مطالب
KnockoutJs #6 - آشنایی با extender ها
پیاده سازی Extender
همان طور که در پست‌های و مثال‌های قبلی مشاهده شد با استفاده از Ko.Observable توانستیم عملیات مقید سازی را به کمک ویژگی‌های خواندن و نوشتن ساده، پیاده سازی نماییم. اما قصد داریم در طی عملیات نوشتن به جای یک tracking ساده تغییرات، بتوانیم یک سری عملیات مشخص را نیز اجرا نماییم. چیزی شبیه به AOP  دنیای back-end . یعنی بتوانیم کد اصلی برنامه را در هنگام عملیات خواندن و نوشتن خاصیت‌ها، با یک سری کد مورد نظر مزین نماییم. برای این کار مفهوم extender در KO تعبیه شده است.

برای ساخت یک extender کافیست تابع مورد نظر را به عنوان آرگومان به شی ko.extenders پاس دهیم. پارامتر اول این تابع، شیء observable شده مورد نظر و پارامتر دوم آن، شیء option برای انجام یک سری تنظیمات یا فرستادن مقادیر مورد نظر به تابع است. خروجی این تابع نیز می‌تواند یک شی observable یا حتی یک شی computed/observable نیز باشد.
یک مثال ساده برای extender‌ها به صورت زیر است:
ko.extenders.logOpt = function(target, option) {
    target.subscribe(function(newValue) {
       console.log(option + ": " + newValue);
    });
    return target;
};
در مثال بالا با ایجاد یک extender برای شی target که خود آن به عنوان آرگومان به تابع پاس داده می‌شود، به ازای هر تغییر در مقدار شیء target، مقدار جدید نیز در console نمایش داده خواهد شد. مقدار چاپ شده در console برابر است با مقدار شی option + مقدار جدید شی target به ازای هر تغییر.

برای استفاده از این extender کافیست آن را در هنگام تعریف تابع observable برای خواص، به صورت زیر فراخوانی نمایید:
this.firstName = ko.observable("Masoud").extend({logOpt: "my first name"});
مقدار 'my first name' همان مقدار پاس داده شده در قالب شی option است. در نتیجه خروجی console به صورت زیر خواهد شد:
my first name : Masoud

پیاده سازی یک extender جهت اعلام هشدار برای مقادیر منفی

برای اینکه هنگام ورود داده‌ها توسط کاربر، بتوانیم با ورود مقادیر منفی یک هشدار (تغییر رنگ ورودی) اعلام کنیم، می‌توان به صورت زیر عمل نمود:
ko.extenders.negativeValueWarn = function (target, option) {
    target.hasWarning = ko.observable();

    function warn(newValue) {
        if(newValue && newValue.substring) {
            newValue = parseFloat(newValue);
        }
        target.hasWarning(newValue < 0 ? true : false);
    }

    warn(target());

    target.subscribe(warn);

    return target;
};
تابع warn با در اختیار داشتن مقدار جدید و بررسی منفی یا مثبت بودن آن  نتیجه را به تابع set شی  hasWarning ارسال می‌کند.

یاد آوری
: در KO برای انتساب مقدار جدید به خواصی که به صورت observable تعریف شده اند به صورت زیر:
target(NewValue) => فراخوانی به صورت تابع و پاس دادن مقدار جدید به آن
و برای به به دست آوردن این مقادیر از اشیای Observable به صورت زیر عمل می‌نماییم:
target() => فراخوانی به صورت تابع بدون آرگومان
خروجی مثال بالا

پیاده سازی یک extender برای انتساب مقادیر Boolean به Radio Button ها
برای اینکه radio button‌ها نیز بتوانند فقط با مقادیر Boolean مقدار دهی شوند و از طرفی در هنگام عملیات مقید سازی و ارسال نتایج در قالب شی Json به سرور، بدون هیچ گونه تغییر و محاسبات مقادیر مورد نظر به صورت true/false (از نوع Boolean) باشند می‌توان به صورت زیر عمل نمود:
ko.extenders["booleanValue"] = function (target) {
    target.formattedValue = ko.computed({
        read: function () {
            if (target() === true) return "True";
            else if (target() === false) return "False";
        },
        write: function (newValue) {
            if (newValue) {
                if (newValue === "False") target(false);
                else if (newValue === "True") target(true);
            }
        }
    });

    target.formattedValue(target());
    return target;
};
در کد بالا یک sub-observable به نام formattedValue ایجا شده است و همان طور که ملاحظه می‌نمایید از نوع computed می‌باشد. در تابع read آن (هنگام عملیات مقید سازی برای خواندن مقادیر) اگر مقدار مورد نظر برابر با true از نوع boolean بود مقدار True (به صورت string) و اگر برابر با false بود مقدار False برگشت داده می‌شود. هنگام عملیات write بر عکس عمل خواهد شد.
با فرض اینکه کد‌های Html صفحه به صورت زیر است:
<span>Do you want fries with that?</span>
<label>
  <input type="radio" name="question" value="True"
             data-bind="value: myValue.formattedValue" /> Yes
</label>
<label>
  <input type="radio" name="question" value="False"
             data-bind="value: myValue.formattedValue" /> No
</label>
 Json Object مورد نظر که مقادیر boolean در آن به صورت true یا false است و بعد از عملیات مقید سازی در هنگام انتساب مقادیر، آن‌ها را تبدیل به True یا False برای المان‌های Html می‌کند. و در هنگام ورود اطلاعات توسط کاربر و انتساب آن‌ها به شی Json ، مقادیر تبدیل به true یا false از نوع boolean خواهند شد.
برای استفاده از آن کافیست به صورت زیر عمل نمایید:
 this.myValue= ko.observable(false).extend({ booleanValue: null });

مطالب
Solar Calendar 3.0 منتشر شد
نسخه ۳ تقویم هجری/میلادی برای زبان برنامه نویسی دلفی منتشر شد :


کامپوننت تقویم هجری/میلادی یا Solar Calendar Package ابزاری است  جهت نمایش، تبدیل و تغییر تاریخ به دو شکل شمسی و میلادی در محیط توسعه دلفی که تحت مجوز MPL 1.1  منتشر شده است. از این ابزار میتوان در تولید و پیاده سازی نرم‌افزارهای کاربردی تحت ویندوز استفاده کرد. این ابزار امکان انجام عملیات مختلف بر روی تاریخ خورشیدی(شمسی) و میلادی را دارد، برای نمونه میتوان به تبدیل تاریخ میلادی به خورشیدی و  برعکس، دریافت جداگانه روز، ماه و سال به صورت عدد، دریافت جداگانه نام روز و ماه به صورت رشته‌ای اشاره کرد. همچنین انجام ده‌ها عملیات مختلف بر روی تاریخ توسط این ابزار امکان پذیر است.

ویژگیی‌های نسخه 3 :
  • رابط کاربری جدید
  • اتصال به دیتابیس
  • قابل نصب بر روی نسخه‌های Delphi 7, 2007, 2009, 2010, XE, XE2  
  • رفع اشکال توابع محاسباتی



می‌توانید کامپوننت Solar Calendar 3.0 را از  اینجا  دانلود کنید.
نظرات اشتراک‌ها
ارتقا به dotnet core 2
با سلام و احترام
قسمت آخر مقاله یعنی قطعه کد
// Only used by EF Tooling
        public static IWebHost BuildWebHost(string[] args)
        {
            return WebHost.CreateDefaultBuilder()
                .ConfigureAppConfiguration((ctx, cfg) =>
                {
                    cfg.SetBasePath(Directory.GetCurrentDirectory())
                        .AddJsonFile("appsettings.json", true) // require the json file!
                        .AddEnvironmentVariables();
                })
                .ConfigureLogging((ctx, logging) => { }) // No logging
                .UseStartup()
                .UseSetting("DesignTime", "true")
                .Build();
        }
راه حل استانداردی نمیباشد و البته که با این حال نیاز به تکمیل شدن دارد به این شکل که باید در فایل startup.cs از تنظیم اضافه شده یعنی
UseSetting("DesignTime", "true")
جهت جلوگیری از Initial شدن دیتابیس در هنگام استفاده از Entity Framework Core Tooling به طور مثال عملیات Migration استفاده کرد
if (_config["DesignTime"] != "true")
{
  using (var scope = app.ApplicationServices.CreateScope())
  {
    var initializer = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<YourSampleDataInitializer>();
    initializer.RunAsync().Wait();
  }
}
در ادامه روش توصیه شده توسط مایکروسافت پیاده سازی اینترفیس جدید IDesignTimeDbContextFactory میباشد که به واسطه آن EF موفق به یافتن Context برنامه در هنگام عملیات Migration میشود.قطعه کد زیر نمونه ای از این پیاده سازی است.
public class BloggingContextFactory : IDesignTimeDbContextFactory<BloggingContext>
    {
        public BloggingContext Create(string[] args)
        {
            var optionsBuilder = new DbContextOptionsBuilder<BloggingContext>();
            optionsBuilder.UseSqlite("Data Source=blog.db");

            return new BloggingContext(optionsBuilder.Options);
        }
    }
البته همه این موارد زمانی درست کار خواهد کرد که فایل Program.cs برنامه را نیز به شکل جدید آن یعنی
public static void Main(string[] args)
        {
            BuildWebHost(args).Run();
        }

        public static IWebHost BuildWebHost(string[] args) =>
            WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                .UseStartup<Startup>()
                .Build();
تغییر دهیم.دلیل آن هم ... EF Core 2.0: design-time DbContext discovery
مطالب
ASP.NET MVC #13

اعتبار سنجی اطلاعات ورودی در فرم‌های ASP.NET MVC

زمانیکه شروع به دریافت اطلاعات از کاربران کردیم، نیاز خواهد بود تا اعتبار اطلاعات ورودی را نیز ارزیابی کنیم. در ASP.NET MVC، به کمک یک سری متادیتا، نحوه‌ی اعتبار سنجی، تعریف شده و سپس فریم ورک بر اساس این ویژگی‌ها، به صورت خودکار اعتبار اطلاعات انتساب داده شده به خواص یک مدل را در سمت کلاینت و همچنین در سمت سرور بررسی می‌نماید.
این ویژگی‌ها در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند که به صورت پیش فرض در هر پروژه جدید ASP.NET MVC لحاظ می‌شود.

