
            return GetOutputStreamAt(Position).WriteAsync(buffer);
        }
    }
}
تا اینجا به یک متد الحاقی جدیدی به نام AsRandomAccessStream می‌رسیم که امکان تبدیل استریم استاندارد دات نت را به IRandomAccessStream مخصوص WinRT دارد. از آن می‌توان برای باز کردن یک فایل و ارسال استریم آن به توابع WinRT و یا ثبت استریم WinRT در یک فایل استفاده کرد.


خواندن فایل‌های PDF و تبدیل صفحات آن‌ها به تصویر

در ادامه کد کامل استفاده از API جدید ویندوز 8.1 را جهت خواندن فایل‌های PDF ملاحظه می‌کنید. این امکانات جدید در فضای نام Windows.Data.Pdf قرار دارند و صرفا امکان خواندن فایل‌های PDF را تدارک دیده‌اند.
using System;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Windows.Data.Pdf;
using Nito.AsyncEx;

namespace ConsoleWin81PdfApiTest
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            AsyncContext.Run(async () =>
            {
                await test();
            });
        }

        private static async Task test()
        {
            using (var randomAccessStream = File.Open("PieChartPdfReport.pdf", FileMode.Open).AsRandomAccessStream())
            {
                var pdfDocument = await PdfDocument.LoadFromStreamAsync(randomAccessStream);
                for (uint i = 0; i < pdfDocument.PageCount; i++)
                {
                    using (var page = pdfDocument.GetPage(i))
                    {
                        /*var renderOptions = new PdfPageRenderOptions
                        {
                            BackgroundColor = Colors.LightGray,
                            DestinationHeight = (uint) (page.Size.Height*10)
                        };*/

                        using (var stream = File.Open(string.Format("page-{0}.png", i + 1), FileMode.OpenOrCreate).AsRandomAccessStream())
                        {
                            await page.RenderToStreamAsync(stream/*, renderOptions*/);
                            await stream.FlushAsync();
                        }
                    }
                }
            }
        }
    }
}

توضیحات:
- متد AsyncContext.Run جزو امکانات Nito.AsyncEx است و امکان نوشتن کدهای await دار را در متد Main یک برنامه‌ی کنسول فراهم می‌کند.
- متد  File.Openدات نت، خروجی از نوع استریم دارد. برای تبدیل آن به نوع IRandomAccessStream، از متد الحاقی AsRandomAccessStream که پیشتر تهیه کردیم، می‌توان استفاده کرد.
- در ادامه متد PdfDocument.LoadFromStreamAsync این استریم خاص را دریافت کرده و امکان دسترسی به API ویندوز 8.1 را میسر می‌کند.
- توسط متد pdfDocument.GetPage می‌توان به صفحات مختلف فایل PDF باز شده دسترسی یافت. در اینجا متد page.RenderToStreamAsync، سبب رندر شدن صفحه با فرمت PNG می‌شود. این خروجی نهایتا باید در یک استریم از نوع IRandomAccessStream ثبت شود. در اینجا نیز می‌توان از متد File.Open در حالت FileMode.OpenOrCreate استفاده کرد.
- اگر می‌خواهید ابعاد تصویر نهایی و ویژگی‌های آن‌را تغییر دهید، می‌توان از پارامتر دوم متد page.RenderToStreamAsync استفاده کرد که شیءایی از نوع PdfPageRenderOptions را می‌پذیرد.


کدهای کامل این پروژه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
MicrosoftStreamExtensions.zip


برای مطالعه بیشتر
How to use specific WinRT API from Desktop apps
How to call WinRT APIs from .NET desktop apps
مطالب
روش استفاده از لوسین 4.8 در دات‌نت

مطالب پیشین مرتبط با لوسین را در اینجا می‌توانید پیگیری کنید. آخرین نگارش آن که تا این تاریخ، 4.8 بتا است، با ‌دات‌نت(Core) سازگار است و روش برپایی آغازین آن ... تغییرات قابل توجهی داشته‌است که خلاصه‌ی آن‌ها را در این مطلب بررسی خواهیم کرد.

1) بسته‌های جدید مورد نیاز

برای کار با لوسین جدید، نیاز است حداقل سه‌بسته‌ی زیر را نصب کنیم تا به امکانات پایه‌ای و کوئری گیری‌های پیشرفته‌ی آن دسترسی داشته باشیم:

<PackageReference Include="Lucene.Net" Version="4.8.0-beta00016"/>
<PackageReference Include="Lucene.Net.Analysis.Common" Version="4.8.0-beta00016"/>
<PackageReference Include="Lucene.Net.QueryParser" Version="4.8.0-beta00016"/>

2) تهیه نگاشت‌های لازم

فرض کنید شیء اصلی ما چنین ساختاری را دارد:

public class WhatsNewItemModel
{
    public required int Id { set; get; }

    public required string OriginalTitle { set; get; }
}

مرحله‌ی بعد کار با لوسین، تبدیل اشیاء سفارشی خود به شیء Document لوسین و برعکس است. به همین جهت به دو مپر برای این کارها نیاز است:

