مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت ششم - کار با تاریخ و زمان
در کوئری‌های قسمت‌های قبل نیز تعدادی از آن‌ها بر اساس فیلتر اطلاعات یک روز خاص، گروه بندی اطلاعات بر اساس ماه‌ها و یا گروه بندی اطلاعات بر اساس روزها، بدون درنظر گرفتن قسمت زمان تاریخ، تهیه شدند. در این قسمت مثال‌های دیگری را از این دست بررسی می‌کنیم.


مثال 1: تعداد روزهای هر ماه سال 2012 را محاسبه کنید.

ستون‌های این گزارش باید از سه مقدار عددی Year, Month, DaysInMonth تشکیل شوند.
var items = context.Bookings
                    .Where(booking => booking.StartTime.Year == 2012)
                    .Select(booking => new
                    {
                        booking.StartTime.Year,
                        booking.StartTime.Month,
                        DaysInMonth = EF.Functions.DateDiffDay(
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day),
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day).AddMonths(1)
                                        )
                    })
                    .Distinct()
                    .OrderBy(r => r.Year)
                        .ThenBy(r => r.Month)
                    .ToList();
در این گزارش تعداد ماه‌ها را به تعداد ماه‌های موجود در جدول Bookings محدود کرده‌ایم.
سپس این نکات در مورد کار با تاریخ و زمان در اینجا قابل مشاهده هستند:
1) خاصیت StartTime.Year به DATEPART(year, [b].[StartTime]) ترجمه می‌شود.
2) خاصیت StartTime.Month به DATEPART(month, [b].[StartTime]) ترجمه می‌شود.
3) برای یافتن عدد اختلاف تعداد روز بین دو تاریخ، می‌توان از تابع کمکی استاندارد EF.Functions.DateDiffDay استفاده کرد که در نهایت به DATEDIFF ترجمه خواهد شد.
4) اگر می‌خواهید از قسمت زمان یک تاریخ صرفنظر کنید، از خاصیت Date آن مانند StartTime.Date استفاده کنید که به CONVERT(date, [b].[StartTime]) ترجمه می‌شود.
5) امکان استفاده‌ی از متدهای استانداردی مانند AddDays و AddMonths در کوئر‌های LINQ to Entities وجود دارد که به تابع DATEADD ترجمه می‌شوند.



مثال 2: لیست زمان شروع و پایان آخرین 10 مورد از رزروها را تهیه کنید.

var items = context.Bookings
                    .Select(x => new { x.StartTime, EndTime = x.StartTime.AddMinutes(x.Slots * 30) })
                    .OrderByDescending(x => x.EndTime)
                        .ThenByDescending(x => x.StartTime)
                    .Take(10)
                    .ToList();
زمان پایان هر رزرو با فرمول start time + (30 minutes * slots) محاسبه می‌شود. به همین جهت StartTime.AddMinutes را در اینجا مشاهده می‌کنید و برای یافتن آخرین 10 مورد نیاز است اطلاعات را به صورت نزولی مرتب کرد و سپس از متد Take استفاده نمود.



مثال 3: لیست تعداد رزروهای هر ماه موجود را تهیه کنید.

var items = context.Bookings
                    .GroupBy(x => new { x.StartTime.Year, x.StartTime.Month })
                    .Select(x => new
                    {
                        x.Key.Year,
                        x.Key.Month,
                        Count = x.Count()
                    })
                    .OrderBy(x => x.Year)
                        .ThenBy(x => x.Month)
                    .ToList();
برای اینکار می‌توان اطلاعات Bookings را بر اساس سال و ماه، گروه بندی کرد و سپس تعداد ردیف‌های هر گروه را محاسبه نمود.



مثال 4: در هر ماه، چند درصد از امکانات موجود مورد استفاده قرار گرفته‌اند؟

زمان شروع به کار، 8 صبح و زمان خاتمه‌ی کار 8:30 شب است. بنابراین یک روز کاری از 25 slot نیم ساعته تشکیل می‌شود. هر ماه را هم می‌توانید کامل درنظر بگیرید و مهم نیست که در این بین تعطیلی وجود دارد. بنابراین فرمول محاسبه‌ی درصد استفاده‌ی از امکانات موجود به صورت زیر است که نیاز است نتیجه‌ی حاصل نیز round شود:
Round(100 * Sum(Slots) / (decimal)(25 * DaysInMonth), 1)
بنابراین مشکل‌ترین قسمت این کوئری، محاسبه‌ی DaysInMonth است که در مثال 1 این قسمت آن‌را بررسی کردیم:
var items = context.Bookings
                    .Select(booking => new
                    {
                        booking.Facility.Name,
                        booking.StartTime.Year,
                        booking.StartTime.Month,
                        booking.Slots,
                        DaysInMonth = EF.Functions.DateDiffDay(
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day),
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day).AddMonths(1)
                                        )
                    })
                    .GroupBy(b => new { b.Name, b.Year, b.Month, b.DaysInMonth })
                    .Select(g => new
                    {
                        g.Key.Name,
                        g.Key.Year,
                        g.Key.Month,
                        Utilization = SqlDbFunctionsExtensions.SqlRound(
                                100 * g.Sum(b => b.Slots) / (decimal)(25 * g.Key.DaysInMonth),
                                1)
                    })
                    .OrderBy(r => r.Name)
                        .ThenBy(r => r.Year)
                            .ThenBy(r => r.Month)
                    .ToList();
در اینجا در ابتدا با استفاده از روش مثال 1، مقدار DaysInMonthهای موجود محاسبه شده‌اند. سپس چون می‌خواهیم جمع Slots را محاسبه کنیم، نیاز است اطلاعات هر امکانی را در یک سال و ماه خاص، گروه بندی کرد.
در این کوئری، از متد SqlDbFunctionsExtensions.SqlRound نیز استفاده شده‌است. روش تعریف این نوع متدها را در مطلب «امکان تعریف توابع خاص بانک‌های اطلاعاتی در EF Core» پیشتر بررسی کرده‌ایم که برای مثال در اینجا چنین شکلی را پیدا می‌کند:
namespace EFCorePgExercises.Utils
{
    public static class SqlDbFunctionsExtensions
    {
        public static decimal SqlRound(decimal value, int precision)
            => throw new InvalidOperationException($"{nameof(SqlRound)} method cannot be called from the client side.");

        private static readonly MethodInfo _sqlRoundMethodInfo = typeof(SqlDbFunctionsExtensions)
            .GetRuntimeMethod(
                nameof(SqlDbFunctionsExtensions.SqlRound),
                new[] { typeof(decimal), typeof(int) }
            );

        public static void AddCustomSqlFunctions(this ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.HasDbFunction(_sqlRoundMethodInfo)
                .HasTranslation(args =>
                {
                    return SqlFunctionExpression.Create("ROUND",
                        args,
                        _sqlRoundMethodInfo.ReturnType,
                        typeMapping: null);
                });
        }
    }
}
پس از آن فقط کافی است متد AddCustomSqlFunctions را به Context برنامه معرفی کنیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
         // ...