یک مثال کاربردی

مدل زیر را به پوشه مدل‌های یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC اضافه کنید:

using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer
{
public int Id { set; get; }

[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
public string Name { set; get; }

[Display(Name = "Email address")]
[Required(ErrorMessage = "Email address is required.")]
[RegularExpression(@"\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*",
ErrorMessage = "Please enter a valid email address.")]
public string Email { set; get; }

[Range(0, 10)]
[Required(ErrorMessage = "Rating is required.")]
public double Rating { set; get; }

[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
public DateTime StartDate { set; get; }
}
}

سپس کنترلر جدید زیر را نیز به برنامه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication9.Models;

namespace MvcApplication9.Controllers
{
public class CustomerController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var customer = new Customer();
return View(customer);
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(Customer customer)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
//todo: save data
return Redirect("/");
}
return View(customer);
}
}
}

بر روی متد Create کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را Customer انتخاب کنید. همچنین قالب Scaffolding را نیز بر روی Create قرار دهید.

توضیحات تکمیلی

همانطور که در مدل برنامه ملاحظه می‌نمائید، به کمک یک سری متادیتا یا اصطلاحا data annotations، تعاریف اعتبار سنجی، به همراه عبارات خطایی که باید به کاربر نمایش داده شوند، مشخص شده است. ویژگی Required مشخص می‌کند که کاربر مجبور است این فیلد را تکمیل کند. به کمک ویژگی StringLength، حداکثر تعداد حروف قابل قبول مشخص می‌شود. با استفاده از ویژگی RegularExpression، مقدار وارد شده با الگوی عبارت باقاعده مشخص گردیده، مقایسه شده و در صورت عدم تطابق، پیغام خطایی به کاربر نمایش داده خواهد شد. به کمک ویژگی Range، بازه اطلاعات قابل قبول، مشخص می‌گردد.
ویژگی دیگری نیز به نام System.Web.Mvc.Compare مهیا است که برای مقایسه بین مقادیر دو خاصیت کاربرد دارد. برای مثال در یک فرم ثبت نام، عموما از کاربر درخواست می‌شود که کلمه عبورش را دوبار وارد کند. ویژگی Compare در یک چنین مثالی کاربرد خواهد داشت.
در مورد جزئیات کنترلر تعریف شده در قسمت 11 مفصل توضیح داده شد. برای مثال خاصیت this.ModelState.IsValid مشخص می‌کند که آیا کارmodel binding موفق بوده یا خیر و همچنین اعتبار سنجی‌های تعریف شده نیز در اینجا تاثیر داده می‌شوند. بنابراین بررسی آن پیش از ذخیره سازی اطلاعات ضروری است.
در حالت HttpGet صفحه ورود اطلاعات به کاربر نمایش داده خواهد شد و در حالت HttpPost، اطلاعات وارد شده دریافت می‌گردد. اگر دست آخر، ModelState معتبر نبود، همان اطلاعات نادرست وارد شده به کاربر مجددا نمایش داده خواهد شد تا فرم پاک نشود و بتواند آن‌ها را اصلاح کند.
برنامه را اجرا کنید. با مراجعه به مسیر http://localhost/customer/create، صفحه ورود اطلاعات کاربر نمایش داده خواهد شد. در اینجا برای مثال در قسمت ورود اطلاعات آدرس ایمیل، مقدار abc را وارد کنید. بلافاصله خطای اعتبار سنجی عدم اعتبار مقدار ورودی نمایش داده می‌شود. یعنی فریم ورک، اعتبار سنجی سمت کاربر را نیز به صورت خودکار مهیا کرده است.
اگر علاقمند باشید که صرفا جهت آزمایش، اعتبار سنجی سمت کاربر را غیرفعال کنید، به فایل web.config برنامه مراجعه کرده و تنظیم زیر را تغییر دهید:

<appSettings>
<add key="ClientValidationEnabled" value="true"/>

البته این تنظیم تاثیر سراسری دارد. اگر قصد داشته باشیم که این تنظیم را تنها به یک view خاص اعمال کنیم، می‌توان از متد زیر کمک گرفت:

@{ Html.EnableClientValidation(false); }

در این حالت اگر مجددا برنامه را اجرا کرده و اطلاعات نادرستی را وارد کنیم، باز هم همان خطاهای تعریف شده، به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما اینبار یکبار رفت و برگشت اجباری به سرور صورت خواهد گرفت، زیرا اعتبار سنجی سمت کاربر (که درون مرورگر و توسط کدهای جاوا اسکریپتی اجرا می‌شود)، غیرفعال شده است. البته امکان غیرفعال کردن جاوا اسکریپت توسط کاربر نیز وجود دارد. به همین جهت بررسی خودکار سمت سرور، امنیت سیستم را بهبود خواهد بخشید.

نحوه تعریف عناصر مرتبط با اعتبار سنجی در Viewهای برنامه نیز به شکل زیر است:

<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.ValidationSummary(true)
<fieldset>
<legend>Customer</legend>

<div class="editor-label">
@Html.LabelFor(model => model.Name)
</div>
<div class="editor-field">
@Html.EditorFor(model => model.Name)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.Name)
</div>

همانطور که ملاحظه می‌کنید به صورت پیش فرض از jQuery validator در سمت کلاینت استفاده شده است. فایل jquery.validate.unobtrusive متعلق به تیم ASP.NET MVC است و کار آن وفق دادن سیستم موجود، با jQuery validator می‌باشد (validation adapter). در نگارش‌های قبلی، از کتابخانه‌های اعتبار سنجی مایکروسافت استفاده شده بود، اما از نگارش سه به بعد، jQuery به عنوان کتابخانه برگزیده مطرح است.
Unobtrusive همچنین در اینجا به معنای مجزا سازی کدهای جاوا اسکریپتی، از سورس HTML صفحه و استفاده از ویژگی‌های data-* مرتبط با HTML5 برای معرفی اطلاعات مورد نیاز اعتبار سنجی است:
<input data-val="true" data-val-required="The Birthday field is required." id="Birthday" name="Birthday" type="text" value="" />

اگر خواستید این مساله را بررسی کنید، فایل web.config قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه را باز کنید. در آنجا مقدار UnobtrusiveJavaScriptEnabled را false کرده و بار دیگر برنامه را اجرا کنید. در این حالت کلیه کدهای اعتبار سنجی، به داخل سورس View رندر شده، تزریق می‌شوند و مجزا از آن نخواهند بود.
نحوه‌ی تعریف این اسکریپت‌ها نیز جالب توجه است. متد Url.Content، یک متد سمت سرور می‌باشد که در زمان اجرای برنامه، مسیر نسبی وارد شده را بر اساس ساختار سایت اصلاح می‌کند. حرف ~ بکارگرفته شده، در ASP.NET به معنای ریشه سایت است. بنابراین مسیر نسبی تعریف شده از ریشه سایت شروع و تفسیر می‌شود.
اگر از این متد استفاده نکنیم، مجبور خواهیم شد که مسیرهای نسبی را به شکل زیر تعریف کنیم:

<script src="../../Scripts/customvaildation.js" type="text/javascript"></script>

در این حالت بسته به محل قرارگیری صفحات و همچنین برنامه در سایت، ممکن است آدرس فوق صحیح باشد یا خیر. اما استفاده از متد Url.Content، کار مسیریابی نهایی را خودکار می‌کند.
البته اگر به فایل Views/Shared/_Layout.cshtml، مراجعه کنید، تعریف و الحاق کتابخانه اصلی jQuery در آنجا انجام شده است. بنابراین می‌توان این دو تعریف دیگر مرتبط با اعتبار سنجی را به آن فایل هم منتقل کرد تا همه‌جا در دسترس باشند.
توسط متد Html.ValidationSummary، خطاهای اعتبار سنجی مدل که به صورت دستی اضافه شده باشند نمایش داده می‌شود. این مورد در قسمت 11 توضیح داده شد (چون پارامتر آن true وارد شده، فقط خطاهای سطح مدل را نمایش می‌دهد).
متد Html.ValidationMessageFor، با توجه به متادیتای یک خاصیت و همچنین استثناهای صادر شده حین model binding خطایی را به کاربر نمایش خواهد داد.



اعتبار سنجی سفارشی

ویژگی‌های اعتبار سنجی از پیش تعریف شده، پر کاربردترین‌ها هستند؛ اما کافی نیستند. برای مثال در مدل فوق، StartDate نباید کمتر از سال 2000 وارد شود و همچنین در آینده هم نباید باشد. این موارد اعتبار سنجی سفارشی را چگونه باید با فریم ورک، یکپارچه کرد؟
حداقل دو روش برای حل این مساله وجود دارد:
الف) نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی
ب) پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject


تعریف یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی

using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute
{
public int MinYear { set; get; }

public override bool IsValid(object value)
{
if (value == null) return false;

var date = (DateTime)value;
if (date > DateTime.Now || date < new DateTime(MinYear, 1, 1))
return false;

return true;
}
}
}

برای نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی، با ارث بری از کلاس ValidationAttribute شروع می‌کنیم. سپس باید متد IsValid آن‌را تحریف کنیم. اگر این متد false برگرداند به معنای شکست اعتبار سنجی می‌باشد.
در ادامه برای بکارگیری آن خواهیم داشت:
[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
[MyDateValidator(MinYear = 2000,
ErrorMessage = "Please enter a valid date.")]
public DateTime StartDate { set; get; }

اکنون مجددا برنامه را اجرا نمائید. اگر تاریخ غیرمعتبری وارد شود، اعتبار سنجی سمت سرور رخ داده و سپس نتیجه به کاربر نمایش داده می‌شود.


اعتبار سنجی سفارشی به کمک پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject

یک سؤال: اگر اعتبار سنجی ما پیچیده‌تر باشد چطور؟ مثلا نیاز باشد مقادیر دریافتی چندین خاصیت با هم مقایسه شده و سپس بر این اساس تصمیم گیری شود. برای حل این مشکل می‌توان از اینترفیس IValidatableObject کمک گرفت. در این حالت مدل تعریف شده باید اینترفیس یاد شده را پیاده سازی نماید. برای مثال:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using MvcApplication9.CustomValidators;

namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer : IValidatableObject
{
//... same as before

public IEnumerable<ValidationResult> Validate(ValidationContext validationContext)
{
var fields = new[] { "StartDate" };
if (StartDate > DateTime.Now || StartDate < new DateTime(2000, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Please enter a valid date.", fields);

if (Rating > 4 && StartDate < new DateTime(2003, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Accepted date should be greater than 2003", fields);
}
}
}

در اینجا در متد Validate، فرصت خواهیم داشت تا به مقادیر کلیه خواص تعریف شده در مدل دسترسی پیدا کرده و بر این اساس اعتبار سنجی بهتری را انجام دهیم. اگر اطلاعات وارد شده مطابق منطق مورد نظر نباشند، کافی است توسط yield return new ValidationResult، یک پیغام را به همراه فیلدهایی که باید این پیغام را نمایش دهند، بازگردانیم.
به این نوع مدل‌ها، self validating models هم گفته می‌شود.


