نظرات مطالب
خلاصه‌ای کوتاه در مورد WinRT
معنای WinRT برای برنامه نویس‌های دات نت چیست؟

WinRT ، دات نت نیست. برای درک این موضوع باید CLR و دات نت فریم ورک را از هم جدا کرد. برنامه‌های دات نت نوشته شده برای WinRT برفراز CLR اجرا می‌شوند اما از دات نت فریم ورک استفاده نمی‌کنند. بجای آن از توانمندی‌های مشابه موجود در WinRT ، در پشت صحنه استفاده خواهند کرد.
در اینجا برنامه‌های C++ + XAML بدون دخالت CLR و مستقیما برفراز WinRT کار خواهند کرد. برنامه‌های سبک مترو HTML/CSS/JavaScript هم به همین صورت متکی به CLR‌ نیستند و مستقیما برفراز WinRT اجرا می‌شوند.

WinRT فقط قادر است برنامه‌های سبک مترو ویندوز 8 را هاست کند. اگر نیاز دارید سیستم عامل‌های قدیمی را پشتیبانی کنید یا اینکه اصلا کارتان ساخت برنامه‌های سمت کاربر و دسکتاپ نیست، اصلا این تغییرات به کار شما مرتبط نخواهند شد.

الگوی اصلی تعاملی برنامه‌های سبک مترو با تمرکز بر برنامه‌های لمسی (touch focused) و مبتنی بر محتوا (content-oriented) است. به این معنا که تمام برنامه‌های تجاری موجود که دارای 10 ها و صدها صفحه‌ی ورود اطلاعات هستند، اصلا برای این نوع سبک ارائه محتوا طراحی نشده‌اند و نخواهند شد. کاربردهای مهم این سبک، استفاده از آن‌ در برنامه‌های مخصوص تمام صفحه tablets است یا حداکثر در حد داشبرد‌های ارائه خلاصه گزارشات یک برنامه می‌توانند اهمیت داشته باشند. بنابراین اگر کارتان در حیطه‌ی ساخت برنامه‌های مخصوص tablets و برنامه‌های لمسی قرار نمی‌گیرد، کماکان به ساخت برنامه‌های دسکتاپ نوشته شده با WPF/WinForms می‌توانید مشغول باشید.

 انتقال قسمت عمده‌ای از برنامه‌های موجودWPF  و یا  Silverlight مبتنی بر الگوهایی مانند MVVM و امثال آن با توجه به عدم گره خوردگی آن‌ها به لایه نمایشی ، به WinRT میسر است.

در سمت سرور، تمرکز اصلی هنوز همان دات نت فریم ورک است. قرار نیست ASP.NET یا WCF و سایر مؤلفه‌های اصلی دات نت به WinRT منتقل شوند. حتی اگر WinRT به سرورهای بعدی هم راه پیدا کند در حد همان لایه نمایشی مترو است و تاثیری بر روی سرویس‌های NT با دسترسی بالای ویندوز ، نخواهد داشت. مثلا قرار نیست SQL Server را با WinRT پیاده سازی کنند.
مطالب
آموزش WAF (بررسی ساختار همراه با پیاده سازی یک مثال)
در این پست با مفاهیم اولیه این کتابخانه آشنا شدید. برای بررسی و پیاده سازی مثال، ابتدا یک Blank Solution را ایجاد نمایید. فرض کنید قصد پیاده سازی یک پروژه بزرگ ماژولار را داریم. برای این کار لازم است مراحل زیر را برای طراحی ساختار مناسب پروژه دنبال نمایید.
نکته: آشنایی اولیه با مفاهیم MEF از ملزومات این بخش است.
»ابتدا یک Class Library به نام Views ایجاد نمایید و اینترفیس زیر را به صورت زیر در آن تعریف نمایید. این اینترفیس رابط بین کنترلر و View از طریق ViewModel خواهد بود.
 public interface IBookView : IView
    {
        void Show();
        void Close();
    }
اینترفیس IView در مسیر System.Waf.Applications قرار دارد. در نتیجه از طریق nuget اقدام به نصب Package  زیر نمایید:
Install-Package WAF
»حال در Solution ساخته شده  یک پروژه از نوع WPF Application به نام Shell ایجاد کنید. با استفاده از نیوگت، Waf Package را نصب نمایید؛ سپس ارجاعی از اسمبلی Views را به آن ایجاد کنید. output type اسمبلی Shell را به نوع ClassLibrary تغییر داده، همچنین فایل‌های موجود در آن را حذف نمایید. یک فایل Xaml جدید را به نام BookShell ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
<Window x:Class="Shell.BookShell"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="Book View" Height="350" Width="525">
    <Grid>
        <DataGrid ItemsSource="{Binding Books}" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,10,0,0" VerticalAlignment="Top" Width="400" Height="200">
            <DataGrid.Columns>
                <DataGridTextColumn Header="Code" Binding="{Binding Code}" Width="100"></DataGridTextColumn>
                <DataGridTextColumn Header="Title" Binding="{Binding Title}" Width="300"></DataGridTextColumn>
            </DataGrid.Columns>
        </DataGrid>