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
         // ...
            modelBuilder.AddCustomSqlFunctions();
         // ...
        }
    }
}



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
Action و Function در OData
استفاده از OData تنها به عملیات CRUD معطوف نمیشود و در عمل شما این قابلیت را دارید که متد‌های سفارشی و کاملا مجزایی را از همدیگر در سرویس‌های خود داشته باشید.
هرچند در بعضی از سناریو‌ها نیازی به استفاده‌ی بیشتر از CRUD مربوط به آن entity وجود ندارد، اما در اکثر موارد نیاز به رفتاری دارید که به راحتی با استفاده از CRUD معمولی قابلیت پیاده سازی را ندارد. در اینگونه موارد Action‌ها و Function‌ها هستند که به راحتی با استفاده از آنها، قابلیت طراحی ماژول‌های سفارشی فراهم شده است.
Actions و Functions در عمل رفتاری شبیه به هم را دارند؛ اما تفاوت‌های آنها در این است که:
1) Action‌ها برای درخواست‌های از نوع post هستند؛ اما به عکس Function‌ها از نوع get میباشند.
2) Action‌ها اثرات جانبی دارند اما Function‌ها خیر.
3) Function‌ها حتما باید خروجی داشته باشند؛ اما این الزام برای Action‌ها وجود ندارد.
4) هر دو امکان داشتن هر تعداد پارامتری را دارند (یا بدون پارامتر).

اضافه کردن Action
فرض کنید مدل زیر را در اختیار داریم
namespace ProductService.Models
{
    public class ProductRating
    {
        public int ID { get; set; }
        public int Rating { get; set; }
        public int ProductID { get; set; }
        public virtual Product Product { get; set; }  
    }
}
حال نیاز داریم که آن را به EDM اضافه نماییم. در کانفیگ OData، نوع Conventional را استفاده کرده و ابتدا Namespaceی را تعریف کرده و سپس Action خود را تعریف مینماییم؛ به صورت زیر:
ODataModelBuilder builder = new ODataConventionModelBuilder();
builder.EntitySet<Product>("Products");

builder.Namespace = "ProductService";
builder.EntityType<Product>()
    .Action("Rate")
    .Parameter<int>("Rating");
در اینجا یک متد اکشن را به نام Rate و پارامتری را از نوع integer به نام Rating تعریف مینماییم.

اضافه کردن متد اکشن در کنترلر
[HttpPost]
public async Task<IHttpActionResult> Rate([FromODataUri] int key, ODataActionParameters parameters)
{
    if (!ModelState.IsValid)
    {
        return BadRequest();
    }

    int rating = (int)parameters["Rating"];
    db.Ratings.Add(new ProductRating
    {
        ProductID = key,
        Rating = rating
    });

    await db.SaveChangesAsync();
    
    return StatusCode(HttpStatusCode.NoContent);
}
توجه کنید که نام متد نوشته شده، همنام اکشنی است که قبلا تعریف کرده‌ایم. کار ODataActionParameters گرفتن پارامتر‌های ارسالی از سمت کلاینت میباشد. دقت کنید که نام پارامتر را نیز تعیین کرده بودیم.
ذکر [HttpPost] برای تعیین کردن post بودن این متد است. برای فراخوانی این اکشن از سمت کلاینت، درخواستی را از نوع post، بدین شکل ارسال مینماییم:
POST http://localhost/Products(1)/ProductService.Rate HTTP/1.1
Content-Type: application/json
Content-Length: 12

{"Rating":5}
توجه داشته باشید که ProductService همان Nampespaceی است که در کانفیگ تعیین کرده بودیم.
و البته برای فراخوانی این درخواست توسط یک کلاینت C#ی، اینگونه رفتار میکنیم (در مقاله‌های آتی از C# Odata client برای فراخوانی درخواست‌ها به صورت strongly typed استفاده خواهیم نمود)
HttpClient client = new HttpClient();
var response = client.PostAsync(postUrl, new StringContent(JsonConvert.SerializeObject(new { Rating = 5 }), Encoding.UTF8, "application/json")).Result;

اضافه کردن متد Function
برای اضافه کردن متد فانکشن نیز ابتدا باید آن را در کانفیگ OData معرفی نماییم؛ به صورت زیر:
ODataModelBuilder builder = new ODataConventionModelBuilder();
builder.EntitySet<Product>("Products");
builder.EntitySet<Supplier>("Suppliers");

builder.Namespace = "ProductService";
builder.EntityType<Product>().Collection
    .Function("MostExpensive")
    .Returns<double>();
در اینجا یک متد function را به نام MostExpensive، بدون پارامتر و با نوع بازگشتی double، تعریف نموده‌ایم.

نکته:
 برای اینکه نوع بازگشتی از نوع EntitySet باشد:
ReturnsFromEntitySet<Product>("Products")
و یا نوع بازگشتی، لیستی از EntitySet‌ها باشد:
ReturnsCollectionFromEntitySet<Product>("Products");
و یا نوع بازگشتی بطور مثال لیستی از stringها باشد:
ReturnsCollection<string>();

برای فراخوانی این متد میتوان از آدرس زیر استفاده نمود:
GET http://localhost/Products/ProductService.MostExpensive

حال فقط کافیست که متد آن را در کنترلر مربوطه پیاده سازی نماییم:
public class ProductsController : ODataController
{
    [HttpGet]
    public IHttpActionResult MostExpensive()
    {
        var product = db.Products.Max(x => x.Price);
        return Ok(product);
    }

    // Other controller methods not shown.
}
اگر مقاله‌های قبلی را دنبال کرده باشید، این قسمت برای شما آشنا خواهد بود.
نوع response بازگشتی درخواست فوق چیزی شبیه به این خواهد بود:
HTTP/1.1 200 OK
Content-Type: application/json; odata.metadata=minimal; odata.streaming=true
OData-Version: 4.0
Date: Sat, 28 Jun 2016 00:44:07 GMT
Content-Length: 85

{
  "@odata.context":"http://localhost:38479/$metadata#Edm.Decimal","value":50.00
}

اضافه کردن Unbound Function
در مثال قبلی یک function bound نوشتیم که مربوط به یک EntitySet خاص بود. اما اکنون میخواهیم یک متد Unbound تعریف نماییم، به صورت زیر:
ODataModelBuilder builder = new ODataConventionModelBuilder();
builder.EntitySet<Product>("Products");

builder.Function("GetSalesTaxRate")
    .Returns<double>()
    .Parameter<int>("PostalCode");
توجه کنید اینجا ما متد را به صورت مستقیم از ODataModelBuilder تهیه نمود‌ه‌ایم؛ به جای Entity type یا collection مربوطه. این تنظیم به model builder میگوید که متدی unbound میباشد.
متد آن را نیز اینگونه پیاده سازی مینماییم:
[HttpGet]
[ODataRoute("GetSalesTaxRate(PostalCode={postalCode})")]
public IHttpActionResult GetSalesTaxRate([FromODataUri] int postalCode)
{
    double rate = 5.6;  // Use a fake number for the sample.
    return Ok(rate);
}
اهمیتی ندارد که این متد را در چه Controllerی پیاده سازی نمایید. ذکر [ODataRoute] نیز برای تعریف URl این function میباشد.