یک نکته:

از MVC3 به بعد، حین کار با ValidationAttribute، امکان تحریف متد IsValid به همراه پارامتری از نوع ValidationContext نیز وجود دارد. به این ترتیب می‌توان به اطلاعات سایر خواص نیز دست یافت. البته در این حالت نیاز به استفاده از Reflection خواهد بود و پیاده سازی IValidatableObject، طبیعی‌تر به نظر می‌رسد:

protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
{
var info = validationContext.ObjectType.GetProperty("Rating");
//...
return ValidationResult.Success;
}




فعال سازی سمت کلاینت اعتبار سنجی‌های سفارشی

اعتبار سنجی‌های سفارشی تولید شده تا به اینجا، تنها سمت سرور است که فعال می‌شوند. به عبارتی باید یکبار اطلاعات به سرور ارسال شده و در بازگشت، نتیجه عملیات به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما ویژگی‌های توکاری مانند Required و Range و امثال آن، علاوه بر سمت سرور، سمت کاربر هم فعال هستند و اگر جاوا اسکریپت در مرورگر کاربر غیرفعال نشده باشد، نیازی به ارسال اطلاعات یک فرم به سرور جهت اعتبار سنجی اولیه، نخواهد بود.
در اینجا باید سه مرحله برای پیاده سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت طی شود:
الف) ویژگی سفارشی اعتبار سنجی تعریف شده باید اینترفیس IClientValidatable را پیاده سازی کند.
ب) سپس باید متد jQuery validation متناظر را پیاده سازی کرد.
ج) و همچنین مانند تیم ASP.NET MVC، باید unobtrusive adapter خود را نیز پیاده سازی کنیم. به این ترتیب متادیتای ASP.NET MVC به فرمتی که افزونه jQuery validator آن‌را درک می‌کند، وفق داده خواهد شد.

در ادامه، تکمیل کلاس سفارشی MyDateValidator را ادامه خواهیم داد:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute, IClientValidatable
{
// ... same as before

public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(
ModelMetadata metadata,
ControllerContext context)
{
var rule = new ModelClientValidationRule
{
ValidationType = "mydatevalidator",
ErrorMessage = FormatErrorMessage(metadata.GetDisplayName())
};
yield return rule;
}
}
}

در اینجا نحوه پیاده سازی اینترفیس IClientValidatable را ملاحظه می‌نمائید. ValidationType، نام متدی خواهد بود که در سمت کلاینت، کار بررسی اعتبار داده‌ها را به عهده خواهد گرفت.
سپس برای مثال یک فایل جدید به نام customvaildation.js به پوشه اسکریپت‌های برنامه با محتوای زیر اضافه خواهیم کرد:

/// <reference path="jquery-1.5.1-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate.unobtrusive.js" />

jQuery.validator.addMethod("mydatevalidator",
function (value, element, param) {
return Date.parse(value) < new Date();
});

jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool("mydatevalidator");

توسط referenceهایی که مشاهده می‌کنید، intellisense جی‌کوئری در VS.NET فعال می‌شود.
سپس به کمک متد jQuery.validator.addMethod، همان مقدار ValidationType پیشین را معرفی و در ادامه بر اساس مقدار value دریافتی، تصمیم گیری خواهیم کرد. اگر خروجی false باشد، به معنای شکست اعتبار سنجی است.
همچنین توسط متد jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool، این متد جدید را به مجموعه وفق دهنده‌ها اضافه می‌کنیم.
و در آخر این فایل جدید باید به View مورد نظر یا فایل master page سیستم اضافه شود:

<script src="@Url.Content("~/Scripts/customvaildation.js")" type="text/javascript"></script>




تغییر رنگ و ظاهر پیغام‌های اعتبار سنجی

اگر از رنگ پیش فرض قرمز پیغام‌های اعتبار سنجی خرسند نیستید، باید اندکی CSS سایت را ویرایش کرد که شامل اعمال تغییرات به موارد ذیل خواهد شد:

1. .field-validation-error
2. .field-validation-valid
3. .input-validation-error
4. .input-validation-valid
5. .validation-summary-errors
6. .validation-summary-valid




نحوه جدا سازی تعاریف متادیتا از کلاس‌های مدل برنامه

فرض کنید مدل‌های برنامه شما به کمک یک code generator تولید می‌شوند. در این حالت هرگونه ویژگی اضافی تعریف شده در این کلاس‌ها پس از تولید مجدد کدها از دست خواهند رفت. به همین منظور امکان تعریف مجزای متادیتاها نیز پیش بینی شده است:

[MetadataType(typeof(CustomerMetadata))]
public partial class Customer
{
class CustomerMetadata
{

}
}

public partial class Customer : IValidatableObject
{


حالت کلی روش انجام آن هم به شکلی است که ملاحظه می‌کنید. کلاس اصلی، به صورت partial معرفی خواهد شد. سپس کلاس partial دیگری نیز به همین نام که در برگیرنده یک کلاس داخلی دیگر برای تعاریف متادیتا است، به پروژه اضافه می‌گردد. به کمک ویژگی MetadataType، کلاسی که قرار است ویژگی‌های خواص از آن خوانده شود، معرفی می‌گردد. موارد عنوان شده، شکل کلی این پیاده سازی است. برای نمونه اگر با WCF RIA Services کار کرده باشید، از این روش زیاد استفاده می‌شود. کلاس خصوصی تو در توی تعریف شده صرفا وظیفه ارائه متادیتاهای تعریف شده را به فریم ورک خواهد داشت و هیچ کاربرد دیگری ندارد.
در ادامه کلیه خواص کلاس Customer به همراه متادیتای آن‌ها باید به کلاس CustomerMetadata منتقل شوند. اکنون می‌توان تمام متادیتای کلاس اصلی Customer را حذف کرد.



اعتبار سنجی از راه دور (remote validation)

فرض کنید شخصی مشغول به پر کردن فرم ثبت نام، در سایت شما است. پس از اینکه نام کاربری دلخواه خود را وارد کرد و مثلا به فیلد ورود کلمه عبور رسید، در همین حال و بدون ارسال کل صفحه به سرور، به او پیغام دهیم که نام کاربری وارد شده، هم اکنون توسط شخص دیگری در حال استفاده است. این مکانیزم از ASP.NET MVC3 به بعد تحت عنوان Remote validation در دسترس است و یک درخواست Ajaxایی خودکار را به سرور ارسال خواهد کرد و نتیجه نهایی را به کاربر نمایش می‌دهد؛ کارهایی که به سادگی توسط کدهای جاوا اسکریپتی قابل مدیریت نیستند و نیاز به تعامل با سرور، در این بین وجود دارد. پیاده سازی آن هم به نحو زیر است:
برای مثال خاصیت Name را در مدل برنامه به نحو زیر تغییر دهید:

[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
[System.Web.Mvc.Remote(action: "CheckUserNameAndEmail",
controller: "Customer",
AdditionalFields = "Email",
HttpMethod = "POST",
ErrorMessage = "Username is not available.")]
public string Name { set; get; }

سپس متد زیر را نیز به کنترلر Customer اضافه کنید:

[HttpPost]
[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
public ActionResult CheckUserNameAndEmail(string name, string email)
{
if (name.ToLowerInvariant() == "vahid") return Json(false);
if (email.ToLowerInvariant() == "name@site.com") return Json(false);
//...
return Json(true);
}


توضیحات:
توسط ویژگی System.Web.Mvc.Remote، نام کنترلر و متدی که در آن قرار است به صورت خودکار توسط jQuery Ajax فراخوانی شود، مشخص خواهند شد. همچنین اگر نیاز بود فیلدهای دیگری نیز به این متد کنترلر ارسال شوند، می‌توان آن‌ها را توسط خاصیت AdditionalFields، مشخص کرد.
سپس در کدهای کنترلر مشخص شده، متدی با پارامترهای خاصیت مورد نظر و فیلدهای اضافی دیگر، تعریف می‌شود. در اینجا فرصت خواهیم داشت تا برای مثال پس از بررسی بانک اطلاعاتی، خروجی Json ایی را بازگردانیم. return Json false به معنای شکست اعتبار سنجی است.
توسط ویژگی OutputCache، از کش شدن نتیجه درخواست‌های Ajaxایی جلوگیری کرده‌ایم. همچنین نوع درخواست هم جهت امنیت بیشتر، به HttpPost محدود شده است.
تمام کاری که باید انجام شود همین مقدار است و مابقی مسایل مرتبط با اعمال و پیاده سازی آن خودکار است.


استفاده از مکانیزم اعتبار سنجی مبتنی برمتادیتا در خارج از ASP.Net MVC

مباحثی را که در این قسمت ملاحظه نمودید، منحصر به ASP.NET MVC نیستند. برای نمونه توسط متد الحاقی زیر نیز می‌توان یک مدل را مثلا در یک برنامه کنسول هم اعتبار سنجی کرد. بدیهی است در این حالت نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations، به برنامه اضافه کنیم و تمام عملیات هم دستی است و فریم ورک ویژه‌ای هم وجود ندارد تا یک سری از کارها را به صورت خودکار انجام دهد.