    </Grid>
</Window>
این فرم فقط شامل یک دیتاگرید برای نمایش اطلاعات کتاب‌هاست. دیتای آن از طریق ViewModel تامین خواهد شد، در نتیجه ItemsSource آن به خاصیتی به نام Books بایند شده است. حال ارجاعی به اسمبلی System.ComponentModel.Composition دهید. سپس در Code behind این فرم کد‌های زیر را کپی کنید:
[Export(typeof(IBookView))]
    [PartCreationPolicy(CreationPolicy.NonShared)]
    public partial class BookShell : Window, IBookView
    {
        public BookShell()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
کاملا واضح است که این فرم اینترفیس IBookView را پیاده سازی کرده است. از آنجاکه کلاس Window به صورت پیش فرض دارای متد‌های Show و Close است در نتیجه نیازی به پیاده سازی مجدد متدهای IBookView نیست. دستور Export باعث می‌شود که این کلاس به عنوان وابستگی به Composition Container اضافه شود تا در جای مناسب بتوان از آن وهله سازی کرد. نکته‌ی مهم این است که به دلیل آنکه این کلاس، اینترفیس IBookView را پیاده سازی کرده است در نتیجه نوع Export این کلاس حتما باید به صورت صریح از نوع IBookView باشد.

»یک Class Library به نام Models بسازید و بعد از ایجاد آن، کلاس زیر را به عنوان مدل Book در آن کپی کنید:
 public class Book
    {
        public int Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }
    }
»یک  Class Library دیگر به نام ViewModels ایجاد کنید و همانند مراحل قبلی، Package مربوط به WAF را نصب کنید. سپس کلاسی به نام BookViewModel ایجاد نمایید و کدهای زیر را در آن کپی کنید (ارجاع به اسمبلی‌های Views و Models را فراموش نکنید):
[Export]
    [Export(typeof(ViewModel<IBookView>))]
    public class BookViewModel : ViewModel<IBookView>
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookViewModel(IBookView view)
            : base(view)
        {
        }
       
        public ObservableCollection<Book> Books { get; set; }
        
    }
ViewModel مورد نظر از کلاس ViewModel of T ارث برده است. نوع این کلاس معادل نوع View مورد نظر ماست که در اینجا مقصود IBookView است. این کلاس شامل خاصیتی به نام ViewCore است که امکان فراخوانی متد‌ها و خاصیت‌های View را فراهم می‌نماید. وظیفه اصلی کلاس پایه ViewModel، وهله سازی از View سپس ست کردن خاصیت DataContext در View مورد نظر به نمونه وهله سازی شده از ViewModel است. در نتیجه عملیات مقید سازی در Shell به درستی انجام خواهدشد.
به دلیل اینکه سازنده پیش فرض در  این کلاس وجود ندارد حتما باید از ImportingConstructor استفاده نماییم تا CompositionContainer در هنگام عملیات وهله سازی Exception صادر نکند.

»بخش بعدی ساخت یک Class Library دیگر به نام Controllers است. در این Library نیز بعد از ارجاع به اسمبلی‌های زیر کتابخانه WAF را نصب نمایید. 
  • Views
  • Models
  • ViewModels
  • System.ComponentModel.Composition
کلاسی به نام BookController بسازید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
[Export]
    public class BookController
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookController(BookViewModel viewModel)
        {
            ViewModelCore = viewModel;
        }

        public BookViewModel ViewModelCore
        {
            get;
            private set;
        }

        public void Run()
        {
            var result = new List<Book>();
            result.Add(new Book { Code = 1, Title = "Book1" });
            result.Add(new Book { Code = 2, Title = "Book2" });
            result.Add(new Book { Code = 3, Title = "Book3" });

            ViewModelCore.Books = new ObservableCollection<Models.Book>(result);

            (ViewModelCore.View as IBookView).Show();
        }
    }
نکته مهم این کلاس این است که BookViewModel به عنوان وابستگی این کنترلر تعریف شده است. در نتیجه در هنگام وهله سازی از این کنترلر Container مورد نظر یک وهله از BookViewModel را در اختیار آن قرار خواهد داد. در متد Run نیز ابتدا مقدار Book که به ItemsSource دیتا گرید در BookShell مقید شده است مقدار خواهد گرفت. سپس با فراخوانی متد Show از اینترفیس IBookView، متد Show در BookShell فراخوانی خواهد شد که نتیجه آن نمایش فرم مورد نظر است.