برای فراخوانی آن نیز از درخواست زیر استفاده مینماییم:
GET http://localhost/GetSalesTaxRate(PostalCode=10) HTTP/1.1
یک مثال از نوع response درخواست فوق
HTTP/1.1 200 OK
Content-Type: application/json; odata.metadata=minimal; odata.streaming=true
OData-Version: 4.0
Date: Sat, 28 Jun 2016 01:05:32 GMT
Content-Length: 82

{
  "@odata.context":"http://localhost:38479/$metadata#Edm.Double","value":5.6
}

شاید سؤالی برایتان پیش بیاید که آیا برای تعریف هر متد، این همه مراحل کانفیگ لازم است؟! در واقع باید عرض کنم، این نوع استفاده از OData، ابتدایی‌ترین نوع طراحی آن میباشد و قطعا در یک برنامه‌ی واقعی این همه کد نویسی برای نوشتن فقط یک متد، شاید منطقی به نظر نمیرسد. از آنجاییکه این مقاله فقط جنبه‌ی آموزشی خیلی ساده از این پروتکل را دارد، فعلا به همین اندازه بسنده میکنیم. اما در مقاله‌های بعدی راه‌حل‌هایی برای بینهایت ساده کردن کانفیگ OData را شرح خواهیم داد.
مطالب
استفاده از shim و stub برای mock کردن در آزمون واحد
مقدمه:
از آنجایی که در این سایت در مورد shim و stub صحبتی نشده دوست داشتم مطلبی در این باره بزارم. در آزمون واحد ما نیاز داریم که یک سری اشیا را moq کنیم تا بتوانیم آزمون واحد را به درستی انجام دهیم. ما در آزمون واحد نباید وابستگی به لایه‌های پایین یا بالا داشته باشیم پس باید مقلدی از object هایی که در سطوح مختلف قرار دارند بسازیم.
شاید برای کسانی که با آزمون واحد کار کردند، به ویژه با فریم ورک تست Microsoft، یک سری مشکلاتی با mock کردن اشیا با استفاده از Mock داشته اند که حالا می‌خواهیم با معرفی فریم ورک‌های جدید، این مشکل را حل کنیم.
برای اینکه شما آزمون واحد درستی داشته باشید باید کارهای زیر را انجام دهید:
1- هر objectی که نیاز به mock کردن دارد باید حتما یا non-static باشد، یا اینترفیس داشته باشد.
2- شما احتیاج به یک فریم ورک تزریق وابستگی‌ها دارید که به عنوان بخشی از معماری نرم افزار یا الگوهای مناسب شی‌ءگرایی مطرح است، تا عمل تزریق وابستگی‌ها را انجام دهید.
3- ساختارها باید برای تزریق وابستگی در اینترفیس‌های object‌های وابسته تغییر یابند.

Shims و Stubs:
نوع stub همانند فریم ورک mock می‌باشد که برای مقلد ساختن اینترفیس‌ها و کلاس‌های non-sealed virtual یا ویژگی ها، رویدادها و متدهای abstract استفاده می‌شود. نوع shim می‌تواند کارهایی که stub نمی‌تواند بکند انجام دهد یعنی برای مقلد ساختن کلاس‌های static یا متدهای non-overridable استفاده می‌شود. با مثال‌های زیر می‌توانید با کارایی بیشتر shim و stub آشنا شوید.
یک پروژه mvc ایجاد کنید و نام آن را FakingExample بگذارید. در این پروژه کلاسی با نام CartToShim به صورت زیر ایجاد کنید:
namespace FakingExample
{
    public class CartToShim
    {
        public int CartId { get; private set; }
        public int UserId { get; private set; }
        private List<CartItem> _cartItems = new List<CartItem>();
        public ReadOnlyCollection<CartItem> CartItems { get; private set; }
        public DateTime CreateDateTime { get; private set; }
 
        public CartToShim(int cartId, int userId)
        {
            CartId = cartId;
            UserId = userId;
            CreateDateTime = DateTime.Now;
            CartItems = new ReadOnlyCollection<CartItem>(_cartItems);
        }
 
        public void AddCartItem(int productId)
        {
            var cartItemId = DataAccessLayer.SaveCartItem(CartId, productId);
            _cartItems.Add(new CartItem(cartItemId, productId));
        }
    }
}
و همچنین کلاسی با نام CartItem به صورت زیر ایجاد کنید:
public class CartItem
    {
        public int CartItemId { get; private set; }
        public int ProductId { get; private set; }
 
        public CartItem(int cartItemId, int productId)
        {
            CartItemId = cartItemId;
            ProductId = productId;
        }
    }
حالا یک پروژه unit test را با نام FakingExample.Tests اضافه کرده و نام کلاس آن را CartToShimTest بگذارید. یک reference از پروژه FakingExample تان به پروژه‌ی تستی که ساخته اید اضافه کنید. برای اینکه بتوانید کلاس‌های پروژه FakingExample را shim و یا stub کنید باید بر روی Reference پروژه تان راست کلیک کنید و گزینه Add Fakes Assembly را انتخاب کنید. وقتی این گزینه را می‌زنید، پوشه ای با نام Fakes در پروژه تست ایجاد شده و FakingExample.fakes در داخل آن قرار دارد همچنین در reference‌های پروژه تست، FakingExample.Fakes نیز ایجاد می‌شود.
اگر بر روی فایل fakes که در reference ایجاد شده دوبار کلیک کنید می‌توانید کلاس‌های CartItem و CartToShim را مشاهده کنید که هم نوع stub شان است و هم نوع shim آنها که در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید.

ShimDataAccessLayer را که مشاهده می‌کنید یک متد SaveCartItem دارد که به دیتابیس متصل شده و آیتم‌های کارت را ذخیره می‌کند.