الف) نگاشت‌گر یک شیء سفارشی، به شیء Document

public static class LuceneDocumentMapper
{
    public static Document MapToLuceneDocument(this WhatsNewItemModel post)
    {
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(post);

        return
        [
            new TextField(nameof(WhatsNewItemModel.OriginalTitle), post.OriginalTitle, Field.Store.YES),

            // Document StringField instances are sort of keywords, they are not analyzed, they indexed as is (in its original case).
            new StringField(nameof(WhatsNewItemModel.Id), post.Id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture),
                Field.Store.YES),
        ];
    }
}

در اینجا یک متدالحاقی را تهیه کرده‌ایم تا شیءای از نوع WhatsNewItemModel ما را به یک شیء Document لوسین، تبدیل کند.

چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:

- در نگارش جدید لوسین، با اشیاء TextField و StringField جدید سروکار داریم و شیء قدیمی Field نگارش‌های قبلی لوسین، منسوخ شده درنظر گرفته می‌شود.

- زمانی از شیء TextField استفاده می‌کنیم که قرار است توسط لوسین، تحلیل شده و در جستجوهای پیچیده استفاده شود.

- اگر فقط قرار است، مقداری را در این ایندکس ذخیره کنیم و قصد تحلیل آن‌ها را نداریم و حداکثر یک کوئری ساده‌ی یافتن اصل آن‌ها، مدنظر ما است، باید از اشیاء StringField برای معرفی و نگاشت آن‌ها استفاده کنیم (شبیه به کار با واژه‌های کلیدی).

- پرچم Field.Store.YES به این معنا است که اصل محتوای تحلیل شده نیز در ایندکس لوسین، درج شود. اگر این پرچم را به NO تنظیم کنیم، فقط تحلیل آن صورت گرفته و نتیجه‌ی آن ذخیره می‌شود، که برای جستجوها مفید است؛ اما مقدار این فیلد دیگر قابل بازیابی نخواهد بود.

ب) نگاشت‌گر یک شیء Document لوسین، به یک شیء سفارشی

در زمان کوئری گرفتن از لوسین، خروجی نهایی یک شیء Document آن است که باید به شیء سفارشی مدنظر ما نگاشت شود:

public static class LuceneDocumentMapper
{
    public static LuceneSearchResult MapToLuceneSearchResult(this Document document)
    {
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(document);

        return new LuceneSearchResult
        {
            Id = document.Get(nameof(WhatsNewItemModel.Id), CultureInfo.InvariantCulture).ToInt(),
            OriginalTitle = document.Get(nameof(WhatsNewItemModel.OriginalTitle), CultureInfo.InvariantCulture)
        };
    }
}

نمونه‌ای از این نگاشت را در متد الحاقی فوق مشاهده می‌کنید که توسط متد Get شیء Document قابل انجام است. بدیهی است خروجی این متد، یک رشته‌است و در صورت نیاز باید توسط ما کار تبدیلات ثانویه آن‌ها انجام شود.

3) نیاز به یک تحلیل‌گر مناسب

لوسین برای تولید ایندکس‌های جستجوی تمام متنی خود، از یک سری Analyzer استفاده می‌کنید که اگر سری پیشین مطالب مرتبط را مطالعه کنید، به نمونه‌ی StandardAnalyzer آن خواهید رسید که هنوز هم معتبر و قابل استفاده‌است و یا می‌توان همانند سایت جاری، از یک LowerCaseHtmlStripAnalyzer استفاده کرد که این کارها را همزمان انجام می‌دهد:

الف) از یک لیست PersianStopwords.List برای حذف واژه‌های کم اهمیت زبان فارسی استفاده می‌کند. برای مثال ما نمی‌خواهیم که واژه‌ی «ما» را با اهمیت شمرده و ایندکس کند و امثال آن.

ب) LowerCaseFilter را به متون دریافتی اعمال می‌کند. این کار در پشت صحنه‌ی StandardAnalyzer توکار لوسین هم اعمال می‌شود. اگر با این موضوع آشنا نباشید، ممکن است در حین کوئری گرفتن، به نتیجه‌ای نرسید! چون متن ارسالی به لوسین را ابتدا باید lower-case کنید و سپس آن‌را کوئری بگیرید.

ج) HTMLStripCharFilter توکار لوسین هم به آن اعمال شده‌است. از این جهت که متن مقالات ما به همراه تگ‌های HTML ای هم هستند. این فیلتر کار حذف کردن آن‌ها را در حین تحلیل، انجام می‌دهد و دیگر نیازی نیست تا ما خودمان متن ارسالی به لوسین را تمیز کنیم.