طراحی Bootstrapper

در پروژه‌های ماژولار  Bootstrapper از ملزومات جدانشدنی این گونه پروژه هاست. برای این کار ابتدا یک WPF Application دیگر به نام Bootstrapper ایجاد نماید. سپس ارجاعی به اسمبلی‌های زیر را در آن قرار دهید:
»Controllers
»Views
»ViewModels
»Shell
»System.ComponentModel.Composition
»نصب بسته WAF با استفاده از nuget

حال یک کلاس به نام  AppBootstrapper ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
public class AppBootstrapper
    {
        public CompositionContainer Container
        {
            get;
            private set;
        }

        public AggregateCatalog Catalog
        {
            get;
            private set;
        }

        public void Run()
        {
            Catalog = new AggregateCatalog();
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(Assembly.GetExecutingAssembly()));
            
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "Shell.dll")));
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "ViewModels.dll")));
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "Controllers.dll")));

            Container = new CompositionContainer(Catalog);

            var batch = new CompositionBatch();
            batch.AddExportedValue(Container);
            Container.Compose(batch);

            var bookController = Container.GetExportedValue<BookController>();
            bookController.Run();


        }
    }
اگر با MEF آشنا باشید کد‌های بالا نیز برای شما مفهوم مشخصی دارند. در متد Run این کلاس ابتدا Catalog ساخته می‌شود. سپس با اسکن اسمبلی‌های مورد نظر تمام Export‌ها و Import‌های لازم واکشی شده و به Conrtainer مورد نظر رجیستر می‌شوند. در انتها نیز با وهله سازی از BookController و فراخوانی متد Run آن خروجی زیر نمایان خواهد شد.

نکته بخش Startup  را از فایل App.Xaml خذف نمایید و در متد Startup این فایل کد زیر را کپی کنید:

public partial class App : Application
    {
        protected override void OnStartup(StartupEventArgs e)
        {
            new Bootstrapper.AppBootstrapper().Run();
        }
    }
در پایان، ساختار پروژه به صورت زیر خواهد شد:

نکته: می‌توان بخش اسکن اسمبلی‌ها را توسط یک DirecotryCatalog به صورت زیر خلاصه کرد:
Catalog.Catalogs.Add(new DirectoryCatalog(Environment.CurrentDirectory));
در این صورت تمام اسمبلی‌های موجود در این مسیر اسکن خواهند شد.
نکته: می‌توان به جای جداسازی فیزیکی لایه‌ها آن‌ها را از طریق Directory‌ها به صورت منطقی در قالب یک اسمبلی نیز مدیریت کرد.
نکته: بهتر است به جای رفرنس مستقیم اسمبلی‌ها به Bootstrapper با استفاده از Pre post build در قسمت  Build Event، اسمبلی‌های مورد نظر را در یک مسیر Build کپی نمایید که روش آن به تفصیل در این پست و این پست شرح داده شده است.
دانلود سورس پروژه
مطالب
بررسی Bad code smell ها : کامنت
برای مشاهده طبقه بندی Bad code smell‌ها می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.
استفاده از کامنت، به خودی خود یک الگوی بد کد نویسی نیست. ولی ممکن است این امکان به درستی استفاده نشده و فایده مد نظر توسعه دهنده را نداشته باشد.  
زمانیکه متدی پر از کامنت‌های توضیحی در مورد متد و پیاده سازی آن باشد، احتمالا مشکلی به وجود خواهد آمد. معمولا کامنت‌های توضیحی زمانی استفاده می‌شوند که کد به اندازه کافی گویای کاری که انجام می‌دهد نباشد. زمانیکه چنین شرایطی بوجود آمد، یکی از اولین راه حل‌ها، اعمال تغییراتی بر روی کد، برای درک بهتر آن است.  
نامگذاری مناسب و استفاده از نام‌های معنی دار برای بخش‌های مختلف کد مانند نام کلاس‌ها، نام متدها، نام متغیرها و پارامتر‌ها، نقش بسیار مهمی را در زمینه کاهش کامنت‌های نامناسب خواهند داشت. 
اما وجود کامنت‌های توضیحی در مورد کد چه اشکالی را ایجاد می‌کنند؟ یکی از بزرگترین اشکالاتی که چنین کامنت‌هایی با خود به همراه می‌آورند، نگهداری سخت آنها است. فرض کنید کامنتی وجود دارد که عملیات انجام شده توسط کدی را توضیح می‌دهد. زمانیکه آن مکانیزم تغییر کرد، نیاز خواهد بود که کامنت مربوطه نیز به دقت بررسی شود و تغییر کند. در تولید نرم افزارهای پیچیده این کار بسیار دشوار و زمینه ساز خطا خواهد بود و اگر به دلیل سختی کار یا عجله در تولید، کامنت‌ها بروز نشوند، دیگر هیچ یک از کامنت‌های نوشته شده در کد، مورد اعتماد نخواهند بود و کار به مراتب سخت‌تر نیز خواهد شد.  
چند مورد از انواع کامنت‌هایی که بهتر است از آنها پرهیز کنیم، در ادامه مطرح شده‌اند.  