حالا می‌توانیم تست خود را بنویسیم. در زیر یک نمونه از تست را مشاهده می‌کنید:

[TestMethod]
        public void AddCartItem_GivenCartAndProduct_ThenProductShouldBeAddedToCart()
        {
            //Create a context to scope and cleanup shims
            using (ShimsContext.Create())
            {
                int cartItemId = 42, cartId = 1, userId = 33, productId = 777;
 
                //Shim SaveCartItem rerouting it to a delegate which 
                //always returns cartItemId
                Fakes.ShimDataAccessLayer.SaveCartItemInt32Int32 = (c, p) => cartItemId;
 
                var cart = new CartToShim(cartId, userId);
                cart.AddCartItem(productId);
 
                Assert.AreEqual(cartId, cart.CartItems.Count);
                var cartItem = cart.CartItems[0];
                Assert.AreEqual(cartItemId, cartItem.CartItemId);
                Assert.AreEqual(productId, cartItem.ProductId);
            }
        }
همانطور که در بالا مشاهده می‌کنید کدهای تست ما در اسکوپی قرار گرفته اند که محدوده shim را تعیین می‌کند و پس از پایان یافتن تست، تغییرات shim به حالت قبل بر می‌گردد. متد SaveCartItemInt32Int32 را که مشاهده می‌کنید یک متد static است و نمی‌توانیم با mock ویا stub آن را مقلد کنیم. تغییر اسم متد SaveCartItem به SaveCartItemInt32Int32 به این معنی است که متد ما دو ورودی از نوع Int32 دارد و به همین خاطر fake این متد به این صورت ایجاد شده است. مثلا اگر شما متد Save ای داشتید که یک ورودی Int و یک ورودی String داشت fake آن به صورت SaveInt32String ایجاد می‌شد.

به این نکته توجه داشته باشید که حتما برای assert کردن باید assert‌ها را در داخل اسکوپ ShimsContext قرار گرفته باشد در غیر این صورت assert شما درست کار نمی‌کند.

این یک مثال از shim بود؛ حالا می‌خواهم مثالی از یک stub را برای شما بزنم. یک اینترفیس با نام ICartSaver به صورت زیر ایجاد کنید:

public interface ICartSaver
    {
        int SaveCartItem(int cartId, int productId);
    }
برای shim کردن ما نیازی به اینترفیس نداشتیم اما برای استفاده از stub و یا Mock ما حتما به یک اینترفیس نیاز داریم تا بتوانیم object موردنظر را مقلد کنیم. حال باید یک کلاسی با نام CartSaver برای پیاده سازی اینترفیس خود بسازیم:
public class CartSaver : ICartSaver
    {
        public int SaveCartItem(int cartId, int productId)
        {
            using (var conn = new SqlConnection("RandomSqlConnectionString"))
            {
                var cmd = new SqlCommand("InsCartItem", conn);
                cmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
                cmd.Parameters.AddWithValue("@CartId", cartId);
                cmd.Parameters.AddWithValue("@ProductId", productId);
 
                conn.Open();
                return (int)cmd.ExecuteScalar();
            }
        }
    }
حال تستی که با shim انجام دادیم را با استفاده از Stub انجام می‌دهیم:
[TestMethod]
        public void AddCartItem_GivenCartAndProduct_ThenProductShouldBeAddedToCart()
        {
            int cartItemId = 42, cartId = 1, userId = 33, productId = 777;
 
            //Stub ICartSaver and customize the behavior via a 
            //delegate, ro return cartItemId
            var cartSaver = new Fakes.StubICartSaver();
            cartSaver.SaveCartItemInt32Int32 = (c, p) => cartItemId;
 
            var cart = new CartToStub(cartId, userId, cartSaver);
            cart.AddCartItem(productId);
 
            Assert.AreEqual(cartId, cart.CartItems.Count);
            var cartItem = cart.CartItems[0];
            Assert.AreEqual(cartItemId, cartItem.CartItemId);
            Assert.AreEqual(productId, cartItem.ProductId);
        }
امیدوارم که این مطلب برای شما مفید بوده باشد.
نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت سوم
من در قسمت کلاس اهراز هویت به کمی مشکل برخوردم .
کلاس زیر رو دارم که البته در پلاگینی جدا نوشته شده  :
    public class CmsUser : IdentityUser
    {
        public string DisplayName { get; set; }

    }
هر پست باید دارای یک نویسنده باشد که می‌خوام از CmsUser  استفاده کنم .
این وابستگی و ارتباط باید کجا نوشته شود ؟ 
 public class Post
    {

        private IList<string> _tags = new List<string>();
        public int id { get; set; }
        public string name { get; set; }
        public string slug { get; set; }
        public string description { get; set; }
        public DateTime? publishTime { get; set; }
        public string content { get; set; }
        public IList<string> tags
        {

            get { return _tags; }
            set { _tags = value; }
        }
        public string CombineTags
        {
            get { return string.Join(",", _tags); }
            set { _tags = value.Split(',').Select(x => x.Trim()).ToList(); }
        }

        public string AuthorID { get; set; }

      //  [ForeignKey("AuthorID")]
      //  public CmsUser Author { get; set; }
    }
هرجا می‌نویسم برای کلید‌های خارجیش اخطار میده  و این که زیاد نمی‌خوام پلاگین پست از وجود CmsUser  با خبر باشه
مطالب
آشنایی با جنریک‌ها #2
قبل از ادامه آموزش مفاهیم جنریک، در نظر داشتن این نکته ضروری است که مطالبی که در این سری مقالات ارائه می‌شود در سطح مقدماتی است و قصد من آشنا نمودن برنامه نویسانی است که با این مفاهیم ناآشنا هستند ولی با مطالعه این مقاله می‌توانند کدهای تمیزتر و بهتری تولید کنند و همینطور این مفاهیم ساده، پایه‌ای باشد برای فراگیری سایر نکات تکمیلی و پیچیده‌تر جنریک‌ها.