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.Helper
{
public static class ValidationHelper
{
public static bool TryValidateObject(this object instance)
{
return Validator.TryValidateObject(instance, new ValidationContext(instance, null, null), null);
}
}
}



نظرات مطالب
مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی توسط Entity framework Core
طبق کدهای زیر که در پراپرتیهای کلاس owned استفاده شده هیچ وقت نال ثبت نمیشود و بجای نال صفر ثبت میشود.
public double TotalRating { get ; set ; } = 0.0 ; 
public int TotalRaters { get ; set ; } = 0 ; 
public double AverageRating { get ; set ; } = 0.0 ;
 در هیچ یک از عملیات Add,Edit ایرادی ندارد. فقط هنگام حذف آن محصول را حذف نمیکند ولی اگر از کلاس owned شده استفاده نکنم تمام عملیات بدرستی انجام میشود. آیا برای ownesOne درست نوشتم:
modelBuilder.Entity<Product>().OwnsOne(p = > p.Rating)
مطالب
معرفی Reactive extensions
Reactive extensions یا به صورت خلاصه Rx ،کتابخانه‌ی سورس باز تهیه شده‌ای توسط مایکروسافت است که اگر بخواهیم آن‌را به ساده‌ترین شکل ممکن تعریف کنیم، معنای Linq to events را می‌دهد و امکان مدیریت تعامل‌های پیچیده‌ی async را به صورت declaratively فراهم می‌کند. هدف آن بسط فضای نام System.Linq و تبدیل نتایج یک کوئری LINQ به یک مجموعه‌ی Observable است؛ به همراه مدیریت مسایل همزمانی آن.
این افزونه جزو موفق‌ترین کتابخانه‌های دات نتی مایکروسافت در سال‌های اخیر به شما می‌رود؛ تا حدی که معادل‌های بسیاری از آن برای زبان‌های دیگر مانند Java، JavaScript، Python، ‍CPP و غیره نیز تهیه شده‌اند.


استفاده از Rx به همراه یک کوئری LINQ

یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کنید. سپس برای نصب کتابخانه‌ی Rx، دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت اجرا نمائید:
 PM> Install-Package Rx-Main
نصب آن از طریق نیوگت، به صورت خودکار کلیه وابستگی‌های مرتبط با آن‌را نیز به پروژه‌ی جاری اضافه می‌کند:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
  <package id="Rx-Core" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
  <package id="Rx-Interfaces" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
  <package id="Rx-Linq" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
  <package id="Rx-Main" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
  <package id="Rx-PlatformServices" version="2.2.4" targetFramework="net45" />
</packages>
سپس متد Main این برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.Linq;

namespace Rx01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number => number);
            foreach (var number in query)
            {
                Console.WriteLine(number);
            }
            finished();
        }

        private static void finished()
        {
            Console.WriteLine("Done!");
        }
    }
}
در اینجا یک سری عملیات متداول را مشاهده می‌کنید. بازه‌ای از اعداد توسط متد Enumerable.Range ایجاد شده و سپس به کمک یک حلقه‌، تمام آیتم‌های آن نمایش داده می‌شوند. همچنین در پایان کار نیز یک متد دیگر فراخوانی شده‌است.
اکنون اگر بخواهیم همین عملیات را توسط Rx انجام دهیم، به شکل زیر خواهد بود:
using System;
using System.Linq;
using System.Reactive.Linq;

namespace Rx01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number => number);
            var observableQuery = query.ToObservable();
            observableQuery.Subscribe(onNext: number => Console.WriteLine(number), onCompleted: () => finished());
        }

        private static void finished()
        {
            Console.WriteLine("Done!");
        }
    }
}
ابتدا نیاز است تا کوئری متداول LINQ را تبدیل به نمونه‌ی Observable آن کرد. اینکار را توسط متد الحاقی ToObservable که در فضای نام System.Reactive.Linq تعریف شده‌است، انجام می‌دهیم. به این ترتیب، هر زمانیکه که عددی به query اضافه می‌شود، با استفاده از متد Subscribe می‌توان تغییرات آن‌را تحت کنترل قرار داد. برای مثال در اینجا هربار که عددی در بازه‌ی 1 تا 5 تولید می‌شود، یکبار پارامتر onNext اجرا خواهد شد. برای نمونه در مثال فوق، از نتیجه‌ی آن برای نمایش مقدار دریافتی، استفاده شده‌است. سپس توسط پارامتر اختیاری onCompleted، در پایان کار، یک متد خاص را می‌توان فراخوانی کرد. خروجی برنامه در این حالت نیز به صورت ذیل است:
1
2
3
4
5
Done!
البته اگر قصد خلاصه نویسی داشته باشیم، سطر آخر متد Main، با سطر ذیل یکی است:
 observableQuery.Subscribe(Console.WriteLine, finished);

در این مثال ساده صرفا یک Syntax دیگر را نسبت به حلقه‌ی foreach متداول مشاهده کردیم که اندکی فشرده‌تر است. در هر دو حالت نیز عملیات انجام شده در تردجاری صورت گرفته‌اند. اما قابلیت‌ها و ارزش‌های واقعی Rx زمانی آشکار خواهند شد که پردازش موازی و پردازش در تردهای دیگر را در آن فعال کنیم.


الگوی Observer

Rx پیاده سازی کننده‌ی الگوی طراحی شیءگرایی به نام Observer است. برای توضیح آن یک لامپ و سوئیچ برق را درنظر بگیرید. زمانیکه لامپ مشاهده می‌کند سوئیچ برق در حالت روشن قرار گرفته‌است، روشن خواهد شد و برعکس. در اینجا به سوئیچ، subject و به لامپ، observer گفته می‌شود. هر زمان که حالت سوئیچ تغییر می‌کند، از طریق یک callback، وضعیت خود را به observer اعلام خواهد کرد. علت استفاده از callbackها، ارائه راه‌حل‌های عمومی است تا بتواند با انواع و اقسام اشیاء کار کند. به این ترتیب هر بار که شیء observer از نوع متفاوتی تعریف می‌شود (مثلا بجای لامپ یک خودرو قرار گیرد)، نیازی نخواهد بود تا subject را تغییر داد.
در Rx دو اینترفیس معادل observer و subject تعریف شده‌اند. در اینجا اینترفیس IObserver معادل observer است و اینترفیس IObservable معادل subject می‌باشد:
    class Subject : IObservable<int>
    {
        public IDisposable Subscribe(IObserver<int> observer)
        {
        }
    }
کار متد Subscribe، اتصال به Observer است و برای این حالت نیاز به کلاسی دارد که اینترفیس IObserver را پیاده سازی کند.
    class Observer : IObserver<int>
    {
        public void OnCompleted()
        {
        }

        public void OnError(Exception error)
        {
        }

        public void OnNext(int value)
        {
        }
    }
در اینجا OnCompleted زمانی اجرا می‌شود که پردازش مجموعه‌ای از اعداد int پایان یافته باشد. OnError در زمان وقوع استثنایی اجرا می‌شود و OnNext به ازای هر عدد موجود در مجموعه‌ی در حال پردازش، یکبار اجرا می‌شود. البته نیازی به پیاده سازی صریح این اینترفیس نیست و توسط متد توکار Observer.Create می‌توان به همین نتیجه رسید.
مجموعه‌های Observable کلید کار با Rx هستند. در مثال قبل ملاحظه کردیم که با استفاده از متد الحاقی ToObservable بر روی یک کوئری LINQ و یا هر نوع IEnumerable ایی،  می‌توان یک مجموعه‌ی Observable را ایجاد کرد. خروجی کوئری حاصل از آن به صورت خودکار اینترفیس IObservable را پیاده سازی می‌کند که دارای یک متد به نام Subscribe است.
در متد Subscribe کاری که به صورت خودکار صورت خواهد گرفت، ایجاد یک حلقه‌ی foreach بر روی مجموعه‌ی مورد آنالیز و سپس فراخوانی متد OnNext کلاس پیاده سازی کننده‌ی IObserver به ازای هر آیتم موجود در مجموعه است (فراخوانی observer.OnNext). در پایان کار هم فقط return this در اینجا صورت خواهد گرفت. در حین پردازش حلقه، اگر خطایی رخ دهد، متد observer.OnError انجام می‌شود.

در مثال قبل،کوئری LINQ نوشته شده، خروجی از نوع IObservable ندارد. به کمک متد الحاقی ToObservable:
public static System.IObservable<TSource> ToObservable<TSource>(
    this System.Collections.Generic.IEnumerable<TSource> source,
    System.Reactive.Concurrency.IScheduler scheduler)
به صورت خودکار، IEnumerable حاصل از کوئری LINQ را تبدیل به یک IObservable کرده‌ایم. به این ترتیب اکنون کوئری LINQ ما همانند سوئیچ برق عمل می‌کند و با تغییر آیتم‌های موجود در آن، مشاهده‌گرهایی که به آن متصل شده‌اند (از طریق فراخوانی متد Subscribe)، امکان دریافت سیگنال‌های تغییر وضعیت آن‌را خواهند داشت.
البته استفاده از متد Subscribe به نحوی که در مثال قبل ذکر شد، خلاصه شده‌ی الگوی Observer است. اگر بخواهیم دقیقا مانند الگو عمل کنیم، چنین شکلی را خواهد داشت:
 var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number => number);
var observableQuery = query.ToObservable();
var observer = Observer.Create<int>(onNext: number => Console.WriteLine(number));
observableQuery.Subscribe(observer);
ابتدا توسط متد ToObservable یک IObservable (سوئیچ) را ایجاد کرده‌ایم. سپس توسط کلاس Observer موجود در فضای نام System.Reactive، یک IObserver (لامپ) را ایجاد کرده‌ایم. کار اتصال سوئیچ به لامپ در متد Subscribe انجام می‌شود. اکنون هر زمانیکه تغییری در وضعیت observableQuery حاصل شود، سیگنالی را به observer ارسال می‌کند. در اینجا callbacks کار مدیریت observer را انجام می‌دهند.


پردازش نتایج یک کوئری LINQ در تردی دیگر توسط Rx

برای اجرای نتایج متد Subscribe در یک ترد جدید، می‌توان پارامتر scheduler متد ToObservable را مقدار دهی کرد:
using System;
using System.Linq;
using System.Reactive.Concurrency;
using System.Reactive.Linq;
using System.Threading;

namespace Rx01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine("Thread-Id: {0}", Thread.CurrentThread.ManagedThreadId);
            var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number => number);
            var observableQuery = query.ToObservable(scheduler: NewThreadScheduler.Default);
            observableQuery.Subscribe(onNext: number =>
            {
                Console.WriteLine("number: {0}, on Thread-id: {1}", number, Thread.CurrentThread.ManagedThreadId);
            }, onCompleted: () => finished());
        }

        private static void finished()
        {
            Console.WriteLine("Done!");
        }
    }
}
خروجی این مثال به نحو ذیل است:
 Thread-Id: 1
number: 1, on Thread-id: 3
number: 2, on Thread-id: 3
number: 3, on Thread-id: 3
number: 4, on Thread-id: 3
number: 5, on Thread-id: 3
Done!
پیش از آغاز کار و در متد Main، ترد آی دی ثبت شده مساوی 1 است. سپس هربار که callback متد Subscribe فراخوانی شده‌است، ملاحظه می‌کنید که ترد آی دی آن مساوی عدد 3 است. به این معنا که کلیه نتایج در یک ترد مشخص دیگر پردازش شده‌اند.
NewThreadScheduler.Default در فضای نام System.Reactive.Concurrency واقع شده‌است.