کامنت‌های اضافی یا توضیح واضحات   

کامنت‌هایی که بالای متد‌ها یا کلاس‌ها مشاهده می‌شوند و توصیف کننده کاری هستند که آن کلاس یا عضو آن انجام می‌دهد. هنگام توصیف یک کلاس یا عضوی از آن حتما باید توجه داشت که توضیح واضحات انجام نشود. به طور مثال کد زیر را در نظر بگیرید:  
// Computes the employee salary  
public int CalculateSalary(int emplyeeId)  
{  
      return int.MaxValue;  
}
امضای متد به اندازه کافی نشان دهنده این است که چه کاری را انجام می‌دهد. پس نیازی به کامنت بالای آن وجود نخواهد داشت. در این مثال، کامنت معمولی بالای متد استفاده شده است. در مثال مذکور این امکان وجود داشت که  از مدل xml documentation استفاده شود؛ ولی در اصل موضوع تفاوتی ایجاد نمی‌کرد.   

زمانیکه می‌توان از متغیر یا متد استفاده کرد 

زمانیکه در بدنه متدها با محاسبه یا چک‌هایی روبرو هستیم که به اندازه کافی واضح نیستند، یکی از اولین راهکارهایی که به نظر می‌رسد، نوشتن کامنت برای آنها است. به طور مثال در متدی که مسئول پاک کردن یک حساب، در یک نرم افزار حسابداری است، چکی به صورت زیر داشته باشیم:  
// checks that an account is used or not and checks that an account has childs or not  
if (voucherLineRepository.Any(dd => dd.PostingAccountId == accountId)   
                || accountRepository.Any(dd => dd.ParentId == accountId]))  
{  
       return;  
}
یک راه بهتر برای انجام این کار، ایجاد دو متد است که نشان دهنده موضوع مورد چک باشند. به صورت زیر:  
if (UsedInVouchers(accountId) || HasChilds(accountId))  
{  
      return;  
}
حتی می‌توان یک قدم جلوتر رفت و به طور کلی منطق بررسی این که حساب قابل حذف هست یا نه را هم به متد دیگری منتقل کرد. مانند کد زیر:  
if (!CanDeleteAccount(accountId)) {  
    return;  
}  
...
public bool CanDeleteAccount(int accountId)  
{  
    if (UsedInVouchers(accountId) || HasChilds(accountId))  
    {  
        return false;  
    }  
    return true;  
}


کدهای کامنت شده  

کدهای کامنت شده حسی از ترس و عدم اطمینان را به مشاهده کننده انتقال می‌دهند. کسی که با کد کامنت شده مواجه شده نمی‌تواند اطمینان داشته باشد که کد به طور کلی حذف شده، یا موقتا حذف شده و یا باید از حالت کامنت در بیاید یا خیر؟ 
کسی که آن را کامنت کرده نیز از کار خود اطمینان نداشته! اگر اطمینان داشت که کامنت شدن کد مورد نظر هیچ اختلالی را ایجاد نخواهد کرد و کسی نیازی به آن نمی‌داشت و حتما آن را به طور کلی حذف می‌کرد.   


کامنت‌های اجباری 

در بعضی پروژه‌ها، تیم برنامه نویسی تصمیم می‌گیرد که به صورت اجباری بالای هر متد و عضوی از کلاسها کامنت‌هایی برای روشن‌تر شدن موضوع ایجاد کنند. نتیجه‌ای که این کار خواهد داشت، ایجاد یک سری کامنت‌های تکراری و اضافه است. کامنت‌هایی که در خیلی مواقع حتی کپی نام عضو مورد نظر هستند. در بعضی از پروژه‌هایی که به صورت فریم ورک هستند، به دلیل ذات پروژه شاید نوشتن توضیحات اضافه تصمیم خوبی باشد. ولی در بیشتر موارد نوشتن کامنت‌های اجباری نتیجه خوبی نخواهد داشت.  


لاگ تغییرات  

در سالهای پیش این عادت وجود داشت که تغییرات اعلام شده در کدهای برنامه به صورت کامنت در بالای فایلهای مورد نظر وارد می‌شد. با وجود اینکه با استفاده از ابزارهای سورس کنترل، این موارد خیلی مشاهده نمی‌شود؛ ولی ذکر آن خالی از لطف نیست. در حال حاضر عموما ابزارهای سورس کنترل می‌توانند نقش نگهداری لاگ تغییرات و دلایل آن‌ها را به خوبی بر عهده بگیرند.  

کامنت در زبان‌های برنامه نویسی امکان خوبی است؛ به شرطی که به خوبی مورد استفاده قرار گیرد. 
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
ساده شدن امکان تعریف ایندکس‌ها با Attributes از EF-Core 5x

ویژگی جدید Index که در اسمبلی Microsoft.EntityFrameworkCore.Abstractions واقع شده‌است، امکان تعریف انواع و اقسام ایندکس‌ها را میسر می‌کند. این ویژگی باید به خود کلاس اعمال شود و نه تک تک خواص. چند مثال:
الف) تعریف ایندکس بر روی خاصیت Url یک کلاس
[Index(nameof(Url))]
public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string Url { get; set; }
}
که امکان تعریف نام سفارشی آن نیز میسر است:
[Index(nameof(Url), Name = "Index_Url")]