در قسمت قبلی، نحوه تعریف کلاس جنریک شرح داده شد و در سری دوم اشاره‌ای به مفاهیم و نحوه پیاده سازی اینترفیس جنریک می‌پردازیم.
مفهوم اینترفیس جنریک همانند مفهوم اینترفیس در دات نت است. با این تفاوت که برای آن‌ها یک نوع عمومی تعریف می‌شود و نوع آن‌ها در زمان اجرا تعیین خواهد شد و کلاس بر اساس نوع اینترفیس، اینترفیس را پیاده سازی می‌کند. برای درک بهتر به نحوه تعریف اینترفیس جنریک زیر دقت کنید:
public interface IBinaryOperations<T>
{
   T Add(T arg1, T arg2);
   T Subtract(T arg1, T arg2);
   T Multiply(T arg1, T arg2);
   T Divide(T arg1, T arg2);
}
در کد بالا اینترفیسی از نوع جنریک تعریف شده است که دارای چهار متد با چهار خروجی و پارامترهای چنریک می‌باشد که نوع خروجی‌ها و نوع پارامترهای ورودی در زمان استفاده از اینترفیس تعیین می‌شوند که البته در بالا بطور خاص بیان شده است. اینترفیسی داریم که دو ورودی از هر نوعی دریافت می‌کند و چهار عملی اصلی را بر روی آن‌ها انجام داده و خروجی آن‌ها را از همان نوع پارامتر ورودی تولید می‌کند. (بجای اینترفیس‌های مختلف عملیات چهار عمل اصلی برای هر نوع داده (data type)، یک اینترفیس کلی برای تمام data typeها)
در کلاس زیر نحوه پیاده سازی اینترفیس از نوع int را مشاهده می‌کنید که چهار عملی اصلی را برروی داده هایی از نوع int انجام می‌شود و چهار خروجی از نوع int تولید می‌شود.
public class BasicMath : IBinaryOperations<int>
{
   public int Add(int arg1, int arg2)
   { return arg1 + arg2; }
 
   public int Subtract(int arg1, int arg2)
   { return arg1 - arg2; }
 
   public int Multiply(int arg1, int arg2)
   { return arg1 * arg2; }
 
   public int Divide(int arg1, int arg2)
   { return arg1 / arg2; }
}
بعد از پیاده سازی اینترفیس حال نوبت به استفاده از کلاس می‌رسد که زیر نیز نحوه استفاده از کلاس نمایش داده شده است:
static void Main(string[] args)
{
   Console.WriteLine("***** Generic Interfaces *****\n");
   BasicMath m = new BasicMath();
   Console.WriteLine("1 + 1 = {0}", m.Add(1, 1));
   Console.ReadLine();
}
و در صورتیکه بخواهید کلاسی چهار عمل اصلی را بر روی نوع داده double انجام دهد کافیست کلاسی اینترفیس نوع double را پیاده سازی کرده باشد. مانند کد زیر:
public class BasicMath : IBinaryOperations<double>
{
   public double Add(double arg1, double arg2)
   { return arg1 + arg2; }
   ...
}
برداشتی آزاد از این مقاله.
مطالب
استفاده از Razor در فایل‌های JavaScript و CSS
یکی از مشکلات سینتکس Razor سمت سرور، این است که در فایل‌های JavaScript و CSS سمت کاربر نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم، به عنوان مثال فرض کنید در یک فایل JavaScript نیاز به مشخص سازی آدرس یک اکشن متد دارید؛ مثلاً انجام یک عملیات ای‌جکسی. در این حالت به عنوان یک Best Practice بهتر است از Url.Action استفاده کنید. اما همانطور که عنوان شد، این امکان یعنی استفاده از سینتکس Razor در فایل‌های JS و CSS مهیا نیست.
ساده‌ترین راه‌حل، تولید ویوهای سمت سرور JavaScript ایی است. برای اینکار تنها کاری که باید انجام دهیم، تغییر مقدار Content-Type صفحه به مقدار موردنظر می‌باشد؛ مثلاً text/javascript برای فایل‌های JS و text/css برای فایل‌های CSS. به عنوان مثال برای فایل‌های CSS به این صورت عمل خواهیم کرد:
public ActionResult Style()
{
            Response.ContentType = "text/css";
            var model = new Style
            {
                Color = "red",
                Background = "blue"
            };
            return View(model);
}
برای ویوی آن نیز خواهیم داشت:
@model ExternalJavaScript.Models.Style
@{
    Layout = null;
}
body {
    color : @Model.Color;
    background-color : @Model.Background;
}
در نهایت ویوی فوق را به عنوان فایل CSS در فایل Layout استفاده خواهیم کرد:
<link rel="stylesheet" href="@Url.Action("Style","Home")" />
برای حالت فوق می‌توانیم یک اکشن فیلتر به صورت زیر تهیه کنیم:
public class ContentType : ActionFilterAttribute
    {
        private string _contentType;
        public ContentType(string ct)
        {
            this._contentType = ct;
        }

        public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context) { /* nada */ }
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext context)
        {
            context.HttpContext.Response.ContentType = this._contentType;
        }
    }
و برای استفاده از آن خواهیم داشت:
[ContentType("text/css")]
public ActionResult Style()
 {
     var model = new Style
      {
                Color = "red",
                Background = "blue"
      };
     return View(model);
}

برای فایل‌های JS نیز می‌توانیم از یک View به عنوان محل قرارگیری کدهای جاوا اسکریپت استفاده کنیم:
public class JavaScriptSettingsController : Controller
{
        public ActionResult Index()
        {
            return PartialView();
        }
}
در این حالت در داخل فایل Index.cshtml کدهای جاوا اسکریپت را همراه با سینتکس Razor می‌توانیم بنویسیم:
$(function(){
    $.post('@Url.Action("GetData", "Home")', function (data) {
        $('.notificationList').html(data);
            if ($(data).filter("li").length != 0) {
                $('#notificationCounter').html($(data).filter("li").length);
            }
    });
});
سپس در داخل فایل Layout.cshtml_ می‌توانیم به ویوی فوق ارجاعی داشته باشیم:
<script src="/JavaScriptSettings"></script>
این روش به خوبی برای ویوهای JS و CSS کار خواهد کرد؛ اما از آنجائیکه ویوی ما توسط ویژوال استودیو به عنوان یک فایل JS و یا CSS معتبر شناخته نمی‌شود، Intellisense برای آن مهیا نیست. برای فعال سازی Intellisense و همچنین معتبر شناخته شدن ویوی فوق، بهترین راه‌حل قرار دادن کدهای JS درون بلاک script است (برای فایل‌های CSS نیز همینطور):
<script>
    $(function () {
        $.post('@Url.Action("Index", "Home")', function (data) {
            $('.notificationList').html(data);
            if ($(data).filter("li").length != 0) {
                $('#notificationCounter').html($(data).filter("li").length);
            }
        });
    });
</script>
اما با اجرای برنامه، در کنسول مرورگر بلافاصله خطای Uncaught SyntaxError: Unexpected token < را دریافت خواهید کرد. در این حالت به روشی نیاز داریم که در زمان اجرا بلاک script را حذف نمائید. بنابراین از یک اکشن فیلتر سفارشی برای اینکار استفاده خواهیم کرد. کار این اکشن فیلتر، تغییر مقدار Content-Type و همچنین حذف بلاک مورد نظر می‌باشد:
public class ExternalFileAttribute : ActionFilterAttribute
    {
        private readonly string _contentType;
        private readonly string _tag;
        public ExternalFileAttribute(string ct, string tag)
        {
            this._contentType = ct;
            _tag = tag;
        }

        public override void OnResultExecuted(ResultExecutedContext filterContext)
        {
            var response = filterContext.HttpContext.Response;
            response.Filter = new StripEnclosingTagsFilter(response.Filter, _tag);
            response.ContentType = _contentType;
        }

        private class StripEnclosingTagsFilter : MemoryStream
        {
            private static Regex _leadingOpeningScriptTag;
            private static Regex _trailingClosingScriptTag;