نکته‌ی مهم: این تحلیل‌گر ویژه، فقط باید به فیلدهایی از نوع TextField اعمال شود. اگر آن‌را به StringField ها اعمال کنیم، دیگر قادر به کوئری گرفتن از آن‌ها نخواهیم بود! چون تحلیل‌گر StringFieldها باید از نوع توکار KeywordAnalyzer ثبت و معرفی شود. این نوع فیلدها، حالت واژه‌های کلیدی را دارند (به همان صورتی که هست ثبت می‌شوند) و قرارنیست که توسط لوسین تحلیل ویژه‌ای شوند. به همین جهت برای رسیدن به یک تحلیل‌گر ترکیبی که بتواند این دو نوع فیلد را با هم پوشش دهد و کار معرفی چندین نوع تحلیل‌گر را یکجا انجام دهد، نیاز به یک PerFieldAnalyzerWrapper جدید داریم:

_keywordAnalyzer = new KeywordAnalyzer();

        _lowerCaseHtmlStripAnalyzer = new LowerCaseHtmlStripAnalyzer(LuceneVersion);

        _analyzer = new PerFieldAnalyzerWrapper(_lowerCaseHtmlStripAnalyzer, new Dictionary<string, Analyzer>
        {
            {
                nameof(WhatsNewItemModel.Id), _keywordAnalyzer
            }
        });

PerFieldAnalyzerWrapper در حقیقت برای تمام فیلدهایی که در قسمت دیکشنری فوق، ذکر نشده‌اند، از LowerCaseHtmlStripAnalyzer استفاده می‌کند. برای مابقی موارد از KeywordAnalyzer کمک خواهد گرفت.

4) روش صحیح راه اندازی reader و writer های ایندکس لوسین جدید

کار با لوسین به حدی سریع است که از کیفیت آن شگفت زده خواهید شد! اما ... به‌شرطی که بدانید دقیقا به چه صورتی باید نویسنده و خواننده‌ی ایندکس‌های آن‌را مدیریت کنید. اکثر مثال‌هایی را که بر روی اینترنت پیدا می‌کنید، به همراه متدهایی هستند که مدام در حال گشودن و dispose این نویسنده‌ها و خواننده‌های ایندکس هستند که ... این مثال‌ها، روش کار صحیح با لوسین نیستند! و به شدت آن‌‌را کند می‌کنند.

نکته‌ی مهمی که این مثال‌ها به آن توجهی نکرده‌اند، «thread-safe» بودن نویسنده و خواننده‌ی ایندکس لوسین است. یعنی می‌توان یک نمونه از این‌ها را در ابتدای کار برنامه ایجاد کرد و تا آخر کار برنامه، بدون نیاز به نمونه سازی مجدد و باز و بسته کردن آن‌ها، بارها مورد استفاده‌ی مجدد قرار داد و هیچ تداخلی هم ندارند و از قسمت‌های مختلف برنامه هم قابل دسترسی هستند.

به همین جهت باید یک سرویس مرکزی را برای اینکار تدارک دید که طول عمر آن، حتما Singleton باشد تا بتواند نویسنده و خواننده‌ی ایندکس لوسین را فقط یکبار نمونه سازی و ایجاد کرده و تا پایان کار برنامه، زنده نگه دارد (کدهای کامل این کلاس را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید):

public class FullTextSearchService : IFullTextSearchService
{
    private const LuceneVersion LuceneVersion = Lucene.Net.Util.LuceneVersion.LUCENE_48;
    private readonly Analyzer _analyzer;

    private readonly IAppFoldersService _appFoldersService;
    private readonly FSDirectory _fsDirectory;

    //  IndexWriter instances are completely thread safe, meaning multiple threads can call any of its methods, concurrently.
    private readonly IndexWriter _indexWriter;

    private readonly KeywordAnalyzer _keywordAnalyzer;
    private readonly ILogger<FullTextSearchService> _logger;
    private readonly LowerCaseHtmlStripAnalyzer _lowerCaseHtmlStripAnalyzer;

    // Safely shares IndexSearcher instances across multiple threads, while periodically reopening.
    private readonly SearcherManager _searcherManager;

    private bool _isDisposed;

    public FullTextSearchService(IAppFoldersService appFoldersService, ILogger<FullTextSearchService> logger)
    {
        _appFoldersService = appFoldersService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(appFoldersService));
        _logger = logger;

        _keywordAnalyzer = new KeywordAnalyzer();

        _lowerCaseHtmlStripAnalyzer = new LowerCaseHtmlStripAnalyzer(LuceneVersion);

        _analyzer = new PerFieldAnalyzerWrapper(_lowerCaseHtmlStripAnalyzer, new Dictionary<string, Analyzer>
        {
            // Document StringField instances are sort of keywords, they are not analyzed, they indexed as is (in its original case).
            // But StandardAnalyzer applies lower case filter to a query.
            // We can fix this by using KeywordAnalyzer with our query parser.
            {
                nameof(WhatsNewItemModel.Id), _keywordAnalyzer
            },
            {
                nameof(WhatsNewItemModel.DocumentTypeIdHash), _keywordAnalyzer
            },
            {
                nameof(WhatsNewItemModel.DocumentContentHash), _keywordAnalyzer
            }
        });

        _fsDirectory = FSDirectory.Open(_appFoldersService.LuceneIndexFolderPath);

        _indexWriter = new IndexWriter(_fsDirectory, new IndexWriterConfig(LuceneVersion, _analyzer));
        _searcherManager = new SearcherManager(_indexWriter, applyAllDeletes: true, searcherFactory: null);
    }

این سرویس، یک سرویس Singleton است که نحوه‌ی آغاز و شروع به کار با اشیاء لوسین را در سازنده‌ی آن مشاهده می‌کنید.