ب) ایندکس‌های ترکیبی
[Index(nameof(FirstName), nameof(LastName))]
public class Person
{
    public int PersonId { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}

ج) ایندکس‌های منحصربفرد
[Index(nameof(Url), IsUnique = true)]
public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string Url { get; set; }
}
نظرات مطالب
معرفی DNTProfiler
- تصویر انتهای بحث در ویندوز 8.1 تهیه شده‌است.
- این برنامه برای اجرا نیاز به دات نت فریم ورک 4 دارد. بنابراین بر روی ویندوزهای XP SP3 به بعد قابل اجرا است.
- ضمنا خطاهای برنامه در فایل متنی به نام ErrorsLog.Log در کنار فایل اجرایی برنامه ثبت می‌شوند.
نظرات مطالب
پشتیبانی از حذف و به‌روز رسانی دسته‌ای رکوردها در EF 7.0

یک نکته‌ی تکمیلی: روش استفاده از خواص راهبری، در به‌روزسانی‌های دسته‌ای

در همین مثال مطلب جاری، فرض کنید موجودیت کاربر، به همراه خاصیت محاسباتی تعداد کتاب‌ها (NumberOfBooks) هم هست:

public class User
{
    // ...

    public virtual List<Book> Books { get; set; } = new();

    public int NumberOfBooks { get; set; }
}

اگر سعی کنیم این خاصیت را به صورت زیر به‌روز رسانی کنیم که در آن مقدار تعداد کتاب‌ها به کمک خاصیت راهبری Books محاسبه شود:

await context.Users.Where(x=> x.Id == 1).ExecuteUpdateAsync(s => s.SetProperty(user => user.NumberOfBooks,
                user => user.Books.Count()));

به خطای زیر می‌رسیم:

... could not be translated. Additional information: Translation of member 'Books' on entity type 'User' failed. This commonly occurs when the specified member is unmapped.

عنوان می‌کند که این خاصیت راهبری، نگاشت نشده‌است. برای رفع این مشکل باید به صورت زیر عمل کرد:

await context.Users
             .Where(user => user.Id == 1)
             .Select(user => new
             {
                user.NumberOfBooks,
                BooksCount = user.Books.Count()
             })
             .ExecuteUpdateAsync(s => s.SetProperty(arg => arg.NumberOfBooks, arg => arg.BooksCount));

در اینجا تنها کاری که انجام شده، انجام محاسبات و نگاشت‌های لازم، پیش از فراخوانی متد ExecuteUpdateAsync است.

مطالب
Asp.Net Identity #2
پیشتر در اینجا در مورد تاریخچه‌ی سیستم Identity مطالبی را عنوان کردیم. در این مقاله می‌خواهیم نحوه‌ی برپایی سیستم Identity را بحث کنیم.
ASP.NET Identity مانند ASP.NET Membership به اسکیمای SQL Server وابسته نیست؛ اما Relational Storage همچنان واحد ذخیره سازی پیش فرض و آسانی می‌باشد. بدین جهت که تقریبا بین همه‌ی توسعه دهندگان جا افتاده است. ما در این نوشتار از LocalDB جهت ذخیره سازی جداول استفاده می‌کنیم. ذکر این نکته ضروری است که سیستم Identity از Entity Framework Code First جهت ساخت اسکیما استفاده می‌کند.
پیش از هر چیز، ابتدا یک پروژه‌ی وب را ایجاد کنید؛ مانند شکل زیر:

در مرحله‌ی بعد سه پکیج زیر را باید نصب کنیم :

- Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework

-   Microsoft.AspNet.Identity.OWIN

-  Microsoft.Owin.Host.SystemWeb

بعد از اینکه پکیج‌های بالا را نصب کردیم، باید فایل Web.config را بروز کنیم. اولین مورد، تعریف یک Connection String می‌باشد:
<connectionStrings>
 <add name="IdentityDb" 
      providerName="System.Data.SqlClient"
      connectionString="Data Source=(localdb)\v11.0;Initial Catalog=IdentityDb;Integrated Security=True;Connect Timeout=15;Encrypt=False;TrustServerCertificate=False;MultipleActiveResultSets=True"/>
 </connectionStrings>
بعد از آن، تعریف یک کلید در قسمت AppSettings تحت عنوان Owin:AppStartup است:
<appSettings>
 <add key="webpages:Version" value="3.0.0.0" />
 <add key="webpages:Enabled" value="false" />
 <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
 <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true" />
 <add key="owin:AppStartup" value="Users.IdentityConfig" />
 </appSettings>
Owin مدل شروع برنامه (Application Startup Model) خودش را تعریف می‌کند که از کلاس کلی برنامه (منظور Global.asax) جداست. AppSetting تعریف شده با نام owin:Startup شناخته می‌شود و مشخص کننده کلاسی است که Owin وهله سازی خواهد کرد. وقتی برنامه شروع به کار می‌کند، تنظیمات خودش را از این کلاس دریافت خواهد کرد (در این نوشتار کلاس IdentityConfig می‌باشد).