یک نکته
در نگارش‌های آغازین Rx، مقدار scheduler را می‌شد معادل Scheduler.NewThread نیز قرار داد که در نگارش‌های جدید منسوخ شده درنظر گرفته شده و به زودی حذف خواهد شد. معادل‌های جدید آن اکنون NewThreadScheduler.Default، ThreadPoolScheduler.Default و امثال آن هستند.


مدیریت خاتمه‌ی اعمال انجام شده‌ی در تردهای دیگر توسط Rx

یکی از مواردی که حین اجرای نتیجه‌ی callbackهای پردازش شده‌ی در تردهای دیگر نیاز است بدانیم، زمان خاتمه‌ی کار آن‌ها است. برای نمونه در مثال قبل، نمایش Done پس از پایان تمام callbacks انجام شده‌است. فرض کنید، callback پایان عملیات را حذف کرده و متد finished را پس از فراخوانی متد observableQuery.Subscribe قرار دهیم:
observableQuery.Subscribe(onNext: number =>
{
   Console.WriteLine("number: {0}, on Thread-id: {1}", number,     
                              Thread.CurrentThread.ManagedThreadId);
}/*, onCompleted: () => finished()*/);
finished();
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم به خروجی ذیل خواهیم رسید:
 Thread-Id: 1
number: 1, on Thread-id: 3
Done!
number: 2, on Thread-id: 3
number: 3, on Thread-id: 3
number: 4, on Thread-id: 3
number: 5, on Thread-id: 3
این خروجی بدین معنا است که متد  observableQuery.Subscribeدر حین اجرا شدن در تردی دیگر، صبر نخواهد کرد تا عملیات مرتبط با آن خاتمه یابد و سپس سطر بعدی را اجرا کند. بنابراین برای حل این مشکل، تنها کافی است به آن اعلام کنیم که پس از پایان عملیات، onCompleted را اجرا کن.


مدیریت استثناهای رخ داده در حین پردازش مجموعه‌های واکنشگرا

متد Subscribe دارای چندین overload است. تا اینجا نمونه‌ای که دارای پارامترهای onNext و onCompleted بودند را بررسی کردیم. اگر بخواهیم مدیریت استثناءها را نیز در اینجا اضافه کنیم، فقط کافی است از overload دیگر آن که دارای پارامتر onError است، استفاده نمائیم:
observableQuery.Subscribe(
  onNext: number => Console.WriteLine(number),
  onError: exception => Console.WriteLine(exception.Message),
  onCompleted: () => finished());
اگر callback پارامتر onError اجرا شود، دیگر به onCompleted نخواهیم رسید. همچنین دیگر onNext ایی نیز اجرا نخواهد شد.


مدیریت ترد اجرای نتایج حاصل از Rx در یک برنامه‌ی دسکتاپ WPF یا WinForms

تا اینجا مشاهده کردیم که اجرای callbackهای observer در یک ترد دیگر، به سادگی تنظیم پارامتر scheduler متد ToObservable است. اما در برنامه‌های دسکتاپ برای به روز رسانی عناصر رابط کاربری، حتما باید در تردی قرار داشته باشیم که آن رابط کاربری در آن ایجاد شده‌است یا به عبارتی در ترد اصلی برنامه؛ در غیر اینصورت برنامه کرش خواهد کرد. مدیریت این مساله نیز در Rx بسیار ساده‌است. ابتدا نیاز است بسته‌ی Rx-WPF را نصب کرد:
 PM> Install-Package Rx-WPF
سپس توسط متد ObserveOn می‌توان مشخص کرد که نتیجه‌ی عملیات باید بر روی کدام ترد اجرا شود:
 observableQuery.ObserveOn(DispatcherScheduler.Current).Subscribe(...)
روش دیگر آن استفاده از متد ObserveOnDispatcher می‌باشد:
 observableQuery.ObserveOnDispatcher().Subscribe(...)
بنابراین مشخص سازی پارامتر scheduler متد ToObservable، به معنای اجرای query آن در یک ترد دیگر و استفاده از متد ObserveOn، به معنای مشخص سازی ترد اجرای callbackهای مشاهده‌گر است.

و یا اگر از WinForms استفاده می‌کنید، ابتدا بسته‌ی Rx خاص آن‌را نصب کنید:
 PM> Install-Package Rx-WinForms
و سپس ترد اجرای callbackها را SynchronizationContext.Current مشخص نمائید:
 observableQuery.ObserveOn(SynchronizationContext.Current).Subscribe(...)

یک نکته‌
در Rx فرض می‌شود که کوئری شما زمانبر است و callbackهای مشاهده‌گر سریع عمل می‌کنند. بنابراین هدف از callbackهای آن، پردازش‌های سنگین نیست. جهت آزمایش این مساله، اینبار query ابتدایی برنامه را به شکل ذیل تغییر دهید که در آن بازگشت زمانبر یک سری داده شبیه سازی شده‌اند.
 var query = Enumerable.Range(1, 5).Select(number =>
{
   Thread.Sleep(250);
   return number;
});
سپس با استفاده از متد ToObservable، ترد دیگری را برای اجرای واقعی آن مشخص کنید تا در حین اجرای آن برنامه در حالت هنگ به نظر نرسد و سپس نمایش آن‌را به کمک متد ObserveOn، بر روی ترد اصلی برنامه انجام دهید.
نظرات مطالب
نوشتن TagHelperهای سفارشی برای ASP.NET Core
یک نکته‌ی تکمیلی: به روز رسانی یک Tag Helper از طریق Ajax

فرض کنید قسمتی از صفحه را با یک Tag Helper سفارشی ایجاد کرده‌اید. اگر بخواهید یک دکمه‌ی به روز رسانی را هم در اینجا اضافه کنید تا به صورت Ajax ایی این قسمت به روز شود، نیاز است بتوان این تگ هلپر را مجددا تولید کرد و سپس به صورت ()return Content بازگشت داد.
برای اینکار قسمتی که سبب رندر مجدد یک تگ هلپر می‌شود، به صورت زیر قابل پیاده سازی است:
var tagHelper = new MyCustomTagHelper();

var tagHelperContext = new TagHelperContext(
    allAttributes: new TagHelperAttributeList(),
    items: new Dictionary<object, object>(),
    uniqueId: Guid.NewGuid().ToString("N"));
 
var tagHelperOutput = new TagHelperOutput(
    tagName: "div",
    attributes: new TagHelperAttributeList(),
    getChildContentAsync: (useCachedResult, encoder) =>
    {
        var tagHelperContent = new DefaultTagHelperContent();
        tagHelperContent.SetContent(string.Empty);
        return Task.FromResult<TagHelperContent>(tagHelperContent);
    });
 
tagHelper.Process(tagHelperContext, tagHelperOutput);
var content = tagHelperOutput.Content.GetContent();
مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت دوم - نصب Docker
پس از آشنایی با مفهوم Containers، در این قسمت قصد داریم برنامه‌ی تقریبا 500 مگابایتی Docker for Windows Installer.exe را نصب کنیم.
 
پیش‌نیازهای نصب Docker بر روی ویندوز

مطابق مستندات آن، برای نصب داکر بر روی ویندوز به حداقل‌های زیر نیاز است:
- استفاده از ویندوز 10 نگارش enterprise، که شماره نگارش آن حداقل 1607 باشد (حداقل Anniversary Update باشد).
- مجازی سازی در BIOS فعال شده باشد.
البته مجازی سازی عموما به صورت پیش‌فرض فعال است. برای بررسی آن، taskmanager ویندوز را اجرا کرده و در برگه‌ی Performance آن، جائیکه مشخصات CPU را نمایش می‌دهد، یک سطر به Virtualization اختصاص دارد که مقدار آن باید enabled باشد (تصویر زیر) و اگر نیست، برای فعال کردن آن باید به تنظیمات BIOS سیستم خود مراجعه کنید:


روش دیگر دریافت این اطلاعات، اجرای دستور systeminfo در خط فرمان، با دسترسی مدیریتی است. در خروجی آن، عبارت «Virtualization Enabled In Firmware» را جستجو کنید که باید مقدار آن yes باشد.

- داشتن CPU با قابلیت SLAT یا Second Level Address Translation.
برای یافتن این موضوع، برنامه‌ی coreinfo را دریافت کرده و آن‌را به صورت coreinfo -v اجرا کنید. خروجی آن سه سطر مرتبط با مجازی سازی را به همراه دارد. اگر قابلیتی موجود نباشد، جلوی آن یک خط تیره و اگر قابلیتی موجود باشد، روبروی آن یک ستاره را مشاهده خواهید کرد.

روش دیگر بررسی آن، اجرای دستور msinfo32 در قسمت run ویندوز و سپس enter است. در قسمت system summary، اطلاعات Second Level Address Translation قابل مشاهده هستند (اگر No باشد، امکان اجرای containerهای لینوکسی را بر روی ویندوز نخواهید داشت):


- داشتن حداقل 4 گیگابایت RAM.
- فعال بودن Hyper-V نیز برای اجرای Linux Containers بر روی ویندوز، ضروری است (نصاب Docker، این‌کار را به صورت خودکار انجام می‌دهد).


دریافت نصاب Docker for Windows

برای دریافت نصاب داکر مخصوص ویندوز، به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://store.docker.com/editions/community/docker-ce-desktop-windows
که بلافاصله با تصویر کریه زیر مواجه خواهید شد:


برای رفع این مشکل، می‌توان از روش مطرح شده‌ی در مطلب «یک روش ساده برای دور زدن تحریم‌ها!» استفاده کرد؛ یعنی تنظیم DNS به 178.22.122.100 به صورت زیر:


پس از این تغییر، چون IP قابل مشاهده‌ی سیستم شما توسط سایت داکر تغییر می‌کند، اینبار صفحه‌ی دریافت Docker Community Edition for Windows به صورت زیر ظاهر می‌شود:


همانطور که مشاهده می‌کنید، عنوان کرده‌است که لطفا لاگین کنید تا بتوانید این برنامه را دریافت کنید. به همین جهت بر روی لینک آن کلیک کرده، یک اکانت جدید را در سایت docker ایجاد کنید (با یک ایمیل واقعی که تائیدیه آن‌را دریافت خواهید کرد). پس از آن، با این اکانت جدید به سایت داکر وارد شوید تا لینک دریافت فایل exe نصاب آن‌را دریافت کنید.
در این حالت مرورگر و یا حتی دانلودمنیجر شما بدون مشکل می‌توانند این فایل را دریافت کنند و همان تنظیم DNS فوق، مشکل عدم دسترسی را برطرف می‌کند.