توضیحات:

الف) در اینجا، روش نمونه سازی PerFieldAnalyzerWrapper را که پیشتر در مورد آن بحث شد، مشاهده می‌کنید.

ب) سپس یک IndexWriter، نمونه سازی می‌شود که از تحلیل‌گر ترکیبی ما استفاده می‌کند.

ج) در ادامه یک SearcherManager جدید را مشاهده می‌کنید که با IndexWriter برنامه هماهنگ است و هر زمانیکه سندی به لوسین اضافه می‌شود، قادر به کوئری گرفتن از آن هم خواهیم بود.

نکته‌ی مهم: طول عمر تمام این موارد، با طول عمر کلاس سرویس جاری، یکی است. یعنی تنها یکبار در طول عمر برنامه نمونه سازی شده و تا پایان کار آن، زنده نگه داشته می‌شوند.

5) روش افزودن یک سند به ایندکس لوسین و سپس به روز رسانی آن

اکنون با استفاده از نگاشت‌گرهایی که در ابتدای بحث تهیه کردیم و همچنین شیء IndexWriter فوق، به صورت زیر می‌توان یک شیء سفارشی خود را به ایندکس لوسین اضافه کنیم:

_indexWriter.AddDocument(post.MapToLuceneDocument());
_indexWriter.Flush(triggerMerge: true, applyAllDeletes: true);
_indexWriter.Commit();

و یا اگر خواستیم سند موجودی را به روز کنیم، روش کار به شکل زیر است:

_indexWriter.UpdateDocument(new Term(nameof(WhatsNewItemModel.Id), post.Id.ToString()),
                post.MapToLuceneDocument());

new Term، در حقیقت یک کوئری جدید را سبب می‌شود که توسط آن سندی یافت شده، در پشت صحنه حذف می‌شود و سپس سند جدیدی بجای آن درج خواهد شد. در اینجا باید دقت داشت که چون Id ثبت شده از نوع StringField است، نباید حالت lower-case آن‌را جستجو کرد و باید دقیقا به همان نحوی که ثبت شده، جستجو شود.

6) روش کار با searcherManager جدید لوسین

همانطور که عنوان شد، لوسین جدید به همراه یک searcherManager هم هست که کار آن، ارائه‌ی thread-safe دسترسی به خواننده‌ی ایندکس‌ لوسین است. نحوه‌ی عمومی کار با آن را در ادامه مشاهده می‌کنید:

private TResult DoSearch<TResult>(Func<IndexSearcher, TResult> action, TResult defaultValue)
    {
        _searcherManager.MaybeRefreshBlocking();
        var indexSearcher = _searcherManager.Acquire();

        try
        {
            return action(indexSearcher);
        }
        catch (FileNotFoundException)
        {
            // It's not indexed yet.
            return defaultValue;
        }
        finally
        {
            _searcherManager.Release(indexSearcher);
        }
    }

با استفاده از searcherManager، در طول مدت زمان کوتاهی، بر روی ایندکس قفل‌گذاری شده و یک indexSearcher امن، در اختیار متدهای استفاده کننده‌ی از آن قرار می‌گیرند و در پایان کار، این قفل رها می‌شود.

برای مثال یک نمونه روش استفاده از این indexSearcher امن، به صورت زیر است:

public int GetNumberOfDocuments() => DoSearch(indexSearcher => indexSearcher.IndexReader.NumDocs, defaultValue: 0);

مابقی مثال‌های آن‌را می‌توانید در کلاس FullTextSearchService مشاهده کنید که به همراه یافتن «مطالب مشابه»، جستجوهای صفحه بندی شده، جستجوهای مرتب شده‌ی بر اساس یک فیلد، امکان دسترسی به تمام اسناد ذخیره شده‌ی در ایندکس لوسین و امثال آن است که کلیات آن با قبل تفاوتی نکرده‌است و مطالب و نکات آن‌را پیشتر در مقالات سری لوسین بررسی کرده‌ایم. تنها تفاوت مهمی که در اینجا وجود دارد، نحوه‌ی برپایی و راه اندازی تحلیل‌گر، خواننده و نویسنده‌ی ایندکس آن است که در این مطلب بررسی شدند؛ وگرنه کلیات جستجوی پیشرفته‌ی آن، مانند قبل است و تفاوت خاصی نکرده‌است.