ساخت کلاس User
مرحله‌ی بعد ساخت کلاس User می‌باشد. این کلاس بیانگر یک کاربر می‌باشد. کلاس User باید از کلاس IdentityUser ارث بری کند که این کلاس در فضای نام Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework قرار دارد. کلاس IdentityUser فراهم کننده‌ی یک کاربر عمومی و ابتدایی است. اگر بخواهیم اطلاعات اضافی مربوط به کاربر را ذخیره کنیم باید آنها در کلاسی که از کلاس IdentityUser ارث بری می‌کند قرار دهیم. کلاس ما در اینجا AppUser نام دارد.
using System;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
namespace Users.Models 
{
   public class AppUser : IdentityUser 
  {
      // پروپرتی‌های اضافی در اینجا
  }
}

ساخت کلاس Database Context برنامه
مرحله‌ی بعد ساخت کلاس DbContext برنامه می‌باشد که بر روی کلاس AppUser عمل میکند. کلاس Context برنامه که ما در اینجا آن را AppIdentityDbContext تعریف کرده‌ایم، از کلاس <IdentityDbContext<T ارث بری می‌کند که T همان کلاس User می‌باشد (در مثال ما AppUser) .
using System.Data.Entity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using Users.Models;
namespace Users.Infrastructure {
 public class AppIdentityDbContext : IdentityDbContext<AppUser> 
{
   public AppIdentityDbContext() 
              : base("IdentityDb") { }

  static AppIdentityDbContext() 
 {
    Database.SetInitializer<AppIdentityDbContext>(new IdentityDbInit());
  }
 public static AppIdentityDbContext Create() {
 return new AppIdentityDbContext();
 }
 }
public class IdentityDbInit
 : DropCreateDatabaseIfModelChanges<AppIdentityDbContext> {
 protected override void Seed(AppIdentityDbContext context) {
 PerformInitialSetup(context);
 base.Seed(context);
 }
 public void PerformInitialSetup(AppIdentityDbContext context) {
 // initial configuration will go here
 }
 }
}

ساخت کلاس User Manager
یکی از مهمترین کلاسهای Identity کلاس User Manager (مدیر کاربر) می‌باشد که نمونه‌هایی از کلاس User را مدیریت می‌کند. کلاسی را که تعریف می‌کنیم، باید از کلاس <UserManager<T ارث بری کند که T همان کلاس User می‌باشد. کلاس UserManager خاص EF نمی‌باشد و ویژگی‌های عمومی بیشتری برای ساخت و انجام عملیات بر روی داده‌های کاربر را فراهم می‌نماید.

کلاس UserManager حاوی متدهای بالا است. اگر دقت کنید، می‌بینید که تمامی متدهای بالا به کلمه‌ی Async ختم می‌شوند. زیرا Asp.Net Identity تقریبا کل ویژگیهای برنامه نویسی Async را پیاده سازی کرده است و این بدین معنی است که عملیات میتوانند به صورت غیر همزمان اجرا شده و دیگر فعالیت‌ها را بلوکه نکنند.

using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using Microsoft.AspNet.Identity.Owin;
using Microsoft.Owin;
using Users.Models;

namespace Users.Infrastructure 
{
 public class AppUserManager : UserManager<AppUser> 
{

 public AppUserManager(IUserStore<AppUser> store)
 : base(store) {
 }
 public static AppUserManager Create( IdentityFactoryOptions<AppUserManager> options, IOwinContext context) 
{
 AppIdentityDbContext db = context.Get<AppIdentityDbContext>();
 AppUserManager manager = new AppUserManager(new UserStore<AppUser>(db));
 return manager;
 }
 }
}

زمانی که Identity نیاز به وهله‌ای از کلاس AppUserManager داشته باشد، متد استاتیک Create را صدا خواهد زد. این عمل زمانی اتفاق می‌افتد که عملیاتی بر روی داده‌های کاربر انجام گیرد. برای ساخت وهله‌ای از کلاس AppUserManager نیاز به کلاس <UserStor<AppUser دارد. کلاس <UserStore<T یک پیاده سازی از رابط <IUserStore<T  توسط  EF میباشد که وظیفه‌ی آن فراهم کننده‌ی پیاده سازی Storage-Specific متدهای تعریف شده در کلاس User Manager (که در اینجا AppUserManager ) می‌باشد. برای ساخت <UserStore<T نیاز به وهله‌ای از کلاس AppIdentityDbContext می‌باشد که از طریق Owin به صورت زیر قابل دریافت است:

AppIdentityDbContext db = context.Get<AppIdentityDbContext>();

یک پیاده سازی از رابط IOwinContext، به عنوان پارامتر به متد Create پاس داده می‌شود. در این پیاده سازی، یک تابع جنریک به نام Get تعریف شده که اقدام به برگشت وهله ای از اشیای ثبت شده‌ی در کلاس شروع Owin می‌نماید.