نصب Docker for Windows

پس از اجرای نصاب آن و پایان عملیات نصب (که تنها کافی است در صفحه‌ی ابتدایی آن تیک مربوط به Windows Containers را نیز قرار دهید)، نیاز دارد تا شما را یکبار از سیستم Logout و login کند. پس از ورود به سیستم، تنظیمات ابتدایی آن به صورت خودکار صورت گرفته و در صورت فعال نبودن Hyper-V، پیام زیر را مشاهده خواهید کرد:


بر روی OK کلیک کنید تا اینکار با موفقیت به پایان برسد. البته پس از آن، منتظر حداقل یکبار ری‌استارت شدن خودکار سیستم، بدون اطلاع قبلی نیز باشید.

یک نکته: کاری که در قسمت فعالسازی Hyper-V به صورت خودکار انجام می‌شود، شامل اجرای سه دستور زیر، در کنسول پاور شل، با دسترسی مدیریتی و سپس ری استارت سیستم است:
Enable-WindowsOptionalFeature -Online -FeatureName Microsoft-Hyper-V -All -Verbose
Enable-WindowsOptionalFeature -Online -FeatureName Containers -All -Verbose
bcdedit /set hypervisorlaunchtype Auto
پس از آن، خط فرمان را باز کرده و با ستفاده از docker CLI نصب شده، دستور docker info را صادر کنید، تا بتوانید مشخصات نگارش نصب شده را مشاهده نمائید.
C:\Users\Vahid>docker info
Containers: 0
 Running: 0
 Paused: 0
 Stopped: 0
Images: 0
Server Version: 18.06.1-ce
OSType: windows
OSType را در صورتیکه سیستم شما توانمندی‌های سخت افزاری لازم را داشته باشد، می‌توان به Linux نیز تغییر داد.


بررسی تنظیمات سوئیچ کردن بین Linux Containers و Windows Containers

پس از اتمام ری‌استارت‌ها، برای آزمایش فعال بودن Hyper-V، در قسمت Run ویندوز، عبارت Virtmgmt.msc را نوشته و enter کنید. اگر تصویر زیر را مشاهده نمی‌کنید:


یکبار بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست کرده و گزینه‌ی switch to Linux containers را انتخاب کنید تا پس از مدتی، آیکن MobyLinuxVM در قسمت virtual machines (تصویر فوق) ظاهر شود.


اگر پس از انتخاب این گزینه، پیام زیر را دریافت کردید:


و یا اگر بر روی این ماشین مجازی کلیک راست کردید و گزینه‌ی Start آن‌را انتخاب کردید و پیام زیر ظاهر شد:


قسمت «پیش‌نیازهای نصب Docker بر روی ویندوز» را با دقت بررسی کنید (خصوصا قسمت BIOS و SLAT). نبود یکی از موارد ذکر شده، سبب بروز این مشکل می‌شود.
برای مثال اجرای دستور coreinfo -v بر روی سیستم من چنین خروجی را به همراه دارد:
E:\>coreinfo -v

AuthenticAMD
Microcode signature: 00000000
HYPERVISOR      -       Hypervisor is present
SVM             *       Supports AMD hardware-assisted virtualization
NP              -       Supports AMD nested page tables (SLAT)
روبروی HYPERVISOR و همچنین SLAT یک - را قرار داده‌است. یعنی این موارد یا پشتیبانی نمی‌شوند و یا در BIOS فعال نشده‌اند.
همانطور که مشاهده می‌کنید، قابلیت SLAT در CPU این سیستم وجود ندارد. به همین جهت نمی‌توان به Linux containers سوئیچ کرد. هرچند windows containers آن کار می‌کند.

روش دیگر مشاهده‌ی این خطا، مراجعه‌ی به event viewer ویندوز است. در قسمت خطاهای سیستم، ممکن است خطای زیر را مشاهده کنید:
Hypervisor launch failed; Second Level Address Translation is required to launch the hypervisor.


آزمایش Docker نصب شده

پس از نصب docker، خط فرمان ویندوز را گشوده و دستور زیر را صادر کنید:
docker run hello-world
اگر از قسمت قبل به‌خاطر داشته باشید، hello-world در اینجا نام یک image است. البته چون این image بر روی سیستم ما موجود نیست، این دستور، ابتدا آن‌را از docker hub دریافت کرده و سپس اجرا می‌کند. بنابراین می‌شد ابتدا دستور pull را صادر کرد و سپس run. اما دستور run قادر است هر دو عمل را با هم انجام دهد.

یک نکته: این image، یک image لینوکسی است. به همین جهت پیش از اجرای این دستور، همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، یکبار بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست کرده و گزینه‌ی switch to Linux containers را انتخاب کنید. سپس دستور docker run hello-world را اجرا نمائید.

و یا در همین حال دستور docker run -p 80:80 nginx را صادر کنید تا وب سرور لینوکسی nginx را بتوانید تحت ویندوز اجرا کنید. پس از خاتمه‌ی عملیات دریافت و اجرای وب سرور، با توجه به تنظیم  p 80:80-، پورت 80 میزبان (اولین عدد)، به پورت 80 کانتینر نگاشت شده‌است. به همین جهت تنها با اجرای دستور http://localhost، خروجی این وب سرور را می‌توانید در مرورگر سیستم خود مشاهده کنید.
همانطور که مشاهده می‌کنید، با استفاده از داکر، پیش از آنکه بدانیم چگونه باید یک نرم افزار را نصب کرد، می‌توان از آن استفاده کرد!


روش متوقف کردن Containers در حال اجرا

اگر دستور docker ps را در خط فرمان ویندوز اجرا کنید، لیست پروسه‌های اجرا شده‌ی توسط آن قابل مشاهده هستند. در این لیست container id در حال اجرا نیز مشخص است. برای خاتمه‌ی کار آن، تنها کافی است دستور docker stop id را اجرا کنید.
یک نکته: ضرورتی به ذکر کامل id نیست. برای مثال ذکر سه حرف اول آن نیز کفایت می‌کند.


روش اجرای مجدد یک Container

فرض کنید می‌خواهیم سرور nginx را مجددا اجرا کنیم. یک روش آن، اجرای مجدد دستور docker run -p 80:80 nginx است که پیشتر آن‌را انجام دادیم. در این حالت این image تبدیل به container شده و همانند روش‌های متداول نصب نرم افزار، اکنون به عنوان یک نرم افزار نصب شده در دسترس است. برای مشاهده‌ی لیست آن‌ها، دستور docker ps -a را اجرا کنید. این لیست تا این لحظه باید شامل containerهای nginx و hello-world باشد. متوقف کردن یک container، سبب تخریب یا حذف آن نمی‌شود. در این حالت در لیستی که توسط دستور docker ps -a نمایش داده شده‌است، باز هم container idها قابل مشاهده هستند. فقط کافی است برای اجرای یکی از آن‌ها، دستور docker start id را اجرا کرد. به این صورت دیگر نیازی به ذکر دستور کامل docker run با تمام پارامترهای آن نیست. این id نیز همانطور که ذکر شد، می‌تواند سه حرف ابتدایی این id باشد تا حدی که نسبت به سایر idهای موجود، منحصربفرد شناخته شود. یا بجای container id می‌توان container name نمایش داده شده‌ی در این لیست را استفاده کرد.
پس از اجرای nginx توسط دستور docker start id، دو روش برای بررسی در حال اجرا بودن آن وجود دارد:
الف) مرورگر را باز کنیم و آدرس http://localhost را بررسی کنیم.
ب) دستور docker ps را در خط فرمان اجرا کنیم، تا مشخص شود که آیا پروسه‌ی nginx در حال اجرا است یا خیر؟

بنابراین دستور docker ps -a لیست تمام containers در حال اجرا و همچنین متوقف شده را نمایش می‌دهد. اما دستور docker ps تنها لیست containers در حال اجرا را نمایش خواهد داد.


روش حذف Containers از Docker

همانطور که در قسمت قبل نیز بحث شد، معادل نصب نرم افزار در اینجا، ایجاد یک container از یک image دریافتی از docker hub است. روش عکس آن، یعنی تخریب یک container، دقیقا معادل عزل نرم افزار از سیستم، در حالت‌های متداول است. برای اینکار مجددا دستور docker ps -a را اجرا می‌کنیم تا لیست تمام containerهای در حال اجرا و همچنین متوقف شده نمایش داده شوند. لیستی که در اینجا نمایش داده می‌شود، شبیه به لیستی است که در قسمت add/remove programs ویندوز مشاهده می‌کنید. این لیست معادل لیست نرم افزارهای نصب شده‌ی بر روی سیستم است و یا برای مشاهده‌ی لیست imageهای دریافتی از docker hub می‌توان دستور docker images را صادر کرد.
قبل از حذف یک container نیاز است آن‌را متوقف کنیم. برای این منظور از دستور docker stop id استفاده می‌شود. سپس اجرای دستور docker rm id، سبب حذف کامل این container خواهد شد. برای آزمایش آن، مجددا دستور docker ps -a را اجرا کنید.
دستور docker rm چندین id را نیز می‌پذیرد. می‌توان این idها و یا حتی سه حرف ابتدایی آن‌ها را با فاصله در اینجا ذکر کرد. علاوه بر id، ذکر نام containers نیز مجاز است.


روش حذف Imageهای دریافتی از Docker Hub

دستور docker rm، فقط containers را از سیستم حذف می‌کند (نرم افزارهای نصب شده). اما خود imageهای اصلی دریافت شده‌ی از docker hub را حذف نمی‌کند (معادل همان فایل‌های zip دریافت نرم افزار یا برنامه‌های نصاب، در حالت متداول و سنتی نصب نرم افزار). برای آزمایش آن دستور docker images را اجرا کنید. هنوز هم در لیست آن، تمام موارد دریافتی موجود هستند.
برای حذف یک image می‌توان از دستور docker rmi id استفاده کرد (rmi بجای rm). این id نیز در لیست docker images ظاهر می‌شود و ذکر قسمتی از آن، تا حدی که نسبت به سایر idهای لیست شده منحصربفرد باشد، کافی است. در اینجا بجای id، از نام image نیز می‌توان استفاده کرد. همچنین ذکر چندین id و یا نام نیز پس از دستور docker rmi، میسر است.