بازخوردهای دوره
تزریق وابستگی‌های AutoMapper در لایه سرویس برنامه
- محل تعریف نگاشت‌ها و کلاس‌های پروفایل، مهم نیست. چون اساسا هرجایی که قرار گیرند، دو وابستگی بیشتر نخواهند داشت: کلاس‌های مدل و کلاس‌های ViewModel.
- محل فراخوانی اولیه‌ی تعاریف نگاشت‌ها جهت معرفی آن‌ها به سیستم، مهم است.
+ اگر از کاربر اطلاعاتی را دریافت می‌کنید، در لایه UI هست که کار نگاشت اطلاعات دریافتی از کاربر و از ViewModelها به Modelهای اصلی برنامه انجام می‌شود (توسط متد Mapper.Map). اگر قرار است اطلاعاتی را بازگشت دهید، متدهای جدیدی مانند Project To بسیار بهینه‌تر هستند از روش قدیمی Mapper.Map و این متد را بهتر است در لایه سرویس استفاده کنید. متد Project To کارش بهینه سازی کوئری SQL ارسالی به سرور هست. اگر از روش Mapper.Map در لایه UI استفاده کنید، این قابلیت را از دست خواهید داد؛ چون Mapper.Map به معنای کار با اشیاء درون حافظه و LINQ to Objects است. کار متد ویژه‌ی Project To افزونه‌ای برای کار با Entity Framework و بهینه سازی آن است.
نظرات مطالب
وی‍‍ژگی های پیشرفته ی AutoMapper - قسمت دوم
سلام جناب صاحب
ببخشید من یه کاربر مبتدیم سوالم رو خیلی ساده میگم.
من یه پروژه سیلور mvvm دارم با سرویس web api
اول اینکه Automapper تو سیلور به چه صورت عمل میکنه ؟
دوم اینکه مدل‌های اصلی سمت سرور نوشته میشن. حالا DTO این مدل‌ها باید سمت سیلور نوشته بشن ؟
سوم اینکه امکان نگاشت دو یا چند مدل به صورت همزمان به یک DTO وجود دارد ؟
چهارم اینکه تعریف نگاشت باید در سمت سرور باشد یا سیلور ؟ به عبارت دیگه در کنترلر سمت سرور یا در viewmodel سمت سیلور یا هیچکدام ؟
با تشکر
مطالب
جلوگیری از ورود نام Area های یکسان، در هنگام درج اطلاعات در برنامه‌های ASP.NET MVC 5x
در وب‌سایتی مثل آپارات، چنین آدرسی aparat.com/reporting به منزله‌ی آدرس دهی به کانال شخصیِ فردی است. حال اگر وب‌سایت ما نیز چنین سیستم آدرس دهی را داشته باشد و همچنین پیشتر یک Area با نام Reporting را نیز داشته باشیم، توسط چنین آدرسی (درحالت پیش فرض) به آن Area دسترسی خواهیم داشت:
mysite.com/reporting
حال اگر یکی از کاربران هنگام ساخت کانالی جدید (برای سناریوی بالا)، بخواهد آدرس کانالش Reporting باشد، با توجه به اینکه هم مسیر دسترسی به Area گزارشات (Reporting) و هم مسیر دسترسی به کانال این شخص از طریق Url بالا است، قطعا به مشکل خواهیم خورد.
برای رفع این مشکل میتوان یک فایل xml، txt و ... درست کرد و نام تمامی Area‌‌ها را در آن فایل ثبت کرد و بعد، هنگام ثبت کانال جدید (برای سناریوی بالا) توسط کاربر، فایل مذکور را خوانده و در صورتیکه نام آدرس وارد شده معادل یکی از Area‌‌های سایتمان بود و در لیست Area‌‌های از پیش ثبت شده در آن فایل قرار داشت، پیغام لازم را به کاربر نشان می‌دهیم و از ثبت و یا ویرایش اطلاعات، جلوگیری می‌کنیم.
روش فوق به درستی کار می‌کند و مشکلی ندارد، اما ضعف آن این است که به صورت دستی این عملیات باید انجام شود و در صورتیکه یک Area جدید اضافه شود، باید آن فایل ویرایش شود. اما می‌توان با استفاده از یک Attribute، این کار را انجام و تمامی عملیات را به صورت داینامیک انجام داد.
برای شروع، یک مدل برای کانال و یک منبع داده را برای آن در نظر می‌گیریم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace SampleProject.Models
{
    public class Channel
    {
        public string ChannelTitle { get; set; }
        [Required]
        public string ChannelUrl { get; set; }
    }
}
using System.Collections.Generic;

namespace SampleProject.Models
{
    public static class ChannelDataSource
    {
        static ChannelDataSource() => Channels = new List<Channel>();
        public static List<Channel> Channels { get; private set; }
        public static void Add(Channel channel) => Channels.Add(channel);
    }
}
منبع داده، شامل یک خاصیت است که لیست تمامی کانال‌های از قبل اضافه شده را بر می‌گرداند و یک متد افزودن که به این لیست، یک کانال را اضافه می‌کند.
حال یک کنترلر به نام Channel را اضافه می‌کنیم:
using SampleProject.Models;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;

namespace SampleProject.Controllers
{
    public class ChannelController : Controller
    {
        // GET: Channel
        public ActionResult Index()
        {
            var channels = ChannelDataSource.Channels;
            return View(channels);
        }

        public ActionResult Channel(string channelUrl)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(channelUrl))
            {
                return new HttpNotFoundResult("channel not found!");
            }
            var channel = ChannelDataSource.Channels.SingleOrDefault(ch => ch.ChannelUrl == channelUrl.ToLower());
            if (channel == null)
            {
                return new HttpNotFoundResult("channel not found!");
            }
            return View(channel);
        }

        public ActionResult Create() => View();