            //private static string Tag;

            private readonly StringBuilder _output;
            private readonly Stream _responseStream;

            /*static StripEnclosingTagsFilter()
            {
                LeadingOpeningScriptTag = new Regex(string.Format(@"^\s*<{0}[^>]*>", Tag), RegexOptions.Compiled);
                TrailingClosingScriptTag = new Regex(string.Format(@"</{0}>\s*$", Tag), RegexOptions.Compiled);
            }*/

            public StripEnclosingTagsFilter(Stream responseStream, string tag)
            {
                _leadingOpeningScriptTag = new Regex(string.Format(@"^\s*<{0}[^>]*>", tag), RegexOptions.Compiled);
                _trailingClosingScriptTag = new Regex(string.Format(@"</{0}>\s*$", tag), RegexOptions.Compiled);

                _responseStream = responseStream;
                _output = new StringBuilder();
            }

            public override void Write(byte[] buffer, int offset, int count)
            {
                string response = GetStringResponse(buffer, offset, count);
                _output.Append(response);
            }

            public override void Flush()
            {
                string response = _output.ToString();

                if (_leadingOpeningScriptTag.IsMatch(response) && _trailingClosingScriptTag.IsMatch(response))
                {
                    response = _leadingOpeningScriptTag.Replace(response, string.Empty);
                    response = _trailingClosingScriptTag.Replace(response, string.Empty);
                }

                WriteStringResponse(response);
                _output.Clear();
            }

            private static string GetStringResponse(byte[] buffer, int offset, int count)
            {
                byte[] responseData = new byte[count];
                Buffer.BlockCopy(buffer, offset, responseData, 0, count);

                return Encoding.Default.GetString(responseData);
            }

            private void WriteStringResponse(string response)
            {
                byte[] outdata = Encoding.Default.GetBytes(response);
                _responseStream.Write(outdata, 0, outdata.GetLength(0));
            }
        }
    }
 در نهایت می‌توانیم اکشن‌متد موردنظرمان را با فیلتر سفارشی مزین کنیم:
[ExternalFile("text/javascript", "script")]
public ActionResult Index()
{
      return PartialView();
}
برای تولید ویوهای CSS نیز کافی است مقادیر فیلتر را تغییر دهیم:
[ExternalFile("text/css", "style")]
public ActionResult Style()
{
            var model = new Style
            {
                Color = "red",
                Background = "blue"
            };
            return View(model);
}
مطالب
مقدمه ای بر AutoMapper
AutoMapper کتابخانه ای ساده و سبک برای نگاشت اطلاعات یک شی به شی دیگر به صورت خودکار هست و...
اگه این پست رو مطالعه کرده باشید یه مشکل امنیتی بنام «Mass Assignment» مطرح شد.برای رفع این مشکل یک روش استفاده از ViewModel بود.
فرض کنید Model ما
 public class User
    {
        public int Id { get; set; }
       
        public string FirstName { get; set; }

        public string LastName { get; set; }

        public string UserName { get; set; }

        public string Password { get; set; }

        public bool IsAdmin { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
    }
و ViewModel ما
 public class UserViewModel
    {
        public string FirstName { get; set; }

        public string LastName { get; set; }

        public string Password { get; set; }
    }
باشه(توجه کنید در واقع من برای View ی مورد نظرم فقط به نام , نام خانوادگی و پسورد نیاز دارم)
برای استفاده UserViewModel بعنوان Model در View ی مورد نظر باید شی UserViewModel رو با اطلاعات شی User مقدار دهی کنیم مثلا با کدی مثل این در کنترلر.
 
public ActionResult Index(int id = 1)
        {
            var user = _userService.GetById(id);
            var userViewModel = new UserViewModel
                {
                    FirstName = user.FirstName,
                    LastName = user.LastName,
                    Password = user.Password
                };

            return View(userViewModel);
        }
رهایی از نوشتن اینجور کدهای تکراری و خسته کننده باعث پیدایش AutoMapper شد...
برای استفاده از AutoMapper از نوگت استفاده میکنیم.
PM> Install-Package AutoMapper
در شروع برنامه نگاشت‌ها رو تعریف میکنم.یک روش ابداعی تعریف نگاشت‌ها در یک کلاس استاتیک و فراخوانی اون تو متد  Application_Start هست.
public static class AutoMapperWebConfiguration
    {

        public static void Configure()
        {
            ConfigureUserMapping();
        }

        private static void ConfigureUserMapping()
        {
            Mapper.CreateMap<User, UserViewModel>();
        }
    }

اولین پارامتر نوع مبدا و دومین پارامتر نوع مقصد هست.
برای انجام نگاشت هم از متد Map استفاده میکنیم.
public ActionResult Index(int id=1)
        {
            var user = _userService.GetById(id);
            var userViewModel=new UserViewModel();
            AutoMapper.Mapper.Map(user, userViewModel);
            
            return View(userViewModel);
        }
همنطور که میبنید با نوشتن چندین خط کد عملیات نگاشت اطلاعات یک شی به شی دیگه انجام شد.
ادامه دارد...
مطالب
نحوه‌ی استفاده از ViewComponent درون Controller
در ASP.NET Core یک View Component، در نهایت خلاصه‌ایی از قابلیت‌هایی را ارائه میدهد که قرار است توسط یک کنترلر مدیریت شوند؛ زیرا پارامترهای یک View Component از طریق یک HTTP Request تامین نمی‌شوند. یعنی به صورت مستقیم از طریق درخواست‌های HTTP قابل دسترسی نیستند. فرض کنید در یک برنامه می‌خواهیم لیست کاربران سایت را نمایش دهیم تا با کلیک بر روی نام کاربر، امکان ویرایش کاربر انتخاب شده را داشته باشیم. با کلیک بر روی لینک مورد نظر، اطلاعات درخواست، به کنترلر UserManagerController و سپس اکشن متد Edit ارسال خواهد شد. در حالت عادی باید یک ViewComponent برای لیست کاربران و همچنین یک UserManagerController، برای ویرایش کاربر درون پروژه داشته باشیم:
public class UserListViewComponent : ViewComponent
{
    private readonly UserRepository repository;

    public UserListViewComponent(UserRepository repository)
    {
        this.repository = repository;
    }
    public IViewComponentResult Invoke()
    {
        var users = repository.GetUsers().Take(10).ToList();
        return View(model: users);
    }
}