روش جستجوی imageها در Docker Hub توسط Docker CLI

فرض کنید می‌خواهیم image مربوط به راهنمای Docker را از Docker Hub دریافت کنیم. یک روش آن مراجعه‌ی مستقیم به سایت آن است و استفاده از امکانات جستجوی فراهم شده‌ی در آن سایت. روش دیگر، استفاده از Docker CLI است. اگر دستور docker search docs را در خط فرمان اجرا کنیم، لیست تمام مخازن کدی که در آن‌ها واژه‌ی docs قرار دارد، نمایش داده می‌شود. البته پیش از نصب image آن بهتر است به برگه‌ی tags مخزن کد آن نیز مراجعه کنید تا بتوانید حجم آن‌را نیز مشاهده نمائید که حدود یک گیگابایت است. مخازن docker hub، حاوی imageهای نصاب containerهای متناظر هستند. برای دریافت و اجرای آن می‌توان دستور docker run -p 4000:4000 docs/docker.github.io را اجرا کرد.
پس از دریافت یک گیگابایت مستندات، container آن بر روی پورت 4000 در سیستم ما (http://localhost:4000)، به صورت یک وب سایت استاتیک، قابل دسترسی خواهد بود. به این صورت می‌توان به مستندات کامل داکر به صورت آفلاین دسترسی داشت.


مفهوم Interactive Terminal در Docker

زمانیکه دستور اجرای مستندات آفلاین را صادر می‌کنید، در انتهای آن عنوان می‌کند که وب سایت محلی آن بر روی پورت 4000 قابل دسترسی است. سپس در ذیل آن ذکر شده‌است که اگر ctrl+c را فشار دهید، اجرای آن به پایان می‌رسد. اما عملا اینطور نیست و اگر دستور docker ps را صادر کنید، هنوز container در حال اجرای آن را می‌توان مشاهده کرد.
اما اگر اینبار دستور اجرای docker run را به همراه یک interactive terminal با سوئیچ it و نام docs صادر کنیم:
 docker run -p 4000:4000 -it --name docs docs/docker.github.io
اکنون اگر ctrl+c را فشار دهیم و پس از آن دستور docker ps را صادر کنیم، دیگر در لیست آن، container در حال اجرای docs مشاهده نمی‌شود.
سوئیچ it یا interactive terminal سبب می‌شود تا یک container در foreground، بجای background اجرا شود. به این ترتیب دستور ctrl+c، سبب خاتمه‌ی واقعی پروسه‌ی درحال اجرای در container می‌شود.
روش دیگر خاتمه‌ی این container، استفاده از نام ذکر شده‌است؛ یعنی اجرای دستور docker stop docs.

یک نکته: اگر می‌خواهید از terminal باز شده قطع شوید (مجددا به command prompt باز گردید) اما سبب خاتمه‌ی container آن نشوید، از ترکیب ctrl+p+q استفاده کنید.


اجرای containerهای ویندوزی

در مورد نحوه‌ی سوئیچ بین نوع‌های مختلف containerهای ویندوزی و لینوکسی پیشتر توضیح دادیم. برای این منظور می‌توان بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست کرده و گزینه‌ی switch to Windows/Linux containers را انتخاب کرد. باید دقت داشت که پشتیبانی از containerهای ویندوزی، از ویندوز 10، نگارش  1607، یا همان Anniversary Update آن به بعد، به ویژگی‌های ویندوز اضافه شده‌اند که به صورت خودکار توسط docker فعالسازی می‌شوند:



اجرای IIS به عنوان یک Windows Container

تا اینجا imageهای دریافتی، لینوکسی بودند. اگر گزینه‌ی Windows Containers را به روشی که گفته شد، فعال کنید، اینبار با اجرای دستورات docker ps و یا docker images، هیچ خروجی را دریافت نخواهید کرد. از این جهت که کانتینرهای ویندوزی و لینوکسی، به صورت کاملا ایزوله‌ای از هم اجرا و مدیریت می‌شوند. علت آن‌را هم در MobyLinuxVM که پیشتر با اجرای دستور Virtmgmt.msc بررسی کردیم، می‌توان یافت. Containerهای لینوکسی، در داخل MobyLinuxVM اجرا می‌شوند.
در اینجا به عنوان مثال می‌توان image رسمی مربوط به IIS را از docker hub دریافت و به صورت یک کانتینر ویندوزی اجرا کرد. البته پیش از اجرای دستورات آن بهتر است به برگه‌ی tags آن مراجعه کرده و حجم‌های نگارش‌های مختلف آن‌را بررسی کرد. اجرای دستور docker pull microsoft/iis به معنای دریافت tag ای به نام latest است (به حجم 6 گیگابایت!)؛ یعنی با دستور docker pull microsoft/iis:latest یکی است. بنابراین در اینجا بر اساس tagهای مختلف، می‌توان دستور pull متفاوتی را صادر کرد. برای مثال اگر دستور docker pull microsoft/iis:nanoserver را صادر کردید، نگارش مخصوص nano server آن‌را که فقط 449 مگابایت است، دریافت می‌کند. بنابراین از این پس به tagهای هر مخزن docker hub خوب دقت کنید و نگارش مختص به سیستم عامل خود را دریافت نمائید. عدم ذکر tag ای، همواره tag ویژه‌ای را به نام latest، دریافت می‌کند.
با اجرای دستور زیر
 docker run -p 81:80 -d --name iis microsoft/iis:nanoserver
داکر، ابتدا image مخصوص nanoserver آن‌را دریافت و سپس اجرا می‌کند. چون وب سرور است، نیاز به تنظیمات پورت آن‌را داریم. p 81:80- به این معنا است که پورت 80 کانتینر را (پورتی که IIS درون آن بر روی آن اجرا می‌شود)، به پورت 81 بر روی سیستم میزبان (یا همین ویندوز فعلی که داکر را اجرا می‌کند)، نگاشت کن. پارامتر d در اینجا به معنای detach است. یعنی به محض اجرای این دستور، کار اجرای این کانتینر در background انجام شده و سپس به خط فرمان، بازگشت داده می‌شویم. همچنین نامی نیز به این container انتساب داده شده‌است تا ساده‌تر بتوان با آن کار کرد.

یک نکته: مشکلی با اجرای IIS مخصوص نانوسرور بر روی ویندوز 10 به این صورت و توسط داکر نیست. بنابراین پس از اجرای دستور فوق، کار دریافت image و ساخت container و سپس اجرای آن به صورت خودکار انجام شده و بلافاصله به command prompt بازگشت داده می‌شویم (به علت استفاده‌ی از پارامتر d). اکنون اگر دستور docker ps را صادر کنیم، مشاهده می‌کنیم که کانتینر IIS مخصوص نانوسرور، هم اکنون بر روی ویندوز 10 در حال اجرا است و در آدرس http://localhost:81 قابل دسترسی است.

جهت تکمیل این بحث، بهتر است image مخصوص nanoserver را نیز از docker hub دریافت و اجرا کنیم:
 docker run microsoft/windowsservercore
حجم image آن 6GB است.


تنظیمات کارت شبکه‌ی Containers

هنگامیکه پروسه‌ای درون یک container اجرا می‌شود، ایزوله سازی‌های بسیاری نیز در مورد آن اعمال خواهد شد؛ به همین جهت گاهی از اوقات عده‌ای containerها را با ماشین‌های مجازی نیز مقایسه می‌کنند. برای مثال کانتینرها به همراه network adapter خاص خود نیز هستند؛ درست مانند اینکه یک کامپیوتر مجزای از سیستم جاری می‌باشند و اگر این network adapter را ping کنیم، می‌توان به این صورت نیز به آن کانتینر، دسترسی داشته باشیم.
برای یافتن آن، دستور docker inspect iis را صادر می‌کنیم. خروجی آن به همراه یک قسمت network نیز هست که داخل آن یک IP Address قابل مشاهده است. این IP است که مختص و منحصربفرد این container است. در ابتدا برای آزمایش آن، می‌توان آن‌را ping کرد؛ مانند ping 172.27.49.47. همچنین به تمام برنامه‌های داخل این container توسط این IP نیز می‌توان دسترسی یافت. برای مثال فراخوانی http://172.27.49.47:81 در مرورگر، سبب نمایش صفحه‌ی اول IIS می‌شود. البته اگر اینکار را انجام دهیم، کار نمی‌کند. علت اینجا است، نگاشت پورتی را که تعریف کرده‌ایم (پورت 81)، به پورتی در کامپیوتر میزبان است و نه این IP ویژه. برنامه‌ی اصلی IIS در داخل container، به پورت 80 بر روی این آدرس IP گوش فرا می‌دهد. اکنون اگر آدرس http://172.27.49.47:80 را در کامپیوتر میزبان فراخوانی کنیم، کار می‌کند.
بنابراین هرچند containerها به معنای نرم افزارهای از پیش نصب شده‌ی در حال اجرا هستند، اما ... به همراه ایزوله سازی‌های قابل توجهی بر روی کامپیوتر میزبان اجرا می‌شوند؛ درست مانند یک کامپیوتر مجزای از آن.
مطالب
به روز رسانی اطلاعات Master-Detail یا Master-Detail-DetailOfDetail با استفاده از EF Core

یکی از چالش‌هایی که در طراحی زیرساخت برای Domain هایی که تعداد زیادی عملیات CRUD را در back office سیستم خود دارند، داشتن مکانیزمی برای ذخیره سازی اطلاعات Master-Detail یا چه بسا Master-Detail-DetailOfDetail می‌باشد. در ادامه نحوه برخورد با چنین سناریوهایی را در EF Core و همچنین با استفاده از AutoMapper و FluentValidation بررسی خواهیم کرد.