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Channel channel)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                ModelState.AddModelError(string.Empty, "Please check your inputs!");
                return View(channel);
            }
            ChannelDataSource.Add(channel);
            TempData["Message"] = "Channel added successfully!";
            return RedirectToAction(nameof(Index));
        }
    }
}
در اکشن Index، لیستی از تمامی کانال‌های موجود را نمایش می‌دهیم. در اکشن Channel، آدرسی را که وارد شده است، در منبع داده به دنبال آن می‌گردیم و یک ویوو با Template جزئیات (Details)، از مدل کانال را به کاربر نمایش می‌دهیم؛ در غیر اینصورت صفحه 404 را نمایش می‌دهیم. در اکشن‌های Create، صفحه افزودن را به کاربر نمایش داده و در آن یکی اکشن، عمل افزودن را در صورتیکه اطلاعات وارد شده صحیح باشند، انجام می‌دهیم.
با توجه به اینکه میخواهیم سیستم مسیر دهی سایت برای کانال‌ها تغییر کند، فایل RouteConfig در پوشه‌ی App_Start را به شکل ذیل تغییر می‌دهیم:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;

namespace SampleProject
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
                name: "ChannelUrls",
                url: "{channelurl}",
                defaults: new { controller = "Channel", action = "Channel", id = UrlParameter.Optional }
            );

            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Channel", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
در مسیر دهی بالا اگر "نام سایت، اسلش، نام کانال" را وارد کند اولین سیستم مسیریابی فعال می‌شود و او را به اکشن Channel کنترلر Channel، راهنمایی می‌کند.
حال برای اینکه هنگام ساخت کانال جدید، نام تکراری یکی از Area‌ها را وارد نکند، به این ترتیب عمل می‌کنیم:
ابتدا یک متد کمکی را نوشته که لیست Area‌‌های پروژه‌مان را برگشت دهد ( + ):
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Routing;

namespace SampleProject.Models
{
    public static class Utility
    {
        public static List<string> GetAllAreaNames()
        {
            var areaNames = RouteTable.Routes.OfType<Route>()
                            .Where(d => d.DataTokens != null)
                            .Where(d=> d.DataTokens.ContainsKey("area"))
                            .Select(r => r.DataTokens["area"].ToString().ToLower())
                            .ToList();
            return areaNames;
        }
    }
}
و بعد Attribute مورد نظر را ایجاد میکنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using SampleProject.Models;

namespace SampleProject.CustomValidators
{
    public class CheckForAreaExisting : ValidationAttribute, IClientValidatable
    {
        public List<string> AreaNames
        {
            get
            {
                return Utility.GetAllAreaNames();
            }
        }
        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {
            var rule = new ModelClientValidationRule
            {
                ValidationType = "checkforareaexisting",
                ErrorMessage = FormatErrorMessage(metadata.GetDisplayName())
            };
            rule.ValidationParameters.Add("areanames", string.Join(",", AreaNames));
            yield return rule;
        }

        public override bool IsValid(object value)
        {
            if (value != null)
            {
                return Utility.GetAllAreaNames()
                   .SingleOrDefault(area => area == value.ToString().ToLower()) == null;
            }
            return true;
        }
    }
}
در کلاس بالا توسط متد IsValid بررسی میکنیم که آیا مقدار وارد شده ( Channel Url ) با یکی از نام‌های Area‌‌های پروژه‌مان تطابق دارد یا خیر، که اگر این چنین بود، مقدار false برگشت داده می‌شود.
توسط واسط IClientValidatable و متود GetClientValidationRules کارهای اعتبارسنجی سمت کلاینت را نیز انجام می‌دهیم ( + ). مقدار خاصیت ValidationType نام متدی است که در سمت کلاینت این کار را انجام می‌دهد. مقدار خاصیت ValidationParameters، مقداری است که به سمت کلاینت به عنوان param فرستاده می‌شود تا از آن جهت اینکه آیا مقدار وارد شده توسط کاربر، یکی از Area‌های سایت هست یا خیر، استفاده کرد. در اینجا نام Area‌‌‌ها را با یک رشته و با یک جداکننده، توسط این خاصیت به سمت کلاینت می‌فرستیم. 
حال در سمت کلاینت یک فایل Js را با نام CustomValidation و محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
jQuery.validator.addMethod("checkforareaexisting",
    function (value, element, param) {
        var isValueOneOfTheAreaNames = $.inArray(value.toLowerCase(), param.areaNames) === -1;
        return isValueOneOfTheAreaNames;
    });