ویووی کامپوننت فوق نیز به این صورت تعریف شده است:
@model IList<User>
@foreach (var user in Model)
{
    <li>
        <a asp-controller="UserManager" asp-action="Edit" asp-route-id="@user.Id">@user.Name</a>
    </li>
}
<a class="btn btn-info" asp-controller="UserManager" asp-action="Index">More...</a>

کنترلر UserManager نیز یک چنین تعریفی را دارد:
public class UserManagerController : Controller
{
    private readonly UserRepository repository;

    public UserManagerController(UserRepository repository)
    {
        this.repository = repository;
    }

    public ViewResult Index()
    {
        var users = repository.GetUsers().ToList();
        return View(users);
    }

    public ViewResult Edit(int id)
    {
        var user = repository.GetUsers().FirstOrDefault(u => u.Id == id);
        return View(user);
    }

    [HttpPost]
    public IActionResult Edit(User user)
    {
        repository.Edit(user);
        return RedirectToAction("Index", "Home");
    }
}

در ادامه ویووهای تعریف شده‌ی برای کنترلر فوق را نیز مشاهده میکنید:
// Views/UserManager/Edit.cshtml
@model User
<div class="row">
    <div class="col-md-8">
        <form method="post">
            <input type="hidden" asp-for="Id" />
            <div class="form-group">
                <label asp-for="Name"></label>
                <input asp-for="Name" class="form-control"/>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label asp-for="LastName"></label>
                <input asp-for="LastName" class="form-control"/>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label asp-for="Age"></label>
                <input asp-for="Age" class="form-control"/>
            </div>
            <button type="submit" class="btn btn-primary">Save</button>
        </form>
    </div>
</div>

// Views/UserManager/Index.cshtml
@model IList<User>
<table class="table">
    <tr>
        <td>Id</td>
        <td>Name</td>
        <td>LastName</td>
        <td>Age</td>
    </tr>
    @foreach (var user in Model)
    {
         <tr>
            <td>@user.Id</td>
            <td>@user.Name</td>
            <td>@user.LastName</td>
            <td>@user.Age</td>
        </tr>
    }
</table>

همانطور که مشاهده می‌کنید، کنترلر UserManager و کامپوننت UserList، به ترتیب کار مدیریت و نمایش کاربران را انجام میدهند و منطقاً هر دو جزو قابلیت‌های User هستند. برای جلوگیری از تکرار کد، می‌توانیم کنترلر و ویو‌وکامپوننت فوق را با هم ادغام کنیم؛ در واقع می‌توانیم UserListViewComponent را درون UserManagerController تعریف کنیم. برای این کار کافی است فایل UserManagerController را اینگونه تغییر دهیم:
[ViewComponent(Name = "UserList")]
public class UserManagerController : Controller
{
    private readonly UserRepository repository;

    public UserManagerController(UserRepository repository)
    {
        this.repository = repository;
    }

    public ViewResult Index()
    {
        var users = repository.GetUsers().ToList();
        return View(users);
    }

    public ViewResult Edit(int id)
    {
        var user = repository.GetUsers().FirstOrDefault(u => u.Id == id);
        return View(user);
    }

    [HttpPost]
    public IActionResult Edit(User user)
    {
        repository.Edit(user);
        return RedirectToAction("Index", "Home");
    }

    public IViewComponentResult Invoke()
    {
        var users = repository.GetUsers().Take(10).ToList();
        return new ViewViewComponentResult
        {
            ViewData = new ViewDataDictionary<IList<User>>(ViewData, users)
        };
    }
}

  
توضیحات:
همانطور که پیش‌تر نیز بحث شده است، از ویژگی ViewComponent زمانی استفاده خواهد شد که کلاس موردنظر از کلاس پایه ViewComponent ارث‌بری نکرده باشد و همچنین نام کلاس به ViewComponent ختم نشده باشد. با تعیین پراپرتی Name، یک نام برای ViewComponent تعیین کرده‌ایم که در نهایت درون ویوو، توسط Component.Invoke@  قابل فراخوانی باشد. همچنین از آنجائیکه UserManagerController از کلاس پایه ViewComponent ارث‌بری نکرده است، در نتیجه به اشیاء IViewComponentResult دسترسی نداریم، از این جهت به صورت مستقیم ViewViewComponentResult را ایجاد کرده‌ایم و مدلی که قرار است که به ویوو کامپوننت پاس داده شود را مقداردهی کرده‌ایم.

محل تعریف Viewها
Viewهای کنترلر و همچنین ویووکامپوننت مانند روش فوق قابل ترکیب نیستند؛ در نتیجه نیازی به تغییر هیچکدام از ویووها نخواهیم داشت.
UserManagerController:
/Views/UserManager/Edit.cshtml
/Views/UserManager/Index.cshtml

UserListViewComponent:
/Views/Shared/Components/UserList/Default.cshtml

نکته: دقت داشته باشید که ویجت نمایش لیست کاربران که پیشتر به صورت مستقل از عملکرد یک اکشن متد کار می‌کرده، قرار نیست جایگزین لیست کاربران (اکشن متد Index درون کنترلر UserManager) شود؛ یعنی به صورت مستقل از آن عمل میکند. هدف بیشتر قرار دادن View Component موردنظر درون کنترلر UserManager است.
مطالب
هاست سرویس های Asp.Net Web Api با استفاده از OWIN و TopShelf
زمانیکه از Template‌های پیش فرض تدارک دیده شده در VS.Net برای اپلیکیشن‌های وب خود استفاده می‌کنید، وب اپلیکیشن و سرور با هم یکپارچه هستند و تحت IIS  اجرا می‌شوند. به وسیله Owin می‌توان این دو مورد را بدون وابستگی به IIS به صورت مجزا اجرا کرد. در این پست قصد داریم سرویس‌های Web Api را در قالب یک Windows Service با استفاده از کتابخانه‌ی TopShelf هاست نماییم.
پیش نیاز ها:
»Owin چیست
»تبدیل برنامه‌های کنسول ویندوز به سرویس ویندوز ان تی

  برای شروع یک برنامه Console Application ایجاد کرده و اقدام به نصب پکیج‌های زیر نمایید:
Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.OwinSelfHost
Install-Package TopShelf

حال یک کلاس Startup برای پیاده سازی Configuration‌های مورد نیاز ایجاد می‌کنیم
در این قسمت می‌توانید تنظیمات زیر را پیاده سازی نمایید:
»سیستم Routing؛
»تنظیم  Dependency Resolver برای تزریق وابستگی کنترلر‌های Web Api؛
»تنظیمات hub‌های SignalR(در حال حاضر SignalR به صورت پیش فرض نیاز به Owin برای اجرا دارد)؛
»رجیستر کردن Owin Middleware‌های نوشته شده؛
»تغییر در Asp.Net PipeLine؛
»و...

public class Startup 
    {       
        public void Configuration(IAppBuilder appBuilder) 
        {          
            HttpConfiguration config = new HttpConfiguration(); 
            config.Routes.MapHttpRoute( 
                name: "DefaultApi", 
                routeTemplate: "api/{controller}/{id}", 
                defaults: new { id = RouteParameter.Optional } 
            ); 

            appBuilder.UseWebApi(config); 
        } 
    }
* به صورت پیش فرض نام این کلاس باید Startup و نام متد آن نیز باید Configuration باشد.