موجودیت‌های فرضی

public abstract class Entity : IHaveTrackingState
{
    public long Id { get; set; }
    [NotMapped] public TrackingState TrackingState { get; set; }
}

public class Master : Entity
{
    public string Title { get; set; }
    public ICollection<Detail> Details { get; set; }
}

public class Detail : Entity
{
    public string Title { get; set; }

    public ICollection<DetailOfDetail> Details { get; set; }
    public Master Master { get; set; }
    public long MasterId { get; set; }
}

public class DetailOfDetail : Entity
{
    public string Title { get; set; }
    public Detail Detail { get; set; }
    public long DetailId { get; set; }
}

DbContext برنامه

public class ProjectDbContext : DbContext
{
    public DbSet<Master> Masters { get; set; }

    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
    {
        base.OnConfiguring(optionsBuilder);

        optionsBuilder.UseInMemoryDatabase("SharedDatabaseName");
    }
}

واسط IHaveTrackingState
public interface IHaveTrackingState
{
    TrackingState TrackingState { get; set; }
    //ICollection<string> ModifiedProperties { get; set; }
}

public enum TrackingState
{
    Unchanged = 0,
    Added = 1,
    Modified = 2,
    Deleted = 3
}

با استفاده از پراپرتی TrackingState بالا، امکان مشخص کردن صریح State رکورد ارسالی توسط کلاینت مهیا می‌شود. قبلا نیز مطلبی در راستای STE یا همان Self-Tracking Entity تهیه شده است؛ و همچنین نظرات ارسالی این مطلب نیز می‌تواند مفید واقع شود. 


DTO‌های متناظر با موجودیت‌های فرضی

public abstract class Model : IHaveTrackingState
{
    public long Id { get; set; }
    public TrackingState TrackingState { get; set; }
}

public class MasterModel : Model
{
    public string Title { get; set; }
    public ICollection<DetailModel> Details { get; set; }
}

public class DetailModel : Model
{
    public string Title { get; set; }
    public ICollection<DetailOfDetailModel> Details { get; set; }
}

public class DetailOfDetailModel : Model
{
    public string Title { get; set; }
}

تنظیمات نگاشت موجودیت‌ها و DTOها
Mapper.Initialize(expression =>
{
    expression.CreateMap<MasterModel, Master>(MemberList.None).ReverseMap();
    expression.CreateMap<DetailModel, Detail>(MemberList.None).ReverseMap();
    expression.CreateMap<DetailOfDetailModel, DetailOfDetail>(MemberList.None).ReverseMap();
});

البته بهتر است این تنظیمات در درون Profile‌های مرتبط با AutoMapper کپسوله شوند و در زمان مورد نیاز نیز برای انجام نگاشت‌ها، واسط IMapper تزریق شده و استفاده شود.


تهیه داده ارسالی فرضی توسط کلاینت

var masterModel = new MasterModel
    {
        Title = "Master-Title",
        TrackingState = TrackingState.Added,
        Details = new List<DetailModel>
        {
            new DetailModel
            {
                Title = "Detail-Title",
                TrackingState = TrackingState.Added,
                Details = new List<DetailOfDetailModel>
                {
                    new DetailOfDetailModel
                    {
                        Title = "DetailOfDetail-Title",
                        TrackingState = TrackingState.Added,
                    }
                }
            }
        }
    };

ذخیره سازی اطلاعات

در EF Core، متد جدید context.ChangeTracker.TrackGraph برای به روز رسانی وضعیت یک گراف از اشیاء مشابه به اطلاعات ارسالی ذکر شده در بالا، اضافه شده است. این مکانیزم مفهوم کاملا جدیدی در EF Core می‌باشد که امکان کنترل نهایی برروی اشیایی را که قرار است توسط Context ردیابی شوند، مهیا می‌کند. با پیمایش یک گراف، امکان اجرای عملیات مورد نظر شما را برروی تک تک اشیاء، مهیا می‌سازد. 

using (var context = new ProjectDbContext())
{
    Console.WriteLine("################ Create Master and Details and DetailsOfDetail ##################");
    Print(masterModel);

    var masterEntity = Mapper.Map<Master>(masterModel);

    context.ChangeTracker.TrackGraph(
        masterEntity,
        n =>
        {
            var entity = (IHaveTrackingState) n.Entry.Entity;
            n.Entry.State = entity.TrackingState.ToEntityState();
        });

    context.SaveChanges();
}

در تکه کد بالا، پس از انجام عملیات نگاشت، توسط متد TrackGraph به صورت صریح، وضعیت موجودیت‌ها مشخص شده است؛ این کار با تغییر State ارسالی توسط کلاینت به State قابل فهم توسط EF انجام شده‌است. برای این منظور دو متد الحاقی زیر را می‌توان در نظر گرفت:

public static class TrackingStateExtensions
{
    public static EntityState ToEntityState(this TrackingState trackingState)
    {
        switch (trackingState)
        {
            case TrackingState.Added:
                return EntityState.Added;

            case TrackingState.Modified:
                return EntityState.Modified;

            case TrackingState.Deleted:
                return EntityState.Deleted;

            case TrackingState.Unchanged:
                return EntityState.Unchanged;

            default:
                return EntityState.Unchanged;
        }
    }

    public static TrackingState ToTrackingState(this EntityState state)
    {
        switch (state)
        {
            case EntityState.Added:
                return TrackingState.Added;

            case EntityState.Modified:
                return TrackingState.Modified;

            case EntityState.Deleted:
                return TrackingState.Deleted;

            case EntityState.Unchanged:
                return TrackingState.Unchanged;

            default:
                return TrackingState.Unchanged;
        }
    }
}

شبیه سازی عملیات ویرایش
//GetForEditAsync
var masterModel = context.Masters
    .ProjectTo<MasterModel>()
    .AsNoTracking().Single(a => a.Id == 1);

//Client
var detail1 = masterModel.Details.First();
detail1.Title = "Details-EditedTitle";
detail1.TrackingState = TrackingState.Modified;

foreach (var detail in detail1.Details)
{
    detail.TrackingState = TrackingState.Deleted;
    //detail.Title = "DetailOfDetails-EditedTitle";
}

متدی تحت عنوان GetForEditAsync که یک MasterModel را بازگشت می‌دهد، در نظر بگیرید؛ کلاینت از طریق API، این Object Graph را دریافت می‌کند و تغییرات خود را اعمال کرده و همانطور که مشخص می‌باشد به دلیل اینکه تنظیمات نگاشت بین Detail و DetailModel در ابتدای بحث نیز انجام شده است، این بار دیگر نیاز به استفاده از متد Include نمی‌باشد و این عملیات توسط متد ProjectTo خودکار می‌باشد. در نهایت داده ارسالی توسط کلاینت را دریافت کرده و به شکل زیر عملیات به روز رسانی انجام می‌شود:

using (var context = new ProjectDbContext())
{
    Console.WriteLine(
        "################ Unchanged Master and Modified Details and Deleted DetailsOfDetail ##################");
    Print(masterModel);

    var masterEntity = Mapper.Map<Master>(masterModel);

    context.ChangeTracker.TrackGraph(
        masterEntity,
        n =>
        {
            var entity = (IHaveTrackingState) n.Entry.Entity;
            n.Entry.State = entity.TrackingState.ToEntityState();
        });

    context.SaveChanges();
}

با خروجی زیر:

برای بحث اعتبارسنجی هم می‌توان به شکل زیر عمل کرد:

public class MasterValidator : AbstractValidator<MasterModel>
{
    public MasterValidator()
    {
        RuleFor(a => a.Title).NotEmpty();
        RuleForEach(a => a.Details).SetValidator(new DetailValidator());
    }
}

public class DetailValidator : AbstractValidator<DetailModel>
{
    public DetailValidator()
    {
        RuleFor(a => a.Title).NotEmpty();
        RuleForEach(a => a.Details).SetValidator(new DetailOfDetailValidator());
    }
}

public class DetailOfDetailValidator : AbstractValidator<DetailOfDetailModel>
{
    public DetailOfDetailValidator()
    {
        RuleFor(a => a.Title).NotEmpty();
    }
}

با استفاده از متد RuleForEach و SetValidator موجود در کتابخانه FluentValidation، امکان مشخص کردن اعتبارسنج برای Detail موجود در شیء Master را خواهیم داشت.

همچنین با توجه به این که برای عملیات Create و Edit از یک مدل (DTO) استفاده خواهیم کرد، شاید لازم باشد اعتبارسنجی خاصی را فقط در زمان ویرایش لازم داشته باشیم، که در این صورت می‌توان از امکانات RuleSet استفاده کنید. در مطلب «طراحی و پیاده سازی ServiceLayer به همراه خودکارسازی Business Validationها» با استفاده ValidateWithRuleAttribute امکان مشخص کردن RuleSet مورد نظر برای اعتبارسنجی ورودی متد سرویس نیز در نظر گرفته شده است.


منابع تکمیلی

کتابخانه کمکی

کدهای کامل مطلب جاری را  از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #3

ممنون از زحمات شما.
چند سؤال و نظر:
- با تعریف الگوی مخزن به چه مزیتی دست پیدا کردید؟ برای مثال آیا هدف این است که کدهای پیاده سازی آن، با توجه به وجود اینترفیس تعریف شده، شاید روزی با مثلا NHibernate تعویض شود؟ در عمل متاسفانه حتی پیاده سازی LINQ این‌ها هم متفاوت است و من تابحال در عمل ندیدم که ORM یک پروژه بزرگ رو عوض کنند. یعنی تا آخر و تا روزی که پروژه زنده است با همان انتخاب اول سر می‌کنند. یعنی شاید بهتر باشه قسمت مخزن و همچنین سرویس یکی بشن.
- چرا لایه سرویس تعریف شده از یک یا چند اینترفیس مشتق نمی‌شود؟ اینطوری تهیه تست برای اون ساده‌تر میشه. همچنین پیاده سازی‌ها هم وابسته به یک کلاس خاص نمی‌شن چون از اینترفیس دارن استفاده می‌کنند.
- این اشیاء Request و Response هم در عمل به نظر نوعی ViewModel هستند. درسته؟ اگر اینطوره بهتر یک مفهوم کلی دنبال بشه تا سردرگمی‌ها رو کمتر کنه.

یک سری نکته جانبی هم هست که می‌تونه برای تکمیل بحث جالب باشه:
- مثلا الگوی Context per request بجای نوشتن new ShopDataContext بهتر استفاده بشه تا برنامه در طی یک درخواست در یک تراکنش و اتصال کار کنه.
- در مورد try/catch و استفاده از اون بحث زیاد هست. خیلی‌ها توصیه می‌کنن که یا اصلا استفاده نکنید یا استفاده از اون‌ها رو به بالاترین لایه برنامه موکول کنید تا این وسط کرش یک قسمت و بروز استثناء در اون، از ادامه انتشار صدمه به قسمت‌های بعدی جلوگیری کنه.