$.validator.unobtrusive.adapters.add('checkforareaexisting', ['areanames'], function (options) {
    options.rules['checkforareaexisting'] = { areaNames: options.params.areanames.split(',') };
    options.messages['checkforareaexisting'] = options.message;
});
در بخش اول، نام متد که در بالا (Attribute) به آن اشاره شده است آمده است، و بعد بررسی می‌کنیم که آیا مقدار آمده توسط کاربر، یکی از نام‌های Area‌‌های موجود سایت است یا خیر که اگر این طور باشد، false برگشت داده می‌شود و پیغام خطا به کاربر نمایش داده می‌شود. در بخش Onubtrusive توسط پارامتری که در Attribute برای فرستادن نام Area‌ها نوشته بودیم (areanames)، نام‌های Area‌ها را می‌گیریم و بعد آن را Split و به Rule انتساب می‌دهیم و ErrorMessage ـی را که به خاصیت ChannelUrl مدلمان نسبت می‌دهیم، به عنوان پیغام خطا در نظر می‌گیریم.
فایل‌های Js در Layout باید به این صورت باشند:
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>_Layout</title>
    <style>

    </style>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>
    <script src="~/Scripts/Jquery.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.validate.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/CustomValidation.js"></script>
</body>
</html>

حال کافی است به خاصیت ChannelUrl مدلمان این Attribute را نسبت دهیم:
using SampleProject.CustomValidators;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace SampleProject.Models
{
    public class Channel
    {
        public string ChannelTitle { get; set; }
        [Required]
        [CheckForAreaExisting(ErrorMessage = "You can't use this url for your channel!")]
        public string ChannelUrl { get; set; }
    }
}
اکنون نوبت آزمایش برنامه است. کافی است که یک یا چند Area جدید را با نام‌های متفاوت، اضافه کنید و الان اگر به صفحه افزودن کانال مراجعه کنید و نام یکی از Area‌‌های سایت را در قسمت Channel Url وارد کنید، پیغام خطا نمایش داده می‌شود.
نکته: در این حالت اسامی تمامی Area‌‌های سایت به کلاینت ارسال می‌شود. اگر از این بابت احساس رضایت نمی‌کنید، میتوانید از خاصیت Remote توکار MVC بهره ببرید.
برای اینکار این اکشن را به کنترلر Channel اضافه می‌کنیم:
[HttpPost]
public ActionResult CheckForAreaExisting(string channelUrl)
{
    var isValueOneOfTheAreaNames = Utility.GetAllAreaNames()
                                   .SingleOrDefault(area => area == channelUrl.ToLower()) == null;
    return Json(isValueOneOfTheAreaNames);
}  
و بعد مدل نیز به این صورت تغییر می‌کند:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;

namespace SampleProject.Models
{
    public class Channel
    {
        public string ChannelTitle { get; set; }
        [Required]
        [Remote("CheckForAreaExisting", "Channel",
            ErrorMessage = "You can't use this url for your channel!",
            HttpMethod = "Post")]
        public string ChannelUrl { get; set; }
    }
}
به این ترتیب هر بار درخواستی به سمت سرور ارسال و طی آن بررسی می‌شود که مقدار وارد شده یکی از Area‌‌‌‌های سایت هست یا خیر؟ بدیهی است که در این حالت، دیگر نیازی به واسط IClientValidatable در کلاس CheckForAreaExisting موجود در پوشه CustomValidators وجود ندارد.
نظرات مطالب
طراحی یک گرید با Angular و ASP.NET Core - قسمت دوم - پیاده سازی سمت کلاینت
پیاده سازی جستجوی بر روی این گرید، شامل موارد زیر است:
اضافه کردن دو خاصیت جدید به کلاس PagedQueryModel سمت کلاینت جهت مشخص سازی ستونی که قرار است بر روی آن جستجو انجام شود و همچنین مقدار آن:
export class PagedQueryModel {
  constructor(
    // ...
    public filterByColumn: string,
    public filterByValue: string,
  ) { }
}
سپس به ProductsListComponent دو متد زیر را اضافه می‌کنیم:
  doFilter() {
    this.queryModel.page = 1;
    this.getPagedProductsList();
  }

  resetFilter() {
    this.queryModel.page = 1;
    this.queryModel.filterByColumn = "";
    this.queryModel.filterByValue = "";
    this.getPagedProductsList();
  }
اولی کار جستجو را انجام می‌دهد و دومی بازگشت حالت گرید به وضعیت اول آن است. متد getPagedProductsList قابلیت واکشی خودکار اطلاعات دو خاصیت جدیدی را که اضافه کردیم دارد و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد. یعنی filterByColumn و filterByValue را به صورت خودکار به سمت سرور ارسال می‌کند.