ساخت کلاس شروع Owin

اگر خاطرتان باشد یک کلید در قسمت AppSettings فایل Web.config به صورت زیر تعریف کردیم:

<add key="owin:AppStartup" value="Users.IdentityConfig" />

قسمت Value کلید بالا از دو قسمت تشکیل شده است: Users بیانگر فضای نام برنامه‌ی شماست و IdentityConfig بیانگر کلاس شروع می‌باشد. (البته شما می‌توانید هر نام دلخواهی را برای کلاس شروع بگذارید. فقط دقت داشته باشید که نام کلاس شروع و مقدار، با کلیدی که تعریف می‌کنید یکی باشد)

Owin مستقل از ASP.NET اعلام شده است و قراردادهای خاص خودش را دارد. یکی از این قراردادها تعریف یک کلاس و وهله سازی آن به منظور بارگذاری و پیکربندی میان افزار و انجام دیگر کارهای پیکربندی که نیاز است، می‌باشد. به طور پیش فرض این کلاس Start نام دارد و در پوشه‌ی App_Start تعریف می‌شود. این کلاس حاوی یک متد به نام Configuration می‌باشد که بوسیله زیرساخت Owin فراخوانی می‌شود و یک پیاده سازی از رابط Owin.IAppBuilder به عنوان آرگومان به آن پاس داده می‌شود که کار پشتیبانی از Setup میان افزار مورد نیاز برنامه را برعهده دارد.

using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.Owin;
using Microsoft.Owin.Security.Cookies;
using Owin;
using Users.Infrastructure;
namespace Users 
{
 public class IdentityConfig 
{
 public void Configuration(IAppBuilder app) 
{
 app.CreatePerOwinContext<AppIdentityDbContext>(AppIdentityDbContext.Create);
 app.CreatePerOwinContext<AppUserManager>(AppUserManager.Create);
 app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions {
 AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
 LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
 });
 }
 }
}

رابط IAppBuilder بوسیله تعدادی متد الحاقی که در کلاسهایی که در فضای نام Owin تعریف شده‌اند، تکمیل شده است. متد CreatePerOwinContext کار ساخت وهله‌ای از کلاس AppUserManager و کلاس AppIdentityDbContext را برای هر درخواست بر عهده دارد. این مورد تضمین می‌کند که هر درخواست، به یک داده‌ی تمیز از Asp.Net Identity دسترسی خواهد داشت و نگران اعمال همزمانی و یا کش ضعیف داده نخواهد بود. متد UseCookieAuthentication به Asp.Net Identity می‌گوید که چگونه از کوکی‌ها برای تصدیق هویت کاربران استفاده کند که Optionهای آن از طریق کلاس CookieAuthenticationOptions مشخص می‌شود. مهمترین قسمت در اینجا پروپرتی LoginPath می‌باشد و مشخص می‌کند که کلاینت‌های تصدیق هویت نشده، هنگام دسترسی به یک منبع محافظت شده، به کدام URL هدایت شوند که توسط یک رشته به متد PathString پاس داده می‌شود.

خوب دوستان برپایی سیستم Identity به پایان رسید. انشالله در قسمت بعدی به چگونگی استفاده‌ی از این سیستم خواهیم پرداخت.

مطالب
انتقال SVN به یک سیستم جدید

در راستای مهاجرت به ویندوز 7، کار نصب و راه اندازی SVN و کلاینت‌های آن باید مجددا انجام می‌شد. اگر برای بار اول است که به مبحث SVN برخورد می‌کنید، مطالعه این جزوه توصیه می‌شود. مطالب ذیل برای افرادی مفید است که قصد انتقال سیستم SVN موجود خود را به مکان و یا سیستم عامل دیگری در اسرع وقت دارند.

الف) دریافت و نصب Visual SVN server
یا می‌توان SVN خالص را از سایت آن دریافت کرد و یا جهت سهولت کار و همچنین دسترسی به یک کنسول مدیریتی می‌توان برنامه‌ی رایگان Visual SVN server را از آدرس زیر دریافت و نصب کرد:

پس از نصب، ابتدا باید یا کاربر جدیدی را جهت استفاده از منابع آن تعریف کرد و یا از نحوه‌ی اعتبار سنجی یکپارچه با ویندوز هم می‌توان استفاده کرد که من از این روش دوم استفاده می‌کنم (شکل زیر، کلیک راست بر روی نود اصلی visual SVN server و سپس انتخاب خواص و مراجعه به برگه‌ی اعتبار سنجی آن):



ب)دریافت و نصب TortoiseSVN

نصب آن نکته‌ی خاصی ندارد. اما یک سری نکته‌ی ریز پس از نصب آن بهتر است رعایت شود که در ادامه ذکر می‌شود:

ج) دریافت و نصب برنامه‌ی WinMerge
برنامه‌ی Diff پیش فرض TortoiseSVN آنچنان قوی نیست. به همین جهت می‌توان برنامه‌ی WinMerge را با آن یکپارچه کرد. برای این منظور ابتدا آن‌را دریافت نمائید:

اگر پس از نصب TortoiseSVN آن‌را نصب کنید، در حین نصب پیشنهاد یکپارچه سازی با TortoiseSVN را نیز می‌دهد. اگر ابتدا WinMerge را نصب کرده‌اید و سپس TortoiseSVN بر روی سیستم شما نصب شده، فقط کافی است مطابق شکل زیر ابتدا به قسمت Diff viewers آن مراجعه کرده و سپس با انتخاب گزینه‌ی external ، دستور خط فرمان زیر را وارد نمائید:

C:\Program Files (x86)\WinMerge\WinMergeU.exe -e -x -ub -dl %bname -dr %yname %base %mine



بدیهی است مسیر WinMergeU.exe مطابق مسیر نصب در سیستم شما باید تنظیم شود.