در این مرحله یک کنترلر Api به صورت زیر به پروژه اضافه نمایید:
public class ValuesController : ApiController 
    {        
        public IEnumerable<string> Get() 
        { 
            return new string[] { "value1", "value2" }; 
        } 
      
        public string Get(int id) 
        { 
            return "value"; 
        } 

        public void Post([FromBody]string value) 
        { 
        } 

        public void Put(int id, [FromBody]string value) 
        { 
        }        
    }
کلاسی به نام ServiceHost ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید:
public class ServiceHost
    {     
        private IDisposable webApp;             

        public static string BaseAddress 
        {
            get
            {
                return "http://localhost:8000/";
            }
        }

        public void Start()
        {           
            webApp = WebApp.Start<Startup>(BaseAddress);          
        }

        public void Stop()
        {           
            webApp.Dispose();          
        }
    }
واضح است که متد Start در کلاس بالا با استفاده از متد Start کلاس WebApp، سرویس‌های Web Api را در آدرس مورد نظر هاست خواهد کرد. با فراخوانی متد Stop این سرویس‌ها نیز dispose خواهند شد.
در مرحله آخر باید شروع و توقف سرویس‌ها را تحت کنترل کلاس HostFactory کتابخانه TopShelf در آوریم. برای این کار کافیست کلاسی به نام ServiceHostFactory ایجاد کرده و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
public class ServiceHostFactory
    {
        public static void Run()
        {
            HostFactory.Run( config =>
            {
                config.SetServiceName( "ApiServices" );
                config.SetDisplayName( "Api Services ]" );
                config.SetDescription( "No Description" );

                config.RunAsLocalService();

                config.Service<ServiceHost>( cfg =>
                {
                    cfg.ConstructUsing( builder => new ServiceHost() );

                    cfg.WhenStarted( service => service.Start() );
                    cfg.WhenStopped( service => service.Stop());
                } );
            } );
        }
    }
توضیح کد‌های بالا:
ابتدا با فراخوانی متد Run سرویس مورد نظر اجرا خواهد شد. تنظیمات نام سرویس و نام مورد نظر جهت نمایش  و همچنین توضیحات در این قسمت انجام می‌گیرد.
با استفاده از متد ConstructUsing عملیات وهله سازی از سرویس انجام خواهد گرفت. در پایان نیز متد Start  و Stop کلاس ServiceHost، به عنوان عملیات شروع و پایان سرویس ویندوز مورد نظر تعیین شد.

حال اگر در فایل Program پروژه، دستور زیر را فراخوانی کرده و برنامه را ایجاد کنید خروجی زیر قابل مشاهده است.
ServiceHostFactory.Run();

در حالیکه سرویس مورد نظر در حال اجراست، Browser را گشوده و آدرس http://localhost:8000/api/values/get را در AddressBar وارد کنید. خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد:

مطالب
امکان داشتن خروجی‌های Covariant در C# 9.0
در زبان #C، زمانیکه از کلاسی ارث‌بری می‌شود، امکان بازنویسی متدهای کلاس پایه، در صورت معرفی آن‌ها به صورت virtual و یا abstract، وجود دارد؛ اما در این بازنویسی‌ها، تغییر نوع خروجی این متدها مجاز نیست. این محدودیت در C# 9.0 با معرفی Covariant returns برداشته شده‌است؛ با یک شرط: نوع جدید این خروجی، باید covariant نوع اصلی متدی باشد که از کلاس پایه‌ی آن ارث‌بری شده‌است.


وضعیت خروجی متدهای بازنویسی شده تا پیش از C# 9.0

برای توضیح بهتر Covariant returns، نیاز است مثال زیر را بررسی کنیم:
public abstract class Product
{
  public string Name { get; set; }
  public abstract ProductOrder Order(int quantity);
}

public class Book : Product
{
  public string ISBN { get; set; }
  public override ProductOrder Order(int quantity) =>
new BookOrder { Quantity = quantity, Product = this };
}

public class ProductOrder
{
  public int Quantity { get; set; }
}

public class BookOrder : ProductOrder
{
  public Book Product { get; set; }
}
در اینجا یک کلاس abstract و پایه‌ی Product وجود دارد که می‌توان متد abstract سفارش دهی آن‌را در کلاس‌های مشتق شده‌ی از آن، مانند Book، بازنویسی کرد.
همانطور که مشاهده می‌کنید، در کلاس Book، تنها خروجی که برای متد Order بازنویسی شده می‌توان درنظر گرفت، همانی است که در کلاس پایه‌ی Product تعریف شده‌است و قابل تغییر نیست؛ یعنی همان ProductOrder.
همچنین در حین استفاده‌ی از این کلاس‌ها، تبدیل خروجی متد Order، به BookOrder ضروری است:
var book = new Book
{
  Name = "My book",
  ISBN = "11-1-12-22-0"
};
BookOrder orderBook = (BookOrder)book.Order(1);


امکان تغییر خروجی متدهای بازنویسی شده در C# 9.0

در C# 9.0 با مجاز اعلام شدن خروجی‌های covariant، می‌توان تغییرات زیر را به کدهای فوق اعمال کرد:
public class Book : Product
{
  public string ISBN { get; set; }
  public override BookOrder Order(int quantity) =>
      new BookOrder { Quantity = quantity, Product = this };
}
چون کلاس BookOrder از ProductOrder تعریف شده‌ی در کلاس پایه مشتق شده‌است (مفهوم covariant بودن خروجی متد)، می‌توان در C# 9.0 آن‌را به عنوان خروجی متد Order بازنویسی شده‌ی در کلاس Book، تنظیم کرد.
مزایای این ویژگی:
- داشتن یک خروجی مختص و متناسب با کلاس کتاب، مانند BookOrder؛ بجای ارائه‌ی یک خروجی بسیار عمومی ProductOrder.
- نیاز به کار با Generics را برای اینگونه اختصاصی سازی‌ها منتفی می‌کند.
- با این تغییر، دیگر نیازی به تبدیل نوع خروجی متد Order یک کتاب نیست و سطر سفارش دهی را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:
BookOrder orderBook = book.Order(1);