پس از آن، قالب این گرید (products-list.component.html) جهت افزودن جستجو، به صورت زیر تغییر می‌کند:
<div class="panel panel-default">
  <div class="panel-body">
    <div class="form-group">
      <input type="text" [(ngModel)]="queryModel.filterByValue" placeholder="Search For ..."
        class="form-control" />
    </div>
    <div class="form-group">
      <select class="form-control" name="filterColumn" [(ngModel)]="queryModel.filterByColumn">
        <option value="">Filter by ...</option>
        <option *ngFor="let column of columns" [value]="column.propertyName">
          {{ column.title }}
        </option>
      </select>
    </div>
    <button class="btn btn-primary" type="button" (click)="doFilter()">Search</button>
    <button class="btn btn-default" type="button" (click)="resetFilter()">Reset</button>
  </div>
</div>
که در آن queryModel.filterByColumn و queryModel.filterByValue از کاربر دریافت می‌شوند. همچنین دو متد doFilter و resetFilter را نیز فراخوانی می‌کند.
با این شکل:


تغییرات سمت سرور آن نیز به صورت ذیل است:
ابتدا IPagedQueryModel را با همان دو خاصیت جدید ستون فیلتر شونده و مقدار آن، تکمیل می‌کنیم:
    public interface IPagedQueryModel
    {
    // ....
        string FilterByColumn { get; set; }
        string FilterByValue { get; set; }
    }

    public class ProductQueryViewModel : IPagedQueryModel
    {
        // ... other properties ...

// ...
        public string FilterByColumn { get; set; }
        public string FilterByValue { get; set; }
    }
از این دو خاصیت جدید، جهت افزودن متد اعمال جستجو، همانند متد ApplyOrdering که پیشتر تعریف شد، استفاده می‌کنیم:
    public static class IQueryableExtensions
    {
        public static IQueryable<T> ApplyFiltering<T>(
          this IQueryable<T> query,
          IPagedQueryModel model,
          IDictionary<string, Expression<Func<T, object>>> columnsMap)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(model.FilterByValue) || !columnsMap.ContainsKey(model.FilterByColumn))
            {
                return query;
            }

            var func = columnsMap[model.FilterByColumn].Compile();
            return query.Where(x => func(x).ToString() == model.FilterByValue);
        }
در اینجا همان columnsMap مورد استفاده در متد ApplyOrdering جهت نگاشت نام‌های رشته‌ای ستون‌ها به معادل Expression آن‌ها استفاده شده‌است.

در آخر، به کنترلر ProductController و اکشن متد GetPagedProducts آن مراجعه کرده و پیش از ApplyOrdering، متد جدید ApplyFiltering فوق را اضافه می‌کنیم:
var columnsMap = new Dictionary<string, Expression<Func<Product, object>>>()
            {
                ["productId"] = p => p.ProductId,
                ["productName"] = p => p.ProductName,
                ["isAvailable"] = p => p.IsAvailable,
                ["price"] = p => p.Price
            };
query = query.ApplyFiltering(queryModel, columnsMap);
query = query.ApplyOrdering(queryModel, columnsMap);

کدهای کامل این تغییرات را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
فشرده سازی با فرمت 7z

جی‌میل هر ایمیلی را که به همراه آن یک فایل اجرایی پیوست شده باشد برگشت می‌زند. Zip‌ کردن آن هم فایده ندارد چون محتویات فایل‌های zip را هم بررسی می‌کند! فقط به نظر فرمت rar و همچنین 7z را بررسی نمی‌کند (احتمالا با مجوز آن مشکل دارد).
قوی‌ترین برنامه سورس بازی که این فرمت را پشتیبانی می‌کند، برنامه 7zip است و خوشبختانه محصور کننده‌هایی نیز جهت کار با کتابخانه‌های این برنامه برای دات نت فریم ورک موجود است. برای مثال:


مزیت استفاده از این کتابخانه این است که اغلب فرمت‌های پر کاربرد را نیز پشتیبانی می‌کند (شامل zip ، gz ، rar و ...).
برای استفاده از آن به فایل‌های 7z.dll و SevenZipSharp.dll نیاز خواهید داشت. 7z.dll از برنامه 7zip گرفته شده و SevenZipSharp.dll هم محصور کننده دات نتی آن است.

مثالی در مورد فشرده سازی با فرمت 7z با کمک کتابخانه‌های نامبرده شده:

using SevenZip;
using System.Windows.Forms;
using System;

class C7Z
{
public static void Compress7Z(string filePath, string outPath)
{
SevenZipCompressor.SetLibraryPath(String.Format(@"{0}\7z.dll", Application.StartupPath));
SevenZipCompressor cmp = new SevenZipCompressor
{
ArchiveFormat = OutArchiveFormat.SevenZip,
CompressionMethod = CompressionMethod.Lzma,
CompressionMode = CompressionMode.Create,
CompressionLevel = CompressionLevel.High,
VolumeSize = 0
};
cmp.CompressFiles(outPath, filePath);
}

}

C7Z.Compress7Z(@"C:\test\test.txt", @"C:\test\test.7z");
مثال‌های بیشتری را با دریافت سورس SevenZipSharp می‌توانید مشاهده کنید.