د) تنظیم مسیر تحت نظر قرار گرفتن سیستم
TortoiseSVN به صورت پیش فرض کل سیستم را جهت مشاهده‌ی تغییرات تحت نظر قرار می‌دهد که گاهی باعث کاهش کارآیی آن خواهد شد. برای رفع این مشکل می‌توان مسیرهایی را که پروژه‌های شما در آن قرار دارند را به آن معرفی نمود تا بار کلی سیستم کاهش یابد.



همانطور که در شکل نیز ملاحظه می‌کنید، Include path مقدار دهی شده است.

ه) مشخص سازی پسوندهایی که بهتر است از آن‌ها صرفنظر شود
به برگه‌ی general تنظیمات TortoiseSVN مراجعه کرده و در قسمت global ignore pattern آن، موارد زیر را وارد نمائید:



این موارد شامل پروژه‌های دات نت، دلفی ، VC و امثال آن است و همچنین یک سری فایل بایناری که عموما با پروژه‌های برنامه نویسی نیازی به ثبت نگارش آن‌ها نیست.

*.dcu *.~* dcu temp *.exe *.zip *.bkm *.ddp *.cfg *.dof *.dsk *.ini *.hlp *.gid *.bmp *.png *.gif ~* *.log bin debug release *.map *.chm *.bkf Thumbs.db *.mdb .obj *.elf *.stat *.ddp *.bpl *.map *.GID *.hlp *.opt *.dll *.raw *.BIN *.obj *.pdb *.scc Debug Release *.xml obj *.~* *.backup *.INI *.ArmLog *.KeyLog *.NanoLog *.Stats *.PreARM *.old *.drc *.*~ *.doc *.pdf *.bmp *.jpg *.MRW *.NEF *.ORF *.psd *.X3F __history *.local *.identcache *.bak Thumbs.db *.ldb *.dex *.rar DllDcu *.lck CVS cvs *.txt *.TXT *.jdbg *.HLP *.KWF *.xls *.cnt *.dsm *.dti *.tmp *.lnk *.cbk *.mes *.suo *.ncb *.user _ReSharper.* [Bb]in obj [Dd]ebug [Rr]elease *.aps *.eto


در همین برگه، اگر هنوز از VS2003 استفاده می‌کنید، تیک مربوط به استفاده از _svn بجای .svn را قرار دهید تا VS.Net با پوشه‌های مدیریتی ذکر شده مشکل پیدا نکند.

و) نصب افزونه‌های SVN سازگار با VS.Net
یا می‌توان از افزونه‌ی Visual SVN استفاده کرد (که رایگان نیست) و یا AnkhSVN که رایگان و سورس باز است.
ولی در کل یک مورد را بیشتر نصب نکنید. علت هم کند شدن VS.Net است به دلیل فعالیت‌های پشت صحنه‌ی هر کدام از این افزونه‌ها که زیاده روی در تعداد آن‌ها گاها باعث کرش هم می‌شود. بنابراین همان یک مورد کافی است.

ز) Import مخزن‌های قبلی
تا اینجا مقدمات کار فراهم شد. اکنون نوبت به import مخزن‌های بجا مانده از سیستم قبلی است. برای اینکار مطابق شکل زیر، گزینه‌ی import existing repositories را انتخاب کرده و مسیر مخزن‌های قبلی خود را باید معرفی نمود (به ازای هر کدام یکبار باید این عملیات صورت گیرد).



پس از انجام این مراحل یکبار باید سیستم reboot شود و اکنون همه چیز مثل قبل خواهد شد!


نکته:
اگر مسیر ریشه مخزن‌های جدید با مسیر آن‌ها در سیستم قبلی متفاوت است، هنگام commit کارهای خود با خطای زیر متوقف خواهید شد:
Commit failed (details follow): Unable to open an ra_local session to URL
Unable to open repository 'file:///C:/Repositories/tracking/trunk'




اشکالی ندارد! برای رفع آن باید از گزینه‌ی relocate مربوط به TortoiseSVN استفاده کرد.
بر روی پوشه کاری پروژه خود کلیک راست کرده، انتخاب گزینه‌ی TortoiseSVN و سپس انتخاب گزینه‌ی Relocate آن باید صورت گیرد. در اینجا می‌توان مسیر جدید ریشه اصلی مخزن را در سیستم جدید معرفی کرد.